ستاره‌شناسان موفق به کشف نزدیکترین سیاه چاله به ما شدند

ستاره‌شناسان نزدیکترین سیاه چاله به زمین را کشف کردند. این سیاه چاله در فاصله ۱۰۰۰ سال نوری از ما قرار داشته و در صورت فلکی تلسکوپ (Telescopium) مخفی بود. این جرم شگفت‌انگیز، متعلق به یک سیستم دوستاره‌ای به نام HR 6819 است و ستاره‌شناسان معتقدند که تعداد این‌گونه سیاه چاله‌های مخفی ممکن است بسیار زیاد باشد.

توماس ریوینوس (Thomas Rivinius) ستاره‌شناس از رصدخانه ESO و سرپرست گروه تحقیق، به NPR گفت: احتمالا باید صدها میلیون تا از این سیاه چاله‌ها در کیهان وجود داشته باشد، اما ما درباره آن‌ها خیلی کم می‌دانیم.

محققان در سال 2004 تلسکوپ ۲.۲ متری MPG/ESO در رصدخانه La Silla شیلی را به سمت سیستم ستاره‌ای HR 6819 نشانه رفتند. این سیستم ستاره‌ای میزبان دو ستاره است که به دور هم می‌چرخند: یک ستاره بیرونی و یک ستاره داخلی. اما بعد از چهار ماه رصد کردن، مشخص شد که این یک سیستم ستاره‌ای دوگانه معمولی نیست. ستاره‌شناسان متوجه شدند که ستاره داخلی با سرعت بسیار بالایی هر ۴۰ روز یکبار به دور چیزی نامعلوم می‌چرخد.

محاسبات آن‌ها نشان می‌داد که جرم مذکور بسیار پرجرم بوده و چهار برابر سنگین‌تر از خورشید است و اندازه‌ای برابر ستاره داخلی دارد. دانشمندان شروع به محدود کردن گزینه‌های خود کردند. در صورت وجود ستاره‌ای با همان جرم در مرکز مدار ستاره داخلی، تلسکوب‌ به‌راحتی می‌توانست آن را مشاهده کند. اما متهم اصلی در این بین، سیاه چاله‌ای با جرم ستاره‌ای بود.

اما سوالی که ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده این است که اگر این سیاه چاله این‌ اندازه به ما نزدیک بوده، پس چرا کشف آن‌ این‌همه طول کشیده است.

سیاه چاله‌ها اغلب بقایای ستارگان مرده‌ای که تبدیل به سوپرنوا شده‌اند هستند و به‌خاطر گرانش بسیار زیادشان هر چیزی را در خود می‌بلعند، بطوریکه حتی نور هم نمی‌تواند از آن‌ها فرار کند. این بدین معنی است که کشف این اجرام کار بسیار دشواری است.

اما گاهی اوقات نشانه‌هایی از سیاه چاله‌ها ممکن است بر جای بماند. زمانی که این اجرام سنگین مواد اطراف خود را می‌بلعند، تابش‌هایی از خود ساطع می‌کنند که می‌توانند توسط تلسکوپ‌ها ردیابی شوند. در برخی موارد، سیاه چاله‌ها می‌توانند مدار چرخش اجرام اطراف را تحت‌تاثیر قرار دهند و ستاره‌شناسان را متوجه حضور خود کنند.

حالا با کشف سیاه چاله جدید، رکورد قبلی نزدیکترین سیاه چاله به ما که در فاصله ۳۰۰۰ سال نوری از زمین قرار داشت شکسته می‌شود.

اکثر سیاه چاله‌هایی که ما می‌شناسیم اغلب در فاصله بسیار دورتری از ما قرار دارند. برای مثال سیاه چاله Sagittarius A* در مرکز کهکشان راه شیری، فاصله‌ای حدود ۲۵۰۰۰ سال نوری با ما دارد. همچنین سیاه چاله موجود در مرکز کهکشان M87، در فاصله ۵۵ میلیون سال نوری از ما قرار دارد.

ستاره‌شناسان فکر می‌کنند که سیاه چاله‌های زیادی مانند HR 6819 در کیهان وجود دارد. برخی از آن‌ها معتقدند که تعداد این‌گونه اجرام مخفی، فقط در کهکشان راه شیری ممکن است بیش از ۱۰۰ میلیون باشد.

نوشته ستاره‌شناسان موفق به کشف نزدیکترین سیاه چاله به ما شدند اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

ستاره‌شناسان موفق به کشف نزدیکترین سیاه چاله به ما شدند

ستاره‌شناسان نزدیکترین سیاه چاله به زمین را کشف کردند. این سیاه چاله در فاصله ۱۰۰۰ سال نوری از ما قرار داشته و در صورت فلکی تلسکوپ (Telescopium) مخفی بود. این جرم شگفت‌انگیز، متعلق به یک سیستم دوستاره‌ای به نام HR 6819 است و ستاره‌شناسان معتقدند که تعداد این‌گونه سیاه چاله‌های مخفی ممکن است بسیار زیاد باشد.

توماس ریوینوس (Thomas Rivinius) ستاره‌شناس از رصدخانه ESO و سرپرست گروه تحقیق، به NPR گفت: احتمالا باید صدها میلیون تا از این سیاه چاله‌ها در کیهان وجود داشته باشد، اما ما درباره آن‌ها خیلی کم می‌دانیم.

محققان در سال 2004 تلسکوپ ۲.۲ متری MPG/ESO در رصدخانه La Silla شیلی را به سمت سیستم ستاره‌ای HR 6819 نشانه رفتند. این سیستم ستاره‌ای میزبان دو ستاره است که به دور هم می‌چرخند: یک ستاره بیرونی و یک ستاره داخلی. اما بعد از چهار ماه رصد کردن، مشخص شد که این یک سیستم ستاره‌ای دوگانه معمولی نیست. ستاره‌شناسان متوجه شدند که ستاره داخلی با سرعت بسیار بالایی هر ۴۰ روز یکبار به دور چیزی نامعلوم می‌چرخد.

محاسبات آن‌ها نشان می‌داد که جرم مذکور بسیار پرجرم بوده و چهار برابر سنگین‌تر از خورشید است و اندازه‌ای برابر ستاره داخلی دارد. دانشمندان شروع به محدود کردن گزینه‌های خود کردند. در صورت وجود ستاره‌ای با همان جرم در مرکز مدار ستاره داخلی، تلسکوب‌ به‌راحتی می‌توانست آن را مشاهده کند. اما متهم اصلی در این بین، سیاه چاله‌ای با جرم ستاره‌ای بود.

اما سوالی که ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده این است که اگر این سیاه چاله این‌ اندازه به ما نزدیک بوده، پس چرا کشف آن‌ این‌همه طول کشیده است.

سیاه چاله‌ها اغلب بقایای ستارگان مرده‌ای که تبدیل به سوپرنوا شده‌اند هستند و به‌خاطر گرانش بسیار زیادشان هر چیزی را در خود می‌بلعند، بطوریکه حتی نور هم نمی‌تواند از آن‌ها فرار کند. این بدین معنی است که کشف این اجرام کار بسیار دشواری است.

اما گاهی اوقات نشانه‌هایی از سیاه چاله‌ها ممکن است بر جای بماند. زمانی که این اجرام سنگین مواد اطراف خود را می‌بلعند، تابش‌هایی از خود ساطع می‌کنند که می‌توانند توسط تلسکوپ‌ها ردیابی شوند. در برخی موارد، سیاه چاله‌ها می‌توانند مدار چرخش اجرام اطراف را تحت‌تاثیر قرار دهند و ستاره‌شناسان را متوجه حضور خود کنند.

حالا با کشف سیاه چاله جدید، رکورد قبلی نزدیکترین سیاه چاله به ما که در فاصله ۳۰۰۰ سال نوری از زمین قرار داشت شکسته می‌شود.

اکثر سیاه چاله‌هایی که ما می‌شناسیم اغلب در فاصله بسیار دورتری از ما قرار دارند. برای مثال سیاه چاله Sagittarius A* در مرکز کهکشان راه شیری، فاصله‌ای حدود ۲۵۰۰۰ سال نوری با ما دارد. همچنین سیاه چاله موجود در مرکز کهکشان M87، در فاصله ۵۵ میلیون سال نوری از ما قرار دارد.

ستاره‌شناسان فکر می‌کنند که سیاه چاله‌های زیادی مانند HR 6819 در کیهان وجود دارد. برخی از آن‌ها معتقدند که تعداد این‌گونه اجرام مخفی، فقط در کهکشان راه شیری ممکن است بیش از ۱۰۰ میلیون باشد.

نوشته ستاره‌شناسان موفق به کشف نزدیکترین سیاه چاله به ما شدند اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

اولین انفجار رادیویی سریع در کهکشان راه شیری شناسایی شد!

یک ستاره مغناطیسی یا مگنتار (magnetar) به نام SGR 1935+2154 در کهکشان راه شیری وجود دارد که ممکن است به حل راز سیگنال‌های رادیویی ساطع‌شده از اعماق فضا که سال‌هاست فکر ستاره‌شناسان را به خود مشغول کرده است کمک کند.

ستاره SGR 1935+2154 که در حدود ۳۰ هزار سال نوری با ما فاصله دارد در تاریخ 28 آوریل امسال سیگنال‌هایی با زمان تناوب چند میلی‌ثانیه از خود ساطع کرد که فقط توسط ستاره‌های خارج کهکشانی منتشر می‌شوند. اما موضوع جالب‌تر اینکه رصدخانه‌های سراسر دنیا و تلکسوب فضایی X-ray، در کنار این سیگنال‌ها، تابش‌های اشعه ایکس را نیز ثبت کردند.

در حال‌حاضر، کار روی این سیگنال‌ها در مراحل ابتدایی قرار دارد و ستاره‌شناسان سخت در تلاشند تا داده‌های به دست آمده را آنالیز کنند. اما خیلی از آن‌ها معتقدند که منبع این سیگنال‌ها ممکن است انفجارهای رادیویی سریع (FRBs) باشد.

شیرینواس کولکارنی (Shrinivas Kulkarni)، ستاره‌شناس از دانشگاه کالیفرنیا و یکی از اعضای تیم تحقیق در این‌باره گفت: این نوع سیگنال‌ها به احتمال زیاد دارای منبعی از نوع انفجارهای رادیویی سریع هستند.

انفجارهای رادیویی سریع یکی از هیجان‌انگیزترین رازهای کیهان هستند. آن‌ها نوعی سیگنال‌های رادیویی بسیار قدرتمند از اعماق فضا و از کهکشان‌هایی هستند که میلیون‌ها سال نوری با ما فاصله دارند. انرژی برخی از این کهکشان‌ها ۵۰۰ میلیون بار بیشتر از انرژی خورشید است. با این‌حال، این سیگنال‌ها فقط در حد چند میلی‌ثانیه دوام می‌آورند و اکثر آن‌ها تکرار نمی‌شوند که همین موضوع، شناسایی و مطالعه آن‌‌ها را بسیار دشوار می‌کند.

توضیحات زیادی برای منشا این سیگنال‌ها پیشنهاد شده که از آن جمله می‌توان به سوپرنواها و موجودات فضایی (البته احتمال این خیلی کم است) اشاره کرد. اما یک فرضیه که طرفداران زیادی در بین ستاره‌شناسان دارد انفجارهای رادیویی سریع است که توسط مگنتارها تولید می‌شوند.

مگنتارها نوع عجیبی از ستاره‌های نوترونی هستند که بعد از تبدیل شدن ستاره‌های غول‌پیکر به سوپرنوا، به‌صورت یک هسته بسیار سنگین باقی می‌مانند. اما مگنتارها دارای میدان‌های مغناطیسی بسیار قدرتمندتری نسبت به ستاره‌های نوترونی عادی هستند (حدود ۱۰۰۰ بار قوی‌تر). اینکه چرا میدان‌ مغناطیسی این ستاره‌ها این اندازه قدرتمند است هنوز برای دانشمندان مشخص نیست، اما اثرات آن‌ها بر روی خود ستاره بسیار جالب‌توجه است.

در حالیکه نیروی گرانشی ستاره برای نگه داشتن آن تلاش می‌کند، میدان مغناطیسی قوی در اطراف ستاره، شکل آن را منحرف می‌کند و این اتفاق منجر به تنش شدید بین دو نیرو می‌شود که گاهی‌اوقات لرزه‌های ستاره‌ای بسیار بزرگی ایجاد می‌کند و باعث درخشندگی بسیار زیاد مگنتار می‌شود.

سیگنال‌های ستاره SGR 1935+2154 در تاریخ 27 آوریل امسال شناسایی شدند و فعالیت آن توسط چندین تلکسوپ از جمله تلسکوپ‌های Swift Burst Alert ،AGILE و NICER ISS ثبت گردید. رفتار این ستاره عجیب در ابتدا نسبتا عادی بود و با رفتار مشاهده‌شده از سایر مگنتارها سازگاری داشت.

اما سپس در تاریخ 28 آوریل، تلسکوپ CHIME که برای رصد آسمان برای رویدادهای لحظه‌ای طراحی شده است، یک سیگنال بسیار قدرتمندی را شناسایی کرد که نتوانست آن را به‌طور کامل ثبت کند.

اما آشکارساز دیگری به نام STARE2 که توسط دانشگاه کالیفرنیا برای شناسایی انفجارهای رادیویی سریع محلی، که توسط فعالیت‌های انسانی ایجاد می‌شوند، طراحی شده، سیگنال‌های مذکور را بسیار قوی و واضح دریافت کرد که شامل بیش از یک میلیون سیگنال میلی‌ثانیه می‌شد. ستاره‌شناسان معمولا انفجارهای رادیویی سریع خارج کهکشانی را در تعداد چند ده موج میلی‌ثانیه دریافت می‌کنند.

اما دانشمندان چیز دیگری را نیز در انفجار ستاره SGR 1935+2154 مشاهده کردند که قبلا هرگز در یک انفجار رادیویی سریع خارج کهکشانی مشاهده نشده است. آن‌ها در کنار این سیگنال‌ها یک سیگنال اشعه ایکس نیز شناسایی کردند. البته سیگنال‌های اشعه ایکس معمولا در انفجارهای مگنتار دیده می‌شوند، اما اینکه یک مگنتار، در کنار امواج رایویی، اشعه ایکس یا تابش گاما ساطع کند بسیار غیرعادی است.

ساندرو مرگتی (Sandro Mereghetti) ستاره‌شناس از انستیتو ملی اخترفیزیک ایتالیا می‌گوید: اشعه ایکس انفجار SGR 1935+2154 چندان قوی یا غیرعادی نبود، اما این اشعه می‌تواند نشانه وجود انفجارهای رادیویی سریع بیشتری در مقایسه با آنچه که در حال‌حاضر شناسایی شده، باشد. او گفت: شناسایی این سیگنال بسیار هیجان‌انگیز است و رابطه بین انفجارهای رادیویی سریع و مگنتارها را تایید می‌کند. FRB کشف‌شده از نوع خارج کهکشانی است. ما هرگز در کنار چنین سیگنال‌هایی اشعه‌های ایکس/گاما شناسایی نکرده بودیم. انفجارهای اشعه ایکسی شبیه به SGR1935، در صورتی که از منابع خارج کهکشانی باشند معمولا غیر قابل شناسایی هستند.

به گفته کوالکارنی، یک مگنتار حتی می‌تواند انفجارهای بزرگتری تولید کند. یک مگنتار برای تولید انفجاری در اندازه انفجار  SGR 1935+2154 به انرژی زیادی نیاز ندارد و چنین ستاره‌هایی حتی قادر به ایجاد انفجارهایی با قدرت ۱۰۰۰ برابر بزرگتر از آن نیز هستند.

مورد SGR 1935+2154 واقعا هیجان‌انگیز هستند و دانشمندان هنوز در مراحل اولیه مطالعه آن هستند. ستاره‌شناسان برای بررسی بیشتر سیگنال‌های آن هم‌اکنون از قدرتمندترین ابزارها استفاده می‌کنند. آن‌ها هنوز طیف انفجار آن را آنالیز نکرده‌اند تا مشخص شود آیا سیگنال‌های آن مشابهت‌هایی با طیف انفجارهای رادیویی سریع خارج کهکشانی دارد یا نه.

البته حتی اگر انفجار SGR 1935+2154، تایید کند که منشا انفجارهای رادیویی سریع مگنتارها هستند، این به معنای آن نخواهد که مگنتار، تنها منبع واقعی این نوع انفجارهاست. دلیل آن هم این است که برخی از سیگنال‌های آن‌ها خیلی متفاوت رفتار می‌کنند و به‌طور پیش‌بینی‌ناپذری تکرار می‌شوند. اخیرا منبعی کشف شده بود که سیگنال‌هایی با دوره ۱۶ روزه ساطع می‌کرد.

انفجار SGR 1935+2154 هر چه که باشد، ما هنوز فاصله زیادی با حل راز بزرگی که انفجارهای رادیویی سریع در دل خود دارند داریم، اما به‌هرحال کشف جدید، یک گام هیجان‌انگیز روبه‌جلو برای دانشمندان محسوب می‌شود.

نوشته اولین انفجار رادیویی سریع در کهکشان راه شیری شناسایی شد! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

کشف یک الگوی جدید از انفجارهای رادیویی کیهان؛ آیا پای فرازمینی‌ها در میان است؟

یکی از رازهای کیهان، حالا مرموزتر از قبل شده است. ستاره‌شناسان سرنخی را پیدا کرده‌اند که می‌تواند توضیح دهد چرا انفجارهای امواج رادیویی سریع (FRBs)، هر چند وقت یک‌بار، از اعماق فضا به زمین می‌رسند. اما این سرنخ، یک الگوی ۱۶روزه در یکی از انفجارهاست که می‌تواند تئوری‌های موجود درباره علت به وجود آمدن انفجارهای رادیویی سریع را به چالش بکشد.

انفجارهای رادیویی سریع، احتمالا میلیاردها سال وجود داشته‌اند. اما ما آن‌ها را در سال 2007 کشف کردیم و تا به‌ امروز هم فقط تعداد کمی از آن‌ها را شناسایی کرده‌ایم. ستاره‌شناسان در ژوئن ۲۰۱۹ توانستند یک FRB را تا کهکشان خانگی‌اش ردیابی کنند. آن‌ها این FRB را FRB 180916.J0158+65 نام‌گذاری کردند.

هیچ‌کس نمی‌داند که چه چیزی باعث به وجود آمدن این انفجارهای سریع امواج رادیویی می‌شود. از آنجاییکه این انفجارها، بسیار نادر، غیرعادی و درخشان هستند، فیزیک‌دانان فکر می‌کنند که آن‌ها احتمالا از رخدادهای عظیمی مانند برخورد ستاره‌ها به وجود می‌آیند.

محققان، FRB 180916.J0158+65 را برای اولین بار در سال ۲۰۱۹ هنگام بررسی داده‌های آشکارساز CHIME/FRB شناسایی کردند. آن‌ها در ژانویه امسال، با تجزیه و تحلیل مجدد داده‌های قدیمی توانستند بیش از یک انفجار را از طرف این FRB ردیابی کنند. اما چیز جدیدی که ستاره‌شناسان موفق به کشف آن در FRB 180916.J0158+65 شده بودند، الگوی منظمی از انفجارها بود. این الگو، شامل یک چرخه فعالیت ۴روزه است که در طول آن، امواج رادیویی به طور منظم به داخل فضا پخش می‌شوند. اما بعد از آن، یک دوره ۱۲ روزه خاموشی وجود دارد. البته آشکارساز CHIME/FRB تنها گاهی‌اوقات توانسته بود انفجارهای FRB 180916.J0158+65 را ردیابی کند، بنابراین این احتمال وجود دارد که بسیاری از انفجارهای FRB در طول دوره فعالیت‌اش، توسط این آشکارساز ردیابی نشده‌اند.

الگوی انفجارهای FRB 180916.J0158+65، تقریبا با هیچ‌یک از توضیحات موجود درباره FRBها همخوانی ندارد. الگوهایی مثل این، در علم ستاره‌شناسی، اغلب به یک شی چرخشی سریع، نسبت داده می‌شود. برای مثال، ستاره‌های نوترونی گاهی‌اوقات به نظر می‌رسد که به‌طور منظم، از دید آشکارسازهای اشعه X ناپدید می‌شوند. علت آن هم این است که نقاط داغ روی سطح آن‌ها، طوری می‌چرخند که مانند نور یک چراغ دریایی، مرتبا ظاهر و ناپدید می‌شوند. البته احتمالات دیگری هم می‌تواند در توضیح این الگو وجود داشته باشند.

حالا سوالی که ذهن ستاره‌شناسان را به خود مشغول کرده این است که آیا این الگوی انفجاری، در مورد همه FRBها صادق است یا فقط در مورد برخی از آن‌ها.

نوشته کشف یک الگوی جدید از انفجارهای رادیویی کیهان؛ آیا پای فرازمینی‌ها در میان است؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

منشا پیدایش یکی از درخشان‌ترین ابرنواخترهای کیهان کشف شد

ابرنواخترهای فوق‌درخشان (Super-luminous supernovae)، درخشنده‌ترین انفجارهایی هستند که در کل کیهان رخ می‌دهد. یک ابرنواختر فوق‌درخشان می‌تواند در عرض چند ماه، انرژی‌ معادل کل انرژی خورشید در طول حیات‌اش تولید کند. این نوع ابرنواخترها در اوج درخشندگی‌شان، به اندازه یک کهکشان، درخشان می‌شوند.

یکی از ابرنواخترهای فوق‌درخشانی که تابه‌حال بارها مورد مطالعه دانشمندان قرار گرفته است، SN 2006gy نام دارد. گرچه منشا این ابرنواختر مشخص نیست، اما حالا گروهی از پژوهشگران سوئدی و ژاپنی ادعا کرده‌اند که علت به وجود آمدن آن را یافته‌اند. آن‌ها می‌گویند که برهم‌کنش صورت‌گرفته در یک سیستم ستاره‌ای دوتایی که متشکل از یک کوتوله سفید و یک ستاره فوق‌سنگین بوده، باعث ایجاد ابرنواختر SN 2006gy شده است.

SN 2006gy، حدود ۲۳۸ میلیون سال نوری از ما فاصله داشته و در صورت‌فلکی برساوش (Perseus) داخل کهکشان مارپیچی NGC 1260 قرار دارد. این ابرنواختر، همانطور که از نامش پیداست، در سال 2006 کشف شده و در این مدت، بارها توسط تلسکوپ‌های پرتو ایکس چاندرا، Keck و سایر رصدخانه‌ها مورد مطالعه قرار گرفته است.

Nathan Smith، ستاره‌شناس از دانشگاه تگزاس آمریکا و سرپرست گروهی که این ابرنواختر را کشف کردند گقته بود: SN 2006gy واقعا یک انفجار عظیم بود و صدها برابر، انرژی بیشتری از یک ابرنواختر معمولی داشت. این نشان می‌داد که ستاره به‌وجودآورنده آن احتمالا جرمی حدود ۱۵۰ برابر جرم خورشید داشته است؛ چیزی که ما هرگز نمونه آن را ندیده‌ایم.

دانشمندان فکر می‌کنند که این نوع ستاره‌ها، اکثرا در مراحل اولیه شکل‌گیری کیهان به وجود آمده‌اند. بنابراین، مشاهده ابرنواختر SN 2006gy، فرصت بی‌نظیری به ستاره‌شناسان داد تا جنبه‌هایی از کیهان اولیه را بررسی کنند.

اما این فقط انرژی SN 2006gy نبود که همه توجهات را به خودش جلب کرد؛ بلکه خطوط تابشی مرموزی در داخل این ابرنواختر وجود داشت که دانشمندان توضیحی برای آن نداشتند. حالا پژوهشگران سوئدی و ژاپنی ادعا می‌کنند که توانسته‌اند منشا پیدایش این خطوط را پیدا کنند.

تیم تحقیق که شامل ستاره‌شناسانی از دانشگاه‌های استکهلم سوئد، کیوتو، توکیو و هیروشیمای ژاپن می‌شوند، یافته‌های خود را در مقاله‌ای با عنوان «A type Ia supernova at the heart of superluminous transient SN 2006gy» در مجله Science به چاپ رسانده‌اند.

آن‌ها در بررسی‌های خود متوجه شدند که آن خطوط طیفی مرموزی که حاوی ذرات آهن بودند، تنها حدود یک سال بعد از انفجار ابرنواختر ظاهر شده‌اند. آن‌ها سپس چندین مدل مختلف را برای توضیح این پدیده بررسی کردند و سرانجام به یک مدل نهایی رسیدند.

Anders Jerkstrand، ستاره‌شناس از دانشگاه استکهلم سوئد می‌گوید: تا به حال کسی خطوط طیفی آهن خنثی را با خطوط تابش SN 2006gy مقایسه نکرده بود. ما آن را امتحان کردیم و با کمال تعجب دیدیم که این خطوط کاملا با طیف مشاهده‌شده مطابقت دارند.

اما موضوع وقتی هیجان‌انگیزتر شد که مشخص گردید، تشکیل چنین خطوطی، به آهن بسیار زیادی نیاز داشته است (حداقل به‌اندازه یک‌سوم جرم خورشید). همین امر باعث شد که سناریوهای قدیمی درباره منشا به وجود آمدن ابرنواختر SN 2006gy کنار گذاشته شوند و یک سناریو جدید پیشنهاد گردد.

تیم تحقیق فکر می‌کنند که SN 2006gy در نتیجه برهم‌کنش دو ستاره در یک سیستم دوتایی به وجود آمده است؛ سیستمی متشکل از یک ستاره کوتوله به بزرگی زمین و یک ستاره فوق‌سنگین و مملو از گاز هیدروژن به بزرگی خورشید که در یک مدار نزدیک‌به‌هم به دور یکدیگر می‌چرخیده‌اند.

ستاره بزرگ‌تر با رسیدن به مراحل پایانی تکامل خود و مصرف سوخت بیشتر، به‌تدریج شروع به بزرگ شدن می‌کند. این کار باعث می‌شود تا کوتوله سفید به طرف ستاره کشیده شده و مارپیچ‌وار به سمت مرکز سیستم بچرخد.

در این بین، ستاره بزرگ‌شده، لایه بیرونی خود را به بیرون پرتاب می‌کند و هاله‌ای از گاز را در اطراف سیستم دوتایی تشکیل می‌دهد. این اتفاق، حدود یک قرن قبل از پیدایش ابرنواختر صورت گرفته است. سرانجام، کوتوله سفید به مرکز می‌رسد و ناپایدار می‌گردد و سپس به‌عنوان یک ابرنواختر نوع Ia منفجر می‌شود.

مواد ناشی از انفجار کوتوله سفید، پس از پرتاب شدن به فضای بیرون، با هاله گازی اطراف سیستم برخورد می‌کنند و این برخورد غول‌آسا، باعث به وجود آمدن ابرنواختر SN 2006gy و آن خطوط تابشی مرموز می‌شود.

Jerkstrand می‌گوید: ما در تحقیق خود نشان دادیم که یک ابرنواختر نوع Ia باعث به وجود آمدن SN 2006gy شده است. اینکه یک کوتوله سفید بتواند در یک مدار نزدیک به یک ستاره فوق‌سنگین و مملو از هیدروژن بچرخد و سپس با افتادن به مرکز سیستم منفجر گردد، پدیده‌ای است که اطلاعات جدیدی را درباره نحوه تکامل سیستم‌های ستاره‌ای دوتایی و شرایط لازم برای انفجار یک کوتوله سفید را در اختیار ما قرار می‌دهد.

علاوه بر SN 2006gy، ابرنواخترهای دیگری هم درخشندگی فوق‌العاده‌ای داشته‌اند. برای مثال، ابرنواختر SN 2005ap، در اوج درخشندگی‌اش، درخشان‌تر از SN 2006gy بوده است. اوج درخشندگی SN 2005ap فقط برای چند روز دوام داشته است. بعد از آن، ابرنواختر SN 2015L قرار دارد که اوج درخشندگی‌اش ۵۷۰ میلیون برابر درخشان‌تر از خورشید و ۲۰ برابر درخشان‌تر از نور ساطع‌شده توسط کهکشان راه شیری است.

نوشته منشا پیدایش یکی از درخشان‌ترین ابرنواخترهای کیهان کشف شد اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

احتمال وجود یک نیروی جدید و عجیب در کیهان؛ آیا بالاخره راز ماده تاریک برملا می‌شود؟

همه چیز در کیهان ما، توسط چهار نیروی اصلی در کنار هم نگه داشته شده یا از هم دور می‌شوند: گرانش، الکترومغناطیس و دو نیروی هسته‌ای ضعیف و قوی. حالا فیزیکدانان فکر می‌کنند که اثرات یک نیروی پنجمی را که از یک اتم هلیوم ناشی شده، کشف کرده‌اند.

البته این محققین برای اولین بار نیست که چنین ادعایی می‌کنند. آن‌ها چند سال پیش هم چنین نیرویی را در واپاشی ایزوتوپ بریلیوم یافته بودند. حالا همین گروه، برای دومین بار توانسته است ظهور این نیروی رازآلود را در آزمایش‌های خود ردیابی کند. آن‌ها ذره‌ای را که فکر می‌کنند حامل این نیروست، X17 نامیده‌اند.

اگر این کشف مورد تایید فیزیکدانان قرار بگیرد، نه تنها به ما اجازه خواهد دهد تا نیروهای حاکم بر کیهان‌مان را بهتر بشناسیم، بلکه همچنین می‌تواند به دانشمندان کمک کند تا مساله ماده تاریک را نیز حل کنند.

Attila Krasznahorkay و همکارانش از موسسه تحقیقات هسته‌ای در مجارستان، در سال 2016 با بررسی واپاشی یک اتم برانگیخته بریلیوم-8 متوجه چیز مشکوکی شدند.

بد نیست بدانید که اگر نور ساطع‌شده در یک واپاشی، انرژی کافی داشته باشد، می‌تواند یک الکترون و یک پوزیترون تولید کند که تحت یک زاویه قابل‌پیش‌بینی از هم جدا می‌شوند. براساس قانون بقای انرژی، با افزایش انرژی نوری که دو ذره را تولید می‌کند، زاویه بین آن‌ها کاهش خواهد یافت.

اما، چیزی که Krasznahorkay و تیمش، هنگام واپاشی بریلیوم-8 به آن برخوردند، به‌طرز عجیبی مغایر با اصل فوق بود. آن‌ها یک افزایش غیرمنتظره را در زاویه جدایی الکترون‌ها و پوزیترون‌ها از یکدیگر مشاهده کردند.

همین امر باعث شد تا گروه تحقیق فکر کنند که احتمالا یک نیرو باعث این رفتار شده است. آن‌ها با معرفی ذره کاملا جدیدی که حامل این نیرو بود، توجه سایر فیزیکدانان دنیا را به خود جلب کردند.

مشخصات این ذره نشان می‌داد که باید نوع کاملا جدیدی از ذره بنیادین بوزون باشد. البته این ادعای کوچکی نبود. ما در حال حاضر می‌دانیم که سه تا از چهار نیروی اصلی کیهان، دارای بوزون‌هایی هستند که پیام‌های جاذبه و دافعه خود را از طریق آن‌ها ارسال می‌کنند. نیروی جاذبه، توسط یک ذره فرضی به نام گراویتون حمل می‌شود، اما دانشمندان متاسفانه هنوز موفق به مشاهده آن نشده‌اند.

این بوزون جدید، به‌لطف جرم منحصربه‌فرد (۱۷ الکترون‌ولت؛ تقریبا ۳۳ برابر جرم یک الکترون) و عمر کوتاهش (حدود ۱۰ تا ۱۴ ثانیه)، احتمالا نمی‌تواند یکی از ذرات حمل‌کننده چهار نیروی شناخته‌شده باشد.

بنابراین، همه نشانه‌ها حاکی از آن بود که بوزون مذکور حمل‌کننده یک نیروی جدید پنجم است. البته پیدا کردن یک ذره جدید، خبر بزرگی برای علم فیزیک محسوب می‌شود؛ اما این موضوع مسلما نیاز به بررسی‌ها و آزمایش‌های بیشتری داشت.

خوشبختانه، تیم Krasznahorkay به موفقیت‌های گذشته خود مغرور نشدند و سعی کردند تحقیقات بیشتری را در این زمینه انجام دهند. آن‌ها تمرکز خود را این‌بار بر روی تغییر در حالت هسته یک اتم هلیوم برانگیخته گذاشتند.

این محققین، مشابه کشف قبلی، موفق به مشاهده الکترون‌ها و پوزیترون‌هایی شدند که با زاویه‌ای غیر از آنچه که قبلا پیش‌بینی شده بود، از هم جدا می‌شدند.

آن‌ها با محاسبات خود نشان دادند که هسته هلیوم می‌تواند یک بوزون کوتاه‌عمر با جرم ۱۷ الکترون‌ولت تولید کند که باعث پدیده فوق گردد. برای سادگی کار، آن‌ها این بوزون جدید را X17 نامیدند.

با این‌حال، هنوز راه زیادی برای به رسمیت شناختن ذره‌ای که بتواند به مدل‌های موجود اضافه گردد، وجود دارد. در حالیکه نتایج تحقیقات سال 2016 تیم Krasznahorkay، در ژورنال معتبر Physical Review Letters چاپ شد، اما مطالعه حاضر هنوز باید مورد بررسی کارشناسان قرار بگیرد.

با این‌حال، اگر این بوزون عجیب، صرفا ناشی از خطاهای آزمایشگاهی نبوده باشد، واکنش آن با نوترون‌ها نشان می‌دهد که ما با یک نیروی کاملا جدید سروکار داریم که مثل هیچ‌کدام از چهار نیروی اصلی دیگر عمل نمی‌کند.

با وجود ماده مرموزی به نام ماده تاریک که یکی از بزرگترین معماهای علم فیزیک است، شاید کشف یک ذره بنیادی جدید بتواند راه‌حلی را جلوی پای دانشمندان بگذارد.

در حال‌حاضر، تعدادی از تحقیقات انجام‌شده بر روی ماده تاریک، چشم به بوزون جدید ۱۷ الکترون‌ولتی دوخته‌اند تا با استفاده از آن بتوانند توضیح بهتری برای این ماده ارایه کنند.

نکته آخر اینکه، وارد کردن یک عضو جدید به مدل استاندارد نیروهای شناخته‌شده کیهان و ذرات حامل آن‌ها، مسلما باعث تحول بزرگی در علم فیزیک ذرات خواهد شد؛ بنابراین باید منتظر ماند و دید آیا ذره جدید می‌تواند چنین تغییر عظیمی را ایجاد کند یا نه.

تحقیق حاضر برای مطالعه بیشتر در وب‌سایت arXiv قرار گرفته است.

نوشته احتمال وجود یک نیروی جدید و عجیب در کیهان؛ آیا بالاخره راز ماده تاریک برملا می‌شود؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اصول علمی پنهان در پس تازه ترین ارتباطات با “بیگانگان فضایی”

تقریبا همه ما چیزهایی در مورد دریافت سیگنالهای رادیویی عجیبی که از اعماق سرد و بی جان فضا به سمت زمین می آیند شنیده ایم. یک روز به طور ناگهانی برخی از اهالی رسانه و خبر در سراسر جهان، از خواب بیدار شدند و به صورتی پرشور با عناوینی جذاب به روایت داستانهایی پرداختند که در آنها به مردم گفته می شد واقعا اولین ارتباط ما با بیگانگان برقرار شده است.

گویا آی تی – ستاره شناسان رادیویی، سابقه ای طولانی در شناسایی سیگنالهای مرموزی دارند که به نظر می رسد با بینش دقیقی که نسبت به جهان به دست آورده اند، مطابقت ندارند.
برای مثال، در ابتدا فرض می شد تپ اخترها سیگنالهای هوشمندی هستند که از مناطقی فراتر از منظومه شمسی به ما میرسند. وقتی ستاره شناسان کمبریج انگلستان برای اولین بار سیگنالهای تپ اختر را کشف کردند، ارسال کنندگان آنها را “مردان سبز کوچک (LGM)” نامیدند.
و چه کسی می تواند سیگنال مشهور “Wow!” در سال ۱۹۷۷ را فراموش کند؟ این سیگنال توسط ستاره شناسی به نام جری اهرمن و با تلسکوپ رادیویی Big Ear ( گوش بزرگ) در دانشگاه ایالت اوهایو شناسایی شده بود.

این سیگنال یک انتقال ۷۲ ثانیه ای غیرطبیعی در محدوده فرکانس ۱۴۲۰ مگاهرتز بود. فرکانس مذکور، فرکانس گسیل طبیعی از هیدروژن است که فیزیکدان هایی به نام فیلیپ موریسون و جوزپه کاکانی، اثبات کرده اند می تواند با توجه به اینکه در همه جای کیهان وجود دارد، محیطی مناسب برای ارتباطات ET باشد.
سیگنال Wow هنوز هم غیر قابل توضیح است و به نظر می رسد دیگر هرگز تکرار نمی شود
نیکولا تسلا و گوگلیلمو مارکانی، که از پیشگامان خستگی ناپذیر عرصه فناوری و امواج رادیویی هستند، ادعا می کنند که انتقال های بین سیاره ای را در اولین سالهای قرن بیستم شنیده اند.
تسلا در مورد “سیگنال هایی” که در طی کارهای خود در کلرادو اسپرینگز شناسایی کرده بود می نویسد “تغییراتی که اشاره کردم، به صورت دوره ای و متناوب رخ می دهند”.
“با چنین نشانه های واضحی در مورد تعداد و مرتبه آنها، به هیچ وجه نمی توانیم آنها را ردیابی کنیم… این حس به طور مداوم در من قوی تر می شود که من اولین نفری بوده ام که پیام های ارسال شده از یک سیاره به سیاره دیگر را شنیده ام”.

ما هنوز در انتظار آن روز سرنوشت ساز هستیم که دانشمندان اعلام کنند این ارتباطات، واقعی هستند.
این سیگنال بیگانه، الزاما به سیگنالهای رادیویی یا امواج الکترومغناطیسی که پیامهای عامدانه را کدگذاری می کنند، محدود نمی شوند؛ این سیگنال ها میتوانند مانند حالتی که هیچ سیگنالی وجود ندارد، بی ضرر باشند. شاید آنها به گونه ای تکرار یا مرتب شده باشند که حدس و گمان در مورد وجود یک منشا هوشمند را در ما تقویت کنند.
به عنوان مثال، جنجال هایی پیرامون “ستاره Tabby” KIC 8462852 شکل گرفت. مطالب مربوط به این ستاره به طور گسترده ای در آینده گرایی (Futurism) منتشر شده بود.
Scuttlebutt ، اعلام کرده بود ستاره Tabby توسط نوعی از ساختارهای عظیم (مگاساختارهای) بیگانه احاطه شده که باعث می شود شیب های شگفت انگیزی در نمودار قدر تابش این ستاره مشاهده شود. برخی از ستاره شناسان نشان داده اند زبان این موجودات بیگانه از گونه هایشان شروع می شود.
اما اجازه دهید خودمان را گول نزنیم.
استناد کردن به هوش فرازمینی برای توضیح رازی که باعث می شود ما به هیچ سرانجامی دست نیابیم و درک ما از چیزهای مختلف به هم بریزد، نوعی غیب گویی است. مانند توصیف خدایانی که در نمایشنامه های یونان قدیم از مقامات متعالی به زوال کشیده می شوند.

حقیقت آن است که فقط با یک سیگنال مرموز مواجه هستیم، نه چیزی بیشتر از آن.
اگر بگوییم آنها منشا فرازمینی دارند، در واقع هیچ چیزی نگفته ایم؛ مطمئنا، آنها سیگنالهایی بیگانه هستند، زیرا هوش، مسئول ایجاد هر چیزی می باشد.
در جهانی که بدون شک شگفتی های بسیار زیادی را در دل خود دارد، بهتر است به دنبال توضیحات دیگری برای علت به وجود آمدن این سیگنالها باشیم.
در مورد ستاره Tabby چطور؟ احتمالا این ستاره توسط گروهی از ستاره های دنباله دار، سیارک ها، و بقایای سیاره ای احاطه شده است. البته این توضیح هم به اندازه توضیحات قبلی بی ثمر و کامل کسل کننده است.
اگر قبول کنیم یک غول بیگانه که در بالای برج شیطان در ایالت وایومینگ سکونت دارد، برخی از اعضای نیروی هوای آمریکا را در جنگ جهانی دوم ربوده و بعد از آن تن های موسیقایی عجیبی را تولید کرده، پس شاید بتوانیم قبول کنیم که این سیگنالها نیز منشا فرازمینی دارند…