مسابقه بزرگ آی‌تی‌رسان و شیائومی آغاز شد!

مسابقه بزرگ آی‌تی‌رسان و شیائومی آغاز شد!

باز هم آی‌تی‌رسان و باز هم مسابقه بزرگی دیگر! پس از به اتمام رسیدن مسابقه ۴سالگی وب‌سایت، حال نوبت به سری جدید مسابقات رسیده است که در آن قصد داریم تا ۴ گوشی هوشمند و ارزشمند شیائومی را به شما عزیزان پیشکش کنیم. این مسابقه که با همکاری نماینده رسمی برند شیائومی در ایران (شرکت اسوشید) برگزار می‌شود، چهار هدیه ارزنده Redmi2 ،Mi 4i ،Redmi note2 و Mi5 را برای شما خوبان در نظر گرفته تا بسته به امتیاز کسب شده، یکی از آن‌ها را به خانه خود ببرید. شرکت در مسابقه برای عموم آزاد بوده و تنها چند دقیقه زمان و کمی دقت، برای به دست آوردن امتیازات کافی خواهد بود.

مراحل مسابقه

– این مسابقه دارای ۱۰۰ امتیاز (و حتی بیشتر!) است که به علت هم زمان شدن برگزاری با شروع آی‌تی‌رسان کاپ، تمام بخش‌ها در ارتباط با این جام هیجان انگیز طراحی شده‌اند و جواب‌ها نیز از بین ۱۶ گوشی شرکت کننده در این جام خواهند بود. پس با کمی دقت و پشتکار، می‌توانید تمام آن را جمع آوری کنید! نحوه کسب امتیازات به این شرح است.

– عضویت در وب‌سایت (از اینجا) و گذاشتن حداقل ۱۰ کامنت در طول جام: ۳۰ امتیاز
– حدس زدن دو گوشی فینالیست آی‌تی‌رسان کاپ: ۳۰ امتیاز (هر گوشی صحیح ۱۵ امتیاز)
– قرار دادن یک عکس مرتبط با جام در اینستاگرام و درج هشتگ itresancup# در زیر آن: ۴۰ امتیاز

عزیزانی که از مجموع ۱۰۰ امتیاز، موفق به کسب امتیاز ۴۰ شوند، فقط در قرعه کشی شیائومی Redmi2 شرکت داده خواهند شد.
دوستانی که موفق به کسب ۴۰ تا ۸۰ امتیاز شوند، در قرعه کشی شیائومی Redmi note2 و Redmi2 شرکت داده خواهند شد.
کاربرانی که امتیاز ۸۰ و بالاتر را کسب کنند، در قرعه کشی سه گوشی شیائومی Mi 4i و Redmi note2 و Redmi2 شرکت خواهند کرد.
کاربرانی که امتیاز ۱۰۰ و بالاتر را کسب کنند، علاوه بر سه مدل بالا، شانس دریافت پرچم‌دار شیائومی یعنی Mi5 را خواهند داشت و قاعدتا با توجه به اینکه تعداد افراد حایز این امتیاز کم‌تر است، پس احتمال برنده شدن آن‌ها در مسابقه بسیار بالا خواهد بود.

پس تمام سعی خود را انجام دهید تا بیشترین امتیازات را کسب کنید!

نکات مهم!

– پاسخ سوالات و کلمه رمز را از طریق «انتهای همین صفحه» برای ما ارسال کنید.

– از آنجایی که ماکسیمم امتیازات در مراحل بالا ۱۰۰ است و شاید برخی از عزیزان، امتیازاتی را از دست بدهند، برای آن دسته از افرادی که فعالیت بیشتری در هنگام برگزاری آی‌تی‌رسان کاپ داشته‌اند، ۲۰ امتیاز اضافه در نظر گرفته شده است. بدین منظور شما می‌توانید لینک زیر را در گروه‌ها و کانال‌های تلگرامی به اشتراک گذاشته و اسکرین شات آن را به ایمیل [email protected] به همراه نام کاربری خودتان در سایت، ایمیل کنید. به ازای هر ۳ بار اشتراک گذاری این لینک (در گروه‌هایی که اعضای بالاتر از ۱۰۰ نفر دارند) شما ۱۰ امتیاز اضافه به‌دست خواهید آورد. البته سقف این امتیاز همان طور که ذکر شد، ۲۰ است! پس دست به کار شوید و لینک زیر را در هر کجا که می‌شناسید، فوروارد نمایید.

– هر فرد فقط می‌تواند یک بار در مسابقه شرکت کند. آی‌پی آدرس شما در پاسخ ارسالی ثبت می‌شود، بنابراین با چند نام کاربری شرکت نکنید، وگرنه تمام پاسخ‌های شما مردود خواهند شد.

– زمان شرکت در مسابقه (بخش پیش‌بینی)، تا پیش از شروع مرحله نیمه نهایی آی‌تی‌رسان کاپ خواهد بود، پس فقط تا پایان روز ۱۸ مرداد ماه فرصت حضور در مسابقه پیش‌بینی را دارید.

در ادامه، توضیحات کامل‌تر برای دریافت امتیازات هر بخش را مشاهده می‌کنید.

عضویت در سایت با چاشنی کمی فعالیت! (۳۰ امتیاز)

شاید این مرحله آسان‌ترین قسمت کسب امتیاز باشد. به‌راحتی و از اینجا در سایت عضو شوید. سپس برای آنکه این عضویت‌تان چندان هم سوری نباشد، در طی برگزاری جام، حداقل ۱۰ کامنت مفید بگذارید. البته ملاک محاسبه فعالیت شما در سایت، پس از به پایان رسیدن مسابقه است و بنابراین نیازی نیست تا ابتدا فعالیت کنید و سپس نام کاربری خودتان را بفرستید.

البته ما خوشحال خواهیم شد که فعالیت شما بیشتر و مستمر باشد و تبدیل به عضوی جدید از خانواده بزرگ آی‌تی‌رسان شوید.

حدس زدن دو گوشی فینالیست! (هر حدس صحیح تا ۱۵ امتیاز و مجموع تا ۳۰ امتیاز)

شما باید نام دو گوشی از بین ۱۶ مدلی را که فکر می‌کنید، به فینال جام آی‌تی‌رسان می‌رسند، برای ما در پاسخ خود بنویسید. این ۱۶ گوشی در تصویر زیر و در ۴ گروه قرار گرفته‌اند.

نکته بسیار مهم: افرادی که تا قبل از آغاز دور سوم مسابقات مقدماتی (۱۱ مرداد ماه) گوشی‌های فینالیست را حدس بزنند، برای هر گوشی ۱۵ امتیاز را به دست خواهند آورد. افرادی که پس از پایان مسابقات مقدماتی پاسخ را بفرستند، برای هر گوشی ۱۰ امتیاز (تا ۱۸ مرداد ماه) و افرادی که پیش از نیمه نهایی (۲۵ مرداد ماه) گوشی‌های فینالیست را حدس بزنند، به ازای هر حدس درست تنها ۵ امتیاز به‌دست خواهند آورد! پس بهتر است به امید آسان‌تر شدن کار و حذف گوشی‌ها، منتظر نمانید زیرا امتیاز از دست خواهید داد!

توصیه می‌کنیم قبل از انتخاب دو گوشی، جدول مسابقات را مشاهده کنید و بر طبق برنامه حذفی، گوشی‌های صحیح را انتخاب بفرمایید.

برای مشاهده جدول کامل مسابقات، از اینجا وارد شوید

گذاشتن عکس در اینستاگرام و کسب ۴۰ امتیاز

در این بخش شما نیاز به یک اکانت فعال در اینستاگرام به همراه یک گوشی هوشمند دارید. سپس یک عکس خلاقانه در ارتباط با دنیای فناوری بگیرید. حالا این تصویر ممکن است از یک تلویزیون خمیده باشد و یا گوشی موبایل و شاید هم خودروی برقی تسلا! فرقی نمی‌کند، فقط نشانی از فناوری در آن دیده شود. سپس هشتگ itresancup# را در زیر تصویر قرار داده و آن را در پیج خودتان منتشر کنید. همچنین برای آنکه دوستان‌تان نیز با این مسابقه آشنا شوند، سه نفر از آن‌ها را در زیر عکس‌تان منشن کنید؛ به همین راحتی!

نکته مهم: دقت داشته باشید که بدون استفاده از هشتگ فوق و انتشار عکس، هیچ امتیازی نصیب شما نخواهد شد! پس در صورتی نام کاربری اینستاگرام‌تان را در فرم پایین قرار دهید که عکس مربوطه را با شرایط فوق بر روی اینستاگرام منتشر کرده باشید.

در ارتباط با این بخش، به موارد زیر توجه کنید.

  • برای تعداد عکس‌های گرفته شده، محدودیتی وجود ندارد اما تلاش نمایید که کیفیت را فدای کمیت نکنید!
  • تصاویر گرفته شده فقط از طریق هشتگ (#) داوری می‌شوند و برای همین دقت نمایید تا به درستی از itresancup# در زیر تصویر استفاده کنید.
  • صفحه اینستاگرام شما نباید در تمام طول مسابقه در حالت خصوصی یا Private باشد (به منظور مشاهده تصویر گرفته شده توسط شما).
  • دقت داشته باشید که عکس‌های خودتان را از ۳ مرداد تا ۳ شهریور ۱۳۹۵ در اینستاگرام قرار دهید تا در این رقابت شرکت داده شوید.
  • لطفا در عکس‌هایی هم که می‌گیرید، موازین و شئونات مربوط به جامعه را رعایت فرمایید، در غیر اینصورت عکس شما در مسابقه شرکت داده نخواهد شد.

برندگان توسط شرکت اسوشید (نماینده رسمی و انحصاری شیائومی در خاورمیانه) و از بین کسانی که به حد نصاب امتیازی لازم رسیده باشند، انتخاب خواهند شد.

از طریق فرم زیر، در این رقابت هیجان انگیز شرکت کرده و شانس خودتان را برای برنده شدن گوشی‌های شیائومی آزمایش کنید!

* پر کردن فرم‌های ستاره دار الزامی است

نوشته مسابقه بزرگ آی‌تی‌رسان و شیائومی آغاز شد! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

ویرگول: رایتل، اپراتوری شکست خورده!

ویرگول: رایتل، اپراتوری شکست خورده!

بیش از ده روز از اجرای آزمایشی طرح ترابردپذیری می‌گذرد، هر سه اپراتور کشور که از مدت‌ها پیش تبلیغات مخفیانه خود را آغاز کرده بودند شاهد کوچ کاربران خود به دیگر اپراتورها و یا مهاجرت مشترکان جدید به سمت خود هستند. هرچند این طرح در مرحله آزمایشی قرار دارد اما تاکنون بیش از ۲ هزار درخواست برای ترابرد صورت گرفته است. رایتل سومین اپراتور کشور که از نظر تعداد مشترکان از دو اپراتور دیگر بسیار ضعیف‌تر است امید زیادی به این طرح دارد تا بتواند تعداد مشترکین خود را افزایش دهد اما بنابر دلایلی این طرح نیز نمی‌تواند مرحمی بر زخم‌های عمیق رایتل باشد.

زمانی رایتل‌ را به عنوان اولین ارایه دهنده خدمات نسل سوم تلفن همراه در ایران می‌شناختیم، با اتمام انحصار این اپراتور و ارایه خدمات نسل سه و چهار توسط دو اپراتور دیگر به یک‌باره تمام ویژگی‌های خاص این اپراتور از میان رفت و ضربه‌ای بزرگ به رشد این اپراتور وارد شد، اینکه چرا رایتل چندین سال انحصار ارایه خدمات مبتنی بر ۳G را در دست داشته سوالی است که باید از صاحبان سازمانی و سیاسی این اپراتور پرسید. پس از پایان یافتن مدت زمان انحصار، دیگر اپراتورها از جمله ایرانسل به سرعت ارایه این خدمات و سطح پوشش را گسترش دادند و طولی نکشید که چهارمین نسل ارتباطی نیز به واسطه ایرانسل پا به ایران گذاشت. در این زمان رایتل که با شعار اپراتور پیشگام پا به میدان گذاشته بود بازی را به طور کامل به حریفان واگذار کرد.

گذشته از اینکه خدمات این اپراتور به اصطلاح پیشگام دیگر هم‌چون گذشته به‌روزترین نیست، نحوه ارایه این خدمات نیز خالی از اشکال نیست، از جمله مهم‌ترین مشکلات این اپراتور می‌توان به این موارد اشاره داشت؛ محدودیت ۱۲۸ کیلوبیتی سرعت برای برخی کاربران (!)، ارایه بسته‌های اینترنتی با قیمتی بیش‌تر از سایر اپراتورها، کم‌تر بودن سرعت اینترنت نسل سه و چهار به نسبت دو اپراتور دیگر، کاربردی نبودن بسته‌های تماس و پیامک داخل شبکه به علت تعداد کم کاربران رایتلی، آنتن‌دهی ضعیف این اپراتور در جاده‌ها، مناطق روستایی و حتی حاشیه شهرها.

یکی از برگ‌های برنده این اپراتور، وابستگی به نهادهای دولتی هم‌چون سازمان تامین اجتماعی است که گاها با ارایه طرح‌هایی می‌تواند جریانی ضعیف از رونق را در این اپراتور شکست خورده، بدمد. یکی از اولین طرح‌هایی که تقریبا به طور کامل به سود رایتل به اجرا درآمد، رومینگ ملی بود. این طرح در حالی اجرا شد که اپراتور یک و دو کشور آنتن‌دهی مطلوبی را داشتند و این رایتل بود که برنده اصلی این طرح شد و بیشترین سود را از اجرای آن برد؛ اجرای رومینگ ملی به معنای حل شدن تمام مشکلات آنتن‌دهی رایتل نبود زیرا در هنگام رومینگ به اینترنت و دیگر خدمات نسل سوم دسترسی ندارید، بنابراین اپراتور پیشگام کشورمان (!) هنوز هم در مهم‌ترین رکن خدمت‌رسانی یک اپراتور یعنی در دسترس بودن و پوشش شبکه‌ای با مشکل مواجه است.

در دومین روز اجرای طرح ترابردپذیری، تصمیم گرفتم تا یکی از سیم کارت‌های خود را از همراه اول به رایتل ترابرد کنم تا طعم تلخ این اپراتور پیشگام را برای اولین بار بچشم! پیش‌تر هیچگاه از سرویس‌های این اپراتور استفاده نکرده بودم و به طور کلی دیدی نسبت به خدمات ارایه شده توسط رایتل نداشتم. مطابق راهنمای ترابرد به وب‌سایت رایتل مراجعه کردم و فرم پیش ثبت نام را در کم‌تر از سه دقیقه تکمیل کردم! رایتل فرم ثبت نام ترابرد را بسیار مختصرتر از همراه اول و ایرانسل طراحی کرده بود و هر کس به راحتی می‌توانست تمام مراحل را از طریق وب‌سایت دنبال کند و برخلاف دو اپراتور دیگر نیازی به حضور فیزیکی شخص در دفاتر خدماتی نبود. اولین مشکلی که در هنگام پیش ثبت نام ترابرد با آن مواجه شدم به طراحی بد سامانه ترابرد باز می‌گشت که موجب شده بود کد امنیتی (کپچا) با مشکل مواجه شود و برای دریافت پاسخ مجبور به واردکردن چندباره کد امنیتی باشیم، هرچند این مشکل در روز چهارم اجرای آزمایشی طرح، با از دسترس خارج شدن سامانه برای چند ساعت مرتفع گردید. فرم پیش ثبت‌نام تکمیل شد و مرحله بعد منتظر ماندن برای دریافت سیم کارت بود، حدودا چهار روز بعد از ثبت نام سیم کارت به وسیله اداره پست به دستم رسید، خوشبختانه هزینه پست و سیم کارت توسط رایتل پرداخت شده بود!

پس از دریافت سیم کارت برای ثبت تایید دریافت به وب‌سایت رایتل مراجعه کردم و با تکمیل فرم تاییدیه و فشردن دکمه ارسال، پنجره‌ای به صورت پاپ آپ باز شد که درخواست کد دریافت شده توسط پیامک را می‌کرد، متاسفانه در زمان پنج دقیقه‌ای برای تایید، پیامکی از جانب رایتل برای من ارسال نشد و با بسته شدن خودکار صفحه امکان ثبت تاییدیه دریافت از دسترس خارج شد و دیگر نمی‌توانستم این اقدام را انجام دهم. با در دست داشتن سند سیم کارت دریافت شده به یکی از مراکز خدماتی مراجعه کردم، متاسفانه سواد فنی پشتیبانان در دفتر خدماتی به قدری پایین بود که اکثرا عبارت ترابردپذیری به گوششان نخورده بود و با تعجب من را نگاه می‌کردند، خوشبختانه در این مرکز شخصی پیدا شد که اندکی با این طرح آشنایی داشت اما بیان می‌کرد که سیم کارت‌های رایتل را ترابرد نمی‌کنند! به چند مرکز خدماتی دیگر مراجعه و دریافتم این مشکل همگانی است و تقریبا هیچ مرکز خدماتی دسترسی لازم برای پیگیری وضعیت ترابردها را ندارد.

با سامانه ۲۰۰ (خدمات مشترکین رایتل) تماس گرفته و درخواست پیگیری دادم، روز بعد از آن دوباره به وب‌سایت رایتل مراجعه و برای ثبت تاییدیه دریافت سیم کارت اقدام کردم، خوشبختانه کد دریافت شد و پس از ثبت باز هم در مرحله‌ای دیگر به دام انتظار افتادم، حال باید منتظر تایید رگولاتوری می‌بودم! ساعاتی بعد کد پیگری ترابرد از جانب رگولاتوری دریافت شد و در این مرحله باید منتظر غیر فعال شدن سیم کارت قبلی و فعال شدن سیم کارت جدید می‌شدم. دو روز را بدون روی دادن اتفاقی خاص منتظر ماندم تا بالاخره پیامکی از جانب رگولاتوری دریافت کردم، پورتینگ سیم کارت انجام نشد! این پیامک به منزله این بود که انتظاری یک هفته‌ای برای انجام فرآیندی ساده هم‌چون ترابرد شدن بیهوده بود و می‌بایست از ابتدا اقدام کنم، اما خوشبختانه و با مشاهده سطح خدمات رایتل عطای این ترابرد را به لقایش بخشیدم و هم‌اکنون از این موضوع خوشحالم که ترابرد موفقیت آمیز نبود، هرچند در روز بعد از دریافت این سیم‌کارت سه تماس از جانب رایتل دریافت کردم که همگی از ناموفق بودن ترابرد خبر می‌دادند!

بدون شک رایتل بیش از دو اپراتور دیگر به ترابردپذیری محتاج است، این اپراتور می‌بایست از مدت‌ها پیش که زمزمه‌های اجرای این طرح شنیده می‌شد خود را آماده می‌کرد و با قدرتی بیش‌تر در ترابردپذیری شرکت می‌کرد. هرچند اجرای این طرح در مرحله آزمایشی است اما با توجه به استقبال زیاد کاربران از این طرح نمی‌توان قصور این اپراتور برای ایجاد زیرساخت‌های مناسب جهت دریافت مشترکین جدید را نادیده گرفت. رایتل اپراتوری شکست خورده است و تقریبا هیچ دلیلی وجود ندارد که یک کاربر مایل به مهاجرت به رایتل باشد! مگر اینکه بخواهد آزمایشی مدتی این اپراتور را محک بزند، درست همان مقصودی که من به دنبال آن بودم که خوشبختانه به سرانجام نرسید.

و در آخر اینکه چرا دفاتر امور مشترکین آمادگی و آموزش لازم برای اجرای ترابرد به رایتل را ندارند و چرایی این موضوع که وب‌سایت این اپراتور پر است از مشکلات ریز و درشت، موضوعی است که باید از مدیران این اپراتور به اصطلاح پیشگام بپرسیم.

نوشته ویرگول: رایتل، اپراتوری شکست خورده! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

زمان بندی کامل مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ

زمان بندی کامل مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ

تنها ۳ روز به برگزاری مسابقات حساس و نفس گیر جام آی‌تی‌رسان باقی مانده است تا به مشاهده مبارزاتی هیجان انگیز بنشینیم. همان گونه که پیش‌تر گفتیم، این مسابقات در ۴ گروه مختلف برگزار می‌شود. دوباره نگاهی به گروه بندی مسابقات می‌اندازیم، جایی که گوشی‌ها سید بندی شده و هر کدام بسته به رده خود، در یک گروه قرار گرفته است.

۲۴ بازی در مرحله مقدماتی و درست در راس زمان‌های اعلام شده برگزار می‌شود و شما برای رای دادن به هر مسابقه و تعیین برنده، در حدود ۳ روز فرصت دارید! البته در این مرحله، شما می‌توانید رای به تساوی مسابقه هم بدهید و هیچ اجباری در برنده شدن یک فبلت نیست. مدلی که پیروز شود، ۳ امتیاز به دست می‌آورد و در صورت مساوی شدن مسابقه، هر کدام ۱ امتیاز به خانه‌های خود خواهند برد! در پایان این رقابت‌ها نیز، از هر گروه دو گوشی به مرحله بالاتر صعود می‌کند.
گفتنی است در صورت برابری امتیازهای گوشی‌ها در مسابقات، مدل‌هایی که رای بیشتری داشته باشند، صعود خواهند کرد.

پس از آن نیز، گوشی‌ها وارد مرحله نفس گیر حذفی می‌شوند و برای انتخاب برترین، به مبارزه با یکدیگر می‌پردازند.

هیچ کدام از این مسابقات حساس و هیجان انگیز را از دست ندهید…

نوشته زمان بندی کامل مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

بررسی هواوی P9: پرده آخر!

بررسی هواوی P9: پرده آخر!

مدتی است که ما ایرانی‌ها یک مهمان خاص از کشور چین را به خانه‌هایمان راه داده‌ایم. این مهمان که هواوی نام دارد در ابتدا تنها در میانه‌های بازار پرسه می‌زد و گوشی‌هایش را با امکانات قابل قبول و قیمت مناسب راهی خانه‌هایمان می‌کرد؛ ما هم که عاشق محصولات ارزان قیمت هستیم، خیلی خوب از آن استقبال کردیم. همین موجب فروش بیشتر این کمپانی شد و به آن اعتماد به‌نفس داد تا جایی که هواوی هم به خودش اجازه داد تا وارد بازی بالا‌رده‌ها شود. پس از رونمایی از P6 به‌عنوان نخستین پرچمدار، P7 و P8 نیز راهی بازار شدند تا بتوانند پرچم هواوی را بالا بگیرند. برخلاف همیشه، این‌بار کار چینی‌ها آن‌قدر خوب بود که گوگل نیز تصمیم گرفت تا ساخت نکسوسش را به آن‌ها بسپارد و رسما ما با یک گوشی نکسوسی با برند هواوی روبه‌رو شدیم. حالا این کمپانی در آخرین حرکتش پرچم را به P9 سپرده است. محصولی که آمده تا نقطه عطفی برای هواوی باشد و نظر مردم را به سمت سومین تولید کننده برتر اسمارت فون‌های دنیا جلب کند. اگر می‌خواهید بدانید که P9 چه چیزی در چنته دارد، با آی‌تی‌رسان و بررسی اختصاصی ما از این گوشی همراه باشید.


شیک و ساده باش

هواوی P9 از لحاظ ظاهری شباهت بسیار زیادی به نسل قبلی خود دارد با این‌تفاوت که چیزهایی نیز از نکسوس ۶P به ارث برده است. در نگاه نخست، ضخامت ۷ میلی‌متری این محصول توجه شما را جلب خواهد کرد. بدنه P9 به صورت کامل از فلز ساخته شده و هنگام در دست گرفتن آن کاملا حس یک کالای لوکس و باکیفیت به شما منتقل خواهد شد. مطابق معمول نمایشگر، بخش جلویی دستگاه را در برگرفته و در بالای آن شاهد دوربین دوم و سنسورهای همراهش هستیم. در زیر نمایشگر نیز این لوگوی هواوی است که همچون نگینی بر پیکره دستگاه می‌درخشد و خبری از کلیدهای سخت افزاری نیست. حاشیه‌های اطراف نمایشگر به حداقل میزان خود رسیده و در بالا و پایین آن نیز شاهد بخش‌های اضافی چندانی نیستیم، همین امر موجب شده تا نمایشگر ۵.۲ اینچی دستگاه در طول ۱۴۵ و در عرضی کمتر از ۸۰ میلی‌متر جای گیرد. این دو بخش آنقدرها که فکرش را می‌کنید ساده طراحی نشده‌اند و شاهد خطوطی موازی در آن هستیم که جلوه خاصی را به گوشی می‌دهند.

در سمت راست و کمی بالاتر از میانه، کلید پاور به چشم می‌خورد که بر روی خود نقش و نگارهایی را کشیده و اطرافش مقداری فرو رفتگی دارد. کمی بالاتر از آن هم کلیدهای یکپارچه صدا دیده می‌شود. این کلیدها در بهترین جای ممکن قرار گرفته‌اند و اندازه‌شان نیز مناسب است و هنگام کار با آن‌ها مشکلی نخواهید داشت. در سمت چپ تنها شاهد درگاه سیم‌کارت و کارت حافظه هستیم که در بدنه دستگاه جای گرفته‌اند و برای دسترسی به آن‌ها می‌بایست از یک سوزن مخصوص استفاده کنید. بخش زیرین، جک استاندارد هدفون، پورت USB Type-C، میکروفون و تک اسپیکر دستگاه را شامل می‌شود. همه این‌ها یعنی اینکه در بالای دستگاه تنها چشم‌مان به جمال میکروفون دوم روشن می‌شود و خبری از پورت و یا کلید دیگری نیست.

اگر دستگاه را به پشت برگردانید، نخستین چیزی که توجه‌ شما را به خود جلب می‌کند یک مستطیل سیاه رنگ در بالاترین قسمت است. در این قسمت شاهد دو دوربین اصلی، فلاش LED دوگانه و نامی از کمپانی آلمانی Leica هستیم. این بخش کاملا از بدنه دستگاه جداست و توسط یک شیشه محافظت می‌شود. موردی که پیش‌تر در نکسوس ۶P دیده بودیم. البته این قسمت همچون یک آفتاب‌پرست با توجه به رنگ دستگاه تغییر رنگ می‌دهد. به عنوان مثال اگر نسخه طلایی رنگ P9 را خریداری کنید این قسمت نیز طلایی خواهد بود. یک نکته مثبت در طراحی این مدل عدم بیرون زدگی دوربین است. هواوی با استادی تمام دوربین‌ها را در بدنه‌ای با ضخامت ۷ میلی‌متر جا داده بدون آنکه حتی یک دهم میلی‌متر بیرون زدگی داشته باشد و این در حالی‌ست که سازندگان مطرحی همچون اپل و سامسونگ (حتی با ضخامتی بیشتر) نتوانسته‌اند چنین کاری را انجام دهند. حالا وقتی بدانید که با همه این‌ها کیفیت فدا نشده و حتی در برخی موارد دوربین محصول چینی‌ها از برادران کره‌ای و آمریکایی هم بهتر است، انگشت به دهان خواهید ماند.

اگر کمی پایین‌تر بیایید، با سنسور اثر انگشت پرچمدار حال حاضر هواوی روبه‌رو می‌شوید که کمی نسبت به بدنه دستگاه فرورفتگی دارد. در بخش پایینی نیز لوگو هواوی به چشم می‌خورد و پایین‌تر از آن مدل دستگاه و عبارت آشنای Made In China نوشته شده است. به شخصه با این قسمت همیشه مشکل داشتم! نمی‌دانم شاید سازنده‌ها پشت گوشی را با دفترچه یادداشت اشتباه گرفته‌اند! جالب است بدانید که کمی پایین‌تر از این بخش نیز یک خط صاف کشیده شده، گویی که سازنده متنش را نوشته و آنقدر این چینی بودنش مهم بوده که زیرش خط هم کشیده است!

  • Beforeهواوی P9After

اگر سوژه امروزمان را به روی ترازو بفرستید متوجه می شوید که وزن این مدل ۱۴۴ گرم است و با توجه به فلزی بودن دستگاه ظاهرا باید برای این چینی تازه به دوران رسیده برخیزیم و کلاه‌مان را برداریم.

به طور کلی P9 محصولی با طراحی نام آشنای هواوی است. بخش پشتی به سبب فلزی بودنش چربی انگشتان شما را جذب نمی‌کند، در نتیجه نیازی نیست که همچون شاگرد شوفرها لنگ به دست بمانید. گرد بودن چهار گوشه دستگاه، ابعاد ۱۴۵ در ۷۰.۹ میلی‌متری و لبه‌های تراش خورده آن هم موجب شده تا با یک اسمارت فون بسیار خوش دست مواجه باشیم. البته در روزهای نخست شاید P9 همچون یک ماهی از دستان‌تان لیز بخورد و نقش بر زمین شود اما خیلی زود به آن عادت خواهید کرد.


همچون آفتاب بدرخش

شما شاید بتوانید ظاهر زشت، باتری کم حجم و یا سخت افزار معمولی یک دستگاه را تحمل کنید اما در رابطه با نمایشگر قضیه کمی متفاوت است. بیشترین بخشی که کاربر با آن سر و کار دارد، همین نمایشگر است و کیفیت آن برای محصولی که پرچمدار سومین تولیدکننده برتر اسمارت فون در دنیاست، می بایست حرف اول را بزند. P9 به یک نمایشگر ۵.۲ اینچی مجهز است. سایزی که شخصا دوستش دارم چرا که نمایشگر به صورت کامل در اختیار شماست و با یک دست خیلی راحت می‌توانید با آن کار کنید از طرفی آن‌قدری هم کوچک نیست که هنگام تماشای ویدیو و یا وب‌گردی مشکل ساز باشد.

هواوی همچنان معتقد است که نمایشگر QHD در دنیای اسمارت فون‌ها جایی ندارد؛ بنابراین در این دوره و زمانه که حتی برخی میان‌رده‌ها نیز بی‌خود و بی‌جهت QHD شده‌‌اند، پرچم‌دار هواوی همچنان فول‌ اچ‌دی‌‌وار به زندگی خود ادامه می‌دهد. با دانستن رزولوشن و سایز دستگاه و یک ضرب و تقسیم ساده به میزان ۴۲۳ پیکسل در هر اینچ می‌رسیم که خب میزانی قابل قبول است زیرا اگر از یک حد معقولی عبور کنیم دیگر رسما چشمان ما متوجه تفاوت‌ها نخواهد شد.

هواوی در ساخت این نمایشگر از فناوری IPS بهره گرفته است که تمام هنرش در نمایش رنگ سفید به صورت درخشان است. به لطف این فناوری زاویه دید نمایشگر در یک کلام عالی‌‌ست و نمی‌توانید به آن خرده بگیرید. دقت نمایش رنگ‌ها فراتر از انتظار شماست و کنتراست دستگاه نیز بی‌نظیر است. با اینکه خبری از AMOLED نیست اما این نمایشگر رنگ مشکی را به صورت عمیق به نمایش می‌گذارد. یکی از مشکلات پرچمدار سابق چشم بادامی‌ها، میزان نور آن بود؛ حالا و در P9 این مشکل حل شده و نمایشگر می‌تواند تا حداکثر ۴۵۸Nit روشنایی داشته باشد. میزانی که در حد نرمالی است و حتی هنگام کار با دستگاه در زیر نور آفتاب نیز مشکل خاصی با آن نخواهید داشت.

این روزها که همه، شب‌ها و قبل از خواب در یک اتاق تاریک مشغول چت با مخاطب خاص خود هستند، میزان حداقلی نور نمایشگر دستگاه نیز اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده چرا که مسلما زمانی که در یک اتاق تاریک قرار گرفته‌اید، نباید نور نمایشگر آزاردهنده باشد. P9 در این حالت نیز هواوی را رو سفید کرده و با میزان ۴Nit در کمترین حالت خود کاری کرده تا مخاطب خاص شما نرنجد!

در بخش تنظیمات، هواوی قسمتی را برای تنظیم میزان دما و غلظت نمایشگر در نظر گرفته، بنابراین می‌توانید مطابق با سلیقه خود نوع نمایش رنگ‌ها را تغییر دهید. کمی پایین‌تر از این بخش نیز شاهد گزینه Sleep هستیم که رنج‌ تایم آن بسیار متنوع است. شما می‌توانید مشخص کنید که اگر ۱۵ ثانیه نمایشگر را لمس نکردید، صفحه خاموش شود که خب همین مورد کوچک می‌تواند در ذخیره باتری دستگاه موثر باشد. حتی اگر از آن دسته افرادی باشید که خیلی اهل کار با گوشی هستند، می‌توانید مشخص کنید که نمایشگر هیچ‌گاه خاموش نشود!

بر روی این نمایشگر یک شیشه ۲.۵D کشیده شده تا علاوه بر زیبایی بتواند در استحکام دستگاه نیز نقشی بسزا داشته باشد. با تمام این‌ها باید بگوییم که میزان رفلکس نمایشگر بالاست و گاهی اوقات در و دیوار اتاق را در آن خواهید دید، به‌خصوص اگر از بک‌گراند مشکی استفاده کرده باشید. در نهایت برای آنکه بتوانید عیار این نمایشگر را بسنجید آن‌ را در کنار پرچمداران مطرح بازار قرار دادیم و میزان نور نمایشگر آن‌ها را تا انتها بالا بردیم و مشغول عکاسی شدیم که حاصل کار را در زیر شاهد هستید.

سمت راست: اچ‌تی‌سی ۱۰ – سمت چپ: هواوی P9

سمت راست: ال‌جی G5 – سمت چپ: هواوی P9

سمت راست: سامسونگ گلکسی نوت ۵ – سمت چپ: هواوی P9

 


قدرت را به رخ بکش

هواوی معمولا خیلی دست به دامان کمپانی‌های دیگر نمی‌شود و سعی دارد تا خودش به تنهایی همه کار را با هم انجام دهد. بنابراین معمولا شاهد چیپ‌های ساخت کوالکام و یا مدیاتک در محصولات این کمپانی چینی نیستیم؛ البته همین موضوع می‌تواند تا حدی بر روی قیمت دستگاه هم تاثیرگذار باشد. P9 به چیپست ساخته خود هواوی با نام Kirin 955 مجهز شده است که خود شامل ۴ هسته Cortex-A72 با فرکانس ۲.۵ گیگاهرتز و ۴ هسته Cortex-A53 با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز می‌شود. Mali-T880 نیز عهده‌دار کارهای گرافیکی است. به این مجموعه قدرتمند می‌توانید ۴ گیگابایت رم برای نسخه ۶۴ گیگابایتی و ۳ گیگابایت رم برای نسخه ۳۲ گیگابایتی را هم اضافه کنید تا بدانید که با یک هالک از نوع چینی‌اش روبه‌رو هستید! مطابق معمول گل سرسبد محصولات هواوی را وارد آزمایشگاه‌ خودمان کردیم.

در مرحله نخست از AnTuTu استفاده کردیم. برنامه‌ای که علی‌رغم نام عجیب و غریبش می‌تواند تمام بخش‌های دستگاه را مورد ارزیابی قرار دهد و با دادن یک امتیاز کلی، محصولات بازار را رده‌بندی کند. در ادامه امتیاز به‌دست آمده توسط P9 در این آزمون را شاهد هستید و می‌توانید آن‌ را با رقبا مقایسه کنید.

در مرحله بعدی به سراغ Bonsai رفتیم تا واحد گرافیکی را به تنهایی بسنجیم.

و در نهایت از GeekBench بهره گرفتیم.

اگر اهل گیم هستید، P9 محصولی ایده‌آل برای شماست؛ زیرا هنگام کار با آن شاهد هیچگونه لگ و یا کندی نخواهید بود. از طرفی سایز آن بسیار مناسب است و همین امر موجب می‌شود تا کنترل بازی سخت نباشد. امروزه اگر دستگاهی هنگام اجرای بازی‌های سنگین داغ نکند، باید تعجب کنید! P9 نیز همچون سایر اسمارت فون‌های بازار داغ می‌شود اما میزان داغ شدنش در حدی نیست که آزاردهنده باشد.


از هر دو چشم‌هایت استفاده کن

این روزها ظاهرا دوربین دوگانه به استاندارد جدیدی در دنیای اسمارت فون‌ها تبدیل شده و هر کمپانی که از راه می‌رسد، می‌خواهد محصولی را با چنین ویژگی روانه بازار کند. هواوی نیز اولین نیست اما یکی از بهترین‌ها در این زمینه‌ است. یکی از مزایای دوربین دوگانه این است کمپانی سازنده مختار است تا از آن به سبک و سیاق خودش بهره بگیرد. یکی همچون ال‌جی می‌خواهد پرچمدارش زاویه دید بیشتری داشته باشد و دیگر همچون همین P9 هواوی قصد دارد تا دنیا را بدون رنگ ببیند. هواوی برای گل سرسبد محصولاتش از دو دوربین ۱۲ مگاپیکسلی در پشت دستگاه استفاده کرده است که یکی از آن‌ها کور رنگی دارد و تنها تصاویر سیاه و سفید می‌گیرد. در کنار این دو دوربین شاهد فلاش LED دوگانه نیز هستیم.

شاید برای‌تان این سوال پیش بیاید که با یک افکت ساده هم می‌توان تصاویر را سیاه و سفید کرد و دیگر نیازی به دوربین دوم نیست اما باید بدانید که تفاوت میان استفاده از افکت‌ با ثبت تصویر به صورت سیاه و سفید از زمین تا آسمان است! برای درک بهتر بد نیست نگاهی به تصویر زیر بیندازید و نمونه گرفته شده رنگی و سیاه و سفید را با هم مقایسه کنید (با استفاده از نشانگر ماوس می‌توانید میان‌ این دو تصویر سوییچ کنید).

  • سیاه و سفیدهواوی P9رنگی

علاوه بر این هنگام ثبت تصاویر رنگی نیز دوربین دوم وارد عمل می‌شود و تصویر نهایی از ترکیب این دو دوربین به‌دست می‌آید. جالب است بدانید که دوربین دستگاه به سبب استفاده از حسگر مونوکروم این توانایی را دارد تا ۳ برابر نور بیشتری را جذب کند، پس رسما گزینه‌ای ایده‌آل برای ثبت تصاویر زیبا در محیط‌های کم‌نور است.

گشادگی دیافراگم دوربین F/2.2 است که نسبت به سایر پرچمداران بازار همچون گلکسی S7 و یا اچ‌تی‌سی ۱۰ در جایگاه پایین‌تری قرار می‌گیرد. در ابتدا و با توجه حک شدن نام لایکا در کنار دوربین، گمان می‌شد که این کمپانی خوش‌نام آلمانی ساخت دوربین P9 را به عهده داشته که بعدها مشخص شد لایکا تنها بر کار هواوی نظارت داشته است و کمک کرده تا هماهنگی خوبی میان سخت افزار و نرم‌افزار دوربین ایجاد شود، در نتیجه حالا شاهد دگرگون شدن رابط کاربری دوربین هستیم.

هنگامی که برای نخستین بار وارد دوربین می‌شوید چیز خاصی در اختیار شما نیست. سمت راست کلید نرم افزاری شاتر دوربین به چشم می‌خورد و در بالا و پایین آن گزینه‌ای برای تغییر حالت دوربین به فیلم‌برداری و ورود به گالری دیده می‌شود. در سمت چپ نیز شاهد ۴ آیکون هستیم. یکی از آن‌ها برای سوییچ بین دوربین جلو و عقب است، دومی چندین افکت متفاوت را شامل می‌شود که می‌توانید با استفاده از آن‌ها به‌طور کلی حال و هوای تصویر مورد نظر خود را تغییر دهید. مورد سوم مربوط به استفاده از یک حالت ویژه و تغییر دیافراگم دوربین می‌شود که می‌توان با آن تصاویر خلاقانه‌ای گرفت و در نهایت شاهد گزینه‌ای برای تنظیم فلاش گوشی هستیم.

اگر در رابط کاربری دوربین به سمت راست سوایپ کنید، وارد بخش تنظیمات می‌شوید. در این قسمت گزینه‌های زیادی پیش‌ روی شماست. می‌توانید میزان رزولوشن دستگاه را از ۱۲ مگاپیکسل به ۶ مگاپیکسل تغییر دهید و در این بین ۳ انتخاب دیگر نیز دارید و می‌توانید بسته به هدف خود یکی را برگزینید.

در بخش Film Mode قادر هستید تا دوربین دستگاه را در ۳ حالت کلی تنظیم کنید. یکی همان حالت استاندارد است، دومی حالتی با نام Vivid است که به ثبت تصاویر با رنگ‌های زنده کمک می‌کند و دیگری حالت Smooth است، که چیزی میان دو حالت قبلی است.

در بخش تنظیمات می‌توانید صدای شاتر دوربین را به‌راحتی قطع کنید، موردی که برای انجام آن در برخی اسمارت فون‌ها می‌بایست هفت خان رستم را رد کرد! با استفاده از Audio Control می‌توانید مشخص کنید که بدون لمس صفحه و تنها با گفتن یک کلمه خاص P9 از محیط عکس بیندازد. خب پیش‌تر نیز شاهد چنین بخشی در محصولات سایر کمپانی‌ها بودیم اما در این قسمت P9 یک گزینه خاص را در اختیار شما می‌گذارد تا با به صدا در آمدن هر چیزی گوشی مشغول عکاسی شود! در این حالت صدای محیط فاکتور گرفته می‌شود و کافی است شما هر چه که دوست دارید بگویید تا P9 عکس بیندازد! هنگام فعال بودن این قابلیت کلید شاتر دوربین نیز با یک افکت زیبا نشان می‌دهد که دستگاه منتظر فرمان شماست. کمی پایین‌تر به گزینهTouch to Capture‌ بر می‌خوریم که با فعال کردن آن تنها کافی است انگشت خود را بر روی سوژه بزنید تا دوربین پس از اعمال فوکوس از آن عکس بیندازد. گزینه دیگر Capture Smiles نام دارد که برای افراد خوش خنده است و با فعال کردن آن زمانی که دوربین لبخند شما را تشخیص دهد به صورت اتوماتیک عکس می‌اندازد.

در بخش تنظیمات شاهد گزینه‌های دیگری برای شخصی سازی کلید شاتر و یا کلیدهای یکپارچه صدا نیز هستیم و می‌توانید مشخص کنید که هر کدام در صورت استفاده چه کاری را انجام دهند. با فعال کردن بخش Ultra SnapShot نیز قادر هستید تا در صورت قفل بودن دستگاه و با فشردن کلید کاهش صدا آن‌هم به صورت دوبار پشت سر هم از یک سوژه عکاسی کنید. در این حالت که برای شکار لحظه‌ها بسیار مناسب است می‌توانید در کمتر از یک ثانیه از صحنه عکس بیندازید. به عنوان مثال اتفاقی در آن سوی خیابان در حال وقوع است و شما هم حس پلیسی‌تان گل کرده و نمی‌خواهید سوژه را از دست بدهید بنابراین گوشی را از جیب‌تان در می‌آورید و دوبار کلید کاهش صدا را می‌فشارید و P9 در کمتر از ۱ ثانیه از سوژه یک عکس تهیه و در گالری ذخیره می‌کند. یکی از بخش‌های جالب محصولات هواوی که به شخصه دوستش دارم Object Tracking نامیده می‌شود و توسط آن می‌توانید فوکوس را بر روی یک جسم قفل کنید! یعنی اینکه شما جسمی را به دستگاه نشان می‌دهید و در صورت جابه‌جایی سوژه دوربین به صورت خودجوش (!) فوکوس را بر روی آن اعمال می‌کند.


حالا اگر در رابط کاربری دوربین به سمت چپ سوایپ کنید حالت‌های عکاسی متفاوتی پیش روی‌تان قرار می‌گیرد. در بخش Beauty همان آپشن‌های روتوش صورتی که معمولا برای دوربین سلفی در نظر می‌گیرند را برای دوربین اصلی در اختیار خواهید داشت. با استفاده از گزینه Monochrome این قابلیت را دارید که تنها از دوربین دوم و به صورت کاملا سیاه و سفید از محیط عکس بیندازید. در بخش Night Shot اسمارت فون دلبند شما بهترین تنظیمات را برای ثبت عکس در محیط‌های کم‌نور در اختیارتان قرار می‌دهد و حتی می‌توانید میزان اکسپوژر و یا ISO‌ را نیز به دل‌خواه تغییر دهید. Light Painting هم مخصوص کسانی است که به نور علاقه دارند و این توانایی را دارید که با ثابت نگه داشتن گوشی در این حالت در تصاویر خود رد نور ایجاد کنید. یک بخش جالب با نام WaterMark نیز برای دوربین P9 در نظر گرفته شده که تاریخ، ساعت، محل ثبت عکس و یا هرچیز دیگری که دل‌تان بخواهد را در عکس می‌گنجاند تا برای همیشه همراه با آن باشد. بخش Document Readjustment مخصوص اسکن کردن نوشته‌هاست. برای این‌کار تنها کافی است گوشی را به سمت یک نوشته بگیرید و از آن عکس بیندازید. خود P9 متن را تشخیص داده و تصویر را کراپ می‌کند. در نهایت با Audio Note مواجه می‌شویم که پس از ثبت عکس امکان ۱۰ ثانیه ضبط صدا را برای شما فراهم می کند تا بتوانید برای آن عکس، توضیحی نیز ذخیره کنید که این حالت مخصوص خبرنگاران است چرا که دیگر هیچ سوژه‌ای را از دست نخواهند داد.

هواوی برای P9 عکاسی به صورت HDR، پانوراما و تایم لپس را نیز قرار داده است و حتی می‌توانید پس از ثبت عکس نیز فوکوس را تغییر دهید.

اگر دوباره به رابط اصلی دوربین بازگردیم و بالای کلید شاتر را بنگریم، با یک گزینه مواجه می‌شویم که دوربین را به حالت Pro می‌برد و تنظیمات دستی آن را در اختیارتان می‌گذارد و می‌توانید میزان ISO، سفیدی، اکسپوژر و… دوربین را به دلخواه تنظیم کنید.

به طور کلی پرچم‌دار هواوی می‌تواند گزینه‌ای ایده‌آل برای عکاسان باشد. تصاویر گرفته شده بسیار باکیفیت هستند و رنگ‌ها را به‌خوبی ثبت می‌کنند، گرچه کمی غلظت آن‌ها بیش از حد است که موجب جذاب شدن تصاویر گرفته شده و البته غیر واقعی شدن آن‌ها می‌شود. در ادامه می‌توانید تصاویر گرفته شده با دوربین هواوی P9 در شرایط مختلف را ببینید.

در تاریکی مطلق با فلاش

زوم

هرچه هواوی برای بخش عکس‌برداری سنگ تمام گذاشته از قسمت فیلم‌برداری غافل شده است. شما با P9 نمی‌توانید به‌صورت ۴K فیلم بگیرید. با اینکه چنین ویژگی‌ چندان (بخوانید: اصلا!) کاربردی نیست اما خب برای پرچمداران امروزی یک استاندارد به حساب می‌آید. این در حالی‌ است که P9 نهایتا می‌تواند به صورت فول‌ اچ‌دی و با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کند. با این‌حال امکان روتوش چهره در هنگام فیلم‌برداری نیز وجود دارد و حتی می‌توانید به صورت اسلوموشن هم از محیط فیلم‌برداری کنید. در این حالت امکان انتخاب یک بخش از صحنه را دارید و می‌توانید مشخص کنید که تنها قسمتی از فیلم گرفته شده به صورت اسلوموشن باشد.

هواوی برای P9 از یک دوربین سلفی ۸ مگاپیکسلی بهره گرفته که می‌تواند به صورت فول‌ اچ‌دی فیلم‌برداری کند. دوربین سلفی به خودی خود تصاویر باکیفیتی را می‌گیرد و اگر از سلفی‌بگیران حرفه‌ای هستید، می‌توانید بر روی آن حساب کنید. بسیاری از امکانات کاربری دوربین اصلی برای سلفی نیز در نظر گرفته شده و حتی قادر هستید با دوربین جلو نیز به صورت پانوراما عکاسی کنید که خب در نوع خود جالب است چرا که به واسطه آن زاویه بیشتری را پوشش خواهید داد.


از دیگران پیروی نکن!

P9 هواوی برای نخستین بار با اندروید ۶ مارشملو پا به دنیای ما انسان‌ها گذاشت. این کمپانی چینی برای پرچمدارش از رابط شخصی‌سازی شده Emotion UI 4.1 بهره گرفته است. رابط کاربری هواوی علی‌رغم تمام جذابیت‌هایش، شبیه به اپل است! این شباهت از همان لاک‌اسکرین آغاز می‌شود. اگر در این قسمت انگشت خود را از پایین به سمت بالا بکشید با یک منو کوچک روبه‌رو می‌شوید و بدون آنکه نیازی به باز کردن قفل دستگاه باشد، می‌توانید از ماشین حساب استفاده کنید، وارد رکوردر شوید و صدایی را ضبط کنید، از چراغ قوه بهره بگیرید و یا اینکه از دوربین سود ببرید.

بر خلاف اکثر اندرویدی‌های بازار، در این رابط خبری از اپ دراور یا همان کشوی برنامه‌ها نیست و همه چیز به همان صفحه اصلی خلاصه می‌شود. در این صفحه نیز درست همانند اپل، ۴ آیکون در زیر صفحه قرار گرفته‌اند که پای ثابت منو هستند و هرجا که بروید همراه‌تان خواهند بود. البته تعداد آن‌ها قابل تغییر است و می‌توانید بسته به نیاز خود اپ‌هایی که بیشتر استفاده می‌کنید را در این قسمت قرار دهید. منوی نوتفیکیشن به دو قسمت مجزا تقسیم می‌شود. یکی مربوط به اعلانات دستگاه است و دیگری برخی میانبرها را در خود جا داده که قابل شخصی سازی نیز هستند. در سراسر رابط کاربری افکت‌های زیبایی استفاده شده که دل هر کاربری را می‌رباید. اگر وارد بخش مالتی تسکینگ شوید همه چیز به صورت عمودی به چشم می‌خورد و باز هم یاد و خاطره میراث استیو جابز در دل‌تان زنده خواهد شد. یک گزینه نیز در پایین این قسمت قرار گرفته که رم دستگاه را خالی می‌کند.

با اینکه سایز دستگاه بسیار مناسب است و می‌توانید با یک دست با آن کار کنید اما هواوی برای آن‌هایی که با گوشی راحت نیستند نیز چاره‌ای اندیشیده است. شما اگر بر روی ۳ دکمه اصلی (بازگشت، خانه و مالتی تسکینگ) رابط کاربری به سمت راست سوایپ کنید، صفحه تا حد نرمالی کوچک می‌شود و در این حالت حتی اگر دستان خیلی کوچکی نیز داشته باشید باز هم می‌توانید با یک دست با P9 کار کنید. اگر چپ دست هستید ‌می‌توانید همین عمل را به سمت چپ انجام می‌دهید و از این قابلیت برای دست چپ خود بهره بگیرید.

هواوی ظاهرا علاقه خاصی به اسکرین شات دارد. شما این قابلیت‌ را دارید که از ۳ طریق از صفحه نمایشگر عکس بگیرید. یکی از آن‌ها زدن دو بار پشت سر هم با پشت انگشت بر روی صفحه است (درست شبیه به در زدن). در این حالت خیلی زود از صفحه عکس گرفته می‌شود و حتی پس از ثبت نیز می‌توانید بر روی آن تغییراتی را اعمال کنید. البته اگر با دو انگشت این کار را انجام دهید، می‌توانید از صفحه فیلم تهیه کنید. مورد دوم در منو نوتیفیکیشن قرار گرفته که یک گزینه ساده‌ است و تنها با لمس آن از صفحه اسکرین شات تهیه می‌شود و در نهایت می‌توانید با استفاده از کلید‌های پاور و کاهش صدا هم این کار را انجام دهید.


جای سنسور اثر انگشت را تغییر بده!

همچون اکثر محصولات امروزی، P9 نیز به یک سنسور اثر انگشت ناقابل مجهز شده است. این سنسور در پشت دستگاه دیده می‌شود. حالا محل قرار گیری سنسور بیش از هرچیز سلیقه‌ای است و برخی دوست دارند آن‌ را در پشت ببینید و برخی دیگر می‌خواهند در جلو دستگاه و زیر نمایشگر باشد. با این حال سنسور اثر انگشت P9 کمی بالاتر از حد معمول است و برای استفاده از آن، می‌بایست کمی انگشت خود را بالاتر ببرید که خود یک نقطه ضعف به حساب می‌آید. اما انصافا از حق نگذریم دقت سنسور بسیار بالاست و در تست‌های ما پس از ۲۰ بار لمس تنها در یک مورد قادر به شناسایی اثر انگشت ما نبود که در نوع خود فوق‌العاده است. البته اگر دستان‌تان خیس باشد رسما این سنسور غیر قابل استفاده خواهد بود. شما این توانایی را دارید که چندین اثر انگشت مختلف را در آن ذخیره کنید تا با انگشتان مختلف بتوانید از دستگاه استفاده کنید.

این سنسور قابلیت‌های جالب دیگری نیز دارد. به‌عنوان مثال اگر در رابط کاربری انگشت خود را بر روی سنسور از بالا به سمت پایین بکشید، منو نوتفیکیشن ظاهر می‌شود و اگر عکس این‌ کار را انجام دهید، می‌توانید این منو را ببندید. در رابط کاربری دوربین نیز این سنسور همچون یک کلید اختصاصی شاتر عمل می‌کند و می‌توانید با لمس آن از محیط عکس بیندازید.

عملکرد سنسور فوق‌العاده است و حتی برای باز کردن قفل دستگاه هم نیازی نیست که کلید پاور را بفشارید و یا کار خاصی انجام دهید؛ همان قرار دادن انگشت بر روی سنسور یعنی باز شدن قفل دستگاه! به همین راحتی… (سونی جان کمی یاد بگیر!)

کمی ولوم بده

در بخش چندرسانه‌ای همیشه ۳ فاکتور را در نظر می‌گیریم. یکی نمایشگر دستگاه است که به اندازه کافی در رابطه با آن خواندید. مورد دوم اسپیکر است که می‌توان گفت هواوی در این بخش نیز سنگ تمام گذاشته است. با اینکه P9 تنها به یک اسپیکر مجهز است و خبری از صدای استریو نیست اما همین تک اسپیکر صدای نسبتا بلندی را روانه گوش شما می‌کند. البته میزان بلندی آن در حد و اندازه‌های محصولات اچ‌تی‌سی نیست اما خب کاملا کافی و راضی کننده است. حتی اگر از علاقه‌مندان به گوش دادن به موسیقی توسط هدفون هستید باز هم می‌توانید بر روی میزان خروجی و کیفیت صدای P9 در هدفون نیز حساب باز کنید. البته هندزفری همراه با محصول چندان جالب نیست و از کیفیت ساخت پایینی برخوردار است. بنابراین قید آن را می‌زنید (یعنی ما که زدیم). فاکتور سوم نیز پلیر دستگاه است که هواوی یکی از بهترین‌ها را در اختیارتان می‌گذارد. موزیک پلیر که دل ما و دوستان‌مان را برد، بس که زیبا بود. در واقع همه چیز به صورت تفکیک شده در اختیار شماست و حتی در حالت افقی نیز رابط آن تغییر شکل می‌دهد و زیباتر از گذشته می‌شود.

ویدیوپلیر هم از زیرنویس پشتیبانی می‌کند (البته برخی‌ را به صورت خودجوش نشان نداد!) و امکاناتش در حد مطلوبی است. با همه این‌ها حتی اگر دوستش نداشتید، می‌توانید از میان انبوهی از پلیرهای موجود برای محصولات اندرویدی یکی را برگزینید و قید پلیر پیش‌فرض دستگاه را بزنید.


به کم، قانع نباش!

نقش اول داستان امروز ما یک محصول دو سیم‌کارته است و از کارت حافظه نیز پشتیبانی می‌کند. البته شما نمی‌توانید از هر دو مورد به صورت هم‌زمان استفاده کنید و یا باید دو سیم کارت همزمان فعال داشته باشید و یا یک سیم‌کارت به همراه کارت حافظه، که این هم یکی از موارد منفی پرچمدار هواوی است. P9 از شبکه‌ LTE پشتیبانی می‌کند و می‌توانید با سرعت بالا دانلود کنید. این مدل در ۶ رنگ متفاوت راهی بازار می‌شود تا بتواند نظر افراد با سلایق متفاوت را به خود جلب کند. P9 همچنین به GPS ،NFC و بلوتوث نسخه ۴.۲ نیز مجهز است تا رسما با یک محصول همه چیز تمام رو‌به‌رو باشیم. این روزها هم که همه از پورت USB Type-C بهره می‌گیرند و هواوی هم از قافله عقب نمانده و از چنین بخشی در پرچمدارش سود گرفته است. با این‌حال دوست داشتیم که با یک محصول ضد آب و گرد و غبار روبه‌رو می‌شدیم که چنین نشد…

ظرفیتش را بیشتر کن

P9 از یک باتری ۳۰۰۰ میلی آمپری سود می‌برد و از شارژ سریع نیز پشتیبانی می‌کند و می‌توانید در حدود ۵۰ درصد آن‌ را در مدت ۳۰ دقیقه شارژ کنید. البته این باتری در دسترس نیست و هیچ‌گاه جمال زیبایش را نخواهید دید. در یک استفاده معمولی P9 تا یک روز و نیم همراه شماست و پس از آن می‌بایست به دادش برسید و شارژش کنید. مدت زمان فول شارژ شدن دستگاه هم کمتر از ۲ ساعت خواهد بود که میزان معقولی به نظر می‌رسد. لازم است یادآوری کنیم که این دستگاه با همه امکانات و قابلیت‌هایش تنها ۷ میلی‌متر ضخامت دارد و چنین باتری حجیمی را هم در خود جای داده است. پس باید ایستاد و برای هواوی دست زد (نشسته و نگاه می‌کنه! پاشو دست بزن).

تجربه شخصی پس از یک ماه استفاده

جام آی‌تی‌رسان به‌زودی برگزار می‌شود و آنقدر درگیر جام بودیم که بررسی هواوی P9 کمی طولانی شد اما خب در عوض حالا می‌توانید یک ماه تجربه شخصی را بخوانید و بیش از پیش با این محصول آشنا شوید.

  • طراحی: با اینکه دستگاه فلزی و خیلی هم ظریف است اما می‌توانید همچون یک مرد با آن رفتار کنید. پس از یک ماه استفاده و با اینکه خیلی هم هوایش را نداشتم، خط و خشی بر روی دستگاه نیفتاد.
  • نمایشگر: در یک کلام عالی‌ست اما خود نمایشگر خیلی در جذب چربی انگشتان خوب عمل می‌کند و هنگامی که P9 خاموش است، مدام باید مشغول تمیز کردنش باشید تا مبادا کسی ظاهرش را ببینید و پا به فرار بگذارد.
  • سخت‌افزار:‌ با اینکه خبری از چیپ‌های قدرتمند کوالکام در این محصول نیست اما P9 در استفاده‌های سنگین هم سربلند بیرون آمد و شخصا هیچ مشکلی با آن نداشتم. حتی پس از نصب بیش از ۸۰ برنامه و بازی باز هم خبری از هنگ و یا لگ نبود.
  • دوربین: به جرات می‌توان گفت که P9 یک دوربین به تمام معناست (اصلا گوشی نیست دیگه!) و تقریبا نمی‌توان به آن خرده گرفت اما بخش شیشه‌ای مانندی که بر روی دوربین کشیده شده، چربی انگشتان را به خود جذب می‌کند و بنابراین تقریبا همیشه باید قبل از عکاسی آن ‌را تمیز کنید. این را هم بدانید که در صورت استفاده مداوم از دوربین، گوشی کمی بیش از اندازه داغ می‌شود.
  • رابط کاربری: با اینکه از لحاظ ظاهری این قسمت به آی‌فون‌های اپل شبیه است اما چیزی از ارزش‌های آن کم نمی‌شود و شاید اگر این شباهت را فاکتور بگیریم با یکی از بهترین و کامل‌ترین رابط‌های شخصی‌ سازی شده اندروید طرف باشیم.
  • سنسور اثر انگشت:‌ پرفکت! فقط ای کاش یک سانتی‌متر پایین‌تر بود…! آن قابلیت استفاده از سنسور برای دسترسی به منو نوتفیکیشن نیز بسیار کاربردی است زیرا دیگر نیازی نیست انگشت خود را تا بالای صفحه ببرید.
  • اسپیکر: میزان بلندی صدا راضی کننده است اما بازهم در مقایسه با ال‌جی G4 در رده پایین‌تری قرار می‌گیرد. هندزفری ارایه شده همراه با دستگاه اصلا خوب نبود و نتوانستم با آن ارتباط برقرار کنم اما میزان خروجی صدای هدفون عالی است و خیلی کم پیش می‌آمد که در هنگام استفاده در این حالت صدا را تا انتها بالا ببرم.
  • قابلیت‌های خاص: هواوی در این قسمت سنگ تمام گذاشته و تقریبا محصولش هرچیزی که بخواهید را دارد بجز خاصیت ضدآب بودن را!
  • باتری: P9 محصولی است که امکانات زیادی دارد و اگر گیک باشید، خیلی به‌سراغش خواهید رفت؛ در نتیجه به‌ندرت پیش‌ می‌آید که یک روز تمام را شارژدهی داشته باشد. پورت USB Type-C نیز در حال حاضر جز ضرر چیز خاصی برای نمایش ندارد! زیرا اگر بخواهید یک روز خارج از خانه باشید، می‌بایست کابل شارژر را هم با خود ببرید چرا که در هر خانه‌ای چنین کابلی پیدا نمی‌شود.

کلام آخر

بدون هیچ شکی P9 یکی از بهترین پرچمداران حال حاضر بازار است و به‌جز برخی موارد جزئی ایراد خاصی به آن وارد نیست. در حال حاضر می‌توانید این مدل را با قیمتی در حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از بازار بخرید.

نوشته بررسی هواوی P9: پرده آخر! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

گروه بندی کامل ۱۶ گوشی برتر دنیا در آی‌تی‌رسان کاپ را ببینید

گروه بندی کامل ۱۶ گوشی برتر دنیا در آی‌تی‌رسان کاپ را ببینید

تنها چند روز به آغاز مسابقات و افتتاحیه ITResanCup 2016 باقی مانده و پیش از این، نام ۱۶ گوشی شرکت کننده در این رقابت نفس گیر را برای شما اعلام کردیم. قبل از آنکه برنامه کامل بازی‌ها به همراه ساعت دقیقش را اعلام کنیم، بیایید نگاهی داشته باشیم بر گروه بندی مسابقات، جایی که تلاش کردیم تا با سید بندی درست، قدرت را در همه گروه‌ها به توازن پخش کنیم. اگرچه کار بسیار سختی بود و بالاخره برخی از گروه‌ها سخت‌تر و آسان‌تر خواهند شد.

با توجه به این تصویر، شانس صعود از هر گروه را به کدام دو گوشی می‌دهید؟ فکر می‌کنید پس از مرحله مقدماتی، کدام ۸ گوشی بخت برگشته راهی خانه‌هایشان خواهند شد؟!

نوشته گروه بندی کامل ۱۶ گوشی برتر دنیا در آی‌تی‌رسان کاپ را ببینید اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

کدام‌ را بخریم؟! هواوی آنر ۷ یا اچ‌تی‌سی A9؟!

کدام‌ را بخریم؟! هواوی آنر ۷ یا اچ‌تی‌سی A9؟!

از میان بازار اشباع شده اسمارت فون‌ها گذشتیم و در نهایت به دو محصول از خاور دور رسیدیم؛ اچ‌تی‌سی A9 و هواوی آنر ۷ که هر دو با فاصله کمی از هم در سال ۲۰۱۵ به بازار آمدند و رقابت در بخش خوش قیمت‌ها را آغاز کردند. دو اسمارت‌فون موفق از شرکت‌هایی که سابقه خوبی در این بخش از بازار داشته و از رقابت سالم به خوبی آگاهند. ببینیم در رقابت رو در رو با هم چه می‌کنند و کدامیک در نهایت برنده این رقابت خواهد شد.

طراحی

در همین ابتدای شروع مسابقه با طراحی‌های یکی از یکی بهتر شاهد رقابتی تنگاتنگ بین این دو چشم بادامی هستیم. البته شباهت‌هایی هم در ظاهر با یکدیگر دارند که آنها را همشهری نشان می‌دهد. فرم کلی که چهار گوش با لبه‌های گرد بوده و در هر دو گوشی دوربین پشتی در قسمت مرکزی بالای ‌آنها قرار دارد. دو خط جدا کننده آنتن نیز هرچند در هواوی نازک‌تر و کمرنگ‌تر است ولی نسبتا یکسان بالا و پایین قاب پشتی را تقسیم کرده‌اند. در قسمت پشتی تنها مورد اختلافی که به چشم می‌خورد، جای سنسور اثر انگشت بوده که در اچ‌تی‌سی روی دکمه هوم قرار داشته و از این رو قسمت قاب پشتی بسیار ساده‌تر و زیباتر شده است.

اچ‌تی‌سی در مدل A9 نیز از همان زبان طراحی ویژه سری وان استفاده کرده اما با استفاده از شیشه ۲.۵ بعدی گوریلا گلس و طراحی خاص و گردی کناره‌ها، بسیار شبیه به آیفون ۶ است تا محصولات سابق اچ‌تی‌سی! اما در نقطه مقابل آنر ۷ کاملا یک هواوی با افتخار است و از ده کیلومتری در تاریکی هم تشخیص می‌دهید کیست! خوشبختانه این برند در مدتی کوتاه، زبان طراحی خاص خود را به شکل چهارگوش با لبه‌های کناری نسبتا تیز و طراحی مینیمال پیدا کرده است. اما این اچ‌تی‌سی هرچند سعی کرده تا از زبان طراحی خاص خود در سری مدل‌های وان تبعیت کند ولی علاقه وافر به آیفون بودن کار دست آن داده است! البته سلیقه مشتری هم مد نظر بوده و اگر دنبال آیفون چشم بادامی با قیمتی مناسب باشید، واقعا گزینه خوب و خوش‌ساختی پیش روی خود می‌بینید. اما در مقابل آنر با بدنه‌ای تمام فلزی و زیبا که دور تا دور لبه‌های آن ماشین‌کاری شده و براق است نیازی به آیفون بودن نمی‌بینید هرچند بی‌شباهت به محصولات سامسونگ هم نیست! حالا این که اصیل باشیم بهتر است یا آیفون بودن به قضاوت شما عزیزان بر می‌گردد!

 

وزن و کیفیت ساخت

خب حالا در همین دقایق اولیه رقابت تنگاتنگ و پایاپایی را شاهد هستیم و به مرحله وزن کشی و فیگور می‌رسیم! اینجاست که نماینده اچ‌تی‌سی با ۱۴۳ گرم در برابر نماینده سنگین وزن هواوی با ۱۵۷ گرم امتیاز و برتری را به سمت خود می‌کشاند. البته هنوز تمام نشده است چرا که اچ‌تی‌سی A9 با ابعاد ۱۴۵.۸ در ۷۰.۸ میلی‌متر و با ضخامت ۷.۳ میلی‌متر مانند یک آیفون خوش‌دست است! اما آنر ۷ با ابعاد ۱۴۳.۲ و ۷۱.۹ میلی‌متر و با ضخامت ۸.۵ میلی‌متری خود مانند یک چاق پت و پهن در برابر رقیب مانکن شکل خود ظاهر شده است و میدان را در این بخش کاملا واگذار می‌کند! هرچند هر دو آنها بدنه‌ای تمام فلزی داشته و بسیار خوش ساخت هستند ولی حس در آغوش گرفتن نماینده خوش اندام اچ‌‌تی‌سی یک چیز دیگر است و هیچ امتیازی را در این بخش به رقیب خود نمی‌دهد. به هر حال هواوی آنر ۷ اولین نسل در خاندان خود است که به بدنه‌ای تمام فلزی مزین شده و این سنگینی به خاطر تمام فلزی بودنش می‌ارزد. ولی بازی هنوز تمام نشده و باید ببینیم نماینده هواوی برای شکست دادن حریف قدر خود چه چیزی در چنته دارد.

نمایشگر

حالا به قسمتی می‌رسیم که دیگر نمی‌توان براحتی تصمیم گرفت و قضاوت هر لحظه سخت‌تر می‌شود! نماینده اچ‌تی‌سی سنگ تمام گذاشته و با صفحه نمایشی مجهز به فناوری روز امولد به سایز ۵ اینچ پا به مسابقه گذاشته است. این صفحه نمایش فول‌اچ‌دی با چگالی ۴۴۱ پیکسل بر اینچ و چیدمان پیکسل‌های الماسی خود عرصه را بر رقیب بسیار تنگ می‌کند. چرا که نماینده هواوی یعنی آنر ۷ هرچند در قسمت طراحی و ساخت بدنه خوب جلو آمده بود ولی در قسمت صفحه نمایش با استفاده از فناوری‌ IPS LCD و با قطر ۵.۲ اینچ و رزولوشن فول‌اچ‌دی ضعیف عمل کرده است. چرا که با بیشتر شدن قطر صفحه نمایش و ثابت بودن رزولوشن آن، چگالی پیکسل‌ها به ۴۲۴ پیکسل بر اینچ کاهش پیدا می‌کند و چیدمان قدیمی RGB نیز دردی را از آن دوا نخواهد کرد. البته در میزان روشنایی صد در صد با ۴۵۰nit در برابر ۳۶۶nit رقیب بسیار پر نورتر است. اما فناوری امولد اچ‌تی‌سی باعث غنی‌تر بودن رنگ‌ها و در نتیجه دلپذیرتر بودن تصاویر می‌شود. البته همین فناوری و استفاده از دیودهای نورانی ارگانیک سبب شده تا در زیر نور آفتاب نسبت کنتراست ۴.۲۷۴ را در برابر ۲.۴۰۶ رقیب با فناوری عقب مانده LCD کسب کند و زیر نور آفتاب اچ‌تی‌سی چون الماسی بدرخشد! حالا باز هم کمی کفه ترازو به سمت نماینده اچ‌تی‌سی چرخید و باید دید در ادامه این دو چه‌ می‌کنند.

 

 رابط کاربری

تا اینجا که حدود یک سوم مسابقه پیش رفته رقابت بسیار تنگاتنگ بود و هر کدام برتری‌هایی نسبت به حریف داشتند. اما در مورد رابط کاربری قضیه فرق می‌کند چون هر دو نماینده دست پر به میدان آمده‌اند. نماینده هواوی با آخرین ورژن از رابط کاربری سازنده‌اش نسخه ۳.۱ EMUI در برابر نماینده اچ‌تی‌سی با سنس ۷ ظاهر شده است. محصول هواوی در ابتدا با اندروید ۵ راهی بازار شد اما خیلی زود به نسخه مارشملو آپدیت شد. A9 اچ‌تی‌سی نیز از نسخه ششم سیستم عامل اندروید بهره می‌برد و حالا تفاوت خاصی از لحاظ نسخه اندروید میان این دو رقیب نیست.

رابط کاربری هواوی

البته در قسمت طراحی گرافیکی و قابلیت‌های اضافه شده اوضاع فرق می‌کند. اولین چیزی که به چشم می‌آید در لاک اسکرین هر دستگاهی است و اینجاست که هواوی با دارا بودن قابلیتی شبیه به کنترل سنتر iOS و کارایی بیشتر در لاک اسکرین از رقیب خود جلو می‌افتد. اما اچ‌تی‌سی هم با سنس ۷ حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و نیامده تا بازی را واگذار کند. در سمت چپ، صفحه‌ خاصی برای شما در نظر گرفته شده است، جایی که اخبار مورد نظرتان انتظار شما را می‌کشند. این قابلیت به بلینک‌فید معروف است و در این حد خلاصه نمی‌شود بلکه در نزدیکی شما رستوران پیدا کرده و به شما پیشنهاد می‌دهد! البته در مقابل EMUI هواوی به جای استفاده از کشوی اپلیکیشن‌ها، آیکون‌ها را در صفحه اصلی و حتی به صورت فولدرهایی مانند iOS قرار می‌دهد و اگر ظاهر اچ‌تی‌سی مانند اپل است در عوض باطن هواوی بیشتر اپلی است! در سنس شما نمی‌توانید تغییرات زیادی به صفحه اصلی و تم آن بدهید ولی در عوض در رابط کاربری هواوی کاملا آزادید و مانند اندروید خالص دست شما باز است. البته از حق نگذریم طراحی گرافیکی رابط کاربری هواوی شکیل‌تر است و هر چند این موضوع سلیقه‌ای است ولی هواوی در افکت‌های بصری هم از اپل تقلید کرده و نتیجه کار یک مرکز اعلانات گرافیکی و کاملا متفاوت از اندروید است.

رابط کاربری اچ‌تی‌سی

سخت‌افزار

خب نیمه اول که خیلی رقابت نزدیک و تنگاتنگی را شاهد بودیم اما مسلما این بازی در نیمه دوم زیباتر است. هنوز نمی‌توان پیش‌بینی کرد که کدامیک پیروز این نبرد خواهند بود. در سینه نماینده اچ‌تی‌سی یک اژدها از نوع اسنپدراگون ۶۱۷ خوابیده است که هشت هسته کورتکس A53 دارد که همگی در فرکانس ۱.۵ گیگاهرتزی کلاک شده‌اند و همچنین به نسخه سوم از فناوری شارژ سریع کوالکام نیز مجهز است. هرچند این دستگاه یک پرچمدار نیست ولی در کلاس خود نیز خیلی قوی ظاهر شده و از شبکه‌های ارتباطی پیشرفته‌ای مانند LTE Cat.7 و نسخه ۴.۱ بلوتوث استفاده می‌کند. در مقابل نماینده هواوی با قلبی خود ساخته به نام Kirin 935 به میدان مسابقه آمده؛ چیپ‌ستی هشت هسته‌ای متشکل از کورتکس A53 که چهار هسته آن در فرکانس ۲.۲ گیگاهرتزی کار می‌کنند و چهار هسته دیگر در فرکانس ۱.۵ گیگاهرتزی کلاک شده‌اند تا در مصرف انرژی صرفه جویی شود.

اینکه کدامیک دارای پردازنده مرکزی قوی‌تری هستند را نتایج بنچمارک‌ها تعیین می‌کند و در Basemark OS 2 شاهد بودیم که نماینده هواوی قوی‌تر عمل کرده و امتیاز ۱۰۳۸ را در مقابل ۹۴۴ اچ‌تی‌سی بدست‌ آورد. اما مسابقه که به پایان نرسیده و با یک گل بهار نمی‌آید! در قسمت محاسبات تک هسته‌ای نماینده اچ‌تی‌سی بهتر عمل کرد و امتیاز ۲۷۵۳ را در برابر ۲۲۵۱ رقیب چینی خود بدست‌ آورد. در بخش چند هسته‌ای شانس با اژدهای درون اچ‌تی‌سی یار بود و با اختلاف بالایی پیروز شد؛ امتیاز ۱۹۱۶۰ در برابر ۱۳۷۰۸ خودساخته هواوی! ولی آنر ۷ نماینده شایسته هواوی در بنچمارک گرافیک GFX 3.0 با رزولوشن فول‌اچ‌دی امتیاز خوب ۹.۳ را در برابر ۶.۷ رقیب تایوانی خود آورد تا امتیازات را کامل از دست ندهد. هرچند در گرافیک بهتر عمل کرد ولی اچ‌تی‌سی در کل بنچمارک‌ها بهتر ظاهر شده است.

دوربین

تا به اینجا که مسابقه جذاب و حساسی را پیش رو داشتیم و خوشبختانه این رقابت اصلا خسته کننده و یک طرفه نبود. حالا در این دقایق زیباتر نیز می‌شود چرا که این بار برخلاف دقایق گذشته نماینده هواوی سنگ تمام گذاشته و با دوربین ۲۰ مگاپیکسلی سونی IMX230 در برابر دوربین ۱۳ مگاپیکسلی اچ‌تی‌سی پا به میدان گذاشته است. در عدد و ارقام که برتری آنر ۷ مشهود است اما بایستی ببینیم در عمل چه حرفی برای گفتن دارد. گشودگی دیافراگم هر دو دوربین یکسان بوده و عدد ۲ را نشان می‌دهد. همچنین هر دو دوربین نیز به فلاش‌های LED دوگانه قوی مجهزند. البته دوربین ساخت هواوی دارای فوکوس خودکار سریع بوده و از فناوری‌های جدیدتری نسبت به رقیب خود برخوردار است.

در قسمت جلو و برای سلفی نیز اچ‌تی‌سی از دوربین مشهور ۴ مگاپیکسلی با فناوری اولتراپیکسل خود استفاده کرده در حالی که هواوی با دوربین فوکوس ثابت ۸ مگاپیکسلی آمده است. رابط کاربری دوربین‌ هواوی همچنان مانند دیگر قسمت‌های نرم‌افزاری آن شبیه iOS طراحی شده و کار کردن با آن ساده و راحت است. در عمل هم گوی رقابت را از حریف خود ربوده و عکس‌های بی‌عیب و نقصی انداخته است اما اچ‌تی‌سی سعی کرده تا در قسمت پردازش گرافیکی کیفیت عکس‌های خود را بالا ببرد و قابلیت عکاسی با فرمت خام RAW را در اختیار شما می‌گذارد تا بعدا سر فرصت روی عکس‌ها حسابی کار کنید.

پخش چندرسانه‌ای

خب در قسمت دوربین نماینده هواوی حسابی گرد و خاک کرد تا این رقابت دیدنی‌تر شود و حالا خود را برای این دقایق از مسابقه آماده می‌کند. البته نماینده اچ‌تی‌سی نیز خلع سلاح نشده و همچنان روی قابلیت‌های نرم‌افزاری خود تکیه می‌کند. خب سیستم عامل اندروید دست سازندگان را برای این بخش از مسابقه کاملا باز گذاشته تا خلاقیت‌های خود را نشان دهند. در گالری تصاویر که مانند اندروید خام کار کرده‌اند و شبیه به یکدیگر بوده و در این بخش برتری خاصی نسبت به هم ندارند. اما در قسمت پخش موزیک و ویدیو کیفیت و میزان بلندی صدا بین این دو رقیب کاملا فاصله می‌اندازد چرا که صدای خروجی نماینده اچ‌تی‌سی بخاطر اسپیکرهای استریو و آمپلی مخصوص بسیار واضح و کاملا بلند‌تر است. هرچند صدای خروجی آنر ۷ هواوی هم کاملا شفاف است ولی حجم نداشته و در برابر رقیب حرفی برای گفتن ندارد.

باتری

خب حالا به قسمت جالب ماجرا رسیدیم و اینکه چقدر توان برای ادامه رقابت دارند. باتری‌ها در این قسمت نقش میزان آمادگی جسمانی و بدنسازی را برای چشم بادامی‌ها بازی می‌کنند. نماینده اچ‌تی‌سی چون خیلی اپل‌وار جلو آمده در این بخش وا رفته و حرفی برای گفتن ندارد! در وب‌گردی فقط ۵ ساعت و ۲۲ دقیقه تاب آورد و بیهوش شد. در حالی که حریفش یعنی آنر ۷ نماینده هواوی ۱۰ ساعت و ۳۸ دقیقه تاب آورد، یعنی چیزی در حدود دو برابر بیشتر! اما فقط در وب‌گردی نبود که نماینده اچ‌تی‌سی کم آورد بلکه در پخش مداوم ویدیو هم ۷۰ دقیقه زودتر از حال رفت، یعنی ۸ ساعت ۳۳ دقیقه در برابر ۹ ساعت و ۴۳ دقیقه پخش ویدیو هواوی! در مکالمات با نسل سوم مخابراتی هم نماینده اچ‌تی‌سی با ۱۱ ساعت و ۱۲ دقیقه در برابر ۱۴ ساعت و ۳۳ دقیقه هواوی بازی را واگذار کرد. در مجموع کارکرد باتری هواوی ۶۴ ساعت و نماینده اچ‌تی‌سی ۴۶ ساعت شد. اما راز این قدرت بالای آنر ۷ در چیست؟ نکند پای دوپینگ در میان باشد؟ برای این منظور باتری‌ها را بررسی کردیم و دیدیم که نماینده هواوی با استفاده از باتری لیتیوم یونی ۳۱۰۰ میلی‌آمپر ساعتی خود در برابر باتری ۲۱۵۰ میلی‌آمپر ساعتی اچ‌تی‌سی نیازی به دوپینگ ندارد! اینجا دیگر نماینده هواوی سنگ تمام گذاشت و این بخش را با فاصله بسیار برد!

 

سایر ویژگی‌ها

حالا به پایان بازی نزدیک می‌شویم و زمان آن رسیده تا هرچه که در چنته دارند رو کنند و آخرین امتیازات را به نام خود ثبت کنند. از نظر اپلیکیشن‌های از پیش نصب شده اچ‌تی‌سی A9 با تمام اپ‌های گوگل آمده تا کمبودی نداشته و نیازی به نصب برنامه احساس نکنید. البته فقط به اپلیکیشن‌های گوگل راضی نشده و برای ساعت زنگدار، پشتیبان‌گیری، پیش‌بینی آب و هوا، ماشین حساب و چراغ قوه، خود وارد عمل شده است. البته این تمام ماجرا نیست و خلاقیت‌های نرم‌افزاری اچ‌تی‌سی به پایان نرسیده است. اگر کاور دات‌ویو تن اچ‌تی‌سی A9 باشد، آنگاه از پشت کاور هم می‌توانید از آن استفاده کنید و حتی بازی کنید!

اما هواوی آنر ۷ با مرورگر اینترنتی خاص خود آمده و برای بهبود عملکرد اندروید هم آستین‌ها را بالا زده است. کنترل میزان استفاده از باتری، رم، حافظه اصلی و خرابکاری بدافزارها همگی در دستان EMUI بوده و برای هر کدام یک اپ در نظر گرفته است. البته تمامی اپ‌های ضروری مانند تقویم، ساعت زنگدار و ماشین حساب مهندسی هم توسط هواوی با بهترین گرافیک ارایه شده‌اند. هر دو مدل به سنسور اثر انگشت مجهز هستند اما نماینده هواوی آن‌ را در پشت دستگاه و نماینده اچ‌تی‌سی آن‌ را در جلو دستگاه قرار داده است.

قیمت

در نهایت و هنگام خرید این قیمت دستگاه است که نشان می‌دهد آن محصول ارزش خرید دارد یا نه! جالب است بدانید که هر دو مدل با قیمت تقریبی ۹۷۰ هزار تومان در بازار کشور به فروش می‌رسند.

نوشته کدام‌ را بخریم؟! هواوی آنر ۷ یا اچ‌تی‌سی A9؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

ال‌جی G5: رویای بر باد رفته ال‌جی!

ال‌جی G5: رویای بر باد رفته ال‌جی!

از سال گذشته تا به‌حال، محصولات برجسته‌ای معرفی شد، اما همه این محصولات به یک دلیل برجسته نبودند. لنوو PHAB2 Pro را معرفی کرد که اولین گوشی بود که با پروژه تانگو سازگار بود. وان‌پلاس ۳ برای کسانی مناسب است که گوشی قدرتمند، ولی با قیمت مناسب لازم دارند. سامسونگ نیز آخرین پرچمداران خود را معرفی کرد. ال‌جی هم بیکار نماند و G5 را معرفی کرد.

از بسیاری جهات می‌توان گفت که ال‌جی G5، گوشی بسیار بدیعی محسوب میشد. مهم‌ترین نکته تمایز این گوشی با دیگر گوشی‌ها، ماژولار بودن آن است. البته ال‌جی G5 یک گوشی کاملا ماژولار نبود، ولی به اصول آن وفادار بود. اما گوشی ال‌جی سال‌ها با بازار فاصله دارد. همه نشانه‌ها حاکی از آن است که G5 آن موفقیتی را که ال‌جی انتظار داشته، به بار نیاورده است. خود ال‌جی نیز سال خوبی نداشته است.

 

در ابتدای ماه جولای، ال‌جی اعلام کرد برخی از ساختارهای بخش موبایل خود را عوض می‌کند بنابراین برخی از مدیران به نقش‌های مختلفی مهاجرت کردند. همه این کارها به این دلیل بود تا نیرویی تازه به بخش موبایل ال‌جی داده شود. به علاوه ال‌جی اندکی پس از رونمایی از G5 اعلام کرد که این پرچمدار نتوانسته فروش خوبی کسب کند. همه اینها به این معناست که ال‌جی G5 از همان ابتدا با شکست مواجه شده بود و ال‌جی انتظار نداشته که گذر زمان نیز این شکست را جبران کند.

آمارهای جدید از فروش ال‌جی G5، مهری تایید بر این گفته‌ها میزند. ال‌جی انتظار داشته که G5 بتواند ۳.۵ میلیون واحد در سه ماهه اول پس از رونمایی فروش داشته باشد. اما آمار و ارقام حاکی از آن است که G5 تنها ۲.۵ میلیون واحد فروش داشته است. گرچه این آمار چندان بد نیست،‌ اما بسیار کمتر از پیش‌بینی‌هاست. این آمار باعث شد که ال‌جی در فروش کلی آخرین پرچمدار خود برای سال ۲۰۱۶ نیز تجدیدنظر کند و آمار فروش را از ۱۲ میلیون واحد به ۵.۵ میلیون واحد کاهش دهد. این میزان فروش حتی از نصف نیز کمتر است و به ضرر ۱۱۰ میلیون دلاری این غول کره‌ای در این سه‌ماه انجامیده است. اگر این آمار را برون‌یابی کنید، اوضاع برای کل سال نیز چندان خوب نیست.

گرچه این آمار هنوز تایید رسمی نشده‌اند، اما نشان از آن دارند که ال‌جی عملکرد خوبی ندارد. اگر تلاش‌های این شرکت برای بازسازی بخش خود تنها سه ماه پس از رونمایی از آخرین پرجمدارش را در نظر بگیرید، این آمار و ارقام چندان دور از واقعیت بنظر نمی‌رسد. سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که مشکلات بخش موبایل این غول کره‌ای از کجا ناشی می‌شود؟! چرا G5،‌ آنطور که باید و شاید، فروش خوبی نداشته است؟ جواب به این سوالات چندان آسان نیست، ولی یک چیز را شاید بتوان با اطمینان گفت و آن این است که اگر در بخش موبایل تغییراتی جدی صورت نگیرد، ۲۰۱۷ نیز سال خوبی نخواهد بود.

اولین مشکل خود G5 است. اگر شرکتی موبایلی بسازد که کاربران آن را بخواهند، پس فروش آن نیز زیاد می‌شود. در نتیجه، G5 خواهان زیادی ندارد و تنها دلیل آن، ماژولار بودن است. ماژول دوربین چندان قابلیت‌های دوربین را افزایش نمی‌دهد. از طرف دیگر، فاصله زیادی بین رونمایی از G5 و ماژول‌های آن وجود داشت. استفاده از رهیافت ماژولار و اجرای ضعیف آن، باعث شده که G5 فروش کافی نداشته باشد.

نکته دوم، قیمت است. قیمت G5 در مقایسه با گوشی‌های دیگر و امکاناتی که ارایه می‌کنند، بالاست. اگر هزینه‌های ماژول‌ها را نیز اضافه کنید، این مشکل بدتر نیز می‌شود.

 

با وجود گوشی‌هایی همچون، وان‌پلاس ۳، یک گوشی به همین راحتی نمی‌تواند قیمت پرچمدار داشته باشد. اگرچه وان‌پلاس تنها شرکتی نیست که در حال تغییر صنعت موبایل است، دیگر سازندگان نیز که هزینه را مدنظر دارند، ارزش‌ موبایل‌ها را دچار تغییر کرده‌اند. امکانات و کیفیت ساخت دیگر مختص سازندگان بزرگ گوشی همچون ساسونگ و اپل نیست. در حقیقت گسترش صنعت گوشی‌های هوشمند باعث شده که شرکت‌های بزرگ نیز تغییرات زیادی در گوشی‌های خود ایجاد کنند. به عنوان مثال، سامسونگ در چند سال شاهد کاهش فروش گوشی‌های رده S خود بوده است. این گوشی‌ها، به دلیل استفاده از نسخه سنگین اندروید،‌ بدنه پلاستیکی و قیمت بالا، مورد انتقاد بودند. اما سامسونگ به جای پایین آوردن قیمت، ساخت این گوشی‌ها را قویتر کرد و با معرفی نسخه Edge تحولی در پرچمداران خود ایجاد کرد، به گونه‌ای که نسخه Edge اکنون موتور اصلی فروش پرچمداران سری S است.

سامسونگ به خوبی به مشتریان خود فهمانده است که چرا گوشی‌های این شرکت گرانتر هستند. اگر شما گوشی می‌خواهید بخرید و امکانات اولویت اصلی شما هستند، گوشی‌های وان‌پلاس، شیائومی و ایسوس انتخاب مناسبی برای شما هستند، چون گوشی‌هایی با قیمت مناسب و امکانات بالا دریافت می‌کنید. اما اگر به دنبال گوشی پریمیوم هستید، سامسونگ انتخاب مناسبی برای شماست. حتی برخی از کاربران آیفون نیز به سامسونگ مهاجرت کرده‌اند.

چنین گفته‌هایی برای ال‌جی صادق نیست. در حالیکه تمام سازندگان گوشی‌های پریمیوم شدیدا برای توجیه قیمت بالای گوشی‌های خود مورد پرسش قرار گرفته‌اند، ال‌جی نتوانسته به این سوال پاسخ مناسبی بدهد. ال‌جی G5، نه تنها محصولی آشفته و درهم و برهم است،‌ بلکه با عجله نیز به بازار عرضه شده است. این گوشی ویژگی‌های یک گوشی پریمیوم را ندارد و در یک کلام، دلیلی قانع‌کننده برای خرید ایجاد نمی‌کند.

برای اینکه کمی هم در مورد ال‌جی منصف باشیم، سامسونگ نیز چند سال پیش در موضعی مشابه بود و اچ‌تی‌سی نیز سال گذشته در چنین موقعیتی قرار داشت. اگر چه، G5 تغییری رادیکال نسبت به پیش بود اما انتظار می‌رفت که G5 موقعیت لرزان ال‌جی را تحکیم بخشیده و فروش ال‌جی را افزایش دهد. چنین اتفاقی هرگز نیفتاد. تغییر رادیکال سامسونگ نسبت به پیش باعث فروش بیشتر گوشی‌هایش شد. اچ‌تی‌سی ۱۰ گرچه نتوانست اچ‌تی‌سی را نجات دهد، اما توانست به خوبی شکست One M9 را از بین ببرد. در عین حال، اچ‌تی‌سی بیکار ننشسته و در عرصه واقعیت مجازی بسیار فعال است. ال‌جی در زمینه واقعیت هیچ حضوری ندارد و تمام امید خود را به G5 بسته بود. امیدی که حالا بر باد رفته است. ال‌جی باید دوباره سری G خود را بازسازی کند، یعنی باید دوباره بازسازی خود را بازسازی کند! این بدین معناست که تنها در عرض دو سال سری G، دوبار بازسازی شده است: یکبار حرکت به سمت ماژولار و یکبار حرکت از طراحی فعلی G5! سوال اصلی اینجا پیش می‌آید: چگونه می‌توان بازتعریف را بازتعریف کرد؟! تنها هفت یا هشت ماه تا رونمایی از پرچمداران بعدی وقت باقی است و زمان نیز هیچ‌وقت ثابت نمانده است. اکنون هر ثانیه برای ال‌جی ارزش طلا را دارد.

نوشته ال‌جی G5: رویای بر باد رفته ال‌جی! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

بررسی بازی آنچارتد ۴: عاقبت یک دزد!

بررسی بازی آنچارتد ۴: عاقبت یک دزد!

شاید کمتر کسی باشد که نام سری آنچارتد را نشنیده باشد. این فرنچایز مشهور که محصول کمپانی ناتی داگ است، به طور اختصاصی برای کنسول‌های پلی‌استیشن طراحی و ساخته شده و در ۳ سری گذشته خود به قدری طرفدار پیدا کرده که همه منتظر رونمایی و عرضه جدیدترین نسخه آنچارتد به نام عاقبت یک دزد بودند. به هر حال داستان ماجراجویی‌های “نیتن دریک”، شخصیت قهرمان داستان و دوستان و همراهانش در یافتن شهرهای مرموز و گنج‌های پنهان، به قدری جذاب بود که هر گیمری را شیفته خود بکند. آنچارتد ۴ را می‌توان پایانی با شکوه برای یک سری بازی پرطرفدار دانست و ناتی داگ برای نایل آمدن به این هدف، سنگ تمام گذاشته است. به طوری که خیلی از منتقدان در سرتاسر جهان، لقب بهترین بازی سال را به آن اختصاص داده‌اند. عنوانی که خیلی هم برای آنچارتد نامانوس نیست، چرا که سری قبلی بازی با نام Uncharted 3: Drake’s Deception هم این عنوان را در سالی که به بازار عرضه شد، دراختیار گرفت. به هر حال، دید باز ناتی داگ برای داستان پردازی و بهبود گیم پلی این سری از آنچارتد را می‌توان مدیون تجربیات این کمپانی از دیگر محصول پرطرفدار خود، یعنی The Last of Us دانست. می‌توان به آنچارتد۴ به عنوان محصولی فراتر از یک بازی نگاه کرد. گرافیک، داستان، طراحی شخصیت‌ها و بسیاری از قابلیت‌های دیگر، این بازی را تبدیل به محصولی کرده که پا را از مرزهای عادی یک بازی فراتر نهاده و شانه به شانه فیلم‌های بزرگ هالیوودی حرکت می‌کند و در خیلی از زمینه‌ها، گیمرها را شگفت زده کرده است.

اگر سری‌های قبلی بازی‌ آنچارتد را تجربه کرده باشید، نیتن دریک نامی آشنا برای شما خواهد بود. ماجراجویی که به شدت علاقه به سفر و تجربه‌های جدید دارد و به قول معروف، سرش درد می‌کند برای دردسر. نیتن که در سری‌های قبلی به سراغ کشف رازهای پنهانی از جد خود یعنی سر فرانسیس دریک رفت و پس از آن هیمالیا و نپال را هم گشت و شهر شامبالا را کشف کرد و در ادامه داستان، سری به بیابان‌های داغ عربستان زد و در نهایت، شهر گمشده آتلانتیس را در میان شن ها پیدا کرد، در شروع آنچارتد۴ شما را شگفت زده خواهد کرد. به غیر از یک صحنه ابتدایی داستان که نیتن به همراه برادرش سم در قایق، صحنه‌ای اکشن به سبک نسخه‌های گذشته این بازی را خلق می‌کنند، شخصیت نیتن در ابتدا با فراز و نشیب چندانی روبه‌رو نخواهد بود. دیگر خبری از ماجراجویی‌های هیجان انگیز نیتن نیست. او که در انتها قسمت سوم این بازی، با النا، روزنامه نگار و همراهی که در نسخه‌های پیشین آنچارتد هم حضور داشت، ازدواج کرده بود، پس از گذشت ۳ سال از آن قضیه و ورود به داستان آنچارتد۴، به مردی بسیار آرام و خانواده دوست که (از دید طرفداران او) مشغول یک کار خسته کننده است، تبدیل شده!

قدرت ناتی داگ در داستان پردازی، از اول بازی، زمانی که نیتن کودکی است که در مدرسه‌ای شبانه روزی مشغول تحصیل است، به زیبایی نمایان است. یکی از ویژگی‌هایی که آنچارتد ۴ از بازی The Last of Us به ارث برده است، اضافه شدن مخفی کاری در ماموریت‌های مختلف است. از همان ابتدا، نیتن برای دیدن برادرش سم، به خاطر اینکه از دست مربی سخت گیرش فرار کند، شروع به حرکت آهسته و بی سرصدا می‌کند که استفاده از این ویژگی، تا پایان مراحل ۲۶ گانه بازی، به جذابیت و حساسیت بازی اضافه خواهد کرد.

قسمتی از داستان ابتدایی بازی، به زمانی باز می‌گردد که سم و نیتن در زندان هستند و نیتن به صورت مخفیانه، با یکی از افسران زندان رابطه دارد. از آنجا که روحیه کنجکاوی در نیتن، در نگاه اول به شخصیت او معلوم است، افسر زندان به او پیشنهاد یافتن گنجی مرموز را می‌دهد و نیتن این پیشنهاد را قبول می‌کند. داستان به گونه‌ای ادامه می‌یابد که افسر پلیسی که شریک نیتن است، کشته می‌شود و نیتن به همراه برادرش و یکی از دوستانش به نام Rafe مجبور به فرار از زندان می‌شوند.

در این بحبوحه و در درگیری‌هایی که رخ می‌دهد، سم زخمی شده و نیتن مجبور می‌شود که او را رها کند و با این فکر که سم مرده است به زندگی ادامه دهد.

باورش سخت است که نیتن به عنوان شخصیت قهرمان، به کارهای روزمره هر آدم عادی بپردازد و گیمر در قسمت‌های مختلف بازی، انتظار اتفاقی را می‌کشد که شخصیت کنجکاو و نترس نیتن را به او باز گرداند. حتی سازندگان بازی با ساختن بخشی که نیتن به مرور خاطرات گذشته می‌پردازد و مشغول تیر اندازی با تفنگ اسباب بازی می‌شود، داغ دل گیمر را تازه می‌کنند و ما را بیش از پیش، هیجان زده می‌کنند که منتظر شروع هیجان انگیز داستان نیتن و ماجراجویی‌های او باشیم.

نویسندگان داستان بازی، این اتفاق را به‌گونه‌ای که آمیخته با احساس وصال دو نفر پس از مدت‌هاست، خلق می‌کنند. سم پس از ۱۵ سال، باز می‌گردد و صحنه‌ای دراماتیک و بسیار زیبا بین سم و نیتن شکل می‌گیرد.

این اتفاق، شروعی برای ماجراجویی‌های نیتن خواهد بود و برادرش سم، پیشنهاد یافتن گنجی را به او می‌دهد که با پیش زمینه‌ای که ما از شخصیت نیتن داریم، امکان ندارد که آن را قبول نکند. اینجاست که می‌توانیم بگوییم‌ انتظارها برای گیمر به پایان رسیده و می‌توان منتظر وقوع چالش‌هایی فوق العاده بود.

علی‌رغم حسادت سم به برادر کوچکترش، نیتن خود را مدیون حضور او می‌داند و محبت برادرانه‌اش نسبت به سم که ۵ سال از او بزرگتر است، صحنه‌های زیبایی را در بازی به وجود می‌آورد و این دو برادر، در راه به دست آوردن گنج هنری آوری، همیشه در کنار هم هستند و در قسمت‌های مختلف، ناجی جان یکدیگر می‌شوند.

داستان کلی از شروع ماجراجویی تا پایان آن و کشف گنج هنری آوری، از پیوستگی خاصی پیروی می‌کند و جذابیت آن، گیمر را در طول گیم پلی ۱۵ ساعته بازی، خسته نمی‌کند. Rafe به همراه Nadin، آنتاگویست‌های اصلی این بازی هستند که زودتر از نیتن و سم به گنج دست پیدا می‌کنند و مبارزه نیتن و راف در انتهای بازی بر سر به دست آوردن گنج، اوج حساسیت را به ارمغان می‌آورد. فلاش بک‌ها و جابه‌جایی‌های زمانی متفاوت در قسمت‌های مختلف بازی، درعین حفظ انسجام قصه و استفاده از فضای گرافیکی بی‌نظیر بازی در شرح داستان از دیگر نقاط مثبت داستان پردازی آنچارتد۴ است.

جذابیت در انتهای داستان، دقیقا به جایی برمی‌گردد که نیتن و سم کشتی متروکه‌ای را پیدا می‌کنند و نیتن پس از نبردی قهرمانانه با راف (که ما را به یاد صحنه‌هایی از فیلم دزدان دریایی کارایب می‌اندازد)، برادرش را نجات می‌دهد و هر دو از آتش سوزی کشتی جان سالم به در می‌برند. اما آیا این پایان داستان است؟! ناتی داگ در آخرین بخش بازی، شما را ۱۵ سال به جلو می‌برد و به یکباره با دختری نوجوان روبه‌رو می‌شوید که نمی‌دانید چه ربطی به داستان بازی دارد. ولی شما جواب سوال خود را به زودی خواهید گرفت. وقتی با این دختر در سرتاسر خانه‌ای که در آن قرار دارید راه می‌روید، به صحنه‌های آشنایی بر می‌خورید که به شما ثابت می‌کند که حدستان درست است. بله، این دختر نوجوان، فرزند نیتن و الناست. ولی آیا او از گذشته پر مخاطره پدر و مادر قهرمانش خبر دارد؟! اینجا دقیقا جایی است که گیمر به مرور خاطرات ۴ سری که از بازی گذشت، می‌پردازد و به نظر این کار ناتی داگ، مهر تاییدی بر این قضیه است که آنچارتد ۴، قسمت پایانی سری بازی‌های آنچارتد است.

دیالوگ‌های هر شخصیت، با دقت بالا نوشته شده و می‌توان به قطعیت گفت که از نقاط قوت اصلی بازی محسوب می‌شود. به علاوه اینکه این امکان فراهم شده است که در برخی قسمت‌های بازی، گیمر خودش دیالوگ‌های نیتن را انتخاب کند. به نظر من، این راهکار زیرکانه ناتی داگ برای این موضوع است که گیمر، داستان بازی را به دقت دنبال کند و جزییات آن را مد نظر داشته باشد.

علاوه بر این، صداگذاری شخصیت‌ها، عملا مانند یک انیمیشن حرفه‌ای انجام شده و همین امر گیمر را مجاب می‌کند که صحنه‌های سینماتیک بازی را از دست ندهد. حرکت چهره در شخصیت‌های بازی، با صدای آن‌ها تطابق دارد و همین قضیه، نشان دهنده این است که ناتی داگ چقدر برای صداگذاری محیطی و شخصیتی بازی وقت صرف کرده است. همچنین صدای فضاها و محیط‌های گرافیکی بازی با دقت و وسواس خاصی طراحی شده‌اند و مخصوصا در مکان‌های باز (مانند جنگل)، صدای پرندگان، باد و راه رفتن شخصیت‌ها، جلوه شنیداری خوبی را ایجاد کرده است. برای اینکه ارتباط بیشتری با داستان بازی برقرار کنید، ویدیو پایین را تماشا کنید.


گرافیک آنچارتد۴، از بالاترین سطح ممکن برخوردار است در حدی که اگر شخصی ناآشنا به بازی‌های کامپیوتری، صحنه‌های سینماتیک بازی را مشاهده کند، تفاوت آن را با یک فیلم سینمایی تشخیص نخواهد داد. همه چیز از طراحی چهره شخصیت‌ها تا حرکت‌های آن‌ها و فضاهایی که در آن قرار می‌گیرند، بسیار جذاب و کامل طراحی شده است. نورپردازی، مهم‌ترین نکته مثبت گرافیک بازی است. این امر به همراه نشان دادن زاویه مناسب از شخصیت‌ها، کیفیت این بازی را در حد یک فیلم پرخرج هالیوودی بالا برده است. جلوه‌های بصری ویژه، طراحی با جزییات، توجه به صداهایی که در محیط قرار داده شده‌اند به همراه تطابق مکان‌های طراحی شده با داستان بازی، همه و همه ما را مجاب می‌کند که بگوییم آنچارتد۴، بهترین گرافیک در بین بازی‌هایی که تا به امروز برای کنسول‌های بازی عرضه شده است را دارد. بسیاری از منتقدان بازی، در اولین نمایش آنچارتد در نمایشگاه E3 2015 از گرافیک خارق‌العاده آن شگفت زده شده بودند اما این نظر را داشتند که گرافیک بازی در اصل پایین‌تر از گرافیک تیزر آن خواهد بود. اما زمانی زیادی از عرضه رسمی بازی نگذشته بود که ناتی داگ به همه ثابت کرد که گرافیک اصلی بازی در برخی قسمت‌ها، حتی از تیزر آن هم بهتر است. در سری گذشته آنچارتد، ناتی داگ اعلام کرده بود که برای طراحی چهره شخصیت اصلی داستان، از ۱۲۰ انیمیشن استفاده کرده در حالی که این عدد در آنچارتد ۴، به رقم ۸۰۰ انیمیشن افزایش یافته است. تمامی صحنه‌های بازی به صورت Real-Time رندر می‌شوند و ناتی داگ توانسته از امکانات سخت افزاری PS4 به نحو احسن استفاده کند و بازی را عرضه کند که به حق، شایسته نام بهترین بازی حال حاضر کنسول‌های نسل هشتمی است.


صحنه‌های اکشن بازی، کاملا حرفه‌ای و با جزییات طراحی شده‌اند و آنچارتد توانسته به خوبی انتظارها را در این زمینه برآورده کند. اضافه کردن دشمنانی با زره فولادی، از دیگر چالش‌هایی است که مهارت تیراندازی شما را به چالش می‌کشد. استفاده از اسلحه‌های مختلف، از کلت کمری گرفته تا آرپی‌جی و صحنه‌های انفجاری که در کنار شما اتفاق می‌افتد، قسمت‌های اکشن بازی را برای شما فراموش نشدنی می‌سازد. جدا از این‌ها، موسیقی هیجان انگیزی که در صحنه‌های اکشن بازی پخش می‌شود، به جذابیت‌های فوق العاده آن اضافه کرده و در اکثر موارد، موسیقی تناسب خوبی با فضای بازی یا محیطی که شخصیت‌ها در آن قرار گرفته‌اند دارد. Henry Jackman آهنگساز نام آشنای انگلیسی که علاقه مندان سینما کارهای او را در فیلم‌هایی از قبیل X-Man،Big Hero6، Capitan America: Civil War و… حتما شنیده‌اند، وظیفه آهنگسازی ۲۴ قطعه برای آنچارتد۴ را بر عهده داشته که به حق می‌توانیم بگوییم که این مسئولیت را به خوبی انجام داده است.

اضافه کردن قلاب و میخ، از قابلیت‌های جدیدی است که در این بازی، به هیجان انگیزتر کردن مراحل آن افزوده است. در یکی از دیالوگ‌های بازی، نیتن به این موضوع اشاره دارد که استعدادی ذاتی از بالا رفتن از کوه و یافتن گنج دارد، و این طور به نظر می‌رسد که قلاب، وسیله‌ای است که نیتن خیلی به آن نیاز خواهد داشت. کنترل بازی طوری است که گیمر احساس راحتی می‌کند و شما می‌توانید به راحتی بین سلاح‌ها و ابزاری که به آن‌ها نیاز دارید سوییچ کنید. از طرفی استفاده از تاچ‌پد کنترلر برای نشان دادن نقشه‌هایی که در طول بازی به دست می‌آورید و یا استفاده از سنسور ضربه در پایین دسته برای روشن کردن چراغ قوه در مراحلی از بازی، نشان می‌دهد که طراحان آنچارتد۴ از تمامی امکانات کنترلر پلی‌استیشن۴ استفاده کردند.

یکی از قسمت‌هایی که در آنچارتد ۴ خیلی به آن اهمیت داده شده است، بخش مالتی‌پلیر این بازی است. البته یکی از نقاط ضعف بازی در این بخش اتفاق می‌افتد. سرعت پایین سرورهای آنچارتد، در بخش‌هایی از بازی، سبب به وجود آمدن لگ‌هایی می‌شود که اگر سرعت پایین اینترنت در ایران را هم به آن اضافه کنید، تجربه یک بازی آنلاین خوب را به شما نمی‌دهد و شما ترجیح می‌دهید در غالب داستانی بازی باقی بمانید. ناتی داگ در حرکتی هوشمندانه، ارتباطی میان امکانات و آیتم‌های کارآمد در بازی آنلاین و بازی داستانی ایجاد کرده که با این کار، اهمیت بخش داستانی بازی را برای ما مشخص می‌کند. در این بخش هم نشانه‌هایی از بازی The Last of Us را می‌بینیم که طبق اعلام رسمی ناتی داگ، تیم سازنده بخش مالتی پلیر این بازی، به آنچارتد ۴ برای هر چه بهتر شدن کیفیت آن کمک کرده‌اند. یکی از نقطه ضعف‌های بخش مالتی پلیر، نبودن وسایل نقلیه موجود در بخش داستانی است که طبق اعلام کمپانی سازنده، قرار است که این امکان هم درآپدیت‌های بعدی آنچارتد در اختیار گیمرها قرار بگیرد.

سخن پایانی

اگر واقعا طرفدار بازی‌های ویدیویی با موضوع ماجراجویی باشید، بی‌شک سری آنچارتد را از بهترین بازی‌ها در این زمینه خواهید دانست. شاید بازی‌هایی مثل Tomb Raider و The Last of Usدر این بخش، طرفداران زیادی داشته باشند ولی چیزی که آنچارتد را با بازی‌های هم رده خود متفاوت می‌کند، وجود حس ارتباط بین گیمر و شخصیت‌های داستان است. طراحی صحنه‌های گرافیکی فوق‌العاده، صداهای مختلف در محیط بازی، داستان قوی و اضافه کردن احساسات (از خشم و نفرت گرفته تا عشق و محبت)، همگی به القا حس واقع‌گرایانه به گیمر کمک می‌کنند. دو نوجوان دبیرستانی که ناتی داگ را تاسیس کردند، امروز به قطب اصلی بازی سازی دنیا تبدیل شده‌اند و بازی آنچارتد، بی‌شک قوی‌ترین محصول این کمپانی خواهد بود که نام ناتی داگ را در زمره بزرگانی مانند UbiSoft ،EA قرار می‌دهد. بازی آنچارتد۴، نمونه‌ای کامل از یک بازی ویدیویی است که اگر نقاط ضعف کوچکش را کنار بگذاریم، می‌توان آن را به عنوان یکی از به یاد ماندنی‌ترین تجربه‌های بازی سازی دنیا نام برد که بی‌شک در ذهن گیمرها باقی خواهد ماند. تجربه رفتن به مکان‌های مختلف، از اعماق دریا گرفته تا نوک کوه‌ها، بالا رفتن از سنگ‌ها و جنگیدن با دشمنان، به همراه شخصیتی ماجراجو و شوخ طبع، با در اختیار داشتن گروهی که همه‌جا همراه شما خواهند بود، به قدری جذاب و شیرین است که آنچارتد۴ را به بازی‌ای تبدیل کرده که هر گیمری را به سمت خودش جذب می‌کند. شاید غم انگیزترین خبر برای علاقه مندان این باشد که آنچارتد۴ آخرین سری بازی‌های آنچارتد خواهد بود و باید با نیتن دریک خداحافظی کرد ولی بدون شک، خاطراتی که با او تجربه کرده‌ایم، برای همیشه در ذهن‌ ما باقی خواهد ماند. در انتها پیشنهاد می‌کنم نگاهی به ویدیو زیر بیندازید و یکی از اکشن‌ترین قسمت‌های آنچارتد ۴ را ببینید:

نوشته بررسی بازی آنچارتد ۴: عاقبت یک دزد! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

نگاهی به وضعیت اینترنت همراه ایران از گذشته تاکنون!

نگاهی به وضعیت اینترنت همراه ایران از گذشته تاکنون!

این روز‌ها اهمیت اینترنت در زندگی روزمره ما آن‌ چنان واضح و مشخص است که صحبت از آن جز تکرار دوباره معنای دیگری ندارد. کارت‌های ساعتی اینترنت و صدای DialUp شدن دستگاه را به خاطر می‌آورید؟!

امروز، نسل اینترنت‌های همراه است. توسعه‌شان جامعه آماری کاربران اینترنت‌های غیر همراه یا خانگی را کاهش داده و دلیلش هم کاملا مشخص است. چون همیشه همراه‌تان است!


ایرانیان چه زمانی اینترنت همراه را به اینترنت خانگی ترجیح دادند؟
این شرکت ایرانسل بود که اولین سرویس اینترنتی همراه را با نام GPRS معرفی کرد. درست در همین زمان، اکثر کاربران مشغول استفاده از کارت‌های اینترنتی برای دسترسی به این شبکه جهانی بودند.
GPRS ایرانسل با سرعت دانلود ۱۰ تا ۱۵ کیلوبایت بر ثانیه در دسترس مردم قرار گرفته بود و این ما بودیم که با نهایت شوق بسته‌های ارزان را خریداری ‌می‌کردیم و لذت می‌بردیم. در پی این حرکت ایرانسل، اولین اپراتور ملی ایران پا به پای ایرانسل آمد و همان سرویس را ارایه داد. البته تلاش‌های همراه اول برای این طرح قبل‌تر از ایرانسل بود اما خب سخت است دیگر…!

بالاخره با کلی تلاش، همراه اول هم توانست برای اولین بار سرویس اینترنت به کاربران ارایه بدهد؛ جالب توجه است که در همین زمان کشور همسایه یعنی امارات، اینترنت ۳G را به کاربران خود ارایه می‌داد.

مدتی گذشت و باز هم ایرانسل سرویس جدید به نام Edge را معرفی نمود. سرویسی بر پایه GSM که سرعت انتقال داده در آن بیشتر بود و در حداکثر توان خودش به ۴۰ کیلوبایت بر ثانیه می‌رسید؛ نامش هم اینترنت پرسرعت گذاشته شد!
همراه اول کمی از قافله عقب ماند و باز مثل GPRS با مشکلاتی مواجه شد. بعد از گذشت مدتی بالاخره اپراتور اول هم به این سرویس دسترسی پیدا کرد.
خلاصه آن زمان‌ها ایرانسل با بسته‌های مقرون به صرفه خود (اصلا شوخی نمی‌کنیم!) یکه‌تاز میدان اینترنت همراه بود. همراه اول هم مشغول تدابیری برای فروش بهتر سیمکارت‌های دایمی خودش بود!
در کنار این دو کمپانی همراه ایران، نامی از تالیا هم به گوش می‌رسید اما حرکت مثبت و خاصی از آن مشاهده نشد. مدتی گذشت و کاربران از سرویس Edge استفاده می‌کردند (تا یادمان نرفته بگوییم امارات این موقع اینترنت ۴G را به کاربران ارایه می‌داد).
دیگر سرویس خاصی معرفی نشد تا نداهایی از تاسیس یک اپراتور همراه دیگر آمد. اپراتوری که با سرعت بی نهایتش قرار بود تمامی رقیبان حاضر در عرصه را پشت سر بگذارد. این اپراتور پیشگام، رایتل نام داشت. رایتلی که نسل جدیدی از اینترنت را که سالیان سال همراه اول و ایرانسل قولش را داده بودند، معرفی کرد. دیگر خبری از نسل دوم در این اپراتور نبود. اولین اینترنت پر سرعت نسل سوم توسط رایتل عرضه شد. نسل سومی که در دو نوع سرعت، اینترنت را ارایه می‌داد.
سرعت دانلود توسط نسل سوم رایتل می‌توانست در محدودیت پایه تا ۱۲۸ کیلوبیت بر ثانیه و در محدودیت حرفه‌ای تا ۴۰۰ کیلوبییت بر ثانیه برود.
قیمت‌‌ بسته‌های اینترنتی رایتل بدون شک چون از نسل سوم استفاده می‌کرد، بیشتر بود و گران‌ترین قیمت سرویس اینترنتی همراه را در آن زمان رایتل ارایه می‌داد. اینترنت نسل سوم تا سال ۹۳ به رایتل انحصار داده شده بود. سرعت رایتل به نسبت دو اپراتور دیگر بسیار بیشتر بود و همین موضوع باعث شد ایرانسل و همراه اول به سرعت خودشان را به این اپراتور نزدیک کنند.

بعد از تمام شدن انحصار نسل سوم رایتل، ایرانسل و همراه اول قدرتمند‌تر از قبل وارد عرصه رقابت شدند. این بار نه تنها با نسل سوم بلکه این دو شرکت از نسل چهارم هم پرده برداری کردند و با هدف کنار زدن رایتل وارد نبرد شدند. سرعت‌‌ها در هر دو اپراتور ایرانسل و همراه اول به شدت افزایش داشتند اما باز آن سرعتی که در تکنولوژی ۴G باید ارایه می‌شد، نشد و همراه اول بسته‌هایی با وجود محدودیت در سرعت ارایه داد.


رایتل در این زمان که سرعتش با دو اپراتور دیگر اصلا قابل مقایسه نبود با معرفی سرویس نسل چهارم خود و همچنین کاهش دادن قیمت، افزایش سرعت و برداشتن محدودیت‌ها در تلاش بود که دل کاربران را به دست بیاورد که به نظر تا حدی هم موفق بود.
امروز وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کرده است. هر سه شرکت اینترنت همراه باهم در رقابت بوده و سعی دارند بهترین خدمات را ارایه بدهند. سرعت‌ها آنچنان که در سرویس ۴G تعریف می‌شود، نیستند در عوض قیمت‌ها…!
هزینه بسته‌های اینترنت در اپراتور رایتل با طرح سرعت حرفه‌ای چیزی حدود ۵ هزارتومان به ازای هر گیگابایت در ماه است. در ایرانسل هزینه هر گیگابایت حدود ۴ هزار  تومان محاسبه شده است، همچنین همراه اول هزینه را برای هر گیگابایت چیزی حدود ۴ هزار تومان در طرح بدون محدودیت سرعت قرار داده است و در طرح محدود، ارزان‌ترین است.
در حال حاضر این سه کمپانی با رقابت در این عرصه، اینترنت همراه را به شدت توسعه می‌دهند و همین موضوع باعث کم رنگ‌تر شدن اینترنت‌های ثابت خانگی می‌گردد.
سرعت کلی اینترنت در ایران چیزی معادل ۴.۹۶ مگابیت بر ثانیه است که در رتبه ۱۵۰ جهان قرار می‌گیرد.
کشور‌های مراکش، جمهوری آذربایجان، اندونزی با سرعت‌هایی بیشتر در رتبه‌های بالاتری قرار دارند. با توجه به این موضوع دلیل مناسب نبودن سرعت اینترنت همراه با وجود تکنولوژی‌های جدیدتر مثل ۳G و ۴G می‌تواند پهنای باند کم به اشتراک گذاشته شده باشد.

نظر شما در رابطه با اینترنت همراه در ایران چیست؟ آیا از سرویس دهنده اینترنتی همراه خود راضی هستید؟ دیدگاه خودتان را در این باره با ما در میان بگذارید.

نوشته نگاهی به وضعیت اینترنت همراه ایران از گذشته تاکنون! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

آینده بازی‌های کامپیوتری چگونه خواهد بود؟!

آینده بازی‌های کامپیوتری چگونه خواهد بود؟!

بازی‌های کامپیوتری در دنیای امروزی ما یکی از صنایع بسیار مهم و درآمدزاست ولی سیر تحولی این صنعت به حدی پیچیده بوده است که پیش‌بینی آینده‌ آن، بسیار دشوار به نظر می‌رسد. حال در این متن کوتاه قصد داریم تا تحلیلی بر آینده احتمالی دنیای بازی داشته باشیم و با هم ببینیم که این سرگرمی که به صنعت تبدیل شده است، در آینده چه چیزی برای ما به ارمغان خواهد آورد.

نخستین موردی که می‌توان برای آینده بازی‌های کامپیوتری پیش‌بینی کرد، حرفه‌ای‌تر شدن سخت‌افزارها است که این امر به هیچ عنوان به معنای دور شدن آن از دسترس عموم جامعه نخواهد بود بلکه در آینده می‌توان انتظار تلفیق سیستم‌های بازی با سامانه‌های ابری را داشت. این امر به این معنی است که دیگر نیازی نیست که بار پردازش سنگین سخت‌افزاری بر روی دستگاه شما قرار داشته باشد بلکه می‌توانید با دستگاهی که از نظر سخت‌افزاری بسیار محدود به نظر می‌رسد نیز به سرورهایی نیرومند متصل شده و از انجام بازی لذت ببرید.

البته نخستین گام برای رسیدن به این آینده برداشته شده است و کنسول بازی OnLive دقیقا از مکانیزم یادشده تبعیت می‌کند ولی در حال حاضر ساختار شبکه‌های ارتباطی به‌اندازه‌ای که باید برای این طرح نیرومند نیست و برای نمونه در کشور ما استفاده از چنین ساختاری برای انجام بازی، عملا غیرممکن به نظر می‌رسد.

دیگر موردی که آینده بازی‌های کامپیوتری برای ما به همراه خواهد داشت، ورود بیشتر به دنیای مجازی است. واقعیت مجازی به‌عنوان مقصدی ایده‌آل برای انجام بازی‌های کامپیوتری به‌حساب می‌آید ولی ماجرا به همین سادگی نیز نخواهد بود زیرا با یک جا نشستن بیش‌ از حد می‌توان انتظار داشت که موجی از بیماری‌ها به سراغ انسان آمده و آینده تاریکی که بسیاری برای گیمرها در نظر داشتند، عملی شود. به این ترتیب باید به‌صورت دقیق‌تر گفت که آینده بازی‌های کامپیوتری از آن واقعیت افزوده است. در واقعیت افزوده به نسبت واقعیت مجازی، شاهد وجود کلیدی به نام تعامل هستیم و کاربر سیستم‌های واقعیت افزوده برای تعامل با محیط اطراف خود نیاز به فعالیت خواهد داشت.

برای نمونه بازی جدیدی به نام Pokemon Go را در نظر بگیرید، این بازی که بسیاری از سرورهای آن به علت شلوغی بیش‌ازحد با مشکل روبرو شده‌اند، به‌سادگی گیمر را به حرکت در شهر وا‌ می‌دارد تا بتواند موجودات بازی را در نقاط تعیین شده در دنیای واقعی، بیابد (البته تنها عکسی از نسخه مجازی آن‌ها در تلفن همراه هوشمند فرد ثبت خواهد شد.) حال این بازی نمونه‌ای پیش پا افتاده از امکان استفاده از واقعیت افزوده است. در نظر بگیرید که شما بتوانید دنیای بازی را با دنیای واقعی تلفیق کنید و شاهد ورود نیروهای نظامی به داخل خانه خود باشید و از مبلمان خود برای سنگر گرفتن و مبارزه با آن‌ها استفاده کنید، این آینده بازی در سیستم‌های واقعیت افزوده است که البته شاید بچه‌ها و نوه‌های ما بتوانند از آن بهره‌مند شوند.

سومین موردی که باید به آن اشاره کرد، حرفه‌ای شدن مبحث بازی کردن است. امروزه لیگ‌های جهانی ورزش‌های دیجیتالی که به انجام بازی‌هایی مانند لیگ افسانه‌ها (League of legends) اختصاص دارد، میلیون‌ها دلار درآمد داشته و میلیون‌ها بیننده پر و پا قرص را به دست آورده است. گیمرهای این بازی دیگر بازی نمی‌کنند بلکه شغل آن‌ها بازی کردن است.

از سوی دیگر شاهد این هستیم که باشگاه‌های ورزشی جهان به سراغ استخدام گیمرها می‌روند، منچستر سیتی، وستهام، شالکه، ولفسبورگ و چندین باشگاه دیگر، فیفا بازهای حرفه‌ای خود را استخدام کرده‌اند تا تنها برای آن‌ها بازی کنند و در ازای آن به این افراد حقوق پرداخت می‌کنند. به این ترتیب می‌توان در آینده‌ای نه‌چندان دور، بازی کامپیوتری را به‌عنوان یک منبع درآمد بسیار بزرگ برای گیمرها نیز به‌حساب آورد.

از سوی دیگر باید گفت که رقابت کنسولی به شکلی که امروزه شاهد آن هستیم، عملا از بین خواهد رفت. جهان فناوری بسیار بی‌رحم است و فناوری‌هایی که شاید هیچ‌کدام از ما نمی‌توانستیم جهانی بدون آن‌ها را در ذهن خود متصور شویم، از رده خارج شده‌اند و با نسلی متفاوت جایگزین شده‌اند. کافی است به سراغ خاطرات پدر و مادران خود بروید، در زمان آن‌ها، دوربین، تقویم، دفترچه تلفن، دفترچه یادداشت، ضبط‌‌ صوت، رادیو و … به‌عنوان ابزارهایی مستقل به‌حساب می‌آمدند ولی در دنیای ما همه این ابزارها در تلفن‌های همراه غیرهوشمند نیز به‌راحتی در دسترس هستند.

کامپیوترهای خانگی که زمانی داشتن آن برای بسیاری از ما آرزو محسوب می‌شد، به‌تدریج جای خود در خانه‌ها را از دست دادند و لپ‌تاپ‌ها به‌عنوان فناوری همه‌گیر روز، شروع به فتح بازار کردند. این روند با آمدن تبلت و تلفن‌های همراه هوشمند امروزی همراه شد و امروزه بازار فروش لپ‌تاپ‌ها نیز در لبه سراشیبی سقوط قرار گرفته است. به این ترتیب کنسول‌های تخصصی بازی نیز جای خود را به سیستم‌های عمومی‌تر خواهند داد.

البته این به این معنی نیست که غول‌هایی مانند مایکروسافت و سونی و نینتندو از این رقابت کنار خواهند کشید بلکه به‌جای داشتن یک کنسول بازی لوکس و اختصاصی، می‌توان انتظار عرضه محصولاتی جامع‌تر را از آن‌ها داشت.

البته تمامی این موارد، مواردی جامع از چشم‌انداز کلی صنایع بازی در طول ۱۵ الی ۲۰ سال آینده هستند و جزئیات آن‌ها ممکن است تفاوت‌هایی بسیار عمده داشته باشند ولی چیزی که واضح است، قدرت بیشتر این صنایع است و به نظر می‌رسد که ما شاهد دوران طلایی بازی‌های کامپیوتری نیمه تخصصی و کنسول‌هایی با محدودیت‌های مکانی بوده‌ایم. بازی‌های کامپیوتری نیز مانند تمامی صنایع دیگر به‌سوی آنلاین شدن پیش خواهند رفت و اگر مانند من بازی‌ها را دوست دارید، با مسیر پیشرفت همراه خواهید شد.

به نظر شما این صنایع چه آینده‌ای خواهد داشت؟ فکر می‌کنید کدام‌یک از موارد اشاره شده در این تحلیل، زودتر به وقوع خواهند پیوست؟! نظرات خود را با ما در میان بگذارید و بگویید که دوست دارید که آینده بازی‌‌های کامپیوتری به چه شکلی باشد.

نوشته آینده بازی‌های کامپیوتری چگونه خواهد بود؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.