ایجاد فضاهای سبز بیشتر در شهرها می‌تواند جان هزاران نفر را نجات دهد!

وجود فضاهای سبز در شهرها می‌تواند تاثیر زیادی روی سلامت ذهنی و جسمی افراد بگذارد. براساس یک مطالعه جدید، دسترسی بیشتر به فضای سبز شهری حتی می‌تواند مانع از مرگ‌های زودرس شود.

این مطالعه که در مورد شهر فیلادلفیا آمریکا انجام شده نشان می‌دهد که کاشت درختانِ بیشتر در مناطق فقیر شهر می‌تواند جان صدها نفر را در سال نجات دهد.

نویسندگان در مقاله خود گفته‌اند که با پوشش دادن ۳۰ درصد از سطح شهر با درختان می‌توان هر سال جلوی مرگ ۴۰۰ نفر را در مناطق ثروتمند شهر گرفت و جان بیش از ۳۰۰ نفر را در مناطق فقیر شهر نجات داد.

به گفته آن‌ها مجموع این افراد، چیزی حدود ۳ درصد کل مرگ‌ومیرهای سالانه شهر فیلادلفیا می‌شود که به‌راحتی می‌توان با ایجاد فضاهای سبز بیشتر مانع از مرگ زودرس آن‌ها شد.

میشل کوندو (Michelle Kondo) دانشمند علوم اجتماعی از موسسه Forest Service و از نویسندگان مقاله می‌گوید: درست است که درختان به ما کمک می‌کنند تا زندگی‌های طولانی‌تر و سالم‌تری داشته باشیم، اما این موضوع تاکنون به‌صورت علمی کمی‌سازی نشده است.

مطالعه جدید، بر پایه بررسی‌های سازمان بهداشت جهانی (WHO) بر روی زندگی بیش از ۸ میلیون نفر صورت گرفته است. تحلیل‌های این سازمان نشان داده بود که فضاهای سبز شهری می‌تواند جلوی مرگ‌ومیر‌های زودرس را بگیرد. لااقل همه ما می‌دانیم که یکی از مزیت‌های افزایش فضاهای سبز شهری کاهش آلودگی هواست. طبق نظر سازمان بهداشت جهانی، هر ۵۰۰ مترمربع فضای سبز در یک شهر می‌تواند میزان مرگ‌ومیرهای زودرس مردمان آنجا را چهار درصد کاهش دهد.

کوندو و همکارانش با استفاده از داده‌های بین‌المللی سازمان بهداشت جهانی و به‌‌کارگیری آن در سطح محلی، برای اولین بار پیش‌بینی کردند که اگر شهر فیلادلفیا به هدف ۳۰ درصد پوشش فضای سبز خود تا سال ۲۰۲۵ دست یابد، تاثیر آن روی میزان مرگ‌ومیر و اقتصاد شهر چه میزان خواهد بود.

شهر فیلادلفیا در زمانی که مطالعه انجام می‌شد حدود ۲۰ درصد پوشش سبز داشت و از آن زمان تاکنون درختان بیشتری بریده شده‌اند. اما هدف ۳۰ درصد همچنان پابرجاست و اگر این شهر بتواند فضای سبز خود را در چند سال آینده تاحدودی افزایش دهد و سطوح بتنی و سایر سطوحی که مانع رشد گیاهان می‌شوند را حذف کند، این کار می‌تواند تاثیر بزرگی روی شهر داشته باشد.

حتی اگر فیلادلفیا به هدف ۳۰ درصد پوشش فضای سبز خود تا سال ۲۰۲۵ دست نیابد و فقط بتواند تعداد درختان خود را در مناطقی که بدون درخت هستند تا ۵ درصد افزایش دهد، باز هم می‌تواند مانع از مرگ حدود ۳۰۰ نفر در سال بشود. ضمن اینکه، اضافه کردن ۵ درصد فضای سبز بیشتر باعث صرفه‌جویی بیش از ۷۰۰ میلیون دلار در هزینه‌های شهر خواهد شد.

مارک نیوونهاجسن (Mark Nieuwenhuijsen) مدیر موسسه Urban Planning, Environment and Health Initiative می‌گوید: درست است که هر شهری ویژگی‌های خاص خودش را دارد، اما این مطالعه صرفا یک ایده برای همه شهرهای دنیا ارایه کرده و آن این است که زندگی‌های بیشتری می‌تواند با افزایش تعداد درختان و محیط‌های سبز شهری نجات یابد. به‌علاوه، فضاهای سبز می‌توانند تنوع زیستی را افزایش دهند و با کاهش تاثیر تغییرات آب‌وهوایی، شهرهای ما را زیست‌پذیرتر کنند.

مطالعه حاضر که با بهره‌گیری از داده‌های بیش از ۷ میلیون نفر انجام شده نشان می‌دهد که چگونه فضاهای سبز شهری می‌توانند میزان مر‌گ‌ومیر ساکنان شهرها را کاهش دهند. البته این مطالعه از آنجاییکه علت‌ تک‌تک مرگ‌های زودرس را بررسی نکرده نمی‌تواند بگوید که درختان چگونه در دنیای واقعی، زندگی افراد را نجات می‌دهند.

با وجود این، نویسندگان مقاله چند ایده دارند. آن‌ها فکر می‌کنند که هرچه فضای سبز شهری بیشتر شود، روابط اجتماعی مردمان آن شهر مستحکم‌تر خواهد شد و آن‌ها همچنین استرس کمتر، فعالیت فیزیکی بیشتر و زندگی‌های سالم‌تر و شادتری خواهند داشت.

محله‌های بیشتر برخوردار هر شهری معمولا تمایل به داشتن درختان و فضاهای سبز بیشتر دارند، بنابراین جای تعجبی ندارد که مردمان این مناطق سلامت بهتری نسبت به افرادی که مناطق کمتر برخوردار و فقیر شهر زندگی می‌کنند داشته باشند.

نویسندگان در مقاله خود گفته‌اند که برنامه‌های کاشت درختان در شهرها به‌ندرت به توزیع مساوی درختان در سطح شهر منتج می‌شود.

در حالیکه برنامه درختکاری شهر فیلادلفیا نسبت به سایر شهرها توزیع بهتری دارد، اما نویسندگان مقاله می‌گویند که این‌گونه مداخلات اغلب می‌تواند به اعیان‌سازی برخی مناطق این شهر کمک کند.

آن‌ها در مقاله خود نوشته‌اند: گرچه مطالعات بیشتری نیاز است تا ما بدانیم آیا کاشت درختان، کمکی به اعیان‌سازی شهرها می‌کند یا نه؛ اما لازم است که در کنار برنامه‌های درختکاری در مناطق فقیر شهر، از برنامه‌ها و سیاست‌های تکمیلی مانند ارایه خانه‌های ارزان‌قیمت نیز برای حفظ اقتصاد این مناطق استفاده شود.

نویسندگان مقاله معتقدند که اگر این کارها انجام بگیرند، برنامه‌های فضای سبز شهری می‌تواند سلامت عمومی را بهبود ببخشد، نابرابری را کاهش دهد و عدالت فضای شهری را بیشتر کند.

این مطالعه در مجله The Lancet Planetary Health چاپ شده است.

نوشته ایجاد فضاهای سبز بیشتر در شهرها می‌تواند جان هزاران نفر را نجات دهد! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

ایجاد فضاهای سبز بیشتر در شهرها می‌تواند جان هزاران نفر را نجات دهد!

وجود فضاهای سبز در شهرها می‌تواند تاثیر زیادی روی سلامت ذهنی و جسمی افراد بگذارد. براساس یک مطالعه جدید، دسترسی بیشتر به فضای سبز شهری حتی می‌تواند مانع از مرگ‌های زودرس شود.

این مطالعه که در مورد شهر فیلادلفیا آمریکا انجام شده نشان می‌دهد که کاشت درختانِ بیشتر در مناطق فقیر شهر می‌تواند جان صدها نفر را در سال نجات دهد.

نویسندگان در مقاله خود گفته‌اند که با پوشش دادن ۳۰ درصد از سطح شهر با درختان می‌توان هر سال جلوی مرگ ۴۰۰ نفر را در مناطق ثروتمند شهر گرفت و جان بیش از ۳۰۰ نفر را در مناطق فقیر شهر نجات داد.

به گفته آن‌ها مجموع این افراد، چیزی حدود ۳ درصد کل مرگ‌ومیرهای سالانه شهر فیلادلفیا می‌شود که به‌راحتی می‌توان با ایجاد فضاهای سبز بیشتر مانع از مرگ زودرس آن‌ها شد.

میشل کوندو (Michelle Kondo) دانشمند علوم اجتماعی از موسسه Forest Service و از نویسندگان مقاله می‌گوید: درست است که درختان به ما کمک می‌کنند تا زندگی‌های طولانی‌تر و سالم‌تری داشته باشیم، اما این موضوع تاکنون به‌صورت علمی کمی‌سازی نشده است.

مطالعه جدید، بر پایه بررسی‌های سازمان بهداشت جهانی (WHO) بر روی زندگی بیش از ۸ میلیون نفر صورت گرفته است. تحلیل‌های این سازمان نشان داده بود که فضاهای سبز شهری می‌تواند جلوی مرگ‌ومیر‌های زودرس را بگیرد. لااقل همه ما می‌دانیم که یکی از مزیت‌های افزایش فضاهای سبز شهری کاهش آلودگی هواست. طبق نظر سازمان بهداشت جهانی، هر ۵۰۰ مترمربع فضای سبز در یک شهر می‌تواند میزان مرگ‌ومیرهای زودرس مردمان آنجا را چهار درصد کاهش دهد.

کوندو و همکارانش با استفاده از داده‌های بین‌المللی سازمان بهداشت جهانی و به‌‌کارگیری آن در سطح محلی، برای اولین بار پیش‌بینی کردند که اگر شهر فیلادلفیا به هدف ۳۰ درصد پوشش فضای سبز خود تا سال ۲۰۲۵ دست یابد، تاثیر آن روی میزان مرگ‌ومیر و اقتصاد شهر چه میزان خواهد بود.

شهر فیلادلفیا در زمانی که مطالعه انجام می‌شد حدود ۲۰ درصد پوشش سبز داشت و از آن زمان تاکنون درختان بیشتری بریده شده‌اند. اما هدف ۳۰ درصد همچنان پابرجاست و اگر این شهر بتواند فضای سبز خود را در چند سال آینده تاحدودی افزایش دهد و سطوح بتنی و سایر سطوحی که مانع رشد گیاهان می‌شوند را حذف کند، این کار می‌تواند تاثیر بزرگی روی شهر داشته باشد.

حتی اگر فیلادلفیا به هدف ۳۰ درصد پوشش فضای سبز خود تا سال ۲۰۲۵ دست نیابد و فقط بتواند تعداد درختان خود را در مناطقی که بدون درخت هستند تا ۵ درصد افزایش دهد، باز هم می‌تواند مانع از مرگ حدود ۳۰۰ نفر در سال بشود. ضمن اینکه، اضافه کردن ۵ درصد فضای سبز بیشتر باعث صرفه‌جویی بیش از ۷۰۰ میلیون دلار در هزینه‌های شهر خواهد شد.

مارک نیوونهاجسن (Mark Nieuwenhuijsen) مدیر موسسه Urban Planning, Environment and Health Initiative می‌گوید: درست است که هر شهری ویژگی‌های خاص خودش را دارد، اما این مطالعه صرفا یک ایده برای همه شهرهای دنیا ارایه کرده و آن این است که زندگی‌های بیشتری می‌تواند با افزایش تعداد درختان و محیط‌های سبز شهری نجات یابد. به‌علاوه، فضاهای سبز می‌توانند تنوع زیستی را افزایش دهند و با کاهش تاثیر تغییرات آب‌وهوایی، شهرهای ما را زیست‌پذیرتر کنند.

مطالعه حاضر که با بهره‌گیری از داده‌های بیش از ۷ میلیون نفر انجام شده نشان می‌دهد که چگونه فضاهای سبز شهری می‌توانند میزان مر‌گ‌ومیر ساکنان شهرها را کاهش دهند. البته این مطالعه از آنجاییکه علت‌ تک‌تک مرگ‌های زودرس را بررسی نکرده نمی‌تواند بگوید که درختان چگونه در دنیای واقعی، زندگی افراد را نجات می‌دهند.

با وجود این، نویسندگان مقاله چند ایده دارند. آن‌ها فکر می‌کنند که هرچه فضای سبز شهری بیشتر شود، روابط اجتماعی مردمان آن شهر مستحکم‌تر خواهد شد و آن‌ها همچنین استرس کمتر، فعالیت فیزیکی بیشتر و زندگی‌های سالم‌تر و شادتری خواهند داشت.

محله‌های بیشتر برخوردار هر شهری معمولا تمایل به داشتن درختان و فضاهای سبز بیشتر دارند، بنابراین جای تعجبی ندارد که مردمان این مناطق سلامت بهتری نسبت به افرادی که مناطق کمتر برخوردار و فقیر شهر زندگی می‌کنند داشته باشند.

نویسندگان در مقاله خود گفته‌اند که برنامه‌های کاشت درختان در شهرها به‌ندرت به توزیع مساوی درختان در سطح شهر منتج می‌شود.

در حالیکه برنامه درختکاری شهر فیلادلفیا نسبت به سایر شهرها توزیع بهتری دارد، اما نویسندگان مقاله می‌گویند که این‌گونه مداخلات اغلب می‌تواند به اعیان‌سازی برخی مناطق این شهر کمک کند.

آن‌ها در مقاله خود نوشته‌اند: گرچه مطالعات بیشتری نیاز است تا ما بدانیم آیا کاشت درختان، کمکی به اعیان‌سازی شهرها می‌کند یا نه؛ اما لازم است که در کنار برنامه‌های درختکاری در مناطق فقیر شهر، از برنامه‌ها و سیاست‌های تکمیلی مانند ارایه خانه‌های ارزان‌قیمت نیز برای حفظ اقتصاد این مناطق استفاده شود.

نویسندگان مقاله معتقدند که اگر این کارها انجام بگیرند، برنامه‌های فضای سبز شهری می‌تواند سلامت عمومی را بهبود ببخشد، نابرابری را کاهش دهد و عدالت فضای شهری را بیشتر کند.

این مطالعه در مجله The Lancet Planetary Health چاپ شده است.

نوشته ایجاد فضاهای سبز بیشتر در شهرها می‌تواند جان هزاران نفر را نجات دهد! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

۵ چاقوی فوق‌العاده که در مواقع اضطراری به کارتان می‌آید!

5 چاقوی فوق‌العاده که در مواقع اضطراری به کارتان می‌آید!

هنگامی که تصمیم می‌گیرید چند روزی در طبیعت و به دور از هیاهوی زندگی شهری گردش و زندگی کنید، به ابزارهایی نیاز خواهید داشت که چاقوی مناسب، یکی از آنها به شمار می‌رود. یقینا یک چاقوی کوچک جیبی برای این منظور مناسب نخواهد بود. در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا ۵ چاقو یا به عبارتی کارد را به شما معرفی کنیم که می‌توانید در روبرو شدن با شرایط اضطراری به کمکتان بیاید یا حتی باعث حفظ جان شما شود.

چاقوی Off-Grid، رویای بقا در طبیعت

این چاقو به سرعت توسط یک کلید باز و آماده استفاده می‌شود. چاقوی نجات Off-Grid تمامی چیزهای مورد نیازتان را به همراه دارد؛ از یک لامپ ال‌ ای دی و سنگ آتش زنه گرفته تا ابزار شکستن شیشه اتومبیل و کاتر برش کمربند ایمنی.

 چاقوی مورد نیاز ناجیان

فرقی نمی‌کند که یک تکنسین نجات آموزش دیده هستید یا این که به خاطر تفریح به زندگی و سیر وسفر در طبیعت روی آورده‌اید؛ به هر حال به یک وسیله خوب و مفید برای شرایط اضطراری نیاز دارید. با چاقوی نجات سبک و محکم StatGear Storm می‌توانید کمربند ایمنی را ببرید؛ شیشه اتومبیل را بشکنید؛ قطعات یک قایق در حال غرق شدن را از هم جدا کرده و به عنوان وسیله نجات استفاده نمایید یا این که بسته حاوی لباس نجات را باز کنید.

 برای استفاده در فضای آزاد

این ابزار خوش‌ساخت فقط یک چاقوی تیز نیست؛ البته بسیار تیز و برنده است اما در عین حال مجموعه ای از ابزارهای بقا و نجات را در یک بسته بندی جمع و جور به همراه دارد. تیغه این چاقوی همه کاره از جنس فولاد زنگ نزن ۴۴۰ به روش ریخته‌گری ساخته شده و یک سنگ آتش زنه و یک چاقو تیز کن به همراه دارد. درست است؛ این چاقو، چاقوهای دیگر را تیز می‌کند!

مبارز کوچک

یک تعادل عالی میان طراحی و کارایی! چاقوی تاشوی CRKT Argus یک انتخاب عالی برای همیشه به همراه داشتن است. تیغه این چاقو  بسیار تیز است و برش‌هایی صاف و دقیق ایجاد می‌کند و با توجه به مکانیسم باز شدن سریع آن می‌توانید اطمینان داشته باشید که دقیقا در زمان مورد نیاز، برای استفاده آماده خواهد بود.

راه و روش سامورایی

این وسیله ترکیبی است از یک سلاح سرد باستانی و یک چاقوی کاربردی! چاقوی جیبی سامورایی در ادای احترام به سامورایی‌ها ساخته شده، جنس دسته آن تیتانیوم گرید ۵ بوده و تیغه بسیار تیزش از فولاد ضد زنگ 440C ساخته شده است.

نوشته 5 چاقوی فوق‌العاده که در مواقع اضطراری به کارتان می‌آید! اولین بار در پدیدار شد.

چه چیزی باعث تکامل حیوانات نسبت به سایر موجودات شده است؟!

تکامل حیوانات

انسان‌ها و حیوانات به صورت پیوسته در حال تکامل هستند؛ آنها دایما ویژگی‌های کمتر مفید را از دست می‌دهند و توانایی‌های جدیدی به دست می‌آورند که بتوانند حداکثر قدرت بقا را داشته باشند. این فرایند از ابتدای حیات آغاز شده و تا زمانی ادامه می‌یابد که دیگر هیچ موجود زنده‌ای باقی نمانده باشد! چه چیزی باعث تکامل حیوانات و در کل جانداران نسبت به سایرین شده است؟ برای دانستن پاسخ ادامه مطلب را بخوانید:

پاسخ این پرسش در شتاب و سرعت تکامل نهفته است. این تکامل اغلب به اندازه‌ای سریع است که انسان می‌تواند تنها در طول چند نسل آن را مشاهده کند. گاهی این تکامل سریع می‌تواند توسط انسان ایجاد شده و تغییرات اقلیمی و زیست محیطی را موجب شود. با توجه به محدودیت‌های طبیعت و محیط زیست، انسان به روش‌های ابداعی از قبیل فعال کردن ژن‌های پنهان یا ژن‌هایی که به مدت طولانی غیر فعال باقی مانده‌اند، حیوانات را وادار به تکامل می‌کند تا با نیازهای زندگی مدرن امروزی مطابقت داشته باشند، اما همیشه این طور نیست.

پشه‌های متروی لندن مثال خوبی برای تکامل سریع هستند؛ بیشتر از ۱۵۰ سال قبل کارگران مشغول کنده‌کاری تونل برای متروی لندن بودند؛ در طول این مدت پشه‌هایی وارد این تونل شدند و در آنجا به زندگی مشغول شدند؛ از آن زمان تاکنون این پشه‌ها تکامل یافته و به یک جمعیت منحصر بفرد تبدیل شده‌اند. در حالی که پشه‌های زیر زمین از انسان‌ها تغذیه می‌کنند آنهایی که روی زمین هستند بیشتر با پرندگان به سر می‌برند و مهم‌تر این که این دو گونه دیگر نمی‌توانند با هم تبادل ژنتیکی داشته باشند یا این که به یکدیگر تبدیل شوند. البته برخی از کارشناسان هم اعتقاد دارند که آنها اصولا دو گونه متفاوت هستند و از یک گونه مشتق نشده‌اند و در نتیجه حاصل از تکامل سریع نیستند.

تکامل سریع در موجودات بزرگ‌تر به چه صورت است؟

ممکن است فکر کنید که سایر موجودات نمی‌توانند تکامل سریع داشته باشند اما بهتر است بدانید که این تکامل تنها به دنیای حشرات محدود نمی‌شود. یک نوع جوجه تیغی دریایی در سواحل استرالیا زندگی می‌کند و به تازگی به دو زیرگونه تبدیل شده که زمان تخم‌گذاری آنها کاملا متفاوت است و دیگر نمی‌توانند با هم جفتگیری کنند.  ۱۰ مارمولک کوچک از سال ۱۹۷۱ در جزیره Pod Mrcaru رها شدند و از آن زمان تاکنون در همین ۳ دهه تغییرات بزرگی در آنها به وجود آمده است: قدرت نیش بیشتر، سر بزرگ‌تر و یک دستگاه گوارش جدید برای سازگاری بیشتر با شرایط محیطی!

همچنین به نظر می‌رسد به علت تغییرات اقلیمی نهنگ‌های آبی قطب جنوب و نهنگ‌های کوتوله، یک گونه جدید از نهنگ‌ها را تشکیل دهند.

به عنوان مثالی برای یک نمونه عملی تکامل، فیل‌های عظیم‌الجثه را می‌توان ذکر کرد. شکار بسیار زیاد آنها به دلیل عاج‌های گران قیمت بود و این جانوران به صورتی تکامل یافته‌اند که عاج آنها به طور کامل از بین رفته است. در سال ۱۹۶۹ در یک منطقه از زیمباوه کمی بیش از ۱۰ درصد فیل‌های ماده فاقد عاج بودند و این رقم در سال ۱۹۸۹ به ۳۸ درصد رسید. این تغییر در نتیجه یک جهش ژنتیکی نادر است که باعث می‌شود عاج فیل‌ها کمتر رشد کند و آنها را کمتر در معرض خطر شکار شدن قرار دهد؛ در حالی که به دلیل شکار بی‌رویه، گونه‌های عاج‌دار در حال انقراض هستند.

نوشته چه چیزی باعث تکامل حیوانات نسبت به سایر موجودات شده است؟! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی نکات اصولی و حرفه ای عکاسی در طبیعت

مناظر طبیعی یکی از کلاسیک‌ترین سوژه‌های هنری هستند. هنرمندان از زمان امپراطوری روم مشغول نقاشی کردن آن بودند. عکس گرفتن از مناظر هم در امتداد همین سنت کهن به وجود آمد. با ما در ادامه‌ی مطلب همراه باشید تا ببینیم که چطور می‌توان از این منظره‌ها یک عکس مناسب گرفت.

چه چیزی یک تصویر منظرهای خوب میسازد

یک تصویر منظره‌ای خوب معمولاً دو چیز دارد؛ موقعیت عالی و نور مناسب. روی هم رفته اگر یک تصویر از نظر فنی هم بی‌نقص باشد، ولی چنان چه موقعیت خسته کننده و نور کافی نباشد، صرف نظر از این که دوربین شما چیست تصویر زیبا و به یاد ماندنی نخواهد شد. اما تصویر یک منظره بی‌نظیر که در آن اشعه‌های خورشید هم از پشت ابرها بیرون زده است، حتی اگر با یک تلفن هوشمند هم گرفته شده باشد خیره کننده خواهد بود. اگر نور محیط بد باشد، تصویربرداری عموماً خوب نمی‌شود.

آموزش عکاسی در طبیعت

نکات فنی

در هنگام تصویربرداری از یک منظره، عمق تصویر خیلی مهم است. در عکس شما همه چیز از پیش‌زمینه و پس‌زمینه باید کاملاً واضح باشد. یعنی از موقعیتی که در آن قرار گرفتید باید دیافراگم را اولویت بندی کنید. مقداری بین f/11 و f/16 برای دستیبابی به یک عمق مناسب خوب است، ولی اگر سرعت شاتر کندتری می‌خواهید باید به فکر دیافراگمی تا حد f/22 باشید.

آموزش عکاسی در طبیعت

دوربین خود را در حالت اولویت دیافراگم یا حالت دستی بگذارید و دیافراگم آن را با مقداری که مورد نظرتان است تنظیم کنید. ISO را بر روی ۱۰۰ تنظیم نمایید و (اگر در حالت اولویت دیافراگم هستید) اجازه دهید خود دوربین سرعت شاتر را کنترل کند یا (اگر در حالت دستی هستید) با آزمون و خطا یک مقدار مناسب را انتخاب کنید.

سه پایه یکی دیگر از ابزارهای مهم برای تصویربرداری از مناظر است. به جز شرایط پر نور، در بقیه‌ی حالت‌ها احتمال این که سرعت شاتر خیلی طولانی باشد زیاد است و در نتیجه نمی‌توانید با نگه داشتن دوربین روی دست تصاویر چندان واضحی بگیرید. دوربین خود را روی سه پایه بگذارید، قاب بندی را انجام دهید و آماده‌ی عکس گرفتن شوید. سه پایه‌ی معروف و توصیه شده‌ی Vangaurd Alta Pro به قیمت ۱۵۰ دلار یکی از گزینه‌های مناسب برای حرفه‌ای‌هاست.

آموزش عکاسی در طبیعت

البته فشار دادن دکمه‌ی شاتر هم به خودی خود برای خراب کردن تصویر شما کافی است. پس پیشنهاد می‌کنیم از تایمر خود دوربین یا یک شاتر ریموت استفاده کنید. من معمولاً تایمر دوربین را بر روی ۲ ثانیه تنظیم می‌کنم تا صحنه‌ی موردنظرم از دست نرود.

نکات و ترفندهای دیگر

یکی از تصویربرداران مجله‌ی نشنال جئوگرافیک به نام جیم ریچاردسن توصیه خوبی دارد که من همیشه آن را در هنگام تصویربرداری از مناظر مختلف با خودم مرور می‌کنم: «اگر می‌خواهید عکاس بهتری شوید، در مقابل سوژه‌های جالب‌تری بایستید.» به عبارت دیگر تصویربرداری خوب در یک منظره‌ی شگفت‌انگیز خیلی راحت‌تر است. پس به مناطق چشم‌نواز بروید.

آموزش عکاسی در طبیعت

از همه‌ی مکان‌هایی که آن‌جا امکان رفت و آمد با اتومبیل وجود دارد هزاران عکس از زاویه‌های مختلف و ساعات متفاوت شبانه روز آن تهیه شده است. گرفتن یک عکس منحصر به فرد از کوه ال کاپیتان در پارک ملی یوسمیتی آمریکا دیگر تقریباً غیرممکن است. پس اگر یک منظره شگفت‌آور باشد ولی چیز جدیدی را نتوان در عکس آورد، عکس شما دیده نخواهد شد. به دنبال مکان‌هایی باشید که عکاسان دیگر به آن‌ها توجه نکرده باشند. محدوده‌ی محل زندگی خودتان بهترین مکان برای شروع است.

برای پیدا کردن بهترین مکان باید پیاده روی کنید. یک جفت چکمه‌ی محکم و یک کوله پشتی مناسب برای آغاز گردش کافی است. عکاسان حرفه‌ای معمولاً ساعت ۳ بامداد بیدار می‌شوند تا قبل از طلوع خورشید بتوانند به منطقه‌ی موردنظرشان برسند؛ بعضی از آن‌ها حتی شب را آن‌جا سپری می‌کنند.

آموزش عکاسی در طبیعت

تصویر منظره‌ها گرفته نمی‌شوند بلکه ساخته می‌شوند. در حالی که گرفتن ۱۰-۱۲ پرتره‌ی عالی در یکی دو ساعت قابل انجام است، ولی گرفتن تنها یک تصویر از یک منظره می‌تواند کل روز زمان ببرد. باید به آن محل بروید، دوربین را تنظیم کنید، عکس را در زمان مناسب بگیرید و بعد به خانه برگردید. این فرآیند کاری نیست که با عجله انجام شود.

اگرچه که اکثر مناظر را با استفاده از دوربین‌هایی با لنز زاویه باز عکس‌برداری می‌کنند، ولی نگران نباشید و شانس خودتان را امتحان کنید. من معمولاً از یک لنز با زاویه‌ی ۱۷-۴۰ میلی‌متری استفاده می‌کنم، ولی تصویر زیر با یک لنز ۱۲۰ میلی‌متری ثبت شده است.

آموزش عکاسی در طبیعت

زمانی که در به محل موردنظرتان قرار گرفتید، ابتدا چندین عکس آزمایشی بگیرید. لازم نیست با اولین عکس بهترین نتیجه را داشته باشید. یک عکس بگیرید و ببینید که از چه چیزی خوشتان می‌آید و از چه چیزی نه، سپس دوربین را مجدداً تنظیم کنید.

بهترین زمان برای گرفتن عکس از منظره‌ها دو ساعت قبل و دو ساعت بعد از طلوع و غروب خورشید است. این ساعت‌ها، ساعت‌های طلایی و آبی هستند. البته در ساعت‌های دیگر روز هم می‌توانید عکس بگیرید ولی با توجه به این که نور خورشید در طول روز تندتر است، تصاویر معمولاً زشت می‌شوند.

سرعت شاتر را مطابق میل‌تان تغییر دهید و ببینید که از چه حالتی خوشتان می‌آید. سرعت بین یک تا سی ثانیه باعث محو شدن آب، درخت و دیگر چیزهایی می‌شود که در تصویر حرکت می‌کنند. با استفاده از این حالت تصویری فوق العاده آرام خواهید داشت. تصویر زیر با سرعت شاتر طولانی گرفته شده و می‌توانید ببینید که آب روی ساحل چگونه روان و محو شده است. در تصاویر آزمایشی‌ای که با سرعت شاتر سریع‌تر گرفتم، نتیجه‌ی کار به این جالبی نبود.

آموزش عکاسی در طبیعت

اگر می‌خواهید در طول روز سرعت شاتر طولانی‌تری داشته باشید، باید از یک فیلتر چگالی خنثی استفاده کنید. این فیلترها مثل عینک آفتابی برای لنز شما هستند؛ آن‌ها ورود برخی از نورها به لنز را فیلتر می‌کنند تا بتوانید دیافراگم طولانی‌تری داشته باشید.

اگرچه که اکثر تصاویر منظره‌ها در مورد طبیعت هستند ولی اشکالی ندارد اگر گاهی اوقات از انسان‌ها یا اشیای ساخته دست بشر هم در قاب خود استفاده کنید.

آموزش عکاسی در طبیعت

مناظر یکی از بهترین سوژه‌های عکاسی هستند. می‌توانید به کلی حرف‌های من را نادیده بگیرید و ببینید که نتیجه‌ی کار خودتان به چه صورت می‌شود. اگر سه پایه و دوربین حرفه‌ای داشته باشید عالی است، ولی با یک تلفن هوشمند هم می‌توان از کنار یک جاده در وسط طبیعت عکس‌های زیبا گرفت. تصویر بالا با یک آیفون ۶s گرفته شده است. اگر دوربین DSLR دارید ولی سه پایه ندارید هم کافی است به تنظیمات ISO رفته و دیافراگم را بر روی f/8 یا f/11 تنظیم کنید.

آیا برای عکاسی از طبیعت، شما ترفند های خاص و شخصی خود را دارید؟ نظرتان را در این باره با گویا آی تی در میان بگذارید و تجربیات خود را دیگر دوستان عکاس خود ارائه دهید. همچنین این مطلب را روی شبکه های اجتماعی نشر دهید.

منبع: howtogeek.com

دامنه اطلاعات ما از جهان هستی به کجا محدود خواهد شد؟

در این مطلب قصد داریم به برخی سوالات کاربردی درباره جهان هستی بپردازیم. سوالاتی که قطعا برای هرکدام از ما پیش آمده است. سوالاتی چون فراتر از کیهان چه چیزی وجود دارد؟ جهان ما در حال تبدیل شدن به چه چیزی است؟ آیا جهان هستی تا ابد منبسط خواهد شد؟آیا مرزی برای دانش انسان وجود دارد؟ آیا محدودیت‌های اساسی در مسیر علم قرار دارد؟

اگر شما نیز مشتاق به فهم پاسخ این سوالات هستید بهتر است تا انتهای این مقاله با گویا آی تی همراه باشید.

در پاسخ به تمامی این سوالات باید گفت ما هنوز هیچ پاسخی برای این سوالات نداریم و نمی توانیم به طور قطعی بگوییم که آیا حد و مرزی برای دانش ما وجود دارد یا خیر. اما می توان گفت به نظر نمی رسد مرزی برای دانسته های ما وجود ندارد. هرچند فراز و نشیب های بیشماری در مسیر یادگیری ما قرار گرفته اند اما هنوز به قطعیت نمی توان نظری در این باره داد. البته هستند افرادی که معتقدند ما هیچ وقت به علم پیدایش جهان دست نخواهیم یافت و هیچ زمان نخواهیم فهمید که پیش از انفجار بزرگ چه اتفاقی رخ داده است. اما به نظر می رسد این تفکرات کمی خودخواهانه باشد زیرا هیچ کس مرز دانش انسان را نمی داند و همانطور که یافته های امروز ما از نجوم در ۵۰ سال پیش غیر ممکن به نظر می رسید ما نیز نمی توانیم به قطعیت بگوییم که تا چه میزان فرا خواهیم گرفت.

how-much-more-can-we-learn-about-the-universe2

البته این صحبت به آن معنا نخواهد بود که ما در طبیعت محدودیتی نداریم زیرا ما در مشاهده و مطالعه ی طبیعت محدودیت هایی داریم به عنوان مثال  اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بیان می کند که نمی‌ توان تمام مشخصات حرکتی یک ذره را در هر لحظه از زمان دانست. همچنین بیشترین فاصله ‌ای که در یک بازه ‌ی زمانی قادر به دیدن و حرکت در آن هستیم توسط سرعت نور محدود شده است. اما این محدودیت‌ها صرفا به نشان دهنده این است که چه چیزی را نمی‌ توانیم مشاهده کنیم، نه اینکه چه چیزی را نمی ‌توانیم یاد بگیریم. علیرغم وجود اصل عدم قطعیت، ما توانسته ‌ایم مکانیک کوانتوم را توسعه دهیم و یا در زمینه بررسی رفتار اتم‌ ها پیش رفت هایی چشمگیر داشته باشیم. ما امروزه توانسته‌ ایم ذرات به اصطلاح مجازی را کشف کنیم. ذراتی که نمی ‌توانیم به طور مستقیم ببینیم، با این حال به وسیله شواهد و قوانین فیزیکی وجود آنها را پیش ‌بینی می ‌کنیم.

این موضوع که جهان در حال انبساط است به عنوان یک نقطه شروع در علم ما جای می گیرد و اگر با ما تکیه بر دانسته ها و اکتشافات جدید خود و همچنین استنتاج حوادث پیرامون مان پیش برویم خواهیم توانست به نقطه ای بسیار دور در تاریخ گذشته هستی برسیم. به زمانی که تمام عالم هستی در نقطه ای قابل رویت جمع شده بود.

در یک لحظه، که اکنون آن را  لحظه‌ ی انفجار بزرگ (Big Bang)  می نامیم ، قوانین فیزیکی فعلی شناخته شده از هم فرو‌پاشید، چون بین نسبیت عام و مکانیک کوانتوم ناسازگاری به وجود آمد. نسبیت عام به توصیف گرانش می ‌پردازد و مکانیک کوانتوم نیز فیزیک ذرات میکروسکوپی است. اما خیلی از دانشمندان این ناسازگاری را یک محدودیت جدی برای علم نمی ‌دانند، چون ما انتظار داریم که اصل نسبیت عام بعد از تصحیح، به بخشی از تئوری کوانتوم پیوسته تبدیل شود. نظریه‌ ی ریسمان نمونه ‌ای از این تلاش ‌ها است.

how-much-more-can-we-learn-about-the-universe3

با تصور چنین نظریه ‌ای، شاید قادر باشیم به این سوال پاسخ دهیم که قبل از انفجار بزرگ چه اتفاقی رخ داده است. البته این موضوع نیز قابل تامل است که شاید پیش از انفجار بزرگ اصلا هیچ چیزی وجود نداشته باشد. ساده ‌ترین پاسخ مطرح شده در مورد انفجار بزرگ، کمترین میزان مقبولیت را در بین دانشمندان داشته است. پاسخ به این شکل است که در لحظه‌ ی انفجار بزرگ نسبیت عام با نسبیت خاص به هم پیوستند تا یک حقیقت واحد را تشکیل دهند: فضازمان. اگر فضا توسط انفجار بزرگ به وجود آمده باشد، شاید زمان هم به همین ترتیب به وجود آمده باشد. در آن صورت، هیچ “’گذشته‌ای” وجود نداشته است و سوال مطرح شده بی مورد خواهد بود. بنابراین و با توجه به این موضوع باید منتظر یک جواب منطبق بر کوانتوم گرانشی باشیم و پس از اثبات آن فرضیه به شکل آزمایشگاهی خواهیم توانست خواهیم توانست پاسخی جدید و قابل اتکا ارائه دهیم.

درادامه با یک سوال دیگر مواجه هستیم و آن این است که مرزهای کیهان ما درکجا قرار دارد؟ گستردگی جهان ما تا کجا ادامه دارد؟ در واقع باید گفت پاسخ این سوالات نیز هنوز برای بشر مبهم است و برای پاسخ به آن تنها به حدس و گمان هایی ساده اکتفا نموده ایم که آن را با شما درمیان می گذاریم.

همانطور که گفتیم فضا و زمان به صورت خود به خودی و به یکباره در اثر انفجار بزرگ پدید آمده اند پس می توان گفت که انرژی کلی آن ها برابر صفر است. بر اساس اصول پایه ای فیزیک می توان گفت که انرژی موجود در غالب یک جرم با انرژی میدان گرانشی آن برابر است. به زبان ساده تر باید بگوییم مجموع مقادیر چیزی که از هیچ پدید آمده است باید همان هیچ باشد. با توجه به علم فعلی ما تنها جهانی قادر به دارا بودن چینی ویژگی هایی است که شکل هندسی آن گرد باشد. به عنوان مثال وقتی بر روی یک کره حرکت می کنیم با هیچ مرزی مواجه نخواهیم شد اما می دانیم که محدودیت هایی برای آن وجود دارد. همین شرایط می ‌تواند در جهان هم صادق باشد. اگر ما به انداز‌ه‌ ی کافی در یک جهت به دوردست نگاه کنیم، می‌ توانیم قسمت پشت سر خود را ببینیم.

how-much-more-can-we-learn-about-the-universe4

اما در عمل ما قادر به انجام چنین کاری نیستیم  و دلیل آن احتمالا می تواند این موضوع باشد که جهان قابل رویت ما خود بخشی از جهان بزرگتریست که ما توانایی دیدن آن را نداریم. علت این امر باید با آنچه که انبساط جهان (inflation) نامیده می ‌شود در ارتباط باشد. بیشتر جهان‌هایی که خود به خود از انداز‌ه‌ی میکروسکوپی به وجود می ‌آیند، به جای آن که برای میلیاردها سال عمر کنند، در یک زمان میکروسکوپیک از هم فرو می ‌پاشند. اما در بعضی موارد،  انرژی دادن به فضای خالی باعث می ‌شود که جهان در یک بازه‌ ی زمانی کوتاه به صورت تصاعدی متورم شود. بر این اساس تصور ما این است که در لحظات اولیه ی پس از انفجار بزرگ یک بازه زمانی پدید آمده است که در آن جهان انبساط می یابد و به این طریق جهان بلافاصله پس از تولد فرو نپاشیده است.

بنابراین می توانیم بگوییم که ممکن است زمانی انبساط در بخشی از جهان که ما در آن حضور داریم متوقف شود اما به این معنا نیست که تمام جهان از انبساط  خارج شده است.

 

منبع NAUTIL

دامنه اطلاعات ما از جهان هستی به کجا محدود خواهد شد؟

در این مطلب قصد داریم به برخی سوالات کاربردی درباره جهان هستی بپردازیم. سوالاتی که قطعا برای هرکدام از ما پیش آمده است. سوالاتی چون فراتر از کیهان چه چیزی وجود دارد؟ جهان ما در حال تبدیل شدن به چه چیزی است؟ آیا جهان هستی تا ابد منبسط خواهد شد؟آیا مرزی برای دانش انسان وجود دارد؟ آیا محدودیت‌های اساسی در مسیر علم قرار دارد؟

اگر شما نیز مشتاق به فهم پاسخ این سوالات هستید بهتر است تا انتهای این مقاله با گویا آی تی همراه باشید.

در پاسخ به تمامی این سوالات باید گفت ما هنوز هیچ پاسخی برای این سوالات نداریم و نمی توانیم به طور قطعی بگوییم که آیا حد و مرزی برای دانش ما وجود دارد یا خیر. اما می توان گفت به نظر نمی رسد مرزی برای دانسته های ما وجود ندارد. هرچند فراز و نشیب های بیشماری در مسیر یادگیری ما قرار گرفته اند اما هنوز به قطعیت نمی توان نظری در این باره داد. البته هستند افرادی که معتقدند ما هیچ وقت به علم پیدایش جهان دست نخواهیم یافت و هیچ زمان نخواهیم فهمید که پیش از انفجار بزرگ چه اتفاقی رخ داده است. اما به نظر می رسد این تفکرات کمی خودخواهانه باشد زیرا هیچ کس مرز دانش انسان را نمی داند و همانطور که یافته های امروز ما از نجوم در ۵۰ سال پیش غیر ممکن به نظر می رسید ما نیز نمی توانیم به قطعیت بگوییم که تا چه میزان فرا خواهیم گرفت.

how-much-more-can-we-learn-about-the-universe2

البته این صحبت به آن معنا نخواهد بود که ما در طبیعت محدودیتی نداریم زیرا ما در مشاهده و مطالعه ی طبیعت محدودیت هایی داریم به عنوان مثال  اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بیان می کند که نمی‌ توان تمام مشخصات حرکتی یک ذره را در هر لحظه از زمان دانست. همچنین بیشترین فاصله ‌ای که در یک بازه ‌ی زمانی قادر به دیدن و حرکت در آن هستیم توسط سرعت نور محدود شده است. اما این محدودیت‌ها صرفا به نشان دهنده این است که چه چیزی را نمی‌ توانیم مشاهده کنیم، نه اینکه چه چیزی را نمی ‌توانیم یاد بگیریم. علیرغم وجود اصل عدم قطعیت، ما توانسته ‌ایم مکانیک کوانتوم را توسعه دهیم و یا در زمینه بررسی رفتار اتم‌ ها پیش رفت هایی چشمگیر داشته باشیم. ما امروزه توانسته‌ ایم ذرات به اصطلاح مجازی را کشف کنیم. ذراتی که نمی ‌توانیم به طور مستقیم ببینیم، با این حال به وسیله شواهد و قوانین فیزیکی وجود آنها را پیش ‌بینی می ‌کنیم.

این موضوع که جهان در حال انبساط است به عنوان یک نقطه شروع در علم ما جای می گیرد و اگر با ما تکیه بر دانسته ها و اکتشافات جدید خود و همچنین استنتاج حوادث پیرامون مان پیش برویم خواهیم توانست به نقطه ای بسیار دور در تاریخ گذشته هستی برسیم. به زمانی که تمام عالم هستی در نقطه ای قابل رویت جمع شده بود.

در یک لحظه، که اکنون آن را  لحظه‌ ی انفجار بزرگ (Big Bang)  می نامیم ، قوانین فیزیکی فعلی شناخته شده از هم فرو‌پاشید، چون بین نسبیت عام و مکانیک کوانتوم ناسازگاری به وجود آمد. نسبیت عام به توصیف گرانش می ‌پردازد و مکانیک کوانتوم نیز فیزیک ذرات میکروسکوپی است. اما خیلی از دانشمندان این ناسازگاری را یک محدودیت جدی برای علم نمی ‌دانند، چون ما انتظار داریم که اصل نسبیت عام بعد از تصحیح، به بخشی از تئوری کوانتوم پیوسته تبدیل شود. نظریه‌ ی ریسمان نمونه ‌ای از این تلاش ‌ها است.

how-much-more-can-we-learn-about-the-universe3

با تصور چنین نظریه ‌ای، شاید قادر باشیم به این سوال پاسخ دهیم که قبل از انفجار بزرگ چه اتفاقی رخ داده است. البته این موضوع نیز قابل تامل است که شاید پیش از انفجار بزرگ اصلا هیچ چیزی وجود نداشته باشد. ساده ‌ترین پاسخ مطرح شده در مورد انفجار بزرگ، کمترین میزان مقبولیت را در بین دانشمندان داشته است. پاسخ به این شکل است که در لحظه‌ ی انفجار بزرگ نسبیت عام با نسبیت خاص به هم پیوستند تا یک حقیقت واحد را تشکیل دهند: فضازمان. اگر فضا توسط انفجار بزرگ به وجود آمده باشد، شاید زمان هم به همین ترتیب به وجود آمده باشد. در آن صورت، هیچ “’گذشته‌ای” وجود نداشته است و سوال مطرح شده بی مورد خواهد بود. بنابراین و با توجه به این موضوع باید منتظر یک جواب منطبق بر کوانتوم گرانشی باشیم و پس از اثبات آن فرضیه به شکل آزمایشگاهی خواهیم توانست خواهیم توانست پاسخی جدید و قابل اتکا ارائه دهیم.

درادامه با یک سوال دیگر مواجه هستیم و آن این است که مرزهای کیهان ما درکجا قرار دارد؟ گستردگی جهان ما تا کجا ادامه دارد؟ در واقع باید گفت پاسخ این سوالات نیز هنوز برای بشر مبهم است و برای پاسخ به آن تنها به حدس و گمان هایی ساده اکتفا نموده ایم که آن را با شما درمیان می گذاریم.

همانطور که گفتیم فضا و زمان به صورت خود به خودی و به یکباره در اثر انفجار بزرگ پدید آمده اند پس می توان گفت که انرژی کلی آن ها برابر صفر است. بر اساس اصول پایه ای فیزیک می توان گفت که انرژی موجود در غالب یک جرم با انرژی میدان گرانشی آن برابر است. به زبان ساده تر باید بگوییم مجموع مقادیر چیزی که از هیچ پدید آمده است باید همان هیچ باشد. با توجه به علم فعلی ما تنها جهانی قادر به دارا بودن چینی ویژگی هایی است که شکل هندسی آن گرد باشد. به عنوان مثال وقتی بر روی یک کره حرکت می کنیم با هیچ مرزی مواجه نخواهیم شد اما می دانیم که محدودیت هایی برای آن وجود دارد. همین شرایط می ‌تواند در جهان هم صادق باشد. اگر ما به انداز‌ه‌ ی کافی در یک جهت به دوردست نگاه کنیم، می‌ توانیم قسمت پشت سر خود را ببینیم.

how-much-more-can-we-learn-about-the-universe4

اما در عمل ما قادر به انجام چنین کاری نیستیم  و دلیل آن احتمالا می تواند این موضوع باشد که جهان قابل رویت ما خود بخشی از جهان بزرگتریست که ما توانایی دیدن آن را نداریم. علت این امر باید با آنچه که انبساط جهان (inflation) نامیده می ‌شود در ارتباط باشد. بیشتر جهان‌هایی که خود به خود از انداز‌ه‌ی میکروسکوپی به وجود می ‌آیند، به جای آن که برای میلیاردها سال عمر کنند، در یک زمان میکروسکوپیک از هم فرو می ‌پاشند. اما در بعضی موارد،  انرژی دادن به فضای خالی باعث می ‌شود که جهان در یک بازه‌ ی زمانی کوتاه به صورت تصاعدی متورم شود. بر این اساس تصور ما این است که در لحظات اولیه ی پس از انفجار بزرگ یک بازه زمانی پدید آمده است که در آن جهان انبساط می یابد و به این طریق جهان بلافاصله پس از تولد فرو نپاشیده است.

بنابراین می توانیم بگوییم که ممکن است زمانی انبساط در بخشی از جهان که ما در آن حضور داریم متوقف شود اما به این معنا نیست که تمام جهان از انبساط  خارج شده است.

 

منبع NAUTIL

Swift نام پرنده‌ای که قادر است ۱۰ماه بدون توقف پرواز کند!

Swift نام پرنده‌ای که قادر است ۱۰ماه بدون توقف پرواز کند!

حیات‌وحش و طبیعت پیرامون ما پرشده از عجایبی که شاید باور کردنش کمی سخت باشد. به‌تازگی در تحقیقاتی که بر روی یک پرنده به نام swift انجام‌شده مشخص شده که این پرنده کوچک اندام تنها دو ماه از سال را در اروپا برای تولیدمثل به سر می‌برد و پس‌ازآن به سمت آفریقا پرواز می‌کند پروازی که مسلما مدت‌زمان و مسافت زیادی است که در حدود ۱۰ ماه به طول می‌انجامد اما این پرند نحیف چگونه این مسافت را در این مدت‌زمان طی می‌کند؟

جواب این سؤال را محققان دانشگاه لاند سوئد دریافته‌اند. این پژوهشگران دستگاه‌های الکترونیکی به چند عدد از این پرندگان متصل کرده و دریافتند که ۱٫۱۳ گرم وزن‌دارند و دانشمندان به‌وسیله آن‌ها می‌توانند موجودات کوچک را رصد کنند. سه عدد از این پرندگان ۱۰ ماه بدون اینکه حتی یک‌لحظه فرود بیایند و استراحتی کنند به مقصد رسیدند و بقیه نیز تنها برخی شب‌ها بر روی زمین نشستند.

شاید عجیب باشد که پرندگان ۱۰ ماه بدون توقف حرکت کنند! پس آنها چطور می‌خوابند؟ محققان به این نتیجه رسیده‌اند که این پرندگان کوچک و عجیب در هنگامی‌که در هوا هستند همان‌طور که پرواز می‌کنند می‌خوابند و به‌نوعی مغز آن‌ها عملکردی شبیه به دلفین‌ها دارد.

این پرندگان کوچک و جالب تنها پرندگانی هستند که ۱۰ ماه بدون لحظه‌ای توقف پرواز می‌کنند!

نوشته Swift نام پرنده‌ای که قادر است ۱۰ماه بدون توقف پرواز کند! اولین بار در پدیدار شد.

Swift نام پرنده‌ای که قادر است ۱۰ماه بدون توقف پرواز کند!

Swift نام پرنده‌ای که قادر است ۱۰ماه بدون توقف پرواز کند!

حیات‌وحش و طبیعت پیرامون ما پرشده از عجایبی که شاید باور کردنش کمی سخت باشد. به‌تازگی در تحقیقاتی که بر روی یک پرنده به نام swift انجام‌شده مشخص شده که این پرنده کوچک اندام تنها دو ماه از سال را در اروپا برای تولیدمثل به سر می‌برد و پس‌ازآن به سمت آفریقا پرواز می‌کند پروازی که مسلما مدت‌زمان و مسافت زیادی است که در حدود ۱۰ ماه به طول می‌انجامد اما این پرند نحیف چگونه این مسافت را در این مدت‌زمان طی می‌کند؟

جواب این سؤال را محققان دانشگاه لاند سوئد دریافته‌اند. این پژوهشگران دستگاه‌های الکترونیکی به چند عدد از این پرندگان متصل کرده و دریافتند که ۱٫۱۳ گرم وزن‌دارند و دانشمندان به‌وسیله آن‌ها می‌توانند موجودات کوچک را رصد کنند. سه عدد از این پرندگان ۱۰ ماه بدون اینکه حتی یک‌لحظه فرود بیایند و استراحتی کنند به مقصد رسیدند و بقیه نیز تنها برخی شب‌ها بر روی زمین نشستند.

شاید عجیب باشد که پرندگان ۱۰ ماه بدون توقف حرکت کنند! پس آنها چطور می‌خوابند؟ محققان به این نتیجه رسیده‌اند که این پرندگان کوچک و عجیب در هنگامی‌که در هوا هستند همان‌طور که پرواز می‌کنند می‌خوابند و به‌نوعی مغز آن‌ها عملکردی شبیه به دلفین‌ها دارد.

این پرندگان کوچک و جالب تنها پرندگانی هستند که ۱۰ ماه بدون لحظه‌ای توقف پرواز می‌کنند!

نوشته Swift نام پرنده‌ای که قادر است ۱۰ماه بدون توقف پرواز کند! اولین بار در پدیدار شد.