استارتاپی که از بازی برای تبلیغات انرژی پاک استفاده میکند
انرژی پاک در حال همهگیر شدن است و استارتاپهای زیادی در رابطه با این موضوع راهاندازی شدهاند؛ اما یک استارتاپ از ایدهی خلاقانهای برای تبلیغات خود استفاده کرده است.
انرژی پاک در حال همهگیر شدن است و استارتاپهای زیادی در رابطه با این موضوع راهاندازی شدهاند؛ اما یک استارتاپ از ایدهی خلاقانهای برای تبلیغات خود استفاده کرده است.
اقتصاد رو به رشد استرالیا، قوانین تجاری مناسب و حمایت دولت از تحقیقات و توسعهی فناوری، این کشور را به منطقهای ایدهآل برای ایدههای نوآورانه تبدیل کرده است.
اگر میخواهید در آینده سرمایه گذاران نسبت به شما بدبین نشوند از پست کردن اطلاعات شخصی در شبکههای اجتماعی پرهیز کنید.
سئو یا بهینهسازی موتورهای جستجوی عنصر جدانشدنی تمام روشهای بازاریابی است. شما به کمک سئو میتوانید ترافیک وبسایت خود را افزایش داده و مخاطبان بیشتری جذب کنید.
افزایش تراکم جمعیت در مراکز شهری و لزوم گسترش خانهی هوشمند، فضای کسبوکار را برای تولید لوازم نوآورانهی هوشمند آماده کرده است.
آیا تاکنون از افراد مختلف شنیدهاید که آرزو دارند کسب و کار خودشان را راهاندازی کنند اما از ترس شکست پا پیش نمیگذارند؟ چاره کار اینجا است.
راه اندازی یک استارتاپ میلیون دلاری شاید کمی عجیب، سخت و پیچیده به نظر برسد، اما با خواندن داستان زیر متوجه صفر تا صد یک کسب و کار میلیون دلاری خواهید شد! با تکرا همراه باشید:
بعد از اینکه شغل شرکتیام را در سال ۲۰۱۳ رها کردم، فهمیدم در موقعیتی پر از شانس و اقبال قرار دارم.
من دنیای affiliate marketing (فروش رابطهای) را کشف کرده بودم و به سرعت یاد گرفتم که چطور، تنها با اینترنت و لپ تاپ قدیمیام، درآمد تمام وقت برای خودم ایجاد کنم.
برای دو سال، تنهایی کارم را انجام دادم و همه چیز برایم خوب پیش میرفت، تا جایی که درآمد سالیانه شش رقمی داشتم، اما طمع داشتم تا پول بیشتری به دست بیاورم.
از آنجا که من در این جهان آنلاین، فردی کاملا بی مهارت بودم، تصمیم گرفتم با افراد موفق حوزه “بازاریابی رابطهای” ملاقات کنم. از این رو شد که منِ ۲۴ ساله، در ژانویه ۲۰۱۴ سوار هواپیمای بوداپست به لاس وگاس شدم تا در کنفرانس Affiliate Summit West حضور داشته باشم.
من آنجا بودم تا با دیگر بازاریابان رابطهای موفق ملاقات کنم و هر چیزی که ممکن بود را یاد بگیرم و همچنین میخواستم با شرکتی که برایم هر ماه چک کمیسیونی میفرستاد ملاقاتی داشته باشم.
مدیر بازاریابی رابطهای (affiliate manager) من، شامی به همراه من و مدیر عامل شرکت تدارک دید. من لباس خوبی پوشیده بودم و انتظار شبی مهم و جدی را بعد از غذا داشتم.
به محض اینکه به رستوران رسیدم، مورد تقدیر مدیر عامل قرار گرفتم، که یک بچه ۲۴ ساله بود. هیچ ایدهای نداشتم، شرکتی که حقوق تمام وقتم را از آن میگرفتم توسط کسی هم سن و سال من راه اندازی شده بود.
چون ما بچههایی آن هم در لاس وگاس بودیم، به یک کلاب شبانه رفتیم (ایده اون بود)، و حتی Flavor Flav (موزیسین آمریکایی) هم برای نوشیدنی به آنجا آمده بود.
در همین حال که چندین بطری نوشیدنی خوردیم و برای مکالمه باید در گوش همدیگر داد میزدیم، نمیتوانستم از فکر این بیرون بیایم، برای شرکتی تبلیغات میکنم که توسط کسی هم سن و سال من راه اندازی شده است. من برای فکر کردن زیادی بی حال بودم: “هی!، اگه اون تونست، پس منم میتونم.”
در آن زمان چندین سال بود که در بوداپست زندگی میکردم. من از چندین برنامه نویس کامپیوتر محلی خواسته بودم تا اگر میتوانند برای ساخت یک نرم افزار به من کمک کنند (که در نهایت به شرکت آینده من، Buffered ختم شد).
به نظر میآمد یکی از آن برنامه نویسها برای کار نوید بخش است، اما در آن زمان در تعطیلات یک ماهه تایلند بود. بنابراین کاری کردم که هر فرد عاقلی انجام میداد: من با هواپیما از لاس وگاس به بوداپست برگشتم، چمدانم را بستم و در کمتر از ۲۴ ساعت پروازی به تایلند رزرو کردم تا (بطور موفقیت آمیز) او را برای پیوستن به کار متقاعد کنم.
ما به بوداپست برگشتیم، جایی که در دو ماه اول در خانه، کارمان را انجام میدادیم؛ دقیقا در اتاق خواب اضافیام. من تا آخرین پنی که داشتم را برای فراهم کردن حقوقها، هزینههای استارتاپ و سر هم کردن شرکت، صرف کردم.
۹ ماه بعد از کنفرانس در لاس وگاس، اولین نسخه نرم افزار ما آماده شد. ما Buffered را در سپتامبر ۲۰۱۴ راه اندازی کردیم و در آن موقع متوجه شدم: اگر ما پول در آوردن را به سرعت شروع نمیکردیم، همه چیز شکست میخورد.
کاش میتوانستم به شما بگویم که از آن نقطه، همه چیز مثل درخشش آفتاب و رنگین کمان بود، اما شرکت از همان اول دچار کشمکش و تنش بود. تقریبا من چیزی برای از دست دادن نداشتم. گذشته از همه اینها، من هرگز شرکت نرم افزاری راه اندازی نکرده بودم.
من تصمیم به موفقیت گرفته بودم و پروژه را سر پا نگه میداشتم، کاری که دقیقا در سه سال بعدی نیز انجامش میدادم. شرکت سرانجام به یک کسب و کار میلیون دلاری تبدیل شد که من قادر بودم با موفقیت در فوریه ۲۰۱۷ از آن خارج شوم.
شروع Buffered یکی از پر خطرترین چیزهایی بود که تاکنون انجام دادم. من به عنوان یک فروشنده رابطهای، زندگی مفید و سودبخشی داشتم و راه اندازی یک شرکت نرم افزاری هرچیزی بود به جز آسان!
.
منبع: inc
مطلب چگونه یک جوان در بوداپست و یک برنامه نویس در تایلند، استارتاپ میلیون دلاری ساختند برای اولین بار در وب سایت تکرا - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.
برای پیشرفت کسب و کار خود میتوانید از ابزارهای مفید مانند Nimble استفاده کنید، این ابزار در بهبود مدیریت ارتباط با مشتری بسیار مفید است.
نرخ شکست خوردن در کارآفرینی متفاوت است؛ اما دلیل اکثر آنها یکسان است. با دانستن ریشهی اصلی این مشکلات میتوانید موفقیت استارتاپ خود را تضمین کنید.
باوجود گسترش بیمههای پزشکی و درمانی، صنعت بهداشت یکی از پربازدهترین عرصههای تجاری دنیا است.