فناوری‌های چینی‌ها به دست بحرین می‌افتد

بحرین با چین به منظور گسترش همکاری در زمینه‌های تکنولوژی و حمل و نقل به توافقات گسترده‌ای دست یافته است.
 
شیخ هشام عبدالرحمن الخلیفه، بعنوان یکی از مقامات بلندمرتبه بحرین در هفته جاری به همراه هیئتی از همراهان و مشاوران اقتصادی خود از شهر شنژن چین بازدید کرده و با مقامات چینی بر سر گسترش همکاری‌های اقتصادی و تجاری میان این دو کشور به گفتگو و مذاکره پرداختند.
 
شیخ هشام عبدالرحمن الخلیفه، استاندار منامه بحرین با همتای چینی خود آی‌ژوفونگ و جمعی دیگر از مقامات محلی شهر شنژن چین دیدار و گفتگو کرد و درخصوص افزایش تبادلات تجاری و توسعه اقتصادی میان دو کشور تاکید کرد.
 
وی بعد از آن عنوان کرد که چین و بحرین بر سر تبادل تکنولوژی و فناوری های نوین و همچنین گسترش زیرساخت‌های مربوط به حمل و نقل در بحرین به توافقات خوب، سازنده و گسترده‌ای دست یافته‌اند که به باور وی، می‌تواند در پیشرفت این کشور واقع در حاشیه خلیج فارس تاثیر گذار باشد.
 
بر اساس اخبار و گزارش‌های منتشر شده در trade arabia، بحرین به ۸ توافق با چین دست پیدا کرده است که در خصوص فناوری‌های نوینی همچون هوش مصنوعی، تشخیص چهره هوشمند در دروازه‌های ورودی و خروجی امکان عمومی مختلف،  صنعت بلاک چین و ارزهای دیجیتال رمزنگاری شده، توسعه اقتصاد دیجیتال، استراتژی‌های جذب سرمایه و شهرهای هوشمند بوده و قرار است این دو کشور به همکاری‌های گسترده خود در این زمینه ادامه دهند.
 
لازم به ذکر است که تمامی موارد ذکر شده در بالا از فناوری‌های به روزی است که دولت‌های بسیاری از کشورهای پیشرفته درصدد توسعه آن هستند.
 

بشر به زودی با این وسایل و ابزار خداحافظی می کند

با پیشرفت تکنولوژی در زندگی امروزه، خواه یا ناخواه ابزار و وسایلی از زندگی‌مان حذف می‌شود که شاید زمانی بسیار مورد استفاده بود.
 
امروزه سرعت پیشرفت تکنولوژی به قدری است که در اغلب اوقات بدون اینکه متوجه شویم، وسایل و ابزارهای روزانه از زندگیمان ناپدید می شوند. برای مثال گوشی تلفن های قدیمی با شماره گیر دایره ای شکل که بعدها به صورت دکمه ای دیده شد. اما در زندگی امروز این مدل تلفن ها در کمتر خانه ای دیده می شود و الان تلفن های بی سیم بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.
 
تا دیروز این قبیل ابزار مورد نیاز همه بود ولی حتی متوجه نشدیم که چگونه از زندگی ما خارج شدند. در ادامه به ابزاری اشاره می کنیم که خیلی زود از زندگی ما ناپدید خواهند شد.
 
کنترل از راه دور
خانه های هوشمند در آینده نزدیک به وسیله  یک رایانه و یا گوشی همراه کنترل خواهند شد و به این ترتیب کنسول ارتباطی از بین خواهد رفت.
 
کارت های اعتباری
به زودی تکنولوژی به قدری پیشرفت خواهد کرد که دیگر نیازی به پول نقد و یا کارت اعتباری نیست و از طریق گوشی موبایل هزینه ها پرداخت می شود.
 
کلید
به زودی درب منزل و خودرو، بدون کلید و با دستورات صوتی، اثر انگشت و یا سنسورهای حساس باز و بسته می شوند.
 
سیم
 سیم ها معمولا پس از مدتی خراب می شوند و یا اتصالی می کنند؛ به زودی همه دستگاه ها از طریق وای فای و بدون سیم کار خواهند کرد.
 
اتومبیل های برقی
 به زودی اتومبیل هایی که با سوخت بنزین و گاز کار می کنند جای خود را به اتومبیل های برقی خواهند داد.
 
موس
در آینده ای نزدیک با لمس کردن صفحه مانیتور ،فایل های مورد نظر را از روی سیستم انتخاب خواهیم کرد.
 
سرنگ تزریق
کسانیکه از آمپول می ترسند خوشحال باشند چراکه بزودی این وسیله درد آور جمع می شود و دارو مورد نیاز از طریق منافذ پوستی وارد بدن خواهد شد.

فوق سری‌ترین مراکز جهان تحت مدیریت فناوری را بشناسید

اگرچه به‌نظر می‌رسد مراکز فرماندهی نظامی، معادن طلا و الماس، نیروگاه‌های هسته‌ای و... ایمن‌ترین نقاط جهان هستند، ولی روزنامه گاردین این هفته گزارشی را به چاپ رساند که تصور همه مردم را تغییر داده است و نشان می‌دهد مکان‌های فوق سری و امنیتی جهان به جز اتفاقات مذکور فعالیت‌های دیگری را هم تحت پوشش قرار می‌دهند و بسیاری از آنها مراکز داده توسعه خدمات پردازش ابری و فناوری را در خود جا داده‌اند.روزنامه گاردین به‌نقل از منابع مختلف، فهرستی را منتشر کرده است که از آن به‌عنوان ایمن‌ترین و فوق‌ سری‌ترین نقاط جهان یاد می‌کند. در این گزارش گفته شده است که اگر اقتصاد جهان نابود شود، حملات هسته‌ای صورت گیرد، ذرات رادیواکتیو در همه جا پخش شود و حوادثی به این بزرگی اتفاق بیفتد، باز هم مشکلی برای این امکان به وجود نمی‌آید. فهرست این مراکز به قرار زیر معرفی شده است.
 
مجتمع کوهستانی شاین
این مرکز در عمق 610 متری یک کوه گرانیتی در منطقه «کلرادو اسپرینگس» در نزدیکی شهر کلرادوی امریکا واقع شده است. این مجموعه بزرگ در مقابل حملات هسته‌ای ایمن است و در اصل مرکز فرماندهی دفاع هوایی-فضایی امریکای شمالی (NORAD) محسوب می‌شود. مجتمع کوهستانی شاین نیروگاه برق، تأمین آب، ‌سیستم گرمایشی، بیمارستان و... را به‌صورت اختصاصی در اختیار دارد و برای تأمین نیازهای خود از هیچ منبع بیرونی استفاده نمی‌کند.
از این منطقه به‌عنوان یک شهر زیرزمینی یاد می‌کنند و «استیون رز» معاون پشتیبانی «عملیات 721» امریکا می‌گوید این نقطه تنها مرکز وابسته به وزارت دفاع ایالات متحده محسوب می‌شود که بالاتر از سطح زمین قرار دارد و به کمک پالس‌های الکترومغناطیسی از آن محافظت می‌شود. در ورودی این مجموعه 25 تن وزن دارد و حتی در مقابل حملات بیولوژیکی مؤثر است. تأسیسات این مرکز در مقابل حملات سایبری پیش‌بینی نشده هم ایمن هستند.
 
آرشیو مخفی واتیکان
این مرکز که 400 سال قبل ساخته شده بود در قلب شهر رم قرار دارد و در آن از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین اسناد مذهبی جهان از جمله دستنوشته‌های مارتین لوتر، نامه‌های میکلانژ و متن‌های نوشته شده توسط گالیله نگهداری می‌شود. امنیت اصلی این مکان‌ها توسط مجموعه پیچیده سخت‌افزاری و نرم‌افزاری تأمین می‌شود و روزنامه گاردین توضیح داده است مدارهای به کار رفته در سیستم امنیت الکترونیکی برای این مرکز به قدری پیچیده است که تنها چند نفر در کره زمین توانایی تعمیر آن را دارند.گارد امنیتی سوئیس وظیفه محافظت از این مرکز را برعهده دارد و تمامی اعضای این گروه امنیتی با عینک‌های مجهز به دوربین مدار بسته، بی‌سیم‌های هوشمند داخل گوش، گیرنده‌های اختصاصی و... در محل‌های ویژه حاضر می‌شوند و به‌صورت لحظه به لحظه با یکدیگر در ارتباط هستند. فناوری اطلاعات کلیدی‌ترین عامل برای محافظت از این مکان پیچیده محسوب می‌شود.
 
خزانه‌داری شمش‌های طلا در فورت ناکس
ساخت این مرکز که در شهر کنتاکی واقع شده است سال 1936 میلادی به اتمام رسید تا از147.3 میلیون اونس طلا وابسته به دولت امریکا نگهداری کند که ارزش آنها معادل 200 میلیارد دلار محاسبه می‌شود. در طول جنگ جهانی دوم این مرکز حتی کوچک‌ترین آسیب را هم پیش روی خود ندید. افرادی که از این مرکز بازدید می‌کنند مراحل امنیتی بسیار پیچیده را پشت‌سر می‌گذارند و همه آنها باید هنگام ورود و خروج سه بار از یک دستگاه اسکن هوشمند عبور کنند و حتی بخش‌های داخلی بدن آنها مورد بررسی قرار گیرد. دولت امریکا برای محافظت از این مرکز یک پست فرماندهی سایبری راه‌اندازی کرده است که به‌صورت شبانه‌روزی شبکه رایانه‌ای این نقطه را زیر نظر می‌گیرد.
 
بانک ذخیره فدرال نیویورک
بد نیست بدانید که فورت ناکس بزرگترین انبار شمش‌های طلا در جهان محسوب نمی‌شود و بانک ذخیره فدرال نیویورک بر اساس آخرین گزارش 6350 تن طلا و دیگر فلزات گران‌بها را در عمق 80متری شهر منهتن نگهداری می‌کند. این مرکز توسط یک سیلندر فولادی 90 تنی محافظت می‌شود و دیوار بتنی 140 تنی نیز اطراف آن کشیده شده است تا با دقت هرچه تمام‌تر مهر و موم شود. برای این مکان یک سیستم الکترونیکی هوشمند در نظر گرفته شده است که حتی ورود هوا یا قطرات آب را هم زیر نظر می‌گیرد و به گفته دولت امریکا، حتی نفوذ هوا هم به این مرکز غیرممکن است.
سیستم امنیتی این مرکز بسیار پیچیده است و تنها یک گروه سه نفره اجازه دارند در این مکان حضور یابند. حدود 98درصد طلاهای ذخیره شده در این مرکز به کشورهای خارجی اختصاص دارد و البته، طلاهای آنها به‌صورت جداگانه در صندوق‌های امنیتی نگهداری می‌شوند. این صندوق‌ها بسیار هوشمند هستند و یک سیستم مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی پس از 10 مرحله آزمون تعیین هویت، امکان باز شدن هر صندوق را فراهم می‌کند.
 
دریاچه گروم یا منطقه 51
«منطقه 51» محرمانه‌ترین بخش در پایگاه هوایی ادواردز در شهر نِوادای امریکا محسوب می‌شود و این تأسیسات در منطقه‌ای تأسیس شده است که سال‌های قبل به آن «دریاچه‌ گروم» می‌گفتند. از این منطقه به‌عنوان محرمانه‌ترین و طبقه‌بندی شده‌ترین نقطه ایالات متحده یاد می‌کنند. این مکان تنها نقطه در کره زمین است که فضانوردان اجازه عکسبرداری از آن را ندارند.
هم‌اکنون مشخص نیست که در این منطقه چه پروژه‌ای دنبال می‌شود. ولی در گزارش اخیر گفته شده است گروه ویژه‌ای متشکل از مهندسان ارشد شرکت‌های آی‌بی‌ام، گوگل و مایکروسافت که به استخدام وزارت دفاع امریکا درآمده‌اند در مرکز امنیت سایبری این مرکز مشغول به کار هستند. گفته می‌شود که این پایگاه هوایی سال 1955 میلادی با هدف پرواز هواپیماهای جاسوسی بدون سرنشین ساخته شد و هنوز هم بیشترین بودجه وزارت دفاع امریکا برای برقراری امنیت الکترونیکی و سایبری در این مرکز هزینه می‌شود.
 
مرکز جهانی بذرهای اسؤالبارد
این مرکز در اعماق دایره قطب شمال در کشور نروژ ساخته شده است و از آن به‌عنوان پشتیبان اصلی برای تمام دانه‌های موجود در کره‌زمین یاد می‌کنند و به‌همین خاطر از این مرکز به‌عنوان بزرگ‌ترین بانک جهان هم یاد می‌شود. تا فوریه 2017 مرکز اسؤالبارد بیش از 930 هزار نوع بذر را شامل می‌شد و از هر کدام از آنها 500 عدد ذخیره شده بود.این تأسیسات در عمق 120 متری یک کوهستان یخی در جزیره اسپیتسبرگ قرار دارد. از آنجایی که رطوبت و گردش هوا می‌تواند این بذرها را خراب کند، یک سیستم هوشمند مجهز به ابررایانه آن را مدیریت می‌کند.
 
نیروی هوایی شماره یک
این مرکز جزو نقاط طبقه‌بندی شده و سری است که هواپیمای معروف رئیس جمهوری امریکا در آن نگهداری می‌شود. این پایگاه هوایی بشدت محافظه شده است و سیستم الکترونیکی مرکزی آن مجهز به قابلیت‌های هوش مصنوعی به گونه‌ای طراحی شده است که می‌تواند رادارهای دشمن را هم تغییر جهت دهد و با ارسال امواج مغناطیسی مقصد موشک‌ها را عوض کند.بسیاری از اعضای ارتش مخفیانه سایبری امریکا در این مرکز مشغول به کار هستند و ایمن‌ترین سیستم دفاع سایبری امریکا  در آن مورد استفاده قرار می‌گیرند. از این پایگاه به‌عنوان یک مرکز غیرقابل هک شدن یاد می‌کنند.
 
مرکز داده پیونِن
این مرکز داده در طول جنگ سرد در کشور سوئد و در عمق 35 متری یخ‌های قطبی ساخته شد واز آن به‌عنوان امن‌ترین مرکز داده جهان یاد می‌کنند. گفته می‌شود که حتی اگر یک حمله هسته‌ای کره‌زمین را از بین ببرد، برای این مرکز داده هیچ اتفاقی نمی‌افتد. درهای این مرکز داده به ضخامت 40 سانتی‌متر و از جنس فولاد ساخته شده‌اند و تمامی آنها به سیستم‌های هوشمند امنیت مجهز هستند.داده‌هایی که در سرورهای این مرکز ذخیره شده‌اند به هیچ شکل قابل دسترسی نیستند و برای تأمین انرژی آن از موتور دو زیردریایی با ژنراتورهای هسته‌ای استفاده شده است.

«نه»دنیای فناوری به تصمیمات ترامپ

با گذشت ۱.۵ سال از شروع ریاست جمهوری دونالد ترامپ، همچنان موج اعتراضها از سیاستهای وی در دنیای علم و فناوری ادامه دارد و تصمیمات رئیس جمهور آمریکا در این حوزه با حواشی بسیاری همراه است.
 
از دونالد ترامپ به عنوان نخستین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا یاد می شود که رابطه خوبی با علم و فناوری ندارد و انتخاب وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا به کابوسی برای جامعه علمی و شرکت‌های مهم فناوری دنیا تبدیل شده است.
 
چرا که از همان ابتدا و در روزهای قبل از انتخابات ۲۰۱۷ ریاست جمهوری ایالت متحده، سیاست‌ها و وعده‌های ترامپ هیچ‌گاه به مذاق اهالی علم و فناوری خوش نیامد و پس از پیروزی این میلیاردر نیویورکی در انتخابات ریاست جمهوری نیز، تصمیمات وی همیشه پرحاشیه و دردسرساز بوده است.
 
تاکید وی برای قطع اینترنت در برخی مناطق دنیا، لغو پیمان آب و هوایی پاریس، سوءاستفاده از اطلاعات میلیون ها کاربر و الزام وی برای فروش ابزار کنترل و نظارت از سوی شرکتهای فناوری به پلیس و سازمان های اطلاعاتی از جمله تصمیماتی است که طی این مدت، با حاشیه های بسیاری همراه بوده است. در کنار این تصمیمات می توان به موضوع قانون ضد مهاجرت ترامپ نیز اشاره کرد که به صورت غیرمستقیم، شرکتهای بزرگ فناوری را به دردسر انداخت.
 
اطلاعات میلیون ها کاربر فیس بوک به سرقت رفت
 
موضوع سوءاستفاده از اطلاعات میلیونها کاربر شبکه اجتماعی فیسبوک در کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ، در اسفندماه سال ۹۶ ، موج گسترده ای از خشم دنیای فناوری را در مورد سیاستهای رئیس جمهور آمریکا به راه انداخت.
 
چرا که مشخص شد موسسه «کمبریج آنالیتیکا» که در زمینه‌ داده‌کاوی فعالیت دارد، بدون کسب اجازه، اطلاعات کاربران فیسبوک را در اختیار داشته و در کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ از این اطلاعات برای ایجاد تکنیک‌هایی استفاده کرده که رأی‌دهندگان را مورد هدف قرار می‌داده است.
 
اسناد فاش شده از سوی فیسبوک و مصاحبه‌ کارمندان سابق این شرکت، از این راز پرده برداشت و مشخص شد که تیم دونالد ترامپ با بهره‌گیری از فیسبوک، پروفایل میلیون‌ها کاربر این شبکه‌ اجتماعی را مورد سوءاستفاده قرار داده و مدل‌هایی برای تغییر رای به واسطه تبلیغات هدفمند ایجاد کرده که در شناخت تمایلات درونی‌ کاربران، موثر واقع شده است.
 
این سوء استفاده از طریق یک اپلیکیشن صورت گرفت که به‌عنوان ابزاری پژوهشی برای روانشناسان لیست‌ شده بود؛ در ابتدا قرار بود این اپلیکیشن به کاربران یک پروفایل شخصیتی ارائه دهد و کاربران با اشتراک‌گذاری اطلاعات خود با این اپلیکیشن موافقت کرده بودند؛ اما براساس گزارش ها، ظاهرا تنها بخش کوچکی از کاربران با اشتراک‌گذاری اطلاعات خود با طرف‌های دیگر موافق بودند.
 
اما بعدا مشخص شد که این اپلیکیشن به تمام اطلاعات موجود در حساب کاربری فیسبوک افراد و دوستان آنها دسترسی داشته است و هنگامی که فیسبوک، متوجه قرارگیری اطلاعات کاربران در اختیار این موسسه شد، خواستار نابودی این اطلاعات شد و پس از افشا شدن این رخداد نیز حساب های رسمی مربوط به «آزمایشگاه های ارتباطات راهبردی» (SCL) و شرکت تابعه آن یعنی «کمبریج آنالیتیکا» را به خاطر تخطی از شرایط استفاده، به حالت تعلیق درآورد.
 
پس از آن بود که در فروردین سال ۹۷ مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیسبوک در جلسه سنای آمریکا اعتراف کرد که با فروش اطلاعات کاربرانش به موسسه «کمبریج آنالیتیکا» در کمپین انتخاباتی ترامپ، باعث شده که سهم عمده‌ای در پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا داشته باشد.
 
درخواست کارکنان آمازون برای همکاری نکردن با سازمانهای اطلاعاتی
 
اعتراض به سیاستهای ترامپ تا جایی پیش رفته که کارکنان غولهای فناوری دنیا نیز خواستار قطع همکاری این شرکتها با نهادهای اطلاعاتی و نظامی آمریکا هستند.
 
به تازگی تعدادی از کارکنان شرکت آمازون با ارسال نامه ای برای جف بزوس موسس و مدیرعامل این شرکت، از وی خواستند تا از فروش ابزار کنترل و نظارت به پلیس و سازمان های اطلاعاتی آمریکا خودداری کند.
 
در بخشی از این نامه از جف بزوس خواسته شده تا فروش یک نرم افزار شناسایی هویت موسوم به Rekognition را به سازمان های نظامی و اطلاعاتی آمریکا متوقف کند و همچنین دسترسی شرکت Palantir را به خدمات تحت وب آمازون متوقف کند. شرکت Palantir در زمینه جمع آوری اطلاعات کاربران از اینترنت و فضای مجازی فعال است و این اطلاعات را دسته بندی و تجزیه و تحلیل می کند.
 
پیش از این نیز کارکنان گوگل و مایکروسافت به دلایل مشابه اعتراضاتی را به سیاستهای ترامپ داشته و خواستار پایان هرگونه همکاری با ارتش و دیگر نهادهای نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده بودند.
 
مذاکره برای قطع اینترنت
 
اخبار منتشر شده از تفکرات دونالد ترامپ در خصوص استفاده از ابزارهای فناوری نشان می دهد که وی به ندرت از ایمیل برای ارسال مطالب خود استفاده می‌کند و حتی بر این عقیده است که اینترنت ابزاری در جهت ترویج عقاید تروریستی در جهان است. ترامپ پیش از این عنوان کرده بود که گروه داعش برای جذب نیرو از شبکه‌های اجتماعی اینترنتی بهره می‌برد و پیشنهاد داد که مذاکره‌ای با بیل گیتس برای قطع اینترنت در برخی مناطق دنیا داشته باشد.
 
محدودیت واردات و صادرات محصولات کامپیوتری
 
همچنین سیاستهای ترامپ در مورد محدودیت پیمان نفتا (معاهده تجارت آزاد کشورهای آمریکا، مکزیک و کانادا) یکی دیگر از مواردی است که به دلیل محدودیت در واردات و صادرات محصولات کامپیوتری، سبب شد مدیران شرکتهای فناوری آمریکایی دل خوشی از وی نداشته و برای مثال مدیرعامل «اچ پی» در واکنش به این تصمیم ترامپ اعلام کرده بود که درصورتیکه این تصمیم عملیاتی شود، شرکت‌های فناوری آمریکایی به شدت آسیب پذیر می‌شوند.
 
ستیز با شرکتهای فناوری
 
مواضع خصمانه ترامپ در رابطه با دنیای فناوری به همین جا ختم نمی شود و وی همانطور که در کمپین‌های تبلیغاتی خود عنوان کرده بود، به محض ورود به کاخ سفید، شرایط دریافت ویزای شرکت‌های «دره سیلیکون» را برای جذب نیروهای خارجی تغییر داد.
 
رئیس جمهور آمریکا همچنین بارها تاکید کرد که با شرکت‌هایی همچون اپل، گوگل و حتی مایکروسافت که از ارائه اطلاعات کاربرانشان به پلیس فدرال ممانعت به عمل می‌آورند، به شدت برخورد خواهد کرد. 
 
مخالفت غولهای فناوری دنیا در برابر تصمیمات جنجالی ترامپ
 
با وجود اینکه شرکت‌های بزرگ و کوچک تکنولوژی در آمریکا به نیروهای مهاجر تکیه دارند و سال‌ها امکان ورود و خروج بدون محدودیت برای این مهاجران نخبه وجود داشت، دونالد ترامپ در بهمن ماه سال ۹۵ تصمیم گرفت که ورود این مهاجران را به آمریکا محدود کند.
 
این تصمیم با مخالفت بسیاری از شرکتهای بزرگ فناوری مواجه شد و این شرکتها معتقد بودند که این تصمیم جنجالی، برنامه پیشرفت اقتصادی شرکت های حوزه فناوری و دره سیلیکون ( سیلیکون ولی) را به شدت تحت شعاع قرار می دهد.
 
تحقیقات بنیاد ملی سیاست آمریکا در زمینه مهاجرت، نشان می‌دهد که بیش از نیمی از استارت آپ‌ها و شرکت‌های نوپای تکنولوژی آمریکا با ارزش یک میلیارد دلاری یا بیشتر، دست‌کم یک مهاجر را به‌عنوان موسس و بنیانگذار در اختیار دارند. درهمین حال دو سوم شرکت‌های بزرگ تکنولوژی آمریکا از نظر سرمایه بازار، از سوی مهاجران مدیریت می‌شوند که از آن جمله می توان به ساتیا نادلا مدیرعامل مایکروسافت و ساندار پیچای مدیرعامل گوگل اشاره کرد.
 
از سوی دیگر گفته می شود که حدود دو سوم افرادی که در زمینه‌های کامپیوتر و علوم IT در سیلیکون‌ولی کار می‌کنند، در خارج از آمریکا متولد شده‌اند.
 
«نه» دنیای فناوری به قانون ضدمهاجرتی ترامپ
 
باتوجه به تعداد بالای مهاجران شاغل در شرکت های بزرگ تکنولوژی، دستور دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در مورد محدودیت مهاجران، واکنش های گوناگونی در سطح شرکت های تکنولوژی به همراه داشت.
 
برای مثال سرگی برین بنیانگذار گوگل در اولین اقدام در فرودگاه بین المللی شهر سانفرانسیسکو در کنار معترضان قرار گرفت و مخالفت جدی این شرکت را با قانون ترامپ اعلام کرد. همینطور ساندار پیچای مدیرعامل این شرکت در نامه ای اعلام کرد که «حدود ۱۰۰ نفر از کارکنان این شرکت تحت تاثیر این قانون قرار می‌گیرند و این دردناک است که می‌بینیم بعضی از همکاران ما به خاطر این دستور، هزینه می‌پردازند.»
 
بر اساس اعلام ورج، تیم کوک مدیر عامل شرکت اپل نیز در پیغامی با ابراز نگرانی در مورد این تصمیم اعلام کرد که اپل از قانون جدید مهاجرت حمایت نمی کند و از آن تبعیت نخواهد کرد. چرا که بدون وجود مهاجران، اپل شکل نمی ‌گرفت و هیچ‌ کدام از نوآوری‌ها و موفقیت‌های امروز به‌ دست نمی ‌آمد.
 
براد اسمیت رئیس حقوقی مایکروسافت هم در واکنش به این قانون تاکید کرد که این شرکت به مهاجرت متعادل مهاجران نخبه و متخصص و ایجاد فرصت‌های مهاجرت برای نخبگان و متخصصان جوان مطیع قوانین آمریکا اعتقاد دارد.
 
زاکربرگ مدیرعامل فیس بوک نیز در این رابطه گفت که «من نگران تاثیرات این فرمان اجرایی رئیس‌جمهوری ترامپ هستم. پدربزرگ و مادربزرگ من از آلمان، اتریش و لهستان به آمریکا آمده‌اند و والدین همسرم نیز از چین و ویتنام؛ آمریکا ملتی تشکیل شده از مهاجران است و ما باید به آن افتخار کنیم.»
 
درخصوص این تصمیم ترامپ شرکتهای نتفلیکس و توئیتر هم مخالفتهای خود را اعلام کردند؛ به گفته رید هستینگز مدیرعامل نتفلیکس، اقدامات ترامپ به کارکنان این شرکت در سراسر جهان آسیب می زند و این مسئله دردآور است.
 
توئیتر نیز در شناسه رسمی خود اعلام کرد که این شرکت توسط مهاجرانی از تمامی ادیان بنا شده و از همه آنها پشتیبانی و حمایت می‌کند.
 
دادخواست قانونی اهالی سیلیکون ولی علیه ترامپ
 
در نهایت پس از اعتراضات گسترده اهالی سیلیکون ولی به فرمان مهاجرت ترامپ، سران دنیای تکنولوژی به گزینه های قانونی روی آوردند.
 
بر اساس اعلام رویترز، در این زمینه «باب فرگوسن» دادستان کل واشنگتن، دادخواستی را علیه ترامپ تشکیل داد و شرکتهای بزرگ فناوری همچون مایکروسافت، آمازون و اکسپدیا نیز حمایت خود را به دلیل تاثیرات این تصمیم منفی، از این دادخواست اعلام کردند.
 
اساتید دانشگاهی به دونالد ترامپ نامه زدند
 
دانشمندان و محققان نیز بارها نگرانی خود را از اقدامات دولت ترامپ اعلام کردند و بسیاری از اساتید رشته‌های فیزیک، جغرافیا و علوم پزشکی با سیاست‌های ترامپ در زمینه طرح‌های درمانی، مسائل آب‌ و هوا و تحقیقات سلول‌های بنیادی مخالف هستند.
 
برای مثال پس از انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا، چندین استاد دانشگاه در این کشور با ارسال نامه مشترکی به وی، نسبت به مواضع و انتخاب‌های وی درباره کابینه ابراز نگرانی کردند.
 
در بخشی از این نامه آمده بود: «ما اساتید دانشگاه‌های آمریکا ترجیح می‌دهیم به کارهای علمی بپردازیم اما آنچه از طرز تفکر شما دریافته‌ایم این است که به سختی می‌توان در این شرایط، به کار علمی و تحقیقاتی پرداخت.»
 
دانشمندان به خیالبافی متهم شدند
 
در ادامه اعتراضات از سیاست‌های جنجالی و تبعیض‌آمیز دولت امریکا، دویچه وله اعلام کرد که هزاران نفر از دانشمندان و محققان کشور آمریکا با برگزاری تظاهراتی در پایتخت این کشور، به سیاست‌های ترامپ در زمینه تغییرات آب و هوایی اعتراض کردند.
 
علت افزایش اعتراضات در بین پژوهشگران و محققان آمریکا، تصمیماتی است که ترامپ در زمینه‌های علمی اتخاذ کرده و تصمیم وی در مورد «پیمان پاریس- پیمان نامه سازمان ملل در تغییر اقلیم-» باعث نارضایتی و ناخشنودی پژوهشگران و محققان آمریکا شده است.
 
طبق تصمیمات رئیس ‌جمهور آمریکا، آژانس دفاع از محیط زیست (EPA) و وزارت محیط زیست آمریکا از برگزاری کنفرانس‌های مطبوعاتی منع شدند و به آن‌ها دستور داده شد که از به‌روزرسانی سایت‌های خود اجتناب ورزند. فراتر از آن به مدیریت پارک ملی دستور داده شد که از شبکه توئیتر برای خبررسانی استفاده نکند.
 
شرکت‌کنندگان در این تظاهرات پلاکاردها و دست نوشته‌هایی به همراه داشتند و معتقد بودند که «ترامپ کسی است که نه به دانش تکامل اعتنایی می‌کند و نه برای هشدارهای مربوط به تغییرات آب و هوایی ارزشی قائل است. حتی همه این هشدارها را خیال‌بافی دانشمندان می‌داند.»
 
این تنها اقدام ترامپ نبود که واکنش اعتراضی گسترده‌ای را در پی داشته است. از دیگر اقدامات عجیب رئیس جمهور کنونی آمریکا، دستور پاک کردن اطلاعات مربوط به تغییرات آب و هوا از وبسایت آژانس حفاظت محیط زیست این کشور بود. با رسانه‌ای شدن این موضوع، سایت جنجالی ویکی‌لیکس در پیامی توئیتری به دانشمندان پیشنهاد داد این اطلاعات را در ویکی‌لیکس منتشر کنند.
 
انتخاب قاضی مدافع جاسوسی سایبری
 
در کنار این موضوع، انتخاب قاضی برت کاواناف به عنوان نامزد ترامپ برای حضور در دیوان عالی آمریکا از دیگر اقداماتی است که در تیرماه امسال از سوی ترامپ صورت گرفت و باعث افزایش خشم دنیای فناوری از رئیس جمهور آمریکا شد. چرا که از قاضی برت کاواناف به عنوان فردی نام برده می شود که مدافع جاسوسی های سایبری کاخ سفید است.
 
وی پیش از این در دادگاه عالی تجدیدنظر ایالات متحده، قوانین مربوط به بی طرفی اینترنت را غیرقانونی توصیف کرده و خواستار تغییر آن شده بود.
 
قاضی کاواناف از مدافعان جاسوسی های سایبری آژانس امنیت ملی آمریکا در فضای مجازی محسوب می شود و پیش از این تصریح کرده بود که برنامه جمع آوری انواع «متا دیتا» در اینترنت توسط دولت، با قانون اساسی آمریکا کاملا مطابقت دارد. به همین دلیل کارشناسان فناوری معتقدند با توجه به چنین دیدگاه هایی، دولت ترامپ جاسوسی های سایبری خود از کاربران اینترنت را شدت خواهد بخشید.
 
سیاست خصمانه ترامپ برای مقابله با شرکت های فناوری چینی
 
دونالد ترامپ سیاستهای جدیدی را برای ایجاد موانع متعدد برای جلوگیری از سرمایه گذاری چینی ها در صنایع فناوری آمریکا و صادرات محصولات تکنولوژی به این کشور آسیایی نیز در پیش گرفته است؛ هدف اصلی از این دو سیاست که در راستای منازعه تجاری چین و آمریکا قرار دارند، مقابله با برنامه «ساخت چین ۲۰۲۵» دولت پکن است که با هدف پیشرفت چشمگیر در فناوری و پشت سر گذاشتن کشورهای دیگر طراحی شده است.
 
بدین منظور در تیرماه امسال اعلام شد که وزارت خزانه داری ایالات متحده در حال تدوین قوانینی است تا از فروش مراکز فعال در زمینه فناوری های صنعتی برجسته به شرکت هایی که حداقل ۲۵ درصد مالکیت آنها در دست چینی ها است، جلوگیری شود.
 
دراین راستا و همزمان با اوج گرفتن منازعه تجاری چین و آمریکا، واشنگتن تعرفه ۲۵ درصدی را برای کالاهای تکنولوژیک چینی در نظر گرفته که از ماه آتی اجرایی خواهد شد؛ از سوی دیگر ترامپ که ظاهرا قصد عقب نشینی ندارد، تهدید کرده اگر طرف مقابل دست به اقدام تلافی جویانه بزند تعداد کالاهای مشمول تعرفه را تا دو برابر افزایش خواهد داد.
 
فعالان دنیای مجازی، ترامپ را احمق می نامند
 
در نهایت اینکه در همین روزهای اخیر یک سایت خبری به نام ورج اعلام کرد که گروه زیادی از فعالان دنیای مجازی در اعتراض به سیاست های ترامپ در زمینه جداکردن فرزندان مهاجران غیرقانونی از والدینشان و دیگر سیاست های خصمانه و غیرانسانی وی یک ابتکار عمل به خرج داده اند. این افراد با ارسال انبوهی از تصاویر ترامپ برای جستجوگر گوگل و استفاده از برچسب احمق برای این تصاویر، الگوریتم های هوش مصنوعی جستجوگر مذکور را دستکاری کرده و تغییر داده اند.
 
این اولین بار نیست که کاربران گوگل با دستکاری الگوریتم های این جستجوگر تلاش می کنند به اهداف سیاسی خود برسند.

شهر ممنوعه تکنولوژی؛‌ از رادیو تا تلگرام در گفت و گو با امید مسعودی، استاد ارتباطات

وقتی که تاریخچه ورود وسایل ارتباط جمعی یا تکنولوژی‌های ارتباطی و اطلاعاتی جدید به کشورمان را مرور می‌کنیم، یک نکته همیشه ثابت و پابرجاست:  ابتدا با آنها به‌شدت مخالفت شده و کلی قانون برای ممنوعیت آنها وضع شده، سپس آرام‌آرام راه خودشان را باز کرده‌اند و جزئی از سبک زندگی ما ایرانیان شده‌اند. ورود رادیو، نوار کاست، ویدئو، ماهواره و... انواعی از این فرایند بوده است. اما چرا چنین بوده؟ چرا جامعه ایرانی با تکنولوژی‌های جدید ارتباطی و اطلاعاتی، چنین برخورد می‌کند؟
 
این پرسش را با دکتر امید مسعودی مطرح کرده‌ایم. مسعودی-‌استاد ارتباطات و روزنامه‌‌نگاری- دلایل و چرایی این اتفاق را برایمان بازگو می‌کند. این استاد شناخته‌شده حوزه ارتباطات و روزنامه‌نگاری را با کتاب‌هایی چون «اندیشه‌های بنیادین علم ارتباطات»، «مبانی خبرنویسی» و «رسانه‌های جدید و آینده‌نگری نظارت الکترونیک در ایران» به یاد داریم.
 
آقای دکتر، شما چند سال دارید؟
من؟ ۵۹ سال دارم. چطور؟
 
در این 6دهه‌ای که از خدا عمر گرفته‌اید، کدام تکنولوژی‌های ارتباطی را یادتان می‌آید که به ایران آمده ولی استفاده از آن تا مدتی ممنوع شده است؟
ویدئو را یادم هست. قبل از انقلاب، تازه به ایران آمده بود. آن موقع فیلم‌ها روی نوارهای وی‌اچ‌اس بزرگ ضبط می‌شدند و کلوپ‌هایی برای اجاره این نوار‌ها تاسیس شده بود که البته فقط خاص آدم‌های پولدار بود تا اینکه انقلاب شد. در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب هم که نوار کاست‌های انقلاب جزو رسانه‌های ممنوعه بودند.
 
نظر امام، مطرح کردن رسانه‌های کوچک در مقابل رسانه‌های بزرگ بود. آن موقع تلفن می‌زدند و اینجا وصل می‌شد و روی نوار پیاده می‌شد؛ بعد این متن پیاده‌شده پس از تبدیل شدن به اعلامیه در قطع بزرگ چاپ و همه‌جا پخش می‌شد؛ طوری که خود ساواک هم گیج شده بود، چون مجوز همه دستگاه‌های زیراکس زیر نظر آنها صادر می‌شد. آن موقع رسانه‌های کوچک، همین منبر‌ها و اعلامیه‌ها و کاست‌ها بودند که از نظر رژیم شاه ممنوع بود.
 
بعدش هم که ماهواره را یادم هست. آن موقع من خبرنگار بودم. فکر می‌کنم سال ۷۳ بود. پیش آقای بشارتی که وزیر کشور بود رفتم؛ در همین ساختمان فعلی وزارت کشور. انسان بسیار مومن و معتقدی بود. پرسیدم چرا می‌خواهید ماهواره‌ها را جمع کنید؟ دستم را گرفت و مرا کنار پنجره برد. گفت نگاه کن، این بشقاب‌ها چهره شهر را زشت می‌کنند؛ برای ام‌القرای جهان اسلام زشت است؛ دست‌کم در ظاهر زشت است. گفتم بهتر است که مصونیتی ایجاد کنید که اگر خواستند استفاده کنند بدانند چطور باید این کار را انجام دهند؛ این هم وظیفه شما نیست،
 
وظیفه صدا و سیما و رسانه‌هاست. هم‌اکنون هم که موضوع شبکه‌های اجتماعی را داریم که خودتان هم دارید می‌بینید. من در رساله دکتری‌ام آورده‌ام که در زمان شاه سرهنگی یک شب مهمان برادرش بود و می‌خواست رادیوی خود را به خانه او ببرد تا با هم گوش کنند. نامه‌ای به پاسگاه نوشت که من دارم رادیو را به خانه برادرم می‌برم، در جریان باشید. ما الان داریم به این وقایع می‌خندیم ولی وضعیتی مثل پارازیت و... دست‌کمی از آن ندارد. یادم هست به آقای بشارتی گفتم که قوانین دست و پاگیر باید جای خود را به آموزش بدهند.
 
آقای دکتر، می‌خواستیم بحث را از اینجا شروع کنیم که چرا جامعه ایرانی( البته غالبا بدنه رسمی و کمتر بدنه غیررسمی آن) وقتی یک تکنولوژی جدید ارتباطی از راه می‌رسد موضع انکار در پیش می‌گیرد و آن را رد می‌کند؟ شما نگاه کنید به تکنولوژی‌های ویدئو و ماهواره و... حالا هم که شبکه‌های اجتماعی و تلگرام. چرا واکنش‌های ما یکسان است و از موارد قبلی تجربه‌ای کسب نکرده‌ایم؟
اتفاقا من تز دکتری‌ام را با همین موضوع تبدیل به کتاب کرده‌ام با نام «رسانه‌های جدید و آینده‌نگری نظارت الکترونیک در ایران». سال‌ها پیش نمی‌شد این کتاب را چاپ کرد، چراکه فضا به‌گونه‌ای نبود که بگوییم فیلترینگ بد است و... اما الان فضا عوض شده و می‌شود درباره‌اش صحبت کرد. من معتقدم فقط در شرایط بحرانی که آن هم به‌صورت قانونی تعریف شده باشد،می‌شود از فیلترینگ بهره برد یا سرعت جابه‌جایی اطلاعات را کنترل کرد؛ مثل شرایط جنگی و آشوب اجتماعی و... ولی در شرایط عادی ما باید نگاه دیگری داشته باشیم.
 
چرا مسئولان و بدنه رسمی جامعه به سمت تابو کردن این تکنولوژی‌ها رفته‌اند؟
دوستانی که در جاهای مختلف مثل شوراهای مختلف، مجلس و... مسئولیت دارند حتما باید وارد بحث شناخت رسانه‌ها شوند. رسانه‌ها از بین نمی‌روند بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌شوند و همدیگر را کامل می‌کنند. روزگاری که رادیو تازه وارد ایران شده بود روزنامه‌ها به‌شدت دچار ترس شده بودند اما به‌تدریج دیدند که مردم روستاها و شهرهای دورافتاده که سواد ندارند ناچارند اخبار را از طریق رادیو و شفاهی دنبال کنند. اخبار و اطلاعات و داده‌ها سرمایه‌های انسان هستند.
 
از دوران گذشته همین‌طور بوده؛ ذهن و فکر ما همواره با اطلاعات کار می‌کند. الان این اطلاعات و هوش به رسانه‌ها منتقل شده و از طریق رسانه‌ها جابه‌جا می‌شود. این هوش و اطلاعات، امتیازی است که ما را از دیگر جانداران جدا می‌کند. رسانه‌های جدید در واقع به‌نوعی دارند به مغز ما کمک می‌کنند تا بتواند این اطلاعات و دانش را پردازش و از آنها استفاده کند.
 
یعنی به این شکل که شما اشاره می‌کنید این رسانه‌ها مشکلی برای ما ایجاد نمی‌کنند؟
این‌طور که تکنولوژی‌های ارتباطی در حال پیشرفت هستند ما در آینده چیزی به اسم حریم خصوصی نخواهیم داشت. باید این نکته را در نظر داشته باشیم و درباره‌اش مطالعه و فکر کنیم. خاصه برای ما مسلمانان که این‌ مسائل خیلی حیاتی و مهم است باید این بحث بسیار مهم باشد و به استقبال آن برویم تا بتوانیم شکلی از حفظ آبرو و حیثیت را در این فضای جدید، تعریف کنیم. در غیر این صورت این موضوع در نوع خودش یک اشکال بزرگ است. اما از سوی دیگر، در فضای رسانه‌های جدید در آینده فقر و گرسنگی وجود نخواهد داشت.
 
چرا؟
چون آگاهی و دانش از طریق همین رسانه‌ها منتقل می‌شود. سال‌ها پیش رسانه‌ها گزارش داده بودند که بچه‌ای در اتریش توانسته بمب اتم بسازد البته در مقیاسی بسیار کوچک‌تر. به خاطر وفور اطلاعات موجود او موفق به چنین‌کاری شده بود. این یعنی هر کسی در هر جای دنیا با دسترسی به اطلاعات می‌تواند دستاوردهایی داشته باشد. مثال دیگر، تأثیر این تکنولوژی‌های ارتباطی در پژوهش است. سال‌های گذشته اگر می‌خواستید مقاله‌ای را مثلا از آمریکا دریافت کنید باید کلی نامه‌نگاری می‌کردید و از طریق فلاپی و... برایتان پرینت می‌گرفتند و داخل پاکت می‌گذاشتند و پست می‌کردند. این فرایند 50-40 روز طول می‌کشید.
 
اما امروز این کار بسیار راحت شده است. من اگر بخواهم در کنفرانسی شرکت کنم و مقاله بدهم وارد سایت کنفرانس می‌شوم و چکیده مقاله‌ام تایید می‌شود؛ آن هم توسط داورانی که یکی در سوئیس است یکی در پاکستان و دیگری در آمریکا. آنها به‌طور همزمان طرح اشکال می‌کنند و من هم طی چند ساعت مشکلات را حل می‌کنم. یا الان وبینار‌ها در حال جا افتادن هستند که خروجی‌های قابل توجهی هم دارند. چنین تحولاتی اتفاق افتاده است. فقط در چنین فضایی باید سازوکاری برای مقابله با سارقان اطلاعات و فرصت‌طلبان ایجاد شود.
 
پس شما چندان با وجوه نظارتی این ماجرا مشکل ندارید؟
طبیعی است که باید حریم خصوصی را پاس بداریم و همچنین اطلاعاتی در سطح دولت‌ها و حکومت‌ها هست که هکر‌ها و بدافزار‌ها، تهدیدی برای آنها محسوب می‌شوند. اطلاعات، همان‌طور که می‌تواند بر دانش و آگاهی ما بیفزاید می‌تواند ما را محدود کند؛درست مثل اتفاقی که برای فیسبوک افتاد که از اطلاعات موجود کاربران استفاده‌های سوئی برای جهت‌دادن به رفتارهای انتخاباتی شهروندان آمریکا صورت گرفت و به‌نوعی افکار عمومی منحرف شد.
 
من معتقدم ما در عین حال که در جامعه اطلاعاتی زندگی می‌کنیم دقیقا در‌‌ همان زمان در جامعه نظارتی هم هستیم. این دو، دو روی یک سکه‌اند و قابلیت جداسازی از یکدیگر را ندارند. نمی‌شود همه‌اش از فیلتر و... صحبت کرد، چون شدنی نیست. دوستانی که این‌جور بحث‌ها را مطرح می‌کنند شاید چندان با ماهیت رسانه‌های نوین و تکنولوژی‌های ارتباطی و فضای اطلاعاتی جدید آشنا نباشند. طراح پوستر پارسال سازمان بین‌المللی استاندارد یک ایرانی بود. در تهران این کار را انجام داد و برنده شد و پوسترش در همه‌جای دنیا پخش شد.
 
چرا ما نیاموخته‌ایم که با تکنولوژی‌های جدید کنار بیاییم؟ با ویدئو، نوار کاست، ماهواره و...‌‌ همان برخوردهایی را کرده‌ایم که حالا با شبکه‌های اجتماعی و تلگرام و... می‌کنیم. چرا این تجربه‌های تلخ باز هم تکرار می‌شود؟
بخشی از آن به‌‌ همان جواب قبلی برمی‌گردد. بخش دیگر به این‌ برمی‌گردد که بالاخره دولت‌ها و حکومت‌ها می‌دانند که باید نظارتی صورت بگیرد اما سازوکار‌ها و روند صحیح آن را نمی‌دانند. این بحث ناآشنایی با فضاهای ارتباطات و اطلاعات جدید را دست‌کم نگیرید. الان در چین که رأی‌گیری می‌شود صدها میلیون نفر رأی می‌دهند. مگر می‌شود این همه را به‌صورت سنتی رأی‌گیری کرد؟ مگر بانک‌ها امروز می‌توانند به سبک سنتی و قبلی کار کنند؟ الان 200هزار شغل در تلگرام ایجاد شده است. نوع ارتباطات موجود در تلگرام بهترین شیوه کسب و کار است. دولت‌ها و حکومت‌ها باید بر فضای مجازی نظارت کنند، چراکه بالاخره هکر‌ها و سارقانی وجود دارند.
 
نباید به حریم خصوصی افراد تعرض شود. پلیس فتا چنین وظیفه‌ای دارد. نمی‌شود جامعه را از این امکانات محروم کرد. نوع نظارت بدنه رسمی است که مشکل‌ساز می‌شود و ناشی از همان نکاتی است که گفتم. همه این تقابل‌ها هم به‌دلیل همین ناآگاهی‌ها یا شیوه‌های نادرست نظارت اتفاق افتاده است. یادم هست در روزگار مرحوم هاشمی رفسنجانی یکی از مقامات سیاسی بلندپایه به ایران آمده بود.
 
مرحوم هاشمی از او پرسیده بود که شما که در کشورتان آزادی می‌دهید، هزینه دارد. طرف جواب داده بود بله، هزینه‌ دارد و هزینه‌اش را می‌دهیم؛ چراکه هزینه‌اش بسیار کمتر از سودش است. اینها باید در کشور ما درک شود. طبیعی است که اگر شبکه‌های اجتماعی بومی داشته باشیم خیلی بهتر است. بالاخره بازار عرضه و تقاضا در این حوزه وجود دارد و اگر بتوانیم جنس خوبی عرضه کنیم روس‌ها، اهالی خاورمیانه و حتی آمریکایی‌ها هم می‌آیند و استفاده می‌کنند. اگر امکانات مورد نیاز مخاطب مثلا در نرم‌افزار سروش تامین شود طبیعی است که همه به سمت سروش می‌آیند اما نمی‌توان با دستور این کار‌ها را پیش برد.
 
اتفاقا‌ به جای خوبی رسیدیم؛ همین بحث دستوری بودن. الان رسانه‌ها به سمت تعاملی بودن و دیالوگ پیش رفته‌اند و در حال دور شدن از مونولوگ و تک‌گویی و هرمی‌برخورد کردن با موضوعات و مخاطبان هستند. به‌نظر می‌رسد که این قضیه هنوز از سوی مسئولان ما هضم و درک نشده است.
در دنیای امروز به فضای مجازی نه به‌عنوان یک تهدید بلکه به‌عنوان یک ثروت دیجیتال نگاه می‌کنند. ما هم اگر بتوانیم چنین نگاهی داشته باشیم می‌توانیم مثلا تلگرام را به‌عنوان یک ثروت دیجیتال ببینیم و در تولید و امنیت خودمان از آن استفاده کنیم. در این صورت آسیبی نمی‌بینیم. مطمئن باشید اگر این مشکل را حل نکنیم فردا در نرم‌افزار سروش هم دچار این مشکل خواهیم شد؛ چراکه با جابه‌جایی اطلاعات روبه‌رو هستیم. همان‌طور که گفتم تنها معتقدم که در شرایط بحران و اضطرار، آن‌هم به شرط اینکه قانونش تدوین شده باشد می‌توان دست به فیلتر و کند کردن روند انتقال اطلاعات زد. در مباحثی غیر از این ما باید به سمت نظارت برویم.
 
چطور؟
بین نظارت، کنترل و سانسور فرق هست. ما نمی‌توانیم اطلاعات را سانسور کنیم، چون رسانه‌ها از بین نمی‌روند بلکه یک رسانه دیگر پیدا می‌شود که این اطلاعات را راحت‌تر منتقل کند. پس نه رسانه و نه اطلاعات قابل سانسور نیستند. کنترل کردن هم که همیشگی نیست و فقط به شرایط بحرانی و خاص بازمی‌گردد؛ ولی نظارت یک امر همیشگی است.
 
این، راه‌حلی است که کشورهای توسعه‌یافته در پیش گرفته‌اند و از نظارت الکترونیکی استفاده می‌کنند. الان در مدارس کشورهایی چون کانادا، بلژیک و... خانواده‌ها با اپلیکیشن‌هایی که در اختیار دارند بر گردش اطلاعات نظارت می‌کنند. در واقع آنها با نظارت و انتخاب خانواده از فضای مجازی به بهترین نحو استفاده می‌کنند.
 
به این ترتیب، جوانان از فضای مجازی و ارتباطات نوین محروم نمی‌‌مانند. الان ما جوانان نابغه‌ای داریم که می‌توانند با کار در فضای مجازی برای کشورهای دیگر و در همین ایران خودمان به نوعی تبدیل به سرمایه‌های ملی شوند.
 
یعنی درست‌ کاری که هندی‌ها می‌کنند؟
بله، جوانانی داریم که در بخش آی‌تی واقعا نابغه‌اند و اگر به درستی کار کنند می‌توانند در بخش صنعت، تولید و... تحولات مثبتی ایجاد کنند.
 
احساس می‌کنم در این بحث نظارت، جایگاه سواد رسانه‌ای خیلی اهمیت پیدا می‌کند؛درست است؟
متأسفانه شکاف عجیبی بین سواد رسانه‌ای مردم و سواد رسانه‌ای مسئولان وجود دارد. روزگاری تحقیقی انجام شد که چقدر از نمایندگان مجلس سند چشم‌انداز 20ساله کشور را مطالعه کرده‌اند. متاسفانه نتایج چندان جالب نبود و متوجه شدیم که چندان مطالعه‌ای نداشته‌اند آن‌هم درحالی‌که به خاطر کارشان باید همیشه آن را پیش روی خود داشته باشند.
 
کارهای زیادی در این زمینه انجام شده است که باید نتایج آنها به مسئولان و حتی مردم منتقل شود. راه حل این مشکل این است که سواد رسانه‌ای مسئولان و مردم افزایش پیدا کند. به این منظور باید سیستم پژوهشی ما تبدیل به یک سیستم پژوهش مسئله‌محور شود.
 
بخشی از مشکلات پیش‌آمده در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات بین ما و اروپا و جهان پیشرفته یکسان است اما تفاوت‌های فرهنگی ما و دنیای پیشرفته باعث می‌شود که نیازمند پژوهش‌های مسئله‌محوری در این حوزه باشیم. راه حل این مشکلات در پژوهش‌های ماست، نه در نشست‌های سیاسی.
 
در نشست‌های سیاسی هر کسی دنبال منافع خود و حزب خودش است. مرحله دوم، افزایش سواد رسانه‌ای مردم است. در این حوزه، شکافی بین اولیا و بچه‌ها وجود دارد؛حتی بین معلم‌ها و دانش‌آموزان. البته در دانشگاه‌ها این شکاف کمتر است؛ چون استادان ناچارند به‌‌روز شوند. ما روزگاری در دانشگاهمان کنفرانس سواد رسانه‌ای و وظیفه‌ و مسئولیت اجتماعی را برگزار کردیم که خیلی هم از آن استقبال شد. باید از این دست کار‌ها زیاد صورت بگیرد. ما نیازمند آن هستیم که فقهایمان درباره فقه رسانه و مسائل مربوط به آن مطالعه کنند و نظرات و فتواهای جدید صادر کنند.
 
و سوال پایانی اینکه فکر می‌کنید آسیب‌پذیرترین قشر در برخورد با تکنولوژی‌های نوین ارتباطی کدام قشر است؟
کودکان و نوجوانان. آنها تجربه‌های‌ کمی دارند، پس طبیعی است که امکان فریب دادن آنها توسط هویت‌های جعلی وجود داشته باشد. همین باعث می‌شود که توسط دوستان جعلی امکان آسیب و سوءاستفاده از آنها بیشتر باشد. ضمن اینکه سواد رسانه‌ای این قشر هم پایین است و نمی‌داند که چطور باید با این وضعیت برخورد کند.

پورشه شبکه ایستگاه های شارژ سریع می سازد

شرکت پورشه در رقابت با تسلا علاوه بر تولید ابرخودروی الکتریکی، شبکه ایستگاه های شارژ سریع در سراسر آمریکا می سازد.
به گزارش انگجت، به نظر می رسد پورشه قصد دارد رقابت خود با تسلا را گسترش بدهد و علاوه بر تولید ابرخودروی الکتریکی، ایستگاه های شارژ سریع نیز بسازد.
 
درهمین راستا کلاوس زلمر مدیر شرکت پورش در آمریکال شمالی اعلام کرده این شرکت مشغول تکمیل شبکه ای از ۵۰۰  ایستگاه شارژ سریع در آمریکا تا پایان ۲۰۱۹ است. از این تعداد ۳۱۱ ایستگاه کنار بزرگراه ها و ۱۸۹ مورد دیگر نیز کنار نمایندگی خودروها ساخته می شود.
 
 برای شارژ فقط به توقفی کوتاه نیاز است. سیستم شارژ به گونه ای است که در کمتر از ۲۰ دقیقه ۸۰ درصد باتری شارژ می شود.

با مولتی میلیاردرهای فناوری آشنا شوید

اگر به فهرست ثروتمندترین افراد در سال ۲۰۱۷ نگاهی بیندازید، متوجه خواهید شد که بیشتر آنها این ثروت هنگفت خود را از تکنولوژی به دست آورده اند.
 
طبق آخرین آمار و گزارش‌های منتشر شده، جف بزوس، موسس و مدیرعامل شرکت آمازون بعنوان ثروتمندترین میلیاردر جهان شناخته و معرفی شده است. نکته جالب اینجاست که بیشتر این افراد تنها با طرح یک ایده و کارآفرینی موفق به کسب میلیاردها دلار شده اند.
 
۱. جف بزوس
در صدر فهرست مولتی میلیاردهای جهان، نام جف بزوس – موسس و مدیر عامل شرکت آمازون – قرار دارد. ثروت وی معادل ۸۲ میلیارد دلار براورد شده است. شرکت آمازون از لحاظ میزان درآمد، بزرگترین شرکت اینترنتی جهان و همچنین بزرگترین فروشگاه اینترنتی آنلاین است. این شرکت توسط جف بزوس در سال ۱۹۹۴ تاسیس گردید و هم اکنون نیز در شهر سیاتل، واشینگتن ایالات متحده امریکا مستقر است. این شرکت تجارت الکترونیک آمریکایی، نخست از فروش آنلاین و اینترنتی کتاب کار خود را آغاز کرد و بعد از آنکه در این عرصه به موفقیت های چشمگیری دست یافت، فروش سایر وسایل نظیر لوازم خانگی، پوشاک و غیره را آغاز کرد. محبوبیت و طرفداران شرکت آمازون در چند سال گذشته رشد روز افزونی داشته است به گونه ای که سهام این شرکت آمریکایی به طور ناگهانی جهش یافت.
 
۲. مارک زوکربرگ
مارک زوکربرگ بعنوان موسس و مدیر عامل شرکت فیس بوک، دومین ثروتمند بزرگ در جهان است که توانسته است از لحاظ میزان درآمد، در جایگاه دوم این فهرست جای بگیرد. ثروت زوکربرگ معادل ۵۹.۴ میلیارد دلار است. وی شرکت فیس بوک را با یکی از همکلاسی هایش در دانشگاه هاروارد تاسیس کرد و عنوان جوان‌ترین ثروتمند و پیشگام در عرصه تکنولوژی و اینترنت را از آنِ خود کرد. زوکربرگ سهام و مالکیت تمامی سایت ها و اپلیکیشن های زیرمجموعه فیس بوک نظیر واتس اپ، اینستاگرام و فیس بوک مسنجر را نیز در اختیار دارد.
 
۳. لری پیج
میزان ثروت لری پیج بعنوان مدیرعامل آلفابت - شرکت مادر گوگل - و یکی از موسسان شرکت گوگل، ۴۹.۳ میلیارد دلار است. شرکت گوگل بدون شک یکی از بزرگترین غول‌های تکنولوژی در جهان به شمار می رود. یکی از منابع اصلی درآمد این شرکت، از طریق تبلیغات و آگهی های آنلاین در وب سایت و اپلیکیشن های گوگل است.  
 
۴. سرگئی برین
ثروت سرگئی برین بعنوان یکی از شرکا و موسسان شرکت آلفابت - شرکت مادر گوگل - ۴۳.۱ میلیارد دلار برآورد شده است. وی هم اکنون رئیس شرکت آلفابت است و همراه با لری پیج، سهام این شرکت را در اختیار دارند. هردوی آنها زمانی که در دانشگاه استنفورد آمریکا تحصیل می کردند، یک وب گاهی ایجاد کردند که وب سایتهای مختلف را بر اساس میزان محبوبیت آنها، فهرست می کرد. بعدها که توانستند از این ایده پول کسب کنند، موتور جست‌وجوی گوگل را در سال ۱۹۹۸ بنا نهادند که در حال حاضر، بزرگترین و بهترین موتور جست‌وجوی جهان محسوب می شود.
 
۵. جک ما
ثروت جک ما - بعنوان موسس و مدیرعامل شرکت علی بابا - ۳۰.۹ میلیارد دلار تخمین زده شده است. شرکت علی بابا که ششمین شرکت بزرگ خدمات اینترنتی در جهان است، در سال  ۱۹۹۹ توسط جک ما  و به منظور ایجاد ارتباط میان کارخانه ها و شرکت های سازنده و مشتریان و خریداران آنها تاسیس گردید. طبق گزارش های منتشر شده، در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ میلادی، وب سایت و شرکت علی بابا از آمازون و ای بی (eBay) هم سبقت گرفت و تبدیل به بزرگترین فروشگاه خرده فروشی جهان شد.
 
۶. ما هوآتنگ
میزان ثروت "ما هوآتنگ" بعنوان دومین پیشگام تکنولوژی و اینترنت در چین بعد از "جک ما"، ۲۴.۹ میلیارد دلار است. ما هواتنگ موسس و مدیرعامل شرکت تنسنت (Tencent) است. این شرکت از سال ۱۹۹۸ تاسیس شد و از بزرگترین شرکت‌های ارائه دهنده خدمات و سرویس‌های اینترنتی همچون پرداخت‌های اینترنتی، شبکه‌های اجتماعی و تفریحات مجازی محسوب می شود.
 
۷. رابین لی
میزان ثروت رابین لی بعنوان موسس شرکت بایدو (Baidu) ۱۴.۳ میلیارد دلار برآورد شده است. این شرکت که بزرگترین و موفق ترین موتور جستجوی چین است و کار گوگل را در این  کشور می کند، از محبوبیت بیشتری نسبت به گوگل برخوردار است. این موتور جستجو دقیقا در همان سالی که گوگل تاسیس شد، برای کاربران چینی ایجاد شد و شاید علت محبوبیت و موفقیت آن نیز همین همزمانی تاسیس اش با گوگل باشد.
 
۸. داستین موسکوویتز
میزان ثروت داستین موسکوویتز بعنوان یکی از موسسان و شرکای فیس بوک، ۱۰.۴ میلیارد دلار است. او همکلاسی مارک زوکربرگ بود که در دانشگاه هاروارد رشته برنامه نویسی می خواندند و بعدها با همکاری و شراکت باهم، وب سایت فیس بوک را راه اندازی کردند. وی هم اکنون یکی از سهامداران شبکه اجتماعی و محبوب فیس بوک است.
 
۹. جان کووم
ثروت جان کووم بعنوان مدیرعامل و یکی از موسسان شرکت واتس اپ ، معادل ۹.۷ میلیارد دلار برآورد شده است. از آن زمان که اپلیکیشن پیام رسان واتس اپ که از محبوب ترین و پرطرفدارترین پیام رسان های اینترنت به شمار می رود، به تصاحب و مالکیت شرکت فیس بوک در آمد، سهامداران و مدیران واتس اپ میلیاردر شده و به ثروت بسیاری دست یافتند.

این باتری در ۵ دقیقه دستگاه را شارژ می کند

محققان با استفاده از مشتقات آسفالت، نوعی باتری لیتیوم فلز ساخته اند که می تواند در ۵ دقیقه دستگاه را به طور کامل شارژ کند.
 
فناوری های باتری های لیتیوم یونی قدیمی شده و به نظر می رسد کارایی سابق را نداشته باشد. به همین دلیل تحقیقاتی برای به کارگیری نسخه های مختلفی از آن مانند باتری لیتیوم- هوا و لیتیوم فلز در حال انجام است.
 
اکنون محققان دانشگاه رایس با کمک یک ماده عجیب سعی دارند نسخه ای از باتری لیتیوم فلزی را بسازند. محققان متوجه شده اند افزودن آسفالت به آند باتری لیتیوم فلزی به شارژ سریع تر می انجامد.
 
محققان برای ساخت باتری، گیلسونیت فرآوری نشده (یکی از مشتقات آسفالت) را با رشته های نانو گرافن ترکیب کردند. سپس با فلز لیتیوم روی این کامپوزیت را پوشانند تا یک آند به وجود بیاورند.
 
در مرحله نهایی این آند را با کاتد سولفور کربن کنار هم قرار داده شدند.  محققان باتری جدید را بیش از ۵۰۰ بار آزمایش کردند و متوجه شدند باتری جدید ثبات بیشتری دارد.
 
تراکم برق این باتری ۱۳۲۲ وات به ازای هر کیلوگرم و تراکم انرژی آن ۹۴۳ وات ساعت بر کیلوگرم است. این بدان معناست که این نسخه نسبت به باتری های لیتیوم یونی استاندارد سریع تر شارژ می شود.
 
ظرفیت این باتری  بسیار زیاد است و می تواند فقط در ۵ دقیقه شارژ باتری را تکمیل کند.

تولید باتری‌ لیتیوم یون در استرالیا برای نخستین بار

تولید باتری‌ لیتیوم یون به دانش بالا و تجهیزاتی پیچیده نیاز دارد و حالا استرالیا هم به جمع کشورهای تولیدکننده آن پیوسته است.
 
این روزها باتری‌ لیتیوم یون به‌صورت گسترده در طیف وسیعی از محصولات مورد استفاده قرار می‌گیرد. از آنجایی که این نوع باتری‌ قابلیت شارژ مجدد دارد، به‌صورت گسترده در لپ‌تاپ‌ها، گوشی‌های هوشمند، دوربین‌ها و هر وسیله‌ی الکترونیکی دیگری به کار می‌رود. تولید باتری‌های لیتیوم یون، نیازمند دانش بالا و تجهیزاتی پیچیده است و خود باتری نیز ساختاری پیچیده دارد. با توجه این موضوع، کشورهای اندکی وجود دارند که می‌توانند این نوع باتری‌ها را تولید کنند. حالا به‌تازگی استرالیا نیز به جمع کشورهای تولیدکننده باتری‌ لیتیوم یون پیوسته است.
 
پژوهشگران دانشکده فناوری دانشگاه کوئینزلند استرالیا، حدود ۳ سال پیش فرآیند ساخت کارگاه تولید باتری‌های لیتیوم یون را در شهر بریزبِن آغاز کردند. این پژوهشگران به‌تازگی اعلام کرده‌اند که فرآیند ساخت این کارگاه تکمیل شده است. افراد این گروه امیدوار هستند که این کارگاه کوچک، آغازکننده‌ی صنعت بومی تولید باتری باشد؛ صنعتی که هم‌اکنون به‌صورت جهانی، تحت سلطه‌ی چین است.
 
پیتر تالبوت، سرپرست این گروه پژوهشی طی مصاحبه‌ای اختصاصی که با شبکه ABC داشت، این‌چنین گفت:
 
در حال حاضر ما می‌توانیم یک نفر را به داخل کارگاه بیاوریم و ظرف مدت‌زمان یک الی دو ساعت به او چگونگی ساخت یک باتری لیتیوم یونی را آموزش دهیم. آن شخص هم می‌تواند دانش خود را به کار گیرد و یک باتری تولید کند و آن را در یک چراغ قوه یا هر چیز دیگری به کار بگیرد و دانش خود را به دیگران نیز منتقل کند. موضوع چندان هم دشوار نیست. در واقع ما ابتدا مواد خام را طی قراردادی از تأمین‌کنندگان استرالیایی خریداری می‌کنیم و سپس موادی شیمیایی را که در این نوع از باتری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند، توسعه می‌دهیم. سپس خودمان باتری‌ها را تولید و آن‌ها را آزمایش می‌کنیم.
 
برای ساخت یک باتری لیتیوم یون، ابتدا باید تجهیزات و کارگاه به‌شدت کم رطوبت و تا حد ممکن خشک باشند. در واقع میزان رطوبت موجود در کارگاه باید بین ۱ تا ۱۰ درصد باشد؛ زیرا باتری‌ها به‌وسیله‌ی رطوبت موجود در هوا آسیب می‌بینند. بریزبِن، شهری که این کارگاه در آن واقع شده است، به هیچ وجه خشک نیست و در فصل تابستان رطوبتی بین ۶۵ تا ۷۰ درصد دارد؛ بنابراین گروه پژوهشی باید کارهای زیادی انجام دهد تا رطوبت موجود در کارگاه کاهش یابد.
 
باتری‌هایی که در حال حاضر در این کارگاه تولید می‌شوند، بالاترین بهره‌وری انرژی را دارند و با توجه به گفته‌ی افراد گروه، گونه‌ای از باتری‌ها که در خودروهای الکتریکی تسلا استفاده می‌شوند نیز در این کارگاه ساخته می‌شوند.
 
پیتر تالبوت در این خصوص می‌گوید:
 
به‌عنوان بخش مهمی از این پروژه، ما بهترین گرده‌های لیتیومی را شناسایی و استفاده کردیم تا بتوانیم باتری‌هایی با بالاترین استانداردهای بهره‌وری انرژی تولید کنیم. این گرده‌ها، متشکل از لیتیوم و اجزای دیگری هستند. ما ترکیبات مختلف شیمیایی را آزمایش کردیم تا بالاخره مطمئن شدیم که بهترین گرده را برای استفاده در باتری‌ها به دست آورده‌ایم.
 
فرآیندی که انجام دادیم، به ما کمک کرد تا بتوانیم به‌سرعت نسخه‌های آزمایشی باتری‌های لیتیوم یون را در اشکال و اندازه‌های مختلف تولید و آزمایش کنیم. با توجه به این‌که در آینده بسیاری از وسایل نقلیه الکتریکی هستند و نیروی خود را از باتری‌ها می‌گیرند؛ لازم است که باتری‌هایی با دوام بیشتر توسعه داده شوند تا هم بهره‌وری وسایل را افزایش دهند و هم مردم راضی باشند.
 
این گروه امیدوار است که بتواند از این کارگاه و تجهیزات موجود استفاده کند و بدون آن‌که نیازی به ترک کشور باشد، به‌سرعت فرمولاسیون‌ جدید باتری و گونه‌های مختلف سلول‌ها را آزمایش کند.

تراشه ای که از مغز انسان تقلید می کند

یک شرکت فناوری، تراشه ای مجهز به فناوری خویش یادگیری ساخته که مکانیسم های یادگیری مغز انسان را تقلید می کند.
 
2587034.jpg
شرکت اینتل به تازگی نوع جدیدی از تراشه را رونمایی کرده که مجهز به فناوری «خویش یادگیری» است. این فناوری برای یادگیری از مکانیسم های شبیه مغز انسان استفاده می کند.
 
این پردازشگر به نام Intel Loihi test chip طوری طراحی شده تا از محیط اطراف خود بیاموزد.  تراشه ای با این قابلیت را می توان در طیف وسیعی از مصارف مرتبط با هوش مصنوعی به کار برد.
 
به هرحال به گفته  شرکت سازنده، این تراشه در بخش اتوماسیون صنعتی و روبات های شخصی بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
 
تراشه مذکور دارای مدارهای دیجیتالی است که مکانیسم های معمول مغز را تقلید می کند و به این ترتیب فرایند یادگیری ماشینی سریعتر و کارآمدتر انجام می شود.  
 
چنین تراشه هایی به رایانه ها کمک می کنند تا خود را سازماندهی و براساس الگوها و ارتباطات تصمیم گیری کنند.
 
Intel Loihi test chipهنوز در مرحله نمونه است اما شرکت سازنده تصمیم دارد با همکاری دانشگاه ها و محققان دیگر  آن را بیشتر توسعه دهد.