مقایسه گلکسی S7 Edge با لومیا ۹۵۰XL: کهکشان برفی!

مقایسه گلکسی S7 Edge با لومیا ۹۵۰XL: کهکشان برفی!

با دومین بازی آی‌تی‌رسان کاپ در مرحله نیمه‌ نهایی همراه شما هستیم. در طی این هفته‌های هیجانی، شاهد رقابت جنجالی بین بهترین تلفن‌های همراه موجود در بازار بودیم. هر کدام دو‌ به دو به مصاف هم می‌رفتند و کسب امتیاز می‌کردند. در مرحله گروهی آن‌ دسته که امتیاز کم‌تری را بدست آورده بودند از ادامه رقابت‌ها باز ماندند و تعدادی که با نظر و رای شما امتیاز بیشتری کسب کردند، به مراحل بالاتر رسیدند. دیروز شاهد اولین نبرد در مرحله نیمه نهایی بین دو گوشی پر طرفدار G5 و P9 ‌پلاس بودیم که قدم به قدم باهم در هر زمینه پیش‌ آمدند. اما امروز رقابت بین دو هندستی که در همه قسمت‌ها جزیی از بهترین‌ها هستند، انجام می‌گیرد.

اولین بازیکن نماینده‌ای از شرکت سامسونگ بوده که در فوریه ۲۰۱۶ به بازار عرضه گردید. این شما و این گلکسی S7 Edge.
دومین بازیکن نماینده‌ای از طرف کمپانی مایکروسافت است. در اکتبر سال ۲۰۱۵ روانه بازار شد و با امکانات خاص خودش همه را به وجد آورد. این بازیکن کسی نیست جز لومیا ۹۵۰XL.
با ما و این رقابت جذاب همراه باشید.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

هر دو بازیکن باتوجه به تجربه‌ای که در مسابقات پیشین در این زمینه داشته‌اند، می‌دانند که باید چگونه عمل کنند. پس در کنار هم قرار می‌گیرند تا ما بخش‌های مختلف در ساخت و طراحی‌ را یک به یک مقایسه کنیم.

S7 Edge با یک طراحی خاص مقابل لومیا ۹۵۰XL قرار می‌گیرد. بخش جلویی این نماینده سامسونگ به طور کل از شیشه تشکیل شده است. شیشه‌ای که با ظرافت تمام در دو لبه چپ و راست و با یک انحنا، صفحه نمایش این گوشی را تشکیل می‌دهد. مرکز جذابیت این طراحی در بخش صفحه نمایش این دستگاه خلاصه می‌گردد. به طوری که چنان ظاهر زیبایی را به دستگاه بخشیده که با در دست گرفتنش یک دل نه صد دل عاشقش می‌شوید. تازه اگر صفحه نمایش خاموش باشد!
هنگامی که به نمای جلویی این گوشی نگاه می‌کنید، هیچ مرزی را بین صفحه نمایش و بدنه پیدا نخواهید کرد و متوجه می‌شوید که صفحه نمایش دستگاه تا نیمه‌ بیشتر لبه‌های آن ادامه یافته است. از نمایشگر این گوشی که بگذریم به اجزای موجود بر روی قسمت جلویی می‌رسیم. از بالا شاهد دوربین سلفی، اسپیکر مکالمه، سنسورها و نام برند سامسونگ هستیم. با پایین آمدن درست بعد از نمایشگر، شاهد دکمه سخت افزاری هستیم که مقدار کمی از قاب بیرون آمده است. این دکمه سخت افزاری Home بوده و در بین دو دکمه لمسی Back و مدیریت برنامه قرار گرفته شده است.
همچنین سامسونگ مانند کمپانی اپل ترجیح داده است تا محل قرارگیری حسگر اثرانگشت را در درون کلید خارجی Home که بر روی بخش جلویی وجود دارد، تعبیه کند. دکمه‌های لمسی Back و مدیریت برنامه به طور معمول در نور روز، دیده نمی‌شوند ولی با لمس کردن‌ یکی از آن‌ها، با نور پس زمینه روشنی خودشان را نشان می‌دهند. البته در هنگام شب این نورها به طور خودکار روشن شده و مشکلی در این مورد نخواهید داشت. جنس این دکمه خارجی موجود بر روی قسمت رو به رویی دستگاه، از کیفیت مناسبی برخوردار بوده اما در طی مدتی که ما از S7 Edge استفاده کردیم، تعدادی خط و خش کوچک بر روی آن نمایان شد.
در مقابل، لومیا ۹۵۰XL حضور دارد. در نمای رو به رویی تنها چیزهایی که دیده‌ می‌شوند، اسپیکر مکالمه گوشی، نام برند مایکروسافت، سنسور عنبیه چشم، دوربین سلفی و در انتها میکروفون است. بر خلاف سامسونگ، کمپانی مایکروسافت از هیچ دکمه خارجی بر روی سطح جلویی این گوشی استفاده نکرده است. شیشه از بالا تا پایین بخش رو به رویی این گوشی را که شامل صفحه نمایش نیز می‌شود، تشکیل داده است.

به چهار لبه کناری این دو هندست می‌رسیم. لبه سمت راست لومیا ۹۵۰XL بخشی است که تمامی دکمه‌های موجود قرار گرفته‌اند. کلیدهای کنترل صدا، پاور دستگاه و شاتر در این قسمت حضور دارند. البته دکمه پاور دستگاه بین کلیدهای افزایش و کاهش صدا قرار دارد. با وجود این‌ که مایکروسافت طراحی این‌ چنینی را برای راحتی هر چه بیشتر کاربر انجام داده، اما گاهی احتمال خطا در فشردن یکی از کلیدهای کنترلی صدا به جای دکمه قفل، وجود دارد. سه لبه باقی مانده خالی از هرگونه کلید است و ورودی هدفون در بخش بالایی و ورودی پورت USB در بخش پایینی دستگاه دید می‌شوند. مایکروسافت در لبه‌های کناری این گوشی از طراحی ساده‌ای استفاده کرده است. هنگامی که به این بخش از گوشی توجه می‌کنیم، شاهد دو بخش پلاستیک و شیشه هستیم. بخش پلاستیکی آن تا قاب پشتی دستگاه ادامه پیدا کرده و قسمت شیشه‌ای از صفحه نمایش تا نیمه بالایی لبه‌ها کشیده شده است. در مقابل بر روی لبه سمت راست S7 Edge تنها دکمه پاور دیده می‌شود و دیگر دکمه‌ها مانند کنترل صدا در لبه سمت چپ دستگاه حضور دارند. بخش بالایی این گوشی تنها از یک میکروفن و بخش پایینی از اسپیکر، ورودی پورت USB و ورودی هدفون تشکیل شده است. طراحی لبه‌های S7 Edge بر خلاف لومیا از ظریف‌ کاری‌های زیادی تشکیل شده است. یک فریم فلزی و با کیفیت دور تا دور گوشی را پوشانده که ترکیبش با بدنه جنس شیشه این هندست، کاملا حس لوکس بودن را به کاربر ارایه می‌دهد. جنس دکمه‌های موجود بر روی هر دو گوشی از فلز بوده و از کیفیت‌ بالایی نیز برخوردار هستند.

نگاهی به طراحی بخش پشتی این دو دستگاه می‌اندازیم. اسپیکر، دوربین، فلاش سه رنگ، محفظه‌های میکروفون و لوگو مایکروسافت تنها چیزهایی هستند که بر روی قاب لومیا ۹۵۰XL دیده می‌شوند. همه این اجزا بر روی قاب پلاستیکی محکمی جا خوش کرده‌اند. متاسفانه دوربین این هندست مقدار زیادی از قاب دستگاه بیرون آمده و جلوه خوبی به طراحی این بخش نمی‌دهد. در مقابل بر روی قاب پشت S7 Edge شاهد لنز دوربین بیرون زده، فلاش LED، نام برند سامسونگ و سنسورهای سلامتی هستیم. دو لبه پشتی این گوشی از یک انحنا با زاویه کم تشکیل شده که علاوه بر زیبایی جای‌گیری در دست را آسان‌تر می‌کند.

S7 edge طراحی ظریف‌تر و زیباتری را در برابر لومیا به کاربر ارایه می‌دهد.
چهار گوشه گرد لومیا ۹۵۰XL جای‌گیری‌اش در دست را آسان‌تر می‌کند.
با وجود صفحه نمایش خمیده در S7 Edge بلند کردن آن از روی سطوح صاف مانند میز کمی دشوار خواهد بود.
بیرون زدگی لنز دوربین در لومیا بیشتر از S7 Edge است.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت

بعد از ۱۰ دقیقه رقابت جنجالی این دو بازیکن در زمینه طراحی، نوبت به مقایسه ابعاد و کیفیت ساخت‌شان می‌رسد.

نماینده سامسونگ با ۵.۵ اینچ صفحه نمایش ابعادی معادل ۱۵۰.۹ میلی‌متر طول، ۷۲.۶ میلی‌متر عرض و ۷.۷ میلی‌متر ضخامت را داراست. این در حالی است که لومیا ۹۵۰XL با ابعاد ۱۵۱.۹ در ۷۸.۴ در ۸.۱ میلی‌متر در مقابل رقیب کره‌ای‌اش قرار می‌گیرد. همچنین این نسل از گلکسی با وزن ۱۵۷ گرم، سبک‌تر از لومیا ۹۵۰XL با وزن ۱۶۵ گرم است. جنس بدنه استفاده شده در هریک از این دو هندست کاملا از هم متمایز بوده به طوری که کمپانی سامسونگ سرتاسر بدنه گلکسی را از شیشه پوشانده است. از صفحه نمایش تا قاب پشتی دستگاه شیشه مستحکمی که خیلی هم علاقه به جاگذاری اثرانگشت دارد، قرار گرفته است. طراحی شیشه‌ای این دستگاه باعث می‌شود نگرانی‌هایی در زمینه آسیب رسیدن به گوشی برای کاربر ایجاد گردد، اما باید خدمتتان عرض کنم محافظ Gorilla Glass 4 بر روی تمامی بخش‌های شیشه‌ای موجود قرار گرفته تا از دستگاه شما محافظت کند. البته این محافظ در برابر افتادن گوشی از ارتفاع بر روی یک سطح سخت آن‌چنان پر قدرت نبوده و احتمال آسیب‌رسانی وجود دارد. مخصوصا زمانی که هندست شما از گوشه‌های کناری به زمین بیفتد.
در مقابل شاهد طراحی کاملا پلاستیکی لومیا ۹۵۰XL هستیم. پلاستیکی که با در دست گرفتن آن کاملا به محکم بودن و کیفیتش پی خواهید برد. قاب پلاستیکی تا نیمه بیشتر لبه‌های دستگاه ادامه پیدا کرده و قابل جدا شدن نیز هست. مایکروسافت سعی کرده تا یک ساخت ساده و اسپورت را در این بخش به کاربر ارایه دهد و در این زمینه کاملا هم موفق بوده اما ای کاش کمی ظرافت در این طراحی استفاده شده بود. بر خلاف بدنه شیشه‌ای گلکسی که بسیار مستعد جذب اثر انگشت بود، چنین نگرانی برای لومیا وجود ندارد.

از نظر کیفیت و ساخت هر دو گوشی در حد ایده‌آل هستند. اما احتمال آسیب دیدن گلکسی با وجود ساخت شیشه‌ای بیشتر از لومیا است.
هر دو گوشی در هنگام قرار گیری در دست حس سر خوردن را به کاربر القا می‌کنند.
ظرافت و ساخت کلی S7 Edge بیشتر حس لوکس بودن را دارد.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش

بعد از ۲۰ دقیقه هیجانی در بخش طراحی و ساخت نوبت به مقایسه نمایشگر‌های این دو گوشی می‌رسد.

سامسونگ بر روی این نسل از گلکسی از یک صفحه نمایش ۵.۵ اینچی با پنل Super AMOLED استفاده کرده است. این نمایشگر توانایی نمایش ۱۶ میلیون رنگ را با رزولوشن ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل دارد که باتوجه به این مقدار رزولوشن، ۵۳۴ پیکسل در هر اینچ بر روی این گوشی به نمایش گذاشته می‌شود. S7 Edge مانند نسل پیشین خودش از حداقل روشنایی ۱.۸ نیت استفاده می‌کند که این میزان برای کار کردن با گوشی در یک محیط تاریک و هنگام شب بسیار عالی بوده و مشکلی برای چشم‌ها ایجاد نمی‌کند. از طرفی حداکثر روشنایی بر روی این هندست می‌تواند تا ۶۱۰ نیت بالا برود و این یعنی زمانی که تنظیم نور به طور خودکار باشد و گوشی در زیر نور آفتاب قرار بگیرد، نماینده سامسونگ می‌تواند به چنین میزان نوری دست یابد.
در بخش تنظیمات صفحه نمایش، شاهد منویی برای شخصی سازی رنگ‌های به نمایش گذاشته شده هستیم که با وارد شدن به آن ۴ حالت مختلف از نمایش‌ رنگ‌ها مشاهده می‌گردد که با انتخاب هر مود می‌توانید به نوع خاصی از ترکیب رنگی دست بیابید. البته نزدیک‌ترین حالت ممکن رنگ‌ها به واقعیت در مود Basic Display قرار می‌گیرد و سایر مودها رنگ‌ها را کمی از واقعیت دور می‌کنند. به عنوان مثال حالت AMOLED Cinema رنگ‌ها را به گرم‌ترین حالت ممکن نمایش می‌دهد. موردی که یکی از هیجان‌انگیزترین امکانات موجود بر روی این گوشی محسوب می‌گردد، خم‌شدگی‌های موجود بر دو لبه چپ و راست نمایشگر است. این بخش ازصفحه نمایش می‌تواند به عنوان میانبری برای دسترسی شما به بخش‌های مختلف عمل کند و همیشه در دسترس باشد. همچنین در بخش تنظیمات می‌توانید منو خاصی را برای این قسمت تعیین کنید. در مقابل مایکروسافت برای لومیا ۹۵۰XL از صفحه‌ نمایشی ۵.۷ اینچی با رزولوشن ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل بر روی پنل AMOLED بهره برده است. با توجه به این رزولوشن، تعداد ۵۱۸ پیکسل در هر اینچ بر روی این نمایشگر نشان داده می‌شود. همچنین میزان روشنایی این صفحه نمایش می‌تواند تا حداکثر به ۷۰۵ نیت برسد. در بخش نرم‌افزاری نمایشگر این دستگاه شما همچنان می‌توانید رنگ‌ها را با مود‌های مختلف شخصی سازی کنید. البته گزینه‌ای با عنوان Advanced در این منو حضور دارد که بخش‌های مختلفی را مانند حرارت رنگ در اختیار شما قرار می‌دهد. علاوه بر این‌ها هر دو گوشی از فناوری صفحه نمایش همیشه روشن پشتیبانی می‌کنند و می‌توانند شما را به راحتی از اعلانات و زمان با خبر سازند.

در تصاویر زیر می‌توانید مقایسه‌ای از نمایشگر این دو دستگاه داشته باشید. سمت راست نماینده سامسونگ و سمت چپ نماینده مایکروسافت قرار گرفته است.

همان طور که مشاهده کردید هر دو صفحه نمایش واقعا قدرت‌مند بودند و آن‌چنان تفاوتی با هم نداشتند. همچنین هر دو گوشی عملکرد خوبی در بخش تغییر زاویه‌ دید داشتند.
در تصویر زیر می‌تواند هر دو نمایشگر را زیر نور آفتاب مشاهده کنید.

به لطف استفاده از پنل امولد در هر دو هندست، عمق رنگ مشکی بی‌نهایت بالا است.
ویژگی Double Tap که با زدن دو ضربه به صفحه نمایش عمل می‌کند در لومیا موجود بوده و می‌تواند کاربردی باشد.
نمایشگر خمیده گلکسی زمانی که گوشی به پشت قرار گرفته، می‌تواند به جای نور اعلانات شما را از تماس‌ها و … با خبر سازد.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار
یکی از بخش‌های مهم موجود نرم‌افزار محسوب می‌گردد. چرا که این نرم افزار است که ما را به اجزای داخلی گوشی متصل می‌کند. بنابراین هر دو بازیکن می‌آیند تا با قابلیت‌های متعدد نرم‌افزاری‌شان برنده این بخش باشند.

کمپانی سامسونگ از رابط کاربری معروف خودش یعنی TouchWiz بر روی این سری از گلکسی استفاده کرده است. اگر با نسل پیشین گلکسی کار کرده باشید، متوجه می‌شوید آن‌چنان تغییر و تحول زیادی بر روی این نسخه از TouchWiz به وجود نیامده است و سامسونگ تنها به رفع کردن مشکلات قبلی و تکمیل کردن این رابط بسنده کرده است. رابط کاربری استفاده شده بر روی گلکسی S7 Edge رابطی گرافیکی و پر از افکت‌های مختلف است. با هیچ‌گونه لگ و کندی در حین کار کردن با این رابط کاربری مواجه نخواهید شد. همچنین همه چیز در عین حرفه‌ای بودن به سادگی در دسترس است. این رابط کاربری همراه با اندروید ۶.۰.۱ تجربه کاری مناسبی را در اختیار کاربر قرار می‌دهد. برنامه‌هایی مانند S health ،S voice و Samsung Gear به طور پیش‌فرض بر روی این گوشی موجود بوده و هر کدام کارایی خاص خودشان را دارند. بخش خاصی برای انتخاب و دانلود تم‌های مختلف برای گلکسی وجود دارد که می‌تواند ظاهر رابط را تغییر دهد. همچنین ویژگی خاص Floating Window برای کوچک کردن پنجره برنامه و کار کردن با برنامه‌های دیگر در همان زمان وجود دارد. بخش خاصی به نام Game Launcher موجود است که مسولیت مدیریت بازی‌های موجود بر روی گوشی را دارد. در این بخش شما می‌توانید انرژی مصرفی هنگام بازی را با کاهش رزولوشن و یا نرخ فریم بهینه نمایید.

در مقابل لومیا با سیستم عامل ویندوز نسخه ۱۰ قرار دارد و رابطی تقریبا آشنا را در اختیار کاربر می‌گذارد. این رابط کاربری از یک منو با تعدادی کاشی، دقیقا مشابه منو استارت نسخه دسکتاپ ویندوز، تشکیل شده است. کار کردن با این رابط برای کسانی که تا به حال با سیستم عامل ویندوز کار نکرده‌اند، می‌تواند کمی گیج کننده باشد اما به مرور زمان به آن عادت خواهید کرد. برنامه‌های کاربردی پیش‌فرض مانند Office و X Box و تعدادی دیگر بر روی لومیا موجود بوده که می‌توانند کاربردی باشند. دستیار صوتی معروف مایکروسافت که با نام Cortana شناخته می‌شود، عملکرد بسیار خوبی را دارد و حتی در حالت استندبای بودن می‌تواند فعال شود. این دستیار صوتی در مقابل S voice سامسونگ قرار می‌گیرد. تغییر محل قرارگیری کاشی‌‌ها، تغییر اندازه، تعیین پس زمینه، تغییر رنگ کاشی و محیط کاربری در بخش شخصی سازی‌های نرم‌افزاری موجود است.

دریافت آپدیت نرم‌افزاری توسط لومیا بسیار بیشتر و بهتر به نسبت اندروید صورت می‌گیرد. به طوری که بعد از گذشت چند سال از معرفی یک گوشی ویندوزی، آپدیت‌های جدید همچنان برایش منتشر می‌گردد که در اندروید این‌گونه نیست.
بهینه‌تر بودن سیستم‌عامل ویندوز به نسبت اندروید کمک بسزایی در مصرف انرژی و همچنین سرعت دستگاه می‌کند.
کمبود نرم‌افزارهای کاربردی به ویژه اپ‌های فارسی یکی از عمده‌ترین مشکلات سیستم عامل ویندوز محسوب می‌گردد.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار
به یکی از حساس‌ترین بخش‌های این مسابقه می‌رسیم. جایی که هر یک از این گوشی‌ها باید قدرت‌ سخت‌افزاری‌شان را به رخ هم بکشند. گلکسی S7 Edge از یک پردازنده ۸ هسته‌ای که ۴ هسته با سرعت ۲.۳ گیگاهرتز و ۴ هسته دیگر با ۱.۶ گیگاهرتز پردازش را انجام می‌دهند، تشکیل شده است. این پردازنده بر روی چیپست اختصاصی کمپانی سامسونگ که با نام Exynos شناخته می‌شود، سوار شده است. مسولیت بخش گرافیکی این دستگاه را Mali-T880 MP12 به عهده دارد. همچنین حافظه رم ۴ گیگابایتی مدیریت برنامه‌ها را در گلکسی انچام می‌دهد. سامسونگ بر روی این نوع پردازنده از دو نوع معماری بهره گرفته که یکی Mangoose نام داشته که اختصاصی و ساخته سامسونگ بوده و دیگری Cortex-A53 است. این نکته را در نظر داشته باشید که سامسونگ مدل Snapdragon هم برای این سری از گلکسی تولید کرده، اما مدل در دسترس ما نسخه Exynos بود.
در مقابل لومیا ۹۵۰XL با یک پردازنده ۸ هسته‌ای با معماری Cortex حضور دارد که از این ۸ هسته، چهارتای آن با سرعت ۲.۰ گیگاهرتز و چهارتای دیگر با سرعت ۱.۵ گیگاهرتز کار پردازشی دستگاه را انجام می‌دهند و بر روی چیپ شرکت Qualcomm مدل Snapdragon 810 سوار شده‌اند. در کنار این پردازنده، ۳ گیگابایت حافظه رم برای این دستگاه در نظر گرفته شده است که مسولیت مدیریت برنامه‌ها را بر عهده دارد. Adreno 430 نیز پردازش کرافیکی این هندست را به انجام می‌رساند.
لومیا ۹۵۰XL تنها در یک مدل ۳۲ گیگابایتی به فروش می‌رسد. این در حالی است که S7 Edge در دو مدل ۳۲ و ۶۴ گیگابایتی موجود است. البته هر دو هندست از کارت حافظه micro SD پشتیبانی کرده و نگرانی برای ذخیره اطلاعات وجود نخواهد داشت.
همان طور که خودتان خبر دارید Snapdragon 810 گرمای زیادی را هنگام پردازش در دستگاه‌های مختلف ایجاد می‌کرد و همین موضوع باعث شد اغلب شرکت‌ها از این چیپ استفاده نکنند. اما مایکروسافت این پردازنده را در کنار یک سیستم خنک کننده مایع بر روی لومیا ۹۵۰XL قرار داد. این سیستم خنک کننده همان فناوری است که مایکروسافت بر روی تبلت‌های Surface استفاده کرده بود. توسط این فناوری مشکل داغ شدن بیش از حد پردازنده تا حدی برطرف شد. اما همچنان هنگام کارهای سنگین با گرما مواجه می‌شویم. مشخصات سخت افزاری هر دو خبر از قدرت بی‌نهایت این دو گوشی می‌دهد اما باید دید در عمل چگونه است.

دو ویدیو زیر عملکرد این دو دستگاه را هنگام بوت و گیمینگ نشان می‌دهد.



عملکرد سخت افزاری هر دو دستگاه بسیار مناسب است و هیچ گونه لگ و کندی هنگام کار کردن با آن دو دیده نمی‌شود.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین
به بخش جذاب مقایسه دوربین این دو غول قدرتمند می‌رسیم. در ابتدا نگاهی به مشخصات اصلی هریک بر روی کاغذ می‌اندازیم.

لومیا ۹۵۰XL یک دوربین با رزولوشن ۲۰ مگاپیکسل و دریچه دیافراگم f/1.9 دارد. مایکروسافت از لنز کارل زایس برای این دوربین استفاده کرده است که یکی از با کیفیت‌ترین‌ها در این زمینه است. یک فلاش ۳ رنگ در کنار این لنز حضور دارد تا در شرایط نوری نا‌مناسب به کمک شما بیاید. قرارگیری لنز دوربین و فلاش سه گانه به صورتی است که مقدار زیادی از قاب پشتی دستگاه بیرون زده است. همچنین دوربین سلفی لومیا رزولوشن ۵ مگاپیکسل با دریچه دیافراگم f/2.4 دارد. در مقابل دوربین S7 Edge از رزولوشن ۱۲ مگاپیکسل با گشادگی دریچه دیافراگم f/1.7 و اندازه سنسور ۲۲ میلی‌متر برخوردار است که لنز آن کمی بیرون زدگی از قاب نیز دارد. این مقدار از دیافراگم کمک به‌سزایی در جذب نور در محیط‌های تاریک می‌کند. همچنین یک فلاش تک رنگ LED کنار این دوربین موجود است. دوربین جلویی استفاده شده بر روی این دستگاه ۵ مگاپیکسل رزولوشن دارد. سامسونگ از همان دریچه دیافراگمی که بر روی دوربین پشتی استفاده کرده بر روی دوربین جلویی هم بهره برده است که امری واقعا عالی است. سیستم فوکوس بر روی این دستگاه توسط فناوری Dual Pixel تنها در چند صدم ثانیه صورت می‌گیرد. در بخش فیلمبرداری هر دو گوشی قادر هستند با رزولوشن ۴K فیلم‌های با کیفیتی را ثبت کنند. همچنین به لطف موجود بودن لرزشگیر اپتیکال فیلم‌‌های ضبط شده بسیار روان و بدون لرزش هستند. در بخش دوربین سلفی نماینده سامسونگ قادر است تا با رزولوشن QHD فیلمبرداری کند. این در حالی است که لومیا تنها توانایی ضبط فیلم‌های فول‌اچ‌دی با نرخ ۳۰ فریم را توسط دوربین سلفی دارد.
در بخش نرم‌افزاری هر دو گوشی عملکرد خوبی را ارایه می‌دهند. هر دو دارای منوی‌ خاصی از تنظیمات دستی برای عکسبرداری مانند میزان ایزو، سرعت شاتر، غلظت رنگ و … هستند. قابلیت Live Photo که یک پیش نمایش از پیش از ثبت تصاویر را نشان می‌دهد، در هر دو گوشی موجود است. فیلمبرداری با صحنه آهسته، عکاسی پانوراما و HDR دیگر گزینه‌های موجود در بخش دوربین این دو گوشی هستند. همچنین منوی خاصی با نام Lenses در رابط دوربین لومیا موجور بوده که فیلتر‌ها امکانات جالبی از عکاسی را در اختیار کاربر می‌گذارد. مورد جالب دیگری که در لومیا دیده می‌شود تنظیمات دستی برای دوربین سلفی است که می‌تواند بسیار کاربردی باشد.
در تصاویر زیر می‌توانید کیفیت عکس‌های گرفته شده توسط این دو دستگاه را مشاهده کنید.
کیفیت خروجی تصاویر در هر دو گوشی بسیار بالا بوده و هر دو عملکرد خوبی داشتند.
سرعت فوکوس دوربین نماینده سامسونگ کمی از لومیا بیشتر بوده است.
فلاش سه رنگ لومیا هنگام ثبت تصاویر در نور کم و کاهش قرمزی چشم به کار می‌آید.

در ویدیو زیر می‌توانید مقایسه‌ای از فیلمبرداری این دو هندست داشته باشید.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

کم کم به دقایق پایانی نزدیک می‌شویم. هر دو بازیکن می‌آیند تا با نشان دادن توانایی‌هایشان در پخش چندرسانه‌ای خودنمایی کنند.

صفحه نمایش‌ بزرگ و رزولوشن بالا معیار ما برای تماشای یک کلیپ جذاب بر روی یک تلفن هوشمند است. بدون شک S7 Edge با ۵.۵ اینچ نمایشگر آن‌‌هم با لبه‌های خمیده و رزولوشن QHD می‌تواند بی‌نهایت راضی کننده باشد. پخش کننده فیلم با پشتیبانی از زیرنویس فارسی و توانایی در PopUp کردن ویدیو درحال پخش (!) دیگر چه می‌خواهید؟ یک ادیتور فیلم هم در این قسمت برای ویرایش فایل‌های تصویری‌تان موجود است. اما خبری از تنظیم خاصی برای صدای هدفون هنگام تماشای ویدیو نیست. لومیا ۹۵۰XL با یک صفحه نمایش ۵.۷ اینچی و همان رزولوشن QHD حضور دارد و می‌گوید او نیز می‌تواند به خوبی نماینده سامسونگ در نمایش ویدیو‌ها عالی عمل کند. امکان نمایش زیرنویس فارسی نیز توسط ویدیو پلیر این دستگاه وجود دارد. معیار بعدی ما برای این قسمت پخش موزیک است. متاسفانه هر دو گوشی با یک اسپیکر مونو می‌خواهند شنیدن به موسقی را برای ما لذت بخش کنند. کیفیت و حجم صدا در گلکسی بهتر از لومیاست. صدای خروجی در لومیا کمی به تیزی می‌زند و حجم آن‌چنان مناسبی‌ هم ندارد. اما صدای خروجی هر دو در هدفون بسیار عالی بوده و تفاوت آن‌چنانی بین‌شان مشاهده نمی‌گردد. تنظیمات خاصی برای شخصی سازی صدا موجود بوده و شما می‌توانید با استفاده از آن‌ها به کیفیت مطلوب‌تان از صدا برسید.

هر دو هندست توانایی پخش فایل ویدیویی با رزولوشن ۴K را دارند.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری
در این دقایق پایانی هر دو گوشی در زمینه استقامت باتری مورد بررسی قرار می‌گیرند.
لومیا ۹۵۰XL با یک باتری ۳۳۰۰ میلی‌آمپری حضور دارد که می‌تواند در مدت ۱۰۰ دقیقه از صفر تا ۱۰۰ شارژ شود. همچنین باتری این گوشی قابل تعویض بوده و شما به راحتی می‌توانید آن‌ را با یک باتری دیگر عوض کنید. در بخش نرم‌افزاری انرژی و باتری این گوشی شاهد آپشن‌هایی برای بهینه‌سازی هستیم. مود‌های مختلفی که عملکرد دستگاه را با توجه با کارایی که شما از آن انتظار دارید، متناسب می‌کند. البته این مودها معمولا تنها با تنظیم نور صفحه همراه می‌شود. در تصویر زیر می‌توانید امتیازات ما به باتری این مدل را ببینید.

S7 Edge با باتری ۳۶۰۰ میلی‌آمپری حضور دارد که می‌تواند در مدت ۳۰ دقیقه ۶۰ درصد شارژ شود. در قسمت نرم‌افزاری باتری این گوشی منو‌های مختلفی برای بهینه‌سازی شارژ دستگاه وجود دارد که با فعال کردن آن‌ها می‌توانید به شارژدهی بیشتری دست یابید. یکی از این منو‌های موجود در این قسمت Ultra Power Saving نام دارد که صفحه نمایش را به دو رنگ سیاه و سفید تقسیم می‌کند و فقط اجازه دسترسی به برنامه‌های ابتدایی را به شما می‌دهد. در تصویر زیر می‌توانید امتیازات ما به باتری این مدل را ببینید.

تنظیمات بهینه سازی باتری موجود در S7 Edge جامع‌تر از لومیا است.
هر دو عملکرد مناسبی در بخش باتری دارند اما طبق اعداد بدست آمده در تست‌ها بهتر بودن S7 Edge در این زمینه مشخص است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات
حسگر اثرانگشت که این روز‌ها حضورش جزیی از الزامات بر روی تلفن‌های هوشمند شده است، بر روی S7 Edge دیده می‌شود. این حسگر داخل دکمه هومی که بخش جلویی دستگاه حضور دارد، تعبیه شده است. عملکرد این حسگر به صورتی است که تا دکمه را فشار ندهید، فعال نشده و دستگاه باز نمی‌شود. سرعت شناسایی این سنسور به نسبت نسل‌های قبلی به شدت افزایش داشته و در کسری از ثانیه قفل این گوشی باز می‌گردد. در مقابل مایکروسافت دست به نوآوری زده است و برخلاف سایرین از حسگر اثرانگشت استقاده نکرده و مسولیت حفاظت دستگاه را به حسگر عنبیه چشم سپرده است. فقط کافیست تا جلوی صفحه نمایش قرار بگیرید تا حسگر شما را شناسایی کرده و قفل دستگاه باز شود. اگرچه سرعت باز شدن قفل بالا نیست و گاهی در شرایط نوری بد، شناسایی شما مشکل می‌گردد، اما استفاده از آن بعنوان محافظ بسیار مطمعن خواهد بود.

کمپانی سامسونگ علاوه بر حسگر اثرانگشت، سنسورهای مختلفی را بر روی این سری از پرچمدارش قرار داده است. سنسورهایی مانند محاسبه ضربان قلب و غلظت اکسیژن در خون که در بخش پشتی این گوشی قرار گرفته است و با گذاشتن انگشت روی آن‌ها، به آسانی کار می‌کنند. علاوه بر این‌ ویژگی‌ها گلکسی گواهی IP68 را برای مقاومت در برابر آب و گرد و خاک بدست آورده است. در این مرحله لومیا با یک امکان کاربردی دیگر به میدان می‌آید. قابلیت Continuum که با معرفی آن سرو‌صدای زیادی به‌ پا کرد. توسط این قابلیت شما قادر خواهید بود تا با خرید داک ارزان قیمت و متصل کردن آن به تلفن همراه، یک رایانه شخصی تمام و کمال برای خود داشته باشید. نحوه کار به صورتی است که نه تنها گوشی شما از دسترس خارج نمی‌شود بلکه همزمان می‌توانید هم گوشی و هم رایانه شخصی را با هم در دسترس داشته باشید. معرفی این قابلیت نیاز کاربر را به رایانه‌های شخصی کم‌تر می‌کند و تنها با داشتن این داک و یک لومیا، کامپیوتری جیبی را در اختیارتان قرار می‌دهد. همچنین بر روی این گوشی از پورت USB Type-C استفاده شده که متاسفانه در نماینده سامسونگ شاهد چنین چیزی نیستیم. علاوه بر این هر دو هندست از NFC و بلوتوث پشتیبانی می‌کنند. گیرنده رادیو که این روز‌ها که حضورش به دست فراموشی سپرده شده است بر خلاف گلکسی بر روی لومیا موجود است. شارژ بی‌سیم یکی از قابلیت‌هایی است که بر روی هر دو تلفن هوشمند قرار دارد.
با توجه به گواهی IP68 کسب شده توسط سامسونگ، S7 Edge می‌تواند تا عمق ۱.۵ متری به مدت ۳۰ دقیقه زیر آب قرار بگیرد.
قابلیت کانتینیوم را می‌توان یکی از هیجانی‌ترین امکانات اضافی دانست که تا به امروز معرفی شده است.


وقت اضافه: قیمت

ارزش خرید، یکی از فاکتورهایی است که نقش مهمی را در انتخاب تلفن همراه دارد. در این بخش به قیمت هر یک از این دو گوشی می‌پردازیم.


شما می‌توانید با مبلغی حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان ناقابل یک عدد S7 Edge خریداری کنید. در مقابل لومیا ۹۵۰XL با قیمت ۱ میلیون و ۵۵۰ هزار تومان حضور دارد.
هر دو گوشی تقریبا ارزش خرید خوبی دارند اما لومیا با این قیمت و امکاناتی که در اختیار قرار می‌دهد به‌صرفه‌تر است.
همان طور که مشاهده کردید تا به اینجای رقابت هر دو هندست پا به پای هم آمدند و هر کدام در یک قسمت برتر بودنشان را به اثبات رساندند. به همین دلیل برای برقراری عدالت تصمیم داریم تا این بازی به وقت اضافه کشیده شود تا تصمیم‌گیری برای شما کاربرانی که رای می‌دهید، آسان‌تر باشد.


وقت اضافه اول: دستیار صوتی
همان‌طور که می‌دانید هر دو گوشی دارای دستیار صوتی اختصاصی خودشان هستند. این همراه صوتی بر روی نماینده سامسونگ S Voice و بر روی لومیا کورتانا نام دارد. هر دو برنامه به خوبی عمل می‌کنند و می‌تواند به راحتی نیازهایتان را با یک فرمان صوتی برطرف کنند. مدتی که با این دو برنامه کار شد متوجه هوش بسیار بالای کورتانا شدیم. پاسخ سوالات توسط کورتانا بدون تکیه بر اینترنت است! درست است که برای کار کردن با این برنامه نیاز به اینترنت دارید، اما پاسخ‌هایی که کورتانا می‌دهد به شیوه‌ای است که گویی با یک انسان در حال معاشرت هستید! دستیار صوتی موجود بر روی سامسونگ از سرعت خوبی برخوردار بوده اما آن هوش و ذکاوت کورتانا را ندارد. تقریبا پاسخ گویی S Voice با تکیه بر گوگل بوده و مواردی مانند باز کردن یک اپ یا اجرای یک موزیک می‌توانند توسط آن به انجام برسند. یک نکته مثبت موجود که داخل کورتانا دیده می‌شود فعال شدن این دستیار صوتی در حالت استندبای با گفتن جمله Hey Cortana است. همچنین می‌توانید حالتی را تعیین کنید که این دستیار فقط به صدای شما واکنش بدهد. ناگفته نماند که S Voice خیلی خشک و بی‌روح است و آن جذابیت صحبت با کورتانا را ندارد.


وقت اضافه دوم: قابلیت صفحه نمایش همیشه روشن
یکی از قابلیت‌هایی که در نسل جدید گوشی‌ها حضور پیدا کرده، ویژگی نمایشگر همیشه روشن است (البته چند سالی هست که نمایندگان ویندوزی از آن استفاده می‌کنند). توسط این قابلیت هنگامی که دستگاه به حالت استندبای می‌رود و صفحه نمایش آن خاموش می‌گردد، یک سری نوشته بدون نور پس زمینه بر روی صفحه گوشی ظاهر می‌گردد. این قابلیت بر روی هر دو هندست موجود بوده و شما می‌توانید در عرض چند ثانیه از اعلانات و زمان، بدون روشن کردن دستگاه با خبر شوید. این قابلیت بر روی لومیا با نام Glance و بر روی سامسونگ با نام Always On شناخته می‌گردد. در منوی تنظیمات بر روی لومیا شما قادر خواهید بود تا مدت زمان روشن ماندن Glance را تعیین کنید. همچنین مواردی مانند نمایش تاریخ، آیکون اعلانات و اطلاعات برنامه‌ها را می‌توانید برای نمایش دادن انتخاب نمایید. رنگ نوشته‌های موجود می‌توانند به قرمز، سبز و یا آبی تغییر پیدا کنند. در مقابل داخل منوی تنظیمات گلکسی در بخش Always On شما می‌توانید طرح ساعت نمایش را تغییر دهید. همچنین امکان دانلود طرح‌های بیشتر نیز وجود دارد. علاوه بر این‌ها امکان انتخاب یک پس زمینه که از رنگ‌های آبی، قرمز و سبز ساخته شده است، در قسمت نمایشگر همیشه روشن وجود دارد. میزان مصرف شارژ این فناوری در هر دو مدل در یک سطح است و نمی‌توان تفاوت زیادی را میان آن‌ها قائل شد.


با وجود دو وقت اضافه همچنان نتیجه مساوی برای این بازی بدست آمده است و این موضوع باعث می‌گردد تا بازی به پنالتی کشیده شود.

سرعت باز کرن اپلیکشین‌های پیش‌فرض: با در نظر گرفتن افکت‌های موجود در لومیا، سرعت باز کردن برنامه‌های پیش‌فرض در گلکسی بالاتر است.

سرعت ثبت تصاویر: S7 Edge قادر است تا در مدت ۱.۵ ثانیه و لومیا در مدت ۲ ثانیه تصاویر دوربین را ثبت کند.

باز شدن قفل دستگاه: باز شدن قفل دستگاه توسط حسگر اثرانگشت S7 Edge سریع‌تر از سنسور عنبیه لومیا انجام می‌پذیرد.

ثبت تصاویر در نور کم: عکس‌های روشن‌تر و باکیفیت‌تری توسط فلاش ۳ رنگ لومیا در نور شب ثبت می‌گردد.

کلید اختصاصی شاتر دوربین: لومیا به کلید اختصاصی دو مرحله‌ای برای شاتر دوربین مجهز شده است. موردی که در گلکسی شاهدش نیستیم.


موقعیت‌های خطرناکی که S7 Edge بر روی دروازه لومیا ۹۵۰XL ایجاد کرد:
طراحی ظریف‌ و شکیل‌تر
صفحه نمایش با لبه‌های خمیده
دوربین سلفی با قابلیت فیلمبرداری با رزولوشن QHD
کیفیت و حجم صدای بهتر
دارای گواهی IP68 برای مقاومت در برابر آب و گرد و خاک
وجود سنسورهای سلامتی فراوان
باتری قدرتمندتر
موقعیت‌های خطرناکی که لومیا ۹۵۰XL بر روی دروازه S7 Edge ایجاد کرد:
لنز دوربین Carl Zeiss در کنار فلاش ۳ رنگ
سیستم عامل بهینه و سبک‌تر
دریافت آپدیت‌های منظم
پشتیبانی از پورت USB Type-C
دستیار صوتی با هوش بالا
قابلیت فوق‌العاده کاربردی کانتینیوم
قیمت کمتر

به‌ نظر شما برنده مسابقه مایکروسافت لومیا 950XL و سامسونگ گلکسی S7 Edge کدام است؟!

نوشته مقایسه گلکسی S7 Edge با لومیا ۹۵۰XL: کهکشان برفی! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه هواوی میت ۸ با لومیا ۹۵۰XL: اختلاف طبقاتی!

مقایسه هواوی میت ۸ با لومیا ۹۵۰XL: اختلاف طبقاتی!

به سومین مسابقه از مرحله حذفی آی‌تی‌رسان کاپ خوش‌آمدید، مرحله گروهی به اتمام رسیده و حال شاهد رقابت هشت اسمارت‌فون برتر دنیا در مرحله حذفی هستیم. در این رقابت دو گوشی محبوب بازار به رقابت با یکدیگر می‌پردازند، در یک طرف میدان هواوی Mate 8 قرار دارد که تاکنون توانسته نماینده‌ای شایسته برای هواوی باشد و در سمت دیگر زمین تنها نماینده ویندوزی این دوره قرار دارد که با گذشتن از سد رقبایی سرسخت، توانسته خود را به مرحله حذفی برساند. بدون شک هر دو اسمارت‌فون شایسته پیروزی در این میدان هستند، بهره‌گیری از سخت‌افزار قدرتمند و استفاده از دو سیستم‌عامل مختلف موجب شده این رقابت بسیار هیجان‌انگیز باشد.

حال داور در سوت آغاز بازی می‌دمد و شروع یک رقابت سراسر هیجان را نوید می‌دهد، جوی عجیب فضای ورزشگاه را فراگرفته و طرفداران هر دو مدل منتظر ورود بازیکن محبوب خود به میدان هستند.


ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

به مانند همه مسابقات جام آی‌تی‌رسان در ده دقیقه نخست، ظاهر این دو اسمارت‌فون را به مقایسه می‌گذاریم. با ورود بازیکن هواوی به میدان بازی، طرفداران این برند یک صدا او را تشویق می‌کنند، بدنه فلزی و طراحی بی‌نقص هواوی ظاهری دل‌فریب را برای این فبلت غول پیکر به ارمغان آورده است. در پنل جلویی این اسمارت‌فون می‌توانیم شاهد نماد هواوی، اسپیکر، دوربین، چند سنسور و صد البته نمایشگر باشیم. ظاهر بخش جلویی هم‌چون ۹۹.۹ درصد اسمارت‌فون‌هاست و هیچ ویژگی خاصی ندارد. هواوی ترجیح داده است در بخش جلویی هیچ کلید سخت‌افزاری را قرار ندهد و سه کلید محبوب اندروید به صورت مجازی در دل دستگاه قرار گرفته‌اند.

در بخش پشتی این اسمارت‌فون می‌توانیم بارقه‌هایی از اصالت طراحی هواوی را مشاهده کنیم، در بالاترین بخش لنز دوربین قرار دارد که مقدار کمی بیرون‌زدگی پیدا کرده است، در بخش سمت چپ این لنز، می‌توانیم فلاش LED دوگانه را شاهد باشیم. درست کمی پایین‌تر از دوربین، هواوی اسکنر اثر انگشت را تعبیه کرده است؛ طراحی گرد این سنسور اگرچه با طراحی کلی اسمارت‌فون هماهنگ نیست اما با لنز دوربین به خوبی ست می‌شود! خصوصا اینکه این سنسور کمی تو رفتگی دارد و لنز دوربین کمی بیرون‌زدگی!

سمت راست Mate 8 میزبان کلیدهای پاور و ولوم است و در سمت چپ می‌توانیم درگاه ورود سیم‌کارت و کارت حافظه را مشاهده کنیم. در بخش پایینی پورت USB و هم‌چنین دو شبکه خروجی صدای اسپیکر (البته فقط سمت راستی مربوط به اسپیکر دستگاه است) را مشاهده می‌کنیم. بخش بالایی نیز میزبان ورودی جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون و هم‌چنین میکروفون دوم است.

حال نوبت به رقیب ردموندی می‌رسد تا با حضور یافتن در میدان مسابقه شمایل خود را به نمایش بگذارد، در بالاترین قسمت بخش جلویی لومیا ۹۵۰XL می‌توانیم اسپیکر را مشاهده کنیم،‌ درست در زیر این بخش لوگو مایکروسافت می‌درخشد که با دوربین دوم و چند سنسور استتار کرده همراهی می‌شود. نمایشگر و یک سوراخ میکروفن در بخش پایین نمایشگر تمام چیزی است که در بخش جلویی لومیا ۹۵۰XL مشاهده می‌کنیم. حاشیه‌های اطراف نمایشگر در این تلفن‌همراه چندان امیدوار کننده نیستند و بهتر بود مایکروسافت اسمارت‌فون کم حاشیه‌تری را طراحی می‌کرد!

با بازگرداندن این اسمارت‌فون به بخش پشتی اولین چیزی که می‌توانیم مشاهده کنیم یک لنز بزرگ و از حدقه بیرون زده است، شمایل این دوربین نشان از حرفه‌ای بودن آن می‌دهد. این لنز بزرگ به همراه یک فلاش LED سه‌گانه همراهی می‌شود که در کم‌تر اسمارت‌فونی شاهد آن بوده‌ایم. در کنار آن نیز تک اسپیکر دستگاه و در بالای آن میکروفون دوم لومیا جا خوش کرده است. در بخش زیرین دوربین می‌توانیم لوگو پنجره معروف مایکروسافت را مشاهده کنیم. در پایین‌ترین قسمت این بخش نیز میکروفون سوم دستگاه مشاهده می‌شود. محل ورود سیم‌کارت و کارت حافظه هم در زیر درب لومیا جاسازی شده است.

سمت راست این اسمارت‌فون را کلیدهای پاور، ولوم و شاتر دوربین تشکیل می‌دهد و در بخش سمت چپ هیچ کلیدی مشاهده نمی‌شود. بخش پایینی میزبان پورت USB نوع C است و در بخش بالایی ورودی جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون درست در مرکز قرار گرفته است.

استفاده از متریال فلزی در طراحی Mate 8 موجب شده با یک فبلت لوکس و خوش‌ ساخت روبه‌رو باشیم، علاوه بر این در طراحی هواوی اصالت بیش‌تری را شاهد هستیم. در واقع لومیا ۹۵۰XL درست همان چیزی است که در محصولات نوکیا می‌دیدیم، اگرچه نمی‌توان این اسمارت‌فون را زشت نامید اما اگر بخواهیم واقع‌بینانه شمایل لومیا ۹۵۰XL‌ را قضاوت کنیم، نمی‌توانیم آن را یک اسمارت‌فون دل‌ربا بخوانیم (بر خلاف محصولات نوکیا). البته با توجه به اینکه امروزه اکثر اسمارت‌فون‌های فلزی ظاهری شبیه به یکدیگر را دارند خاص بودن لومیا ۹۵۰XL کاملا مشهود است!


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

با شمایل ظاهری هر دو رقیب آشنا شدیم، حال بهتر است وضعیت آمادگی جسمانی این دو بازیکن را بسنجیم، در یک سمت میدان هواوی Mate 8 قرار گرفته است، این فبلت ۶ اینچی ابعادی ۱۵۷.۱ در ۸۰.۶ در ۷.۹ میلی‌متری دارد، این فبلت با وزن ۱۸۵ گرمی خود نشان می‌دهد در دسته سبک‌وزن‌ها قرار نمی‌گیرد، اگرچه با توجه به سایز این اسمارت‌فون وزن آن رقمی معقول است. گذشته از وزن، ضخامت ۷.۸ میلی‌متری Mate 8 نشان می‌دهد آمادگی جسمانی این اسمارت‌فون در سطح خوبی است. در سمت مقابل لومیا ۹۵۰XL ایستاده است، اسمارت‌فونی ۵.۷ اینچی که با ابعاد ۱۵۱.۹ در ۷۸.۴ در ۸.۱ و وزن ۱۶۵ گرمی خود نشان می‌دهد اگرچه ضخامت نسبتا زیادی دارد اما از اضافه وزن رنج نمی‌برد. اگرچه با توجه به سایز متفاوت دو اسمارت‌فون نمی‌توان به خوبی در رابطه با وزن این دو اظهار نظر کرد اما اگر بخواهیم یک نسبت ساده بگیریم درمی‌یابیم لومیا ۹۵۰XL کم‌وزن‌تر است و در بخش ضخامت نیز برتری به Mate 8 تعلق می‌گیرد.

 

کیفیت ساخت هر دو اسمارت‌فون در سطح خوبی است، بدنه پلی‌کربنات لومیا ۹۵۰XL از مرغوب‌ترین نوع پلاستیک ساخته شده است. در سمت مقابل میدان، Mate 8 با داشتن بدنه‌ یکپارچه فلزی نشان می‌دهد آمده است تا برتری را در این بخش به سود خود کند. همان‌طور که گفته شد پلی‌کربنات مورد استفاده در لومیا ۹۵۰XL‌ از مرغوب‌ترین نوع پلاستیک است اما هیچ چیز جای اسمارت‌فون فلزی و حس سرمای منتقل شده از فلز به انگشتان را نمی‌گیرد!

لومیا ۹۵۰XL آمده است تا پرچم‌دار باشد، استفاده از بدنه پلاستیکی در زمانی که حتی میان‌رده‌ها نیز رنگ فلز به خود گرفته‌اند، برای یک پرچم‌دار، یک نقطه ضعف بزرگ به حساب می‌آید، البته دوری جستن از فلز موجب شده است این فبلت وزنی کم‌تر داشته باشد و در برابر خط و خش و هم‌چنین ضربات کوچک مقاومت بهتری را از خود به نمایش بگذارد.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

۲۰ دقیقه ابتدایی را شاهد خودنمایی دو اسمارت‌فون بودیم، حال نوبت به آن رسیده تا ببینیم این دو اسمارت‌فون چه چیزی در چنته دارند. در ادامه نمایشگر این دو را به مقایسه می‌گذاریم.

هواوی Mate 8 نمایشگری ۶ اینچی دارد که از رزولوشن فول‌ اچ‌دی بهره می‌برد، این نمایشگر با چگالی ۳۶۷ پیکسل در هر اینچی خود رهایی هواوی از قید و بند اعداد را به نمایش می‌گذارد. این نمایشگر از نوع IPS LCD است و به وسیله گوریلا گلس ۴ محافظت می‌شود.

در سمت دیگر میدان محصول ۵.۷ اینچی ردموندی‌ها ایستاده است، لومیا ۹۵۰XL به نمایشگری از نوع AMOLED مجهز شده است که با داشتن وضوح ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ به چگالی پیکسلی ۵۱۸ppi دست پیدا کرده است. به مانند هواوی، مایکروسافت نیز برای حفاظت از این بخش حساس از گوریلا گلس ۴ استفاده کرده است.

تصاویر به نمایش درآمده در هر دو اسمارت‌فون از نظر طبیعی بودن رنگ‌ها در سطح خوبی هستند و حتی در نمایشگر امولد لومیا ۹۵۰XL شاهد رنگ‌هایی طبیعی و به دور از اغراق هستیم. عمق رنگ مشکی در نمایشگر نماینده ردموند بیش‌تر از Mate 8 است. در نگاه از زوایا نیز نماینده مایکروسافت عملکرد بهتری دارد و رنگ‌ها با تغییرات کم‌تری همراه هستند. اگرچه از نظر اعداد لومیا ۹۵۰XL چگالی بیش‌تری دارد و در نتیجه می‌بایست تصاویر را با وضوح بیش‌تری به نمایش بگذارد اما در عمل تفاوت زیادی میان این دو رقیب دیده نمی‌شود و عملکرد کم نقصی را از هر دو بازیکن شاهد هستیم. در ادامه مقایسه‌ای تصویری را میان نمایشگر این دو اسمارت‌فون مشاهده می‌کنید، اسمارت‌فون سمت راست لومیا ۹۵۰XL و سمت چپ هواوی Mate 8 است.

نمایشگر مورد استفاده در لومیا ۹۵۰XL را بیش‌تر می‌پسندم، رنگ‌ها عمق بیش‌تری دارند و در نمایش رنگ مشکی و سفید عملکرد بهتری را شاهد هستیم. گذشته از این در نگاه از زوایا تغییر رنگ محسوسی دیده نمی‌شود. بدون شک نمایشگر لومیا ۹۵۰XL در نوع خود بسیار خوب است و می‌توان آن را یکی از برترین‌ها دانست. البته نمایشگر Mate 8 نیز عملکرد خوبی را دارد، رنگ‌ها کاملا طبیعی هستند و وضوح تصویر پابه‌پای نمایشگرهای با چگالی بیش‌تر پیش می‌آید. عملکرد هر دو در زیر نور آفتاب عالی است اما باز هم این نماینده ویندوزی است که تصاویر را بهتر به نمایش می‌گذارد.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

به واپسین دقایق نیمه ابتدایی مسابقه وارد می‌شویم، حال کمی خستگی در چشمان هر دو بازیکن رویت می‌شود و هر دو آماده می‌شوند تا به واسطه نرم‌افزار به نبرد با یکدیگر بشتابند.

اگرچه اندروید و iOS را می‌توان دارای مشترکاتی دانست اما این سطح اشتراک در بین اندروید و ویندوز بسیار ناچیز است. در یک سمت میدان نماینده شایسته ویندوز قرار دارد که با بهره‌مندی از پلتفرم متمایز و خاص ویندوز موبایل می‌تواند لقب خاص‌ترین اسمارت‌فون جام را از نظر نرم‌افزاری به خود اختصاص دهد. لومیا ۹۵۰XL از آخرین نسخه ویندوز منتشر شده یعنی ویندوز ۱۰ موبایل استفاده می‌کند. ظاهر این پلتفرم هرچند برای کاربران دسکتاپ آشنا به نظر می‌رسد اما ورود به فضایی با طراحی خاص مترو حتما برای کاربران اندروید و iOS سخت خواهد بود. در ویندوز ۱۰ موبایل، همه چیز را کاشی‌ها شکل می‌هند در واقع دنیای ویندوز موبایل به طرزی هنرمندانه کاشی‌کاری شده است!

خو گرفتن با محیط ویندوز ۱۰ موبایل در ابتدا چندان ساده به نظر نمی‌رسد اما پس از مدتی متوجه می‌شوید چقدر این فضا را دوست دارید! از نظر تعداد اپلیکیشن بدون شک ویندوز موبایل توان رقابت با اندروید و iOS را ندارد، اما بزرگی می‌گفت اگرچه تعداد اپلیکیشن‌های ویندوز موبایل کم است اما از هر کدام بهترین را دارد!

شاید تاحدودی بتوان دیدگاه‌ بالا را درست دانست، زیرا امروزه اکثر اپلیکیشن‌های موجود در فروشگاه اندروید و iOS یا به صورت کلی کیفیت و کارایی لازم را ندارند و یا با داشتن نمونه‌های بهتر شانسی برای خوب بودن در آن‌ها دیده نمی‌شود، بنابراین نمی‌توان صرف به برتری کمی سایر پلتفرم‌ها، ویندوز موبایل را ناقص دانست و باید به برتری کیفی نیز توجه کرد. البته از یکسو ضعف این پلتفرم را در بخش اپلیکیشن‌های معروف که شالوده اصلی هوشمندی یک اسمارت‌فون را بنا نهاده‌اند، نمی‌توان نادیده گرفت. اکثر اپلیکیشن‌های معروف و پر استفاده در ابتدا برای ویندوز موبایل عرضه نمی‌شوند و حتی پس از عرضه با تاخیر، معمولا امکاناتی کم‌تر از نسخه‌های مشابه در سایر سیستم‌عامل‌ها را دارند. اگرچه مایکروسافت را می‌توان پادشاه سیستم‌عامل در دسکتاپ‌ها دانست اما هنوز تا تکمیل ویندوز موبایل و به بلوغ رسیدن آن زمان زیادی باقی مانده است.

در سمت مقابل میدان هواوی Mate 8 قرار دارد، این اسمارت‌فون از اندروید مارشملو استفاده می‌کند که البته با رابط‌کاربری اختصاصی هواوی یعنی اموشن تزیین شده است. در رابطه با سیستم‌عامل اندروید لازم به بیان چیزی نیست، اما اگر بخواهیم در رابطه با رابط‌کاربری صحبت کنیم، می‌توانیم آن را یک نقطه قوت برای محصولات هواوی بدانیم. اموشن در نسخه‌های جدید به خوبی توانسته بر استفاده بیش از حد از منابع غلبه کند و با توجه به قدرت بیش‌تر اسمارن‌فون‌های امروزی دیگر خبری از هنگ و یا کندی دیده نمی‌شود. طراحی اپل‌گونه بخش‌های مختلف این رابط‌کاربری به زیبایی صورت گرفته است. خو گرفتن با این رابط‌کاربری راحت خواهد بود و البته دل‌ کندن از آن ممکن است کمی سخت باشد، امکانات و قابلیت‌های قرار گرفته در این رابط کاربری به خوبی پاسخ‌گوی نیازهای کاربران خواهد بود و نمره قبولی را دریافت خواهد کرد.

Windows 10 Mobile

EMUi

شخصا اندروید را بیش‌تر می‌پسندم، خصوصا اندرویدی که با رابط‌کاربری اموشن تزیین شده باشد. اگرچه با دیدن برخی از قابلیت‌های موجود در ویندوز موبایل از جمله کانتینیوم، هیجان‌زده می‌شوم اما به هیچ وجه دوست ندارم پلتفرمی را تجربه کنم که هنوز به بلوغ نرسیده است!

در رابطه با ظاهر نمی‌توانم نظر خاصی را بدهم، سادگی و خاص بودن ویندوز موبایل چیزی نیست که همگان به دنبال آن باشند اما بسیار دوست داشتنی است خصوصا برای کسانی که اکثر وقت خود را با محصولات مایکروسافت می‌گذرانند. با این همه به شدت معتقد بر این هستم که ویندوز موبایل در جایگاه حقیقی خود قرار ندارد و شاید بیش از حد مورد بی‌مهری قرار گرفته است.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

نیمه ابتدایی بازی را پشت سر گذاشته‌ایم، پس از استراحتی کوتاه هر دو بازیکن به میدان آمده‌اند تا از دیگر منظرها نیز شاهد رقابت‌شان باشیم، در ده دقیقه آینده قرار است نگاهی به سخت‌افزار این دو اسمارت‌فون داشته باشیم تا ببینیم کدام‌یک قدرت بدنی بیش‌تری دارد.

نماینده غول‌پیکر هواوی یعنی Mate 8 با بهره‌گیری از چیپست ساخته شده توسط کمپانی مادر نشان می‌دهد که به تولیدات داخلی اعتقادی راسخ دارد، چیپست مورد استفاده در این فبلت کایرین ۹۵۰ است که نسل پیشین پرچم‌داران کایرین محسوب می‌شود؛ این پردازنده ۸ هسته دارد که به دو قسمت ۴ هسته‌ای تقسیم شده است. چهار هسته اول کورتکس A72 است که بر روی کلاک ۲.۳ گیگاهرتز تنظیم شده و چهار هسته ثانویه کمی ضعیف‌تر هستند و برای کارهای سطح پایین‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ این چهار هسته ۱.۸ گیگاهرتز سرعت دارند و از نوع کورتکس A53 هستند.

وظیفه پردازش‌های گرافیکی در این چیپست برعهده Mali-T880 MP4 قرار دارد، از دیگر مشخصات سخت‌افزاری Mate 8 می‌توان به ۳ یا ۴ گیگابایت رم در کنار ۳۲/۶۴/۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی اشاره کرد.

دیگر بازیکن حضور یافته در این رقابت از پردازنده اسنپدراگون ۸۱۰ استفاده می‌کند، اگرچه اسنپدراگون ۸۱۰ لکه ننگی بر پیکره کوالکام بود اما نمی‌توان این لکه را دامن‌گیر لومیا ۹۵۰XL هم دانست. از جمله ویژگی‌های این چیپست نه چندان به‌روز می‌توانیم به ۸ هسته پردازشی اشاره کنیم که به دو گروه چهار هسته‌ای تقسیم شده‌اند. گروه اول به چهار هسته ۱.۵ گیگاهرتزی از نوع کورتکس A53 مجهز شده است و گروه چهارتایی دیگر ۲ گیگاهرتز سرعت دارند و از نوع کورتکس A57 هستند.

پردازش‌‌های گرافیکی در این چیپست به وسیله رابط آدرنو ۴۳۰ انجام می‌پذیرد. از دیگر مشخصات سخت‌افزاری لومیا ۹۵۰XL می‌توانیم به ۳ گیگابایت رم و ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی اشاره کنیم. البته میزان حافظه هر دو دستگاه از طریق کارت حافظه قابل افزایش است.

اگرچه هر دو اسمارت‌فون را نمی‌توان کاملا به‌روز دانست اما این به معنی ضعف آن‌‌ها در امر سخت‌افزار نیست، عملکرد هر دو چیپست در کارهای روزمره قابل قبول است اما در پردازش‌های سنگین کفه ترازو کمی به سمت محصول هواوی سنگین می‌شود. گرمای تولید شده توسط اسنپدراگون ۸۱۰ که یکی از اصلی‌ترین مشکلات این چیپست بود به لطف استفاده از سیستم خنک کننده مایع در لومیا ۹۵۰XL تا حد زیادی مرتفع شده است اما بازهم در هنگام پردازش‌های به شدت سنگین فبلت مذکور کمی از کوره در می‌رود و داغ می‌کند! البته نماینده چینی حاضر در میدان نیز استعداد خوبی در داغ شدن دارد.

در ویدیو زیر می‌توانید عملکرد این دو اسمارت‌فون را در اجرای بازی‌ها مشاهده کنید:


بنچ‌مارک‌ها برای محصولات ویندوزی از معیار متفاوتی استفاده می‌کنند و قابل مقایسه با دستگاه‌های اندرویدی نیستند. با این حال در این قسمت نمی‌توان از لحاظ سخت‌افزاری تفاوت خاصی میان این دو قائل شد. هر دو اسمارت‌فون در کارهای روزمره و عادی عملکرد مشابه‌‌ای دارند و در کارهای سنگین نیز کاملا موفق هستند.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

لحظات اوج بازی را پشت سر گذاشته‌ایم، هر دو اسمارت‌فون در بخش دوربین مدعی هستند، بنابراین با خیالی آسوده پا به میدان گذاشته‌اند. حال قرار است این دو اسمارت‌فون را از این لحاظ به مقایسه بگذاریم و ببینیم این دو مدعی در این بخش حیاتی چه عملکردی را از خود نشان می‌دهند.

در یک سمت میدان نماینده شایسته مایکروسافت، لومیا ۹۵۰XL با بهره‌گیری از یک سنسور ۲۰ مگاپیکسلی خودی نشان می‌دهد و با بیان جملاتی حریف را به مبارزه می‌طلبد. مایکروسافت این لنز را با همکاری کمپانی معروف کارل زایس تولید کرده است، از جمله مشخصات این سنسور می‌توان به گشودگی دیافراگم F/1.9، تشخیص فاز خودکار، لرزش‌گیر اپتیکال و همراهی توسط فلاش LED سه‌گانه اشاره کرد. اگر بخواهیم نگاهی به ویژگی‌های موجود برای این دوربین داشته باشیم می‌توانیم به سایز ۱/۲.۴ اینچی سنسور، اندازه پیکسل ۱.۱۲ µm، فناوری PureView، تشخیص چهره، پانوراما و HDR اشاره کنیم.

در سمت دیگر میدان مسابقه، بازیکن چشم‌بادامی هواوی قرار گرفته است. سنسور به کار رفته در این فبلت ۱۶ مگاپیکسلی است، تشخیص فاز و فوکوس خودکار، گشودگی دیافراگم f/2.0 و لرزش‌گیر اپتیکال در کنار بهره‌مندی از فلاش LED دوگانه تشکیل دهنده بخش سخت‌افزاری این سنسور است. با نگاهی به لیست ویژگی‌های این اسمارت‌فون می‌توانیم ۱/۲.۸ اینچ سایز سنسور، فوکوس با لمس، تشخیص چهره و لبخند، پانوراما و HDR‌ را مشاهده کنیم.

تصاویر به ثبت رسیده توسط هر دو دوربین کیفیت خوب و قابل قبولی دارند اما اگر بخواهیم از منظر مقایسه این دو اسمارت‌فون را بسنجیم می‌توانیم برتری مطلق را به لومیا ۹۵۰XL اعطا کنیم. تصاویر به ثبت رسیده توسط لنز ۲۰ مگاپیکسلی این اسمارت‌فون جزییات فوق‌العاده‌ای دارد و در ثبت رنگ‌ها و جذب نور عملکرد بهتری را شاهد هستیم..

 

 

بدون استفاده از فلاش

بدون استفاده از فلاش

با استفاده از فلاش

با استفاده از فلاش

در بخش دوربین سلفی محصول آمریکایی از سنسوری ۵ مگاپیکسلی استفاده می‌کند که گشودگی دیافراگم آن f/2.4 است و توانایی ضبط تصاویر با کیفیت فول اچ‌دی را هم دارد. دیگر بازیکن موجود در زمین یعنی هواوی Mate 8‌ به سنسوری ۸ مگاپیکسلی مجهز شده است، گشودگی دیافراگم این سنسور f/2.4 است و هم‌چون رقیب توانایی ضبط تصاویر با کیفیت فول اچ‌دی را هم دارد. اگرچه در این بخش برتری عددی با Mate 8 است اما تصاویر ثبت شده توسط دوربین سلفی لومیا ۹۵۰XL کیفیت و وضوح بیش‌تری دارند و رنگ‌ها در آن زیباتر به ثبت رسیده‌اند، کادر تصاویر سلفی لومیا ۹۵۰XL بزرگ‌تر است که می‌تواند در برگیرنده جزییات بیش‌تری باشد.

 

حال بهتر است نگاهی دقیق‌تر به عملکرد این دو تلفن‌همراه در بخش فیلم‌برداری داشته باشیم، محصول ساخته مایکروسافت می‌تواند ویدیو ۴K را با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه ثبت کند، در سمت مقابل محصول ساخته هواوی هم‌چون بیش‌تر تولیدات این شرکت توانایی ضبط تصاویر با کیفیت بالاتر از فول اچ‌دی را ندارد و در بهترین حالت می‌تواند تصاویر را به صورت فول اچ‌دی و با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه به ثبت برساند. محصول ساخته هواوی از ضبط تصاویر به صورت صحنه آهسته نیز پشتیبانی می‌کند که می‌تواند لحظاتی هیجان انگیز را به ارمغان آورد موردی که در نماینده ویندوز نیز شاهدش هستیم. در ادامه تست ویدیو گرفته شده توسط این دو اسمارت‌فون را مشاهده می‌کنید:


در بخش نرم‌افزار دوربین، هر دو اسمارت‌فون عملکردی حرفه‌ای را به نمایش گذاشته‌اند. اپلیکیشن دوربین به کار رفته در لومیا ۹۵۰XL از نظر امکانات در سطح متوسطی است و توان رقابت با Mate 8 را ندارد (البته برنامه‌های اختصاصی خاصی برای آن در نظر گرفته شده که می‌بایست آن‌ها را دانلود کنید). از جمله امکاناتی که در حالت دستی هر دو مدل در اختیار کاربر قرار می‌دهند می‌توان به سرعت شاتر، ایزو، میزان سفیدی و … اشاره کرد.

اپلیکیشن دوربین لومیا ۹۵۰XL

اپلیکیشن دوربین هواوی Mate 8

اگر بخواهم از نظر کیفی دوربین یک مدل را انتخاب کنم بدون شک به سراغ لومیا ۹۵۰XL می‌روم، تصاویر ثبت شده توسط این دوربین در نوع خود بی‌نظیر هستند و با یکی از حرفه‌ای‌ترین‌ها رو به رو هستیم. کیفیت بی‌نظیر تصاویر در کنار جذب نور فوق‌العاده، دوربین این اسمارت‌فون را به گزینه‌ای ایده‌آل تبدیل می‌کند. این برتری در تصاویر سلفی نیز به خوبی قابل مشاهده است. اما از لحاظ فیلم‌برداری می‌توان برتری را به Mate 8 نسبت داد.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

حال هر دو اسمارت‌فون به زمین‌های خود باز می‌گردند و سعی می‌کنند فضای بازی را به آرامش بکشانند. در ادامه قصد داریم نگاهی به بخش مولتی‌مدیا در این دو اسمارت‌فون داشته باشیم.

بدون شک هر دو فبلت حاضر در این میدان برای تماشای فیلم ایده‌آل هستند، نمایشگر ۶ و ۵.۷ اینچی مورد استفاده در این دو اسمارت‌فون به خوبی پاسخ‌گوی کاربران عاشق فیلم است. عمق رنگ بیش‌تر لومیا ۹۵۰XL و هم‌چنین زاویه دید بهتر می‌تواند موجب برتری این اسمارت‌فون شود اما عملکرد بهتر هواوی Mate 8 در بخش صدا با در اختیار داشتن صدایی حجیم‌تر و با کیفیت‌تر می‌تواند این بخش را به تساوی بکشاند. گذشته از این جای‌گیری بلندگوها در هواوی Mate 8 بهتر است و لذت بیش‌تری را به همراه دارد. در بخش هندزفری نیز عملکرد هر دو اسمارت‌فون تقریبا برابر است و تفاوت خاصی میان آن‌ها دیده نمی‌شود. کیفیت هندزفری در حد خوبی است و صدای خروجی کیفیت و حجم قابل قبولی دارد. اپلیکیشن پلیر موجود در هر دو فبلت نیز پاسخ‌گوی نیازهای ابتدایی کاربران است.

اگر بخواهم برای تماشای فیلم یک اسمارت‌فون را انتخاب کنم به سمت هواوی Mate 8 می‌روم. عملکرد کم نقص این اسمارت‌فون در به نمایش گذاشتن تصاویر در کنار کیفیت و حجم صدای بیش‌تر موجب می‌شود این فبلت ۶ اینچی یک گزینه ایده‌ال برای تماشای فیلم باشد. اگر بخواهم در رابطه با کیفیت هندزفری سخت‌گیرانه نظر بدهم می‌توانم برتری را با میزان بسیار کمی به هندزفری لومیا ۹۵۰XL اعطا کنم.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

به دقایق پایانی بازی نزدیک می‌شویم، هر دو تیم تاکنون حملات زیادی را بر روی دروازه یکدیگر ایجاد کرده‌اند، اگرچه خستگی در چشمان هر دو بازیکن رویت می‌شود اما مصرانه خواستار ادامه دادن بازی و ایجاد موقعیت‌های بیش‌تر روی دروازه حریف هستند. حال نگاهی به باتری و عمر شارژدهی آن می‌اندازیم تا ببینیم کدام یک از این دو رقیب سرسخت عملکرد بهتری را در این بخش دارد.

لومیا ۹۵۰XL‌ به یک باتری ۳۳۴۰ میلی‌آمپری مجهز شده است. این باتری می‌تواند انرژی لازم برای پخش ممتد ویدیو به مدت ۹ ساعت و ۴۵ دقیقه و هم‌چنین وب‌گردی ۱۰ ساعت و ۸ دقیقه‌ای را تولید کند. در سمت مقابل حریف از یک باتری حجیم‌تر ۴۰۰۰ میلی‌آمپری استفاده می‌کند. با یک‌بار شارژ این باتری می‌توانید ۱۱ ساعت و ۵۰ دقیقه ویدیو تماشا کنید و یا ۱۶ ساعت و ۴۹ دقیقه را در وب بچرخید. زمان مورد نیاز برای شارژ شدن باتری هر دو بازیکن ۱۰۰ دقیقه است.

هر دو اسمارت‌فون در بخش باتری عملکرد خوبی را به نمایش گذاشته‌اند، البته برتری در این بخش با محصول چشم بادامی است. شاید حجم بیش‌تر باتری را بتوان یکی از دلایل این برتری دانست.

اعداد به دست آمده به وضوح برتری را به نمایش می‌گذارند، زمان تقریبا ۱۷ ساعته به دست آمده برای وب‌گردی برا من بسیار خوب و مناسب است. اگرچه لومیا ۹۵۰XL در مقابل Mate 8 شانسی برای پیروزی در بخش باتری را ندارد اما در مقایسه با سایر پرچم‌داران یک گزینه خوب و ایده‌آل به حساب می‌آید. البته این را نیز در نظر بگیرید که باتری لومیا قابل تعویض است و می‌توان به راحتی پس از اتمام شارژ دستگاه باتری آن را تعویض کرد.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

دقایق انتهایی بازی را درحالی سپری می‌کنیم که از هیجان و شور اولیه خبری نیست و هر دو تیم سعی می‌کنند دقایق پایانی را به دفاع بپردازند و کم‌تر به فکر حمله می‌افتند. حال بهتر است ویژگی‌های ارثی این دو محصول را مقایسه کنیم.

لومیا ۹۵۰XL به عنوان بهترین محصول ویندوزی که تاکنون پا به عرصه وجود گذاشته با دستی پر از خانه پدری بیرون آمده است. از جمله ویژگی‌های این لومیا می‌توان به بهره‌مندی از سنسور اسکنر عنبیه چشم اشاره کرد. این تکنولوژی یکی از تازه‌ترین ابزارها به جهت تشخیص هویت بیومتریک است. عملکرد این سنسور کاملا بی‌نقص است و عملیات اسکن عنبیه چشم در کم‌ترین زمان و با بیش‌ترین دقت انجام می‌پذیرد. اگرچه این تکنولوژی برخی از قابلیت‌های سنسور اثر انگشت را به همراه ندارد اما مکانیزم آن در نوع خود جالب است. از جمله دیگر ویژگی‌های این لومیا می‌توان به سنسور فشار سنج، ژیروسکوپ، قطب‌نما، سنسور تشخیص حرکت و پشتیبانی از شارژ بی‌سیم اشاره کرد.

دیگر بازیکن حاضر در میدان هواوی Mate 8 هم‌چون اکثر پرچم‌داران به سنسور اثرانگشت مجهز شده است. جای‌گیری خوب این سنسور در بخش پشتی ویژگی‌ها و کاربردهای جالبی را به ارمغان آورده است. از دیگر ویژگی‌های این فبلت می‌توان به سنسور سنجش فشار، ژیروسکوپ و قطب‌نما اشاره کرد.

شاید هدف و کاربرد اصلی سنسور تشخیص هویت به کار رفته در هر دو اسمارت‌فون یکی باشد اما اسکن عنبیه چشم آن هم با سرعتی فوق‌العاده می‌تواند جو فیلم‌های علمی-تخیلی بیش‌تری را در کاربر ایجاد کند. هم‌چنین این فناوری عمری تازه‌تر به نسبت اسکنرهای اثر انگشت دارد. در مقابل سنسور اثر انگشت به کار رفته در Mate 8 که از نوع اکتیو است قابلیت‌های جالبی را به ارمغان می‌آورد که به عنوان مثال یکی از آن‌ها استفاده به عنوان اسکرول است که در نوع خود بسیار کاربردی و مفید خواهد بود.


وقت اضافه: قیمت

وقت‌های قانونی بازی به اتمام رسیده است و با اعلام داور وقت اضافه این رقابت سراسر هیجان شروع می‌شود. حال می‌خواهیم به سراغ قیمت این دو بازیکن برویم و دریابیم کدام یک از این دو رقیب سرسخت، رفیق بهتری برای جیبمان است.

لومیا ۹۵۰XL هم‌اکنون با حداقل قیمت یک میلیون و پانصد هزار تومان به فروش می‌رسد که برای یک پرچم‌دار مبلغ مناسبی است. هواوی Mate 8 نیز با قیمت ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار توامن فروخته می‌شود.

حال داور سوت پایان بازی را به صدا در می‌آورد و این شما هستید که می‌بایست به وسیله آرا خود برنده این رقابت هیجان انگیز را مشخص کنید.


موقعیت‌های خطرناکی که لومیا ۹۵۰XL‌ بر روی دروازه هواوی Mate 8 ایجاد کرد:

  • وزن کم‌تر
  • عملکرد بهتر نمایش‌گر در نمایش رنگ‌ها و نگاه از زوایا
  • پشتیبانی نرم‌افزاری بهتر
  • بهره‌مندی از چیپست ساخته اسنپدراگون
  • دوربین اصلی و سلفی با کیفیت‌تر
  • کیفیت هندزفری کمی بهتر است
  • بهره‌مندی از سنسور اسکن عنبیه چشم
  • باتری قابل تعویض با قابلیت شارژ به صورت بی‌سیم

موقعیت‌های خطرناکی که هواوی Mate 8 بر روی دروازه لومیا ۹۵۰XL‌ ایجاد کرد:

  • ضخامت کم‌تر
  • بدنه فلزی
  • استفاده از سیستم‌عامل اندروید و رابط کاربری اموشن
  • فیلم‌برداری بهتر
  • کیفیت و حجم صدای بیش‌تر در بلندگو اصلی
  • عمر باتری بیش‌تر
  • امکانات بیش‌تر سنسور اثر انگشت در مقایسه با اسکنر عنبیه چشم

 

به‌ نظر شما برنده مسابقه مایکروسافت لومیا 950XL و هواوی میت 8 کدام است؟!

نوشته مقایسه هواوی میت ۸ با لومیا ۹۵۰XL: اختلاف طبقاتی! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه لومیا ۹۵۰XL‌ با ال‌جی V10: تفاوت را احساس کنید!

مقایسه لومیا ۹۵۰XL‌ با ال‌جی V10: تفاوت را احساس کنید!

امروز و در این ساعت با سومین بازی جام آی‌تی‌رسان همراه شما عزیزان هستیم. تا به امروز ۴ گوشی مقابل هم قرار گرفته‌اند و با تلاش هرچه بیشتر سعی در پیروز شدن و بالا آمدن داشته‌اند. با همه این‌ها امروز یکی از متفاوت‌ترین نبردهای جام را شاهد خواهیم بود.

بازیکن اول نماینده‌ای از شرکت مایکروسافت است که در اکتبر سال ۲۰۱۵ معرفی شد. همراه آن یک داک برای تبدیل تلفن همراه به رایانه شخصی هم معرفی گردید که بسیار سر و صدا کرد و مورد تحسین قرار گرفت. این مدل در نبرد امروز ما و در بحث دوربین فوق‌العاده عمل می‌کند و با ویندوز ۱۰ همراه است.

دومین بازیکن نماینده‌ای از شرکت ال‌جی است که اکتبر ۲۰۱۵ معرفی شد و با دو صفحه نمایش و همچنین بدنه‌ای مقاوم با گواهی‌های نظامی جنجال برانگیز همراه بود. این مدل در بخش دوربین و فیلمبرداری عالی عمل می‌کند و بسیار مورد تحسین واقع شده‌ است.

خب فکر می‌کنم حدس زده‌اید چه مدل‌هایی از این دو برند قرار است با هم مسابقه داشته باشند. بلی درست است ال‌جی V10 و مایکروسافت ۹۵۰XL.

پس همراه ما باشید تا شاهد رقابت جنجالی این دو گوشی سرشار از نوآوری باشیم.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی

سوت آغاز بازی زده شد و هر دو گوشی مقابل یک‌دیگر قرار گرفتند. هرکدام جذابیت‌های خاصی در طراحی دارند و سعی می‌کنند با نشان دادن‌شان خودنمایی کنند.

هیچ دکمه خارجی در بخش جلویی لومیا ۹۵۰XL دیده نمی‌شود و تنها چیز‌هایی که مشاهده می‌شود دوربین دوم، حسگرهای مختلف، خروجی اسپیکر، محفظه میکروفون و نام مایکروسافت است. قسمت جلویی کاملا مشکی و از جنس شیشه بوده و در جذب نشدن اثر انگشت خوب عمل می‌کند.

ال‌جی V10 بر خلاف لومیا در نمای جلویی از دو قسمت شیشه (که مربوط به صفحه نمایش است) و پلاستیکی فوق‌العاده مستحکم تشکیل شده است. بر روی بخش پلاستیکی خروجی اسپیکر و حسگر‌ها و نام ال‌جی قرار گرفته‌اند. مورد دیگر در این بخش، صفحه نمایش دوگانه ال‌جی V10 است که در زمان خاموش بودن صفحه نمایش آن‌چنان قابل تشخیص نیست و یک پارچه به نظر می‌رسد. دو عدد دوربین در سمت چپ صفحه نمایش دوم V10 نیز قرار گرفته است.

طراحی در بخش‌های کناری هر دو کاملا باهم فرق دارد. همان طور که می‌دانید ال‌جی سعی در استفاده از دکمه‌های خارجی در پشت دستگاه داشت (حداقل در نسل پیشین) V10 هم از این قاعده مستثنی نبوده و هیچ دکمه‌ای در بخش‌های کناری آن قرار نگرفته و همین موضوع باعث شد ال‌جی بتواند از یک نوار فلزی در دو لبه راست و چپ استفاده کند. این نوار از جنس فولاد ضد زنگ بوده و واقعا محکم است. در لبه پایینی می‌توانید شاهد ورودی پورت USB، ورودی هدفون، محفظه میکروفون و اسپیکر باشید. در لبه بالایی چیزی جز دو نقطه کوچک قرار ندارد که آن دو میکروفون دوم و حسگر مادون قرمز هستند.

در لومیا ۹۵۰XL آن صفحه شیشه‌ای تا نیمه کم‌تر لبه‌های کناری ادامه‌ پیدا کرده بعد از آن قسمت شیشه‌ای به یک بخش پلاستیکی می‌رسیم که به بدنه پشتی دستگاه ختم می‌شود. دور تا دور دستگاه به همین شکل ساخته شده است. دکمه‌های خارجی تماما در لبه راستی گوشی تعبیه شده‌اند و در قسمت‌های دیگر شاهد هیچ دکمه دیگری نیستیم.

در لبه پایینی دستگاه پورت USB و در قسمت بالایی این جک هدفون است که خودنمایی می‌کند. جنس دکمه‌های به‌کار رفته شده هم از فلزی ظریف است. به طراحی بخش پشتی هریک از این دو دستگاه می‌رسیم. جایی که بخش انبوهی از زیبا جلوه دادن دستگاه را به عهده دارد.

هر دو گوشی در بدنه خود از پلاستیک استفاده کرده‌اند اما جنس ‌هرکدام به طور کلی با هم متفاوت است. در لومیا یک پلاستیک مات استفاده شده که با در دست گرفتن حس نرم بودن و راحتی را القا می‌کند. قاب پلاستیکی V10 از یک طرح کاشی ریز و کمی برجسته تشکیل شده و زیبایی خاصی را به بدنه پشتی دستگاه بخشیده است. همین برجستگی‌ها باعث می‌شود که گوشی به راحتی در دست قرار بگیرد و لیز نخورد. بر روی قسمت بالایی این قاب شاهد سه دکمه پاور، کاهش و افزایش صدا هستیم. در بالای این دکمه‌ها دوربین درون یک فریم برجسته و ضخیم فلزی جای گرفته‌ است. سمت راست دوربین را فوکوس لیزری و سمت چپ آن را فلاش دو گانه پر کرده است. در لومیا ۹۵۰XL لوگو ویندوز خودنمایی می‌کند که در بالای آن یک برجستگی با محفظه‌ای شیشه‌ای قرار گرفته‌ است که دوربین و دوربین ۳ رنگ در آن تعبیه شده است. سمت چپ این برجستگی محفظه‌ اسپیکر قرار گرفته است.

نظر کارشناسی داور: هردو گوشی از پلاستیک ساخته شده‌اند و پلاستیک به کار رفته در هر دو بسیار باکیفیت است. در V10 شاهد ظریف کاری‌های زیادی هستیم از جنس پشتی بدنه تا آن شاسی فولادی که با رنگ طلایی در دو طرف آن قرار گرفته است. طراحی V10 طوری صورت گرفته که بدون در دست گرفتن با خود می‌گویید چه طراحی ظریفی دارد اما با در دست گرفتن آن متوجه استحکام و قدرتمند بودنش می‌شوید. طراحی لومیا کمی من را به یاد طراحی سابق نوکیا و لومیا‌های گذشته انداخت. طراحی در لومیا ساده‌تر از V10 است و این سادگی‌ هم واقعا زیباست. دوربین در هر دو دستگاه با برجستگی و بیرون آمدگی از قاب همراه شده است که در ادامه خواهید فهمید چرا اصلا جای هیچ خرده گرفتن در این زمینه نیست. خلاصه این را بگویم طراحی در هر دو به نحو خاصی زیباست و این تنها سلیقه شماست که کدام را بپسندید.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت

ابعاد صفحه نمایش در هر دو گوشی یکسان است اما به طور کلی V10 حدود ۱۵۹.۶ میلی‌متر طول و ۷۹.۶۳ میلی‌متر عرض دارد. این در حالی است که لومیا ۹۵۰XL در مقابل ۱۵۱.۹ میلی‌متر طول و ۷۸.۴ میلی‌متر عرض دارد. هر دو در گروه گوشی‌های بزرگ و فبلت‌ها قرار می‌گیرند. ضخامت در هر دو گوشی با توجه با طول‌شان مناسب بوده و تقریبا شبیه به هم هستند. ال‌جی V10 ضخامتی ۸.۶ میلی‌متری دارد و در مقابل لومیا ۰.۵ میلی‌متر از V10 نازک‌تر است.

با توجه به این‌که ال‌جی در شاسی V10 از فولاد استفاده کرده است توقع وزن زیادی را از آن داریم اما وزن کلی دستگاه آن‌چنان هم زیاد نیست و حدود ۱۹۲ گرم است. در مقابل لومیا وزن ۱۶۵ گرم را ارایه می‌دهد که کاملا مناسب است.

جنس بدنه در هر دو همان طور که در بخش طراحی بیان کردیم پلاستیک بوده اما پلاستیک استفاده شده به شدت با کیفیت هستند. در لومیا بدنه طوری طراحی شده که با در دست کرفتن آن احساس سر خوردن را خواهید داشت اما در V10 با طراحی ویژه بدنه و شیارهای موجود گوشی کاملا در دست قرار می‌گیرد.

کار کردن با این دو گوشی در صورتی که بخواهید از یک دست استفاده کنید، اصلا امکان پذیر نیست و حتما نیاز دارید از دو دست خود کمک بگیرید.

نظر کارشناسی داور: اصلا حس بی ارزشی و چیپ بودن با وجود استفاده پلاستیک در بدنه احساس نمی‌گردد. هر دو گوشی بزرگ هستند و با یک دست نمی‌توانید با آن‌ها کار کنید. همچنین حس سر خوردن لومیا در دست کاملا واقعی است و فقط یک حس نیست! کمی حواستان پرت شود گوشی سر خورده و می‌افتد. اما به طور کلی ابعاد و وزن در هردو کاملا مناسب بوده و مشکل خاصی را در این زمینه نخواهید داشت. تنها موردی که شاید کمی نگران کننده باشد حاشیه پایینی زیاد در ال‌جی V10 است که واقعا این مقدار از حاشیه برای قسمت پایینی لازم نبود.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش

در این بخش  هر کدام می‌خواهند ثابت کنند که صفحه نمایش‌شان از دیگری با کیفیت‌تر و شفاف‌تر است. صفحه نمایش در ال‌جی V10 به ۲ قسمت تقسیم می‌شود. یک صفحه ۵.۷ اینچی که رزولوشن QHD و پنل IPS دارد و صفحه نمایش دیگر که ۲.۱ اینچ بوده و رزولوشنی معادل ۱۰۴۰*۱۶۰ را داراست. این صفحه نمایش دوم در واقع محل قرارگیری منو آپشن در برنامه‌های مختلف است و همچنین به عنوان یک نوار وضعیت اعلانات استفاده می‌شود. در لومیا ۹۵۰XL صفحه نمایش از پنل AMOLED بهره برده است که رزولوشن QHD را ارایه می‌دهد و همچنین ۵.۷ اینچ اندازه دارد.

تنها تفاوتی که می‌توان در مشخصات صفحه نمایش این دو گوشی پیدا کنیم نوع پنل استفاده شده است. کیفیت در هر دو صفحه نمایش بسیار عالی است و تفاوت آن‌چنانی باهم ندارند. رنگ‌ها کاملا طبیعی خودشان را جلوه می‌دهند البته در لومیا مقدار بسیار کمی اغراق در رنگ دیده می‌شود که برای زیبا نشان دادن هرچه بیشتر رنگ‌ها این مقدار مناسب است. اغراق رنگی در لومیا در حد گوشی‌های گلکسی سامسونگ نبوده و کاملا یک مقدار نرمال است. عمق مشکی هم در لومیا بسیار عالی است. هر دو گوشی سعی دارند کمترین تغییرات رنگ‌ را با تغییر زاویه دید ارایه دهند و در این زمینه کاملا هم موفق بوده‌اند. صفحه نمایش لومیا ۹۵۰XL قابلیت Glance را دارد و می‌تواند زمان و اعلانات را هنگام خاموش بودن صفحه، نمایش دهد. دقیقا همین عمل بر روی ال‌جی V10 توسط صفحه نمایش دومش صورت می‌گیرد که همیشه روشن بوده و زمان و اعلانات را نمایش می‌دهد.

نسبت صفحه نمایش به بدنه دستگاه در هر دو گوشی به نسبت دستگاه‌های حال حاضر آن‌چنان خوب ارزیابی نمی‌گردد. البته در V10  به دلیل استفاده از آن شاسی فولادی که در دو طرف صفحه نمایش وجود دارد، این نسبت از صفحه نمایش قابل توجیه است. این نسبت در لومیا ۷۴.۳% و در V10 حدود ۷۰.۸% است.

در بخش نرم‌افزاری تنظیمات صفحه نمایش در لومیا ۹۵۰XL منو ویژه‌ای برای شخصی سازی در رنگ‌ و سایر تنظیمات اضافی گنجانده شده که بسیار هم کاربردی است؛ موردی که در V10 شاهدش نیستیم! ال‌جی برای صفحه نمایش دوم V10 یک منو خاص تنظیماتی طراحی کرده که می‌توانید فونت نوشته و قسمت‌هایی که می‌خواهید در آن‌ نمایش داده بشوند را مشخص کنید.

در تصویر زیر لومیا ۹۵۰XL در سمت راست و الجی V10 در سمت چپ قرار گرفته است.

نظر کارشناسی داور: کیفیت هر دو صفحه نمایش واقعا بسیار خوب است و تفاوت آن‌چنانی با هم ندارند. دیگر همه ما تفاوت پنل AMOLED با IPS LCD را به خوبی می‌دانیم و این موضوع راجع به این دو گوشی هم صادق است. عمق رنگ مشکی و سفید را در لومیا بیشتر پسندیدم؛ از طرفی واقعی بودن رنگ‌‌ها در V10 مقابل لومیا کاملا مشهود است. صفحه نمایش هر دو از زوایای دید مختلف بسیار خوب عمل می‌کند و مشکلی در این زمینه نخواهید داشت. صفحه نمایش دوم در V10 بسیار کاربردی است و این مدت بسیار کار راه انداز بود. (شخصا این نوع صفحه نمایش را از لحاظ کارایی به نسبت سری اج سامسونگ بیشتر پسندیدم.)

انتخاب برنده در این بخش کاملا به خودتان بستگی دارد و این سلیقه شماست که وارد میدان می‌شود. شما کدام را می‌پسندید؟! رنگ‌هایی گرم‌تر با عمق مشکی بیشتر یا رنگ‌هایی نزدیک‌تر به واقعیت؟!


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار

نرم‌افزار در واقع رابطی میان سخت افزار دستگاه و شماست. این دو گوشی هوشمند‌ هم سعی دارند تا با ارایه بهترین امکانات نرم‌افزاری در عین سریع و سبک بودن خودشان را به مقام برنده برسانند. با اینکه تفاوت نرم‌افزاری بین این دو گوشی بسیار زیاد است اما خب باید دید که کدامیک کامل‌تر و بهتر عمل ‌می‌کنند. ال‌جی V10 با اندروید ۵.۱.۱ عرضه و بعد از مدت اندکی به نسخه ۶ آپدیت شد. ال‌جی برای V10 از همان رابط کاربری G4 یعنی LG UX 4.0 استفاده کرده است. این رابط کاربری سبک و آسان بوده و طراحی شاداب و متریالی دارد. در مقابل نماینده مایکروسافت با سیستم عامل ویندوز ۱۰ و طراحی مترویی معروف خودش حرف‌هایی برای گفتن دارد.

اگر تا به حال با ویندوزفون کار نکرده‌اید شاید برای بار اول کارکردن با آن شما را گیج کند اما با گذر زمان کاملا به آن عادت خواهید کرد. این موضوع زمانی به اوج خودش می‌رسد که از یک گوشی اندرویدی به ویندوز کوچ می‌کنید. در ویندوز شما دکمه‌ مدیریت رمی که در اندروید داشتید را ندارید و با نگه داشتن انگشت بر روی دکمه بازگشت به عقب می‌توانید به آن دست یابید. صفحه اصلی ویندوز که با باز کردن دستگاه نمایان می‌شود از منوی استارت آن تشکیل شده در صورتی که در V10 دسترسی به منو توسط یک میانبر جداگانه صورت پذیر است.

اگر با ویندوز ۱۰ در نسخه PC کار کرده باشید با برنامه‌های موزیک پلیر و گالری عکس آن آشنا هستید. در نسخه موبایل ویندوز هم این برنامه‌ها با همان شکل و شمایل حضور دارند. در محیط ویندوز تم و افکت‌هایی نمایان هستند که انحصار به ویندوز دارند و بسیار هم زیبا هستند. از طرفی به دلیل سبک‌تر بودن ویندوز موبایل به نسبت اندورید به هیچ عنوان شاهد لگ و کندی در محیط آن نیستیم.

ال‌جی در UX 4.0 سعی کرد با سبک سازی هر چه بیشتر رابط کاربری جلوی لگ و کندی‌هایی که در نسل پیشین رابط کاربری خود بود را بگیرد و در این زمینه کاملا هم موفق بوده است. همه چیز در راحت‌ترین حالت ممکن برای شما قابل دسترسی هستند.

نظر کارشناسی داور: قسمت بالا توضیحات زیادی را قرار ندادم تا به این بخش برسیم و بیشتر توضیحات را اینجا برایتان بازگو کنم. ببینید انتخاب ویندوزفون و یا تلفن اندرویدی امری کاملا سلیقه‌ای و شخصی است. رابط‌های نرم افزاری در هر دو کاملا با هم متفاوت بوده و هرکدام مزیت‌ها و معایب خودشان را دارند. به عنوان مثال شما در اندروید دست‌تان باز است تا با روت کردن آن به ریزترین فایل‌های سیستمی دسترسی داشته باشید اما در ویندوز شما قادر به انجام چنین کار‌هایی نیستید. در مقابل ارزان‌ترین و قدیمی‌ترین تلفن‌های همراه ویندوزی به جدیدترین بیلد‌ و ورژن نرم افزاری آپدیت می‌شوند اما در اندروید شاید حتی جدید‌ترین پرچمدار هم بعد از یک یا دو سال آپدیت جدید را دریافت نکند. مقایسه لومیا ۹۵۰XL با V10 در بخش نرم افزار کمی دشوار است و یک واحد خاصی برای تمرکز و مقایسه وجود ندارد.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار

این قسمت از رقابت مربوط به بخش‌ درونی هر یک از گوشی‌هاست. هرکدام به نوعی قدرت و توان خود را جلوه می‌دهند تا بتوانند خود را پیروز این نبرد کنند.

ابتدا مشخصات هریک را به طور جدا برای‌تان شرح می‌دهیم. قلب V10  از ۶ هسته تشکیل شده است که از این ۶ هسته ۴ تا با قدرت ۱.۴۴ گیگاهرتز و ۲ تا با ۱.۸۲ گیگاهرتز به پردازش بخش‌های مختلف دستگاه می‌پردازند. این پردازنده بر روی یک چیپ Qualcomm مدل Snapdragon 808 سوار شده‌ است و قدرتی بی نهایت را در اختیار شما می‌گذارد.

از طرفی لومیا ۹۵۰XL قلبی ۸ هسته‌ای دارد که ۴ هسته آن سرعت پردازشی معادل ۱.۵ گیگاهرتز و ۴ هسته باقی‌مانده آن ۲.۰ گیگاهرتز سرعت دارد. همچنین این پردازنده بر روی یک چیپ Qualcomm از مدل Snapdragon 810 قرار گرفته است.

پردازش گرافیکی هر دو توسط Adreno صورت می‌گیرد. Adreno 430 پردازش گرافیکی لومیا ۹۵۰XL و Adreno 418 مسولیت پردازش گرافیکی ال‌جی V10 را به عهده دارد.

حافظه رم دستگاه که مسولیت مدیریت برنامه‌ها را دارد بر روی V10 معادل ۴ گیگابایت و بر روی لومیا ۳ گیگابایت است که این میزان از حافظه رم مطمعنا در بخش مدیریت برنامه‌ها بسیار توانمند عمل می‌کند.

با توجه به مشخصات سخت‌افزاری موجود می‌توان به قدرت بی‌نهایت زیاد هر یک از این گوشی‌ها پی برد. در تلاش بودیم تا بنچمارک مناسبی برای مقایسه اعداد بین لومیا ۹۵۰XL و V10 داشته باشیم اما با توجه به پلتفرم مخصوص لومیا اعداد با اختلاف‌های نجومی به دست می‌آمدند.

قدرت پردازش لومیا با توجه به این‌که از نسخه Snapdragon 810 با ۸ هسته پردازشی استفاده می‌کند بدون شک بیشتر از V10 است. در ویدیو زیر می‌توانید سرعت بوت شدن دستگاه‌ها را با هم مقایسه کنید:


 

نظر کارشناسی داور: هر دو گوشی از قدرتمند‌ترین چیپ‌ها برای انجام کار پردازشی دستگاه استفاده می‌کنند و در این هیچ شکی نیست. هنگام کار کردن با هر دو گوشی اصلا شاهد هیچ گونه لگ و کندی نشدیم. همه قسمت‌ها به بهترین شکل ‌ممکن عمل کردند و جایی نبود که روی‌ مارا زمین بزند. اما هنگامی که لومیا و V10 را کنار هم قرار دادیم به این نتیجه رسیدیم که لومیا ۹۵۰XL کند است! کندی که در لومیا حس می‌گردد اصلا به قدرت و پردازش لومیا مربوط نیست بلکه این عمل حاصل افکت‌های زیاد و کم سرعتی است که در رابط کاربری استفاده شده است. بنابراین اسمش را لگ نمی‌توان گذاشت.

به عنوان مثال برای باز کردن برنامه پیام رسان در V10 شاید ۲ ثانیه زمان برای بارگذاری لازم باشد اما در لومیا با افکت‌های آرامی که برنامه‌ را بارگذاری می‌کند این زمان حدود ۵ تا ۶ ثانیه محاسبه می‌گردد. خلاصه کلام این‌که هر دو واقعا محصولات قدرتمندی هستند اما لومیا با سیستم عامل سبک خود و پردازنده قوی‌تر به نسبت V10 عملکرد بهتری را در این زمینه خواهد داشت.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

یکی از هیجانی‌ترین بخش‌ رقابت این دو گوشی قدرتمند قسمت دوربین‌شان است. هر دو با عرضه شدن در بازار غوغای زیادی در این زمینه ایجاد کردند و سعی داشتند خودشان را به عنوان بهترین در این زمینه معرفی کنند.

V10 از یک دوربین ۱۶ مگاپیکسلی با دریچه دیافراگم f/1.8 همراه با فوکوس لیزری و فلاش دوگانه تشکیل شده است. در مقابل لومیا ۹۵۰XL با دوربین ۲۰ مگاپیکسلی حضور دارد که با دریچه دیافراگم f/1.9 در جذب نور محیط‌های کم نور تواناست. همچنین مایکروسافت بر روی این سری از لومیا از لنز Carl Zeiss optics بهره برده است.

رابط کاربری دوربین بر روی ال‌جی V10 به ۵ قسمت مختلف تقسیم می‌شود. هر قسمت نوع خاصی از عکاسی و فیلمبرداری را به کاربر ارایه می‌دهد. یکی از مهیج‌ترین قسمت‌های موجود در رابط دوربین V10  بخش عکاسی دستی است. جایی که دستگاه شما را به یک دوربین DSLR تبدیل می‌کند. از تغییرات ایزو تا سرعت شاتر را می‌توانید در این قسمت تغییر دهید. قضیه به اینجا ختم نمی‌شود بلکه این تنظیمات حرفه‌ای دستی در قسمت فیلمبرداری نیز قرار دارند و بسیار بسیار به کار می‌آیند. در قسمت فیلمبرداری V10 شما حتی می‌توانید جهت خروجی صدا از میکروفون را تعیین کنید. همچنین به لطف وجود نسل جدید OIS بدون لرزش‌های پی در پی می‌توانید به فیلمبرداری بپردازید.

بخش دوربین باز به همین جا ختم نمی‌شود و ال‌جی با این حرکت آخر می‌خواهد این بخش از رقابت را از آن خود کند. در بخش دوربین دوم ال‌جی از ۲ دوربین استفاده کرده است. ۲ دوربین ۵ مگاپیکسلی که یکی زاویه دید عریض‌تری را در اختیار کاربر قرار می‌دهد.

از طرفی رابط کاربری دوربین لومیا ۹۵۰XL رابطی آشناست که ما را یاد لومیاهای دوران نوکیا می‌اندازد. تمام تنظیمات دستی مورد نیاز در دسترس است. شاید تنظیمات دستی دوربین و فیلمبرداری به اندازه V10 حرفه‌ای نباشد اما کاملا کافی و مناسب است. سرعت شاتر، ایزو، میزان سفیدی و … از جمله منوهای درون قسمت تنظیمات دستی هستند.

مورد دیگری که در قسمت دوربین لومیا بسیار کاربردی است دکمه شاتر سخت‌افزاری است. اما کیفیت خروجی عکس‌ها به چه صورت است؟!

بگذارید ابتدا نگاهی به تصاویر گرفته شده توسط این دو غول عکاسی بیندازیم.

همان طور که مشاهده می‌کنید، کیفیت دوربین این دو هندست بی نهایت عالی است. رنگ عکس‌های گرفته شده کاملا طبیعی بوده و جای هیچ حرفی را برای ما نمی‌گذارد.

در لومیا ۹۵۰XL به لطف پیکسل‌های بیشتر به نسبت V10 جزییات بسیار عالی نمایش داده می‌شوند به طوری‌که با زوم کردن آن‌چنان با کم شدن شارپنس عکس روبه‌رو نخواهید شد. رنگ‌ها مقدار بسیار کمی در V10 گرم‌تر ثبت می‌شوند و شاید اگر کمی دقت کنید میل به زردی بزنند. عملکرد V10 در جذب نور در محیط کم نور بسیار عالی است اما تمرکز بر روی نور نقطه‌ای در هنگام شب و نور کم می‌توانست بهتر باشد. فوکوس در هر دو دستگاه با بالاترین دقت ممکن انجام می‌گیرد. ال‌جی با فوکوس لیزری خود کمی سریع‌تر از لومیا عمل کرد اما تفاوت آن‌قدر کم است که قابل چشم پوشی است.

خروجی فیلم‌های گرفته شده توسط هر دو دستگاه بسیار خوب ارزیابی می‌گردد و هر دو دستگاه قادرند تا ۶۰ فریم با رزولوشن فول اچ‌دی فیلمبرداری کنند.

نظر کارشناسی داور: ال‌جی و مایکروسافت در زمینه دوربین واقعا گل کاشته‌اند! کیفیت عکس‌های خروجی در حالت اتوماتیک و در یک کلام عالی است! اگر وارد منو دستی دوربین شوید و بخواهید کمی رنگ و نور را شخصی سازی کنید مطمعن باشید عاشق دوربین این دو غول می‌شوید. رنگ‌های تولید شده توسط لومیا طبیعی‌ترین حالت ممکن را دارد. این موضوع راجع به V10 هم صدق می‌کند اما عکس‌ها کمی گرم‌تر هستند. رابط کاربری لومیا ساده‌ و خلاصه‌تر اما رابط کاربری در V10 حرفه‌ای‌ و جامع‌تر است. مایکروسافت از یک تکنولوژی خاص به نام Rich Capture در دوربین لومیا بهره برده است که با این ویژگی خود گوشی با تشخیص خودش بهترین حالت ثبت یک عکس را فراهم می‌آورد. یک ویژگی دیگری که واقعا لذت بخش است Live Photos نام دارد. این فرآیند به صورتی عمل می‌کند که ۳ ثانیه قبل از اینکه عکس گرفته شود یک فیلم متحرک از زمان قبل از گرفته شدن عکس را نشان می‌دهد و این در حالی است که فرمت عکس همان ‌jpg است. کار کردن با دوربین دوم در هر دو دستگاه بی نهایت لذت‌بخش خواهد بود و کاملا شما را راضی می‌کنند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

در این دقایق از رقابت باید قدرت هریک از این دو بازیکن را در سرگرم کردن کاربر سنجید. هر دو مقابل هم با صفحه نمایش‌های بزرگ قرار می‌گیرند و می‌خواهند ثابت کنند که در این زمینه عالی عمل می‌کنند.

تماشای فایل‌های ویدویی بر روی صفحه نمایش ۵.۷ اینچی آن‌هم با آن رزولوشن QHD باید بی‌نظیر باشد؛ این اولین فاکتور از پخش چند رسانه‌ای است. در قسمت ویدیو پلیر هر دو دستگاه بسیار خوب عمل کردند و مشکلی در پخش فایل‌های فول اچ‌دی و ۴k نداشتند. همچنین زیرنویس فارسی توسط هر دو ساپورت شد و شما توانایی افزودن زیرنویس خارجی را نیز دارید.

فاکتور بعدی صداست. متاسفانه هر دو دستگاه از یک بلندگو به صورت مونو بهره برده‌اند در حالی که امروزه اکثر رقیبان هم‌رده از دو اسپیکر بر روی هندست‌های خود استفاده می‌کنند. صدای تولید شده توسط بلندگو لومیا ۹۵۰XL صدایی گرفته و تیز است. با این که بلندی صدا بسیار خوب بود اما کیفیت مناسبی ندارد. V10 صدایی با باس مناسب و حجمی عالی دارد و در این زمینه خیلی خوب عمل کرده است و گوش دادن به موزیک توسط اسپیکر خودش بسیار دلنشین خواهد بود. خروجی صدای هدفون V10 باز عملکرد بهتری به نسبت لومیا دارد. تنظیمات اضافی برای شخصی سازی صدا در هر دو دستگاه وجود دارد و شما قادر هستید صدا را به طور دلخواه شخصی سازی کنید.

نظر کارشناسی داور: همه ابزار لازم برای سرگرم شدن توسط این دو دستگاه در اختیار شما قرار دارد. صفحه نمایش بزرگ و با کیفیت برای تماشای فیلم‌های مورد علاقه‌تان بسیار مناسب خواهد بود. درست است که هیچ کدام آن صدای استریو و پر قدرت را تولید نمی‌کنند اما ال جی V10 با یک بلندگو در این زمینه بهتر عمل کرده است. در لومیا نمی‌دانیم چرا صدا این‌قدر تیز و زیر بود! با ویرایش اکولایزر می‌توان کمی این موضوع را حل کرد اما آن حجم صدای قبلی را نخواهید داشت.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

در این بخش استقامت هر یک از این بازیکن‌‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد. باتری استفاده شده در لومیا از ظرفیت ۳۳۴۰ میلی‌آمپر تشکیل شده است که در مدت حدود ۱۰۰ دقیقه از ۰ تا ۱۰۰ درصد شارژ می‌شود.

در مقابل باتری V10 با ظرفیت ۳۰۰۰ میلی آمپر قادر است در مدت زمان ۸۰ دقیقه از ۰ تا ۱۰۰ شارژ شود. در این قسمت خوشبختانه باتری هر دو گوشی قابل تعویض بوده و جدا می‌شود.

 

نظر کارشناسی داور: همه چیز کاملا در تصاویر بالا مشخص است. باتری V10 باتوجه به اینکه از دو نمایشگر استفاده می‌کند سریع‌تر از لومیا تمام می‌شود و شاید نیاز داشته باشید با یک استفاده معمولی در روز ۲ بار آن را به شارژ بزنید. لومیا هم وضعیتی معمولی دارد و می‌توانست بهتر از این باشد اما باز همین هم مناسب است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

این دقایق از رقابت از آن بازیکنی خواهد بود که امکانات بیشتر و کاربردی‌تری را به کاربر ارایه بدهد. در V10 شاهد حسگر اثر انگشت هستیم. حسگری که در پشت دستگاه در دکمه پاور تعبیه شده است و در مقابل لومیا از حسگر عنبیه چشم برای بخش امنیتی دستگاه استفاده کرده است. هر دو حسگر بسیار حساس هستند و ضریب امنیتی بالایی دارند. V10 یکی از گوشی‌هایی است که در برابر ضربه و شوک بسیار مقاوم است. حتی نداهایی به گوش رسید که الجی برای این دستگاه گواهی‌‌هایی از ارتش به دست آورده است و همین موضوع این دستگاه را یکی از مقاوم‌ترین‌ها در این زمینه کرده است. صفحه نمایش دوم در الجی V10 یکی دیگر از نقاط قوت این محصول محسوب می‌گردد. با استفاده از این صفحه نمایش دوم اعلان‌های شما دیگر در صفحه اصلی قرار نمی‌گیرد و همچنین میانبرهایی برای شما در این قسمت موجود خواهد بود که تجربه کاری را برای شما بسیار سریع و آسان می‌کند. از این امکانات اضافی در لومیا به نسبت V10 کمتر دیده می‌شود اما همان حسگر امنیتی عنبیه چشم واقعا یک قدم بزرگ در قسمت امنیت محسوب می‌گردد.

 

نظر کارشناسی داور: قرار دادن گوشی جلوی صورت خود و بعد باز شدن دستگاه در همان زمان بسیار هیجان انگیز خواهد بود. البته حسگر اثر انگشت ال‌جی هم به بهترین شکل ممکن عمل می‌کند و مشکلی با آن نخواهید داشت. اما همچون محصولات هواوی نیست و برای باز کردن قفل دستگاه می‌بایست حتما یک‌بار کلید پاور را بفشارید. با صفحه نمایش دوم V10  هم استفاده خواهید کرد و لذت خواهید برد.


وقت اضافه: قیمت

قیمت گذاری هر دو دستگاه تقریبا مشابه هم هستند و آن‌چنان تفاوت قیمتی بین‌شان وجود ندارد. شما می‌توانید با پرداخت مبلغی در حدود ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان یکی از این دو مدل را با خود به خانه ببرید.

نظر کارشناسی داور: قیمت گذاری برای این دو دستگاه مناسب است و شخصا ارزش خرید هر دو را مناسب ارزیابی می‌کنم. چراکه مدت زمان کافی برای ثبات قیمتی هر دو نیز سپری شده است.

موقعیت‌های خطرناکی که لومیا ۹۵۰XL‌ بر روی دروازه ال‌جی V10 ایجاد کرد:

طراحی خاص بدنه و ضخامت کمتر نسبت به رقیب

نمایشگر باکیفیت به همراه تنظیم دستی غلظت رنگ‌ها

سخت‌افزار قدرتمندتر

وجود حسگر عنبیه چشم

دوربین فوق‌العاده با امکانات نرم‌افزاری خاص

باتری با شارژدهی بهتر نسبت به رقیب

موقعیت‌هایی که ال‌جی V10 بر روی دروازه لومیا ۹۵۰XL ایجاد کرد:

بدونه مسنحکم‌تر نسبت به رقیب

وجود دو نمایشگر با قابلیت‌های متفاوت

بهره‌مندی از دو دوربین سلفی

وجود تنظیمات دستی دوربین برای بخش فیلم‌برداری

مجهز به سنسور اثر انگشت

صدای بلند‌تر با بیس بیشتر نسبت به رقیب

سیستم عامل اندروید و قابلیت‌های شخصی‌سازی آن

به‌ نظر شما برنده مسابقه مایکروسافت لومیا 950XL و ال‌جی V10 کدام است؟!

نوشته مقایسه لومیا ۹۵۰XL‌ با ال‌جی V10: تفاوت را احساس کنید! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.