آذری جهرمی: رفاه صدقه‌ای یا رفاه توسعه‌ای

 
بخواهیم یا نخواهیم، هر روز یکی از هزاران چهره‌ دردِ فقر و کم‌برخورداری رژه می‌رود در برابر چشمان ما. دردِ «زنده ماندن» که نه می‌شود ندیدش و نه می‌شود در برابرش واکنشی نشان نداد.
 
تفاوت رویکردها از همین ابتدا و از همین دردِ «زنده ماندنِ» کمتربرخوردارها شروع ‌می‌شود و پرسش پیرامون این واقعیت که چرا باید انسان‌ها و دهک‌هایی از جامعه چنین در رنجِ «زنده ماندن» صبح را شب کنند؟ چگونه باید این پایه‌ای‌ترین نیاز بشر را تامین کرد؟ (گرچه معیشت هدف زندگی انسان‌ها نیست و انسان در این دنیا نیامده تا بجنگد برای «زنده ماندن»؛ اما اگر این اساسی‌ترین نیاز آدمی‌ برآورده نشود، چیزی باقی نخواهد ماند برای «زندگی کردن».)
 
همین‌جاست که دو نوع نگاه شکل می‌گیرد:
 
در نگاه اول، دردِ فقر با ارزان کردن ارزاق عمومی میسر می‌شود. نگاهی که پاسخِ سریع برای حل مشکلِ فقر را در پول‌پاشی دولتی می‌یابد. رویکردی که در آن دولت دستش را تا آرنج توی دلِ بازار می‌برد و گمان می‌کند اقتصاد طفلِ خردسالی‌ست که با دستور و عتاب و خطابش به مسیری که او بخواهد می‌رود. همان که راه حل تمام مشکلاتِ معیشتی‌ش پیداکردن سلطان‌هاست. نگاهی که در «زنده ماندن» متوقف می‌شود!
 
 اما نگاه دیگری هم می‌شود به مساله داشت. رفتن سراغ این پرسش که چرا انسانی نیازمند به کمک باشد؟ چرا فرصت موثر بودن از یک انسان دریغ شده؟ این معیشت به چالش کشیده شده محصول کدام سیستم و ساختار است؟ در واقع به جای دادن شکلات به کودکی که از درد جیغ می‌زند؛ زمان می‌خرد برای پیدا کردن و حل کردنِ ریشه‌ی درد! نشانه‌های مرض را پاک نمی‌کند؛ سیستم را متعادل می‌کند. تلخی و فشار را تحمل می‌کند برای پاسخ‌های درست و مانا.
 
در نگاه دوم یا همان نگاه «زندگی کردن» مساله اصلی‌مان می‌شود توسعه.  
 
توسعه، مساله اصلی امروز ماست؛ همان مساله‌ای که زیرکانه در پس فقر، نابرخورداری، بیکاری و … پنهان شده است و آن‌ها را در برابر چشمان ما می‌رقصاند. مشکل شهروندِ کم‌برخوردار اگرچه «زنده ماندن» است؛ اما نه با تامین حداقل‌ها مشکل او حل می‌شود و نه حتی بدون توسعه‌یافتگی، راه‌حل‌های معیشتی امکان‌پذیر است.  
 
هزار نهاد صدقه‌ای، حمایتی، قرارگاهی و جهادی دیگر هم تشکیل شود و یا با علاج‌های دستوری و مقطعی، چسب زخم‌هایی نامرغوب روی این زخم بیاندازیم؛ مشکل اصلی تنها عمیق‌تر می‌شود! مشکلی که امروز منجر به آن شده است که بیش از یک‌سوم از جامعه در حال نبرد با خط فقر شوند.
 
توسعه تعاریف مختلفی دارد؛ اما می‌شود آن را رسیدنِ جامعه‌ به جایی دانست که انسان‌ها می‌توانند بدون محدودیت در دسترسی به منابع در تولید و عرضه مشارکت داشته باشند.  
 
در واقع توسعه چیزی جز دسترسی آزادتر و بازتر شهروندان به منابع ملی و مشارکت‌ورزی در آن نیست. شاید انسانی که در برابر چشمان ما با فقر دست و پنجه نرم می‌کند،  انسانی است که دسترسی برابر و آزادانه‌ای به آموزش مناسب یا بهداشت مناسب نداشته است؛ انسانی باشد که پارتی مناسب برای یافتن شغل نداشته است (و پارتی همان دسترسی محدود افراد محدود همیشگی‌ است)؛ شاید دسترسی به منابع بانکی برای راه‌اندازی یک شغل نداشته باشد؛ یا شاید کسی که دسترسی آزاد به هزاران فرصتی که در این روزها محدود شده است به منابع مالی خاص، مجوزهای خاص، تایید صلاحیت‌های خاص و … (همان انحصاری که این روزها در همه‌ ابعاد جامعه رخ داده)
 
در حقیقت آن فرد، تجسم جامعه‌ای است که فرصت بودن و مشارکت‌ورزیدن در «چرخه تولید کشور» از او دریغ شده است.  
 
پس یکی از مشکلاتی که باید از شهروند کم‌برخوردار حل شود «آزادسازی فرصت پیوستن به چرخه تولید کشور» است. هر روز کسی به بهانه‌ای از این چرخه محروم می‌شود و ما به سمت سیستمی با دسترسی‌های محدودتر گام برمی‌داریم.  
 
سیستمی که بخش عمده‌ای از شهروندانش به راحتی امکان نقش‌آفرینی ندارند.
 
انسانی که از درد فقر به خود می‌پیچد؛ خود ماییم! خود مایی که فقط بر اساس شانس در خانواده‌ای کمتر برخوردارتر، در مکانی کمتربرخوردارتر، با دسترسی‌هایی کمتر به منابع متعدد آموزشی، بهداشتی، اخلاقی و اقتصادی به دنیا آمد یا بزرگ شد.
 
 به آینه ماشین نگاه کنید؛ راست می‌گوید «واقعیت از آن چیزی که فکر می‌کنید به شما نزدیک‌تر است»!
 
 
 
 

ساترا برای تبلیغات انتخاباتی پیش‌نویس مقرراتی تدوین کرده است

 با اعلام سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر در فضای مجازی، تبلیغات نامزدهای انتخاباتی در رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر قاعده‌مند می‌شود.
 
به گزارش روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر در فضای مجازی (ساترا)، نشست هم‌اندیشی مقررات تبلیغات انتخاباتی با حضور مدیران رسانه‌های کاربرمحور دارای مجوز از ساترا و مدیران ساترا برگزار شد.
 در این جلسه، پیش‌نویس مقررات تدوین‌شده در خصوص قلمرو تبلیغات انتخاباتی، اصول عمومی، الزامات رسانه‌های کاربرمحور و الزامات محتوایی فعالیت‌های رسانه‌ای در حوزه انتخابات تبیین و تشریح شد.
قائم مقام رئیس ساترا با تاکید بر نقش و تاثیر رسانه‌ها در برگزاری و مشارکت پرشور انتخابات گفت: تبلیغات نامزدهای انتخاباتی در رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر قاعده‌مند می‌شود.
 
«وحید فرهمند» در ادامه به تشریح مجموعه اقدامات و تسهیلات سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در خصوص فعالیت‌های انتخاباتی رسانه های صوت و تصویر دارای مجوز پرداخت.
مدیر کل صدور مجوز ساترا نیز با اشاره به پیش‌نویس دستورالعمل «تبلیغات انتخاباتی در رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر» گفت: کلیه رسانه‌ها در تبلیغات انتخاباتی باید از قوانین و مقررات انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران و مقررات ساترا پیروی کنند. همچنین رسانه‌ها ملزم به استفاده از نشان «تبلیغات انتخاباتی» ابلاغ‌شده از سوی ساترا برای تمایز محتوای مشمول این مقررات از سایر محتواهای انتشاریافته هستند.
 
 
 
 

آذری جهرمی: «کشکول آرزوها»

 
 
همواره کاندیداها با صدایی رسا فریاد می‌زنند که دارای برنامه هستند. برنامه‌ای که رنگِ آبادانی خواهد زد به تمام مشکلات! اما آنچه به‌عنوان برنامه از آن یاد می‌کنند بیش از هر چیز، فهرست درهمی از آرزوهایشان برای آینده‌ کشور است. فهرستی که بهتر است آن ‌را «کشکول آرزوها» بنامیم.
 
سبدی از آرزوهای بلندبالا و درهم که گاه در تعارض با یکدیگرند! یا در دنیای واقعی به سادگی در کنار هم قابل تحقق نیستند! برنامه‌ «الف» (بخوانید آرزو) در دنیای واقعی تنها زمانی محقق می‌شود که برنامه‌ی «ب» رقم نخورد. نمی‌توان به کشاورزان وعده بازگشت به سطح زیر کشت سابقشان را درکوتاه مدت داد و هم‌زمان برای حفاظت از منابع آبی کشور برنامه داشت.
 
یا زمانی که شخصی ادعای تقویت قدرت پولی کشور را دارد و ادعا می‌کند که ارزش ارزهای خارجی (مانند دلار یا یورو) را کاهش می‌دهد؛ باید این واقعیت را بپذیرد که این کاهش، منجر به کاهش قیمت کالاهای خارجی در مقایسه با محصولات تولید داخل خواهد شد و این یعنی کاهش مزیت رقابتی محصولات داخلی. پس احتمالا هم‌زمان باید این قانون نانوشته را خواند که واردات نیز  افزایش خواهد یافت. حیرت‌آور زمانی است که کاندیدای عزیز، توی کشکولش هم برنامه تقویت پول ملی را دارد و هم برنامه افزایش صادرات!
 
در واقع «کشکول آرزوها» مجموعه‌ای متناقض، درهم و بدون الویت از همه «ای‌کاش‌ها» یی است که به ذهن آن کاندیدا رسیده.
 
برنامه اما از جنس انتخاب است! انتخابِ یک گزینه از میان گزینه‌های مختلف. نه یک سبد از تمامی گزینه‌های ممکن.
 
قربانی‌کردن‌هاست که نشان می‌دهد از «کشکول آرزوها» یک برنامه بیرون آمده. این که فرد بتواند یک مطلوبیت را قربانی مطلوبیت دیگری کند تا اولویت‌های خود را نشان دهد.
 
واقعیت آن است که در برنامه ناگزیریم که تعدادی آرزو را قربانی تعداد دیگری آرزوی شیرین کنیم. ناگزیریم، نه بگوییم. یک مطلوبیت خط می‌خورد؛ به قیمت دست یافتن به یک مطلوبیت بالاتر. سختی‌ای به جان خریده می‌شود برای به دست آوردن آسایشی دیگر.
 
کسی که افزایش صادرات غیرنفتی را در برنامه‌هایش بیان می‌کند؛ بهتر است به جای گفتن یک دروغ شیرین، در مورد قیمت و ارزهای خارجی ساکت بماند.
 
 زمانی‌که فردی آرزوهای متناقض و بدون الویتش را توی «کشکول آرزوها» می‌ریزد و آن را به عنوان برنامه‌ی انتخاباتی معرفی می‌کند؛ یا نمی‌داند برنامه چیست یا آن‌چنان دلباخته رییس‌جمهور شدن است که حاضر است سبدی از آرزوهای درهم و دروغ را رنگ و لعاب دهد و به مردم بفروشد. و این همان پوپولیسم انتخاباتی است.
 
پس از فهرست الویت‌های آقای کاندیدا یا خانم کاندیدا (که امیدوارم به زودی شاهدشان باشیم) می‌رسیم به مسیرِ رسیدن به این مطلوباتِ دست‌چین شده. ما نیاز به برنامه‌هایی صریح و دقیق داریم برای ارزیابی ادعاهایشان؛ برنامه‌هایی که باید به روشنی روش‌های دستیابی عملی به این الویت‌ها را بیان کند.

آذری جهرمی: تیم مقدم بر برنامه و نفر

 
انتخاب بهترین رییس‌جمهور، چیزی مانند انتخاب بهترین سرمربی برای یک تیم فوتبال است. بهترین سرمربی برای بازی خوب و قهرمانی خیلی ضروری است؛ اما کافی نیست. بدون یک تیم خوب، در عمل نمی‌توان انتظار داشت تا آن تیم حتی با بهترین سرمربی جهان هم بتواند قهرمان یک لیگ محلی شود.
 
نه بهترین سرمربی و نه بهترین برنامه‌ریزی او هیچ‌کدام برای موفقیت کافی نیست. در حقیقت تیم مدیریتی یک رییس‌جمهور است که می‌تواند موفقیت یا عدم موفقیت را تعیین کند. آن‌چه در نظام حزبی و در نهاد حزب ایجاد می‌شود؛ چیزی نیست جز همان تیم خوب و هماهنگ.
 
در حقیقت احزاب مانند باشگاه‌ها می‌توانند به مرور زمان با گزینش بهترین استعدادها و جذب از تیم‌های پایه، می‌توانند نیازهای مدیریتی خود را تامین کنند. احزاب از دانشگاه‌ها به گزینش بهترین استعدادها مشغول هستند؛ آن‌ها را در قالب مسابقات دانشگاهی و محلی استعدادهای آینده (یا همان مدیران آینده) را کشف می‌کنند و نهایتا با رشد و پرورش آن‌ها، تیم اصلی شکل می‌گیرد.
 
فقدان حزب یعنی فقدان شکل‌گیری تیم‌های مدیرتی و به همین دلیل است که انتخابات در ایران تبدیل می‌شود به انتخاب یک فرد به جای انتخاب یک تیم با برنامه. در حقیقت در انتخابات ما به افراد رای می‌دهیم و تقریبا نمی‌دانیم آن فرد، فردا روز کدام تیم مدیریتی را به همراه خود خواهد داشت.
 
شاید بتوان خیال خود را راحت کرد و گفت: «حالا که حزب نداریم پس بی‌خیال شویم و صبر کنیم تا احزابی شکل بگیرند» و بعد با خیال آسوده به واقعیت‌ها پشت کرد و رفت نشست در خلوتگاه خود.
 
اما واقعیت آن است که این استدلال مدام به بازتولید همان نظام غیرحزبی و همین بی‌تیم بودن‌ها منتهی خواهد شد. توسعه همیشه باید از جایی آغاز شود؛ از کجا؟ از جایی که می‌توانیم آغاز کنیم.
 
شاید کافی است معرفی تیم به همراه برنامه یکی از مطالبات عمومی شود. این که هر کاندیدایی معرفی کند قرار است کدام تیم مجری وعده‌های او باشند. این که کدام تیم قرار است ما را به آن سرزمین مطلوبی که آن کاندیدا به ما نشان می‌دهد؛ ببرند. کافی است این بار ما مطالبه‌گر تیم‌ها باشیم.
 
در حقیقت هیچ فردی نباید از ما چک سفید امضا بگیرد. ما باید بدانیم رای خود را به کدام گروه از متخصصین می‌دهیم. آن‌جاست که می‌توانیم در خلاء و فقدان احزاب انتخاب خود را اندکی بهبود دهیم. با مطالبه‌گری از کاندیداها می‌توان حتی آنان را وادار کرد تا به دور از شعارها، واقعیت‌ها را ببینند و تیم خود را انتخاب کنند.
 
 
 
 

یادداشتی به قلم محمدجواد آذری جهرمی با عنوان انتخابات، شب قدر سیاست

 
 
شب‌های قدر در ادبیات دینی ما نماد زمان تعیین سرنوشت است. اگرچه سرنوشت ما حاصل تصمیم‌گیری‌هایی است که در طول یکسال انجام می‌دهیم، اما شب قدر نماد زمانی است که ما تصمیم می‌گیریم برای خوب بودن، برای خوب زیستن و برای مواجهه با سختی‌های پیش رو.
 
از این منظر نیز انتخابات می‌تواند همان نماد شب قدر سیاست باشد. انتخابات شب قدر یک جامعه است؛ وقتی آن جامعه تصمیم می‌گیرد تا در روزهای پیش رو کدام گزینه را برای حل مسائل‌اش انتخاب کند. در حقیقت انتخابات، صرفا انتخاب یک انسان از میان گروهی هم‌شکل از انسان‌ها نیست؛ یا حداقل می‌تواند نباشد. انتخابات می‌تواند زمان انتخاب گزینه‌های مختلفی باشد که در برابر ما قرار دارد. انتخاب از میان گزینه‌هایی که احتمالا دو یا چند رویکرد مختلف را در برابر چالش‌ها تعیین می‌کند.
 
شب قدر ۴ ساله‌ای که در آن مردم ایران می‌توانند به مسایل سختی فکر کنند که پیش رو دارند. بحران‌های مختلفی که گاه انباشت سال‌ها سکوت یا اشتباه بوده است. شب قدری که آداب خود را نیز دارد. آدابی که شاید با رفتار امروز فاصله بسیار داشته باشد؛ اما به هر حال باید تلاش کنیم تا به قدر توان‌مان آن‌ها را رعایت کنیم.
 
شب قدر انتخابات می‌تواند به جای رویاپردازی‌ها و شعاردهی‌ها با بررسی بحران‌ها و چالش‌ها آغاز شود؛ ذکر مصیبت حال امروز ما. چالش‌هایی که در میان انبوه موضوعات نیاز به اولویت‌بندی دارد. این که کدام مسائل و بحران‌ها بیش از هر مساله دیگری در برابر ما وجود دارد. فهرستی از مسائلی که گاه تبدیل به رازهای مگو شده‌اند. حرف زدن از بحران‌هایی که در طول ۴ سال گاه تنها با سکوت مواجه می‌شوند،  باید در این شب قدر ۴ ساله بیان شود. بسیاری از مسائلی که در برابر زندگی ایستاده‌اند.
 
دومین آداب این شب قدر بررسی گزینه‌های پیش روی ماست و برای این گزینه‌ها ناچاریم تا به آن چیزهایی که باور داریم نگاهی دوباره بیاندازیم. به ایمان‌ها و باورهای خودمان نگاه کنیم. اینکه در واقعا در زندگی برایمان چه چیزهایی اهمیت دارد. اگر زندگی سعادتمند را، زندگی آزادانه یا زندگی با کرامت را ایمان داریم،  پس باید گزینه‌های پیش روی ما نیز برآمده از آن باشد. این که کدام گزینه آن زندگی سعادتمند را برایمان خواهد ساخت. اگر ایمان داریم به مهربانی باید بگردیم به دنبال مهربانی در گزینه‌ها؛ باید بگردیم به گزینه‌هایی که به ما «فرصت زندگی کردن» می‌دهد.
 
اما سومین آداب از این شب قدر ۴ساله، تصمیم‌های سخت است. تصمیم‌های سختی که ما ناچار می‌شویم گاه به قربانی کردن چیزی در برابر چیزی دیگر؛ قربانی کردن برخی از مطلوبیت‌ها در برابر مطلوبیت‌های بزرگ‌تر. زندگی آن‌قدر ساده نیست که به ما اجازه دهد تا تمام مطلوب‌ها را با هم داشته باشیم.
 
به هر حال تصمیم سخت یعنی گاه باید انتخاب کنیم که کدام مطلوب را در برابر کدام مطلوب بزرگ‌تر، وزن کمتری دهیم. تصمیم سخت این روزها، تصمیم برای زندگی است. تصمیم سخت تلخ است،  مثل دارو. تلخی تصمیم‌های سخت یعنی پذیرش درمان و پیش رفتن به سمت حل مسائل. انتخابات می‌توانست و می‌تواند به کمک نخبگان، حزب‌ها و نهادهای مدنی تبدیل شود به کارزاری برای تصمیم‌های سخت،  زمانی برای واقع‌بینی در برابر چالش‌ها. افسوس اگر این زمان را تبدیل کنیم به نمایشی برای وعده‌های پوشالی.
 
و نهایتا انتخاب و آمادگی برای ۴ سالی که باید سختی‌ها و چالش‌هایش را خوب بشناسیم. آمادگی برای مواجه شدن با مسائل پیچیده و سختی که پیش رو داریم. همین جاست که باید قرآن‌ها را بر سر بگیریم و آرزوهای خوبی که در دل داریم را مرور کنیم. اما زمان بخشش و بخشیدن است. طلب بخشیده شدن و آمادگی روحی برای بخشیدن‌ها.
 
شب قدر ۴ساله شروع شده است. روزهایی که از هزار روز تصمیم‌گیری‌های فردی ما برتر است. من هم تصمیم دارم تا از این شب قدر تا آن شب قدر ۴ساله، به سهم خودم تلاش کنم برای این تصمیم‌گیری و ساخت آینده و هر روز با یادداشتی دیدگاه خودم را با شما به اشتراک بگذارم.

یادداشتی به قلم محمدجواد آذری جهرمی با عنوان انتخابات، شب قدر سیاست

 
 
شب‌های قدر در ادبیات دینی ما نماد زمان تعیین سرنوشت است. اگرچه سرنوشت ما حاصل تصمیم‌گیری‌هایی است که در طول یکسال انجام می‌دهیم، اما شب قدر نماد زمانی است که ما تصمیم می‌گیریم برای خوب بودن، برای خوب زیستن و برای مواجهه با سختی‌های پیش رو.
 
از این منظر نیز انتخابات می‌تواند همان نماد شب قدر سیاست باشد. انتخابات شب قدر یک جامعه است؛ وقتی آن جامعه تصمیم می‌گیرد تا در روزهای پیش رو کدام گزینه را برای حل مسائل‌اش انتخاب کند. در حقیقت انتخابات، صرفا انتخاب یک انسان از میان گروهی هم‌شکل از انسان‌ها نیست؛ یا حداقل می‌تواند نباشد. انتخابات می‌تواند زمان انتخاب گزینه‌های مختلفی باشد که در برابر ما قرار دارد. انتخاب از میان گزینه‌هایی که احتمالا دو یا چند رویکرد مختلف را در برابر چالش‌ها تعیین می‌کند.
 
شب قدر ۴ ساله‌ای که در آن مردم ایران می‌توانند به مسایل سختی فکر کنند که پیش رو دارند. بحران‌های مختلفی که گاه انباشت سال‌ها سکوت یا اشتباه بوده است. شب قدری که آداب خود را نیز دارد. آدابی که شاید با رفتار امروز فاصله بسیار داشته باشد؛ اما به هر حال باید تلاش کنیم تا به قدر توان‌مان آن‌ها را رعایت کنیم.
 
شب قدر انتخابات می‌تواند به جای رویاپردازی‌ها و شعاردهی‌ها با بررسی بحران‌ها و چالش‌ها آغاز شود؛ ذکر مصیبت حال امروز ما. چالش‌هایی که در میان انبوه موضوعات نیاز به اولویت‌بندی دارد. این که کدام مسائل و بحران‌ها بیش از هر مساله دیگری در برابر ما وجود دارد. فهرستی از مسائلی که گاه تبدیل به رازهای مگو شده‌اند. حرف زدن از بحران‌هایی که در طول ۴ سال گاه تنها با سکوت مواجه می‌شوند،  باید در این شب قدر ۴ ساله بیان شود. بسیاری از مسائلی که در برابر زندگی ایستاده‌اند.
 
دومین آداب این شب قدر بررسی گزینه‌های پیش روی ماست و برای این گزینه‌ها ناچاریم تا به آن چیزهایی که باور داریم نگاهی دوباره بیاندازیم. به ایمان‌ها و باورهای خودمان نگاه کنیم. اینکه در واقعا در زندگی برایمان چه چیزهایی اهمیت دارد. اگر زندگی سعادتمند را، زندگی آزادانه یا زندگی با کرامت را ایمان داریم،  پس باید گزینه‌های پیش روی ما نیز برآمده از آن باشد. این که کدام گزینه آن زندگی سعادتمند را برایمان خواهد ساخت. اگر ایمان داریم به مهربانی باید بگردیم به دنبال مهربانی در گزینه‌ها؛ باید بگردیم به گزینه‌هایی که به ما «فرصت زندگی کردن» می‌دهد.
 
اما سومین آداب از این شب قدر ۴ساله، تصمیم‌های سخت است. تصمیم‌های سختی که ما ناچار می‌شویم گاه به قربانی کردن چیزی در برابر چیزی دیگر؛ قربانی کردن برخی از مطلوبیت‌ها در برابر مطلوبیت‌های بزرگ‌تر. زندگی آن‌قدر ساده نیست که به ما اجازه دهد تا تمام مطلوب‌ها را با هم داشته باشیم.
 
به هر حال تصمیم سخت یعنی گاه باید انتخاب کنیم که کدام مطلوب را در برابر کدام مطلوب بزرگ‌تر، وزن کمتری دهیم. تصمیم سخت این روزها، تصمیم برای زندگی است. تصمیم سخت تلخ است،  مثل دارو. تلخی تصمیم‌های سخت یعنی پذیرش درمان و پیش رفتن به سمت حل مسائل. انتخابات می‌توانست و می‌تواند به کمک نخبگان، حزب‌ها و نهادهای مدنی تبدیل شود به کارزاری برای تصمیم‌های سخت،  زمانی برای واقع‌بینی در برابر چالش‌ها. افسوس اگر این زمان را تبدیل کنیم به نمایشی برای وعده‌های پوشالی.
 
و نهایتا انتخاب و آمادگی برای ۴ سالی که باید سختی‌ها و چالش‌هایش را خوب بشناسیم. آمادگی برای مواجه شدن با مسائل پیچیده و سختی که پیش رو داریم. همین جاست که باید قرآن‌ها را بر سر بگیریم و آرزوهای خوبی که در دل داریم را مرور کنیم. اما زمان بخشش و بخشیدن است. طلب بخشیده شدن و آمادگی روحی برای بخشیدن‌ها.
 
شب قدر ۴ساله شروع شده است. روزهایی که از هزار روز تصمیم‌گیری‌های فردی ما برتر است. من هم تصمیم دارم تا از این شب قدر تا آن شب قدر ۴ساله، به سهم خودم تلاش کنم برای این تصمیم‌گیری و ساخت آینده و هر روز با یادداشتی دیدگاه خودم را با شما به اشتراک بگذارم.

کلاب هاوس و فضای انتخاباتی

نزدیک شدن به زمان انتخابات و شیوع ویروس کرونا و اوج گیری دور چهارم همه‌گیری کرونا موجب شده است تا امکان حضور در محافل مختلف و تبلیغات رودر رو به حداقل میزان ممکن برسد. دانشگاه‌ها تعطیل شده‌اند و دیگر امکان حضور فیزیکی دراین مراکز آموزشی نیست؛ اما در این میان به نظر می‌رسد شبکه‌های اجتماعی و از جمله کلاب‌هاوس می‌توانند جور فضاهای تبلیغاتی حضور را بکشند و محفلی باشند برای بحث وجدل و مطرح کردن بحث‌های انتخاباتی.
 
ستاد انتخابات کشور برگزاری تجمع‌های انتخاباتی را به دلیل شیوع ویروس کرونا ممنوع کرده است و به نظر می‌رسد شبکه‌های اجتماعی قرار است میدان دار این فعالیت‌ها شوند و در این میان کلاب‌هاوس با توجه به ویژگی‌هایی که دارد بیش از پیش مورد توجه سیاستمداران قرار گرفته است.
 
کلاب‌هاوس به عنوان یک رسانه‌ی اجتماعی طور رسمی در مارس ۲۰۲۰ منتشر شد. حضور ورزشکاران، بازیگران و از همه مهم‌تر مدیران جهانی ازجمله ایلان ماسک، بیل گیتس و حتی مارک زاکربرگ، مدیر فیس‌بوک در این اپ موجب محبوبیت بیش‌ازپیش این اپ شد. به‌طوری‌که رفته‌رفته توجه سرمایه‌گذاران این حوزه را نیز به خود جلب کرد و ارزش این اپ روزبه‌روز افزایش یافت.
 
تعداد کاربران این اپلیکیشن نیز در مدت کوتاهی، رشد چشمگیری کرد، تعداد کاربرانش در دسامبر سال ۲۰۲۰ در حدود ۶۰۰ هزار نفر بود اما در کمتر از ۲ ماه تعداد  کاربرانش به ۲ میلیون نفر افزایش پیدا کرد و در حال حاضر تعداد کاربران این شبکه اجتماعی از مرز ۱۳ میلیون نفر نیز گذشته است.
 
کلاب‌هاوس و انتخابات
حضور و فعالیت کلاب هاوس در ایران نیز مانند سایر کشورها با حضور چهره های مشهور گسترش پیدا کرد. سیاست‌مدارانی چون محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در یکی از این اتاق‌های گفتگو و صحبت پیرامون قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین و مسائل مربوط به برجام نیز موجب شد تا توجهات زیادی به این پلتفرم جلب شود. در ادامه حضور برخی دیگر از دولتمردان در اتاق های این پلتفرم و مناظرات و گفتگو های صورت گرفته منجر به ایجاد توجه در میان بخشی از کاربران فضای مجازی شد.
 
از سویی دیگر انتخابات ۱۴۰۰ بی‌تردید تحت تاثیر متغیر مهمی چون کووید ۱۹ اتفاق خواهد افتاد. با توجه به اعلام ستاد انتخابات کشور و به دلیل شیوع بیماری کرونا، برگزاری تجمع‌های تبلیغاتی ممنوع اعلام‌شده است. و همین‌طور به دلیل تعطیلی مراکز آموزشی به ویژه دانشگاه‌ها که محفل مهمی در بحث و گفت‌وگو و  تبلیغات انتخاباتی است. بدون شک شبکه‌های اجتماعی که امکان این گفت‌وگوها را فراهم کند، نقش مهمی را ایفا خواهند کرد. به علاوه کلاب هاوس امکانات بیشتری را از مناظرات و گفتگوهای انتخاباتی برای مخاطبین فراهم می کند به طوری که افراد بیشتری امکان طرح پرسش ها و چالش های خود را خواهند یافت و از سوی دیگر مدیریت نشست و جلوگیری از ایجاد تنش برای برگزار کنندگان مهیا تر خواهد بود.
 
البته برخی کارشناسان نیز معتقدند کلاب هاوس آنچنان که پیش‌بینی می‌شود در انتخابات تأثیرگذار نخواهد بود؛ زیرا از یک‌سو عضویت در این شبکه به‌آسانی سایر رسانه‌های اجتماعی نیست و از سوی دیگر هنوز نسخه رسمی اندروید آن به بازار عرضه نشده است، لذا فرصت چندانی برای نقش‌آفرینی آن در فضای انتخابات ایران وجود نخواهد داشت. اما به هر حال قابل انکار نیست که حضور جمع نخبگانی و رسانه ای در کلاب هاوس و موثر بودن این افراد در جامعه ضریب تأثیر افراد معدود حاضر را دو چندان می کند.
 
چالش‌های کلاب‌هاوس
هر چند شاید کلاب‌هاوس در دوره انتخابات مورد توجه قرار گیرد و بستر معرفی کاندایدای ریاست جمهوری یا شوراها شود اما واقعیت این است که این شبکه اجتماعی متنی بر صدا با چالشی با عنوان حریم خصوصی مواجه هست. هر چند که طبق قوانین کلاب‌هاوس ضبط صدا توسط کاربران این شبکه اجتماعی غیرقانونی است اما به صورت کامل غیر محتمل نیست و امکان ضبط صدا از سوی کاربران وجود دارد. البته این شبکه اجتماعی تاکید کرده است که در صورت ضبط گفت‌وگوها کاربر و دعوت‌کننده وی هر دو از شبکه اجتماعی اخراج می‌شوند. اما آیا این موضوع می‌تواند مانع ضبط صدا توسط کاربران این شبکه اجتماعی آن هم در دوره انتخابات شود.
 
چالش حفظ حریم شخصی، امنیت داده و حقوق مصرف‌کنندگان از چالش‌های مهم کشورهای اروپایی با کلاب‌هاوس است. ناظران حریم خصوصی فرانسه CNIL تحقیق در مورد نحوه مدیریت داده‌های کاربر از طریق این برنامه گفتگوی صوتی را آغاز کرده‌ است.
 
از سویی دیگر کلاب‌هاوس از سوی آلمان متهم به تخطی از قانون حفاظت از اطلاعات است. دلایل این اتهام با جزییات ذکر نشده است اما مسئله آپلود دفترچه مخاطبان تلفن همراه در این اپ، انتقادات بسیاری را به دنبال داشته است زیرا این اپ می‌تواند به‌راحتی اطلاعات مخاطبان تلفن همراه کاربران را برای اهداف تجاری و تبلیغاتی، مورداستفاده قرار دهد.
 
نظام حکمرانی رسانه‌ای
مسأله مهمی که در حال حاضر کلاب هاوس با آن مواجه است، عدم تعریف نسبت دقیق با نظام حکمرانی رسانه‌ای کشور است. با توجه به این موضوع آیا استفاده از این بستر در دوره انتخابات آن را با چالش بیشتری مواجه نخواهد کرد؟
 
در اکثر کشورها سرویس‌هایی که نگاه بلند مدت برای حضور در کشورها دارند نسبت خود را با نظام حکمرانی آن کشور تعریف می‌کنند. به طور مثال کشورهای اروپایی با ایجاد دفتر نمایندگی از پلتفرم ها در کشور خود سعی در تأمین این مقصود دارند. در کشورهای منطقه ترکیه نیز در این حوزه با قانون جدید خود سرویس های خارجی را مجبور به ایجاد دفتر نمایندگی در کشور و بردن آنها ذیل نظام حکمرانی رسانه ای خود کرده است. لذا به نظر می‌رسد فعالیت سرویس‌های خارجی در صورتی که بخواهد جای خود را در کشور ها پیدا کند لاجرم از تعیین نسبت خود با آن کشور است. از سویی دیگر تحقق اصل حاکمیت رسانه‌ای منوط به در نظر داشتن دو عنصر مهم اعمال اقتدار بر سرویس خارجی و توامان حمایت از پلتفرم‌های داخلی است. از این رو توسعه‌ی بازار پلتفرم‌های داخلی مبتنی بر صوت یکی از راهکارهای مهم تنظیم‌گری در این حوزه می‌تواند باشد.
 
بی‌تردید یکی از رویدادهایی که در ماه‌های آتی تحت تاثیر فعالیت پلتفرم‌های رسانه‌ای آنلاین قرار خواهد گرفت، انتخابات خواهد بود. از این رو در بحث تبلیغات سیاسی و الزامات مشخص برای آن در رسانه‌های اجتماعی به ویژه شبکه‌ اجتماعی مبتنی بر صوت کلاب‌هاوس باید قواعد و دستورالعمل مشخص داشت که از این ظرفیت برای گسترش شور انتخابات و بسط شرایط انتخاب آگاهانه استفاده کرد.