مقایسه گلکسی S7 Edge با لومیا ۹۵۰XL: کهکشان برفی!

مقایسه گلکسی S7 Edge با لومیا ۹۵۰XL: کهکشان برفی!

با دومین بازی آی‌تی‌رسان کاپ در مرحله نیمه‌ نهایی همراه شما هستیم. در طی این هفته‌های هیجانی، شاهد رقابت جنجالی بین بهترین تلفن‌های همراه موجود در بازار بودیم. هر کدام دو‌ به دو به مصاف هم می‌رفتند و کسب امتیاز می‌کردند. در مرحله گروهی آن‌ دسته که امتیاز کم‌تری را بدست آورده بودند از ادامه رقابت‌ها باز ماندند و تعدادی که با نظر و رای شما امتیاز بیشتری کسب کردند، به مراحل بالاتر رسیدند. دیروز شاهد اولین نبرد در مرحله نیمه نهایی بین دو گوشی پر طرفدار G5 و P9 ‌پلاس بودیم که قدم به قدم باهم در هر زمینه پیش‌ آمدند. اما امروز رقابت بین دو هندستی که در همه قسمت‌ها جزیی از بهترین‌ها هستند، انجام می‌گیرد.

اولین بازیکن نماینده‌ای از شرکت سامسونگ بوده که در فوریه ۲۰۱۶ به بازار عرضه گردید. این شما و این گلکسی S7 Edge.
دومین بازیکن نماینده‌ای از طرف کمپانی مایکروسافت است. در اکتبر سال ۲۰۱۵ روانه بازار شد و با امکانات خاص خودش همه را به وجد آورد. این بازیکن کسی نیست جز لومیا ۹۵۰XL.
با ما و این رقابت جذاب همراه باشید.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

هر دو بازیکن باتوجه به تجربه‌ای که در مسابقات پیشین در این زمینه داشته‌اند، می‌دانند که باید چگونه عمل کنند. پس در کنار هم قرار می‌گیرند تا ما بخش‌های مختلف در ساخت و طراحی‌ را یک به یک مقایسه کنیم.

S7 Edge با یک طراحی خاص مقابل لومیا ۹۵۰XL قرار می‌گیرد. بخش جلویی این نماینده سامسونگ به طور کل از شیشه تشکیل شده است. شیشه‌ای که با ظرافت تمام در دو لبه چپ و راست و با یک انحنا، صفحه نمایش این گوشی را تشکیل می‌دهد. مرکز جذابیت این طراحی در بخش صفحه نمایش این دستگاه خلاصه می‌گردد. به طوری که چنان ظاهر زیبایی را به دستگاه بخشیده که با در دست گرفتنش یک دل نه صد دل عاشقش می‌شوید. تازه اگر صفحه نمایش خاموش باشد!
هنگامی که به نمای جلویی این گوشی نگاه می‌کنید، هیچ مرزی را بین صفحه نمایش و بدنه پیدا نخواهید کرد و متوجه می‌شوید که صفحه نمایش دستگاه تا نیمه‌ بیشتر لبه‌های آن ادامه یافته است. از نمایشگر این گوشی که بگذریم به اجزای موجود بر روی قسمت جلویی می‌رسیم. از بالا شاهد دوربین سلفی، اسپیکر مکالمه، سنسورها و نام برند سامسونگ هستیم. با پایین آمدن درست بعد از نمایشگر، شاهد دکمه سخت افزاری هستیم که مقدار کمی از قاب بیرون آمده است. این دکمه سخت افزاری Home بوده و در بین دو دکمه لمسی Back و مدیریت برنامه قرار گرفته شده است.
همچنین سامسونگ مانند کمپانی اپل ترجیح داده است تا محل قرارگیری حسگر اثرانگشت را در درون کلید خارجی Home که بر روی بخش جلویی وجود دارد، تعبیه کند. دکمه‌های لمسی Back و مدیریت برنامه به طور معمول در نور روز، دیده نمی‌شوند ولی با لمس کردن‌ یکی از آن‌ها، با نور پس زمینه روشنی خودشان را نشان می‌دهند. البته در هنگام شب این نورها به طور خودکار روشن شده و مشکلی در این مورد نخواهید داشت. جنس این دکمه خارجی موجود بر روی قسمت رو به رویی دستگاه، از کیفیت مناسبی برخوردار بوده اما در طی مدتی که ما از S7 Edge استفاده کردیم، تعدادی خط و خش کوچک بر روی آن نمایان شد.
در مقابل، لومیا ۹۵۰XL حضور دارد. در نمای رو به رویی تنها چیزهایی که دیده‌ می‌شوند، اسپیکر مکالمه گوشی، نام برند مایکروسافت، سنسور عنبیه چشم، دوربین سلفی و در انتها میکروفون است. بر خلاف سامسونگ، کمپانی مایکروسافت از هیچ دکمه خارجی بر روی سطح جلویی این گوشی استفاده نکرده است. شیشه از بالا تا پایین بخش رو به رویی این گوشی را که شامل صفحه نمایش نیز می‌شود، تشکیل داده است.

به چهار لبه کناری این دو هندست می‌رسیم. لبه سمت راست لومیا ۹۵۰XL بخشی است که تمامی دکمه‌های موجود قرار گرفته‌اند. کلیدهای کنترل صدا، پاور دستگاه و شاتر در این قسمت حضور دارند. البته دکمه پاور دستگاه بین کلیدهای افزایش و کاهش صدا قرار دارد. با وجود این‌ که مایکروسافت طراحی این‌ چنینی را برای راحتی هر چه بیشتر کاربر انجام داده، اما گاهی احتمال خطا در فشردن یکی از کلیدهای کنترلی صدا به جای دکمه قفل، وجود دارد. سه لبه باقی مانده خالی از هرگونه کلید است و ورودی هدفون در بخش بالایی و ورودی پورت USB در بخش پایینی دستگاه دید می‌شوند. مایکروسافت در لبه‌های کناری این گوشی از طراحی ساده‌ای استفاده کرده است. هنگامی که به این بخش از گوشی توجه می‌کنیم، شاهد دو بخش پلاستیک و شیشه هستیم. بخش پلاستیکی آن تا قاب پشتی دستگاه ادامه پیدا کرده و قسمت شیشه‌ای از صفحه نمایش تا نیمه بالایی لبه‌ها کشیده شده است. در مقابل بر روی لبه سمت راست S7 Edge تنها دکمه پاور دیده می‌شود و دیگر دکمه‌ها مانند کنترل صدا در لبه سمت چپ دستگاه حضور دارند. بخش بالایی این گوشی تنها از یک میکروفن و بخش پایینی از اسپیکر، ورودی پورت USB و ورودی هدفون تشکیل شده است. طراحی لبه‌های S7 Edge بر خلاف لومیا از ظریف‌ کاری‌های زیادی تشکیل شده است. یک فریم فلزی و با کیفیت دور تا دور گوشی را پوشانده که ترکیبش با بدنه جنس شیشه این هندست، کاملا حس لوکس بودن را به کاربر ارایه می‌دهد. جنس دکمه‌های موجود بر روی هر دو گوشی از فلز بوده و از کیفیت‌ بالایی نیز برخوردار هستند.

نگاهی به طراحی بخش پشتی این دو دستگاه می‌اندازیم. اسپیکر، دوربین، فلاش سه رنگ، محفظه‌های میکروفون و لوگو مایکروسافت تنها چیزهایی هستند که بر روی قاب لومیا ۹۵۰XL دیده می‌شوند. همه این اجزا بر روی قاب پلاستیکی محکمی جا خوش کرده‌اند. متاسفانه دوربین این هندست مقدار زیادی از قاب دستگاه بیرون آمده و جلوه خوبی به طراحی این بخش نمی‌دهد. در مقابل بر روی قاب پشت S7 Edge شاهد لنز دوربین بیرون زده، فلاش LED، نام برند سامسونگ و سنسورهای سلامتی هستیم. دو لبه پشتی این گوشی از یک انحنا با زاویه کم تشکیل شده که علاوه بر زیبایی جای‌گیری در دست را آسان‌تر می‌کند.

S7 edge طراحی ظریف‌تر و زیباتری را در برابر لومیا به کاربر ارایه می‌دهد.
چهار گوشه گرد لومیا ۹۵۰XL جای‌گیری‌اش در دست را آسان‌تر می‌کند.
با وجود صفحه نمایش خمیده در S7 Edge بلند کردن آن از روی سطوح صاف مانند میز کمی دشوار خواهد بود.
بیرون زدگی لنز دوربین در لومیا بیشتر از S7 Edge است.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت

بعد از ۱۰ دقیقه رقابت جنجالی این دو بازیکن در زمینه طراحی، نوبت به مقایسه ابعاد و کیفیت ساخت‌شان می‌رسد.

نماینده سامسونگ با ۵.۵ اینچ صفحه نمایش ابعادی معادل ۱۵۰.۹ میلی‌متر طول، ۷۲.۶ میلی‌متر عرض و ۷.۷ میلی‌متر ضخامت را داراست. این در حالی است که لومیا ۹۵۰XL با ابعاد ۱۵۱.۹ در ۷۸.۴ در ۸.۱ میلی‌متر در مقابل رقیب کره‌ای‌اش قرار می‌گیرد. همچنین این نسل از گلکسی با وزن ۱۵۷ گرم، سبک‌تر از لومیا ۹۵۰XL با وزن ۱۶۵ گرم است. جنس بدنه استفاده شده در هریک از این دو هندست کاملا از هم متمایز بوده به طوری که کمپانی سامسونگ سرتاسر بدنه گلکسی را از شیشه پوشانده است. از صفحه نمایش تا قاب پشتی دستگاه شیشه مستحکمی که خیلی هم علاقه به جاگذاری اثرانگشت دارد، قرار گرفته است. طراحی شیشه‌ای این دستگاه باعث می‌شود نگرانی‌هایی در زمینه آسیب رسیدن به گوشی برای کاربر ایجاد گردد، اما باید خدمتتان عرض کنم محافظ Gorilla Glass 4 بر روی تمامی بخش‌های شیشه‌ای موجود قرار گرفته تا از دستگاه شما محافظت کند. البته این محافظ در برابر افتادن گوشی از ارتفاع بر روی یک سطح سخت آن‌چنان پر قدرت نبوده و احتمال آسیب‌رسانی وجود دارد. مخصوصا زمانی که هندست شما از گوشه‌های کناری به زمین بیفتد.
در مقابل شاهد طراحی کاملا پلاستیکی لومیا ۹۵۰XL هستیم. پلاستیکی که با در دست گرفتن آن کاملا به محکم بودن و کیفیتش پی خواهید برد. قاب پلاستیکی تا نیمه بیشتر لبه‌های دستگاه ادامه پیدا کرده و قابل جدا شدن نیز هست. مایکروسافت سعی کرده تا یک ساخت ساده و اسپورت را در این بخش به کاربر ارایه دهد و در این زمینه کاملا هم موفق بوده اما ای کاش کمی ظرافت در این طراحی استفاده شده بود. بر خلاف بدنه شیشه‌ای گلکسی که بسیار مستعد جذب اثر انگشت بود، چنین نگرانی برای لومیا وجود ندارد.

از نظر کیفیت و ساخت هر دو گوشی در حد ایده‌آل هستند. اما احتمال آسیب دیدن گلکسی با وجود ساخت شیشه‌ای بیشتر از لومیا است.
هر دو گوشی در هنگام قرار گیری در دست حس سر خوردن را به کاربر القا می‌کنند.
ظرافت و ساخت کلی S7 Edge بیشتر حس لوکس بودن را دارد.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش

بعد از ۲۰ دقیقه هیجانی در بخش طراحی و ساخت نوبت به مقایسه نمایشگر‌های این دو گوشی می‌رسد.

سامسونگ بر روی این نسل از گلکسی از یک صفحه نمایش ۵.۵ اینچی با پنل Super AMOLED استفاده کرده است. این نمایشگر توانایی نمایش ۱۶ میلیون رنگ را با رزولوشن ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل دارد که باتوجه به این مقدار رزولوشن، ۵۳۴ پیکسل در هر اینچ بر روی این گوشی به نمایش گذاشته می‌شود. S7 Edge مانند نسل پیشین خودش از حداقل روشنایی ۱.۸ نیت استفاده می‌کند که این میزان برای کار کردن با گوشی در یک محیط تاریک و هنگام شب بسیار عالی بوده و مشکلی برای چشم‌ها ایجاد نمی‌کند. از طرفی حداکثر روشنایی بر روی این هندست می‌تواند تا ۶۱۰ نیت بالا برود و این یعنی زمانی که تنظیم نور به طور خودکار باشد و گوشی در زیر نور آفتاب قرار بگیرد، نماینده سامسونگ می‌تواند به چنین میزان نوری دست یابد.
در بخش تنظیمات صفحه نمایش، شاهد منویی برای شخصی سازی رنگ‌های به نمایش گذاشته شده هستیم که با وارد شدن به آن ۴ حالت مختلف از نمایش‌ رنگ‌ها مشاهده می‌گردد که با انتخاب هر مود می‌توانید به نوع خاصی از ترکیب رنگی دست بیابید. البته نزدیک‌ترین حالت ممکن رنگ‌ها به واقعیت در مود Basic Display قرار می‌گیرد و سایر مودها رنگ‌ها را کمی از واقعیت دور می‌کنند. به عنوان مثال حالت AMOLED Cinema رنگ‌ها را به گرم‌ترین حالت ممکن نمایش می‌دهد. موردی که یکی از هیجان‌انگیزترین امکانات موجود بر روی این گوشی محسوب می‌گردد، خم‌شدگی‌های موجود بر دو لبه چپ و راست نمایشگر است. این بخش ازصفحه نمایش می‌تواند به عنوان میانبری برای دسترسی شما به بخش‌های مختلف عمل کند و همیشه در دسترس باشد. همچنین در بخش تنظیمات می‌توانید منو خاصی را برای این قسمت تعیین کنید. در مقابل مایکروسافت برای لومیا ۹۵۰XL از صفحه‌ نمایشی ۵.۷ اینچی با رزولوشن ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل بر روی پنل AMOLED بهره برده است. با توجه به این رزولوشن، تعداد ۵۱۸ پیکسل در هر اینچ بر روی این نمایشگر نشان داده می‌شود. همچنین میزان روشنایی این صفحه نمایش می‌تواند تا حداکثر به ۷۰۵ نیت برسد. در بخش نرم‌افزاری نمایشگر این دستگاه شما همچنان می‌توانید رنگ‌ها را با مود‌های مختلف شخصی سازی کنید. البته گزینه‌ای با عنوان Advanced در این منو حضور دارد که بخش‌های مختلفی را مانند حرارت رنگ در اختیار شما قرار می‌دهد. علاوه بر این‌ها هر دو گوشی از فناوری صفحه نمایش همیشه روشن پشتیبانی می‌کنند و می‌توانند شما را به راحتی از اعلانات و زمان با خبر سازند.

در تصاویر زیر می‌توانید مقایسه‌ای از نمایشگر این دو دستگاه داشته باشید. سمت راست نماینده سامسونگ و سمت چپ نماینده مایکروسافت قرار گرفته است.

همان طور که مشاهده کردید هر دو صفحه نمایش واقعا قدرت‌مند بودند و آن‌چنان تفاوتی با هم نداشتند. همچنین هر دو گوشی عملکرد خوبی در بخش تغییر زاویه‌ دید داشتند.
در تصویر زیر می‌تواند هر دو نمایشگر را زیر نور آفتاب مشاهده کنید.

به لطف استفاده از پنل امولد در هر دو هندست، عمق رنگ مشکی بی‌نهایت بالا است.
ویژگی Double Tap که با زدن دو ضربه به صفحه نمایش عمل می‌کند در لومیا موجود بوده و می‌تواند کاربردی باشد.
نمایشگر خمیده گلکسی زمانی که گوشی به پشت قرار گرفته، می‌تواند به جای نور اعلانات شما را از تماس‌ها و … با خبر سازد.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار
یکی از بخش‌های مهم موجود نرم‌افزار محسوب می‌گردد. چرا که این نرم افزار است که ما را به اجزای داخلی گوشی متصل می‌کند. بنابراین هر دو بازیکن می‌آیند تا با قابلیت‌های متعدد نرم‌افزاری‌شان برنده این بخش باشند.

کمپانی سامسونگ از رابط کاربری معروف خودش یعنی TouchWiz بر روی این سری از گلکسی استفاده کرده است. اگر با نسل پیشین گلکسی کار کرده باشید، متوجه می‌شوید آن‌چنان تغییر و تحول زیادی بر روی این نسخه از TouchWiz به وجود نیامده است و سامسونگ تنها به رفع کردن مشکلات قبلی و تکمیل کردن این رابط بسنده کرده است. رابط کاربری استفاده شده بر روی گلکسی S7 Edge رابطی گرافیکی و پر از افکت‌های مختلف است. با هیچ‌گونه لگ و کندی در حین کار کردن با این رابط کاربری مواجه نخواهید شد. همچنین همه چیز در عین حرفه‌ای بودن به سادگی در دسترس است. این رابط کاربری همراه با اندروید ۶.۰.۱ تجربه کاری مناسبی را در اختیار کاربر قرار می‌دهد. برنامه‌هایی مانند S health ،S voice و Samsung Gear به طور پیش‌فرض بر روی این گوشی موجود بوده و هر کدام کارایی خاص خودشان را دارند. بخش خاصی برای انتخاب و دانلود تم‌های مختلف برای گلکسی وجود دارد که می‌تواند ظاهر رابط را تغییر دهد. همچنین ویژگی خاص Floating Window برای کوچک کردن پنجره برنامه و کار کردن با برنامه‌های دیگر در همان زمان وجود دارد. بخش خاصی به نام Game Launcher موجود است که مسولیت مدیریت بازی‌های موجود بر روی گوشی را دارد. در این بخش شما می‌توانید انرژی مصرفی هنگام بازی را با کاهش رزولوشن و یا نرخ فریم بهینه نمایید.

در مقابل لومیا با سیستم عامل ویندوز نسخه ۱۰ قرار دارد و رابطی تقریبا آشنا را در اختیار کاربر می‌گذارد. این رابط کاربری از یک منو با تعدادی کاشی، دقیقا مشابه منو استارت نسخه دسکتاپ ویندوز، تشکیل شده است. کار کردن با این رابط برای کسانی که تا به حال با سیستم عامل ویندوز کار نکرده‌اند، می‌تواند کمی گیج کننده باشد اما به مرور زمان به آن عادت خواهید کرد. برنامه‌های کاربردی پیش‌فرض مانند Office و X Box و تعدادی دیگر بر روی لومیا موجود بوده که می‌توانند کاربردی باشند. دستیار صوتی معروف مایکروسافت که با نام Cortana شناخته می‌شود، عملکرد بسیار خوبی را دارد و حتی در حالت استندبای بودن می‌تواند فعال شود. این دستیار صوتی در مقابل S voice سامسونگ قرار می‌گیرد. تغییر محل قرارگیری کاشی‌‌ها، تغییر اندازه، تعیین پس زمینه، تغییر رنگ کاشی و محیط کاربری در بخش شخصی سازی‌های نرم‌افزاری موجود است.

دریافت آپدیت نرم‌افزاری توسط لومیا بسیار بیشتر و بهتر به نسبت اندروید صورت می‌گیرد. به طوری که بعد از گذشت چند سال از معرفی یک گوشی ویندوزی، آپدیت‌های جدید همچنان برایش منتشر می‌گردد که در اندروید این‌گونه نیست.
بهینه‌تر بودن سیستم‌عامل ویندوز به نسبت اندروید کمک بسزایی در مصرف انرژی و همچنین سرعت دستگاه می‌کند.
کمبود نرم‌افزارهای کاربردی به ویژه اپ‌های فارسی یکی از عمده‌ترین مشکلات سیستم عامل ویندوز محسوب می‌گردد.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار
به یکی از حساس‌ترین بخش‌های این مسابقه می‌رسیم. جایی که هر یک از این گوشی‌ها باید قدرت‌ سخت‌افزاری‌شان را به رخ هم بکشند. گلکسی S7 Edge از یک پردازنده ۸ هسته‌ای که ۴ هسته با سرعت ۲.۳ گیگاهرتز و ۴ هسته دیگر با ۱.۶ گیگاهرتز پردازش را انجام می‌دهند، تشکیل شده است. این پردازنده بر روی چیپست اختصاصی کمپانی سامسونگ که با نام Exynos شناخته می‌شود، سوار شده است. مسولیت بخش گرافیکی این دستگاه را Mali-T880 MP12 به عهده دارد. همچنین حافظه رم ۴ گیگابایتی مدیریت برنامه‌ها را در گلکسی انچام می‌دهد. سامسونگ بر روی این نوع پردازنده از دو نوع معماری بهره گرفته که یکی Mangoose نام داشته که اختصاصی و ساخته سامسونگ بوده و دیگری Cortex-A53 است. این نکته را در نظر داشته باشید که سامسونگ مدل Snapdragon هم برای این سری از گلکسی تولید کرده، اما مدل در دسترس ما نسخه Exynos بود.
در مقابل لومیا ۹۵۰XL با یک پردازنده ۸ هسته‌ای با معماری Cortex حضور دارد که از این ۸ هسته، چهارتای آن با سرعت ۲.۰ گیگاهرتز و چهارتای دیگر با سرعت ۱.۵ گیگاهرتز کار پردازشی دستگاه را انجام می‌دهند و بر روی چیپ شرکت Qualcomm مدل Snapdragon 810 سوار شده‌اند. در کنار این پردازنده، ۳ گیگابایت حافظه رم برای این دستگاه در نظر گرفته شده است که مسولیت مدیریت برنامه‌ها را بر عهده دارد. Adreno 430 نیز پردازش کرافیکی این هندست را به انجام می‌رساند.
لومیا ۹۵۰XL تنها در یک مدل ۳۲ گیگابایتی به فروش می‌رسد. این در حالی است که S7 Edge در دو مدل ۳۲ و ۶۴ گیگابایتی موجود است. البته هر دو هندست از کارت حافظه micro SD پشتیبانی کرده و نگرانی برای ذخیره اطلاعات وجود نخواهد داشت.
همان طور که خودتان خبر دارید Snapdragon 810 گرمای زیادی را هنگام پردازش در دستگاه‌های مختلف ایجاد می‌کرد و همین موضوع باعث شد اغلب شرکت‌ها از این چیپ استفاده نکنند. اما مایکروسافت این پردازنده را در کنار یک سیستم خنک کننده مایع بر روی لومیا ۹۵۰XL قرار داد. این سیستم خنک کننده همان فناوری است که مایکروسافت بر روی تبلت‌های Surface استفاده کرده بود. توسط این فناوری مشکل داغ شدن بیش از حد پردازنده تا حدی برطرف شد. اما همچنان هنگام کارهای سنگین با گرما مواجه می‌شویم. مشخصات سخت افزاری هر دو خبر از قدرت بی‌نهایت این دو گوشی می‌دهد اما باید دید در عمل چگونه است.

دو ویدیو زیر عملکرد این دو دستگاه را هنگام بوت و گیمینگ نشان می‌دهد.



عملکرد سخت افزاری هر دو دستگاه بسیار مناسب است و هیچ گونه لگ و کندی هنگام کار کردن با آن دو دیده نمی‌شود.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین
به بخش جذاب مقایسه دوربین این دو غول قدرتمند می‌رسیم. در ابتدا نگاهی به مشخصات اصلی هریک بر روی کاغذ می‌اندازیم.

لومیا ۹۵۰XL یک دوربین با رزولوشن ۲۰ مگاپیکسل و دریچه دیافراگم f/1.9 دارد. مایکروسافت از لنز کارل زایس برای این دوربین استفاده کرده است که یکی از با کیفیت‌ترین‌ها در این زمینه است. یک فلاش ۳ رنگ در کنار این لنز حضور دارد تا در شرایط نوری نا‌مناسب به کمک شما بیاید. قرارگیری لنز دوربین و فلاش سه گانه به صورتی است که مقدار زیادی از قاب پشتی دستگاه بیرون زده است. همچنین دوربین سلفی لومیا رزولوشن ۵ مگاپیکسل با دریچه دیافراگم f/2.4 دارد. در مقابل دوربین S7 Edge از رزولوشن ۱۲ مگاپیکسل با گشادگی دریچه دیافراگم f/1.7 و اندازه سنسور ۲۲ میلی‌متر برخوردار است که لنز آن کمی بیرون زدگی از قاب نیز دارد. این مقدار از دیافراگم کمک به‌سزایی در جذب نور در محیط‌های تاریک می‌کند. همچنین یک فلاش تک رنگ LED کنار این دوربین موجود است. دوربین جلویی استفاده شده بر روی این دستگاه ۵ مگاپیکسل رزولوشن دارد. سامسونگ از همان دریچه دیافراگمی که بر روی دوربین پشتی استفاده کرده بر روی دوربین جلویی هم بهره برده است که امری واقعا عالی است. سیستم فوکوس بر روی این دستگاه توسط فناوری Dual Pixel تنها در چند صدم ثانیه صورت می‌گیرد. در بخش فیلمبرداری هر دو گوشی قادر هستند با رزولوشن ۴K فیلم‌های با کیفیتی را ثبت کنند. همچنین به لطف موجود بودن لرزشگیر اپتیکال فیلم‌‌های ضبط شده بسیار روان و بدون لرزش هستند. در بخش دوربین سلفی نماینده سامسونگ قادر است تا با رزولوشن QHD فیلمبرداری کند. این در حالی است که لومیا تنها توانایی ضبط فیلم‌های فول‌اچ‌دی با نرخ ۳۰ فریم را توسط دوربین سلفی دارد.
در بخش نرم‌افزاری هر دو گوشی عملکرد خوبی را ارایه می‌دهند. هر دو دارای منوی‌ خاصی از تنظیمات دستی برای عکسبرداری مانند میزان ایزو، سرعت شاتر، غلظت رنگ و … هستند. قابلیت Live Photo که یک پیش نمایش از پیش از ثبت تصاویر را نشان می‌دهد، در هر دو گوشی موجود است. فیلمبرداری با صحنه آهسته، عکاسی پانوراما و HDR دیگر گزینه‌های موجود در بخش دوربین این دو گوشی هستند. همچنین منوی خاصی با نام Lenses در رابط دوربین لومیا موجور بوده که فیلتر‌ها امکانات جالبی از عکاسی را در اختیار کاربر می‌گذارد. مورد جالب دیگری که در لومیا دیده می‌شود تنظیمات دستی برای دوربین سلفی است که می‌تواند بسیار کاربردی باشد.
در تصاویر زیر می‌توانید کیفیت عکس‌های گرفته شده توسط این دو دستگاه را مشاهده کنید.
کیفیت خروجی تصاویر در هر دو گوشی بسیار بالا بوده و هر دو عملکرد خوبی داشتند.
سرعت فوکوس دوربین نماینده سامسونگ کمی از لومیا بیشتر بوده است.
فلاش سه رنگ لومیا هنگام ثبت تصاویر در نور کم و کاهش قرمزی چشم به کار می‌آید.

در ویدیو زیر می‌توانید مقایسه‌ای از فیلمبرداری این دو هندست داشته باشید.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

کم کم به دقایق پایانی نزدیک می‌شویم. هر دو بازیکن می‌آیند تا با نشان دادن توانایی‌هایشان در پخش چندرسانه‌ای خودنمایی کنند.

صفحه نمایش‌ بزرگ و رزولوشن بالا معیار ما برای تماشای یک کلیپ جذاب بر روی یک تلفن هوشمند است. بدون شک S7 Edge با ۵.۵ اینچ نمایشگر آن‌‌هم با لبه‌های خمیده و رزولوشن QHD می‌تواند بی‌نهایت راضی کننده باشد. پخش کننده فیلم با پشتیبانی از زیرنویس فارسی و توانایی در PopUp کردن ویدیو درحال پخش (!) دیگر چه می‌خواهید؟ یک ادیتور فیلم هم در این قسمت برای ویرایش فایل‌های تصویری‌تان موجود است. اما خبری از تنظیم خاصی برای صدای هدفون هنگام تماشای ویدیو نیست. لومیا ۹۵۰XL با یک صفحه نمایش ۵.۷ اینچی و همان رزولوشن QHD حضور دارد و می‌گوید او نیز می‌تواند به خوبی نماینده سامسونگ در نمایش ویدیو‌ها عالی عمل کند. امکان نمایش زیرنویس فارسی نیز توسط ویدیو پلیر این دستگاه وجود دارد. معیار بعدی ما برای این قسمت پخش موزیک است. متاسفانه هر دو گوشی با یک اسپیکر مونو می‌خواهند شنیدن به موسقی را برای ما لذت بخش کنند. کیفیت و حجم صدا در گلکسی بهتر از لومیاست. صدای خروجی در لومیا کمی به تیزی می‌زند و حجم آن‌چنان مناسبی‌ هم ندارد. اما صدای خروجی هر دو در هدفون بسیار عالی بوده و تفاوت آن‌چنانی بین‌شان مشاهده نمی‌گردد. تنظیمات خاصی برای شخصی سازی صدا موجود بوده و شما می‌توانید با استفاده از آن‌ها به کیفیت مطلوب‌تان از صدا برسید.

هر دو هندست توانایی پخش فایل ویدیویی با رزولوشن ۴K را دارند.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری
در این دقایق پایانی هر دو گوشی در زمینه استقامت باتری مورد بررسی قرار می‌گیرند.
لومیا ۹۵۰XL با یک باتری ۳۳۰۰ میلی‌آمپری حضور دارد که می‌تواند در مدت ۱۰۰ دقیقه از صفر تا ۱۰۰ شارژ شود. همچنین باتری این گوشی قابل تعویض بوده و شما به راحتی می‌توانید آن‌ را با یک باتری دیگر عوض کنید. در بخش نرم‌افزاری انرژی و باتری این گوشی شاهد آپشن‌هایی برای بهینه‌سازی هستیم. مود‌های مختلفی که عملکرد دستگاه را با توجه با کارایی که شما از آن انتظار دارید، متناسب می‌کند. البته این مودها معمولا تنها با تنظیم نور صفحه همراه می‌شود. در تصویر زیر می‌توانید امتیازات ما به باتری این مدل را ببینید.

S7 Edge با باتری ۳۶۰۰ میلی‌آمپری حضور دارد که می‌تواند در مدت ۳۰ دقیقه ۶۰ درصد شارژ شود. در قسمت نرم‌افزاری باتری این گوشی منو‌های مختلفی برای بهینه‌سازی شارژ دستگاه وجود دارد که با فعال کردن آن‌ها می‌توانید به شارژدهی بیشتری دست یابید. یکی از این منو‌های موجود در این قسمت Ultra Power Saving نام دارد که صفحه نمایش را به دو رنگ سیاه و سفید تقسیم می‌کند و فقط اجازه دسترسی به برنامه‌های ابتدایی را به شما می‌دهد. در تصویر زیر می‌توانید امتیازات ما به باتری این مدل را ببینید.

تنظیمات بهینه سازی باتری موجود در S7 Edge جامع‌تر از لومیا است.
هر دو عملکرد مناسبی در بخش باتری دارند اما طبق اعداد بدست آمده در تست‌ها بهتر بودن S7 Edge در این زمینه مشخص است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات
حسگر اثرانگشت که این روز‌ها حضورش جزیی از الزامات بر روی تلفن‌های هوشمند شده است، بر روی S7 Edge دیده می‌شود. این حسگر داخل دکمه هومی که بخش جلویی دستگاه حضور دارد، تعبیه شده است. عملکرد این حسگر به صورتی است که تا دکمه را فشار ندهید، فعال نشده و دستگاه باز نمی‌شود. سرعت شناسایی این سنسور به نسبت نسل‌های قبلی به شدت افزایش داشته و در کسری از ثانیه قفل این گوشی باز می‌گردد. در مقابل مایکروسافت دست به نوآوری زده است و برخلاف سایرین از حسگر اثرانگشت استقاده نکرده و مسولیت حفاظت دستگاه را به حسگر عنبیه چشم سپرده است. فقط کافیست تا جلوی صفحه نمایش قرار بگیرید تا حسگر شما را شناسایی کرده و قفل دستگاه باز شود. اگرچه سرعت باز شدن قفل بالا نیست و گاهی در شرایط نوری بد، شناسایی شما مشکل می‌گردد، اما استفاده از آن بعنوان محافظ بسیار مطمعن خواهد بود.

کمپانی سامسونگ علاوه بر حسگر اثرانگشت، سنسورهای مختلفی را بر روی این سری از پرچمدارش قرار داده است. سنسورهایی مانند محاسبه ضربان قلب و غلظت اکسیژن در خون که در بخش پشتی این گوشی قرار گرفته است و با گذاشتن انگشت روی آن‌ها، به آسانی کار می‌کنند. علاوه بر این‌ ویژگی‌ها گلکسی گواهی IP68 را برای مقاومت در برابر آب و گرد و خاک بدست آورده است. در این مرحله لومیا با یک امکان کاربردی دیگر به میدان می‌آید. قابلیت Continuum که با معرفی آن سرو‌صدای زیادی به‌ پا کرد. توسط این قابلیت شما قادر خواهید بود تا با خرید داک ارزان قیمت و متصل کردن آن به تلفن همراه، یک رایانه شخصی تمام و کمال برای خود داشته باشید. نحوه کار به صورتی است که نه تنها گوشی شما از دسترس خارج نمی‌شود بلکه همزمان می‌توانید هم گوشی و هم رایانه شخصی را با هم در دسترس داشته باشید. معرفی این قابلیت نیاز کاربر را به رایانه‌های شخصی کم‌تر می‌کند و تنها با داشتن این داک و یک لومیا، کامپیوتری جیبی را در اختیارتان قرار می‌دهد. همچنین بر روی این گوشی از پورت USB Type-C استفاده شده که متاسفانه در نماینده سامسونگ شاهد چنین چیزی نیستیم. علاوه بر این هر دو هندست از NFC و بلوتوث پشتیبانی می‌کنند. گیرنده رادیو که این روز‌ها که حضورش به دست فراموشی سپرده شده است بر خلاف گلکسی بر روی لومیا موجود است. شارژ بی‌سیم یکی از قابلیت‌هایی است که بر روی هر دو تلفن هوشمند قرار دارد.
با توجه به گواهی IP68 کسب شده توسط سامسونگ، S7 Edge می‌تواند تا عمق ۱.۵ متری به مدت ۳۰ دقیقه زیر آب قرار بگیرد.
قابلیت کانتینیوم را می‌توان یکی از هیجانی‌ترین امکانات اضافی دانست که تا به امروز معرفی شده است.


وقت اضافه: قیمت

ارزش خرید، یکی از فاکتورهایی است که نقش مهمی را در انتخاب تلفن همراه دارد. در این بخش به قیمت هر یک از این دو گوشی می‌پردازیم.


شما می‌توانید با مبلغی حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان ناقابل یک عدد S7 Edge خریداری کنید. در مقابل لومیا ۹۵۰XL با قیمت ۱ میلیون و ۵۵۰ هزار تومان حضور دارد.
هر دو گوشی تقریبا ارزش خرید خوبی دارند اما لومیا با این قیمت و امکاناتی که در اختیار قرار می‌دهد به‌صرفه‌تر است.
همان طور که مشاهده کردید تا به اینجای رقابت هر دو هندست پا به پای هم آمدند و هر کدام در یک قسمت برتر بودنشان را به اثبات رساندند. به همین دلیل برای برقراری عدالت تصمیم داریم تا این بازی به وقت اضافه کشیده شود تا تصمیم‌گیری برای شما کاربرانی که رای می‌دهید، آسان‌تر باشد.


وقت اضافه اول: دستیار صوتی
همان‌طور که می‌دانید هر دو گوشی دارای دستیار صوتی اختصاصی خودشان هستند. این همراه صوتی بر روی نماینده سامسونگ S Voice و بر روی لومیا کورتانا نام دارد. هر دو برنامه به خوبی عمل می‌کنند و می‌تواند به راحتی نیازهایتان را با یک فرمان صوتی برطرف کنند. مدتی که با این دو برنامه کار شد متوجه هوش بسیار بالای کورتانا شدیم. پاسخ سوالات توسط کورتانا بدون تکیه بر اینترنت است! درست است که برای کار کردن با این برنامه نیاز به اینترنت دارید، اما پاسخ‌هایی که کورتانا می‌دهد به شیوه‌ای است که گویی با یک انسان در حال معاشرت هستید! دستیار صوتی موجود بر روی سامسونگ از سرعت خوبی برخوردار بوده اما آن هوش و ذکاوت کورتانا را ندارد. تقریبا پاسخ گویی S Voice با تکیه بر گوگل بوده و مواردی مانند باز کردن یک اپ یا اجرای یک موزیک می‌توانند توسط آن به انجام برسند. یک نکته مثبت موجود که داخل کورتانا دیده می‌شود فعال شدن این دستیار صوتی در حالت استندبای با گفتن جمله Hey Cortana است. همچنین می‌توانید حالتی را تعیین کنید که این دستیار فقط به صدای شما واکنش بدهد. ناگفته نماند که S Voice خیلی خشک و بی‌روح است و آن جذابیت صحبت با کورتانا را ندارد.


وقت اضافه دوم: قابلیت صفحه نمایش همیشه روشن
یکی از قابلیت‌هایی که در نسل جدید گوشی‌ها حضور پیدا کرده، ویژگی نمایشگر همیشه روشن است (البته چند سالی هست که نمایندگان ویندوزی از آن استفاده می‌کنند). توسط این قابلیت هنگامی که دستگاه به حالت استندبای می‌رود و صفحه نمایش آن خاموش می‌گردد، یک سری نوشته بدون نور پس زمینه بر روی صفحه گوشی ظاهر می‌گردد. این قابلیت بر روی هر دو هندست موجود بوده و شما می‌توانید در عرض چند ثانیه از اعلانات و زمان، بدون روشن کردن دستگاه با خبر شوید. این قابلیت بر روی لومیا با نام Glance و بر روی سامسونگ با نام Always On شناخته می‌گردد. در منوی تنظیمات بر روی لومیا شما قادر خواهید بود تا مدت زمان روشن ماندن Glance را تعیین کنید. همچنین مواردی مانند نمایش تاریخ، آیکون اعلانات و اطلاعات برنامه‌ها را می‌توانید برای نمایش دادن انتخاب نمایید. رنگ نوشته‌های موجود می‌توانند به قرمز، سبز و یا آبی تغییر پیدا کنند. در مقابل داخل منوی تنظیمات گلکسی در بخش Always On شما می‌توانید طرح ساعت نمایش را تغییر دهید. همچنین امکان دانلود طرح‌های بیشتر نیز وجود دارد. علاوه بر این‌ها امکان انتخاب یک پس زمینه که از رنگ‌های آبی، قرمز و سبز ساخته شده است، در قسمت نمایشگر همیشه روشن وجود دارد. میزان مصرف شارژ این فناوری در هر دو مدل در یک سطح است و نمی‌توان تفاوت زیادی را میان آن‌ها قائل شد.


با وجود دو وقت اضافه همچنان نتیجه مساوی برای این بازی بدست آمده است و این موضوع باعث می‌گردد تا بازی به پنالتی کشیده شود.

سرعت باز کرن اپلیکشین‌های پیش‌فرض: با در نظر گرفتن افکت‌های موجود در لومیا، سرعت باز کردن برنامه‌های پیش‌فرض در گلکسی بالاتر است.

سرعت ثبت تصاویر: S7 Edge قادر است تا در مدت ۱.۵ ثانیه و لومیا در مدت ۲ ثانیه تصاویر دوربین را ثبت کند.

باز شدن قفل دستگاه: باز شدن قفل دستگاه توسط حسگر اثرانگشت S7 Edge سریع‌تر از سنسور عنبیه لومیا انجام می‌پذیرد.

ثبت تصاویر در نور کم: عکس‌های روشن‌تر و باکیفیت‌تری توسط فلاش ۳ رنگ لومیا در نور شب ثبت می‌گردد.

کلید اختصاصی شاتر دوربین: لومیا به کلید اختصاصی دو مرحله‌ای برای شاتر دوربین مجهز شده است. موردی که در گلکسی شاهدش نیستیم.


موقعیت‌های خطرناکی که S7 Edge بر روی دروازه لومیا ۹۵۰XL ایجاد کرد:
طراحی ظریف‌ و شکیل‌تر
صفحه نمایش با لبه‌های خمیده
دوربین سلفی با قابلیت فیلمبرداری با رزولوشن QHD
کیفیت و حجم صدای بهتر
دارای گواهی IP68 برای مقاومت در برابر آب و گرد و خاک
وجود سنسورهای سلامتی فراوان
باتری قدرتمندتر
موقعیت‌های خطرناکی که لومیا ۹۵۰XL بر روی دروازه S7 Edge ایجاد کرد:
لنز دوربین Carl Zeiss در کنار فلاش ۳ رنگ
سیستم عامل بهینه و سبک‌تر
دریافت آپدیت‌های منظم
پشتیبانی از پورت USB Type-C
دستیار صوتی با هوش بالا
قابلیت فوق‌العاده کاربردی کانتینیوم
قیمت کمتر

به‌ نظر شما برنده مسابقه مایکروسافت لومیا 950XL و سامسونگ گلکسی S7 Edge کدام است؟!

نوشته مقایسه گلکسی S7 Edge با لومیا ۹۵۰XL: کهکشان برفی! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.