محققان به طور تصادفی موفق به تبدیل دی اکسید کربن به اتانول شدند

محققان به طور تصادفی موفق به تبدیل دی اکسید کربن به اتانول شدند

علم سابقه ای طولانی و پر ماجرایی در کشف چیزهای تصادف دارد. دانشمندان به دنبال یک چیز می گردند و موفق به پیدا کردن چیزی بهتر می شوند، پنی سیلین، رادیواکتیویته، اجاقهای مایکروویو و… همه اینها اکتشافاتی برای جستجوی چیز دیگری بوده اند. روز دوشنبه، محققان آزمایشگاه ملی اوک ریج در تنسی آمریکا اعلام کردند، ناخواسته چیزی باور نکردنی را کشف کرده اند. آنها موفق شده اند با استفاده از یک کاتالیزور، دی اکسید کربن را مستقیماً به اتانول تبدیل کنند.

این تیم پیش از این هم به دنبال تبدیل دی اکسید کربن به اتانول بودند؛ اما این محققان متقاعد شده بودند که انجام این کار به مراحل و کاتالیزورهای متعددی نیاز خواهد داشت. خوشبختانه مشخص شد، آنها در اشتباه بوده اند. سیستم این محققان به طور شگفت انگیزی ساده بود. این تیم تحقیقاتی از آرایه کوچکی متشکل از مس در مقایس نانو و کربن بر روی سطحی سیلیکونی ساختند. همچنین نانو قطرات نیتروژن هم در نوک هر نقطه از این سیستم قرار گرفتند. سپس با اعمال بار الکتریکی این کاتالیست، زنجیره ای از واکنش های پیچیده را انجام داد که اساسا معکوس فرآیند احتراق و تبدیل گاز به اتانول مایع بود. همچنین از آنجایی که این کاتالیزور بسیار کوچک است، عملاً این فرآیند هیچ واکنش جانبی را در پی نخواهد داشت و به این ترتیب اتانول به دست آمده کاملاً خالص است. چیز دیگر این که، تمام این واکنش ها می تواند در دمای معمولی اتاق رخ دهد.

حال، چه این تکنولوژی در بخش تجاری و چه در بخش شهری مورد استفاده قرار گیرد، می تواند جایگزین مناسبی برای باتری های صنعتی باشد، مانند باتری هایی که شرکت تسلا در حال حاضر به فروش می رساند. به این ترتیب در دورانی که تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر رو به افزایش است، به جای ذخیره برق در باتری های عظیم، می توان تبدیل دی اکسید کربن به اتانول تبدیل کرد و از آن برای تامین برق ژانراتور استفاده کرد. علاوه بر این، دی اکسید کربن تولید شده از سوختن اتانول، می تواند به ایجاد کربن خنثی منتهی شود، چرا که از فرآیند کاتالیستی اصلاح شده ای بهره می برد. سوخت کربن خنثی در حال حاضر در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار می گیرد. گفتنی است، هنوز هیچ صحبتی در مورد زمان خارج شدن این اختراع تصادفی از آزمایشگاه، نشده است.

.

منبع: engadget

نوشته محققان به طور تصادفی موفق به تبدیل دی اکسید کربن به اتانول شدند اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

آیا آدمخواری یا کانیبالیسم (Cannibalism) در نیاکان ما مرسوم بوده است؟

آیا آدمخواری یا کانیبالیسم (Cannibalism) در نیاکان ما مرسوم بوده است؟

آدمخواری مهمترین تابوی انسان بوده است، اما در قلمرو حیوانات، همنوع خواری عملی شایع محسوب می شود. مادران نوزدان خود را می خورند، نوزادان مادران خود را و نوزدان هم یکدیگر را می خورند. اما شواهد جدید نشان می دهد، انسان ها همیشه از خوردن هم نوعان خود دوری نمی کرده اند. باستان شناسان استخوان های انسانی را در غار گاف انگلستان و مناطق دیگری از اروپا کشف کرده اند که به نظر می رسد، بدون تدفین رها شده اند.

در سال ۱۹۰۳، بقایای مردی در داخل غار گاف کشف شد. غار گاف که ۱۱۵ متر عمق و ۳.۴ کیلومتر طول دارد، در چدار سامرست انگلستان واقع شده است.

مرد چداری، قدیمی ترین اسکلت کامل بریتانیا است که قدمت آن به ۷۱۵۰ سال پیش از میلاد باز می گردد. البته این تنها وجه تمایز مرد چداری نیست. همچنین به نظر می رسد، این مرد باستانی با خشونت کشته شده؛ در واقع، علائمی از آدمخواری در بقایای پیکر این مرد یافت شده است.

شواهد حاکی از آن است که مرد چداری، با خشونت کشته شده و علائمی از آدمخواری در پیکر او دیده شده است.

در حالی که آدمخوار بودن خود مرد چداری تاکنون به اثبات نرسیده، باستان شناسان در سال های اخیر بقایای انسانی دیگری را در غار یافته اند، و نهایتاً در سال ۲۰۱۵، محققان از شواهد قوی در مورد آدمخواری خبر دادند.

سیلویا بلو از موزه تاریخ طبیعی لندن به خبرگزاری بی بی سی گفت: “ما شواهد غیرقابل انکاری از اندام بُری (قصابی)، جویدن، خُرد کردن استخوان و ترک خوردگی استخوان (به منظور بیرون کشیدن مغز استخوان) یافته ایم.”

از زمان آخرین حفاری غار گاف در سال ۱۹۹۲، بلو و همکارانش در حال تجزیه و تحلیل آثار باستانی و علائم به جای مانده از ساکنان ماقبل تاریخی غار بوده اند. این تیم، استخوان های یافت شده در غار را تقریباً ۱۵ هزار سال تاریخ گذاری کرده اند. با توجه به اینکه تدفین اجساد در آن زمان عملاًً بی سابقه بوده، و بسیاری از باستان شناسان در نواحی مختلفی از جهان بقایای اجساد باستانی را کشف کرده اند که نشان می دهد، در روزگار باستان با اجساد همچون زباله رفتار می شده، بهترین حدس محققان این است که ساکنان غار گاف، همدیگر را می خورده اند.

سیمون پارفیت، یکی از اعضای این تیم گفت: “موضوع قابل ملاحظه در این دوره، نادر بودن تدفین اجساد است. ما معمولا بقایای انسانی که با زباله ها در هم آمیخته اند را در سایت های باستانی زیادی یافته ایم.”

در این غار تنها افراد بزرگسال خورده نمی شدند، بلکه بقایای اجساد یک کودک و چند نوجوان هم کشف شده است.

آیا نیاکان ما آدمخوار بوده اند؟

اگر این یافته ها تا حد زیادی ناراحت تان کرده، کمی صبر کنید، چرا که فقط بزرگسالان در این غار خورده نمی شدند.

ملیسا هوگنبوم، یکی دیگر از اعضای تیم به بی بی سی گفت: “یک کودک سه ساله و دو نوجوان هم دارای علائمی از آدمخورای هستند.”

آدمخواری از آن دست فرضیه های باستان شناسان و انسان شناسان نیست که به راحتی طرح شود. در واقع هوگنبوم  می گوید، این فرضیه کاملا ناراحت کننده است. چراکه اولاً، یادآور ترسناکی از بدترین خصوصیات طبیعی انسان است و دوماً، اثبات آن فوق العاده دشوار است.

سخت ترین جنبه اثبات آدمخواری، جدا کردن استخوان هایی است که به عنوان غذا جویده شده و استخوان هایی است که پس از مرگ برای انجام مراسم های آیینی و مذهبی مورد استفاده قرار گرفته اند.

بلو اشاره می کند، کم شدن استخوان های جانوران در جوامع علمی، سریعا به عنوان نتیجه قصابی و خورده شدن پذیرفته شده اما در مورد انسان، اثبات چنین چیزی به سختی صورت می گیرد. نکته کلیدی برای تشخیص این دو دست استخوان از هم (آدمخواری و آیینی) کشف علائمی مبنی بر مکیده شدن و جویدن است.

خانم بلو می گوید: “برخی تغییرات، به خصوص در انگشتان دست نشان می دهد که احتمالاً جوید شده اند. وجود علائم دندان های انسان بر روی استخوان ها، احتمالاً بهترین مدرک برای آدمخواری است.”

بلو و تیمش، سال گذشته به این نتیجه رسیدند که غار گاف حاوی شواهدی است که نشان می دهد، نیاکان ما یکدیگر را می خورده اند. مقاله ای که اخیرا در مورد سایت باستانی دیگری منتشر شده، این فرضیه را تقویت می کند.

در این مطالعه، محققان آلمانی استخوان های نئاندرتالی ۴۵ هزار ساله را در غارهای گویت بلژیک کشف کرده اند که دارای علائم خورده شدن و تکه شدن مشابه استخوان های غار گاف بود. علائمی که قابل مقایسه با علائم مشابه در بقایای اجساد اسب و گوزن شمالی بود که شکار می شده اند.

به نظر می رسد، نئاندرتال ها هم آدمخواری می کرده اند.

هروه بوچیرینس، یکی از اعضای این تیم از دانشگاه توبینگن به اینترنشنال بیزینس تایمز گفت: “این نشانه به ما اجازه می دهد، فرض کنیم، نئاندرتال ها آدمخواری می کرده اند. چرا که خیلی از بقایای اسب ها و گوزن های شمالی که در گیوت یافت شده اند، به همان شیوه قصابی شده اند.”

بنابراین، چرا انسان ها همنوعان خود را می خوردند؟                

این چیزی است که کاملاً روشن نیست، هر قبیله و یا جامعه ای می توانسته دلایل مختلفی برای خوردن انسان های دیگر داشته باشد. حال اگر تصور می کنید، تشخیص قصابی افراد از آدمخواری آیینی دشوار است. یافتن انگیزه ی چنین عملی، از آن هم سخت تر است. در واقع، برای توضیح این عمل دو حالت وجود دارد: نیاکان ما هم دیگر را به دلیل گرسنگی و قحطی می خورده اند و یا آنها چنین عملی را در قالب مراسم هایی آیینی و مذهبی انجام می داده اند.

جالب تر اینکه، به اعتقادبلو، هیچ مدرکی دال بر مرگ خشونت بار در بقایای اجساد کشف شده در غار گاف وجود نداشته است، که نشان می دهد این افراد برای گوشت شان کشته نشده اند؛ در عوض به نظر می رسد، این افراد دیگر نیازی به آن نداشته اند. وی می گوید، به نظر می رسد که نیاکان ما، در طول یک زمستان سخت و قحطی بدن های خود را خورده اند، اما واقعیت این است که بلو و تیمش، جمجمه هایی را یافته اند که مانند استخوان های دیگر دارای علائم خُرد شدن و جویده شدن نبوده اند. بلکه این جمجمه ها عمدتاً برای ساخت نوعی فنجان و یا کاسه تراشیده می شده اند.

این انسان ها همچنین جمجمه های هم نوعان خود را برای ساخت فنجان و کاسه می تراشیده اند.

آیا نیاکان ما آدمخوار بوده اند؟

بلو تصور می کند، انسان هایی که در غار گاف زندگی می کرده اند، این فنجان ها را به عنوان بخشی از یک مراسم آیینی و یا تدفین می ساخته اند. و کاملاً محتمل است که از آن برای نوشیدن استفاده می کرده اند. هوگنبوم توضیح می دهد: ” اگر این طور باشد، ممکن است خوردن گوشت دیگران، به جای بقای صرف، بخشی از یک رفتار مذهبی-آیینی بوده باشد.”

بدون تحقیقات بیشتر، ما احتمالاً هرگز پی به انگیزه واقعی آدمخواری مردمان ساکن در غار های گاف و گیوت و مناطق دیگر نخواهیم برد. اما حداقل می توانیم مطمئن باشیم که تفاوت های زیادی با نیاکان مان داریم و راه زیادی را برای تکامل طی کرده ایم.

.

منبع: sciencealert

نوشته آیا آدمخواری یا کانیبالیسم (Cannibalism) در نیاکان ما مرسوم بوده است؟ اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

مش سیمی قابل تزریق به زودی روی مغز انسان آزمایش می شود

مش سیمی قابل تزریق به زودی بر روی انسان مورد آزمایش قرار خواهند گرفت

سال گذشته، تیمی از محققان دانشگاه هاروارد موفق به ساخت نوعی مش سیمی شدند که پزشکان با استفاده از آن و از طریق تزریق این مش سیمی به مغز می توانند، به درمان بیماری پارکینسون و سایر بیماری های عصبی کمک کنند. این محققان پیش از این، ایده خود را با موفقیت بر روی موش های زنده مورد آزمایش قرار داده بودند. حال به نظر می رسد که این تکنولوژی برای مرحله بعد، یعنی آزمایش بر روی انسان آماده شده باشد.

مِش محققان هاروارد، از طلا و پلیمرهای بسیار نازک ساخته شده است. این مش سیمی را می توان به راحتی درون یک سرنگ جای داد، به این ترتیب برای قرار دادن مش سیمی در مغز، نیازی به عمل جراحی نیست. هنگامی که مش در مغز ایمپلنت شد، با مغز یکپارچه می شود، چرا که مش دارای فضاهایی است که سلول های عصبی امکان حرکت در آن را می یابند.

بخشی از مش سیمی باید از سوراخ کوچکی در جمجمه عبور کند، به این ترتیب امکان اتصال به کامپیوتر را هم دارد. این اتصال، امکان نظارت بر فعالیت های مغز و رساندن شوک های الکتریکی هدفمند که می تواند از مرگ سلول های عصبی جلوگیری کند را فراهم می کند. این تکنولوژی با جلوگیری از مرگ سلول های عصبی (که باعث اسپاسم و رعشه می شوند) می تواند برای مقابله با بیماری پارکینسون و بیماری های مشابه مورد استفاده قرار گیرد. و نهایتاً اینکه، مش سیمی می تواند با یک منبع تغذیه قابل ایمپلنت و کنترلر، عرضه شود که نیاز به اتصال به یک کامپیوتر را هم از میان بر می دارد.

این محققان همچنین امیدوارند که این تکنولوژی بتواند در بخش سلامت روان هم کاربردهایی داشته باشد. چرا که با استفاده از آن می توان روش های بهتری را برای رساندن دارو به افراد مبتلا به افسردگی و اسکیزوفرنی فراهم کرد. قطعاً محققان با شروع آزمایشات بالینی بر روی انسان، دانسته های خود از این تکنولوژی را افزایش خواهند داد. با این تفاسیر به نظر می رسد، باید در آینده ای نزدیک منتظر استفاده گسترده از این تکنولوژی باشیم. این محققان در حال حاضر، مشغول همکاری با پزشکان بیمارستان عمومی ماساچوست هستند و به زودی آزمایشاتی را بر روی بیماران مبتلا به صرع انجام خواهند داد.

.

منبع: engadget

نوشته مش سیمی قابل تزریق به زودی روی مغز انسان آزمایش می شود اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

مش سیمی قابل تزریق به زودی روی مغز انسان آزمایش می شود

مش سیمی قابل تزریق به زودی بر روی انسان مورد آزمایش قرار خواهند گرفت

سال گذشته، تیمی از محققان دانشگاه هاروارد موفق به ساخت نوعی مش سیمی شدند که پزشکان با استفاده از آن و از طریق تزریق این مش سیمی به مغز می توانند، به درمان بیماری پارکینسون و سایر بیماری های عصبی کمک کنند. این محققان پیش از این، ایده خود را با موفقیت بر روی موش های زنده مورد آزمایش قرار داده بودند. حال به نظر می رسد که این تکنولوژی برای مرحله بعد، یعنی آزمایش بر روی انسان آماده شده باشد.

مِش محققان هاروارد، از طلا و پلیمرهای بسیار نازک ساخته شده است. این مش سیمی را می توان به راحتی درون یک سرنگ جای داد، به این ترتیب برای قرار دادن مش سیمی در مغز، نیازی به عمل جراحی نیست. هنگامی که مش در مغز ایمپلنت شد، با مغز یکپارچه می شود، چرا که مش دارای فضاهایی است که سلول های عصبی امکان حرکت در آن را می یابند.

بخشی از مش سیمی باید از سوراخ کوچکی در جمجمه عبور کند، به این ترتیب امکان اتصال به کامپیوتر را هم دارد. این اتصال، امکان نظارت بر فعالیت های مغز و رساندن شوک های الکتریکی هدفمند که می تواند از مرگ سلول های عصبی جلوگیری کند را فراهم می کند. این تکنولوژی با جلوگیری از مرگ سلول های عصبی (که باعث اسپاسم و رعشه می شوند) می تواند برای مقابله با بیماری پارکینسون و بیماری های مشابه مورد استفاده قرار گیرد. و نهایتاً اینکه، مش سیمی می تواند با یک منبع تغذیه قابل ایمپلنت و کنترلر، عرضه شود که نیاز به اتصال به یک کامپیوتر را هم از میان بر می دارد.

این محققان همچنین امیدوارند که این تکنولوژی بتواند در بخش سلامت روان هم کاربردهایی داشته باشد. چرا که با استفاده از آن می توان روش های بهتری را برای رساندن دارو به افراد مبتلا به افسردگی و اسکیزوفرنی فراهم کرد. قطعاً محققان با شروع آزمایشات بالینی بر روی انسان، دانسته های خود از این تکنولوژی را افزایش خواهند داد. با این تفاسیر به نظر می رسد، باید در آینده ای نزدیک منتظر استفاده گسترده از این تکنولوژی باشیم. این محققان در حال حاضر، مشغول همکاری با پزشکان بیمارستان عمومی ماساچوست هستند و به زودی آزمایشاتی را بر روی بیماران مبتلا به صرع انجام خواهند داد.

.

منبع: engadget

نوشته مش سیمی قابل تزریق به زودی روی مغز انسان آزمایش می شود اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

عنکبوت ماهی‌گیر نر گاهی خود را خوراک ماده می‌کند تا بچه آنها زنده بماند!

عنکبوت ماهی‌گیر

نیاز به تولید مثل در قلمرو حیوانات بسیار شدیدتر از نیاز به زنده ماندن است. عنکبوت ماهی‌گیر تیره مذکر نیز از این قاعده مستثنا نیست. پس از جفت‌گیری این عنکبوت نر با ماده که جثه‌ آن دو برابر عنکبوت نر و وزنش حدود ۱۴ برابر بیشتر است، نر می‌میرد و ماده او را می‌خورد. در تصویر بالا موجود ماده در سمت چپ و موجود نر در سمت راست دیده می شود. نام‌ عنکبوت ماهی‌گیر به این دلیل انتخاب شده که آنها در کنار آب زندگی می‌کنند و برای تغذیه، حشرات و ماهی‌های کوچک را شکار می‌کنند. تحقیق جدیدی در دانشگاه نبراسکا لینکولن حاکی از آن است که این عمل مرگ‌آلود قربانی شدن، برای سلامت نسل بعد و ازدیاد آن صورت می‌گیرد.

برخلاف سایر گونه‌های عنکبوتی، عنکبوت ماهی‌گیر  ماده(مانند بیوه‌های سیاه مشهور) مسئول مرگ جفت نر نیست. مرگ موجود نر به این خاطر است که پس از ریختن اسپرم به درون موجود ماده با استفاده از زائده‌ای به نام کیسه پایی، حباب درون آن باد می‌کند. در سایر گونه‌های عنکبوتی، پس از پایان جفت‌گیری، این حباب خالی می‌شود. اما در عنکبوت ماهی‌گیر سیاه نر، این حباب متورم باقی می‌ماند و خون جاری شده بدن عنکبوت را مسدود می‌کند. این مسئله باعث می‌شود موجود نر به حالت مرگ‌مانندی در آید و چند ساعت قلب او از تپیدن بازایستد.

استیون شوارتز، محقق دانشگاه نبراسکا کلن در سال ۲۰۱۳ برای نخستین بار این مسئله عجیب را در میان گونه عنکبوت ماهی‌گیر تیره کشف کرد. در تحقیق جدید، شواتز و همکاران وی می‌خواستند ببینند آیا قربانی شدن موجود نر و خورده شدن او از سوی موجود ماده منفعتی دارد یا خیر. جای شک و تردیدی برای آنها باقی نماند که موجودات ماده که نر را می‌خورند تقریباً دو برابر تعداد ماده‌هایی بار می‌دهند که این وعده غذایی را نمی‌خورند. همچنین، عنکبوت‌هایی با چنین مادرهای آدمخوار، ۲۰ درصد بزرگ‌ترند و حدود ۵۰ درصد بیش‌تر نسبت به عنکبوت‌هایی عمر می‌کنند که از مادرانی به دنیا می‌آیند که این وعده غذایی پس از مقاربت را نوش جان نمی‌کنند!

پژوهشگران در این مرحله مطمئن نیستند که چرا به نیش کشیدن موجود نر از سوی موجود ماده چنین نفع بالایی را برای نوزادان به همراه دارد. شوارتز و تیم او برای اطمینان از اینکه دلیل رشد آنها گوشت تن موجود نر است، به جیرجیرک‌های ماده‌‌ای غذا دادند که وزن آنها بعد از آمیزش جنسی برابر وزن موجود نر است، ولی این مسئله به هیچ وجه بر روی نوزادان تاثیری نداشت.

به گفته شوارتز، «ماده مغذی در کار است یا شاید معجونی از مواد مغذی که در بدن موجود نر انباشته شده. نمی‌دانیم این ماده چیست ولی به هر حال این ماده وجود دارد!»

مطالعات این گروه در مجله علمی کارنت بیولوژی (Current Biology) به چاپ رسیده است.

.

منبع: NewAtlas

نوشته عنکبوت ماهی‌گیر نر گاهی خود را خوراک ماده می‌کند تا بچه آنها زنده بماند! اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

چگونه این مرد بدون ۹۰ درصد از مغز خود زندگی نرمالی دارد؟!

چگونه این مرد بدون 90 درصد از مغز خود زندگی نرمالی دارد؟! - دانشمندان درباره مرد فرانسوی که 90 درصد مغز خود را از دست داده و در عین حال زندگی عادی و نرمالی دارد، مات و مبهوت مانده اند.

دانشمندان درباره مرد فرانسوی که ۹۰ درصد مغز خود را از دست داده و در عین حال زندگی عادی و نرمالی دارد، مات و مبهوت مانده اند.

.

یک مرد فرانسوی با وجود اینکه ۹۰ درصد از مغز خود را از دست داده اما با این حال زندگی نرمال و سالمی را پشت سر می گذارد، دانشمندان را به فکر فرو برده تا دوباره درباره آنچه که از دیدگاه بیولوژیکی باعث هوشیاری و آگاهی انسان شده، فکر کنند.

علیرغم چندین دهه پژوهش و تحقیق، دانش ما نسبت به هوشیاری و آگاهی – آگاه بودن از موجودیت یک فرد – بسیار اندک است. ما می دانیم که بنیان این آگاهی به نحوی در مغز ماست اما چگونه می شود که افرادی با وجود از دست دادن قسمت اعظمی از نورون ها و رشته های مغزی می توانند نسبت به خود و اطرافیانشان آگاه باشند؟

این مورد که برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ در The Lancet توصیف شده بود، درباره مردی است که حدودا ۱۰ سال دانشمندان را مات و مبهوت خود کرده است.

این مرد فرانسوی که در زمان انتشار این مقاله ۴۴ سال سن داشت، هویتش کاملا محرمانه باقی مانده و به همین واسطه، دانشمندان کاملا توضیح داده اند که این مرد چگونه بدون اطلاع از شرایط بسیار نادرش و بدون هیچ مشکلی به زندگی ادامه داده است.

او به دلیل ضعف اندکی که در پای چپش حس می کرد به دکتر مراجعه کرد و پس از اینکه اسکن مغز بر روی انجام شد، تصاویر نشان می دادند که جمجمه او اکثر با مایعی پر شده است. اسکن مغز این شخص نشان می داد که تنها یک لایه نازک از بافت واقعی مغز باقی مانده و بخش داخلی مغز او تقریبا به طور کامل از بین رفته است. عکس زیر، اسکن مغزی این شخص را نشان می دهد:

تصویر اسکن مغز این مرد فرانسوی – تجمع مایعات 90 درصد از مغز این فرد را از بین برده است.

تصویر اسکن مغز این مرد فرانسوی – تجمع مایعات ۹۰ درصد از مغز این فرد را از بین برده است.

.

پزشکان باور دارند که قسمت اعظم مغز این فرد به طور آهسته و در یک بازه زمانی ۳۰ ساله توسط تجمع مایعات از بین رفته است؛ پدیده شناخته شده ای که به آن هیدروسفالی می گویند. او از کودکی به این بیماری مبتلا بود که البته توسط یک استنت درمان شده بود؛ اما این استنت زمانی که او ۱۴ ساله بود برداشته شد و از آن پس، بخش اعظم مغز او از بین رفته است (شایان ذکر است که استنت در پزشکی به لوله توری مصنوعی از جنس فلز گفته می شود که در یک گذرگاه یا مجرایی طبیعی در بدن به منظور جلوگیری یا مقابله با انقباض موضعی جریان درون آن مجرا، قرار داده می شوند).

اما علیرغم باقی ماندن مقدار اندکی از بافت مغزی او، این شخص ناتوانی مغزی نداشت؛ او دارای یک ضریب هوشی پایین (۷۵) بود اما به عنوان یک کارمند دولت مشغول به کار بود. او همچنین ازدواج کرده، دارای دو فرزند و نسبتا هم سالم بود.

پرونده پزشکی پر رمز و راز این شخص، نه تنها در ذهن دانشمندان این سوال را به وجود آورد که او چگونه توانسته زنده بماند، بلکه دانش ما از هوشیاری و آگاهی را نیز زیر سوال برد.

در گذشته پژوهشگران اظهار می کردند که هوشیاری و آگاهی احتمالا به نواحی مختلف و بخصوصی از مغز مرتبط است؛ از جمله کلاستروم (یک لایه نازک از سلول های عصبی مابینِ نواحی اصلی مغز) یا قشر بینایی (کرتکس بصری).

اما اگر این فرضیه ها درست بودند، این شخص فرانسوی که قسمت اعظمی از مغز خود را از دست داده نباید از آگاهی و هوشیاری بهره مند می بود.

Axel Cleeremans، یک روانشناس شناختی از دانشگاه آزاد بروکسل در بلژیک در این خصوص به کوارتز (Quartz) گفت: “هر تئوری درباره هوشیاری و آگاهی باید بتواند توضیح دهد چرا این فرد که ۹۰ درصد از بافت مغزی اش را از دست داده همچنان به صورت کاملا طبیعی به زندگی خود ادامه می دهد”.

به عبارت دیگر، به نظر نمی رسد که یک قسمت خاص از مغز به تنهایی مسئول هوشیاری و آگاهی انسان باشد.

به نظر نمی رسد که یک قسمت خاص از مغز به تنهایی مسئول هوشیاری و آگاهی انسان باشد.

به نظر نمی رسد که یک قسمت خاص از مغز به تنهایی مسئول هوشیاری و آگاهی انسان باشد.

.

Cleeremans بر فرضیه ای معتقد است؛ پایه و اساس این فرضیه این است که انسان با هوشیاری به دنیا نیامده، بلکه مغز آگاهی و هوشیاری را بارها و بارها یاد می گیرد. این بدان معناست که محل قرارگیری هوشیاری در مغز ثابت نبوده و بسیار انعطاف پذیر است و فراگیری آن می تواند توسط مناطق مختلف مغز صورت پذیرد.

او در ادامه بیان می کند: “آگاهی، نظریه غیر مفهومی مغز درباره خودش است و از طریق تجربه به دست می آید و این نیز از طریق یادگیری، تعامل با خود، جهان و افراد حاصل می شود.”

Axel Cleeremans این فرضیه را در ابتدا در سال ۲۰۱۱ منتشر کرد و حال در کنفرانس انجمن مطالعات علمی درباره آگاهی در مورد این موضوع سخنرانی کرد. این کنفرانس در ماه ژوئن امسال (سال ۲۰۱۶ میلادی) در بوئنوس آیرس برگزار شد.

او فرضیه خود را “تز شکل پذیری رادیکال” (radical plasticity thesis) نامیده است. این نظریه با پژوهش های اخیری که نشان می دهند مغز یک فرد بالغ نسبت به آن چیزی که در گذشته فکر می کردیم، سازگار تر است.

Olivia Goldhill برای کوارتز اینگونه می نویسد:

“Cleeremans بیان می کند که برای داشتن آگاهی، تنها دانستن اطلاعات کافی نیست، بلکه باید دانست که یک شخص، اطلاعاتی را می داند. به عبارت دیگر، برخلاف یک ترموستات که به سادگی دما را ثبت و ضبط می کند، انسان های آگاه، هم می داند و هم برایشان اهمیت دارد که می دانند.

کلیریمنس مدعی است که مغز به طور پیوسته و ناآگاهانه یاد می گیرد تا فعالیت خودش را دوباره تعریف کند و این حالت تعاریف، اساسِ تجربه آگاهانه است.”

اما تمامی این صحبت ها درباره فردی که با وجود باقی ماندن تنها ۱۰ درصد از مغزش زندگی می کند به چه صورت است؟

براساس گفته های کلیریمنس، با اینکه تنها قسمت کوچکی از مغز این شخص باقی مانده، همین بافت مغزی موجود قادر است نظریه ای درباره خودشان به وجود آورند و این بدین معناست که شخص هنوز آگاهی کامل نسبت به کارهایی که انجام می دهد، دارد.

این مفاهیم به نوبه خود چندان هم جدید نیستند و هر روزه ما چیزهای بیشتری درباره مغزمان یاد می گیریم و به این موضوع پی می بریم که مغزهای ما چقدر انعطاف پذیر و سازگارند. به عنوان مثال در هفته اخیر دانشمندان توانستند سلول های مغزی یک موش را برای رشد مجدد فعال کرده و در نتیجه بینایی را به یک موش نابینا باز گرداندند.

مغز ما بسیار انعطاف پذیر است.

مغز ما بسیار انعطاف پذیر است.

.

این های تنها نشانه های قابل توجهی است که به ما نشان دهد که چقدر مغز ما می تواند قدرتمند بوده و حتی می تواند در آسیب های فوق العاده زیاد هم به یادگیری خود ادامه دهد. این موارد نوری از امید را در دل های ما روشن کرده و نشان می دهد که شاید روزی انسان بتواند بیماری هایی که ناشی از تخریب نورون ها (بیماری های نورودژنراتیو) است را نیز درمان کند.

نظر شما در رابطه با آگاهی و هوشیاری انسان چیست؟ آیا شما با الکس کلیریمنس هم نظر بوده و یا فکر می کنید آگاهی متعلق به قسمت خاصی از مغز است؟ اگر اینگونه فکر می کنید، شما چگونه می توانید دلیل هوشیاری و آگاهی این شخص فرانسوی را توجیه کنید.

.

با عضویت در کانال رسمی تکرا در تلگرام از آخرین اخبار روز تکنولوژی مطلع باشید.

.

منبع: techinsider


عصر تکنولوژی، تکرا

نوشته چگونه این مرد بدون ۹۰ درصد از مغز خود زندگی نرمالی دارد؟! اولین بار در عصر تکنولوژی - تکرا پدیدار شد.

کشف سنگ ۴.۵ میلیارد ساله ای که رازهای زمین را افشا می کند

دانشمندان موفق به کشف سنگ 4.5 میلیارد ساله ای شدند که اطلاعات زیادی از پیدایش و نحوه ی شکل گیری زمین را دربر دارد.

دانشمندان موفق به کشف سنگ ۴.۵ میلیارد ساله ای شدند که اطلاعات زیادی از پیدایش و نحوه ی شکل گیری زمین را دربر دارد.

دو جزیره ی سلیمان در اقیانوس آرام جنوبی و جزیره ی بافین در کانادا، بسیار دور از هم قرار دارند؛ اما در حال حاضر به نظر می رسد که نقطه ی مشترک بسیار مهمی این دو جزیره را به هم وصل کرده است.

ریچارد واکر، زمین شناس دانشگاه مریلند و همکاران او اعلام کردند که “نشان تولد” کره ی زمین را در این دو منطقه کشف کرده اند: سنگ های ۴.۵ میلیارد ساله ای که در لایه ی زیرین سطح زمین قرار داشتند. مقاله ای که در ۱۳ می در ژورنال Science منتشر شد از کشف قدیمی ترین سنگ در گوشته ی زمین خبر داد. بنا بر یک بیانیه ی مطبوعاتی، این سنگ ها، ۵۰ میلیون سال بعد از شکل گیری سیاره ی ما تشکیل شده اند.

دانشمندان معتقدند که زمین توسط گازها و گرده هایی که به طرف هم کشیده شده اند، شکل خاصی گرفته و سپس از طریق برخورد با اجرام آسمانی دیگر، به سیاره ی قابل سکونتی که ما امروزه به آن عشق می ورزیم تبدیل شده است. آن روند شکل گیری باعث به وجود آمدن لایه های مختلف زمین شد که از میان آنها می توان به گوشته اشاره کرد: لایه ی گرمی که در زیر لایه ی خنک و سختی قرار دارد که ما روی آن قدم می زنیم.

دانشمندان در گذشته بر این باور بودند که حرکات گرم و ثابت گوشته، هر ماده ای که از روزهای اولیه ی پیدایش زمین باقی مانده را به طور کامل با هم مخلوط می کند. یافته های واکر و تیم همکاران او، دانسته های قبلی را به چالش کشیده است.

به نظر می رسد که این سنگ ها به شکل باورنکردنی از آن دوره ی وهم آور باقی مانده اند و می توانند اطلاعات بیشتری را درباره ی شکل گیری سیاره ی زمین در اختیار دانشمندان قرار دهند. واکر طی بیانیه ای اعلام کرد: “چیزی که ما پیدا کرده ایم، بخش های باقی مانده از گوشته ی اولیه زمین هستند که برای ۴.۵ میلیارد سال ذخیره شده اند؛ به عقیده ی من این اتفاق واقعا هیجان انگیز است.”

.

با عضویت در کانال رسمی تکرا در تلگرام از آخرین اخبار روز تکنولوژی مطلع باشید.

.

منبع: techinsider


عصر تکنولوژی، تکرا

نوشته کشف سنگ ۴.۵ میلیارد ساله ای که رازهای زمین را افشا می کند اولین بار در عصر تکنولوژی - تکرا پدیدار شد.

استفاده از نور برای از بین بردن سلول های سرطانی

استفاده از نور برای از بین بردن سلول های سرطانی

دانشمندان برای مبارزه علیه سرطان به دنبال راه حلی هستند که هم موثرتر باشد و هم نسبت به درمان های رایج مانند شیمی درمانی اثرات تخریبی کمتری داشته باشد. اپتوژنتیک مفهومی تجربی ست که از نور برای کاهش یا حذف سلول های سرطانی استفاده می کند. محققان دانشگاه سن آنتونیو برای حمله غیر قابل جراحی به روشی دست یافته اند که می تواند به بیمارانی که وضعیت وخیم و حادی دارند کمک شایانی نماید.

این تکنیک به این صورت است که ترکیب شیمیایی nitrobenzaldehyde را به تومور تزریق می کنند و منتظر می مانند تا این ماده منتشر شود. پس از آن باریکه ای از نور ماوراء بنفش به این تومور که با ماده شیمیایی پر شده تابیده می شود که شدیدا اسیدی می شود و اساسا به این شکل است که خود را نابود می کند. بنا به گفته ی محققان با آزمایشی که بر روی موش ها صورت گرفته است به مدت ۲ ساعت، ۹۵ درصد این سلول های سرطانی که مورد هدف واقع شده اند، از بین می روند.

این روش درمان برخلاف شیمی درمانی که کل بدن را تحت تاثیر قرار می دهد، درمان را به یک ناحیه ی خاص از بدن محدود می کند. از آنجایی که این روش درمان تنها به تزریق نیاز دارد و از نوع غیر تهاجمی ست برای نواحی حساسی مانند مغز و ستون فقرات می تواند روشی فوق العاده باشد. محققان دیگری هم از این روش اپتوژنتیک بهره می برند و در حال کار بر روی روش های درمان موثر هستند. هرچند که این روش ها هنوز برای آزمایشات انسانی آماده نیستند، اما گزینه هایی امیدوارکننده و نوید بخش برای درمان این بیماری در آینده هستند.

.

با عضویت در کانال رسمی تکرا در تلگرام از آخرین اخبار روز تکنولوژی مطلع باشید.

.

منبع: engadget


عصر تکنولوژی، تکرا

نوشته استفاده از نور برای از بین بردن سلول های سرطانی اولین بار در عصر تکنولوژی - تکرا پدیدار شد.

لایه ی اوزون زمین در مسیر بهبودی قرار دارد

اطلاعات جدید نشان می دهند که شکاف لایه ی ازون زمین ترمیم خواهد شد.

اطلاعات جدید نشان می دهند که شکاف لایه ی ازون زمین ترمیم خواهد شد.

مطالعات جدید پیش بینی کرده اند که شکاف موجود در اتمسفر زمین تا اواسط این قرن التیام خواهد یافت.

به گزارش نیویورک تایمز، حال لایه ی اوزون زمین خوب خواهد شد. دانشمندان سالهاست که لایه ی اوزون و تفاوت های آن را مورد بررسی قرار داده اند؛ این در حالیست که مطالعات چاپ شده در ژورنال Science مدعی می شوند که ممنوعیت جهانی استفاده از کلروفلوروکربن در واقع مفید واقع شده است.

لازم به ذکر است که روند بهبودی لایه ی ازن زمین امیدوار کننده است، اما به گفته ی نویسندگان این مطالعات، نباید انتظار داشت که تا اواسط قرن جاری شاهد ترمیم کامل لایه ی ازن باشیم. شیمیدان اتمسفری، دکتر سوزان سولومان می گوبد: “تصور کنید که این یک بیماری است. در مراحل اول، حال آن روز به روز بدتر می شود و در مرحله ی بعد، رشد آن متوقف خواهد شد. وضعیت لایه ی ازون در حال ثبات بود، هرچند که در شرایط بدی به سر می برد.” سال گذشته و در روز های پایانی تابستان و اوایل پاییز، این شکاف به بزرگترین اندازه ی خود رسید. (تصویر بالا)

نکته ی خوشایند دیگری که به لطف این مطالعات مشخص شده نشان می دهد که شکاف لایه ی اوزون زمین (که بیشتر به یک ناحیه ی بسیار نازک بر فراز قاره ی قطب جنوب و همینطور نواحی شمالی و اواسط عرض زمین، شباهت دارد) درمقایسه با سال ۲۰۰۰، ۱.۵ میلیون مایل مربع کوچکتر شده است. دانشمندان ناسا در سال ۲۰۰۹ با ایجاد نوعی شبیه سازی نشان دادند که اگر پروتکل مونترال در سال ۱۹۸۷، استفاده از CFC را در سراسر زمین ممنوع نمی کرد، چه اتفاقی برای لایه ی اوزون می افتاد. بنا بر آن گزارش مجازی، تا دهه ی ۲۰۵۰ هیچ لایه ی حفاظتی اوزون بر فراز زمین باقی نمی ماند. این بدان معناست که تنها ۱۰ دقیقه ایستادن در زیر آفتاب تابستان برای آفتاب سوختگی کفایت می کرد.

.

با عضویت در کانال رسمی تکرا در تلگرام از آخرین اخبار روز تکنولوژی مطلع باشید.

.

منبع: engadget


عصر تکنولوژی، تکرا

نوشته لایه ی اوزون زمین در مسیر بهبودی قرار دارد اولین بار در عصر تکنولوژی - تکرا پدیدار شد.

ساختمان های استخوانی تولید کربن گلخانه ای را کاهش می دهند

ساختمان های استخوانی تولید کربن گلخانه ای را کاهش می دهند

دانشمندان قصد دارند ساختمان های استخوانی بسازند!

ساخت شهر و ساختمان هایی از جنس استخوان و پوسته ی تخم مرغ تصوری فانتزی از یک صحنه ی سینمایی را به وجود می آورد؛ اما این ایده می تواند از افزایش آلودگی در شهر ها جلوگیری کرده و در کاهش تولید گاز کربن گلخانه ای مفید باشد.

به گفته ی دانشمندان دانشگاه کمبریج، مصالح ساختمانی رایج مثل بتن و فولاد در مجموع ۱۰ درصد از تولید گاز کربن گلخانه ای را در سطح جهانی به عهده دارند. این مقدار قبل از رسیدن به محل ساخت سازه است. ساخت این دو ماده به دما و انرژی بسیار زیادی نیاز دارد. محققان امیدوارند که استخوان وپوسته ی تخم مرغ مصنوعی که از پروتئین و مواد معدنی ساخته شده، می تواند در آینده جایگزین مواد قدیمی ساخت و ساز شود.

میشل اوین، دکتر مهندسی زیستی در دپارتمان مهندسی دانشگاه کمبریج خاطر نشان کرد: “حجم تولید گازهای گلخانه ای ناشی از مسافرت های هوایی قابل توجه است و این مقدار، بیشتر از حجمی است که تولیدات بتن و فولاد به وجود می آورند، البته باید در نظر داشت که بیشتر شهر ها در سطح جهان از این مصالح استفاده می کنند.” تیم دکتر میشل به علم تقلید حیاتی امیدوار هستند؛ علمی که روند بیولوژیکی را در آزمایشگاه به وجود می آورد. اخیرا آنها موفق به ساخت نوعی نمونه مصنوعی از پوسته ی تخم مرغ و استخوان شدند که به آسانی در روند ساخت و ساز مورد استفاده قرار می گیرد و در دمای معمولی اتاق ایجاد می شود.

مزیت های نامبرده از ترکیب این مواد بیلوژیکی به وجود می آید. پروتئین، نیمی از ترکیب استخوان را تشکیل می دهد و نیم دیگر از مواد معدنی ساخته شده است. ترکیبات پروتئین به استخوان خاصیت سفتی و سختی را می بخشند، در حالیکه ماده ی معدنی باعث به وجود آمدن استحکام و مقاومت آن در برابر آسیب ها می شود. لازم به ذکر است که استخوان ها می توانند آسیب های سطحی را ترمیم کنند. اما درباره ی پوسته ی تخم مرغ باید گفت که ۹۵ درصد از ترکیبات آن را مواد معدنی تشکیل داده اند و درصد باقی مانده ی پروتئینی باعث استحکام باورنکردنی آن می شود.

ساختمان های استخوانی در دهه ی حاضر محقق نمی شوند. کلاژنی که تیم اوین برای ساخت مواد مصنوعی به آن نیاز دارد از منابع حیوانی تامین می شود. با این اوصاف، باید برای جایگزین کردن کلاژن با مواد مشتق شده ی غیر حیوانی و یا پروتئین های مصنوعی، تحقیقات گسترده ای انجام شود.

دکتر میشل اوین در ادامه توضیح داد: “مشکل دیگری که با آن روبرو هستیم، صنعت بسیار محافظه کار ساخت و ساز است. تمام استاندارد های ساخت و ساز با توجه به مصالح بتن و فولاد طراحی می شوند. ساخت ساختمان های استخوانی و یا تشکیل از شده از مواد جدید به این معناست که ساختار کلی صنعت باید متحول شود. اما اگر شما بخواهید برای کاهش تولید کربن گلخانه ای کار دیگری انجام دهید، بنابراین ما نیز مجبور به انجام آن خواهیم بود.”

.

با عضویت در کانال رسمی تکرا در تلگرام از آخرین اخبار روز تکنولوژی مطلع باشید.

.

منبع: engadget


عصر تکنولوژی، تکرا

نوشته ساختمان های استخوانی تولید کربن گلخانه ای را کاهش می دهند اولین بار در عصر تکنولوژی - تکرا پدیدار شد.