اوتیسم چیست و چرا به آن دچار می‌شویم؟

کودک مبتلا به اوتیسم. اوتیسم چیست و علائم، دلایل و علل آن چه هستند؟

تحقیقات جدید نکات مهمی را که پیش‌زمینه اختلال به اوتیسم هستند آشکار کردند. اما اوتیسم چیست و چه کسانی در خطر هستند؟

پیش از اینکه راجع به تحقیقاتی که به تازگی در زمینه اوتیسم منتشر شده‌اند حرف بزنیم، لازم است اول از همه بدانیم که اوتیسم چیست، چطور درمان می‌شود و افرادی که مبتلا به آن هستند، چه رفتارهایی را از خود نشان می‌دهند.

اوتیسم چیست؟ علائم آن چه هستند؟

اوتیسم یک اختلال رشدی است که علائم آن در سه سال اول زندگی، خود را نشان می‌دهند. نام رسمی آن اختلال طیف اوتیسم (Autism Spectrum) است. کلمه «طیف» (spectrum) نشان می‌دهد که اوتیسم در اشکال مختلف و در درجات مختلف ظاهر می‌شود. این بدان معناست که هر فرد مبتلا به اوتیسم نقاط قوت، علائم و چالش‌های منحصر به فرد خود را تجربه می‌کند.

کسانی که دچار این اختلال هستند ممکن است رفتارهای این چنینی داشته باشند:

  • تماس چشمی کم
  • تفاوت در زبان بدن
  • ناتوانی در ابراز چهره‌ای
  • عدم شرکت در بازی‌های تخیلی
  • تکرار حرکات و صداها
  • علاقه مفرط نسبت به چیزهایی که با آن احساس نزدیکی می‌کنند
  • بی‌تفاوت نسبت به دمای شدید

این‌ها تنها چند نمونه از علائمی هستند که ممکن است یک فرد مبتلا به اوتیسم تجربه کند. هر فردی ممکن است برخی یا همه این علائم را داشته باشد، برخی هم هیچ یک را ندارند! به خاطر داشته باشید که داشتن این علائم لزوما به معنای ابتلا به اوتیسم نیست. فقط یک متخصص پزشکی واجد شرایط می‌تواند اختلال طیف اوتیسم را تشخیص دهد.

اوتیسم

چرا به اوتیسم دچار می‌شویم؟

محققان کالج پزشکی تگزاس A&M به سوالات مهمی در مورد چگونگی رشد نوقشر پاسخ داده‌اند و اطلاعات جدیدی در مورد علل اصلی ناتوانی‌های ذهنی ارائه کرده‌اند.

با تحقیقاتی که محققان این دانشگاه انجام داده‌اند، ما به درک بالایی از چگونگی پیشرفت مغز رسیده‌ایم. این تحقیق جدید نشان داد که چه بخش‌هایی از مغز ما انسان‌ها با سایر حیوانات متفاوت است و پیشرفت می‌کند. به علاوه، اشاراتی می‌کند به عواملی که باعث می‌شود مغز ما توان خود را از دست بدهد و در نهایت دچار اختلال‌هایی مانند اوتیسم شویم.

برای سالیان دراز، دانشمندان رابطه معناداری بین هوش پستانداران و لایه نازکی از سلول‌ها در نوقشر، ناحیه‌ای از مغز که فرآیندهای مرتبه بالاتری مانند شناخت، ادراک و زبان را کنترل می‌کند، تشخیص داده‌اند. سطح نوقشر نشان می‌دهد که توانایی ذهنی یک موجود چه‌قدر توسعه‌یافته است. به عنوان مثال، نوقشر انسان فقط سه برابر ضخیم‌تر از موش است و با این حال، هزار برابر مساحتی بزرگ‌تر از سطح موش دارد. اختلالات طیف اوتیسم و اختلالات فکری از جمله نمونه‌هایی هستند که رشد را در این بخش (نوقشر) از مغز دشوار می‌کنند.

آنچه نامشخص است چگونگی رشد این بخش از مغز است که باعث می‌شود نوقشر وسعت پیدا کند و ضخامتش بیشتر شود. یکی از جنبه‌های مهم این فرآیند، چگونگی توزیع تعداد اولیه سلول‌های بنیادی عصبی است، که به عنوان بلوک‌های سازنده مغز عمل می‌کنند.

این مطلب را هم برای شناخت ریسک ابتلای کودکان به اوتیسم، بخوانید: چگونه همه‌گیری به هوش اجتماعی کودکان آسیب می‌رساند؟

ویتاس بنکایتیس، استاد پزشکی و همچنین نویسنده این مطالعه، می‌گوید: «واحد‌های زیادی هستند که به طور افقی در بخش نوقشر قرار گرفته‌اند. هرچه فضا بیشتر باشد، تطبیق این واحدها با یکدیگر آسان‌تر است.» وی می‌افزاید: «سوال این است که چرا سطح نوقشر نسبت به ضخامت آن بزرگتر است؟ چرا سلول‌های بنیادی عصبی با تکثیر خود در جهت جانبی پخش می‌شوند و روی هم انباشته نمی‌شوند؟»

این سوال بسیار حائز اهمیت است. چون وقتی سلول‌ها پخش نمی‌شوند، اما در عوض روی هم انباشته می‌شوند، نوقشر ضخیم‌تری با سطح کوچک‌تر ایجاد می‌کنند؛ مشخصه‌ای که در موارد ناتوانی ذهنی و حتی اوتیسم مشاهده شده است.

ژیگانگ چی، استادیار کالج پزشکی و یکی از نویسندگان این مطالعه گفت:

یکی از ژن‌هایی که بیشتر از همه مورد مطالعه قرار گرفته است، ژن LIS1 است. این یک جهش ژنتیکی است که باعث ایجاد مغزی صاف می‌شود و با ناتوانی ذهنی مرتبط است. یکی از مشاهدات معمول این است که نوقشر بیماران ضخیم‌تر از حد طبیعی است. همچنین یافته تازه‌ای وجود دارد که تفاوت‌های مشترک در مغز اوتیسم را شناسایی می‌کند که شامل مناطق ضخیم ‌شده غیرطبیعی نوقشر در این افراد می‌شود.

دانشمندان مدتی است می‌دانند که با تقسیم سلول‌های بنیادی عصبی، هسته‌های آن‌ها به تبع از چرخه سلولی، بالا و پایین می‌رود؛ فرآیندی که آن را مهاجرت هسته‌ای بین جنبشی می‌نامند. آنها این کار را با استفاده از یک شبکه اسکلت سلولی انجام می‌دهند که مانند ریل قطار با موتورهایی عمل می‌کند که هسته‌ها را به روشی دقیق به سمت بالا یا پایین حرکت می‌دهد. اگرچه چندین نظریه ارائه شده است، اما این معما باقی می‌ماند که چرا هسته‌ها به این شکل حرکت می‌کنند، چگونه این شبکه از ریل قطار کنترل می‌شود و مهاجرت هسته‌ای بین جنبشی چه نقشی در توسعه نوقشر ایفا می‌کند.

در مطالعه‌ای که دکتر چی و بانکایتیس انجام داده‌اند، به این سوالات پاسخ داده شده است.

در مورد چرایی، بانکایتیس توضیح می‌دهد که وقتی سلول‌های زیادی در مرحله جنینی رشد نوقشر بسیار نزدیک به هم وجود دارد، حرکت هسته‌های آن‌ها به سمت بالا و پایین باعث ایجاد نیروهای مخالف به سمت بالا و پایین می‌شود که سلول‌های بنیادی عصبی در حال تقسیم را به بیرون پخش می‌کنند.

بانکایتیس گفت: «به یک بسته خمیر دندان فکر کنید. اگر آن را در دستان خود بگیرید و از بالا و پایین به آن فشار وارد کنید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بله، صاف و پهن می‌شود. این سلول‌ها هم همینطور کار می‌کنند. شما یک نیرو از بالا و یک نیرو از پایین دارید که ناشی از حرکت هسته‌هایی است که این سلول‌ها را به بیرون پخش می‌کنند.»

چی و بانکایتیس همچنین نشان می‌دهند که سلول‌ها چگونه این کار را با پیوند دادن چندین مسیر متمایز به یکدیگر انجام می‌دهند و با همکاری یکدیگر، سلول‌های بنیادی عصبی تازه متولد شده را جهت می‌دهند.

بنکایتیس می‌گوید:

گمان می‌کنم که برای اولین بار است که می‌توانیم چگونگی این مولکلول‌ها و سیگنال‌هایی که کل این مسیر را کنترل می‌کنند و چرایی ارتباط‌شان با یکدیگر را روشن کنیم. ما یک شیوه بیوشیمیایی را انتخاب کرده‌ایم، آن را به یک مسیر بیولوژیکی سلولی وصل کرده‌ایم و بعد به یک مسیر سیگنال‌دهی مرتبط کرده‌ایم که با هسته ارتباط برقرار می‌کند تا رفتار هسته‌ای را ارتقا دهد. سرانجام نیرویی ایجاد می‌شود که مغز پیچیده‌ای را توسعه می‌دهد. با این توضیحات، این چرخه بی‌نقص است.

نتیجه این تحقیقات برای کشف علل ابتلا به اوتیسم، ناتوانی‌هایی ذهنی و نقایص مادرزادی که در بخش عصبی مغر اتفاق می‌افتد را برای ما آشکار کرد. همچنین اطلاعات جدیدی که درباره شکل‌ اولیه نوقشر بدست آورده‌ایم، به ما در طراحی سیستم‌های مغزی کمک می‌کند و چشم‌انداز توسعه داروی عصبی را بهبود می‌بخشد.

دکتر چی در آخر افزود: «در حالی که ممکن است دلایل زیادی برای ضخیم شدن نوقشر به جای گسترش آن وجود داشته باشد، تحقیق ما دیدگاه جدیدی در مورد اینکه چرا بیماران مبتلا به اوتیسم و ناتوانی‌های ذهنی اغلب نوقشر ضخیم‌تری دارند، ارائه می‌کند. این واقعیت که ژن LIS1 یک تنظیم کننده اصلی در تنظیمات مغزی‌ست، از جمله نتایجی است که سعی کردیم با نوشتن این مقاله، از آن حمایت کنیم.»

نوشته اوتیسم چیست و چرا به آن دچار می‌شویم؟ اولین بار در آی‌ تی‌ رسان منتشر شد.

چرا افراد مبتلا به اوتیسم دارای تقارن مغزی بالاتری هستند؟

برخلاف تصورات ظاهری ما، نیم‌کره‌های چپ و راست مغز انسان فاقد تقارن کامل نسبت به یکدیگر هستند. برخی اختلالات عصبی می‌توانند بر این عدم توازن تاثیرگذار باشند؛ پدیده‌ای که موجب می‌شود 2 نیم‌کره تا حدود زیادی شبیه یکدیگر شوند.

مطالعات صورت گرفته پیرامون تاثیر احتمالی بیماری اوتیسم در برهم‌ زدن عدم تقارن نیم‌کره‌های مغز تاکنون چندان قانع‌کننده نبوده‌اند. محققان به منظور دستیابی به پاسخی قطعی‌تر، مغز هزاران انسان را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و متوجه شدند که تقارن نیم‌کره‌ها در مغز افراد مبتلا به اوتیسم کمی بیش‌تر از حد معمول است. اما این موضوع واقعا به چه معناست؟

دانشمندان موسسهEnhancing Neuro-Imaging Genetics  به منظور یافتن پاسخ این پرسش طی چند دهه اقدام به گردآوری اسکن‌های مغزی بیش از 1700 بیمار با اختلالات طیفی اوتیسم (ASD) و بیش از 1800 فرد غیر بیمار از طریق کنسرسیوم Meta-Analysis نمودند. این کنسرسیوم در زمینه تحلیل بانک‌های اطلاعاتی بزرگ بسیار کم تجربه بود و پیش از این تنها مطالعه مشابهی بر روی آناتومی مغز بیش از 3000 بیمار مبتلا به ASD انجام شده بود.

این بیماری دربردارنده طیفی از خصوصیات است که می‌توانند شرایط زندگی برخی افراد را دچار چالش نموده و توانایی آن‌ها در زمینه معاشرت، برقراری ارتباط و پردازش محرک‌های محیطی را تحت‌تاثیر قرار دهد. با وجود چنین تغییراتی در رفتارها و احساسات، شناسایی و تفکیک صفات مربوط به اوتیسم از تفاوت‌های عصبی ساده کار چندان آسانی نیست. این اقدامات به درمان آسان‌تر اختلالات و کشف روش‌های درمانی جدید کمک کرده و مسیر ارائه روش‌های کمک‌رسانی مناسب‌تر به افراد نیازمند را هموار می‌کند.

بنابراین محققان مشغول جستجوی سرنخ‌هایی در کلیه سطوح آناتومی از ژن‌ها گرفته تا معماری پیچیده حالات ناخوشایند در انسان بودند. تاکنون در زمینه بررسی تاثیر اوتیسم بر ساختار مغز تحقیقات متعددی صورت گرفته و تفاوت‌هایی جزئی در رابطه با ضخامت قشر مغزی و نحوه پیوند مناطق کلیدی به یکدیگر کشف شده است. مقایسه روش‌های تاثیرگذاری متقابل نیم‌کره‌های مغز بر یکدیگر، راه‌کاری معقول جهت فهم نحوه توسعه و برقراری ارتباط میان آن‌ها است. از این گذشته در اکثر افراد، اختلافات موجود میان 2 نیم‌کره و درون هر یک از آن‌ها، کلیه اعمال از حرکات گرفته تا فرآیندهای شناختی را مدیریت می‌کنند. متاسفانه هنوز اطلاعات ناشناخته فراوانی در رابطه با تقابل میان 2 نیم‌کره یا عملکرد قسمت‌های مختلف مغز وجود دارد. لذا هنگامی‌که می‌خواهیم از نحوه ارتباط احتمالی میان بخش‌های مختلف مغز با اختلافات نورولوژیک عمیق‌تر مطلع شویم؛ دانش ما کماکان بسیار محدود است.

برخی مطالعات انجام شده نشان می‌دهند که ساختار مغزی افراد مبتلا به اختلالات اوتیسم به شکلی غیرمعمول متقارن است. از سوی دیگر برخی مطالعات، چنین نظریه‌ای را تائید نمی‌کنند. همچنین اکثر این افراد، چپ‌دست بوده و ظاهرا در سایر مناطق مغز آن‌ها نیز تقارن کم‌تری به چشم می‌خورد.

چنان‌چه تناقضات موجود در نتایج مطالعات مختلف، سردرگم کننده به‌نظر می‌رسند؛ در این‌صورت چنین پدیده‌ای ابدا جای تعجب ندارد. به گفته Merel Postema؛ متخصص ژنتیک از موسسه روان‌شناسی زبانی ماکس پلانک در هلند، “مطالعات پیشین نشان دادند که مغز افراد مبتلا به اختلالات طیفی اوتیسم احتمالا از عدم تقارن به‌مراتب کم‌تری جهت تسلط زبانی یا ترجیح یکی از دست‌ها برخوردار است. با این‌حال روشن نیست که آیا بیماری اوتیسم بر عدم تقارن معمول در آناتومی مغز تاثیر خواهد گذاشت یا خیر؛ چرا که مطالعات مختلف به نتایج متفاوتی دست پیدا کرده‌اند.”

محققان با مقایسه ضخامت قشر تشکیل‌دهنده قسمت‌های کلیدی لایه خارجی مغز متوجه شدند که ضخامت قشر نیم‌کره‌های مغز در مبتلایان به اختلالات طیفی اوتیسم از تنوع نسبتا کم‌تری برخوردار است. این تفاوت‌ها بر اساس جنسیت، مصرف دارو یا بهره هوشی (IQ) تغییر چندانی نخواهند کرد و این موضوع احتمال وجود عوامل تاثیرگذار بر تشدید تقارن نیم‌کره‌های مغزی در افراد مبتلا به اوتیسم را افزایش می‌دهد. علیرغم اهمیت این نتایج، میزان تفاوت موجود برای طرح یک روش تشخیصی کافی نیست.

کلاید فرانکس؛ سرپرست تیم مطالعاتی موسسه روان‌شناسی زبانی ماکس پلانک می‌گوید: “وجود اختلاف تقارن بسیار ناچیز میان مغز بیماران مبتلا و افراد تحت کنترل بدان معناست که تغییرات تقارن مغز از منظر پیش‌بینی بالینی سودمند نخواهد بود. اما این یافته‌ها احتمالا به ارتقاء فهم و آگاهی ما پیرامون پدیده عصب‌شناسی اختلالات طیفی اوتیسم کمک می‌کنند.”

به‌عنوان مثال برخی از تغییرات در مناطقی ظاهر می‌شوند که فعالیت شبکه‌های موجود در آن‌ها هنگام استراحت افزایش پیدا می‌کند. مطالعات آینده بایستی نحوه ارتباط احتمالی این پدیده با خصوصیات بیماری اوتیسم را کشف نمایند.

بی‌تردید در آینده شاهد انجام تحقیقات بیش‌تری حول این موضوع خواهیم بود. کسب اطلاعات بیش‌تر در خصوص نحوه عملکرد مغز انسان نه‌تنها به درک مناسب‌تر چگونگی بروز بیماری اوتیسم کمک می‌کند؛ بلکه در شناخت نحوه شکل‌گیری احتمالی رفتارها و اعمال معمول میان کلیه انسان‌ها موثر خواهد بود.

نتایج این پژوهش در نشریه Nature Communications منتشر شده است.

نوشته چرا افراد مبتلا به اوتیسم دارای تقارن مغزی بالاتری هستند؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

درمان اوتیسم با گوگل گلس ؛ وقتی عینک هوشمند گوگل به کمک درمانگران می‌آید

مطلب درمان اوتیسم با گوگل گلس ؛ وقتی عینک هوشمند گوگل به کمک درمانگران می‌آید برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

کودکان مبتلا به اوتیسم، اغلب در درک احساسات دیگران بر اساس حالات چهره دچار مشکل می‌شوند، این مسئله عمدتا موجب مشکلاتی در برقراری ارتباط با دیگران می‌شود. اما اکنون، محققان دانشگاه استنفورد با بهره بردن از عینک هوشمند گوگل گلس برای کمک به بیماران و درمان اوتیسم امیدواری‌هایی را به‌وجود آورده‌اند. چهره انسان با وجود...

مطلب درمان اوتیسم با گوگل گلس ؛ وقتی عینک هوشمند گوگل به کمک درمانگران می‌آید برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

تاثیر عجیب انگل ها(پارازیت ها) بر طرز فکر انسان ها

با توجه به رویدادهایی که اخیرا در سراسر جهان رخ داده، احتمالا فکر کردن به این موضوع که مردم به شیوه ای بسیار عجیب و غریب و غیر قابل پیش بینی رفتار می کننند را فراموش کرده باشید. تحقیقات بسیار زیادی در حوزه روانشناسی و اقتصاد انجام شده تا توضیح دهند چرا اینگونه رفتار می کنیم و کشف کنند انگیزه ما از این رفتارها چیست. اگر پای عوامل نهان و دیده نشده ای در میان باشد چطور؟

گویا آی تی – هر چه علم، از تاثیر انگل ها و باکتری ها بر رفتار انسان بیشتر پرده بر می دارد، بهتر می توانیم ببینیم آنها چه تاثیری بر شکل گیری جوامع ما دارند.
کنترل ذهن، یک خطر واقعی و رایج میان انسانهاست. ما میدانیم که این خطر، توسط بسیاری از موجودات زنده مستقر در سراسر قلمرو حیوانات مورد استفاده قرار می گیرد، و همچنین می دانیم تا چه اندازه برای انتقال و تولید مثل بسیاری از گونه های انگلی لازم است.
به عنوان مثال، قارچ سرچماقی (Cordyceps)، مورچه ها را قبل از آنکه به بالای تاج این گیاه برسند، آلوده می کند و وقتی مورچه به آن نقطه رسید، می میرد. سپس قارچ تکثیر می شود و فرزندان خود را در جنگل شناور می کند تا مورچه های بیشتری را آلوده کنند.
در عین حال، کرم های یال اسبی (nematomorph)، باعث می شوند میزبانهای کریکت آنها با پریدن در آب و برگشتن به جایی که به طور معمول زندگی می کنند، غرق شوند و به این ترتیب خودکشی کنند.

ترماتودهای (trematodes) انگلی، حلزون ها را به گونه ای آلوده می کنند که ساقه چشمی آنها متورم شده و به قرمز، آبی و زرد تغییر رنگ دهد. میزبان بعدی، یک پرنده است که حلزون را به شکل یک حشره آبدار و لذیذ می بیند و سعی می کند ساقه های چشمی را با نوکش بچیند. اینجاست که ترماتود ها چرخه عمر خود را در روده پرنده تکمیل می کنند.
این داستانهای ترسناک به بی مهره ها محدود نمی شوند. انسانها هم از این خطر مصون نیستند.
وقتی آموختیم که چگونه گونه های مختلف محصولات کشاورزی را در مناسب ترین مناطق کشت کنیم، گاهی به محصولات مازاد دست یافتیم که برای آینده ذخیره می شدند. این امر باعث شد برخی گونه های موش های معمولی و وحشی و به تبع آن، برخی گونه های گربه به همراه یک خطر پنهان به وجود آیند: انگل تک یاخته ای به نام توکسوپلاسما گوندی (Toxoplasma gondii).
این انگل نمی تواند چرخه عمر خود را در بدن انسان تکمیل کند، اما می تواند از طریق تماس انسان با مدفوع گربه (یا خوردن گوشت نپخته) او را آلوده نماید.
تعداد افرادی که در سراسر جهان به این انگل آلوده شده اند، بین ۳۰ تا ۴۰ درصد جمعیت جهان تخمین زده می شود. سطح شیوع آلودگی در فرانسه، ۸۱ درصد، در ژاپن، ۷ درصد و در ایالات متحده، ۲۰ درصد است.

انگل T. gondii کارهای عجیب و غریبی روی موش ها انجام می دهد تا مطمئن شود آنها در تماس با گربه ها قرار می گیرند. موش های آلوده به این انگل بازدارندگی خود از نزدیک شدن به گربه ها و ادرار گربه ها را از دست می دهند. آنها کنجکاوتر می شوند و در طی روز، زمان بیشتری را بیدار هستند.
اما وقتی انسان ها سهوا در تماس با این انگل قرار می گیرند، رفتارهای عجیب تری از خود نشان می دهند. مردان به دلیل آنکه تمایل به رفتارهای ریسک پذیر پیدا می کنند، با احتمال بیشتری دچار تصادف در رانندگی می شوند. همچنین حالتهای تهاجمی تری به خود گرفته و بیشتر حسادت می کنند.
در عین حال، زنان با احتمال بیشتری تمایل به خودکشی پیدا می کنند. حتی تحقیقات مختلف نشان داده اند که T. gondii به طور بالقوه می تواند باعث بروز دمانس، اختلال دوقطبی، اختلال وسواس فکری – عملی و اوتیسم شود.

شواهد به دست آمده از بیش از ۴۰ تحقیق مختلف نشان داد در افرادی که از اسکیزوفرنی رنج می برند، با وجود انگل T. gondii سطح آنتی بادی lgG افزایش می یابد.
این ارگانیسم بسیار کوچک چگونه باعث بروز این واکنش های شدید می شود؟ پاسخ کامل این سوال هنوز کشف نشده، اما نتایج امیدوارکننده ای وجود دارد که نشان می دهد این انگل بر سطح انتقال دهنده های عصبی مانند دوپامین تاثیر می گذارد.
کیست ها (bradyzoites)، در سراسر مغز آلوده شده ، به صورت توده ای یا انفرادی، و در مکانهای خاصی از مغز مانند آمیگدال یافت شده اند. این کیست ها مسئول کنترل ترس در موش ها هستند.
جالب است بدانید که عدم تعادل در سطح دوپامین، یکی از ویژگی های افراد مبتلا به اسکیزوفرنی است.
تحلیل ژنوم انگل T.gondii نشان داد دو ژنی که تیروزین هیدروکسیلاز را کدگذاری می کنند، در این انگل وجود دارند. تیروزین هیدروکسیلاز، آنزیمی است که پیش ماده ای به نام L-DOPA را تولید می کند که برای ساخت دوپامین لازم است. برخی شواهد آزمایشگاهی وجود دارند که شیوه ذکر شده برای تاثیرگذاری این انگل بر رفتار موجودات میزبان را تایید می کنند.
در ابتدا، سطح دوپامین در موش آلوده شده بالاست، و اگر آنتاگونیست دوپامین (هالوپریدول) به آن تزریق شود، آن دسته از رفتارهای موش که به T.gondii مربوط اند، خفیف تر می شوند.

کنترل کننده های ذهن میکروبی
اخیرا نشان داده شده میکروب هایی که به تعداد فراوان روی بدن و داخل بدن ما وجود دارند نیز بر رفتارهای ما تاثیر می گذارند.
میکروبها ما را احاطه کرده اند و نسبت سلول های باکتریایی به انسانی در بدن ما، هشت به یک است. در واقع، ما بیشتر میکروب هستیم تا انسان!
این میکروبیوم برای تنظیم، و نه فقط هضم و تجزیه غذا، کاربرد دارد، اما فرایندهای پرشمار و مختلفی نیز صورت می دهد.
تغییر در میکروبیوم روده، منجر به آن می شود که فرد، مستعد ابتلا به بیماری هایی مانند دیابت، بیماری های عصبی، سرطان و آسم شود.
اخیرا نشان داده شده میکروب های روده که مسئول تجزیه غذاها هستند، می توانند تاثیر مستقیمی بر تولید یک انتقال دهنده عصبی دیگر (یعنی سروتونین) در روده بزرگ و خون داشته باشند. این نیز به نوبه خود بر رفتارهای ارتباطی، اضطراب گونه، و مربوط به اعصاب (رفتارهای حسی –حرکتی) تاثیر می گذارد.
در آینده، امکان آن وجود خواهد داشت که اضطراب یا افسردگی را با تزریق یک میکروبیوم “سالم” درمان کنیم. تحقیقاتی که اخیرا روی تغییر میکروبیوم بیماران مبتلا به عفونت کلیستریدیوم انجام شده، نشان داده اند با انتقال مدفوع افراد سالم به این افراد، نتایجی عالی به دست می آیند.
با انجام تحقیقات بیشتر، این موضوع را بررسی خواهیم کرد که این اربابان میکروسکوپی چگونه تصمیم گیری های ما را دستکاری می کنند. همچنین، تاثیر آنها بر جامعه، فرهنگ و سیاست نباید دست کم گرفته شود.

رابی رائی، استاد ژنتیک، دانشگاه جان مورس لیورپول

پی نوشت: انگل معادل فارسی پارازیت در علم پزشکی است.

گوگل گلس و کمک به کودکان اوتیسمی

متاسفانه کودکان اوتیسمی از روی تغییر حالت صورت افراد نمی‌توانند متوجه احساسات آنها شوند و در برخی موارد این ضعف تبدیل به معضلی بزرگ برای هر دو طرف می‌شود. حالا غول فناوری جهان در حال کمک به این عزیزان برای برخورداری از فهم بهتر حالات و احساسات طرف مقابل است. اخیرا محققان دانشگاه استنفورد، در همکاری با شرکت گوگل توانسته‌اند موفق به ساخت نرم افزاری شوند که با دریافت تصاویر زنده از طریق دوربین تعبیه شده در عینک گوگل گلس، حالات و احساسات را درک کند. سپس درک خود از احساسات نفر مقابل را به صورت زیرنویس برای شخصی که عینک را به چشم دارد، به نمایش بگذارد.

استفاده از این ابزار در بلند مدت باعث آموزش کودکان اوتیسمی شده تا دریابند که چگونه بایستی از روی حالات صورت افراد به احساسات آنها پی ببرند. برای آزمایشات محیطی نیز از جولیان براون، کودک ده ساله اوتیسمی استفاده می‌کنند که هر روز سه بار این عینک مجهز به فناوری تشخیص احساس افراد را به چشم زده و بعد به مدت بیست دقیقه با افراد خانواده یا دوستان خود در حالات مختلفی مواجه می‌شود. بدین شکل هر دوی آنها، هم جولیان جوان و هم گوگل گلس با فناوری تشخیص حالت چهره امتحانات خود را برای تکامل می‌گذرانند.

اگر این نقیضه با کمک فناوری برطرف شود، دیگر اوتیسمی‌ها منزوی و دور از اجتماع نخواهند بود و این کمک بزرگی به اجتماعی بودن آنها می‌کند. هر چند این تحقیقات در مراحل اولیه خود به سر می‌برد اما نتایج آزمایشات روزانه بسیار مثبت بوده و آینده خوبی را نوید می‌دهد.

نوشته گوگل گلس و کمک به کودکان اوتیسمی اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.