شهرهای جذاب‌تر، استارت‌آپ‌های بیشتر

شهرها گاه به اندازه‌ خانه و خانواده در زندگی شهروندان موثرند. شهر می‌تواند محلی امن و آرام برای توسعه‌ افراد و تعامل بین آنها باشد که منجر به تولید ارزش شود یا باعث ناامنی ذهنی و روانی در افراد شده و شهروندان را از هم جدا کند و خلاقیت را در آنها بخشکاند. تاثیر مبلمان شهری بارها در مسائل و پدیده‌های گوناگون سنجیده شده است. تئوری «پنجره شکسته (Broken window theory) و تاثیر صیانت از بافت و مبلمان شهری در میزان جرم و جنایت در محلات جرم خیز در نیویورک پیش از این به اثبات رسیده است. همچنین مدیریت و چیدمان شهری در رغبت و تمایل شهروندان به استفاده از وسایل نقلیه عمومی نیز واضح و مبرهن است. شهر و تاثیرش در احساس هویت شهری/ محلی نیز کاملا مشهود و معلوم است.
توسعه اکوسیستم‌های کارآفرینی در شهرها
موارد متعددی در شکل‌گیری یک اکوسیستم کارآفرینی پایدار در شهرها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. معمولا کیفیت اقتصادی و رفاهی شهر، کیفیت فضاهای شهری، شرایط اجتماعی و کیفیت خدمات سازمان‌های عمومی شهر از جمله مواردی هستند که به‌عنوان موارد مهم در شکل‌گیری اکوسیستم کارآفرینی فناور به آنها اشاره شده است. (Perry,۲۰۰۸ صفحات ۲۵ تا ۴۲) اما یکی از مطالعات جالب میدانی در این زمینه در سال ۲۰۱۴ و در برلین انجام شده است: تاثیر حجم امکانات فرهنگی (Cultural amenities) در جذب کسب و کارهای دانش‌بنیان در محلات مختلف شهر برلین (Culturally clustered or in the cloud Location of internet startups in Berlin. ۲۰۱۴)  در ادامه می‌خواهیم خلاصه‌ تحلیلی از این موضوع را مطرح کنیم. اما در همین ابتدا بهتر است مشخص شود که منظور از امکانات فرهنگی (و رفاهی) دقیقا به معنای میزان موزه‌ها، سینما و تئاترها، رویدادهای هنری و موسیقی، فضاهای بزرگ گردشگری شهری مانند میدان‌ها و خیابان‌های بدون خودرو و حتی در بعضی تعاریف کافی‌شاپ‌ها و پارک‌ها است.
 
 برلین، اکوسیستم استارت‌آپ‌های دیجیتال در محله‌های فرهنگی
این تحقیق جالب توسط دکتر کریستوفر مولر (Kristofer Moeller) استاد دانشگاه فنی دارمشتات انجام شده که نتیجه‌ بررسی عوامل مؤثر شهری در جذب شرکت‌های گوناگون است. نتیجه‌ تحقیق وی نشان می‌دهد که رابطه‌ مستقیمی بین حجم امکانات فرهنگی و رفاهی در یک محله و استقرار استارت‌آپ‌های اینترنتی (به‌عنوان نماینده‌ای از شرکت‌های دانش‌بنیان) وجود دارد. اینکه از چه متدولوژی استفاده کرده تا متغیرهای گوناگون را کنترل کند و چگونه از موقعیت تاریخی و شرایط خاص برلین (۵/ ۲ دهه بعد از ریزش دیوار برلین) برای حذف متغیرهای جغرافیایی و اقتصادی بهره برده از حوصله‌ این نوشتار خارج است ولی به کسانی که می‌خواهند بیشتر درمورد روش تحقیق وی بدانند توصیه می‌کنم به اصل گزارش مراجعه کنند. وی برای تحقیق خود هفت مدل مختلف از شرکت‌های رها (footloose companies) را بررسی کرد. شرکت‌هایی که برای انجام کار خود نیاز به استقرار در محلی خاص ندارند و مدل کسب و کار و ارتباط آنها با مشتریانشان وابستگی پایینی به محل استقرار آنها دارد. وی متوجه شده است که از بین این شرکت‌ها، مواردی که خدمات سنتی‌تر (Conservative services) ارائه می‌کنند، مانند دفترهای حقوقی و معماری کمتر نسبت به محل استقرار خود حساسند.
 
در حالی که شرکت‌های پویاتر و دانش‌بنیان (در گزارش مذکور استارت‌آپ‌های اینترنتی، به‌عنوان نماینده‌ شرکت‌های دانش‌بنیان معرفی شده‌اند) کاملا نسبت به امکانات فرهنگی و رفاهی محل استقرار خود حساسیت نشان می‌دهند. به‌طوری که با یک درصد افزایش تجمع امکانات فرهنگی در یک محله‌ شهری، احتمال حضور استارت‌آپ اینترنتی در آن محله ۲/ ۱درصد افزایش می‌یابد. این پدیده در  تصویر بالا قابل مشاهده است، در محله‌ای با تراکم امکانات فرهنگی تعداد بیشتری استارت‌آپ اینترنتی مستقر شده‌اند. جمع‌بندی مولر به این صورت است که در تصمیمات کلان شهری و سیاست‌گذاری برای ایجاد و توسعه‌ اکوسیستم‌های کارآفرینی باید مسائل و بافت فرهنگی نیز عمیقا مدنظر قرار گیرند. برای مثال وی تردیدهای جدی نسبت به بردن پارک‌های علم و فناوری به حاشیه‌ شهرها دارد و معتقد است در دراز مدت نمی‌تواند باعث جذب و رونق شرکت‌های فناوری شود که چندان وابسته به محل استقرار نیستند و محل‌هایی با تجمع خدمات و امکانات فرهنگی برای این گونه کسب و کارها در اولویت است.
 
وی علت این اتفاق را در ماهیت نیروی انسانی این گونه کسب و کارها می‌داند که افرادی مستعد و خلاق و عموما تحصیل‌کرده هستند که دسترسی به امکانات فرهنگی و رفاهی برای ایشان مهم و جذاب است و این قضیه در کنار این حقیقت که شرکت‌های خدماتی رها نیاز به استقرار در محل خاص و ارتباط دائمی و رو در رو با مشتریان خود ندارند، باعث انتقال این نوع شرکت‌ها به محله‌های شهری غنی از نظر فرهنگی می‌شود. در بررسی دیگر می‌توان به فنلاند و هلسینکی اشاره کرد. فنلاند در کل و هلسینکی به‌طور خاص به‌عنوان یک شهر دانش‌بنیان و فناور به دلیل ویژگی‌های خاص تاریخی، جغرافیایی، اقلیمی، قومی و مذهبی دست یافته‌اند. این ویژگی‌ها شامل زمستان سرد، صنعتی شدن از اواخر ۱۹۵۰، رکود عمیق در دهه ۱۹۹۰ و تسلط و نفوذ سوئد و روسیه که منجر به تاریخ کالبدی، اقتصادی، سیاسی و اختلاط فرهنگی شده است، می‌شود.
 
 Yigitcanlar, T, Lonnqvist, A,۲۰۱۲) P.۳۵۹) سیستم پیچیده نوآوری فنلاندی، موقعیت‌هایی برای بازیگران متفاوت در بخش‌های علمی، عمومی و خصوصی برای ارتقای مزیت رقابتی هلسینکی ایجاد کرده است. هلسینکی در کنار مزایای خاصی همچون داشتن سطح بالای جمعیت تحصیلکرده و ماهر، کیفیت بالای زندگی، راه‌های ارتباطی و دسترسی درونی و برونی مناسب (شامل فرودگاه، اتوبان، راه آهن و...) خصوصیات مهم دیگری دارد که مرتبط با موضوع این نوشتار است، یعنی فضای مناسب شهری، سرمایه‌گذاری قابل توجه روی هنر و فرهنگ، کیفیت بالای فرهنگ اجتماعی و شهرت خوب جهانی. تمام این موارد در کنار هم یک اکوسیستم کارآفرینی فناور مدرن و پیشرفته را ایجاد کرده که به پایتخت ارتباطات از راه دور اروپا شناخته می‌شود. (Van den berg;۲۰۰۵)
 
 دسترسی همگانی به امکانات فرهنگی و توسعه‌ پایدار
باید به این نکته توجه کرد که صرف داشتن امکانات فرهنگی متراکم هم نمی‌تواند باعث توسعه‌ یک اکوسیستم کارآفرینی شود و امکان دسترسی همگانی به آنها نیز مهم است. کمااینکه ما شهرهایی در ایران داریم که در نگاه اول پتانسیل بالایی برای توسعه‌ این‌گونه کسب و کارها و جذب نخبگان دانش‌مایه، به خاطر تراکم بالای امکانات فرهنگی دارند اما از آنجا که به دلایل مختلف بهره بردن از آن برای عموم جامعه میسر نیست، عملا کارآیی خود را از دست می‌دهند. مواردی همچون زمان، قوانین و شرایط محدودکننده برای استفاده، یا پیچیدگی‌های اداری و سازمانی برای کسب مجوز به منظور بهره‌برداری فعال از بعضی امکانات فرهنگی، انحصار استفاده از بعضی امکانات برای بعضی سازمان‌ها و... عملا آن امکانات را برای شهروندان بدون فایده می‌کند و حتی به شهروندان حس بیگانگی و جدایی از بافت فرهنگی شهر می‌دهد.
 
در پژوهشی دیگر که در سال ۲۰۰۴ انجام شده به‌طور نسبی به این قضیه اشاره شده است. (Cultural facilities as important elements of a sustainable city: The Example of Toronto, Canada ۲۰۰۴)  نویسندگان این پژوهش وضعیت امکانات فرهنگی شهر تورنتو را بررسی کرده و اشاره می‌کنند که سلامت اقتصادی و اجتماعی یک شهر نه تنها در وجود امکانات فرهنگی و متنوع است بلکه دسترسی آسان و متناسب عموم شهروندان به آنها نیز اهمیت دارد. در سال‌های اخیر، مفهوم «شهر دانش‌بنیان» توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. شهرها محلی برای شکل‌گیری و توسعه‌ اکوسیستم‌های کارآفرینی فناور هستند و موارد متعددی بر شکل‌گیری آنها موثر است که طبق آنچه در این نوشتار مورد بحث و بررسی قرار گرفت، امکانات فرهنگی غنی و امکان دسترسی به آنها از جمله عوامل مهم در ایجاد و توسعه‌ پایدار این گونه اکوسیستم‌هاست.
 
نقشه‌ شهر برلین، نقاط سیاه محل استقرار استارت‌آپ‌های اینترنتی و رنگ قرمز میزان  تجمع امکانات فرهنگی را در سال ۲۰۱۳ نشان می‌دهد.