دلیل حاد بودن بیماری کرونا در برخی‌ افراد مشخص شد!

ویروس کرونا با نام علمی SARS-COV-2 که برای اولین بار در چین ظاهر شد، ویروس بسیار فرصت‌طلبی است. فرقی نمی‌کند سن‌، جنسیت و نژاد شما چه باشد؛ این ویروس همه افراد را آلوده می‌کند. البته این موضوع با توجه جدید بودن ویروس و آماده نبودن سیستم ایمنی بدن انسان‌ها برای مقابله با آن، منطقی به نظر می‌رسد.

با این‌حال، علایم بیماری کووید۱۹ بسیار متغیر است؛ فقط تعداد کمی از افراد مبتلا به آن، علایم وسیعی نشان می‌دهند، برخی فقط تب و سرفه دارند، عده‌ای دیگر دچار گرفتگی عضلات شکم و اسهال می‌شوند، برخی اشتهای خودشان را از دست می‌دهند. تعدادی از بیماران هم کاهش بویایی را تجربه می‌کنند.

از طرفی، برخی از بیماران می‌توانند آن را در خانه با مصرف رژیم مایعات تحمل کنند، اما عده‌ای دچار چنان تنگی نفس‌هایی می‌شوند که جز با بستری شدن در بیمارستان و دریافت اکسیژن مصنوعی امکان ادامه زندگی ندارند. افراد مسن و کسانی که دارای بیماری‌های زمینه‌ای هستند و همچنین مردان، بیشترین آمار مرگ‌ومیر را داشته‌اند. با این‌حال، همیشه این‌گونه نیست. برای مثال، در آمریکا تعداد زیادی از افرادی که با علایم حاد در بیمارستان بستری شده‌اند، بزرگسالان زیر ۴۰ سال هستند. کودکان و به‌ویژه نوزادان نیز از این بیماری در امان نیستند.

همین موضوع باعث شده تا دانشمندان داده‌های اپیدمیولوژیکی جمع‌آوری‌شده از کشورهایی مانند چین، ایتالیا و ایالات‌متحده که بیشترین میزان شیوع را داشته‌اند با دقت بیشتری بررسی کنند. آن‌ها به دنبال الگوهایی در سن، جنسیت، نژاد، وضعیت اجتماعی‌اقتصادی، رفتارها و نوع دسترسی بیماران به مراقبت‌های درمانی هستند. DNA افراد نیز جایی است که دانشمندان تلاش می‌کنند سرنخ‌هایی را در آنجا پیدا بکنند.

هفته پیش شرکت 23andMe خبر از شروع مطالعه جدیدی داد که هدف آن پیدا کردن هرگونه تفاوت‌های ژنتیکی است که توضیح می‌دهد چرا افراد مبتلا به کووید۱۹ چنین پاسخ‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. علاوه بر این شرکت، موسسات ژنتیکی دیگری هم به دنبال پاسخ دادن به همین سوال هستند.

مطالعاتی که در گذشته انجام شده نشان می‌دهند که وجود برخی نسخه‌های ژنی در بدن می‌تواند ریسک ابتلای افراد به یک ویروس را افزایش دهد. برای مثال، نسخه‌هایی مانند جهش CCR5 باعث می‌شوند تا افراد حامل آن‌ها، در برابر بیماری ایدز مقاوم باشند. در حال‌حاضر، خیلی زود است که بگوییم نقشی که DNA در آسیب‌پذیری افراد در برابر ویروس کرونا بازی می‌کند چقدر است. اما این یافته‌ها ممکن است روزی برای شناسایی افرادی که ریسک بالاتری برای بیماری حادتر دارند و همچنین برای پیدا کردن درمان‌های جدید استفاده شوند.

مزیتی که شرکت 23andMe نسبت به سایر شرکت‌های تست DNA دارد این است که دارای پایگاه داده‌ای با اطلاعات بیش از ۱۰ میلیون مشتری است که ۸۰ درصد آن‌ها رضایت داده‌اند اطلاعات ژنتیکی‌شان در تحقیقان این شرکت مورد استفاده قرار گیرند. 23andMe برای ایجاد چنین پلت‌فرمی سال‌ها وقت صرف کرده و حالا می‌تواند براساس این داده‌ها ارزیابی‌های جامعی از مشتریان خود انجام دهد.

این شرکت در جدیدترین ارزیابی خود در رابطه با ویروس کرونا، از مشتریان سوالاتی درباره محل زندگی‌ آن‌ها، نوع فاصله‌گذاری اجتماعی که انجام می‌دهند و اینکه آیا تست کرونا داده‌اند یا نه، پرسیده است (این ارزیابی فقط برای مشتریان 23andMe در آمریکا باز است).

مقامات این کمپانی امیدوار هستند که صدها هزار نفر از مشتریان، از جمله آن‌هایی که تست‌شان مثبت یا منفی شده و کسانی که علایم شبیه آنفلوآنزا تجربه کرده‌اند یا افرادی که در خانواده خود موارد ابتلا به بیماری را داشته‌اند، در این ارزیابی شرکت کنند.

در صورتی که 23andMe بتواند پاسخ‌های کافی از افرادی که مبتلا به کووید۱۹ شده‌اند جمع‌آوری کند، تیم تحقیقاتی آن، یک آنالیز آماری به نام GWAS یا مطالعه همبستگی ژنومی انجام خواهند داد. در این آنالیز، افراد براساس علایم‌شان به گروه‌های مختلفی دسته‌بندی خواهند شد و سپس داده‌های DNA آن‌ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این بررسی به آن‌ها کمک خواهد کرد تا بفهمند آیا افرادی که علایم خاصی دارند، نسخه‌های ژنی خاصی در ژنوم خود دارند یا نه. اگر این موضوع به‌دفعات مشاهده شود، آن‌ها با اطمینان می‌توانند نتیجه بگیرند که نسخه‌های ژنتیکی مذکور با آن علایم مرتبط هستند.

مایکل اسنایدر (Michael Snyder)، رییس دپارتمان ژنتیک دانشگاه استنفورد، در این‌باره می‌گوید: پیش‌بینی اینکه چه نوع ژن‌هایی در جریان این بررسی‌ شناسایی شوند بسیار دشوار است، اما بسیاری از آن‌ها احتمالا مربوط به بخش‌هایی از ژنوم افراد خواهند بود که مسئول پاسخ ایمنی بدن هستند. ما می‌دانیم که ژنتیک روی عفونت ویروسی تاثیر می‌گذارد. این موضوع، قابل‌انتظار است، برای اینکه انسان‌ها در طول تاریخ در محیط‌های مختلفی رشد کرده‌اند و در معرض ویروس‌ها یا پاتوژن‌های متفاوتی قرار داشته‌اند. بنابراین منطقی است که سیستم‌های ایمنی، به طرق مختلفی در بدن افراد تنظیم شود.

کاندیدای احتمالی در این رابطه، ژنی است که گیرنده ACE2 را کدگذاری می‌کند. گیرنده ACE2 روی سطح ریه و سایر سلول‌های انسان یافت می‌شوند و ویروس کرونا از طریق آن وارد بدن می‌شود. تغییرات کوچک ژن مذکور ممکن است منجر به ایجاد نسخه‌هایی از گیرنده ACE2 شود که وارد شدن به آ‌ن‌ها را راحت‌تر یا مشکل‌تر کند. همچنین تغییر در مناطقی از ژنوم که ژن مربوط به ACE2 را روشن یا خاموش می‌کنند می‌تواند نقش مهمی در این‌ زمینه بازی کند. فعالیت کمتر ژن به معنای آن خواهد بود که سلول‌های فرد، گیرنده‌های کمتری را برای چنگ زدن ویروس به آن‌ها تولید کرده‌اند.

اسنایدر می‌گوید: خیلی زود است که درباره نقشی که ژن‌ها در تعیین نتایج کووید۱۹ بازی می‌کنند چیزی بگوییم. اما من فکر می‌کنم که پروژه 23andMe احتمالا موفق به یافتن نسخه ژنتیکی واحدی که تعیین کند چه فردی دچار علایم حاد کووید۱۹خواهد شد نشود.

شاید دلیل بدبینی اسنایدر نسبت به پروژه 23andMe این باشد که روش GWAS نوعی بازی اعداد است. این روش بیشتر برای تشخیص جهش‌هایی که به‌دفعات در یک جمعیت اتفاق می‌افتند و هر کدام از آن جهش‌ها اثرات بسیار کوچکی روی حساسیت فرد در برابر بیماری می‌گذارند خوب است. ضمن اینکه مطالعه 23andMe روی داده‌های ژنتیکی محدودی انجام می‌شود و بنابراین احتمال انتخاب نسخه‌های ژنتیکی رایج، به‌مراتب بیشتر از نسخه‌های نادر و کمیاب خواهد بود.

به نظر دکتر استفان چاپمن (Stephen Chapman) از دانشگاه آکسفورد، احتمالا این جهش‌های نادر هستند که باعث حساسیت شدید افراد نسبت به بیماری کووید۱۹ می‌شود. او چند سال پیش در مطالعات ژنتیکی خود که روی حساسیت افراد در برابر بیماری ذات‌الریه انجام می‌داد، جهش‌های کمیابی را در ژن‌های مرتبط با سیستم ایمنی بدن کشف کرد که باعث می‌شدند بزرگسالان و کودکان سالم در برابر یک باکتری خاص بسیار آسیب‌پذیر شوند. او فکر می‌کند که چنین جهش‌های نادری در عملکرد سیستم ایمنی ممکن است حتی باعث بستری شدن افراد جوان و سالمی که هیچ فاکتور خطری ندارند در بخش مراقبت‌های ویژه شوند. چاپمن می‌گوید: این همان ضعف بزرگ روش GWAS است که آن جهش‌های کمیاب را پیدا نمی‌کند.

پیدا کردن جهش‌های نادر نیاز به نمونه‌های خون افراد با علایم حاد و سپس توالی‌یابی کل ژنوم آن‌ها دارد. بررسی DNA افراد جوانی که در بخش مراقبت‌های ویژه به دستگاه‌ اکسیژن مصنوعی وصل هستند می‌تواند علت حساسیت ژنتیکی آن‌ها در برابر کووید۱۹ را آشکار سازد. همچنین، DNA افراد مسنی که تست کووید۱۹ آن‌ها مثبت شده اما هیچ علایمی نداشته‌اند، ممکن است دارای جهش‌هایی برای محافظت در برابر بدترین حالت بیماری باشند.

به‌هرحال، آنچه مسلم است این است که پارامترهایی مانند سن، جنسیت، بیماری‌های زمینه‌ای، دسترسی سریع به تست و کیفیت مراقبت‌ها، نقش مهمی در تعیین اینکه چه کسی در اثر بیماری کووید۱۹ زنده می‌ماند یا جان خود را از دست می‌دهد بازی می‌کنند. اما تقریبا با اطمینان بالایی می‌توانیم بگوییم که DNA نقش پررنگ‌تری در شکل‌دادن به نتایج بیماری دارد و هنوز باید چیزهای زیادی درباره آن یاد بگیریم.

نوشته دلیل حاد بودن بیماری کرونا در برخی‌ افراد مشخص شد! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

دلیل حاد بودن بیماری کرونا در برخی‌ افراد مشخص شد!

ویروس کرونا با نام علمی SARS-COV-2 که برای اولین بار در چین ظاهر شد، ویروس بسیار فرصت‌طلبی است. فرقی نمی‌کند سن‌، جنسیت و نژاد شما چه باشد؛ این ویروس همه افراد را آلوده می‌کند. البته این موضوع با توجه جدید بودن ویروس و آماده نبودن سیستم ایمنی بدن انسان‌ها برای مقابله با آن، منطقی به نظر می‌رسد.

با این‌حال، علایم بیماری کووید۱۹ بسیار متغیر است؛ فقط تعداد کمی از افراد مبتلا به آن، علایم وسیعی نشان می‌دهند، برخی فقط تب و سرفه دارند، عده‌ای دیگر دچار گرفتگی عضلات شکم و اسهال می‌شوند، برخی اشتهای خودشان را از دست می‌دهند. تعدادی از بیماران هم کاهش بویایی را تجربه می‌کنند.

از طرفی، برخی از بیماران می‌توانند آن را در خانه با مصرف رژیم مایعات تحمل کنند، اما عده‌ای دچار چنان تنگی نفس‌هایی می‌شوند که جز با بستری شدن در بیمارستان و دریافت اکسیژن مصنوعی امکان ادامه زندگی ندارند. افراد مسن و کسانی که دارای بیماری‌های زمینه‌ای هستند و همچنین مردان، بیشترین آمار مرگ‌ومیر را داشته‌اند. با این‌حال، همیشه این‌گونه نیست. برای مثال، در آمریکا تعداد زیادی از افرادی که با علایم حاد در بیمارستان بستری شده‌اند، بزرگسالان زیر ۴۰ سال هستند. کودکان و به‌ویژه نوزادان نیز از این بیماری در امان نیستند.

همین موضوع باعث شده تا دانشمندان داده‌های اپیدمیولوژیکی جمع‌آوری‌شده از کشورهایی مانند چین، ایتالیا و ایالات‌متحده که بیشترین میزان شیوع را داشته‌اند با دقت بیشتری بررسی کنند. آن‌ها به دنبال الگوهایی در سن، جنسیت، نژاد، وضعیت اجتماعی‌اقتصادی، رفتارها و نوع دسترسی بیماران به مراقبت‌های درمانی هستند. DNA افراد نیز جایی است که دانشمندان تلاش می‌کنند سرنخ‌هایی را در آنجا پیدا بکنند.

هفته پیش شرکت 23andMe خبر از شروع مطالعه جدیدی داد که هدف آن پیدا کردن هرگونه تفاوت‌های ژنتیکی است که توضیح می‌دهد چرا افراد مبتلا به کووید۱۹ چنین پاسخ‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. علاوه بر این شرکت، موسسات ژنتیکی دیگری هم به دنبال پاسخ دادن به همین سوال هستند.

مطالعاتی که در گذشته انجام شده نشان می‌دهند که وجود برخی نسخه‌های ژنی در بدن می‌تواند ریسک ابتلای افراد به یک ویروس را افزایش دهد. برای مثال، نسخه‌هایی مانند جهش CCR5 باعث می‌شوند تا افراد حامل آن‌ها، در برابر بیماری ایدز مقاوم باشند. در حال‌حاضر، خیلی زود است که بگوییم نقشی که DNA در آسیب‌پذیری افراد در برابر ویروس کرونا بازی می‌کند چقدر است. اما این یافته‌ها ممکن است روزی برای شناسایی افرادی که ریسک بالاتری برای بیماری حادتر دارند و همچنین برای پیدا کردن درمان‌های جدید استفاده شوند.

مزیتی که شرکت 23andMe نسبت به سایر شرکت‌های تست DNA دارد این است که دارای پایگاه داده‌ای با اطلاعات بیش از ۱۰ میلیون مشتری است که ۸۰ درصد آن‌ها رضایت داده‌اند اطلاعات ژنتیکی‌شان در تحقیقان این شرکت مورد استفاده قرار گیرند. 23andMe برای ایجاد چنین پلت‌فرمی سال‌ها وقت صرف کرده و حالا می‌تواند براساس این داده‌ها ارزیابی‌های جامعی از مشتریان خود انجام دهد.

این شرکت در جدیدترین ارزیابی خود در رابطه با ویروس کرونا، از مشتریان سوالاتی درباره محل زندگی‌ آن‌ها، نوع فاصله‌گذاری اجتماعی که انجام می‌دهند و اینکه آیا تست کرونا داده‌اند یا نه، پرسیده است (این ارزیابی فقط برای مشتریان 23andMe در آمریکا باز است).

مقامات این کمپانی امیدوار هستند که صدها هزار نفر از مشتریان، از جمله آن‌هایی که تست‌شان مثبت یا منفی شده و کسانی که علایم شبیه آنفلوآنزا تجربه کرده‌اند یا افرادی که در خانواده خود موارد ابتلا به بیماری را داشته‌اند، در این ارزیابی شرکت کنند.

در صورتی که 23andMe بتواند پاسخ‌های کافی از افرادی که مبتلا به کووید۱۹ شده‌اند جمع‌آوری کند، تیم تحقیقاتی آن، یک آنالیز آماری به نام GWAS یا مطالعه همبستگی ژنومی انجام خواهند داد. در این آنالیز، افراد براساس علایم‌شان به گروه‌های مختلفی دسته‌بندی خواهند شد و سپس داده‌های DNA آن‌ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این بررسی به آن‌ها کمک خواهد کرد تا بفهمند آیا افرادی که علایم خاصی دارند، نسخه‌های ژنی خاصی در ژنوم خود دارند یا نه. اگر این موضوع به‌دفعات مشاهده شود، آن‌ها با اطمینان می‌توانند نتیجه بگیرند که نسخه‌های ژنتیکی مذکور با آن علایم مرتبط هستند.

مایکل اسنایدر (Michael Snyder)، رییس دپارتمان ژنتیک دانشگاه استنفورد، در این‌باره می‌گوید: پیش‌بینی اینکه چه نوع ژن‌هایی در جریان این بررسی‌ شناسایی شوند بسیار دشوار است، اما بسیاری از آن‌ها احتمالا مربوط به بخش‌هایی از ژنوم افراد خواهند بود که مسئول پاسخ ایمنی بدن هستند. ما می‌دانیم که ژنتیک روی عفونت ویروسی تاثیر می‌گذارد. این موضوع، قابل‌انتظار است، برای اینکه انسان‌ها در طول تاریخ در محیط‌های مختلفی رشد کرده‌اند و در معرض ویروس‌ها یا پاتوژن‌های متفاوتی قرار داشته‌اند. بنابراین منطقی است که سیستم‌های ایمنی، به طرق مختلفی در بدن افراد تنظیم شود.

کاندیدای احتمالی در این رابطه، ژنی است که گیرنده ACE2 را کدگذاری می‌کند. گیرنده ACE2 روی سطح ریه و سایر سلول‌های انسان یافت می‌شوند و ویروس کرونا از طریق آن وارد بدن می‌شود. تغییرات کوچک ژن مذکور ممکن است منجر به ایجاد نسخه‌هایی از گیرنده ACE2 شود که وارد شدن به آ‌ن‌ها را راحت‌تر یا مشکل‌تر کند. همچنین تغییر در مناطقی از ژنوم که ژن مربوط به ACE2 را روشن یا خاموش می‌کنند می‌تواند نقش مهمی در این‌ زمینه بازی کند. فعالیت کمتر ژن به معنای آن خواهد بود که سلول‌های فرد، گیرنده‌های کمتری را برای چنگ زدن ویروس به آن‌ها تولید کرده‌اند.

اسنایدر می‌گوید: خیلی زود است که درباره نقشی که ژن‌ها در تعیین نتایج کووید۱۹ بازی می‌کنند چیزی بگوییم. اما من فکر می‌کنم که پروژه 23andMe احتمالا موفق به یافتن نسخه ژنتیکی واحدی که تعیین کند چه فردی دچار علایم حاد کووید۱۹خواهد شد نشود.

شاید دلیل بدبینی اسنایدر نسبت به پروژه 23andMe این باشد که روش GWAS نوعی بازی اعداد است. این روش بیشتر برای تشخیص جهش‌هایی که به‌دفعات در یک جمعیت اتفاق می‌افتند و هر کدام از آن جهش‌ها اثرات بسیار کوچکی روی حساسیت فرد در برابر بیماری می‌گذارند خوب است. ضمن اینکه مطالعه 23andMe روی داده‌های ژنتیکی محدودی انجام می‌شود و بنابراین احتمال انتخاب نسخه‌های ژنتیکی رایج، به‌مراتب بیشتر از نسخه‌های نادر و کمیاب خواهد بود.

به نظر دکتر استفان چاپمن (Stephen Chapman) از دانشگاه آکسفورد، احتمالا این جهش‌های نادر هستند که باعث حساسیت شدید افراد نسبت به بیماری کووید۱۹ می‌شود. او چند سال پیش در مطالعات ژنتیکی خود که روی حساسیت افراد در برابر بیماری ذات‌الریه انجام می‌داد، جهش‌های کمیابی را در ژن‌های مرتبط با سیستم ایمنی بدن کشف کرد که باعث می‌شدند بزرگسالان و کودکان سالم در برابر یک باکتری خاص بسیار آسیب‌پذیر شوند. او فکر می‌کند که چنین جهش‌های نادری در عملکرد سیستم ایمنی ممکن است حتی باعث بستری شدن افراد جوان و سالمی که هیچ فاکتور خطری ندارند در بخش مراقبت‌های ویژه شوند. چاپمن می‌گوید: این همان ضعف بزرگ روش GWAS است که آن جهش‌های کمیاب را پیدا نمی‌کند.

پیدا کردن جهش‌های نادر نیاز به نمونه‌های خون افراد با علایم حاد و سپس توالی‌یابی کل ژنوم آن‌ها دارد. بررسی DNA افراد جوانی که در بخش مراقبت‌های ویژه به دستگاه‌ اکسیژن مصنوعی وصل هستند می‌تواند علت حساسیت ژنتیکی آن‌ها در برابر کووید۱۹ را آشکار سازد. همچنین، DNA افراد مسنی که تست کووید۱۹ آن‌ها مثبت شده اما هیچ علایمی نداشته‌اند، ممکن است دارای جهش‌هایی برای محافظت در برابر بدترین حالت بیماری باشند.

به‌هرحال، آنچه مسلم است این است که پارامترهایی مانند سن، جنسیت، بیماری‌های زمینه‌ای، دسترسی سریع به تست و کیفیت مراقبت‌ها، نقش مهمی در تعیین اینکه چه کسی در اثر بیماری کووید۱۹ زنده می‌ماند یا جان خود را از دست می‌دهد بازی می‌کنند. اما تقریبا با اطمینان بالایی می‌توانیم بگوییم که DNA نقش پررنگ‌تری در شکل‌دادن به نتایج بیماری دارد و هنوز باید چیزهای زیادی درباره آن یاد بگیریم.

نوشته دلیل حاد بودن بیماری کرونا در برخی‌ افراد مشخص شد! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

شواهد جدید نشان می‌دهند پانگولین‌‌ها عامل انتقال ویروس کرونا از خفاش به انسان بوده‌اند!

برخلاف یافته‌هایی که می‌گویند مارها عامل انتقال ویروس کرونای جدید از خفاش‌ها به انسان بوده‌اند، یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که پانگولین‌ها (Pangolin) این نقش را بر عهده داشته‌اند.

بیماری کووید۱۹ از زمان شیوع در بازار فروش غذاهای دریایی هوانان در شهر ووهان چین، بیش از یک میلیون نفر را در سراسر دنیا آلوده کرده و جان هزاران نفر را گرفته است. دانشمندان برای دانستن روش انتقال و کنترل آن، در حال مطالعه ویروس کرونای عامل این بیماری یعنی SARS-CoV-2 هستند.

تقریبا ثابت شده است که SARS-CoV-2 از حیوان به انسان منتقل شده است، اما سوالی مهمی که در این بین وجود دارد این است که چه حیوانی عامل انتقال آن به انسان‌ها بوده است.

پژوهشگران دانشکده پزشکی دانشگاه میشیگان، براساس تحقیقاتی که در آزمایشگاه انجام داده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که احتمالا پانگولین‌ها و نه مارها به‌عنوان عامل انتقال ویروس کرونا به انسان‌ها عمل کرده‌اند. پانگولین که با نام مورچه‌خوار پوست‌پولکی نیز شناخته می‌شود، تنها پستاندار پولک‌دار روی زمین است و در آسیا و آفریقا یافت می‌شود.

راز انتقال ویروس کرونای جدید از حیوان به انسان

دانشمندان از ماه ژانویه امسال، روی این موضوع به توافق رسیده‌اند که منشا SARS-CoV-2 خفاش‌ها بوده‌اند؛ با این‌حال، براساس آنچه که ما از انتقال ویروس‌های کرونای قبلی می‌دانیم، بعید است که خفاش‌ها مستقیما عامل انتقال ویروس به انسان‌ها بوده باشند.

دانشمندان حدس می‌زنند که ویروس کرونای خفاش، ابتدا حیوان دیگری را که به آن «میزبان واسط» گفته می‌شود آلوده کرده و در مرحله بعدی این حیوان ویروس را به انسان‌ها منتقل کرده است.

برای مثال، اکنون مشخص شده است که ویروس کرونای SARS-CoV که عامل بیماری سندروم حاد تنفسی یا همان سارس در سال 2003 بود و رابطه نزدیکی نیز با ویروس SARS-CoV-2 دارد، ابتدا از خفاش‌ها به یک زباد نخلی نقاب‌دار (masked palm civet) انتقال یافته و سپس انسان‌ها را آلوده کرده است.

به نحو مشابهی، ویروس کرونای MERS-CoV که عامل بیماری سندروم تنفسی خاورمیانه یا همان مرس در سال 2012 بود، قبل از آلوده کردن انسان‌ها، ابتدا از خفاش‌ها به شترها به عنوان میزبان واسط انتقال یافته بود.

اما هویت میزبان واسط SARS-CoV-2 هنوز معلوم نیست و خیلی از محققان امیدوارند که این مساله را حل کنند؛ چراکه دانستن آن می‌تواند در جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری بسیار کمک‌کننده باشد.

یک مطالعه اولیه ادعا کرده بود که احتمالا مارهایی مانند مار کبری چینی میزبان‌های واسط SARS-CoV-2 بوده‌اند. اما این نتیجه‌گیری بلافاصله با تردیدهایی مواجه شد، چراکه هیچ مدرکی دال بر اینکه ویروس‌های کرونا بتوانند از یک حیوان خون‌سرد (cold-blooded) مانند مارها به انسان‌ها منتقل شوند وجود نداشت.

مارها میزبان‌های نامحتملی هستند

ادعای اولیه انتقال SARS-CoV-2 از مارها به انسان‌ها، مبتنی بر بررسی توالی ژنتیکی ویروس بود. سلول‌های حیوان و ویروس‌ها برای اینکه بتوانند به وظیفه خود عمل کنند، باید توالی‌های ژنتیکی (RNA یا DNA) آن‌ها به صورت پروتئین‌ها ترجمه شوند که این پروتئین‌ها بعدا همه کارهای ویروس و سلول را انجام می‌دهند.

خود این پروتئین‌ها، از زنجیره به‌هم‌پیوسته‌ای از آمینواسیدها تشکیل شده‌اند. هر آمینواسید پروتئین هم توسط گروهی متشکل از سه نوکلئوتید رمزگذاری می‌شود که یک کدون (codon) نامیده می‌شود.

از آنجاییکه احتمال وجود ۶۴ کدون مختلف و فقط ۲۰ آمینواسید در یک پروتئین وجود دارد، چندین کدون می‌توانند به یک آمینواسید مربوط شوند. به همین‌خاطر، ارگانیسم‌های مختلف، ترجیح‌های متفاوتی برای اینکه کدام کدون با یک آمینواسید استفاده گردد دارند.

فرضیه مطالعه اولیه این بود که برای اینکه ویروس کرونا بتواند به‌نحو موثری در داخل یک سلول حیوان رشد کند، باید ترجیحات استفاده کدون آن ویروس با ترجیحات سلول میزبان مطابقت داشته باشد.

محققان آن مطالعه، استفاده کدون ویروس SARS-CoV-2 را با سلول‌های هشت حیوان در بازار غذاهای دریایی شهر ووهان مقایسه کردند و متوجه شدند که مارها شبیه‌ترین الگوی استفاده کدون را به SARS-CoV-2 دارند. بر این اساس، مارها محتمل‌ترین میزبانان واسط این ویروس بودند.

با این‌حال، فرضیه اصلی مطالعه اولیه که ویروس‌های کرونا و میزبان‌های حیوانی آن‌ها استفاده کدون مشابهی دارند، هرگز به اثبات نرسیده است. اما محققان دانشگاه میشیگان سعی کردند این فرضیه را با انجام آنالیزهای بیشتر دوباره مورد بررسی قرار دهند.

آن‌ها استفاده کدون سه ویروس کرونای SARS-CoV-2 ،SARS-CoV و MERS-CoV را با استفاده کدون سلول‌های بیش از ۱۰ هزار نوع حیوان مقایسه کردند.

موضوع تعجب‌برانگیزی که آن‌ها متوجه شدند این بود که استفاده کدون یک ویروس کرونا، توسط میزبانان آن تعیین نمی‌شود. برای مثال، استفاده کدون SARS-CoV و MERS-CoV بسیار نزدیکتر به قورباغه‌ها و میمون‌ها بود تا میزبانان واقعی آن‌ها یعنی زبادها و شترها.

این یافته نشان می‌دهد که تنها با بررسی استفاده کدون سلول‌های حیوانات نمی‌توان پی به میزبانان ویروس‌های کرونا برد. بنابراین ادعای اولیه مبنی بر انتقال ویروس SARS-CoV-2 از مارها احتمالا نادرست است.

بررسی پانگولین‌ها به‌عنوان حلقه مفقوده احتمالی

محققان دانشگاه میشیگان همچنین متوجه شدند که توالی ژنتیکی یک ویروس کرونا که در ریه پانگولین‌های مالایی کشف شده بود، شباهت بسیار زیادی به SARS-CoV-2 دارد. این دو ویروس تقریبا ۹۱ درصد توالی ژنتیکی مشابهی داشتند.

همچنین شباهت زیادی بین پروتئین‌های اسپایک این دو ویروس وجود داشت. پروتئین اسپایک، روی سطح یک ویروس کرونا قرار دارد و برای وارد شدن به داخل سلول حیوان استفاده می‌شود.

ویروس کرونای خفاش که جد SARS-CoV-2 محسوب می‌شود، ۱۹ آمینواسید در پروتئین اسپایک خود دارد که متفاوت از SARS-CoV-2 است؛ ویروس کرونای پانگولین فقط ۵ آمینواسید دارد که متفاوت از SARS-CoV-2 است.

البته چندین گروه تحقیقاتی دیگر نیز موفق به یافتن شواهدی درباره آلوده شدن پانگولین‌ها توسط ویروس‌های کرونایی بسیار شبیه به SARS-CoV-2 شده‌اند.

با اینکه پانگولین‌ها حالا کاندیدای اصلی میزبان واسط ویروس کرونای جدید هستند، مطالعه دانشمندان دانشگاه میشیگان می‌گوید که میزبانان واسط احتمالی دیگری نیز باید در نظر گرفته شوند.

یک ویروس کرونا می‌تواند از بیش از یک حیوان برای آلوده کردن انسان استفاده کند: برای مثال، در حالیکه زبادها به‌عنوان عامل انتقال بیماری سارس شناخته شده‌اند، سایر حیوانات مانند سگ‌های راکون و گورکن‌ها هم قادر به حمل سارس هستند.

به‌نحو مشابهی، گربه‌ها و راسوها نیز می‌توانند توسط SARS-CoV-2 آلوده شوند؛ با این‌حال هنوز معلوم نیست که آیا این حیوانات می‌توانند ویروس کرونا را به انسان منتقل کنند یا نه.

نوشته شواهد جدید نشان می‌دهند پانگولین‌‌ها عامل انتقال ویروس کرونا از خفاش به انسان بوده‌اند! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

کشف جدید: طوطی‌ها بعد از شامپانزه‌ها دومین حیواناتی هستند که احتمالات را می‌فهمند!

در دنیای حیوانات ثابت شده است که تنها شامپانزه‌ها، مثل ما انسان‌ها، توانایی درک احتمالات را دارند. حالا دانشمندان برای اولین بار کشف کرده‌اند که گونه‌ای از طوطی‌ها هم چنین مهارتی دارد.

در مطالعه جدید، تست‌های انجام‌شده بر روی شش طوطی از خانواده kea نشان می‌دهد که این حیوانات هم می‌توانند احتمالات را بفهمند و براساس آن عمل کنند. این تست‌ها، مشابه نمونه‌هایی هستند که قبلا بر روی انسان‌ها و شامپانزه‌ها انجام شده است.

یافته‌های این تحقیق، اطلاعات بسیار مفیدی را درباره نحوه کار مغز غیرپستاندارن در اختیار ما قرار می‌دهد و می‌تواند به ما را در ساخت سیستم‌های هوش مصنوعی دقیق‌تر کمک کند.

این مطالعه همچنین سرنخ‌های خوبی را درباره این پرسش اساسی به دست می‌دهد که آیا مغز انسان‌ها و حیوانات گرایش به توسعه بخش‌های خاص برای انجام کارهای خاص دارند (دامنه-خاص) یا اینکه از پردازش‌های شناختی یکسان برای انجام هرکاری استفاده می‌کنند (دامنه-عمومی)؟

پژوهشگران در مقاله خود نوشته‌اند: نتایج مطالعه ما، سه نشانه از استنتاج آماری را در طوطی‌های گونه kea نشان داد و این ثابت می‌کند که آن‌ها می‌توانند اطلاعات بخش‌های مختلف مغزشان را برای انجام پیش‌بینی‌ها، با هم ترکیب کنند. این یافته‌ها همچنین نشان می‌دهند که استنتاج آماری فقط مختص به شامپانزه‌ها نیست و جنبه‌هایی از تفکر دامنه-عمومی می‌تواند در مغزهایی با ساختار متفاوت از مغز پستاندارن توسعه و تکامل یابد.

تیم تحقیق برای اثبات این موضوع، ابتدا شش طوطی kea را آموزش دادند که در صورت انتخاب مهره سیاه، پاداش بگیرند و اگر مهره نارنجی را انتخاب کردند، هیچ پاداشی دریافت نکنند.

آن‌ها سپس دو جعبه شفاف را با نسبت‌های مختلفی از مهره سیاه و نارنجی پر کردند و در جلوی طوطی‌ها، مهره‌ها را بدون مشخص شدن رنگ‌شان، از داخل جعبه‌ها برداشتند و داخل مشت‌شان مخفی کردند. سپس از پرنده‌ها خواستند که از بین دست‌های بسته، یکی را انتخاب کنند.

طوطی‌ها ترجیح دادند دستی را انتخاب کنند که مهره داخل‌اش، از جعبه‌ای برداشته شده بود که مهره سیاه بیشتری نسبت به مهره نارنجی داشت؛ به عبارتی، جعبه‌ای که بیشترین احتمال گرفتن پاداش را داشت. ضمن اینکه با تغییر نسبت مهره‌های داخل جهبه‌ها، رفتار طوطی‌ها نیز مطابق آن تغییر کرد.

این تست‌ها، در مجموع، نشان می‌دهند که طوطی‌های kea، احتمالات را به خوبی می‌فهمند و مغز آن‌ها پردازش‌های شناختی پیچیده‌ای را برای استنتاج آماری انجام می‌دهد.

در گذشته، تست‌های مشابهی بر روی بچه‌های انسان و شامپانزه‌ها صورت گرفته و همه شواهد حکایت از آن دارند که طوطی‌ها نیز دارای توانایی‌های ذهنی مشابه آن‌ها هستند. البته ما نیاز به تحقیقات بیشتری برای دانستن اینکه مغز این طوطی‌ها چگونه این احتمالات را پردازش می‌کند داریم؛ اما از آنجاییکه گونه انسان و پرندگان، آخرین بار حدود ۳۰۰ میلیون سال پیش، جد مشترکی داشته‌اند، این توانایی ممکن است بیش از یک بار تکامل یافته باشد.

پژوهشگران در مقاله خود این‌گونه نتیجه‌گیری کرده‌اند که: مطالعه ما نه‌تنها سرنخ‌هایی را درباره چگونگی تکامل هوش در انسان‌ها و حیوانات به دست می‌دهد، بلکه همچنین ایده‌های خوبی را درباره ساخت پردازشگرهای مصنوعی دامنه-عمومی در اختیار ما قرار می‌دهد.

این تحقیق در مجله Nature Communications چاپ شده است.

نوشته کشف جدید: طوطی‌ها بعد از شامپانزه‌ها دومین حیواناتی هستند که احتمالات را می‌فهمند! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

آیا نئاندرتال‌ها به دست اجداد انسان‌های امروزی منقرض شده‌اند؟

نئاندرتال‌ها، به‌رغم فرهنگ غنی، آناتومی تنومند و شباهت‌های زیادی که با ما داشتند، حدود ۴۰۰۰۰ سال پیش منقرض شدند. اما سوال اینجاست که چرا؟

دلایل این اتفاق، سال‌هاست که مورد مناقشه دانشمندان است و فرضیه‌های مختلف در این‌باره می‌گویند که رقابت آن‌ها با انسان‌های مدرن اولیه باعث این انقراض شده است. اما حالا تحقیق جدیدی نشان می‌دهد که شاید این‌گونه نبوده باشد.

Krist Vaesen، استاد علوم زیستی از دانشگاه تکنولوژی آیندهوون هلند، در پاسخ به این پرسش که «آیا نئاندرتال‌ها توسط ما انسان‌ها از بین رفته‌اند؟» می‌گوید: «نه، مطالعه ما نشان می‌دهد که انقراض این گونه‌ها، صرفا به‌خاطر یک بدشانسی جمعیتی اتفاق افتاده است.»

انقراض نئاندرتال ها

Vaesen و تیمش، در تحقیق خود، دست به شبیه‌سازی جمعیتی جوامع نئاندرتال با اندازه‌های مختلف ( از ۵۰ نفر تا ۱۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰ و ۵۰۰۰ نفر) زدند و در هیچ‌کدام از آن‌ها، فاکتور رقابت نئاندرتال‌ها با اجداد مستقیم انسان‌های امروزی را لحاظ نکردند. با این‌حال، آن‌ها در شبیه‌سازی‌های خودشان، سه عامل تاثیرگذار و مهم در کاهش جمعیت‌های کوچک را مدنظر قرار دادند.

این سه عامل، شامل درون‌زایی (Inbreeding)، اثر آللی (Allee effects) (یک پدیده بیولوژیکی که در آن، یک جمعیت کوچک، میانگین توانایی زیستی افراد گروه را کاهش می‌دهد) و اتفاقات تصادفی (نوسان‌های تصادفی در نسبت زادوولدها، مرگ‌ومیرها و جنسیت‌ها، که بقای گروه‌های کوچک‌تر را در وضعیت بدی قرار می‌دهد).

براساس مطالعه حاضر و شبیه‌سازی‌های صورت‌گرفته، این فاکتورها به‌تنهایی برای توضیح انقراض نئاندرتال‌ها در طول یک دوره ۱۰۰۰ ساله کافی بودند.

انقراض نئاندرتال ها

محققین در مقاله خود نوشته‌اند: نتایج ما این فرضیه را تایید می‌کند که از بین رفتن نئاندرتال‌ها ممکن است صرفا به‌خاطر فاکتورهای جمعیتی بوده باشد. نتایج ما با این سناریو که، جمعیت کوچکی از نئاندرتال‌ها برای هزاران سال دوام آورده‌اند و سپس به‌خاطر بدشانسی از بین رفته‌اند، سازگاری دارد.

یافته‌های این پژوهشکران، با در نظر گرفتن اینکه جمعیت گونه‌های انسانی قدیمی، بسیار کم بوده است، منطقی به نظر می‌رسد. حدس زده می‌شود نئاندرتال‌ها جمعیتی بین ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰ نفر داشته‌اند.

البته تیم تحقیق فکر می‌کنند که اجداد انسان‌های مدرن ممکن است در کمک کردن به این کاهش طبیعی و تصادفی جمعیت نئاندرتال‌ها نقشی ایفا کرده باشند؛ بطوریکه نقش آن‌ها، نه در رقابت بر سر منابع، بلکه در پراکنده‌سازی جنسی این گونه‌ها بوده است.

انقراض نئاندرتال ها

به عبارت دیگر، به‌خاطر آمیخته‌گری تولیدمثل (cross-breeding) بین اجداد انسان‌های مدرن و نئاندرتال‌ها، احتمالا نئاندرتال‌ها فرصت‌های کمتری برای حفظ جمعیت‌های کوچک، ضعیف‌شده و به‌لحاظ ژنتیکی حساس خود داشته‌اند.

محققین در مقاله خود نوشته‌اند: پراکنده شدن جمعیت‌های کوچکی از انسان‌های مدرن در بین جمعیت‌های کوچک نئاندرتال‌ها، باعث کاهش فرصت‌های تولیدمثل و مهاجرت برای نئاندرتال‌ها شده است؛ بطوریکه بعدا حضور انسان‌های مدرن در اوراسیا، این پروسه را تسریع کرده است.

یافته‌های مطالعه حاضر، در مجله PLOS One چاپ شده است.

نوشته آیا نئاندرتال‌ها به دست اجداد انسان‌های امروزی منقرض شده‌اند؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

تاثیرات مثبت دویدن بر افزایش طول عمر انسان

دویدن یکی از فعالیت‌های ورزشی رایگان است که بدون‌نیاز به هرگونه تجهیزات ویژه‌ای می‌تواند بسیار سودمند باشد. دویدن جزو محبوب‌ترین ورزش‌های دنیا به‌شمار می‌رود و این پدیده ابدا جای تعجب ندارد. تعداد دوندگان تفننی در کشور استرالیا طی سال‌های 2006 تا 2014 تقریبا 2 برابر شده است. اکنون بیش از 1.35 میلیون نفر استرالیایی (7.4 درصد جمعیت این کشور) برای تمرین و سرگرمی اقدام به دویدن می‌کنند.

نتایج مطالعه اخیرا انجام شده توسط وب‌سایت Sciencealert، امروز در نشریه British Journal of Sports Medicine منتشر شد. این یافته‌ها نشان می‌دهند که دویدن می‌تواند سلامت شخص دونده را به میزان قابل‌توجهی بهبود بخشیده و ریسک مرگ در یک مقطع زمانی خاص را کاهش دهد. بعلاوه به منظور بهره‌مندی از فواید این فعالیت ورزشی، دویدن با سرعت بالا و برای مدت زمان طولانی ضروری نخواهد بود.

پژوهش گذشته نشان داد که دویدن در کاهش ریسک بروز چاقی، فشار خون بالا، کلسترول بالا، ناتوانی، دیابت تیپ 2، بیماری‌های قلبی و سرطان موثر است. بعلاوه دویدن به ارتقاء توان استقامتی هوازی، عملکرد قلب، تناسب اندام و تنظیم متابولیسم بدن کمک می‌کند. موارد مذکور، مولفه‌هایی مهم برای وضعیت سلامتی کلی بدن هستند. لذا باور داشتن به نقش مثبت دویدن در افزایش طول عمر افراد امری کاملا منطقی به‌نظر می‌رسد. اما شواهد علمی پیشین در این زمینه تا حدودی متناقض بوده‌اند.

پژوهش اخیر در واقع چکیده‌ای از نتایج 14 مطالعه مستقل است که به بررسی ارتباط میان دویدن یا قدم زدن با ریسک بروز کلیه عوامل منجر به مرگ، بیماری‌های قلبی و سرطان پرداخته‌اند. وب‌سایت Sciencealert در جریان مطالعات خود، نمونه‌ای شامل بیش از 230 هزار شرکت‌کننده را مورد ارزیابی قرار داد. 10 درصد این افراد دونده بودند. مطالعات به بررسی وضعیت سلامت شرکت‌کنندگان طی مدت 5.5 تا 35 سال پرداختند. در این مدت، 25951 نفر از شرکت‌کنندگان فوت کردند.

با گردآوری داده‌های به‌دست آمده از مطالعات روشن شد که طی دوره انجام پژوهش، ریسک بروز عوامل منجر به مرگ در افراد دونده نسبت به اشخاص غیر دونده حدودا 27 درصد کمتر بوده است. مشخصا دویدن با کاهش 30 درصدی ریسک مرگ بر اثر بیماری‌های قلبی و کاهش 23 درصدی خطر مرگ ناشی از سرطان مرتبط بود.

بیش‌تر دویدن لزوما بهتر نیست

پژوهش اخیر نشان می‌دهد که 50 دقیقه دویدن تنها برای یک‌بار در هفته، ریسک مرگ در یک مقطع زمانی خاص را کاهش خواهد داد. ظاهرا فواید دویدن با افزایش مدت زمان آن، افزایش یا کاهش پیدا نخواهد کرد. این موضوع برای آن‌دسته از افرادی که از زمان کافی برای انجام تمرینات ورزشی برخوردار نیستند؛ خبر خوشایندی به‌شمار می‌رود. البته این خبر نبایستی افراد علاقه‌مند به فعالیت‌های دویدنی سریع‌تر و طولانی‌تر را دلسرد کند؛ چرا که مطالعات نشان می‌دهند که دویدن شدید (به‌عنوان مثال هر روزه یا برای 4 ساعت در هفته) نیز برای سلامتی انسان مفید است.

همچنین دویدن با سرعت‌های بالا نیز لزوما به‌معنای افزایش فواید این فعالیت ورزشی نخواهد بود. محققان دریافتند که دویدن با سرعتی بین 8 تا 13 کیلومتر بر ساعت، فواید مشابهی را به‌همراه خواهد داشت. بنابراین دویدن با راحت‌ترین سرعت ممکن احتمالا بهترین گزینه برای ارتقاء سلامتی هر شخص محسوب می‌شود.

البته بایستی به‌خاطر داشت که دویدن همواره با مخاطراتی همراه است. دویدن می‌تواند موجب بروز صدمات بیش از حد شود. این صدمات در اثر اعمال فشارهای مکانیکی مکرر بر روی بافت‌ها و لحاظ نکردن زمان کافی برای بهبودی آن‌ها ایجاد می‌شوند. سابقه مصدومیت و افزایش مدت زمان فعالیت، ریسک بروز صدمات سنگین را افزایش می‌دهند.

اجتناب از دویدن روی سطوح ناهموار یا سخت، پوشیدن کفش مناسب و عدم افزایش ناگهانی سرعت و مدت زمان دویدن می‌تواند ریسک بروز صدمات شدید را به حداقل برساند. ریسک مرگ ناگهانی حین انجام تمرینات ورزشی همواره وجود دارد؛ اما چنین پدیده‌ای به‌ندرت رخ خواهد داد. مهم‌تر این‌که مطالعه اخیر نشان می‌دهد که مزایای کلی دویدن در مقایسه با مخاطرات آن بسیار بیش‌تر است. دویدن با سرعت پایین‌تر و برای مدت زمان کوتاه‌تر، مخاطرات این فعالیت را بیش از پیش کاهش خواهد داد.

نکاتی برای افراد مبتدی

دویدن را با سرعت آرام آغاز نموده و سرعت و مدت زمان آن‌را تدریجا و به‌صورت هفتگی افزایش دهید. هدف خود را بر مبنای 50 دقیقه (یا بیش‌تر) دویدن در هر هفته تنظیم نمایید. همچنین با سرعت آسوده بدوید. در اجرای فعالیت، ثابت‌قدم باشید؛ اما اجازه ندهید که انرژی شما تخلیه شود. دویدن در یک نوبت یا انجام پاره‌وقت آن در چند روز هفته، فواید مشابهی را به‌همراه خواهد داشت.

چنان‌چه به دویدن انفرادی علاقه ندارید؛ در این‌صورت به یک گروه دونده ملحق شده یا در رویدادهای سازمان‌دهی شده نظیر parkrun مشارکت نمایید. دویدن در یک گروه می‌تواند انگیزه شما را افزایش داده و یک تجربه اجتماعی سرگرم‌کننده را رقم بزند. در ابتدای امر، دویدن احتمالا کاری دشوار به‌نظر می‌رسد؛ اما در ادامه احتمالا چندان مشقت‌بار نخواهد بود.

آقای Zeljko Pedisic؛ استادیار دانشگاه ویکتوریا می‌گوید: “چنان‌چه به دویدن علاقه ندارید؛ در این‌صورت مجبور به انجام آن نبوده و می‌توانید از میان بیش از 800 فعالیت ورزشی جالب، یکی را انتخاب کنید. فواید بسیاری از ورزش‌های دیگر (از قبیل شنا، تنیس، دوچرخه‌سواری و ایروبیک) تا حدود زیادی مشابه دویدن خواهد بود.”

متن مقاله فوق از وب‌سایت The Conversation دریافت و بازنشر شده است.

 

نوشته تاثیرات مثبت دویدن بر افزایش طول عمر انسان اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

تاثیرات مثبت دویدن بر افزایش طول عمر انسان

دویدن یکی از فعالیت‌های ورزشی رایگان است که بدون‌نیاز به هرگونه تجهیزات ویژه‌ای می‌تواند بسیار سودمند باشد. دویدن جزو محبوب‌ترین ورزش‌های دنیا به‌شمار می‌رود و این پدیده ابدا جای تعجب ندارد. تعداد دوندگان تفننی در کشور استرالیا طی سال‌های 2006 تا 2014 تقریبا 2 برابر شده است. اکنون بیش از 1.35 میلیون نفر استرالیایی (7.4 درصد جمعیت این کشور) برای تمرین و سرگرمی اقدام به دویدن می‌کنند.

نتایج مطالعه اخیرا انجام شده توسط وب‌سایت Sciencealert، امروز در نشریه British Journal of Sports Medicine منتشر شد. این یافته‌ها نشان می‌دهند که دویدن می‌تواند سلامت شخص دونده را به میزان قابل‌توجهی بهبود بخشیده و ریسک مرگ در یک مقطع زمانی خاص را کاهش دهد. بعلاوه به منظور بهره‌مندی از فواید این فعالیت ورزشی، دویدن با سرعت بالا و برای مدت زمان طولانی ضروری نخواهد بود.

پژوهش گذشته نشان داد که دویدن در کاهش ریسک بروز چاقی، فشار خون بالا، کلسترول بالا، ناتوانی، دیابت تیپ 2، بیماری‌های قلبی و سرطان موثر است. بعلاوه دویدن به ارتقاء توان استقامتی هوازی، عملکرد قلب، تناسب اندام و تنظیم متابولیسم بدن کمک می‌کند. موارد مذکور، مولفه‌هایی مهم برای وضعیت سلامتی کلی بدن هستند. لذا باور داشتن به نقش مثبت دویدن در افزایش طول عمر افراد امری کاملا منطقی به‌نظر می‌رسد. اما شواهد علمی پیشین در این زمینه تا حدودی متناقض بوده‌اند.

پژوهش اخیر در واقع چکیده‌ای از نتایج 14 مطالعه مستقل است که به بررسی ارتباط میان دویدن یا قدم زدن با ریسک بروز کلیه عوامل منجر به مرگ، بیماری‌های قلبی و سرطان پرداخته‌اند. وب‌سایت Sciencealert در جریان مطالعات خود، نمونه‌ای شامل بیش از 230 هزار شرکت‌کننده را مورد ارزیابی قرار داد. 10 درصد این افراد دونده بودند. مطالعات به بررسی وضعیت سلامت شرکت‌کنندگان طی مدت 5.5 تا 35 سال پرداختند. در این مدت، 25951 نفر از شرکت‌کنندگان فوت کردند.

با گردآوری داده‌های به‌دست آمده از مطالعات روشن شد که طی دوره انجام پژوهش، ریسک بروز عوامل منجر به مرگ در افراد دونده نسبت به اشخاص غیر دونده حدودا 27 درصد کمتر بوده است. مشخصا دویدن با کاهش 30 درصدی ریسک مرگ بر اثر بیماری‌های قلبی و کاهش 23 درصدی خطر مرگ ناشی از سرطان مرتبط بود.

بیش‌تر دویدن لزوما بهتر نیست

پژوهش اخیر نشان می‌دهد که 50 دقیقه دویدن تنها برای یک‌بار در هفته، ریسک مرگ در یک مقطع زمانی خاص را کاهش خواهد داد. ظاهرا فواید دویدن با افزایش مدت زمان آن، افزایش یا کاهش پیدا نخواهد کرد. این موضوع برای آن‌دسته از افرادی که از زمان کافی برای انجام تمرینات ورزشی برخوردار نیستند؛ خبر خوشایندی به‌شمار می‌رود. البته این خبر نبایستی افراد علاقه‌مند به فعالیت‌های دویدنی سریع‌تر و طولانی‌تر را دلسرد کند؛ چرا که مطالعات نشان می‌دهند که دویدن شدید (به‌عنوان مثال هر روزه یا برای 4 ساعت در هفته) نیز برای سلامتی انسان مفید است.

همچنین دویدن با سرعت‌های بالا نیز لزوما به‌معنای افزایش فواید این فعالیت ورزشی نخواهد بود. محققان دریافتند که دویدن با سرعتی بین 8 تا 13 کیلومتر بر ساعت، فواید مشابهی را به‌همراه خواهد داشت. بنابراین دویدن با راحت‌ترین سرعت ممکن احتمالا بهترین گزینه برای ارتقاء سلامتی هر شخص محسوب می‌شود.

البته بایستی به‌خاطر داشت که دویدن همواره با مخاطراتی همراه است. دویدن می‌تواند موجب بروز صدمات بیش از حد شود. این صدمات در اثر اعمال فشارهای مکانیکی مکرر بر روی بافت‌ها و لحاظ نکردن زمان کافی برای بهبودی آن‌ها ایجاد می‌شوند. سابقه مصدومیت و افزایش مدت زمان فعالیت، ریسک بروز صدمات سنگین را افزایش می‌دهند.

اجتناب از دویدن روی سطوح ناهموار یا سخت، پوشیدن کفش مناسب و عدم افزایش ناگهانی سرعت و مدت زمان دویدن می‌تواند ریسک بروز صدمات شدید را به حداقل برساند. ریسک مرگ ناگهانی حین انجام تمرینات ورزشی همواره وجود دارد؛ اما چنین پدیده‌ای به‌ندرت رخ خواهد داد. مهم‌تر این‌که مطالعه اخیر نشان می‌دهد که مزایای کلی دویدن در مقایسه با مخاطرات آن بسیار بیش‌تر است. دویدن با سرعت پایین‌تر و برای مدت زمان کوتاه‌تر، مخاطرات این فعالیت را بیش از پیش کاهش خواهد داد.

نکاتی برای افراد مبتدی

دویدن را با سرعت آرام آغاز نموده و سرعت و مدت زمان آن‌را تدریجا و به‌صورت هفتگی افزایش دهید. هدف خود را بر مبنای 50 دقیقه (یا بیش‌تر) دویدن در هر هفته تنظیم نمایید. همچنین با سرعت آسوده بدوید. در اجرای فعالیت، ثابت‌قدم باشید؛ اما اجازه ندهید که انرژی شما تخلیه شود. دویدن در یک نوبت یا انجام پاره‌وقت آن در چند روز هفته، فواید مشابهی را به‌همراه خواهد داشت.

چنان‌چه به دویدن انفرادی علاقه ندارید؛ در این‌صورت به یک گروه دونده ملحق شده یا در رویدادهای سازمان‌دهی شده نظیر parkrun مشارکت نمایید. دویدن در یک گروه می‌تواند انگیزه شما را افزایش داده و یک تجربه اجتماعی سرگرم‌کننده را رقم بزند. در ابتدای امر، دویدن احتمالا کاری دشوار به‌نظر می‌رسد؛ اما در ادامه احتمالا چندان مشقت‌بار نخواهد بود.

آقای Zeljko Pedisic؛ استادیار دانشگاه ویکتوریا می‌گوید: “چنان‌چه به دویدن علاقه ندارید؛ در این‌صورت مجبور به انجام آن نبوده و می‌توانید از میان بیش از 800 فعالیت ورزشی جالب، یکی را انتخاب کنید. فواید بسیاری از ورزش‌های دیگر (از قبیل شنا، تنیس، دوچرخه‌سواری و ایروبیک) تا حدود زیادی مشابه دویدن خواهد بود.”

متن مقاله فوق از وب‌سایت The Conversation دریافت و بازنشر شده است.

 

نوشته تاثیرات مثبت دویدن بر افزایش طول عمر انسان اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

آیا مردم در گذشته تنها تا ۳۰ سالگی عمر می‌کردند؟

کافی است در جمعی از افراد در مورد طول عمر انسان و امید به زندگی شروع به صبحت کنید و احتمالا یکی به شما خواهد گفت اجداد ما به ندرت به سی سالگی می‌رسیدند (البته مطمئنا در ایران اینطور نیست چون حتما به شما می‌گویند قدیمی‌ها به خاطر خوردن روغن درجه یک کرمانشاهی صد سال عمر می‌کردند و جوانان امروزی به خاطر خوردن روغن نباتی در سی سالگی سکته می‌کنند و می‌میرند!).

بگذریم، انسان‌های اولیه قطعا به خاطر شکار شدن توسط دندان خنجری به سی سالگی نمی‌رسیدند (هر چند نظریه‌های فعلی، انسان‌ها را علت انقراض این دندان خنجری‌ها می‌داند!) و انسان‌های چند قرن اخیر نیز به خاطر طاعون، گرسنگی، جنگ و یا دیگر بیماری‌ها سی‌امین بهار زندگی را مشاهده نمی‌کردند. اما واقعا میزان امید به زندگی تا این حد پایین بود؟

جواب مشخص است: نه! تمام آمار‌های مربوط به امید به زندگی، یک تصویر حقیقی از واقعیت را به نمایش نمی‌گذارند بلکه بیشتر صحبت از میانگین‌هاست. اگر سن تمام افراد فوت شده را یادداشت نمایید، سپس تمامی اعداد را با یکدیگر جمع بزنید و بر تعداد افراد تقسیم نمایید، عددی به دست می‌آید که میانگین امید به زندگی آن افراد است. یعنی هر شخصی در آن گروه به طور میانگین تا آن سن عمر خواهد کرد. اما آمار می‌تواند گمراه کننده باشد؛ چرا؟

در این آمار، میزان مرگ و میر نوزادان حساب نمی‌شود. به این معنا که کلیه نوزادانی که قبل از رسیدن به اولین سال تولدشان فوت شوند، در این آمار منظور نمی‌شوند. میزان مرگ و میر کودکان، یک معضل بزرگ برای نسل‌های پیشین محسوب می‌شد و همچنان نیز به یک عامل بازدارنده موثر در رشد جمعیت ملت‌های در حال توسعه به حساب می‌آید.

از لحاظ تاریخی، بسیاری از کودکان به علت ابتلا به بیماری‌هایی مانند آبله، قبل از رسیدن به سن یک‌سالگی، جان خود را از دست می‌دادند و از طرف دیگر در کشور‌های در‌حال توسعه، همچنان اغلب کودکان به علت نوشیدن آب‌های آلوده و دچار شدن به بیماری‌های مرتبط به آن مانند وبا، می‌میرند. پس اگر شما میزان بالای نرخ مرگ ‌و میر کودکان را برای محاسبه امید به زندگی در اجتماعی اضافه کنید، عدد امید به زندگی آن گروه به طرز معناداری پایین می‌آید.

برای مثال شما میزان امید به زندگی گروهی ۱۲ نفره را محاسبه کنید که شش نفر آنها در سن هفتادسالگی و شش نفر آنها در یک‌سالگی فوت شده‌‌اند. حاصل ۳۵.۵ سال خواهد شد که میانگین سن امید به زندگی این افراد خواهد بود. همانطور که سن این افراد را مشاهده می‌کنیم، نیمی از آنها تا سال‌های طلایی خود عمر کرده‌اند و نیمی از آنها در نوزادی مرده‌اند. به مانند این مثال، بسیاری از میانگین‌های امید به زندگی، نماد واقعی از سن افراد آن جامعه را به نمایش نمی‌گذارد.

واقعیت بسیار متفاوت‌تر است. در حقیقت اگر شما بیش از سن یک‌سالگی زنده بمانید، شانس بسیار خوبی دارید که به راحتی تا هفتاد و هشتاد سالگی و حتی بیشتر هم زندگی کنید. به عنوان مثال طی ۱۵۰ سال گذشته در ایالات متحده، طول عمر افراد به لطف بهبود شرایط بهداشتی و پزشکی از حدود ۳۵ – ۴۰ سال به حدود ۸۰ سال افزایش یافته است (میزان طول عمر افراد برای ایران طبق آمار جهانی سال ۲۰۱۵، ۷۵.۵ سال بود و کشور ژاپن با ۸۳.۷ سال بالاترین طول عمر را دارند).

نوشته آیا مردم در گذشته تنها تا ۳۰ سالگی عمر می‌کردند؟ اولین بار در پدیدار شد.

تحقیقات جدید نشان می‌دهند که صحبت کردن با ربات‌ها، می‌تواند منجر به افزایش رضایت شما از زندگی‌تان شود

تحقیقات جدید نشان می‌دهند که صحبت کردن با ربات‌ها، می‌تواند منجر به افزایش رضایت شما از زندگی‌تان شود

در روزگار حاضر، ربات‌ها روزبه‌روز در حال پیشرفت هستند. هدف اصلی از ساخت ربات، کمک به انسان‌ها است. به‌عنوان مثال آنها می‌توانند در ارسال غذا و حتی مرتب نمودن لباس‌ها به ما کمک کنند. محققان همچنین در حال کار بر روی ربات‌هایی هستند که توانایی انتقال و یا ایجاد احساسات را برای بشر دارند.

محققان دانشگاه NorthWestern می‌خواهند ربات‌هایی را طراحی کنند که در مواقع نیاز به احساس، به افراد یاری برسانند. به نظر آنها، وجود یک ربات با این ویژگی برای هر شخصی ضروری است. ناگفته نماند که ایجاد رابطه با ربات، هدف بعدی محققین است!

بله درست متوجه شدید. در نتایج مطالعه‌ای که اخیرا انجام شده، دانشمندان قصد ایجاد الگوریتم‌هایی برای تماس آنلاین در سایت‌های مخصوص را دارند. آنها از مخاطبان خواستند که تجربه‌های مثبت خود را با Travis (ربات 11 اینچی) درمیان بگذارند. Travis در مقابل، به‌تناسب رفتار آنها واکنش نشان می‌داد.

پس‌ازآن، مخاطبان خود را به Travis معرفی کرده و از ویژگی‌های بارز خود برای او صحبت کردند. بعد از این مرحله، Travis افراد مناسب و نامناسب برای دوستی و حتی ازدواج را شناسایی کرد.

سرانجام محققین قصد داشتند تا از تغییر رفتار انسان‌ها در برابر ربات مطلع شوند. نتیجه دیگر این مشاهده این بود که دانشمندان دریافتند انسان‌ها گاهی برای تسلی و دلداری همنوعان خود، به‌مانند این ربات، احساسات خود را کاملا به کار می‌گیرند.


این رابطه متقابل بین انسان و ربات، شاید موضوع جدیدی به نظر برسد اما نتیجه سال‌ها تحقیق و تلاش بوده است. در سال 1966 دانشمند دانشگاه ام‌آی‌تی، جوزف وزنبام، نخستین بار چت‌باتی به نام ELIZA معرفی نمود که می‌توانست به‌عنوان یک روانشناس، با ارائه راهکارهایی به درمان بیماران بپردازد.

به‌تازگی در اروپا، بحثی به راه افتاده که قوانین خاص و حتی امکان برقراری رابطه جنسی با انسان‌ها را از حقوق ربات‌ها می‌خواند. البته کمپینی هم برای مقابله با این موضوع به راه افتاده است.

مطالعه رفتار متقابل انسان و ربات می‌تواند باعث بهبود کارایی ربات‌ها برای به عهده گرفتن امور مانند انجام درخواست‌های مشتریان شود. البته بعید به نظر می‌رسد که انسان‌ها تمایلی به برقراری رابطه با ربات‌ها در موقع کشمکش‌های احساسی داشته باشند. شاید در آینده نزدیک، شاهد حضور ربات‌ها در زندگی روزمره خود باشیم.

باید در نظر داشته باشیم که بسیاری از افراد، صحبت و درد دل کردن با حیوان خانگی خود را حتی به صمیمی‌ترین دوست خود ترجیح می‌دهند. بنابراین می‌توان انتظار هر اتفاقی را در آینده داشت.

نوشته تحقیقات جدید نشان می‌دهند که صحبت کردن با ربات‌ها، می‌تواند منجر به افزایش رضایت شما از زندگی‌تان شود اولین بار در پدیدار شد.

تحقیقات جدید نشان می‌دهند که صحبت کردن با ربات‌ها، می‌تواند منجر به افزایش رضایت شما از زندگی‌تان شود

تحقیقات جدید نشان می‌دهند که صحبت کردن با ربات‌ها، می‌تواند منجر به افزایش رضایت شما از زندگی‌تان شود

در روزگار حاضر، ربات‌ها روزبه‌روز در حال پیشرفت هستند. هدف اصلی از ساخت ربات، کمک به انسان‌ها است. به‌عنوان مثال آنها می‌توانند در ارسال غذا و حتی مرتب نمودن لباس‌ها به ما کمک کنند. محققان همچنین در حال کار بر روی ربات‌هایی هستند که توانایی انتقال و یا ایجاد احساسات را برای بشر دارند.

محققان دانشگاه NorthWestern می‌خواهند ربات‌هایی را طراحی کنند که در مواقع نیاز به احساس، به افراد یاری برسانند. به نظر آنها، وجود یک ربات با این ویژگی برای هر شخصی ضروری است. ناگفته نماند که ایجاد رابطه با ربات، هدف بعدی محققین است!

بله درست متوجه شدید. در نتایج مطالعه‌ای که اخیرا انجام شده، دانشمندان قصد ایجاد الگوریتم‌هایی برای تماس آنلاین در سایت‌های مخصوص را دارند. آنها از مخاطبان خواستند که تجربه‌های مثبت خود را با Travis (ربات 11 اینچی) درمیان بگذارند. Travis در مقابل، به‌تناسب رفتار آنها واکنش نشان می‌داد.

پس‌ازآن، مخاطبان خود را به Travis معرفی کرده و از ویژگی‌های بارز خود برای او صحبت کردند. بعد از این مرحله، Travis افراد مناسب و نامناسب برای دوستی و حتی ازدواج را شناسایی کرد.

سرانجام محققین قصد داشتند تا از تغییر رفتار انسان‌ها در برابر ربات مطلع شوند. نتیجه دیگر این مشاهده این بود که دانشمندان دریافتند انسان‌ها گاهی برای تسلی و دلداری همنوعان خود، به‌مانند این ربات، احساسات خود را کاملا به کار می‌گیرند.


این رابطه متقابل بین انسان و ربات، شاید موضوع جدیدی به نظر برسد اما نتیجه سال‌ها تحقیق و تلاش بوده است. در سال 1966 دانشمند دانشگاه ام‌آی‌تی، جوزف وزنبام، نخستین بار چت‌باتی به نام ELIZA معرفی نمود که می‌توانست به‌عنوان یک روانشناس، با ارائه راهکارهایی به درمان بیماران بپردازد.

به‌تازگی در اروپا، بحثی به راه افتاده که قوانین خاص و حتی امکان برقراری رابطه جنسی با انسان‌ها را از حقوق ربات‌ها می‌خواند. البته کمپینی هم برای مقابله با این موضوع به راه افتاده است.

مطالعه رفتار متقابل انسان و ربات می‌تواند باعث بهبود کارایی ربات‌ها برای به عهده گرفتن امور مانند انجام درخواست‌های مشتریان شود. البته بعید به نظر می‌رسد که انسان‌ها تمایلی به برقراری رابطه با ربات‌ها در موقع کشمکش‌های احساسی داشته باشند. شاید در آینده نزدیک، شاهد حضور ربات‌ها در زندگی روزمره خود باشیم.

باید در نظر داشته باشیم که بسیاری از افراد، صحبت و درد دل کردن با حیوان خانگی خود را حتی به صمیمی‌ترین دوست خود ترجیح می‌دهند. بنابراین می‌توان انتظار هر اتفاقی را در آینده داشت.

نوشته تحقیقات جدید نشان می‌دهند که صحبت کردن با ربات‌ها، می‌تواند منجر به افزایش رضایت شما از زندگی‌تان شود اولین بار در پدیدار شد.