وقتی همکارم را دوست ندارم چکار کنم؟

تا کنون برایتان پیش آمده که نتوانید با یکی از همکارانتان به درستی ارتباط برقرار نمایید و به نظرتان این فرد مغرور، خودخواه و یا متملق جلوه کند؟ کسی که اعصاب شما را به هم می ریزد و بر خورد با او عذاب آور به نظر می رسد.

در شرایط این چنینی به نظر شما تنها مقصر فرد مورد نظر است؟ آیا شما منصفانه و عادلانه قضاوت می کنید؟ هرچند انجام یک خود ارزیابی دقیق کمی دشوار به نظر می رسد اما شما می توانید با پرسیدن این ۴ سوال از خودتان شروع نمایید.

  • آیا شما فرد دیگری را می شناسید که از نظر ویژگی های روانشناختی و گروه های جمعیتی(مانند مذهب، ملیت، جنسیت، خلق و خو، شخصیت و غیره) با این فرد یکسان باشد انا شما به او علاقه داشته باشید؟

این سوال می تواند بهترین و ساده ترین روش برای فهم علت دوست داشته نشدن فرد مقابل از طرف شماست. زیرا اگر شما افرادی مانند او را الب دوست دارید و این فرد یک استثناء است این موضوع نشان می دهد که شما بی تقصیر هستید و در قبال او مغرضانه عمل نکرده اید. در حالی که عکس این قضیه نشان خواهد داد که شما با حساسیت های خود بی دلیل فرد مقابل را قضاوت نموده اید.

Partners dislikes

به عنوان مثال فرض کنید در جلسه ای هستید و یک خانم جوان که از همکاران شماست به سادگی ایده های خود را به اشتراک می گذارد.شاید حتی ایده های ارائه شده توسسط وی بسیار هم خوب باشند اما به نظر شما نحوه عنوان شدن آنها توسط این فرد آزادهنده به نظر می رسد. در این مرحله ممکن است این شما باشید که متاصبانه برخورد کرده اید و نسب به زن بودن او و یا اینکه وی جوانی کم سن و سال است احساس نا خوشایندی رادر خود حس می کنید. هرچند ممکن است رفتار وی واقعا آزار دهنده باشد اما به خاط تعصباتتان، بیشتر از بقیه شما را آزار می دهد.

در این حالت راه دیگری نیز برای سنجش دارید و آن این است که فرد دیگری را به جای خود تصور نمایید و بیندیشید اگر یک مرد دیگر، یک زن و یا یک فرد مسن تر جای شما بود بازهم از برخورد این همکار ناراضی بود یا خیر؟

  • آیا فردی که با او مشکل دارید تفاوت زیادی با شما دارد؟

تحقیقات دانشمندان بیانگر آن است که اغلب افراد تمایل بسیاری به جذب افراد مشابه به خود دارند. و ارتباط بهتری با اینگونه افراد از خود نشان می دهند. به عنوان مثال دانش آموزان با معلمانی که شباهت رفتاری بیشتری با خود دارند بیشتر از دیگران احساس نزدیکی می کنند. همجنین بیشتر مدیران اقدام به استخئام کارمندانی مشابه با خود می کنند. از این رو ممی توان گفت در شراط این چنینی هیچ کدام از دو طرف مقصد نبوده و این به طبیعت افراد باز می گردد که نمی توانند افراد متفاوت با خود را به سادگب بپزیرند.

البته عکس ای  موضوع نیز و جود دارد و در برخی مواقع مشاهده شده است که ۲ شخص متضاد با هم به خودی مکمل شده اند اما این اتفاق استثنا به حساب می آید. مانند درونگرا ها و برونگرا ها، افراد سلطه جو و مطیع و همچنین افراد با ثبات در کنار افراد عصبی… اما به طور کلی و بر اساس قواعد طبیعی بیشتر افراد تمایل به جذب افراد مشابه خود دارند و از افراد متفاوت دوری می کنند.

علاوه بر ای ن ها تعصبات ضمنی در باره سایر گروههای فرهنگی، اجتماعی می تواند منجر به جذب افراد مشابه در آ« گروه شود و این تعصبات گاهی از ناخودآگاه ما ریشه می گیرند که برای حصول نتیجه بایستی از آزمون های ضمنی مختلفی بهره گیریم که به  ما در تشخیص تعصبات پنهان از ناخودآگاهمان نیز کمک نماید.

  • آیا بین شما و آن فرد به خصوص رقابت خاصی وجود دارد؟

احساساتی مانند رقابت و یا حسادت می تواند بر طرز فکر ما در باره فرد مقابل تاثیر گذار باشد به عقیده زیگموند فروید حسادت همان عشق سرکوب شده است که به اندازه کافی می تواند یک هدایتگر مناسب برای انجام اهداف ما باشد. روانشناسان بر این عقیده اند که رقابت می تواند ریشه هایی از حسادت را منجر شود. مثا آن همکار خانم جوان را به یاد بیاورید. در این مساله ممکن است احساس شما نسبت به وی تنفر نباشد بلکه در واقع شما قابلیت های سخن وری و اعتماد به نفس وی حسادت نموده اید و یا نگران هستید تا نفوذ خود بر او را از دست بدهید.

Partners unbearable

در واقع میتواند گفت رقابت جویی احساسی است که نه تنها نشانه ی منفی بودن نظر شما درباره فرد مقابل را نشان نمی دهد، بلکه نشانه تحسین شما نسبت به فرد مقابل است.

  • آیا شما بر این باورید که به روشنی قادر به تشخیص درست از غلط هستید؟

اگر اینگونه فکر می کنید احتمال کمی وجود دارد که بتوانید به این باور برسید که شاید شما اشتباه می کنید زیرا شما جهان را بر پایه سیاه و سفید دسته بندی نموده اید. این در حالی است که ادراک قوی درباره درست و غلط بودن چیز های مختلف می تواند بسیار موثر و مطلوب باشد. اما می تواند سبب شمود تا شما قضاوت هایی عجولانه در باره افراد و قضایای مختلف داشته باشید. به طور کلی می توان گفت چنین افرادی هیچ گاه برداشت اولیه خوبی از افراد پیرامون خود ندارند.

اگر قصد دارید قضاوت های خود را ارزیابی نمایید می توانید در ادامه مثال همکارتان به فردی مراجعه نمایید که هردوی شما را به خوبی بشناسد، آنگاه از وی بپرسید که آیا رفتار سوزان نادرست است یا شما قضاوت اشتباهی داشته اید و یا نحوه صحبت او مشکل دارد یا شما هستید که حرف های او را بد می شنوید؟

این روش به سادگی به شما کمک می کند تا با بهره مندی از دیدگاه دیگران آن را با نظرات خود بسنجید و آنگاه تصمیم بگیرید که آیا شما اشتباه قضاوت نموده اید و یا واقعا وی همان گونه است که شما فکر می کنید.

آیا این مطلب برای شما سودمند بوده است؟ نظرات و دیدگاه های خود را با دیگر کاربران گویا آی تی در میان بگذارید.

وقتی همکارم را دوست ندارم چکار کنم؟

تا کنون برایتان پیش آمده که نتوانید با یکی از همکارانتان به درستی ارتباط برقرار نمایید و به نظرتان این فرد مغرور، خودخواه و یا متملق جلوه کند؟ کسی که اعصاب شما را به هم می ریزد و بر خورد با او عذاب آور به نظر می رسد.

در شرایط این چنینی به نظر شما تنها مقصر فرد مورد نظر است؟ آیا شما منصفانه و عادلانه قضاوت می کنید؟ هرچند انجام یک خود ارزیابی دقیق کمی دشوار به نظر می رسد اما شما می توانید با پرسیدن این ۴ سوال از خودتان شروع نمایید.

  • آیا شما فرد دیگری را می شناسید که از نظر ویژگی های روانشناختی و گروه های جمعیتی(مانند مذهب، ملیت، جنسیت، خلق و خو، شخصیت و غیره) با این فرد یکسان باشد انا شما به او علاقه داشته باشید؟

این سوال می تواند بهترین و ساده ترین روش برای فهم علت دوست داشته نشدن فرد مقابل از طرف شماست. زیرا اگر شما افرادی مانند او را الب دوست دارید و این فرد یک استثناء است این موضوع نشان می دهد که شما بی تقصیر هستید و در قبال او مغرضانه عمل نکرده اید. در حالی که عکس این قضیه نشان خواهد داد که شما با حساسیت های خود بی دلیل فرد مقابل را قضاوت نموده اید.

Partners dislikes

به عنوان مثال فرض کنید در جلسه ای هستید و یک خانم جوان که از همکاران شماست به سادگی ایده های خود را به اشتراک می گذارد.شاید حتی ایده های ارائه شده توسسط وی بسیار هم خوب باشند اما به نظر شما نحوه عنوان شدن آنها توسط این فرد آزادهنده به نظر می رسد. در این مرحله ممکن است این شما باشید که متاصبانه برخورد کرده اید و نسب به زن بودن او و یا اینکه وی جوانی کم سن و سال است احساس نا خوشایندی رادر خود حس می کنید. هرچند ممکن است رفتار وی واقعا آزار دهنده باشد اما به خاط تعصباتتان، بیشتر از بقیه شما را آزار می دهد.

در این حالت راه دیگری نیز برای سنجش دارید و آن این است که فرد دیگری را به جای خود تصور نمایید و بیندیشید اگر یک مرد دیگر، یک زن و یا یک فرد مسن تر جای شما بود بازهم از برخورد این همکار ناراضی بود یا خیر؟

  • آیا فردی که با او مشکل دارید تفاوت زیادی با شما دارد؟

تحقیقات دانشمندان بیانگر آن است که اغلب افراد تمایل بسیاری به جذب افراد مشابه به خود دارند. و ارتباط بهتری با اینگونه افراد از خود نشان می دهند. به عنوان مثال دانش آموزان با معلمانی که شباهت رفتاری بیشتری با خود دارند بیشتر از دیگران احساس نزدیکی می کنند. همجنین بیشتر مدیران اقدام به استخئام کارمندانی مشابه با خود می کنند. از این رو ممی توان گفت در شراط این چنینی هیچ کدام از دو طرف مقصد نبوده و این به طبیعت افراد باز می گردد که نمی توانند افراد متفاوت با خود را به سادگب بپزیرند.

البته عکس ای  موضوع نیز و جود دارد و در برخی مواقع مشاهده شده است که ۲ شخص متضاد با هم به خودی مکمل شده اند اما این اتفاق استثنا به حساب می آید. مانند درونگرا ها و برونگرا ها، افراد سلطه جو و مطیع و همچنین افراد با ثبات در کنار افراد عصبی… اما به طور کلی و بر اساس قواعد طبیعی بیشتر افراد تمایل به جذب افراد مشابه خود دارند و از افراد متفاوت دوری می کنند.

علاوه بر ای ن ها تعصبات ضمنی در باره سایر گروههای فرهنگی، اجتماعی می تواند منجر به جذب افراد مشابه در آ« گروه شود و این تعصبات گاهی از ناخودآگاه ما ریشه می گیرند که برای حصول نتیجه بایستی از آزمون های ضمنی مختلفی بهره گیریم که به  ما در تشخیص تعصبات پنهان از ناخودآگاهمان نیز کمک نماید.

  • آیا بین شما و آن فرد به خصوص رقابت خاصی وجود دارد؟

احساساتی مانند رقابت و یا حسادت می تواند بر طرز فکر ما در باره فرد مقابل تاثیر گذار باشد به عقیده زیگموند فروید حسادت همان عشق سرکوب شده است که به اندازه کافی می تواند یک هدایتگر مناسب برای انجام اهداف ما باشد. روانشناسان بر این عقیده اند که رقابت می تواند ریشه هایی از حسادت را منجر شود. مثا آن همکار خانم جوان را به یاد بیاورید. در این مساله ممکن است احساس شما نسبت به وی تنفر نباشد بلکه در واقع شما قابلیت های سخن وری و اعتماد به نفس وی حسادت نموده اید و یا نگران هستید تا نفوذ خود بر او را از دست بدهید.

Partners unbearable

در واقع میتواند گفت رقابت جویی احساسی است که نه تنها نشانه ی منفی بودن نظر شما درباره فرد مقابل را نشان نمی دهد، بلکه نشانه تحسین شما نسبت به فرد مقابل است.

  • آیا شما بر این باورید که به روشنی قادر به تشخیص درست از غلط هستید؟

اگر اینگونه فکر می کنید احتمال کمی وجود دارد که بتوانید به این باور برسید که شاید شما اشتباه می کنید زیرا شما جهان را بر پایه سیاه و سفید دسته بندی نموده اید. این در حالی است که ادراک قوی درباره درست و غلط بودن چیز های مختلف می تواند بسیار موثر و مطلوب باشد. اما می تواند سبب شمود تا شما قضاوت هایی عجولانه در باره افراد و قضایای مختلف داشته باشید. به طور کلی می توان گفت چنین افرادی هیچ گاه برداشت اولیه خوبی از افراد پیرامون خود ندارند.

اگر قصد دارید قضاوت های خود را ارزیابی نمایید می توانید در ادامه مثال همکارتان به فردی مراجعه نمایید که هردوی شما را به خوبی بشناسد، آنگاه از وی بپرسید که آیا رفتار سوزان نادرست است یا شما قضاوت اشتباهی داشته اید و یا نحوه صحبت او مشکل دارد یا شما هستید که حرف های او را بد می شنوید؟

این روش به سادگی به شما کمک می کند تا با بهره مندی از دیدگاه دیگران آن را با نظرات خود بسنجید و آنگاه تصمیم بگیرید که آیا شما اشتباه قضاوت نموده اید و یا واقعا وی همان گونه است که شما فکر می کنید.

آیا این مطلب برای شما سودمند بوده است؟ نظرات و دیدگاه های خود را با دیگر کاربران گویا آی تی در میان بگذارید.

روش هایی برای افزایش شهرت و اعتبار کاری در میان رقبا

آیا تا کنون برایتان پیش آمده که حس کنید اطرافیان و همکارانتان در مورد شما یک برداشت و حس اشتباه دارند؟ به عنوان مثال شما را فردی متکبر و یا خود رای بدانند؟ این مشکل ممکن است زمانی به وجود آید که دیگران از شما شناخت کافی ندارند و  به  عنوان مثال شما در یک پروژه بیش از حد از کارتان و عملکرد مطلوب خود جانب داری نموده باشید. در این حالت چه باید کرد؟ چگونه می خواهید دید و تفکر آنها نسبت به خود را تغییر دهید؟ آیا در این حالت لازم  است به طور مستقیم بر روی شهرت خود متمرکز شوید و یا انرژی خود را صرف تغییر روش و عملکرد خود کنید؟ اگر می خواهید به این جواب برسید تا انتها مقاله امروز  مجله اینترنتی گویا آی تی را دنبال نمایید.

حل این مشکل از دیدگاه کارشناسان

اصولا همه ما انتظار داریم تا اطرافیان به ما  توجه و علاقه نشان دهند از این رو در صورتی که خلاف این موضوع رخ دهد به نظر ما آزار دهنده خواهد بود.

هایدی گرنت هالورسون (Heidi Grant Halvorson) در کتاب خود با عنوان «هیچ کس شما و کاری را که انجام می دهید درک نمی کند»  (No One Understand You and What to Do About it) می گوید:

«ما انسان ها معمولا فراموش می کنیم که ممکن است شناخت ما نسبت به دیگران بیشتر از بقیه باشد و همچنین ممکن است از هر برخوردی برداشت هایی متفاوت صورت بگیرد. به عنوان مثال شما بدون پینهاد و یا پرسش از طرف مقابل برای وی فنجانی قهوه می برید. این موضوع شاید از نظر شما خوشایند و جالب باشد اما طرف مقابل می تواند هر برداشتی را از این عمل شما داشته باشد و می تواند با خود فکر کند که شاید شما برای دست یافتن به مقاصد خاصی این کار را انجام داده اید.»

دوری کلارک (Dorie Cark) نیز بر این عقیده است که: «ادراک افراد از هر موضوعی متفاوت است. بنابراین مقاومت در درک موقعیت هر فردی اشتباه است. در واقع می توان گفت تفاوت هایی که در ادراک افراد دیگر به نسبت شما وجود دارد لزوما دلیل بر اشتباه آنان نیست. برای آنها برداشت از شما واقعی بوده و این وظیفه شماست که این پویایی (شهرت) را تغییر دهید. در این مطلب به مواردی خواهیم پرداخت که به شما درتغییر شهرتتان کمک خواهد نمود.»

با مساله روبرو شوید

اگر رفتار و عملکر د شما باعث ایجاد سوء برداشت دیگران شده و شما برچسب غیر منصفانه ای خورده اید بهتر است در اولین گام با این موضوع به طور کامل رو به رو شوید و به افرادی که چنین برداشتی از شخصیت شما نموده اند نشان دهید که این موضوع کاملا اشتباه است. بنابراین به عنوان مثال اگر رفتار شما با همکارتان از جانب وی توهین آمیز تلقی شده است باید از وی معذرت خواهی نمایید و به او نشان دهید که متوجه این موضوع شده اید و یا در صصورتی که برای تحویل گزارش به رئیستان با تاخیر مواجه شده اید باید با توضیح دادن به وی نشان دهید که از اشتباه خود، آگاه هستید و دیگر این اشتباه را تکرار نخواهید نمود. کلارک معتقد است که این کار دقیقا آغاز روند تغییر وضعیت برای شماست و کمک می کند تغییرات را آغاز نمایید. هالورسون توضیح می دهد که نیازی نیست که به طور مستقیم هر مساله ای را توضیح دهید. اما اگر سوء برداشتی ایجاد شده، بهتر است به آن پرداخته شود.

موضع تدافعی نگیرید

اگر قصد دارید به طور مستقیم به عملکرد خودتان اشاره نمایید و خود را از آن تبرعه کنید بهتر است این کار را با ظاهری خصمانه و عصبانی انجام ندهید زیرا با انجام این کار آنها را متهم به اشتباه فکر کردن می کنید. بنابراین بهتر است با پذیرش عملکرد اشتباه خود سعی در بهبود آن و نشان دادن خود واقعی تان نمایید.

chaneg-your-reputation2

به دنبال فرصت هایی باشید تا با یکدیگر همکاری کنید

هالورسون می گوید برای اثبات خودتان باد یک روند پایدار داشته باشید و با عملرد های کوتاه نمی توانید نظرات اطرافیان را تغییر دهید. به عنوان مثال اگر همکار شما معتقد است که شما فردی متکبر هستید بایستی با یک رفتار مداوم و طولانی مدت این موضوع را به وی اثبات نماید که در مورد شما اشتباه برداشت کرده است. از این رو، برای این که به وی فرصت این نتیجه گیری را بدهید بایستی رفتاری دوستانه با وی داشته و به عنوان مثال به صورت داوطلبانه به وی پیشنهاد همکاری و کمک دهید این کار به دلیل مجاورت بیشتر به شما کمک خواهد نمود تا بیشتر از پیش خود را اثبات نمایید.

کلارک در این باره معتقد است که این همکاری اجباری با شما به آنها کمک می کند تا آنها علاقه بیشتری به نزدیک تر شدن به شما در خود احساس نمایند. وی در ادامه صحبت های خود می افزاید: «اگر بخواهم به سمت موفقیت پیش بروم، به همکاری خوب آنها نیاز دارم و این همان جمله ای خواهد بود که آنها را برانگیخته و باعث می شود ذهنشان را نسبت به این موضوع باز کنند.»

البته هالورسون نیز با این صحبت کلارک هم عقیده است.

فراتر بروید

در این مرحله شما باید عملکردی بر خلاف موضوعی که در آن قضاوت شده اید را از خود به نمایش بگذارید. به عنوان مثال اگر به عنوان فردی شناخته می شوید که همواره دیر به محل کار و قرار می رسید باید این موضوع را تغییر دهید و  نه تنها به موقع بلکه یک ربع زودتر به محل مورد نظر برسید. در صورتی که احساس م یکنید همکاران شما از نظرات و دیدگاه های شما چندان لذت نمی برند، زبان خود را کنترل کنید و یا د رصورتی که کارفرما بر این عقیده است که شما یک عضو فعال در جلسات نیستید با تصمیمات از پیش گرفته شده و فعالیت زیادی را در جلسات از خود بروز دهید. کلارک می گوید شما مجبور هستید که دوباره خودتان را به نمایش بگذارید و در عکس جهت شهرت قبلی خودتان را نشان دهید. اما با گذشت زمان، وقتی ذهنیت افراد در حال تغییر است، شما باید به نقطه مرکزی(تعادل) که احساس راحتی بیشتری می کنید، برگردید.

زمینه های مشترک بیابید

سعی کنید با این افراد خصیصه های مشترکی ایجاد نمایید. برای هضم بهتر این صحبت باید ابتدا به دیدگاه هالورسون بپردازیم. وی معتقد است افراد معمولا به صورت ناآگاهانه شما را زمانی که ویژگی مشترکی در شما می بینند، دسته بندی می کنند. آنها شاید این فکر را در ذهن داشته باشند که شما و او اهداف مشترکی دارید. و ما به صورت خودکار نسبت به کسانی که در گروه ما باشند، نگرش ا داریم. بنابراین با ایجاد ویژگی های مشترک میان خود و آنها این شانس را به خود بدهید که بیشتر مورد درک شدن قرار بگیرید. این ویژگی ها می تواند شامل هرچیزی باشد. به عنوان مثال همسایگی، تیم فوتبال مشترک، مارک لباس و یا حتی علاقه به حیوانات خانگی و هر چیز دیگری که شما را با فرد مذکور در یک دسته بندی بگنجاند.

اگر به نظر می رسد این استراتژی چندان موثر عمل نمی کند باید از فرد مورد نظر بخواهید تا توصیه هایی را به شما داشته باشد این کار باعث می شود تا فرد دید بهتری نسبت به شما پیدا نموده و شما را یک انسان تغییر پذیر تلقی کند.

chaneg-your-reputation3

حوصله داشته باشید

باید بدانید که اثر گذاری شما بر فرد مقابلی اندکی زمان بر خواهد بود و توقع این که بتوانید به سادگی این برخورد را تغییر دهید امری محال به نظر می رسد.

به عقیده هالورسون :« به اندازه زمانی که شما تمایل داشته باشید. البته به عوامل زیادی وابسته خواهد بود، به این که اختلاف بین اثر گذاری قبلی شما و این که می خواهید تا چه اندازه اثر گذاری در آنها داشته باشید و چه فرصت هایی را دارید که این شرایط را ایجاد کنید، بستگی خواهد داشت. او در ادامه می گوید هر چه اثر گذاری قوی باشد، احتمال تغییر نیز زیاد می شود. »

پیشنهاد کلارک نیز در این مورد فرصت دادن به خودتان است وی معتقد است فقط به این فکر کنید که اگر از الان شروع کنید، می توانید این تغییر را بهتر آغاز کنید.

مهمترین اصولی که هرگز نباید آنها را فراموش کنید.

باید ها:

  • اگر شما هستید که اشتباه نموده اید حتما به این موضوع اشاره کنید.
  • اگر قصد دارید تاثیر مثبت بیشتری را ایجاد نمایید چندین بار این کار را انجام دهید.
  • یک کاغذ و قلم بردارید و با کنکاش در وجود خودتان و ویژگی هایی که از فرد مقابل می دانید وجوه مشترک را بیابید و یادداشت کنید. فراموش نکنید که اشتراکات بسیار موثر خواهند بود.

نباید ها:

  • شما هرگز حق ندارید آنها را محکوم به قضاوت اشتباه کنید. بلکه تنها حق دارید با رفتار درست این ویژگی را اصلاح نمایید.
  • از همکاری و برخورد با وی جلوگیری کنید! باید بدانید نزدیکی بیشتر شما سبب تغییر قضاوت خواهد بود و به همان اندازه ترک نمودن وی می توان قضاوت فرد را تشدید نماید.
  • انتظار تغییر سریع ذهنیت افراد کاملا اشتباه است زیرا این موضوع بسیار زمان بر است و حوصله  وانرژی بسیاری را می طلبد پس تلاش کنید و زود ناامید نشوید.

نظرات و دیدگاه های خود را درباره این مطلب با دیگر کاربران گویا آی تی نیز در میان بگذارید و با اشتراک گذاری این مطلب در شبکه های اجتماعیتان آن را به دیگران نیز بیاموزید.

روش هایی برای افزایش شهرت و اعتبار کاری در میان رقبا

آیا تا کنون برایتان پیش آمده که حس کنید اطرافیان و همکارانتان در مورد شما یک برداشت و حس اشتباه دارند؟ به عنوان مثال شما را فردی متکبر و یا خود رای بدانند؟ این مشکل ممکن است زمانی به وجود آید که دیگران از شما شناخت کافی ندارند و  به  عنوان مثال شما در یک پروژه بیش از حد از کارتان و عملکرد مطلوب خود جانب داری نموده باشید. در این حالت چه باید کرد؟ چگونه می خواهید دید و تفکر آنها نسبت به خود را تغییر دهید؟ آیا در این حالت لازم  است به طور مستقیم بر روی شهرت خود متمرکز شوید و یا انرژی خود را صرف تغییر روش و عملکرد خود کنید؟ اگر می خواهید به این جواب برسید تا انتها مقاله امروز  مجله اینترنتی گویا آی تی را دنبال نمایید.

حل این مشکل از دیدگاه کارشناسان

اصولا همه ما انتظار داریم تا اطرافیان به ما  توجه و علاقه نشان دهند از این رو در صورتی که خلاف این موضوع رخ دهد به نظر ما آزار دهنده خواهد بود.

هایدی گرنت هالورسون (Heidi Grant Halvorson) در کتاب خود با عنوان «هیچ کس شما و کاری را که انجام می دهید درک نمی کند»  (No One Understand You and What to Do About it) می گوید:

«ما انسان ها معمولا فراموش می کنیم که ممکن است شناخت ما نسبت به دیگران بیشتر از بقیه باشد و همچنین ممکن است از هر برخوردی برداشت هایی متفاوت صورت بگیرد. به عنوان مثال شما بدون پینهاد و یا پرسش از طرف مقابل برای وی فنجانی قهوه می برید. این موضوع شاید از نظر شما خوشایند و جالب باشد اما طرف مقابل می تواند هر برداشتی را از این عمل شما داشته باشد و می تواند با خود فکر کند که شاید شما برای دست یافتن به مقاصد خاصی این کار را انجام داده اید.»

دوری کلارک (Dorie Cark) نیز بر این عقیده است که: «ادراک افراد از هر موضوعی متفاوت است. بنابراین مقاومت در درک موقعیت هر فردی اشتباه است. در واقع می توان گفت تفاوت هایی که در ادراک افراد دیگر به نسبت شما وجود دارد لزوما دلیل بر اشتباه آنان نیست. برای آنها برداشت از شما واقعی بوده و این وظیفه شماست که این پویایی (شهرت) را تغییر دهید. در این مطلب به مواردی خواهیم پرداخت که به شما درتغییر شهرتتان کمک خواهد نمود.»

با مساله روبرو شوید

اگر رفتار و عملکر د شما باعث ایجاد سوء برداشت دیگران شده و شما برچسب غیر منصفانه ای خورده اید بهتر است در اولین گام با این موضوع به طور کامل رو به رو شوید و به افرادی که چنین برداشتی از شخصیت شما نموده اند نشان دهید که این موضوع کاملا اشتباه است. بنابراین به عنوان مثال اگر رفتار شما با همکارتان از جانب وی توهین آمیز تلقی شده است باید از وی معذرت خواهی نمایید و به او نشان دهید که متوجه این موضوع شده اید و یا در صصورتی که برای تحویل گزارش به رئیستان با تاخیر مواجه شده اید باید با توضیح دادن به وی نشان دهید که از اشتباه خود، آگاه هستید و دیگر این اشتباه را تکرار نخواهید نمود. کلارک معتقد است که این کار دقیقا آغاز روند تغییر وضعیت برای شماست و کمک می کند تغییرات را آغاز نمایید. هالورسون توضیح می دهد که نیازی نیست که به طور مستقیم هر مساله ای را توضیح دهید. اما اگر سوء برداشتی ایجاد شده، بهتر است به آن پرداخته شود.

موضع تدافعی نگیرید

اگر قصد دارید به طور مستقیم به عملکرد خودتان اشاره نمایید و خود را از آن تبرعه کنید بهتر است این کار را با ظاهری خصمانه و عصبانی انجام ندهید زیرا با انجام این کار آنها را متهم به اشتباه فکر کردن می کنید. بنابراین بهتر است با پذیرش عملکرد اشتباه خود سعی در بهبود آن و نشان دادن خود واقعی تان نمایید.

chaneg-your-reputation2

به دنبال فرصت هایی باشید تا با یکدیگر همکاری کنید

هالورسون می گوید برای اثبات خودتان باد یک روند پایدار داشته باشید و با عملرد های کوتاه نمی توانید نظرات اطرافیان را تغییر دهید. به عنوان مثال اگر همکار شما معتقد است که شما فردی متکبر هستید بایستی با یک رفتار مداوم و طولانی مدت این موضوع را به وی اثبات نماید که در مورد شما اشتباه برداشت کرده است. از این رو، برای این که به وی فرصت این نتیجه گیری را بدهید بایستی رفتاری دوستانه با وی داشته و به عنوان مثال به صورت داوطلبانه به وی پیشنهاد همکاری و کمک دهید این کار به دلیل مجاورت بیشتر به شما کمک خواهد نمود تا بیشتر از پیش خود را اثبات نمایید.

کلارک در این باره معتقد است که این همکاری اجباری با شما به آنها کمک می کند تا آنها علاقه بیشتری به نزدیک تر شدن به شما در خود احساس نمایند. وی در ادامه صحبت های خود می افزاید: «اگر بخواهم به سمت موفقیت پیش بروم، به همکاری خوب آنها نیاز دارم و این همان جمله ای خواهد بود که آنها را برانگیخته و باعث می شود ذهنشان را نسبت به این موضوع باز کنند.»

البته هالورسون نیز با این صحبت کلارک هم عقیده است.

فراتر بروید

در این مرحله شما باید عملکردی بر خلاف موضوعی که در آن قضاوت شده اید را از خود به نمایش بگذارید. به عنوان مثال اگر به عنوان فردی شناخته می شوید که همواره دیر به محل کار و قرار می رسید باید این موضوع را تغییر دهید و  نه تنها به موقع بلکه یک ربع زودتر به محل مورد نظر برسید. در صورتی که احساس م یکنید همکاران شما از نظرات و دیدگاه های شما چندان لذت نمی برند، زبان خود را کنترل کنید و یا د رصورتی که کارفرما بر این عقیده است که شما یک عضو فعال در جلسات نیستید با تصمیمات از پیش گرفته شده و فعالیت زیادی را در جلسات از خود بروز دهید. کلارک می گوید شما مجبور هستید که دوباره خودتان را به نمایش بگذارید و در عکس جهت شهرت قبلی خودتان را نشان دهید. اما با گذشت زمان، وقتی ذهنیت افراد در حال تغییر است، شما باید به نقطه مرکزی(تعادل) که احساس راحتی بیشتری می کنید، برگردید.

زمینه های مشترک بیابید

سعی کنید با این افراد خصیصه های مشترکی ایجاد نمایید. برای هضم بهتر این صحبت باید ابتدا به دیدگاه هالورسون بپردازیم. وی معتقد است افراد معمولا به صورت ناآگاهانه شما را زمانی که ویژگی مشترکی در شما می بینند، دسته بندی می کنند. آنها شاید این فکر را در ذهن داشته باشند که شما و او اهداف مشترکی دارید. و ما به صورت خودکار نسبت به کسانی که در گروه ما باشند، نگرش ا داریم. بنابراین با ایجاد ویژگی های مشترک میان خود و آنها این شانس را به خود بدهید که بیشتر مورد درک شدن قرار بگیرید. این ویژگی ها می تواند شامل هرچیزی باشد. به عنوان مثال همسایگی، تیم فوتبال مشترک، مارک لباس و یا حتی علاقه به حیوانات خانگی و هر چیز دیگری که شما را با فرد مذکور در یک دسته بندی بگنجاند.

اگر به نظر می رسد این استراتژی چندان موثر عمل نمی کند باید از فرد مورد نظر بخواهید تا توصیه هایی را به شما داشته باشد این کار باعث می شود تا فرد دید بهتری نسبت به شما پیدا نموده و شما را یک انسان تغییر پذیر تلقی کند.

chaneg-your-reputation3

حوصله داشته باشید

باید بدانید که اثر گذاری شما بر فرد مقابلی اندکی زمان بر خواهد بود و توقع این که بتوانید به سادگی این برخورد را تغییر دهید امری محال به نظر می رسد.

به عقیده هالورسون :« به اندازه زمانی که شما تمایل داشته باشید. البته به عوامل زیادی وابسته خواهد بود، به این که اختلاف بین اثر گذاری قبلی شما و این که می خواهید تا چه اندازه اثر گذاری در آنها داشته باشید و چه فرصت هایی را دارید که این شرایط را ایجاد کنید، بستگی خواهد داشت. او در ادامه می گوید هر چه اثر گذاری قوی باشد، احتمال تغییر نیز زیاد می شود. »

پیشنهاد کلارک نیز در این مورد فرصت دادن به خودتان است وی معتقد است فقط به این فکر کنید که اگر از الان شروع کنید، می توانید این تغییر را بهتر آغاز کنید.

مهمترین اصولی که هرگز نباید آنها را فراموش کنید.

باید ها:

  • اگر شما هستید که اشتباه نموده اید حتما به این موضوع اشاره کنید.
  • اگر قصد دارید تاثیر مثبت بیشتری را ایجاد نمایید چندین بار این کار را انجام دهید.
  • یک کاغذ و قلم بردارید و با کنکاش در وجود خودتان و ویژگی هایی که از فرد مقابل می دانید وجوه مشترک را بیابید و یادداشت کنید. فراموش نکنید که اشتراکات بسیار موثر خواهند بود.

نباید ها:

  • شما هرگز حق ندارید آنها را محکوم به قضاوت اشتباه کنید. بلکه تنها حق دارید با رفتار درست این ویژگی را اصلاح نمایید.
  • از همکاری و برخورد با وی جلوگیری کنید! باید بدانید نزدیکی بیشتر شما سبب تغییر قضاوت خواهد بود و به همان اندازه ترک نمودن وی می توان قضاوت فرد را تشدید نماید.
  • انتظار تغییر سریع ذهنیت افراد کاملا اشتباه است زیرا این موضوع بسیار زمان بر است و حوصله  وانرژی بسیاری را می طلبد پس تلاش کنید و زود ناامید نشوید.

نظرات و دیدگاه های خود را درباره این مطلب با دیگر کاربران گویا آی تی نیز در میان بگذارید و با اشتراک گذاری این مطلب در شبکه های اجتماعیتان آن را به دیگران نیز بیاموزید.