یادداشتی آذری جهرمی در روزنامه شرق: پیش به سوی ایران دیجیتال

محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در یادداشتی که در صفحه اول روزنامه شرق امروز (27 مرداد ) منتشر کرده به تشریح انقلاب صنعتی چهارم و نقش آن در دگرگونی جهان پرداخته است.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، در متن این یادداشت آمده است: 
 
از ابتدای قرن حاضر به تدریج پای در ساحت انقلابی نهادیم که چهارمین انقلاب صنعتی نام گرفت؛ انقلابی که فراتر از تحول اینترنت و دوران شبکه های مجازی، جهان را به سوی دگرگونی شگرفی پیش می برد. با این تحول، تغییرات سریع، عمیق و نظام مندی را در تمام عرصه های زندگی بشر؛ از اقتصاد و سیاست گرفته تا مسائل اجتماعی، زیست محیطی، اشتغال و کارآفرینی شاهد هستیم. در حقیقت، چهارمین انقلاب صنعتی که ترکیبی از فناوری های مختلف است، کل نظام تولید و مدیریت را تحت تأثیر قرار داده و با تحولی فراگیر منجر به دیجیتالی شدن جوامع و بهبود کیفیت زندگی بشر شده است. باید توجه داشت این تحول بزرگ که بر فناوری دیجیتال استوار است، به لحاظ مقیاس و پیچیدگی به هیچ یک از تجربه های پیشین جامعه بشر شباهتی ندارد و از آنجا که سرعت این انقلاب بیش از انقلاب های صنعتی پیشین است، واکنش ما به این تحول آینده ما را رقم می زند.  حال سوال اینجاست که با گام نهادن به دامنه چنین تغییرات جدی، نظام مند و عمیقی در زندگی بشر، تکلیف ما چیست؟
 
آیا باید نظاره گر خاموش رویدادهای اطراف  خود باشیم و با نفی این تحولات سعی در دورماندن از تأثیرات آن کنیم یا با چشمان باز یکی از مسافران این قطار پرشتاب شویم و از مزایای آن برای تحقق اهداف و آرمان های عالی خود بهره ببریم؟ قطار دیجیتالی شدن به سرعت در حال حرکت است و بی تردید اگر ملتی به آن نپیوندد و غفلت کند، از این کاروان تحول جا می ماند و در فرایند توسعه دچار مشکل می شود. در حقیقت موفقیت در انتظار ملت هایی است که بتوانند سریع تر بر قطار این تحول سوار شوند و از ظرفیت ها و فرصت های پیش آمده به واسطه آن، نهایت بهره را ببرند.
 
از این پس توسعه کشورها با شاخص تحول دیجیتال ارزیابی خواهد شد و از آنجا که این تحول، حرکت در مرزهای دانش است، کشورهایی که به سرعت و با تکیه بر دانش بومی و با برنامه ای منسجم و منظم در مسیر این کاروان با آن همراه شوند، در فرایند توسعه از دیگران پیشی خواهند گرفت. موضع ما در برخورد با این تحولات، از منظر سود و زیان کل جامعه است. به بیان دیگر، درک این حقیقت ضروری است که نباید در برابر این مسیر مانع ایجاد کرد؛ چراکه سیر تحولات نشان می دهد چاره ای جز پیوستن به این تحول نداریم و مقاومت در برابر آن <<آب در هاون کوبیدن>> است. قطعا در این تحول جهانی، مواهب و مزایای بی شماری برای ما نهفته است. کاهش بوروکراسی اداری، تغییر مفهوم کسب وکار و توسعه کارآفرینی، حفظ محیط زیست و منابع طبیعی تجدیدناپذیر، کاهش هزینه های اجرائی، تسهیل دسترسی مردم به خدمات، آموزش و تحقق آرمان ها و اهداف نظام، بخشی از مزایای همگام شدن با این تحول است که در بستر دیجیتالی شدن نصیب ما می شود. در مسیر پیوستن به تحول دیجیتال، توجه به دو مورد اجتناب ناپذیر است
 
 نخست افزایش سواد رسانه ای عموم مردم به منظور پیوستن به کاروان تحول دیجیتال و سپس افزایش سواد رسانه ای و درک مدیران و مسئولان برای پیشگام شدن در پیوستن به این کاروان پرسرعت. هنوز در برخی از سازمان های حاکمیتی و دولتی شاهد مقاومت برخی از مسوولان ارشد یا مدیران میانی در برابر تحول دیجیتالی هستیم که البته دلایل مختلفی دارد. نداشتن درک صحیح از ضرورت پیوستن به کاروان جهانی تحول دیجیتالی شدن، قطع برخی از منافع گروهی یا فردی و ترس از نفوذ بیگانگان یا نشت اطلاعات، تنها برخی از دلایل مقاومت های فعلی در برابر این تحول است.
 
برای شکستن چنین مقاومت هایی و حذف موانع این مسیر، هم نیازمند اطلاع رسانی و آگاهی بخشی هستیم و هم گاهی باید با جدیت فرمان ایجابی صادر کنیم. ولی از آنجا که فرصت ما برای پیوستن به این قطار پرسرعت اندک است، باید در ازپیش روبرداشتن این مقاومت ها تعجیل کرد. در این میان انتظار می رود نخبگان و صاحبان رسانه با برشمردن مزایای متعدد و آشکارکردن زوایای پنهان این تحول و تبیین آن به زبان ساده برای مردم بکوشند و با آگاه سازی، بستر و شرایط استفاده از ظرفیت ها و فرصت های این تحول را در بین آحاد مردم، سیاست گذاران و مجریان فراهم کنند. امروز طرح های بزرگی نظیر دولت الکترونیک، دولت همراه، شبکه ملی اطلاعات، رجیستری تلفن همراه و سایر طرح های ملی در بستر تحول دیجیتال شکل گرفته  اند و راهگشای مسیر توسعه و برطرف کننده موانعی مانند فساد، بوروکراسی و رانت هستند.
 
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، با رصد دقیق اتفاقات فناورانه در عصر حاضر و پیش بینی تأثیرات این تحولات در آینده کشور می کوشد با توسعه زیرساخت های ارتباطی و فناوری اطلاعات در لبه فناوری از جمله فضای ابری، اینترنت اشیا و داده های بزرگ مقیاس، خود را برای استفاده از فرصت ها و ظرفیت های پیش آمده به واسطه این تحول جهانی آماده کند؛ علاوه بر این، رسیدن به این هدف با افزایش فهم عمومی جامعه و درک مسئولان و به ویژه اتخاذ سیاست واحد در این زمینه امکان پذیر است. در غیر این صورت، غفلت از این فرصت با توجه به دامنه گسترده و سرعتی که این انقلاب دارد، دستاوردی جز زیان از عقب ماندگی کشور به همراه نخواهد داشت. بنابراین اگر به دنبال نقش و اثرگذاری در جهان و اعتلای فرهنگ و دانش کشور خود هستیم و نمی خواهیم سیل تحولات ما را به ناگزیر به ناکجاآباد ببرد، بهتر است تا فرصت باقی است بر این قطار پرسرعت سوار شده و با تحولات جهانی همگام شویم.  پس، سوار بر قطار تحول دیجیتال، پیش به سوی ایران دیجیتال.
 

تاثیر تغییرات اقلیمی روی کاهش تراکم چوب درختان

تاثیر تغییرات اقلیمی روی کاهش تراکم چوب درختان

دانشمندان می‌گویند در اثر تغییرات اقلیمی تراکم چوب درختان اروپا به طور مداوم از سال ۱۸۷۰ کاهش یافته‌ است.

سیاست یک بوم و دو هوای اکوسیستم استارتاپی

واقعیت این است که برای هیچ‌کدام از کارکنان اسنپ فرقی ندارد که این سامانه به عنوان یک استارت‌آپ مطرح باشد یا یک شرکت بزرگ! آن‌ها هر روز با امیدی تازه و انگیزه‌ای خلاق راهی محل کارشان می‌شوند و تلاش می‌کنند خدمات بهتری به مردم شهرشان ارائه دهند.
 
در نشستی که چندین روز پیش با حضور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برای دانشگاهیان کرمان برگزار شد، محمدجواد آذری جهرمی گفت:« در طرح نوآفرین که در حال حاضر در کمیسیون اقتصادی دولت در حال بررسی است، تعریفی برای استارت‌آپ‌ها در نظر گرفته شده تا معلوم شود از چه شرکتی باید حمایت شود و از چه شرکتی نه. مثلا اسنپ و تپسی دیگر استارت‌آپ نیستند و به مرحله بلوغ رسیده‌اند.» اما آیا واقعا این‌طور است؟ اگر به گفته وزیر جوان شرکت اسنپ دیگر قد کشیده و استارت‌آپ نیست، پس قاعدتا باید از سوی شرکت‌های سنتی مورد قبول باشد و هر روز با سنگ‌اندازی آن‌‌ها مواجه نشود. اگر هم سازمان‌های سنتی معتقدند اسنپ هنوز شرکت نوپایی است که مانده تا بالغ شود و در رده شرکت‌های بزرگ قرار بگیرد ‍پس تکلیف حمایت‌هایی که باید صورت می‌گرفت و هیچ‌گاه نگرفت چه می‌شود؟
 
فرض اول؛ اسنپ یک استارت‌آپ است
 
اگر اسنپ را به عنوان یک استارت‌آپ بپذیریم، این توقع به وجود می‌آید که مثل هزاران کسب و کار نوپای دیگری که با امید تغییر پا به میدان گذاشته، از آن حمایت شود. اما آیا واقعا در سه سال و اندی زمانی که از تولد اسنپ می‌گذرد، حمایتی از این سامانه صورت گرفته است؟ اخبار و گزارش‌هایی که درباره اسنپ به گوش می‌رسد، چیز دیگری می‌گویند؛ این‌که اسنپ به عنوان اولین سامانه هوشمند درخواست اینترنتی خودرو از سوی سازمان تاکسی‌رانی مورد قبول نیست و همین مخالفت باعث شده هر روز مشکلی برای این استارت‌آپ نوپا به وجود بیاید. سازمان تاکسی‌رانی، شهرداری و دیگر نهادهای دولتی مخالف به محض آغاز کار اسنپ در بعضی‌ شهرها قیل و قال‌ها راه‌ می‌اندازند، دفتر اسنپ را پلمپ می‌کنند، بازاریاب‌های میدانی را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند و حتی در یک مورد عجیب در کرمان آن‌ها را با ماشین زیر گرفته‌اند. گزارش‌ها از فعالیت اسنپ در مشهد نشان می‌دهد که این سامانه مسئولیت حمل و نقل تعداد زیادی از مردم شهر را به عهده دارد و روزانه سفرهای زیادی در مشهد به انجام می‌رساند، اما با این وجود همچنان بیشترین مشکل را در مشهد برای اسنپ پیش می‌آورند و مدام چوب لای چرخ این استارت‌آپ جوان می‌برند. اگر اسنپ یک استارت‌آپ است، کی و کجا حمایتی از آن صورت گرفته که منجر به پیشبرد اهدافش شده و این سامانه سال‌ها بعد می‌تواند در معرفی تاریخچه خود از سازمان و نهادهایی نام ببرد که اگر حمایت‌شان نبود، حیات اسنپ با مشکل مواجه می‌شد؟
 
فرض دوم؛ اسنپ یک استارت‌آپ نیست
 
فرض را بر وفق مراد وزیر جوان می‌گیریم و می‌گوییم اسنپ دیگر یک استارت‌آپ نیست که نیاز به حمایت داشته باشد. با وجود عمر کوتاهش آن‌قدر بزرگ شده که بتوان اسم یک شرکت یا سازمان رشدیافته را روی آن گذاشت و در رده شرکت‌های قدمت‌دار به حسابش آورد. اگر اسنپ امروز شرکت رشدیافته‌ای شده و از قواره استارت‌آپ‌ها بیرون آمده، پس قاعدتا باید از سوی دیگر کسب و کارهای سنتی مانند سازمان تاکسی‌رانی به عنوان یک شرکت به حساب بیاید و مشکلات استارت‌آپ‌ها را نداشته باشد. اگر اسنپ یک استارت‌آپ نیست، پس فعالیت آن درست مانند دیگر شرکت‌های بزرگ باید بدون محدودیت و بلامانع باشد و نباید خبری مبنی بر زد و خورد تاکسی‌رانی شهرهای مختلف با بازاریاب‌های میدانی این سامانه منتشر شود. مگر نه این‌که بازاریاب‌های شرکت‌های بزرگ مواد غذایی اجازه دارند در خیابان‌ها نمونه محصولات خود را به مردم بدهند و تست محصول‌شان را به صورت میدانی پیش ببرند؟ پس برای اسنپ به عنوان شرکت بزرگی که دیگر استارت‌اپ نیست چه مغایرتی وجود دارد که از سوی مخالف‌ها مجاز به بازاریابی میدانی نیست؟ در شرایطی که این سامانه روزانه چند صد هزار سفر مطمئن را به انجام می‌رساند، چرا هنوز هم عده‌ای هستند که با ساز و کار اسنپ به مخالفت بر می‌خیزند؟ مشکل آن‌ها اگر استارت‌آپ  بودن این سامانه است و به دلیل نوپا بودن به آن اعتماد ندارند که طبق گفته وزیر جوان اسنپ دیگر بزرگ شده و در دسته استارت‌آپ‌ها قرار نمی‌گیرد!
 
قصد اصلی؛ خدمت‌رسانی به مردم
 
واقعیت این است که برای هیچ‌کدام از کارکنان اسنپ فرقی ندارد که این سامانه به عنوان یک استارت‌آپ مطرح باشد یا یک شرکت بزرگ! آن‌ها هر روز با امیدی تازه و انگیزه‌ای خلاق راهی محل کارشان می‌شوند و تلاش می‌کنند خدمات بهتری به مردم شهرشان ارائه دهند. بر اساس تمام گزارش‌های مستند موجود، اسنپ به عنوان اولین سامانه هوشمند حمل‌و‌نقل امروز برای حدود ۴۰۰ هزار نفر اشتغال‌زایی کرده و هر روز مسافران زیادی را در شهرهای مختلف ایران جابه‌جا می‌کند. وقتی پای خدمت‌رسانی بهتر در میان باشد، دیگر مهم نیست اسم یک مکانی را استارت‌آپ بگذارند یا یک شرکت بزرگ. اسنپی‌ها یاد گرفته‌اند برای فردایی بهتر و جامعه‌ای ایده‌آل‌تر قدم بردارند. حرف‌شان این است؛ نوپا هستیم یا در چشم شما بزرگ شده‌ایم، قصد ما خدمت‌رسانی به مردمی است که حق دارند زندگی راحت‌تری داشته باشند.

فعالیت سامانه کاشف برای مقابله با جرایم مالی در فضای مجازی

فعالیت سامانه کاشف با هدف تحقق افزایش توانایی‌نظام بانکی‌در مقابله با جرائم مالی، ساماندهی تعاملات الکترونیکی نظام بانکی و پرداخت با مراجع قضایی و تسهیل فرآیند دادرسی جرائم مالی در فضای مجازی آغاز شد.
 
معاونت فناوری های نوین بانک مرکزی اعلام کرد: یکی از اهداف مهم بانک مرکزی «ایجاد نظام تعاملی موثر بین بانک‌ها، بانک مرکزی و دستگاه‌های ذیربط» بوده است تا بتواند از طریق آن، مدیریت موثری در رخدادهای امنیتی حوزه بانکی و پرداخت داشته باشد. به این منظور یکی از ماموریت های شرکت مدیریت امن الکترونیکی کاشف به‌ عنوان بازوی اجرایی بانک مرکزی در حوزه امنیت اطلاعات بانکی، ایجاد قابلیت‌های لازم برای گردآوری و به اشتراک‌گذاری بهنگام اطلاعات و رخدادهای امنیت اطلاعات بانکی تعریف‌ شده است. به‌ منظور تحقق این اهداف، شرکت کاشف نیز طراحی و پیاده‌سازی سامانه تعاملی را در دستور کار خود قرارداد.
 
این شرکت با طراحی و پیاده‌سازی سامانه تعاملی از یکسو و ایجاد شبکه‌ای متشکل از نمایندگان بانک‌ها و موسسات اعتباری از سوی دیگر توانسته است بستر تعاملیِ کارآمد و امنی را برای کارکردهای آتی که مبتنی بر مشارکت، همکاری و هماهنگی است ایجاد کند.
 
در کنار اقدامات صورت پذیرفته در نظام بانکی و همزمان با رشد روزافزون بهره‌گیری از ابزارهای الکترونیکی در خدمات بانکی و پرداخت، جرائم رایانه‌ای مرتبط با این ابزارها نیز افزایش‌یافته است و فرآیند رسیدگی به این جرائم نوظهور، لزوم ارتباطات تنگاتنگ نظام قضایی و بانکی کشور را دوچندان کرده است. در رسیدگی به جرائم سایبری مالی، بانک مرکزی، دادستانی کل کشور، پلیس فتا، بانک‌ها و موسسات اعتباری و شرکت‌های حاکمیتی نقش‌آفرینی می‌کنند و هر یک از آنان در این فرآیند، داده ستانده هایی با دیگر ذینفعان دارند که نیازمند راه‌حل‌هایی کارآمد جهت گردش مناسب آنان است.
 
بستر ایجادشده توسط سامانه تعاملی کاشف به‌ عنوان یک توانمند ساز در نظام بانکی هم‌ اکنون توانسته است با مشارکت و همکاری تمامی ذینفعان، نیازمندی‌های مرتبط با ایجاد هماهنگی و سرعت بخشی به فرآیند رسیدگی به جرائم رایانه‌ای در نظام بانکی را مرتفع سازد.
 
مبنای به‌ کارگیری سامانه تعاملی در رسیدگی به جرائم رایانه‌ای مرتبط با خدمات بانکداری و پرداخت بر اساس تفاهم‌نامه‌ای که میان بانک مرکزی، دادستانی کل کشور و شرکت کاشف منعقدشده، شکل‌گرفته است. مهم‌ترین اهدافی که در این تفاهم‌نامه ذکرشده است، «ایجاد و به‌ کارگیری درگاه واحد برای تعاملات الکترونیکی بین طرف‌های تفاهم‌نامه»، «تسریع و تسهیل تعاملات در فرایند رسیدگی به جرائم رایانه‌ای مرتبط با خدمات بانکداری و پرداخت» و «به حداقل رساندن دیوانسالاری بین سازمانی» است.
 
توانمندی مقابله با موارد مشکوک به پولشویی و کلاهبرداری در نظام بانکی، پیش‌نیاز سرعت بخشیدن به فرآیند تعقیب جرم و حقیقت‌یابی در دستگاه قضایی کشور است. وجود سازوکارهای مرتبط با چنین توانمندی‌هایی، امکان جلوگیری از خروج پول از شبکه بانکی و غیرقابل ردیابی شدن فعالیت‌های کلاهبردارانه را فراهم می‌کند. سرعت عمل در جلوگیری از خروج وجه حاصل از جرم، فرصت کافی را در اختیار سازوکارهای حقیقت‌یابی برای کشف حقیقت قرار می‌دهد. لذا لازم است بدون فوت وقت جریان پول حاصل از جرم، متوقف‌شده و از خروج پول و گم‌شدن رد آن ممانعت شود و سپس فرآیند رسیدگی به جرم آغاز شود. تلاش بر این است با هماهنگی ۲۴ در ۷ میان نظام‌های قضایی، انتظامی، بانکی و پرداخت کشور بتوان با سرعتی نزدیک به‌ سرعت کلاهبرداران اقدامات پیشگیرانه و مقابله‌ای لازم را در حوزه مالی انجام داد و از حقوق شهروندان بدون محدودیت زمانی و مکانی صیانت نمود.
 
از اینرو راه‌اندازی سامانه کاشف باهدف تحقق افزایش توانایی نظام بانکی کشور در مقابله با جرائم مالی، ساماندهی تعاملات الکترونیکی نظام بانکی و پرداخت کشور با مراجع قضایی و تسهیل فرآیند دادرسی مرتبط با جرائم مالی در فضای مجازی آغاز شده است. سامانه کاشف امکان صدور دستورات قضایی و ارسال خودکار دستورات صادرشده برای نهادهای عامل فعال در شبکه بانکی و پرداخت کشور، پاسخگویی به دستورات قضایی توسط نهادهای عضو شبکه بانکی و پرداخت کشور، مدیریت فرصت‌های زمانی برای پاسخگویی به دستورات قضایی و پیگیری دستورات قضایی صادرشده در حوزه مقابله با جرائم رایانه‌ای در نظام بانکی و پرداخت را برای قضات محترم دادستانی کل کشور فراهم آورده است.
 
در فاصله زمانی که سامانه به‌صورت آزمایشی به کار گرفته شده دستور قضایی برای اعضای نظام بانکی و پرداخت کشور ارسال‌ شده است و پاسخگویی مناسب و سریع شرکت شاپرک، بانک‌ها و موسسات اعتباری نویدبخش محقق شدن بخشی از اهداف کلان بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و شرکت مدیریت امن الکترونیکی کاشف در مبارزه با جرائم رایانه‌ای در نظام بانکی و پرداخت است.

هوشمند سازی بیش از هزار مدرسه در پایتخت

مدارس هوشمند رویكرد جدید آموزشی است كه با تلفیق فناوری اطلاعات و برنامه های درسی، تغییرهای اساسی در فرایند یاددهی و یادگیری به دنبال دارد.
هدف از ایجاد مدارس هوشمند، رشد همه جانبه دانش‌آموزان (ذهنی، جسمی، عاطفی و روانی)، ارتقای توانایی‌ها و قابلیت‌های فردی، تربیت نیروی انسانی متفکر و آشنا به فن‌آوری، افزایش ارتقاء و مشارکت مردمی است.
 
براساس تحقیق ارایه شده توسط آقای دیوید پركینز ( David perkins ) از دانشگاه هاروارد كه نقش اولیه را در طراحی و توسعه مدارس هوشمند smart schooL ایفا كرده  این مدارس دارای 8 اصل یا تئوری اساسی یادگیری هستند كه عبارتند از :
 
1- مدرسه به عنوان سازمان یادگیری: مدرسه نه فقط برای دانش آموزان بلكه برای معلمان مدیران و حتی اولیای دانش آموزان نیز محیط یادگیری است و سازمان یادگیری مدارس هوشمند به نحوی است كه دریك فرایند طبیعی از تعیین هدف ها، محتوا، ارزشیابی و نحوه نظارت برخود و خلق سیستم پویا كلیه اعضا مشاركت دارند.
 
2- ارزشیابی یادگیری محور: ارزشیابی برمحور یادگیری است نه محصول و نتیجه كار به نحوی كه دانش آموزان و معلمان را دریك فرایند درگیر کرده و نتیجه ارزشیابی برمحور كیفیت و كاربرد آن برروی دانش آموزان قرارمی گیرد و آزمون ها در بهترین شرایط به عنوان ابزار ارزشیابی به كاربرده می شوند.
 
3- دانش زایشی: در مدارس هوشمند با ارایه محتوای مناسب بیش ترین تاثیر را بر رشد فكری و عملی دانش آموزان می گذارد و به جای مصرف  اطلاعات و دانش توسط دانش آموزان به توانایی تولید دانایی نیزمجهزمی شوند.
 
4- تاكید بردرك و شناخت اهداف: اهداف برنامه ها و فعالیت های مدارس هوشمند برای دانش آموزان قابل درك به نحوی كه خروجی های مدارس براساس اهداف از پیش تعیین شده تنظیم می شوند و به همین منظور دانش آموزان از مشاركت و همراهی بیش تر و مناسب تری در امر یادگیری برخوردار خواهند بود.
 
 5- تاكید بر هوش اكتسابی: تحقیقات ومطالعات نشان می دهد كه با آموزش روش های تفكر، به ویژه روش های تلفیقی و روش‌های فعال تدریس دانش آموزان می توانند از هوش و قدرت تفكر بالاتری در امر یادگیری برخوردار باشند.
 
6- تاكید برتدریس مهارت و انتقال: از دیگر اصول یادگیری درمدارس هوشمند، استفاده ا ز فنون و روش های تدریسی است كه ضمن تقویت انگیزه آنان اوامر یادگیری شبیه سازی و الگو گیری ازآن برای آن ها فراهم شود. این امر موجب می شود كه دانش آموزان نسبت به انتقال این مهارت به دیگران به طور خودكار اقدام کنند. این نكته در فرایند یادگیری نقش بسیار مفید و موثری را ایفا می كنند.
 
7- یادگیری محصول تفكراست: آماده سازی دانش آموزان برای تفكر زمینه منطقی کردن امور را برای آن ها فراهم می کند.
 
8- شمول همگانی: از دستاوردهای تفكر خلاق و درك عمیق از مسایل ، آماده کردن  دانش آموزان و حتی معلمان درحل مشكل‌های پیچیده و غامض آموزشی است. در مدارس هوشمند دانش آموزان و معلمان این علاقه را به راحتی بروز می دهند و با تكیه برخلاقیت و نوآوری و ارایه روش های جدید درحل مشكل‌ها اقدام می کنند.
 
مهمترین ویژگی‌ مدارس هوشمند
 
از جمله مهمترین ویژگی‌های مدارس هوشمند این است که دانش آموزان با تفکر مستقل و ابراز خلاقیت توانمندی خود را به کار می‌گیرند و فضای حاکم موجب به کارگیری توانمندی‌های مربیان، معلمان و اولیا برای تقویت آموزش و پرورش می‌شود و به طور کلی محیط مدرسه مشوق یادگیری و باعث ایجاد انگیزه و رغبت در مجموعه خواهد شد.
 
اما از مهمترین اهداف مدارس هوشمند افزایش مشارکت عناصر مرتبط با سیستم مدرسه به ویژه اولیاء، مربیان و دانش آموزان و فراهم کردن امکان تعادل بیشتر آنان با یکدیگر  است. از طرفی دانش آموزان در چنین مدرسه‌ای با فناوری الکترونیکی آشنا می‌شوند و توانمندی فردی خود را از این طریق افزایش می‌دهند. رشد همه جانبه در این سیستم یکی دیگر از اهداف مورد نظر است چرا که با تسلط به تمام مجموعه و بازخودگیری از روند پیشرفت توسط دانش آموزان آنان بخوبی نقاط قوت و ضعف خود را تشخیص می‌دهند و به یاری سیستم برای رفع آن تلاش می‌کنند.
 
ایجاد تنوع و خارج شدن از شیوه یکنواخت و سنتی آموزشی از جمله اهدافی است که درصورت اجرای دقیق طرح می تواند بازده کاری را در مدرسه افزایش دهد. دانش‌آموز در این سیستم با اهمیت زمان آشنا شده و بخوبی می‌آموزند که چگونه می‌توان در کمترین زمان به خواسته‌ها و نیازهای خود از طریق استفاده از فناوری ارتباطی نایل آمد.
 
هوشمند سازی مدارس ایران تا پایان سال 1400
 
مطابق با قانون برنامه ششم توسعه، وزارت ارتباطات با همکاری وزارت آموزش و پرورش، طرح هوشمند سازی مدارس در کل کشور را باید تا پایان این برنامه (پایان سال ۱۴۰۰) عملیاتی کنند.
 
در ماده ۶۹ قانون برنامه ششم توسعه، موضوع هوشمند سازی مدارس در کل کشور به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تکلیف شده است و در این زمینه مرکز ملی فضای مجازی کشور نیز موظف به تدوین مصوبه برای تصویب در شورای عالی فضای مجازی است.
 
در این برنامه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مکلف شده که با رعایت مصوبات شورای عالی فضای مجازی و با همکاری وزارت آموزش و پرورش نسبت به هوشمند سازی مدارس اقدام کند.
 
در این صورت باید امکان دسترسی الکترونیکی به کتب درسی، کمک آموزشی، رفع اشکال، آزمون و مشاوره تحصیلی، بازی‌های رایانه ای آموزشی، استعداد سنجی و آموزش مهارت‌های حرفه ای برای دانش آموزان فراهم شود.
 
همچنین ماده ۶۹ قانون برنامه ششم توسعه، ارایه مهارت های فنی و اجتماعی به صورت رایگان را برای تمامی دانش آموزان شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر و روستاها و حاشیه شهرهای بزرگ تکلیف کرده است.
 
موضوع این ماده از برنامه ششم، در اولویت های تصویب شورای عالی فضای مجازی قرار گرفته و قرار است به زودی در زمینه بازی های رایانه‌ای آموزشی نیز آیین نامه‌ای مصوب شود.
 
آخرین وضعیت هوشمندسازی مدارس تهران اعلام شد
 
بنا بر اعلام مسوولان، از ۳۹۲۱ مدرسه در شهر تهران، ۱۱۵۲ مدرسه هوشمند هستند و ۱۰ کلاس درسی با تبلت کار می‌کنند. زهرا تیموری، مسوول هوشمندسازی مدارس شهر تهران در این خصوص به ایسنا گفت: علی‌رغم اینکه سال گذشته بودجه خاصی دریافت نکرده بودیم، اما برای امسال از طرف سازمان بودجه بودجه خوبی در اختیارمان قرار دادند و فعلا تعداد مدارس هوشمند پیشرفته ما افزایش پیدا کرده و از ۳۹۲۱ مدرسه که در شهر تهران داریم، ۱۱۵۲ مدرسه هوشمند هستند.
 
وی با اشاره به چهار سطح هوشمندسازی اظهار کرد: یک سطح گواهینامه است؛ اگر مدیر مدرسه‌ای علاقه‌مند باشد در زمینه هوشمندسازی کار کند و گام بردارد، کلاس‌هایش را به امکاناتی مانند ویدئوپروژکتور و کیس مجهز کرده و معلم‌هایش را ترغیب ‌کند به سویی بروند که از تولید محتوا و مولتی‌مدیا در آموزش استفاده کنند و همکاران و دانش‌آموزان را ترغیب ‌کند و برایشان کلاس آموزشی بگذارد؛ این سطح گواهینامه است. اگرچند کلاس هم تجهیز شود، ما سطح گواهی را می‌دهیم.
 
وی ادامه داد: سطوح هوشمندسازی شامل سطح مقدماتی، میانی و پیشرفته می‌شود که یعنی مدارس از نظر تجهیزات نرم‌افزاری و هم سخت‌افزاری به سقف می‌رسند و از تجهیزات استفاده می‌کنند. در سطح مقدماتی همه کلاس‌ها باید هوشمند باشند و از شبکه استفاده ‌کنند. در سطح میانی علاوه بر اینکه تمام کلاس‌ها هوشمند است و از شبکه استفاده می‌شود، آزمایشگاه و کتابخانه تجهیز است، از آزمایشگاه‌ و کتابخانه مجازی هم استفاده می‌کنند.
 
تیموری درباره سطح پیشرفته نیز توضیح داد: در این سطح تمام اطلاعات مدرسه در سرور مرکزی هست و هر معلمی اگر حتی یک روز هم غیبت داشته باشد، می‌تواند از آن اطلاعات استفاده کند و از نظر سخت‌افزاری کامل‌ و از نظر نرم‌افزاری هم تمام همکاران مسلط به IT هستند و فعالیت می‌کنند. آن‌ها سرور مرکزی دارند، در سیستم‌شان هم شبکه به صورت وای‌فای و هم به صورت کابلی وجود دارد. دیتاها بین همه همکارانی که در مدرسه هستند، به نوعی اشتراک‌ گذاشته می‌شود، همه اتوماسیون داخلی و سطح دسترسی به اطلاعات را دارند و در سیستم حضور غیابشان، ورود و خروج دانش‌آموز از طریق سیستمی بررسی می‌شود.
 
وی افزود: حتی در چند مدرسه سیستم تبلت‌محور را در پیش گرفتند. دانش‌آموزان در سایت و اتاق‌های سمعی بصری بسته به نوع کلاس اگر که الکترونیکی باشد، می‌توانند از تبلت هم در کلاس استفاده کنند. شاید در کل تهران ۱۰ کلاس داشته باشیم که با تبلت کار می‌کنند. معلم در حال درس دادن روی تخته یک تولید محتوا مطرح می‌کند و دانش‌آموزان می‌توانند روی تبلت سوالات را پاسخ دهند.

مدارس هوشمند، دروس کهن

سال‌هاست بحث هوشمند‌سازی مدارس تهران به‌عنوان یکی از اهداف کلی آموزشی از طریق چندین پروژه مختلف دنبال می‌شود. حالا و بر‌اساس اعلام مسوولان چیزی حدود یک سوم مدارس تهران هوشمند هستند، هرچند هنوز از جهت تعریف هوشمندی نیز اختلافاتی وجود دارد. هرچند بسیاری تصور می‌کنند تجهیز به کامپیوتر و تبلت عنوان هوشمندی را بر یک مدرسه می‌نشاند؛ اما بدون تغییر در محتوای دروس نمی‌توان انتظار تغییری در مدل آموزش داشت.
 
رشد هوشمند‌سازی مدارس
مسوولان هوشمندسازی مدارس تهران اعتقاد دارند که با بودجه خوبی که در اختیار گرفته‌اند، توانسته‌اند رشد خوبی در این زمینه داشته باشند. زهرا تیموری، مسوول هوشمندسازی مدارس شهر تهران در گفت‌وگو با «ایسنا» با بیان اینکه امسال رشد بسیار خوبی در زمینه هوشمندسازی داشتیم، گفته است: به‌رغم اینکه سال گذشته بودجه خاصی دریافت نکرده بودیم، اما برای امسال از طرف سازمان بودجه، بودجه خوبی در اختیارمان قرار دادند و فعلا تعداد مدارس هوشمند پیشرفته ما افزایش پیدا کرده و از ۳۹۲۱ مدرسه که در شهر تهران داریم، ۱۱۵۲ مدرسه هوشمند هستند.
 
وی با اشاره به چهار سطح هوشمندسازی اظهار کرد: یک سطح گواهینامه است؛ اگر مدیر مدرسه‌ای علاقه‌مند باشد در زمینه هوشمندسازی کار کند و گام بردارد، کلاس‌هایش را به امکاناتی مانند ویدئوپروژکتور و کیس مجهز کرده و معلم‌هایش را ترغیب ‌کند به سویی بروند که از تولید محتوا و مولتی‌مدیا در آموزش استفاده کنند و همکاران و دانش‌آموزان را ترغیب ‌کند و برایشان کلاس آموزشی بگذارد؛ این سطح گواهینامه است. اگرچند کلاس هم تجهیز شود، ما سطح گواهی را می‌دهیم.
 
مسوول هوشمندسازی مدارس شهر تهران ادامه داد: سطوح هوشمندسازی شامل سطح مقدماتی، میانی و پیشرفته می‌شود که یعنی مدارس از نظر تجهیزات نرم‌افزاری و هم سخت‌افزاری به سقف می‌رسند و از تجهیزات استفاده می‌کنند. در سطح مقدماتی همه کلاس‌ها باید هوشمند باشند و از شبکه استفاده ‌کنند. در سطح میانی علاوه بر اینکه تمام کلاس‌ها هوشمند است و از شبکه استفاده می‌شود، آزمایشگاه و کتابخانه تجهیز است، از آزمایشگاه‌ و کتابخانه مجازی هم استفاده می‌کنند.
 
تیموری درباره سطح پیشرفته نیز توضیح داد: در این سطح تمام اطلاعات مدرسه در سرور مرکزی هست و هر معلمی اگر حتی یک روز هم غیبت داشته باشد، می‌تواند از آن اطلاعات استفاده کند و از نظر سخت‌افزاری کامل‌ و از نظر نرم‌افزاری هم تمام همکاران مسلط به IT هستند و فعالیت می‌کنند. آنها سرور مرکزی دارند، در سیستم‌شان هم شبکه به‌صورت وای‌فای و هم به‌صورت کابلی وجود دارد. دیتاها بین همه همکارانی که در مدرسه هستند، به نوعی اشتراک‌ گذاشته می‌شود، همه اتوماسیون داخلی و سطح دسترسی به اطلاعات را دارند و در سیستم حضور و غیابشان، ورود و خروج دانش‌آموز از طریق سیستمی بررسی می‌شود.
 
وی افزود: حتی در چند مدرسه سیستم تبلت‌محور را در پیش گرفتند. دانش‌آموزان در سایت و اتاق‌های سمعی بصری بسته به نوع کلاس اگر که الکترونیکی باشد، می‌توانند از تبلت هم در کلاس استفاده کنند. شاید در کل تهران ۱۰ کلاس داشته باشیم که با تبلت کار می‌کنند. معلم در حال درس دادن روی تخته یک تولید محتوا مطرح می‌کند و دانش‌آموزان می‌توانند روی تبلت سوالات را پاسخ دهند.
 
تعریف‌ها و نیازهای متفاوت
طی سال‌های اخیر تعریف‌های گوناگونی از هوشمندسازی مدارس ارائه شده است. با این حال به گفته مرتضی امین زاده یک کارشناس آموزشی با زیرساخت‌های نامناسب نمی‌توان یک پلت‌فرم آموزشی ایجاد کرد. او به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: کودکان امروز از جهت آشنایی و مهارت‌های دیجیتالی بسیار آماده‌تر از نسل‌های قبل هستند و همین زمینه را برای عرضه پلت‌فرم‌های نوین در عرصه آموزش مهیا می‌کند با این حال بخش عمده نبود ساختار یکسان و مدون کار را پیچیده کرده است. نکته این است که توسعه یک پلت‌فرم نیازمند توسعه دهندگان متبحر و شرکت‌های نرم‌افزاری فعالی است که دراین عرصه سابقه داشته باشند. در مورد ایران شاهد چنین فضایی نیستیم. امین زاده تعریف متوازن از مدارس هوشمند را آزادی معلمان در تغییر دروس و استفاده‌های بسته‌های متنوع آموزشی، شیوه‌های جدید دسترسی به محتوای دروس در هر لحظه ( در خانه یا هر محل دیگر) و ایجاد رابطه بین چرخه آموزش از دولت و نهادهای آموزشی پایین و بالادستی گرفته تا مدارس و لابراتوارها می‌داند.
 
از سوی دیگر بازیگران بازار آموزش در کشور نیز در این چرخه نقش ویژه‌ای دارند. بازیگرانی که بسیار زودتر از خود دولت مدل‌های تازه آموزشی را عرضه کرده‌اند و به لطف توسعه وب و تکنولوژی‌های ارتباطی ( به خصوص رشد سرعت اینترنت موبایل) با استقبال مناسبی از سوی بازار نیز روبه‌رو شده‌اند. هرچند بخش عمده محتوای عرضه شده آنها برای گروه‌های سنی بعد از تحصیلات اولیه است؛ اما مسیر پیموده شده توسط آنها می‌تواند در تدوین و طراحی سیستم توسعه آموزشی رسمی نیز مورد توجه قرار گیرد. علی تاج الدین یک کارشناس شبکه‌های آموزشی می‌گوید: یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های هوشمند‌سازی درجه‌بندی محتوای رسانه‌ای دیجیتال است. اینکه صرفا یک اتاق را به چند کامپیوتر یا برای یک مدرسه یک سایت یا دیتابیس محتوایی ایجاد کنیم نه دانش‌آموزان را هوشمندتر می‌کند نه در تعریف‌های فعلی اساسا تاثیری در مدل آموزش دارد.
 
در واقع سخت‌افزار در مرحله دوم و حتی اخیرا در مرحله آخر هوشمندسازی قرار دارد.  تاج الدین می‌افزاید: استفاده از تکنولوژی‌های جدید رایانش ابری می‌تواند پاسخ تکنولوژیک مناسبی برای نیاز به هوشمندسازی مدارس باشد. در سیستم مبتنی بر سخت‌افزار بخش عمده تمرکز و انرژی صاحبان و مدیران مراکز آموزش صرف موضوع سخت‌افزار می‌شد؛ در حالی که حالا بر اساس مدل رایانش ابری منابع سازمانی روی سرورهای شرکت بیرونی قرار می‌گیرد و چندین مزیت مختلف هم برای مدیران ومعلمان وهم برای دانش‌آموزان ایجاد می‌شود.
 
محتوا برنده است
تامین سخت‌افزار بدون توجه به محتوای آموزشی بزرگ‌ترین چالش توسعه دیجیتالی مراکز آموزشی است. امین زاده می‌گوید: واقعیت کشور ما این است که هرچند در زمینه واردات تجهیزات دیجیتالی و حتی به کارگیری و سفارش نرم‌افزارهای خاص موفقیم در توسعه محتوای جذاب به خصوص از طریق مدل‌های جدید آموزشی مانند Game تجربه‌ای نداریم. او معتقد است: برخلاف تصور که بسیاری هزینه هوشمندسازی را صرفا به تجهیزات سخت‌افزاری نسبت می‌دهند بخش عمده هزینه باید در حوزه تولید محتوا انجام شود. نبود شرکت‌های تولید محتوای دیجیتالی قدرتمند نتایج ضعیفی را به بار می‌آورد.  به نظر می‌رسد شاخص‌های هوشمندسازی نیز حالا صرفا به تجهیز سخت‌افزاری خلاصه شده است این چیزی است که حتی امروزه در صفحات سایت برخی مدارس نیز به چشم می‌خورد با این حال کارشناسان معتقدند چنین مدلی در بهترین شرایط الکترونیکی کردن مدل است و نام آن را نمی‌توان هوشمندسازی گذاشت.

انتشار به‌روزرسانی امنیتی برای نرم‌افزارهای ادوب

شرکت نرم‌افزاری ادوب برای ۱۱ آسیب‌پذیری موجود در نرم‌افزارهای خود یک نسخه به روزرسانی امنیتی منتشر کرد.
 
به گزارش هکرنیوز، این روزها که بازار آسیب‌پذیری و ضعف‌های رایانه‌ای به شدت رونق گرفته و اطلاعات شخصی کاربران را تهدید می‌کند، شرکت‌های توسعه‌دهنده و غول‌های تکنولوژی بسیاری نیز به‌دنبال برطرف کردن این موانع و مشکلات سایبری هستند و در  این راستا نسخه‌های به‌روزرسانی جدیدی را منتشر می‌کنند.
 
با توجه به آنکه شرکت‌های نرم‌افزاری مختلف همواره به مدت چند ماه یک بار، یک نسخه به‌روزرسانی نرم‌افزاری یا امنیتی برای برنامه‌های توسعه داده شده خود ارائه می‌دهند، حالا شرکت ادوب نیز قصد دارد به‌منظور حفاظت از نرم‌افزارهای خود، یک نسخه از به‌روزرسانی امنیتی خود را تحت عنوان «آپدیت امنیتی اوت ۲۰۱۸» منتشر کند.
 
بر اساس گزارش‌های منتشره، شرکت ادوب بالغ بر ۱۱ آسیب‌پذیری را در دو برنامه محبوب و کاربردی خود یعنی ادوب آکروبات (Adobe Acrobat ) و ادوب ریدر (Adobe Reader) کشف کرده بود که به هکرها امکان ورود و نفوذ به اطلاعات شخصی کاربران را می‌داد.
 
وجود آسیب‌پذیری و ضعف‌های امنیتی در نرم‌افزارهای مختلف به هکرها و مجرمان سایبری اجازه می‌دهد که با نفوذ به خلاء و حفره‌های موجود در برنامه مذکور، به حجم وسیعی از اطلاعات شخصی و حریم خصوصی افراد موردنظر دسترسی پیدا کنند که این درنهایت، حریم خصوصی کاربران رایانه و اینترنت را نقض می‌کند.
 
شرکت ادوب اعلام کرده است که این نسخه به‌روزرسانی امنیتی برای سیستم‌های عامل ویندوز و مک او اس بوده و کاربران رایانه‌های با سیستم عامل مذکور، قادر خواهند بود از فروشگاه اینترنتی مربوطه این نسخه جدید امنیتی را دریافت و دانلود کنند و بدین ترتیب دستگاه خود را از نفوذ هکرها مصون بدارند.
 
چند ماه پیش بود که گروهی از پژوهشگران فعال در حوزه امنیت سایبری دریافته و اعلام کردند که تعداد آسیب‌پذیری امنیتی در نرم‌افزارهای کاربردی شرکت ادوب وجود دارد که ممکن است اطلاعات کاربران را به مخاطره بیندازد.
 
شرکت ادوب - توسعه‌دهنده و ارائه‌دهنده نرم‌افزارهای آدوب ریدر، آکروبات و فوتوشاپ - حالا با انتشار این نسخه جدید به‌روزرسانی امنیتی سعی دارد به تمامی کاربرانش اعلام کند به شدت درصدد افزایش ضریب ایمنی و امنیت سایبری محصولاتش بوده و بدین ترتیب به سرعت از متخصصانش خواسته که مشکل و آسیب‌پذیری‌های موجود را پیدا کرده و برطرف کنند.
 

امکان قطع برق شهری توسط هکرها

پژوهشگران دانشگاه پرینستون در گزارشی اعلام کردند که با افزایش استفاده از وسایل هوشمند خانگی مانند آب گرم کن‌های برقی و کولرهای گازی که به اینترنت متصل هستند، هکرها قادر به کنترل این وسایل و از کار انداختن برق شهر خواهند بود.
دستگاه‌های خنک‌کننده هوا را می‌توان یکی از اجزای اصلی زندگی مدرن شهری به‌ویژه در مناطق گرم محسوب کرد. شما به‌عنوان صاحب این دستگاه‌های خنک‌کننده معمولاً تنها زمانی که برای فرار از گرمای تابستان به سراغ آن‌ها می‌روید، با این وسیله سروکار دارید اما جالب است بدانید این تجهیزات خنک‌کننده که مصرف برق نسبتاً بالایی دارند، هدف خوبی برای هکرها محسوب می‌شوند زیرا درصورتی‌که هکرها کنترل این دستگاه‌های خنک‌کننده را در اختیار بگیرند، قادر به ایجاد اختلال در شبکه توزیع و انتقال برق شهری و از کار انداختن آن خواهند شد.
 
تیمی از پژوهشگران حوزه امنیت شبکه در دانشگاه پرینستون، بامطالعه یک شبکه بوت از هزاران سیستم خانگی مختلف که به اینترنت متصل بوده و هک شده‌اند؛ دریافتند که هکرها با در اختیار گرفتن کنترل دستگاه‌هایی مانند دستگاه‌های خنک‌کننده هوا، آبگرم کن‌های برقی و ... قادر به ایجاد خاموشی برق گسترده از طریق افزایش ناگهانی مصرف انرژی الکتریکی هستند.
 
تیمی از پژوهشگران حوزه امنیت شبکه در دانشگاه پرینستون، بامطالعه یک شبکه بوت از هزاران سیستم خانگی مختلف که به اینترنت متصل بوده و هک شده‌اند؛ دریافتند که هکرها با در اختیار گرفتن کنترل دستگاه‌هایی مانند دستگاه‌های خنک‌کننده هوا، آبگرم کن‌های برقی و ... قادر به ایجاد خاموشی برق گسترده از طریق افزایش ناگهانی مصرف انرژی الکتریکی هستند.
 
در این گزارش عنوان‌شده است که: «ما امیدواریم با انتشار نتایج این پژوهش، آگاهی به اپراتورهای شبکه برق، تولیدکنندگان دستگاه‌های هوشمند و کارشناسان دستگاه‌های امنیتی نسبت به این موضوع افزایش پیدا کند تا به‌این‌ترتیب شبکه برق و دیگر شبکه‌های وابسته در برابر حملات سایبری امن‌تر شود.»
 
دکتر صالح سلطان سرپرست این گروه تحقیقاتی درباره موضوع فوق اعلام کرد: «موضوع قابل‌توجه که باید نسبت به آن هشیار بود، آینده حوزه خانه‌های هوشمند است و ما به‌زودی و در آینده‌ای نزدیک شاهد حضور گسترده وسایل هوشمند در خانه‌ها خواهیم بود که به شبکه اینترنت وصل شده و قابل‌کنترل و هدایت هستند.»
 
این مطالعات توجه عمومی را از فعالیت هکرها که در حوزه‌های مختلفی فعالیت می‌کنند به موضوعی جدید یعنی کنترل و از کار انداختن شبکه برق شهری؛ معطوف می‌کند. به باور پژوهشگران، هکرها به‌این‌ترتیب قادر به کنترل زیرساخت‌های اصلی شهری ازجمله شبکه برق بوده و با از کار انداختن آن‌ها می‌توانند موجبات بروز هرج‌ومرج را فراهم کنند. در حقیقت بر اساس این مطالعات، کار هکرها مشابه زمانی است که به‌یک‌باره مصرف برق افزایش پیداکرده و برق شهری قطع می‌شود. به گزارش پژوهشگران دانشگاه پرینستون، افزایش یک‌درصدی تقاضای مصرف برق که توسط یک شبکه بوت از چند ده هزار آب‌گرم‌کن هک شده یا چند صد هزار سیستم تهویه مطبوع ایجاد می‌شود، می‌تواند شبکه برق مصرفی یک منطقه با جمعیتی حدود سی و هشت میلیون نفر را از کار بی اندازد. در این حالت هر چه کارکنان نیروگاه و مسئولین شبکه برق برای وصل مجدد برق تلاش کنند، هکرها به‌سادگی قادر به از کار انداختن دوباره و سریع آن خواهند بود.
 
این موضوع یعنی قطع کامل برق می‌تواند در مراکز حساسی مانند بیمارستان‌ها و مراکز انتظامی بسیار خطرناک بوده و فاجعه‌آفرین شود. به گفته کارشناسان امنیت شبکه، بدافزارهایی مانند Crash Override، می‌تواند برای از بین بردن عملکرد و ایجاد اختلال در سیستم‌های الکتریکی از راه دور با بهره‌گیری از پروتکل‌های ارتباطی زیرساخت‌های برق، کنترل حمل‌ونقل و دستگاه‌های آب و گاز استفاده شود. بر این اساس طی سال گذشته کارشناسان نسبت به حملات سایبری به زیرساخت‌های شهری هشدار داده و آن را اصلی‌ترین تهدید شهرهای مدرن و هوشمند آینده دانستند.
 
محققان در این گزارش نوشتند: استفاده از دستگاه‌های ناامن می‌توانند عواقبی مخربی در پی داشته باشند که به‌مراتب بیشتر از زیان‌های شخصی و امنیتی محسوب می‌شوند. به همین دلیل باید چارچوب‌ها و قواعد و قوانین جدیدی برای پیش‌بینی و پیشگیری از این مشکل وضع شود.
 
شرح کامل این یافته‌ها در کنفرانس امنیتی بالتیمور (Usenix Security conference in Baltimore) که چند روز پیش برگزارشده بود، ارائه‌شده است.
 

روسیه در توسعه ارز دیجیتال برای دور زدن تحریم‌های آمریکا به ایران کمک می‌کند

چندی پیش ایران طرح توسعه ارز دیجیتال ملی را برای دور زدن تحریم‌های آمریکا ارائه کرد، کارفرمایان روس که به دولت ونزوئلا برای عرضه ارز دیجیتال دولتی در این کشور کمک کرده بودند، در حال اجرای این تجریه در ایران هستند.
 
توسعه این زیرساخت برای بخش بانکی کشور بعد از اعمال مجدد تحریم‌ها و خروج آمریکا از برجام مطرح شد. همین روش در ونزوئلا که اوایل امسال ارز دیجیتال ملی خود را عرضه کرد، نیز اجرا شد.
 
چنین رویکردی تلاش تهران برای مقابله با واشنگتن و در عین حال مبارزه با رشد بیت کوین در ایران است. چرخش تهران به سمت ارز دیجیتال با کمک روسیه و در راستای ایجاد یک سیستم تراکنش مالی جهانی برای کمک به بانک‌های ایران جهت مقاومت در برابر تحریم‌هاست.
 
زمانی که آمریکا اعلام کرد به زودی از برجام خارج می‌شود، تهران مجبور شد به خطر قطع ارتباط با سیستم‌های مالی جهانی فکر کند. برداشته شدن تحریم‌های بانکی ایران به ویژه در حوزه سوییفت بانکی یکی از انگیزه‌های ایران برای نشستن پشت میز مذاکره بود. اما حتی برداشته شدن تحریم‌ها نیز اقتصاد ایران را نجات نداد. رفاه بیشتر، ایرانی‌ها را به سمت خرید بیت کوین و ذخیره‌سازی این ارز سوق داد.
 
در حال حاضر دولت ایران برای جلوگیری از رواج بیت کوین، معرفی یک ارز دیجیتال ملی را در دستور کار قرار داده که بتواند برخلاف پروتکل‌های غیرقابل کنترل بیت کوین، آن را کنترل کند. بانک مرکزی ایران مانند بسیاری از کشورها تحقیقات آکادمیکش را روی تکنولوژی بلاک چین از سال ۲۰۱۷ آغاز کرده اما چند ماه پیش مقامات ایران به طور علنی درباره ایده ارز دیجیتال دولتی صحبت کردند.
 
آژانس‌های مختلف ایرانی پیرامون این ابتکار عمل ائتلاف کرده‌اند. در ماه جولای وزارت علوم توافقی را برای همکاری با بانک مرکزی در رابطه با فناوری ارز دیجیتال امضا کرد. چند هفته بعد وزارت ارتباطات توافق نامه‌ای را با کتابخانه ملی در راستای استفاده از فناوری بلاک چین برای آرشیوهای کشور امضا کرد و این نشان می‌دهد ایران به روشنی در حال توسعه ارز دیجیتال است.
 
شاید روسیه در تشویق ایران در این مسیر مؤثر باشد. در ماه می رسانه‌های روس و ایرانی اعلام کردند که یک مقام اقتصادی ایران در دیدار با همتای روس خود، عنوان کرده است بانک مرکزی ایران پیشنهاد ارز دیجیتال ملی را ارائه داده و گفته است؛ این ارز می‌تواند به هر دو کشور کمک کند تا بتوانند از سیستم سوئیفت و تراکنش‌های دلاری استفاده کنند. رسانه‌های روسی گزارش کردند که هر دو کشور برنامه دارند برای همکاری‌های بین بانکی در ماه جولای همایشی برگزار کنند. تا کنون از این دیدار هیچ گزارش رسانه‌ای منتشر نشده است. جالب توجه است که کارفرمایان روسی چندی پیش به دولت مادورو در ونزوئلا هم برای عرضه ارز دیجیتال دولتی کمک کرده بودند.

اگر بیت کوین مرگ موش باشد، بانک‌ها موش هستند

دن مورهد مدیرعامل شرکت مدیریت سرمایه متمرکز بر ارزهای دیجیتال پنترا (Pantera)، در واکنش به دیدگاه منفی وارن بافت در مورد بیت کوین اظهار داشت که اگر بیت کوین مرگ موش باشد، بانک‌ها موش هستند.
 
درحالی‌که بازار ارز‌های دیجیتال یک روند نزولی را در پیش گرفته، مقامات پنترا کپیتال کماکان نسبت به آن خوش بین هستند. روز سه‌شنبه دَن مورهد در مقام مدیرعامل و مدیر ارشد شرکت سرمایه‌گذاری پنترا کپیتال، در یک کنفرانس تلفنی با موضوع عرضه اولیه سکه (ICO) و دارایی‌های دیجیتال اذعان داشت که بلاک چین‌ها گام بعدی در جهت تکامل عدالت هستند، در حالی که ارز دیجیتال فرم برتری از پول است.
 
او در صحبت‌های خود از بیت کوین به‌عنوان مخرب‌ترین فناوری نسل امروز یاد کرد. دن موردهد یکی از چهره‌های شناخته‌شده در حوزه ارز دیجیتال و همچنین یکی از میلیونرهای بیت کوین به شمار می‌رود.
 
توضیح مترجم: نوآوری مخرب به‌نوعی فناوری اشاره دارد که بازار و شبکه ارزش جدیدی را ایجاد کرده و درنهایت در شرایط قبلی اختلال ایجاد می‌کند.
 
دَن مورهد همواره دید مثبتی نسبت به بازار ارز دیجیتال داشته و حتی پیش‌ازاین گفته بود که یک روز ارزش کل این بازار به ۴۰ تریلیون دلار خواهد رسید. در ماه آوریل پنترا اعلام کرد که ارزهای دیجیتال در کف قیمتی خود قرار دارند و زمان سرمایه‌گذاری بلندمدت در بیت کوین فرارسیده است.
 
عملکرد اخیر صندوق دارایی‌های دیجیتال پنترا اشتیاق این مجموعه را کم نکرده است. از ماه دسامبر تاکنون، صندوق پنترا شاهد یک کاهش ۲۳٫۷ درصدی بوده و بیت کوین ۲۰٫۹ درصد افت قیمت داشته است.
 
زمان خرید کردن
بنا بر گفته‌های دَن موردهد، وضعیت کنونی بازار فرصت مناسبی برای خرید است. او می‌گوید: اکنون زمان خوبی برای بالا بردن موقعیت سرمایه‌گذاری در بازار است.
 
مورهد در صحبت‌های خود به این موضوع اشاره کرده است که سرمایه‌گذاران صندوق‌های پنترا به‌طورکلی از این قاعده پیروی نکرده و بخش بزرگی از مبالغ اشتراکی زمانی خریداری می‌شوند که قیمت‌ها در بازار بالا هستند.
 
طبق گفته‌های او سیر نزولی که هم‌اکنون بر بازار حاکم شده، پیش‌ازاین ۷ بار دیگر نیز برای بیت کوین اتفاق افتاده است. او معتقد است که قیمت‌ها کم‌تر از این نمی‌شوند و ۱۰ الی ۱۲ ماه دیگر رشد پیدا خواهند کرد.
 
به احتمال زیاد قیمت‌ها از محدوده کنونی پایین‌تر نخواهند رفت. قیمت بیت کوین همواره از آغاز تاکنون متناسب با یک نرخ ثابت رشد کرده است و به نظر من مجدداً به روند قبلی خود بازمی‌گردد.
 
در ابتدای سال جاری میلادی، وارن بافت بیت کوین را سمی خواند و گفت: بیت کوین یک مرگ موش به تمام معناست!
 
دن موردهد در واکنش به این دیدگاه منفی گفته است: اگر بیت کوین مرگ موش باشد، پس بانک‌ها و شرکت‌های ارائه‌دهنده کارت اعتباری موش هستند.
 
خوش‌بینی طولانی مدت
دن مورهد این احساس اطمینان و نیک‌اندیشی طولانی مدت خود در مورد بازار ارز دیجیتال و فناوری بلاک چین، دلایلی را عنوان کرده است.
 
او اظهار داشت که بلاک چین‌ها آخرین قطعه از پازلی هستند، که ساختار پروتکل اینترنت را کامل می‌کند; راهی برای انتقال وجه، آن‌هم بدون نیاز به پرداخت مبالغ هنگفت به واسطه‌ها.
 
بیت کوین چیزی فراتر از یک محصول خاص و پرطرفدار است که در فروشگاه‌های کوچک به فروش می‌رسد، بیت کوین می‌تواند زمینه‌های مختلف را تحت تأثیر قرار بدهد. اینترنت نیز در روزهای نخست، زمان زیادی را صرف توسعه کاربردهای اساسی می‌کرد مانند اوبر.
 
او بلاک چین را بدون قرینه‌ترین معامله ریسک نسبت ارزش خواند که تاکنون دیده است. او اظهار داشت که با سرمایه‌گذاری در این حوزه، همه چیز را از دست نمی‌دهید. بخش بزرگی از ارزش بودجه سرمایه‌گذاری شده در بیت کوین می‌تواند ۲۵ برابر بشود. این فرصت در نوع خود بسیار خاص است و ممکن است در حوزه‌های دیگر برای سرمایه‌گذاران وجود نداشته باشد.
 
به عقیده مورهد ما هم‌اکنون در مسیر حرکت به‌سوی دوران پسا-سرمایه‌داری هستیم. در سرمایه‌داری، ثروتمندان سرمایه‌گذاری می‌کنند تا سود ببرند. اما ۳۰ سال اخیر یک دوره «فروهشتگی» بوده است؛ دورانی میان سرمایه‌داری و پسا-سرمایه‌داری. در این دوره افرادی که ثروتمند نیستند، فناوری‌های ارزشمندی را ایجاد کرده‌اند. اکنون فناوری‌های فوق‌العاده ارزشمندی در اختیار ما قرار گرفته که متعلق به قشر خاصی نیست.
 
سرمایه‌گذاری تأمینی (Hedge Fund)
سیر نزولی بازار در سال جاری منجر به کاهش سود صندوق سرمایه پنترا کپیتال و سایر صندوق‌های سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال شده است.
 
علاوه بر دن مورهد سایر مقامات پنترا کپیتال نیز در مورد سرمایه‌گذاری‌های این موسسه صحبت کرده‌اند. یکی از جدیدترین این سرمایه‌گذاری‌ها، پلتفرم پیش‌بینی متن باز و همتا به همتای آگِر است که بر بستر شبکه اتریوم ایجاد شده است. آنها علاوه بر بررسی این موضوع، به اهمیتِ داشتن یک سبد سرمایه‌گذاری متنوع نیز اشاره کرده اند. پنترا کپیتال در حال حاضر بر روی سی ارز دیجیتال مختلف سرمایه‌گذاری کرده است.
 
پنترا کپیتال برای به حداکثر رساندن میزان سود، از استراتژی سرمایه‌گذاری زودهنگام استفاده می‌کند تا امکان شرکت در پیش‌فروش توکن های سودآوری که مبتنی بر بلاک چین هستند، سریع‌تر برای آن فراهم بشود.
 
جویی کراگ، یکی دیگر از مدیران ارشد سرمایه‌گذاری در پنترا کپیتال می‌گوید: فروش اولیه توکن برخلاف دارایی‌های سنتی، یک ابزار معاملاتی نقد شونده و مناسب را در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد.
 
کراگ معتقد است دارایی‌هایی که امروز ارزش کل بازار کمی دارند، در آینده سوددهی بالایی خواهند داشت.
ازجمله فعالیت‌های پنترا کپیتال می‌توان به انجام معاملات تخصصی و خودکارسازی بسیاری از معاملات اشاره کرد که احتمالاً منجر به بهبود قیمت‌ها در بازار خواهند شد.
 
نهادهای سرمایه‌گذار
مسئولین پنترا کپیتال در صحبت‌های خود به افزایش میزان سود نهادهای سرمایه‌گذار در عرصه بلاک چین و ارزهای دیجیتال نیز اشاره کرده‌اند.
 
یکی از شرکای پنترا کپیتال، به نام پاول ورادیتاکیت، ضمن اشاره به گلدمن ساکس و نورترن تراست در این خصوص گفته است: ما ایمان داریم که نهادهای بیشتری به سرمایه‌گذاری در این حوزه جذب خواهند شد.
 
بانک های سرمایه گذار دیگر نیز در جستجوی ذخیره امنی برای ارز دیجیتال هستند. هر روز راهکارهای جدیدی برای رفع این نیاز ارائه می‌شوند.
 
یک کارشناس سرمایه‌گذاری به نام لورن استفان گفته است که شرکت (ICE) قصد دارد یک گام اساسی در جهت قانونی کردن آینده‌ی دارایی‌های دیجیتال بردارد. این شرکت با شرکت‌های متعددی همکاری می‌کند تا پلتفرمی را به‌منظور خرید، فروش، ذخیره و خرج کردن دارایی‌های دیجیتال در بستر بلاک چین ایجاد کنند.
 
به کمک این پلتفرم مشتریان و نهادهای مختلف می‌توانند به‌آسانی دارایی‌های دیجیتال‌شان را خریدوفروش، ذخیره و یا حتی خرج کنند. پنترا کپیتال یکی از نهادهای سرمایه‌گذار در پلتفرم Bakkt بوده و در طراحی پلتفرم آن دیدگاه خود را بیان می‌کند.