کرمی که با یک سر به فضا رفت با دو سر برگشت!

فضا محل اکتشافات عجیب و غریب است، و (flatworm) سرخط خبرها را در این روزها دو عدد کرم پهن به خود اختصاص دادند. در سال ۲۰۱۵ یکی از این کرم ها قبل از سوار شدن به راکت اسپیس اکس و ارسال به فضا قطع عضو شده بود. اکنون این کرم پس از بازگشت به زمین به موجودی دوسر تبدیل شد.

گویا آی تی – کرم های پهن Planarian به دلیل توانایی شگفت انگیز در بازسازی اجزای بدنشان بعد از قطع عضو، مورد پژوهش های گسترده قرار می گیرند. دو کرم پهن مشهور به Planarian در سال ۲۰۱۵ به مدت ۵ هفته ، یکی کاملاً سالم و دیگری با قطع عضو، به ایستگاه فضایی بین المللی فرستاده شدند و سپس طی ۲۰ ماه روی زمین تحت بررسی و کنترل قرار گرفتند.
اکنون پژوهشگران دانشگاه تافتس (Tufts) در ایالات متحده آمریکا پس از انجام بررسی های انجام شده، اعلام کردند یکی از این کرم ها تبدیل به گونه ای نادر با دو سر شده است، موضوعی که در مدت ۱۸ سال پژوهش روی مجموعه ای مشتمل بر ۱۵ هزار کرم پهن، برای اولین بار اتفاق افتاده است و البته این تازه آغاز ماجرا بود.
دوباره پژوهشگران هر دو سرِ این کرم را قطع کردند، اما بخش میانی موجود بار دیگر دو سر تازه را به وجود آورد. در حقیقت رویدادهایی که برای این کرم در فضا اتفاق افتاده، موجب برنامه ریزی دوباره ساختار ژنتیکی بدنش شده تا تصور کند که همیشه باید دارای دو سر باشد.بازگشت کردم دو سر از فضا

از سوی دیگر، مشاهده شد کرم سالمی هم که به فضا فرستاده شده بود دستخوش تغییرات شگرفی شد؛ برای مثال به طور ناگهانی به دو یا چند کرم کوچک تر تقسیم می شد. البته دانشمندان بر این باورند که این تغییرات از تجربه دمای متفاوت در طول سفر فضایی شده است.
امروزه این پژوهش در مجله Regeneration انتشار یافته است و نتایج آن می تواند در سفرهای طولانی مدت فضایی انسان نقش شایانی داشته باشد. «جونجی موروکوما» پژوهشگر ارشد این پروژه می گوید:
با تبدیل شدن انسان به موجودی بین سیاره ای، باید اثر سفرهای فضایی طولانی را بر باززایی و روند بهبود سلامت بشناسیم، تا بتوانیم علم پزشکی و آزمایشگاه های پژوهشی را در آینده تشکیل دهیم.
امیدواریم البته تبدیل شدن به موجود دوسر، فقط محدود به کرم های پهن باشد و چنین شرایطی برای فضانوردان یا دیگر جانداران در حین سفرهای فضایی رخ ندهد.

تمرین رژیم غذایی مریخ در زیر آب

طبق اظهارات ناپلئون، یک ارتش، با توجه به شکم خود پیش می رود، و به نظر می رسد که فضانوردان نیز به همین صورت باشند. دومنیک آگوستینو، یکی از اساتید دانشیار در دانشگاه فلوریدای جنوبی، برای کمک به حفظ سلامت تیمی که قرار است در آینده مأموریت هایی در سیاره مریخ انجام دهد، ده روز را به عنوان یک سفر فضایی شبیه سازی شده در آزمایشگاهی در اعماق دریا می‌گذراند، و قرار است در این ده روز، از رژیم غذایی ویژه ای استفاده کند که برای خنثی کردن اثرات پروازهای فضایی بین سیاره‌ای، طراحی شده است.

گویا آی تی – یکی از اصلی ترین روش های ناسا برای تمرین مأموریت های فضایی انسانی، عملیات های مأموریت در محیط های نامساعد (NEEMO) است.
این مأموریت ها که مشابه مأموریت های اصلی هستند، در زیستگاه Aquarius در زیر دریا انجام می شوند، که در عمق ۶۲ فوتی (۱۹ متری) و با فاصله ۵/۳ مایل (۶/۵ کیلومتر) از جزیره کی لارگو، در پناهگاه دریایی واقع شده در مجمع الجزایر فلوریدا کیز در اقیانوس اطلس قرار دارد. از سال ۲۰۰۱، ۲۱ تیم از فضانوردان بین المللی، در زیستگاه Aquarius مشغول به فعالیت هستند و دو هفته را برای انجام آزمایش های مختلف و تمرین با تکنیک ها و فناوری های جدید در فضای بی وزن شبیه سازی شده در زیر دریا سپری کردند.
آگوستینو، که در دانشگاه فلوریدای جنوبی، به مطالعه تأثیر محیط های نامساعد بر بدن انسان می پردازد، تنها عضوی است که خارج از اعضای ناسا یا آژانس هوایی اروپا (ESA) به شرکت کنندگان طرح NEEMO 22 پیوسته است و قرار است این برنامه در روز ۱۸ ژوئن اجرایی شود. آگوستیونو در این مدت، از رژیم غذایی خاصی استفاده خواهد کرد که شامل فرمولاسیون های مکمل کتون بوده و برای ایجاد متابولیسم کتوتیس تغذیه ای در بدن او طراحی شده است. در این حالت متابولیسمی، بدن سوخت اصلی خود را از گلوکز به چربی تغییر می دهد. با حفظ این متابولیسم در بدن او، سلول های بدون آگوستینو می توانند در شرایطی که او در محیط پر تنش Aquarius مشغول به کار است، از ساختار DNA او محافظت کنند.
برای در نظر گرفتن نمونه های شاهد یا کنترل، سایر فضانوردانی که در Aquarius هستند، از یک رژیم غذایی معمولی استفاده می‌کنند و داده های مربوط به میکروبیوم (میکراورگانیسم های موجود در بدن انسان) در سیستم گوارش، ترکیبات موجود در بدن، توانایی انجان فعالیت های شناختی، بینایی، کیفیت خواب، و سایر پارامترهای فیزیولوژیکی برای آگوستینو و سایر فضانوردان به ثبت می رسند.
این امید وجود دارد که مکمل های تجویز شده، به فضانوردان کمک خواهد کرد تا خطرات نورولوژیکی ناشی از پرتوهای کیهانی، کمبود اکسیژن، و اضطراب زندگی در محیط بسته‌ی یک فضاپیما تا حدودی خنثی شود..

انتشار اطلاعات جدید از هواپیمای بدون سرنشین لاکهید مارتین موسوم به فیوری

شرکت لاکهید مارتین با انجام آزمایش های پروازی در طی ۱۲ ماه اخیر، نشان داد که هواپیمای بدون سرنشین مدل فیوری (Fury) این شرکت توانایی قابل اطمینانی در پرواز برای مدت بیش از ۱۲ ساعت دارد.

گویا آی تی – این هواپیما که برای انجام ماموریت های مربوط به نظارت الکترونیکی، شناسایی، و پیوندهای اطلاعاتی و امنیتی ساخته شده، اخیرا با تاخیر در تولید مواجه شده است. در واقع این تاخیر، به دلیل آزمایش هایی است که روی سیستم هوایی بدون سرنشین گروه ۳ آن انجام می شود و باعث شده روند تولید آن به کندی پیش رود.
فیوری، با پروانه های قدرتمند رانشی و بال های گسترده ای به عرض ۱۷ فوت (۵٫۲ متر)، به گونه ای طراحی شده که کمترین نشانه های بصری را داشته باشد و در عین حال، بتواند ترکیبی از سوخت و محموله به وزن حداکثری ۲۰۰ پوند (۹۱ کیلوگرم) را حمل کند.
این هواپیما برای برخاستن از زمین یا فرود، به باند فرودگاهی نیاز ندارد، بلکه با یک منجنیق متحرک گسترده به هوا پرتاب می شود. این دستگاه، به پشت وسایل نقلیه زمینی متصل شده و توسط آنها از جایی به جای دیگر منتقل می شود.
تست فیوری لاکهید مارتین

برای فرود فیوری، از یک “سیستم بازیابی اعزامی” استفاده می شود. به نظر می رسد نام این سیستم، از اصطلاحات مخصوص هوافضا گرفته شده و به معنای “پرواز در یک شبکه بزرگ” می باشد. DARPA در حال کار روی یک سیستم هوشمند است که آن را SideArm می نامند. این سیستم می تواند روی یک جرثقیل که ترکیبی از قلاب ها و ریل ها را حمل می کند، امکان صعود و بازیابی فیوری را فراهم کند.
بزرگترین نقطه قوت فیوری، استقامت آن است. این هواپیما می تواند تا ۱۵ ساعت هم بدون توقف پرواز کند. البته تاکنون رکورد ۱۲ ساعت پرواز مداوم برای آن ثبت شده است. فیوری می تواند محموله هایی را حمل کند که معمولا توسط هواپیماهای گروه ۴ که بزرگتر و سنگین تر هستند، حمل می شوند؛ هواپیماهایی مانند پرداتور (Predator) که برای برخاستن، به یک باند ۵۰۰۰ فوتی نیاز دارند.
فیوری، هواپیمایی کوچکتر، ارزانتر و قابل حمل است و می تواند برخی از ماموریت های هواپیماهای بدون سرنشین گروه ۴ را به خود اختصاص دهد. شرکت لاکهید مارتین قصد دارد در ماههای آینده تولید آن را به تدریج آغاز کند و کم کم برای تولید بزرگ مقیاس آن آماده شود.

مروری بر جالب ترین برنامه های فراصوتی چین در زمینه هوا فضا

با توجه به اهمیت زمینه هوافضا در دنیای کنونی، در ادامه به مهم ترین دستاوردهای کشور چین در این زمینه می پردازیم؛ با گویا آی تی همراه باشید.

گویا آی تی – با توجه به اهمیت زمینه هوافضا در دنیای کنونی، در ادامه به مهم ترین دستاوردهای کشور چین در این زمینه می پردازیم؛ با گویا آی تی همراه باشید.
آینده PLAAF در سال ۲۰۳۰؟

این تصویر کامیپوتری منتشر شده در فضای مجازی در کشور چین، نشان می دهد که ظاهر یک هواپیمای نظامی فراصوت چگونه می تواند باشد؛ یک هوایپما با بدنه ساده، به طوری که کمترین مقاومت را در برابر عبور جریان هوا داشته باشد، و با یک ورودی بزرگ هوا در قست شکم، و بال های نسبتا کوچک. این هوایپما که در نزدیکی زمین ( ارتفاع ۱۲ تا ۶۰ مایلی) و با سرعتی بالا با عدد ماخ معادل ۱۰ (عدد ماخ نسبت سرعت یک شیء در سیال به نسبت سرعت صوت در همان سیال است)، یعنی حدود ۱۰ برابر سرعت صوت پرواز می کند، می تواند فاصله بین نیویورک و سان فرانسیسکو را در کمتر از ۳۰ دقیقه طی کند – و توانایی جا خالی دادن در برابر حملات هوایی را نیز دارد.
فناوری فراصوت، از پتانسیل ایجاد نوعی تحول در صنعت هوا فضای نظامی و مدنی برخوردار است، بنابراین تعجبی نیست که چین برنامه خود در این رابطه را به معرض نمایش گذاشته است.
در بیست یکمین مجمع بین المللی فضاپیماها و سیستم ها و فناوری های فراصوت در شیامن چین- که در آن جمعی از دانشمندان و مهندسان در زمینه مفاهیم و فناوری های فراصوت گرد هم آمده بودند – دانشمندان چینی، جزئیات اصلی مربوط به چند نوع جت مافوق صوت یا اسکرم جِت، هواپیماهای نزدیک سطح زمین و تونل های بادی فراصوت را که قرار است تحول عظیمی در صنعت هوا و فضا ایجاد کند، منتشر کردند.

اسکرم جت
اسکرم جت چین
تصویر فوق از اولین پرواز آزمایشی اسکرم جت در ماه دسامبر سال ۲۰۱۵، اولین تصویر خبری عمومی از برنامه جت مافوق صورت چین است که با سرعت ۷ برابر سرعت صوت (عدد ماخ ۷) انجام شده است.
ابتدا، باید کمی در مورد جت های مافوق صوت یا اسکرم جت ها صحبت کنیم. این جت ها دارای موتورهایی هستند که هوا را تنفس می کنند (مانند توربوفن ها و موتورهای پیستونی)، بنابراین، برای احتراق سوخت خود، نیازی به حمل منبعی از اکسیدکننده ها ندارند. همین موضوع باعث می شود که این جت ها سبک تر شده و نسبت به موشک هایی که به صورت پرتابه ای عمل می کنند، کارایی بیشتری خواهند داشت، و در عین حال، قدرت مانور در آن ها بیشتر است. اولین منبع تصویری عمومی از آزمایش یک جت مافوق صوت چینی، در دسامبر ۲۰۱۵ منتشر شد. این جت به ارتفاع ۳۰ کیلومتری (بیشتر از ۱۸ مایل) پرواز کرده، و به عدد ماخ ۷ رسید. موضوع جالب توجه در این رابطه آن است که، علی رغم اینکه در تست های اسکرم جت های آمریکا، معمولا پیش از شلیک تقویت کننده ها یا بوسترهای موشکی، پرتاب صورت می گیرد، اسکرم جت چینی، توسط یک پرتابه از روی زمین، تقویت شده است. اسکرم جت ها می توانند شکل های کارامد تر و آسان تری از پرتاب های فضایی و خطوط هوایی فراصوت را ممکن کنند، همانطور که می توان از آن ها برای جایگزینی موشک های کروز پر سرعت با موشک های بالستیک استفاده کرد.

TRRE
موتور رم‌جت/اسکرم‌جت تقویت شده با راکت به صورت توربو یا (TRRE) که از تقویت موشکی برای کمک به حالت پرواز سوپرسونیک و حتی هایپرسونیک استفاده می کند، می تواند اولین موتور سیکل ترکیبی دنیا باشد که قرار است در سال ۲۰۱۵ به پرواز درآمده، و راه را برای هواپیماهای نزدیک به فضا با سرعت هایپرسونیک (بسیار بیشتر از سرعت صوت) و پرتاب های فضایی تک مرحله ای هموار کند.
یک هواپیمای هایپرسونیک می تواند در ارتفاعات نزدیک به فضا، یعنی بین ۱۲ تا ۶۰ مایل پرواز کند، و این موضوع باعث می شود که قابلیت پرتاب شدن به مدارها را به کمک موشک ها داشته باشد، و یا می تواند در مأموریت های نظامی در نزدیکی فضا، یا جابه جایی مسافران نقش ایفا کند.
چنین هواپیمای سوپرسونیکی می تواند دنیا را ظرف مدت چند ساعت دور بزند، بدون اینکه در تیر رس نیروهای دفاعی هوایی متداول قرار داشته باشد. کشور چین، برنامه های متعددی برای تحقیق در مورد موتورهای سیکل ترکیبی هایپرسونیک دارد، که از یک مرحله توربوفن، برای پرواز زیر صوت، و یک مرحله رم‌جت برای انتقال به حالت های پرواز سوپر سونیک و حتی هایپرسونیک تشکیل می شود.
معتبرترین برنامه چین در این رابطه، سیکل ترکیبی رم‌جت/اسکرم‌جت تقویت شده با موشک به صورت توربو ( که معمولا به صورت خلاصه TRRE نوشته می شود) است که متعلق به موسسه تحقیقات ماشینی و قدرتی پکن است، و از راکت های یکپارچه برای تقویت عملکرد توربین و مراحل رم‌جت استفاده می کند و به این ترتیب انتقال حالت پرواز سوپرسونیک به هایپرسونیک با عدد ماخ ۱۰ را، ایمن تر و آسان تر می سازد. با آماده بودن اجزای اصلی مانند ورودی موتور، خنک کننده و سیستم احتراق، احتمالا آزمایش زمینی این هواپیماها در انتهای سال جاری آغاز خواهد شد. گزارش ها حاکی از یک برنامه برای ساخت یک سکوی آزمایش تمام مقیاس TRRE، برای آغاز پروازها تا سال ۲۰۲۵ است و قرار است اولین پرواز آزمایشی در سال ۲۰۳۰ انجام شود.

FD-21
FD-21، یک تونل بادی به طول ۵۵۶ فوت است که ساخت آن در سال ۲۰۱۶ توسط آکادمی علوم ایرودینامیک هوافضا چین به اتمام رسید، و قرار است امسال فعال شود. این تونل، به اندازه ای بزرگ است که برای آزمایش تمام مقیاس انواع مختلفی از هواپیماهای هایپرسونیک، مانند گلایدرها و اسکرم‌جت ها مناسب بوده و می تواند تا عدد ماخ ۱۰ تا ۱۵ را پوشش دهد.
پس از موارد فوق، تونل های بادی هایپرسونیک قرار می گیرند. بزرگترین تونل بادی هایپرسونیک، با عنوان JF-12 در چین قرار دارد، و قرار است تونل های بزرگتری نیز در این کشور ساخته شود.تونل هایپرسونیک Fd-21 به طول ۵۵۶ فوت، امکان دستیابی به سرعت هایی بین ۱۰ تا ۱۵ برابر سرعت صوت وجود خواهد داشت، که از محدوده عدد ماخ ۵- ۹ در تونل JF-12 بسیار بیشتر است. کاملا مشخص است که چین، قصد ندارد تحقیقاتی هوایی خود را به بازه کنونی از سرعت های مافوق صوت، محدود کند.
آینده چگونه خواهد بود؟
اسکرم‌جت های چینی، به عنوان بخشی از موتورهای سیکل ترکیبی، می توانند چین را به موفقیت پرواز هواپیماها با سرعت ۶ ماخ برسانند؛ و این هواپیما که در تصویر کامپیوتری فوق مشخص است، می تواند با سرعت ها و در ارتفاعاتی که در تیررس نیروهای دفاعی هوایی مدرن نیست، دور دنیا را در کمتر از مدت سه ساعت، بپیماید. احتمال اینکه به دلایل علمی و با توجه به قوانین فیزیک، هواپیماهای هایپرسونیک مانند مدل آمریکایی SR-72 با نمونه های چینی آن شباهت داشته باشد، بسیار زیاد است (همانطور که بیشتر زیردریایی های جنگی مدرن، بدنه مشابهی دارند).

رفتن به فضا چگونه تأثیرات متفاوتی بر زنان و مردان می گذارد؟

صفر شدن نیروی گرانشی بر بدن انسان، صرف نظر از جنسیت، پیامدهای منفی را به دنبال خواهد داشت، اما ناسا از نظر پاسخ های فیزیولوژیکی و رفتاری در این رابطه، تفاوتی را بین زنان و مردان نیافته است.

گویا آی تی – به نظر می رسد که جنسیت، در چگونگی تأثیرگذاری زندگی در فضا به مدت طولانی، بر بدن فضانوردان نقش دارد.
در ماه ژوئن سال ۲۰۱۳، ناسا به همراه موسسه ملی تحقیقات پزشکی در فضا (NSBRI) در آمریکا، پس از مطالعه تأثیرات فضا بر مکانیزم‌های قلبی عروقی، ایمنی، حسی-حرکتی، عضلانی اسکلتی، تولید مثل و رفتاری در زنان و مردان، گزارشی را منتشر کرد.
به دلیل مساوی نبودن تعداد داده های موجود – ۴۷۷ مرد در مقابل ۵۷ زن- نتیجه گیری در این رابطه، تنها بر اساس جنسیت، قدری دشوار است، اما این تحقیق حقایق بسیار جالب و شگفت انگیزی را آشکار کرده است.

در این رابطه، ناسا یک اینوگرافیک منتشر کرده است، که به برخی از تفاوت ها بین مردان و زنان از نظر تأثیر پذیری از پرواز بلند مدت در فضا (و تآثیرات احتمالی، بر اساس خصوصیات فیزیولوژی روی زمین) پرداخته است.

بر اساس این اینفوگرافیک، می توان به نکات زیر در مورد تأثیرات فضا بر زنان و مردان دست یافت:
نکاتی که در فضا مشاهده شده است (رنگ آبی در تصویر):

مردان:
۱- برخی از مردان، دچار اختلالات قابل توجه در بینایی شده اند.
۲- مردان در فضا، در زمان ایستادن در فضا، کمتر دچار سرگیچه و مشکلات تعادل شدند.
۳- آسیب های وارد شده به عضلات و استخوان ها، در مردان برای اشخاص مختلف، منحصر به فرد بوده است.
۴- مردان در فضا کمتر دچار عفونت های مجاری ادراری شده اند.
و زنان:
۱- هیچ شواهدی از اختلال قابل توجه بینایی در زنان یافت نشده است.
۲- زنان، در زمان ایستادن، بیشتر دچار سرگیجه و مشکلات تعادل شده اند.
۳- آسیب دیدگی های عضلات واستخوان ها در افراد مختلف متفاوت بوده است.
۴- ابتلا به عفونت های مجاری ادراری در زنان، متداول تر بوده است.
نکاتی که در روی کره زمین مشاهده شده است (رنگ سبز در تصویر):
مردان:
۱- در مردان پاسخ های ضعیف تری از سیستم ایمنی مشاهده شده است.
۲- ایجاد سنگ های کلیوی در مردان بیشتر بوده است.
و در مقابل برای زنان:
۱- پاسخ های سیستم ایمنی در زنان قوی تر و محکم تر بوده است.
۲- زنان بیشتر مستعد ابتلا به سرطان ناشی از تماس با اشعه های رادیواکتیو هستند.
و نکاتی که هم در زمین و هم در فضا مشاهده شده است (رنگ قرمز در تصویر):
مردان:
۱- مردان در یک تست هوشیاری، در سرعت، نسبت به میزان دقت، خطای بیشتری از خود نشان داده اند.
۲- مردان با گذشت عمر و در اثر پیری، شنوایی خود را به ویژه در گوش چپ، بیشتر از دست می دهند.
و زنان:
۱- زنان در تست هوشیاری، نسبت به سرعت عمل، در میزان دقت، بیشتر دچار خطا شده اند.
۲- زنان در هنگام افزایش سن، در هر دو گوش، کمتر شنوایی خود را از دست می دهند.

آغاز طرح اسکن چهره و اثر انگشت به جای بلیط در خطوط هوایی آمریکا

احتمالا در آینده‌ای نه چندان دور شاهد استفاده از اثر انگشت یا چهره به جای بلیت در خطوط هواپیمایی خواهیم بود. هفته‌ی گذشته شرکت هواپیمایی دلتا اعلام کرد در حال اجرای یک برنامه‌ی آزمایشی در زمینه‌ی شناسایی زیست‌سنجی (بیومتریک) است که در نهایت به مسافران اجازه‌ می‌دهد از اثر انگشت به جای بلیت استفاده کنند.

گویا آی تی – بعد از انتشار این خبر شرکت JetBlue هم اعلام کرد در حال تست برنامه‌ای در بوستون است که طی آن تصاویر چهره‌ی مسافران با پایگاه داده‌ی گذرنامه‌ای که توسط اداره‌ی امور گمرکی و محافظت از مرزهای آمریکا نگهداری می‌شود، مطابقت داده می‌شود.
برنامه‌ی شرکت دلتا که در فرودگاه بین‌المللی ریگان واشنگتن کلید خورد با همکاری شرکت Clear انجام می‌شود؛ این شرکت امکان عبور از خطوط امنیتی بدون نشان دادن مدارک شناسایی را فراهم می‌کند (البته با رعایت چند پیش شرط).

مسافران برای استفاده از این امکانات این پروژه‌ی آزمایشی باید عضو برنامه‌ی پرواز مکرر SkyMiles بوده و همچنین جز مشترکان شرکت Clear هم باشند.
اولین فاز برنامه‌ی دلتا به مسافران ویژه‌ این شرکت یعنی کسانی که مرتبا از خدمات هوایی آن استفاده می‌کنند، اجازه می‌دهد به جای نشان دادن بلیت از اثر انگشت خود برای وارد شدن به محل استراحت و انتظار فرودگاه وارد شوند. نهایتا در فاز دوم این مسافران امکان سوار شدن به هواپیما تنها با استفاده از اثر انگشت را خواهند داشت.
Clear در سیاست‌نامه حفظ حریم شخصی کاربران نکاتی در مورد برنامه شرکت دلتا یادآور شده و تاکید می‌کند که اطلاعات زیست‌سنجی کاربران تنها تا زمانی که آنها از خدمات این شرکت استفاده نمایند نگهداری خواهند شد. کاربران می‌توانند تقاضای حذف اطلاعات مذکور از سرورهای شرکت را مطرح کرده و در هر زمانی که بخواهند، حساب‌هایشان را حذف نمایند.
ضمنا شرکت دلتا اعلام کرده از تکنولوژی تشخیص چهره در قسمت بررسی اثاثیه مسافر استفاده خواهد کرد. در تابستان سال جاری مدل آزمایشی این طرح در فرودگاه بین‌المللی St. Paul شهر مینیاپولیس اجرا خواهد شد.

شرکت JetBlue در اجرای برنامه‌ی خود دو همکار دارد: اداره‌ی امور گمرکی و محافظت از مرزهای آمریکا (CBP) و یک شرکت فناوری به اسم سیتا (SITA).
مسافران فرودگاه‌های بین‌المللی لوگان شهر بوستون و فرودگاه کویین بیاتریکس کشور آروبا (جزیره‌ای در جنوب دریای کارائیب) امکان استفاده از خطوط عادی سوار شدن به هواپیما یا خطی که در آن تصویر آنها با استفاده از یک دوربین ثبت می‌شود را خواهند داشت.
شرکت سیتا تصویر گرفته شده را به منظور بررسی مطابقت با پایگاه داده‌ی تصاویر گذرنامه‌ها و ویزاها برای CBP ارسال خواهد کرد. این پروسه سرعت بسیار بالایی داشته و می‌توان گفت در لحظه انجام می‌شود.

هیچ کدام از این دو شرکت به پایگاه داده تصاویر دسترسی نداشته و حتی JetBlue تائید می‌کند که اطلاعات زیست‌سنجی کاربران را ذخیره نخواهد کرد.
اگر تشخیص چهره به درستی عمل نکرد مسافران در صف عادی بررسی اوراق هویت قرار خواهند گرفت.
«جرمی اسکات» مشاور امنیتی مرکز اطلاعات محرمانه الکترونیکی معتقد است که اگر چه استفاده از اطلاعات زیست‌سنجی برای شناسایی و تائید هویت موجب آسایش بیشتر مسافران و کارکنان خطوط هواپیمایی خواهد شد اما بهتر است مردم قبل از ثبت نام و عضویت در چنین خدماتی بعضی از مسائل را مد نظر داشته باشند.
تا کنون هیچ کدام از شرکت‌های ذکر شده اطلاعاتی در مورد نحوه‌ی استفاده‌ی احتمالی دولت از داده‌های مربوط به زمان و مکان اسکن تصاویر مردم منتشر نکرده و همچنین هیچ قانونی برای جلوگیری دولت در زمینه‌ی استفاده از این برنامه‌ها به عنوان بخشی از پروژه‌های بزرگ جاسوسی از مردم هم وجود ندارد.
وی درباره‌ی فناوری تشخیص چهره استفاده شده در فرودگاه‌ها می‌گوید: ”از این فناوری می‌توان به سادگی برای جاسوسی‌های گسترده و یکپارچه از مردم استفاده کرد. هر گونه فناوری تشخیص چهره که در آن شرکت‌های مختلف یا دولت‌ها برای شناسایی مردم از آن استفاده کنند به خاطر ریسک جدی احتمال جاسوسی، باید از سوی عموم افراد جامعه به شدت موشکافی شود.“
اداره‌ی امور گمرکی و محافظت از مرزهای آمریکا در پاسخ به سوالات مطرح شده درباره‌ی این مساله هنوز جوابیه‌ای صادر نکرده است.

فیزیکدانان به دنبال نیروی پنجم طبیعت در قلب کهکشان

درک و فهم فعلی ما از جهان این طور می‌گوید که در حال حاضر دنیای پیرامون ما توسط چهار نیروی بنیادی کنترل و هدایت می‌شود: جاذبه، الکترومغناطیس، نیروی هسته‌ای قوی و نیروی هسته‌ای ضعیف.

گویا آی تی – اما نشانه‌های نیروی پنجم طبیعت دیده شد و در صورت اثبات چنین نیرویی، نه تنها موفق به پر کردن نواقص نظریه‌ی نسبیت عمومی انیشتین خواهیم شد بلکه در مورد ادراک‌مان از چگونگی عملکرد جهان باید تجدیدنظر کنیم. حال فیزیکدانان موفق به پیدا کردن راهی برای امتحان کردن این نیروی اسرارآمیز شده‌اند.
مدل استاندارد فیزیک با استفاده از این چهار نیروی طبیعت ارائه شده و ما از این مدل برای توضیح و پیش‌بینی رفتار ذرات و ماده در جهان استفاده می‌کنیم.
در یک سمت دو نیروی هسته‌ای قرار گرفته‌اند؛ نیروی هسته‌ای قوی، هسته‌های اتمی را در کنار یکدیگر نگه داشته و نیروی هسته‌ای ضعیف امکان واپاشی رادیواکتیو را برای بعضی از اتم‌های خاص فراهم می‌کند.

در سمت دیگر نیروی جاذبه و الکترومغناطیس قرار گرفته‌اند؛ نیروی الکترومغناطیس مولکول‌هایمان را کنار یکدیگر نگه می‌دارد و نیروی جاذبه هم از عدم فروپاشی کل کهکشان و سیارات اطمینان حاصل می‌‌کند.
همه چیز کاملا عالی و معقول به نظر می‌رسد اما یک مشکل وجود دارد: از هر طرف که نگاه کنید جاذبه عجیب‌ترین عضو در این گروه بسیار مهم است.
به این دلیل که جاذبه آخرین گزینه‌ از چهار نیروی اساسی است که انسان‌ها هنوز دانش لازم برای تولید و کنترل آن را ندارند.
همچنین به نظر می‌رسد که جاذبه در توضیح همه‌ی چیزهایی که در برابر آنها پاسخگوست هم عاجز است؛ مطالعات نشان داده‌اند حجم جاذبه در دنیا آن چنان زیاد است که امکان تولید آن با به‌کارگیری تمام مواد قابل مشاهده به هیچ عنوان میسر نیست.
پدیده‌ای که ما برای توضیح این شکاف از آن استفاده می‌کنیم، ماده‌ی تاریک است؛ البته ماده‌ی تاریک تا کنون هیچ کمکی در روشن‌تر کردن زوایای مختلف این مساله نداشته چرا که حتی پیشرفته‌‌ترین ابزارهای موجود هنوز موفق به پیدا کردن آن نشده‌اند.
به لطف عدم توانایی ما در درک وجود ماده‌ی تاریک بعضی از فیزیکدانان قصد دارند وجود نیروی جاذبه به عنوان یکی از نیروهای اصلی را به طور کلی انکار کنند.
اما به جای کنار گذاشتن یکی از اساسی‌ترین نیروهای طبیعت به این امید که جهان بدون وجود آن منطقی‌تر به نظر می‌رسد، بهتر نیست نیروی پنجمی که موجب اتصال جاذبه به سایر نیروهاست را کشف کنیم؟

«آندره گز» مدیر دانشگاه کالیفرنیا در این رابطه توضیح می‌دهد: ”تئوری انیشتین جاذبه را به زیبایی تمام توضیح می‌دهد اما شواهد بسیار زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد این تئوری دارای نواقصی نیز هست. وجود سیاه چاله‌های بسیار عظیم به ما می‌گوید که تئوری‌های فعلی ما درباره‌ی چگونگی عملکرد جهان در توضیح و تفسیر این که یک سیاه چاله چیست، ناقص‌اند.“
گز به همراه تیم‌اش به دنبال شکار این نیروی فرضی پنجم طبیعت هستند و معتقدند که بهترین نقطه برای جستجوی آن، مکانی در جهان است که تاثیر جاذبه در آن فوق‌العاده قدرتمند باشد زیرا تشخیص نشانه‌های یک پدیده‌ی خارجی بسیار ساده‌تر خواهد بود.
پژوهشگران با تجزیه و تحلیل تصاویر بسیار دقیق و واضح از قلب کهکشان راه‌ شیری که توسط تلسکوپ‌های قدرتمند Keck Observatory در هاوایی ثبت شده‌اند قادر به بررسی مدارهای ستارگان نزدیک به سیاه چاله‌های عظیم کهکشان ما هستند.
پژوهشگران با بررسی این مسیرها قادر به اندازه‌گیری تاثیر مستقیم جاذبه روی حرکات ستارگان هستند و نهایتا می‌توانند پرده از این مساله بردارند که آیا خبر دیگری هست یا خیر.
گز اضافه می‌کند: ”این کار بسیار هیجان‌ انگیز است. کار ما در زمینه‌ی مطالعه‌ی ستاره‌ها در مرکز کهکشان‌مان باعث شده شیوه‌ای جدید برای مشاهده‌ی عملکرد جاذبه ایجاد شود. با مشاهده‌ی حرکات ستارگان در طی ۲۰ سال که با استفاده از دقیق‌ترین ابزارهای موجود توسط تلسکوپ‌های Keck Observatory گردآوری شده‌اند می‌توان نحوه‌ی عملکرد جاذبه را بهتر متوجه شد.“

این تیم نگاه ویژه‌ای به اتفاقی دارد که انتظار می‌رود سال آینده رخ دهد؛ زمانی که ستاره‌ای به نام S0-2 نزدیک‌ترین فاصله‌ی ممکن را با سیاه چاله‌ی عظیم کهکشان ما پیدا خواهد کرد و با بیشترین نیروی جاذبه‌ی ممکن به سمت آن کشیده خواهد شد.
اگر هر گونه انحرافی از آن چه نظریه نسبیت عام پیش‌بینی می‌کند رخ دهد، این بهترین زمان برای مشاهده و تشخیص آن است.
اگر جاذبه با چیزی غیر از تئوری نسبت عموم انیشتین هدایت شود باید شاهد انحرافاتی در مسیرهای چرخش ستاره‌ها باشیم.
این اولین باری نیست که فیزیکدانان جستجو برای پیدا کردن نیروی پنجم طبیعت را آغاز کرده‌اند؛ سال گذشته یک تیم دیگر موفق به تشخیص نشانه‌هایی از تاثیر این نیروی مرموز در اثر انرژی آن چه به نظر می‌رید یک ذره‌ی درون اتمی باشد، شده بود. اگر وجود چنین پدیده‌ای اثبات شود، انقلابی عظیم در دنیای فیزیک رخ خواهد داد.
«جاناتان فنگ» عضو هیات علمی دانشگاه کالیفرنیا و رهبر پروژه‌ی مذکور می‌گوید: ”اگر این مساله با آزمایش‌های بیشتر ثابت شود، کشف نیروی پنجم طبیعت شاید فهم کلی ما از جهان را به طور کلی تغییر داده و تاثیر مثبتی روی حل مساله‌ی یگانگی نیروهای طبیعت و ماده‌ی تاریک خواهد داشت.“
هنوز راه بسیار درازی تا کشف قطعی وجود این نیرو داریم اما با به کارگیری این تکنیک جدید، دانشمندان برای اولین بار موفق به مشاهده‌ی این نیروی مرموز در میدان جاذبه‌ای که قدرتی معادل قدرت ایجاد شده توسط سیاه‌ چاله عظیم دارد، خواهند بود.
و حتی اگر در قلب کهکشان‌ موفق به نیروی دیگر طبیعت نشویم اما در عوض درک و فهم بهتری از نیروی جاذبه پیدا خواهیم کرد؛ چیزی که مدل استاندارد دنیای فیزیک به شدت نیازمند آن است.
گز در پایان به نکته‌ی جالبی اشاره می‌کند: ”انجام چنین کاری بسیار هیجان‌انگیز است چرا که ما می‌توانیم این سوال بنیادی را مطرح کنیم که: جاذبه چگونه عمل می‌کند؟“

کشف سیاره ای ناشناخته و دارای آب

یافته‌های غیر منتظره در مورد اتسفر یک سیاره دیگر به اندازه نپتون، در دوردست‌ها دانشمندان را متعجب ساخته و یادآوری از این حقیقت است که هرچه ما اطلاعات بیشتری در مورد سیاره‌های دور دست کسب می‌کنیم، در می یابیم که لزومی ندارد قوانین حاکم بر منظومه شمسی بر آن هم حاکم باشد.

گویا آی تی – در این مورد خاص، سیاره ،HAT-P-26b که حدود ۴۳۷ سال نوری از زمین فاصله دارد، مشابه یک ” نپتون داغ” یا “گرم” معرفی شده است، به این معنا که این سیاره مشابه نپتون است، اما فاصله بسیار نزدیکی با ستاره منظومه خود، که به دور آن می‌گردد دارد. از این نوع دنیاهای جدید پیش تر هم کشف شده است، اما هیچ‌کدام از آن‌ها مشابه HAT-P-26b نبوده است.
یکی از محققان این عرصه، هانا ویکفورد از مرکز پروازهای هوایی گاددارد ناسا، می‌گوید: ” فضانوردان به تازگی بررسی اتمسفرهای این سیاره‌های دوردست نپتون مانند را آغاز کرده اند، و تقریبا در همین ابتدای کار، ما نمونه‌ای را پیدا کرده‌ایم که بر خلاف روند حاکم در منظومه شمسی ما عمل می‌کند.”
” این نتیجه غیر منتظره، دلیل آن است که من به جست و جو در اتمسفرهای سیاره‌های ناشناخته علاقه دارم.”
چیزی که در مورد HAT-P-26b غیر عادی است، اتمسفر اولیه غیر منتظره‌ی آن است، که تقریبا به طور کامل از هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است. برای سیاره‌ای که تا این حد به ستاره‌ی خود نزدیک است – و تنها در مدت ۴٫۲۳ روز به دور آن می‌گردد – این نتیجه، الگویی را که فضانوردان به مشاهده آن در ترکیبات اتمسفر سایر سیاره‌ها عادت کرده اند، بر هم می‌زند.
به این ترتیب، مدار بسیار کوچک این سیاره، دلیلی است که مطالعه آن را ساده کرده است. یکی از راه‌هایی که دانشمندان می‌توانند به تحقیق دنیاهای ناشناخته بپردازند، از طریق مشاهده و رصد سیاره ها در مسیر عبور از ستاره منظومه خود است.

زمانی که سیاره در چنین موقعیتی قرار دارد، تلسکوپ‌ها می‌توانند نور ستاره را که توسط اتمسفر سیاره فیلتر می‌شود، بررسی و آنالیز کنند، و این کار می‌تواند اطلاعاتی را در مورد مواد شیمیایی که اطراف آن را تشکیل می‌دهند، در اختیار ما قرار دهد.
با استفاده از تلسکوپ هابل ناسا و تلسکوپ فضایی اسپتزر، تیم ویکفورد دریافته اند که اتمسفر HAT-P-26b، عمدتا خالی از ابر است، اما نشانه‌های قوی از حضور آب در آن وجود دارد = چیزی که به گفته محققان، بهترین معیارکنونی برای سیاره ای به اندازه است.
اساسا، این نشانه‌های آب، تیم تحقیقاتی را قادر ساخت تا محتوای فلزی HAT-P26b را تخمین بزنند: یعنی اینکه سیاره تا چه حد، تحت سلطه عناصری سنگین تر از هیدروژن و هلیوم است.

در مورد منظومه شمسی، درصد فلزات در سیاره‌های بزرگتر، پایین تر است – و این موضوع توسط سیارات گازی عظیم مانند مشتری و زحل تأیید می‌شود؛ درصد فلزات مشتری ۵ برابر خورشید، و درصد فلزات زحل، حدود ۱۰ برابر خورشید برآورد شده است.
معنای این اعداد آن است که بیشتر اتمسفر این سیارات از هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است. در مقابل، اورانوس و نپتون، که کوچکتر بوده و با فاصله بیشتری به دور خورشید می‌گردند، درصد فلزات بیشتری دارند – چیزی در حدود ۱۰۰ برابر خورشید.
الگوی به دست آمده در این مورد، به این صورت است که حداقل در میان سیاره‌های بیرونی منظومه شمسی، درصد فلزات برای سیاره‌های بزرگتری که به خورشید نزدیک هستند، بیشتر است.

دانشمندان تصور می‌کنند که دلیل این امر، آن است که در زمان تشکیل این جهان‎ها از ذرات غبار پیش سیاره‌ای، که در اطراف خورشید وجود داشتند در ابتدای عمر منظومه شمسی، مشتری و زحل توسط ذرات معلق منجمدی بمباران شده اند که فلز کمتری داشته اند.
در نتیجه، امروزه، اتمسفر این سیارات، درصد فلزات کمتری دارد.
اما در مورد HAT-P-26b، ما با دنیایی روبه رو هستیم که فاصله چندانی از ستاره خود ندارد – و در واقع تقریبا به آن چسبیده است – و با این حال، مشابه مشتری و زحل، تقریبا به طور کامل از هیدروژن و هلیم تشکیل شده است.
ویکفورد به آمینا خان، از لوس آنجلس تایمز گفته است: ” مفهوم این ویژگی آن است که احتمالا این سیاره در فاصله بسیار نزدیک تری به ستاره خود تشکیل شده است، یا در مراحل بعدیِ حیاتِ قرص پیش‌سیاره‌ای، شکل گرفته است و در حین شکل‌گیری توسط ذرات یخی و عناصر فلزی سنگین، بمباران نشده است.” و محققان، این نتایج را در هر دو صورت، تعجب بر انگیز می‌دانند.

او می‌افزاید: ” ما نمی‌دانستیم که سیاراتی با این اندازه می‌توانند در نزدیکی ستاره خود تشکیل شوند.”
در حالی که این یافته ها، ناگهانی و شگفت انگیز است، دستیابی به آن برای فضانوردان بسیار ارزشمند است، زیرا در عین اینکه مشخص می‌کند مسائل محتمل بسیاری فراتر از الگویی که در محل زندگی ما حاکم است، امکان پذیر است، به این معنا نیز هست که در آینده علوم فضایی شگفت آوری را در پیش رو خواهیم داشت.
یکی از اعضای تیم، دیوید کی. سینگ از دانشگاه اکستر در بریتانیا، در یک مصاحبه مطبوعاتی بیان می‌کند: ” این تحلیل نشان می‌دهد که تنوع بسیار زیادی در اتمسفرهای این سیاره های خارج از منظومه شمسی وجود دارد که فراتر از انتظارات ما است، و به مرور زمان برای ما مشخص خواهد کرد سیاره‌ها به جز الگوی حاکم در منظومه شمسی، چگونه شکل گرفته و تکامل می‌یابند.”
” می‌توانم بگویم که روند همیشگی حاکم بر مطالعات سیارات واقع در خارج از منظومه شمسی اینگونه بوده است که محققان انواع و گونه های شگفت آور جدیدی را کشف می کنند.”

به رمزگشایی از سیگنال های مرموز و ناشناخته فضایی چقدر نزدیک هستیم؟

سیگنالهای رادیویی مرموزی که از فضا به زمین می آیند، در همه جهات انتشار یافته اند و منبع آنها هنوز ناشناخته است. انفجارهای رادیویی سریع (FRB) که بسیار روشن و کم عمر هستند، دانشمندان را متحیر کرده اند.

گویا آی تی – ممکن است تلسکوپ رادیویی “آرایه کیلومتر مربعی استرالیایی پت فایندر (ASKAP)”پاسخ هایی برای سوالات آنها پیدا کند. سایت New Atlas با کیت بانیستر، یکی از ستاره شناسی که روی این پروژه کار می کند، در مورد آنچه در پس این سیگنالهای عجیب قرار دارد و اینکه چطور می توان از آنها رمزگشایی کرد، به صحبت نشسته است.
یکی از اهداف اصلی ASKAP، که در بخش جداگانه ای از غرب استرالیا و دور از تداخل های رادیویی شهرها قرار گرفته، مطالعه FRB است. این تلسکوپ اولین FRB ی خود را فقط چهار روز بعد از آغاز جستجوهایش، یعنی در ژانویه سال جاری، پیدا کرد. این سیگنال که FRB170107 نام گرفت، از صورت فلکی لئو (Leo) نشات گرفته بود و حدود شش میلیارد سال نوری مسافت را طی کرده بود تا به ما رسید.
رمزگشایی از سیگنال مرموز فضایی
انفجار رادیویی سریع چیست؟
بانیستر به ما گفت: “دانشمندان در نام گذاری چیزهای مختلف زیاد هم با دقت عمل نمی کنند: آنها سریع هستند، آنها رادیویی هستند، و آنها انفجاری هستند. وقتی می گوییم آنها رادیویی هستند، یعنی آنها را با تلسکوپ های رادیویی که شبیه یک بشقاب ماهواره بزرگ هستند، شناسایی می کنیم. و وقتی می گوییم آنها سریع هستند، واقعا هم سریع اند. کافیست یک لحظه غفلت کنید! در مدت کمتر از یک میلی ثانیه رد می شوند و می روند. و آنها انفجاری هستند. یعنی به یکباره رخ می دهند و اولین باری که آنها را ببینید، مصادف با آخرین بار خواهد بود”.
اولین FRB در سال ۲۰۰۷ شناسایی شد. در آن زمان دانشمندان در میان اطلاعات آرشیوی که سال ۲۰۰۱ به دست آورده بودند ، به یک انفجار کوتاه و تیز رسیدند که نمی توانستند آن را توضیح دهند. در طی چند سال بعد، دلیل وجود اکثر ناهنجاری هایی که در آن اطلاعات آرشیوی مشاهده می شد، کشف گردید. اما پدیده انفجارهای رادیویی سریع تا سال ۲۰۱۵ به صورت زنده مشاهده نشد. به طور کلی، کمتر از ۳۰ مورد از این سیگنالها، تاکنون شناسایی شده اند.

چه چیزی آنها را به وجود آورده است؟
به طور کلی، ستاره شناسان در این مورد مطمئن نیستند که چه چیزی این سیگنال ها را به وجود آورده است، اما به نظر می رسد رایج ترین منبع هایی که برای آنها پیشنهاد شده، تپ اخترها و مگنتارها بوده اند. این دو نوع ستاره نوترونی، میدان های مغناطیسی بسیار بزرگی دارند و انفجارهای رادیویی مشابهی تولید می کنند، اما تفاوت بین آنها در آنجاست که خودشان را تکرار می کنند. برخی از این تکرار ها مثل ساعت منظم کار می کنند، در حالی که سایر آنها الگوهای غیرقابل پیش بینی دارند. البته در هر صورت معمولا بیش از یک بار رخ می دهند. از طرف دیگر، FRB، عمدتا رویدادهایی هستند که فقط یک بار رخ می دهند، و همین باعث شده دانشمندان نتوانند منشا آنها را بیابند.
بانیستر می گوید: “تعداد نظریه هایی که در این مورد وجود دارد، بیشتر از تعداد انفجارهاست!. طیف منشاهای تصور شده برای این انفجار ها تقریبا همه چیز را در بر می گیرد، از نسخه های بزرگ شده ی آنچه ما در کهکشان خودمان دیده ایم، مانند یک تپ اختر یا یک مگنتار، تا چیزهایی که بسیار عجیب و غریب تر هستند: بعضی ها می گویند این سیگنال ها از تمدن های بیگانه ای به ما رسیده اند و گویا آنها به تازگی کاوش در کهکشان خود را آغاز کرده اند”.

این ایده های عجیب هم به توضیح رموز فضا کمک می کنند، اما اجماع نظر عمومی دانشمندان روی ایده ای است که بسیار پیش پا افتاده تر از این حرفهاست.
بانیستر می گوید: “در واقع جامعه علمی معتقد است هنوز هیچ چیز مشخص نیست. اما افرادی که نظریه های محافظه کارانه تری ارائه می دهند، می گویند شاید بتوان با استفاده از ستاره های نوترونی کارهایی انجام داد. یعنی یک تپ اختر را به عنوان یک ستاره نوترونی با یک میدان مغناطیسی عظیم در نظر بگیرید. سپس یک مگنتار را به عنوان یک ستاره نوترونی با میدان مغناطیسی بزرگتر از آن ببینید. به این ترتیب اگر بتوانید یک ستاره نوترونی پیدا کنید که میدان مغناطیسی بزرگتری داشته باشد، می توانید آن را تولید کننده یک FRB بدانید. به نظر من این گزینه از همه بهتر است، اما دانشمندان هیچ رشته ای نتوانسته اند آن را به طور کامل تبیین کنند”.

ستاره شناسان چگونه می توانند این معما را حل کنند؟
اولین گامهایی که به سمت پاسخ به سوال چیستی FRB ها برداشته می شود، پیدا کردن تعداد بیشتری از آنهاست. هر چه داده های بیشتری در اختیار داشته باشیم، تصویری که از آنها می سازیم واضح تر می شوند، و می توانیم آنها را سریع تر شناسایی کنیم. بعد تلسکوپ های بیشتری را به گونه ای تنظیم می کنیم که به آن قسمت معین از آسمان نگاه کنند، تا ببینند چه تعداد نقطه منشا برای این انفجارهای رادیویی سریع در آنجا کمین کرده اند.
یک جهش بزرگ رو به جلو آن خواهد بود که بدانیم چه زمانی انفجار رادیویی سریع رخ می دهد تا بتوانیم به دقت محل وقوع آن در آسمان را نگاه کنیم. سپس می توانیم ببینیم آیا در آن نقطه کهکشانی وجود دارد یا خیر. پاسخ این سوال چیزهای زیادی به شما خواهد گفت. اگر مشخص شود که FRB از انواع خاصی از کهکشان ها می آید، آنگاه می توانیم از آنچه در مورد آن کهکشان ها می دانیم استفاده کنیم تا روی FRB ها بیشتر کار کنیم. بعد باز می گردیم و این کار را تکرار می کنیم. تصاویر نوری تهیه می کنیم، به دنبال انفجارهای پرتو گاما یا اشعه ایکس می گردیم. زمانی که پیدا کردن آنها را آغاز کنید، می توانید به عقب برگردید و به آن قسمت خاص از آسمان با انواع متفاوتی از تلسکوپ ها نگاه کنید و هر آنچه می توانید، ببینید”.
در همین راستا، هر چه FRB های بیشتری مورد مطالعه قرار بگیرند، احتمالش بیشتر است که یک FRB درخشان و واضح مشاهده شود.
بانیستر می گوید: “وقتی به این انفجارها نگاه می کنید، هرگز نمی دانید که چه زمانی یکی از آنها بسیار غیرمعمول میشود. اگر این زمان را پیدا کنیم، قفل همه این رازها را باز می شود. پس همین که شواهد بیشتری جمع کنیم، از این لحاظ مفید خواهد بود که هم الان و هم در آینده، چیزی در آنها خواهیم یافت که واقعا عجیب و غریب است و واقعا کلید شناخت کل هم نوعانش خواهد بود”.

در واقع، این چیز عجیب و غریب مورد سوال ما، احتمالا تا همین لحظه هم کشف شده است. FRB121102 اولین نمونه ای بود که توسط تلسکوپ رادیویی آرسیبو در پورتوریکو پیدا شد و تاکنون، این تنها انفجار رادیویی سریع است که یک باره رخ داد است. این یافته ها، یا رازها را پیچیده تر می کنند، یا به حل آن کمک می کنند؛ باید منتظر ماند و دید.
بانیستر می گوید: “این چیز عجیب و غریب متعلق به یک خانواده است. ما آن را تکرار کننده (Repeater) می نامیم، زیرا فقط یکی از آن وجود دارد. این موجود حتی از پدیده انفجار های رادیویی سریع نیز مرموز تر است. ما معتقدیم احتمالا آنها با هم در ارتباط اند ، اما نمی دانیم این ارتباط دقیقا چگونه است”.
FRB چه چیز دیگری می تواند به ما بیاموزد؟
در کنار همه هیجانی که مطالعه FRB دارد، می توان آن را یک نوع جدید از اجسام آسمانی دانست. این جسم آسمانی یک درک جدید از این گوشه کوچک جهان که در آن هستیم به دست خواهد داد. آنها پیش از آنکه به ما برسند، یک مسافت بسیار زیاد را طی می کنند و وقتی به اینجا می رسند، نشانه هایی از سفرهای خود به همراه دارند.
بانیستر می گوید: ”ویژگی اصلی انفجارهای رادیویی، که از تپ اخترها و انفجارهای رادیویی سریع ناشی می شوند، آن است که می توانیم آنچه “پراکندگی” نامیده می شود را در آنها اندازه بگیریم. امواج رادیویی که آن تپ اختر یا انفجار رادیویی سریع تولید کرده، با سرعت های متفاوتی در فضا به حرکت می آیند، و این به خاطر جرمی است که آن امواج رادیویی از آن به وجود آمده اند. وقتی آنها به تلسکوپ های ما می رسند، می بینیم که طول موج های کوتاه زودتر می رسند و طول موج های بلندتر حدود یک ثانیه بعد از آن می رسند، و همین تاخیر زمانی به ما می گوید که آن امواج چه مقدار ماده را از سر گذرانده اند”.

در این سیستم، وقتی ببینیم یک انفجار رادیویی سریع دارای یک پراکندگی بزرگی است، یعنی امواج رادیویی حاصل از آن از تعداد بسیار زیادی الکترون گذر کرده اند. ستاره شناسان می توانند این داده ها را با آنچه در مورد آن ناحیه از آسمان می دانند، مقایسه کنند. اگر تعداد زیادی کهکشان در آن راستا وجود نداشت، یعنی این سگنال از جایی در دوردست ها آمده است. وقتی یک انفجار رادیویی سریع رخ می دهد و خاموش می شود، مطالعه پراکندگی آن به دانشمندان می گوید که چه مقدار ماده در راستای خط دید آن انفجار وجود دارد، و با داشتن اطلاعات کافی، در نهایت یک نقشه سه بعدی از جهان به نحو احسن ساخته می شود”.
ASKAP چه کمکی می کند؟
ASKAP جستجوی FRB را در اولین هفته ماه ژانویه امسال آغاز کرد، و در مدت چهار روز، اولین سیگنال را دریافت نمود. از آن زمان به بعد، دو FRB دیگر هم شناسایی شد. شناسایی این دو مورد آخر فقط با هشت بشقاب از مجموع ۳۶ بشقابی که در سیستم قرار داده شده بود، انجام شد. آن بشقاب ها، هر کدام ۱۲ متر (۴۰ فوت) قطر داشتند و هر کدام رو به جهت هایی متفاوت اما نزدیک به هم داشتند ، و آرایه ای می ساختند که منطقه وسیعی را پوشش می داد؛ درست مثل یک چشم مگس!”.
بانیستر می گوید: “این سیستم، در آن واحد ۳۶ تکه مختلف آسمان را نگاه می کند. این افزایش در نقاط تحت نظر در آسمان، واقعا چشمگیر است، و باعث می شود در تعداد FRB هایی که می توانیم هر روزه پیدا کنیم، تفاوت زیادی به وجود آید”.
بقیه این بشقاب ها، در طی ۱۲ تا ۱۸ آینده وارد سیستم خواهند شد و هرگاه این اتفاق افتاد، تعداد FRB هایی که این سیستم شناسایی می کند، به شکل قابل توجهی افزایش خواهد یافت.

بانیستر می گوید: “من فکر می کنم در ۱۲ ماه آینده، شاهد اتفاقات بسیار هیجان انگیزی خواهیم بود. زیرا در آن زمان تعداد زیادی تلسکوپ مانند ASKAP وجود خواهد داشت که به تازگی کار خود را آغاز کرده اند و هر گاه واقعا وارد مسیر کاری خود شوند، اطلاعات جدید بسیار زیادی به دست خواهند داد”.
مقاله ای که اکتشافات تیم ASKAP را توصیف کرده، در مجموعه مقالات نشریه Astrophysical منتشر شده است.

شناسایی دنیایی از آهن و نیکل سرگردان در فضا

آژانس فضانوردی آمریکا مدت هاست پروژه سفر به مریخ را به عنوان بزرگترین پروژه تاریخ فضانوردی دنبال می کند اما شاید جالب باشد بدانید که این آژانس فضانوردی نیم نگاه جدی هم به سیارکها دارد.

گویا آی تی – گفته می شود ناسا سیارکی موسوم به ۱۶ Psyche را با دقت و توجه فراوان تحت کنترل دارد. اما چرا این سنگ فضایی تا این حد برای ناسا مهم است؟ در پاسخ باید گفت این سیارک کاملا از آهن و نیکل تشکیل شده است و از این دید می توان آن را معدنی بزرگ از ارزشمندترین فلزات مورد نیاز بر روی زمین محسوب کرد.
به گفته کارشناسان ارزیابی می شود این سیارک دارای مقادیر بسیار زیاد آهن به ارزش غیرقابل تصور ۱۰ هزار کوادرلیون دلار باشد. از این رو برآورد شده که اگر به فرض بتوان این سیارک را به زمین منتقل کرد، اقتصاد جهانی که بالغ بر ۷۸ تریلیون دلار ارزش دارد عملا سقوط می کند، آن هم به دفعات زیاد.
از زمانی که کشف این سیارک و ذخایر عظیم آن در دنیا خبرساز شده، بسیاری افراد نگران آن بوده اند که با انتقال ۱۶ Psyche به زمین، تمامی معادلات اقتصادی این سیاره به هم بریزد اما خبر خوشحال کننده این است که با توجه به پایداری اقتصادی حاکم بر زمین، ناسا برنامه ای برای انتقال آن به زمین نداشته و تنها به بررسی آن خواهد پرداخت.
یکی از دانشمندان ارشد ناسا و رئیس دانشکده زمین و اکتشافات فضایی دانشگاه آریزونا لیندی الکینز می گوید: ۱۶ Psyche یک جرم فضایی غول پیکر است و تلاش برای انتقال آن به زمین کاری خارج از منطق و عقلانیت است.