پندانه: لپ‌تاپ‌ها نمی‌میرند!

پندانه: لپ‌تاپ‌ها نمی‌میرند!

آن روزی که نخستین لپ‌تاپ را دیدم، خوب به خاطر دارم. پس از مدرسه به یکی از مراکز خدمات کامپیوتر رفته بودم که چشمم به جمال آن لپ‌تاپ روشن شد! برای منی که به تازگی صاحب یک کامپیوتر با مانیتور بزرگ ۱۴ اینچی آن دوران شده بودم، دیدن یک وسیله که انقدر ظریفانه همه چیز را در خودش جای داده بود، جای بسی شگفتی داشت.

در آن روزگار خبری از اینترنت نبود و تازه دایال آپ داشت پای خودش را به خانه‌ها باز می‌کرد. برای خریدن یک سی‌دی مجبور به پرداخت هزینه بالایی بودیم و فلاپی دیسک‌ها یکی از وسایل رایج برای انتقال اطلاعات محسوب می‌شد. پس قاعدتا دیدن یک لپ‌تاپ با چنان ظاهر جمع و جوری، درست به مانند مشاهده یک خودروی تمام برقی چون تسلا در خیابان‌های امروز تهران می‌مانست!

خوشبختانه سرعت رشد فناوری به‌قدری در این سال‌ها سرعت گرفته که لپ‌تاپ‌ها علاوه بر آنکه دارای قیمتی بهتر شدند، از نظر تنوع و قدرت نیز رو به پیشرفت گذاشتند. دیگر سازندگان محدود به چند برند مشهور اون روزگار چون توشیبا، آی‌بی‌ام، دل و اچ‌دی نمی‌شد و هر سازنده با کلی مدل مختلف، خریداران را به سمت محصولاتش ترغیب می‌کرد. بازار لپ‌تاپ‌های ۱۵ اینچی بسیار داغ بود و سرانجام در حدود ۱۰ سال پیش، نخستین همراه کامپیوتری‌ام را خریدم! یک لپ‌تاپ مشکی رنگ تایوانی که اتفاقا خاطرات خیلی خوبی را در کنارش کسب کردم و به عنوان یک یار وفادار، همیشه پا به پایم پیش آمد.

دیگر لپ‌تا‌پ‌ها به قدری طرفدار پیدا کرده بودند که بسیاری آن‌ها را قاتل کامپیوترهای دسکتاپ دانسته و منتظر بودند تا به‌زودی فاتحه بلندی برای شادی روح پی‌سی‌های خانگی خوانده شود. اما از آنجایی که در همیشه بر یک پاشنه نمی‌چرخد، سر و کله دستگاه جدیدی به نام تبلت ناگهان در بازار پیدا شد. استیو جابز فقید با یک آی‌پد بر روی صحنه آمد و پس از آن، سازندگان ریز و درشت مشغول تولید این لوح‌های لمسی شدند. همین امر سبب شد تا پیش از آنکه خرمای دسکتاپ‌ها را بخوریم، خودمان را مشغول هم‌زدن حلوای لپ‌تاپ‌ها ببینیم و هر روز از گوشه و کنار خبر می‌رسید که عصر لپ‌تاپ‌ها به‌زودی سر آمده و تبلت‌ها بر مسند قدرت خواهند نشست.

اما ظاهرا لپ‌تاپ‌ها قصد نداشتند که به این راحتی دست از سر کاربران بردارند و پس از یک دوره هیجان که به واسطه ورود انواع تبلت‌ها به بازار ایجاد شد، این دستگاه‌های دوست داشتنی دوباره خودی نشان داده و ثابت کردند که نه تنها قرار نیست از بازار حذف شوند، بلکه این تبلت است که در حال فراموشی بوده و محبوبیت سابق را ندارد. لپ‌تاپ‌ها خودشان را به فراز قله‌ای رسانده و بلند فریاد می‌زدند: ما نمی‌میریم! اما واقعا چرا این دستگاه‌های دوست داشتنی بدون آنکه دارای تغییری بنیادین در چهره خودشان بشوند، همچنان از محبوب‌های بازار هستند؟

تنوعی مثال زدنی

اگر به بازار دیجیتال سر بزنید، شاید با خودتان بگویید که تلفن‌های همراه دارای بیشترین تنوع هستند، اما اگر از ما سوال بپرسید، می‌گوییم این لپ‌تاپ‌ها هستند که بیشترین تنوع را دارند. در واقع اگر شما از یک مدل گوشی خوشتان بیاید، در اکثر موارد فقط رنگ و یا حافظه داخلی آن را می‌توانید در هنگام خرید انتخاب کنید اما اگر به یک لپ‌تاپ علاقه‌مند شوید، متوجه خواهید شد که نه تنها در رنگ و حافظه داخلی، بلکه در پردازنده، مقدار رم، کارت گرافیک و حتی وضوح تصویر نمایشگر هم دارای حق انتخاب هستید.

با توجه به آنکه سازندگان خیلی راحت‌تر در مقایسه با موبایل و تبلت می‌توانند کانفیگ لپ‌تاپ‌ها را تغییر دهند، برای همین چنین سطح بالایی از تنوع حتی در ساخت یک مدل ایجاد می‌شود و همین امر باعث می‌گردد که خریدار، بازه‌ای گسترده برای انتخابش داشته باشد و حتی بتواند مواردی چون حافظه داخلی و یا رم را پس از خرید نیز دچار تغییر کند.

کمر باریک‌ها می‌آیند

اگر نگاهی به دنیای تلفن‌های همراه بیندازیم، متوجه می‌شویم که بیشترین فروش برای گوشی‌های میان رده و ارزان قیمت است اما بار پیشرفت و جلو راندن این صنعت را گوشی‌های پرچم‌دار برعهده گرفته‌اند. در واقع مشخصات یک گوشی فلگ‌شیپ است که مسیر آینده این صنعت را ترسیم کرده و همگان را نسبت به آن امیدوار نگاه می‌دارد.

حال این داستان برای لپ‌تاپ‌ها نیز در حال تکرار است. اولترابوک‌های فلزی و پیشرفته، نقش پرچم‌داران این بخش را بازی کرده و به‌خوبی مشخص می‌کنند که این بخش از بازار در حال نفس کشیدن است. اپل جدیدترین مک‌بوک خودش را با تولبار لمسی معرفی کرد و مایکروسافت بر روی سرفیس‌بوک‌هایش حتی بیشتر از تلفن‌های همراهش مانور می‌دهد (اصلا مگر موبایل هم دارد؟). لنوو لپ‌تاپ‌های باریک و جذاب سری یوگا را توسعه داده و ایسوس نیز تمرکز خودش را بر روی رده ذن‌بوک گذاشته است. حتی یکی از خبرسازترین محصولات ورودی در سال جاری میلادی، لپ‌تاپ XPS 13 کمپانی دل بود که به‌خاطر طراحی زیبایش، طرفداران زیادی پیدا کرد.

پس نگاهی به سردمداران لپ‌تاپ‌ها به خوبی نشان می‌دهد که آن‌ها نمی‌خواهند بمیرند!

کیبوردها ناجی هستند

شاید اصلی‌ترین تفاوت یک تبلت با لپ‌تاپ، به‌خصوص پس از ورود نمونه‌های ویندوزی به بازار، همین وجود کیبورد فیزیکی است. شاید بسیاری به اشتباه در ابتدا تصور کردند که صفحات لمسی با کیفیت به همراه کیبوردهای مجازی، آینده این صنعت خواهد بود اما زهی خیال باطل، هیچ چیزی نمی‌تواند جای یک کلید فیزیکی را بگیرد. همین الان که مشغول تایپ کردن هستم، به‌خوبی می‌دانم که با یک کیبورد مجازی، نه فقط از سرعتم کاسته می‌شد، بلکه میزان خطا نیز به حد قابل توجهی بالا می‌رفت و اصلا همین صدای چلپ چلپ تایپ کردن، خودش یکی از مزایای لپ‌تاپ داشتن است!

البته برخی سازندگان سعی کردند تا یک کیبورد بلوتوثی و یا جداشونده را نیز به همراه تبلت خود عرضه کنند اما بازار استقبال چندانی از این مورد نکرد، چون با این وضعیت قیمت تبلت‌ها به همین لپ‌تاپ‌ها می‌رسید و از سوی دیگر، خبری از امکانات بالاتر لپ‌تاپ‌ها چون سیستم عامل پیشرفته‌تر یا پورت‌های بیشتر نبود.

سیستم عاملی که باید آن را ستود

بیشترین سیستم عامل مورد استفاده بر روی لپ‌تاپ‌ها، ویندوز است و پس از آن مکینتاش و سپس در رتبه‌ خیلی پایین‌تر، محصولی چون لینوکس قرار می‌گیرد. این دو سیستم عامل هیچ‌وقت به صورت کامل برای دیوایس‌های همراه چون گوشی موبایل و تبلت عرضه نشدند تا همچنان برای کامپیوترها یونیک بمانند. از طرفی طراحی آن‌ها هم به شکلی است که علاوه بر سخت‌افزار قوی‌تر، به نمایشگری با ابعاد بزرگ‌تر نیاز دارند. مثلا فرض کنید که می‌خواهید با فتوشاپ کار کنید یا در ۳D Max یک تیزر سه‌بعدی بسازید، در این حالت موبایل هیچ کاربردی ندارد. تبلت هم که این وسط تکلیفش با خودش مشخص نیست، نه موبایل است و نه نوت بوک و صرفا آمد تا جیب یک سری را خالی کند و سپس از بازار محو شود!

در این بین لپ‌تاپ‌ها بهترین سازگاری را با سیستم‌عامل‌های قدرتمندی چون ویندوز و مکینتاش دارند. به لطف سخت‌افزارهایی که روز به روز بهتر می‌شوند و حافظه‌های SSD‌ که سرعت بسیار بالایی نسبت به هاردهای قدیمی‌تر دارند، لذت کار کردن با یک سیستم عامل قدرتمند را فقط می‌توان با یک لپ‌تاپ چشید و هیچ موبایل و تبلتی را یارای مقاومت در این بحث نیست.

و در آخر؛ من همه چیز هستم!

با توجه به حرفه‌ای که دارم، گاهی اوقات مجبور هستم که به سفرهای چند روزه بروم، برخلاف آن چیزی که می‌گویند گوشی‌های هوشمند امروزی قادر هستند تا تمام نیازهای یک فرد را برطرف کنند، من نیازم زمانی برطرف می‌شود که لپ‌تاپم را همراه داشته باشم! در واقع بدون لپ‌تاپ احساس می‌کنم که چیزی را گم کرده‌ام و یک گوشی موبایل، هرچقدر هم پیشرفته و قدرتمند باشد باز قادر به اجرای خواسته‌های من نیست.

در حقیقت کارکرد تلفن‌های همراه و لپ‌تاپ‌ها هنوز به اندازه‌ای نسبت به یکدیگر دور است (و البته دور خواهد ماند) که یک فرد برای برطرف ساختن نیازهای کاری خودش، همچنان نیازمند یک لپ‌تاپ خواهد بود. به‌خصوص زمانی که بدانید نوت بوک‌ها سرعت شما را در انجام اکثر کارها بسیار بیشتر می‌کنند، به توانمندی‌شان ایمان خواهید آورد!

البته آینده را کسی به طور دقیق نمی‌تواند پیش‌بینی کند اما حداقل از یک چیز مطمئن هستم که تا سال‌ها، این گجت‌های همراه و دوست داشتنی باقی خواهند ماند و با کم‌تر کردن وزن و مقاوم‌تر شدن‌شان، به‌خوبی همراه با فناوری رشد کرده و بلند فریاد می‌زنند که لپ‌تاپ‌ها نمی‌میرند!

نوشته پندانه: لپ‌تاپ‌ها نمی‌میرند! اولین بار در پدیدار شد.

مجله دیجیتال چرخان: بهترین شاسی بلندهای شهری با بهای کم‌تر از ۱۰۰ میلیون تومان در ایران

مجله دیجیتال چرخان: بهترین شاسی بلندهای شهری با بهای کم‌تر از ۱۰۰ میلیون تومان در ایران

بی‌تردید یکی از جذاب‌ترین دسته‌بندی‌ها در بین خودروهای امروزی، شاسی بلندهای شهری هستند که در بین مردم کشور ما نیز دارای طرفداران ویژه‌ای هستند. اما از آنجا که بهای این محصولات به طور معمول بیشتر از یک نمونه سدان است، بسیاری در خرید آن دچار مشکل می‌شوند، آشفتگی بازار داخلی و قوانین عجیب و غریب هم بر این امر دامن می‌زند و حال ما برای آنکه توانسته باشیم کمکی کوچک در انتخاب برای این قشر از علاقه‌مندان انجام دهیم، یک مجله دیجیتالی با پرونده شاسی بلندهای شهری زیر ۱۰۰ میلیون تومان در بازار ایران را برایتان آماده کردیم که همه این محصولات را بررسی کرده و در یک پرونده ویژه با ۴۰ صفحه، در مقابل شما قرار می‌دهد.

نوشته مجله دیجیتال چرخان: بهترین شاسی بلندهای شهری با بهای کم‌تر از ۱۰۰ میلیون تومان در ایران اولین بار در پدیدار شد.

ویرگول: طرح رجیستری تلفن همراه؛ خوب یا بد؟

ویرگول: طرح رجیستری تلفن همراه؛ خوب یا بد؟

رجیستری تلفن‌همراه، شاید آن‌قدر که این نام را شنیده باشیم آثارش را مشاهده نکرده‌ایم! البته بنابه دلایلی نامعلوم اجرای این طرح چند ماهی می‌شود که به صورت مداوم با تاخیر مواجه شده است. اگرچه بنابر گفته مسئولان فرایند تدوین و تنظیم این طرح عمری چند ساله دارد اما اجرایی شدن و یا نشدن این طرح از ابتدای سال جاری به صورت جدی پیگیری شد، حتی تاریخ به ثمر نشستن این طرح ابتدای مرداد ماه اعلام گردید که با فرا رسیدن تاریخ مذکور مشخص شد رجیستری تلفن همراه هنوز جای زیادی برای کاکردن دارد و قابل اجرا نیست! به همین علت چند ماهی به زمان در نظر گرفته شده برای حضور رسمی برندهای جهانی در بازار ایران افزوده شد و به تدریج تب داغ اجرایی شدن این طرح  فروکش کرد و بازار تقریبا به ثبات خود بازگشت. در ادامه قرار است به فواید و معضلات طرح رجیستری شدن تلفن همراه، نگاهی داشته باشیم.

بازار تلفن‌همراه در ایران مملو از موبایل‌های قاچاق است، این موضوع را می‌توان به خوبی از آمار دریافت. در حال حاضر بیش از ۹۰ درصد گوشی‌های موجود در بازار به صورت غیر قانونی وارد شده‌اند و از آن‌جایی که ارزش تلفن‌های همراه در چند ساله اخیر به شدت افزایش یافته است، می‌توان دریافت که هجوم این مقدار کالای قاچاق به بازار چه ضربه بزرگی را بر اقتصاد کشور وارد خواهد کرد.

وجود تحریم‌ها و هم‌چنین برخی نواقص در سیستم مالی ایران موجب شده اکثر کمپانی‌های مطرح فعال در زمینه تلفن‌همراه برای حضور رسمی در بازار ایران با موانع زیادی روبه‌رو باشند، از این رو اکثر گوشی‌های موجود در بازار از طریق شرکت‌های واسطه وارد کشور شده است، بنابراین تحت پشتیبانی کمپانی‌های سازنده قرار نمی‌گیرند. در اینجاست که شرکت‌های واردکننده اکثرا خود نقش پشتیبان را برعهده می‌گیرند و با دریافت مبلغی اضافه بر قیمت اصلی تلفن‌همراه خدماتی بسیار محدود را به کاربر ارایه می‌دهند. گذشته از آن که اکثر این شرکت‌ها تعهد لازم برای ارایه خدمات به کاربر را ندارد برخی از این به اصطلاح خدمات دهندگان تنها روی کاغذ موجود هستند و وجود خارجی ندارند. از این رو بیش‌تر کاربران ترجیح می‌دهند اسمارت‌فون‌های قاچاقی را دریافت کنند که این بار بدون رنگ و لعاب گارانتی‌های ایرانی و با قیمتی نازل‌تر به فروش می‌رسند. اجرای طرح رجیستری و ورود قانونی تلفن‌همراه می‌تواند زمینه‌ساز تدوین قوانینی سخت‌گیرانه برای شرکت‌های پشتیبانی باشد تا از زیر بار مسئولیت‌ها شانه خالی نکنند. هم‌چنین با سخت‌گیری‌های بیش‌تر در اعطای مجوز به واردکنندگان قانونی می‌توان زمینه سو استفاده‌ و تقلب‌های احتمالی را کاهش داد.

هم‌چنین اجرای طرح رجیستری به خوبی می‌تواند قیمت‌های مختلف و گاها با اختلاف شدید بازار را سروسامان بخشد، اگر برای خرید یک اسمارت‌فون به چند فروشگاه مختلف مراجعه کنید، مشاهده خواهید کرد که قیمت‌های اعلامی تفاوت زیادی با یکدیگر دارند که این نشان دهنده نبود نظارت کافی بر فروشگاه‌های تلفن همراه است. گذشته از اختلاف قیمت چند فروشگاه، چند سالی می‌شود که با ورود یک پرچم‌دار جدید از دو کمپانی برتر این حوزه یعنی سامسونگ و اپل شاهد قیمت‌هایی نجومی در ابتدای کار هستیم که برخی اوقات تا چندین میلیون تومان با قیمت اصلی فاصله دارد! وجود این حباب قیمتی نشان دهنده تاثیر گسترده جو حاکم در قیمت محصولات است که با تدوین یک قانون جامع می‌توان تا حد زیادی این مشکل را رفع کرد.

مطمئنا موارد ذکر شده در بالا بسیار مفید به نظر می‌رسند اما مطمئنا اجرای طرح رجیستری سراسر حسن نخواهد بود، اولین نقطه ضعفی که می‌تواند به این طرح وارد دانست، حصول اطمینان از عدم تقلب در اجرای آن است. اگر شناسایی اسمارت‌فون‌های قانونا وارد شده تنها بر مبنای سریال IMEI باشد، به راحتی هرچه تمام می‌توان در آن تقلب کرد! در واقع اسمارت‌فون‌های اندرویدی به راحتی امکان تغییر این شماره سریال را به شما می‌دهند، بنابراین با تغییر شماره IMEI‌ و استفاده از سریال ثبت شده یک گوشی قدیمی و از کارافتاده به راحتی می‌توان اسمارت‌فون را به صورت قانونی در شبکه وارد کرد. البته هنوز مشخص نیست دقیقا در رجیستری شماره سریال چه اطلاعات دیگری از تلفن‌همراه به ثبت می‌رسد اما اگر ارایه خدمات شبکه‌ای تنها مبتنی بر این شماره سریال باشد، دور زدن آن نیاز به دانش چندانی نخواهد داشت. هم‌چنین تا پیش از اجرای نهایی این طرح مطمئنا اکثر فروشندگان، جعبه محصولات را باز کرده و با قرار دادن سیم‌کارت در اسمارت‌فون، آن‌ها را در شبکه ثبت خوهند کرد و اتفاق افتادن این موضوع چندان دور از ذهن نخواهد بود. البته نهادهای دولتی اطمینان زیادی به بخش امنیتی این طرح دارند، حال باید منتطر ماند تا ببینیم کدام‌یک از دو طرف در این رقابت پیروز خواهند شد، هرچند پیروز این میدان مشخص است!

دومین نقظه ضعفی که می‌توان بر این طرح وارد کرد، محروم شدن بازار کشور از تولیدات برخی برندهاست. در حال حاضر هیچ‌کدام از کمپانی‌های آمریکایی مطرح هم‌چون مایکروسافت، گوگل و اپل در ایران نماینده رسمی ندارند، و با توجه به اقدامات اخیر می‌توان دریافت که تمایلی هم به اضافه کردن ایران به لیست کشورهای پشتیبانی شده در آن‌ها دیده نمی‌شود، بنابراین برای یک کاربر هیچ تفاوتی ندارد که اسمارت‌فون خریداری شده‌اش از راه قانونی به کشور وارد شده باشد یا غیر قانونی! البته در لیست اعلامی واردکنتندگان رسمی آی‌فون، می‌توان اسامی شرکت‌های معتبر در زمینه خدمات پس از فروش را مشاهده کرد اما اینکه این شرکت‌ها تا چه اندازه در ارایه خدمات گارانتی برای کاربران ایرانی می‌توانند موفق باشند، مشخص نیست.

بدون شک طرح رجیستری تلفن همراه یکی از بزرگ‌ترین طرح‌های اجرا شده تاکنون در زمینه جلوگیری از قاچاق کالا خواهد بود اما نوع، نحوه انجام و پایداری به آن به مراتب اهمیت بیش‌تری از خود طرح خواهد داشت. البته می‌توان پیش بینی کرد با نهایی شدن اجرای این طرح، بازار تلفن همراه دچاز یک شوک قیمتی و حتی رکود شود که اگر تمهیدات لازم برای مقابله با آن صورت نگرفته باشد، می‌تواند موجبات شکست خوردن این طرح را فراهم کند.

نظر شما در رابطه با طرح رجیستری تلفن همراه چیست؟ به نظر شما اجرایی شدن نهایی این طرح آثار مثبت بیش تری خواهد داشت یا باعث به هم ریختگی ثبات فعلی این بازار گسترده خواهد شد؟

نوشته ویرگول: طرح رجیستری تلفن همراه؛ خوب یا بد؟ اولین بار در پدیدار شد.

نمایه: روند تغییرات آیکون اپلیکیشن‌های اندروید

نمایه: روند تغییرات آیکون اپلیکیشن‌های اندروید

گوگل با ارایه هر نسخه از سیستم عامل اندروید، دستی به سر و روی آیکون‌ها کشیده و تغییراتی در طراحی آنها ایجاد می‌نماید. این تغییرات در طراحی ممکن است کوچک یا بزرگ باشد. اما باعث ایجاد تحول شده و جلوی یکنواختی را می‌گیرد. در این مطلب می‌خواهیم روند تغییرات آیکون اپلیکیشن‌های اندروید از نسخه ۴ تا ۸ را با هم به تماشا بنشینیم.

نوشته نمایه: روند تغییرات آیکون اپلیکیشن‌های اندروید اولین بار در پدیدار شد.

ال‌جی V20 به‌صورت رسمی در ایران رونمایی شد

ال‌جی V20 به‌صورت رسمی در ایران رونمایی شد

ظهر امروز و در سمیناری خبری که در هتل پارسیان آزادی تهران برگزار شد، کمپانی ال‌جی الکترونیکس به‌صورت رسمی از پرچم‌دار جدید این شرکت با نام V20 رونمایی کرد.

در ابتدای این مراسم که با حضور خبرنگاران و مدیران ال‌جی برگزار شد، پیمان وشکینی، مدیر مارکتینگ و شبکه موبایل ال‌جی، ضمن خوش‌آمدگویی به حاضرین گفت: گوشی‌ال‌جی V20 در تاریخ ۱۶ شهریور ماه در شهر سانفرانسیسکوی آمریکا معرفی شد، این مدل از سری V است که در واقع ضمن حفظ و بهبود ویژگی‌های V10، یک سری قابلیت جدید نیز به آن اضافه شده است که به طور خلاصه می‌توان به این موارد اشاره کرد: توانایی عکاسی با زاویه باز توسط دوربین جلو و عقب را دارد. با جدیدترین اندروید یعنی ۷ عرضه می‌شود. قابلیت ضبط با صدای های‌فای برای حذف نویزها را داراست. سه فوکوس خودکار چندگانه نیز دارد و همچنین دارای مبدل دیجیتال به آنالوگ ۴ کاناله بوده و ضبط صدا با کیفیت اچ‌دی توسط این محصول انجام می‌شود.

همین طور که از این مشخصات پیداست، می‌توانم به صراحت بگویم V20 قوی‌ترین گوشی مالتی مدیای بازار است و کاربران با این اسمارت‌فون مفهوم جدیدی از صدا و تصویر را در گوشی‌ها تجربه خواهند کرد.

پس از وشکینی، نوبت به یاشار پورسیستانی، سرپرست GTM موبایل ال‌جی در ایران رسید تا به ایراد سخنرانی بپردازد. وی پس از نمایش یک ویدئوی جذاب از قابلیت‌های ال‌جی V20 گفت: این گوشی یکی از جدیدترین و معدود فبلت‌هایی است که توانست وارد در سال جاری شود. خیلی از مشتریان ما منتظر بودند تا ببینند جدیدترین گوشی سری V در واقع چه مشخصاتی خواهد داشت. یکی از مواردی که می‌خواهم درباره آن صحبت کنم، بدنه این گوشی است. V10 محصولی بود که به مقاومتش شهرت داشت و V20 می‌خواهد همان مقاومت را این بار با ابعاد کوچک‌تر، وزن کم‌تر و بدنه سبک‌تر همچنان حفظ کند. معمولا وقتی گوشی زمین می‌خورد، در ۵۰ تا ۶۰ درصد موارد از بالا و پایین ضربه به آن وارد می‌شود که این نقاط از جنس کلاه‌های زرهی ساخته شده که می‌تواند تا ۲۵ درصد بیشتر نسبت به رقبا،در مقابل ضربات مقاومت کند. در کنار آن درب پشتی گوشی از آلومینیوم خیلی خاص استفاده شده که دقیقا در صنایع نظامی استفاده می‌شود و همین امر باعث شده تا گوشی بتواند باز همان استاندارد نظامی ۸۱۰ را دریافت کند.

این روزها بحث مالتی مدیا برای مردم بسیار مهم است، در واقع رابطه بین انسان‌ها بیشتر از حرف، در حال تبدیل شدن به کامنت و عکس است. به همین خاطر برای ما در ال‌جی بسیار مهم است که مردم بتوانند این خاطرات با ارزش خودشان را در بالاترین کیفیت به یکدیگر تحویل بدهند. حال می‌خواهیم از صدا شروع کنیم. گوشی V20 اولین اسمارت‌فونی است که توانسته قوی‌ترین تیپ DAC یا همان تبدیل کننده دیجیتال به آنالوگ را داخل خودش داشته باشد. این فناوری باعث می‌شود گوشی خیلی راحت تا ۵۰ درصد صدا را برای شما شفاف‌تر کند زیرا وقتی صدا دیجیتال یا به اصطلاح mp3 می‌شود، یک سری از لاله‌های صدا حذف می‌شود و به نوعی کیفیتش افت می‌کند تا حجمش پایین بیاید. این مبدل می‌تواند نزدیک‌ترین نمونه را نسبت به دیجیتال برای آنالوگ داشته باشد که شما بتوانید بهترین کیفیت صدا را داشته باشید و برای آنکه کاربر بتواند به راحتی از آن استفاده کند، میانبرش را داخل منوی نوتیفیکیشن‌ها گذاشتیم و خیلی راحت وقتی هدفون یا اسپیکر را به گوشی از طریق سیم متصل می‌کنید، این آپشن را فعال نموده و کیفیت یک صدای های فای را خواهید داشت.

این قابلیت، کیفیت صدای ضبط شده را نیز بالا می‌برد. مثلا در کنسرت، بیشتر گوشی‌های هوشمند وقتی در محیط با حجم صدای بالا قرار می‌گیرند، معمولا نویزی در آن‌ها وجود دارد و یا صداها به صورت خفه هستند؛ بدین خاطر که میکروفن گوشی‌های هوشمند تا بیشتر از ۱۲۰ دسی‌بل را قادر به ضبط کردن نیستند، در صورتی‌که ال‌جی V20 به میکروفن AOP‌ مجهز شده است که سبب می‌شود صداهای ۱۲۰ تا ۱۳۲ دسی‌بل را نیز ضبط کند و شفاف‌ترین صدا را به شما ارایه دهد.

در V20 ما یک لنز استاندارد و یک لنز واید را در کنار یکدیگر داریم که سبب می‌شود آزادی عمل بیشتری داشته و حتی چیزی را بیشتر از آن که می‌بینید، در عکس ضبط کنید. این فانکشن را ما به جلو نیز منتقل کردیم و V20 اولین گوشی در دنیاست که در هر دو دوربین دارای لنز زاویه باز است. جلوی گوشی ما یک لنز ۵ مگاپیکسل زاویه باز داریم که از طریق نرم‌افزاری با زاویه استاندارد نیز می‌توانید عکاسی کنید اما به صورت پیش فرض با زاویه ۱۲۰ درجه عکس می‌گیرد. در کنار این مورد، دیافراگم دوربین جلو عدد F/1.9‌ هست که سبب می‌شود در محیط‌های کم نور نیز عکس‌های با کیفیتی بگیرید.

در ادامه پور سیستانی، توضیحات جامعی در ارتباط با بخش‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری پرچم‌دار جدید ال‌جی ارایه داد که به‌زودی و در بررسی این محصول در آی‌تی‌رسان، به صورت تخصصی به آن خواهیم پرداخت.

پس از صحبت‌ها در ارتباط با محصول جدید ال‌جی،‌نوبت به بخش پرسش و پاسخ رسید تا مدیران ارشد ال‌جی چون DS Ahn مدیر عامل ال‌جی در ایران و کانگمن لی، مدیر موبایل این کمپانی در کشور، به سوالات جواب دهند. در ادامه گزیده‌ای از این صحبت‌ها را مطالعه می‌کنید.

کانگمن لی در پاسخ به خبرنگار آی‌تی‌رسان مبنی بر دلیل حذف کلیدهای صدا از پشت گوشی‌های جدید، علی‌رغم استقبال خوب کاربران گفت: یکی از فانکشن‌های بسیار خوب در گوشی‌های ال‌جی، همین محل قرارگیری کلیدهای صدا بوده و هست اما زمانی‌که ما سنسور اثر انگشت را به پشت دستگاه منتقل کردیم، مجبور شدیم تا این کلیدها از پشت دستگاه حذف کنیم.

کانگمن لی در ادامه و پس از اشاره خبرنگار ما مبنی بر استفاده هم‌زمان سنسور اثر انگشت و کلیدهای صدا در گوشی V10 گفت: در آن زمان سنسور اثر انگشت اندازه کوچکی داشت و ما در محصولاتی چون G5 و V20 برای استفاده بهتر کاربر و حساسیت بالاتر، اندازه آن را بزرگ‌تر کردیم و همین امر سبب شده تا قادر به استفاده از کلیدهای صدا در پشت گوشی‌های جدید نباشیم.

در ارتباط با قیمت ال‌جی V20، مزدک ابراهیمیان، مدیر مارکت مدیاپردازش (نماینده ال‌جی موبایل) گفت: پیش فروش این محصول از دیروز و در دی‌جی کالا آغاز شد که ال‌جی دو هدیه شامل مموری کارت ۲۵۶ گیگابایت یا هدست بلوتوث را خواهد داشت که مختص به همین هفته و تعداد محدود خواهد بود. از هفته آینده و شنبه، در بازار گوشی پخش خواهد شد و با توجه به قیمت گذاری که از قبل انجام شده، فکر می‌کنم بهای بازار در حدود ۲.۱۰۰.۰۰۰ تومان خواهد بود که باندلی هم برایش در نظر گرفته نشده است و تنها خود گوشی خواهد بود.

مدیر عامل ال‌جی، دی‌اس آن در ارتباط با اهمیت بازار ایران برای ال‌جی و استراتژی این کمپانی گفت: کشور ایران از پتانسیل بسیار خوبی نسبت به کشورهای اطراف که شامل خاورمیانه و آفریقا می‌شود، برخوردار است و سهم ال‌جی در حدود ۱۰ درصد در مارکت ایران است. ما در حال حاضر به کمک شرکت مدیاپردازش که نماینده ماست، تنها واردات قانونی انجام می‌دهیم. با توجه به سیاست‌های دولت که عزم جدی برای مبارزه با قاچاق کالا دارد،  پیش‌بینی می‌کنم که موبایل ال‌جی از این فرصت استفاده کرده و به سرعت بتواند رشد کند. ما نهایت تلاش خودمان را برای راضی نگاه داشتن مشتریان ایران خودمان انجام می‌دهیم.

در ادامه، کلیپ یک دقیقه‌ای و اختصاصی ما از مراسم معرفی امروز به همراه چند تصویر از ال‌جی V20‌ را مشاهده می‌کنید.


نوشته ال‌جی V20 به‌صورت رسمی در ایران رونمایی شد اولین بار در پدیدار شد.

زاویه: از خرج میلیاردی ایرانیان در کلش آف کلنز تا رفع فیلتر توئیتر

زاویه: از خرج میلیاردی ایرانیان در کلش آف کلنز تا رفع فیلتر توئیتر

هفته گذشته آمار و ارقام مختلفی در صدر اخبار فناوری ایران قرار گرفت؛ از هزینه‌های نجومی ایرانی‌ها برای بازی کلش آف کلنز گرفته تا رتبه ناامیدکننده کشورمان در اینترنت همراه ۴G و… را در این هفته زاویه مرور خواهیم کرد. در ادامه با ساعت ۲۱ آی‌تی‌رسان همراه باشید.

کلش آف کلنز برای ایرانی‌ها چقدر خرج برداشته است؟!

کلش آف کلنز بازی محبوبی است که در ایران عاشقان سینه‌چاک زیادی دارد، عاشقانی که حاضر هستند برای این بازی هزینه کنند و مبالغ زیادی را به‌پای آن بریزند.

احتمالا تابه‌حال اخبار زیادی از محبوبیت این بازی در ایران شنیده‌اید اما آماری که به‌تازگی منتشر شده است نشان می‌دهد که علاقه‌مندان به این بازی در ایران بیش از این حرف‌ها به آن ارادت دارند. طبق آمار منتشرشده توسط بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای، این بازی در ایران ۶ میلیون نفر بازیکن دارد (معادل ۷ درصد کل جمعیت ایران) و بازیکنان ایرانی رقمی معادل ۱۳۲ میلیارد تومان برای این بازی هزینه کرده‌اند؛ رقمی که با خواندن آن قطعا سرتان سوت خواهد کشید!

به‌طور متوسط هر فرد رقمی معادل ۷۵ هزار تومان برای این بازی جذاب هزینه کرده است. تراکم جغرافیای بازیکنان در پهنای کشور هم به‌ترتیب در استان‌های تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس و البرز بوده است که اگر مرکزیت استانی را در نظر بگیریم، با شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، شیراز و کرج روبه‌رو هستیم. این بازی علاوه بر هزینه، عمر کاربران را نیز هدف قرار داده و طبق آمار منتشرشده؛ بازیکنان ایرانی به‌طور متوسط در سال، یک ماه از عمر خود را صرف این بازی کرده‌اند!

طبق این آمار موثق؛ مردان مجرد ایرانی ۷۳ درصد، دانش آموزان ۴۰ درصد و سنین بین ۱۵ تا ۲۵ سال حدود ۶۰ درصد از کاربران را تشکیل داده‌اند.

ایران قعرنشین فهرست دسترسی به اینترنت ۴G در جهان

درحالی‌که ژاپن در حال کار روی نسل پنجم اینترنت همراه و فراگیر کردن آن در کشور خود است، طبق جدیدترین آمارهای منتشرشده کشورمان از لحاظ برخورداری و پوشش دهی نسل چهارم اینترنت همراه ۴G از آخر اول است! طبق آمار منتشرشده توسط وب‌سایت Opensignal، کره جنوبی دسترس‌پذیر‌ترین کشور به اینترنت نسل چهارم است و بیشترین سرعت اینترنت همراه ۴G نیز با میانگین دانلود ۴۵.۹Mbps متعلق به سنگاپور است.

طبق آمار این وب‌سایت متأسفانه کشورمان از وضعیت خوبی برخوردار نیست و رتبه هفتاد و یکم را ازنظر سرعت دسترسی به شبکه نسل چهارم به دست آورده و بعد از کشورهایی چون پاکستان، کویت، اندونزی، فیلیپین، هند و عربستان سعودی قرارگرفته است و ازلحاظ دسترس‌پذیری به شبکه نسل چهارم نیز از آخر اول شده و رتبه ۷۳ را از آن خود کرده است؛ نکته‌ای که اپراتورهای همراه را به چالش کشیده است.

توییتر؛ فیلتر شدن یا نشدن، مسئله این است!

توییتر شبکه اجتماعی محبوبی است که در بسیاری از کشورهای دنیا طرفداران خود را دارد اما همانند فیس‌بوک در کشورمان فیلتر شده و کاربران ایرانی امکان دسترسی به این شبکه اجتماعی را ندارند. با این‌حال موضوع فیلترینگ توییتر یکی از موضوعاتی است که همواره موردانتقاد و سؤال بسیاری از کاربران ایرانی قرارگرفته و هر از گاهی شایعاتی مبنی بر رفع فیلتر این شبکه اجتماعی به گوش می‌رسد. هفته گذشته نیز خبری به نقل از دبیر شورای عالی فضای مجازی منتشر شد که خبر از رفع فیلتر توییتر می‌داد اما این خبر دوام چندانی نداشت و تکذیب گشت! بااین‌حال توییتر یکی از شبکه‌های اجتماعی است که مسئولان دولت در آن فعالیت زیادی دارند و رئیس‌جمهور کشورمان بارها اعلام کرده است که با فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی موافق نیست.

بااین‌حال باید بازهم منتظر ماند و دید آیا توییتر از لیست سیاه شورای عالی فضای مجازی خارج می‌شود و کاربران در آینده می‌توانند همانند اینستاگرام از این شبکه اجتماعی نیز استفاده کنند یا خیر؟

نوشته زاویه: از خرج میلیاردی ایرانیان در کلش آف کلنز تا رفع فیلتر توئیتر اولین بار در پدیدار شد.

نقدانه: چرا من یک گوشی پرچم‌دار از ال‌جی نمی‌خرم؟!

نقدانه: چرا من یک گوشی پرچم‌دار از ال‌جی نمی‌خرم؟!

ال‌جی G2 رسما معرفی شد! پیش از عرضه رسمی این مدل در ایران و طبق قول‌های ال‌جی، قرار شد که این مدل با شرایطی ویژه عرضه شود و به همین دلیل علاقه‌مندان که از دیدن مشخصات G2 به وجد آمده بودند، مقابل نمایندگی ال‌جی صف کشیدند! خب البته حق هم داشتند، G2 محصول متفاوتی بود، کلیدهای کنترل صدا را در پشت خود قرار داده بود، قابلیت‌های ویژه‌ای داشت و باتری‌اش زبان‌زد خاص و عام شده بود…

و این‌گونه بود که ال‌جی عزم خودش را جزم کرد و به صورت کاملا جدی وارد دنیای اسمارت‌فون‌ها شد. البته خیلی قبل‌تر از این‌ها زمانی که نمایشگر رنگی یکی از آپشن‌های گوشی‌های موبایل بود نیز محصولات ال‌جی را در بازار دیده بودیم اما این G2 بود که ورق را برای این کمپانی کره‌ای برگرداند. حالا که دیگر ال‌جی به یکی از بازیگران اصلی این صنعت تبدیل شده، قصد داریم با ذکر چند دلیل بگوییم که چرا نباید یک اسمارت فون پرچمدار از ال‌جی بخرید.

می‌سوزد و باید بسازید
پس از خرید پرچمدارانی همچون G3 و G4 باید منتظر باشید تا دستگاه دلبندتان بسوزد و از آن‌جایی که در حدود ۲ میلیون تومان (در روزهای نخست عرضه) بابتش پول داده‌اید، باید با آن بسازید! بله، شایعاتی که در رابطه با پرچم‌داران ال‌جی و سوختن بردشان مطرح می‌شود، صحت دارد! ما خودمان تا به حال چندباری طعم این سوختن و ساختن را به معنای واقعی کلمه چشیده‌ایم! شما در حال کار با گوشی عزیزتر از جان‌تان هستید و به صورت کاملا خودجوش گوشی هنگ می‌کند و به هیچ عملی واکنش نشان نمی‌دهد، بنابراین چاره‌ای جز خاموش کردن آن ندارید. به سمت دکمه‌ پاور می‌روید و هرچی آن‌ را می‌فشارید هیچ‌ اتفاق خاصی نمی‌افتد. باز خدا پدر و مادر ال‌جی را بیامرزد که حداقل باتری‌ محصولاتش به راحتی در دسترس شماست در غیر این صورت حتی نمی‌توانستید گوشی را خاموش کنید! بعد از قرائت فاتحه باتری را در می‌آورید و گوشی را خاموش می‌کنید و به خیال خودتان، یک هنگ ساده بوده و قابل چشم‌پوشی است اما هرچه تلاش می‌کنید گوشی روشن نمی‌شود که نمی‌شود! باز هم خودتان را قانع می‌کنید و پیش خود می‌گویید که خب بالاخره یک محصول هوشمند است و چنین اتفاقاتی پیش می‌آید و قید اطلاعات گوشی را می‌زنید و تصمیم می‌گیرید که آن ‌را فلش کنید اما باز هم به در بسته می‌خورید چرا که اصلا خبری از دانلودینگ مود و این داستان‌ها هم نیست! پس از کش و قوس‌های فراوان متوجه می‌شوید که ای دل غافل؛ گل سرسبد گوشی‌ها، آقازاده گرامی، شاه‌ شاهان، پرچمداری تمام عیار و محصولی که ۲ میلیون بابتش پول داده‌اید خیلی اتفاقی بردش به ملکوت اعلی پیوسته است و دیگر قابل استفاده نیست!

حتی مورد داشتیم که این اتفاقات خیلی هم بی سر و صدا اتفاق نیفتاده و گوشی با سر و صدای زیادی برد خودش را سوزانده! این را هم بدانید که سوختن برد اتفاقی تازه نیست و در پرچم‌داران ال‌جی به یک آپشن اضافی تبدیل شده است. بالاخره در بچه‌های داعش عملیات انتحاری یک کار ساده و روتین است و می‌گویند فلانی دیروز خودش را منفجر کرد؛ گوشی‌های ال‌جی نیز میان خودشان چنین چیزهایی را دارند و G3 زمانی که در محفل دوستان نشسته می‌گوید که دیروز یک G4 خودش را سوزاند! برای پی بردن به عمق فاجعه کافی است شما “سوختن برد” را در گوگل سرچ کنید و اشاره‌ای به گوشی مورد نظر نکنید؛ می‌بینید که تمام پیشنهادات گوگل شما را به ال‌جی و پرچمدارش می‌رساند. البته باید به این نکته هم اشاره کنیم که در پرچم‌دار جدید، باز این مورد تا حد زیادی بهبود پیدا کرده است.


جان‌تان به لب‌تان می‌رسد
یکی از ویژگی‌های خاص ال‌جی، گارانتی به ظاهر معتبر محصولاتش است. شما هنگام خرید مبلغی اضافی را بابت گارانتی می‌پردازید به این امید که پس از سوختن، دست‌تان به جایی بند باشد اما…! دستگاهی که خودش خودجوش سوخته بود را تحویل نمایندگی می‌دهید و قرار می‌شود که در کم‌تر از یک هفته مشکل را رفع کنند. یک هفته می‌گذرد و خبری نمی‌شود! دوباره سری به نمایندگی عزیز ‌می‌زنید و می‌گویند که برد گوشی سوخته است و قطعه نداریم تا آن را تعویض کنیم، پس باید تا هفته آینده صبر کنید. شما هم که جز صبر کار دیگری نمی‌توانید بکنید یک هفته دیگر نیز دندان بر جگر می‌گذارید و این پروسه تا نزدیک به یک ماه ادامه دارد. پس از یک ماه چشم‌تان به جمال گوشی‌تان دوباره روشن می‌شود!
در واقع گارانتی ال‌جی خوب عمل می‌کند اما جان‌تان را به لب‌تان می‌رساند تا کارش را انجام دهد! در این ماجرا بجز رفت‌ و آمد هزینه دیگری نمی‌کنید اما رسما یک ماه از نعمت داشتن یک اسمارت فون محروم می‌شوید! تصورش را بکنید که بابت گارانتی چند ماه قبل پول داده‌اید، گوشی هم که خودش خودجوش سوخته و حالا باید یک ماه هم بدون گوشی سر کنید تا دوباره همان مدل (این بار تعمیر شده) به دست‌تان برسد! حالا حتی اگر بخواهید گوشی را بفروشید، خریدار به چشم یک محصول تعمیر شده به آن نگاه می‌کند و با قیمت بسیار کمتری آن را می‌خرد! فقط کافی است قبل از خرید فکر کنید که دو میلیون تومان بابت یک پرچمدار پول داده‌اید و بعد از ۶ ماه استفاده می‌بایست زیر ۵۰۰ هزار تومان آن‌ را بفروشید، چرا که گوشی تعمیری است و خریدار ندارد! دقیقا همچون یک خودروی تصادفی، با این تفاوت که شما تصادف کرده‌اید و باید تاوانش را بدهید اما پرچم‌دار ال‌جی خودش سوخته و تاوان آن با شماست! البته باز خدا را شکر که گارانتی، سوختن برد را شامل می‌شود چرا که به عنوان مثال بدنه چرمی G4 که خیلی راحت نیست و نابود شد، شامل گارانتی نمی‌شود و می‌بایست ۱۸۰ هزار تومان ناقابل بابت یک قاب ساده چرمی پول بدهید!

موش آزمایشگاهی می‌شوید
بیایید تعارف را کنار بگذاریم! ال‌جی رسما ما را یک موش آزمایشگاهی تصور کرده و مدام در حال آزمون و خطاست. ابتدا این شجاعت ال‌جی و تغییر محل قرارگیری کلیدهای پاور و کنترل صدا را تحسین می‌کنید اما G5 معرفی می‌شود و می‌بینید که همه چیز یک بازی ساده بوده و آزمایشات ال‌جی به نتیجه نرسیده است و دوباره کلیدهای کنترل صدا به کناره‌های دستگاه بازگشته‌اند! باز هم خودتان را با ماژولار بودن و این چیزها قانع می‌کنید که بله، بالاخره دست ال‌جی بسته بوده، بنده خدا تایم نداشته، نمی‌شده و از این صحبت‌ها اما V20 هم معرفی می‌شود و باز هم کلیدها در پشت نیست! تازه متوجه می‌شوید که چند سال است موش آزمایشگاهی ال‌جی شده‌اید و پس از این همه سال، مشخص شده که نه، قرارگیری کلیدها در پشت دستگاه جواب نمی‌دهد! دوباره شجاعت ال‌جی و استفاده از بدنه چرمی در G4 را تحسین می‌کنید اما G5 معرفی می‌شود و خبری از بدنه چرمی نیست، تازه می‌فهمید که پس از یک سال ال‌جی فهمیده چرم به درد نمی‌خورد!

یا اینکه با تماشای سری G Flex ذوق‌زده می‌شوید و یکی از این دو محصول را می‌خرید اما طولی نمی‌کشد که G Flex جایش را به سری V می‌دهد و دوباره متوجه می‌شوید که بله، این کمپانی کره‌ای تازه با آزمایش شما متوجه شده که اسمارت فون خمیده ارزش تولید ندارد! همچون یک موش آزمایشگاهی که خودش را قربانی می‌کند تا بقیه سودش را ببرند شما هم با خرید یک پرچمدار از ال‌جی خودتان را قربانی می‌کنید! به خیال خودتان G3، نخستین اسمارت فون با نمایشگر QHD را خریده‌اید اما رسما قربانی شده‌اید، چرا که خیلی زود QHD باب می‌شود و تمام محصولات بازار نمایشگر بهتری نسبت به G3 شما دارند. دوباره به خیال خودتان G5، نخستین اسمارت فون ماژولار بازار را خریده‌اید اما رسما قربانی شده‌اید چرا که چند ماه بعد موتو زد می‌آید و تازه متوجه می‌شوید که ماژولار بودن یعنی چه! اگر همین خط را بگیرید و دنبال کنید، می‌بینید که بارها و بارها همچون یک موش آزمایشگاهی خودتان را قربانی آزمایشگاه بزرگ ال‌جی کرده‌اید و خبر ندارید…!


خبری از کیفیت در ساخت نیست
بیایید نگاهی به پرچمداران ال‌جی بیندازیم. G3 که قربانش برویم پس از یک هفته کار در بالای میکروفونش ترک برمی‌دارد (باور ندارید بروید و خودتان یک G3 را بیابید و بالای میکروفونش را نگاه کنید)، G4 که بدنه‌ چرمی‌اش خیلی زود نیست و نابود می‌شود (برنگ قهوه‌ای) و G5 که ریزه‌کاری‌های موجود در بدنه‌اش در کسری از ثانیه جان به جان آفرین تسلیم می‌کند و حتی هنوز هم مشخص نیست که پلاستیکی است یا فلزی! این اواخر هم که خبر رسیده شیشه بکار رفته در دوربین V20 خیلی زودتر از آنچه که فکرش را می‌کنید، می‌شکند! باز هم بگوییم؟! یعنی هنوز هم مشخص نیست که پرچمداران ال‌جی کیفیت ساخت ندارند؟! به‌خصوص در نمونه‌های اولیه و تجربه نشان داده که به مرور بر کیفیت یک محصول افزوده می‌شود، پس قربانیان اصلی، همان اولین‌ها هستند.

به وعده‌ها عمل نمی‌شود!
ال‌جی همیشه حرف‌های قشنگی می‌زند و وعده‌های خیلی قشنگ‌تری می‌دهد اما زمانی که وقت عمل می‌رسد…! قرار شد که برخی پرچمداران با شرایط ویژه‌ای به فروش برسند. مثلا G4 با باتری اضافه و یک کارت حافظه که خب در زمان عرضه چنین اتفاقی نیفتاد و پس از یک ماه پک ویژه به خریداران اهدا شد. یک بار هم قول داده شد که در یک روز مشخص آپدیت اندروید مارشملو برای G3 عرضه شود اما این آپدیت با تاخیری چند ماهه عرضه شد. در ادامه نظرات کاربران در رابطه با عرضه آپدیت اندروید ۶ برای ال‌جی G3 را می‌خوانید:

تکلیف‌تان مشخص نیست!
ال‌جی خودش را کمپانی خلاقی می‌داند و بقیه را به تقلید متهم می‌کند اما خودش هم گاهی دست به تقلید می‌زند! به عنوان مثال باز شدن قفل دستگاه با دو بار تب بر روی صفحه، ویژگی بود که ال‌جی خیلی بر روی آن تاکید داشت و حتی در بیلبوردهای تبلیغاتی نیز شاهدش بودیم اما خیلی سال‌ پیش در محصولات نوکیا چنین ویژگی وجود داشت! یا اینکه معمولا در محصولات اندرویدی، این گوشی‌های چینی هستند که اپ‌دراور ندارند اما ال‌جی در G5 آن ‌را به صورت پیش‌فرض برداشت (بعدا با یک آپدیت این ویژگی به دستگاه اضافه شد). و یا سنسور اثر انگشت همیشه فعال معمولا در محصولات هواوی دیده می‌شد اما حالا V20 نیز به چنین ویژگی مجهز شده است.

حالا در این جا باید بدانید که ال‌جی حتی تکلیفش با خودش هم روشن نیست! از یک طرف ادعای خلاقیت دارد و کارهای خلاقانه می‌کند از طرف دیگر نیم نگاهی نیز به سایر کمپانی‌ها دارد و از آنها تقلید می‌کند. از یک سمت شما همیشه اولین‌ها را در اختیار دارید، اولین گوشی ماژولار، اولین گوشی با نمایشگر QHD، اولین گوشی خودترمیم و… اما از سوی دیگر همیشه آخر! آخرین کمپانی که از سنسور اثر انگشت استفاده کرد یا هنوز هم محصول ضد آب خاصی از ال‌جی ندیده‌ایم. حتی همیشه هم یک پله از بقیه عقب‌تر هستید، مثلا G4 ال‌جی با اسنپدراگون ۸۰۸ معرفی شد در حالی که ۸۱۰ نمونه قدرتمندتری بود (داغ شدن بیش از حد را کنار بگذارید که بهانه است!) و یا G3 که می‌توانست با چیپ به‌روزتر معرفی شود. حتی می‌توانست V20 را کمی دیرتر راهی بازار کند و جز نخستین محصولات با اسنپدراگون ۸۲۱ باشد تا اینکه بخواهد جز آخرین محصولات مجهز به اسنپدراگون ۸۲۰ باشد.

شما بگویید؟!
این‌ها از جمله دلایلی بود که ما را از خرید پرچمداران ال‌جی باز می‌دارد. با این صحبت‌ها بیایید نگاهی به ویژگی‌های احتمالی G6 بیندازیم (تصویر این گوشی‌ را به‌ دلایل امنیتی شطرنجی کردیم!):

  • بدنه ساخته شده از ذغال سنگ (بالاخره باید مشخص شود که ذغال سنگ جواب می‌دهد یا نه)
  • طراحی لوزی شکل و انتقال کلیدها به زیر دستگاه (آیا طراحی لوزی شکل و کلیدهای زیر دستگاه جواب می‌دهد؟!)
  • چیپست اسنپدراگون ۸۰۰ (بالاخره باید چیپ قدیمی‌تری داشته باشید)
  • عدم مقاومت در برابر آب (بگذارید مایکروسافت گوشی ضدآب بزند تا دیگر خیالمان راحت شود که ال‌جی آخر است)
  • ارایه با اندروید ۴.۴ کیت‌کت و تاخیر در آپدیت به اندروید ۵ (خب واقعا آپدیت کردن دستگاه حوصله می‌خواهد)
  • سوختن برد و آتش‌ گرفتن دستگاه (بالاخره سامسونگ و ال‌جی هر دو از یک قوماشند!)

واقعا شما بگویید که چرا باید یک پرچم‌دار از ال‌جی بخریم وقتی که بردش می‌سوزد، گارانتی آن دست‌تان را در پوست گردو می‌گذارد، باید با ضرر زیادی آن را بفروشید، موش آزمایشگاهی ‌شوید، تاوان اشتباهات دیگران را بدهید و کیفیت ساخت خاصی در انتظارتان نیست؟!

نوشته نقدانه: چرا من یک گوشی پرچم‌دار از ال‌جی نمی‌خرم؟! اولین بار در پدیدار شد.

نقدانه: چرا من یک گوشی پرچم‌دار از ال‌جی نمی‌خرم؟!

نقدانه: چرا من یک گوشی پرچم‌دار از ال‌جی نمی‌خرم؟!

ال‌جی G2 رسما معرفی شد! پیش از عرضه رسمی این مدل در ایران و طبق قول‌های ال‌جی، قرار شد که این مدل با شرایطی ویژه عرضه شود و به همین دلیل علاقه‌مندان که از دیدن مشخصات G2 به وجد آمده بودند، مقابل نمایندگی ال‌جی صف کشیدند! خب البته حق هم داشتند، G2 محصول متفاوتی بود، کلیدهای کنترل صدا را در پشت خود قرار داده بود، قابلیت‌های ویژه‌ای داشت و باتری‌اش زبان‌زد خاص و عام شده بود…

و این‌گونه بود که ال‌جی عزم خودش را جزم کرد و به صورت کاملا جدی وارد دنیای اسمارت‌فون‌ها شد. البته خیلی قبل‌تر از این‌ها زمانی که نمایشگر رنگی یکی از آپشن‌های گوشی‌های موبایل بود نیز محصولات ال‌جی را در بازار دیده بودیم اما این G2 بود که ورق را برای این کمپانی کره‌ای برگرداند. حالا که دیگر ال‌جی به یکی از بازیگران اصلی این صنعت تبدیل شده، قصد داریم با ذکر چند دلیل بگوییم که چرا نباید یک اسمارت فون پرچمدار از ال‌جی بخرید.

می‌سوزد و باید بسازید
پس از خرید پرچمدارانی همچون G3 و G4 باید منتظر باشید تا دستگاه دلبندتان بسوزد و از آن‌جایی که در حدود ۲ میلیون تومان (در روزهای نخست عرضه) بابتش پول داده‌اید، باید با آن بسازید! بله، شایعاتی که در رابطه با پرچم‌داران ال‌جی و سوختن بردشان مطرح می‌شود، صحت دارد! ما خودمان تا به حال چندباری طعم این سوختن و ساختن را به معنای واقعی کلمه چشیده‌ایم! شما در حال کار با گوشی عزیزتر از جان‌تان هستید و به صورت کاملا خودجوش گوشی هنگ می‌کند و به هیچ عملی واکنش نشان نمی‌دهد، بنابراین چاره‌ای جز خاموش کردن آن ندارید. به سمت دکمه‌ پاور می‌روید و هرچی آن‌ را می‌فشارید هیچ‌ اتفاق خاصی نمی‌افتد. باز خدا پدر و مادر ال‌جی را بیامرزد که حداقل باتری‌ محصولاتش به راحتی در دسترس شماست در غیر این صورت حتی نمی‌توانستید گوشی را خاموش کنید! بعد از قرائت فاتحه باتری را در می‌آورید و گوشی را خاموش می‌کنید و به خیال خودتان، یک هنگ ساده بوده و قابل چشم‌پوشی است اما هرچه تلاش می‌کنید گوشی روشن نمی‌شود که نمی‌شود! باز هم خودتان را قانع می‌کنید و پیش خود می‌گویید که خب بالاخره یک محصول هوشمند است و چنین اتفاقاتی پیش می‌آید و قید اطلاعات گوشی را می‌زنید و تصمیم می‌گیرید که آن ‌را فلش کنید اما باز هم به در بسته می‌خورید چرا که اصلا خبری از دانلودینگ مود و این داستان‌ها هم نیست! پس از کش و قوس‌های فراوان متوجه می‌شوید که ای دل غافل؛ گل سرسبد گوشی‌ها، آقازاده گرامی، شاه‌ شاهان، پرچمداری تمام عیار و محصولی که ۲ میلیون بابتش پول داده‌اید خیلی اتفاقی بردش به ملکوت اعلی پیوسته است و دیگر قابل استفاده نیست!

حتی مورد داشتیم که این اتفاقات خیلی هم بی سر و صدا اتفاق نیفتاده و گوشی با سر و صدای زیادی برد خودش را سوزانده! این را هم بدانید که سوختن برد اتفاقی تازه نیست و در پرچم‌داران ال‌جی به یک آپشن اضافی تبدیل شده است. بالاخره در بچه‌های داعش عملیات انتحاری یک کار ساده و روتین است و می‌گویند فلانی دیروز خودش را منفجر کرد؛ گوشی‌های ال‌جی نیز میان خودشان چنین چیزهایی را دارند و G3 زمانی که در محفل دوستان نشسته می‌گوید که دیروز یک G4 خودش را سوزاند! برای پی بردن به عمق فاجعه کافی است شما “سوختن برد” را در گوگل سرچ کنید و اشاره‌ای به گوشی مورد نظر نکنید؛ می‌بینید که تمام پیشنهادات گوگل شما را به ال‌جی و پرچمدارش می‌رساند. البته باید به این نکته هم اشاره کنیم که در پرچم‌دار جدید، باز این مورد تا حد زیادی بهبود پیدا کرده است.


جان‌تان به لب‌تان می‌رسد
یکی از ویژگی‌های خاص ال‌جی، گارانتی به ظاهر معتبر محصولاتش است. شما هنگام خرید مبلغی اضافی را بابت گارانتی می‌پردازید به این امید که پس از سوختن، دست‌تان به جایی بند باشد اما…! دستگاهی که خودش خودجوش سوخته بود را تحویل نمایندگی می‌دهید و قرار می‌شود که در کم‌تر از یک هفته مشکل را رفع کنند. یک هفته می‌گذرد و خبری نمی‌شود! دوباره سری به نمایندگی عزیز ‌می‌زنید و می‌گویند که برد گوشی سوخته است و قطعه نداریم تا آن را تعویض کنیم، پس باید تا هفته آینده صبر کنید. شما هم که جز صبر کار دیگری نمی‌توانید بکنید یک هفته دیگر نیز دندان بر جگر می‌گذارید و این پروسه تا نزدیک به یک ماه ادامه دارد. پس از یک ماه چشم‌تان به جمال گوشی‌تان دوباره روشن می‌شود!
در واقع گارانتی ال‌جی خوب عمل می‌کند اما جان‌تان را به لب‌تان می‌رساند تا کارش را انجام دهد! در این ماجرا بجز رفت‌ و آمد هزینه دیگری نمی‌کنید اما رسما یک ماه از نعمت داشتن یک اسمارت فون محروم می‌شوید! تصورش را بکنید که بابت گارانتی چند ماه قبل پول داده‌اید، گوشی هم که خودش خودجوش سوخته و حالا باید یک ماه هم بدون گوشی سر کنید تا دوباره همان مدل (این بار تعمیر شده) به دست‌تان برسد! حالا حتی اگر بخواهید گوشی را بفروشید، خریدار به چشم یک محصول تعمیر شده به آن نگاه می‌کند و با قیمت بسیار کمتری آن را می‌خرد! فقط کافی است قبل از خرید فکر کنید که دو میلیون تومان بابت یک پرچمدار پول داده‌اید و بعد از ۶ ماه استفاده می‌بایست زیر ۵۰۰ هزار تومان آن‌ را بفروشید، چرا که گوشی تعمیری است و خریدار ندارد! دقیقا همچون یک خودروی تصادفی، با این تفاوت که شما تصادف کرده‌اید و باید تاوانش را بدهید اما پرچم‌دار ال‌جی خودش سوخته و تاوان آن با شماست! البته باز خدا را شکر که گارانتی، سوختن برد را شامل می‌شود چرا که به عنوان مثال بدنه چرمی G4 که خیلی راحت نیست و نابود شد، شامل گارانتی نمی‌شود و می‌بایست ۱۸۰ هزار تومان ناقابل بابت یک قاب ساده چرمی پول بدهید!

موش آزمایشگاهی می‌شوید
بیایید تعارف را کنار بگذاریم! ال‌جی رسما ما را یک موش آزمایشگاهی تصور کرده و مدام در حال آزمون و خطاست. ابتدا این شجاعت ال‌جی و تغییر محل قرارگیری کلیدهای پاور و کنترل صدا را تحسین می‌کنید اما G5 معرفی می‌شود و می‌بینید که همه چیز یک بازی ساده بوده و آزمایشات ال‌جی به نتیجه نرسیده است و دوباره کلیدهای کنترل صدا به کناره‌های دستگاه بازگشته‌اند! باز هم خودتان را با ماژولار بودن و این چیزها قانع می‌کنید که بله، بالاخره دست ال‌جی بسته بوده، بنده خدا تایم نداشته، نمی‌شده و از این صحبت‌ها اما V20 هم معرفی می‌شود و باز هم کلیدها در پشت نیست! تازه متوجه می‌شوید که چند سال است موش آزمایشگاهی ال‌جی شده‌اید و پس از این همه سال، مشخص شده که نه، قرارگیری کلیدها در پشت دستگاه جواب نمی‌دهد! دوباره شجاعت ال‌جی و استفاده از بدنه چرمی در G4 را تحسین می‌کنید اما G5 معرفی می‌شود و خبری از بدنه چرمی نیست، تازه می‌فهمید که پس از یک سال ال‌جی فهمیده چرم به درد نمی‌خورد!

یا اینکه با تماشای سری G Flex ذوق‌زده می‌شوید و یکی از این دو محصول را می‌خرید اما طولی نمی‌کشد که G Flex جایش را به سری V می‌دهد و دوباره متوجه می‌شوید که بله، این کمپانی کره‌ای تازه با آزمایش شما متوجه شده که اسمارت فون خمیده ارزش تولید ندارد! همچون یک موش آزمایشگاهی که خودش را قربانی می‌کند تا بقیه سودش را ببرند شما هم با خرید یک پرچمدار از ال‌جی خودتان را قربانی می‌کنید! به خیال خودتان G3، نخستین اسمارت فون با نمایشگر QHD را خریده‌اید اما رسما قربانی شده‌اید، چرا که خیلی زود QHD باب می‌شود و تمام محصولات بازار نمایشگر بهتری نسبت به G3 شما دارند. دوباره به خیال خودتان G5، نخستین اسمارت فون ماژولار بازار را خریده‌اید اما رسما قربانی شده‌اید چرا که چند ماه بعد موتو زد می‌آید و تازه متوجه می‌شوید که ماژولار بودن یعنی چه! اگر همین خط را بگیرید و دنبال کنید، می‌بینید که بارها و بارها همچون یک موش آزمایشگاهی خودتان را قربانی آزمایشگاه بزرگ ال‌جی کرده‌اید و خبر ندارید…!


خبری از کیفیت در ساخت نیست
بیایید نگاهی به پرچمداران ال‌جی بیندازیم. G3 که قربانش برویم پس از یک هفته کار در بالای میکروفونش ترک برمی‌دارد (باور ندارید بروید و خودتان یک G3 را بیابید و بالای میکروفونش را نگاه کنید)، G4 که بدنه‌ چرمی‌اش خیلی زود نیست و نابود می‌شود (برنگ قهوه‌ای) و G5 که ریزه‌کاری‌های موجود در بدنه‌اش در کسری از ثانیه جان به جان آفرین تسلیم می‌کند و حتی هنوز هم مشخص نیست که پلاستیکی است یا فلزی! این اواخر هم که خبر رسیده شیشه بکار رفته در دوربین V20 خیلی زودتر از آنچه که فکرش را می‌کنید، می‌شکند! باز هم بگوییم؟! یعنی هنوز هم مشخص نیست که پرچمداران ال‌جی کیفیت ساخت ندارند؟! به‌خصوص در نمونه‌های اولیه و تجربه نشان داده که به مرور بر کیفیت یک محصول افزوده می‌شود، پس قربانیان اصلی، همان اولین‌ها هستند.

به وعده‌ها عمل نمی‌شود!
ال‌جی همیشه حرف‌های قشنگی می‌زند و وعده‌های خیلی قشنگ‌تری می‌دهد اما زمانی که وقت عمل می‌رسد…! قرار شد که برخی پرچمداران با شرایط ویژه‌ای به فروش برسند. مثلا G4 با باتری اضافه و یک کارت حافظه که خب در زمان عرضه چنین اتفاقی نیفتاد و پس از یک ماه پک ویژه به خریداران اهدا شد. یک بار هم قول داده شد که در یک روز مشخص آپدیت اندروید مارشملو برای G3 عرضه شود اما این آپدیت با تاخیری چند ماهه عرضه شد. در ادامه نظرات کاربران در رابطه با عرضه آپدیت اندروید ۶ برای ال‌جی G3 را می‌خوانید:

تکلیف‌تان مشخص نیست!
ال‌جی خودش را کمپانی خلاقی می‌داند و بقیه را به تقلید متهم می‌کند اما خودش هم گاهی دست به تقلید می‌زند! به عنوان مثال باز شدن قفل دستگاه با دو بار تب بر روی صفحه، ویژگی بود که ال‌جی خیلی بر روی آن تاکید داشت و حتی در بیلبوردهای تبلیغاتی نیز شاهدش بودیم اما خیلی سال‌ پیش در محصولات نوکیا چنین ویژگی وجود داشت! یا اینکه معمولا در محصولات اندرویدی، این گوشی‌های چینی هستند که اپ‌دراور ندارند اما ال‌جی در G5 آن ‌را به صورت پیش‌فرض برداشت (بعدا با یک آپدیت این ویژگی به دستگاه اضافه شد). و یا سنسور اثر انگشت همیشه فعال معمولا در محصولات هواوی دیده می‌شد اما حالا V20 نیز به چنین ویژگی مجهز شده است.

حالا در این جا باید بدانید که ال‌جی حتی تکلیفش با خودش هم روشن نیست! از یک طرف ادعای خلاقیت دارد و کارهای خلاقانه می‌کند از طرف دیگر نیم نگاهی نیز به سایر کمپانی‌ها دارد و از آنها تقلید می‌کند. از یک سمت شما همیشه اولین‌ها را در اختیار دارید، اولین گوشی ماژولار، اولین گوشی با نمایشگر QHD، اولین گوشی خودترمیم و… اما از سوی دیگر همیشه آخر! آخرین کمپانی که از سنسور اثر انگشت استفاده کرد یا هنوز هم محصول ضد آب خاصی از ال‌جی ندیده‌ایم. حتی همیشه هم یک پله از بقیه عقب‌تر هستید، مثلا G4 ال‌جی با اسنپدراگون ۸۰۸ معرفی شد در حالی که ۸۱۰ نمونه قدرتمندتری بود (داغ شدن بیش از حد را کنار بگذارید که بهانه است!) و یا G3 که می‌توانست با چیپ به‌روزتر معرفی شود. حتی می‌توانست V20 را کمی دیرتر راهی بازار کند و جز نخستین محصولات با اسنپدراگون ۸۲۱ باشد تا اینکه بخواهد جز آخرین محصولات مجهز به اسنپدراگون ۸۲۰ باشد.

شما بگویید؟!
این‌ها از جمله دلایلی بود که ما را از خرید پرچمداران ال‌جی باز می‌دارد. با این صحبت‌ها بیایید نگاهی به ویژگی‌های احتمالی G6 بیندازیم (تصویر این گوشی‌ را به‌ دلایل امنیتی شطرنجی کردیم!):

  • بدنه ساخته شده از ذغال سنگ (بالاخره باید مشخص شود که ذغال سنگ جواب می‌دهد یا نه)
  • طراحی لوزی شکل و انتقال کلیدها به زیر دستگاه (آیا طراحی لوزی شکل و کلیدهای زیر دستگاه جواب می‌دهد؟!)
  • چیپست اسنپدراگون ۸۰۰ (بالاخره باید چیپ قدیمی‌تری داشته باشید)
  • عدم مقاومت در برابر آب (بگذارید مایکروسافت گوشی ضدآب بزند تا دیگر خیالمان راحت شود که ال‌جی آخر است)
  • ارایه با اندروید ۴.۴ کیت‌کت و تاخیر در آپدیت به اندروید ۵ (خب واقعا آپدیت کردن دستگاه حوصله می‌خواهد)
  • سوختن برد و آتش‌ گرفتن دستگاه (بالاخره سامسونگ و ال‌جی هر دو از یک قوماشند!)

واقعا شما بگویید که چرا باید یک پرچم‌دار از ال‌جی بخریم وقتی که بردش می‌سوزد، گارانتی آن دست‌تان را در پوست گردو می‌گذارد، باید با ضرر زیادی آن را بفروشید، موش آزمایشگاهی ‌شوید، تاوان اشتباهات دیگران را بدهید و کیفیت ساخت خاصی در انتظارتان نیست؟!

نوشته نقدانه: چرا من یک گوشی پرچم‌دار از ال‌جی نمی‌خرم؟! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی لپ‌تاپ MSI GS43VR 6RE: پرواز با فانتوم!

بررسی لپ‌تاپ MSI GS43VR 6RE: پرواز با فانتوم!

MSI یک کمپانی تایوانی تولیدکننده لپ‌تاپ و قطعات جانبی است و در ایران بیش از هر چیز آن را به عنوان یک تولیدکننده مادربرد می‌شناسند. مدتی است که این کمپانی خوش‌نام علاقه خاصی به دنیای گیم پیدا کرده و سعی نموده محصولات تولیدی‌اش را با پسوند گیمینگ روانه بازار کند. همین گیمینگ بودن، وارد خط تولید لپ‌تاپ‌های MSI نیز شده است. تایوانی‌ها تمام توانایی خود را به‌کار گرفته‌اند تا لپ‌تاپ‌های متفاوتی را روانه بازار کنند و در سری جدید محصولات‌شان توجه ویژه‌ای به وزن و ضخامت شده است. مدتی است که یکی از همین لپ‌تاپ‌های خوش ساخت با نام GS43VR 6RE وارد آزمایشگاه آی‌تی‌رسان شده و به ما فرصتی دست داده تا از نزدیک با این غول تایوانی که با نام Phantom Pro نیز شناخته می‌شود، آشنا شویم. با ما و بررسی این محصول خاص همراه باشید.

طراحی و ظاهر
علاوه بر سخت‌افزار قدرتمند یکی از ویژگی‌های لپ‌تاپ‌های گیمینگ، ظاهر خشن (بخوانید مردانه!) آن‌هاست. اما فانتوم پرو قصه امروز ما کمی‌ هم ویژ‌گی‌های زنانه دارد! با اینکه ظاهر خشن لپ‌تاپ حفظ شده اما ظرافت خاصی نیز در طراحی آن به چشم می‌خورد. هنگامی که برای نخستین بار این لپ‌تاپ را دیدم، کمی جا خوردم! راستش را بخواهید اصلا انتظارش را نداشتم که یک محصول گیمینگ چنین ضخامتی داشته باشد. در واقع فانتوم پرو اگر از لپ‌تاپ‌های معمولی بازار نازک‌تر نباشد، قطعا ضخیم‌تر هم نیست.

برای ساخت پشت نمایشگر و اطراف کیبورد دستگاه از آلومینیوم تراش خورده کمک گرفته شده و سایر بخش‌های لپ‌تاپ پلاستیکی است. پشت نمایشگر همچون اکثر لپ‌تاپ‌های گیمینگ MSI صاف و یک‌دست نیست و نقش و نگارهایی را به خود می‌بیند که بیش از هر چیز دیگری شما را به یاد کاپوت خودروهای لوکس بازار می‌اندازد. البته منظور از آلومینیوم، یک لایه نازک است و فکر نکنید که واقعا با کاپوت یک خودرو طرف هستید! به دلیل همین نازک بودن بیش از حد، این قسمت با کمی فشار خم می‌شود و استحکام بالایی ندارد. اگر این بخش را به صورت افقی به سه قسمت مساوی تقسیم کنیم، در دو بخش اول چیزی برای نمایش وجود ندارد اما قسمت سوم و در بالایی‌ترین بخش نامی از MSI و لوگوی Gaming Series به چشم می‌خورد. این لوگو که یک اژدهای خشمگین را در خود جای داده به رنگ قرمز است و با روشن شدن لپ‌تاپ هم نورانی می‌شود و بیش از پیش خودنمایی می‌کند.

MSI سعی کرده تا در اطراف کیبورد نیز طرح‌هایی را پیاده کند تا این محصولش نیز ظاهری خشن‌تر به خودش بگیرد. بنابراین در این بخش نیز شاهد پستی و بلندی‌هایی هستیم. به‌طور کلی بخش آلومینیومی فانتوم پرو بی‌نهایت در جذب چربی انگشتان دست استعداد دارد و تقریبا همیشه باید همچون شاگرد شوفرها لنگ به دست بمانید و این اژدهای خشمیگن را تمیز کنید! بالای کیبورد و در سمت چپ شاهد کلید پاور دستگاه هستیم که ظاهر کاملا متفاوتی دارد و تا حدی نیز تقارن را در لپ‌تاپ به‌هم زده است.

اطراف نمایشگر حاشیه‌های نسبتا زیادی دیده می‌شود که خب البته از یک اژ‌دها چیزی جز این هم انتظار نمی‌رفت! اما راستش را بخواهید در ساخت این قسمت از پلاستیک نه‌چندان مرغوبی استفاده شده و آن ظرافت و کیفیت ساخت بالا را (حداقل در اینجا) شاهد نیستیم! تقریبا بدون هیچ دردسری می‌توانید پلاستیک موجود در این قسمت را جدا کنید و دل و روده لپ‌تاپ را ببینید!

برای باز کردن لپ‌تاپ نیاز به کلید خاصی نیست و بدون مشکل و خیلی راحت می‌توانید این کار را انجام دهید. نمایشگر توسط لولاهای باکیفیتی به بدنه متصل شده و این اطمینان را می‌دهد که در دراز مدت و پس از بارها باز و بسته شدن لپ‌تاپ مشکلی برایش پیش نیاید.

وقتی صحبت از یک لپ‌تاپ می‌شود، می‌بایست قابل حمل بودن آن در کانون توجه باشد. خوش‌بختانه MSI در فانتوم پرو به این ویژگی‌ توجه داشته و لپ‌تاپش را با ضخامتی در حدود ۲ سانتی‌متر و وزن ۱.۸ کیلوگرمی روانه بازار کرده است. با اینکه چنین ویژگی‌هایی برای یک لپ‌تاپ گیمینگ فوق‌العاده به نظر می‌رسد اما فانتوم پرو در این بخش حرف اول را در بازار نمی‌زند چرا که پیش‌تر محصولاتی همچون Razer Blade با وزنی به مراتب کمتر وارد بازار شده‌اند و مسلما توانایی حمل بیشتری هم دارند.

همیشه در محصولات گیمینگ MSI شاهد ترکیب رنگ‌های قرمز و مشکی بوده‌ایم. فانتوم پرو نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست. بدنه دستگاه به رنگ مشکی است و باقی اجزا از لوگو گرفته تا نور پس‌زمینه کیبورد همگی به رنگ قرمز در آمده‌اند تا زیبایی لپ‌تاپ دو چندان شود.

اقلام همراه دستگاه

همراه با این لپ‌تاپ گیمینگ، یک شارژر نسبتا بزرگ ۱۹.۵ ولت با شدت جریان ۹.۲۳ آمپر عرضه می‌شود که خب از جمله اقلام همراه تمامی لپ‌تاپ‌های موجود در بازار است. علاوه بر دفترچه‌های راهنما و دستمال مخصوص، شاهد یک ماوس ساخت خود MSI نیز هستیم که اطلاعات خاصی در رابطه با آن در دسترس نیست. ظاهر ماوس بر خلاف چیزی که پیش‌تر در محصولات MSI دیده بودیم چندان متناسب با بدنه لپ‌تاپ طراحی نشده و حتی ظاهر خشنی هم ندارد. البته خود ماوس از کیفیت قابل قبولی برخوردار است و بر روی سطوح صاف و حتی شیشه‌ای نیز خیلی خوب کار می‌کند.

بر خلاف اکثر لپ‌تاپ‌های امروزی بازار، همراه با فانتوم پرو درایورهای آن عرضه شده است تا دیگر نیازی به دانلود آن‌ها از وب‌سایت مربوطه نداشته باشید. باز خدا پدر و مادرش را بیامرزد چرا که با این سرعت فضایی (!) اینترنت در ایران دانلود درایورها پس از کار در معدن در رتبه دوم سخت‌ترین کارها قرار می‌گیرد. البته داستان این درایورها به همین‌ جا ختم نمی‌شود و در ادامه بیشتر در رابطه با آن خواهید خواند…!

کیبورد و تاچ‌پد

فانتوم پرو به یک کیبورد ۸۱ دکمه‌ای مجهز است که توسط Steelseries ساخته شده است. به واسطه سایز دستگاه جایی برای قرارگیری کلیدهای NumPad در سمت راست باقی نمانده و شما از این کلیدهای به اصطلاح ماشین حسابی بی‌نصیب می‌مانید. کلیدها نسبت به بدنه دستگاه ارتفاع چندان بالایی ندارند و خیلی قرص و محکم در بدنه جای خوش کرده‌اند. در مدلی که در اختیار ما بود، خبری از نقش بستن حروف پارسی بر روی کیبورد نبود. با اینکه کلیدها از طرح لبخندی برخوردار نیستند و صاف و تخت دیده می‌شوند اما تایپ با آن‌ها لذت بخش است و از این بابت مشکلی نخواهید داشت. با توجه با گیمینگ بودن این محصول MSI سایز را بهانه نکرده تا دکمه‌های کیبورد را کوچک بسازد. به همین دلیل کلید‌های شیفت، فاصله، اینتر و… در اندازه ای قابل قبول به چشم می‌خورند که مسلما برای گیمرها خبری خوب خواهد بود.

در سمت راست کیبورد یک دکمه بک‌اسلش قرار گرفته که هرچه فکرش را کردم دلیل منطقی برای حضور آن در این قسمت پیدا نکردم! هنگام تایپ و کار با کیبورد بارها این کلید را با کلید ALT اشتباه گرفتم و همه این‌ها در حالی است که بک‌اسلش در همان جای همیشگی و بالای اینتر نیز وجود دارد!
این محصول همچون سایر لپ‌تاپ‌های امروزی به نور پس زمینه برای کیبورد نیز مجهز است که البته به واسطه شیشه‌ای نبودن اطراف کلیدها نور چندانی دیده نمی‌شود. این بک‌لایت به رنگ قرمز بوده و بر خلاف سایر محصولات MSI در رنگ‌های متنوعی هم دیده نمی‌شود و شما نمی‌توانید آن‌را به دلخواه شخصی سازی کنید.

درست در زیر این کیبورد، تاچ‌پد فانتوم پرو به چشم می‌خورد. این تاچ‌پد نسبت به بدنه، کمی تو رفتگی دارد و اطراف آن با رنگ قرمز دیده می‌شود تا ترکیب رنگی موجود در لپ‌تاپ حفظ شود. تاچ‌پد به صورت تمام لمسی قرار گرفته و در زیر آن بخشی جداگانه برای کلیدهای چپ و راست قرار نگرفته که این خود موجب می‌شود تا فضای بیشتری برای کار در اختیار داشته باشید.

به شخصه نتوانستم با این ترک‌پد ارتباط برقرار کنم! حرکت بر روی آن و حتی کلیک کردن نیز خیلی راحت صورت نمی‌گیرد و شاید خیلی زود قیدش را بزنید و به سراغ یک ماوس بروید. البته با توجه به کمبود پورت‌ها در صورت اتصال ماوس رسما فقط یک پورت USB برای‌تان باقی خواهد ماند. ناگفته نماند که ترک‌پد نیز علاقه عجیبی به جذب چربی انگشتان دارد.

پورت‌ها و اتصالات

از آنجایی که مهم‌ترین مزیت لپ‌تاپ‌ها توانایی حمل و نقل آن‌هاست، در نتیجه حداقل انتظارمان این است که با مجموعه کاملی از پورت‌ها مواجه باشیم تا هنگام جا‌به‌جایی آن، دست به دامان لوازم جانبی جهت تکمیل پورت‌ها نشویم. این موضوع در GS43VR آن‌طور که باید و شاید رعایت نشده است. در سمت چپ علاوه بر پورت شارژ، شاهد یک پورت USB 3.0 ، پورت Ethernet، کارت خوان و دو جک ۳.۵ میلی‌متری برای هدفون و میکروفون هستیم.

در سمت راست نیز پورت HDMI 1.4، یک پورت USB 3.0 و یک پورت USB نوع C نیز دیده می‌شود که از فناوری تاندربولت ۳ نیز پشتیبانی می‌کند. بنابراین می‌توانید تصویر ۴K را با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه انتقال دهید. در بخش پشتی فانتوم پرو یک پورت Mini Display جا خوش کرده آن هم می‌تواند تصاویر ۴K با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه را انتقال دهد در نتیجه شما می‌توانید تصویر را بر روی ۳ نمایشگر (با نمایشگر خود لپ‌تاپ) ببینید.

در اطراف محصول هرچه گشتیم خبری از درایو نوری نبود! تصورش را بکنید که یکی از بازی‌های روز را از بازار خریده‌اید و نمی‌توانید آن‌را بر روی لپ‌تاپ چند میلیونی خود نصب کنید چرا که این محصول فاقد درایو نوری است! پس ظاهرا باید دست به دامان یک سیستم دیگر شوید و محتوای بازی را به یک هارد اکسترنال منتقل کنید و سپس بر روی فانتوم پرو خود نصب کنید! نکته جالب دیگر اینکه DVD مربوط به درایورهای این محصول همراه با آن عرضه می‌شود و سازنده فکرش را نکرده که خب حالا ما با این DVD چه باید بکنیم؟!

از طرفی با توجه به تاچ‌پد نه‌چندان خوب، همیشه می‌بایست یک ماوس را به لپ‌تاپ بزنید که خب یکی از پورت‌های USB درگیر خواهد شد و لپ‌تاپ شما رسما یک پورت USB خواهد داشت.

نمایشگر

GS43VR به یک نمایشگر ۱۴ اینچی Full HD مجهز شده و تراکم پیکسلی ۱۵۷ppi را ارایه می‌دهد. این نمایشگر که ساخت LG Philips است هنوز هم به میزان ۸۸ درصد از استاندارد sRGB پشتیبانی می‌کند. البته نسبت به نسل‌های قبلی شاهد بهبودهایی در نحوه نمایش رنگ‌ها نیز هستیم. جالب است بدانید که این نمایشگر با همه مزایایش تنها می‌تواند ۲۸۸ نیت روشنایی داشته باشد که کمی کار با آن را در محیط‌های خارجی مشکل می‌کند. البته باید بگوییم که به واسطه روکش ماتی که بر روی صفحه کشیده شده میزان رفلکس نمایشگر تا حد بسیار زیادی کاهش یافته و دیگر هنگام کار با دستگاه در و دیوار اتاق را در آن نخواهید دید.

MSI با قابلیت‌های نرم‌افزاری خاصی سعی کرده تا نواقص این نمایشگر را رفع کند. یکی از همین نرم‌افزار‌ها True Color نام دارد. با این برنامه شما می‌توانید نحوه نمایش رنگ‌ها را متناسب با سلیقه خود تغییر دهید. چندین حالت پیش‌فرض همچون حالت بازی، طراحی، انجام امور روزانه، کاهش نور آبی و یا تماشای ویدیو نیز برای آن در نظر گرفته شده که با فشردن کلید فانکشن به همراه A می‌توانید دسترسی سریعی به آن‌ها داشته باشید.
به طور کلی در نگاه از زوایا مشکلی با فانتوم پرو نخواهید داشت و می‌توان گفت که این نمایشگر برای گیم مناسب است اما اگر قصد دارید که در کنار بازی از نرم‌افزارهای طراحی همچون فتوشاپ استفاده کنید، توصیه می‌کنم که به سراغ محصول دیگری بروید.

سخت افزار

وقتی به یک لپ‌تاپ لقب گیمینگ را می‌دهند، اینکه از آن یک سخت افزار قدرتمند را بخواهیم انتظار بی‌جایی نیست. MSI نیز بهترین سخت افزار ممکن را برای این مدل در نظر گرفته است. Intel Core i7 6700HQ با چهار هسته پردازشی به عنوان مغز متفکر اژدهای خشمگین MSI انتخاب شده است. فرکانس هسته‌های این پردازنده قدرتمند که با فناوری ۱۴ نانومتری ساخته شده در حالت پایه بر روی ۲.۶ گیگاهرتز قرار گرفته‌اند که هنگام پردازش‌های سنگین در حالت توربو قرار می‌گیرند و آن‌وقت است که سرعت‌شان تا ۳.۵ گیگاهرتز ناقابل افزایش می‌یابد. این چهار هسته در کنار پردازنده گرافیکیIntel HD Graphics 530 جای خوش کرده‌اند که البته در یک لپ‌تاپ گیمینگ شاید هیچ‌وقت نیازی به استفاده از آن نباشد. از جمله دیگر قابلیت‌های ویژه این پردازنده می‌توان به پشتیبانی از ۶۴ گیگابایت رم اشاره داشت که در نوع خود فوق‌العاده است. ناگفته نماند که این پردازنده به کش L3 شش مگابایتی نیز مجهز است.

فانتوم پرو یکی از نخستین محصولات بازار بوده که به کارت گرافیک سری پاسکال مجهز است. پیش‌تر به دلیل مشکلاتی خاص همچون کمبود فضا و عدم توانایی در خنک کردن کارت‌های گرافیک، آن‌ها را با پسوند m راهی بازار می‌کردند که نسبت به نسخه دسکتاپ قدرت پردازشی بسیار کمتری داشت. اما امروزه با پیشرفت تکنولوژی دیگر مشکل خاصی بر سر راه سازندگان نیست و تقریبا کارت‌گرافیک‌های سری موبایل و دسکتاپ یکی شده‌اند.
اژدهای ۱۴ اینچی قصه امروز ما به کارت گرافیک GTX 1060 مجهز شده و می‌تواند بدون هیچ مشکلی تمامی بازی‌های روز دنیا را اجرا کند. تنها تفاوت این سری با نسخه دسکتاپ در ۱۰۰ مگاهرتز فرکانس کمتر هسته‌های پردازشی است که آن هم تنها به دلیل سایز ۱۴ اینچی فانتوم پرو است. به لطف این کارت گرافیک خاص حالا لپ‌تاپ MSI از واقعیت مجازی نیز پشتیبانی می‌کند و می‌توانید عینک‌های واقعیت مجازی بازار را به این محصول متصل کنید و لذتش را ببرید.


به این مجموعه سخت افزاری قدرتمند ۱۶ گیگابایت (۲ ماژول ۸ گیگابایتی DDR4) حافظه رم و ۱۲۸ گیگابایت SSD را نیز اضافه کنید تا زبانه کشیدن آتش از دهان این اژدهای خشمگین را ببینید. با اینکه SSD قرار گرفته بر روی این لپ‌تاپ بسیار سریع‌تر از SSD‌های موجود در بازار است، اما برای آنکه با مشکل ذخیره سازی مواجه نشوید، کمپانی سازنده یک هارد ۱ ترابایتی را نیز بر روی این لپ‌تاپ قرار داده تا رسما حجت را بر او (و شما!) تمام کند.

پس از این قدرت‌نمایی‌ها تصمیم گرفتیم تا این محصول را با سایر رقبا در بنچ‌مارک‌ها مقایسه کنیم که حاصل کار را در زیر مشاهده می‌کنید:


MSI برای این مدل از قابلیت‌های ویژه و اختصاصی خودش نیز بهره گرفته تا راحتی را برای کاربرانش به ارمغان آورد. در همین راستا شما می‌توانید میزان انرژی و قدرت دستگاه را تنظیم کنید. در صورتی که وضعیت را بر روی حالت Eco تنظیم کنید، لپ‌تاپ اجازه افزایش قدرت را ندارد و دمای آن نیز بالا نخواهد رفت. اگر قصد استفاده از حالت Sport را داشته باشید در واقع اجازه داده‌اید که لپ‌تاپ از حداکثر قدرت گرافیکی و پردازشی خودش استفاده کند. حالتی دیگر با نام Comfort برای آن در نظر گرفته شده که وضعیت دستگاه را در حالت متعادل نگه می‌دارد. برای تعیین وضعیت نیز نیازی نیست که شاخ غول بشکنید و این کار در هر جایی و با استفاده از کلید‌های ترکیبی فانکشن و F1 قابل انجام است.

توانایی اجرای بازی‌ها

با توجه به قدرت سخت‌افزاری بالای این مدل و همچنین به دوش کشیدن نامی همچون گیمینگ، تصمیم گرفتیم تا دو بازی گرافیکی را بر روی آن به اجرا درآوریم و اژدهای خشمگین MSI را به چالش بکشیم. در مرحله نخست به سراغ GTA V رفتیم و مشغول بازی با لپ‌تاپ شدیم. در ابتدا همه چیز خیلی خوب بود اما با بالا رفتن هیجان بازی، دمای دستگاه نیز بالا می‌رفت. بیشترین دما در بخش بالایی و در واقع کمی بالاتر از کلید F10 احساس می‌شد اما هیچ‌گاه شاهد لگ و یا افت فریم نبودیم. با توجه به فن‌ها و تکنولوژی‌هایی که برای خنک‌سازی این مدل در نظر گرفته شده، به شخصه انتظار داشتم که دما کنترل شود و بیش از حد بالا نرود اما چنین نبود. راستش را بخواهید ظاهرا این اژدها کنترل زیادی بر روی اعصاب خودش ندارد و خیلی زود آتش از دهانش در می‌آید. در واقع نمی‌توان به لپ‌تاپ دست زد بس که داغ می‌شود! این بازی در حالت Ultra با ۵۷ فریم بر ثانیه اجرا شد.

در مرحله دوم به سراغ یک بازی گرافیکی دیگر با نام Metal Gear Solid V رفتیم. این بازی نیز در حالت Ultra با ۵۹ فریم بر ثانیه اجرا شد. همچون GTA V گرمای تولید شده هنگام اجرای بازی بسیار بالا بود. صدای فن‌های دستگاه کمی بیش از حد معمول است اما آزار دهنده نیست. در این بین بازی‌های دیگری همچون Doom و یک نمونه از سری جذاب NFS را نیز بر روی آن اجرا کردیم و مطابق انتظار همه چیز خیلی خوب پیش رفت جز گرمای زیاد!

اسپیکر

فانتوم پرو دارای دو اسپیکر دو واتی است که در بخش جلوی بدنه خودنمایی می‌کنند. صدای اسپیکرها بلند است اما کیفیت آن راضی کننده نیست. در مدلی که در اختیار ما بود اسپیکر دستگاه ظاهرا مشکل داشت و هرچه تلاش کردیم نتوانستیم صدای با کیفیتی را از آن بشنویم! این مشکلات در خروجی هدفون دستگاه نیز به چشم می‌آمد و بنابراین نمی‌توانیم نظر خاصی را در این باره بدهیم.

MSI نسخه دوم از نرم افزار Nahimic را بر روی این محصول نصب کرده که توسط آن می‌توانید صدای خروجی را شخصی سازی کنید. ناگفته نماند که توسط این برنامه می‌توانید کیفیت ضبط میکروفون لپ‌تاپ را نیز تا حد زیادی افزایش دهید.

باتری

عملکرد باتری فانتوم پرو همچون اکثر محصولات ۱۴ اینچی بازار است و تفاوت چشم‌گیری با آن‌ها نخواهد داشت. در یک استفاده معمولی این مدل تا ۴.۵ ساعت پا به پای شما خواهد آمد و سپس باید آن ‌را به شارژ بزنید. برای فول شارژ کردن دستگاه نیز به چیزی در حدود ۳ ساعت زمان نیاز دارید که میزان معقولی است. اگر قصد دارید که هنگام اجرای بازی‌های روز دنیا بدون اتصال به شارژر و تنها از باتری دستگاه استفاده کنید، فانتوم پرو در بهترین حالت حتی نیم ساعت هم با شما نخواهد بود.

قابلیت‌های نرم‌افزاری

معمولا کمپانی‌های سازنده در لپ‌تاپ‌های امروزی بیش از هر چیز به سخت‌افزار توجه می‌کنند و کمتر پیش می‌آید که یک کمپانی بر روی بخش نرم‌افزاری محصولش کار کند. با این حال MSI علاوه بر سخت‌افزار، قابلیت‌های خاص نرم‌افزاری را نیز در محصولاتش پیاده کرده است. Dragon Center همان بخشی است که MSI ویژگی‌های اصلی نرم‌افزاریش را در آن گنجانده است. این برنامه به بخش‌های متفاوتی تقسیم شده که به صورت خلاصه‌ آن‌ها را معرفی می‌کنیم:

  • App Portal: این قسمت مربوط به میانبرهای لپ‌تاپ است. برخی برنامه‌ها به صورت پیش‌فرض قرار گرفته‌اند و شما هم می‌توانید برنامه دلخواه‌تان را به آن اضافه کنید تا هنگام کار با لپ‌تاپ خیلی سریع به آن دسترسی داشته باشید.
  • System Monitor: پس از ورود به این بخش می‌توانید بر روی عملکرد کلی لپ‌تاپ‌تان نظارت داشته باشید و میزان مصرف CPU و رم و حتی دمای آن‌ها را ببینید.
  • System Tuner: در این بخش می‌توانید تمام قابلیت‌های MSI را کنترل کنید. به‌عنوان مثال می‌توانید یک پروفایل اختصاصی برای کیبورد دستگاه تنظیم کنید و یا سرعت فن‌های دستگاه را تنظیم کنید. بخشی نیز به صورت اختصاصی برای استفاده از واقعیت مجازی در نظر گرفته شده که با فعال کردن آن لپ‌تاپ به صورت خودکار اتصال هدست‌های واقعیت مجازی را تشخیص می‌دهد.
  • Mobile Center: راستش را بخواهید نیازی نیست که توضیح خاصی در رابطه با این قسمت بدهیم چرا که در ایران در دسترس نیست!
  • Tool & Help: در آخرین قسمت نیز می‌توانید از ابزارها استفاده کنید. به عنوان مثال دیسک ریکاوری بسازید و یا باتری را کالیبره کنید.

سخن پایانی

اگر سری به بازار بزنید و از اهل دلان (!) در رابطه با لپ‌تاپ‌های MSI‌ بپرسید، نظرات مثبت چندانی را دریافت نخواهید کرد؛ البته جای تعجبی هم ندارد چرا که لپ‌تاپ‌های این برند آن‌طور که باید و شاید در بازار یافت نمی‌شوند. با این حال اگر یک گیمر حرفه‌ای هستید و بیش از ۵ میلیون تومان پول در جیبتان یافت می‌شود و البته خیلی هم اهل سفر هستید، بدانید که GS43VR برای شما ساخته شده است.

نوشته بررسی لپ‌تاپ MSI GS43VR 6RE: پرواز با فانتوم! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی لپ‌تاپ MSI GS43VR 6RE: پرواز با فانتوم!

بررسی لپ‌تاپ MSI GS43VR 6RE: پرواز با فانتوم!

MSI یک کمپانی تایوانی تولیدکننده لپ‌تاپ و قطعات جانبی است و در ایران بیش از هر چیز آن را به عنوان یک تولیدکننده مادربرد می‌شناسند. مدتی است که این کمپانی خوش‌نام علاقه خاصی به دنیای گیم پیدا کرده و سعی نموده محصولات تولیدی‌اش را با پسوند گیمینگ روانه بازار کند. همین گیمینگ بودن، وارد خط تولید لپ‌تاپ‌های MSI نیز شده است. تایوانی‌ها تمام توانایی خود را به‌کار گرفته‌اند تا لپ‌تاپ‌های متفاوتی را روانه بازار کنند و در سری جدید محصولات‌شان توجه ویژه‌ای به وزن و ضخامت شده است. مدتی است که یکی از همین لپ‌تاپ‌های خوش ساخت با نام GS43VR 6RE وارد آزمایشگاه آی‌تی‌رسان شده و به ما فرصتی دست داده تا از نزدیک با این غول تایوانی که با نام Phantom Pro نیز شناخته می‌شود، آشنا شویم. با ما و بررسی این محصول خاص همراه باشید.

طراحی و ظاهر
علاوه بر سخت‌افزار قدرتمند یکی از ویژگی‌های لپ‌تاپ‌های گیمینگ، ظاهر خشن (بخوانید مردانه!) آن‌هاست. اما فانتوم پرو قصه امروز ما کمی‌ هم ویژ‌گی‌های زنانه دارد! با اینکه ظاهر خشن لپ‌تاپ حفظ شده اما ظرافت خاصی نیز در طراحی آن به چشم می‌خورد. هنگامی که برای نخستین بار این لپ‌تاپ را دیدم، کمی جا خوردم! راستش را بخواهید اصلا انتظارش را نداشتم که یک محصول گیمینگ چنین ضخامتی داشته باشد. در واقع فانتوم پرو اگر از لپ‌تاپ‌های معمولی بازار نازک‌تر نباشد، قطعا ضخیم‌تر هم نیست.

برای ساخت پشت نمایشگر و اطراف کیبورد دستگاه از آلومینیوم تراش خورده کمک گرفته شده و سایر بخش‌های لپ‌تاپ پلاستیکی است. پشت نمایشگر همچون اکثر لپ‌تاپ‌های گیمینگ MSI صاف و یک‌دست نیست و نقش و نگارهایی را به خود می‌بیند که بیش از هر چیز دیگری شما را به یاد کاپوت خودروهای لوکس بازار می‌اندازد. البته منظور از آلومینیوم، یک لایه نازک است و فکر نکنید که واقعا با کاپوت یک خودرو طرف هستید! به دلیل همین نازک بودن بیش از حد، این قسمت با کمی فشار خم می‌شود و استحکام بالایی ندارد. اگر این بخش را به صورت افقی به سه قسمت مساوی تقسیم کنیم، در دو بخش اول چیزی برای نمایش وجود ندارد اما قسمت سوم و در بالایی‌ترین بخش نامی از MSI و لوگوی Gaming Series به چشم می‌خورد. این لوگو که یک اژدهای خشمگین را در خود جای داده به رنگ قرمز است و با روشن شدن لپ‌تاپ هم نورانی می‌شود و بیش از پیش خودنمایی می‌کند.

MSI سعی کرده تا در اطراف کیبورد نیز طرح‌هایی را پیاده کند تا این محصولش نیز ظاهری خشن‌تر به خودش بگیرد. بنابراین در این بخش نیز شاهد پستی و بلندی‌هایی هستیم. به‌طور کلی بخش آلومینیومی فانتوم پرو بی‌نهایت در جذب چربی انگشتان دست استعداد دارد و تقریبا همیشه باید همچون شاگرد شوفرها لنگ به دست بمانید و این اژدهای خشمیگن را تمیز کنید! بالای کیبورد و در سمت چپ شاهد کلید پاور دستگاه هستیم که ظاهر کاملا متفاوتی دارد و تا حدی نیز تقارن را در لپ‌تاپ به‌هم زده است.

اطراف نمایشگر حاشیه‌های نسبتا زیادی دیده می‌شود که خب البته از یک اژ‌دها چیزی جز این هم انتظار نمی‌رفت! اما راستش را بخواهید در ساخت این قسمت از پلاستیک نه‌چندان مرغوبی استفاده شده و آن ظرافت و کیفیت ساخت بالا را (حداقل در اینجا) شاهد نیستیم! تقریبا بدون هیچ دردسری می‌توانید پلاستیک موجود در این قسمت را جدا کنید و دل و روده لپ‌تاپ را ببینید!

برای باز کردن لپ‌تاپ نیاز به کلید خاصی نیست و بدون مشکل و خیلی راحت می‌توانید این کار را انجام دهید. نمایشگر توسط لولاهای باکیفیتی به بدنه متصل شده و این اطمینان را می‌دهد که در دراز مدت و پس از بارها باز و بسته شدن لپ‌تاپ مشکلی برایش پیش نیاید.

وقتی صحبت از یک لپ‌تاپ می‌شود، می‌بایست قابل حمل بودن آن در کانون توجه باشد. خوش‌بختانه MSI در فانتوم پرو به این ویژگی‌ توجه داشته و لپ‌تاپش را با ضخامتی در حدود ۲ سانتی‌متر و وزن ۱.۸ کیلوگرمی روانه بازار کرده است. با اینکه چنین ویژگی‌هایی برای یک لپ‌تاپ گیمینگ فوق‌العاده به نظر می‌رسد اما فانتوم پرو در این بخش حرف اول را در بازار نمی‌زند چرا که پیش‌تر محصولاتی همچون Razer Blade با وزنی به مراتب کمتر وارد بازار شده‌اند و مسلما توانایی حمل بیشتری هم دارند.

همیشه در محصولات گیمینگ MSI شاهد ترکیب رنگ‌های قرمز و مشکی بوده‌ایم. فانتوم پرو نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست. بدنه دستگاه به رنگ مشکی است و باقی اجزا از لوگو گرفته تا نور پس‌زمینه کیبورد همگی به رنگ قرمز در آمده‌اند تا زیبایی لپ‌تاپ دو چندان شود.

اقلام همراه دستگاه

همراه با این لپ‌تاپ گیمینگ، یک شارژر نسبتا بزرگ ۱۹.۵ ولت با شدت جریان ۹.۲۳ آمپر عرضه می‌شود که خب از جمله اقلام همراه تمامی لپ‌تاپ‌های موجود در بازار است. علاوه بر دفترچه‌های راهنما و دستمال مخصوص، شاهد یک ماوس ساخت خود MSI نیز هستیم که اطلاعات خاصی در رابطه با آن در دسترس نیست. ظاهر ماوس بر خلاف چیزی که پیش‌تر در محصولات MSI دیده بودیم چندان متناسب با بدنه لپ‌تاپ طراحی نشده و حتی ظاهر خشنی هم ندارد. البته خود ماوس از کیفیت قابل قبولی برخوردار است و بر روی سطوح صاف و حتی شیشه‌ای نیز خیلی خوب کار می‌کند.

بر خلاف اکثر لپ‌تاپ‌های امروزی بازار، همراه با فانتوم پرو درایورهای آن عرضه شده است تا دیگر نیازی به دانلود آن‌ها از وب‌سایت مربوطه نداشته باشید. باز خدا پدر و مادرش را بیامرزد چرا که با این سرعت فضایی (!) اینترنت در ایران دانلود درایورها پس از کار در معدن در رتبه دوم سخت‌ترین کارها قرار می‌گیرد. البته داستان این درایورها به همین‌ جا ختم نمی‌شود و در ادامه بیشتر در رابطه با آن خواهید خواند…!

کیبورد و تاچ‌پد

فانتوم پرو به یک کیبورد ۸۱ دکمه‌ای مجهز است که توسط Steelseries ساخته شده است. به واسطه سایز دستگاه جایی برای قرارگیری کلیدهای NumPad در سمت راست باقی نمانده و شما از این کلیدهای به اصطلاح ماشین حسابی بی‌نصیب می‌مانید. کلیدها نسبت به بدنه دستگاه ارتفاع چندان بالایی ندارند و خیلی قرص و محکم در بدنه جای خوش کرده‌اند. در مدلی که در اختیار ما بود، خبری از نقش بستن حروف پارسی بر روی کیبورد نبود. با اینکه کلیدها از طرح لبخندی برخوردار نیستند و صاف و تخت دیده می‌شوند اما تایپ با آن‌ها لذت بخش است و از این بابت مشکلی نخواهید داشت. با توجه با گیمینگ بودن این محصول MSI سایز را بهانه نکرده تا دکمه‌های کیبورد را کوچک بسازد. به همین دلیل کلید‌های شیفت، فاصله، اینتر و… در اندازه ای قابل قبول به چشم می‌خورند که مسلما برای گیمرها خبری خوب خواهد بود.

در سمت راست کیبورد یک دکمه بک‌اسلش قرار گرفته که هرچه فکرش را کردم دلیل منطقی برای حضور آن در این قسمت پیدا نکردم! هنگام تایپ و کار با کیبورد بارها این کلید را با کلید ALT اشتباه گرفتم و همه این‌ها در حالی است که بک‌اسلش در همان جای همیشگی و بالای اینتر نیز وجود دارد!
این محصول همچون سایر لپ‌تاپ‌های امروزی به نور پس زمینه برای کیبورد نیز مجهز است که البته به واسطه شیشه‌ای نبودن اطراف کلیدها نور چندانی دیده نمی‌شود. این بک‌لایت به رنگ قرمز بوده و بر خلاف سایر محصولات MSI در رنگ‌های متنوعی هم دیده نمی‌شود و شما نمی‌توانید آن‌را به دلخواه شخصی سازی کنید.

درست در زیر این کیبورد، تاچ‌پد فانتوم پرو به چشم می‌خورد. این تاچ‌پد نسبت به بدنه، کمی تو رفتگی دارد و اطراف آن با رنگ قرمز دیده می‌شود تا ترکیب رنگی موجود در لپ‌تاپ حفظ شود. تاچ‌پد به صورت تمام لمسی قرار گرفته و در زیر آن بخشی جداگانه برای کلیدهای چپ و راست قرار نگرفته که این خود موجب می‌شود تا فضای بیشتری برای کار در اختیار داشته باشید.

به شخصه نتوانستم با این ترک‌پد ارتباط برقرار کنم! حرکت بر روی آن و حتی کلیک کردن نیز خیلی راحت صورت نمی‌گیرد و شاید خیلی زود قیدش را بزنید و به سراغ یک ماوس بروید. البته با توجه به کمبود پورت‌ها در صورت اتصال ماوس رسما فقط یک پورت USB برای‌تان باقی خواهد ماند. ناگفته نماند که ترک‌پد نیز علاقه عجیبی به جذب چربی انگشتان دارد.

پورت‌ها و اتصالات

از آنجایی که مهم‌ترین مزیت لپ‌تاپ‌ها توانایی حمل و نقل آن‌هاست، در نتیجه حداقل انتظارمان این است که با مجموعه کاملی از پورت‌ها مواجه باشیم تا هنگام جا‌به‌جایی آن، دست به دامان لوازم جانبی جهت تکمیل پورت‌ها نشویم. این موضوع در GS43VR آن‌طور که باید و شاید رعایت نشده است. در سمت چپ علاوه بر پورت شارژ، شاهد یک پورت USB 3.0 ، پورت Ethernet، کارت خوان و دو جک ۳.۵ میلی‌متری برای هدفون و میکروفون هستیم.

در سمت راست نیز پورت HDMI 1.4، یک پورت USB 3.0 و یک پورت USB نوع C نیز دیده می‌شود که از فناوری تاندربولت ۳ نیز پشتیبانی می‌کند. بنابراین می‌توانید تصویر ۴K را با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه انتقال دهید. در بخش پشتی فانتوم پرو یک پورت Mini Display جا خوش کرده آن هم می‌تواند تصاویر ۴K با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه را انتقال دهد در نتیجه شما می‌توانید تصویر را بر روی ۳ نمایشگر (با نمایشگر خود لپ‌تاپ) ببینید.

در اطراف محصول هرچه گشتیم خبری از درایو نوری نبود! تصورش را بکنید که یکی از بازی‌های روز را از بازار خریده‌اید و نمی‌توانید آن‌را بر روی لپ‌تاپ چند میلیونی خود نصب کنید چرا که این محصول فاقد درایو نوری است! پس ظاهرا باید دست به دامان یک سیستم دیگر شوید و محتوای بازی را به یک هارد اکسترنال منتقل کنید و سپس بر روی فانتوم پرو خود نصب کنید! نکته جالب دیگر اینکه DVD مربوط به درایورهای این محصول همراه با آن عرضه می‌شود و سازنده فکرش را نکرده که خب حالا ما با این DVD چه باید بکنیم؟!

از طرفی با توجه به تاچ‌پد نه‌چندان خوب، همیشه می‌بایست یک ماوس را به لپ‌تاپ بزنید که خب یکی از پورت‌های USB درگیر خواهد شد و لپ‌تاپ شما رسما یک پورت USB خواهد داشت.

نمایشگر

GS43VR به یک نمایشگر ۱۴ اینچی Full HD مجهز شده و تراکم پیکسلی ۱۵۷ppi را ارایه می‌دهد. این نمایشگر که ساخت LG Philips است هنوز هم به میزان ۸۸ درصد از استاندارد sRGB پشتیبانی می‌کند. البته نسبت به نسل‌های قبلی شاهد بهبودهایی در نحوه نمایش رنگ‌ها نیز هستیم. جالب است بدانید که این نمایشگر با همه مزایایش تنها می‌تواند ۲۸۸ نیت روشنایی داشته باشد که کمی کار با آن را در محیط‌های خارجی مشکل می‌کند. البته باید بگوییم که به واسطه روکش ماتی که بر روی صفحه کشیده شده میزان رفلکس نمایشگر تا حد بسیار زیادی کاهش یافته و دیگر هنگام کار با دستگاه در و دیوار اتاق را در آن نخواهید دید.

MSI با قابلیت‌های نرم‌افزاری خاصی سعی کرده تا نواقص این نمایشگر را رفع کند. یکی از همین نرم‌افزار‌ها True Color نام دارد. با این برنامه شما می‌توانید نحوه نمایش رنگ‌ها را متناسب با سلیقه خود تغییر دهید. چندین حالت پیش‌فرض همچون حالت بازی، طراحی، انجام امور روزانه، کاهش نور آبی و یا تماشای ویدیو نیز برای آن در نظر گرفته شده که با فشردن کلید فانکشن به همراه A می‌توانید دسترسی سریعی به آن‌ها داشته باشید.
به طور کلی در نگاه از زوایا مشکلی با فانتوم پرو نخواهید داشت و می‌توان گفت که این نمایشگر برای گیم مناسب است اما اگر قصد دارید که در کنار بازی از نرم‌افزارهای طراحی همچون فتوشاپ استفاده کنید، توصیه می‌کنم که به سراغ محصول دیگری بروید.

سخت افزار

وقتی به یک لپ‌تاپ لقب گیمینگ را می‌دهند، اینکه از آن یک سخت افزار قدرتمند را بخواهیم انتظار بی‌جایی نیست. MSI نیز بهترین سخت افزار ممکن را برای این مدل در نظر گرفته است. Intel Core i7 6700HQ با چهار هسته پردازشی به عنوان مغز متفکر اژدهای خشمگین MSI انتخاب شده است. فرکانس هسته‌های این پردازنده قدرتمند که با فناوری ۱۴ نانومتری ساخته شده در حالت پایه بر روی ۲.۶ گیگاهرتز قرار گرفته‌اند که هنگام پردازش‌های سنگین در حالت توربو قرار می‌گیرند و آن‌وقت است که سرعت‌شان تا ۳.۵ گیگاهرتز ناقابل افزایش می‌یابد. این چهار هسته در کنار پردازنده گرافیکیIntel HD Graphics 530 جای خوش کرده‌اند که البته در یک لپ‌تاپ گیمینگ شاید هیچ‌وقت نیازی به استفاده از آن نباشد. از جمله دیگر قابلیت‌های ویژه این پردازنده می‌توان به پشتیبانی از ۶۴ گیگابایت رم اشاره داشت که در نوع خود فوق‌العاده است. ناگفته نماند که این پردازنده به کش L3 شش مگابایتی نیز مجهز است.

فانتوم پرو یکی از نخستین محصولات بازار بوده که به کارت گرافیک سری پاسکال مجهز است. پیش‌تر به دلیل مشکلاتی خاص همچون کمبود فضا و عدم توانایی در خنک کردن کارت‌های گرافیک، آن‌ها را با پسوند m راهی بازار می‌کردند که نسبت به نسخه دسکتاپ قدرت پردازشی بسیار کمتری داشت. اما امروزه با پیشرفت تکنولوژی دیگر مشکل خاصی بر سر راه سازندگان نیست و تقریبا کارت‌گرافیک‌های سری موبایل و دسکتاپ یکی شده‌اند.
اژدهای ۱۴ اینچی قصه امروز ما به کارت گرافیک GTX 1060 مجهز شده و می‌تواند بدون هیچ مشکلی تمامی بازی‌های روز دنیا را اجرا کند. تنها تفاوت این سری با نسخه دسکتاپ در ۱۰۰ مگاهرتز فرکانس کمتر هسته‌های پردازشی است که آن هم تنها به دلیل سایز ۱۴ اینچی فانتوم پرو است. به لطف این کارت گرافیک خاص حالا لپ‌تاپ MSI از واقعیت مجازی نیز پشتیبانی می‌کند و می‌توانید عینک‌های واقعیت مجازی بازار را به این محصول متصل کنید و لذتش را ببرید.


به این مجموعه سخت افزاری قدرتمند ۱۶ گیگابایت (۲ ماژول ۸ گیگابایتی DDR4) حافظه رم و ۱۲۸ گیگابایت SSD را نیز اضافه کنید تا زبانه کشیدن آتش از دهان این اژدهای خشمگین را ببینید. با اینکه SSD قرار گرفته بر روی این لپ‌تاپ بسیار سریع‌تر از SSD‌های موجود در بازار است، اما برای آنکه با مشکل ذخیره سازی مواجه نشوید، کمپانی سازنده یک هارد ۱ ترابایتی را نیز بر روی این لپ‌تاپ قرار داده تا رسما حجت را بر او (و شما!) تمام کند.

پس از این قدرت‌نمایی‌ها تصمیم گرفتیم تا این محصول را با سایر رقبا در بنچ‌مارک‌ها مقایسه کنیم که حاصل کار را در زیر مشاهده می‌کنید:


MSI برای این مدل از قابلیت‌های ویژه و اختصاصی خودش نیز بهره گرفته تا راحتی را برای کاربرانش به ارمغان آورد. در همین راستا شما می‌توانید میزان انرژی و قدرت دستگاه را تنظیم کنید. در صورتی که وضعیت را بر روی حالت Eco تنظیم کنید، لپ‌تاپ اجازه افزایش قدرت را ندارد و دمای آن نیز بالا نخواهد رفت. اگر قصد استفاده از حالت Sport را داشته باشید در واقع اجازه داده‌اید که لپ‌تاپ از حداکثر قدرت گرافیکی و پردازشی خودش استفاده کند. حالتی دیگر با نام Comfort برای آن در نظر گرفته شده که وضعیت دستگاه را در حالت متعادل نگه می‌دارد. برای تعیین وضعیت نیز نیازی نیست که شاخ غول بشکنید و این کار در هر جایی و با استفاده از کلید‌های ترکیبی فانکشن و F1 قابل انجام است.

توانایی اجرای بازی‌ها

با توجه به قدرت سخت‌افزاری بالای این مدل و همچنین به دوش کشیدن نامی همچون گیمینگ، تصمیم گرفتیم تا دو بازی گرافیکی را بر روی آن به اجرا درآوریم و اژدهای خشمگین MSI را به چالش بکشیم. در مرحله نخست به سراغ GTA V رفتیم و مشغول بازی با لپ‌تاپ شدیم. در ابتدا همه چیز خیلی خوب بود اما با بالا رفتن هیجان بازی، دمای دستگاه نیز بالا می‌رفت. بیشترین دما در بخش بالایی و در واقع کمی بالاتر از کلید F10 احساس می‌شد اما هیچ‌گاه شاهد لگ و یا افت فریم نبودیم. با توجه به فن‌ها و تکنولوژی‌هایی که برای خنک‌سازی این مدل در نظر گرفته شده، به شخصه انتظار داشتم که دما کنترل شود و بیش از حد بالا نرود اما چنین نبود. راستش را بخواهید ظاهرا این اژدها کنترل زیادی بر روی اعصاب خودش ندارد و خیلی زود آتش از دهانش در می‌آید. در واقع نمی‌توان به لپ‌تاپ دست زد بس که داغ می‌شود! این بازی در حالت Ultra با ۵۷ فریم بر ثانیه اجرا شد.

در مرحله دوم به سراغ یک بازی گرافیکی دیگر با نام Metal Gear Solid V رفتیم. این بازی نیز در حالت Ultra با ۵۹ فریم بر ثانیه اجرا شد. همچون GTA V گرمای تولید شده هنگام اجرای بازی بسیار بالا بود. صدای فن‌های دستگاه کمی بیش از حد معمول است اما آزار دهنده نیست. در این بین بازی‌های دیگری همچون Doom و یک نمونه از سری جذاب NFS را نیز بر روی آن اجرا کردیم و مطابق انتظار همه چیز خیلی خوب پیش رفت جز گرمای زیاد!

اسپیکر

فانتوم پرو دارای دو اسپیکر دو واتی است که در بخش جلوی بدنه خودنمایی می‌کنند. صدای اسپیکرها بلند است اما کیفیت آن راضی کننده نیست. در مدلی که در اختیار ما بود اسپیکر دستگاه ظاهرا مشکل داشت و هرچه تلاش کردیم نتوانستیم صدای با کیفیتی را از آن بشنویم! این مشکلات در خروجی هدفون دستگاه نیز به چشم می‌آمد و بنابراین نمی‌توانیم نظر خاصی را در این باره بدهیم.

MSI نسخه دوم از نرم افزار Nahimic را بر روی این محصول نصب کرده که توسط آن می‌توانید صدای خروجی را شخصی سازی کنید. ناگفته نماند که توسط این برنامه می‌توانید کیفیت ضبط میکروفون لپ‌تاپ را نیز تا حد زیادی افزایش دهید.

باتری

عملکرد باتری فانتوم پرو همچون اکثر محصولات ۱۴ اینچی بازار است و تفاوت چشم‌گیری با آن‌ها نخواهد داشت. در یک استفاده معمولی این مدل تا ۴.۵ ساعت پا به پای شما خواهد آمد و سپس باید آن ‌را به شارژ بزنید. برای فول شارژ کردن دستگاه نیز به چیزی در حدود ۳ ساعت زمان نیاز دارید که میزان معقولی است. اگر قصد دارید که هنگام اجرای بازی‌های روز دنیا بدون اتصال به شارژر و تنها از باتری دستگاه استفاده کنید، فانتوم پرو در بهترین حالت حتی نیم ساعت هم با شما نخواهد بود.

قابلیت‌های نرم‌افزاری

معمولا کمپانی‌های سازنده در لپ‌تاپ‌های امروزی بیش از هر چیز به سخت‌افزار توجه می‌کنند و کمتر پیش می‌آید که یک کمپانی بر روی بخش نرم‌افزاری محصولش کار کند. با این حال MSI علاوه بر سخت‌افزار، قابلیت‌های خاص نرم‌افزاری را نیز در محصولاتش پیاده کرده است. Dragon Center همان بخشی است که MSI ویژگی‌های اصلی نرم‌افزاریش را در آن گنجانده است. این برنامه به بخش‌های متفاوتی تقسیم شده که به صورت خلاصه‌ آن‌ها را معرفی می‌کنیم:

  • App Portal: این قسمت مربوط به میانبرهای لپ‌تاپ است. برخی برنامه‌ها به صورت پیش‌فرض قرار گرفته‌اند و شما هم می‌توانید برنامه دلخواه‌تان را به آن اضافه کنید تا هنگام کار با لپ‌تاپ خیلی سریع به آن دسترسی داشته باشید.
  • System Monitor: پس از ورود به این بخش می‌توانید بر روی عملکرد کلی لپ‌تاپ‌تان نظارت داشته باشید و میزان مصرف CPU و رم و حتی دمای آن‌ها را ببینید.
  • System Tuner: در این بخش می‌توانید تمام قابلیت‌های MSI را کنترل کنید. به‌عنوان مثال می‌توانید یک پروفایل اختصاصی برای کیبورد دستگاه تنظیم کنید و یا سرعت فن‌های دستگاه را تنظیم کنید. بخشی نیز به صورت اختصاصی برای استفاده از واقعیت مجازی در نظر گرفته شده که با فعال کردن آن لپ‌تاپ به صورت خودکار اتصال هدست‌های واقعیت مجازی را تشخیص می‌دهد.
  • Mobile Center: راستش را بخواهید نیازی نیست که توضیح خاصی در رابطه با این قسمت بدهیم چرا که در ایران در دسترس نیست!
  • Tool & Help: در آخرین قسمت نیز می‌توانید از ابزارها استفاده کنید. به عنوان مثال دیسک ریکاوری بسازید و یا باتری را کالیبره کنید.

سخن پایانی

اگر سری به بازار بزنید و از اهل دلان (!) در رابطه با لپ‌تاپ‌های MSI‌ بپرسید، نظرات مثبت چندانی را دریافت نخواهید کرد؛ البته جای تعجبی هم ندارد چرا که لپ‌تاپ‌های این برند آن‌طور که باید و شاید در بازار یافت نمی‌شوند. با این حال اگر یک گیمر حرفه‌ای هستید و بیش از ۵ میلیون تومان پول در جیبتان یافت می‌شود و البته خیلی هم اهل سفر هستید، بدانید که GS43VR برای شما ساخته شده است.

نوشته بررسی لپ‌تاپ MSI GS43VR 6RE: پرواز با فانتوم! اولین بار در پدیدار شد.