آمریکا و اروپا بر سر مقابله با غولهای فناوری توافق کردند

 
ایالات متحده و اتحادیه اروپا بر سر تعمیق همکاری‌های خود به منظور تقویت زنجیره تأمین نیمه هادی‌ها، مقابله با رویه‌های تجاری چین و وحدت رویه در مورد غول‌های فناوری توافق کردند.
 
به نقل از رویترز، در مذاکراتی که بین دو طرف روز گذشته صورت گرفت، دو طرف تصمیم گرفتند برای قانون گذاری به منظور مهار انحصارطلبی شرکت‌های بزرگ فناوری مانند گوگل، فیس‌بوک، اپل و آمازون، با هم بیشتر همکاری کنند.
 
دو طرف به همین منظور یک مجمع جدید به نام شورای فناوری و تجارت آمریکا و اتحادیه اروپا تأسیس کرده و مقامات ارشد دو طرف برای نظارت بر کنترل سرمایه گذاری در حوزه صادرات فناوری‌های حساس دارای کاربرد دوگانه و توسعه هوش مصنوعی نیز همکاری می‌کنند. همچنین برای تقویت اکوسیستم داخلی تولید تراشه در هر دو طرف در حوزه‌های تحقیقاتی، طراحی و ساخت نیز برنامه‌ریزی هایی به عمل آمد.
 
در بیانیه صادر شده به طور مستقیم به نام چین اشاره نشده، ولی تصریح شده ما با همکاری یکدیگر به حفاظت از کسب و کارها، مشتریان و کارگران خود در برابر رویه‌های تجاری ناعادلانه و به خصوص رویه‌های تحمیلی اقتصادهای غیر بازار آزاد ادامه می‌دهیم.
 
دولت بایدن تعرفه‌های تجاری تحمیلی دونالد ترامپ بر تجارت با چین را حفظ کرده، ولی برای موفقیت در نبرد با چین همکاری بیشتری با متحدانش در این زمینه به عمل می‌آورد.

کمپانی‌های چندتریلیون دلاری فناوری با سرمایه‌های خود چه می‌کنند؟

کارشناسان مرکز تحقیقاتی «ودبوش» این هفته پیش‌بینی کردند که اپل در اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی یعنی کمتر از یک سال آینده می‌تواند ارزش مجموع سرمایه‌های خود را به سه تریلیون دلار برساند تا عنوان ثروتمندترین کمپانی جهان را همچنان حفظ کند.
تولیدکننده آیفون هم اکنون با مجموع سرمایه‌ 2.5 تریلیون دلار در عرصه جهانی بیشترین سرمایه را در قالب یک شرکت از آن خود کرده است. سال ۲۰۱۸ برای نخستین بار بود که اپل اعلام کرد به‌عنوان نخستین شرکت در جهان مجموع سرمایه‌های خود را از یک تریلیون دلار بیشتر کرده است و سال ۲۰۲۰ یعنی با گذشت حدود دو سال در گزارش‌های رسمی این رقم به دو تریلیون دلار افزایش یافت و هم اکنون گفته می‌شود سال آینده رقم مذکور از سه تریلیون دلار هم فراتر می‌رود.
البته بجز اپل دیگر شرکت‌های بزرگ از جمله آمازون، مایکروسافت و گوگل نیز ارزش مجموع سرمایه‌های خود را به بیش از یک تریلیون دلار ارتقا داده‌اند ولی به‌ نظر شما شرکت‌های مذکور با این حجم از سرمایه چه می‌کنند؟ روزنامه گاردین در گزارش تازه خود به این سؤال پاسخ داده است.
اپل ۳ تریلیون دلاری
اگر اپل به‌عنوان نخستین شرکت سه تریلیون دلاری جهان معرفی شود، آیفون نقش مهمی در رسیدن به این موفقیت ایفا خواهد کرد. این شرکت که به تازگی از گوشی هوشمند جدید خود موسوم به «آیفون ۱۳» رونمایی کرد، امیدوار است با این دستگاه الکترونیکی کوچک مجموع سرمایه‌های خود را در بازه زمانی کمتر از یک سال از ۲٫۵ به سه تریلیون دلار افزایش دهد.
«دن ایوز» از مرکز تحقیقاتی ودبوش توضیح داد که با روی کار آمدن آیفون جدید، رسیدن به سرمایه سه تریلیون دلاری در اوایل سال ۲۰۲۲ امری حتمی است و پیش‌بینی می‌شود که اپل طی چهار ماه آینده این میزان سرمایه را از آن خود کند.
بر این اساس اگر اپل در فاصله زمانی چهار ماه حدود نیم تریلیون دلار سرمایه به دست آورد، ارزش سهام آن باید رشد ۲۲ درصدی را تجربه کند. شرکت اپل سال گذشته ۲۷۵ میلیارد دلار درآمد کسب کرد که بیش از ۵۰ درصد از رقم مذکور بواسطه فروش آیفون به دست آمد و پس‌ از آن اپ‌استور و اپل تی‌وی پردرآمدترین سرویس‌های این شرکت بودند. باید توجه داشته باشید که هم اکنون بیش از یک میلیارد دستگاه آیفون فعال توسط  کاربران جهانی استفاده می‌شود و تمام آنها به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم برای اپل درآمدزایی می‌کنند.
میانگین قیمت محصولاتی که اپل تولید می‌کند معمولاً گران‌تر از مدل‌های مشابه است. به‌عنوان مثال هر دستگاه گوشی هوشمند آیفون به طور میانگین هزار دلار قیمت دارد و اگر یک جعبه حاوی ۳۰۰ دستگاه گوشی هوشمند آیفون را در نظر بگیرید، ارزش آن با یک دستگاه آپارتمان لوکس در یک شهر پیشرفته برابری می‌کند.
همچنین اگر ۲۲۲۳ جعبه مشابه را در کنار یکدیگر بگذارید، طول آن حدود ۱۲ متر معادل یک کانتینر حمل وسایل محاسبه می‌شود که ارزش این کانتینر به ۶۶۷ میلیون دلار معادل تولید ناخالص یک کشور کوچک می‌رسد. بد نیست بدانید تولید ناخالص ملی کشورهای ساموا و دومینیکا در امریکای جنوبی طی سال گذشته به ترتیب ۶۳۶ و ۵۹۶ میلیون دلار بود. در این میان اگر ۱۵۰۰ دستگاه کانتینر با بار مشابه کنار هم قرار بگیرند، ارزش مجموع آنها یک تریلیون دلار خواهد بود که با آن می‌توانید شرکت مادر گوگل یعنی آلفابت را خریداری کنید. همچنین سه هزار دستگاه کانتینر مشابه به ارزش دو تریلیون دلار ارزش بالاتر از تولید ناخالص ملی کشورهایی نظیر ایتالیا، برزیل، کانادا و… را به‌همراه می‌آورد.
با این توضیحات اپل تمایل چندانی ندارد که با این حجم وسیع از سرمایه، شرکت‌های کوچک و بزرگ را خریداری کند و طبق گزارش جدید روزنامه گاردین، بیش از ۶۰ درصد سرمایه مذکور در خارج از مرزهای امریکا به سر می‌برد و این روزها یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های اپل مدیریت حجم وسیع پول‌هایی است که لحظه به لحظه بر آن افزوده می‌شود.
مایکروسافت ۲ تریلیون دلاری
شرکت مایکروسافت که از آن به‌عنوان غول نرم افزاری جهان یاد می‌شود آوریل امسال اعلام کرد، ارزش مجموع سرمایه‌های آن از ۲ تریلیون دلار فراتر رفته است و بواسطه تمرکز بر خدمات پردازش ابری و سیستم عامل جدید ویندوز ۱۱ همچنان بر کسب درآمد خود ادامه می‌دهد. این شرکت که سال ۲۰۱۴  در مجموع ۸۶ میلیارد دلار درآمد کسب کرده بود، پایان سال ۲۰۲۰ با مدیریت «ساتیا نادلا» توانست مجموع درآمدهای سالانه خود را به ۱۴۳ میلیارد دلار برساند و امسال هم پیش‌بینی شده است که رقم مذکور به بیش از ۱۶۶ میلیارد دلار افزایش یابد.
مایکروسافت با فرایند کنونی کسب درآمد بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۷  مجموع سرمایه‌های خود را سالانه ۱۶٫۴ درصد افزایش می‌دهد و بر این اساس احتمال می‌رود ارزش مجموع سرمایه‌های آن در آینده نزدیک به ۳ تریلیون دلار برسد.
البته مدیریت کردن این میزان سرمایه کار آسانی نیست. مایکروسافت در سال مالی ۲۰۲۱ که به تازگی تمام شده است ۲۰٫۱۲ میلیارد دلار از درآمد خود را برای بخش فروش و بازاریابی هزینه کرد که این رقم بالاترین هزینه سالانه این شرکت تا به امروز است. در دهه گذشته مایکروسافت هزینه‌ بخش فروش و بازاریابی را به آرامی افزایش می‌داد و طی یک دهه بودجه این واحد در مجموع ۶ میلیارد دلار بیشتر شده بود. در سال گذشته همچنین ۲۰٫۷ میلیارد دلار از پول‌های مایکروسافت در بخش تحقیق و توسعه هزینه شد و این کمپانی در بازه زمانی مذکور بیش از ۱۰ شرکت کوچک و بزرگ را خریداری کرد.
گوگل ۲ تریلیون دلاری
هولدینگ آلفابت که شرکت مادر گوگل محسوب می‌شود و سال ۲۰۱۸ ارزش سرمایه‌های خود در بازار جهانی را به یک تریلیون دلار رساند، به‌زودی پس از مایکروسافت به سومین شرکت دو تریلیون دلاری تبدیل خواهد شد. مجموع درآمدهای گوگل امسال ۶۰ درصد افزایش یافت و این کمپانی که به تازگی وارد عرصه خدمات پردازش ابری شده است، به‌صورت ویژه بر این محصولات تأکید دارد تا بر درآمدهای خود بیفزاید. آلفابت سال گذشته در مجموع حدود ۲۰۰ میلیارد دلار درآمد کسب کرد که ۹۲ درصد از این رقم را خدمات گوگل و ۸ درصد مابقی را دیگر محصولات تولید کردند. در سال ۲۰۲۱ حدود ۴٫۳۹ میلیارد نفر از جست‌وجوگر اینترنتی گوگل استفاده کردند. هم اکنون تعداد کاربران ماهانه یوتیوب ۱٫۹ میلیارد نفر، جی‌میل ۱٫۵ میلیارد نفر، مرورگر کروم ۲٫۵ میلیارد نفر و سیستم عامل اندروید ۲ میلیارد نفر محاسبه می‌شود.
البته گوگل هم برای این حجم از پول و سرمایه نقشه‌های فراوان کشیده است. غول اینترنتی جهان سال ۲۰۲۰ میلادی ۲۷٫۵۷ میلیارد دلار بودجه را به بخش تحقیق و توسعه خود اختصاص داد که این رقم در سال ۲۰۱۳ تنها ۷ میلیارد دلار بود. بخش دیگری که این روزها هزینه فراوان روی دست گوگل گذاشته، مرکز توسعه خدمات پردازش ابری این شرکت است که همچنان بیش از درآمد به دست آمده روی آن سرمایه‌گذاری می‌شود تا در آینده بتواند به یکی از پردرآمدترین بخش‌های گوگل تبدیل شود.
بجز شرکت‌های مذکور دیگر کمپانی‌های چند تریلیون دلاری نیز در عرصه جهانی حضور دارند که از جمله آنها می‌توان به آمازون، فیس بوک، تسلا و انویدیا اشاره کرد.
شرکت آمازون ژانویه ۲۰۲۰ ارزش سرمایه‌های خود را به یک تریلیون دلار رساند که این رقم هم اکنون حدود دو تریلیون دلار محاسبه می‌شود. فیسبوک نیز ارزش سرمایه‌های خود را از یک تریلیون دلار فراتر برده است و شرکت انویدیا که به‌صورت ویژه در زمینه تراشه‌های گرافیکی فعالیت می‌کند ارزشی معادل یک تریلیون دلار دارد.
 

کیمیاگری رشد فزاینده در اقتصاد دیجیتال

 ما در عصر «رشد نمایی فناوری» زندگی می‌کنیم، دورانی که غفلت لحظه‌ای از آن، جوامع را از روندهای آینده به سرعت دور می‌کند. بر خلاف سابقه تاریخی که اقتصاد و کسب‌وکار بر پایه تجربیات پیشین استوار می‌شد و روندی خطی را می‌پیمود، عظیم اژر، تحلیلگر و روزنامه‌نگار حوزه تکنولوژی استدلال می‌کند که کسب‌وکارهای امروزی تنها با درک رشد فزاینده (exponential growth ،رشدتصاعدی یا نمایی) فناوری می‌توانند بقای آتی خود را تضمین کنند.
 
 
آمازون، امسال تولد ۲۷ سالگی خود را جشن می‌گیرد. این کمپانی با بیش از ربع قرن تجربه، درآمدی بالغ بر ۲۱۳میلیارد دلار دارد؛ به عبارت دیگر ۸برابر بزرگ‌تر از کمپانی وال‌مارت است. با این حال آمازون فراتر از یک کمپانی خرده‌فروشی آنلاین است و با توسعه سریع کسب‌وکار خود در سایر حوزه‌ها چون رایانش ابری، لجستیک، رسانه و سخت‌افزار بالغ بر ۱۷۲ میلیارد دلار بر درآمد خود افزوده است. در قلب این موفقیت، بودجه‌ سرسام‌آور ۳۶میلیارد دلاری در حوزه تحقیق و توسعه، نهفته است که از روبات‌ها گرفته تا دستیاران خانه‌های هوشمند را پوشش می‌دهد. این در حالی است که ۱۰ سال گذشته، بودجه تحقیق و توسعه کمپانی آمازون ۲/ ۱ میلیارد دلار بود، اما با رشد سالانه ۴۴درصد، این غول فناوری بودجه این بخش خود را به بودجه تحقیق و توسعه کشور بریتانیا نزدیک کرده است. مدیر فناوری شرکت آمازون، ورنر فوگلز بر این باور است که «اگر نوآوری را متوقف کنند، قریب به ۱۰ تا ۱۵ سال بعد از دور خارج خواهند شد». این رویکرد به کسب‌وکار، شکافی را میان دنیای جدید و قدیم شکل داده است. تجارت سنتی بر این ایده استوار بود که کسب‌وکارها‌ بر مدل‌هایی تکیه می‌کردند که پیش از این از آزمون سربلند بیرون آمده بودند، گرچه برخی از استراتژی‌هایی استفاده می‌کردند که در آینده ممکن است موفق باشند، اما این ایده به شکل قابل توجهی اجرایی نمی‌شد. این تفکر خطی ریشه در این پیش‌فرض داشت که برای رخداد تغییرات، نه ما‌ه‌ها بلکه دهه‌ها زمان نیاز است. اما اکنون آمازون ماهیت حرکت‌نمایی عصر حاضر را درک کرده است و در حال چیدن میوه این استراتژی است.
 
حرکت‌‌نمایی نشان از آن دارد که سرعت تغییرات در حال افزایش است و شرکت‌هایی که خود را در ریل این تغییرات قرار می‌دهند، بقای خود را تضمین و شرکت‌هایی که از آن خارج می‌شوند، به سرعت از بازار حذف می‌شوند. تا اوایل دهه ۲۰۱۰ بیشتر کمپانی‌ها تصور می‌کردند که هزینه آنان، سالانه ثابت باقی خواهد ماند. تفسیر از بازار آن بود که گرچه قیمت مواد اولیه ممکن است دچار نوسان شود اما فرآیندهای برنامه‌ریزی قادر است چنین نوساناتی را مدیریت کند. اما در عصر کنونی یکی از هزینه‌های اصلی، قیمتی است که باید برای پردازش داده‌ها پرداخت شود. از سویی هزینه پردازش اطلاعات، صعودی سالانه ندارد، بلکه برعکس، شرکتی که اهمیت هزینه پردازش اطلاعات را درک و آن را اجرایی کرده باشد، به مرور زمان هزینه کمتری برای آن متحمل خواهد شد. کمپانی‌هایی که دریافته‌اند که این کاهش قیمت اجتناب‌ناپذیر است و برای آن برنامه‌ریزی کردند، اکنون موقعیت مناسبی در عصر رشد نمایی پیدا کردند. این موقعیت نه تنها برای آمازون بلکه برای بسیاری از کمپانی‌هایی که امروز به وفور اسم آنان را می‌شنویم، چون علی‌بابا، اسپاتیفای و تیک‌تاک رخ داده است. از سوی دیگر بخش‌هایی چون انتشارات روزنامه‌ها خود را با این روند همسو نکردند. توسعه فناوری از یک تابع‌نمایی پیروی می‌کند. همچنان که این تابع نشان می‌دهد در روزهایی ابتدایی، تغییرات به وضوح کند است و بسیاری از مردم و سازمان‌ها آن را نادیده می‌گیرند. اما در نقطه‌ای، تغییرات از حالت خطی خارج شده و به سرعت به سوی نقطه عطف حرکت می‌کند. این تغییر بسیار سریع و ظریف رخ می‌دهد، به همین دلیل است که وقوع آن برای بسیاری به سختی قابل تصور است. تا آنجا که با وجود شفاف بودن این مسیر، بسیاری از کسب‌وکارها، قوانین مدون، شرکت‌ها، NGOها و دولت‌ها خود را همچنان بر مسیر تابع خطی قرار می‌دهند چرا که همواره به دنبال «ثبات» هستند.
 
شکاف میان ظرفیت تغییر نهادها برای تغییر و سرعت فزاینده فناوری‌های جدید، پیامد بلامنازع این شکاف است. در یکسو، جهان با رفتارها، روابط، ساختارها و محصولات جدیدی روبه‌رو است که میراث تکنولوژی رو به جلو است و از سوی دیگر با نرم‌ها و هنجارهایی روبه‌رو است که تنها برای مطابقت با نیازهای ساختارهای قبلی تکنولوژی، طراحی شده. این شکاف همواره در حال واگرایی است و نمودهای آن همه جا قابل رؤیت است و به تنش‌ها دامن می‌زند.
 
مطالعات روان‌شناسانه تاکید می‌کنند که دستگاه شناختی انسان از درک این سرعت شتابان تغییرات عاجز است و این واقعیت سبب می‌شود تا آنچه در آینده پیش روی ما قرار دارد را دست کم بگیریم. مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می‌دهد که چگونه مردم به طور مداوم از رشد ترکیبی پس‌اندازها، وام‌ها و برنامه‌های بازنشستگی سردرگم می‌شوند. یک مطالعه روی شهروندان سوئدی مثال خوبی برای تشریح این وضعیت است. در این مطالعه از شرکت‌کنندگان پرسیده شده است که اگر ۱۰۰ کرون را به مدت ۳۰ سال به احتساب سود سالانه ۷درصد در بانک قرار دهند، چه میزان سود نصیب آنان خواهد شد؟ میانگین پاسخ‌های داده‌ شده ۴۱۰ کرون بود در حالی که پاسخ صحیح ۷۶۱کرون است. می‌توان نتیجه‌گیری کرد که همین نرخ ساده رشد سبب سردرگمی پاسخ‌دهندگان می‌شود و این مهر تاییدی است بر دست کم گرفتن رشد نمایی یک پدیده. این اثر در اقتصاد و روان‌شناسی با نام «تعصب لنگر انداختن» شناخته می‌شود.
 
دست کم گرفتن رشد‌نمایی اما تنها در کمپانی‌های خصوصی قابل رؤیت نیست، آژانس بین‌المللی انرژی IEA در سال ۲۰۰۹ میزان انرژی خورشیدی تولید شده در جهان در سال ۲۰۱۵ را نزدیک به ۵گیگا وات تخمین زده بود در حالی که در سال ۲۰۱۵ نزدیک به ۵۶ گیگا وات در سطح جهان تولید شد. این خطا بارها تکرار شد و برآورد ۹۰گیگا واتی آنان برای سال ۲۰۱۹ در نهایت به تولید ۱۰۵گیگا وات در این سال منتهی شد.
 
 ترکش‌های رشد فزاینده
اگر دلیل نخست این شکاف‌نمایی را عدم پیش‌بینی سرعت تغییرات بدانیم، علت ثانویه آن، عدم موفقیت ما در سازگاری با آن تغییرات است. با افزایش سرعت تغییرات، جامعه با سرعت کمتری تجدید قوا می‌کند و این امر بدون شک از پیامدهای کلیدی و اجتناب‌ناپذیر نوآوری است. در قرن ۱۹، انقلاب صنعتی سبب شد اقتصاد بریتانیا به قدرت مسلط جهانی بدل شود، اما در این میان یک مشکل وجود داشت. در یک دوره ۵۰ ساله که تولید ناخالص داخلی این کشور روندی صعودی را طی می‌کرد، دستمزد کارگران ثابت باقی ماند. گرچه افرادی که دارای سرمایه اولیه بودند در این دوران، رشد زیادی را به کمک پیشرفت فناوری تجربه کردند اما ده‌ها سال طول کشید تا دستمزد کارگران جبران شود. گرچه انقلاب صنعتی در نهایت منجر به ثروت بیشتر، زندگی بهتر و طول عمر بیشتر بود اما در اوایل این انقلاب، تغییرات نامطلوبی بر شرایط کار حکمفرما بود.  زمانی که یک شرکت با تکیه بر قواعد جدید بتواند در مقیاس بی‌سابقه‌ای رشد کند، ممکن است پویایی بازار را به طور اساسی تحت تاثیر قرار داده و آن را تضعیف کند. با این حال قوانین برجا‌ مانده از عصر صنعتی، ممکن است این رفتارها را مضر تشخیص ندهد. به طور مثال فناوری‌های جدید به شرکت‌ها و کارگران اجازه می‌دهد تا کارهای کوتاه‌مدت را از طریق بسترهای کاری بزرگ ارائه دهند. گرچه این امر بازاری پرجنب و جوش برای مشاغل کوچک ایجاد می‌کند، اما این به قیمت از دست رفتن اشتغال مطمئن است. بسیاری می‌پرسند در دورانی که شکاف‌ها به صورت نمایی رشد می‌کند، رابطه میان حقوق کارگر و دستاوردهای شرکت‌هایی که از رشد نمایی برخوردارند، چیست؟ همان‌طور که شرکت‌ها، خدمات جدیدی را با استفاده از فناوری‌های پیشرفته توسعه می‌دهند، جنبه‌های بیشتری از زندگی توسط این شرکت‌ها هویدا می‌شود؛ آنچه پیش از این در ساحت عمومی معنا می‌شد، توسط کمپانی‌ها خرید و فروش می‌شود.
 
در این میان اما خبر خوبی نیز وجود دارد: بسیاری از فوری‌ترین مسائل زمان ما، با تکیه بر نمایی بودن رشد حل می‌شود؛ مسائلی چون بحران آب‌وهوا و تهدیدهای حوزه بهداشت. صندوق بین‌المللی پول کمتر از یک‌سال پس از پیشنهاد در کنفرانس برتون وودز در ۱۹۹۴ تاسیس شد، چرا که فوریت آن به سرعت درک شد. برای مهار تغییرات اقلیمی، باید به سرعت به سمت استفاده از منابع تجدیدپذیر حرکت کنیم، جایگزینی برای پروتئین‌های حیوانی پیدا کنیم و کیفیت مصالح ساختمانی را ارتقا دهیم تا از تحولات پیشی ‌گیریم. این ضرورت در همه ابعاد زندگی انسان کنونی قابل رویت است.

نگرانی غول‌های تکنولوژی از ناظر تازه بازار

 بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نوامبر سال گذشته، مدیران شرکت‌های تکنولوژی امید زیادی به روی کار آمدن دولت دموکرات در این کشور داشتند. درست به همین دلیل هم بود که سهام این شرکت‌ها در بورس نیویورک به رنگ سبز درآمدند.
 
 
 اما بسیاری از تحلیلگران و فعالان حوزه تکنولوژی در آن زمان هم پیش‌بینی می‌کردند که با روی کار آمدن دولت جو بایدن، قوانین سختگیرانه‌تری برای دریافت مالیات از شرکت‌های بزرگ وضع شود. با این همه اما تصمیم رئیس‌جمهور جدید برای انتخاب «لینا خان» به‌عنوان رئیس کمیسیون تجارت فدرال نشان داد که شرکت‌های بزرگ تکنولوژی باید منتظر گذراندن دورانی سخت باشند. او محقق و متخصص قوانین ضدانحصارطلبی و یکی از اعضای کمیسیون ضدانحصارطلبی کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا بود که اتفاقا انتصابش مورد حمایت قوی هر دو حزب حاکم در آمریکا قرار گرفت. خان که در میان متفکران و فعالان ضدانحصارطلبی طرفداران زیادی دارد، پیش‌تر برای کمک به تهیه گزارشی شناخته می‌شد که در آن از سوءاستفاده شرکت‌هایی مانند آمازون، اپل، فیس‌بوک و آلفابت- شرکت مادر گوگل- از موقعیت و نفوذشان در بازارها، به شدت انتقاد کرده بود.
 
 طرفدار عدالت، مخالف تمامیت‌خواهی
رئیس جدید کمیسیون تجارت فدرال آمریکا که به تازگی بر صندلی خودش تکیه کرده است، متولد سومین روز ماه مارس در سال ۱۹۸۹ در شهر لندن است. والدین لینا خان اهل پاکستان بوده و سال‌ها پیش از تولد او به لندن آمده بودند. اما گویا سرنوشت خانواده‌ خان با مهاجرت گره خورده بود؛ به همین خاطر وقتی لینا یازده ساله بود، همراه خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کردند. او در سال ۲۰۱۰ از کالج خصوصی و آزاد ویلیامز فارغ‌التحصیل شد و پایان‌نامه‌ای درباره «هانا آرنت» (فیلسوف و اندیشمند برجسته آلمانی) نوشت تا از همان موقع نشان دهد که اعتقاد عمیقی به دموکراسی مستقیم (نظامی مبتنی بر نظارت مستقیم مردم بر تصمیمات حکومتی) و مبارزه با تمامیت‌خواهی، دارد. کنجکاوی و علاقه‌ او به تحقیقات، باعث شد تا به‌عنوان سردبیر نشریه دانشجویی دانشکده هم انتخاب شود. او بعد از فارغ‌التحصیلی، در اندیشکده‌ بنیاد آمریکای نوین مشغول به کار شد و این اتفاق نقطه عطفی در زندگی خان شد؛ چون در آنجا تحقیقاتش درباره مبارزه با انحصارطلبی را آغاز کرد و مقالات مختلفی درباره برنامه تقویت و یکپارچگی بازارهای آزاد نوشت. در نهایت لینا خان مدرک دکترای تخصصی حقوق را در سال ۲۰۱۷ و از دانشکده حقوق دانشگاه ییل گرفت و همکاری خودش را با این دانشکده به‌عنوان سردبیر تخصصی نشریه دانشجویی قانون، ادامه داد.
 
لینا خان بعد از پایان تحصیلاتش، به‌عنوان مدیر حقوقی در یکی از زیرمجموعه‌های اندیشکده‌ بنیاد آمریکای نوین به نام «موسسه‌ بازارهای آزاد» مشغول به‌کار شد. در این موسسه که اتفاقا گوگل یکی از سرمایه‌گذاران آن است، خان به همراه تیمش بررسی‌هایی انجام دادند که نفوذ گوگل بر بازار و فشار آن بر رقبای کوچک‌تر را زیر سوال برد. در همین دوران بود که خان با سناتور «الیزابت وارن» آشنا شد و با او درباره مسائل مربوط به سیاست‌های ضدانحصارطلبی صحبت کرد. سپس به‌عنوان محقق و همکار به دانشکده حقوق دانشگاه کلمبیا پیوست تا در آنجا به تحقیقاتش درباره سیاست‌های رقابتی و قوانین ضدانحصارطلبی به‌خصوص آنهایی که مربوط به پلت‌فرم‌های دیجیتال هستند، ادامه دهد.
 
یکی از مهم‌ترین دلایل شهرت لینا خان، انتشار مقاله‌ای از او در سال ۲۰۱۷ با عنوان «پارادوکس ضدانحصارطلبی آمازون» در نشریه تخصصی حقوق دانشگاه ییل بود که تاثیر چشمگیری بر فعالان تجاری و حقوقی آمریکا گذاشت؛ تا جایی که نیویورک‌تایمز از آن به‌عنوان «اصلاح قانون چند ده ساله‌ انحصارطلبی» یاد کرد. خان در این مقاله به این موضوع اشاره کرد که چارچوب فعلی قوانین ضدانحصارطلبی آمریکا که روی کاهش قیمت مصرفی متمرکز است، نمی‌تواند تلاش‌های ضدرقابتی کسب‌وکارهای مبتنی بر پلت‌فرمی مانند آمازون را بگیرد. او همچنین در این مقاله به ارائه راهکارهای جایگزین از جمله بازبینی اصول سیاستگذاری رقابتی و ضدانحصارطلبی قدیمی یا اعمال سیاست‌های اجباری برای پیروی از قوانین در این حوزه، پرداخت. خان به سبب نوشتن این مقاله و روشنگری‌هایش در آن، جایزه بهترین مقاله علمی در سال ۲۰۱۸ را از آن خود کرد. با این اوصاف جای هیچ تعجبی نداشت که بعد از انتصاب او به ریاست کمیسیون تجارت فدرال، شرکت آمازون به صورت رسمی از این کمیسیون درخواست کند که لینا خان از پرونده تحقیقات درباره انحصارطلبی این شرکت کنار گذاشته شود.
 
 یک متفکر تاثیرگذار
 
سابقه‌ حضور لینا خان در کمیسیون تجارت فدرال آمریکا به سال ۲۰۱۸ برمی‌گردد که به‌عنوان کارشناس حقوقی در آنجا مشغول به کار شد. در همین سال نشریه معتبر «پلیتیکو» او را به‌عنوان رهبر مکتب جدید ضدانحصارطلبی و یکی از پنجاه متفکر تاثیرگذار جهان معرفی کرد. بعد از آن نشریه «فارن پالیسی» هم او را در فهرست بهترین متفکران جهان و «تایم» او را در میان رهبران نسل آینده، قرار دادند. خان اما خودش را متعلق و طرفدار جنبش جدیدی با عنوان نیو برندیز می‌داند که جنبشی علمی و سیاسی در زمینه فعالیت‌های ضدانحصارطلبی در آمریکاست.
 
او در سال ۲۰۱۹ به‌عنوان مشاور ارشد، به عضویت کمیسیون ضدانحصارطلبی کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا درآمد تا کار تحقیق و بررسی بازارهای دیجیتال را آغاز کند. خان در همین زمان مشغول انتشار مجموعه مقالاتی با عنوان «جدایی پلت‌فرم‌ها و تجارت» در نشریه تخصصی حقوق دانشگاه کلمبیا بود که در آنها به بحث درباره جدایی‌های ساختاری می‌پرداخت که از حاکمیت واسطه‌ها برای ورود به بازارهایی جلوگیری می‌کنند که آنها را در رقابت مستقیم با کسب‌وکارهای وابسته به پلت‌فرم‌های‌شان قرار می‌دهد. یک سال بعد و در ماه جولای سال ۲۰۲۰، لینا خان به‌عنوان استادیار دانشکده حقوق دانشگاه کلمبیا انتخاب شد. 
 
در نهایت جو بایدن در ماه مارس سال‌جاری میلادی و تنها چند روز بعد از جشن تولد سی و دو سالگی لینا خان، او را به‌عنوان رئیس جدید کمیسیون تجارت فدرال معرفی کرد. خان در نیمه ماه ژوئن گذشته و با تایید مجلس سنا بر صندلی ریاستش تکیه کرد.
 
لینا خان تا حالا به صورت مستقل هشت کتاب درباره رقابت و قوانین ضدانحصارطلبی نوشته و در نوشتن و انتشار پنج کتاب در این زمینه هم همکاری کرده است. هر چند آوازه تحقیقات او درباره سیاست‌های ضدانحصارطلبی و رویکرد متفاوتش به حاکمیت شرکت‌های بزرگ تکنولوژی توجه فعالان حقوقی در سراسر دنیا را جلب کرد، اما او یک پزشک متخصص قلب به نام «شاه‌علی» را که از قضا مهاجری با اصالت پاکستانی است، به‌عنوان همراه و همسرش برگزیده.

روسیه شرکت های آمریکایی را وادار به تاسیس دفتر محلی می کند

 
 
قانونی در مجلس سفلی روسیه تصویب شد که طبق آن شرکت های فناوری آمریکایی باید در این کشور یک دفتر محلی تاسیس کنند در غیر اینصورت از نتایج موتورهای جستجو حذف می شوند.
 
به نقل از رویترز، قانونگذاران دومای روسیه (مجلس سفلی) لایحه‌ای را تصویب کردند که شرکت‌های فناوری آمریکایی را مجبور می‌کند تا ژانویه ۲۰۲۲ میلادی دفاتری در این کشور تأسیس کنند و در غیر این صورت با اقدامات تنبیهی روبرو می‌شوند.
 
طی ماه‌های اخیر روسیه اقدامات تنبیهی متعددی علیه شرکت‌های اینترنتی آمریکایی انجام داده. به عنوان مثال این کشور از ماه مارس ترافیک اینترنت توئیتر را کند کرده زیرا محتوای ممنوع را حذف نکرده بود.
 
قانون جدید شرکت‌های فناوری خارجی با بیش از روزانه نیم میلیون کاربر در روسیه ملزم می‌کند یک دفتر محلی یا ماهیت قانونی در کشور ایجاد کنند.
 
در حال حاضر فقدان چنین دفاتری به شرکت‌های خارجی اجازه می‌دهد تا رسماً در خارج مرزهای این کشور بمانند. وب سایت‌هایی که از این قانون پیروی نکنند، در موتور جستجوها برای عدم همخوانی نشان گذاری می‌شوند، ممکن است از نتایج موتور جستجوها حذف شوند و نمی‌توانند در روسیه آگهی منتشر کنند.
 
البته مجلس اعلای روسیه (شورای فدراسیون) باید این قانون را تأیید و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه نیز باید آن را امضا کند تا اجرا شود.

روسیه شرکت های آمریکایی را وادار به تاسیس دفتر محلی می کند

 
 
قانونی در مجلس سفلی روسیه تصویب شد که طبق آن شرکت های فناوری آمریکایی باید در این کشور یک دفتر محلی تاسیس کنند در غیر اینصورت از نتایج موتورهای جستجو حذف می شوند.
 
به نقل از رویترز، قانونگذاران دومای روسیه (مجلس سفلی) لایحه‌ای را تصویب کردند که شرکت‌های فناوری آمریکایی را مجبور می‌کند تا ژانویه ۲۰۲۲ میلادی دفاتری در این کشور تأسیس کنند و در غیر این صورت با اقدامات تنبیهی روبرو می‌شوند.
 
طی ماه‌های اخیر روسیه اقدامات تنبیهی متعددی علیه شرکت‌های اینترنتی آمریکایی انجام داده. به عنوان مثال این کشور از ماه مارس ترافیک اینترنت توئیتر را کند کرده زیرا محتوای ممنوع را حذف نکرده بود.
 
قانون جدید شرکت‌های فناوری خارجی با بیش از روزانه نیم میلیون کاربر در روسیه ملزم می‌کند یک دفتر محلی یا ماهیت قانونی در کشور ایجاد کنند.
 
در حال حاضر فقدان چنین دفاتری به شرکت‌های خارجی اجازه می‌دهد تا رسماً در خارج مرزهای این کشور بمانند. وب سایت‌هایی که از این قانون پیروی نکنند، در موتور جستجوها برای عدم همخوانی نشان گذاری می‌شوند، ممکن است از نتایج موتور جستجوها حذف شوند و نمی‌توانند در روسیه آگهی منتشر کنند.
 
البته مجلس اعلای روسیه (شورای فدراسیون) باید این قانون را تأیید و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه نیز باید آن را امضا کند تا اجرا شود.

خرید بزرگ هالیوودی آمازون، پرداخت ۸.۴۵ میلیارد دلار برای MGM

 
شرکت آمازون برای بزرگترین خرید صنعت سرگرمی خود آماده می‌شود و بر این اساس شرکت تولید محصولات تلویزیونی و فیلم مترو گولدن مایر ( MGM ) را به قیمت ۸.۴۵ میلیارد دلار می‌خرد.
 
این یک خرید بزرگ برای غول تجارت الکترونیکی جهان است و با این خرید به حق انحصاری بیش از ۴ هزار فیلم و ۱۷ هزار سریال تلویزیونی دست می‌یابد.
 
این خرید به خصوص برای مشترکان تلویزیون اینترنتی آمازون که تحت عنوان PRIME VIDEO به کاربران ارایه می‌شود یک خبر خوب است و احتمالا یک خبرنگران کننده برای رقبای این شرکت یعنی نتفلیکس و دیزنی پلاس.
 
شرکت MGM تولید کننده تعدادی از مشهورترین آثار هالیوودی است از جیمزباند گرفته تا راکی و از ۱۲ مرد خشمگین گرفته تا سریال‌های جدیدی چون خاطرات ندیمه.
 
یک سخنگوی آمازون این خرید را باعث دسترسی گسترده‌تر کاربران سرویس آمازون پرایم به مجموعه‌های متنوعی از محتوای ویدیویی و سرگرمی دانسته است.
 
کسب و کار رسانه‌ای و ویدیو روی اینترنت تنها بخش نسبتا کوچکی از امپراطوری آمازون است و همچنان شرکت میلیاردها دلار در سال روی آن سرمایه‌گذاری می‌کند. مشترکان سرویس پرایم آمازون که در واقع سرویسی برای تحویل سریع و رایگان کالاهای آمازون است دسترسی رایگانی به سرویس ویدیو این شرکت دارند  و قادر به استریم ویدیو از طریق این سرویس هستند.
 
سرویس پرایم آمازون ۲۰۰ میلیون کاربر در دنیا دارد که ۱۷۵ میلیون آنها از سرویس ویدیو استفاده می‌کنند. اضافه شدن مجموعه گسترده‌ای از فیلم و ویدیو به آرشیو آمازون پرایم باعث افزایش تعداد کاربران این سرویس خواهد شد.
 
خرید MGM توسط آمازون نخستین بار در اواسط ماه می ۲۰۲۲ توسط ورایتی گزارش شد . این مجله سینمایی نوشت که مذاکره بین دو شرکت شروع شده و قیمت‌گذاری بین ۵ تا ۹ میلیارد دلار برای این معامله تحت مذاکره قرار دارد. این مجله نوشت که شرکت MGM از اواخر سال گذشته میلادی به دنبال فروش آن بوده است.
 
خود MGM صاحب کلکیسیونی از شرکتهای سرمایه‌گذاری مانند Anchorage Capital Group ، Highland Capital Management و Solus Alternative Asset Management است.
 
حضور شرکتهای تکنولوژی مثل اپل در بازار صنعت سرگرمی طی سالهای اخیر هالیوود را چند پاره کرده است و به نوعی به نظر می‌رسد حالا شرکتهای تکنولوژی کم کم بر صنعت سرگرمی جهان مسلط می‌شوند. به دست آوردن آرشیوهای هالیوود بخشی از استراتژی شرکتهای تکنولوژي برای غنی کردن سرویسهای خود است.
 
برخی از بزرگترین معاملات مشابه در صنعت سرگرمی را در جدول زیر می‌بینید:
 
برخی از بزرگترین معاملات مشابه در صنعت سرگرمی

مقابله غول های فناوری با اخبار جعلی

به‌دنبال توافق استرالیا باغول‌های فناوری در دسامبر 2019 به‌منظور محافظت از کاربران استرالیایی در برابر اخبار جعلی و اطلاعات نادرست در فضای مجازی، حالا برخی از بزرگ‌ترین غول‌های فناوری جهان گام‌هایی دراین زمینه برداشته اند. از این روی، توئیتر، گوگل، فیس‌بوک، مایکروسافت، تیک تاک، Redbubble و ادوب همگی گزارش شفافیت آغازین خود را منتشر کرده و نقشه راهشان برای محافظت از کاربران استرالیایی در برابر اخبار جعلی را ارائه داده‌اند.
حذف 3.1میلیارد آگهی نامناسب گوگل
گوگل در گزارش شفافیت خود یادآور شده که 4 تلاش اساسی در این زمینه خواهد داشت و بر بالا بردن محتوای با کیفیت و منابع معتبر، حذف محتوا و رفتارهایی که قوانین را نقض می‌کند، کاهش انتشار اطلاعات غلط و پاداش دادن به تولیدکنندگان محتوا، تأکید دارد. در این گزارش عنوان شده که مأموریت گوگل، سازماندهی اطلاعات جهان برای دسترسی و استفاده جهانی از آن است بنابراین اطلاعات غلط در آن جایی ندارد بویژه وقتی محتوا بر موضوعاتی مانند بهداشت، انتخابات و... تأثیر بگذارد.
طبق این گزارش شفافیت، گوگل در سال 2020 حدود 3.1میلیارد آگهی نامناسب را در سراسر جهان حذف کرده به بیان دیگر در هر دقیقه 5هزار و 900 آگهی نامناسب یا با ادعای غلط و گمراه کننده از گوگل برداشته شده است. همچنین بیش از 1.7میلیون اکانت تبلیغاتی که سیاست‌های گوگل را نقض کرده‌اند به حالت تعلیق درآمدند. گوگل همچنین بیش از 867میلیون آگهی تبلیغاتی را به‌دلیل فرار از سیستم‌های شناسایی ما ازطرق مختلف ازجمله مخفی کردن(cloaking) مسدود کرد و 101 میلیون اکانت تبلیغی هم به‌دلیل نقض سیاست‌های مقابله با اخبار گمراه کننده گوگل مسدود شد. درباره انتشار اخبار همچنین باید گفت که گوگل درسال گذشته آگهی‌ها را از بیش از 1.3میلیارد صفحه به‌دلیل حمله به سیاست‌های گوگل برداشته است.
 گوگل به‌دنبال امضای تعهدنامه برای حفاظت از کاربران استرالیایی، در ماه مارس 2021 تبلیغات بیش از 102هزار شرکت تبلیغاتی فعال در استرالیا که درباره داروهای کرونا یا محصولات خودمراقبتی برای بیمار نشدن و... تبلیغات خلاف واقع داشتند را مسدود کرد.
هربار که کاربران موضوعی را در گوگل سرچ می‌کنند الگوریتم‌های این موتور جست‌و‌جو تلاش می‌کنند تا معنای درخواست را درک کنند و صفحات جست‌وجو شده رده‌بندی شوند. سیستم رده‌بندی گوگل به‌گونه‌ای طراحی شده است که می‌تواند انتشار محتوایی که احتمال می‌رود به سیاست‌های این غول فناوری حمله کنند اما هنوز خط قرمز را رد نکرده اند(محتواهایborderline) کاهش دهد. این موضوع به‌طور ویژه در استرالیا مورد توجه قرار گرفته است تا قبل از انتشار چنین محتواهایی مسدود شوند هرچند ممکن است در این میان اشتباهاتی نیز پیش بیاید. بنابراین اگر به اشتباه از انتشار مطلبی در گوگل ممانعت شده و این مطلب هیچ مشکلی ندارد باید موضوع با گوگل در میان گذاشته شود. این موضوع در یوتیوب که در مالکیت گوگل قرار دارد نیز مورد توجه قرار گرفته تا محتواهایی که در لب مرز قرار دارند هم به‌راحتی منتشر نشوند.
حذف 14میلیون پست جعلی فیس‌بوک
فیس‌بوک هم در گزارش شفافیت خود عنوان کرده که تعهدات این کمپانی درباره استرالیا، علاوه بر تلاش‌های جهانی است که این شبکه اجتماعی قبلاً برای مبارزه با اخبار جعلی و اطلاعات غلط انجام داده است. فیس‌بوک همچنین یادآور شده با وجودی که تعهدی برای واتس اپ و اینستاگرام وجود ندارد اما ازآنجا که این کمپانی‌ها نیز تحت مالکیت فیس‌بوک هستند این تعهد برای آنان نیز اجرا و از انتشار اخبار جعلی بر آنها ممانعت می‌شود.
طبق این گزارش، فیس‌بوک از مارس تا دسامبر سال 2020، بیش از 14 میلیون پست جعلی مربوط به کووید19 را در جهان حذف کرد که 110هزار محتوا مربوط به صفحات یا حساب‌های کاربران استرالیایی بوده است. فیس‌بوک همچنین صفحات ناقض سیاست‌های این شبکه اجتماعی را حذف کرد. همان‌طور که تاکنون با اطلاعات غلط ازجمله اخبار مربوط به کووید19، انتقال ویروس ازطریق آنتن‌های اینترنت نسل پنجم(5G) و... مقابله کرده است. در دسامبر 2020 سیاست‌های فیس‌بوک اخبار جعلی درباره واکسن کرونا را هم پوشش داد تا ادعاهایی ازجمله اینکه واکسن باعث اوتیسم می‌شود، سیستم ایمنی بدن کارآیی بیشتری از واکسن در برابر کرونا دارد، ویتامین C درست به اندازه واکسن برای مقابله با کرونا کارآیی دارد و... را بر این پلتفرم بی‌اثر کند.
همچنین فیس‌بوک اعلام کرده که از ژانویه 2021 حدود 3هزار و 300 صفحه فیس‌بوک، 10هزار و 500 گروه، 18هزار و 300 پروفایل فیس‌بوک و 27هزار و 300 اکانت اینستاگرام به‌دلیل نقض سیاست‌های این کمپانی مسدود شده‌اند که برخی از این صفحات و گروه‌ها در استرالیا واقع شده‌اند. همچنین فیس بوک در تلاش است تا ظرفیت حقیقت یاب‌ها را در استرالیا گسترش دهد.
 از توئیتر تا مایکروسافت
 توئیتر هم در گزارش شفافیت خود از اقدام این شرکت علیه 3.5 میلیون نفر در جهان به‌دلیل نقض قوانین این پلتفرم خبر داده و به تعلیق یک میلیون حساب و حذف 4.5 میلیون محتوای غلط اشاره کرده است. در سال 2021 و به‌دنبال اجرای تعهد، توئیتر در استرالیا 37هزار حساب توئیتری ناقض قوانین این شبکه اجتماعی را کشف کرده که 7هزار و 200 اکانت به حالت تعلیق درآمدند و همچنین 47هزار محتوا که توسط یک حساب استرالیایی تألیف شده نیز حذف شده است.
تیک تاک هم در گزارش شفافیتی که ارائه داده یادآور شده که پس از تعهد، 651 ویدیوی مربوط به کرونا و همچنین 222 فیلم با اتهام انتشار اطلاعات غلط پزشکی را در استرالیا حذف کرده است. این شرکت برای افزایش موفقیت درتعهداتش با خبرگزاری فرانسه (AFP) که در استرالیا کار می‌کند همکاری دارد تا با کمک ابزارهای حقیقت یاب، محتوای پست شده بر پلتفرم خود را بررسی کند. درواقع خبرگزاری فرانسه ارزیابی‌های مستقلی راجع به صحت ادعاها در پلتفرم تیک تاک انجام می‌دهد و این مشارکت‌ها کمک می‌کند توازنی برقرار شود تا محتواهای بدون اشکال تهدید نشوند.
مایکروسافت از این فرصت استفاده کرد و تلاش‌های خود را برای مبارزه با اطلاعات غلط دوچندان کرده است که از آن می‌توان به معرفی Authenticator Video برای مبارزه با استفاده از فناوری دیپ فیک در عکس‌ها و فیلم‌های ثابت اشاره کرد. مایکروسافت همچنین اوایل امسال ائتلافی برای اثبات و اصالت محتوا (C2PA) تشکیل داده که این موضوع مورد توجه ادوب نیز قرار گرفته و می‌خواهد برای مقابله با اخبار جعلی از این ائتلاف کمک بگیرد.
 RedBubble هم قصد دارد با تحقیق درمورد پیشرفت‌هایی که می‌تواند در قابلیت‌های تجزیه و تحلیل داده‌ها ایجاد کند، به مقابله با اطلاعات نادرست بپردازد. این کمپانی در گزارش شفافیت خود آورده است در 12 ماه منتهی به آوریل 2021 شاهد افزایش محتوای ضد واکسیناسیون در استرالیا بوده به همین دلیل هم ردیابی این موارد را در اولویت قرار داده است.
تاریخچه یک تعهد
اما تعهد غول‌های فناوری از کجا نشأت می‌گیرد؟ در دسامبر سال 2019، دولت استرالیا از صنعت دیجیتال این کشور خواست تا در پاسخ به سیاست «تنظیم مقررات در عصر دیجیتال: پاسخ دولت و نقشه راه برای تحقیق در مورد پلتفرم‌های دیجیتال» یک قانون ویژه تهیه شود تا غول‌های فناوری جهان متعهد شوند با انتشار اخبار جعلی بر پلتفرم هایشان در این کشور مقابله کنند.
طبق این تعهد، فیس بوک، گوگل، مایکروسافت، تیک تاک، توئیتر، Redbubble و ادوب بر یک روش عملی برای جلوگیری از چرخش اطلاعات غلط در پلتفرم‌های خود توافق کردند که البته محتواهای دولتی، تبلیغات سیاسی، محتوای تفریحی یا روزنامه نگاری‌هایی که توسط قانون موجود استرالیا اداره می‌شود ازاین قانون مستثنی خواهند بود. البته باید گفت امضاکنندگان این تعهدنامه موظفند در مورد منبع تبلیغات سیاسی انجام شده در پلتفرمشان شفاف‌سازی کنند. ازسوی دیگر دولت‌ها یا احزاب دیگر نمی‌توانند این غول‌های فناوری را در استرالیا مجبور کنند که محتوا را فقط به‌دلیل ادعای نادرست بودن آن حذف کنند و باید این موضوع ثابت شود.
 

شرکت‌های تکنولوژی دسته دوم به سرعت درحال رشد هستند

 دو سال پیش شرکت Snap مالک اپلیکیشن اجتماعی Snapchat، قابلیتی را ارائه داد که باعث شد به شهرت برسد؛ عکس‌های دیجیتالی که بعد از ۱۰ ثانیه از دیده شدن توسط دریافت‌کننده، خود به خود ناپدید می‌‌شدند. مدت زیادی از این شهرت نگذشت که مدیران Snap تصمیم گرفتند بازار بورس را فتح کنند و بالاخره در سال ۲۰۱۷ سهام این شرکت را برای اولین‌بار در بورس عرضه کردند. اما یک بازطراحی نه چندان جذاب باعث نارضایتی کاربران شد، به این ترتیب قیمت سهام این شرکت کاهش یافت و بعضی مدیران آن ناچار به کوچ اجباری شدند. در پی این اتفاقات، قیمت سهام Snap ناگهان سقوط کرد و حتی در اواخر سال ۲۰۱۸ به زیر ۵ دلار برای هر سهم رسید که این میزان کمتر از یک پنجم قیمتی بود که در ابتدای ورود به بازار بورس داشت.
 
 
Snap یکی از عجیب‌ترین سقوط‌های مالی را در تاریخ حضور شرکت‌های تکنولوژی در بازار بورس تجربه کرده است. وقتی این شرکت گزارش مالی فصل اول خودش را در آوریل گذشته منتشر کرد، یک‌بار دیگر و البته این بار به شکل خوشایندی کارشناسان را شگفت‌زده کرد. درآمد این شرکت در فصل اول امسال نسبت به سال گذشته رشد 66 درصدی داشته و به 770 میلیون دلار رسیده است. تعداد کاربران روزانه آن به 280 میلیون نفر رسیده، درحالی‌که این تعداد در فصل اول سال گذشته میلادی تنها 50 میلیون نفر بوده است. تمام این‌ها باعث شده است که قیمت سهام Snap در طول 12 ماه گذشته تا 213 درصد رشد کند و به 53 دلار برای هر سهم برسد. ‌ایوان اشپیگل، مدیرعامل این شرکت در این مورد می‌گوید: «همه‌گیری ویروس کرونا نشان داد تاثیر تغییراتی که ایجاد کرده‌ایم، برگشت‌پذیرند.»
 
 وزنه سنگین دسته دوم‌ها
این بازگشت، چشمگیر و تاثیرگذار است و نشان از روندی گسترده‌تر دارد؛ درحالی‌که بزرگ‌ترین شرکت‌های تکنولوژی غرب در فصل اول امسال رشد انفجاری داشته‌اند، آن شرکت‌هایی هم که شرکت‌های تکنولوژی دسته دوم نام دارند، به سرعت درحال رشد هستند. این رشد تنها به‌خاطر افزایش تقاضا برای خدمات دیجیتال در دوران همه‌گیری یا این واقعیت نیست که شرکت‌های کوچک‌تر راحت‌تر می‌توانند رشد کنند؛ بلکه به نظر می‌رسد که بعضی از این شرکت‌های تکنولوژی دسته دوم به تدریج درحال کنار زدن دیرباوری‌هایی هستند که تا مدت‌ها درباره آنها وجود داشته است؛ آنها درحال قد کشیدن از زیر سایه غول‌های این صنعت هستند.
 
به هر دلیل منطقی، جهان شرکت‌های تکنولوژی بزرگ، بسیار عظیم و پهناور است. این جهان در آمریکا شامل صدها شرکت است. در این میان شرکت‌هایی هستند که دسته دوم نام دارند؛ شرکت‌هایی که ارزش بازار آنها به کمتر از 20 میلیارد دلار نمی‌رسد و در سال 2000 و بعد از آن راه‌اندازی شده‌اند. با این اوصاف تعداد این شرکت‌ها به 42 می‌رسد که ارزش بازار آنها در مجموع 4/ 2 تریلیون دلار است. این شرکت‌ها حوزه فعالیت متنوعی از تجارت الکترونیک گرفته تا خدمات پخش آنلاین و خدمات مسافرتی آنلاین و ارائه‌دهندگان اپلیکیشن‌های تجاری دارند.
 
حتی پیش از همه‌گیری ویروس کرونا هم این گروه از شرکت‌ها وزنه نسبتا سنگینی در مقابل پنج غول تکنولوژی آمریکا یعنی گوگل و شرکت مادرش آلفابت، اپل، فیس‌بوک، آمازون و مایکروسافت (GAFAM) به حساب می‌آمدند. در ماه فوریه سال 2020، ارزش بازار این شرکت‌های دسته دوم برابر 22درصد از ارزش بازار شرکت‌های GAFAM بود که این میزان نسبت به سه سال پیش از آن تا 14 درصد افزایش پیدا کرده بود. با این حال اما در طول دوره همه‌گیری کووید-19، شرکت‌های تکنولوژی دسته دوم واقعا قدرت گرفتند تا جایی که ارزش بازار آنها در اوج خودش به 35 درصد از ارزش بازار پنج غول تکنولوژی آمریکا رسید‌(هرچند این میزان به‌دنبال تمایل سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌های تکنولوژی تازه‌وارد در بازار سهام، به 29 درصد هم کاهش پیدا کرد). این الگوی رشد شرکت‌های دسته دوم در آمریکا، مشابه الگویی است که در چین شرکت‌های کوچکی مانند Meituan و Pinduoduo دنبال می‌کنند تا وارد عصری بشوند که به دوقطبی Alibaba و Tencent پایان بدهند.
 
یکی از دلایل رشد این شرکت‌ها در آمریکا، پیشرفت تکنولوژیکی و به‌خصوص ظهور و گسترش رایانش ابری است. این پیشرفت به شرکت‌ها اجازه می‌دهد فعالیت‌های خود‌ را تخصصی کرده و بازارهای بزرگی ایجاد کنند؛ حتی برای ارائه خدمات و محصولاتی نه چندان مشخص که حالا می‌توانند برای اهدافی خیلی خاص مناسب بوده و به عرضه جهانی هم برسند. مثال خوب در این مورد Twilio است که چندان برای کاربران و مصرف‌کنندگان آشنا نیست، اما اغلب آنها از خدماتش استفاده می‌کنند. این شرکت به بیش از 200 هزار شرکت دیگر از سایت به اشتراک‌گذاری مکان Airbnb گرفته تا شرکت ارائه خدمات مشاوره‌ای Zendesk، خدمات ارتباطی متنی، صوتی و ویدئویی ارائه می‌دهد. درآمد این شرکت بعد از چند سال رشد سریع، حالا به حدود 2 میلیارد دلار رسیده و ارزش بازار آن به 50 میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است. ‌جف لاوسان، مدیرعامل Twilio در این مورد می‌گوید: «اگر یک توسعه‌دهنده باشید، لازم نیست یک سال زمان برای درک تمام جزئیات صرف کنید. فقط می‌توانید به سیستم‌تان متصل شوید؛ این همان ایده زیرساخت به عنوان یک سرویس است.»
 
 همه‌گیری به عنوان یک شتاب‌دهنده
همه‌گیری ویروس کرونا سرعت بیشتری به روند رشد شرکت‌های دسته دوم بخشیده است. جف لاوسان معتقد است که کووید یک شتاب‌دهنده دیجیتالی عالی بوده است. از آنجا‌ که خدمات شرکت او یعنی Twilio به فروشندگان امکان ارتباط مجازی و آنلاین با مشتریان را فراهم می‌آورند، با رشد چشمگیر تقاضا مواجه شده‌اند. این درحالی است که بسیاری از دیگر شرکت‌های دسته دوم هم در این دوران رشد کرده و از این همه‌گیری منتفع شده‌اند. شرکت Zoom که حالا به‌خاطر ارائه خدمات ویدئوکنفرانس در میان کاربران سراسر دنیا شناخته می‌شود، شاهد رشد درآمدش در آخرین فصل به 882 میلیون دلار بود که این میزان تقریبا پنج برابر بیشتر از درآمد آن در یک سال پیش است. درآمد فصلی پلت‌فرم تجارت الکترونیک Shopify که برنده دیگر این همه‌گیری است، به بیش از دو برابر رسیده است. اغلب شرکت‌های دسته دوم دیگر هم دست‌کم رشد دو رقمی را در این دوران تجربه کرده‌اند؛ شرکت‌هایی مانند Snap و همچنین شبکه اجتماعی محبوب Pinterest (با رشد سالانه 78 درصدی) و شرکت ارائه‌دهنده خدمات پرداخت آنلاین PayPal (با رشد سالانه 29 درصدی).
 
از طرفی قرار گرفتن پنج غول تکنولوژی یا GAFAM زیر ذره‌بین منتقدان و قانون‌گذاران، باعث شده است که این شرکت‌ها از موفقیت‌های بزرگ و رشدهای انفجاری تا حد زیادی دور بمانند (البته باید مایکروسافت را از این جریان مستثنا کرد که اخیرا با خرید نرم‌افزار تشخیص صحبت Nuance و شایعاتی درباره مذاکره با Pinterest برای خرید آن، کمی از این رخوت فاصله گرفته است). این جریان در عوض باعث شده است که شرکت‌های تکنولوژی دسته دومی بیشتر وارد بازار بورس بشوند. از میان این 42 شرکت دسته دومی، 13 شرکت در سال 2019 و 2020 توانسته‌اند وارد بازار بورس شوند و سهام‌شان را به عرضه عمومی برسانند تا به این ترتیب 600 میلیارد دلار به مجموع ارزش بازار این شرکت‌ها افزوده شود.
 
مهم‌ترین دلیل موفقیت شرکت‌های تکنولوژی دسته دومی آن است که این شرکت‌ها حالا در ایجاد فضایی محافظت‌شده برای خودشان در طول دوره رشد، عملکرد بهتری داشته‌اند. این شرکت‌ها نه تنها محصولات جذابی عرضه می‌کنند، بلکه پلت‌فرم‌هایی می‌سازند که می‌توانند با یک اکوسیستم منسجم و قدیمی هم به راحتی رقابت کنند. این ساختار می‌تواند با تاثیرات شبکه‌ای، خریداران بیشتری را به فروشندگان بیشتری جذب کند و این چرخه همچنان ادامه داشته باشد؛ چرخه‌ای که رقابت با آن در طولانی‌مدت برای پنج غول‌ تکنولوژی سخت‌تر خواهد شد؛ اتفاقی مشابه آنچه مایکروسافت با Slack، اپل با Spotify و فیس‌بوک با Snapchat تجربه کردند.
 

ارزش روز بازار سهام های تکنولوژی در ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰