بررسی گوشی هواوی نوا ۷i: میان‌رده‌ای با دوربین پرچم‌دار

سیاست شرکت هواوی عرضه دو سری گوشی پرچم‌دار و چندین گوشی میان‌رده با مشخصات و اندکی طراحی متفاوت مبتنی بر یک زبان طراحی و سخت‌افزار است. این شرکت چینی که زیر شدیدترین فشارهای تحریمی از سوی کشور ایالات متحده قرار دارد؛ هرگز از برنامه‌های خود عقب ننشسته و پس از عرضه گوشی‌های سری پی ۴۰ و نوا ۷، سراغ میان‌رده‌ها رفت. اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی، میان‌رده‌های پی ۴۰ لایت (P40 Lite)، نوا ۷ آی (Nova 7i)، نوا ۷ اس ایی (Nova 7 SE) و پیش‌تر از آن‌ها نوا ۶ اس ای (Nova 6 SE) در کشورهای مختلف معرفی شدند.

تمامی این گوشی‌ها از مشخصات و شکل ظاهری یکسانی برخوردار هستند و فقط در باندهای فرکانسی اندک تفاوتی دارند که نشان می‌دهد هریک از این میان‌رده‌ها برای یک بازار هدف طراحی و عرضه شده است. نوا ۷ اس ای کمی ظاهر متفاوت‌تری به خود گرفته و از مشخصات به‌روزتری برخوردار است تا پیش‌روترین میان‌رده هواوی در اواسط سال ۲۰۲۰ باشد.

در این مقاله، می‌خواهیم سراغ بررسی اختصاصی گوشی هواوی نوا 7i برویم که به نظر می‌رسد یکی از بهترین میان‌رده‌های بازار امسال خواهد بود.

طراحی

گوشی نوا 7i را باید یک اسمارت‌فون نسبتا بزرگ محسوب کنیم. صفحه‌نمایش ۶.۴ اینچی آن به همراه ابعاد ۱۵۹.۲ در ۷۶.۳ در ۸.۷ میلی‌متر به گوشی وزن و سایز بزرگ داده است. این حس را اولین باری که گوشی را به دست بگیرید؛ در خواهید یافت. وزن گوشی ۱۸۳ گرم است که چندان زیاد نیست ولی وقتی با گوشی مانند پی ۳۰ لایت مقایسه کنید؛ این‌طور حس خواهید کرد که سنگین‌تر و همین‌طور دارای قطر و ابعاد بزرگ‌تری است. قطعا افرادی که طرفدار گوشی‌های خوش قد و بالا هستند یا دستان کشیده و بزرگ‌تری دارند؛ با هواوی نوا 7i راحت‌تر بوده و لذت بیشتری از آن می‌برند.

زبان طراحی کلی این گوشی همانند اسمارت‌فون‌های سری نوا ۷ و همین‌طور پرچم‌دارهای سری پی ۴۰ است. یک سوراخ یا حفره ناچ زیبا و نسبتا کوچک در بالا، گوشه سمت چپ صفحه‌نمایش می‌بینیم که محل تعبیه دوربین سلفی و حسگرها است. سیستم دوربین چهارگانه مربعی در پنل پشتی گوشی و گوشه بالا سمت چپ نیز به شدت خودنمایی می‌کند.

یک تفاوت بزرگ هواوی نوا ۷ آی با نوا ۷ و همین‌طور پی ۴۰ در چینش دوربین‌ها است. تقریبا در میان گوشی‌های معرفی شده هواوی در سال ۲۰۲۰ فقط این گوشی است که از طراحی دوربین‌های مربعی سود می‌برد و مابقی همگی از چینش دوربین‌های عمودی بهره‌مند هستند تا این سیستم دوربین مربعی یک وجه تمایز بزرگ برای تشخیص هواوی 7i از دیگر اسمارت‌فون‌های هواوی باشد.

طراحی این گوشی زیبا و دل‌نشین است. جنس صفحه‌نمایش شیشه‌ای بوده ولی فریم دور آن و بدنه پشت از جنس پلاستیک استفاده شده است تا مشخص شود با یک گوشی میان‌رده روبه‌رو هستیم. این بدنه پلاستیکی از کیفیت بالایی برخوردار است و هنگامی که نوا 7i را در دست می‌گیرید؛ ابدا احساس بدی نسبت به آن نخواهید داشت و برعکس تصور می‌کنید یک گوشی خوب و رده بالا را در دست دارید.

این گوشی در رنگ‌های مشکی، سبز و آبی صورتی عرضه می‌شود که ما در حال بررسی مدل سبز رنگ آن بودیم. سبزی که در نور آفتاب می‌درخشد و در سایه، شخصیت و ابهت خاصی به گوشی خواهد داد. در عوض، جنس پنل پشتی باعث می‌شود اثر انگشت، گرد و غبار و پرزهای بیشتری دیده شود تا سطح صاف و صیقلی کار به چشم نیاید. اگر به تمیزی پنل پشتی اهمیت زیادی می‌دهید؛ تقریبا هر روز باید با دستمال آن را پاک کنید.

در لبه بالایی حاشیه بسیار کمی دیده می‌شود و بیشتر صفحه‌نمایش به چشم می‌آید ولی در لبه پایینی شاهد مقداری حاشیه هستیم که کمی توی ذوق می‌خورد. همین حاشیه هم باعث شده نسبت صفحه‌نمایش به بدنه ۸۳.۵ درصد ثبت شود تا یک اسمارت‌فون کاملا بی‌حاشیه نباشد.

هواوی حسگر اثر انگشت را به کنار گوشی و روی کلید روشن/خاموش صفحه‌نمایش قرار داده است و درست در بالای آن کلیدهای تنظیم صدا قرار دارند. به این ترتیب، کلید روشن/خاموش گوشی با تورفتگی و سطحی بیشتری نسبت به کلیدهای تنظیم صدا طراحی شده است که اتفاقا کار با آن لذت‌بخش‌تر می‌شود. هنگامی که نیاز دارید اثر انگشت شما ثبت شود؛ کافی است انگشت خود را برای چند ثانیه روی این کلید نگاه دارید.

هواوی در کناره بدنه پایین، بلندگو، جک هدفون و درگاه USB-C برای شارژ گوشی را کار گذاشته و در کناره بالا هم شاهد شیار سیم‌کارت معمولی و شیار نانوسیم‌کارت هستیم که می‌تواند برای کارت حافظه نانو استفاده شود. در جعبه این گوشی علاوه بر شارژر ۴۰ واتی، هدفون‌ سفید رنگ و دفترچه‌های راهنما، شاهد یک قاب محافظ ژله‌ای و بی‌رنگ هم هستیم که می‌تواند برای شروع، شما را از خرید یک قاب مجزا بی‌نیاز کند.

سخت‌افزار و کارایی

هواوی برای این میان‌رده خود پردازنده نسبتا قدرتمند کایرین ۸۱۰ را انتخاب کرده است. یک تراشه SoC با فناوری ساخت هفت نانومتری و هشت هسته فیزیکی که دو هسته با معماری Cortex-A76 و سرعت کلاک بالای ۲.۲۷ گیگاهرتز کار می‌کنند و ۶ هسته باقیمانده در معماری Cortex-A55 و سرعت کلاک هسته ۱.۸۸ گیگاهرتزی هستند تا مصرف انرژی بهینه‌سازی شود. همچنین، این پردازنده مرکزی موبایل دارای یک واحد پردازش عصبی (NPU) نیز هست تا با فناوری هوش مصنوعی اختصاصی هواوی ترکیب شده و عملکرد بسیار مطلوبی از خود نشان دهد.

کایرین ۸۱۰ یک پردازنده جدید نیست و روی برخی گوشی‌های خانواده قبلی نوا هم این تراشه را مشاهده کردیم ولی در محک‌زنی و تست‌ها، از میان‌رده‌های کوالکام از جمله تراشه اسنپدراگون ۷۱۰ و ۷۳۰ عملکرد بهتری دارد. در محک‌زنی‌ها، پردازنده‌هایی مانند اسنپدراگون ۸۵۵، کایرین ۹۸۰ یا سامسونگ اگزینوس ۹۸۲۰ از این پردازنده عملکرد بهتری دارند. فراموش نکنیم که اسنپدراگون ۸۵۵ روی پرچم‌دارهایی مانند گلکسی اس ۹ و نوت ۹ نشسته است. در واقع، شاهد حرکت پردازنده‌های پرقدرت به سوی گوشی‌های میان‌رده هستیم.

در تست‌هایی هم که خود ما روی هواوی نوا 7i با نرم‌افزار محک‌زنی 8.4.1  Antutu Benchmark انجام دادیم؛ امتیاز کلی بسیار خوب ۲۹۸۴۳۴ و امتیاز ۹۳۱۷۹ برای پردازنده به دست آمد. این امتیاز از بسیاری میان‌رده‌های بازار، حتی متعلق به خود شرکت هواوی مانند آنر ۹ ایکس نیز بالاتر است.

در کنار این پردازنده شاهد هشت گیگابایت حافظه رم و ۱۲۸ گیگابایت فضای ذخیره‌سازی هستیم که دیگر برای گوشی‌های امروزی حتی میان‌رده‌ها معمولی به نظر می‌رسد. اگر فضای ذخیره‌سازی بیشتری نیاز دارید؛ می‌توانید با کارت حافظه‌های نانو ظرفیت گوشی را تا ۲۵۶ گیگابایت دیگر افزایش دهید.

هشت گیگابایت رم وقتی با پردازنده‌ قدرتمندی مانند کایرین ۸۱۰ ترکیب می‌شود؛ کمک می‌کند تا هر اپلیکیشنی حتی بازی‌های ویدیویی سنگین و پیچیده با رزولوشن بالا روی گوشی اجرای روانی داشته باشند. امتیاز حافظه در محک‌زنی Antutu امتیاز ۶۳۳۳۶ است که از میانگین امتیاز ۵۷۹۷۰ برای این گوشی نیز بالاتر است.

پردازنده گرافیکی هواوی نوا 7i هم مشابه غالب میان‌رده‌های هواوی Mali-G52 MP6 است. این تراشه گرافیکی نیز به نسبت رقبای اسنپدراگونی خود عملکرد بهتری نشان می‌دهد و در محک‌زنی Antutu امتیاز ۸۴۷۲۷ را به دست آورد که حتی از میانگین امتیازهای ثبت شده برای این تراشه و کایرین ۸۱۰ بالاتر است. محک‌زنی گوشی هواوی پی ۴۰ لایت در بخش GPU امتیاز ۵۶۶۹۳ را ثبت کرده که نشان می‌دهد عملکرد گرافیکی هواوی نوا 7i بالاتر و بهتر است. به همین دلیل، بازی‌های با گرافیک سنگین سریعا روی گوشی اجرا شده و کمترین لگی هم ندارند.

صفحه‌نمایش

هواوی نوا 7i به نمایشگر ال‌سی‌دی ۶.۴ اینچی +Full HD از جنس LTPS IPS مجهز شده است. این صفحه‌نمایش دقت تصویری ۲۳۱۰ در ۱۰۸۰ پیکسل با تراکم ۳۹۸ پیکسلی در هر اینچ دارا است و مساحت تقریبی آن ۱۰۱.۴ سانتی‌متر مربع است. اشاره کردیم نسبت صفحه‌نمایش به بدنه ۸۳.۵ درصد است و جز حاشیه مشخص پایین بدنه، جلوی گوشی تماما با صفحه‌نمایش شیشه‌ای پوشش داده شده است. حساسیت این پنل نمایشگر هم ۴۸۰ دی‌پی‌آی است و از نرخ بازسازی تصاویر ۶۰ فریم بر ثانیه سود می‌برد.

هنگامی که با این صفحه‌نمایش کار می‌کنید؛ چند عکس گرفته و به تماشای آن‌ها می‌نشینید یا اینکه چندین بازی پر زرق و برق‌دار رویش اجرا می‌کنید؛ متوجه کیفیت، شفافیت، وضوح تصویر و تمیزی کیفیت آن خواهید شد. به‌ویژه اینکه در پشت این صفحه‌نمایش واحد گرافیکی Mali-G52 MP6 با موتور گرافیکی OpenGPL 3.2 قرار گرفته است و پنل نمایشگر هم کیفیت ساخت بالایی دارد.

سوراخ ناچ اصلا مزاحمتی ایجاد نمی‌کند و شاید در بسیاری از مواقع اصلا فراموش کنید صفحه‌نمایش گوشی شما سوراخ است! چشم‌تان هم کم‌کم به تو رفتگی علامت‌های سمت چپ بالای صفحه‌نمایش عادت می‌کند. کیفیت آیکون‌ها و نوشته‌ها در صفحه‌نمایش به حدی خوب است که احساس رضایت شما را به دنبال داشته باشد.

رنگ‌ها از هم تمیز داده می‌شوند و کوچک‌ترین سایه یا جزئیاتی در تصاویر و اپلیکیشن‌ها مشخص است. نمی‌توان ایراد خاص و بزرگی به این صفحه‌نمایش گرفت ولی واضح است که نسبت به نمایشگر پرچم‌داران؛ به‌ویژه نمایشگر گوشی‌های سامسونگ کیفیت پایین‌تری دارد. در کل بایستی گفت برای یک میان‌رده، صفحه‌نمایش خوبی است و از عمق رنگ، رزولوشن و کیفیت لازم برخوردار است.

وقتی در نور آفتاب با این گوشی کار می‌کردیم؛ شدت تابش آفتاب مزاحمتی ایجاد نمی‌کرد و همه‌چیز واضح بود. شیشه مات این صفحه‌نمایش چنین قابلیتی فراهم می‌کند تا در نور خورشید باز هم بتوانید با صفحه‌نمایش و گوشی کار کنید.

نرم‌افزار، رابط کاربری و مخزن اپلیکیشن‌های هواوی

روی گوشی هواوی نوا 7i اندروید ۱۰ با پوسته اختصاصی هواوی EMUI نسخه ۱۰.۰.۱ نصب شده است. پس، این شانس را دارید که از جدیدترین نسخه اندروید که ویژگی‌های جالبی دارد و نسبت به نسخه‌های قبلی در مصرف انرژی بهینه‌تر شده؛ بهره ببرید.

اما همان‌طور که همه می‌دانیم؛ در سال ۲۰۲۰ روی هیچ گوشی هواوی اپلیکیشن‌ها و سرویس‌های گوگل نصب نشدند و از جی‌میل، گوگل مپس، گوگل کروم و دیگر برنامه‌های محبوب گوگل خبری نیست. علاوه بر این‌ها، سرویس و اپلیکیشن گوگل‌پلی نیز روی هواوی نوا 7i نصب نیست.

شاید سوال کنید به جای سرویس‌های گوگل چه اپ‌هایی نصب شده یا چگونه می‌توان اپلیکیشن‌های جدید را از اپ‌استورهای اندرویدی نصب کرد؟ باید بگویم جای هیچ نگرانی نیست؛ چون هواوی فروشگاه نرم‌افزارهای اختصاصی خودش به نام AppGallery را راه‌اندازی کرده است و روز به روز اپلیکیشن‌های بیشتری در آن عرضه می‌شوند.

بسیاری از اپ‌هایی که برای شروع کار با یک گوشی نیاز داشته باشید؛ در اپ‌گالری هواوی یافت شده و به راحتی روی گوشی نصب خواهند شد. البته، گاهی هم مجبور شدیم برای نصب یک اپلیکیشن، فایل APK آن را به طور مستقیم از روی اینترنت دانلود و بعد روی اندروید نصب کنیم. برخی اپلیکیشن‌ها در اپ‌گالری هستند ولی در کنار آن‌ها علامت «به‌زودی» درج شده است که نشان می‌دهد طی چند هفته آینده وارد این فروشگاه می‌شوند.

هواوی برای جبران کمبود سرویس‌های گوگل، سیستم HMS یا سرویس‌های موبایل هواوی را عرضه کرده است و گوشی نوا 7i جزو اولین اسمارت‌فون‌های مبتنی بر سیستم HMS است. اپ‌گالری هواوی بخشی از سیستم HMS است و اپلیکیشن‌های دیگری برای مکان‌یابی و موقعیت جغرافیایی، اعلان‌ها، مرورگر وب و فیدخوان روی آن عرضه شدند.

در اولین تجربه کار با یک گوشی بدون سرویس‌های گوگل، کمبود و کاستی شدیدی احساس نکردیم و مانند همیشه یک تجربه کاربری خوب و روان روی گوشی هواوی شاهد هستیم. در بسیاری از بخش‌ها، فقط نام اپلیکیشن‌ها تغییر یافته است و عملکرد تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد، اگرچه بعضی اپلکیشن‌ها در کارکرد خودشان دچار برخی اختلال‌ها می‌شوند و بایستی امید داشت به مرور این نواقص نیز برطرف شده و یا جایگزین‌های کاملی برای‌شان معرفی شود.

رابط کاربری و محیط نرم‌افزاری گوشی مانند گذشته است و تغییر بزرگی دیده نمی‌شود. صفحه هوم با مهم‌ترین اپلیکیشن‌ها و ویجت‌های ساعت و تاریخ پر شدند. خبری از کلیدهای ناوبری قدیمی اندروید نیست و شما با ژست‌های حرکتی می‌توانید اپلیکیشن‌ها را باز و بسته کنید یا اینکه میان اپ‌های مختلف سوییچ داشته باشید.

برای این منظور، با سوایپ از کناره‌های نمایشگر می‌توان به عقب برگشت یا با سوایپ از لبه پایین می‌توان یک اپ را بست یا میان اپ‌ها حرکت کرد. برای دسترسی به منوی همبرگری اندروید هم باید از ژست حرکتی سوایپ از گوشه‌های بالای نمایشگر استفاده کرد. در مرورگر وب هواوی، برای بازگشت به صفحه قبلی و بعدی کافی است صفحه را به چپ و راست سوایپ کنید. این تجربه کاربری می‌تواند هم جذاب و هیجان‌انگیز باشد و هم کمی کار کردن با گوشی را سخت کند تا به مرور به آن عادت کنید.

البته، در بخش تنظیمات این قابلیت وجود دارد که ناوبری قدیمی سه کلید هوم معروف را دوباره برگردانید. وقتی صفحه هوم را به سمت چپ سوایپ کنید؛ یک صفحه متفاوت با آنچه در گذشته شاهد بودیم را مشاهده کرده که بخش‌های اصلی آن نمایش جدیدترین مطالب روی وب است. شما به مرور می‌توانید این صفحه را سفارشی‌سازی کنید. رابط کاربری، آیکون‌ها و محیط گرافیکی برنامه‌ها همان زیبایی و کاربرپسندی همیشگی خود را حفظ کردند و شما خیلی سریع به آن‌ها عادت و شاید فراموش کنید خبری از گوگل، سرویس‌ها و اپلیکیشن‌هایش روی این گوشی نیست.

دوربین

به جذاب‌ترین بخش این بررسی، یعنی دوربین‌های گوشی هواوی نوا 7i رسیدیم. به نظرم، یکی از دلایل خرید این گوشی باید سیستم دوربین چهارگانه و قدرتمندش باشد که مشخصاتی مشابه سیستم دوربین‌های پرچم‌دارهای بازار دارد ولی روی یک گوشی میان‌رده نشسته است. شک نکنید لذتی که با دوربین‌های این گوشی می‌برید و کیفیت، امکانات و قابلیت‌هایی که در نرم‌افزار دوربین گوشی خواهید داشت؛ دست کمی از پرچم‌دارهای هواوی و حتی دیگر پرچم‌دارهای بازار در سال ۲۰۲۰ ندارد.

این گوشی شامل چهار دوربین در قاب مربعی است که هریک وظیفه خاصی برعهده دارند. دوربین اصلی از نوع واید ۲۶ میلی‌متری با سنسور ۴۸ مگاپیکسلی و اندازه ۰.۸ میکرومتر برای هر پیکسل است. اندازه لنز 1/2.0 اینچ، دهانه دیافراگم f/1.8 و فوکوس خودکار با قابلیت تشخیص فاز از دیگر مشخصات دوربین اصلی است. این دوربین قابلیت ثبت چند فریم و ترکیب آن‌ها برای ساخت بهترین عکس با بالاترین کیفیت را دارد. همین‌طور، از فناوری‌های بهینه‌سازی تصاویر با پردازش تصویر و کاهش نویز عکس‌های RAW سود می‌برد.

دوربین دوم از نوع فوق عریض و ۸ مگاپیکسلی با دهانه f/2.4 و دوربین سوم ۲ مگاپیکسلی برای عکس‌برداری ماکرو با دهانه f/2.4 و لنز واید ۲۷ میلی‌متری است. در نهایت، دوربین چهارم یک سنسور تشخیص عمق تصویر با اندازه سنسور 1/5.0 اینچ، گشودگی دهانه f/2.4 و اندازه هر پیکسل 1.75 میکرومتر است. این چهار دوربین در یک جایگاه مربعی قرار گرفته‌اند و یکی از قدرتمندترین سیستم‌های دوربین در میان میان‌رده‌های بازار را شکل می‌دهند. این سیستم از یک فلاشر نیز برخوردار است که البته در زیر باکس دوربین‌ها نصب شده است. دوربین اصلی نوا 7i از قابلیت‌هایی مانند عکاسی سوپر ماکرو، HDR، پانوراما، تایم‌لپس، اسلوموشن، پرتره و حالت شب پشتیبانی می‌کند. افزون بر این‌ها، قابلیت فیلم‌برداری فول اچ‌دی و 2160p با نرخ ۳۰ فریم در ثانیه را دارد.

نرم‌افزار دوربین نوا 7i با میان‌رده‌های دیگر هواوی تفاوتی ندارد. در یک نوار باریک، مهم‌ترین حالت‌های عکاسی یا فیلم‌برداری قرار دارند که با اسکرول این نوار می‌توانید هریک را انتخاب و کلید دایره‌ای شاتر را برای ثبت عکس بزنید. در بخش More می‌توانید حالت‌های عکاسی پیشرفته‌تری مانند سوپر ماکرو، اسلوموشن، پرو، اچ‌دی‌آر، Aperture برای پیاده‌سازی افکت بوکه روی سوژه‌ها و پانوراما را پیدا کنید. در صفحه اصلی نرم‌افزار و نوار بالای آن هم تنظیمات فلش، فعال‌سازی قابلیت هوش مصنوعی، افکت‌های عکاسی و تنظیمات دیگر قرار دارند.

در طول روز و محیط بیرون که نور به اندازه کافی هست؛ تصاویر فوق‌العاده زیبا و با کیفیتی ثبت می‌شود. به‌ویژه اگر قابلیت هوش مصنوعی دوربین روشن باشد که توانایی شناسایی سوژه را نیز دارد و می‌تواند به طور خودکار رنگ‌ها را بهتر و عمیق‌تر نشان دهد.

با توجه به لنز واید قدرتمندی که روی این گوشی تعبیه شده است؛ عکس‌های واید و اولتراواید زاوید بسیار بزرگ‌تری را پوشش داده و اجازه می‌دهند شما کل یک سوژه و محیط اطراف آن را بدون نیاز به جابه‌جایی یا بزرگ‌نمایی بیش از حد، در یک عکس ثبت کنید:

بزرگ‌نمایی دیجیتال 6X دوربین نیز کیفیت نسبتا بالایی دارد. البته، اگر خیلی به سوژه نزدیک شوید یا اصطلاحا روی آن زوم کنید؛ در حالت تصویربرداری عادی، کیفیت عکس‌ها چندان خوب نمی‌شود ولی با استفاده از تنظیمات پیشرفته دوربین تصاویر بهتری می‌توان گرفت:

یک نمونه دیگر از زوم ترکیبی دیجیتال دوربین گوشی نوا 7i را ببینید:

گوشی نوا ۷ آی برای تصویربرداری در نور کم و حالت شب از سیستم هوش مصنوعی و نوردهی ۶ ثانیه‌ای بهره می‌برد تا جزئیات بیشتری در تصویر ثبت و کیفیت عکس بالاتر برود. در غالب اوقات نیازی نیست که به طور دستی گزینه Night را برای عکاسی در شب انتخاب کنید بلکه به محض اینکه در نور کم و شب بخواهید عکس بگیرید؛ به طور خودکار این قابلیت روشن می‌شود. عکس‌های حالت شب دوربین نوا 7i کیفیت مورد انتظار ما را ندارند و مقداری ناپایداری در آن‌ها دیده می‌شود. برخی تصاویر بهتر و برخی تصاویر با حالت عکاسی عادی تفاوتی ندارند:

تصویر سمت چپ در حالت عادی دوربین و تصویر سمت راست در حالت شب عکاسی شده است:

عمق رنگ‌ها، نمایش جزئیات و پردازش‌های تصویری که در حالت شب دوربین‌های پرچم‌دار شاهد هستیم را اینجا نمی‌بینیم و به وضوح، عکس‌ها نسبت به تصاویر در روز روشن کیفیت پایین‌تری دارند؛ تصویر سمت چپ در حالت عادی و تصویر سمت راست در حالت شب:

یک عکس پانوراما هم با این دوربین گرفتیم که در زیر مشاهده می‌کنید:

یکی از جذاب‌ترین قابلیت‌های دوربین، حالت سوپر ماکرو است تا از کوچک‌ترین و ریزترین جزئیات از فاصله نزدیک ۴ سانتی‌متری عکاسی کنید؛ ویژگی که در دوربین‌های DSLR به همراه لنزهای مخصوص شاهد هستیم. چند عکس زیر در حالت سوپر ماکرو گرفته شدند:

تصاویر بیشتری از دوربین گوشی نوا 7i را در حالت‌های مختلف عکاسی مشاهده می‌کنید:

دوربین سلفی این گوشی ۱۶ مگاپیکسلی با اندازه سنسور 1/3.1 و گشودگی دهانه دیافراگم f/2.0 است. می‌توانید انتظار داشته باشید عکس‌های سلفی بسیار زیبا و تمیزی برای شبکه‌های اجتماعی و یادگیری با این گوشی بگیرید. باید دقت داشته باشید همیشه نور کافی باشد تا کیفیت تصاویر سلفی افت نکند. در نور کم، جزئیات تارتر می‌شود و عمق رنگ چندانی را شاهد نیستیم:

باتری و وای‌فای

هواوی برای گوشی نوا 7i خود به سراغ یک باتری لیتیوم پلیمری بدون قابلیت تعویض با ظرفیت بالای ۴۲۰۰ میلی‌آمپرساعتی رفته است. ظرفیتی که غالبا در گوشی‌های بزرگ و پرچم‌دار از جمله هواوی پی ۴۰ پرو شاهد هستیم. این باتری نوید مدت زمان شارژ بیشتری به کاربران می‌دهد. انتخاب باتری از جنس لیتیوم پلیمری باعث شده بدون اینکه وزن گوشی افزایش زیادی داشته باشد؛ شارژ بیشتری در اختیار کاربران قرار بگیرد. در کنار این باتری، هواوی فناوری شارژ سریع ۴۰ واتی را برای این گوشی انتخاب کرده و یک شارژر ۴۰ واتی در جعبه می‌بینیم.

به ادعای هواوی، این باتری در مدت ۳۰ دقیقه از صفر تا ۷۰ درصد شارژ می‌شود و ۴۵ دقیقه‌ای به طور کامل شارژ شده است ولی در تست‌های ما بین ۵۵ تا ۶۰ دقیقه شارژ کامل طول می‌کشد که باز برای باتری با ظرفیت ۴۲۰۰ میلی‌آمپری خوب است.

از اواخر شب تا صبح، چندین بار قفل گوشی را باز کرده و ساعت را خوانده یا زنگ هشدار ساعت را روشن و خاموش کردیم. در نهایت، صبح فقط ۱ درصد از شارژ باتری کسر شده بود. به این ترتیب، در حالت خواب یا استندبای تا چندین روز نیازی به شارژ مجدد ندارد. اگر به طور مرتب از گوشی استفاده کنید؛ بازی و ویدیو اجرا کرده و در اینترنت مشغول گشت‌زنی و وب‌گردی باشید؛ در پایان روز باید گوشی را به شارژ بزنید. خود هواوی چندین حالت مصرف باتری را پیشنهاد داده است که می‌توانید برحسب نیاز و کاربری خود یک حالت را انتخاب کنید. بیشتر کاربران گزینه Performance Mode را انتخاب می‌کنند تا بهترین عملکرد را در هر بخش شاهد باشند و بتوانند یک روز کامل از گوشی استفاده کنند.

این گوشی در بخش ارتباطات از وای‌فای دو بانده 802.11ac، وای‌فای دایرکت، بلوتوث ۵ و GPS سود می‌برد. انتظار زیادی است که از وای‌فای ۶ (جدیدترین و سریع‌ترین استاندارد وای‌فای دنیا) پشتیبانی کند و مجهز به وای‌فای ۵ است. در بخش اتصالات شبکه‌های موبایل هم از مودم LTE Cat 13 و VolTE پشتیبانی می‌کند تا حداکثر سرعت دانلود روی دیتا به مرز ۶۰۰ مگابیت برسد. البته، در ایران سرعت اینترنت موبایل بسیار پایین‌تر از این مقدار است. در تست‌های روی وای‌فای، سرعت دانلود ۳۷.۱ مگابیت و آپلود ۱۲ مگابیت ثبت شده و روی دیتا سرعت ۵۶ مگابیت به دست آمد.

حرف آخر

با خرید یک گوشی ۳۰۰ یورویی میان‌رده چه چیزهایی به دست می‌آوریم؟ طراحی زیبا و مشابه پرچم‌دارهای گوشی‌های هواوی، دوربین باکیفیت و همه‌کاره که شاید کمی از پرچم‌دارها پایین‌تر باشد؛ باتری بزرگ ۴۲۰۰ میلی‌آمپرساعتی و مدت زمان شارژ بیش از یک روز با شارژر ۴۰ واتی، سخت‌افزار قدرتمند برای اجرای هر بازی ویدیویی و در نهایت صفحه‌نمایشی که تفکیک و عمق رنگ خوبی دارد.

اگر بخواهیم از کاستی‌ها و ضعف‌های این گوشی حرف بزنیم؛ شاید بشود به کیفیت ساخت نه چندان بالای بدنه گوشی به‌ویژه در پنل پلاستیکی پشتی و اپ‌گالری نسبتا خلوتش اشاره کنیم. قابل تصور است که هواوی سریعا سیستم HMS خود را توسعه دهد و هزاران برنامه‌نویس در توسعه اپ‌گالری همکاری داشته باشند. نبود سرویس‌های گوگل را چندان احساس نخواهید کرد و شاید هم اصلا به یاد نیاورید.

نوا 7i یک گوشی دوست‌داشتنی برای گیمرها، مالتی‌مدیابازها، سلفی‌بازها و عاشقان عکس و دوربین است. یک گوشی همه‌کاره با صفحه‌نمایش بزرگ برای وب‌گردی، تماشای ویدیو و لایوهای شبکه‌های اجتماعی! قطعا امسال گوشی میان‌رده هواوی نوا 7i در بازار با استقبال و فروشی خوبی مواجه شده و یک گام دیگر این غول چینی را به اهداف‌اش نزدیک‌تر می‌کند.

نوشته بررسی گوشی هواوی نوا 7i: میان‌رده‌ای با دوربین پرچم‌دار اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

بررسی دوربین هواوی P40 پرو

گوشی هواوی P40 پرو را بایستی یک پرچم‌دار عیار در بخش عکاسی و فیلم‌برداری دانست، محصولی که چند روز پیش برای شما بررسی کردیم و حال به سراغ مهم‌ترین ویژگی آن آمدیم تا به‌صورت دقیق‌تر و با نگاهی نزدیک‌تر، آن را برای‌تان مو شکافی کنیم!

در پرچم‌دار هواوی، ما در کل ۶ دوربین داریم که توسط لایکا مهندسی شده‌اند! ۴ دوربین در بخش پشتی و ۲ دوربین در جلوی دستگاه، جا خوش کرده‌اند. دوربین اصلی یک نمونه ۵۰ مگاپیکسلی است که یکی از بزرگ‌ترین سنسورهای دنیا را بر روی خودش می‌بیند که اندازه‌ای ۱.۲۸ اینچی دارد. میزان گشودگی دیافراگم این سنسور برابر با f/1.9 است که یک لرزش‌گیر اپتیکال هم به آن کمک می‌کند. یکی از نکات جالب درباره این دوربین، استفاده از سنسور RYYB یا همان چینش پیکسلی قرمز، زرد، زرد، آبی است که سبب می‌شود تا میزان نور بیشتری را نسبت به نمونه‌های RGB جذب کند.

برای نخستین بار امسال، هواوی از چیدمان RYYB برای دوربین تله‌فوتوی خودش هم استفاده کرده است. این امر سبب می‌شود تا ۴۰درصد نور بیشتر هم سهم این سنسور مخصوص زوم شود. سنسوری ۱۲ مگاپیکسلی با f/3.4 که اجازه زوم اپتیکال ۵ برابری، هایبرید ۱۰ برابری و دیجیتال ۵۰ برابری را می‌دهد، درست همانند چیزی که در P30 پرو در سال گذشته دیده بودیم. برای شروع کار و دیدن نمونه عکس‌های گرفته شده، تصاویر زیر به ترتیب از حالت‌های 10X ،5X ،1X و 50X برای رسیدن به پل ورسک انتخاب شده‌اند.

دوربین سوم یک نمونه اولترا واید ۴۰ مگاپیکسلی است. دریچه دیافراگم این دوربین از همه بازتر بوده و به عدد f/1.8 رسیده است تا بتواند مقدار نور بیشتری را جلب کند. عکس‌های زیر همگی در حالت واید گرفته شده‌اند.

دوربین آخر، TOF یا تایم آو فلایت است که به منظور اندازه‌گیری میزان عمق استفاده شده و قادر به عکس‌برداری مستقل نیست، پس هیچ نمونه‌ای هم برای این بخش در نظر نگرفتیم!

هنگامی‌که اپلیکیشن را باز می‌کنیم، یک اسلایدر در پایین می‌بینیم که به سادگی اجازه می‌دهد تا بین دوربین اولترا واید، اصلی و زوم‌های ۵ و ۱۰ برابری سوییچ کنیم.

در گوشه رابط کاربری، آیکون هوش مصنوعی وجود دارد که به‌صورت پیش فرض فعال است و وظیفه آن، کمک به شما در تشخیص سوژه‌های عکاسی و تنظیم بهتر رنگ و واقعی‌تر کردن آن‌ها به‌صورت نرم‌افزاری است. مثلا اگر مشغول عکاسی از میوه باشید، آن را تشخیص می‌دهد و یا حتی در حالت فعالیت ورزشی هم تنظیم را به‌گونه‌ای تغییر می‌دهد که بهترین فیدبک را بگیرید. همچنین هواوی می‌گوید P40 پرو قادر به تشخیص عکس‌برداری از پشت شیشه نیز هست و در این هنگام کاری می‌کند تا انعکاس نور شیشه تا بیشترین حد ممکن کاهش یابد.

آپشن دیگری نیز در این بخش وجود دارد و به کمک آن می‌توانید فیلترهایی را بر روی عکس‌های خود اعمال کنید. گزینه‌های زیادی وجود دارد اما بهتر است در همان حالت نرمال عکس‌های خود را بگیرید مگر آنکه هدف گذاری مشخصی برای عکس‌برداری در ذهن‌تان داشته باشید. عکس‌های زیبای زیر را ما بدون فیلتر خاصی گرفتیم!

در گزینه‌های اصلی عکس‌برداری، شما می‌توانید به غیر از حالت اصلی که PHOTO نام دارد، وارد گزینه پرتره هم بشوید، این گزینه، سبب می‌شود تا محیط اطراف سوژه به‌صورت مات و اصطلاحا بوکه گرفته شود و به همین خاطر تصویری جذاب‌تر داشته باشید. در بخش عکس‌برداری پرتره، مقدار زوم دارای درجه‌بندی نزدیک‌تری است و بین ۱ و ۲ و ۳ برابر زوم اپتیکال، می‌توانید سوییچ کنید. در اینجا هم افکت‌های مختلفی وجود دارد که نسبت به حالت اصلی دوربین تعدادشان کم‌تر اما موثرتر هستند. به این شکل که بیشترین تاثیر را در نحوه تنظیمات بوکه بر عهده داشته و به همین خاطر با یک انتخاب صحیح، عکس خودتان را زیباتر می‌کنید.

گزینه بیوتی یا زیبا سازی تصویر هم در این بخش وجود دارد که از عدد ۱ تا ۱۰ می‌توانید آن را تغییر دهید، هرچه عدد شما بیشتر شود، سوژه مورد نظر پوست صاف‌تری داشته و البته شاید هم کمی غیر واقعی به‌نظر برسد، برای همین بهترین کار، نگاه داشتن میزان این عدد بر روی اعداد میانی همچون ۵ است و اگر از زیبایی خدادادی خودتان بسیار مطمئن هستید، کلا خاموشش کنید!

گزینه دیگری که عکس‌برداری با هواوی P40 پرو را جذاب کرده است، اپرچر است، جایی که می‌توانید میزان دیافراگم دوربین را از ۰.۹۵ تا ۱۶ تغییر دهید و جالب‌تر آنکه حتی پس از گرفتن عکس هم قادر هستید تا در هنگام ویرایش، فوکوس و میزان بوکه شدن هر قسمتی از عکس را که بخواهید، عوض کنید.

گزینه دیگری که در منوی دوربین خودنمایی می‌کند، حالت عکس‌برداری شب یا نایت مود است. هواوی را بایستی یکی از پیشروهای بازار در این بخش و کلا عکس‌برداری در محیط‌های تاریک عنوان کرد. عملکرد این قسمت بدین صورت است که گوشی تعداد زیادی عکس را در مدت زمان مشخصی (به‌طور مثال ۷ ثانیه) می‌گیرد و سپس با ترکیب آن‌ها کاری می‌کند تا شما یک عکس با مقدار نویز پایین و نور بالا نصیب‌تان شده و اشک شوق بریزید! نکته جالب دیگر این است که این گزینه برای دوربین اولترا واید و زوم هم فعال است و برای حرفه‌ای‌تر شدن قادر به تغییر میزان ایزو و سرعت شاتر نیز هستید.

البته دوربین P40 پرو به‌قدری عکاس خوبی در محیط‌های تاریک است که حتی با ثبت عکس در حالت نرمال هم باز شما شاهد تصاویر خوب و روشنی هستید، به طوری‌که نگاه داشتن ثابت گوشی به مدت ۷ تا ۱۰ ثانیه، آن چنان اختلاف عمیقی را هم گاهی اوقات پدید نمی‌آورد.

از آنجایی که پسوند پرو یا همان حرفه‌ای با این پرچم‌دار هواوی عجین شده است، پس انتظارات از گزینه Pro در دوربین هم بالاست! امکانات ریز و درشت بسیاری پیش روی کاربر قرار دارد، همچون تغییر ایزو، سرعت شاتر، تنظیم نور سفید، نقاط فوکوس، درجه رنگ و… یک گزینه جذاب دیگر در بخش حرفه‌ای، توانایی عکس‌برداری با وضوح تصویر ۵۰ مگاپیکسل است. در واقع شما در هنگام عکس‌برداری، صاحب یک عکس ۱۲ مگاپیکسلی می‌شوید، چرا که گوشی به‌صورت اتوماتیک چند پیکسل را برای به‌دست آوردن یک پیکسل پرنورتر و پر جزئیات‌تر ترکیب می‌کند اما در اینجا قادر خواهید شد که تمام ۵۰ میلیون پیکسل را به‌صورت یک‌جا در اختیاز بگیرید! به همه این موارد، توانایی عکس‌برداری به صورت خام یا RAW را هم اضافه کنید که برای عکاسان حرفه‌ای، امکان ویرایش بهتر تصاویر را فراهم می‌کند.

به‌سراغ بخش فیلم‌برداری برویم، جایی که P40 پرو می‌تواند تا در وضوح 4K و با حداکثر سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه به ضبط کلیپ‌های مورد علاقه شما بپردازد. البته فیلم‌برداری با چنین وضوحی بیشتر از آنکه کاربردی باشد، همچنان پز عالی به‌حساب می‌آید و برای همین ما توصیه می‌کنیم که فیلم‌های خودتان را در حالت فول اچ‌دی بگیرید، جایی‌که عملکرد لرزش‌گیر تصویر در بهترین حالت خودش بوده و حجم ویدیوها هم در ارقام معقول باقی می‌ماند.

اگر بر روی گزینه MORE (بیشتر) در منوی دوربین کلیک کنید، با آپشن‌های گوناگونی روبه‌رو خواهید شد که اولین آن‌ها، عکس‌برداری به‌صورت مونوکروم یا همان سیاه و سفید خودمان است. جایی که شما صاحب عکس‌های سیاه و سفید واقعی و به دور از هر گونه رنگ اضافه‌ای خواهید شد!

مود بعدی، عکس‌برداری به‌صورت HDR است که البته این روزها در همه اسمارت‌فون‌ها شاهدش هستیم. مود بعدی قابلیت تشخیص نوشته در عکس‌ها را می‌دهد که بهترین کارکردش برای حروف انگلیسی است. گزینه High Res هم در اینجا وجود دارد و مانند بخش Pro توانایی عکس‌برداری با رزولوشن ۵۰ مگاپیکسلی را به کاربر خودش می‌دهد. گزینه پاناروما از دیگر آپشن‌های جذاب گوشی است که کیفیت مثال زدنی و عالی‌ای دارد، ضمن آنکه سرعت اتصال عکس‌ها در آن نیز بسیار بالاست.

مود بعدی، نقاشی با نور است، از آن بخش‌هایی که بیشتر جنبه سرگرمی دارد تا کاربردی اما اگر حوصله داشته باشید، می‌توانید عکس‌های جالبی بگیرید. اگرچه من چندان موفق نبودم و به‌نظر می‌رسد نیاز به تمرینات بیشتری دارم! البته این بخش خودش شامل ۴ گزینه مجزا است که هر کدام کاربردها و جذابیت‌های خاص خودش را دارد.

گزینه بعدی افزودن استیکرهای مختلف روی عکس‌ها است که طرفداران اینستاگرام و اسنپ چت با آن‌ها بسیار آشنا هستند! همچنین گزینه دوال ویو هم در اینجا حضور دارد که نمایشگر دستگاه را به دو قسمت مساوی تقسیم کرده و به کاربر اجازه می‌دهد تا هم‌زمان دو کار مختلف را انجام دهد، مثلا هم فیلم بگیرد و هم عکاسی کند!

یکی دیگر از گزینه‌های جذاب در P40 پرو، توانایی فیلم‌برداری به‌صورت صحنه آهسته است که شامل گسترده وسیعی از سرعت‌ها می‌شود. بالاترین حد از توانایی دستگاه بر روی عدد فوق‌العاده ۷۶۸۰ فریم بر ثانیه و به نوعی ۲۵۶ برابر آهسته‌تر از حالت طبیعی باز می‌گردد، به نحوی که در هنگام مشاهده این ویدیوها احساس می‌کنید زمان متوقف شده است!

اگر هم فکر می‌کنید این نوع از فیلم‌برداری به قدری کند  است که سبب می‌شود تا قادر به ضبط بخش زیادی از صحنه مدنظرتان نشوید، به سراغ سرعت پایین‌تر و ۱۹۸۰ فریم بر ثانیه بروید که همچنان کیفیت و جذابیت بسیار بالایی دارد و حتی شاید کاربردی‌تر هم باشد.

پس از گزینه تصویر آهسته، شاهد تایم لپس هستیم که به نوعی مخالف رویه قبلی عمل کرده و تصاویر را با سرعتی بالا نشان می‌دهد و البته برای کسب بهترین فیدبک، بهتر است از یک پایه ثابت برای فیلم‌برداری استفاده کنید تا تصویری مانند زیر که ما خلق کردیم، شما نیز به‌دست بیاورید!

گزینه آخر این بخش هم به زیر آبی رفتن (از نوع مثبتش!) مربوط می‌شود و البته در همان ابتدا هواوی به شما توصیه می‌کند از کیس‌های ضد آب استفاده کنید (مگر گوشی ضد آب نیست؟).

هواوی پی۴۰ پرو در بخش سلفی هم حرف‌های بسیار زیادی برای گفتن دارد، چرا که این حفره بزرگ و نه چندان زیبا، عکس‌هایی را برای شما می‌اندازد که بسیاری از گوشی‌های امروزی حتی در بخش دوربین اصلی نیز قادر به خلق کردن‌شان نیستند! در اینجا ما یک دوربین ۳۲ مگاپیکسلی داریم که توانایی فوکوس خودکار را هم داشته و در کنار خودش یک یک دوربین دیگر را می‌بیند که وظیفه تنظیم و تشخیص عمق را برعهده دارد! به کمک سنسور تشخیص عمق، بوکه شدن تصاویر دقیق و عالی هستند، همچنین وجود فوکوس خودکار سبب می‌شود تا با عکس‌های تار و خارج از فوکوس نیز خداحافظی کنید!

در بخش پرتره دوربین سلفی، گزینه‌های بسیار زیاد و خوبی برای تنظیم افکت نیز در اختیارتان قرار دارد که مقدار بوکه شدن تصویر و شکل و شمایل آن را تعیین می‌کند. البته توصیه ما استفاده از حالت Circles یا دایره‌ای است چون طبیعی‌ترین حالت بک گراند را ارایه می‌دهد. قاعدتا قابلیت بیوتی هم اینجا وجود دارد و بهتر است در استفاده از آن اصراف نکنید!

گزینه AR هم برای دوربین سلفی وجود دارد که شکلک‌های مختلفی را بر روی صورت شما قرار می‌دهد اما در روزگاری که اسنپ چت با انواع و اقسام ماسک‌ها که دایما هم به‌روز رسانی می‌شوند، حضور دارد، پس چه نیازی به وقت گذاشتن سازندگان برای استفاده از چنین فیچری به‌صورت پیش فرض است؟

در کل بایستی بگوییم که هواوی P40 پرو یک دوربین عکاسی توانمند با قابلیت‌های فراوان و همچنین فیلم‌برداری با جزئیات است، به نحوی که می‌توان این اسمارت‌فون را برترین گوشی دنیا تا به امروز در چنین بخشی قلمداد کرد و تا زمانی‌که سایر سازندگان و حتی خود هواوی دست به رونمایی از پرچم‌داران جدیدشان نزده‌اند، لقب برترین برای این محصول هواوی باقی خواهد ماند.

نوشته بررسی دوربین هواوی P40 پرو اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

بررسی هواوی P40 پرو: نوآوری در یک اکوسیستم تازه!

هواوی در سال 2019 دوران پرچالشی را پشت سر گذاشت. با وجود ممنوعیت‌های وضع شده توسط دولت آمریکا، غول چینی از داد و ستد با بسیاری از شرکت‌های آمریکایی محروم شد که مهم‌ترین آن‌ها گوگل بود. با این‌حال بزرگترین تولیدکننده اسمارت‌فون در چین با تلاشی مضاعف موفق به تولید پرچم‌داری در کلاس جهانی شده است.

اسمارت‌فون‌های سری P هواوی در طیف برترین محصولات پرچم‌دار بازار طبقه‌بندی می‌شوند. این هندست‌ها ضمن ارایه عملکرد مطلوب و شارژدهی فوق‌العاده باتری، مجهز به یکی از پیشرفته‌ترین سیستم‌های دوربین در جهان هستند و پرچم‌دار جدید هواوی P40 پرو نیز از این قاعده مستثنی نیست. این هندست با توجهی ویژه به مقوله دوربین طراحی شده است و ماژول دوربین غول‌پیکر در قسمت پشتی گوشی نیز گواه چنین ادعایی خواهد بود.

پیش از این برای شما گوشی هواوی P40 پرو را جعبه گشایی کرده و نگاهی کوتاه نیز به آن انداختیم که در ویدیوی زیر می‌توانید آن را مشاهده کنید.

حال این پرسش در ذهن مطرح می‌شود که آیا هواوی P40 پرو با وجود محرومیت از سرویس‌های موبایلی گوگل می‌تواند نویدبخش روزهایی بهتر برای کمپانی باشد؟ برای پاسخ به این پرسش و روشن شدن بسیاری از ابهامات دیگر با بررسی هواوی P40 پرو توسط تیم آی‌تی‌رسان همراه باشید.

طراحی و نمایشگر

در نگاه نخست هواوی P40 پرو یکی از زیباترین اسمارت‌فون‌های ساخته شده توسط کمپانی تا به امروز به‌نظر می‌رسد. در دست گرفتن این هندست احساس کار با یک محصول ممتاز را به کاربران القا می‌کند. مواد اولیه مورد استفاده در ساخت این گجت مشابه سایر پرچم‌داران پیشرفته بازار، بسیار باکیفیت هستند.

هواوی در گوشی P40 پرو از نمایشگری موسوم به Quad-curve Overflow Display با لبه‌های خمیده در 4 طرف بهره گرفته است. پیش‌تر شاهد معرفی هندست‌های انگشت‌شماری با لبه‌های خمیده در طرفین دستگاه بودیم. سابقه به‌کارگیری این سبک از طراحی به پرچم‌دار سال 2016 شرکت سامسونگ با نام گلکسی S7 اج باز می‌گردد. با این‌حال اکنون حواشی فوقانی و تحتانی هواوی P40 پرو نیز دارای طراحی خمیده هستند. با این‌حال نمایشگر گوشی تنها در بخش‌های جانبی خمیده بوده و در لبه فوقانی و تحتانی گوشی صرفا شاهد انحنای گلس هستیم.

بدین‌ترتیب طراحی ظاهری نمایشگر در مقایسه با گذشته تغییر چندانی نکرده است. حواشی فوقانی و تحتانی نمایشگر کماکان بسیار باریک هستند. این حواشی اگرچه در مقایسه با بسیاری از گوشی‌های رقیب باریک‌تر است؛ اما ضخامت آن‌ها در مقایسه با پرچم‌دار گلکسی S20 اولترا سامسونگ چندان کمتر نیست ولی گوشی بسیار خوش‌دست‌تر است.

هواوی P40 پرو با ابعاد 158.2×72.6×9 میلی‌متری خود در مقایسه با پرچم‌دار گلکسی S20 پلاس سامسونگ از قامتی کوتاه‌تر و باریک‌تر برخوردار بوده و به خوبی در دستان شما جای می‌گیرد. با این‌حال به منظور استفاده آسان از دستگاه کماکان بایستی از هر 2 دست خود کمک بگیرید. لذا به کاربرانی با دست‌های کوچک‌تر، توصیه می‌شود تا به خرید اسمارت‌فونی جمع‌وجورتر از جمله مدل استاندارد هواوی P40 هم فکر کنند. هواوی در عوض استفاده از الگوی رنگ‌آمیزی براق و 2 رنگ سری P30 از رنگ‌آمیزی یکپارچه با ظاهری کلاسیک‌تر در پرچم‌دار جدید خود بهره گرفته است. این هندست بسته به موقعیت جغرافیایی مشتریان با حداکثر 5 مدل رنگی مختلف به بازار عرضه می‌شود که مشکی آن برای بررسی در اختیار ما قرار داشت.

ماژول دوربین چهارگانه در گوشه فوقانی پنل پشتی گوشی قرار گرفته و دارای بیرون‌زدگی چند میلی‌متری است. دکمه پاور و کلیدهای تنظیم میزان بلندی صدا در سمت راست بدنه قرار دارند؛ در حالی‌که قسمت تحتانی دستگاه از پورت USB Type-C و یک اسپیکر منفرد میزبانی می‌کند. کیفیت صوتی اسپیکر منطقی بوده و حجم صدای خروجی نیز مطلوب به‌نظر می‌رسد. درگاه سیم‌کارت هم امکان استفاده همزمان از 2 نانوسیم یا یک سیم‌کارت به‌همراه کارت حافظه را فراهم می‌کند.

نمایشگر اولد 6.58 اینچی هواوی P40 پرو از رزولوشن 1200×2640 پیکسلی و چگالی پیکسلی 441ppi برخوردار است. چنین رزولوشنی از استاندارد QHD مورد استفاده در برخی پرچم‌داران رقیب اندکی کمتر است. به‌عنوان مثال رزولوشن نمایشگرهای مورد استفاده در گلکسی S20 پلاس و آی‌فون 11 پرو به‌ترتیب معادل با 1440×3200 و 1125×2436 پیکسل است. با این‌حال رزولوشن پایین‌تر نمایشگر هواوی P40 پرو ابدا مشهود نبوده و اختلاف چگالی پیکسلی در طول استفاده از گوشی قابل تمایز نیست.

نمایشگر غول‌پیکر گوشی بسیار روشن و پر زرق‌وبرق به‌نظر می‌رسد. به عقیده ما این نمایشگر برای تماشای ویدیو‌ها بهینه‌سازی شده است. همچنین نمایشگر هواوی P40 پرو از حداکثر نرخ نوسازی 90 هرتزی برخوردار است؛ در حالی‌که پرچم‌دار نسل گذشته مجهز به یک پنل 60 هرتزی بود. البته بایستی خاطرنشان کرد که برخی پرچم‌داران رقیب نظیر اوپو فایند ایکس 2 پرو و سامسونگ گلکسی S20 از پنل‌های 120 هرتزی استفاده می‌کنند. نرخ نوسازی بالاتر امکان پخش روان‌تر محتوا روی نمایشگر هنگام اجرای بازی‌ها یا گردش در شبکه‌های اجتماعی را فراهم می‌کند. به عقیده بسیاری از کاربران این قابلیت چندان ضروری نخواهد بود؛ اما وجود چنین مشخصه‌ای حقیقتا به خلق تجربه کاربری فوق‌العاده کمک می‌‌کند. نمایش محتوا روی پنل‌های 90 هرتزی اگرچه به اندازه نمونه‌های 120 هرتزی روان نیست؛ اما در مقایسه با پنل‌های 60 هرتزی متعارف به میزان قابل‌توجهی سریع‌تر است.

تنظیمات 90 هرتزی نمایشگر به‌صورت پیش‌فرض فعال شده است. با این‌حال بایستی به‌خاطر داشت که این موضوع موجب تخلیه سریع‌تر شارژ باتری گوشی خواهد شد. بنابراین چنان‌چه به‌دنبال صرفه‌جویی در مصرف باتری هستید و یا وجود مشخصه فوق برای شما اهمیت چندانی ندارد؛ در این‌صورت با مراجعه به بخش تنظیمات گوشی می‌توانید نرخ نوسازی نمایشگر را به 60 هرتز کاهش دهید. در واقع دلیل اصلی برای عدم استفاده از نرخ نوسازی 120 هرتز، حفظ انرژی باتری بوده است.

مشخصات و کارآیی

هواوی P40 پرو همانند اسمارت‌فون‌های میت 30 پرو 5G و گوشی تاشوی کمپانی با نام میت XS از تراشه کایرین 990 5G بهره می‌گیرد. این تراشه از توان پردازشی لازم برای رقابت شانه به شانه با سایر پرچم‌داران رقیب برخوردار است. در بررسی‌های انجام شده توسط تیم آی‌تی‌رسان، سرعت اجرای اپلیکیشن‌ها و بازی‌ها روی گوشی مشابه پرچم‌دارانی روز بازار بود. با اجرای تست بنچمارک گیک‌بنچ 5 روی هواوی P40 پرو این هندست موفق به کسب امتیاز 2997 شد. جالب اینکه گلکسی S20 پلاس با تراشه اسنپ‌دراگون 865 کوالکام نیز امتیاز مشابهی را در این تست کسب کرده بود.

هواوی P40 پرو مجهز به 8 گیگابایت حافظه رم است. به‌کارگیری این میزان رم تصمیمی جالب از سوی هواوی به‌شمار می‌رود؛ چرا که بسیاری از اسمارت‌فون‌های پیشرفته سال 2020 دارای حافظه رم بالاتری هستند. با این‌حال حتی هنگام اجرای سنگین‌ترین بازی‌ها و اپلیکیشن‌ها نیز هیچ‌گونه وقفه یا تاخیری مشاهده نمی‌شود و حال چه فرقی می‌کند گوشی شما رم 8 گیگابایتی دارد یا 80 گیگابایتی!

پرچم‌دار جدید هواوی در 3 ظرفیت مختلف 128، 256 و 512 گیگابایتی روانه بازار می‌شود. همچنین کاربران با استفاده از کارت حافظه نانو قادر به ارتقای فضای ذخیره‌سازی دستگاه تا سقف 256 گیگابایت خواهند بود. به عقیده ما مدل 256 گیگابایتی که در اختیارمان قرار داشت، به‌طور کامل پاسخگوی نیازهای کاربران خواهد بود. تراشه کایرین 990 5G مجهز به مودم 5G یکپارچه است؛ قابلیتی که امکان اتصال گوشی به شبکه ارتباطی نسل آینده را فراهم می‌کند. لذا با راه‌اندازی آزمایشی شبکه 5G در کشورمان طی آینده نزدیک، کاربران می‌توانند به ارتباط دیتا پرسرعت دسترسی داشته باشند.

دوربین

فناوری‌های به‌کارگیری شده در دوربین یکی از اصلی‌ترین عوامل تمایز هندست‌های سری P هواوی از سایر اسمارت‌‌فون‌ها به‌شمار می‌رود. هندست‌های هواوی P20 و P30 استانداردهای جدیدی را در حوزه عکاسی اسمارت‌فونی تعریف کردند و اکنون غول چینی با عرضه مدل P40 پرو به‌دنبال ماجراجویی‌های جدید و ارتقای استانداردهای پیشین است.

پیکره‌بندی دوربین با برند لایکا شامل دوربین اصلی 50 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/1.9، دوربین‌های فوق‌عریض 40 مگاپیکسلی با دیافراگم f/1.8 و یک دوربین تله‌فوتو 12 مگاپیکسلی با قابلیت زوم اپتیکال 5 برابری یا زوم دیجیتال 50 برابری است. همچنین حسگر TOF تعبیه شده به ایجاد حالت بوکه در تصاویر پرتره کمک می‌کند.

هواوی کماکان برای دوربین اصلی گوشی از حسگر RYYB بهره گرفته است. این سنسور یکی از بزرگترین نمونه‌های مورد استفاده توسط هواوی تا به امروز محسوب می‌شود و اندازه آن در مقایسه با حسگر مورد استفاده در گلکسی S20 اولترا نیز بزرگتر است. اکثر حسگرهای دوربین اسمارت‌فونی مجهز به فیلترهای سنتی‌ Bayer با الگوی رنگی قرمز، سبز، سبز و آبی هستند؛ در حالی‌که حسگر RYYB مورد استفاده در هواوی P40 پرو از فیلتری با الگوی رنگی قرمز، زرد، زرد و آبی استفاده می‌کند. این پدیده به لحاظ تئوری امکان جذب نور بیش‌تر توسط حسگر را فراهم می‌کند.

به لطف بهره‌گیری از تکنیک خوشه‌بندی پیکسلی، اندازه موثر پیکسل‌ها به 2.44 میکرون افزایش یافته است. تکنیک مذکور به ارتقای عملکرد دوربین در شرایط نوری ضعیف کمک می‌کند؛ اما در مقابل موجب کاهش رزولوشن نهایی تصاویر خواهد شد. در بررسی‌های انجام شده عملکرد دوربین هواوی P40 پرو در فضاهای کم‌نور واقعا فوق‌العاده بود.

تصویر گرفته شده در تاریکی شب و با استفاده از Night Mode

هواوی در پرچم‌داران سری P40 خود از موتور پردازشی XD Fusion Engine رونمایی کرد. این پردازشگر با استفاده از فناوری هوش مصنوعی به بهینه‌سازی کیفیت عکس‌ها می‌پردازد. هواوی یکی از نخستین تولیدکنندگانی بود که از تکنیک‌های هوش مصنوعی در هندست‌های خود استفاده کرد و این رویکرد در پرچم‌دار P40 پرو نتایج خیره‌کننده‌ای را به‌دنبال داشته است.

عملکرد سریع و بی‌نقص دوربین هواوی P40 پرو حقیقتا ما را مجذوب خود کرد. بسیاری از تکنیک‌های مهم برای عکاسی حرفه‌ای از طریق الگوریتم‌های هوشمند به‌صورت کاملا خودکار انجام می‌شود و شما صرفا کافیست اپلیکیشن دوربین را اجرا نموده و اقدام به عکاسی نمایید. اپلیکیشن دوربین دارای تنظیمات پیشرفته‌ای است که احتمالا برای عکاسان حرفه‌ای سودمند خواهند بود؛ اما عملکرد دوربین در حالت خودکار نیز کاملا رضایت‌بخش است. نمونه‌ای از عکس‌های گرفته شده در حالت خودکار را مشاهده می‌کنید.

هواوی ادعا می‌کند که الگوریتم‌های هوش مصنوعی به‌کارگیری شده در دوربین قادر به حذف اعوجاجات تصویر و حتی انعکاسات نوری ساطع شده هنگام عکاسی از سوژه‌های پشت شیشه خواهد بود. هواوی P40 پرو از قابلیت بزرگنمایی اپتیکال حداکثر 5 برابری و زوم دیجیتال 50 برابری برخوردار است. با این‌حال در چنین سطوح بالایی از بزرگنمایی تصاویر چندان واضح نخواهند بود؛ بنابراین به منظور دستیابی به کیفیت بهتر توصیه می‌شود تا از بزرگنمایی حداکثر 10 برابری استفاده کنید. در ۵ تصویر زیر به‌ترتیب از حالت واید تا زوم ۵۰ برابری را مشاهده می‌کنید.

قابلیت بزرگنمایی دوربین با سایر گوشی‌های پیشرفته از جمله سری گلکسی S20 قابل رقابت است. هواوی P40 پرو برخلاف گلکسی S20 اولترا فاقد قابلیت زوم 100 برابری است. با این‌حال فقدان چنین قابلیتی شما را ناامید نخواهد کرد چرا که زوم دیجیتال بیشتر باعث افت کیفیت تصویر نهایی خواهد شد.

به‌علاوه هواوی در راستای ارتقای قابلیت‌های فیلمبرداری P40 پرو تمام تلاش خود را به‌کار گرفته است. در این راستا حسگر فوق‌عریض دوربین از نسبت ابعادی مشابه با دوربین‌های DSLR برخوردار است. کیفیت ویدیوهای ضبط شده توسط هواوی P40 پرو کاملا مطلوب بوده و دوربین این هندست قادر به ضبط ویدیوهای 4K با سرعت 60 فریم برثانیه است. ضمن آنکه ضبط تصاویر سوپر اسلوموشن با سرعت 7680 فریم در هر ثانیه، از دیگر شاهکارهای این دوربین به‌حساب می‌آید.

حفره تعبیه شده روی نمایشگر از سنسور دوربین 32 مگاپیکسلی و حسگر تشخیص عمق مادون‌قرمز میزبانی می‌کند. حسگر IR به منظور ثبت تصاویر پرتره و همچنین توسط سیستم فیس آنلاک مورد استفاده قرار می‌گیرد. این فناوری اگرچه به اندازه سیستم پروژکتور نقطه‌ای به‌کارگیری شده در میت 30 پرو ایمن نیست؛ اما عملکرد آن کماکان رضایتبخش به‌نظر می‌رسد. همچنین کاربران در صورت عدم تمایل به استفاده از مشخصه فیس آنلاک برای بازگشایی قفل گوشی می‌توانند از اسکنر اثرانگشت یکپارچه با نمایشگر بهره‌برداری نمایند.

نرم‌افزار

هواوی P40 پرو با سیستم‌عامل اندروید 10 و رابط کاربری EMUI 10.1 روانه بازار شده است. با این‌حال اکنون از سرویس‌های گوگلی شامل اپلیکیشن‌های Gmail و Google Drive خبری نیست. این وضعیت نتیجه محدودیت‌هایی است که دولت آمریکا به بهانه نگرانی‌های امنیتی علیه هواوی اعمال نموده است. عدم دسترسی به خدمات گوگل یکی از مشکلاتی است که بسیاری از مشتریان را هنگام خریداری هواوی P40 پرو دچار تردید می‌کند. چنین وضعیتی اگرچه فراتر از اراده هواوی رقم خورده است؛ اما یقینا موجب تضعیف جایگاه P40 پرو در برابر برخی از رقبا خواهد شد.

هواوی در عوض برنامه گوگل پلی استور از فروشگاه اختصاصی خود موسوم به App Gallery رونمایی کرده است. این فروشگاه اگرچه میزبان برخی اپلیکیشن‌های برتر است؛ اما فقدان برخی برنامه‌های کلیدی کماکان احساس می‌شود. به‌عنوان مثال در این فروشگاه از اپلیکیشن‌های اینستاگرام، فیس‌بوک و واتس‌آپ هیچ اثری نیست. این برنامه‌ها از طریق مشخصه‌ای با نام Phone Clone می‌توانند به گوشی منتقل شوند؛ با این‌حال عملکرد آن‌ها گاهی اوقات محدودتر خواهد بود. هواوی وعده داده که با تشویق هرچه بیش‌تر توسعه‌دهندگان به رفع این مشکلات و بهینه‌سازی اپلیکیشن‌ها برای پلتفرم خود کمک کند و به همین خاطر شاهد افزودن بر تعداد اپلکیشن‌ها به‌صورت مستمر و روزانه هستیم.

سایر قابلیت‌های سیستم‌عامل اندروید از جمله حالت تاریک کماکان و آپدیت‌های امنیتی قابل دسترس بوده و رابط کاربری گوشی نیز در مقایسه با سالیان گذشته بسیار بهینه‌تر به‌نظر می‌رسد.

شارژدهی باتری

هواوی P40 پرو مجهز به یک باتری 4200 میلی‌آمپرساعتی با عملکردی قابل تحسین است؛ چرا که در پایان یک روز کاری غالبا 20 تا 30 درصد از شارژ باتری باقی خواهد ماند. به‌نظر می‌رسد که پردازنده به‌کارگیری شده در گوشی به لحاظ بهره‌وری انرژی کاملا بهینه شده و کاربران در صورت استفاده معمول به‌آسانی می‌توانند از شارژ گوشی برای مدت بیش از 1 روز بی‌نیاز باشند.

آداپتور ارائه شده در بسته‌بندی گوشی از شارژ سریع 40 واتی پشتیبانی می‌کند. همچنین هواوی P40 پرو مجهز به قابلیت‌های شارژ بی‌سیم و شارژ معکوس بی‌سیم است. بدین‌ترتیب کاربران با استفاده از شارژ باتری گوشی خود می‌توانند هدفون‌، اسمارت‌واچ یا هندست دیگری را به‌صورت بی‌سیم شارژ نمایند.

سخن پایانی

هواوی P40 پرو را بایستی یکی از کامل‌ترین پرچم‌داران عرضه شده به بازار تا امروز دانست، محصولی که در کنار استفاده از سخت‌افزاری قدرتمند و دوربین با اصالت، همچنان باتری توانمندی داشته و نمایشگر تمام صفحه آن هم کیفیت مثال زدنی‌ای دارد.

البته قیمت این گوشی در بازار کم نیست و حتی در مقایسه با سایر پرچم‌داران بازار شانه به شانه آن‌ها حرکت می‌کند. با توجه به بهای ارز در کشورمان و نوسانات بسیار زیادی که وجود دارد، تصور بهایی حتی بالاتر از 20 میلیون تومان برای P40 پرو دور از ذهن نخواهد بود، پس از اگر دلی فراخ و جیبی گشاده دارید، این پرچم‌دار هواوی را هم در بین گزینه‌های خریدتان قرار دهید!

نوشته بررسی هواوی P40 پرو: نوآوری در یک اکوسیستم تازه! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

بررسی اپلیکیشن شبکه اجتماعی پنتل: پیام‌رسانی برای هزاره سوم

در ده سال گذشته، مهم‌ترین وظیفه و انتظار از یک پیام‌رسان، چت گروهی بود. نهایتا دنبال شکلک‌های ایموجی جذاب یا قابلیت‌های یافتن دوستان جدید بودیم. اما یک دهه بعد، در سال ۲۰۲۰، دیگر این ویژگی‌ها هیچ جذابیتی ندارند. به‌ویژه برای نسل جوان هزاره سوم که دنبال سرگرمی‌های بیشتری درون یک اپلیکیشن پیام‌رسان هستند.

تماس صوتی و تصویری جزو قابلیت‌های لازم و ذاتی پیام‌رسان‌ها است. محیط آن‌ها باید تعاملی‌تر و پر زرق‌وبرق‌تر باشند؛ انواع استیکرها را پشتیبانی کنند یا ابزارهایی برای ساخت استیکرهای جدید و سفارشی براساس چهره افراد داشته باشند. از بات‌ها پشتیبانی و براساس موقعیت مکانی، کاربرانی را برای دوست‌یابی معرفی کنند. در واقع، اپلیکیشن‌های پیام‌رسان دهه جدید باید چیزی فراتر از یک پیام‌رسان ساده باشند و به پلتفرمی ارتباطی و سرگرم‌کننده تبدیل شوند. امکاناتی برای استفاده در کسب‌وکار، کلاس و آموزش داشته باشند و شما را از نصب چند اپلیکیشن دیگر بی‌نیاز کنند.

به همین دلیل، هر روز شاهد طراحی و انتشار پیام‌رسان‌های جدیدی با رابط‌های کاربری پیشرفته و دگرگون شده هستیم. کاربران موبایل و اینترنت هم مشتاق بررسی و تست این پیام‌رسان‌های جدید هستند تا جایگزینی برای پیام‌رسان‌هایی مانند تلگرام، واتساپ، اسکایپ، مسنجر، ایمو و غیره پیدا کنند.

یکی از پیام‌رسان‌هایی که در ماه‌های اخیر با استقبال کاربران روبرو شده و دارد تعریف جدیدی از پیام‌رسان‌ها در هزار سوم به دست می‌دهد؛ پیام‌رسان Pantel است. با ما همراه باشید تا یک بررسی کامل و جذاب روی این اپلیکیشن داشته باشیم.

نگاهی کلی

پنتل یک اپلیکیشن در دسته‌بندی پیام‌رسان‌ها است ولی نباید ذهن خود را تنها محدود به قابلیت‌های پیام‌رسانی مانند چت، تماس صوتی، تماس ویدیویی یا حتی ساخت کانال و گروه کنید. پنتل پلتفرم شبکه اجتماعی فراتر از پیام‌رسانی ساده است.

شما می‌توانید براساس موقعیت مکانی چت کنید و دوستان تازه‌ای بیابید یا تازه‌ترین و پربازدیدترین عکس‌ها، ویدیوها، پادکست‌ها و متن‌های منتشر شده در این پلتفرم را جست‌وجو و مشاهده کنید.

پنتل به شما امکان چت گروهی را می‌دهد؛ پس یک نرم‌افزار مناسب برای ویدیوکنفرانس یا برگزاری کلاس‌های آموزش مجازی هم هست.

قابلیت جست‌وجو براساس هشتگ در پنتل وجود دارد و جالب‌تر از همه، بات‌هایی برای سرگرم شدن دارد. به عنوان مثال، کاریکاتور چهره خود را بکشید یا بفهمید چهره شما مشابه کدام فرد مشهور در ایران و دنیا است. بازی‌های معمایی نقشه‌محور را انجام دهید و به ویژگی‌های جذاب دیگری که در ادامه بررسی خواهیم کرد، بپردازید.

این نرم‌افزار تقریبا برای تمام پلتفرم‌های موجود موبایل و دسکتاپ، از اندروید و iOS بگیرید تا ویندوز، لینوکس و مک عرضه شده است. حتی نسخه تحت وب پنتل از آدرس https://pantel.me/web در دسترس است. نسخه‌های اندروید این اپلیکیشن را می‌توانید از روی گوگل‌پلی یا کافه‌بازار دانلود کنید. نسخه iOS پنتل هنوز روی اپ‌استور اپل قرار نگرفته و باید از روی وب‌سایت رسمی Pantel دانلود شود.

نصب و راه‌اندازی

اپلیکیشن اندروید پنتل حجمی ۴۳ مگابایتی دارد. پس از نصب، در اولین صفحه بایستی نام کوچک، نام فامیلی و شماره موبایل را درخواست وارد کنید. به طور خودکار کشور ایران را شناسایی کرده و پیش‌کد ۹۸ را دارد.

همانند سایر اپلیکیشن‌ها، برای ورود باید کد احرازهویت پیامک شده را در مرحله بعدی وارد کنید. پیامک کد تایید هویت خیلی سریع ارسال شد و در این مرحله مشکلی ندیدیم. سپس از شما درخواست تایید مجوز دسترسی به مخاطبین و چند مجوز دیگر را می‌خواهد تا در نهایت وارد صفحه اصلی شوید.

چهره اصلی پنتل تا حدودی شبیه به تلگرام است. یک نوار منوی اصلی در پایین صفحه و یک منوی همبرگری در گوشه بالا سمت راست دیده می‌شود. در گوشه بالا سمت چپ هم ابزار جست‌وجو قرار دارد.

در نوار منوی پایین از سمت چپ به راست شاهد صفحه خانگی، تازه‌ها یا پربازدیدترین‌ها، دوست‌یابی مبتنی بر موقعیت مکانی، فهرست کانال‌ها و گروه‌های تایید یا عضو شده و در نهایت بخش سرگرمی یا بات‌های کامپیوتر و اینترنت هستیم.

در گوشه پایین سمت چپ هم یک آیکون + بنفش رنگ دیده می‌شود که برای شروع یک چت، ساختن گروه، کانال، راه‌اندازی ویدیوکنفرانس یا وارد کردن یک مخاطب جدید است. آیکون بخش‌های مختلف پنتل برای شما جذاب خواهند بود.

در پنتل رابط کاربری گرافیکی کاربرپسند و هیجان‌انگیزی پیش روی خود می‌بینید یا حداقل برای مدتی جالب خواهد بود. مثلا وقتی روی آیکون تماس صوتی یا ویدیویی ضربه می‌زنید؛ تغییر شکل داده و تبدیل به امواج گریز از مرکزی می‌شود تا به صفحه تماس منتقل گردد. آیکون لایک، دایرکت، اشتراک‌گذاری و ارسال فایل در پای هر پست جذاب هستند و نشان می‌دهند کاملا یک رابط کاربری جدید را استفاده می‌کنید.

تماس صوتی و تصویری

وقتی روی آیکون + بزنید و بعد گزینه New Chat را لمس کنید؛ صفحه مخاطبین باز می‌شود تا یکی را انتخاب و شروع به ارسال پیام متنی یا ارتباط صوتی و تصویری نمایید.

پنتل علاوه بر نمایش مخاطبین به شیوه سنتی که در پیام‌رسان‌های دیگر هم شاهد بودیم؛ به شما این امکان را می‌دهد مخاطبین را از طریق username هم یافته و ارتباط‌گیری کنید. اگر مخاطبین شما دارای صفحه اختصاصی (Page) هستند؛ باز هم در برگه دیگری نمایش داده می‌شوند.

برگه آخر این بخش هم مربوط به هشتگ‌هایی است که خودتان راه‌اندازی کردید یا می‌خواهید دنبال کنید. شما می‌توانید پیچ‌ها و هشتگ‌هایی را ایجاد و برخی مخاطبین خود را عضو آن‌ها کنید تا به این شکل یک مطلب را برای برخی مخاطبین خاص بفرستید. در اینجا دقیقا با نسل جدیدی از ویژگی پیام‌رسان‌های نسل آینده روبرو هستیم.

وقتی فردی را از فهرست مخاطبین خود انتخاب می‌کنید؛ سه روش برقراری ارتباط با او خواهید داشت که کم و بیش در سایر پیام‌رسان‌ها نیز شاهد بودیم. اینکه یک پیام متنی برای او بفرستید یا اصطلاحا چت کنید؛ تماس صوتی یا تماس تصویری بگیرید.

در بخش پیام‌های متنی، می‌توانید عکس، فیلم و فایل برای دیگران بفرستید یا از شکلک‌ها و استیکرها استفاده کنید. به طور پیش‌فرض، یک استیکر برای شما فعال است ولی با رفتن به بخش استیکرها می‌توانید انبوهی استیکر جذاب گرافیکی متناظر با شکلک‌ها به استیکرهای خودتان اضافه کنید.

یکی از گزینه‌های جذابی که در این بخش دیدم؛ ارسال موقعیت مکانی یا اصطلاحا لوکیشن برای افراد دیگر است. همچنین می‌توانید ابزاری شبیه به نرم‌افزار پینت را باز کنید و در آن چیزی بنویسید یا بکشید و بعد برای فرد دیگری بفرستید.

کیفیت تماس صوتی و تصویری پنتل چندان بالا نیست. صدا با کمی تاخیر منتقل می‌شود و تصویرها کیفیت متوسطی دارند. طبیعی است که از یک پیام‌رسان تازه‌کار انتظار بهترین کیفیت تماس صوتی و تصویری را نداشته باشیم.

نکته جالبی در بخش چت متنی دیدم؛ این است که کلمات و عبارت‌های پیشنهادی به‌خوبی ظاهر می‌شود و شما می‌توانید به جای تایپ، روی یکی از آن‌ها بزنید تا ارسال شود.

تازه‌ها و پربازدیدها

در برگه دوم اپلیکیشن پنتل در منوی پایین، یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های این پلتفرم ارتباطی و شبکه اجتماعی را مشاهده خواهید کرد. صفحه‌ای شبیه به فید اینستاگرام که تازه‌ترین و پربازدیدترین مطالب به اشتراک گذاشته شده و کانال‌ها را به صورت طرح چینش کاشی نمایش می‌دهد. با اسکرول صفحه می‌توانید عکس‌ها و ویدیوهای بیشتری را مشاهده کرده و با ضربه زدن روی هر یک، وارد کانال، صفحه، هشتگ و گروه مربوطه شوید.

در کنار نام کانال و صفحه، گزینه Follow+ قرار دارد تا در صورت دلخواه عضو آن کانال و صفحه شوید. در پایین عکس و فیلم هم گزینه‌هایی برای اشتراک‌گذاری این مطلب روی پیچ و کانال خودتان را دارید؛ همچنین می‌توانید پست را لایک یا ذخیره کنید.

بخش پربازدیدهای پنتل از دو حالت پیمایش پشتیبانی می‌کند. دقیقا مانند بخش جست‌وجوی اینستاگرام، می‌توانید همه پست‌ها را در یک طرح کاشی مشاهده و یک پست را انتخاب و کلیک کنید یا اینکه پست به پست و در وضعیت بزرگ شده‌ای از عکس و ویدیو، پربازدیدترین پست‌ها را ببینید.

هر چند اسکرولی که انجام می‌دهید؛ باید یکی دو ثانیه منتظر باشید تا تصاویر یا فیلم پست‌های جدید لود شده و به نمایش در بیایند. قطعا یکی از برتری‌های پیام‌رسان پنتل نسبت به تلگرام، واتساپ و دیگر مسنجرها، همین بخش پربازدیدها است. ویژگی که در اینستاگرام خوب جواب داده و کاربران روزانه وقت زیادی برای گشت‌وگذار در عکس‌ها و ویدیوهای تازه و پربازدید صرف می‌کنند.

دوست‌یابی مبتنی بر موقعیت مکانی

جوان‌های هزاره سوم، دائما دنبال روش‌های جدیدی برای دوست‌یابی و برقراری ارتباط با دیگران هستند. قطعا فهرست مخاطبین آن‌ها برایشان کافی نیست و می‌خواهند جمع دوستان خود را کامل‌تر و متنوع‌تر کنند. اپلیکیشن پنتل به درستی این واقعیت را درک کرده است و یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن، یافتن دوست روی نقشه یا دوست‌یابی مبتنی بر موقعیت مکانی است.

در برگه سوم منوی پایین صفحه اصلی اپلیکیشن، موقعیت مکانی شما روی نقشه نشان داده می‌شود (حتما باید قابلیت مکان‌یابی گوشی روشن باشد و مجوز دسترسی به این قابلیت را برای پنتل تایید کرده باشید) و افراد دیگری که در نزدیکی شما عضو پنتل باشند؛ به صورت دایره‌های بنفش رنگی به نمایش در می‌آیند که دائما روشن و خاموش می‌شوند.

فقط کاربران حقیقی فعال در محدوده جغرافیایی شما قابل جست‌وجو نیستند؛ بلکه کانال‌ها، گروه‌ها، پیج‌ها و هشتگ‌های فعال را نیز یافته و با زدن روی آن‌ها، ضمن مشاهده اطلاعات، می‌توانید از کانال و پیج بازدید و عضو شوید.

شما در این بخش قادر هستید Invisible باشید و لزوما نباید توسط دیگران شناسایی و بازدید شوید.

نکته بعدی اینکه می‌توانید نقشه را با حرکات انگشتان دست بزرگ‌نمایی یا کوچک‌نمایی کنید یا اینکه به جای موقعیت مکانی و منطقه خودتان، سراغ مناطق دیگری بروید. نقشه دائما و به صورت بی‌درنگ به‌روز شده و کانال‌ها، صفحات و گروه‌های فعال را به شما نشان می‌دهد. به‌روز شدن نقشه کمی تاخیر دارد و باید چند ثانیه‌ای منتظر بمانید ولی خیلی آزاردهنده نیست.

در تنظیمات این بخش می‌توانید انتخاب کنید کاربران یا پیج‌ها فقط نمایش داده شوند یا همه را روی نقشه ببینید. قطعا هر فردی دوست دارد بداند در اطراف خودش چه کاربران یا گروه‌ها و کانال‌های دیگری وجود دارد و با آن‌ها ارتباط بگیرد.

برگزاری ویدیو کنفرانس و کلاس مجازی

یکی از قابلیت‌های جالبی که در پیام‌رسان پنتل دیدیم؛ راه‌اندازی انواع کنفرانس‌های صوتی و ویدیویی به همراه کلاس‌های درس مجازی است. نیازی که پس از شیوع ویروس کرونا، با استقبال بسیار زیادی روبرو شده و ده‌ها اپلیکیشن بر سر آن با یکدیگر رقابت می‌کنند.

برگزاری یک کنفرانس یا کلاس در پنتل آسان است. ابتدا یک نام برای نشست خود انتخاب می‌کنید و سپس وارد صفحه کنفرانس یا کلاس درس مجازی می‌شوید. می‌توانید به سرعت افراد دیگری را به کنفرانس افزوده یا حذف کنید.

در بخش کنفرانس، قابلیت‌هایی مانند بستن صدا، بستن ویدیو و مشاهده تصویر، ارسال پیام به اعضای گروه حاضر در کنفرانس و استفاده از دوربین پشتی به جای دوربین سلفی را دارید.

یک امکان بسیار کاربردی پنتل در بخش کنفرانس‌ها، ذخیره فایل کامل کنفرانس‌ها و کلاس‌های برگزار شده به همراه چت‌های صورت گرفته در حین این نشست‌ها است.

سرگرمی‌های پنتل

آخرین بخشی که می‌خواهیم بررسی کنیم؛ قسمت سرگرمی یا فان این اپلیکیشن است. در این بخش چندین بات طراحی شده تا اوقات خوشی داشته باشید. بات‌هایی برای کشیدن کاریکاتور چهره، یافتن سلبریتی‌های مشابه چهره شما، تبدیل عکس به کارتون و ترکیب چهره در دسترس هستند.

من همه این بات‌ها را آزمایش کردم. کیفیت زیاد بالایی ندارند و روی وب یا برخی اپلیکیشن‌های دیگر می‌توانید بات‌های سرگرم‌کننده بهتری پیدا کنید.

مثلا، کاریکاتوری که از عکس من طراحی شد؛ چندان زیبا یا خنده‌دار نیست و اصلا توجهم را جلب نکرد.

وقتی بات «بازی روی نقشه» را انتخاب کردم؛ ضمن خوش‌آمدگویی و نمایش یک ویدیو از بازی کارآگاهی، پیامی نشان داد که هنوز هیچ بازی آماده نشده و در آینده‌ای نزدیک و به‌زودی، بازی‌های معمایی با جایزه‌های خیلی بزرگ شروع می‌شوند. مشخص است که این بخش هنوز به طور کامل توسعه نیافته یا به اندازه بخش‌های دیگر تکمیل نشده است.

تغییر پوسته، حالت شب و چند گزینه جذاب دیگر

در بخش تنظیمات پیام‌رسان پنتل چند گزینه جالب پیدا می‌شود. نخست اینکه می‌توانید اندازه کلی پنجره‌های نرم‌افزار را کوچک و بزرگ کنید؛ یک ویژگی بسیار مفید برای افرادی که عادت دارند فونت‌ها را بزرگ‌تر یا کوچک‌تر ببینند.

قابلیت دیگر، انتخاب تم‌ها یا پوسته‌های مختلف برای این اپلیکیشن است تا اگر از پوسته پیش‌فرض خوشتان نیامده یا عادت دارید در پوسته‌های تیره کار کنید؛ باز هم بتوانید از این پیام‌رسان لذت ببرید. پوسته حالت شب پنتل هم زیبا است و مطمئن هستم کاربران زیادی سراغ آن خواهند رفت.

از دیگر گزینه‌های مهم بخش تنظیمات می‌توان به تعریف رمزعبور، معرفی یک آدرس ایمیل برای بازیابی چت‌ها و ویدیوها، کیوآر کد و مدیریت کامل کاربران و مخاطبین از جمله بلوکه کردن کاربران یا مشاهده فهرست کاربران بلوکه شده اشاره کرد.

یک تجربه از آینده

به نظرم اگر از تلگرام و واتساپ خسته شدید؛ و می‌خواهید یک اپلیکیشن پیام‌رسان جدید و آینده‌نگرانه را تجربه کنید؛ سراغ پنتل بروید. البته، طبیعی است بسیاری از مخاطبین شما هنوز این شبکه اجتماعی را نیافته و با آن آشنا نیستند یا به عضویت آن در نیامد‌ه‌اند. شما می‌توانید از آن‌ها بخواهید وارد پنتل شوند و بعد برای خودتان یک جمع دوستانه شکل بدهید.

برخی قابلیت‌های پنتل جذاب و ستودنی هستند؛ برای مدتی شما را سرگرم می‌کنند و نشان می‌دهند در آینده باید چه انتظاراتی از یک پیام‌رسان داشته باشید، ولی فراموش نکنید که این پلتفرم هنوز اول راه است و قطعا باگ‌ها، کمبودها و مشکلاتی دارد.

نوشته بررسی اپلیکیشن شبکه اجتماعی پنتل: پیام‌رسانی برای هزاره سوم اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی هواوی Y7p: میان‌رده زیبا با قیمت معقول

هواوی به معنای واقعی کلمه از زمین‌ خاکی کارش را شروع کرد، بعد از همکاری با لایکا و پورش برای خودش اعتبار خرید و کمی خلاقیت را چاشنی کار قرار داد تا بتواند ره صد ساله را تقریبا چند ساله برود! حالا همه برای هواوی ارزش زیادی قائل هستند و آن را در کنار بزرگانی همچون سامسونگ و اپل قرار می‌دهند. البته ظاهرا این بزرگ شدن، خیلی هم خوب نبوده و حالا با تحریم‌های آمریکا، هواوی دوران سختی را پشت سر می‌گذارد. پس از جعبه گشایی و نگاه اولیه به گوشی Y7p، امروز قصد داریم به بررسی آن بپردازیم تا ببینیم که تجربیات این برند چینی به کجا رسیده است؛ با ما همراه باشید.

طراحی

یکی از ویژگی‌هایی که هواوی در رابطه با Y7p تاکید زیادی بر روی آن دارد، طراحی به‌روز و بدنه خوش ساخت است. همچون اکثر مدل‌های امروزی، این میان‌رده چینی نیز از نمایشگر کشیده ساخته شده و در گوشه بالا و سمت چپ خودش دوربین سلفی را جا داده تا شباهت زیادی به سری گلکسی A سامسونگ داشته باشد! با توجه به قرار دادن دوربین درون نمایشگر و حذف ناچ، حداقل انتظار داشتیم که شاهد حاشیه‌های کمتری باشیم؛ اما در حالت کلی در اطراف نمایشگر گوشی حاشیه‌های نسبتا زیادی دیده می‌شود و این موضوع در بخش پایینی نمایشگر بیشتر به چشم می‌آید. وقتی قرار باشد در اطراف نمایشگر حاشیه ببینیم، پس چه دلیلی دارد که دوربین درون صفحه باشد و هر لحظه که به صفحه نگاه می‌کنیم، یک نقطه سیاه رنگ را ببینیم؟! از لحاظ آمار و ارقام نیز ۸۲ درصد نمای جلویی دستگاه را نمایشگر تشکیل داده است.

بگذارید نگاهی به پشت گوشی بیندازیم؛ جایی که طراحی گوشی شما را به یاد دوربین‌های کامپکت می‌اندازد، چرا که علاوه بر دوربین و متعلقات آن، یادگاری‌ها و حتی لوگوی هواوی نیز به صورت افقی نوشته شده تا بیشترین خوانایی آن‌ها برای زمانی‌ باشد که گوشی را برای عکاسی به‌صورت افقی در دست گرفته‌اید. در واقع هواوی با زبان بی‌زبانی قصد داشته بگوید که دوربین گوشی برایش اهمیت بالایی داشته است! البته ۳ دوربین گوشی از بدنه اصلی بیرون‌زده‌اند و نمای پشتی صاف و یک‌دست نیست.

در مرکز بخش بالایی، شاهد سنسور اثر انگشتی هستیم که این روزها حتی در میان‌رده‌های بازار نیز در زیر نمایشگر دیده می‌شود. با تمام این‌ها رنگ متمایز دستگاه جلوه خاصی به آن داده است. در واقع پشت گوشی، ترکیبی از رنگ سبز و آبی بوده و در زوایای مختلف نیز متفاوت‌تر از سایر گوشی‌های بازار به نظر می‌رسد. با اینکه پشت دستگاه ظاهری شیشه‌ای دارد اما رسما پلاستیکی است. هواوی برای ساخت فریم گوشی نیز از همین ماده بهره گرفته و خبری از شیشه یا فلز در این مدل نیست. هرچند که در برخورد اول، حس یک گوشی لوکس و باکیفیت به شما منتقل نمی‌شود اما کیفیت ساخت دستگاه بالا بوده و شاید اصلا هیچ‌کس متوجه پلاستیکی بودن آن نشود! نکته بعدی اینجاست که بعد از استفاده، جای چربی انگشتان شما بر روی بدنه آن به‌خوبی باقی می‌ماند و پس از چند لحظه با یک گوشی کثیف روبه‌رو خواهید شد. البته هواوی یک قاب ژله‌ای و بی‌رنگ را در جعبه گوشی قرار داده تا شاید علاوه بر محافظت بیشتر از بدنه، بتوانید با استفاده از آن به مقابله با کثیفی گوشی بپردازید!

ضخامت گوشی ۸.۱ میلی‌متر بوده و وزن آن ۱۷۶ گرم است که برای یک مدل اقتصادی در حد معقولی است. فریم دستگاه کاملا گرد طراحی شده و شاهد بخش‌های تیز و آزاردهنده در آن نیستیم. کلیدهای یک‌پارچه کنترل صدا و کلید پاور در سمت راست و خشاب سیم‌کارت‌ها و کارت‌حافظه در بخش چپ فریم گوشی جا خوش کرده‌اند. در بخش زیرین شاهد یک اسپیکر و خوشبختانه جک استاندارد صدا هستیم تا بتوانید خیلی راحت و بدون دردسر هدفون را به گوشی بزنید و حالش را ببرید. البته نکته عجیب اینجاست که در کنار این دو مورد، پورت میکرو یو‌اس‌بی قرار گرفته و خبری از پورت‌های Type C امروزی نیست! ظاهرا هواوی هنوز هم در دوران گذشته به سر می‌برد و فکر کرده نمی‌توان هدفون را در کنار یک پورت جدید قرار داد.

در مجموع برای یک گوشی اقتصادی، طراحی Y7p قابل قبول است. شما با یک گوشی نسبتا خوش دست طرف هستید که ظاهر زیبایی داشته و حس و حال یک محصول گران‌تر را به شما منتقل می‌کند. البته تا حدی نیز می‌بایست نگران سُر خوردن آن باشید؛ چرا که این گوشی همچون یک ماهی به‌راحتی از دست‌تان لیز خواهد خورد و یا مثلا در صورت قرار گرفتن بر روی سطوح صاف، هر لحظه امکان به زمین خوردنش هست!

نمایشگر

هواوی برای Y7p از یک نمایشگر 6.39 اینچی با نسبت 19.5 به 9 بهره گرفته است. رزولوشن این نمایشگر که به پنل IPS LCD مجهز شده، 1560 در 720 پیکسل بوده که در واقع همان اچ‌دی پلاس است اما به دلیل نسبت متفاوت، شاهد تعداد پیکسل‌های بیشتری در آن هستیم. در هر اینچ از این گوشی، بیش از 250 پیکسل را می‌بینید که نسبت به قیمت، میزان معقولی است.

حداکثر روشنایی صفحه، میزان قابل قبولی است و هنگام کار کردن با آن در زیر نور آفتاب مشکل چندانی نخواهید داشت. البته رفلکس بالا بوده و تقریبا در اکثر مواقع شاهد افتادن تصویری از محیط اطراف‌تان بر روی صفحه نمایش هستید. میزان حداقلی نور صفحه نیز مناسب است و می‌توانید بدون مشکل در مکان‌های تاریک، مشغول کار با این آقای ارزان قیمت شوید. در بخش تنظیمات، قادر هستید نور آبی را فیلتر کنید تا آسیب کمتری به چشمان‌تان وارد شود؛ همچنین امکان تغییر میزان سردی و گرمی رنگ‌ها نیز در نظر گرفته شده تا متناسب با نیاز و سلیقه خود رنگ‌ها را در نمایشگر تنظیم کنید.

میزان حساسیت تاچ صفحه در حد مطلوبی است و اگر دستان مرطوبی نداشته باشید، صفحه بدون هیچ مشکلی به فرامین شما پاسخ خواهد داد. با همه این‌ها، نمایشگر نمی‌تواند رنگ‌ها را خیلی گرم و زنده به نمایش بگذارد و هنگام تماشای ویدیوها و یا تصاویر، شاید کمی در ذوق‌تان بزند؛ بالاخره هیچ ارزانی بی‌دلیل نیست! در رابطه با محافظ نمایشگر نیز خبر خاصی در دسترس نبوده و نمی‌دانیم که چه چیزی وظیفه محافظت از این صفحه نمایش را برعهده دارد!

سخت‌افزار

معمولا هواوی در این بخش از چیپست‌های خانگی خودش استفاده می‌کند؛ بنابراین تحریم‌های آمریکا علیه این کمپانی نیز خدشه چندانی به آن وارد نکرده است. این مدل نیز از چیپست کرین 710F بهره می‌برد. یک چیپست ۱۲ نانومتری که از ۴ هسته Cortex-A53 با فرکانس ۱.۷ گیگاهرتز و ۴ هسته Cortex-A73 با فرکانس ۲.۲ گیگاهرتز سود می‌برد.

کرین 710F همچنین شامل واحد پردازش گرافیکی Mali G51 نیز می‌شود و می‌توانید تا حدی برای اجرای بازی‌ها بر روی آن حساب کنید. این مجموعه سخت افزاری توسط ۴ گیگابایت رم همراهی شده و Y7p در یک نسخه 64 گیگابایتی برای حافظه داخلی عرضه می‌شود. از این میزان حافظه کمی بیشتر از 55 گیگابایت آن در اختیار شماست، البته می‌توانید از طریق کارت حافظه به آن بیفزایید. خوشبختانه درگاه کارت حافظه از دو سیم‌کارت گوشی جداست و قادر هستید در کنار استفاده هم‌زمان از ۲ سیم‌کارت، از کارت حافظه نیز بهره ببرید.

بررسی هواوی Y7p را با بنچ‌مارک‌ها ادامه می‌دهیم؛ جایی که AnTuTu همیشه اسمش بر سر زبان‌ها بوده و اکثر افراد امتیاز آن را ملاکی بر قدرت سخت‌افزاری گوشی می‌دانند (که خیلی هم معیار درستی نیست!). در آخرین نسخه عرضه شده این بنچمارک، گوشی مورد نظر ما توانست تا امتیاز 130 هزار را کسب کند که آن را در میانه‌های بازار جا می‌دهد و با توجه به اقتصادی بودن، یک پیروزی برایش به حساب می‌آید.

برای تست هسته‌ها از گیک‌بنچ استفاده کردیم. این مدل در حالت تک هسته‌ای، امتیاز ۳۱۱ را کسب کرد و در حالت تست چند هسته‌ای نیز نتیجه‌ای بهتر از ۱۲۸۹ بدست نیامد که نشان می‌دهد با یک محصول متوسط در بازار طرف هستیم.

هواوی Y7p در استفاده روزمره (چک کردن شبکه‌های اجتماعی، برقراری تماس و…) شما را راضی نگاه می‌دارد اما نمی‌توان بر روی اجرای بدون نقص بازی‌های سنگین روی این گوشی حساب کرد. مثلا اجرای کال‌آف‌دیوتی موبایل کمی با لگ همراه است که تجربه بازی را به سطح پایین‌تری می‌رساند اما اگر گیمر نباشید، اکثر بازی‌ها و اپلیکیشن‌های روز به‌راحتی اجرا خواهند شد.

دوربین

استفاده از دوربین‌های چندگانه این روزها به ترند بازار تبدیل شده و اکثر کمپانی‌های سازنده موبایل به آن روی آورده‌اند. هواوی در این زمینه شاید از سایرین با تجربه‌تر باشد، چرا که چند سالی‌ست به جمع چندگانه‌ها پیوسته است! هواوی Y7p به 3 دوربین در بخش پشتی مجهز شده؛ یکی ۴۸ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f1/8 که وظیفه ثبت تصاویر اصلی را برعهده دارد، دوربین بعدی یک نمونه 8 مگاپیکسلی اولتراواید برای ثبت تصاویر عریض بوده و دیگری یک دوربین ۲ مگاپیکسلی است که به ثبت جزئیات بهتر در محیط‌های کم‌نور و عمق دادن به تصاویر به‌خصوص در حالت پرتره کمک می‌کند. در واقع دوربین سوم در این گوشی همچون اکثر گوشی‌های امروزی، کارایی چندان بالایی ندارد و نمی‌توان از آن به‌صورت جداگانه بهره گرفت. در کنار این 3 برادر بزرگ و کوچک، یک فلاش LED نیز قرار گرفته تا یار و یاور شما در محیط‌های کم‌نور باشد.

اگر پیش‌تر با گوشی‌های هواوی کار کرده‌اید، هنگام ورود به نرم‌افزار دوربین، اتفاق جدیدی رخ نخواهد داد و همه چیز شبیه به قبل است. در بالای دکمه شاتر، بخشی برای استفاده از حالت‌های مختلف عکاسی نظیر مود پرتره، افزودن فیلترهای خاص و… در نظر گرفته شده و در سمت دیگر می‌توانید برخی از تنظیمات را تغییر دهید. برای ثبت تصاویر ۴۸ مگاپیکسلی باید با نسبت 4 به 3 عکاسی کنید و در صورت استفاده از حالت فول اسکرین (زمانی‌که کل فضای نمایشگر به دوربین اختصاصی می‌یابد) می‌بایست قید چندین مگاپیکسل را بزنید و عکس‌های ۷ مگاپیکسلی ثبت نمایید!

هواوی پیش‌تر بر روی حالت عکاسی هوشمند مانور زیادی می‌داد. این ویژگی در Y7p نیز قرار دارد و می‌توانید در تصاویر خودتان آن را فعال یا غیرفعال کنید. با فعال کردن این قابلیت، دوربین گوشی سوژه مورد نظر شما را تشخیص داده و شرایط را برای ثبت بهترین عکس از آن سوژه تغییر می‌دهد. مثلا برای عکاسی از گل‌ها و یا حیوانات، شرایط عکس متفاوت خواهد بود که البته خیلی در نتیجه نهایی تاثیر ندارد.

برای عکاسی پرتره می‌توانید تا حد زیادی بر روی Y7p حساب کنید. افکت بوکه به‌خوبی اعمال شده و قادر هستید همزمان از حالت Beauty نیز بهره بگیرید تا تصویر زیباتری را به ثبت برسانید. البته همچون سایر گوشی‌های بازار، این مدل هم در تشخیص میان سوژه و بک‌گراند گاهی اوقات دچار مشکل می‌شود و مرز مشخصی را در تصویر نخواهید دید!

تصاویر گرفته شده با این گوشی خیلی جذاب و خاص نیستند و نویز کمی را در آن‌ها شاهد هستیم (خصوصا اگر نور محیط کافی نباشد). رنگ‌ها نسبتا خوب ثبت می‌شوند و جزئیات تصویر هم متوسط است اما به‌طور کلی کیفیت تصاویر با توجه به رده قیمتی‌ قابل قبول بوده و می‌توان از آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی استفاده کرد. دوربین دوم گوشی نیز به شما کمک می‌کند تا تصاویر عریض‌تری بگیرید و بتوانید مثلا تعداد افراد بیشتری را در صفحه جای دهید. البته این نوع تصاویر کیفیت پایین‌تری دارند و خیلی نمی‌توان بر روی آن‌ها حساب کرد. اگر بخواهید از زوم دیجیتالی استفاده کنید، این گوشی تا ۶ برابر بر روی سوژه زوم کند. البته تقریبا بعد از زوم دو برابری کیفیت عکس‌ها به شکل قابل توجهی کاهش می‌یابد و دیگر قادر به دیدن جزئیات زیادی در آن‌ها نیستید.

Y7p به واسطه چیپست متوسطش نمی‌تواند به‌صورت 4K فیلم‌برداری کند. نهایتا امکان فیلم‌برداری فول‌اچ‌دی با نرخ ۶۰ فریم مهیاست. این گوشی از لرزش‌گیر اپتیکال بی‌بهره بوده و قادر نیستید بر روی تصاویر بدون لرزش حساب کنید. در واقع علی‌رغم کیفیت خوب فیلم‌های ثبت شده، در صورتی که دست‌تان بلرزد و یا در حال حرکت باشید، فیلم ضبط شده تکان زیادی خواهد داشت! با این حال امکان تغییر انکودر برای شما مهیاست تا بتوانید حجم ویدئوهای گرفته شده را کاهش دهید.

دوربین سلفی در نظر گرفته شده برای این مدل یک نمونه ۸ مگاپیکسلی است که میزان گشودگی دیافراگم آن به f2/0 می‌رسد. تصاویر گرفته شده با این دوربین در حد و اندازه‌های یک میان‌رده هست و می‌توان بر روی کیفیت‌شان حساب کرد. رنگ‌ها خیلی شارپ نیستند اما جزئیات خوبی را در تصویر شاهد هستیم. هواوی چند حالت خاص نیز برای عکاسی سلفی در نظر گرفته که از میان‌ آن‌ها می‌توان به حالت پرتره، Beauty و استفاده از افکت‌ها اشاره کرد.

نرم‌افزار

هواوی Y7p با اندروید ۹ عرضه شده و از رابط کاربری اختصاصی EMUI 9.1 نیز بهره می‌گیرد. رابط کاربری گوشی چیز خاص و جدیدی را پیش‌روی شما نمی‌گذارد. آیکون‌ها با طراحی سابق خودشان دیده می‌شوند و امکان انتخاب داشتن اپ دراور نیز برای شما مهیاست تا بتوانید متناسب با سلیقه خودتان اپلیکیشن‌ها را ببینید.

این بخش معمولا برای گوشی‌های هواوی خیلی سطحی و گذرا بود و کسی توجه خاصی به آن نمی‌کرد؛ اما حالا و با وجود تحریم‌های آمریکا، همین نرم‌افزار به مهم‌ترین بخش گوشی تبدیل شده است؛ چرا که جدای از تمام امکانات و قابلیت‌ها، شما گوشی خودتان را برای استفاده از اپلیکیشن‌ها می‌خرید.

در ابتدا عدم بهره‌مندی از امکانات گوگل در گوشی‌های هواوی خیلی ساده به‌نظر می‌رسد. شاید گمان کنید که نهایتا نمی‌توانید از اپلیکیشن‌های گوگل نظیر یوتیوب استفاده کنید اما زمانی که با یک گوشی تحریم شده (!) کار می‌کنید؛ عمق داستان مشخص خواهد شد. شما امکان استفاده از اکثر سرویس‌های گوگل را ندارید؛ یعنی در این گوشی (و سایر محصولات امروزی هواوی) خبری از اپلیکیشن یوتیوب، جیمیل، گوگل درایو، گوگل پلی و… نیست! البته می‌توان از اکثر این موارد به‌صورت تحت وب استفاده کرد (یا حتی برخی از آن‌ها را از سایر مارکت‌ها نصب کرد) اما یکی از مشکلات اصلی که پیش‌روی شما قرار می‌گیرد، بحث سینک کردن یا همان همگام‌سازی است! شما می‌توانید مثلا گوگل کروم را از طریق مارکت‌های معتبر نرم‌افزاری و یا دانلود فایل خام آن، بر روی گوشی نصب کنید اما نمی‌توانید اطلاعاتی را که در گذشته بر روی اکانت‌تان سینک کرده بودید، در آن پیاده نمایید. به زبان ساده‌تر پسوردها، بوکمارک‌ها و تاریخچه جستجوی شما در گوگل کروم بر روی گوشی قابل دسترس نخواهند بود. یا مثلا امکان نصب پیام‌رسان واتساپ بر روی گوشی به‌راحتی فراهم است؛ تنها باید آن را از هر جایی دانلود و روی گوشی نصب کنید اما نمی‌توانید به پیام‌های گذشته خودتان دسترسی داشته باشید؛ چرا که تمام پیام‌ها در گوگل درایو ذخیره می‌شوند و این فضای ابری عزیز در گوشی هواوی در دسترس نیست؛ اگرچه هواوی فضای ابری خودش را به عنوان یک جایگزین مناسب به شما ارایه می‌دهد. مشکل بعدی هم مختص به گیمرهای عزیز است. برخی از بازی‌ها دیتای خودشان را بر روی اکانت گوگل ذخیره می‌کنند و بنابراین نمی‌توانید آن‌ها را بر روی گوشی هواوی جدید خودتان بریزید و آن را ادامه دهید. البته اکثر نمونه‌های محبوب امروزی همچون پابجی، کال‌آف‌دیوتی، کلش آو کلنز، کلش رویال و… به واسطه سینک کردن اطلاعات در اکانت‌های اختصاصی خودشان به‌راحتی نصب و اجرا می‌شوند و شاید به ندرت با چنین موردی روبه‌رو گردید.

بررسی هواوی Y7p

جدای از تمام موارد گفته شده، شما امکان نصب و استفاده از برخی اپلیکیشن‌ها را هم نخواهید داشت. مثلا برخی از بازی‌ها و اپلیکیشن‌های امروزی برای اجرا به سرویس‌های گوگل نیاز دارند و به دلیل تحریم‌ها، این موارد در گوشی‌های هواوی در دسترس نیست، بنابراین نمی‌توانید از آن‌ها استفاده کنید! در تست‌های ما مثلا امکان استفاده از اپلیکیشن تپسی در این گوشی وجود نداشت یا اپلیکیشن Your Phone‌ مایکروسافت برای برقراری ارتباط بی‌سیم میان کامپیوتر و گوشی بر روی این دستگاه اجرا نشد! اما اسنپ به‌درستی اجرا می‌شود و تعداد اپلیکیشن‌هایی که ویژگی کار کردن با محصولات هواوی را قرار می‌دهند، روز به روز در حال افزایش است.

البته هواوی تا حدی توانسته عدم حضور سرویس‌های گوگل را با سرویس‌های اختصاصی خودش (HMS) جایگزین کند. مثلا به‌جای گوگل پلی می‌توانید از App Gallery بهره بگیرید و با استفاده از اکانت هواوی برخی از قابلیت‌ها را سینک کنید. اما در حالت کلی تجربه استفاده از یک گوشی هواوی بدون سرویس‌های گوگل در ابتدا شاید کمی سخت به‌نظر برسد. نکته جالب اینجاست که خود هواوی نیز ایران را در لیستش قرار نداده و برای استفاده از App Gallery در میان کشورهای موجود برای تعیین منطقه، خبری از ایران نیست، اگرچه برای آی‌پی ایران محدودیتی وجود ندارد و با انتخاب یک کشور دیگر، امکانات اپ گالری برای‌تان مهیا می‌شود.

خوشبختانه برای کاربران عادی که اکثرا از شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام و تلگرام استفاده می‌کنند، مشکل خاصی وجود ندارد. شما می‌توانید یک گوشی هواوی را بخرید و به کارهای همیشگی خودتان مشغول شوید. اما در حالت کلی این موضوع به شما و نحوه استفاده از گوشی بازمی‌گردد. اگر یک گیمر حرفه‌ای هستید و یا مدام اپلیکیشن‌های مختلف را روی گوشی نصب می‌کنید و خیلی به سینک بودن علاقه‌مندید، گوشی‌های هواوی حداقل در شرایط فعلی انتخاب سختی برای شما خواهند بود. در غیر این صورت می‌توانید یک گوشی هواوی را بخرید و بدون نگرانی، لذتش را ببرید. این مورد را نیز در نظر داشته باشید که تحریم‌های آمریکا شامل خود اندروید نخواهد شد و قابلیت‌های سیستم‌عامل و آپدیت‌های آن برای این گوشی و به‌طور کلی محصولات هواوی در دسترس خواهند بود.

اسپیکر

اسپیکر دستگاه صدای نسبتا بلند و واضحی را روانه گوش شما می‌کند و کیفیت آن نیز برای یک محصول میان‌رده قابل قبول است اما از نوع مونو بوده و خبری از نمونه‌های استریو نیست. با توجه به تحریم‌ها، پلیر گوگل بر روی گوشی نصب نیست اما پلیر اختصاصی هواوی با امکانات خوب خودش و حتی بهتر از گوگل، تمام مشکلات را حل خواهد کرد. محل قرارگیری اسپیکر نیز نسبتا مناسب بوده و تقریبا در اکثر حالات، دست‌تان مانع از خروج صدا نمی‌شود (به‌جز زمانی که گوشی را به صورت افقی گرفته‌اید).

هواوی یک هدفون خیلی خشک و سفت را همراه با این گوشی به شما می‌دهد تا بتوانید از طریق آن به موسیقی گوش دهید. شخصا با شکل و حالت هدفون مشکلات زیادی دارم اما به‌طور کلی کیفیت خروجی صدای آن قابل قبول بوده و بلندی آن هم در حد نرمال است. شاید اگر یک هدفون بهتر را خودتان بخرید و از گوشی استفاده کنید، کمک بزرگی به گوش‌تان کرده باشید. اما همین که هواوی زحمت کشیده و جک استاندارد بی‌نوا را حذف نکرده باز هم جای شکرش باقی‌ست!

بررسی هواوی Y7p

سایر قابلیت‌ها

هواوی برای افزایش امنیت، تصمیم گرفته تا از سنسور اثر انگشت در این گوشی استفاده کند. این سنسور برخلاف برخی از مدل‌های امروزی در زیر نمایشگر نیست و در بخش پشتی دستگاه جا خوش کرده است. دقت آن بسیار خوب بوده و سرعت بازکردن گوشی نیز در حد محصولات بالارده است. در واقع اگر انگشت‌تان خیس نباشد، خیلی راحت می‌توانید همیشه از سنسور اثر انگشت بدون مشکل استفاده کنید.

علاوه بر این مورد، شما می‌توانید از قابلیت تشخیص چهره نرم‌افزاری هواوی نیز برای ورود به گوشی و باز کردن قفل دستگاه بهره ببرید. این ویژگی نیز در حد خودش خوب و کاربردی است و حتی در محیط‌های کم‌نور نیز می‌‌توان تا حد زیادی بر روی آن حساب کرد اما باید بدانید که امنیت آن به‌راحتی زیر سوال می‌رود.

Y7p از شبکه‌ LTE پشتیبانی می‌کند و می‌توانید با سرعت بالا دانلود و آپلود کنید. این مدل در ۲ رنگ متفاوت راهی بازار می‌شود تا بتواند نظر افراد با سلایق متفاوت را به خود جلب کند. Y7p همچنین از GPS و بلوتوث نسخه ۵ بهره می‌برد تا برخی از ویژگی گوشی‌های بالا رده را هم در آن ببینیم! مورد مهم بعدی نیز به استفاده از رادیو FM باز می‌گردد. این قابلیت برای بسیاری از کاربران (به‌خصوص علاقه‌مندان به فوتبال) از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که می‌توان بدون نیاز به اینترنت از نتایج بازی‌ها مطلع شد.

بررسی هواوی Y7p

باتری

هواوی Y7p به یک باتری 4000 میلی‌آمپری مجهز شده است. حجم باتری کم نیست و برای یک گوشی اقتصادی مطلوب به‌نظر می‌رسد اما اگر نگاهی به پردازنده کم مصرف و نمایشگر HD آن بیندازید، در می‌یابید که با یک گوشی قدرتمند از لحاظ شارژدهی طرف هستید. در یک استفاده معمولی می‌توانید به راحتی تا دو روز (حتی بیشتر) از این گوشی بهره ببرید.

یک شارژ ۱۰ وات نیز همراه با گوشی عرضه می‌شود تا بتوان با سرعت بیشتری این باتری بزرگ را شارژ کرد. در واقع برای فول شارژ کردن باتری (از صفر تا ۱۰۰) به بیش از ۲ ساعت زمان نیاز دارید که میزان قابل قبولی برای یک گوشی اقتصادی است.

بررسی هواوی Y7p

کلام آخر در بررسی هواوی Y7p

هواوی Y7p یک گوشی میان رده اقتصادی بوده که ظاهری شبیه به محصولات بالارده بازار دارد. دوربین سه‌گانه، نمایشگر بزرگ، قابلیت تشخیص چهره و باتری خوب از جمله ویژگی‌های مثبت این گوشی به‌شمار می‌روند. اگر می‌توانید با مشکلات به‌وجود آمده به‌واسطه تحریم‌های آمریکا کنار بیایید، هواوی Y7p با توجه به قیمت خوب خودش (در شرایط امروزی!) یک انتخاب خوب و منطقی خواهد بود.

نوشته بررسی هواوی Y7p: میان‌رده زیبا با قیمت معقول اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اسپیکر دسکتاپ تسکو TS 2187: صدا را احساس کن!

اسپیکر را بایستی یکی از اجزای مهم و دایمی برای تمام سیستم‌های کامپیوتری دانست و حتی بسیاری از افراد برای لپ‌تاپ و تلویزیون نیز اقدام به تهیه یک سیستم صوتی مجزا می‌کنند تا صدا را با بهترین کیفیت و بلندی، به سمت گوش خودشان هدایت کنند!

سازندگان زیادی در بازار حضور دارند که اسپیکرهای مختلفی را برای کامپیوترهای دسکتاپ عرضه کرده‌اند و از آنجایی که در این نمونه از محصولات کیفیت و حجم صدا اولویت زیادی دارد، پس سایز اسپیکرها در مقایسه با نمونه‌های پرتابل هم افزایش می‌یابد. در این بین شرکت ایرانی تسکو دارای تنوع بسیار گسترده‌ای در این رده از محصولات بوده و کالایی با عنوان TS 2187 را در این بخش از بازار ارایه کرده است. به همین خاطر بر آن شدیم تا این کالای جدید از تسکو را به‌صورت تخصصی برای شما بررسی کنیم و ببینیم آیا TS 2187 با بهایی نزدیک به یک میلیون تومان، ارزش خرید دارد؟

برای چی یک اسپیکر مجزا بخرم؟

اگر به بازی با کامپیوتر علاقه دارید، اگر می‌خواهید هنگام کار به موسیقی گوش دهید، اگر تماشای فیلم و سریال یکی از سرگرمی‌های مورد علاقه‌تان است و اگر کاری در حوزه تدوین بر عهده دارید، مطمئنا وجود یک اسپیکر با کیفیت از لوازم جانبی اصلی برای شما خواهد بود.

شاید بتوانید به صدا از طریق بلندگوی مانیتور و یا اسپیکرهای کوچک هم گوش فرا بدهید اما اگر تنها یک بار کیفیت صدای آن‌ها را با سیستمی که همراه با ساب ووفر عرضه می‌شود، مقایسه کنید، به‌طور حتم به ارزش یک سیستم صوتی با کیفیت پی خواهید برد. آیا TS 2187 همان چیزی است که شما لازم دارید؟

طراحی و ظاهر

از همان لحظه برخورد با جعبه بزرگ و نسبتا سنگین تسکو، می‌توان متوجه شد که قرار نیست اسپیکرهای کوچک و ظریفی انتظارمان را بکشند. دو بلند گوی نسبتا قد بلند با یک ساب ووفر خوش هیکل، اجزای اصلی TS 2187 هستند و البته یک کنترل از راه دور با سایز متوسط نیز آن‌ها را همراهی می‌کند. در جعبه خبری از باتری برای این کنترل نبود و تنها یک دفترچه راهنمای ساده به زبان فارسی، شما را از مشخصات دستگاه با خبر می‌سازد.

بر روی جعبه بزرگ TS 2187 هم اطلاعات خوبی درباره آن درج شده که شامل سایز، وزن، محتویات، فرکانس، قدرت و سایر موارد می‌شود. هر سه قطعه اصلی مشکی رنگ بوده و در قاب جلویی با سیاه براق احاطه شده‌اند و پس از آن قاب پلاستیکی محکم و ماتی محتویات داخلی را احاطه کرده است.

دو اسپیکر طراحی نسبتا مدرنی دارند و یک زایده مشکی رنگ و گوشواره‌ای شکل بر روی دو بلندگوی داخلی آن‌ها قرار گرفته تا استایل متفاوتی به خود بگیرند، اگرچه به شخصه احساس می‌کنم عدم وجود این دو عنصر گوشواره مانند، ظاهرشان را قشنگ‌تر می‌کرد.

بیشترین تمرکز سازنده بر روی ساب ووفر بوده و کنترل‌های اصلی در کنار یک رقص نور در  این بخش قرار گرفته‌اند. در وسط یک کلید دایره‌ای شکل  مدور و بزرگ قرار گرفته که با صدای تق تق دوست داشتنی، به چپ و راست می‌چرخد و وظیفه اصلی‌اش، کم و زیاد کردن صدا به‌صورت مکانیکی است. داخل آن هم یک نمایشگر دیجیتالی، حداقل اطلاعات مورد نیاز را به شما انتقال می‌دهد.

در سمت راست و چپ این دایره غلتان، دو کلید قرار گرفته‌اند که وظایفی چون پخش و توقف موسیقی، سوییچ بین حالت‌های مختلف، کم و زیاد کردن دوباره صدا به همراه عقب یا جلو بردن موسیقی را عهده‌دار شده‌اند. هر بار فشردن آن‌ها با صدای نسبتا زیادی همراه است و کیفیت این کلیدها برخلاف دایره بزرگ وسط، چنگی به دل نمی‌زند! متاسفانه نوشته‌های روی آن‌ها نیز مشکی رنگ هستند و بایستی به چشمان خودتان حسابی زحمت بدهید تا ببینید که عملکرد هر کدام چیست! کاش تسکو از رنگ دیگری برای حروف استفاده می‌کرد و یا خیلی بهتر می‌شد که آن‌ها دارای بک لایت بودند.

در پایین دایره مدور ما، دو گوی کوچک‌تر قرار گرفته که مانند شیر آب به راست و چپ می‌چرخند! وظیفه یکی کاهش و افزایش BASS و دیگر Treble است، به‌خاطر وجود حروف سفید این بار خیلی راحت می‌توان متوجه نقش‌شان شد و عملکرد خیلی خوب و روانی هم در این بخش دارند.

قسمت دیگری که شاید بیشتر از باقی قسمت‌ها به چشم بخورد، وجود یک رقص نور V شکل بزرگ است که از پایین ساب شروع شده و تا نیمه بالایی ادامه پیدا می‌کند. یک روکش زنبوری هم جلوی آن را گرفته تا پخش نور جذاب‌تری پیدا کند. در طی مدتی که با اسپیکر کار می‌کردم، متوجه شدم که حرکات رقص نور به صورت رندوم و دلخواه انجام می‌پذیرد و خیلی خوب می‌شد که امکانی برای کاستومایز کردن نیز وجود داشت، حتی یک بار مشاهده کردم که متناسب با آهنگ پخش شده، نورها حرکت می‌کنند اما پس از آن دیگر چنین چیزی تکرار نشد و هرچقدر هم به دنبال یافتن رازش گشتم، چیزی نیافتم! از آنجایی هم که هیچ گزینه‌ای نه بر روی ساب و نه کنترل برای خاموش کردن این چراغ‌های پر نور وجود ندارد، باید همیشه آن را به همراه داشته و از تنوع رنگی‌اش با یک توفیق اجباری بهره ببرید!

در پشت ساب ووفر، محل‌های ورودی و خروجی صدا قرار دارد که بایستی بلندگوها را به آن متصل کرده تا صدا را به‌صورت فراگیر گوش دهید. نکته دیگری که در این بین توجهم را جلب کرد، طول نسبتا کوتاه سیم بلندگوها بود، به‌طوری که بلندگوی راست به‌سختی در کنار مانیتور وایدم قرار گرفت و کاش کمی طول سیم‌ها بیشتر بود تا بتوان فاصله بلندگوها را در صورت نیاز، بیشتر از یکدیگر در نظر گرفت.

در سمت راست یک حفره نسبتا بزرگ با دایره‌ای بزرگ‌تر که با پارچه‌ای مشکی رنگ پوشیده شده (محل خروج دوبس دوبس!) قرار گرفته و سعی کنید جلوی آن‌ها وسایل شکستنی قرار ندهید! محل کلید پاور دستگاه هم در پشت ساب قرار دارد و آرزو کردم کاش آن را در جلو و محل قابل دسترس‌تری قرار می‌دادند تا هر دفعه برای خاموش کردن TS 2187 مجبور نشوم مانند افراد نابینا دستم را به همه قسمت‌ها بکشم تا بلکه پیدایش کنم!

امکانات و قابلیت‌ها

سیستم صوتی TS 2187 تنها به کامپیوتر شما خدمت نخواهد کرد و به واسطه امکانات نسبتا زیادی که دارد، قادر است تا به‌صورت مستقل نیز نقش یک مالتی مدیای توانمند را بازی کند. حتی اگر دوست دارید که به رادیو گوش دهید، چنین چیزی نیز برای آن در نظر گرفته شده و آنتنی سیمی در پشت ساب ووفر تعبیه شده است. با فشردن کلید INPUT بر روی اسپیکر و یا کنترل، به راحتی بر روی رادیو رفته و موج مورد علاقه‌تان را گوش خواهید کرد.

البته اکثر افراد این همه هزینه برای داشتن رادیو نمی‌کنند و اصلی‌ترین قابلیت‌های TS 2187 را بایستی در پخش قدرتمند موسیقی دانست. پس اگر نخواستید آن را از طریق اتصال 3.5 میلی‌متری به کیس کامپیوتر، مانیتور و یا لپ‌تاپ‌تاپ متصل کنید، خیلی راحت از قسمت بالای ساب، یک عدد فلش یواس‌بی با فایل‌های MP3 را وارد کرده و از شنیدن موسیقی لذت ببرید. در این حالت دستگاه به صورت خودکار یواس‌بی را شناسایی کرده و می‌توانید از طریق کنترل یا کلیدهای موجود، آن‌ها را هم عوض کنید.

قابلیت بعدی استفاده از کارت‌های SD است و با اینکه این روزها نمونه میکرو طرفدار بیشتری دارد اما خب با یک خشاب ساده، می‌توانید آن را هم تبدیل به SD کرده و محتوای موسیقیایی موجود بر روی کارت حافظه را هم درست مانند فلش یواس‌بی پخش کنید.

امکان بعدی و شاید دوست‌داشتنی‌ترین مورد به وجود بلوتوث بر روی TS 2187 برمی‌گردد، گزینه‌ای که موجب خواهد شد تا هر وسیله بی‌سیمی از گوشی موبایل گرفته تا لپ‌تاپ و حتی تلویزیون به آن وصل شده و نقش یک سینمای خانگی مجزا را برای شما بازی کند.

در واقع این قابلیت‌ها سبب می‌شود تا به TS 2187 تنها در نقش یک سیستم صوتی برای کامپیوتر رو میزی نگاه نکرده و بتوانید برای شادی بخشی در مهمانی‌های کوچک و بزرگ خودتان هم از آن‌ها استفاده کنید. تنها کافی است یک فلش یواس‌بی و یا موبایل در جیب‌تان باشد و دیگر باقی کارها را به محصول تسکو سپرده و قِر بدهید!

ریموت کنترل

کنترل TS 2187 بزرگ‌تر از آن چیزی است که برای یک سیستم صوتی انتظار دارید و وجود کلیدهای فراوان که بر روی آن‌ها اعداد درج شده، شاید شما را به این فکر بیندازد که اشتباهی کنترل یک تلویزیون در جعبه قرار گرفته است! اما مشخصا تسکو خواسته با این کار، بیشترین حد از امکانات را در اختیار کاربر بگذارد و در حالتی‌که شما یک فلش با تعداد زیاد آهنگ به دستگاه وصل کرده‌اید، تا عدد ۹۹۹۹ را هم بتوانید با کمک کنترل به‌سرعت جابجا کنید. وجود کلید قرمز رنگ استندبای هم شما را از خاموش و روشن کردن‌های پیاپی بی‌نیاز می‌کند، کلیدی که اگر بر روی ساب ووفر هم وجود داشت، از سازنده تشکر بیشتری می‌کردیم!

بر روی ریموت کنترل گزینه مهمی چون اکولایزر هم وجود دارد که البته فقط در حالتی‌که که یواس‌بی یا کارت SD به آن متصل کرده‌اید، فعال خواهد بود و در زمان متصل شدن از طریق بلوتوث یا AUX کار نمی‌کند. موارد دیگری چون افزایش و کاهش صدا، تعویض آهنگ و قطع کردن صدا نیز بر روی آن وجود دارد. خود کنترل هم به‌خاطر وجود شیارهای پشتی به خوبی در دست جای می‌گیرد و در کل ساختار خوب و مناسبی دارد. فقط باید دقت کنید که حتما آن را به سمت ساب ووفر اصلی نشانه بگیرید تا کار کند.

کیفیت صدا

این همه از طراحی و امکانات TS 2187 گفتیم اما تمام این موارد بیهوده خواهد بود اگر این سیستم صوتی از کیفیت لازم در پخش کردن صدا بی‌بهره باشد! در اینجا بایستی دو مقوله را مد نظر قرار داد، یکی کیفیت و دیگری حجم صداست. از نظر اسمی حجم مصرفی باندها 2900 وات اعلام شده که توان اصلی هر اسپیکر در پخش موسیقی 10 و ساب اصلی 30 وات است و در مجموع شما دارای یک سیستم صوتی 50 وات هستید.

اما حجم و کیفیت صدای TS 2187 چگونه است؟ به‌خاطر دارم چندی پیش بخاطر خراب شدن سینمای خانگی، در یک مهمانی کوچک خانوادگی از اسپیکر بلوتوثی استفاده کردم که دارای اندازه متوسطی بود و البته از نظر قیمت بیش از دو و شاید هم سه برابر این محصول تسکو بها داشت. کیفیت صدا بسیار خوب بود اما حجم صدا حتی برای اتاقی ۱۲ متری نیز کفایت نمی‌کرد و به همین خاطر آن اسپیکر بلوتوث با کیفیت اما کم صدا، بی‌فایده شد! در مقابل TS 2187 در همان اتاق، کیفیت محصول قبلی را حفظ و این بار صدایی چند برابری را ارایه می‌کرد، به‌طوری که حتی نیاز به افزایش صدا تا حد آخر نیز احساس نمی‌شد!

بایستی در این بخش به روشنی اذعان کرد که تسکو کار خودش را به نحو احسنت انجام داده است، کیفیت و بلندی صدا در حد بسیار مطلوبی قرار دارد و حتی با گذاشتن موسیقی با ریتم تند و افزایش صدا تا انتها، هیچ‌کدام از بلندگوها اصطلاحا به گِز گِز کردن هم نمی‌افتد، حجم بیس هم بسیار خوب بوده و به اصطلاح عامیانه، دوبس دوبس قدرتمندی را از ساب ووفر خواهید شنید.

TS 2187 را بخرم؟

اصلی‌ترین مشخصه محصول تسکو را بایستی در کیفیت و حجم صدای بسیار خوب آن جستجو کرد، جایی که شاید کم‌تر کسی را بتوان پیدا کرد که از این بخش مهم و حیاتی ناراضی باشد. طراحی محصول هم با آنکه در حد اعلای خودش نیست اما قابل قبول به‌نظر می‌رسد و اگر بتوانید با رقص نور V شکل آن ارتباط خوبی برقرار کنید، لحظات خوب و خوشی را در کنار یکدیگر خواهید گذراند.

در حال حاضر TS 2187 با قیمتی در حدود ۹۵۰ هزار تومان با گارانتی رسمی توسن سیستم به فروش می‌رسد و برای دوست‌داران موسیقی با صدای بلند، به‌طور حتم یک گزینه قابل اعتنا خواهد بود.

نوشته بررسی اسپیکر دسکتاپ تسکو TS 2187: صدا را احساس کن! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اسپیکر دسکتاپ تسکو TS 2187: صدا را احساس کن!

اسپیکر را بایستی یکی از اجزای مهم و دایمی برای تمام سیستم‌های کامپیوتری دانست و حتی بسیاری از افراد برای لپ‌تاپ و تلویزیون نیز اقدام به تهیه یک سیستم صوتی مجزا می‌کنند تا صدا را با بهترین کیفیت و بلندی، به سمت گوش خودشان هدایت کنند!

سازندگان زیادی در بازار حضور دارند که اسپیکرهای مختلفی را برای کامپیوترهای دسکتاپ عرضه کرده‌اند و از آنجایی که در این نمونه از محصولات کیفیت و حجم صدا اولویت زیادی دارد، پس سایز اسپیکرها در مقایسه با نمونه‌های پرتابل هم افزایش می‌یابد. در این بین شرکت ایرانی تسکو دارای تنوع بسیار گسترده‌ای در این رده از محصولات بوده و کالایی با عنوان TS 2187 را در این بخش از بازار ارایه کرده است. به همین خاطر بر آن شدیم تا این کالای جدید از تسکو را به‌صورت تخصصی برای شما بررسی کنیم و ببینیم آیا TS 2187 با بهایی نزدیک به یک میلیون تومان، ارزش خرید دارد؟

برای چی یک اسپیکر مجزا بخرم؟

اگر به بازی با کامپیوتر علاقه دارید، اگر می‌خواهید هنگام کار به موسیقی گوش دهید، اگر تماشای فیلم و سریال یکی از سرگرمی‌های مورد علاقه‌تان است و اگر کاری در حوزه تدوین بر عهده دارید، مطمئنا وجود یک اسپیکر با کیفیت از لوازم جانبی اصلی برای شما خواهد بود.

شاید بتوانید به صدا از طریق بلندگوی مانیتور و یا اسپیکرهای کوچک هم گوش فرا بدهید اما اگر تنها یک بار کیفیت صدای آن‌ها را با سیستمی که همراه با ساب ووفر عرضه می‌شود، مقایسه کنید، به‌طور حتم به ارزش یک سیستم صوتی با کیفیت پی خواهید برد. آیا TS 2187 همان چیزی است که شما لازم دارید؟

طراحی و ظاهر

از همان لحظه برخورد با جعبه بزرگ و نسبتا سنگین تسکو، می‌توان متوجه شد که قرار نیست اسپیکرهای کوچک و ظریفی انتظارمان را بکشند. دو بلند گوی نسبتا قد بلند با یک ساب ووفر خوش هیکل، اجزای اصلی TS 2187 هستند و البته یک کنترل از راه دور با سایز متوسط نیز آن‌ها را همراهی می‌کند. در جعبه خبری از باتری برای این کنترل نبود و تنها یک دفترچه راهنمای ساده به زبان فارسی، شما را از مشخصات دستگاه با خبر می‌سازد.

بر روی جعبه بزرگ TS 2187 هم اطلاعات خوبی درباره آن درج شده که شامل سایز، وزن، محتویات، فرکانس، قدرت و سایر موارد می‌شود. هر سه قطعه اصلی مشکی رنگ بوده و در قاب جلویی با سیاه براق احاطه شده‌اند و پس از آن قاب پلاستیکی محکم و ماتی محتویات داخلی را احاطه کرده است.

دو اسپیکر طراحی نسبتا مدرنی دارند و یک زایده مشکی رنگ و گوشواره‌ای شکل بر روی دو بلندگوی داخلی آن‌ها قرار گرفته تا استایل متفاوتی به خود بگیرند، اگرچه به شخصه احساس می‌کنم عدم وجود این دو عنصر گوشواره مانند، ظاهرشان را قشنگ‌تر می‌کرد.

بیشترین تمرکز سازنده بر روی ساب ووفر بوده و کنترل‌های اصلی در کنار یک رقص نور در  این بخش قرار گرفته‌اند. در وسط یک کلید دایره‌ای شکل  مدور و بزرگ قرار گرفته که با صدای تق تق دوست داشتنی، به چپ و راست می‌چرخد و وظیفه اصلی‌اش، کم و زیاد کردن صدا به‌صورت مکانیکی است. داخل آن هم یک نمایشگر دیجیتالی، حداقل اطلاعات مورد نیاز را به شما انتقال می‌دهد.

در سمت راست و چپ این دایره غلتان، دو کلید قرار گرفته‌اند که وظایفی چون پخش و توقف موسیقی، سوییچ بین حالت‌های مختلف، کم و زیاد کردن دوباره صدا به همراه عقب یا جلو بردن موسیقی را عهده‌دار شده‌اند. هر بار فشردن آن‌ها با صدای نسبتا زیادی همراه است و کیفیت این کلیدها برخلاف دایره بزرگ وسط، چنگی به دل نمی‌زند! متاسفانه نوشته‌های روی آن‌ها نیز مشکی رنگ هستند و بایستی به چشمان خودتان حسابی زحمت بدهید تا ببینید که عملکرد هر کدام چیست! کاش تسکو از رنگ دیگری برای حروف استفاده می‌کرد و یا خیلی بهتر می‌شد که آن‌ها دارای بک لایت بودند.

در پایین دایره مدور ما، دو گوی کوچک‌تر قرار گرفته که مانند شیر آب به راست و چپ می‌چرخند! وظیفه یکی کاهش و افزایش BASS و دیگر Treble است، به‌خاطر وجود حروف سفید این بار خیلی راحت می‌توان متوجه نقش‌شان شد و عملکرد خیلی خوب و روانی هم در این بخش دارند.

قسمت دیگری که شاید بیشتر از باقی قسمت‌ها به چشم بخورد، وجود یک رقص نور V شکل بزرگ است که از پایین ساب شروع شده و تا نیمه بالایی ادامه پیدا می‌کند. یک روکش زنبوری هم جلوی آن را گرفته تا پخش نور جذاب‌تری پیدا کند. در طی مدتی که با اسپیکر کار می‌کردم، متوجه شدم که حرکات رقص نور به صورت رندوم و دلخواه انجام می‌پذیرد و خیلی خوب می‌شد که امکانی برای کاستومایز کردن نیز وجود داشت، حتی یک بار مشاهده کردم که متناسب با آهنگ پخش شده، نورها حرکت می‌کنند اما پس از آن دیگر چنین چیزی تکرار نشد و هرچقدر هم به دنبال یافتن رازش گشتم، چیزی نیافتم! از آنجایی هم که هیچ گزینه‌ای نه بر روی ساب و نه کنترل برای خاموش کردن این چراغ‌های پر نور وجود ندارد، باید همیشه آن را به همراه داشته و از تنوع رنگی‌اش با یک توفیق اجباری بهره ببرید!

در پشت ساب ووفر، محل‌های ورودی و خروجی صدا قرار دارد که بایستی بلندگوها را به آن متصل کرده تا صدا را به‌صورت فراگیر گوش دهید. نکته دیگری که در این بین توجهم را جلب کرد، طول نسبتا کوتاه سیم بلندگوها بود، به‌طوری که بلندگوی راست به‌سختی در کنار مانیتور وایدم قرار گرفت و کاش کمی طول سیم‌ها بیشتر بود تا بتوان فاصله بلندگوها را در صورت نیاز، بیشتر از یکدیگر در نظر گرفت.

در سمت راست یک حفره نسبتا بزرگ با دایره‌ای بزرگ‌تر که با پارچه‌ای مشکی رنگ پوشیده شده (محل خروج دوبس دوبس!) قرار گرفته و سعی کنید جلوی آن‌ها وسایل شکستنی قرار ندهید! محل کلید پاور دستگاه هم در پشت ساب قرار دارد و آرزو کردم کاش آن را در جلو و محل قابل دسترس‌تری قرار می‌دادند تا هر دفعه برای خاموش کردن TS 2187 مجبور نشوم مانند افراد نابینا دستم را به همه قسمت‌ها بکشم تا بلکه پیدایش کنم!

امکانات و قابلیت‌ها

سیستم صوتی TS 2187 تنها به کامپیوتر شما خدمت نخواهد کرد و به واسطه امکانات نسبتا زیادی که دارد، قادر است تا به‌صورت مستقل نیز نقش یک مالتی مدیای توانمند را بازی کند. حتی اگر دوست دارید که به رادیو گوش دهید، چنین چیزی نیز برای آن در نظر گرفته شده و آنتنی سیمی در پشت ساب ووفر تعبیه شده است. با فشردن کلید INPUT بر روی اسپیکر و یا کنترل، به راحتی بر روی رادیو رفته و موج مورد علاقه‌تان را گوش خواهید کرد.

البته اکثر افراد این همه هزینه برای داشتن رادیو نمی‌کنند و اصلی‌ترین قابلیت‌های TS 2187 را بایستی در پخش قدرتمند موسیقی دانست. پس اگر نخواستید آن را از طریق اتصال 3.5 میلی‌متری به کیس کامپیوتر، مانیتور و یا لپ‌تاپ‌تاپ متصل کنید، خیلی راحت از قسمت بالای ساب، یک عدد فلش یواس‌بی با فایل‌های MP3 را وارد کرده و از شنیدن موسیقی لذت ببرید. در این حالت دستگاه به صورت خودکار یواس‌بی را شناسایی کرده و می‌توانید از طریق کنترل یا کلیدهای موجود، آن‌ها را هم عوض کنید.

قابلیت بعدی استفاده از کارت‌های SD است و با اینکه این روزها نمونه میکرو طرفدار بیشتری دارد اما خب با یک خشاب ساده، می‌توانید آن را هم تبدیل به SD کرده و محتوای موسیقیایی موجود بر روی کارت حافظه را هم درست مانند فلش یواس‌بی پخش کنید.

امکان بعدی و شاید دوست‌داشتنی‌ترین مورد به وجود بلوتوث بر روی TS 2187 برمی‌گردد، گزینه‌ای که موجب خواهد شد تا هر وسیله بی‌سیمی از گوشی موبایل گرفته تا لپ‌تاپ و حتی تلویزیون به آن وصل شده و نقش یک سینمای خانگی مجزا را برای شما بازی کند.

در واقع این قابلیت‌ها سبب می‌شود تا به TS 2187 تنها در نقش یک سیستم صوتی برای کامپیوتر رو میزی نگاه نکرده و بتوانید برای شادی بخشی در مهمانی‌های کوچک و بزرگ خودتان هم از آن‌ها استفاده کنید. تنها کافی است یک فلش یواس‌بی و یا موبایل در جیب‌تان باشد و دیگر باقی کارها را به محصول تسکو سپرده و قِر بدهید!

ریموت کنترل

کنترل TS 2187 بزرگ‌تر از آن چیزی است که برای یک سیستم صوتی انتظار دارید و وجود کلیدهای فراوان که بر روی آن‌ها اعداد درج شده، شاید شما را به این فکر بیندازد که اشتباهی کنترل یک تلویزیون در جعبه قرار گرفته است! اما مشخصا تسکو خواسته با این کار، بیشترین حد از امکانات را در اختیار کاربر بگذارد و در حالتی‌که شما یک فلش با تعداد زیاد آهنگ به دستگاه وصل کرده‌اید، تا عدد ۹۹۹۹ را هم بتوانید با کمک کنترل به‌سرعت جابجا کنید. وجود کلید قرمز رنگ استندبای هم شما را از خاموش و روشن کردن‌های پیاپی بی‌نیاز می‌کند، کلیدی که اگر بر روی ساب ووفر هم وجود داشت، از سازنده تشکر بیشتری می‌کردیم!

بر روی ریموت کنترل گزینه مهمی چون اکولایزر هم وجود دارد که البته فقط در حالتی‌که که یواس‌بی یا کارت SD به آن متصل کرده‌اید، فعال خواهد بود و در زمان متصل شدن از طریق بلوتوث یا AUX کار نمی‌کند. موارد دیگری چون افزایش و کاهش صدا، تعویض آهنگ و قطع کردن صدا نیز بر روی آن وجود دارد. خود کنترل هم به‌خاطر وجود شیارهای پشتی به خوبی در دست جای می‌گیرد و در کل ساختار خوب و مناسبی دارد. فقط باید دقت کنید که حتما آن را به سمت ساب ووفر اصلی نشانه بگیرید تا کار کند.

کیفیت صدا

این همه از طراحی و امکانات TS 2187 گفتیم اما تمام این موارد بیهوده خواهد بود اگر این سیستم صوتی از کیفیت لازم در پخش کردن صدا بی‌بهره باشد! در اینجا بایستی دو مقوله را مد نظر قرار داد، یکی کیفیت و دیگری حجم صداست. از نظر اسمی حجم مصرفی باندها 2900 وات اعلام شده که توان اصلی هر اسپیکر در پخش موسیقی 10 و ساب اصلی 30 وات است و در مجموع شما دارای یک سیستم صوتی 50 وات هستید.

اما حجم و کیفیت صدای TS 2187 چگونه است؟ به‌خاطر دارم چندی پیش بخاطر خراب شدن سینمای خانگی، در یک مهمانی کوچک خانوادگی از اسپیکر بلوتوثی استفاده کردم که دارای اندازه متوسطی بود و البته از نظر قیمت بیش از دو و شاید هم سه برابر این محصول تسکو بها داشت. کیفیت صدا بسیار خوب بود اما حجم صدا حتی برای اتاقی ۱۲ متری نیز کفایت نمی‌کرد و به همین خاطر آن اسپیکر بلوتوث با کیفیت اما کم صدا، بی‌فایده شد! در مقابل TS 2187 در همان اتاق، کیفیت محصول قبلی را حفظ و این بار صدایی چند برابری را ارایه می‌کرد، به‌طوری که حتی نیاز به افزایش صدا تا حد آخر نیز احساس نمی‌شد!

بایستی در این بخش به روشنی اذعان کرد که تسکو کار خودش را به نحو احسنت انجام داده است، کیفیت و بلندی صدا در حد بسیار مطلوبی قرار دارد و حتی با گذاشتن موسیقی با ریتم تند و افزایش صدا تا انتها، هیچ‌کدام از بلندگوها اصطلاحا به گِز گِز کردن هم نمی‌افتد، حجم بیس هم بسیار خوب بوده و به اصطلاح عامیانه، دوبس دوبس قدرتمندی را از ساب ووفر خواهید شنید.

TS 2187 را بخرم؟

اصلی‌ترین مشخصه محصول تسکو را بایستی در کیفیت و حجم صدای بسیار خوب آن جستجو کرد، جایی که شاید کم‌تر کسی را بتوان پیدا کرد که از این بخش مهم و حیاتی ناراضی باشد. طراحی محصول هم با آنکه در حد اعلای خودش نیست اما قابل قبول به‌نظر می‌رسد و اگر بتوانید با رقص نور V شکل آن ارتباط خوبی برقرار کنید، لحظات خوب و خوشی را در کنار یکدیگر خواهید گذراند.

در حال حاضر TS 2187 با قیمتی در حدود ۹۵۰ هزار تومان با گارانتی رسمی توسن سیستم به فروش می‌رسد و برای دوست‌داران موسیقی با صدای بلند، به‌طور حتم یک گزینه قابل اعتنا خواهد بود.

نوشته بررسی اسپیکر دسکتاپ تسکو TS 2187: صدا را احساس کن! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی سامسونگ گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس: دوقلوهای کهکشانی

اسمارت‌فون‌های گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس سامسونگ احتمالا فاقد کلیه امکانات جذاب و پر زرق‌وبرق گلکسی S20 اولترا هستند؛ اما قیمت‌گذاری ارزان‌تر و ابعاد جمع‌وجورتر هندست‌های مذکور، 2 نقطه قوت بزرگ برای آن‌ها به‌شمار می‌رود. آیا برای اطلاع از امکانات اسمارت‌فون‌های گلکسی S20 و S20 پلاس کنجکاو بوده یا به‌دنبال خریداری آن‌ها هستید؟ چنان‌چه پاسخ مثبت است؛ در این‌صورت با بررسی پرچم‌داران سال 2020 سامسونگ توسط تیم آی‌تی‌رسان همراه باشید.

قیمت‌گذاری ارزان‌تر گلکسی S20 و S20 پلاس این گجت‌ها را به گزینه‌‌هایی قابل‌ دسترس برای طیف وسیع‌تری از مشتریان تبدیل می‌کند. در ابتدا به اصلی‌ترین تفاوت‌های میان گلکسی S20 ،S20 پلاس و S20 اولترا اشاره می‌کنیم:

  • گلکسی S20 اولترا مجهز به دوربین اصلی 108 مگاپیکسلی است؛ در حالی‌که 2 هندست دیگر دارای دوربین اصلی 12 مگاپیکسلی هستند.
  • گلکسی S20 اولترا دارای قابلیت بزرگنمایی 100 برابری موسوم به Space Zoom است؛ در حالی‌که گلکسی S20 و S20 پلاس از حداکثر بزرگنمایی 30 برابری پشتیبانی می‌کنند.
  • گلکسی S20 اولترا مجهز به نمایشگر غول‌پیکر 6.9 اینچی است؛ در حالی‌که اندازه نمایشگر ورژن معمولی و پلاس به‌ترتیب معادل 6.2 و 6.7 اینچ است.
  • ظرفیت باتری گلکسی S20 اولترا معادل 5000 میلی‌آمپرساعت است؛ در حالی‌که گلکسی S20 و S20 پلاس به‌ترتیب مجهز به باتری‌های 4000 و 4500 میلی‌آمپرساعتی هستند.
  • گلکسی S20 اولترا و گلکسی S20 پلاس از شبکه 5G با فناوری موج میلی‌متری پشتیبانی می‌کنند؛ در حالی‌که گلکسی S20 صرفا از فرکانس‌های زیر 6 گیگاهرتز پشتیبانی خواهد کرد.

صرف‌نظر از این اختلافات انگشت‌شمار هر 3 هندست مجهز به پردازنده‌های یکسان، حافظه‌داخلی مشابه، نمایشگرهای خیره‌کننده 120 هرتزی و رابط کاربری یکسان هستند. در واقع تفاوت‌های این گجت‌ها غالبا به ابعاد و قابلیت‌های بزرگنمایی آن‌ها مربوط می‌شود.

  • طراحی و نمایشگر

همگی ما نخستین هندست سامسونگی با نمایشگر آمولد تحت عنوان Samsung Wave را به‌خاطر داریم. این محصول در سال 2010 روانه بازار شد و تحسین همگان را برانگیخت. نمایشگر 3.3 اینچی این گوشی در مقایسه با استانداردهای امروزی بسیار پیش پا افتاده به‌نظر می‌رسید. طی سالیان اخیر سامسونگ به پیشرفت‌های چشمگیری در زمینه پنل‌های نمایشگر دست یافته است. امروزه نمایشگرهای آمولد ساخت سامسونگ از وضوح و غنای رنگی بسیار مطلوبی برخوردار هستند.

نمایشگرهای مورد استفاده در سری گلکسی S20 بهترین نمونه‌های ساخت سامسونگ تا به امروز محسوب می‌شوند. این پنل‌ها دارای حواشی بسیار باریک بوده و صرفا از حفره‌ای جهت استقرار دوربین سلفی میزبانی می‌کنند. نمایشگر 6.7 اینچی گلکسی S20 پلاس در مقایسه با پنل 6.2 اینچی گلکسی S20 حدودا 0.5 اینچ بزرگتر است. رزولوشن هر 2 نمایشگر معادل 1440×3200 پیکسل است؛ لذا چگالی پیکسلی نمایشگر گلکسی S20 در مقایسه با ورژن پلاس کمی بیش‌تر است. هر 2 پنل از استاندارد +HDR10 و قابلیت نمایشگر همیشه روشن پشتیبانی نموده و از طریق روکش گوریلا گلس 6 محافظت می‌شوند. ظاهرا امروزه به‌کارگیری نمایشگرهایی با نسبت ابعاد 20:9 تبدیل به پدیده‌ای متعارف شده است. این نمایشگرها از پهنای اندک و ارتفاعی بسیار کشیده برخوردار هستند.

نرخ نوسازی 120 هرتزی احتمالا جذاب‌ترین مشخصه نمایشگرهای مورد استفاده در سری گلکسی S20 قلمداد می‌شود. در پنل‌های 120 هرتزی، محتوای نمایشگر در هر ثانیه 2 مرتبه نوسازی می‌شود؛ در حالی‌که محتوای نمایشگرهای معمول 60 هرتزی در هر ثانیه 1 نوبت نوسازی خواهد شد. نرخ نوسازی 120 هرتزی به پخش بسیار روان و بی‌وقفه محتوا بر روی نمایشگر کمک نموده و در عین‌حال میزان مصرف شارژ باتری را افزایش می‌دهد. هندست‌های سری گلکسی S20 با هدف ارائه شارژدهی بهتر به‌صورت پیش‌فرض از نرخ نوسازی 60 هرتزی بهره می‌گیرند. با این‌حال کاربران در صورت تمایل می‌توانند نسبت به فعال‌سازی قابلیت نمایشگر 120 هرتزی اقدام نمایند. در بررسی‌های ما نیز تجربه کار با نمایشگر 120 هرتزی به اندازه‌ای لذتبخش بود که بازگشت به تنظیمات معمول 60 هرتزی برایمان کمی دشوار به‌نظر می‌رسید.

  • عملکرد و کارآیی

اسمارت‌فون‌های گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس با تراشه‌های اسنپ‌دراگون 865 یا اگزینوس 990 روانه بازار می‌شوند که مدل عرضه شده در بازار آمریکا مجهز به تراشه ساخت کوالکام و نسخه ارائه شده در بازارهای بین‌المللی و کشورمان دارای تراشه بومی ساخت سامسونگ است. هندست‌های دریافت شده توسط آی‌تی‌رسان مجهز به پردازنده اگزینوس بودند و عملکردی فوق‌العاده سریع و بی‌وقفه را به نمایش گذاشتند. اخیرا رابط کاربری One UI سامسونگ شاهد اصلاحات و پیشرفت‌های قابل‌توجهی بوده است؛ اما رابط کاربری هندست‌های گوگل و وان‌پلاس کماکان سبک‌تر و روان‌تر به‌نظر می‌‌رسد. با این‌حال به‌کارگیری نمایشگر 120 هرتزی در سری گلکسی S20 احتمالا کلیه معادلات را به نفع سامسونگ تغییر خواهد داد.

نتایج تست‌های بنچمارک نشان می‌دهند که ما با هندست‌هایی بسیار سریع سر و کار داریم. بدین‌ترتیب با وجود نمایشگر 120 هرتزی و پردازنده جدید و بسیار قدرتمند، گیمرها برای اجرای بازی‌ها با حداکثر تنظیمات گرافیکی کوچکترین دغدغه‌ای نخواهند داشت. متاسفانه بازی‌های تست شده توسط آی‌تی‌رسان هنوز از نرخ نوسازی 120 هرتزی پشتیبانی نمی‌کردند؛ اما انتظار می‌رود که به‌زودی شاهد پشتیبانی اکثر عناوین محبوب بازی از این مشخصه باشیم.

مدل‌های پایه گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس مجهز به حافظه‌داخلی 128 گیگابایتی هستند. همچنین به لطف برخورداری هر 2 محصول از درگاه کارت حافظه میکرو اس‌دی، ارتقای فضای ذخیره‌سازی دستگاه امکان‌پذیر خواهد بود. حافظه‌داخلی 128 گیگابایتی احتمالا برای اکثریت کاربران کفایت می‌کند. حافظه‌داخلی 128 گیگابایتی یکی از نقاط برتری سامسونگ نسبت به گوشی‌های پیکسلی و آی‌فون‌ به‌شمار می‌رود؛ چرا که مدل‌های پایه هندست‌های اپل و گوگل دارای حافظه‌داخلی 64 گیگابایتی هستند.

  • دوربین

گلکسی S20 و S20 پلاس مجهز به دوربین‌هایی با عملکرد بسیار مشابه هستند؛ به گونه‌ای که کاربران عادی عملا متوجه تفاوت‌های میان آن‌ها نخواهند شد. گلکسی S20 پلاس دارای یک دوربین TOF موسوم به DepthVision است. این دوربین جهت ایجاد نگاشت عمقی مطلوب‌تر هنگام ثبت تصاویر پرتره مورد استفاده قرار می‌گیرد. طی بررسی‌های صورت گرفته، فقدان این حسگر در گلکسی S20 چندان مشهود نبود؛ چرا که تصاویر ثبت شده توسط 2 هندست دارای تشابه بسیار زیادی هستند.

پیکره‌بندی ماژول دوربین پشتی گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس شامل دوربین اصلی 12 مگاپیکسلی با لنز 26 میلی‌متری، قابلیت OIS و حسگر 1/1.7 اینچی، دوربین دوم 64 مگاپیکسلی، دوربین فوق‌عریض 12 مگاپیکسلی و دوربین TOF DepthVision (صرفا در گلکسی S20 پلاس) است. اما صرفا با بررسی مشخصات دوربین بر روی کاغذ نمی‌توان در مورد کارآیی آن قضاوت کرد؛ لذا بررسی تصاویر ثبت شده توسط هندست‌های گلکسی S20 و S20 پلاس چندان خالی از لطف نخواهد بود.

نخستین تصویر در فضای باز و محیطی کاملا روشن گرفته شده است.

تصویر بعدی با نور اتاق شکار شده است.

عکس بعدی حالت ماکروی دوربین‌ها را به چالش کشیده است.

در اینجا هم به نقش و نگار زیبا جعبه، نظر گوشی‌ها را جلب کرده است!

تصویر زیر از فاصله دور و در تاریکی شب با فعال شدن خودکار نایت مود گرفته شده است.

این عکس هم در تاریکی مطلق و کمک نور فلاش انداخته شده است.

گلکسی S20 و S20 پلاس از قابلیت بزرگنمایی 30 برابری پشتیبانی می‌کنند؛ در حالی‌که هر 2 هندست فاقد یک لنز تله‌فوتوی واقعی هستند. این پدیده در وهله نخست احتمالا کمی شگفت‌آور به‌نظر می‌رسد؛ اما دوربین دوم 64 مگاپیکسلی دارای فاصله کانونی مشابه با دوربین اصلی است. بنابراین سامسونگ برای دستیابی به قابلیت زوم 30 برابری از تکنیک‌های نرم‌افزاری بهره گرفته است. در تصاویر به ترتیب حالت اولترا واید، زوم 2برابر، زوم 10 برابر و زوم 30 برابر دو گوشی به چالش کشیده شده‌اند.

در مقابل، گلکسی S20 اولترا مجهز به یک لنز پریسکوپی تاشده واقعی با قابلیت بزرگنمایی اپتیکال 4 برابری است. گلکسی S20 و S20 پلاس فاقد چنین لنزی هستند. کیفیت تصاویر ثبت شده توسط این 2 هندست اگرچه با گلکسی S20 اولترا قابل رقابت نیست؛ اما در مقایسه با کیفیت زوم ارائه شده در گوشی‌های آی‌فون یا سری پیکسل گوگل کماکان به میزان قابل‌توجهی بهتر است. بنابراین سامسونگ برای دستیابی به چنین کیفیتی یقینا از برخی ترفندهای جادویی بهره گرفته است.

مقایسه تصاویر پرتره ثبت شده توسط گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس

یکی از تفاوت‌های فیزیکی میان پیکره‌بندی دوربین گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس به حسگر DepthVision مربوط می‌شود. گلکسی S20 پلاس مجهز به این حسگر بوده و گلکسی S20 از وجود آن بی‌بهره است. سنسور DepthVision به منظور ایجاد یک نگاشت عمقی با جزئیات بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. توانمندی‌های این حسگر هنگام ثبت تصاویر با فوکوس زنده نمایان خواهند شد. در این‌حالت پس‌زمینه سوژه با استفاده از تکنیک‌های نرم‌افزاری مات شده و تعیین مرزهای دقیق میان سوژه و پس‌زمینه اهمیتی دوچندان پیدا خواهد کرد.

با بررسی تصاویر پرتره ثبت شده توسط گلکسی S20 به‌نظر می‌رسد که این هندست حتی بدون بهره‌گیری از حسگر DepthVision نیز به خوبی از عهده انجام کار برآمده است. در واقع طی بررسی صورت گرفته میان تصاویر فوکوس زنده ثبت شده توسط گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس هیچ‌ تفاوت معناداری مشاهده نشد. به عبارت دیگر عملکرد 2 هندست در این حوزه کاملا مشابه یکدیگر است.

دوربین سلفی

گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس مجهز به دوربین سلفی 10 مگاپیکسلی هستند. این دوربین درون یک حفره اختصاصی دایروی‌شکل در مرکز بخش فوقانی نمایشگر مستقر شده است. تصاویر ثبت شده توسط دوربین سلفی غالبا از وضوح و ظاهری چشم‌نواز برخوردار هستند. با این‌حال بروز یک مشکل عجیب و غریب غالبا موجب مات‌شدگی تصادفی در مناطق مرکزی تصویر شده و کیفیت بصری آن‌را تحت تاثیر قرار می‌دهد. دلایل احتمالی بروز این مشکل هنوز روشن نشده است؛ اما یقینا عملکرد نادرست الگوریتم‌های پردازش تصویر در این زمینه تاثیرگذار است. ظاهرا وجود پس‌زمینه روشن موجب تشدید مشکل مات‌شدگی تصویر می‌شود.

  • شارژدهی باتری

تجربه استفاده از گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس طی مدت 1 هفته نشان داد که در صورت عدم تغییر تنظیمات پیش‌فرض 60 هرتزی برای نمایشگر، میزان شارژدهی باتری‌ها بسیار مطلوب خواهد بود. سامسونگ به منظور تامین انرژی موردنیاز جهت اتصال پرچم‌داران خود به شبکه 5G از باتری‌های بزرگتر نسبت به نسل‌های پیشین بهره گرفته است. با توجه به عدم راه‌اندازی شبکه 5G در کشورمان، کاربران ایرانی در بستر شبکه نسل 4 می‌توانند برای مدت زمان بیشتری از گوشی‌های خود استفاده نمایند. متاسفانه با فعال‌سازی تنظیمات 120 هرتزی برای نمایشگر هندست، مدت زمان شارژدهی باتری به میزان قابل‌توجهی کاهش خواهد یافت.

شارژدهی باتری گلکسی S20 پلاس با تنظیمات 60 هرتزی نمایشگر بسیار مطلوب ارزیابی می‌شود. در تست‌های انجام شده حین وبگردی و پیمایش در گوشی، باتری گلکسی S20 پلاس تا 12 ساعت و 40 دقیقه دوام آورد. اما با فعال‌سازی تنظیمات 120 هرتزی نمایشگر، طول عمر باتری گلکسی S20 پلاس حدودا 33 درصد کاهش یافت و به 8 ساعت و 30 دقیقه رسید. بنابراین با فعال‌سازی نرخ نوسازی 120 هرتزی، مدت زمان وبگردی و پیمایش در گوشی حدودا به میزان یک‌سوم کاهش پیدا می‌کند.

شارژدهی باتری هندست کوچک‌تر گلکسی S20 نیز تا حدود زیادی مشابه گلکسی S20 پلاس است. کاربران گلکسی S20 در صورت فعال بودن تنظیمات پیش‌فرض نمایشگر تا حداکثر 12 ساعت و 12 دقیقه می‌توانند به وبگردی و پیمایش در گوشی بپردازند. اما با فعال‌سازی تنظیمات 120 هرتزی نمایشگر، مدت زمان شارژدهی باتری به 7 ساعت و 45 دقیقه تقلیل خواهد یافت. لذا فعال‌سازی نرخ نوسازی 120 هرتزی نمایشگر گلکسی S20 موجب کاهش 36 درصدی مدت زمان شارژدهی باتری خواهد شد.

  • شارژ

سرعت شارژ یکی از مقوله‌های هیجان‌انگیز و رقابتی میان تولیدکنندگان تلفن‌همراه طی سالیان اخیر به‌شمار می‌رود. شارژرهای ارائه شده همراه با پرچم‌داران جدید سامسونگ، سریع‌ترین نمونه‌های شارژر موجود در بازار محسوب نمی‌شوند؛ چرا که تولیدکنندگان چینی اسمارت‌فون در زمینه پیاده‌سازی پیشرفته‌ترین فناوری‌های شارژ پیشتاز هستند. اما سرعت شارژ پرچم‌داران سری گلکسی S20 در مقایسه با هندست‌های پیشین کمپانی به میزان قابل‌توجهی ارتقا یافته است. گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس به‌همراه شارژرهایی با حداکثر توان 25 وات روانه بازار می‌شوند. این رقم بیانگر حداکثر توان قابل‌قبول برای هندست‌های مذکور است؛ لذا در صورت اتصال گوشی به شارژرهای سریع‌تر نیز سقف سرعت شارژ کماکان محدود به 25 وات خواهد بود.

هر 3 هندست سری گلکسی S20 سامسونگ مجهز به شارژرهای مشابه 25 واتی هستند. باتری 5000 میلی‌آمپرساعتی گلکسی S20 اولترا از ظرفیت بیشتری نسبت به 2 مدل دیگر برخوردار است؛ لذا به لحاظ تئوری، شارژ کامل باتری گلکسی S20 اولترا نیازمند مدت زمان بیشتری خواهد بود. اما موضوع جالب‌توجه اینکه باتری گلکسی S20 اولترا زودتر از 2 هندست دیگر شارژ می‌شود و شارژ کامل آن حدودا 1 ساعت زمان خواهد برد. بنابراین اکنون این پرسش مطرح می‌شود که شارژرهای جدید سامسونگ تا چه اندازه سریع هستند؟

نتایج تست‌های باتری انجام شده توسط ما نشان می‌دهند که علیرغم ظرفیت متفاوت باتری‌های مورد استفاده در گلکسی S20 و S20 پلاس، سرعت شارژ این 2 هندست تقریبا یکسان است. با این‌حال شارژ کامل باتری این 2 گوشی حدودا 1 ساعت و 6 دقیقه زمان خواهد برد. در واقع سرعت شارژ باتری‌های گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس در مقایسه با گلکسی S20 اولترا کمی کندتر است.

شارژ کامل باتری اسمارت‌فون‌های سری گلکسی S10 نیازمند حدودا 1 ساعت و 40 دقیقه زمان بود؛ لذا سرعت شارژ باتری در پرچم‌داران سال 2020 سامسونگ جهش چشمگیری را تجربه نموده و اکنون هندست‌های سری گلکسی S20 حدودا 40 درصد سریع‌تر از مدل‌های پیشین شارژ می‌شوند.

  • کیفیت صوتی

کیفیت صوتی اسپیکرهای گوشی یکی دیگر از ویژ‌گی‌های کلیدی آن قلمداد می‌شود. یقینا کاربران با اتصال گوشی خود به یک هدفون یا اسپیکر بی‌سیم از کیفیت صوتی بسیار مطلوب‌تری بهره‌مند خواهند شد. اما کاربران در اکثر مواقع به‌دنبال تماشای سریع و بی‌دردسر یک ویدیوی آنلاین یا پخش فوری یک آهنگ هستند. در این مواقع، بهره‌مندی گوشی از اسپیکرهای باکیفیت یک موهبت بزرگ به‌شمار می‌رود.

خبر خوب این‌که اسمارت‌فون‌های گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس در مقایسه با پرچم‌داران سال گذشته سامسونگ از اسپیکرهایی با صدای بلندتر و باکیفیت‌‌تر بهره می‌گیرند. اسپیکرهای استریوی این هندست‌ها شامل یک بلندگو در بخش تحتانی و یک بلندگو در قسمت گوشی دستگاه هستند. عملکرد همزمان این 2 بلندگو موجب خلق یکی از بهترین خروجی‌های صوتی در میان اسمارت‌فون‌ها می‌شود؛ لذا پیشرفت‌های سامسونگ در زمینه کیفیت صدا واقعا قابل تحسین است.

باید به این نکته هم اشاره کرد که تمام گوشی‌های سری S20 ضد آب و گرد و غبار هستند، برای همین با خیال راحت می‌توانید آن‌ها را به زیر باران برده و حتی گاهی شنا کنید!

به‌طور خلاصه، مهم‌ترین مزایا و معایب اسمارت‌فون‌های گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس عبارتند از:

مزایا

  • تجربه کاربری و گیمینگ فوق‌العاده روان به لطف استفاده از نمایشگر 120 هرتزی
  • طراحی زیبا و یکپارچه
  • نمایشگرهای خیره‌کننده با وضوح و غنای رنگ فوق‌العاده
  • قابلیت‌های بزرگنمایی بهتر نسبت به اکثر رقبا
  • شارژدهی بسیار مطلوب باتری (صرفا با تنظیمات 60 هرتزی نمایشگر)

معایب

  • افت فاحش شارژدهی باتری در تنظیمات 120 هرتزی نمایشگر
  • عملکرد نسبتا ضعیف اسکنر اثرانگشت یکپارچه با نمایشگر در مقایسه با اکثریت پرچم‌داران
  • مات‌شدگی اکثر تصاویر سلفی به‌دلیل وجود باگ‌های نرم‌افزاری
  • قیمت‌گذاری نسبتا گران

نوشته بررسی سامسونگ گلکسی S20 و گلکسی S20 پلاس: دوقلوهای کهکشانی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی موتو E6 پلاس: اقتصادی به سبک موتورولا

در گذشته‌ای نه‌چندان دور شاهد سیطره موتورولا بر بازار اسمارت‌فون‌های اقتصادی بودیم. هندست‌های سری G برای مدت زمانی طولانی بر بازار حکمفرما بودند؛ اما از سال 2013 به بعد وضعیت تغییر کرد. در سال 2019 رقابت در بخش هندست‌های پایین‌رده بازار شدیدتر از هر زمان دیگری بود؛ به گونه‌ای که بسیاری از تولیدکنندگان کره‌ای و چینی، گزینه‌های مناسب و قانع‌کننده‌ای را پیش روی خریداران قرار دادند.

امروزه کاربران صرفا مایل به اطلاع از نام و فهرست مشخصات هندست‌ها نیستند؛ بلکه می‌خواهند گجت آن‌ها همانند یک محصول پیشرفته به‌نظر برسد. این پدیده به‌معنای ترکیب صحیح و اصولی سخت‌افزار و نرم‌افزار با یکدیگر است؛ موضوعی که حتی صرف‌نظر از محدودیت‌های بودجه‌ای نیز کار دشواری است. اخیرا موتورولا تعداد هندست‌های تولیدی خود در بین محصولات اقتصادی را افزایش داده؛ اما این برند در سطوح قیمتی پایین‌تر هنوز به موفقیت چشمگیری دست پیدا نکرده است. اکنون این پرسش در ذهن مطرح می‌شود که آیا موتو E6 پلاس می‌تواند در این زمینه به موتورولا کمک کند؟ برای پاسخ به این سوال و بسیاری از پرسش‌های دیگر با بررسی موتو E6 پلاس توسط آی‌‌تی‌رسان همراه باشید.

طراحی

طبیعتا قیمت‌گذاری ارزان موتو E6 پلاس به‌معنای وجود محدودیت‌هایی خاص در امکانات و قابلیت‌های این هندست است. پایین نگاه داشتن هزینه تولید یکی از چالش‌های بزرگ موتورولا هنگام ساخت این اسمارت‌فون بوده؛ اما خو‌ش‌بختانه این ملاحظات بر تجربه کاربری افراد تاثیر فاحشی نگذاشته است.

موتورولا با عرضه موتو E6 پلاس اساسا تلاش کرده تا تجربه کار با یک دستگاه لوکس (حداقل در مقایسه با سایر رقبا) را در اختیار کاربران قرار دهد. پنل پشتی گوشی دارای ساختاری پلاستیکی است؛ با این‌حال طراحی شفاف و صیقل‌خورده پلاستیک حس خوشایندی را به دستان شما منتقل می‌کند. همچنین در صورت تمایل می‌توانید از پنل پشتی دیگری با رنگ‌آمیزی متفاوت استفاده کنید. در طراحی بدنه گوشی از یک روکش آب‌گریز استفاده شده است؛ پدیده‌ای که به‌معنای امکان استفاده از گوشی در زیر بارش باران خواهد بود.

پنل پشتی دستگاه از ماژول دوربین دوگانه شامل حسگر اصلی 13 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.0 و اندازه‌ای به‌مراتب بزرگ‌تر از هندست‌های رقیب و یک حسگر تشخیص عمق 2 مگاپیکسلی میزبانی می‌کند. این سنسور اساسا برای ثبت تصاویر پرتره با دقتی بالاتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

موتورولا در قسمت جلویی موتو E6 پلاس از یک پنل فوق‌عریض 6.1 اینچی بهره گرفته است. دوربین سلفی 8 مگاپیکسلی گوشی درون ناچ کوچک تعبیه شده روی نمایشگر قرار دارد. همچنین موتو E6 پلاس مجهز به اسکنر اثرانگشت است؛ مشخصه‌ای که در هندست‌های اقتصادی بازار کم‌تر مشاهده می‌شود. با این‌حال عدم بهره‌مندی از اتصال NFC بدان معناست که کاربران قادر به استفاده از سرویس‌های پرداخت موبایلی نخواهند بود.

ساختار پلاستیکی قاب پشت گوشی اگرچه براق و چشم‌نواز است؛ اما در زمینه جذب لکه و اثرانگشتان شما نیز استعداد فراوانی دارد. این مشکل به حدی جدی است که پس از نگاه داشتن گوشی در دست تنها برای مدت 5 دقیقه از شدت لکه‌های جذب شده توسط بدنه آن حقیقتا شگفت‌زده شدیم. بنابراین اکیدا توصیه می‌شود تا از کیس شفاف ارائه شده در بسته‌بندی گوشی استفاده کنید. باتری گوشی همانند صفحه پشتی قاب دستگاه قابل تعویض بوده و امکان استفاده از باتری یدکی نیز یقینا خبر خوشایندی برای علاقه‌مندان به سفرهای طولانی و مکرر به‌شمار می‌رود.

موتو E6 پلاس از سیم‌کارت‌های نانو در جایگاه اصلی پشتیبانی نکرده و مجهز به درگاه میکرو سیم‌کارت است؛ این تکنیک احتمالا با هدف جذب کاربران فیچرفون‌ها به‌کار گرفته شده است. البته محل ورود دومین سیم‌کارت نانو است.

صرف‌نظر از این موارد، موتو E6 پلاس محصولی سبک‌وزن بوده و از کیفیت مونتاژ مناسبی برخوردار است. دکمه پاور و کلیدهای تنظیم میزان بلندی صدا در سمت راست بدنه گوشی قرار دارند؛ در حالی‌که قسمت تحتانی دستگاه از یک اسپیکر مونو و درگاه شارژ میزبانی می‌کند. نهایتا لوگوی موتورولا، اسکنر اثرانگشت و ماژول دوربین نیز بر روی پنل پشتی گوشی مستقر شده‌اند.

به‌طور کلی موتو E6 پلاس بسیار ارزشمندتر از قیمت‌گذاری فعلی خود به‌نظر می‌رسد. این اسمارت‌فون از کیفیت ساخت مطلوبی برخوردار بوده و برای استفاده روزمره کاربران نیز بسیار مناسب است.

نمایشگر

موتو E6 پلاس از یک نمایشگر 6.1 اینچی LCD با رزولوشن 1560×720 پیکسل بهره می‌گیرد. چنین وضوحی با توجه به برچسب قیمتی گوشی کاملا استاندارد به‌نظر می‌رسد. به لحاظ تئوری، استفاده از چنین رزولوشنی برای یک پنل 6.1 اینچی موجب افت محسوس کیفیت آن خواهد شد. با این‌حال وضوح نمایشگر کاملا قابل‌قبول بوده و تنها با نزدیک کردن نمایشگر به چشم‌ها قادر به مشاهده پیکسل‌های تصویر خواهیم بود.

البته کیفیت بازتولید رنگ چنگی به دل نمی‌زند. در نمایشگرهای مجهز به فناوری LCD معمولا رنگ‌ها کمی بیش از حد مطلوب به سمت طیف آبی متمایل می‌شوند. متاسفانه هیچ‌گونه فناوری خاصی جهت کالیبراسیون صفحه‌نمایش وجود ندارد؛ در حالی‌که برخی هندست‌ها با قیمت‌گذاری مشابه از چنین قابلیتی برخوردار هستند. فعال‌سازی همیشگی حالت شبانه به حل مشکل فوق تا حدودی کمک می‌کند؛ اگرچه این ایده چندان منطقی به‌نظر نمی‌رسد. میزان روشنایی نمایشگر نیز مناسب بوده و کاربران حین استفاده از گوشی زیر تابش نور خورشید یا فضاهای تاریک دچار مشکل نخواهند شد. کاهش اندازه ناچ فوقانی نمایشگر یکی از اقدامات مثبت موتورولا به‌شمار می‌رود. پنل به‌کارگیری شده در موتو E6 پلاس، بهترین نمونه موجود در این بازه قیمتی محسوب نمی‌شود؛ اما تشابه کیفی نمایشگرها در این محدوده قیمتی به اندازه‌ای زیاد است که به سختی می‌توان آن‌ها را رتبه‌بندی کرد. به بیان خلاصه، کار کردن با نمایشگر موتو E6 پلاس ابدا لذت‌بخش نیست؛ اما با توجه به قیمت‌گذاری گوشی یک دستاورد قابل‌توجه به‌شمار می‌رود.

عملکرد و امتیازات بنچمارک

با وجود به‌کارگیری تراشه 8 هسته‌ای نسبتا مدرن هلیو P22 ساخت مدیاتک در موتو E6 پلاس، انتظارات ما از عملکرد این هندست چندان چشمگیر نبود. رابط کاربری این هندست در استفاده روزمره کاملا روان عمل می‌کند؛ اما ضعف پردازشی دستگاه حتی هنگام اجرای برخی اپلیکیشن‌های معمول نیز گاهی اوقات نمایان می‌شود، اما در کل به‌شکلی نیست که آزار دهنده باشد.

صرف‌نظر از این موضوع، هندست مذکور موفق به کسب امتیازات 819 و 3586 در تست پردازش تک‌‌‌ هسته‌ای و چندهسته‌ای گیک‌بنچ شد. این نمودارها چندان دقیق نیستند؛ اما امتیاز موتو E6 پلاس در پردازش چندهسته‌ای نسبت به شیائومی ردمی 7A به‌مراتب بیش‌تر است. به‌طور کلی این دستگاه پاسخگوی بسیاری از نیازمندی‌های پردازشی کاربران خواهد بود؛ مشروط بر این‌که انتظارات خود را با قیمت‌گذاری محصول تطبیق دهیم. در این شرایط موتو E6 پلاس احتمالا شما را ناامید نخواهد کرد.

این گوشی در دو نسخه با حافظه‌های داخلی 32 و 64 گیگابایت عرضه شده که نمونه مورد بررسی ما دارای رم 4 گیگابایتی است. این مقدار رم و حافظه سبب می‌شود تا کمبود خاصی را در استفاده روزمره و عادی احساس نکنید.

دوربین

موتورولا بیش‌ترین مانور تبلیغاتی خود پیرامون موتو E6 پلاس را به ماژول دوربین این هندست اختصاص داده است. دوربین پشتی گوشی مجهز به حسگر اصلی 13 مگاپیکسلی و سنسور تشخیص عمق 2 مگاپیکسلی است. امکانات اپلیکیشن دوربین نسبتا عادی بوده و از استاندارد تعریف شده‌ای تبعیت می‌کنند. رابط کاربری دوربین کاملا ساده بوده و برای اکثریت کاربران قابل فهم است.

با پیمایش به سمت بالا و پایین در رابط کاربری، حالات و گزینه‌های مختلفی پیش روی مخاطب قرار می‌گیرد. دسترسی به میان‌بر گوگل لنز امکان استفاده از کدهای QR را فراهم می‌کند. همچنین حالت HDR به‌صورت پیش‌فرض فعال بوده و حالت عکاسی هوشمند موسوم به AI Mode نیز در دسترس کاربران قرار دارد. حذف حالت اختصاصی دستی موسوم به Pro Mode یکی از تحولات دلسردکننده اپلیکیشن دوربین قلمداد می‌شود. این مشخصه امکان تنظیم توازن رنگ سفید، فوکوس، ISO و سایر موارد به‌صورت دستی را فراهم می‌کند. در عوض کاربر بایستی به امکانات کنترلی نه‌چندان خلاقانه برنامه دوربین اکتفا نماید.

تصاویر ثبت شده با تنظیمات پیش‌فرض دوربین در نوع خود جالب‌توجه هستند. کیفیت تصاویر ثبت شده با توجه به قیمت‌گذاری هندست کاملا مطلوب است. این پدیده بدان معناست که تصاویر دارای جزئیات کاملا مطلوبی بوده و وضوح آن‌ها نزدیک به واقعیت به‌نظر می‌رسد. با این‌حال در صورت فعال بودن حالت HDR، وجود نویز در تصاویر کاملا مشهود است.

پردازش ضعیف رنگ‌ها موضوعی قابل‌توجه بوده و حتی تصاویر ثبت شده در روشنایی کافی نیز کمی بیش از اندازه بی‌روح به‌نظر می‌رسند. این مشکل نیز احتمالا یکی از پیامدهای جانبی فعال‌سازی حالت HDR به‌شمار می‌رود. افزایش روشنایی سایه‌ها و کاهش کنتراست موجب از بین رفتن رنگ و لعاب تصاویر می‌شود، اما برای محصولی در این رنج قیمتی همچنان قابل قبول است.

همان‌طور که پیش‌بینی می‌کردیم، عملکرد دوربین در فضاهای تاریک بسیار ناامیدکننده است و استفاده از فلاش نیز کمک چندانی به بهبود اوضاع نخواهد کرد. با این‌حال عملکرد دوربین موتو E6 پلاس با توجه به برچسب قیمتی آن مناسب است و یقینا تصاویر ثبت شده از کیفیت لازم جهت اشتراک‌گذاری در اینستاگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی برخوردار هستند. کیفیت تصاویر و ویدیوهای ثبت شده توسط دوربین سلفی گوشی نیز قابل‌قبول به‌نظر می‌رسد.

نرم‌افزار و رابط کاربری

اکثر رقبای موتو E6 پلاس با قیمت‌گذاری مشابه توسط چینی‌ها و کره‌ای تولید می‌شوند. این هندست‌ها به لحاظ سخت‌افزاری تقریبا مشابه یکدیگر هستند؛ اما نرم‌افزار و رابط کاربری آن‌ها تفاوت‌ها را رقم می‌زنند. بهترین نرم‌افزار قابل دسترس برای هندست‌های اقتصادی شیائومی و هواوی همان ویرایشی است که توسط این کمپانی‌ها بهینه‌سازی و منتشر می‌شود. در واقع این شرکت‌ها به‌دنبال بهینه‌سازی و سبک نمودن سیستم‌عامل از طریق حذف برخی برنامه‌های غیرضروری و رفع کلیه باگ‌های احتمالی هستند.

خوش‌بختانه عملکرد موتورولا در این زمینه رضایت‌بخش بوده و سیستم‌عامل اندروید نصب شده روی موتو E6 پلاس فاقد هرگونه افزونه یا برنامه زائد یا تکراری است. بنابراین هندست مذکور تجربه پیمایشی روان و بدون وفقه‌ای را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. اکنون سیستم ناوبری گوشی به‌طور کامل بر ژست‌های حرکتی تکیه دارد. بدین‌ترتیب الگوی سنتی 3 دکمه‌ای حذف شده و در عوض از ژست‌های پیمایشی استفاده می‌شود. یادگیری شیوه استفاده از این سیستم ارزشمند مدتی زمان خواهد برد. در عین‌حال گزینه دیگری نیز پیش روی کاربران قرار ندارد.

اپلیکیشن‌ها بر روی صفحه اصلی گوشی قرار دارند و با یک حرکت پیمایشی به سمت چپ، صفحه Google Now نیز نمایان خواهد شد. با یک حرکت پیمایشی به سمت بالا، کشوی برنامه‌ها نمایش داده می‌شود. همچنین اپلیکیشن‌های اخیرا اجرا شده نیز در همین قسمت قابل مشاهده هستند.

موتو E6 پلاس به لطف نمایشگر بزرگ و شارژدهی بالای باتری خود به یک ابزار چندرسانه‌ای مناسب تبدیل شده است. نمایشگر 6.1 اینچی گوشی اگرچه برای تماشای فیلم ایده‌آل نیست؛ اما به‌خوبی پاسخگوی نیاز کاربران عادی خواهد بود. خروجی جک صوتی هدفون برای علاقه‌‌مندان به موسیقی چندان ایده‌آل نیست؛ اما یقینا وجود آن یک مزیت قلمداد می‌شود. حافظه‌داخلی 64 گیگابایتی گوشی نیز نویدبخش دسترسی کاربران به فضای کافی جهت ذخیره‌سازی آهنگ‌های دانلود شده است.

شارژدهی باتری

قابلیت تعویض احتمالا شاخص‌ترین ویژگی باتری موتو E6 پلاس محسوب می‌شود. در واقع قرار دادن باتری درون گوشی به‌عنوان بخشی از فرآیند راه‌اندازی اولیه آن تلقی می‌شود. این پدیده تداعی‌کننده یک تجربه نوستالژیک خاص برای بسیاری از کاربران هندست‌های تولید شده پیش از سال 2016 است. فهرست مشخصات داخلی گوشی از شارژدهی مناسب باتری آن حکایت دارد. موتو E6 پلاس از یک تراشه کم‌مصرف و مدرن، نمایشگری با رزولوشن پایین و یک باتری با ظرفیت معقول 3000 میلی‌آمپرساعتی برخوردار است.

در بررسی‌های صورت گرفته توسط آی‌تی‌رسان نیز مشخص شد که با استفاده معمول از گوشی طی مدت 12 ساعت (7 صبح تا 7 شب) کماکان نیمی از شارژ باتری باقی خواهد ماند. در این مدت به انجام کارهایی نظیر پخش موسیقی از طریق هدفون‌های سیمی، برقراری تماس، ارسال پیامک، اجرای چند بازی سبک و مطالعه مقالات در اینترنت پرداختیم. هنگام پخش یک فیلم 90 دقیقه‌ای با رزولوشن کامل در بستر شبکه وای‌فای و حداکثر میزان روشنایی نمایشگر، میزان شارژ باتری از 100 درصد به 87 درصد کاهش یافت که بسیار عالی محسوب می‌شود. بنابراین در صورت استفاده محدودتر از گوشی، باتری آن به آسانی تا 2 روز دوام خواهد آورد. به‌علاوه باتری موتو E6 پلاس در کنار شارژدهی فوق‌العاده خود امکان استندبای طولانی‌مدت گوشی را نیز فراهم می‌کند.

سخن پایانی

امروزه رقابت میان هندست‌های اقتصادی بازار به شدت افزایش یافته است. یافتن اسمارت‌فونی با حداکثر کارآیی و حداقل قیمت، دغدغه همیشگی اکثریت کاربران بوده است؛ اما اکنون بازیگران بیش‌تری به‌دنبال افزایش سهم خود از این بازار هستند.

موتو E6 پلاس با وجود طراحی جذاب و چشم‌نواز و بهره‌گیری از برخی ترفندهای نرم‌افزاری از سایر رقبای خود متمایز می‌شود؛ اما این اسمارت‌فون مشخصا در هیچ حوزه‌ای ممتاز نیست. دوربین‌های گوشی عملکرد قابل‌قبولی دارند؛ اما کیفیت آن‌ها در مقایسه با برخی هندست‌های رقیب موجود در بازار کمی پایین‌تر است. شارژدهی باتری نسبتا مناسب است؛ اما با برترین تولیدات رقیب تا حدودی فاصله دارد. عملکرد دستگاه نیز غالبا مطلوب است؛ با این‌حال کاربران گهگاهی با مشکل وفقه و عدم اجرای صحیح اپلیکیشن‌ها مواجه می‌شوند.

به‌طور خلاصه موتو E6 پلاس یک اسمارت‌فون همه فن حریف است؛ اما عملکرد آن در هیچ حوزه‌ای برترین نیست. این هندست در محدوده قیمتی حدودا 1.800.000 تومانی عموما برتر از رقبای خود ظاهر می‌شود. در واقع موتو E6 پلاس کلیه نیازهای اولیه کاربران را پوشش خواهد داد و افراد کم‌توقع پس از مشاهده آن احتمالا تحت‌تاثیر قرار خواهند گرفت.

مسلما اولویت افرادی که خواهان گوشی‌های ارزان‌قیمت هستند؛ در مقایسه با خریداران اسمارت‌فون‌های پرچم‌دار و گران‌قیمت کاملا متفاوت است. لذا برای کاربران دارای محدودیت‌های بودجه‌ای، موتو E6 پلاس یقینا گزینه‌ای مطلوب به‌شمار می‌رود. البته مشتریان با صرف هزینه‌ای کمی بیش‌تر قادر به خریداری هندست‌های مناسب‌تری هستند؛ اما هندست جدید موتورولا با طراحی جذاب خود توجه اکثریت کاربران را به خود جلب می‌کند.

اسمارت‌فون‌های شیائومی ردمی 7A و رده Y هواوی 2 رقیب سرسخت موتو E6 پلاس محسوب می‌شوند. نمایشگر ردمی 7A در مقایسه با موتو E6 پلاس کوچک‌تر است؛ اما در زمینه شارژدهی باتری و عملکرد دوربین برتر ظاهر می‌شود. با این‌حال یکپارچگی رابط کاربری به‌مراتب ضعیف‌تر بوده و تامین قطعات لازم جهت تعمیرات احتمالی دستگاه نیز دشوارتر خواهد بود.

این محصول موتورولا توسط شرکت هماتلکام و به‌صورت رسمی وارد بازار کشورمان شده است، بنابراین اگر به دنبال محصولی اقتصادی با ظاهری مدرن و رنگ‌بندی دوست داشتنی هستید، E6 پلاس را در بین گزینه‌های خرید خودتان قرار دهید.

نوشته بررسی موتو E6 پلاس: اقتصادی به سبک موتورولا اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی لپ‌تاپ میت‌بوک ایکس پرو: حرفه‌ای بودن در اوج ظرافت

هواوی در میان کاربران بیشتر به عنوان یک تولیدکننده تلفن همراه و تجهیزات مخابراتی شناخت می‌شود ولی این شرکت در تولید لپ‌تاپ نیز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و سری میت بوک همواره در میان بهترین لپ‌تاپ‌های جهان قرار داشته است. چندی پیش با جعبه گشایی آخرین مدل این سری یعنی لپ‌تاپ میت بوک ایکس پرو در خدمت شما بودیم و امروز پس از مدتی با بررسی دقیق این دستگاه به سراغ اشتراک گذاری اطلاعات کسب شده در طول آزمایش این مدل خواهیم رفت و اطلاعاتی که میت بوک ایکس پرو در زمینه خروجی رسمی خود به ما داده است، در قالب یک نقد و بررسی کامل در اختیار شما قرار خواهیم داد. البته پیش از شروع باید به این نکته اشاره کنیم که این مقاله مربوط به بررسی مدل 2019 این محصول است و ارتباطی با نسخه‌های قبلی این مدل نخواهد داشت.

طراحی

وقتی که صحبت از طراحی لپ‌تاپ به میان می‌آید، هواوی بسیار عالی عمل می‌کند و محصولات این شرکت همیشه از نظر طراحی ظاهری از جمله زیباترین محصولات موجود در بازار بوده‌اند. میت‌بوک ایکس پرو نیز از این قاعده مستثنی نیست و به همین دلیل نیز حتی سخت‌گیرترین کاربران جهان می‌توانند از ظاهر این کالا راضی باشند.

در حقیقت باید دیزاین میت‌بوک ایکس پرو را ترکیبی از ظاهر مک بوک‌های شرکت اپل و سرفیس‌های مایکروسافت دانست و ظرافت و زیبایی طراحی این محصول به حدی است که شاید کمتر کسی انتظارش را داشته باشد. از نظر عددی باید گفت که این محصول یک دستگاه جمع و جور و بسیار مناسب محسوب می‌شود که 30.4 سانتی‌متر طول و 21.7 سانتی‌متر عرض دارد. این ابعاد به همراه ضخامت 1.5 سانتی‌متری این مدل موجب شده است که یک محصول جمع و جور با ابعاد اندکی بزرگ‌تر از یک کتاب را در مقابل خود ببینیم که قابلیت حمل‌پذیری آن یکی از اصلی‌ترین مزایایش محسوب می‌گردد.

وزن میت‌بوک ایکس پرو تنها یک کیلو و 330 گرم است که البته این وزن وقتی که شارژر نسبتا بزرگ این دستگاه را به همراه آن حمل کنید، به بالاتر از 1.5 کیلوگرم خواهد رسید. با این وجود باتری این دستگاه (که در بخش‌های آینده به‌صورت دقیق به آن خواهیم پرداخت) به اندازه‌ای مناسب است که نیازی به حمل همیشگی شارژر نداشته باشید. به این ترتیب باید گفت که میت‌بوک ایکس پرو یک دستگاه سبک با امکاناتی بسیار عالی است که موجب می‌شود تا بتوانید همیشه آن را به همراه داشته باشید.

از نظر رنگ‌بندی تنها دو رنگ برای این مدل عرضه شده و میت‌بوک ایکس پرو با رنگ‌های خاکستری فضایی و نقره‌ای رمزآلود عرضه شده است که هر دو رنگ به هم نزدیکی زیادی دارند ولی در عمل هر دو زیبا و خوش ترکیب هستند و تنها یکی از دیگری روشن‌تر است.

در نگاه به بخش خارجی بدنه و در قسمت بیرون نمایشگر شاهد حضور لوگوی هواوی هستیم و در قسمت زیرین دستگاه نیز تنها اطلاعات اولیه مدل دستگاه و دو شیار ظریف تهویه این مدل قرار گرفته است. وقتی از زاویه دید جلو و عقب به دستگاه نگاه می‌کنیم، نازک‌ بودن بدنه موجب می‌شود که هیچ سیستم ارتباطی و درگاهی در این دو قسمت مشاهده نکنیم. در حقیقت تمامی سیستم‌های ارتباطی این دستگاه در کناره‌های سمت ‌چپ و راست آن قرار گرفته است. در بخش راستی بدنه شاهد یک درگاه یو اس‌بی نوع B هستیم و در زوایه دید مخالف نیز شاهد وجود جک 3.5 میلی‌متری هدفون و دو پورت یواس‌بی از نوع C هستیم که البته یکی از آن‌ها برای شارژ کردن دستگاه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

وقتی که درب میت‌بوک ایکس پرو را باز می‌کنیم، طراحی زیبای آن در داخل این مدل نیز ادامه داشته و حس و حال یک‌پارچگی بدنه را کاملا به ما انتقال می‌دهد. در حقیقت نمایشگر تمامی بخش بالایی را پر کرده است و قسمت پایینی به خوبی با صفحه کلید در دو سوم ابتدایی و تاچ پد در مرکز بخش پایین‌تر از آن پوشانده شده است و سایر بخش‌های بدنه نیز از نظر رنگ‌بندی و جنس بدنه با قسمت‌های خارجی یکسان هستند.

در مجموع باید گفت که طراحی ظاهری این مدل در نوع خود بسیار عالی است. عدم وجود درایو نوری موجب شده که عملا هیچ مورد اضافه‌ای در کناره‌های دستگاه مشاهده نشود و این خلوت بودن سبب خواهد شد که حس و حال حرفه‌ای بودن را با تمام وجود در طراحی میت‌بوک ایکس پرو احساس کنید.

نمایشگر

نمایشگر میت‌بوک ایکس پرو یکی از اصلی‌ترین نقاط قوت این دستگاه است. این لپ‌تاپ یک نمایشگر 13.9 اینچی از نوع LTPS را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. نسبت پوشش لپ‌تاپ به بدنه میت‌بوک ایکس پرو برابر با 91 درصد است و این امر تجربه بسیار مناسبی از کارکردن با این محصول را برای کاربر مهیا خواهد ساخت. رزولوشن این نمایشگر برابر با 3000 در 2000 پیکسل بوده که به تراکم پیکسل 260 پیکسل در هر اینج منتهی شده و سبب می‌شود تا کیفیت تصاویر در نمایشگر این مدل بسیار بالا باشد.

زاویه دید 178 درجه‌ای نمایشگر میت‌بوک ایکس پرو به همراه رنگ‌بندی بسیار عالی آن در تماشای فیلم و انجام بازی بسیار عالی بود و عملا موجب شد که کمترین حس خستگی چشم ناشی از استفاده از نمایشگر را تجربه کنم. رنگ‌های گرم و سرد به یک اندازه بر روی نمایشگر میت‌بوک ایکس پرو خوب اجرا شده و از سوی دیگر نور نمایشگر در شرایط مختلف به خوبی می‌توانست استفاده از آن را در محیط‌های تاریک یا پر نور راحت کند.

با این حال مشکلی کوچک در استفاده از این نمایشگر به یک قابلیت اصلی آن باز می‌گشت. نمایشگر میت‌بوک ایکس پرو لمسی است که از امکان لمس 10 انگشت به صورت همزمان پشتیبانی می‌کند. این قابلیت موجب می شود که بخواهید از مزایای این صفحه لمسی بیشترین بهره را ببرید ولی زاویه باز شدن نمایشگر به اندازه‌ کافی زیاد نیست و همین امر نیز موجب می‌شود که گاهی اوقات فکر کنید که در حال فشار بیش از حد آوردن به لولای نمایشگر هستید و امکانات لمسی آن علی‌رغم دقت و سرعت عملکرد بسیار بالای خود، تحت تاثیر این مشکل قرار گرفته‌اند. البته پس از مدتی کار کردن می‌توانید به این وضعیت عادت کنید.

عملکرد لمس 10 انگشتی نمایشگر میت‌بوک ایکس پرو موجب شده که بتوان کارهای پیچیده‌ای را به راحتی بر روی آن انجام داد؛ به این ترتیب که پس از چند روز استفاده، رسما ماوس بی‌سیم من به کمترین کاربری ممکن محدود شده بود و بیشتر از تاچ پد دستگاه و نمایشگر لمسی آن استفاده می‌کردم.

پیش از این چنین کیفیتی در نمایشگر را تنها در محصولات سری مک‌بوک اپل و سرفیس مایکروسافت تجربه کرده بودم و میت‌بوک ایکس پرو با پیوستن به این نام‌های بزرگ نشان داد که می‌توان یک نمایشگر بسیار عالی را به همراه یک محصول نیرومند و همه‌کاره به بازار عرضه کرد و محدودیت‌هایی که دو محصول دیگر دارند را نیز از روی دستگاه حذف نمود.

توان پردازشی

از نظر توان پردازشی ابتدا باید به یک نکته بسیار مهم اشاره کنیم. میت بوک ایکس پرو در دو رده پردازنده به کاربران عرضه می‌شود که پردازنده نخست مدل Core i5 نسل هشتم نسخه 8265U است و دیگر پردازنده ارایه شده برای این محصول، Core i7-8565U شرکت اینتل است که یک پردازنده نسل هشتمی محسوب می‌شود. این پردازنده به همراه واحد پیش‌فرض گرافیکی Intel UHD Graphics 620 به کاربران عرضه می‌شود ولی پردازنده گرافیکی مجزای انویدیا جی‌ فورس MX250 با 2 گیگابایت حافظه DDR5 بر روی این دستگاه هم وجود دارد تا نیازهای بالای پردازشی گرافیکی را بر عهده بگیرد. مدلی که در اختیار ما بود، با پردازنده Core i7 است که مسلما بهترین تجربه کاربری را ارایه می‌کند ولی موارد مطالعه شده نشان می‌دهد که عملکرد مدل Core i5 علی‌رغم ضعیف‌تر بودن، باز هم بسیار خوب و قابل قبول است. این دستگاه با دو رده رم 8 و 16 گیگابایت به کاربران عرضه شده است که نسخه در اختیار ما، 8 گیگابایت رم دارد.

برای بررسی پردازش پردازنده اصلی دستگاه به سراغ اعمال یک بنچ‌مارک استاندارد و شناخته شده یعنی Geekbench 4 بر روی میت‌بوک ایکس پرو رفتیم که نتیجه به دست آمده امتیاز 12 هزار و 914 بود. این نتیجه در نوع خود بسیار خوب است و این دستگاه را هم رده با سایر محصولاتی که پردازنده مشابهی دارند قرار می‌دهد ولی بدون شک بهترین استفاده از این پردازنده را بر روی مک‌بوک پروی 13 اینچی شرکت اپل شاهد بوده‌ایم زیرا این دستگاه امتیاز 17 هزار و 348 را در این تست کسب کرده است. با این وجود باید گفت که امتیاز نزدیک به 13 هزار، عملا برای 99.9 درصد کاربران کافی خواهد بود.

با این حال بازی‌های کامپیوتری برای من همیشه یک معیار بسیار عالی برای سنجش توان واقعی یک دستگاه هستند و توان پردازشی میت‌بوک ایکس پرو در این بخش عملکردی عالی داشته است. برای این کار سه بازی آزمایش شد. بازی نخست ماشین رانی Dirt 3 بود که در طی اجرای آن با حداکثر تنظیمات گرافیکی،  متوسط نرخ فریم تحسین برانگیز 118 فریم برثانیه به ثبت رسید. برای مقایسه کافی است بدانید که مک بوک پرو 13 اینچی تنها 47 فریم را ثبت کرده و دستگاه‌های نیرومند ویندوزی دیگر مانند دل XPS13 مدل Core i7 نیز 67 فریم بر ثانیه را از خود به جای گذاشتند. این امر نشان می‌دهد که توان گرافیکی و توان پردازشگر اصلی این محصول در ترکیب با یکدیگر بسیار عالی عمل می‌کنند.

بازی دوم PES 2019 بود که ترکیبی از توان گرافیکی و پردازشی را از دستگاه طلب می‌کرد. این بازی نیز بر روی میت‌بوک ایکس پرو به خوبی اجرا شد و عملا هیچ کندی، داغی یا هر گونه نشان ضعیف دیگر بر روی محصول تحت تست احساس نشد. دیگر بازی تست شده یک بازی قدیمی بود که از دیرباز به عنوان ابزاری برای تست حداکثر فشار روی پردازنده و رم توسط من مورد استفاده قرار می‌گیرد. بازی فیفا منیجر 14 یک بازی به ظاهر ساده است ولی پایگاه داده‌های آن به نحوی قابل تنظیم است که بتوانید با بیشتر کردن تعداد لیگ‌های پشتیبانی شده، بار را بر روی سیستم افزایش بدهید. با توجه به تجربه اجرای این بازی روی سیستم های مختلف باید بگویم که عملکرد میت‌بوک ایکس پرو در اجرای این بازی من را شگفت زده کرد. سرعت اجرا چیزی بود که پیش از این روی یک لپ‌تاپ تجربه نکرده بودم و به همین دلیل نیز باید اعلام کنم که توان پردازشی فراتر از انتظارات اولیه من بوده است.

از جمله مواردی که همیشه من را عذاب داده، جابجایی بین کارت گرافیکی اصلی و ثانویه دستگاه است و در میت بوک ایکس پرو نیز تجربه‌ای مشابه را داشتم ولی در مجموع باید گفت که عملکرد این سیستم در بخش پردازش بسیار مناسب بود. البته شاید اگر نسخه 16 گیگابایت رم در اختیارم بود، می‌توانستم بازی‌های سنگین‌تری را نیز روی این محصول آزمایش کنم ولی محدودیت رم موجب شد تا تنها به این سه گزینه بسنده کنم و در این سه مورد نیز عملکردی بسیار خوب را از میت‌بوک ایکس پرو شاهد بودم. این دستگاه از نظر توان پردازشی می‌تواند سخت‌گیرترین کاربران را نیز راضی کند و بدون شک قادر است تا چند سال یک محصول مناسب و نیرومند باقی بماند.

حافظه و درگاه‌های ارتباطی

حافظه داخلی تعبیه شده در میت‌بوک ایکس پرو، از نوع حافظه بسیار سریع فلش است که مسلما تجربه کاربری بسیار خوبی را برای شما به همراه خواهد آورد. مدل ارسالی برای ما 512 گیگابایت حافظه داخلی داشت ولی این دستگاه در سه رده حافظه داخلی 256، 512 و 1 ترابایت عرضه می‌شود و سرعت هر سه حافظه داخلی نیز بسیار بالاست. انتقال یک فایل 5.37 گیگابایتی از داخل یک هارددیسک اکسترنال به داخل این دستگاه 1 دقیقه و 3 ثانیه به طول انجامید که متوسط نرخ انتقال داده در این وضعیت (استفاده از درگاه یواس‌بی 3) برابر با 85 مگابایت بر ثانیه بود. این رقم نشان دهنده عملکرد خوب میت‌بوک ایکس پرو در بخش حافظه داخلی است.

درگاه‌های ارتباطی این محصول نیز تنوع نسبتا خوبی دارند. دو درگاه یواس‌بی نوع C، یک درگاه یواس‌بی 3 و جک 3.5 میلی‌متری هدفون، پکیج ارتباطی مناسبی را ایجاد کرده‌اند ولی مسلما کاربران می‌توانستند از وجود یک یا دو درگاه یواس‌بی دیگر نیز بهره ببرند. با این وجود باید گفت که درگاه‌های ارتباطی و حافظه داخلی این دستگاه نیز نمره قبولی را دریافت می‌کنند، هرچند که فضا برای بهبود آن‌ها وجود دارد.

امکانات جانبی

حسگر اثر انگشتی که روی دکمه پاور دستگاه قرار داده شده است، یکی از مزایای بسیار خوب این مدل است. این حسگر به خوبی عملکرد خود را نشان داده و سرعت بسیار بالایی دارد. همچنین می‌توان چند اثر انگشت مخلتف را برای آن به ثبت رساند تا در صورت آسیب دیدن یک انگشت، همچنان بتوان از این مدل استفاده کرد. یکی از امکانات جانبی دیگری که بر روی میت بوک ایکس پرو به شدت خودنمایی می‌کرد، وب‌کم این دستگاه بود. این وب‌کم با طراحی شگفت انگیز خود عملا در میان دکمه‌های سری F جای خوش کرده است که با فشردن آن به صورت کشویی بالا آمده و موجب می‌شود که بتوانید به راحتی از وب‌کم استفاده کنید.

البته این طراحی وب کم یک استرس عجیب در من ایجاد کرده بود زیرا عادت دارم که وقتی کارم با لپ‌تاپ تمام می‌شود، درب آن را ببندم ولی این نوع وب کم موجب شده بود که ناخودگاه یک ثانیه پس از بستن درب لپ‌تاپ با استرس آن را باز کنم تا ببینم که آیا وب کم را به سر جای اصلی انتقال داده بودم یا خیر! البته پیش از این که انتظارات خود را از این وب‌کم بالا ببرید باید به شما بگویم که کاربری آن به هیچ عنوان به عنوان یک دوربین عکاسی نیست و این حسگر 1 مگاپیکسلی تنها برای کارهایی مانند ویدیو کنفرانس مناسب است.

دیگر قابلیت جانبی میت‌بوک ایکس پرو، سیستم Multi-screen Collaboration است که در نوع خود یک قابلیت بسیار عالی محسوب می‌شود. همه ما عادت داریم که از تلفن همراه در کنار دستگاه خود استفاده کنیم ولی استفاده همزمان از تلفن همراه هوشمند و لپ‌تاپ ممکن است اندکی دردسر ساز باشد و به همین دلیل نیز هواوی قابلیتی را فراهم کرده که بتوانید تلفن همراه خود را در بخشی از نمایشگر میت‌بوک ایکس پرو به صورت mirror شده قرار بدهید. هر کاری که روی نمایشگر خود بکنید بر روی تلفن همراه اصلی شما نیز اعمال خواهد شد؛ در حقیقت Multi-screen Collaboration موجب می‌شود که بتوانید کارهایی مثل انتقال فایل، استفاده از پیام‌رسان‌ها و… را به سادگی از روی لپ‌تاپ خود انجام داده و اثرات آن را روی تلفن همراه‌تان مشاهده کنید. تنها نکته منفی این قابلیت، کوچک کردن فضای قابل استفاده روی نمایشگر است.

سیستم عامل ویندوز 10 نیز بر روی میت‌بوک ایکس پرو قرار دارد که تجربه نرم‌افزاری مناسبی را برای کاربران این مدل به همراه می‌آورد. وجود ویندوز اورجینال بر روی هم یک قابلیت ویژه نیست ولی عملا موجب می‌شود که از دردسرهای نصب سیستم عامل بی نیاز شوید.

باتری

وقتی که صحبت از باتری به میان می‌آید، میت‌بوک ایکس پرو بار دیگر قدرت‌نمایی خود را آغاز می‌کند. یک باتری 57.4 وات ساعتی بر روی میت بوک ایکس پرو قرار گرفته که می‌تواند به خوبی نیازهای کاربران را برای مدت زمان طولانی تامین کند. در وب‌سایت شرکت سازنده به این موضوع اشاره شده که استفاده از باتری این مدل برای پخش ویدیو در 13 ساعت متوالی ادامه خواهد داشت و در آزمایش‌هایی که ما انجام دادیم، پخش یک فایل ویدیویی فول اچ‌دی با کیفیت 1080p به مدت 90 دقیقه موجب شد تا باتری دستگاه تنها 25 درصد کم شود. این رقم نشان دهنده این است که عدد اعلام شده در شرایط ایده‌آل و احتمال نور نمایشگر کم‌تر است، در استفاده از این نوع ویدیو تنها می‌توان روی زمانی بین 6 تا 7 ساعت استفاده حساب باز کرد.

این امر در هنگام انجام بازی‌های کامپیوتری نیز بیشتر به چشم می‌آمد و با توجه به درگیری پردازنده و کارت گرافیکی، نهایتا می‌توان تا سه ساعت به بازی با باتری ادامه داد. این آمار ممکن است اندکی کم به نظر برسد ولی باید بدانید که در عمل این آمار نشان دهنده این است که عملکرد باتری دستگاه در حداکثر فشار چقدر بوده و کاربری روزمره و اموری مانند وب‌گردی با این مدل به نحوی بر روی باتری اثر خواهد گذاشت که شاید تنها نیاز باشد یک بار در طول هر شبانه روز میت‌بوک ایکس پرو را شارژ کنید.

در مجوع باید عملکرد باتری میت‌بوک ایکس پرو را بسیار مناسب دانست. یکی از نکات مهم درباره این باتری نیرومند این است که علی‌رغم حجم بالا و کیفیت خوب خود چندان بر روی وزن دستگاه تاثیر منفی نگذاشته است و این امر یک مزیت بسیار خوب برای دستگاه‌هایی از این دست است که نیاز به حمل و نقل زیادی دارند.

سخن پایانی

در پایان باید گفت که میت‌بوک ایکس پرو یک محصول بسیار نیرومند و لپ‌تاپی عالی برای کاربری‌های مختلف است. شاید بودجه هر کسی به این محصول نخورد ولی مسلما اگر توان مالی خریدش را داشته باشید، می‌توانید از داشتن آن لذت بسیار زیادی ببرید. در حقیقت باید گفت که میت‌بوک ایکس پرو برای حرفه‌ای‌ها ساخته شده و شاید سخت‌گیرترین کاربران جهان نیز از داشتن این محصول لذت ببرند.

در صورتی که بخواهید بازی‌های کامپیوتری را تجربه کنید، کارت گرافیکی کلاس 2 این محصول می‌تواند یک گزینه عالی برای شما باشد و توان پردازشی هر دو مدل پردازنده موجود بر روی میت‌بوک ایکس پرو بسیار عالی است. نمایشگر لمسی موجب شده که بهترین تجربه ارتباطی را داشته باشید و طراحی ظاهری زیبا نیز در نوع خود محصولی منحصر به فرد را ایجاد کرده است. بر همین اساس نیز باید گفت که این مدل عملا یکی از بهترین‌ اولترابوک‌های بازار است.

نوشته بررسی لپ‌تاپ میت‌بوک ایکس پرو: حرفه‌ای بودن در اوج ظرافت اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.