۱۰ گام برای کمک به حفظ انگیزه در کارآفرینی

بسیار پیش آمده است که کارآفرینان در ابتدای کار انگیزه ندارند، نمی‌توانند برای کار خود تلاش کنند و نیاز به یک محرک دارند. معمولا هنگامی که کارآفرینان از کارمند یک شرکت به سمت رهبر کسب و کار شخصی خود قدم برمی‌دارند، یکی از اولین چالش‌هایی که با آن روبرو می‌شوند این است که آن‌ها دیگر شخص یا گروهی بالاتر از خود در اختیار ندارند تا برایشان اهداف تعیین کند، یا آخرین زمان‌های کاری را به آن‌ها یادآوری کنند و به آن‌ها انگیزه بدهد. آن‌ها خود باید به یکدیگر انگیزه بدهند.

این مسئله می‌تواند برای بسیاری از افراد مانند یک چالش باشد، به ویژه هنگامی که این تجربه جدید باشد و کارآفرین بیش از اینکه روی این مسئله کار کند، وقت خود را در کسب و کار صرف می‌کند. هرگونه عدم نظم و انضباط و سازماندهی همچنین می‌تواند بر رشد فردی و خانوادگی تأثیر بگذارد، که اغلب آن‌ها اولین کسانی هستند که در معرض خطر قرار می‌گیرند.

بنابراین، چگونه یک کارآفرین با حفظ انگیزه برای تبدیل شدن به یک شخص بهتر و رهبر خوب در کسب و کار، تمرکز خود را بر روی تجارت حفظ می‌کند؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است: این کار به اختصاص دادن زمان، دلسوزی و تمرین زیاد نیاز دارد، درست همانطوری که از یک کسب و کار نیز انتظار دارید.

در ادامه 10 روش برای ایجاد انگیزه و تلاش در جهت اهداف شغلی و شخصی کارآفرین آورده شده است، پس در ادامه این مطلب با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

1. توضیحی برای یک هدف شخصی بلندمدت تعیین کنید.

هر شغل دارای یک هدف بلندمدت یا چشم‌اندازی است، چیزی که اهداف گسترده‌تر سازمان، فرهنگ و ارزش‌های اساسی آن را توصیف می‌کند. در درجه اول برای تعیین جهت سازمان و ایجاد انگیزه در ذینفعان استفاده می‌شود. به همین دلایل، هر کارآفرین باید توضیحی برای یک هدف شخصی بلندمدت تعیین کند.

نکته مهم در اینجا این است که یادداشت هدف بلندمدت خود را با خود به همراه داشته، با صدای بلند برای خود بخوانید، آن را بخاطر بسپارید. زیرا این موارد باعث می‌شود که به اهداف خود پایبندتر بوده و آن‌ها را از خاطر نبرید.

2. برنامه‌ریزی کنید.

همانطور که در کسب و کار، یادداشت کردن تمامی اهداف بلندمدت و داشتن برنامه‌ای برای رسیدن به آن‌ها الزامی است، شما نیز باید برنامه شخصی و شغلی خود را از جمله اهداف کوتاه مدت و بلندمدت تدوین و یادداشت کنید. این طرح نباید نوشته شود، زیرا برنامه‌ای بنیادی است و با تغییر شرایط شخصی و شغلی شما تغییر خواهد کرد. هدف در اینجا این است که درک روشنی از آنچه که می‌خواهید به شخصه انجام دهید و چگونگی دستیابی به آن در اختیار داشته باشید.

3. با یک روال معمول شروع کنید.

در ابتدای کار باید انگیزه داشته باشید. به همین دلیل شما باید هر صبح خود را با یک برنامه صبحگاهی عالی شروع کنید. آن به ذهن و بدن شما کمک می‌کند تا هوشیار و متمرکز شود و برای ایجاد عادت‌های جدید آماده باشد. به عنوان بخشی از برنامه روزمره خود هر روز صبح، باید وقت خود را صرف بررسی و اصلاح برنامه کنید.

4. برای خود زمان تعیین کنید.

از آنجا که کارآفرینان اغلب ممکن است کاملا درگیر مشاغل خود شوند، این مسئله بسیار مهم است که در طول روز زمانی را برای خود تعیین کنند. در این مدت قدم بزنید، فکر کنید و یا مدیتیشن و حتی ورزش انجام بدهید. همچنین، در این مدت غذا بخورید و آب بنوشید. این دو عادت اساسی می‌تواند کمک زیادی به افراد کند تا تمرکز خود را حفظ کنند.

5. از قبل برنامه‌ریزی کنید و اعلان‌ هشدار تنظیم کنید.

حتی با برنامه داشتن نیز ماندن در یک روال ممکن است دشوار باشد. به همین دلیل، عادت کنید تا برای کارهای مهم در طول روز و اهداف روزانه‌ای که تعیین کرده‌اید، یادآور تنظیم کنید. با استفاده از زنگ هشدار به خود یادآوری کنید تا تمرکز خود را بر روی کار حفظ کنید. مثلا می‌توانید متن هشدار دهنده را اینچنین بنویسید: «در حال حاضر باید از فیس‌بوک، اینستاگرام و بقیه پیام‌رسان‌ها خارج شوید و به کار خود بازگردید.» این نوع پیام برای برخی از ما مناسب خواهد بود!

برای ایجاد انگیزه در کارآفرینی از دوستان خود کمک بگیرید، برنامه‌ریزی کنید و پاداش تعیین کنید.

همچنین می‌توانید با استفاده از تعیین زمان مشخصی در تقویم خود برای کارها، پروژه‌ها یا وظایف خاص، به مسیر خود بازگردید. کمک بیشتری نیاز دارید؟ از برنامه‌های غیرمعمول انگیزشی که به کارآفرینان سخت‌گیر داده می‌شود، استفاده کنید.

6. برای خود پاداش تعیین کنید.

شما می‌توانید برای رسیدن به یک هدف خاص یا حفظ یک عادت ویژه برای خود پاداش تعیین کنید. درست مانند تجارت، شما باید پیروزی‌های کوچک را در مسیر رسیدن به اهداف بلندمدت و گسترده‌تر تشخیص داده و پاداشی نیز برای آن‌ها تعیین کنید. و اگر به انگیزه بیشتری نیاز دارید، ساعتی را در نظر بگیرید که زمان باقیمانده شما را نشان می‌دهد و به شما یادآوری می‌کند که از زمان خود به بهترین شکل استفاده کنید.

7. از دوستان خود کمک بگیرید.

بعضی‌اوقات بهترین انگیزه و محرک از دوستان یک فرد ناشی می‌شود. از دوستان و همکاران خود کمک بگیرید تا شما را به سمت اهداف فردی و مشترک ترغیب کنند.

8. به فعالیت‌های انگیزشی بپردازید.

گاهی‌اوقات باید به فعالیت‌های انگیزشی بپردازید تا دوباره شما را برای کار کردن و رسیدن به سمت اهدافتان تحریک کنند. فیلمی الهام بخش ببینید. در طول استراحت یا ناهار می‌توانید یک سخنرانی از TED را تماشا کنید. یا هنگام رفت و آمد، در پیاده‌روی روزانه یا در حالی که تنها هستید، به پادکست الهام‌بخشی گوش دهید.

9. مثبت‌اندیش باشید.

با وجود تعاریف، نظریه‌ها و نظرات فراوان، هیچ پاسخ متناسبی برای خوشحال کردن افراد وجود ندارد. شما خود باید مثبت‌اندیش باشید و به اتفاقات بد فکر نکنید. این بسیار ساده است، باید خوشحالی را انتخاب کنید. با این اقدامات، خودتان متوجه خواهید شد که انگیزه‌تان به سرعت بالا می‌رود.

10. خواب شبانه را فراموش نکنید.

در آخر نیز باید اشاره کنیم که هرگز ارزش یک خواب خوب شبانه را برای انگیزه شخصی دست کم نگیرید. پس از سال‌ها تجربه دانشمندان دریافتند که به استثنای چند مورد، هیچ کار ناتمام یا هدف از دست رفته ارزش بی‌خوابی را ندارد. نکته مهم‌تر این است که با یک استراحت شبانه، پایان دادن به این کارها و اهداف بی‌نهایت آسان‌تر می‌شود.

شما به عنوان یک کارآفرین چه کارهایی برای حفظ انگیزه خود انجام می‌دهید؟ نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید.

نوشته 10 گام برای کمک به حفظ انگیزه در کارآفرینی اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

۱۰ گام برای کمک به حفظ انگیزه در کارآفرینی

بسیار پیش آمده است که کارآفرینان در ابتدای کار انگیزه ندارند، نمی‌توانند برای کار خود تلاش کنند و نیاز به یک محرک دارند. معمولا هنگامی که کارآفرینان از کارمند یک شرکت به سمت رهبر کسب و کار شخصی خود قدم برمی‌دارند، یکی از اولین چالش‌هایی که با آن روبرو می‌شوند این است که آن‌ها دیگر شخص یا گروهی بالاتر از خود در اختیار ندارند تا برایشان اهداف تعیین کند، یا آخرین زمان‌های کاری را به آن‌ها یادآوری کنند و به آن‌ها انگیزه بدهد. آن‌ها خود باید به یکدیگر انگیزه بدهند.

این مسئله می‌تواند برای بسیاری از افراد مانند یک چالش باشد، به ویژه هنگامی که این تجربه جدید باشد و کارآفرین بیش از اینکه روی این مسئله کار کند، وقت خود را در کسب و کار صرف می‌کند. هرگونه عدم نظم و انضباط و سازماندهی همچنین می‌تواند بر رشد فردی و خانوادگی تأثیر بگذارد، که اغلب آن‌ها اولین کسانی هستند که در معرض خطر قرار می‌گیرند.

بنابراین، چگونه یک کارآفرین با حفظ انگیزه برای تبدیل شدن به یک شخص بهتر و رهبر خوب در کسب و کار، تمرکز خود را بر روی تجارت حفظ می‌کند؟ پاسخ این سوال بسیار ساده است: این کار به اختصاص دادن زمان، دلسوزی و تمرین زیاد نیاز دارد، درست همانطوری که از یک کسب و کار نیز انتظار دارید.

در ادامه 10 روش برای ایجاد انگیزه و تلاش در جهت اهداف شغلی و شخصی کارآفرین آورده شده است، پس در ادامه این مطلب با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

1. توضیحی برای یک هدف شخصی بلندمدت تعیین کنید.

هر شغل دارای یک هدف بلندمدت یا چشم‌اندازی است، چیزی که اهداف گسترده‌تر سازمان، فرهنگ و ارزش‌های اساسی آن را توصیف می‌کند. در درجه اول برای تعیین جهت سازمان و ایجاد انگیزه در ذینفعان استفاده می‌شود. به همین دلایل، هر کارآفرین باید توضیحی برای یک هدف شخصی بلندمدت تعیین کند.

نکته مهم در اینجا این است که یادداشت هدف بلندمدت خود را با خود به همراه داشته، با صدای بلند برای خود بخوانید، آن را بخاطر بسپارید. زیرا این موارد باعث می‌شود که به اهداف خود پایبندتر بوده و آن‌ها را از خاطر نبرید.

2. برنامه‌ریزی کنید.

همانطور که در کسب و کار، یادداشت کردن تمامی اهداف بلندمدت و داشتن برنامه‌ای برای رسیدن به آن‌ها الزامی است، شما نیز باید برنامه شخصی و شغلی خود را از جمله اهداف کوتاه مدت و بلندمدت تدوین و یادداشت کنید. این طرح نباید نوشته شود، زیرا برنامه‌ای بنیادی است و با تغییر شرایط شخصی و شغلی شما تغییر خواهد کرد. هدف در اینجا این است که درک روشنی از آنچه که می‌خواهید به شخصه انجام دهید و چگونگی دستیابی به آن در اختیار داشته باشید.

3. با یک روال معمول شروع کنید.

در ابتدای کار باید انگیزه داشته باشید. به همین دلیل شما باید هر صبح خود را با یک برنامه صبحگاهی عالی شروع کنید. آن به ذهن و بدن شما کمک می‌کند تا هوشیار و متمرکز شود و برای ایجاد عادت‌های جدید آماده باشد. به عنوان بخشی از برنامه روزمره خود هر روز صبح، باید وقت خود را صرف بررسی و اصلاح برنامه کنید.

4. برای خود زمان تعیین کنید.

از آنجا که کارآفرینان اغلب ممکن است کاملا درگیر مشاغل خود شوند، این مسئله بسیار مهم است که در طول روز زمانی را برای خود تعیین کنند. در این مدت قدم بزنید، فکر کنید و یا مدیتیشن و حتی ورزش انجام بدهید. همچنین، در این مدت غذا بخورید و آب بنوشید. این دو عادت اساسی می‌تواند کمک زیادی به افراد کند تا تمرکز خود را حفظ کنند.

5. از قبل برنامه‌ریزی کنید و اعلان‌ هشدار تنظیم کنید.

حتی با برنامه داشتن نیز ماندن در یک روال ممکن است دشوار باشد. به همین دلیل، عادت کنید تا برای کارهای مهم در طول روز و اهداف روزانه‌ای که تعیین کرده‌اید، یادآور تنظیم کنید. با استفاده از زنگ هشدار به خود یادآوری کنید تا تمرکز خود را بر روی کار حفظ کنید. مثلا می‌توانید متن هشدار دهنده را اینچنین بنویسید: «در حال حاضر باید از فیس‌بوک، اینستاگرام و بقیه پیام‌رسان‌ها خارج شوید و به کار خود بازگردید.» این نوع پیام برای برخی از ما مناسب خواهد بود!

برای ایجاد انگیزه در کارآفرینی از دوستان خود کمک بگیرید، برنامه‌ریزی کنید و پاداش تعیین کنید.

همچنین می‌توانید با استفاده از تعیین زمان مشخصی در تقویم خود برای کارها، پروژه‌ها یا وظایف خاص، به مسیر خود بازگردید. کمک بیشتری نیاز دارید؟ از برنامه‌های غیرمعمول انگیزشی که به کارآفرینان سخت‌گیر داده می‌شود، استفاده کنید.

6. برای خود پاداش تعیین کنید.

شما می‌توانید برای رسیدن به یک هدف خاص یا حفظ یک عادت ویژه برای خود پاداش تعیین کنید. درست مانند تجارت، شما باید پیروزی‌های کوچک را در مسیر رسیدن به اهداف بلندمدت و گسترده‌تر تشخیص داده و پاداشی نیز برای آن‌ها تعیین کنید. و اگر به انگیزه بیشتری نیاز دارید، ساعتی را در نظر بگیرید که زمان باقیمانده شما را نشان می‌دهد و به شما یادآوری می‌کند که از زمان خود به بهترین شکل استفاده کنید.

7. از دوستان خود کمک بگیرید.

بعضی‌اوقات بهترین انگیزه و محرک از دوستان یک فرد ناشی می‌شود. از دوستان و همکاران خود کمک بگیرید تا شما را به سمت اهداف فردی و مشترک ترغیب کنند.

8. به فعالیت‌های انگیزشی بپردازید.

گاهی‌اوقات باید به فعالیت‌های انگیزشی بپردازید تا دوباره شما را برای کار کردن و رسیدن به سمت اهدافتان تحریک کنند. فیلمی الهام بخش ببینید. در طول استراحت یا ناهار می‌توانید یک سخنرانی از TED را تماشا کنید. یا هنگام رفت و آمد، در پیاده‌روی روزانه یا در حالی که تنها هستید، به پادکست الهام‌بخشی گوش دهید.

9. مثبت‌اندیش باشید.

با وجود تعاریف، نظریه‌ها و نظرات فراوان، هیچ پاسخ متناسبی برای خوشحال کردن افراد وجود ندارد. شما خود باید مثبت‌اندیش باشید و به اتفاقات بد فکر نکنید. این بسیار ساده است، باید خوشحالی را انتخاب کنید. با این اقدامات، خودتان متوجه خواهید شد که انگیزه‌تان به سرعت بالا می‌رود.

10. خواب شبانه را فراموش نکنید.

در آخر نیز باید اشاره کنیم که هرگز ارزش یک خواب خوب شبانه را برای انگیزه شخصی دست کم نگیرید. پس از سال‌ها تجربه دانشمندان دریافتند که به استثنای چند مورد، هیچ کار ناتمام یا هدف از دست رفته ارزش بی‌خوابی را ندارد. نکته مهم‌تر این است که با یک استراحت شبانه، پایان دادن به این کارها و اهداف بی‌نهایت آسان‌تر می‌شود.

شما به عنوان یک کارآفرین چه کارهایی برای حفظ انگیزه خود انجام می‌دهید؟ نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید.

نوشته 10 گام برای کمک به حفظ انگیزه در کارآفرینی اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

بهترین ایده های کارآفرینی در خانه ؛ از خلاقیت‌های هنری تا حوزه آنلاین

مطلب بهترین ایده های کارآفرینی در خانه ؛ از خلاقیت‌های هنری تا حوزه آنلاین برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

در این مقاله به معرفی بهترین ایده های کارآفرینی در خانه می‌پردازیم. راه‌اندازی این کسب‌وکارها به سرمایه‌ خاصی نیاز ندارد. تنها کافیست کمی خلاقیت داشته باشید تا به بهترین شکل از مهارت‌های خود بهره‌برداری کنید. در ادامه با تکراتو همراه شوید. بدیهی است که کارآفرینی و راه‌اندازی کسب‌وکار جدید به سرمایه و مهارت نیاز ندارد؛...

مطلب بهترین ایده های کارآفرینی در خانه ؛ از خلاقیت‌های هنری تا حوزه آنلاین برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

داستان واقعی قانون مورفی چیست ؛ قانونی که بد فهمیده شد!

مطلب داستان واقعی قانون مورفی چیست ؛ قانونی که بد فهمیده شد! برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

احتمالا عبارت معروف قانون مورفی را زیاد شنیدید: “هر خطایی می‌تواند رخ دهد.” این عبارت به‌طریقی با سرنوشت‌باوری گره خورده است. اگر همه چیز به شکست ختم می‌شود، چرا باید تلاش کنیم؟ در واقع با گذشت زمان معنای قانون مورفی به کلی تحریف شده است، اما حقیقت قانون مورفی چیست؟ درست است که شخصیتی به...

مطلب داستان واقعی قانون مورفی چیست ؛ قانونی که بد فهمیده شد! برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

قانون ۵ ساعته چیست ؛ با این روش زندگی‌تان را متحول کنید!

مطلب قانون ۵ ساعته چیست ؛ با این روش زندگی‌تان را متحول کنید! برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

قانون ۵ ساعته روشی است که می‌تواند شیوه تفکر و نگاه شما را به زندگی متحول کرده و دنیای جدیدی در پیش چشمان شما بگشاید، اما قانون ۵ ساعته چیست و چه چیزی به شما می‌آموزد؟  پس از یک روز کاری خسته کننده به خانه می‌آیید. گرسنه‌ و خسته‌اید و تنها کاری که می‌خواهید انجام...

مطلب قانون ۵ ساعته چیست ؛ با این روش زندگی‌تان را متحول کنید! برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

چگونگی راه اندازی استارتاپ: از ایده تا رشد

راه اندازی استارتاپ

«چطور یک استارتاپ راه بیندازم؟» این سوالی است که برای پیداکردن پاسخ به آن مطلب حاضر را انتخاب کرده اید. به هر حال، باید اذعان کرد که شرایط به نفع شما نیست و کارشناسان روی یک حقیقت متفق القول هستند که «کارآفرینی راه بسیار سخت و پر دست اندازی برای کسب درآمد و زندگی است.» اما اگر با شرایط آشنایی دارید و باز هم شعله انگیزه در وجود شما خاموش نشده، پیش از شروع کار باید اطلاعات کافی در رابطه با مسیر راه اندازی استارتاپ داشته باشید.

داستان موفقیت همه استارتاپ های امروزی، سه فصل دارد:

  • با یک ایده شروع کرده اند؛
  • یک محصول یا سرویس را تهیه و عرضه کرده اند؛
  • رشد کرده و توسعه یافته اند.

 

حال به سراغ شرح جزئیات مراحل راه اندازی استارتاپ می رویم.

مرحله اول راه اندازی استارتاپ: فکر کنید و بسازید

راه اندازی استارتاپ: تفکر

یک ایده فوق العاده مثل یک لامپ بالای سرتان ظاهر نمی شود، بلکه مانند بذری است که اگر از آن مراقبت کنید رشد خواهد کرد.

 

با استفاده از روش «اولین اصول»، فکر کنید

ایلان ماسک به عنوان بنیانگذار تسلا و اسپیس اِکس، موفقیت خارق العاده خود را به استفاده از روش «تفکر اولین اصول» (first principles thinking) نسبت می دهد. این فلسفه حل مسأله به دوران یونان باستان بر می گردد و به امپراطورها، غولهای کسب و کار و فیزیکدانها کمک کرده تا مشکلات پیچیده ای را حل و فصل کنند.

ماسک، روش اولین اصول را با مثالی از اولین روزهای کار تسلا توضیح می دهد: «آن موقع همه اعتقاد داشتند که باتری خیلی گران است و همینطور هم خواهد ماند. بنابراین ساخت یک خودروی برقی مقرون به صرفه هیچگاه امکانپذیر به نظر نمی رسید.» اما ماسک با روش تفکر اولین اصول بر این مشکل فائق آمد. باتری تولیدی تسلا قیمت انرژی را از ۶۰۰ دلار در ازای هر کیلووات به فقط ۸۰ دلار کاهش داد. این به وسیله زیر سوال بردن اصول و پرسیدن این سوال که «باتری چیست» محقق شد.

اساساً روش تفکر اصول اولیه در کسب ایده برای راه اندازی استارتاپ، در برابر روش قیاس قرار می گیرد. بر طبق مثالی که خود آقای ماسک می زند، تصور کنید که در حالی که همه به دنبال روشهایی برای بهبود کالسکه های اسبی بودند (مقایسه کالسکه ها و تلاش برای بهبود و عرضه نمونه های بهتر)، یک نفر به اصول حمل و نقل مراجعه کرد و برای تولید خودرو، یک موتور احتراقی را اختراع کرد.

 

به دنبال صید ماهی های بزرگتر باشید

برخی پیدا کردن ایده برای راه اندازی استارتاپ را با ماهیگیری مقایسه می کنند؛ معمولاً برای صید ماهی های بزرگتر باید به اعماق دریا بروید.

به طور کلی، دو نوع ایده وجود دارد که تحقق آنها دشوار است:

  • ایده های واضح و دشوار، مثل درمان سرطان یا از بین بردن آلودگی دریا.
  • ایده های غیرواضح و دشوار، مانند تولید باتری های ارزانتر یا سازماندهی اینترنت (مثل کاری که موتورهای جستجو انجام می دهند).

اگر کل یا قسمتی از یک مشکل بزرگ را حل کنید، استارتاپ موفقی خواهید داشت که چه بسا دنیا را هم تکان بدهد.

گزینه دیگرتان هم استفاده از ایده های واضح تر و آسانتر است. البته شما به عنوان کسی که به دنبال راه اندازی یک استارتاپ موفق است نباید به دنبال ایده های کم ارزش باشید.

تبدیل ایده های رایج تر و معمول به کسب و کارهای موفق، دشوارتر است، چرا که هر چه ایده واضح تر باشد، متمایز به نظر رسیدن راهکار شما دشوارتر می شود. البته برای راه اندازی یک استارتاپ موفق لزومی ندارد که سرطان یا مشکلات عمده بشر را برطرف کنید، اما در هر صورت نباید در مرحله تفکر، کم کاری کنید.

 

ویرایش و تغییر

هر ایده ای به بررسی مجدد، ویرایش و چندین نسخه اولیه نیاز دارد تا به پتانسیل کامل خود برسد. به محض اینکه احساس کردید که ایده (یا ایده های) خوبی دارید، وقت بهبود و گسترش بازه فکری تان می رسد.

هنگامی که در ابتدا برای راه اندازی استارتاپ، ایده پردازی می کنید، ایرادی ندارد که به سراغ ایده های بزرگ و جالب توجه بروید، اما چیزی که باعث تمایز مرحله «ویرایش و تغییر» می شود، عملیاتی بودن آن و عمل همراه با تفکر است. به عبارت دیگر، حالا وقت آن رسیده که آن ایده ها را به چیزی تبدیل کنید که می توانید آن را بفروشید.

با پرسیدن سوالات زیر می توانید عملیاتی بودن ایده های خود را آزمایش کنید:

  • مشکلی که می خواهید حل کنید چقدر بزرگ یا جدی است؟
  • در حال حاضر مردم برای حل آن مشکل چکار می کنند؟
  • آیا راهکار فعلی آنقدر خوب هست که هزینه استفاده از یک راهکار جدید برای آنها زیاد به نظر برسد؟

آخرین سوال از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا بقا در بازار رقابتی موجود به پاسخ به همین سوال بستگی دارد.

در این مرحله باید به دنبال نظرات و نقدهای متنوعی باشید. ایده های خود را به اطلاع مشاوران و دوستان قابل اعتماد و هر کسی که برای نظر وی اهمیت قائل هستید برسانید. تاکتیک ساده ای هم وجود دارد که معمولاً برای کسب و کارهای کوچک استفاده می شود: ببینید که زرنگ ترین افرادی که می شناسید چه نظری دارند، و نظر چند نفر که اطلاعاتی در حوزه مورد نظر ندارند را هم بخواهید.

۴۳ درصد از صاحبان کسب و کار در انگلستان (دقیقاً UK یا پادشاهی متحده) توصیه های دوستان و خانواده را ارزشمندتر می دانند. یک چهارم از آنها هم با متخصصان و کارشناسان مشورت می کنند تا مطمئن شوند که مفهوم کسب و کارشان از نظر اقتصادی منطقی و از نظر قانونی قابل اجرا است. پس از دریافت این فیدبک ها به سراغ تعیین مشتریان ایده آل، ایجاد پرسونا و پیداکردن نیازهای آنها می روید.

یکی از موثرترین روشها برای ساده سازی درک خودتان از محصول نهایی، پیداکردن یک عبارت کوتاه برای توصیف یا تبلیغ آن (تگ لاین) است: در یک جمله توضیح بدهید که چه محصولی دارید، آن محصول چکار می کند یا چه وعده هایی به مشتری می دهد.

 

تیم کاری استارتاپ تان را تشکیل بدهید

وظیفه شما به عنوان موسس یک کسب و کار این است که تیمی را تشکیل بدهید که قدرت آن فراتر از توانمندی های تک تک اعضای آن است. افرادی را پیدا کنید که به اندازه خودتان نسبت به پروژه مورد نظر شور و اشتیاق دارند. چنین افرادی به شما هم انگیزه مضاعف می دهند و جشن گرفتن موفقیتها در کنار آنها لذت بخش خواهد بود. در واقع، شور و شوق نسبت به پروژه باید اولین معیار شما برای اغلب استخدام هایی باشد که انجام می دهید.

 

امور قانونی مورد نیاز و اقدامات مربوط به ثبت را انجام بدهید

کسب و کار خود را رسماً ثبت کنید. ضمناً به خاطر داشته باشید که برای گفتگو با وکلا و مشاوران مالی هم هیچ وقت زود نیست. در تمامی مراحل راه اندازی استارتاپ و در طول فرآیند تحقق ایده خود باید مشورت بگیرید. نوح هم کشتی خود را پیش از سیل ساخت، لذا قبل از آنکه به وکیل نیاز پیدا کنید به دنبال وکیل باشید.

 

از کوچکی استارتاپ خود بهره برداری کنید

استارتاپ ها و کسب و کارهای کوچک و متوسط نسبت به سازمانهای بزرگ یک مزیت عمده دارند: موفق ترین آنها می دانند که چگونه از کوچکی شان می توانند به نفع خود استفاده کنند. مثلاً با پایین نگه داشتن قیمتهای خود می توانید فرصت بیشتری برای سبقت کردن از رقبا پیدا کنید. به علاوه، استفاده از ابزارهای ابری و CRM (سیستم مدیریت روابط مشتری) می تواند کارآیی تیم شما را چند برابر کند و برای شما مزیت رقابتی به وجود بیاورد.

 

نمونه های اولیه را تولید و آزمایش کنید

ایده خود را بردارید، چیزی بسازید و بعد از ساخت، آن را به بوته آزمایش بگذارید. اجرای تست های هوشمندانه می تواند ارزش طرح شما را حتی در کوچکترین بازارها نشان بدهد. آزمایش نمونه های اولیه در این مرحله و تا هنگامی که زمان عرضه محصول فرا می رسد باعث کاهش هزینه ها و کم شدن احتمال ریسک ضرر کلی خواهد شد.

برای ایراد تغییر از بازخورد و نظرات کاربران کمک بگیرید. توجه کنید که شاید همین الآن هم افرادی وجود داشته باشند که بر منطقی بودن ایده شما صحه می گذارند، اما آزمایش عملی محصول باعث می شود که مردم با پول شان به شما رأی بدهند. تنظیم و اجرای یک فرآیند تست زودهنگام و قوی برای ارزشگذاری و جذب بودجه بیشتر ضروری است.

مرحله دوم راه اندازی استارتاپ: عرضه محصول

راه اندازی استارتاپ: عرضه محصول

خلق یک ایده خارق العاده برای کسب و کار به خودی خود رضایت بخش و هیجان انگیز است، اما شما فقط برای کمی هیجان به سراغ راه اندازی استارتاپ نیامده اید؛ بلکه به دنبال ثروت، آزادی و ایجاد تحول یا تغییر هستید و برای اینکه به چنین اهدافی دست پیدا کنید، باید محصول یا سرویس خود را رسماً عرضه کنید.

 

پیش از آنکه آماده شوید، عرضه کنید

اما چه وقت باید محصول خود را راهی بازار کنید؟ توصیه می شود که در مرحله ای که محصول شما ارزش آفرین می شود (یعنی فایده اصلی مورد نظر را به مشتری می رساند) آن را عرضه کنید. اگر ویژگی های اصلی موعود کار نکنند، ویژگیهای اضافی، محیط کاربری بهتر، سرعت بارگذاری سریع تر و سایر بهینه سازی ها نمی توانند محصول تان را نجات بدهند.

شاید هنوز هم محصول تان ایرادات جزئی داشته باشد که باید حل کنید، اما عرضه محصول به معنای پایان فرآیند آزمایش و توسعه آن نیست. موسسان باهوش می دانند که کار واقعی بعد از عرضه اولیه شروع می شود.

 

فیدبک بگیرید، مفهوم را بهبود ببخشید و تکرار کنید

هنگامی که نوبت به پروژه های خلاق و نوآورانه، مثل راه اندازی استارتاپ می رسد، هیچ فرمول جهان شمولی برای موفقیت وجود ندارد. بهترین بازخوردهای ممکن را دریافت کنید و با استفاده از آنها، محصول خود را تقویت کنید. از آنجایی که زمان در استارتاپ مهم است، باید این کار را هر چه سریعتر انجام بدهید. ناتوانی در واکنش سریع، کارآ و درست به بازار از آن عواملی است که باعث شکست استارتاپ های متعددی شده است. به خاطر داشته باشید که طول برنامه زمانی شما به منابعی که دارید یا جمع آوری کرده اید بستگی دارد.

 

بهره برداری از شکست

هر شکست برای افرادی که نگرش مناسبی برای موفقیت در راه اندازی استارتاپ دارند، فرصتی برای یادگیری است. اینکه چند بار به زمین می افتید اهمیتی ندارد، چیزی که مهم است این است که چند بار از زمین بر می خیزید و در این میان، چقدر درس می گیرید.

 

مرحله سوم راه اندازی استارتاپ: رشد

راه اندازی کسب و کار: رشد

بخشی از تعریف خاص استارتاپ و یکی از عواملی که آن را از سایر کسب و کارهای کوچک و متوسط متمایز می سازد، رشد و پتانسیل رشد آن است.

شاید مثلاً یک رستوران نقاط اشتراک متعددی با استارتاپ داشته باشد، اما رستوران نمی تواند به معنای خاص کلمه (و البته نه بهداشتی آن) «ویروسی» شود. رستوران به تعداد میزها و مکان فیزیکی خود محدود است. اسپاتیفای می تواند به طور همزمان یک آهنگ را در دسترس میلیون ها نفر در سراسر جهان قرار بدهد؛ بنابراین در مقایسه با یک مغازه سی دی فروشی از قواعد متفاوتی پیروی می کند. رشد و پتانسیل رشد به اندازه هر چیز دیگری که کسی که به دنبال راه اندازی استارتاپ است باید درک کند اهمیت دارد.

 

نسبت به کسب و کار و تغییر، دیدگاه باز و بدون تعصبی داشته باشید

گوگل فقط به عنوان یک موتور جستجو کارش را شروع کرد. فیسبوک هم روزگاری فقط بستری برای شبکه سازی و گفتگو بود. اما امروزه ۶۸ درصد از سهم صنعت بازاریابی دیجیتال ۲۰۰ میلیارد دلاری ایالات متحده به این دو استارتاپ تعلق دارد. تصور کنید که اگر مدیران این شرکتها ذهن بازی نداشتند و در رابطه با محصولات اولیه خود تعصب به خرج می دادند، چه سرمایه عظیمی را از دست داده بودند.

 

داستان خود را روایت کنید

در روزگاری نه چندان دور، تبلیغات از نظر مالی، زمانی و نیروی انسانی مورد نیاز، استارتاپ هایی که به دنبال رشد و گسترش دامنه دسترسی خود به مشتریان جدید بودند را با هزینه های کمرشکنی مواجه می کرد. حتی غول های بازار هم فقط از پس چند ثانیه محتوای ویدیویی بر می آمدند. اما امروزه هر کسی با یک آدرس ایمیل و دوربین گوشی موبایلش از طریق پلتفرم هایی مانند یوتیوب می تواند به میلیون ها نفر دسترسی پیدا کند.

فیسبوک، اینستاگرام و پلتفرم های وبلاگ نویسی در تعامل با مشتریان تحول به وجود آورده اند، و آمار و ارقامی که قبلاً در دسترس نبود، به راحتی و در بسیاری از موارد به رایگان در اختیار تبلیغ کنندگان قرار گرفته است.

مشتریان امروزی از شما انتظار دارند که محتوای خوب در اختیارشان قرار بدهید. مردم به دنبال کسب اطلاعات هستند؛ ذائقه آنها به سمتی رفته که سخنرانی های TED را برای سرگرمی تماشا می کنند. جلب توجه مردم نسبت به گذشته دشوارتر شده و لذا باید روی تولید محتوای مفید و اثبات منافع ماحصل استارتاپ خود از طریق روایت یک داستان صادقانه و اعتمادآفرین تمرکز کنید.

 

از رشد به عنوان یک قطب نما استفاده کنید

فیسبوک و گوگل به این دلیل وارد حوزه تبلیغات شدند که این اقدامی بود که به آنها این امکان را می داد که به رشد سریع خود ادامه بدهند. استفاده از این روند و هدف قرار دادن رشد برای همه استارتاپ ها سودمند است.

در این راستا معمولاً به استارتاپ ها توصیه می شود که میزان رشدی که می توانند محقق کنند را انتخاب کرده و فقط سعی کنند که هر هفته به آن برسند. مثلاً اگر به عنوان کسی که به راه اندازی استارتاپ مبادرت کرده، رقم ۷ درصد در هفته را انتخاب کنید و به آن دست پیدا کنید، هفته موفقیت آمیزی را پشت سر گذاشته اید. اما از طرف دیگر اگر شکست بخورید، در تنها چیزی که اهمیت داشته شکست خورده اید و باید جداً نگرانی داشته باشید.

با استفاده از این روش، استارتاپی که به طور مستمر، هدف رشد مثلاً ۴ درصدی خود را محقق کرده در پایان سال چهارم، ۲۵ میلیون طرفدار خواهد داشت. در واقع، تمرکز روی رشد باعث ساده تر شدن فرآیند تصمیم گیری در تمامی سطوح سازمانها می شود.

 

رشد تصاعدی را درک کنید

اگر پشت سر هم ۳۰ قدم بردارید و طول هر قدم تان هم یک متر باشد، ۳۰ متر راه رفته اید. اما اگر ۳۰ قدم تصاعدی بردارید، یک میلیارد متر به پیش رفته اید. این مفهوم تفکر تصاعدی است.

دنیای دیجیتال یک دنیای تصاعدی است. بر طبق قانون مور، قدرت پردازش به ازای هر اینچ مربع از مدار رایانه ها در هر سال، دو برابر می شود. تاثیر این رشد از نظر اقداماتی که به کمک تکنولوژی می توانیم انجام بدهیم به طرز غیرقابل باوری گسترده است.

استارتاپ ها پتانسیل رشد تصاعدی را در خود دارند، و به همین دلیل است که در بالا روی این نکته تاکید کردیم که می توانید از رشد به عنوان معیار اصلی موفقیت خود استفاده کنید.

میزان رشد استارتاپ ها با اِعمال تغییرات بسیار جزئی در عملکرد می تواند به شدت تحت تاثیر قرار بگیرد، ضمن اینکه باید به سرعت برق آسای دنیای استارتاپ هم توجه داشته باشید. در واقع، کندی باعث می شود که استارتاپ شما با مشکلات متعددی مواجه شود، لذا با تجهیز استارتاپ خود به فناوری هایی که باعث رشد بیشتر می شوند، مانند سیستم های مدیریت روابط مشتری (CRM)، تلاش کنید تا نه تنها از قافله از عقب نمانید، بلکه از سایر استارتاپ ها و کسب و کارهای مشابه پیشی بگیرید.

 

با نگاه مثبتی به آینده به سراغ راه اندازی استارتاپ بروید

درست مثل تشکیل یک گروه موسیقی یا نوشتن یک رمان بلند، راه اندازی استارتاپ هم می تواند در ابتدا فکر خوبی به نظر نرسد، تا وقتی که نتیجه زحمات تان به ثمر بنشیند. در عین حال، افراد خوش فکری که با ایده های بزرگ و قدرت اجرایی مناسب در مسیر راه اندازی استارتاپ قدم می گذارند، با وجود همه سختی ها از سفر خود در این جاده لذت می برند. خبر خوب هم اینکه خوشبختانه، مهارتها، فرآیندها و حتی نگرشی که برای تبدیل ایده هایتان به یک کسب و کار لازم است را می توانید یاد بگیرید. به علاوه، هیچگاه تا به این اندازه منابع و ابزارهای رایگان در اختیار کارآفرینان نبوده است.

در مسیر ایده پردازی، آغاز و جرح و تعدیل و به طور کلی راه اندازی استارتاپ و پرورش آن، ذهن بازی داشته باشید و تا می توانید اطلاعات و تجربه کسب کنید و یاد بگیرید. چه بسا ایده شما موفقیت های عمده ای را برایتان به ارمغان بیاورد و حتی دنیا را تکان بدهد.

نوشته چگونگی راه اندازی استارتاپ: از ایده تا رشد اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

انواع کارآفرینی چیست و کدام مدل برای شما مناسب تر است؟

انواع کارآفرینی

ورود به هر زمینه ای مستلزم کسب شناخت و درک مناسب از زیر و زبَر آن حوزه است. در واقع، بدون داشتن درک دقیقی از مسیری که می خواهید در آن قدم بگذارید، نمی توانید گام های موثری را در جهت درست بردارید. یکی از زمینه هایی که این روزها جایگاه والایی پیدا کرده، حوزه «کارآفرینی» است. پر واضح است که در کنار درک تعریف کارآفرین و آشنایی با کارآفرینی و مدیریت کسب و کار، یکی از اولین سوالاتی که باید از خود بپرسید این است که انواع کارآفرینی چیست تا بتوانید یکی از آن انواع یا ملغمه ای از انواع قابل ترکیب را انتخاب کرده و پروژه خود را آغاز کنید.

اما واقعاً کارآفرینی چه انواعی دارد؟ پاسخ به این سوال به معیار شما برای طبقه بندی بستگی دارد. به عنوان مثال، معیار شما برای دسته بندی انواع مختلف کارآفرینی می تواند نوع کسب و کار، محوریت فناوری، نوع مالکیت و مواردی از این قبیل باشد. در هر صورت، خبر خوب اینکه این قسمت از فرآیند آغاز کارآفرینی، یعنی شناخت انواع کارآفرینی را با مطالعه همین مقاله می توانید به سرانجام برسانید، چرا که در متن حاضر کوشیده ایم تا بر خلاف سایر منابع موجود در زمینه کارآفرینی، این موضوع خطیر را از ابعاد مختلف و با توجه به رایج ترین معیارها به زیر ذره بین ببریم و انواع کارآفرینی را برای شما دسته بندی کنیم. لذا با مطالعه این مقاله با انواع گوناگون کارآفرینی آشنایی پیدا خواهید کرد و در ادامه می توانید مسیر حرکت خود را به شکل اصولی و هدفمند تعیین کنید.

الف) انواع کارآفرینی بر اساس نوع کسب و کار

انواع کارآفرینی بر اساس نوع کسب و کار

  1. کارآفرینی تجاری

همانطور که از نام عنوان این نوع از کارآفرینی بر می آید، کارآفرینی تجاری به دنبال فعالیت های تجاری است. کارآفرین در این حالت، محصول را از تولیدکننده دریافت می کند و مستقیماً یا از طریق یک نمایندگی به خریدار می فروشد. این نوع از کارآفرینان بیشتر به عنوان واسطه بین مشتری و تولیدکننده عمل می کنند.

 

  1. کارآفرینی تولیدی

این قسم از آن انواعی از کارآفرینی در ایران است که معمولاً با شنیدن کلمه کارآفرین به ذهن مردم متبادر می شود. طبیعتاً باز هم همانطور که عنوان این نوع از کارآفرینی نشان می دهد، کارآفرین تولیدکننده، «محصول» تولید می کند. این نوع از کارآفرینان، نیازها و خواسته های مشتریان و بازار را شناسایی می کنند، سپس با تحقیق و فراهم آوردن منابع و تکنولوژی مورد نیاز برای ارضای آن نیازها و خواسته ها کسب و کار خود را برپا می کنند. به عبارت دیگر، در کارآفرینی تولیدی، مواد خام را به محصولات قابل استفاده تبدیل می کنید.

 

  1. کارآفرینی اجتماعی

کارآفرینی اجتماعی، بهره گیری از استارتاپ ها و سایر انواع کارآفرینان برای ایجاد، تقویت و پیاده سازی راهکارهایی است که حل مسائل اجتماعی، فرهنگی یا محیطی را هدف قرار می دهند. یکی از تفاوت های اصلی این مدل با سایر انواع کارآفرینی، بحث درآمدزایی است. در حالیکه عموماً عملکرد سایر انواع کارآفرینی بر اساس شاخص هایی مانند سود، درآمد و افزایش قیمت سهام سنجیده می شود، کارآفرینی اجتماعی یا کلاً غیرانتفاعی است، و یا اینکه به دنبال درآمد زایی هم هست، اما در حالت دوم همین درآمد نیز در جهت اهداف اجتماعی، فرهنگی یا محیطی کارآفرین صرف خواهد شد، لذا کسب درآمد در این نوع از کارآفرینی هدف نهایی نیست. به عنوان مثال، چه بسا کارآفرینی که با هدف تأمین مسکن و استخدام افراد بی خانمان فعالیت می کند رستورانداری هم انجام بدهد تا بتواند درآمد کسب کند و هدف استخدام افراد بی خانمان را نیز محقق سازد.

ب) انواع کارآفرینی بر اساس کاربرد و تکیه بر فناوری

انواع کارآفرینی بر اساس تکنولوژی یا فناوری

  1. کارآفرینی فنی

کارآفرینانی که کسب و کار آنها با محوریت علم و فناوری شکل می گیرد را کارآفرینان فنی یا تکنیکال (Technical) می نامیم. به عبارت دیگر، این قسم از کارآفرینان در فعالیت های خود از علم و فناوری بهره می گیرند. طبیعتاً همانطور که انتظار می رود، کارآفرینان فنی در کار خود از روشهای جدید و نوآورانه ای استفاده می کنند.

 

  1. کارآفرینی غیرفنی

کارآفرینانی که در گروه کارآفرینان فنی قرار نمی گیرند، در دسته کارآفرینان غیرفنی طبقه بندی می شوند. تکیه گاه این نوع از کارآفرینی، علم و فناوری نیست و بیشتر از روش های جایگزین و تقلیدی و عموماً سنتی بازاریابی و توزیع برای بقا و رشد کسب و کار خود در بازار رقابتی فعالیت شان استفاده می کنند.

ج) انواع کارآفرینی بر اساس مالکیت کسب و کار

انواع کارآفرینی بر اساس مالکیت

  1. کارآفرینی خصوصی

کارآفرینی خصوصی با محوریت یک یا چند نفر (به عنوان هم بنیانگذار) شکل می گیرد که به عنوان فرد یا افراد مستقل، پشتوانه دولتی ندارند. این فرد یا افراد تنها مالک یا مالکان کسب و کار محسوب شده و تمامی ریسکی که متضمن کارآفرینی است را شخصاً بر عهده می گیرند.

 

  1. کارآفرینی دولتی

هنگامی که پشتوانه کارآفرین، دولت یا یک نهاد دولتی است، کارآفرینی ما دولتی قلمداد می شود.

 

  1. کارآفرینی مشترک

هنگامی که یک کارآفرین خصوصی، کسب و کاری را با مشارکت دولت به راه می اندازد و اداره می کند، کارآفرینی مشترک یا اشتراکی شکل گرفته است.

د) انواع کارآفرینی بر اساس جنسیت

انواع کارآفرینی بر اساس جنسیت

شاید تقسیم بندی انواع کارآفرینی با توجه به معیار جنسیت ثقیل یا حتی ناخوشایند به نظر برسد، اما در هر صورت این شاخص نیز به خصوص در کشورهای در حال توسعه به کرّات مورد استفاده قرار می گیرد.

 

  1. کارآفرینی مردانه

هنگامی که مالکیت، اداره و کنترل کار تماماً بر عهده آقایان باشد، نهاد کارآفرینی ما مردانه به شمار می رود.

 

  1. کارآفرینی زنانه

این عنوان برای کسب و کارهایی مورد استفاده قرار می گیرد که مالکیت و اداره آنها کاملاً توسط بانوان انجام می گیرد، یا اینکه حداقل ۵۱ درصد از سرمایه آنها به زنان تعلق داشته و ۵۱ درصد از کارکنان آنها نیز خانم هستند.

هـ) انواع کارآفرینی بر اساس بزرگی کسب و کار

انواع کسب و کار بر اساس اندازه

با توجه به اندازه استارتاپی که به دنبال راه اندازی آن هستید نیز می توان کارآفرینی شما را دسته بندی کرد. با توجه به این شاخص، برونداد کارآفرینی شما می تواند به عنوان یک کسب و کار کوچک، متوسط یا بزرگ طبقه بندی شود. متر و معیار این کوچکی یا بزرگی در کشورهای مختلف با هم تفاوت دارد. برخی از شاخص هایی که در تعیین کوچکی یا بزرگی اندازه صنایع مختلف به‌کار می‌روند عبارتند از: تعداد کارکنان، سرمایه، دارایی کل، حجم فروش و ظرفیت تولید. در این میان رایج‌ترین معیار، تعداد کارکنان است که تعیین آن نیز در هر کشوری با دیگری متفاوت است. بر اساس تعریف وزارت صنایع و معادن و وزارت جهاد کشاورزی ایران، بنگاه‌های کوچک و متوسط، واحدهای صنعتی و خدماتی (شهری و روستایی) هستند که کمتر از ۵۰ نفر کارگر دارند. مرکز آمار ایران نیز کسب و کارها را در چهار گروه طبقه‌بندی کرده است:

  • کسب و کارهای دارای ۹-۱ پرسنل؛
  • کسب و کارهای دارای ۴۹-۱۰ پرسنل؛
  • کسب و کارهای دارای ۹۹ -۵۰ پرسنل؛
  • کسب و کارهای دارای بیشتر از ۱۰۰ نفر پرسنل.

در این طبقه بندی معمولاً کسب و کارهای گروه اول کوچک، دو مورد بعدی متوسط و کسب و کارهایی که کارکنان آنها بیشتر از ۱۰۰ نفر است بزرگ محسوب می شوند. جالب اینجاست که در ایالات متحده، کسب و کارهایی که کمتر از ۵۰۰ نفر پرسنل داشته باشند کوچک به شمار می روند. در هر صورت باید به خاطر داشته باشید که همیشه امکان رشد و پیشرفت و تغییر اندازه وجود دارد، که البته مستلزم برنامه ریزی های دقیق و حساب شده است.

در ادامه، شاهد بخش بندی هایی از انواع کارآفرینی خواهیم بود که بیشتر به ویژگی های شخصی فرد یا افراد کارآفرین اشاره دارند.

انواع کارآفرینان

و) انواع کارآفرینان از دیدگاه کلارِنس دانهوُف

کلارنس دانهوف (۱۹۴۹) بر اساس مطالعات خود در حوزه کشاوری در ایالات متحده، کارآفرینان را با توجه به این ایده گروه بندی کرد که در مراحل آغازین رشد اقتصادی خود انگیزه و پشتکار کمتری دارند و با رشد بیشتر، مشتاق تر و خلاق تر می شوند.

آقای دانهوف، کارآفرینان را بر این اساس به چهار نوع تقسیم می کند که ترتیب آنها از این قرار است:

 

  1. کارآفرینان خلاق

کارآفرینان خلاق، کارآفرینانی هستند که کالاهای جدیدی را به بازار عرضه می کنند، روش های نوینی را برای تولید ارائه می کنند، بازارهای جدیدی را کشف کرده و تغییر و تحولات نُوینی را به وجود می آورند. لازم به ذکر است که چنین نوعی از کارآفرینی فقط در حالتی قابل انجام است که به مرحله خاصی از رشد رسیده باشیم و مردم چشم انتظار تغییر و بهبود باشند.

 

  1. کارآفرینان مقلّد

این نوع از کارآفرینان به دنبال بهره برداری از ابداعاتی هستند که توسط کارآفرینان خلاق عرضه می شوند. کارآفرینان مقلد خودشان نوآوری نمی کنند، بلکه فقط از روشها و فناوری های ابداع شده توسط دیگران استفاده می کنند. این نوع از کارآفرینی برای کشورهای کمتر توسعه یافته به منظور ایجاد و رشد شرایط لازم برای شکل گیری وضعیتی که در کشورهای پیشرفته وجود دارد مناسبتر است.

 

  1. کارآفرینان محتاط

صفت بارز کارآفرینان فابیان یا محتاط، بدبینی و احتیاط فراوان آنها نسبت به بهره برداری از تغییرات حوزه فعالیت شان است. این نوع از کارآفرینان فقط هنگامی دست به تقلید می زنند که برایشان مسجّل شده باشد که در غیر اینصورت موقعیت خود در بازار را از دست خواهند داد.

 

  1. کارآفرینان منفعل

این افراد حتی به قیمت از دست دادن سود خود در مقایسه با رقبا، از استفاده از فرصتهای موجود برای تغییر در فرمول کاری شان خودداری می کنند. این کارآفرینان ضرر هم می دهند، اما برای تغییر در روشهای خود آمادگی ندارند.

به منظور تکمیل مبحث، در آخرین دسته بندی به انواع دیگری از کارآفرینان اشاره می کنیم که توسط سایر متخصصان رفتارشناسی معرفی شده اند.

 

ز) انواع کارآفرینان بر اساس اصول رفتارشناسی

 

  1. کارآفرینان تکرو

این کارآفرینان در نوع خاص کارآفرینی خود اصولاً به تنهایی کار می کنند و فقط در صورت لزوم چند نفر را استخدام می کنند.

 

  1. شرکای فعال

این نوع از کارآفرینان به کار به عنوان یک فعالیت مشارکتی نگاه می کنند و در مقایسه با افرادی که تنها با ارائه سرمایه فقط «شریک» محسوب می شوند، فعالانه در فعالیت های کاری مشارکت می کنند.

 

  1. مُبدعان

این دسته از کارآفرینان به فعالیت های تحقیقی و نوآوری علاقه دارند و با بهره گیری از کفایت و خلاقیت خود محصولات و روشهای جدیدی را ابداع می کنند.

 

  1. چالشگران

اینها گروهی از کارآفرینان هستند که به خاطر چالشهای کارآفرینی به این عرصه قدم می گذارند و هنگامی که یک چالش به انتها می رسد، به دنبال چالش های جدیدی می گردند.

 

  1. خریداران

این نوع از کارآفرینان، زیاد به ریسک کردن علاقه ای ندارند، لذا به جای رویارویی با مخاطرات راه اندازی استارتاپ ترجیح می دهند که استارتاپی که آتیه مثبتی را نوید می دهد را خریداری کنند.

 

  1. کارآفرینان مادام العمر

کارآفرینی بخشی از زندگی و عمر این نوع از کارآفرینان است. معمولاً کسب و کارهای خانوادگی و کسب و کارهایی که بیشتر به مهارت فردی کارآفرین وابسته اند در این دسته از کارآفرینی قرار می گیرند.

 

انتخاب روش و مسیر مناسب برای کارآفرینی

احتمالاً این سوال برای شما پیش آمده که باید از چه روشی برای کارآفرینی پیروی کنید و چه نوع کارآفرینی باشید. پاسخ به این سوال به اهداف، امکانات، نیازها و خواسته های شما بستگی دارد. به عنوان مثال، با توجه به شرایطی که معمولاً در ابتدای جاده کارآفرینی دارید، در آغاز تکروی می کنید؛ اگر امکان استفاده از امکانات دولتی را ندارید یا اینکه اصلاً تمایلی به زیر سایه دولت رفتن ندارید مسیر کارآفرینی خصوصی را دنبال می کنید؛ بسته به حوزه فعالیت خود فنی یا غیرفنی می شوید و نوع کارآفرینی خود، اعم از تجاری، تولیدی یا کارآفرینی اجتماعی را نیز بر اساس ایده ها، آرمان و اهداف خود انتخاب می کنید.

در هر صورت، پاسخ به این سوال که چه روشی برای شما مناسب تر است کاملاً به شخص شما بستگی دارد.

 

حرف آخر

هر نوع یا انواعی از کارآفرینی را که انتخاب می کنید و هر نوعی از کارآفرین که هستید یا می شوید، نکته ای که همیشه باید به خاطر داشته باشید این است که کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار به سختکوشی و انگیزه و همچنین برنامه ریزی نیاز دارد. بنابراین، در زمینه مورد نظر خود و شرایط آن اطلاعات کسب کنید و با هدفگذاری و پشتکار، قدم های محکمی را در مسیر تحقق آرزوهای خود و برآوردن نیازهای مردم و پیشرفت جامعه بردارید.

 

 

نوشته انواع کارآفرینی چیست و کدام مدل برای شما مناسب تر است؟ اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

۲۰ دلیل اصلی شکست استارتاپ ها

دلایل شکست استارتاپ ها

«شکست می خوریم و ادامه می دهیم.» این از جمله پرکاربردترین و انگیزه بخش ترین شعارهای کسب و کارهای نوپا یا همان استارتاپ هاست. در دنیای استارتاپ ها، هر شکست در بدترین حالت به عنوان فرصتی برای یادگیری قلمداد می شود، و در بهترین حالت حتی می تواند مایه افتخار بنیانگذار استارتاپ هم باشد. ما شکست استارتاپ ها را طبیعی می بینیم و با دید منفی به آن نگاه نمی کنیم.

در عین حال، واقعیت این است که شکست چیز خوبی نیست. درست همانطور که هیچکس در حین امضای دفتر عقد برای طلاق برنامه ریزی نمی کند، هیچ کس هم با این تصور که «خُب این اولین کارمه، دفعه بعد موفق میشم» شرکت جدیدی را به راه نمی اندازد. در واقع، هیچ کس نمی خواهد شکست بخورد و با این وجود، اغلب استارتاپ ها به شکست می انجامند.

اگر به سراغ آمار و ارقام برویم، درصدی که بیشتر برای شکست استارتاپ ها مشاهده می کنیم ۹۰ درصد است، اما تحقیقی که توسط یکی از استادیاران ارشد مدرسه کسب و کار هاروارد انجام شد، به رقم ۷۵ درصد رسید. در نهایت، می توانیم اینطور تخمین بزنیم که رقم واقعی، چیزی بین این دو است.

چه رقم ۷۵ درصد را بپذیریم و چه میزان ۹۰ درصد و یا درصدی بین این دو، در هر صورت درصد شکست استارتاپ ها بسیار بالا است. این همه شکست چه دلیلی دارد و چرا استارتاپ ها شکست می خورند؟

 

چرا استارتاپ ها شکست می خورند؟

با وجود اینکه می توانیم داستان سرایی کنیم و حکایت شکست استارتاپ های مختلف را برای شما بازگو کنیم، اما بهتر است که به سراغ تحقیقی برویم که دلایل شکست استارتاپ ها را به زیر ذره بین برده است. CB Insights به عنوان یکی از شرکتهای مطرح در زمینه تجزیه و تحلیل داده به بررسی همین موضوع پرداخته است.

بر طبق نتایج یافته های این بررسی، ۲۰ دلیل به عنوان مهم ترین دلایل شکست استارتاپ ها شناسایی شده که در ادامه به ترتیب تعدّد استارتاپ هایی که تحت تاثیر آنها به شکست انجامیده اند به ذکر و شرح تک تک شان خواهیم پرداخت.

 

دلایل شکست استارتاپ ها

 

  1. عدم نیاز بازار (۴۲%)

نیاز بازار

اصلی ترین دلیل شکست استارتاپ ها تولید محصولی است که بازار به آن رغبتی ندارد. تناسب محصول با بازار بسیار مهم است، اما چه بسا استارتاپ مربوطه، راهکاری را برای مشکلات خودش پیدا کرده و به این توجهی نداشته است که شاید دیگران چنین مشکلی نداشته باشند یا اصلاً برایشان اهمیت نداشته باشد. حتی شاید راهکارهای بهتری هم از قبل در بازار موجود باشد. شاید هم بازار هنوز برای چنان محصولی آمادگی یا ظرفیت نداشته یا نیازی به آن احساس نمی شده است.

در واقع، بسیاری از استارتاپ ها به دنبال حل مسائلی می روند که جالب و هیجان انگیز است و این را در نظر نمی گیرند که هر محصولی باید یک یا چند نیاز بازار را پوشش بدهد، در غیر اینصورت حتی اگر بهترین فناوری، بالاترین تخصص، بهترین مشاوران و بهترین تیم را هم در اختیار داشته باشید، چیزی به جز شکست نمی تواند عاید استارتاپ مربوطه شود.

 

  1. اتمام بودجه (۲۹%)

اتمام بودجه

یکی از بزرگترین مشکلات و از جمله مهم ترین عوامل شکست استارتاپ ها، اتمام بودجه در زمانی است که هنوز به هیچ جا نرسیده اند. حتی هیچ بعید نیست که خوش شانس ترین شرکتها که سرمایه مناسبی را نیز جذب کرده اند، باز هم به دلایل مختلفی با کمبود بودجه ای مواجه شوند که به عنوان رگ حیات استارتاپ، چاره ای به جز تعطیلی کسب و کار را برایشان باقی نمی گذارد.

از جمله دلایل اصلی اتمام بودجه می توان به هزینه های پیش بینی نشده یا بالای تولید و ناتوانی در جذب بودجه بیشتر، سود کم محصول تولیدی، فاصله زمانی زیاد بین شروع کار و تولید و فروش، هزینه های بازاریابی و عرضه، پرداخت حقوق و موارد مشابه اشاره کرد.

 

  1. پرسنل و تیم نامناسب (۲۳%)

پرسنل نامناسب

کلیشه ای که در دنیای استارتاپ ها زیاد به گوش می خورد این است که استارتاپ مثل فرزند، و هم بنیانگذار (یعنی کسی که شریک شما در تأسیس استارتاپ به حساب می آید) نیز به مانند همسر شما است. این ابداً به دور از واقعیت نیست، زیرا همانطور که ۲۳ درصد از استارتاپ های شکست خورده این را با تمام وجود لمس کرده اند، تیم و همکاران شما می توانند به مهم ترین عامل در موفقیت یا شکست استارتاپ تان تبدیل شوند.

عواملی مانند ناهماهنگی تخصص و مهارت کارکنان با الزامات استارتاپ، نداشتن تمرکز، بی مبالاتی، فقدان روحیه تیمی و ناتوانی در انجام کار گروهی از جمله مواردی است که در این مورد می تواند باعث شکست استارتاپ شما شود.

 

  1. از میدان به در شدن توسط رقبا

از میدان به در شدن توسط رقبا

علیرغم اینکه معمولاً توصیه می شود که نباید چشم به دست رقبا بدوزید، اما حقیقت این است که هر زمان که ایده ای مورد استقبال مردم قرار می گیرد، افراد و شرکتهای زیادی برای بهره برداری از فرصت ایجاد شده تلاش می کنند. البته وسواس به خرج دادن در مورد رقبا هم درست نیست، اما نادیده گرفتن آنها هم باعث شکست ۱۹ درصد از استارتاپ ها شده است. معمولاً یکی از مهم ترین دلایل این چنین شکستهایی، پایین بودن قیمت رقباست که عملاً کمر استارتاپ را می شکند.

 

  1. مشکل در قیمتگذاری یا تعیین هزینه های محصول (۱۸%)

مشکل در قیمتگذاری یا تعیین هزینه های محصول

قیمتگذاری محصول یکی از آن هنرهای ظریف و دشواری است که باید به نحوی انجام بشود که هم به اندازه ای زیاد باشد که هزینه ها را پوشش بدهد و اساساً باعث شود که وجود استارتاپ، به صرفه باشد و هم به اندازه ای کم باشد که مشتری به خرید آن رغبت پیدا کند.

بهترین روش برای قیمتگذاری محصول این است که پس از تحلیل، مشاوره و بررسی شرایط بازار وارد یک فاز آزمایشی شوید و روی محصول مورد نظر قیمت بگذارید و صبر کنید تا ببینید که چه می شود. یا تقاضاهای زیادی دریافت می کنید که احتمالاً نشان می دهد که می توانید قیمت را بالاتر ببرید، یا هیچ کس به سمت شما نمی آید و متوجه می شوید که باید قیمت را پایین تر بیاورید. در هر صورت باید به نحوی قیمت بدهید که محصول شما در نهایت نه خیلی گران و نه زیاد ارزان باشد. ایجاد این نقطه تعادل کار مشکلی است که دقیقاً به خاطر همین سختی و ناتوانی ۱۸ درصد از استارتاپ ها در انجام آن، همیشه یکی از عوامل شکست استارتاپ های مختلف بوده است.

 

  1. ضعف در محصول (۱۷%)

ضعف در محصول

گاهی بنیانگذاران استارتاپ ها در رابطه با خودِ محصول عملکرد خوبی از خود نشان نداده و در نهایت، محصول ضعیف یا نامتناسبی را عرضه می کنند. معمولاً دلیل عمده بُروز چنین وضعیتی، بی توجهی به خواسته ها، نیازها و شرایط کاربران است و همین عامل شکست ۱۷ درصد از مجموع استارتاپ های ناموفق بوده است.

 

  1. تولید بدون داشتن مدل کسب و کار (۱۷%)

تولید بدون داشتن مدل کسب و کار

شاید تهیه و تنظیم یک Business Model یا مدل کسب و کار، کار جالب یا هیجان انگیزی نباشد، اما برای موفقیت استارتاپ بسیار مهم و ضروری است. متاسفانه ۱۷ درصد از استارتاپ ها به این دلیل با شکست روبرو می شوند که به موقع از این حقیقت آگاهی پیدا نکرده اند.

تهیه مدل کسب و کار در ابتدای راه باید انجام شود تا بتوانید تمرکز خود را در طول مسیر حفظ کنید و بر طبق اهداف بلندمدت تان به پیش بروید. معمولاً طول مدلهای کسب و کار، ۳۰ تا ۴۰ صفحه است و لذا، تهیه آنها وقت گیر خواهد بود. لازم است که همه چیز، از کاری که استارتاپ تان انجام می دهد و چیزی که ارائه خواهد کرد گرفته، تا زمان پیش بینی شده برای تحقق اهداف و همچنین تحلیل مخاطبان و ارزیابی جریان نقدینگی را در مدل کسب و کار خود بگنجانید. فقط پس از تکمیل این برنامه است که می توانید کارتان را شروع کنید.

 

  1. بازاریابی ضعیف (۱۴%)

بازاریابی ضعیف

هر چقدر هم که محصول انقلابی و خارق العاده ای داشته باشید، اگر کسی از وجود و کارکرد آن اطلاع نداشته باشد، شکست خواهید خورد. در واقع، شناخت مخاطبان هدف و اطلاع از اینکه چگونه می توانید توجه آنها را به خود جلب و به مشتری بالفعل تبدیل شان کنید یکی از مهارتهای مهمی است که وجود آن در استارتاپ شما ضرورت دارد. این همان مارکتینگ یا بازاریابی است و با وجود اینکه حداقل در ابتدای کار لزوماً به یک تیم بازاریابی پرطرمطاق نیازی ندارید، اما باید از گروه ۱۴ درصدی استارتاپ های شکست خورده درس بگیرید و از همان ابتدا در انجام بازاریابی سهل انگاری نکنید.

 

  1. غفلت و بی توجهی به نظرات مشتری (۱۴%)

غفلت و بی توجهی به نظرات مشتری

هر چه از اهمیت نظرات یا به اصطلاح فیدبَک کاربران در طول مسیر حرکت استارتاپ، از اولین جرقه ای که در ذهن تان زده می شود تا مراحل توسعه و آزمایش محصول، سخن بگوییم، کم گفته ایم. در واقع، حتی می توانید با حداقل ها و با ایده یک محصول آتیه دار شروع کنید و در ادامه، بخش مهمی از کار را در قالب تستینگ و دریافت و به کار بستن نظرات کاربران به پیش ببرید. با توجه به اهمیت نظرات کاربران، همینکه درصد شکست استارتاپ ها در این مورد بیشتر از ۱۴ درصد نیست جای شگفتی دارد.

 

  1. ناهماهنگی زمانی محصول (۱۳%)

ناهماهنگی زمانی محصول

اگر محصولی را زودتر از زمان مناسب یا کلاً در زمان نامناسبی عرضه کنید، بعید نیست که از دید کاربران به اندازه ای که باید و شاید مطلوب و جالب توجه به نظر نرسد. در این حالت، تغییر ذهنیت منفی آنها و جذب مجددشان به عنوان مشتری اگر غیرممکن نباشد، کار آسانی نخواهد بود. از طرف دیگر، اگر محصول خارق العاده و نوآورانه خود را دیر ارائه کنید هم چه بسا تا زمان عرضه، فرصت موجود در بازار را از دست داده باشید. به خصوص در عصر حاضر که سرعت و دقت حرف اول را می زند شرایط حساس تر شده و این دست از تاخیر و تعجیل ها عامل اصلی شکست ۱۳ درصد از استارتاپ ها بوده است.

 

  1. از دست دادن تمرکز (۱۳%)

ناهماهنگی زمانی محصول

متاسفانه رسانه ها کارآفرینی و استارتاپ ها را در چنان قالبی به مردم عرضه می کنند که انگار از این طریق می شود ره صدساله را یک شبه رفت. اما واقعیت این است که راه اندازی شرکتی که بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد زمانبر است و به تلاش، سرمایه و همچنین «تمرکز» نیاز دارد. اگر شما هم از آن دسته از انسانهایی هستید که به دلایل مختلف به راحتی تمرکزتان را از دست می دهید یا در به سرانجام رساندن کاری که شروع می کنید مشکل دارید، هیچ بعید نیست که استارتاپ شما هم در زُمره جماعت ۱۳ درصدی استارتاپ های شکست خورده ای قرار بگیرد که از این ناحیه لطمه دیده اند.

 

  1. ناهماهنگی بین بنیانگذاران یا سرمایه گذاران (۱۳%)

ناهماهنگی بین بنیانگذاران یا سرمایه گذاران

ناهماهنگی یا اختلاف بین بنیانگذاران استارتاپ ها یکی از عوامل مهلک مدیریتی است که معمولاً در نهایت به شکست استارتاپ منجر می شود. البته این مشکل فقط به موسسان استارتاپ محدود نمی شود و هیچ بعید نیست که با سرمایه گذاران هم به مشکل برخورد کنید. در هر صورت، بُروز اختلاف در کسب و کار و ناهماهنگی های متعاقب آن عامل شکست ۱۳ درصد از استارتاپ ها بوده و لذا باید از همان ابتدا گروه هماهنگی داشته باشید و وظایف، مسئولیت ها و تمامی شرایط و ضوابط همکاری را به روی کاغذ بیاورید.

 

  1. اشتباه در ایراد تغییر در استارتاپ (۱۰%)

اشتباه در ایراد تغییر در استارتاپ

ایجاد تغییر در کار و فرآیندها یکی از اجزای طبیعی چرخه حیات استارتاپ ها است. مثلاً تصور کنید که تولید یک محصول را شروع می کنید، از کاربران نظرخواهی می کنید و متوجه می شوید که با بازار تناسبی ندارد، لذا به سراغ برنامه یا محصول دیگری می روید. این تغییر در بسیاری از موارد باعث نجات و بقای شرکت می شود. اما برای ۱۰ درصد از کسب و کارها همین تغییر به دلیل اصلی شکست تبدیل می شود.

 

  1. فقدان شوق و انگیزه (۹%)

فقدان شوق و انگیزه

ایده های جالب و آتیه دار فراوانی در ذهن افراد مختلف وجود دارد، اما بدون شوق و انگیزه لازم برای تبدیل آنها به یک چیز ملموس، شکست دور از انتظار به نظر نمی رسد. در واقع، شکست ۹ درصد از استارتاپ ها در نهایت در این واقعیت ریشه دارد که به حوزه فعالیت خود و ضمائم و حاشیه های آن علاقه ای نداشته اند.

 

  1. مکان نامناسب (۹%)

مکان نامناسب

مکان فعالیت استارتاپ نیز از چند لحاظ می تواند مشکل آفرین باشد. اولین مشکل می تواند ناهماهنگی بین فعالیت استارتاپ شما با مکانی باشد که در آن قرار دارد. به عنوان مثال، تولید خوشمزه ترین بستنی با یک فرمولاسیون ابتکاری را در یک کشور سردسیر در نظر بگیرید. به علاوه، مکان فیزیکی کسب و کار می تواند در رابطه با تیم های دورکار هم مشکل زا باشد. چنانچه فرد یا افرادی را به صورت دورکار استخدام کرده اید، حتماً از روشهای ارتباطی کارآمد استفاده کنید تا در جریان تعامل شما وقفه ای ایجاد نشود.

 

  1. بی علاقگی سرمایه گذاران (۸%)

بی علاقگی سرمایه گذاران

فقدان تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در مراحل بعدی پروژه یا اصلاً به طور کلی، عامل شکست ۸ درصد از استارتاپ ها بوده است. پر واضح است که هیچ کسب و کاری بدون نقدینگی نمی تواند قدمی به سمت جلو بردارد.

 

  1. چالش های قانونی (۸%)

چالش های قانونی

گاهی یک استارتاپ کار خود را از یک ایده ساده شروع می کند، اما به برخی پیچیدگی های قانونی برخورد می کند که به عامل اصلی به تعطیلی کشیده شدن آن تبدیل می شوند. در این زمینه می توان به استارتاپ هایی اشاره کرد که در عرصه نشر و توزیع موسیقی و آیتم های صوتی و تصویری شروع به کار کرده اند و در ادامه به خاطر دردسرها و پیچیدگی های قانونی بیش از حد و هزینه های کمرشکن استخدام وکلای کارکشته برای دفاع از خود، عطای کار را به لقایش بخشیده اند و به جرگه ۸ درصدی استارتاپ های شکست خورده پیوسته اند.

 

  1. عدم استفاده از مشاوره و کمک دیگران (۸%)

عدم استفاده از مشاوره و کمک دیگران

نداشتن یا عدم بهره برداری از یک شبکه قابل اتکای کاری و مشاوره و کمک نگرفتن از سرمایه گذاران و دیگران نیز از عواملی است که به شکست ۸ درصد از استارتاپ های شکست خورده انجامیده است. لذا برای جلوگیری از قرار گرفتن در این گروه باید روابط مستحکمی را با افراد، گروه ها و کسب و کارهای توانمند مرتبط با حوزه فعالیت خود ایجاد و حفظ کنید.

 

  1. خستگی و فرسودگی (۸%)

خستگی و فرسودگی

تعادل بین کار و زندگی از آن مواردی است که پیاده کردن آن در زندگی بنیانگذاران استارتاپ ها بسیار دشوار است، بنابراین همیشه ریسک از رمق افتادن و فرسودگی وجود دارد. برای جلوگیری از فرسودگی خود باید بتوانید هرجا که لازم است عوامل مزاحم یا افرادی که کیفیت و کمیت مناسبی ارائه نمی کنند را حذف کنید و تیم با انگیزه ای داشته باشید تا بار مسئولیت ها تقسیم شود.

 

  1. ناتوانی در ایجاد تغییر (۷%)

ناتوانی در ایجاد تغییر

همانطور که قبلاً اشاره شد، گاهی تغییر می تواند به استارتاپ لطمه بزند، اما از طرف دیگر، چنانچه به سرعت عرضه یک محصول ضعیف را متوقف نکنید، کسی که کارش را به خوبی انجام نمی دهد را اخراج نکنید یا کلاً تصمیم نادرست تان را تصحیح نکنید، بدون شک در زمره گروه ۷ درصدی استارتاپ های شکست خورده ای قرار می گیرید که از این ناحیه لطمه دیده اند.

 

حرف آخر

«شکست» در دنیای استارتاپ ها واژه ناآشنایی نیست، اما به هر حال شکست خوردن هیچگاه و در هیچ زمینه ای خوشایند و مطلوب نخواهد بود. کاری که شما به عنوان موسس و بنیانگذار یک استارتاپ می توانید انجام بدهید این است که در همه مراحل راه اندازی کسب و کار نوپای خود با دقت، حساب شده و با برنامه عمل کنید و از کمک گرفتن از دیگران، دریافت مشاوره و بهره مندی از توانمندی های همکاران خود اِبایی نداشته باشید. در کنار همه اینها باید با مهم ترین دلایل شکست استارتاپ ها آشنا باشید تا از همان ابتدا اقدامات مقتضی در جهت جلوگیری از بروز آنها در کسب و کار خود را به انجام برسانید.

با همه اینها اگر باز هم با شکست مواجه شدید، نباید دلسرد شوید و همه چیز را کنار بگذارید. بلکه در عوض، باز هم باید به مانند یک ققنوس از خاکستر شکست استارتاپ قبلی برخیزید و به کمک تجربه جدیدی که کسب کرده اید، دوباره بنیان استارتاپ دیگری را پی ریزی کنید.

 

 

نوشته ۲۰ دلیل اصلی شکست استارتاپ ها اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

کارآفرین ترین کشور جهان ؛ کدام کشورها کارآفرین هستند؟

مطلب کارآفرین ترین کشور جهان ؛ کدام کشورها کارآفرین هستند؟ برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

جدیدا گزارشی در مورد کشورهای کارآفرین جهان منتشر شده است. براساس این گزارش کشور ویتنام به عنوان کارآفرین ترین کشور جهان انتخاب شده است. گزارش سالانه کارآفرینی که توسط موسسه  Amway، منتشر شده است نشان می دهد که کشور ویتنام توانسته در بین ۴۴ کشور برتر جهان، جایگاه نخست کارآفرینی را از آن خود کند....

مطلب کارآفرین ترین کشور جهان ؛ کدام کشورها کارآفرین هستند؟ برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

چگونه یک کسب و کار جدید را بدون هیچ هزینه ای آغاز کنیم

مطلب چگونه یک کسب و کار جدید را بدون هیچ هزینه ای آغاز کنیم برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

ایده بزرگی برای کسب و کارتان دارید، اما می‌خواهید بدون هیچ هزینه‌ا‌ی آن را به راه بیندازید؟ باید بگویم که شما تنها نیستید؛ برای بسیاری از کارآفرینان، سرمایه‌ اولیه معمولا بزرگترین چالش است. اگر به دنبال راه‌اندازی کسب و کار بدون هیچ پول و یا با حداقل هزینه هستید، در ادامه با تکراتو همراه باشید. […]

مطلب چگونه یک کسب و کار جدید را بدون هیچ هزینه ای آغاز کنیم برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/