مقایسه گلکسی S7 Edge با لومیا ۹۵۰XL: کهکشان برفی!

مقایسه گلکسی S7 Edge با لومیا ۹۵۰XL: کهکشان برفی!

با دومین بازی آی‌تی‌رسان کاپ در مرحله نیمه‌ نهایی همراه شما هستیم. در طی این هفته‌های هیجانی، شاهد رقابت جنجالی بین بهترین تلفن‌های همراه موجود در بازار بودیم. هر کدام دو‌ به دو به مصاف هم می‌رفتند و کسب امتیاز می‌کردند. در مرحله گروهی آن‌ دسته که امتیاز کم‌تری را بدست آورده بودند از ادامه رقابت‌ها باز ماندند و تعدادی که با نظر و رای شما امتیاز بیشتری کسب کردند، به مراحل بالاتر رسیدند. دیروز شاهد اولین نبرد در مرحله نیمه نهایی بین دو گوشی پر طرفدار G5 و P9 ‌پلاس بودیم که قدم به قدم باهم در هر زمینه پیش‌ آمدند. اما امروز رقابت بین دو هندستی که در همه قسمت‌ها جزیی از بهترین‌ها هستند، انجام می‌گیرد.

اولین بازیکن نماینده‌ای از شرکت سامسونگ بوده که در فوریه ۲۰۱۶ به بازار عرضه گردید. این شما و این گلکسی S7 Edge.
دومین بازیکن نماینده‌ای از طرف کمپانی مایکروسافت است. در اکتبر سال ۲۰۱۵ روانه بازار شد و با امکانات خاص خودش همه را به وجد آورد. این بازیکن کسی نیست جز لومیا ۹۵۰XL.
با ما و این رقابت جذاب همراه باشید.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

هر دو بازیکن باتوجه به تجربه‌ای که در مسابقات پیشین در این زمینه داشته‌اند، می‌دانند که باید چگونه عمل کنند. پس در کنار هم قرار می‌گیرند تا ما بخش‌های مختلف در ساخت و طراحی‌ را یک به یک مقایسه کنیم.

S7 Edge با یک طراحی خاص مقابل لومیا ۹۵۰XL قرار می‌گیرد. بخش جلویی این نماینده سامسونگ به طور کل از شیشه تشکیل شده است. شیشه‌ای که با ظرافت تمام در دو لبه چپ و راست و با یک انحنا، صفحه نمایش این گوشی را تشکیل می‌دهد. مرکز جذابیت این طراحی در بخش صفحه نمایش این دستگاه خلاصه می‌گردد. به طوری که چنان ظاهر زیبایی را به دستگاه بخشیده که با در دست گرفتنش یک دل نه صد دل عاشقش می‌شوید. تازه اگر صفحه نمایش خاموش باشد!
هنگامی که به نمای جلویی این گوشی نگاه می‌کنید، هیچ مرزی را بین صفحه نمایش و بدنه پیدا نخواهید کرد و متوجه می‌شوید که صفحه نمایش دستگاه تا نیمه‌ بیشتر لبه‌های آن ادامه یافته است. از نمایشگر این گوشی که بگذریم به اجزای موجود بر روی قسمت جلویی می‌رسیم. از بالا شاهد دوربین سلفی، اسپیکر مکالمه، سنسورها و نام برند سامسونگ هستیم. با پایین آمدن درست بعد از نمایشگر، شاهد دکمه سخت افزاری هستیم که مقدار کمی از قاب بیرون آمده است. این دکمه سخت افزاری Home بوده و در بین دو دکمه لمسی Back و مدیریت برنامه قرار گرفته شده است.
همچنین سامسونگ مانند کمپانی اپل ترجیح داده است تا محل قرارگیری حسگر اثرانگشت را در درون کلید خارجی Home که بر روی بخش جلویی وجود دارد، تعبیه کند. دکمه‌های لمسی Back و مدیریت برنامه به طور معمول در نور روز، دیده نمی‌شوند ولی با لمس کردن‌ یکی از آن‌ها، با نور پس زمینه روشنی خودشان را نشان می‌دهند. البته در هنگام شب این نورها به طور خودکار روشن شده و مشکلی در این مورد نخواهید داشت. جنس این دکمه خارجی موجود بر روی قسمت رو به رویی دستگاه، از کیفیت مناسبی برخوردار بوده اما در طی مدتی که ما از S7 Edge استفاده کردیم، تعدادی خط و خش کوچک بر روی آن نمایان شد.
در مقابل، لومیا ۹۵۰XL حضور دارد. در نمای رو به رویی تنها چیزهایی که دیده‌ می‌شوند، اسپیکر مکالمه گوشی، نام برند مایکروسافت، سنسور عنبیه چشم، دوربین سلفی و در انتها میکروفون است. بر خلاف سامسونگ، کمپانی مایکروسافت از هیچ دکمه خارجی بر روی سطح جلویی این گوشی استفاده نکرده است. شیشه از بالا تا پایین بخش رو به رویی این گوشی را که شامل صفحه نمایش نیز می‌شود، تشکیل داده است.

به چهار لبه کناری این دو هندست می‌رسیم. لبه سمت راست لومیا ۹۵۰XL بخشی است که تمامی دکمه‌های موجود قرار گرفته‌اند. کلیدهای کنترل صدا، پاور دستگاه و شاتر در این قسمت حضور دارند. البته دکمه پاور دستگاه بین کلیدهای افزایش و کاهش صدا قرار دارد. با وجود این‌ که مایکروسافت طراحی این‌ چنینی را برای راحتی هر چه بیشتر کاربر انجام داده، اما گاهی احتمال خطا در فشردن یکی از کلیدهای کنترلی صدا به جای دکمه قفل، وجود دارد. سه لبه باقی مانده خالی از هرگونه کلید است و ورودی هدفون در بخش بالایی و ورودی پورت USB در بخش پایینی دستگاه دید می‌شوند. مایکروسافت در لبه‌های کناری این گوشی از طراحی ساده‌ای استفاده کرده است. هنگامی که به این بخش از گوشی توجه می‌کنیم، شاهد دو بخش پلاستیک و شیشه هستیم. بخش پلاستیکی آن تا قاب پشتی دستگاه ادامه پیدا کرده و قسمت شیشه‌ای از صفحه نمایش تا نیمه بالایی لبه‌ها کشیده شده است. در مقابل بر روی لبه سمت راست S7 Edge تنها دکمه پاور دیده می‌شود و دیگر دکمه‌ها مانند کنترل صدا در لبه سمت چپ دستگاه حضور دارند. بخش بالایی این گوشی تنها از یک میکروفن و بخش پایینی از اسپیکر، ورودی پورت USB و ورودی هدفون تشکیل شده است. طراحی لبه‌های S7 Edge بر خلاف لومیا از ظریف‌ کاری‌های زیادی تشکیل شده است. یک فریم فلزی و با کیفیت دور تا دور گوشی را پوشانده که ترکیبش با بدنه جنس شیشه این هندست، کاملا حس لوکس بودن را به کاربر ارایه می‌دهد. جنس دکمه‌های موجود بر روی هر دو گوشی از فلز بوده و از کیفیت‌ بالایی نیز برخوردار هستند.

نگاهی به طراحی بخش پشتی این دو دستگاه می‌اندازیم. اسپیکر، دوربین، فلاش سه رنگ، محفظه‌های میکروفون و لوگو مایکروسافت تنها چیزهایی هستند که بر روی قاب لومیا ۹۵۰XL دیده می‌شوند. همه این اجزا بر روی قاب پلاستیکی محکمی جا خوش کرده‌اند. متاسفانه دوربین این هندست مقدار زیادی از قاب دستگاه بیرون آمده و جلوه خوبی به طراحی این بخش نمی‌دهد. در مقابل بر روی قاب پشت S7 Edge شاهد لنز دوربین بیرون زده، فلاش LED، نام برند سامسونگ و سنسورهای سلامتی هستیم. دو لبه پشتی این گوشی از یک انحنا با زاویه کم تشکیل شده که علاوه بر زیبایی جای‌گیری در دست را آسان‌تر می‌کند.

S7 edge طراحی ظریف‌تر و زیباتری را در برابر لومیا به کاربر ارایه می‌دهد.
چهار گوشه گرد لومیا ۹۵۰XL جای‌گیری‌اش در دست را آسان‌تر می‌کند.
با وجود صفحه نمایش خمیده در S7 Edge بلند کردن آن از روی سطوح صاف مانند میز کمی دشوار خواهد بود.
بیرون زدگی لنز دوربین در لومیا بیشتر از S7 Edge است.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت

بعد از ۱۰ دقیقه رقابت جنجالی این دو بازیکن در زمینه طراحی، نوبت به مقایسه ابعاد و کیفیت ساخت‌شان می‌رسد.

نماینده سامسونگ با ۵.۵ اینچ صفحه نمایش ابعادی معادل ۱۵۰.۹ میلی‌متر طول، ۷۲.۶ میلی‌متر عرض و ۷.۷ میلی‌متر ضخامت را داراست. این در حالی است که لومیا ۹۵۰XL با ابعاد ۱۵۱.۹ در ۷۸.۴ در ۸.۱ میلی‌متر در مقابل رقیب کره‌ای‌اش قرار می‌گیرد. همچنین این نسل از گلکسی با وزن ۱۵۷ گرم، سبک‌تر از لومیا ۹۵۰XL با وزن ۱۶۵ گرم است. جنس بدنه استفاده شده در هریک از این دو هندست کاملا از هم متمایز بوده به طوری که کمپانی سامسونگ سرتاسر بدنه گلکسی را از شیشه پوشانده است. از صفحه نمایش تا قاب پشتی دستگاه شیشه مستحکمی که خیلی هم علاقه به جاگذاری اثرانگشت دارد، قرار گرفته است. طراحی شیشه‌ای این دستگاه باعث می‌شود نگرانی‌هایی در زمینه آسیب رسیدن به گوشی برای کاربر ایجاد گردد، اما باید خدمتتان عرض کنم محافظ Gorilla Glass 4 بر روی تمامی بخش‌های شیشه‌ای موجود قرار گرفته تا از دستگاه شما محافظت کند. البته این محافظ در برابر افتادن گوشی از ارتفاع بر روی یک سطح سخت آن‌چنان پر قدرت نبوده و احتمال آسیب‌رسانی وجود دارد. مخصوصا زمانی که هندست شما از گوشه‌های کناری به زمین بیفتد.
در مقابل شاهد طراحی کاملا پلاستیکی لومیا ۹۵۰XL هستیم. پلاستیکی که با در دست گرفتن آن کاملا به محکم بودن و کیفیتش پی خواهید برد. قاب پلاستیکی تا نیمه بیشتر لبه‌های دستگاه ادامه پیدا کرده و قابل جدا شدن نیز هست. مایکروسافت سعی کرده تا یک ساخت ساده و اسپورت را در این بخش به کاربر ارایه دهد و در این زمینه کاملا هم موفق بوده اما ای کاش کمی ظرافت در این طراحی استفاده شده بود. بر خلاف بدنه شیشه‌ای گلکسی که بسیار مستعد جذب اثر انگشت بود، چنین نگرانی برای لومیا وجود ندارد.

از نظر کیفیت و ساخت هر دو گوشی در حد ایده‌آل هستند. اما احتمال آسیب دیدن گلکسی با وجود ساخت شیشه‌ای بیشتر از لومیا است.
هر دو گوشی در هنگام قرار گیری در دست حس سر خوردن را به کاربر القا می‌کنند.
ظرافت و ساخت کلی S7 Edge بیشتر حس لوکس بودن را دارد.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش

بعد از ۲۰ دقیقه هیجانی در بخش طراحی و ساخت نوبت به مقایسه نمایشگر‌های این دو گوشی می‌رسد.

سامسونگ بر روی این نسل از گلکسی از یک صفحه نمایش ۵.۵ اینچی با پنل Super AMOLED استفاده کرده است. این نمایشگر توانایی نمایش ۱۶ میلیون رنگ را با رزولوشن ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل دارد که باتوجه به این مقدار رزولوشن، ۵۳۴ پیکسل در هر اینچ بر روی این گوشی به نمایش گذاشته می‌شود. S7 Edge مانند نسل پیشین خودش از حداقل روشنایی ۱.۸ نیت استفاده می‌کند که این میزان برای کار کردن با گوشی در یک محیط تاریک و هنگام شب بسیار عالی بوده و مشکلی برای چشم‌ها ایجاد نمی‌کند. از طرفی حداکثر روشنایی بر روی این هندست می‌تواند تا ۶۱۰ نیت بالا برود و این یعنی زمانی که تنظیم نور به طور خودکار باشد و گوشی در زیر نور آفتاب قرار بگیرد، نماینده سامسونگ می‌تواند به چنین میزان نوری دست یابد.
در بخش تنظیمات صفحه نمایش، شاهد منویی برای شخصی سازی رنگ‌های به نمایش گذاشته شده هستیم که با وارد شدن به آن ۴ حالت مختلف از نمایش‌ رنگ‌ها مشاهده می‌گردد که با انتخاب هر مود می‌توانید به نوع خاصی از ترکیب رنگی دست بیابید. البته نزدیک‌ترین حالت ممکن رنگ‌ها به واقعیت در مود Basic Display قرار می‌گیرد و سایر مودها رنگ‌ها را کمی از واقعیت دور می‌کنند. به عنوان مثال حالت AMOLED Cinema رنگ‌ها را به گرم‌ترین حالت ممکن نمایش می‌دهد. موردی که یکی از هیجان‌انگیزترین امکانات موجود بر روی این گوشی محسوب می‌گردد، خم‌شدگی‌های موجود بر دو لبه چپ و راست نمایشگر است. این بخش ازصفحه نمایش می‌تواند به عنوان میانبری برای دسترسی شما به بخش‌های مختلف عمل کند و همیشه در دسترس باشد. همچنین در بخش تنظیمات می‌توانید منو خاصی را برای این قسمت تعیین کنید. در مقابل مایکروسافت برای لومیا ۹۵۰XL از صفحه‌ نمایشی ۵.۷ اینچی با رزولوشن ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل بر روی پنل AMOLED بهره برده است. با توجه به این رزولوشن، تعداد ۵۱۸ پیکسل در هر اینچ بر روی این نمایشگر نشان داده می‌شود. همچنین میزان روشنایی این صفحه نمایش می‌تواند تا حداکثر به ۷۰۵ نیت برسد. در بخش نرم‌افزاری نمایشگر این دستگاه شما همچنان می‌توانید رنگ‌ها را با مود‌های مختلف شخصی سازی کنید. البته گزینه‌ای با عنوان Advanced در این منو حضور دارد که بخش‌های مختلفی را مانند حرارت رنگ در اختیار شما قرار می‌دهد. علاوه بر این‌ها هر دو گوشی از فناوری صفحه نمایش همیشه روشن پشتیبانی می‌کنند و می‌توانند شما را به راحتی از اعلانات و زمان با خبر سازند.

در تصاویر زیر می‌توانید مقایسه‌ای از نمایشگر این دو دستگاه داشته باشید. سمت راست نماینده سامسونگ و سمت چپ نماینده مایکروسافت قرار گرفته است.

همان طور که مشاهده کردید هر دو صفحه نمایش واقعا قدرت‌مند بودند و آن‌چنان تفاوتی با هم نداشتند. همچنین هر دو گوشی عملکرد خوبی در بخش تغییر زاویه‌ دید داشتند.
در تصویر زیر می‌تواند هر دو نمایشگر را زیر نور آفتاب مشاهده کنید.

به لطف استفاده از پنل امولد در هر دو هندست، عمق رنگ مشکی بی‌نهایت بالا است.
ویژگی Double Tap که با زدن دو ضربه به صفحه نمایش عمل می‌کند در لومیا موجود بوده و می‌تواند کاربردی باشد.
نمایشگر خمیده گلکسی زمانی که گوشی به پشت قرار گرفته، می‌تواند به جای نور اعلانات شما را از تماس‌ها و … با خبر سازد.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار
یکی از بخش‌های مهم موجود نرم‌افزار محسوب می‌گردد. چرا که این نرم افزار است که ما را به اجزای داخلی گوشی متصل می‌کند. بنابراین هر دو بازیکن می‌آیند تا با قابلیت‌های متعدد نرم‌افزاری‌شان برنده این بخش باشند.

کمپانی سامسونگ از رابط کاربری معروف خودش یعنی TouchWiz بر روی این سری از گلکسی استفاده کرده است. اگر با نسل پیشین گلکسی کار کرده باشید، متوجه می‌شوید آن‌چنان تغییر و تحول زیادی بر روی این نسخه از TouchWiz به وجود نیامده است و سامسونگ تنها به رفع کردن مشکلات قبلی و تکمیل کردن این رابط بسنده کرده است. رابط کاربری استفاده شده بر روی گلکسی S7 Edge رابطی گرافیکی و پر از افکت‌های مختلف است. با هیچ‌گونه لگ و کندی در حین کار کردن با این رابط کاربری مواجه نخواهید شد. همچنین همه چیز در عین حرفه‌ای بودن به سادگی در دسترس است. این رابط کاربری همراه با اندروید ۶.۰.۱ تجربه کاری مناسبی را در اختیار کاربر قرار می‌دهد. برنامه‌هایی مانند S health ،S voice و Samsung Gear به طور پیش‌فرض بر روی این گوشی موجود بوده و هر کدام کارایی خاص خودشان را دارند. بخش خاصی برای انتخاب و دانلود تم‌های مختلف برای گلکسی وجود دارد که می‌تواند ظاهر رابط را تغییر دهد. همچنین ویژگی خاص Floating Window برای کوچک کردن پنجره برنامه و کار کردن با برنامه‌های دیگر در همان زمان وجود دارد. بخش خاصی به نام Game Launcher موجود است که مسولیت مدیریت بازی‌های موجود بر روی گوشی را دارد. در این بخش شما می‌توانید انرژی مصرفی هنگام بازی را با کاهش رزولوشن و یا نرخ فریم بهینه نمایید.

در مقابل لومیا با سیستم عامل ویندوز نسخه ۱۰ قرار دارد و رابطی تقریبا آشنا را در اختیار کاربر می‌گذارد. این رابط کاربری از یک منو با تعدادی کاشی، دقیقا مشابه منو استارت نسخه دسکتاپ ویندوز، تشکیل شده است. کار کردن با این رابط برای کسانی که تا به حال با سیستم عامل ویندوز کار نکرده‌اند، می‌تواند کمی گیج کننده باشد اما به مرور زمان به آن عادت خواهید کرد. برنامه‌های کاربردی پیش‌فرض مانند Office و X Box و تعدادی دیگر بر روی لومیا موجود بوده که می‌توانند کاربردی باشند. دستیار صوتی معروف مایکروسافت که با نام Cortana شناخته می‌شود، عملکرد بسیار خوبی را دارد و حتی در حالت استندبای بودن می‌تواند فعال شود. این دستیار صوتی در مقابل S voice سامسونگ قرار می‌گیرد. تغییر محل قرارگیری کاشی‌‌ها، تغییر اندازه، تعیین پس زمینه، تغییر رنگ کاشی و محیط کاربری در بخش شخصی سازی‌های نرم‌افزاری موجود است.

دریافت آپدیت نرم‌افزاری توسط لومیا بسیار بیشتر و بهتر به نسبت اندروید صورت می‌گیرد. به طوری که بعد از گذشت چند سال از معرفی یک گوشی ویندوزی، آپدیت‌های جدید همچنان برایش منتشر می‌گردد که در اندروید این‌گونه نیست.
بهینه‌تر بودن سیستم‌عامل ویندوز به نسبت اندروید کمک بسزایی در مصرف انرژی و همچنین سرعت دستگاه می‌کند.
کمبود نرم‌افزارهای کاربردی به ویژه اپ‌های فارسی یکی از عمده‌ترین مشکلات سیستم عامل ویندوز محسوب می‌گردد.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار
به یکی از حساس‌ترین بخش‌های این مسابقه می‌رسیم. جایی که هر یک از این گوشی‌ها باید قدرت‌ سخت‌افزاری‌شان را به رخ هم بکشند. گلکسی S7 Edge از یک پردازنده ۸ هسته‌ای که ۴ هسته با سرعت ۲.۳ گیگاهرتز و ۴ هسته دیگر با ۱.۶ گیگاهرتز پردازش را انجام می‌دهند، تشکیل شده است. این پردازنده بر روی چیپست اختصاصی کمپانی سامسونگ که با نام Exynos شناخته می‌شود، سوار شده است. مسولیت بخش گرافیکی این دستگاه را Mali-T880 MP12 به عهده دارد. همچنین حافظه رم ۴ گیگابایتی مدیریت برنامه‌ها را در گلکسی انچام می‌دهد. سامسونگ بر روی این نوع پردازنده از دو نوع معماری بهره گرفته که یکی Mangoose نام داشته که اختصاصی و ساخته سامسونگ بوده و دیگری Cortex-A53 است. این نکته را در نظر داشته باشید که سامسونگ مدل Snapdragon هم برای این سری از گلکسی تولید کرده، اما مدل در دسترس ما نسخه Exynos بود.
در مقابل لومیا ۹۵۰XL با یک پردازنده ۸ هسته‌ای با معماری Cortex حضور دارد که از این ۸ هسته، چهارتای آن با سرعت ۲.۰ گیگاهرتز و چهارتای دیگر با سرعت ۱.۵ گیگاهرتز کار پردازشی دستگاه را انجام می‌دهند و بر روی چیپ شرکت Qualcomm مدل Snapdragon 810 سوار شده‌اند. در کنار این پردازنده، ۳ گیگابایت حافظه رم برای این دستگاه در نظر گرفته شده است که مسولیت مدیریت برنامه‌ها را بر عهده دارد. Adreno 430 نیز پردازش کرافیکی این هندست را به انجام می‌رساند.
لومیا ۹۵۰XL تنها در یک مدل ۳۲ گیگابایتی به فروش می‌رسد. این در حالی است که S7 Edge در دو مدل ۳۲ و ۶۴ گیگابایتی موجود است. البته هر دو هندست از کارت حافظه micro SD پشتیبانی کرده و نگرانی برای ذخیره اطلاعات وجود نخواهد داشت.
همان طور که خودتان خبر دارید Snapdragon 810 گرمای زیادی را هنگام پردازش در دستگاه‌های مختلف ایجاد می‌کرد و همین موضوع باعث شد اغلب شرکت‌ها از این چیپ استفاده نکنند. اما مایکروسافت این پردازنده را در کنار یک سیستم خنک کننده مایع بر روی لومیا ۹۵۰XL قرار داد. این سیستم خنک کننده همان فناوری است که مایکروسافت بر روی تبلت‌های Surface استفاده کرده بود. توسط این فناوری مشکل داغ شدن بیش از حد پردازنده تا حدی برطرف شد. اما همچنان هنگام کارهای سنگین با گرما مواجه می‌شویم. مشخصات سخت افزاری هر دو خبر از قدرت بی‌نهایت این دو گوشی می‌دهد اما باید دید در عمل چگونه است.

دو ویدیو زیر عملکرد این دو دستگاه را هنگام بوت و گیمینگ نشان می‌دهد.



عملکرد سخت افزاری هر دو دستگاه بسیار مناسب است و هیچ گونه لگ و کندی هنگام کار کردن با آن دو دیده نمی‌شود.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین
به بخش جذاب مقایسه دوربین این دو غول قدرتمند می‌رسیم. در ابتدا نگاهی به مشخصات اصلی هریک بر روی کاغذ می‌اندازیم.

لومیا ۹۵۰XL یک دوربین با رزولوشن ۲۰ مگاپیکسل و دریچه دیافراگم f/1.9 دارد. مایکروسافت از لنز کارل زایس برای این دوربین استفاده کرده است که یکی از با کیفیت‌ترین‌ها در این زمینه است. یک فلاش ۳ رنگ در کنار این لنز حضور دارد تا در شرایط نوری نا‌مناسب به کمک شما بیاید. قرارگیری لنز دوربین و فلاش سه گانه به صورتی است که مقدار زیادی از قاب پشتی دستگاه بیرون زده است. همچنین دوربین سلفی لومیا رزولوشن ۵ مگاپیکسل با دریچه دیافراگم f/2.4 دارد. در مقابل دوربین S7 Edge از رزولوشن ۱۲ مگاپیکسل با گشادگی دریچه دیافراگم f/1.7 و اندازه سنسور ۲۲ میلی‌متر برخوردار است که لنز آن کمی بیرون زدگی از قاب نیز دارد. این مقدار از دیافراگم کمک به‌سزایی در جذب نور در محیط‌های تاریک می‌کند. همچنین یک فلاش تک رنگ LED کنار این دوربین موجود است. دوربین جلویی استفاده شده بر روی این دستگاه ۵ مگاپیکسل رزولوشن دارد. سامسونگ از همان دریچه دیافراگمی که بر روی دوربین پشتی استفاده کرده بر روی دوربین جلویی هم بهره برده است که امری واقعا عالی است. سیستم فوکوس بر روی این دستگاه توسط فناوری Dual Pixel تنها در چند صدم ثانیه صورت می‌گیرد. در بخش فیلمبرداری هر دو گوشی قادر هستند با رزولوشن ۴K فیلم‌های با کیفیتی را ثبت کنند. همچنین به لطف موجود بودن لرزشگیر اپتیکال فیلم‌‌های ضبط شده بسیار روان و بدون لرزش هستند. در بخش دوربین سلفی نماینده سامسونگ قادر است تا با رزولوشن QHD فیلمبرداری کند. این در حالی است که لومیا تنها توانایی ضبط فیلم‌های فول‌اچ‌دی با نرخ ۳۰ فریم را توسط دوربین سلفی دارد.
در بخش نرم‌افزاری هر دو گوشی عملکرد خوبی را ارایه می‌دهند. هر دو دارای منوی‌ خاصی از تنظیمات دستی برای عکسبرداری مانند میزان ایزو، سرعت شاتر، غلظت رنگ و … هستند. قابلیت Live Photo که یک پیش نمایش از پیش از ثبت تصاویر را نشان می‌دهد، در هر دو گوشی موجود است. فیلمبرداری با صحنه آهسته، عکاسی پانوراما و HDR دیگر گزینه‌های موجود در بخش دوربین این دو گوشی هستند. همچنین منوی خاصی با نام Lenses در رابط دوربین لومیا موجور بوده که فیلتر‌ها امکانات جالبی از عکاسی را در اختیار کاربر می‌گذارد. مورد جالب دیگری که در لومیا دیده می‌شود تنظیمات دستی برای دوربین سلفی است که می‌تواند بسیار کاربردی باشد.
در تصاویر زیر می‌توانید کیفیت عکس‌های گرفته شده توسط این دو دستگاه را مشاهده کنید.
کیفیت خروجی تصاویر در هر دو گوشی بسیار بالا بوده و هر دو عملکرد خوبی داشتند.
سرعت فوکوس دوربین نماینده سامسونگ کمی از لومیا بیشتر بوده است.
فلاش سه رنگ لومیا هنگام ثبت تصاویر در نور کم و کاهش قرمزی چشم به کار می‌آید.

در ویدیو زیر می‌توانید مقایسه‌ای از فیلمبرداری این دو هندست داشته باشید.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

کم کم به دقایق پایانی نزدیک می‌شویم. هر دو بازیکن می‌آیند تا با نشان دادن توانایی‌هایشان در پخش چندرسانه‌ای خودنمایی کنند.

صفحه نمایش‌ بزرگ و رزولوشن بالا معیار ما برای تماشای یک کلیپ جذاب بر روی یک تلفن هوشمند است. بدون شک S7 Edge با ۵.۵ اینچ نمایشگر آن‌‌هم با لبه‌های خمیده و رزولوشن QHD می‌تواند بی‌نهایت راضی کننده باشد. پخش کننده فیلم با پشتیبانی از زیرنویس فارسی و توانایی در PopUp کردن ویدیو درحال پخش (!) دیگر چه می‌خواهید؟ یک ادیتور فیلم هم در این قسمت برای ویرایش فایل‌های تصویری‌تان موجود است. اما خبری از تنظیم خاصی برای صدای هدفون هنگام تماشای ویدیو نیست. لومیا ۹۵۰XL با یک صفحه نمایش ۵.۷ اینچی و همان رزولوشن QHD حضور دارد و می‌گوید او نیز می‌تواند به خوبی نماینده سامسونگ در نمایش ویدیو‌ها عالی عمل کند. امکان نمایش زیرنویس فارسی نیز توسط ویدیو پلیر این دستگاه وجود دارد. معیار بعدی ما برای این قسمت پخش موزیک است. متاسفانه هر دو گوشی با یک اسپیکر مونو می‌خواهند شنیدن به موسقی را برای ما لذت بخش کنند. کیفیت و حجم صدا در گلکسی بهتر از لومیاست. صدای خروجی در لومیا کمی به تیزی می‌زند و حجم آن‌چنان مناسبی‌ هم ندارد. اما صدای خروجی هر دو در هدفون بسیار عالی بوده و تفاوت آن‌چنانی بین‌شان مشاهده نمی‌گردد. تنظیمات خاصی برای شخصی سازی صدا موجود بوده و شما می‌توانید با استفاده از آن‌ها به کیفیت مطلوب‌تان از صدا برسید.

هر دو هندست توانایی پخش فایل ویدیویی با رزولوشن ۴K را دارند.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری
در این دقایق پایانی هر دو گوشی در زمینه استقامت باتری مورد بررسی قرار می‌گیرند.
لومیا ۹۵۰XL با یک باتری ۳۳۰۰ میلی‌آمپری حضور دارد که می‌تواند در مدت ۱۰۰ دقیقه از صفر تا ۱۰۰ شارژ شود. همچنین باتری این گوشی قابل تعویض بوده و شما به راحتی می‌توانید آن‌ را با یک باتری دیگر عوض کنید. در بخش نرم‌افزاری انرژی و باتری این گوشی شاهد آپشن‌هایی برای بهینه‌سازی هستیم. مود‌های مختلفی که عملکرد دستگاه را با توجه با کارایی که شما از آن انتظار دارید، متناسب می‌کند. البته این مودها معمولا تنها با تنظیم نور صفحه همراه می‌شود. در تصویر زیر می‌توانید امتیازات ما به باتری این مدل را ببینید.

S7 Edge با باتری ۳۶۰۰ میلی‌آمپری حضور دارد که می‌تواند در مدت ۳۰ دقیقه ۶۰ درصد شارژ شود. در قسمت نرم‌افزاری باتری این گوشی منو‌های مختلفی برای بهینه‌سازی شارژ دستگاه وجود دارد که با فعال کردن آن‌ها می‌توانید به شارژدهی بیشتری دست یابید. یکی از این منو‌های موجود در این قسمت Ultra Power Saving نام دارد که صفحه نمایش را به دو رنگ سیاه و سفید تقسیم می‌کند و فقط اجازه دسترسی به برنامه‌های ابتدایی را به شما می‌دهد. در تصویر زیر می‌توانید امتیازات ما به باتری این مدل را ببینید.

تنظیمات بهینه سازی باتری موجود در S7 Edge جامع‌تر از لومیا است.
هر دو عملکرد مناسبی در بخش باتری دارند اما طبق اعداد بدست آمده در تست‌ها بهتر بودن S7 Edge در این زمینه مشخص است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات
حسگر اثرانگشت که این روز‌ها حضورش جزیی از الزامات بر روی تلفن‌های هوشمند شده است، بر روی S7 Edge دیده می‌شود. این حسگر داخل دکمه هومی که بخش جلویی دستگاه حضور دارد، تعبیه شده است. عملکرد این حسگر به صورتی است که تا دکمه را فشار ندهید، فعال نشده و دستگاه باز نمی‌شود. سرعت شناسایی این سنسور به نسبت نسل‌های قبلی به شدت افزایش داشته و در کسری از ثانیه قفل این گوشی باز می‌گردد. در مقابل مایکروسافت دست به نوآوری زده است و برخلاف سایرین از حسگر اثرانگشت استقاده نکرده و مسولیت حفاظت دستگاه را به حسگر عنبیه چشم سپرده است. فقط کافیست تا جلوی صفحه نمایش قرار بگیرید تا حسگر شما را شناسایی کرده و قفل دستگاه باز شود. اگرچه سرعت باز شدن قفل بالا نیست و گاهی در شرایط نوری بد، شناسایی شما مشکل می‌گردد، اما استفاده از آن بعنوان محافظ بسیار مطمعن خواهد بود.

کمپانی سامسونگ علاوه بر حسگر اثرانگشت، سنسورهای مختلفی را بر روی این سری از پرچمدارش قرار داده است. سنسورهایی مانند محاسبه ضربان قلب و غلظت اکسیژن در خون که در بخش پشتی این گوشی قرار گرفته است و با گذاشتن انگشت روی آن‌ها، به آسانی کار می‌کنند. علاوه بر این‌ ویژگی‌ها گلکسی گواهی IP68 را برای مقاومت در برابر آب و گرد و خاک بدست آورده است. در این مرحله لومیا با یک امکان کاربردی دیگر به میدان می‌آید. قابلیت Continuum که با معرفی آن سرو‌صدای زیادی به‌ پا کرد. توسط این قابلیت شما قادر خواهید بود تا با خرید داک ارزان قیمت و متصل کردن آن به تلفن همراه، یک رایانه شخصی تمام و کمال برای خود داشته باشید. نحوه کار به صورتی است که نه تنها گوشی شما از دسترس خارج نمی‌شود بلکه همزمان می‌توانید هم گوشی و هم رایانه شخصی را با هم در دسترس داشته باشید. معرفی این قابلیت نیاز کاربر را به رایانه‌های شخصی کم‌تر می‌کند و تنها با داشتن این داک و یک لومیا، کامپیوتری جیبی را در اختیارتان قرار می‌دهد. همچنین بر روی این گوشی از پورت USB Type-C استفاده شده که متاسفانه در نماینده سامسونگ شاهد چنین چیزی نیستیم. علاوه بر این هر دو هندست از NFC و بلوتوث پشتیبانی می‌کنند. گیرنده رادیو که این روز‌ها که حضورش به دست فراموشی سپرده شده است بر خلاف گلکسی بر روی لومیا موجود است. شارژ بی‌سیم یکی از قابلیت‌هایی است که بر روی هر دو تلفن هوشمند قرار دارد.
با توجه به گواهی IP68 کسب شده توسط سامسونگ، S7 Edge می‌تواند تا عمق ۱.۵ متری به مدت ۳۰ دقیقه زیر آب قرار بگیرد.
قابلیت کانتینیوم را می‌توان یکی از هیجانی‌ترین امکانات اضافی دانست که تا به امروز معرفی شده است.


وقت اضافه: قیمت

ارزش خرید، یکی از فاکتورهایی است که نقش مهمی را در انتخاب تلفن همراه دارد. در این بخش به قیمت هر یک از این دو گوشی می‌پردازیم.


شما می‌توانید با مبلغی حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان ناقابل یک عدد S7 Edge خریداری کنید. در مقابل لومیا ۹۵۰XL با قیمت ۱ میلیون و ۵۵۰ هزار تومان حضور دارد.
هر دو گوشی تقریبا ارزش خرید خوبی دارند اما لومیا با این قیمت و امکاناتی که در اختیار قرار می‌دهد به‌صرفه‌تر است.
همان طور که مشاهده کردید تا به اینجای رقابت هر دو هندست پا به پای هم آمدند و هر کدام در یک قسمت برتر بودنشان را به اثبات رساندند. به همین دلیل برای برقراری عدالت تصمیم داریم تا این بازی به وقت اضافه کشیده شود تا تصمیم‌گیری برای شما کاربرانی که رای می‌دهید، آسان‌تر باشد.


وقت اضافه اول: دستیار صوتی
همان‌طور که می‌دانید هر دو گوشی دارای دستیار صوتی اختصاصی خودشان هستند. این همراه صوتی بر روی نماینده سامسونگ S Voice و بر روی لومیا کورتانا نام دارد. هر دو برنامه به خوبی عمل می‌کنند و می‌تواند به راحتی نیازهایتان را با یک فرمان صوتی برطرف کنند. مدتی که با این دو برنامه کار شد متوجه هوش بسیار بالای کورتانا شدیم. پاسخ سوالات توسط کورتانا بدون تکیه بر اینترنت است! درست است که برای کار کردن با این برنامه نیاز به اینترنت دارید، اما پاسخ‌هایی که کورتانا می‌دهد به شیوه‌ای است که گویی با یک انسان در حال معاشرت هستید! دستیار صوتی موجود بر روی سامسونگ از سرعت خوبی برخوردار بوده اما آن هوش و ذکاوت کورتانا را ندارد. تقریبا پاسخ گویی S Voice با تکیه بر گوگل بوده و مواردی مانند باز کردن یک اپ یا اجرای یک موزیک می‌توانند توسط آن به انجام برسند. یک نکته مثبت موجود که داخل کورتانا دیده می‌شود فعال شدن این دستیار صوتی در حالت استندبای با گفتن جمله Hey Cortana است. همچنین می‌توانید حالتی را تعیین کنید که این دستیار فقط به صدای شما واکنش بدهد. ناگفته نماند که S Voice خیلی خشک و بی‌روح است و آن جذابیت صحبت با کورتانا را ندارد.


وقت اضافه دوم: قابلیت صفحه نمایش همیشه روشن
یکی از قابلیت‌هایی که در نسل جدید گوشی‌ها حضور پیدا کرده، ویژگی نمایشگر همیشه روشن است (البته چند سالی هست که نمایندگان ویندوزی از آن استفاده می‌کنند). توسط این قابلیت هنگامی که دستگاه به حالت استندبای می‌رود و صفحه نمایش آن خاموش می‌گردد، یک سری نوشته بدون نور پس زمینه بر روی صفحه گوشی ظاهر می‌گردد. این قابلیت بر روی هر دو هندست موجود بوده و شما می‌توانید در عرض چند ثانیه از اعلانات و زمان، بدون روشن کردن دستگاه با خبر شوید. این قابلیت بر روی لومیا با نام Glance و بر روی سامسونگ با نام Always On شناخته می‌گردد. در منوی تنظیمات بر روی لومیا شما قادر خواهید بود تا مدت زمان روشن ماندن Glance را تعیین کنید. همچنین مواردی مانند نمایش تاریخ، آیکون اعلانات و اطلاعات برنامه‌ها را می‌توانید برای نمایش دادن انتخاب نمایید. رنگ نوشته‌های موجود می‌توانند به قرمز، سبز و یا آبی تغییر پیدا کنند. در مقابل داخل منوی تنظیمات گلکسی در بخش Always On شما می‌توانید طرح ساعت نمایش را تغییر دهید. همچنین امکان دانلود طرح‌های بیشتر نیز وجود دارد. علاوه بر این‌ها امکان انتخاب یک پس زمینه که از رنگ‌های آبی، قرمز و سبز ساخته شده است، در قسمت نمایشگر همیشه روشن وجود دارد. میزان مصرف شارژ این فناوری در هر دو مدل در یک سطح است و نمی‌توان تفاوت زیادی را میان آن‌ها قائل شد.


با وجود دو وقت اضافه همچنان نتیجه مساوی برای این بازی بدست آمده است و این موضوع باعث می‌گردد تا بازی به پنالتی کشیده شود.

سرعت باز کرن اپلیکشین‌های پیش‌فرض: با در نظر گرفتن افکت‌های موجود در لومیا، سرعت باز کردن برنامه‌های پیش‌فرض در گلکسی بالاتر است.

سرعت ثبت تصاویر: S7 Edge قادر است تا در مدت ۱.۵ ثانیه و لومیا در مدت ۲ ثانیه تصاویر دوربین را ثبت کند.

باز شدن قفل دستگاه: باز شدن قفل دستگاه توسط حسگر اثرانگشت S7 Edge سریع‌تر از سنسور عنبیه لومیا انجام می‌پذیرد.

ثبت تصاویر در نور کم: عکس‌های روشن‌تر و باکیفیت‌تری توسط فلاش ۳ رنگ لومیا در نور شب ثبت می‌گردد.

کلید اختصاصی شاتر دوربین: لومیا به کلید اختصاصی دو مرحله‌ای برای شاتر دوربین مجهز شده است. موردی که در گلکسی شاهدش نیستیم.


موقعیت‌های خطرناکی که S7 Edge بر روی دروازه لومیا ۹۵۰XL ایجاد کرد:
طراحی ظریف‌ و شکیل‌تر
صفحه نمایش با لبه‌های خمیده
دوربین سلفی با قابلیت فیلمبرداری با رزولوشن QHD
کیفیت و حجم صدای بهتر
دارای گواهی IP68 برای مقاومت در برابر آب و گرد و خاک
وجود سنسورهای سلامتی فراوان
باتری قدرتمندتر
موقعیت‌های خطرناکی که لومیا ۹۵۰XL بر روی دروازه S7 Edge ایجاد کرد:
لنز دوربین Carl Zeiss در کنار فلاش ۳ رنگ
سیستم عامل بهینه و سبک‌تر
دریافت آپدیت‌های منظم
پشتیبانی از پورت USB Type-C
دستیار صوتی با هوش بالا
قابلیت فوق‌العاده کاربردی کانتینیوم
قیمت کمتر

به‌ نظر شما برنده مسابقه مایکروسافت لومیا 950XL و سامسونگ گلکسی S7 Edge کدام است؟!

نوشته مقایسه گلکسی S7 Edge با لومیا ۹۵۰XL: کهکشان برفی! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه ال‌جی V10 با هواوی P9: زشت و زیبا!

مقایسه ال‌جی V10 با هواوی P9: زشت و زیبا!

مرحله گروهی آی‌تی‌رسان کاپ در حال تمام شدن است و رقابت‌های هیجان انگیز زیادی را از ابتدای جام شاهد بوده‌ایم. حال در نوزدهمین مسابقه این جام سراغ دو رقیب قدرتمند خواهیم رفت. ال‌جی V10 که پس از عرضه ناموفق G4 لقب پرچم‌داری این کمپانی کره‌ای را به خود می‌دید حال در مقابل جدیدترین سوگلی هواوی یعنی P9 قرار گرفته است. ال‌جی V10 و هواوی P9 تاکنون در مقابل رقبایی مثل شیائومی Mi5 و لومیا ۹۵۰XL قرار گرفته‌اند و مسابقاتی هیجان انگیز را خلق کرده‌اند. حال این دو رقیب می‌بایست به مصاف با یکدیگر بروند و در ۱۰ فاکتور به مقایسه گذاشته شوند.


ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

ال‌جی، V10 را در حالی معرفی کرد که محصول قبلی‌اش یعنی G4 نتوانست به مقابله با گلکسی S6 که این بار انقلابی در طراحی‌اش رخ داده بود، بپردازد. در واقع V10 را به نوعی می‌توان اولین قدم‌های ال‌جی برای تغییر اساسی در طراحی پرچم‌دارانش دانست.

در بخش جلویی این اسمارت‌فون می‌توانیم دو نمایشگر، دو دوربین سلفی، اسپیکر، چند سنسور و البته لوگو ال‌جی را مشاهده کنیم. مطئنا هیجان‌انگیزترین قسمت V10 در طراحی را می‌توانیم همین بخش جلویی ببینیم. جایی که ال‌جی با استفاده از دوربین سلفی دوگانه و هم‌چنین دو نمایشگر که یکی از آن‌ها خاصیت همیشه روشن بودن را داراست سعی کرده بار دیگر خلاقیت بی‌نهایت خود را به نمایش بگذارد. هواوی P9 به عنوان حریف این اسمارت‌فون در بخش جلویی خود هم‌چون اکثر اسمارت‌فون‌های امروزی است، در واقع شما با نگاه کردن به بخش جلویی این اسمارت‌فون چیزی به جز یک نمایشگر، اسپیکر، دوربین سلفی و لوگو هواوی را مشاهده نمی‌کنید. هر چند اگر بخواهیم از نظر زیبایی در رابطه با این بخش نظر دهیم می‌توانیم طراحی P9 را مدرن‌تر ببینیم.

حال هر دو اسمارت‌فون را به پشت برمی‌گردانیم، درست برخلاف G5، در V10 میراث گران‌بهای ال‌جی حفظ شده است، در حقیقت با جای‌گیری دکمه‌ها در بخش پشتی شاهد مهم‌ترین تفاوت محصولات ال‌جی با سایر سازندگان هستیم. دیگر چیزی که با نگاه‌کردن به بخش پشتی این اسمارت‌فون مشاهده می‌کنیم یک لنز تقریبا بزرگ است که در دو سمت خود فوکوس لیزری و هم‌چنین فلاش LED را به همراه دارد. در بخش پشتی این اسمارت‌فون از پترنی خاص استفاده شده است که موجب افزایش اصطکاک این بخش شده و کمی از سادگی پلاستیک را کاهش داده است. حال هواوی P9 را به پشت برمی‌گردانیم، اولین چیزی که به چشم می‌آید وجود دوربین دوگانه در این اسمارت‌فون است که در بخشی جداگانه با متریالی متفاوت از سایر بخش‌ها خود را نشان می‌دهد. درست در کنار این دوربین می‌توانیم شاهد فلاش LED دوگانه و هم‌چنین نام لایکا باشیم. حضور این برند در کنار دوربین P9 خود می‌تواند قوت قلبی را در کاربر ایجاد کند که حداقل در بخش دوربین عملکردی حرفه‌ای را از هواوی شاهد باشد. در بخش پایینی دوربین می‌توانیم اسکنر اثر انگشت را مشاهده کنیم که با طراحی مربع‌گونه خود هماهنگی خوبی با سایر اجزا دارد، البته لازم به ذکر است این بخش برخلاف برخی اسمارت‌فون‌ها به جای بیرون‌زدگی کمی تورفتگی هم دارد که قابل تحسین است. یک خط آنتن و لوگو هواوی دیگر چیزهایی است که در این بخش مشاهده می‌شود.

بخش کناری ال‌جی درست همان‌جایی است که می‌توان اولین قدم‌های تغییر را احساس کرد. ال‌جی برای این بخش دو نوار فلزی مستحکم را در نظر گرفته است تا بخشی از مشکل کیفیت ساخت را جبران کرده باشد. در بخش زیرین دیگر خبری از نوار فلزی نیست و می‌توانیم شاهد اسپیکر، پورت USB و ورودی جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون باشیم. در بخش بالایی نیز به جز یک سوراخ ریز میکروفون چیزی را شاهد نیستیم. هواوی P9 در بخش کناری خود بافت یکپارچه فلز را حفظ کرده است. در سمت راست می‌توانیم دکمه پاور و ولوم را شاهد باشیم و بخش سمت چپ نیز میزبان سوکت سیم کارت و کارت حافظه است. درست همانند V10 در هواوی P9 نیز هر سه بخش اسپیکر، پورت USB و جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون در بخش پایینی قرار گرفته است و در بخش بالا تک سوراخ ریز میکروفون را شاهد هستیم.

ال‌جی در V10 سعی کرده طراحی متفاوتی را پیاده کند، اگر چه از نظر آمار ضخامت ۸.۶ میلی‌متری چندان زیاد به نظر نمی‌رسد اما در طراحی کلی اسمارتفون خصوصا رنگ مشکی شاهد ظرافت زیادی نیستیم، به گونه‌ای که می‌توان این اسمارت‌فون را یک نمونه صنعتی بدانیم. در سمت مقابل هواوی نهایت تلاش خود را به کار برده است تا محصولی را تولید کند که پا به پای پرچم‌داران پیش بیاید و از نظر طراحی یک شاهکار مهندسی محسوب شود. ضخامت ۷ میلی‌متری این اسمارت‌فون خود گواه بر این است که با اسمارت‌فونی ظریف و دارای طراحی به‌روز و مدرن روبه‌رو هستیم. البته هرچه باشد برتری دادن به ظاهر یک اسمارت‌فون تا حد بسیار زیادی به سلیقه افراد بستگی دارد و هر کمپانی با توجه به سلیقه قالب بر جامعه کاربری اقدام به طراحی اسمارت‌فون‌هایش می‌کند.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

همان‌طور که پیش‌تر بیان شد ال‌جی در ساخت V10 به نوعی توانایی خود را در تغییر طراحی محک زده است، استفاده از پلاستیک هرچند از نوع بسیار مستحکم آن در واقع چیزی نیست که ال‌جی در پی آن بوده باشد.

کیفیت ساخت محصول ال‌جی در سطح خوبی است و شاهد محصولی مقاوم و سطح بالا هستیم. پترن استفاده شده بر روی کیس پشتی موجب شده مقاومت این اسمارت‌فون در برابر خط و خش بیشتر شود. از طرفی استفاده از دو نوار فلزی در دو سمت اسمارت‌فون مقاومت خوبی را در برابر شکستگی و یا خم شدن ایجاد کرده است. در حقیقت ال‌جی مدت‌هاست راز ساخت اسمارت‌فون را کشف کرده است، رازی که بسیاری از سازندگان چینی با تقلید از بزرگانی هم‌چون ال‌جی در پی آن هستند.

در سمت مقابل محصول کاملا فلزی هواوی یعنی P9 ایستاده است، کیفیت ساخت پرچم‌داران هواوی همیشه مطلوب بوده و استفاده از فلز در ساخت این پرچم‌داران اسحکام و زیبایی خوبی را به محصول بخشیده است. هر چند مقاومت در برابر خط و خش بخش فلزی P9 در مقابل کیس پلاستیکی V10 ال‌جی کم‌تر است اما حس لوکس بودن یک اسمارت‌فون فلزی چیزی است که به خوبی این ایرادها را از چشم مخفی می‌کند.

اگر بخواهیم در رابطه با وزن این اسمارت‌فون مقایسه‌ای را داشته باشیم می‌توانیم P9 را برنده میدان بدانیم، این اسمارت‌فون ۵.۲ اینچی تنها ۱۴۴ گرم وزن دارد که برای یک اسمارت‌فون بسیار مناسب است، در سمت مقابل V10 با داشتن یک صفحه نمایش ۵.۷ اینچی وزنی ۱۹۲ گرمی دارد، البته به علت بزرگ‌تر بودن V10 این تفاوت وزن کاملا منطقی است. ابعاد V10 برابر با ۱۵۹.۶ در ۷۹.۳ در ۸.۶ میلی‌متر است، هم‌چنین P9 ابعادی ۱۴۵ در ۷۰.۹ در ۷ میلی‌متری دارد.

استفاده از فلز در ساخت هواوی P9 می‌تواند یک امتیاز ویژه برای این اسمارت‌فون باشد، البته متریال مورد استفاده در ساخت V10 در نوع خود کیفیت بالایی دارد و از نوع مرغوب است. اگرچه بازهم همه چیز به نظر کاربران بستگی دارد، عده‌ای استفاده از پلاستیک را برای یک اسمارت‌فون مشکل نمی‌دانند و عده‌ای دیگر مصرانه خواهان اسمارت‌فون فلزی هستند.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

ال‌جی در V10 از نمایشگری ۵.۷ اینچی استفاده کرده که با وضوح ۱۴۴۰ در ۲۵۶۰ پیکسلی خود به چگالی خوب ۵۱۵ پیکسل در هر اینچ دست یافته است. رنگ‌ها در این نمایشگر به صورتی کاملا طبیعی به نمایش در می‌آیند و در نگاه از زوایا تغییر محسوسی در تصاویر ایجاد نمی‌شود.

رنگ سفید به نمایش درآمده در این اسمارت‌فون به نسبت P9 عمق کم‌تری دارد. در سمت مقابل هواوی P9 با داشتن نمایشگری ۵.۲ اینچی پا به میدان گذاشته است. این نمایشگر با وضوح ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسلی خود، دارای چگالی ۴۰۱ppi است. این نمایشگر نیز رنگ‌ها را کاملا طبیعی نشان داده و در نگاه از زوایا به مقدار بسیار کمی رنگ پریدگی وجود دارد و تصویر شارپ‌تر می‌شود. هرچند این نمایشگر از نظر اعداد به نسبت نمایشگر V10 ضعیف‌تر است اما تصاویر به نمایش درآمده در آن پابه‌پای V10 پیش آمده و حتی در برخی مواقع کیفیت بیشتری را شاهد هستیم، مقایسه این دو نمایشگر به خوبی می‌تواند نشان دهد که استفاده از نمایشگر QHD بیش‌تر از اینکه کابردی باشد، جنبه تبلیغاتی دارد. از نظر میزان نور برتری با محصول هواوی است، اگرچه V10 نیز عملکرد بدی در این زمینه ندارد اما تصاویر پخش شده توسط P9 روشن‌تر هستند و تمیز دادن جزییات در آن راحت‌تر است. در ادامه تصاویری از مقایسه این دو نمایشگر را خواهیم دید، اسمارت‌فون سمت راست هواوی P9 و سمت چپ ال‌جی V10 است.

عملکرد نمایشگر در زیر نور مستقیم خورشید در سطح خوبی است، هرچند به علت نور بیش‌تر نمایشگر در هواوی P9 عملکرد بهتری را شاهد هستیم. در تصویر زیر می‌توانید تست این دو اسمارت‌فون در زیر نور مستقیم آفتاب را مشاهده کنید:

نمایشگر دوم موجود در ال‌جی V10 از نوع iPS بوده و سایزی ۲.۱ اینچی دارد که برای نمایش نوتیفیکشن‌ها و دسترسی سریع‌تر به برخی اپلیکیشن‌ها به کار برده می‌شود. البته در این بخش ساعت و تاریخ نیز به نمایش گذاشته می‌شود تا برای مشاهده این دو نیازی به روشن کردن صفحه اصلی نباشد.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

هر دو اسمارت‌فون حضور پیدا کرده در این مسابقه از اندروید بهره می‌گیرند. خوشبختانه اندروید سیستم‌عاملی متن باز و قابل دستکاری است، همین موضوع سبب شده تا هر شرکتی بتواند تغییرات دلخواه خود را در این سیستم عامل ایجاد کند. هواوی به مانند همیشه از رابط کاربری اختصاصی خود موسوم به اموشن بهره گرفته است. Emui یا اموشن را می‌توان نسخه اندرویدی رابط کاربری iOS دانست، البته این تفکر بیش‌تر به حذف بخش اپ‌دراور باز می‌گردد که برای اولین بار در رابط کاربری این کمپانی شاهد آن بوده‌ایم. حضور تمام اپلیکیشن‌ها در صفحه اصلی موجب شده تا امکان دسته بندی اپلیکیشن‌ها راحت‌تر باشد و دسترسی به آن‌ها با سرعت بیش‌تری انجام پذیرد. طراحی آیکون‌ها به صورتی کاملا زیبا انجام پذیرفته و شاهد امکانات خوبی در این رابط کاربری هستیم. اگرچه رابط کاربری اموشن را نمی‌توان سبک دانست اما هواوی به خوبی از پس بهینه سازی اموشن خود برآمده و مشکل خاصی را در هنگام کارکردن شاهد نیستیم.

در سمت مقابل ال‌جی با رابط کاربری اختصاصی ال‌جی پا به میدان گذاشته است، این رابط کاربری از نظر امکانات و طراحی در سطح خوبی است هرچند عده زیادی از کاربران طراحی آیکون‌ها را نمی‌پسندند و معتقد هستند این رابط کاربری کمی بیش از حد رنگارنگ است! تعداد اپلیکیشن‌هایی که ال‌جی به صورت پیش فرض در این رابط کاربری قرار داده در حد مطلوبی است و اکثر آن‌ها کاربردی و مفید هستند.

LG Ui

EmUi

اگر بخواهیم از منظر پشتیبانی نرم‌افزاری نگاهی به این دو کمپانی داشته باشیم می‌توانیم ال‌جی را برتر میدان بدانیم، این کمپانی از ابتدای کار سابقه خوبی در ارایه به‌روزرسانی داشته است. هرچند اخیرا هواوی در این بخش نیز عملکرد خوبی را داشته اما تعدد مدل‌ها و شماره ساخت‌های مختلف یک اسمارت‌فون، به‌روزرسانی محصولات این کمپانی را در اکثر مواقع به کاری پیچیده تبدیل می‌کند. در مقابل ال‌جی در ارایه به‌روزرسانی عملکردی کاربر محورتر را پیاده کرده است و به‌روزرسانی‌ها به راحتی به وسیله OTA قابل دریافت هستند.

استفاده از رابط کاربری دنیای ال‌جی راحت‌تر از اموشن است، این رابط کاربری شباهت بیش‌تری به اندروید خالص دارد و خیلی زود با آن ارتباط برقرار می‌کنید. اموشن دگرگونی بیش‌تری را شاهد بوده و شباهت چندانی به اندروید خالص ندارد و سر در آوردن از تنظیمات و امکانات آن به مدت زمان بیش‌تری احتیاج دارد.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

هر ۱۶ عضو شرکت‌کننده در آی‌تی‌رسان کاپ مجهز به سخت‌افزار قدتمندی هستند، در واقع اولین اصل پرچم‌دار شدن داشتن سخت‌افزاری به روز و قدرتمند در مقایسه با سایر مدل‌هاست.

ال‌جی V10 از اسنپدراگون ۸۰۸ بهره می‌گیرد که قبل از آن در ال‌جی G4 شاهد آن بوده‌ایم، این چیپست که از تولیدات کمپانی کوالکام است هرچند برای پرچم‌داری ساخته نشده اما چیپستی رده بالاست که در زمان عرضه بسیاری از پرچم‌داران را پشت سر می‌گذاشت. از جمله مشخصات این چیپست می‌توان به بهر‌مندی از شش هسته پردازشی اشاره داشت، این شش هسته به چهار هسته ۱.۴۴ گیگاهرتزی از نوع کورتکس A53 و دو هسته ۱.۸۲ گیگاهرتزی از نوع کورتکس A57 تقسیم شده است. پردازش‌های گرافیکی در این پردازنده توسط چیپ آدرنو ۴۱۸ انجام می‌پذیرد. از دیگر مشخصات سخت افزاری V10 می‌توان به ۴ گیگابایت رم و ۳۲/۶۴ گیگابایت حافظه داخلی اشاره کرد.

در سمت مقابل هواوی P9 از آخرین ساخته کمپانی مادر یعنی کایرین ۹۵۵ استفاده می‌کند، این چیپست ۸ هسته‌ای از ۴ هسته ۲.۵ گیگاهرتزی کورتکس A72 و چهار هسته ۱.۸ گیگاهرتزی کورتکس A53 بهره می‌برد. پردازش‌های گرافیکی این پردازنده به وسیله چیپ Mali-T880 MP4 انجام می‌گیرد. از دیگر مشخصات سخت افزاری این اسمارت‌فون می‌توان به رم ۳ و ۴ گیگابایتی و حافظه داخلی ۳۲/۶۴ گیگابایتی اشاره کرد.

اگرچه سابقه هواوی در ساخت چیپست به نسبت کوالکام کم‌تر است اما در این مقایسه می‌توانیم شاهد برتری این کمپانی چینی بر حریف آمریکایی خود باشیم، عملکرد کایرین ۹۵۵ در کارهای روزانه و هم‌چنین حرفه‌ای بسیار خوب است و به خوبی پاسخ‌گوی نیازهای شما خواهد بود. در هنگام کار کردن هیچ‌گونه لگ و کندی دیده نمی‌شود و گرمای ناشی از پردازش‌های سنگین کاملا عادی و قابل تحمل است.

اسنپدارگون ۸۰۸ از ابتدا برای اسمارت‌فون‌های بالارده‌ای ساخته شده بود که پرچم‌دار نباشند، این چیپست در مقابل اسنپدراگون ۸۱۰ و ۸۲۰ حرف زیادی برای گفتن ندارد و با وجود این دو نسل می‌توانیم V10 را یک میان‌رده بدانیم. اگرچه این اسمارت‌فون کارهای روزمره را به خوبی پاسخ‌گو خواهد بود اما زمانی که پای آمار و ارقام و بنچمارک در میان باشد، حرفی برای گفتن ندارد.

برای آشنایی بهتر با این دو اسمارت‌فون به سراغ سه بنچمارک معتبر می‌رویم و نتایج به دست آمده را مقایسه خواهیم کرد:

در اولین بخش به سراغ AnTuTu می‌رویم، در این آزمون هواوی P9 با کسب امتیاز ۶۹۴۶۷، نشان می‌دهد در مقایسه با V10 پیروز است. در این آزمون V10 با کسب ۴۷۶۵۰ امتیاز نشان داد که گذشت زمان این پرچم‌دار را به یک میان‌رده تبدیل کرده است. اگر چه این اختلاف امتیاز موجب پیروزی هواوی P9 در AnTuTu شد اما به طور کلی عدد به دست آمده توسط P9 شایسته یک پرچم‌دار نیست!

در دومین آزمون به سراغ گیک‌بنچ می‌رویم، V10 در بخش پردازش تک هسته‌ای توانست امتیاز ۶۴۴ را کسب کند که در مقابل امتیاز ۱۵۷۲ کسب شده توسط هواوی P9 بسیار ضعیف به نظر میرسد. در بخش پردازش چند هسته‌ای نیز هواوی P9 با کسب ۵۵۷۵ امتیاز نشان می‌دهد پیروز قاطع این میدان است.

به سراغ بونسای می‌رویم تا بازهم پیروزی هواوی P9 را شاهد باشیم. در این آزمون که به طور تخصصی بر روی توانایی پردازش گرافیکی تمرکز دارد محصول ساخته هواوی امتیاز ۳۹۳۹ را کسب کرده است که در مقابل ۳۲۱۳ امتیاز کسب شده توسط V10 اگرچه برتری چندان قاطع نیست اما بازهم طعم شکست را به V10 می‌چشاند.

بدون شک برتری فاحش هواوی P9 در امتیازها نشان می‌دهد این دو اسمارت‌فون از نظر سخت افزاری در دو سطح مختلف هستند و البته این برتری یک گل طلایی را به سود هواوی P9 به ثمر خواهد رساند. در ادامه می‌توانید ویدیو مربوط به تست مالتی تسکینگ این دو محصول را مشاهده کنید تا ببینید که سرعت اجرای برنامه‌ها و مدیریت رم در کدام مدل بهتر است:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

تمرکز زیاد سازندگان به افزایش کیفیت دوربین در پرچم‌داران و حتی اسمارت‌فون‌های اقتصادی به خوبی نشان‌گر اهمیت این بخش است. هر دو اسمارت‌فون شرکت کننده در این رقابت با ادعاهای زیادی در این بخش پا به میدان گذاشته‌اند. در واقع یکی از اصلی‌ترین معیارهای هر دو کمپانی در بخش تبلیغات مانور دادن روی بخش دوربین این دو اسمارت‌فون بوده است.

در V10 یک سنسور ۱۶ مگاپیکسلی استفاده شده است که با داشتن ویژگی‌هایی از جمله دیافراگم f/1.8، فوکوس خودکار لیزری و لرزش‌گیر اپتیکال نشان می‌دهد ال‌جی برای بخش دوربین اهمیت زیادی را قایل بوده است. در سمت مقابل هواوی با همکاری شرکت آلمانی لایکا سعی در پیشرفته‌تر کردن این بخش از اسمارت‌فون داشته است. استفاده از سنسور دوگانه ۱۲ مگاپیکسلی، گشادگی دیافراگم f/2.2، تشخیص فاز و فوکوس خودکار و فلاش دوگانه از جمله ویژگی‌هایی است که در این اسمارت‌فون شاهد هستیم.

تصاویر ثبت شده توسط هر دو اسمارت‌فون کیفیت قابل قبولی دارند، رنگ‌ها و ثبت جزییات در هواوی P9 بهتر صورت گرفته است، البته این به معنی ضعیف بودن دوربین V10 نیست اما تصاویر ثبت شده توسط هواوی P9 بیش‌تر به دل می‌نشینند. هم‌چنین وجود دو دوربین در هواوی P9 جذب بهتر نور را در محیط‌های داخلی به همراه داشته است. در ادامه مقایسه‌ای تصویری میان دوربین این دو اسمارت‌فون خواهیم داشت.

در بخش دوربین سلفی ال‌جی V10 از دو لنز بهره گرفته است، این دو سنسور، ۵ مگاپیکسلی هستند و گشودگی دیافراگم آن‌ها F/2.2 است. هواوی P9 به سنسور ۸ مگاپیکسلی مجهز شده است که گشودگی دیافراگم آن f/2.4 است و توانایی ضبط ویدیو فول اچ‌دی‌ را هم داراست. تصاویر ثبت شده توسط دوربین سلفی دوگانه V10 کیفیت خوبی دارند و با داشتن زاویه گسترده لنز می‌توانید جزییات بیش‌تری را در تصاویر سلفی بگنجانید. در سمت مقابل هواوی P9 نیز عملکردی قابل قبول دارد، تصاویر ثبت شده توسط دوربین جلو این اسمارت‌فون از نظر ثبت رنگ کیفیت بهتری را دارند. البته لنز به ظاهر واید V10 از لحاظ زاویه دید تفاوت چندانی با تک دوربین سلفی P9 ندارد.

رابط کاربری ال‌جی V10 در بخش دوربین را می‌توان یک نمونه کامل دانست، تنظیمات در دسترس کاربر بسیار متنوع و حرفه‌ای هستند و به خوبی حس و حال داشتن یک دوربین DSLR را به شما القا می‌کند. تنظیمات پیشرفته عکس‌برداری و فیلم‌برداری موجود در این اسمارت‌فون به خوبی پاسخ‌گوی نیاز کاربران عادی و نیمه‌حرفه‌ای خواهد بود. در سمت مقابل نیز حریف پرفدرت ظاهر شده است، رابط‌کاربری طراحی شده توسط لایکا از نظر امکانات بسیار خوب است و تنظیمات متنوعی را در اختیار کاربر می‌گذارد. در این بخش نیز V10 پا به پای هواوی P9 حرکت می‌کند و هر دو با داشتن رابط‌کاربری پیشرفته در بخش دوربین نشان می‌دهند از حرفه‌ای‌های جام هستند.

رابط کاربری دوربین هواوی P9

رابط کاربری دوربین ال‌جی V10


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

مطمئنا V10 با داشتن نمایشگری ۵.۷ اینچی که از وضوح QHD بهره می‌برد و در نمایش رنگ‌ها و هم‌چنین تصاویر عملکرد فوق العاده‌ای دارد، برای تماشای فیلم بسیار مناسب است. در سمت مقابل محصول ۵.۲ اینچی هواوی قرار دارد که با بهره‌گیری از رزولوشن فول اچ‌دی و اشباع خوب رنگی هرچند برای فیلم دیدن گزینه بدی نیست اما لذت V10 را به همراه ندارد. صدای خروجی از اسپیکر P9 از نظر کیفیت در سطح خوبی است اما از نظر حجم صدا این برتری به ال‌جی V10 تعلق می‌گیرد. در بخش هندزفری هم استفاده از HiFi موجب شده کیفیت بالاتری را در V10 شاهد باشیم، اما در P9 کیفیت ساخت و هم‌چنین خروجی صدا در سطح پایین‌تری است. در واقع هندزفری موجود در جعبه P9 کیفیت خوبی ندارد می‌بایست سریعا برای تعویضش اقدام کنید!

پلیر مورد استفاده در هر دو اسمارت‌فون به خوبی پاسخ‌گوی کاربران خواهند بود اما امکانات و قابلیت‌های قرار گرفته بر روی پلیر V10 بیش‌تر است و نیاز به اپلیکیشن‌های متفرقه را برطرف می‌کند.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

یکی از مشکلات همیشگی ال‌جی که بعد از G2 با محصولات این کمپانی همراه بوده است، عمر کم باتری در شارژدهی است. V10‌ به یک باتری ۳۰۰۰ میلی‌آمپری مجهز شده است که توانایی پخش ممتد ۷ ساعت و ۱۰ دقیقه ویدیو و یا ۷ ساعت و ۵۰ دقیقه وب‌گردی را دارد. در سمت مقابل هواوی P9 نیز از یک باتری ۳۰۰۰ میلی‌آمپری استفاده می‌کند که با پخش ۷ ساعت و ۵۴ دقیقه ویدیو و یا ۸ ساعت و ۴۱ دقیقه وب‌گردی اگرچه عملکردی بهتر از V10 را ارایه می‌کند اما بازهم چندان امیدوار کننده نیست. بدون شک در بخش باتری نمی‌توانیم برنده‌ای را داشته باشیم، عملکرد هر دو باتری در شارژدهی ضعیف است و انتخاب می‌بایست میان بد و بدتر انجام بگیرد. این دو باتری در صورت خالی شدن می‌بایست ۸۰ دقیقه به شارژر متصل باشند تا عمری دوباره را پیدا کنند.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به دقایق پایانی این مسابقه نزدیک می‌شویم، تاکنون این دو اسمارت‌فون را در ۸ فاکتور به مقایسه گذاشته‌ایم و حال به سراغ ویژگی‌های ذاتی این دو می‌رویم.

در یک سمت محصول متفاوت و خاص ال‌جی یعنی V10 قرار گرفته است که با داشتن دوربین سلفی دوگانه، نمایشگر دوم، اسکنر اثر انگشت، پشتیبانی از اینفرارد و NFC نشان می‌دهد با دست پر از خانه پدری بیرون آمده است. هواوی P9 نیز چندان خالی از امکانات نیست، این اسمارت‌فون به اسکنر اثر انگشت، دوربین دوگانه و در برخی مدل‌ها به NFC مجهز شده است.

اگرچه نمایشگر دوم ال‌جی با توجه به محل قرارگیری‌اش چندان کاربردی نیست اما وجود آن می‌تواند به عنوان یک نقطه تمایز حساب شود، قابلیت‌هایی که ال‌جی برای این نمایشگر در نظر گرفته است جالب و کاربردی هستند اما بازهم نمی‌تواند هم‌چون صفحات اج هیجان انگیز باشد. هر دو اسمارت‌فون در بخش پشتی از اسکنر اثر انگشت استفاده کرده‌اند، دقت و سرعت این دو سنسور قابل قبول و در نوع خود جز بهترین‌هاست.


وقت اضافه: قیمت

از هرچه بگذریم سخن قیمت خوش‌تر است؛ خوشبختانه با باز شدن پای سازندگان چینی به دنیای اسمارت‌فون رقابتی مبنی بر کاهش قیمت در میان تمام سازندگان شکل گرفته است. هر دو اسمارت‌فون شرکت کننده در این رقابت را می‌توانید با قیمت نه‌چندان زیاد ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به خانه خود دعوت کنید، اگرچه قیمت این دو اسمارت‌فون برابر است اما نکته‌ای که می‌بایست به آن توجه کرد این است که P9 هنوز یک پرچم‌دار محسوب می‌شود و V10 دیگر رسما به میان‌رده‌ها پیوسته است. گذشته از این قدرت سخت‌افزاری هواوی P9 موجب می‌شود ارزش خرید این اسمارت‌فون به نسبت V10 بیش‌تر باشد.


موقعیت‌هایی که ال‌جی V10 بر روی دروازه هواوی P9 ایجاد کرد:

  • نمایشگر QHD
  • بهره‌مندی از دو نمایشگر در بخش جلویی
  • دوربین دوگانه سلفی
  • تنظیمات دستی در هنگام فیلم‌برداری
  • پلیر حرفه‌ای صوت و تصویر
  • مجهز بودن به پورت اینفرارد و NFC
  • کیفیت هندزفری بیش‌تر و صدای اسپیکر بلندتر

موقعیت‌هایی که هواوی P9 بر روی دروازه ال‌جی V10 ایجاد کرد:

  • وزن کم‌تر
  • ضخامت کم‌تر و طراحی ظریف‌تر
  • بدنه فلزی
  • عملکرد بهتر دوربین
  • رابط کاربری شیک و مجلسی‌تر!
  • عملکرد بهتر باتری
  • سخت‌افزار قدرتمند
  • کیفیت صدای خوب
  • ارزش خرید بیش‌تر

به‌ نظر شما برنده مسابقه ال‌جی V10 و هواوی P9 کدام است؟!

نوشته مقایسه ال‌جی V10 با هواوی P9: زشت و زیبا! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه اچ‌تی‌سی۱۰ با اکسپریا‌ X: نبرد بازمانده‌ها!

مقایسه اچ‌تی‌سی۱۰ با اکسپریا‌ X: نبرد بازمانده‌ها!

با بخش دیگری از مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ همراه شما دوستان و همراهان عزیز هستیم. تا به امروز شاهد رقابت تعداد زیادی از برترین گوشی‌های موجود در گروه‌های مختلف بودیم که با رای شما انتخاب می‌شدند و به مرحله بالا راه پیدا می‌کردند. امروز شاهد رقابت بین دو نماینده از کمپانی‌های تایوانی و ژاپنی هستیم. دو محصول اچ‌تی‌سی۱۰ و اکسپریا X در این بازی به مصاف یکدیگر می‌روند. در مراحل قبلی مسابقه شاهد بودیم که این دو گوشی بدون کسب حتی یک امتیاز ناقابل از سایر هم گروهیان خود بازماندند. 


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی
با شروع بازی هر دو بازیکن مقابل یکدیگر قرار گرفتند. هر دو با بدنه فلزی، زیبایی در طراحی‌شان را به رخ یک‌دیگر می‌کشند. بیایید ببینیم که هرکدام چه جذابیت‌هایی را در این قسمت به نمایش می‌گذارند.


قسمت جلویی هر دو گوشی از شیشه تشکیل شده است. در بالای نمایشگر هردو مدل اسپیکر، دوربین دوم و حسگرهای مختلف قرار گرفته است اما در زیر نمایشگر اکسپریا فقط اسپیکر دوم است که خودنمایی می‌کند و چیز دیگری مشاهده نمی‌گردد. در مقابل اچ‌تی‌سی کلید لمسی هوم را در این بخش و در بین کلید‌های خارجی Back و مدیریت رم که آن دو هم لمسی بوده قرار داده است. اما در مقابل سونی ترجیح داده که این کلیدها به صورت داخلی درون رابط کاربری باشند. لبه چپ هر دو دستگاه فقط محفظه سیمکارت و کارت میکرو اس‌دی مشاهده می‌شود به طوریکه همه دکمه‌ها در لبه راست هر دو دستگاه جای خوش کرده‌اند. بر روی سونی اکسپریا X علاوه بر دکمه کنترل صدا و پاور شاهد کلید سخت افزاری شاتر برای دوربین هم هستیم.
لبه بالایی هر دو دستگاه از یک پورت ورودی هدفون تشکیل شده است. پورت USB هم بر روی هر دو گوشی در لبه پایینی قرار دارد. در اچ‌تی‌سی علاوه بر پورت USB اسپیکر دوم هم در لبه پایینی مشاهده می‌گردد.
در قسمت پشتی هر یک از این دو گوشی از یک زبان طراحی خاص استفاده شده است. در این بخش شاهد نام برند کمپانی سازنده این دو تلفن همراه، دوربین و فلاش هستیم. البته یک قسمت اضافی بر روی اچ‌تی‌سی۱۰ وجود دارد که محل قرار گیری فوکوس لیزری است. دوربین هر دو گوشی از بدنه بیرون زده که این میزان بیرون زدگی در اچ‌تی‌سی بیشتر است.
طراحی پشتی اچ‌تی‌سی با لبه‌های گرد و زاویه‌دار در مقابل سونی با لبه‌های تیز و چهارگوش قرار می‌گیرد. دو نوار نازک بالا و پایین قسمت پشتی محصول اچ‌تی‌سی قرار دارد که تا لبه‌های آن کشیده شده است که ظاهری زیبا را به این بخش از دستگاه بخشیده است. طراحی سونی برای این سری از اکسپریا در عین سادگی زیبا بوده و تجربه کاری خوبی را ارایه می‌دهد.

نظر کارشناسی داور: هر دو گوشی واقعا زیبا هستند، اما به هر حال یکی باید از دیگری برتری داشته باشد. همان طور که گفتیم جنس بدنه هر دو از فلز است و باید حس خوبی را هنگام در دست گرفتن به کاربر القا کند؛ اما در اکسپریا چنین نیست. آن‌چنان فلز بودن را در اکسپریا X احساس نخواهید کرد در حالی که با در دست گرفتن اچ‌تی‌سی ۱۰ حس بهتری را خواهید داشت. طراحی اچ‌تی‌سی گرد با زاویه در مقابل طراحی سونی با لبه‌های تیز و چهارگوش قرار می‌گیرد. در نهایت این سلیقه خودتان است که در انتخاب شما را یاری خواهد کرد.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت
اکسپریا ایکس ۵ اینچی با وزن ۱۵۳ گرم در مقابل اچ‌تی‌سی۱۰ با ۵.۲ اینچ صفحه نمایش و ۱۶۱ گرم وزن قرار می‌گیرد. نماینده اچ‌تی‌سی با ۱۴۵.۹ میلی‌متر طول، ۷۱.۹ میلی‌متر عرض و ۹ میلی‌متر ضخامت نیاز به فضای بیشتری برای قرار گیری در دست به نسبت اکسپریا با ۱۴۲.۷میلی‌متر طول و ۶۹.۴ عرض و ۷.۹میلی‌متر ضخامت دارد. شما به راحتی می‌توانید با یک دست با هر دو گوشی کار کنید و هیچ مشکلی با در دست قرار گرفتن این دو نخواهید داشت. کیفیت فلز استفاده شده در هر دو دستگاه مناسب بوده و از کیفیت و استحکام لازم برخوردار هستند. البته بدنه نماینده اچ‌تی‌سی کمی مستعد جذب اثر انگشت است اما میزانش زیاد نیست و قابل تحمل است.


نظر کارشناسی داور: بدون شک استفاده از گوشی‌ که ضخامت کم‌تری داشته باشد لذت‌بخش‌تر خواهد بود. هر دو گوشی به راحتی در دست قرار می‌گیرند و تقریبا می‌توانید با یک دست با این دو گوشی کار کنید. کیفیت ساخت هر دو گوشی بسیار بالاست و جنس بدنه استفاده شده در هر دو واقعا بی‌نظیر است. هریک از یک نوع خاص از طراحی و ساخت استفاده می‌کنند که این قسمت را کاملا سلیقه‌ای کرده‌ است.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

دقیقه بیستم بازی زمان رقابت این دو محصول در زمینه صفحه نمایش است. هر کدام ادعا دارند که بهترین در این زمینه هستند. باید دید حرف کدامیک صحت دارد.


اچ‌تی‌سی از یک صفحه نمایش ۵.۲ اینچی با رزولوشن ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل و پنل Super LCD 5 بر روی این نسل از پرچمدار خود استفاده کرده‌ است. این در حالی است که سونی از ۵ اینچ صفحه نمایش از نوع IPS LCD با رزولوشن فول‌اچ‌دی بر روی اکسپریا X بهره برده است. تقریبا با دو رنج متفاوت از صفحه نمایش در این قسمت مواجه هستیم. با قرار دادن نمایشگر این دو گوشی در کنار هم متوجه می‌شویم که عمق رنگ مشکی در اچ‌تی‌سی ۱۰ بیشتر است و بهتر نمایش داده می‌شود. در مقابل رنگ‌ها در اکسپریا X بیشتر میل به سفیدی دارند که این باز به نوع پنل استفاده شده در این گوشی باز می‌گردد. پنل استفاده شده در اچ‌تی‌سی۱۰ نسل پنجم Super LCD بوده که در این سری از پنل‌، رنگ‌‌ها در واقعی‌ترین حالت ممکن نمایش داده می‌شوند.
زاویه دید صفحه‌ نمایش در هر دو گوشی مناسب و در حد هم هستند. در محصول اچ‌تی‌سی کمی شاهد تیره شدن رنگ‌ها هستیم که همین موضوع در اکسپریا X با تارشدن و تغییر یافتن رنگ‌ها همراه است.
در تصاویر زیر می‌توانید مقایسه‌ای را از صفحه نمایش این دو گوشی مشاهده کنید. در سمت چپ اچ‌تی‌سی۱۰ و سمت راست اکسپریا X قرار دارد.

نظر کارشناسی داور: انتخاب بهترین در بخش صفحه نمایش امری سلیقه‌ای است چرا که هردو گوشی سبک و سیاق خاص خودشان را در نمایش رنگ‌ها دارند. رنگ‌ها در اچ‌تی‌سی ۱۰ بسیار نزدیک به واقعیت بوده و خبری از اغراق در رنگ‌ نیست از طرفی صفحه نمایش اکسپریا رنگ‌ها را کمی بی روح و سرد به نمایش می‌گذارد. عملکرد صفحه نمایش در زاویه‌های مختلف تقریبا مناسب است و تغییرات رنگ در هر دو دیده می‌شود. همچنین منوی خاصی برای تنظیمات رنگ و شخصی سازی صفحه نمایش در هر دو گوشی موجود است.
در تصویر زیر می‌توانید عملکرد صفحه نمایش این دو دستگاه را زیر نور آفتاب مشاهده کنید.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار

دقیقه سی‌ام را یکی از زمان‌های مهم در این بازی نام گذاری می‌کنیم چرا که این نرم افزار است که رابطی بین سخت افزار دستگاه و کاربر می‌شود. سونی در این سری جدید از رابط کاربری سعی کرده که همه چیز را ساده طراحی کند. رابط کاربری اندروید خام را دیده‌اید؟! دقیقا همان رابط کاربری با تغییر دادن شکل آیکون‌ها، رابط کاربری اکسپریا X را تشکیل می‌دهد.


اچ‌تی‌سی از جدیدترین نسخه رابط کاربری خود که با نام سنس شناخته می‌شود بر روی این گوشی بهره برده است. رابط کاربری اچ‌تی‌سی رابطی‌است ساده که همه چیز را در دسترس‌تان قرار می‌دهد. اچ‌تی‌سی هم مانند سونی سعی داشته‌ که رابطی مانند اندروید خام طراحی کند اما سرعت رابط کاربری بر روی اکسپریا سریع‌تر است.


نظر کارشناسی داور: باز بحث سلیقه به میان می‌آید. هر دو رابط کاربری ساده بوده و رنگ و گرافیک‌های آن‌چنانی در این قسمت مشاهده نمی‌شود. در واقع اندورید خام با کمی شخصی سازی رابط موجود بر روی این دو گوشی را تشکیل می‌دهد. با این که هر دو کمپانی می‌خواستند رابطی سبک را ارایه بدهند اما باید بگویم UI این دو دستگاه آن‌قدر ها هم که فکرش را می‌کنید، سبک نیست.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار

نیمه دوم بازی رقابت حساس‌تر و نفس‌گیر‌تر شده است چرا که در این نیمه تکلیف نهایی این دو بازیکن مشخص می‌گردد. اولین بخش پردازنده است. جایی که مرکز تمام توانایی‌هایشان در آن خلاصه می‌شود. همراه ما باشید تا نبردشان را شاهد باشیم.
اچ‌تی‌سی ۱۰ از جدیدترین پردازنده کوالکام یعنی Snapdragon 820 استفاده کرده است. چیپست ۴ هسته‌ای که از هسته‌های توانمند کریو تشکیل شده‌اند، مسولیت پردازش اچ‌تی‌سی۱۰ را بر عهده دارند. سرعت این‌هسته‌ها به صورتی است که دو هسته با فرکانس ۲.۱۵ و دو تای دیگر در فرکانس ۱.۶ گیگاهرتز کار پردازشی را به انجام می‌رسانند. به این مجموعه خوب ۴ گیگابایت رم را هم اضافه کنید تا بدانید که با یک غول بزرگ طرف هستید.
در مقابل سونی از دو هسته ۱.۸ گیگاهرتزی و ۴ هسته ۱.۴ گیگاهرتزی تشکیل شده است. چیپ استفاده شده در اکسپریا X اسنپدراگون ۶۵۰ کوالکام است. بخش گرافیکی اچ‌تی‌سی توسط Adreno 530 انجام می‌گیرد که سونی این وظیفه پردازشی را به Adreno 510 سپرده است. هر دو پردازنده از قدرت خاصی برخوردار هستند. اما همان‌طور که مشاهده می‌کنید، پردازنده اچ‌تی‌سی ۱۰بر روی کاغذ هم قوی‌تر از اکسپریا به نظر می‌رسد از طرفی میزان رم محصول سونی ۳ گیگابایت است که از نماینده اچ‌تی‌سی کمتر است. در ادامه می‌توانید تصاویری از بنچمارک‌های این دو دستگاه را مشاهده کنید.

میزان رزولوشن کمتر سونی اکسپریا ایکس یکی از دلایل برتر بودن آن در این تست است


نظر کارشناسی داور: همه چیز کاملا واضح است! در این قسمت از نبرد اچ‌تی‌سی۱۰ تقریبا مجالی برای یک لحظه نفس کشیدن اکسپریا X نگذاشت. کار کردن با هر دو دستگاه بسیار لذت بخش خواهد بود و شاهد هیچ لگ و کندی در هیچ کدام نبودیم. اما هنگامی که این دو دستگاه را کنار هم قرار دهید، سریع‌تر بودن اکسپریای سونی را متوجه خواهید شد.
این را فراموش نکنید که اکسپریا X تقریبا یک میان رده محسوب می‌شود تا یک پرچم‌دار تمام عیار و عملکردی که در اجرای برنامه‌ها و بازی‌ها داشت با توجه به این رنج کاملا مناسب بود. اما هنگام باز کردن برنامه‌های مختلف گاهی اوقات اچ‌تی‌سی ۱۰ از اکسپریا عقب می‌افتاد که برای خودمان هم جالب بود! البته شاید با بروزرسانی جدید این مشکل برطرف شود. در ویدیو زیر می‌توانید سرعت اجرای برنامه‌‌ها و مدیریت رم این دو را ببینید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین
یکی از هیجانی‌ترین بخش‌های موجود در این رقابت مقایسه چشم بازیکنان است. هر کدام می‌خواهند بهترین بودن‌شان را در بخش دوربین به همه ثابت کنند. اما کدامیک موفق خواهند بود؟


سونی اکسپریا از یک دوربین ۲۳ مگاپیکسلی با گشادگی دیافراگم f2.0 و یک فلاش تک رنگ LED تشکیل شده است. همچنین از مشخصات موجود بر روی اچ‌تی‌سی۱۰ می‌توان به وضوح ۱۲ مگاپیکسلی با گشادگی دیافراگم F/1.8 اشاره داشت. در کنار لنز دوربین در اچ‌تی‌سی ۱۰ یک فلاش دو رنگ و فوکوس لیزری هم مشاهده می‌شود. همین بخش بر روی اکسپریا فقط از یک لنز تک رنگ LED تشکیل شده است. همان طور که مشاهده می‌کنید، چنین مشخصات و امکاناتی برای یک تلفن هوشند بسیار عالی است اما بخش مهم‌تر در قسمت دوربین پردازش نرم‌افزاری و داخلی هریک از گوشی‌هاست. رابط کاربری دوربین هر دو دستگاه بسیار مرتب بوده و همه چیز دم دست است. در بخش عکاسی به صورت دستی شاهد تنظیمات مختلفی در هر دو گوشی هستیم و اگر به صورت حرفه‌ای عکاسی می‌کنید، این دو دستگاه شما را راضی خواهند کرد. یک بخش نرم‌افزاری در قسمت دوربین اکسپریا به چشم می‌خورد که در آن شاهد چند فیلتر جذاب واقعیت مجازی هستیم که استفاده از آن‌ها حال و هوای عکس‌تان را عوض می‌کند.
در بخش دوربین سلفی هم هر دو گوشی واقعا عالی عمل می‌کنند. اچ‌تی‌سی ۱۰ با رزولوشن ۵ مگاپیکسل و گشادگی دیافراگم F/1.8 در مقابل دوربین سلفی اکسپریا X با ۱۳ مگاپیکسل رزولوشن و دیافراگم f2.0 قرار می‌گیرد. جالب است بدانید که هر دو دوربین اچ‌تی‌سی ۱۰ به لرزش‌گیر اپتیکال مجهز هستند موردی که در هیچ‌کدام از دوربین‌های سونی اکسپریا X‌ دیده نمی‌شود.
در ادامه می‌توانید تصاویر گرفته شده با هر دو گوشی را مشاهده کنید.


نظر کارشناسی داور: هر دو گوشی عملکرد مناسبی در بخش عکاسی داشتند. رنگ‌ها در اکسپریا گرم‌تر نمایش داده می‌شد و همچنین جزییات بیشتری در آن به لطف پیکسل بیشتر نمایان است. اچ‌تی‌سی۱۰ کمی رنگ‌های سردتری را تولید می‌کند. همچنین روشنایی در عکس‌هایی که توسط اکسپریا ثبت گردیده‌اند بیشتر است. اگر بخواهیم مدلی که رنگ‌هایی نزدیک‌تر به واقعیت دارد را انتخاب کنیم، انتخاب اکسپریا خواهد بود. علاوه بر این اکسپریا ایکس در جذب نور بسیار بهتر عمل می‌کند. شاید اچ‌تی‌سی۱۰ باید بیشتر بر روی پردازش تصویر کار کند تا به نتیجه ایده‌آل برسد.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

کدامیک در بحث سرگرم کردن کاربر بهترین عملکرد را خواهد داشت؟ در این بخش به این موضوع پی خواهیم برد. صدا در هر دو گوشی به صورت استریو است و هر دو از کیفیت بالایی برخوردار هستند. قرار گیری اسپیکر‌ها در هر رو گوشی بر روی قسمت جلویی صورت گرفته است. حجم و کیفیت صدا در اچ‌تی‌سی۱۰ فوق‌العاده است. البته توقع کمترهم از این کمپانی در این زمینه نداشتیم. سونی اکسپریا X هم کیفیت قابل قبولی را در زمینه صدا ارایه می‌دهد اما بدون شک این حجم و کیفیت از صدا به اندازه نماینده اچ‌تی‌سی نخواهد بود.


اچ‌تی‌سی با ۵.۲ اینچ و اکسپریا با ۵ اینچ صفحه نمایش تجربه خوبی را هنگام تماشای فیلم و کلیپ به شما ارایه می‌دهند. همچنین نرم‌افزار‌های پخش ویدیو بر روی هر دو گوشی عملکرد خوبی داشته و در اجرای فرمت‌های مختلف همراه با زیرنویس با مشکل خاصی مواجه‌تان نمی‌کند.
نظر کارشناسی داور: چه گوش دادن به موزیک و چه تماشای کلیپ با آن اسپیکر‌های قدرتمند موجود بر روی اچ‌تی‌سی ۱۰ خارق‌العاده است! صدا واقعا کیفیت بالایی دارد و شما را راضی نگه می‌دارد. با آن‌که سونی هم از اسپیکر استریو بهره برده اما آن میزان از قدرت‌‌ را در این زمینه ندارد اما باز کیفیت قابل قبولی را ارایه می‌دهد.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری
باتری استفاده شده بر روی اچ‌تی‌سی۱۰ ظرفیتی معادل ۳۰۰۰ میلی‌آمپر دارد که در مدت ۱۰۰ دقیقه می‌تواند از ۰ تا ۱۰۰ درصد شارژ شود. در تصویر اختصاصی پایین می‌توانید نتیجه تست‌های باتری این گوشی را مشاهده کنید.


در مقابل اکسپریا X از یک باتری ۲۶۲۰ میلی آمپری تشکیل شده است که قادر است در مدت ۶۰ دقیقه از ۰ به ۱۰۰ درصد شارژ برسد.
در تصویر اختصاصی پایین می‌توانید نتیجه تست‌های باتری این گوشی را مشاهده کنید.


نظر کارشناسی داور: میزان شارژدهی هر دو گوشی تقریبا مشابه هم بوده و آن‌چنان تفاوتی با‌هم ندارند. انتظار داشتیم با توجه به پرچمدار بودن اچ‌تی‌سی۱۰ استقامت بالاتری در قسمت باتری داشته باشد اما این‌طور نشد. به هر حال باتوجه به امتیازات بالا عملکرد هر دو گوشی در این زمینه را تقریبا مناسب ارزیابی می‌کنیم.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

در ده دقیقه پایانی هر کدام از بازیکن‌ها با به رخ کشیدن امکانات اضافی که در خود دارند، سعی می‌کنند تا بازی را به نفع خود به اتمام برسانند.
سونی با حسگر اثرانگشت و فناوری‌های متعددش در صفحه نمایش، اچ‌تی‌سی هم با اسپیکر‌های معروف و حسگر اثر انگشت خودشان را مطرح می‌کنند.


حسگر اثرانگشت در اچ‌تی‌سی۱۰ برخلاف سونی اکسپریا بدون فشردن کلید خاصی در حالت استندبای فعال می‌گردد و می‌توانید به راحتی وارد محیط گوشی خود شوید اما در اکسپریا X می‌بایست یک‌بار دکمه پاور را فشار داده و بعد از آن از حسگر استفاده کنید.

هیچ‌کدام از این دو محصول آن‌طور که باید و شاید در برابر نفوذ آب مقاوم نیستند. حالا از اچ‌تی‌سی توقعی نداشتیم اما از سونی که همیشه این قابلیت در محصولاتش دیده می‌شد کمی بعید بود که اکسپریا X را بدون آن راهی بازار کند! محصول اچ‌تی‌سی به USB Type-C مجهز است و اکسپریای سونی در این زمینه یک گام عقب‌تر قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است که هر دو دستگاه از کارت حافظه تا ۲۵۶ گیگابایت پشتیبانی می‌کنند و از این لحاظ ایرادی به این دو وارد نیست. نماینده سونی در این رقابت در نسخه دو سیم‌کارته نیز راهی بازار می‌شود اما اچ‌تی‌سی ۱۰ تنها یک سیم‌کارت را در خود جای می‌دهد. هر دو مدل نیز در رنگ‌های متفاوتی ارایه خواهند شد که می‌تواند افراد با سلیقه‌های مختلف را پوشش دهد.

نظر کارشناسی داور: امکانات کاربردی که در هر دو گوشی موجود است در بالا بیان شد. این نظر شخصی خودتان است که تصمیم بگیرید کدامیک برای شما کاربردی‌تر خواهد بود.


وقت اضافه: قیمت
قیمت، موردی است که هر دو محصول در آن خوب ظاهر نشده‌اند! شما با حدود ۲ میلیون تومان می‌توانید یک اچ‌تی‌سی۱۰ همراه خود داشته باشید. در مقابل با ۳۰۰ هزارتومان کمتر یعنی چیزی حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان می‌توانید اکسپریا X را خریداری کنید.


نظر کارشناسی داور: ارزش خرید پایین این دو گوشی باعث می‌گردد آن‌چنان رغبتی برای خرید‌شان نداشته باشیم. شاید بعد از گذشت مدتی که قیمت‌ها کاهش پیدا کردند و تقریبا با ثبات قیمتی مواجه شدند بتوان روی‌خریدشان فکر کرد.


موقعیت‌های خطرناکی که اچ‌تی‌سی۱۰ بر روی دروازه اکسپریا X ایجاد کرد:

دوربین با سرعت فوکوس بالا
دوربین سلفی با لرزش‌گیر اپتیکال
استفاده از USB Type-C
اسپیکر با حجم و کیفیت صدای بالا
سخت‌افزار قدرتمندتر
موقعیت‌های خطرناکی که اکسپریا X بر روی دروازه اچ‌تی‌سی۱۰ ایجاد کرد:
وزن و ضخامت کم‌تر
امکانات و فناوری‌های بی‌شمار در بخش صفحه نمایش
دوربین با رزولوشن بالاتر و فیلترهای واقعیت مجازی

به‌ نظر شما برنده مسابقه سونی اکسپریا ایکس و اچ‌تی‌سی 10 کدام است؟!

نوشته مقایسه اچ‌تی‌سی۱۰ با اکسپریا‌ X: نبرد بازمانده‌ها! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه ال‌جی G5 با آی‌فون ۶S Plus: نبرد بزرگان!

مقایسه ال‌جی G5 با آی‌فون ۶S Plus: نبرد بزرگان!

با سیزدهمین مسابقه از جام بزرگ آی‌تی‌رسان در خدمت شما هستیم. هر دو شرکت کننده پیش‌تر در مقابل حریفی از گروه خود قرار گرفته‌اند و به خوبی با چم و خم مسابقات آی‌تی‌رسان آشنا هستند. در این مسابقه ال‌جی با G5 به عنوان پرچم‌دار سال ۲۰۱۶ خود می‌بایست در مقابل آی‌فون ۶S Plus نماینده قدرتمند اپل قرار گیرد.


ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

با ورود دو بازیکن به زمین به مانند تمام مسابقات جام آی‌تی‌رسان دو شرکت کننده می‌بایست به تماشاچیان رخی نشان داده و با معرفی ویژگی‌های ظاهری خود دل کاربران را بربایند.

 

اگر نگاهی به ظاهر ال‌جی G5 داشته باشیم بدون شک در می‌یابیم که این محصول خاص و متفاوت است. از دو چشم تابه‌تایش گرفته تا طراحی عجیب و بسیار ساده بخش پشتی همگی یک چیز را فریاد می‌زند، پروژه صفر این بار برای ال‌جی رخداده است!

G4 برادر بزرگ‌تر G5 از بین تماشاچیان برمی‌خیزد و با نگاهی مهربانانه اندام برادر کوچک‌تر را می‌ستاید. حضور فلز در اولین پرچم‌دار ال‌جی زیبایی خاصی را برای این اسمارت‌فون به ارمغان آورده است. در بخش جلویی G5 به مانند همیشه شما می‌توانید یک نمایشگر (!)، دوربین جلو، اسپیکر و چند سنسور نامریی را مشاهده کنید. حاشیه‌ها در بخش جلویی از بالا و پایین نسبتا زیاد است اما در کناره ظرافت کار گوشی‌ساز را شاهد هستیم. در بخش پایینی هیچ دکمه سخت افزاری وجود ندارد و ال‌جی تنها به درج لوگوی خود در این قسمت اکتفا کرده است.

به بخش پشتی می‌رویم، در اینجا شاهد یک لنز بزرگ و دوگانه هستیم که نشان دهنده توجه زیاد ال‌جی به بخش عکاسی این اسمارت‌فون است، درست در زیر دوریین دوگانه می‌توانیم سنسور اثر انگشت را مشاهده کنیم که متاسفانه این بار با کلید‌های ولوم همراه نشده است. هم‌چنین خط جدا کننده بخش ماژولار را می‌توان به وضوح در بخش پایین مشاهده کرد. این قسمت را می‌توانید خیلی راحت و توسط یک کلید اختصاصی از بدنه جدا کنید. طراحی بخش پشتی G5 بسیار ساده صورت گرفته است، بنابراین هم‌چون اسلاف این پرچم‌دار شاهد دل‌ربایی نیستیم، این نارضایتی در سوکت تماشاچیان به وضوح قابل مشاهده است.

در بخش زیرین و کناری این اسمارت‌فون شاهد اصالت طراحی ال‌جی هستیم، بدون شک با دیدن ظرافت به کار رفته در طراحی این بخش بر می‌خیزید و برای ال‌جی دست می‌زنید. در بخش پایینی می‌توانید خروجی تک اسپیکر این اسمارت‌فون را درسمت چپ مشاهده کنید، در بخش وسط نیز ال‌جی پورت USB را قرار داده است که این بار از نوع C است!

با نگاهی به سمت بالا می‌توانیم جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون و هم‌چنین سنسور مادون قرمز را مشاهده کنیم که همیشه یار و همراه پرچم‌داران ال‌جی بوده‌اند. در سمت راست دو ورودی کارت حافظه و سیم کارت مشاهده می‌شود و در سمت چپ کلیدهای ولوم را شاهد هستیم. حضور این دکمه‌ها در بخش راست تلفن‌همراه دسترسی به آن دو را راحت کرده است.

G5 شاید اولین محصول تمام فلزی ال‌جی باشد اما هنر این کمپانی در تلفیق بی نقص شیشه و فلز و هم‌چنین دوری جستن از خطوط آنتن به خوبی نمایان است. G5 از نظر ظاهری بی نقص نیست و راه زیادی را تا تکمیل شدن در پیش دارد اما مطمئنا برای اولین تجربه، کاملا موفق عمل کرده است.

در سمت دیگر زمین بازیکنی آمریکایی پا به میدان گذاشته است، با ورود این ورزشکار به میدان هیجانی عجیب در تماشاچیان ایجاد شده و اکثر هواداران آی‌فون سر از پا نمی‌شناسند. حال نوبت آی‌فون ۶S Plus رسیده است تا ظاهرش را به نمایش بگذارد. در بخش جلویی هم‌چون هر اسمارت‌فون دیگری می‌توانیم نمایشگر، دوربین جلو و اسپیکر را مشاهده کنیم. البته در محصولات اپل در بخش پایین از تک دکمه دایره‌ای هوم استفاده می‌شود که نقش اسکنر اثر انگشت را هم ایفا می‌کند.

در بخش پشتی یک سیب بزرگ گاز خورده، دوربین و فلاش LED مشاهده می‌شود. از دیگر اجزای این بخش از آی‌فون ۶S Plus می‌توان به خطوط آنتن اشاره کرد که هنوز علم راهی برای فرار از آن نیافته است. سادگی موجود در طراحی اپل برای اکثر کاربران لذت بخش است و معمولا در محافل سخن از روی زیبای آی‌فون زیاد شنیده می‌شود.

در بخش زیرین این اسمارت‌فون به خوبی می‌توانیم زیبایی طراحی اپل را مشاهده کنیم، ظاهرا اپل هرچه در چنته داشته را در همین بخش پیاده کرده است، وجود تک خروجی اسپیکر، جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون و پورت لایتینگ نشان می‌دهد اپل علاقه یادی به بخش زیرین آی‌فون داشته است!

در سمت راست می‌توانیم ورودی سیم کارت و کلید پاور را مشاهده کنیم، درست در سمت مقابل هم شاهد کلیدهای ولوم و هم‌چنین تک کلید متمایز سایلنت هستیم. بخش بالایی نیز پر از خالی است و چیزی در آن دیده نمی‌شود!


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

پس از یک رونمایی مفصل از شمایل شرکت کننده‌ها حال می‌بایست آمادگی جسمانی و قدرت بدنی هر دو بازیکن را بسنجیم، استفاده از فلز در هر دو بازیکن آن‌ها را در دسته اسمارت‌فون‌های باکیفیت قرار می‌دهد. بازیکن تیم ال‌جی یعنی G5 با داشتن نمایشگری ۵.۳ اینچی وزنی ۱۵۹ گرمی دارد، این میزان وزن G5 را در دسته اسمارت‌فون‌های خوش اندام قرار می‌دهد، صحبت از اندام موزون شد بهتر است نگاهی به قد و قامت این اسمارت‌فون داشته باشیم، ال‌جی G5 ابعادی ۱۴۹.۴ در ۷۳.۹ در ۷.۷ میلی‌متری دارد، ضخمات ۷.۷ میلی‌متری این اسمارت‌فون هرچند بهترین نیست اما مقدار معقول و مناسبی است. گذشته از طراحی ظاهری کیفیت ساخت G5 در حد مطلوبی است، متریال مورد استفاده در این تلفن‌همراه هر چند بنابر گفته ال‌جی فلز است اما هنگام در دست گرفتنش آن حس سرمای لذت بخش فلز به دستان شما منتقل نمی‌شود. ظاهرا دلیل این عدم القای حس به لامسه استفاده از یک لایه قطور بتونه است که ظاهری یکپارچه و یکدست را به بخش پشتی G5 بخشیده است. البته در بخش دوربین و سنسور اثر انگشت کمی برآمدگی وجود دارد که می‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

دیگر بازیکن این میدان، آی‌فون ۶S Plus با داشتن نمایشگری ۵.۵ اینچی وزنی ۱۹۲ گرمی دارد، این مقدار یعنی ۳۳ گرم سنگین‌تر از ال‌جی G5. شاید آی‌فون از نظر وزنی سنگین‌تر از G5 باشد اما با داشتن ابعادی ۱۵۸.۲ در ۷۷.۹ در ۷.۳ میلی‌متری، استایلی ظریف‌تر است. کیفیت ساخت این بازیکن همانند تمام آی‌فون‌ها در سطح خوبی است. اگرچه مقاومت آی‌فون ۶S Plus بالاست اما وجود بدنه یکپارچه در ال‌جی G5 این حس را به وجود می‌آورد که با محصولی مقاوم‌تر روبه‌رو هستیم.


 

دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

پس از ۲۰ دقیقه رقابت بر سر عامل زیبایی (!) به سراغ بخش‌های مهم‌تر می‌رویم چرا که از قدیم گفته‌اند «صـورت زیبا نمــی‌آید به کار/حرفی از معنی اگر داری بیار».

در یک سمت ال‌جی G5 با نمایشگر ۵.۳ اینچی خود قرار گرفته که با داشتن وضوح ۱۴۴۰×۲۵۶۰ پیکسل توانسته به چگالی پیکسلی ۵۵۴ppi دست پیدا کند. نمایشگر مورد استفاده در این اسمارت‌فون از نوع iPS بوده و بنابر گفته ال‌جی می‌توان حساب ویژه‌ای روی آن باز کرد. در سمت مقابل آی‌فون ۶S Plus با نمایشگر ۵.۵ اینچی خود ایستاده است که با داشتن وضوح ۱۹۲۰×۱۰۸۰ پیکسل به چگالی معقول ۴۰۱ پیکسل در هر اینچ دست پیدا کرده است. تصاویر به نمایش درآمده در هر دو اسمارت‌فون وضوح و کیفیت خوبی را دارند و رنگ‌های به نمایش درآمده در ال‌جی G5 کمی اشباع هستند اما این به معنای غیر واقعی شدن تصاویر نیست. در نگاه از زوایا نمایشگر G5 به خوبی غلظت رنگ‌ها را حفظ می‌کند و تصویری بی‌نقص را به نمایش می‌گذارد. میزان نور صفحه نمایش در G5 هرچند در سطح خوبی است اما بازهم می‌توانست بیشتر و بهتر باشد. یکی از ویژگی‌های جالب این اسمارت‌فون نمایشگر همیشه روشن است که می‌تواند اطلاعاتی از جمله ساعت، تاریخ و نوتیفیکیشن‌ها را در اختیار کاربر بگذارد.

در سمت مقابل، نمایشگر آی‌فون ۶S Plus هر چند از نظر اعداد در سطح پایین‌تری است اما تصاویر به نمایش درآمده در آن کاملا واضح و درخشان هستند و به صورتی کاملا طبیعی به نمایش گذاشته شده‌اند. اما در نگاه از زوایا تصاویر کمی رنگ پریده می‌شود. مهم‌ترین ویژگی این نمایشگر پشتیبانی از فناوری لمس سه بعدی است که ویژگی‌های متمایز و مفیدی را به آی‌فون ۶S Plus بخشیده است.

در ادامه مقایسه تصویری این دو نمایشگر را مشاهده خواهید کرد، اسمارت‌فون سمت راست آی‌فون ۶S Plus و سمت چپ ال‌جی G5 است.


 

دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

هرچند تاکنون دو تیم موقعیت‌های خطرناکی را روی دروازه یکدیگر ایجاد کرده‌اند اما تاکنون هیچ‌کدام نتوانسته‌اند توپ را از خط دروازه حریف عبور دهد. حال نوبت به یکی از حساس‌ترین بخش‌ها رسیده است، البته این‌بار صحبت از دو رابط‌کاربری نیست بلکه دو رقیب مجهز به سیستم‌عامل‌های مختلفی هستند. هر چند تفاوت این دو سیستم‌عامل دیگر هم‌چون گذشته از زمین تا آسمان نیست اما بازهم تفاوت‌های بنیادینی با یکدیگر دارند. iOS‌ سیستم‌عاملی خاص و منحصر به محصولات اپل است که در مقابل اندرویدی قرار گرفته است که محدودیت خاصی برای استفاده از آن وجود ندارد.

خوشبختانه ال‌جی برای استفاده از اندروید در G5 ار رابط‌کاربری انحصاری خود بهره گرفته است تا شاهد یک رقابت یک طرفه از نظر ظاهر نباشیم. رابط کاربری ال‌جی هرچند کمی بیش از حد رنگارنگ است و ظاهری فانتزی دارد اما از نظر سبکی و امکانات در سطح خوبی است. طراحی آیکون‌ها به زیبایی انجام گرفته است اما بهتر بود کمی از عنصر رنگارنگی‌اش کاسته می‌شد.

در مقابل iOS از رنگ‌ها استفاده بهتری کرده و ظاهری خوشایند را برای رابط‌کاربری ایجاد کرده است. طراحی آیکون‌ها هنرمندانه انجام گرفته و همه اجزا با یکدیگر هماهنگی دارند. هم‌چنین حضور فناوری لمس سه بعدی ویژگی‌های جالبی را به وجود آورده است. اگرچه عده‌ای مدعی هستند امنیت این سیستم عامل بیش‌تر از اندروید است اما در واقع در دنیای فناوری هیچ چیز مطلق نیست و نمی‌توان یک برتری را به طور صد در صدی در نظر گرفت. البته به لطف محدود بودن تعداد دیوایس‌های مبتنی بر iOS ارایه به‌روزرسانی در این سیستم عامل وضعیت مناسب‌تری را دارد و امتیاز برتری در این بخش به آی‌فون ۶S Plus تعلق می‌گیرد.

iOS

Android LG Ui

در بخش رابط کاربری دوربین هر دو اسمارت‌فون عملکرد خوب و قابل قبولی را دارند، هر چند کارکردن با بخش دوربین iOS راحت‌تر است و امکانات با سادگی بیش‌تری در اختیار کاربر قرار دارد اما اگر بخواهید در امکانات و ویژگی‌های یک دوربین حرفه‌ای غرق شوید باید به سراغ ال‌جی بروید. امکانات تعبیه شده در بخش Manual هم‌چون یک دوربین DSLR است.

رابط کاربری دوربین ال‌جی


 

دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

به هیجان‌انگیزترین بخش بازی خوش آمدید، جایی که هر دو بازیکن مدعی برتری در آن هستند. در یک سمت آی‌فون ۶S Plus با چیپست A9 اپل قرار دارد، این چیپ دو هسته ۲ گیگاهرتزی دارد که با دو گیگابایت حافظه رم و ۱۶/۶۴ و یا ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی همراهی می‌شود. در دیگر سمت میدان ال‌جی G5 با استفاده از چیپست اسنپدراگون ۸۲۰ دیده می‌شود. این چیپست چهار هسته قدرتمند کریو دارد که بر روی فرکانس ۲.۵ گیگاهرتز تنظیم شده‌اند. پردازش‌های گرافیکی در این چیپست به وسیله رابط آدرنو ۵۳۰ انجام می‌پذیرد. ۴ گیگابایت رم و ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی و پشتیبانی از کارت حافظه تکمیل کننده مشخصات سخت‌افزاری  این اسمارت‌فون است.

اگر چه از نظر آمار برنده این بخش ال‌جی G5 است اما توانمندی اپل در بهره‌گیری از سخت افزار به بهترین شکل موجب شده آی‌فون ۶S Plus به یکی از قوی‌ترین اسمارت‌فون‌های حال حاضر مبدل گردد. در سمت دیگر G5 با بهره‌گیری از آخرین ساخته کوالکام برخلاف سال گذشته پرچم‌دارش را به یکی از برترین‌های اندروید تبدیل کرده است. حضور رم ۴ گیگابایتی عملکردی بدون نقص را در اجرای اپلیکیشن‌ها و انجام وظایف چندگانه به ارمغان آورده است. بدون شک هر دو اسمارت‌فون از برترین گزینه‌های حال حاضر برای کاربران عادی و حتی حرفه‌ای هستند، هرچند هماهنگی بی نظیر iOS با سخت افزار موجب برتری آی‌فون ۶S Plus در بنچمارک‌ها شده است.

کارکردن با هر دو دستگاه لذت بخش است و هنگام جابه‌جایی بین منوها و انجام کارهای ساده هیچ‌گونه لگ و یا کندی دیده نمی‌شود، این دو اسمارت‌فون گزینه‌های خوبی برای دوستداران بازی هستند و با بهره‌مندی از سخت‌افزار قدرتمند به خوبی از پس اجرای هر بازی بر می‌آیند. اما اگر بخواهیم کمی سخت‌گیرانه عمل کنیم و از منظر اعداد به دست آمده طبق بنچمارک‌ها مقایسه‌ای میان این دو بازیکن داشته باشیم، می‌توانیم نام آی‌فون ۶S Plus را به عنوان برنده معرفی کنیم. در ویدیو زیر می‌توانید زمان بوت شدن این دو مدل را ببینید:


 

دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

سال ۲۰۱۶ را می‌توان سال دوربین‌ها دانست، پیشرفت بی‌نظیر پرچم‌داران همه کمپانی‌ها در این بخش موجب شده انتظارات از دوربین یک اسمارت‌فون افزایش چشم‌گیری داشته باشد. هر دو بازیکن این میدان ساخته شده‌اند تا دوربینی با کیفیت داشت باشند. ابتدا بد نیست نگاهی به اعداد و ارقام بیندازیم.

ال‌جی G5 از فناوری به‌روز و متفاوت لنز دوگانه بهره گرفته است، دو لنز مورد استفاده در دوربین وضوحی ۱۶ و ۸ مگاپیکسلی را دارند. دیافراگم لنز ۱۶ مگاپیکسلی F/1.8 است و لنز ۸ مگاپیکسلی با دیافراگم F/2.4 نوید دهنده جذب فوق العاده نور توسط این لنز دوگانه است. از دیگر ویژگی‌های دوربین دوگانه ال‌جی G5 می‌توان به فلاش‌ دوگانه LED، سیستم فوکوس لیزری خودکار، بهره‌گیری از لرزش‌گیر اپتیکال سه محوره و چند ویژگی نرم‌افزاری دیگر اشاره کرد. این دوربین توانایی ضبط تصاویر به صورت ۴K را دارد، هرچند وجود این قابلیت بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد اما بودنش بهتر از نبودنش است. در فیلم‌برداری به صورت ۴K تعداد فریم‌های ثبت شده در یک ثانیه به عدد ۳۰ می‌رسد که مقدار مناسبی است، هم‌چنین این دوربین توانایی فیلم‌برداری ۱۰۸۰p با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه و ۷۲۰p با سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه را هم دارد.

در سمت دیگر دورببن ۱۲ مگاپیکسلی آی‌فون ۶S Plus‌ قرار دارد، از جمله مشخصات این لنز می‌توان به تثبیت کننده تصویر اپتیکال و فوکوس خودکار مبتنی بر تشخیص فاز اشاره کرد. این دوربین توانایی ضبط تصاویر به صورت ۴K را داراست و هم‌چنین می‌تواند تصاویر را به صورت اسلوموشن ثبت کند، به وسیله این ویژگی می‌توان ویدیوهایی خارق‌العاده و خاصی را ثبت کنید.

تصاویر ثبت شده توسط هر دو اسمارت‌فون در سطح خوبی هستند، رنگ‌ها به صورتی کاملا طبیعی به ثبت رسیده‌اند هر چند کمی زنده‌تر بودن رنگ‌ها در آی‌فون ۶S Plus تصاویر را جذاب‌تر و دل‌رباتر کرده است. ثبت جزییات توسط دوربین آی‌فون ۶S Plus به بهترین نحو انجام پذیرفته و ریزترین جزییات از دید این سنسور ۱۲ مگاپیکسلی پنهان نمانده است. جذب نور بیشتر توسط لنز دوگانه ال‌جی G5 موجب عملکرد بهتر این سنسور در محیط‌های کم نور شده است.

  

 

در بخش سلفی ال‌جی G5 با استفاده از سنسور ۸ مگاپیکسلی نشان داده است که اهمیت زیادی برای این بخش قایل است. تصاویر ثبت شده توسط این بخش زاویه دید گسترده‌ای دارند دو جزییات بیش‌تری را شامل می‌شوند، رنگ‌ها هرچند طبیعی هستند اما مقداری رنگ پریدگی هم دارند. این سنسور توانایی ضبط تصاویر با کیفیت فول اچ‌دی را نیز دارد. در مقابل آی‌فون ۶S Plus از سنسور ۵ مگاپیکسلی سود می‌برد که از جمله ویژگی‌های آن می‌توان به فیلم برداری ۱۰۸۰p با سرعت ۳۰ فریم در ثانیه، فیلم برداری ۷۲۰p با سرعت ۲۴۰ فریم در ثانیه، تشخیص چهره، تصویربرداری HDR و پانوراما اشاره کرد. تصاویر ثبت شده توسط دوربین دوم آی‌فون ۶S Plus رنگ‌هایی زنده و جذاب دارند و جزییات تصاویر نیز در سطح خوبی قرار دارد.


 

دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

با ورود به دقیقه ۶۰ خستگی خاصی بر چهره هر دو بازیکن نشسته است، در این بخش این دو بازیکن را از دیدگاه مولتی‌مدیا به مقایسه می‌گذاریم. شاید استفاده از نمایشگر ۵.۳ اینچی در ال‌جی G5 چندان برای تماشای ویدیو مناسب به نظر نرسد اما کیفیت بسیار بالا و هم‌چنین نمایش بی‌‌نقص رنگ‌ها می‌تواند تجربه‌ای ناب از تماشای ویدیو را برایتان به ارمغان آورد. در سمت مقابل آی‌فون ۶S Plus با داشتن نمایشگری ۵.۵ اینچی لبخندی ملیح را روانه تماشگران ال‌جی G5 می‌کند، در این نمایشگر هرچند خبری از وضوح خارق‌العاده QHD نیست اما کیفیت تصاویر به نمایش درآمده بسیار مطلوب هستند هرچند همان‌طور که پیش‌تر بیان کردم در نگاه از زوایا کمی رنگ پریدگی مشاهده می‌شود.

هر دو اسمارت‌فون از اسپیکری مونو استفاده می‌کنند که لذت بلندگوهای چندگانه را به همراه ندارد. صدای خروجی از هر دو اسمارت‌فون از نظر کیفیت و حجم صدا کاملا مطلوب است اما در مقایسه می‌توان برتری را به آی‌فون ۶S Plus نسبت داد. نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که قابلیت ماژولار بودن می‌تواند منجر به بهبود وضعیت ال‌جی G5 در این بخش شود و آن را مجهز به یک اسپیکر حرفه‌ای نماید.

کیفیت و حجم صدای خروجی توسط هندزفری هر دو اسمارت‌فون کاملا رضایت بخش است و تجربه‌ای بی نهایت لذت بخش را از شنیدن صدا با هندزفری خواهید داشت. البته بلندی صدا در هندزفری آیفون کمی به محصول ال‌جی می‌چربد.

اپلیکیشن پلیر موجود در محصولات ال‌جی را می‌توان یک نمونه کامل دانست، این پلیر به خوبی پاسخ‌گوی تمام نیازهای یک کاربر خواهد بود و دیگر نیازی به استفاده از پلیرهای متفرقه ندارید. در سمت مقابل پلیر موجود در iOS هرچند پاسخ‌گوی نیازهای ابتدایی کاربران است اما برای داشتن بهترین عملکرد بهتر است سراغ یک اپلیکیشن متفرقه بروید.


 

دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

با ورود به دقایق انتهایی بازی همه تماشاچیان در انتظار ندای کمبود باتری هستند، شاید بتوان باتری را شیشه جان دیوایس‌های الکترونیکی دانست و متاسفانه این شیشه‌های عمر هنوز رشد مناسبی نداشته‌اند و تقریبا کم‌تر اسمارت‌فونی پیدا می‌شود که شارژدهی قابل قبولی داشته باشد. در یک سمت میدان ال‌جی G5 با بهره‌گیری از یک باتری ۲۸۰۰ میلی‌آمپری توانایی نمایش ممتد ویدیو به مدت ۹ ساعت و ۲۵ دقیقه را دارد و اگر برای وب‌گردی از آن استفاده کنید می‌توانید روی عمر ۷ ساعت و ۱۵ دقیقه‌ای باتری حساب باز کنید. این ارقام برای یک پرچم‌دار فوق‌العاده نیستند اما چندان ناامیدکننده هم به نظر نمی‌رسند. زمان شارژ شدن این باتری ۲۸۰۰ میلی‌آمپری ۸۰ دقیقه است که کمی زیاد به نظر می‌رسد. اما این باتری قابل تعویض است و به راحتی می‌تواند جای خودش را به یک باتری تازه نفس بدهد و جانی تازه را در کالبد G5 بدمد.

سمت دیگر میدان فبلت ساخته اپل با بهره‌گیری از یک باتری ۲۷۵۰ میلی‌آمپری آمده است تا ثابت کند بهتر بودن به حجیم‌تر بودن باتری ارتباطی ندارد، این باتری در پخش ممتد ویدیو می‌تواند ۱۲ ساعت و ۴۸ دقیقه دوام آورد و برای وب‌گردی عمری ۱۱ ساعت و ۵ دقیقه‌ای را به پای شما می‌ریزد. شارژ شدن این باتری نه چندان بزرگ به ۷۰ دقیقه زمان احتیاج دارد. این برتری در باتری با ایجاد فشار زیاد بر روی دروازه ال‌جی یک گل طلایی را برای اپل به ثبت می‌رساند.


 

دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به واپسین دقایق بازی رسیده‌ایم، بازیکن ال‌جی هر چند توان زیادی در باتری‌اش ندارد اما مصرانه به سمت دروازه اپل حمله‌ می‌کند. برای این قسمت از بازی ویژگی‌های ارثی این دو اسمارت‌فون را به مقایسه می‌گذاریم. آی‌فون ۶S Plus با داشتن لمس سه بعدی خودی نشان می‌دهد و با فریادی پیروزمندانه به داشتن چنین ویژگی ذاتی می‌بالد.

از دیگر ویژگی‌های این آی‌فون می‌توان از وجود NFC نام برد. در سمت دیگر ال‌جی G5 سر خود را به پشت چرخانده و با چشمکی زیبا وجود دو چشم شهلا در بخش دوربین را به رخ آی‌فون می‌کشد، این اسمارت‌فون هم‌چنین به پورت USB نوع C و اینفرارد مجهز شده است. درست هنگامی‌که همگان فکر می‌کنند تمام ویژگی‌های خاص G5 را دیده‌اند این اسمارت‌فون یک ویژگی خاص را رو می‌کند، ماژولار بودن! این بخش به کاربران ال‌جی کمک می‌کند بتوانند از ابزارهایی جهت بهبود کارکرد G5 استفاده کنند.

هر دو اسمارت‌فون به اسکنر اثر انگشت مجهز شده‌اند، عملکرد این سنسور در هر دو رقیب کاملا رضایت‌بخش است و سرعت و دقت در سطح بسیار بالایی قرار دارد.


وقت اضافه: قیمت

در اینجا هرچند گام‌های G5 بسیار سنگین شده و مدام ندای کمبود شارژ باتری در استادیوم می‌پیچد اما این اسمارت‌فون سخت کوش با توجه به اینکه هنوز یک برگ برنده دارد مسابقه را ادامه می‌دهد. مطمئنا داشتن قیمت مناسب برای هر دیوایس یک امتیاز محسوب می‌شود اما تعریف کمپانی‌های سازنده از قیمت مناسب با یکدیگر تفاوت بسیاری دارد. ال‌جی G5 را می‌توانید با حداقل قیمت ۱۵۷۰ هزار تومان برای نسخه ۳۲ گیگابایتی تهیه کنید، دیگر بازیکن میدان یعنی آی‌فون ۶S Plus با حداقل قیمت ۲۳۵۰ هزار تومان برای نسخه ۱۶ گیگابایتی در دسترس است.

موقعیت‌های خطرناکی که آیفون ۶S Plus بر روی دروازه ال‌جی G5 ایجاد کرد:

  • ضخامت کم‌تر
  • نمایش طبیعی رنگ‌ها در نگاه از روبه‌رو
  • رابط کاربری مجلسی‌تر!
  • پشتیبانی نرم‌افزاری بهتر
  • سخت افزار قدرتمند
  • خروجی صدای با کیفیت و حجم بیشتر
  • دوربین اصلی و سلفی باکیفیت
  • باتری قدرتمند
  • بهره‌گیری از لمس سه‌بعدی

موقعیت‌های خطرناکی که ال‌جی G5 بر روی دروازه آیفون ۶S Plus ایجاد کرد:

  • وزن کم‌تر
  • عملکرد بهتر نمایشگر در نمایش رنگ‌ها
  • چگالی بیش‌تر صفحه نمایش
  • ماژولار بودن
  • باتری قابل تعویض
  • عملکرد بهتر دوربین در جذب نور
  • مجهز بودن به اینفرارد
  • پشتیبانی از کارت حافظه
  • قیمت مناسب‌تر

به‌ نظر شما برنده مسابقه ال‌جی G5 و آیفون 6s Plus کدام است؟!

نوشته مقایسه ال‌جی G5 با آی‌فون ۶S Plus: نبرد بزرگان! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.