رئیس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای میگوید پیگیر نیازهای ارزی شرکت‌های ICT است

روابط عمومی سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور: تنها یک روز پس از صدور حکم ریاست سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور به نام محمدباقر اثنی عشری به دست رئیس‌جمهور در حاشیه مراسم افطار سازمان نظام صنفی رایانه‌ای استان اصفهان با او به گفتگو نشستیم. 
 
در این گفتگوی کوتاه به برنامه‌های رئیس جدید سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور در جهت تحکیم جایگاه سازمان، پیگیری مسائل ارزی شرکت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات، نحوه حمایت از کسب‌وکارهای نوپا و تعامل صنف با دولت پرداخته شد.
 
 
 
به‌عنوان رئیس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور در جهت تحکیم جایگاه سازمان و رونق کسب‌وکار اعضای صنف چه برنامه‌هایی دارید؟
 
در چهارچوب‌هایی که قبل از انتخابات اعلام شد در حال تدوین برنامه‌هایی هستیم جایگاه نظام صنفی رایانه‌ای جایگاه محکمی است. این سازمان جزو معدود تشکل‌هایی است که حکم رئیس آن را رئیس‌جمهور ابلاغ می‌کند. درواقع نهادی است مردم‌نهاد، هیات مدیره نظام‌های استانی ، شورای مرکزی و رئیس سازمان با رای مردم و حاکمیت انتخاب می‌شود و جایگاه مستحکمی دارد. در این دوره برنامه داریم وفاق صنفی را گسترش دهیم. شعاری که داشتیم پیش به‌سوی اقتصاد دیجیتال بوده که در نمایشگاه الکامپ امسال نیز با همین شعار "اقتصاد دیجیتال با توان ایرانی" به جلو حرکت خواهیم کرد خوشبختانه به نظر می‌رسد فضای خوبی پیش رو است و همچنین دولت و مردم درک کرده‌اند که موتور پیشران توسعه در کشور ICT است.
 
در خصوص مسائل ارزی و مشکلاتی که برای شرکت‌های عضو  به وجود آمده است چه اقداماتی انجام‌شده است؟
 
ما یک سری مکاتبات با وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات و دفتر ریاست جمهوری داشته‌ایم،  دفتر رئیس‌جمهور نامه‌ای نوشته‌اند به آقای سیف رئیس بانک مرکزی که در خصوص مسائل ارزی شرکت‌های IT  با نظر مساعد رسیدگی کنند جناب آقای جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز امروز دستوری داده‌اند که نسبت به مسئله نیازهای ارزی شرکت‌های ICT رسیدگی شود که این مورد پیگیری و اطلاع‌رسانی خواهد شد.
 
در جهت حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و استارتاپ ها برنامه خاصی دارید؟
 
بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اتفاقی که در کشور برای استارتاپ ها می‌افتد برگزاری نمایشگاه الکامپ است که در فضایی در مقیاس ملی حضور می‌یابند و با یکدیگر، با مخاطبان، مردم و سرمایه‌گذاران آشنا می‌شوند. چهار سال پیش در نمایشگاه الکامپ 80 شرکت در یک بخش از سالن 18 حضور داشتند. سال 95 در کل سالن 18 حضور داشتند و در سال 96 سالن‌های شماره 8 و 9 که جزو سالن‌های خوب نمایشگاه است به استارتاپ ها اختصاص داشت و امسال احتمالا سالن‌های 8 و 9 تکمیل خواهند شد و در نظر داریم سالن‌های شماره 10 و 11 را نیز اضافه کنیم. امسال استقبال خیلی خوب بوده، نکته قابل‌توجه این است که تعداد زیادی از استارتاپ ها که در سال پیش با یک میز شرکت کرده بودند امسال در یک غرفه حضور پیدا خواهند کرد که نشان می‌دهد در یک سال گذشته رشد خوبی داشته‌اند و الکامپ برایشان جذاب بوده است .
 
جهت تعامل بیشتر بخش خصوصی و دولت چه راه‌کارهایی در نظر دارید؟
 
در دولت جدید خوشبختانه این ارتباط ارگانیک و سازمانی وجود دارد و برای مثال همان‌طور که شاهد هستیم مدیران ارشد استان اصفهان در مراسم افطار سازمان نظام صنفی رایانه‌ای استان اصفهان حضور چشمگیری داشتند که این درواقع تعامل است و نشان می‌دهد جایگاه سازمان را به رسمیت می‌شناسند و این نمونه‌ خیلی خوبی است. منشا قدرت ما از نظام صنفی رایانه‌ای استان‌ها است.
 

معیارهای دانش بنیان شدن محصولات و شرکت های فناور چیست؟

معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری معیارهایی برای ارزیابی «شرکت ها» و «کالاها و خدمات» در نظر گرفته است تا شرکت ها و محصولات شان به مرحله دانش بنیانی برسند.
 
چند سالی می شود که موضوع دانش بنیان شدن شرکت ها و کالاها مطرح شده است تا کشور در مسیر تجاری سازی کالاهای بومی حرکت کند. ارزیابی شرکت ها و محصولات شرکت‎ها برای دریافت تاییدیه دانش بنیانی باید بر اساس معیارهای معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری سنجیده شوند.
 
 دانش بنیان شدن کالا و خدمات
یکی از این معیارها برای دانش‎بنیانی شدن کالاها و خدمات  که مورد تایید معاونت علمی است، سطح فناوری کالاها و خدمات است که باید در حوزه فناوری‎های بالا یا متوسط به بالا قرار گرفته باشند.
از دیگر معیارهای ارزیابی، مرحله تولید کالاهای ارایه شده است؛ بدان معنا که محصول باید در حال تولید یا حداقل در حد نمونه آزمایشگاهی (با قابلیت بررسی فنی) ساخته شده باشد؛ در مورد خدمات می‎توان گفت که باید دارای اسناد فروش باشند.
طراحی مبتنی بر تحقیق و توسعه از دیگر معیارهای ارزیابی شرکت های دانش‎بنیان است که شرکت باید طراحی اساسی و قابل توجهی مبتنی بر فعالیت‎های تحقیق و توسعه، حداقل در یکی از «طراحی زیرسیستم اصلی کالا و خدمت»، «طراحی یکپارچه سازی کالا و خدمت» و «طراحی فرآیند (یا تجهیزات) تولید کالا و خدمت، مشروط به پیچیده بودن این فرآیند (یا تجهیزات) تولید» داشته باشد.
 
 معیارهای شرکت های دانش بنیان
شرکت های دانش بنیان شامل چهار دسته نوپای سطح یک، دو و شرکت های تولیدی سطح یک و دو هستند.
شرکت‎ها می‎توانند با ارایه خدمات تجاری سازی مطابق با فهرست کالاها و خدمات دانش بنیان، بصورت شرکت «تولیدی نوع ۲» تایید شوند. همچنین شرکت‎های ارایه دهنده خدمات شتابدهی کسب و کار مطابق با فهرست کالاها و خدمات دانش بنیان و بدون نیاز به اسناد فروش، می ­توانند بصورت شرکت «نوپا نوع ۲» یا «تولیدی نوع ۲» تایید شوند.
تاییدیه دانش بنیان شرکت‎ها برای استفاده از مزایای قانون، به مدت (۲) سال بوده و تمدید این زمان، منوط به ارزیابی و تایید مجدد شرکت از سوی معاونت علمی است.
 
 معیارهای طراحی مبتنی بر فعالیت های تحقیق و توسعه
برای شرکت هایی که خواستار دانش‎بنیان شدن مبتنی بر فعالیت های تحقیق و توسعه هستند معیارهای «زیرسیستم اصلی کالا و خدمت»، «یکپارچه سازی کالا و خدمت (فعالیت های صرفا مونتاژ، مشمول این بند نیست)»، « فرآیند (یا تجهیزات) تولید کالا و خدمت، مشروط به پیچیده بودن این فرآیند (یا تجهیزات) تولید» در نظر گرفته شده است.
شرکت ها باید بر اساس این معیارها مورد ارزیابی قرار بگیرند تا بر اساس تحقیق و توسعه شان مجوز دانش بنیانی دریافت کنند. 

در نشست با خبرنگاران مطرح شد: دستاوردهای تازه همکاران سیستم در آستانه‌ی دهه‌ی چهارم فعالیت

ساعاتی پس از برگزاری مجمع عمومی سالیانه همکاران سیستم، مدیران ارشد شرکت میزبان خبرنگاران و فعالان رسانه‌ بودند. در این برنامه عملکرد سال گذشته همکاران سیستم و اهداف و دورنمای پیش روی آن برای نمایندگان رسانه‌ها تشریح شد و به پرسش‌های آنان در زمینه‌های مختلف پاسخ داده شد.

سرمایه‌گذاری در اکوسیستم استارت‌آپ‌ها، تکنولوژی رایانش‌ابری و دستاوردهای تازه‌ی همکاران سیستم در بخش‌ ابزارهای متناسب‌سازی راهکاران و سخت‌افزار از مهم‌ترین مواردی بودند که در این نشست به آن‌ها پرداخته شد.

در آغاز این برنامه، فیلمی از تحولات و فعالیت‌های همکاران سیستم از سی‌سال گذشته تاکنون به نمایش درآمد. سپس مهدی امیری مدیرعامل همکاران سیستم در ارائه‌ی خود به بیان جایگاه همکاران سیستم در صنعت نرم‌افزار ایران پس از سی سال فعالیت مستمر پرداخت. او در صحبت‌های خود «تحول‌گرایی» را مهم‌ترین عامل موفقیت شرکت از ابتدا تاکنون دانست و با اشاره به اینکه همکاران سیستم همواره هم‌سو با تغییرات فناوری حرکت کرده است، گفت: «شرکت همکاران سیستم در این سال‌ها با رصد مداوم بازار، مدل‌های خود را بازطراحی کرده و موفق شده‌ با ورود به بازارهای جدید، نیازهای نرم‌افزاری بخش‌های مختلف بازار از اصناف و کسب‌وکارهای کوچک، تا کسب‌وکارهای متوسط، بزرگ و بسیاربزرگ را پوشش دهد.»

او در ادامه در تشریح عملکرد سال گذشته شرکت، به ارزش‌آفرینی محصول راهکاران ابری همکاران سیستم برای بیش از ۱۰۰ مشتری در سال گذشته اشاره کرد.
فرید فولادی عضو هیات‌مدیره و معاون توسعه‌ی محصول و بازار همکاران سیستم نیز در پاسخ به پرسشی در زمینه‌ی استقبال بازار از فناوری رایانش‌ابری گفت: « به‌کارگیری رایانش ابری در بازار نرم‌افزارهای سازمانی نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و آگاهی‌رسانی محدودی هم دراین زمینه انجام شده است. در نتیجه بسیاری ازکسب‌وکارها هنوز با آن آشنا نیستند. براساس تجربه‌ی ما، مشتریانی که با این فناوری آشنا هستند، بسیار با علاقه آن را دنبال می‌کنند. ما درهمکاران سیستم موضوع فرهنگ‌سازی را پیش می‌بریم و پیش‌بینی می‌کنیم در یکی دوسال آینده شاهد رشد مناسبی باشیم. ما معتقدیم با جاافتادن این فرهنگ سازمان‌ها به‌خاطر مزیت‌‌هایی که برایشان به‌همراه دارد، از آن استقبال خواهند کرد. هم‌چنین در شرایطی که استفاده از سخت‌افزار هزینه‌ی زیادی برای سازمان‌ها دارد، رایانش ابری می‌تواند با پیچیدگی کم‌تر و صرف‌هزینه‌ی کم‌تر ارزش زیادی برای شرکت‌های متوسط به همراه داشته باشد.»

امیری در ادامه با اشاره به تاسیس شرکت دانه؛ با هدف سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌ها گفت: «همکاران سیستم به دنبال استارت‌آپ‌هایی است که چرخه‌ی کسب‌وکار شرکت را کامل کنند. ما سال گذشته بیش از ۲۰ استارت‌آپ را ارزیابی کرده‌ایم. اما تعداد شرکت‌هایی که فناوری‌محور و مکمل خطوط محصولی همکاران سیستم باشند، محدود هستند. ما معتقدیم همکاران سیستم در این زمینه جوان است و باید به یادگیری و شناخت بازار بپردازد. رویکرد ما در سال ۹۷ هم بر همین نکته استوار خواهد بود.»

محمود نظاری هم در پاسخ به پرسشی در مورد ارزش‌گذاری استارت‌آپ‌ها درایران و مقایسه آن با همکاران سیستم گفت: « رشد فضای استارت‌آپی در ایران بسیار مغتنم است. ‌ تفاوتی که در اکوسیستم‌های دیگر وجود دارد این است که ارزش‌گذاری در آن‌ها توسط مراجع تخصصی انجام می‌شود اما در ایران شاهد آن هستیم که شرکت‌ها و سازمان‌های سرمایه‌گذار خودشان قیمت‌گذاری روی خودشان انجام می‌دهند. من اعتقاد دارم حضور استارت‌آپ‌ها در کشور قابل تحسین است اما ورود سازمان‌های عمومی و رگولاتوری ممکن است اثر خوبی در این اکوسیستم نداشته باشد. در مورد قیمت‌گذاری استارت‌آپ‌ها در ایران معتقدیم که مسیر دقیقی را طی نمی‌کند و نیاز به بازنگری دارد.»

مهدی امیری مدیرعامل همکاران سیستم نیز در پاسخ به پرسشی در خصوص ورود شرکت به بازارهای بین‌المللی و شراکت با شرکت‌های خارجی، به ظرفیت همکاران سیستم برای عرضه‌ی محصولات و خدمات خود در بازار منطقه و آسیای میانه اشاره کرد و گفت : با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی کشور در حال حاضر بستر ورود به این بازارها برای شرکت فراهم نیست و مذاکرات پیشین فعلا متوقف شده‌اند.
در این جلسه همچنین ابزارهای مدیریت فرایندهای کسب‌وکار که با نام «فرایار راهکاران» عرضه شده، مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت.
فرید فولادی در این زمینه گفت: «از زمانی که تصمیم به تولید راهکاران گرفتیم؛ امکان متناسب‌سازی برای پوشش نیازهای خاص مشتریان را در معماری آن لحاظ و به‌مرور ابزارهای جدید را به آن اضافه کردیم. از سوی دیگر؛ اطمینان داشتیم که مشتریان ما فرایندهایی دارند که الزاما در هسته‌ی ERP نمی‌گنجند و ممکن است حساسیت‌های خاص خود را هم داشته باشند. ما با این رویکرد زیرساخت متناسب‌سازی راهکاران را طراحی کردیم و به‌تدریج ابزارهای آن را کامل‌تر کردیم. در سال ۹۶ تقریبا همه‌ی ابزارهای آن تکمیل شده است. بنابراین ما می‌توانیم متناسب‌سازی را براساس نیاز خاص مشتری انجام دهیم و مشتری هم قادر است با استفاده از ظرفیت‌های خود محصول را متناسب‌سازی کند و حتی بعضا یک ماژول‌ به محصول ما اضافه کند.»
وی افزود: «استراتژی دیگر ما براین استوار است که امکان استفاده از شرکت‌های IT مستقل از همکاران سیستم را هم برای این متناسب‌سازی فراهم کنیم. با پیشبرد این موضوع افزون‌بر تولید یک محصول جدید در پلتفرم راهکاران، شرکت‌های IT می‌توانند با عرضه‌ی آن درآمد داشته باشند و از زاویه‌ی مشتری هم نیازهای خاص او پوشش داده می‌شود.»
به گفته‌ی فولادی چگونگی آماده‌شدن زیرساخت‌ها و طراحی فرایندهای این کار، موضوعی است که همکاران سیستم در سال جاری روی آن تمرکز خواهد داشت.

محمدعزیزاللهی عضو هیات‌مدیره‌ی همکاران سیستم، در بخش دیگری از نشست‌خبری در پاسخ به پرسشی در مورد وضعیت درآمدی شرکت گفت: «در شرایط اقتصادی جدید شرکت‌ها به دنبال کاهش هزینه هستند اما همکاران سیستم به دلیل حضور در بخش‌های مختلف بازار این ریسک را کاهش می‌دهد. ما تلاش می‌کنیم با راهکارهایی که به‌طور خاص برای صنایع بزرگ طراحی کرده‌ایم، در کنار سهم بازاری که در کسب‌وکارهای کوچک و اصناف داریم ، ضمن کاهش ریسک‌ها به درآمد پیش‌بینی شده دست پیدا کنیم.»
رونمایی از دستگاه کنترل تردد همکاران سیستم که سال گذشته با نام «پایوفای» عرضه شده است، و ورود شرکت به حوزه‌ی سخت‌افزار موضوعی بود که در ادامه‌ی نشست به آن پرداخته شد.
محسن طلایی عضو هیات‌مدیره و مدیرعامل شرکت اطلاعات مدیریت همکاران سیستم در این زمینه گفت: «با پیشینه‌ای که شرکت در زمینه‌ی بررسی و به‌کارگیری دستگاه‌های RFID داشت، شرکت مشورت همکاران سیستم که مسئولیت مطالعه‌ی تکنولوژی‌های جدید را برعهده دارد، طرحی به‌نام «پایوفای» را عرضه کرد که در نتیجه‌ی اجرایی شدن آن علاوه بر پرداختن به IOT می‌توانستیم برای مشتریان‌مان ارزش‌افزوده ایجاد کنیم. در این دستگاه امکانات دستگاه‌هایی که قبلا با آن‌ها کار می‌کردیم را گنجاندیم و افزون‌برآن موضوعات جدیدی مثل ارتباطات بلوتوثی که مزیت رقابتی هم محسوب می‌شد را به آن اضافه کردیم.»

طلایی در مورد ورود همکاران سیستم به حوزه‌های جدید سخت‌افزار افزود: «علاقه‌مندی ما این است که وارد حوزه‌هایی شویم که می‌تواند برای مشتریان‌مان ارزش‌افزوده ایجاد کند. حوزه‌هایی که در حال حاضر فضای رقابتی در آن حاکم است و سخت افزارهای آن در بازار وجود دارد، محل تمرکز شرکت نیست.»

در بخش پایانی نشست خبری همکاران سیستم، مهدی امیری در پاسخ به پرسشی در مورد وضعیت صنعت نرم‌افزار در کشور با اشاره به پتانسیل بالای رشد صنعت IT در ایران افزود: « در کشور ما تعداد شرکت‌های این صنعت که بیش از ۱۰۰۰ نفر پرسنل دارند، کم است. در حالی‌که در کشورهای توسعه یافته تعداد نیروی انسانی شرکت‌ها و میزان درآمد شاخص‌های مهمی برای سنجش اندازه‌ی یک کسب‌وکار است.»
این نشست با حضور نمایندگان رسانه‌های فعال در زمینه‌های IT، اقتصادی، بورس و استارت‌آپ‌ها در ساختمان جدید در دفتر تحقیق و توسعه همکاران سیستم برگزار شد.

ارزهای رمزنگاری شده به کمک ایران می آیند؟

با اظهارنظر جدید مقامات امریکایی مبنی بر اعمال شدیدترین تحریم ها علیه ایران زمزمه قطع مجدد سیستم سوییفت قوت گرفته، اما این بار آیا بلاک چین و ارزهای رمزنگاری شده، اثر تحریم را کمرنگ می کنند؟
 
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در یک سخنرانی مملو از اتهام های بی اساس، راهبرد جدید سیاست خارجی واشنگتن پس از خروج از برجام را در قبال ایران اعلام کرد و تاکید کرد که آمریکا، شدیدترین تحریم های مالی را علیه ایران اعمال خواهد کرد.
بر این اساس، اکنون زمزمه های توقف دوباره فعالیت سوییفت و کارگزاری بانک های دنیا به گوش می رسد که اگرچه این بار شاید به روال تحریم های اعمال شده در سال های ۹۱ و ۹۲ نباشد، اما ممکن است که برخی از روش های آن تکرار شود. در دوران تحریم های غرب بر علیه ایران، آمریکا اتصال بانک های ایرانی به شبکه سوییفت را قطع کرد و اجازه تبادل پیام های سوییفتی را به ایران نداد؛ اما اکنون که مجدد زمزمه توقف فعالیت سوییفت در ایران مطرح شده، بسیاری بر این باورند که راه هایی برای نادیده گرفتن سوییفت وجود دارد.
سال ۲۰۱۲ بود که با قطع سوییفت، ایران امکان دریافت مبالغ صادراتی و پرداخت برای واردات را از دست داد و در داخل کشور، شرکت های ایرانی مجبور به استفاده از روش های گران، قدیمی و کند حواله بانکی شدند. البته در این میان دیدگاه دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه، به دلیل اصرار اتحادیه اروپا به حفظ برجام، سوییفت دسترسی ایران به این شبکه را مسدود نخواهد کرد؛ اگرچه به گفته برخی رسانه های خارجی، مقامات سوییفت اعلام کرده اند که با تنظیم کننده های خود در اروپا و امریکا درباره دسترسی یا عدم دسترسی ایران به این شبکه بزرگ بین المللی، در شرایط خروج آمریکا از برجام، مشورت خواهند کرد.
در این میان، بلومبرگ در گزارشی که به همین منظور به تازگی منتشر کرده، به صراحت اعلام کرده که اگرچه تحریم های آمریکا به طور حتم سرمایه گذاری شرکت های این کشور در ایران را مختل می کند؛ اما ایران اگر صادرات نفت را حفظ کند، تحت فشار شدید قرار نخواهد گرفت. در سال ۲۰۱۲ تنها راه دریافت پول نفت ایران حواله بانکی بود اما بانک های زیادی حاضر به همکاری در این قالب با ایران نبودند.
در این میان تحلیلگران بین المللی بر این باورند که اگر دسترسی به سوییفت کاهش یابد، تقاضا برای استفاده از روش های جایگزین از جمله استارت آپ های بلاک چین و راه هایی که بعضی دولت های مقتدر در این باره انتخاب کرده اند، افزایش پیدا می کند و آنگونه که بلومبرگ اعلام کرده است، روسیه و ایران پیش از این برای استفاده نکردن از دلار در معاملات، سیستم پرداخت بلاکچین را برقرار کرده اند. روسیه هم چنین برای استفاده داخلی جایگزینی برای سوییفت ایجاد کرده و شرکت ها را ملزم به استفاده از آن کرده است، سیستمی که ارسال پیام در آن به مراتب از سوییفت ارزان تر است.
در عین حال، از سال ۲۰۱۵ چین هم تلاش کرده راه حل داخلی برای پرداخت هایش پیدا کند. این سیستم هنوز مورد استفاده گسترده قرار نگرفته اما می تواند برای دور زدن تحریم ها مفید واقع شود. مشکلات هرچه بیشتر برای سوییفت یعنی جذابیت هرچه بیشتر این جایگزین ها.
بر اساس آنچه که گزارش های بین المللی نشان می دهد، بازگشت به دنیای پیش از سوییفت غیرقابل تصور نیست؛ به خصوص اینکه سوییفت با کمک اروپا، می تواند بیطرفی خود را حفظ کرده و به توافق با ایران کمک کند.
 
 وضعیت پیام های سوییفتی قبل و بعد از برجام
آنگونه که آمار رسمی دولت نشان می دهد، تعداد پیام های صادره و وارده سوییفت در سال ۸۹ معادل ۸۸ هزار و ۶۸ مورد، در سال ۹۰ معادل ۹۲ هزار و ۷۷۸ مورد و در فاصله سال های ۹۱ تا ۹۴ نیز صفر بوده است.
اما از سال ۹۴ تعداد پیام های صادره و وارده سوییفت بر اساس اعلام بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران رو به افزایش گذاشته و در این سال به ۲ هزار و ۷۰۰ مورد بالغ شده است؛ ضمن اینکه در سال ۹۵ نیز چیزی حدود ۵۵ هزار و ۷۵۱ پیام رد و بدل شده است.
 
 سیاست بانک مرکزی در مورد بلاک چین
ناصر حکیمی، معاون فناوری بانک مرکزی با بیان اینکه بیت کوین یک فناوری مبتنی بر بلاک چین است، اعلام کرده بود که سیاست بانک های مرکزی در کشورهای مختلف در این باره به ثبات نرسیده و باعث شده شاهد برخوردهای متفاوت در این زمینه باشیم.
معاون فناوری های نوین بانک مرکزی خاطرنشان کرد: به نظر من ارز رمزنگار در کشور ما به عنوان یک فرصت است که بانک مرکزی در سال ۹۷ در مورد آن به سیاستی واحد خواهد رسید.
وی درباره ارز رمزنگاری شده ملی گفت: این موضوع مطرح شده و در حال بررسی است.
حکیمی همچنین اعلام کرده که سیاست کشور در حوزه ارزهای رمزنگار اواسط امسال اعلام می شود؛ این در حالی است که بستر ارزهای رمزنگاری شده یک پلتفرم متن باز است و همین مسئله باعث شده تعداد زیادی رمز ارز ایجاد شود که بخشی از آن ها مربوط به ارزهای رمزنگاری شده ملی است. در حال حاضر مسئله ای که از اهمیت بالایی برخوردار است به بحث پذیرش این ارز و چرخه گردش آن مربوط است.باید منتظر ماند دید که بانک مرکزی چه زمانی از این ابزار تازه رونمایی خواهد کرد. 

بزودی طرح حمایت از کسب و کارهای نوپا برای تصویب در دولت مطرح می شود

 
وزیر ارتباطات و‌فناوری اطلاعات ازآماده شدن طرح حمایت از کسب و کارهای نوپا در لایه کارشناسی خبر داد و‌گفت: این طرح که به منظور رفع مشکلات و تاخیرهای کسب و کارهای نوپا تنظیم شده است به زودی به منظور تصویب با قید فوریت در دولت مطرح می شود.
 
محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بعدازظهر امروز (پنجشنبه) در آیین افتتاح پروژه های ارتباطی منطقه آزاد انزلی با بیان اینکه  سال گذشته  در شاخص بین المللی کارآفرینی رشد ۱۳ رتبه ای داشتیم، گفت: البته وضعیت آن چنان مطلوبی از نظر این شاخص نداریم که با همکاری وزارت های ارتباطات، صنعت، کار  و سازمان امور استخدامی لایحه ای برای رفع موانع کسب و‌کارهای نوپا تنظیم شده است  که بزودی برای تصویب ارسال می شود. 
 
 
وی با اشاره به اینکه یکی از زیرشاخص های کارآفرینی، مدت زمان مورد نیاز برای آغاز یک‌کسب و کار است، افزود: کسب و‌کارهای نوپا بر اساس یک‌خلاقیت شکل می گیرد بنابراین اگر قرار باشد فقط سه ماه وقت برای ثبت شرکت نیاز باشد بنابراین خلاقیت از میان می رود. 
 
آذری جهرمی وضعیت جغرافیایی و جمعیتی استان گیلان را برای تحول دیجیتال در این استان مناسب ارزیابی کرد و ادامه داد: دولت منابع مالی را برای حمایت از این موضوع برنامه ریزی کرده است بطوریکه ۵۰۰ میلیارد تومان در طی دو سال از طریق صندوق سرمایه گذاری های خطرپذیر به کسب و کارهای نوپا اختصاص پیدا کرده است. 
 
عضو کابینه دولت تدبیر و امید با اشاره به مشکلات کسب و کارهای نوپا برای ثبت شرکت و نظام بیمه ای و مالیاتی اظهار کرد: با ظرفیتی که مناطق آزاد دارند، اتصال منطقه آزاد به سرزمین اصلی و استفاده از چارچوب های راحت تر، فضای مناسبی برای رسد و‌نمو کسب و کارهای نوپا به شمار می رود. 
 
بالاترین مقام مسوول حوزه ICT کشور تصریح کرد: قطعا مناطق آزاد برای توسعه کسب و‌کارهای نوپا  نیاز به بسترهای ارتباطات درجه یک دارد.
 
آذری جهرمی در پایان از پروژه های عمرانی در دست ساخت منطقه آزاد انزلی دیدن کرد.

ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها بزرگترین چالش بازار سرمایه

در حالی که هنوز روش ارزش‌گذاری مشخص و قابل استنادی برای استارتاپ‌ها و عرضه آنها در بورس یا فرابورس وجود ندارد تعدادی از استارتاپ‌ها مدعی هستند ارزش میلیارد دلاری دارند و  می‌گویند سرمایه گذار خارجی قسمتی از سهامشان را با چنین ارقامی خریده است. آن‌ها می خواهند با چنین ارزش‌هایی وارد بازار سرمایه شوند، اما عده‌ای معتقدند این ارزشگذاری‌ها نادرست است و آن‌ها سرمایه خارجی جذب نکرده‌اند.
 
مدتی است که در ایران کسب و کارهای اینترنتی پا گرفته‌اند، این کسب و کارها برای ادامه حیات و رشد نیاز به منابع مالی دارند؛ یکی از مهمترینِ این منابع، بورس و فرابورس است. اما برای تامین مالی از طریق بازار سرمایه باید مقدار ارزش گذاری استارتاپ ها کاملا واضح باشد و سرمایه گذاران و سهام داران خرد و کلان بدانند که سهمی که خریداری می کنند در برابر مبلغی که می دهند ارزنده است یا خیر. از طرفی نیز باید مشخص باشد که این سهم در کدام بازار می تواند عرضه شود.
 
اما بر سر موضوع ارزش گذاری این شرکت ها اختلاف نظرهایی وجود دارد. برای شفاف شدن این مباحث و طرح دیگر چالش های بورسی یا فرابورسی شدن استارتاپ ها به سراغ مدیر عامل فرابورس ایران رفتیم تا شاید بتوان با باز کردن این مباحث اذهان عمومی را درباره این موضوعات روشن کرد.
 
امیر هامونی در ابتدای بحث سعی در تفکیک شرکت های دانش بنیان و استارت آپ کمپانی ها داشت، از نظر وی شرکت های که در حال حاضر نام آن ها برای ورود به بازار سرمایه مطرح است نه «های تک» و «دانش بنیان» بلکه صرفا یک کپی از نمونه موفق خارجی خود هستند. چرا که آن ها ایده جدیدی خلق نکرده اند.
 
اما یکی دیگر از چالش های مهم اکوسیستم استارتاپی تامین مالی است به طوری که این مبحث را می‌توان شریان حیاتی شرکت‌های یاد شده دانست. استارت آپ ها به دلیل ریسک ذاتی و ارزشگذاری های بسیار بالا توسط سهامدارنشان و رقم‌های بالای سرمایه مورد نیاز، چندان مورد استقبال سرمایه‌گذاران داخلی برای سرمایه‌گذاری قرار نمی گیرند و قوانین جدید از جمله احکام برنامه ششم توسعه محدودیت‌های جدیدی را در تامین مالی این بخش ایجاد کرده است و لذا چشم انداز روشنی برای تامین مالی آن‌ها در داخل کشور وجود ندارد، از طرفی سرمایه گذار خارجی نیز به دلیل وضعیت تحریم ها و آینده برجام در کنار کاهش ارزش پول ملی و ریسک عدم نقدشوندگی سرمایه گذاری‌های صورت گرفته و حتی انتقال سرمایه، رقبت زیادی برای سرمایه گذاری ندارند و لذا تامین مالی یکی از چالش های اصلی اکوسیستم استارتاپی در سال های آینده خواهد بود و این نکته ای است که خود سرمایه گذاران این حوزه هم به آن اذعان دارند. هر چند که امیر هامونی در این مورد معتقد است «نباید برای سرمایه گذار خارجی فرش قرمز پهن کرد»
 
در بخشی ازاین گفت و گو با مدیرعامل فرابورس ایران به حواشی موجود حول ارزشگذاری های شرکت های شناخته شده در اکوسیستم استارتاپی که امروزه خود را یونیکورن (یک میلیارد دلاری) می دانند پرداختیم آنها ملاک ارزشگذاری خود را سهام فروخته شده به سرمایه گذاران خارجی می دانند، در حالیکه نه سهامدار آنها و نه مقامات دولتی هنوز منشاء سرمایه گذاری صورت گرفته را نمی دانند و نکته مهمی که امیرهامونی در این مورد بر آن تاکید کرد این بود که «فرابورس هیچگاه شفافیت را فدای توسعه بازار نخواهد کرد» چرا که به گفته او «ساز و کار طراحی شده در بازارهای فرابورس به شکلی است که اجازه نخواهد داد عده ای بخواهند از سرمایه گذاران سوء استفاده کرده و برای بازار "تئاتر" بازی کنند» او حتی تاکید می کند که سرمایه گذاران غیرحرفه ای اصلا نباید وارد معاملات این قبیل سهم ها نشوند.
 
به اعتقاد هامونی "ارزشگذاری استارت آپ ها یکی از چالش های جدی نه برای فرابورس بلکه برای بازار است. " اما اینکه متولیان بازار سرمایه چگونه از پس این چالش بزرگ سربلند بیرون آیند، نکته ای است که آینده آن را روشن خواهد کرد.
 
ایسنا سعی کرده در این گفت و گو سوالات، ابهامات و دغدغه های موجود درباره این موضوعات را شفاف مطرح کند، آنچه در ادامه می خوانید متن کامل گفت و گوی ایسنا با امیر هامونی مدیر عامل فرابورس ایران است.
یکی از موضوعات مهم بورس و فرابورس در طی سال های گذشته، توسعه بازار از طریق ایجاد ابزارهای جدید مالی، مثلا بازار معاملات دارایی فکری بوده، اما احتمالا یکی از موضوعات خیلی مهم که به زودی شاهد آن خواهیم بود، بحث ورود استارت آپ ها به بورس یا فرابورس است. در همایشی که مدتی قبل با حضور فعالان این حوزه برگزار شد، در پنلی که شما حضور داشتید و برخی از مدیران شرکت های سرمایه گذاری جسورانه نیز بودند، یکی از سرمایه گذاران شناخته شده اکوسیستم استارت آپی، فرابورس و شخص شما را بزرگترین چالش اکوسیستم معرفی کرد. سوال من این است که به نظر خودتان چرا یک سرمایه گذار مطرح در این حوزه شما را بزرگترین چالش اکوسیستم می داند؟
 
در رابطه با بحث ارزشگذاری استارت آپ ها باید توضیح دهم که تا الان نظام اقتصادی ما بیشتر متکی بر زور بازو بوده است و شرکت هایی که داریم بیشتر شرکت هایی هستند که دارایی مشهود مانند تجهیزات، ماشین آلات، نیروی کار و کارگر آنها را جلو می برد و این شرکت ها با تولید به سود آوری می رسند. در ایران شرکت های مبتنی بر فناوری های پیشرفته تحت عنوان «های تک کامپانی ها»، «های تک مارکت» یا همین استارت آپ هایی که شما فرمودید، خیلی کم داریم و دو یا سه سال است که این قبیل شرکت ها در ایران در حال مطرح شدن هستند و صرفا بعضی از شرکتهای این حوزه در بین مردم زبانزد شده اند. ما در فرابورس، SME MARKET (بازار شرکت های کوچک و متوسط) راه اندازی کردیم که تابلوی رشد دارد و شامل شرکت هایی می شود که شاید «های تک» نباشند یا داراییِ فکری نداشته باشند، اما یک کپی از نمونه موفق خارجی هستند که به داخل کشور آورده شده اند؛ ما به این شرکت ها، شرکت دانش بنیان نمی گوییم بلکه اینها یک استارت آپ کمپانی و یا یک شرکتی رشدی هستند که مشابه شرکت های خارجی می توانند کالا یا خدماتی را تولید و کسب سود کنند. در کنار این تابلو، تابلوی دانش بنیان را برای شرکت هایی که محور فعالیت شان دانش، نوآوری و چیزی که تا کنون در دنیا وجود نداشته، داریم. لذا لازمست که بین شرکت های استارت آپ و شرکت هایی که نوآوری جدید داشتند و پتنت (دارایی فکری) ثبت کردند، تفاوت قائل شویم. معمولا بین این ها خلط مبحث صورت می گیرد و هنگامی که صحبت از استارت آپ می شود، فکر می کنند منظور شرکت های دانش بنیان است که چنین نیست، زیرا شرکت دانش بنیان شرکتی است که نوآوری داشته و نه تنها در ایران بلکه در دنیا، پتنت (دارایی فکری) ثبت کرده و برای اولین بار با نوآوری علمی خود توانسته ثروت آفرینی کند. در مورد VC ها یا همان صندوق های سرمایه گذاری جسورانه، از سال گذشته سه صندوق در فرابورس پذیره نویسی شده و بالغ بر ۱۷ صندوق دیگر هم در مسیر هستند. این صندوق های جسورانه یک نوع سرمایه گذاری در حوزه دانش بنیان، پتنت و استارت آپ ها (یا شرکت های رشد یا همان SME ها که دانش جدیدی ندارد ولی قرار است که در بازار رشد کنند) هستند.
 
مطالعات علمی نشان داده که این صندوق های جسورانه توانسته اند تا بیش از ۳ برابر واحدهای تحقیق و توسعه شرکت ها ثروت آفرینی کنند و در رشد اقتصادی کشورها اثر گذار باشند. حالا اینکه چرا از نگاه برخی از آقایان، فرابورس یا بنده مهمترین چالش هستیم باید توضیح دهم، ما دو چالش اساسی در ورود شرکت های دانش بنیان و استارتاپ به فرابورس داریم که یکی بحث حاکمیت شرکتی و دیگری بحث صورت های مالی حسابرسی شده، است. در حال حاضر علیرغم اینکه خیلی از شرکتهای این حوزه علاقه به حضور در بورس، بزرگ شدن و کشف قیمت روی تابلو را دارند، اما هنوز بدیهیات ورود به یک بازار رسمی، متشکل و خود انتظام را نمی‌دانند. صورت های مالی خط قرمز ماست و نمی توانیم کمک و تسهیلی در این راستا انجام دهیم اما در برخی از موارد مثل سهام شناور آزاد یا سرمایه می توانیم تا حدی شرایط را تسهیل کنیم، چرا که خیلی از بورس های پیشرفته در دنیا این شرایط را تسهیل کردند، اما شفافیت یک مفهوم غیر قابل معامله است و ما نیز نمی توانیم شفافیت را معامله یا فدای توسعه بازار کنیم و بگوییم چون استارتاپ ها یا شرکتهای دانش بنیان می‌خواهند وارد بازار سرمایه شوند، ما شفافیت را نادیده بگیریم. شفافیت اصل حرفه ای برای هر بازار رسمی مثل بورس است.
 
دومین موضوع بحث حاکمیت شرکتی است. این موضوع در شرکت های استارتاپ و دانش بنیانی که به ما مراجعه می‌کنند خیلی کمرنگ است و خیلی روحیه بنگاه داری و اینکه شرکت چطور باید اداره شود، نقش، وظایف و اختیارات مدیر عامل چیست و هیئت مدیره چه جایگاهی دارد و سهامدارن شرکت دانش بنیان که شاید VC هم باشند، چه نقش و چه اختیاراتی دارند و روی مدیرعامل یا همان مدیر اجرایی یا روی تیم اجرایی چه نظارت هایی می‌توانند داشته باشند، ندارند. این ها مفاهیمی است که در بازار SME با آن ها مواجه هستیم و با علم به این موضوع بازار SME، «های تک مارکت» و بازار رشد را راه‌اندازی کردیم که این ادبیات شکل بگیرد و حاکمیت شرکتی در این شرکت ها کم کم نهادینه شود، مفهموم حسابرسی و حسابرسی معتمد شکل بگیرد و شرکت ها حسابرسی انجام دهند و روی تابلو بیایند. من نمی‌خواهم ناامید کننده صحبت کنم واقعا امیدوارم به آینده راهی که انتخاب کردیم و فکر می کنم در سال های آینده شرکت هایی داشته باشم که نه فقط با زور بازو بلکه با مغز خود، کار می کنند. به جایی برسیم که نه تنها در داخل دانش را شکوفا کنیم بلکه دانش را صادر کنیم.
 
چندی پیش رئیس انجمن وی سی ایران در جلسه ای در حضور آقای جهرمی، وزیر ارتباطات، گفت که بزرگترین فیلترینگ استارتاپ ها با بخش نامه بانک مرکزی و وزارت اقتصاد که گفته بود نهادهای مالی نمی توانند در ابزار های جدید مالی از جمله  VC ها سرمایه گذاری کنند، اتفاق افتاده و از این موضوع گلایه کردند. البته شاید افراد دیگری باشند که این بخش نامه را درست بدانند و بگویند نهادهای مالی از جمله بانک‌ها نباید بنگاه داری کنند و یا در سرمایه‌گذاری‌هایِ خطر پذیر وارد شوند. نظر شما چیست؟ آیا شما این بخشنامه را فیلترینگ استارت آپ ها می دانید؟
 
من به نگاه آقای زرنوخی حق می دهم، ایشان درست می فرمایند. از این ۲۰ صندوق سرمایه گذاری جسورانه که برای اخذ مجوز به فرابورس مراجعه کردند، ۸ مورد وجود دارد که مدیران آن صندوق به نوعی بصورت غیر مستقیم بانکی بودند یا بانک ها جزو ارکان اصلی آن صندوق بودند. همزمان این مسئله نه در نامه بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، بلکه در برنامه ششم توسعه حکمی داده شد که من فکر می کنم که این پیگیری را بانک مرکزی انجام داد که این حکم در قانون گنجانده شود، البته قصد بانک مرکزی این نبود که جلوی نوآوری را بگیرند، بلکه قصدشان مدیریت صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت بود که شاید به زعم بانک مرکزی، مقررات بانک مرکزی را دور می زدند؛ از قضا از آنجایی که اسم صندوق های سرمایه گذاری جسورانه هم، همان عنوان و محتوا را دارد و به اسم "صندوق سرمایه گذاری" هستند، در حکم قانونی گفته اند صندوق های سرمایه گذاری که بانک ها بخواهند ایجاد کنند، باید قبل از سازمان بورس، از بانک مرکزی هم مجوز بگیرند. این باعث شد که همه صندوق ها، نه تنها VC ها، بلکه صندوق های زمین وساختمان هم در بانک ها از جمله بانک مسکن که کار انبوه سازی انجام می دهند، نتوانند آن مجوز را بگیرند، درصورتی که وظیفه ذاتی بانک مسکن در کشور انبوه سازی است. پیگیر هم هستیم که بانک مرکزی در این مسئله تجدید نظر کند، حالا یا قانون عوض شود که راهکاری میان مدت و بلند مدت است ولی اگر بخواهیم در کوتاه مدت نتیجه بگیریم باید با بانک مرکزی وارد مذاکره شویم، حداقل در حوزه دانش بنیان، صندوق های جسورانه که می خواهند کار جدید انجام دهند، جلوی آنها گرفته نشود.
 
در حال حاضر که با توجه به حکم برنامه ششم توسعه، امکان سرمایه‌گذاری نهادهای مالی در صندوق های جسورانه وجود ندارد، یکی از راهکارهای تامین مالی برای استارت آپ ها، از طریق سرمایه گذار خارجی است؛ اما سرمایه گذار خارجی برای سرمایه گذاری در این حوزه دارای ریسک های متعددی از جمله موضوع تحریم ها و آینده برجام، کاهش ارزش پول ملی، عدم امکان واگذاری سرمایه گذاری و نقدشوندگی آن و حتی ریسک عدم امکان انتقال وجوه سرمایه گذاری به کشور خود می باشد، این موارد علاوه بر ریسک مضاعفی است که این سرمایه گذاری نسبت به مثلا سرمایه گذاری در پروژه های عمرانی دارد؛ با توجه به این شرایط آیا سرمایه گذار خارجی به معنای واقعی کلمه تمایلی به سرمایه گذاری در استارت آپ های ایرانی دارد؟
 
تا الان آمده‌اند. اینکه حاضر است سرمایه‌گذاری کند یا نکند به میل باطنی خودشان بستگی دارد، برای این موضوع ما منع قانونی نداریم. ضمن اینکه از نظر بنده، سرمایه‌گذاران داخلی که پول و منابع کافی هم دارند، نسبت به سرمایه گذاران خارجی، ارجح هستند. ما نباید برای سرمایه گذار خارجی فرش قرمز بیاندازیم و با نگاه تبعیض آمیز به سرمایه‌گذار داخلی نگاه کنیم. به نظرم این موارد می تواند در کنار هم دیده شود. اما اینکه آیا سرمایه گذار خارجی حاضر است بیاید یا نه، باید بگویم که "آمده است".
 
کدام سرمایه‌گذار خارجی آمده؟
 
ما چندین شرکت را داریم که حتی در پوشش شرکت‌های ایرانی وارد بازار شده‌اند و در استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری کردند.
 
از این شرکت‌های خارجی نام ببرید.
 
اجازه دهید اسم این شرکت‌ها را نبرم. حتی ایرانیان مقیم خارج برای سرمایه‌گذاری آمده‌اند. مخصوصا استارتاپ‌ها یا اپلیکیشن‌هایی که در بازار معروف شدند یا ایرانی‌هایی بودند که از آن ور آب، دانش و تکنولوژی را آوردند یا ایرانی‌هایی بودن پول شان را به ایران آورده‌اند، ضمن اینکه سرمایه‌گذار خارجی فقط به اینجا (استارتاپ ها و VC ها) نیامده، بلکه در بازار اوراق با درآمد ثابت، اسناد خزانه اسلامی و صکوک هم حضور پررنگ داشته و سرمایه‌گذاری کرده‌اند. مجموع سرمایه‌گذاری‌هایی که ما در سه سال گذشته در بورس، فرابورس و بورس های مطرح داشته‌ایم، بالغ بر ۳ هزار میلیارد تومان بوده است. نوسان ارز نیز فقط شامل کشور ما نیست و همه کشورها نوسان ارز دارند. شما می بینید نسبت یورو به دلار در همین چند ماه گذشته چقدر تغییر کرده است و این می تواند در سرمایه گذاری آمریکایی ها در اروپا و سرمایه گذاری اروپایی ها در آمریکا خیلی تاثیر گذار باشد و اقتصادشان را از نظر تراز پرداخت ها دچار تاثیر کند. این ها طبیعت سرمایه گذاری در هر کشوری است و بسته به ذائقه ریسک سرمایه گذار داخلی و خارجی می تواند صورت بگیرد. ضمن اینکه ما الان سرمایه گذاران ایرانی را داریم که در استارت آپ های خارجی سرمایه گذاری کردند. به نظر من خیلی فرصت خوبی است که ما ایرانی هایی را داشته باشیم که در آینده صاحب بنگاه های بزرگ در کشور های اروپایی و آمریکایی باشند.
 
در مورد ارزش گذاری استارتاپ ها حرف و حدیث های زیادی مطرح می شود از طرفی با توجه به دلایلی که اشاره کردم امکان جذب سرمایه گذار خارجی برای استارتاپ ها به راحتی فراهم نیست و سرمایه گذاری داخلی هم با توجه به محدودیت‌های موجود و مبالغ بالای مورد نیاز، خیلی میسر نیست، تنها حالت باقیمانده این است که خود فرد سرمایه گذاری کند، چگونه؟ یا خودش افزایش سرمایه دهد یا اینکه شرکتی در خارج از کشور تاسیس کند و از آنجا پول را به اسم سرمایه گذاری خارجی به ایران انتقال دهد. حال هدف از اینکار چه چیزی می تواند باشد؟ بالا بردن ارزش شرکت و اینکه بگوید شرکت من، اسب تک شاخ (یونیکورن) شده است. این  سناریویی است که توسط عده ای مطرح شده مبنی بر اینکه سرمایه گذاری خارجی اعلام شده اساسا وجود نداشته است. عده ای بحث پولشویی را مطرح می کنند که شخصا خیلی به آن اعتقاد ندارم، اما عده ای دیگر عنوان می کنند که خود سرمایه گذار ایرانی، شرکتی صوری در خارج از کشور تاسیس کرده و به اسم سرمایه گذار خارجی و با هدف بالا بردن ارزش سهام، سرمایه را به کشور وارد کرده است. این گروه مستندات زیادی هم ارائه کرده اند از جمله اینکه شرکت سرمایه گذار خارجی فاقد هر گونه دفتر و نام و نشانی حتی در اینترنت بوده، از جمله اینکه یکی از سهامداران این شرکت نیز تائید کرده که هیچگونه اطلاعی از منبع جذب سرمایه ندارد، از جمله اینکه وزیر ارتباطات در پاسخ به احتمال صوری بودن این سرمایه گذاری ها در مصاحبه ای گفته که نمی‌توان قطعی گفت این گزارش‌های منتشر شده کاملا درست هستند یا غلط؛ با توجه به این موضوعات، آیا شما فکر نمی کنید که در بحث ارزشگذاری این استارت آپ ها که مدعی یونیکورن شدن هستند، مشکلی وجود دارد؟ همین استارتاپ ها با همین ارزشگذاری ها امروز می خواهند در فرابورس عرضه شوند و می‌گویند ما یونیکورن شدیم. آیا شما فرمول خاصی برای ارزش گذاری این ها دارید؟ این داستان را برای ما باز کنید.
 
من تاکید می‌کنم که شما خیلی باهوش هستید، چند سوال را با هم بیان می‌کنید و می خواهید من کوتاه جواب دهم. اینکه شما می‌گویید آیا سرمایه‌گذار خارجی دلش به حال ما سوخته؟ جواب من نه است و این طور نیست که سرمایه‌گذار خارجی بخواهد به یک استارتاپ کمک و حمایت کند؛ سرمایه گذار خارجی هم دنبال پول خودش است، می خواهد سرمایه گذاری و کسب سود کند. منفعت شخصی نه فقط در اسلام، بلکه در همه ادیان یک رکن است و قرار نیست که کسی که به ایران می آید، هیچ نفع شخصی نبرد؛ اصلا بازار سرمایه همین است که نفع شخصی و سودآوری داشته باشند و سودشان را تثبیت کنند یا افزایش دهند. پس سرمایه گذار خارجی با نفع شخصی می آید. امکان دارد یک سرمایه گذار خارجی با قصد نفوذ بیاید، لذا همه ما باید حواسمان به این موضوع باشد. این را هم باید حتما بررسی کنیم. توصیه اکید من همین سرمایه گذار داخلی است، ما چرا اصرار داریم برای سرمایه گذار خارجی فرش قرمز بیاندازیم و به سرمایه گذار داخلی نگاه تبعیض آمیز داشته باشیم. ما سه صندوق را پذیره نویسی کردیم که من اطلاع دارم که این ها همه الحمدالله سرمایه گذاران داخلی هستند و بالغ بر ۱۲۰ میلیارد تومان پول آورده اند و در سلول های بنیادی و در اپلیکیشن های داخلی سرمایه گذاری کرده اند، این ها جزو صندوق‌های لیست شده در فرابورس است. ۱۲۰ میلیارد تومان پول توسط سرمایه گذار داخلی آورده شده است، آن هم نه یک نفر و ۲ نفر، بلکه ۱۰ ها و صدها نفر در این صندوق ها سرمایه گذاری کردند. در سلول‌های بنیادی، در فین تک‌ها، در همین فین استارزی که ما داریم چندین طرح قرارداد بسته شده و کار جلو رفته و معامله انجام شده، در حوزه های هنر و فرهنگ و سینما، ما کارگردان و فیلم نامه نویسی داشتیم که ایده هایی داشتند ولی نمی توانستند ایده خود را تامین مالی کنند تا فیلم را تولید کنند، ولی از طریق همین VC ها تامین مالی شدند. این ها آمارهای خیلی امیدوار کننده ای است از یک سرمایه گذار داخلی پیامی به ما می رسد که حاضر هستند در این موارد سرمایه گذاری کنیم. نگاهی که شاید تا یکی دو سال قبل وجود نداشته است، اینکه بگوییم مثلا روی ایده سینمایی سرمایه گذاری کن، سرمایه گذار ما اصلا این ذائقه را نداشت. سابقا نگاه فیزیوکراتی وجود داشته ولی الان سرمایه گذاری داریم که ذائقه ریسک دارد و حاضر است در این حوزه سرمایه گذاری کند. حال ما باید از این سرمایه گذاران داخلی مراقبت کنیم و چون برای یکی دو شرکت مشکل پیش آمده همه را بخواهیم به یک نگاه تحلیل کنیم، درست نیست. هر چیز را باید سر جای خود تحلیل شود. تاکید می کنم که بین سرمایه گذار داخلی و خارجی هیچ تبعیضی نباید بگذاریم. چون اگر همین سرمایه گذار داخلی را ما از دست بدهیم می رود روی استارتاپ های خارجی سرمایه گذاری می کند پس ما باید برای همه این ها محیطی درست و سالمی را فراهم کنیم.
 
در همایشی که شما حضور داشتید توسط مدیر یکی از شرکت های سرمایه گذاری فعال در حوزه استارت آپی گفته شد که "ما تا سال ۱۴۰۰، ۱۴۰۰ استارت آپ خواهیم داشت که برای تامین مالی آنها به ۱۴۰۰ میلیون دلار نیاز داریم، از این مبلغ، یک سوم از خارج از کشور می بایست تامین شود که در تامین آن مشکلی نیست، اما دو سوم آن می بایست از داخل کشور تهیه شود و این یکی از چالش هایی است که در آینده اکوسیستم با آن مواجه خواهد بود. " حال شما که می فرمایید ما امروز سرمایه گذار داخلی داریم، اصلا سرمایه گذار داخلی با چنین مبالغ بالا وجود دارد که بخواهد روی سرمایه گذاری های مخاطره آمیز همچون استارتاپ های ایرانی سرمایه گذاری کند که حالا ما بخواهیم آن را جذب کنیم؟ نکته دیگر اینکه اگر امروز یک استارت آپ پیش شما بیاید و بگوید می خواهم فرابورسی شوم، بالاخره شما باید بدانید ارزش این شرکت چقدر است؛ باید بدانید که EPS آن چقدر است؟ اگر نسبت P/E آن ها ۱۰۰۰ هم باشد، هزار را ضرب در چند کنیم که ارزش شرکت به دست آید؟ اینکه شرکتی خود را به طریقی که عرض کردم ارزش گذاری کند و بگوید من اینقدر میلیون دلار ارزش دارم و می خواهم فرابورسی شوم، آیا روش درستی برای ارزشگذاری است؟ این شرکت ها چگونه باید ارزشگذاری شوند؟ این موضوع دقیقا به شما ارتباط دارد. عده ای معتقد هستند مطرح کردن سرمایه گذار خارجی و رسانه ای کردن آن، توجیهی برای بالا بردن ارزش آن شرکت ها بوده، آیا این ارزشگذاری ها و درخواست برای ورود به فرابورس با رقم های فرضی و عدم پذیرش این رقم ها از جانب شما، باعث شده که شما از نظر این سرمایه گذاران به عنوان چالش استارت آپ ها باشید؟ به نظر شما این نوع استارتاپ ها را چطور باید ارزش گذاری کرد؟
 
سوال خوبی است، تا الان روش ارزش گذاری ما P/E بوده و EPS را محاسبه می کردیم اما الان حتی برای شرکت های پذیرفته شده خودمان EPS را حذف کردیم و گفتیم تحلیل و گزارش تفصیلی و MD&A و چنین مواردی را باید بدهند، یعنی ما دیگر پیش بینی سود برای انتهای سال را نداریم نه تنها برای استارتاپ ها، بلکه برای همه شرکت های بورس و فرابورس؛ طبیعی است که روش های ارزش گذاری برای هر شرکت متفاوت است به ویژه برای استارتاپ ها و SME ها؛ نه تنها روش ارزش گذاری آنها بلکه روش حسابرسی شان هم متفاوت است، در حال حاضر ما استاندارد ویژه IFRS برای SME ها داریم، ما برای این شرکت ها نه تنها حسابرسی بلکه روش ممیزی جداگانه داریم. در مورد ارزش گذاری ما ناظر بازار هستیم و نمی توانیم قیمت تعیین کنیم. ما معمولا در روز عرضه اولیه، توصیه هایی را به عرضه کننده یا تقاضا کننده می کنیم اما این نیست که ما قیمت تعیین کنیم و بگوییم اگر قیمتی که منِ هامونی به عنوان ناظر بازار فرابورس یا همکاران بنده تعیین می کنند، نباشد، پس ما عرضه را انجام نمی دهیم. در دستور العمل قید شده که عرضه کننده باید یک مظنه ای را به بازار اعلام کند، خریداران یا مایل هستند آن را بخرند یا مایل نیستند، اگر ۵۰ درصد حجم عرضه اولیه توسط بازار خریداری شود، آن عرضه، عرضه موفقی است و اگر کمتر از ۵۰ درصد خریداری شود، عرضه ناموفق بوده و کنسل و به روز دیگری موکول می شود؛ این یک روند قانونی است. من ارزش گذاری استارتاپ ها را برای بازار یک چالش می بینم اما برای فرابورس این موضوع را چالش نمی بینم چون ما فقط یک پلتفرمی را باید در اختیار عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان قرار دهیم که آنجا بتوانند چانه زنی کنند، اینکه نتیجه چانه زنی ها چه باشد، دست ناظر نیست و دست بازار است. قطعا موضوع ارزشگذاری برای سرمایه گذاران و عرضه کنندگان یک چالش است و لازمست که روش های نوین ارزش گذاری که تدوین هم شده، را استفاده و در گزارش های خود عنوان کنند؛ قطعا نگاه سرمایه گذار هم EPS ای نخواهد بود، نگاه سرمایه گذاران به این شرکت ها نگاهی آینده نگر و نگاهی است که قرار است آن شرکت سهمی را در صنعت خود در بازار داشته باشد. اینکه ما مارکت کپ (ارزش بازار) داشته باشیم و شرکت ها با مارکت کپ بالا در بازار حضور پیدا کنند قطعا این موضوع اتفاق خواهد افتاد، من شک ندارم این اتفاق می افتد. جنرال موتور در بورس نیویورک کمتر از ۵۰ میلیارد دلار مارکت کپ دارد در صورتی که گوگل، اپل و بسیاری از شرکت های بزرگ که در آنجا هستند بالای ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیارد دلار ارزش بازاری شان است. ایران تصمیم گرفته در حوزه اقتصاد دانش بنیان در منطقه و آسیا سرآمد باشد، این یکی از الزامات اینپ راه است و این شرکت ها به نظر من، خواهند آمد و نظام ارزش گذاری ما هم همین روزها با حذف EPS و با گزارش های MD&A در حال متحول شدن است؛ دیگر سرمایه گذار به یک عدد بسنده نمی کند.
 
آیا شرکت هایی که مدعی دارا بودن سرمایه گذار خارجی هستند، در یادداشت های توضیحی صورت های مالی خود نسبت به این سرمایه گذاران افشاگری کرده اند؟
 
تا به حال رسما از طرف این شرکت ها به ما صورت های مالی حسابررسی شده ارایه نشده است.
 
وقتی که در مورد سرمایه گذاران خارجی و ارزشگذاری های انجام شده این شرکت ها، حرف و حدیث های زیادی مطرح است، اگر زمانی این شرکتها بخواهند به جای شفافی مثل بورس و فرابورس بیایند و برچسب شفافیت بورس یا فرابورس را داشته باشند، چه تمهیداتی باید وجود داشته باشد؟ این ها موضوعات کمرنگی نیستند، آیا این عدم شفافیت برای کل اکوسیستم و بازار سرمایه مشکلی به وجود نمی آورد؟
 
کدام مشکل؟
 
بحث سرمایه‌گذار خارجی‌ و ارزش‌گذاری آن ها
 
ما با سرمایه‌گذار خارجی آنها مشکلی نداریم، هیچ منع سرمایه‌ گذاری خارجی در VC وجود ندارد مگر این که شما بگویید که سرمایه‌گذار خارجی را سراغ دارم که در شرکتی آمده و دارد نفوذی انجام می‌دهد، یعنی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران کاری انجام می‌دهد.
 
نه منظور من اصلا این نیست. منظورم را این طور خدمتتان توضیح می دهم، سرمایه گذار خارجی هیچوقت برای رضای خدا سرمایه گذاری نمی کند، به خصوص در شرایط کنونی کشور ما. به عبارتی اگر سرمایه گذار خارجی n دلار سرمایه گذاری کند، دنبال آن است که ۲n برداشته و از صنعت خارج شود یا در جای دیگری سرمایه گذاری کند، حال سوال اینجاست که چه کسی خریدار سهام آن سرمایه گذار خارجی خواهد بود؟ با توجه به آنکه سرمایه گذار داخلی بزرگ نداریم، پس این سرمایه گذار خارجی باید سهام خود را به یک سرمایه گذار خارجی بزرگتر بتواند بفروشد که همانطور که توضیح دادم، در شرایط کنونی خیلی شدنی نیست، کما این‌که اگر قرار بود آن سرمایه گذار خارجی بیاید، الان ایران پر از سرمایه گذار خارجی بود. اما اگر آن سناریو که خدمت‌تان عرض کردم، درست باشد، یعنی سرمایه‌گذار خارجی در کار نبوده و صرفا یک حرکت صوری انجام گرفته تا بگوید که سرمایه گذار خارجی، سرمایه گذاری کرده و از این طریق ارزش شرکت را بالا ببرد و پس از ورود به بورس با این ارزش گذاری ها هم اعلام کنند که ما در جایی شفاف مثل بورس هستیم و با عرضه ۱۰ درصد سهام کل آورده خود را برداشت کند، آن وقت بقیه استارت‌آپ‌ها چه باید کنند؟ آن وقت سهامداران خرد آن شرکت ها چه باید کنند؟ اگر الان این موضوع پیگیری نشود آیا به چالش بزرگ استارت‌آپ‌ها بدل نمی‌شود؟ آن وقت همه غیر از عده ای معدود، شما را چالش اصلی استارت‌آپ‌ها و بازار سرمایه عنوان نمی‌کنند؟
 
این‌که یک نفر بخواهد این نکاتی که شما فرمودید را انجام دهد، از دید من شبیه یک تئاتر است. این‌که یک نفر بخواهد تئاتر بازی کند و اذهان را به سمت خود معطوف کند و نهایتا عده‌ای بیایند سرمایه‌ گذاری کنند و سرشان بی‌کلاه بماند، یک جرمِ اقتصادی شناخته شده در بورس است. این‌که این اتفاقات بخواهد در بازار سرمایه رخ دهد عملا با فرآیندی که در نظام فرابورس طراحی شده، امکان‌پذیر نیست، چرا؟ چون در بازار SME و های‌تک و VC و بورس ایده، طراحی طوری نیست که یک نفر با سواد مالی پایین بتواند جذب این بازار شود. مثلا فرض کنید یک بازنشسته‌ای که کارمند دولت بوده و هیچ آشنایی با بورس ندارد یا یک معلم بازنشسته، یک نظامی بازنشسته، یک پزشک، این افراد ممکن است در حوزه خودشان انسان‌های بسیار متبحری باشند ولی در سرمایه‌ گذاری در بورس نیاز به مشورت دارند، قطعا اینجا محلی برای ورود این افراد نخواهد بود که بیایند و تحت تاثیر تئاتر یک نفر قرار بگیرند تا یک جایی سرمایه‌ گذاری کنند و نهایتا سرشان بی‌کلاه بماند. طراحی اینجا در بازار SME و بازار های‌تک مارکت طراحی‌ای است که خریداران اینجا، خریدارانی حرفه‌ای هستند. آنها خریدارانی هستند که سواد مالی بالایی دارند. آنها تجربه حضور در بازار را دارند و به این تئاترها آشنا هستند. قرار نیست که یک نفر بیاید و تئاتر بازی کند و سر این سرمایه‌ گذاران حرفه‌ای را کلاه بگذارد. این اتفاق قطعا نمی‌افتد. سرمایه‌گذار این بازار اکثرا حقوقی ها هستند، مدیران صندوق ها و VC ‌ها هستند. حتی حقیقی‌هایی که اینجا می آیند در بازار سرمایه سال‌ها تجربه دارند و در هر سفارش بالای ۵۰۰ میلیون تومان خرید انجام می‌دهند. لذا افراد با سطح سواد مالی پایین و بدون تجربه نباید وارد این بازار شده و سرمایه گذاری کنند.
 
به نظر شما شرکتی  در خارج از ایران می‌تواند وجود داشته باشد که در خارج از کشور خودش، میلیون ها یا شاید میلیاردها دلار سرمایه‌ گذاری کند و حتی یک دفتر هم نداشته باشد؟ و وزیر ارتباطات هم درباره اش بگوید که من در این مورد صریحا نمی‌توانم قضاوت کنم و سهامدار او بگوید من فقط پول گرفتم و مهم نیست این پول از کجا آمده؟ آیا این عجیب نیست که این شرکت حتی نشان اینترنتی از خود نداشته باشد؟
 
در ایران؟
 
نه در خارج از کشور.
 
من نمی‌توانم در این مورد اظهارنظر کنم، من فکر می‌کنم خود آقای وزیر و دوستانی که در صنعت ارتباطات هستند در این مورد بتوانند به اظهارنظر بپردازند. قطعا من در مورد بحث‌های اینترنت، ارتباطات و آن شرکت و هر شرکتی که شما اسمش را ببرید صاحب صلاحیت نیستم که بخواهم اظهارنظر کنم.
 
در سال گذشته دیدیم که برخی از مدیران بلند پایه دولتی از برخی از استارت آپ های خاص، بازدید داشتند، در حالیکه برای آمازون که بزرگترین فروشگاه اینترنتی دنیا است ما شاهد چنین بازدیدهایی از سمت مقامات دولتی نبوده‌ایم؛ به نظر شما هدف آن مجموعه‌ها از این‌که مقام‌های دولتی را می‌خواهند به شرکت‌شان بیاورند، چیست؟
 
من این اتفاق را یک اتفاق میمون و مبارکی برای جمهوری اسلامی می‌دانم که معاون رئیس جمهوری آقای دکتر ستاری از شرکت‌های استارت‌آپ بازدید می‌کنند و خود را مقید می‌دانند که از مجموعه‌های استارت‌آپ‌ها بازدید داشته باشند.
 
از مجموعه‌ها خیر، بلکه از چند مجموعه خاص.
 
خیر، ما جلسات متعددی را خدمت دکتر ستاری بودیم. خود بنده با خیلی از پارک‌های علم و فناوری و شرکت ها تفاهم بستیم و من شخصاً بسیار علاقه‌مند هستم و معمولا هفته ای یکبار یا دو هفته یکبار، حداقل یک شرکت استارت‌آپی را همین‌جا زیارت می‌کنم یا این‌که ما به بازدید آنها می‌رویم و این خیلی خوب است، این‌که نگاه یک مسئول در نظام جمهوری اسلامی به صنعت دانش‌بنیان مثبت است، بسیار خوب است. من دیده‌ام شرکت علی‌بابا که در چین یکی دو سال پیش در بورس نیویورک عرضه اولیه شد، رییس جمهور چین به مدیرعامل همین شرکت بسیار احترام می‌گذارد، زیرا با شرکت‌های علی پی و شرکت‌های زیرمجموعه علی بابا کارهایی کرده که درآمدهای VAT (مالیات بر ارزش افزوده) دولت چین افزایش یافته و به عبارتی این شرکت توانسته برای دولت چین ثروت‌آفرینی کند. دولتی‌ها در آنجا شاید بهتر از ما این موضوع را فهمیده‌اند و استارت‌آپ‌ها را حمایت می‌کنند.
 
این‌که نیت مسئولان ما مثبت است شکی در آن نیست، اما موضوع ما برسر سناریویی است که گفته می‌شود که این دید و بازدیدها بخشی همان سناریو ارزشگذاری است، اینکه بیایند بگویند دولتی‌ها هم به ما ارج می‌نهند و این بازدیدها را بصورت گسترده به رسانه ها نشان دهند، در حالیکه موضوع علی بابا کاملا متفاوت با موضوع شرکت هایی است که در مورد سرمایه گذاران آن و ارزشگذاری آن ها، ابهاماتی مطرح است.
 
من در مورد فرمایش شما یک مثال نقض بزنم، همین چند روز پیش آقای دکتر روحانی از شرکت گل گوهر در سیرجان دیدار کرد، شرکت گل گوهر در بورس فعال است، قرار نیست که بازدید یک دولتمرد روی قیمت سهام آن تاثیر بگذارد. اینها شاید از نظر برندینگ و این‌که از نظر مردم اعتباری برای برند گل‌گوهر می‌شود که قطعا این مساله درست است ولی در نظام بازار مالی یک استانداردی تعریف شده است. مادامی که این شرکت نتواند سود بسازد و نتواند خود را بزرگ کند و نتواند در محیط رقابت‌پذیری که وجود دارد خود را نگاه دارد سرمایه گذار دید تخصصی خود را نسبت به این موضوع دارد و اگر آنهایی که سواد مالی پایین دارند تحت تاثیر قرار می‌گیرند به نظر من این رفتار، رفتاری است که تحت تاثیر عواملی است که ما باید فرهنگ‌سازی آن را انجام دهیم. ما در بازار سرمایه شرکت‌های بزرگی داریم که دولتمردان از آنها بازدید می‌کنند. در حال حاضر نیز نزدیک دهه فجر هستیم و خیلی از این طرح‌ها باید به بهره‌برداری برسد و قاعدتا باید سود این شرکت‌ها افزایش پیدا کند، ولی آنچه که بازار و سرمایه‌گذار برایش مهم است، صورت های مالی است که آن شرکت باید بدهد.
 
آن دیدار برای بعد از عرضه در بورس بوده است. به نظر شما همین دولتمردانی که می‌فرمایید چرا از استارت‌آپ‌های کوچک دیدار نمی‌کنند؟ که اگر می‌کنند باید رسانه‌ای شود.
 
این را از خودشان بپرسید. حداقل آن چیزی که برای من مهم است من می‌روم بازدید می‌کنم و خیلی هم علاقه‌مند هستم مثلا ما در فین استارز که برگزار می‌کنیم، بخشی داریم برای تیم‌های دانشجویی، اینها می‌آیند و جویای نام هستند و می‌خواهند در دنیای تکنولوژی مالی حرفی برای گفتن داشته باشند. من به شخصه خودم از تیم‌های دانشجویی انرژی می‌گیرم. حداقل فکر می‌کنم از این تیم‌ها، شرکت‌های بزرگی را در سال‌های آینده در بازار سرمایه خواهیم داشت.
 
شما در میان صحبت‌هایتان فرمودید که ما سرمایه گذار داخلی داریم، این سرمایه گذاران دقیقاً چه افرادی هستند؟
 
ما الان سرمایه گذاران حقوقی‌ای داریم که اگر دو سال پیش به آنها می‌گفتیم بیایید در این حوزه‌های جدید سرمایه‌ گذاری کنید، می‌گفتند نه یا اینکه می گفتند ما اصلا نمی‌دانیم این حوزه‌ها چه هستند، بیا توضیح بده که این حوزه‌ها چه هستند. بخش استارت‌آپ‌ها موضوع جدیدی بود و خیلی‌ها نگاهی برای سرمایه‌گذاری در آن نداشتند و جالب این‌که یکی از مخالفینی که دو سال پیش با من صحبت می‌کرد و می‌گفت ما حاضر نیستیم در این حوزه بیاییم، در اولین صندوق سرمایه‌ گذاری که پذیره‌نویسی شد، دو یا سه میلیارد تومان خرید کرد. من با او تماس گرفتم و گفتم شما قرار نبود بیایید و ربطی به این حوزه نداشتی، او گفت با این روندی که من دارم می‌بینم، خوب است.
 
 دو، سه میلیارد تومان با رقم چند میلیون دلار که درباره اش صحبت کردیم، مقداری تفاوت دارد.
 
کل آن VC، پنجاه میلیارد تومان بود، وقتی یک سرمایه‌گذار دو، سه میلیارد تومان بگذارد، درصد هنگفتی سرمایه‌گذاری کرده است.
 
اکوسیستم استارتاپی ما یک یا دو میلیارد تومان پول نمی‌خواهد. چرا که همین الان اگر استارتاپی را راه‌اندازی کنیم، برای کمپین تبلیغاتی یک ماهه‌اش به طور متوسط یک میلیارد تومان پول نیاز است. در نتیجه اگر بگوییم یک نفر یک الی سه میلیارد تومان برای استارتاپی پول آورده، برای سرمایه‌گذار استارتاپی چندان معنی ندارد. ما الان داریم در مورد سرمایه‌گذار داخلی صحبت می‌کنیم که بتواند دو سوم از ۱۴۰۰ میلیون دلاری که درباره‌اش صحبت شد را تامین مالی کند.
 
این بیست صندوق سرمایه گذاری جسورانه که خدمتتان عرض کردم، همین الان در سال ۱۳۹۶ بالغ بر ۱۰۰۰ میلیارد تومان دارند پول از مردم جمع می کنند.
 
از بین مردم عادی!؟
 
نه از بین مردمی که در بازار سرمایه فعال هستند.
 
 منظور شما همان نهادهای مالی است که طبق برنامه ششم توسعه دیگر امکان سرمایه گذاری در صندوق های جسورانه را ندارند؟
 
خیر
 
پس از کجا؟
 
الان یکسری نهادهای مالی مختلف مثلاً هلدینگ مالی صندوق بازنشستگی کشوری آمده که برای یک صندوق جسورانه ۵۰ تا ۶۰ میلیارد تومان موافقت اصولی گرفته است، چند تا کارگزاری‌ها و تامین سرمایه‌ آمدند، جمع جبری تمام این نهادهای مالی همین امسال (سال ۹۶) و اوایل سال ۱۳۹۷ بالغ بر ۱۰۰۰ میلیارد تومان می شود. به نظر من این ارقام، ارقامی است که به راحتی امکان‌پذیر است و بلندپروازانه نیست که ما بخواهیم تصویرپردازی کرده باشیم و نگاه امیدوارانه به بازار VC ها و استارتاپ‌ها داشته باشیم.
 
اگر فرض کنیم شرکتی قصد ورود به فرابورس را دارد، تمام پیش نیازها از جمله صورتهای مالی حسابرسی شده را ارائه نماید اما در مورد سرمایه گذاری خارجی و ارزشگذاری آن ابهاماتی وجود داشته باشد، آیا شما به عنوان مدیرعامل فرابورس، قبل از اینکه آن ابهامات به طور کامل شفاف شود با عرضه آن در فرابورس موافقت می کنید؟
 
شما می‌خواهید از من یک تاییدیه بگیرید، در صورتی که من نمی‌دانم آن ابهامات چیست.
 
در مورد ابهامات به صراحت توضیح دادم که در مورد سرمایه‌گذاری خارجی (و ارزشگذاری) تعدادی از شرکت‌ها ابهاماتی وجود دارد.
 
ما از ورود سرمایه‌گذار خارجی به شخصه استقبال می‌کنیم.
 
شما چه از سرمایه‌گذاری خارجی استقبال کنید یا نکنید، آنها می گویند که ورود کرده‌اند (نکته اینجاست که برخی می گویند سرمایه‌گذار خارجی در کار نبوده است)
 
ورود سرمایه گذار خارجی هیچ منع قانونی ندارد. اما اگر ابهاماتی وجود داشته باشد، چه برای داخلی، چه برای خارجی، اجازه ورود به فرابورس را نمی دهیم. ما شرکت ایرانی داشتیم که اینجا آمده، مشکل امنیتی داشته، یعنی نفوذ انجام داده، ما این شرکت را به فرابورس راه ندادیم. البته نه اینکه ما، بلکه اینجا یکسری دستگاه نظارتی وجود دارند که آن هم نه فقط برای خارجی‌ها، بلکه حتی اگر ایرانی‌ها هم بخواهند این کار را انجام دهند، یکسری کنترل ها روی آنها صورت می گیرد. پس اینجا ما خارجی یا داخلی نداریم. اگر شرکتی خدای ناکرده جرم اقتصادی مرتکب شود، قطعا باید رسیدگی شود و قطعا ما باید رسیدگی‌های لازم را برای پذیرش آن شرکت انجام دهیم و اگر آن جرم اقتصادی ثابت شود، قطعا جواب ما به آن شرکت "نه" خواهد بود. فرابورس بر اساس کاغذها، مدارک و مستندات کاغذی که می‌آید، بررسی و اظهارنظر می‌کند.
 
آیا فرابورس به آن ابهامات هم رسیدگی می‌کند؟
 
ما وظایفی داریم که معمولاً استعلام‌هایی را از سازمان‌ها و ارگان‌ها می‌گیریم. این کار را برای تمام شرکت ها و نه فقط استارتاپ‌ها انجام می‌دهیم. هر شرکتی که وارد بازار شود، ما سوء پیشینه‌اش را بررسی می‌کنیم و اگر حکم قضایی و کیفری داشته باشد، آن را بررسی می‌کنیم. اگر پولشویی کرده باشد، از بانک مرکزی استعلام می‌گیریم. اگر در امور مالیاتی مشکل معوقه مالیاتی داشته باشد حتما باید رسیدگی شود. اگر جزو خریداران سهام دولت باشد و معوقه‌ای را داشته باشد، آن را استعلام و حتما رسیدگی می‌کنیم و تمام موارد رسیدگی خواهند شد. این موضوعات نه فقط برای شرکت‌های جدیدالورود بلکه برای سهامداران عمده ای که بخواهند سهامی را به صورت مدیریتی و کنترلی خریداری کنند، هم صادق است. ما هر کسی را با هر رزومه‌ای و با هر سابقه ای اینجا راه

پیش فروش عمومی ارز دیجیتال تلگرام لغو شد

 
پیش فروش عمومی ارز دیجیتالی تلگرام با عنوان «گرام»، به دلیل مقررات سخت و پیچیدگی‌ها لغو شده است.
 
به گزارش پژوهشکده پولی و بانکی، وال استریت ژورنال در گفت‌و‎گویی با برخی منابع آگاه در تلگرام اعلام کرده است که پاول دروف، بنیانگذار و مدیرعامل پیام رسان تلگرام بعد از جمع آوری مبلغ ۱.۷ میلیارد دلار به منظور ایجاد شبکه باز تلگرام (Telegram Open Network) که با نامTON مطرح است، قصد انجام امور پیچیده حقوقی به منظور پیش فروش عمومی ارز دیجیتال تلگرام با نام گرام را ندارد و بر همین اساس پیش فروش عمومی ارز دیجیتال تلگرام لغو شده است.
 
بر اساس اطلاعاتی که در سند ۲۳ صفحه‌ای TON موجود است و مرکز ملی فضای مجازی ایران نیز نسخه فارسی آن را با تمامی جزییات منتشر کرده است، تلگرام در پروژه ایجاد ارز رمزنگاری با استفاده از فناوری بلاک‌چین با عنوان ارز گرام قصد داشت تا این شبکه غیر متمرکز راهی برای پرداخت و جایگزین ویزا کارت و مستر کارت باشد.
 
تلگرام با سرمایه گذاری خصوصی جمعی در حدود ۲۰۰ نفراز سرمایه گذاران سازمانی و افراد دارای هویت حقوقی توانست ۱.۷ میلیارد دلار سرمایه مورد نیاز خود را تامین کند؛ البته در این سرمایه گذاری افراد ایرانی حق سرمایه گذاری نداشتند اما قرار بود در سرمایه گذاری عمومی بتوانند شرکت کنند.
 
بر اساس اعلام منابع آگاه، تلگرام امیدوار بود با عرضه عمومی ارز دیجیتال گرام سرمایه‌ای بالغ بر ۵ میلیارد دلار برای تامین مالی پروژه بلاک چین و ارز دیجیتال خود را جذب کند که حالا باتوجه به مقررات سخت و پیچدگی‌ها، تلگرام از هدف عرضه عمومی دست برداشته است و حالا باید منتظر واکنش پاول دروف درباره شکست بزرگترین پروژه تلگرام بود.
 
جالب است بدانید که سیاست تلگرام در خصوص پیش فروش ارز دیجیتال خود همواره مبهم بوده و اطلاع رسانی شفافی حتی به سرمایه گذاران کلان این پروژه انجام نشده و همین مسئله سردرگمی و گلایه آن ها را به دنبال داشته است.
 
گفتنی است؛ در بحث فیلترینگ تلگرام در روسیه و ایران یکی از موضوعات حساسی که همواره عنوان شده است به نگرانی دولت‌ها از گسترش استفاده از این ارز با توجه به تعداد بالای کاربر این پیام رسان و کمرنگ شدن ارزش پول ملی و نقش رگولاتور مالی اختصاص دارد.

افرانت در حال برنامه ریزی برای ورود به بورس است

مدیر عامل افرانت با بیان اینکه به دنبال ۶ سال حضور در فرابورس در حال برنامه ریزی برای ورود به بورس هستیم، گفت: ورود به بازار سرمایه با دشواری هایی همراه است. اما محاسن آن از جمله ایجاد امکان مشارکت عموم مردم در شرکت، تسهیل تامین منابع برای توسعه شرکت، ارزشگذاری واقعی سهام شرکت بر اساس عرضه و تقاضای بازار، افزایش نقدشوندگی سهام شرکت، ارتقای برند و اعتباری که حضور در بورس برای شرکت ها به همراه می آورد، این سختی ها را برای کارافرینان شیرین می کند.
 
فریدون قاسم زاده با بیان اینکه به رغم مشکلات موجود در طول این شش سال حتی یک لحظه از ورود به فرابورس پشیمان نشده ایم، با بیان برنامه های توسعه شرکت افرانت، گفت: برنامه ریزی جهت سرمایه گذاری کلان برای توسعه ظرفیت دیتاسنتر های موجود و خدمات ابری و افزایش تعداد دیتاسنترهای شرکت را در دستور کار خود قرار داده و همزمان روی ارتقای ظرفیت و پایداری سرویس های موجود اینترنت و دیتاسنتر تمرکز کرده‎ایم تا ضمن پاسخگویی به نیاز بازار، از استاندارهای داخلی بالاتر برویم و به استانداردهای جهانی نزدیک شویم.
وی با بیان اینکه عمده استارت آپ های بزرگ کشور در دیتاسنتر افرانت میزبانی می شوند، گفت: در راستای مسوولیت اجتماعی خود و در جهت حمایت از شرکت های استارت آپ و توسعه کسب و کارهای دیجیتال داخلی در حال تهیه طرحی برای ارایه سرویس و خدمات به شرکت های نوپا با شرایط ویژه هستیم. 
قاسم زاده گفت: بسیاری از شرکت های بزرگ بورسی در دنیا سودده نیستند و خیلی از شرکت های سودده در بورس به ویژه در حوزه های تک مانند گوگل، آمازون، فیس بوک، مایکروسافت و اپل که نیاز به سرمایه گذاری جهت رشد سریع دارند اصولا سود توزیع نمی کنند یا سود اندکی را میان سهامداران توزیع می کنند و در عوض سود سالانه خود را صرف توسعه شرکت می کنند و منفعت سهامداران در این قبیل شرکت ها عمدتا از طریق افزایش ارزش سهام تامین می شود. 
قاسم زاده با بیان اینکه شرکت ها در دوران حیات خود سه مرحله کلیدی را طی می کنند، گفت: مرحله اول، مرحله ایجاد است و کارآفرینان به دنبال ارایه محصول خوب و پیدا کردن بازار مناسب هستند؛ به همین علت تمرکز اصلیشان روی خلاقیت و نوآوری و جذب مشتری است. در این مرحله شرکت نیاز زیادی به چالاکی در تصمیم گیری و انعطاف بالا در اجرا دارد و لذا ورود به بورس در این مرحله که بین سه تا پنج سال ممکن است طول بکشد، می تواند مشکل ساز باشد و توصیه نمی شود. مرحله دوم مرحله رشد سریع و مرحله سوم مرحله تثبیت شرکت هاست که به تدریج به دلیل بالارفتن درآمدها و تعداد پرسنل توجه و تمرکز اصلی مدیران از روی محصول به ایجاد قوام سازمانی و انضباط مالی و افزایش سود آوری میل می کند. ورود شرکت های نوپا به بورس در این مراحل می تواند کمک بزرگی به شرکت ها و رشد مدیران آنها بکند که از این پس به جای اتکا به افراد باید در چارچوب ضوابط، رویه ها و آیین نامه های مدون عمل کنند. 
وی گفت: کارآفرینان در مرحله اولیه برای ورود به بورس دغدغه های زیادی دارند ولی به تدریج با رشد شرکت هایشان و ورود به مراحل بعدی احساس نیاز به ورود به بازار سرمایه در ایشان ایجاد و تقویت می شود. 
مدیرعامل افرانت با بیان اینکه پذیرش و ورود شرکت های ایرانی به بورس های بین المللی هدفی ملی و آرمانی و افتخاری برای کشور است، گفت: امیدواریم با تلاش مسوولان و به ویژه مدیران بورس کشور در آینده ای نه چندان دور شاهد حضور شرکت های موفق ایرانی و درخشش آنها در بورس های بین المللی باشیم. 

تبعات انتشار ارز دیجیتال تلگرام برای اقتصاد ایران

در حالی که از سال ٩٥ حساب سرمایه ایران به شدت منفی شده در چنین شرایطی بدترین خبر ممکن باز شدن یک کانال جدید از طریق ارز دیجیتال تلگرام هم برای تقاضای خروج سرمایه و هم برای خروج سرمایه است.
 
 
 
تلگرام یک پیام رسان رایگان، با امکانات و پشتیبانی خوب است. مفهوم رسانه را در ایران با ابزار" کانال" تغییر داده است. با وجود این همه تغییر که این نرم افزار پیام رسان در زیست ایرانی پدید آورده، راقم این سطور فیلترینگ موثر تلگرام را- اگر بلحاظ فنی ممکن است- شدیدا ضروری می داند و کسی که  پای این تصمیم، بی توجه به عدم محبوبیت شدیدی که برایش خواهد داشت ایستاده را عمیقا تحسین می‌کنم.
 
اولین موضوع که بستن تلگرام را ضروری کرده، کریپتو کارنسی " گرام" است.
ارزهای دیجیتال اساسا تقاضا محور هستند و با ایجاد شبحی از یک تقاضا ولو اندک قیمتشان روی نردبان صعود می‌رود. حال وقتی یک شبکه اجتماعی رأسا اقدام به نشر ارز دیجیتال می‌کند دهها راه مختلف برای ایجاد تقاضا روی آن دارد از فروش بعضی امکانات فنی بگیرید تا سرویسهای پرداخت "گرام" پایه. در چنین شرایطی با احتمال بسیار بالا تجربه " گرام" یکی از موفقترین تجارب کریپتو کارنسی خواهد بود و بازار آن به شدت سایز خواهد گرفت.
 
در چنین شرایطی با در نظر داشتن عطشی که برای خرید کریپتوها در ایران وجود دارد نیز این حقیقت که اکثریت غالب کاربران تلگرام ایرانی هستند ولو عرضه اولیه گرام در ایران به هر دلیل رخ ندهد پیش بینی تقاضای بسیار بالا روی گرام از داخل ایران(ولو با واسطه صرافی) و انتقال ارز  شدید برای خرید ارز دیجیتال نوظهور دارای کاربرد روی مهمترین شبکه اجتماعی مستقر در ایران مطلقا کاملا محتمل است. حتی اگر روایت اختصاص گرام به تعداد فالوئرها هم صحیح باشد در نهایت با یک ابزار تامین مالی طرف هستیم( چنان که دورف به صراحت گفته) و خالص انتقال سرمایه از بابت این مصرف جدید قطعی است. آن هم در حالی که از سال ٩٥ حساب سرمایه به شدت منفی شده و سال ٩٦ ( با حفظ روند گزارش نه ماهه)بدترین سال تاریخ جمهوری اسلامی بلحاظ خروج ارز ( به جز سال ٨٩) است و چه بسا با انتشار حساب سرمایه ١٢ ماهه سال ٩٦، مشخص شود سال ٩٦ بدترین سال تاریخ ایران بلحاظ خروج سرمایه بوده است.
 
در چنین شرایطی بدترین خبر ممکن باز شدن یک کانال جدید برای هم برای تقاضای خروج سرمایه و هم برای خروج سرمایه است. بگذارید صریح باشم، عرضه گرام در شرایط موجود هُل آخر به سیستم ارزی ایران است.
 
دوم آن که همه تلاش های دولت محترم اقای روحانی در طَی شش سال گذشته متمرکز بر کاهش ریسک پولشویی در ایران بوده است. انکار نمی کنم که در نحوه عمل با ایشان و تیم وزارت اقتصاد هم عقیده نیستم ولی زحمات ان ها و تیم FIU در همه این شش سال بر کاهش ریسک پولشویی متمرکز بوده است.  بستر " گرام" به تنهایی چنان ابزاری برای پولشویی کاملا ازاد فراهم میکند که هر چه در عرصه  مبارزه با پولشویی رشته شده پنبه شود.
 
سومین موضوع که از این همه مهمتر است مسئله بیگ دیتاست. کشور ایران یک دسترسی بسیار سخاوتمندانه به بیگ دیتا به تلگرام داده است. این موضوع از دو نظر بسیار مهم است. اولا طرف خارجی ابزاری عالی برای قریحه سنجی و تست افکار عمومی ایرانیان بدست اورده و واکنش ان را به هر متغیری به سهولت میتواند براورد کند، دوم امکان افکار سازی در اختیار دارد و به راحتی بسامد یک ایده یا تصور را می تواند در ذهن ها تنظیم کند. کمابیش شبیه به انچه اکنون در پرونده  فیسبوک مطرح است. ما اکنون در آستانه دور جدید تحریم های فلج کننده هستیم و روا نیست چنین ابزاری به این راحتی در اختیار دولت تحریم گر باشد تا هم بتواند واکنش أفکار عمومی به هر رده تحریم به دقت بداند و هم- فراتر از ان- این واکنش را تنظیم کند.

خوب یا بد ارزهای دیجیتالی

از دست دادن رفتن ارزش پول به دلیل تورم این هشدار را به مردم می دهد که از ارزش پول خود محافظت کنند. یکی از راه‌های خوب جلوگیری از این مشکل، تبدیل آن به ارزهای دیجیتال معتبر است.
همچنین فناوری ارزهای دیجیتال به کاربر کمک می کند که محدود به زمان و مکان جغرافیایی خاصی نباشد و واسطه ها را از زندگی خود حذف کند بنابراین ارز دیجیتالی باعث ایجاد تقاضا و تقاضا هم باعث افزایش قیمت می شود.
 
مهمترین ارزهایی که سرمایه گذاری در آن از چند سال گذشته سود خوبی داشته اند عبارتند از:
 
بیت کوین: بیتکوین نخستین پول دیجیتال نا متمرکز است، چرا که سیستم آن بدون بانک مرکزی یا مسوول مرکزی کار می‌کند. این شبکه همتابه‌همتا است و تراکنش‌ها مستقیما و بدون واسطه بین کاربران انجام می‌شود. گره‌ها از طریق استفاده از رمزنگاری این تراکنش‌ها را بازبینی کرده و در یک دفتر کل توزیع‌شده عمومی که به آن زنجیره بلوکی گفته می‌شود، ضبط می‌کنند.
 
اتریوم: پ‍س از بیت‌ کوین رتبه‌ دوم را در بین تمام ارزهای دیجیتال دارد. این ارز یک پلتفرم نرم‌افزاری غیرمتمرکز است که امکان ساخت و اجرای قراردادهای هوشمند و اپلیکیشن‌های توزیع‌شده را بدون تقلب، کنترل یا مداخله‌ شخص ثالث فراهم می‌کند. طبق گفته‌ سازندگان اتریوم، این ارز را می‌توان برای رمزگذاری، غیرمتمرکزسازی، ایمن‌سازی و مبادله‌ تقریبا همه‌چیز استفاده کرد.
 
لایت کوین: لایت‌ کوین براساس یک شبکه‌ پرداخت جهانی متن باز ایجاد شده است که هیچ نهادی بر آن نظارت نمی‌کند و از الگوریتم اسکریپت که بر اساس پروتکل اثبات کار است برای استخراج ارز استفاده می‌کند. به این صورت افراد عادی می‌توانند با استفاده از رایانه‌های معمولی برای استخراج این ارز اقدام کنند. گرچه لایت‌ کوین از بسیاری جهات شبیه بیت‌ کوین است، اما نرخ تولید بلوک آن بسیار سریع‌تر است و از این جهت تراکنش را سریع‌تر تایید می‌کند. به‌غیر از سازنده‌ها، تعداد رو‌به‌رشدی از تجار هستند که لایت‌ کوین را به‌رسمیت می‌شناسند.
 
مونرو: یک ارز ایمن، خصوصی و غیرقابل‌ردیابی است. توسعه‌ این ارز دیجیتال کاملا مبتنی‌بر کمک‌های جامعه‌ است. مونرو با تمرکز بالایی بر قابلیت مقیاس‌گیری و تمرکززدایی راه‌اندازی شده است و با استفاده از تکنیکی خاص به‌نام امضاهای حلقوی حریم شخصی بالایی فراهم می‌کند. با این روش به‌نظر می‌رسد که گروهی از امضاهای رمزنگاری‌شده وجود دارد که حداقل شامل یک شرکت‌کننده‌ واقعی است اما ازآنجاکه همه‌ آن‌ها درست به‌نظر می‌رسند، امضای واقعی را نمی‌توان تشخیص داد.
 
زی‌کش(Zcash): یک ارز دیجیتال متن‌باز و غیرمتمرکز است. Zcash به کاربران خود این امکان را می‌دهد تا تراکنش‌های محافظ‌دار را انتخاب کنند؛ تراکنش‌های محافظ‌دار این امکان را فراهم می‌کنند تا محتوا با استفاده از تکنیک رمزنگاری پیشرفته‌ای به‌نام zk-SNARK که تیم Zcash آن را ایجاد کرده، رمزنگاری شود.
 
Dash (دارک کوین): نسخه‌ پنهانی‌تری از بیت‌ کوین است. این ارز ازآنجاکه روی شبکه‌ مسترکد غیرمتمرکزی کار می‌کند که ردیابی تراکنش‌ها را تقریبا غیرممکن می‌سازد، امنیت بالاتر و قابلیت ناشناخته‌ماندن بیشتری نسبت‌به بیت‌ کوین دارد.
 
ریپل: یک شبکه‌ پرداخت آنی جهانی است که امکان پرداخت‌های بین‌المللی فوری، قطعی و کم‌هزینه‌ را فراهم می‌آورد. ریپل بانک‌ها را قادر می‌سازد تا پرداخت‌های بین‌المللی و فرامرزی را به‌صورت آنی، با شفافیت انتها‌به‌انتها و هزینه‌های پایین‌تر انجام دهند. سیستم ساخت این ارز نیازی به استخراج ندارد و به‌خاطر این ویژگی با بیت‌ کوین و ارزهای جایگزین دیگر متفاوت است. ازآنجاکه ساختار ریپل نیازی به استخراج ندارد، مصرف انرژی محاسبه‌کردن را کاهش می‌دهد و تاخیر شبکه را به‌حد‌اقل‌ می‌رساند.
 
برخی مشکل های احتمالی ارزهای دیجیتالی
 
هرچند این سرمایه گذاری ها سود دهی دارند اما می توانند همراه با برخی از مسایل و مشکل های احتمالی باشند که به برخی از آنها اشاره می شود:
 
حباب اقتصادی: برخی از کارشناسان کسب و کار معتقدند که ارزهای دیجیتال یک حباب هستند و پس از رشد تا زمان مشخص نابود می شوند. این افراد عقیده دارند از آنجایی که ارزهای دیجیتال مورد حمایت هیچ فرد یا موسسه ای نیستند و نوسان خیلی بالایی دارند، نمی توانند با پول های سنتی رقابت کنند بنابراین هرگز جایگزین آن نخواهند شد.
 
نوسان: هرچند با نوسان مثبت ممکن است سود زیادی کسب شود اما هیچ چیز ۱۰۰ درصد نیست و ممکن است پول اولیه فرد از دست برود.
 
سیاست های قانونی: هنوز بیشتر کشورهای جهان به طور رسمی ارزهای دیجیتال را به عنوان یک ارز نمی پذیرند بنابراین ممکن است دولت ها با آن موافق نباشند یا قوانینی محدود کننده برای آن وضع کنند. البته برای مثال دولت چین چندین بار سعی در جلوگیری از بیت کوین را داشته است که خیلی موفق نبود.
 
کاربردها و مشکل های ارز دیجیتالی
 
مرتضی ایمانی راد، اقتصاددان ایرانی در این خصوص گفته است: یکی از مشکلاتی که در مورد این ارزها از سوی مسوولان بانک‌های مرکزی کشورهای جهان مطرح می‌شود این است که ارزهای دیجیتال دارای نوسان های بسیار بالایی دارند بنابراین نمی‌توانند به سادگی مورد قبول بانک‌های مرکزی قرار گیرند و به همین علت نمی‌توان از آنها در مبادلات روزمره استفاده کرد. هر چند که این بخش درست است ولی نباید این نکته مهم را نادیده گرفت که ارزهای دیجیتال شرایط اولیه و تولد خود را تجربه می‌کنند و بنابراین از یک پدیده نوظهور نمی‌توان ثبات انتظار داشت.
 
وی افزوده است: بخش قابل توجهی از نوسانات ارزهای فیات را می‌توان به دخالت بانک‌های مرکزی و دولت‌ها منسوب کرد و بنابراین این ارزها در شرایطی که بانک مرکزی و دولتی وجود ندارد که در گردش و تولید آنها دخالت کنند حجمشان به صورت یک متغیر محاسبه ‌شده درونی افزایش پیدا می‌کند، از این‌رو می‌توان ثبات بیشتری برای آنها از هم‌اکنون پیش‌بینی کرد. همان‌طور که در مورد ارزهای فیات از پول در سطح اقتصاد ملی و بین‌المللی استفاده می‌شود از ارزهای دیجیتال نیز می‌توان استفاده کرد.
 
این اقتصاددان با اشاره به یکی از کاربردهای بسیار متداول و معمول ارزهای دیجیتال یعنی معامله کردن و خرید وفروش از طریق آنها تاکید کرده است: هم‌اکنون بسیاری از شرکت‌های بزرگ، بیت‌کوین را به عنوان پول قانونی برای خرید کالای شما مورد پذیرش قرار داده‌اند. طبیعی است که هر‌چه ثبات این ارزها بیشتر و نوسان قیمت آنها محدودتر شود، امکان استفاده از آنها در معاملات تجاری بیشتر خواهد شد.
 
وی بیان کرد کرده است: دومین استفاده‌ای که می‌توان از این ارزها کرد برای پوشش ریسک است. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ارزهای دیجیتال این است که در مقابل نوسان های اقتصادی بیرون، التهاب زیادی از خود نشان نمی‌دهند و چون حجم آنها با یک قانون مشخصی افزایش پیدا می‌کند بانک‌های مرکزی نمی‌توانند در حجم آنها دخالت کنند و قیمت ارزها را در مقابل یکدیگر بالاتر ببرند. به دلیل همین ویژگی است که بعضی از سرمایه‌گذاران از ارزهای دیجیتال به عنوان ابزاری برای پوشش ریسک همانند طلا استفاده می‌کنند.
 
به گفته این استاد دانشگاه، سومین استفاده‌ای که از ابزارهای دیجیتال می‌شود سوداگری یا سرمایه‌گذاری است. با توجه به اینکه نوسان این ارزها بالاست، بسیاری از سرمایه‌گذاران راغب هستند که از بازار فارکس خود را به بازار ارزهای دیجیتال منتقل کنند. به همین علت در سال ۲۰۱۷ که این ارزها بیشترین افزایش را تجربه کردند شرکت‌های بسیار زیادی وارد فعالیت مبادلاتی و پس‌انداز این ارزها و روش‌های نگهداری آنها شدند و این استقبال آنچنان بود که برای اولین بار تمامی شرکت‌های عرضه‌کننده این ارزها با یک صف طولانی مواجه شدند و چون عملیات مبادله و پس‌انداز الکترونیکی انجام می‌شود بسیاری از این شرکت‌ها تمهیدات لازم را برای یک برنامه گسترده و محکم برای استفاده از استقبالی که از آنها شده بود، نداشتند و دچار هرج‌ومرج شدند.
 
ایمانی راد درباره تهدیداتی که این واحد پولی با آن مواجهه نیز گفته است: یکی از بحث‌هایی که در مورد بیت‌کوین و سایر ارزهای دیجیتال که به آنها آلت‌کوین (altcoin) گفته می‌شود مطرح است این است که این ارزها دارای پشتوانه لازم برای رسمیت یافتن و مورد قبول قرار گرفتن مردم نیستند. ارزهای فیات بعد از سال‌های ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ فاقد پشتوانه بوده‌اند و پشتوانه پول در بعضی از کشورها در حد چند درصد با طلا و در بعضی از کشورها بدون تعیین پشتوانه بوده است. بنابراین اگر شما در سال گذشته در ونزوئلا زندگی کرده باشید، پول رایج فاقد هرگونه پشتوانه بود و به همین دلیل پول ملی این کشور نوسان‌های بسیار بالایی را تجربه کرد. این مساله در مورد ارزهای دیجیتال هم صادق است. به عبارت دیگر ارزهای دیجیتال همانند ارزهای فیات مثل قبل از پشتوانه طلا یا ابزار ارزشمندی برخوردار نیستند ولی می‌توان گفت که امنیت بسیار بالا در این ارزها یکی از فاکتورهای مهم ارزش آنهاست. ضمنا تکنولوژی‌های بسیار محکم و قدرتمندی این ارزها را به گردش درآورده، حفظ و تولید می‌کند. مثلاً تکنولوژی مورد استفاده در تولید، توزیع و ثبت معاملات بیت‌کوین بلاک‌چین (‌block chain) است که خود از استحکام بسیار بالایی برخوردار است.
 
گزارش: فرزانه صدقی - سیناپرس