چرا گوگل پیکسل محکوم به شکست است؟!

چرا گوگل پیکسل محکوم به شکست است؟!

از هر منظری که نگاه کنیم، گوگل پیکسل و پیکسل XL باید تن هر سازنده اسمارت‌فونی را به لرزه بیندازند. بازخوردهایی که تابحال از این دو گوشی وجود داشته، اکثرا مثبت بوده است. برخی افراد از نحوه کارکرد گوگل Assistant رضایت ندارند و اپلیکیشن‌های پیام‌رسان گوگل نیز در مراحل ابتدایی هستند. اما همه اینها مشکلات نرم‌افزاری و قابل حل‌شدن هستند.

اما گوگل پیکسل موفقیت آنچنانی نخواهد داشت. چرا؟ گوگل توان تحمل موفقیت در این زمینه را ندارد و اشتباهات سخت‌افزاری را بارها و بارها تکرار می‌کند. ابتدا بگذارید نگاهی به تاریخ نکسوس داشته باشیم و ببینیم که گوگل در این مسیر، چه اشتباهاتی را مرتکب شده است.

گرچه قاب پشتی نکسوس ۴ شکننده بود، اما این محصول با بهترین‌های بازار رقابت می‌کرد و بهتر اینکه، با نصف قیمت عرضه میشد. نکسوس ۴ می‌توانست جهان را تسخیر کند، اگر مشکل شکنندگی حل میشد و گوگل می‌توانست این گوشی را در تعداد بالا تهیه کند. توزیع نکسوس ۴ با تاخیرهایی همراه بود. برخی از مدل‌ها با قیمت یک ماشین کوچک در eBay مبادله می‌شدند و زمانی هم که گوشی عرضه میشد کاربران برای خرید هجوم می‌آوردند تا تمام نشود. در آن زمان می‌توانستید گوشی را از گوگل پلی بخرید، اما فقط و فقط اگر از دسکتاپ برای خرید استفاده می‌کردید. هیچگاه گوگل به کاربران اجازه نداد که نکسوس ۴ توسط اپلیکیشن خریداری شود و این اشتباهی بزرگ بود. واقعا چرا نمی‌شد این مدل را با یک اپلیکیشن خرید؟ در عصر اطلاعات این کار کمی مضحک بنظر می‌رسد.

در نکسوس ۵ اوضاع کمی متمدنانه شد. نکسوس ۵ همیشه وجود داشت، اما هیچگاه در مقایس بالا فروخته نشد. در گذار از نکسوس ۴ به نکسوس ۵، مشکل دوم گوگل آشکار شد: عدم توانایی گوگل در پشتیبانی از محصولات پیشین! به محض عرضه نکسوس ۵، قادر نبودید نکسوس ۴ و یا حتی کیس آن را بخرید. حال مشکل دو چندان نیز شده است، چون بخش سخت‌افزاری گوگل پلی از بخش نرم‌افزاری آن جدا شده است. در پلی استور می‌توانید هر محصول نرم‌افزاری را بخرید، اما اگر بخواهید محصولات سخت‌افزاری را بخرید، باید به بخشی جداگانه بروید. در نکسوس ۵X و ۶P شاهد تغییر استراتژی گوگل بودیم. هر دو نکسوس با پرچمداران ال‌جی، سامسونگ و هواوی برابری می‌کرند، اما قیمت آن‌ها بیشتر شده بود.

عدم توزیع در مقیاس بالا و تغییر استراتژی گوگل این گمانه را به ذهن متبادر می‌کند که گوگل نمی‌خواهد که تا زمانی که شرکایش گوشی‌ها را می‌سازند، در مقیاس بالا و تعداد زیاد گوشی تولید کند. حتی می‌توان حدس زد که این گزینه در قرارداد آنها ذکر شده که گوگل برای جلوگیری از رقابت با گوشی‌های برند خود سازنده، گوشی با تعداد بالا تولید نمی‌کند. دلیل آن نیز واضح است: سود اسمارت‌فون کم است و سپردن بخشی از درآمد به یکی از شرکا استراتژی چندان مناسبی برای هیچ کسی نیست.

حال برگردیم سراغ اصل موضوع. آیا با عرضه پیکسل و پیکسل XL چیزی تغییر کرده است؟! متاسفانه جواب این سوال یک نه بزرگ است.

توزیع نسبت به زمان نکسوس ۴ بهتر شده است، اما گوگل خود را برای موفقیت در بازار سخت‌افزار آماده نمی‌کند. استور گوگل هنوز درهم و برهم است نه تنها برای گوشی‌های پیکسل، بلکه برای هر محصول دیگری. به عنوان مثال، در بخش Android Wear شما نمایی از محصولاتی را می‌بینید که وسوسه کننده هستند، اما اگر دقیق‌تر نگاه کنید، گزینه‌های زیادی برای خرید نمی‌یابید. دوست دارید برای ساعت هوشمند خود وسایل جانبی بخرید؟ این اتفاق هرگز نمی‌افتد. این مشکل در مورد نکسوس ۵X و ۶P نیز صادق است. هیچ وسیله جانبی برای این گوشی‌ها نخواهید یافت.

این موضوع، باعث می‌شود که کاربران فعلی، به این فروشگاه بازنگردند. البته بسیاری از کاربران، بخصوص کسانیکه قبلا گوشی اندروید نداشته‌اند، از این فروشگاه برای خرید پیکسل استفاده می‌کنند. اما کاربران فعلی از نبود پشتیبانی، نگران خواهند بود.

عدم توزیع در مقیاس جهانی این بار نیز وجود دارد. اگر به فروشگاه محصولات سخت‌افزاری گوگل سری بزنید، تفاوت‌های زیادی از جمله قیمت، زمان عرضه و … را می‌بینید. البته گوگل هنوز به بدی آمازون نیست که ۱۱ ماه طول می‌کشد تا محصولات خود را در مناطقی مانند اروپا عرضه کند. اما گوگل باید ضعف خود را در این زمینه بپوشاند.

و اما آخرین اشتباه؟ شما ارتباطی قدرتمند بین محصولات مختلف گوگل که قرار است تحت یک اکوسیستم باشند، نمی‌بینید. چرا باید یک گوشی با رنگ سیاه براق، نقره‌ای و آبی عرضه شده و سپس یک هدست واقعیت مجازی با خاکستری و رنگ‌های آینده قرمز و سفید عرضه شود و سپس اسپیکر هوشمند هوم عرضه شود که در هیچکدام این رنگ‌ها یافت نمی‌شود؟ پس پیوستگی این‌ها کجاست؟

من شخصا دوست دارم که گوگل پیکسل جهان را تسخیر کند. گوگل گوشی فوق‌العاده‌ای تولید کرده که با بهترین‌ها از نظر قیمت و مشخصات فنی رقابت می‌کند. گوگل پیکسل و پیکسل XL باید مدال طلا را بر گردن بیندازند. اما این اتفاق نخواهد افتاد.

تا زمانی که گوگل خود سخت‌افزارش را تولید نکند و یا مشکل توزیع محصولاتش همچنان باقی بماند، این اتفاق نخواهد افتاد. تا زمانی که بخش‌های مختلف سخت‌افزار با یکدیگر تعامل نداشته باشند و در مورد پیوستگی صحبت نکنند، این اتفاق نخواهد افتاد. تا زمانی که بخش سخت‌افزار و نرم‌افزار گوگل پلی از یکدیگر جدا باشند و عدم دسترسی از هر محصولی وجود نداشته باشد، این اتفاق نخواهد افتاد!!

حتی اگر گوگل سخت‌افزارش را تولید کند، باز هم موفق نخواهد بود. چون شرکایش برای همکاری، دوباره فکر می‌کنند. سهم ۶۷ درصدی اندروید از بازار رو به کاهش خواهد رفت. سامسونگ حتی همین حالا هم به دنبال توسعه سیستم عامل خودش است. پس انتظار نداشته بشید که فروش پیکسل جهان اسمارت‌فون را تسخیر کند.

نوشته چرا گوگل پیکسل محکوم به شکست است؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

نکات و ترفندهای کاربردی اندروید نوقا

نکات و ترفندهای کاربردی اندروید نوقا

اندروید ۷ نوقا دارای ویژگی‌های بسیار زیادی است که در اکثر گوشی‌های هوشمند می‌توان از آن‌ها استفاده نمود. در این مطلب قصد داریم به کمک گوشی نکسوس ۶p مجهز شده به این نسخه از اندروید، برخی از نکات و ترفندهای اندروید نوقا را به شما نشان دهیم تا بدین وسیله امنیت و امکانات بهتری را هنگام کار کردن با جدیدترین نسخه از این سیستم‌عامل تجربه کنید.

مشاهده سرویس‌های درحال اجرا و صرفه‌جویی در رَم و باتری

در بسیاری از موارد، سرویس‌های پس‌زمینه منابع غیرضروری را در اختیار خود قرار می‌دهند. برای جلوگیری از این اتفاق به تنظیمات توسعه‌دهندگان (Developer Settings) بروید تا بتوانید از آنجا این سرویس‌های فعال را خاموش کنید. برای راه‌اندازی مجدد سرویس‌های پس‌زمینه، گوشی یا نر‌م‌افزار مربوطه را دوباره راه‌اندازی کنید.

دسترسی سریع به تنظیمات

برای اندروید نوقا بهبودهای بیشتری در منوی تنظیمات اعمال شده‌ است. منوی اصلی در حاشیه سمت چپ نمایشگر پنهان است و در صورت نیاز می‌توانید از آن استفاده کنید. برای این منظور امکانی فراهم شده تا به شکل افقی و خیلی سریع به این قسمت از تنظیمات هدایت شوید.

معرفی زبان دوم به گوگل

اگر تسلط کافی به زبان دیگری دارید، می‌توانید از آن در گوشی خود نیز بهره‌مند شوید. در بخش “Talk” می‌توانید زبان دوم خود را به دستگاه اضافه کنید. با انجام این کار نتایج جستجوی گوگل به دو زبان نمایش داده خواهد شد. اگر وب‌سایتی را باز کنید که شامل این زبان باشد، مرورگر کروم پیشنهادی را در رابطه با ترجمه سایت ارایه نمی‌کند. برای دسترسی به دکمه حذف زبان‌ها باید به گوشه بالای سمت راست صفحه مراجعه کنید.

بهینه‌سازی قدرت باتری

زمانی که اپلیکیشن‌ها در حالت آماده به کار به سر می‌برند دسترسی‌شان به اینترنت قطع می‌شود و ممکن است تنها در فواصل طولانی پردازنده را اشغال کنند. این موضوع عمر باتری دستگاه را افزایش می‌دهد اما می‌تواند اثرات جانبی دیگری را نیز به همراه داشته باشد. بدین وسیله برخی از ‌نرم‌افزارها مانند انواع پیام‌رسان‌ها یا مسیریاب‌ها دیگر نمی‌توانند برای شما اطلاعیه بفرستند و در نتیجه ممکن است پیام مهمی را از دست بدهید. شما می‌توانید برای غیرفعال کردن بهینه‌ساز باتری به تنظیمات باتری گوشی خود بروید.

از این بخش روی نماد باتری انگشت خود را نگه دارید تا منوی بهینه‌سازی در بالای صفحه ظاهر شود. این قسمت همه نرم‌افزارهای شما را نشان می‌دهد، بنابراین می‌توانید برنامه‌هایی را که به درستی کار نمی‌کنند، انتخاب کنید. گزینه “Do not optimize” را بزنید و سپس اپلیکیشن خود را دوباره باز کنید.

مرتب‌سازی کاشی‌‌های Quick-Start برای بهره‌وری بیشتر

در این نسخه از اندروید قابلیتی برای تغییر ترتیب نشانگرهای Quick-Start فراهم شده‌ است. کاربران سامسونگ از وجود این ویژگی بسیار خوشحال هستند چراکه این شرکت برای اولین بار قبل از گوگل آن را در دسترس قرار داده است. برای کسانی هم که از سایر اسمارت‌فون‌ها نیز استفاده می‌کنند، این گزینه امکان جدیدی را فراهم نموده است.

چگونگی بکارگیری این قسمت نیاز به توضیح ندارد. موردی که کمتر به چشم می‌آید این است که آیکون‌هایی که در بخش تنظیمات سریع دیده می‌شوند در پنج مکان ابتدایی و در حالت نمایش کامل مرتب شده‌اند. نکته دیگری که قبلا هم وجود داشت این است که اگر با دو انگشت تنظیمات سریع را از بالا به پایین بکشید پیکربندی کامل‌تری را مشاهده خواهید کرد.

نمایش بی‌صدای هشدارها

سیستم اطلاع‌رسانی جدید اندروید با ارایه نسخه لالی‌پاپ دستخوش تغییر شد. از آن زمان تاکنون، برای این بخش بهبودهای زیادی انجام شده و اصلاحاتی صورت گرفته‌ است. اکنون این قابلیت وجود دارد تا بتوانید اطلاعیه‌های اپلیکیشن‌های مختلف را بی‌صدا کنید.

کار با این بخش از تنظیمات بسیار ساده است. کافی است نوتیفیکیشن برنامه مربوطه را انتخاب کرده و نگه دارید و سپس گزینه اطلاعیه‌های بدون‌صدا را انتخاب کنید. در این قسمت می‌توانید اپلیکیش‌های مختلف را بر اساس پیکربندی‌های هرکدام در زیر عبارت ‘Notifications’ فیلتر کنید و به دلخواه خود آن را تغییر دهید.

استفاده صحیح از قابلیت تقسیم صفحه‌نمایش

شاید برای شما هم پیش آمده که در هنگام اجرای نرم‌افزار خاصی مانند یوتیوب بخواهید به اپلیکیشن‌ دیگری هم دسترسی داشته باشید، اما این نرم‌افزار پس از انتقال به پس‌زمینه متوقف شود. اکنون مشکل ذکر شده به لطف قابلیت Split-Screen قابل حل است. نرم‌افزار یوتیوب را اجرا کنید، ویدیوی دلخواهی را پخش نمایید و بعد از آن از سمت راست پایین صفحه، دکمه ‘Recent’ را بزنید و اپلیکیشن دیگری را انتخاب کنید. اگر برنامه‌ اشتباهی را انتخاب کردید، کافی است دکمه Home را بزنید و برنامه دلخواه را به روش معمول اجرا کنید. با این کار نرم‌افزار انتخاب شده نیمی از صفحه را پر می‌کند. اگر این محدوده برای نمایش محتوای آن کافی نبود، باید نوار آن را برای گسترش صفحه حرکت دهید. در صورتی که برنامه مورد نظر اجازه ماندن در این حالت را نمی‌دهد، باید این نوار را نگه دارید.

استفاده ایمن‌شده از برنامه‌ها

ممکن است بخواهید بازی یا برنامه خاصی را برای دوست خود اجرا کنید و در عین حال نخواهید که دوست‌تان به صفحه اصلی گوشی نیز دسترسی داشته باشد. برای این کار باید پس از اجرای نرم‌افزار، دکمه ‘Recent’ را در گوشه پایین سمت راست فشار دهید، کاشی نمایش داده شده را به سمت بالا بکشید و سپس آیکون سنجاق را فشار دهید. در صورتی که قابلیت پین‌گذاری فعال نبود، باید در ابتدا این قابلیت را از بخش تنظیمات امنیتی خود فعال کنید. در تجربه‌ای که با استفاده از این قابلیت بدست آمد، متوجه شدیم که اگر گوشی در حالت آماده به کار برود، این ویژگی به طور دایمی کار نخواهد کرد. اگر صفحه دستگاه را مجددا روشن کنید، نرم‌افزار پین‌شده برای شما نمایش داده خواهد شد.

فعال کردن رمزگذاری فایل برای راه‌اندازی سریع‌تر دستگاه و امنیت بهتر

از بخش تنظیمات توسعه‌دهندگان می‌توانید به رمز‌گذاری برای فایل دسترسی پیدا کنید. این ویژگی تاثیرات مثبت زیادی را بیش از آنچه که از اسمش بر می‌آید، ایجاد می‌کند. یکی از مفیدترین قابلیت‌های آن، این است که می‌توانید داده‌های تنظیمات کاربری خود را رمزگذاری کنید. هنگام فرآیند راه‌اندازی دیگر نیازی به ورود رمز برای باز کردن قفل گوشی ندارید. متاسفانه، برای جابه‌جایی و تغییر رمزگذاری فایل به رمزنگاری کامل دیسک لازم است تا اطلاعات شما به طور کامل پاک شوند.

نوشته نکات و ترفندهای کاربردی اندروید نوقا اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

بررسی سونی اکسپریا XZ: می‌خواهم حرف بزنم!

بررسی سونی اکسپریا XZ: می‌خواهم حرف بزنم!

اگر نام سونی را بشنوید، اولین چیزی که به خاطر می‌آورید، چیست؟ به یاد تلویزیون‌های این کمپانی می‌افتید؟ کنسول پلی استیشن در ذهن‌تان تداعی خواهد شد و یا واکمن‌های دوست داشتنی آن را به یاد می‌آورید؟

البته در این بین هستند افرادی که گوشی‌های این برند مطرح ژاپنی را به یاد بیاورند، اما هر چه که هست، این گوشی‌ها به جز چند مورد خاص، شاید هیچ‌وقت مایه مباهات سونی نبوده‌اند.

اما ظاهرا این شرکت همچنان می‌خواهد که در بخش موبایلش ثابت قدم بوده و علی‌رغم فشارهای زیادی که در طی سالیان اخیر تجربه کرده است، آن را به پیش ببرد.

گوشی اکسپریا XZ را بایستی آخرین پرچم‌دار سونی بدانیم که طبق ادعای سازنده‌اش، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، حرف‌هایی که البته همیشه قرار بود محصولات پیشین نیز بزنند اما پس از مدتی مشخص می‌شد که برخی رمق آن را نداشتند و آنانکه داشتند، گوش شنوایی برای شنیدنش نبود!

اما این بار ما تصمیم گرفتیم تا یک گوش شنوا برای این گوشی جدید بشویم، پس اجازه دادیم که اکسپریا XZ هرچه می‌خواهد، دل تنگش بگوید و ما بشنویم تا در آخر با همدیگر تصمیم بگیریم که آیا این محصول، حرف‌های جدیدی برای گفتن داشته و یا بر روی نوار ناکامی حرکت خواهد کرد! با ما و این مصاحبه اختصاصی همراه باشید.

نامت چیست؟

من اکسپریا XZ هستم، حرف اولم ایکس است که به دلیل استفاده از سری جدید سونی برایم انتخاب شده و حرف دومم Z که نشان می‌دهد اگر اکسپریا XA یک محصول ساده بود، من با استفاده از آخرین حرف الفبای انگلیسی، می‌خواهم ثابت کنم که دیگر آخرش هستم!

ظاهرت را توصیف کن

اگر تا به حال از گوشی‌های سونی استفاده کرده باشید، به طور حتم متوجه خواهید شد که من نیز یک سونی هستم. در واقع طراحی سری اکسپریا به شکلی است که شما با یک نگاه به اندام این گوشی‌ها، می‌فهمید که یک محصول لوکس و زیبا در جلوی دیدگان‌تان قرار دارد.

البته من تغییراتی نیز داشته‌ام. حاشیه راست و چپ نمایشگر کم شده و به علت استفاده از شیشه ۲.۵D یک حالت زیبا در نگاه از کناره‌ها به خود گرفته‌ام. البته هنوز کمی فضای بالا و پایین نمایشگر زیاد است و هرچه به طراحم اصرار کردم که آن را کم‌تر کن، گفت دوست دارم قدت بلند باشد و برای همین آن را زیاد نگاه داشت!

اگر به سمت راست نگاه کنید، هر چی کلید هست را در آن جای داده‌ام. در بالاترین بخش، دکمه پاور که حسگر اثر انگشت است و کارایی خوب و دلپذیری هم دارد، در پایین‌ترین قسمت شاتر دوربین که این روزها در کم‌تر محصولی می‌بینید و در بین این دو، دکمه یک‌پارچه صدا که البته بسیاری ایراد می‌گیرند چرا در اینجا کار گذاشته شده و دسترسی به آن سخت است! از آنجایی هم که چندین بار از دست کاربران به این خاطر نقش بر زمین شدم، خودم نیز بر درستی این ادعا صحه می‌گذارم.

در سمت چپ، فقط یک درگاه وجود دارد که هربار آن را به بیرون بکشید، سریع غش می‌کنم! حالا چه بخواهید سیم‌کارت بگذارید و یا مموری کارت، فرقی ندارد، اگر نگاهش هم کنید به‌سرعت ریستارت می‌شوم تا بدانید که دست به جای حساسی زده‌اید!

در بالا جک استاندارد ۳.۵ میلی‌متری حضور دارد و به بهانه‌های واهی، حذفش هم نکردم تا بتوانید از کیفیت موسیقی با انواع و اقسام هدفون‌های سیمی لذت ببرید. در پایین نیز محل اتصال شارژ و کامپیوتر است که برای نخستین بار به سراغ یواس‌بی تایپ C رفته‌ام تا ثابت کنم که چقدر پیشرفته بوده و به توسعه تکنولوژی بها می‌دهم!

اگر من را به پشت برگردانید، با یک فلز خوش ساخت و مات روبه‌رو می‌شوید که نام اکسپریا با فونت ریزی در وسط آن حک شده است. دوربین در قسمت بالایی و گوشه قرار گرفته و تک فلاش LED و بخش تازه وارد فوکوس لیزری در یک فضای مشکی کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.

در کل اگر تعریف از خود نباشد، من بهترین و کامل‌ترین طراحی را در بین محصولات اکسپریا دارم و اگر یک سونی باز باشید، حتما از به‌دست گرفتنم لذت خواهید برد.

نمایشگرت چه کیفیتی دارد؟

بیایید صادق باشیم! اولین محصولات سونی در سری Z از کیفیت نمایشگر چندان دلچسبی برخوردار نبودند، اما هرچه گذشت، به آن چیزی که از سونی انتظار می‌رفت نزدیک و نزدیک‌تر شدیم و حال می‌توانم با اطمینان خاطر بگویم که من، آن چیزی هستم که بایستی سازنده‌ام بر خودش ببالد!

یک نمایشگر با سایز ۵.۲ اینچی و وضوح فول اچ‌دی که جدا از بحث تبلیغات و بالا بردن الکی پیکسل‌ها، بهترین است. باتری بیشتری مصرف نمی‌کند و چشمان کاربر قادر به تفکیک کردن آن‌ها نیست.

از نظر روشنایی هم یکی از بهترین‌ها بوده و کنتراست فوق‌العاده‌ای دارم. به شخصه تضمین می‌کنم که اگر در زیر نور آفتاب هم به چهره من بنگرید، باز هم به خوبی قادر به تماشا خواهید بود و لبخند رضایت را بر لبان‌تان می‌نشانم.

در بخش سخت‌افزار چه حرف‌هایی برای گفتن داری؟

سونی و کوالکام دو یار جدا ناشدنی هستند، به‌خصوص زمانی‌که بحث یک پرچم‌دار در میان باشد. همین دوستی باعث شد که حتی در بسیاری از مدل‌های قبلی، برادرانم از نسخه اسنپدراگون ۸۱۰ با آن مشکل داغ بودنش هم باز تولید شوند اما من به جدیدترین و بهترین مجهزم، یعنی اسنپدراگون ۸۲۰ که دارای ۴ هسته کریو هست. ۲ تا با فرکانس ۲.۱۵ و دو تای دیگر با فرکانس ۱.۶ گیگاهرتز کار می‌کنند.

همچنین از واحد گرافیکی قدرتمند آدرنو ۵۳۰ بهره می‌گیرم و شاید تنها نقطه‌ای که بتوانید به من گیر دهید، رم ۳ گیگابایتی‌ام بوده که این روزها برای پرچم‌داران چندان مرسوم نیست. اما به کمک بهینه‌سازی‌های بسیار زیاد که در رابط کاربری‌ام انجام می‌دهم، همین مقدار هم کافی‌ست، اگرچه بیشتر از آن هم می‌توانست دلپذیر باشد.

شاید بهتر باشد به‌جای آنکه شعار دهم، در چند آزمون سخت وارد عمل شده و آنچه را که دارم به صورت عملی برایتان به نمایش بگذارم!

ابتدا از برنامه انتوتو استفاده کردیم که گوشی را در بخش‌های مختلف به چالش می‌کشد.

پس از آن به سراغ گیک بنچ رفتیم تا عملکرد آن را در قسمت پردازنده و در مقایسه با رقبا بسنجیم.

آخرین آزمون را نیز به توانایی پردازنده گرافیکی در اپلیکیشن بونسای اختصاص دادیم.

دوربین خودت را تشریح کن

دست بر روی قسمتی گذاشتید که کلی درباره‌اش صحبت دارم. در واقع باید گفت وقتی که سنسورهای سونی، در بهترین گوشی‌های دنیا استفاده شده و برترین بوده‌اند، پس یک محصول اکسپریا بایستی از بهترین‌ها باشد که قاعدتا من، یعنی اکسپریا XZ هستم.

سنسور استفاده شده با نام IMX300، همانی است که بر روی گوشی‌های اکسپریا Z5، اکسپریا X و X پرفورمنس هم استفاده شده بود. البته نا امید نشوید، چون اولا کیفیت همان‌ها هم خیلی خوب بوده و دوما با بهبودهایی چون استفاده از فوکوس لیزری و بالاتر بردن کارایی نرم‌افزاری، کاری کرده‌ام کارستان! فقط کافی است دوربین را در دست گرفته و مشغول عکاسی شوید.

این سنسور در اصل یک نمونه ۲۴.۸ مگاپیکسلی است اما در نسبت ابعاد ۴ به ۳ سایز ۲۲.۸ مگاپیکسلی و در نسبت ۱۶ به ۹، حداکثر ۲۰.۱ مگاپیکسلی را ارایه می‌کند که باز هم در بین محصولات اندرویدی، یک شاهکار محسوب می‌شود!

این سنسور در پشت ۶ المنت قرار گرفته و توانایی گرفتن تصاویر بسیار واید ۲۴ میلی‌متر در کنار گشودگی دیافراگم f/2.0 را دارد که خودم هم قبول می‌کنم در بین پرچم‌داران امروزی که به ارقام ۱.۸ و ۱.۷ دست یافته‌اند، چیز چشم‌گیری نیست!

از قدیم الایام، همان طور که برادرانم به فلش دو گانه اعتقادی نداشتند، به لرزش‌گیر اپتیکال هم علاقه‌ای ندارم و به همین خاطر با تثبیت کننده تصویر آن هم از نوع جدید ۵ جهته خدمت‌تان عرضه می‌شوم و اگر با من به درستی رفتار کنید، متوجه می‌شوید که از تاری گریزانم!

تغییرات فقط به همین موارد ختم نمی‌شود و از سنسور RGBC-IR (مخفف قرمز، سبز، آبی، خالص، مادون قرمز) نیز استفاده می‌کنم که سبب می‌شود تا به‌خوبی گرمای رنگ‌ها را در هنگام عکاسی و فیلم‌برداری احساس کرده و واقعی‌ترین حالت را ثبت کنم.

برای آنکه بهتر با کیفیت عکاسی من آشنا شوید، برایتان از مناظری زیبا و بدیع، اقدام به عکاسی کردم. از آنجایی هم که ضد آب هستم، سرکی به زیر اقیانوس کشیده و چند تصویر را نیز از آنجا شکار کرده‌ام که در ادامه می‌توانید مشاهده کنید.

در قسمت فیلم‌برداری، از اچ‌دی گرفته تا اولترا اچ‌دی، برایتان فیلم می‌گیرم. همچنین قابلیتی چون فوکوس بر روی اجسام متحرک باعث می‌شود که هیچ صحنه‌ای را از دست ندهید. فیلم زیر را هم به صورت اختصاصی برای شما از زیر آب گرفته‌ام تا ببینید، لذت ببرید و متوجه شوید که یک گوشی با کلید اختصاصی شاتر و قابلیت ضد آب، چه کارهای جالبی می‌تواند بکند!


راستی، از آنجایی که می‌دانم این روزها همگی به یک عکاسی سلفی علاقه‌مند هستید، از یک نمونه ۱۳ مگاپیکسلی با کیفیتی عالی استفاده می‌کنم. تصویر زیر به‌خوبی نشان می‌دهد که عجب عکاس توانمندی هستم!

اکسپریا XZ همچون سایر گوشی‌های سونی، بخش‌های جالبی چون AR Effect را نیز دارد، همچنین می‌توانید در بخش تایم شیفت به صورت صحنه آهسته فیلم‌برداری کنید و یا با سرعت مناسب، یک عکس پانوراما بگیرید (تصویر زیر).

چه صدایی داری؟

از آنجایی که تصمیم گرفتم از ابتدا صادقانه صحبت کنم، پس باید اعتراف نمایم که این بخش مثل لیوان نیمه پر است! قسمت خوب ماجرا به اسپیکرهای استریو با کیفیت مناسب باز می‌گردد که زمان برادر بزرگ‌ترم یعنی اکسپریا Z2 بر روی گوشی‌های پرچم‌دار سونی نصب شد، قدرت و توانایی صدا در هدفون خیلی خوب است و با وجود موزیک پلیر توانمندی که دارم، حتما از داشتنم لذت می‌برید. نیمه خالی لیوان که اتفاقا اهمیت کم‌تری دارد، به بلندی اسپیکرها باز می‌گردد، جایی که چندان خوب عمل نکرده و تقریبا از اکثر گوشی‌های معروف بازار صدای کم‌تری دارم و به نوعی محجوب‌تر هستم!

از رابط کاربری‌ات کمی بیشتر به ما بگو

این قسمت دارای دو دسته از طرفداران است، یک بخش به هواداران پر و پا قرص و متعصب بازمی‌گردد و در مقابل، عده‌ای هستند که همیشه لب به اعتراض نسبت به ساده بودن اینترفیس من گشوده‌اند.

به صورت پیش فرض با اندروید نسخه ۶ عرضه شده‌ام اما به زودی طعم نوقا را خواهم چشید. از نظر بصری، تا حد زیادی به اندروید خام شباهت دارم اما همین امر سبب شده تا سریع باشم و راحت‌تر آپدیت‌های جدید را دریافت کنم. منوها با سری ایکس شبیه است اما برخی بهبودها را دریافت کرده‌ام.

یکی از این موارد، اسمارت کلینر هست که باعث خواهد شد تا کش سیستم و برنامه‌هایی که بدون دلیل باز هستند، به صورت اتوماتیک پاک شده و برای همین موجب بهبود در مصرف باتری و عملکرد سیستم خواهد شد.

از سنسور اثر انگشت هم در این بخش می‌خواهم صحبت کنم چون به لطف بهبودهای نرم‌افزاری و توانمندی سخت‌افزاری، یکی از بهترین‌ها در بازار است. این کلید نرم، تقریبا در تمامی موارد به درستی عمل می‌کند و پس از تنظیم کردن انگشتان مدنظرتان، یک درگاه ایمن و سریع برای ورود به دنیای بزرگ من است!

راستی، یک قابلیت خاص دیگر هم دارم که برای بالا بردن عمر باتری استفاده خواهد شد. بدین شکل که اگر شما من را آخر شب به شارژ بزنید، به صورت یک‌سره تا صبح شارژ نخواهم شد، بلکه به صورت هوشمند این عمل صورت می‌پذیرد تا عملکرد باتری‌ام تا مدت‌ها در سطح مناسب باقی بماند.

گفتی باتری، چه توانی دارد؟

بر روی کاغذ را بخواهیم نگاه کنیم، یک نمونه ۲۹۰۰ میلی‌آمپری، دقیقا همان چیزی است که بر روی برادر بزرگ‌ترم یعنی اکسپریا Z5 کار گذاشته شده بود اما اگر در عمل مقایسه کنیم، من خیلی بهترم!

اگر در استفاده از توانم زیاده روی نکنید، حتی تا ۲ روز هم به‌راحتی در کنارتان خواهم بود. تمام این‌ها بستگی به این دارد که شما چه مواردی را در اولویت کاری خودتان قرار می‌دهید. در بخش مکالمه، تا نزدیک به ۲۴ ساعت تاب می‌آورم (صحبت مداوم)، برای وب‌گردی تنها کمی بیشتر از ۹ ساعت توان داشته و اگر از علاقه‌مندان به تماشای فیلم و کلیپ هستید، شاید کمی به من اخم کنید، چرا که رقم ۸:۳۰ دقیقه زیاد امیدوار کننده نیست.

همان طور که پیش‌تر اشاره کرده بودم، به فناوری‌های جالبی چون باتری Care یا Qnovo مجهز بوده و از استامینای معروف خودم هم استفاده می‌کنم. راستی، تا فراموش نکردم این را هم بگویم که از تکنولوژی شارژ سریع، نسخه سوم هم کمک می‌گیرم که باعث می‌شود با سرعت خیلی بالایی، توانم را دوباره به‌دست بیاورم.

در پایان این گفتگو، دیگر چه چیزی را می‌خواهی بگویی؟

گوشی‌های سونی همیشه به قابلیت‌هایی چون ضد آب و گرد و غبار بودن، شهرت داشتند و بنده نیز با استفاده از لایسنس IP68 کاری می‌کنم، کارستان! تا یک ساعت و در عمق ۱.۵ متری آب می‌تواند با من عکس و فیلم بگیرید، درست مانند آنچه که در بخش مربوط به عکاسی برایتان به نمایش گذاشتم.

در دو نسخه ۳۲ و ۶۴ گیگابایت وارد بازار شده‌ام که توانایی پشتیبانی از کارت حافظه جانبی تا ۲۵۶ گیگابایت دیگر را نیز دارم.

سازنده، رنگ‌های فوق‌العاده‌ای هم برایم در نظر گرفته است که شامل مشکی معدنی (متمایل به قهوه‌ای تیره)، آبی جنگلی (سورمه‌ای)، صورتی عمیق (رز گلد) و پلاتینی (نقره‌ای) می‌شود.

درباره قیمت هم با توجه به آنکه تازه وارد بازار شدم، شاید کمی تند به نظر برسم و هرکسی حاضر نباشد بالای ۲.۳۰۰.۰۰۰ تومان اسکناس برایم پرداخت کند. اما مطمئنا با گذشت زمان، هم از این بها کاسته شده و هم این را بدانید که ارزش قیمتم را دارم! باور ندارید؟ کمی سر کیسه را شل کنید تا با من از نزدیک آشنا شده و قابلیت‌هایم را خودتان از نزدیک تجربه نمایید.

نوشته بررسی سونی اکسپریا XZ: می‌خواهم حرف بزنم! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

بررسی سونی اکسپریا XZ: می‌خواهم حرف بزنم!

بررسی سونی اکسپریا XZ: می‌خواهم حرف بزنم!

اگر نام سونی را بشنوید، اولین چیزی که به خاطر می‌آورید، چیست؟ به یاد تلویزیون‌های این کمپانی می‌افتید؟ کنسول پلی استیشن در ذهن‌تان تداعی خواهد شد و یا واکمن‌های دوست داشتنی آن را به یاد می‌آورید؟

البته در این بین هستند افرادی که گوشی‌های این برند مطرح ژاپنی را به یاد بیاورند، اما هر چه که هست، این گوشی‌ها به جز چند مورد خاص، شاید هیچ‌وقت مایه مباهات سونی نبوده‌اند.

اما ظاهرا این شرکت همچنان می‌خواهد که در بخش موبایلش ثابت قدم بوده و علی‌رغم فشارهای زیادی که در طی سالیان اخیر تجربه کرده است، آن را به پیش ببرد.

گوشی اکسپریا XZ را بایستی آخرین پرچم‌دار سونی بدانیم که طبق ادعای سازنده‌اش، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، حرف‌هایی که البته همیشه قرار بود محصولات پیشین نیز بزنند اما پس از مدتی مشخص می‌شد که برخی رمق آن را نداشتند و آنانکه داشتند، گوش شنوایی برای شنیدنش نبود!

اما این بار ما تصمیم گرفتیم تا یک گوش شنوا برای این گوشی جدید بشویم، پس اجازه دادیم که اکسپریا XZ هرچه می‌خواهد، دل تنگش بگوید و ما بشنویم تا در آخر با همدیگر تصمیم بگیریم که آیا این محصول، حرف‌های جدیدی برای گفتن داشته و یا بر روی نوار ناکامی حرکت خواهد کرد! با ما و این مصاحبه اختصاصی همراه باشید.

نامت چیست؟

من اکسپریا XZ هستم، حرف اولم ایکس است که به دلیل استفاده از سری جدید سونی برایم انتخاب شده و حرف دومم Z که نشان می‌دهد اگر اکسپریا XA یک محصول ساده بود، من با استفاده از آخرین حرف الفبای انگلیسی، می‌خواهم ثابت کنم که دیگر آخرش هستم!

ظاهرت را توصیف کن

اگر تا به حال از گوشی‌های سونی استفاده کرده باشید، به طور حتم متوجه خواهید شد که من نیز یک سونی هستم. در واقع طراحی سری اکسپریا به شکلی است که شما با یک نگاه به اندام این گوشی‌ها، می‌فهمید که یک محصول لوکس و زیبا در جلوی دیدگان‌تان قرار دارد.

البته من تغییراتی نیز داشته‌ام. حاشیه راست و چپ نمایشگر کم شده و به علت استفاده از شیشه ۲.۵D یک حالت زیبا در نگاه از کناره‌ها به خود گرفته‌ام. البته هنوز کمی فضای بالا و پایین نمایشگر زیاد است و هرچه به طراحم اصرار کردم که آن را کم‌تر کن، گفت دوست دارم قدت بلند باشد و برای همین آن را زیاد نگاه داشت!

اگر به سمت راست نگاه کنید، هر چی کلید هست را در آن جای داده‌ام. در بالاترین بخش، دکمه پاور که حسگر اثر انگشت است و کارایی خوب و دلپذیری هم دارد، در پایین‌ترین قسمت شاتر دوربین که این روزها در کم‌تر محصولی می‌بینید و در بین این دو، دکمه یک‌پارچه صدا که البته بسیاری ایراد می‌گیرند چرا در اینجا کار گذاشته شده و دسترسی به آن سخت است! از آنجایی هم که چندین بار از دست کاربران به این خاطر نقش بر زمین شدم، خودم نیز بر درستی این ادعا صحه می‌گذارم.

در سمت چپ، فقط یک درگاه وجود دارد که هربار آن را به بیرون بکشید، سریع غش می‌کنم! حالا چه بخواهید سیم‌کارت بگذارید و یا مموری کارت، فرقی ندارد، اگر نگاهش هم کنید به‌سرعت ریستارت می‌شوم تا بدانید که دست به جای حساسی زده‌اید!

در بالا جک استاندارد ۳.۵ میلی‌متری حضور دارد و به بهانه‌های واهی، حذفش هم نکردم تا بتوانید از کیفیت موسیقی با انواع و اقسام هدفون‌های سیمی لذت ببرید. در پایین نیز محل اتصال شارژ و کامپیوتر است که برای نخستین بار به سراغ یواس‌بی تایپ C رفته‌ام تا ثابت کنم که چقدر پیشرفته بوده و به توسعه تکنولوژی بها می‌دهم!

اگر من را به پشت برگردانید، با یک فلز خوش ساخت و مات روبه‌رو می‌شوید که نام اکسپریا با فونت ریزی در وسط آن حک شده است. دوربین در قسمت بالایی و گوشه قرار گرفته و تک فلاش LED و بخش تازه وارد فوکوس لیزری در یک فضای مشکی کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.

در کل اگر تعریف از خود نباشد، من بهترین و کامل‌ترین طراحی را در بین محصولات اکسپریا دارم و اگر یک سونی باز باشید، حتما از به‌دست گرفتنم لذت خواهید برد.

نمایشگرت چه کیفیتی دارد؟

بیایید صادق باشیم! اولین محصولات سونی در سری Z از کیفیت نمایشگر چندان دلچسبی برخوردار نبودند، اما هرچه گذشت، به آن چیزی که از سونی انتظار می‌رفت نزدیک و نزدیک‌تر شدیم و حال می‌توانم با اطمینان خاطر بگویم که من، آن چیزی هستم که بایستی سازنده‌ام بر خودش ببالد!

یک نمایشگر با سایز ۵.۲ اینچی و وضوح فول اچ‌دی که جدا از بحث تبلیغات و بالا بردن الکی پیکسل‌ها، بهترین است. باتری بیشتری مصرف نمی‌کند و چشمان کاربر قادر به تفکیک کردن آن‌ها نیست.

از نظر روشنایی هم یکی از بهترین‌ها بوده و کنتراست فوق‌العاده‌ای دارم. به شخصه تضمین می‌کنم که اگر در زیر نور آفتاب هم به چهره من بنگرید، باز هم به خوبی قادر به تماشا خواهید بود و لبخند رضایت را بر لبان‌تان می‌نشانم.

در بخش سخت‌افزار چه حرف‌هایی برای گفتن داری؟

سونی و کوالکام دو یار جدا ناشدنی هستند، به‌خصوص زمانی‌که بحث یک پرچم‌دار در میان باشد. همین دوستی باعث شد که حتی در بسیاری از مدل‌های قبلی، برادرانم از نسخه اسنپدراگون ۸۱۰ با آن مشکل داغ بودنش هم باز تولید شوند اما من به جدیدترین و بهترین مجهزم، یعنی اسنپدراگون ۸۲۰ که دارای ۴ هسته کریو هست. ۲ تا با فرکانس ۲.۱۵ و دو تای دیگر با فرکانس ۱.۶ گیگاهرتز کار می‌کنند.

همچنین از واحد گرافیکی قدرتمند آدرنو ۵۳۰ بهره می‌گیرم و شاید تنها نقطه‌ای که بتوانید به من گیر دهید، رم ۳ گیگابایتی‌ام بوده که این روزها برای پرچم‌داران چندان مرسوم نیست. اما به کمک بهینه‌سازی‌های بسیار زیاد که در رابط کاربری‌ام انجام می‌دهم، همین مقدار هم کافی‌ست، اگرچه بیشتر از آن هم می‌توانست دلپذیر باشد.

شاید بهتر باشد به‌جای آنکه شعار دهم، در چند آزمون سخت وارد عمل شده و آنچه را که دارم به صورت عملی برایتان به نمایش بگذارم!

ابتدا از برنامه انتوتو استفاده کردیم که گوشی را در بخش‌های مختلف به چالش می‌کشد.

پس از آن به سراغ گیک بنچ رفتیم تا عملکرد آن را در قسمت پردازنده و در مقایسه با رقبا بسنجیم.

آخرین آزمون را نیز به توانایی پردازنده گرافیکی در اپلیکیشن بونسای اختصاص دادیم.

دوربین خودت را تشریح کن

دست بر روی قسمتی گذاشتید که کلی درباره‌اش صحبت دارم. در واقع باید گفت وقتی که سنسورهای سونی، در بهترین گوشی‌های دنیا استفاده شده و برترین بوده‌اند، پس یک محصول اکسپریا بایستی از بهترین‌ها باشد که قاعدتا من، یعنی اکسپریا XZ هستم.

سنسور استفاده شده با نام IMX300، همانی است که بر روی گوشی‌های اکسپریا Z5، اکسپریا X و X پرفورمنس هم استفاده شده بود. البته نا امید نشوید، چون اولا کیفیت همان‌ها هم خیلی خوب بوده و دوما با بهبودهایی چون استفاده از فوکوس لیزری و بالاتر بردن کارایی نرم‌افزاری، کاری کرده‌ام کارستان! فقط کافی است دوربین را در دست گرفته و مشغول عکاسی شوید.

این سنسور در اصل یک نمونه ۲۴.۸ مگاپیکسلی است اما در نسبت ابعاد ۴ به ۳ سایز ۲۲.۸ مگاپیکسلی و در نسبت ۱۶ به ۹، حداکثر ۲۰.۱ مگاپیکسلی را ارایه می‌کند که باز هم در بین محصولات اندرویدی، یک شاهکار محسوب می‌شود!

این سنسور در پشت ۶ المنت قرار گرفته و توانایی گرفتن تصاویر بسیار واید ۲۴ میلی‌متر در کنار گشودگی دیافراگم f/2.0 را دارد که خودم هم قبول می‌کنم در بین پرچم‌داران امروزی که به ارقام ۱.۸ و ۱.۷ دست یافته‌اند، چیز چشم‌گیری نیست!

از قدیم الایام، همان طور که برادرانم به فلش دو گانه اعتقادی نداشتند، به لرزش‌گیر اپتیکال هم علاقه‌ای ندارم و به همین خاطر با تثبیت کننده تصویر آن هم از نوع جدید ۵ جهته خدمت‌تان عرضه می‌شوم و اگر با من به درستی رفتار کنید، متوجه می‌شوید که از تاری گریزانم!

تغییرات فقط به همین موارد ختم نمی‌شود و از سنسور RGBC-IR (مخفف قرمز، سبز، آبی، خالص، مادون قرمز) نیز استفاده می‌کنم که سبب می‌شود تا به‌خوبی گرمای رنگ‌ها را در هنگام عکاسی و فیلم‌برداری احساس کرده و واقعی‌ترین حالت را ثبت کنم.

برای آنکه بهتر با کیفیت عکاسی من آشنا شوید، برایتان از مناظری زیبا و بدیع، اقدام به عکاسی کردم. از آنجایی هم که ضد آب هستم، سرکی به زیر اقیانوس کشیده و چند تصویر را نیز از آنجا شکار کرده‌ام که در ادامه می‌توانید مشاهده کنید.

در قسمت فیلم‌برداری، از اچ‌دی گرفته تا اولترا اچ‌دی، برایتان فیلم می‌گیرم. همچنین قابلیتی چون فوکوس بر روی اجسام متحرک باعث می‌شود که هیچ صحنه‌ای را از دست ندهید. فیلم زیر را هم به صورت اختصاصی برای شما از زیر آب گرفته‌ام تا ببینید، لذت ببرید و متوجه شوید که یک گوشی با کلید اختصاصی شاتر و قابلیت ضد آب، چه کارهای جالبی می‌تواند بکند!


راستی، از آنجایی که می‌دانم این روزها همگی به یک عکاسی سلفی علاقه‌مند هستید، از یک نمونه ۱۳ مگاپیکسلی با کیفیتی عالی استفاده می‌کنم. تصویر زیر به‌خوبی نشان می‌دهد که عجب عکاس توانمندی هستم!

اکسپریا XZ همچون سایر گوشی‌های سونی، بخش‌های جالبی چون AR Effect را نیز دارد، همچنین می‌توانید در بخش تایم شیفت به صورت صحنه آهسته فیلم‌برداری کنید و یا با سرعت مناسب، یک عکس پانوراما بگیرید (تصویر زیر).

چه صدایی داری؟

از آنجایی که تصمیم گرفتم از ابتدا صادقانه صحبت کنم، پس باید اعتراف نمایم که این بخش مثل لیوان نیمه پر است! قسمت خوب ماجرا به اسپیکرهای استریو با کیفیت مناسب باز می‌گردد که زمان برادر بزرگ‌ترم یعنی اکسپریا Z2 بر روی گوشی‌های پرچم‌دار سونی نصب شد، قدرت و توانایی صدا در هدفون خیلی خوب است و با وجود موزیک پلیر توانمندی که دارم، حتما از داشتنم لذت می‌برید. نیمه خالی لیوان که اتفاقا اهمیت کم‌تری دارد، به بلندی اسپیکرها باز می‌گردد، جایی که چندان خوب عمل نکرده و تقریبا از اکثر گوشی‌های معروف بازار صدای کم‌تری دارم و به نوعی محجوب‌تر هستم!

از رابط کاربری‌ات کمی بیشتر به ما بگو

این قسمت دارای دو دسته از طرفداران است، یک بخش به هواداران پر و پا قرص و متعصب بازمی‌گردد و در مقابل، عده‌ای هستند که همیشه لب به اعتراض نسبت به ساده بودن اینترفیس من گشوده‌اند.

به صورت پیش فرض با اندروید نسخه ۶ عرضه شده‌ام اما به زودی طعم نوقا را خواهم چشید. از نظر بصری، تا حد زیادی به اندروید خام شباهت دارم اما همین امر سبب شده تا سریع باشم و راحت‌تر آپدیت‌های جدید را دریافت کنم. منوها با سری ایکس شبیه است اما برخی بهبودها را دریافت کرده‌ام.

یکی از این موارد، اسمارت کلینر هست که باعث خواهد شد تا کش سیستم و برنامه‌هایی که بدون دلیل باز هستند، به صورت اتوماتیک پاک شده و برای همین موجب بهبود در مصرف باتری و عملکرد سیستم خواهد شد.

از سنسور اثر انگشت هم در این بخش می‌خواهم صحبت کنم چون به لطف بهبودهای نرم‌افزاری و توانمندی سخت‌افزاری، یکی از بهترین‌ها در بازار است. این کلید نرم، تقریبا در تمامی موارد به درستی عمل می‌کند و پس از تنظیم کردن انگشتان مدنظرتان، یک درگاه ایمن و سریع برای ورود به دنیای بزرگ من است!

راستی، یک قابلیت خاص دیگر هم دارم که برای بالا بردن عمر باتری استفاده خواهد شد. بدین شکل که اگر شما من را آخر شب به شارژ بزنید، به صورت یک‌سره تا صبح شارژ نخواهم شد، بلکه به صورت هوشمند این عمل صورت می‌پذیرد تا عملکرد باتری‌ام تا مدت‌ها در سطح مناسب باقی بماند.

گفتی باتری، چه توانی دارد؟

بر روی کاغذ را بخواهیم نگاه کنیم، یک نمونه ۲۹۰۰ میلی‌آمپری، دقیقا همان چیزی است که بر روی برادر بزرگ‌ترم یعنی اکسپریا Z5 کار گذاشته شده بود اما اگر در عمل مقایسه کنیم، من خیلی بهترم!

اگر در استفاده از توانم زیاده روی نکنید، حتی تا ۲ روز هم به‌راحتی در کنارتان خواهم بود. تمام این‌ها بستگی به این دارد که شما چه مواردی را در اولویت کاری خودتان قرار می‌دهید. در بخش مکالمه، تا نزدیک به ۲۴ ساعت تاب می‌آورم (صحبت مداوم)، برای وب‌گردی تنها کمی بیشتر از ۹ ساعت توان داشته و اگر از علاقه‌مندان به تماشای فیلم و کلیپ هستید، شاید کمی به من اخم کنید، چرا که رقم ۸:۳۰ دقیقه زیاد امیدوار کننده نیست.

همان طور که پیش‌تر اشاره کرده بودم، به فناوری‌های جالبی چون باتری Care یا Qnovo مجهز بوده و از استامینای معروف خودم هم استفاده می‌کنم. راستی، تا فراموش نکردم این را هم بگویم که از تکنولوژی شارژ سریع، نسخه سوم هم کمک می‌گیرم که باعث می‌شود با سرعت خیلی بالایی، توانم را دوباره به‌دست بیاورم.

در پایان این گفتگو، دیگر چه چیزی را می‌خواهی بگویی؟

گوشی‌های سونی همیشه به قابلیت‌هایی چون ضد آب و گرد و غبار بودن، شهرت داشتند و بنده نیز با استفاده از لایسنس IP68 کاری می‌کنم، کارستان! تا یک ساعت و در عمق ۱.۵ متری آب می‌تواند با من عکس و فیلم بگیرید، درست مانند آنچه که در بخش مربوط به عکاسی برایتان به نمایش گذاشتم.

در دو نسخه ۳۲ و ۶۴ گیگابایت وارد بازار شده‌ام که توانایی پشتیبانی از کارت حافظه جانبی تا ۲۵۶ گیگابایت دیگر را نیز دارم.

سازنده، رنگ‌های فوق‌العاده‌ای هم برایم در نظر گرفته است که شامل مشکی معدنی (متمایل به قهوه‌ای تیره)، آبی جنگلی (سورمه‌ای)، صورتی عمیق (رز گلد) و پلاتینی (نقره‌ای) می‌شود.

درباره قیمت هم با توجه به آنکه تازه وارد بازار شدم، شاید کمی تند به نظر برسم و هرکسی حاضر نباشد بالای ۲.۳۰۰.۰۰۰ تومان اسکناس برایم پرداخت کند. اما مطمئنا با گذشت زمان، هم از این بها کاسته شده و هم این را بدانید که ارزش قیمتم را دارم! باور ندارید؟ کمی سر کیسه را شل کنید تا با من از نزدیک آشنا شده و قابلیت‌هایم را خودتان از نزدیک تجربه نمایید.

نوشته بررسی سونی اکسپریا XZ: می‌خواهم حرف بزنم! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مهم‌ترین تغییراتی که سازندگان باید در اسمارت‌فون‌های تولیدی‌شان ایجاد کنند

مهم‌ترین تغییراتی که سازندگان باید در اسمارت‌فون‌های تولیدی‌شان ایجاد کنند

شاید روزی فکرش را هم نمی‌کردیم که تلفن‌های همراه اینقدر مهم شوند، حالا کامپیوترهای شخصی و فناوری‌های مرتبط با آن به حاشیه کشیده شده‌اند و اکثر خبرها و اتفاقات مهم دنیای تکنولوژی مربوط به همراهان هوشمندمان است.

اگر بخواهیم نگاهی کلی به حوزه اسمارت‌فون‌ها داشته باشیم می‌توانیم سیری سعودی را در این بخش مشاهده کنیم، با معرفی هر مدل خصوصا آن‌هایی که لقب پرچم‌داری را نیز با خود به همراه دارند می‌توانیم انبوهی از ویژگی‌ها و امکانات جدید را شاهد باشیم. کمپانی‌های بزرگ سازنده تلفن همراه روزهای خوبی را پشت سر می‌گذارند، بازار این همراهان دوست داشتنی بسیار پررونق است و سود زیادی را نصیب سازندگان می‌کند. البته شاید مهم‌ترین دلیل تمایل کاربران به مدل‌های جدید امکانات و ویژگی‌های تازه‌ای باشد که هر مدل با خود به همراه دارد در ادامه قرار است نیم نگاهی به عملکرد کمپانی‌های مطرح حوزه تلفن‌همراه داشته باشیم تا دریابیم کدامیک توانسته در زمینه امکانات و تغییرات در پرچم‌داران جدید خود بهتر عمل کند.


 

اپل

بدون شک نام آفریننده الفبای هوشمندی در تلفن همراه لیاقت قرارگرفتن در صدر لیست ما را خواهد داشت، امسال برخلاف سنت دیرینه اپل شاهد تغییرات اساسی در دو پرچم‌دار جدید که نام آی‌فون ۷ و ۷ پلاس را به خود گرفته‌اند، نبودیم. اگرچه اپل نشان داد که سرچشمه ایده‌های نوینش در حال خشک شدن است اما بازهم مدل‌های موفقی را روانه بازار کرد. شاید مهم‌ترین و ملموس‌ترین ویژگی آی‌فون‌های جدید دوربین دوگانه موجود در مدل پلاس و هم‌چنین حذف پورت ۳.۵  میلی‌متری هدفون باشد. اگرچه استفاده از دوربین دوگانه را پیش‌تر دیده بودیم اما اپل نشان داد که می‌تواند از هر فناوری به بهترین شکل ممکن استفاده کند. حذف درگاه ورودی هدفون از آی‌فون‌های جدید موافقان و مخالفان زیادی را داشت به همین دلیل اپل از واژه شجاعت برای این موضوع استفاده کرد. اگرچه بودن یک پورت کوچک ضرری نمی‌رساند اما با توجه به مشکلات بی‌شمار هدفون‌های سیمی و هم‌چنین خروجی کیفیت صدای کم‌تر به نسبت پورت لایتینگ، همان بهتر که نباشد! فناوری مورد استفاده در هدفون‌های سیمی سال‌هاست که بی‌تغییر باقی مانده است شاید همین موضوع سبب شد تا اپل این پورت را حذف کند تا محققین و مخترعین به فکر افتاده و طرحی جدید را برای این گجت در نظر بگیرند. چشم‌اندازمان را از گذشته به آینده تغییر می‌دهیم؛ بهتر است اپل در آی‌فون ۸ (یا هر نام دیگری که خواهد داشت) طراحی جدیدی را در نظر بگیرد تا به بیماری که سال‌هاست برخی کمپانی‌ها به آن مبتلا هستند دچار نشود. هم‌چنین به عنوان یک دوست به کمپانی اپل پیشنهاد می‌کنم دایره اسمارت‌فون‌هایش را محدود به پرچم‌داران تازه و قدیمی نکند و چند مدل میان رده دیگر هم‌چون آی‌فون Se را نیز به خانواده خود اضافه کند! هم‌چنین لطفا بقیه اجزا را به تدریج حذف نکند!


 

سامسونگ

سامسونگ روزهای خوبی را پشت سر می‌گذاشت، پرچم‌دارانش بیش از تصور موفق ظاهر می‌شدند تا اینکه سر و کله یک هیولای منفجر شونده به اسم نوت ۷ پیدا شد. شاید نگاه کردن به این اسمارت‌فون در روز اول بسیار هیجان انگیز به نظر می‌رسید اما مدتی بعد مشخص شد نوت ۷ فرزند ناخلفی است! گذشته از مشکلات متعدد نرم‌افزاری این تلفن‌همراه، منفجر شدن هنگام شارژ دیگر چیزی بود که این فبلت برای کاربرانش به ارمغان آورد. داستان دو بار فراخوان و توقف تولید این اسمارت‌فون را دیگر لازم نیست تکرار کنیم. به نظر می‌رسد زمان آن رسیده که سامسونگ مبارزه احمقانه خود با اپل بر سر معرفی زودتر پرچم‌دارانش را به اتمام برساند. سامسونگ سال‌ها نماد اعتماد و کیفیت ساخت بالا بود اما هم‌اکنون این نام تداعی کننده یک فاجعه به تمام معناست، نوت ۷ موجب شد پلی که چندین سال سامسونگ در حال ساخت آن بود، نابود شود، حال اگرچه باید از نو شروع کند اما راه آشنایی دارد بنابراین هنوز همه چیز تمام نشده است. البته بهتر است برای این شروع تازه سامسونگ طراحی جدیدی را برای پرچم‌دار آینده خود در نظر بگیرد تا کاربران با دیدن یک پرچم‌دار هم‌سان با گلکسی نوت ۷ پا به فرار نگذارند!


 

سونی

شاید اگر مدیران این برند معروف ژاپنی سیاست‌های درستی را در بخش تلفن همراه در پیش گرفته بودند، شاهد آوردن نام سونی در این لیست نبودیم! صحبت‌کردن در رابطه با تغییر ظاهر و غنا بخشیدن بیش‌تر به رابط کاربری دیگر بیش از اندازه تکراری شده است، به قول سعدی شیرازی ” خانه از پای بند ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است”. معرفی متوالی پرچم‌داران در بازه‌های زمانی کوتاه که در خانواده Z شاهد آن بودیم مشکل مهمی بود اما اینکه شمار مدل‌های معرفی شده توسط سونی تا این حد کاهش داشته باشد مشکل مهم‌تری است! مطمئنا اگر مدیران سونی موبایل هم‌چون دیگر بخش‌های این کمپانی ژاپنی سیاست‌هایی قاطع و مطمئن را در پیش می‌گرفتند اوضاع این کمپانی معروف در بخش تلفن‌همراه تا این حد فاجعه‌ بار نبود، شاید بگویید بیان واژه فاجعه بار اغراق است اما بهتر است خودمان را گول نزنیم، این روزها حتی موبایل‌سازهای نوپای چینی در فروش و جذب کاربر موفق‌تر هستند و سهم سونی در بازار اسمارت‌فون آنقدر ناچیز است که امید داشتن به آینده این برند با روند کنونی کاری بیهوده است. نام سونی همیشه با کیفیت ساخت بالا و طراحی خاص و متفاوت گره خورده است اما بازاریابی ناموفق این کمپانی نمی‌تواند آن‌ها را به خوبی به نمایش بگذارد.


 

هواوی

هواوی را می‌توان نماد یک کمپانی موفق دانست که با مدیریت صحیح توانست خود را تا رده سوم بزرگترین تولیدکنندگان تلفن همراه بالا بکشد و تعداد زیادی موبایل‌ساز معروف را پشت سر بگذارد. هواوی دیگر یک کپی کننده نیست و حال ابداعاتی نیز دارد که مورد تقلید (!) برخی‌ها نیز واقع می‌شود؛ اما کمی بیش از اندازه به تولیداتش اطمینان دارد! درست است که بنچمارک‌ها همه چیز را مشخص نمی‌کنند اما واقعا جای پرچم‌داران این کمپانی در بالای جدول خالی است. بهتر است هواوی پرچم‌دارانش را در دو نسخه عرضه کند و یا چند پرچم‌دار معرفی کند که در آن از چیپست‌های قدرتمند ساخته اسنپدراگون و یا حتی مدیاتک استفاده شده باشد، به این ترتیب شاید بتواند نظر کاربران بنچمارک دوست را نیز به تولیداتش جذب کند. هم‌چنین بهتر است این کمپانی فراموش نکند که اکثر کاربران محصولات هواوی را به علت قیمت‌های رقابتی‌اش می‌خرند پس بهتر است این نقطه قوت به فراموشی سپرده نشود!


 

ال‌جی

حضور ال‌جی در بخش تلفن‌همراه هیچ‌گاه پررنگ نبوده است، این کمپانی اگرچه در برخی زمینه‌ها سرآمد است و محصولاتش همواره مورد تحسین بوده‌اند اما در بخش فروش عملکرد چندان رضایت بخشی را ندارد. آخرین پرچم‌دار خانواده G اگرچه محصولی باکیفیت و قدرتمند بود اما حضور رقبایی سرسخت در بازار موجب شد این اسمارت‌فون نتواند فروش خوبی را تجربه کند. اوضاع ال‌جی در V20 نیز به همین منوال خواهد بود، در واقع ال‌جی همان راهی را رفت که پیش‌تر در G5 پیموده بود و به همین دلیل نمی‌توان انتظار داشت نتیجه‌ای متفاوت حاصل شود. البته هنوز برای قضاوت در رابطه با موفقیت و یا شکست V20 زود است زیرا ال‌جی تلاش زیادی کرده تا یک اسمارت‌فون کم نقص را روانه بازار کند. در بخش سخت‌افزار نمی‌توان به پرچم‌داران ال‌جی خرده گرفت اما در بخش نرم‌افزاری و رابط کاربری باید تغییرات گسترده‌ای صورت بگیرد. در بخش باتری نیز متاسفانه عملکرد خوبی را از پرچم داران ال‌جی شاهد نیستیم و این موضوع می‌بایست برطرف شود. مهم‌ترین مشکل ال‌جی در بخش بازاریابی است، با توجه به وجود هم میهنی قدرتمندی چون سامسونگ ال‌جی می‌بایست تبلیغاتی وسیع‌تر را برای محصولاتش در نظر بگیرد.


 

اچ‌تی‌سی

اچ‌تی‌سی حالا به لطف اطمینان گوگل برای ساخت پرچم‌داران این کمپانی می‌تواند آینده‌ای روشن را داشته باشد. اگرچه اچ‌تی‌سی ۱۰ نتوانست ناجی شکست‌های متوالی این کمپانی باشد اما توانست اعتماد گوگل را جلب کند تا ساخت نکسوس‌هایش که حالا در خانواده پیکسل نمایان شده‌اند را به اچ‌تی‌سی واگذار کند. مطمئنا در اچ‌تی‌سی ۱۰ طراحی کاملا جدیدی را شاهد نبودیم اما باز هم امیدها برای بازگشت این کمپانی به روزهای اوج زنده شد. اچ‌تی‌سی ۱۰ محصولی بود که به خوبی مسیر این کمپانی برای شروعی دوباره را پایه گذاری کرد، هرچند این اسمارت‌فون تنها یک قدم است و این کمپانی راه زیادی را تا بازگشت به مسیر اصلی خود در پیش دارد. مهم‌ترین نقطه ضعف محصولات ساخته اچ‌تی‌سی قیمت آن‌هاست، اعتماد به نفس اپل‌گونه مدیران اچ‌تی‌سی موجب شده پرچم‌داران این کمپانی قیمتی فراتر از ارزش خود را پیدا کنند. مطمئنا در روزگاری که حریفان چینی در تلاش برای کاهش قیمت و افزایش کیفیت محصولاتشان هستند، سیاست سود بیش‌تر با قیمت گران‌تر برای اچ‌تی‌سی مطلقا پاسخ‌گو نخواهد بود بنابراین آینده این کمپانی در گرو تغییر سیاست‌های قیمت‌گذاری محصولاتش است.

نوشته مهم‌ترین تغییراتی که سازندگان باید در اسمارت‌فون‌های تولیدی‌شان ایجاد کنند اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

جدال صدا و سیما با آپارات؛ حق با کدام طرف است؟!

جدال صدا و سیما با آپارات؛ حق با کدام طرف است؟!

در دنیای امروزه، رسانه‌ها نقش بزرگی در زندگی روزمره ما دارند و یکی از بزرگ‌ترین ابزارهای تاثیر گذار بر مردم هستند، در این بین تا یک دهه پیش تلویزیون یکه تازی می‌کرد و به عنوان محبوب‌ترین و پر مخاطب‌ترین رسانه شناخته می‌شد اما با گسترش سریع فضای مجازی و اینترنت و با توجه به گستره وسیع آن که می‌تواند رسانه‌های دیگر مانند صوت، تصویر، کتاب و … را شامل شود، اکنون اینترنت به عنوان بزرگ‌ترین رسانه در دنیا شناخته می‌شود.

بخش پخش آنلاین ویدیو، استریم محتوای چند رسانه‌ای و سرویس‌های به اشتراک گذاری ویدیو یکی از بزرگ‌ترین بخش‌های مورد استفاده برای کاربران خانگی است که می‌توان از شرکت‌های سرویس دهنده این نوع خدمات در ابعاد جهانی، به یوتیوب، نت فلیکس، آمازون پرایم و … اشاره کرد که البته بنا به مغایرت برخی از محتوای موجود در این رسانه‌ها، دسترسی به آن‌ها در کشور ما فراهم نیست.

در چند سال اخیر رسانه‌هایی مانند آپارات، آپارات کودک، فیلیمو، فیلم‌نت و نماشا سعی کرده‌اند تا حدودی این خلا را جبران کنند که در این بین آپارات موفق‌تر از همه ظاهر شده و کاربران بسیاری را جذب خود کرده، به حدی که تا رتبه هفت سایت برتر ایرانی در رده بندی الکسا هم رسید. اما به تازگی خبر رسیده که سازمان صدا و سیما از آپارات شکایت کرده است!

پس از شایعات فراوان، چند روز پیش صحت این خبر توسط هر دو طرف تایید شد. پس از این خبر، اپلیکیشن‌های آپارات، آپارات کودک و فیلیمو هم از کافه بازار حذف شدند. سازمان صدا و سیما دلایل این شکایت خود را این طور عنوان کرده است که آپارات و سایت‌های مشابه آن مجوزهای لازم برای فعالیت در عرصه صوت و تصویر در فضای مجازی را ندارند و همچنین این سرویس حقوق مالکیت فکری سازمان صدا و سیما را نقض کرده است.

مدیر کل مالکیت فکری و حقوق معنوی صدا و سیما با اعلام این موارد، توضیح داده است که طبق آن چه به شورای عالی فضای مجازی، با ریاست رئیس جمهور اعلام شده است، مسئولیت تنظیم مقررات صوت و تصویر به صورت فراگیر در فضای مجازی، نظارت بر آن و صدور مجوز بر عهده سازمان صدا و سیما است. او عنوان کرد که صدا و سیما قصد از کار انداختن چنین سرویس‌هایی را ندارد اما فعالیت‌های فرهنگی و تجاری چه در واقعیت و چه در فضای مجازی نیاز به دریافت مجوز دارند که مالکین سرویس آپارات به اخطارها توجهی نکرده و مجوزهای لازم را دریافت نکرده‌اند.

از سوی دیگر آپارات به نقض کپی رایت متهم و اعلام شده که این وب‌سایت با انتشار برنامه‌های صدا و سیما مانع از بهره برداری مادی از آثار سازمان می‌شود.

اما احسان عمرانی، معاون بازاریابی “صبا ایده” که شرکت مالک آپارات است درباره این شکایت اعلام کرده است که سال گذشته هم چنین اتفاقی افتاد که با همکاری ریاست دادگاه، جلساتی برای رسیدن به تفاهم و مصالحه تشکیل شد و تا حدودی مشکلات رفع شد، از جمله این که آپارات برنامه‌های زنده شبکه‌های سیما را از سایت خود حذف نماید. او اعلام کرد که سایت آپارات و شرکت متولی آن با توجه به قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آیین نامه سازماندهی توسعه رسانه‌ها و فعالیت‌های فرهنگی دیجیتال که به تصویب هیئت وزیران رسیده بود و همچنین مرکز رسانه‌های دیجیتال، مجوز دارد. همچنین در جشنواره تولید محتوای دیجیتال که شهریور امسال برگزار شد، معاون وزارت ارشاد و رئیس مرکز فناوری اطلاعات از آپارات به عنوان پربیننده‌ترین رسانه دیجیتال ایرانی نام بردند و رئیس بنیاد نخبگان هم آپارات را جز هفت رتبه اول الکسا در ایران معرفی کرد. علاوه بر این، عمرانی عنوان کرد که سایت فیلیمو هم دارای مجوز سامانه نمایش درخواستی VOD از سازمان سینمایی و امور وزارت ارشاد است و فعالیت آن تماما منطبق بر قوانین و مقررات جاری کشور و دارای مجوز است، همچنین آقای فیروز آبادی، دبیر شورایی عالی فضای مجازی در مصاحبه‌ای در ۲۳ مهر ماه نکاتی را درباره سایت‌های آپلود فیلم و آثار تصویری عناون کرد از جمله این که “باید کسانی که اجازه دارند در این سایت‌ها فیلم آپلود کنند، مشخص باشند” که آپارات این نکته را رعایت می‌کند و ایشان درباره عملکرد این سایت‌ها بیان کرد که وظیفه و مسئولیت با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و درباره مفهوم صوت و تصویر فراگیر اختلاف نظرهایی وجود دارد که در حال بحث و گفتگو درباره آن‌ها هستیم.

خب صحبت‌های هر دو طرف را به طور خلاصه برای‌تان مطرح کردیم، اما قصد داریم به بیان چند نکته بپردازیم:

نخست این که بر اساس آن چه دولت و شورای فضای مجازی در نظر دارند، باید از شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های مجازی بومی حمایت شود تا بتوانیم نیاز کشور به این موارد را در داخل و با سرویس‌هایی که متناسب با فرهنگ و آداب ایرانی و اسلامی هستند، تامین کنیم و برخی محتواهای نامناسب را که در سرویس‌های خارجی وجود دارند از دسترس دور کنیم. بنابراین باید توقع داشت که سازمان‌ها و نهادهای ایرانی که سازمان صدا و سیما هم عضو بزرگی از آن‌هاست به توسعه این شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های آنلاین کمک کنند، اما تا به حال آن چه دیدیم و از مالکان این سرویس‌ها شنیدیم این بوده که سازمان صدا و سیما نام بردن از این سرویس‌ها را ممنوع کرده است و فقط در صورتی که برای بردن نام آن‌ها هزینه دریافت شود، مشکلی وجود ندارد. این در حالی است که به راحتی از سرویس‌های خارجی مشابه نام برده می‌شود.

موضوع دیگر این است که صدا و سیما اخیرا تولیدات قابل توجهی برای مقابله با رسانه‌های بیگانه و یا فارسی زبان فعال در خارج از ایران نداشته است، از طرفی مختل شدن فعالیت سرویس‌هایی مانند فیلیمو آپارات که فیلم‌های سینمایی متناسب با قانون را در اختیار کاربران قرار می‌دهند، باعث ضربه بیشتری به اهداف فرهنگی کشور و کمک به رسانه‌های مغایر با فرهنگ ما خواهد کرد. کاربری که از دیدن فیلم و سریال‌های تکراری که همزمان از چند شبکه مختلف سیما و برای چندمین بار پخش می‌شوند، خسته شده است، برای تنوع به دنبال فیلم‌های سینمایی جدیدتر و تولیدات نمایش خانگی خواهد رفت که اگر سرویس‌هایی مانند فییلیمو و آپارات وجود نداشته باشند، یا کاربر به شبکه‌های بیگانه متمایل می‌شود و یا به دانلود غیر قانونی آثار تصویری اقدام می‌کند. بنابراین به جای سنگ اندازی در کار سرویس‌ها و رسانه‌های جدیدی که مطابق با شیوه‌ها و فناوری‌های روز دنیا پیش می‌روند، باید به ترویج فرهنگ استفاده از این سرویس‌ها و جلوگیری از ضررهای فرهنگی به کشور، مانند دانلود غیر قانونی آثار بپردازیم.

نوشته جدال صدا و سیما با آپارات؛ حق با کدام طرف است؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

آشنایی با انواع فرمت‌های صوتی

آشنایی با انواع فرمت‌های صوتی

شاید گاها برای شما پیش آمده باشد که هنگام دانلود یک فایل صوتی با فرمت‌های مختلف برای دانلود مواجه شده باشید و ندانید دقیقا کدام نسخه برای شما مناسب است. این مناسب بودن می‌تواند بر اساس دو معیار کیفیت و حجم فایل صوتی باشد.

شاید هم به این موضوع برخورده باشید‌‌‌ که دستگاه پخش کننده شما یک فرمت صوتی خاص را پشتیبانی نکرده است و شما مجبورید تا آن فایل را توسط نرم‌افزار‌های مخصوص به یک فرمت دیگر تبدیل کنید. اما در این برنامه‌ها با اصطلاحات مختلفی مواجه می‌شوید که حتی شاید نام‌شان برایتان آشنا نباشد.

در این مطلب سعی داریم شما را با انواع فرمت‌های صوتی آشنا کنیم تا زین پس بتوانید به راحتی از با‌کیفیت‌ترین موزیک‌‌ها و فایل‌های صوتی استفاده کنید. پس همراه ما باشید.


فرمت صوتی در واقع داده‌هایی است که درون یک فایل صوتی قرار گرفته‌ است. این داده‌ها عوامل تاثیر گذار بر کیفیت و حجم فایل مورد نظر هستند.

به طور کلی تمامی فرمت‌های صوتی به سه بخش مختلف تقسیم می‌شوند:

  1. فرمت‌های صوتی فشرده نشده
  2. فرمت‌های صوتی فشرده شده دارای اتلاف
  3. فرمت‌های صوتی فشرده شده بدون اتلاف

فرمت‌های صوتی فشرده نشده

این دسته از فرمت‌های صوتی بدون کوچک‌ترین عملیات فشرده سازی در اختیار کاربران قرار می‌گیرند و با نام PCM شناخته می‌شوند. از معروف‌ترین و پر کاربردترین فرمت صوتی فشرده نشده می‌توان فایل‌های WAV را نام برد. بیشترین استفاده از این نوع فایل‌ها در دیسک‌های کامپکت صوتی بوده است. دیسک‌هایی که چیزی حدود ۸۰ دقیقه ظرفیت دارند و اجازه می‌دهند تا فایل‌های صوتی با توجه به این مقدار ظرفیت بر روی آن‌ها قرار بگیرند و این موضوع به این معناست که این دیسک‌ها می‌توانند حدود ۱۹ قطعه فایل صوتی ۴ دقیقه‌‌ای را بر روی خود ذخیره کنند. از گفته‌های بالا می‌توان به حجم تقریبا زیاد این سری از فایل‌های صوتی پی برد که البته با عدم فشرده سازی این موضوع امری طبیعی است.

کیفیت این فایل‌های صوتی به مراتب از تمامی فرمت‌های صوتی فشرده شده دارای اتلاف، بالاتر است و جزییات بیشتری را در اختیار کاربر قرار می‌دهند. این نوع فایل‌ها در حال حاضر طرفداران تقریبا زیادی دارند و اکثر آلبوم‌های موسیقی بر روی دیسک‌های نوری، با این فرمت صوتی عرضه می‌گردند. استفاده از این نوع‌ فایل‌ها به دلیل حجم بالا، برای کاربری در اینترنت مناسب نخواهد بود.

مورد دیگری که در کیفیت یک فایل صوتی تاثیر می‌گذارد، بیت‌ریت است. این مقدار برای فرمت‌های مختلف یک بازه مشخص دارد و هر چه مقدار این بازه بیشتر باشد، فایل صوتی مورد نظر می‌تواند کیفیت بهتری را ارایه دهد. فایل‌های WAV می‌توانند بیت‌ریتی بین ۴۰۰Kbit/s تا ۱۴۱۱Kbit/s داشته باشند.

فرمت‌های صوتی فشرده شده دارای اتلاف

تقریبا محبوب‌ترین فرمت‌های صوتی در این بخش قرار می‌گیرند. این دسته از فایل‌ها کاملا فشرده شده هستند که همین موضوع حجم‌شان را بسیار کاهش می‌دهد. اما در کنار این کاهش حجم شاهد حذف بخش‌هایی از جزییات این دسته از فایل‌های صوتی نیز هستیم که همین قضیه بر روی کیفیت خروجی تاثیر خواهد گذاشت. یکی از محبوب‌ترین فایل‌های صوتی با این فرمت، MP3 است. محبوبیت فایل‌های MP3 به دلیل ارایه کیفیت مناسب در کنار حجم کم بوده است. علاوه بر این همین کم حجم بودن‌شان، کاربری در فضای اینترنت را بسیار آسان کرده است. فایل‌های MP3 از بیت‌ریت‌ ۳۲Kbit/s تا ۳۲۰Kbit/s پشتیبانی می‌کنند. همان طور که می‌بینید میزان بیت‌ریت این فرمت صوتی در مقابل فرمت‌های صوتی فشرده نشده، بسیار ناچیز است.

یکی دیگر از فرمت‌های صوتی محبوب موجود در این بخش، M4A است که تقریبا مشابه MP3 بوده اما توانایی پشتیبانی از بیت‌ریت ۲۵۶Kbit/s به بالا را ندارد. M4A فرمت اصلی و شناخته شده آی‌تونز اپل است و تمامی آلبوم‌ها و موزیک‌های موجود در آن‌ با این فرمت در دسترس خواهند بود.

فایل‌های M4A فشرده‌تر از MP3 هستند که همین موضوع باعث کم‌تر شدن حجم کلی‌ آن در برابر MP3 شده است. البته کیفیت هر دو فرمت فوق به یک اندازه بوده و با بیت‌ریت برابر آن‌چنان تفاوتی با هم ندارند.

تقریبا می‌توان گفت تمامی پخش کننده‌های موزیک از فرمت‌‌ MP3 پشتیبانی می‌کنند. M4A هم به خوبی پشتیبانی می‌شود، اما تعدادی از پخش‌کننده‌های خانگی و خودرو با این فرمت مشکل دارند.

فرمت‌های صوتی فشرده شده بدون اتلاف

این دسته از فرمت‌ها را به کاربرانی که طرفدار دو آتیشه موزیک هستند، پیشنهاد می‌کنم. فایل‌های موجود در این دسته از فرمت‌های صوتی، فشرده شده ولی بدون افت کیفیت و حذف اطلاعات صوتی هستند. در واقع می‌توان گفت ترکیب دو بخش قبلی، این فرمت صوتی را می‌سازد. خبری از افت کیفیت MP3 و حجم بالای WAV در این سری از فایل‌ها نیست.

FLAC یکی از معروف‌ترین فرمت‌های فشرده‌ شده بدون اتلاف است. بیت‌ریت در این فایل‌ صوتی مانند WAV می‌تواند چیزی بین ۴۰۰Kbit/s تا ۱۴۱۱Kbit/s باشد. حجم هر فایل FLAC بیشتر از MP3 و کم‌تر از WAV است که البته این میزان به بیت‌ریت نیز بستگی خواهد داشت. با این وجود باز هم برای فضای اینترنتی این فرمت آن‌چنان قابل استفاده نخواهد بود.

تقریبا تمامی پخش‌کننده‌ها به جز دستگاه‌های اپل از این فرمت به راحتی پشتیبانی می‌کنند. FLAC توسط اپل موزیک شناخته نخواهد شد و برای اجرای این فایل بر روی آیفون خود می‌بایست از برنامه‌های جانبی استفاده کنید.

هنوز کاملا متوجه نشده‌اید که کدام فرمت از فایل‌های صوتی مناسب شما خواهد بود؟ بخش پایانی این مطلب را از دست ندهید.

  • اگر هدفون‌ گران قیمت دارید و می‌خواهید به موزیک‌هایتان همان طور که باید شنیده شوند، گوش فرا دهید به شما فایل‌های صوتی با فرمت flac را پیشنهاد می‌کنم.
  • اگر کیفیت و حجم مناسب را در کنار هم می‌خواهید، بهتر است از فایل‌های صوتی با فرمت mp3 استفاده کنید.
  • در آخر اگر محدودیت حجمی دارید و می‌خواهید فایل مورد نظرتان حجم کمتری داشته باشد از دو فرمت m4a و mp3 با بیت‌ریت کم‌تر از ۱۹۲ استفاده کنید.

نوشته آشنایی با انواع فرمت‌های صوتی اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

برند آنر از کجا آمده و به کجا می‌رود؟

برند آنر از کجا آمده و به کجا می‌رود؟

بسیاری از سازندگان می‌خواهند سهمی از کیک اندروید داشته باشند. در بین آنها، شما آنر را می‌یابید که یک شرکت جوان آسیایی است. این رقیب تازه‌نفس از کجا آمده است؟ در این مقاله، آنر را از زمان تشکیل تاکنون مورد بررسی قرار می‌دهیم.

این برند چینی در سال ۲۰۱۴ متولد شد. هواوی که از موفقیت خود سرمست شده بود و می‌خواست بازارهای جهانی را فتح کند، این برند را ایجاد کرد تا بتواند طرفداران جوان را به سمت خود بکشاند. آنر به برندی بزرگ تبدیل شده که با شرکت‌هایی همچون سامسونگ رقابت می‌کند. شعار آنر for the brave است. این شعار نشان می‌دهد که آنر، علاقه زیادی به نوآوری دارد و دوست دارد که چیزی متفاوت بسازد.

آنر از چند روش متفاوت استفاده می‌کند تا خود را از رقبایش متمایز سازد. اولا تبلیغات محصولاتش را فقط آنلاین و از طریق وبسایت خودش Vmall انجام می‌دهد. محال است که بتوانید محصولات را در آمازون پیدا کنید. البته برخی اپراتورها، گوشی‌های این شرکت را می‌فروشند.

کیفیت عالی و ارزش خرید بالا، آنر را در رده رقبای بین‌المللی قرار می‌دهد. پیام این شرکت ساده است: اگر محصول بهتری می‌خواهید، نیاز به یک پرچمدار دارید؛ اگر می‌خواهید بهترین خرید در برابر پولتان را داشته باشید، به آنر احتیاج دارید. رده C برای کسانی است که انتظار بالایی ندارند و رده X گوشی‌های میان‌رده را هدف قرار داده است. آنر ۶، آنر ۷ و حال آنر ۸ می‌خواهند با پرچمداران رقابت کنند.

آنر با معرفی گوشی آنر ۶ شناخته شد، اما با آنر ۷ بود که در عرضه بین‌المللی شهرت پیدا کرد. آنر ۷ بیشترین فروش آنلاین در بین اسمارت‌فون‌ها را داشت و اعتبار اسمارت‌فون‌های چینی را افزایش داد. دلیل این موفقیت، ایجاد تعادل بین کیفیت و قیمت است. قیمت آن تقریبا نصف دیگر پرچمداران است.

بعد از عرضه این گوشی، لقب‌هایی همچون «پادشاه قمیت در برابر ارزش» و «کاهش‌کننده قیمت» برای آنر انتخاب شد. آنر توانسته بود با پرچمداران رقابت کند، بدون آنکه در حد آنها باشد. این فلسفه قیمت‌گذاری با آنر ۵X و آنر ۵C ادامه پیدا کرد.

اگر پیام هواوی در ابتدا واضح بود، اکنون کمی آشفته است. با آنر ۸، آنر توانست به رده پرچمداران برسد و بر هواوی P9 سایه بیفکند. حال دوباره این روند بر عکس شده است. هواوی با معرفی اسمارت‌فون‌ها نوا، بر گوشی‌های میا‌ن‌رده آنر، سایه افکنده است.

اما آینده آنر چگونه خواهد بود؟ بازار اندروید در حال تغییر است. با سیستم عامل‌هایی همچون تایزن و آندرومدا، پیش‌بینی تغییرات کمی دشوار می‌شود. برخی شایعات حتی حکایت از آن دارد که هواوی ممکن است سیستم‌عامل مخصوص خود را بسازد و یا با سامسونگ همکاری کند تا از اکوسیستم گوگل خودداری کند.

در همه سناریو‌ها، آنر بهترین و پرارزش‌ترین برند هواوی باقی می‌ماند. استراتژی این شرکت ممکن است در آینده واضح‌تر شود. در آینده، آنر ۸X نیز عرضه می‌شود.

آنر بنظر می‌رسد که به برند جوانان تبدیل شده است. ممکن است در آینده به جای تاکید بر روی مواد باکیفیت در گوشی‌های میان‌رده، آنر بخواهد از طرفداران جوان خود کسب درآمد کند. بنابراین باید به بازار گوشی‌های رده بالا وارد شده، ولی قیمتی کمتر از آنها برای گوشی‌های خود انتخاب کند. این استراتژی ممکن است میزان فروش را بالا ببرد.

نوشته برند آنر از کجا آمده و به کجا می‌رود؟ اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

فیفا ۱۷ یا PES 2017؛ کدام یک را می‌پسندید؟!

فیفا ۱۷ یا PES 2017؛ کدام یک را می‌پسندید؟!

سال‌هاست که EA Sport و Konami با تولید دو بازی جذاب فوتبالی برای کنسول‌های بازی و PC در حال رقابت بوده و هیچ یک هم قصد خالی کردن میدان را ندارند. این روزها فروش بازی فیفا نسبت به رقیبش بسیار بیشتر بوده و البته این فروش بالاتر آن‌چنان با کیفیت گرافیک بازی و گیم پلی نسبت مستقیمی ندارد؛ اما PES نیز قصد خالی کردن زمین را نداشته و همچنان هواداران متعصب خود را دارد.

سال گذشته بازی PES توانست به عنوان بهترین بازی فوتبالی از سوی aeons انتخاب شود. این بازی سال‌ها به عنوان زینت بخش کنسول‌های ایکس باکس ۳۶۰ و PS3 شناخته می‌شد. در مراحلی از تولید بازی PES کمپانی تولید کننده آن حتی تصمیم به توقف تولید این بازی گرفت، اما این کار نکرده و به مسیر خود ادامه داد و در دورانی طلایی بین PES 3 تا PES 6 توانست هواداران زیادی را به سمت خود جذب کند.

اما در طی این چند سال، PES توانست خود را بالا کشیده و در مقابل فیفا در رکودی عجیب به سر می‌برد. البته راکد بودن فروش یک بازی به معنی بد بودن آن نیست. باید پذیرفت که فیفا هنوز هم در برخی ویژگی‌ها و قابلیت‌های منحصر به فرد به راحتی از PES پیشی می‌گیرد؛ اما وقتی وارد گیم پلی بازی می‌شویم، می‌توانیم برخی از مشکلات فیفا را به راحتی مشاهده کنیم.

در جدیدترین نسخه عرضه شده بازی فیفا، کمپانی EASport در خیلی از موارد کلی، گیم پلی بازی را تغییر داده است. از مهم‌ترین این تغییرات می‌توان به عرضه گزینه‌های بیشتری در اطراف توپ‌های مرده برای بازیکنان، سیستم جدید در ارسال توپ‌های کرنر و ضربات آزاد و همچنین وجود زاویه واید در هنگام پنالتی و ضربه‌های آزاد پشت ۱۸ قدم اشاره کرد.

در این نسخه فیفا بر روی بازی فیزیکی بازیکنان نیز به خوبی کار کرده است، این کار با کمک یک موتور جدید Real-Time که می‌تواند تعادل بازیکن را پیش از تصاحب و پس از تصاحب توپ به خوبی تخمین زده و حفظ کند انجام گرفته است. به طور مثال تنه زدن یکی از مهم‌ترین این قابلیت‌هاست. شما برای تنه زدن و قرار گرفتن در یک موقعیت مناسب و یا حتی کنترل توپ کافی است Trigger سمت چپ را نگه دارید.

کارهای تیمی مورد نظر شما در این نسخه به راحتی انجام گرفته و نسبت به نسخه‌های قبل بسیار هوشمندتر و بهتر شده است. حرکات بدون توپ و نفوذ در بازی جز قابلیت‌های جذاب فیفا ۱۷ است. در سوی مقابل PES با تغییراتی جزیی‌تر نسبت به فیفا عرضه شده است. در واقع وقتی شما یک بازی را به طور حرفه‌ای دنبال کرده و هر سال نسخه‌های جدید را خریداری می‌کنید، به راحتی متوجه کوچک‌ترین تغییرات رخ داده در بازی خواهید شد.

Konami در این نسخه برای اولین بار سیستم Al انطباقی را معرفی کرده که ممکن است به عنوان انقلابی در تولید بازی‌های فوتبالی به شمار رود؛ اما این قابلیت چیست؟

سیستم AI تطبیقی در حالت تئوری، به بازیکنان کمک می‌کند تا به موقع در انتخاب سبک جدید بازی یا تغییر استایل کلی بازی فعال شوند. این سیستم همچنین یک لایه از چالش‌های فراتر از سطح عادی بازی را نیز به سطوح مختلف بازی اضافه می‌سازد. تغییر تاکتیک تیم‌های مقابل شما برای ایجاد سطحی سخت‌تر در حین بازی از جمله این قابلیت‌هاست. این یعنی در حین بازی فشار بیشتری بر روی بازیکنان برای ایجاد موقعیت‌های بیشتر اعمال می‌شود.

از دیگر ویژگی‌های جدید PES می‌توان به توانایی‌های جدید در سوئیچ کردن بین حالت‌های تهاجمی و دفاعی بازی و انتخاب استراتژی‌های خاص پیش از آغاز و در حین مسابقه اشاره کرد.

البته این تغییر در قیاس با PES 2016 شما را به این سمت و سو می‌برد که این نسخه چه قدر کند شده است! در واقعه نسخه پیشین PES همانند رعد و برق سریع بود و شما به سرعت وارد بازی می‌شدید، اما این بار باید کمی با دقت‌تر و با حواس جمع‌تری بازی را آغاز نمایید.

در سال جاری، تغییرات عمده در گیم پلی هر دو بازی، پیش از انتشار نسخه‌های رسمی به رسانه‌ها راه یافته بود که این موضوع در نوع خود بسیار جالب است. در مورد PES افزایش کیفیت بازیکنان و تماشاگران برای هواداران بسیار جذاب بود و برای فیفا نیز افزوده شدن بخشی داستانی به اسم Journey هواداران را بیش از پیش مشتاق دیدن نسخه ۱۷ کرده بود.

در این قسمت داستانی جدید، شما با یک ملودرام واقعی روبرو هستید و هیچ کس انتظار این چنین بخش جذابی از کمپانی EaSport در فیفا ۱۷ را نداشت. اگر بخواهیم ایجاد بخش انقلابی و جذاب فوتبال زنان در فیفا ۱۶ را کنار بگذاریم، باید با قاطعیت عنوان کنیم که طراحی بخش داستانی یا همان Journey در فیفا ۱۷ می‌تواند به مثابه یک انقلاب بزرگ در بازی‌های فوتبالی باشد؛ حرکتی که شاید بتواند به راحتی بر روی اکثر ایرادات موجود فیفا سرپوش نیز بگذارد.

همان‌طور که می‌دانید، PES سعی می‌کند تا با طراحی بهتر تفسیری جذاب‌تر از فوتبال را به هوادارانش ارائه کند؛ اما این یک حرکت تحریک کننده است و نمی‌تواند در مقابل گیم پلی بی نظیر و دقت نسبی بازی فیفا عرض اندامی جدی داشته باشد.

به هر حال فیفا هنوز هم در مقابل دیگر بازی‌های ورزشی تولید شده یک سر و گردن بالاتر است و همین موضوع باعث فروش بیشترش نسبت به PES شده است؛ اما در سوی مقابل کیفیت بالای PES می‌تواند تا حدی فروش این محصول Konami را نیز تضمین نماید.

شما بیشتر به کدام یک از این دو بازی تمایل دارید؟!

نوشته فیفا ۱۷ یا PES 2017؛ کدام یک را می‌پسندید؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

تماشا کنید: مقایسه کیفیت دوربین آیفون ۷ با گوگل پیکسل

تماشا کنید: مقایسه کیفیت دوربین آیفون ۷ با گوگل پیکسل

یکی از اصلی‌ترین رقبای آیفون ۷ را می‌توان محصول جدید و قدرتمند گوگل به حساب آورد. این تلفن‌ هوشمند با سخت‌افزاری عالی و به‌روز در کنار قدرت نرم افزاری‌اش، کمپانی اپل را با استرس زیادی مواجه کرده است.

دوربین این دو هندست یکی از اصلی‌ترین بخش‌هایی بوده که هر دو کمپانی سازنده مانور زیادی بر روی آن داده‌اند. هر دو ادعا دارند که کیفیت تصاویر ثبتی توسط محصول خودشان از سایر اسمارت‌فون‌ها بهتر است، به طوری که گوگل با تکیه بر بالاترین امتیازی که در DxoMark به‌دست آورده می‌خواهد به اثبات این موضوع بپردازد. اما باید دید در واقعیت کدامیک کیفیت بهتری را ارایه خواهد داد.

در ادامه تصاویر گرفته شده در شرایط یکسان توسط آیفون ۷ و گوگل پیکسل را برای شما قرار داده‌ایم تا بتوانید کیفیت عکس‌ها را با هم مقایسه کنید. همچنین در ویدیویی که در آخر مطلب قرار گرفته می‌توانید با توضیحات کامل شخصی که این تصاویر را گرفته، به برتری دوربین یکی از این دو گوشی پی ببرید. دقت کنید این ویدیو با زیرنویس فارسی برای شما تهیه شده است.


نظر شما چیست؟ طبق تصاویر کدامیک از این دو گوشی کیفیت بهتری را در زمینه عکاسی ارایه می‌دهد؟

نوشته تماشا کنید: مقایسه کیفیت دوربین آیفون ۷ با گوگل پیکسل اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.