دانشمندان نوع نادری از بیماری سرطان را در فسیل یک دایناسور شناسایی کردند!

دیرینه‌شناسان به‌تازگی موفق به کشف بقایای یک دایناسور منقار اردکی (hadrosaur) شده‌اند که میلیون‌ها سال پیش در جایی که حالا استان آلبرتای کانادا در آن قرار دارد زندگی می‌کرده است. اما فسیل این هیولای گیاه‌خوار، یک فرق اساسی با فسیل‌های سایر دایناسورها دارد و آن اینکه نوعی بیماری سرطان در داخل استخوان‌های آن شناسایی شده است.

این دایناسور حدود ۶۶ میلیون سال پیش زندگی می‌کرده و حالا فقط ۱۱ تکه استخوان از دم آن باقی مانده است. دانشمندان نمی‌دانند که چه چیزی باعث مرگ این حیوان شده است، اما آن‌ها فکر می‌کنند که او در آخرین لحظات زندگی‌اش، از شدت درد، دم بلند و سنگین خود را بر زمین کوبیده و سپس بر روی زمین دراز کشیده و مرده است.

اما چیزی که باعث شده تا دانشمندان به چنین نتیجه‌ای برسند این است که آن‌ها در داخل ۸ تا از ۱۱ تکه استخوان باقی‌مانده از دم دایناسور، آسیب‌های غیرعادی‌ای شناسایی کردند که قبلا هرگز در فسیل دایناسورها یافت نشده‌ بود.

Hila May، آناتومی‌شناس و از اعضای گروه تحقیق می‌گوید: ما در بررسی‌های خود متوجه شدیم که منفذهای زیادی در داخل استخوان‌های دم این دایناسور وجود دارند که بسیار شبیه به منفذهای ایجادشده توسط توموری مرتبط با یک بیماری نادر به نام هیستیوسیتوز سلول لانگرهانس (Langerhans cell histiocytosis) است.

تیم تحقیق، برای بررسی دقیق‌تر این منفذهای مرموز، از فناوری اسکن micro-CT استفاده کردند. بررسی‌های آن‌ها تایید کرد که این سرطان نادر، دست‌کم به مدت ۶۶ میلیون سال، یعنی از زمان پایان دوره کرتاسه، بر روی زمین وجود داشته است.

May می‌گوید: ما با اسکن استخوان‌های دایناسور، یک مدل سه بعدی از تومور و رگ‌های آن درست کردیم. آنالیزهای مختلف ما تایید کردند که بیماری دایناسور LCH بوده است. درواقع برای اولین بار است که ما این بیماری را در فسیل یک دایناسور شناسایی می‌کنیم.

آن‌طور که گروه تحقیق در مقاله خود نوشته‌اند: بیماری LCH، قبلا در سایر انواع حیوانات، مانند ببرها و حشره‌خواران درختی (tree shrews)، شناسایی شده است؛ ولی دیرینه‌شناسان تابه‌حال چنین موردی در فسیل‌های دایناسورها پیدا نکرده‌اند.

هیستیوسیتوز سلول لانگرهانس، نوع بسیار نادری از بیماری سرطان است که سلول‌های اضافی سیستم ایمنی بدن باعث ایجاد تومورهایی به نام گرانولوم (granulomas) در بدن می‌شوند. این بیماری معمولا بچه‌های کوچک را تحت تاثیر قرار می‌دهد و با اینکه اکثر بیماران مبتلا به آن تا حدودی بهبود می‌یابند، اما دردهای ناشی از آن بسیار شدید هستند.

علت اصلی به‌وجودآورنده بیماری LCH هنوز مشخص نیست، اما یافتن هر مدرکی در این‌باره می‌تواند ما را با آسیب‌شناسی این بیماری نادر و باستانی بیشتر آشنا کند.

تیم تحقیق می‌گوید که شناسایی بیماری LCH در فسیل دایناسوری که ۶۰ میلیون سال پیش زندگی می‌کرده است، می‌تواند در پیدا کردن روش‌های درمان آن بسیار مهم و حائز اهمیت باشد.

هدف از چنین مطالعاتی، پی بردن به علت واقعی این بیماری است و اگر ما بدانیم که چه نوع مکانیسمی باعث توسعه و تدوام آن شده است؛ شاید بتوانیم راهی برای درمان آن پیدا کنیم.

یافته‌های این مطالعه در مجله Scientific Reports چاپ شده است.

نوشته دانشمندان نوع نادری از بیماری سرطان را در فسیل یک دایناسور شناسایی کردند! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

کشف قدیمی‌ترین فسیل دنیا مربوط به ۱۰۰ میلیون سال پیش!

دانشمندان موفق به کشف فسیل مقداری کپک مخاطی (slime mould) در کنار پای عقب یک مارمولک شدند که متعلق به ۱۰۰ میلیون سال پیش است. ظاهرا مارمولک در تلاش برای فرار کردن از شیره چسبناک درختی بوده است که بخشی از کپک مخاطی روی درخت را کنده و هر دو به آن چسبیده‌اند.

البته این حادثه تراژیک که حالا به‌صورت فسیل باقی مانده، قبلا توسط پژوهشگران با جزییات بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، اما این‌بار توجه دانشمندان از پای مارمولک به رشته‌های نازک کپک مخاطی که در نوع خود یک نمونه کاملا منحصربه‌فرد به شمار می‌رود، معطوف شده است.

کپک‌های مخاطی، به‌خاطر توانایی‌شان در سازگاری سریع با تغییرات بیوشیمیایی محیط اطراف‌شان، شناخته شده‌اند و به‌راحتی می‌توانند راه‌های مقابله با خطر و پیدا کردن غذا را یاد گرفته و به خاطر بسپارند.

هیچ شکی نیست که این کپک‌ها، ارگانیسم‌های بسیار مسحورکننده‌ای هستند، اما شاخک‌های خزنده شبکه‌مانند آن‌ها، تنها بخشی از داستان زندگی‌شان است. چیزی که درباره آن‌ها می‌توانیم بگوییم، این است که آن‌ها در واقع نه کپک هستند و نه حتی مخاطی، بلکه در اصل میکروب‌هایی تک‌سلولی از نوع آمیبوزوا هستند.

از آنجاییکه بدن این کپک‌ها بسیار نرم است و زندگی میکروسکوپی دارند، یافتن بقایای قدیمی آن‌ها بسیار دشوار است. در واقع، این مورد کشف‌شده، تنها نمونه به‌جامانده از عصر دایناسورها در دوره کرتاسه است.

دانشمندان، کپک مخاطی چند میلیون‌ساله را با کپک‌های مدرن مقایسه کردند و متوجه شدند که این کپک بیشترین مشابهت را با کپک Stemonitis (یک نوع کپک مخاطی عمومی که در اکثر قاره‌ها بر روی چوب‌های فاسدشونده رشد می‌کند) دارد.

در واقع، باید بگوییم که نمونه قدیمی کشف‌شده نه تنها قابل مقایسه با نمونه‌ مدرن است بلکه مشخصات آن‌ها نیز بسیار نزدیک به هم هستند. این موضوع نشان می‌دهد که فیزیولوژی این ارگانیسم‌ها در طول میلیون‌ها سال تغییر چندانی نکرده است.

Alexander Schmidt،‌ دیرینه‌شناس از دانشگاه Göttingen می‌گوید: فسیل پیداشده، نمونه منحصربه‌فردی برای نشان دادن دیرپایی سازگاری اکولوژیکی کپک‌های مخاطی است.

بد نیست بدانید که وقتی طبیعت یک فرمول برنده را پیدا می‌کند، دیگر تمایل چندانی به انحراف از آن ندارد. به نظر می‌رسد که پخش و گسترش شاخک‌ها توسط این کپک‌ها، در میلیون‌ها سال پیش نیز به‌اندازه الان خوب کار می‌کرده و بنابراین آن‌ها دلیلی برای اتخاذ یک روش جدید نداشته‌اند.

Jouko Rikkinen،‌ میکروبیولوژیست از دانشگاه هلسینکی فنلاند می‌گوید: ما این موضوع را به‌عنوان مدرکی بر انتخاب طبیعی قوی تفسیر کردیم. به نظر می‌رسد که گسترش شاخک‌ها با استفاده از باد، مزیت بزرگی برای کپک‌های مخاطی محسوب می‌شده است.

چیزی که نمونه کشف‌شده را بسیار شگفت‌انگیز کرده این است که هاگدان‌های کپک‌های مخاطی معمولا عمر کوتاهی دارند و دوام آوردن آن‌ها در طول این همه سال واقعا یک اتفاق نادر محسوب می‌شود. تنها دو نمونه مشابه دیگر در دنیا وجود دارد که تقریبا ۳۵ تا ۴۰ میلیون سال عمر دارند.

Rikkinen می‌گوید: هاگدان‌های ضعیف و شکننده این کپک مخاطی به احتمال زیاد توسط مارمولکی که در شیره چسبناک درختی گیر افتاده بوده است کنده شده‌اند و درنهایت به‌همراه پای حیوان به‌صورت فسیل درآمده‌اند.

مطمئنا آن روز، روز سختی برای مارمولک بوده است، اما ما می‌توانیم از او تشکر کنیم که نقش کوچک اما بسیار مهمی در حفظ این کپک مخاطی بازی کرده و باعث شده تا ما به این نکته پی ببریم که این ارگانیسم‌های عجیب چگونه می‌توانند تا میلیون‌ها سال دوام بیاورند.

مطالعه حاضر در مجله Scientific Reports چاپ شده است.

نوشته کشف قدیمی‌ترین فسیل دنیا مربوط به ۱۰۰ میلیون سال پیش! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

کشف قدیمی‌ترین فسیل دنیا مربوط به ۱۰۰ میلیون سال پیش!

دانشمندان موفق به کشف فسیل مقداری کپک مخاطی (slime mould) در کنار پای عقب یک مارمولک شدند که متعلق به ۱۰۰ میلیون سال پیش است. ظاهرا مارمولک در تلاش برای فرار کردن از شیره چسبناک درختی بوده است که بخشی از کپک مخاطی روی درخت را کنده و هر دو به آن چسبیده‌اند.

البته این حادثه تراژیک که حالا به‌صورت فسیل باقی مانده، قبلا توسط پژوهشگران با جزییات بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، اما این‌بار توجه دانشمندان از پای مارمولک به رشته‌های نازک کپک مخاطی که در نوع خود یک نمونه کاملا منحصربه‌فرد به شمار می‌رود، معطوف شده است.

کپک‌های مخاطی، به‌خاطر توانایی‌شان در سازگاری سریع با تغییرات بیوشیمیایی محیط اطراف‌شان، شناخته شده‌اند و به‌راحتی می‌توانند راه‌های مقابله با خطر و پیدا کردن غذا را یاد گرفته و به خاطر بسپارند.

هیچ شکی نیست که این کپک‌ها، ارگانیسم‌های بسیار مسحورکننده‌ای هستند، اما شاخک‌های خزنده شبکه‌مانند آن‌ها، تنها بخشی از داستان زندگی‌شان است. چیزی که درباره آن‌ها می‌توانیم بگوییم، این است که آن‌ها در واقع نه کپک هستند و نه حتی مخاطی، بلکه در اصل میکروب‌هایی تک‌سلولی از نوع آمیبوزوا هستند.

از آنجاییکه بدن این کپک‌ها بسیار نرم است و زندگی میکروسکوپی دارند، یافتن بقایای قدیمی آن‌ها بسیار دشوار است. در واقع، این مورد کشف‌شده، تنها نمونه به‌جامانده از عصر دایناسورها در دوره کرتاسه است.

دانشمندان، کپک مخاطی چند میلیون‌ساله را با کپک‌های مدرن مقایسه کردند و متوجه شدند که این کپک بیشترین مشابهت را با کپک Stemonitis (یک نوع کپک مخاطی عمومی که در اکثر قاره‌ها بر روی چوب‌های فاسدشونده رشد می‌کند) دارد.

در واقع، باید بگوییم که نمونه قدیمی کشف‌شده نه تنها قابل مقایسه با نمونه‌ مدرن است بلکه مشخصات آن‌ها نیز بسیار نزدیک به هم هستند. این موضوع نشان می‌دهد که فیزیولوژی این ارگانیسم‌ها در طول میلیون‌ها سال تغییر چندانی نکرده است.

Alexander Schmidt،‌ دیرینه‌شناس از دانشگاه Göttingen می‌گوید: فسیل پیداشده، نمونه منحصربه‌فردی برای نشان دادن دیرپایی سازگاری اکولوژیکی کپک‌های مخاطی است.

بد نیست بدانید که وقتی طبیعت یک فرمول برنده را پیدا می‌کند، دیگر تمایل چندانی به انحراف از آن ندارد. به نظر می‌رسد که پخش و گسترش شاخک‌ها توسط این کپک‌ها، در میلیون‌ها سال پیش نیز به‌اندازه الان خوب کار می‌کرده و بنابراین آن‌ها دلیلی برای اتخاذ یک روش جدید نداشته‌اند.

Jouko Rikkinen،‌ میکروبیولوژیست از دانشگاه هلسینکی فنلاند می‌گوید: ما این موضوع را به‌عنوان مدرکی بر انتخاب طبیعی قوی تفسیر کردیم. به نظر می‌رسد که گسترش شاخک‌ها با استفاده از باد، مزیت بزرگی برای کپک‌های مخاطی محسوب می‌شده است.

چیزی که نمونه کشف‌شده را بسیار شگفت‌انگیز کرده این است که هاگدان‌های کپک‌های مخاطی معمولا عمر کوتاهی دارند و دوام آوردن آن‌ها در طول این همه سال واقعا یک اتفاق نادر محسوب می‌شود. تنها دو نمونه مشابه دیگر در دنیا وجود دارد که تقریبا ۳۵ تا ۴۰ میلیون سال عمر دارند.

Rikkinen می‌گوید: هاگدان‌های ضعیف و شکننده این کپک مخاطی به احتمال زیاد توسط مارمولکی که در شیره چسبناک درختی گیر افتاده بوده است کنده شده‌اند و درنهایت به‌همراه پای حیوان به‌صورت فسیل درآمده‌اند.

مطمئنا آن روز، روز سختی برای مارمولک بوده است، اما ما می‌توانیم از او تشکر کنیم که نقش کوچک اما بسیار مهمی در حفظ این کپک مخاطی بازی کرده و باعث شده تا ما به این نکته پی ببریم که این ارگانیسم‌های عجیب چگونه می‌توانند تا میلیون‌ها سال دوام بیاورند.

مطالعه حاضر در مجله Scientific Reports چاپ شده است.

نوشته کشف قدیمی‌ترین فسیل دنیا مربوط به ۱۰۰ میلیون سال پیش! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

فسیل‌های آینده کره زمین شامل چه چیزهایی خواهند بود؟

در حال‌حاضر اکثر دانشمندان با این موضوع موافق‌اند که انسان‌ها تغییرات بی‌سابقه‌ای را در سیاره زمین ایجاد کرده‌اند. اما اینکه این اتفاق نشانه آغاز عصر کاملا جدیدی است، مورد تایید زمین‌شناسان نیست.

برخی‌ها عقیده دارند که تاثیر انسان بر روی اکوسیستم و ساختار زمین‌شناختی زمین فراتر از فرایندهای طبیعی دوره هولوسین (Holocene) بوده است، در حالیکه خیلی‌ها هم معتقدند که هیچ نشانه واضح و روشنی در سوابق زمین‌شناسی عصر انسان‌ها یعنی دوره آنتروپوسین (Anthropocene) برای اثبات این ادعا وجود ندارد.

Roy Plotnick و Karen Koy، دو دیرینه‌شناسی هستند که در دسته اول قرار می‌گیرند و فکر می‌کنند که تاریخچه فسیل‌ها، بر این موضوع صحه می‌گذارد. آن‌ها در مقاله جدید خود گفته‌اند که در آینده دور، مثلا هزار سال دیگر، سابقه فسیل‌های کشف‌شده، بی‌تردید نتیجه فعالیت‌های مخرب انسان‌ها خواهد بود.

آن‌ها این اتفاق را «سیگنال جسد» (corpse signal) نامیده‌اند و آن را کاملا ناشی از اشتباهات ما انسان‌ها می‌دانند. از زمانی که انسان‌ها بر روی کره زمین بوده‌اند، تعداد کل پستانداران وحشی به اندازه ۶۵ درصد کاهش یافته است؛ در حالیکه مجموع تعداد پستانداران چهار برابر شده است.

علت اصلی این تغییرات، رشد زیاد و مستمر جمعیت انسان‌ها و چهارپایان اهلی بوده است. این بدین معنی است که در حال‌حاضر گاوها، خوک‌ها و مرغ‌ها شانس بسیار زیادی برای تبدیل شدن به فسیل‌های آینده دارند.

در مقایسه با جمعیت ۹۰۰ میلیونی سگ‌ها و ۱۰۰ میلیونی گربه‌ها، جمعیت پستانداران وحشی حتی قابل گفتن نیست.

Plotnick از دانشگاه ایلینوی شیکاگو می‌گوید: حیوانات وحشی در تاریخچه فسیل‌های آینده سهم بسیار کمی خواهند داشت و در عوض شاهد فسیل‌های گاو‌ها، خوک‌ها، گوسفندها، بزها، سگ‌ها، گربه‌ها و همچنین خود انسان‌ها خواهیم بود.

البته برای اولین بار نیست که این ایده مطرح می‌شود. در سال 2018 دانشمندان اعلام کردند که با در نظر گرفتن جمعیت زیاد مرغ‌های خانگی و توزیع جهانی‌شان، این حیوانات ممکن است به‌عنوان نشانگر دوره آنتروپوسین عمل کنند.

اما Plotnick و Koy فکر می‌کنند که موضوع فراتر از فقط مرغ‌های خانگی است و حیوانات دیگری مانند گاوها، خوک‌ها و حتی خود انسان‌ها تقریبا جای حیوانات وحشی را گرفته‌اند.

به‌علاوه، اجساد دفن‌شده در قبرستان‌ها و جاهای دیگر، اسکلت‌های کاملی را بر جای گذاشته‌اند که می‌توانند تا مدت‌ها سالم باقی بمانند. حتی زمانی که بدن دام‌ها بعد از استفاده دور انداخته می‌شود، استخوان‌های آن‌ها معمولا سالم باقی می‌مانند.

Koy می‌گوید: قبرها در همه جای دنیا پخش‌اند و شما استخوان‌های انسان‌ها را در همه مکان‌ها می‌توانید بیابید. تصور کنید که شما موجود بیگانه‌ای باشید که تازه این سیاره را کشف کرده‌اید و این جسدها را در حالیکه همگی به شیوه خاصی در همه جای سطح زمین پراکنده‌اند، مشاهده کنید.

Plotnick و Koy می‌گویند که فسیل‌های آینده به احتمال زیاد شامل استخوان‌های انسان‌ها، گاوها، خوک‌ها، مرغ‌ها و سگ‌ها خواهند بود. در واقع، به نظر آن‌ها، آهوهای وحشی و سایر حیوانات شکاری تنها استثنای این سابقه فسیلی خواهند بود.

آن‌ها در مقاله خود نوشته‌اند: دیرینه‌شناسان آینده شاهد یک واحد چینه‌شناختی متمایز و گسترده در زمین خواهند بود که کاملا از لایه‌های پایین خود قابل تشخیص است؛ بطوریکه سابقه فسیل‌های متعلق به دوران ما دیگر  کاملا باستان‌شناسانه خواهد بود و نه دیرینه‌شناسانه.

چنین نتیجه‌گیری‌هایی، البته به بحث‌ها درباره این عصر جدید جنجالی پایان نخواهند داد، اما موضوع «سیگنال جسد» چیزی است که باعث انجام تحقیقات بیشتری در این زمینه خواهد شد.

مطالعه حاضر در مجله Anthropocene چاپ شده است.

نوشته فسیل‌های آینده کره زمین شامل چه چیزهایی خواهند بود؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

فسیل‌های آینده کره زمین شامل چه چیزهایی خواهند بود؟

در حال‌حاضر اکثر دانشمندان با این موضوع موافق‌اند که انسان‌ها تغییرات بی‌سابقه‌ای را در سیاره زمین ایجاد کرده‌اند. اما اینکه این اتفاق نشانه آغاز عصر کاملا جدیدی است، مورد تایید زمین‌شناسان نیست.

برخی‌ها عقیده دارند که تاثیر انسان بر روی اکوسیستم و ساختار زمین‌شناختی زمین فراتر از فرایندهای طبیعی دوره هولوسین (Holocene) بوده است، در حالیکه خیلی‌ها هم معتقدند که هیچ نشانه واضح و روشنی در سوابق زمین‌شناسی عصر انسان‌ها یعنی دوره آنتروپوسین (Anthropocene) برای اثبات این ادعا وجود ندارد.

Roy Plotnick و Karen Koy، دو دیرینه‌شناسی هستند که در دسته اول قرار می‌گیرند و فکر می‌کنند که تاریخچه فسیل‌ها، بر این موضوع صحه می‌گذارد. آن‌ها در مقاله جدید خود گفته‌اند که در آینده دور، مثلا هزار سال دیگر، سابقه فسیل‌های کشف‌شده، بی‌تردید نتیجه فعالیت‌های مخرب انسان‌ها خواهد بود.

آن‌ها این اتفاق را «سیگنال جسد» (corpse signal) نامیده‌اند و آن را کاملا ناشی از اشتباهات ما انسان‌ها می‌دانند. از زمانی که انسان‌ها بر روی کره زمین بوده‌اند، تعداد کل پستانداران وحشی به اندازه ۶۵ درصد کاهش یافته است؛ در حالیکه مجموع تعداد پستانداران چهار برابر شده است.

علت اصلی این تغییرات، رشد زیاد و مستمر جمعیت انسان‌ها و چهارپایان اهلی بوده است. این بدین معنی است که در حال‌حاضر گاوها، خوک‌ها و مرغ‌ها شانس بسیار زیادی برای تبدیل شدن به فسیل‌های آینده دارند.

در مقایسه با جمعیت ۹۰۰ میلیونی سگ‌ها و ۱۰۰ میلیونی گربه‌ها، جمعیت پستانداران وحشی حتی قابل گفتن نیست.

Plotnick از دانشگاه ایلینوی شیکاگو می‌گوید: حیوانات وحشی در تاریخچه فسیل‌های آینده سهم بسیار کمی خواهند داشت و در عوض شاهد فسیل‌های گاو‌ها، خوک‌ها، گوسفندها، بزها، سگ‌ها، گربه‌ها و همچنین خود انسان‌ها خواهیم بود.

البته برای اولین بار نیست که این ایده مطرح می‌شود. در سال 2018 دانشمندان اعلام کردند که با در نظر گرفتن جمعیت زیاد مرغ‌های خانگی و توزیع جهانی‌شان، این حیوانات ممکن است به‌عنوان نشانگر دوره آنتروپوسین عمل کنند.

اما Plotnick و Koy فکر می‌کنند که موضوع فراتر از فقط مرغ‌های خانگی است و حیوانات دیگری مانند گاوها، خوک‌ها و حتی خود انسان‌ها تقریبا جای حیوانات وحشی را گرفته‌اند.

به‌علاوه، اجساد دفن‌شده در قبرستان‌ها و جاهای دیگر، اسکلت‌های کاملی را بر جای گذاشته‌اند که می‌توانند تا مدت‌ها سالم باقی بمانند. حتی زمانی که بدن دام‌ها بعد از استفاده دور انداخته می‌شود، استخوان‌های آن‌ها معمولا سالم باقی می‌مانند.

Koy می‌گوید: قبرها در همه جای دنیا پخش‌اند و شما استخوان‌های انسان‌ها را در همه مکان‌ها می‌توانید بیابید. تصور کنید که شما موجود بیگانه‌ای باشید که تازه این سیاره را کشف کرده‌اید و این جسدها را در حالیکه همگی به شیوه خاصی در همه جای سطح زمین پراکنده‌اند، مشاهده کنید.

Plotnick و Koy می‌گویند که فسیل‌های آینده به احتمال زیاد شامل استخوان‌های انسان‌ها، گاوها، خوک‌ها، مرغ‌ها و سگ‌ها خواهند بود. در واقع، به نظر آن‌ها، آهوهای وحشی و سایر حیوانات شکاری تنها استثنای این سابقه فسیلی خواهند بود.

آن‌ها در مقاله خود نوشته‌اند: دیرینه‌شناسان آینده شاهد یک واحد چینه‌شناختی متمایز و گسترده در زمین خواهند بود که کاملا از لایه‌های پایین خود قابل تشخیص است؛ بطوریکه سابقه فسیل‌های متعلق به دوران ما دیگر  کاملا باستان‌شناسانه خواهد بود و نه دیرینه‌شناسانه.

چنین نتیجه‌گیری‌هایی، البته به بحث‌ها درباره این عصر جدید جنجالی پایان نخواهند داد، اما موضوع «سیگنال جسد» چیزی است که باعث انجام تحقیقات بیشتری در این زمینه خواهد شد.

مطالعه حاضر در مجله Anthropocene چاپ شده است.

نوشته فسیل‌های آینده کره زمین شامل چه چیزهایی خواهند بود؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

یافته‌های جدید درباره مغز انسانی که ۲۶۰۰ سال دوام آورده است!

هزاران سال پیش در انگلیس و در نزدیک منطقه‌ای که امروزه روستای Heslington نامیده می‌شود، بدن یک مرد شروع به فاسد شدن می‌کند و گوشت و ارگان‌های بدن‌اش تبدیل به لجن می‌شوند و حالا آنچه که از او باقی مانده، کمی استخوان‌ است به‌اضافه یک تکه کوچکِ مرموز از مغز او.

یک تیم بین‌المللی از پژوهشگران، بعد از ماه‌ها تحقیق بر روی پروتئین‌های بافت این تکه مغز، سرانجام سرنخ‌هایی را برای توضیح علت دوام آوردن آن در طول این همه سال یافته‌اند. این یافته‌ها می‌توانند به ما کمک کنند تا بفهمیم مغزهای سالم (و ناسالم) درواقع چگونه کار می‌کنند.

کشف مغز انسان روستای Heslington در سال 2008 (یکی از قدیمی‌ترین نمونه‌های به جای مانده از بافت انسانی در انگلیس)، دانشمندان را با معمای چالش‌برانگیزی مواجه کرد.

بد نیست بدانید که بافت مغز انسان بلافاصله بعد از مرگ طبیعی، شروع به تجزیه شدن می‌کند. از آنجاییکه پروتئین‌های مختلفی شروع به از بین بردن ساختار سلولی مغز می‌کنند، پروسه فاسد شدن مغز، در مقایسه با سایر قسمت‌های بدن، سریع‌تر انجام می‌گیرد. بنابراین وقتی که باستان‌شناسان بقایای پوسیده چیزی شبیه به مغز انسان را در داخل این جمجمه متعلق به عصر آهن مشاهده کردند، بسیار شوکه شدند.

با بررسی‌های انجام شده مشخص شد که این مرد میان‌سال، نفس‌های آخر خود را در فاصله بین سال‌های ۶۷۳ و ۴۸۲ قبل از میلاد مسیح کشیده و مرگ او احتمالا در اثر شکستن ستون فقرات (چیزی شبیه به اعدام) بوده است. اینکه او چه کسی بوده و چرا مرده شاید هیچ‌وقت معلوم نشود، اما ظاهرا مدتی بعد از اعدام او، سرش را به داخل یک چاه مملو از رسوبات ریزدانه انداخته‌اند.

باید بگوییم که بافت‌های نرم اگر در جای خشک، یخ‌زده یا یک محیط اسیدی بدون اکسیژن نگه‌داری شوند اغلب می‌توانند مدت زیادی دوام بیاورند. نکته عجیب در مورد مرد روستای Heslington این بود که هیچ اثری از سایر ارگان‌های بدن او (حتی موهایش) باقی نمانده و همگی از بین رفته‌اند. بنابراین، محققین برای اینکه بدانند چه چیزی ماده ارگانیک باقی‌مانده را این‌قدر خاص کرده است، نگاه دقیق‌تری به طبیعت پروتئین‌های آن انداختند.

برخلاف سایر ارگان‌های بدن، مغز انسان برای فعالیت خود و حفظ رابطه بین بافت‌های پیچیده نورون‌ها و بدنه‌های بلند آن‌ها، نیاز به پشتیبانی خوب سلولی دارد. مجموعه‌ای از فیلامنت‌های حدواسط (intermediate filaments) که رشته‌هایی از جنس پروتئین هستند، این کار را در مغزهای زنده انجام می‌دهند و به نظر می‌رسد که آن‌ها تحت شرایط مناسبی می‌توانند یکپارچکی مغز را مدت طولانی بعد از آنکه سلول‌ها به خاکسترهای مولکولی تبدیل شدند، نگه دارد.

البته ما براساس مطالعات قبلی، چیزهایی را درباره این رشته‌های حدواسط می‌دانیم. انواع سلول‌های مختلف، رشته‌های مختص به خودشان را دارند و همین ویژگی باعث شده تا تحقیقات متعددی برای کشف زیست‌نشانگرهای بیماری‌های عصبی انجام گیرند.

در مورد مرد روستای Heslington مشخص شد که بافت‌ رشته‌های حدواسط مغز او کوتاه‌تر و باریک‌تر هستند؛ در حالیکه نشانگرهای آنتی‌بادی منطبق با پروتئین‌های آکسون تایید کردند که این رشته‌ها زمانی دارای دنباله‌های نورونی بلند بوده‌اند. انجام آنالیز بیشتر با استفاده از نشانگرهای آنتی‌بادی خاص، نشان‌دهنده مقادیر نامتناسبی از ساختارهای عصبی متعلق به سلول‌های کمک‌کننده مانند آستروسیت‌ها و همچنین پروتئین‌های کمتری برای بافت خاکستری مغز بود.

تعیین اینکه چرا این رشته‌های حدواسط آستروسیت، از مسیر معمول فاسد شدن پیروی نکردند، به هیچ‌وجه کار ساده‌ای نبود. در جمجمه یافت‌شده هیچ نشانه‌ای از تانین‌های موجود در بدن‌های کشف‌شده در نواحی مختلف انگلیس نبود و در حالیکه pH مغز داخل آن بسیار پایین بود، پژوهشگران مطمئن نبودند که بتوانند از آن برای تخمین میزان اسیدیته محل دفن استفاده کنند.

از طرفی، پروتئین‌هایی که در درجه حرارت‌های نسبتا گرم باقی می‌مانند، اغلب تمایل به تشکیل ساختارهای پایدار دارند و پروتئین‌های پایدار برخلاف نمونه‌های ناپایدار به‌راحتی باز نمی‌شوند. به همین‌خاطر، محققین، در طول بیش از یک سال، باز شدن و شکستن آرام پروتئین‌ها در یک نمونه مدرن از بافت عصبی را اندازه‌گیری کردند و آن را با تجزیه صورت‌گرفته در مغز انسان Heslington مقایسه نمودند.

نتایج بدست‌آمده، منجر به حدس‌هایی درباره وجود یک ماده شیمیایی خاص شد که احتمالا جلوی فعالیت آنزیم‌های نابودکننده (پروتئازها) را در ماه‌های اولیه بعد از مرگ گرفته و به پروتئین‌ها اجازه داده تا تبدیل به توده‌های پایداری که می‌توانستند در درجه‌حرارت‌های گرم‌تر دوام بیاورند، شوند.

تیم تحقیق در مقاله خود نوشته‌اند: بررسی‌های ما نشان داد که پروتئازهای مغز قدیمی احتمالا در اثر ترکیب ناشناخته‌ای که از بیرون به داخل ساختارهای عمیق‌تر مغز نفوذ کرده‌اند، از فعالیت باز ایستاده‌اند.

آنچه که مشخص است، این است که هیچ چیز خاصی درباره مغز این مرد عصر آهن وجود ندارد. بلکه احتمالا چیزی در محل دفن او وجود داشته که جلوی فرایندهای شیمیایی‌ را که باعث تجزیه عادی رشته‌های پروتئین می‌شوند، گرفته است.

البته بسیار سخت است که تنها با این نمونه منحصربه‌فرد، به یک نتیجه‌گیری قطعی رسید؛ اما حتی اگر مشخص شود که یک ماده ناشناخته‌ علت اصلی تجزیه نشدن مغز روستای Heslington بوده، تحقیق بر روی شیوه‌ای که رشته‌های حدواسط، توده‌های پایدار را تشکیل می‌دهند می‌تواند باعث بهتر شدن مدل‌هایی شود که چگونگی شکل‌گیری پلاک‌های نابودکننده در مغز ما را توضیح می‌دهند. همچنین یافتن پروتئین‌های بیشتر در فسیل‌های کشف‌شده، به ما کمک خواهد کرد تا بدانیم این پروتئین‌ها چگونه از هم باز می‌شوند.

مغز مرموز کشف‌شده در روستای Heslington هنوز چیزهای زیادی برای یاد دادن به ما دارد. یافته‌های مطالعه حاضر در مجله Interface چاپ شده است.

نوشته یافته‌های جدید درباره مغز انسانی که 2600 سال دوام آورده است! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

کشف فسیل یخی در یک شهاب‌سنگ ۴٫۶ میلیارد ساله!

شهاب‌سنگی که در سال 1990 در صحرای الجزایر کشف شده بود، منجر به یافتن سرنخ‌های جدیدی درباره شکل‌گیری منظومه شمسی شده است. بررسی‌های جدید انجام‌شده بر روی این شهاب‌سنگ که Acfer 094 نام دارد، نشان‌دهنده سوراخ‌ها و منفذهای ریزی است که در همه نقاط آن پخش شده‌اند. این حفره‌ها، سوراخ‌های فسیل‌شده قدیمی هستند که زمانی محل قرارگیری کریستال‌های یخ بوده‌اند.

با اینکه ما نمی‌دانیم Acfer 094 چه زمانی بر روی کره زمین فرود آمده است، اما می‌دانیم که این سنگ چند سال سن دارد. آنالیزهایی که قبلا بر روی آن انجام شده بود، نشان می‌دادند که این تکه‌سنگ قدیمی در حدود ۴.۶ میلیارد سال سن دارد که تقریبا هم‌سن منظومه شمسی ما است. حالا تحقیق جدید می‌گوید که Acfer 094، قبل از آنکه بر روی زمین فرود بیاید، از یک نقطه بسیار دوردست سفر خود را آغاز کرده است.

این یعنی اینکه، Acfer 094 مثل یک کپسول زمان است؛ یک جرم آسمانی قدیمی که نشانه‌هایی از دیسک گردوغبار چرخانی دارد که باعث تشکیل سیاره‌ها شده است. به همین‌خاطر، دانشمندان احتمال می‌دادند که این سنگ حاوی اطلاعات بسیار مهمی درباره نحوه شکل‌گیری منظومه شمسی ما خواهد بود.

بنابراین، Acfer 094 از زمان کشف‌اش تابه‌حال که سه دهه از آن می‌گذرد، مورد بررسی‌های مختلف محققین قرار گرفته است. اما حالا یک تیم تحقیقاتی از دانشگاه کیوتو ژاپن به سرپرستی Megumi Matsumoto، دانشمند علوم سیاره‌ای، این سنگ فضایی را به روش کاملا جدیدی بررسی کرده‌ است. آن‌ها در مطالعه خود تلاش نموده‌اند تا از ترکیب روش‌های نمونه‌برداری، میکروسکوپی و طیف‌سنجی استفاده کنند.

این تکنیک‌های پیشرفته و با رزولوشن بالا، منجر به کشف ساختارهایی در داخل سنگ شدند که قبلا هرگز شناسایی نشده بودند. این ساختارها، شامل حفره‌های بسیار ریزی می‌شوند که به‌طور گسترده در داخل سنگ توزیع شده‌اند. Acfer 094 تقریبا شبیه اسنفجی است که از سوراخ‌هایی با قطر ۱۱ میکرومتر (تنها کمی بزرگتر از یک سلول قرمز خون) تشکیل شده است.

تیم تحقیق، با پیدا کردن ردپاهایی از مواد معدنی‌ که در داخل این سنگ با آب واکنش داده بودند، نتیجه‌گیری کردند که حفره‌های مذکور زمانی حاوی کریستال‌های یخ بوده‌اند که بعدا ذوب شده‌اند؛ درست مانند فسیل‌های موجود بر روی زمین که بعد از فاسد شدن و از بین رفتن بدن حیوانات باقی می‌مانند.

اما در این وسط یک معما وجود داشت. مواد معدنی داخل سنگ، برای مقدار یخی که زمانی سوراخ‌های آن را پر کرده بود، بسیار بیشتر از حد انتظار بودند. همین موضوع باعث شد تا دانشمندان به دنبال منابع دیگری برای این مواد معدنی بگردند.

برای این منظور، آن‌ها دست به مدل‌سازی یک خرده‌سیاره (planetesimal)، که احتمال داده می‌شد منشا یخ‌های داخل شهاب‌سنگ Acfer 094 باشد، زدند؛ تا اولا تعیین کنند این سیارک چگونه و کجا شکل گرفته و ثانیا مشخص کنند که یخ موجود در داخل آن از کجا آمده و چگونه ناپدید شده است.

نتیجه مدل‌سازی این شد که خرده‌سیاره مذکور، در بیرون از منظومه شمسی و از  گردوغبار موجود در فضا شکل گرفته است. همچنین نشان داده شد که هسته آن، متشکل از دانه‌های سیلیکاتی بوده که با یخ آب پوشیده شده‌اند. ظاهرا این سیارک، با گذشت زمان، شروع به انباشتن گردوغبار بدون یخ کرده که در نهایت منجر به یک هسته غنی از یخ و یک پوسته عاری از یخ برای آن شده است.

این سیارک سپس وارد منطقه خط برفی (snow line) منظومه شمسی شده است. خط برفی، منطقه‌ای در منظومه شمسی است که یخ‌ها در اثر حرارت خورشید شروع به تصعید شدن می‌کند. در این ناحیه، یخ‌های پوشش‌دهنده دانه‌های سیلیکاتی هسته سیارک، تصعید و در فضا پخش شده‌اند‌‌ که طی پروسه‌ای دوباره به‌داخل سنگ‌های ریز معلق در فضا وارد و متراکم گردیده‌اند. سپس، شهاب‌سنگی که Acfer 094 نیز تکه‌ای از آن بوده، با عبور از این منطقه، این سنگ‌های ریز متخلخل را جذب خود کرده است. ذوب شدن یخ این سنگ‌های ریز، با گذشت زمان، ساختار شهاب‌سنگ را تغییر داده و حفره‌های خالی و نشانه‌هایی از موادمعدنی واکنش‌داده با آب را در داخل آن بر جای گذاشته است. Acfer 094 نیز مدتی بعد، از آن جدا شده و در صحرای الجزایر فرود آمده است.

البته قبلا شواهدی مبنی بر وجود یخ آب در شهاب‌سنگ‌ها پیدا شده بود، اما اینکه این یخ‌ها چگونه به داخل آن‌ها راه یافته‌اند، به صورت یک معما باقی مانده بود. حالا تحقیق جدید، این معما را حل کرده است.

محققین در مقاله خود نوشته‌اند: ما در اینجا مدل جدیدی ارایه کرده‌ایم که نشان می‌دهد منشا یخ‌های Acfer 094، احتمالا یک خرده‌سیارک بوده که به‌وسیله انباشتگی گردوغبار یخی در مراحل اولیه تشکیل منظومه شمسی شکل گرفته است. سناریوی حاضر، یک مدل عملی است که با ترکیب کارهای آزمایشگاهی و مدل‌های نظری، نگاه جدیدی به شکل‌گیری شهاب‌سنگ‌ها انداخته است.

نتایج این تحقیق در مجله Science Advances چاپ شده است.

نوشته کشف فسیل یخی در یک شهاب‌سنگ 4.6 میلیارد ساله! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

دانشمندان اعضای بدن حیوانات منقرض شده را بازسازی کردند!

محققین دانشگاه University College Cork در ایرلند کشف کردند که چگونه می‌توان اعضای بدن حیوانات منقرض شده را بازسازی کرد. آنها این کار را از طریق آنالیز ترکیب شیمیایی ملانوزوم‌های ارگان‌های داخلی فسیل این حیوانات انجام داده‌اند.

ملانوزوم‌ها ساختارهایی هستند که در داخل سلول‌های ملانوسیت قرار دارند. ملانوسیت مسئول تولید رنگدانه‌های ملانین پوست، مو و چشم هستند. کار ملانوزوم‌ها در واقع ترکیب، ذخیره و انتقال ملانین‌هاست. ملانوزوم‌ها، رنگدانه‌های مذکور را از داخل ملانوسیت‌ها به سمت سلول‌های دیگری مانند اپیدرمی می‌برند و باعث ایجاد رنگ‌های مختلفی در پوست، مو و چشم انسان‌ها و حیوانات می‌شوند.

حیوانات منقرض شده

مطالعه مذکور به سرپرستی دکتر Maria McNamara و دانشجوی دکترای او Valentina Rossi و با همکاری جمعی از شیمیدانان آمریکایی و ژاپنی انجام شده است. در این تحقیق مشخص شد که ملانوزوم‌های داخلی مهره‌داران فعلی و گونه‌های فسیل‌شده آنها، ردی از مشخصات بافت‌ اعضای بدن آنها را در خود دارند.

اعضای تحقیق در بررسی‌های خود متوجه شدند که مقادیر زیادی ملانین در ارگان‌های داخلی حیواناتی مانند پرندگان، خزندگان و پستاندارن و همچنین گونه‌های فسیل‌شده آنها وجود دارد. این موضوع به اعضای تیم کمک کرد تا اندام‌ها و بافت‌های حیوانات ماقبل تاریخ را به روشی که قبلا هرگز انجام نشده بود، بازسازی کنند.

آنها فسیل یک قورباغه ۱۰ میلیون ساله و یک خفاش تقریبا ۵۰ میلیون ساله را مورد بررسی قرار دادند. برای آنالیز شیمیایی فسیل‌ها از یک سنکروترون (synchrotron) یا همان شتاب‌دهنده الکترونی استفاده شد. اعضای گروه با وجود از بین رفتن برخی از ترکیب‌های شیمیایی و فیزیکی اندام‌های فسیل‌شده توانستند آناتومی تعدادی از بافت‌های نرم این مهره‌داران را بازسانی کنند. آنها همچنین با استفاده از روش‌های خاصی توانستند کاربردهای مختلف ملانین در حیوانات ماقبل تاریخ را مورد شناسایی قرار دهند.

حیوانات منقرض شده

دکتر McNamara در مصاحبه مطبوعاتی خود می‌گوید که کشف آنها راه جدیدی در زمینه بازسانی آناتومی حیوانات منقرض شده باز کرده است، بطوریکه تیم او توانسته‌اند در تعدادی از فسیل‌های مورد مطالعه‌، بافت‌هایی مانند پوست، ریه، کبد، روده، قلب و حتی بافت‌های پیوندی این حیوانات را شناسایی کنند.

او همچنین گفته است که شیمی ملانوزوم‌ها، کلید فهم روش کار ملانین‌ها در اندام‌های داخلی بدن است. از آنجاییکه این ساختارها می‌توانند ردی از مشخصات بافت‌ها را در خود داشته باشند، بنابراین با آنالیز شیمیایی آنها می‌توان اقدام به بازسازی بافت‌های نرم آناتومی فسیل حیوانات کرد.

نوشته دانشمندان اعضای بدن حیوانات منقرض شده را بازسازی کردند! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

قدیمی‌ترین فسیل انسان مدرن کشف شد ؛ استخوان‌هایی ۹۰ هزار ساله !

مطلب قدیمی‌ترین فسیل انسان مدرن کشف شد ؛ استخوان‌هایی ۹۰ هزار ساله ! برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

قدیمی‌ترین فسیل جهان از انسان مدرن در عربستان کشف شد. این فسیل یک بند انگشت میانی از یک هوموساپینس است که حدود ۹۰ هزار سال قدمت دارد. تصور دیرینه شناسان دگرگون شد! محققان روز دوشنبه گفتند که این بند انگشت میانی، قدیمی‌ترین فسیل هومو ساپینس است که در خارج از آفریقا و ناحیه‌ی مدیترانه کشف شده است...

مطلب قدیمی‌ترین فسیل انسان مدرن کشف شد ؛ استخوان‌هایی ۹۰ هزار ساله ! برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

کشف فسیل ۱۰۰ میلیون ساله یک پرنده درون کهربا

کشف فسیل 100 میلیون ساله یک پرنده درون یک کهربا

دانشمندان موفق به کشف نمونه بی‌نظیری کهربا شده‌اند که حاوی بقایای شگفت‌انگیز یک پرنده باستانی است. این نمونه فسیل پرنده که ۱۰۰ میلیون سال تاریخ‌گذاری شده، در میانمار کشف شده است. در درون این کهربا، سر، دم، بال و پاها و چنگال‌های پرنده به خوبی حفظ شده‌اند که می‌تواند، بینش فوق‌العاده‌ای در مورد پرندگان ماقبل تاریخ در اختیار دانشمندان قرار دهد.

رایان مک کلر از موزه سلطنتی ساسکاچوان کانادا یکی از محققانی که در این کشف نقش داشته، به New Scientist، گفت: “این کامل‌ترین و دقیق دیدگاهی است که تاکنون داشته‌ایم. دیدن چیزی به چنین کاملی شگفت‌انگیز است.”

این محققان می‌گویند، پرنده فوق احتمالا اندکی پس از تخم خارج شدن، در مایع قیر مانند سنگ کهربا به دام افتاده است. با وجودی که سنگ‌های کهربا چنین نقش مهمی در درک ما از جهان ماقبل تاریخ ایفا می‌کنند، اما دانشمندان هنوز کاملا در مورد روند شیمیایی که موجب حفظ فسیل‌ها در کهربا می‌شود، اطمینان ندارند.

اما چیزی که اکنون می‌دانیم است که این پرنده، پس از به دام افتادن در صمغ درخت سخت شده است و درصورتی‌که این صمغ دارای سطح مناسبی از فشار و دما باشد، به مادی نیمه فسیل به نام کوپال تبدیل می‌شود.

تصویر هنری از پرنده به‌تازگی کشف شده. محققان می‌گویند، پرنده فوق احتمالا اندکی پس از تخم خارج شدن، در مایع قیر مانند سنگ کهربا به دام افتاده است
تصویر هنری از پرنده به‌تازگی کشف شده. محققان می‌گویند، پرنده فوق احتمالا اندکی پس از تخم خارج شدن، در مایع قیر مانند سنگ کهربا به دام افتاده است

برایان پالمر خبرنگار علمی واشنگتن پست در این مورد توضیح می‌دهد: “سرعت این فرآیند بسته به شرایط فوق بسیار متفاوت است. دانشمندان هنوز در مورد زمان تبدیل صمغ به کوپال و به کهربا رسما اتفاق نظر ندارند. برخی دانشمندان می‌گویند، این کهربا باید حداقل ۲ میلیون سال قدمت داشته باشد، اما در این مورد هنوز نظر قطعی وجود ندارد.”

متأسفانه با وجود تازه به نظر رسیدن فسیل پرنده، گوشت آن به احتمال زیاد به کربن خالص بدل شده، بدین ترتیب، احتمالا DNA این جاندار ماقبل تاریخی به کلی از بین رفته است.

اما آنچه در مورد این نمونه می‌توانیم بدانیم این است که پرنده فوق احتمالا عضوی از پادمرغان بوده است. پادمرغان گروهی از پرندگان ماقبل تاریخی بوده‌اند که تصور می‌شود که در هم‌زمان با اجداد پرندگان امروزی تکامل یافته‌اند، اما به دلایلی که نامشخص است، به همراه دایناسورهای غیر پرنده‌ای منقرض شده‌اند.

مایکل لی خبرنگار علمی New Scientist  هم در این مورد گزارش داد: “از لحاظ ظاهری این پرنده برخلاف پرندگان مدرن، این پرنده‌ها دارای مفصل کروی گودالی در شانه‌های خود بوده‌اند. این پرنده‌ها همچنین دارای دندانه‌هایی روی بال‌های خود و همچنین دندان و آرواره به جای منقار بوده‌اند. در زمانی که این جوجه سر از تخم در آورده می‌زیسته، اجداد پرندگان امروزی هنوز دارای منقار نبودند.”

این پرنده عضوی از پادمرغان بوده است. پادمرغان گروهی از پرندگان ماقبل تاریخی بوده‌اند که تصور می‌شود که در هم‌زمان با اجداد پرندگان امروزی تکامل ‌یافته‌اند، اما به دلایلی که نامشخص است، به همراه دایناسورهای غیر پرنده‌ای منقرض‌شده‌اند
این پرنده عضوی از پادمرغان بوده است. پادمرغان گروهی از پرندگان ماقبل تاریخی بوده‌اند که تصور می‌شود که در هم‌زمان با اجداد پرندگان امروزی تکامل ‌یافته‌اند، اما به دلایلی که نامشخص است، به همراه دایناسورهای غیر پرنده‌ای منقرض‌شده‌اند

رایان مک کلر و همکارانش دسامبر سال ۲۰۱۶ هم موفق به انجام کشف مهم دیگری شده بودند. آن‌ها برای نخستین بار قادر به شناسایی بقایای یک دایناسور در یک سنگ کهربا شده بودند. مک کلر در آن زمان اعلام کرد که او و تیمش، موفق به کشف دم پر دار یک دایناسور شده‌اند که شواهدی ارزشمندی از نحوه تکامل و ظاهر دایناسورهای پر دار در اختیار دانشمندان قرار داد، چیزی که امکان مطالعه آن از روی فسیل‌ها وجود ندارد.

این دم پر دار سال گذشته در عین شگفتی در بازاری در میانمار کشف شده بود، این سنگ در واقع به عنوان یک تکه سنگ کهربای حاوی مواد گیاهی فروخته شده بود. این دم متعلق به کلادی از تهی ‌دم‌ خزندگان بوده است. تهی دم خزندگان، خانواده‌ای از دایناسورهای گوشت‌خوار پرنده مانند بوده است که حدود ۹۹ میلیون سال پیش در دوران کرتاسه می‌زیسته‌اند.

.

منبع: sciencealert

مطلب کشف فسیل ۱۰۰ میلیون ساله یک پرنده درون کهربا برای اولین بار در وب سایت تکرا - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.