دیدگاه: معروف شدن چه آسان!

دیدگاه: معروف شدن چه آسان!

شهرت برای همه انسان‌ها دوست داشتنی است؛ اگر از ما بپرسند که شهرت را دوست دارید یا نه و پاسخ ما حتی اگر منفی باشد، احتمالا صادقانه نیست و یا شاید حتی همین “نه” تلاشی برای ایجاد تفاوت و جلب توجه دیگران باشد. تردیدی وجود ندارد که شهرت، سبک زندگی خاص خود را می‌طلبد و مشکلات و دردسرهای خود را هم به همراه دارد، اما این مسایل حتی ذره ای از محبوبیت آن کم نمی‌کند؛ هرچند به مانند بسیاری از علاقه‌مندی‌ها، میزان تمایل به معروف شدن و دلایل آن هم در افراد مختلف یکسان نیست! در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا مروری داشته باشیم بر تفاوت‌های مسیر کسب شهرت در گذشته و حال؛ همچنین در نظر داشته باشید که این نوشته فقط یک دیدگاه و یک اظهار نظر است و ما نه مجال آن را داریم و نه به راستی تخصص آن را که به تمامی جنبه‌های اجتماعی شهرت و راه های کسب آن بپردازیم.

نتیجه یک پژوهش سه عامل اصلی را برای تمایل افراد به شهرت نشان می‌دهد:

  • تمایل به دیده‌ شدن و احساس ارزشمندی
  • تمایل به رفاه و داشتن زندگی خاص و سطح بالا
  • تمایل به استفاده از شهرت برای کمک به دیگران و یا کسب افتخار

متن کامل این پژوهش را می‌توانید از طریق این لینک مشاهده کنید؛ البته بدیهی است که همیشه شهرت باعث رسیدن به ۳ آیتمی که گفته شده نمی‌شود و برای خیلی‌ها شهرت فقط شهرت است و نه چیز دیگر! بگذریم از شهرت‌هایی که در واقع چیزی جز بدنامی یا تفاوت صرف با دیگران نیستند و نمی‌خواهیم در مورد آنها صحبت کنیم.

می‌گویند روند کسب شهرت و معروفیت معمولا طولانی است و این ره صد شبه، یک شبه پیمودنی نیست؛ از سوی دیگر در عصر سرعت به سر می‌بریم و باید همه‌ چیزمان به همه چیزمان بیاید! اما آیا این سرعتی که در زندگی ما رسوخ کرده، در کوتاه کردن مسیر و زمان رسیدن به شهرت هم موثر بوده؟

در تمام جهان از جمله در کشور خودمان دانشمندان و شاعران بسیار معروفی داریم که اگر کمی دقت کنیم یک ویژگی مشترک در همه آنها می‌بینیم:

همه آنها در زمان خود برجسته و ممتاز بوده‌اند؛ درست مانند یک صف از افراد کوتاه قامت که در میان آنها انسان قد بلندی جا داشته باشد؛ با این وجود چه بسا که در زمان خودشان، جامعه کوتاه قامتان به بلندای اندیشه و ارزش وجودی آنها پی نبرده و تا سال‌ها یا شاید قرن‌ها گمنام باقی مانده‌اند. تعدادی هم نه تنها از مزایای کسب شهرت بهره‌ای نبرده‌اند، بلکه ناگزیر شدند که حتی اگر شده به ظاهر مانند دیگران باشند؛ در صورتی که پس از گذشت سال‌ها و شاید قرن‌ها ارزش آنها آشکار شده و ما خوش‌شانس بوده‌ایم که آثارشان نابود نشده است!

داستان اما در قرن‌های اخیر و بخصوص قرن معاصر کمی متفاوت است؛ در این قرن با رواج کتاب‌های چاپی و نشریات کاغذی فرصتی برای شناسایی افراد ممتاز و مشهور شدن آنها فراهم شد؛ همچنین نوع دیگری از شهرت به واسطه وجود سینما و تلویزیون شکل گرفت. کتاب، روزنامه، رادیو و تلویزیون باعث شدند که دامنه گسترش شهرت و سرعت آن اضافه شود؛ اما هنوز هم افراد مشهور افرادی ممتاز هستند که یک یا چندین ویژگی متمایز و برتر نسبت به مردم عادی جامعه خود دارند و البته برخلاف پیشینیان از مزایای شهرت خود هم برخوردار شده‌اند. همان طور می‌بینیم که با پیشرفت تکنولوژی کسب شهرت هم سرعت بیشتری به خود گرفته و انتظار می‌رود این روزها که سرعت همه چیز چندین برابر شده، مسیر کسب شهرت هم هموار و پیمودن آن آسان باشد؛ اما به راستی این‌ طور است؟

شاید آری و شاید هم نه! این روزها اینترنت فضایی برای ابراز وجود در اختیار همه انسان‌ها قرار می‌دهد؛ فضایی که در آن می‌توان به فرد دیگری تبدیل شد و این موضوع نقش زیادی در بر هم خوردن رابطه بین “ممتاز بودن” و “مشهور بودن” ایفا می‌کند؛ به عبارت دیگر افراد معروف این روزها لزوما افرادی ممتاز و برجسته نیستند. البته دانشمندان، ورزشکاران و هنرمندان واقعی هنوز هم مانند همیشه ممتاز هستند؛ اما چه بسیار از افرادی که برای کسب شهرت، چیزی جز اعتماد به نفس کاذب ندارند. معروف شدن در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی اصلا کار دشواری نیست؛ فقط لازم است کار متفاوتی انجام دهید و البته نه لزوما یک کار خوب و مفید! حتما نمونه‌هایی از این قبیل افراد مشهور را می‌شناسید و نیازی به بازگو کردن آن کارها نیست. یک راه دیگر که خیلی شایع شده تلاش برای معروف شدن از طریق اینستاگرام است. روش‌هایی را بخوانید که خودم تاکنون مشاهده کرده‌ام :

  • ده‌ها پیج اینستاگرام با نام خود بسازید که در آنها چند عکس یا مطلب کپی شده باشد و در یکی از این پیج‌ها که پیج واقعی خودتان است، بنویسید: «تنها صفحه واقعی واصلی من در اینستاگرام». افزایش فالور هم که راه‌ها و روش‌های زیادی دارد و می‌توانید با کمی تلاش به چندین K برسانید.
  • تا جایی که می‌توانید با اسم خودتان هشتگ بسازید؛ حتی زمانی که در پیج دیگران کامنت می‌گذارید.

 

برای خودم  استفاده از روش اول توسط یک عکاس بسیار جالب بود، به همراه یک رزومه بلندبالا به درخواست فالورهایش؛ و البته با جزئیاتی در حد دریافت جایزه مقاله نویسی در سال دوم دبیرستانش!

قصد آموزش معروف شدن را نداریم و فقط دو نمونه از راه‌های ایجاد معروفیت کاذب را با هم مرور کردیم تا بدانید بسیاری از معروف‌های اینستاگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی کاذب هستند و حتی برخی هم وجود خارجی ندارند! از سوی دیگر همین شبکه ها به افراد برجسته هم فرصت ارتباط با عموم مردم و شناخته شدن می دهند؛ اما در این میان، شناسایی سره از ناسره ، به اطلاعات و سلیقه کاربران بستگی دارد؛ هرچند همگی می‌دانیم که ماه برای همیشه پشت ابر نخواهد ماند. عده‌ای هم برای معروف شدن از روش‌هایی مشابه گرفتن ماهی از آب گل‌آلود استفاده می کنند:  حضور فعال در کنار اتفاقی که سوژه روز است، ظاهرا به قصد یاری رساندن به قربانی اتفاق و صد البته به همراه فیلمبردار و آپلود نتیجه در یوتیوب و آپارات و انتشار گسترده در شبکه‌های اجتماعی، باشد که فروش آلبوم جدیدشان چند برابر شود!

همان طور که در مقدمه مطلب گفته شد، هدف از این نوشته ارایه یک دیدگاه بدون پیش داوری در مورد خوبی یا بدی روش های جدید شهرت بوده و البته قصد نداشتیم در مورد کسی قضاوت کنیم و اگر بخواهیم در مورد جنبه‌ها و آثار گوناگون این پدیده بحث کنیم این نوشته مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد؛ اما با توجه به آن‌چه گفتیم، عصر کنونی ارتباطات، باعث افزایش سرعت و در عین حال کاهش دقت شده است! به عبارت دیگر معروف شدن آسان است اما به چه قیمتی؟ آیا همه افراد ممتاز از مزایای شهرت برخوردار می‌شوند؟ شما بگویید.

نوشته دیدگاه: معروف شدن چه آسان! اولین بار در پدیدار شد.

روش هایی برای افزایش شهرت و اعتبار کاری در میان رقبا

آیا تا کنون برایتان پیش آمده که حس کنید اطرافیان و همکارانتان در مورد شما یک برداشت و حس اشتباه دارند؟ به عنوان مثال شما را فردی متکبر و یا خود رای بدانند؟ این مشکل ممکن است زمانی به وجود آید که دیگران از شما شناخت کافی ندارند و  به  عنوان مثال شما در یک پروژه بیش از حد از کارتان و عملکرد مطلوب خود جانب داری نموده باشید. در این حالت چه باید کرد؟ چگونه می خواهید دید و تفکر آنها نسبت به خود را تغییر دهید؟ آیا در این حالت لازم  است به طور مستقیم بر روی شهرت خود متمرکز شوید و یا انرژی خود را صرف تغییر روش و عملکرد خود کنید؟ اگر می خواهید به این جواب برسید تا انتها مقاله امروز  مجله اینترنتی گویا آی تی را دنبال نمایید.

حل این مشکل از دیدگاه کارشناسان

اصولا همه ما انتظار داریم تا اطرافیان به ما  توجه و علاقه نشان دهند از این رو در صورتی که خلاف این موضوع رخ دهد به نظر ما آزار دهنده خواهد بود.

هایدی گرنت هالورسون (Heidi Grant Halvorson) در کتاب خود با عنوان «هیچ کس شما و کاری را که انجام می دهید درک نمی کند»  (No One Understand You and What to Do About it) می گوید:

«ما انسان ها معمولا فراموش می کنیم که ممکن است شناخت ما نسبت به دیگران بیشتر از بقیه باشد و همچنین ممکن است از هر برخوردی برداشت هایی متفاوت صورت بگیرد. به عنوان مثال شما بدون پینهاد و یا پرسش از طرف مقابل برای وی فنجانی قهوه می برید. این موضوع شاید از نظر شما خوشایند و جالب باشد اما طرف مقابل می تواند هر برداشتی را از این عمل شما داشته باشد و می تواند با خود فکر کند که شاید شما برای دست یافتن به مقاصد خاصی این کار را انجام داده اید.»

دوری کلارک (Dorie Cark) نیز بر این عقیده است که: «ادراک افراد از هر موضوعی متفاوت است. بنابراین مقاومت در درک موقعیت هر فردی اشتباه است. در واقع می توان گفت تفاوت هایی که در ادراک افراد دیگر به نسبت شما وجود دارد لزوما دلیل بر اشتباه آنان نیست. برای آنها برداشت از شما واقعی بوده و این وظیفه شماست که این پویایی (شهرت) را تغییر دهید. در این مطلب به مواردی خواهیم پرداخت که به شما درتغییر شهرتتان کمک خواهد نمود.»

با مساله روبرو شوید

اگر رفتار و عملکر د شما باعث ایجاد سوء برداشت دیگران شده و شما برچسب غیر منصفانه ای خورده اید بهتر است در اولین گام با این موضوع به طور کامل رو به رو شوید و به افرادی که چنین برداشتی از شخصیت شما نموده اند نشان دهید که این موضوع کاملا اشتباه است. بنابراین به عنوان مثال اگر رفتار شما با همکارتان از جانب وی توهین آمیز تلقی شده است باید از وی معذرت خواهی نمایید و به او نشان دهید که متوجه این موضوع شده اید و یا در صصورتی که برای تحویل گزارش به رئیستان با تاخیر مواجه شده اید باید با توضیح دادن به وی نشان دهید که از اشتباه خود، آگاه هستید و دیگر این اشتباه را تکرار نخواهید نمود. کلارک معتقد است که این کار دقیقا آغاز روند تغییر وضعیت برای شماست و کمک می کند تغییرات را آغاز نمایید. هالورسون توضیح می دهد که نیازی نیست که به طور مستقیم هر مساله ای را توضیح دهید. اما اگر سوء برداشتی ایجاد شده، بهتر است به آن پرداخته شود.

موضع تدافعی نگیرید

اگر قصد دارید به طور مستقیم به عملکرد خودتان اشاره نمایید و خود را از آن تبرعه کنید بهتر است این کار را با ظاهری خصمانه و عصبانی انجام ندهید زیرا با انجام این کار آنها را متهم به اشتباه فکر کردن می کنید. بنابراین بهتر است با پذیرش عملکرد اشتباه خود سعی در بهبود آن و نشان دادن خود واقعی تان نمایید.

chaneg-your-reputation2

به دنبال فرصت هایی باشید تا با یکدیگر همکاری کنید

هالورسون می گوید برای اثبات خودتان باد یک روند پایدار داشته باشید و با عملرد های کوتاه نمی توانید نظرات اطرافیان را تغییر دهید. به عنوان مثال اگر همکار شما معتقد است که شما فردی متکبر هستید بایستی با یک رفتار مداوم و طولانی مدت این موضوع را به وی اثبات نماید که در مورد شما اشتباه برداشت کرده است. از این رو، برای این که به وی فرصت این نتیجه گیری را بدهید بایستی رفتاری دوستانه با وی داشته و به عنوان مثال به صورت داوطلبانه به وی پیشنهاد همکاری و کمک دهید این کار به دلیل مجاورت بیشتر به شما کمک خواهد نمود تا بیشتر از پیش خود را اثبات نمایید.

کلارک در این باره معتقد است که این همکاری اجباری با شما به آنها کمک می کند تا آنها علاقه بیشتری به نزدیک تر شدن به شما در خود احساس نمایند. وی در ادامه صحبت های خود می افزاید: «اگر بخواهم به سمت موفقیت پیش بروم، به همکاری خوب آنها نیاز دارم و این همان جمله ای خواهد بود که آنها را برانگیخته و باعث می شود ذهنشان را نسبت به این موضوع باز کنند.»

البته هالورسون نیز با این صحبت کلارک هم عقیده است.

فراتر بروید

در این مرحله شما باید عملکردی بر خلاف موضوعی که در آن قضاوت شده اید را از خود به نمایش بگذارید. به عنوان مثال اگر به عنوان فردی شناخته می شوید که همواره دیر به محل کار و قرار می رسید باید این موضوع را تغییر دهید و  نه تنها به موقع بلکه یک ربع زودتر به محل مورد نظر برسید. در صورتی که احساس م یکنید همکاران شما از نظرات و دیدگاه های شما چندان لذت نمی برند، زبان خود را کنترل کنید و یا د رصورتی که کارفرما بر این عقیده است که شما یک عضو فعال در جلسات نیستید با تصمیمات از پیش گرفته شده و فعالیت زیادی را در جلسات از خود بروز دهید. کلارک می گوید شما مجبور هستید که دوباره خودتان را به نمایش بگذارید و در عکس جهت شهرت قبلی خودتان را نشان دهید. اما با گذشت زمان، وقتی ذهنیت افراد در حال تغییر است، شما باید به نقطه مرکزی(تعادل) که احساس راحتی بیشتری می کنید، برگردید.

زمینه های مشترک بیابید

سعی کنید با این افراد خصیصه های مشترکی ایجاد نمایید. برای هضم بهتر این صحبت باید ابتدا به دیدگاه هالورسون بپردازیم. وی معتقد است افراد معمولا به صورت ناآگاهانه شما را زمانی که ویژگی مشترکی در شما می بینند، دسته بندی می کنند. آنها شاید این فکر را در ذهن داشته باشند که شما و او اهداف مشترکی دارید. و ما به صورت خودکار نسبت به کسانی که در گروه ما باشند، نگرش ا داریم. بنابراین با ایجاد ویژگی های مشترک میان خود و آنها این شانس را به خود بدهید که بیشتر مورد درک شدن قرار بگیرید. این ویژگی ها می تواند شامل هرچیزی باشد. به عنوان مثال همسایگی، تیم فوتبال مشترک، مارک لباس و یا حتی علاقه به حیوانات خانگی و هر چیز دیگری که شما را با فرد مذکور در یک دسته بندی بگنجاند.

اگر به نظر می رسد این استراتژی چندان موثر عمل نمی کند باید از فرد مورد نظر بخواهید تا توصیه هایی را به شما داشته باشد این کار باعث می شود تا فرد دید بهتری نسبت به شما پیدا نموده و شما را یک انسان تغییر پذیر تلقی کند.

chaneg-your-reputation3

حوصله داشته باشید

باید بدانید که اثر گذاری شما بر فرد مقابلی اندکی زمان بر خواهد بود و توقع این که بتوانید به سادگی این برخورد را تغییر دهید امری محال به نظر می رسد.

به عقیده هالورسون :« به اندازه زمانی که شما تمایل داشته باشید. البته به عوامل زیادی وابسته خواهد بود، به این که اختلاف بین اثر گذاری قبلی شما و این که می خواهید تا چه اندازه اثر گذاری در آنها داشته باشید و چه فرصت هایی را دارید که این شرایط را ایجاد کنید، بستگی خواهد داشت. او در ادامه می گوید هر چه اثر گذاری قوی باشد، احتمال تغییر نیز زیاد می شود. »

پیشنهاد کلارک نیز در این مورد فرصت دادن به خودتان است وی معتقد است فقط به این فکر کنید که اگر از الان شروع کنید، می توانید این تغییر را بهتر آغاز کنید.

مهمترین اصولی که هرگز نباید آنها را فراموش کنید.

باید ها:

  • اگر شما هستید که اشتباه نموده اید حتما به این موضوع اشاره کنید.
  • اگر قصد دارید تاثیر مثبت بیشتری را ایجاد نمایید چندین بار این کار را انجام دهید.
  • یک کاغذ و قلم بردارید و با کنکاش در وجود خودتان و ویژگی هایی که از فرد مقابل می دانید وجوه مشترک را بیابید و یادداشت کنید. فراموش نکنید که اشتراکات بسیار موثر خواهند بود.

نباید ها:

  • شما هرگز حق ندارید آنها را محکوم به قضاوت اشتباه کنید. بلکه تنها حق دارید با رفتار درست این ویژگی را اصلاح نمایید.
  • از همکاری و برخورد با وی جلوگیری کنید! باید بدانید نزدیکی بیشتر شما سبب تغییر قضاوت خواهد بود و به همان اندازه ترک نمودن وی می توان قضاوت فرد را تشدید نماید.
  • انتظار تغییر سریع ذهنیت افراد کاملا اشتباه است زیرا این موضوع بسیار زمان بر است و حوصله  وانرژی بسیاری را می طلبد پس تلاش کنید و زود ناامید نشوید.

نظرات و دیدگاه های خود را درباره این مطلب با دیگر کاربران گویا آی تی نیز در میان بگذارید و با اشتراک گذاری این مطلب در شبکه های اجتماعیتان آن را به دیگران نیز بیاموزید.

روش هایی برای افزایش شهرت و اعتبار کاری در میان رقبا

آیا تا کنون برایتان پیش آمده که حس کنید اطرافیان و همکارانتان در مورد شما یک برداشت و حس اشتباه دارند؟ به عنوان مثال شما را فردی متکبر و یا خود رای بدانند؟ این مشکل ممکن است زمانی به وجود آید که دیگران از شما شناخت کافی ندارند و  به  عنوان مثال شما در یک پروژه بیش از حد از کارتان و عملکرد مطلوب خود جانب داری نموده باشید. در این حالت چه باید کرد؟ چگونه می خواهید دید و تفکر آنها نسبت به خود را تغییر دهید؟ آیا در این حالت لازم  است به طور مستقیم بر روی شهرت خود متمرکز شوید و یا انرژی خود را صرف تغییر روش و عملکرد خود کنید؟ اگر می خواهید به این جواب برسید تا انتها مقاله امروز  مجله اینترنتی گویا آی تی را دنبال نمایید.

حل این مشکل از دیدگاه کارشناسان

اصولا همه ما انتظار داریم تا اطرافیان به ما  توجه و علاقه نشان دهند از این رو در صورتی که خلاف این موضوع رخ دهد به نظر ما آزار دهنده خواهد بود.

هایدی گرنت هالورسون (Heidi Grant Halvorson) در کتاب خود با عنوان «هیچ کس شما و کاری را که انجام می دهید درک نمی کند»  (No One Understand You and What to Do About it) می گوید:

«ما انسان ها معمولا فراموش می کنیم که ممکن است شناخت ما نسبت به دیگران بیشتر از بقیه باشد و همچنین ممکن است از هر برخوردی برداشت هایی متفاوت صورت بگیرد. به عنوان مثال شما بدون پینهاد و یا پرسش از طرف مقابل برای وی فنجانی قهوه می برید. این موضوع شاید از نظر شما خوشایند و جالب باشد اما طرف مقابل می تواند هر برداشتی را از این عمل شما داشته باشد و می تواند با خود فکر کند که شاید شما برای دست یافتن به مقاصد خاصی این کار را انجام داده اید.»

دوری کلارک (Dorie Cark) نیز بر این عقیده است که: «ادراک افراد از هر موضوعی متفاوت است. بنابراین مقاومت در درک موقعیت هر فردی اشتباه است. در واقع می توان گفت تفاوت هایی که در ادراک افراد دیگر به نسبت شما وجود دارد لزوما دلیل بر اشتباه آنان نیست. برای آنها برداشت از شما واقعی بوده و این وظیفه شماست که این پویایی (شهرت) را تغییر دهید. در این مطلب به مواردی خواهیم پرداخت که به شما درتغییر شهرتتان کمک خواهد نمود.»

با مساله روبرو شوید

اگر رفتار و عملکر د شما باعث ایجاد سوء برداشت دیگران شده و شما برچسب غیر منصفانه ای خورده اید بهتر است در اولین گام با این موضوع به طور کامل رو به رو شوید و به افرادی که چنین برداشتی از شخصیت شما نموده اند نشان دهید که این موضوع کاملا اشتباه است. بنابراین به عنوان مثال اگر رفتار شما با همکارتان از جانب وی توهین آمیز تلقی شده است باید از وی معذرت خواهی نمایید و به او نشان دهید که متوجه این موضوع شده اید و یا در صصورتی که برای تحویل گزارش به رئیستان با تاخیر مواجه شده اید باید با توضیح دادن به وی نشان دهید که از اشتباه خود، آگاه هستید و دیگر این اشتباه را تکرار نخواهید نمود. کلارک معتقد است که این کار دقیقا آغاز روند تغییر وضعیت برای شماست و کمک می کند تغییرات را آغاز نمایید. هالورسون توضیح می دهد که نیازی نیست که به طور مستقیم هر مساله ای را توضیح دهید. اما اگر سوء برداشتی ایجاد شده، بهتر است به آن پرداخته شود.

موضع تدافعی نگیرید

اگر قصد دارید به طور مستقیم به عملکرد خودتان اشاره نمایید و خود را از آن تبرعه کنید بهتر است این کار را با ظاهری خصمانه و عصبانی انجام ندهید زیرا با انجام این کار آنها را متهم به اشتباه فکر کردن می کنید. بنابراین بهتر است با پذیرش عملکرد اشتباه خود سعی در بهبود آن و نشان دادن خود واقعی تان نمایید.

chaneg-your-reputation2

به دنبال فرصت هایی باشید تا با یکدیگر همکاری کنید

هالورسون می گوید برای اثبات خودتان باد یک روند پایدار داشته باشید و با عملرد های کوتاه نمی توانید نظرات اطرافیان را تغییر دهید. به عنوان مثال اگر همکار شما معتقد است که شما فردی متکبر هستید بایستی با یک رفتار مداوم و طولانی مدت این موضوع را به وی اثبات نماید که در مورد شما اشتباه برداشت کرده است. از این رو، برای این که به وی فرصت این نتیجه گیری را بدهید بایستی رفتاری دوستانه با وی داشته و به عنوان مثال به صورت داوطلبانه به وی پیشنهاد همکاری و کمک دهید این کار به دلیل مجاورت بیشتر به شما کمک خواهد نمود تا بیشتر از پیش خود را اثبات نمایید.

کلارک در این باره معتقد است که این همکاری اجباری با شما به آنها کمک می کند تا آنها علاقه بیشتری به نزدیک تر شدن به شما در خود احساس نمایند. وی در ادامه صحبت های خود می افزاید: «اگر بخواهم به سمت موفقیت پیش بروم، به همکاری خوب آنها نیاز دارم و این همان جمله ای خواهد بود که آنها را برانگیخته و باعث می شود ذهنشان را نسبت به این موضوع باز کنند.»

البته هالورسون نیز با این صحبت کلارک هم عقیده است.

فراتر بروید

در این مرحله شما باید عملکردی بر خلاف موضوعی که در آن قضاوت شده اید را از خود به نمایش بگذارید. به عنوان مثال اگر به عنوان فردی شناخته می شوید که همواره دیر به محل کار و قرار می رسید باید این موضوع را تغییر دهید و  نه تنها به موقع بلکه یک ربع زودتر به محل مورد نظر برسید. در صورتی که احساس م یکنید همکاران شما از نظرات و دیدگاه های شما چندان لذت نمی برند، زبان خود را کنترل کنید و یا د رصورتی که کارفرما بر این عقیده است که شما یک عضو فعال در جلسات نیستید با تصمیمات از پیش گرفته شده و فعالیت زیادی را در جلسات از خود بروز دهید. کلارک می گوید شما مجبور هستید که دوباره خودتان را به نمایش بگذارید و در عکس جهت شهرت قبلی خودتان را نشان دهید. اما با گذشت زمان، وقتی ذهنیت افراد در حال تغییر است، شما باید به نقطه مرکزی(تعادل) که احساس راحتی بیشتری می کنید، برگردید.

زمینه های مشترک بیابید

سعی کنید با این افراد خصیصه های مشترکی ایجاد نمایید. برای هضم بهتر این صحبت باید ابتدا به دیدگاه هالورسون بپردازیم. وی معتقد است افراد معمولا به صورت ناآگاهانه شما را زمانی که ویژگی مشترکی در شما می بینند، دسته بندی می کنند. آنها شاید این فکر را در ذهن داشته باشند که شما و او اهداف مشترکی دارید. و ما به صورت خودکار نسبت به کسانی که در گروه ما باشند، نگرش ا داریم. بنابراین با ایجاد ویژگی های مشترک میان خود و آنها این شانس را به خود بدهید که بیشتر مورد درک شدن قرار بگیرید. این ویژگی ها می تواند شامل هرچیزی باشد. به عنوان مثال همسایگی، تیم فوتبال مشترک، مارک لباس و یا حتی علاقه به حیوانات خانگی و هر چیز دیگری که شما را با فرد مذکور در یک دسته بندی بگنجاند.

اگر به نظر می رسد این استراتژی چندان موثر عمل نمی کند باید از فرد مورد نظر بخواهید تا توصیه هایی را به شما داشته باشد این کار باعث می شود تا فرد دید بهتری نسبت به شما پیدا نموده و شما را یک انسان تغییر پذیر تلقی کند.

chaneg-your-reputation3

حوصله داشته باشید

باید بدانید که اثر گذاری شما بر فرد مقابلی اندکی زمان بر خواهد بود و توقع این که بتوانید به سادگی این برخورد را تغییر دهید امری محال به نظر می رسد.

به عقیده هالورسون :« به اندازه زمانی که شما تمایل داشته باشید. البته به عوامل زیادی وابسته خواهد بود، به این که اختلاف بین اثر گذاری قبلی شما و این که می خواهید تا چه اندازه اثر گذاری در آنها داشته باشید و چه فرصت هایی را دارید که این شرایط را ایجاد کنید، بستگی خواهد داشت. او در ادامه می گوید هر چه اثر گذاری قوی باشد، احتمال تغییر نیز زیاد می شود. »

پیشنهاد کلارک نیز در این مورد فرصت دادن به خودتان است وی معتقد است فقط به این فکر کنید که اگر از الان شروع کنید، می توانید این تغییر را بهتر آغاز کنید.

مهمترین اصولی که هرگز نباید آنها را فراموش کنید.

باید ها:

  • اگر شما هستید که اشتباه نموده اید حتما به این موضوع اشاره کنید.
  • اگر قصد دارید تاثیر مثبت بیشتری را ایجاد نمایید چندین بار این کار را انجام دهید.
  • یک کاغذ و قلم بردارید و با کنکاش در وجود خودتان و ویژگی هایی که از فرد مقابل می دانید وجوه مشترک را بیابید و یادداشت کنید. فراموش نکنید که اشتراکات بسیار موثر خواهند بود.

نباید ها:

  • شما هرگز حق ندارید آنها را محکوم به قضاوت اشتباه کنید. بلکه تنها حق دارید با رفتار درست این ویژگی را اصلاح نمایید.
  • از همکاری و برخورد با وی جلوگیری کنید! باید بدانید نزدیکی بیشتر شما سبب تغییر قضاوت خواهد بود و به همان اندازه ترک نمودن وی می توان قضاوت فرد را تشدید نماید.
  • انتظار تغییر سریع ذهنیت افراد کاملا اشتباه است زیرا این موضوع بسیار زمان بر است و حوصله  وانرژی بسیاری را می طلبد پس تلاش کنید و زود ناامید نشوید.

نظرات و دیدگاه های خود را درباره این مطلب با دیگر کاربران گویا آی تی نیز در میان بگذارید و با اشتراک گذاری این مطلب در شبکه های اجتماعیتان آن را به دیگران نیز بیاموزید.