مقایسه اچ‌تی‌سی۱۰ با اکسپریا‌ X: نبرد بازمانده‌ها!

مقایسه اچ‌تی‌سی۱۰ با اکسپریا‌ X: نبرد بازمانده‌ها!

با بخش دیگری از مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ همراه شما دوستان و همراهان عزیز هستیم. تا به امروز شاهد رقابت تعداد زیادی از برترین گوشی‌های موجود در گروه‌های مختلف بودیم که با رای شما انتخاب می‌شدند و به مرحله بالا راه پیدا می‌کردند. امروز شاهد رقابت بین دو نماینده از کمپانی‌های تایوانی و ژاپنی هستیم. دو محصول اچ‌تی‌سی۱۰ و اکسپریا X در این بازی به مصاف یکدیگر می‌روند. در مراحل قبلی مسابقه شاهد بودیم که این دو گوشی بدون کسب حتی یک امتیاز ناقابل از سایر هم گروهیان خود بازماندند. 


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی
با شروع بازی هر دو بازیکن مقابل یکدیگر قرار گرفتند. هر دو با بدنه فلزی، زیبایی در طراحی‌شان را به رخ یک‌دیگر می‌کشند. بیایید ببینیم که هرکدام چه جذابیت‌هایی را در این قسمت به نمایش می‌گذارند.


قسمت جلویی هر دو گوشی از شیشه تشکیل شده است. در بالای نمایشگر هردو مدل اسپیکر، دوربین دوم و حسگرهای مختلف قرار گرفته است اما در زیر نمایشگر اکسپریا فقط اسپیکر دوم است که خودنمایی می‌کند و چیز دیگری مشاهده نمی‌گردد. در مقابل اچ‌تی‌سی کلید لمسی هوم را در این بخش و در بین کلید‌های خارجی Back و مدیریت رم که آن دو هم لمسی بوده قرار داده است. اما در مقابل سونی ترجیح داده که این کلیدها به صورت داخلی درون رابط کاربری باشند. لبه چپ هر دو دستگاه فقط محفظه سیمکارت و کارت میکرو اس‌دی مشاهده می‌شود به طوریکه همه دکمه‌ها در لبه راست هر دو دستگاه جای خوش کرده‌اند. بر روی سونی اکسپریا X علاوه بر دکمه کنترل صدا و پاور شاهد کلید سخت افزاری شاتر برای دوربین هم هستیم.
لبه بالایی هر دو دستگاه از یک پورت ورودی هدفون تشکیل شده است. پورت USB هم بر روی هر دو گوشی در لبه پایینی قرار دارد. در اچ‌تی‌سی علاوه بر پورت USB اسپیکر دوم هم در لبه پایینی مشاهده می‌گردد.
در قسمت پشتی هر یک از این دو گوشی از یک زبان طراحی خاص استفاده شده است. در این بخش شاهد نام برند کمپانی سازنده این دو تلفن همراه، دوربین و فلاش هستیم. البته یک قسمت اضافی بر روی اچ‌تی‌سی۱۰ وجود دارد که محل قرار گیری فوکوس لیزری است. دوربین هر دو گوشی از بدنه بیرون زده که این میزان بیرون زدگی در اچ‌تی‌سی بیشتر است.
طراحی پشتی اچ‌تی‌سی با لبه‌های گرد و زاویه‌دار در مقابل سونی با لبه‌های تیز و چهارگوش قرار می‌گیرد. دو نوار نازک بالا و پایین قسمت پشتی محصول اچ‌تی‌سی قرار دارد که تا لبه‌های آن کشیده شده است که ظاهری زیبا را به این بخش از دستگاه بخشیده است. طراحی سونی برای این سری از اکسپریا در عین سادگی زیبا بوده و تجربه کاری خوبی را ارایه می‌دهد.

نظر کارشناسی داور: هر دو گوشی واقعا زیبا هستند، اما به هر حال یکی باید از دیگری برتری داشته باشد. همان طور که گفتیم جنس بدنه هر دو از فلز است و باید حس خوبی را هنگام در دست گرفتن به کاربر القا کند؛ اما در اکسپریا چنین نیست. آن‌چنان فلز بودن را در اکسپریا X احساس نخواهید کرد در حالی که با در دست گرفتن اچ‌تی‌سی ۱۰ حس بهتری را خواهید داشت. طراحی اچ‌تی‌سی گرد با زاویه در مقابل طراحی سونی با لبه‌های تیز و چهارگوش قرار می‌گیرد. در نهایت این سلیقه خودتان است که در انتخاب شما را یاری خواهد کرد.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت
اکسپریا ایکس ۵ اینچی با وزن ۱۵۳ گرم در مقابل اچ‌تی‌سی۱۰ با ۵.۲ اینچ صفحه نمایش و ۱۶۱ گرم وزن قرار می‌گیرد. نماینده اچ‌تی‌سی با ۱۴۵.۹ میلی‌متر طول، ۷۱.۹ میلی‌متر عرض و ۹ میلی‌متر ضخامت نیاز به فضای بیشتری برای قرار گیری در دست به نسبت اکسپریا با ۱۴۲.۷میلی‌متر طول و ۶۹.۴ عرض و ۷.۹میلی‌متر ضخامت دارد. شما به راحتی می‌توانید با یک دست با هر دو گوشی کار کنید و هیچ مشکلی با در دست قرار گرفتن این دو نخواهید داشت. کیفیت فلز استفاده شده در هر دو دستگاه مناسب بوده و از کیفیت و استحکام لازم برخوردار هستند. البته بدنه نماینده اچ‌تی‌سی کمی مستعد جذب اثر انگشت است اما میزانش زیاد نیست و قابل تحمل است.


نظر کارشناسی داور: بدون شک استفاده از گوشی‌ که ضخامت کم‌تری داشته باشد لذت‌بخش‌تر خواهد بود. هر دو گوشی به راحتی در دست قرار می‌گیرند و تقریبا می‌توانید با یک دست با این دو گوشی کار کنید. کیفیت ساخت هر دو گوشی بسیار بالاست و جنس بدنه استفاده شده در هر دو واقعا بی‌نظیر است. هریک از یک نوع خاص از طراحی و ساخت استفاده می‌کنند که این قسمت را کاملا سلیقه‌ای کرده‌ است.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

دقیقه بیستم بازی زمان رقابت این دو محصول در زمینه صفحه نمایش است. هر کدام ادعا دارند که بهترین در این زمینه هستند. باید دید حرف کدامیک صحت دارد.


اچ‌تی‌سی از یک صفحه نمایش ۵.۲ اینچی با رزولوشن ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل و پنل Super LCD 5 بر روی این نسل از پرچمدار خود استفاده کرده‌ است. این در حالی است که سونی از ۵ اینچ صفحه نمایش از نوع IPS LCD با رزولوشن فول‌اچ‌دی بر روی اکسپریا X بهره برده است. تقریبا با دو رنج متفاوت از صفحه نمایش در این قسمت مواجه هستیم. با قرار دادن نمایشگر این دو گوشی در کنار هم متوجه می‌شویم که عمق رنگ مشکی در اچ‌تی‌سی ۱۰ بیشتر است و بهتر نمایش داده می‌شود. در مقابل رنگ‌ها در اکسپریا X بیشتر میل به سفیدی دارند که این باز به نوع پنل استفاده شده در این گوشی باز می‌گردد. پنل استفاده شده در اچ‌تی‌سی۱۰ نسل پنجم Super LCD بوده که در این سری از پنل‌، رنگ‌‌ها در واقعی‌ترین حالت ممکن نمایش داده می‌شوند.
زاویه دید صفحه‌ نمایش در هر دو گوشی مناسب و در حد هم هستند. در محصول اچ‌تی‌سی کمی شاهد تیره شدن رنگ‌ها هستیم که همین موضوع در اکسپریا X با تارشدن و تغییر یافتن رنگ‌ها همراه است.
در تصاویر زیر می‌توانید مقایسه‌ای را از صفحه نمایش این دو گوشی مشاهده کنید. در سمت چپ اچ‌تی‌سی۱۰ و سمت راست اکسپریا X قرار دارد.

نظر کارشناسی داور: انتخاب بهترین در بخش صفحه نمایش امری سلیقه‌ای است چرا که هردو گوشی سبک و سیاق خاص خودشان را در نمایش رنگ‌ها دارند. رنگ‌ها در اچ‌تی‌سی ۱۰ بسیار نزدیک به واقعیت بوده و خبری از اغراق در رنگ‌ نیست از طرفی صفحه نمایش اکسپریا رنگ‌ها را کمی بی روح و سرد به نمایش می‌گذارد. عملکرد صفحه نمایش در زاویه‌های مختلف تقریبا مناسب است و تغییرات رنگ در هر دو دیده می‌شود. همچنین منوی خاصی برای تنظیمات رنگ و شخصی سازی صفحه نمایش در هر دو گوشی موجود است.
در تصویر زیر می‌توانید عملکرد صفحه نمایش این دو دستگاه را زیر نور آفتاب مشاهده کنید.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار

دقیقه سی‌ام را یکی از زمان‌های مهم در این بازی نام گذاری می‌کنیم چرا که این نرم افزار است که رابطی بین سخت افزار دستگاه و کاربر می‌شود. سونی در این سری جدید از رابط کاربری سعی کرده که همه چیز را ساده طراحی کند. رابط کاربری اندروید خام را دیده‌اید؟! دقیقا همان رابط کاربری با تغییر دادن شکل آیکون‌ها، رابط کاربری اکسپریا X را تشکیل می‌دهد.


اچ‌تی‌سی از جدیدترین نسخه رابط کاربری خود که با نام سنس شناخته می‌شود بر روی این گوشی بهره برده است. رابط کاربری اچ‌تی‌سی رابطی‌است ساده که همه چیز را در دسترس‌تان قرار می‌دهد. اچ‌تی‌سی هم مانند سونی سعی داشته‌ که رابطی مانند اندروید خام طراحی کند اما سرعت رابط کاربری بر روی اکسپریا سریع‌تر است.


نظر کارشناسی داور: باز بحث سلیقه به میان می‌آید. هر دو رابط کاربری ساده بوده و رنگ و گرافیک‌های آن‌چنانی در این قسمت مشاهده نمی‌شود. در واقع اندورید خام با کمی شخصی سازی رابط موجود بر روی این دو گوشی را تشکیل می‌دهد. با این که هر دو کمپانی می‌خواستند رابطی سبک را ارایه بدهند اما باید بگویم UI این دو دستگاه آن‌قدر ها هم که فکرش را می‌کنید، سبک نیست.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار

نیمه دوم بازی رقابت حساس‌تر و نفس‌گیر‌تر شده است چرا که در این نیمه تکلیف نهایی این دو بازیکن مشخص می‌گردد. اولین بخش پردازنده است. جایی که مرکز تمام توانایی‌هایشان در آن خلاصه می‌شود. همراه ما باشید تا نبردشان را شاهد باشیم.
اچ‌تی‌سی ۱۰ از جدیدترین پردازنده کوالکام یعنی Snapdragon 820 استفاده کرده است. چیپست ۴ هسته‌ای که از هسته‌های توانمند کریو تشکیل شده‌اند، مسولیت پردازش اچ‌تی‌سی۱۰ را بر عهده دارند. سرعت این‌هسته‌ها به صورتی است که دو هسته با فرکانس ۲.۱۵ و دو تای دیگر در فرکانس ۱.۶ گیگاهرتز کار پردازشی را به انجام می‌رسانند. به این مجموعه خوب ۴ گیگابایت رم را هم اضافه کنید تا بدانید که با یک غول بزرگ طرف هستید.
در مقابل سونی از دو هسته ۱.۸ گیگاهرتزی و ۴ هسته ۱.۴ گیگاهرتزی تشکیل شده است. چیپ استفاده شده در اکسپریا X اسنپدراگون ۶۵۰ کوالکام است. بخش گرافیکی اچ‌تی‌سی توسط Adreno 530 انجام می‌گیرد که سونی این وظیفه پردازشی را به Adreno 510 سپرده است. هر دو پردازنده از قدرت خاصی برخوردار هستند. اما همان‌طور که مشاهده می‌کنید، پردازنده اچ‌تی‌سی ۱۰بر روی کاغذ هم قوی‌تر از اکسپریا به نظر می‌رسد از طرفی میزان رم محصول سونی ۳ گیگابایت است که از نماینده اچ‌تی‌سی کمتر است. در ادامه می‌توانید تصاویری از بنچمارک‌های این دو دستگاه را مشاهده کنید.

میزان رزولوشن کمتر سونی اکسپریا ایکس یکی از دلایل برتر بودن آن در این تست است


نظر کارشناسی داور: همه چیز کاملا واضح است! در این قسمت از نبرد اچ‌تی‌سی۱۰ تقریبا مجالی برای یک لحظه نفس کشیدن اکسپریا X نگذاشت. کار کردن با هر دو دستگاه بسیار لذت بخش خواهد بود و شاهد هیچ لگ و کندی در هیچ کدام نبودیم. اما هنگامی که این دو دستگاه را کنار هم قرار دهید، سریع‌تر بودن اکسپریای سونی را متوجه خواهید شد.
این را فراموش نکنید که اکسپریا X تقریبا یک میان رده محسوب می‌شود تا یک پرچم‌دار تمام عیار و عملکردی که در اجرای برنامه‌ها و بازی‌ها داشت با توجه به این رنج کاملا مناسب بود. اما هنگام باز کردن برنامه‌های مختلف گاهی اوقات اچ‌تی‌سی ۱۰ از اکسپریا عقب می‌افتاد که برای خودمان هم جالب بود! البته شاید با بروزرسانی جدید این مشکل برطرف شود. در ویدیو زیر می‌توانید سرعت اجرای برنامه‌‌ها و مدیریت رم این دو را ببینید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین
یکی از هیجانی‌ترین بخش‌های موجود در این رقابت مقایسه چشم بازیکنان است. هر کدام می‌خواهند بهترین بودن‌شان را در بخش دوربین به همه ثابت کنند. اما کدامیک موفق خواهند بود؟


سونی اکسپریا از یک دوربین ۲۳ مگاپیکسلی با گشادگی دیافراگم f2.0 و یک فلاش تک رنگ LED تشکیل شده است. همچنین از مشخصات موجود بر روی اچ‌تی‌سی۱۰ می‌توان به وضوح ۱۲ مگاپیکسلی با گشادگی دیافراگم F/1.8 اشاره داشت. در کنار لنز دوربین در اچ‌تی‌سی ۱۰ یک فلاش دو رنگ و فوکوس لیزری هم مشاهده می‌شود. همین بخش بر روی اکسپریا فقط از یک لنز تک رنگ LED تشکیل شده است. همان طور که مشاهده می‌کنید، چنین مشخصات و امکاناتی برای یک تلفن هوشند بسیار عالی است اما بخش مهم‌تر در قسمت دوربین پردازش نرم‌افزاری و داخلی هریک از گوشی‌هاست. رابط کاربری دوربین هر دو دستگاه بسیار مرتب بوده و همه چیز دم دست است. در بخش عکاسی به صورت دستی شاهد تنظیمات مختلفی در هر دو گوشی هستیم و اگر به صورت حرفه‌ای عکاسی می‌کنید، این دو دستگاه شما را راضی خواهند کرد. یک بخش نرم‌افزاری در قسمت دوربین اکسپریا به چشم می‌خورد که در آن شاهد چند فیلتر جذاب واقعیت مجازی هستیم که استفاده از آن‌ها حال و هوای عکس‌تان را عوض می‌کند.
در بخش دوربین سلفی هم هر دو گوشی واقعا عالی عمل می‌کنند. اچ‌تی‌سی ۱۰ با رزولوشن ۵ مگاپیکسل و گشادگی دیافراگم F/1.8 در مقابل دوربین سلفی اکسپریا X با ۱۳ مگاپیکسل رزولوشن و دیافراگم f2.0 قرار می‌گیرد. جالب است بدانید که هر دو دوربین اچ‌تی‌سی ۱۰ به لرزش‌گیر اپتیکال مجهز هستند موردی که در هیچ‌کدام از دوربین‌های سونی اکسپریا X‌ دیده نمی‌شود.
در ادامه می‌توانید تصاویر گرفته شده با هر دو گوشی را مشاهده کنید.


نظر کارشناسی داور: هر دو گوشی عملکرد مناسبی در بخش عکاسی داشتند. رنگ‌ها در اکسپریا گرم‌تر نمایش داده می‌شد و همچنین جزییات بیشتری در آن به لطف پیکسل بیشتر نمایان است. اچ‌تی‌سی۱۰ کمی رنگ‌های سردتری را تولید می‌کند. همچنین روشنایی در عکس‌هایی که توسط اکسپریا ثبت گردیده‌اند بیشتر است. اگر بخواهیم مدلی که رنگ‌هایی نزدیک‌تر به واقعیت دارد را انتخاب کنیم، انتخاب اکسپریا خواهد بود. علاوه بر این اکسپریا ایکس در جذب نور بسیار بهتر عمل می‌کند. شاید اچ‌تی‌سی۱۰ باید بیشتر بر روی پردازش تصویر کار کند تا به نتیجه ایده‌آل برسد.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

کدامیک در بحث سرگرم کردن کاربر بهترین عملکرد را خواهد داشت؟ در این بخش به این موضوع پی خواهیم برد. صدا در هر دو گوشی به صورت استریو است و هر دو از کیفیت بالایی برخوردار هستند. قرار گیری اسپیکر‌ها در هر رو گوشی بر روی قسمت جلویی صورت گرفته است. حجم و کیفیت صدا در اچ‌تی‌سی۱۰ فوق‌العاده است. البته توقع کمترهم از این کمپانی در این زمینه نداشتیم. سونی اکسپریا X هم کیفیت قابل قبولی را در زمینه صدا ارایه می‌دهد اما بدون شک این حجم و کیفیت از صدا به اندازه نماینده اچ‌تی‌سی نخواهد بود.


اچ‌تی‌سی با ۵.۲ اینچ و اکسپریا با ۵ اینچ صفحه نمایش تجربه خوبی را هنگام تماشای فیلم و کلیپ به شما ارایه می‌دهند. همچنین نرم‌افزار‌های پخش ویدیو بر روی هر دو گوشی عملکرد خوبی داشته و در اجرای فرمت‌های مختلف همراه با زیرنویس با مشکل خاصی مواجه‌تان نمی‌کند.
نظر کارشناسی داور: چه گوش دادن به موزیک و چه تماشای کلیپ با آن اسپیکر‌های قدرتمند موجود بر روی اچ‌تی‌سی ۱۰ خارق‌العاده است! صدا واقعا کیفیت بالایی دارد و شما را راضی نگه می‌دارد. با آن‌که سونی هم از اسپیکر استریو بهره برده اما آن میزان از قدرت‌‌ را در این زمینه ندارد اما باز کیفیت قابل قبولی را ارایه می‌دهد.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری
باتری استفاده شده بر روی اچ‌تی‌سی۱۰ ظرفیتی معادل ۳۰۰۰ میلی‌آمپر دارد که در مدت ۱۰۰ دقیقه می‌تواند از ۰ تا ۱۰۰ درصد شارژ شود. در تصویر اختصاصی پایین می‌توانید نتیجه تست‌های باتری این گوشی را مشاهده کنید.


در مقابل اکسپریا X از یک باتری ۲۶۲۰ میلی آمپری تشکیل شده است که قادر است در مدت ۶۰ دقیقه از ۰ به ۱۰۰ درصد شارژ برسد.
در تصویر اختصاصی پایین می‌توانید نتیجه تست‌های باتری این گوشی را مشاهده کنید.


نظر کارشناسی داور: میزان شارژدهی هر دو گوشی تقریبا مشابه هم بوده و آن‌چنان تفاوتی با‌هم ندارند. انتظار داشتیم با توجه به پرچمدار بودن اچ‌تی‌سی۱۰ استقامت بالاتری در قسمت باتری داشته باشد اما این‌طور نشد. به هر حال باتوجه به امتیازات بالا عملکرد هر دو گوشی در این زمینه را تقریبا مناسب ارزیابی می‌کنیم.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

در ده دقیقه پایانی هر کدام از بازیکن‌ها با به رخ کشیدن امکانات اضافی که در خود دارند، سعی می‌کنند تا بازی را به نفع خود به اتمام برسانند.
سونی با حسگر اثرانگشت و فناوری‌های متعددش در صفحه نمایش، اچ‌تی‌سی هم با اسپیکر‌های معروف و حسگر اثر انگشت خودشان را مطرح می‌کنند.


حسگر اثرانگشت در اچ‌تی‌سی۱۰ برخلاف سونی اکسپریا بدون فشردن کلید خاصی در حالت استندبای فعال می‌گردد و می‌توانید به راحتی وارد محیط گوشی خود شوید اما در اکسپریا X می‌بایست یک‌بار دکمه پاور را فشار داده و بعد از آن از حسگر استفاده کنید.

هیچ‌کدام از این دو محصول آن‌طور که باید و شاید در برابر نفوذ آب مقاوم نیستند. حالا از اچ‌تی‌سی توقعی نداشتیم اما از سونی که همیشه این قابلیت در محصولاتش دیده می‌شد کمی بعید بود که اکسپریا X را بدون آن راهی بازار کند! محصول اچ‌تی‌سی به USB Type-C مجهز است و اکسپریای سونی در این زمینه یک گام عقب‌تر قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است که هر دو دستگاه از کارت حافظه تا ۲۵۶ گیگابایت پشتیبانی می‌کنند و از این لحاظ ایرادی به این دو وارد نیست. نماینده سونی در این رقابت در نسخه دو سیم‌کارته نیز راهی بازار می‌شود اما اچ‌تی‌سی ۱۰ تنها یک سیم‌کارت را در خود جای می‌دهد. هر دو مدل نیز در رنگ‌های متفاوتی ارایه خواهند شد که می‌تواند افراد با سلیقه‌های مختلف را پوشش دهد.

نظر کارشناسی داور: امکانات کاربردی که در هر دو گوشی موجود است در بالا بیان شد. این نظر شخصی خودتان است که تصمیم بگیرید کدامیک برای شما کاربردی‌تر خواهد بود.


وقت اضافه: قیمت
قیمت، موردی است که هر دو محصول در آن خوب ظاهر نشده‌اند! شما با حدود ۲ میلیون تومان می‌توانید یک اچ‌تی‌سی۱۰ همراه خود داشته باشید. در مقابل با ۳۰۰ هزارتومان کمتر یعنی چیزی حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان می‌توانید اکسپریا X را خریداری کنید.


نظر کارشناسی داور: ارزش خرید پایین این دو گوشی باعث می‌گردد آن‌چنان رغبتی برای خرید‌شان نداشته باشیم. شاید بعد از گذشت مدتی که قیمت‌ها کاهش پیدا کردند و تقریبا با ثبات قیمتی مواجه شدند بتوان روی‌خریدشان فکر کرد.


موقعیت‌های خطرناکی که اچ‌تی‌سی۱۰ بر روی دروازه اکسپریا X ایجاد کرد:

دوربین با سرعت فوکوس بالا
دوربین سلفی با لرزش‌گیر اپتیکال
استفاده از USB Type-C
اسپیکر با حجم و کیفیت صدای بالا
سخت‌افزار قدرتمندتر
موقعیت‌های خطرناکی که اکسپریا X بر روی دروازه اچ‌تی‌سی۱۰ ایجاد کرد:
وزن و ضخامت کم‌تر
امکانات و فناوری‌های بی‌شمار در بخش صفحه نمایش
دوربین با رزولوشن بالاتر و فیلترهای واقعیت مجازی

به‌ نظر شما برنده مسابقه سونی اکسپریا ایکس و اچ‌تی‌سی 10 کدام است؟!

نوشته مقایسه اچ‌تی‌سی۱۰ با اکسپریا‌ X: نبرد بازمانده‌ها! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه سامسونگ گلکسی S7 Edge با ایسوس ذن‌فون زوم: نبردی نابرابر!

مقایسه سامسونگ گلکسی S7 Edge با ایسوس ذن‌فون زوم: نبردی نابرابر!

به شانزدهمین مسابقه آی‌تی‌رسان کاپ خوش آمدید، تاکنون شاهد بازی‌های هیجان انگیزی در این جام بوده‌ایم و همه‌ شرکت کنندگان با تمام قوا به نبرد حریفان رفته‌اند. در شانزدهمین مسابقه به سراغ دو رقیب قدرتمند می‌رویم که هر کدام ادعای برترین بودن را دارند. در این مسابقه ایسوس ذن‌فون زوم در حالی به نبرد گلکسی S7 Edge می‌رود که در مسابقه قبلی خود شکست سختی را محتمل شده است. دیگر بازیکن این میدان یعنی گلکسی S7 Edge نیز در مسابقه قبلی خود به جنگ با اکسپریا Z5 پریمیوم رفته بود و مسابقه‌ای سراسر هیجان را میان این دو اسمارت‌فون شاهد بوده‌ایم.

ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

با ورود دو تیم به میدان مسابقه هیجانی عجیب فضای استادیوم را فرا گرفته است، هواداران هر دو تیم انتظار یک مسابقه سراسر هیجان را می‌کشند و برای مشاهده قدرت‌نمایی تیم‌ محبوبشان سر از پا نمی‌شناسند. در اولین دقایق بازی طبق معمول مسابقات هر دو اسمارت‌فون می‌بایست از نظر ظاهری سنجیده شوند.

در یک سمت میدان ایسوس ذنفون زوم وجود دارد. اولین بخشی که با نگاه کردن به قسمتی جلویی این هندست خودنمایی می‌کند، بخش پایینی آن است، جایی که ایسوس از پترنی خاص و جالب استفاده کرده است که البته پیش‌تر در G3 ال‌جی آن را مشاهده کرده‌ایم. سه دکمه خازنی، نمایشگر، اسپیکر و دوربین جلو و صد البته چند سنسور استتار کرده تمام چیزی است که در بخش جلویی این اسمارت‌فون مشاهده می‌کنیم، البته ایسوس برای تشخیص دادن راحت‌تر این اسمارت‌فون لوگو ASUS را در بخش بالایی درج کرده است!

با برگرداندن گوشی به سمت پشتی می‌توانید یک لنز فوق‌العاده بزرگ، یک اسپیکر، دو لوگو از ایسوس و اینتل شکل‌گرفته بر روی چرم و هم‌چنین یک برآمدگی عجیب و جالب را مشاهده کنید. جالب بودن این برآمدگی استفاده مفید آن است، در واقع این خط علاوه بر اینکه احتمال لغزش از دستان را کاهش می‌دهد هنگام گذاشتن گوشی روی یک سطح صاف موجب تعادل گوشی می‌شود!

خوشبختانه ایسوس از بخش کناری نهایت استفاده را برده است، در سمت راست این محصول می‌توانیم دکمه پاور، زوم اپتیکال/ولوم، دکمه شاتر و البته دکمه‌ای کوچک جهت فیلم‌برداری را مشاهده کنیم. در سمت چپ نیز هیچ دکمه‌ای وجود ندارد، این موضوع می‌تواند راست‌گرا بودن ایسوس را به نمایش بگذارد!

در سمت زیرین می‌توانیم شاهد پورت USB و هم‌چنین سوراخ ریز اسپیکر باشم! کمی صبر کنید ظاهرا انتهای بخش زیرین یک چیز عجیب وجود دارد، بله محل اتصال بند! شاید مفید باشد اما واقعا چه کسی در قرن ۲۱ تمایل دارد به اسمارت‌فونش بند متصل کند؟! جالب است بدانید که یک بند شیک نیز در جعبه دستگاه قرار داده شده است. در اطراف اسمارت‌فون نیز می‌توانیم یک نوار فلزی را مشاهده کنیم که زیبایی خاصی را به این غول یک چشم بخشیده است. البته ناگفته نماند که از لحاظ ظاهری و ابعاد این مدل اصلا قابل مقایسه با S7 Edge نیست و رسما قافیه را حداقل در بخش دیزاین باخته است.

در سمت دیگر میدان محصول خوش استایل سامسونگ قرار دارد، این اسمارت‌فون که حاصل پسا پروژه صفر است هم‌چون برادر بزرگ‌ترش از تلفیق آشنای شیشه و فلز بهره می‌برد. در بخش جلویی می‌توانیم دو کلید خازنی و هم‌چنین کلید سخت‌افزاری هوم را مشاهده کنیم که چندسالی می‌شود میزبان اسکنر اثر انگشت نیز هست. اسپیکر، دوربین سلفی و نمایشگری کشیده تا پشت تمام چیزی است که پنل جلویی را شکل می‌دهد، البته سامسونگ برای شناساندن شاهکار مهندسی‌اش نماد خود را در بخش بالایی حک کرده است. به لطف وجود نمایشگر اج حاشیه‌ای برای اطراف باقی نمی‌ماند و از فضای فراخ بالا و پایین نیز به گونه‌ای هوشمندانه استفاده شده است تا نتوانیم از آن به عنوان یک ایراد یاد کنیم. یکی از مشکلاتی که با توجه به وجود نمایشگر اج می‌توان به این محصول نسبت داد عدم جای‌گیری خوب در دست است. اگر چه سامسونگ نهایت تلاش خود را برای رفع این مشکل انجام داده است، اما بازهم طبیعت استفاده از نمایشگر اج چنین نقصی را به همراه دارد.

گوشی را به سمت پشت باز می‌گردانیم، در اینجا شاهد یک لنز هستیم که چند میلی‌متری بیرون زدگی دارد. از دیگر بخش‌هایی که می‌توانیم در این بخش مشاهده کنیم فلاش یگانه (!) و سنسور سنجش ضربان قلب است.

در بخش کناری سمت راست شاهد اندکی نمایشگر (!) و کلید پاور هستیم و در بخش سمت چپ نیز می‌توانیم کمی نمایشگر (خب اج است دیگر!) و دکمه ولوم را مشاهده کنیم. این کلیدها همگی فلزی هستند و نمایی جذاب را به بخش‌های کناری گلکسی S7 Edge بخشیده‌اند. در سمت بالا سامسونگ چیز خاصی را قرار نداده است اما در بخش پایینی می‌توانیم اسپیکر، ورودی جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون و پورت USB‌ را شاهد باشیم.

 


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

پس از معرفی شمایل ظاهری این دو بازیکن، به سراغ آمادگی جسمانی آن‌ها می‌رویم. حال شور و شوق عجیبی در تماشاچیان ایجاد شده است، گویی این دو بازیکن آمده‌اند تا غوغا کنند. اول به سراغ بازیکن تایوانی می‌رویم، ذن‌فون زوم در حالی پا به این میدان گذاشته که وضعیت جسمانی جالبی را ندارد، ابعاد ۱۵۸.۹ در ۷۸.۸ در ۱۲ میلی‌متری این اسمارت‌فون به خوبی بیانگر این هستند که ذن‌فون زوم یک اسمارت‌فون کاملا مردانه است، وزن ۱۸۵ گرمی این تلفن‌همراه موجب می‌شود علاوه بر ازدیاد سایز دور کمر، این تلفن‌همراه از اضافه وزن نیز رنج ببرد. کیفیت ساخت محصولات ایسوس همیشه خوب بوده است، ذن‌فون زوم نیز از این قائده مستثنی نیست. بافت چرم طبیعی پشت گوشی کیفیت خوبی دارد هم‌چنین آن برآمدگی پیش‌تر ذکر شده نیز به یک دوخت زیبا مزین شده است. چرم مورد استفاده در این اسمارت‌فون به نسبت G4 ال‌جی کیفیت بیش‌تری دارد و این‌طور به نظر می‌رسد که عمر خوبی را داشته باشد.

دیگر سمت میدان گلکسی S7 Edge هم‌چنان مشغول خودنمایی به تماشاچیان است، این اسمارت‌فون به لطف تولد پس از پروژه صفر بافتی شیشه‌ای-فلزی دارد. کیفیت متریال به کار رفته در این اسمارت‌فون در سطح خوبی است و ایرادی بر آن وارد نیست. ابعاد این تلفن‌همراه ۱۵۰.۹ در ۷۲.۶ در ۷.۷ میلی‌متر است و سنگینی آن به ۱۵۷ گرم می‌رسد که می‌تواند برتری خوبی بر ایسوس ذن‌فون زوم را نصیب گلکسی S7 Edge کند.

هرچند متریال مورد استفاده در گلکسی S7 Edge کیفیت بیش‌تری دارد اما نمی‌توان برتری مطلق در این بخش را از آن این اسمارت‌فون دانست، کیس شیشه‌ای به نسبت چرمی استعداد جذب اثر انگشت بیش‌تری دارد و احتمال لغزش آن در دست بیش‌تر است، اما مشکل دفرمه شدن چرم پس از مدتی استفاده، در شیشه دیده نمی‌شود.

در جمع‌بندی بخش کیفیت ساخت می‌توان محصول سامسونگ را پیروز میدان دانست، بهره‌گیری از فلز در کنار شیشه علاوه بر اینکه زیبایی خاصی به ظاهر دستگاه می‌بخشد، استحکام بالایی را برای این دستگاه به ارمغان می‌آورد. هرچند بخش پشتی ذن‌فون زوم چرمی است اما اساس این اسمارت‌فون بر پایه پلاستیک بنا گذاشته شده و برای یک پرچم‌دار امروزی استفاده از پلاستیک یک نقطه ضعف بزرگ محسوب می‌شود.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

با وجود گذشتن ۲۰ دقیقه از آغاز بازی هنوز دو بازیکن در حال خودنمایی هستند، کم‌کم صدای ناراحتی تماشاچیان مبنی بر زیاده‌روی دو بازیکن در خودنمایی شنیده می‌شود. حال هر دو بازیکن پس از خلق موقعیت‌های خطرناک به سمت زمین‌های خود حرکت می‌کنند تا این بار به وسیله نمایشگر به نبرد با یکدیگر بروند.

در یک سمت ایسوس ذن‌فون زوم با بهره‌گیری از نمایشگر ۵.۵ اینچی IPS با وضوح ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ به چگالی پیکسلی ۴۰۱ppi دست یافته است، تصاویر به نمایش درآمده در این اسمارت‌فون کاملا واضح و عاری از اشکال هستند، رنگ‌ها در حالتی طبیعی هستند اما اگر بخواهیم کمی آن‌ها را سردتر و یا گرم‌تر کنید می‌توانید از ویژگی Splendid موجود در این تلفن‌همراه کمک بگیرید. در نگاه از زوایا عملکرد کاملا رضایت‌بخش و رنگ پریدگی در حداقل اندازه خود است. میزان نور صفحه نمایش این اسمارت‌فون مقدار مناسبی است اما در محیط‌هایی که نور مستقیم خورشید در کار است عملا در نمایشگر چیزی را نخواهید دید.

حریف قدرتمند ذن‌فون زوم یعنی گلکسی S7 Edge نیز از نمایشگر ۵.۵ اینچی استفاده می‌کند که این بار از نوع سوپر امولد است، سامسونگ شرکتی درگیر اعداد و ارقام است، به همین دلیل وضوح این نمایشگر بر روی ۱۴۴۰ در ۲۵۶۰ تنظیم شده است. وجود این مقدار پیکسل در نمایشگر چگالی فوق‌العاده ۵۳۴ پیکسل در هر اینچ را برای گلکسی S7 Edge به ارمغان آورده است. تصاویر به نمایش درآمده در این نمایشگر از نظر رنگی اشباع خوبی دارند هرچند در نمایش رنگ سفید عملکرد ذن‌فون زوم بهتر است، البته در نمایش رنگ‌های تیره از جمله سیاه این برتری را به وضوح در نمایشگر سوپر امولد شاهد هستیم. رنگ‌پریدگی از زوایا به مقدار بسیار کمی است که می‌تواند از آن چشم‌پوشی کرد. خوانایی این نمایشگر زیر نور مستقیم خورشید هرچند بسیار عالی نیست اما در سطح خود خوب به نظر می‌رسد.

عملکرد هر دو نمایشگر در بخش نمایش تصاویر کاملا مطلوب است، استفاده از گوشه‌های خمیده و نمایشگر همیشه روشن از جمله ویژگی‌هایی است که می‌توان در محصول سامسونگ مشاهده کرد، در مقابل نمایشگر ایسوس معمولی‌تر است و به جز امکان تغییر اشباع رنگ ویژگی دیگری را نمی‌توان در آن مشاهده کرد.

در ادامه مقایسه‌ای تصویری میان این دو اسمارت‌فون خواهیم داشت؛ اسمارت‌فون سمت چپ ایسوس ذن‌فون زوم و سمت راست گلکسی S7 Edge است:


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار

به دقایق پایانی نیمه ابتدایی مسایقه نزدیک می‌شویم، هر دو بازیکن تاکنون خود را از سه فاکتور به مقایسه گذاشته‌اند و موقعیت‌های خطرناکی را روی دروازه حریف ایجاد کرده‌اند. در این بخش از مسابقه دو اسمارت‌فون را از باب نرم‌افزار و رابط‌کاربری به مقایسه می‌گذاریم. هر دو اسمارت‌فون مجهز به اندروید هستند، کمپانی‌های سازنده ترجیح داده‌اند از رابط‌کاربری انحصاری خودشان بهره بگیرند. ذن‌فون زوم فعلا اندروید لالی‌پاپ را مورد استفاده قرار می‌دهد اما به‌زودی به نسخه مارشملو به‌روزرسانی خواهد شد، در مقابل گلکسی S7 Edge از آخرین نسخه اندروید منتشر شده یعنی مارشملو بهره می‌گیرد. رابط‌کاربری به کار رفته در ذن‌فون زوم هم‌چون سایر گجت‌های ایسوس، ZenUi است؛ طراحی آیکون‌ها به خوبی صورت گرفته و میان اجزا مختلف هماهنگی خوبی وجود دارد. هرچند این رابط‌ شباهتی به اندروید خالص ندارد اما اکثر بخش‌ها با همان طراحی هستند و تغییرات انجام پذیرفته صرفا در تغییر آیکون‌ها و رنگ‌ها انجام گرفته است. از نظر سبکی این رابط‌کاربری در سطح متوسطی است، متاسفانه بیش‌تر حجم رم به علت استفاده از تعداد زیادی اپلیکیشن‌ پیش‌فرض اشغال شده است و کاربر اجازه حذف اکثر این اپلیکیشن‌ها را هم ندارد.

در سمت دیگر میدان گلکسی S7 Edge از جدیدترین ورژن تاچ‌ویز بهره می‌برد. این رابط کاربری در گذشته متهم به استفاده بیش از حد منابع بود، این موضوع اخیرا و با تغییرات عمده سامسونگ در این رابط کاربری تا حد زیادی بهبود یافته است. تاچ‌ویز دیگر آن سنگینی گذشته را ندارد اما این به معنی حذف ویژگی‌ها و امکانات این رابط‌کاربری نیست، در واقع سامسونگ در نسخه جدید تاچ‌ویز امکانات مفید را به شکلی بهینه مورد استفاده قرار داده است. طراحی آیکون‌ها به خوبی انجام گرفته و همه اجزا آن به خوبی با هم در تعامل هستند. استفاده از نمایشگر اج مستلزم ویرایش رابط‌کاربری و بهینه سازی آن برای استفاده بهتر از این ویژگی است. عملکرد سامسونگ در این حوزه نیز بسیار مطلوب است و امکانات قرار گرفته برای استفاده از بخش اج کاملا به جا و لذت‌بخش هستند.

انتخاب ظاهر رابط‌کاربری امری است که تا حد زیادی به سلیقه افراد بستگی دارد، اگر بخواهیم نگاهی به آسانی در کاربرد این دو رابط کاربری داشته باشیم می‌توانیم ZenUi را در جایگاه بهتری ببینیم، تاچ‌ویز هر چند از نظر امکانات در سطح بهتری است اما دوری آن از سادگی اندروید خالص موجب شده کاربران در ابتدای کار دچار نوعی سردرگمی شوند، هرچند این حس مدت کمی بقا دارد و کاربر به سرعت به محیط تاچ‌ویز عادت کرده و در دریای امکانات آن غرق خواهد شد. در ZenUi سادگی خاصی را شاهد هستیم، جای‌گیری منوها و تنظیمات دقیقا مشابه با اندروید خالص است و طراحی به گونه‌ای است که کاربر تجربه‌ای نزدیک به اندروید خالص را داشته باشد. البته وجود تعداد زیادی اپلیکیشن پپیش‌فرض که اکثرا کاربرد خاصی ندارند موجب شده شاهد سرعت بالا و روان بودن اندروید خالص نباشیم.

TouchWiz

Zen Ui

رابط کاربری دوربین مورد استفاده در این دو تلفن‌همراه می‌تواند الگوی خوبی برای سایر رابط‌های کاربری باشد، در ZenUi به محض ورود به محیط دوربین با ظاهری ساده و به دور از شلوغی قدم می‌گذارید، ایسوس از این سادگی نهایت استفاده را برده و با قراردادن قابلیت‌هایی هم‌چون تنظیمات پیشرفته عکاسی و فیلم‌برداری، سیستم Beautification ،Super Resolution، قابلیت تصویربرداری در شب، قابلیت تصویربرداری در محیط‌های کم نور، افکت‌های تصویری متنوع و جالب، حالت Slow Motion ،Time Lapse ،Smart Remove و تصویربرداری به صورت متحرک به خوبی نشان داده است که برای داشتن امکانات پیشرفته لازم نیست محیط‌هایی مخوف و پیچیده در اختیار داشت. البته اکثر این ویژگی‌ها در بین تمام محصولات ایسوس وجود دارند و مختص به این تلفن‌همراه نیستند.

سامسونگ نیز در تاچ‌ویز جدید سعی در بهینه کردن بخش دوربین داشته است، استفاده این کمپانی از حداکثر امکانات در ساده‌ترین محیط‌ها به خوبی صورت گرفته است، رابط‌کاربری دوربین تاچ‌ویز پاسخ‌گوی نیاز کاربران عادی و نیمه حرفه‌ای خواهد بود و کاربر نیازی به استفاده از اپلیکیشن‌های سوم شخص دوربین نخواهد داشت.

رابط کاربری دوربین S7 edge

رابط کاربری دوربین Zenfone Zoom


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار

به حساس‌ترین دقایق بازی خوش‌آمدید، اکثر تماشاچیان از ابتدای بازی منتظر این بخش بوده‌اند.

یک سمت میدان بازیکن تایوانی ذن‌فون زوم قرار دارد، رابطه خوب ایسوس با اینتل موجب شده ذن‌فون زوم همانند اکثر محصولات ایسوس از پردازنده اینتل استفاده کند. ذن‌فون زوم از پردازنده اتم Z3580 بهره می‌گیرد، این چیپست، ۴ هسته‌ ۲.۳ گیگاهرتزی دارد و پردازش‌های گرافیکی به وسیله چیپ PowerVR G6430 انجام می‌پذیرد. این اسمارت‌فون در نسخه‌های ۱۶/۳۲/۶۴/۱۲۸ گیگابایتی موجود است که با ۲ یا ۴ گیگابایت رم همراهی می‌شود. در سمت دیگر میدان مسابقه نماینده کره‌‌ای با بهره‌مندی از اگزینوس ۸۸۹۰ نشان می‌دهد با قدرت تمام پا به این میدان گذاشته است. از جمله مشخصات این چیپست می‌توان به بهره‌مندی از چهار هسته ۲.۳ گیگاهرتزی مانگوس در کنار چهار هسته ۱.۶ گیگاهرتزی کورتکس A53 و هم‌چنین رابط‌گرافیکی Mali-T880 MP12 اشاره کرد. مطمئنا وجود چنین مشخصاتی نشان می‌دهد با دو اسمارت‌فون رده بالا مواجه هستیم. استفاده از دو معماری مختلف در ساخت پردازنده‌ها موجب شکل‌گیری رقابتی هیجان‌انگیز میان دو سازنده بزرگ چیپ یعنی اینتل و سامسونگ خواهد شد. اینتل به مانند همیشه از معماری X86 بهره گرفته است، در حالی که چیپ ساخته سامسونگ برپایه معماری ARM توسعه یافته است.

هر دو اسمارت‌فون شرکت‌کننده در این مسابقه به خوبی پاسخ‌گوی نیاز روزانه کاربران خواهند بود، هرچند عملکرد محصول سامسونگ بی‌نقص‌تر است، البته این مشکل می‌تواند ناشی از رابط‌کاربری ایسوس باشد که به خوبی بهینه نشده است و حجم زیادی از رم را اشغال می‌کند.

برای آشنایی بیشتر با قدرت سخت‌افزاری این دو اسمارت‌فون به سراغ امتیازات به دست آمده در بنچمارک‌ها می‌رویم:

شاید محبوب‌ترین بنچمارک در دنیا همین AnTuTu باشد، پس از اجرای این بنچمارک روی دو بازیکن، امتیازات به دست آمده اختلاف فاحشی با یکدیگر داشتند، ایسوس ذن فون زوم با کسب امتیاز ۵۱۸۲۰ نشان داد که بیش‌تر به سمت میان‌رده شدن تمایل دارد، در مقابل سامسونگ گلکسی S7 Edge‌ با کسب ۱۲۸۳۲۲ امتیاز به خوبی قدرت خود را به رخ حریف کشید. این اختلاف امتیاز فاحش نشان دهنده قدرت چند برابری بازیکن سامسونگ در این میدان است.

پس از AnTuTu به سراغ گیک‌بنچ رفتیم، اختلاف امتیاز فاحش میان این دو اسمارت‌فون هنوز هم وجود دارد، سامسونگ گلکسی S7 Edge در بخش پردازش تک هسته‌ای توانست امتیاز ۱۶۶۵ واحد را کسب کند این درحالی است که سخت افزار ذن‌فون زوم نتوانست امتیازی بیش از ۷۵۲ را برای نماینده ایسوس کسب کند. در بخش پردازش چند هسته‌ای نیز اوضاع به همین منوال بود، در اینجا نماینده کره ۵۲۱۱ امتیاز را کسب کرد که به نسبت امتیاز ۲۲۱۸ کسب شده توسط ذن‌فون زوم برتری مطلقی دارد.

پس از مشاهده بنچمارک پردازنده این دو اسمارت‌فون به سراغ بونسای می‌رویم تا عملکرد پردازنده گرافیکی را بسنجیم. در این آزمون نماینده سامسونگ موفق به کسب ۴۲۰۱ امتیاز شد، این درحالی است که ایسوس ذن‌فون زوم نتوانست امتیازی بیش از ۳۵۵۲ را کسب کند.

در ویدیو زیر می‌توانید این دو گوشی را در حال اجرای بازی ببینید و تفاوت‌شان را بسنجید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

سال ۲۰۱۶ است و دوربین یکی از اصلی‌ترین بخش‌های هر اسمارت‌فون را تشکیل می‌دهند، بدون شک ذن‌فون زوم آمده است تا دوربینش را به نمایش بگذارد و بازیکن تیم حریف هم این موضوع را به خوبی می‌داند.

اگر بخواهیم نگاهی دقیق‌تر به لنز دوربین غول پیکر ذن‌فون زوم بیندازیم، می‌توانیم مشخصاتی از جمله سنسور ۱۳ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.7-4.8 را مشاهده کنیم. مهم‌ترین ویژگی این دوربین بهره‌مندی از زوم اپتیکال ۳x است که بیش از حد بزرگ بودن لنز را منجر می‌شود. از جمله دیگر ویژگی‌های این دوربین می‌توان به لرزشگیر اپتیکال، فوکوس خودکار لیزری و فلاش دوگانه اشاره کرد.

هرچند دیدن درشتی لنز ذن‌فون زوم استرسی مضاعف را بر گلکسی S7 Edge وارد کرده است، اما سامسونگ گوشی‌ساز به او این اطمینان را می‌دهد که او هم حرف‌هایی برای گفتن دارد. سنسور مورد استفاده در گلکسی S7 Edge وضوحی ۱۲ مگاپیکسلی را دارد که از نوع اولتراپیکسل بوده و توانایی بهتری در جذب نور دارد. گشودگی دیافراگم فوق‌العاده f/1.7، بهره‌مندی از تشخیص فاز و فوکوس خودکار در کنار لرزش‌گیر اپتیکال و فلاش LED تک رنگ نشان دهنده این است که گلکسی S7 Edge در این بخش نیز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

زوم ۳X

زوم ۳X

تصاویر به ثبت رسیده توسط هر دو اسمارت‌فون کیفیت خوبی دارند اما در محصول سامسونگ عمق بیش‌تری دارند و جزییات بهتر ثبت شده است. متاسفانه عملکرد زوم اپتیکال ذن‌فون زوم تفاوت چندانی با گلکسی S7 Edge ندارد. در بخش سلفی جذب نور و رنگ‌های به تصویر کشیده شده توسط ایسوس ذن‌فون زوم بهتر انجام گرفته است و همچنین قدرت زوم این دستگاه را نیز می‌توانید مشاهده کنید.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

پس از چند حمله قدرتمند به سمت دروازه حریف حال هر دو تیم به زمین‌های خود بازگشته و جوی آرام‌تر بر فضای استادیوم حاکم شده است. حال این دو رقیب در بخش مولتی‌مدیا به نبرد با یکدیگر می‌روند.

حضور نمایشگر ۵.۵ اینچی با وضوح فول‌ اچ‌دی برای لذت بردن از تماشای فیلم در ذن‌فون زوم کافی به نظر می‌رسد، البته با ویژگی Splindid موجود می‌توانید اشباع رنگی را افزایش داده و فیلم را با رنگ‌هایی پویاتر تماشا کنید!

برای تماشای فیلم با این اسمارت‌فون بهتر است از یک نگه‌دارنده استفاده کنید زیرا وزن ۱۸۵ گرمی این اسمارت‌فون نگه داشتننش در دست را برای مدتی طولانی سخت می‌کند. متاسفانه اسپیکر این اسمارت‌فون در بخش پشتی قرار گرفته و چندان برای تماشای ویدیو مناسب به نظر نمی‌رسد، اگرچه ایسوس با قرار دادن یک هندزفری باکیفیت در کنار این اسمارت‌فون این مشکل را اندکی برطرف کرده است.

در سمت دیگر زمین می‌توانیم گلکسی S7 Edge را ببینیم، محصولی که با بهره‌مندی از یک نمایشگر ۵.۵ اینچی QHD تجربه‌ای ناب از تماشای ویدیو را برای‌تان به ارمغان خواهد آورد. تک اسپیکر قرار گرفته در بخش زیرین، صدای باکیفیتی دارد و حجم آن قابل قبول است. هم‌چنین هندزفری کیفیت مناسبی دارد و استفاده از آن لذت‌بخش خواهد بود.

در بخش اپلیکیشن پلیر می‌توان سامسونگ را پیروز دانست، برنامه موجود در گلکسی S7 Edge بسیار کامل است و نیاز به اپلیکیشن‌های متفرقه را برطرف می‌کند. اپلیکیشن پلیر صوت و تصویر موجود در ذن‌فون زوم شباهت بسیار زیادی به اندروید خالص دارد و امکانات موجود در آن تنها پاسخ‌گوی نیازهای ابتدایی کاربر خواهد بود. البته این موضوع با وجود هزاران پخش کننده حرفه‌ای و رایگان در اندروید نمی‌تواند یک نقطه ضعف برای ذن‌فون زوم تلقی شود.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

به دقایق انتهایی مسابقه نزدیک می‌شویم، حملات پیوسته و سخت هر دو تیم روی دروازه یکدیگر خستگی را بر هر دو بازیکن میدان چیره کرده است، حال بهترین زمان برای سنجش عمر باتری آن دو است.

ایسوس ذن‌فون زوم از یک باتری ۳۰۰۰ میلی‌آمپری بهره می‌برد. این اسمارت‌فون توانایی پخش ممتد ویدیو به مدت ۷ ساعت و ۱۵ دقیقه و وب‌گردی را به مدت ۶ ساعت و ۴۹ دقیقه داراست. مطمئنا این مقادیر برای یک پرچم‌دار مناسب نیست، خصوصا زمانی که برای شارژکردن این باتری نیاز به دو ساعت زمان باشد.

در سمت مقابل محصول کره‌ای‌ها از یک باتری ۳۶۰۰ میلی‌آمپری استفاده می‌کند. گلکسی S7 Edge با کسب زمان ۱۸ ساعت و ۸ دقیقه پخش ممتد ویدیو و ۱۳ ساعت و ۱۰ دقیقه وب‌گردی یکی از برترین‌ اسمارت‌فون‌های دنیا در زمینه باتری است. زمان شارژ شدن این باتری ۸۰ دقیقه است که کاملا معقول و مناسب به نظر می‌رسد. این اختلاف امتیاز زیاد در بخش باتری یک گل زیبا را برای تیم سامسونگ به همراه دارد.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

محصول ایسوس دیگر جانی در بدن ندارد و هر آن ممکن است به خوابی عمیق فرو برود، تیم مقابل که هنوز سرحال است مقاومت محصول ایسوس در مقابل خاموش شدن را می‌ستاید.

بهتر است سراغ امکانات این دو اسمارت‌فون برویم، محصول ساخته ایسوس با تنها ویژگی خاص خود یعنی زوم اپتیکال پا به عرصه رقابت گذاشته است، این اسمارت‌فون نه به پورت اینفرارد مجهز شده است و نه از USB نوع C پشتیبانی می‌کند. در مقابل سامسونگ گلکسی S7 Edge با سنسور اسکنر اثر انگشت و پشتیبانی از NFC در مقابل حریق قدرتنمایی می‌کند، اما این اسمارت‌فون فرزند سامسونگ است و ویژگی‌های دیگری هم دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به مقاومت در برابر نفوذ آب و گرد و غبار و هم‌چنین سنسور سنجش ضربان قلب اشاره کرد.

ظاهرا دریای امکانات گلکسی S7 Edge‌ هر لحظه در حال بیشتر غرق کردن ذن‌فون زوم در خود است، این اسمارت‌فون حالا از دو ویژگی دیگر نیز رونمایی می‌کند، یکی صفحه نمایش همیشه روشن و دیگری که از ابتدا نیز چندین بار شاهد رونمایی از آن بوده‌ایم یعنی نمایشگر اج است. رونمایی از این ویژگی‌ها به نوعی حریف را از پای درآورد و شاهد مصدومیت و خارج شدن ذن‌فون زوم از زمین هستیم. متاسفانه در حریف کره‌ای هم خبری از USB نوع C و پورت اینفرارد نیست.


وقت اضافه: قیمت

مقاومت ایسوس ذن‌فون زوم تحسین برانگیز است، هر چند این اسمارت‌فون آسیب‌های جدی را دیده است اما بازهم به زمین بازمی‌گردد تا ثابت کند که در به پایان رساندن این بازی مصمم است. حال به سراغ قیمت این دو بازیکن می‌رویم، گلکسی S7 Edge هم‌اکنون با قیمت ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به فروش می‌رسد و برای داشتن یک ذن‌فون زوم می‌بایست یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان را بپردازید.


موقعیت‌های خطرناکی که ایسوس ذن‌فون زوم بر روی دروازه گلکسی S7 Edge ایجاد کرد:

  • زوم اپتیکال ۳X
  • مقاومت بیش‌تر در مقابل لیز خوردن از دست!
  • قیمت ارزان‌تر
  • دوربین سلفی باکیفت‌

موقعیت‌های خطرناکی که ایسوس گلکسی S7 Edge بر روی دروازه ذن‌فون زوم ایجاد کرد:

  • بدنه با کیفیت‌تر
  • وزن و ضخامت کم‌تر
  • امکانات بیش‌تر تاچ‌ویز
  • سخت‌افزار قدرتمند
  • نمایبشگر با چگالی پیکسلی بیشتر
  • دوربین اصلی باکیفیت
  • اسپیکر باکیفیت‌تر
  • عمر باتری ببشتر
  • بهره‌مندی از اسکنر اثر انگشت، سنسور سنجش ضربان قلب و NFC
  • مقاومت در برابر نفوذ آب و گرد و غبار
  • مجهز به نمایشگر خمیده و کاربردی

به‌ نظر شما برنده مسابقه سامسونگ گلکسی S7 Edge و ایسوس ذن‌فون زوم کدام است؟!

نوشته مقایسه سامسونگ گلکسی S7 Edge با ایسوس ذن‌فون زوم: نبردی نابرابر! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه سونی اکسپریا Z5 پریمیوم با هواوی میت ۸: اژدها علیه سامورایی!

مقایسه سونی اکسپریا Z5 پریمیوم با هواوی میت ۸: اژدها علیه سامورایی!

از گروه D مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ این بار میزبان دو گوشی سونی Z5 پریمیوم و هواوی میت ۸ هستیم. شاید این رقابت یکی از جذاب‌ترین بازی‌های دوره مقدماتی محسوب شود. بالاخره سونی برای خود هواداران متعصبی داشته که فارغ از قابلیت‌های خوب و بدش روی رای آن‌ها حساب می‌کند و در مقابل هم میت ۸ با انبوهی از امکانات و قدرت عجیب سخت‌افزاری‌اش دستیابی به قهرمانی را در سر می‌پروراند.

خب هرچه به میانه‌های تورنمنت بیشتر نزدیک می‌شویم، جذابیت بازی‌ها بیشتر شده و با مشخص شدن برخی برندگان تقریبا می‌توان تیم‌های راه یافته به دور حذفی را مشخص کرد. خوب است بدانیم که Z5 پریمیوم در سپتامبر ۲۰۱۵ برای هواداران معرفی و سپس در ماه نوامبر وارد بازارهای جهانی شد. در مقابل میت ۸ هواوی در نوامبر ۲۰۱۵ معرفی و چندی بعد وارد بازارهای جهانی شد. پس از این مقدمه کوتاه به سراغ نبرد جذاب سونی و هواوی می‌رویم…

۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

بگذارید تا ابتدا به پرچم‌دار سونی نگاهی انداخته و ظاهرش را کمی بررسی کنیم. پیش از شروع، اجازه دهید تا آرزویی کنیم! کاش می‌شد سفری به سوی ژاپن تدارک دیده و با رفتن به سوی کمپانی سونی و دیداری با مسئولانش، فلسفه طراحی سری Z5 را از آنان بپرسیم! البته اگر در حین سفر و یا هنگام بازگشت از سوی هواداران سونی در عملیاتی شبه تروریستی آسیبی نبینیم!

سونی Z5 پریمیوم به عنوان جدیدترین و آخرین پرچم‌دار سری Z در سال جاری میلادی قرار بود تا معادلات را برهم زده و این کمپانی را از ورطه سقوط نجات دهد.

این محصول که رنگ مشکی آن در دستان ما قرار دارد، همچون نسل‌های قبلی ترکیبی از فلز و شیشه است. در قسمت جلویی حاشیه‌هایی باریک در دو طرف نمایشگر جالب به‌نظر می‌رسد اما به همان میزان حاشیه‌های بالا و پایین این گوشی را از لحاظ طولی بیش از حد کشیده کرده است. البته اسپیکرهای این مدل در بالا و پایین به طرز ماهرانه‌ای طراحی شده و از جایگاه بسیار خوبی برخوردار هستند.

سمت راست این محصول میزبان کلید پاور یا همان حسگر اثر انگشت با طراحی جدید، کلیدهای مربوط به ولوم و یک دکمه شاتر است. سمت چپ نیز پورتی وجود دارد که وظیفه پذیرایی از سیم کارت‌ها و رم میکرو اس‌دی را بر عهده دارد. در قسمت بالا جک ۳.۵ میلی‌متری و در قسمت پایین نیز پورت میکرو یواس‌بی حضور دارند.

اما به پشت گوشی که می‌رویم، شرایط کاملا فرق می‌کند. سونی باز هم از شیشه برای طراحی این قسمت بهره برده است. موضوعی تکراری که معلوم نیست چرا سونی هنوز بر روی حضورش اصرار دارد (البته در سری ایکس حذفش کرده است). این قسمت را باید میزبان مهربان اثر انگشتان کاربر دانست. به طوری که با چند بار چرخاندن گوشی در دستان‌تان، جز آثار شیک و مجلسی سر انگشتان‌تان چیزی را نخواهید دید! البته قاب شیشه‌ای این محصول با محافظ قدرتمند گوریلا گلس ۴ در برابر انواع خط و خش‌ها مراقبت می‌شود. دوربین قدرتمند سونی در قسمت سمت چپ بالا قرار داشته و زیر آن یک فلاش LED تک رنگ دیده می‌شود.

پیش از این که به آن سوی میدان رفته و پرچم‌دار هواوی را کمی محک بزنیم، باید بگوییم که طراحی تکراری و خسته کننده Z5 پریمیوم می‌تواند پاشنه آشیل محصولی باشد که هواداران متعصب سونی، بر روی آن حساب ویژه‌ای باز کرده بودند. این که سونی کی می‌خواهد دست از این بازی دو سر باخت بردارد مشخص نیست، اما این بازار آشفته سونی، با حضور سری X که هنوز هم شخصا فلسفه حضورش با نام جدید را نمی‌دانم، درست شدنی نیست.

اما هواوی میت ۸ یکی از آخرین پرچم‌داران هواوی است که با توجه به قدرت بالای سخت‌افزاری و طراحی مناسبش می‌تواند از کاندیداهای قهرمانی آی‌تی‌رسان کاپ باشد. البته ظاهر این محصول تمام فلزی اصلا جدید و خاص هم نبوده و پیش از این هواوی محصولات زیادی را با همین طراحی و شکل و ظاهر روانه بازارهای جهانی کرده است. در قسمت جلویی گوشی سفید رنگ ما، حاشیه‌های کم اطراف نمایشگر زیبایی خاصی به این فبلت غول پیکر بخشیده است. حاشیه بالای نمایشگر نیز مناسب بوده و قسمت پایین نیز همین شرایط را دارد. سمت راست میزبان دکمه پاور و ولوم بوده و سمت چپ نیز محل قرارگیری دو سیم کارت یا یک سیم کارت و رم میکرو اس‌دی است. طبق معمول این روزها قسمت بالایی جک ۳.۵ میلی‌متری استاندارد حضور داشته و قسمت پایین سوراخ‌های اسپیکر و پورت میکرو یواس‌بی وجود دارد.

نظر کارشناسی داور:

خب نظر دادن در مورد اسمارت فون‌های سونی با حضور هواداران متعصبش کمی سخت است، اما باید بپذیریم که این نوع طراحی پس از عرضه چند گوشی شبیه و سری‌های تکراری، دیگر نمی‌تواند نقطه قوتی برای این برند قدیمی آسیایی باشد. این که این برند ژاپنی تا کی می‌خواهد حرف هیچ کسی را گوش نکند، خدا می‌داند، اما امیدواریم بلایی چون نوکیا بر سرشان نیاید. در مقابل با اینکه هواوی میت ۸ نیز از طراحی خاص و عجیب و غریبی برخوردار نیست، اما باید پذیرفت که یک سر و گردن از سونی اکسپریا Z5 پریمیوم بالاتر است.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

با شروع ده دقیقه دوم، باید ببینیم که آیا سونی می‌تواند معایب حوزه طراحی‌اش را کنار گذاشته و با قابلیت‌هایی که دارد سعی در شکست این رقیب چینی داشته باشد یا خیر؟!

بگذارید ابتدا به ابعاد و شرایط کلی سونی اکسپریا Z5 پریمیوم اشاره‌ای کنیم، این محصول با ابعاد ۱۵۴.۴ در ۷۵.۸ میلی‌متر و ضخامت ۷.۸ میلی‌متر عرضه شده است و با توجه به دارا بودن بدنه‌ای فلزی و شیشه‌ای، وزنی برابر با ۱۸۰ گرم دارد. شاید این سایز برای محصولی با نمایشگر ۵.۵ اینچی کمی زیاد به نظر برسد؛ اما در مورد کیفیت ساخت این محصول نمی‌توان ایرادی بر آن وارد دانست. Z5 پریمیوم یک گوشی با کیفیت و خوش ساخت است که در کنار ظاهر تکراری‌اش می‌تواند همراه مطمئنی برای کاربران باشد.

اما میت ۸ چه برای گفتن دارد؟! این محصول نیز با ابعاد ۱۵۷.۱ در ۸۰.۶ میلی‌متر و ضخامت ۷.۹ میلی‌متر عرضه شده است. وزن این فبلت غول پیکر هواوی ۱۸۵ گرم است که البته با توجه به سایز بزرگش آن‌چنان بالا به نظر نمی‌رسد. کیفیت ساخت محصولات هواوی روزبه‌روز بهتر شده و امروز دیگر پرچم‌دارانش می‌توانند جز برترین‌های بازار لقب گیرند. باید پذیرفت که اسمارت فون‌های گران قیمت و پرچم‌دار هواوی واقعا از کیفیت ساخت بالایی برخوردار هستند و قطعا همراهی مطمئن برای کاربران به شمار خواهند رفت.

نظر کارشناسی داور:

برای داوری ۱۰ دقیقه دوم بازی به نظرم همه چیز مساوی جلو می‌رود.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

وارد ده دقیقه سوم می‌شویم، جایی که سونی در نظر دارد تا با نمایشگر خوش ساخت و با کیفیتش کمی هواوی را اذیت کند.

سونی برای نمایشگر خود از فناوری IPS بهره برده و وضوح آن‌ را ۲۱۶۰ در ۳۸۴۰ پیکسل یا به طور خلاصه ۴K انتخاب کرده است. بدیهی است که چگالی پیکسلی این چنین نمایشگری، خارق العاده خواهد بود. شنیدن اینکه چگالی پیکسلی نمایشگر Z5 پریمیوم برابر ۸۰۶ پیکسل بر هر اینچ است، هر کسی را تا مرز سکته پیش می‌برد؛ اما خب سوالی در اینجا برای من پیش می‌آید و آن‌هم این است که انتخاب این نمایشگر و این وضوح و چگالی پیکسلی قرار است مشکل چه کسی را حل کند؟ اصلا مگر چشم یک انسان توان تشخیص این میزان پیکسل در هر اینچ را دارد؟! واقعا نمی‌دانم، شاید چشم بادامی‌های ژاپنی برنامه‌ای برای عرضه این محصول در کره‌های دیگر داشته و به فکر موجودات فضایی بوده‌اند!

سونی از این نمایشگر با کیفیت خود توسط فناوری Scrath – Proof Glass محافظت می‌کند و در کنار آن پوششی موسوم به Oleohobic Coating جهت مقاومت در برابر جذب عرق و اثر انگشت نیز بر روی آن به کار برده است. این نمایشگر خارق‌العاده به موتور X-Reality مجهز شده و از فناوری Triluminos نیز بهره‌مند است. بد نیست بگوییم نسبت نمایشگر به بدنه در Z5 پریمیوم برابر ۷۰.۴ درصد است. حسی به من می‌گوید که سونی دار و ندارش را در قسمت نمایشگر عرضه کرده تا شاید کاربرانش حداقل بتوانند به چیزی دل خوش کنند.

اما به سراغ میت ۸ می‌رویم. هواوی برای نمایشگر پرچم‌دار قدرتمندش به سراغ فناوری IPS-NEO رفته است. این صفحه نمایش ۶ اینچی با وضوح مناسب فول اچ‌دی عرضه شده است. انتخاب چگالی پیکسلی ۳۶۸ پیکسل در هر اینچ نیاز اکثریت انسان‌های حاضر در کره زمین که چشم‌هایی عادی دارند را بر طرف می‌کند!

نمایشگر میت ۸ توسط فناوری Corning Gorilla Glass 4 محافظت شده است و خبری از انواع و اقسام فناوری‌ها برای جلوگیری از ماندن اثر انگشت بر روی آن نیست. نسبت نمایشگر به بدنه در میت ۸ نیز برابر ۷۸.۰ درصد است که برتری آن‌ را نسبت به سونی را نشان می‌دهد.

اما از کنار این اعداد و ارقام که بگذریم، باید بگوییم هر دو نمایشگر از تصاویر و وضوح خوبی برخوردار هستند. البته نمایشگر سونی با توجه به وجود موتور ویژه و قابلیت‌های خاصش رنگ‌ها را بهتر و گرم‌تر به کاربر عرضه می‌کند. همچنین روشنایی هر دو بسیار خوب بوده و در مقابل نور آفتاب شما را تنها نخواهند گذاشت. بگذارید تا کیفیت تصاویر این دو پرچم‌دار آسیایی را در کنار هم ببینیم:

نظر کارشناسی داور:

خب بر روی کاغذ اگر بخواهیم بررسی کنیم، نمایشگر سونی یک سر و گردن بالاتر از هواوی است، اما خب این موضوع در واقعیت آن‌چنان نمود پیدا نکرده و در واقع با دقت فراوان شاید بتوان از صفحه نمایش سونی کمی بیشتر تعریف کرد. در واقع معتقدم بهترین وضوح برای اسمارت فون‌ها همان فول اچ‌دی بوده و بیشتر از آن نظیر فناوری‌های QHD و همین ۴K واقعا بازی‌های تبلیغاتی است.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

به دقایق پایانی نیمه اول نزدیک می‌شویم و هر دو پرچم‌دار شرقی ما در حال زور آزمایی هستند. می‌رسیم به نرم افزار و رابط کاربری این دو پرچم‌دار شرقی! Z5 پریمیوم با اندروید ۵.۱.۱ عرضه شده و طبق اعلام رسمی کمپانی سازنده به اندروید ۶.۰ نیز به‌روزرسانی خواهد شد.

رابط کاربری استفاده شده بر روی محصولات سونی معمولا از امکانات خاصی بهره‌مند نبوده و قطعا شما را سورپرایز نخواهد کرد. شباهت آیکون‌ها به اندروید خام و یا سری نکسوس به خوبی گواه این موضوع است. در کنار این موضوع به نظر می‌رسد که سونی نرم‌افزارهای بسیاری را نیز به صورت پیش‌فرض بر روی اسمارت فون‌های خود نصب کرده است.

رابط کاربری سونی

اما میت ۸ و رابط کاربری Emotion UI4.0 برای خود دنیایی است. هواوی در رابط کاربری اختصاصی‌اش انواع و اقسام امکانات نرم‌افزاری را برای کاربران تدارک دیده است. به طور مثال در قسمت تنظیمات و منوی Smart Assistance قابلیت‌هایی را مشاهده می‌کنید که ممکن است هیچ‌گاه بر روی هیچ کدام از پرچم‌داران سونی ندیده باشید.

رابط کاربری هواوی

نظر کارشناسی داور:

خب به نظرم در این قسمت دیگر واقعا باید به سونی خرده گرفت! آیا محصولی که به عنوان پرچم‌دار یک برند قدیمی در بازار حضور دارد، نباید کمی با سایر محصولات فرق کند؟! اگر امنیت جانی من تامین می‌شود باید بگویم به نظرم هواوی و رابط کاربری‌اش در این قسمت برتر بوده و این تفاوت خود به اندازه ۱ گل ارزش خالص دارد!


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار

خب اینکه نیمه دوم را با موضوع مهمی چون سخت‌افزار باید شروع کنیم، خودش یک خوش‌شانسی بزرگ است. بازهم به خاطر قدمت تاریخی سونی ابتدا در مورد پرچم‌دار ژاپنی کمی صحبت می‌نماییم. این محصول پر سر و صدای سونی با یکی از عجیب‌ترین چیپست‌های تاریخ کمپانی کوالکام یعنی اسنپدراگون ۸۱۰ عرضه شده است. چیپستی ۸ هسته‌ای که از ۴ هسته Cortex-A53 با فرکانس ۱.۵ گیگاهرتز و همچنین ۴ هسته Cortex-A72 با فرکانس ۲.۰ گیگاهرتز بهره می‌برد.

این پردازنده قدرتمند همراه با رابط گرافیکی Aderno 430 و ۳ گیگابایت رم در کنار ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی قابل افزایش تا ۲۵۶ گیگابایت، یک سخت‌افزار قدرتمند محسوب می‌شود؛ اما سروصدای این چیپست برای چیست؟!

حتما به خاطر دارید که اسنپدراگون ۸۱۰ به خاطر مشکل داغ شدن بیش از حد حین کار، از دستور کار نیمی از کمپانی‌های مطرح تولید کننده اسمارت فون برای استفاده در محصولاتشان کنار گذاشته شد؛ اما خب سونی است دیگر… بنابراین اگر به دشت و دمن رفته و خلاصه سرظهر گرسنه شدید، می‌توانید به راحتی دو عدد تخم مرغ را بر روی قاب شیشه‌ای این محصول شکسته و نیمرویی خوشمزه نوش جان کنید! البته شانس آورده‌ایم که سونی برای خنک کردن این گرما از فناوری‌های خاصی نیز بهره برده است! هرچند باید بگوییم قدرت این پردازنده به اندازه کافی بالاست و در هنگام کار با گوشی یا بازی و … هیچ گونه لگ زدن یا هنگی برای کاربر رخ نخواهد داد، فقط ممکن است دچار سوختگی درجه یک شده که آن‌هم با کمی خمیر دندان و سیب زمینی قابل درمان است!

اما هواوی میت ۸ برایمان چه در نظر دارد. این کمپانی چینی برای میت ۸ از چیپست اختصاصی خود یعنی Hisilicon Kirin 950 استفاده کرده است. پردازنده‌ای ۸ هسته‌ای که از ۴ هسته Cortex-A72 با فرکانس ۲.۳ گیگاهرتز و ۴ هسته Cortex-A53 با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز بهره می‌گیرد.

این پردازنده همراه با رابط گرافیکی Mali-T880 MP4 و ۴ گیگابایت رم برای خود قدرت عجیبی دارد. در کنار آن نیز بهره‌گیری از ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی قابل افزایش با رم میکرو اس‌دی تا ۱۲۸ گیگابایت به کاربر کمک می‌کند تا در آینده نیز مشکلی نداشته باشد. البته باید بگوییم که اگر شما هم در دشت و دمن گرسنه شدید، می‌توانید با توجه به بدنه فلزی میت ۸ و داغ شدن پردازنده آن هنگام بازی و … یک عدد تخم بلدرچین را بر روی آن شکسته و نوش جان کنید! لازم به ذکر است که هواوی در نسخه‌های خاصی نیز از رم ۳ گیگابایتی و حافظه داخلی ۳۲ گیگابایتی بهره برده است.

اما بیایید تا از بخش توضیحات تئوری خارج شده و کمی به بنچمارک‌های این دو محصول نگاهی بی اندازیم:

نظر کارشناسی داور:

خب هر دو محصول از پردازنده‌های قدرتمندی برخوردار هستند و هر کدام حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. اگر بخواهیم اصلی‌ترین مشکل اسنپدراگون ۸۱۰ یعنی گرم شدن بیش از حد آن‌ها کنار بگذاریم، سونی در این حوزه نقص زیادی ندارد. در ادامه می‌توانید ویدیو مربوط به بوت شدن این دو مدل را تماشا کنید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

سونی است و دوربینش … شاید اگر این کمپانی فقط بر روی تولید دوربین متمرکز می‌شد، الان شرایطی بهتر از این داشت. باید ببینم که آیا سونی می‌تواند ضعف‌های نیمه اول را در این دقایق باقی مانده بر طرف کرده و کمی هم به سوی میت ۸ حمله کند یا خیر. نمی‌دانم چرا ناگهان یاد آخرین بازی برزیل و آلمان افتادم … بگذریم!

سونی برای Z5 پریمیوم از یک دوربین قدرتمند ۲۳ مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.0، لنز ۲۴ میلی‌متری واید و سنسور ۱/۲.۳ اینچی استفاده کرده است. این دوربین همراه با سیستم فوکوس چند نقطه‌ای هیبریدی و یک فلاش LED می‌تواند ضربه محکمی به هواوی وارد سازد؛ اما باید دید آیا در عمل نیز این‌گونه هست یا خیر!

نرم‌افزار به کار گرفته شده برای دوربین از افکت‌ها و قسمت‌های خوبی تشکیل شده است که عکس گرفتن با آن‌ را لذت بخش می‌کند؛ اما حقیقتا باید بگویم که هنگام کار با دوربین Z5 پریمیوم واقعا ضد حال خوردم! متاسفانه اصلا آن چیزی که فکر می‌کردم نبود. وجود نویز بسیار زیاد در محیط‌های تاریک و زمان ثبت عکس طولانی مهم‌ترین مشکلات این دوربین است.

در حوزه فیلم‌برداری، دوربین قدرتمند سونی می‌تواند با وضوح ۲۱۶۰p و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کند؛ بنابراین اگر با این وضوح فیلم گرفتید، حتما به دنبال یک تلویزیون ۴K نیز برای پخش آن باشید. البته به جز این کیفیت، فیلم‌برداری با وضوح فول اچ‌دی و سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه و همچنین با وضوح HD و سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه می‌تواند بر جذابیت‌های این دوربین در قسمت فیلم‌برداری بیافزاید.

اگر بخواهیم کمی هم درباره دوربین دوم Z5 پریمیوم صحبت کنیم، باید بگوییم که استفاده از یک دوربین ۵.۱ مگاپیکسلی با توان فیلم‌برداری فول اچ‌دی انتخاب این کمپانی شرقی است.

اما به سراغ دوربین میت ۸ می‌رویم، هواوی از یک دوربین ۱۶ مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.0، لنز ۲۷ میلی‌متری و سنسوری با سایز ۱/۲.۸ اینچی استفاده کرده است. این دوربین نیز با امکاناتی همچون فوکوس خودکار چند نقطه‌ای، فلاش دوگانه LED و قابلیت‌های چندگانه نرم‌افزاری نه تنها می‌تواند رقیب سختی برای سونی باشد، حتی شاید بتواند یک موقعیت خطرناک نیز روی دروازه این پرچم‌دار ژاپنی ایجاد کند.

نرم افزار به کار گرفته شده برای دوربین هواوی جذابیت‌های زیادی دارد. ضبط فیلم در حالت‌های Slow-Motion و Time Lapse به همراه انبوهی از افکت‌های تصویری و جذاب هیچ چیزی از سونی و پرچم‌دارش کم ندارد.

در مورد فیلم‌برداری نیز باید بگوییم که این دوربین می‌تواند در وضوح FHD با سرعت‌های ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کند. البته با وضوح HD فیلم‌برداری با سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه نیز امکان‌پذیر است و خبری از فیلم‌برداری ۴K در آن نیست که در این دوره و زمانه یک ضعف محسوب می‌شود و شاید به نوعی یک گل به خودی باشد!

دوربین ۸ مگاپیکسلی سلفی میت ۸ نیز برای خود قدرت مناسبی دارد. این دوربین با لنز ۲۶ میلی‌متری و دیافراگم f2.4 می‌تواند با وضوح فول اچ‌دی نیز فیلم‌برداری کند.

نظر کارشناسی داور:

باید بپذیریم که محصولات سونی در قسمت دوربین و کیفیت تصاویر ثبت شده واقعا خوب عمل می‌کنند. اما در کنار این موضوع کمپانی‌های دیگر نیز در حال پیشرفت سریعی در این حوزه هستند. سونی اگر می‌خواهد برتری خودش را حفظ کند باید استراتژی‌اش را کمی تغییر دهد.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

به پخش چندرسانه‌ای می‌رسیم، جایی که هر دوگوشی حرف‌های جالبی برای گفتن دارند. سونی با یک نمایشگر ۵.۵ اینچی و البته وضوح فوق‌العاده ۴K می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌های پخش فیلم و بازی باشد. باید پذیرفت که بازی با اسمارت فونی که یک نمایشگر فوق‌العاده دارد و یا دیدن فیلم و سریال با این چنین صفحه نمایشی همراه با موتورهای خاص سونی و رنگ‌های گرم واقعا لذت بخش است. در کنار این ویژگی می‌توان به محل مناسب اسپیکرها و البته صدای فراگیر آن‌ها نیز اشاره داشت.

اما بگذارید تا رقیبش را نیز کمی به چالش بکشیم. میت ۸ اما بازهم در این بخش نمی‌خواهد کم بیاورد. وجود یک نمایشگر ۶ اینچی با وضوح فول اچ‌دی اصلا نمی‌تواند یک نقطه‌ضعف در برابر پرچم‌دار سونی محسوب شود. در واقع میت ۸ هم با وجود یک نمایشگر بزرگ، وضوح مناسب، اسپیکر قدرتمند و باتری مناسب در این حوزه هیچ چیز از رقیب با اصالتش کم ندارد!

نظر کارشناسی داور:

خب، همان‌طور که دیدیم در این بخش هر دو محصول پا به پای هم حرکت کرده و نگذاشتند تا دیگری سبقت بگیرد. البته شرایط سونی در این بخش حداقل روی کاغذ کمی بهتر است.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

به دقایق پایانی بازی نزدیک می‌شویم، سونی در قسمت باتری چند سالی است که محصولات قدری وارد بازار کرده است و معتقد است که اسمارت فون‌هایش در حوزه باتری از همه رقبا بهترند! اما خب، باید پذیرفت که همه چیز آن‌گونه که کمپانی‌ها ادعا می‌کنند، نیست.

Z5 پریمیوم با یک باتری ۳۴۳۰ میلی‌آمپری عرضه شده است. در واقع وقتی به وضوح و چگالی پیکسلی این مدل نگاه می‌کنم و بعد عدد روی باتری را می‌بینم، به فکر فرو می‌روم! اینکه سونی پیش خود چه فکری کرده است. بله همان‌طور که حدس می‌زدیم این پرچم‌دار سونی نیز با استفاده عادی همراه با وای‌فای یا دیتا و … می‌تواند یک روز در کنار شما باشد. البته سونی برای شارژ باتری نیز از فناوری Quick Charge 2.0 که اجازه می‌دهد ۶۰ درصد باتری در ۳۰ دقیقه شارژ شود، بهره برده است.

محصولات سری میت همیشه به داشتن باتری‌های توانمند مشهور بوده‌اند و میت ۸ نیز از این قاعده مستثنی نیست. البته با این که این پرچم‌دار هواوی از یک باتری ۴ هزار میلی‌آمپری برخوردار است، اما وجود یک نمایشگر ۶ اینچی با وضوح فول اچ‌دی، باعث می‌شود تا او نیز پس از یک روز کاری پرکار از شما طلب پریز برق کند! البته باید بگوییم که میت ۸ از فناوری شارژ سریع برخوردار است و این باتری می‌تواند با این فناوری در عرض ۳۰ دقیقه حدود ۴۰ درصد شارژ شود. ضمن آنکه رقم بیشتر از ۱۶ ساعت اینترنت گردی، خودش یک رکورد محسوب می‌شود!

نظر کارشناسی داور:

نظر خاصی ندارم! هر دو مدل در سطح مناسبی قرار دارند اما بایستی میت ۸ را با لبخند پر رنگ‌تری نگریست!


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به ده دقیقه پایانی رسیدیم و دو تیم بی‌صبرانه منتظر شنیدن سوت داور هستند. در این قسمت نگاهی به امکانات ویژه این دو محصول می‌اندازیم.

مهم‌ترین ویژگی Z5 پریمیوم، قابلیت ضد آب بودن آن و دریافت گواهینامه IP68 است. با این ویژگی Z5 پریمیوم می‌تواند به مدت ۳۰ دقیقه در عمق ۱.۵ متری آب زنده بماند. البته کاربران عزیز توجه داشته باشید که این موضوع بدان معنی نیست که با گوشی خود حتما به شنا بروید!

وجود حسگر اثر انگشت، پشتیبانی از شبکه ۳G و ۴G LTE، وای‌فای، فناوری NFC، پشتیبانی از OTG، بلوتوث نسخه ۴.۱، وجود اکثر سنسورهای مورد نیاز اعم از قطب نما، شتاب سنج، مجاورت، ژیروسکوپ و … نشان می‌دهد که عنوان پرچم‌دار برازنده این محصول شرقی است.

میت ۸ نیز در مقابل سونی Z5 پریمیوم آن‌چنان ضعیف نیست. در واقع به جز عدم بهره‌گیری از فناوری ضد آب، بقیه امکانات این دو محصول شبیه به هم است.

وجود حسگر اثر انگشت، وای فای، بلوتوث نسخه ۴.۲، فناوری NFC، پشتیبانی از OTG، وجود حسگرهای قطب نما، شتاب سنج، مجاورت، روشنایی و ژیروسکوپ گفته ما را تایید می‌کند.

نظر کارشناسی داور:

در اینجا بد نیست به محل قرارگیری سنسورهای اثر انگشت نیز نگاهی داشته باشیم. این سنسور در محصول سونی در کناره‌های دستگاه بر روی کلید پاور قرار گرفته و از سرعت مناسبی برخوردار است اما برای استفاده از آن می‌بایست حتما کلید پاور را بفشارید، موردی که در میت ۸ شاهدش نیستیم! در واقع سنسور اثر انگشت موجود بر روی میت ۸ در بخش پشتی جا خوش کرده و همیشه و در هر زمان آماده به‌کار است. اما قابلیت ضد آب بودن پریمیوم یک برگ برنده برای آن محسوب می‌شود.


وقت اضافه: قیمت

تا بازی به اتمام نرسیده باید بگوییم که سونی Z5 پریمیوم قیمتی در حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان داشته و در مقابل پرچم‌دار هواوی بهایی پایین‌تر یعنی ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دارد.

نظر کارشناسی داور:

هر دو محصول در یک رنج قیمتی نسبتا نزدیک هستند و خرید آن‌ها بستگی به شما و نیازتان دارد.


موقعیت‌های سونی روی دروازه هواوی:

  • ضد آب و گرد و غبار
  • وضوح بالای نمایشگر
  • ثبت فیلم با وضوح ۴K
  • صدای استریو
  • دوربین هم‌سطح با بدنه

موقعیت‌های هواوی روی دروازه سونی:

  • طراحی دل‌چسب و زیبا
  • بدنه تمام فلزی و یکپارچه
  • دوربین دوم قوی‌تر
  • وجود ۲ فلاش LED دو رنگ
  • باتری توانمند

به‌ نظر شما برنده مسابقه سونی اکسپریا Z5 پریمیوم و هواوی میت 8 کدام است؟!

نوشته مقایسه سونی اکسپریا Z5 پریمیوم با هواوی میت ۸: اژدها علیه سامورایی! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه بلک‌بری Priv و نکسوس ۶P: نبرد دورگه‌ها

مقایسه بلک‌بری Priv و نکسوس ۶P: نبرد دورگه‌ها

باز هم با سری مسابقات جام قهرمانی آی‌تی‌رسان در خدمت شما هستیم. امروز شاهد نبرد بلکبری Priv در مقابل نکسوس ۶P خواهیم بود. باید دید که اندیشه مربی‌های این دو گوشی (همان کمپانی‌های سازنده آن‌ها) در این بازی، به کجا ختم خواهد شد و کدام تیم به عنوان برنده این مسابقه، از میدان خارج خواهد شد. این دو گوشی برای صعود از مرحله حذفی، باید نیم نگاهی به مسابقه دو رقیب هم گروهی‌شان یعنی آیفون ۶S PLUS و ال‌جی G5 داشته باشند تا ببینیم در نهایت، کدام گوشی‌ها می‌توانند به مرحله حذفی جام قدم بگذارند. تیم‌ها وارد میدان شدند و بنده هم به عنوان داور مسابقه، سعی در قضاوت عادلانه و به دور از تعصب خواهم داشت. از شما صمیمانه دعوت می‌کنیم که تا پایان این مسابقه با ما همراه باشید.

۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

سوت آغاز رقابت به صدا در می‌آید و دو گوشی، در ۱۰ دقیقه ابتدایی مسابقه، سعی خواهند داشت برتری‌های خود در قسمت طراحی ظاهری را به رخ بکشند. چون نکسوس ۶P از لحاظ زمان معرفی، یک ماه از رقیبش بزرگ‌تر است، ادب حکم می‌کند در ابتدا، نگاهی بیاندازیم به نکسوس ۶P و ببینیم گوگل، در مقابل رقیب نام آشنایش، بلک بری، چه خلاقیت‌هایی را در این بخش به نمایش گذاشته است. ابعاد ۷.۳ در ۷۷.۸ در ۱۵۹.۳ در همان ابتدا معلوم می‌کند که با یک گوشی‌ نسبتا بزرگ مواجه هستیم. صفحه نمایش ۵.۷ اینچی که گوگل برای نکسوسش در نظر گرفته، مهر تاییدی است بر حرف‌های ما. اگر بیشتر دقت کنیم، قابل مشاهده است که حاشیه صفحه نمایش از بدنه دستگاه، هم از کنار و هم از بالا و پایین، تقریبا زیاد است و همان‌طور که می‌توان حدس زد، در دست گرفتن و کار با این گوشی بزرگ، اندکی مشکل است. اگر با نسل قبلی نکسوس که توسط موتورولا تولید شد کار کرده باشید، متوجه خواهید شد که نکسوس ۶P اندکی کشیده‌تر است و هواوی سعی کرده بدنه فلزی دستگاه را با ظرافتی بیشتر، نسبت به نکسوس قبلی به بازار عرضه کند. طراحی و محل قرارگیری بلندگوهای دستگاه در نکسوس ۶P شباهت زیادی به نکسوس ۶ دارد. دو بلنگو در بالا و پایین صفحه نمایش، به شکل خطی افقی قرار داده شده‌اند. علاوه بر این‌ها، دوربین سلفی دستگاه در کنار بلندگو تماس این گوشی قرار داده شده و اندکی آن طرف‌تر، چراغ اعلانات به چشم می‌خورد. شاید بتوان این‌گونه بیان کرد که شکل جلو دستگاه، خیلی چشم نواز نیست و گوگل سعی کرده اصل اول در محصولات نکسوس یعنی سادگی را رعایت کند.

اگر نگاهی به اطراف این گوشی بیاندازیم، نکته‌ای که در خصوص ظرافت بدنه فلزی یکپارچه بیان کرده بودیم، بیشتر به چشم می‌خورد. دکمه پاور دستگاه به همراه دکمه‌های ولوم، در سمت راست قرار گرفته‌اند و در طرف مقابل، محل ورود سیم کارت نانو طراحی شده است و همان‌طور که در اخبار هم شنیده شده بود، این دستگاه از کارت حافظه جانبی پشتیبانی نمی‌کند. با توجه به ابعاد بزرگ نکسوس ۶P، می‌توان به این نکته اشاره کرد که دسترسی به دکمه‌ها، اندکی دشوار خواهد بود.

با نگاهی به نمای بالای دستگاه، ورودی جک ۳.۵ میلی‌متری را مشاهده خواهیم کرد. در پایین نکسوس ۶P هم محل ورود پورت USB تایپ C تعبیه شده است.

پشت نکسوس ۶P، به نسبت سری قبلی‌اش، اندکی شکیل‌تر به نظر می‌رسد. اولین چیزی که نظر شما را جلب خواهد کرد، نوار سیاه رنگی است که در بالای قسمت پشتی دستگاه قرار گرفته است. سنسورهای دستگاه به همراه دوربین ۱۲.۳ مگاپیکسلی و فلاش LED دوگانه، از قسمت‌هایی هستند که در زیر این نوار مشکی، قرار داده شده‌اند. اندکی پایین‌تر از این بخش، میکروفون دوم دستگاه برای از حذف صداهای مزاحم جای گرفته است. علاه بر آن، هواوی سعی کرده حسگر اثر انگشت را در پشت دستگاه قرار دهد تا کاربران راحت‌تر به آن دسترسی داشته باشند. مورد دیگری که نظر شما را به خودش معطوف می‌سازد، لوگو بزرگی است که با اسم نکسوس در پشت دستگاه حک شده و در پایین، نام کمپانی سازنده یعنی هواوی نوشته شده است.

حال وقت این است که بلک‌بری هم خودی نشان دهد تا ببینیم گوشی اندرویدی این کمپانی، چه ویژگی‌های ظاهری دارد. اصلا این گوشی از همان زمانی هم که معرفی شد، سر و صدای زیادی را به راه انداخت. یک گوشی با نمایشگری خمیده با سیستم عامل اندروید از بلک‌بری. جمله قبل، در هنگامی که بر سر زبان‌ها افتاد، پر از ضد و نقیض بود، ولی بلک‌بری سعی کرد به طرفدارانش این اطمینان را بدهد که این گوشی، انتظارات آن‌ها را برآورده خواهد کرد. بلک‌بری Priv  با ابعاد ۹.۴ در ۷۷.۲ در ۱۴۷ میلی‌متر، صفحه نمایشی ۵.۴ اینچی با گوشه‌های خمیده دارد. حاشیه بالایی صفحه نمایش، اندازه نسبتا مناسبی دارد و دوربین ۲ مگاپیکسلی به همراه سنسورهای دستگاه و چراغ نوتیفیکیشن، در این بخش قرار گرفته‌اند. اگر به حاشیه پایین دستگاه نگاهی بیاندازیم، مشاهده خواهیم کرد که این بخش به صورت یکپارچه، محل قرارگیری بلندگو اصلی دستگاه است.

با دقت در اطراف دستگاه، می‌بینیم که سمت چپ گوشی، تنها محل قرارگیری دکمه پاور دستگاه است و دکمه کم و زیاد کردن صدا، در سمت راست تعبیه شده‌اند. در بین دکمه‌های ولوم، یک دکمه دیگر هم قرار گرفته که چند دستورالعمل ساده مانند پایین کشیدن منو اعلانات یا قطع کردن صدای گوشی در هنگام تماس را انجام می‌دهد. قسمت پایینی گوشی، محل قرارگیری ورودی جک ۳.۵ میلیمتری صدا و پورت USB است. بلک‌بری Priv، قابلیت پشتیبانی از سیم کارت نانو را دارد که از قسمت بالایی دستگاه، وارد می‌شود. در انتها، این مورد را هم اضافه می‌کنیم که لوگو بلک‌بری مانند گوشی‌های دیگر این کمپانی در بالای صفحه نمایش، قرار گرفته و جلوه کاملا کلاسیک و رسمی را به گوشی بخشیده است.

حال به پشت گوشی نگاهی می‌کنیم تا وضعیت قرارگیری دوربین و سایر امکانات را بهتر مشاهده کنیم. دوربین ۱۸ مگاپیکسلی این دستگاه، در بخش بالایی بدنه پشتی و در کنار آن هم LED دوگانه قرار گرفته‌ است. همچنین لوگو بلک‌بری باز هم در پشت دستگاه، به زیبایی‌هایی طراحی این گوشی افزوده است. اما این پایان داستان نیست. وقت آن است که کیبورد بلک‌بری Priv را به شما معرفی کنیم. این گوشی، از یک کیبورد بهره می‌برد که دقیقا می‌توانید مانند یک ابزار کنترلی مجزا، برای کارهایی که با Priv انجام می‌دهید، از آن استفاده کنید. این کیبورد به حالت کشویی طراحی شده است و با بالا دادن صفحه نمایش، می‌توانید آن را فعال کنید. بدنه Priv از جنس پلاستیک است و در مقایسه با حریفش، قطعا از مقاومت کمتری در هنگام ضربات ناگهانی برخوردار خواهد بود.

نظر کارشناسی داور: می‌توانیم این موضوع را بگوییم که در نگاه اول، بلک بری Priv با صفحه نمایشی خمیده و طراحی زیبا‌تر نسبت به نکسوس ۶P، نظر هر کاربری را به خودش جلب خواهد کرد. همچنین کیبورد این دستگاه می‌تواند برای عده‌ای بسیار جالب باشد و طرح کشویی بلک‌بری، شاید از ایده‌های خلاقانه‌ای بود که این شرکت سعی کرده از آن استفاده کند. همان‌طور که گفتیم، دسترسی به دکمه‌ها در نکسوس۶P، کاربر را اندکی با مشکل مواجه می‌سازد و این در حالی است که دکمه‌های Priv چه در حالتی که از کیبورد استفاده می‌کنید و چه در موقعی که صفحه کلید غیر فعال است، دسترسی به مراتب بهتری را دارد. اگر چه قرار دادن دکمه‌ای در میان دکمه‌های ولوم Priv با کاربری اندک، موردی است که خیلی جالب به نطر نمی‌رسد.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

وارد ۱۰ دقیقه دوم بازی شدیم. جایی که گوشی‌ها باید در خصوص کیفیت ساخت و مسائل مربوط به آن با یکدیگر به رقابت بپردازند. با بلک‌بری Priv شروع می‌کنیم. وزن ۱۹۸ گرمی این گوشی، در همان ابتدا این حس را به شما منتقل می‌کند که با یک گوشی سنگین سر و کار خواهید داشت. این موضوع برای محصولی که از جنس پلاستیک ساخته شده است، یک نقطه ضعف محسوب می‌شود. البته صفحه نمایش خمیده بلک‌بری، این امکان را می‌دهد که هنگام کار با آن، راحتی بیشتری احساس کنید. خوب است به این نکته اشاره کنیم که توزیع وزن مناسب در بلک‌بری Priv به خصوص در هنگامی که کیبورد باز است، این اطمینان را به کاربر می‌دهد که به راحتی می‌تواند این گوشی را با یک دست کنترل کند. البته بدنه پشتی آن هم، سر نمی‌خورد و می‌توان آن را به راحتی بر روی سطح‌های مختلف قرار داد.

می‌رویم به سراغ نکسوس ۶P تا ببینیم گوگل، چه تلاش‌هایی برای برآورده کردن انتظارات کاربران نکسوس انجام داده است. با وزن ۱۷۸ گرم، نکسوس کمی سبک‌تر از حریفش است. بر خلاف محصول بلک‌بری، نکسوس ۶P از بدنه‌ای تماما فلزی ساخته شده است ولی از این ضعف برخوردار است که بدنه آن بسیار لغزنده است و کمی هم استعداد جذب اثر انگشت روی پشت دستگاه را دارد. شاید بتوان گفت که به دلیل ابعاد بزرگ، کار با نکسوس ۶P خیلی راحت نیست و  نمی‌توان بسیاری از کارها را با یک دست کنترل کرد.

نظر کارشناسی داور: در خصوص مقایسه مقاومت بدنه‌ها، مشخصا نکسوس ۶P بسیار بهتر از Priv عمل کرده است. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که با وجود صفحه نمایش کوچک‌تر و جنس سبک بدنه، وزن بلک‌بری Priv تقریبا زیاد است و این ممکن است مشکلاتی در هنگام کار به وجود آورد. به هر حال هر دو گوشی در مقایسه با دیگر رقیبان خود در بازار تلفن‌های هوشمند، وزن بالایی دارند. از آن جایی که سبک بودن و خوش دستی گوشی، یکی از اصلی‌ترین فاکتورهای خرید آن است، این وزن زیاد ممکن است در ذهن مشتری به یک نکته منفی تبدیل شود.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش

تا اینجای کار، دیدیم که دو گوشی بلک‌بری Priv و نکسوس ۶P، توانایی خود را در بخش طراحی و ظاهر و همچنین کیفیت ساخت به نمایش گذاشتند و توانستند طرفداران خودشان را به وجد بیاورند. حال دیگر نوبت این است که به سراغ مقایسه صفحه نمایش‌های این دو گوشی برویم. جایی که صفحه نمایش ۵.۷ اینچی نکسوس ۶P، در مقابل صفحه نمایش ۵.۴ اینچی بلک‌بری Priv به رقابت می‌پردازد. تا اینجای کار، هر دو گوشی، بسیار رقابت نزدیکی را داشتند. امیدواریم که در این بخش هم هر دو محصول، رقابت تماشاگر پسندی را از خود به نمایش بگذارند.

با نگاهی به اطلاعات جزیی‌تر در خصوص صفحه نمایش نکسوس ۶P، می‌توان دریافت که گوگل، از نمایشگری ساخته شده با فناوری امولد، پا به این مسابقه گذاشته است. این نمایشگر، دارای وضوح ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ است که در هر اینچ از آن، ۵۱۸ پیکسل قرار دارند. همچنین این صفحه نمایش، از فناوری Gorilla Glass 4 به همراه لایه محافظ Oleophobic برای مقاومت هر چه بیشتر در مواجه با ضربه استفاده می‌کند. اگر بخواهیم این اطلاعات را در مورد بلک‌بری Priv هم مطرح سازیم، باید اشاره کنیم که این صفحه نمایش با کیفیت ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ توانایی نمایش ۵۴۰ پیکسل در هر اینچ را دارد که در مقایسه با رقیبش، اندکی بیشتر است. همچنین بلک‌بری سعی کرده از نمایشگر خود با استفاده از فناوری Gorilla Glass 4 محافظت کند. برای اولین بار، بلک‌بری از صفحه نمایشی با فناوری سوپر امولد و گوشه‌های خمیده (البته باید اشاره کرد که قبلا هم بلک‌بری از فناوری امولد برای صفحه نمایش یکی از گوشی‌هایش بهره برده بود)، به سبک گوشی‌هایی مانند گلکسی S7 edge و گلکسی S6 edge استفاده کرده و همانطور که در بخش طراحی اشاره کردیم، به این دستگاه جلوه زیبایی داده است. (بلکبری پریو در سمت راست و نکسوس ۶P در سمت چپ)

صفحه نمایش هر دو گوشی، قابلیت نشان دادن ۱۶ میلیون رنگ را دارند، با این تفاوت که اشباع رنگ‌ها در نکسوس ۶P، کمی بیشتر از حد معمول در صفحات امولد است و رنگ‌ها در بلک‌بری Priv، زنده‌تر جلوه می‌کنند. هر دو نمایشگر، رنگ‌های تیره را با عمق بالایی نمایش می‌دهند و این ویژگی را مدیون فناوری امولد هستند. در هنگام شارژ گوشی، میزان باتری بر روی صفحه نمایش خمیده بلک‌بری به نمایش در می‌آید که به زیبایی گوشی اضافه می‌کند. همچنین بخش خمیده صفحه نمایش، رابط کاربری خاص خودش را هم دارد که در ادامه با آن آشنا خواهیم شد. درست است که خمیده شدن صفحه نمایش، طراحی خوبی دارد، اما در عمل، حساسیت پایینی در دستورات لمسی دارد و مخصوصا جاهایی که خمیدگی صفحه نمایش شروع می‌شود، تاچ دستگاه عملکرد خوبی در اجرای فرمان‌ها از خود نشان نمی‌دهد.

در مقایسه کیفیت صفحه نمایش ها در تابش مستقیم نور خورشید، به این نتیجه می‌رسیم که بلک‌بری با ماکزیمم میزان روشنایی ۴۰۴nits در مقابل ماکزیمم توان روشنایی نکسوس ۶P با مقدار ۳۵۶nits عملکرد بهتری را به نمایش می‌گذارد. این در حالی است که نکسوس ۶P توانسته با مینیمم نور ۱nit این امکان را فراهم کند تا کاربر در هنگام استفاده از گوشی در فضاهای مطلقا تاریک، راحتی بیشتری داشته باشد. همچنین هر دو گوشی، کنتراست غیر قابل اندازه‌گیری دارند.

نظر کارشناسی داور: علاوه بر زیبایی، صفحه خمیده بلک‌بری Priv نمایش بهتری از رنگ‌ها را مخصوصا زیر نور آفتاب دارد. همچنین در زوایا مختلف، این بلک‌بری است که با اختلافی جزیی، رقیبش نکسوس را شکست می‌دهد و می‌تواند تصاویر را باوضوح بهتر به نمایش در بیاورد. هر چند انعکاس تصویر خارجی بر روی صفحه نمایش هر دو گوشی، به خصوص بلک‌بری، از نقاط ضعف هر دو نمایشگر محسوب می‌شود. به هر حال، بسیار دشوار است که در این مورد، به طور قطعی بگوییم که کدام گوشی، نمایشگر بهتری نسبت به حریفش دارد.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

می‌رسیم به بخش مقایسه نرم افزای این دو گوشی. هر جا نام نکسوس شنیده می‌شود، شما می‌توانید اطمینان داشته باشید که به طور کامل، مورد حمایت نرم افزاری قرار خواهید گرفت و زودتر از سایر کاربران با دستگاه‌هایی از برندهای متفاوت، از امکانات جدید هر اندروید که به بازار عرضه می‌شود استفاده کنید. شاید برخی کاربران، علاقه چندانی به کار با اندروید خام گوگل نداشته باشند و بخواهند امکانات اضافی دیگری بر روی سیستم عاملشان قرار گرفته باشد اما شک نکنید عده‌ای از دوستداران اندروید، به خصوص توسعه دهندگان و برنامه نویسان، اندروید خام را با هیچ چیز عوض نمی‌کنند. چرا که شما می‌توانید با روت کردن نکسوس خود، آن را به ابزاری همه کاره تبدیل کنید و بسیاری از نرم افزارها را آن‌طور که دوست دارید، شخصی سازی نمایید. همچنین اگر خیلی کنجکاو باشید، قادر خواهید بود با نصب نرم افزارهایی مانند Xposed installer یا Gravity Box هسته سیستم عامل‌تان را در دست بگیرید و تغییراتی را در آن اعمال نمایید. از ویژگی‌های جالب رابط کاربری نکسوس ۶P (که البته در برخی پرچمداران دیگر با صفحه نمایش امولد وجود دارد) نمایش ساعت و نوتیفیکیشن‌ها به صورت سیاه و سفید است. به صورتی که هر گاه گوشی را برمی‌دارید و یا از جیب خود خارج می‌کنید، می‌توانید اطلاعاتی در خصوص زمان و اعلانات را به راحتی مشاهده کنید. یکی از چیزهایی که نظر کاربران را در قسمت رابط کاربری جلب می‌کند، وجود تم‌های متنوع بر روی گوشی است که نکسوس از این امکان بی‌بهره است. صادقانه باید گفت که در این مورد، رابط‌های کاربری که دیگر کمپانی‌ها برای محصولات خود در نظر گرفته‌اند،جلوه بهتری دارد و تنوع بیشتری در اختیار شخص استفاده کننده قرار می‌دهند.

شاید عجیب‌ترین بحش این مسابقه برای طرفداران بلک‌بری، این است که باید بگوییم این شرکت، Priv را با پشتیبانی از سیستم عامل اندروید ساخته است و دیگر خبری از سیستم عامل اختصاصی بلک‌بری برای این محصول نیست. به هر حال، این سیاستی است که شرکت برای بقا در بازار گوشی‌های هوشمند در نظر گرفته است. بلک‌بری Priv از اندروید Lollipop با نسخه ۵.۱.۱ استفاده کرده است. البته بلک‌بری سعی کرده اصالت خودش را هم حفظ کند و علاقه مندان بلک‌بری، قادر هستند به بسیاری از نرم افزارها و قابلیت‌های اختصاصی که بر روی سیستم عامل بلک‌بری بود، دسترسی داشته باشند. البته در مقایسه کلی، می‌توان گفت که اندرویدی که برای Priv طراحی گردیده است، شباهت زیادی به اندروید خام دارد ولی نکته جالب در طراحی رابط کاربری، بخش مربوط به صفحه نمایشی خمیده است. شما می‌توانید در آن قسمت، نوتیفیکیشن‌های خود را چک کنید و لیستی از نرم افزارها یا مخاطبانتان را در آن ایجاد کنید تا در مواقع ضروری، دسترسی سریع‌تری به آن‌ها داشته باشید.

نظر کارشناسی داور: اگر تجربه کار با سیستم عامل بلک‌بری را داشته باشید، مطمئنا همیشه از این مسئله گله‌مند بوده‌اید که استور این سیستم عامل، پشتیبانی خیلی خوبی از نرم افزارهای محبوب در بازار را نداشت و همیشه با محدودیت‌هایی رو به رو بودید. با عوض شدن سیستم عامل، قطعا کاربران زیادی، به سوی Priv خواهند آمد تا بتوانند اندروید را در قالب گوشی یک برند مطرح مانند بلکبری امتحان کنند.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

بلک‌بری Priv، تراشه اسنپدراگون ۸۰۸ به همراه ۱ پردازنده ۴ هسته‌ای Cortex-A53 و یک پردازنده دو هسته‌ای Cortex-A57 را در داخل خود جای داده که قدرت سخت افزاری این دستگاه را تامین می‌کنند. این گوشی تنها در یک مدل و با رم ۳ گیگابایتی و حافظه داخلی ۳۲ گیگابایت، به بازار عرضه شده است. همچنین، Priv قابلیت پشتیبانی از کارت حافظه تا ظرفیت ۲۵۶ گیگابایت را دارد. قلب تپنده گرافیکی این دستگاه، چیپست Adreno 418 است که به نسبت سایر پرچمداران بازار، اندکی ضعیف‌تر به نظر می‌رسد. از طرفی نکسوس ۶P با استفاده از چیپست اسنپدراگون ۸۱۰، با بهره گیری از دو پردازنده ۴ هسته‌ای Cortex-A53 (با فرکانس ۱.۵۵ گیگاهرتز) و Cortex-A57 (با فرکانس۲ گیگاهرتز)، قدرت سخت افزاری‌اش را به رخ حریفش می‌کشد. گوگل، همانند بلک‌بری، از ۳ گیگابایت حافظه رم برای محصولش استفاده کرده است با این تفاوت که نکسوس ۶P در ۳ مدل با ظرفیت‌های ۳۲/۶۴/۱۲۸ گیگابایتی پا در میدان رقابتی پرچمداران گذاشته است. کار پردازش‌های گرافیکی هم به عهده پردازنده Adreno 430 است. نکته منفی در خصوص این محصول، عدم پشتیبانی از کارت حافظه جانبی است ولی گوگل سعی کرده با تنوعی که در ظرفیت حافظه داخلی نکسوسش به خرج داده، این مشکل را تا حدی بر طرف سازد.

بیایید به رسم سایر مسابقه‌ها، از بنچ مارک‌ها برای بررسی هر چه دقیق‌تر سخت افزار این دو دستگاه کمک بگیریم. در ابتدا، نوبت را به AnTuTu می‌دهیم تا شروع به آنالیز کند و بخش‌های مختلف سخت افزاری را مورد امتحان قرار داده و نمره نهایی را صادر کند.

حال به سراغ Bonsai می‌رویم تا نمره‌های آن را هم ببینیم.

و در نهایت، این دو گوشی را به وسیله GeekBench مقایسه می‌کنیم.

نظر کارشناسی داور: باید این نکته را در نظر داشت که بلک‌بری، از نظر سخت افزاری، نه تنها از حریفش در این مسابقه، بلکه از سایر پرچمداران هم عقب‌تر است. این امر را به راحتی می‌توان با دقت به نمراتی که بنچ مارک‌ها به آن اختصاص داده‌اند، فهمید. شاید سخت افزار قوی‌تر در این بخش، نقطه عطفی برای نکسوس برای بازگشت رویایی به بازی و همچنین، پیروزی شیرین در این رقابت باشد. اما هنوز تا پایان رقابت، وقت زیادی باقی مانده و باید منتظر باشیم تا ببینیم بلک‌بری، چه استراتژی را برای شکست دادن حریفش در پیش خواهد گرفت. در ادامه می‌توانید ویدیو مربوط به تست گیمینگ این دو مدل را ببینید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

با ورود به دقیقه ۵۰، وقت این است که دوربین‌های این دو دستگاه هم، قابلیت‌های خودشان را به نمایش بگذارند. باید ببینیم کدام دوربین، تصویر با کیفیت‌تر و طبیعی‌تری را ثبت می‌کند و کاربری آسان‌تری دارد. قطعا مقایسه تصاویر گرفته شده با دوربین دوگوشی، به ما کمک خواهد کرد که بهتر تصمیم بگیریم.

این بار، نکسوس شروع کننده بازی خواهد بود. دوربین ۱۲.۳ مگاپیکسلی این دستگاه، با دیافراگم f/2.0 ساخته شرکت سونی است که در این مورد، با نکسوس ۵X کمپانی ال‌جی، یکسان است. یکی از نکته‌های جالبی که در خصوص دوربین این دستگاه مطرح می‌شود، این است که مهندسان طراح، سیستم OIS را از دوربین این گوشی حذف کردند تا کاربر بتواند عکس‌هایی با جزییات بالاتر را بگیرد. دوربین دستگاه، قابلیت عکس‌برداری پانوراما و HDR+ را دارد که به هر چه حرفه‌ای‌تر شدن این گوشی، کمک می‌کند. دوربین در نور کم، نمایش قابل قبولی از خود به جای می‌گذارد و LED دوگانه، به شما این اطمینان را می‌دهد که بتوانید با خیالی راحت در محیط‌های کم نور به عکاسی بپردازید. باید به این نکته اشاره کرد که فوکوس اتوماتیک دستگاه، نتوانست در تست‌هایی که انجام دادیم، عملکرد قابل قبولی داشته باشد و در اکثر مواقع مجبور هستید به صورت دستی فوکوس انجام دهید.

دوربین ۱۸ مگاپیکسلی بلک‌بری، شاید در ظاهر، کیفیت بالاتری نسبت به حریفش داشته باشد، ولی نکته اینجاست که این تنها مگاپیکسل یک دوربین نیست که قدرت آن را مشخص می‌کند. بر خلاف حریف، این گوشیبه لرزشگیر اپتیکال مجهز است و دوربین پشتی مجهز به LED دوگانه است که عکس‌برداری در شب را راحت‌تر می‌سازد. ولی دوربین در عمل، حرف زیادی برای گفتن ندارد و کیفیت تصویر، مخصوصا در زمانی که دست لرزش داشته باشد یا نور محیط کم باشد، به شدت کاهش می‌یابد.

در مورد دوربین سلفی، بلک‌بری Priv، چه بر روی کاغذ و چه در عمل، شانس چندانی برای پیروزی در این رقابت ندارد. دوربین ۲ مگاپیکسلی این محصول، اصلا در حد و اندازه‌های یک پرچمدار نیست و این در حالی است که گوگل با قرار دادن دوربین ۸ مگاپیکسلی و قابلیت‌هایی از قبیل HDR+ برای این دوربین، سعی کرده دوربین محصولش را بالاتر از حد متوسط طراحی کند و تجربه یک عکاسی سلفی خوب را برای کاربر به ارمغان بیاورد.

دوربین نکسوس، قابلیت فیلم برداری با سرعت ۲۴۰ و ۱۲۰ فریم بر ثانیه را دارد که برای فیلم برداری صحنه آهسته کاملا مناسب است. همچنین دوربین این مدل می‌تواند به صورت ۴K هم فیلم‌برداری کند. در مقایسه با نکسوس ۶P، بلک‌بری قدرت بالایی در ضبط ویدیو به خصوص با کیفیت ۴K را داراست. تمامی رنگ‌ها به خوبی به تصویر کشیده می‌شوند. با ترکیب تکنولوژی OIS و EIS شما می‌توانید حتی در زمان حرکت هم با کیفیت خوبی به فیلم برداری مشغول شوید. البته در خصوص سرعت جابه‌جایی فریم‌ها در Priv، باید به این مورد اشاره کرد که در فیلم برداری با کیفیت ۱۰۸۰p می‌توانید در یک ثانیه ۳۰ یا ۶۰ فریم را ثبت کنید.

نظر کارشناسی داور: واضح است که نکسوس۶P، در مقابل بلک‌بری پریو، از برتری فاحشی به خصوص در بخش دوربین سلفی برخوردار است. ولی به هر حال، این Priv بود که در انتهای این بخش و در مقایسه فیلم برداری ۴K خودی نشان داد و قدرت خودش را به رخ کشید. به هرحال چیزی که مشخص است، برتری فناوری سونی در خصوص ساخت دوربین تلفن همراه نسبت به اشنایدر کروزناخ است. همان‌طور که مشاهده کردیم، سونی هنوز هم در زمینه تولید دوربین‌های موبایل، جز بهترین‌هاست.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: پخش چند رسانه‌ای

کم کم به پایان این رقابت نزدیک می‌شویم و باز هم شما باید آماده قضاوت شوید و برنده این دیدار را مشخص کنید.

در این بخش، به سراغ بلک‌بری Priv می‌رویم تا ببینیم کیفیت صدای خروجی این دستگاه از چه ویژگی‌هایی برخوردار است. همان‌طور که در بخش طراحی گفتیم، بلندگو اصلی دستگاه به صورت یکپارچه در قسمت پایینی صفحه نمایش قرار گرفته است. صدای خروجی، در فضاهای باز به راحتی به گوش می‌رسد و مشکلی از بابت بیس و تریبل صدایی که از بلندگو شنیده می‌شود، نخواهید داشت. همچنین تنظیمات موزیک پلیر و امکاناتی که برای جا‌به‌جا کردن پارامترهای صدا در نظر گرفته شده است، این حس را به کاربر القا می‌کند که می‌تواند هر صدایی را، آن‌طور که دوست دارد گوش دهد. با متصل کردن هدفون، به سرعت متوجه خواهید شد که صدای خروجی، از کیفیت بالایی برخوردار است و تمامی بخش‌های یک موسیقی، به تفکیک و به راحتی شنیده می‌شوند. این امر باعث شده که بلک‌بری Priv، بتواند انتظارات را در زمینه کیفیت صدا، برآورده کند.

با نگاهی به امکانات صوتی نکسوس، می‌توان دریافت که Google Music، برنامه پیش فرض پخش موسیقی در این محصول است که قابلیت‌هایی مانند آپلود و دسترسی به ۵۰۰۰۰ آهنگ از طریق اکانت شخصی و امکان به اشتراک گذاشتن آهنگ‌ها با دوستان بر روی برنامه و خارج از آن، این پلیر را با قابلت‌های خوبی که در اختیار کاربر قرار می‌دهد، به یکی از محبوب‌ترین پلیرهای موسیقی تبدیل کرده است. اینک زمان آن رسیده که بحث خود را در مورد کیفیت صدای خروجی دستگاه ادامه دهیم. نکسوس ۶P، در فضاهای آزاد صدای نسبتا خوبی دارد. البته در مقایسه با رقیبش، می‌توان به این نکته اشاره کرد که بلک‌بری Priv صداها را با جزییات بیشتری پخش می‌کند ولی باز هم می‌توان نمره قبولی را به بلندگو نکسوس ۶P داد. اما تفاوت عمده این دو دستگاه، در هنگامی مشخص می‌شود که هدفون را به محصول گوگل متصل کنیم. در همان ابتدا، صدای خروجی بسیار ضعیف، تمام امیدهای شما را ناامید خواهد کرد. صدایی که از هدفون پخش می‌شود، از کیفیتی به مراتب کمتر از صدای اصلی برخوردار است و حتی در بالاترین حد صدا، برخی صداهای ریز، باز هم به سختی به گوش می‌رسند.

نظر کارشناسی داور: شکی نیست که بلک‌بری Priv عملکرد خیلی بهتری نسبت به نکسوس داشته و صدا خروجی، بهتر شنیده می‌شود. باید این نکته را هم در نظر گرفت که در خصوص پلیر ویدیو، بلک‌بری تصمیم گرفته از همان پلیر ویدیو اندروید خام استفاده بکند ولی سعی کرده تا حد امکان، امکاناتی جزیی به آن اضافه کند. همچنین صفحه نمایش بزرگ‌تر نکسوس ۶P این امکان را می‌دهد که لذت بیشتری از تماشای فیلم بر روی گوشی ببرید.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

به پایان مسابقه که نزدیک می‌شویم، مشاهده می‌کنیم انرژی گوشی‌ها، کم کم رو به تحلیل می‌رود و به همین خاطر، نوبت این است تا ببینیم کدام گوشی، باتری قوی‌تری دارد و می‌تواند مقاومت بهتری تا پایان مسابقه را از خود نشان دهد. باتری نکسوس ۶P ظرفیتی معادل ۳۴۵۰ میلی‌آمپر را دارد که برای گوشی با صفحه نمایش ۵.۷ اینچی، شاید عدد کمی باشد. به لطف مجهز بودن به فناوری شارژ باتری سریع، پر شدن باتری این گوشی، در حالتی که کمتر از ۱۵ درصد شارژ دارد، تقریبا ۱ ساعت به طول خواهد انجامید. همچنین با کمک بهینه سازی‌هایی که گوگل سعی کرده است در اندروید مارشملو انجام دهد (مانند تغییراتی در بخش ذخیره انرژی) این گوشی شارژدهی نسبتا مناسبی دارد. می‌توانید اطلاعات دقیق‌تری از باتری نکسوس ۶P را در پایین مشاهده کنید.

بلک‌بری Priv هم در این قسمت، باتری ۳۴۱۰ میلی آمپری‌اش را روانه میدان می‌کند. شاید بتوان گفت، یکی از امیدهای پیروزی بلک‌بری در مسابقه، همین باتری دستگاهش است. شاید این‌طور باشد که این باتری، نسبت به سایر پرچمداران، از طرفیت بالایی برخوردار نباشد، ولی به هر حال، عملکرد قابل قبولی را از خود به نمایش گذاشته است. از آن‌جا که این گوشی به فناوری شارژ سریع (نسخه دوم) مجهز است، این نوید را به کاربرانش می‌دهد که برای شارژ کامل باتری، لازم نیست زمان زیادی منتظر بمانند. در پایین، اطلاعات دقیق‌تری از این بخش را در مورد بلک‌بری priv می‌بینیم.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات:

به ده دقیقه آخر بازی رسیدیم و تا اینجا، واقعا می‌توانیم بگوییم که هر دو رقیب، تلاش‌های بسیاری داشتند تا نتیجه را به سود خود رقم بزنند. در قسمت پایانی، به مقایسه امکاناتی که بر روی دستگاه‌ها قرار دارند می‌پردازیم.

بهتر است با بلک‌بری Priv شروع کنیم. جایی که اصلی‌ترین موضوع یعنی کیبورد دستگاه، جلوه خاصی به این گوشی بخشیده است و طوری طراحی شده که حتی می‌تواند شما را از لمس صفحه نمایش بی‌نیاز کند. تمامی کلیدهای این کیبورد، به گونه‌ای ساخته شدند که کمترین فشار را به انگشتان دست در هنگام استفاده وارد می‌کنند. همچنین نور پس زمینه سفید، جلوه خوبی به این کیبورد می‌بخشد. شما می‌توانید انگشتان خود را بر روی آن بکشید و به این طریق، صفحات مختلف را بر روی گوشی‌تان جابه‌جا کنید. تنها ایرادی که می‌توان به آن گرفت، این است که دکمه‌ها خیلی کوچک طراحی شده‌اند و به عبارتی، در ابتدا کار کردن با آن‌ها کمی مشکل خواهد بود و ممکن است متنی که می‌نویسید، پر از غلط املایی باشد! ولی پس از مدتی، این مسئله برای شما عادی خواهد شد.

اما ببینیم نکسوس چه در چنته دارد. این گوشی، مجهز به حسگر تشخیص اثر انگشت است که از سرعت بالایی هم برخوردار است. استفاده از پورت USB Type-C همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم، به شارژ سریع باتری منجر می‌شود. همچنین هر دو گوشی از فناوری NFC پشتیبانی می‌کنند ولی به مادون قرمز و رادیو مجهز نیستند.

نطر کارشناسی داور: به هر حال، اینکه بلک‌بری Priv از هیچ کدام از سنسورهای اثر انگشت یا تشخیص عنبیه چشم استفاده نکرده، در بازاری که سایر پرچمداران دیگر کمپانی‌ها از این سنسورها استفاده کرده‌اند را می‌توان به عنوان نقطه ضعف بزرگی برای Priv در نظر گرفت. سنسور اثر انگشت در نکسوس، هم در محل مناسبی قرار گرفته و هم سرعت بسیار بالایی دارد. البته شاید کیبورد بلک‌بری خود به اندازه کافی جذاب باشد و بتواند نظر کاربران را به خودش جلب کند. می‌توانید برای هر دکمه، عملیاتی خاص تعریف کنید تا به محض فشار دادن به آن دکمه، دستورالعمل‌هایی از پیش تعیین شده از جانب شما به سرعت اجرا شود.


وقت اضافه: قیمت

حتما شما هم با من هم عقیده هستید که یکی از فاکتورهای مهم برای خریدن گوشی، قیمت آن در بازار است. اگر بخواهیم مقایسه‌ای بین قیمت‌های این دو دستگاه داشته باشیم، شاهد خواهیم بود در این قسمت هم هر دو گوشی، رقابت بسیار نفس گیری دارند. بلک‌بری Priv با قیمت حدودی ۱ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان، فاصله زیادی با نکسوس ۶P به ارزش ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی ندارد.

نظر کارشناسی داور: بسیار سخت است که بخواهیم یکی از این دو محصول را انتخاب کنیم، چون هر دو قابلیت‌های خاص خودشان را دارند. ولی نکته‌ای که باید مطرح کرد، این است که اگر به خدمات پس از فروش گوشی‌ها نگاه کنیم، به سرعت در می‌یابیم که اگر قطعه‌ای از بلک‌بری Priv به هر نحوی خراب یا غیر قابل استفاده شود، پیدا کردن آن قطعه در ایران، کار نسبتا دشواری است. پس اگر اتفاقی برای گوشی‌تان بیافتد، مجبور خواهید بود زمان زیادی را صرف تعمیر آن بکنید.


موقعیت‌های خطرناکی که بلک‌بری Priv بر دروازه نکسوس ۶P ایجاد کرد

  • صفحه نمایش خمیده با فناوری ساخت سوپر امولد
  • صفحه کلید فیزیکی و هوشمند
  • پشتیبانی از کارت حافظه
  • پشتیبانی از فناوری شارژ سریع (نسخه دوم)

موقعیت‌های خطرناکی که نکسوس ۶P بر دروازه بلک‌بری Priv ایجاد کرد

  • حسگر اثر انگشت
  • دوربین سلفی بسیار قوی‌تر
  • استفاده از پورت USB Type-C
  • بدنه فلزی یکپارچه و مقاوم

به‌ نظر شما برنده مسابقه بلکبری پریو و نکسوس 6P کدام است؟!

نوشته مقایسه بلک‌بری Priv و نکسوس ۶P: نبرد دورگه‌ها اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه ال‌جی G5 با آی‌فون ۶S Plus: نبرد بزرگان!

مقایسه ال‌جی G5 با آی‌فون ۶S Plus: نبرد بزرگان!

با سیزدهمین مسابقه از جام بزرگ آی‌تی‌رسان در خدمت شما هستیم. هر دو شرکت کننده پیش‌تر در مقابل حریفی از گروه خود قرار گرفته‌اند و به خوبی با چم و خم مسابقات آی‌تی‌رسان آشنا هستند. در این مسابقه ال‌جی با G5 به عنوان پرچم‌دار سال ۲۰۱۶ خود می‌بایست در مقابل آی‌فون ۶S Plus نماینده قدرتمند اپل قرار گیرد.


ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

با ورود دو بازیکن به زمین به مانند تمام مسابقات جام آی‌تی‌رسان دو شرکت کننده می‌بایست به تماشاچیان رخی نشان داده و با معرفی ویژگی‌های ظاهری خود دل کاربران را بربایند.

 

اگر نگاهی به ظاهر ال‌جی G5 داشته باشیم بدون شک در می‌یابیم که این محصول خاص و متفاوت است. از دو چشم تابه‌تایش گرفته تا طراحی عجیب و بسیار ساده بخش پشتی همگی یک چیز را فریاد می‌زند، پروژه صفر این بار برای ال‌جی رخداده است!

G4 برادر بزرگ‌تر G5 از بین تماشاچیان برمی‌خیزد و با نگاهی مهربانانه اندام برادر کوچک‌تر را می‌ستاید. حضور فلز در اولین پرچم‌دار ال‌جی زیبایی خاصی را برای این اسمارت‌فون به ارمغان آورده است. در بخش جلویی G5 به مانند همیشه شما می‌توانید یک نمایشگر (!)، دوربین جلو، اسپیکر و چند سنسور نامریی را مشاهده کنید. حاشیه‌ها در بخش جلویی از بالا و پایین نسبتا زیاد است اما در کناره ظرافت کار گوشی‌ساز را شاهد هستیم. در بخش پایینی هیچ دکمه سخت افزاری وجود ندارد و ال‌جی تنها به درج لوگوی خود در این قسمت اکتفا کرده است.

به بخش پشتی می‌رویم، در اینجا شاهد یک لنز بزرگ و دوگانه هستیم که نشان دهنده توجه زیاد ال‌جی به بخش عکاسی این اسمارت‌فون است، درست در زیر دوریین دوگانه می‌توانیم سنسور اثر انگشت را مشاهده کنیم که متاسفانه این بار با کلید‌های ولوم همراه نشده است. هم‌چنین خط جدا کننده بخش ماژولار را می‌توان به وضوح در بخش پایین مشاهده کرد. این قسمت را می‌توانید خیلی راحت و توسط یک کلید اختصاصی از بدنه جدا کنید. طراحی بخش پشتی G5 بسیار ساده صورت گرفته است، بنابراین هم‌چون اسلاف این پرچم‌دار شاهد دل‌ربایی نیستیم، این نارضایتی در سوکت تماشاچیان به وضوح قابل مشاهده است.

در بخش زیرین و کناری این اسمارت‌فون شاهد اصالت طراحی ال‌جی هستیم، بدون شک با دیدن ظرافت به کار رفته در طراحی این بخش بر می‌خیزید و برای ال‌جی دست می‌زنید. در بخش پایینی می‌توانید خروجی تک اسپیکر این اسمارت‌فون را درسمت چپ مشاهده کنید، در بخش وسط نیز ال‌جی پورت USB را قرار داده است که این بار از نوع C است!

با نگاهی به سمت بالا می‌توانیم جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون و هم‌چنین سنسور مادون قرمز را مشاهده کنیم که همیشه یار و همراه پرچم‌داران ال‌جی بوده‌اند. در سمت راست دو ورودی کارت حافظه و سیم کارت مشاهده می‌شود و در سمت چپ کلیدهای ولوم را شاهد هستیم. حضور این دکمه‌ها در بخش راست تلفن‌همراه دسترسی به آن دو را راحت کرده است.

G5 شاید اولین محصول تمام فلزی ال‌جی باشد اما هنر این کمپانی در تلفیق بی نقص شیشه و فلز و هم‌چنین دوری جستن از خطوط آنتن به خوبی نمایان است. G5 از نظر ظاهری بی نقص نیست و راه زیادی را تا تکمیل شدن در پیش دارد اما مطمئنا برای اولین تجربه، کاملا موفق عمل کرده است.

در سمت دیگر زمین بازیکنی آمریکایی پا به میدان گذاشته است، با ورود این ورزشکار به میدان هیجانی عجیب در تماشاچیان ایجاد شده و اکثر هواداران آی‌فون سر از پا نمی‌شناسند. حال نوبت آی‌فون ۶S Plus رسیده است تا ظاهرش را به نمایش بگذارد. در بخش جلویی هم‌چون هر اسمارت‌فون دیگری می‌توانیم نمایشگر، دوربین جلو و اسپیکر را مشاهده کنیم. البته در محصولات اپل در بخش پایین از تک دکمه دایره‌ای هوم استفاده می‌شود که نقش اسکنر اثر انگشت را هم ایفا می‌کند.

در بخش پشتی یک سیب بزرگ گاز خورده، دوربین و فلاش LED مشاهده می‌شود. از دیگر اجزای این بخش از آی‌فون ۶S Plus می‌توان به خطوط آنتن اشاره کرد که هنوز علم راهی برای فرار از آن نیافته است. سادگی موجود در طراحی اپل برای اکثر کاربران لذت بخش است و معمولا در محافل سخن از روی زیبای آی‌فون زیاد شنیده می‌شود.

در بخش زیرین این اسمارت‌فون به خوبی می‌توانیم زیبایی طراحی اپل را مشاهده کنیم، ظاهرا اپل هرچه در چنته داشته را در همین بخش پیاده کرده است، وجود تک خروجی اسپیکر، جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون و پورت لایتینگ نشان می‌دهد اپل علاقه یادی به بخش زیرین آی‌فون داشته است!

در سمت راست می‌توانیم ورودی سیم کارت و کلید پاور را مشاهده کنیم، درست در سمت مقابل هم شاهد کلیدهای ولوم و هم‌چنین تک کلید متمایز سایلنت هستیم. بخش بالایی نیز پر از خالی است و چیزی در آن دیده نمی‌شود!


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

پس از یک رونمایی مفصل از شمایل شرکت کننده‌ها حال می‌بایست آمادگی جسمانی و قدرت بدنی هر دو بازیکن را بسنجیم، استفاده از فلز در هر دو بازیکن آن‌ها را در دسته اسمارت‌فون‌های باکیفیت قرار می‌دهد. بازیکن تیم ال‌جی یعنی G5 با داشتن نمایشگری ۵.۳ اینچی وزنی ۱۵۹ گرمی دارد، این میزان وزن G5 را در دسته اسمارت‌فون‌های خوش اندام قرار می‌دهد، صحبت از اندام موزون شد بهتر است نگاهی به قد و قامت این اسمارت‌فون داشته باشیم، ال‌جی G5 ابعادی ۱۴۹.۴ در ۷۳.۹ در ۷.۷ میلی‌متری دارد، ضخمات ۷.۷ میلی‌متری این اسمارت‌فون هرچند بهترین نیست اما مقدار معقول و مناسبی است. گذشته از طراحی ظاهری کیفیت ساخت G5 در حد مطلوبی است، متریال مورد استفاده در این تلفن‌همراه هر چند بنابر گفته ال‌جی فلز است اما هنگام در دست گرفتنش آن حس سرمای لذت بخش فلز به دستان شما منتقل نمی‌شود. ظاهرا دلیل این عدم القای حس به لامسه استفاده از یک لایه قطور بتونه است که ظاهری یکپارچه و یکدست را به بخش پشتی G5 بخشیده است. البته در بخش دوربین و سنسور اثر انگشت کمی برآمدگی وجود دارد که می‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

دیگر بازیکن این میدان، آی‌فون ۶S Plus با داشتن نمایشگری ۵.۵ اینچی وزنی ۱۹۲ گرمی دارد، این مقدار یعنی ۳۳ گرم سنگین‌تر از ال‌جی G5. شاید آی‌فون از نظر وزنی سنگین‌تر از G5 باشد اما با داشتن ابعادی ۱۵۸.۲ در ۷۷.۹ در ۷.۳ میلی‌متری، استایلی ظریف‌تر است. کیفیت ساخت این بازیکن همانند تمام آی‌فون‌ها در سطح خوبی است. اگرچه مقاومت آی‌فون ۶S Plus بالاست اما وجود بدنه یکپارچه در ال‌جی G5 این حس را به وجود می‌آورد که با محصولی مقاوم‌تر روبه‌رو هستیم.


 

دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

پس از ۲۰ دقیقه رقابت بر سر عامل زیبایی (!) به سراغ بخش‌های مهم‌تر می‌رویم چرا که از قدیم گفته‌اند «صـورت زیبا نمــی‌آید به کار/حرفی از معنی اگر داری بیار».

در یک سمت ال‌جی G5 با نمایشگر ۵.۳ اینچی خود قرار گرفته که با داشتن وضوح ۱۴۴۰×۲۵۶۰ پیکسل توانسته به چگالی پیکسلی ۵۵۴ppi دست پیدا کند. نمایشگر مورد استفاده در این اسمارت‌فون از نوع iPS بوده و بنابر گفته ال‌جی می‌توان حساب ویژه‌ای روی آن باز کرد. در سمت مقابل آی‌فون ۶S Plus با نمایشگر ۵.۵ اینچی خود ایستاده است که با داشتن وضوح ۱۹۲۰×۱۰۸۰ پیکسل به چگالی معقول ۴۰۱ پیکسل در هر اینچ دست پیدا کرده است. تصاویر به نمایش درآمده در هر دو اسمارت‌فون وضوح و کیفیت خوبی را دارند و رنگ‌های به نمایش درآمده در ال‌جی G5 کمی اشباع هستند اما این به معنای غیر واقعی شدن تصاویر نیست. در نگاه از زوایا نمایشگر G5 به خوبی غلظت رنگ‌ها را حفظ می‌کند و تصویری بی‌نقص را به نمایش می‌گذارد. میزان نور صفحه نمایش در G5 هرچند در سطح خوبی است اما بازهم می‌توانست بیشتر و بهتر باشد. یکی از ویژگی‌های جالب این اسمارت‌فون نمایشگر همیشه روشن است که می‌تواند اطلاعاتی از جمله ساعت، تاریخ و نوتیفیکیشن‌ها را در اختیار کاربر بگذارد.

در سمت مقابل، نمایشگر آی‌فون ۶S Plus هر چند از نظر اعداد در سطح پایین‌تری است اما تصاویر به نمایش درآمده در آن کاملا واضح و درخشان هستند و به صورتی کاملا طبیعی به نمایش گذاشته شده‌اند. اما در نگاه از زوایا تصاویر کمی رنگ پریده می‌شود. مهم‌ترین ویژگی این نمایشگر پشتیبانی از فناوری لمس سه بعدی است که ویژگی‌های متمایز و مفیدی را به آی‌فون ۶S Plus بخشیده است.

در ادامه مقایسه تصویری این دو نمایشگر را مشاهده خواهید کرد، اسمارت‌فون سمت راست آی‌فون ۶S Plus و سمت چپ ال‌جی G5 است.


 

دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

هرچند تاکنون دو تیم موقعیت‌های خطرناکی را روی دروازه یکدیگر ایجاد کرده‌اند اما تاکنون هیچ‌کدام نتوانسته‌اند توپ را از خط دروازه حریف عبور دهد. حال نوبت به یکی از حساس‌ترین بخش‌ها رسیده است، البته این‌بار صحبت از دو رابط‌کاربری نیست بلکه دو رقیب مجهز به سیستم‌عامل‌های مختلفی هستند. هر چند تفاوت این دو سیستم‌عامل دیگر هم‌چون گذشته از زمین تا آسمان نیست اما بازهم تفاوت‌های بنیادینی با یکدیگر دارند. iOS‌ سیستم‌عاملی خاص و منحصر به محصولات اپل است که در مقابل اندرویدی قرار گرفته است که محدودیت خاصی برای استفاده از آن وجود ندارد.

خوشبختانه ال‌جی برای استفاده از اندروید در G5 ار رابط‌کاربری انحصاری خود بهره گرفته است تا شاهد یک رقابت یک طرفه از نظر ظاهر نباشیم. رابط کاربری ال‌جی هرچند کمی بیش از حد رنگارنگ است و ظاهری فانتزی دارد اما از نظر سبکی و امکانات در سطح خوبی است. طراحی آیکون‌ها به زیبایی انجام گرفته است اما بهتر بود کمی از عنصر رنگارنگی‌اش کاسته می‌شد.

در مقابل iOS از رنگ‌ها استفاده بهتری کرده و ظاهری خوشایند را برای رابط‌کاربری ایجاد کرده است. طراحی آیکون‌ها هنرمندانه انجام گرفته و همه اجزا با یکدیگر هماهنگی دارند. هم‌چنین حضور فناوری لمس سه بعدی ویژگی‌های جالبی را به وجود آورده است. اگرچه عده‌ای مدعی هستند امنیت این سیستم عامل بیش‌تر از اندروید است اما در واقع در دنیای فناوری هیچ چیز مطلق نیست و نمی‌توان یک برتری را به طور صد در صدی در نظر گرفت. البته به لطف محدود بودن تعداد دیوایس‌های مبتنی بر iOS ارایه به‌روزرسانی در این سیستم عامل وضعیت مناسب‌تری را دارد و امتیاز برتری در این بخش به آی‌فون ۶S Plus تعلق می‌گیرد.

iOS

Android LG Ui

در بخش رابط کاربری دوربین هر دو اسمارت‌فون عملکرد خوب و قابل قبولی را دارند، هر چند کارکردن با بخش دوربین iOS راحت‌تر است و امکانات با سادگی بیش‌تری در اختیار کاربر قرار دارد اما اگر بخواهید در امکانات و ویژگی‌های یک دوربین حرفه‌ای غرق شوید باید به سراغ ال‌جی بروید. امکانات تعبیه شده در بخش Manual هم‌چون یک دوربین DSLR است.

رابط کاربری دوربین ال‌جی


 

دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

به هیجان‌انگیزترین بخش بازی خوش آمدید، جایی که هر دو بازیکن مدعی برتری در آن هستند. در یک سمت آی‌فون ۶S Plus با چیپست A9 اپل قرار دارد، این چیپ دو هسته ۲ گیگاهرتزی دارد که با دو گیگابایت حافظه رم و ۱۶/۶۴ و یا ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی همراهی می‌شود. در دیگر سمت میدان ال‌جی G5 با استفاده از چیپست اسنپدراگون ۸۲۰ دیده می‌شود. این چیپست چهار هسته قدرتمند کریو دارد که بر روی فرکانس ۲.۵ گیگاهرتز تنظیم شده‌اند. پردازش‌های گرافیکی در این چیپست به وسیله رابط آدرنو ۵۳۰ انجام می‌پذیرد. ۴ گیگابایت رم و ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی و پشتیبانی از کارت حافظه تکمیل کننده مشخصات سخت‌افزاری  این اسمارت‌فون است.

اگر چه از نظر آمار برنده این بخش ال‌جی G5 است اما توانمندی اپل در بهره‌گیری از سخت افزار به بهترین شکل موجب شده آی‌فون ۶S Plus به یکی از قوی‌ترین اسمارت‌فون‌های حال حاضر مبدل گردد. در سمت دیگر G5 با بهره‌گیری از آخرین ساخته کوالکام برخلاف سال گذشته پرچم‌دارش را به یکی از برترین‌های اندروید تبدیل کرده است. حضور رم ۴ گیگابایتی عملکردی بدون نقص را در اجرای اپلیکیشن‌ها و انجام وظایف چندگانه به ارمغان آورده است. بدون شک هر دو اسمارت‌فون از برترین گزینه‌های حال حاضر برای کاربران عادی و حتی حرفه‌ای هستند، هرچند هماهنگی بی نظیر iOS با سخت افزار موجب برتری آی‌فون ۶S Plus در بنچمارک‌ها شده است.

کارکردن با هر دو دستگاه لذت بخش است و هنگام جابه‌جایی بین منوها و انجام کارهای ساده هیچ‌گونه لگ و یا کندی دیده نمی‌شود، این دو اسمارت‌فون گزینه‌های خوبی برای دوستداران بازی هستند و با بهره‌مندی از سخت‌افزار قدرتمند به خوبی از پس اجرای هر بازی بر می‌آیند. اما اگر بخواهیم کمی سخت‌گیرانه عمل کنیم و از منظر اعداد به دست آمده طبق بنچمارک‌ها مقایسه‌ای میان این دو بازیکن داشته باشیم، می‌توانیم نام آی‌فون ۶S Plus را به عنوان برنده معرفی کنیم. در ویدیو زیر می‌توانید زمان بوت شدن این دو مدل را ببینید:


 

دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

سال ۲۰۱۶ را می‌توان سال دوربین‌ها دانست، پیشرفت بی‌نظیر پرچم‌داران همه کمپانی‌ها در این بخش موجب شده انتظارات از دوربین یک اسمارت‌فون افزایش چشم‌گیری داشته باشد. هر دو بازیکن این میدان ساخته شده‌اند تا دوربینی با کیفیت داشت باشند. ابتدا بد نیست نگاهی به اعداد و ارقام بیندازیم.

ال‌جی G5 از فناوری به‌روز و متفاوت لنز دوگانه بهره گرفته است، دو لنز مورد استفاده در دوربین وضوحی ۱۶ و ۸ مگاپیکسلی را دارند. دیافراگم لنز ۱۶ مگاپیکسلی F/1.8 است و لنز ۸ مگاپیکسلی با دیافراگم F/2.4 نوید دهنده جذب فوق العاده نور توسط این لنز دوگانه است. از دیگر ویژگی‌های دوربین دوگانه ال‌جی G5 می‌توان به فلاش‌ دوگانه LED، سیستم فوکوس لیزری خودکار، بهره‌گیری از لرزش‌گیر اپتیکال سه محوره و چند ویژگی نرم‌افزاری دیگر اشاره کرد. این دوربین توانایی ضبط تصاویر به صورت ۴K را دارد، هرچند وجود این قابلیت بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد اما بودنش بهتر از نبودنش است. در فیلم‌برداری به صورت ۴K تعداد فریم‌های ثبت شده در یک ثانیه به عدد ۳۰ می‌رسد که مقدار مناسبی است، هم‌چنین این دوربین توانایی فیلم‌برداری ۱۰۸۰p با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه و ۷۲۰p با سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه را هم دارد.

در سمت دیگر دورببن ۱۲ مگاپیکسلی آی‌فون ۶S Plus‌ قرار دارد، از جمله مشخصات این لنز می‌توان به تثبیت کننده تصویر اپتیکال و فوکوس خودکار مبتنی بر تشخیص فاز اشاره کرد. این دوربین توانایی ضبط تصاویر به صورت ۴K را داراست و هم‌چنین می‌تواند تصاویر را به صورت اسلوموشن ثبت کند، به وسیله این ویژگی می‌توان ویدیوهایی خارق‌العاده و خاصی را ثبت کنید.

تصاویر ثبت شده توسط هر دو اسمارت‌فون در سطح خوبی هستند، رنگ‌ها به صورتی کاملا طبیعی به ثبت رسیده‌اند هر چند کمی زنده‌تر بودن رنگ‌ها در آی‌فون ۶S Plus تصاویر را جذاب‌تر و دل‌رباتر کرده است. ثبت جزییات توسط دوربین آی‌فون ۶S Plus به بهترین نحو انجام پذیرفته و ریزترین جزییات از دید این سنسور ۱۲ مگاپیکسلی پنهان نمانده است. جذب نور بیشتر توسط لنز دوگانه ال‌جی G5 موجب عملکرد بهتر این سنسور در محیط‌های کم نور شده است.

  

 

در بخش سلفی ال‌جی G5 با استفاده از سنسور ۸ مگاپیکسلی نشان داده است که اهمیت زیادی برای این بخش قایل است. تصاویر ثبت شده توسط این بخش زاویه دید گسترده‌ای دارند دو جزییات بیش‌تری را شامل می‌شوند، رنگ‌ها هرچند طبیعی هستند اما مقداری رنگ پریدگی هم دارند. این سنسور توانایی ضبط تصاویر با کیفیت فول اچ‌دی را نیز دارد. در مقابل آی‌فون ۶S Plus از سنسور ۵ مگاپیکسلی سود می‌برد که از جمله ویژگی‌های آن می‌توان به فیلم برداری ۱۰۸۰p با سرعت ۳۰ فریم در ثانیه، فیلم برداری ۷۲۰p با سرعت ۲۴۰ فریم در ثانیه، تشخیص چهره، تصویربرداری HDR و پانوراما اشاره کرد. تصاویر ثبت شده توسط دوربین دوم آی‌فون ۶S Plus رنگ‌هایی زنده و جذاب دارند و جزییات تصاویر نیز در سطح خوبی قرار دارد.


 

دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

با ورود به دقیقه ۶۰ خستگی خاصی بر چهره هر دو بازیکن نشسته است، در این بخش این دو بازیکن را از دیدگاه مولتی‌مدیا به مقایسه می‌گذاریم. شاید استفاده از نمایشگر ۵.۳ اینچی در ال‌جی G5 چندان برای تماشای ویدیو مناسب به نظر نرسد اما کیفیت بسیار بالا و هم‌چنین نمایش بی‌‌نقص رنگ‌ها می‌تواند تجربه‌ای ناب از تماشای ویدیو را برایتان به ارمغان آورد. در سمت مقابل آی‌فون ۶S Plus با داشتن نمایشگری ۵.۵ اینچی لبخندی ملیح را روانه تماشگران ال‌جی G5 می‌کند، در این نمایشگر هرچند خبری از وضوح خارق‌العاده QHD نیست اما کیفیت تصاویر به نمایش درآمده بسیار مطلوب هستند هرچند همان‌طور که پیش‌تر بیان کردم در نگاه از زوایا کمی رنگ پریدگی مشاهده می‌شود.

هر دو اسمارت‌فون از اسپیکری مونو استفاده می‌کنند که لذت بلندگوهای چندگانه را به همراه ندارد. صدای خروجی از هر دو اسمارت‌فون از نظر کیفیت و حجم صدا کاملا مطلوب است اما در مقایسه می‌توان برتری را به آی‌فون ۶S Plus نسبت داد. نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که قابلیت ماژولار بودن می‌تواند منجر به بهبود وضعیت ال‌جی G5 در این بخش شود و آن را مجهز به یک اسپیکر حرفه‌ای نماید.

کیفیت و حجم صدای خروجی توسط هندزفری هر دو اسمارت‌فون کاملا رضایت بخش است و تجربه‌ای بی نهایت لذت بخش را از شنیدن صدا با هندزفری خواهید داشت. البته بلندی صدا در هندزفری آیفون کمی به محصول ال‌جی می‌چربد.

اپلیکیشن پلیر موجود در محصولات ال‌جی را می‌توان یک نمونه کامل دانست، این پلیر به خوبی پاسخ‌گوی تمام نیازهای یک کاربر خواهد بود و دیگر نیازی به استفاده از پلیرهای متفرقه ندارید. در سمت مقابل پلیر موجود در iOS هرچند پاسخ‌گوی نیازهای ابتدایی کاربران است اما برای داشتن بهترین عملکرد بهتر است سراغ یک اپلیکیشن متفرقه بروید.


 

دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

با ورود به دقایق انتهایی بازی همه تماشاچیان در انتظار ندای کمبود باتری هستند، شاید بتوان باتری را شیشه جان دیوایس‌های الکترونیکی دانست و متاسفانه این شیشه‌های عمر هنوز رشد مناسبی نداشته‌اند و تقریبا کم‌تر اسمارت‌فونی پیدا می‌شود که شارژدهی قابل قبولی داشته باشد. در یک سمت میدان ال‌جی G5 با بهره‌گیری از یک باتری ۲۸۰۰ میلی‌آمپری توانایی نمایش ممتد ویدیو به مدت ۹ ساعت و ۲۵ دقیقه را دارد و اگر برای وب‌گردی از آن استفاده کنید می‌توانید روی عمر ۷ ساعت و ۱۵ دقیقه‌ای باتری حساب باز کنید. این ارقام برای یک پرچم‌دار فوق‌العاده نیستند اما چندان ناامیدکننده هم به نظر نمی‌رسند. زمان شارژ شدن این باتری ۲۸۰۰ میلی‌آمپری ۸۰ دقیقه است که کمی زیاد به نظر می‌رسد. اما این باتری قابل تعویض است و به راحتی می‌تواند جای خودش را به یک باتری تازه نفس بدهد و جانی تازه را در کالبد G5 بدمد.

سمت دیگر میدان فبلت ساخته اپل با بهره‌گیری از یک باتری ۲۷۵۰ میلی‌آمپری آمده است تا ثابت کند بهتر بودن به حجیم‌تر بودن باتری ارتباطی ندارد، این باتری در پخش ممتد ویدیو می‌تواند ۱۲ ساعت و ۴۸ دقیقه دوام آورد و برای وب‌گردی عمری ۱۱ ساعت و ۵ دقیقه‌ای را به پای شما می‌ریزد. شارژ شدن این باتری نه چندان بزرگ به ۷۰ دقیقه زمان احتیاج دارد. این برتری در باتری با ایجاد فشار زیاد بر روی دروازه ال‌جی یک گل طلایی را برای اپل به ثبت می‌رساند.


 

دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به واپسین دقایق بازی رسیده‌ایم، بازیکن ال‌جی هر چند توان زیادی در باتری‌اش ندارد اما مصرانه به سمت دروازه اپل حمله‌ می‌کند. برای این قسمت از بازی ویژگی‌های ارثی این دو اسمارت‌فون را به مقایسه می‌گذاریم. آی‌فون ۶S Plus با داشتن لمس سه بعدی خودی نشان می‌دهد و با فریادی پیروزمندانه به داشتن چنین ویژگی ذاتی می‌بالد.

از دیگر ویژگی‌های این آی‌فون می‌توان از وجود NFC نام برد. در سمت دیگر ال‌جی G5 سر خود را به پشت چرخانده و با چشمکی زیبا وجود دو چشم شهلا در بخش دوربین را به رخ آی‌فون می‌کشد، این اسمارت‌فون هم‌چنین به پورت USB نوع C و اینفرارد مجهز شده است. درست هنگامی‌که همگان فکر می‌کنند تمام ویژگی‌های خاص G5 را دیده‌اند این اسمارت‌فون یک ویژگی خاص را رو می‌کند، ماژولار بودن! این بخش به کاربران ال‌جی کمک می‌کند بتوانند از ابزارهایی جهت بهبود کارکرد G5 استفاده کنند.

هر دو اسمارت‌فون به اسکنر اثر انگشت مجهز شده‌اند، عملکرد این سنسور در هر دو رقیب کاملا رضایت‌بخش است و سرعت و دقت در سطح بسیار بالایی قرار دارد.


وقت اضافه: قیمت

در اینجا هرچند گام‌های G5 بسیار سنگین شده و مدام ندای کمبود شارژ باتری در استادیوم می‌پیچد اما این اسمارت‌فون سخت کوش با توجه به اینکه هنوز یک برگ برنده دارد مسابقه را ادامه می‌دهد. مطمئنا داشتن قیمت مناسب برای هر دیوایس یک امتیاز محسوب می‌شود اما تعریف کمپانی‌های سازنده از قیمت مناسب با یکدیگر تفاوت بسیاری دارد. ال‌جی G5 را می‌توانید با حداقل قیمت ۱۵۷۰ هزار تومان برای نسخه ۳۲ گیگابایتی تهیه کنید، دیگر بازیکن میدان یعنی آی‌فون ۶S Plus با حداقل قیمت ۲۳۵۰ هزار تومان برای نسخه ۱۶ گیگابایتی در دسترس است.

موقعیت‌های خطرناکی که آیفون ۶S Plus بر روی دروازه ال‌جی G5 ایجاد کرد:

  • ضخامت کم‌تر
  • نمایش طبیعی رنگ‌ها در نگاه از روبه‌رو
  • رابط کاربری مجلسی‌تر!
  • پشتیبانی نرم‌افزاری بهتر
  • سخت افزار قدرتمند
  • خروجی صدای با کیفیت و حجم بیشتر
  • دوربین اصلی و سلفی باکیفیت
  • باتری قدرتمند
  • بهره‌گیری از لمس سه‌بعدی

موقعیت‌های خطرناکی که ال‌جی G5 بر روی دروازه آیفون ۶S Plus ایجاد کرد:

  • وزن کم‌تر
  • عملکرد بهتر نمایشگر در نمایش رنگ‌ها
  • چگالی بیش‌تر صفحه نمایش
  • ماژولار بودن
  • باتری قابل تعویض
  • عملکرد بهتر دوربین در جذب نور
  • مجهز بودن به اینفرارد
  • پشتیبانی از کارت حافظه
  • قیمت مناسب‌تر

به‌ نظر شما برنده مسابقه ال‌جی G5 و آیفون 6s Plus کدام است؟!

نوشته مقایسه ال‌جی G5 با آی‌فون ۶S Plus: نبرد بزرگان! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه ال‌جی V10 و شیائومی Mi5: فیل و فنجان!

مقایسه ال‌جی V10 و شیائومی Mi5: فیل و فنجان!

با دومین بازی نمایندگان شیائومی و ال‌جی، شرکت کنندگان گروه B از مرحله گروهی آی‌تی‌رسان کاپ در خدمت شما عزیزان هستیم. این دو پس از اولین رقابت و رویارویی با فضا و حال و هوای مسابقات، حالا بهتر می‌توانند ویژگی‌های نهفته خود را نشان دهند. همچنین عزیزان همراه با آی‌تی‌رسان نیز بیش از پیش با این شرکت کنندگان آشنا شده و در امتیازدهی به آنها بهتر و راحت‌تر عمل خواهند کرد.

در این مسابقه هر دو شرکت کننده از خاور دور بوده و با هم همسایه هستند. محصولاتی کاملا متفاوت و متمایز که با تمام تشابهات سخت افزاری و نرم افزاری در دو دنیای متفاوت سیر می‌کنند. شیائومی پس از ۲۰ ماه انتظار هواداران، پرچمدار خود Mi5 را در بزرگترین گردهمایی موبایل یعنی کنگره جهانی موبایل بارسلونا با شکوه و جلوه هر چه تمام به جهانیان معرفی کرد. اما ال‌جی V10 یک غافلگیری برای همگان و حتی طرفداران این برند سرشناس کره‌ای بود، چرا که با وجود G4 کسی انتظار یک پرچمدار نیمه غول از ال‌جی را نداشت. حالا که کمی با این شرکت کنندگان عزیز آشنا شدید، به اتفاق هم به زمین مسابقه می‌رویم.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

خب با سوت داور بازی رسما آغاز شده و دو شرکت کننده پرچمدار جلوی هم صف آرایی می‌کنند! با توجه به اینکه در دو سایز و کلاس‌بندی متفاوت قرار دارند اولین چیزی که به چشم می‌آید اختلاف سایز آنهاست. هر چه نماینده شیائومی سبک و لاغر اندام و خوش فرم است در عوض نماینده کره‌ای‌ها سنگین وزن و درشت اندام ظاهر شده تا نهایت قدرت کره‌ای ها را به نمایش بگذارد. البته اینجا ظرافت و زیبایی امتیاز ویژه‌ای دارد. محصول جدید شیائومی در رنگ‌بندی سفید با بدنه‌ای تمام شیشه‌ای که توسط نواری فلزی محاصره شده است سعی به دلربایی دارد. اما در مقابل نماینده کره‌ای‌ها با رنگ‌بندی سفید و طلایی خود هرچند از کاور پشتی پلاستیکی برخوردار است ولی با قاب طلایی و ظرافت دور لنز دوربین نشان از کیفیت بالا و علاقه به اصول زیبایی شناسی را نشان می‌دهد که همین باعث می‌شود تا برآمدگی اندک لنز دوربین را نادیده بگیریم.

زبان طراحی ال‌جی V10 همان زبان طراحی قدیمی شرکت ال‌جی است که دیگر با ارایه پرچمدار جدید خود G5 آن را ادامه نداد! یعنی حذف کلیدهای سخت افزاری از کناره‌ها و انتقال آنها به قاب پشتی و پایین دوربین! بین کلیدهای کم و زیاد صدا نیز کلید پاور را قرار داده که با سنسور اثر انگشت تلفیق شده است. پس دیگر این طراحی قدیمی محسوب شده و با توجه به تغییر روند ال‌جی در سبک طراحی خود انگشت نما می‌ماند. ولی شیائومی در طراحی جدیدترین پرچمدار خود از زبان طراحی Mi Note استفاده کرده تا نشان دهد که امضای طراحی خود را پیدا کرده است.

هرچند شیائومی همیشه به کپی از محصولات اپل و سامسونگ محکوم شده است ولی در Mi5 به خوبی عمل کرده و مخصوصا با ایجاد خمیدگی در کناره‌ها آن را نسبت به دیگر محصولات متمایز ساخته است. البته در طراحی ارگونومیک هر دو شرکت کننده خوب عمل کرده‌اند تا در هنگام استفاده احساس لیز خوردن و افتادن گوشی را نداشته باشید. ولی با نگاهی به قسمت زیرین آنها، طراحی قرینه شیائومی را نسبت به شلوغی و بی‌کیفیتی پورت یو‌اس‌بی نماینده ال‌جی بیشتر می‌پسندید. منتها در کناره‌ها ال‌جی بخاطر نداشتن کلیدهای سخت افزاری و فلز طلایی رنگ زیباتر است. پس این دقایق ابتدایی نسبتا پایاپای بوده و برتری محسوسی مشاهده نمی‌شود.

نظر کارشناسی داور: خب تفاوت متریال ساخت بین شیشه و پلاستیک و اینکه قاب پشتی Mi5 با بدنه یکدست بوده و همچون رقیب کره‌ای خود باز نمی‌شود، حس لوکس‌تری را می‌دهد. ضمن اینکه شیائومی در توجه به ظرافت زبان‌زد بوده و در طراحی و ساخت هندست‌های خود این هنر ماشینکاری را به بهترین شکل ممکن نمایش می‌دهد. دیگر تمایز مهم شلوغی قاب پشتی ال‌جی در برابر قاب شیشه‌ای و یکدست خالی Mi5 است.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت

حالا در این دقایق به ابعاد این دو شرکت کننده می رسیم که با هم بسیار متفاوت‌اند، بطوریکه انگار نباید حریف هم باشند! هر چه نماینده شیائومی سبک، خوش‌دست و مناسب دست‌های کوچک است، برعکس نماینده ال‌جی با اضافه وزن و سایز بزرگ خود را به آقایان با دست‌های بزرگ پیشنهاد می‌کند! این اختلاف در ابعاد صفحه نمایش نیز صادق است و شیائومی Mi5 با صفحه نمایش ۵.۱۵ اینچی در برابر صفحه نمایش ۵.۷ اینچی ال‌جی با صفحه زاپاس اضافه است! همین صفحه نمایش دوم که بالای صفحه نمایش اصلی آن قرار دارد باعث شده است تا قد این بازیکن بسیار بلندتر از رقیب باشد که چون در اینجا از هد زدن خبری نیست پس این درازی از محاسن هم نخواهد بود.

ابعاد دقیق نماینده شیائومی ۱۴۴.۵ میلیمتر طول در ۶۹.۲ میلیمتر عرض است که با ۷.۲۵ میلیمتر ضخامت تنها ۱۲۹ گرم وزن دارد. اما نماینده ال‌جی با ۱۵۹.۶ میلیمتر طول و ۷۹.۳ میلیمتر عرض که ۸.۶ میلیمتر ضخامت و ۱۹۲ گرم وزن دارد، بسیار سخت می‌تواند خود را خوش دست معرفی کند. خب در وزن و اندازه مناسب برای استفاده با یک دست، نماینده شیائومی گل برتری را به کره‌ای‌ها زد! درباره کیفیت ساخت هم داور می‌تواند نسخه چهارم شیشه گوریلا گلس که به طور اختصاصی به شکل سه بعدی و با انحنای ارگونومیک خاص شیائومی طراحی شده است را نسبت به قاب پشتی پلاستیکی نماینده ال‌جی یک امتیاز دیگر قبول کند! هر چند در با کیفیت بودن پلاستیک ساخت کره‌ای‌ها شکی نیست ولی پلاستیک، پلاستیک است و در برابر شیشه شانسی برای حس برتری ندارد.

نظر کارشناسی داور: در ابعاد، وزن و کیفیت ساخت دو گل به نفع شیائومی Mi5 قبول کردم که کاملا سالم بود و در برابر این حملات کره‌ای‌ها می‌دانستند که تاب تحمل ندارند. اینجا دیگر قانون فیزیک وسط است نه سلیقه و احساس! ۱۹۲ گرم پلاستیک کجا و ۱۲۹ گرم شیشه ضد خط و خش گوریلا کجا!


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش

خب حالا که کره‌ای‌ها بازی را عقب افتادند با دو مهاجم شروع به ضد حمله می‌کنند تا حداقل به گل تساوی برسند. آنها با دو صفحه نمایش به این مسابقه پا گذاشتند تا پیروز از آن بیرون بیایند. صفحه نمایش اصلی به سایز ۵.۷ اینچ که دارای رزولوشن ۲K است و چگالی ۵۱۵ پیکسل بر اینچی دارد و صفحه نمایش کمکی هم در بالای آن به قطر ۲.۱ اینچ با ۱۰۴۰ در ۱۶۰ پیکسل به چشم می‌خورد.

اما نماینده شیائومی ترجیح داده است تا با صفحه نمایش ۵.۱۵ اینچی خود و با کیفیت فول اچ‌دی در این مسابقات حاضر شود که ۴۲۸ پیکسل بر اینچ چگالی دارد. نسبت صفحه نمایش به کل پنل جلویی شیائومی Mi5 برابر ۷۲.۴ درصد در برابر ۷۰.۸ درصدی ال‌جی اندکی برتری دارد. تا اینجا روی کاغذ کره‌ای‌ها خود را برنده می‌بینند و چگالی بالا با ابعاد بزرگ‌تر و رزولوشن بیشتر را به رخ حریف خود می‌کشند. جالب این که فناوری مورد استفاده در هر دو گوشی IPS LCD است و چیدمان پیکسل‌ها نیز به شکل RGB انجام شده است تا تنها تفاوت در ابعاد و رزولوشن باشد. اما میزان نور سفید و روشنایی شیائومی بیشتر بوده و به میزان ۶۲۸ واحد در برابر ۴۳۲ واحد نماینده ال‌جی برتری دارد. این برتری زمانی محسوس است که زیر نور آفتاب می‌خواهید با گوشی همراه خود کار کنید که روشنایی بیشتر به کمک شما آمده و محتویات نمایش داده شده خواناتر خواهند بود.

مزیت دیگر صفحه نمایش شیائومی در کم مصرف بودن و استفاده بهینه از منابع سخت افزاری است که در قسمت‌های بعدی مسابقه خود را نشان می‌دهند. اما درباره کیفیت رنگ‌ها و میزان خوانا بودن صفحه نمایش هر دو شرکت کننده باید گفت که شما اصلا قادر به تشخیص تفاوت چگالی و کیفیت آنها نخواهید بود! هر دو بسیار عالی عمل کرده و بخاطر برخورداری از فناوری واحد بسیار نزدیک به هم رفتار می‌کنند.

 

 

نظر کارشناسی داور: خب اگر این کره‌ای سنگین وزن و درشت اندام صفحه نمایش بزرگتر و با رزولوشن بیشتر که متناسب با اندازه و هیکل خود باشد را نداشت که عجیب مخلوق خنده‌داری می‌شد! پس هنر نکرده و گل آن آفساید است! مخصوصا که زیر نور آفتاب نسبت روشنایی ۲.۷۴ واحدی را در برابر ۳.۲۴ واحد شیائومی بدست می‌آورد که برای این هیکل گنده بسیار فاجعه است. پس تا کارت قرمز نگرفته برای دقایق بعدی آماده شود و بیشتر از این به نظر داور اعتراض نکند!


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم افزار

در این دقایق هر دو شرکت کننده با رابط‌های کاربری خاص خود که بر تن ربات سبز رنگ گوگل کشیده‌اند شروع به حملات و ضد حملات شدید بر تیم مقابل خود می‌کنند. البته نماینده ال‌جی چون زودتر معرفی شد هنوز به نسخه ششم اندروید نرسیده بود و بنابراین با اندروید ۵ آب‌نبات چوبی معرفی شد. اما نماینده شیائومی که دیرتر از رقیب خود به بازار آمده است با ششمین نسخه از اندروید یعنی اندروید مارشمالو پا به میدان گذاشته. نکته جالب توجه در رابط کاربری MIUI مورد استفاده در نماینده شیائومی این است که سابقه این رابط کاربری از خود گوشی‌های شیائومی بیشتر است! چرا که قبل از اینکه این شرکت به ساخت اسمارت‌فون بپردازد در زمینه‌های نرم‌افزاری فعال بوده و رابط کاربری MIUI را برای سایر گوشی‌های اندرویدی که کاربران معمولا از ظاهر گرافیکی نسخه‌های پایین اندروید و قابلیت‌های کم و لگ زیاد آن شکوه داشتند، معرفی کرده است. به همین منظور امروزه بیش از ۲۰۰ میلیون نفر در جهان از این رابط کاربری بر روی گوشی‌های مختلف اندرویدی خود استفاده می‌کنند که رقم قابل توجهی بوده و برای ال‌جی یک آرزوی دست نیافتنی است.

رابط کاربری شیائومی

آخرین نسخه از MIUI ورژن هشتم آن است که هنوز در حالت بتای عمومی قرار دارد و بنابراین در این مسابقه با نسخه هفتم آن کار داریم. در مقابل LG UX 4.0 را داریم که پیشتر از این روی G4 نیز دیده بودیم. این رابط کاربری نیز سعی به شاداب‌تر و متریالی‌تر کردن ظاهر اندروید داشته است که البته در بحث زیبایی شناسی گرافیکی در برابر رقیب کهنه‌کار خود شانسی ندارد. تغییرات سیستمی و ظاهری نیز با اندروید خالص آنقدر نیست که نتوانید سیستم عامل آن را تشخیص دهید.

MIUI 7 در زمان معرفی خود از نظر طراحی گرافیکی نسبت به نسخه قبلی یک انقلاب محسوب می‌شد و با تخت شدن زبان طراحی آن حکم ورژن هفتم iOS را در برابر نسخه قبلی داشت! زیبایی ظاهر آن مخصوصا قسمت بالای صفحه که مخصوص نشانگر باتری و شبکه مخابراتی است را نمی‌توان نادیده گرفت، چرا که این قسمت در طراحی رابط کاربری ال‌جی تغییری نسبت به نسخه خالص اندروید نداشته است! کلا MIUI انگار که سیستم عاملی جدید است و اثری از اندروید خالص در هیچ‌ کجای آن پیدا نمی‌کنید! اما این درباره رابط کاربری ال‌جی صادق نیست و ال‌جی همانند همیشه از نظر نرم افزاری ضعیف عمل‌ کرده است. ویژگی‌های رابط کاربری شیائومی فقط به تغییرات گرافیکی آیکون‌ها و المان‌های گرافیکی اندروید خلاصه نمی‌شود! بلکه قابلیت‌های بی‌شماری که در قالب اپ‌های درون سیستمی توسط آن به کاربر ارایه می‌شوند آن را خواستنی و خاص کرده است. این اپ‌های کاربردی شامل آنتی ویروس و محافظ امنیتی، فایل منیجر بسیار قوی، کنترل کننده سرعت و میزان دیتا، کنترل کننده باتری و شارژدهی دستگاه، حالت‌های Balance و Performance برای مدیریت استفاده از سخت افزار و… می‌شوند.

رابط کاربری ال‌جی

نظر کارشناسی داور: بنده در این قسمت با توجه به تاریخچه و میزان کاربرهای MIUI و آپدیت‌های هفتگی آن که قابلیت‌های جدیدی را به‌ آن اضافه کرده و مدام بهینه سازی می‌شود را در برابر ال‌جی که در بخش نرم‌افزار هیچ حرفی برای زدن ندارد یک گل برتری اعلام می‌کنم!


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

خب پس از برتری‌های نرم افزاری نماینده شیائومی در برابر کره‌ای‌ها که هیچ بویی از زیبایی‌شناسی نرم‌افزاری و کاربردهای آن نبرده‌اند می‌رسیم به قسمت جالب‌تر مسابقه! اینجاست که شرکت کنندگان با توجه به استراحت بین دو نیمه سرحال و آماده به رقابت بازگشته‌اند. نماینده شیائومی بخاطر آماده سازی آخرین اژدهای اسنپدراگون صبر کرد و همه را چشم انتظار گذاشت تا با معرفی جدیدترن پرچمدار خود و کسب بالاترین امتیاز بنچمارک‌ها قدرت خود و چیپ اسنپدراگون ۸۲۰ کوالکام را به همه رقبا نشان دهد.

متاسفانه کره‌ای‌ها عجله کرده و پرچمدار خود را با مدل ضعیف‌تر یعنی اسنپدراگون ۸۰۸ بیرون دادند که همان موقع معرفی نیز بخاطر این انتخاب سرزنش شدند. چرا که این نسخه از اژدها با داشتن شش هسته پردازشی، که شامل دو هسته کورتکس A57 با کلاک ۱.۸۲ گیگاهرتزی و چهار هسته کورتکس A53 با کلاک ۱.۴۴ گیگاهرتزی است، کمی بی‌حال و بی‌رمق بوده و در نتایج کسب شده توسط بنچمارک‌های معتبر نیز می‌توانید بدون چشم مسلح این ضعف را به راحتی ببینید! البته پردازنده گرافیکی آدرنو ۴۱۸ استفاده شده در نماینده ال‌جی با آدرنو ۵۳۰ در قلب شیائومی اصلا قابل قیاس نیست و این انتخاب نیز به تنهایی یک گل به خودی محسوب می‌شود! تنها نقطه قوت ال‌جی رم ۴ گیگابایتی آن است. منتها شیائومی پرچمدار خود را در ۳ مدل با سخت افزارهای مختلف به بازار ارایه کرده است. نسخه اول با حافظه داخلی ۳۲ گیگابایت دارای رم ۳ گیگابایتی و قلب تپنده اسنپدراگون ۸۲۰ با ۲ هسته کریو ۱.۸ گیگاهرتزی و ۲ هسته کریو ۱.۶ گیگاهرتزی است. نسخه دوم با ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی و همان میزان رم ولی با هسته‌های کریو ۲.۱۵ گیگاهرتزی و ۱.۶ گیگاهرتزی ارایه شد و در نهایت نسخه پرو که به رنگ مشکی و بدنه سرامیکی است با همان هسته‌های پردازشی ولی با ۴ گیگابایت رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی یک پرچمدار بی‌رقیب است. متاسفانه نسخه‌ای که در ایران موجود بود و برای مسابقات آمده ضعیف‌‌ترین آنهاست. اما با این حال اختلاف وحشتناک امتیازات بنچمارک کاملا گل برتری شیائومی را به کره‌ای‌ها نشان می‌دهند!

GeekBench

Bonsai

نظر کارشناسی داور: تصاویر و نتایج بنچمارک‌ها همه گویا بوده و نباید فراموش کرد که قدرت به بزرگی هیکل نیست و ماجرا همان داستان فلفل نبین چه ریزه خواهد بود! پس کره‌ای ها نباید گول بازوی کلفت خود را بخورند و با بازی فیزیکی بخواهند پیروز میدان باشند. شما می‌توانید ویدیو تست مالتی تسکینگ این دو مدل را در زیر ببینید تا با آگاهی بیشتر برنده را اعلام کنید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

حالا که کره‌ای‌ها هم در نرم‌افزار و هم در سخت‌افزار مغلوب نماینده شیائومی شدند و گل‌ها را یکی پس از دیگری دریافت کردند چشم به این دقایق دوخته‌اند و امید به چشمان شرکت کننده خود دارند. ال‌جی پرچمدار سنگین وزن خود را به همان دوربین ۱۶ مگاپیکسلی که پیش‌تر در مدل G4 دیده بودیم مجهز کرده است.

این دوربین دارای گشودگی دیافراگم ۱.۸ و همراه با فوکوس لیزری و فلاش دوگانه است. روی کاغذ شیائومی هم همین میزان رزولوشن و سیستم فلاش را منتها با گشودگی دیافراگم ۲ داشته ولی برای بالاتر بردن کیفیت دست به خلاقیت زده است. برای اولین بار روی دوربین اصلی شیائومی Mi5 از لرزشگیر اپتیکال چهار محوره استفاده شده است تا در تمامی جهت‌ها لرزش‌ دست را خنثی کرده و به ثبت یک عکس با کیفیت کمک کند. در عکس‌های ثبت شده با دوربین هر دو دستگاه هم می‌توانید اندکی اختلاف در ثبت جزییات را ببینید. در بخش جلوی دستگاه اما خلاقیت را نماینده ال‌جی خرج کرده و از دوربین دوگانه ۵ مگاپیکسلی برای ثبت سلفی‌ها استفاده کرده است. در مقابل نماینده شیائومی با دوربین ۴ مگاپیکسلی آمده است تا نشان دهد همه چیز اعداد و تبلیغات نیست.

کره‌ای‌ها به زاویه باز دوربین اعتقاد داشته و یک لنز با زاویه دید ۸۰ درجه را در کنار یک لنز ۱۲۰ درجه گذاشته‌اند تا سوژه‌های بیشتری در سلفی شما بگنجد. متاسفانه در عکس‌های سلفی گرفته شده این زاویه باز کمکی به جزییات و صحت رنگ‌های ثبت شده نماینده ال‌جی نکرده و قافیه را به رقیب باخته است. مخصوصا بی‌رنگی برگ‌ها که بهار را خزان کرده است! اما تصاویر گویاست که دقت شیائومی برای ثبت جزییات موفق بوده است.

نظر کارشناسی داور: روی کاغذ همه چیز یکسان است ولی در عمل کیفیت رنگ و ثبت جزییات امتیاز را به سمت نماینده شیائومی می‌برد هرچند ال‌جی هم با دارا بودن ثبت عکس به صورت خام و با فرمت Raw سعی به جبران مافات در کامپیوتر و پردازش‌های بعدی روی عکس‌ها دارد البته در این بین نباید تنظیمات دستی فوق‌العاده خاص دوربین V10 در هر دو حالت عکس‌برداری و فیلم‌رداری را نادیده گرفت! با این حال هر دو از لحاظ فیلم‌برداری نیز در یک سطح هستند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: بخش چند رسانه‌ای

حالا که رقابت تنگاتنگ شده است در بخش چند رسانه‌ای هر کدام می‌خواهند برتری خود را جلوه‌گر سازند. اما این بخش بخاطر رقابت این دو برند در صنعت صوتی و تصویری باعث شده تا بسیار با تجربه عمل کرده و پیروزی بر حریف سخت‌تر شود. هر دو کمپانی روی کیفیت صدا بسیار حساس بوده و از بهترین‌ها در این بخش استفاده کرده‌اند. البته شیائومی تنظیماتی اضافه‌تر برای بهبود صدا هنگام استفاده از هدفون‌های شیائومی را دارا بوده و لذت گوش کردن به موسیقی یا دیدن فیلم را با هدفون‌های خاص خود دو چندان نموده است. اما پشت نماینده ال‌جی در این بخش به صفحه نمایش بزرگتر خود گرم است. چرا که دیدن فیلم و ویدیو در صفحه نمایش بزرگتر با کیفیت ۲K خالی از لطف نیست! پلیرها شبیه به هم بوده و از تنظیمات و ویژگی‌های خوبی برخوردارند. تفاوت در دارا بودن رادیو FM است که تنها کره‌ای‌‌ها هنوز به آن اعتقاد داشته و آن را حفظ کرده‌اند.

نظر کارشناسی داور: هر دو مدل در این بخش بسیار به هم نزدیک عمل کردند و جدای از بحث سلیقه‌ها باید امتیازی ویژه به کیفیت و سایز صفحه نمایش ال‌جی V10 برای پخش فیلم سینمایی داد!


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

حالا که دو شرکت کننده از این رقابت نفس‌گیر و شانه به شانه خسته نشده و مرتب روی دروازه هم خطر آفرینی می‌کنند باید ببینیم کدامیک زودتر نفسش می‌گیرد و با برانکارد از زمین خارج می‌شود! باتری یکی از مهم‌ترین بخش‌های صنایع الکترونیک است که کمتر مورد توجه فناوری قرار گرفته است. هر دو از باتری‌هایی با یک سایز یعنی ۳۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی برخوردارند و تفاوت در این است که ال‌جی ضعف این باتری برای این هیکل را بوسیله قابل تعویض بودن برطرف کرده است. شما می‌توانید تند تند خشاب عوض کنید و همچنان رو پا باشید! اما نماینده ریز نقش شیائومی با این باتری خیلی خوب عمل کرده و نیازی به قابل تعویض بودن آن ندیده است. همان‌طور که در تصاویر می‌بینید اختلاف آن‌ها در شارژدهی بسیار است و امتیاز این قسمت قلنبه به شیائومی می‌رسد! اما نکته‌ای ظریف در فناوری شارژ سریع آنها هم هست که ال‌جی از فناوری نسل ۲ شارژ سریع کوالکام بهره می‌برد و شیائومی Mi5 از نسل سوم آن!

نظر کارشناسی داور: این هم دیگر نظر می‌خواهد؟! هر چه سریعتر برانکارد بیارید این نماینده ال‌جی را به بیرون زمین منتقل کنید تا ببینیم شیائومی Mi5 تا کجا ادامه می‌دهد!


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر ویژگی‌ها

این دقایق پایانی بازی واقعا تاثیر گذار و جبران ناپذیر است. ابتدا با ویژگی‌های مشترک هر دو شرکت کننده شروع می‌کنیم. فرستنده مادون قرمزی در هر دو نماینده وجود داشته و آنها را تبدیل به ریموت کنترلی راحت و هوشمند برای تمامی وسایل می‌سازد. سنسور اثر انگشت نیز مشترک است با این تفاوت که در گوشی ال‌جی با توجه به سبک طراحی پشت گوشی روی کلید پاور بین کلیدهای تنظیم صدا قرار دارد ولی در نماینده شیائومی روی کلید هوم و پایین صفحه نمایش قرار گرفته است که کارکرد مشابه و خوبی داشتند.

حالا نماینده شیائومی با استفاده از قابلیت‌های منحصر بفرد خود روی دروازه کره‌ای‌ها حمله می‌کند. اما ال‌جی V10 نیز لقب عجیب و غریب داشته و برای نشان دادن برتری‌های خود در این لحظات کاملا آماده بوده و چشم به ضد حمله دارد. پاشنه آشیل حملات شیائومی روی اکوسیستم آن متمرکز است و اینکه محصولات مختلف این سازنده خلاق با هم بخوبی همکاری دارند. به عنوان مثال از دستبند سلامتی Mi برای باز کردن قفل صفحه نمایش گوشی‌های شیائومی می‌توان استفاده کرد. ال‌جی هم شرکتی است که طیف وسیعی از محصولات الکترونیکی و خانگی را ارایه می‌کند و سعی به هماهنگی آنها و ایجاد بستری برای اکوسیستم خود دارد. اما در V10 با ارایه صفحه نمایش دوم سعی کرده است تا برگ برنده را در اختیار داشته باشد. صفحه نمایشی که سعی در نمایش گذاشتن اطلاعات ضروری و میانبرها برای سهولت و بالا بردن سرعت در کارهای روزمره دارد و مسلما همه از وجود آن مسرور خواهند شد.


نظر کارشناسی داور: داور مسابقه جوگیر نشده و به این صفحه نمایش کوچک گیر می‌دهد که چرا از نوع امولد نیستی تا بهتر کار کنی و کمتر شارژ بکشی؟! وقتی بیهوش روی زمین افتادی در خدمتت خواهیم بود ای صفحه نمایش همیشه روشن! ولی شما امتیازش را بدهید.


وقت اضافه: قیمت

این دقایق کاملا به نفع نماینده شرکت شیائومی است، چرا که فلسفه وجودی آنها بر مبنای قیمت نوشته شده و برای این لحظه کاملا آماده‌اند. اما کره‌ای‌ها هرچند خواستند که در قیمت حرف اول را بزنند اما باز کم آورده و در ارزان فروشی قافیه را باختند. شما می‌توانید شیائومی Mi5 را به قیمت یک میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان از بازار تهیه کنید ولی برای رقیب کره‌ای آن بایستی حداقل سیصد هزار تومان بیشتر بپردازید.

نظر کارشناسی داور: خب در لحظات پایانی بازی گلی دیگر بدون فرصت جبران برای نماینده شیائومی ثبت شد! ارزان فروشی هنر است آن هم زمانی که یک پرچمدار با بهترین ویژگی‌های رقابتی را به بهترین قیمت ممکن به خریدار ارایه کنید.


موقعیت‌های خطرناکی که نماینده شیائومی بر روی دروازه کره‌ای‌ها ایجاد کرد:

  • وزن سبک‌تر و ابعاد کوچکتر
  • خوش دستی و امکان کار کردن با یکدست
  • متریال شیشه سه بعدی گوریلا گلس ۴ و کیفیت ساخت بهتر
  • سخت افزار به روز و بسیار قوی با نتایج عالی
  • ثبت جزییات بیشتر و کیفیت رنگ بهتر در عکاسی
  • اکوسیستم Mi و قابلیت هماهنگی با دیگر محصولات شیائومی
  • عمر باتری بیشتر و شارژ شدن سریعتر
  • قیمت مناسب‌تر

 

موقعیت‌های خطرناکی که ال‌جی V10 بر روی دروازه شیائومی Mi5 ایجاد کرد:

  • صفحه نمایش دوم برای کاربردهای بیشتر
  • صفحه نمایش بزرگ تر با رزولوشن بیشتر برای کارهای چند رسانه‌ای
  • ظاهر لوکس‌تر و دلفریب
  • ساخت کشور کره جنوبی و برند شناخته شده ال‌جی
  • گارانتی و خدمات پس از فروش بهتر در ایران
  • دوربین سلفی دوگانه و تنظیمات دستی در عکاسی و فیلم‌برداری

به‌ نظر شما برنده مسابقه ال‌جی V10 و شیائومی Mi 5 کدام است؟!

نوشته مقایسه ال‌جی V10 و شیائومی Mi5: فیل و فنجان! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL با هواوی P9: از شرق تا غرب!

مقایسه مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL با هواوی P9: از شرق تا غرب!

با بخش دیگری از مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ همراه شما دوستان و همراهان عزیز هستیم. تا به امروز شاهد رقابت تعداد زیادی از برترین گوشی‌های موجود در گروه‌های مختلف بودیم که با رای شما انتخاب می‌شدند و به مرحله بالا راه پیدا می‌کردند.
امروز هم با دو گوشی با سبک و سیاقی کاملا متفاوت در خدمت شما عزیزان هستیم. گوشی قدرتمند شرکت هواوی، p9 قرار است به مصاف نماینده پیروز مایکروسافت، لومیا ۹۵۰XL برود. ابتدا نگاهی کلی به مشخصات این دو می‌اندازیم.
آوریل سال ۲۰۱۶ شرکت هواوی، P9 را با یک صفحه نمایش فول اچ‌دی با اندازه ۵.۲ اینچی روانه بازار کرد. بر روی این گوشی هوشمند دو دوربین با رزولوشن ۱۲ مگاپیکسلی قرار دارد. قلب این دستگاه را پردازنده مخصوص شرکت هواوی که ۸ هسته فعال دارد، تشکیل داده است.
لومیا ۹۵۰XL با ۵.۷ اینچ صفحه نمایش با رزولوشن QHD در اکتبر سال ۲۰۱۵ معرفی شد و از یک دوربین ۲۰ مگاپیکسلی و پردازنده ۸ هسته‌ای Snapdragon 810 بهره می‌برد.
مشخصات هر دو نماینده باعث می‌شوند که رقابتی جنجالی در این بخش داشته باشیم. پس با ما همراه باشید.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی
می‌خواهم با ظاهرم دل کاربر را بدست آورم! این سخنی است که هر دو شرکت کننده در این بخش می‌گویند. باید دید کدامیک در این بخش موفق خواهند بود.

بخش جلویی هر دو دستگاه تقریبا مشابه هم بوده و با کنارهم قرار دادن‌شان متوجه می‌شوید که هر دو در قسمت جلویی از یک زبان طراحی خاص استفاده کرده‌اند. بر روی هر دو گوشی هیچ دکمه خارجی دیده نمی‌شود و همه چیز از بالا تا پایین از شیشه تشکیل شده است. قسمت شیشه‌ای جلو هر دو گوشی کاملا مشکی بوده و در جذب نشدن اثر انگشت خوب عمل می‌کنند. تنها چیز‌ی که در این بخش از هر دو گوشی دیده می‌شود اسپیکر، دوربین دوم، حسگرها و نام برند این دو کمپانی است.
وقتی به قسمت کناری هر دو گوشی برویم تفاوت خاصی را مشاهده می‌کنیم. هواوی با یک فریم فلزی دور تا دور گوشی را پوشانده است که هم جنس با قاب پشتی دستگاه است. در لومیا همین فریم اما با جنس پلاستیک دیده می‌شود. این فریم مانند هواوی چسبیده به قاب پشتی دستگاه بوده و در آخر به آن منتهی می‌گردد.
تمامی دکمه‌های موجود بر روی هر دو گوشی به لبه سمت راست منتقل شده‌اند و سازندگان هر دو ترجیح دادند سایر بخش‌ها را خلوت نگه‌دارند. جای‌گیری کلید پاور که محل باز کردن قفل دستگاه هم هست، در لومیا بین دو کلید کنترل صدا قرار دارد که به نظر ایده جالبی برای راحتی در دسترس است. همچنین کلید شاتر سخت افزاری بر روی لومیا ۹۵۰XL در کنار سایر کلیدها تعبیه شده است.
پورت USB بر روی لبه پایینی هر دو دستگاه قرار دارد. این در حالی است که بر روی P9 علاوه بر پورت محل ورودی هدفون و اسپیکر نیز وجود دارد.
سمت چپ هر دو دستگاه کاملا صاف و یک‌نواخت بوده و کلیدی دیده نمی‌شود فقط در P9 یک محفظه برای ورودی سیمکارت و کارت حافظه قرار گرفته است. لبه بالایی لومیا از یک ورودی هدفون به تنهایی تشکیل شده است. در مقابل همین قسمت از P9 تقریبا خالی بوده و به‌جز یک میکروفون چیز دیگری مشاهده نمی‌گردد.
هنگامی که به بخش پشتی می‌رسیم شاهد تفاوت‌های زیادی هستیم. از جنس بدنه تا طرز قرار گیری تجهیزات دوربین در هر دو دستگاه کاملا با هم متفاوت هستند.
جنس بدنه پشتی استفاده شده در P9 از فلز بوده و این در حالی است که مایکروسافت طبق رسم همیشگی لومیاها از پلاستیک مستحکم استفاده کرده است. قسمت پشتی نماینده هواوی کاملا صاف و یک‌نواخت بوده و هیچ بیرون زدگی در این بخش از دستگاه مشاهده نمی‌گردد. در میانه بالایی دستگاه یک فرورفتگی اندک وجود دارد که حسگر اثر انگشت این دستگاه‌ را در خود جای داده است. در بخش بالایی قاب پشتی P9 یک فریم شیشه‌ای قرار دارد که محفظه‌ای برای جای‌گیری ۲ دوربین و فلاش ۲ رنگ هواوی است.
این قسمت از طراحی لومیا از یک قاب پلاستیکی سخت و مستحکم تشکیل شده است. این قاب هنگام جای‌گیری در دست حس نرمی و ظرافت خاصی را القا می‌کند اما از استحکام کافی برخوردار است. در لومیا ۹۵۰XL بر خلاف P9 شاهد دوربین بیرون زده از قاب هستیم. این دوربین که باز داخل یک فریم شیشه‌‌ای این‌بار به صورت دایره شکل حضور دارد، شامل لنز دوربین و فلاش ۳ رنگ لومیا می‌گردد. در کنار این فریم دایره‌ای/شیشه‌ای محفظه اسپیکر جای گرفته است.

نظر کارشناسی داور: شنیدید می‌گویند فلان چیز کلاس دارد؟ طراحی هواوی به این صورت است! قاب فلزی در P9 با آن فریم زیبای دور آن حس شکیل بودن و شیک بودن را به من القا می‌کند. اما در مقابل لومیا، طراحی اسپورت‌تری را ارایه می‌دهد. نمی‌دانم منظورم را فهمیده‌اید یا نه؟! بگذارید به این روش به شما بگویم. استایل یک شخص با کت، شلوار و کروات را در مقابل شخصی که شلوار جین با کفش کتانی و یک بلوز اسپورت پوشیده است را در نظر بگیرید. P9 آن شخص کت شلوار پوش و لومیا آن شخص اسپورت پوش است!


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت

با توجه به بزرگ‌تر بودن صفحه نمایش در لومیا توقع ابعاد کلی بیشتری را از این دستگاه داریم، که دقیقا قضیه به همین صورت است. لومیا ۹۵۰XL چیزی حدود ۱۵۱.۹ میلی‌متر طول، ۷۸.۴ میلی‌متر عرض و ۸.۱ میلی‌متر ضخامت دارد که این ابعاد در P9 به صورت ۷ در ۷۰.۹ در ۱۴۵ میلی‌متر است. همان طور که در بالا اشاره داشتیم جنس بدنه‌ها با هم فرق داشته و مایکروسافت از پلاستیک و هواوی از فلز بر روی محصولات‌شان استفاده کرده‌اند. جای‌گیری هر دو در دست راحت بوده اما کمی احساس سر خردن در دست با لومیا حس‌ می‌شود.
وزن P9 چیزی معادل ۱۴۴ گرم است که از لومیا ۹۵۰XL با ۱۶۵ گرم وزن، سبک‌تر است.

نظر کارشناسی داور: در این‌که لومیا ۹۵۰XL ابعاد بیشتری به نسبت P9 دارد که شکی نیست و همین موضوع باعث می‌گردد که کار کردن با یک دست توسط لومیا مشکل باشد. همچنین هواوی ضخامت کمتری را ارایه می‌دهد که می‌تواند تجربه کاری بهتری را ارایه دهد. با این که جنس بدنه استفاده شده در لومیا از پلاستیک بوده اما هرگز به این معنا نیست که با در دست گرفتن آن احساس چیپ بودن را از دستگاه دریافت کنید. این را هم بگویم که به علت دوربین کمی بیرون زده در لومیا جای‌گیری آن بر روی یک سطح صاف مناسب نیست.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش
یکی از جذاب‌ترین بخش‌های این مقایسه همین قسمت است چرا که هر دو با دستی پر وارد میدان شده‌اند.

مایکروسافت برای لومیا ۹۵۰XL از پنل AMOLED بهره گرفته و نمایشگر این دستگاه رزولوشن QHD را ارایه می‌دهد و همچنین ۵.۷ اینچ اندازه دارد. این مشخصات مقابل صفحه نمایش P9 که از نوع IPS بوده و رزولوشن فول اچ‌دی دارد، قرار می‌گیرد. کیفیت صفحه نمایش در هر دو گوشی بسیار عالی است اما هر کدام سبک و سیاق خودشان را برای نشان دادن رنگ‌ها دارند که این موضوع به نوع پنل استفاده شده در هریک بستگی دارد. رنگ‌ها در P9 زنده‌تر و شادتر نمایش داده می‌شوند اما کمی غلظت رنگی در محصول هواوی بیشتر از لومیاست، با این حال رنگ‌های به نمایش در آمده در تنها نماینده ویندوزی این جام به واقعیت نزدیک‌تر است.
نسبت صفحه نمایش به بدنه در لومیا ۹۵۰XL چیزی معادل ۷۴.۳ درصد محاسبه گردیده است و در مقابل P9 با نسبت ۷۲.۹ درصد مقابل لومیا قرار می‌گیرد.
همچنین تنظیمات مختلفی در بخش نرم افزاری صفحه نمایش برای شخصی سازی در رنگ‌ها وجود دارد که می‌توانید از آن برای رسیدن به کیفیت تصویری دلخواه‌تان استفاده کنید. قابلیت خاصی به نام Glance بر روی لومیا قرار دارد که در زمانی که تلفن همراه در حالت استندبای قرار گرفته است با خاموش بودن صفحه نمایش ساعت و اعلانات را نمایش می‌دهد که همچنین قابلیتی در P9 استفاده نشده است.
زاویه دید در هر دو گوشی مناسب است اما P9 عملکرد بهتری را در این زمینه دارد در حالی که در لومیا ۹۵۰XL کمی با تاریک شدن صفحه نمایش رو به رو هستیم. در تصاویر پایین می‌توانید مقایسه‌ای از صفحه نمایش این دو گوشی داشته باشید. در سمت راست لومیا ۹۵۰XL و سمت چپ P9 قرار دارد.


نظر کارشناسی داور: با این که مایکروسافت از پنل امولد در صفحه نمایش خود استفاده کرده و هواوی از IPS LCD بهره برده است، اما کیفیت صفحه نمایش آن‌چنان برای یک صفحه نمایش QHD آن‌هم با پنل امولد مناسب نیست.
زاویه دید وعمق رنگ‌ها در P9 بهتر عمل کرده و تجربه کاری خوبی را به شما ارایه خواهد داد. قابلیت صفحه نمایش همیشه روشن که در لومیا با نام Glance شناخته می‌گردد، وقتی که می‌خواهید با سرعت از زمان و اعلانات با خبر شوید، بسیار کاربردی خواهد بود. همچنین عملکرد صفحه نمایش زیر نور آفتاب به صورت زیر است.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار
قسمتی که شما را به دنیای درونی گوشی متصل خواهد کرد، نرم‌افزار است. هر یک از این دو دستگاه با سیستم نرم افزاری متفاوت باید در مقابل هم به رقابت بپردازند.  لومیا ۹۵۰XL با سیستم عامل ویندوز نسخه ۱۰ و P9 با سیستم عامل اندروید ورژن ۶.۰ به بازار عرضه شده‌اند. هواوی از جدیدترین رابط کاربری خود به نام Emotion استفاده کرده است. در این مدل طبق رسم همیشگی شاهد منوی اپ‌ها نیستیم. شاید این ویژگی در نگاه نخست عجیب به‌نظر برسد اما به مرور زمان به آن عادت خواهید کرد و مشکلی با آن نخواهید داشت. هواوی وقت زیادی را برای قرار دادن افکت‌ها و گرافیک قسمت‌های مختلف صرف کرده و سعی داشته تا طراحی زیبایی را در این بخش داشته باشد که این موضوع جای تحسین دارد. در تصاویر زیر می‌توانید شاهد رابط کاربری P9 باشید.

شاید در نخستین برخورد با ویندوزفون کمی گیج شوید اما با گذر زمان کاملا به آن عادت خواهید کرد. این موضوع زمانی به اوج خودش می‌رسد که از یک گوشی اندرویدی به ویندوز کوچ می‌کنید. در ویندوز شما دکمه‌ مدیریت رمی که در اندروید داشتید را ندارید و با نگه داشتن انگشت بر روی دکمه بازگشت به عقب، می‌توانید به آن دست یابید.
اگر با ویندوز ۱۰ در نسخه PC کار کرده باشید با برنامه‌های موزیک پلیر و گالری عکس آن آشنا هستید. در نسخه موبایل ویندوز هم این برنامه‌ها با همان شکل و شمایل حضور دارند. در محیط ویندوز تم و افکت‌هایی نمایان هستند که انحصار به ویندوز دارند و بسیار هم زیبا هستند. از طرفی به دلیل سبک‌تر بودن ویندوز موبایل به نسبت اندورید به هیچ عنوان شاهد لگ و کندی در محیط آن نیستیم. در تصاویر پایین می‌توانید محیط رابط کاربری لومیا را مشاهده نمایید.

نظر کارشناسی داور: یک بار دیگر برای شما گفته‌ام که انتخاب میان ویندوز و اندروید امری است کاملا سلیقه‌ای و این خود شما هستید که انتخاب کنید کدامیک را می‌پسندید. رابط‌های نرم افزاری در هر دو کاملا با هم متفاوت بوده و هرکدام مزیت‌ها و معایب خودشان را دارند. به عنوان مثال شما در اندروید دست‌تان باز است تا با روت کردن آن به ریزترین فایل‌های سیستمی دسترسی داشته باشید اما در ویندوز شما قادر به انجام چنین کار‌هایی نیستید. در مقابل ارزان‌ترین و قدیمی‌ترین تلفن‌های همراه ویندوزی به جدیدترین بیلد‌ و ورژن نرم افزاری آپدیت می‌شوند اما در اندروید شاید حتی جدید‌ترین پرچمدار هم بعد از یک یا دو سال آپدیت جدید را دریافت نکند.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار

نیمه دوم بازی رقابت حساس‌تر و نفس‌گیر‌تر شده است چرا که در این نیمه تکلیف نهایی این دو بازیکن مشخص می‌گردد. اولین بخش موجود در این نیمه پردازنده است؛ جایی که تمام توانایی‌هایشان در آن خلاصه می‌شود.
هواوی در این مدل از پرچمدار خود مانند دفعات قبل از چیپست ساخت خودش، Kirin مدل ۹۵۵ استفاده کرده است. پردازنده‌ای ۸ هسته‌ای با سرعت‌های ۲.۵ گیگاهرتز و ۱.۸ گیگاهرتز بر روی این چیپست فعال هستند. پردازش بخش گرافیکی این دستگاه توسط Mali-T880 انجام می‌پذیرد. همچنین حافظه رم ۴ گیگاباتی برای این دستگاه تعبیه شده است.
در مقابل مایکروسافت از چیپست شرکت Qualcomm مدل Snapdragon 810 بر روی این دستگاه استفاده کرده است که از پردازنده‌ای ۸ هسته‌ای که با سرعت‌های ۱.۵ گیگاهرتز و ۲.۰ گیگاهرتز عملیات پردازشی لومیا را انجام می‌دهند، تشکیل شده است. بخش گرافیکی این دستگاه توسط Adreno 430 پردازش می‌گردد. همچنین لومیا ۹۵۰XL از حافظه رم ۳ گیگابایتی بهره برده است.
با توجه به مشخصات سخت‌افزاری بالا می‌توان به قدرت بی‌نهایت بالای این دو دستگاه پی برد. در تلاش بودیم تا بنچمارک مناسبی برای مقایسه اعداد بین لومیا ۹۵۰XL و p9 داشته باشیم اما با توجه به پلتفرم مخصوص لومیا اعداد با اختلاف‌های نجومی به دست می‌آمدند پس ترجیح دادیم بیشتر تجربه شخصی را برای شما بیان کنیم.

نظر کارشناسی داور: هر دو گوشی از قدرتمند‌ترین چیپ‌ها برای انجام کار پردازشی دستگاه استفاده می‌کنند و در این هیچ شکی نیست. هنگام کار کردن با هر دو گوشی اصلا شاهد هیچ گونه لگ و کندی نبودیم. همه قسمت‌ها به بهترین شکل ‌ممکن عمل کردند و جایی نبود که روی‌ مارا زمین بزند. اما هنگامی که لومیا و P9 را کنار هم قرار دادیم به این نتیجه رسیدیم که ۹۵۰XL کند است! کندی که در لومیا حس می‌گردد اصلا به قدرت و پردازش لومیا مربوط نیست بلکه این عمل حاصل افکت‌های زیاد و کم سرعتی است که در رابط کاربری استفاده شده است. بنابراین اسمش را لگ نمی‌توان گذاشت.

در ویدیو زیر می‌توانید سرعت بوت این دو دستگاه را ببینید و مقایسه کنید.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

دوربین، این روز‌ها یکی از پایه‌ترین اولویت‌ها برای یک تلفن همراه شده است. بازیکنان امروز آی‌تی‌رسان کاپ هم خودشان را از بهترین‌ها در این زمینه می‌دانند. حال باید دید این قضیه تا چه حد صحت دارد.

در P9 شاهد دو دوربین در کنار هم هستیم. هر دو دوربین رزولوشن ۱۲ مگاپیکسل دارند و لنز هر دو دارای گشادگی دیفراگم f2.2 است. در مقابل لومیا ۹۵۰XL با دوربین ۲۰ مگاپیکسلی حضور دارد که با دریچه دیافراگم f/1.9 در جذب نور محیط‌های کم نور تواناست. همچنین مایکروسافت بر روی این سری از لومیا از لنز Carl Zeiss optics بهره برده است.
دوربین جلوی P9 با رزولوشن ۸ مگاپیکسل و گشادگی دیفراگم f/2.4 توانایی ثبت تصاویر زیبایی را دارد. از طرفی لومیا با دوربین جلوی ۵ مگاپیکسلی و با گشادگی دیفراگم f/2.4 مقابل پرچمدار هواوی قرار می‌گیرد. هر دو دارای فلاش در کنار دوربین هستند. در هواوی فلاش با ۲ رنگ و در مایکروسافت با ۳ رنگ حضور دارد. رابط کاربری دوربین هر دو دستگاه کاملا حرفه‌ای عمل می‌کند و در هر دو به منوی‌ تنظیمات جامعی از حالت دستی دسترسی خواهید داشت.

رابط کاربری دوربین P9

رابط کاربری دوربین LUMIA 950XL

تصاویر ثبت شده توسط هر دو گوشی کیفیت بالایی دارند و کاملا راضی کننده هستند. مورد دیگری که در قسمت دوربین لومیا بسیار کاربردی است دکمه شاتر سخت‌افزاری است. اما کیفیت خروجی عکس‌ها به چه صورت است؟! بگذارید ابتدا نگاهی به تصاویر گرفته شده توسط این دو دستگاه بیندازیم.

رنگ‌ها در لومیا فوق‌العاده نمایش داده می‌شوند. طبیعی‌ترین رنگ‌های ممکن را می‌توان در تصاویر گرفته شده توسط لومیا ۹۵۰XL مشاهده کرد. P9 کمی سعی در اغراق در رنگ‌های ثبتی را دارد. همچنین کمی نویز در تصاویر ثبت شده توسط نماینده هواوی دیده می‌شود. جزییات در لومیا بی‌نهایت مناسب هستند و با زوم کردن با افت کیفیت کمی روبه رو خواهید شد. فیلمبرداری در لومیا ۹۵۰XL می‌تواند با رزولوشن ۴k تا ۳۰ فریم بر ثانیه و فول اچ‌دی تا ۶۰ فریم بر ثانیه انجام گیرد. در مقابل هواوی توانایی ثبت ویدیو با کیفیت ۴k را ندارد و تنها می‌تواند تا ۶۰ فریم بر ثانیه ویدیو فول اچ‌دی ضبط کند.
نظر کارشناسی داور: تمام چیز‌هایی که لازم بود در رابطه با دوربین این دو دستگاه بدانید در بالا به شما گفته شد. رنگ‌ها در لومیا در طبیعی‌ترین حالت خودشان قرار دارند و در مقابل هواوی رنگ‌های گرم‌تری را تولید می‌کند. مایکروسافت از یک تکنولوژی خاص به نام Rich Capture در دوربین لومیا بهره برده است که با این ویژگی خود گوشی با تشخیص خودش بهترین حالت ثبت یک عکس را فراهم می‌آورد. یک ویژگی دیگری که واقعا لذت بخش است Live Photos نام دارد. این فرآیند به صورتی عمل می‌کند که ۳ ثانیه قبل از اینکه عکس گرفته شود یک فیلم متحرک از زمان قبل از گرفته شدن عکس را نشان می‌دهد و این در حالی است که فرمت عکس همان ‌jpg است. کار کردن با دوربین دوم در هر دو دستگاه بی نهایت لذت‌بخش خواهد بود و هر دو کاملا شما را راضی می‌کنند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

هریک از این دو بازیکن ادعا دارند در پخش ویدیو و کاربری مالتی مدیا بهترین هستند. اما در واقعیت کدامیک موفق‌تر خواهند بود؟!

لومیا ۹۵۰XL با صفحه نمایشی ۵.۷ اینچی با تعداد زیادی پیکسل مقابل P9 با تعداد پیکسل کمتر و اندازه ۵.۲ اینچ قرار می‌گیرد. تماشای فایل‌های ویدویی بر روی صفحه نمایش ۵.۷ اینچی آن‌هم با آن رزولوشن QHD باید بی‌نظیر باشد؛ این اولین فاکتور از پخش چند رسانه‌ای است. در قسمت ویدیو پلیر هر دو دستگاه بسیار خوب عمل کردند و مشکلی در پخش فایل‌های فول اچ‌دی و ۴k نداشتند. همچنین زیرنویس فارسی توسط هر دو ساپورت شد و شما توانایی افزودن زیرنویس خارجی را نیز دارید.

در قسمت موزیک و موزیک پلیر هم هر دو عملکرد مناسبی را دارند. تنظیمات شخصی سازی صدا در هر دو دستگاه برای دستیابی به صدای ایده‌آل موجود است. متاسفانه هیچ‌کدام از این دو گوشی از اسپیکر‌های استریو بهره نبرده‌‌اند. کیفیت و حجم صدا با اختلاف زیادی بر روی P9 به نسبت لومیا بهتر است.
نظر کارشناسی داور: تمام ابزار لازم برای سرگرم شدن توسط این دو دستگاه در اختیار شما قرار دارد. صفحه نمایش بزرگ و با کیفیت برای تماشای فیلم‌های مورد علاقه‌تان بسیار مناسب خواهد بود. درست است که هیچ کدام صدای استریو و پر قدرتی را تولید نمی‌کنند اما باز شما را راضی خواهند کرد. با این حال صدا در لومیا واقعا تیز و گرفته است و هواوی عملکرد بهتری‌ را در این بخش دارد.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

در این بخش استقامت هر یک از این بازیکن‌‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد. هرکدام که بتواند بیشتر خودش را بیدار و آماده باش نگه دارد، برنده این بخش خواهد بود.
باتری استفاده شده در لومیا از ظرفیت ۳۳۴۰ میلی‌آمپر تشکیل شده است که در مدت حدود ۱۰۰ دقیقه از ۰ تا ۱۰۰ درصد شارژ می‌شود. در تصویر اختصاصی پایین می‌توانید نتیجه تست‌های این باتری را مشاهده کنید.

در مقابل P9 با باتری ۳۳۴۰ میلی‌آمپری خود قادر است در مدت ۸۰ دقیقه از ۰ به ۱۰۰ درصد شارژ شود. در تصویر اختصاصی پایین می‌توانید نتیجه تست‌های این باتری را مشاهده کنید.

نظر کارشناسی داور: باتری هر دو دستگاه تقریبا عملکرد مشابهی را دارند و آن‌چنان باهم تفاوت ندارند. اما اگر بر اساس اعداد به دست آمده در تست‌ها بخواهیم دقیق شویم لومیا با باتری ۳۳۴۰ میلی‌آمپری عملکرد بهتری را در این زمینه خواهد داشت.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

ده دقیقه پایانی از آن مدلی خواهد بود که امکانات جانبی بیشتری را به کاربر ارایه دهد.

وظیفه امنیتی P9 توسط یک حسگر اثرانگشت که در پشت دستگاه قرار دارد، انجام می‌پذیرد. اما بر روی لومیا ۹۵۰XL حسگر اثر انگشت دیده نمی‌شود بلکه شرکت مایکروسافت از حسگر عنبیه چشم برای بخش امنیتی دستگاه استفاده کرده است. دقت در عملکرد هر دو سنسور بسیار بالاست و در کمترین زمان ممکن انجام می‌گیرد. از دیگر امکانات اضافی می‌توان به پشتیبانی از شارژ بی‌سیم برای لومیا اشاره داشت؛ موردی که محصول هواوی از آن بی‌بهره است.

هر دو مدل از کارت حافظه پشتیبانی می‌کنند و می‌توانید از این طریق تا ۲۵۶ گیگابایت دیگر به حافظه داخلی آن‌ها بیفزایید. بر خلاف گذشته محصول مایکروسافت تنها در دو رنگ مشکی و سفید عرضه می‌شود اما P9 از هواوی در رنگ‌های متفاوت راهی بازار شده تا هر خریداری را برباید. جالب است بدانید که در این نسخه از هواوی P9 خبری از NFC نیست موردی که لومیای مایکروسافت از آن بهره‌مند است. ناگفته نماند که هر دو محصول از USB Type-C استفاده می‌کنند.
نظر کارشناسی داور: قرار دادن گوشی جلوی صورت خود و بعد باز شدن دستگاه در همان زمان بسیار هیجان انگیز خواهد بود. البته حسگر اثر انگشت هواوی یکی از بهترین حسگر‌های موجود درحال حاضر است و شما بدون فشردن هیچ کلیدی و فقط با لمس کردن حسگر می‌توانید دستگاه را باز کنید.


وقت اضافه: قیمت

قیمت گذاری هر دو دستگاه تقریبا مشابه هم هستند و آن‌چنان تفاوت قیمتی بین‌شان وجود ندارد. شما می‌توانید با پرداخت مبلغی در حدود ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان یکی از این دو مدل را با خود به خانه ببرید.
نظر کارشناسی داور: قیمت گذاری برای این دو محصول کاملا معقول به نظر می‌رسد و در حال حاضر می‌توانند بهترین انتخاب‌ها برای خرید تلفن هوشمند باشند.


موقعیت‌های خطرناکی که لومیا ۹۵۰XL بر روی دروازه P9 ایجاد کرد:
صفحه نمایش با رزولوشن بالاتر و استفاده از پنل امولد
دوربین با رزولوشن بالاتر و ثبت تصاویر با رنگ‌های واقعی‌تر و وجود کلید شاتر سخت‌افزاری
وجود حسگر عنبیه چشم
قابلیت Glance در صفحه نمایش
سیستم عامل امن‌تر به نسبت اندروید
موقعیت‌های خطرناکی که P9 بر روی دروازه ۹۵۰XL ایجاد کرد:
صفحه نمایش شارپ‌تر و نمایش رنگ‌های زنده‌تر
رابط کاربری سریع‌تر به نسبت لومیا
دوربین دوم با رزولوشن بیشتر
وجود حسگر اثرانگشت با دقت بالا
اسپیکر قدرتمندتر با حجم صدای بیشتر

به‌ نظر شما برنده مسابقه مایکروسافت لومیا 950XL و هواوی P9 کدام است؟!

نوشته مقایسه مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL با هواوی P9: از شرق تا غرب! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه اچ‌تی‌سی ۱۰ با هواوی P9 پلاس: قوی و قوی‌تر!

مقایسه اچ‌تی‌سی ۱۰ با هواوی P9 پلاس: قوی و قوی‌تر!

به روزهای اوج جام آی‌تی‌رسان رسیده‌ایم، همه شرکت‌کنندگان با تمام توان بازی‌های خود را به انجام رسانده‌اند، حال نوبت به دهمین مسابقه از این جام بزرگ رسیده است تا دو حریف قدرتمند به میدان بازی وارد و با هم به رقابت بپردازند. هر دو رقیب از مشرق زمین هستند، اچ‌تی‌سی ۱۰ به عنوان کاپیتان و سوگلی کمپانی اچ‌تی‌سی در مقابل هواوی P9 Plus که جزیی از خانواده پرچم‌داران هواوی است. در ادامه این دو اسمارت‌فون را در ده فاکتور به رقابت می‌گذاریم و در انتها این نظر شما است که برنده این رقابت هیجان انگیز را تعیین می‌کند.

ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

با شروع مسابقه بازیکن تایوانی به زمین وارد می‌شود، با ورود این بازیکن آهی از نهاد تماشاچیان بلند می‌شود، ظاهرا اکثر تماشاچیان به یاد طراحی پرشکوه این سازنده افتاده‌اند، اچ‌تی‌سی ۱۰ با مشاهده این صحنه کمی عصبانی می‌شود و با فریادی بلند می‌گوید من هنوز زیبا هستم، لطفا به من نگاه کنید! درست در همین لحظه نگاه‌ها به بازیکن چینی یعنی هواوی P9 Plus متمرکز می‌شود، اسمارت‌فونی با رنگ و بوی هواوی، چشمانی شهلا و یک اندام ظریف و بی‌نظیر.

در نگاه اول به اچ‌تی‌سی ۱۰ به خوبی می‌توان مشاهده کرد که این اسمارت‌فون همان طراحی خاص‌گونه (!) اچ‌تی‌سی را در خود به یادگار دارد. در بخش جلویی این اسمارت‌فون می‌توانید یک نمایشگر کاملا معمولی، اسپیکر، دوربین جلو بزرگ و چند سنسور نامریی را مشاهده کنید، کمی صبر کنید؛ ظاهرا یک دکمه سخت‌افزاری هوم نیز در زیر نمایشگر مشاهده می‌شود، اما چرا اینقدر پایین است؟! مطمئنا اگر کمی بالاتر بود زیباتر می‌شد! به هرحال سلیقه اچ‌تی‌سی اینگونه است و ما نیز به سلیقه‌اش احترام می‌گذاریم.

بخش پشتی جایی است که می‌توانیم میراث اچ‌تی‌سی را با وضوح بیش‌تری مشاهده کنیم، یک دوربین بزرگ در بخش بالایی با کمی بیرون‌زدگی، فلاش دوگانه در کنار دوربین و دو خط آنتن در بالا و پایین یادآور محصولات اپل، لوگوی زیبای HTC و چند خط نوشته در پایین، تمام چیزی است که در بخش پشتی می‌توانیم ببینیم. وجود انتها در طراحی این بخش موجب شده است در دست گرفتن اسمارت‌فون راحت‌تر شود. گوشه‌های کیس پشتی به زیبایی تراش خورده و حس خوبی را به دستان القا می‌کند.

هر دو کلید ولوم و پاور در سمت راستی قرار گرفته‌اند،کلید پاور بافتی خاص و زبر دارد که البته بد نیست و بودنش بهتر از نبودنش است. در بالای کلیدها سوکت جای‌دهی سیم‌کارت‌ها وجود دارد و درست در سمت مقابل می‌توانید ورودی کارت حافظه را مشاهده کنید. در بخش زیرین تک خروجی اسپیکر و هم‌چنین پورت USB آن هم از نوع C را شاهد هستیم.

اگر بخواهیم نگاهی به ظاهر هواوی P9 Plus داشته باشیم می‌توانیم در بخش جلویی نمایشگر، یک اسپیکر در بخش بالایی و دوربین دوم را مشاهده کنیم. خوسبختانه یا متاسفانه هیچ دکمه سخت‌افزاری در بخش جلو به چشم نمی‌خورد و برای بخش پایینی هواوی P9 Plus به درج برند Huawei اکتفا شده است. در بخش پشتی هم‌چون هواوی P9 شاهد استفاده از یک دوربین دوگانه هستیم، این دوربین دوگانه حتی اگر کاربردی هم نباشد اما ظاهر زیبایی را به گوشی بخشیده است. در کنار این لنز دوگانه می‌توانیم نام برند لایکا و فلاش را مشاهده کنیم. در بخش زیرین دوربین، سنسور اسکنر اثر انگشت قرار گرفته که ظاهری هم‌گام با بدنه اصلی دارد. یک لوگو از هواوی و بازهم یک عبارت در بخش پایینی دیگر چیزهایی است که از نگاه کردن به بخش پشتی عایدمان می‌شود. هر دو کلید پاور و ولوم در بخش کناری سمت راست قرار گرفته‌اند که محل قرار گیری آن‌ها مناسب و دسترسی به آن‌ها راحت است.

هر دو بازیکن ظاهر خوب و قابل قبولی دارند، اصالت در طراحی هر دو اسمارت‌فون دیده می‌شود. شاید در نگاه اول تغییرات صورت گرفته در اچ‌تی‌سی ۱۰ به نسبت گذشته چندان نباشد اما همین تغییرات کوچک شمایلی متفاوت را به اسمارت‌فون بخشیده است هرچند بهتر بود بر روی طراحی بخش جلویی توجه بیش‌تری صورت می‌گرفت.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

با گذشتن دقایق اولیه، هر دو بازیکن خودنمایی‌هایشان را انجام داده‌اند، حال نوبت به بررسی آمادگی جسمانی آن دو رسیده است. اچ‌تی‌سی ۱۰ ابعادی ۱۴۵.۹x71.9×9 میلی‌متری دارد، ضخامت این اسمارت‌فون هرچند از ۹ میلی‌متر فراتر نمی‌رود اما در میان اسمارت‌فون‌های روز حرفی برای گفتن ندارد. این اسمارت‌فون ۱۶۱ گرم وزن دارد که خب هرچند زیاد نیست اما بازهم می‌توانست بهتر باشد. در مقابل هواوی P9 Plus با ابعاد ۱۵۲.۳x75.3×7 میلی‌متری نشان می‌دهد که خوش‌ اندام‌تر از حریف است. البته وزن ۱۶۲ گرمی آن نشان می‌دهد این بازیکن کمی سنگین‌تر از رقیب است که این افزایش وزن ۱ گرمی با توجه به ۰.۳ اینچ بزرگ‌تر بودن نمایشگر، کاملا طبیعی است و با زبان بی‌زبانی می‌گوید که اچ‌تی‌سی ۱۰ با توجه به ابعاد نمایشگرش از مشکل چاقی رنج می‌برد!

هر دو بازیکن از آلومینیوم به عنوان متریال اصلی بهره گرفته‌اند که این روزها به یک استاندارد برای پرچم‌داران و حتی میان‌رده‌ها مبدل گشته است. از نظر کیفیت ساخت می‌توان هر دو رقیب را در سطح عالی دانست. طراحی بی‌نقص صورت گرفته اما در هنگام کارکردن اچ‌تی‌سی ۱۰ بر دستان خوش‌تر می‌نشیند و علاقه زیادی به لغزش در میان انگشتان و نقش بر زمین شدن ندارد. جای‌گیری حسگر اثر انگشت در این دو اسمارت‌فون با توجه به سلیقه سازندگان از جلو تا پشت درست زیر دوربین تفاوت دارد (همون زمین تا آسمون خودمون). لنز دوربین مورد استفاده در اچ‌تی‌سی ۱۰ کمی بیرون زدگی دارد که خب آن‌ را آسیب‌پذیرتر می‌کند، در مقابل دو چشم شهلای هواوی P9 Plus دقیقا به سطح پشتی تراز شده‌اند و این موضوع می‌تواند برگ برنده‌ای برای هواوی P9 Plus باشد.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

با ورود به دقیقه ۲۰ تماشاچیان یکپارچه ناراحتی خود را از رخ‌نمایی دو بازیکن در طول ۲۰ دقیقه گذشته با به کار بردن الفاظی نه چندان مودبانه بیان می‌کنند که از بیان آن در این مطلب خودداری می‌کنم!

با درخشش نمایش‌گر هواوی P9 Plus‌ اکثر تماشاچیان Wow گویان سر از پا نمی‌شناسند، رنگ‌های به نمایش درآمده در این نمایشگر ۵.۵ اینچی Super AMOLED کاملا اشباع مناسبی دارند و تصاویر را به زیبایی به چشمان کاربر هدیه می‌کنند. این نمایشگر نسبتا بزرگ از وضوح ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل برخوردار است که با یک محاسبه نه چندان ساده به عدد ۴۰۱ پیکسل بر اینچ می‌رسیم، شاید این مقدار رزولوشن در مقایسه با سایر پرچم‌داران اندرویدی کم به نظر برسد اما برای اکثر کارها کافی است و تصاویر با وضوح خوب و به صورت یکپارچه به نمایش گذاشته می‌شوند و اگر چشمانی انسانی داشته باشید بعید به نظر می‌رسد بتوانید پیکسل‌ها را تشخیص بدهید! تصاویر از زوایا کمی رنگ پریدگی دارند که اتفاقا جلوه درخشانی را به آن‌ می‌بخشد، شاید اگر از زوایا بخواهیم به تصاویر نگاه کنیم نظر بهتری را راجع به نمایشگر بدهیم تا نگاه مستقیم به آن!

در سمت مقابل بازیکن تایوانی مسابقه با استفاده از پنل IPS آن‌هم از نوع Super LCD5 قرار دارد. این نمایشگر ۵.۲ اینچی با وضوح ۲۵۶۰×۱۴۴۰ پیکسلی خود به چگالی پیکسل ۵۶۵ پیکسل در هر اینچ دست یافته است که از نظر اعداد پیروزی قاطعی را بر هواوی P9 Plus به ارمغان می‌آورد. میزان نور این نمایشگر به نسبت پنل به کار رفته در هواوی P9 Plus کم‌تر است به طوری که اگر این دو اسمارت‌فون را کنار یکدیگر قرار دهید از حداکثر روشنایی اچ‌تی‌سی ۱۰ ناامید شده و شاید هم بد و بیراهی را روانه سازنده‌اش کنید. رنگ‌های به نمایش درآمده در این اسمارت‌فون از نگاه روبه‌رو کاملا طبیعی و تحسین برانگیز هستند اما با کمی زاویه دادن به نمایشگر شاهد قرمزی بیش از حد رنگ‌های روشن و هم‌چنین افزایش غلظت رنگ هستیم. در ادامه نگاهی به مقایسه تصویری این دو پرچم‌دار می‌اندازیم: اسمارت‌فون سمت راست اچ‌تی‌سی ۱۰ و سمت چپ هواوی P9 Plus.

دو شرکت کننده در این مسابقه در نگاه از زوایا تصاویر را به طرز عجیبی تغییر رنگ می‌دهتد، هرچند در هواوی P9 Plus این اتفاق در جهت مثبت اتفاق می‌افتد اما در اچ‌تی‌سی ۱۰ به طور کلی تصویر از حالت طبیعی بودن خارج شده و شاهد رنگ‌های عجیب و غریب هستیم.

به لطف استفاده از پنل سوپر امولد خوانایی نمایشگر هواوی P9 Plus در زیر نور مستقیم آفتاب بهتر از اچ‌تی‌سی ۱۰ است، البته شاید بیش‌تر بودن میزان نور حداکثری در این اسمارت‌فون موجب این برتری شود.

هر دو سازنده برای محافظت از این بخش حساس از گوریلا گلس ۴ بهره گرفته‌اند که مقاوت خوبی را به نمایشگر این دو اسمارت‌فون در برابر ضربه و خط و خش می‌دهد. ناگفته نماند که نمایشگر P9 پلاس به میزان فشار حساس بوده و در صورتی که فشار بیشتری را بر روی نمایشگر وارد کنید قابلیت‌های ویژه‌ای را در اختیارتان می‌گذارد. موردی که پیش‌تر در میت S (این مدل پیش‌تر از آیفون ۶S معرفی شد و چنین ویژگی‌ را داشت) از همین هواوی نیز دیده‌ بودیم.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

به دقایق پایانی نیمه اول این رقابت نزدیک می‌شویم، فشار زیاد هواوی در بخش نمایشگر به رقیب موجب شده خستگی خاصی در چشمان بادامی اچ‌تی‌سی ۱۰ مشاهده شود. حال این دو رقیب قرار است در بخش نرم‌افزار به رقابت یکدیگر بروند، بخشی که با وجود تغییرپذیر بودنش همیشه از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.

هر دو بازیکن از نسخه ششم اندروید یعنی مارشملو بهره می‌گیرند که بنابر سلیقه سازندگان با رابط کاربری انحصاری تزیین شده است. اچ‌تی‌سی به عنوان یکی از اولین سازندگان اسمارت‌فون اندرویدی تبحری خاص بر روی ویرایش اندروید دارد اما به نظر می‌رسد این کمپانی تایوانی علاقه چندانی به دستکاری اندروید ندارد. اکثر بخش‌ها شمایلی چون اندروید خالص را دارند و خبری از طراحی‌های چشم نواز و پیچیده در آن‌ها نیست. در طراحی آیکون‌ها نوعی بی‌سلیقه‌گی و عدم هماهنگی را شاهد هستیم، مطمئنا رابط‌کاربری سنس از نظر میزان مصرف انرژی و هم‌چنین فضای رم بهینه است اما هم‌چون اسمش پر احساس نیست و سادگی خاصی بر آن حکم فرما ست. در واقع شما با نصب لانچر اچ‌تی‌سی به راحتی می‌توانید در هر اسمارت‌فونی رنگ و بوی سنس را داشته باشید هرچند نه به طور کاملا کامل!

با ورود به دنیای سنس همه چیز از ابتدا در دسترس است و راحتی خاصی در کارکردن با این رابط‌کاربری وجود دارد به گونه‌ای که حتی اگر تاکنون از محصولات یک برند دیگر استفاده می‌کردید با ورود به دنیای سنس هیچ‌گاه احساس غربت نخواهید کرد و همه چیز در نهایت سادگی در اختیار شما قرار دارد.

در سمت دیگر هواوی با بهره‌مندی از رابط کاربری اموشن نشان داده تبحر خوبی برای کوبیدن و از صفر ساختن اندروید دارد، هرچند این رابط‌کاربری همیشه متهم به سرقت از طراحی iOS است، اما در واقع بهتر است به جای واژه سرقت از کلمه الهام‌گیری استفاده کنیم. طراحی آیکون‌ها در این رابط‌کاربری کاملا استادانه انجام پذیرفته و هماهنگی خاصی را بین اجزای مختلف شاهد هستیم و تقریبا همه اجزای این رابط کاربری با اندروید خالص متفاوت هستند، حداقل در ظاهر این‌طور به نظر می‌رسد!

متاسفانه و یا خوشبختانه کار کردن با این رابط کاربری در صورتی که در گذشته با یک رابط‌کاربری دیگر اخت گرفته باشید در ابتدای کار چندان ساده نیست. البته با گذشت زمان و چشمک زدن امکانات نهفته در این رابط به خوبی با اموشن پیوند دوستی خواهید بست.

حال پس از رونمایی از رابط‌کاربری به خوبی می‌توان اختلاف نظرها میان دو گروه تماشاچی را مشاهده کرد، عده‌ای طرفدار سادگی سنس هستند و برای آن جان می‌دهند و در مقابل گروهی رنگ و لعاب اموشن را به هر چیز دیگری ترجیح می‌دهند. هرچند سلیقه هر دو گروه محترم است اما گویا داور تمایل بیش‌تری به رنگ و لعاب نشان می‌دهد!

EMUI

sense

در بخش دوربین هر دو رابط‌کابری عملکرد خوبی دارند، در یک سمت هواوی P9 Plus که با توجه به همکاری خود برای ساخت دوربین با لایکا، نرم‌افزار طراحی شده توسط این شرکت را نیز برگزیده است، قرار گرفته! در این رابط‌کاربری همه چیز در دسترس است و گزینه‌های خوبی برای مدیریت دوربین وجود دارد. بدون شک رابط‌کاربری دوربین هواوی P9 Plus تمامی نیازهای کاربران عادی و هم‌چنین نیمه حرفه‌ای را تامین می‌کند و دیگر نیازی به استفاده از اپلیکیشن‌های سوم شخص وجود نخواهد داشت.

EMUI Camera

HTC Camera

اپلیکیشن دوربین مورد استفاده در رابط‌کاربری سنس همان احساس سادگی را به همراه دارد، البته ساده بودن به این معنی نیست که از کمبود امکانات در رنج است بلکه به نوعی تعریف هنر استادگونه اچ‌تی‌سی در جای‌دهی امکانات در ساده‌ترین مکان‌هاست. دسترسی به تنظیمات بسیار راحت است و امکانات در دسترس به خوبی پاسخ‌گوی نیاز کاربران خواهد بود.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

به نیمه دوم رقابت وارد می‌شویم، تاکنون دو شرکت کننده بخش‌هایی از قدرت خود را به نمایش گذاشته‌اند و هر کدام با گل زدن به حریف رقابت را هیجان انگیز‌تر کرده‌اند. حال نوبت به مهم‌ترین بخش این رقابت می‌رسد، بدون شک هر دو شرکت‌کننده در این مسابقه از نظر سخت‌افزاری در سطح بالایی هستند. هواوی  P9 Plus از آخرین چیپست ساخته سازنده یعنی کایرین ۹۵۵ بهره می‌گیرد، این چیپست هشت هسته‌ای است که به صورت ۴ هسته ۲.۵ گیگاهرتزی کورتکس A72 و ۴ هسته ۱.۸ گیگاهرتزی کورتکس A53 تقسیم شده است. وظیفه پردازش گرافیکی در این پردازنده بر عهده چیپ Mali-T880 MP4 گذاشته شده است. ۴ گیگابایت رم، ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی و پشتیبانی از کارت حافظه تکمیل کننده بخش سخت‌افزاری این غول ۵.۵ اینچی است.

در سمت مقابل محصول تایوانی با استفاده از چیپست قدرتمند اسنپدراگون ۸۲۰ قصد دارد تا در این بخش خودی نشان دهد و برگ برنده را در دست بگیرد. این پردازنده از هسته‌های قدرتمند کریو استفاده می‌کند که به دو هسته ۲.۱۵ گیگاهرتزی و دو هسته ۱.۶ گیگاهرتزی تقسیم شده است. پردازش گرافیکی این پردازنده توسط چیپ آدرنو ۵۳۰ انجام می‌پذیرد. رم ۴ گیگابایتی، حافظه داخلی ۳۲/۶۴ گیگابایت از جمله دیگر مشخصات اچ‌تی‌سی ۱۰ است.

با اعلام مشخصات اچ‌تی‌سی ۱۰ هیجان عجیبی در تماشاچیان ایجاد شده است، بدون شک این اسمارت‌فون با دست پر وارد میدان رقابت شده و رقابتی سخت را میان این دو رقیب شاهد خواهیم بود. هر دو اسمارت‌فون هواوی P9 Plus و HTC 10 به خوبی پاسخ‌گوی نیاز کاربران عادی و حتی حرفه‌ای خواهند بود اما در این میدان تنها یک نفر برنده است، به همین دلیل نگاهی به امتیازات کسب شده توسط این دو رقیب در بنچمارک‌ها می‌اندازیم.

برای اولین محک به سراغ بنچمارک محبوب AnTuTu می‌رویم، در این آزمون همان‌طور که انتظارش می‌رفت اچ‌تی‌سی ۱۰ با کسب امتیاز ۱۲۵۱۹۹ گل طلایی را به ثمر می‌رساند، اختلاف امتیاز ۳۱۴۰۹ واحدی میان این دو رقیب به خوبی نشان می‌دهد در بخش سخت‌افزار اچ‌تی‌سی ۱۰ یک سرو گردن بالاتر است.

حال به سراغ گیک‌بنچ می‌رویم تا چیپست این دو اسمارت‌فون را به صورتی حرفه‌ای‌تر به آزمایش بگذاریم، در اینجا نیز اچ‌تی‌سی ۱۰ در بخش پردازش تک هسته‌ای با کسب ۱۷۷۲ امتیاز پیروز میدان است! هرچند اختلاف امتیاز اصلی را می‌بایست در پردازش چند هسته‌ای ببینیم، جایی که این اسمارت‌فون با کسب ۵۵۹۰ امتیاز برتری خودش در قدرت سخت‌افزاری را به رخ هواوی P9 Plus می‌کشد (کم‌بودن نور صفحه نمایشی و هم‌چنین تیره نشان دادن رنگ سفید را در HTC 10 به وضوح مشاهده می‌کنید).

به سراغ بونسای می‌رویم، این بنچمارک به صورت تخصصی پردازش گرافیکی را به چالش می‌کشد، در این آزمون هواوی P9 Plus با کسب ۴۱۷۵ امتیاز و هم‌چنین میانگین ۵۹.۶ فریم بر ثانویه خودی نشان داد و قدرت Mali-T880 MP4 و برتری آن بر آدرنو ۵۳۰ را به نمایش گذاشت. البته در این تست میزان رزولوشن کمتر نمایشگر نیز به کمک محصول هواوی آمده است.
در ادامه می‌توانید ویدیو تست گیمینگ این دو مدل را ببینید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

پس از قدرت‌نمایی اچ‌تی‌سی ۱۰ در بخش سخت‌افزار، هر دو شرکت کننده تصمیم می‌گیرند دوربین خود را به نمایش بگذارند. هواوی P9 Plus که نام لایکا شرکت معروف آلمانی تولیدکننده لنز را به عنوان همکار در کنار دوربین خود می‌بیند، امید زیادی برای پیروزی در این بخش دارد، در سمت مقابل اچ‌تی‌سی که پیش‌تر سابقه استفاده از دوربین دوگانه را داشته ترجیح داده است که از تک لنز اولتراپیکسل استفاده کند.

از جمله مشخصات دوربین اچ‌تی‌سی ۱۰ می‌توان به وضوح ۱۲ مگاپیکسلی اشاره کرد که سایز هر پیکسل ۱.۵۵میکرون است، از دیگر مشخصات این اسمارت‌فون می‌توان گشودگی دیافراگم F/1.8، سنسور BSI، لرزشگیر اپتیکال، فوکوس لیزری و فلاش دوگانه LED را نام برد. دوربین سلفی نیز از نوع اولتراپیکسل است که از مشخصات آن می‌توان به f/1.8, 23mm, OIS, فوکوس اتوماتیک, ۱.۳۴ µm اندازه پیکسل و قابلیت تصویربرداری HDR اشاره کرد.

دیگر رقیب یعنی هواوی P9 پلاس از یک سنسور دوگانه با وضوح ۱۲ مگاپیکسل بهره می‌گیرد که گشودگی دیافراگم f/2.2 داشته و از تشخیص فاز، فوکوس خودکار و فلاش LED دوگانه سود می‌برد. در بخش سلفی نیز هواوی از یک سنسور ۸ مگاپیکسلی بهره گرفته که توانایی ضبط ویدیو با کیفیت فول‌ اچ‌دی را نیز داراست.

 

 

تصاویر شکار شده توسط دوربین اصلی هر دو اسمارت‌فون در سطح قابل قبولی هستند هر چند هواوی P9 Plus در جذب نور عملکرد بهتری داشته و تصاویر روشن‌تر به ثبت رسیده‌اند. رنگ‌ها در تصاویر برای هر دو اسمارت‌فون در سطح خوبی است اما بازهم عملکرد هواوی P9 Plus بهتر است. در مجموع اگر بخواهیم نگاهی واقع‌بینانه به دوربین این دو پرچم‌دار داشته باشیم می‌توانیم شاهد عملکرد قدرت‌مندتر محصول ساخته هواوی باشیم، این موضوع خصوصا در محیط‌های داخلی بیشتر به چشم می‌آید. در بخش دوربین سلفی هرچند بازهم نور جذب شده توسط هواوی P9 Plus بیشتر است اما می‌توان برنده را به علت زاویه دید گسترده‌تر و ثبت رنگ و جزییات بهتر، اچ‌تی‌سی ۱۰ دانست. در این قسمت بد نیست بدانید که نماینده هواوی قادر به ضبط ویدیو به صورت ۴K نیست، موردی که اچ‌تی‌سی ۱۰ از آن بهره‌مند است.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

دقایق هیجان انگیز مسابقه را پشت سر گذاشته‌ایم، حال هر دو تیم به منطقه خود بازگشته و برای یک رقابت ساده اما بسیار مهم به نبرد با یکدیگر می‌روند. هواوی P9 Plus‌ با داشتن یک نمایشگر ۵.۵ اینچی با کیفیت قابل قبول فول اچ‌دی از نوع سوپر امولد امید زیادی برای پیروزی در این بخش دارد. البته رنگ‌پریدگی لذت بخش این نمایشگر از زوایا می‌تواند یک نقطه ضعف برای این اسمارت‌فون محسوب شود. در بخش صدا نیز عملکرد قابل قبولی را شاهد هستیم و هندزفری مورد استفاده در این اسمارت‌فون کیفیت ساخت مناسبی دارد و حجم و کیفیت صدای خروجی در حد مطلوبی است.

در سمت دیگر یک اسمارت‌فون ۵.۲ اینچی قرار گرفته که در نمایش رنگ‌ها از روبه‌رو عملکرد خوبی دارد اما در نگاه از زوایا رنگ نمی‌بازد و آن را به گونه دلخواهش تغییر می‌دهد. این موضوع خصوصا در رنگ‌های روشن و به طور مخصوص‌تر در رنگ سفید به وضوح قابل رویت است. میزان نور نمایشگر خوب است اما در مقایسه با حریف بسیار کم‌تر است. وضوح تصویر در این اسمارت‌فون از نظر اعداد برتری را نشان می‌دهد. نقطه قوت اچ‌تی‌سی ۱۰ و هم‌چنین اکثر محصولات این برند در بخش صداست. صدای خروجی از این پرچم‌دار حجم قابل توجه‌ای دارد و از کیفیت مطلوبی برخوردار است، هم‌چنین هندزفری کاملا رضایت بخش است و استفاده از آن لذت بخش خواهد بود.

در بخش پلیر هر دو می‌توانند نیازهای اولیه کاربران را برطرف کنند اما اگر نیاز به تنظیمات پیچیده صوتی و تصویری را دارید می‌بایست به سراغ یک اپلیکیشن جایگزین بروید.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

حال دیگر خستگی بر هر دو اسمارت‌فون غلبه کرده و کم‌کم نوای اخطار کمبود باتری در ورزشگاه طنین‌انداز شده است، بازیکن تایوانی میدان از یک باتری ۳۰۰۰ میلی‌آمپری بهره می‌برد، این باتری توانایی نمایش ۷ ساعت ۴۵ دقیقه ویدیو را به صورت ممتد دارد و برای وب‌گردی ۸ ساعت و ۴۹ دقیقه شما را همراهی می‌کند. مطمئنا این مقادیر برای یک پرچم‌دار ناامیدکننده است و عملکرد اچ‌تی‌سی در این بخش کاملا ضعیف است. شارژ شدن این باتری نیاز به ۱۰۰ دقیقه زمان دارد که رقمی عجیب و طولانی است.

در سمت مقابل هواوی P9 Plus با استفاده از یک باتری غول پیکر ۳۴۰۰ میلی‌آمپری توانایی ۱۴ ساعت و ۴۳ دقیقه نمایش ممتد ویدیو و ۱۱ ساعت و ۴۷ دقیقه وب‌گردی را داراست. برای شارژ شدن این باتری تنها نیاز به ۶۰ دقیقه زمان است. عملکرد این پرچم‌دار در بخش باتری در سطح خوبی است و این موضوع نشان می‌دهد هواوی به خوبی بر یکی از اصلی‌ترین مشکلات پرچم‌داران پیشینش غلبه کرده است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

نفس‌ها به شمارش افتاده و دقایق انتهایی بازی را درحالی می‌گذرانیم که اچ‌تی‌سی ۱۰ با پخش پیاپی اخطار کمبود باتری تونایی ادامه دادن به بازی را ندارد. البته این حریف قدرت‌مند تایوانی هرچه در توان دارد را جمع کرده و می‌خواهد مسابقه را به پایان برساند. در بخش میراث پدری اچ‌تی‌سی ۱۰ شما می‌توانید یک سنسور اثر انگشت در دکمه سخت‌افزاری هوم را مشاهده کنید، قرارگیری این سنسور در بخش جلویی موافقان و مخالفان خاص خودش را دارد که دلایل هر دو گروه نیز شنیدنی و مورد قبول است. در مقابل حریف چینی از سنسور اثر انگشت در بخش پشتی بهره برده است و دیگر ویژگی خاص آن را می‌توان در پورت اینفرارد دانست.


وقت اضافه: قیمت

حال نوبت به حساس‌ترین بخش مسابقه می‌رسد، جایی که که جیب کاربران حرف اول را می‌زند و پول، این عنصر حیاتی، برنده را مشخص می‌کند. در یک جمله بیان کنم، هر دو اسمارت‌فون گران هستند و نزدیک به ۲ میلیون تومان قیمت دارند! خب مشخص است در این بخش برنده‌ای نداریم و هر دو را در یک سطح می‌بینیم. البته انتظار می‌رود قیمت هواوی P9 Plus با گذشت زمان کاهش پیدا کند اما فعلا این اسمارت‌فون همگام با اچ‌تی‌سی ۱۰ عزم خود را بر خالی کردن جیب کاربران جزم کرده‌اند.

موقعیت‌های خطرناکی که اچ‌تی‌سی ۱۰ بر روی دروازه هواوی P9 Plus ایجاد کرد:

  • نمایشگر با چگالی پیکسلی بیشتر
  • سخت‌افزار قدرتمندتر
  • دوربین سلفی بهتر
  • کیفیت صدای بهتر و هم‌چنین هندزفری با ارزش‌تر

موقعیت‌های خطرناکی که هواوی P9 Plus بر روی دروازه اچ‌تی‌سی ۱۰ ایجاد کرد:

  • ضخامت کم‌تر و طراحی ظریف‌تر
  • دوربین بهتر
  • باتری قدرتمند
  • رابط‌کاربری پر زرق و برق‌تر
  • نمایشگر با کیفیت و استفاده از فناوری لمس سه‌بعدی

به‌ نظر شما برنده مسابقه هواوی P9 پلاس و اچ‌تی‌سی 10 کدام است؟!

نوشته مقایسه اچ‌تی‌سی ۱۰ با هواوی P9 پلاس: قوی و قوی‌تر! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه سامسونگ گلکسی نوت ۵ با سونی اکسپریا ایکس: نبرد دونگ‌نای!

مقایسه سامسونگ گلکسی نوت ۵ با سونی اکسپریا ایکس: نبرد دونگ‌نای!

امروز در آی‌تی‌رسان با شما همراه هستیم از سری رقابت‌های جام قهرمانان آی‌تی‌رسان با رقابت جذاب بین گوشی‌های سامسونگ گلکسی نوت ۵ و اکسپریا ایکس. این مسابقه از گروه A این رقابت‌ها برگزار می‌گردد. نوت ۵، در بازی قبلی خودش دیداری سخت و نفس‌گیر با پرچمدار قدرتمند HTC داشته و امروز، در حالی مقابل اکسپریا ایکس از کمپانی سونی قرار می‌گیرد که این گوشی، در بازی قبلی خود به مصاف حریف سرسختی به  نام هواوی P9 پلاس رفته بود. حال خواهیم دید این دو گوشی، در رقابت با یکدیگر، چگونه عمل خواهند کرد و کدام گوشی با نظر شما، به عنوان برنده این مسابقه انتخاب خواهد شد. دیگر بیش از این شما را منتظر نمی‌گذاریم و می‌پردازیم به گزارش دیدار اکسپریا ایکس در مقابل گلکسی نوت ۵. این شما و این نبرد دونگ‌نای!


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

طبق روال معمول در مسابقات جام آی‌تی‌رسان، در ابتدا نگاهی می‌اندازیم به طراحی و ظاهر این دو گوشی تا ببنیم هر کدام چه برتری‌هایی نسبت به یکدیگر دارند. بر طبق داستان‌های تاریخی، این ژاپن بود که با ارتشی ۷۰۰۰ نفری، حمله را به سمت کره جنوبی آغاز کرد. اما اینجا، در جام آی‌تی‌رسان، قرعه به نام رقیب کره‌ای افتاده است تا آغاز کننده این رقابت باشد. پس ابتدا با گوشی سامسونگ گلکسی نوت ۵ شروع می‌کنیم.

ابعادی به اندازه ۱۵۳.۲*۷۶.۱*۷.۶ میلی‌متر، این گوشی را در گروه فبلت‌های تولید شده در بازار قرار می‌دهد. صفحه نمایش ۵.۷ اینچی، فاصله کمی با بدنه دارد و کناره‌های آن بسیار نزدیک به خود بدنه قرار گرفته‌اند. دکمه هوم دستگاه، مانند سایر سری‌های سامسونگ، در وسط قرار گرفته است که این دکمه علاوه بر دستوالعمل‌های ثابت (که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد)، حسگر اثر انگشت را نیز در خود جای داده است. دو دکمه لمسی در دو طرف دکمه هوم قرار داده شده است که سمت راستی دکمه بازگشت و سمت چپی، دکمه Multi task دستگاه است. به هر حال اگر طرفدار گوشی‌هایی با ابعاد بزرگ هستید، گلکسی نوت ۵ می‌تواند این انتظار را برآورده سازد. دوربین سلفی و سنسورهای نور و نزدیکی، از دیگر مشخصات ظاهر جلو نوت ۵ هستند که دوربین در سمت راست بلندگو تماس و دو سنسور دیگر به همراه چراغ اعلانات در سمت چپ آن قرار گرفته‌اند.

اگر به قاب دور این گوشی نگاهی بیاندازیم، متوجه می‌شویم که سامسونگ سعی داشته بدنه گوشی را تا حد امکان نازک طراحی کند و این موضوع از فریم فلزی نازک اطراف گوشی قابل درک است. البته برای اینکه در هنگام زمین خوردن، گوشی صدمه کمتری ببیند، مشاهده می‌کنیم که ۴ گوشه دستگاه کمی ضخیم‌تر ساخته شده‌اند. در سمت راست گوشی، دکمه پاور قرار گرفته و در طرف مقابل، دکمه‌هایی جهت کم و زیاد کردن صدا به چشم می‌خوردند. البته قابل ذکر است که ابعاد بزرگ این گوشی، دسترسی انگشتان را به هر دو دکمه، کمی سخت کرده ولی به هر حال، هر کس که علاقه به گوشی‌هایی با ابعاد بزرگ را داشته باشد، قطعا با این موضوع کنار خواهد آمد.

در بالای دستگاه، قسمتی مشخص شده است که محل ورود سیم کارت به داخل آن است. نوت ۵ از یک سیم کارت با سایز نانو پشتیبانی می‌کند ولی همانطور که از بدنه دستگاه معلوم است، محلی برای ورود حافظه جانبی در دستگاه تعبیه نشده است. پایین بدنه، محل قرارگیری جک ۳.۵ میلی‌متری است که در کنار آن، پورت micro USB 2.0 به چشم می‌خورد. همچنین اسپیکر دستگاه در قسمت پایین آن تعبیه شده است. می‌رسیم به ویژگی اصلی گوشی‌های سری نوت، یعنی قلم هوشمند آن‌ها که در دقایق پایانی به میدان خواهد آمد و مفصل در موردش بحث خواهیم کرد. فعلا در این قسمت، تنها به این نکته بسنده می‌کنیم که این قلم در پایین دستگاه در سمت راست قرار گرفته و با فشار به انتهای آن، از بدنه دستگاه جدا می‌شود.

پشت نوت ۵، طراحی متفاوتی با سایر نسل‌های نوت دارد. محل قرارگیری دوربین و فلاش LED دستگاه، شباهت زیادی به پرچمداران سری S سامسونگ دارد و طبق معمول، بیرون زدگی دوربین از بدنه، ایرادی است که در این سری هم وجود داشته و باید ببینیم که سامسونگ کی تصمیم به رفع کردن این مسئله خواهد گرفت. بدنه پشت دستگاه از جنس شیشه است و استعداد بالایی در جذب اثر انگشت دارد که کاربر را مجبور می‌سازد صفحه پشت نوت ۵ را مکررا تمیز کند تا اثر انگشت‌های باقی مانده را از بین ببرد. شاید نکته جالب در طراحی بدنه پشتی سامسونگ، انحنای دو طرف بدنه است که جلوه‌ای زیبا به این محصول بخشیده است و به کاربر کمک می‌کند تا گوشی را، راحت‌تر در دست داشته باشد. جا دارد به این نکته اشاره کنیم که بدنه پشتی دستگاه اندکی لیز است و شاید برای کنترل بهتر، مجبور باشید از یک قاب جانبی برای نوت ۵ استفاده کنید.

حال دیگر وقت این است که اکسپریا ایکس هم خودی نشان دهد و به سمت دروازه نوت ۵ حمله کند تا ببینیم سونی، چه تاکتیکی را برای پیروزی در این رقابت پیاده خواهد کرد و در نهایت، کدام گوشی عملکرد بهتری را در ۱۰دقیقه ابتدایی به نام خود ثبت می‌کند. سونی اکسپریا ایکس، صفحه نمایش ۵ اینچی دارد که به مراتب کوچکتر از رقیبش است و این برای کسانی که عادت به کار با گوشی‌های بزرگ را ندارد، می‌تواند به عنوان یک نکته مثبت در نظر گرفته شود. حاشیه کناری صفحه نمایش اکسپریا ایکس نسبت به نوت ۵، کمی بیشتر است ولی میزان حاشیه‌های بالا و پایین هر دو گوشی، تقریبا یکسان هستند. دوربین جلو و سنسورهای نور و نزدیکی در اکسپریا ایکس، دقیقا در موقعیتی برعکس نوت ۵ قرار دارند؛ یعنی دوربین در سمت چپ بلندگو تماس و سنسورها در سمت راست واقع شده‌اند.

همه دکمه‌های دستگاه اعم از دکمه پاور (که حسگر اثر انگشت در آن جای گرفته است)، کم و زیاد کردن صدا و شاتر دوربین در سمت راست قرار گرفته‌اند. نکته منفی، محل قرار گیری دکمه صداست که می‌توانست در سمت دیگر دستگاه باشد. در مقایسه با نوت ۵، اکسپریا ایکس دکمه شاتر دوربین دارد که در هنگام عکاسی به شما کمک می‌کند که گوشی را از کنار نگه داشته و با فشار دکمه شاتر عکس بگیرید. در صفحه جلو، اسپیکر هم قابل مشاهده است که بر خلاف نوت ۵ (که در پایین دستگاه قرار گرفته بود)، به صورت یک شکاف خطی در پایین صفحه نمایش قرار داده شده است. بدنه پشتی دستگاه، از جنس فلز است و ضعف نوت ۵ در ماندن اثر انگشت بر روی بدنه را ندارد. سمت چپ فریم گوشی، محل ورود سیم کارت است و جک ۳.۵ میلی‌متری آن در بالای بدنه قرار گرفته است.

باز هم برمی‌گردیم به داستان تاریخی جنگ بین کره و ژاپن. نبردی که در انتها به عقب نشینی نیروهای ژاپنی منجر شد. حال سوال اینجاست که آیا تاریخ، امروز هم در جام آی‌تی‌رسان تکرار خواهد شد و اکسپریا ایکس ژاپنی، تسلیم نوت ۵ کره‌ای می‌شود یا خیر؟!

نظر کارشناسی داور: دوربین پشتی دستگاه در سمت چپ قرار داده شده که به نظر من، محل مناسبی برای قرار گیری نیست، چرا که هر لحظه ممکن است به طور اتفاقی انگشت شما در عکس نمایان شود. قرار دادن همه کلیدها در یک سمت (که نمی‌دانم ایده چه کسی در کمپانی سونی بوده!) کار با کلیدهای اکسپریا ایکس را اندکی سخت می‌کند و این در حالی است که سامسونگ سعی کرده با طرح خمیده‌ای که به پشت دستگاه داده است، یک گوشی با ابعاد بزرگ اما خوش دست را بسازد.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰ : وزن و کیفیت ساخت

۱۰ دقیقه از مسابقه حساس و نفس‌گیر بین دو گوشی نوت ۵ و اکسپریا ایکس گذشته و هنوز بخش‌های زیادی مانده است که می‌خواهیم به بررسی آن‌ها بپردازیم. این بار با اکسپریا شروع می‌کنیم. اکسپریا ایکس وزنی معادل ۱۵۳ گرم دارد که برای یک گوشی در این ابعاد، وزن مناسبی است. همان‌طور که اشاره کرده بودیم، دستگاه بدنه‌ای فلزی دارد که استحکام آن را به نسبت سایر گوشی‌ها با بدنه پلاستیکی افزایش می‌دهد. از طرفی، صفحه نمایش ۵ اینچی این امکان را می‌دهد که به راحتی بتوان به یک دست با گوشی کار کرد و مشکلی برای دسترسی به نقاط مختلف صفحه نمایش نداشته باشید. برمی‌گردیم به سراغ نوت ۵ تا ببینیم این گوشی، چه قابلیت‌هایی را در این زمینه برای نشان دادن دارد. وزن نوت ۵، ۱۷۱ گرم است که نسبت به سری قبلی نوت، سبک‌تر شده است. همچنین ضخامت این گوشی نسبت به پرچمدار سری قبل نوت، کمتر است و این امر باعث شده که گوشی، راحت‌تر در دست جای بگیرد. فریم دور گوشی از جنس فلز است و از مقاومت خوبی برخوردار است. مثل اینکه جوان گرایی کره‌ای‌ها، جواب داده است و نوت ۵ توانسته نسبت به پرچمدار قبلی این سری، پیشرفت‌های خوبی داشته باشد.

نظر کارشناسی داور: خلاقیت در طراحی و ساخت گلکسی نوت ۵، این گوشی را به یکی از خوش دست‌ترین گوشی‌های سری نوت تبدیل کرده است. حال آنکه اکسپریا ایکس  همان شکل کلی محصولات سونی را حفظ کرده و تغییر چندانی در ساخت این گوشی لحاظ نشده است. از طرفی محل بد کلیدهای یکپارچه صدا موجب می‌شود تا هنگام استفاده از آن‌ها گوشی حالت خوبی در دست نداشته باشد و حنی ممکن است به صورت خیلی اتفاقی نقش بر زمین شود!


دقیقه ۲۰ تا ۳۰ : نمایشگر

پس از ۲۰ دقیقه رقابت بین دو گوشی اکسپریا ایکس و نوت ۵، وارد قسمت مقایسه نمایشگرهای این دو گوشی می‌شویم. نمایشگر ۵.۷ اینچی سامسونگ گلکسی نوت ۵ در مقابل صفحه نمایش ۵ اینچی اکسپریا ایکس به رقابت خواهد پرداخت. نمایشگر نوت ۵، با فناوری Super AMOLED ساخته شده است در حالی که سونی از فناوری IPS LCD برای نمایشگر اکسپریا ایکس استفاده کرده است. اگر بخواهیم اطلاعات کامل‌تری از صفحه نمایش سامسونگ گلکسی نوت ۵ بدهیم، می‌توانیم اشاره کنیم که کیفیت نمایشگر آن ۲۵۶۰*۱۴۴۰ با چگالی ۵۱۵ پیکسل بر هر اینچ است. همچنین صفحه نمایش نوت ۵، با فناوری Gorilla Glass 4 محافظت می‌شود و این اطمینان را می‌دهد که صفحه نمایش گوشی، در مقابل ضربه‌های ناگهانی، مقاومت خوبی داشته باشد. اگر بخواهیم این موارد را در مورد اکسپریا ایکس بیان کنیم، باید بگوییم که وضوح صفحه نمایش در این گوشی ۱۹۲۰*۱۰۸۰ و چگالی پیکسلی آن،۴۴۱ پیکسل بر هر اینچ است. سونی برای این مدل گوشی، از فناوری پوششی oleophobic استفاده کرده است. همچنین این کمپانی، از فناوری خاص خود یعنی Triluminos با موتور X-Reality در ساخت صفحه نمایش اکسپریا ایکس بهره برده است و با این شیوه، توانسته کنتراست رنگ‌هایی که در صفحه نمایش نشان داده می‌شوند را بهبود بخشد.

صفحه نمایش هر دو گوشی، توانایی نمایش ۱۶میلیون رنگ را دارند با این تفاوت که سامسونگ با استفاده از فناوری Super AMOLED رنگ‌ها را با عمق بیشتری نشان می‌دهد. ماکزیمم نور صفحه نمایشگر گلکسی نوت ۵ و اکسپریا ایکس به ترتیب ۴۷۰nits و ۵۳۶nits است که در این مورد، اکسپریا ایکس نسبت به نوت ۵ عملکرد بهتری دارد. در مقابل، در مقایسه مینیمم نور صفحه نمایش برای هر دو دستگاه، نوت ۵ با مینیمم نور ۲nits عملکرد بهتری را به نمایش می‌گذارد. در مقایسه دمای رنگ‌هایی که در صفحه نمایش وجود دارند، نوت ۵ با بهره گیری از تکنولوژی Super AMOLED با دمای ۶۷۲۲ کلوین، رنگ‌ها را به بهترین نحو ممکن به نمایش درمی‌آورد. این عدد در اکسپریا ایکس به میزان ۸۲۰۸ کلوین است که رقم قابل قبولی به حساب نمی‌آید.

اگر وضوح صفحه نمایش‌ها را زیر نور خورشید بسنجیم، درمی‌یابیم که صفحه نمایش سامسونگ حتی در تابش مستقیم خورشید، به راحتی قابل استفاده است و شما می‌توانید به راحتی متن‌ها را بخوانید و تصاویر مختلف را مشاهده کنید. البته به این علت که ماکزیمم نور اکسپریا ایکس بیشتر است، صفحه نمایش عملکرد خوبی را در زیر نور آفتاب خواهد داشت. از قابلیت‌های ویژه صفحه نمایش نوت ۵، وجود دوحالت متفاوت برای کیفیت تصاویر در نمایشگر است. در صورتی که می‌خواهید بالاترین کیفیت را در صفحه نمایش خود مشاهده کنید، می‌توانید حالت آن را از وضعیت پایه (Basic Mode) به حالت امولد (AMOLED Photo Mode) تغییر دهید. این حالت، رنگ‌ها را با دقتی مشابه حالت پایه نمایش می‌دهد با این تفاوت که تضاد رنگی در طیف‌هایی مانند سبز و بنفش بیشتر نمایان می‌شود. سونی هم از دو حالت X-Reality و Super-vivid برای نمایشگر اکسپریا ایکس استفاده کرده است. رنگ‌ها در وضعیت Super-vivid نسبت به X-Reality غلظت و اشباع بیشتری دارند که به وضوح بیشتر تصاویر و افزایش کنتراست آن‌ها کمک شایانی می‌کند.

میزان تضاد رنگی در اکسپریا ایکس ، ۱۲۰۰:۱ است که نسبت به سونی اکسپریا Z5 پیشرفت داشته و می‌توان آن را در زمره قوی‌ترین نمایشگرهای سونی با کیفیت Full HD قرار داد. این در حالی است که میزان تضاد رنگی در نوت ۵ غیر قابل محاسبه است. می‌توانید تصاویر مربوط به تست خورشید را در پایین مشاهده کنید.

در نبرد دونگ‌نای، ژاپنی‌ها برای بار دوم (بعد از جنگ بوسان)، قلعه مستحکم کره‌ای‌ها را با توپ جنگی تخریب کردند. به نظر در قسمت نمایشگر، نوت ۵ توانست به عنوان نماینده کره‌، انتقام سنگینی از رقیب سرسختش بگیرد و دروازه اکسپریا ایکس را به توپ ببندد.

نظر کارشناسی داور: به هر حال سامسونگ با استفاده از تکنولوژی امولد، توانسته رنگ‌ها را بهتر به نمایش بگذارد. از کنار هم قرار دادن این گوشی‌ها، به سرعت متوجه خواهید شد که کیفیت رنگ‌ها در گلکسی نوت ۵ بالاتر بوده و همچنین، با مشاهده دو دستگاه از زاویه‌های مختلف، نتیجه می‌گیریم که صفحه نمایش نوت ۵ وضوح بهتری دارد و همچنین اینکه در صفحه اکسپریا ایکس (وقتی از پایین نگاه می‌کنیم) رنگ‌ها محو می‌شوند ولی این مشکل در نوت ۵ کمتر به چشم می‌خورد. بازتاب تصویر خارجی بر روی صفحه نمایش اکسپریا ایکس بیشتر است که در هنگام کم بودن نور صفحه نمایش، شما را با مشکل مواجه می‌سازد.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

می‌رسیم به بخش مقایسه نرم‌ افزار و رابط کاربری این دو دستگاه. سامسونگ طبق روال همیشگی، از رابط کاربری تاچ‌ویز برای نوت ۵ استفاده کرده است. در مقایسه با سری قبلی نوت، امکانات نرم افزاری جدیدتری در رابط کاربری قرار گرفته که عمده آن مربوط به بخش شخصی سازی اسناد و اعلانات است. اندروید لالی‌پاپ نسخه ۵.۱.۱ به صورت پیش فرض بر روی آن نصب شده که قابل به‌روز‌رسانی به اندروید مارشملو ۶.۰.۱ خواهد بود. اضافه شدن حالت خصوصی (Private Mode) این امکان را می‌دهد که فایل‌های شخصی خود را در فولدری دور از دسترس سایر افراد قرار دهید. همچنین می‌توانید مشخص کنید که در هنگام قفل صفحه نمایش، اعلانات شما بر روی صفحه، نمایش داده بشوند یا خیر. صفحه قفل گوشی علاوه بر نشان دادن ساعت، می‌تواند با ثبت کردن موقعیت مکانی شما، اطلاعات آب و هوایی را در اختیارتان قرار دهد. همچنین برای دسترسی سریع به دوربین و تماس اضطراری، در پایین صفحه آیکن‌هایی بدین منظور تعبیه شده‌اند. البته راه دیگری هم برای باز کردن دوربین وجود دارد که شما را قادر می‌سازد با دو بار فشار دادن دکمه هوم، دوربین را باز کنید.

تم‌های مختلف (هم به صورت رایگان و هم پولی) در قسمت تنظیمات والپیپر گوشی قرار داده شده است که می‌توانید بنا به سلیقه، آن‌ها را انتخاب کنید. همچنین در صورت تمایل، قادر خواهید بود صفحه Flip Board را فعال کنید یا وضعیت قرارگیری آیکن‌ها را در صفحه اصلی به شکل‌های مختلف (مثلا ۵*۴ یا ۵*۵) تغییر دهید. از دیگر ویژگی‌های مورد بحث در خصوص رابط کاربری، امکاناتی است که به قسمت نرم افزاری کار با S Pen اضافه شده است. ویژگی Multi Window در نوت ۵، صفحه نمایش شما را به ۲ بخش تقسیم می‌کند و خواهید توانست دو کار را به طور همزمان انجام دهید. همچنین می‌توانید کل رابط کاربری را به صورت کاربری آسان (Easy Mode) تبدیل کرده و آن را به صورت دلخواه تنظیم کنید تا به امکاناتی که بیشتر نیاز دارید، دسترسی سریع‌تری داشته باشید.

در خصوص سیستم‌عامل اکسپریا ایکس، باید گفت که این گوشی از اندروید مارشملو ۶.۰.۱ استفاده می‌کند و سونی رابط کاربری اختصاصی خودش را برای این محصول قرار داده است. البته رابط کاربری آن بسیار شبیه به اندروید گوشی‌های نکسوس است و ویژگی‌های اضافی چندانی به آن اضافه نشده است. از مهم‌ترین اشکالات رابط کاربری اکسپریا ایکس، این است که با وجود امکانات کم، حجم زیادی را بر روی حافظه دستگاه اشغال کرده است. سونی سعی کرده که فرآیند بک‌آپ گیری را سامان‌دهی کند به طوری که می‌توانید از اطلاعات گوشی خود (از قبیل مخاطبان، پیام‌ها و برخی برنامه‌های پیش فرض) بر روی اکانت آنلاین سونی یا حافظه جانبی دستگاه خود بک‌آپ بگیرید.

نظر کارشناسی داور: سامسونگ همواره به امکانات نرم افزاری که بر روی گوشی‌های خود قرار می‌دهد، توجه ویژه‌ای دارد و این امر، در نوت ۵ هم به چشم می‌خورد. دسترسی سریع به منو تنظیمات و راحتی کار با کادرهای مختلف در نوت ۵، این محصول را نسبت به اکسپریا ایکس کارآمدتر می‌سازد. مخصوصا امکاناتی که در قسمت Privacy Mode قرار گرفته، بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند و می‌توانید هرطور که تمایل دارید، گوشی خود را شخصی سازی کنید در صورتی که هیچ کدام از این امکانات در اکسپریا ایکس قرار ندارد.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

اکسپریا ایکس، تراشه اسنپدراگون ۶۵۰ به همراه ۲ پردازنده ۴ هسته‌ای Cortex-A72 و Cortex-A53 را در داخل خود جای داده که قدرت سخت افزاری این دستگاه را تامین می‌کنند. رم اکسپریا ایکس، ۳ گیگابایت بوده و حافظه داخلی آن، دو مدل با ظرفیت‌های ۳۲ گیگابایت و ۶۴ گیگابایت است. از طرفی نوت ۵ با چیپست Exynos 7420 و پردازنده‌های Cortex-A53 و Cortex-A57 (که هر کدام ۴ هسته دارند) کار می‌کند که فرکانسی معادل ۱.۵ و ۲.۱ گیگاهرتز دارند. حافظه رم نوت ۵، ۴ گیگابایت و از نوع LPDD4 بوده و در ۳ مدل با حافظه‌های ۳۲/۶۴/۱۲۸ گیگابایت به بازار عرضه شده است. در خصوص حافظه گرافیکی، باید اشاره داشت که نوت ۵ از پردازنده گرافیکی Mali-T760MP8 استفاده می‌کند. این در حالی است که سونی از پردازنده گرافیکی Adreno 510 برای اکسپریا ایکس بهره گرفته که قابلیت‌های آن می‌تواند کمک زیادی به بالا بردن کیفیت عکس‌هایی که با دوربین ۲۳ مگاپیکسلی این گوشی گرفته می‌شود، بکند. از دید تنوع و امکانات سخت افزاری، نوت ۵ پیشتاز است ولی این ضعف را داراست که از حافظه جانبی پشتیبانی نمی‌کند. به نظر می‌رسد رقیب کره‌ای، انگیزه‌ بالایی برای برد در این مسابقه دارد. درست مانند زمانی که سربازان نیروی دریایی کره (به همراهی چینی‌ها)، حمله‌ای همه جانبه را به سوی خاک‌ ژاپن تدارک دیدند و سعی داشتند نبرد ایمجین را به سود خود به پایان برسانند.

برای اینکه کارکرد سخت افزار گوشی‌ها را بهتر مشاهده کنیم، ابتدا از بنچمارک AnTuTu کمک می‌گیریم و نمره‌های بدست آمده را با یکدیگر به مقایسه می‌گذاریم.

در مرحله بعدی به سراغ نرم‌افزار گیک‌بنچ رفتیم و همانطور که انتظار داشتیم، باز هم نوت ۵ توانست با اختلاف خوبی اکسپریا ایکس را به زانو در بیاورد.

آخرین تست ما هم، با استفاده از بونسای بود. اعدادی که این بنچ‌مارک ارایه داد، برتری سه بر صفر نوت ۵ را تثبیت کرد.

نظر کارشناسی داور: رم ۴ گیگابایتی، این امکان را به نوت ۵ می‌دهد که سرعت بیشتری در جابه‌جایی میان برنامه‌های در حال اجرا داشته باشدد. برتری سخت افزاری نوت ۵ را می‌توان از نمره‌هایی که از بنچمارک‌ها به آن اختصاص یافته است به راحتی مشاهده کرد. همچنین در اجرای بازی‌های با گرافیک بالا، می‌توان دید که نوت ۵ عملکرد بهتری دارد و بدنه آن طبق آمار تقریبا تا ۳۷ درجه سانتی گراد گرم می‌شود اما به این علت که بدنه پشتی اکسپریا تماما فلزی است، انتقال گرما به دست بیشتر حس می‌شود. برای آنکه بتوانید در رابطه با سخت افزار این دو مدل بهتر نظر بدهید پیشنهاد می‌کنم ویدیو زیر را ببینید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

خب در این بخش از مسابقه، به مقایسه دوربین‌های دو گوشی می‌پردازیم. همیشه سونی سعی کرده است که دوربین موبایل‌های خود (به خصوص پرچمداران نسل Z) را به بهترین شکل ممکن طراحی کرده و بسازد. از طرفی امکانات نرم افزاری زیادی که در دوربین‌های سونی قرار گرفته به همراه رابط کاربری کارآمد برای آن‌ها، دوربین‌های سونی را به عنوان یکی از نقاط قوت گوشی‌های تولید شده این کمپانی بدل کرده است. دوربین ۲۳ مگاپیکسلی اکسپریا ایکس، از تکنولوژی predictive Autofocus بهره می‌برد که با پیش بینی حرکت‌های سوژه و قفل کردن بر روی آن، به شما کمک می‌کند که آن طور که دوست دارید عکاسی کنید.

دو حالت مختلف برای عکاسی در نظر گرفته شده که به کاربر این امکان را می‌دهد بسته به شرایطی که در آن قرار دارد، بتواند عکس بگیرد. حالت ایستاده برای زمان‌هایی که می‌خواهید در وضعیت ثابت عکاسی کنید، به شما کمک می‌کند که عکسی با نویز کمتر بگیرید و حالت در حال حرکت، این امکان را دارد که عکسی که می‌گیرید، کمترین حد تار شدن را داشته باشد. بهتر است در اینجا، نگاهی هم به دوربین نوت ۵ بیاندازیم تا ببینیم سامسونگ از چه تکنولوژی به منظور ساخت دوربین فبلتش استفاده کرده است. دوربین ۱۶مگاپیکسلی نوت ۵ از سنسور IMX240 ساخته شده توسط سونی بهره می‌برد. این نوع دوربین در پرچمداران قبلی سری S سامسونگ، یعنی گلکسی S6 و گلکسیS6 edge هم استفاده شده بود. به لطف سخت‌افزار قوی در نوت ۵، شاتر دوربین (حتی در سرعت‌های فیلم برداری بالا) کمترین لگ را داشته و می‌توانید عکس‌هایی با جزییات کافی به همراه تفکیک رنگ مناسب بگیرید. همچنین این امکان را خواهید داشت که عکس‌ها را با فرمت RAW ذخیره کنید تا بتوانید بعدا بر روی آن‌ها ادیت‌های مورد نظر را انجام دهید.

در مورد دوربین سلفی دو دستگاه، می‌توان گفت سونی بسیار بهتر عمل کرده است. دوربین ۱۳ مگاپیکسلی که سونی برای اکسپریا ایکس در نظر گرفته، به مانند دوربینی است که برخی از کمپانی‌ها برای دوربین اصلی گوشی‌های پرچمدار خود طراحی می‌کنند. در فضای باز و نور مناسب، دوربین عملکرد بی نظیری دارد اما با ورود به فضاهایی با نور کمتر، نویز عکس مقداری افزایش می‌یابد که کمی در کیفیت نهایی عکس‌ها تاثیر منفی می‌گذارد. در مقابل نوت ۵، با دوربین ۵ مگاپیکسلی‌اش به نسبت اکسپریا ایکس، در فضاهای باز کیفیت کمتری دارد و رنگ‌ها را کمی سرد‌تر به ثبت می‌رساند. البته نقطه قوت نوت ۵ این است که دوربین سلفی قابلیت فیلم برداری با کیفیت ۱۴۴۰p و با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه را دارد. همچنین می‌توانید عکس‌ها را به صورت HDR بگیرید و با استفاده از قابلیت‌هایی مانند Live Broadcast آن را به راحتی به اشتراک بگذارید. علاوه بر این‌ها، خواهید توانست با دوبار ضربه زدن به سنسور ضربان قلب، سلفی بگیرید که به شما کمک می‌کند دست‌تان لرزش کمتری در هنگام عکس گرفتن داشته باشد.

حال نگاهی به رابط کاربری دوربین‌های این دو  محصول می‌اندازیم و تفاوت‌های آن‌ها با یکدیگر مقایسه می‌کنیم. اکسپریا ایکس، رابط کاربری شبیه به اکسپریا Z5 دارد. حالت‌ها و امکانات دوربین مانند پانوراما، حرکت آهسته و برخی ویژگی‌های طراحی شده در دوربین، به راحتی از طریق رابط کاربری ساده‌ دوربین این گوشی، قابل دسترس است. تنظیمات در رابط کاربری دوربین نوت ۵، به دو دسته اتوماتیک و حرفه‌ای تقسیم شده‌اند. تنظیمات حالت حرفه‌ای، بسیار با جزییات در نظر گرفته شده‌اند و توجه خاصی به رنگ‌ها و تنظیمات آن‌ها در زمان عکاسی شده است. همچنین دوربین از فرمان‌های صوتی پشتیبانی می‌کند. هر دو گوشی افکت‌هایی را به طور پیش فرض برای عکس‌ها در نظر گرفته‌اند و برای موارد بیشتر می‌توانید آن را از طریق فروشگاه‌های سونی یا سامسونگ دانلود کنید.

همچنین از نکات جالب نرم افزار دوربین اکسپریا ایکس، این است که می‌توانید تصاویری (که البته از پیش تعیین شده هستند و می‌توانید برای استفاده از تصاویر بیشتر، آن‌ها را دانلود کنید) به عکس‌هایتان اضافه کنید.

شاید اصلی‌ترین برتری نوت ۵، بحش فیلم برداری آن باشد. نوت ۵ می‌تواند با کیفیت ۲۱۶۰p فیلم برداری کند و علاوه بر این، با کیفیت ۱۰۸۰p و سرعت‌های ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه و کیفیت ۷۲۰p و سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه، تصاویر را ضبط کند. اکسپریا ایکس قابلیت فیلم برداری ۴k ندارد و این در حالی است که برخی گوشی‌های میان‌رده سونی مانند اکسپریا M5 از این قابلیت برخوردار هستند.

نظر کارشناسی داور: دوربین هر دو مدل در یک سطح هستند و شاید محصول سونی کمی‌ هم برتر باشد ولی به هر حال آپشن‌های حرفه‌ای که بر روی نوت ۵ قرار گرفته، این تنوع را به شما می‌دهد که عکس‌هایی متفاوت و با رنگ بندی‌های دلخواه را ثبت کنید. در مقایسه بخش فیلم برداری، نوت ۵ در کیفیت یکسان با اکسپریا ایکس (۱۰۸۰p و سرعت ۶۰ فریم) ویدیو ضبط شده (به لطف سخت افزار قوی‌تر) را سریع‌تر رندر می‌کند. همچنین اگر فوکوس دوربین‌ها را در زمان عکسبرداری بررسی کنیم، مشاهده می‌کنیم که نوت ۵ با سرعت و دقت بیشتری فوکوس می‌کند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: بخش چند رسانه‌ای

می‌رسیم به بخش صداها و کیفیت پخش موزیک و ویدیوها بر روی این دو گوشی. تا اینجا رقابت خوبی از جانب هر دو رقیب را شاهد بودیم. ابتدا نگاهی می‌اندازیم به تکنولوژی‌های به کار رفته برای خروجی صدا در هر دو دستگاه. سامسونگ از UHQ Upscaler برای افزایش کیفیت صدا در موزیک‌ها و فیلم‌هایی که به نمایش گذاشته می‌شود، استفاده کرده و سونی، اکسپریا ایکس را مجهز به DSEE HX کرده است که برای فشرده سازی فایل‌های MP3 و افزایش قدرت صدا کاربرد دارد.

اگر بررسی‌ در مورد موزیک پلیرهای دو گوشی انجام بدهیم، شاهد خواهیم بود که تاچ‌ویز شکل کلی موزیک پلیر در نسخه‌های قبلی را حفظ کرده است ولی در بخشی به نام Sound Alive می‌توانید بیس و تریبل آهنگ را تنظیم کنید و همچنین تفکیک صداها بین صدای خواننده و صدای موسیقی را به طور دلخواه تغییر دهید. همچنین قابلیتی با نام Adapt Sound در موزیک پلیر قرار گرفته است که با تست صدایی که از کاربر دریافت می‌کند، صدای مناسب با قدرت شنوایی او را تحلیل کرده و می‌تواند آن را به عنوان میزان صدای پیش فرض برای موسیقی، فیلم یا تماس‌ها قرار داد. در مقابل، اکسپریا تنظیمات متنوعی را در موزیک پلیرش به کار گرفته است. استفاده از ClearAudio+ این امکان را می‌دهد که هر موسیقی به تفکیک، صدا و تنظیمات خاص خودش را داشته باشد تا بتوان آن را به بهترین شکل ممکن شنید. همچنین می‌توان با استفاده از گزینه‌هایی که مربوط به یوتیوب و گوگل هستند، موزیک ویدیو و شعر موسیقی‌هایی که پخش می‌شوند را مشاهده کرد.

اکسپریا ایکس، قابلیت پشتیبانی از رادیو را دارد و رابط کاربری آن به گونه‌ای طراحی شده که می‌توان آن را به عنوان یکی از بهترین برنامه‌های پخش رادیو در نظر گرفت. این قابلیت در نوت ۵ طراحی نشده است.

ویدیو پلیرهای هر دو دستگاه ساده طراحی شده‌اند و کار با آن‌ها بسیار راحت صورت می‌گیرد. پلیر نوت ۵، قابلیت پشتیبانی از اکثر فرمت‌های ویدیو‌ای را دارد و حتی می‌توان ویدیو ۴K را با آن به نمایش گذاشت. از دیگر ویژگی‌های جالب در این پلیر، بخش شناور است که می‌توانید ویدیو را در پنجره‌ای کوچک در بیاورید و همزمان با دیدن ویدیو، به انجام کارهای دیگر بر روی گوشی خود مشغول باشید. ویدیو پلیر اکسپریا ایکس هم قابلیت پخش ویدیو در پس زمینه را داراست و می‌توان کیفیت صداهای خروجی را بسته به نوع ویدیو تنظیم کرد.

نظر کارشناسی داور: استفاده از پلیر نوت ۵ خیلی جذاب‌تر است. می‌توانید با S Pen بخش‌های مختلفی از ویدیو را با دقت جدا کنید و تنظیماتی مانند تغییر میزان صدا یا افکت بر روی صدا، همچنین ایجاد صفحه‌ای جدید برای اضافه شدن به ویدیو را انجام دهید. به لطف صفحه نمایش بزرگ‌تر و البته باکیفیت‌تر نوت ۵، دیدن ویدیو تجربه بی‌نظیری را به شما خواهد داد. اگر بخواهیم در مورد خروجی صدا بحث کنیم، می‌توان گفت که هر دو از کیفیت خوبی برخوردار هستند. صدای نوت ۵ به راحتی می‌تواند در محیط‌های پرسر و صدا شنیده شود و این موضوع را باید به اسپیکر قوی این دستگاه نسبت دهیم که در قسمت پایین بدنه قرار گرفته است. البته بعضی افراد محل قرارگیری اسپیکر را مناسب نمی‌دانند و بر این باورند که در هنگام فیلم دیدن، ممکن است دست شما بر روی اسپیکر قرار بگیرد و صدا با کیفیت مطلوب به گوش شما نرسد. البته که من این موضوع را قبول ندارم و به آن به دید یک نقطه ضعف نگاه نمی‌کنم. در خروجی صدا با استفاده از هندزفری، نوت ۵ بسیار عملکرد بهتری داشت. صداها با کیفیت و جزییات شنیده می‌شدند و این در حالی است که اکسپریا ایکس، خروجی مطلوبی در این زمینه نداشته و برخی صداها به عبارتی گم می‌شوند و به گوش نمی‌رسند.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

خب کم کم به پایان این مسابقه حساس نزدیک می‌شویم و شما باید خودتان را آماده و قضاوت کنید که کدام گوشی شایستگی برنده شدن در این مسابقه را دارد. نوت ۵ با باتری از جنس لیتیوم پلیمر و ظرفیت ۳۰۰۰ میلی آمپر بر ساعت هم از لحاظ ظرفیت و هم از لحاظ مواد سازنده با باتری گلکسی نوت ۴ تفاوت دارد. البته با تغییرات سخت افزاری که نسبت به نسل قبلی اتفاق افتاده و با توجه به اینکه سخت افزارها بهره‌وری بهتری از انرژی دارند، دلیل این امر مشخص می‌شود. طبق مشاهدات، عمر باتری در طول استفاده مداوم برای دیدن ویدیو تقریبا ۱۲.۵ ساعت و در زمان وبگردی، تقریبا ۱۰ ساعت است که برای گوشی با نمایشگر ۵.۷ اینچی، رقم قابل قبولی است. سونی اکسپریا ایکس، از تکنولوژی Qnovo در ساخت باتری استفاده کرده است که کمک می‌کند شارژ باتری بیشتر حفظ شود و طول عمر آن افزایش پیدا کند. سونی اکسپریا از ورژن دوم تکنولوژی شارژ سریع استفاده کرده است که زمان شارژ باتری از ۰ تا ۱۰۰ درصد را به ۱ ساعت رسانده است. همچنین سونی دو حالت ذخیره انرژی دارد که به افزایش مدت زمان استفاده از گوشی کمک می‌کند. حالت Ultra Power Saving همچنان بر روی دستگاه‌های سامسونگ قرار دارد که با ۵۹٪ شارژ باتری، تا ۱۸ساعت شارژدهی دارد.

برای اینکه کارکرد باتری را بهتر به تصویر بکشیم، تست باتری AnTuTu را برای آن‌ها انجام دادیم که می‌توانید نتایج کامل این تست را در پایین مشاهده کنید.

نظر کارشناسی داور: گوشی‌های اکسپریا و نوت ۵ را به آزمایشگاه آی‌تی‌رسان آوردیم و باتری آن‌ها را در مقایسه‌های گوناگون سنجیده‌ایم که می‌توانید نتایج را در تصاویر بالا مشاهده فرمایید. به هر حال نوت ۵، با این‌که صفحه نمایشی بزرگتر و با کیفیت‌تر نسبت به اکسپریا دارد اما عملکرد بهتری در مقایسه باتری‌ها داشته است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به قسمت پایانی بازی رسیدیم و نبرد ۹۰ دقیقه‌ای نوت ۵ و اکسپریا ایکس، به پایان خود نزدیک می‌شود. نگاهی خواهیم داشت به سایر امکانات کارآمد این دو گوشی تا ببینیم کدام محصول در نهایت، نظر شما را جلب خواهد کرد و رای شما را به خودش اختصاص می‌دهد. امیدوارم شما هم با من هم عقیده باشید که قلم هوشمند نوت ۵، خود نیاز به مقاله‌ای جداگانه برای بررسی دارد. سرعت بالا و قابلیت‌های کاربردی، قلم هوشمند نوت ۵ را شایسته نام بهترین قلم هوشمند دنیا کرده است. با بیرون آوردن S Pen از داخل بدنه، رابط کاربری آن شروع به نمایش می‌کند و می‌توانید منویی از کاربردهای این قلم هوشمند را مشاهده کنید. قابلیت نوشتن بر روی صفحه نمایش، یا ساختن پرونده‌های مختلف برای نوشتن برنامه روزانه یا کارهای دیگر، برای S Pen طراحی شده است. حساسیت قلم هوشمند، به قدری زیاد است که می‌توانید یک طراحی با جزییات بالا را انجام دهید. همچنین Air Command برای قلم هوشمند، در هر لحظه موقعیت قلم شما را نمایش می‌دهد. می‌توانید با فشار دکمه روی قلم، رابط کاربری آن را فعال یا غیرفعال کنید. اگر از طرفداران گلکسی نوت باشید، قابلیت‌های گوناگون قلم این نسل بسیار برای شما کارآمد و جذاب خواهد بود.

هر دو گوشی از سنسور اثر انگشت بهره می‌برند که سرعت بالایی دارد ولی همان‌طور که در بخش طراحی گفتیم، محل قرارگیری سنسور اثر انگشت در سونی اکسپریا ایکس بهتر است.

نظر کارشناسی داور: امکانات سامسونگ به مراتب بیشتر است. همچنین سامسونگ چند سرویس دیگر مانند Samsung Pay را برای نوت ۵ قرار داده که اگر چه در ایران کاربردی ندارند ولی به هر حال از قابلیت‌های این گوشی محسوب می‌شوند. البته سنسور ضربان قلب از ویژگی‌هایی است که بر روی نوت ۵ قرار داده شده است. می‌توانید برنامه‌های روزانه ورزشی خود و رژیم غذایی مورد نظرتان را با استفاده از S Health مدیریت کنید و ضربان قلب خود را بسنجید. البته این نقطه قوت بزرگی محسوب نمی‌شود چرا که بسیاری از برنامه‌ها امکانات دقیق‌تر و کامل‌تری نسبت به S Health سامسونگ دارند. دستیار اختصاصی S Voice هم که همراه همیشگی محصولات سامسونگ است. هر دو گوشی از قابلیت NFC بهره می‌برند ولی هیچ یک از آن‌ها، به سنسور مادون قرمز مجهز نیستند. با اینکه گلکسی نوت ۵ سامسونگ توانایی غوطه‌ور شدن در آب را ندارد اما سونی که همیشه به ضد آب بودن محصولاتش می‌نازید چنین ویژگی‌ را برای اکسپریا ایکس در نظر نگرفته است!


وقت اضافه: قیمت

نوت ۵ را می‌توانید در بازار ایران با قیمت ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان تهیه کنید. این در حالی است که اکسپریا ایکس، با قیمتی حدود ۱.۶۵۰.۰۰۰ به بازارها عرضه شده است. اگر بخواهیم امکانات و ویژگی‌های اکسپریا ایکس را با قیمتش مقایسه کنیم، می‌توانیم بگوییم که ارزش خرید نوت ۵ نسبت به اکسپریا ایکس بسیار بالاتر است.

نظر کارشناسی داور: اگر واقعا می‌خواهید به اندازه قیمت اکسپریا ایکس، هزینه انجام دهید، خب گزینه‌های خیلی بهتری برای خرید وجود دارد. وقتی می‌شود با همین قیمت، یک سونی Z5 Premium را با امکانات بیشتر و سخت افزار قوی‌تر بخریم، چرا باید این هزینه را صرف خرید اکسپریا ایکس کنیم؟!

موقعیت‌های خطرناک اکسپریا ایکس بر روی دروازه نوت ۵:

دوربین سلفی قدرتمند

موزیک پلیر جذاب و کاربردی

رادیو FM و رابط کاربری خوب در این زمینه

قابلیت‌های نرم افزاری دوربین

موقعیت‌های خطرناک نوت ۵ بر روی دروازه اکسپریا ایکس:

صفحه نمایش با کیفیت با فناوری سوپر امولد

قلم هوشمند S Pen

سخت افزار قدرتمند

رابط کاربری جذاب و با امکانات زیاد

ارزش خرید بالاتر نسبت به اکسپریا ایکس

به‌ نظر شما برنده مسابقه سامسونگ گلکسی نوت 5 و سونی اکسپریا ایکس کدام است؟!

نوشته مقایسه سامسونگ گلکسی نوت ۵ با سونی اکسپریا ایکس: نبرد دونگ‌نای! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه هواوی میت ۸ و ایسوس ذن‌فون زوم: مبارزان شرقی!

مقایسه هواوی میت ۸ و ایسوس ذن‌فون زوم: مبارزان شرقی!

مسابقات مرحله گروهی آی‌تی‌رسان کاپ در حال انجام است و روز به روز با رسیدن به مراحل بعدی بر جذابیت آن افزوده می‌شود. یکی از جذابیت‌های این دوره از مسابقات، حضور برخی از محصولاتی است که شاید تاکنون در این سطح از جام با ما شرکت نداشته‌اند. بالاخره مسابقه است و گاه نتایجی رقم می‌خورد که هیچ کس انتظارش را نمی‌کشد. خب چون تماشاگران به شدت منتظر شروع رقابت هستند، با معرفی دو گوشی این مسابقه به سراغ آغاز بازی رفته و با گزارش جذاب آن در خدمت شما هستیم.

در این بازی یکی از قدرتمندترین گوشی‌های حال حاضر دنیا یعنی هواوی میت ۸ با لباس سفید رنگ در سمت راست حضور داشته و در آن سوی میدان یکی از جدیدترین اسمارت فون‌های ایسوس با نام ذن‌فون زوم با لباس سیاه در سمت چپ خودنمای می‌کند. با ما باشید تا زور آزمایی این دو محصول شرقی را با هم ببینیم.

۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

به رسم ادب هم که شده گوشی بزرگ‌تر کار را آغاز می‌کند. پرچم‌داران هواوی همیشه ظاهر زیبا و شیکی داشته و با رنگ‌های خاصشان دل همه تماشاگران را می‌برند! بدنه‌ای تمام فلزی و روشن، نور آفتاب را به چشمان تماشاگران منعکس می‌کند و باعث خوشحالی آنان می‌شود.

در آن سوی میدان ایسوس زوم، با بدنه‌ای سیاه رنگ و پیراهنی چرمی با ظاهری شیک وارد میدان شده است تا نبردی بین یک کالای کلاسیک و اسپرت شکل گیرد. بیاید با هم کلیت هر یک را کمی بررسی کنیم.

هواوی میت ۸ از یک بدنه یکپارچه تمام فلزی بهره برده که پیش از این نمونه آن را زیاد دیده‌ایم. گوشی مسابقه ما دارای رنگ نقره‌ای و سفید است که جلای خاصی دارد. در قسمت جلویی، حاشیه‌های اطراف نمایشگر بسیار کم بوده و همین آن را بسیار زیبا کرده است؛ در قسمت بالا هم لنز دوربین و سنسور دیده می‌شود و نهایتا در قسمت پایین هم لوگوی هواوی خود نمایی می‌کند.

سمت راست گوشی تقریبا همانند ۹۹ درصد محصولات فلزی هواوی میزبان دکمه پاور و ولوم بوده و بخش چپ نیز سوکت سیم کارت و رم میکرو اس‌دی قرار دارد. در قسمت بالایی جک ۳.۵ میلی‌متری استاندارد و نهایتا در قسمت پایین سوراخ‌های اسپیکر و پورت میکرو یواس‌بی قرار گرفته است.

نگاهی گذرا به پشت میت ۸ هم بد نیست! یک لنز بزرگ از حدقه بیرون زده گرد، در کنار فلش دو گانه و نهایتا حسگر اثر انگشت توجه شما را جلب می‌کند.

خب به سراغ محصول خاص ایسوس می‌رویم. بگذارید تا هنر این کمپانی را نیز کمی چک کنیم.

همان‌طور که گفته شد تم کلی این محصول به رنگ مشکلی است. از جلوی گوشی گرفته تا قاب چرمی پشت آن! در قسمت جلو و حاشیه بالا، لنز دوربین و لوگوی ایسوس حضور داشته و در پایین نیز سه دکمه مجازی همیشگی این کمپانی دیده می‌شوند. حاشیه‌های اطراف نمایشگر نیز نه آن‌چنان زیاد بوده که در ذوق بزند و نه آن‌چنان کم که کاربر ذوق کند!

سمت راست گوشی را یک نوار فلزی مانند پوشانده است که شما را یاد محصولات سیب گاز زده می‌اندازد، در بالای این قسمت دکمه‌ای بلند وجود دارد که به طور ویژه جهت زوم اپتیکال دوربین گوشی طراحی شده است. کمی پایین تر دکمه پاور و نهایتا در قسمت زیرین نیز دکمه شاتر برای ثبت عکس و دکمه‌ای بسیار ریز برای ثبت فیلم وجود دارد.

قسمت بالا محل حضور جک ۳.۵ میلی‌متری استاندارد و قسمت پایین نیز میزبان پورت میکرو یواس‌بی است.

به محض برگرداندن گوشی، انگشت تعجب به دهان همه تماشاگران حرکت می‌کند! وجود یک دایره بزرگ بسیار عجیب و غریب که در ابتدا ممکن است فکر کنید که این قسمت محل خروج چیزی باشد! شاید این طراحی شما را یاد دوربین گوشی P990 خدا بیامرز سونی اریکسون بیاندازد.

قاب پشتی از چرم طبیعی درست شده است که ایسوس بر روی ساخت و کیفیت آن مانور زیادی می‌دهد. قسمت بالا آرم اینتل به صورت خیلی نامحسوس حضور داشته و در بخش پایین نیز اسپیکر حضور دارد.

خب بگذارید تا نظر کارشناسی داور را جویا شویم:

نظر دادن در خصوص طراحی و ظاهر یک محصول کمی سلیقه‌ای است. اما اگر بخواهیم بین این دو گوشی کمی داوری کنیم، باید از چند منظر به آن نگاه کرد. ظاهر محصول هواوی به دلیل فلزی بودنش بسیار لوکس و زیباست و نباید از آن گذشت. اما خب بزرگ بودن دستگاه ممکن است کمی شما را اذیت کند.

در سوی مقابل ایسوس محصولی را با تمرکز بر روی قابلیت ویژه دوربینش روانه بازار کرده است، پس قطعا در این راه کمی از زیبایی آن کاسته شده است. ظاهر گوشی کلاسیک بوده و حس اسپرت بودن هواوی را ندارد. به شخصه از لحاظ زیبایی به هواوی نمره بالاتری می‌دهم!

دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

وارد ده دقیقه دوم می‌شویم؛ در ابتدای بازی هواوی توانست با ظاهر جذابش کمی گوی سبقت را از ایسوس زوم برباید. باید دید که در ادامه آیا ایسوس توان رقابت با این پرچم‌دار چینی را دارد یا خیر.

به وزن، ابعاد و کیفیت ساخت می‌رسیم. همان‌طور که گفتیم میت ۸ کمی بزرگ به نظر می‌رسد. خوب است بدانید ابعاد این محصول ۱۵۷.۷ در ۸۰.۶ میلی‌متر بوده و ضخامت آن ۷.۹ میلی‌متر است. این محصول فلزی با وزنی برابر ۱۸۵ گرم به بازارهای جهانی عرضه شده است. خب این مورد می‌تواند پاشنه آشیل این غول چینی باشد.

قطعا اگر خانم هستید و یا دستان کوچکی دارید، برای کار با میت ۸ حتما به مشکل بر خواهید خورد. البته که شما با یک محصول ۶ اینچی روبرو بوده و باید این موضوع را پیش از خرید مد نظر قرار دهید. اما از لحاظ کیفیت ساخت می‌توان گفت هیچ ایرادی به میت ۸ وارد نیست. طراحی بی نظیر یک پارچه، بدنه فلزی زیبا و قدرتمند و محل قرار گیری مناسب حسگر اثر انگشت و دکمه‌ها باعث می‌شود تا نام یک پرچم‌دار برازنده میت ۸ باشد.

اما ایسوس هم در آن سوی میدان حرف‌هایی برای گفتن خواهد داشت. این اسمارت فون ۵.۵ اینچی با ابعادی برابر ۱۵۸.۹ در ۷۸.۸ میلی‌متر عرضه شده و ضخامت آن ۱۲ میلی‌متر است. جالب است بدانید وزن این محصول دقیقا با میت ۸ برابر است.

خب این برای یک محصول با نمایشگر کوچک‌تر، نقطه ضعف بزرگی به شمار می‌رود. وزن بالا در کنار ضخامت بیش از حد آن، شما را با یک جسم بزرگ و سنگین روبه‌رو می‌کند! اگر جز آن دسته از افراد هستید که دوست ندارید جسم بزرگی در جیب شما باشد، شاید خرید ایسوس زوم کمی شما را اذیت کند. حال باید دید بهره گیری از یک دوربین با قدرت زوم اپتیکال، در این وزن و ضخامت موثر بوده است یا خیر.

اما در مورد کیفیت ساخت باید بگوییم که ایرادی به این محصول آسیایی وارد نیست. قاب پشتی با جنس چرمی‌اش کاربر را راضی می‌کند. البته همین موضوع، مشکل سر خوردن گوشی از دست را نیز بر خلاف هواوی میت ۸ برطرف ساخته است.

خب، ببینیم داور مسابقه برایمان چه دارد: در مورد وزن و کیفیت ساخت باید بگویم که هر دو شبیه به هم هستند! اما خب وزن بالا برای محصول ۵.۵ اینچی ایسوس کمی نامناسب جلوه می‌کند. از سوی مقابل سایز بیش از حد بزرگ میت ۸ تا حدی عنوان «گوشی» را از آن گرفته و وی را به سمت تبلت شدن سوق داده است!

ترجیحا در این قسمت امتیازی برابر را برای آن‌ها در نظر می‌گیرم!

دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

خب، به ۱۰ دقیقه سوم بازی می‌رسیم که این دو تیم باید نمایشگر خود را برای یکدیگر روشن کنند! همان‌طور که می‌دانیم میت ۸ یک نمایشگر ۶ اینچی داشته و ایسوس کمی کوچک‌تر بوده و سایزی ۵.۵ اینچی دارد. این موضوع می‌تواند برای میت هم نقطه قوت باشد و هم نقطه ضعف!

میت ۸ برای نمایشگر خود از فناوری IPS-NEO بهره برده و ایسوس از IPS استفاده کرده است. در حوزه وضوح هر دو کمپانی به رزولوشن مناسب Full HD بسنده کردهاند. اما در بخش چگالی پیکسلی ایسوس به لطف سایز کمتر نمایشگرش ۴۰۱ پیکسل در هر اینچ را برای محصولش قرار داده و میت ۸ این عدد را برابر ۳۶۸ پیکسل در هر اینچ انتخاب نموده است.

هر دو کمپانی به سراغ آخرین نسل محافظ نمایشگر یعنی Corning Gorilla Glass 4 رفته‌اند و تا اینجا به صورت پایاپای جلوی یکدیگر صف کشیده‌اند. نسبت نمایشگر به بدنه در پرچم‌دار هواوی برابر ۷۸ درصد بوده و این عدد در محصول خاص ایسوس ۶۶.۶ درصد است که به وضوح برتری هواوی در این قسمت نمایان است.

تصاویر و رنگ‌های نشان داده شده در هر دو محصول تقریبا یکسان بوده و این شرایط از زوایای مختلف نیز تغییر چندانی ندارد. همچنین به لطف روشنایی مناسب هر دو نمایشگر تصاویر زیر نور آفتاب خوانا بوده و آن‌چنان شما را به زحمت نخواهد انداخت.

اما خب برای اینکه تماشاگران خسته نشده و فقط به توضیحات تئوری گوش فرا ندهند، به سراغ مقایسه نمایشگرها می‌رویم تا بهتر نتیجه را ببینید.

 

نظر کارشناسی داور : اینکه با این شرایط تقریبا مساوی بتوان یکی از این محصولات را در حوزه نمایشگر به عنوان مدل برتر انتخاب کرد، کار واقعا سختی است!

ترکیب رنگ‌ها به لطف پنل های IPS تقریبا برابر است. حال شاید برخی که بیشتر دقت می‌کنند، تصاویر را در هواوی کمی بهتر ببینید. اما خب شخصا در این قسمت نتیجه را مساوی اعلام می‌کنم.

دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

وارد بخش جذابی از مسابقه این دو محصول جذاب می‌شویم؛ در این بخش هر دو محصول باید کاربر را از کار با رابط کاربری و قابلیت‌های نرم افزاری خود راضی کنند. هوآوی و رابط کاربری‌اش را که به اندازه کافی می‌شناسید. جدیدترین نسخه این رابط کاربری جذاب یعنی Emotion UI 4.0 با انبوهی از امکانات نرم افزاری جذاب بر روی میت ۸ حضور دارد.

این پرچم‌دار چینی با اندروید ۶.۰ عرضه شده که به احتمال زیاد به یک نسخه بالاتر ارتقا پیدا خواهد کرد؛ هرچند این موضوع به طور رسمی از سوی هواوی اعلام نشده است.

اما به آن‌سوی میدان رفته و کمی با ایسوس زوم سخن می‌گوییم. رابط کاربری این محصول ASUS ZenUI نام دارد. شاید اگر تاکنون با محصولات ایسوس کار نکرده باشید، کمی طول بکشد تا با این رابط کاربری عجین شوید. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات این رابط کاربری، تعدد نرم‌افزارهای از پیش نصب شده ایسوس است که متاسفانه بیش از ۹۰ درصد آن‌ها قابل حذف شدن هم نیستند و شما باید با تا ابد با آن‌ها کنار بیایید و هر ازگاهی با اینکه از آن‌ها استفاده‌ای نیز نمی‌کنید، آپدیتشان نمایید.

ایسوس ذن‌فون زوم با اندروید ۵.۰ یا همان آب‌نبات چوبی عرضه شده اما این کمپانی شرقی اعلام کرده است که اندروید نسخه ۶.۰ را نیز برای آن عرضه می‌کند. باید اعلام کنیم که بر خلاف هواوی که معمولا بر روی آپدیت محصولاتش به نسخه‌های بالاتر همیشه ضعیف بوده و آن‌ها را فراموش می‌کند، ایسوس این موضوع را کاملا جدی گرفته و حتی امکان این که اندروید N نیز برای این محصول به طور کاملا ناگهانی عرضه شود، وجود دارد.

بیایید تا با نگاهی گذرا به برخی از قسمت‌های رابط کاربری این دو محصول وارد نیمه دوم مسابقه شویم:

نظر کارشناسی داور

نظر در مورد رابط کاربری باز کمی به سلیقه و البته نیاز کاربر مرتبط می‌شود. شخصا از هر دو رابط کاربری و امکانات ارائه شده آن‌ها راضی هستم. هرچند معتقدم رابط هواوی کمی سبک‌تر و البته کارآمدتر است. ایسوس باید سعی کند کمی رابط کاربری‌اش را سبک کند یا حداقل به کاربر اجازه دهد بتواند در مورد حضور یا عدم حضور برنامه‌های پیش‌فرض تصمیم‌گیری نماید.

دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار

همان‌طور که می‌دانید نیمه دوم را نیمه مربیان می‌دانند و این دو گوشی تلاش کردند تا در فاصله بین دو نیمه برای خواباندن مچ حریف خود تصمیم‌های زیادی بگیرند.

این بار دو محصول پیش روی ما هیچ کدام از چیپست‌های کمپانی کوالکام مخصوصا اسنپدراگون استفاده نکرده‌اند و همین کمی مسابقه را جذاب می‌کند! هواوی بر روی این پرچم‌دارش از HiSilicon Kirin 950 بهره برده است. این پردازنده ۸ هسته‌ای از ۴ هسته Cortex-A72 با فرکانس ۲.۳ گیگاهرتز و ۴ هسته Cortex-A53 با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز بهره برده است. این پردازنده قدرتمند با رابط گرافیکی Mali-T880 MP4، چهار گیگابایت رم (در برخی نسخه‌ها ۳) و ۶۴ گیگ حافظه داخلی (در برخی نسخه‌ها ۳۲ گیگابایت) چنان سخت‌افزاری را به جنگ فرستاده که بعید است کسی بتواند پیش روی آن مقاومت کند.

البته باید بگوییم که این محصول با دارا بودن اسلات مخصوص کارت حافظه می‌تواند حافظه داخلی‌اش را تا ۲۵۶ گیگابایت نیز افزایش دهد (البته توجه کنید که باید یا محصولی دو سیم کارت داشته باشید یا تک سیم و کارت حافظه را!)

ایسوس زوم با دیدن این قدرت نمایی هواوی، کمی با ترس جلو آمده و چیپست اینتل خود را معرفی می‌کند! ایسوس زوم، از پردازنده ۴ هسته‌ای Intel Atom Z3590 با فرکانس ۲.۵ گیگاهرتز صحبت می‌کند. این چیپست با رابط گرافیکی PowerVR G6430، چهار گیگابایت رم و حافظه‌های داخلی ۳۲/۶۴ و ۱۲۸ گیگابایتی خود اصلا ضعیف به نظر نمی‌رسد اما خب باید دید که توان رقابت شانه با شانه با غول هواوی را دارد یا خیر. ایسوس البته با قرار دادن اسلات مربوط به کارت حافظه به کاربر اجازه می‌دهد تا میزان حافظه پیش فرض را تا ۲۵۶ گیگابایت نیز افزایش دهد.

اما خب همه این‌ها توضیحاتی تئوری بود، برای اینکه عملکرد این دو مدل را ببینید بد نیست نگاهی به ویدیو زیر بیندازید. در این ویدیو تست‌های انتوتو، GeekBench و Bonsai از هر دو مدل گرفته شده و می‌توانید عملکرد این دو را بسنجید.


نظر کارشناسی داور:

همه چیز مشخص است؛ ترجیح می‌دهم چیزی نگویم!

دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

تقریبا به نیمه‌های بازی رسیدیم، عرق از سر و صورت هر دو تیم سرازیر شده است. اما در این قسمت ایسوس تلاش می‌کند تا با دوربین قدرتمندش و البته زوم اپتیکالی که بر روی خود دارد، مچ هواوی و دوربینش را بخواباند.

بگذارید این بار با ایسوس شروع کنیم، این محصول که با نام زوم به بازار عرضه شده، برای شما یک قابلیت منحصر به فرد دارد که شاید در اسمارت فون‌های بازار بسیار کم دیده باشیم. ایسوس زوم با یک دوربین ۱۳ مگاپیکسلی همراه با دیافراگم f/2.7 و میزان ۳ برابر زوم اپتیکال وارد بازارهای جهانی شده است. البته این دوربین به سیستم فوکوس لیزری، فناوری OIS و دو فلش LED دو رنگ نیز مجهز شده است.

ایسوس زوم می‌تواند با وضوح Full HD و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کند. پیش از اینکه به سراغ دوربین هواوی برویم باید بگوییم که دوربین دوم ایسوس زوم نیز ۵ مگاپیکسل قدرت دارد!

خب بررسی مقایسه نرم افزاری دوربین را بگذاریم پس از آشنایی با دوربین میت ۸!

هواوی چند وقتی است که بر روی دوربین پرچم‌داران خود خیلی متمرکز شده و سعی می‌کند محصول بی نقصی را روانه بازار کند. میت ۸ با یک دوربین ۱۶ مگاپیکسلی همراه با دیافراگم f/2.0، فناوری OIS، سیستم فوکوس خودکار و دو فلش LED دو رنگ وارد بازارهای جهانی شده است. سایز سنسور این دوربین  ۱/۲.۸ اینچ بوده و انبوهی از امکانات نرم افزاری را در اختیار کاربر قرار می‌دهد.

در حوزه فیلم‌برداری دوربین، میت ۸ می‌تواند در وضوح فول اچ‌دی با سرعت‌های ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کرده و این میزان با وضوح HD به ۱۲۰ فریم بر ثانیه هم می‌رسد.

در قسمت دوربین دوم نیز میت ۸ با یک دوربین ۸ مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.4 توان فیلم‌برداری با وضوح فول اچ‌دی را نیز دارد. اما بد نیست پیش از دیدن نمونه تصاویر ثبت شده با این دو دوربین، کمی هم به قابلیت‌های نرم افزاری آن اشاره کنیم.

هواوی در قسمت دوربین خود، با وجود قابلیت‌هایی چون Slow-Motion یا Time Laps می‌تواند لحظات جذابی را برای شما رقم بزند. در کنار این ویژگی حضور افکت‌های فراوان تصویری، قابلیت Beauty Light Painting، سیستم تنظیمات پیشرفته عکاسی و فیلم‌برداری، پانوراما، HDR و …واقعا بی‌نظیر عمل کرده است. در بخش دوربین سلفی این قابلیت‌ها بسیار کمتر شده و تنها به سیستم Time Laps، افکت‌های تصویری و فیلم برداری با وضوح HD محدود می‌شود.

خب، به سراغ دوربین زوم ایسوس می‌رویم تا ببینیم از لحاظ نرم افزاری برای جنگیدن با هواوی چه چیزی در چنته دارد.

وقتی قاب پشتی ایسوس زوم را دیده و متوجه آن فضای بزرگ در نظر گرفته شده برای دوربین می‌شویم، قطعا توقع داریم که ایسوس برای این حوزه سورپرایز بزرگی برایمان در نظر گرفته باشد.

وارد نرم افزار دوربین که می‌شویم، همان فضای همیشگی پیش روی شماست. با لمس یکی از گزینه‌های پایین سمت راست نمایشگر که به شکل ۴ مربع کنار هم ترسیم شده است، وارد ویژگی‌های نرم افزاری این دوربین می‌شویم. بهره گیری از قابلیت‌هایی چون سیستم تنظیمات پیشرفته عکاسی و فیلم‌برداری، سیستم Beautification ،Super Resolution، قابلیت تصویربرداری در شب، قابلیت تصویر برداری در نور بسیار پایین، افکت‌های تصویری، ایجاد تصاویر Gif، حالت Slow Motion ،Time Lapse و نهایتا Smart Remove شما را کمی سر ذوق می‌آورد.

به سراغ دوربین سلفی می‌رویم، در این حوزه نیز قابلیت‌هایی چون Beautification ،Selfie Panorama ،HDR، تصویر برداری در شب و نور کم، Time Laps و SlowMotion وجود دارد که در نوع خود جالب و جذاب است.

اما پس از شرح این قابلیت‌ها بیایید تا تصاویر ثبت شده را با یکدیگر مقایسه کنیم تا نتیجه کار بهتر معلوم شود:

Asus Zoom

Mate 8

Asus Zoom

Mate 8

Asus Zoom

Mate 8

Zenfone Zoom

Mate 8

نظر کارشناسی داور:

دوربین و عکس‌برداری همیشه یکی از جذاب‌ترین قسمت‌های یک اسمارت فون به شمار می‌رود. با اینکه دوربین ایسوس زوم از لحاظ تئوری و تبلیغی باید با قابلیت زوم اپتیکال خود بهتر از رقیبش عمل کند، اما این اتفاق نیفتاده و بنده معتقدم در این حوزه پرچم‌دار هواوی یک سر و گردن بالاتر است!

دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

چیزی به پایان بازی نمانده و این دو گوشی همچنان در حال حمله به سوی یکدیگر هستند! البته باید پذیرفت که ایسوس زوم آن‌چنان قدرتی برای دفاع مقابل هواوی میت ۸ ندارد.

به پخش چند رسانه‌ای و سرگرمی می‌رسیم! میت ۸ با سایز ۶ اینچی، وضوح بالا و سرعت فوق العاده‌اش، ذره‌ای ایراد در این حوزه ندارد. اصلا شاید اگر این‌گونه بگوییم که این محصول برای سرگرمی، بازی، دیدن فیلم و … یکی از بهترین‌های بازار است، گزاف نگفته‌ایم.

وجود اسپیکرهای قدرتمند با صدای بی نظیر و همچنین بهره‌گیری از هدفون‌های باکیفیت نیز شما را برای شنیدن موسیقی قطعا ترغیب می‌کند.

اما خب ایسوس در این حوزه چه دارد تا بگوید؟ زوم البته آن‌چنان عقب نیست، وجود یک نمایشگر ۵.۵ اینچی با وضوح فول اچ‌دی و چگالی پیکسلی مناسب، چشم شما را به هیچ وجه اذیت نخواهد کرد. البته محل قرارگیری اسپیکر این محصول کمی بد است اما کیفیت صدا با هدفون‌های موجود در جعبه واقعا لذت بخش است.

شاید در این قسمت ضخامت این محصول کمی شما را بیازارد که خب کم موضوعی نیست!

نظر کارشناسی داور:

همان‌طور که در گزارش شنیدیم، هر دو محصول در این قسمت آن‌چنان ضعیف نیستند. نقطه قوت هر کدام نمایشگرهای مناسب و وضوح بالای آن‌هاست. مهم‌ترین نقطه ضعف هواوی در این بخش سایز بزرگ گوشی است که شاید کار با آن را کمی برای بانوان سخت کند و از سوی مقابل مهم‌ترین نقطه ضعف ایسوس نیز ضخامت بالا و البته محل بد قرارگیری اسپیکر است.

دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

اواخر بازی است، در این قسمت با دو محصول متفاوت با قدرت‌های مختلف باتری روبرو هستیم. ایسوس محصول خود را با یک باتری ۳ هزار میلی‌آمپری غیر قابل تعویض عرضه کرده که در حالت نرمال یک روز تمام را کنار شما خواهد بود. البته شما پس از باز کردن قاب پشتی این محصول چشمتان به جمال این باتری روشن خواهد شد، اما خب توان تعویض آن را نخواهید داشت.

در مقابل میت ۸ چون نمایشگری بزرگ دارد، به سراغ باتری غول پیکر و غیر قابل تعویضی رفته و یک نمونه ۴ هزار میلی‌آمپری برای آن انتخاب کرده است. در هر صورت باتری این محصول با یک استفاده روال و عادی می‌تواند تا یک روز و نیم شما را از حضور در کنار پریز برق بی نیاز کند.

نظر کارشناسی داور:

اصولا در قسمت باتری نمی‌دانم چه می‌شود گفت! به نظر من تمامی باتری‌ها در بهترین حالت می‌توانند یک تا یک و نیم روز با کاربر همراه باشند؛ مگر اینکه قید بهره گیری از وای‌فای و دیتا را زده که این میزان به دو روز هم خواهد رسید!

در مورد این دو گوشی نیز ترجیح می‌دهم رای به تساوی این دو بدهم!

دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به ده دقیقه پایانی بازی رسیدم و دو گوشی در زمین خود با پاس‌کاری‌های کوتاه انتظار سوت پایان بازی را می‌کشند. بگذارید تا در این چند دقیقه کمی امکانات این دو محصول را مرور کنیم.

هواوی میت ۸ به عنوان یک پرچم‌دار قدرتمند، تقریبا در حوزه امکانات نقص خاصی ندارد. وجود امکاناتی چون وای فای، بلوتوث ۲.۴، جی‌پی‌اس، فناوری NFC، انواع و اقسام سنسورها، حسگر اثر انگشت و سیستم شارژ سریع باتری گواه این ادعاست.

در مقابل ایسوس نیز از همین شرایط پیروی کرده است. امکاناتی که در میت ۸ وجود دارد تقریبا در ایسوس زوم نیز وجود داشته و تنها جای حسگر اثر انگشت در این محصول خالی است. متاسفانه باید بگوییم که هر دو محصول فراموش کرده‌اند تا از درگاه مادون قرمز بهره گیرند.

لازم به ذکر است که ایسوس زوم محصولی تک سیم بوده و میت ۸ قابلیت پشتیبانی از دو سیم کارت را دارد. البته هر دو محصول توانایی مکالمه و پشتیبانی از شبکه‌های ۴G LTE را دارا هستند.

نظر کارشناسی داور: نظر خاصی ندارم!

وقت اضافه: قیمت

اما در این یکی دو دقیقه وقت اضافه قیمت را هم اعلام می‌کنیم تا سریع‌تر بازی به اتمام برسد.

هوآوی میت ۸ این روزها با قیمت حدودی ۱ میلیون و هشتصد و هزار تومان در بازار به فروش رسیده و ایسوس زوم نیز قیمتی معادل ۱ میلیون و ششصد هزار تومان دارد.

موقعیت‌های خطرناک میت ۸ بر روی دروازه ایسوس زوم

طراحی زیبا و یکپارچه فلزی

دوربین قدرتمند با امکانات نرم افرازی بالا

سخت‌افزار فوق قدرتمند

اسپیکرهایی خوش‌صدا

موقعیت‌های خطرناک ایسوس زوم بر روی میت ۸

وجود زوم اپتیکال

قاب پشتی با طرح چرم مصنوعی

وجود فوکوس لیزری

به‌ نظر شما برنده مسابقه ایسوس ذن‌فون زوم و هواوی میت ۸ کدام است؟!

نوشته مقایسه هواوی میت ۸ و ایسوس ذن‌فون زوم: مبارزان شرقی! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.