استفاده از ویروس ها در درمان تومور مغزی

تومور مغزی

شناخته شدن اولین ویروس به عنوان عامل درمان سرطان مغز که می تواند از راه خون وارد سلول های بدن و مغز شود، خبری است که بسیاری از متخصصان و بیماران مبتلا به سرطان مغز را برای درمان قطعی این بیماری امیدوار کرده است.

گویا آی تی – نتایج مطالعاتی که اخیرا توسط دانشمندان انجام شده است نشان می دهند که نوعی ویروس وجود دارد که با انتقال آن به مغز می توان از آن در درمان سرطان مغز استفاده کرد.

این ویروس نه تنها قادر به شناسایی هدف خود است بلکه می تواند با شبیه سازی سیستم ایمنی بدن فرد گیرنده این ویروس به تومور مغزی حمله کند و آن را نابود نماید.

نتایج آزمایشات بالینی انجام شده بر روی موش ها و همجنین ۹ بیمار مبتلا به سرطان مغز نشان می دهند که نه تنها می توان از این ویروس برای درمان تومورهای مغزی استفاده کرد بلکه می توان از آن در درمان سایر تومورها نیز استفاده کرد.

البته تعداد ویروس هایی که قابلیت استفاده در درمان سرطان و تومورها به خصوص تومورهای مغزی را دارند بیشتر از یک نمونه است. یکی از ویروس هایی که اخیرا قابلیت در مان سرطان را در خود نشان داده است ویروسی با نام ویروس آنکولیتیک است.

این ویروس که با نام ویروس پستانداران ارتو نوع ۳ شناخته می شود که از خانواده ویروس های ری اُ است. این ویروس با شناسایی سلول های سالم از سلول های توموری از سلول های سالم عبور می کند به سلول های تومور حمله می کند.

در مطالعات قبلی انجام شده نیز چنینی مکانیزمی در درمان تومور برای برخی از ویروس ها شناسایی شده بود اما محققان دانشگاه لیدز اولین افرادی هستند که توانسته اند این ویروس را به طور مستقیم به مغز تزریق کنند و از آن در درمان تومورهای مغزی استفاده کنند.

در واقع تا قبل از این دانشمندان تصور می کردند ویروس ری اُ قابلیت گذر کردن از مانع خون مغزی را ندارد. مانع خون مغزی در واقع عضوی است که از مغز در برابر پاتوزن ها محافظت می نماید.

این اولین مطالعه ای است که در آن نشان داده شده است که ویروس هایی که قابلیت استفاده شدن در درمان تومورهای سرطانی را دارند قادر به عبور از مانع خون مغزی هستند. از آنجایی که این ویروس های قادر به عبور از مانع خون مغزی هستند بنابراین می توان از آن ها برای درمان تومورهای مغزی استفاده کرد. این ویروس ها همچنین برای درمان تومورهای بد خیم مغزی نیز بسیار موثر و کاربردی هستند.

بر اساس گفته های مسئول و سرپرست تیم تحقیقاتی دانشگاه لیدز، اَدل سامسون، در این پژوهش به ۹ بیمار مبتلا به سرطان مغز که به صورت داوطلب برای شرکت در این پزوهش اعلام آمادگی کرده بودند، از طریق تزریق وریدی یک دوز از این ویروس به خون آن ها تزریق شده است. تمام این بیماران از جمله بیمارانی بوده اند که تومور آن ها به غیر از مغز به برخی بخش های بدن آن ها نیز سرایت کرده بود و یا اینکه احتمال نفوذ این ویروس ها به سرعت در سایر بخش های بدن آن بمارن به شدت زیاد بوده است. نوع تومور مغزی که این ۹ بیمار داوطلب به آن مبتلا بوده اند از نوعی بوده است که درمان آن بسیار سخت و در عین حال احتمال پیش تشخیص آن نیز به شدت کم بوده است.

تمامی این بیماران قرار بوده است که در طول درمان با ویروس  تحت عمل جراحی برای برداشتن سلول های سرطانی مغز قرار گیرند. محققان از تومور این بیماران بعد از اینکه مورد عمل جراحی قرار گرفتند نمونه برداری کردند. این نمونه ها با نمونه های دریافت شده از بیماران مبتلا به تمور مغزی که با جراحی تومور آن ها برداشته شده بود اما به هیچ عنوان تحت درمان با تزریق ویروس قرار نگرفته بودند، مقایسه شد.

با مقایسه نمونه ها محققان به این نتیجه رسیدند که ویروس تزریق شده به تومور مغزی بیمارن قابلیت رسیدن به تومورهای مغزی و مبارزه با آن ها را از خود نشان داده است و می تواند برای درمان تومور مورد استفاده قرار گیرد.

در عین حال با بررسی این نمونه هاف یعنی نمونه هایی که ویروس به آن ها تزریق شده بود، دانشمندان در سول های این تومور ها مقدار قابل توجهی اینترفرون پیدا کرده اند. اینترفرون ها نوعی پروتئین هستن که قابلیت فعال مردن سیستم ایمنی بدن ما را دارند. بر اساس یافته های دانشمندان این اینترفرون های می توانند مقدار زیادی گلبول سفید به محل قرار گیری تومور جذب کنند و از آن برای از بین بردن تومور استفاده نمایند.

طبق گفته های آلن ملشر یکی از اعضای این تیم تحقیقاتی سیستم ایمنی بدن ما متاسفانه توانایی چندانی در شناسایی سرطان ندارد. زیرا عموما سلول های سرطانی شبیه به سلول های بدن است و از طرفی سلول های سرطای به راحتی می توانند سیستم ایمنی بدن را گول بزنند. اما خوشبختانه سیستم ایمنی بدن در تشخیص ویروس بسیار خبره است.

وی در ادامه توضیح داده است که در این مطالعه ویروس ری اُ توانایی تاثیر گذاری بر روی تومور قرار گرفت بر روی مغز را دارد. از همه مهم تر اینکه تمورهای مغزی ک تحت تاثیر این ویروس ها از طریق تزریق به خود قرار گرفته اند بیشتر و بهتر برای سیستم ایمنی بدن قابل شناسایی هستند.

این یافته ها پیش از این به صورتی بالینی بر روی بیماران مبتلا به تومور مغزی که تحت درمان های دارویی و پرتو درمانی قرار گرفته بودن نیز اعمال شده است. یکی از بیماران تحت درمان کفته است که او در طول درمان برای از بین بردن گلیوبلاستوما، ۱۶ دوز از این ویذوس را دریافت کرده است.

طبق گفته های سوزان اسنورت یکی دیگر از اعضای این تیم تحقیقاتی که به عنوان سرپرست تیم درمانی نیز در این تحقیق فعالیت داشته است، یکی از دلایلی که باعث شده است این بیمار بیش از یک دوز از این ویروس را دریافت کند این است که نوع فعال سازی سیستم ایمنی توسط این ویروس متفاوت در بدن این فرد متفاوت بوده است. این درمان های بالینی همچنین می توانند بیانگر این موضوع باشند که افراد مبتلا به سرطان تا چه میزان می توانند نسبت به این نوع درمان از خود مقاوت نشان دهند. زیرا این ویروس می تواند در بدن بیمار به نوعی عوارض جانبی شبیه به سرما خوردگی ایجاد نماید و بنابراین در برخی از این بیماران می بایست درمان های جانبی برای رفع این عوارض میز انجام شود که این امر می تواند بر روی نحوه فعالسازی سیستم ایمنی بدن توسط این ویروس تاثیر گذار باشد.

او در ادامه به این نکته اشاره کرده است که به دلیل تاثیرات بیشتر این ویروس بر روی افزایش کارآیی سیستم ایمنی بدن، مقابله این سیستم با سلول های سرطانی بسیار بهینه تر، ساده تر و آسان تر خواهد شد.

دست نگه دارید! خوردن روزانه مکمل های ویتامین احتمالا اشتباه است!

مضرف مکمل ویتامین

دهه های متمادی تحقیق و از جمله پژوهشی جدید که در ژورنال American Medial Association به چاپ رسیده نشان می دهد شواهد محکمی در رابطه با تاثیر مثبت مصرف ویتامین ها و مکمل ها روی سلامتی بدن وجود ندارد.

گویا آی تی – در جدیدترین پژوهش، یافته های ۳۳ تحقیق علمی که در آن روی بیش از ۵۰۰۰۰ بزرگسال بالای ۵۰ سال آزمایش هایی صورت گرفته، بررسی شده است.

پژوهشگران به دنبال پاسخی برای این سوال بودند: آیا افرادی که قرص های کلسیم و ویتامین D یا هر دو را مصرف می کنند، کمتر دچار شکستگی استخوان می شوند؟ نتیجه بسیار جالب بود: مصرف کنندگان این مکمل ها در مقایسه با افرادی که این مکمل ها را مصرف نمی کردند، هیچ برتری نداشتند. در هر دو گروه آمار شکستگی ها تقریبا برابر است.

در حقیقت محققان متوجه شدند در گروهی خاصی از افراد، مثلا کسانی که در خون شان میزان خاصی از ویتامین D وجود داشته و مصرف مکمل آن را هم شروع کرده اند، جذب اضافه ویتامین D منجر به افزایش ریسک شکستگی مفاصل ران می شود.

زمانی که پژوهشگران مواردی مثل جنسیت، دز مکمل کنونی، میزان جذب کلسیم از رژیم های معمولی و همچنین میزان فعلی ویتامین D در خون افراد را محاسبه می کردند، شاهد هیچ تغییری در یافته ها نشدند.

این نتایج به هیچ عنوان استفاده مستمر از این مکمل ها را در افراد بزرگسال توصیه نمی کند.

اگر چه ممکن است مکمل ها بدون ضرر به نظر برسند، اما بسیاری از آنها غیر ضروری، گمراه کننده و حتی خطرناک هستند.

صنعت مکمل ها فاقد مقررات سفت و سخت است

صنعت ۳۷ میلیارد دلاری مکمل ها در امریکا فاقد چارچوب های قانونی محکم است. سازمان هایی که وظیفه نظارت محصولات را بر عهده دارند در زمان ایجاد مشکلات جدی برای افراد و حتی آسیب شدید به آنها، کار چندانی نمی توانند از پیش ببرند. افراد بسیاری از این مساله آسیب های جدی دیده اند و شکایت آنها راه به جایی نبرده است.

در نتیجه این اوضاع، قرص ها و پودرهایی که به نظر می رسد با مشکلات جدی مثل سرطان یا سنگ های کلیه در ارتباط باشند گاهی اوقات بعد از گذشت چندین ماه خاک خوردن روی قفسه خواربارفروشی ها، از سوی نهادهای مربوطه جمع آوری می شوند.

طبق یکی از مطالعات انجام شده در سال ۲۰۱۶ که در ژورنال New England Journal of Medicine به چاپ رسیده، مکمل ها هر ساله بالغ بر ۲۳۰۰۰ نفر را روانه اورژانس ها می کنند.

«سر. برین آستین»، پروفسور علوم رفتاری در دانشگاه هاروارد در این رابطه توضیح می دهد:

”در امریکا، هیچ کدام از مکمل های رژیمی به منظور تائید ایمنی و کاربردی بودن غربالگری نمی شوند.

در نتیجه سازمان دارو و غذای امریکا (FDA) و مشتریان هیچ راهی ندارند که بدانند آن چه که در بطری یا جعبه قرار داده شده، واقعا همان چیزی است که روی برچسب نوشته شده باشد. به هیچ عنوان نمی توان از سالم یا بی خطر بودن این محصولات مطمئن بود.“

جدا از دز پیشنهادی، مکمل ها هیچ توضیح دقیقی درباره دستورالعمل های چگونگی مصرف هم در اختیار مشتری قرار نمی دهند. ضمنا در بسیاری از آنها هم هیچ هشداری در مورد تداخلات منفی احتمالی با سایر داروها یا مکمل ها هم به مشتری داده نمی شود.

با این وجود تعداد مواد تشکیل دهنده فعال در مکمل ها می تواند بسیار متغیر باشد. در یکی از مطالعات سال ۲۰۱۳ که در ژورنال BMC Medicine به چاپ رسید مشخص شد دزهای مواد تشکیل دهنده در یک مکمل، حتی دزهای یک بطری، در تمام قرص های آن متغیر است.

گاهی اوقات مکمل ها می توانند کشنده باشند؛ هر چند این مساله به ندرت اتفاق می افتد. طبق اطلاعات منتشر شده در یکی از پژوهش های انجام شده در سال ۲۰۱۷ که در ژورنال Medical Toxicology چاپ شده، بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۲، سی و چهار نفر به خاطر استفاده از مکمل ها جان خود را از دست داده‌ اند.

با این وجود هر ساله فرمول های جدید از ویتامین ها و مکمل ها وارد از سوی شرکت های مختلف ارائه شده و ادعای ارائه مزایای گسترده ای مثل کاهش وزن، بهبود پوست، ارتقا عملکرد ورزشی یا جنسی را دارند.

اگر از یک رژیم غذایی متعادل و مغذی پیروی نمی کنید احتمالا این وعده ها برای شما بسیار جذاب به نظر می رسند.

اما زمانی که قصد دارید مواد مغذی را از طریق مصرف قرص ها و پودرهای مکمل به بدن برسانید باید بدانید ممکن است اوضاع آن طوری که شما دوست دارید پیش نرود؛ این مواد از طریق خوردن غذای واقعی بسیار بهتر جذب خواهند شد؛ به این معنی که حتی خوردن مکمل برای جبران کاستی های مواد مغذی ممکن است منجر به بروز مشکلات دیگری شود.

«کاترین پرایس» یک گزارشگر علمی در کتاب خود با عنوان Vitamian می نویسد:

”ما از ویتامین ها به عنوان راهکارهای قطعی برای جبران همه آن چیزهایی که می خوریم (یا نمی خوریم) استفاده می کنیم و تصور می کنیم با مصرف آنها می توانیم خطاهای تغذیه ای را بپوشانیم؛ بهتر است بگوییم به ویتامین به چشم ناجی نگاه می کنیم.“

اما مطالعات متعدد نشان می دهد ویتامین ها قادر به جبران مشکلات تغذیه ای نیستند.

در یکی از پژوهش های منتشر شده در ژورنال Annals of Internal Medicine محققان اقدام به بررسی ۲۷ آزمایش انجام شده روی ویتامین ها بین ۴۰۰۰۰۰ نفر کردند.

آنها متوجه شدند مصرف کنندگان مکمل ها در مقایسه با افراد عادی، عمر طولانی تری نداشته و ضمنا از نظر ابتلا به بیماری های قلبی یا سرطان هم وضعیت بهتری ندارند.

شاید اگر وضعیت سلامت فردی تان، اجازه اضافه شدن مکمل هایی خاص را به رژیم غذایی سالم تان دهد، شاهد تاثیر مثبت آنها روی بدن تان باشید. اما برای اطمینان از این مساله باید حتما با پزشک مشورت کنید.

در غیر این صورت به جای تکیه روی قرص ها بهتر است خودتان را به استفاده از یک رژیم غذایی سالم، خوردن میوه ها و سبزیجات یا ورزش بیشتر عادت دهید. این تغییرات تاثیرات مثبت قطعی تری روی سلامتی شما خواهند داشت.

اثبات ضرر تشعشعات موبایل برای سلامتی انسان

ضرر تشعشعات موبایل برای سلامتی انسان

دپارتمان بهداشت عمومی کالیفرنیا نسبت به خطرناک بودن تشعشعات موبایل هشدار داد و اعلام کرد کاربران نباید موبایل را در جیب‌شان گذاشته و با خود حمل کنند.

گویا آی تی – مضر بودن امواج گوشی ها، بر هیچ کسی پوشیده نیست و همه روزه، کارشناسان از تاثیرات آن بر زندگی مردم صحبت می‌کنند. اما انتشار اطلاعاتی از دعوای حقوقی یکی از پروفسورهای دانشگاه برکلی با نام جوئل موسکوویتز (Joel Moskowitz) که سال ۲۰۰۹ مطرح شده بود، سبب ارائه توصیه‌هایی از سوی این دپارتمان شده است.

 

آیا موبایل برای بدن مضرر است

آیا موبایل برای بدن مضرر است

موسکوویتز مدعی شده بود که مرکز بهداشت عمومی، آلودگی‌های ناشی از تلفن های همراه و امواج موبایل را شدیدا دست کم گرفته و مردم باید بدانند که با چه چیزی رو به رو هستند. سال گذشته، موسکوویتز در این پرونده پیروز شد و حالا مزکر بهداشت عمومی، دستورالعمل‌های خود را به‌روز کرده است. سخنگوی این مرکز، دکتر کارن اسمیت (Karen Smith) ضمن اشاره به نگرانی‌های بسیاری از مردم نسبت به استفاده از گوشی موبایل و ایمن بودن آن، می‌گوید:

زمانی که می‌خوابید، گوشی را از بدن خود دور نگه دارید. همچنین گوشی را در جیب یا کیف پول خود نگذاشته و آن را با خود حمل نکنید.

چنین موضوعی می‌تواند برای مردم یک کابوس باشد، اما سخنگوی CDPH با اشاره به مطالعات مختلف می‌گوید استفاده طولانی مدت از تلفن همراه، شانس ابتلا به سردرد، ایجاد تومور و کم شدن تعداد اسپرم‌ها را افزایش داده و به صورت کلی، مشکلاتی از جمله فراموشی، از دست دادن شنوایی و خواب پریشان در شب را به همراه خواهد داشت.
اگرچه چند سال پیش، گزارشی منتشر شد که نشان می‌داد هیچ ارتباط مستقیمی میان ایجاد تومورهای مغزی و تشعشعات موبایل ها وجود ندارد، اما احتیاط، بهتر از هر چیز دیگری بوده و بهتر است کاربران، عادات استفاده طولانی‌مدت از گوشی های خود را کنار بگذارند.

گجت

۴۰ درصد سرطانها با تغییر سبک زندگی مهار می شوند

پیشگیری از سرطان

همه ی ما می دانیم که برخی از سبک های زندگی بخصوص می توانند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهند، اما در مطالعه ای جدید به این موضوع پرداخته شده است که تنها با ورزش بیشتر، مصرف کمتر مشروبات الکلی، ترک کردن دخانیات یا تغییرات دیگر در سبک زندگی، از چه تعداد مرگ و میرهای ناشی از سرطان می توان جلوگیری کرد.

گویا آی تی – محققان با کاوش در آمارهای رسمی کشور استرالیا در سال ۲۰۱۳ متوجه شدند که ۳۸ درصد از مرگ و میرهای ناشی از سرطان – که تعداد کل آن ها ۱۶۷۰۰ نفر در سال است- تنها با کاهش و کنترل عوامل خطر قابل پیشگری هستند.

در صدر فهرست این عوامل، استعمال تنباکو است که عامل ۲۳ درصد از مرگ و میرهای ناشی از سرطان محسوب می شود، در حالی که رژیم غذایی نامناسب، چاقی و عفونت ها هر کدام عامل تنها ۵ درصد از این مرگ و میرها هستند. محققان امیدوارند با این مطالعات مشخص کنند که با انجام اقدامات پیشگیرانه می توان جان چند نفر از افراد را نجات داد.

یکی از محققان این پروژه، دیوید وایت مَن از موسسه ی تحقیقاتی پزشکی برگوفر QIMP در استرالیا می گوید:” سرطان شایع ترین عامل مرگ و میر در استرالیا محسوب می شود. این بیماری تنها در سال ۲۰۱۳ جان ۴۴۰۰۰ نفر را گرفته است و غم و اندوه بسیاری برای سایر افراد ایجاد کرده است.”

“در حالی که بیماری سرطان در بسیاری از موارد اجتناب ناپذیر است، این مطالعه بر موضوعی تأکید می کند که مدت ها است از آن اطلاع داریم: اینکه عامل سرطان همیشه خصوصیات ژنتیکی یا بدشانسی نیست.”

از میان دیگر عوامل “قابل اصلاح” موثر در ابتلا به این بیماری- یعنی عواملی که می توانیم در مورد آن ها کاری انجام دهیم- تابش اشعه ماوراء بنفش مسئول ۳٫۲ درصد از مرگ و میرها (۱۳۹۰ نفر) است و مصرف الکل ۲٫۴ درصد (۱۰۳۷ نفر)، کمبود فعالیت های فیزیکی روزانه حدود ۰٫۸ (۳۵۷ نفر)، و عوامل تناسلی یا هورمونی حدود ۰٫۴ از مرگ و میرهای ناشی از سرطان را رقم می زنند.

اگر متوجه نشده اید که مجموع این درصدها چگونه به بیش از ۳۸ درصد می رسد، باید بدانید که برخی از این عوامل به طور همزمان در یک فرد وجود دارند و موجب ایجاد سرطان می شوند.

در آمار های مربوط به مردان و زنان تفاوت هایی وجود دارد به طوری که مجموع این ۸ عامل مسئول ۴۱ درصد از مرگ و میرهای ناشی از سرطان در میان مردهای استرالیایی هستند، در حالی که این رقم برای زنان حدود ۳۴ درصد است.ُ

وایت من می گوید:” درصد مرگ و میرهایی که ناشی از سرطان بوده و قابل پیش گیری هستند در مردان بیش از زنان است زیرا به طور متوسط مردان بیشتر دخانیات و الکل مصرف می کنند، زمان بیشتری را در معرض تابش آفتاب قرار دارند و رژیم غذایی مناسبی هم ندارند.”

هم چنین داده ها نشان می دهد سرطان هایی که بیشترین احتمال و امکان پیشگیری را دارند عبارتند از: سرطان ریه و روده، ملانومای پوستی، سرطان کبد و سرطان معده.

البته این اطلاعات و آمار به آن معنا نیست که با افزایش مصرف الکل، شما قطعا به سرطان مبتلا خواهید شد- درست همان طور که ترک کردن مصرف الکل نمی تواند تضمین کند که شما هرگز به این بیماری مبتلا نمی شوید. موضوع بسیار پیچیده تر از این ها است، اما این عوامل می توانند خطر ابتلا به سرطان را در هر مورد بالاتر یا پایین تر ببرند.

برای مثال در مورد مصرف دخانیات، در  افرادی که از این مواد استفاده می کنند ابتلا به سرطان ریه حدود ۱۵ تا ۳۰ درصد بیشتر از سایر افراد است. ضمنا در افرادی که شاخص BMI آن ها بیش از حد بالا است (مبتلا به چاقی هستند) احتمال ابتلا به سرطان های کلیه یا کبد دو برابر بیشتر از سایر افراد است.

عوامل متعددی در ابتلا به بیماری سرطان موثر هستند، اما نکته ی اصلی در این مطالعه آن است که مدیریت عوامل خطرساز می تواند در تعداد بالایی از موارد تغییراتی ایجاد کند. این تحقیقات از مطالعه ی دیگری که در سال ۲۰۱۴ در آمریکا انجام شد پشتیبانی می کند. در مطالعه ی ذکر شده عنوان شده بود که ۲۱ درصد از مرگ و میرهای سالانه ی ناشی از سرطان قابل پیش گیری هستند.

و البته که در مورد بیماری سرطان با این شیوع بالا و احتمال مرگ و میر زیاد، ما هر سال با مرگ هزاران نفر مواجه هستیم. موسسه ی تحقیقات پزشکی برگوفر QIMR راهنمایی رایگان را برای کاهش خطر ابتلا به سرطان در اختیار عموم قرار داده است.

وایت من می گوید:”افراد می توانند برای کاهش خطر ابتلا به سرطان و مرگ و میر ناشی از آن، کارهای بسیاری انجام دهند. در این رابطه حتی تغییرات بسیار کوچک می تواند تعداد افرادی را که به دلیل ابتلا به سرطان دچار مرگ زود رس می شوند تا حد قابل ملاحظه ای کاهش دهد.”

تشخیص “کوری انحنا” به کمک یک خطای دید جدید

خطای کوری انحنا

همه ی ما با دیدن تصاویر خطاهای دید سرگرم می شویم. اما به تازگی ترفند جدیدی کشف شده است که می تواند در تشخیص چگونگی درک افراد از محیط اطراف موثر باشد.

گویا آی‌تی – این خطای دید که اخیرا توسط یک روانشناس تجربی به نام کاسکه تاکاهاشی از دانشگاه چوکیوی ژاپن کشف شده است، “خطای کوری انحنا” نامیده می شود، و جدیدترین نمونه خطای دیدی است که نشان می دهد ما نمی توانیم همیشه به چشم های خود اطمینان کنیم.

نگاهی به خطوط تصویر فوق بیندازید. شما چه خطوطی را می بینید؟ این خط ها مستقیم، لبه دار، زیگزاگ یا منحنی هستند؟ آیا شما تنها یک نوع از این خطوط را می بینید یا می توانید هر دو نوع را ببینید؟

اگر شما مانند اکثریت افراد باشید، احتمالا هر دو نوع خطوط موج مانند و زیگزاگ را در این تصویر می بینید –حداقل اگر به خطوطی که روی پس زمینه ی خاکستری- که وسط تصویر را پر کرده است- قرار دارند نگاه کنید، چنین خطوطی را می بینید.

اما حالا به خطوطی که در گوشه ی سمت چپ و بالا و هم چنین گوشه ی سمت راست و پایین تصویر روی پس زمینه های سفید و سیاه رسم شده اند نگاه کنید. آیا تفاوتی را احسس می کنید؟

اگر خطوط در مناطقی که پس زمینه ی سفید یا سیاه دارند به چشم شما منحنی به نظر می رسند، و در عین حال در بخش میانی تصویر یا پس زمینه ی خاکستری خطوط زیگزاگ را مشاهده می کنید باید به شما تبریک گفت: شما به “کوری انحنا” مبتلا هستید! (نگران نشوید، این نام یک بیماری خطرناک چشمی نیست).

اما چرا اکثر ما در بخش میانی این تصویر خطوطی زیگزاگ می بینیم، در حالی که در واقعیت همه ی خطوط این تصویر منحنی هستند؟

طبق اظهارات تاکاهاشی، این پدیده می تواند مربوط به آن باشد که چشمان ما چگونه گوشه و انحنا را در دنیای واقعی از یکدیگر تشخیص می دهند- و ممکن است نحوه ی تشخیص این دو شکل، نوعی کشمکش و تقابل را در بخش بینایی مغز به وجود آورد.

تاکاهاشی در مقاله ی خود توضیح می دهد:”ما فکر می کنیم که مکانیزم های مربوط به تشخیص منحنی ها از گوشه های تیز به شکلی نامتعادل در مغز در حال رقابت با یکدیگر هستند، و احتمالا مکانیزم های مربوط به تشخیص گوشه ها در سیستم بینایی غالب هستند.”

اما چرا تشخیص گوشه های تیز بر انحناها غالب هستند و عکس این موضوع برقرار نیست؟ اگر بخواهیم فرضیه های موجود را بررسی کنیم، می توانیم علت این غلبه را تطبیق و عادت کردن انسان ها به اشکال هندسی موجود در دنیای فیزیکی مدرن توضیح دهیم.

تاکاهاشی به مجله ی تلگراف گفته است:” من فکر می کنم چشم ها و مغز ما به تدریج این گونه تکامل یافته است که گوشه ها را بهتر از انحناها تشخیص دهد.”

“ما توسط کالاها و اشیاء مصنوعی احاطه شده ایم، که بیشتر از محیط طبیعی گوشه های تیز دارند و به همین دلیل ما به تشخیص گوشه ها بیشتر عادت داریم. این پدیده ی بینایی در زندگی روزمره ی ما مشکلی ایجاد نمی کند، که اگر چنین بود قطعا شخص دیگری این خطای بینایی را زودتر کشف می کرد.”

برای درک آنکه این خطای دید چگونه چشمان ما را گول می زند، تاکاهاشی مجموعه آزمایش هایی را با حضور افراد شرکت کننده و تصاویر تغییر یافته انجام داد تا متوجه شود که چه خصوصیاتی در سیستم بینایی این خطای دید را ایجاد می کند.

در تصویری که کمی بالاتر نشان داده شد، تضاد بین میزان روشنایی تصویر در بخش های مختلفی که خطوط از آن عبور می کنند، و هم چنین رنگ پس زمینه ها معکوس شده است.

اگر با دقت به تصویر نگاه کنید، متوجه می شوید که خطوط “زیگزاگ” از بخش های به رنگ خاکستری روشن و تیره تشکیل شده است که از وسط هر قله به وسط دره ادامه پیدا کرده است. این موضوع موجب می شود که این بخش از خطوط منحنی به صورت خطوط مستقیمی دیده شوند که به سمت بالا یا پایین کج شده اند، نه بخش هایی از یک موج پیوسته که تنها رنگی متفاوت دارند.

در مقابل، در خطوط موج مانند (که در واقعیت هم موج مانند و منحنی هستند) بخش های خاکستری روشن و تیره جای خود را تغییر داده اند و به ترتیب قله ها و دره ها را پوشش داده اند و همین موضوع باعث می شود که بر منحنی بودن این خطوط تأکید شود.

عامل دیگری که به ایجاد این خطای دید کمک می کند، کوچک بودن نسبی امواج و عمق کم آن ها است- در حالی که یک موج با شیب بیشتر انحنا و زاویه ای تیزتر، تأثیر این خطای دید را مختل می کند.

 

 

 

آیا امکان ساخت واکسن آنفلوانزایی که در تمام طول عمر موثر باشد وجود دارد؟

واکسن آنفلوانزا

تزریق هرساله ی واکسن آنفلوانزا کار دشوار و دردناکی است.

با تزریق سالانه ی این واکسن قطعا شما می توانید از خود و اطرافیان خود در برابر این بیماری محافظت کنید. مرکز کنترل بیماری ها در آمریکا تخمین زده است که واکسن های آنفلوانزا تنها در فصل ۲۰۱۵-۲۰۱۶ از شیوع  این بیماری، توانسته اند از ۵٫۱ میلیون مورد ابتلا به این بیماری جلوگیری کنند. اما چند نفر از ما می توانند از زمان مدرسه یا کار خود بزنند و برای تزریق این واکسن به بازوی خود اقدام کنند؟ آیا بهتر نخواهد بود که ما واکسنی بسازیم که در تمام طول عمر ما را از ابتلا به هر نوع آنفلوانزایی مصون بدارد؟

گویا آی‌تی – دانشمندان در تلاش برای ساخت واکسنی هستند که برای سال های متمادی هنوز هم کارایی خود را داشته باشد. جیمز کرو، مدیر مرکز واکسیناسیون واندربیلت از واحد پزشکی دانشگاه واندربیلت در نشویل، ایالات تنسه می گوید:” ما به دنبال یافتن راهی هستیم که مارا  از این حلقه ی واکسیناسیون سالانه نجات دهد. بعلاوه ما به دنبال ساخت ماده ای هستیم که بدن را نه تنها در برابر یک نوع آنفلوانزای همه گیر، بلکه در برابر همه یا بیشتر انواع این بیماری مقاوم کند.”

در ادامه توضیح می دهیم که چگونه ویروس آنفلوانزا ما را بازی می دهد و با برای غلبه با این پدیده چگونه مبارزه می کنیم.

چرا ما برای مقابله با آنفلوانزا به واکسیناسیون سالانه نیاز داریم؟

ویروس آنفلوانزا به سرعت تغییر می کند. این ویروس می تواند در طول یک سال جهش های مختلفی داشته باشد، و یا ممکن است آنقدر تغییر کند که مانند اتفاقی که در شیوع همگانی آنفلوانزا در سال ۱۹۱۸ رخ داد، دنیا را دچار آشوب و اضطراب کند.

ویروس های آنفلوانزا توانایی غیر معمولی دارند که به آن ها اجازه می دهد به طور پیوسته و مداوم تغییر کنند. زمانی که دو ویروس آنفلوانزا فرد یا حیوانی را درگیر می کنند، ویروس ها با جابه جا کردن بخشی از محتوای ژنوم خود، حالتی تغییر یافته از خود را ایجاد می کنند که قبلا وجود نداشته است. کرو می گوید:”بیشتر ویروس ها این کار را نمی کنند. آن ها دچار جهش می شوند ولی اغلب توانایی ادغام و جابه جایی ژن های خود را ندارند.”

گاهی ویروس تازه تشکیل شده آن قدر با چیزی که سیستم ایمنی آن را می شناسد تفاوت دارد که می تواند به راحتی انتقال یافته و همه گیر شود. این شرایط به ویژه در صورتی رخ می دهد که ویروس شامل بخشی هایی از ویروس آنفلوانزایی باشد که قبلا تنها در بدن جانوران دیده شده است. کرو می گوید:” این همان زمانی است که به طور مثال آنفلوانزاهای پرندگان در بین انسان ها شیوع پیدا کرده و در صدر اخبار قرار می گیرند.”

خوشبختانه چنین شرایطی به ندرت پیش می آید. اما ویروس های آنفلوانزا برای این که ما را بدبخت کنند لزوما نباید تغییر کنند. ویروس آنفلوانزا می تواند بسیار سریع تر از بیشتر انواع ویروس ها جهش های ژنتیکی داشته باشند.”به محض اینکه شما آلوده می شوید، ویروس در بدن شما پیوسته در حال تغییر است.”

یکی از دلایل این اتفاق آن است که ویروس های آنفلوانزا معمولا در تکثیر گونه های مشابه خود مرتکب اشتباهات بسیاری می شوند. اما این تمام داستان نیست. برخی از ویروس هایی که عفونت های مزمن ایجاد می کنند، نظیر ویروس HIV و هپاتیت C پس از ورود  به بدن شما به طور قابل ملاحظه ای تغییر می کنند.. اما به نظر می رسد که دیگر ویروس ها نفع چندانی از اشتباهات خود نمی برند. پیتر پالیس، که یک ویروس شناس در دانشکده ی پزشکی ایکان در دانشگاه کوه سینا در نیویورک است می گوید:”ویروس سرخک نیز از این سیستم تولید مثلی پر اشتباهی برخوردار است. پس چرا ویروس آنفلوانزا پیوسته تغییر می کند اما ویروس سرخک چنین نیست؟”

پاسخ این سوال به این موضوع مربوط می شود که ویروس آنفلوانزا چگونه می تواند حواس سیستم ایمنی بدن شما را پرت کند. ویروس های آنفلوانزا دارای پروتئینی به نام هماگلوتینین هستند. این پروتئین به ویروس کمک می کند تا خود را به سلول های موجود در مجاری تنفسی شما متصل کرده و با آن ها ترکیب شود. بعلاوه ظاهر این پروتئین از حلقه های بسیار ریزی تشکیل شده است که توجه سیستم ایمنی را به خود جلب می کند.

کرو می گوید:” این پدیده چیزی شبیه به یک میله ی برقگیر است. بخش زیادی از توجه سیستم ایمنی شما صرف واکنش نشان دادن به این حلقه ها می شود. ویروس آنفلوانزا شما را فریب می دهد تا به مناطقی متمرکز شوید که اهمیت چندانی ندارند.” او می گوید این حلقه ها می توانند به طور پیوسته و بی وقفه تغییر کنند.  از آن جایی که این حلقه ها در بقا و زنده ماندن ویروس اهمیت چندانی ندارند می توانند بدون اینکه به آن آسیب برسانند به طور مداوم جهش پیدا کنند.

معنای نکات ذکر شده آن است که ویروس های آنفلوانزا می توانند آنقدر تغییر کنند که مصونیت شما در اثر تزریق واکسن قبلی مختل شده و دیگر آن قدرها کارساز نباشد. کرو می گوید:” این تغییرات بسیار کوچک هستند، اما همین موضوع ما را وادار می کند که هر سال واکسیناسیون را تجدید کنیم.”

آیا می توانیم عملکرد خود را  در ساخت این واکسن بهبود ببخشیم؟

هر سال واکسنی ساخته می شود که از ما در برابر سه یا چهار نوع ویروس آنفلوانزا محافظت می کند؛ ویروس هایی که به عقیده ی محققان در فصل پیش رو، شیوع بیشتری خواهند داشت. این رویکرد معایبی هم دارد.

واکسینه کردن تمام افراد به طور سالانه کار بسیار دشواری است – و در حقیقت بسیاری از ما به این کار بی توجهی کرده و یا برای آن تنبلی می کنیم. اگر ۸۰ تا ۹۰ درصد از جمعیت افراد هر سال واکسینه شوند، ویروس به دلیل ایمنی اجتماعی که ایجاد می شود تا حد قابل قبولی بی اثر خواهد شد. با این کار امکان انتقال آن به افراد سالمند و سایر گروه های آسیب پذیر کاهش می یابد. متأسفانه ما از این ارقام فاصله ی بسیار زیادی داریم.

مشکل دیگر آن است که پیش بینی این که هر سال ما به چه نوع واکسنی از آنفلوانزا نیاز خواهیم داشت کاری بسیار دشوار است. کرو می گوید:”ما باید پیش از آنکه ویروس های واقعی شیوع پیدا کنند حدس بزنیم که قرار است کدامیک از انواع آن ها گسترش یابند.” ساخت واکسن ها برای هر شرکت تولید کننده تقریبا شش ماه به طول می انجامد.

طبق اظهارات کرو”شرکت های سازنده باید کار خود را در بهار آغاز کنند و با سرعتی بسیار زیاد کار خود را ادامه دهند تا برای زمستان آن سال دوز کافی را در اختیار داشته باشند. این در حالی است که گاهی چیزی که ما به عنوان بهترین حدس خود در نظر گرفته ایم، نادرست از آب در می آید.”

بسته به آنکه واکسن تا چه میزان با ویروس هایی که در آن فصل پراکنده شده اند مطابقت داشته باشد، این تزریق ها می توانند  حدود ۱۰ تا ۶۰ درصد از افراد را از ابتلا به آنفلوانزا مصون نگاه دارند. و از آن جایی که ویروس ها به شکل قابل ملاحظه و محسوسی جهش پیدا می کنند، احتمال آنکه واکسن های ساخته شده برای یک فصل در پیشگیری از یک آنفلوانزای همه گیرموثر باشند کم است. این همان اتفاقی است که در سال ۲۰۰۹ رخ داد و ویروس  آنفلوانزای H1N1 همه گیر شد. پالیس می گوید:” واکسن جدید در این سال بسیار دیر عرضه شد.”

به همین دلیل است که پالیس و محققان دیگر در تلاشند تا یک واکسن آنفلوانزای کلی بسازند. آن ها قصد دارند واکسنی بسازند که شما را در تمام طول عمر در برابر انواع مختلف ویروس آنفلوانزا مصون نگاه دارد، حتی آن دسته از ویروس هایی که قابلیت شیوع بیشتر و همه گیر شدن را دارند. پالیس می گوید:” درحال حاضر ما واکسنی هایی را در اختیار داریم که موثر هستند و حتی گاهی اوقات تأثیر بسزایی در پیشگیری و مدیریت این بیماری دارند، اما ما می خواهیم به چیزی فراتر از آن دست پیدا کنیم.”

واکسن های آنفلوانزای کنونی به سیستم ایمنی آموزش می دهند که چگونه حلقه های مشخص موجود روی لبه ی هماگلوتینین – یعنی همان پروتئینی که ویروس را به سلول های بدن شما متصل می کند- را تشخیص دهند. اما بخش هایی در ویروس ها وجود دارند که تا این حد دچار جهش نمی شوند و از جمله ی آن ها می توان به بخش ساقه مانند هماگلوتینین در زیر حلقه ها اشاره کرد. به گفته ی پالیس چند سال پیش دانشمندان کشف کردند که پادتن هایی که سیستم ایمنی برای مقابله با این بخش ها می سازد از تکثیر ویروس آنفلوانزا جلوگیری می کنند.

او و همکارانش در حال ساختن واکسن هایی هستند که بدن شما را وادار کند که به بخش های ثابت این ویروس ها- بخش هایی که دچار جهش چندانی نمی شوند- حمله کند. پالیس در این باره می گوید:” ما در تلاش هستیم تا سیستم ایمنی را از حلقه های تزئینی واقع در سطح ویروس منحرف کنیم.”

نخستین نسخه از این واکسن های در دست ساخت در حال حاضر  از طرف بنیاد بیل و ملیندا گیتس و شرکت داروسازی انگلیسی گلاکسواسمیت‌کلاین روی افراد آزمایش می شود. در همین زمان، محققانی از بریتانیا در حال آزمایش واکسن آنفلوانزای دیگری هستند که امید دارند افراد را برای سه یا چهار سال متوالی مصون نگاه دارد. بعلاوه دانشمندان در مرکز ویروس شناسی نبراسکا نیز رویکرد متفاوتی را برای ساخت یک واکسن آنفلوانزای جامع در پیش گرفته اند.

اریک ویوِر یکی از اعضای این تیم اخیرا به مجله ی Newswek گفته است:” در روند تکامل ویروس ها، نوعی از ویروس پدر وجود داشته است که تمامی سویه های ویروس آنفلوانزا از آن ویروس پدر جهش و تکامل یافته اند.” قرار است این واکسن از ژن های آنفلوانزایی استفاده کند که از ژن های یافت شده در آن ویروس پدر تقلید می کند.” اگر ما بتوانیم افراد را در برابر ویروس پدر ایمن سازی کنیم، می توانیم امیدوار باشیم که خواهیم توانست پاسخی ایمن در برابر تمام سویه های مختلف  این ویروس که از آن سویه ی اصلی نشأت گرفته اند نشان دهیم.”

 

چه زمانی باید انتظار یک ورود یک ویروس آنفلوانزای جامع را به بازار داشته باشیم؟

کرو معتقد است”اصلاح کردن این واکسن ها و تأیید آنکه به اندازه ی واکسن های کنونی ایمن و بی خطر هستند مدتی طول می کشد. بنابراین ما هنوز سال های متعددی از ارائه شدن یک ویروس آنفلوانزای جامع مجاز فاصله داریم.”

در پایان پالیس می گوید او می خواهد واکسنی بسازد که در دو نوبت به فاصله ی چندین ماه تزریق شود- مشابه واکسن سرخک-اوریون-سرخجه یا گاداسیل، واکسنی که برای مقابله با ویروس پاپیلوم انسانی تزریق می شود. “ما باور داریم که می توانیم واکسنی بسازیم که در تمام طول عمر انسان موثر باقی بماند، یا حداقل عمر اثر گذاری آن بیشتر از آن چیزی باشد که امروزه تجربه می کنیم.”

به طور ایده آل این واکسن باید در برابر دو گروه ویروس که آنفلوانزای فصلی را رقم می زنند- یعنی آنفلوانزای A و آنفلوانزای B- از افراد محافظت کند. ویروس های آنفلوانزای B تنها در بدن انسان ها مشاهده می شوند، به این معنا که امکان ساخت یک واکسن برای ریشه کن کردن آن ها وجود دارد. پالیس می گوید:”ما باید بتوانیم به معنای واقعی این ویروس را در بین انسان ها ریشه کن کنیم. اما این کار در مورد آنفلوانزای A چندان ساده نیست.”

ویروس های آنفلوانزای A می تواند در بدن پرندگان و پستانداران ایجاد بیماری کرده و بین این گونه ها منتقل شوند و حتی گاهی در سطح جهان شیوع یافته و همه گیر شوند. ما نمی توانیم همه ی حیواناتی که احتمال دارد ناقل این بیماری باشند را بکشیم یا واکسینه کنیم، بنابراین این ویروس ها به راحتی تکثیر شده و تغییر و تکامل می یابند. با  این وجود پالیس معتقد است ما می توانیم واکسنی بسازیم که به مدت یک یا چند دهه برای انسان ها در برابر این ویروس ها مصونیت ایجاد کند.

برای اینکه واکسن های آنفلوانزا را موثر تر بسازیم، ما باید اطلاعات بیشتری در مورد نحوه ی واکنش بدن به آن ها کسب کنیم. طبق اظهارات کرو، در حال حاضر ما نمی توانیم پیش بینی کنیم کدام دسته از افراد سالمی که واکسینه می شوند به طور کلی در برابر آلودگی مصون می مانند. قرار است او و همکارانش سال آینده چند داوطلب را واکسینه کنند و سپس آن ها را در معرض ویروس های آنفلوانزای زنده قرار دهند تا ببینند سیستم ایمنی بدن این افراد چگونه وارد عمل می شود. کرو می گوید:” قرار است ما پس از قرار گیری افراد در معرض ویروس زنده، سیستم ایمنی بدن آن ها را به صورت لحظه به لحظه نظارت کنیم. ایده اصلی به این صورت است که ما هر چیزی را که می توانیم اندازه بگیریم تا ببینیم چه کسانی در برابر این ویروس مصون می مانند و چه کسانی به بیماری مبتلا می شوند.”

آنفلوانزا یکی از دشمنان مکار انسان ها است و یافتن یک ویروس آنفلوانزای جامع و موثر می تواند راهکار مبارزه با این دشمن باشد. کرو اعتراف می کند:” ممکن است ما نتوانیم واکسنی را بسازیم که تمامی انواع آنفلوانزا را پوشش دهد.” اما ما قطعا می توانیم در این زمینه به پیشرفت هایی دست پیدا کنیم. در بدترین حالت ما می توانیم واکسن هایی بسازیم که مدت طولانی تری دوام داشته باشند و از ما در برابر سویه های بیشتر یا آنفلوانزاهای همه گیر محافظت کنند.

“بدترین نتیجه ای که این تحقیقات می تواند داشته باشد آن است که ما قادر خواهیم بود واکسن های فصلی خود را بهبود بخشیده و واکسن های جداگانه ای برای انواع همه گیر آنفلوانزا تولید کنیم؛ ما قطعا می توانیم این کار را بکنیم.”

در عین حال ما با این کار گسترش و انتقال آنفلوانزا را سخت تر خواهیم کرد. ما قادر خواهیم بود شیوع آنفلوانزای فصلی را بهتر پیش بینی کنیم و سویه های خطرناک تر را تشخیص دهیم. و باید بدانید که اگر امسال هنوز واکسن آنفلوانزا نزده اید، اکنون بهترین زمان برای انجام این کار است. ” این واکسن کامل و بدون نقص نیست، اما قطعا بهتر از واکسینه نشدن خواهد بود.”

استفاده از لیزر در ایمپلنت های جدید گوش

ایمپلنت جدیدی توسط پژوهشگران مرکز الکترونیک و میکروفناوری سوییس شاخته شده که تحریک اعصاب شنوایی را با استفاده از پالس های نوری انجام می دهد.
در تولید این ایمپلنت از یک فناوری با نام اپتوآکوستیک استفاده شده که سلول ها در آن به وسیله ی پالس های نوری تحریک می گردند.

گویا آی تی – ایمپلنت هایی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرند، می توانند با استفاده از مجموعه الکترود، مجموعه الکترودی که به طور مستقیم بر روی غشای گوش داخلی قرار می گیرد، سیگنال های الکتریکی را به گوش داخلی ارسال کنند و همچنین تحریک اعصاب شنوایی گوش داخلی را سبب شوند. در واقع این نوع ایملنت ها به راحتی موجب آسیب به گوش می شوند و همچنین به وسیله ی سیگنال های الکتریکی ای که در گوش ارسال می کنند می توانند دیگر اعصاب نزدیک به گوش را نیز تحریک نمایند. علت این که استفاده کنندگان از این ایمپلنت ها مدام از شنیدن صدای نویز گلایه دارند همین است.
اما در ایمپلنت هایی که به تازگی تولید شده اند در عوض آن که از پالس های الکتریکی استفاده شود از پالس های نوری استفاده شده است و به همین دلیل، صدای نویز به طور کامل از بین رفته.

تولید ایمپلنت های جدید به معنای آن نیست که می بایست ایمپلنت های پیشین دور انداخته شود. کارشناسان بر این عقیده اند که بهتر است از هر دو ایمپلنت به طور همزمان استفاده شود تا افزایش انعطاف پذیری سیستم کمک شنوایی را سبب شوند.
اکنون روند ساخت این فناوری تا حد زیادی به اتمام رسیده، فقط پژوهشگران در حال تلاش برای کاهش مصرف انرژی آن اند تا بتوانند موجب افزایبش طول عمر باتری شوند.
در آخر گفتنی است که روند تولید این فناوری، در واقع قسمتی از یک پروزه ی ۴ میلیون یورویی می باشد، پروژه ای که قسمتی از سرمایه ی آن را اتحادیه ی اروپا تأمین می کند.

تصحیح کد ژنتیک در انسان بالغ برای اولین بار

دانشمندان آمریکایی در کالیفرنیا با تلاش برای تصحیح کدهای ژنتیک یک فرد بالغ موفق به تغییر دی ان ای او شدند. در صورت قطعی شدن نتیجه ی آزمایشات این دانشمندان، بیماری فرد به کلی درمان خواهد شد.

گویا آی تی – این دانشمندان تلاش کردند تا ژن های معیوب در بیمار بالغی که دچار سندروم هانتر بود را با تزریق میلیون ها نسخه ژن صحیح و ابزاری ژنتیکی، با ژن های سالم جایگزین نمایند. بیماری که این آزمایش بر روی او انجام شده فردی ۴۴ ساله است که از بیماری سندروم هانتر که یک بیماری ژنتیک نادر است، رنج می برد. این بیماری به صورت ارثی منتقل می شود و بر اثر آن ژنی که وظیفه ی خرد کردن مولکول های پیچیده و تبدیل نمودن آن ها به ترکیبات ساده تر را داراست، دچار اختلال کارکرد می شود. در نتیجه ی جمع شدن مولکول های پیچیده در بدن مشکلات مضاعفی برای فرد ایجاد خواهد شد که ممکن است دائمی بوده و پیش رونده باشند. این آزمایش در تاریخ ۲۲ آبان ماه سال جاری صورت پذیرفته است و تقریباً یک ماه زمان لازم است تا نخستین نتایج آن قابل ارزیابی گردد. نتیجه ی قطعی این آزمایش تا سه ماه دیگر مشخص خواهد شد و در آن زمان دانشمندان می توانند در مورد کارایی این روش تصمیم گیری نمایند.

در صورت موفقیت این آزمایش محققان در زمینه ی ژن درمانی به پیشرفت شایان توجهی نائل خواهند گشت. پیش از این نیز دانشمندان از روش های تصحیح ژنی فرعی در آزمایشات متعددی استفاده کرده اند، اما در این آزمایش ها تغییری در دی ان ای صورت نمی گیرد و در نتیجه کاربرد این روش ها بسیار محدودتر بوده و معمولاً موقت هستند.
روش جدید اگر چه نویدبخش کشف راه های موثری در درمان بسیاری از بیماری ها است، اما باید توجه داشت که دانشمندان در حال حاضر در ابتدای این مسیر هستند.
یکی از نکاتی که بایستی در مورد تغییرات دی ان ای به آن توجه داشت این است که در این روش امکان حذف اثرات تغییرات و بازگرداندن دی ان ای به حالت اولیه وجود ندارد. در حقیقت با تغییر در کد ژنتیک امکان بازگشت آن به حالت نخست میسر نمی باشد.

پیش از آزمایش این روش بر روی انسان، آزمایشات متعدد مشابهی بر روی نمونه های حیوانی صورت پذیرفته است و محققان با مشاهده ی نتایج آن آزمایش ها به دیدگاه مثبتی در مورد اثربخشی این روش در درمان بیماری ها در انسان دست یافته اند. با این حال در هر صورت باید توجه داشت که این روش، روشی جدید است و همواره این احتمال وجود دارد که اتفاقات پیش بینی نشده در حین آن بروز پیدا کنند. با همه ی این تفاسیر شانس اثربخشی این روش برای درمان سندروم هانتر در فردی که این آزمایش بر روی انجام شده آنقدر بالا بوده است که وی حاضر شده آن را امتحان کند.

روش به کارگیری ابزار تصحیح ژنی، که نوکلئازهای انگشت روی (Zinc Finger Nucleases) نام دارد، بدین شکل است که ژن سالم به همراه دو پروتئین انگشت روی داخل یک ویروس بی خطر فرستاده می شوند. سپس این ویروس وارد سلول هایی خاص، که در آزمایش اخیر سلول های کبد بوده است، می شود. این سلول ها از پروتئین های انگشت روی وارد شده به آن ها نسخه برداری می کنند و همزمان رشته های دی ان ای نیز برش می خورند و بدین ترتیب ژن جدید جایگزین ژن بیمار می گردد. محققان می گویند تنها در صورت تغییر یک درصد از سلول های کبد بیمار مورد آزمایش، بیماری وی به کلی درمان خواهد شد.

تشخیص ذات الریه با استفاده از هوش مصنوعی

دانشمندان دانشگاه استنفورد موفق شده اند که با طراحی الگوریتمی که اساس آن تکنیک یادگیری ماشینی است، برای نخستین بار ذات الریه را سریع تر از پزشکان تشخیص دهند.

گویا آی تی – ذات الریه بیماری ای است که بر اثر آن ریه در وضعیت عفونی قرار می گیرد. در این بیماری که سینه پهلو نیز نامیده می شود، کیسه های میکروسکوپی هوا یا همان آلوئول ها تحریک می شوند و سپس با گسترش عفونت بر اثر فعالیت ویروس ها یا باکتری ها بیمار به تدریج دچار مشکل در تنفس می گردد. خطر اصلی در این بیماری این است که به دنبال جمع شدن مایعات اضافی، کیسه های هوایی متورم می شوند و این امر ممکن است سبب ایجاد اختلال در جذب اکسیژن گردد.
تیم تحقیقاتی دانشگاه استفورد با مدیریت پروفسور اندرو نگ با استفاده از اطلاعات به دست آمده توسط مؤسسات ملی بهداشت که در آمریکا فعال هستند، الگوریتم تشخیص این بیماری را طراحی نمودند. اطلاعات مذکور ۱۲۰ تصویربرداری با اشعه ی ایکس و ۱۴ روش تشخیصی گوناگون را شامل می شود.

محققان این پروژه برای تکمیل تحقیقات خود از ۴ متخصص رادیولوژی دانشگاه استفورد خواستند تا با استفاده از تصاویر اشعه ی ایکس ذات الریه را تشخیص دهند.
گفتنی است که علت انتخاب این بیماری به عنوان پروژه ی تحقیقاتی تیم دانشگاه استنفورد بنا به گفته ی مدیر آن این است که این بیماری پیچیدگی بسیار و عوامل محرک مختلفی دارد و تشخیص آن با استفاده از اشعه ی ایکس نیازمند تبحر و تخصص بالایی است. در نتیجه ی همین علل، تیم دانشگاه استفورد تصمیم گرفت تا یک الگوریتم جدید را برای تشخیص ذات الریه طراحی نماید.

محققان این پروژه ظرف یک هفته برنامه نویسی الگوریتم هوش مصنوعی cheXnet را به پایان رساندند. این الگوریتم در مراحل اولیه ی آزمایش موفق شد ۱۰ نشانه از ۱۴ نشانه ی اصلی بیماری ذات الریه را که متخصصان ریه از آن ها برای تشخیص این بیماری استفاده می کنند، شناسایی نماید.
این الگوریتم که دارای قابلیت یادگیری ماشینی است، بعد از یک ماه آزمایش و آموزش موفق شد تا هر ۱۴ نشانه ی ذات الریه را شناسایی کند.

مواد مخدر دیجیتال و کاربرد آن ها در درمان برخی بیماری ها

مواد مخدر دیجیتال به امواج صوتی ای اطلاق می شود که می توانند الگوهای امواج مغز انسان را تغییر داده و در نتیجه قادر به القا نوعی حالت هوشیاری به فرد هستند که تجربه ی آن تنها با مصرف مواد مخدر یا تفکر عمیق میسر است.

گویا آی تی – زمانی که دو موج صوتی یا به عبارت دیگر دو صدا، که فرکانس های آن ها دارای تفاوتی جزئی است، در یک آن واحد تولید و پخش گردند، چنین حالتی به شنوده دست می دهد. زمانی که شنونده از هدفون استفاده نمی کند، تفاوت بین این دو فرکانس را به صورت یک موج صوتی یا صدایی درک می کند که در حال ضعیف شدن است. این در حالی است که در صورتی که شنونده از هدفون استفاده نماید، می تواند تفاوت بین آن دو موج را تشخیص داده و در نتیجه دیگر آن ها را یک موج واحد در حال ضعیف شدن نخواهد پنداشت. این تفاوت در مغز شنونده همانند ریتمی خاص مربوط به آهنگ درون ذهنش خواهد بود.
کارکرد مواد مخدر دیجیتالی به طور کلی این است که پالس های الکتریکی تولید شده توسط مغز را در کنترل بگیرد و آن ها را با پالس های الکتریکی تحریک کننده ی مغز یکی کند تا بدین ترتیب با استفاده از امواج صوتی همان اثری را بر مغز ایجاد کند که مواد مخدر ایجاد می کنند.

مواد مخدر دیجیتالی

مخدرهای دیجیتال دارای کاربرد درمانی هستند و از آن ها برای درمان برخی از بیماری ها مانند استرس و برخی از مشکلات مغزی استفاده می گردد.
زمانی که مغز دو موج صوتی با فرکانس های متفاوت را می شنود، به صورت خودکار در پی حالتی با انرژی ثابت خواهد بود. این سخن بدین معناست که مغز تلاش می کند تا برآیند آن دو فرکانس را پیدا کند. در صورتی که شنونده تصمیم داشته باشد به احساس آرامش دست یابد، لازم است تا مغز یک موج صوتی که فرکانس آن ۱۵۰ هرتز است را در یک گوش و موج صوت دیگری با فرکانس ۱۴۵ هرتز را در گوش دیگر احساس نماید. در نتیجه ی این اتفاق ۵ هرتز اختلاف ایجاد شده بین این دو موج صوت، باعث ایجاد نوعی پالس آرامش بخش در مغز می گردد. به همین شکل اگر شنونده به دنبال انرژی گرفتن باشد، باید موج صوتی با فرکانس ۱۳۰ هرتز را در یک گوش و موج صوتی با فرکانس ۱۵۰ را دریافت نماید، این اختلاف ۲۰ هرتزی در مغز پالس های الکترونیکی ای را ایجاد می کند که نتیجه ی آن تولید انرژی در بدن شنونده است.

تأثیر بازه ی مختلف فرکانس ها بر مغز

فرکانس ها در هر بازه ای تأثیری متفاوت بر مغز انسان دارند. تأثیر فرکانس های مختلف را بر مغز به صورت زیر هستند:

توضیح بیشتر در مورد فرکانس امواج صوتی موسیقایی

معمولاً وسایل موسیقی روی فرکانس ۱۴۰ هرتز تنظیم می شوند. به این فرکانس، فرکانس کنسرتی گفته می شود. هنگامی که موسیقی دان قصد تنظیم یا همان کوک کردن ساز خود را دارد، از وسایلی استفاده می کند که با استفاده از آن ها می توان اختلاف بین فرکانس صدای ساز و فرکانس کنسرتی را از بین برد و در نتیجه ساز را کوک نمود.