جانشین خلف استیو جابز

۱۰ سال از زمانی که تیم کوک سکان محبوب‌ترین شرکت تکنولوژی جهان را به دست گرفت، می‌گذرد. حالا تیم کوک در حالی دهمین سال حضورش در اپل را جشن می‌گیرد که ارزشمندترین شرکت جهان با چالش‌های جدیدی روبه‌روست. قانون جاذبه می‌گوید یک سیب هر چقدر هم که بالا برود، بالاخره پایین می‌آید؛ هر چند کند و آرام. وقتی تیم کوک ۱۰سال پیش و بعد از مرگ استیو جابز، سکان هدایت اپل را در دست گرفت، حتی طرفداران دوآتشه اپل هم نگران سرنوشت این شرکت بودند و پیش‌بینی می‌کردند عملکرد آن افول کند. چطور کسی با درخشش نه چندان زیاد، می‌توانست کارمندان اپل را متقاعد کند که همچنان به تولید محصولات خاص و پرطرفدار این شرکت آن هم با فرمول مشهور استیو جابز، ادامه بدهند؟
 
 
 
مشخص شد که تیم کوک توانست این کار را انجام بدهد. او در حالی در بیست‌وچهارم آگوست، دهمین سال مدیریتش در اپل را جشن گرفت که هیچ صدای مخالفی علیه او وجود نداشت. او در این جشن از موفقیتی پرده برداشت که در صنعت تکنولوژی بسیار نادر است؛ صنعتی که در آن مدیرانی که پا جای پای بنیان‌گذاران می‌گذراند، معمولا عملکرد قابل قبولی ندارند. کارنامه مالی اپل در 10 سال گذشته نشان می‌دهد که تیم کوک در این سال‌ها عملکردی به مراتب موفق‌تر از خود استیو جابز در سال‌های آخر تصدی پست مدیرعامل اپل را هم داشته است.
 
هیچ مدیرعاملی در تاریخ نتوانسته است ارزش سهام یک شرکت را تا این اندازه بالا ببرد. وقتی او جانشین استیو جابز فقید شد، ارزش بازار اپل 349 میلیارد دلار بود، در حالی که این رقم حالا به 5/ 2 تریلیون دلار رسیده است؛ ارزشی بیشتر از ارزش این شرکت در زمان مدیران دیگرش. فروش سالانه اپل در زمان مدیریت تیم کوک از 108 میلیارد دلار در سال 2011 به 274 میلیارد دلار در سال گذشته میلادی رسیده است.
 
 سود خالص این شرکت هم در این مدت بیش از دو برابر شده و به 57 میلیارد دلار رسیده که اپل را با پشت سر گذاشتن شرکت نفتی آرامکو عربستان، به سودآورترین شرکت جهان تبدیل کرده است.
 
موضوعی که در این میان کمتر به آن توجه شده، آن است که اقتصاد اپل - درآمد سالانه آن به اضافه هر محصول یا سرویسی که شرکت‌های دیگر روی یکی از پلت‌فرم‌های اپل می‌سازند- در طول دوران مدیریت تیم کوک رشد هفت برابری کرده و به بیش از یک تریلیون دلار رسیده است.
 
حالا تیم کوک با وجود چنین دستاوردی می‌تواند با احترام و قدردانی زیادی بازنشسته شود و البته جایگاهی در باشگاه میلیاردرها هم به دست بیاورد. در مقابل اما گویا او دست‌کم تا سال 2025 بر صندلی مدیریتش تکیه خواهد کرد؛ زمانی که سهامش در اپل کاملا رشد کرده و به ارزش قابل توجهی خواهد رسید. این موضوع، این سوال را به دنبال خواهد داشت که تا چه زمانی می‌تواند اپل را در مسیر کهکشانی‌اش نگه دارد. جواب کوتاه این است که این کار بسیار سخت‌تر از چیزی خواهد بود که در یک دهه اول مدیریتش گذرانده.
 
حالا که اپل بر قله موفقیت ایستاده است، بسیاری از تندبادهای جهانی می‌توانند آن را به زیر بکشند. برای یافتن جواب بیشتر باید به درک بهتری از عملکرد درست تیم کوک رسید. او علاوه بر اینکه مدیر بسیار لایقی است، ثابت کرده که مهارت خوبی در کنترل نیروهایی دارد که می‌توانند به صنعت تکنولوژی قدرت ببخشند.
 
اولین عملکرد آنها ایجاد زندگی دیجیتالی مبتنی بر موبایل است. او برای راضی نگه داشتن ولع جهان برای رایانش موبایلی، روند بهبود قابلیت‌های آی‌فون را همیشگی و مداوم کرده است. در حالی که آی‌فون 4S تنها کمی بعد از تصدی پست مدیرعاملی او معرفی شد و موبایلی نه چندان کامل به حساب می‌آمد، اما حالا آی‌فون 13 که قرار است به زودی معرفی شود، یک سوپرکامپیوتر دستی با پردازنده‌ای است که تا 50 برابر سریع‌تر از پردازنده آی‌فون 4S خواهد بود. اپل‌واچ و ایرپادز هم محصولات جدیدی هستند که بعد تصدی او به جانشینی استیو جابز، تولید و عرضه شدند، در واقع ابزاری مرتبط و وابسته به آی‌فون محسوب شدند. بیش از یک میلیارد موبایل هوشمند اپل حالا در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ چیزی برابر یک هفتم جمعیت زمین.
 
اقدام مهم دیگری که تیم کوک به‌ویژه در مواجهه با ظهور قدرتمند چین انجام داد، جهانی‌سازی محصولات و خدمات اپل بود که ماهرانه از عهده آن برآمد. او حتی پیش از رسیدن به پست مدیرعاملی اپل هم اقدامات موثری در برون‌سپاری روند مونتاژ دستگاه‌های اپل انجام داد. فاکسکان که بزرگ‌ترین شرکت سازنده قطعات اولیه و شریک اپل است، حالا چیزی در حدود یک میلیون کارمند دارد که بیشتر آنها مشغول مونتاژ محصولات محبوب و پرطرفدار اپل هستند.
 
 مهم‌تر از آنها، تعداد نامشخصی از کارمندان و کارگرانی هستند که در شرکت‌های تامین‌کننده قطعات اولیه برای اپل، مشغول به کار هستند. تیم کوک در کنار استفاده از چین به عنوان یک کارخانه، به سرعت متوجه پتانسیل این کشور به عنوان یک بازار شد و به این ترتیب است که حالا اپل بعد از آمریکا و اروپا که بزرگ‌ترین بازارهای این شرکت به حساب می‌آیند، 19 درصد از کل درآمدش را از چین به دست می‌آورد.
 
شاهکار سوم تیم کوک، درک اهمیت تاثیرات شبکه‌ای بوده است؛ مکانیسمی اقتصادی در بازارهای دیجیتال که کسب‌وکارهای بزرگ را بزرگ‌تر می‌کند. این چیزی است که حتی جابز هم توجه چندانی به آن نکرد و دیدگاهی دمدمی نسبت به اپ‌استور داشت. در مقابل، تیم کوک چرخ دیجیتال این شرکت را با سرعتی تا دو برابر بیشتر به حرکت درآورد و کمک کرد تا اپ‌استور بتواند توسعه‌دهندگان اپلیکیشن بیشتر و در نتیجه کاربران بیشتر را جذب کند تا زمانی که پیشروترین بازارگاه دیجیتال جهان از نظر درآمد بشود. بر اساس آمار ارائه شده توسط اپل، اپ‌استور در حال حاضر میزبان حدود دو میلیون اپلیکیشن است و در سال 2020 توانست 643 میلیارد دلار برای توسعه‌دهندگان اپلیکیشن فروش و درآمد به همراه بیاورد.
 
از طرفی تیم کوک، اولین مدیر یک شرکت بزرگ تکنولوژی بود که با صدایی رسا این پیام را اعلام کرد که شرکت‌های در قامت اپل یا شرکت‌هایی که در مسیر رسیدن به چنین جایگاهی هستند، باید مسوولیت تاثیرات‌شان بر جهان را به خوبی بپذیرند. در زمان مدیریت جابز اما چهره اپل بیشتر با گجت‌هایش تعریف می‌شد. در حال حاضر «لیزا جکسون» مدیر سابق آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا، معاون ارشد اپل است و درباره میزان سازگاری عملکرد اپل با محیط زیست، مستقیما به تیم کوک گزارش می‌‌دهد و روند توسعه محصولات و سرویس‌های اپل از ابتدا را زیرنظر دارد. اپل هدف تحسین‌برانگیزش برای تبدیل شدن به شرکتی عاری از کربن تا سال 2030 را دنبال می‌کند و تیم کوک این اقدام را در جهت احترام به یک حق انسانی اساسی تایید می‌کند؛ همچنان که او توسعه‌دهندگان اپلیکیشن را مجبور کرده است تا از کاربران بپرسند که آیا مایل هستند تا آگهی‌دهندگان آنها را دنبال کنند، یا خیر. در حقیقت پیروی از الگوی تجاری اپل که شباهت چندانی با شرکت‌هایی مانند فیس‌بوک و گوگل ندارد، عدم درآمدزایی از جمع‌آوری اطلاعات برای فروش آگهی‌های هدفمند و اقدامات مضر برای محیط زیست در فرآیند تولید و عرضه محصولات و خدمات این شرکت است. چنین الگویی کمک می‌کند تا قانون‌گذاران و نهادهای ناظر کمتر بتوانند عملکرد ارزشمندترین برند جهان را زیر سوال ببرند.
 
عملکرد و مجموع اقدامات تیم کوک در اپل می‌تواند کمک کند که معمای رشد این شرکت در یک دهه آینده هم بهتر حل شود. جانشین احتمالی تیم کوک که اغلب در تمام شرکت درباره او صحبت می‌کنند، «جف ویلیامز» است که آن‌قدر تندرو به نظر نمی‌رسد که بخواهد از وضع موجود خارج شود. از نظر اغلب کارمندان اپل، جف ویلیامز همان تیم کوک است. همزادی که هیچ شباهت ظاهری به مدیرعامل فعلی ندارد، اما در تفکر و تجربه بسیار شبیه به اوست. او از سال 2010 تا حالا همان وظیفه قبلی تیم کوک یعنی نظارت بر چرخه تامین و عملیات اپل را به عهده دارد و در یک دهه گذشته به خوبی از عهده مسوولیتش برآمده است.

جانشین خلف استیو جابز

۱۰ سال از زمانی که تیم کوک سکان محبوب‌ترین شرکت تکنولوژی جهان را به دست گرفت، می‌گذرد. حالا تیم کوک در حالی دهمین سال حضورش در اپل را جشن می‌گیرد که ارزشمندترین شرکت جهان با چالش‌های جدیدی روبه‌روست. قانون جاذبه می‌گوید یک سیب هر چقدر هم که بالا برود، بالاخره پایین می‌آید؛ هر چند کند و آرام. وقتی تیم کوک ۱۰سال پیش و بعد از مرگ استیو جابز، سکان هدایت اپل را در دست گرفت، حتی طرفداران دوآتشه اپل هم نگران سرنوشت این شرکت بودند و پیش‌بینی می‌کردند عملکرد آن افول کند. چطور کسی با درخشش نه چندان زیاد، می‌توانست کارمندان اپل را متقاعد کند که همچنان به تولید محصولات خاص و پرطرفدار این شرکت آن هم با فرمول مشهور استیو جابز، ادامه بدهند؟
 
 
 
مشخص شد که تیم کوک توانست این کار را انجام بدهد. او در حالی در بیست‌وچهارم آگوست، دهمین سال مدیریتش در اپل را جشن گرفت که هیچ صدای مخالفی علیه او وجود نداشت. او در این جشن از موفقیتی پرده برداشت که در صنعت تکنولوژی بسیار نادر است؛ صنعتی که در آن مدیرانی که پا جای پای بنیان‌گذاران می‌گذراند، معمولا عملکرد قابل قبولی ندارند. کارنامه مالی اپل در 10 سال گذشته نشان می‌دهد که تیم کوک در این سال‌ها عملکردی به مراتب موفق‌تر از خود استیو جابز در سال‌های آخر تصدی پست مدیرعامل اپل را هم داشته است.
 
هیچ مدیرعاملی در تاریخ نتوانسته است ارزش سهام یک شرکت را تا این اندازه بالا ببرد. وقتی او جانشین استیو جابز فقید شد، ارزش بازار اپل 349 میلیارد دلار بود، در حالی که این رقم حالا به 5/ 2 تریلیون دلار رسیده است؛ ارزشی بیشتر از ارزش این شرکت در زمان مدیران دیگرش. فروش سالانه اپل در زمان مدیریت تیم کوک از 108 میلیارد دلار در سال 2011 به 274 میلیارد دلار در سال گذشته میلادی رسیده است.
 
 سود خالص این شرکت هم در این مدت بیش از دو برابر شده و به 57 میلیارد دلار رسیده که اپل را با پشت سر گذاشتن شرکت نفتی آرامکو عربستان، به سودآورترین شرکت جهان تبدیل کرده است.
 
موضوعی که در این میان کمتر به آن توجه شده، آن است که اقتصاد اپل - درآمد سالانه آن به اضافه هر محصول یا سرویسی که شرکت‌های دیگر روی یکی از پلت‌فرم‌های اپل می‌سازند- در طول دوران مدیریت تیم کوک رشد هفت برابری کرده و به بیش از یک تریلیون دلار رسیده است.
 
حالا تیم کوک با وجود چنین دستاوردی می‌تواند با احترام و قدردانی زیادی بازنشسته شود و البته جایگاهی در باشگاه میلیاردرها هم به دست بیاورد. در مقابل اما گویا او دست‌کم تا سال 2025 بر صندلی مدیریتش تکیه خواهد کرد؛ زمانی که سهامش در اپل کاملا رشد کرده و به ارزش قابل توجهی خواهد رسید. این موضوع، این سوال را به دنبال خواهد داشت که تا چه زمانی می‌تواند اپل را در مسیر کهکشانی‌اش نگه دارد. جواب کوتاه این است که این کار بسیار سخت‌تر از چیزی خواهد بود که در یک دهه اول مدیریتش گذرانده.
 
حالا که اپل بر قله موفقیت ایستاده است، بسیاری از تندبادهای جهانی می‌توانند آن را به زیر بکشند. برای یافتن جواب بیشتر باید به درک بهتری از عملکرد درست تیم کوک رسید. او علاوه بر اینکه مدیر بسیار لایقی است، ثابت کرده که مهارت خوبی در کنترل نیروهایی دارد که می‌توانند به صنعت تکنولوژی قدرت ببخشند.
 
اولین عملکرد آنها ایجاد زندگی دیجیتالی مبتنی بر موبایل است. او برای راضی نگه داشتن ولع جهان برای رایانش موبایلی، روند بهبود قابلیت‌های آی‌فون را همیشگی و مداوم کرده است. در حالی که آی‌فون 4S تنها کمی بعد از تصدی پست مدیرعاملی او معرفی شد و موبایلی نه چندان کامل به حساب می‌آمد، اما حالا آی‌فون 13 که قرار است به زودی معرفی شود، یک سوپرکامپیوتر دستی با پردازنده‌ای است که تا 50 برابر سریع‌تر از پردازنده آی‌فون 4S خواهد بود. اپل‌واچ و ایرپادز هم محصولات جدیدی هستند که بعد تصدی او به جانشینی استیو جابز، تولید و عرضه شدند، در واقع ابزاری مرتبط و وابسته به آی‌فون محسوب شدند. بیش از یک میلیارد موبایل هوشمند اپل حالا در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ چیزی برابر یک هفتم جمعیت زمین.
 
اقدام مهم دیگری که تیم کوک به‌ویژه در مواجهه با ظهور قدرتمند چین انجام داد، جهانی‌سازی محصولات و خدمات اپل بود که ماهرانه از عهده آن برآمد. او حتی پیش از رسیدن به پست مدیرعاملی اپل هم اقدامات موثری در برون‌سپاری روند مونتاژ دستگاه‌های اپل انجام داد. فاکسکان که بزرگ‌ترین شرکت سازنده قطعات اولیه و شریک اپل است، حالا چیزی در حدود یک میلیون کارمند دارد که بیشتر آنها مشغول مونتاژ محصولات محبوب و پرطرفدار اپل هستند.
 
 مهم‌تر از آنها، تعداد نامشخصی از کارمندان و کارگرانی هستند که در شرکت‌های تامین‌کننده قطعات اولیه برای اپل، مشغول به کار هستند. تیم کوک در کنار استفاده از چین به عنوان یک کارخانه، به سرعت متوجه پتانسیل این کشور به عنوان یک بازار شد و به این ترتیب است که حالا اپل بعد از آمریکا و اروپا که بزرگ‌ترین بازارهای این شرکت به حساب می‌آیند، 19 درصد از کل درآمدش را از چین به دست می‌آورد.
 
شاهکار سوم تیم کوک، درک اهمیت تاثیرات شبکه‌ای بوده است؛ مکانیسمی اقتصادی در بازارهای دیجیتال که کسب‌وکارهای بزرگ را بزرگ‌تر می‌کند. این چیزی است که حتی جابز هم توجه چندانی به آن نکرد و دیدگاهی دمدمی نسبت به اپ‌استور داشت. در مقابل، تیم کوک چرخ دیجیتال این شرکت را با سرعتی تا دو برابر بیشتر به حرکت درآورد و کمک کرد تا اپ‌استور بتواند توسعه‌دهندگان اپلیکیشن بیشتر و در نتیجه کاربران بیشتر را جذب کند تا زمانی که پیشروترین بازارگاه دیجیتال جهان از نظر درآمد بشود. بر اساس آمار ارائه شده توسط اپل، اپ‌استور در حال حاضر میزبان حدود دو میلیون اپلیکیشن است و در سال 2020 توانست 643 میلیارد دلار برای توسعه‌دهندگان اپلیکیشن فروش و درآمد به همراه بیاورد.
 
از طرفی تیم کوک، اولین مدیر یک شرکت بزرگ تکنولوژی بود که با صدایی رسا این پیام را اعلام کرد که شرکت‌های در قامت اپل یا شرکت‌هایی که در مسیر رسیدن به چنین جایگاهی هستند، باید مسوولیت تاثیرات‌شان بر جهان را به خوبی بپذیرند. در زمان مدیریت جابز اما چهره اپل بیشتر با گجت‌هایش تعریف می‌شد. در حال حاضر «لیزا جکسون» مدیر سابق آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا، معاون ارشد اپل است و درباره میزان سازگاری عملکرد اپل با محیط زیست، مستقیما به تیم کوک گزارش می‌‌دهد و روند توسعه محصولات و سرویس‌های اپل از ابتدا را زیرنظر دارد. اپل هدف تحسین‌برانگیزش برای تبدیل شدن به شرکتی عاری از کربن تا سال 2030 را دنبال می‌کند و تیم کوک این اقدام را در جهت احترام به یک حق انسانی اساسی تایید می‌کند؛ همچنان که او توسعه‌دهندگان اپلیکیشن را مجبور کرده است تا از کاربران بپرسند که آیا مایل هستند تا آگهی‌دهندگان آنها را دنبال کنند، یا خیر. در حقیقت پیروی از الگوی تجاری اپل که شباهت چندانی با شرکت‌هایی مانند فیس‌بوک و گوگل ندارد، عدم درآمدزایی از جمع‌آوری اطلاعات برای فروش آگهی‌های هدفمند و اقدامات مضر برای محیط زیست در فرآیند تولید و عرضه محصولات و خدمات این شرکت است. چنین الگویی کمک می‌کند تا قانون‌گذاران و نهادهای ناظر کمتر بتوانند عملکرد ارزشمندترین برند جهان را زیر سوال ببرند.
 
عملکرد و مجموع اقدامات تیم کوک در اپل می‌تواند کمک کند که معمای رشد این شرکت در یک دهه آینده هم بهتر حل شود. جانشین احتمالی تیم کوک که اغلب در تمام شرکت درباره او صحبت می‌کنند، «جف ویلیامز» است که آن‌قدر تندرو به نظر نمی‌رسد که بخواهد از وضع موجود خارج شود. از نظر اغلب کارمندان اپل، جف ویلیامز همان تیم کوک است. همزادی که هیچ شباهت ظاهری به مدیرعامل فعلی ندارد، اما در تفکر و تجربه بسیار شبیه به اوست. او از سال 2010 تا حالا همان وظیفه قبلی تیم کوک یعنی نظارت بر چرخه تامین و عملیات اپل را به عهده دارد و در یک دهه گذشته به خوبی از عهده مسوولیتش برآمده است.

تیم کوک در آستانه دریافت پاداش ۷۴۰ میلیون دلاری قرار دارد

 
«تیم کوک» مدیرعامل اپل که ۱۰ سال قبل قراردادی با اپل تنظیم کرده بود، به زودی قرار است آخرین پرداختی این قرارداد ده ساله را دریافت کند که شامل ۵ میلیون سهام اپل می‌شود. با توجه به قیمت فعلی هر سهم، رقم پرداختی به حدود ۷۴۰ میلیون دلار می‌رسد.
 
در سال ۲۰۰۹ پس از شدت گرفتن بیماری استیو جابز، وی تیم کوک را به عنوان مدیر موقت اپل جایگزین کرد. کمی بعد در سال ۲۰۱۱ جابز به صورت دائمی از سمت مدیرعاملی کناره‌گیری کرد و هیئت مدیره اپل تصمیم گرفت تیم کوک را با قراردادی ۱۰ ساله به عنوان مدیرعامل دائمی و جدید این شرکت منصوب کند؛ تصمیمی که در بلند مدت فواید بسیاری از نصیب اپل کرد. 
 
قرارداد تیم کوک شامل پرداخت‌هایی در بازه‌های معین است و اکنون با نزدیک شدن به پایان آن، او در انتظار دریافت ۷۴۰ میلیون دلار خواهد بود. البته برای دریافت چنین پاداشی، سود سهام اپل باید از حد مشخصی عبور می‌کرده است که تیم کوک موفق شده با مدیریت بی‌نظیر خود به چنین هدفی دست پیدا کند.
 
 
اگرچه استیو جابز حامی اصلی تیم کوک در اپل محسوب می‌شد، اما میان آن‌ها اختلاف نظرهایی هم وجود داشت. تیم کوک در دوران مدیریت خود اقدام به بزرگ‌تر کردن اندازه صفحه نمایش آیفون کرد؛ درحالی که ایمیل‌های مربوط به سال ۲۰۱۰ نشان می‌دهد استیو جابز همچنان به ساخت محصولاتی با نمایشگر کوچک علاقه داشت. ارائه قلم لمسی برای آیپد یکی دیگر از تصمیماتی بود که در دوران مدیریت تیم کوک محقق شد، امری که احتمالاً هیچ وقت با باقی ماندن استیو جابز در سمت مدیریت، امکان‌پذیر نبود.
 
از زمان مدیریت تیم کوک در اپل، این شرکت توانسته است ارزش سهام خود را بیش ۱۱۰۰ درصد افزایش دهد و به اولین شرکت تریلیون دلاری ایالات متحده تبدیل گردد. تنها پس از گذشت دو سال، اپل بار دیگر توانست رکورد ارزش دو میلیاردی را بشکند و همچنان مسیر جاده موفقیت را ادامه دهد.

مدیرعاملی تیم کوک در اپل ‍۱۰ ساله شد

 
ده سال از زمانی که تیم کوک، مرد نامدار حوزه فناوری بار مسئولیت اپل را پذیرفت، می‌گذرد. ۱۰ سال قبل در چنین زمانی استیو جابز از سمت مدیرعاملی اپل استعفا داد و تیم کوک را به عنوان جانشین جدید خود در اپل رسما معرفی کرد. متاسفانه دو ماه بعد استیو جابز درگذشت و تیم کوک در شرایط آشفته آن مقطع زمانی، سکان‌داری اپل را برعهده گرفت.
 
استیو جابز با بیماری سرطان لوزالمعده مبارزه می‌کرد و در آن مقطع زمانی آینده شرکت در هاله‌ای از ابهام قرار داشت و مشخص نبود چه سرنوشتی در انتظار اپل خواهد بود. تیم کوک در موجی از مشکلات قبول مسئولیت کرد و توانست با اقتدار، چشم انداز جدیدی را برای اپل ترسیم کرده و شرکت را از موجی از مشکلات سربلند بیرون بیاورد.
 
البته گفتنی است استیو جابز و تیم کوک از همان ابتدا همکاری قوی را آغاز کردند و توانستند شرکت را از مارپیچ مرگ نجات دهند. درآمد اپل که در سال ۱۹۹۵ رقمی در حدود ۱۱ میلیارد دلار بود سه سال بعد و در سال ۱۹۹۸ به کمتر از ۶ میلیارد دلار رسیده بود ولی همکاری مشترک و قدرتمند آنها باعث شد این روند تغییر کند.
 
تیم کوک یک روز پس از نشستن در جایگاه مدیرعاملی شرکت،‌ طی نامه‌ای به کارمندان قول داد با وجودی که استیو جابز در راس کار نیست، اما شرایط کاری آنها تغییری نخواهد کرد.
 
اولین دستگاهی که در زمان مدیرعاملی تیم کوک به بازار عرضه شد، آیفون ۴S بود که در سال ۲۰۱۱ یک روز قبل از درگذشت استیو جابز معرفی شد. البته جابز بر روند توسعه این دستگاه نظارت داشت، اما اولین گوشی آیفونی بود که در زمان مدیرعاملی تیم کوک به بازار عرضه شد.
 
آیفون ۵، اولین گوشی اپل است که به صورت کامل در زمان مدیر عاملی تیم کوک توسعه یافته و در سال ۲۰۱۲ معرفی شد. گفتنی است آیفون ۵ نقطه عطفی در تاریخ آیفون محسوب می‌شود و در آن مقطع زمانی لقب باریک‌ترین و سبک‌ترین آیفون اپل را از آن خود کرد. همچنین آیفون ۵ از نمایشگری بزرگ‌تری نسبت به نسل قبلی برخوردار بود که همه این موارد باعث شد بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
 
در حدود دو سال بعد از آنکه تیم کوک مدیرعامل شد، اپل واچ به عنوان اولین محصول انقلابی و کاملا جدید شرکت در زمان مدیرعاملی وی معرفی شد.
 
در سال‌های بعد شرکت اپل تحت سرپرستی تیم کوک محصولات و خدمات جدیدی را عرضه و لقب اولین شرکت تریلیون دلاری جهان را از آن خود کرد. تیم کوک با نگاهی به آینده می‌گوید انتظار ندارد تا ده سال آینده نیز مدیرعامل اپل باقی بماند، اما مطمئنا حضور تاثیرگذار وی بر این شرکت هنوز به پایان نرسیده است.

نویسنده کتاب استیو جابز، زندگی‌نامه ایلان ماسک را می‌نویسد

 
«والتر ایزاکسون» که تا به امروز کتاب‌های زیادی درباره زندگی افراد مشهور مانند استیو جابز نوشته، حالا می‌خواهد روی یکی از جنجالی‌ترین و ثروتمندترین افراد حال حاضر دنیا یعنی ایلان ماسک تمرکز کند و زندگی‌نامه مدیرعامل تسلا را بنویسد.
 
ایلان ماسک در توییتی از نوشتن زندگی‌نامه‌اش توسط ایزاکسون خبر داده. ماسک همچنین به این موضوع اشاره کرده که ایزاکسون در چند روز اخیر او را تحت نظر داشته. در حال حاضر نمی‌دانیم زندگی‌نامه ایلان ماسک در چه تاریخی منتشر می‌شود و همچنین از مدت زمانی که ایزاکسون می‌خواهد روی این کتاب کار کند هم اطلاعی نداریم.
 
نوشتن زندگی‌نامه مدیرعامل سابق اپل که با نام استیو جابز منتشر شد، بیش از دو سال طول کشید و در این مدت ایزاکسون با بیش از ۱۰۰ نفر درباره جابز مصاحبه کرد.
 
این اولین باری نیست که کتابی درباره ماسک نوشته می‌شود، اما ایزاکسون مهم‌ترین نویسنده‌ای است که تصمیم به چنین کاری گرفته. ایزاکسون در حال حاضر در دانشگاه «تولین» تدریس می‌کند. این نویسنده مدیرعاملی موسسه «Aspen» و سی‌ان‌ان را در کارنامه‌اش دارد.

در حال حاضر زندگی‌نامه ایلان ماسک تحت نام «ایلان ماسک: چگونه مدیرعامل میلیاردر اسپیس ایکس و تسلا آینده ما را می‌سازد» نوشته «اشلی ونس» در بازار وجود دارد، اما این کتاب در سال ۲۰۱۵ چاپ شد و از آن زمان تا به امروز شرکت‌های تحت مدیریت ماسک تغییرات زیادی را تجربه کرده‌اند.
 
تسلا حالا ارزشمندترین کمپانی خودروسازی دنیاست و اسپیس ایکس خودش را برای پرتاب راکت استارشیپ آماده می‌کند. اینترنت ماهواره‌ای استارلینک هم حالا در اختیار ۹۰ هزار کاربر در ۱۲ کشور قرار دارد.
 
اخیرا یک کتاب دیگر هم درباره ایلان ماسک نوشته شده که در آن به موضوع درخواست ماسک برای مدیرعاملی اپل اشاره شده که البته مدیرعامل تسلا چنین موضوعی را رده کرده است.
 
در نهایت بد نیست بدانید زندگی‌نامه جابز نوشته ایزاکسون برای ساخت فیلمی درباره این شخصیت مورد استفاده قرار گرفت، بنابراین شاید در آینده هم شاهد ساخت فیلمی درباره زندگی ماسک باشیم.

تقاضانامه شغلی استیوجابز حراج می شود

 
 
قرار است چند روز دیگر فرم تقاضانامه شغلی که استیو جابز در ۱۸ سالگی پر کرده بود به قیمت پایه ۱۵ هزار پوند در انگلیس حراج شود.
 
 به نقل از دیلی میل، یک تقاضانامه شغلی که استیو جابز (بنیان گذار اپل) آن را در ۱۸ سالگی امضا کرده، در حراجی لندن عرضه می‌شود.
 
این تقاضانامه مربوط به سال ۱۹۷۳ میلادی است و مهارت‌های رایانشی جابز را نشان می‌دهد. فرم مذکور برای یک پست شغلی نامشخص است و تاریخ آن مربوط به یک سال قبل از پیوستن جابز به شرکت آتاری به عنوان تکنسین و همکاری با استیو وزنیاک است.
 
 
۲ سال پس از این تاریخ وزنیاک و جابز اپل را تأسیس می‌کنند و نخستین دستگاه شأن به نام «Apple-1» را به بازار عرضه کردند. حراجی «چارترفیلدز» روز ۲۴ فوریه این آیتم را به طور آنلاین و با قیمت پایه ۱۵ هزار پوند حراج می‌کند.
 
البته پیش بینی می‌شود این تقاضانامه قدیمی به قیمتی بسیار بالاتر فروخته شود. تاریخ این حراجی با شست و پنجمین تولد استیوجابز مصادف شده است.

آی‌فون مورد علاقه استیو جابز با آی‌فونی که می‌بینیم فرق دارد!

آی‌فون مورد علاقه استیو جابز با آی‌فونی که می‌بینیم فرق دارد!

جالب است بدانید که آیفون تماما طرح مورد علاقه استیو جابز نیست و نبوده است. این را عمران چائودری، طراحی که 19 سال سابقه کار در شرکت اپل را دارد اعلام کرده است.

به گفته وی قرار بود که آیفون کلا هیچ دکمه‌ای نداشته باشد، اما تصمیم بر این شد که دکمه خانه لازم است، هر چند اگر قرار بود به دلخواه جابز پیش برویم، او خواهان تعبیه دکمه بازگشت هم بود.

این گفته‌های عمران در کتاب جدیدی تحت عنوان The One Device: The Secret History of the iPhone منتشر شده است. بر طبق آنچه در کتاب می‌خوانیم او موفق شده است که نظر جابز را تغییر دهد. او مدیر عامل کمپانی را قانع کرده است که اگر بخواهیم مردم را متقاعد کنیم که این دستگاه قرار است همان کاری را که می‌خواهند برایشان انجام دهد، نباید دکمه اضافه دیگری برایش در نظر بگیریم.

این کتاب به نویسندگی برایان مرچانت از امروز در آمازون به قیمت 19 دلار عرضه می‌شود. برای خواندنش نیازی نیست که حتما طرفدار آیفون یا کمپانی باشید، اگر دلتان می‌خواهد از تاریخچه یکی از پر طرفدارترین محصولات تکنولوژیکی بازار بیشتر بدانید، حتما این کتاب را تهیه کنید.

نوشته آی‌فون مورد علاقه استیو جابز با آی‌فونی که می‌بینیم فرق دارد! اولین بار در پدیدار شد.

در مورد لپتاپ های صفحه لمسی حق با استیو جابز بود

اکنون که چند هفته از معرفی وسیع MacBook Pro گذشته، زمان آن است تا بررسی کنیم که اپل واقعاً با گروه لپ تاپ های خود قرار است چه کار کند.

گویا آی تی – اکثر شکایت ها دربارهMacBook Pro حول محور انتخاب طرح های نام گذاری اپل است. این شرکت چند سال است که با به تاخیر انداختن ارائه آپدیت ها برای محصولات با کیفیت خود در پشتیبانی از دستگاه های ارزانتر و سبک تر مصرفی، در حال برهم زدن بازار حرفه ای و خلاقانه خود است. با این وجود، دلایل متعددی وجود دارد که افراد خاصی از اپل عصبانی باشند. MacBook Pro یک محصول ” حرفه ای” قانونی نیست، بنابراین فریب حربه های بازاریابی را نخورید.

اما، به استثنای قوانین نامگذاری، اپل کارهای بسیار درستی درباره MacBook Pro انجام می دهد.

استیو جابز، مدیر عامل اپل در سال ۲۰۱۰ در حال معرفی نسخه های تازه ای از مک بوک پروهای خود بود که بی شباهت با چیزی که چند هفته قبل دیدیم نبود. در این جلسه او توضیح داد که چرا اپل قصد ندارد فعلاً یک لپ تاپ صفحه لمسی را تولید کند. در آن زمان (و اکنون هم) این محصول مهم بعدی در حوزه لپ تاپ ها به حساب می آمد.

جابز می گفت، ” ما تست های کاربری بی شماری بر روی این محصول انجام داده ایم و مشخص شده که این موضوع عملی نیست. سطوح لمسی قرار نیست عمودی باشند. آن در آزمایش ها عالی است اما بعد از یک دوره کوتاه مدت شما دچار خستگی می شوید. بعد از یک دوره طولانی مدت دست های شما می افتند. این عملی نیست. آن از نظر ارگونومیکی مایوس کننده است. صفحات لمسی باید افقی باشند. ”

علی رغم استدلال محکم جابز علیه صفحات لمسی در سال ۲۰۱۰، امروزه آنها را در همه جا مشاهده می کنیم. در حقیقت، در سال ۲۰۱۲ ویندوز کل پلتفرم خود را باز طراحی کرد، با این ایده که هر صفحه نمایشی باید قابلیت لمسی بودن داشته باشد. حتی کروم بوک ها و دسکتاپ ها هم صفحات لمسی دارند. اگرچه اکثر آن تلاش ها یک شکست کامل بوده است (به ویندوز ۸ نگاه کنید)، اما گرایش ما به تعامل برقرار کردن با دستگاه های خود از طریق لمسی هیچ وقت تا این حد بالا نبوده است. اما تولید کنندگان لپ تاپ حتی تلاش نکرده اند تا این مشکل را رفع کنند. راه حل آنها این بوده که صرفاً یک صفحه لمسی بر روی آن لپ تاپ قرار دهند و آن را خوب بنامند.

من همه نوع از این لپ تاپ های صفحه لمسی را استفاده کرده ام – و هیچ کدام از آنها هیچ وقت من را قانع نکردند که صفحه لمسی برای آنها مناسب است. چیزی مانند یک Surface Book یا Surface Pro 4 دارای حالت های تبلت هستند، که تعامل لمسی را کمی موجه تر می کند، اما در وضعیت ایستاده تقریباً غیر قابل استفاده است. پس راه حل چیست؟

در آن زمان، تنها پاسخی که اپل برای ارائه داشت، پد لمسی چند لمسی بود. آن دارای حرکات بود و به روش های جالبی می توانست با محتوای سیستم عامل تعامل برقرار کند، اما هرگز استفاده از آن به سادگی یک آیفون نبود و مطمئناً مانند چیزی که رقبای آن ارائه می کردند شیک و درخشان نبود. سال ها گذشتند و اپل لجبازانه حاضر به تغییر عقیده خود درباره این مسئله نیست.

اما بعد از شش سال، اپل در نهایت با ارائه جدیدترین آپدیت برای گروه MacBook Pro خود به این مشکل پاسخ داده است: و آن پاسخ Touch Bar (نوار لمسی) است. اپل با حذف کلیدهای عملکرد و جایگزین کردن آن با یک نوار کوچک دارای صفحه لمسی، برخی قابلیت های مهم را در لپ تاپ های خود ایجاد کرده است، اگرچه هنوز هم این سطح لمسی را در وضعیت افقی حفظ کرده است.

این نوار لمسی بسته به نوع نرم افزار مورد استفاده شما تغییر می کند. بنابراین وقتی شما در سایتFinder هستید، آن فقط چند گزینه پایه ای اندک ارائه می کند، به همراه کلید Esc و دکمه کنترل صدا. این چیز زیادی نیست. اما وقتی در نرم افزاری مانند فتوشاپ باشید، اپل یک دسته بندی کلی از ابزارها و گزینه هایی را نمایش می دهد که استفاده لمسی از آن بسیار ساده است مانند کنترل قلم مو.

این نوار لمسی همچنین پاسخی به مشکل اتصال مک بوک به آیفون است. چرا استفاده از دو محصول کامپیوتری از یک شرکت مشابه احساس کاملاً متفاوتی به وجود می آورد؟ آیا این دو هیچ وقت به راستی یک تجربه یکپارچه ایجاد نخواهند کرد؟ این نوار لمسی پاسخ اپل به این پرسش است: خیر. لااقل نه در آینده نزدیک.

در عوض، این شرکت فقط برخی از طرح های آیفون را به کاربران مک بوک ارائه می کند و امیدوار است تجربه مطلوب تری برای استفاده کنندگان از این دو محصول ایجاد کند. اما نه، مک بوک و آیفون به این زودی ها تجربه یکپارچه ای نخواهند داشت.

و شاید این مناسب باشد. گذشته از همه، تمام چیزهایی که برای تولید یک لپ تاپ لازم است امروزه به طور فزاینده ای ویژه هستند. شما چیزی به عنوان یک صفحه کلید می خواهید. چیزی برای برای عملکرد چند کاره شدید می خواهید. چیزی برای کنترل جدی و نیروی خام نیاز دارید. این فرآیندها و عملکرد ها کاملاً جدا از چیزهایی هستند که شما می خواهید به طور روزانه بر روی گوشی هوشمند خود انجام دهید و به چند مجموعه از کنترل های مختلف نیاز دارید.

پاسخ مک بوک پرو به این مشکل واضح و ساده نیست – در واقع، آن حتی در نگاه اول کمی احساس پیچیدگی و اجباری بودن دارد. با این وجود، آن دارای یک فلسفه و ادراک ارگونومیکی است که کاملاً درست است. بنابراین اگرچه مک بوک پرو ممکن است برداشت درستی در زمینه ویژگی ها و قوانین نامگذاری نداشته باشد، اما من شکی ندارم که در زمینه صفحات لمسی حرفه ای است. خوشبختانه این موضوع مجدداً بحث جدیدی را پیرامون صفحات لمسی مطرح می کند که تمام تولید کنندگان لپ تاپ می توانند پاسخ های خود را نسبت به آن ارائه کنند.

در آخر من تردیدی ندارم که استیو جابز در این مورد درست می گفت. و احساس می کنم که او نوار لمسی را به عنوان مهر تاییدی بر این موضوع ارائه کرده است.