آیا می‌دانید پرتقال چگونه و از کجا به‌وجود آمده است؟

با توجه به تحقیقات جدید و بر اساس یک تجزیه و تحلیل ژنتیکی تقریبا ۶۰ نوع از درختان مرکبات پس از تغییرات ناگهانی در آب و هوا و در حدود ۶ تا ۸ میلیون سال پیش از هیمالیا به سایر نقاط جهان مهاجرت کردند و اکنون پس از گذشت این مدت، می‌توانیم به راحتی یک لیوان آب پرتقال شیرین در آشپزخانه خود داشته باشیم.

دانشمندان به‌منظور درک بهتر این موضوع که درختان پرتقال از کجا آمده‌اند، ژنوم‌های بیش از ۵۰ نوع میوه مرکبات را مورد بررسی قرار دادند. بر اساس مطالعه‌های انجام شده، آن‌ها دریافته‌اند که درختان مرکبات امروزی، از حداقل ۱۰ گونه اجدادی که در جنوب غربی هیمالیا، در ناحیه شرقی ایالت آسام، شمال میانمار و غرب یونان، به وجود آمده است.

زمانی‌که رشته کوه‌ها برای تغییر آب و هوا به اندازه کافی مرتفع بودند، در حدود میلیون‌ها سال پیش، با ضعیف شدن بادهای موسومی، از رطوبت هوا کاسته شده و آب و هوا خشک‌تر شد. این وضعیت باعث گسترش درختان مرکبات از سمت جنوب شرقی آسیا گردید، جایی که گونه‌های جدید برای انطباق با زیستگاه‌های مختلف تکامل یافتند.

در حال حاضر درختان مرکبات به صورت گسترده‌ای در میان درختان میوه در سطح جهان کشت می‌شوند، اما تا به حال دقیقا مشخص نشده است که چگونه در سراسر جهان گسترش یافتند. خوشبختانه علم ژنتیک می‌تواند اطلاعاتی در خصوص تاریخچه مرکبات را نشان دهد. اما تحقیقات امروز نه تنها یک تاریخچه از چگونگی گسترش درختان مرکبات را از طریق زمان فراهم می‌کند؛ همچنین می‌تواند یک نقشه راه ژنتیکی را به تولیدکنندگان برای ایجاد گونه‌های جدید مرکبات ارایه دهد که دارای طعم خوب و متفاوت و نیز مقاومت عالی در برابر آفت باشند.

دانشمندان مدت‌هاست که به این موضوع دست یافته‌اند که درختان مرکبات در اصل از آسیا آمده‌اند. به‌عنوان مثال، فسیل یک برگ مرکبات در جنوب غربی چین، نشان می‌دهد که اجداد مشترک در این منطقه حدود ۸ میلیون سال پیش وجود داشت.

محققان برای دریافت پاسخ سوالات خود، ژنوم‌های ۵۸ گونه مرکبات موجود مانند لیموی مکزیکی، کامکوات‌ها و ماندارین‌های کلئوپاترا را تجزیه و تحلیل کردند. آن‌ها همچنین از دو گونه نزدیک به یکدیگر استفاده می‌کنند که در گروه مرکبات نیستند تا از این طریق بتوانند درک کنند که تغییرات ژنتیکی در چه رده‌ای رخ داده است.

جالب است بدانید ژن‌های این میوه‌ها یک داستان منحصر به فرد را در همان منطقه‌ای که در آن برگ‌های فسیلی یافت شده بود، نشان می‌دهند. حدود هشت تا ده میلیون سال پیش، جنگل مرکبات اجدادی در پایه هیمالیا رشد کرد، اما بعدها تغییر نمود. درختان مرکبات به‌سرعت در جنوب شرقی آسیا و از آنجا، به سایر نقاط جهان، از جمله در حدود ۴ میلیون سال پیش به استرالیا گسترش یافت.

از این مهاجرت دسته جمعی در طول زمان، حداقل ۱۰ گونه مرکبات اجدادی ظاهر شدند. عبور از تمام این گونه‌ها در نقاط مختلف جهان در نهایت موجب ایجاد بسیاری از میوه‌های امروزی شد. به‌عنوان مثال پرتقال‌های امروزی، ترکیبی از دو گونه اجدادی شامل ماندارین‌های وحشی که معمولا کوچک و ترش است و پوملو وحشی، که بزرگ و دارای پوستی بسیار ضخیم است، به وجود آمده است.

محققان بر این باورند که مشخص نیست که آیا این مخلوط به‌طور طبیعی بدست آمده و یا این‌که به دست برخی از کشاورزان ماهر که ممکن است در هزاران سال پیش به نحوه انجام این کار واقف باشند، انجام شده باشد. همان‌طور که این میوه‌ها از طریق راه‌های تجاری به سایر نقاط جهان گسترش یافت، انواع جدید آن‌ها نیز ایجاد شد.

این اطلاعات همچنین می‌توانند به پرورش‌دهندگان به شیوه بسیار دقیقی کمک کنند چراکه میوه‌های مرکبات با انواع بیماری‌ها تهدید می‌شوند. به‌عنوان مثال سبز سازی مرکبات که یکی از جدی‌ترین بیماری‌های مرکبات در جهان است، میلیون‌ها هکتار از محصولات کشاورزی در ایالات متحده را ویران کرده است. در حال حاضر نقشه جزیی ژنتیکی بسیاری از انواع مرکبات، می‌تواند به محققان کمک کند تا مشخص شود کدام میوه نسبت به آفات مقاوم است و همچنین دارای طعمی شیرین و آبدار هستند.

حال شاید دانستن این‌که یک پرتقال شیرین در اصل از میلیون‌ها سال پیش در هیمالیا پرورش یافته و اکنون در دسترس ما قرار دارد، برای‌تان لذت‌بخش باشد.

نوشته آیا می‌دانید پرتقال چگونه و از کجا به‌وجود آمده است؟ اولین بار در پدیدار شد.

چرا انسان‌ها نمی‌توانند چمن بخورند؟

انسان‌ها توانایی هضم چمن مانند دیگر پستانداران، از جمله گاو، گوسفند و….. را ندارند. هیچ چیز در طول تابستان جذاب‌تر از رایحه چمن تازه نیست که برای مدتی کوتاه انسان را وادار به کمی تامل در آن فضا می‌کند. شاید تا به حال شما نیز به این موضوع فکر کرده باشید که چمن نیز مانند کاهو، کلم بروکلی و اسفناج و بسیاری سبزیجات دیگر، سبز است پس باید برای شما خوب باشد، درست است؟

پاسخ این سوال منفی است. به‌طور کلی، شما نیز می‌توانید چمن یا علف را بخورید چراکه کاملا طبیعی است و حاوی هیچ سمی نیست. با این حال، هیچ دلیلی برای خوردن آن وجود ندارد مگر این‌که بخواهید بیمار شوید!

خوردن چمن هیچ ارزش غذایی برای انسان‌ها ندارد و تنها برای حیواناتی مانند گاو، گوزن، گوسفند و …. مناسب است. دلیل این نکته این است که نشخوارکنندگان دارای سیستم‌های مخصوص گوارش هستند، از جمله یک معده چهارگانه، که به آن‌ها اجازه می‌دهد مواد مغذی در چمن را از طریق متابولیزم دگرگون کرده و مصرف کنند.

در مقابل، ما انسان‌ها چنین معده‌ای نداریم و این بدان معنی است که چمن در شکم ما شکسته و هضم نمی‌شود. اگر ما مقدار زیادی از آن را بخوریم، به احتمال زیاد دچار اسهال یا استفراغ خواهیم شد. حداقل ما فقط از این طریق آن را هضم نشده از بدن خود خارج می‌کنیم. به علاوه این‌که، خوردن چمن برای دندان‌های انسان مناسب نیست، زیرا چمن حاوی مقدار زیادی سیلیس بوده که ماده تشکیل دهنده اصلی در بسیاری از سنگ‌ها مانند کوارتز و ماسه سنگ است.

اگر به اندازه کافی چمن بخورید، مینای دندان‌های شما با چمن پوشانده خواهد شد. این در حالی است که بسیاری از حیوانات مانند گاو، بز و گوسفند این مشکل را ندارند.

آن‌ها به دلیل دارا بودن ویژگی‌های خاص دندانی، چمن را در یک حرکت جانبی به سمت چپ می‌چسبانند و گیاه را به قسمت‌های کوچک تقسیم می‌کنند، این کار باعث می‌شود تا هضم گیاه آسان باشد. همچنین، مجاری دندان حیوانات نیز دارای شرایطی هستند که همیشه می‌توانند رشد کنند و این به این معنی است که آن‌ها می‌توانند سطح فرسوده را جایگزین کنند.

این به اندازه کافی جالب توجه است که دوره‌ای در تاریخ وجود داشت که انسان‌ها می‌توانستند علف را هضم کنند. چیزی حدود ۳.۵ میلیون سال پیش. دندان‌های کوچک‌تر و زبرتر نسل‌های پیشین ما که در انتهای دهان قرار دارند، شرایطی را داشتند که برای انجام کار مناسب بودند.

نوشته چرا انسان‌ها نمی‌توانند چمن بخورند؟ اولین بار در پدیدار شد.

ما چگونه به وجود سیاه‌چاله‌ها پی برده‌ایم؟

موارد متعددی وجود دارند که ما بدون دیدن مستقیم، به درک آن‌ها رسیده‌ایم. سیاه‌چاله‌ها یکی از چیز‌هایی هستند که انیشتین وجود آن‌ها را با کمک نظریه نسبیت خود پیش‌بینی کرده بود.

سیاهچاله‌ها، باقی مانده ستارگان بسیار عظیم بوده‌اند که به علت وزن و جاذبه بالای غیرقابل تصور خودشان، در خود فرو ریخته‌اند و سبب ایجاد میدان‌های گرانشی عظیمی شده‌اند که همه چیز را به درون خود می‌کشند به طوری که حتی نور نیز نمی‌تواند از آنها بگریزد و به درون‌شان کشیده می‌شود. اما وقتی حتی نور نیز نمی‌تواند از آن خارج شود، چگونه ما می‌توانیم به وجود آن‌ها در همه جا باور داشته باشیم؟ به عبارت دیگر ستاره‌‌شناسان چگونه سیاه‌چاله‌ها را کشف کرده‌اند؟

کشف سیاه‌چاله

اساسا ما می‌دانیم که سیاه‌چاله‌ها وجود دارند چراکه با وجود آنکه هیچ نوری از آنها به ما نمی‌رسد با این‌حال نیروی گرانش بسیار بسیار زیادی دارند. با استفاده از قوانین جاذبه ما می‌توانیم گرانش هر چیزی را با اندازه‌گیری سرعت چرخش اشیا به دور آن جسم مشخص کنیم، بنابراین با دانستن سرعت چرخش ستاره‌های اطراف یک سیاه‌چاله به دورش می‌توانیم به وزن سیاه‌چاله پی ببریم.

همچنین طبق نظریه نسبیت انیشتین، ما می‌دانیم اندازه یک ستاره دارای محدودیت است، پس اگر ما بتوانیم چیزی بزرگتر از این حد محدودیت پیدا کنیم (حد آن چیزی در حدود چند برابر وزن خورشید گفته شده) و نور نیز نتواند از این چیز فرار کند، پس مطمئنا ما با یک سیاه‌چاله روبرو هستیم.

امواج گرانشی

البته با یک راه دیگر نیز می‌توانیم به وجود سیاه‌چاله‌ها پی ببریم: امواج گرانشی! آزمایش LIGO در طی دو سال اخیر با کشف مکرر امواج گرانشی چندین با خبرساز شد. امواج گرانشی نیز به علت موج‌دار شدن صفحه (پارچه) فضا-زمان تولید می‌شوند، که به خاطر برخورد سیاهچاله‌ها با یکدیگر است. ما می‌توانیم با اندازه‌گیری این امواج گرانشی دریابیم که این چیز‌ها چقدر بزرگ‌ هستند و براساس همین دانسته‌ها به وجود سیاهچاله‌‌ها پی ببریم.

fabric of spacetime

اما خب با تمام این اوصاف ما هرگز نمی‌توانیم یک سیاه‌چاله را مستقیما ببینیم ولی قاطعانه می‌گوییم که آن‌ها وجود دارند. در این بین، همه ما به نقش نظریه‌های فیزیکی در پیشگویی وجود سیاه‌چاله‌ها و دریافتن اینکه سیاه‌چاله‌ها دارای چه ویژگی‌هایی هستند، واقفیم.

نوشته ما چگونه به وجود سیاه‌چاله‌ها پی برده‌ایم؟ اولین بار در پدیدار شد.

اگر بتوانیم صدای ستاره‌ها را بشنویم، این صدا چگونه خواهد بود؟!

جمع آوری اطلاعات در مورد ستاره‌ها بسیار دشوار است. ما می‌توانیم آن‌ها را مشاهده کنیم که البته همین امر باعث می‌شود که مطالعه ستاره‌ها نسبت به سیاه چاله‌ها ساده‌تر باشد. ولی هیچ راهی وجود ندارد که بتوانیم درون یک ستاره را مشاهده کنیم تا دریابیم که در مرکز آن چه می‌گذرد. البته دانشمندان مانند سایر مردم نیستند که به همین سادگی کلمه “نه” را برای پاسخ به این پرسش استفاده کنند. آن‌ها روش خلاقانه‌ای را برای درک هسته ستارگان به کار گرفته‌اند.

این روش که ستاره شناسی نام دارد شامل اندازه گیری امواج لرزه‌هایی است که در اطراف خورشید به وقوع می‌پیوندند.

این لرزه‌های طبیعی یک فرکانس با خود حمل می کنند و اگر ما بتوانیم به طور مستقیم این تشدید صدا را بشنویم، صدایی شبیه به زنگوله خواهیم شنید. ولی چطور می‌توان این صدا را شنید؟ در واقع دانشمندان با توجه به سطح چرخش و تغییر روشنایی ستاره، این صدا را حدس زده‌اند.

پیش از آنکه دانشمندان به فعالیت لرزه‌های خورشید بپردازند، چند نشانگر در مناطق زلزله‌خیز کره زمین کار گذاشته و به بررسی آن‌ها پرداختند. در زمین‌لرزه‌هایی که بر روی سیاره ما رخ می‌دهند، ارتعاشات از طریق پوسته زمین ارسال می‌شوند و گاهی اوقات شوک‌هایی ایجاد می‌شوند که در فاصله صد‌ها کیلومتری از مرکز زلزله احساس می‌شوند.

دانشمندان می‌توانند با استفاده از این ارتعاشات، لایه‌های درونی زمین را مورد مطالعه قرار دهند. سرعت انتشار امواج در موارد مختلف متفاوت است، بنابراین با اندازه‌گیری زمان رسیدن یک موج از یک نقطه از زمین به نقطه دیگر، دانشمندان می‌توانند به عنوان مثال مقدار آهن موجود هسته زمین را تعیین کنند.

همین اصل برای خورشید و دیگر ستارگان نیز ساز‌گار است. گاز‌هایی که در لایه‌های بیرونی خورشید در حال افزایش و کاهش هستند، می‌توانند امواج لرزه‌ای را که در طول لایه‌های داخلی آن حرکت می‌کنند، تحریک کرده و از هسته عبور نمایند. درست شبیه به آنچه که بر روی زمین اتفاق می‌افتد، دانشمندان می‌توانند با استفاده از امواج حاصل از لرزه‌های حاصل بر روی خورشید، ترکیب لایه‌های مختلف آن را کشف کنند.

با استفاده از این فرآیند، دانشمندان توانسته‌اند دریابند که چه مقدار هیدروژن درون خورشید باقی مانده تا به هلیوم تبدیل شود، لایه‌های مختلف خورشید با چه سرعتی در حال تغییر هستند و حتی اینکه آیا لکه‌های خورشیدی در طرف دیگر سطح آن وجود دارند یا خیر. این روش همچنین می‌تواند برای ستاره‌های دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین دانشمندان می‌توانند طول عمر بسیاری از نزدیک‌ترین ستارگان را که در همسایگی ما هستند، تعیین کنند.

نوشته اگر بتوانیم صدای ستاره‌ها را بشنویم، این صدا چگونه خواهد بود؟! اولین بار در پدیدار شد.

آیا افرادی که در قرعه‌کشی برنده می‌شوند شادترند؟

زمانی را تصور کنید که در حال تماشای یک قرعه‌کشی محلی هستید؛ اولین گوی از گردونه بیرون می‌آید و مال شماست! دومی و سومی هم به همین ترتیب؛ حالا می‌توانید صدای قلب خودتان را بشنوید؛ گوی‌ها به ترتیب بیرون می‌آیند، چهارم، پنجم، ششم و سرانجام برنده می‌شوید! قلب‌تان همچنان به‌شدت می‌تپد و به تمامی حاضرین احساس علاقه می‌کنید. این موضوع شما را خوشحال کرده است؟ یقینا این طور است اما شاید همه این چیزها به همین سرعت اتفاق نیفتد.

برای روشن شدن موضوع، اجازه بدهید یافته‌های یک کار پژوهشی تحت عنوان “the lottery study” را بررسی کنیم که در سال ۱۹۷۸ میلادی انجام شده و در آن تاثیر پایدار وقایع خوب بر روی احساس شادمانی انسان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان داد که برندگان قرعه‌کشی‌ها شادتر از آن‌هایی نبودند که برنده نشده‌اند و حتی افراد برنده، از وقایع روزانه کمتر لذت می‌برند؛ تا جایی که شادمانی آن‌ها با شادمانی افرادی که در اثر تصادف فلج شده‌اند قابل مقایسه بود.

یکی از اشکالات پژوهش یاد شده این است که شرکت‌کنندگان را فقط در یک برهه زمانی بررسی می‌کند. پژوهشی که در سال ۲۰۰۶ بر روی برندگان بریتانیایی قرعه‌کشی‌های متوسط انجام شد نتایج دیگری را نشان می‌دهد. در این مطالعه، پژوهشگران  میزان شادمانی برندگان را در چندین دوره زمانی از جمله قبل از برنده شدن و ۲ سال بعد از آن را ردیابی کردند و دریافتند که ثروت باد آورده با میزان شادمانی و سلامت روانی نسبت مستقیم دارد. مطالعه انجام شده در سال ۲۰۱۵ نیز افزایش میزان شادی را بعد از برنده شدن در قرعه‌کشی نشان می‌دهد؛ از سوی دیگر، افراد برنده بیشتر به مصرف سیگار و مشروبات الکلی روی می‌آورند.

یک ارتباط جالب اما پیچیده مابین موفقیت مالی و شادمانی در این است که میزان شادمانی به مقدار پول بستگی ندارد، بلکه به چگونگی مصرف آن و تجربه کافی در نحوه فراهم کردن یک زندگی شاد ارتباط پیدا می‌کند. علاوه براین، سخاوتمندی و مهربانی با شادی شخصی ارتباط دارد. یک مطالعه انجام شده در سال ۲۰۰۸ نشان داد افرادی که درصد بالایی از درآمد خود را صرف کمک‌های مالی و هدیه‌های خیرخواهانه برای دیگران می‌کنند، خوشبختی بیشتری را تجربه می‌کنند. نویسندگان این مقاله به دولت‌ها پیشنهاد می‌کنند تا ماهیت مالیات را به خیریه شبیه کنند تا مردم حس بهتری نسبت به پرداخت آن داشته باشند و با این کار احساس خوشبختی کنند.

در مجموع با توجه به مسایلی که مطرح شد، شاید نتوان به پرسش “آیا افرادی که در قرعه کشی برنده می‌شوند شادترند؟” جواب بسیار قاطع و دقیقی داد اما در مجموع ، پاسخ این پرسش ” بله ” خواهد بود. هرچند که خیلی ساده به نظر می‌رسد؛ داشتن پول و ثروت زیاد می‌تواند احساس خوشبختی را افزایش دهد و اهمیتی ندارد که ثروت را با چه سرعتی به دست آورده باشید.

اگر در قرعه‌کشی برنده شوید یا به صورت غیر منتظره مبلغ زیادی پول به دست شما رسید، این نکات را در ذهن داشته باشید:

  • جانب احتیاط را رعایت کنید؛ لازم نیست موفقیت خود را به تمام کسانی که می‌شناسید اطلاع دهید!
  • برای پول خود برنامه‌ریزی کنید؛ اگر یک برنامه‌ریز مالی حرفه‌ای نیستید یک نفر را استخدام کنید.
  • پس‌انداز را از یاد نبرید؛ بخشی از پول را ذخیره کنید و به آن دست نزنید.
  • عجله نکنید، لازم نیست به سرعت تصمیم بگیرید.

حتما شادی‌تان را  با دیگران تقسیم نموده و  به افراد و سازمان‌هایی که به شما نیاز دارند، کمک کنید. قرار دادن ثروت باد‌آورده در کنار سخاوتمندی، میزان شادمانی شما را به صورت شگفت‌انگیزی بالا خواهد برد.

نوشته آیا افرادی که در قرعه‌کشی برنده می‌شوند شادترند؟ اولین بار در پدیدار شد.

آیا زندگی در مناطق دور افتاده برای سلامتی مفید است؟

معمولا به آن‌هایی که زندگی در خارج از شهر و روستا را انتخاب می‌کنند با دیده شک و تردید نگریسته می‌شود. آن‌ها را هرچه می‌خواهید بنامید؛ اما چرا ممکن است کسی از آسایش و رفاهی که زندگی اجتماعی به ارمغان می‌آورد گریزان باشد؟ آیا آن‌ها برای پایان دنیا آماده می‌شوند یا واقعا سبک زندگی‌شان ساده و بهتر است؟ آن‌ها چه چیزی را می‌دانند که ما نمی‌دانیم؟ یکی از جنبه‌های خارج شدن از شهر و زندگی در مناطق دورافتاده این است: خداحافظی با غذاهای فراوری شده و تراریخته و سلام بر سبزیجات عاری از سم و غذاهای ارگانیک! اگر این سبک زندگی آگاهانه انتخاب شده و به درستی انجام شود می‌تواند یک شیوه زندگی سالم باشد.

محبوب‌ترین و پرمصرف‌ترین سبزیجات در آمریکا سیب‌زمینی و گوجه فرنگی هستند و سیب و پرتقال هم مهمترین میوه‌های مصرفی مردم را تشکیل می‌دهند. (بیشتر به‌صورت آبمیوه، نه میوه کامل). غذاهای وحشی که حتی علف‌های هرز را هم شامل می‌شوند، مانند گزنه‌، گیلاس سیاه وحشی، قاصدک و گردوی وحشی، نه تنها به رژیم غذایی طعم و بو اضافه می‌کنند، بلکه احتمالا با آن‌چه که در خانه خواهید خورد تفاوت بسیاری دارند و انواع میوه‌ها و سبزیجات تازه، مواد مغذی موجود در رژیم غذایی را تعادل می‌بخشند. (توجه داشته باشید، اگر شما نمی‌دانید که چطور می‌توان مواد غذایی قابل خوردن پیدا کرد، زندگی در خارج از شهر ممکن است از سلامتی به مرگ تبدیل شود؛ قبل از خوردن هر نوع غذای وحشی باید از سمی نبودن آن اطمینان داشته باشید؛ بنابراین باید در این مورد اطلاعات خودتان را بالا ببرید.)

برای زندگی در خارج از آبادی لزوما نباید گیاه‌خوار باشید و یک رژیم غذایی پر از دانه‌ها و میوه‌های وحشی را انتخاب کنید؛ شکار، ماهی‌گیری و پرورش حیوانات کوچک (از جمله مرغ و خروس، گوسفند و بز) محرومیت از مصرف گوشت را برطرف می‌کند. حتی اگر یک ماهی‌گیر تازه‌کار باشید گرفتن ماهی‌های کوچک مانند ساردین که اغلب غذای ماهی‌های بزرگ‌تر هستند، کار مشکلی نیست؛ در حالی که این گونه ماهی‌ها سرشار از پروتئین و اسیدهای چرب، مانند امگا ۳، کلسیم و سایر مواد معدنی مورد نیاز بدن هستند. با پرورش حیوانات کوچک می‌توانید تخم مرغ، شیر و گوشت مورد نیاز خودتان را به صورت تازه و بدون افزودن هیچ نوع هورمون، سم و آنتی‌بیوتیک تامین نمایید.

پزشکان و متخصصان حوزه سلامت، مزایای استفاده از خوراکی‌های فصلی و محلی را تایید می‌کنند؛ همچنین تاثیر غذاهای گیاهی و روغن‌های موجود در رژیم غذایی مدیترانه‌ای در سلامت انسان، بر کسی پوشیده نیست، اما در حال حاضر تعدادی از متخصصین قلب بر سلامت رژیم غذایی Nordic یا Noma (مربوط به شمال اروپا) تاکید دارند که بر پایه استفاده از غذاهای فصلی بوده و تاثیر خوبی در به دست آوردن وزن نرمال و سلامت عمومی انسان دارد.

وقتی که خودتان تجربه تامین خوراک خودتان را از مزرعه تا میز غذا به دست می‌آورید، فعالیت زیادی خواهید داشت، راه می‌روید، خم می‌شوید، زمین را حفر می‌کنید، بار حمل می‌کنید و… که تمامی این حرکات آیروبیک بوده و موجب تقویت عضلات، حفظ وزن نرمال، سلامت قلب و عروق و پیشگیری از انواع سرطان‌ها می‌شوند و هنگامی که تمامی این عوامل را کنار هم بگذارید، ممکن است به خاطر زندگی دور از شهر، سالم‌تر و شادتر باشید و حتی طولانی‌تر زنده بمانید.

نوشته آیا زندگی در مناطق دور افتاده برای سلامتی مفید است؟ اولین بار در پدیدار شد.

آیا یک نوزاد می‌تواند بیش از ۲ والد بیولوژیک داشته باشد؟

در West Bloomfield واقع در ایالت میشیگان ایالات متحده، دختری به نام Alana Saarinen زندگی می‌کند؛ یک دختر معمولی و سالم که با افراد دیگر متفاوت است؛ از آن‌جایی که هر یک از سلول‌های بدنش DNA سه فرد مختلف را دارد! Alana در سال ۲۰۰۰ از طریق نوع خاصی از بارورسازی آزمایشگاهی (IVF) به نام انتقال سیتوپلاسمی متولد شده است. این روش برای کمک به افزایش شانس باروری زنانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که در مورد آن‌ها IVF ناموفق بوده است.

اسپرم و تخمک از والدین او Sharon و Paul گرفته شد اما پزشکان مقداری از سیتوپلاسم (یک ماده سلولی ژل مانند) را از تخمک یک زن دیگر هم گرفتند. در این فرآیند مقداری از  DNA میتوکندریایی منتقل می‌شود که به حل مشکلات ژنتیکی منجر به ناباروری کمک می‌کند.

آلنا تنها کودک متولد شده با ۳ والد نیست؛ پس از اولین انتقال سیتوپلاسمی توسط دکتر Jacques Cohen، در نیوجرسی بر اساس گزارش‌های مختلف، بین ۳۰ تا ۱۰۰ نوزاد به این روش متولد شدند، تا این که در سال ۲۰۰۱ اداره غذا و داروی ایالات متحده (FDA)؛ به دلیل خطرات بالقوه تغییرات آرایش ژنی نسل‌ها، به کلینیک‌ها اعلام کرد که مجاز نیستند این روش را بدون انجام تشریفات قانونی و اخذ مجوزهای لازم انجام دهند. بعضی از منتقدین نیز اظهار داشتند که مخلوط کردن DNA از دو زن مختلف، غیر اخلاقی است. این مسایل باعث شد که تمام کلینیک‌ها IVF با ۳ والد را متوقف کنند.

اما در سال‌های اخیر، دوباره توجه خاصی به انتقال‌های سیتوپلاسمی و سایر اشکال IVF سه والد وجود داشته است. نمونه‌هایی مانند آلنا و سایر کودکان به دنیا آمده با این روش، نشان دادند که خطرات و نگرانی‌های مطرح شده واقعیت ندارند و همان‌طور که طرفداران این روش اشاره می‌کنند، DNA میتوکندریایی اهداکنندگان، هیچ‌گاه در تعیین آن‌چه که معمولا به‌عنوان ویژگی‌های ارثی شخص، مانند ظاهر و توانایی‌های فردی در نظر گرفته می‌شود، نقش بازی نمی‌کند.

DNA میتوکندریایی، علاوه بر کمک به باروری و کمک به عملکرد صحیح سلول‌ها، مزایای بالقوه دیگری هم دارد. این کار می‌تواند موجب جلوگیری از بیش از ۵۰ بیماری ژنتیکی مختلف شود که در صورت وقوع، غیر قابل درمان هستند. برخی از این شرایط ژنتیکی می‌توانند مشکلاتی مانند ضعف عضلانی، تشنج، نابینایی، ناشنوایی، نارسایی اندام و حتی مرگ را ایجاد کنند.

بریتانیا اولین کشوری در جهان بود که رسما IVF سه والد را در اوایل سال 2015 قانونی اعلام کرد و در ایالات متحده، برنامه‌ریزی‌های دولتی نگاه ویژه‌ای به توانایی این روش در پیشگیری از بیماری‌های خطرناک در کودکان دارند؛ بنابراین احتمال بسیار زیادی وجود دارد که در آینده نزدیک، فرزندان بیشتری متولد شوند که از نظر ژنتیکی دارای سه والد باشند.

نوشته آیا یک نوزاد می‌تواند بیش از ۲ والد بیولوژیک داشته باشد؟ اولین بار در پدیدار شد.

مایکروسافت می‌خواهد از فرکانس‌های تلویزیونی برای انتقال اینترنت استفاده کند

مایکروسافت قصد دارد اینترنت را به دورافتاده‌ترین نقاط ایالات متحده برساند؛ البته نه با کابل، بلکه از طریق هوا. این طرح بر مبنای پهنای باند تلویزیونی به اصطلاح “فضای سفید” قرار دارد که می‌تواند اینترنت بی‌سیم را با سرعت بالا برای میلیون‌ها آمریکایی به ارمغان بیاورد.

“فضاهای سفید”، فاصله‌های عمدی ایجاد شده بین کانال‌های تلویزیونی در طیف بی‌سیم زیر ۷۰۰ مگاهرتز هستند که برای اهداف بافری مورد استفاده قرار می‌گیرند، بنابراین باند‌های مهم با ترافیک واقعی، بینابین این فضاها قرار دارند. اگر این فضاها برای انتقال اینترنت مورد استفاده قرار گیرند، برخلاف امواج Wi-Fi معمولی می‌توانند تا ۱۰ کیلومتر برد داشته باشند و همچنین ساختمان‌ها و درختان در برد آنها اختلالی ایجاد نکند؛ این دو مزیت باعث شده که استفاده از آن در مناطق روستایی مورد توجه قرار گیرد.

مایکروسافت این فناوری را برای سال‌ها بررسی کرده و آزمایشاتی را در انگلستان، کنیا، کلمبیا و فیلیپین آغاز کرده است؛ همچنین این کمپانی امیدوار است که در سال آینده ۱۲ پروژه را در ۱۲ ایالت آمریکا آغاز نماید؛ با این هدف که تا ۴ ژوئیه سال ۲۰۲۲، اتصال اینترنت پرسرعت را برای ۲ میلیون نفر در مناطق روستایی ایالات متحده برقرار کند. براد اسمیت، مدیر اجرایی مایکروسافت، طی مصاحبه‌ای با روزنامه وال استریت ژورنال از بیان مقدار هزینه‌های مصرف شده در این پروژه خودداری نمود و آن را یک “سرمایه‌گذاری” اجتماعی نامید، او در عین حال اظهار داشت که انتظار سودآوری ندارد اما این پروژه برای تمامی افراد و شرکت‌های مرتبط با تکنولوژی از جمله مایکروسافت مفید است.

مایکروسافت هزینه اتصال تمامی مناطق روستایی ایالات متحده را به اینترنت پرسرعت از طریق فضاهای سفید فرکانس‌های تلویزیونی، بین ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار برآورد کرده است.

همه افراد به موفقیت مایکروسافت در این راه خوشبین نیستند؛ Patrick McFadden، یکی از حقوق‌دانان انجمن ملی رسانه‌ها، پروژه مایکروسافت را بیهوده و غیر منطقی می‌داند. او می‌گوید این کار غیر ضروری است، طیف امواج زیادی خواهد داشت و ممکن است مضر باشد یا این که به اندازه کافی عملی نباشد.

گروه‌های تجاری این نگرانی را دارند که برنامه مایکروسافت در پخش برنامه‌های تلویزیونی تداخل ایجاد نموده و بخش‌هایی از پهنای باند قابل استفاده را اشغال کند.

McFadden اشاره می‌کند به این که مایکروسافت، ۱۰ سال پیش هم  کار مشابهی را انجام داد، این کمپانی تقاضای پهنای باند کرد و FCC هم بدون هیچ هزینه‌ای در سال ۲۰۱۰ آن را پذیرفت؛ از آن زمان تاکنون برخلاف وعده‌ و وعیدهای فراوان درباره ارایه نوآوری و سرمایه‌گذاری، مایکروسافت و دیگران هیچ کار مثبتی در راستای سرمایه‌گذاری یا استفاده مفید از آن پهنای باند انجام نداده‌اند.

مایکروسافت تلاش می‌کند تا فضای سفید را در قالب یک پروژه موروثی مطرح نموده و آن را با ارتباط تلفنی ساحل به ساحل در سال ۱۹۱۶ مقایسه کرده است. این کمپانی این پروژه را مانند تلفن‌ها می‌داند ( که ۱۳ سال قبل از استفاده تجاری در دسترس قرار داشت)، یا مانند دستگاه‌های Wi-Fi ( که ۱۴ سال به طول انجامید) و 4G LTE ( که ۹ سال طول کشید) و اعتقاد دارد که پروژه فضاهای سفید تلویزیونی با موانع متعدد تکنولوژیکی و حقوقی روبه‌رو بوده که برای حل و فصل آنها زمان کافی نیاز است.

مایکروسافت تلاش‌های خود را در ویرجینیا به عنوان مدلی برای سایر مناطق روستایی منتشر کرده است؛ این کمپانی مبلغ ۲۵۰.۰۰۰ دلار به Atlantic Broadband Communities و مبالغی معادل یا بیشتر به انجمن‌های محلی پرداخت کرده که به دسترسی به اینترنت فضای سفید برای ۱۰۰۰ خانوار روستایی منجر شده است.

نوشته مایکروسافت می‌خواهد از فرکانس‌های تلویزیونی برای انتقال اینترنت استفاده کند اولین بار در پدیدار شد.

با ۱۰ عاملی که باعث مرگ‌ انسان می‌شوند و تا امروز از آن‌ها بی‌خبر بودید، آشنا شوید!

شاید ترسناک باشد ولی حقیقت این است که حتی کوچک‌ترین سهل‌انگاری در زمینه‌های مختلف ممکن است باعث اتفاقی نابه‌هنجار و غیرقابل بازگشت شود. در واقع در دنیای پر رمز و راز امروز که در هر لحظه با تکنولوژی یا وسیله جدیدی آشنا می‌شویم، هر ثانیه نیز به تعداد خطراتی که انسان را تهدید می‌کنند، افزوده می‌شود. مرگ انسان تنها چیزی است که راه‌حلی برای آن وجود نداشته و بشر نمی‌تواند جلوی این واقعه را بگیرد. در این مقاله قصد داریم، شما را با 10 عاملی که به تدریج باعث مرگ انسان می‌شوند، آشنا کنیم. پس تا پایان همراه ما باشید!

1. تلفن‌های همراه

با 10 عاملی که به تدریج باعث مرگ انسان می‌شوند، آشنا شوید!

بله درست متوجه شده‌اید. همین دستگا‌ه‌های کوچکی که در تمام بخش‌های زندگی روزانه ما حضور دارند و تقریبا بخش زیادی از لحظات خود را هنگام کسب دانش، اوقات فراغت، حتی کار و … با آن‌ها سپری می‌کنیم، می‌توانند باعث ایجاد خطراتی جدی برای انسان‌ها شوند. تشعشعات ساطع شده از تلفن‌های همراه ممکن است موجب ایجاد بیماری سرطان شود. با این‌که این موضوع بارها به نقد کشیده شده و توسط محققان بسیاری تایید یا رد شده ولی آن‌طور که مشخص است بسیاری از دستگاه‌هایی که با امواج کار می‌کنند، مانند: اسمارت‌فون‌ها، مایکروویو و… امواجی با انرژی بالا را تولید می‌کنند. به‌عنوان مثال هر موج مایکروویو دارای 2000 تا 3000 وات انرژی بوده و وقتی این امواج در معرض مغز انسان قرار بگیرد مشکلاتی جدی را برای او به همراه دارد. هرچند هنوز گزارش دقیقی از مرگ انسان به‌خاطر استفاده از موبایل‌ها اعلام نشده ولی ضررهایی که این همراهان کوچک به ما وارد می‌کنند، مورد تایید بسیاری از محققان است.

2. خطوط انتقال برق

در سال 1979 مطالعاتی صورت گرفت که نشان می‌داد کودکانی که به سرطان مبتلا شده‌اند، در محلی نزدیک‌‌ به خطوط انتقال برق با ولتاژ بالا سکونت دارند. هرچند این فرضیه در سال 1995 به صورت کامل رد شد ولی به‌طور کلی میدان‌های مغناطیسی ایجاد شده در اطراف خطوط انتقال می‌توانند باعث ایجاد سرطان و مرگ انسان شوند. اگر کمی به جزییات توجه کنیم، خواهیم دید که این خطوط انتقال به دلیل داشتن ولتاژ بالا میدان‌های مغناطیسی بزرگی را ایجاد می‌کنند که سکونت در اطراف آن‌ها می‌تواند مشکلاتی را برای انسان‌ها همراه داشته باشد.

3. بیمارستان

تقریبا همه افراد برای بازگرداندن سلامتی و رفع بیماری‌شان به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند. اما جالب است بدانید وجود بیماران مختلف، به معنی افزایش باکتری‌ها بوده و همین موضوع خطر ابتلای اشخاص مختلف به بیماری‌های دیگر را افزایش می‌دهد. دکتر آمش ادلجا (Amesh Adalja) عضو انجمن بیماری‌های عفونی آمریکا بیان می‌کند که به‌خاطر وجود میکرو ارگانیسم‌ها، حتی بازدید از بیماران غیر مُسری نیز خطرات جدی را همراه دارد. دکتر ادلجا بیان می‌کند که تعداد باکتری‌های موجود در دنیا بسیار زیاد بوده و هیچ روشی برای مقابله یا دوری از آن‌ها وجود ندارد. طبق آمار منتشر شده در سال 2011، حدود 722,000 نفر به دلیل رعایت نکردن مراقبت‌های بهداشتی در بیمارستان‌های ایالات متحده آمریکا بستری شده‌ بودند، که متاسفانه تقریبا 75,000 نفر آن‌ها در اثر این عفونت‌‌ها فوت کرده‌اند. به گفته پزشکان بهترین راه پیشگیری از بیماری‌های عفونی، شستن دست‌ها با مواد ضدعفونی کننده و رعایت بهداشت فردی است.

4. استفاده از وسایل برقی با دستان خیس

به‌طور میانگین سالانه حدود 500 تا 1000 نفر به‌خاطر برق گرفتگی صدمه دیده یا از دنیا می‌روند. چرا که وجود رطوبت و کار کردن با دستان خیس باعث عبور جریان از پریز برق یا دوشاخه به بدن شما می‌شود که این عبور جریان، برق گرفتگی را به همراه دارد. در واقع آب به دلیل داشتن ناخالصی رسانای مناسبی برای انرژی الکتریکی بوده و به‌خاطر این‌که بدن شما مقاومت کمتری را از خود نشان می‌دهد، جریان برق تمایل دارد تا از مسیر دارای مقاومت الکتریکی کمتر یعنی بدن شما عبور کند. همچنین این را هم اضافه کنیم که دستان خیس، نسبت به زمانی که خشک هستند، مقاومت کمتری دارند و این موضوع باعث عبور جریان بیشتری خواهد شد! برای جلوگیری از چنین اتفاقی حتما دست‌های خود را قبل کار با پریز (وسایل برقی) به طور کامل خشک کنید.

5. رعد و برق

یکی از عوامل طبیعی که جان انسان‌ها را تهدید می‌کند، رعد و برق است. بر اساس گزارش سازمان هواشناسی ملی آمریکا، از سال‌های 1986 تا 2015 فقط 10 درصد افرادی که در معرض صاعقه قرار گرفتند، جان خود را از دست داده‌‌اند. به‌طور متوسط در طول یک سال 48 نفر به دلیل برخورد صاعقه دچار مرگ و میر می‌شوند. زمانی که هوا طوفانی شده یا امکان ایجاد صاعقه وجود دارد و شما در مکان‌های غیر سرپوشیده یا فضای باز قرار دارید، بهترین کار این است که سر خود را در میان زانوهای‌تان بگذارید تا از حفاظت بیشتری در برابر رعد و برق برخوردار شوید.

6. استفاده از قایق‌های برقی

قایق‌های برقی، لنگرگاه‌های برقی یا حتی دیگر وسایل تفریحی که در دریاچه‌ها برای مکان‌های تفریحی در نظر گرفته می‌شوند و از طریق الکتریسیته انرژی مورد نیازشان را تامین می‌کنند در برخی مواقع بسیار خطرناک هستند. دستگاه‌های قدیمی به دلیل وجود اتصالی، ممکن است جریان برق را به آب دریاچه متصل کنند. کمی قبل‌تر در مورد رسانا بودن آب صحبت کردیم. به همین خاطر این اتصالی می‌تواند باعث برق‌ گرفتگی شناگران یا حتی افرادی که فقط یک لحظه دست خود را در آب کردند، شود. سالانه بین 5 تا 15 نفر به دلیل فرسودگی این وسایل تفریحی جان خود را از دست می‌دهند.

7. بسته‌های کوچک ژل سیلیکون

حتما شما هم بسته‌های کوچک ژل سیلیکون را دیده‌اید. این بسته‌ها در بسیاری از محصولات برای جلوگیری از نفوذ رطوبت استفاده می‌شوند. نوع دیگری از این محصولات هم وجود دارد، که نقش بوگیر دارند. روی پاکت این ژل‌ها به صورت خوانا نوشته شده که این ژل‌ها به هیچ‌وجه خوراکی نیستند و حتما باید آن‌ها را دور از دسترس کوکان نگه‌داشت. اما متاسفانه 89 درصد از کودکان زیر 6 سال، این دانه‌های شیمیایی را می‌خورند و طبق آمار انجمن آمریکایی کنترل سموم، حدود 33,705 کودک در سال 2010 توسط این ژل‌های شیمیایی مسموم شده‌اند. احتمالا هیچ‌کدام از این کودکان بخاطر این دانه‌ها جان خود را از دست نداده‌اند ولی باید گفت که این موضوع خطرناک‌تر از چیزی هست که تصور می‌کنید و بهتر است همواره این بسته‌ها را دور از دسترس اطفال قرار دهید.

8. ظروف تفلون خراش‌دار

یکی از مواد شیمیایی که در ساخت ظروف تفلون استفاده می‌شود، پرفلوئوروک‌تانوئیک اسید است! خوردن این ماده سمی به دلیل استفاده از ظروف تفلون خش‌دار می‌تواند باعث ایجاد معضلات جدی و حتی سرطان در بدن انسان شود. البته لازم به ذکر است که این اسید در درجه حرارت بالا (دمای 680 درجه سانتی‌گراد) به طور کامل از ظرف شما از بین می‌رود. حتی مقدار بسیار کمی از این ماده شیمیایی خطر جدی و مهمی برای انسان محسوب می‌شود. به همین دلیل همیشه از ظروف تفلون سالم و بدون خراش برای آشپزی استفاده کنید.

9. غذایی که در ظروف پلاستیکی گرم می‌شود

استفاده از مایکروویو و ظروف پلاستیکی هم مشکلات خاص خودش را دارد. فرکانس بالای امواج این دستگاه مواد شیمیایی موجود در ظرف پلاستیکی را وارد غذای شما خواهد کرد. در حقیقت ماده بیسفِنول به‌کار گرفته شده در ظرف‌های پلاستیکی با ورود به مواد غذایی مشکلات جدی را برای سلامتی شما ایجاد می‌کنند. این مواد حتی برای زنان باردار بسیار خطرناک بوده و علاوه بر تاثیر گذاری منفی روی جنین، حتی در رشد نوزاد هم اثرات مخربی دارند. زمانی که قصد دارید از مایکروویو برای گرم کردن وعده غذایی‌تان استفاده کنید، حتما ظروف فلزی را درون این دستگاه قرار دهید.

10. پرتوی ایکس مورد استفاده در دندان پزشکی

برخی از دندان پزشکان برای تصمیم‌گیری بهتر درباره وضعیت دندان‌های خراب، شما را وادار به گرفتن عکس‌هایی به وسیله اشعه ایکس می‌کنند. این پرتو به دلیل این‌که به صورت متمرکز به بدن‌تان وارد می‌شود، تاثیرات نامناسبی به همراه دارد. همچنین بر اساس ادعای دکتر بوشبرگ (Bushberg) جلیقه سری که برای محافظت در برابر پرتو ایکس در اختیار شما قرار می‌گیرد، بیشتر جنبه روانشناسی داشته و برای جلوگیری از استرس بیمار به او داده خواهد شد. فوتون‌های این اشعه پس از تابش به دهان، باعث آسیب‌های جبران ناپذیر به بدن شخص بیمار می‌شود. دکتر بوشبرگ تاکید می‌کند که حساس‌ترین عضو در زمان تابش پرتو ایکس غده تیروئید بوده و لازم است قبل از انجام عکس‌برداری حتما با محافظ مناسب پوشانده شود.

نوشته با 10 عاملی که باعث مرگ‌ انسان می‌شوند و تا امروز از آن‌ها بی‌خبر بودید، آشنا شوید! اولین بار در پدیدار شد.

چرا مردم دنیا با زبان‌های گوناگون صحبت می‌کنند؟

مردم دنیا به یک زبان واحد یا حتی چند زبان محدود صحبت نمی‌کنند؛ تا جایی که هم‌اکنون بیش از ۷۰۰۰ زبان مختلف وجود دارد. سقف کاه‌پوش خانه‌ها پرتو خورشید را بیرون نگه‌می‌دارد اما نمی‌تواند از ورود حرارت گرمسیری به داخل جلوگیری کند؛ اعضای کارگاه آموزشی برای استراحت به بیرون رفته‌اند و در دسته‌های کوچک چند نفری زیر سایه درختان نارگیل، از نسیم‌های خنک گاه به گاه لذت می‌برند. من از گروهی به گروه دیگر می‌روم و در بحث‌هایشان شرکت می‌کنم. هر بار متوجه می‌شوم که زبان گفتگو تغییر می‌کند؛ از یک زبان بومی تا زبانی که من می‌توانم بفهمم؛ مانند Bislama یا انگلیسی!

من از تغییر زبان گفتگو در دسته‌های مختلف شرکت کنندگان در همایش تعجب کردم اما تعجبم وقتی بیشتر شد که به تعداد زبان‌های مختلف بومی پی بردم.

۳۰ نفر برای شرکت در این کارگاه آموزشی در جزیره‌ای در جنوب اقیانوس آرام گرد هم آمده بودند و همه آن‌ها به جز من از جزیره‌ای به نام Makelua واقع در کشور وانواتو آمده بودند. آن‌ها در ۱۶روستای مختلف زندگی می‌کردند و ۱۶ زبان متفاوت داشتند.

در بسیاری از موارد می‌توانید کنار یک روستا بایستید و روستای دیگر را ببینید؛ با این حال ساکنان هر روستا به زبان متفاوتی صحبت می‌کردند. بر اساس تحقیق اخیر همکاران من در موسسه تاریخ بشری Max Planck، این جزیره تنها ۱۰۰ کیلومتر طول و ۲۰ کیلومتر عرض دارد اما ساکنانش ۴۰ زبان مختلف بومی دارند؛ به راستی چرا تا این اندازه؟ ما می‌توانیم این پرسش را درباره مردم کل جهان هم مطرح کنیم؛ مردم به یک زبان جهانی یا چند زبان انگشت شمار صحبت نمی‌کنند تا جایی که بیش از ۷۰۰۰ زبان مختلف وجود دارد. توزیع زبان‌ها در مناطق مختلف به صورت تصادفی اتفاق نیفتاده، مثلا تعداد زبان‌ها در مناطق گرمسیری بیشتر از مناطق معتدله است. جزایر گرمسیری گینه نو بیش از ۷۰۰ زبان دارند، در حالی که در روسیه با ۲۰ برابر وسعت بیشتر ۱۲۰ زبان بومی وجود دارد. حتی در مناطق گرمسیری هم تنوع زبان به گونه متفاوتی است؛ به‌عنوان مثال ۲۵۰۰۰۰ نفر ساکن در ۸۰ جزیره کشور وانواتو به ۱۱۰ زبان مختلف بومی صحبت می‌کنند، در حالی که بنگلادش با ۶۰۰ برابر جمعیت بیشتر از آن، ۴۱ زبان دارد.

چرا انسان‌ها به زبان‌های مختلف صحبت می‌کنند و چرا زبان‌ها در سراسر سیاره به طرز نابرابر توزیع شده‌اند؟ ما برای این پرسش‌های اساسی درباره روابط انسان‌ها چند پاسخ روشن داریم. تاکنون پاسخ‌های احتمالی برای این پرسش ها مطرح شده است؛ مانند این که تنوع زبان به تاریخ، تفاوت‌های فرهنگی و همچنین کوه‌ها و اقیانوس‌هایی برمی‌گردد که مردم دنیا را از هم جدا می‌کنند اما ما درباره این فرضیه‌ها صحبت نمی‌کنیم. همچنین به نظر می‌رسد که این سوالات برای بسیاری از رشته‌های دانشگاهی از قبیل زبان شناسی، انسان شناسی و جغرافیای انسانی اساسی باشند. با شروع سال ۲۰۱۰ که تیم  ما متشکل از متخصصین ۶ رشته علمی از ۸ کشور دنیا شروع به بررسی دانسته‌های پیشین کردند بسیار دور از انتظار بود که تا آن زمان مطالعات بسیار اندکی انجام شده باشد؛ از جمله یکی از آن مطالعات که ما تکمیلش کردیم تنوع زبان در اقیانوس آرام بود.

در تلاش‌های پیشین، تمام مواردی که متغیرهای زیست محیطی، اجتماعی و جغرافیایی مختلف با تعداد زبان‌های موجود در یک مکان خاص مرتبط می‌شوند‌ مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج آن بسیار متفاوت بود و هیچ الگوی واضحی به دست نیامد. این مطالعات همچنین علی‌رغم بسیاری از چالش‌های متدولوژیکی پیش رفت، که بزرگ‌ترین آن‌ها بر پایه روش آمار قدیمی استوار است: همبستگی معادل علیت نیست.

ما می‌خواستیم به صورت واضح دلایل کم و زیاد بودن تعداد زبان‌ها در مناطق مختلف را پیدا کنیم؛ اما مطالعات قبلی نظریه‌هایی قوی درباره این فرآیندهای اختصاصی ارایه داده بودند و روش‌های ما به نتیجه بهتری منجر نشد.

به‌عنوان مثال مطالعات قبلی نشان دادند که در عرض‌های جغرافیایی پایین‌تر، زبان‌ها در محدوده جغرافیایی کمتری نسبت به عرض‌های بالاتر مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ همچنین در مناطق نزدیک به خط استوا زبان‌های بیشتری وجود دارند اما این نتایج در مورد فرآیندهای ایجاد تنوع زبانی چیزی را به ما نمی‌گویند. فقط به این دلیل که گروهی از افراد با یک خط عرضی خیالی بر روی نقشه از یکدیگر جدا شوند، به این معنا نیست که آن‌ها به طور خودکار به ۲ جمعیت مختلف با ۲ زبان مختلف تقسیم می‌شوند. عرض جغرافیایی ممکن است با تنوع زبان مرتبط باشد، اما یقینا آن را ایجاد نمی‌کند.

آیا یک مدل ساده می‌تواند واقعیت را پیش‌بینی کند؟ راه بهتر برای شناسایی علل الگوهای خاص، شبیه‌سازی فرآیندهایی است که فکر می‌کنیم ممکن است آن‌ها را ایجاد کرده باشند. هر اندازه که نتایج به دست آمده از طریق مدل‌سازی به واقعیت نزدیک‌تر باشند شانس ما برای دانستن و درک فرآیندهای واقعی بیشتر می‌شود.

۲ نفر از اعضای اکولوژیست گروه ما، Thiago Rangel و Robert Colwell این روش شبیه‌سازی را برای مطالعه مورد الگوهای تنوع گونه‌ای توسعه داده‌اند، اما کسی از این روش برای مطالعه روی تنوع جمعیت انسان استفاده نکرده است. ما تصمیم گرفتیم پتانسیل این روش را با ایجاد یک مدل ساده برای درک الگوهای تنوع زبان در یک قسمت از جهان (قاره استرالیا) مورد بررسی قرار دهیم.

یکی از همکاران ما Claire Bowern، از زبان‌شناسان دانشگاه Yale، نقشه‌ای تهیه کرده که تنوع زبان‌های بومی (در مجموع ۴۰۶ زبان) در استرالیا را قبل از برقراری ارتباط با اروپایی‌ها نشان می‌دهد؛ زبان‌های بسیار زیادی در شمال و امتداد سواحل وجود دارند در حالی که این تنوع در مناطق بیابانی کم‌تر است. ما می‌خواستیم بدانیم که مدل ساده ما تا چه اندازه می‌تواند بر این الگوی جغرافیایی تنوع زبانی منطبق باشد.

مدل شبیه‌سازی ما ۳ فرضیه اصلی را مطرح نمود:

اول این که جمعیت‌ها برای پر کردن جاهایی که هیچ‌کس دیگر زندگی نمی‌کند، حرکت می‌‌کنند.

دوم این که میزان بارندگی بر تعداد افرادی که می‌توانند در یک مکان زندگی کنند تاثیر دارد. بر اساس مدل ما، مردم در مناطقی که بارندگی بیشتری داشته باشند، در تراکم بیشتری زندگی می‌کنند. مقدار بارش سالانه در استرالیا به طور گسترده‌ای متفاوت است، از بیش از ۳ متر در جنگل‌های بارانی شمال شرقی تا ۰/۱ متر در Outback. و فرضیه سوم: ما فرض می‌کنیم که جمعیت انسان‌ها یک مقدار حداکثری دارد؛ اندازه ایده‌آل یک گروه با توجه به برآیند مزایای گروه بزرگ‌تر و مضرات آن تعیین می‌شود. در مدل ما وقتی که جمعیت بیش‌تر از اندازه حداکثر باشد بر اساس توزیع جهانی جمعیت hunter-gatherer به ۲ جمعیت تقسیم می‌شود که هر کدام به زبان جداگانه‌ای صحبت می‌کنند.

ما از این مدل برای شبیه‌سازی نقشه‌های تنوع زبان برای استرالیا استفاده کردیم. در هر تکرار، یک جمعیت اولیه به صورت تصادفی بر روی نقشه حرکت نموده و در جهت تصادفی شروع به رشد و گسترش کرد. نقشه بارندگی تراکم جمعیت را تعیین کرد و پس از آن که جمعیت به حد ماکسیمم اندازه خود رسید، تقسیم شد. به این ترتیب، جمعیت‌های انسانی هم رشد و تکثیر یافته و سراسر قاره استرالیا را پر می‌کنند.

مدل ساده ما در بر گیرنده هیچ تاثیری از تماس با گروه‌ها، تغییر در راه‌بردهای معیشتی، اثرات ایده‌های فرهنگی یا اجزای زبان از گروه‌های مجاور و یا بسیاری از فرآیندهای بالقوه دیگر نبود؛ بنابراین، ما انتظار داشتیم که از بین رفته و با شکست مواجه شود اما به‌صورت باور نکردنی به این روش ۴۰۷ زبان تولید شد که فقط ۱ عدد با تعداد واقعی اختلاف داشت. نقشه‌های شبیه سازی شده زبان، تعداد زبان‌های بیشتری را در شمال و در امتداد سواحل نشان می‌دهند و این تعداد در مناطق خشک مرکزی استرالیا کمتر است که به خوبی الگوهای جغرافیایی در تنوع زبان‌ها را نشان می‌دهد.

می‌توان از این مدل در جاهای دیگر هم استفاده نمود اما ما معتقدیم که الگوهای تنوع زبان در مکان‌های دیگر ممکن است توسط عوامل و فرآیندهای متفاوتی شکل بگیرد. در جای دیگری مانند ونواتو، میزان بارندگی به اندازه استرالیا تغییر نمی‌کند و تراکم جمعیت ممکن است از سایر شرایط محیطی تاثیر بپذیرد.

در موارد دیگر، ارتباط میان گروه‌های انسانی احتمالا تنوع زبان را باعث می‌شوند. به‌عنوان مثال،پراکندگی گروه‌های کشاورزی که به زبان‌های هندو اروپایی و یا Bantu صحبت می‌کنند، ممکن است ساختار جمعیت‌ها و زبان‌هایی را که در سرتاسر مناطق بزرگی از اروپا و آفریقا زندگی می‌کنند، تغییر داده باشد.

بدون شک، طیف گسترده‌ای از عوامل و فرآیندهای اجتماعی و محیطی به الگوهایی از تنوع زبانی که در سراسر جهان می‌بینیم، کمک کرده است. در بعضی موارد عواملی نظیر توپوگرافی، آب و هوا و یا تراکم منابع طبیعی کلیدی ممکن است تعیین کننده باشد و در جای دیگری امکان دارد تاریخ، جنگ، سازمان سیاسی یا راهبردهای معیشتی گروه‌های مختلف، نقش مهمی در شکل دادن به مرزهای گروه و الگوهای تنوع زبان ایفا کند.

کاری که ما انجام داده‌ایم ایجاد یک چهارچوب برای روشی است که می‌توان از آن برای شناسایی فرآیندهای مختلف، در هر مکان استفاده کرد. تنوع زبان نقش کلیدی در شکل دادن به تعاملات گروه‌های انسانی و تاریخ ما ایفا کرده است، با این حال ما به‌طور شگفت انگیزی چیزهای بسیار کمی در مورد عوامل ایجاد این تنوع می‌دانیم. ما امیدواریم دانشمندان دیگری با گستره جغرافیایی وسیعی از تنوع زبان‌ها به گروه تحقیقاتی ما ملحق شوند و در جستجوی ما برای درک این‌که چرا انسان‌‌ها به زبان‌های بسیاری صحبت می‌‌کنند، به ما کمک کنند. این مقاله اولین بار در The Conversation منتشر شد. متن اصلی را با زبان انگلیسی از اینجا بخوانید.

نوشته چرا مردم دنیا با زبان‌های گوناگون صحبت می‌کنند؟ اولین بار در پدیدار شد.