نگاهی به آینده اقتصاد دیجیتال جهان

انجمن اقتصاد جهانی در بیانیه‌ای جدید نسبت به اهمیت اقتصاد دیجیتالی در آینده اقتصاد جهانی تأکید کرده و شش زمینه و اولویت اصلی را برای فعالیت در این حوزه معرفی کرد. بر این اساس تا سال ۲۰۲۲ بیش از ۶۰٪ از تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان دیجیتالی خواهد شد.
به باور کارشناسان، امروزه دنیای دیجیتال با بحران مواجه است. بحرانی که در پی کاهش رشد اینترنت و کاهش سطح اعتماد ایجادشده و باید به‌طور فوری موردتوجه قرار گیرد. انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۲ میلادی بیش از ۶۰٪ از تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان دیجیتالی شود و از سوی دیگر به نظر متخصصین در حال حاضر تمایز بسیار ناچیزی بین اقتصاد دیجیتال و اقتصاد و یا بین جامعه و جامعه دیجیتال وجود دارد. این انجمن (World Economic Forum) شش زمینه و اولویت اصلی را برای فعالیت در این حوزه انتخاب می‌کند: دسترسی و پذیرش، هویت، تأثیر مثبت اجتماعی، امنیت، دولت‌ها و داده‌ها.
 
دیجیتالی شدن ۶۰٪ از اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۲۲ به‌طور بالقوه زمینه‌ساز انقلاب چهارم صنعتی است که منجر به کاهش فقر و تقویت ثبات جوامع خواهد شد. بااین‌حال موفقیت در این برنامه، بستگی به همکاری مؤثر بین همه گروه‌های ذینفع دارد. نویسندگان این گزارش علاوه بر شناسایی شش حوزه کلیدی برای اقدام، چندین تلاش موجود در سطوح جهانی و محلی را نیز بررسی کرده‌اند که در آن همکاری‌های صورت گرفته به بازگرداندن اعتماد و به دست آوردن مزیت‌های گسترده اجتماعی منجر می‌شود.
 
ایجاد یک اقتصاد دیجیتالی و جامعه‌ای که اعتماد جامع و پایدار در آن وجود داشته و نیاز به توجه فوری داشته و توجه به شش زمینه فوق امر بسیار مهمی در آن محسوب می‌شود. بر اساس گزارش جدید انجمن اقتصاد جهانی، آینده ما به‌صورت اقتصاد دیجیتال مشترک است که امروز توسط این انجمن منتشرشده است.
 
این گزارش نشان‌دهنده تلاش مشترک صورت گرفته توسط رهبران کسب‌وکار، دولت و جامعه مدنی، متخصصان و مشارکت‌کنندگان است که منتج به یک نشست ۱۸ ماهه خواهد شد که هدف اصلی آن بازگرداندن ظرفیت اینترنت برای ارائه توسعه اجتماعی و اقتصادی مثبت است.
 
این گزارش مقارن با یک‌لحظه تاریخی است که در آن اعلام شد بیش از نیمی از جمعیت به اینترنت متصل هستند. دیجیتالی شدن ۶۰٪ از اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۲۲ به‌طور بالقوه زمینه‌ساز انقلاب چهارم صنعتی است که منجر به کاهش فقر و تقویت ثبات جوامع خواهد شد. بااین‌حال موفقیت در این برنامه، بستگی به همکاری مؤثر بین همه گروه‌های ذینفع دارد. نویسندگان این گزارش علاوه بر شناسایی شش حوزه کلیدی برای اقدام، چندین تلاش موجود در سطوح جهانی و محلی را نیز بررسی کرده‌اند که در آن همکاری‌های صورت گرفته به بازگرداندن اعتماد و به دست آوردن مزیت‌های گسترده اجتماعی منجر می‌شود.
 
شش اولویت اعلام‌شده برای مشارکت چندجانبه عبارت‌اند از:
 
پذیرش و دسترسی به اینترنت:
 
رشد دسترسی به اینترنت از ۱۹ درصد در سال ۲۰۰۷ به ۶ درصد در سال ۲۰۱۷ افت کرده است. در همین زمان ما به نقطه عطف خاصی رسیده‌ایم که بر اساس آن مشخص شد ۵۰ درصد از جمعیت جهان به اینترنت متصل هستند. برای انجام تقسیم‌بندی دیجیتال، نیاز به سرمایه‌گذاری بیشتری وجود دارد و انجام این مهم نه‌تنها دسترسی به آن را فراهم می‌کند، بلکه باعث بهبود پذیرش این فناوری در سطح دیگران نیز می‌شود.
 
هویت مناسب دیجیتالی
 
تا سال ۲۰۲۰، به‌طور متوسط کاربران اینترنت بیش از ۲۰۰ حساب آنلاین داشته و تا سال ۲۰۲۲ میلادی نیز ۱۵۰ میلیون نفر از هویت دیجیتال مبتنی بر بلک چین استفاده می‌کنند. بااین‌حال، 1 میلیارد نفر در حال حاضر فاقد هویت رسمی هستند که این موضوع از رشد اقتصادی دیجیتال آن‌ها جلوگیری می‌کند.
 
تأثیر مثبت بر جامعه
 
تا سال ۲۰۲۲، تقریباً ۶۰٪ تولید ناخالص داخلی جهان دیجیتالی خواهد شد. انتظار می‌رود در سال ۲۰۱۸، بیش از ۱٫۲ تریلیون دلار برای انجام تحولات دیجیتال صرف شود. بااین‌حال، تنها ۴۵ درصد از جمعیت جهان احساس می‌کنند که فناوری زندگی آن‌ها را بهبود می‌بخشد. به باور کارشناسان، شرکت‌ها باید حرکت دیجیتالی صرف را متوقف کرده و مدل‌های جدید کسب‌وکار را توسعه دهند.
 
امنیت سایبری
 
حملات سایبری منجر به ۴۰۰ میلیارد دلار خسارت سالانه در اقتصاد جهانی می‌شود. بیش از ۴٫۵ میلیارد مورد در نیمه اول سال ۲۰۱۸ توسط هکرها به خطر افتاده است. محیط امن دیجیتال نیازمند هنجارها و شیوه‌های جهانی برای کاهش خطرات سایبری است.
 
کنترل و اداره انقلاب صنعتی چهارم
 
سیاست‌گذاران و مدل‌های حکومتی سنتی با شدت و سرعت با تغییرات تکنولوژیکی ناشی از انقلاب چهارم صنعتی مواجه می‌شوند. ایجاد مکانیسم‌های حکومتی جدید و مشارکت برای تکمیل سیاست و مقررات سنتی برای اطمینان از مزایای گسترده و توجه به ماهیت جهانی این تحولات ضروری است.
 
اطلاعات و داده‌ها
 
پیش‌بینی می‌شود در سال‌های پیش رو مقدار اطلاعات و داده‌هایی که گردش اقتصاد دیجیتالی را نشان می‌دهد به‌طور معنی‌داری افزایش پیدا کند. اقتصاد دیجیتال و جامعه باید این شکاف را با ایجاد نوآوری‌هایی که جامعه را از اطلاعات بهره‌مند می‌کند برطرف کرده و درعین‌حال به حفظ حریم خصوصی، نوآوری و عدالت کیفری نیز بپردازد.

چرا اروپا غول دیجیتالی ندارد؟

در یک عصر آفتابی در بروکسل، مقامات رسمی و جوان اروپا در کافه‌های اطراف میدانی که مقر پارلمان اروپا در آن قرار دارد، گردهم جمع می‌شوند و کمتر توجهی به مجسمه برنزی جان کاکریل (John Cockerill)، کارآفرین انگلیسی-بلژیکی، در وسط این میدان دارند. یادبود مردی انگلیسی در قلب اتحادیه اروپای امروزی که در سال ۱۸۰۲ از منچستر به بروکسل نقل مکان کرد و آخرین فناوری‌های بخار را به ارمغان آورد. وی یک کارخانه تولید خودرو را در نزدیکی لیژ، شهری در بلژیک، راه‌اندازی کرد که به یک امپراتوری صنعتی تبدیل شد و کمک کرد بلژیک پس از بریتانیا دومین کشور پیشرفته صنعتی شود.
 
اما آیا اروپا با میراث کاکریل زندگی می‌کند؟ این قاره شرکت‎های جهانی در زمینه‌هایی مانند بیوتکنولوژی، ماشین‌های لوکس، انرژی هسته‌ای و بخش‌های تولیدی با نرم‌افزارهای پیچیده دارد. برای نمونه، BMW امروزه به‌عنوان یک خودرو مانند یک کامپیوتر روی چهار چرخ‌ است. لندن، هاب جهانی فناوری، خانه شرکت هوش مصنوعی دیپ مایند (DeepMind) بوده و استکهلم خانه اسپاتیفای، سرویس مسلط اشتراک موسیقی است. با این حال اروپا هنوز هم در زمینه‌هایی مانند رسانه‎های اجتماعی، تجارت الکترونیک و رایانش ابری با گوگل و مایکروسافت یا علی‌بابا و بایدو چین قابل مقایسه نیست. از ۱۵ شرکت‌ دیجیتال بزرگ در جهان، همگی آمریکایی یا چینی هستند. در بین ۲۰۰ شرکت دیجیتالی برتر جهان، تنها نام هشت شرکت اروپایی را می‌توان یافت. در حالی که در دنیای امروزی، شرکت‌های دیجیتالی از اهمیت بالایی برخوردارند. آنها سیستم عامل‌های آنلاین غالب را مدیریت کرده و قوانین اقتصاد جدید را با روشی می‌نویسند که مسیر نوآوری‌های کاکریل در همان قرن هجدهم بود. ماریا گابریل (Mariya Gabriel)، کمیساریای اقتصادی دیجیتال اتحادیه اروپا، نگران است که سیلیکون ولی و چین تصمیم‌های بزرگی در مورد اینترنت اتخاذ می‌کنند و این بر سیاست‌های داخلی اروپا تاثیر می‌گذارد. حق با اوست چرا که برای مثال، BMW بسیاری از تحقیقات پیشرفته خود را در کالیفرنیا و شانگهای و در واقع خارج از خاک اروپا انجام می‌دهد.
 
زمان تحول
«لحظه اسپوتنیک» (Sputnik moment)، لحظه‌ای است که کشور یا جامعه‌ای متوجه می‌شود باید به پیشرفت‌های تکنولوژیک و علمی کشورهای دیگر، از طریق افزایش سرمایه‌گذاری در آموزش، تحقیق و توسعه نوآورانه و... دست یافته و پیشرفت کند. وقتی مقامات اتحادیه اروپا از این لحظه حرف می‌زنند، در واقع ناگهان متوجه بی‌بهره ماندن خودشان از فناوری‌های روز می‌شوند. درست شبیه آمریکا، زمانی که شوروی نخستین ماهواره را در سال ۱۹۵۷ در فضا قرار داد. حال پرسیده می‌شود که آیا این قاره گوگل خود را تولید خواهد کرد یا خیر. پاسخ آن یک خنده انفجاری است. تاریخ اروپا حاکی از حرکت و توسعه کند است. در قرن هجدهم، نبود یک سیستم استانداردسازی باعث شد اروپا مهد انقلاب صنعتی شود. قوانین و بازارها متنوع بودند. کارآفرینانی مانند کاکریل که در یک کشور، حامی یا شانسی نداشتند، توانستند آن را در جای دیگری پیدا کنند. همه این اتفاقات منجر به ایجاد رقابت و تنوع شد.
 
 با این حال، امروزه تفکر قدیمی اروپا دیگر نه تنها مزیتی ندارد، بلکه زیانبار است و باید تغییر کند. فناوری‌های جدید مستلزم دریای وسیعی از داده‌ها، نیروی کار ماهر و سرمایه است. با وجود بازار مشترک اتحادیه اروپا، در اروپا اغلب آنها در حد برکه‌های ملی باقی می‎مانند. از طرفی، زبان یکی از عوامل تفکیک و جدا ماندن این بازارها از یکدیگر است. سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت وسیع و بدون چشمداشت باعث می شود که راه‌اندازی شرکت‌هایی مانند اوبر امکان‌پذیر شود، چیزی که به ندرت در بازارهای داخلی کشورهای اروپایی قابل دسترس است. درست است، پیشرفت وجود دارد. دانشگاه‌های اروپایی با یکدیگر همکاری بیشتری دارند. در سال ۲۰۱۵ یک استراتژی دیجیتالی جدید از سوی اتحادیه اروپا تصویب شد که قوانین مالیاتی را تسهیل کرده، ضمن حذف هزینه‌های رومینگ، موانع فروش بین‌المللی محتوای آنلاین را برداشت. اما تقریبا نیمی از اقدامات آن مانند جریان روان‌تر داده‌ها، در حد پیشنهاد باقی ماند.
 
در قرن نوزدهم، اروپا نخستین قاره صنعتی بود و با توجه به تجربیات به‌دست آمده، نهادهای ریشه‌ای عمیق‌تر از نهادهای سایر نقاط داشتند. اکثر کشورهای اروپایی هنوز توسط مسیحیان یا سوسیال دموکرات‌ها از طریق کشمکش بین بورژوازی و کارگران اداره می‌شوند. گرایش آنها برای تفکر نوآورانه محدود است. سرمایه‌گذاران اروپایی انتظار دارند، اگر قرار است یک شرکت تعطیل شود، بتوانند دارایی‌های فیزیکی را در برابر ضرر آنها مطالبه کنند و ترجیح می‌دهند استارت‌آپ‌های نرم‌افزاری دردسرساز و پرچالش را نادیده بگیرند. اگر چه تحقیقات زیادی در این قاره انجام می‌گیرد، با این حال هیچ یک رادیکالی و از جنس تحول‌آفرین (Disruptive) نیستند. گذشته از این می‌توان، ردپای جغرافیای شهرها را در پذیرفتن مسوولیت سنگین صنعتی‌سازی اولیه دید. طوری که قلب‌های صنعتی سنتی اروپا برای پذیرفتن دوران دیجیتال جدید در کشمکش هستند، اما در شهرهایی که در حاشیه این مراکز هستند، مانند بایرن و شواب در آلمان یا شهرهای دیگری مانند هلسینکی، کمبریج و مونپلیه که در آن از این مقررات و محدودیت‌‌های دست و پاگیر سازمانی خبری نیست، این پذیرش راحت‌تر انجام می‌گیرد.
 
قرن بیستم نیز رقابت تکنولوژیک اروپا را محدود می‌کند. تجربه جمعی ناشی از نظارت سختگیرانه و دیکتاتوری نازی‌ها و شوروی باعث می‌شود بسیاری از اروپایی‌ها از داده‌های خود محافظت کنند (برای مثال، آلمانی‌ها هنوز از به‌کارگیری پرداخت الکترونیکی اجتناب می‌کنند). علاوه بر این، از سال ۱۹۴۵، پایان جنگ جهانی دوم، قاره اروپا عمدتا در صلح بوده و در مقابل بیگانگان حفاظت شده است. بنابراین این موسسات با موسسه تحقیقاتی نظامی آمریکا (DARPA) که در آن فناوری‌هایی مانند میکروچیپ‌ها،GPS و اینترنت به دنیا آمد، یا با سرمایه‌گذاری نظامی چین در تکنولوژی امروز قابل مقایسه نیست.
 
در سایه کاکریل
نیروهای تاریخی در قرن بیست و یکم می‌توانند نگرش‌های متفاوتی نسبت به مهاجرت داشته باشند و نگرش‌های سابق را تغییر دهند. زیرا برتری تکنولوژی آمریکا در توانایی آن برای جذب افراد بااستعداد و جویای نام است. در واقع، همین امر باعث شد شرکت‌های فناورانه در برابر برنامه‌های جمهوری خواهی برای محدود کردن مهاجرت قانونی مقاومت کنند. از ۹۸شرکت با تکنولوژی بالا در فورچون، ۴۵ شرکت (از جمله اپل و گوگل) به دست مهاجران یا فرزندانشان تاسیس شده است. چین مهاجرت ندارد، اما بسیاری از جوانانش را به خارج فرستاده تا تحصیل کرده و سپس مهارت‌های خود را در کشورشان به اشتراک بگذارند. اما اروپا هیچ‌کدام را ندارد و نه تنها با مهاجران به‌عنوان یک تهدید رفتار می‌کند، بلکه دغدغه آن صرفا این بوده که چگونه مرزهای خود را در مقابل مهاجران به بهترین شکل ببندد.
 
اگر اروپا می‌خواست، می‌توانست بهبود یابد. اتحادیه اروپا و دولت‌های آن می‌توانند یک بازار واقعی دیجیتال را ایجاد کنند، فراتر از آن نوآوری‌های سازمانی و بنگاه‌ها را تقویت کرده و در بخش‌هایی مانند بیومدیکال (زیست پزشکی) یا حمل و نقل، قابلیت‌ها و نقاط قوت را افزایش دهند. البته یکپارچه‌سازی بهتر بازارهای سرمایه نیز در تحقق این دستاورد تاثیرگذار خواهد بود. اروپا می‌تواند عدم اطمینان رو به رشد درباره تضمین امنیت آمریکا و چین را فرصتی برای توسعه سرمایه‌گذاری در پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته خود ببیند. حتی ممکن است اروپایی‌ها در نهایت به مهاجرت به‌عنوان یک فرصت نگاه کنند. اما همه اینها شاید مستلزم آگاهی بیشتری درباره تاریخ اروپا، تفاوت گذشته فناورانه و احتمالا آینده نامعلوم در سراسر قاره اروپا مانند نماد برنزی جان کاکریل در میدان مقر اتحادیه اروپا است.

صنعت دیجیتال کلید بازگشت زنان عرب به جامعه

بر اساس آمار، زنان عرب توانسته‌اند با ورود به حوزه‌های مختلف علم به میدان رقابت با مردان بازگردند و به موفقیت‌های چشمگیری دست یابند.
 
به گزارش thecairoreview، بسیاری از مردم جهان همواره درباره زنان عرب تصور می‌کنند که آن‌ها هرگز به عرصه‌های کاری، حرفه‌ای و تحصیلی پا نمی‌گذارند و در میدان رقابت با مردان هموطن خود، همواره بازنده هستند.
 
اما گزارش‌های منتشره حاکی است که در سال‌های اخیر با افزایش روزافزون حضور زنان عرب در دانشگاه، محیط کار و تغییر طرز تفکر غالب در جامعه، زنان حضور بسیار گسترده‌تر و موفقیت آمیزتری در مقایسه با مردان عرب داشته‌اند. به‌گونه‌ای که تازه‌ترین تحقیقات صورت گرفته نشان می‌دهد میزان ورود به دانشگاه، اخذ مدرک  و فارغ التحصیلی دانشجویان دختر در کشورهای عربی و اسلامی نسبت به دانشجویان پسر ۱۰۸ به ۱۰۰ گزارش شده است.
 
بر اساس نتایج این تحقیقات همچنین می‌توان دریافت که میزان موفقیت و سطح علمی دانشجویان دختر نیز در مقایسه با همتایان مرد خود بسیار بیشتر بوده است که این امر به وضوح نمایانگر عزم جدی زنان عرب برای ورود به عرصه‌های علمی، پژوهشی و حرفه‌ای است تا بتوانند از توانایی و استعدادهای خود به بهترین شکل ممکن بهره‌مند شوند.
 
از طرفی دیگر، ۳۵ درصد از شرکت‌های فعال در حوزه تکنولوژی و علم دیجیتالی از سوی مدیران زن تاسیس شده و مدیریت و کنترل تمامی امور شرکت نیز برعهده آنان است.  
 
موسسه تحقیقاتی Flat۶Labs به تازگی گزارش داده است که تعداد شرکت‌ها و استارتاپ‌هایی که با مدیریت یک زن تاسیس و مدیریت می‌شوند، در شهر قاهره، پایتخت مصر، ۳۰ درصد و در شهر جده عربستان ۴۵ درصد اعلام شده است.
 
بنابراین می‌توان گفت که حوزه دیجیتال به یکی از مهم‌ترین برگ برنده‌های زنان عرب برای ورود به عرصه‌های مختلف جامعه تبدیل شده است تا آن‌ها پا به پای مردان در جامعه به پیشرفت و تکامل صنایع و زیرساخت‌های متعدد کشور خود بپردازند.
 
آنطور که تحلیلگران برآورد کرده‌اند در سال‌های آینده زنان عرب به رشدی چشمگیر و بی‌نظیر دست پیدا خواهند کرد تا بتوانند در میدان رقابت با مردان هم‌وطن خود حضور بیشتری داشته و به پیروزی و موفقیت‌های بیشتری برسند.