محل برخورد یکی از بزرگ‌ترین شهاب‌سنگ‌های اصابت‌کرده به زمین بالاخره پیدا شد

دانشمندان عقیده دارند که حدود ۸۰۰ هزار سال پیش، سنگ فضایی عظیم‌الجثه‌ای به عرض حدود ۲ کیلومتر به زمین برخورد کرده است. آن‌ها می‌گویند که برخورد این شهاب‌سنگ باعث پرتاب‌شدن بقایای آن در ناحیه‌ای به وسعت ۱۰ درصد سطح سیاره شده است.

زمین‌شناسان، این بقایای قدیمی را که عمدتا به شکل تکه‌های شیشه‌ای معروف به tektite هستند، در آسیا، استرالیا و جنوبگان پیدا کرده‌اند؛ اما هنوز موفق به کشف محل برخورد شهاب‌سنگ نشده‌اند. در واقع باید بگوییم که این جستجو بیش از یک قرن است که ادامه دارد.

حالا در مطالعه جدیدی که در مجله Proceedings of the National Academy of Sciences چاپ شده است، دانشمندان مکانی را پیشنهاد کرده‌اند که به نظر آن‌ها محل برخورد این سنگ بزرگ فضایی بوده است؛ یک منطقه آتشفشانی در جنوب شرقی لائوس.

Kerry Sieh نویسنده اصلی مقاله می‌گوید: تابه‌حال تلاش‌های بسیار زیادی برای پیدا کردن محل برخورد شهاب‌سنگ انجام شده و مکان‌های زیادی از شمال کامبوج و مرکز لائوس و حتی جنوب چین گرفته تا شرق تایلند و سواحل ویتنام برای آن پیشنهاد شده‌اند.

تیم Sieh، شواهد محکمی ارایه کرده‌اند که می‌گوید دهانه برخورد شهاب‌سنگ، در زیر زمین دفن شده است و به همین‌خاطر بوده که دانشمندان تابه‌حال موفق به کشف آن نشده‌اند.

یک دهانه برخورد گم‌شده

زمانی که یک شهاب سنگ به جایی برخورد می‌کند، سنگ‌های محل برخورد را بسیار داغ کرده و آن‌ها را به آسمان پرتاب می‌کند. این سنگ‌های داغ سپس بتدریج سرد شده و تبدیل به موادی به نام tektite می‌شوند. دانشمندان با بررسی محل‌هایی که دارای tektiteها هستند، می‌توانند شهاب‌سنگ ایجادکننده آن‌ها را ردیابی کنند.

در مورد این برخورد خاص، tektiteهای پیداشده حکایت از آن داشتند که یک شهاب سنگ بزرگ در حدود ۸۰۰ هزار سال پیش به سطح زمین برخورد کرده است. بیشترین تعداد tektiteها، در هندوچین (فلاتی شامل کشورهای کامبوج، لائوس و ویتنام) پیدا شده‌اند که آنجا را تبدیل به محتمل‌ترین محل برای جستجوی دهانه برخورد کرده‌ است.

به‌گفته محققین، شهاب‌سنگی به آن بزرگی مطمئنا دهانه عریضی بر روی زمین ایجاد کرده و احتمالا حدود ۱۰۰ متر در داخل زمین فرو رفته است. با این‌حال، دهانه‌های برخورد می‌توانند در زیر صفحات تکتونیکی متحرک زمین دفن شوند یا در اثر فرسایش از بین بروند (هرچند که هندوچین یک ناحیه نسبتا پایدار بر روی سیاره ما بوده است).

Sieh و همکارانش در تلاش برای یافتن دهانه، ابتدا به بررسی سه سایت قدیمی برخورد در کامبوج، مرکز لائوس و شرق چین پرداختند. اما هر کدام از این دهانه‌ها، میلیون‌ها سال قدیمی‌تر از برخورد موردنظر بودند. تیم تحقیق سپس در منطقه‌ای در جنوب لائوس به نام Bolaven Plateau، گدازه‌هایی پیدا کردند که بین ۵۱ هزار تا ۷۸۰ هزار سال عمر داشتند و با بازه زمانی مدنظر آن‌ها مطابقت داشت.

فوران‌های انجام‌شده بر روی آن منطقه با وسعت ۶۰۰۰ کیلومترمربع، باعث ایجاد بستری به عمق ۳۰۰ متر از گدازه‌ها شده بود؛ یک زمین آتشفشانی نسبتا بزرگ که برای مخفی کردن دهانه برخورد شهاب سنگ کافی است. در واقع، Sieh و همکارانش معتقدند که این بستر ضخیم سنگ‌های آتشفشانی همان جایی است که محل برخورد را پوشانده است.

همه شواهدی که به این نقطه در لائوس اشاره دارند

برای رسیدن به این نتیجه‌گیری، تیم Sieh، ترکیبات شیمیایی سنگ‌های موجود در این بستر آتشفشانی را با ترکیبات tektiteها مقایسه کردند. آن‌ها سپس با اندازه‌گیری میدان گرانشی منطقه اطراف Bolaven Plateau توانستند یک ناحیه بیضی‌شکل به ابعاد ۱۸ کیلومتر طول، ۱۳ کیلومتر عرض و ۹۰ متر ارتفاع در زیر زمین پیدا کنند که گرانش عجیبی داشت.

از آنجاییکه دهانه‌های برخورد، در مقایسه با محیط اطراف خود، با مواد کم‌چگال‌تری پر می‌شوند، بنابراین معمولا دارای یک میدان گرانشی ضعیف‌تری هستند. سیگنال‌های گرانشی زمین آتشفشانی لائوس، نشان‌دهنده وجود یک دهانه زیرزمینی بود. ضمن اینکه، گدازه‌هایی که محل برخورد احتمالی را پوشانده بودند، کمتر از ۸۰۰ هزار سال عمر داشتند.

مدرک دیگر درباره محتمل بودن این مکان برای برخورد شهاب‌سنگ، در فاصله ۱۹ کیلومتری این منطقه آتشفشانی قرار داشت؛ یعنی یک زمین ماسه‌سنگی که به نظر می‌رسید بقایای شهاب‌سنگ را در خود دارد. این زمین ماسه‌سنگی شامل دانه‌های کوارتزی شکسته بود که تیم تحقیق فکر می‌کنند در اثر برخورد شهاب‌سنگ به بیرون پرتاب شده‌اند.

البته مطالعه جدید، با اطمینان صددرصد نمی‌گوید که دهانه برخورد، در این منطقه لائوس دفن شده است، اما به‌هرحال سایتی را پیشنهاد کرده که ارزش جستجو دارد. بنابراین دانشمندان برای دانستن بیشتر درباره این منطقه و پیدا کردن شواهدی که این راز زمین‌شناسی چند صد ساله را حل کند، نیاز به  نمونه‌برداری عمیق‌تر از بستر سنگی آنجا خواهند داشت.

نوشته محل برخورد یکی از بزرگ‌ترین شهاب‌سنگ‌های اصابت‌کرده به زمین بالاخره پیدا شد اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

قدیمی‌ترین ماده کشف‌شده بر روی زمین عمر بیشتری از خورشید دارد!

قدیمی‌ترین ماده جامد موجود بر روی کره زمین کشف شد. این ماده دست‌کم چند میلیارد سال قدمت دارد و احتمالا قبل از تشکیل خورشید به ‌وجود آمده است.

طبق یک مطالعه جدید، ذرات ریز و میکروسکوپی گردوغباری که حدود ۵ تا ۷ میلیارد سال پیش در یک ستاره دوردست ساخته شده‌اند، بعدا توسط یک شهاب‌سنگ به زمین حمل شده‌اند. این در حالی است که خورشید ما تنها ۴.۶ میلیارد سال عمر دارد.

Philipp Heck، شیمیدان از دانشگاه شیکاگو می‌گوید: این یکی از هیجان‌انگیزترین مطالعاتی بود که بر روی آن کار کرده‌ام. این‌ ذرات، قدیمی‌ترین ماده جامد کشف‌شده بر روی کره زمین هستند و اطلاعات ارزشمندی را درباره چگونگی تشکیل ستارگان در کهکشان راه شیری در اختیار ما قرار می‌دهند.

گرچه وجود ذراتی در شهاب‌سنگ‌ها که عمرشان به قبل از شکل‌گیری خورشید بازمی‌گردد، بی‌سابقه نیست، اما از آنجاییکه این ذرات، بسیار کوچک بوده و در اعماق سنگ‌ها مدفون هستند، یافتن آن‌ها بسیار نادر بوده و شناسایی‌شان بسیار دشوار است.

یکی از شهاب‌سنگ‌هایی که به داشتن ذرات بین‌ستاره‌ای شناخته‌شده است، شهاب‌سنگ مارکیسون است؛ یک سنگ بزرگ ۱۰۰ کیلوگرمی در سال 1969 بر روی شهر مارکیسون استرالیا سقوط کرد و تکه‌های آن در همه جای منطقه پخش شد.

موزه فیلد، ۵۶ کیلوگرم از این شهاب‌سنگ را به‌دست آورد و زمان زیادی را صرف مطالعه آن کرد. در سال 1990، مقادیر زیادی از ذرات میکروسکوپی یک ماده معدنی به نام کاربید سیلیسیوم، به‌عنوان یک ماده بین‌ستاره‌ای، در داخل شهاب‌سنگ شناسایی شد. با این‌حال، دانشمندان نتوانستند عمر دقیق آن‌ها را تعیین کنند.

از آنجاییکه آن زمان ابزارهای به‌کار رفته برای آنالیز این ذرات مثل الان پیشرفته نبودند، Heck و همکارانش تصمیم گرفتند که آن‌ها را دوباره تحت آزمایش‌های بیشتری قرار دهند.

آن‌ها برای پیدا کردن اثراتی از تابش کیهانی که می‌توانست به داخل اجرامی مانند شهاب‌سنگ‌ها نفوذ کرده و نشانه‌هایی از خود را بر روی ذرات کاربید سیلیسیوم بر جای بگذارد، از دستگاه‌هایی مانند میکروسوپ الکترونی، طیف‌سنج جرم یون ثانویه و طیف‌سنج جرم گاز استفاده کردند.

Heck می‌گوید: برخی از این اشعه‌های کیهانی با مواد داخل شهاب‌سنگ‌ها واکنش داده و عناصر جدیدی تشکیل می‌دهند. هر چقدر مواد مذکور، مدت زمان بیشتری در معرض این تابش‌ها قرار بگیرند، عناصر جدید بیشتری تشکیل می‌شوند.

ذرات کاربید سیلیسیوم به‌دست آمده از شهاب‌سنگ مارکیسون، برای پیدا کردن ردی از آن عناصر (هلیوم 3 و نئون 21) که می‌توانستند عمر ذرات را مشخص کنند، مورد بررسی قرار گرفتند. درنهایت مشخص شد که تعداد کمی از آن ذرات، سن زیادی داشته‌اند (بیش از ۵.۵ میلیارد سال)، و اکثر آن‌ها جوان‌تر بوده‌اند (بین ۴.۶ تا ۴.۹ میلیارد سال).

وجود این مقدار از ذرات جوان‌تر کمی غیرمنتظره بود و نکته جالبی را درباره کهکشان راه شیری ما برملا می‌کرد. Heck می‌گوید: فرضیه ما این است که اکثر آن ذرات بین ۴.۶ تا ۴.۹ میلیارد سال قدمت دارند و در یک دوره شکل‌گیری گسترده ستارگان به وجود آمده‌اند. این اتفاق، قبل از تشکیل سیستم خورشیدی ما بوده است؛ یعنی زمانی که ستاره‌های بیشتری، فراتر از حد نرمال، داشتند شکل می‌گرفتند.

بنا به یافته‌های تیم تحقیق، این دوره از شکل‌گیری گسترده ستارگان، حدود ۷ میلیارد سال پیش اتفاق افتاده است. با رسیدن ستاره‌ها به مراحل پیشرفته‌تر تکامل خود، ذرات مذکور به فضا پرتاب شده‌اند و بعدا بر روی شهاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سنگ مارکیسون جمع شده‌اند.

از آنجاییکه انتظار نمی‌رفت این ذرات، تحت تاثیر امواج قدرتمند ابرنواخترها سالم باقی بمانند، تیم تحقیق به این نتیجه رسیدند که ذرات احتمالا به‌صورت توده‌هایی به هم چسبیده‌اند که برخی از آن‌ها را حفظ کرده است.

Heck می‌گوید: بعضی‌ها فکر می‌کنند که سرعت تشکیل ستاره‌های کهکشان ما ثابت بوده است، اما حالا ما به‌لطف این ذرات مدرک مستقیمی درباره وجود یک دوره شکل‌گیری گسترده ستارگان در کهکشان‌ راه شیری در حدود ۷ میلیارد سال پیش داریم. این یکی از یافته‌های مهم مطالعه ماست.

واقعا فکر کردن به اینکه این ذرات کوچک چه مراحل پیچیده‌ای را قبل از فرود آمدن بر روی کره زمین پشت سر گذاشته‌اند، مغز انسان را تکان می‌دهد.

این مطالعه در مجله PNAS چاپ شده است.

نوشته قدیمی‌ترین ماده کشف‌شده بر روی زمین عمر بیشتری از خورشید دارد! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

فسیل‌های آینده کره زمین شامل چه چیزهایی خواهند بود؟

در حال‌حاضر اکثر دانشمندان با این موضوع موافق‌اند که انسان‌ها تغییرات بی‌سابقه‌ای را در سیاره زمین ایجاد کرده‌اند. اما اینکه این اتفاق نشانه آغاز عصر کاملا جدیدی است، مورد تایید زمین‌شناسان نیست.

برخی‌ها عقیده دارند که تاثیر انسان بر روی اکوسیستم و ساختار زمین‌شناختی زمین فراتر از فرایندهای طبیعی دوره هولوسین (Holocene) بوده است، در حالیکه خیلی‌ها هم معتقدند که هیچ نشانه واضح و روشنی در سوابق زمین‌شناسی عصر انسان‌ها یعنی دوره آنتروپوسین (Anthropocene) برای اثبات این ادعا وجود ندارد.

Roy Plotnick و Karen Koy، دو دیرینه‌شناسی هستند که در دسته اول قرار می‌گیرند و فکر می‌کنند که تاریخچه فسیل‌ها، بر این موضوع صحه می‌گذارد. آن‌ها در مقاله جدید خود گفته‌اند که در آینده دور، مثلا هزار سال دیگر، سابقه فسیل‌های کشف‌شده، بی‌تردید نتیجه فعالیت‌های مخرب انسان‌ها خواهد بود.

آن‌ها این اتفاق را «سیگنال جسد» (corpse signal) نامیده‌اند و آن را کاملا ناشی از اشتباهات ما انسان‌ها می‌دانند. از زمانی که انسان‌ها بر روی کره زمین بوده‌اند، تعداد کل پستانداران وحشی به اندازه ۶۵ درصد کاهش یافته است؛ در حالیکه مجموع تعداد پستانداران چهار برابر شده است.

علت اصلی این تغییرات، رشد زیاد و مستمر جمعیت انسان‌ها و چهارپایان اهلی بوده است. این بدین معنی است که در حال‌حاضر گاوها، خوک‌ها و مرغ‌ها شانس بسیار زیادی برای تبدیل شدن به فسیل‌های آینده دارند.

در مقایسه با جمعیت ۹۰۰ میلیونی سگ‌ها و ۱۰۰ میلیونی گربه‌ها، جمعیت پستانداران وحشی حتی قابل گفتن نیست.

Plotnick از دانشگاه ایلینوی شیکاگو می‌گوید: حیوانات وحشی در تاریخچه فسیل‌های آینده سهم بسیار کمی خواهند داشت و در عوض شاهد فسیل‌های گاو‌ها، خوک‌ها، گوسفندها، بزها، سگ‌ها، گربه‌ها و همچنین خود انسان‌ها خواهیم بود.

البته برای اولین بار نیست که این ایده مطرح می‌شود. در سال 2018 دانشمندان اعلام کردند که با در نظر گرفتن جمعیت زیاد مرغ‌های خانگی و توزیع جهانی‌شان، این حیوانات ممکن است به‌عنوان نشانگر دوره آنتروپوسین عمل کنند.

اما Plotnick و Koy فکر می‌کنند که موضوع فراتر از فقط مرغ‌های خانگی است و حیوانات دیگری مانند گاوها، خوک‌ها و حتی خود انسان‌ها تقریبا جای حیوانات وحشی را گرفته‌اند.

به‌علاوه، اجساد دفن‌شده در قبرستان‌ها و جاهای دیگر، اسکلت‌های کاملی را بر جای گذاشته‌اند که می‌توانند تا مدت‌ها سالم باقی بمانند. حتی زمانی که بدن دام‌ها بعد از استفاده دور انداخته می‌شود، استخوان‌های آن‌ها معمولا سالم باقی می‌مانند.

Koy می‌گوید: قبرها در همه جای دنیا پخش‌اند و شما استخوان‌های انسان‌ها را در همه مکان‌ها می‌توانید بیابید. تصور کنید که شما موجود بیگانه‌ای باشید که تازه این سیاره را کشف کرده‌اید و این جسدها را در حالیکه همگی به شیوه خاصی در همه جای سطح زمین پراکنده‌اند، مشاهده کنید.

Plotnick و Koy می‌گویند که فسیل‌های آینده به احتمال زیاد شامل استخوان‌های انسان‌ها، گاوها، خوک‌ها، مرغ‌ها و سگ‌ها خواهند بود. در واقع، به نظر آن‌ها، آهوهای وحشی و سایر حیوانات شکاری تنها استثنای این سابقه فسیلی خواهند بود.

آن‌ها در مقاله خود نوشته‌اند: دیرینه‌شناسان آینده شاهد یک واحد چینه‌شناختی متمایز و گسترده در زمین خواهند بود که کاملا از لایه‌های پایین خود قابل تشخیص است؛ بطوریکه سابقه فسیل‌های متعلق به دوران ما دیگر  کاملا باستان‌شناسانه خواهد بود و نه دیرینه‌شناسانه.

چنین نتیجه‌گیری‌هایی، البته به بحث‌ها درباره این عصر جدید جنجالی پایان نخواهند داد، اما موضوع «سیگنال جسد» چیزی است که باعث انجام تحقیقات بیشتری در این زمینه خواهد شد.

مطالعه حاضر در مجله Anthropocene چاپ شده است.

نوشته فسیل‌های آینده کره زمین شامل چه چیزهایی خواهند بود؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

فسیل‌های آینده کره زمین شامل چه چیزهایی خواهند بود؟

در حال‌حاضر اکثر دانشمندان با این موضوع موافق‌اند که انسان‌ها تغییرات بی‌سابقه‌ای را در سیاره زمین ایجاد کرده‌اند. اما اینکه این اتفاق نشانه آغاز عصر کاملا جدیدی است، مورد تایید زمین‌شناسان نیست.

برخی‌ها عقیده دارند که تاثیر انسان بر روی اکوسیستم و ساختار زمین‌شناختی زمین فراتر از فرایندهای طبیعی دوره هولوسین (Holocene) بوده است، در حالیکه خیلی‌ها هم معتقدند که هیچ نشانه واضح و روشنی در سوابق زمین‌شناسی عصر انسان‌ها یعنی دوره آنتروپوسین (Anthropocene) برای اثبات این ادعا وجود ندارد.

Roy Plotnick و Karen Koy، دو دیرینه‌شناسی هستند که در دسته اول قرار می‌گیرند و فکر می‌کنند که تاریخچه فسیل‌ها، بر این موضوع صحه می‌گذارد. آن‌ها در مقاله جدید خود گفته‌اند که در آینده دور، مثلا هزار سال دیگر، سابقه فسیل‌های کشف‌شده، بی‌تردید نتیجه فعالیت‌های مخرب انسان‌ها خواهد بود.

آن‌ها این اتفاق را «سیگنال جسد» (corpse signal) نامیده‌اند و آن را کاملا ناشی از اشتباهات ما انسان‌ها می‌دانند. از زمانی که انسان‌ها بر روی کره زمین بوده‌اند، تعداد کل پستانداران وحشی به اندازه ۶۵ درصد کاهش یافته است؛ در حالیکه مجموع تعداد پستانداران چهار برابر شده است.

علت اصلی این تغییرات، رشد زیاد و مستمر جمعیت انسان‌ها و چهارپایان اهلی بوده است. این بدین معنی است که در حال‌حاضر گاوها، خوک‌ها و مرغ‌ها شانس بسیار زیادی برای تبدیل شدن به فسیل‌های آینده دارند.

در مقایسه با جمعیت ۹۰۰ میلیونی سگ‌ها و ۱۰۰ میلیونی گربه‌ها، جمعیت پستانداران وحشی حتی قابل گفتن نیست.

Plotnick از دانشگاه ایلینوی شیکاگو می‌گوید: حیوانات وحشی در تاریخچه فسیل‌های آینده سهم بسیار کمی خواهند داشت و در عوض شاهد فسیل‌های گاو‌ها، خوک‌ها، گوسفندها، بزها، سگ‌ها، گربه‌ها و همچنین خود انسان‌ها خواهیم بود.

البته برای اولین بار نیست که این ایده مطرح می‌شود. در سال 2018 دانشمندان اعلام کردند که با در نظر گرفتن جمعیت زیاد مرغ‌های خانگی و توزیع جهانی‌شان، این حیوانات ممکن است به‌عنوان نشانگر دوره آنتروپوسین عمل کنند.

اما Plotnick و Koy فکر می‌کنند که موضوع فراتر از فقط مرغ‌های خانگی است و حیوانات دیگری مانند گاوها، خوک‌ها و حتی خود انسان‌ها تقریبا جای حیوانات وحشی را گرفته‌اند.

به‌علاوه، اجساد دفن‌شده در قبرستان‌ها و جاهای دیگر، اسکلت‌های کاملی را بر جای گذاشته‌اند که می‌توانند تا مدت‌ها سالم باقی بمانند. حتی زمانی که بدن دام‌ها بعد از استفاده دور انداخته می‌شود، استخوان‌های آن‌ها معمولا سالم باقی می‌مانند.

Koy می‌گوید: قبرها در همه جای دنیا پخش‌اند و شما استخوان‌های انسان‌ها را در همه مکان‌ها می‌توانید بیابید. تصور کنید که شما موجود بیگانه‌ای باشید که تازه این سیاره را کشف کرده‌اید و این جسدها را در حالیکه همگی به شیوه خاصی در همه جای سطح زمین پراکنده‌اند، مشاهده کنید.

Plotnick و Koy می‌گویند که فسیل‌های آینده به احتمال زیاد شامل استخوان‌های انسان‌ها، گاوها، خوک‌ها، مرغ‌ها و سگ‌ها خواهند بود. در واقع، به نظر آن‌ها، آهوهای وحشی و سایر حیوانات شکاری تنها استثنای این سابقه فسیلی خواهند بود.

آن‌ها در مقاله خود نوشته‌اند: دیرینه‌شناسان آینده شاهد یک واحد چینه‌شناختی متمایز و گسترده در زمین خواهند بود که کاملا از لایه‌های پایین خود قابل تشخیص است؛ بطوریکه سابقه فسیل‌های متعلق به دوران ما دیگر  کاملا باستان‌شناسانه خواهد بود و نه دیرینه‌شناسانه.

چنین نتیجه‌گیری‌هایی، البته به بحث‌ها درباره این عصر جدید جنجالی پایان نخواهند داد، اما موضوع «سیگنال جسد» چیزی است که باعث انجام تحقیقات بیشتری در این زمینه خواهد شد.

مطالعه حاضر در مجله Anthropocene چاپ شده است.

نوشته فسیل‌های آینده کره زمین شامل چه چیزهایی خواهند بود؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

اگر دمای کره زمین به‌میزان ۲ درجه سانتی‌گراد افزایش یابد چه اتفاقی خواهد افتاد؟

مطالعه جدیدی نشان می‌دهد که سرعت فعلی گرم شدن کره زمین می‌تواند درجه حرارت‌های محلی را حتی بسیار بیشتر از سطح گرمایش جهانی تحت تاثیر قرار دهد.

براساس این تحقیق، افزایش درجه حرارت جهانی به‌اندازه ۲ درجه سانتی‌گراد می‌تواند به‌راحتی گرمای بسیار شدیدتری را در بخش‌هایی از کره زمین ایجاد کند.

تیم تحقیق، برای بررسی این موضوع، دست به مدلسازی تغییرات آب‌وهوایی در دو سناریوی مختلف افزایش سریع‌تر (کوتاه مدت) و افزایش کندتر (بلند مدت) درجه حرارت زدند. آن‌ها متوجه شدند که حتی اگر افزایش درجه حرارت نهایی در یک مقیاس جهانی یکسان باشد، اثرات ناشی از افزایش سریع‌تر درجه حرارت، به‌مراتب شدیدتر و جدی‌تر از سناریوی کند خواهد بود. درواقع، برخی از مناطق کره زمین ممکن است تحت این سناریو، افزایش درجه حرارت بیشتری را در مقایسه با افزایش ۱.۵ تا ۲ درجه‌ای درجه حرارت جهانی تجربه کنند.

محققین در مقاله خود نوشته‌اند: جهش سریع‌تر‌ ۱.۵ تا ۲ درجه‌ای حرارت کره زمین احتمالا باعث اثرات بسیار متفاوت‌تری نسبت به افزایش تدریجی آن به‌اندازه ۱.۵ تا ۲ درجه خواهد شد.

تیم تحقیق با استفاده از شبیه‌سازی‌های مدل آب‌وهوا نشان دادند که این گرمایش سریع و کوتاه مدت منجر به این خواهد شد که حدود ۹۱ درصد از مردم کره زمین درجه حرارت‌های محلی بالاتری را تجربه کنند. ضمن اینکه تحت این سناریو، احتمال وقوع رخدادهای فوق‌العاده گرم در برخی مناطق دنیا، دست‌کم دو برابر بیشتر خواهد شد.

برای مثال، در استرالیا این سناریوی کوتاه مدت ممکن است در مقایسه با سناریوی بلند مدت حتی منجر به درجه حرارت‌های بسیار بالاتری گردد.

به نظر تیم تحقیق، علت این امر آن است که در گرمایش سریع‌تر، خشکی‌های زمین زودتر از اقیانوس‌ها، گرمای ایجادشده را جذب خواهند کرد؛ در حالیکه در یک گرمایش کند، گذر زمان باعث خواهد شد تا اقیانوس‌ها هم بتوانند بخشی از آن گرما را جذب خود کنند. این یافته‌ها، با یک تحقیق قبلی در رابطه با چگونگی گرم شدن اقیانوس بعد از خشکی‌ها، مطابقت دارند.

گرمایش جهانی

این بدین معنی است که تحت سناریوی گرمایش سریع، حدود ۶۰۰ میلیون نفر از مردم دنیا در مناطقی هستند که حداقل ۰.۵ درجه در تابستان گرم‌تر خواهد بود؛ در حالیکه در سناریوی گرمایش کند، کم‌تر از ۲۰ میلیون نفر، این سطح از گرم‌شدن را تجربه خواهند کرد.

نویسندگان مقاله می‌گویند که اگر ما نتوانیم جلوی این اتفاق را هرچه سریع‌تر بگیریم، شهرهای مهمی مانند نیویورک، توکیو، استانبول، بغداد و سئول در معرض خطر تجربه تابستان‌های فوق‌العاده گرم قرار خواهند داشت.

متاسفانه با توجه به روند کنونی گرمایش جهانی به نظر می‌رسد که احتمال وقوع این سناریو بسیار زیاد است. گازهای گلخانه‌ای زمین همچنان در حال افزایش هستند و ما باید فکری برای کند کردن این پروسه بکنیم.

نتایج مطالعه حاضر در مجله Nature Climate Change چاپ شده است.

نوشته اگر دمای کره زمین به‌میزان 2 درجه سانتی‌گراد افزایش یابد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

امکان ایجاد مشکل در سیستم‌های ناوبری دنیا به دلیل کاهش سرعت قطب شمال مغناطیسی زمین!

براساس یک تحقیق جدید، قطب شمال مغناطیسی کره زمین که در چند سال اخیر سریع‌تر آز آنچه که پیش‌بینی می‌شد در حال جابه‌جایی بود، حالا از نصف‌النهار اصلی زمین عبور کرده است.

تحقیقات اخیر نشان داده بودند که قطب شمال مغناطیسی زمین در حال حرکت از مکان قبلی خود در شمالگان کانادا به سمت سیبری است؛ حرکتی که برآورد می‌شد با سرعت ۵۵ کیلومتر در هر سال و در دو دهه اخیر اتفاق بیفتد.

البته موسسه British Geological Survey اخیرا گزارشی منتشر کرده بود مبنی بر اینکه جابه‌جایی مذکور با اینکه همچنان در حال اتفاق افتادن است، اما سرعت آن به‌طرز قابل‌توچهی به کمتر از ۴۰ کیلومتر در سال رسیده است.

اهمیت قطب شمال مغناطیسی زمین

قطب شمال مغناطیسی زمین نمایانگر یک ویژگی اصلی در کالیبره کردن GPS و سایر اندازه‌گیری‌هاست. با وجود حرکت آن از دهه ۱۸۳۰ میلادی، اما جابه‌جایی آن در چند سال گذشته سرعت زیادی به خود گرفته بود. بروز چنین پدیده‌ای محققین را مجبور به ارتقا مدل مغناطیسی جهانی، که به‌طور گسترده توسط سیستم‌های ناوبری مردم مورد استفاده قرار می‌گیرد، کرده بود.

به‌علاوه، میدان مغناطیسی زمین نشان‌دهنده فعالیت هسته آهنی کره زمین نیز هست که باعث ایجاد قطب شمال و جنوب مغناطیسی برای آن شده است. با این‌حال، به‌خاطر تعدادی مراکز نامشخص پویا در داخل زمین، درحال‌حاضر میدان مغناطیسی آن وارد یک فاز ضعیف‌کننده مستمر شده است. همین موضوع، باعث توسعه جابه‌جایی قطب شمال مغناطیسی شده است.

پژوهشگران نمی‌دانند که آیا قطب شمال مغناطیسی زمین می‌تواند بار دیگر قوی شود و به پروسه جابه‌جایی خود پایان دهد یا نه.

البته جای هیچ نگرانی نیست، برای اینکه چنین جابه‌جایی‌های مغناطیسی‌ در گذشته هم اتفاق افتاده‌اند و هیچ اثرات منفی بر روی زمین نداشته‌اند. اما توصیه می‌شود که دستگاه‌های ناوبری مختلف، از نو کالیبره شوند؛ چراکه چنین سیستم‌هایی معمولا از مدل مغناطیسی جهانی برای عمل کردن درست خود استفاده می‌کنند.

نوشته امکان ایجاد مشکل در سیستم‌های ناوبری دنیا به دلیل کاهش سرعت قطب شمال مغناطیسی زمین! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

آیا ناسا قدیمی‌ترین راز در رابطه با کره ماه را حل خواهد کرد؟

ماه چقدر روشن است؟ این سوالی است که دانشمندان هنوز پاسخ دقیقی برای آن پیدا نکرده‌اند. شاید فکر کنید که نزدیکی این کره سنگی به زمین و این واقعیت که ما همیشه در حال تماشا کردن آن هستیم، اندازه‌گیری روشنایی آن را راحت‌تر خواهد کرد. اما باید بگوییم که به هیچ‌وجه این‌گونه نیست.

ما ماه را معمولا از زیر جو زمین نگاه می‌کنیم. وجود این لایه ضخیم در اطراف زمین باعث می‌شود که ما نتوانیم میزان نور انعکاس‌یافته از سطح ماه را با دقت بیش از ۹۷ درصد اندازه‌گیری کنیم.

اما نگران نباشید. دانشمندان برنامه‌ای برای حل این مشکل یافته‌اند. این برنامه شامل استفاده از یک هواپیمای بلندپرواز ER-2 ناسا می‌شود که امکان بالا رفتن تا ارتفاع ۲۱.۳ کیلومتری زمین را دارد؛ یعنی درست در داخل لایه استراتوسفر که بالای تروپوسفر قرار دارد.

در این ارتفاع، ۹۵ درصد از تداخل جوی زمین در پایین قرار می‌گیرد و امکان گرفتن عکس‌های بسیار واضح‌تر از ماه فراهم می‌شود. بنابراین، دانشمندان ناسا امیدوارند که این برنامه جدید بتواند دقت اندازه‌گیری روشنایی ماه را تا بالای ۹۹ درصد افزایش دهد.

این ماموریت که Airborne Lunar Spectral Irradiance Mission یا به‌اختصار air-LUSI نامیده می‌شود، پروازهایی را با استفاده از هواپیمای ER-2 ناسا در اواسط ماه مه امسال ترتیب داد. البته تلاش دانشمندان برای اندازه‌گیری روشنایی ماه، برای سرگرمی نیست.

باید بگوییم که در اختیار داشتن این داده‌ها اهمیت بسیار زیادی دارد؛ چراکه روشنایی ماه می‌تواند برای کالیبره کردن سنسورهای ماهواره‌هایی که در مدار زمین قرار دارند استفاده گردد؛ ماهواره‌هایی که اغلب برای اهداف آب‌و‌هواشناسی و یا محیط‌زیستی به فضا پرتاب شده‌اند.

اما بد نیست بدانید که این ماهواره‌ها، برای کالیبره کردن سنسورهای خود از روش خاصی استفاده می‌کنند؛ به این ترتیب که ابتدا عکسی از یک منبع نور با روشنایی مشخص می‌گیرند و سپس آن را با سایر تصاویر قبلی گرفته شده از آن منبع مقایسه می‌کنند. اگر تصویر جدید، با روشنایی منبع مذکور سازگار نباشد، ابزارهای بیرونی ماهواره هشدار می‌دهند که سنسورها نیاز به کالیبره شدن مجدد دارند.

برای این منظور، بسیاری از ماهواره‌ها مجهز به چیزی به نام پنل پخش‌کننده خورشیدی، به‌عنوان یک منبع نور با روشنایی مشخص، هستند و نور منعکس‌شده از این پنل برای کالیبراسیون سنسورها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اما یکی از نقاط ضعف این صفحات آن است که کیفیت خود را به‌مرور زمان و در اثر تابش شدید نور خورشید در فضا از دست می‌دهند. ضمن اینکه، سطح ماه، نور خورشید را پایدارتر از آن‌ها انعکاس می‌دهد و روشنایی آن بسیار شبیه به زمین است.

بنابراین به نظر می‌رسد که ماه می‌تواند منبع فوق‌العاده‌ای برای کالیبراسیون سنسور ماهواره‌ها باشد. البته این کار نیاز به دانستن موقعیت‌های نسبی زمین، ماه و ماهواره و همچنین میزان روشنایی ماه در فازهای مختلف‌اش دارد.

به همین‌خاطر و برای تهیه پروفایل روشنایی ماه، تیم تحقیق در جریان پروازهایی که با هواپیمای ER-2 انجام دادند، نور ماه را در کل طیف مرئی تا فروسرخ-نزدیک، از ۳۸۰ تا ۱۰۰۰ نانومتر، اندازه‌گیری کردند.

آن‌ها هم‌اکنون در حال تحلیل داده‌های بدست‌آمده هستند، اما این تنها بخشی از ماجراست. از آنجاییکه هرکدام از پروازهای ER-2، در فاصله زمانی چند روزه از یکدیگر انجام شده‌اند، تصاویر گرفته‌شده از ماه، شامل همه فازهای آن که روشنایی‌های مختلفی دارند، نمی‌شود.

بنابراین به نظر می‌رسد که برای تهیه پروفایل کامل و قابل‌اعتمادتری از روشنایی ماه، نیاز به پروازهای زیادتری، احتمالا در یک بازه سه تا پنج ساله، خواهد بود.

البته تیم تحقیق، قبل از انجام پروازهای جمع‌آوری داده‌ها، روشی را برای تعیین مشخصات تداخل جوی زمین ابداع کرده بودند که می‌تواند از داده‌های مذکور کسر گردد.

ضمنا آن‌ها علاوه‌بر مشاهدات ER-2، از مشاهدات رصدخانه Mauna Loa در هاوایی هم استفاده کردند. این کار به افزایش میزان داده‌ها کمک می‌کرد و همانطور که می‌دانید هرچه مقدار داده‌ها بیشتر باشد نتایج بدست‌آمده نیز دقیق‌تر خواهد بود.

حال سوال اینجاست که آیا دانشمندان موفق به تهیه پروفایل روشنایی ماه با دقت ۹۹ درصد خواهند شد؟ به نظر می‌رسد که ما بیش از پیش به این هدف نزدیک شده‌ایم و به‌زودی خواهیم توانست تصاویر ماه را با روشنایی کاملش ببینیم.

نوشته آیا ناسا قدیمی‌ترین راز در رابطه با کره ماه را حل خواهد کرد؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

آب چگونه به سطح کره زمین رسیده است؟

همانطور که احتمالا می‌دانید، ۷۰ درصد از سطح کره زمین، با آب پوشانده شده است. ما در جایی از منظومه شمسی قرار داریم که فاصله مناسبی با خورشید دارد و همین امر، امکان وجود آب را بر روی زمین فراهم ساخته است. اگر دورتر از خورشید قرار داشتیم، همه این آب‌ها یخ می‌بستند و اگر نزدیک‌تر به آن بودیم، درجه حرارت زیاد، ما را با خطر اثر گلخانه‌ای، شبیه به آنچه که بر روی سیاره زهره در حال اتفاق افتاده است، روبه‌رو می‌کرد. موقعیت نه‌چندان سرد و نه‌چندان گرم ما در منطقه کمربند حیات (Goldilocks zone) منظومه شمسی، اتفاق بسیار خوبی برای ما بوده؛ چراکه آب، نقش اساسی در شکل‌گیری حیات بر روی کره زمین داشته است.

اما این آب چگونه به اینجا آمده است؟ آب نقش تعیین‌کننده‌ای در سیاره ما دارد و بخش مهمی از زندگی روزمره ماست. دانستن اینکه این مایع چگونه به زمین رسیده است، برای فهمیدن اینکه چگونه و چه زمانی زندگی بر روی سیاره ما شکل گرفته است، بسیار کلیدی است. اما ما حتی نمی‌دانیم که این آب از کجا آمده است. با این‌حال، دانشمندان همچنان در حال تحقیق بر روی موضوع هستند.

آب کره زمین

زمین اولیه ما

تصویر کنونی ما درباره شکل‌گیری زمین، با یک دیسک پیش‌سیاره‌ای (دیسک بزرگی متشکل از گاز و گردوغبار که به دور ستاره تازه تشکیل‌شده خورسید می‌چرخند) آغاز می‌شود. با برخورد این ذرات به هم، آنها شروع به تشکیل توده‌های بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌کنند. و در نهایت، این توده‌ها، آنچه را که ما امروزه خرده‌سیاره می‌نامیم، تشکیل می‌دهند.

اما در ابتدای شکل‌گیری منظومه شمسی، این دیسک در مکانی که اکنون زمین ما قرار دارد، بسیار گرم‌‌تر از حد تصور بوده است. بنابراین، حتی اگر مولکول‌های آبی هم در این دیسک وجود داشته‌اند، در اثر حرارت زیاد تبخیر شده‌اند. به‌علاوه، زمین در اوایل شکل‌گیری خود، هنوز اتمسفری نداشته است که اجازه دهد تا قطره‌های آب به راحتی در داخل آن پخش شوند. حالا این موضوع، تبدیل به یک معما شده است: اگر زمین از دیسکی که حاوی آب نبوده شکل گرفته، پس این آب چگونه به آن رسیده است؟

سیارک‌ها در برابر دنباله‌دارها

اگر آب زمین، همزمان با زمین شکل نگرفته است، پس دانشمندان حدس می‌زنند که این آب، بعدا از جایی بیرون از کره زمین، به آن منتقل شده است. سیارک‌ها و دنباله‌دارها که همیشه با زمین ملاقات داشته‌اند، به منابع یخ معروف هستند. در واقع، مدل‌های ساخته‌شده از ترکیب سیارک‌ها و دنباله‌دارها نشان می‌دهند که یخ موجود بر روی آنها، به اندازه‌ای است که با آب همه اقیانوس‌های روی زمین برابری می‌کند.

خب، آیا مساله حل شده است؟ نه کاملا. سوال اینجاست که آیا یک سیارک یا یک دنباله‌دار، آب را با خود به زمین حمل کرده است؟ آیا این اتفاق فقط یک بار افتاده است یا چندین بار؟ و اینکه این رخداد، در چه دوره‌ای روی داده است؟

یک راه برای تعیین اینکه آیا یک سیارک یا یک دنباله‌دار، آب را به کره زمین آورده است یا نه، این است که مواد شیمیایی تشکیل دهنده این اجرام آسمانی را بررسی کرده و آن را با مواد موجود در اقیانوس‌های زمین مقایسه کنیم. برای مثال، یک مولکول آب همیشه ۱۰ پروتون ( ۸ تا از اتم اکسیژن و ۲ تا از هر کدام از اتم‌های هیدروژن) و معمولا ۸ نوترون ( تنها از اتم اکسیژن) دارد. اما ایزوتوپ‌های مختلف آب، ممکن است نوترون‌های اضافه‌تری داشته باشند. برای مثال، آب سنگین، از اکسیژن و دوتریوم، که ایزوتوپ هیدروژن است، ساخته شده است.

یک مطالعه تحقیقاتی که در سال 2014 در مجله ساینس چاپ شد، به بررسی مقادیر نسبی ایزوتوپ‌های مختلف آب (مولکول‌های آب با تعداد نوترون‌های متغیر) بر روی سنگ‌های آسمانی‌ای که از سیارک باستانی وستا (Vesta) بر روی زمین افتاده‌اند، پرداخته بود. وستا، دومین جرم آسمانی بزرگ کمربند سیارکی است و  یک سطح مملو از دهانه‌های برخوردی دارد که نشان می‌دهد در گذشته، برخوردهای زیادی بر روی آن اتفاق افتاده است.

نتایج مطالعه حاکی از آن بود که نمونه‌های سنگ وستا، دارای همان توزیع ایزوتوپ‌های هستند که بر روی کره زمین مشاهده شده بودند. البته این موضوع بدین معنی نیست که وستا الزاما منبع آب سیاره ما بوده است، اما احتمالا جرم یا اجرامی که از لحاظ سن و ترکیبات شیمیایی شبیه به وستا بوده‌اند، موجب آن شده‌اند.

اما بحث‌ها در این‌باره به اینجا ختم نمی‌شود. زمانی، مطالعات انجام شده بر روی دنباله‌دارها، این ایده را تقویت می‌کرد که آب زمین، از سیارک‌ها به سیاره ما آمده است. اخیرا فضاپیمای رزتا (Rosetta) برای اولین بار، دور یک دنباله‌دار چرخید و همچنین برای نخستین بار، یک سطح‌نشین (به نام Philae) را بر روی آن فرود آورد. به لطف بررسی‌های رزتا و فیله، دانشمندان کشف کردند که نسبت آب سنگین به آب معمولی بر روی دنباله‌دارها، متفاوت از زمین است و این فرضیه را پیش کشیدند که حداکثر تا ۱۰ درصد از آب کره زمین می‌توانسته است از یک دنباله‌دار نشات گرفته باشد.

با این‌حال، در سال 2018، عبور دنباله‌دار 46P/Wirtanen از نزدیکی ما، به دانشمندان اجازه داد تا نگاه دقیق‌تری به ایزوتوپ‌های تشکیل‌دهنده آن بیندازند. آنها متوجه شدند که این دنباله‌دار، نسبت‌های دوتریوم و هیدروژن مشابهی با نمونه‌های پیدا شده بر روی زمین  دارد. بنابراین سوالی که پیش می‌آمد این بود که چه چیزی این جرم آسمانی را از دنباله‌داری که توسط رزتا و فیله مطالعه شده بود متفاوت می‌کرد؟

خب، دنباله‌دار 46P/Wirtanen، جزو دسته‌ای از دنباله‌دارها بود که معروف به دنباله‌دارهای بیش‌فعال (hyperactive) هستند. این نامگذاری به این خاطر است که دنباله‌دارهای بیش‌فعال در مقایسه با دنباله‌دارهای معمولی، هنگام نزدیک‌تر شدن به خورشید، آب بیشتری از خود رها می‌کنند. اما این اجرام چگونه این کار را انجام می‌دهند؟ با نزدیک شدن دنباله‌دارهای استاندارد به خورشید، ذرات یخ تشکیل‌دهنده هسته‌های آنها، تصعید شده یا به‌طور مستقیم از یخ جامد به گاز تبدیل می‌شوند، که بعدا می‌توانند، در صورت رسیدن به سطح یک سیاره، به آب مایع متراکم شوند. اما یک دنباله‌دار بیش‌فعال، یخ را نه‌تنها از هسته‌های خود، بلکه از ذرات غنی از یخی که در اتمسفرش وجود دارند، رها می‌کند. احتمال داده می‌شود که همین ذرات یخ، باعث شده‌اند تا دنباله‌دارهای بیش‌فعال، دارای نسبت‌های ایزوتوپی شبیه به آنچه که بر روی زمین موجود هستند، باشند.

بنابراین، با وجود اینکه دنباله‌دارهای بیش‌فعال کمیاب‌تر هستند، اما این واقعیت که آنها دارای ایزوتوپ‌های مشابهی با نمونه‌های مشاهده شده بر روی زمین هستند، این فرضیه را تقویت می‌کند که این اجرام باعث انتقال آب کیهانی به کره زمین شده‌اند.

نوشته آب چگونه به سطح کره زمین رسیده است؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

وجود ساختار‌های پلاسمایی عظیم و لوله‌‌ای مانند در اطراف کره زمین به اثبات رسید

مدت‌ها بود که محققان به این موضوع مشکوک شده بودند که در اطراف کره زمین ساختارهای پلاسمایی لوله مانند وجود دارد. با این حال برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ بود که ستاره‌شناسان توانستند به شواهد بصری در مورد وجود ساختار‌های پلاسمایی لوله‌ مانند در لایه‌های داخلی مگنتوسفر اطراف کره زمین دست‌ یابند.

کلئو لوئی از انجمن تحقیقات فیزیک‌ نجومی کهکشانی استرالیا (CAASTRO) و آکادمی فیزیک دانشگاه سیدنی، سال ۲۰۱۵ در این رابطه عنوان کرد که به مدت بیش از شصت سال دانشمندان به وجود چنین ساختار‌هایی معتقد بودند اما برای اولین بار تنها در تصویربرداری‌هایی که ما انجام دادیم، شواهدی بصری مبنی بر وجود این ساختار‌های پلاسمایی ارائه شد. او در این تحقیق که به عنوان بخشی از پروژه دوره لیسانس خود انجام داده بود، توانست جایزه برتر را کسب کند و به عنوان نویسنده اصلی، مقاله مربوط به آن را در مجله Geophysical Research Letters به چاپ رساند.

لوئی خاطر نشان کرد که کشف این ساختار‌ها بسیار حائز اهمیت هستند زیرا چنین ساختارهایی می‌توانند سبب اختلالات سیگنالی ناخواسته شوند. برای مثال آن‌ها می‌توانند سیستم‌های ناوبری ماهواره‌های نظامی و غیر‌نظامی را تحت تاثیر قرار دهند. پس لازم است ما در مورد آن‌ها تحقیقات بیشتری انجام دهیم و به خوبی با ماهیت آن‌ها آشنا شویم.

ناحیه‌ای از فضای اطراف کره زمین که توسط میدان‌های مغناطیسی اشغال شده است به نام لایه مگنتوسفر (Magnetosphere) شناخته می‌شود و با پلاسمایی پر شده که حاصل فرایند یونیزه شدن اتمسفر توسط نور خورشید است. به همین دلیل لایه‌ زیرین آن در اطراف زمین به نام یونوسفر (Ionosphere) و لایه بالایی آن پلاسماسفر (Plasmasphere) نامیده می‌شود. در این ناحیه اشکال مختلفی از ساختار‌های پلاسمایی از جمله ساختار‌های لوله‌ای‌ ایجاد می‌شود.

لوئی با توضیح این نکته ابراز داشت که موقعیت مورد ارزیابی آن‌ها در ارتفاعی حدود ۶۰۰ کیلومتری بالای سطح زمین، در لایه فوقانی یونوسفر قرار داشت که به نظر می‌رسد تا ناحیه پلاسماسفر نیز ادامه می‌یابد. این ناحیه تقریبا در نزدیکی محل پایان اتمسفر طبیعی زمین واقع شده است و بعد از آن پلاسما به فضای خارج مرتبط می‌شود.

لوئی با استفاده از تلسکوپ رادیویی Murchison Widefield Array واقع در صحرای غربی استرالیا متوجه شد که می‌تواند با کمک آن یک نقشه فضایی بزرگ از آسمان تهیه کند و با بهره‌گیری از قابلیت عکس‌برداری سریع این آرایه، یک فیلم ویدیوی از آن خلق نماید. همین مورد توانست به صورت ریل‌تایم و بسیار موثر، به ثبت تغییرات و حرکات پلاسما منجر شود. به واسطه همین خلاقیت و کار جالب بود که لوئی در سال ۲۰۱۵ جایزه بوک (Bok Prize) را از طرف انجمن ستارشناسی استرالیا دریافت کرد.

نوشته وجود ساختار‌های پلاسمایی عظیم و لوله‌‌ای مانند در اطراف کره زمین به اثبات رسید اولین بار در پدیدار شد.

وجود ساختار‌های پلاسمایی عظیم و لوله‌‌ای مانند در اطراف کره زمین به اثبات رسید

مدت‌ها بود که محققان به این موضوع مشکوک شده بودند که در اطراف کره زمین ساختارهای پلاسمایی لوله مانند وجود دارد. با این حال برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ بود که ستاره‌شناسان توانستند به شواهد بصری در مورد وجود ساختار‌های پلاسمایی لوله‌ مانند در لایه‌های داخلی مگنتوسفر اطراف کره زمین دست‌ یابند.

کلئو لوئی از انجمن تحقیقات فیزیک‌ نجومی کهکشانی استرالیا (CAASTRO) و آکادمی فیزیک دانشگاه سیدنی، سال ۲۰۱۵ در این رابطه عنوان کرد که به مدت بیش از شصت سال دانشمندان به وجود چنین ساختار‌هایی معتقد بودند اما برای اولین بار تنها در تصویربرداری‌هایی که ما انجام دادیم، شواهدی بصری مبنی بر وجود این ساختار‌های پلاسمایی ارائه شد. او در این تحقیق که به عنوان بخشی از پروژه دوره لیسانس خود انجام داده بود، توانست جایزه برتر را کسب کند و به عنوان نویسنده اصلی، مقاله مربوط به آن را در مجله Geophysical Research Letters به چاپ رساند.

لوئی خاطر نشان کرد که کشف این ساختار‌ها بسیار حائز اهمیت هستند زیرا چنین ساختارهایی می‌توانند سبب اختلالات سیگنالی ناخواسته شوند. برای مثال آن‌ها می‌توانند سیستم‌های ناوبری ماهواره‌های نظامی و غیر‌نظامی را تحت تاثیر قرار دهند. پس لازم است ما در مورد آن‌ها تحقیقات بیشتری انجام دهیم و به خوبی با ماهیت آن‌ها آشنا شویم.

ناحیه‌ای از فضای اطراف کره زمین که توسط میدان‌های مغناطیسی اشغال شده است به نام لایه مگنتوسفر (Magnetosphere) شناخته می‌شود و با پلاسمایی پر شده که حاصل فرایند یونیزه شدن اتمسفر توسط نور خورشید است. به همین دلیل لایه‌ زیرین آن در اطراف زمین به نام یونوسفر (Ionosphere) و لایه بالایی آن پلاسماسفر (Plasmasphere) نامیده می‌شود. در این ناحیه اشکال مختلفی از ساختار‌های پلاسمایی از جمله ساختار‌های لوله‌ای‌ ایجاد می‌شود.

لوئی با توضیح این نکته ابراز داشت که موقعیت مورد ارزیابی آن‌ها در ارتفاعی حدود ۶۰۰ کیلومتری بالای سطح زمین، در لایه فوقانی یونوسفر قرار داشت که به نظر می‌رسد تا ناحیه پلاسماسفر نیز ادامه می‌یابد. این ناحیه تقریبا در نزدیکی محل پایان اتمسفر طبیعی زمین واقع شده است و بعد از آن پلاسما به فضای خارج مرتبط می‌شود.

لوئی با استفاده از تلسکوپ رادیویی Murchison Widefield Array واقع در صحرای غربی استرالیا متوجه شد که می‌تواند با کمک آن یک نقشه فضایی بزرگ از آسمان تهیه کند و با بهره‌گیری از قابلیت عکس‌برداری سریع این آرایه، یک فیلم ویدیوی از آن خلق نماید. همین مورد توانست به صورت ریل‌تایم و بسیار موثر، به ثبت تغییرات و حرکات پلاسما منجر شود. به واسطه همین خلاقیت و کار جالب بود که لوئی در سال ۲۰۱۵ جایزه بوک (Bok Prize) را از طرف انجمن ستارشناسی استرالیا دریافت کرد.

نوشته وجود ساختار‌های پلاسمایی عظیم و لوله‌‌ای مانند در اطراف کره زمین به اثبات رسید اولین بار در پدیدار شد.