آغاز دور جدید ثبت نام کارت سوخت + روش ثبت نام

شرکت ملی نفت ایران اعلام کرد، مالکان خودرو و موتور سیکلت که به هر دلیلی کارت سوخت ندارند، می‌توانند از امروز با مراجعه به سامانه خدمات دولت همراه ، اپلیکیشن دولت همراه و یا کد دستوری *4# به منظور دریافت کارت سوخت، تقاضای خود را ثبت کنند.
 
دور جدید ثبت نام کارت سوخت در سامانه خدمات دولت همراه آغاز شده است.
 
متقاضیان به منظور دریافت کارت سوخت مبتنی بر کارت بانکی باید پس از مراجعه به این پایگاه و در بخش «ثبت نام کارت سوخت» اطلاعاتی شامل شماره تلفن همراه به نام مالك وسيله نقليه، كد ملی و تاریخ تولد متقاضی (با ثبت كد ملی و تاریخ تولد ساير اطلاعات شناسنامه‌ای مانند نام و نام خانوادگی، نام پدر و شماره شناسنامه به صورت خودكار نمايش داده می‌شود)، اطلاعات شناسايی وسيله نقليه (شماره هشت رقمی مندرج در ذيل باركد پستی پشت كارت خودرو متقاضی) یا شماره VIN،  انتخاب يكی از شماره‌های كارت بانكی متقاضی كه به صورت خودكار در پنجره ثبت اطلاعات اين بخش به نمايش در می‌آيد را ارایه کنند.
 
پس از ورود اطلاعات ، پيامی مبنی بر تاييد عمليات ثبت نام به اطلاع متقاضی خواهد رسيد كه تنها به منزله پايان مراحل ثبت نام خواهد بود. اما زمان استفاده از کارت بانکی به عنوان کارت سوخت در جایگاه‌های سوخت متعاقبا اعلام خواهد شد.
 
بر اساس اطلاعات درج شده در پایگاه خدمات دولت همراه، آن دسته از مالكان كه دارای بيش از يك دستگاه خودرو و موتورسيكلت فاقد كارت سوخت هستند، برای ثبت نام كارت المثنی بايستی مجددا مراحل ثبت نام را به ازای هر دستگاه خودرو يا موتورسيكلت را با یک کارت بانکی دیگر تكرار كنند و یا از اپلیکیشن دولت همراه استفاده کنند.
 
همچنین آن دسته از مالكان وسايل نقليه كه به هر دليل نتوانند اطلاعات خود را ارسال کنند یا تمایلی به ثبت‌نام غیرحضوری ندارند می‌توانند با مراجعه حضوری به دفاتر خدمات مشتركين پليس +10 و طبق ضوابط قبلی با ارائه مدارك قانونی لازم نسبت به اعلام و ثبت تقاضای خود براي صدور كارت المثنی سوخت اقدام کنند.
 
مالكان خودروهای عمومی و دولتی اعم از سواری، وانت و موتورسيكلت نیز به منظور دريافت كليه خدمات مربوط به كارت سوخت از جمله درخواست صدور كارت المثنی، می‌بايست همانند گذشته صرفا با مراجعه به دفاتر خدمات مشتركين پليس +10 نسبت به ثبت تقاضای خود اقدام کنند.
 

سهمیه‌بندی بنزین با ارز دیجیتال!

طرح « بنزین برابر برای همه ایرانیان » که از سوی نمایندگان محترم مجلس مطرح شده واکنش های مختلفی را در پی داشته است که به‌تدریج این واکنش‌ها بیشتر نیز خواهد شد. درباره فواید این طرح که باعث توزیع عادلانه‌تر درآمد و کاهش مصرف و قاچاق سوخت می‌شود بحث‌های مختلفی مطرح می‌شود.
 
در این یادداشت با فرض قبول مزایای این طرح، به دنبال روش اجرایی آن هستیم.
 
دوازده سال قبل در همین ستون طرحی پیشنهاد شد که پیشنهاد توزیع سهمیه بنزین برای همه آحاد جامعه و به رسمیت شناختن حق خرید و فروش آن را در قالب کوپن‌های قابل‌مبادله بنزینی ارائه می‌داد. اکنون پس از گذشت سال‌ها، مسئله کماکان همان است که بود ولی به دلیل پیشرفت‌های فناوری، می‌توان مفاهیم جدیدی را مطرح کرد. یکی از این مفاهیم، ارز دیجیتال یا ارز رمزنگار است. در حال حاضر ایده‌هایی که برای خرید و فروش بنزین مطرح شده‌اند در دو دسته جای می‌گیرد:
 
– اول، حضور دولت یا نهاد واسط برای خرید و فروش بنزین.
 
– دوم، خرید و فروش مستقیم سهمیه از طریق بستری مثل بورس.
 
ایده سومی که می‌توان مطرح کرد استفاده از ظرفیت‌های ارزهای دیجیتال است به این ترتیب که دولت ارز دیجیتالی ابداع کند که دارای پشتوانه بنزین باشد و دولت موظف باشد در ازای ارائه هر یک واحد از این ارز، یک لیتر بنزین را تحویل دهد. برای این منظور دولت به جای سهمیه‌بندی بنزین، کیف پول دیجیتال شهروندان را به‌طور ماهانه شارژ خواهد کرد. شهروندان هم می‌توانند این پول را به هرکس و در هر جا که خواستند بفروشند یا مستقیماً سایر خریدهای غیر بنزینی خود را از طریق آن انجام دهند. به لحاظ فنی ایجاد ارزهای دیجیتال کار ساده‌ای است هرچند که روی جنبه‌های ایمنی و امنیتی آن باید کار شود.
 
این ارز جدید که فعلاً آن را گزکوین می‌نامیم، برخلاف ارزی مثل بیت کوین، یک ارز دارای پشتوانه خواهد بود. همچنین گزکوین ما برخلاف بیت‌کوین یک ارز غیرمتمرکز نخواهد بود و دارای متولی مشخصی خواهد بود. هرچند این طرح ممکن است بسیار تخیلی یا جسورانه به نظر برسد، اما واقعیت این است که حتی طرح فعلی ارائه شده از سوی مجلس را نیز می‌توان به‌نوعی ارز دیجیتال جدید دانست زیرا:
 
اولاً قاعدتاً طرح مجلس از طریق یک بستر دیجیتال صورت خواهد گرفت وگرنه دولت مجبور است تشکیلات عریض و طویلی برای چاپ و انتشار و توزیع کوپن‌های بنزین راه‌اندازی کند.
 
ثانیاً همین‌که دولت بخواهد سهمیه‌ای را به شهروندان اختصاص دهد و خرید و فروش آن را به رسمیت بشناسد خود به‌نوعی ایجاد یک دارایی دیجیتال است.
 
لذا با رسمیت دادن به ارز دیجیتال مبتنی بر بنزین، سایر خریدهای شهروندان، مثل خرید در فروشگاه‌ها نیز می‌تواند از طریق این واحد پولی صورت گیرد. مهم‌ترین حسن این واحد پولی برای شهروندان این است که ارزش آن طی زمان ثابت می‌ماند و در معرض دست‌اندازی مالیات تورمی نخواهد بود؛ یعنی همان اتفاق ناگواری که همه‌ساله برای ریال روی می‌دهد!
 
در عین حال لازمه این ایده این است که صادرات بدون محدودیت بنزین در مرزها به رسمیت شناخته شود. نکته مهم این است که با آزادسازی صادرات بنزین، به‌سرعت رانت قیمتی و فاصله ارزش داخلی و خارجی بنزین حذف می‌شود و نگرانی از این بابت وجود نخواهد داشت. به این ترتیب این ارز دیجیتال به‌سرعت در کشورهای منطقه تبدیل به یک کالای باارزش خواهد شد که اتفاقاً برای مبادلات تجاری و دور زدن تحریم و خلاص شدن از شر دلار و سایر ارزهای واسط نیز مفید است.
 
در پایان لازم به ذکر است که چنین ایده‌هایی دارای ابعاد و زوایای متعدد و ناشناخته است که نیازمند بررسی دقیق است و بدیهی است که یک‌شبه قابل‌اجرا نیستند.
 

حمله بدافزاری به تجهیزات شرکت حفاری نفت

یکی از مهلک‌ترین بدافزارهایی که به صنایع نفت و پتروشیمی حمله کرده بود، این بار به نظر می رسد که تجهیزات حفاری نفت شرکت ایتالیایی Saipem را نشانه گرفته و به آن حمله سایبری کرده است.
 
در سالهای اخیر که حملات سایبری به شدت رشد کرده است، موسسه‌های تحقیقاتی و تحلیلی بسیاری در جهان هشدار داده‌اند که سال ۲۰۱۸، سال حملات سایبری و بدافزاری به سازمان‌های بزرگ، شرکت‌ها و نهادهای دولتی در جهان خواهد بود.
 
بر اساس گزارش‌های منتشر شده، بد افزارها، باج ‌افزارها و حملات DDOS از جمله تهدیدهای امنیتی بودند که از سال ۲۰۱۶ کاربران فضای مجازی را در معرض خطر حملات سایبری قرار داده اند و موجب لو رفتن اطلاعات شخصی و محرمانه آنها شده است. طبق آمار، حملات سایبری در سال گذشته ۲۰۱۷ میلادی نیز به اوج خود رسیده و حالا خبر اینکه قرار است در سال‌های آتی اوضاع از این که هست هم نابسامان تر شود، بسیار نگران کننده به نظر می رسد.
 
سال ۲۰۱۲ میلادی بود که بدافزار خطرناکی تحت عنوان شامون (Shamoon) به تجهیزات حفاری و تولید نفت در عربستان سعودی بعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان، حمله کرد و بخش انرژی این کشور را تا مدت‌ها با مشکلات و چالش‌های عظیمی مواجه کرد و در نهایت نیز منجر به ایجاد خسارات هنگفت و جبران‌ناپذیری در تولید نفت منطقه خاورمیانه شد.
 
حالا تازه‌ترین اخبار و گزارش‌های منتشر شده در هکرنیوز حاکی از آن است که هکرها توانسته‌اند در یک حمله سایبری با استفاده از بدافزار شامون بالغ بر ۱۰ درصد از سرورهای این شرکت حفاری نفت فعال در منطقه خاورمیانه نظیر عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، هند و همچنین اسکاتلند مختل کنند و به اطلاعات موجود در آن دسترسی پیدا کنند.
 
این شرکت نفتی ایتالیایی با انتشار بیانیه‌ای اعلام و  تایید کرده است که بدافزار و ویروس رایانه‌ای شامون (Shamoon) به بالغ بر ۳۰ هزار دستگاه رایانه و سرور موجود در این شرکت نفوذ و حمله کرده است.
 

حمله بدافزاری به تجهیزات شرکت حفاری نفت

یکی از مهلک‌ترین بدافزارهایی که به صنایع نفت و پتروشیمی حمله کرده بود، این بار به نظر می رسد که تجهیزات حفاری نفت شرکت ایتالیایی Saipem را نشانه گرفته و به آن حمله سایبری کرده است.
 
در سالهای اخیر که حملات سایبری به شدت رشد کرده است، موسسه‌های تحقیقاتی و تحلیلی بسیاری در جهان هشدار داده‌اند که سال ۲۰۱۸، سال حملات سایبری و بدافزاری به سازمان‌های بزرگ، شرکت‌ها و نهادهای دولتی در جهان خواهد بود.
 
بر اساس گزارش‌های منتشر شده، بد افزارها، باج ‌افزارها و حملات DDOS از جمله تهدیدهای امنیتی بودند که از سال ۲۰۱۶ کاربران فضای مجازی را در معرض خطر حملات سایبری قرار داده اند و موجب لو رفتن اطلاعات شخصی و محرمانه آنها شده است. طبق آمار، حملات سایبری در سال گذشته ۲۰۱۷ میلادی نیز به اوج خود رسیده و حالا خبر اینکه قرار است در سال‌های آتی اوضاع از این که هست هم نابسامان تر شود، بسیار نگران کننده به نظر می رسد.
 
سال ۲۰۱۲ میلادی بود که بدافزار خطرناکی تحت عنوان شامون (Shamoon) به تجهیزات حفاری و تولید نفت در عربستان سعودی بعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان، حمله کرد و بخش انرژی این کشور را تا مدت‌ها با مشکلات و چالش‌های عظیمی مواجه کرد و در نهایت نیز منجر به ایجاد خسارات هنگفت و جبران‌ناپذیری در تولید نفت منطقه خاورمیانه شد.
 
حالا تازه‌ترین اخبار و گزارش‌های منتشر شده در هکرنیوز حاکی از آن است که هکرها توانسته‌اند در یک حمله سایبری با استفاده از بدافزار شامون بالغ بر ۱۰ درصد از سرورهای این شرکت حفاری نفت فعال در منطقه خاورمیانه نظیر عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، هند و همچنین اسکاتلند مختل کنند و به اطلاعات موجود در آن دسترسی پیدا کنند.
 
این شرکت نفتی ایتالیایی با انتشار بیانیه‌ای اعلام و  تایید کرده است که بدافزار و ویروس رایانه‌ای شامون (Shamoon) به بالغ بر ۳۰ هزار دستگاه رایانه و سرور موجود در این شرکت نفوذ و حمله کرده است.
 

ادعای دست داشتن ایران در حمله سایبری به شرکت نفتی ایتالیایی

یک ویروس مخرب اینترنتی به کامپیوترهای شرکت نفتی ایتالیایی سایپم حمله و به بیش از ۳۰۰ کامپیوتر آسیب وارد کرده است.
 
به گزارش اینشورنس ژورنال، یک ویروس مخرب اینترنتی به کامپیوترهای شرکت نفتی ایتالیایی «سایپم» حمله و به بیش از ۳۰۰ کامپیوتر آسیب وارد کرده است. یکی از این ویروس‌ها «شامون» نام دارد که سال ۲۰۱۲ هم شرکت نفتی آرامکو را مورد حمله قرار داده بود.
 
این شرکت در بیانیه‌ای در روز چهارشنبه گفت: حمله سایبری به سرورهایی که در خاورمیانه، هند و به طور محدود ایتالیا صورت گرفته همه توسط یک بدافزار به نام شامون اتفاق افتاده است.
 
این رسانه مدعی شد: ویروس شامون در بعضی از حملات سایبری مخرب در تاریخ مورد استفاده قرار گرفته و در سال ۲۰۱۲ ده‌ها هزار کامپیوتر در عربستان سعودی در شرکت نفتی آرامکو مورد هجوم این ویروس قرار گرفتند- محققان امنیتی سایبری گفته‌اند این ویروس‌ها از طرف از طرف ایران حمایت می‌شوند.
 
 آدام مایر دستیار مدیر عامل این شرکت نفتی مدعی است که بازهم این حملات از جانب ایران حمایت می‌شود چرا که مشابهت‌های زیادی بین این حمله و حمله سال ۲۰۱۲ به شرکت آرامکو عربستان وجود دارد.
 
در حالیکه برخی محققان امنیتی مدعی هستند که افرادی از جانب دولت ایران  پشت حملات ویروسی شامون بوده‌اند اما تهران به شدت این موضوع را رد کرده است. محققان ادعا می‌کنند کدهای ضدآمریکایی در این ویروس‌ها دیده می‌شوند.

عرضه سهام نفت به صورت ارز دیجیتال به مردم

یک پیشنهاد برای تسکین شرایط اقتصادی موجود و جذب سرمایه های مردم، عرضه سهام نفت است. این تجربه اخیرا در یک کشور نفتی بر بستر بلاکچین به صورت یک ارز دیجیتال عرضه شد و در ساعات اولیه فروش 800 میلیون دلار سرمایه جمع آوری کرد.
 
حدود ۴ ماه است که کشور دچار التهابات شدید اقتصادی شده است، بطوریکه دیروز قیمت سکه در بازار ۴ میلیون تومان را رد کرد و هر گرم طلا حدود ۳۱۰هزار تومان قیمت گذاری شد و یورو حدود ۱۲۵۰۰ تومان قیمت خورد. برخی فروشگاه ها فروش خود را تعطیل کرده اند تا ببیند قیمت در پایان روز به کجا خواهد رسید. این در حالی است که حدود سه ماه پیش دولت قیمت ارز را از ۳۷۰۰ تومان به ۴۲۰۰ افزایش داد و عنوان کرد که هر میزان ارز به هر کسی بخواهد میدهد. البته با این سیاست‌گذاری مقدار زیادی از ذخایر ارزی کشور به تاراج رفت و الان قوه قضاییه مجبور است ارز خواران آن زمان را بازجویی و بازخواست کند. 
 
سیاست‌های اتخاذی دولت در سه ماهه گذشته تقریبا هیچ موفقیتی در برنداشت و روال بازار روز بروز وخیم تر شد. تا جایی در هفته گذشته رئیس کل بانک مرکزی توسط رئیس جمهور عوض شد و آقای عبدالناصر همتی که قبلا در بیمه‌ها و بانک‌ها مدیر بوده به جای ایشان منصوب شد. گذشته از سابقه ایشان، حضور ایشان در این پست هنوز تاثیر خود را برشرایط اقتصادی نشان نداده است.
 
علیرغم اینکه بازگشت تحریم‌ها یکی از دلایل این نوسانات دانسته می‌شود، با این حال هنوز اقدام خاصی از سوی دشمنان خارجی صورت نگرفته است که وضع داخل چنین است. پس به نظر میرسد مشکلات ما بیشتر منشاء داخلی داشته باشد که در این مقاله قرار است بصورت جزیی به آنها بپردازم و راه حلی برای آن ارائه کنم.
 
در چند مقاله و یادداشت اخیرم در خصوص منشاء مشکلات به چند نکته اساسی اشاره شده بود:
 
اول-  اینکه در کشور ما همواره به دلایل مختلف، ارز توسط دولت به قیمتی پایین تر از قیمت واقعی عرضه شده است که در شرایط بحرانی این قیمت به سمت قیمت های واقعی و فراتر از آن کشیده می‌شود و دچار تخریب کل فضای اقتصادی کشور می‌شود.
 
دوم - بانک ها و نظام بانکداری و سیستم نظارت بر آنها در کشور ما کاملا از کار افتاده هستند و حتی در جهت عکس منافع ملی عمل می‌کنند. بطوریکه در حال حاضر ضریب فراینده پولی در بانک‌ها به حدود ۸ رسیده است. به قولی در شرایط کنونی بانک‌ها میتوانند تا ۸ برابر سپرده واقعی خود، خلق پول کنند که این خلق پول و افزایش نقدینگی افسار گسیخته عامل بزرگ افزایش تقاضا و تورم در این شرایط است. البته همین بانک‌ها در بسیاری از تورم‌ها شریک هستند و اقدام به خریدهای کلان در بازار می‌کنند و هیچ نظارت درست و موثری روی آنها وجود ندارد.
 
سوم- در کشور ما بر خلاف اغلب کشورهای جهان شفافیت مالیاتی و دارایی وجود ندارد. یعنی تراکنش‌های مالی افراد رصد نمیشود و منشاء و علت آنها مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرند و مالیات متناسب درآمد افراد اخذ نمی‌گردد. به همین دلیل دلالی و درآمدهای یک شبه در این کشور بهترین راه پولدار شدن است. البته مسئولین کشور هم به این مشکل دامن میزنند و لایحه دفاع از عدم مالیات بر عایدی سرمایه ارائه میکنند که با هیچ کجای تجربیات دنیا و با هیچ عقلی سازگار نیست و به نظر میرسد بیشتر برای سرمایه دارتر شدن سرمایه داران است.
 
چهارم- سیستم قضایی در این آشفتگی ها بجای آنکه بر تخلافات واقعی و التهاب زا و اقدامات احیانا مساله‌دار مسئولین نظارت کند و با آنها برخورد کند، اغلب درگیر معلول ها میشود و علت ها را رها میکند. هر چند اقدامات شجاعانه قوه قضائیه در چند هفته گذشته بسیار قابل توجه بوده و انتظار میرود حتی اگر وزرا و روسای سازمانهای مهم کشور در امور اقتصادی اشکالاتی ایجاد کرده اند، قوه قضاییه بعنوان مدعی العموم با شجاعت و جسارت اقدام کند.
 
علاوه بر اینکه لازم است اشکالات بیان شده حل شود و زیرساخت شفافیت اقتصادی در کشور بنیان گذاشته شود، لازم است زیرساخت‌های ایجابی برای جذب سرمایه کلان در دست عموم جامعه که ناشی از بانکداری تورم زا بوده است نیز در مسیر درست هدایت شود. واضح است که به دلیل اقدامات گذشته دولت؛ اعتماد عمومی به دولت و سیاست‌های آن کاهش شدید یافته است، ولی باز هم میشود با اقدامات ترکیبی سلبی و ایجابی، سرمایه در متن جامعه را جذب کرد و به سمت تولید که این روزها حالش قدری بهتر است کشانید.
 
جالب اینجاست که در شرایط کنونی که قیمت ارز برای تولید کنندگان داخلی بسیار جذاب شده و همه را به بازارهای صادراتی آدرس میدهد، شرایط تامین مواد اولیه حتی داخلی آنقدر سخت شده است که تولید کنندگان با داشتن تقاضای زیاد برای محصول قادر به تامین کالا متناسب با تقاضای بالای موجود نیستند. 
 
پیشنهادی که بعنوان تسکین دهنده شرایط اقتصادی موجود و جذب سرمایه های مردم میتوان به آن اشاره کرد، عرضه سهام نفت است. این تجربه در دنیا سابقه داشته و در چند ماه اخیر بر بستر فناوری اطلاعات و بلاکچین، بصورت عرضه یک ارز دیجیتال در یکی از کشورهای نفتی رونمایی شد و در ساعات اولیه فروش این ارز، حدود ۸۰۰میلیون دلار سرمایه جمع آوری شد.
 
سهام نفت یا ارز نفتی میتواند به صورت یک واحد پولی جدید که معادل قیمت یک بشکه نفت است عرضه شود. با توجه به شرایط جهانی و روند رو به رشد قیمت نفت، عرضه چنین واحد پولی میتواند در داخل کشور و حتی خارج از کشور متقاضیان زیادی داشته باشد و حتی بسیاری از واردکنندگان نفت عمده دنیا ممکن است اقدام به خرید عمده این ارز نمایند.
 
در روش اجرایی این مدل لازم است سازوکارها به درستی تبیین شوند و ضمانت های کافی برای خریدار ارز وجود داشته باشد تا اعتماد کافی به طرح ایجاد شود.
 
اجرای چنین طرحی در صورتی که بصورت اشتراکی با کشورهای صاحب ذخایر بزرگ نفت و گاز مانند روسیه و با مصرف کنندگان عمده مانند چین صورت پذیرد، میتواند آینده تضمین شده تری را برای آن ترسیم کند و تاثیر تحریم های احتمالی امریکا علیه این واحد پولی را کاهش خواهد داد.
 
در داخل کشور هم به دلیل روند رو به رشد قیمت دلار از یکسو و هم به دلیل نمودار صعودی قیمت نفت، عرضه این ارز میتوانند یک پیشنهاد مطلوب برای عموم مردم و مالکان سرمایه بشمار رود و مقدار زیادی از سرمایه در گردش کشور را جذب کند. تزریق سرمایه های جذب شده از این روش به بخش تولید و نظارت و حمایت آن نیز وظایف دیگر دولت در روند تکمیلی این چرخه خواهد بود.
 
در شرایط امروز نیاز داریم تا با تحول ساختارهای فرسوده قبلی، و با اقدامات ابتکاری و نوآورانه، گامهای موثری در جهت علاج دردهای امروز برداریم. البته این دردهای امروزی در نگاهی خود فرصتهای پیشرفت هستند. البته اگر مدیران ما جسارت کافی را داشته باشند و مردم به آنها اعتماد کنند.
 

نفت و رشد اقتصادی

گویا آی تی در این مقاله به قلم سید امیرحسین حسینی کارشناس مسائل اقتصادی و سیاسی به بررسی بازار نفت و انرژی و اثرات مستقیم و غیر مستقیم آن بر رشد اقتصادی در اقتصاد ایران می پردازد.

بازار انرژی با اختلاف فاحش نسبت به بازار اسلحه بزرگترین بازار دنیاست. انرژی خون رگ های توسعه ی اقتصاد جهان است  و همیشه تقاضا برای آن رو به فزونی است هرچند ممکن است الگوی تولید و مصرف آن تغییر کند. انرژی و غذا کالای استراتژیک طبقه بندی می شوند تا حدی که بعضاً کشورها در مورد این دو کالا اصل مزیت نسبی را نادیده می گیرند و سعی در ایجاد حاشیه ی امن برای جلوگیری از ریسک کمبود آنها دارند. بسیاری از جنگها و رقابت های دنیا هم برای تضمین دسترسی قدرت های بزرگ به انرژی به وقوع پیوسته است.

با توجه به مقدمه ی کوتاه فوق، انتظار می رود که کشورهای بیشتر برخوردار از منابع خدادادی انرژی (منابع هیدروکربوری) که تولیدی بیش از مصرف خود دارند، اقتصاد های پویا تری داشته باشند چرا که برخورداری از این ثروت خدادادی می تواند تسهیل گر و شتاب دهنده ی رشد اقتصادی کشورها باشد ضمن آنکه قدرت های بزرگ ناچار به حفظ امنیت این کشور ها برای امنیت عرضه ی انرژی هستند. پس بدون هیچ گونه تلاشی هم منابع سرشاری از پناه صادرات نفت و گاز به دست می آورند که می تواند نیاز به سرمایه گذاری این کشور ها را تامین کند و هم به دلیل الزام قدرتها به برقراری امنیت در منطقه ی آنها، ریسک سیاسی سرمایه گذاری خارجی آنها کاهش پیدا می کند (سایر ریسک ها نظیر ریسک های سیاسی داخلی پابرجا هستند که بعضاً با توزیع ثروت حاصل از فروش نفت برخی از نا رضایتی ها کنترل می شود!). اما در عمل، وقتی کشور ها را بر اساس تولید ناخالص داخلی آنها لیست می کنیم کشور های نفت خیز صادر کننده ی انرژی در رده های بالا دیده نمی شوند! و از آن بدتر اینکه این کشور ها (به جز نروژ) از لحاظ اکثر شاخص های توسعه یافتگی در شرایط نامساعدی قرار دارند. در ادامه به چرایی این موضوع خواهم پرداخت.

دولت ها برای جلب رضایت عمومی به منظور کسب رای مردم در انتخابات ها و تداوم بخشی به حضور خود و حزب متبوعشان در راس قدرت، اگر فشار کارشناسان و موسسات تحقیقاتی و مطالعاتی مستقل، جریان ها و احزاب سیاسی رقیب نباشد، به سیاست های انبساطی، ولخرجی بودجه ای و ریخت و پاش تمایل ذاتی دارند. سطل دولت هم که سوراخ است! (در علم اقتصاد خرد اثبات می شود که هرگونه دخالت دولت اعم از وضع مالیات و پرداخت یارانه، جمع کلی رفاه ملی را پایین می آورد، ضمناً به دلیل عدم انگیزه های انسانی در بخش دولتی، منابع به صورت ناکارمدتر نسبت به بخش خصوصی مصرف می شوند و در نهایت بهره وری ملی کاهش می یابد به همین دلیل می گوییم سطل دولت سوراخ است! یعنی خروجی دولت از ورودی آن همیشه در مقایسه با بخش خصوصی کمتر است.) به عنوان مثال حتی در ایالات متحده امریکا هم که کشوری کاملاً توسعه یافته و دمکراتیک است، اگر فشار کنگره ، نهاد های غیر دولتی و کارشناسان مستقل نبود، دولت فدرال هزینه های بهداشت و درمان دولتی، بسته های حمایت از اقشار ضعیف، هزینه های آموزش دولتی و در نهایت کسری بودجه و استقراض را با انگیزه های سیاسی افزایش می داد. روشن است که دولت های کشور های نفت خیز با تکیه بر درآمدهای صادرات نفت، برای ایجاد رفاه عمومی و کسب مشروعیت اقدام به تزریق منابع حاصل از فروش ثروت ملی خود به اقتصاد جامعه می کنند که باعث بزرگی حجم دولت و سهم آن در اقتصاد، افت بهره وری و وابستگی شدید به این درآمد ها می شود که باعث عدم ثبات رشد اقتصادی این کشور ها شده است. در کشور ما در دهه ی ۴۰ شمسی که قیمت های نفت بسیار نازل بود، در پناه تاسیس بانک های توسعه ای زیر بنای صنعتی کشور بنا شد و کشور از لحاظ رشد اقتصادی و تورم وضعیت بسیار مناسبی داشت (بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۱ به طور میانگین سالانه بیش از ۱۱ درصد رشد اقتصادی و ۵/۲ درصد تورم داشته ایم). در اوایل دهه ی ۵۰ شمسی با افزایش ناگهانی قیمت نفت، درآمد های ارزی و واردات کشور به شدت افزایش پیدا کرد، توزیع ثروت بدتر شد و اقلیتی در قالب قشر نوظهور ثروتمند (که عمدتاً به مراکز قدرت سیاسی کشور نزدیک بودند و با رانت خواری به ثروت های نجومی رسیده بودند) شکل گرفتند که همین موضوع از عوامل سقوط رژیم شاهنشاهی تلقی می شود چرا که موجب بروز اختلاف طبقاتی شدید، فضای دو قطبی در جامعه و افزایش تورم شده بود و از سال ۱۳۵۲ تا به امروز این تورم دو رقمی استمرار داشته است. رشد اقتصادی کشور هم از آن سال (۱۳۵۲) به بعد کاهش شدیدی پیدا کرد. در نیمه ی دوم دهه ی ۸۰ شمسی هم اتفاق مشابهی رخ داد و افزایش شدید قیمت نفت نه تنها رشد اقتصادی را افزایش نداد، بلکه تورم و واردات را افزایش داد و سبب ورشکستگی کسب و کارهای کوچک بخش خصوصی حقیقی و جایگزین شدن واردات با تولید داخلی شد و عملاً اقتصاد کشور دچار بیماری تب هلندی شد. در اوایل دهه ی ۹۰ شمسی به واسطه ی تحریم ها درآمد صادرات نفت کشور با کاهش بسیار شدیدی رو به رو شد در حالی که دولت به نسبت اوایل دهه ی ۸۰ شمسی بسیار بزرگتر شده بود و هزینه های جاری به مراتب بیشتری داشت! نتیجه مشخص است: کسری شدید بودجه دولت و استقراض دولت از بانک مرکزی (چاپ پول) و تورم افسار گسیخته و در نهایت کاهش شدیدتر رشد اقتصاد کشور و بروز بدترین مرض اقتصادی که رکود تورمی است. به تاریخ اقتصاد کشور عزیزمان که می نگریم، در می یابیم که در زمان های تنگنای درامدهای نفتی، دولت سیاست های بهتری اتخاذ کرده که از الزام کمبود منابع نشات می گرفته است. به عنوان مثال در زمان دولت ملی دکتر مصدق، دولت با انتشار اوراق قرضه کسری بودجه خود ناشی از تحریم خرید نفت ایران را کنترل کرد، در دولت اصلاحات با جذب سرمایه گذاری خارجی و در دولت تدبیر و امید با واقعی تر کردن قیمت ها (مخصوصاً حامل های انرژی) ، کاهش یارانه ها و سیاست خارجی فعال تر به جنگ کاهش درآمد ها در پی افت قیمت نفت رفته ایم که همگی این سیاست ها بسیار درست و اثر بخش بوده اند.

این گفته ها به معنی عدم سرمایه گذاری در تولید نفت و گاز نیست، اتفاقاً تولید بیشتر و به تبع آن صادرات بیشتر نفت و گاز باعث ایجاد امنیت برای کشور صادر کننده، وابستگی کشور مصرف کننده به کشور صادر کننده و در نهایت افزایش قدرت چانه زنی کشور صادر کننده را به دنبال دارد. استخراج نفت و گاز یک الزام منطقی است (تعداد بسیار زیادی از مخازن زیر زمینی نفت و گاز بین دو یا چند کشور مشاع است که عدم بهره برداری از آن به معنای از دست دادن ثروت به نفع کشور همجوار و یا همسایه ی شریک در مخازن مشترک نفت و گاز است).

مساله اصلی نحوه ی هزینه ی این درآمد های حاصل از صادرات نفت و گاز است. با توجه به موارد مطروحه، هزینه ی درآمد های نفتی در قالب بودجه جاری دولت بسیار اشتباه و مهلک است چراکه نفت و گاز ذاتاً ثروت هستند (یعنی به صورت دائم قابل جایگزینی نیستند) و درآمد فروش آنها باید تبدیل به سرمایه ی ثابت (ثروت جدید) با امکان ایجاد ارزش افزوده ی بالا شود. بهترین الگو در این زمینه کشور نروژ است که مطلقاً از درآمد های نفتی خود در بودجه کشور استفاده نمی کند و منابع نفت خام خود را توسط شرکت های بزرگ سرمایه گذاری بین المللی، از طریق ایجاد رقابت بین آنها مدیریت می کند (نروژ سالانه شرکت سبد گردان با ضعیف ترین عملکرد را با شرکت دیگری جایگزین می کند). البته عربستان سعودی، کویت، قطر و امارات متحده ی عربی هم مسیر مشابهی را در پیش گرفته اند و اتفاقاً موفق هم بوده اند. توصیه می شود که دولت از تهدید کاهش قیمت جهانی نفت، فرصت های کوچک و چالاک سازی خود، تنوع بخشی به ابزار های استقراضی، کاهش یارانه ها، واگذاری تصدی گری به بخش خصوصی واقعی و بهره ورتر کردن کلی اقتصاد را به بهترین نحو ایجاد کند و با افزایش قیمت جهانی نفت، منابع حاصله را به ثروت با ارزش افزوده ی بالاتر تبدیل کند.