استارتاپ B2B بازار در پاکستان ۳۰ میلیون دلار سرمایه جذب کرد

 
استارتاپ «بازار» (Bazaar) که در حال ایجاد یک مارکت‌پلیس B2B برای تجار در پاکستان است و به آن‌ها در دیجیتالی کردن فعالیت‌هایشان کمک می‌کند، از جذب ۳۰ میلیون دلار سرمایه خبر داد.
 
بازار که یکسال از تاسیسش می‌گذرد، در سری A سرمایه‌گذاری‌ها توانسته به این سرمایه ۳۰ میلیون دلاری دست ‌پیدا کند. بخش بزرگی از این ۳۰ میلیون دلار که بزرگترین جذب سرمایه سری A در پاکستان محسوب می‌شود، توسط دو شرکت پرداخت می‌شود: کمپانی «VC Defy Partners» در سیلیکون ولی و «Wavemaker Partners» در سنگاپور. البته در این سرمایه‌گذاری مدیران کنونی و سابق شرکت‌های مطرحی مانند لینکدین و Notion هم نقش دارند.
 
مارکت‌پلیس B2B بازار این امکان را برای تجار فراهم می‌کند که کالا را با قیمت استاندارد خریداری کنند و برای چنین کاری به گزینه‌های زیادی دسترسی داشته باشند. در حال حاضر این مارکت‌پلیس در شهرهای «کراچی» و «لاهور» پاکستان در دسترس است.
 
 
در پاکستان نزدیک به ۵ میلیون کسب کار بسیار کوچک، کوچک و متوسط وجود دارد و همانند هند در حالی که بسیاری از کاربران به اینترنت دسترسی دارند و فضای آنلاین را تجربه می‌کنند، اکثر کسب‌و‌کارها هنوز به دنیای آنلاین متصل نشده‌اند.
 
بازار از زمان راه‌اندازی‌اش در سال گذشته میلادی تا به امروز نزدیک به ۷۵۰ هزار بازرگان را یکجا جمع کرده و ظاهرا یکی از بزرگترین مشکلاتی که رقبایش با آن دست و پنجه نرم می‌کنند یعنی حفظ تجار را برطرف کرده. بازار از حفظ ۹۰ درصد بازرگانان خبر داده است.
 
این استارتاپ در ماه‌های گذشته روی قابلیت خرید و پرداخت در آینده تمرکز کرده که نتایج اولیه از بازپرداخت کامل هزینه خریدها حکایت دارند.
 
بازار در نهایت می‌خواهد تبدیل به یک سوپر اپ یا یک سیستم عملیاتی بزرگ برای کسب‌و‌کارها در پاکستان شود و به دنبال جذب سرمایه بیشتر برای حضور در شهرهای دیگر این کشور است.

راهکار جدید HPE برای سازمان‌های کوچک و متوسط

مرکز توسعه خدمات سازمانی اچ‌پی موسوم به HPE راهکار جدی خود را را معرفی کرد و توضیح داد سیستم جدید فرآیند انتقال دیجیتال را برای سازمان‌های کوچک و متوسط سرعت می‌بخشد و آن دسته از کسب و کارهایی که سعی دارند با هزینه کم فرآیندهای داخلی خود را بهبود بخشند، تجارب متفاوت برای مشتریان خود رقم بزنند و چالش‌های محدودکننده منابع IT را از میان بردارند.
 
 
این راهکار جدید مبتنی بر خدمات HPE Small Business Solutions ارایه شده است که شرکت مذکور اکتبر ۲۰۱۸ آن را در اختیار مشتریان سازمانی خود قرار دهد. لازم به ذکر است به‌روزرسانی جدید، سرویس مذکور را به صورت مشترک با سرورهای HPE ProLiant Gen10، حافظه ذخیره‌سازی HPE، سیستم شبکه Aruba، و خدمات پردازش ابری مایکروسافت عرضه می‌کند تا استقرار خدمات جدید و مدیریت تجارب برای سازمان‌های کوچک و متوسط را آسان کند.
 
کسب و کارهای کوچک به این مسئله واقف شده‌اند که می‌بایست یک استراتژی دیجیتالی را برای خود در نظر بگیرند تا از این طریق بتوانند به صورت موثر با همتایان خود رقابت کنند و همچنین امکان استفاده هرچه بیشتر به منابع سازمان‌های بزرگتر را هم داشته باشدن.
 
با این وجود، این دسته از کسب و کارها به دلیل محدودیت در بخش کارمندان متخصص و منابع فناوری مختصر، معمولا می‌بایست هزینه و زمان زیادی را برای دسترسی به منابع مورد نیاز خود صرف کنند.
 
شرکت HPE توضیح داد تمامی این مشکلات برای کسب و کارهای کوچک و متوسط با راهکار HPE Small Business Solutions برطرف می‌شود.
 
منبع: itp
ترجمه: همکاران سیستم

راهکار جدید HPE برای سازمان‌های کوچک و متوسط

مرکز توسعه خدمات سازمانی اچ‌پی موسوم به HPE راهکار جدی خود را را معرفی کرد و توضیح داد سیستم جدید فرآیند انتقال دیجیتال را برای سازمان‌های کوچک و متوسط سرعت می‌بخشد و آن دسته از کسب و کارهایی که سعی دارند با هزینه کم فرآیندهای داخلی خود را بهبود بخشند، تجارب متفاوت برای مشتریان خود رقم بزنند و چالش‌های محدودکننده منابع IT را از میان بردارند.
 
 
این راهکار جدید مبتنی بر خدمات HPE Small Business Solutions ارایه شده است که شرکت مذکور اکتبر ۲۰۱۸ آن را در اختیار مشتریان سازمانی خود قرار دهد. لازم به ذکر است به‌روزرسانی جدید، سرویس مذکور را به صورت مشترک با سرورهای HPE ProLiant Gen10، حافظه ذخیره‌سازی HPE، سیستم شبکه Aruba، و خدمات پردازش ابری مایکروسافت عرضه می‌کند تا استقرار خدمات جدید و مدیریت تجارب برای سازمان‌های کوچک و متوسط را آسان کند.
 
کسب و کارهای کوچک به این مسئله واقف شده‌اند که می‌بایست یک استراتژی دیجیتالی را برای خود در نظر بگیرند تا از این طریق بتوانند به صورت موثر با همتایان خود رقابت کنند و همچنین امکان استفاده هرچه بیشتر به منابع سازمان‌های بزرگتر را هم داشته باشدن.
 
با این وجود، این دسته از کسب و کارها به دلیل محدودیت در بخش کارمندان متخصص و منابع فناوری مختصر، معمولا می‌بایست هزینه و زمان زیادی را برای دسترسی به منابع مورد نیاز خود صرف کنند.
 
شرکت HPE توضیح داد تمامی این مشکلات برای کسب و کارهای کوچک و متوسط با راهکار HPE Small Business Solutions برطرف می‌شود.
 
منبع: itp
ترجمه: همکاران سیستم

۷۲ درصد سازمان‌های جهان قربانی جرایم مالی

مرکز تحقیقاتی Refinitiv روز گذشته دومین گزارش سالانه خود با محوریت جرایم مالی سایبری را منتشر کرد. بر اساس این گزارش مشخص شد سه‌چهارم سازمان‌ها یا به عبارت دقیق‌تر ۷۲ درصد آنها به واسطه داده‌ها و فناوری‌هایی که مورد استفاده قرار می‌دهند، طی ۱۲ ماه گذشته قربانی جرایم مالی شده‌اند. این جرایم در شرایطی صورت گرفته است که مشتریان جدید، تامین کنندگان و شرکا محیطی را برای گسترش تخلفات مذکور فراهم کرده‌اند.
 
72% of global companies fall prey to financial crime, report finds
 
این طور که بررسی‌های جدید نشان می‌دهد، در منطقه خاورمیانه ۷۳ درصد سازمان‌ها از قبیل تخلفات آگاهی دارند و این در حالی است که برای کسب و کارهای فعال در عربستان سعودی این رقم ۸۵ درصد گزارش شده است. مرکز Refinitiv در گزارش سال ۲۰۱۸ خود اعلام کرده بود سازمان‌های جهانی به واسطه هدف قرار گرفتن در عرصه جرایم مالی بیش از ۱٫۴۵ تریلیون دلار را از دست داده‌اند.
 
گزارش سال جاری نشان داد میزان ضرر مالی سازمان‌ها به واسطه جرایم مالی سایبری بیش از سال گذشته بوده است. در عرصه جهانی ۵۱ درصد روابط خارجی سازمان‌ها بررسی‌های اولیه رسمی در مرحله مقدماتی را شامل نمی‌شوند و این وضعیت با شرایط حاکم بر خاورمیانه به صورت مشابه گزارش شده است.
 
در گزارش جدید گفته شد به طور متوسط ۴ درصد گردش مالی جهانی به بررسی مشتریان و شرکت‌های واسطه اختصاص میابد و این رقم برای امارات متحده عربی ۵ درصد گردش مالی کشور مذکور برآورد شده است.
 
منبع: itp
ترجمه: همکاران سیستم

تحول دیجیتالی کسب‌وکارها

سازمان‌های موفق با یک جهت‌گیری کسب‌وکار (business direction) مشخص و روشن فعالیت می‌کنند و از یک بینش و نقشه‌ی راه که توصیف‌کننده چشم‌انداز آینده است بهره می‌برند. بدون این ابزارهای مهم استراتژیک، کسب‌وکارها صرفاً می‌توانند بر حل مشکلات جاری متمرکز شوند و نمی‌توانند برای ذی‌نفعان خود ارزش‌های مداوم و پیوسته خلق کنند.
آیا سازمان شما یک استراتژی دیجیتال مشخص دارد؟ با توجه به این که امروزه بسیاری از کسب‌وکارها، بازارها و جوامع به طور فزاینده‌ای با مقوله‌ی فناوری اطلاعات گره خورده‌اند، بی‌اعتنایی به استراتژی دیجیتال باعث شده وضعیت نامناسبی برای بسیاری از شرکت‌ها رقم بخورد. راه‌حل‌های نوین دیجیتال فرصت‌های بکری برای بهبود رقابت‌های سازمانی و ایجاد یک شالوده برای پیشی گرفتن از رقبا فراهم می‌کند. در یادداشت پیش رو چارچوبی که سازمان‌ها می‌توانند از آن برای توسعه‌ی یک بینش دیجیتال و ساخت مدل‌های جدید کسب‌وکار بهره‌مند شوند را معرفی خواهیم کرد.

تمرکز بر شیوه‌های دیجیتال

آن دسته از شرکت‌هایی که از راه‌حل‌های نوین دیجیتال به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی، موبایل، تحلیلگرها و رایانش‌ابری استفاده می‌کنند؛ می‌توانند از مزیت‌های عمده‌ی این رویکرد به سرعت بهره‌مند شوند. امروزه سازمان‌ها از راه‌حل‌های مختلفی در حوزه‌ی فناوری اطلاعات برخوردارند و بر همین اساس می‌توانند افزایش بهره‌وری عملیاتی سازمان خود را تجربه کنند و از ظرفیت‌های بی‌سابقه در کسب‌وکارشان سود ببرند.
اما کسب‌وکارها معمولا به دلایلی مانند ناآشنایی با ماهیت این راهکارها و در اختیار نداشتن اطلاعات کافی از تمام ظرفیت‌های این ابزارها استفاده نمی‌کنند و بسیاری از فرصت‌های سودآفرینی را از دست می‌دهند.
تحول دیجیتال (Digital Transformation) در بیش‌تر موارد با «مشتری» آغاز می‌شود: چگونه می‌توانیم مشتریان را بهتر بشناسیم، چگونه می‌توانیم سطح خدمات خود را ارتقاء دهیم و چطور این توانایی را می‌یابیم که تجربه‌ی مشتریان خود را دیجیتال کنیم؟
در ادامه باید این مفاهیم را به سه حوزه‌ی دیگر تعمیم دهیم: دیجیتال‌سازی عملیات، کالاها و خدمات (شکل یک )

تحول دیجیتال

با بررسی تحولات دیجیتال در چند صنعت مختلف (به عنوان مثال صنایع تولیدی، علوم زیستی، الکترونیک، خرده‌فروشی، کالاهای مصرفی، صنایع شیمیایی، بانکداری و بیمه) دریافته‌ایم که یک مجموعه عناصر مشترک در هر چهار حوزه وجود دارد که بیش‌تر سازمان‌ها در بازارهای B2C و B2B از آن‌ها استفاده قرار می‌کنند. بر اساس این عناصر، به یک چارچوب خاص برای توسعه‌ی طرح تحول دیجیتال در سازمان‌ها می‌رسیم.
البته تمام این عناصر در صنایع و کسب‌وکارها نقش پررنگی ندارند، به همین دلیل این چارچوب باید متناسب با هر بازار و سازمانی به شکلی جداگانه طراحی شود تا با آن کسب‌وکار سازگار باشد.
برای نمونه، همه‌ی سازمان‌ها این آمادگی و ظرفیت را ندارند که کسب‌وکار خود را بر اساس متدولوژی چابک (Agile) متحول ساخته و به پیش ببرند.
توجه داشته باشید که وقتی یک سازمان مصمم می‌شود که از این چارچوب دیجیتال استفاده کند، باید در ابتدا آن را به چشم یک رویکرد مقدماتی ببیند نه جامع، بنابراین اولویت‌بندی و تعیین مهم‌ترین و حیاتی‌ترین حوزه‌های کاری اهمیت فراوانی می‌یابد.

بازتولید دیجیتال کسب‌وکار

در ادامه، هریک حوزه‌های چارچوب دیجیتال را شرح خواهیم داد.

دیجیتال‌سازی تجربه مشتری

مشتریان مهم‌ترین ذی‌نفعان هر سازمان هستند. برای ارائه‌ی بهترین خدمات به مشتری، ابتدا باید آن‌ها را به خوبی بشناسیم. در سال‌های اخیر؛ شناخت مشتری تنها از طریق سیستم‌های داخلی سازمان‌ها امکان‌پذیر بود. شرکت‌ها به کمک CRM می‌دانند که یک مشتری خاص، کدام یک از محصولات را خریداری کرده است. امروزه به کمک اینترنت، دسترسی به تحلیل‌های بیش‌تر ساده شده است؛ برای نمونه کدام محصولات مکمل، مشابه کالایی است که مشتریان خریده‌اند؟
آن نوع از بینش مشتریان را که از طریق فناوری دیجیتال به دست می‌آید، می‌توان در بازاریابی دیجیتال نیز به کار گرفت. در دنیای امروزی که همه چیز به اینترنت متصل است، معمولاً اولین کاری که مشتریان در تحقیق برای خرید یک محصول انجام می‌دهند عبارت است از چک کردن اینترنت، مرور وب‌سایت‌ها و شبکه‌های شخصی‌شان و نیز مراجعه به تالارهای گفتگو برای مشورت گرفتن و مشاهده رتبه‌بندی‌هایی که به آن محصول خاص داده شده است.
سازمان‌ها برای حفظ توان رقابتی خود باید به طور مرتب اطلاعات محصولات‌شان را در فضای آنلاین ارائه کرده و در این فضاها برای مشاوره در مورد محصولات خود مرتبط شوند. از آنجا که مشتریان و کسب‌وکارها به طور فزاینده‌ای در فضای آنلاین فعالیت می‌کنند و در این فضا قابل شناسایی هستند، سازمان‌ها می‌توانند – با هدف افزایش وفاداری مشتری – از ابزارهای بازاریابی دیجیتال برای شخصی‌سازی تبلیغات کالاها و خدمات خود استفاده کنند.
با توجه به رواج بهره‌گیری از کانال‌های تعاملی جدید مانند موبایل و شبکه‌های اجتماعی، اکنون مشتری‌ها انتظار دارند که همه‌ی تعامل‌های آن‌ها با شرکت، در تمام کانال‌های موجود سازگار و یکپارچه باشد. برای نمونه، انتظار دارند در مناسب‌ترین زمان و مکان، پیشنهاد خرید به آنان عرضه شود و محصولات خریداری شده را از طریق کانالی که انتخاب کرده‌اند، دریافت کنند.
اگر سازمان‌ها این رویکرد یکپارچه را به‌کار نگیرند، خطر از دست دادن مشتری و افزایش نارضایتی، به شدت آن‌ها را تهدید خواهد کرد. در واقع ارتباطات و خدمات چندکاناله (Omni-channel) یک شاه‌کلید به‌شمار می‌رود.
اکنون پرسش اصلی این است که چه زمانی باید بر این رویکرد متمرکز شد؛ چرا که امروزه تعاملات سازگار، یکپارچه و کارآمد در کانال‌ها، به یک ابزار حیاتی برای موفقیت در رقابت‌های جاری در دنیای دیجیتال تبدیل شده است.

دیجیتال‌سازی کالاها و خدمات

امروزه سازمان‌ها آگاهند که نباید فقط به فروش محصولات اکتفاء کنند، بلکه باید یک «تجربه» را خلق کنند و به‌ فروش برسانند. امروزه، تعداد زیادی از محصولات متصل به اینترنت وجود دارند که مورد استفاده قرار می‌گیرد و داده تولید می‌کند. به این دلیل، می‌توان این محصولات را رصد کرد، خدمات بیش‌تر به آن‌ها ارائه کرد و در مواقع ایجاد مشکل خدمات پشتیبانی خوب و قابل قبول ارائه کرد.
برای ایجاد این تجربیات، مشتریان باید در جریان این فرایندها قرار بگیرند، و سازمان‌ها باید بدانند که چگونه می‌توانند از ابتدا تا انتهای سفر مشتری، با او همراهی کنند.

هر چه سازمان‌ها از راهکارهای پیشرفته‌تری برای درک مشتریان خود استفاده کنند، انتظارهای افراد در خصوص ارائه‌ی خدمات و کالاهایی که ناظر به نیازهای شخصی آن‌هاست، افزایش می‌یابد. سازمان‌ها می‌توانند این کار را با تقسیم محصولات به بخش‌های کوچک‌تر (ماژول) انجام دهند و سپس محصول نهایی را از طریق بازتولید آن به وسیله این قطعات – که مرتبط با نیازهای مشتری است – فراهم کنند.
این نوع «سفارشی‌سازی انبوه» را معمولاً در حوزه نرم‌افزار و اجزای سرویس (Service Components) شاهد هستیم. سفارشی‌سازی انبوه در صنایع مختلف پذیرفته شده است و با توجه به فناوری دیجیتال این روند احتمالاً سیر صعودی خواهد داشت. برای نمونه می‌توان به لامپ‌های LED سفارشی برای خانه‌ها و کفش‌های ورزشی که به طور خاص برای هر فرد به طور جداگانه‌ای طراحی و ساخته می‌شود اشاره کرد.
با تجزیه و تحلیل رفتار مشتری در شبکه‌های اجتماعی، می‌توان شیوه‌ی استفاده از محصولات و میزان رضایت‌ آن‌ها را پیش‌بینی کرد. سازمان‌ها با اتکا به همین داده‌ها می‌توانند پیش از ایجاد نیازهای خاص یا مشکل برای مشتریان، این موارد را پیش‌بینی کنند.
با توجه به اینکه مصرف‌کنندگان می‌توانند به راحتی به حجم گسترده‌ای از اطلاعات دسترسی داشته باشند و با یک کلیک ماوس سراغ تولیدکننده‌های دیگر بروند، مجبور نیستند بابت محصولات یا خدماتی که نمی‌خواهند یا نیاز ندارند، هزینه پرداخت کنند. در واقع فقط برای چیزی که استفاده می‌کنند، هزینه می‌کنند. این موضوع، بر ضرورت واکنش مناسب سازمان‌ها به این قضیه تاکید می‌کند.

دیجیتال کردن عملیات

فناوری پیشرفته دیجیتال می‌تواند به شیوه‌های مختلف، فرایندهای کسب‌وکار را بهبود ببخشد. برای نمونه، در این فناوری تحلیل کلان داده‌ها می‌تواند فرایندهای لجستیک را از طریق ردیابی مسیرهای حرکت کالا بهبود بخشد و آسان کند؛ از رایانش می‌توان برای یکپارچه‌سازی پلتفرم‌های پردازش‌های تجاری استفاده کرد؛ کارمندان با استفاده از پلتفرم‌های موبایلی قادرند وظایف‌شان را در هر مکان، در هر زمان و با استفاده از هر دستگاهی انجام دهند.
بسیاری از سازمان‌ها به دنبال آن هستند که در فرایندهای مختلف کسب‌وکار خود و در خدمات فناوری اطلاعات‌شان، از این شیوه بهره ببرند. سازمان‌ها از طریق اتوماسیون، استانداردسازی و جهانی‌کردن منبع‌یابی، می‌توانند چابک‌تر شده، نسبت به تغییرات، پاسخ‌گوتر باشند، به شکل بهتر، سودآوری خود را ارتقاء دهند و آن را حفظ کنند. این چابکی ضروری است زیرا رقابت‌های جاری به‌طور فزاینده‌ای به عواملی همچون واکنش‌گرایی، توانایی پیش‌بینی تحولات شتاب‌زده بازار، از طریق دخالت‌های انسانی، هوش مصنوعی و ماشین‌های خودکاری که هنوز توان پاسخ‌گویی کامل را ندارند، وابسته شده است. بنابراین سازمان‌ها باید در انجام کارهای خود، به استفاده از یک شیوه‌ی چابک روی آورند. سازمان‌های فناوری اطلاعات رویکردهای چابک را پیش گرفته‌اند. این رویکرد باعث شده آن‌ها در تولید سریع‌تر محصولات و نیز در طرح تحول دیجیتال موفق باشند. از آنجایی که تولید و عرضه‌ی محصولات و نرم‌افزارهای جدید شتاب بیشتری به خود گرفته است، سازمان‌ها باید بتوانند به همان سرعت و انعطاف‌پذیری، به تحولات و تغییرات ناگهانی تن دهند و خود را با آن منطبق سازند. افزون‌براین سازمان‌ها باید به پرسنل خود انعطاف پذیری و آزادی عمل بیش‌تر بدهند تا آن‌ها بتوانند در هر زمان، هر مکان و با استفاده از هر دستگاهی، وظایف‌شان را انجام دهند.

دیجیتالی کردن سازمان

«زنجیره ارزش» در سازمان‌ها روزبه‌روز یکپارچه‌تر می شود. به همین دلیل کسب‌وکارها می‌توانند بخشی از یک اکوسیستم بزرگ‌تر شوند. این موضوع به آن‌ها کمک می‌کند که خدمات سراسری خود را به مشتریان را با سهولت بیش‌تری عرضه کنند. برای نمونه، شرکت‌های بیمه می‌توانند به هنگام خرابی خودروی مشتری، یک اتوموبیل جایگزین در اختیار او قرار دهند و از طریق این سرویس افزوده، تجربه‌ی مشتری را بهبود دهند.
راه حل‌های دیجیتال باعث می‌شود که بازیگران عرصه زنجیره ارزش با یکدیگر تعامل و همکاری بیشتری داشته باشند. از آن سو، سازمان‌ها می‌توانند خودشان این اکوسیستم را تشکیل دهند، آن را مدیریت و سازماندهی کرده و تعداد قابل توجهی از محصولات و خدمات‌شان را فراهم آورند یا بر یک سرویس جانبی که تجربه مشتری را ارتقاء می‌دهد متمرکز شده و به بخشی از اکوسیستم موجود تبدیل گردند.
سازمان‌هایی مانند Wallmart و ایرباس که خود یک اکوسیستم تشکیل داده، به آن جهت‌ می دهند و خودشان را به عنوان استاندارد زنجیره ارزش صنعت مربوطه تعریف می‌کنند، معمولاً به برترین بازیگران حوزه‌ی کسب‌وکار خود تبدیل می‌شوند.
برای انجام موثر و کارآمد فعالیت‌ها در یک اکوسیستم یکپارچه، کارکنان سازمان باید بر اساس یک شیوه‌ی نوین با هم کار کنند: آن‌ها باید محدودیت‌ها را کنار زده و در بخش‌های مختلف با یکدیگر همکاری داشته باشند و با هدف پاسخ‌گویی سریع به تغییرات مداوم بازار و تغییرات درون سازمانی، از یکدیگر دانش و تجربه بیاموزند.
کارکنانی که در مناطق مختلف پراکنده هستند نیز باید با بهره‌گیری از ابزار همکاری‌های دو و چند جانبه مستندات، ایده‌ها، مخاطبین، تجارب و دانش خود را به اشتراک گذاشته و کسب‌وکاری با ارزش افزوده فراهم آورند.
فرهنگ سازمانی هم باید به سمت یک ذهنیت دیجیتال سوق داده شود؛ جایی که در آن به نوآوری‌ها پاداش داده می‌شود، و می‌توان با تخصیص تجارب دیجیتال، کارمندان را به سمت ورود به دنیای دیجیتال تشویق کرد تا به مرور زمان مهارت‌ها و دانش لازم را کسب کنند.
امروزه تولید محصولات یا سرویس‎های مشترک از یک‌سو و توانایی مشتریان در اظهار نظر و ارائه‌ی پیشنهاد در انجمن‌های آنلاین با هدف بهبود محصولات، باعث شده همکاری دیجیتالی (Digital Collaboration) به فراتر از مرزهای سازمان گسترش یابد. به این ترتیب، مشتریان می‌توانند بر روند توسعه محصول اثرگذار باشند و هم خود و هم کسب‌وکار مربوطه را منتفع کنند.

نگاهی به آینده

شکل دو نشان می‌دهد که چگونه می‌توان روند تحول دیجیتال را در سازمان پیاده‌سازی کرد. به عنوان یک نقطه شروع، این چارچوب و موارد استفاده آن را می‌توان به عنوان یک فرصت دیجیتال در نظر گرفت.
موارد کاربرد این چارچوب عبارت است از ویژه صنایع خاص (industry-specific)، فرا صنعتی (cross-industry) یا مربوط به رشته‌های مختلف (process-specific).

تمام عناصر چارچوب – با هدف شناسایی کامل فرصت‌های دیجیتال مرتبط و توانایی استفاده‌ی کامل از آن‌ها – باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. افزون‌براین برای به حداکثر رساندن پذیرش طرف‌های ذی‌نفع نسبت به تغییرات درون سازمانی، ایجاد سطح بالایی از آگاهی دیجیتال ضروری است.
بر اساس نوع صنعت و کسب‌وکار، نقشه راه دیجیتال می‌تواند مشخص کند که ابتدا کدام حوزه‌ها یا فرصت‌ها باید به بازار عرضه شود. برای این که شرکت‌ها از گردونه رقابت‌ها حذف نشوند، باید شیوه‌ی فعالیت خود در عصر دیجیتال-یعنی دوره‌ای که در آن تغییرات بسیار سریع و پی در پی اتفاق می‌افتد-را بازنگری کنند. شرکت‌هایی که به این مقوله بی توجه باشند، در تقابل با رقبایی که واکنش‌های سریع نشان می‌دهند ناکام می‌مانند.

منبع: Cognizant

توصیه‌های گارتنر برای استفاده موفق از هوش مصنوعی در سازمان‌ها

housh masnooee.jpg
 
همکاران سیستم – شرکت‌ها علاقه زیادی به استفاده از هوش مصنوعی در کسب‌وکار خود دارند. نظرسنجی اخیر شرکت گارتنر نشان می‌دهد که ۴۶ درصد مدیران ارشد فناوری اطلاعات سازمان‌ها، از قصد خود برای پیاده‌سازی فناوری هوش مصنوعی در آینده خبر داده‌اند. با این حال برخی پروژه‌های هوش مصنوعی با موفقیت همراه نمی‌شود.
 
به گزارش وب‌سایت TechRepublic، ویت اندروز (Whit Andrews) تحلیلگر برجسته گارتنر می‎گوید با وجود علاقه فراوان شرکت‌ها به هوش مصنوعی، پیاده‌سازی این فناوری در سازمان‌ها بعضاً در سطوح پایین باقی می‌ماند و راه به جایی نمی‌برد.
 
گارتنر با توجه به تجاربی که در این خصوص دارد، برای در امان ماندن از این نتایج نامطلوب، چهار پیشنهاد کاربردی ارائه داده است:
 
۱. ابتدا هدف کوچکی در نظر بگیرید
 
یکی از بزرگترین اشتباه‌های مدیران سازمان‌ها این است که در استفاده از هوش مصنوعی، نتایج بسیار بزرگی را در سر می‌پرورانند.
 
این در حالی است که اندروز به مدیران توصیه می‌کند که در همان ابتدای امر به دنبال دستاوردهای عظیم مالی نباشند، بلکه در وهله اول عواملی همچون بهبود فرایندها و ارتقای سطح رضایت‌مندی مشتریان را دنبال کنند.
 
۲. تمرکز بر آموزش دادن پرسنل، به جای اخراج آن‌ها
 
یکی از بزرگترین ترس کارکنان سازمان‌ها، یکی از بهترین راه‌های صرفه‌جویی در هر سازمان محسوب می‌شود: تعدیل نیرو. با این حال گارتنر می‎گوید مدیران باید با این هدف به سراغ استفاده از هوش مصنوعی بروند که کار پرسنل خود را بهبود ببخشند، نه اینکه آن‌ها را جایگزین هم کنند.
 
۳. برنامه‌ای برای انتقال دانش داشته باشید
 
استفاده کارآمد از هوش مصنوعی مستلزم برخورداری از مقداری دانش و تخصص است و از آنجا که پرسنل بسیاری از شرکت‌ها فاقد چنین مهارت‌هایی هستند لذا مدیران به فکر برون‌سپاری کار می‌افتند.
 
این در حالی است که معاون پژوهشی گارتنر این کار را ایده‌آل نمی‌داند و می‎گوید تکیه بر طرف‌های ثالث برای انجام چنین وظایفی، یک راه حل منطقی و درازمدت محسوب نمی‌شود.
 
وی می‎گوید در پروژه‌های اولیه هوش مصنوعی، سعی کنید دانش را از کارشناسان برون‌سازمانی به پرسنل خود منتقل سازید تا از این طریق توانمندی‌های درون سازمانی خود را تقویت کنید تا بعدها بتوانید در پروژه‌های بزرگتری هوش مصنوعی از این ظرفیت به خوبی بهره ببرید.
 
۴. راه حل‌های شفاف هوش مصنوعی را برگزینید
 
صرف‌نظر از توانمندی و تخصص یک سازمان، به نظر می‌رسد برای موفقیت در پروژه‌های پیاده‌سازی هوش مصنوعی، استفاده از منابع نرم‌افزاری یا سخت‌افزاری خارج از سازمان ناگزیر است، ولی نکته اینجاست که در چنین فضایی باید به گونه ای شفاف و روشن عمل کرد. به همین دلیل مدیران سازمان‌ها باید در استفاده از ابزار و اطلاعات خارجی، واضح و شفاف عمل کنند. علاوه بر این، شفافیت حتی ممکن است در بعضی شرایط به یک الزام قانونی و حقوقی تبدیل شود.

نیمی از سازمان‌ها آمادگی دریافت خدمات هوش مصنوعی را ندارند

همکاران سیستم- برخلاف گستردگی هرچه بیشتر ابزارهای موجود در این حوزه، بیشتر سازمان‌ها اقدامات زیادی را برای بهره‌مندی از سیستم‌های مرتبط با هوش مصنوعی انجام نداده‌اند. برای آنکه هوش مصنوعی به خوبی مستقر شود کسب و کارها نیازمند آن هستند تا از تمامی ورودی‌ها و خروجی‌های سیستم‌های مرتبط با این فضا آگاهی کامل داشته باشند.
نکته مهم اینجاست که سازمان‌های امروزی توجه اصلی خود را روی خروجی این سیستم‌ها معطوف کرده‌اند و به همین خاطر سرمایه‌گذاری زیادی روی مجموعه مناسب داده‌ها برای راه‌اندازی موتور هوش مصنوعی یا مدل‌های پیش‌بینی کننده متناسب انجام نمی‌دهند.
 
به گزارش وب‌سایت Zdnet، شرکت PointSource که در زمینه سیستم‌های انتقال دیجیتال فعالیت می‌کند به تازگی گزارشی را منتشر کرده است که به سرمایه‌گذاری‌های سازمانی روی فناوری‌های غیرسودآور توجه دارد و نحوه انتقال فعالیت کسب و کارها به فضای دیجیتالی در سال ۲۰۱۸ را تحلیل می‌کند.
در این بررسی ۶۰۰ مدیر ارشد که برای سرمایه‌گذاری‌های حوزه فناوری سازمان در سال ۲۰۱۸ تصمیم گیری کردند، حضور داشتند و از اهداف خود برای این سرمایه‌گذاری، آمادگی خود برای پذیرش سیستم‌های جدید و فناوری‌های مورد نظر صحبت کردند.
این بررسی نشان داد بخش اعظم سازمان‌ها روی فناوری‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که در مورد کارایی آنها احساس اطمینان کافی ندارند. یک‌چهارم این سازمان‌ها اعلام کردند که بیش از ۲۵ درصد بودجه سال ۲۰۱۸ خود را در حوزه هوش مصنوعی، بلاک‌چِین، خدمات صوتی، یا فناوری‌های تشخیص چهره سرمایه‌گذاری کردند. با این وجود ۵۳ درصد سازمان‌های مذکور توضیح دادند که برای دریافت خدمات مرتبط با هوش مصنوعی، بلاک‌چِین، یا سیستم‌های تشخیص چهره آمادگی کافی را ندارند.

برنامه نیمی از کنفرانس‌های تخصصی رویداد بین‌المللی TGC قطعی شد

برنامه سخنرانی 30 کنفرانس تخصصی در نخستین رویداد تجاری (B2B) صنعت بازی‌های رایانه‌ای ایران TGC مشخص شد.
برنامه سخنرانی 30 کنفرانس از 60 کنفرانس درنظر گرفته شده در نمایشگاه TGC مشخص و اطلاعات آن بر روی سایت این رویداد قرار گرفت.
 
کنفرانس‌های TGC قرار است در ۵ موضوع فنی، هنری، طراحی بازی، تولید و مدیریت و تجارت و بازاریابی برگزار شود. سخنرانان این کنفرانس‌ها، فعالان موفق و کارکشته صنعت بازی‌سازی در ایران و جهان هستند که تجربیات خود را در اختیار شرکت‌کنندگان در این رویداد قرار خواهند داد.
12 سخنران از میان کنفرانس‌های قطعی شده ایرانی و بقیه از کشورهای ژاپن، آمریکا، ترکیه، آلمان، فرانسه، کانادا و استرالیا هستند.
 
سخنرانانی که به ایران می‌آیند کارنامه‌ی فعالیت و مدیریت در بازی‌های بسیار مطرح و پرفروشی هم‌چون League of Legends، Gears of War، Call of Duty و غیره را در کارنامه‌ی خود دارند.
نخستین نمایشگاه TGC قرار است با همکاری مجموعه Game Connection فرانسه، 15 و 16 تیرماه در مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما برگزار شود.
 
برای اطلاعات بیشتر درباره سخنرانان و دیگر موضوعات این رویداد می‌توانید به سایت TGC به نشانی www.tehrangamecon.com/speakers/ مراجعه کنید.