چه کسی می‌گوید که اندروید باید خلاق و نوآور باشد؟!

چه کسی می‌گوید که اندروید باید خلاق و نوآور باشد؟!

سیستم عامل اندروید اخیرا توسط بسیاری از افراد به خاطر عدم نوآوری و خلاقیت متهم شده است. به نظر می‌رسد که این موضوع باعث شده تا زمانی که صحبت از خلاقیت و نوآوری می‌شود، اپل از سیستم عامل اندروید پیشی بگیرد. شاید گوگل باید در این زمینه تلاش بیشتری از خود نشان دهد و یا شاید گوگل تلاش‌های خود را در پشت پرده انجام می‌دهد و در حال کار بر روی پروژه‌هایی است که به یک‌باره، دنیا را با آن متحول سازد.

به نظر من، دلیل سرعت کم سیستم عامل اندروید در خلاقیت و نوآوری را می‌توان شیوه گوگل برای اضافه کردن ویژگی‌ها دانست. آنها این روند را در ورژن‌های مختلف بتا که عرضه می‌کنند، طی کرده و به سمت تکامل پیش می‌روند. اپل در سمتی دیگر، قابلیت‌های مختلف را طوری به سیستم عامل خود اضافه می‌نماید که به نظر می‌رسد در حال تکامل است.

البته بسیاری از این ویژگی‌ها که توسط اپل و گوگل به سیستم عامل‌هایشان اضافه می‌شود، از طرف کاربران و علاقمندان دنیای تکنولوژی، به سختی می‌توانند لقب خلاقیت و نوآوری را به همراه خود یدک بکشند. در طول سال‌های اخیر، به جز فناوری لمس سه بعدی، ویژگی خاصی را نمی‌توان به عنوان نوآوری در دیوایس‌ها به حساب آورد. باید قبول کنیم که تلفن‌های هوشمند تقریبا به مرز کمال رسیده‌اند و جای آنچنان زیادی برای پیشرفت و خلاقیت در آنها باقی نمانده است و نمی‌توانیم زیاد به اپل و گوگل خرده بگیریم. پس باید منتظر دیوایس جدیدی باشیم تا بتواند انقلابی جدید در دنیای تکنولوژی ایجاد کند.

در حال حاضر، به نظر من یک انقلاب و خلاقیت جدید می‌تواند بسیار مفید باشد و این دقیقا چیزی است که گوگل بر روی آن تمرکز کرده است. سرویس Google Now حدود ۴ سال پیش آغاز به کار کرد و سه سال پیش، توانست لقب نوآوری را به خود اختصاص دهد و در حال حاضر در حال تبدیل شدن به قابلیت Google Assistant است.

در حالی که Google Now و Google Assistant را می‌توان یک نوآوری به حساب آورد، روند برنامه نویسی و پیشرفت آنها نیز مدت زیادی است که در حال طی شدن است. اما آنها به قدری حیرت‌انگیز نیستند که از جانب کاربران و علاقمندان دنیای تکنولوژی، یک خلاقیت به حساب بیایند. آنها نشانه‌هایی از نوآوری هستند و زمانی که صحبت از هوش مصنوعی و ماشین‌های یاد گیرنده می‌شود، گوگل بسیار جلوتر از اپل در حال حرکت است.

سرویس Google Wallet حدود ۵ سال پیش و دقیقا دو سال قبل از سرویس Apple Pay کار خود را آغاز کرد و در فوریه سال ۲۰۱۵، سرویس Android Pay از دل آن بیرون آمد تا به عنوان اهرمی برای رقابت با Apple Pay کار خود را ادامه دهد.

Google Wallet و Google Pay را می‌توان نوآوری‌هایی به حساب آورد که سرویس‌هایی که کاربران توسط کارت‌های بانکی از آنها استفاده می‌کردند را تبدیل به اقداماتی راحت‌تر از پیش کرده است.

گوگل همچنین کارهای زیادی در زمینه‌های دیگر مانند واقعیت مجازی تحت عنوان Project Tango انجام داده است. در این بازی انقلابی، گوگل نقش فرمانروا را بازی می‌کند. به وسیله گروه‌های مختلفی که به عنوان زیرمجموعه گوگل در حال کار هستند، محصولات مختلفی تولید می‌شود که هریک از آنها را می‌توان یک خلاقیت و نوآوری به حساب آورد. یکی از این موارد، پرداختن به موضوع اینترنت اشیا است که تحت سرویس‌های Google Home و Android Auto در حال خدمت رسانی به کاربران است.

پشتیبانی پیش‌فرض سیستم عامل اندروید نوقا از واقعیت مجازی تحت عنوان قابلیت Daydream را می‌توان یکی از پروژه‌هایی دانست که سال‌های سال توسط گوگل در حال پیگیری بود و در نهایت به کاربران معرفی شد. واقعیت مجازی را می‌توان از جمله تکنولوژی‌هایی به حساب آورد که بشر امروزی به آن نیاز دارد. اما این موضوع به ناگاه اتفاق نمی‌افتد. باید تحقیقات زیادی روی این مسئله به عمل آید تا در نهایت چیزی حاصل شود که مردم و کاربران به دنبال آن هستند و وسیله‌ای از آب دربیاید که متناسب با نیاز بشر امروزی باشد.

آیا شما نیز موافق هستید که گوگل در مقایسه با کمپانی‌های دیگر، تلاش و کوشش بیشتری می‌کند تا تلفن‌های هوشمند امروزی را دچار انقلابی عظیم کند؟!

نوشته چه کسی می‌گوید که اندروید باید خلاق و نوآور باشد؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

۹ باور اشتباه درباره خلاقیت که نباید آن‌ها را بپذیرید

۹ باور اشتباه درباره خلاقیت که نباید آن‌ها را بپذیرید

اعتقاداتی که برای مسایل زیر وجود دارند در خیلی از شرکت‌های کشورهای مختلف درباره آن صحبت می‌شود. این موارد ممکن است برای افراد سازمان قابل پذیرش باشند، اما صحیح نیستند. دلیل آن را در ادامه بررسی می‌کنیم.

۱. نوآوری = خلاقیت

این دو کلمه معمولا به جای یکدیگر استفاده می‌شوند.

واقعیت: هرچند که به هم مرتبط هستند، اما دو دیدگاه متفاوت را بیان می‌کنند. نوآوری عملکرد سازمان‌یافته‌ای است که به معرفی محصولات جدید، سودمند و قابل تولید می‌پردازد. همچنین خدمات، فرآیندها یا مدل‌های کسب‌وکار را توسط یک سازمان ارایه می‌دهد. خلاقیت توانایی شناختی یک فرد (یا گروهی از افراد) برای بهبود ایده‌های سنتی، قوانین و الگوهاست که به ایجاد ایده‌های معنی‌دار و اصیل کمک می‌کند. رابطه بین این دو را می‌توان این‌گونه بیان کرد: نوآوری پیاده‌سازی ایده‌های ناشی از خلاقیت است.

۲. نوآوری = کارآفرینی و استارتاپ

باور غلط: نوآوری را نمی‌توان به وسیله شرکت‌های بزرگ و نامی بدست آورد و این تنها با کمک استارتاپ امکان‌پذیر است.

واقعیت: از آنجایی که اکثر نوآوری‌ها از شرکت‌های استارتاپی سرچشمه می‌گیرند، تنها برخی از برترین شرکت‌های نوآورانه هستند که در رده کمپانی‌های بزرگ قرار می‌گیرند. اقدامات نادرست مانند پیشگویی‌های خود انجام هستند و باعث می‌شوند تا شرکت‌های بزرگ از تلاش برای رسیدن به نوآوری باز بمانند.

۳. افراد خلاق،‌ از بدو تولد خلاق بودند

باور غلط: خلاقیت را نمی‌توان یاد گرفت یا آن را بهبود داد.

واقعیت: این باور رایج به یک پیشگویی محقق‌کننده تبدیل شده‌ است و موجب می‌شود تا افراد به این عقیده برسند که روحیه خلاقانه ندارند، هیچ‌گاه به آن نمی‌رسند و نمی‌بایست برای آن تلاش کنند. خلاقیت آموختنی است و می‌توان آن را مانند عضلات بدن تقویت نمود. اینکه شما چگونه با ایده‌های قدیمی رفتار کنید، برای پخته‌شدن آن صبر داشته‌ باشید، ایده‌های مختلف را چگونه برای ساخت یک ایده ترکیب کنید و برای عملی‌شدن آن منتظر بمانید، مواردی هستند که به وسیله خلاقیت رویکرد شما را در مواجه با مسایل تغییر می‌دهند. ایده‌های بزرگ ممکن است تصادفی بدست بیایند. بنابراین می‌توانید خودتان را در شرایطی قرار دهید که احتمال وقوع این‌گونه پیش‌آمدها وجود داشته‌ باشد.

۴. برای اینکه نوآوری را به شکل طبیعی در شرکت خود افزایش دهید، راهی وجود ندارد.

باور غلط: در صورتی که شرکت شما “رویکرد نوآورانه خود را از دست‌داده”، راهی برای جبران آن وجود ندارد و تنها روش برای بهبود آن صرف هزینه است.

واقعیت: همانطور که انسان‌ها می‌توانند سطح خلاقیت خود را بالا ببرند، شرکت‌ها نیز قادر به انجام آن هستند. از آنجایی که نوآوری ترکیبی از پیاده‌سازی ایده‌های خلاقانه شخصی (یا گروهی) است، یک سازمان می‌تواند از ۳ طریق خلاقیت خود را تقویت کند. اولین مورد این است که افراد خلاق بیشتری را جذب کنند. افرادی که درباره آن‌ها صحبت می‌کنیم، کسانی نیستند که از ابتدا روحیه خلاقانه داشته‌اند، بلکه تنها کسانی را به خدمت بگیرید که در تلاش‌اند تا خلاقیت بیشتری را بدست آورند. دومین رویکرد این است که شرایطی را ایجاد کنید تا انگیزه این افراد (یا تیم‌ها) برای خلاقیت بیشتر افزایش پیدا کند و راه آخر، ایجاد مکانیزم موثری برای انتخاب ایده‌های خلاقانه توسط خود اشخاص و پیاده‌سازی آن‌هاست که می‌بایست جایگزین استفاده از روش‌ قدیمی “قیف نوآوری” شود.

۵. شما به هدایت‌کردن نوآوری نیاز دارید

باور غلط: نوآوری به خودی خود شکل نمی‌گیرد. اگر تنها یک انتخاب در اختیار کارکنان گذاشته‌ شود، آن‌ها نمی‌توانند نوآوری ایجاد کنند. لازم است که شما به عنوان بخش اجرایی، نیروی محرکی را برای نوآوری در شرکت بوجود آورید.

واقعیت: پیشرانی نوآوری تاثیرگذار نخواهد بود. نوآوری بیش از اینکه شبیه ورزش گلف باشد به کِرلینگ شباهت دارد. باید این امکان را ایجاد کنید که نوآوری شکل بگیرد. شما نمی‌توانید آن را مجبور به حرکت کنید. علاوه بر این قادر نیستید تا کارکنان خود را به خلاق‌بودن وادار کنید، اما می‌توانید به آن‌ها راه درست را نشان دهید و آن‌ها را از باورهای اشتباه مطلع سازید تا بدین وسیله به آموخته خود اضافه کنند. شما می‌توانید به ترویج رفتارهایی بپردازید که باعث افزایش خلاقیت می‌شوند و رفتارهای ناامیدکننده را ازبین می‌برند. بروکراسی، سیاست‌های داخلی و رقابت‌های شخصی در سازمان، مواردی هستند که باید آن‌ها را از بین ببرید.

۶. برای داشتن خلاقیت شما به ایجاد زمان و فضای مختص خلاقیت احتیاج دارید

باور غلط: زمانی که کارمندی مشغول انجام کار روزانه در دفتر خود است، نوآوری اتفاق نمی‌افتد. لازم است تا یک کارگاه نوآوری ایجاد کنید و کارکنان خود را در این مکان قرار دهید. این می‌تواند مکان خاصی باشد که الهام‌بخش نوآوری است. علاوه بر این، گوگل به عنوان یکی از نوآورانه‌ترین شرکت‌ها، یک روز در هفته را به کارمندان خود اختصاص می‌دهد تا روی پروژه‌های کنونی خود کار نکنند و فقط به چیزهای جدید فکر کنند.

واقعیت: حقیقت این است که رویکرد فوق پاسخ‌گو نخواهد بود، چرا که نمی‌توانید زمان و مکان شکل‌گیری ایده‌ها را کنترل کنید. این باعث می‌شود تا به نقطه قبلی از تلاش‌های ناکارآمد برای سوق دادن ایده‌ها باز گردید. تنها می‌تواتید محیطی را ایجاد کنید که در آن کارمندان و گروه‌ها خلاقیت بیشتری داشته‌ باشند. اما این محیط باید در طول هفت روز هفته و ۲۴ ساعت شبانه روز و همچنین در هر اتاق و دفتر اداری برقرار باشد.

۷. انگیزه‌های مالی خلاقیت را افزایش می‌دهند

باور غلط: مردم برای پول کار می‌کنند. پس چرا نباید برای مطرح نمودن ایده‌های بزرگ به آن‌ها جایزه داد؟ در اغلب موارد، شرکت‌ها برای اختراعات ثبت‌شده پاداش‌هایی را در نظر می‌گیرند.

واقعیت: نه تنها انگیزه‌های مالی باعث شکست خلاقیت می‌شوند، بلکه تحقیقات نشان می‌دهند که باعث افت آن نیز خواهندشد. انگیزه‌های مالی تنها برای افزایش بهره‌وری در کارهای ساده و تکراری روش مناسبی است. با این حال، کارهای پیچیده، به ویژه ساخت ایده‌ها جدید، به انگیزه درونی افراد مربوط می‌شود. سرپرستی و تشویق‌های سازمانی، استقلال و فراهم‌کردن منابع درست، باعث پرورش خلاقیت می‌شوند، در حالی که پاداش‌های مالی باعث نابودی آن خواهند شد.

۸. نوآوری به منابع و بودجه قابل توجهی نیاز دارد

باور غلط: نوآوری با میزان سرمایه‌گذاری تعیین‌شده برای بخش تحقیق و توسعه سنجیده می‌شود. هر اندازه که بودجه بیشتری را برای بخش تحقیقاتی کنار بگذارید، شرکت شما نوآورانه‌تر خواهد بود. شما باید برای افراد سازمان خود هر نوع منبعی را که احتیاج دارند در اختیارشان بگذارید.

واقعیت: برای اینکه افزایش هزینه سرمایه‌گذاری‌ شده در بخش تحقیق و توسعه خلاقیت بیشتری را بوجود آورد، هیچ دلیل اثبات‌شده‌ای وجود ندارد. مثالی برای این موضوع وجود دارد. شرکت اپل، اگرچه جز برترین شرکت‌های مبتکرانه محسوب می‌گردد، اما برخی از نشانه‌های افت نوآوری را در طول حیات خود نشان داده‌ است. با توجه به ۶۸.۳ درصد رشد درآمد سالانه و ۳۷۳ درصد افزایش سود سالیانه در سال ۲۰۰۵، این شرکت در سال ۲۰۱۵ تنها ۷ درصد افزایش درآمد و ۷.۲ درصد در بخش سودهی رشد داشته‌ است. برای بخش تحقیق و توسعه آن در سال ۲۰۰۵ رشد ۹.۲ درصدی را شاهد بودیم، که ۳۰ درصد بیشتر از میزان سالیانه این بخش در ۴ سال اخیر بوده است.

۹. طرح‌های نوآورانه نیازمند اجرایی شدن در تمام‌ بخش‌های سازمان هستند

باور غلط: مشکلی که نوآوری را درگیر خود می‌کند این است که آن را باید در تمام سازمان پیاده‌سازی کرد. آخرین چیزی که به آن نیاز دارید افزودن خلاقیت به قسمت حسابداری، تولید و در کل هر بخشی از سازمان است که از این فرآیند پیروی نمی‌کنند.

واقعیت: مقرراتی که در سازمان تعیین می‌شود باید با سخت ‌گیری ‌بیشتری مورد بررسی قرار گیرند و اجرای پروسه‌های داخلی سازمان نیز دقیق‌تر انجام بشوند. شک نکنید که شرکت شما نیازمند پایبندی به مقررات خارج از سازمان است، اما علاوه بر این لازم است بدانید که خلاقیت شما به “هسته” اصلی احتیاج دارد و باید برای جلوگیری از خاموشی خلاقیت افراد به آن‌ها آزادی عمل بدهید. “هسته خلاقیت” تیم (یا تیم‌‌های) کاری شما مسئول توسعه ایده‌های جدید است و باید از بروکراسی و مقررات بی‌جا به دور باشد. گروه‌های تولید و حسابداری باید مشمول قوانین دقیق‌تری باشند، اما حتی آن‌ها هم نیازمند قواعد خارجی هستند که به طور معمول در داخل سازمان ایجاد نمی‌شود. به عبارت دیگر آن‌ها باید خود را با عوامل خارجی به جای داخلی تطبیق دهند.

نوشته ۹ باور اشتباه درباره خلاقیت که نباید آن‌ها را بپذیرید اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

۶ شهر برتر جهان به لحاظ نبوغ علمی

این فرضیه کاملا محض و درست نیست که تنها همکاری در آزمایشگاه ها می تواند به پیشرفت علم کمک کند.

این فرضیه کاملا درست نیست که تنها همکاری در آزمایشگاه ها می تواند به پیشرفت علم و نبوغ علمی یک شهر کمک کند. اکتشافات هیجان انگیزی در طول زمان و در تحقیقات جمعی صورت گرفته است که این موضوع را تایید می کند. جای تعجب نیست که بسیاری از سازمان های علوم زندگی در حال سرمایه گذاری بر روی طراحی آزمایشگاه هایی هستند که این تعاملات را تسهیل بخشند. اما آنچه که تا به حال کمتر مشاهده شده است، تاثیر تعاملات انرژی بخش و تجربه هایی است که در خارج از آزمایشگاه ها صورت گرفته است.

برخی از شهرها نسبت به شهرهای دیگر اکوسیستم های سازنده تری برای اکتشافات علمی ارائه می دهند.

در ایالات متحده و به طور کلی در سراسر جهان شهرهایی وجود دارند که بیش از داشتن یک پس زمینه برای نوآوری، به عنوان مراکزی فعال ظهور کرده اند که در آنجا با سرمایه گذاری در بخش های خصوصی و دولتی، تمرکز بر روی جذب دانشمندان و نوآوران به منظور زندگی و کار قرار گرفته است. در این مناطق، توجه خاصی به پرورش ایده ها در حوزه های مختلف از تکنولوژی و علوم زندگی گرفته تا امور مالی و ارتباطات و هنر معطوف شده است.

همانطور که این جوامع بیشتر به یکدیگر متصل شوند، موقعیت بیشتر و بهتری را برای زندگی فراهم می سازند و البته با ایجاد جامعه ای مستعدتر از قبل، موقعیت های بیشتری برای سرمایه گذاری صنایع بر روی استعداد ها صورت می گیرد. در نتیجه ی چنین چرخه ای از نوآوری، محققین و استارتاپ ها پرورش می یابند و خطوط تولید و اقتصاد پر جنب و جوش می شوند.

آیا شما هم در مرکز نوآوری جهانی زندگی می کنید؟

همگرایی شهرهای نوآوری گرا و پیشرفت علوم زندگی به عنوان معادله ای دوطرفه توسط محققان مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است. در ایالات متحده و شهرهای دیگر توانایی یک شهر به منظور ترویج نوآوری در یک یا چند صنعت به یک فاکتور اصلی و مهم برای رقابت در صحنه جهانی تبدیل شده است و تنها برخی  از این شهرها هنر و پتانسیل تبدیل شدن به یک مرکز نوآوری را دارا هستند.

به طور مثال گزارش چشم اندازی از علوم زندگی سالانه JLL نشان می دهند که ارتباط نزدیکی بین تاثیر علوم زیستی یک شهر و دسترسی آن به موسسات تحقیقاتی، سرمایه، استعداد و امکانات مدرن وجود دارد. همزمان با این تحقیقات، در CMI بیست شهر اولی که بر اساس موقعیت های رقابتی با ردیابی سرعت تغییر در اقتصاد و املاک تجاری رتبه بندی شده اند به صورت فعال اقتصاد و نواوری های شان را ترویج دادند.

یکی از نکات قابل توجه در این گزارش ها این است که چندین شهر که هم دارای CMI و هم دارای بالاترین رتبه در حوزه ی علوم زیستی هستند، ارتباط قوی بین تلاش های مدنی برای نوآوری و صحنه شکوفایی برای مطالعات علمی را نشان می دهند. در اینجا ۴ شهر از ایالات متحده که در میان ۲۰ شهر مذکور هستند را بیان می کنیم:

بوستون:

بوستون مکانی برای تجمع دانشمندان علوم زیستی است و به دلیل موقعیت جغرافیایی خود به عنوان منطقه بندری، پتانسیل شکوفایی گسترده تر نوآوری را دارد.

منطقه خلیجی سان فرانسیسکو / سیلیکون ولی:

این منطقه ی خلیجی کانون نوآوری های علوم زیستی محسوب می شود و با ۱۶۵۲ ثبت اختراع در سال ۲۰۱۳ به عنوان پیشتاز و پیشرو در این زمینه شناخته شده است. در این میان سیلیکون ولی در میان این ۲۰ شهر بزرگ، مانند ستاره ای می درخشد.

نیویورک:

فرهنگ استارتاپی پویا و تحولات Hudson Yards به جایگاه کنونی این شهر در میان ۲۰ شهر مذکور کمک شایانی کرد. قرار گرفتن این شهر در رده ی بالایی از علوم زیستی، همکاری در بخش های خصوصی و دولتی مانند امکانات ۲ میلیارد دلاری باعث ارتقای جزیره روزولت -که دارای روابطی با وزارت بازرگانی ایالات متحده است- دانشگاه کرنل و اداره ثبت اختراع و علائم تجاری ایالات متحده می شود.

سیاتل:

گسترش دانشگاه در این منطقه تنها برای پر و بال دادن به نوآوری جهانی آن است. در حالیکه این شهر به نسبت شهرهایی که در بالا ذکر شد، در حوزه ی علوم زیستی تازه وارد محسوب می شود اما در زمینه ی سرمایه گذاری و موسسات تامین بودجه بهداشت و درمان ایالات متحده و همچنین در تعداد اختراعات ثبت شده در میان ۱۰ شهر اول قرار گرفته است.

برخی از بازارهای جهانی هم، هم پوشانی نزدیک به همی را نشان می دهند. به طور مثال، برخی از شرکت های تکنولوژی که سریعا در حال رشد هستند در Bangalore (ملقب به سیلیکون ولی هند؛ به دلیل وجود موسسات پیشرفته فراوان) و شهر چینی Shenzhen (که سالانه حدود ۶۰۰۰ اپلیکیشن بین المللی تولید می کند) هستند. بازارهای علوم زیستی ملی مربوط به این کشورها هم در حال رونق هستند: انتظار می رود صنعت داروسازی هند در سال ۲۰۲۰ تا ۱۵ درصد رشد سالانه رشد کند و خرید و فروش پروژه های پزشکی چین هم در سال ۲۰۲۰ احتمالا به ۱۷۵.۸ میلیارد دلار می رسد.

برخی از بازارهای جهانی هم، هم پوشانی نزدیک به همی را نشان می دهند.

فرمولی برای یک شهر مبتنی بر نوآوری و خلاقیت

فرمول یک شهر غنی از نظر نوآوری و شکوفایی چیست؟ در حالیکه هیچ دو شهری با یکدیگر یکسان نیستند، محققان JLL سه عنصر مهم و مشترک این شهرها را کشف کرده اند:

۱. فرصت های آموزشی گسترده: 

داروهای بیولوژیکی بسیار حساس و مواد دارویی دو دلیلی هستند که برخی از شرکت های علوم زیستی به طور فزاینده ای در حال استخدام استعدادها در سطوح دکتری هستند. مناطقی که از نظر دانشگاهی غنی هستند با انواع دیگری از استعدادهای تحصیلی برای جذب استعدادها و سرمایه ها با یکدیگر همکاری می کنند و در نهایت حاصل این همکاری موفقیت و کامیابی خواهد بود. به عبارت دیگر دلیل اینکه بوستون رتبه ی بالایی را به عنوان شهر با CMI جهانی و موقعیتی خوب برای علوم زیستی بدست آورده هم همین بوده است.

۲. مکانی پر انرژی برای زندگی و کار:

احتمال اینکه نسل بعدی متفکران در محل کار فقط به فکر گذراندن ساعت و بنابراین تجربه ای کسل کننده از محیط کار باشند، خیلی کم است. افراد به دنبال این خواهند بود که شهرهایشان هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر عملی به یکدیگر متصل باشند. شهرها برای جذب و حفظ استعدادها و علایقشان باید پر جنب و جوش باشند و محیطی مناسب برای کار و زندگی فراهم کنند. هم اکنون در بسیاری از محیط های کاری مدرن از بازی ها و سرگرمی های متفاوت بهره می برد تا محیط کار را به محیطی مفرح برای کارکنان تبدیل نمایند و بدین صورت بازدهی را تا حد زیادی بالا می برند. جوامعی که این فاکتورها را برای محیط زندگی و کاری فراهم می نمایند، قطعا با حجم انبوهی از ایده و همکاری و توسعه و پیشرفت همراه خواهد بود.

۳. شرایط مساعد:

هر بازار مبتنی بر نواوری برای هر گونه صنعتی بهترین گزینه نیست. وضعیت نوآوری خاص یک شرکت، الگوریتمی برای ایجاد تعادل بین فرصت و هزینه ی یک محل خاص تعیین می کند. به عنوان مثال اینکه آیا این شرکت، یک استارتاپ است و یا یک شرکت بالغ است؟ نوآوری در مرحله ی تحقیقات اولیه است و یا در مراحل تجاری شدن؟ مهم هستند. برای مبتکرانی با ایده ی جدید و جسورانه که فاقد جریان درامدی ثابت است، بهترین مکان ها برای ریشه دوانیدن شهرهایی مانند رالی-دورهام و دنور هستند که سطوح بالایی از موقعیت های استارتاپی و هزینه های پایین ارائه می دهند. برای آنهایی که استطاعت کافی دارند، گزینه های فرصت های خوب و هزینه های بالا مهم تلقی می شوند، شهرهایی مانند بوستون و نیویورک بهترین دسترسی به سرمایه، مشتری و عوامل تاثیر گذار برای رسیدن به موفقیت در این مسیر فراهم می سازند.

تحقیقات علوم زیستی نوآورانه می تواند نقشی حیاتی در اقتصاد مبتنی بر نوآوری بازی کند. هر دانشمند با تزریق تکنولوژی روز و ایده های الهام بخش و تحقیقات جدید می تواند به جامعه ی خود کمک کند تا جامعه و شهر خود را به عنوان شهری با پتاسیل پیشرفت فراوان تبدیل نماید.

.

با عضویت در کانال رسمی تکرا در تلگرام از آخرین اخبار روز تکنولوژی مطلع باشید.

.

منبع: livescience


عصر تکنولوژی، تکرا

نوشته ۶ شهر برتر جهان به لحاظ نبوغ علمی اولین بار در عصر تکنولوژی - تکرا پدیدار شد.