راهنمای خرید بهترین بازی‌های جهان‌باز در پلتفرم‌های مختلف
بازی‌های جهان‌باز فرصت قرار گرفتن در دنیایی را به ما می‌دهند که شاید هیچوقت در دنیای واقعی نتوانیم این تجربه خاص و دوست داشتی را لمس کنیم.
آزادی عمل فوق‌العاده، مراحل اصلی و فرعی متعدد، وجود یک اکوسیستم زنده و انبوهی از رازهای کشف نشده از مشخصه‌های بارز این بازی‌ها است.
در این مقاله قصد داریم بهترین بازی‌های جهان‌باز موجود روی پلتفرم‌های مختلف را به شما معرفی کنیم که همه آن‌ها، علاقمندان را دل زیبایی‌های بی حد و حصرشان غرق خواهند نمود. البته قبل از هر چیز باید بیان کرد که ترتیب در این لیست کاملا مهم است!!! با آی‌تی‌رسان همراه باشید…
۱. بازی Red Dead Redemption 2
آیا واقعا کسی را می‌توان یافت که آوازه شاهکار تازه راکستار گیم را نشنیده باشد؟ این بازی آن‌قدر سرگرم کننده، جذاب و واقع گرایانه ساخته شده که احساس می‌کنید واقعا درحال تاختن در دنیای غرب وحشی هستید.
بدون شک کلمات قاصرند از اینکه حس فوق‌العاده و باورنکردنی این دستاورد بی‌نقص را بیان کنند به همین خاطر به شما توصیه می‌کنیم اگر امکانش را دارید همین حالا برای تجربه Red Dead Redemption 2 دست به کار شوید. شخصیت فوق‌العاده آرتور مورگان در این بازی همراه با قرار گرفتن در کنار یک گروه تبهکار که تئوری‌های خاص خودشان را دارند، شما را تا ژرفای سال‌های نسبتا دوران غرب وحشی پیش می‌برد.
داستان از جایی آغاز می‌شود که باید در نقش آرتور مورگان به رهبر گنگ یعنی داچ وندرلیند کمک کنید تا بتواند افراد گروه را از مخمصه‌ای که در آن گرفتار شده‌اند، رهایی بخشید اما پیچش عالی شخصیت داچ به ناگهان همه‌چیز را تغییر می‌دهد و آرتور کم‌کم ایمانش را به آرمان‌هایی که روزی برای آن‌ها جان می‌سپرد، از دست می‌دهد.
این بازی مراحل اصلی و فرعی جذاب بسیاری داشته و از آن گذشته، جهان پویا و ظرافت‌های بسیار زیاد رد دد ردمپشن شما را به طرز فوق‌العاده‌ای به وجد خواهد آورد.
اگر هنوز برای تجربه چنین شاهکاری دچار تردید هستید، بد نیست بدانید که عنوان مورد بحث توانست امتیاز خارق‌العاده ۱۰ از ۱۰ را پس از بررسی بسیاری از منتقدان به‌خودش اختصاص دهد و بارها به‌عنوان یکی از بهترین بازی‌های جهان‌باز مورد تقدیر قرار بگیرد.
قابل اجرا روی: پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، ویندوز
۲. بازی Witcher 3 GOY Edition
از دنیای هفت‌تیر و دوئل که بگذریم، به جهان پر رمز و راز جادوگران خواهیم رسید. یکی از بهترین بازی‌های جهان‌باز که هنوز هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد و آن‌قدر همه‌چیز خوب سر جای خودش قرار گرفته که بعید است بتوانید عنوانی به این زیبایی و جزییات پیدا کنید.
در این بازی شما در نقش ویچری به نام گرالت قرار خواهید گرفت که سرد و گرم‌های روزگار را چشیده و برای نجات دخترخوانده‌اش از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.
در ابتدا او را به‌عنوان سلاخی می‌شناسید که با گرفتن پول، شر هیولاها و جانوران موذی را از سر انسان‌های بی‌گناه کم می‌کند اما با پشت سر گذاشتن چند ساعتی از گیم‌پلی به عظمت شخصیت او و ماموریت اصلی او و دخترش پی خواهید برد.
این بازی به‌شدت جذاب بوده و چه در حال گشت و گذار در جنگل باشید یا چه در حال کشتن یک هیولا، بی شک لحظه به لحظه آن در ذهن‌تان ثبت خواهد شد. اخیرا یک فصل سریال ویچر به صورت اقتباس شده از کتاب این عنوان محبوب از شبکه نتفیلیکس پخش شده که با استقبالی گسترده مواجه شده است.
قابل اجرا روی: پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، ویندوز
۳. بازی Assassin’s Creed: Odyssey
پس فراز و نشیب‌های فراوان فرنچایز پرطرفدار اساسین کریدز، بالاخره یوبی‌سافت پس از نسخه Origins دوباره توانست راه خود را پیدا کند و استانداردهای تازه‌ای را برای این سری پرفروش تعریف نماید.
استودیو سازنده در سری اُدیسه پا را فراتر نهاده و با ارائه بیش از ۱۰۰ ساعت سرگرمی نفس‌گیر، گنجینه‌های متعدد و اکوسیستم پویا و به گیمر اجازه می‌دهد تا پایان بازی را خودش رقم بزند و از میان شخصیت مذکر الکسیوس یا شخصیت مؤنث کساندرا یکی را برای بازی کردن انتخاب نماید.
در این سری خبری از اسلحه محبوب هیدن بلید نیست اما نیزه لئونیداس جایگزین آن شده که موجب ایجاد تنوع و انعطاف در انجام حرکات نمایشی و رزمی می‌گردد.
دنیایی غیرقابل پیش‌بینی، تجهیزات متعدد و قابل ارتقاء، آزادی عمل بالای گیمر از نکات مثبتی است که نمی‌توان همه آن‌ها در پروژه‌ای به جز ادیسه پیدا نمود، عنوانی جاه‌طلبانه که تا به امروز طرفداران پر و پا قرصی را برای خودش دست و پا کرده و از بهترین بازی‌های جهان‌باز است.
قابل اجرا روی: پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، ویندوز، نینتندو سوییچ
۴. بازی Legend of Zelda
خود را برای یک ماجراجویی بی‌نهایت لذت‌بخش و زیبا آماده کنید. همه آنچه که پیش از این در مورد بازی‌های این سبک می‌دانستید، دور ریخته تا بهترین تعریف توسط نینتندو و افسانه زلدا برای شما رقم بخورد.
می‌خواهید به یک‌باره سراغ باس‌فایت‌ها بروید یا حوصله رد کردن مرحله داستانی خاصی را ندارید؟ در این بازی کاملا ممکن است. هرچه که فکرش را بکنید، زلدا در اختیار گیمرها می‌گذارد و آن‌قدر گیم‌پلی این مجموعه عالی طراحی گشته که پس از ساعت‌ها بازی اصلا احساس خستگی نکرده و بازهم می‌خواهید بیش از پیش خود را در این دنیای خیالی غرق کنید.
افسانه زلدا توانسته نمرات خارق‌العاده‌ای را در نقدهای مختلف به خود اختصاص داده و یک تجربه تمام و کمال در سبک مورد نظر است.
قابل اجرا: نینتندو سوییچ، نینتندو Wii U، ویندوز
۵. بازی Horizon Zero Dawn
زمانی که پیش‌نمایش‌های بازی منتشر شد، اغلب منتقدان با دیده شک و تردید به این دستاورد سونی نگاه می‌کردند، چراکه ترکیب المان‌هایی مختلف با ایده‌ای کاملا خلاقانه و بکر با این شکل و شمایل تا آن لحظه در دنیای بازی‌ها به چشم نمی‌خورد. به محض انتشار بازی، همه تردیدها به تحسین تبدیل شد و جرات گوریلا گیمز در ساخت چنین عنوان زیبایی به سرمشقی برای دیگر سازندگان تبدیل شد.
چه کسی واقعا می‌تواند تصور کند که هیولاها و دایناسورهای آهنین را باید با تیر و کمانی ابتدایی به کام مرگ بکشید؟ داستانی عمیق، دنبال کردن مفاهیمی زیبا، مکانیزم ارتقا تجهیزات بدون پیچیدگی و لحظات نفس‌گیر سرنوشت‌ساز همه و همه در هورایزن زیرو داون به گیمرها هدیه می‌شوند.
شما در نقش دختری طرد شده از قبیله بازی به قرن ۳۱یکم سفر خواهید کرد، جایی‌که ربات‌های غول پیکر و ماشین‌های هوشمند بر انسان‌ها غلبه کرده و گیمر می‌بایست به حکم‌رانی آن‌ها پایان بخشیده و دوباره آزادی انسان را بدست بیاورد.
حتی بعد از پایان، بازی به حدی کشش و جذابیت در شما ایجاد می‌کند که نمی‌توانید آن را برای همیشه کنار گذاشته و از آن دست بکشید و هر لحظه دوست دارید با شکار ماشین‌های بزرگ‌تر خودتان را با چالش‌هایی دشوارتر روبرو کنید.
قابل اجر روی: پلی‌استیشن ۴
۶. بازی GTA V
مگر می‌شود درباره بهترین بازی‌های جهان‌باز مطلبی نوشت و از شاهکار بزرگ راکستار و دنیای پرتنش آن سخنی به میان نیاورد. با گذشت حدود هفت سال از انتشار این بازی، هنوز آخرین عنوان این سری در صدر پرفروش‌ترین بازی‌های کنسولی و ویندوز است و با جدیدترین گیم‌های عرضه شده، رقابت می‌کند.
گیم‌پلی غنی، پشتیبانی فوق‌العاده استودیو راکستار از بخش آنلاین و اضافه شدن حالت‌های مختلف به این بازی آن را به یکی از مفرح‌ترین عناوین موجود در مارکت‌ها تبدیل نموده است.
در این بازی بین سه شخصیت کاریزماتیک دائما در حال جابه‌جایی هستید که هرکدام قابلیت‌های مخصوص به خود را دارند و ترکیب آن‌ها در کنار هم، طریقه عبور از هر مرحله را برای هر فرد متفاوت می‌کند. پس پایان مراحل داستانی جی تی ای شما می‌توانید به مسابقات مختلف شهری مثل: گلف، اتومبیل رانی، پرواز و… بپردازید.
قابل اجرا روی: پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس وان، ویندوز
۷. بازی Marvel’s SpiderMan
لمس هیجان قرار گرفتن در کالبد یک ابرقهرمان با همه چالش‌های شیرین و دشوار آن بسیار جذاب است. لذت پرواز بین آسمان خراش‌های نیویورک با تارهای پیتر پارکر عنکبوتی یکی از تجربه‌‌هایی است که تاکنون فقط در فیلم‌های ابرقهرمانی استودیو مارول دیده می‌شد اما اکنون به لطف توسعه‌دهندگان Insomniac Games هر گیمری قادر خواهد بود حرکات آکروباتیک و مبارزه پر جنب و جوش مرد عنکبوتی را خودش به نمایش گذاشته و شهر را از دست اشرار و ضد قهرمانان نجات دهد.
یکی از ویژگی‌های دوست‌داشتنی بازی اسپایدرمن بهره‌گیری از تکنیک‌ها و روش‌های مبارزه مختلف بوده که به کاربران اجازه می‌دهد با خلاقیت خودشان به هر شکلی که علاقمند هستند، حریف را از پای دربیاورند و حس تکراری بودن مبارزات را نداشته باشند.
گرافیک عالی موجب شده تا کاربر هر از چند گاهی فقط برای خیره شدن به مناظر زیبای شهر بر فراز یکی از ساختمان‌های نیویورک رفته و برای لحظاتی آرامشی عالی را تجربه کند.
بد نیست بدانید که در روند داستان بازی، گیمر باید همانند کمیک بوک‌های این سری از تسلط گروهی خرابکار بر شهر جلوگیری کند که پردازش شخصیت‌ها و پیچش داستانی بازی تا حد خوبی دلچسب و سرگرم‌کننده است.
قابل اجرا روی: پلی‌استیشن ۴
بازی‌های جهان‌باز دیگری هم هستند که توانسته‌اند ساعات خوشی را برای کاربران رقم بزنند اما در این مقاله سعی شد، قوی‌ترین بازی‌ها از هر لحاظ و با رعایت تنوع محتوایی معرفی شود.
باید گفت بازی‌هایی چون: Sekiro Shadows Die Twice، جاست کاز ۴، اسکایریم، ماین کرافت، فورتزا و… نیز علاقمندان مخصوص به خود را داشته و عناوینی مطرح و سرگرم‌کننده هستند. حالا نوبت شماست تا بازی مورد علاقه خود را با ما و دیگر دوستان‌تان در بخش نظرات به اشتراک بگذارید. به نظر شما کدام یک بهترین بازی در سبک جهان‌باز است؟
نوشته راهنمای خرید بهترین بازی‌های جهان‌باز در پلتفرم‌های مختلف اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.
شاید نسخه Ocarina of Time همواره در کانون توجه منتقدان قرار گرفته باشد، اما پایان A Link to the Past با بقیه فرق دارد. ما جهان‌های تاریک بسیاری را در ورودی‌های بازی می‌بینیم که نمونه‌ای از آن زمین‌های بایر پادشاهی Hyrule است، اما وظیفه “پیوندی به گذشته” این بوده که یکی از به یادماندنی‌‌ترین بازی‌های نینتندو را برای علاقه‌مندان به این سبک ایجاد کند. پس از نجات شخصیتهای Seven Sages از زندان‌های زیبا و مرگبار، به مرحله پایانی بازی می‌رسیم که باید با Ganon در مکان Pyramid of Power مبارزه کنیم. در آخر و زمانی که این‌باس از دنیا رفت، زندگی دوباره به Hyrule باز می‌گردد. خوشحالی مردمی که در پایان بازی نمایش داده می‌شود این حس را القا می‌کند که همه آن‌ها بابت کاری که برای نجات سرزمین‌شان انجام داد‌ه‌ایم، قدردان ما هستند.
هر چیزی را که درمورد اساطیر یونانی می‌دانید فراموش کنید، چرا که همه آن‌ها در بازی God of War جلوه دیگری پیدا می‌کنند. با اطمینان می‌توان گفت که هیچ‌یک از اتفاقاتی که در بازی رخ می‌دهد در دنیای واقعی کهن وجود نداشته است و همه صحنه‌ها از الهه آتنا گرفته تا مراحل دشواری که در بازی مشاهده می‌کنیم، تنها تکنیک‌های نمایشی برای جذب مخاطب است. اما در کنار همه این‌ها در طول بازی لحظات خوبی را همراه Kratos و زنجیره‌های تیغ‌دارش سپری می‌کنیم (که یکی از زیباترین سلاح‌های دنیای بازی‌هاست). فرزند و همسر این شخصیت توسط Ares کشته می‌شوند و پس از آن مجبور می‌شود تا برای خدایان خدمت کند و در این حین جنگ‌های هولناکی را با موجودات خبیس می‌بینیم. در نهایت کریتوس انتقام خود را از Ares می‌گیرد و با کشتن او جایگاه خود را به عنوان خدای جنگ بدست می‌آورد.
تصور اینکه بازی عرضه شده در سال ۱۹۸۸ بتواند با داستان و پایان خوب خود نکات مثبتی را بوجود بیاورد کمی سخت است، اما سفر Ryu Hayabusa برای انتقام گرفتن از قتل پدرش بازیکن را تا پایان داستان به دنبال خود می‌کشاند تا ببیند که سرنوشت او چه خواهدشد. بخش شگفت‌انگیز بازی جایی بود که متوجه می‌شویم پدر او نمرده، اما توسط Jaquio زندانی شده است. پس از نجات پدر خود، Ryu تا جایی پیش می‌رود که ممکن بود خودش را هم به کشتن دهد، اما پدرش او را در برابر سلاح‌های آتشین نجات می‌دهد. اتفاقات بازی روابطی را نشان می‌دهد که در آن اعتماد و عدم اطمینان دیده می‌شود و در بخشی دیگر داستان عاشقانه‌ای را میان ریو و زنی می‌بینیم که در ابتدا او را دزدیده بود. سبک بازی ممکن است برای یک عنوان قدیمی ساده به نظر بیاید، اما داستان حماسی آن شما را به وجد می‌آورد.
در فیلم‌های هالیوودی یا بازی‌های مثل Red Dead Redemption زمانی که قهرمان بازی به چالش می‌افتد و به سقوط نزدیک می‌شود، ضربان قلب ما از حرکت می‌ایستد. این مورد با شخصیت John Marston در این بازی دیده می‌شود. او مردی است که اکنون تاوان زندگی جنایی خود را باز پس می‌دهد و برای نجات خانواده خود جانش را به خطر می‌اندازد. البته داستان بازی به همین‌جا ختم نمی‌شود. در سال‌های بعد Jack پسر John را می‌بینیم که در جستجوی قاتل پدرش است. با این حال، در ادامه داستان جک به موضوعی پی می‌برد که طی آن پدرش سعی داشته تا او را از قاتل شدن نجات دهد.
بازی Shadow of the Colossus قطعا یکی از عناوین نادر و درخشانی است که در آن شما وظیفه نابود کردن شخصیتهای غول‌پیکر بازی را بر عهده دارید. با نابودی هر کدام از باس‌ها، شخصیت اصلی داستان عصبی‌تر می‌شود. در پایان خیره‌کننده بازی، مرز بین نجات و انتقام ظهور می‌کند و از این بابت حیرت‌زده می‌شویم که تمام مدت جز کدام گروه قرار گرفته‌بودیم.
شاید این عنوان از جلوه‌های سینمایی کمتری برخوردار باشد و از نظر کیفیت گرافیکی رتبه آن را پایین بیاورد، اما Final Fantasy VI (که در آمریکا با نسخه III عرضه شد) کاراکترهای بزرگی را خلق کرده که هرکدام داستان منحصر به فرد و دلیل شخصی خود را برای پیوستن به Locke ،Terra و بقیه گروه دارند. در نهایت با حماسه‌ای رو به رو می‌شویم که پس از جنگ طولانی مدت با Kefka، پایان بلندی را برای هریک از شخصیتهای به نمایش درآمده در بازی می‌بینیم. در این نسخه با یکی از بهترین موسیقی‌های ساخته‌شده برای پایان بازی مواجه می‌شویم. وقتی این بازی را شروع می‌کنید هرگز از خود نمی‌پرسید که تا پایان بازی چقدر مانده‌است و کی تمام می‌شود.
پورتال ۲ بازی است که پایان باورنکردنی آن ذهن شما را درگیر خود می‌کند. چه کسی تصور می‌کرد که یک بازی فکری می‌تواند موجب بر انگیخته‌شدن احساسات گیمر شود؟ GLaDOS جز معدود خیانت‌کارانی است که با آن عشق و تنفر را تجربه می‌کنید. تا پایان بازی هرگز نمی‌توانید پیش‌بینی کنید که درنهایت چه اتفاقی قرار است بیفتد. در طول بازی حین ماجراجویی که انجام می‌دهید از برخی کارهای دیوانه‌کننده‌ای که این شخصیت با هوش مصنوعی خود انجام می‌دهد، تعجب خواهید کرد. فضای حماسی که در پایان بازی شکل می‌گیرد امیدوارکننده است و GLaDOS مسیر خود را برای تبدیل‌شدن به یک ناجی پیدا می‌کند. وداع پایانی بازی با موسیقی خوبی که دارد هرگز فراموش نمی‌شود.