گلکسی A32 اولین عضو میان‌رده‌های سامسونگ در سال جدید است که با طراحی خاص روانه بازار شده، با بررسی گلکسی A32 همراه ما باشید.

در سال گذشته اخبار فراوانی در مورد تغییرات بزرگ سامسونگ در سال 2021 منتشر شده بود و پیش‌بینی می‌شد که سامسونگ در سال جدید میلادی گرد و خاک زیادی در بازار تلفن همراه به پا کند. عرضه پرچمداران و میان‌رده‌های جدید این شرکت طی سه ماه گذشته و نگرش تازه سامسونگ که در تمامی محصولات این شرکت، از گران‌ترین پرچمدار تا ارزان‌ترین گوشی اقتصادی به چشم می‌خورد، باعث شد تا پیش‌بینی کارشناسان صحیح از آب در بیاید و اتفاقات بازار گوشی همراه در سال 2021 معطوف به محصولات سامسونگ باشد.

طراحی جذاب، یکی از بزرگ‌ترین دلایل حمایت مشتریان از محصولات چینی و در عین حال به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نقاط ضعف محصولات سامسونگ در بخش تلفن همراه بود. اغراق نیست اگر بگوییم دیگر همه از دست طراحی‌های ساده، نه‌چندان جذاب و تکراری گوشی‌های سامسونگ خسته شده بودیم.

اما این شرکت از سال 2019 تلاش کرد تا زبان طراحی جدید خود را در مدل‌های میان‌رده و پرچمدار به نمایش بگذارد، زبان طراحی جدید سامسونگ از همان بدنه‌های پلاستیکی یک دست و بسیار ساده به طراحی جدید ماژول دوربین، حاشیه باریک‌تر و الگوی رنگ‌ها در قاب پشتی گوشی ختم شد و تنها ظرف 3 سال، می‌توان گفت طراحی گوشی‌های میان‌رده سامسونگ به تنوع و بلوغ مورد نظر خریداران رسیده است.

تحولی که هر روز تکمیل می‌شود

تنها لازم است طراحی مدل‌های A50 ،A50s ،A51 و حالا A52 را با یکدیگر مقایسه کنید، تا ببینید چگونه حال و هوای گوشی‌های هوشمند سامسونگ تغییر کرده و خریداران، کیفیت را هم از ظاهر و هم از باطن گوش‌های میان‌رده و پرچمدار سامسونگ لمس می‌کنند.

تغییراتی سامسونگ روز به روز در حال تکامل است و به نظر می‌رسد سامسونگ قصد ندارد با یک تصمیم نابه‌جا همه رشته‌های خود را پنبه کند، فعلا هر چه سامسونگ تولید می‌کند بهتر از مدل قبلی است و حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد.

سامسونگ گلکسی A32

این روند در سری جدید میان‌رده‌های گلکسی A سامسونگ نیز ادامه پیدا کرده و مدل‌های 2021 سری گلکسی A همگی با لباس سال نو وارد بازار شده‌اند.

گلکسی A32، گلکسی A52 و گلکسی A72 سه مدل اصلی و به نوعی نورچشمی‌های جدید سامسونگ هستند که به تازگی وارد بازار ایران شده و گرد و خاکی که در موردش صحبت کردیم را به پا کرده‌اند.

قرار است در سه مقاله تخصصی به نقد و بررسی سه میان‌رده جذاب سامسونگ بپردازیم تا ببینیم هرآنقدر که ظاهر این سه مدل تغییر کرده، قدرت و بازدهی آن‌ها نیز متحول شده یا خیر.

برای شروع به سراغ گلکسی A32 مدل میان‌رده اقتصادی سامسونگ در سال 2021 رفته‌ایم تا اولین مدلی که در دادگاه عدل ما مورد قضاوت قرار گیرد، گلکسی A32 جوان و پرادعا باشد. با آی‌تی‌رسان و نقد و بررسی تخصصی سامسونگ گلکسی A32 همراه باشید:

مشخصات گلکسی A32

بررسی وضعیت در بازار و رقیبان گلکسی A32

سری گلکسی A سامسونگ هر چقدر هم که خوب باشد از نظر قیمتی یک سر و گردن از میان‌رده‌های چینی شیائومی و حتی هوآوی گران‌تر است. به همین دلیل ارزش خرید مدلی مانند A32 را به آسانی نمی‌توان تایید کرد. در جدول بالا نگاهی به مشخصات گلکسی A32 انداختیم و پیش از آن که تک تک بخش‌های آن را مورد نقد و بررسی قرار دهیم، باید بگوییم که این مدل با قیمتی که دارد در رده گوشی‌هایی مانند ردمی نوت 9s، ردمی نوت 10 و هوآوی P30 Lite قرار می‌گیرد.

به این ترتیب راهی سخت پیش روی گلکسی A32 قرار دارد، زیرا رقبایش حداقل از نظر مشخصات و قیمت از برتری نسبی برخوردار هستند. در ادامه با نقد و بررسی تخصصی این مدل مشخص می‌شود که آیا گلکسی A32 ارزش خرید دارد یا خیر؟

طراحی و کیفیت ساخت گلکسی A32

طراحی جدید گوشی‌های سامسونگ همان موردی است که در مقدمه کلی در مورد آن صحبت کردیم. اما نکته آن است که فقط طراحی تغییر نکرده، بلکه کیفیت و حس گوشی‌های میان‌رده سامسونگ کاملا دگرگون شده و شما احساس متفاوتی نسبت محصولات جدید این شرکت خواهید داشت.

در مورد گلکسی A32 نیز شرایط به همین شکل است، در ابتدا اصلا احساس نخواهید کرد که یک گوشی میان‌رده یا اقتصادی را در دست گرفته‌اید، خیر، بدنه از پلاستیک ساخته شده اما کیفیت این پلاستیک زننده یا مایوس کننده نیست. همچنین لایه براقی بر روی بدنه وجود دارد که شبیه به شیشه است و حتی شاید در ابتدا احساس کنید بدنه از شیشه ساخته شده است.

تغییر دیگری که در طراحی گلکسی A32 دیده می‌شود، از بین رفتن خمیدگی گوشه‌های گوشی و محل اتصال بدنه به فریم است، تا پیش از این، مدل‌های سامسونگ گوشه‌های گرد‌تری داشتند اما حالا بدنه مکعبی‌تر شده و زاویه محل اتصال نمایشگر به فریم، اتصال فریم به بدنه، قاب پشتی و چهار گوشه تلفن، تندتر شده است.

ابعاد

گلکسی A32 سامسونگ 15.8 سانتی‌متر طول، 7.3 سانتی‌متر عرض، 8.4 میلی‌متر ضخامت و 184 گرم وزن دارد. ابعاد کاملا استاندارد هستند و ایرادی از آن‌ها نمی‌توان گرفت. میان‌رده جدید سامسونگ نسبتا سبک و بسیار خوش دست است. از نظر ابعاد تغییر فراوانی نسبت به گذشته دیده نمی‌شود و تنها می‌توان کاهش ضخامت گوشی نسبت به مدل A31 را بدون خواندن مشخصات متوجه شد.

همچنین وزن گوشی در نقاط مختلف یکسان است، معمولا زمانی که یک تلفن هوشمند را در دست می‌گیرید، برخی قسمت‌ها مانند دوربین سنگین‌تر است اما در گلکسی A32 تعادل وزنی مناسبی میان قسمت‌های مختلف گوشی برقرار شده که کار با آن را راحت‌تر می‌کند.

طراحی

همانطور که گفته شد بدنه و فریم تماما از پلاستیک ساخته شده اما به دلیل رنگ بندی شاداب و روکش براق، احساس می‌کنید که بدنه شیشه‌ای و فریم فلزی هستند. این نوع طراحی حس بسیار خوبی به شما می‌دهد و تا حدودی نسبت به مقاومت گوشی نیز مطمئن‌تر می‌شوید.

اما درست زمانی که در حال تمجید از گوشی هستید و با خود می‌گویید “به به” سامسونگ چه میان‌رده زیبایی تولید کرده، لک‌های پرتعداد اثر انگشت بر روی بدنه پشتی شما را ضربه فنی خواهد کرد. گلکسی A32 در دسته گوشی‌هایی با قابلیت جذب اثر انگشت بسیار بالا قرار می‌گیرد، حتی شاید در این دسته بر روی سکو نیز برود و مدال هم بگیرد.

ما در دفتر آی‌تی‌رسان مدل مشکی گلکسی A32 را در اختیار داشتیم که به دلیل بدنه تیره و روکش براق، همواره هزاران لک و اثر انگشت بر روی آن دیده می‌شد، اما به نظر می‌رسد لک‌ها در مدل‌های آبی، سفید و یاسی، خیلی دیده نشوند، بنابراین اگر رنگ روشن این گوشی را خریداری کنید، کمتر متوجه لکه‌ها بر روی بدنه می‌شوید، اما در هر صورت بدنه مستعد جذب لکه و اثر انگشت است.

نکته منفی دیگری که نمی‌توان از آن چشم پوشی کرد و یک نقطه ضعف بزرگ برای گلکسی A32 به شمار می‌رسد، طراحی نه‌چندان جالب بخش دوربین است. در این گوشی ماژول دوربین به طور جداگانه یا متفاوت از بدنه اصلی دیده نمی‌شود، بلکه 5 لکه مشکی در کنار هم قرار داده شده‌اند که از قضا دوربین هستند و طراحی بیش از حد ساده آن‌ها، تا حدودی رخ کار را خراب کرده است.

البته نظر در خصوص ظاهر دوربین‌ها تا حدی سلیقه‌ای‌ست اما به شخصه اصلا از این مدل طراحی خوشم نیامد. ضمن اینکه ایرادات دیگری به طرح دوربین‌‌های گلکسی A32 وارد است. این مدل 4 دوربین دارد که لنز سه دوربین اصلی آن چند میلی‌متری از بدنه بیرون زده است. دوربین ماکرو و فلاش LED کاملا هم سطح بدنه هستند و تنها برجستگی پشت دوربین مربوطه به همان سه لنز اصلی گوشی است.

برجستگی لنز دوربین‌ها موجب شده تا گرد و غبار زیادی در اطراف آن‌ها جمع شود، از طرفی لنزها فاصله زیاد از یکدیگر ندارند و تمیز کردن میان‌ آن‌ها کار آسانی نیست. بنابراین یا باید با لکه‌ها و گرد و غبار دور دوربین‌ها کنار بیایید یا کلا یک قاب خوب برای گوشی خریده و خودتان را از این دردسرها راحت کنید.

درگاه‌ها

بر روی قاب پشتی سامسونگ گلکسی A32 به جز دوربین‌ها و فلاش LED، عنصر دیگری دیده نمی‌شود. اما بر روی فریم سمت راست دکمه صدا و پاور، برروی فریم سمت چپ خشاب سیم‌کارت و در فریم پایینی میکروفون، اسپیکر، جک هدفون و درگاه شارژر USB-C وجود دارد.

بر روی فریم بالایی تنها یک میکروفون قرار دارد اما در حاشیه فریم و نمایشگر، اسپیکر مکالمه دیده می‌شود. این اسپیکر تنها برای مکالمه استفاده می‌شود بنابراین در این مدل از اسپیکر دوگانه و صدای استریو خبری نیست.

استحکام

گفتیم که گلکسی A32 حس یک گوشی مقاوم را به شما می‌دهد اما آنقدرها هم نمی‌توان بر روی آن حساب باز کرد. در مورد محافظ نمایشگر این مدل اطلاعات معتبری وجود ندارد، کمی‌پیش از عرضه A32 شایعه استفاده از گوریلا گلس 5 در این مدل وجود داشت اما حالا اطلاعاتی در رابطه با محافظ نمایشگر گلکسی A32 در دسترس نیست. هیچ تائیدیه مقاومت در برابر آب یا گرد و غبار نیز وجود ندارد. بنابراین هم به جهت مقاومت و هم رهایی از لک و غبارهایی که در موردش صحبت کردیم، استفاده از یک قاب باکیفیت پیشنهاد می‌شود.

بررسی نمایشگر گلکسی A32

صفحه نمایش گوشی‌های سامسونگ همواره یکی از اصلی‌ترین نقاط قوت این محصولات به شمار می‌روند. تفاوتی ندارد که با یک گوشی میان‌رده سامسونگ طرف باشید یا یک گوشی پرچمدار، در هر صورت نمایشگر گوشی‌هایی که بر روی آن لوگوی سامسونگ حک شده، یک سر و گردن از دیگر مدل‌های همرده و رقیب بهتر است.

سامسونگ در گلکسی A32 از نمایشگر 6.4 اینچی سوپرامولد استفاده کرده، این نمایشگر با وجود حاشیه نسبتا ضخیمی که در اطراف آن وجود دارد، 84 درصد پنل جلویی را می‌پوشاند. این نمایشگر با رزولوشن 1080 در 2400 و نسبت 20:9، مشخصات استانداردی دارد که در بسیاری از گوشی‌ها دیده می‌شود.

در هر اینچ از نمایشگر، 411 پیکسل وجود دارد تا تراکم پیکسلی صفحه نمایش گلکسی A32 در حد مدل‌های بالارده و حتی پرچمدار باشد. با این تراکم پیکسلی تصاویر در صفحه بسیار واضح و شفاف هستند و نقصی در آن دیده نمی‌شود.

رنگ‌‎ها

همچنین رنگ‌های صفحه کاملا طبیعی و زنده با داینامیک رنج واقعی به نمایش در می‌آیند، بازه رنگ‌های طبیعی و واقعی، در نقاط روشن و تاریک و تصاویر مشکی نیز دیده می‌شود. نمایشگر‌های سوپرامولد رنگ مشکی را با عمق بسیار بالایی نشان می‌دهند، به این ترتیب استفاده از قابلیت دارک مود در گلکسی A32  لذت دوچندانی خواهد داشت. ضمن اینکه نمایشگر این مدل کیفیت ایده‌عالی برای تماشای فیلم و سریال و حتی بازی موبایلی دارد.

رفرش‌ریت

اما جذابیت‌های نمایشگرهای سامسونگ به همین جا ختم نمی‌شود، این شرکت کره‌ای در نمایشگر میان‌رده‌های جدید سال 2021 خود، نرخ‌تازه‌سازی 90 هرتزی را ارایه داده که تفاوتی چشمگیر در تجربه کاربری ایجاد می‌کند.

با وجود رفرش‌ریت 90 هرتزی، انیمیشن‌های صفحه، افکت‌ها و حرکات بسیار سیال‌ و روان‌تر خواهند بود، این قابلیت به نمایشگر گلکسی A32 و دیگر مدل‌های جدید سری A سامسونگ اضافه شده و شما می‌توانید در منوی تنظیمات یکی از دو گزینه صفحه نمایش 60 یا 90 هرتزی را انتخاب کنید.

روشنایی صفحه

از دیگر مشخصات صفحه نمایش فول‌اچ‌دی سامسونگ گلکسی A32 می‌توان به میانگین روشنایی 400 نیت و حداکثر روشنایی 800 نیت اشاره کرد. با این قابلیت حتی در صورت کارکردن با گوشی زیر تابش مستقیم خورشید نیز می‌توانید اجزای صفحه را به خوبی بخوانید و نور صفحه متناسب با نور محیط افزایش و کاهش پیدا خواهد کرد. در تاریکی نیز نور صفحه تا نزدیک به صفر نیت می‌رسد و پیکسل‌های صفحه سوپرامولد خاموش می‌شوند، اتفاقی که در ذخیره انرژی باتری تاثیر فراوانی دارد.

در منوی تنظیمات گزینه‌های فراوانی برای شخصی‌سازی نمایشگر وجود دارد، می‌توانید برای صفحه اسکرین سیور تنظیم کنید، یا آنکه قابلیت‌های دارک مود و محافظت از چشم را زمان‌بندی کنید.

با وجود صفحه سوپرامولد قابلیت Always On Display نیز در دسترس هستند و می‌توانید زمان، اطلاعات و جزئیات نمایش اطلاعات بر روی صفحه را تنظیم کنید.

اثر انگشت و قفل چهره گلکسی A32

حالا زمان آن رسیده تا به جای طراحی و نمایشگر، کمی در مورد بازدهی خود گوشی صحبت کنیم. حسگر اثر انگشت و قفل تشخیص چهره از بخش‌هایی هستند که به خوبی قدرت سخت افزاری گوشی را مشخص می‌کنند.

در گلکسی A32 همانند A31، حسگر اثر انگشت اپتیکال زیر نمایشگر سوپرامولد قرار دارد. متاسفانه این حسگر عملکرد قابل قبولی ندارد، تعداد خطاهای زیاد در تشخیص اثر انگشت و سرعت کند حسگر موجب می‌شود خیلی به آن دل نبندید. سرعت تشخیص حسگر اپتیکال گلکسی A32 تا حدودی کند است، البته این ایراد به تمامی حسگرهای اپتیکال وارد است اما گاها حدود 2 ثانیه یا بیشتر زمان نیاز است تا حسگر اثر انگشت را تشخیص داده و قفل را باز کند.

قفل چهره

با این روند کار روزانه شما مختل می‌شود و سرعت شما موقع باز کردن گوشی گرفته خواهد شد. به همین دلیل می‌توانید به سراغ قفل تشخیص چهره دو بعدی A32 بروید. قفل چهره این گوشی نیز ایراداتی دارد و همواره در تشخیص چهره موفق نیست. قفل چهره صورت شما را با عینک و بدون عینک اسکن می‌کند و با وجود ماسک هم باز می‌شود، البته اگر ماسک داشته باشید، سرعت باز شدن قفل کندتر می‌شود.

به طور کلی به نظر می‌رسد حسگر اثر انگشت اپتیکال و قفل تشخیص چهره گلکسی A32 برای پردازنده این گوشی سنگین هستند و شاید بهتر باشد در این مدل از یک حسگر فیزیکی اما با دقت و پرسرعت استفاده می‌شد.

رابط کاربری One UI 3.1

اندروید 11 با طعم One UI 3.1 محیط کاربری است که در گلکسی A32 نصیبتان می‌شود. رابط کاربری One UI 3.1 همگام با اندروید 11 با تغییرات مثبتی همراه شده که محیط کاری گوشی‌های سامسونگ را جذاب‌تر کرده است. البته تغییرات در حدی نیستند که بگوییم با یک محیط تازه طرف هستیم اما برپایه همان One UI قدیمی برخی بخش‌ها مانند اعلان‌ها ظاهری جدید به خود گرفته‌اند.

نوار اعلان‌ها

در رابط کاربری One UI 3.1 بخش نوتیفیکیشن آنقدر گزینه و آپشن قابل تنظیم دارد که خود به یکی از قسمت‌های اصلی منوی تنظیمات تبدیل شده است. در این بخش می‌توانید نمای اعلان‌ها را در دو حالت خلاصه یا دارای جزئیات تنظیم کنید. در حالت مختصر یا Brief در صورت دریافت اعلان، پیام نوتیفیکیشن به صورت پاپ‌آپ در بالای صفحه نمایان می‌شود.

البته شما می‌توانید تنظیم کنید که این قابلیت برای چه برنامه‌هایی فعال و برای چه برنامه‌هایی غیرفعال باشد. اما همین حالت نوتیفیکیشن پاپ‌آپ یا شناور نیز تنظیمات متعددی دارد. در رابط کاربری سامسونگ این قابلیت وجود دارد که در صورت دریافت اعلان پاپ‌آپ، یک افکت خاص با رنگ و فونت خاص در صفحه به نمایش در بیاید.

همچنین حالت نوتیفیکیشن شناور نیز دیگر قابلیتی است که به شما کمک می‌کند تا در صورت دریافت یک پیام در شبکه‌های اجتماعی، یک پیام شناور در صفحه نمایان شود و شما بتوانید در حین استفاده از دیگر برنامه‌ها، به چت کردن با مخاطبتان در شبکه‌های اجتماعی نیز ادامه دهید.

در سامسونگ گلکسی A32 شما حتی می‌توانید در نوار اعلان نیز گفت‌و‌گو‌های خود را مدیریت کنید، به طوری که اعلان دریافت شده در نوار نوتیفیکیشن به شما نشان داده می‌شود و شما در همانجا با انتخاب Reply می‌توانید به پیام طرف مقابل خود پاسخ دهید، بدون آنکه به برنامه پیام رسان وارد شوید.

در همان نوار نوتیفیکیشن در بخش مدیا می‌توانید موسیقی را کنترل کنید یا اطلاعات کاملی از تمامی دستگاه‌هایی را که به گوشی متصل هستند، داشته باشید و آن‌ها را مدیریت کنید.

دیگر قابلیت‌های جذاب رابط کاربری سامسونگ مانند اتصال به ویندوز، ادامه استفاده از یک برنامه در دستگاه سامسونگی دیگر، اندروید Auto، امکان انتخاب لاک‌اسکرین متغیر یا امکان انتخاب یک ویدیو برای پس‌زمینه تماس نیز در گلکسی A32 در دسترس هستند.

مالتی تسکینگ

در رابط کاربری سامسونگ به راحتی می‌توانید از قابلیت Split Screen استفاده کنید. تنها لازم است یک برنامه را باز کرده و سپس از پنل اج یک برنامه دیگر را به سمت بالا یا پایین صفحه درگ کنید. در این حالت در بالا و پایین صفحه دو برنامه مجزا قابل استفاده هستند. البته می‌توانید حتی یک برنامه دیگر را نیز به میانه صفحه آورده و در یک پنجره پاپ‌آپ از آن استفاده کنید.

رابط کاربری سامسونگ مشکلی برای اجرای چند برنامه به صورت همزمان ندارد، برنامه‌ها به خوبی در One UI 3.1 اجرا می‌شوند اما گاهی لگ‌هایی دیده می‌شود که به نظر از ضعف سخت افزار و پردازنده هستند. به طور کلی رابط کاربری One UI مانند همیشه یکی از محیط‌های جذاب برای کار با گوشی هوشمند است اما در گلکسی A32 برای بهره بردن از این رابط کاربری با چالش‌هایی طرف هستید که در بخش سخت افزار به آن خواهیم پرداخت.

سخت افزار گلکسی A32

شاید دیگر بهتر باشد به نبود تراشه‌های اگزینوس سامسونگ در مدل‌های میان‌رده سری A این شرکت عادت کنیم. تقریبا تمامی مدل‌های جدید سری A سامسونگ که در سال 2021 عرضه شده‌اند، از تراشه‌های اسنپدراگون و مدیاتک بهره می‌برند و به نظر می‌رسد سامسونگ میزان استفاده از تراشه‌های اگزینوس در مدل‌های میان‌رده خود را کاهش داده است.

سامسونگ در گلکسی A32 همانند گلکسی A31 به سراغ تراشه شرکت مدیاتک رفته است، البته طبیعتا تراشه گلکسی A32 جدیدتر است و قدرت پردازشی بالاتری نیز دارد. سامسونگ برای گلکسی A32 به جای استفاده از تراشه‌های سری P از تراشه‌های سری G مدیاتک استفاده کرده و تراشه هلیو G80 را برای میان‌رده جدید خود برگزیده است. این تراشه 12 نانومتری 8 هسته‌ای را پیش‌تر در مدل‌هایی مانند شیائومی ردمی 9 و هوآوی Y9a دیده بودیم.

تراشه هلیو G80 معجزه‌گر نیست و نمی‌تواند کارهای خارق‌العاده‌ای انجام دهد، اما قدرت 8 هسته پردازشی آن برای انجام کارهای روزانه و اجرای بازی‌های معمولی مناسب است. مرکز فرمان این تراشه از دو هسته پردازشی 2 گیگاهرتزی Cortex-A75 و 6 هسته پردازشی 1.8 گیگاهرتزی Cortex-A55 تشکیل شده است.

تراشه هلیو G80 با معماری ARM و ساختار 64 بیتی تولید شده و در کنار 8 پردازنده آن، از تراشه گرافیکی Mali-G52 MC2 برای پردازش محتوای گرافیکی استفاده شده است.

هلیو G80 به طور کلی یک تراشه کاملا معمولی است و در مدل‌های اقتصادی از آن استفاده می‌شود. برخی مشخصات این تراشه مانند حافظه از نوع LPDDR4x و حداکثر فرکانس تراشه گرافیکی 950 مگاهرتز، موجب بهبود عملکرد کلی پردازنده‌ها به ویژه در هنگام اجرای بازی شده و گلکسی A32 را به مقداری قدرتمند ساخته که از پس اجرای بازی‌های سنگین در حالت گرافیکی Low بر بیاید.

رم و حافظه اصلی

در حال حاضر نسخه رم 6 گیگابایت گلکسی A32 بیش از دیگر مدل‌ها در بازار ایران به فروش می‌رسد اما نسخه‌ رم 4 گیگابایت این گوشی به دست ما رسید و نقد و بررسی ما اساس عملکرد همین نسخه است. اما اگر شما نسخه رم 6 گیگابایت گلکسی A32 را خریداری کنید، سرعت و قدرت پردازشی آن بهبود نسبی نسبت به آنچه که ما تجربه کردیم، خواهد داشت.

در بخش حافظه اصلی نیز نسخه 128 گیگابایتی گلکسی A32 طرفداران بیشتری دارد، در این نسخه 106 گیگابایت فضای ذخیره‌سازی در اختیار شما قرار می‌گیرد. اما مدلی که به دست ما رسید نسخه 64 گیگابایتی A32 بود که حدود 47 گیگابایت آن قابل استفاده است.

سامسونگ در گلکسی A32 از حافظه eMMC 5.1 استفاده کرده که نسبت به A31 تغییری در آن دیده نمی‌شود اما رقبای این گوشی مانند ردمی نوت 10 از حافظه UFS 2.2 بهره می‌برند که سرعت بسیار بالاتری دارد و این یک نقطه ضعف برای گلکسی A32 خواهد بود.

بازدهی

عملکرد کلی گلکسی A32 در بخش سخت افزار را نمی‌توان قابل قبول دانست، رابط کاربری One UI 3.1 تا حدودی برای تراشه هلیو G80 سنگین است و در هنگام استفاده از A32، آن تجربه همیشگی از One UI روان و بدون لگ را نخواهید داشت. گاها باز کردن منوی برنامه‌ها و پایین آوردن نوار نوتیفیکیشن به نرمی اتفاق نمی‌افتد و لگ‌هایی وجود دارد که ذوق شما را کور می‌کنند، رفرش‌ریت 90 هرتزی نیز کمکی به بهبود این موضوع نمی‌کند.

ضعف دیگر سخت افزار در بخش دوربین نمایان می‌شود جاییکه نه دوربین اصلی و نه دوربین سلفی گلکسی A32 از فیلم‌برداری 4K پشتیبانی نمی‌کنند، از فیلم‌برداری 60 فریم بر ثانیه هم خبری نیست و شما در نهایت می‌توانید به صورت 1080 با 30 فریم بر ثانیه فیلم ‌بگیرید. این ضعفی است که از طرف سخت افزار وجود دارد و بخش دوربین را نیز تحت تاثیر قرار داده، عملکرد نه‌چندان سریع حسگر اثر انگشت نیز تحت تاثیر کندی تراشه و پردازنده است.

گیمینگ

به طور کلی در این رده قیمتی، رقبای قدرتمند بسیاری هستند که کار را برای عرضه اندام گلکسی A32 سخت می‌کنند، گوشی‌های رقیبی که برای اجرای بازی بهینه‌ شده‌اند و بازی‌های سنگین را نیز اجرا می‌کنند.

اما گلکسی A32 برای گیمرها مناسب نیست، با این گوشی می‌توانید بازی کالاف دیوتی موبایل را بر روی حالت Low اجرا کنید، در این حالت بازی روان اجرا می‌شود و پشت گوشی نیز داغ نمی‌کند، اما کیفیت گرافیکی بازی به پایین‌ترین حالت خود می‌رسد.

گرما

در مورد گرما باید تکمیل کنم که کلا گلکسی A32 دستگاهی نیست که داغ کند، دمای پشت گوشی حتی با بازی طولانی مدت نیز داغ نمی‌شود و تنها چند درجه‌ای افزایش پیدا می‌کند. به همین جهت پایستگی پردازشی گوشی در استفاده طولانی مدت حفظ می‌شود، در هنگام بازی هم به همین شکل است، مثلا بعد از یک ساعت اجرای کلاف دیوتی، باگ بازی بیشتر نمی‌شود یا افت فریم محسوسی را مشاهده نمی‌کنید.

اتصالات و ارتباطات

همانطور که گفته شد، فعلا مدل 4G گلکسی A32 در بازار ایران عرضه شده و با توجه به عدم گسترش اینترنت 5G در جهان، پیش‌بینی می‌شود استقبال از مدل 4G این گوشی بیشتر باشد. به هر شکل در این مدل طبیعتا از نسل پنجم اینترنت خبری نیست اما برای بهبود اتصال بی‌سیم، Wi-Fi 802.11 و بلوتوث نسخه 5.0 را خواهید داشت.

گلکسی A32 دو سیمکارته است و در کنار دو سیمکارت به طور همزمان قابلیت استفاده از کارت حافظه برای افزایش فضای ذخیره‌سازی را نیز خواهید داشت. این مدل از کارت حافظه میکرو SD تا ظرفیت یک ترابایت پشتیبانی می‌کند.

بررسی دوربین  گلکسی A32

در بخش طراحی به اندازه کافی در مورد تغییرات ظاهری بخش دوربین سخن گفتیم، اما حالا نوبت آن است تا ببینیم این چهار لنز که سه تای آن‌ها از بدنه بیرون زده، در عمل چه چیزی در چنته دارند.

اگر به ترتیب و از بالا بخواهیم شروع کنیم، اولین دوربینی که می‌بینید یک دوربین 8 مگاپیکسلی التراواید است که زاویه 123 درجه‌ای را در لنز خود ثبت می‌کند، دیافراگم این دوربین f/2.2 بوده و سایز سنسور آن 1/4.0 است. پس از آن دوربین اصلی 64 مگاپیکسلی قرار داد، فاصله کانونی این دوربین f/1.8 و اندازه لنز آن 26 میلی‌متر است.

لنز سوم به دوربین تشخیص عمق 5 مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.4 اختصاص دارد، در کنار این سه دوربین و در مجاورت فلاش LED، یک دوربین کوچک ماکرو نیز وجود دارد که آن هم یک دوربین 5 مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.4 است.

در مورد عملکرد دوربین گلکسی A32 می‌توان از کلمه راضی‌کننده استفاده کرد. باز هم باید متذکر شویم که در این رده قیمتی، مدل‌هایی با دوربین بهتر نیز در بازار وجود دارد و قطعا A32 بهترین دوربین را در میان مدل‌های رقیب ندارد، اما معمولا کیفیت دوربین محصولات سامسونگ از یک سطحی پایین‌تر نمی‌آید و همواره در حد قابل قبولی است.

دوربین گلکسی A32 در طول روز و در صورت وجود نور کافی، عکس‌های بسیار باکیفیتی می‌گیرد. تصاویر دوربین 64 مگاپیکسلی در روز کاملا شفاف و واضح هستند و نویز بسیار کمی در تصاویر دیده می‌شود. به لطف وجود HDR، رنگ تصاویر در طول روز و با وجود نور کافی، بسیار طبیعی و نزدیک به واقعیت است.

دوربین 8 مگاپیکسلی التراواید شرایطی متفاوت دارد، زمانی که با این دوربین عکس می‌گیرید، تصاویر همچنان وضوح بالایی دارند اما کنتراست بالایی پیدا می‌کند و تعادل رنگ سفید نیز برهم می‌خورد. به این ترتیب معمولا تصاویر التراواید رنگ تیره‌تری دارند. زاویه دید 123 درجه‌ای عکس‌های التراواید بسیار خوب است و فضای بسیاری را در عکس جا می‌دهد.

نایت مود

تصویربرداری در شب با دوربین گلکسی A32 همانند تصویربرداری در طول روز لذت بخش نیست. در شب نویز نسبتا زیادی به تصاویر اضافه می‌شود و شفافیت عکس‌ها کاهش پیدا می‌کند. البته دوربین 64 مگاپیکسلی گوشی تلاشش را می‌کند که حداقل رنگ‌ها طبیعی باقی بمانند اما در اکثر تصاویر، تعادل رنگ‌ها به هم خورده و کنتراست رنگ‌ها یا بیش از حد بالا یا بیش از حد پایین می‌رود.

حالت نایت سامسونگ گلکسی a32 مود تعادل رنگ‌ها، نورها و سایه‌ها را در شب بهبود می‌بخشد، حتی نویز تصاویر نیز به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند اما همچنان مشخص است که تصویر با دوربین یک گوشی میان‌رده گرفته شده است.

تصاویر التراواید در شب همانند روز، تاریک‌تر هستند و کنتراست بیشتری نسبت به دیگر تصاویر دارند، اما کیفیت تصاویر باز هم قابل قبول هستند.

ماکرو

معمولا دوربین ماکرو در مدل‌های میان‌رده آنطور که باید جدی گرفته نمی‌شود اما شرکت‌های تولید کننده تلفن همراه اصرار دارند تا مدل‌های میان‌رده را با چهار دوربین که یکی از آن‌ها ماکرو است، عرضه کنند. مدل‌های جدید سری گلکسی A سامسونگ اکثرا از دوربین ماکرو بهره می‌برند و البته کیفیت دوربین ماکرو در آن‌ها افزایش پیدا کرده است.

اگر می‌خواهید تصاویر ماکرو خیلی حرفه‌ای ثبت کنید، بهتر است به سراغ گلکسی A52 یا A72 بروید، اما با گلکسی A32 نیز می‌توان تصاویر ماکرو قابل قبولی گرفت.

برای گرفتن بهترین نتیجه از تصاویر ماکرو، دوربین را باید به فاصله 3 تا 4 سانتی‌متری سوژه نزدیک کنید. اگر نور محیط خوب باشد، کیفیت تصاویر و رنگ‌ها قابل قبول خواهد بود، اما در صورتی که نور خوبی در محیط نباشد، تعادل رنگ‌ها به هم ریخته و بعضا دمای رنگ‌ها نیز کاملا دگرگون می‌شود.

به طور کلی کیفیت تصاویر ماکرو گلکسی A32 به شدت به نور وابسته است، اگر همه شرایط محیا باشد، می‌توانید تصاویر ماکرو باکیفیتی را ثبت کنید.

پرتره

با وجود دوربین تشخیص عمق 5 مگاپیکسلی، گرفتن تصاویر پرتره با دوربین اصلی به یکی از کارهای مورد علاقه شما با دوربین گلکسی A32 تبدیل می‌شود. به لطف دوربین اصلی 64 مگاپیکسلی این مدل، عکس‌های سلفی با گلکسی A32 شفافیت بسیار مناسبی دارند و سوژه به خوبی از بک‌گراند جدا شده است.

مرز میان سوژه و پس‌زمینه در هنگام عکس گرفتن از سوژه‌های ساده به خوبی تشخیص داده می‌شود و معمولا در تصویر نهایی خطایی از این نظر وجود ندارد، اما اگر کمی سوژه یا تصویر پس‌زمینه چالش برانگیز باشد، دوربین گاها در تشخیص مرز میان این دو به مشکل برمی‌خورد.

به طور مثال هنگامی که موی شما بلند است، یا در پس‌زمینه خطوط موازی متوالی وجود داشته باشد، دوربین در پیدا کردن مرز میان سوژه اصلی و پس‌زمینه به دردسر می‌افتد. اما در بقیه موارد مشکل خاص دیگری در تصاویر پرتره دیده نمی‌شود و کیفیت تصاویر برای یک گوشی میان‌رده کاملا مناسب و حتی فراتر از انتظار است.

سلفی

در ناچ قطره‌ای شکل بالای نمایشگر، دوربین سلفی 20 مگاپپیکسلی با لنز واید و دیافراگم f/2.2 قرار گرفته است. این دوربین سلفی همان دوربینی است که در گلکسی A31 نیز دیده بودیم و تفاوتی از این نظر میان دو مدل A31 و A32 وجود ندارد.

تصاویر دوربین سلفی را می‌توان با ارفاق در حد قابل قبول نامید. کیفیت تصاویر دوربین سلفی، وضوح سوژه و نویز کم، از جمله مشخصه‌های کلیدی تصاویر دوربین سلفی هستند اما همه این مشخصات در سطح بالاتری در گوشی‌های رقیب گلکسی A32 وجود دارد.

با دوربین سلفی می‌توانید با نمای معمولی و عریض عکس‌برداری کنید، نمای معمولی، یک کادر سلفی استاندارد دارد اما نمای واید فضای بیشتری از محیط را نشان می‌دهد. کیفیت و وضوح تصاویر این دو نما تفاوت عمده‌ای با یکدیگر ندارد و می‌توان گفت نمای معمولی برشی کوچک از تصویر اولیه دوربین با نمای عریض است. به همین دلیل شاید بتوان گفت تصاویر سلفی واید رزولوشن بهتری دارند.

در تصاویر دوربین سلفی رنگ‌ها تا حدی به واقعیت نزدیک هستند اما کنتراستی پایین‌تر از میزان مورد نیاز دارند. از هر چند عکس سلفی معمولا نیمی از آن‌ها شادابی لازم را ندارند و این مورد یک نقطه ضعف بزرگ برای دوربین سلفی گلکسی A32 است.

تصاویر پرتره سلفی نیز کیفیت قابل قبولی دارند و خیلی نباید انتظار بالایی از آن‌ها داشت. میزان خطای دوربین سلفی برای تصاویر پرتره بیشتر است و معمولا از هر 5 تصویر، در یکی از آن‌ها یک ایراد قابل توجه در مرز میان سوژه اصلی و پس‌زمینه وجود دارد. این ایرادات به ویژه در قسمت گوش بیشتر دیده می‌شود.

فیلم‌برداری

در قسمت سخت افزار اشاره کردیم که ضعف پردازنده این مدل موجب شده تا از فیلم‌بردای با رزولوشن 4K و 1080 با 60 فریم در ثانیه در گلکسی A32 محروم شویم. به این ترتیب در بالاترین حالت می‌توانید فیلم‌برداری با رزولوشن 1080 و تنها 30 فریم در ثانیه را با دوربین اصلی و سلفی این گوشی داشته باشید. به این ترتیب باید توقع خود را از کیفیت فیلم‌برداری گلکسی A32 پایین بیاورید.

کیفیت فیلم‌برداری گلکسی A32 کاملا معمولی است، از لرزشگیر هم خبری نیست، بنابراین باید مواظب لرزش‌های تصویر بود. فیلم‌هایی که با گلکسی A32 می‌گیرید از نظر رنگ و داینامیک رنج نمره خوبی می‌گیرند، اما وضوح آن‌ها می‌توانست بهتر باشد، همچنین در هنگام زوم نیز کیفیت تصاویر به مقدار قابل توجهی افت می‌کند، بنابراین بهتر است هنگام فیلم‌برداری نه راه بروید و نه زوم کنید.

با گلکسی A32 می‌توان در حالت واید نیز فیلم‌برداری کرد، حالت واید زاویه بیشتری نسبت به نمای معمولی دارد اما همانند التراواید زاویه 123 درجه‌ای از محیط را ندارد.

تماشای نمونه فیلم‌برداری با کیفیت 1080 با 30 فریم در ثانیه در روز از یوتیوب

تماشای نمونه فیلم‌برداری با دوربین التراواید از یوتیوب

تماشای نمونه فیلم‌برداری با دوربین سلفی با کیفیت 1080 با 30 فریم در ثانیه از یوتیوب

تماشای نمونه فیلم‌برداری اسلوموش با کیفیت 720 با 120 فریم در ثانیه از یوتیوب

با دوربین سلفی نیز می‌توانید با رزولوشن 1080 و 30 فریم در ثانیه فیلم بگیرید، کیفیت فیلم‌برداری دوربین سلفی جای تعریف و تمجید ندارد و بسیار معمولی است. در حالت فیلم‌برداری سلفی رنگ‌ها کنتراست بالاتری دارند اما وضوح تصویر خیلی بالا نیست.

اسپیکر گلکسی A32

گلکسی A32 یک اسپیکر در قسمت پایینی فریم دارد، بنابراین در این مدل از صدای اسپیکر استریو خبری نیست. همین نکته تا حد زیادی می‌تواند کیفیت خروجی صدای این گوشی را مشخص کند. به طبع حجم و باس خروجی صدا در گلکسی A32 برای گوش دادن مداوم به موسیقی راضی کننده نیست، اما در حد گوش دادن به کتاب صوتی، وبگردی و تماشای ویدیو کار راه‌انداز است.

در منوی تنظیمات می‌توانید گزینه‌های مربوط به صدا را تغییر دهید و شخصی‌سازی کنید. در این قسمت می‌توان صدای تماس و نوتیفیکیشن را تغییر داد، حتی امکان تغییر فرمت لرزش گوشی در حالت‌های مختلف نیز وجود دارد.

از قابلیت‌های جذاب این بخش می‌توان به گزینه Separate app sound اشاره کرد که با انتخاب یک اپلیکیشن موسیقی در آن، می‌توانید یک فایل صوتی را به صورت همزمان در دو دستگاه اما با اپلیکیشن موسیقی مشابه پخش کنید، به این ترتیب با ادغام چند تلفن همراه، صدای خروجی شما افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد.

بررسی باتری گلکسی A32

سامسونگ از یک باتری 5000 میلی‌آمپرساعتی در گلکسی A32 استفاده کرده که از نقاط قوت گوشی محسوب می‌شود. هرچند گلکسی A32 از نظر باتری نیز نسبت به گلکسی A31 تغییری نداشته اما باتری 5 هزارمیلی‌آمپرساعتی موجود در این مدل به قدری خوب است که نیاز به افزایش حجم آن دیده نمی‌شود.

باتری گلکسی A32 در حالت عادی تا 2 روز به طور کامل شارژ نگه می‌دارد. حتی با وجود استفاده از اینترنت و بازی نیز می‌توان تا دو روز بر روی باتری گلکسی A32 حساب باز کرد. اما اگر استفاده شما از حالت معمولی خارج شود و بیشتر زمان خود را صرف حضور در اینترنت یا انجام بازی کنید، مقدار شارژدهی گوشی کاهش پیدا می‌کند.

اگر استفاده شما از گوشی سنگین است و حتی یک دقیقه هم گوشی را از خود جدا نمی‌کنید، حدود 10 ساعت می‌توانید از گلکسی A32 استفاده کنید.

البته مقادیر گفته شده حدودی است و به میزان استفاده شما و همچنین نرخ تازه سازی صفحه بستگی دارد. اگر نرخ تازه‌سازی صفحه را بر روی 90 هرتز بگذارید، مقدار شارژدهی چند ساعتی کاهش پیدا می‌کند. این گوشی در حالات مختلف به صورت خودکار نرخ تازه‌سازی را کاهش نمی‌دهد، بنابراین تفاوتی ندارد که در حال بازی هستید یا بالا و پایین کردن رابط کاربری، در هر حالت مصرف باتری نمایشگر یکسان است.

یکی از مواردی که در بخش باتری به آن دل خوش کرده بودیم، افزایش سرعت شارژر سریع همراه با گوشی بود که محقق نشد و در این مدل همانند گلکسی A31 از شارژر 15 واتی استفاده شده که ظرف مدت 2 ساعت باتری را به طور کامل شارژ می‌کند.

گلکسی A32 برای چه افرادی مناسب است؟

این گوشی برای افرادی که استفاده سنگینی از گوشی دارند یا به بازی‌های موبایلی علاقه دارند، پیشنهاد نمی‌شود. اما اگر در طول روز خیلی به سراغ گوشی خود نمی‌روید و صرفا یک تلفن همراه با کیفیت برای چک کردن برنامه و رسیدن به برخی کارهای شخصی یا وبگردی و کمی هم عکاسی نیاز دارید، گلکسی A32 گزینه مناسبی است.

جمع‌بندی نقد و بررسی گلکسی A32

ارزش یک گوشی به قابلیت‌ها و قیمت آن وابسته است. گلکسی A32 یک مدل میان‌رده خوش دست و کار راه‌انداز است اما با قیمت فعلی از ارزش خرید بالایی برخوردار نیست. شما با قیمت گلکسی A32 می‌توانید گوشی‌های بهتری را خریداری کنید، اما اگر طرفدار سرسخت سامسونگ هستید و یک گوشی میان‌رده با کیفیت می‌خواهید یا اینکه به دنبال یک گوشی ارزان و مناسب برای عکاسی هستید، گلکسی A32 گزینه مناسبی است، البته پیشنهاد می‌شود کمی بیشتر هزینه کنید و نسخه 5G این گوشی را خریداری کنید.

نوشته نقد و بررسی سامسونگ گلکسی A32: آقای سینوسی! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هوآوی تبلت میت‌پد T10s را در زمستان سال گذشته معرفی کرده و ما قصد داریم در این مقاله به طور تخصصی نقاط قوت و ضعف این تبلت را مورد بررسی قرار دهیم.

شاید تا دو یا سه سال پیش احساس می‌شد که تبلت‌ها محبوبیت خود را از دست داده‌اند و فروش آن‌ها رو به افول است، اما پاندمی ویروس کرونا و کلاس‌های آنلاینی که در سراسر دنیا برپا شد، بازی را برای بازار تبلت‌ها تغییر دارد.

بعد از گذشت بیش از یک سال از آغاز شیوع ویروس کرونا در جهان، همچنان قرارهای کاری، میتینگ‌ها، کلاس‌های درسی در مدارس و دانشگاه‌ها، کلاس‌های درس خصوصی، کنفرانس‌ها و کارگاه‌های آموزشی به صورت آنلاین برگزار می‌شود و این اتفاق محبوبیت تبلت‌ها را در بازار افزایش داد.

تبلت‌ها بهترین وسیله همراه برای برگزاری کلاس‌های آنلاین و حتی انجام کارهای شخصی هستند. گوشی‌های هوشمند برای شرکت در کلاس‌های آنلاین نمایشگر کوچکی دارند، از طرفی لپ‌تاپ‌ها بزرگ‌تر و سنگین‌تر از تبلت‌ها هستند و به همراه داشتن آن‌ها کمی دشوار است. در این حال مردم به خرید تبلت روی می‌آورند تا از نمایشگر بزرگ، سخت افزار قدرتمند و در عین حال وزن سبک‌تر آن استفاده کنند.

به همین دلیل طی یک سال اخیر، تبلت‌های میان‌رده و اقتصادی که با وجود قیمت ارزان، می‌توانند نیاز‌های روزانه کاربران را برطرف سازند، طرفداران زیادی پیدا کردند. شرکت‌های بزرگ مانند سامسونگ و هوآوی از جمله برندهای مطرحی هستند که تبلت‌های آن‌ها در بازار فروش خوبی دارد و محصولات آن‌ها مورد استقبال خریداران قرار گرفته است.

ما در آی‌تی‌رسان به سراغ یکی از این تبلت‌های میان‌رده رفته‌ایم که امکانات خوب و قیمت مناسبی دارد و وسیله مورد نیاز طیف وسیعی از کاربران با نیاز‌های مختلف است.

تبلت هوآوی میت ‌پد T10s که در نیمه دوم سال 2020 معرفی و عرضه شد، یک تبلت با نمایشگر بزرگ و قابلیت‌های کاربردی است که چند روزی در اختیار ما قرار داشت و حالا با نقد و بررسی تخصصی این تبلت در خدمت شما هستیم، با آی‌تی‌رسان همراه باشید:

مشخصات تبلت هوآوی میت ‌پد T10s

طراحی و کیفیت ساخت تبلت میت‌پد T10s

تبلت 10.1 اینچی میت‌پد T10s اندازه بزرگی دارد، بدنه آن نازک است و کیفیت ساخت آن نه که شما را تحت تاثیر قرار دهد، اما این اطمینان را ایجاد می‌کند که یک تبلت با کیفیت را در دست گرفته‌اید. در مورد ابعاد و خوش دست بودن تبلت یک اصل مهم وجود دارد و آن اندازه نمایشگر است. این که شما تبلت‌های کوچک را ترجیح می‌دهید یا تبلت بزرگ، یک انتخاب شخصی است، اما تبلت هواوی میت‌پد T10s همانطور که باید، اندازه بزرگی دارد و ابعاد آن نباید برای افرادی که به دنبال تبلت بزرگ هستند، مشکلی به وجود بیاورد.

ابعاد و وزن

این تبلت 24 سانتی‌متر عرض، 15.9 سانتی‌متر طول، 7.8 میلی‌متر ضخامت و حدود 450 گرم وزن دارد. از نظر وزن باید گفت میت‌پد T10s یکی از سبک‌ترین تبلت‌های 10 اینچی بازار محسوب می‌شود.

اما از نظر ابعاد می‌توان گفت به طور کلی کار کردن با یک تبلت 10.1 اینچی خیلی راحت نیست، در میت ‌پد T10s نیز اوضاع به همین شکل است. اجزای مختلف صفحه، گزینه‌ها و بخش‌های گوناگون رابط کاربری با یکدیگر فاصله زیادی دارند و کارهای عادی مانند انجام بازی، تایپ یا استفاده از برخی نرم‌افزارها برای افرادی که تجربه کار با این دسته از تبلت‌ها را ندارند، در ابتدا کمی سخت است. بنابراین در هنگام خرید تبلت به اندازه نمایشگر آن توجه داشته باشید. در هنگام استفاده، یک تبلت 7 اینچی با یک تبلت 10 اینچی تفاوت زیادی دارد.

کیفیت

همانطور که گفتیم، تبلت میت ‌پد T10s کیفیت ساخت بالایی دارد و حس اطمینان را به شما منتقل می‌کند. دلیل این حس، بدنه تمام فلزی تبلت است. البته حدود یک سانتی‌متر از فریم قسمت بالایی پشت بدنه از جنس پلاستیک مستحکم ساخته شده که رنگش متفاوت از دیگر بخش‌های بدنه است. به این ترتیب میت ‌پد T10s طراحی دو رنگی دارد.

رنگ

تبلتی که در اختیار ما قرار داشت، دارای بدنه سرمه‌ای تیره و مات است که قسمت پلاستیکی آن، رنگ تیره‌تری دارد. بدنه با این که فلزی است اما اثر انگشت را به راحتی جذب می‌کند و رنگ تیره آن، آثار اثر انگشت در پشت تبلت را بیش از بدنه‌های رنگ روشن، نمایان می‌سازد.

طراحی

زمانی که تبلت را از پشت به صورت افقی (لند‌اسکیپ) در دست می‌گیرید، دوربین اصلی در قسمت بالا سمت راست بدنه دیده می‌شود که سنسور آن کمی از بدنه بیرون زده اما نه در حدی که موجب لق زدن تبلت شود. نیمی از دوربین در قسمت فلزی و نیم دیگرش در قسمت پلاستیکی قرار دارد. در پشت تبلت به جز دوربین، نام هوآوی و اطلاعات دیگر این مدل با فونت کوچک نوشته شده است.

در جلوی تبلت میت ‌پد T10s به جز صفحه نمایش و حاشیه نسبتا ضخیم و مشکی رنگ دور آن، تنها دوربین سلفی در قسمت حاشیه بالای نمایشگر دیده می‌شود. قسمت راست فریم محل قرارگیری اسپیکر اول، خشاب سیمکارت، درگاه USB-C و جک هدفون است. در سمت دیگر فریم، تنها اسپیکر دوم دیده می‌شود و در قسمت فریم بالایی نیز دکمه پاور و ولوم به همراه میکروفون صدا قرار دارد.

ضخامت کم این تبلت موجب می‌شود هنگام در دست گرفتن آن حس خوبی به شما منتقل شود، همچنین به دلیل وزن سبک‌تر در مقایسه با دیگر تبلت‌های 10 اینچی بازار، کار کردن با آن راحت‌تر است و دیرتر دست شما خسته می‌شود.

از دیگر نکاتی که باید به آن اشاره کرد برجستگی دوربین اصلی است که موجب شده تا گاهی اوقات کمی غبار به دور آن جمع شود. همچنین یک فاصله بسیار کوچک میان حاشیه ماژول دوربین و لنز آن قرار دارد که غبار در این فاصله نیز جمع می‌شود و به سختی باید این قسمت را تمیز کرد.

هواوی میت ‌پد T10s یک تبلت مستحکم، سبک با اندازه بزرگ است، این تبلت طراحی ساده اما زیبایی دارد که اگر اثر انگشت‌ها اجازه دهند شما از رنگ و طراحی زیبای آن لذت خواهید برد.

صفحه نمایش میت ‌پد T10s

همانطور که می‌توان از یک تبلت میان‌رده هوآوی انتظار داشت، میت‌پد T10s از یک نمایشگر IPS LCD با رزولوشن فول‌اچ‌دی 1200 در 1920 بهره می‌برد. در نمایشگر 10.1 اینچی تبلت هوآوی، در هر اینچ 224 پیکسل وجود دارد که رقم پایینی محسوب می‌شود و با این تراکم پیکسلی نمی‌توان انتظار داشت که نمایشگر میت‌پد T10s وضوح خیلی بالایی داشته باشد.

حاشیه ضخیم دور نمایشگر موجب شده تا صفحه نمایش حدود 77 درصد از سطح تبلت را پوشانده باشد و 23 درصد دیگر این فضا، توسط حاشیه مشکی رنگ اشغال شود.

وضوح

کیفیت نمایشگر تبلت میت‌پد T10s کاملا متوسط است، این نمایشگر شما را ناامید نمی‌کند اما از کیفیت آن شگفت‌زده هم نخواهید شد. تعداد پایین پیکسل‌های نمایشگر، شفافیت صفحه را کاهش داده و این موضوع از همان زمانی که کار خود را با تبلت شروع می‌کنید، به چشم می‌‌آید.

البته افرادی که با چند تبلت کار کرده باشند، می‌دانند که تبلت‌های میان‌رده همگی چنین وضعی دارند و تراکم پیکسلی آن‌ها پایین است، به همین دلیل نمی‌توان تراکم پیکسلی پایین را به عنوان یک نقطه ضعف درنظر گرفت.

رنگ‌ها

نمایشگر این تبلت 16.7 میلیون رنگ تولید می‌کند و کیفیت نمایشگر در نمایش رنگ‌ها قابل قبول است. این نمایشگر از فناوری HUAWEI ClariVu بهره می‌برد که با وجود آن رنگ‌ها شاداب، روشن و واقعی هستند. به جز این موارد، در منوی تنظیمات هوآوی، گزینه‌های زیادی برای شخصی‌سازی رنگ‌ها و روشنایی صفحه وجود دارد.

شخصی‌سازی نمایشگر

در منوی Display & brightness گزینه‌ای به نام Colour temperature وجود دارد که در آن می‌توانید دمای رنگ‌های صفحه را به سمت گرمی یا سردی یا به صورت Custumise به هر رنگی که دوست دارید، تغییر دهید. همچنین سه قابلیت مجزا برای کاهش فشار به چشم هنگام نگاه کردن به اسکرین در مدت زمان طولانی وجود دارد که بیشتر در هنگام وب‌گردی و خواندن مقالات و کتاب‌های الکترونیکی به کار می‌آید.

این سه قابلیت Eye Comfort ،eBook mode و Dark mode نام دارند. قابلیت Eye Comfort رنگ صفحه را به سمت گرمی می‌برد تا در طولانی مدت نور روشن و آبی صفحه به چشمانمان آسیب وارد نکند. قابلیت eBook mode صفحه را سیاه و سفید می‌کند و برای مطالعه متن‌های طولانی و کتب الکترونیکی مناسب است.

دارک مود

قابلیت دارک مود هم که نیازی به معرفی ندارد، تبلت میت ‌پد T10s با وجود بهره‌مندی از نمایشگر IPS LCD، رنگ مشکی را بسیار خوب، عمیق و واقعی به نمایش می‌گذارد و قابلیت دارک ‌مود آن بسیار کاربردی است.

هنگامی که قابلیت دارک مود فعال می‌شود، تمام منوی تنظیمات و کادر‌های جستجو به غیر از نوشته‌ها و آیکون‌ها به رنگ مشکی درمی‌آید. به جز این حالت، در هنگام تماشای تصاویر و فیلم‌ها نیز رنگ مشکی به خوبی دیده می‌شود و به طور کلی توانایی صفحه نمایش در ایجاد رنگ‌ها به ویژه رنگ مشکی بسیار خوب است.

نور صفحه

روشنایی صفحه نمایش میت‌پد T10s در مواقع لزوم به بالاترین حد می‌رسد، در این حالت حتی زیر تابش مستقیم آفتاب نیز به خوبی می‌توانید تمامی اجزای صفحه را مشاهده کنید و مشکلی برای کارکردن با تبلت نخواهید داشت. پایین‌ترین حد روشنایی صفحه نیز در تاریکی کامل یا زمانی که پیش از خواب می‌خواهید آخرین اخبار را پیگیری کنید، بسیار مناسب است و باعث می‌شود نور صفحه، چشم را اذیت نکند.

در منوی تنظیمات تبلت می‌توانید فونت و اجزای صفحه را تغییر دهید، با توجه به صفحه 10 اینچی تبلت، هنگامی که فونت بر روی بالاترین حالت است، تمامی نوشته‌ها و اجزای صفحه بسیار بزرگ دیده می‌شود و این ویژگی برای افرادی که چشمان ضعیفی دارند یا بینایی آن‌ها دچار مشکل است، کار را آسان می‌کند.

این قابلیت‌ها در منوی تنظیمات دیگر دستگاه‌های اندرویدی نیز وجود دارد و عدم پشتیبانی تبلت میت‌ پد T10s از سرویس‌های گوگل به آن معنا نیست که محصولات این شرکت، تفاوت چشمگیری با دیگر دستگاه‌های اندروید دارند.

قفل صفحه و امنیت

در این مدل خبری از حسگر اثر انگشت و قفل چهره نیست. تنها می‌توانید با ایجاد یک پسورد، از ورود دیگر افراد به تبلت خود جلوگیری کنید. هرچند در منوی تنظیمات بخش قفل، Biometrics & password نام دارد، اما تبلت هواوی میت‌ پد T10s به هیچ حسگر بیومتریکی مجهز نیست و انتخاب این نام یک اشتباه در رابط کاربری هوآوی محسوب می‌شود.

برای آنلاک کردن قفل، علاوه بر وارد کردن پسورد می‌توانید از قابلیت اسمارت آنلاک نیز استفاده کنید که به شما اجازه می‌دهد در صورت اتصال به یک دیوایس بلوتوثی، قفل تبلت خود را باز کنید.

در بخش امنیت دستگاه قابلیت‌های کاربردی را می‌توانید پیدا کنید که حتما به کارتان خواهد آمد. یکی از این بخش‌ها گزینه Find My Phone در بخش Secutity است. این قسمت به شما اجازه می‌دهد تا در زمانی که تبلت شما دزدیده شده یا گم می‌شود، به وسیله فضای ابری هوآوی به تبلت متصل شوید و مکان آن را پیدا کنید.

برای استفاده از این قابلیت، گزینه Find My Phone باید فعال باشد. البته این قابلیت تنها در زمانی که GPS فعال و تبلت به اینترنت متصل باشد کار خواهد کرد. در زمان گم کردن یا دزدیده شدن تبلت و روشن بودن وای‌فای و GPS، شما از سایت فضای ابری هواوی می‌توانید مکان تبلت را پیدا کرده و یا تبلت را قفل کنید، اطلاعات آن را پاک نمایید و صدای آلارم آن را به صدا در بیاورید.

در بخش Secutity آپشن‌های امنیتی دیگری نیز در اختیار شما قرار داده می‌شود. به طور مثال می‌توانید برنامه‌های خود را قفل کنید، از اطلاعات خود در فضای امن محافظت کنید یا امکان نصب برنامه از یک حافظه خارجی را فعال و غیرفعال کنید.

رابط کاربری EMUI 10.1

هواوی میت ‌پد T10s از رابط کاربری EMUI 10.1 بر پایه اندروید 10 بهره می‌برد. این رابط کاربری تفاوتی با دیگر رابط کاربری‌های برپایه اندروید ندارد، تنها تفاوتش آن است که از سرویس‌های گوگل بر روی این دستگاه خبری نیست. رابط کاربری EMUI 10.1 محیط ساده‌ای دارد و نسبت به نسخه‌های پیشین نیز بی‌آلایش‌تر شده است.

این رابط کاربری سرعت بالایی دارد، از افکت‌های نمایشی و زرق‌ و برق‌های معمول رابط کاربری‌های چینی در این مدل خبری نیست و به آسانی می‌توانید از قسمت‌های مختلف آن استفاده کنید. EMUI 10.1 در طولانی مدت هم باگ، کندی یا لگ در آن دیده نمی‌شود.

با کشیدن انگشت از بالا به میانه صفحه پنل نوتیفیکیشن باز می‌شود، این پنل تا حد زیادی به نوار اعلان سامسونگ شباهت دارد. صفحه نوار اعلان سفید است و آیکون‌ها به صورت دایره‌ای شکل در آن دیده می‌شوند. از این بخش به گزینه‌های مختلفی مانند دارک‌مود، وای‌فای، اسکرین‌شات و لوکیشن دسترسی دارید.

برنامه‌های اختصاصی

در صفحه اصلی برنامه‌های پیشفرض هوآوی مانند اپ‌گالری، مرورگر، موسیقی، ویدیو، اپتیمایزر و… وجود دارد، می‌توان گفت به نبود برنامه‌های گوگل در محصولات هوآوی عادت کرده‌ایم اما جای خالی آن‌ها همچنان حس می‌شود.

در عوض هوآوی برای افزایش همکاران تجاری خود، قابلیتی دارد که برخی برنامه‌ها را در دسته‌بندی‌های مختلف به شما پیشنهاد می‌دهد. این قابلیت با فعال کردن سرویس AppAdvisor قابل استفاده است و اگر AppAdvisor را از ابتدا فعال نکنید، دیگر خبری از برنامه‌های پشنهادی نخواهد بود. اما زمانی که این قابلیت فعال است، فولدرهایی مانند بیزینس، بازی، سرگرمی و… بر روی صفحه نمایان می‌شود که در هر کدام برنامه‌هایی در همان دسته‌بندی برای نصب پیشنهاد شده است.

مثلا وقتی پوشه شبکه‌های اجتماعی را باز می‌کنید، آیکون تلگرام، وایبر و تیندر در پوشه وجود دارد و این شبکه‌های اجتماعی به شما پیشنهاد شده اما هیچ‌کدام از این برنامه‌ها نصب نیستند.

این برنامه‌ها پیشنهاد هوآوی به شماست و با لمس آیکون آن‌ها، صفحه دانلود آن برنامه در اپ‌گالری به صورت پاپ‌آپ باز می‌شود و می‌توانید سریعا آن را دانلود کنید. هوآوی با اینکار می‌‌خواهد اپلیکیشن‌های حاضر در اپ‌گالری را معرفی کند، از طرفی میزان دانلود این اپلیکیشن‌ها در محصولات هوآوی نیز افزایش پیدا می‌کند و احتمالا هوآوی سودی از این کار از طرف همکاران تجاری خود دریافت خواهد کرد.

در رابط کاربری هوآوی اپلیکیشن‌های اختصاصی این شرکت مانند اپ‌گالری، ویدیو، موزیک، تم، ممبر سنتر، مرورگر و موبایل کلاود قابل استفاده هستند. برنامه‌های پخش ویدیو و موسیقی هوآوی تغییری نسبت به قبل نداشتند، اما برنامه اپ‌گالری تا حدودی از نظر گستردگی برنامه‌های در دسترس رشد داشته البته همچنان بسیاری از اپلیکیشن‌‌های مطرح در این مارکت پیدا نمی‌شوند.

بخش تم هوآوی مانند گذشته است، در این برنامه چندین تم پیش‌فرض با والپیپیر، صفحه لاک‌اسکرین و آیکون‌های متفاوت از هم وجود دارد که قابل انتخاب هستند، شما می‌توانید آیکون‌های یک تم را با والپیپر و صفحه لاک‌اسکرین یک تم دیگر ترکیب کنید و تم اختصاصی خود را داشته باشید.

مرورگر هوآوی قطعا نسبت به گوگل‌کروم جذابیت کمتری دارد اما استفاده از آن مانند دیگر مرورگرهای مطرح بازار بسیار راحت است و می‌توان آن را جایگزین کروم کرد. البته دیگر خبری از سیو‌ها و بوک‌مارک‌های قبلی شما نخواهد بود.

اپ‌گالری

برخی از برنامه‌ها نیز قابلیت دانلود به صورت مستقیم ندارند و شما با لمس گزینه Get در مقابل نام آن برنامه به سایت apkpure هدایت می‌شوید تا از آن جا فایل apk برنامه را دانلود و نصب کنید. اینستاگرام از جمله برنامه‌هایی است که باید در apkpure آن را دانلود کنید.

فضای ابری

در موبایل کلاود می‌توانید اطلاعات خود را در فضای ابری هوآوی ذخیره کنید، البته با فعال کردن این سرویس، موبایل کلاود به طور مرتب از برنامه‌هایی مانند گالری، مخاطبان، نوت‌پد، تقویم، مسنجر، مرورگر، تنظیمات و… پشتیبان می‌گیرد تا در صورت نیاز در هر زمان به اطلاعات خود دسترسی داشته باشید.

ممبر سنتر

ممبر سنتر نیز فضایی برای مشترکان هوآوی است تا از برخی مزایای خاص از جمله تعرفه‌ها و تخفیفات ویژه برخوردار شوند، البته اکثر امکانات این سرویس در ایران قابل استفاده نیستند. اما نکته قابل توجه و ناامید کننده در مورد برنامه Member Center آن است که در رابط کاربری هوآوی نام این برنامه با اشتباه املایی Member Centre نوشته شده که اشتباهی فاحش و غیرقابل چشم‌پوشی است. این اشتباه در اسکرین‌شات قبلی مشخص است.

Kid Corner

اما یکی از جذاب‌ترین بخش‌های تبلت میت ‌پد T10s، بخش Kid Corner است که برای کودکان طراحی شده و امکانات بسیار جذابی دارد. این بخش یک محیط خاص ویژه برای کودکان دارد و تم آن متفاوت است. اولین قابلیت آن است که والدین می‌توانند برای این بخش با تایمر تنظیم کنند تا زمان استفاده بچه‌ها از تبلت مدیریت شود.

در کید کرنر والدین می‌توانند برای کودکان محدودیت‌های دیگری را از نظر دسترسی به بخش‌های مختلف تبلت اعمال کنند تا خردسالان به اطلاعاتی که در رده سنی آنان نیست برخورد نداشته باشند، این بخش همچنین دارای چهار بخش اصلی ضبط صدا، دوربین، مولتی‌مدیا و نقاشی است و تم همه این بخش‌ها به صورت فانتزی کودکانه طراحی شده تا کودکان تجربه خوبی از کار با تبلت داشته باشند.

کودک به راحتی نمی‌تواند از این بخش خارج شده و به دیگر قسمت‌های تبلت برود، برای خروج از کید کرنر باید پسورد تبلت را بلد باشید و آن را وارد کنید تا اجازه خروج از برنامه به شما داده شود.

سخت افزار میت‌ پد T10s

هوآوی در تبلت میت ‌پد T10s از تراشه 14 نانومتری کایرین 710A استفاده کرده که در دسته تراشه‌های میان‌رده این شرکت قرار می‌گیرد. در این تراشه 8 هسته پردازشی به عنوان مغز متفکر تمامی عملیات‌ها و پردازش‌ها در تبلت محسوب می‌شوند.

در تراشه کایرین 710A قدرت پردازشی هسته‌ها به دو دسته تقسیم می‌شود. چهار هسته اول Cortex-A73 هستند که هرکدام 2.0 گیگاهرتز قدرت پردازشی دارند، در کنار آن‌ها چهار هسته Cortex-A53 با قدرت پردازشی 1.7 گیگاهرتز نیز وجود دارد تا همانطور که گفتیم، کایرین 710A در حد یک تراشه میان‌رده باشد.

البته در این تراشه، پردازنده گرافیکی Mali G51 نیز وجود دارد که نمی‌توان آن را یک پردازنده گرافیکی گیمینگ نامید اما قدرت اجرای برنامه‌های گرافیکی و بازی‌های متوسط و نیمه سنگین را دارد.

به طور کلی نباید انتظار زیادی از تبلت میت‌پد T10s، این تبلت برای کارهای سبک و نیمه‌سنگین روزانه ساخته شده و انتظار شما از تبلت باید در همین حد باشد.

اجرای روان

اولین نقطه‌ای که سخت افزار تبلت خود را نشان می‌دهد، در رابط کاربری و اجرای بخش‌های مختلف EMUI 10.1 است که همانطور که گفته شد، ضعفی از این نظر دیده نمی‌شود. رابط کاربری بسیار روان اجرا می‌شود و برنامه‌های نصب شده نیز بدون مشکل قابل استفاده هستند.

مالتی تسکینگ

بخش بعدی اجرای چند وظیفه‌ای یا اجرای دو برنامه به صورت همزمان است که در این بخش نیز ایراد بزرگی دیده نمی‌شود. رم 3 گیگابایتی تبلت تا حد قابل قبولی از پس اجرای دو برنامه همزمان برمی‌آید، البته نوع و سنگینی برنامه‌های اجرا شده تاثیر مستقیمی با عملکرد مالتی‌تسکینگ تبلت دارند. در این بخش به جز لگ‌های ریزی که گاها دیده می‌شود، مشکل خاص دیگری برای اجرای دو برنامه همزمان وجود ندارد.

از مشکلات این بخش، عدم پشتیبانی بسیاری از برنامه از حالت مالتی‌تسکینگ است و به همین دلیل دست شما برای استفاده همزمان از دو برنامه خیلی باز نیست.

رم و حافظه

تبلت میت ‌پد T10s در دو نسخه رم 2 و 3 گیگابایتی تولید شده، همانطور که گفته شد بررسی ما بر روی نسخه رم 3 گیگابایتی این تبلت انجام شده و اگر شما نسخه رم 2 گیگابایت این تبلت را تهیه کردید باید انتظار عملکرد پایین‌تری داشته باشید.

این تبلت همچنین دارای دو مدل حافظه 32 و 64 گیگابایتی است، تبلتی که ما بر روی آن نقد و بررسی انجام دادیم، 64 گیگابایت حافظه اصلی داشت که حدود 12 گیگابایت آن توسط سیستم اشغال شده بود، یعنی شما در صورت خرید این مدل، حدودا به 52 گیگابایت از حافظه دسترسی خواهید داشت.

بنچمارک

میت‌پد T10s از نظر بنچمارک انتوتو نیز یک تبلت میان‌رده است، این تبلت با امتیاز 141288 در جایگاه بالاتری نسبت به تبلت‌های گلکسی تب A 8.0 و مدیاپد T8 قرار می‌گیرد. همچنین تبلت‌های میان‌رده گلکسی تب S6 lite و گلکسی تب A7 نیز امتیاز بهتری نسبت به میت پد T10s دارند.

گیمینگ

تبلت جدید هوآوی برای بازی ساخته نشده اما می‌توان با آن بازی‌های روز اندروید را انجام داد. بازی کالاف دیوتی با فریم‌‌ریت پایین و کیفیت گرافیکی متوسط و ضعیف بر روی تبلت اجرا می‌شود، با این وجود هنگام بازی با لگ‌هایی مواجه می‌شوید که لذت بازی را از بین می‌برند. اما بازی‌های سبک‌تر مانند فری‌فایر وضعیت بهتری دارند و می‌توان با کیفیت گرافیکی متوسط و لگ کمتر آن‌ها را بازی کرد.

در هنگام بازی در بازه زمانی کوتاه تبلت داغ نمی‌شود، اگر زمان بازی شما به یک ساعت بکشد، در پشت تبلت احساس گرما خواهید کرد اما نه در حدی که بتوان گفت تبلت داغ شده است. هنگام شارژ نیز پشت تبلت خیلی گرم نمی‌شود. با این حال با توجه به سایز نمایشگر خیلی نمی‌توان با دو دست به بازی مسلط بود، مگر آنکه از طریق کنترل بازی کنید که لذت دوچندانی دارد.

دوربین میت‌پد T10s

دوربین بخشی نیست که شرکت‌های تولید کننده تبلت برای آن برنامه ویژه‌ای داشته باشند، اکثر تبلت‌ها با یک دوربین اصلی و یک دوربین سلفی بسیار متوسط و شاید هم ضعیف به بازار عرضه می‌شوند. به طور کلی تبلت وسیله‌ای برای عکاسی یا فیلم‌برداری نیست، به ویژه تبلت‌های میان‌رده که دوربین آن‌ها تنها برای رفع نیاز‌های اولیه مانند ویدیو چت، شرکت‌ در ویدیو کنفرانس‌ها یا در روزهای شیوع ویروس کرونا، برای شرکت در کلاس‌های آنلاین کاربرد دارد.

دوربین اصلی

میت‌پد T10s هواوی یک دوربین اصلی دارد که در قست بالا سمت راست تبلت است. این دوربین 5 مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.2 و فوکوس خودکار، تصاویری با رزولوشن 2560 در 1920 ثبت می‌کند.

می‌توانیم بگوییم این دوربین در بهترین حالت و با کلی ارفاق کیفیتی معمولی دارد، اما اگر واقع‌گرایانه نگاه کنیم، دوربین 5 مگاپیکسلی تبلت هوآوی چیزی نیست که بتوان بر روی آن حساب باز کرد و همانطور که گفتیم تنها برای رفع نیازهای ضروری به کار می‌آید.

تصاویری که با این دوربین گرفته می‌شود، نویز زیادی دارند و خیلی شفاف نیستند، همچنین رنگ‌ها و بافت تصاویر نیز به حالت طبیعی نزدیک نیستند و کیفیت مناسبی ندارند. برای تصحیح ‌رنگ‌ها می‌توانید گزینه HDR را فعال کنید، با این کار تا حد قابل توجهی رنگ‌ها و نور موجود در تصویر تنظیم می‌شود تا نتیجه نهایی کیفیت بالاتری داشته باشد.

به جز قابلیت HDR می‌توانید در سه حالت تصاویر متحرک (مانند تصاویر گیف)، بیوتی برای زیبا‌تر شدن صورت و پانوراما تصویر‌برداری کنید. جذاب‌ترین قابلیت دوربین تبلت میت ‌پد T10s قابلیتن عکس‌برداری به صورت Pro است که با آن می‌توانید نور عکس را با توجه به منبع نور طبیعی یا مصنوعی، هوای آفتابی یا ابری تنظیم کنید، همچنین کنتراست تصویر، تعادل رنگ سفید، فوکوس و بقیه موارد نیز در حالت تصویر‌برداری Pro قابل تنظیم هستند.

زوم

با دوربین این تبلت می‌توانید تا 6 برابر به صورت برش تصویر زوم کنید که کیفیت نهایی آن اصلا خوب نیست. همچنین در منو دوربین قابلیت تصویربرداری با کنترل صوتی وجود دارد که با فعال کردن آن هنگام گفتن کلمه Cheese به صورت بلند، دوربین عکس می‌گیرد.

سلفی

در جلوی تبلت بر روی حاشیه افقی بالای نمایشگر، دوربین سلفی 2 مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.4 وجود دارد که آن هم برای عکاسی مناسب نیست، اما نیاز شما برای دوربین وب‌کم در کلاس‌های آنلاین را برطرف می‌کند. تصاویر دوربین سلفی نیز نویز بالایی دارند و اوضاع وضوح تصویر و رنگ‌ها در دوربین سلفی به مراتب بدتر از دوربین اصلی است.

وقتی بر روی دوربین سلفی می‌روید، دو حالت بیوتی و افکت برای شما فعال می‌شود، در حالت بیوتی می‌توانید صورت خود را شفاف‌تر و لاغر‌تر کنید، در حالت افکت نیز 4 افکت آماده وجود دارد که جلوه بهتری به عکس سلفی شما می‌دهد. دوربین اصلی فلاش ندارد اما برای دوربین سلفی با فعال کردن قابلیت فلاش دوربین، بخش اعظم صفحه سفید رنگ می‌شود که به انعکاس نور بیشتر به صورت شما کمک می‌کند.

فیلم‌برداری

با دوربین اصلی تبلت می‌توانید با کیفیت‌های 1080p یا 720p به صورت 30 فریم‌بر‌ثانیه فیلم‌برداری کنید. کیفیت فیلم‌برداری این تبلت کاملا در حد متوسط است، البته می‌توان گفت بالاترین کیفیت در هر دوحالت فیلم‌برداری و تصویربرداری دوربین میت ‌پد T10s را می‌توانید هنگام تصویربرداری 1080p به دست بیاورید، یعنی فیلم‌برداری با رزولوشن 1080pدوربین میت‌پد T10s کیفیت بهتری نسبت به تصویربرداری با همین دوربین به شما می‌دهد. کیفیت فیلم‌برداری این تبلت قابل قبول است و فیلم‌هایی که با آن می‌گیرید از شفافیت و وضوح نسبی بهره می‌برند.

در حالت فیلم‌برداری می‌توانید تا 6 برابر زوم کنید، خبری از لرزش‌گیر نیست اما فوکوس خودکار فیلم‌برداری در حد قابل قبولی کار می‌کند. از معدود گزینه‌های مخصوص فیلم‌برداری که در تنظیمات باید آن را پیدا کرد، قابلیتی به نام Efficient video format است با فعال کردن آن، حجم ویدیو‌هایی که می‌گیرید تا 30 درصد کاهش پیدا‌ می‌کند اما فرمت ویدیو نیز تغییر پیدا کرده و ممکن است در دستگاه‌های دیگر پخش نشود، بنابراین اگر فضای کمی دارید و برنامه ندارید تا ویدیو‌های گرفته شده با این تبلت را بر روی گوشی، تبلت یا کامپیوترهای دیگری ببینید، می‌توانید این گزینه را فعال کنید.

به صورت سلفی نیز می‌توانید ویدیو بگیرید، نمای فیلم‌برداری دوربین سلفی کمی زوم شده است و کیفیت آن نیز تنها برای چت‌های تصویری و حضور در کنفرانس‌ها یا کلاس‌های آنلاین قابل قبول است.

اسپیکر و باتری

در سمت چپ و راست تبلت میت ‌پد T10s دو خروجی اسپیکر نسبتا بزرگ وجود دارد که صدایی بلند و شفاف را پخش می‌کنند. به لطف وجود دو اسپیکر، تبلت صدایی استریو دارد که با وضوحی بالا از دو سمت تبلت به گوش می‌رسد. دو خروجی اسپیکر درست در میانه فریم سمت راست و چپ قرار دارند و هنگامی که به صورت لند‌اسکیپ تبلت را در دست می‌گیرید، شاید دست‌تان جلوی بخشی از اسپیکرها را بپوشاند. اگر هم تبلت را به صورت افقی در دست بگیرید که صدا از قسمت بالا و پایین تبلت پخش می‌شود.

یکی از قابلیت‌های جالب اپلیکیشن موزیک هوآوی، تغییر صدای موسیقی با تغییر حالت صفحه از عمودی به افقی و بالعکس است، در این حالت اگر به صورت عمودی تبلت را در دست بگیرید صدا به همان میزانی که با دکمه ولوم تنظیم کردید پخش می‌شود، اما اگر تبلت را به صورت افقی بگیرید، با چرخش خودکار برنامه موزیک، صدای ولوم موسیقی افزایش پیدا می‌کند.

این کار می‌تواند دلایل مختلف داشته باشد ولی به نظر می‌رسد افزایش صدا در حالت افقی به دلیل آن است که در حالت لند‌اسکیپ دست شما بر روی اسپیکرها قرار می‌گیرد و صدا به طور خودکار کمی کاهی پیدا می‌کند اما برنامه موزیک با افزایش خودکار صدا، کاهش صدای به وجود آمده را جبران خواهد کرد. دلیل دیگر آن هم می‌تواند مدیریت بهتر بر روی صدای موسیقی و افزایش و کاهش موقت آن باشد.

صدای میت‌پد T10s بسیار شفاف است و زمانی که صدا را افزایش می‌دهید، وضوح صدا حفظ می‌شود و افت ناچیزی دارد. با این تبلت می‌توانید با رضایت کامل، ویدیو‌های مختلف و سبک‌های متفاوت موسیقی را گوش دهید و از شنیدن آن لذت ببرید.

در تنظیمات صدا و لرزش تبلت می‌توانید صدای رینگتون، پیامک و نوتیفیکیشن‌ها را تنظیم کنید، همچنین حالت Do Not Disturb نیز در دسترس است که با آن می‌توانید تمامی تماس‌ها و نوتیفیکیشن‌ها را بی‌صدا کنید تا کسی مزاحم شما نشود، البته در این حالت صدای آلارم غیرفعال نمی‌شود. با توجه به کیفیت مناسب نمایشگر و صدای خوب اسپیکر میت ‌پد T10s، این تبلت یک دستگاه خوب برای تماشای فیلم یا وبگردی به شمار می‌رود.

باتری

هوآوی در این مدل از یک باتری 5100 میلی‌آمپر‌ساعتی استفاده کرده که بر روی کاغذ شاید ظرفیت بالایی برای یک تبلت نباشد، بسیاری از تبلت‌های جدید برندهای رقیب هوآوی با باتری‌های بیش از 6 و 7 هزار میلی‌آمپر به بازار آمدند اما تبلت‌های هوآوی معمولا با باتری‌های حدود 5 هزار میلی‌آمپری عرضه می‌شوند.

البته تبلت میت‌ پد T10s با وجود ظرفیت باتری کم، مدت زمان طولانی شارژ نگه می‌دارد، به طور معمول و با استفاده عادی مانند چند ساعت استفاده از برنامه‌های مختلف و چند ساعت هم اتصال به اینترنت، تبلت حدود یک روز و نیم شارژ نگه‌ می‌دارد. اگر استفاده شما کمتر شود، تا دو روز و نیم هم می‌‍‌توانید بر روی شارژ باتری تبلت میت‌پد T10s حساب باز کنید.

اگر به طور مداوم تبلت روشن باشد و شما از سایت‌های اینترنتی مانند یوتیوب ویدیو تماشا کنید، تقریبا حدود 12 ساعت طول می‌کشد تا شارژ باتری تمام شود.

شارژ

اما اگر شارژ باتری نیز تمام شد، با وجود شارژر 10 واتی یو‌اس‌بی Type-C می‌توانید تبلت را حدودا در 2 ساعت شارژ کنید. هنگام شارژ در نیم ساعت اول حدود 30 درصد باتری پر می‌شود، بعد از گذشت یک ساعت، 50 درصد باتری شارژ خواهد شد، پس از 90 دقیقه، 70 درصد باتری پر شده و با گذشت 120 دقیقه، شارژ تبلت کامل می‌شود.

جمع‌بندی میت ‌پد T10s

تبلت هوآوی میت ‌پد T10s بدنه مستحکمی دارد و کیفیت ساخت آن بالاست، نمایشگر 10 اینچی این تبلت برای کارهای روزانه مانند وب‌گردی و تماشای فیلم یا سریال کاملا مناسب است و می‌توان بر روی وضوح تصویر و رنگ‌بندی طبیعی آن حساب باز کرد. در بخش نرم‌افزار برخی محدودیت‌های هوآوی هنوز هم آزاردهنده است اما به جز آن، رابط کاربری EMUI 10.1، ساده، سبک و روان است و تمام نیاز‌های شما برای استفاده بهتر از تبلت میان‌رده را برآورده می‌کند.

با توجه به رده تولید و برچسب قیمتی میت‌پد T10s، نباید انتظار داتشته باشیم که این تبلت سخت افزار قدرتمندی داشته باشد، همین طور هم هست، تراشه کایرین 710A همراه با 3 گیگابایت رم تنها از پس کارهای معمول روزانه برمی‌آید و برخی بازی‌های نیمه سنگین را هم اجرا می‌کند. این سخت افزار با رابط کاربری سبک EMUI 10.1 ترکیب خوبی برای اجرای مالتی‌تسکینگ و دو برنامه به صورت همزمان هستند.

دوربین اصلی و سلفی بی‌کیفیت این تبلت هوآوی یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف آن به شمار می‌رود. بهتر است بگوییم میت‌ پد T10s کلا برای تصویر‌برداری و فیلم‌برداری تولید نشده و دوربین 5 مگاپیکسلی اصلی و دوربین 2 مگاپیکسلی سلفی تنها برای چت ویدیویی یا شرکت در کلاس آنلاین کارایی دارند نه کار دیگری.

وضوح و بلندی صدای مناسب میت‌پد T10s یکی از نقاط قوت آن به شمار می‌رود، باتری آن نیز هرچند ظرفیت کمتری نسبت به رقبا دارد اما مدت زمان قابل قبولی شارژ نگه ‌می‌دارد و اگر استفاده شما از تبلت در حدی متعادل است، مدام نیاز به شارژ کردن تبلت نخواهید داشت.

نوشته نقد و بررسی تبلت هوآوی میت‌پد T10s؛ باکیفیت و ارزان برای کلاس‌های آنلاین اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

پوکو M3 محصول جدید برند پوکو برای بازار میان‌رده‌ها است که در این مطلب به طور اختصاصی نقات قوت و ضعف این مدل را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

هرچند شیائومی خود به عنوان یک برند تخصصی برای بازار میان‌رده‌ها به شمار می‌رود و اکثر گوشی‌های این شرکت برای تسخیر بازار تلفن‌های هوشمند اقتصادی تولید و عرضه می‌شوند، اما به نظر مدیران این برند چینی، در خط تولید فعلی گوشی‌های شیائومی و ردمی کمبودهایی دیده می‌شود که با حضور پوکو رفع خواهد شد.

پوکو یکی از زیربرندهای شیائومی است که شاید روزی از شیائومی جدا شود اما در حال حاضر تحت نظر این کمپانی فعالیت می‌کند و تاکنون گوشی‌های انصافا جذابی را روانه بازار کرده است. پوکو برندی جدید محسوب می‌شود که اولین گوشی خود را در سال 2018 با نام پوکو فون F1 عرضه کرد، تعداد گوشی‌های این شرکت به عدد 20 نمی‌رسد اما با این وجود به لطف اعتبار شیائومی و کیفیت بالای گوشی‌های تولیدی، پوکو نامی برای خود دست و پا کرده و راه خود را در بازار سخت و رقابتی گوشی‌های میان‌رده پیدا کرده است. به ویژه در سال 2020 سه مدل پوکو F2 Pro در سطح یک پرچمدار، پوکو X3 در سطح یک میان‌رده قدرتمند و پوکو M3 در سطح یک میان‌رده اقتصادی، توانستند نظر خریداران را به خود جلب کنند و تاکنون فروش بسیار خوبی داشته باشند.

پوکو برندی است که آینده روشنی دارد، حس ما نسبت به پوکو همان حسی است که چند سال پیش نسبت به آنر داشتیم، آنر هم مانند پوکو ابتدا زیربرند هوآوی بود و در ادامه با عرضه گوشی‌های بسیار جذاب و پرفروش، توانست از هوآوی جدا شده و به عنوان یک برند مستقل و موفق شناخته شود. اگر تحریم‌های سرسخت آمریکا همانند هوآوی و آنر، به طور جدی گریبان شیائومی و پوکو را نگیرد، می‌توان به آینده درخشان این برند امید داشت.

پوکو M3 گوشی جدید شیائومی در بازه 120 تا 150 دلار است که رقیبان جدید زیادی ندارد و در واقع همان کمبودی را برطرف کرده که پیش‌تر در مورد آن صحبت کرده‌ بودیم، این گوشی چند روزی نزد ما بود و حالا با نقد و بررسی تخصصی و اختصاصی آن همراه شما خواهیم بود، با آی‌تی‌رسان همراه باشید:

مشخصات پوکو M3

اقلام داخل جعبه پوکو M3

پوکو M3 یک جعبه زرد رنگ نسبتا جمع‌وجور دارد، این گوشی در سه رنگ زرد، سرمه‌ای و مشکی عرضه شده است. برند پوکو در اکثر تبلیغات خود از تم زرد و مشکی استفاده می‌کند، جعبه‌های این برند نیز معمولا به رنگ زرد یا مشکی هستند. درون جعبه پوکو M3 به جز خود گوشی، یک قاب ژله‌ای و شارژر گوشی به همراه سوزن سیمکارت و چند برگه بروشور دیده می‌شود. در جعبه این مدل از هندزفری خبری نیست، اما قاب ژله‌ای می‌تواند مفید باشد، این قاب همانند دیگر قاب‌های ژله‌ای معمولی در بازار است. قاب ژله‌ای پوکو M3 استحکام خوبی دارد و تمام قسمت پشتی گوشی به جز قسمت دوربین را می‌پوشاند.

طراحی و کیفیت ساخت

گوشی‌های پوکو به طراحی‌های خاص این شرکت معروف هستند، طراحی تلفن‌های همراه این برند، آن‌قدر متفاوت است که از به اصطلاح “صد فرسخی” هم قابل تشخیص هستند، پوکو M3 نیز از این قائده مستثنی نیست، این مدل از جلو همانند دیگر میان‌رده‌های بازار است اما در قاب پشتی، ماژول دوربین مشکی رنگ بر روی یک برجستگی مشکی رنگ بزرگ‌تر جای گرفته، لوگوی پوکو نیز با فونت بزرگ بر روی این بخش مشکی رنگ اما براق در قسمت دوربین دیده می‌شود. دیگر قسمت‌های قاب پشتی از پلاستیک با طرحی شبیه به چرم و غیر مسطح ساخته شده است، طرح قاب پشتی با رسیدن به فریم کناری از بین می‌رود و فریم پلاستیکی دور گوشی طرح ساده‌ای دارد.

از مهم‌ترین ویژگی‌های گوشی پوکو M3 طراحی دو رنگ آن در قاب پشتی است، حاشیه جلوی گوشی و بخش بزرگ دوربین در پشت گوشی به رنگ مشکی هستند و قاب پشتی و فریم یک رنگ دارند (که در مدلی که در دست ما بود، سرمه‌ای رنگ بودند). حالت غیر صیغلی قاب پشتی گوشی که از آن مانند طرح چرم یاد کردیم، از لیز بودن گوشی جلوگیری کرده، همچنین باعث می‌شود پوکو M3 ظاهری متفاوت پیدا کند. در پشت گوشی تنها قسمت مشکی رنگ دوربین براق است و این قسمت مستعد جذب اثر انگشت نیز خواهد بود، اما دیگر قسمت‌ها مات هستند و اثر انگشت را جذب نمی‌کنند.

این مدل 16.2 سانتی‌متر طول، 7.7 سانتی‌متر عرض، 9.6 میلی‌متر ضخامت و 189 گرم وزن دارد. به طور کلی پوکو M3 گوشی سبک و خوش دستی است، گوشی در قسمت قاب و فریم زاویه‌های تیز ندارد و به ویژه قاب پشتی با یک هلال خمیده ملایم به فریم متصل می‌شود و به این ترتیب در دست گرفتن گوشی بسیار راحت است.

در قسمت راست فریم گوشی، دکمه پاور که با حسگر اثر انگشت ادغام شده و دکمه ولوم دیده می‌شود، در قسمت بالای گوشی جک 3.5 میلی‌متری هدفون، میکروفون، فرستنده مادون قرمز و اسپیکر قرار دارد، در سمت چپ تنها خشاب سیمکارت دیده می‌شود، در قسمت پایینی فریم نیز درگاه شارژ، یک میکروفون و یک اسپیکر دیگر وجود دارد. در قسمت جلوی گوشی یک نمایشگر بزرگ و تمام صفحه با یک حاشیه باریک دیده می‌شود که دوربین سلفی در ناچ قطره‌ای شکل بالای آن جای داده شده، یک بلندگو تماس بسیار باریک نیز در میان قسمت اتصال نمایشگر و فریم قرار دارد.

با وجود بدنه و فریم پلاستیکی و قیمت حدود 150 دلار، نمی‌توان انتظار داشت که گوشی شیائومی در برابر گرد و غبار یا آب مقاوم باشد، بدنه گوشی مستحکم است و به نظر نمی‌رسد که با چند بار افتادن بلایی سر آن بیاید، البته شاید قسمت پلاستیکی خش بردارد اما به راحتی نمی‌توان صدمه جدی به گوشی وارد کرد. از نظر استحکام شیائومی برای محافظت از نمایشگر پوکو M3، به سراغ لایه محافظ کورنینگ گوریلا گلس 3 رفته که در برابر خط و خش مقاومت بالایی دارد اما خب نسبتا قدیمی است؛ برای محافظت از گوشی همواره می‌توانید از قاب ژله‌ای درون جعبه آن نیز استفاده کنید. در مجموع و متناسب با قیمت، با یک گوشی خوش ساخت طرف هستیم که حس خوبی را هنگام در دست گرفتن آن به شما منتقل می‌کند.

نمایشگر پوکو M3

شیائومی در مدل پوکو M3 از یک نمایشگر IPS LCD در اندازه 6.53 اینچ بهره برده، در سایت پوکو نسبت صفحه به بدنه این مدل بیش از 90 درصد اعلام شده، اما این رقم برای ما قابل باور نیست، با توجه به تجربه‌ خودم نسبت بدنه به نمایشگر در پوکو M3 باید حدود 85 درصد باشد، در اطراف نمایشگر حاشیه باریکی دیده می‌شود اما این حاشیه در قسمت پایینی یا به اصطلاح چانه گوشی بیشتر شده و قابل توجه است، به همین دلیل نسبت نمایشگر به حاشیه حداقل چیزی نیست که در سایت پوکو به آن اشاره شده است.

نمایشگر پوکو M3 با رزولوشن فول‌اچ‌دی‌پلاس (1080 در 2340) عرضه شده و در هر اینچ آن 395 پیکسل وجود دارد، نسبت نمایشگر نیز 19:5:9 است. صفحه نمایش پوکو M3 بسیار معمولی بوده و نه شما را شگفت‌زده می‌کند و نه ناامید! بزرگ‌ترین ضعف صفحه نمایش میان‌رده پوکو، شفافیت و کنتراست پایین رنگ‌هاست، تصاویر و رنگ‌ها در پوکو M3 آنگونه که باید زنده و شاد نیستند، همچنین نهایت روشنایی صفحه 400 نیت است که برای یک میان‌رده نسبتا مناسب بوده اما شاید در زیر تابش آفتاب استفاده از گوشی کمی دشوار شود. به طور کلی بهتر است شدت نور نمایشگر پوکو M3 را به صورت دستی بر روی 80 یا 90 درصد تنظیم کنید، زیرا اگر نور صفحه کمتر باشد، شادابی رنگ‌ها افت می‌کند، اما در شدت نور حدود 80 درصد، روشنایی صفحه و نمایش رنگ‌ها بهتر از حالت عادی هستند.

شیائومی نرخ تازه‌سازی 60 هرتز را برای نمایشگر پوکو M3 در نظر گرفته که کاملا برای یک مدل میان‌رده مناسب است، همچنین تاچ صفحه کاملا خوب و روان کار می‌کند و از این بابت نیز مشکلی نخواهید داشت. عملکرد نمایشگر در حالت دارک مود نیز کاملا قابل قبول است، هرچند این مدل از پنل IPS LCD استفاده می‌کند اما می‌تواند به خوبی رنگ مشکی را نمایش دهد، در حالت دارک مود رنگ مشکی پس‌زمینه منو‌ها، تنظیمات و بخش‌های مختلف رابط کاربری واقعی است و حتی در هنگام تماشای ویدیو نیز رنگ مشکی محیط و سایه‌ها شما را راضی نگه می‌دارد.

در منوی Settings می‌توانید تا حد زیادی تنظیمات مربوط به نمایشگر و نحوه نمایش منو‌ها را تغییر دهید، در بخش Display می‌توانید حالت دارک مود را شخصی سازی کنید و یک زمان خاص برای فعال شدن دارک مود انتخاب کنید، همچنین تعداد اپلیکیشن‌هایی که در حالت دارک مود با پس‌زمینه مشکی اجرا می‌شوند یا میزان روشنایی نور صفحه در حالت دارک مود نیز قابل تنظیم است. در همین منو گزینه‌ای به نام Color scheme وجود دارد که در آن نوع رنگ و سردی و گرمی رنگ صفحه را می‌توانید شخصی‌سازی کنید.

همچنین در قسمت تنظیمات نوار نوتیفیکیشن گزینه‌ای برای مخفی کردن ناچ بالای صفحه قرار دارد که با انتخاب آن قسمت بالایی صفحه مشکی می‌شود، با این‌کار بریدگی ناچ دیگر احساس نخواهد شد، البته به این ترتیب صفحه کمی کوچک می‌شود که این مقدار در پوکو M3 با صفحه 6.5 اینچی خیلی احساس نخواهد شد و اتفاقا باعث می‌شود کار کردن با گوشی با یک دست و تنها با انگشت شصت راحت‌تر شود.

حسگر اثر انگشت و تشخیص چهره

در پوکو M3 برای باز کردن قفل گوشی خود علاوه بر پسورد، پین و پترن می‌توانید از قفل اثر انگشت و قفل تشخیص چهره نیز استفاده کنید. حسگر اثر انگشت این مدل در قسمت سمت راست فریم قرار دارد و با دکمه پاور ادغام شده است. سرعت‌ تشخیص و باز شدن صفحه با حسگر فیزیکی پوکو M3 بسیار بالاست، در واقع با یک تاچ لحظه‌ای، اثر انگشت تشخیص داده شده و باز می‌شود. حتی لازم نیست انگشت خود را بر روی حسگر نگه‌ دارید، همین زمانی که دکمه پاور را می‌فشارید تا نمایشگر روشن شود کافیست تا قفل صفحه نیز باز شود. در استفاده شخصی با فشردن لحظه‌ای دکمه پاور، قفل گوشی باز می‌شود و در تعداد دفعات بالا، خطای عدم تشخیص اثر انگشت نیز بسیار پایین است، به طور کلی حسگر اثر انگشت پوکو M3 را می‌توان یکی از سریع‌ترین حسگرهای گوشی‌های میان‌رده نامید.

اما این سرعت به معنای کاهش دقت است، در تست‌‌های ما گاهی اوقات حسگر با اثر انگشت دیگر یک دست نیز باز شد، یعنی ممکن است حسگر با اثر انگشت شبیه به اثر انگشت شما باز شود، هرچند این احتمال بسیار پایین بوده، اما نشان می‌دهد پوکو برای افزایش سرعت، دقت حسگر را کمی کاهش داده است. در این بین، باید بدانید که سرعت تعریف حسگر انگشت نیز کمی طولانی‌تر از سایر محصولات موجود در بازار است.

شما می‌توانید از قفل تشخیص چهره نیز استفاده کنید، این قفل هم سرعت تعریف بالایی دارد و هم عملکردش کاملا قابل قبول است، قفل، هنگام بسته بودن چشمان شما کار نمی‌کند، اما با صرف زمان بیشتر قادر به تشخیص صورت با ماسک نیز خواهد بود، عملکرد قفل چهره در محیط تاریک یا زمانی که سایه شدیدی بر روی صورت شما باشد، طبیعتا مختل می‌شود اما در حالت عادی قفل با سرعت بالایی صورت را تشخیص داده و باز می‌شود. در حالت کلی با توجه به عدم استفاده از فناوری یا سنسور خاصی برای تشخیص چهره، طبیعتا نباید اعتماد زیادی به این قابلیت داشته باشید و امنیت بالایی نخواهد داشت.

رابط کاربری پوکو M3

گوشی پوکو M3 به طور پیشفرض از اندروید 10 و رابط کاربری MIUI 12.3 بهره می‌برد، رابط کاربری پوکو کمی با رابط کاربری دیگر گوشی‌های شیائومی تفاوت دارد، جذابیت‌های بصری و برخی افکت‌ها در رابط کاربری پوکو بیشتر به چشم می‌خورد و قابلیت‌های آن نیز نسبت به رابط کاربری سامسونگ بیشتر است، اما همین موارد باعث می‌شود این رابط کاربری کمی از اندروید خام و رابط کاربری سامسونگ سنگین‌تر باشد، این سنگینی به طور کامل بر روی دوش پوکو M3 احساس می‌شود.

با وجود آنکه پردازنده این گوشی قدرت بالایی دارد، گاهی اوقات هنگام استفاده از گوشی در منو‌ها و رابط کاربری با لگ و کندی مواجه می‌شویم، البته این مشکلات به حدی نیست که کار شما با گوشی را مختل کند، در هر صورت این مدل یک گوشی ارزان قیمت محسوب می‌شود و باید بدانید که با خرید گوشی در رنج قیمتی 120 تا 150 دلار، برخی قابلیت‌های گوشی‌های قدرتمند و میان‌رده را در اختیار نخواهید داشت.

اما به جز موارد گفته شده، رابط کاربری شیائومی بسیار جذاب است و کار کردن با آن حس خوبی دارد، منوی این رابط کاربری و نحوه چینش گزینه‌ها نسبت به گوشی‌های سامسونگ و هوآوی کمی تفاوت دارد و اگر قبلا گوشی شیائومی نداشتید، در ابتدا کمی باید به دنبال آپشن‌های مورد نظر خود بگردید.

در گوشی پوکو M3 اگر از صفحه خانه به سمت چپ بروید، برخلاف دیگر گوشی‌های شیائومی وارد صفحه Google Discover خواهید شد، بر اساس تجربه ما همواره سمت چپ صفحه خانه گوشی‌های شیائومی صفحه Cards قرار داشت که برنامه‌های اجرا شده اخیر، و برخی دسترسی‌ها به برنامه Notes یا ثبت سریع پست یا استوری اینستاگرام را به شما می‌داد اما در این مدل این‌گونه نیست.

در رابط کاربری پوکو می‌توانید چندین صفحه خانه داشته باشید و با این وجود از App Drawer خاص پوکو نیز بهره ببرید، این App Drawer دسترس به برنامه‌های اخیر را به شما می‌دهد، همچنین می‌توانید زبانه‌های مختلفی برای دسته‌بندی اپ‌ها ایجاد کنید، به طور پیشفرض چند زبانه برای برنامه‌های ارتباطی، تفریحی، تصویربرداری بازی و… در App Drawer دیده می‌شود که نام، اپلیکیشن‌های هر دسته و تعداد آن‌ها قابل تغییر است.

یک آپشن جالب دیگر در بخش App Drawer امکان تقسیم بندی برنامه‌ها بر اساس رنگ آیکون آن‌هاست. همچنین در این قسمت برخلاف بسیاری از گوشی‌های دیگر، کادر سرچ نام برنامه در پایین صفحه قرار دارد تا دسترسی شما به کادر راحت‌تر باشد. به جز این موارد در App Drawer رنگ بک‌گراند، مقدار شفافیت آن، اندازه آیکون‌ها، تعداد ردیف و ستون، فونت و بسیاری از موارد دیگر قابلیت شخصی سازی دارند.

در رابط کاربری پوکو M3 با رفتن به صفحه برنامه‌های اخیر یا Recent app گزینه‌های مختلفی پیش روی شما قرار می‌گیرد، مهم‌ترین گزینه این صفحه امکان استفاده از حالت چند وظیفه‌ای و تبدیل صفحه به دو قسمت است، این حالت با گزینه Split screen ممکن می‌شود و می‌توانید دو برنامه مجزا را در قسمت بالا و پایین صفحه به صورت همزمان اجرا کنید، برای این کار لازم است تا یکی از برنامه‌های اخیر که در صفحه مشخص است را با درگ به بخش بالایی صفحه هدایت کنید و برنامه دیگری را به سمت پایین صفحه بکشید، البته در همان صفحه Recent app با نگه‌داشتن انگشت بر روی هر برنامه، منویی بازی می‌شود که در آن با انتخاب آیکون Split screen می‌توانید آن برنامه را به بخش بالایی و پایینی صفحه هدایت کنید.

از دیگر امکانات گزینه‌های بخش Recent app می‌توان به دسترسی سریع به اسکن امنیتی دستگاه، گزینه بستن تمام برنامه‌های باز، پاک کردن فایل‌های اضافه و ورود به بخش مدیریت اپلیکیشن‌ها اشاره کرد.

اما یکی از مواردی که هنگام استفاده از رابط کاربری پوکو M3 متوجه آن خواهید شد، تبلیغات به نمایش درآمده در برخی منو‌های داخلی رابط کاربری است، به طور مثال در صفحه نصب برنامه‌ها یا اسکن گوشی یک کادر تبلیغات وجود دارد و به شما تبلیغات اپ‌های دیگر را نشان می‌دهد، این تبلیغات خیلی آزار دهنده نیستند و تعداد آن‌ها زیاد نیست، اما نمی‌توان به راحتی از تبلیغات درون رابط کاربری پوکو گذشت، به نظر می‌رسد پوکو برای پایین نگه‌داشتن قیمت گوشی خود در عین حفظ مشخصات سخت افزاری و قابلیت‌های اصلی، از راه‌های دیگر مانند استفاده از تبلیغات در برخی منو‌های داخلی استفاده کرده است.

با توجه به آن که رابط کاربری MIUI 12.3 بر اساس اندروید 10 طراحی شده در این رابط کاربری به امکانات اندروید 10 شامل نوتیفیکیشن شناور نیز دسترسی خواهید داشت، با این قابلیت زمانی که یک نوتیفیکیشن از یک پیام‌رسان یا برنامه دارید، یک کادر شناور در بالای صفحه ایجاد می‌شود که با باز کردن آن یک پنجره کوچک شناور از آن برنامه بر روی صفحه اصلی خود خواهید داشت، به این ترتیب می‌توانید اطلاعات جدید مانند پیام جدیدی که برای شما ارسال شده را مشاهده کنید، این قابلیت برای چک کردن سریع پیام اخیر خود یا به طور مثال پیامک رمز پویا کارت بانکی بسیار کارآمد است.

شما می‌توانید تم و آیکو‌ن‌های رابط کاربری را از منوی تنظیمات تغییر دهید، در ابتدا تم کلاسیک و لیمیتلس پوکو قابل انتخاب هستند که تم کلاسیک به طور پیشفرض انتخاب شده است. همچنین در بخش Additional settings نیز می‌توانید چراغ نوتیفیکیشن را شخصی سازی کنید، چراغ نوتیفیکیشن در یکی از حفره‌های اسپیکر بالای نمایشگر جای دارد، می‌توانید آن را فعال کنید تا در هنگام شارژ یا دریافت نوتیفکیشن فعال شود. در همین منو می‌توانید تاریخ، زمان، منطقه، تنظیمات مربوط به میانبرهای دکمه‌ها، حالت Full Screen mode و موارد دیگر را نیز تنظیم کنید.

سخت افزار پوکو M3

گوشی پوکو M3 از تراشه 11 نانومتری کوالکام اسنپدراگون 662 بهره می‌برد، این تراشه از 8 هسته پردازشی شامل 4 پردازنده 2 گیگاهرتزی Kryo 260 طلایی و 4 پردازنده 1.8 گیگاهرتزی نقره‌ای تشکیل شده، اسنپدراگون 662 از نسل سوم هوش مصنوعی پردازنده‌های کوالکام نیز بهره می‌برد که تاثیر آن در سرعت بالای پردازش برنامه‌ها و عملکرد دوربین قابل لمس است.

پردازنده کوالکام اسنپدراگون 662 با تراشه گرافیکی Adreno 610 عملکرد بسیار مناسبی در پردازش بازی‌های نیمه سنگین دارد و تاحد زیادی از پس بازی‌های سنگین روز نیز برمی‌آید. از ویژگی‌های پردازنده و تراشه گرافیکی گوشی پوکو M3 می‌توان به افزایش قدرت پردازشی گوشی، بهبود عملکرد دوربین و کاهش قابل توجه حجم تصاویر گرفته شده، افزایش سرعت پردازش تسک‌ها، اتصال پایدار و پرسرعت با بلوتوث نسخه 5.1 و وای‌فای 6 و همچنین مکان‌یابی دقیق و سریع اشاره کرد.

در استفاده ما به جز لگ‌های ریزی که هنگام استفاده از رابط کاربری دیده می‌شد، مشکل دیگری از نظر قدرت سخت افزاری وجود نداشت، گوشی پوکو M3 همچون یک میان‌رده باکیفیت از پس پردازش برنامه‌های سنگین، قابلیت مالتی‌تسکینگ و اجرای بازی‌ها بر می‌آید. بازی کالاف دیوتی از جمله عناوین بسیار محبوب برای جوانان و نوجوانان است با گوشی پوکو M3 می‌توان این بازی را با گرافیک متوسط رو به بالا، بدون لگ و کندی اجرا کرد. دیگر بازی‌های متوسط و سنگین روز نیز با پوکو M3 قابل اجرا هستند، تنها لازم است تنظیمات گرافیکی بازی‌ها را کمی کاهش دهید.

پوکو در مدل M3 از رم در دو نوع 4 و 6 گیگابایت استفاده کرده؛ همچنین حافظه اصلی نیز میان دو گزینه 64 و 128 گیگابایتی قابل انتخاب هستند. مدلی که برای تست در اختیار ما قرار داشت از رم 4 گیگابایت و حافظه 64 گیگابایت استفاده می‌کرد، پوکو در نسخه 64 گیگابایتی این گوشی از حافظه نوع UFS 2.1 بهره می‌برد و مدل 128 گیگابایت دارای حافظه سریع‌تر UFS 2.2 است، بنابراین با خرید نسخه رم 6 گیگابایت با حافظه 128 گیگابایتی، می‌توانید تجربه بهتری از نظر پردازشی و اجرای بازی داشته باشید.

از آپشن‌های خوب این گوشی می‌توان به پشتیبانی از دو سیم‌کارت و کارت حافظه تا 512 گیگابایت به صورت همزمان اشاره کرد. پوکو در این مدل سیم‌کارت دوم را با کارت حافظه ادغام نکرده و حتی در صورت استفاده از دو سیم‌کارت باز هم می‌توانید کارت حافظه تا 512 گیگابایت را به گوشی اضافه کنید. همچنین قابلیت‌های زیادی مانند مادون قرمز و رادیو FM نیز در این مدل وجود دارد.

نور مادون قرمز امکان استفاده از گوشی به عنوان ریموت کنترل برای تلویزیون، اسپلیت، درب پارکینگ و هر نوع ریموت دیگری که با مادون قرمز کار می‌کند را می‌دهد. برای اینکار یک برنامه اختصاصی به نام Mi Remote بر روی گوشی نصب است که امکان اتصال به هر نوع دستگاه با هر برندی را ممکن می‌سازد. رادیو نیز برای مواقعی که به ضبط صوت یا پخش کننده موسیقی دسترسی ندارید و می‌خواهید از برنامه‌های رادیویی یا پخش زنده فوتبال بهره ببرید بسیار کارآمد خواهد بود، امکان اتصال به رادیو در بسیاری از گوشی‌های جدید امکان پذیر نیست.

در ادامه امتیازات بنچمارت گوشی پوکو M3 در مقایسه با دیگر میان‌رده‌های بازار را مشاهده می‌کنید:

پوکو M3 برای اجرای بهتر بازی‌های موبایلی یک برنامه اختصاصی به نام Game Turbo استفاده می‌کند که با ورود به آن فهرست تمام بازی‌های نصب شد در گوشی را مشاهده خواهید کرد، این برنامه میزان درگیر بودن پردازنده و تراشه گرافیکی را به شما نشان می‌دهد که در صورت بالا بودن درصد آن می‌توانید برنامه‌های اضافی در حال اجرا را ببندید.

با اجرای بازی در پوکو M3 حالت پردازنده به پرفورمنس مود تغییر می‌کند تا تمامی شرایط برای بازدهی بیشتر بازی فراهم باشد. همچنین در هنگام بازی منوی میانبر Game Turbo از کنار صفحه در دسترس است که با باز کردن آن می‌توانید یک صفحه وب باز کنید، برنامه‌های در حال اجرا را در حین اجرای بازی ببندید، ضبط فیلم بازی را آغاز یا پایان دهید، در واتساپ و دیگر پیام‌رسان‌ها به آخرین پیام خود پاسخ سریع دهید و اسکرین شات بگیرید یا به یک بازی دیگر سویچ کنید.

دوربین پوکو M3

پوکو در میان‌رده جدید خود از سه دوربین استفاده کرده که تا حد زیادی نیاز‌های اولیه شما در عکاسی را برطرف می‌سازند، دوربین اصلی گوشی یک دوربین 48 مگاپیکسلی با لنز واید است که از سنسور 1.2 اینچی، با دیافراگم f/1.79، سایز پیکسل 0.8μm و قابلیت فوکوس خودکار بهره می‌برد.

دوربین دوم 2 مگاپیکسلی است و به یک لنز ماکرو مجهز شده، این دوربین دارای دیافراگم f/2.4 و سایز پیکسل 1.75μm است، دوربین آخر نیز یک دوربین 2 مگاپیکسلی دارای لنز تشخیص عمق با دیافراگم f/2.4 و سایز پیکسل 1.75μm است.

همانطور که احتمالا متوجه شدید، پوکو در میان‌رده جدید خود از دوربین اولتراواید استفاده نکرده و همچنین دو دوربین 2 مگاپیکسلی با یک دیافراگم و یک سایز پیکسل در این مدل وجود دارد که تها لنز آن‌ها متفاوت است. به این ترتیب باید قید عکس‌های اولترا واید را بزنید و به تصاویر پرتره و ماکرو این مدل بسنده کنید، هرچند پوکو می‌توانست به جای دوربین ماکرو از دوربین بسیار عریض استفاده کند، اما قیمت ارزان پوکو M3 به قیمت فدا شدن برخی قابلیت‌ها مانند دوربین اولتراواید تمام می‌شود.

دوربین پوکو M3 کاملا معمولی است، نباید انتظار زیادی از آن داشته باشید، این دوربین در برخی مواقع شما را ناامید می‌کند و گاهی نیز از کیفیت عکس‌های آن متعجب خواهید شد. به طور کلی برای گرفتن یک عکس جذاب با پوکو M3 باید عناصر مختلف مانند نور، سوژه، بک‌گراند و دیگر موارد در شرایط ایده‌آل باشند، در غیر این صورت کیفیت عکس خیلی جالب نخواهد بود.

دوربین اصلی پوکو M3 در طول روز تصاویر خوبی را ثبت می‌کند، عکس‌های دوربین 48 مگاپیکسلی این مدل که در روز گرفته می‌شوند، شفاف هستند، جزئیات زیادی دارند و رنج رنگ‌ها طبیعی‌اند، تنها نویز عکس‌ها کمی زیاد است و تفاوت نور و سایه کنتراست بالایی دارد. تصاویر همین دوربین در شب نیز کیفیت مناسبی برای یک گوشی میان‌رده دارد، تصاویر نویزدار هستند و رنج رنگی آن‌ها خیلی مناسب نیست اما با استفاده از حالت نایت مود، بسیاری از ایرادات تصویر رفع شده و عکس نهایی با رنگ مناسب، کنتراست و داینامیک رنج خوبی ثبت می‌شود.

با این گوشی و استفاده از دوربین تشخیص عمق آن می‌توانید تصاویر پرتره بگیرید، اما همانطور که گفته شد، باید همه شرایط برای گرفتن یک عکس با کیفیت، آماده باشد. گرفتن عکس پرتره در فضای باز راحت‌تر است و دوربین به آسانی می‌تواند سوژه اصلی را از بک‌گراند تشخیص دهد، اما در فضای بسته داخل اتاق، دوربین به اشتباه می‌افتد و باید چند بار عکس بگیرید تا قلق گرفتن پرتره خوب در فضای بسته با این مدل دست‌تان بیاید، در آزمایش‌های ما برای گرفتن پرتره در فضای بسته دوربین بارها دچار اشتباه شد تا سرانجام توانستیم یک پرتره خوب با دوربین M3 را ثبت کنیم.

اما حتی اگر تصاویر شما در بهترین شرایط گرفته شود باز هم ممکن است که دوربین در تشخیص برخی نقاط سوژه اصلی و بک‌گراند تصویر دچار اشتباه شود و به این ترتیب بعضی قسمت‌ها مانند مو، گوش‌ها یا قسمتی از لباس سوژه اصلی مانند بک‌گراند بلار شود.

با دوربین پوکو M3 می‌توانید شانس خود را برای ثبت تصاویر ماکرو نیز امتحان کنید، تصاویر ماکرو این مدل کیفیت خوبی دارند و گاهی اوقات که نیاز به گرفتن یک عکس بسته و نزدیک از سوژه مورد نظر دارید، می‌توانید به دوربین ماکرو این مدل اعتماد کنید.

اما نرم‌افزار دوربین پوکو M3 بسیار جذاب است و کار کردن با آن حس خوبی دارد، البته نکته قابل توجه، کند بودند جا به جایی در منو است که گاهی دیده می‌شود، همچنین به دلیل عدم وجود دوربین اولتراواید، امکان جابه جایی میان دوربین اصلی، اولتراواید و تله‌فوتو وجود ندارد، در واقع شما نمی‌توانید لنز را در محیط اصلی اپ دوربین عوض کنید، تنها می‌توانید با کشیدن دو انگشت از مرکز صفحه به سمت بیرون زوم کنید و برای گرفتن عکس‌های ماکرو نیز در منو برنامه گزینه Macro را انتخاب کنید.

دوربین سلفی

مدل پوکو M3 از یک دوربین سلفی 8 مگاپیکسلی عریض با دیافراگم f/2.1، اندازه سنسور 1/4.0 اینچ و سایز پیکسل 1.12µm بهره می‌برد، عملکرد دوربین سلفی نسبت به دوربین اصلی بهتر است، البته تصاویر دوربین سلفی کیفیت پایین‌تر و نویز بیشتری دارند اما تعداد خطا در تصاویر سلفی و سلفی پرتره نسبت به تصاویر دوربین اصلی کمتر است. در تصاویر پرتره دوربین اصلی سوژه اصلی نسبت به بک‌گراند به خوبی تشخیص داده می‌شوند، اما مانند دوربین اصلی گاهی اوقات در برخی از جزئیات، جدا سازی سوژه از بک‌گراند به خوبی انجام نمی‌شود، همانطور که گفته شد تعداد خطا دوربین سلفی در این زمینه کمتر از دوربین اصلی است، دیگر ایراد دوربین سلفی جذب نور کم و نویز بالای تصاویر است که موجب می‌شود تصاویر کیفیت متوسطی داشته باشند.

اما به جز تصاویر پرتره سلفی، دوربین جلو در ثبت تصاویر سلفی معمولی نیز عملکرد خوبی دارد، تصاویر واضع، شفاف و طبیعی هستند، همچنین داینامیک رنج مناسبی در تصاویر دیده می‌شود اما موضوع وجود نویز در تصاویر دوربین سلفی نیز دیده می‌شود.

فیلم‌برداری

هر دو دوربین اصلی و سلفی در بالاترین حالت می‌توانند با کیفیت 1080 و 30 فریم در ثانیه فیلم بگیرند، با دوربین اصلی می‌توانید با کیفیت 720 و 30 فریم بر ثانیه نیز فیلم برداری کنید، با این وجود عدم امکان فیلم‌برداری با کیفیت 720 و 60 فریم بر ثانیه احساس می‌شود.

هیچ‌کدام از دوربین‌های پوکو M3 به لرزش‌گیر اپتیکال و الکترونیکی مجهز نشده‌اند؛ به همین دلیل بهتر است هنگام فیلم‌برداری راه نروید و مواظب لرزش دست خود باشید زیرا لرزش دوربین بر روی فیلم‌‌ گرفته شده تاثیر زیادی می‌گذارد. در مورد کیفیت فیلم‌برداری دوربین این گوشی باید گفت که به جز لرزش زیاد دوربین و کنتراست بالای تصاویر که موجب غیرطبیعی شدن رنگ‌ها می‌شود، ایراد خاصی در کیفیت فیلم‌برداری این مدل وجود ندارد، ویدیو‌های گرفته شده با این مدل وضوح خوبی دارند و هنگام زوم هم می‌توان تا زوم 3 برابری بر روی دوربین این مدل حساب باز کرد.

تماشای نمونه فیلم‌برداری با کیفیت 1080 با 30 فریم در ثانیه در روز از یوتیوب

تماشای نمونه فیلم‌برداری با کیفیت 1080 با 30 فریم در ثانیه در شب از یوتیوب

تماشای نمونه فیلم‌برداری با دوربین سلفی با کیفیت 1080 با 30 فریم در ثانیه  از یوتیوب

فیلم‌برداری با دوربین سلفی مجددا کیفیت بهتری نسبت به دوربین اصلی دارد، نور بیشتری توسط دوربین سلفی جذب می‌شود و کنتراست رنگ‌ها متعادل‌تر هستند، به این‌ترتیب شاهد داینامیک رنج بهتری در فیلم‌های دوربین سلفی خواهیم بود و به طور کلی فیلم دوربین سلفی رضایت‌بخش‌تر است. تنها ایراد فیلم دوربین سلفی همان موضوع لرزش بیش‌ از حد دوربین است.

اسپیکر و باتری پوکو M3

اسپیکر استریو دوگانه، یکی دیگر از قابلیت‌های کاربردی پوکو M3 است که باعث برتری این مدل نسبت به خیلی از رقبایش می‌شود. شیائومی در این مدل از دو اسپیکر، یکی در بالا و یکی در پایین فریم استفاده کرده است، هر دو اسپیکر قدرت خروجی برابری دارند و صدا به طور مساوی و کاملا استریو از هر دو بلندگو خارج می‌شوند. کیفیت صدای اسپیکر پوکو M3 بسیار خوب است و صدای خروجی وضوح، بیس و عمق مناسبی دارد.

اگر دست‌تان را بر روی اسپیکرها بگذارید، صدای خروجی کمی کاهش پیدا می‌کند اما باز هم به خوبی پخش می‌شود، در برخی مدل‌ها اگر دست‌تان بر روی اسپیکر برود صدای آن کاملا قطع می‌شود که این مورد در پوکو M3 صدق نمی‌کند. اگر گوشی را به صورت افقی بگیرید اسپیکر سمت راست، در نیمه بالایی فریم و اسپیکر سمت چپ در نیمه پایینی فریم قرار می‌گیرد، به همین دلیل احتمالا دست چپ شما اسپیکر سمت چپ را می‌پوشاند اما همانطور که گفته شد این موضوع تاثیر کمی بر روی صدای خروجی خواهد گذاشت و همچنین می‌توانید از اسپیکر استریو به ویژه در بازی‌های شوتینگ لذت ببرید.

پوکو M3 از نظر باتری حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، شیائومی در این مدل از یک باتری 6 هزار میلی‌آمپری استفاده کرده که کمی دیر شارژ می‌شود اما مدت زمان زیادی هم شارژ نگه می‌دارد. اگر استفاده شما از گوشی در حد روزانه یک تا دو ساعت وبگردی و چک کردن شبکه‌های اجتماعی باشد، پوکو M3 به راحتی تا سه روز نیازی با شارژر نخواهد داشت، اگر مصرف شما کمی بیشتر باشد تا 2 روز و نصفی می‌توانید بر روی باتری پوکو M3 حساب باز کنید اما اگر مصرف‌تان بالاست، باتری 6 هزار میلی‌آمپری این مدل حداقل یک روز و نیم تا دو روز جواب خواهد داد.

تنها اگر تمام روز با گوشی بازی کرده یا فیلم تماشا کنید، شاید در پایان روز مقدار شارژ باتری به زیر 15 درصد برسد.

اما این ظرفیت بالای باتری موجب شده تا با وجود شارژر 18 واتی، زمان شارژ شدن گوشی بیش از 2 ساعت باشد، بهتر بود شیائومی برای گوشی خود شارژر 25 واتی در نظر می‌گرفت اما به هر شکل مدت زمان زیادی طول می‌کشد تا شارژ باتری به 100 درصد برسد، در ادامه چارت مدت زمان شارژ گوشی را مشاهده می‌کنید:

جمع بندی پوکو M3:

پوکو M3 با شعار “فراتر از حد انتظار” عرضه شده و پوکو تاکید دارد که این مدل امکاناتی بیش از قیمت پرداختی را به شما ارائه می‌دهد، این شعار در مورد تمامی ویژگی‌های مدل M3 صادق نیست اما به طور کلی ارزش خرید این مدل نسبت به بسیاری از گوشی‌های هم قیمتش بالاتر است.

پوکو M3 یک گوشی سبک، نسبتا خوش دست، با طراحی متفاوت و امکانات بسیار زیاد است، این مدل صفحه نمایش قابل قبولی دارد، قدرت پردازشی آن در بازی‌ها بسیار خوب است، گاهی اوقات تصاویر بسیار خوبی می‌گیرد، عمر باتری بالایی دارد، عملکرد اسپیکر استریوی آن نیز بسیار مناسب است، اما در رابط کاربری گوشی لگ و کندی مشاهده خواهید کرد و عکس‌هایی هم که با دوربین این مدل می‌گیرید، یکی در میان به درد نمی‌خورند!

اگر در این بازه قیمتی به دنبال خرید گوشی هستید، با کمی افزایش بودجه می‌توانید مدل‌ها بهتری را خریداری کنید، اما اگر محدودیت مالی دارید، پوکو M3 به طور قطع یکی از بهترین گزینه‌ها برای خرید یک گوشی میان‌رده اقتصادی است.

نوشته نقد و بررسی شیائومی پوکو M3: لات کوچه خلوت…! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

سامسونگ گلکسی S21 جدیدترین پرچمدار این شرکت کره‌ای محسوب می‌شود که ما در این مطلب به طور اختصاصی آن را مورد نقد و بررسی قرار داده‌ایم.

سامسونگ در چند ماه گذشته روزهای شلوغی را پشت سر گذاشت، عرضه چهار پرچمدار گلکسی زد فلیپ، گلکسی زد فولد 2، سری گلکسی نوت 20 و حالا سری گلکسی S21 در عرض 6 ماه، در نوع خود یک رکورد محسوب می‌‌شود که سامسونگ موفق به انجام آن شد. البته تراکم پرچمداران این شرکت از این پس کاهش پیدا خواهد کرد، سامسونگ اعلام کرد که سری گلکسی نوت را با سری گلکسی S و گلکسی فولد ادغام خواهد کرد و از این پس می‌توانید قلم S Pen را در صورت نیاز، خریداری کرده و بر روی پرچمدارانی که از این قلم پشتیبانی می‌کنند، استفاده کنید.

در سری گلکسی S21 تنها مدل گلکسی S21 اولترا از قلم S Pen پشتیبانی می‌کند، بنابراین در دو مدل گلکسی S21 و گلکسی S21 پلاس نمی‌توانید از این قلم استفاده نمایید، البته این موضوع مشکلی را ایجاد نمی‌کند، گلکسی S21 و گلکسی S21 پلاس آنقدر قابلیت جذاب دارند که عدم پشتیبانی قلم S Pen به اصطلاح چیزی از ارزش آن‌ها کم نمی‌کند.

گلکسی S21، اولین، ارزان‌ترین و شاید اصلی‌ترین پرچمدار سری جدید گلکسی S سامسونگ باشد. در زمان عرضه گلکسی نوت 20 اولترا و مواجهه با کیفیت فوق‌العاده بالای این مدل، به این فکر می‌کردیم که سامسونگ چه چیز جدیدی را می‌تواند در گلکسی S21 ارائه کند، گلکسی نوت 20 اولترا از هر نظر کامل بود و در آن زمان، به نظر نمی‌رسید که سامسونگ چند ماه بعدش مجددا بتواند از قابلیت‌های جدیدی در پرچمداران خود رونمایی کند.

اما حالا گوشی گلکسی S21 در دستان ماست و جواب تمام سوال‌هایمان را نیز دریافت کرده‌ایم. زبان طراحی جدید، پردازنده قدرتمند 5 میلی‌متری و دوربین‌های توانمند بخشی از قابلیت‌های مدل گلکسی S21 و به طور کلی سری گلکسی S21 هستند. اما برخی از مشخصات گلکسی S21 نیز نسبت به گلکسی S20 بدون تغییر مانده است؛ به طور کلی تفاوت اصلی میان گلکسی S21 و پرچمداران گذشته سامسونگ به طراحی، پردازنده، رابط کاربری و تا حدی دوربین باز می‌گردد، مواردی که اهمیت فراوانی دارند و پیشرفت در آن‌ها تعیین کننده است.

گلکسی S21 چند روزی در اختیار ما بود و توانستیم بخش‌های مختلف آن را مورد بررسی قرار دهیم، حال با شماییم تا از تجربه استفاده از این پرچمدار برایتان بگوییم، پس با نقد و بررسی اختصاصی گلکسی S21 سامسونگ همراه ما باشید.

مشخصات سامسونگ گلکسی S21

طراحی و کیفیت ساخت گلکسی S21

به طور کلی سری گلکسی S21 قطعا جزو جذاب‌ترین پرچمدارانی هستند که در سال 2021 خواهیم دید، سامسونگ تحولی را که از نظر طراحی در سری گلکسی نوت 20 شروع کرد و در گلکسی زد فولد 2 و گلکسی S20 FE ادامه داد، در سری گلکسی S21 به تکامل رسانده است. این مدل با دیگر پرچمداران سامسونگی که تاکنون دیده‌اید، متفاوت است و از نظر ابعاد و قرار گرفتن در دست، شباهت زیادی با وان‌پلاس نورد دارد.

سامسونگ دیگر در تمام پرچمداران خود از صفحه با گوشه خمیده و بدنه تمام شیشه‌ای استفاده نمی‌کند، همانطور که گلکسی نوت 20 نیز دارای یک صفحه تخت و بدنه پلاستیکی بود، سامسونگ در گلکسی S21 نیز همین روند را ادامه داده است. اگر بخواهیم کمی ریز شویم، متوجه خواهیم شد که سامسونگ از زمانی که پرچمداران خود را در سه مدل عرضه می‌کند، کمی از امکانات مدل اول کم کرده تا قیمت آن متعادل‌تر شود، به عنوان مثال در همین سری کهکشانی جدید، مدل گلکسی S21 با بدنه پلاستیکی عرضه شده، اما مدل گلکسی S21+ دارای بدنه تمام شیشه‌ای است و قابلیت‌های بهتری در آن یافت می‌شود. گلکسی S21 اولترا هم که یک غول قدرتمند و پرمدعاست که حتی می‌تواند قدرتمندترین پرچمدار سال لقب بگیرد. بنابراین به نظر می‌رسد از این پس باید به بدنه پلاستیکی ارزان‌ترین مدل پرچمداران سامسونگ مانند نوت 20 و گلکسی S21 عادت کنیم.

گلکسی S21 بسیار سبک و خوش دست است، در نگاه اول به قیافه‌اش نمی‌خورد که حدود 800 دلار قیمت داشته باشد، شاید دیگران فکر کنند که شما یک گوشی میان‌رده در دست دارید و این چندان خوشایند نیست، ما به پرچمداران بزرگ با بدنه شیشه‌ای و فلزی، دوربین‌های بیرون زده از قاب با ظاهری پر ابهت عادت کرده‌ایم، اما گلکسی S21 هیچکدام از این ویژگی‌ها را ندارد.

البته این به معنای آن نیست که پرچمدار جدید سامسونگ حس خوبی به شما منتقل نمی‌کند، اتفاقا برعکس، شما کاملا حس می‌کنید که یک گوشی باکیفیت را در دست دارید و لبخند بر لبان‌تان خواهد نشست. اندازه بزرگ و دوربین‌های بیرون زده از قاب همواره جزو بزرگ‌ترین مشکلات پرچمداران بوده و هست، اما در عوض ظاهر قدرتمند آن‌ها با میان‌رده‌ها تفاوت بسیاری داشت. گلکسی S21 اینگونه نیست و شبیه به پرچمداری قدرتمند و با ابهت نیست.

گلکسی S21 مانند گلکسی S20 بسیار سبک است، این مدل 169 گرم وزن دارد و این درحالی است که گلکسی S20 تنها 163 گرم وزن داشت، با این وجود گلکسی S21 یکی از سبک‌ترین گوشی‌های بازار است. پرچمدار سامسونگ 15.7 سانتی‌متر طول، 7.1 سانتی‌متر عرض و 7.9 میلی‌متر ضخامت دارد، با توجه به همین ابعاد باید گفت، گلکسی S21 یکی از کوچک‌ترین پرچمداران بازار نیز به شمار می‌رود و از همین حالا می‌توانید پیش‌بینی‌کنید که کار کردن با آن به خصوص با یک دست، راحت‌تر از بسیاری از پرچمداران و میان‌رده‌های فعلی بازار باشد.

بر روی گوشی یک نمایشگر تخت 6.2 اینچی قرار دارد که بعدا در مورد آن صحبت خواهیم کرد، دور نمایشگر یک حاشیه باریک قرار گرفته که به فریم آلومینیومی متصل می‌شود، در پشت با یک بدنه پلاستیکی با روکش مات طرف هستیم که کیفیت بالایی دارد و برخلاف اکثر محصولات امروزی، چربی انگشتان را به خودش جذب نمی‌کند.

در سبک جدید طراحی پرچمداران سامسونگ، فریم آلومینیومی کمی بر روی بدنه پشتی کشیده شده تا به ماژول دوربین برسد و با آن پیوند بخورد، در نگاه اولیه به نظر می‌رسد که فریم به صورت یک تکه به ماژول دوربین تبدیل می‌شود اما در واقع ماژول دوربین یک قسمت جداگانه است که در امتداد کشیدگی فریم به سمت داخلی ادامه می‌یابد.

همانند طراحی همیشگی سری گلکسی S گوشه‌های نمایشگر و قسمت اتصال فریم به بدنه نوک تیز و تند نیستند و همه زاویه‌های گوشی چه در قسمت بدنه، چه فریم و چه نمایشگر، به صورت کروی طراحی شده‌اند.

در سمت راست فریم دکمه پاور و دکمه بلندی صدا دیده می‌شود، به دلیل اندازه نه‌چندان بزرگ گوشی، دسترسی به هر دو دکمه با انگشت شصت دست راست بسیار راحت است، در قسمت فوقانی فریم یک میکروفن و اسپیکر وجود دارد، در قسمت پایینی فریم اسپیکر، خشاب سیمکارت، میکروفن و درگاه USB-C قرار داده شده و در سمت چپ هم هیچ چیزی دیده نمی‌شود. در پشت گوشی بر روی فریم سه دوربین با لنزهای بزرگ دیده می‌شود اما فلاش بر روی ماژول دوربین نیست و بر روی بدنه پلاستیکی در کنار دوربین‌ها قرارداده شده است.

به جز اندازه نسبتا کوچک و قاب پشتی پلاستیکی، ایراد دیگری در طراحی گلکسی S21 دیده نمی‌شود، این مدل به آسانی قابل استفاده است و زمانی هم که در جیب قرار می‌گیرد، کل فضای جیب شما را پر نمی‌کند. این گوشی به دلیل بدنه پلاستیکی مانند گوشی‌های شیشه‌ای لیز نیست و به راحتی می‌توانید با آن صحبت کرده، عکس سلفی بگیرید یا بازی کنید.

صفحه نمایش گلکسی S21

یکی از بزرگ‌ترین و شاید مهم‌ترین نقات قوت پرچمداران و حتی میان‌رده‌های شرکت سامسونگ، صفحه نمایش فوق‌العاده با کیفیت آن‌هاست، سامسونگ در بخش صفحه نمایش ادعا دارد و همیشه از بهترین نمایشگر بازار در مدل‌های خود استفاده می‌کند. این حقایق در مورد گلکسی S21 نیز صادق است، از همان زمانی که کار خود را با این گوشی آغاز می‌کنید، متوجه کیفیت بسیار بالای صفحه نمایش آن خواهید شد.

سامسونگ در گلکسی S21 از یک صفحه نمایش INFINITY-O با فناوری داینامیک امولد 2X استفاده کرده است، این صفحه نمایش دارای رفرش ریت 120 هرتز بوده و از +HDR10 پشتیبانی می‌کند، همین مشخصات کافی است تا بدانید که گلکسی S21 یکی از بهترین نمایشگرهای بازار را در اختیار دارد، مشابه این صفحه نمایش در مدل گلکسی S20 نیز استفاده شده بود.

نمایشگر گلکسی S21 همانند پرچمدار سال گذشته سری S در اندازه 6.2 اینچ ساخته شده، این نمایشگر به رزولوشن 1080 در 2400 مجهز است و در اینچ آن 421 پیکسل قرار دارد. متاسفانه رزولوشن گلکسی S21 نسبت به گلکسی S20 کاهش پیدا کرده اما واقعا تفاوت میان‌ آن‌ها قابل احساس نیست، در هر صورت نمایشگر‌های امولد سامسونگ آنقدر جذاب هستند که با کمی کاهش یا افزایش مشخصات آن‌ها، تفاوت کلی در کیفیت بالای نمایشگر ایجاد نمی‌شود.

همانطور که اعلام کردیم دور این نمایشگر یک حاشیه باریک دیده می‌شود که با وجود آن نسبت نمایشگر به بدنه به 87.2 درصد رسیده، این نسبت نیز در مقایسه با مدل گلکسی S20 افت پیدا کرده که البته دلیل اصلی آن تخت شدن نمایشگر در گلکسی S21 است، همانطور که گفته شد نمایشگر پرچمدار جدید سامسونگ به صفحه نمایش تخت مجهز شده و این درحالی است که گلکسی S20 دارای نمایشگر با گوشه‌های خمیده بود و به همین دلیل حاشیه کمتری دور نمایشگر وجود داشت.

نمایشگر گلکسی S21 چیز اضافه‌ای نسبت به پرچمداران سال گذشته سامسونگ ندارد، نسبت تصویر همچنان همان 20 به 9 است و فناوری ساخت هم تغییری نکرده اما رزولوشن و تراکم پیکسلی کاهش پیدا کرده است، با تمامی این موارد کیفیت آن هنوز هم فوق‌العاده بوده و کمبودی در این زمینه احساس نمی‌شود. قابلیت Always on Display در این مدل نیز در دسترس است و می‌توانید آن را فعال نمایید تا در زمان خاموش بودن صفحه، اطلاعات زمانی و نوتیفیکیشن‌ها را بر روی صفحه ببینید.

کار کردن با نمایشگر گلکسی S21 حس لذت بخشی دارد، به ویژه با نرخ تازه سازی 120 هرتز صفحه بسیار نرم و روان دیده می‌شود، رنگ‌ها کاملا جذاب، شاداب و واضح هستند و تک تک اجزای تصویر به خوبی دیده می‌شوند. دارک مود گوشی مانند دیگر پرچمداران سامسونگ به واسطه نمایشگر امولد رنگ‌ مشکی را کاملا عمیق و غنی به نمایش می‌گذارد و در این مدل دیدن فیلم یا انجام بازی‌هایی که دارای محیط تاریک است، لطف دیگری دارد.

سامسونگ در پرچمدار جدید خود از قابلیت EYE COMFORT SHIELD استفاده کرده که با کاهش نور آبی صفحه از چشمان شما محافظت می‌کند. این قابلیت پیش‌تر با نام Blue Lite Filter ارائه شده بود، کارکرد اصلی این قابلیت در هنگام شب است، با فعال کردن آن، نور آبی صفحه کاهش پیدا می‌کند و رنگ صفحه مایل به رنگ زرد می‌شود، با انتخاب حالت Adaptiv این قابلیت می‌توانید زمان روشن و خاموش بودن آن را به خود گوشی بسپارید.

در کنار این ویژگی، رنگ‌های خود صفحه در حالت پیش‌فرض کمی به گرمی مایل است، حتی در تنظیمات رنگ نمایشگر نیز با تغییر میان دو حالت Vivid و Natural باز هم متوجه رنگ گرم تصاویر می‌شوید و می‌توانید با تغییر رنگ به سمت سردی، رنگ‌ صفحه را خنثی کنید. البته پس از چند روز به این رنگ صفحه عادت می‌کنید و به طور کلی رنگ گرم نمایشگر آزاردهنده‌ای نیست.

شما در منوی تنظیمات، قابلیت‌های زیادی برای شخصی سازی دارید، در کنار تنظیم رنگ صفحه و حالت EYE COMFORT SHIELD، می‌توانید حالت دارک مود را نیز از منو فعال کرده و یک ساعت به خصوص را برای فعال شدن آن تنظیم کنید، همچنین در منوی Wallpaper می‌توانید تنظیم کنید که حالت دارک مود برای والپیپر هم فعال شود یا خیر.

نمایش و اجرای موشن‌های گرافیکی رابط کاربری نیز در منوی Motion Smoothness قابل تنظیم است و می‌توانید آن را در حالت استاندارد یا انطباقی قرار دهید، این بخش مربوط به رفرش 120 هرتزی صفحه است و حالت استاندارد شامل نرخ تازه سازی 60 هرتزی و حالت انطباقی شامل رفرش ریت 120 هرتز می‌شود.

سامسونگ برای محافظت از صفحه نمایش گلکسی S21 از گوریلا گلس ویکتوس استفاده کرده، این لایه محافظ در برابر خراش‌های سخت و ضربات مقاوم است و از نمایشگر گوشی محافظت می‌کند. طبق ادعای سازنده این محافظ حتی با افتادن گوشی از ارتفاع دو متری، مشکلی برای نمایشگر پیش نخواهد آمد تا از این نظر خیال خریداران راحت باشد.

از نظر مقاومت می‌توان بر روی فریم آلومینیومی حساب باز کرد اما قاب پشتی پلاستیکی آنچنان مستحکم به نظر نمی‌رسد و ممکن است با افتادن یا ضربه دیدن آسیب ببیند. گلکسی S21 گواهی IP68 را هم دریافت کرده که نشان می‌دهد این گوشی در مقابل گرد و خاک و همچنین نفوذ آب تا عمق یک و نیم متر به مدت 30 دقیقه مقاوم است.

حسگر اثر انگشت و قفل تشخیص چهره

سامسونگ در این مدل هم از یک سنسور اثرانگشت اولتراسونیک زیر نمایشگر استفاده کرده، سرعت و دقت حسگر نسبت به پرچمداران قبلی تغییر چشمگیری نداشته و همانند حسگر دیگر پرچمداران سامسونگ، با سرعت و دقت بالا اثر انگشت شما را تشخصی داده و قفل را باز خواهد کرد. این سرعت و دقت در هنگام تعریف قفل نیز دیده می‌شود و برای تعریف اثر انگشت خیلی معطل نمی‌شوید.

یکی از ایرادات قفل اثر انگشت که در اکثر مدل‌های بازار دیده می‌شود، توانایی تعریف یک اثر انگشت به صورت مجدد است، شما به طور معمول می‌توانید تا 5 اثرانگشت را بر روی یک گوشی تعریف کنید، در این مدل من یک اثر انگشت را دوبار تعریف کردم و حسگر تشخیص نداد اثر انگشت من قبلا در گوشی تعریف شده است. این مورد تا حدودی دقت قفل اثر انگشت را زیر سوال می‌برد، اما به طور کلی دقت و سرعت اثر انگشت گلکسی S21 یکی از بهترین‌های بازار است.

در این مدل می‌توانید از قفل تشخیص چهره نیز استفاده کنید. برای اینکار نیز گوشی با سرعت بسیار بالا، شاید حدود 4 ثانیه و بدون نیاز به چرخاندن صورت و نشان دادن ابعاد مختلف به دوربین سلفی، زمان لازم داشت تا صورت شما را تشخیص داده و قفل را تعریف کند. این قفل نیز سرعت و دقت بالایی دارد، در ابتدای تعریف قفل از شما سوال می‌شود که از عینک استفاده می‌کنید یا خیر، پس از تعریف نیز بر همین اساس در کسری از ثانیه صورت شما را تشخیص می‌دهد.

این قفل با وجود ماسک نیز صورت را تشخیص داده اما کمی زمان باز شدن قفل افزایش می‌یابد، همچنین در منوی تنظیمات می‌توانید تعریف کنید که با چشم بسته قفل صورت باز شود یا خیر. قابلیت تنظیم تشخیص صورت در تاریکی نیز در منوی قفل تشخیص چهره وجود دارد که با فعال کردن آن، نور صفحه در تاریکی افزایش می‌یابد تا صورت شما واضح و قابل تشخیص باشد.

قابلیت Faster Recognition یک گزینه امنیتی دیگر برای قفل تشخیص چهره است که سرعت باز شدن قفل را افزایش اما دقت آن را کاهش می‌دهد، با فعال کردن این قابلیت ممکن است یک تصویر یا ویدیو از شما موجب باز شدن قفل شود اما اگر این قابلیت را غیرفعال کنید سرعت تشخیص قفل کمی کاهش پیدا کرده اما دقت آن بالا می‌رود.

نرم افزار و رابط کاربری

گلکسی S21 از اولین گوشی‌های بازار است که با اندروید 11 عرضه می‌شود، البته بر روی اندروید رابط کاربری One UI 3.1 نصب شد که در توصیف آن می‌توان گفت همان همیشگی‌ست! نسخه جدید رابط کاربری سامسونگ در باطن و ظاهر همان محیط ساده و بی‌آلایش اما سریع و بدون لگ همیشگی این شرکت را ارائه می‌دهد.

سیستم عامل اندروید 11 و رابط کاربری One UI 3.1 تعدادی ویژگی جذاب را به گلکسی S21 اضافه کرده‌اند اما همانطور که اشاره شد، حس کار با گوشی‌های سامسونگ همانند گذشته است، اما تغییرات ایجاد شده، جذاب و کاربردی هستند. سامسونگ به خریداران گلکسی S21 قول داده که سه نسخه بعدی اندروید را برای این گوشی عرضه کند، پرچمداران جدید سامسونگ، آپدیت اندروید 12، اندروید 13 و اندروید 14 را نیز دریافت می‌کنند و تا سال 2023 از نظر نرم افزاری همانند گوشی‌های جدید آن زمان به‌روز خواهند بود.

اولین تغییر قابل مشاهده در رابط کاربری جدید سامسونگ، نوار اعلان‌هاست، در رابط کاربری جدید سامسونگ زمانی که نوار اعلان را پایین می‌کشید این نوار تا پایین صفحه امتداد پیدا می‌کند و تمام صفحه را در بر می‌گیرد، همچنین نوار نوتیفیکشین شفافیت کمتری دارد و بک‌گراند گوشی از پشت نوار اعلان به صورت بلور مشخص است. Devices و Media دو گزینه جذاب نوار اعلان هستند که ظاهر این بخش را تغییر داده و گزینه‌های مخصوص به خودشان را نشان می‌دهند، به عنوان مثال با انتخاب Media، دیگر اعلان‌ها از بین رفته و نوار اعلان پخش موزیک یا ویدیو یا هر مدیا درحال پخش دیگر، ظاهر خواهد شد.

همچنین بخش Devices اتصال شما را به گجت‌های پوشیدنی و خانه هوشمند سامسونگ میسر می‌کند و می‌توانید تمامی گجت‌های خود را در این بخش ببینید و مدیریت کنید، اما قابلیت جدید بخش Devices قابلیت اتصال به وسایل هوشمند غیر سامسونگ است، در این بخش می‌توانید گجت‌های هوشمند متصل به Google Home را نیز دیده و انتخاب کنید و به این شکل به تمامی لوازم خانگی و گجت‌های هوشمند خود دسترسی داشته باشید.

خود ظاهر اعلان‌ها نیز تغییر کرده و شکل جدیدی که اعلان حبابی نام دارد به رابط کاربری اضافه شده است، در این حالت هنگام دریافت پیام در یکی از شبکه‌ای اجتماعی یا پیام‌رسان‌ها، با لمس اعلان یک صفحه کوچک از آن پیام‌رسان باز شده و در این صفحه می‌توانید پیام‌های رد و بدل شده میان خود و مخاطبان‌تان را مشاهده کرده و در همان صفحه هم پاسخ پیام را بدهید.

شما می‌توانید نوتیفیکیشن‌ها را به صورت Smart Pop-up View داشته باشید، در این حالت نوتیفیکشن به صورت یک آیکون بر روی صفحه به نمایش در می‌آید که با لمس آن یک پنجره پاپ‌آپ از پیام‌رسان باز شده و می‌توانید در آن به گفت و گوی خود ادامه دهید. می‌توانید این آیکون را تا زمانی که مکالمه شما تمام نشده بر روی صفحه داشته باشد و هر وقت پیام بعدی از طرف مخاطب به شما رسید، مجددا صفحه پیام‌رسان را باز کنید.

همچنین می‌توان اطلاعات به نمایش در آمده در اعلان‌ها را تغییر داد، این حالت به ویژه در صفحه قفل کارایی دارد، خود صفحه قفل یکی از بخش‌هایی است که تغییرات زیادی در آن دیده می‌شود، حالت Always On Display متفاوت شده و کمی ساده‌تر از گذشته است، نحوه به نمایش درآمدن اعلان‌ها تغییر کرده و میانبرهای این صفحه نیز دگرگون شده است.

از دیگر ویژگی‌های جدید One UI 3.1 که خیلی‌ از طرفداران سامسونگ منتظر عرضه آن بودند، تغییر صفحه Samsung Free برای دریافت اخبار روز دنیاست، همانطور که می‌دانید، در صفحه خانه سامسونگ زمانی که به سمت چپ می‌روید به صفحه سامسونگ Free منتقل می‌شوید اما حال می‌توانید این صفحه را به Google Discover تغییر دهید تا از این سرویس خبرخوان استفاده کنید.

گوگل Discover بر اساس اکانت گوگل شما، مواردی که در اینترنت جستجو می‌کنید و تقریبا تمام فعالیت‌های شما که توسط گوگل پیگیری می‌شود، می‌تواند بسیار دقیق‌تر اخباری را که شما به دنبالش هستید، ردیابی و به شما نشان دهد؛ قطعا با گوگل Discover اخبار جذاب‌تری به شما پیشنهاد داده می‌شود، البته اگر به دریافت اخبار جدید علاقه ندارید، می‌توانید این صفحه را غیرفعال کنید.

یکی دیگر از موارد قابل اشاره، تنظیم یک ویدیو برای پس‌زمینه تماس تلفنی است، این قابلیت پیش‌تر نیز ارائه شده بود و در آن می‌توانستید، تنظیم کنید که زمانی که با مخاطبی تماس برقرار می‌کنید یا مخاطب با شما تماس می‌گیرد، در صفحه Caller ID یک ویدیو ساده در پس‌زمینه پخش شود، اما در نسخه جدید رابط کاربری سامسونگ، ویدیو‌های بیشتری قابل انتخاب هستند که باعث افزایش جذابیت صفحه Caller ID می‌شوند.

از جذاب‌ترین قابلیت‌های اضافه شده به رابط کاربری سامسونگ، امکان اتصال گوشی و تبلت ساخت این شرکت است، به طوری که می‌توانید گلکسی S21 خود را به تبلت سامسونگ متصل کنید و تمام کارهایی که در گوشی انجام می‌دهید را در تبلت ادامه دهید. این قابلیت Continue apps on Other Devices نام دارد که از طریق منوی Advanced Features در دسترس است، برای اتصال گوشی به تبلت، هر دو دستگاه باید به یک اکانت سامسونگ متصل باشند.

به جز موارد جدیدی که به رابط کاربری اضافه شده، کلیت One UI در گلکسی S21 همانی است که باید باشد، استفاده از پنجره پاپ‌آپ، اجرای چند وظیفه‌ای و تقسیم صفحه، استفاده از پنل اج در کار صفحه و دیگر مواردی که از قبل به رابط کاربری سامسونگ اضافه شده‌اند، همگی به خوبی کار می‌کنند، در این مدل به خصوص با وجود نرخ تازه‌سازی 120 هرتز، تمامی انیمیشن‌های محیط رابط کاربری بسیار نرم و روان اجرا می‌شوند و سرعت بسیار بالایی هم دارند. در چند روزی که ما از گوشی استفاده کردیم، هیچ‌گونه لگ یا کندی در رابط کاربری دیده نشد و همه‌چیر مانند گذشته عالی و بی‌نقص بود.

قدرت سخت افزاری گلکسی S21

نسخه‌های گلکسی S21 که در کشور آمریکا و چین به فروش می‌رسند، به تراشه اسنپدراگون 888 5G مجهز شده‌اند، اما این مدل در مناطق دیگر با اگزینوس 2100 مجهز به 5G عرضه می‌شود که به گفته سامسونگ، سریع‌ترین پردازنده تولیدی این شرکت است. گلکسی S21 اولین پرچمداری نیست که از تراشه 5 نانومتری استفاده کرده، کمی پیش‌تر شیائومی می 11 با تراشه 5 نانومتری اسنپدراگون 888 عرضه شد اما در هر صورت این مدل از اولین پرچمدارانی است که از تراشه 5 نانومتری بهره می‌برد و این فناوری کاملا جدید و نوین است.

سامسونگ در همین تراشه 5 نانومتری اگزینوس 2100، یک پردازنده Cortex-X1 با قدرت 2.9 گیگاهرتز، سه پردازنده Cortex-A78 با قدرت 2.8 گیگاهرتز و چهار پردازنده Cortex-A55 با قدرت 2.2 گیگاهرتز را قرار داده، پردازنده Cortex-X1 قدرتمندترین عملکرد پردازش تک‌هسته‌ای را به نام خود ثبت کرده، این پردازنده 19 درصد سرعت پردازش تک هسته‌ای و 33 درصد سرعت پردازش چند هسته‌ای را افزایش داده است.

با علام سامسونگ، هوش مصنوعی در تراشه اگزینوس 2100 تعریف جدیدی پیدا کرده، این تراشه می‌تواند با اتکا به هوش مصنوعی 26 تریلیون عملیات را در ثانیه انجام دهد، مصرف باتری با این تراشه به شدت کاهش پیدا کرده و بازدهی عملکرد دوربین با هوش مصنوعی آن افزایش پیدا می‌کند، این تراشه می‌تواند از دوربین‌هایی تا 200 مگاپیکسل پشتیبانی کند و این مورد احتمال وجود دوربین 200 مگاپیکسلی را در آینده فراهم می‌سازد. با وجود تمامی این موارد، گلکسی S21 یک پیشرانه قدرتمند زیر کاپوت خود دارد و برای انجام همه کارهای سنگین آماده است.

پردازنده 5 نانومتری این مدل در کنار 8 گیگابایت حافظه رم و پردازنده گرافیکی Mali-G78 MP14، از پس همه کارها بر می‌آید و قدرت پردازشی فوق‌العاده‌ای دارد. سامسونگ در تلاش است تا از نظر تولید پردازنده به کوالکام و پردازنده‌های اسنپدراگون نزدیک شود، پردازنده اگزینوس 2100 یک قدم بزرگ‌ برای این هدف است.

این پردازنده حتی در طولانی مدت گرم نمی‌شود و برای آن که حرارت گوشی را در بیاورید، باید بیش از یک ساعت کار سنگین مانند بازی سه‌بعدی با گوشی انجام دهید، بازدهی باتری و شارژدهی گوشی نیز ارتقاء یافته که نشان دهنده حرکت مثبت سامسونگ با پردازنده‌های اگزینوس است.

با وجود مودم داخلی 5G می‌توانید ارتباطات پرسرعت را با این مدل تجربه کنید، البته این فناوری هنوز وارد ایران نشده و در حال حاضر نمی‌توانید از لذت سرعت بالای اینترنت نسل پنجم بهره ببرید، اما در هر صورت گلکسی S21 از این فناوری پشتیبانی می‌کند.

جهت مقایسه در ادامه امتیاز بنچمارک‌های معروف از قدرت سخت افزاری گلکسی S21 با دیگر مدل‌های مطرح بازار را مشاهده می‌کنید:

گلکسی S21 در دو نسخه با حافظه 128 و 256 گیگابایتی از نوع UFS 3.1 عرضه شده که علاوه بر سرعت بالا، مقدار فضای مناسبی جهت ذخیره‌سازی اطلاعات در اختیار شما قرار می‌دهد، در این فضا می‌توانید بازی‌های سنگین و مورد علاقه خود را نصب کرده و از اجرای روان و بدون لگ آن‌ها لذت ببرید. با گلکسی S21 می‌توانید همه بازی‌های مطرح دنیا را بدون لگ با بالاترین گرافیک و نرخ تازه سازی انجام دهید، پردازنده اگزینوس 2100 می‌تواند بیش از مدل‌های پیشین خود در اجرای بازی بازدهی داشته باشد و در طولانی مدت نیز عملکرد آن بدون تغییر باقی می‌ماند.

با پردازنده جدید سامسونگ برای اجرای چند وظیفه‌ای و کار همزمان چند اپلیکیشن نیز مشکلی نخواهید داشت و به راحتی می‌توانید چندین برنامه سنگین را همزمان با یک دیگر اجرا کنید.

دوربین گلکسی S21

سامسونگ در گلکسی S21 به سراغ همان ست دوربینی رفته که در گلکسی نوت 20 استفاده کرده بود، با این وجود در S21 خبری از دوربین 108 مگاپیکسلی و دوربین زوم 50 برابری نوت 20 اولترا نیست، بنابراین در این مدل از یک دوربین 64 مگاپیکسلی و دو دوربین 12 مگاپیکسلی استفاده شده است.

دوربین 64 مگاپیکسلی به یک لنز 29 میلی‌متری تله‌فوتو با گشودگی دیافراگم f/2.0، اندازه پیکسل 0.8µm و زوم هیبریدی 3 برابر مجهز شده است، البته این دوربین زوم 1.1 برابر اپتیکال نیز دارد تا در نهایت کیفیت تصویر زوم شده افزایش یابد، این دوربین همچنین از لرزشگیر اپتیکال و فوکوس خودکار نیز بهره می‌برد.

دوربین 12 مگاپیکسلی به یک لنز 26 میلی‌متری واید با دیافراگم f/1.8، اندازه پیکسل 1.8µm و فوکوس خودکار دوال پیکسل مجهز شده، البته این مدل دوربین هم دارای لرزشگیر اپتیکال است.

دیگر دوربین 12 مگاپیکسلی نیز به یک لنز 13 میلی‌متری اولتراواید با دیافراگم f/2.2، اندازه پیکسل 1.4µm و زاویه دید 120 درجه‌ای مجهز شده است. این دوربین از قابلیت Super Steady video بهره می‌برد که سامسونگ برای اولین بار در سری گلکسی S20 آن را معرفی کرد، با این قابلیت، ضبط ویدیو با کمترین لرزش، حرکت و تار شدن تصویر همراه است، این قابلیت به ویژه در زمانی که با زوم بالا در حال فیلم‌برداری هستید، کاربردهای فراوانی دارد.

در هنگام زوم بر روی سوژه‌ها، قابلیت جدید زوم لاک به کمک شما خواهد آمد تا بتوانید تصویر بهتری داشته باشید. مسلما در زمان زوم با کوچک‌ترین لرزش دست، سوژه از دست خواهد رفت اما ویژگی جدید سامسونگ با کمک هوش مصنوعی تصویر را برای شما ثابت نگه می‌دارد تا بتوانید سوژه را از فاصله دور مشاهده کنید.

دوربین گلکسی S21 در یک کلام فوق‌العاده است، البته به طور کلی میان تصاویر در این مدل با سری نوت 20 یا گلکسی S20 تفاوت چشمگیری وجود ندارد و کیفیت تصاویر مانند گذشته بسیار خوب است. با دوربین سامسونگ می‌توانید تصاویر اولتراواید بسیار با کیفیت، بدون اعوجاج، با وضوح بالا و رنگ‌های کاملا طبیعی ثبت کنید، همچنین دوربین اصلی نیز هم در روز و هم در شب تصاویری با کمترین نویز، وضوح بالا، شفاف، داینامیک رنج مناسب و رنگ‌های طبیعی را ثبت می‌کند.

دوربین سلفی سامسونگ گلکسی S21 یکی از بهترین‌های بازار در نوع خودش محسوب می‌شود، سامسونگ برای تصاویر سلفی از یک دوربین واید 10 مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.2 و لنز 26 میلی‌متری استفاده کرده، در گلکسی +S21 نیز از همین دوربین استفاده شده اما با خرید گلکسی S21 اولترا یک دوربین سلفی 40 مگاپیکسلی خواهید داشت که به زودی در نقد و بررسی این مدل در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

تصاویر سلفی‌ گلکسی S21 وضوح بسیار بالایی دارند و تمام جزئیات محیط را به تصویر می‌کشند، همچنین رنگ‌ها و داینامیک رنج تصاویر نیز بسیار خوب و قابل قبول است و می‌توانید برای ثبت تصاویری جذاب بر روی این دوربین سلفی حساب باز کنید، البته کیفیت تصاویر در نور کم تا حدودی کاهش پیدا می‌کند اما در نهایت تصاویر دوربین سلفی وضوح بالایی دارند و کیفیت آن‌ها عالی است.

در شب عملکرد حالت نایت مود بسیار مناسب است و علاوه بر افزایش نور تصویر، شفافیت عکس حفظ شده و نویز کمی در عکس‌ها دیده می‌شود. مورد دیگری که باید به آن اشاره کرد، کیفیت زوم تصویر است، با گلکسی S21 می‌توانید تا 3 برابر به صورت هیبریدی زوم کنید، با این وجود کمترین افت کیفیت را در تصویر شاهد خواهید بود اما برای زوم بیش از 3 برابر، به ترتیب افت ناچیز کیفیت، وضوح و رزولوشن تصویر را مشاهده خواهید کرد که باعث می‌شود زوم بالا با این دوربین مانند گلکسی نوت 20 اولترا جذاب و کاربردی نباشد.

اما به جز کیفیت تصاویر، نرم افزار دوربین گلکسی S21 با وجود One UI 3.1 تغییرات کم اما بسیار کاربردی داشته، به عنوان مثال دیگر برای تعیین رزولوشن تصویر یا فیلم‌برداری لازم نیست وارد منوی تنظیمات شوید و گزینه جدیدی در قسمت بالایی نرم افزار دوربین وجود دارد که از همان‌جا می‌توانید به راحتی رزولوشن و کیفیت تصویر و فیلم‌برداری را تعیین کنید.

همچنین بخشی برای انتخاب آپشن‌های مختلف برای عکس و فیلم‌برداری وجود دارد که در گذشته قابلیت جا‌به‌جایی گزینه‌ها و شخصی سازی این محیط وجود نداشت اما حالا می‌توانید گزینه‌هایی که بیشتر استفاده می‌کنید را دم دست بگذارید. از دیگر تغییرات این بخش می‌توان به تغییر نام گزینه لایو فوکوس به پرتره اشاره کرد.

تصاویر پرتره

حال که صحبت از گزینه پرتره در نرم افزار دوربین گلکسی S21 شد، بهتر است در مورد کیفیت تصاویر پرتره این گوشی نیز صحبت کنیم. کیفیت تصاویر پرتره دوربین اصلی گلکسی S21 در یک کلام کم‌نظیر است، در این تصاویر سوژه اصلی از پس‌زمینه کاملا مجزا هستند و خطایی در شناسایی سوژه اصلی دیده نمی‌شود، به طوری که زاویه‌های سخت مانند موی سر، چروک لباس یا مواردی از این دست نیز به خوبی تشخیص داده می‌شود. در عین حال وضوح تصویر و جزئیات سوژه در تصاویر پرتره دوربین گلکسی S21 بسیار بالاست و می‌توانید با این گوشی تصاویر پرتره بسیار حرفه‌ای را ثبت کنید.

تصاویر پرتره دوربین سلفی نیز همین شرایط را دارد با این تفاوت که گاهی اوقات مرز میان سوژه اصلی و پس‌زمینه به خوبی تشخیص داده نمی‌شود، البته در همه گوشی‌ها معمولا از 10 عکس پرتره سلفی، در یک یا دو عکس این مشکل دیده می‌شود اما در آزمایش‌های ما از دوربین سلفی گلکسی S21 این تعداد کمی بیشتر بود و دوربین چندباری در پیدا کرده سوژه اصلی دچار خطا شد. به جز این مورد بقیه ویژگی‌های دوربین سلفی مانند کیفیت، داینامیک رنج، وضوح تصویر و پس زمینه بلور در عکس‌های پرتره سلفی دوربین گلکسی S21 کیفیت بسیار بالایی داشتند.

فیلم‌برداری

سامسونگ از سال گذشته ضبط ویدیو با پرچمداران سری گلکسی S را یک انقلاب در فیلم‌برداری با گوشی نامیده است، در مدل گلکسی S20 می‌توانید با رزولوشن 8K و با 24 فریم در ثانیه فیلم‌برداری کنید، این کیفیت فیلم‌برداری از حدود یک سال پیش و مدل گلکسی S20 عرضه شد، دوربین این گوشی به قابلیت‌های دیگر مانند ضبط ویدیو با +HDR10، ضبط صدای استریو و لرزشگیر الکترونیکی نیز مجهز بود. متاسفانه سامسونگ طی یک سال گذشته تعداد فریم فیلم‌برداری 8K را افزایش نداده و قابلیت‌های دوربین فیلم‌برداری گلکسی S21 با گلکسی S20 برابر است.

با گلکسی S21 می‌توانید با رزولوشن 4K حداکثر 60 فریم در ثانیه فیلم بگیرید، در رزولوشن 1080 فیلم‌برداری با 60 فریم در ثانیه پا برجاست اما می‌توانید اسلوموشن‌هایی با 240 فریم بر ثانیه نیز ضبط کنید، البته بهترین نتیجه خروجی برای ثبت فیلم اسلوموشن با رزولوشن 720 و 960 فریم در ثانیه به دست می‌آید که هم کیفیت ویدیو و هم حرکت روان اتفاقاتی که در فیلم رخ می‌دهد، فوق‌العاده است.

به جز این موارد فیلم‌برداری با رزولوشن 4K و 60 فریم برثانیه گلکسی S21 بسیار لذت بخش است و سامسونگ مانند همیشه یک گوشی خوب برای فیلم‌برداری را تولید و عرضه کرده است. رنگ‌ها، جزئیات، سایه‌ها و وضوح فیلم‌برداری با گلکسی S21 بسیار بالاست، همچنین عملکرد لرزشگیر الکترونیکی نیز محسوس است و حتی هنگام راه رفتن یا دویدن نیز لرزش زیادی در ویدیو‌ها دیده نمی‌شود.

تماشای نمونه فیلم‌برداری با کیفیت 8K با 24 فریم در ثانیه از یوتیوب

تماشای نمونه فیلم‌برداری با کیفیت 4K با 60 فریم در ثانیه از یوتیوب

تماشای نمونه فیلم‌برداری با کیفیت 1080 با 60 فریم در ثانیه از یوتیوب

تماشای نمونه فیلم‌برداری اسلوموشن 720 با 960 فریم در ثانیه

تماشای نمونه فیلم‌برداری با دوربین سلفی به صورت فور کی 60 فریم از یوتیوب

اسپیکر و باتری گلکسی S21

سامسونگ در گلکسی S21 مانند دیگر پرچمداران اخیر خود از دو اسپیکر استفاده کرده است، یک بلندگو در فریم پایینی گوشی و دیگری در پشت گوشی زیر قاب قرار دارد. با این دو اسپیکر صدای خروجی کاملا بلند و واضح به گوش می‌رسد، همچنین شفافیت صدا و اجزای مختلف آن هنگام پخش بسیار مناسب است. با وجود دو بلندگو، صدای خروجی استریو بوده و از دو سمت گوشی پخش می‌شود. به این ترتیب حتی زمانی که گوشی را افقی در دست گرفته‌اید و شاید دست‌تان بلندگو اول را بپوشاند، باز هم صدا از اسپیکر دوم منتشر شده و به گوش می‌رسد.

مطابق انتظار در جعبه گوشی خبری از هندزفری نیست، جک 3.5 میلی‌متری هدفون نیز چند سال است که از پرچمداران سامسونگ حذف شده و به این ترتیب برای گوش داده به موسیقی می‌توانید از گلکسی بادزها یا دیگر هندزفری‌های موجود در بازار استفاده کنید.

باتری گلکسی S21 همانند پرچمدار سال گذشته سامسونگ، 4000 میلی‌آمپرساعت ظرفیت دارد، این باتری با وجود چیپ‌ست جدید اگزینوس، مدت زمان بیشتری شارژ نگه می‌دارد و عملکرد آن تا حدودی بهبود یافته است. در تست‌های انجام شده با استفاده سنگین از گوشی شامل وب‌گردی و بازی، باتری تا یک روز دوام می‌آورد، با استفاده کمتر می‌توان بیش از یک روز و حتی 48 ساعت بر روی شارژ باتری حساب باز کرد.

اما نکته جالب، حذف شارژر از جعبه گلکسی S21 است، کاری که اولین بار اپل هنگام عرضه سری آیفون 12 انجام داد و از طرف سامسونگ و طرفداران گوشی‌های اندرویدی مورد تمسخر قرار گرفت، اما این شرکت کره‌ای بعد از چند ماه خودش نیز شارژر را از جعبه حذف کرد تا شما مجبور به خرید شارژر شوید. در جعبه کابل تبدیل USB به USB-C وجود دارد و شما باید یک آداپتور 25 واتی برای شارژ گوشی خریداری کنید.

گلکسی S21 از فناوری شارژ سریع USB Power Delivery 3.0 پشتیبانی می‌کند و اگر بتوانید یک آداپتور 25 واتی اصل پیدا کنید، می‌توانید در 30 دقیقه بیش از 50 درصد گوشی را شارژ کنید، این شارژر در 45 دقیقه حدود 75 درصد باتری، در زمان یک ساعت 90 درصد باتری و در زمان یک ساعت و 15 دقیقه، 100 درصد گوشی را شارژ می‌کند.

البته گلکسی S21 از شارژ بی‌سیم 15 واتی و شارژ معکوس 4.5 واتی نیز پشتیبانی می‌کند که دست خریداران را برای شارژ کردن گوشی به روش‌های مختلف و در شرایط مختلف باز می‌گذارد.

جمع بندی نقد و بررسی گلکسی S21

گلکسی S21 یک نسخه بروزرسانی شده از گلکسی S20 محسوب می‌شود، این گوشی از نظر ابعاد، نمایشگر و دوربین همان گلکسی S20 است با این تفاوت که بدنه آن به جای شیشه از پلاستیک ساخته شده و کیفیت متوسطی برای یک پرچمدار دارد. اما تفاوت اصلی را رابط کاربری جدید One UI 3.1 و پردازنده اگزینوس 2100 رقم می‌زنند که بازدهی این مدل را افزایش داده و تجربه کار با پرچمدار سامسونگ را جذاب‌تر می‌کنند.

گلکسی S21 از نظر قدرت پردازشی کم نمی‌آورد، می‌توانید با آن بازی کنید، به وب‌گردی بپردازید و کارهای روزانه خود را مدیریت کنید و لازم نیست تا چند سال آینده نگران افت بازدهی گوشی باشید. گلکسی S21 برای عکاسی و فیلم‌برداری یکی از جذاب‌ترین گوشی‌های بازار است، البته گاهی دوربین سلفی آن هنگام ثبت تصاویر پرتره دچار اشتباه می‌شود اما به طور کلی کار با دوربین این مدل کاملا رضایت بخش است.

عملکرد باتری گلکسی S21 کمی نسبت به پرچمدار سال گذشته سری گلکسی S بهتر شده اما هنوز از پرچمداران جدید شیائومی و هوآوی کمتر شارژ نگه می‌دارد و حذف شارژر از جعبه این مدل نیز یک اتفاق ناخوشایند است.

به طور کلی اگر به دنبال یک گوشی کاملا قدرتمند اما سبک، خوش دست و کوچک می‌گردید، گلکسی S21 یک گزینه کاملا مناسب برای شما محسوب می‌شود.

نوشته نقد و بررسی اختصاصی سامسونگ گلکسی S21: کهکشانی قدرتمند با تعدادی ویژگی تکراری اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

موتورولا ریزر 5G یکی از معدود گوشی‌های تاشو معرفی شده در دنیا محسوب می‌شود که در این مطلب قصد داریم به طور اختصاصی آن را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.

زمانی که بازار پر از گوشی‌های اندرویدی چینی و کره‌ای شده، قدرت‌نمایی یک گوشی اندرویدی آمریکایی جذاب و قابل توجه است، موتورولا از آن شرکت‌هایی است که از ابتدا جزو بهترین‌ها بوده و هنوز هم جزو بهترین‌هاست، البته موتورولا سهم بازار محدودی دارد و رقیبی جدی برای آن برندهای چینی و کره‌ای که اشاره کردیم نیست، اما در هر صورت این برند در مسیر خود حرکت می‌کند و به بازار کوچکی که دارد قانع است.

موتورولا در سال گذشته با معرفی ریزر 2019 کمی میدان بازی را تغییر داد، موتورولا نشان داد که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و می‌تواند همپای شرکت‌های بزرگ دنیا، گوشی تاشو با فناوری‌های خاص و نوین تولید کند. البته ریزر 2019 خیلی موفق نبود، این گوشی تنها با اپراتور ورایزن کار می‌کرد و ضعف‌های ساختاری زیادی هم داشت. اما ریزر 5G آمده تا اوضاع را تغییر دهد و حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد، در این مطلب به طور تخصصی موتورولا ریزر 5G را مورد نقد و بررسی قرار داده‌ایم، با آی‌تی‌رسان همراه باشید:

مشخصات گوشی موتورولا ریزر 5G

اقلام داخل جعبه موتورولا ریزر 5G

موتورولا ریزر 5G یک جعبه خاص، متفاوت و جذاب دارد، خاص بودن این گوشی از همان لحظه ابتدایی مشخص است، خود گوشی به صورت استوانه‌ای در جعبه استوانه‌ای و لوزی شکل ریزر قرار گرفته و نسبت یه دیگر گوشی‌های بازار ظاهری کاملا متفاوت دارد. بعد از درآوردن درپوش جعبه، یک استند پلاستیکی، گوشی ریزر و یک کیف شکیل مانند کیف عینک را مشاهده خواهید کرد. استند پلاستیکی حکم داک اسپیکر را دارد که در مورد آن صحبت خواهیم کرد. درون کیف یک هندزفری یا جک 3.5 میلی‌متری، یک تبدیل درگاه USB – C به جک 3.5، یک شارژر با کیفیت 15 واتی، سوزن خشاب سیمکارت و دفترچه راهنما وجود دارد. بسته بندی و کیفیت اقلام داخل جعبه بسیار قابل توجه و متفاوت است، در هر صورت وقتی 1200 دلار پول می‌دهید باید محصولی خاص در یک بسته‌بندی خاص دریافت کنید.

کیفیت ساخت و طراحی موتورولا ریزر 5G

موتورولا ریزر 5G طراحی غیرمعمولی و متفاوتی دارد، این گوشی در حالت فولد (بسته) بیش از حد کوچک و در حالت باز، بیش از حد کشیده است، ابعاد گوشی موجب می‌شود روزهای اول استفاده از ریزر 5G چالش برانگیز باشد. موتورولا گوشی تاشو خود را بسیار سبک و باریک طراحی کرده، ریزر در حالت فولد هم باریک است و به راحتی در دست جا می‌شود، حتی به دلیل بدنه شیشه‌ای این حس به شما القا می‌شود که هر لحظه ممکن است گوشی لیز خورده و از دست‌تان بیفتد. البته از طرفی این ابعاد کوچک باعث می‌شود بتوانید گوشی را محکم در دست بگیرید و از نمایشگر دوم آن استفاده کنید یا از خود عکس سلفی بگیرید.

تا زمانی که ریزر 5G را در جیب خود قرار ندهید، کوچک، باریک و سبک بودن آن را به طور کامل احساس نخواهید کرد. این مدل در حالت تا شده مانند یک جعبه کبریت در جیب است، گاهی اوقات اصلا احساس نخواهید کرد که یک گوشی در جیب شماست. واقعا می‌توان لقب معروف “گوشی که راحت در جیب جا می‌شود” را که مخصوص یک برند ایرانی بود، به موتورولا ریزر 5G داد، البته مدل ریزر 2019 و گلکسی زد فلیپ‌ هم چنین شرایطی دارند.

ابعاد گوشی موتورولا ریزر 5G

موتورولا ریزر 5G در حالت فولد 9.1 سانتی‌متر طول، 7.2 سانتی‌متر عرض و 16 میلی‌متر ضخامت دارد، ریزر 5G حالت بسته چند میلی‌متری نسبت به ریزر 2019 ضخیم‌تر شده، اما از نظر ابعاد همچنان از گلکسی زد فلیپ کوچک‌تر است، البته ضخامت زد فلیپ یک میلی‌متری بیشتر است.

زمانی که گوشی را باز می‌کنید، شرایط کمی تغییر خواهد کرد، در این حالت با یک گوشی کمی باریک و کشیده طرف هستید که طول آن اندازه پرچمداران و برخی از گوشی‌های بزرگ و به اصطلاح فبلت بازار است، اما عرض کمتر گوشی مجددا باعث می‌شود گوشی به راحتی در دست قرار بگیرد، اندازه و به خصوص نسبت تصویر 22:9 صفحه این مدل واقعا نامتعارف و متفاوت است.

گوشی در حالت باز 16.9 سانتی‌متر طول، 7.2 سانتی‌متر عرض و 7.9 میلی‌متر ضخامت دارد، وزن گوشی نیز 192 گرم است که موتورولا ریزر 5G را در دسته گوشی‌های سبک و خوش وزن قرار می‌دهد، نکته قابل اشاره تعادل وزنی بسیار خوب میان دو قسمت گوشی است، موتورولا در این مدل از دو باتری در دو قسمت بالا و پایین گوشی استفاده کرده تا تعادل وزنی میان دو بخش بالایی و پایینی گوشی برقرار شود، با این وجود قسمت پایینی شاید چند میلی‌گرمی سنگین‌تر باشد، اما این موضوع در استفاده روزمره اصلا احساس نمی‌شود.

لولا موتورولا ریزر 5G

گوشی موتورولا ریزر 5G در حالت باز تقریبا تا زاویه 175 درجه باز می‌شود، بنابراین هم گوشی و هم نمایشگر اصلی هرگز به صورت صاف 180 درجه قابل استفاده نیستند. در مورد وضعیت نمایشگر در این حالت به طور کامل در بخش صفحه نمایش صحبت خواهیم کرد اما در مورد خود گوشی باید گفت چند درجه زاویه‌ای که باعث می‌شود گوشی به صورت 180 باز نشود، خیلی احساس نخواهد شد.

همانطور که گفتیم به خصوص در روزهای اولیه، کارکردن با موتورولا ریزر 5G کمی چالش برانگیز است، یکی از دلایل این صحبت ما، همین زاویه حدود 175 درجه‌ای گوشی در حالت باز است، به طور کلی باید بدانید که کارکردن با یک گوشی تاشو با این مشخصات تا حد زیادی با تجربه شما در استفاده از اسمارت‌فون‌های معمولی بازار متفاوت است، اگر این موضوع را قبول کنید، زودتر با تفاوت‌های گوشی‌های امسال موتورولا ریزر، گلکسی زد فلیپ یا حتی گلکسی زد فولد هماهنگ خواهید شد.

اگر از جنبه انصاف بخواهیم به موتورولا ریزر 5G نگاه کنیم، زاویه گوشی در استفاده معمولی اصلا آزاردهنده نیست، بلکه موجب می‌شود تا انگشتان شما راحت‌تر به بخش بالایی نمایشگر برسد، همچنین گوشی با این زاویه بهتر در دست قرار می‌گیرد، پشت گوشی در قسمت لولا هیچ قسمت اضافی یا زاویه‌داری وجود ندارد، بنابراین گوشی در حالت باز دست شما را اذیت نمی‌کند.

به من اعتماد کنید، کارکردن با موتورولا ریزر 5G آن هم با یک دست حتی با وجود زاویه 175 درجه‌ای، راحت‌تر از کار کردن یک دستی با گوشی‌های بزرگ 6.6 تا 6.9 اینچی است.

اما اولین نکته منفی در مورد بدنه تاشو ریزر هنگامی است که گوشی را افقی و در حالت لنداسکیپ در دست می‌گیرید. در این حالت زاویه صفحه کمی آزاردهنده می‌شود. همچنین مواقعی که در حالت افقی با گوشی کار می‌کنید، با یک فشار نسبتا کوچک صفحه از جلو تا می‌شود، بنابراین باید فشار وارده به گوشی و حالت دست خودتان را کنترل کنید. این یک امتیاز بسیار منفی برای موتورولا ریزر 5G محسوب می‌شود، زیرا سهولت استفاده از گوشی در حالت افقی مانند حالت عمودی نیست، یکی از مشکلات شخصی خودم با گوشی، تا شدن صفحه در هنگام بازی به صورت افقی بود، زمانی که با دو دست گوشی را نگه می‌دارید، صفحه به دلیل آنکه تخت نیست، آمادگی بیشتری برای بسته شدن دارد. نکته منفی دیگر برای زمانی است که گوشی را بر روی زمین یا میز می‌گذارید، در این حالت به دلیل زاویه حدود 175 درجه‌ای هنگام کار گوشی صاف بر روی میز قرار نمی‌گیرد و لق می‌خورد.

موتورولا برای رفع این مشکل می‌توانست لولا را مستحکم‌تر طراحی کند، اما در این حالت دیگر گوشی به راحتی باز و بسته نمی‌شد. طراحی خاص گوشی ریزر یا زد فلیپ موجب شده تا برخلاف گلکسی فولد، شما به راحتی بتوانید در حالت باز با یک دست با این مدل‌ها کار کنید، اما در همین حال باز و بسته کردن گوشی اصلا راحت نیست، حتی اگر مواظب نباشید ممکن است گوشی از دست‌تان رها شود، بنابراین باید با دو دست گوشی را باز و بسته کنید، البته برای بسته شدن می‌توانید از بدن خود نیز کمک بگیرید، همانطور که گفتیم گوشی با یک فشار کوچک تا می‌شود، بنابراین می‌توانید ریزر 5G را با فشار قسمت بالایی پشت گوشی به بدن خود ببندید!

لولای موتورولا ریزر 5G به شکلی نیست که گوشی را در زاویه‌های مختلف نگه دارد، لولا تنها در زاویه حدود 60 تا 50 درجه دو طرف گوشی را نگه می‌دارد و با کمی افزایش و کاهش زاویه، گوشی به طور کامل باز یا بسته می‌شود، زاویه 60 تا 50 درجه هم هیچ کاربرد خاصی برای استفاده روزمره ندارد. به طور مثال زد فلیپ در حالت 90 درجه می‌ایستد و در این حالت می‌توانید مثل لپ‌تاپ از گوشی استفاده کنید.

چرخ‌دنده‌های لولای موتورولا ریزر 5G در دو سمت حاشیه کنار نمایشگر در میانه گوشی مشخص هستند و ظاهری متفاوت و تهاجمی را به گوشی می‌دهند. نکته پایانی در مورد لولا این است که با توجه به ساختاری که دارد، به راحتی گرد و غبار به درون لولا نفوذ پیدا خواهد کرد که ممکن است در طولانی مدت مشکلاتی را ایجاد کند.

موتورولا در ریزر از بدنه شیشه‌ای در پشت و صفحه نمایش با روکش پلاستیکی استفاده کرده است، فریم نیز از آلومینیوم تولید شده است. از نظر استحکام و مقاومت گوشی باید اشاره کرد که قسمت‌های شیشه‌ای گوشی با روکش گوریلا گلس 5 محافظت می‌شوند، لولا از فولاد ضد زنگ ساخته شده و گوشی تائیدیه دفع کننده یا مقاوم در برابر نفوذ آب را کسب کرده است.

این تائیدیه به آن معناست که موتورولا ریزر 5G در برابر پاچش و ورود آب مقاوم است اما نمی‌تواند به طور 100 درصد از ورود آب جلوگیری کند، یعنی اگر گوشی در آب افتاد، آب با سرعت به داخل گوشی نفوذ پیدا نمی‌کند و اگر سریعا گوشی را از آب خارج کنید، احتمالا مشکلی برای ریزر پیش نخواهد آمد. نکته بسیار مهم آن است که موتورولا ریزر 5G اولین و در حال حاضر تنها‌ترین گوشی تاشو با هر نوع تائیدیه مقاومت در برابر آب به شمار می‌رود.

طراحی موتورولا ریزر 5G

در حالت بسته موتورولا ریزر 5G در قسمت روی گوشی یک نمایشگر به همراه ماژول دوربین اصلی و فلاش دیده می‌شود، در کنار فلاش یک بلندگو برای مکالمه در زمانی که گوشی بسته است، وجود دارد؛ در قسمت پشت گوشی تنها نام ریزر و حسگر اثر انگشت فیزیکی گوشی که بر روی آن لوگوی موتورولا حک شده وجود دارد، حسگر اثر انگشت در این مدل به پشت گوشی منتقل شده و دیگر در قسمت پایینی نمایشگر دکمه یا حسگری وجود ندارد.

همانند ریزر 2019، هنگامی که گوشی را باز می‌کنید، حاشیه نسبتا ضخیمی دور نمایشگر را فرا گرفته است، در بریدگی بزرگ بالای نمایشگر، دوربین سلفی و اسپیکر مکالمه وجود دارد، در قسمت پایینی گوشی نیز یک چانه بزرگ دیده می‌شود که میکروفن مکالمه در درون آن قرار دارد و قسمت بالایی نمایشگر در حالت بسته کاملا درون چانه قرار می‌گیرد. این قسمت چانه پایین نمایشگر معمولا مزاحمتی در استفاده روزانه شما ایجاد نمی‌کند اما وجود چنین طرحی‌ بی‌مورد و ناخوشایند است. در قسمت بالای فریم هیچ موردی دیده نمی‌شود اما در قسمت پایین فریم، اسپیکر، درگاه شارژ USB-C و خشاب سیمکارت وجود دارد.

در سمت راست قسمت بالایی فریم دکمه ولوم و در سمت چپ، دکمه پاور قرار دارد، برای افراد راست دست دکمه پاور در جای بسیار نامناسبی قرار دارد اما نکته قابل توجه آن است که در یک گوشی تاشو مانند موتورولا ریزر 5G باز و بسته کردن صفحه کار دکمه پاور را انجام می‌دهد، در واقع هنگامی که صفحه را باز می‌کنید، صفحه روشن شده و بر روی لاک اسکرین می‌رود، همچنین با بستن صفحه، گوشی قفل می‌شود. بنابراین دکمه پاور تنها در حالت بسته و برای استفاده از نمایشگر دوم کاربرد دارد، در این حالت به دلیل کوچک بودن گوشی در حالت بسته، دسترسی به دکمه پاور حتی در سمت چپ فریم نیز آسان است اما در هر صورت ما به دکمه پاور در سمت راست عادت داریم و این مورد کمی آزار دهنده است.

موتورولا ریزر 5G یکی از گوشی‌های است که به راحتی کثیف می‌شود، اثر لک بر روی روکش شیشه‌ای پشت گوشی می‌ماند، همچنین یک فاصله بسیارکم میان فریم و نمایشگر و فریم و بدنه اصلی وجود دارد که گرد و غبار به راحتی درون این فاصله چند میلی‌متری نفوذ می‌کند، این فاصله میان ماژول دوربین و بدنه نیز وجود دارد و برای تمیز کردن آن باید از سوزن یا خلال دندان استفاده کنید!

صفحه نمایش موتورولا ریزر 5G

در یک گوشی تاشو همه چیز به صفحه نمایش باز می‌گردد، موتورولا در ریزر 5G از دو نمایشگر استفاده کرده است، یک نمایشگر کوچک G-OLED با اندازه 2.7 اینچ با رزولوشن 800 در 600 پیکسل که در قسمت بالایی پشت گوشی قرار گرفته و  تنها برای یک سری از عملکردهای تعریف شده کاربرد دارد و یک نمایشگر اصلی تاشو P-OLED با اندازه 6.2 اینچ و رزولوشن 2142 در 876 پیکسل، در این نمایشگر 373 پیکسل در هر اینچ قرار دارد. نسبت صفحه همانطور که گفته شد، 22:9 است همچنین صفحه نمایش حدود 70 درصد از صفحه جلویی گوشی را در بر گرفته، دلیل اصلی این درصد پایین چانه بزرگ زیر نمایشگر است که موجب شده درصد نمایشگر به صفحه کاهش پیدا کند.

صفحه نمایش اولد موتورولا در ریزر 5G یکی از بهترین اولدهایی است که در بازار پیدا می‌کنید، عملکرد و سرعت پاسخ آن بسیار بالاست و هیچ فرقی با دیگر گوشی‌های مطرح بازار ندارد، به راحتی می‌توانید با این نمایشگر کار کنید، بین منو‌ها جابه‌جا شوید و یا بازی کنید. اما مورد اصلی به روکش پلاستیکی بر روی این نمایشگر بازمی‌گردد، این روکش مانند مدل ریزر 2019 در حالت فولد موج‌دار می‌شود و صفحه را از حالت صاف و یک دست بودن در می‌آورد. بعد از چند بار استفاده به طور کامل رد دو برجستگی در نیمه بالایی و نیمه پایینی صفحه بر روی نمایشگر می‌ماند و این دو برآمدگی کاملا در هنگام کار با گوشی قابل لمس هستند.

این دو برجستگی تاثیر منفی در عملکرد تاچ یا کیفیت صفحه ندارند، همچنین نمایش اطلاعات، فیلم، عکس، بازی و موارد دیگر بر روی نمایشگر، موج‌دار نمی‌شود، اما با انگشت خود می‌توانید آن‌ها را حس کنید. البته برآمدگی صفحه به گونه‌ای نیست که با فشار به داخل فرو رود یا مانند طلق لق بخورد.

در هنگام بستن صفحه، با دقت به نمایشگر متوجه خواهید شد که روکش آن کمی جمع می‌شود و دلیل برآمدگی دو نقطه نیمه بالایی و پایینی نمایشگر نیز همین است، همچنین اگر گوشی را در حالت نیمه بسته نگه دارید، در آن قسمت نمایشگر که زیر آن لولا قرار دارد، روکش از بدنه کمی فاصله گرفته و فضایی میان نمایشگر و لولای زیر آن ایجاد می‌شود که یک شیء نوک تیز یا حتی ناخن بلند را می‌توان زیر آن فضا وارد کرد.

جدا از موارد گفته شده، کیفیت خود نمایشگر بسیار بالاست، رنگ‌ها و نقاط روشن و تاریک و فیلم‌ها و بازی‌ها به خوبی در صفحه نمایش نشان داده می‌شوند، همه‌چیز در نمایشگر واضح است، البته می‌توان رنگ‌ها را در منوی Display تغییر داد و از حالت استاندارد به حالت رنگ‌های شفاف و براق رفت. تعداد زیادی از برنامه‌ها با نسبت نامتعارف نمایشگر اصلی موتورولا در ریزر 5G سینک نیستند، برای همین قابلیتی در تنظیمات وجود دارد که می‌توانید مشخص کنید در حالت افقی گوشی، کدام برنامه‌ها به صورت تمام صفحه و کدام برنامه‌ها با حاشیه در دو سمت چپ و راست صفحه به نمایش در بیایند، موتورولا این قابلیت را ایجاد کرده تا با ایجاد حاشیه مشکی رنگ در دو سمت نمایشگر در حالت افقی، نسبت نامتعارف صفحه را تصحیح کند.

همچنین حالت نور تطبیق پذیر صفحه نیز وجود دارد که در فضای روشن و تاریک، نور صفحه را به سرعت تغییر می‌دهد، عملکرد نور تطبیق پذیر مناسب است و به سرعت مقدار نور را تغییر می‌دهد، تنها نکته حداکثر نور برای نمایشگر این مدل است که برای فضای باز خیلی مناسب نیست و در فضای باز و در تابش نور مستقیم خورشید اجزای صفحه را به خوبی مشاهده نمی‌کنید. از صفحه نمایش موتورولا در ریزر 5G به جز برامدگی روکش، نسبت نامتعارف و نور کم در فضای باز ایراد دیگری نمی‌توان گرفت.

از مهم‌ترین امکانات اندروید 10 گزینه دارک مود یا تم تاریک است که با فعال کردنش صفحه اصلی، اپلیکیشن‌ها، منو‌ها و تمام اجزای صفحه به رنگ مشکی، طوسی و تیره در می‌آیند، با توجه به صفحه اولد و با کیفیت موتورولا در ریزر 5G، حالت دارک مود عملکرد بسیار خوبی در این گوشی دارد، البته رنگ‌ها به جای مشکی اکثرا طوسی و تیره هستند اما محیط صفحه به خوبی تاریک می‌شود تا در هنگام شب و خاموش بودن چراغ‌ها، برای استفاده از گوشی مشکلی نداشته باشید.

تنظیمات دیگری برای تنظیم رنگ‌ها و نور صفحه وجود دارد که در هنگام مطالعه، نور آبی صفحه را کاهش و رنگ صفحه را به سمت رنگ‌های گرم تغییر می‌دهد، همچنین قابلیتی برای برعکس کردن رنگ‌ها وجود دارد که با نام Invert Colors دیده می‌شود و رنگ‌های تیره صفحه را به روشن و رنگ‌های روشن را به تیره تغییر می‌دهد، این قابلیت‌ها در منوی تنظیمات و نوار اعلان در دسترس هستند.

صفحه نمایش دوم موتورولا ریزر 5G

در تنظیمات گوشی، صفحه نمایش کوچک 2.7 اینچی امولد که در قسمت بالایی پشت گوشی وجود دارد، به عنوان External Display یا نمایشگر خارجی شناخته می‌شود، صفحه نمایش خارجی ریزر مانند صفحه دوم گلکسی فولد کارایی ندارد، در گلکسی فولد با نمایشگر دوم می‌توان به تمام بخش‌های گوشی دسترسی داشت و مانند حالت عادی از گوشی استفاده کرد، اما صفحه خارجی موتورولا در ریزر 5G برای کارکردهای خاص طراحی شده و یکسری از قابلیت‌های با اهمیت گوشی را در دسترس قرار می‌دهد.

باز کردن قفل اثر انگشت در هنگام استفاده از صفحه خارجی بسیار راحت‌تر است، گوشی در حالت فولد به راحتی در دست قرار می‌گیرد و با انگشت شصت می‌توان از بخش‌های مختلف صفحه خارجی استفاده کرد. در صفحه خارجی نوار اعلان‌ها، نوتیفیکیشن‌ها، دوربین و اکثر ‌برنامه‌های کاربردی مانند پیامک، موسیقی، ماشین حساب، یوتیوب، گالری، ویدیو، تماس، مخاطبان و… نیز در دسترس هستند. در این بخش شما مانند نمایشگر اصلی به منو و بخش‌های مختلف گوشی دسترسی ندارید.

شما از منوی اصلی موتورولا ریزر 5G می‌توانید برنامه‌هایی را که می‌خواهید در صفحه خارجی به نمایش در بیاید، انتخاب کنید، همچنین در خود صفحه خارجی گزینه‌ای با نام Manage Apps وجود دارد که می‌توانید برخی از اپ‌های اصلی را انتخاب کرده تا در منوی صفحه خارجی به آن‌ها دسترسی داشته باشید.

در این بخش، در صفحه اول ساعت، تاریخ و اعلان‌ها به نمایش در می‌آید، با رفتن به سمت چپ صفحه وارد بخش دوربین می‌شوید، جایی که می‌توان با دوربین اصلی عکس سلفی گرفت، همچنین در بخش دوربین می‌توانید به دیگر بخش‌های آن نیز دسترسی داشته باشید و مانند اپ دوربین در صفحه اصلی با آن کار کنید. از محیط صفحه دوم نمی‌‌توان اسکرین شات گرفت اما می‌توان یک والپیپیر اختصاصی برای این صفحه انتخاب کرد.

با رفتن به سمت راست صفحه، منو در دسترس شما قرار دارد، یک صفحه برای تماس و مخاطبین و صفحه دیگر دارای منوی برنامه‌هاست و می‌توانید اپ‌های زیادی را به آن اضافه کنید تا به صورت میانبر به آن‌ها دسترسی داشته باشید. البته تعداد زیادی از این برنامه‌ها مانند یوتیوب یا بازی‌ها واقعا در صفحه خارجی کاربرد خاصی ندارند، اما می‌توانید در این صفحه میانبر مخاطبان پر تماس خود را داشته باشید تا با لمس نام آن‌ها به سرعت تماس برقرار شود، همچنین برای ارسال پیامک، ارسال پیام سریع در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها، استفاده از تقویم، تنظیم ساعت، ماشین حساب، چک کردن ایمیل، دیدن یک عکس از گالری یا بررسی وضعیت آب و هوا می‌توانید بر روی صفحه خارجی حساب باز کنید، اما مهم‌ترین کارکرد این صفحه مدیریت موسیقی، نمایش اعلان‌ها و قابلیت عکس گرفتن با دوربین اصلی است.

اگر در محیط برنامه‌ای مانند دوربین یا پیامک باشید، با باز کردن گوشی کار خود را می‌توانید در صفحه اصلی ادامه دهید، اما اگر در صفحه اصلی در حال کار با برنامه‌ای باشید، با بستن نمایشگر، گوشی قفل می‌شود و صفحه خارجی نیز صفحه قفل را به شما نشان خواهد داد و نمی‌توانید ادامه کار خود را بر روی صفحه دوم انجام دهید.

به طور کلی صفحه دوم موتورولا ریزر 5G فضایی متفاوت نسبت به برنامه‌های اصلی و نمایشگر تاشو گوشی دارد و همانطور که گفته شد، تنها برای انجام یک سری کارهای سریع و دم دستی از آن استفاده می‌شود. اما کیفیت صفحه دوم نیز مانند صفحه اول بسیار بالاست، نمایش رنگ‌ها کاملا طبیعی است، همچنین تاچ صفحه سرعت بالایی دارد و مشکلی از این بابت نخواهید داشت. نکته دیگر آن است که عملکرد نور صفحه خارجی در تابش مستقیم آفتاب نیز خوب است و می‌توانید در فضای باز نیز به خوبی از این صفحه استفاده کنید. صفحه دوم باکیفیت یکی از اصلی‌ترین مزیت‌های ریزر 5G نسبت به سامسونگ گلکسی زد فلیپ است.

قفل تشخیص چهره و حسگر اثرانگشت در موتورولا ریزر 5G

موتورولا در مدل ریزر 5G از حسگر اثرانگشت فیزیکی در پشت گوشی استفاده کرده، این حسگر در مدل ریزر 2019 در دکمه زیر نمایشگر جای داشت. کارکرد اصلی حسگر اثر انگشت برای مواقعی است که گوشی در حالت فولد یا بسته قرار دارد، در این حالت به راحتی می‌توانید به حسگر اثر انگشت دسترسی داشته باشید، اما زمانی که گوشی باز می‌شود جای حسگر در قسمت پایینی گوشی قرار می‌گیرد و ممکن است در طولانی مدت‌ هم به جای آن عادت نکنید. اما شما می‌توانید ابتدا در حالت فولد از حسگر استفاده کرده و قفل را باز کنید سپس نمایشگر خود گوشی را نیز باز کرده و از محیط آنلاک شده گوشی استفاده کنید.

بخش اصلی که می‌توانید بر روی آن حساب باز کنید، قفل تشخیص چهره است، قفل تشخیص چهره در حالت فولد و با دوربین اصلی کارایی ندارد، شما زمانی که گوشی را باز می‌کنید با دوربین سلفی بالای نمایشگر اصلی می‌توانید قفل چهره را باز کنید، این تفاوت در میان صفحه اصلی و صفحه خارجی باعث شده تا حسگر اثر انگشت برای استفاده از صفحه خارجی و قفل تشخیص چهره برای باز کردن قفل نمایشگر اصلی مورد استفاده قرار گیرد.

سرعت حسگر اثر انگشت برای خواندن و باز کردن قفل قابل قبول است، سرعت این حسگر خیلی بالا نیست و در حد حسگر میان‌رده‌های بازار است، زمانی که بیش از هزار دلار برای یک گوشی هزینه می‌کنید، توقع دارید تا یک گوشی کامل و بی‌نقص داشته باشید اما کیفیت حسگر اثر انگشت با آنکه نسبتا سریع و قابل قبول است، برای یک گوشی 1200 دلاری مناسب نیست.

قفل تشخیص چهره موتورولا ریزر 5G نیز از بهترین‌های بازار نیست و در نهایت به اندازه یک میان‌رده خوب، کیفیت دارد. این قفل قابلیت تشخیص سه بعدی ندارد و برای همین امنیت آن بحث برانگیز است. قفل چهره به سرعت صورت شما را تشخیص می‌دهد و نیازی به چرخاندن یا نشان دادن زاویه‌های مختلف صورت به قفل را ندارید، البته میزان خطای آن کمی از گوشی‌های بالارده بیشتر است اما در هر صورت می‌توان از آن استفاده کرد، همچنین در صورت استفاده از ماسک یا هرگونه تغییر دیگر در صورت، قفل از تشخیص صورت باز می‌ماند. در آزمایش‌های ما قفل صورت با نشان دادن عکس صاحب گوشی باز نشد.

رابط کاربری موتورولا ریزر 5G

در نقد و بررسی گوشی گلکسی زد فولد 2 نیز به این نکته اشاره کردیم که بهینه‌سازی نرم‌افزاری اپلیکیشن‌ها یکی از چالش‌برانگیزترین بخش‌های تولید یک گوشی هوشمند تاشو محسوب می‌شود. اما این بخش برای موتورولا دشواری‌های کمتری داشت، اولین نکته و تفاوت بخش نرم افزاری برای موتورولا ریزر 5G آن است که به دلیل قدرت سخت افزاری متوسط دستگاه و نمایشگر با اندازه نه‌چندان بزرگ، قابلیت چند وظیفه‌ای برای این گوشی پیش‌بینی نشده است، بنابراین یک بار سنگین از دوش موتورولا برداشته می‌شود، همچنین لازم به سینک کردن و یکپارچه سازی برنامه‌های صفحه نمایش اول و خارجی نیست، همانطور که گفتیم نمایشگر خارجی محیطی متفاوت دارد و به صورت جداگانه طراحی شده است.

به این شکل موارد اصلی که در نقد و بررسی گلکسی زد فولد 2 به آن‌ها اشاره کردیم را در مورد این گوشی نخواهیم داشت، اما در هر صورت رابط کاربری موتورولا ریزر 5G با وجود نمایشگر خارجی و نسبت نامتعارف صفحه نمایش این گوشی با مدل‌های معمول بازار متفاوت است. اشاره کردیم که صفحه نمایش اصلی این گوشی دارای نسبت 22:9 بوده و در مقام مقایسه با گوشی‌های معمولی اندازه کشیده و به اصطلاح درازی دارد. این مورد بر روی بخش‌های زیادی از رابط کاربری تاثیر می‌گذارد.

به طور کلی با وجود عرض کم و ارتفاع زیاد نمایشگر و نسبت تصویر، موتورولا حجم استفاده از برنامه‌ها، گزینه‌ها و بخش‌های مختلف را در عرض رابط کاربری کمتر کرده و از طول تصویر بهره بیشتری برده است. به طور مثال در اکثر گوشی‌ها نوار اعلان به صورت یک مستطیل با طول و عرض بیشتر طراحی شده است، همچنین در نوار اعلان گوشی‌های معمولی شاهد چینش برنامه به صورت سه ردیف با 4 یا 5 ستون هستیم. یعنی به دلیل عرض مناسب صفحه حداقل 4 یا 5 ستون برنامه در نوار اعلان وجود دارد.

اما در موتورولا ریزر 5G نوار اعلان تنها با سه ستون برنامه طراحی شده است، به دلیل عرض کم صفحه تعداد برنامه‌های کنار هم قرار داده شده کمتر است اما در عوض طول نوار اعلان نسبت به طول نوار اعلان در گوشی‌های معمولی بیشتر است. به طور کلی موتورولا در نوار اعلان رابط کاربری خود تنها 9 برنامه را در یک صفحه جای داده، به همین دلیل نوار اعلان دارای سه صفحه است که با کشیدن انگشت به سمت راست و یا چپ می‌توانید میان این صفحات در گردش باشید.

همچنین در منوی دوربین همه گزینه‌ها به صورت عمودی چینش شده‌اند تا از فضای کشیده گوشی بهتر استفاده شود.

در منو تنظیمات همه گوشی‌ها شاهد آن هستیم که برخی بخش‌ها با پاراگراف‌های کوچک توضیح داده می‌شود، این پاراگراف‌ها در ریزر 5G عرض کمتر و تعداد سطر بیشتری دارند، این موردی است که با کمی دقت مشخص می‌شود.

در زمان استفاده ما تقریبا همه برنامه‌های موجود در بازار با این نسبت تصویر خاص هماهنگ بودند، شما برای استفاده از برنامه‌های زیادی مانند تماس، دوربین، کروم، واتساپ و… تفاوت خاصی میان این گوشی و دیگر مدل‌های بازار احساس نمی‌کنید، البته طبیعتا طول برنامه‌ها در موتورولا ریزر 5G کشیده‌تر است اما نه به گونه‌ای که تجربه کاری شما را تحت تاثیر قرار دهد.

از طرفی استفاده از یک سری برنامه‌ها مانند یوتیوب دشوار است، نسبت تصویر موجب شده تا در صفحه اصلی یوتیوب تماشای ویدیو بسیار آزاردهنده باشد، برای همین مجبور هستید در هنگام استفاده از یوتیوب گوشی را به حالت افقی یا لنداسکیپ در دست بگیرید. برای بازی‌ها نیز صفحه کمی کشیده است اما این نسبت واقعا تاثیر منفی در نحوه کار شما نخواهد داشت، البته برای بازی‌هایی که باید به صورت لنداسکیپ انجام دهید (مانند پابجی یا فیفا) حاشیه دو سمت تصویر کمی افزایش می‌یابد تا نسبت تصویر در مرکز نمایشگر تغییر نکند.

از مشکلات دیگر نسبت تصویر می‌توان به کیبورد اشاره کرد، کیبورد در این مدل عرض کمتری دارد فاصله دکمه‌ها به یک دیگر نزدیک‌تر هستند، شخصا به راحتی نتوانستم به کیبورد موتورولا ریزر 5G در حالت عمودی استفاده کنم، برای استفاده از کیبورد بهتر است گوشی را در حالت افقی در دست بگیرید، در این حالت کیبورد به صورت دو بخشی در سمت راست و چپ صفحه قابل استفاده است.

موتورولا ریزر 5G از اندروید 10 بهره می‌برد و تمام ویژگی‌ها و مزایای اندروید 10 را یدک می‌کشد، رابط کاربری موتورولا نیز بسیار روان و سریع است و طی مدتی که این گوشی در اختیار ما بود هیچ گونه لگ یا کندی در رابط کاربری مشاهده نکردیم. شما در منوی تنظیمات می‌توانید همه موارد مانند شکل آیکون‌ها، رنگ آیکون‌ها و منو، نوار اعلان، فونت و بسیاری از موارد را شخصی سازی کنید. همچنین ژست‌های حرکتی و دستورات حرکتی زیادی برای موتورولا ریزر 5G در نظر گرفته شده که کار با این گوشی را جذاب می‌کند، به عنوان مثال با دوبار چرخاندن (حرکت نیم دایره) گوشی دوربین باز می‌شود، یا با بالا آوردن گوشی و نگاه کردن به صفحه، گوشی قفل خواهد شد، همچنین با یک بار تکان محکم گوشی نور فلاش روشن می‌شود.

این قابلیت‌ها در برنامه Moto قابل تنظیم است، Moto یک برنامه اختصاصی، جذاب و جامع است که با آن می‌توانید نحوه استفاده از ریزر 5G را به طور کامل یاد گرفته و بخش‌های مختلف رابط کاربری را تنظیم کنید، به طور مثال در این بخش می‌توانید تنظیم کنید که اعلان‌ها در صفحه خارجی نمایش داده شود یا خیر، تنظیم تمام بخش‌های منو، والپیپر، والپیپر زنده، والپیپر صفحه خارجی، تم و… همچنین تمام نکات و ترفندهای استفاده از ریزر 5G به شما آموزش داده می‌شود تا تجربه کاربری بهتری هنگام استفاده از ریزر 5G به دست بیاورید.

سخت افزار موتورولا ریزر 5G

موتورولا ریزر 5G با وجود قیمت بسیار بالایی که دارد، از سخت افزار یک پرچمدار بهره نمی‌برد و این کمی دلسرد کننده است، اما آن را نمی‌توان یک میان‌رده معمولی نامید، تراشه قدرتمند اسنپدراگون 765G یک پردازنده شبه پرچمدار است که به راحتی از پس تمام کارهای روزانه شما برخواهد آمد و می‌توانید بر روی آن حساب باز کنید، البته به پای یک پردازنده پرچمدار نخواهد رسید اما شاید بتوان گفت تا 80 درصد یک پردازنده پرچمدار قدرت دارد.

سخت افزار اصلی موتورولا ریزر 5G دقیقا با مدل وان‌پلاس نورد که پیش‌تر بررسی کردیم برابر است، در این مدل از پردازنده اسنپدراگون 765G با 8 هسته پردازشی (6 هسته با قدرت 1.8 گیگاهرتز، یک هسته 2.4 گیگاهرتزی و یک هسته 2.2 گیگاهرتزی) استفاده شده است، این پردازنده به مودم داخلی 5G مجهز بوده و برای تسریع پردازش‌های خود از هوش مصنوعی بهره می‌برد.

موتورولا ریزر 5G نیز دارای پردازنده گرافیکی Adreno 620 بوده که تا 10 درصد عملکرد سریع‌تری با پردازنده اسنپدراگون 765G دارد. ریزر 5G تنها در یک نسخه با رم 8 و حافظه داخلی 256 گیگابایت عرضه شده است، در این مدل از کارت حافظه خبری نیست بنابراین باید به همین مقدار فضای داخلی بسنده کنید.

همانطور که گفته شد، این سخت افزار در حد یک پرچمدار نیست اما قدرت انجام کارهای بسیاری را دارد، ما در اجرای برنامه‌ها و بازی‌هایی که بر روی این گوشی تست کردیم هیچ‌گونه مشکلی مشاهده نکردیم، مطمئن باشید از نظر اجرای برنامه‌ها هیچ مشکلی نخواهید داشت و به راحتی می‌توانید چند ده برنامه سنگین را بر روی موتورولا ریزر 5G ریخته و از آن‌ها استفاده کنید. در مورد بازی نیز ما چند بازی معمولی و نیمه سنگین مانند فیفا را بر روی این مدل اجرا کردیم که هیچ مشکلی برای اجرا مشاهده نشد.

در ادامه می‌توانید امتیاز بنچمارک این گوشی را در مقایسه با سایر مدل‌ها مشاهده کنید:

با وجود 8 گیگابایت رم و پردازنده اسنپدراگون 765G می‌توانید بازی‌های پابجی، کال او دیوتی و آسفالت را نیز بر روی این مدل اجرا و با کیفیت گرافیکی بالا بدون مشکل اجرا کنید. موتورولا یک گیم مود اختصاصی برای ریزر 5G در نظر گرفته که در هنگام اجرای بازی، فعال می‌شود، این گیم مود به سرعت پردازش پردازنده هنگام اجرای بازی کمک فراوانی می‌کند، همچنین با بستن برنامه‌های دیگر، تمام قدرت پردازنده را به سمت اجرای بازی متمرکز می‌کند که در نهایت باعث اجرای نرم و روان بازی‌ها می‌شود.

با این مدل می‌توانید در هنگام اجرای کال او دیوتی در حالات گرافیکی بسیار بالا تا 40 فریم در ثانیه را داشته باشید، پردازنده اسنپدراگون موجب شده تا عملکرد پردازنده در طولانی مدت و اجرای بازی به مدت بیش از یک ساعت ثابت باقی بماند و شاهد افت فریم یا لگ در بازی‌ها نباشیم. همچنین با اتصال به 5G می‌توانید سرعت فوق‌العاده بالا نسل پنجم اینترنت را در هنگام اجرای بازی آنلاین تجربه کنید، البته در حال حاضر باید کمی صبر کنید تا 5G وارد ایران شود.

دوربین موتورولا ریزر 5G

در میان گوشی‌های امروزی با سه یا چهار و حتی پنج دوربین، موتورولا برای ریزر 5G همانند ریزر 2019 تنها 2 دوربین را در نظر گرفته و از این نظر کم لطفی کرده است، البته دوربین اصلی ریزر 5G کیفیت خیلی خوبی دارد و تصاویر عالی را ثبت می‌کند، اما در این مدل خبری از دوربین التراواید، تله‌فوتو یا ماکرو نیست. دوربین اصلی ریزر 5G با 48 مگاپیکسل، دارای دیافراگم f/1.7 با اندازه پیکسل 0.8 میکروپیکسل و لنز واید 26 میلی‌متری است.

دوربین اصلی تصاویر بسیار خوبی را ثبت می‌کند، کیفیت تصاویر در حد پرچمداران بازار نیست اما مانند دیگر قابلیت‌های این گوشی، کیفیت تصاویر نیز در حد بالارده‌های مشهور مانند گلکسی A71 و وان‌پلاس نورد است. تصاویر با دوربین اصلی ریزر 5G شفاف هستند و جزئیات نیز به خوبی دیده می‌شوند، البته کمی نویز هم در تصاویر وجود دارد. همچنین داینامیک رنج رنگ‌ها در بعضی موقعیت‌ها مانند عکس برداری در هوای ابری یا سایه، خیلی طبیعی نیست.

موتورولا دوربین اصلی ریزر 5G را به فوکوس خودکار مجهز کرده که عملکرد قابل قبولی دارد، فوکوس خودکار به سرعت سوژه را تشخیص می‌دهد و سرعت بالایی دارد. شما می‌توانید با سه نسبت 22:9، 16:9 و 3:4 تصویربرداری کنید، در نسبت 22:9 تصاویر بسیار کشیده و عریض است و تا حدودی به تصاویر پانوراما شباهت دارد، عکس با این نسبت را تنها در خود ریزر 5G می‌توان به خوبی تماشا کرد، دیدن این تصاویر عریض چه به صورت عمودی یا افقی در تبلت و رایانه جالب نیست، برای اشتراک گذاشتن عکس در شبکه‌های اجتماعی نیز باید بخش زیادی از عکس را برش دهید.

اما دو نسبت دیگه تصاویر را در حالت عادی و متعارف ثبت می‌کنند و تصاویر در نسبت 16:9 و 3:4 مناسب اشتراگ‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی هستند. همانطور که با این دوربین نمی‌توان عکس التراواید گرفت برای زوم نیز بهتر است خیلی بر روی این دوربین حساب باز نکنید، برش تصاویر در زوم به صورت نرم افزاری صورت می‌گیرد که باعث افت تصاویر می‌شود.

شما می‌توانید با دوربین اصلی موتورولا ریزر 5G به صورت پرتره، اسپات کالر، نایت ویژن، سینماگراف، پانوراما، گروپ سلفی، لایو فیلتر و پرو عکس بگیرید، در مورد عکس‌های پرتره در ادامه صحبت خواهیم کرد، اما قابلیت اسپات کالر یک ویژگی جذاب برای ریزر 5G به شمار می‌رود که در آن کل تصویر به صورت سیاه و سفید در آمده و تنها یک رنگ در محیط به نمایش در‌می‌آید. قابلیت نایت ویژن برای عکسبرداری در شب مناسب است که نور محیط را بیشتر می‌کند، اما در عین حال رنگ‌ها از حالت طبیعی خارج شده و نویز زیادی نیز به عکس اضافه خواهد شد. حالت پرو یا حرفه‌ای نیز یکی دیگر از قابلیت‌های اصلی دوربین است که با آن می‌توانید تمام تنظیمات مانند فوکوس، کنتراست، روشنایی، ISO و دیگر موارد را به صورت دستی تنظیم کنید.

در تنظیمات گزینه‌ای وجود دارد که تنظیمات دستی شما را ذخیره کرده و دفعه بعدی که نرم افزار دوربین را باز کردید با همان تنظیمات عکس خواهد گرفت. همچنین می‌توانید گوگل لنز را هم به دوربین اضافه کنید و از امکانات آن هم بهره ببرید.

دوربین سلفی موتورولا ریزر 5G

دوربین سلفی که در بریدگی بالای صفحه نمایش اصلی قرار دارد، تصاویر خیلی خوبی را ثبت نمی‌کند و قابلیت‌های زیادی هم ندارد، به عنوان مثال با این دوربین نمی‌توان عکس پرتره گرفت، برای گرفتن پرتره باید از دوربین اصلی و نمایشگر خارجی استفاده کنید. تنها گزینه در دسترس برای دوربین سلفی تغییر نسبت تصویر و حالت زیبایی است.

تصاویر در دوربین سلفی با نویز نسبتا زیاد ثبت می‌شوند و خیلی شفاف نیستند، رنگ‌ها خیلی خوب نیستند و رنج داینامیک مناسبی هم ندارند، این دوربین با ارفاق در حد یک میان‌رده است و البته موتورولا خیلی برای عکس سلفی به دوربین سلفی این مدل بها نداده و این دوربین بیشتر برای باز کردن قفل صورت کارایی دارد.

پرتره با گوشی موتورولا ریزر 5G

برای گرفتن تصاویر اصلی، سلفی و سلفی پرتره بهتر است به سراغ دوربین اصلی موتورولا ریزر 5G بروید، با وجود نمایشگر خارجی در کنار دوربین اصلی، با این دوربین می‌توان تصاویر سلفی هم گرفت، البته نسبت تصویر سلفی با این دوربین 3:4 است و قابل تغییر هم نیست. با انتخاب گزینه پرتره چه به صورت عادی و چه به صورت سلفی می‌توانید عکس پرتره بگیرید، در هر دو حالت زمان کوتاهی نیاز است تا دوربین سوژه اصلی را تشخیص دهد، پس از آن با تغییر میزان بلور شدن پس‌زمینه می‌توانید عکس سلفی بگیرید.

با وجود آن که موتورولا ریزر 5G از یک دوربین برای ثبت تصاویر سلفی استفاده می‌کند، اما تصاویر پرتره این گوشی کیفیت بسیار بالایی دارند و نقطه قوت دوربین این مدل محسوب می‌شوند. تصاویر پرتره به خوبی سوژه و پس زمینه را تشخص می‌دهد و حتی کوچکترین خطایی در مرز میان سوژه اصلی و پس‌زمینه دیده نمی‌شود، البته تصاویر در تصاویر پرتره کنتراست بالایی دارند و کمی به رنگ‌های گرم متمایل هستند.

زمانی که با دوربین اصلی موتورولا ریزر 5G تصویر پرتره می‌گیرید، ابتدا باید سوژه اصلی تشخیص داده شود، زمانی که این اتفاق رخ دهد، یک انیمیشن جذاب بر روی نمایشگر دوم پخش می‌شود تا افرادی که در پشت دوربین ایستاده‌اند متوجه این امر شوند، این انیمیشن را می‌توان غیر فعال کرد.

کیفیت فیلم برداری موتورولا ریزر 5G

با دوربین اصلی می‌توان فیلم 4K با نرخ 60 فریم در ثانیه گرفت، البته در حالت 1080 تا 120 فریم بر ثانیه نیز می‌توان فیلم برداری کرد، به طور کلی فیلم‌هایی که با این گوشی می‌گیرید کنتراست بالایی دارند، گاهی این کنتراست باعث غیر طبیعی شدن رنگ‌ها می‌شوند. فیلم‌ها تا حد زیادی شفاف، واضح و با جزئیات مناسب ثبت می‌شوند.

اما عملکرد لرزشگیر اپیتیکال خوب و قابل قبول است، تصاویر با این دوربین لرزش کمی دارد و 70 درصد تکان‌های دوربین مهار می‌شود. در منوی دوربین می‌توان نسبت تصویر را تغییر داد، همچنین می‌توان ضبط صدا از میکروفن، لرزش‌گیر و نور فلاش را فعال و غیر فعال کرد.

اسپیکر و باتری موتورولا ریزر 5G

تنها اسپیکر موتورولا ریزر 5G در قسمت پایینی فریم قرار دارد، صدای اسپیکر بلند اما کمی تیز است، البته با تنظیمات صوتی پخش کننده‌های موسیقی می‌توان صدا را بم‌‌تر کرد. صدا در هنگام پخش موسیقی یا انجام بازی شفاف و واضح است، به دلیل عرض کم گوشی ممکن است دست شما جلو اسپیکر را بپوشاند، در این حالت صدای خروجی تقریبا قطع می‌شود.

درون جعبه موتورولا ریزر 5G یک داک موسیقی وجود دارد که البته تنها کارش هدایت صدا به سمت خروجی‌های داک است و با این کار صدای بلند‌تر و استریو را در محیط پخش می‌کند، این داک کاملا پلاستیکی بوده و هیچ قطعه الکترونیکی در آن به کار نرفته است. همچنین با خرید این گوشی یک هنزفری موتورولا با کیفیت نیز دریافت خواهید کرد که برای شنیدن موسیقی می‌توان بر روی آن حساب کرد.

همانطور که اشاره کردیم، این مدل دارای دو باتری در دو قسمت بالا و پایین بدنه است، باتری‌ها در مجموع 2800 میلی‌آمپر ساعت ظرفیت دارند، این ظرفیت در ظاهر کم است اما در هنگام استفاده باز هم باید گفت که موتورولا ریزر 5G در حد یک میان‌رده با کیفیت کار می‌کند و اگر خیلی به اینترنت متصل نشوید و زیاد با گوشی بازی نکنید، باتری بیش از یک روز شارژ نگه می‌دارد. حتی اگر زیاد از گوشی استفاده می‌کنید نیز حدود یک روز بدون شارژر می‌توانید از موتورولا ریزر 5G استفاده کنید.

اما شارژر این مدل از نوع 15 واتی بوده که این روزها با وجود شارژرهای 30 و 40 واتی کمی کند محسوب می‌شود. حدود 2 ساعت طول می‌کشد تا باتری به طور کامل شارژ شود، این درحالی است که ظرفیت باتری نیز کمتر از 3 هزار میلی‌آمپر ساعت است، این یک نمره منفی برای موتورولا ریزر 5G به شمار می‌آید.

همانطور که در جدول مشاهده می‌کنید در موتورولا ریزر 5G طی نیم ساعت حدود 40 درصد باتری شارژ می‌شود، همچنین در یک ساعت حدود 85 درصد شارژ خواهد شد اما برای 15 درصد پایانی باید یک ساعت دیگر منتظر بمانید.

جمع بندی گوشی موتورولا ریزر 5G

موتورولا ریزر 5G یک گوشی میان‌رده با نمایشگر تاشو است که به همین دلیل باید هزینه‌ای بیش از یک پرچمدار قدرتمند با کلی امکانات اضافی را برای خرید آن پرداخت کنید. به طور کلی موتورولا ریزر 5G یک گوشی خاص، جذاب و متفاوت است اما واقعا به اندازه قیمتی که می‌پردازید ارزش خرید ندارد، اما در هر صورت موتورولا سبک خود در تولید تلفن همراه را در پیش گرفته و می‌توانیم امیدوار باشیم که در آینده اتفاقات بهتری برای سری افسانه‌ای ریزر موتورولا بیفتد.

نوشته نقد و بررسی اختصاصی موتورولا ریزر 5G : میان‌رده تاشو، خاص و گران قیمت! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.