بررسی Y7 پرایم هواوی: میان‌رده آهنین!

بررسی Y7 پرایم هواوی، اسمارت فونی که آمده تا در میانه‌های بازار جولان دهد. هواوی در ابتدا کار خودش را با معرفی محصولات قدرتمند و ارزان قیمت آغاز کرد و خیلی علاقه‌ای به پرچمدارها نداشت. حالا این کمپانی چینی وارد بازار محصولات پریمیوم نیز شده است.

این تجربه بالا و سابقه درخشان موجب می‌شود تا انتظارها از هواوی بالاتر برود. حالا همه چشم‌های‌شان را شسته‌اند و جور دیگری به هواوی می‌نگرند. این کمپانی نیز توانسته تا به پشتوانه همین‌ها، بازار میان‌رده‌ها را مال خود کند تا جایی که اکنون رقیب اصلی سامسونگ در این زمینه است. یکی از جدیدترین میان‌رده‌های هواوی Y7‌ پرایم نام دارد (در چین با نام Enjoy 7 Plus شناخته می‌شود) که مدتی ‌است قدوم مبارکش را در آزمایشگاه آی‌تی‌رسان گذاشته و قصد داریم تا گپ و گفتی صمیمانه با آن داشته باشیم.

اگر می‌خواهید بدانید که این اسمارت فون جدید چه چیزی در چنته دارد، با ما و بررسی Y7‌ پرایم هواوی همراه باشید…


طراحی و کیفیت ساخت

در زمان‌های نه‌چندان دور برخی کمپانی‌ها را به دلیل استفاده از بدنه پلاستیکی پرچمداران مورد عنایت قرار می‌دادند و آن‌‌ها را در رده سایر لوازم پلاستیکی جا می‌دادند اما حالا همه چیز فرق می‌کند. این روزها دیگر محصولات میان‌رده هم فلزی شده‌اند و حتی فیچرفون‌های نوکیا نیز با بدنه تمام فلزی عرضه می‌شوند. همه این‌ها را گفتیم که با دیدن Y7 پرایم و لمس بدنه فلزی آن تعجب نکنید.

از لحاظ ظاهری این دستگاه چیز خاص و متفاوتی ندارد و در واقع از همان طراحی نام آشنای این کمپانی سود می‌برد؛ چیزی که پیش‌تر در اکثر گوشی‌های هواوی دیده بودیم. یک طراحی ساده، بدنه فلزی و سنسور اثر انگشتی که در قاب پشتی دیده می‌شود. با همه این‌ها اما، کیفیت ساخت دستگاه در حد مطلوبی است. گوشه‌های دستگاه گرد طراحی شده‌اند و خیلی تیز و برنده نیستند که همین مورد به خوش دست بودن گوشی کمک شایانی کرده است.

نمایشگر دستگاه بیش از 71 درصد نمای جلویی Y7 پرایم را پوشانده و با توجه به رده قیمتی شاهد حاشیه‌های خیلی زیادی در اطراف آن نیستیم. بالای نمایشگر اسپیکر مکالمه، دوربین سلفی و سنسورهای همیشه همراه‌ آن قرار گرفته و در زیر نمایشگر چیزی جز نامی از هواوی را نمی‌بینیم.

بررسی Y7 پرایم

اگر گوشی را به پشت برگردانید، نخستین چیزی که توجه شما را به خودش جلب می‌کند، دوربین بوده که لنز آن تا حد زیادی از بدنه بیرون زده است! با توجه به ضخامت 8.4 میلی‌متری گوشی، بیرون زدگی دوربین کمی عجیب به نظر می‌رسد و بدون شک یکی از نقاط ضعف اصلی میان‌رده جدید هواوی به شمار می‌رود. البته لنز توسط یک نوار فلزی از بدنه جدا شده که زیبایی خاصی را به دستگاه بخشیده است. این لنز همچنین در کنار خود تک فلاش LED گوشی را نیز جای داده تا یار و یاور آن در محیط‌های کم‌نور باشد.

کمی پایین‌تر از لنز دوربین، شاهد سنسور اثر انگشت گوشی هستیم که به صورت دایره‌ای شکل دیده می‌شود و کمی هم در بدنه اصلی فرو رفته است. این سنسور نیز با یک نوار فلزی زیبا از بدنه جدا شده تا تناسب میان اجزا تشکیل دهنده گوشی حفظ شود. در بخش پایین نیز لوگو هواوی به چشم می‌خورد. در زیر لوگو برخی علائم و نوشته‌ها قرار گرفته که جز زشت کردن Y7‌ پرایم سود دیگری ندارند! شاید شما در استفاده یک ساله خود از دستگاه، حتی یک‌بار هم آن‌ها‌ را نخوانید! پشت دستگاه با اینکه از لحاظ رنگ یک‌دست به نظر می‌رسد اما در واقع به صورت چند تیکه است. بخش اصلی آن که تمام اجزا را شامل می‌شود از دو قسمت بالایی و پایینی گوشی به صورت مجزا قرار گرفته که در نوع خود جالب است.

درست در مرکز سمت راست این میان‌رده جدید، کلید پاور را می‌بینیم که در بالای خود کلیدهای یکپارچه صدا را نیز جای داده است. این کلیدها به اندازه کافی از بدنه بیرون زده‌اند و در بهترین جای ممکن قرار گرفته‌اند؛ بنابراین هنگام استفاده از آن‌ها مشکل خاصی نخواهید داشت. در سمت چپ، درگاه سیم‌کارت و کارت حافظه دیده می‌شود که البته برای استفاده از آن‌ باید از سوزن مخصوصی بهره ببرید. جنس خشاب نیز فلزی است و خیلی قرص و محکم سرجایش قرار می‌گیرد و لازم نیست همچون اکسپریا ایکس زد پریمیوم نگران چیزی باشید!

در بخش زیرین و در مرکز، پورت میکرو یو‌اس‌بی را می‌بینیم که در سمت راست آن تک اسپیکر دستگاه جا خوش کرده است. سمت چپ این پورت نیز روزنه‌هایی دیده می‌شود که شبیه به اسپیکر بوده اما ظاهرا برای زیبایی بیشتر و بوجود آمدن تقارن شکل گرفته و صدای خاصی از آن بیرون نمی‌آید. بنابراین گمان نکنید کهY7 پرایم به اسپیکرهای استریو مجهز است! بالای گوشی نیز میزبان میکروفون ثانویه و جک استاندارد صدا بوده تا حداقل همچون پرچمداران اپل هاج و واج نمانید!

از لحاظ برجای ماندن اثر انگشت بر روی بدنه اصلی، جای هیچ نگرانی نیست چرا که تقریبا هیچ اثری از چربی روی انگشتان شما بر بدنه گوشی دیده نمی‌شود و گوشی دلبندتان همیشه تمیز خواهد بود.

به طور کلی و با توجه به سایز نمایشگر، Y7 پرایم محصول خوش‌دستی است و از کیفیت ساخت بالایی نیز بهره می‌برد. اگر گوشی را بر روی ترازو بفرستید با عدد 165 مواجه می‌شوید که میزان قابل قبولی برای محصولی در این سطح است.


نمایشگر

هواوی برای گوشی میان‌رده جدیدش، یک نمایشگر 5.5 اینچی با رزولوشن HD قرار داده است. به لطف پنل IPS LCD مشکل خاصی در نگاه از زوایا نخواهید داشت. این نمایشگر که در هر اینچ خود 267 پیکسل را جا داده، می‌تواند تا 16 میلیون رنگ را به نمایش بگذارد.

کیفیت نمایشگر از آن چیزی که برای محصولی در این سطح انتظار دارید، بالاتر است. رنگ‌ها خیلی خوب دیده می‌شوند و مشکی به صورت عمیق به نمایش در می‌‌آید و رنگ سفید هم آن‌قدری درخشان هست که بگوییم مایل به زرد نیست! میزان حداکثری نور نمایشگر در حد مطلوبی است و نوید این را می‌دهد که در زیر نور آفتاب مشکلی با آن نداشته باشید، اما رفلکس آن بالاست! در حدی که تقریبا در محیط‌های بیرونی در و دیوار اطراف‌تان را در صفحه می‌بینید! البته از یک محصول میان‌رده انتظار دیگری هم نمی‌توان داشت.

با همه این‌ها اما، حداقل میزان نور صفحه در حدی هست که شب‌ها هنگام چت با مخاطب خاص (!) نور نمایشگر آزاردهنده نباشد. در بخش تنظیمات صفحه نمایش، فیلتر آبی دیده می‌شود. با فعال کردن این گزینه، نمایشگر آسیب کمتری به چشمان شما می‌رساند. حتی این قابلیت را می‌توانید زمان‌بندی هم بکنید. مثلا در تایم مشخصی فیلتر آبی بر روی صفحه نمایش به صورت اتوماتیک اعمال شود. ناگفته نماند که در قسمت تنظیمات می‌توانید میزان گرمی و یا سردی رنگ‌ها را متناسب با سلیقه خود تنظیم کنید.

از لحاظ تاچ، میان‌رده جدید هواوی محصول شایسته‌ای است و در کسری از ثانیه به تماس انگشتان شما پاسخ می‌دهد. حتی بخشی با نام Glove Mode نیز برای آن در نظر گرفته شده تا بتوانید توسط دستکش نیز با گوشی خود کار کنید و از آن لذت ببرید.

برای آنکه عیار این گوشی را بسنجید، آن را در کنار ال‌جی G4 (با نمایشگر QHD) قرار دادیم و مشغول عکاسی از نمایشگر این دو شدیم که حاصل کار را در زیر می‌بینید (سمت راست محصول هواوی است):


سخت‌افزار

برخلاف آنچه که پیش‌تر در محصولات هواوی دیده‌ بودیم، در این گوشی خبری از چیپست‌های اختصاصی این کمپانی نیست. هواوی اسنپدراگون 435 را به عنوان مغز متفکر Y7 پرایم برگزیده است. این چپیست به 8 هسته Cortex-A53 مجهز شده که بر روی فرکانس 1.4 گیگاهرتز کلاک شده‌اند. آدرنو 505 هم عهده‌دار کارهای گرافیکی بوده و برای اجرای بهتر گیم‌ها می‌توانید از آن کمک بگیرید.

به این مجموعه سخت‌افزاری 3 گیگابایت رم را نیز اضافه کنید تا بدانید که با یک میان‌رده بی دست و پا طرف نیستید. حال بگذارید که از مسائل تئوری فاصله بگیریم و ببینیم که Y7 پرایم در عمل چه می‌کند.

ابتدا از AnTuTu  استفاده کردیم تا تمام بخش‌های سخت‌افزاری گوشی را مورد ارزیابی قرار دهد. در ادامه می‌توانید امتیاز بدست آمده توسط این مدل را با دیگر رقبای آن مقایسه کنید.

سپس از GeekBench بهره گرفتیم تا قدرت پردازنده در دو حالت تک‌هسته‌ای و چند هسته‌ای سنجیده شود.

به‌طور کلی هنگام استفاده روزمره از گوشی و گشت و گذار در بین منو‌ها و یا چک کردن شبکه‌های اجتماعی مشکل خاصی با Y7 پرایم نخواهید داشت. همه چیز خیلی خوب و سریع به اجرا در می‌آید و ایراد خاصی به آن وارد نیست. البته نباید انتظار خیلی بالایی هم از آن داشته باشید. با نصب تعداد زیادی برنامه سرعت گوشی در حد قابل توجهی پایین می‌آید که برای محصولی در این سطح خیلی هم عجیب نیست.

اگر به معنای واقعی کلمه یک گیمر هستید، این گوشی نیاز شما را برطرف نخواهد کرد. کیفیت بازی‌های گرافیکی و نوع به اجرا درآمدن آن‌ها در حدی نیست که از بازی لذت ببرید اما برای اجرای برخی گیم‌های سبک، محصول مناسبی خواهد بود. میزان گرم شدن گوشی هم نرمال است و دمای آن در حدی بالا نمی‌رود که آزاردهنده باشد.

بررسی Y7 پرایم


دوربین

بررسی Y7 پرایم را با نگاهی به دوربین آن ادامه می‌دهیم؛ جایی که یک نمونه 12 مگاپیکسلی در پشت بدنه اصلی قرار گرفته که توسط یک فلاش LED همراهی می‌شود. دریچه دیافراگم دوربین F/2.2 است، بنابراین نباید انتظار خیلی بالایی برای ثبت تصاویر در محیط‌های کم‌نور داشته باشید. سایز سنسور نیز 2.9/1 بوده و پیکسل‌های آن 1.25 میکرونی هستند.

در این رده از محصولات، معمولا شاهد دوربین‌های 13 مگاپیکسلی هستیم. اما هواوی تصمیم گرفته تا با کاهش یک مگاپیکسلی دوربین، سنسور بزرگ‌تری را استفاده کند که نتیجه آن بهبود تصاویر ثبت شده با دوربین است. این دستگاه همچنین به فوکوس خودکار نیز مجهز است که البته بر مبنای فناوری تشخیص فاز عمل کرده و از این لحاظ می‌توان آن را حتی هم‌رده پرچمداران بازار قرار داد!

کیفیت تصاویر در محیط‌های روشن و با نورکافی در حد مطلوبی است و کاملا راضی کننده است اما هرچی هوا تاریک شود و نور از محیط برود، کیفیت هم از تصاویر رخت بر خواهد بست، تاجایی که گاهی اوقات چیزی جز نویز را نخواهید دید. با همه این‌ها رنگ‌ها خیلی اغراق شده و پر رنگ و لعاب ثبت نمی‌شوند و تصاویر ثبت شده با این گوشی تا حد زیادی به واقعیت نزدیک است.

اپلیکیشن دوربین، همچون اکثر محصولات هواوی پر از امکانات ریز و درشت است که در زیر به برخی از مهم‌ترین‌های آن‌ها اشاره می‌کنیم:

Pro Photo: استفاده از دوربین در حالت دستی و تنظیم میزان ISO، فوکوس و…

Pro Video: فعال شدن تنظیمات دستی دوربین در هنگام فیلم‌برداری

Audio Note: ضبط 10 ثانیه صدا بر روی تصویر گرفته شده

Document Scan: ثبت بهترین تصاویر از مجلات، روزنامه‌ها و متن‌های مختلف

Slow-Mo: ثبت ویدئو به صورت اسلوموشن

ناگفته نماند که برای استفاده از حداکثر میزان رزولوشن دوربین، می‌بایست از نسبت تصویر 4 به 3 استفاده کنید و در صورت استفاده از نسبت رایج 16 به 9، تصاویر به صورت 9 مگاپیکسلی ثبت می‌شوند. در ادامه شاهد تصاویر گرفته شده با دوربین پی 10 لایت در شرایط مختلف هستید:

هواوی، Y7 پرایم را به یک دوربین سلفی 8 مگاپیکسلی با دریچه دیافراگم F/2.2 مجهز کرده که در حد خودش تصاویر خوبی را ثبت می‌کند. به شخصه انتظار بیشتری از دوربین سلفی آن داشتم اما اینگونه نشد و آن طور که باید و شاید من را راضی نکرد. حتی ویژگی ساده‌ای همچون بیوتی نیز برای این گوشی در نظر گرفته نشده و شما نمی‌توانید هنگام ثبت تصاویر سلفی، چین و چروک روی صورت‌تان را بردارید!

زمانی که نور کافی باشد می‌توانید یک سلفی نسبتا خوب بیندازید و آن را در شبکه‌های اجتماعی شیر کنید اما توقع خیلی زیادی نداشته باشید. جزئیات ثبت شده توسط دوربین خیلی بالا نیست و اگر بر روی تصویر زوم کنید تقریبا متوجه چیز خاصی نمی‌شوید و همه جا پر از نویز خواهد بود. وضعیت زمانی که در محیط‌های تاریک مشغول سلفی گرفتن هستید از این هم بدتر است! البته ناگفته نماند که می‌توان از نور نمایشگر به عنوان فلاش برای دوربین سلفی استفاده کرد.

دوربین اصلی می‌تواند تا به صورت فول‌ اچ‌دی و با نرخ 30 فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کند. در تست‌هایی که ما گرفتیم ویدئو ثبت شده با توجه به رده قیمتی کیفیت خوبی داشت. صدا هم در حد مطلوبی ضبط می‌شد اما عدم استفاده از لرزش‌گیر اپتیکال موجب شد تا ویدئو لرزش زیادی داشته باشد. دوربین جلو نیز می‌تواند تا با همان میزان دوربین اصلی فیلم‌برداری کند که در نوع خود جالب است. با این حال خیلی نمی‌شود بر روی فیلم‌برداری با این دوربین حساب کرد و با ارفاق می‌توان گفت که برای چت‌های تصویری مناسب به‌نظر می‌رسد.


رابط کاربری

Y7‌ پرایم هواوی به اندروید نوقا مجهز شده و از رابط کاربری اختصاصی این کمپانی با نام Emotion 5.1 بهره می‌برد. این رابط پیش‌تر فاقد اپ‌دراور بود و همه چیز به همان صفحه اصلی خلاصه می‌شد اما حالا انتخاب وجود این ویژگی به صورت آپشن در نظر گرفته شده است.

هواوی دقت چندانی بر روی طراحی آیکون‌ها نداشته و مشخص است که بر خلاف شیائومی، علاقه زیادی به این بخش ندارد. خود آیکون‌ها به صورت مربعی با گوشه‌های گرد دیده می‌شوند و خیلی رنگ‌های خاص و زنده را در آن‌ها نخواهید دید.

منو نوتیفیکیشن به صورت دو مرحله‌ای است و از رنگ‌های مشکی و آبی در آن استفاده شده که این ترکیب رنگ، زیبایی رابط کاربری را دوچندان کرده است.

اپ دراور در نظر گرفته شده برای این گوشی، به صورت عمودی است و در سمت راست نیز حروف لاتین دیده می‌شود تا بتوانید دسترسی سریع‌تری به اپ‌های مورد نظر داشته باشید. البته در بالای صفحه کادری برای جستجوی اپلیکیشن مورد نظر تعیبه شده که کار را برای‌تان راحت می‌کند.

با اینکه Y7 پرایم محصول خوش دستی است اما هواوی بخشی را برای کار با یک دست در نظر گرفته که با فعال کردن آن شاهد کوچک شدن صفحه خواهید بود.

با همه این‌ها اما قابلیت‌های خاص هواوی درگذشته همچون کشیدن حروفی خاص بر روی صفحه برای اجرای یک اپلیکیشن و یا گرفتن اسکرین شات با دو بار ضربه زدن به نمایشگر در این گوشی دیده نمی‌شود.


اسپیکر

برخلاف آنچه در تصاویر مشخص است، Y7 پرایم به اسپیکر استریو مجهز نیست و در زیر آن و درست سمت راست پورت میکرو یواس‌بی شاهد تک اسپیکر گوشی هستیم. کیفیت صدای آن راضی کننده‌ است و راستش را بخواهید توقع چنین کیفیتی را از یک محصول در این سطح نداشتم. حتی بلندی صدا هم در حد مطلوبی است و شاید از برخی پرچمداران بازار بیشتر باشد. بنابراین اگر انتظار خیلی بالایی نداشته باشید و نخواهید که با این گوشی بخت برگشته مراسم عروسی به راه بیندازید، از لحاظ صدا کاملا راضی‌تان خواهد کرد.

متاسفانه هواوی هدفونی همراه با این مدل برای ما ارسال نکرد و بنابراین نمی‌توانیم در رابطه با آن نظر خاصی بدهیم! اما توسط هدفون استانداردی که در اختیار داشتیم به بررسی خروجی صدای این گوشی پرداختیم. کیفیت صدا در هدفون راضی کننده است اما بیس لازم را ندارد. بلندی آن اصلا در حد و اندازه‌های یک میان‌رده هم نیست؛ بنابراین اگر عادت دارید که توسط هدفون و با صدای بلند به موسیقی گوش دهید، Y7 پرایم ناامیدتان خواهد کرد.

موزیک پلیر گوشی همانی است که در سایر محصولات هواوی دیده‌ بودیم. با اینکه دارای ظاهری شیک و ساده است اما امکانات خیلی قابل توجهی نداشته و اگر اهل تغییر دادن صدا هستید، بهتر است که از سایر پلیرهای بازار بهره بگیرید. البته از لحاظ پخش کدک‌ها تقریبا مشکلی با آن نخواهید داشت.


سایر قابلیت‌ها

به انتهای بررسی Y7 پرایم نزدیک می‌شویم و حال نوبت به قابلیت‌های ویژه این مدل می‌رسد. میان‌رده جدید هواوی از نسخه 4.1 بلوتوث سود می‌برد و توسط GPS نیز می‌توانید موقعیت خودتان را بیابید؛ اما بر خلاف انتظار این مدل از  USB Type-C و NFC سود نمی‌برد. برای کسانی که علاقه‌ای به اینترنت همراه ندارند و می‌خواهند فوتبال را دنبال کنند،‌ هواوی استفاده از رادیو FM را پیشنهاد می‌دهد.

Y7 پرایم به یک سنسور اثر انگشت بسیار خوب و دقیق مجهز شده که در پشت دستگاه جا خوش کرده‌ است. سرعت این سنسور عالی بوده و به راحتی می‌تواند با پرچمداران بازار رقابت کند. هواوی برای این سنسور قابلیت‌های خاصی را نیز در نظر گرفته؛ به عنوان مثال می‌توانید در گالری میان عکس‌ها سویچ کنید و یا با کشیدن انگشت بر روی آن به منوی نوتیفیکیشن دسترسی داشته باشید که بسیار خوب و کاربردی است.

نکته جالب در رابطه با سنسور اثر انگشت، این است که سرعت دستگاه در شناساندن نیز بسیار بالاست! در اکثر گوشی‌ها می‌بایست چندین بار انگشت خود را بر روی سنسور قرار دهید تا این قسمت به خوبی تمام بخش‌های انگشت را شناسایی کند و سپس به راحتی قفل دستگاه را باز کنید اما این پروسه در Y7‌پرایم خیلی زود به پایان می‌رسد. تا جایی که با 7 بار قرار دادن انگشت بر روی سنسور، به خوبی اثر انگشت شما شناسایی شده و در گوشی ذخیره می‌شود.

این مدل به 32 گیگابایت حافظه داخلی مجهز شده که از این میزان در حدود 22 گیگابایت در دسترس شماست و باقی را خود گوشی عزیز نوش‌جان کرده است. البته از طریق کارت حافظه می‌توانید تا 256 گیگابایت دیگر به حافظه دستگاه بیفزایید؛ گرچه با اینکار دیگر نمی‌توانید از سیم‌کارت دوم استفاده کنید! لازم به ذکر است که این گوشی در 3 رنگ طلایی، خاکستری و نقره‌ای راهی بازار می‌شود.


باتری

وای سون پرایم هواوی از یک باتری 4000 میلی آمپری غیر قابل تعویض استفاده می‌کند. در تست‌هایی که ما از این گوشی گرفتیم باتری عملکرد بسیار خوبی داشت. شما به راحتی می‌توانید با یک استفاده نسبتا سنگین تا یک روز و نیم با Y7 پرایم سر کنید.

این مدل از فناوری شارژ سریع هواوی پشتیبانی می‌کند و برای شارژ شدن گوشی به دو ساعت زمان نیاز دارید که با توجه به حجم باتری میزان قابل قبولی است.

بررسی Y7 پرایم

کلام آخر در بررسی Y7 پرایم هواوی

میان‌رده جدید این کمپانی چینی، روی هم رفته گوشی خوبی‌ است. بدنه آن فلزی بوده و به طور کلی ظاهر قابل قبولی دارد هرچند که خیلی خاص و دل‌ربا نیست! نمایشگر آن در نوع خودش عالی‌ست و حتی اگر از جمله علاقه‌مندان به موسیقی باشید، شاید نتوانید در این رنج محصول بهتری پیدا کنید. با اینکه دوربین‌های آن نسبتا خوب و باکیفیت هستند اما سخت‌افزارش چنگی به دل نمی‌زند و خیلی نمی‌توان بر روی آن حساب کرد. این مدل با قیمتی در حدود 700 هزار تومان در بازار کشور به فروش می‌رسد.

نوشته بررسی Y7 پرایم هواوی: میان‌رده آهنین! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی گلکسی J5 2017 سامسونگ: عشق گم‌شده در کهکشان!

بررسی گلکسی J5 2017 سامسونگ، محصولی که آمده تا بازار میان‌رده‌ها را از آن خود کند. این کمپانی کره‌ای بعد از کسب موفقیت‌های متعدد در بازار گوشی‌های پرچمدار، تصمیم گرفت تا سری هم به میانه‌های بازار بزند و در این بخش نیز خودی نشان دهد.

پس از گلکسی آلفا که به نوعی نخستین گام جدی کره‌ای‌ها برای حضور در بازار محصولات میان‌رده بود؛ سامسونگ، کهکشانی‌های سری J و A را به جهانیان نشان داد و در هر سری به صورت عمده 3 گوشی در رده‌های مختلف را جای داد. سری J که معمولا با طراحی نام آشنای سامسونگ شناخته می‌شوند، از کیفیت ساخت بالایی برخوردار بوده و همچنین به فلاش برای دوربین سلفی مجهز هستند. این کمپانی به تازگی از نسل جدید محصولات خود در این سری پرده برداشته که با پسوند 2017 (و در برخی بازارها Pro)، همراه شده‌اند.

پیش‌تر نسل کوچک‌تر این خانواده یعنی گلکسی J3 2017‌ را بررسی کردیم و حالا چند روزی است که گلکسی J5 2017 مهمان ما شده و قصد داریم تا نگاهی نیز به این گوشی هوشمند بیندازیم. اگر می‌خواهید بدانید که دست‌پخت سامسونگ در دنیای میان‌رده‌ها چگونه است، با ما و بررسی گلکسی J5 2017 همراه باشید…


طراحی و کیفیت ساخت

در نگاه نخست همچون اکثر گوشی‌های سامسونگ، چیز جدیدی را نخواهید دید. یک نمایشگر با حاشیه‌های معقول در دو طرف و قرار دادن یک سری سنسور و کلید در بخش‌های بالایی و پایین گوشی و کلید معروف و عریض هوم! این‌ها تمام چیزی است که چندسالی می‌شود در گوشی‌های سامسونگ می‌بینیم. بنابراین انتظار نداشته باشید که با محصولی انقلابی طرف باشید. J5 2017 همان چیزی است که همیشه از سامسونگ دیده‌اید؛ نه بیشتر و نه کمتر…

بالای نمایشگر لوگوی سامسونگ، دوربین سلفی، فلاش LED و سنسورهای همیشگی اسمارت فون‌های امروزی را شاهد هستیم و در کمال تعجب خبری از چراغ مخصوص نوتیفیکیشن‌ها نیست! ظاهرا حضور فلاش جای آن را تنگ کرده تا جایی که کلا قید حضور در این مدل را زده است. با این حساب شما برای اطلاع از هر چیزی (پیام‌های خوانده نشده، تماس‌های بی پاسخ، اعلانات برنامه‌ها و حتی وضعیت شارژ گوشی) می‌بایست حتما قفل گوشی را باز کنید.

در زیر صفحه نمایش، 3 کلید ثابت محصولات اندرویدی یعنی دکمه خانه، بازگشت و ورود به بخش مالتی تسکینگ قرار گرفته که به نور زمینه مجهز نیستند. اگر گوشی را به پشت برگردانید، نخستین چیزی که توجه شما را به خود جلب می‌کند، لوگو سامسونگ و طراحی جالب بخش دوربین است. در واقع کمی بالاتر از این لوگو، دوربین به همراه فلاش LED را می‌بینیم که به صورت عمودی قرار گرفته‌اند و توسط بخشی فلزی با رنگی متمایز احاطه شده‌اند.

بر روی دوربین یک شیشه محافظ کشیده شده و همچون خیلی از گوشی‌های امروزی موجود در بازار، هم سطح با بدنه است و شاهد بیرون زدگی آن نیستیم. بنابراین نگرانی بابت رسیدن آسیب به آن نخواهید داشت. در دو سمت بالا و پایین گوشی خطوط مربوط به آنتن قرار گرفته که ظاهر یک‌دست J5 2017 را متحول کرده است.

در ساخت قاب پشتی و فریم‌های گوشی از فلز استفاده شده، در نتیجه شما نمی‌توانید آن‌ را به راحتی تعویض کنید. در لبه سمت راست کلید پاور و تک اسپیکر گوشی دیده می‌شود که خب به نظر ما در بدترین جای ممکن قرار گرفته و در صورت اجرای بازی‌ها و یا حتی تماشای ویدئو به صورت افقی، خواسته یا ناخواسته انگشت شما بر روی آن قرار خواهد گرفت.

لبه سمت چپ J5 2017 همچون اکثر محصولات سامسونگ شامل کلیدهای یکپارچه صدا می‌شود و کمی پایین‌تر از آن‌ها، دو پورت را می‌بینیم که جایگاه ابدی دو سیم‌کارت و کارت حافظه گوشی است. برای دسترسی به این دو قسمت حتما باید از سوزن مخصوص استفاده کنید.

لبه پایینی این کهکشانی سامسونگ پورت میکرو USB، جک 3.5 میلی‌متری صدا و میکروفون را شامل می‌شود. همین‌ها کافی است تا بدانید که در لبه‌ بالای گوشی شاهد هیچ پستی و بلندی نیستیم.

بررسی گلکسی J5 2017

4 گوشه گلکسی J5 2017 به صورت گرد طراحی شده که همین مورد ساده کمک زیادی به خوش دست بودن آن کرده است. با توجه به رده این گوشی،‌ می‌توان اینگونه گفت که ضخامت 8 میلی‌متری و وزن 160 گرمی آن نقطه ضعفی به حساب نمی‌آید و نمی‌توان به آن‌ها خرده گرفت. ابعاد گوشی 146.2 در 71.3 میلی‌متر است و نسبت نمایشگر به بدنه آن 71.5 درصد اندازه گیری شده که خود مهر تاییدی بر خوش دستی دستگاه می‌زند. بنابراین خیلی راحت می‌توانید توسط یک دست با گلکسی J5 2017 کار کنید و شکایتی از این بابت نداشته باشید.

به صورت خلاصه با در دست گرفتن گوشی و لمس تن فلزی آن، حس خوبی به شما منتقل می‌شود و دیگر خبری از گوشی‌های بی‌کیفیت و پلاستیکی سابق نیست. حالا شما با پرداخت مبلغی معقول می‌توانید یک گوشی فلزی و بسیار خوش دست را بخرید.


نمایشگر

گلکسی J5 2017 به یک نمایشگر 5.2 اینچی با رزولوشن 1280 در 720 مجهز شده است. سامسونگ برای این مدل از Super AMOLED بهره گرفته و بنابراین در نگاه از زوایا مشکلی با نحوه به نمایش در آمدن رنگ‌ها نخواهید داشت. در هر اینچ از نمایشگر این گوشی شاهد 282 پیکسل هستیم که برای محصولی میان رده عالی به نظر می‌رسد.

اگر انتظارتان را پایین بیاورید و گمان نکنید که با یک پرچمدار طرف هستید، با دیدن نمایشگر لبخند بر روی لب‌های‌تان می‌نشیند. رنگ سفید به صورت درخشان به نمایش در می‌آید و حتی از این لحاظ از برخی محصولات بالارده بازار نیز برتر است. شما با دیدن رنگ مشکی هم مشکلی نخواهید داشت و اگر یک عکس سیاه را بر روی صفحه قرار دهید، گمان می‌کنید که نمایشگر خاموش است (که خب از جمله ویژگی‌های پنل به‌کار رفته در گوشی‌ست). نمایش دیگر رنگ‌ها نیز در J5 2017 عالی‌ بوده و حداقل یک سطح از محصولات هم رده خود بالاتر است. با این حالت کمبود پیکسل موجب شده جزئیات کمتری از تصاویر را ببینید.

میزان نور نمایشگر در حد مطلوبی بوده و حتی رفلکس آن نیز خیلی بالا نیست و راحت می‌توانید در زیر نور آفتاب مشغول کار با J5 2017 شوید. اگر از علاقه‌مندان به کار با گوشی در شب‌ هستید (مثلا چک کردن تلگرام شب‌ها قبل از خواب) این مدل گزینه مناسبی خواهد بود؛ زیرا میزان نور نمایشگر، در کمترین حالت خودش، به‌قدری پایین می‌آید که چشم‌تان را در آن شرایط آزار ندهد.

در بخش تنظیمات نمایشگر گزینه‌هایی برای تغییر رنگ‌ها دیده می‌شود و می‌توانید حالت نمایش تصویر را تغییر دهید. مثلا آن را بر روی حالت سینما، پایه و یا تماشای تصویر قرار دهید تا رنگ‌ها متناسب با محتوا تغییر شکل دهند؛ که البته طبق معمول گزینه Adaptive Display از همه آن‌ها کاربردی‌تر است.

همچون اکثر محصولات این کمپانی کره‌ای در این قسمت شاهد گزینه‌ای برای فیلتر کردن رنگ آبی نمایشگر هستیم تا آسیبی به چشم‌ها نرسد. با بررسی گلکسی J5 2017 هنگام لمس نمایشگر، متوجه شدیم که تاچ این گوشی نسبت به محصولات هم‌رده خود حساسیت بیشتری دارد و در نتیجه خیلی راحت می‌توانید با آن کار کنید.


سخت افزار

میان رده جدید سامسونگ به چیپست 64 بیتی اگزینوس 7870 ساخته همین کمپانی مجهز شده است. این چیپ با توجه به صحبت‌های سامسونگ، علاوه بر افزایش کارایی تا 30 درصد مصرف انرژی کمتری نسبت به نمونه‌های قبلی دارد. اگزینوس 7870 با فناوری 14 نانومتری ساخته شده و شامل 8 هسته پردازشی Cortex-A53 می‌شود که با فرکانس 1.6 گیگاهرتز مشغول فعالیت هستند. Mali-T830 عهده‌دار کارهای گرافیکی است و اگر قصد بازی‌ کردن با گوشی را داشته باشید، به کمک‌تان خواهد آمد.

در کنار این مجموعه سخت‌افزاری شاهد 2 گیگابایت رم هستیم (یک نسخه محدود از این گوشی با 3 گیگابایت رم عرضه می‌شود) که نسبت به نسل قبل پیشرفت خاصی نداشته است (نسخه‌ای که در اختیار ما قرار داشت، با نام J5 Pro شناخته می‌شود و به 2 گیگابایت رم و 16 گیگابایت حافظه داخلی مجهز است درحالی‌که نسخه پرو گوشی آن‌طور که گفته شده دارای 3 گیگابایت رم بوده و حافظه داخلی آن 32 گیگابایتی است؟!). برای آنکه بدانیم گلکسی J5 2017 چه چیزی در چنته دارد، آن را وارد آزمایشگاه خودمان کردیم.

در مرحله نخست از بنچمارک AnTuTu‌ بهره گرفتیم. این گوشی توانست تا امتیاز 46125 را از این تست به‌دست آورد که خب جایگاه خیلی ویژه‌ای را برای خودش دست و پا نمی‌کند.

در مرحله بعدی از GeekBench بهره گرفتیم تا ببینیم که عملکرد هسته‌های این چیپ جدید به چه صورت است. در حالت تک هسته‌ای این تست، گوشی میان‌رده سامسونگ توانست امتیاز 745 و در حالت چند هسته‌ای امتیاز 3601 را از آن خود کند.

هنگام انجام کارهای روزمره، گوشی سامسونگ مشکل خاصی ندارد و شاهد لگ و یا کند شدن دستگاه نیستیم. البته در صورتی که تعداد برنامه‌های در حال اجرای شما کمی بالا برود، حس می‌کنید که J5 2017 کمی سنگین شده و مثل اول چالاک نیست که خب با توجه به میزان 2 گیگابایتی رم، امری منطقی به نظر می‌رسد. این را هم بدانید که در بهترین حالت چیزی در حدود 700 مگابایت از رم دستگاه قابل استفاده است و باقی را خود کهکشانی سامسونگ نوش جان می‌کند.

با این امتیازات بدست آمده انتظار بالایی از این مدل برای بازی نداشتیم اما خب هر شخصی ممکن است در طول روز برای مدتی هرچند کوتاه با گوشی خودش بازی کند. به همین منظور یک بازی گرافیکی را بر روی آن به اجرا در آوردیم و جز کمی لگ‌زدن و داغ شدن بخش پشتی مورد دیگری به چشم نیامد. بازی خوب اجرا می‌شود و در حدی نیست که بخواهید قیدش را بزنید اما آن طراوت و شادابی که در محصولات بالارده می‌بینیم را نخواهید دید! با این حال اگر اهل بازی‌های سنگین و گرافیکی نیستید و از عاشقان سینه چاک بازی‌های استراتژیک و یا فکری هستید بدانید که مشکلی گریبان گیر شما نخواهد بود (خوراک کلش بازها)..

بررسی گلکسی J5 2017


دوربین

گلکسی J5 2017 به یک دوربین 13 مگاپیکسلی با گشادگی دیافراگم F/1.7 مجهز است. این دوربین همچنین توسط یک فلاش LED همراهی می‌شود. خبری از فناوری‌های اختصاصی سامسونگ و یا حتی لرزش‌گیر اپتیکال هم در این گوشی نیست که البته انتظاری هم از آن نداشتیم.

رابط کاربری بسیار ساده طراحی شده و امکانات خوبی نیز در خود گنجانده است. علاوه بر افزودن افکت‌های متنوع بر روی تصویر و عکاسی به صورت پانوراما، می‌توانید تا به صورت دستی نیز برخی پارامترهای عکاسی را تنظیم کنید؛ مثلا میزان ISO‌ و یا سفیدی تصویر را تغییر دهید که برای دستگاهی میان‌رده یک نقطه قوت به حساب می‌آید.

در بخشی با نام Sound & Shot می‌توانید تا بر روی عکس 9 ثانیه صدا ضبط کنید و حال و هوای کلی آن را تغییر دهید. حالت‌های ویژه عکاسی در شب، عکاسی ورزشی و HDR نیز برای این گوشی در نظر گرفته شده تا با مجموعه کاملی برای چنین دستگاهی طرف باشیم.

در صورتی که بخواهید تصاویری 13 مگاپیکسلی بگیرید، می‌بایست از نسبت تصویر 4 به 3 استفاده کنید و در صورت استفاده از نسبت محبوب 16 به 9 تصاویر ثبت شده توسط شما 9.6 مگاپیکسلی خواهند بود.

به طور کلی دوربین این گوشی یکی از نقاط قوت آن است. در این محدوده قیمتی و با توجه به محصولات هم‌رده گلکسی J3 2017 می‌توان گفت که این گوشی تصاویری با جزئیات بالا‌تر و رنگ‌های طبیعی‌تر را به ثبت می‌رساند. حتی در محیط‌های کم‌نور به واسطه لنز بزرگ و همچنین فلاشLED، می‌توانید عکس‌های خوبی را ثبت کنید.

شما می‌توانید با این گوشی به صورت دستی فوکوس کنید. سرعت فوکوس چندان بالا نیست و دقت خیلی خوبی هم ندارد اما با این حال تا حدی می‌توان برای عکاسی ماکرو نیز بر روی این گوشی حساب کرد. در ادامه شاهد تصاویر گرفته شده با دوربین کهکشانی جدید سامسونگ در شرایط مختلف هستید:

علاوه بر این‌ها دوربین گلکسی J5 2017 می‌تواند به صورت Full HD و با نرخ 30 فریم بر ثانیه فیلم برداری کند. کیفیت فیلم‌ گرفته شده در حد مطلوبی است و می‌توان بر روی آن حساب کرد اما در صورتی که نور محیط کمتر از حد معمول باشد، چیزی جز نویز را نخواهید دید. جدای از این‌ها، خیلی نمی‌شود در حال حرکت با این گوشی مشغول فیلم‌برداری شد؛ چرا که دوربین نمی‌تواند لرزش‌های تصویر را خنثی کند و با تماشای فیلم گرفته شده چیزی جز یک سردرد وحشتناک نصیب‌ شما نخواهد شد.

دوربین سلفی این گوشی میان‌رده، از نوع 13 مگاپیکسلی با F/1.9 بوده و برخلاف اکثر محصولات امروزی به فلاش LED نیز مجهز شده است. این یعنی شما می‌توانید در محیط‌های کم‌نور تصاویر سلفی بهتری را ثبت کنید. سلفی‌هایی که ما با این گوشی گرفتیم راضی کننده بودند؛ خصوصا اگر در محیط‌های خارجی و با نور کافی عکاسی کنید. با همه این‌ها اگر از عاشقان سینه چاک سلفی هستید و می‌خواهید عکس‌های خودتان را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید، گلکسی J5 2017‌ سامسونگ گزینه بسیار خوبی در این رده خواهد بود.

این لنز نسبتا واید بوده و می‌توانید افراد زیادی را بدون استفاده از مونوپاد در تصویر جای دهید. البته با نسبت 16 به 9 سلفی‌های شما به صورت 9.6 مگاپیکسلی ذخیره می‌شوند. بنابراین بهتر است که همیشه از نسبت 4 به 3 استفاده کنید. برخی ویژگی‌های کاربردی سامسونگ در این گوشی نیز دیده می‌شود. مثلا با بالا آوردن دست خود می‌توانید تایمر دوربین را فعال کنید تا خیلی راحت‌تر سلفی بگیرید. یا اینکه از کلید شاتر شناور در نمایشگر بهره ببرید..

از جمله دیگر قابلیت‌های ویژه سامسونگ برای دوربین سلفی می‌توان به اعمال فیلترهای جذاب اشاره کرد. حتی شما می‌توانید میزان چاقی صورت و یا اندازه مردمک چشم‌تان را هم تغییر دهید و یک سلفی شسته و رفته بگیرید. به طور کلی رابط کاربری این مدل اکثر ویژگی‌های مثبت پرچمدار سامسونگ، یعنی گلکسی S8 را در خود گنجانده است.


رابط کاربری

گلکسی J5 2017 به اندروید 7 نوقا مجهز شده و از رابط کاربری اختصاصی سامسونگ اکسپرینس سود می‌برد. این رابط همانی است که در پرچمدار سامسونگ دیده‌ بودیم. آیکون‌ها طراحی جدیدی به خود گرفته‌اند و حالا زیباتر از گذشته به نظر می‌رسند. خود رابط کاربری با حذف ویژگی‌های اضافی بسیار سبک‌تر شده و دیگر خبری از لگ زدن‌های پی در پی هنگام گشت و گذار در منوها نیست.

رابط جدید سامسونگ بر پایه سوایپ بنا شده است. دیگر نیازی نیست که برای رفتن به اپ‌دراور از دکمه هوم استفاده کنید، برای این منظور می‌توانید در صفحه اصلی انگشت خود را به سمت بالا و یا پایین بکشید.

منو نوتیفیکیشن از طراحی جذابی برخوردار بوده و میانبرها در دو صفحه در دسترس هستند. حتی امکان شخصی سازی آن‌ها نیز وجود دارد و می‌توانید جای هر کدام را متناسب با نیاز خود تغییر دهید.

برخی ویژگی‌های خاص همچون Secure Folder هم در این گوشی دیده می‌شوند. توسط این قابلیت می‌توانید فایل‌های ضروری خود را از دید دیگران مخفی کنید و تنها خودتان به آن‌ها دسترسی داشته باشید.

سامسونگ تم‌های بسیار زیادی را برای این گوشی در نظر گرفته و می‌توانید با تغییر آن جانی تازه به کالبد بی‌جان گوشی ببخشید. حتی امکان اتصال به فروشگاه این کمپانی برای دریافت تم‌های جدید نیز در دسترس است.


اسپیکر

تک اسپیکر به کار گرفته شده در J5 2017 تقریبا در بدترین جای ممکن به چشم می‌خورد. وقتی اسپیکر در لبه سمت راست و بالای گوشی باشد یعنی هر لحظه امکان دارد انگشت‌تان مانع از خروج صدا می‌شود. به طور کلی بهترین مکان برای قرار دادن اسپیکر در بالا و پایین نمایشگر و یا لبه پایین گوشی است. در نتیجه تا اینجای کار یک امتیاز منفی را برای این گوشی کهکشانی ثبت می‌کنیم.

کیفیت صدای اسپیکر در مقایسه با محصولات بالارده چنگی به دل نمی‌زند. صدا خیلی زیر به گوش شما می‌رسد و شاهد بیس خاصی هم نیستیم اما خب در رده محصولات میان‌رده می‌توان گفت که از لحاظ کیفیت، تک اسپیکر گوشی نمره قبولی را می‌گیرد. با این حال انتظار چندان زیادی از بلندی صدای آن نداشته باشید.

متاسفانه همراه با این مدل هدفونی در اختیار ما قرار نگرفت و نمی‌توانیم در رابطه با آن نظر خاصی بدهیم بنابراین با هدفون استانداردی که خودمان همیشه استفاده می‌کنیم، مشغول گوش دادن به موزیک شدیم. در یک کلام باید گفت که کیفیت صدا در هدفون، عالی‌ست! بلندی آن راضی کننده بوده و کیفیت مطلوبی هم دارد. جدای از این‌ها صدا بیس بسیار خوبی داشته و از این لحاظ نمی‌توان ایرادی به این دستگاه میان‌رده گرفت.

سامسونگ به صورت پیش‌فرض اپلیکیشن اختصاصی موزیک خود را بر روی J5 2017‌ قرار نداده اما به راحتی می‌توانید آن را از فروشگاه نرم افزاری این کمپانی دانلود کنید.


سایر قابلیت‌ها

جدیدترین حرف سامسونگ در بازار میان‌رده‌ها در دو نسخه با حافظه داخلی 16 و 32 گیگابایتی عرضه می‌شود؛ در نسخه 16 گیگابایتی که در اختیار ما بود کمتر از 11 گیگابایت برای استفاده در دسترس است. البته می‌توانید توسط کارت حافظه 256 گیگابایت دیگر را به آن بیفزایید. درگاه کارت حافظه هم از نوع هیبریدی نیست و می‌توان از سیم کارت دوم و کارت حافظه به صورت هم‌زمان استفاده کرد که این روزها مورد مثبتی به حساب می‌آید.

این گوشی به نسخه 4.1 بلوتوث مجهز شده، می‌تواند توسط GPS موقعیت شما را بر روی نقشه به نمایش بگذارد، از رادیو FM پشتیبانی می‌کند و حتی از NFC هم بهره‌مند است. پشتیبانی از شبکه 4G  نیز یکی از ویژگی‌های مثبت J5 2017 خواهد بود.

این مدل بر خلاف برادر کوچک‌تر به سنسور تشخیص اثر انگشت مجهز شده که در زیر نمایشگر و بر روی دکمه هوم دیده می‌شود. دقت سنسور بسیار خوب است و حتی برای استفاده نیازی نیست ابتدا قفل نمایشگر را باز کنید. به محض قرار گرفتن انگشت بر روی دکمه هوم، گوشی در اختیار شماست و می‌توانید از آن استفاده کنید.

این کهکشانی جدید در 3 رنگ آبی، طلایی و مشکی راهی بازار شده تا بتواند دل هر خریداری را برباید. ناگفته نماند که متاسفانه خبری از چراغ مربوط به اعلانات گوشی نیست! یعنی اگر گوشی در آن سوی اتاق باشد، شما برای چک کردن نوتیفیکیشن‌ها و یا اطلاع از شارژ شدن گوشی دلبندتان، می‌بایست حتما صفحه را روشن کنید و از دور چیزی مشخص نخواهد شد!


باتری

گلکسی J5 2017 توانسته تا یک باتری 3000 میلی آمپری را در بدنه کوچکش جای دهد، با توجه به چیپست جدید، نمایشگر AMOLED و رزولوشن آن می‌توان انتظار بالایی را از این میان‌رده سامسونگ داشت. در عمل نیز چنین چیزی را مشاهده خواهید کرد. با یک استفاده سنگین، به راحتی می‌توانید تا یک روز با گوشی عزیزتر از جان‌تان سر کنید؛ شاید هم اگر خودتان کمی صرفه جویی کنید، بتوانید تا دو روز کامل با J5 2017 کار کنید.

متاسفانه شارژر این مدل در اختیار ما نبود،‌ بنابراین نمی‌توانیم نظر خاصی در رابطه با آن بدهیم. اما به طور کلی این دستگاه از سیستم شارژ سریع خاصی بهره‌مند نیست! با شارژر 1.8 آمپری خودمان، فول شارژ کردن این گوشی کهکشانی در حدود 110 دقیقه به طول انجامید. لازم به ذکر است که باتری توسط کاربر قابل تعویض نیست.

بررسی گلکسی J5 2017

کلام آخر در بررسی گلکسی J5 2017 سامسونگ

نسل جدید گوشی‌های سری J سامسونگ نمایشگر خوبی دارد، به رابط کاربری سبکی مجهز شده، دوربین‌هایش عالی هستند، شارژدهی فوق‌العاده‌ای داشته و دل عاشقان موزیک را نیز می‌رباید. بنابراین با یک گوشی عالی در رده قیمتی خودش مواجه هستید و شاید تنها نقطه ضعف عمده آن، عدم حضور چراغ اعلانات باشد. بنابراین J5 2017 یکی از بهترین گزینه‌ها برای خرید در این رده است.

گلکسی J5 2017 در کنار گلکسی S8 پلاس

نوشته بررسی گلکسی J5 2017 سامسونگ: عشق گم‌شده در کهکشان! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی گلکسی J3 2017 سامسونگ: در میانه‌های کهکشان!

بررسی گلکسی J3 2017 سامسونگ را با نگاهی به محصولات این کمپانی‌ کره‌ای آغاز می‌کنیم. همیشه صحبت از پرچمدارها می‌شود و این محصولات در کانون توجه قرار می‌گیرند؛ اما باید قبول کنیم که با توجه به رده قیمتی این مدل‌های تاپ، هرکسی توان خرید آن‌ها را ندارد.

سامسونگ که پیش‌تر تمام تمرکز خودش را بر روی پرچمدارها گذاشته بود، به خوبی این نیاز بازار را نیز درک کرد و حالا مدتی می‌شود که شاهد میان رده‌های پر و پیمان این کمپانی هستیم. به طور کلی این محصولات در دو سری گلکسی A و گلکسی J راهی بازار می‌شوند. محصولات سری A در رده بالاتری قرار می‌گیرند و معمولا ویژگی‌های خاص‌تری دارند. اما سری J جایگاه گوشی‌های اقتصادی است. جایی که شما با پرداخت مبلغی کم، دستگاهی می‌خرید که تقریبا برای انجام هیچ‌کاری به شما “نه” نگوید.

از ویژگی‌های بارز این سری می‌توان به حضور کلید هوم در زیر نمایشگر و فلاش LED برای دوربین سلفی اشاره کرد. حالا یکی از جدیدترین محصولات سامسونگ در این سری به دست ما رسیده و قصد داریم تا نگاهی دقیق به ویژگی‌های آن داشته باشیم. اگر می‌خواهید بدانید که جدیدترین گوشی سامسونگ در دنیای میان‌رده‌ها چه حرف‌هایی برای گفتن دارد، با ما و بررسی گلکسی J3 2017 همراه باشید…


طراحی و کیفیت ساخت

در نگاه نخست، چیز جدید و متفاوتی را نخواهید دید. گوشی از لحاظ ظاهری و از رو‌به‌رو همان چیزی است که پیش‌تر در سایر کهکشانی‌های سامسونگ دیده بویدم. گوشه‌های بدنه اصلی به صورت گرد طراحی شده، لوگو سامسونگ بالای نمایشگر قرار گرفته و 2 کلید سخت‌افزاری به همراه دکمه معروف هوم این کمپانی در زیر نمایشگر دیده می‌شوند. به طور خلاصه طراحی این قسمت به زمان‌های خیلی دور باز می‌گردد و J3 2017 کاملا نشان می‌دهد که از نسل کهکشانی‌های سامسونگ است.

برای محصولی در این سطح، شاهد حاشیه‌های اضافی خاصی نیستیم. سمت چپ و راست نمایشگر که به میزان معقولی دارای حاشیه است و بالا و پایین‌ آن با توجه به سنسورها و کلید‌های سخت‌افزاری تعجبی ندارد که با کمی حاشیه رو‌به‌رو باشیم.

در بالای نمایشگر علاوه بر لوگو سامسونگ و اسپیکر مکالمه، دوربین سلفی و فلاش LED همراه آن را می‌بینیم که در نوع خود جالب است.

اگر گوشی را به پشت برگردانید، قابی فلزی را خواهید دید که تقریبا تمام این قسمت را پوشانده و تنها در بالا و پایین آن کمی حاشیه‌های پلاستیکی دیده می‌شود که آن‌هم به زیبایی دستگاه افزوده است. در بالا‌ترین بخش فلزی J3 2017 دوربین و فلاش LED همراه‌ آن دیده می‌شود که به صورت عمودی و با یک فریم خاص خودنمایی می‌کنند. در زیر این دو نیز لوگو سامسونگ همچون نگینی بر پیکره دستگاه می‌درخشد.

بررسی گلکسی J3 2017

قاب فلزی دستگاه جدا نمی‌شود و قرار نیست باتری گوشی را ببینید. با توجه به فلزی بودن، این قسمت علاقه نسبتا زیادی نیز به جذب چربی انگشتان دارد و اگر گوشی را در نور نگه دارید، به خوبی جای انگشتان‌تان را خواهید دید. فریم دستگاه نیز پلاستیکی است و توانسته قاب فلزی را به خوبی در خودش جای دهد.

در سمت راست J3 2017 کلید پاور را می‌بینیم که در بهترین جای ممکن قرار گرفته است؛ اما در بالای آن تک اسپیکر دستگاه زندگی می‌کند که می‌توان گفت بدترین محل برای گذران عمر اوست! شما اکثر اوقات هنگام بازی‌کردن و یا تماشای ویدئو گوشی را به صورت افقی در دست می‌گیرید و تقریبا همیشه انگشت‌تان روی اسپیکر را پوشانده و مانع از رسیدن صدا به گوش‌تان می‌شود!

همچون سایر محصولات این کمپانی کره‌ای، سمت چپ میزبان کلید‌های تنظیم صداست که در بخش بالایی دیده می‌شوند. کمی پایین‌تر نیز درگاه‌های مربوط به سیم‌کارت‌ها و کارت حافظه را می‌بینیم که برای دیدن جمال آن‌ها می‌بایست از سوزن استفاده کنید. تماشای این دو پورت در کنار یکدیگر این نوید را می‌دهد که می‌توانید به صورت هم‌زمان از سیم کارت دوم و کارت حافظه استفاده کنید.

بخش زیرین J3 2017 شامل پورت Micro USB، یک میکروفون و جک 3.5 میلی‌متری صدا می‌شود و این یعنی در بالای گوشی هیچ پورتی را نخواهید دید.

گلکسی J3 2017 سامسونگ 8.2 میلی متر ضخامت دارد و وزن آن 142 گرم است که با توجه به جنس بدنه و سایز نمایشگر میزان قابل قبولی به نظر می‌رسد. به طور کلی با یک گوشی بسیار با کیفیت و خوش‌دست طرف هستید و به واسطه گوشه‌های گرد و نمایشگر کوچک، هیچ مشکلی هنگام کار با یک دست نخواهید داشت.


نمایشگر

گلکسی J3 2017 به یک نمایشگر 5 اینچی با رزولوشن 1280 در 720 مجهز شده است. سامسونگ برای این مدل از پنل PLS بهره گرفته و بنابراین در نگاه از زوایا مشکلی با نحوه به نمایش در آمدن رنگ‌ها نخواهید داشت. در هر اینچ از نمایشگر این گوشی شاهد 294 پیکسل هستیم که برای محصولی میان رده عالی به نظر می‌رسد.

اگر انتظارتان را پایین بیاورید و گمان نکنید که با یک پرچمدار طرف هستید، با دیدن نمایشگر لبخند بر روی لب‌های‌تان می‌نشیند. رنگ سفید خیلی درخشان نیست و کمی به سمت زردی می‌رود و رنگ مشکی هم عمق کافی را ندارد اما رنگ‌های دیگر همچون سایر محصولات سامسونگ پر رنگ و لعاب دیده می‌شوند و به طور کلی با نمایشگری شفاف (در سطح خودش) طرف هستیم.

میزان نور نمایشگر در حد مطلوبی است و حتی رفلکس آن نیز خیلی بالا نیست و راحت می‌توانید در زیر نور آفتاب مشغول کار با J3 2017 شوید. حتی اگر از علاقه‌مندان به کار با گوشی در شب‌ هستید (مثلا چک کردن تلگرام شب‌ها قبل از خواب) این مدل گزینه مناسبی خواهد بود؛ زیرا میزان نور نمایشگر در کمترین حالت خودش به‌قدری پایین می‌آید که چشم‌تان را در آن شرایط آزار ندهد.

با همه این مزایا، باید بگوییم که خبری از سنسور تنظیم نور نمایشگر با نور محیط نیست! یعنی اینکه اگر از خانه به بیرون بروید، خودتان می‌بایست نور نمایشگر را بالا ببرید و گلکسی عزیز این کار را خودش انجام نمی‌دهد!

در بخش تنظیمات نمایشگر گزینه‌هایی برای تغییر رنگ‌ها دیده می‌شود و می‌توانید حالت نمایش تصویر را تغییر دهید. مثلا آن را بر روی حالت سینما، پایه و یا تماشای تصویر قرار دهید تا رنگ‌ها متناسب با محتوا تغییر شکل دهند.

سامسونگ یک گزینه با نام Outdoor Mode را در محصولش قرار داده تا با فعال کردن آن، نور نمایشگر به مدت 15 دقیقه تا انتها بالا برود و رنگ‌ها با تغییری مثبت، به شکلی نشان داده شوند که برای محیط‌های خارجی مناسب باشد. این آپشن خیلی راحت و در منوی نوتیفیکیشن نیز در دسترس است. در واقع کمپانی می‌خواسته با این‌ کار، عدم وجود سنسور تشخیص نور محیط را کم اهمیت جلوه دهد.

با بررسی گلکسی J3 2017 هنگام لمس نمایشگر، متوجه شدیم که این گوشی نسبت به محصولات هم‌رده خود سرعت پاسخگویی بیشتری نسبت به لمس صفحه دارد و بنابراین خیلی راحت می‌توانید با آن کار کنید.


سخت‌افزار

میان رده جدید سامسونگ به چیپست  64‌بیتی اگزینوس 7570 ساخته همین کمپانی مجهز شده است. این چیپ 14 نانومتری شامل 4 هسته پردازشی Cortex-A53 می‌شود که با فرکانس 1.4 گیگاهرتز مشغول فعالیت هستند. Mali-T720 عهده‌دار کارهای گرافیکی است و اگر قصد بازی‌ کردن با گوشی را داشته باشید، به کمک‌تان خواهد آمد.

در کنار این مجموعه سخت‌افزاری شاهد 2 گیگابایت رم هستیم که نسبت به نسل قبل پیشرفت خوبی به حساب می‌آید. برای آنکه بدانیم گلکسی J3 2017 چه چیزی در چنته دارد، آن را وارد آزمایشگاه خودمان کردیم.

در مرحله نخست از بنچمارک AnTuTu‌ بهره گرفتیم. این گوشی توانست تا امتیاز 35105 را از این تست به‌دست آورد که خب جایگاه خیلی ویژه‌ای را برای خودش دست و پا نمی‌کند.

در مرحله بعدی از GeekBench‌ سود بردیم. در این تست نیز گوشی سامسونگ با توجه به رده‌اش، عملکرد قابل قبولی را از خود به‌جای گذاشت و توانست تا امتیاز 594 را برای تست تک هسته‌ای و 1712 را برای تست چند هسته‌ای به‌دست آورد.

هنگام گشت و گذار در منوها و انجام کارهای روزمره نیز مشکل خاصی با این مدل نخواهید داشت و همه چیز به همان صورتی است که انتظارش را دارید. البته در صورتی که چندین برنامه را همزمان با هم اجرا کرده باشید تا حد قابل توجهی سرعت گوشی پایین می‌آید.

با توجه به امتیازات کسب شده توسط این گوشی در بنچ‌مارک‌های معتبر توقع خیلی زیادی از آن نداشتیم اما خب بالاخره هر شخصی ممکن است با گوشی خود بازی کند. بنابراین یک بازی معمولی را بر روی آن نصب کردیم و مشغول شدیم. بازی نسبتا روان و بدون لگ اجرا شد و کمی هم دمای گوشی بالا رفت. شاهد مورد خاص دیگری در این قسمت نبودیم.

با این حال اگر قصد ندارید که بازی‌های سنگین و گرافیکی روز دنیا را بر روی این میان‌رده بخت برگشته اجرا کنید، گلکسی J3 2017‌ محصول مناسبی خواهد بود و به راحتی پاسخگوی نیاز شما هست.

بررسی گلکسی J3 2017

 


دوربین

میان‌رده جدید سامسونگ به یک دوربین 13 مگاپیکسلی با گشادگی دیافراگم F/1.9 مجهز شده که در نوع خود جالب است. این دوربین همچنین توسط یک فلاش LED همراهی می‌شود. خبری از فناوری‌های اختصاصی سامسونگ و یا حتی لرزش‌گیر اپتیکال هم در این گوشی نیست که خب البته انتظاری هم از آن نداشتیم.

رابط کاربری بسیار ساده طراحی شده و امکانات خوبی نیز در خود گنجانده است. علاوه بر افزودن افکت‌های متنوع بر روی تصویر و عکاسی به صورت پانوراما، می‌توانید تا به صورت دستی نیز برخی پارامترهای عکاسی را تنظیم کنید؛ مثلا میزان ISO‌ و یا سفیدی تصویر را تغییر دهید که برای دستگاهی میان‌رده یک نقطه قوت به حساب می‌آید.

در بخشی با نام Sound & Shot می‌توانید تا بر روی عکس 9 ثانیه صدا ضبط کنید و حال و هوای کلی عکس را تغییر دهید. حالت‌های ویژه عکاسی در شب، عکاسی ورزشی و HDR نیز برای این گوشی در نظر گرفته شده تا با مجموعه کاملی برای چنین دستگاهی طرف باشیم.

در صورتی که بخواهید تصاویری 13 مگاپیکسلی بگیرید، می‌بایست از نسبت تصویر 4 به 3 استفاده کنید و در صورت استفاده از نسبت محبوب 16 به 9 تصاویر ثبت شده توسط شما 9.6 مگاپیکسلی خواهند بود.

به طور کلی دوربین این گوشی یکی از نقاط قوت آن است. در این محدوده قیمتی و با توجه به محصولات هم‌رده گلکسی J3 2017 می‌توان گفت که این گوشی تصاویری با جزئیات بالا‌تر و رنگ‌های طبیعی‌تر را به ثبت می‌رساند. حتی در محیط‌های کم‌نور به واسطه لنز بزرگ و همچنین فلاش LED، می‌توانید عکس‌های خوبی را ثبت کنید.

شما می‌توانید با این گوشی به صورت دستی فوکوس کنید. با اینکه سرعت فوکوس چندان بالا نیست، اما از دقت خوبی برخوردار است و حتی می‌توان برای عکاسی ماکرو نیز بر روی این گوشی حساب کرد. در ادامه شاهد تصاویر گرفته شده با دوربین این گوشی در شرایط مختلف هستید:

با فلاش

علاوه بر این‌ها دوربین گلکسی J3 2017 می‌تواند به صورت Full HD نیز فیلم برداری کند. کیفیت فیلم‌ گرفته شده در این حالت چنگی به دل نمی‌زند و شاهد نویزهای زیادی در تصویر خواهید بود. خصوصا اگر میزان نور محیط کمتر از حد معمول باشد.

دوربین سلفی این گوشی میان‌رده، از نوع 5 مگاپیکسلی با F/2.2 بوده و برخلاف اکثر محصولات امروزی به فلاش LED نیز مجهز شده است. این یعنی شما می‌توانید در محیط‌های کم‌نور تصاویر سلفی بهتری را ثبت کنید. سلفی‌هایی که ما با این گوشی گرفتیم با ارفاق راضی کننده بودند و اگر از عاشقان سینه چاک سلفی هستید و می‌خواهید عکس‌های خودتان را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید، گلکسی J3 2017‌ سامسونگ گزینه خوبی در این رده خواهد بود.

با فلاش در تاریکی

البته با نسبت 16 به 9 سلفی‌های شما به صورت 3.7 مگاپیکسلی ذخیره می‌شوند. بنابراین بهتر است که همیشه از نسبت 4 به 3 استفاده کنید. برخی ویژگی‌های کاربردی سامسونگ در این گوشی نیز دیده می‌شود. مثلا با بالا آوردن دست خود می‌توانید تایمر دوربین را فعال کنید تا خیلی راحت‌تر سلفی بگیرید. یا اینکه از کلید شاتر شناور در نمایشگر استفاده کنید. به طور کلی رابط کاربری این مدل اکثر ویژگی‌های مثبت پرچمدار سامسونگ، یعنی گلکسی S8 را در خود گنجانده است.


رابط کاربری

گلکسی J3 2017 به اندروید 7 نوقا مجهز شده و از رابط کاربری اختصاصی سامسونگ اکسپرینس سود می‌برد. این رابط همانی است که در پرچمدار سامسونگ دیده‌ بودیم. آیکون‌ها طراحی جدیدی به خود گرفته‌اند و حالا زیباتر از گذشته به نظر می‌رسند. خود رابط کاربری با حذف ویژگی‌های اضافی بسیار سبک‌تر شده و دیگر خبری از لگ زدن‌های پی در پی هنگام گشت و گذار در منوها نیست.

رابط جدید سامسونگ بر پایه سوایپ بنا شده است. دیگر نیازی نیست که برای رفتن به اپ‌دراور از دکمه هوم استفاده کنید و تنها کافی است در صفحه اصلی انگشت خود را به سمت بالا و یا پایین بکشید.

منو نوتیفیکیشن از طراحی جذابی برخوردار بوده و میانبرها در دو صفحه در دسترس هستند. حتی امکان شخصی سازی آن‌ها نیز وجود دارد و می‌توانید جای هر کدام را متناسب با نیاز خود تغییر دهید.

برخی ویژگی‌های خاص همچون Secure Folder هم در این گوشی دیده می‌شوند. توسط این قابلیت می‌توانید فایل‌های ضروری خود را از دید دیگران مخفی کنید و تنها خودتان به آن‌ها دسترسی داشته باشید.

سامسونگ تم‌های بسیار زیادی را برای این گوشی در نظر گرفته و می‌توانید با تغییر آن جانی تازه به J3 2017 ببخشید. حتی امکان اتصال به فروشگاه این کمپانی برای دریافت تم‌های جدید نیز در دسترس است.


اسپیکر

این‌ روزها خبری از اسپیکر استریو در پرچمداران بازار هم نیست؛ بنابراین نباید انتظار زیادی از این گوشی میان‌رده داشته باشیم. تک اسپیکر J3 2017 تقریبا می‌توان گفت در بدترین جای ممکن قرار گرفته است. با این حال بلندی صدای قابل قبولی دارد و با توجه به رده‌ای که در آن قرار گرفته می‌توان گفت که کیفیت صدا نیز در حد مطلوبی است.

با همه این‌ها سامسونگ به صورت پیش‌فرض اپلیکیشن اختصاصی موزیک خود را بر روی این مدل نصب کرده اما می‌توانید به راحتی آن‌ را از فروشگاه نرم‌افزاری این کمپانی دانلود کنید.

خوشبختانه این دستگاه به جک 3.5 میلی‌متری صدا مجهز شده و می‌توانید توسط یک هدفون ساده به کنجی بروید و موزیک مورد علاقه‌تان را بشنوید. همراه با این مدل هدفونی در اختیار ما قرار نگرفت و نمی‌توانیم نظر خاصی در رابطه با آن بدهیم. اما توسط هدفون استاندارد خودمان کیفیت و بلندی صدای خروجی از J3 2017 فراتر از انتظار بود. بلندی صدا کاملا راضی کننده است. صدا واضح و شفاف به گوش شما می‌رسد و حتی نسبت به رده قیمتی خودش بیس خیلی خوبی هم دارد.

سایر ویژگی‌ها

جدیدترین حرف سامسونگ در بازار میان‌رده‌ها دارای 16 گیگابایت حافظه داخلی است که در حدود 11 گیگابایت آن در دسترس شماست. البته می‌توانید تا توسط کارت حافظه 256 گیگابایت دیگر را به آن بیفزایید. همانطور که پیش‌تر هم گفتیم درگاه کارت حافظه هیبریدی نیست و می‌توان از سیم کارت دوم و کارت حافظه به صورت هم‌زمان استفاده کرد.

این گوشی به نسخه 4.2 بلوتوث مجهز شده، می‌تواند توسط GPS موقعیت شما را بر روی نقشه به نمایش بگذارد، از رادیو FM پشتیبانی می‌کند و حتی در برخی نسخه‌ها از NFC هم بهره‌مند خواهد بود. پشتیبانی از شبکه 4G نیز یکی از ویژگی‌های مثبت J3 2017 است.

با همه این مزایا از لحاظ امنیتی سامسونگ کمی خساست به خرج داده و محصول جدیدش را به سنسور پرکاربردی همچون تشخیص اثر انگشت مجهز نکرده است. در حالی که رقبای J3 2017 از چنین قابلیتی برخوردار هستند.

این کهکشانی جدید در 3 رنگ آبی، طلایی و مشکی راهی بازار شده تا بتواند دل هر خریداری را برباید. ناگفته نماند که متاسفانه خبری از چراغ مربوط به اعلانات گوشی نیست! یعنی اگر گوشی در گوشه اتاق باشد شما برای چک کردن نوتیفیکیشن‌ها و یا اطلاع از شارژ شدن گوشی می‌بایست حتما صفحه را روشن کنید.

گلکسی J3 2017 در کنار گلکسی S8

باتری

گلکسی J3 2017 توانسته تا یک باتری 2300 میلی آمپری را در بدنه کوچکش جای دهد. با توجه به سایز و میزان رزولوشن نمایشگر، می‌توان اینگونه برداشت کرد که باتری گوشی جز نقاط قوت آن است. در عمل نیز چنین چیزی را مشاهده خواهید کرد. با یک استفاده نسبتا سنگین، به راحتی می‌توانید تا یک روز با گوشی عزیزتر از جان‌تان سر کنید.

متاسفانه شارژر این مدل در اختیار ما نبود،‌ بنابراین نمی‌توانیم نظر خاصی در رابطه با آن بدهیم. اما به طور کلی این دستگاه از سیستم شارژ سریع خاصی بهره‌مند نیست! با شارژر 1.8 آمپری خودمان، فول شارژ کردن این گوشی کهکشانی در حدود 90 دقیقه به طول انجامید.

لازم به ذکر است که باتری توسط کاربر قابل تعویض نیست.

کلام آخر در بررسی گلکسی J3 2017 سامسونگ

نسل جدید گوشی‌های سری J سامسونگ نمایشگر خوبی دارد، به رابط کاربری سبکی مجهز شده، دوربین‌هایش عالی هستند و دل عاشقان موزیک را نیز می‌رباید. بنابراین با یک گوشی عالی در رده قیمتی خودش مواجه هستید و شاید تنها نقطه ضعف عمده آن، عدم حضور سنسور اثر انگشت باشد. بنابراین J3 2017 یکی از بهترین گزینه‌ها برای گوشی دوم شماست. گرچه به راحتی می‌تواند پاسخگوی نیازهای اصلی شما هم باشد.

نوشته بررسی گلکسی J3 2017 سامسونگ: در میانه‌های کهکشان! اولین بار در پدیدار شد.

نگاهی به شیائومی Mi 6: قدرتمند و زیبا

شیائومی کمپانی چینی تازه تاسیسی است که با خلاقیت و نوآوری خود محصولات قدرتمندی را با قیمت مناسب تولید کرده و به جهانیان معرفی می‌کند. این شرکت مشهور با وجود سابقه کم در ساخت تلفن‌های همراه هوشمند، توانسته یکی از برترین و موفق‌ترین تولیدکنندگان در این حوزه باشد. این کمپانی هر سال پرچمدار جدیدی را به بازار می‌فرستد تا درکنار رقابت با سایر سازندگان، سود خوبی کسب کرده و به پیشرفت خود ادامه دهد. امسال هم در ادامه این مسیر، شاهد گوشی هوشمند جدیدی هستیم که شیائومی Mi 6 نام گرفته است. با ما همراه باشید تا با این اسمارت‌فون پرقدرت و زیبا بیشتر آشنا شویم.

 

طراحی و ساخت

در این بخش با محصولی روبرو هستیم که همواره بدون داشتن هیچ ضعفی به نمایش جلوه‌های ظاهری خود ادامه می‌دهد. اگر عکس‌های موجود از این پرچمدار را با پوستر‌‌ها و تیزرهای موجود مقایسه کنیم به‌راحتی خواهیم فهمید که این تصاویر قادر به نمایش زیبایی واقعی دستگاه مذکور نیستند.

وقتی به پنل پشتی این تلفن همراه نگاهی بیاندازیم، دوگانه‌هایی را در قابی با کمی انحنا در کناره‌ها، مشاهده می‌کنیم. این دوگانه‌ها، دوربین دوگانه و فلاش دوگانه هستند که ترکیب زیبایی را پدید می‌آورند. در پنل جلویی هم عناصری درکنار صفحه نمایش جای داده شده که مهم‌ترین آن‌ها کلید سخت افزاری هوم است. در درون این کلید حسگر تشخیص اثر انگشت نیز قرار داده شده تا شاهد تغییر جدیدی در طراحی محصولات شیائومی باشیم. این تغییر علاوه‌بر افزایش زیبایی دستگاه، به سهولت استفاده از آن نیز می‌افزاید. حاشیه قسمت بالا و پایین نمایشگر شیائومی Mi 6 برای یک پرچمدار سال 2017 کمی زیاد است و نمی‌تواند رضایت بخش باشد. این مسئله در حالی است که این نمایشگر به گونه‌ای طراحی شده که حاشیه کنار آن قابل قبول باشد.

کیفیت ساخت مناسب این تلفن همراه در کنار قاب پشتی شیشه‌ای و فریم فلزی، حس خوبی از پرچمداری که در دست دارید را به شما می‌دهد اما متاسفانه ضد آب نبودن آن، نمی‌تواند خیال شما را از خطرات احتمالی راحت کند.

با وجود طراحی زیبای Mi 6، بر جای ماندن اثر انگشت روی بدنه و حذف جک 3.5 میلی‌متری هدفون می‌تواند کاربران را از خرید این محصول پشیمان کند.

شیائومی Mi 6

صفحه نمایش

شیائومی Mi 6 دارای صفحه نمایشی 5.15 اینچی با کیفیت مناسب 1920 در 1080 پیکسل و تراکم پیکسلی 428ppi است. کیفیت و تراکم گردآوری شده در این نمایشگر که شیائومی آن‌ را برای یک پرچمدار کافی می‌داند، درصورتی است که سایر رقیبان رزولوشن QHD و تراکم پیکسلی بالاتری دارند. صفحه نمایش مذکور 71.4 درصد پنل جلویی را به خود اختصاص داده که در مقایسه با سایر پرچمداران کمی کمتر است.

حداکثر روشنایی این نمایشگر 5.15 اینچی، 600 نیت درنظر گرفته شده تا خریداران برای کار با این اسمارت‌فون در زیر نور خورشید با مشکلی روبرو نشوند. پنل IPS این صفحه نمایش نیز کیفیت رنگ‌هایی در سطح مطلوب داشته و زاویه دید مناسبی را ارایه می‌دهد.

 

سیستم عامل، سخت‌افزار و عملکرد

شیائومی برای Mi 6 نسخه 7.1.1 سیستم عامل اندروید را درنظر گرفته و به‌وسیله ورژن هشتم رابط کاربری مخصوص خود یعنی MIUI آن را شخصی سازی کرده است. این رابط کاربری یکی از نقاط قوت محصولات شیائومی به‌حساب می‌آید که با طراحی زیبا و امکانات فراوان خود، کاربران را مجذوب خلاقیت و نوآوری مدیران این کمپانی کرده است.

این روز‌ها قدرتمند‌ترین پردازنده ساخته کوالکام یعنی اسنپدراگون 835 مورد علاقه کاربران و سازندگان زیادی قرار گرفته که موجب شده به‌ندرت شاهد گوشی هوشمند تازه‌ای باشیم که این چیپست را در قلب خود نداشته باشد. این تراشه هشت هسته‌ای که دارای 4 هسته با سرعت 2.45 گیگاهرتز و 4 هسته با فرکانس 1.9 گیگاهرتز است درکنار پردازنده گرافیکی آدرنو 540 می‌تواند به بهترین نحو از عهده کار‌ها و بازی‌های سنگین برآید. هم‌چنین وجود 6 گیگابایت رم، Mi 6 را از هرگونه ضعف و لگ تهی کرده و از ایجاد نارضایتی در ذهن کاربران جلوگیری می‌کند.

شیائومی Mi 6

دوربین

محصولات شیائومی معمولا در بخش دوربین توان رقابت با محصولات هم‌رده خود را ندارند و این مسئله یکی از نقاط ضعف آن‌ها محسوب می‌شود. اما این موضوع در مورد شیائومی Mi 6 صدق نمی‌کند زیرا کمپانی سازنده این بار دست به تغییرات مهمی در این بخش زده است. این کمپانی چینی با بکارگیری دوربین دوگانه‌ای که عملکری مشابه دوربین آی‌فون 7 پلاس اراِه می‌دهد، توانسته مشکلات این بخش را حل کند. در این دوربین از دو لنز واید و تله‌فوتو استفاده شده که بزرگنمایی دو برابری را ممکن می‌سازد.

دوربین اصلی دوگانه شیائومی Mi 6 داراری دو سنسور 12 مگاپیکسلی بوده که یکی، از نوع IMX386 ساخته سونی با f/1.8 و پیکسل‌هایی با ابعاد 1.25 میکرون و دیگری از نوع ایزوسل ساخته سامسونگ با گشودگی 2.6 و پیکسل‌هایی با ابعاد 1 میکرون کوچک‌تر از نمونه ساخته سونی است. این ترکیب باعث شده که دوربین این تلفن همراه در مکان‌های با شرایط نوری مناسب، تصاویری با کیفیت مطلوب ثبت کند اما زمانی که بخواهید به عکاسی در محیط کم نور بپردازید، اندازه کوچک‌تر سنسور‌های Mi 6 نسبت به رقبا، نویز بیشتری را در تصاویر به‌وجود می‌آورد. دوربین جلوی این اسمارت‌فون نیز یک سنسور 8 مگاپیکسلی است که می‌توان با آن عکس‌های سلفی زیبایی را خلق کرد.

باتری

ظرفیت باتری Mi 6 با حدود 10 درصد بهبود نسبت به نسل گذشته خود، به 3350 میلی‌آمپر ساعت رسیده تا انرژی مورد نیاز این اسمارت‌فون را تامین کند. این بهبود ظرفیت باتری بشارت دهنده شارژ‌دهی بهتر نسبت به Mi 5 است. هم‌چنین وجود نسل سوم فناوری شارژ سریع کوالکام در این گوشی هوشمند، باتری این محصول را در مدت 30 دقیقه از صفر به 55 درصد می‌رساند.

در تست‌های انجام گرفته نیز ثابت شده که باتری Mi 6 در عمل به‌راحتی می‌تواند رضایت کاربران را جلب کرده و طول عمر خوبی داشته باشد.

جمع‌بندی

به‌طور کلی می‌توان شیائومی Mi 6 را اسمارت‌فونی زیبا و پر‌قدرت دانست که کیفیت ساخت خوبی دارد، ظرفیت باتری مناسب آن کاربران را راضی خواهد کرد و با دوربین‌های دوگانه خود در شرایط نوری مناسب عکس‌های باکیفیتی ثبت می‌کند.  اما در عین حال، باقی ماندن اثر انگشت بر روی بدنه، حاشیه نسبتا زیاد قسمت بالا و پایین صفحه نمایش، حذف جک 3.5 میلی‌متری هدفون و ضد آب نبودن، نقاط ضعف این دستگاه به‌حساب می‌آیند.

نوشته نگاهی به شیائومی Mi 6: قدرتمند و زیبا اولین بار در پدیدار شد.

بررسی اکسپریا ایکس زد پریمیوم سونی: تالار آینه!

بررسی اکسپریا ایکس زد پریمیوم سونی، اسمارت فونی که آمده تا پرچم این کمپانی ژاپنی را در سال 2017 بالا بگیرد. سونی در سال‌های اخیر گوشی‌های هوشمند زیادی را تولید و راهی بازار کرده است. در این میان، پرچمداران این کمپانی با اصالت بر خلاف رقبا روند منظمی را نداشته‌اند.

ابتدا هر دو سال شاهد یک پرچمدار از سری Z سونی بودیم که تغییرات نسبتا اندکی را نسبت به نسل قبل به خود می‌دید. سپس این روند کمی تغییر کرد و سونی تصمیم گرفت تا هر سال یک محصول را راهی بازار کند. بعد از آن نیز کلا سری Z را بازنشسته کرد و گل سرسبد محصولاتش را ‌با سری X به بازار فرستاد. حالا نیز مدتی می‌شود که پرچمداران این برند با ترکیب این دو سری و با نام XZ طراحی و تولید می‌شوند.

یکی از جدیدترین گوشی‌های سونی با نام اکسپریا ایکس زد پریمیوم دیروز قدوم مبارکش را در آزمایشگاه آی‌تی‌رسان گذاشت و به ما فرصتی دست داد تا با این مدل از نزدیک ملاقات کنیم. اگر می‌خواهید بدانید که آخرین حرف سونی در بازار اسمارت فون‌ها چیست، با ما و بررسی اکسپریا ایکس زد پریمیوم همراه باشید…

طراحی و کیفیت ساخت: تالار آینه!

باز هم سونی، باز هم اکسپریا و بازهم یک طراحی آشنای دیگر! این‌ها عباراتی است که در نخستین برخورد با ایکس زد پریمیوم بر زبان خواهید آورد. طراحی گوشی از همان سری Z تا به امروز به یک سبک بوده و در طول سالیان و با معرفی محصولاتی همچون اکسپریا Z3، اکسپریا Z5 پریمیوم و اکسپریا XZ تغییراتی را به خود دیده تا پخته‌تر شود. البته پخته شدن نیز حد و اندازه‌ای دارد و نمی‌شود چند سال به همین بهانه‌، قید خلاقیت و نوآوری را بزنیم! در واقع کار سونی از پختگی گذشته و به سوختن رسیده! درست است که دود از کنده بلند می‌شود و این نشانه اصالت و قدمت بالای یک برند است اما ظاهرا دود کنده در اینجا به چشم خود کنده خواهد رفت!

بررسی اکسپریا ایکس زد پریمیوم

سونی از همان زبان Loop Surface برای طراحی پرچمدار جدیدش بهره گرفته است. در ساخت ایکس زد پریمیوم از سه متریال نام آشنا یعنی فلز، شیشه و پلاستیک استفاده شده که ترکیب جالبی را رقم زده است. در جلو و پشت گوشی شاهد شیشه هستیم که توسط گوریلا گلس 5 محافظت می‌شود. در فریم کناری و در نگاه نخست گمان می‌کنید که با فلز طرف هستید، اما زهی خیال باطل! سونی برای این بخش‌ها از پلی‌کربنات استفاده کرده و ظاهر آن را به صورتی ماهرانه تغییر داده تا با بدنه اصلی دستگاه یک‌رنگ باشد و خدشه‌ای به نمای کلی دستگاه وارد نشود.

البته دلیل این کار نیز مقاومت بیشتر پلی‌کربنات هنگام سقوط گوشی بخت برگشته از آسمان به زمین عنوان شده که خب البته دلیل خوب و قانع کننده‌ای نیز هست. این را هم بگوییم که سونی به طرزی استادانه قسمت شیشه‌ای را به فریم پلاستیکی چسبانده، به طوری که حتی با کشیدن انگشت بر روی آن نیز متوجه مورد خاصی نمی‌شوید.

بالا و پایین سامورایی قصه ما نیز تماما از فلز ساخته شده تا رسما با یک گوشی 3 جنسیتی طرف باشیم! بر خلاف این دو قسمت در دو سمت فریم اصلی و همان‌جایی که پلی‌کربنات به کار گرفته شده، شاهد یک طراحی تخت نیستیم. در واقع این دو قسمت کمی منحنی مانند هستند و موجب می‌شوند که دستگاه با این ابعاد عجیب و غریبش بهتر در دستان شما جای بگیرد. البته نقطه ضعف این ویژگی هنگامی به چشم می‌آید که بخواهید این نو گل شکفته شده سونی را از روی یک سطح صاف (مثلا میز کارتان) بردارید. در این لحظه احتمال اینکه گوشی خیلی شیک و مجلسی پخش زمین شود از هرچیزی بیشتر است!

اگر بخواهیم ابعاد دستگاه را با پرچم‌داران حال حاضر سامسونگ و ال‌جی یعنی گلکسی S8 و G6 مقایسه کنیم، سونی نیامده بازی را باخته است. ایکس زد پریمیوم با ابعاد 156 در 77 در 7.9 میلی‌متر یک نمایشگر 5.45 اینچی را در خود جای داده و در واقع نسبت نمایشگر به بدنه آن چیزی در حدود 68 درصد است. همه این‌ها در حالی است که دو مدل یاد شده با نمایشگرهای بزرگ‌تر، ابعاد بسیار کوچک‌تری دارند و نسبت نمایشگر به بدنه آن‌ها برای ال‌جی 78 درصد و برای سامسونگ 83 درصد است. نتیجه این کار را می‌توان در این عبارت خلاصه کرد:

“حاشیه‌های بالا و پایین نمایشگر اکسپریا ایکس زد پریمیوم از پیشانی برخی مربیان لیگ برتری نیز بیشتر است!”

با این وجود می‌توان قرار دادن دو اسپیکر در این قسمت‌ها را دلیل نسبتا قانع‌کننده‌ای برای افزایش حاشیه‌ها عنوان کرد. اما سونی جان! عزیز دل برادر! شما که ظاهرا قصد نداری طراحی گوشی‌هایت را تغییر دهی، حداقل حاشیه‌ها را کم کن!

نکته جالب اینکه در دو سمت نمایشگر نیز باز هم حاشیه‌ها زیاد است. در محصولات اخیر سونی دیده‌ بودیم که حاشیه‌های این قسمت به حداقل میزان خود رسیده اما در پرچمدار این کمپانی خبری از این سوسول بازی‌ها نیست! البته با توجه به خمیدگی اطراف دستگاه، کمی حاشیه‌های نمایشگر را بیشتر از آنچه که هست می‌بینید! برای درک بهتر تصور کنید که یک جعبه شیرینی را از بالا فشار داده‌اید و اطراف آن خم شده است، حال در نگاه از رو به رو جعبه را بزرگ‌تر از حالت اول می‌بینید!

حال بگذارید نگاهی به بخش‌های مختلف گوشی بیندازیم. در نگاه از رو به رو و در بالای نمایشگر، دوربین ثانویه به همراه سنسورهای همیشگی آن، یکی از اسپیکرهای دستگاه و لوگوی زیبای سونی را شاهد هستیم. در زیر نمایشگر نیز یک اسپیکر دیگر به چشم می‌خورد و فاقد هرگونه کلید سخت‌افزاری است.

در سمت راست بدنه اصلی و کمی بالاتر از میانه‌های میدان، کلید عریض پاور دیده می‌شود که خب سنسور تشخیص اثر انگشت را در خود جای داده است. کمی بالاتر کلیدهای یکپارچه صدا را می‌بینیم که در جای خیلی خوبی قرار نگرفته‌اند و شاید اگر انگشتان بلندی نداشته باشید، برای دسترسی به آن‌ها با مشکل مواجه شوید. این کلیدهای یکپارچه به اندازه کافی از بدنه بیرون نزده‌اند و در روزهای نخست کار با گوشی، خیلی راحت نمی‌توانید پیدایشان کنید! کمی پایین‌تر از همه این‌ها نیز کلید اختصاصی شاتر دوربین جا خوش کرده که این‌ روز‌ها کسی به آن‌ بها نمی‌دهد.

در سمت چپ، تنها در بخش بالایی محلی برای ورودی سیم‌کارت‌ها و کارت حافظه دیده می‌شود که برای دسترسی به آن‌ها نیازی به سوزن خاصی نیست و یک ناخن نسبتا بلند کافی است. البته درگاه کارت حافظه با سیم کارت دوم مشترک است و از میان این دو تنها یک گزینه را می‌توانید انتخاب کنید (چه دو راهی سختی).

کیفیت خشاب (همان محلی که سیم‌کارت دوم در آن قرار می‌گیرد) اصلا جالب نیست! پیش‌تر در میان رده‌های سونی دیده بودیم که این قسمت فلزی است و خیلی قرص و محکم در جایش قرار می‌گیرد اما در پرچمدار 2017 سونی، جنس این خشاب پلاستیکی است و اگر مراقب نباشید شاید خیلی زود حلوایش را بخورید! نکته جالب اینکه به محض بازکردن این قسمت گوشی ری‌استارت خواهد شد! چه شما رم یا سیم‌کارت درون آن قرار دهید چه این‌کار را نکنید، اکسپریا ایکس زد پریمیوم عزیز خودش را خاموش کرده و دوباره روشن می‌کند! موردی که حداقل در پرچمداران امروزی شاهدش نیستیم.

در زیر دستگاه و درست در مرکز پورت USB Type-C دیده می‌شود که در کنار خود میکروفون ثانویه را جای داده و در بالای گوشی نیز یک میکروفون دیگر به همراه جک 3.5 میلی‌متری صدا دیده می‌شود تا حداقل به بهانه دیدن این ویژگی بسیار کاربردی لبخند رضایتی بر گوشه لبانمان بنشیند.

اگر گوشی را به پشت برگردانید نخستین چیزی که جلب توجه می‌کند، تصویر خودتان است! بله درست خواندید. بخش پشتی (و حتی بالا و پایین نمایشگر) کاملا به صورت یک آینه عمل می‌کند و دیگر نیازی به استفاده از دوربین سلفی برای دیدن خودتان نیست! در مرکز لوگو اکسپریا را می‌بینیم و در بالاترین قسمت دوربین نسبتا بزرگ اکسپریا ایکس زد پریمیوم به همراه فلاش و سنسورهای همراه دیده می‌شود.

به شخصه محل قرار گیری دوربین را هم نمی‌پسندم! چرا که احتمال اینکه هنگام عکاسی انگشت ‌خودتان جلوی آن‌ را بگیرد، خیلی بالاست. جدای از این‌ها لنز در حد یکی دو میلی‌متر از بدنه بیرون زده که البته با دقت زیادی می‌توان متوجه این موضوع شد و از این بابت ایرادی نمی‌توان به سونی گرفت.

با همه این‌ها بدنه به شدت مستعد جذب اثر انگشت است و تا گوشی را در دست بگیرید، چربی انگشتان روی آن باقی می‌ماند که اصلا خوب نیست! شاید بیشتر از شاگرد شوفرها به لنگ و آب جهت تمیز کردن گوشی دلبندتان نیاز داشته باشید! در نتیجه تقریبا همیشه یک گوشی کثیف و البته جذاب را با خود به این طرف و آن طرف خواهید برد.

با توجه به ابعاد دستگاه، می‌توان گفت اکسپریا ایکس زد پریمیوم به هیچ‌وجه گزینه خوبی برای خانم‌ها نخواهد بود و دستان یک مرد را می‌طلبد. گوشی به طور کلی خوش دست است اما کار کردن با یک دست توسط آن عملی عذاب‌آور خواهد بود. راستی، یادتان نرود که این گوشی 195 گرم وزن دارد و رسما گزینه خوبی برای دنبل زدن است! ناگفته نماند این گوشی همچون یک ماهی در دستان شما لیز می‌خورد و می‌بایست کمی بیش از حد مراقب آن باشید که مبادا…!

بررسی اکسپریا ایکس زد پریمیوم

نمایشگر: لبریز از پیکسل

ایکس زد پریمیوم به یک نمایشگر 5.46 اینچی مجهز شده که از پنل IPS LCD سود می‌برد. این صفحه نمایش رزولوشن 3840 در 2160 را ارایه می‌دهد که با یک ضرب و تقسیم ساده می‌توان نتیجه گرفت که در هر اینچ این گوشی شاهد 807 پیکسل ناقابل هستیم. استفاده از رزولوشن 4K پیش‌تر توسط خود سونی و با معرفی اکسپریا زد 5 پریمیوم صورت گرفت اما پس از آن محصول تاپ دیگری را ندیدیم که از چنین رزولوشنی سود ببرد.

میزان چگالی پیکسلی نمایشگر این گوشی با رقبا اصلا قابل مقایسه نیست اما خب به عقیده بسیاری از کارشناسان چنین میزان رزولوشنی برای نمایشگری که حتی کمتر از 5.5 اینچ سایز دارد، چندان منطقی نیست و عملا تفاوت خاصی را با سایر محصولات مشاهده نخواهید کرد. البته برای استفاده از واقعیت مجازی مسلما تفاوت‌های این مدل با سایر رقبا که به نمایشگر QHD مجهز هستند، مشخص خواهد شد.

با همه این‌ها ظاهرا کمپانی‌های سازنده دچار دوگانگی شده‌اند؛ برخی همچون هواوی با دلیل و منطق می‌گوید که حتی QHD نیز کارساز نیست و پرچمدارانش را با نمایشگر Full HD راهی بازار می‌کند و برخی همچون سونی چند سالی می‌شود که پا را از QHD‌ نیز فراتر گذاشته‌ و محصولاتش را با نمایشگر 4K به بازار می‌فرستد. البته این رقابت در نهایت به نفع کاربران خواهد بود. این را نیز قبول کنید که فعلا برای استفاده از چنین رزولوشنی در نمایشگر گوشی‌های هوشمند زود است! شاید سونی می‌خواسته تنها یک نام بزرگ را بر گوشی خود بگذارد و تمام!

با اینکه شما یک نمایشگر 4K در اختیار دارید اما اکثر اوقات نمی‌توانید از حداکثر توان گوشی خود بهره ببرید. اپلیکیشن‌ها و حتی خود اندروید به صورت Full HD اجرا می‌شوند و محتوای چندان مناسبی هم برای استفاده از این میزان رزولوشن وجود ندارد. بنابراین انتظار نداشته باشید که در نگاه نخست نمایشگر گوشی شما را به وجد بیاورد!

نمایشگر گوشی جدید سونی از فناوری HDR10 بهره برده، به تکنولوژی Triluminos مجهز شده و از موتور پردازش تصویر معروف X-Reality نیز استفاده می‌کند تا رسما حجت بر ایکس زد پریمیوم تمام شود. نحوه چینش ساب‌پیکسل‌های RGB این مدل تفاوت چندانی با گوشی 4K‌ سابق سونی ندارد و پیکسل‌ها به همان شکل در کنار یکدیگر آرام گرفته‌اند.

نمایشگر به طور کلی تصاویر را خیلی خوب و شفاف نشان می‌دهد و حتی به لطف پنل IPS نیز در نگاه از زوایا دچار رنگ‌پریدگی نمی‌شود بنابراین می‌توانید خیلی راحت به صورت گروهی و از زوایای مختلف یک فیلم با رزولوشن بی‌نهایت (!) را بر روی گوشی دلبندتان بریزید و تماشا کنید.

کنتراست صفحه نمایش گوشی نسبت به گذشته افزایش یافته و میزان نور آن در بیشترین حالت خود به 548 نیت می‌رسد. با این حال می‌توانید تا در زیر نور آفتاب نیز با این مدل کار کنید. البته نسبت به رقبای قدرتمندی همچون گلکسی S8 خوانایی نمایشگر در زیر نور و به طور کلی بیرون از خانه، چندان بالا نیست. با توجه به رفلکس بالای صفحه نیز شاید گاهی اوقات در و دیوار را در نمایشگر ببینید که برای مدلی در این سطح خیلی جالب نیست!

اگر از آن دسته افراد هستید که در محیط‌های تاریک (مثلا شب‌ها قبل از خواب) دراز می‌کشید و مشغول گفتگو با مخاطب خاص می‌شوید، اکسپریا ایکس زد پریمیوم گزینه خوبی برای شما خواهد بود چرا که می‌توان نور نمایشگرش را تا 5 نیت پایین آورد تا دیگر نیازی نباشد برای نگاه به صفحه خم به ابرو بیاورید!

رنگ‌ها در صفحه اکسپریا ایکس زد پریمیوم خیلی خوب دیده می‌شوند؛ سفید به صورت درخشان به چشم می‌آید و مشکی نیز تا حدی عمیق هست که نشود به آن خرده گرفت. با همه این‌ها سونی در بخش تنظیمات گزینه‌ای تحت عنوان Color Gamut And Contrast قرار داده که شامل سه بخش Professional Mode، Standard Mode و Super-vivid Mode می‌شود. با انتخاب هر کدام نوع به نمایش در آمدن رنگ‌ها و میزان کنتراست نمایشگر تغییر می‌کند که متناسب با سلیقه خود می‌توانید آن‌ها را تغییر دهید. پیش‌تر این فناوری تنها در گالری و یا بخش فیلم‌ گوشی‌های سونی قابل استفاده بود اما حالا سایر اپلیکیشن‌ها و صفحه اصلی دستگاه نیز شامل چنین قابلیتی می‌شوند. بنابراین می‌توان به طور کلی رنگ ‌و لعاب صفحه را تغییر داد. تغییری که کاملا به چشم خواهد آمد و موجب بهبود کیفیت تصاویر می‌شود.

علاوه بر این‌ها شما می‌توانید میزان سفیدی تصاویر را نیز مشخص کنید. گزینه Glove Mode نیز دیده می‌شود که با فعال کردن آن حتی می‌توانید توسط دستکش با گوشی عزیزتر از جان‌تان کار کنید. یکی از گزینه‌های عجیب این بخش در گوشی‌های سونی، Jump To Camera نام دارد. با فعال کردن این قابلیت می‌توانید با فشردن دو بار پشت سر هم کلید پاور زمانی که صفحه نمایشگر قفل است، وارد دوربین شوید. نخست اینکه با توجه به حضور کلید اختصاصی شاتر، این ویژگی همیشه در اختیار شماست و دیگر نیازی نیست که از کلید پاور استفاده کنید. دوم اینکه اصلا چرا چنین ویژگی در بخش تنظیمات نمایشگر است؟! هرچه فکرش را می‌کنم حضورش اصلا نیازی نیست و حتی جایش نیز در تنظیمات دوربین است نه اینجا!

در بخش تنظیمات هرچه گشتیم خبری از تنظیم میزان رزولوشن نمایشگر نبود و همچون گلکسی S8 سامسونگ نمی‌توانید در جهت کاهش مصرف باتری، میزان رزولوشن نمایشگر را خودتان به صورت دستی تنظیم کنید! گزینه‌ای که برای ایکس زد پریمیوم با نمایشگر 4K ضروری به نظر می‌رسید.

برای آنکه بتوانید خودتان قضاوت کنید، نمایشگر اکسپریا ایکس زد پریمیوم را در کنار رقیبی سرسخت با نام گلکسی S8 قرار دادیم. حاصل کار را در زیر شاهد هستید (سمت چپ پرچمدار سونی است):

سخت افزار: سوپرمن!

ایکس زد پریمیوم سونی یکی از نخستین گوشی‌هایی بود که از اسنپدراگون 835 بهره گرفت. این چیپ 10 نانومتری قدرتمندترین چیپ ساخته شده توسط کوالکام بوده و به گفته این کمپانی ضمن کاهش سایز و افزایش بازده، در حدود 25 درصد انرژی کمتری نسبت به گذشته مصرف می‌کند. البته با توجه به نیاز بازار، این چیپ پشتیبانی بهتری نسبت به واقعیت مجازی خواهد داشت و با توجه به نمایشگر 4K‌ به نظر می‌رسد که اکسپریا ایکس زد پریمیوم سونی محصول مناسبی برای بهره‌گیری از واقعیت مجازی باشد.

از جمله ویژگی‌های این چیپ می‌توان به کنترلر وای‌فای آن اشاره داشت که طبق گفته کوالکام موجب اتصال سریع‌تر به وای‌فای‌ می‌شود. یکی دیگر از ویژگی‌های این چیپ بهره‌مندی از یک واحد خاص با نام Spectra 180 IS است که موجب می‌شود تا گوشی مورد نظر بتواند تصاویر بهتری بگیرد و فوکوس سریع‌تری بر روی سوژه داشته باشد. همچنین این چیپ توانایی پشتیبانی از دوربین‌های 32 مگاپیکسلی را نیز دارد که در نوع خود جالب است.

اسنپدراگون 835 شامل 8 هسته Kryo می‌شود که چهارتای آن با فرکانس 2.45 گیگاهرتز و چهارتای دیگر با فرکانس 1.9 گیگاهرتز ایفای نقش می‌کنند. آدرنو 540 نیز به عنوان واحد گرافیکی این مدل در نظر گرفته شده تا بازی‌ها به بهترین شکل ممکن به اجرا درآیند. به این مجموعه سخت‌افزاری قدرتمند 4 گیگابایت رم را نیز اضافه کنید تا زبانه کشیدن آتش از این گوشی سامورایی را به چشم ببینید!
برای تست بهتر و دقیق‌تر اکسپریا ایکس زد پریمیوم را وارد آزمون‌های سخت و نفس‌گیر خودمان کردیم تا ببینیم که این مدل در عمل چه حرف‌هایی برای گفتن دارد.

در آزمون نخست به سراغ بنچمارک محبوب AnTuTu رفتیم که می‌توانید حاصل کار پرچمدار سونی را در زیر ببینید و با رقبا مقایسه کنید.

مرحله بعدی را به GeekBench 4 اختصاص دادیم تا عملکرد کلی پردازنده در دو بخش تک هسته‌ای و چند هسته‌ای مورد ارزیابی قرار گیرد.

بعد از این هنرنمایی تصمیم گرفتیم تا علاقه‌مندان به گیم را مورد هدف قرار دهیم و ببینیم این گوشی از لحاظ گیم چه عملکردی خواهد داشت. برای این‌ منظور بازی‌های متفاوتی را بر روی اکسپریا ایکس زد پریمیوم به اجرا دراوردیم. همه آن‌ها بدون هیچ‌گونه لگ و یا کندی و با بهترین کیفیت ممکن اجرا شدند.

سرعت اجرا شدن بازی‌ها نیز در حدی بالاست که تقریبا می‌توان گفت بدون معطلی وارد بازی می‌شوید. حتی هنگام گشت و گذار در منوها، اجرا و نصب اپلیکیشن‌ها نیز متوجه سرعت بالای این گوشی می‌شوید. شاید به جرات بتوان گفت با سریع‌ترین گوشی سال 2017 طرف هستیم اما خب نقطه ضعفی که ظاهرا دست بردار دنیای تکنولوژی نیست در اینجا نیز دیده می‌شود. پس از اجرای بازی‌ و با بالارفتن تب و تاب آن، پرچمدار سونی نیز دمایش بالا می‌رود. بیشتر گرما در پشت گوشی و کمی پایین‌تر از لوگوی اکسپریا حس می‌شود که در صورت استفاده طولانی مدت، کمی آزاردهنده خواهد بود.

دوربین: فریم به فریم!

پرچمدار جدید سونی نسبت به گذشته تغییرات زیادی را در بخش دوربین به خود می‌بیند. سونی که خود یکی از تولیدکنندگان مطرح لنز در دنیاست، تصمیم گرفته تا از سنسور جدیدی در پرچمدار خودش بهره ببرد. این سنسور که Exmor RSx نامیده می‌شود به همراه لنز G و موتور پردازش Bionz در این گوشی جای گرفته‌اند. جالب است بدانید که همه این بخش‌ها پیش‌تر در دوربین‌های سونی دیده شده بود و حالا این کمپانی با اصالت تصمیم گرفته تا از آن‌ها در گوشی‌های هوشمندش بهره بگیرد.

ایکس زد پریمیوم به یک دوربین 19 مگاپیکسلی اصلی مجهز است. پیش‌تر عادت کرده بودیم تا دوربین‌ پرچمداران سونی را با میزانی بیش از 20 مگاپیکسل ببینیم اما در سری جدید این میزان کاهش داشته است. نتیجه این کاهش، افزایش سایز پیکسل‌ها شده و بنابراین می‌توانید امید بیشتری به عکاسی در نور کم داشته باشید. این دوربین همچنین توسط فلاش LED و فوکوس لیزری نیز همراه می‌شود تا با مجموعه بسیار خوبی طرف باشیم. اما بازهم جای خالی لرزش‌گیر اپتیکال حس می‌شود.

رابط کاربری دوربین تغییرات چندانی را به خود ندیده و همچنان خیلی ساده و در عین حال خوب همه چیز را در اختیار شما قرار می‌دهد. همچون گذشته شما به حالت تنظیم دستی دوربین نیز دسترسی دارید و می‌توانید سرعت شاتر، میزان ISO، سفیدی و یا فوکوس را به صورت دستی تغییر دهید. این بخش با اینکه امکانات قابل قبولی را در اختیار شما می‌گذارد اما همچنان فاصله زیادی با رقبایی قدر همچون گوشی‌های پرچمدار ال‌جی و سامسونگ دارد.

در بخش Suprior Auto کنترل همه چیز را خود دستگاه در اختیار می‌گیرد و از حق نگذریم این کار را خیلی خوب انجام می‌دهد. خوشبختانه در این حالت و اگر از نسبت تصویر 16 به 9 استفاده کنید، تصاویر شما 17 مگاپیکسلی خواهند بود و همچون گذشته تفاوت چندانی با حداکثر میزان مگاپیکسل دوربین ندارند. البته در این قسمت انتخاب‌های زیادی ندارید و تنها می‌توانید به صورت 12، 17 و 19 مگاپیکسلی با نسبت‌های متفاوت عکاسی کنید.

همچون گذشته سونی قابلیت‌های ویژه‌ای را برای دوربین پرچمدارش در نظر گرفته است. مثلا می‌توانید در بخش AR Effect کلی جک و جانور را به تصویر اضافه کنید و عکس‌های جالبی را با واقعیت افزوده بگیرید. ثبت تصاویر پاناروما و افزودن افکت به عکس‌ها نیز که این‌ روزها در هر اسمارت فونی دیده می‌شود. یک گزینه هم با نام Sound Photo‌ به چشم می‌خورد که می‌توان توسط آن پس از ثبت عکس، چند ثانیه‌ای صدا ضبط کرد و بر روی آن قرار داد. استفاده از این گزینه هنگام عکاسی از پرندگان و ضبط صدای آن‌ها و یا قرار دادن صدای موج‌های خروشان دریا بر روی عکسی از غروب غم‌انگیز دریا می‌تواند به صورت کلی حال و هوای عکس شما را تغییر دهد.

تصاویر ثبت شده با دوربین این گوشی از کیفیت قابل قبولی برخوردارند و به راحتی می‌توانید پیشرفت را نسبت به سایر پرچمداران سونی ببینید اما هنوز هم جا برای رسیدن به دوربینی که در لومیا 950XL و یا گلکسی S8‌ بکار رفته، هست! پردازش قابل قبولی بر روی تصاویر صورت می‌گیرد و رنگ‌ها کمی پر‌رنگ‌تر از آنچه که در واقعیت شاهدش هستیم، ثبت می‌شوند که همین مسئله موجب جذاب‌تر شدن عکس‌ها می‌شود.

به لطف سنسور 19 مگاپیکسلی جزئیات تصویر به خوبی ثبت می‌شوند و اگر نور کافی باشد، سوژه‌ای که بر روی آن فوکوس کرده‌اید با تمام جزئیات در تصویر دیده می‌شود که می‌توان این مورد را از جمله نقاط قوت دوربین اکسپریا ایکس زد پریمیوم به حساب آورد.

با تدابیر سونی تصویربرداری در محیط‌های کم‌نور چه با فلاش و چه بدون فلاش، نویز کمتری را نسبت به گذشته شامل می‌شود که خود یک جهش رو به جلو به حساب می‌آید؛ البته اگر سونی برای گل سرسبد محصولاتش از لرزش‌گیر اپتیکال استفاده می‌کرد، می‌توانست هنگام ثبت تصاویر در محیط‌های کم‌نور نیز یکه‌تاز دنیای اسمارت‌فون‌ها باشد که اینگونه نشد!

با فلاش

دوربین خیلی خوب و سریع بر روی سوژه‌ها فوکوس می‌کند و حتی سرعت عکس‌برداری نیز بسیار سریع است اما هنوز هم نسبت به پرچمداران سامسونگ ضعیف‌تر عمل می‌کند.

با همه این‌ها کلید اختصاصی شاتر لذت عکاسی با اکسپریا ایکس زد پریمیوم را دوچندان کرده است. این کلید به صورت دو مرحله‌ای بوده و در صورت لمس کوتاه آن،‌ بر روی مرکز تصویر اعمال فوکوس می‌شود و با فشار بیشتر شاهد ثبت شدن عکس خواهید بود.

یکی از نقاط ضعف گوشی‌های سونی داغ شدن دستگاه هنگام کار با دوربین است که هنوز هم سونی تدبیری برای آن نداشته است . همچنان پس از چند دقیقه استفاده از دوربین، پشت دستگاه تا حد قابل توجهی داغ می‌شود که برای آن‌هایی که به عکاسی علاقه زیادی دارند، می‌تواند آزاردهنده باشد. در ادامه می‌توانید تصاویر گرفته شده با دوربین این گوشی در شرایط مختلف را ببینید:

از لحاظ فیلم‌برداری دوربین اکسپریا ایکس زد پریمیوم می‌تواند به صورت 4K فیلم‌برداری کند. با اینکه گوشی فاقد لرزش‌گیر اپتیکال است اما قادر است تا حدی لرزش‌های تصویر را کم کند. کیفیت ویدئو ثبت شده در این حالت بسیار بالاست؛ رنگ‌ها خیلی خوب و جذاب به نظر می‌رسند و جزئیات ثبت شده نیز در یک کلام، عالی‌ست. البته برای استفاده مداوم از این گوشی نیاز به فضای ذخیره سازی زیادی دارید. حجم ویدئو یک دقیقه‌ای که ما با این گوشی گرفتیم در حدود 400 مگابایت شد.

یکی از بخش‌هایی که سونی مانور زیادی بر روی آن داده، توانایی فیلم‌برداری اسلوموشن این گوشی به صورت HD و با نرخ 960 فریم بر ثانیه است. در واقع سونی از یک حافظه DRAM بهره گرفته تا به‌عنوان یک بافر ایفای نقش کند و بتوانید تصاویری را ثبت کنید که در دنیای اسمارت فون‌ها نظیر ندارد. البته کیفیت ویدئوهای اسلوموشن چندان بالا نیست، خصوصا اگر بخواهید در محیط‌های بسته فیلم بگیرید که تقریبا چیزی جز نویز را ثبت نخواهید کرد.

البته این نکته را نیز در نظر بگیرید که شما نمی‌توانید یک ویدئو یک دقیقه‌ای را در این حالت ثبت کنید! در واقع ثبت ویدئو اسلوموشن در اکسپریا ایکس زد پریمیوم به این صورت است که شما ابتدا فیلم‌برداری را آغاز می‌کنید و در هر جایی که بخواهید بر روی دکمه مربوط به ثبت سوپراسلوموشن ضربه می‌زنید و دوربین در حد 2 ثانیه از ویدئو را با نرخ 960 فریم بر ثانیه ثبت می‌کند و دوباره ویدئو به حالت عادی باز می‌گردد؛ برای تکرار هم می‌توانید دوباره بر روی این دکمه ضربه بزنید. به طور کلی شما قادر نیستید که بیش از 2 ثانیه ویدئو اسلوموشن بگیرید. ناگفته نماند که در این حالت صفحه بیش از حد زوم می‌شود و به نوعی برای انتخاب کادر دل‌خواه می‌بایست کمی به عقب بروید!

در ادامه شاهد ویدئویی هستید که ما در این حالت با زد ایکس پریمیوم گرفتیم:


دوربین سلفی پرچمدار 2017 ژاپنی‌ها از نوع 13 مگاپیکسلی با گشادگی دیافراگم F/2.0 است. این دوربین به اندازه کافی واید هست و نیازی نیست که برای سلفی گرفتن‌های دست جمعی به خودتان زحمت زیادی بدهید. کیفیت تصاویر سلفی گرفته شده کاملا رضایت بخش است و به راحتی می‌تواند با پرچمداران روز بازار رقابت کند. رنگ‌ها خیلی خوب ثبت می‌شوند و جزئیات نسبتا زیادی نیز در تصویر قابل مشاهده است.

البته برای استفاده از حداکثر میزان رزولوشن دوربین جلو می‌بایست تصاویری با نسبت 4 به 3 ثبت کنید. در صورتی که بخواهید با نسبت 16 به 9 سلفی بگیرید، چاره‌ای جز هدر دادن 3 مگاپیکسل ناقابل ندارید و تصاویر شما به صورت 10 مگاپیکسلی ذخیره می‌شوند. با این‌حال خبری از فلاش برای دوربین جلو نیست و در محیط‌های کم‌نور با مشکل مواجه خواهید شد. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که فوکوس به صورت خودکار در دوربین جلو اعمال می‌شود و نمی‌توان همچون برخی پرچمداران دیگر به صورت دستی هنگام استفاده از دوربین جلو، فوکوس را تنظیم کرد.

افکت Beauty که این روزها در اکثر گوشی‌های بازار دیده می‌شود، در محصول سونی شامل تنها یک گزینه فعال یا غیرفعال بودن می‌شود. بنابراین نمی‌توانید همچون دیگر محصولات بازار خودتان این افکت را در مراحل مختلف بر روی چهره خود اعمال کنید.

اسپیکر: خسته‌تر از بقیه!

کمپانی با اصالت سونی مدتی هست که در پرچمدارانش از اسپیکرهای استریو استفاده می‌کند و همچون سامسونگ، ال‌جی و… به یک اسپیکر اکتفا نمی‌کند. دو نمونه به‌کار رفته در اکسپریا ایکس زد پریمیوم در بالا و پایین نمایشگر جا خوش کرده‌اند که به شخصه معتقدم بهترین مکان برای استفاده از آن‌هاست؛ چرا که هنگام کار با آن‌ها، صدا به بهترین حالت ممکن به گوش شما می‌رسد و هیچ چیزی (حتی دست خودتان) مانع رسیدن صدا به گوش نمی‌شود.

کیفیت صدای این دو بالاست اما بلندی‌ آن‌ها در حدی نیست که راضی‌کننده باشد؛ خصوصا اگر در محیط‌های باز و خارج از خانه باشید عملا صدای خاصی را نخواهید شنید. با توجه به اینکه سونی از دو اسپیکر برای گوشی خود استفاده کرده انتظار بیشتری از صدای آن داشتیم که اینگونه نشد.

ما هدفونی همراه این مدل دریافت نکردیم! بنابراین نمی‌توانیم نظر خاصی در رابطه با آن بدهیم. اما با استفاده از هدفون استانداری که همیشه از آن استفاده می‌کنیم، خروجی صدای اکسپریا ایکس زد پریمیوم عالی بود. صدا بلندی خوبی دارد و خیلی واضح به گوش شما می‌رسد. گزینه‌های زیادی نیز برای شفاف سازی و یا تغییر صدای خروجی در بخش تنظیمات دیده می‌شود که تجربه لذت بخشی از موسیقی را برای‌تان به ارمغان خواهد آورد. شاید بتوان اکسپریا ایکس زد پریمیوم را از این لحاظ در کنار محصولاتی همچون پرچمداران اچ‌تی‌سی و یا ال‌جی V20 قرار داد.

رابط کاربری: شیک و ساده اما تکراری!

مطابق انتظارها سونی پرچمدار جدید خودش را با اندروید 7.1 راهی بازار کرده است. اما بر خلاف انتظار ما، شاهد تغییر خاصی در رابط کاربری نسبت به گذشته نیستیم. در واقع همه چیز به همان صورت است که پیش‌تر در سایر گوشی‌های سری X دیده بودیم. حتی سونی زحمت طراحی دوباره آیکون‌ها را نیز به خودش نداده است.

به صورت کلی رابط کاربری محصولات سونی شباهت بسیار زیادی به اندروید خام دارد و نسبت به آن تغییر چندانی را نخواهید دید. حتی بخش‌هایی همچون منو نوتیفیکیشن دقیقا شبیه به اندروید خام است. با این حال همین امر موجب شده تا شاهد لگ و یا کندی هنگام کار با گوشی نباشیم و یک رابط شیک، ساده و سبک را ببینیم. شما علاوه بر صفحه هوم، می‌توانید اپلیکیشن‌ها را در اپ‌دراور نیز در اختیار داشته باشید.

اگر در صفحه نخست به سمت پایین سوایپ کنید، می‌توانید اپلیکیشن‌های پرکاربرد خودتان را ببینید و یا حتی میان تمام اپ‌های‌ خودتان جستجو کنید. سونی اپلیکیشن‌های نسبتا زیادی نیز به صورت پیش‌فرض بر روی جدیدترین محصولش نصب کرده است. به‌عنوان مثال می‌توان به آنتی‌ویروس AVG Protection اشاره کرد. از یک اپ جالب با نام Movie Creator نیز در این گوشی استفاده شده که توسط آن می‌توان با تصاویر و موزیک‌های موجود در گوشی کلیپ‌های ویدئویی جذابی را ساخت.

این رابط هوشمند نیز هست. مثلا با فعال کردن ویژگی Smart Cleaner دستگاه به نوعی رفتار اپلیکیشن‌ها و نوع برخورد شما با آن‌ها را زیر نظر می‌گیرد و با حذف کش آن‌ها کمک زیادی به روان بودن دستگاه و همچنین کاهش حافظه می‌کند.

با همه این‌ها به لطف سیستم عامل اندروید می‌توانید با نصب یک لانچر ساده حال و هوای گوشی را تغییر دهید اما خب رابط کاربری خود گوشی چیز دیگری است! ناگفته نماند که می‌توانید تم گوشی‌ را نیز تغییر دهید اما اتفاق خاصی نخواهد افتاد و انتظار معجزه نداشته باشید! تغییرات آن‌قدر جزئی هستند که شاید در ابتدا اصلا متوجه چیز خاصی نشوید!

با همه این‌ مزایا، رابط کاربری سونی نیازی به یک خانه تکانی جدی دارد. مدت نسبتا زیادی می‌شود که با همین ظاهر دست و پنجه نرم می‌کنیم و امکانات خیلی ویژه و زیادی نیز در اختیار ما نیست! در حالی‌که رقبا به‌طور جدی بر روی این قسمت مشغول کار هستند و پیشرفت‌های چشم‌گیری داشته‌اند.

قابلیت‌های خاص: همان همیشگی‌ها

ضد آب و گرد و غبار بودن، قابلیتی است که از ابتدا در پرچمداران سونی دیده بودیم؛ اکسپریا ایکس زد پریمیوم نیز از این قاعده مستثنی نیست و توانسته گواهی IP68 را کسب کند. بنابراین می‌توانید گوشی را به مدت 30 دقیقه تا عمق یک و نیم متری آب ببرید و نگران چیزی نباشید.

البته توقع نداشته باشید که در زیر آب بتوانید با گوشی کار کنید! با این‌حال با توجه به حضور کلید شاتر دوربین، می‌شود خیلی راحت زیر آب عکاسی کرد و تصاویر متفاوتی را به ثبت رساند. در تست‌های ما گوشی حتی در زیر آب (البته عمق خیلی کم!) زنگ می‌خورد و خیلی راحت متوجه برقراری تماس می‌شوید.

سونی یکی از معدود کمپانی‌هایی است که سنسور اثر انگشت را در کناره‌های گوشی و بر روی کلید پاور قرار داده است. این سنسور دقت بسیار بالایی دارد و هیچ مشکل خاصی هنگام استفاده از آن نخواهید داشت. البته اگر انگشت شما کمی خیس باشد و یا گوشی را از آب بیرون آورده باشید، خیلی خوب عمل نخواهد کرد و برای کسب بهترین نتیجه می‌بایست هم دست شما و هم خود سنسور کاملا خشک باشد.

این سنسور همچنان به صورت دو مرحله‌ای انجام وظیفه می‌کند و بر خلاف اکثر گوشی‌های بازار (حتی میان‌رده‌ها) با قرار دادن انگشت بر روی سنسور، قفل گوشی باز نخواهد شد و شما حتما می‌بایست کلید پاور را بفشارید و سپس مراحل تشخیص اثر انگشت شما آغاز خواهد شد. بنابراین انتظار نداشته باشید که همچون گوشی‌های هواوی بتوانید توسط این سنسور کار خاصی (رد کردن تصاویر در گالری و یا استفاده از منو نوتیفیکیشن) انجام دهید.

حافظه داخلی دستگاه 64 گیگابایت است که در حدود 13 گیگابایت آن را خود ایکس زد پریمیوم اشغال کرده و غیرقابل استفاده است. شما می‌توانید توسط کارت حافظه تا 256 گیگابایت دیگر به آن بیفزایید؛ البته اگر قید استفاده از سیم کارت دوم را بزنید؛ چرا که درگاه سیم کارت دوم و کارت حافظه با یکدیگر مشترک است.

ایکس زد پریمیوم سونی به نسخه پنجم بلوتوث، GPS و USB Type-C نیز مجهز است و همچنان نمی‌توانیم اینفرارد (که واقعا کاربردی است) را در این گوشی ببینیم! این را هم بگوییم که سونی گوشی جدیدش را در رنگ‌های متنوعی راهی بازار کرده تا بتواند نظر افراد با سلایق متفاوت را نیز به خودش جلب کند.

باتری: ضعیف‌تر از گذشته

اکسپریا ایکس زد سونی با این قد و اندازه‌اش تنها یک باتری 3230 میلی‌آمپر ساعتی غیر قابل تعویض را در خود جای داده است. با توجه به رقبا انتظار داشتیم که حداقل باتری حجیم‌تری را در آن ببینیم که این‌گونه نشد! شارژدهی باتری در حد نرمال است و در یک استفاده معمولی می‌توانید تا یک روز را با این گوشی سر کنید.

در بخش تنظیمات دو حالت STAMINA mode و Ultra STAMINA mode را شاهد هستیم که با فعال کردن اولی، برخی قابلیت‌های دستگاه غیر فعال شده و در نتیجه شارژدهی بیشتری خواهید داشت. در صورت استفاده از حالت اولترا نیز عملکرد دستگاه بسیار محدود خواهد شد و بسیاری از قابلیت‌ها را از دست خواهید داد اما خب شارژدهی آن به صورت قابل توجهی افزایش می‌یابد.

این گوشی از نسخه سوم شارژ سریع کوالکام بهره می‌برد و می‌توانید در 30 دقیقه‌ ابتدایی در حدود 40 درصد آن ‌را شارژ کنید. ما قصد داشتیم تا روند شارژ شدن دستگاه را به صورت کامل زیر نظر بگیریم و آن را در نموداری به شما نشان دهیم اما متاسفانه شارژری که همراه با این گوشی در اختیار ما قرار گرفته بود از شارژ سریع پشتیبانی نمی‌کرد و بنابراین ما نیز قید این کار را زدیم! باشد که کمپانی‌ها محصولاتشان را با پک کامل برای بررسی در اختیار ما بگذارند!!

سونی برای گوشی‌های جدیدش از فناوری شارژ تطبیقی Qnovo و Battery Care استفاده می‌کند که با تدابیری خاص موجب می‌شود تا فشار وارد شده بر روی باتری کمتر باشد. در نتیجه باتری این گوشی‌ها در حدود یک سال بیشتر از سایر محصولات بازار عمر می‌کنند. اما خب این را نیز در نظر بگیرید که هنگامی که باتری 90 درصد پر شود، روند شارژ شدن به شدت کاهش می‌یابد در حدی که چاره‌ای جز صبر آن هم به مدت یک ساعت برای پر شدن 10 درصد باقی مانده ندارید! در واقع شما برای یک سال عمر بیشتر باتری، باید همیشه گوشی خود را 90 درصد شارژ کنید، مگر آنکه صبر ایوب داشته باشید!

کلام آخر در بررسی اکسپریا ایکس زد پریمیوم سونی

پرچمدار جدید سونی یک گوشی کاملا مردانه‌ است. با توجه به سایز و حتی وزن آن، حداقل خانم‌ها خیلی کمتر به سمت آن خواهند رفت. اگر از علاقه‌مندان به موسیقی هستید، سرعت دستگاه برای‌تان مهم است و می‌خواهید تصاویر و ویدئوهای هنری بگیرید، اکسپریا ایکس زد سونی گزینه ایده‌آلی برای شما خواهد بود و ارزش پرداخت مبلغی در حدود 2 میلیون و 500 هزار تومان را دارد.

بررسی اکسپریا ایکس زد پریمیوم

نوشته بررسی اکسپریا ایکس زد پریمیوم سونی: تالار آینه! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی اکسپریا XA1 سونی: پر حاشیه!

بررسی اکسپریا XA1 سونی را با نگاهی به محصولات این کمپانی ژاپنی آغاز می‌کنیم. سونی ابتدا پرچمدارانش را در سری Z معرفی و راهی بازار می‌کرد. پس از مدتی این سری دوست داشتنی بازنشسته شد و نوبت به محصولاتی سطح بالا با نام X رسید. حالا مدتی می‌شود که اسمارت فون‌های میان‌رده سامورایی‌ها نیز در همین سری و با پسوند X یا XA معرفی می‌شوند. این سری دوست داشتنی آمده تا رقیبی جدی برای گلکسی A سامسونگ باشد.

پس از معرفی اکسپریا XA، سونی تصمیم گرفت تا نسخه جدیدی از آن را با نام اکسپریا XA1 وارد بازار فروش کند. این محصول مدتی است که وارد آزمایشگاه آی‌تی‌رسان شده و امروز تصمیم داریم تا نگاهی به آن داشته باشیم تا شما را بیشتر با نقاط ضعف و قوت این گوشی هوشمند آشنا کنیم. با بررسی اکسپریا XA1 سونی همراه ما باشید.


میان‌رده پرچم‌دار نما

در همان نگاه نخست، اولین چیزی که توجه همه را به این گوشی جلب می‌کند، بلندی و حاشیه‌های بالا و پایین نمایشگر است! اگر سری به جدول مشخصات اکسپریا XA1 بزنید، می‌بینید که ارتفاع آن چندان هم زیاد نیست (145 میلی‌متر) و با محصولی همچون گلکسی S8 سامسونگ تقریبا برابر است اما به دلیل عرض کمتر آن نسبت به سایر محصولات، گمان می‌کنید که با یک گوشی دیلاق طرف هستید!

این تغییر هوشمندانه (یعنی کاهش عرض و افزایش طول گوشی) موجب شده تا اکسپریای قصه امروز ما بسیار خوش دست باشد و به راحتی بتوانید توسط یک دست با آن کار کنید. البته 4 گوشه دستگاه کمی تیز طراحی شده و شاید خیلی‌ها نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.

از لحاظ ظاهر کلی این مدل بیش از آنکه شبیه نسل قبلی خود باشد به پرچم‌دار سونی یعنی اکسپریا XZ شبیه است. یعنی سونی در طراحی آن از زبان Loop Surface بهره گرفته تا نمای میان‌رده خودش را همچون پرچمدارش کرده باشد. در نگاه از رو به رو، حاشیه‌های بالا و پایین نمایشگر در ذوق‌تان خواهد زد اما در دو سمت دیگر نمایشگر حاشیه چندانی را شاهد نیستیم. در واقع سونی هرچه از چپ و راست نمایشگر کم کرده به بالا و پایین آن افزوده است!

قضیه زمانی جالب می‌شود که بدانید بخش زیرین نمایشگر هیچ‌گونه کاربرد خاصی ندارد! شاهد کلید سخت افزاری در این قسمت نیستیم و حتی لوگوی سازنده نیز به بالا انتقال یافته و عملا شما می‌بایست یک فضای اضافی در حدود یک سانتی متر را در زیر نمایشگر همیشه تحمل کنید! بالای نمایشگر،‌ با اینکه همچنان فضای اضافی زیادی دیده می‌شود اما حداقل شاهد لوگوی سونی، دوربین سلفی و سنسورهای همیشه همراه آن هستیم.

در سمت راست کلید یکپارچه صدا را می‌بینیم که بر خلاف نسل قبلی بالای کلید پاور جا خوش کرده است. بنابراین اگر انگشتان بزرگی نداشته باشید، دسترسی به آن کمی شما را با مشکل مواجه خواهد کرد. کلید هوم همچون پرچمدار جدید سونی نیست و طراحی آن شبیه به سری Z است، در نتیجه خبری از سنسور تشخیص اثر انگشت در این میان‌رده سونی نخواهد بود! اگر کمی پایین‌تر بیایید با کلید اختصاصی شاتر دوربین آشنا می‌شوید که امروزه تقریبا به دست فراموشی سپرده شده و کمتر کمپانی از آن استفاده می‌کند، اما وجود یک مزیت محسوب می‌شود.

در سمت چپ دستگاه شاهد ورودی سیم‌کارت‌ها و کارت حافظه هستیم که توسط یک محافظ پوشیده شده‌اند و برای دسترسی به آن‌ها نیازی به سوزن ندارید؛ تنها یک ناخن بلند کافی است.

در بخش بالایی اکسپریا XA1 خوشبختانه جک استاندارد صدا را می‌بینیم که در گوشه سمت چپ قرار گرفته و در کنارش میکروفون را نیز جای داده است.

وقتی تصمیم گرفتیم تا نگاهی به بخش زیرین این مدل بیندازیم، علاوه بر پورت USB Type-C در مرکز، اسپیکر XA1 را هم دیدیم! قرار گرفتن خروجی صدای اسپیکر در این قسمت تعجب خاصی ندارد اما این در حالی است که بالا و پایین نمایشگر دو قسمت همچون سایر محصولات بالارده سونی برای اسپیکر دیده می‌شود! در واقع تنها طراحی این بخش‌هاست که مشابه اسپیکر است و در حقیقت تنها اسپیکر مکالمه و میکروفون را در خود جای داده‌اند. بنابراین دل‌تان را صابون نزنید که خبری از اسپیکر استریو در این مدل نیست!

بگذارید گوشی را به پشت برگردانیم. جایی که چهره متفاوتی نداشته و همچون سایر محصولات این کمپانی‌ است. در گوشه بالا و سمت چپ دوربین را می‌بینیم که لنز آن از بدنه بیرون نزده اما آن‌ قدری بزرگ هست که خودنمایی کند. در زیر این لنز تک فلاش LED اکسپریا XA1 قرار گرفته و بازهم خبری از فلاش‌های دوگانه نیست. یک لوگوی اکسپریای زیبا در مرکز به چشم می‌خورد که جلوه خاصی را به گوشی داده است.

ضخامت اکسپریا XA1 دقیقا 8 میلی‌متر است که برای محصولی در این سطح قابل قبول است اما با توجه به اینکه سنسور اثر انگشتی در اطراف آن دیده نمی‌شود (کلا در هیچ جای گوشی دیده نمی‌شود!) سونی می‌توانست ضخامت آن‌ را چند میلی‌متری کاهش دهد.

در طراحی این گوشی از پلاستیک بهره گرفته شده و دیگر خبری از آن ترکیب فلز و شیشه هم نیست. پلاستیک به‌کار رفته در اکسپریا XA1 چندان کیفیت مطلوبی ندارد و حتی اگر خیلی سخت‌گیر باشید، می‌توانید چربی جذب شده از سر انگشتان را نیز ببینید، بنابراین ظاهرا باید همیشه آن‌ را تمیز کنید.

طراحی اکسپریا XA1 به صورت یکپارچه نیست و از بخش‌های متفاوتی تشکیل شده و مشخص نیست در صورت سقوط از ارتفاع چه بلایی بر سر گوشی بخت برگشته خواهد آمد. این را نیز در نظر بگیرید که محل اتصال بخش‌های تشکیل دهنده بدنه اصلی گوشی چسبیده به هم نیستند که محل خوبی برای جمع شدن گرد و غبار است!

به صورت کلی اکسپریا XA1 دستگاه خوش‌دستی است اما هنگام در دست گرفتن آن حس لوکس و یا خاص بودن گوشی به شما منتقل نمی‌شود و اتفاقا در همان برخورد نخست کیفیت بدنه آن را متوسط ارزیابی می‌کنید. شاید یاد و خاطره دوران دبستان برای‌تان زنده شود و گمان کنید که یک پاک‌کن چغر و بد بدن را در دست گرفته‌اید!


فقر از نوع پیکسلی

اکسپریا XA1 سونی به یک نمایشگر 5 اینچی با رزولوشن 720 در 1280 مجهز است که با توجه به رده قیمتی و کلاس آن میزان قابل قبولی نیست! با یک ضرب و تقسیم ساده به 290 پیکسل در اینچ می‌رسید که حداقل در مقایسه با رقبای هم سطح حرفی برای گفتن ندارد. با این حال هنگام انجام کارهای روزانه مشکلی از این لحاظ نخواهید داشت اما اگر بخواهید گوشی را در کنار رقبایش قرار دهید بدون شک جزئیات کمتری را مشاهده خواهید کرد.

به لطف پنل IPS LCD به‌کار رفته در این مدل مشکلی در نگاه از زوایا نخواهید داشت و همه چیز با ارفاق همان‌طوری به نمایش در می‌آید که در نگاه از رو به رو می‌بینید. کیفیت تصاویر در این مدل قابل قبول است اما آن جذابیت لازم را ندارد. رنگ‌ها خیلی پررنگ و لعاب به نمایش در نمی‌آیند و در واقع سرد و بی‌روح هستند. بنابراین انتظار خیلی بالایی از آن نداشته باشید. رنگ سفید کمی مایل به زرد نشان داده می‌شود، رنگ مشکی نیز با اینکه خیلی عمیق نیست اما همان چیزی بود که انتظار داشتیم ببینیم.

در محیط‌های خارجی و در زیر نور آفتاب خیلی نمی‌توانید بر روی اکسپریا XA1 حساب کنید! با اینکه میزان نور نمایشگر تا بیش از 500 نیت نیز بالا می‌رود اما سرد بودن رنگ‌ها عاملی است که موجب می‌شود خیلی راحت و بدون دردسر نتوانید بیرون از خانه با آن کار کنید (خصوصا اگر از پس زمینه تیره استفاده کرده باشید). میزان رفلکس نمایشگر در حد مطلوبی است؛ یعنی نه آنقدر خوب است که به افتخارش بایستیم و کلاه‌مان را برداریم و نه آنقدر بد که از گوشی بجای آینه استفاده کنیم!

نکته جالب در رابطه با نمایشگر، میزان حداقلی نور آن است. معمولا در محصولات بازار این میزان عددی یک رقمی خواهد بود اما برای اکسپریا XA1 چیزی در حدود 27 نیت است! بنابراین خیلی راحت نمی‌توانید در محیط‌های تاریک (مثلا شب‌ها قبل از خواب) مشغول چک کردن کانال‌های تلگرام شوید (!) چرا که نور نمایشگر بیش از حد زیاد است.

با همه این‌ها، عدم وجود حاشیه در دو سمت صفحه نمایش موجب شده تا خیلی راحت بتوانید با آن‌کار کنید و به تمام بخش‌های گوشی دسترسی داشته باشید. این ویژگی خصوصا برای خانم‌ها که انگشتان باریک‌تری دارند، مناسب خواهد بود.

در تنظیمات نمایشگر و از بخش Image Enhancement می‌توانید حالت نمایش تصویر را تغییر دهید و به‌عنوان مثال از همان ویژگی Supe-Vivid استفاده کنید اما تغییر آنچنانی در نمایش تصاویر به‌وجود نخواهد آمد. در بخش تنظیمات همچنین می‌توانید میزان سفیدی را نیز به صورت دل‌خواه خود تنظیم کنید.

نکته جالب در این بخش گزینه‌ای برای دسترسی سریع به دوربین با دو بار فشردن کلید پاور است! هرچه فکرش را می‌کنم قرار دادن این گزینه در بخش تنظیمات نمایشگر شاید چندان منطقی نباشد و بهتر بود که سونی آن‌را در تنظیمات دوربین قرار می‌داد. گذشته از محل قرار گیری عجیب آن، باید به این نکته توجه کنید که این دستگاه به کلید اختصاصی برای شاتر دوربین مجهز است و توسط آن بدون دردسر حتی اگر صفحه قفل هم باشد می‌توانید وارد اپلیکیشن دوربین شوید؛ بنابراین نیازی به میانبر (فشردن کلید پاور برای دسترسی به دوربین) نیست!

در ادامه تصمیم گرفتیم تا نمایشگر این مدل را با هواوی P10‌ لایت مقایسه کنیم (نمایشگر سمت چپ مربوط به محصول سونی است).


یک میان‌رده اصیل

سونی ترجیح داده تا برای این گوشی خود از چیپست مدیاتک Helio P20 استفاده کند تا بتواند ضمن کیفیت نسبی، هزینه‌های ساخت گوشی را نیز کاهش داده باشد. این چیپست از 8 هسته Cortex-A53 بهره می‌برد که چهارتای آن‌ها با فرکانس 1.6 و چهارتای دیگر با فرکانس 2.3 گیگاهرتز فعالیت می‌کنند. Mali-T880MP2 نیز به عنوان واحد گرافیکی این مدل در نظر گرفته شده است. این مجموعه سخت‌افزاری توسط 3 گیگابایت رم همراهی می‌شود که جز نقاط قوت میان‌رده جدید سونی به حساب می‌آید.

حال بیایید از مسائل تئوری فاصله بگیریم و اکسپریا XA1 را وارد آزمون‌های سخت و طاقت‌فرسای خودمان کنیم.

در مرحله نخست به سراغ بنچمارک معتبر و محبوب AnTuTu رفتیم. پس از کش و قوس‌های فراوان بالاخره امتیاز نه‌چندان خوب 59604 بر گردن این گوشی آویخته شد. با دیدن چنین امتیازی می‌توانید رسما به میان‌رده بودن آن پی ببرید.

سپس از Quadrant استفاده کردیم که حاصل کار این گوشی با اصالت را در زیر شاهد هستید.

در نهایت برای سنجش واحد گرافیکی از Bonsai بهره گرفتیم.

هنگام گشت و گذار در منوها شاهد لگ زدن دستگاه نبودیم. با این حال در برخی بخش‌ها همچون گالری می‌بایست کمی صبر داشته باشید تا پردازش‌های لازم انجام شود. به‌عنوان مثال برای لود شدن تصویری که با خود گوشی گرفته بودیم در حدود 10 تا 15 ثانیه دندان بر جگر گذاشتیم تا اکسپریا XA1 عزیز تصویر نهایی را به نمایش بگذارد. در دنیای امروزی و با این پردازنده‌های سریع چنین صبر و تحملی حتی از ایوب نیز برنخواهد آمد!

اگر گیمر هستید مشکل خاصی با این مدل نخواهید داشت. گیم‌ها خوب و روان اجرا می‌شوند و حتی دمای گوشی نیز آن‌طور که باید و شاید بالا نمی‌رود. با این همه نباید انتظار کیفیت بالایی داشته باشید چرا که با یک محصول میان رده طرف هستید.


چشم جهان‌بین

سونی معمولا برای محصولات سری X خود چه در رده پرچم‌دارها و چه در محصولات میان‌رده، از دوربین‌های باکیفیتی استفاده می‌کند. در واقع یکی از نقاط قوت این سری دوست‌داشتنی دوربین آن‌هاست. اکسپریا XA1 نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست و حالا به لطف چیپست مدیاتک به یک دوربین 23 مگاپیکسلی با لنز 24 میلی‌متری و گشادگی دیافراگم F/2.0 مجهز شده است. این دوربین توسط یک فلاش LED خشک و خالی همراهی می‌شود.

به طور کلی لنز به‌کار رفته در این مدل تقریبا همانی است که در پرچمداران سابق سونی دیده‌ بودیم. کیفیت تصاویر گرفته شده با این دوربین در حد مطلوبی قرار دارد و حتی می‌توان گفت که سطحش نسبت به محصولات میان‌رده بالاتر است. اما همچون گذشته برای دسترسی به حداکثر میزان رزولوشن دوربین می‌بایست از نسبت تصویر 4 به 3 استفاده کنید. این در حالی است که اکثر افراد از نسبت تصویر 16 به 9 بهره می‌گیرند که در این حالت تصاویر به صورت 20 مگاپیکسلی ذخیره می‌شود.

در رابط کاربری دوربین شاهد بخش متفاوت و خاصی نیستیم. همچنان با یک رابط ساده طرف هستید که همه چیز را در اختیار شما می‌گذارد. می‌توانید از AR Effect استفاده کنید و کلی جک و جانور را به تصویر خودتان بیفزایید و یا از طریق Sound Photo بر روی عکسی که می‌گیرید، صدا ذخیره کنید. عکاسی پانوراما و افزودن افکت به تصاویر نیز که این روزها در هر اسمارت فونی یافت می‌شود. جدای از این‌ها می‌توانید از حالت عکاسی دستی نیز سود ببرید و خودتان پارامترهای موجود نظیر میزان سفیدی، فوکوس و… را تغییر دهید. در این حالت حتی می‌توان سرعت شاتر را نیز بر روی چیزی در میان 1 تا 4000/1 ثانیه تنظیم کرد.

بررسی اکسپریا XA1

با این همه سونی فوکوس لیزری را بر روی این محصول خود قرار نداده و همین امر موجب شده تا شاهد فوکوس خیلی سریع و دقیقی نباشیم. گاهی اوقات دستگاه جان می‌کند تا بر روی یک سوژه فوکوس کند، خصوصا اگر به آن نزدیک باشید و یا اینکه سوژه مورد نظر در حال حرکت باشد. البته قابلیتی با نام Object Tracking در این محصول گنجانده شده که توسط آن می‌توانید مشخص کنید که فوکوس همیشه بر روی یک جسم خاص اعمال شود. در این حالت حتی با جابجایی سوژه نیز فوکوس به صورت اتوماتیک بر روی آن خواهد بود. هرچند که این ویژگی به خوبی سایر محصولات هم‌رده نیست.

نکته مثبت در رابطه با اکسپریا XA1 حضور کلید اختصاصی شاتر دوربین است که به صورت دو مرحله‌ای بوده و می‌توانید توسط آن علاوه بر ثبت عکس، فوکوس را نیز اعمال کنید.

جزئیات تصاویر ثبت شده با این گوشی به خوبی ثبت می‌شوند و پردازش‌های نرم‌افزاری کمی روی آن‌ها صورت می‌گیرد؛ در نتیجه شاهد تصاویری نزدیک به واقعیت هستیم. اگر در محیطی با نور کافی عکاسی کنید، مشکل خاصی پیش روی‌ شما نخواهد بود اما در شب و محیط‌های تاریک در تصاویر نویز‌های نسبتا زیادی را شاهد هستیم. با این حال فلاش دستگاه نیز در این شرایط به کمک اکسپریا می‌آید اما خب توقع چندان زیادی نمی‌توان داشت. با همه این‌ها با توجه به رده‌ای که اکسپریا XA1 در آن قرار گرفته می‌توان نمره قبولی را به دوربین آن داد.

در ادامه می‌توانید تصاویر گرفته شده با دوربین این گوشی در شرایط مختلف را ببینید:

دوربین اکسپریا XA1 می‌تواند به صورت 1080p و با نرخ 30 فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کند و خبری از فیلم‌برداری 4K نیست. در تستی که ما گرفتیم کیفیت تصاویر راضی‌کننده بود. جزئیات در حد مطلوبی به ثبت می‌رسد و رنگ‌ها کمی پررنگ و لعاب‌تر از واقعیت هستند که خب به جذابیت ویدئو می‌افزاید. کیفیت ضبط صدا نیز راضی کننده بوده و حتی اگر در یک خیابان شلوغ مشغول صحبت کردن باشید صدای شما به خوبی ضبط شده و قابل شنیدن است.

تنها نقطه ضعف مربوط به لرزش‌های تصویر می‌شود. در واقع اگر مشغول راه رفتن باشید و بخواهید فیلم بگیرید، ویدئو ثبت شده علی‌رغم کیفیت بالا اما دارای لرزش‌های نسبتا زیادی است تا جایی که شاید قید دیدن ویدئو را بزنید. به صورت اپتیکال که خبری از لرزش‌گیر نیست و این مورد نیز به صورت دیجیتالی خیلی خوب عمل نمی‌کند.

اکسپریا XA1 به یک دوربین سلفی 8 مگاپیکسلی نیز مجهز است. این دوربین تنها با نسبت 4 به 3 می‌تواند با این میزان عکس‌برداری کند و اگر بخواهید از نسبت 16 به 9 استفاده کنید، تصاویر شما 5 مگاپیکسلی خواهند بود. در تست‌هایی که ما داشتیم کیفیت تصاویر در حد مطلوبی بودند و می‌توان روی این مدل برای سلفی گرفتن حساب کرد.

تصویر 8 مگاپیکسلی با نسبت 4 به 3

دوربین می‌تواند چهره شما را تشخیص دهد اما خبری از فوکوس دستی نیست! در شرایط نرمال همه چیز خوب است اما اگر بخواهید در محیط‌های کم‌نور و یا در شرایطی که نور پشت سر شما باشد، عکاسی کنید؛ همه چیز متفاوت خواهد بود. تصویر یا تاریک می‌شود و یا آن‌ قدر نویز دارد که نمی‌شود اسمش را عکس گذاشت! بنابراین اگر می‌خواهید در شرایط معمولی عکاسی کنید و آن را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید، اکسپریا XA1 محصول مناسبی خواهد بود. ناگفته نماند که با دوربین دوم می‌توانید به صورت فول‌ اچ‌دی هم فیلم‌برداری کنید.

تصویر 5 مگاپیکسلی با نسبت 16 به 9


شیک و ساده

اکسپریا XA1 به صورت پیش‌فرض از اندروید 7 بهره‌مند است. رابط کاربری دستگاه، همان چیزی است که پیش‌تر در محصولات سونی و به خصوص سری X دیده بودیم. در این رابطه شما به منو برنامه‌ها دسترسی دارید و در صورتی که در صفحه اصلی از بالا به پایین سوایپ کنید، برنامه‌هایی را که بیشتر استفاده کرده‌اید، خواهید دید و همچنین می‌توانید به جستجو میان اپلیکیشن‌ها نیز بپردازید.

این رابط کاربری از لحاظ ظاهری شیک و ساده بوده و تا حد زیادی شبیه رابط اندروید خالص است. خصوصا اگر بخواهید از منو نوتیفیکیشن استفاده کنید. نکته جالب عدم دسترسی به گزینه تنظیم اتوماتیک نور نمایشگر در این منو است. برای این منظور می‌بایست به بخش تنظیمات بروید. رابط کاربری سونی تا حدی نیز هوشمندتر از گذشته شده است. به عنوان مثال شما می‌توانید با توجه به زمان و یا مکان خاصی از دستگاه بخواهید که کار مشخصی را انجام دهد. مثلا شب‌ها نور صفحه را کاهش دهد و یا گوشی را بر روی سایلنت بگذارد که در نوع خود جالب است.

سونی تنها به برنامه‌های پیش‌فرض اندروید بسنده نکرده و خودش دست‌ به کار شده تا برنامه‌هایی اختصاصی برای نمایش تصاویر و یا پخش موزیک‌ها در اختیار داشته باشد. آیکون برنامه‌ها نیز با دقت خاصی طراحی شده و ظاهری هماهنگ با سایر بخش‌ها دارد.


صدا خفه‌کن

بعد از آنکه سونی فریب‌مان داد و در ظاهر نشان داد که از اسپیکر استریو در بالا و پایین نمایشگر استفاده می‌کند اما در باطن تنها یک اسپیکر کوچک در زیر را شاهد هستیم، گمان کردیم که لااقل با تک اسپیکر خوبی روبه‌رو شویم. بلندی صدای آن با ارفاق راضی‌کننده است اما کیفیت مطلوبی ندارد. صدا بیس لازم را نداشته و خیلی زیر به گوش شما می‌رسد.

برای تست، هدفون این مدل در اختیار ما نبود اما با هدفون استانداردی که خودمان همیشه استفاده می‌کنیم خروجی صدای اکسپریا XA1 اصلا خوب نبود! علاوه بر کیفیت خیلی معمولی، بلندی صدا نیز در هدفون چنگی به دل نمی‌زند. اگر هدفون را بر روی گوش دوست‌تان بگذارید تنها سوالی یک کلمه‌ای از او می‌شنوید: “آخرشه؟!”

به طور کلی اگر خیلی به موسیقی علاقه‌مند هستید و قصد دارید مدام با گوشی خود به موزیک گوش دهید، اکسپریا XA1 محصول مناسبی نخواهد بود.

بررسی اکسپریا XA1


عاری از قابلیت

تا پیش از این ویژگی ضد آب و گرد و غبار بودن را مهر کرده بودیم و به پای محصولات سونی می‌زدیم؛ اما ظاهرا سری X خیلی علاقه‌ای به شنا کردن ندارند و محصولات این سری اکثرا فاقد این ویژگی هستند. اکسپریا XA1 نیز از این قاعده مستثنی نیست و نتوانسته گواهی‌های لازم برای غوطه‌ور شدن در آب را کسب کند.

حالا دیگر اکثر محصولات موجود در بازار به سنسور اثر انگشت مجهز هستند اما سونی حتی چنین ویژگی را نیز از این مدل دریغ کرده است تا با یک گوشی عاری از قابلیت طرف باشیم.

با همه این‌ها اکسپریا XA1 می‌تواند از دوسیم کارت به صورت همزمان فعال استفاده کند و در کنار آن‌ها حتی می‌توانید تا 256 گیگابایت دیگر به حافظه داخلی 32 گیگابایتی آن از طریق کارت حافظه بیفزایید. این مدل همچنین به USB Type-C نیز مجهز بوده و هنگام کار با آن می‌توانید از NFC نیز استفاده کنید. همچون اکثر محصولات امروزی اکسپریای قصه ما نیز در رنگ‌های متفاوتی در بازار یافت می‌شود.


میان‌رده کم حجم

اکسپریا XA1 علی‌رغم افزایش سایز اما همچنان از یک باتری 2300 میلی‌آمپری سود می‌برد. با دیدن حجم آن گمان نمی‌کردیم که این گوشی شارژدهی قابل قبولی داشته باشد اما این محصول به لطف پردازنده کم مصرف و نمایشگر HD با یک‌بار شارژ کامل می‌تواند تا یک روز کاری دوام بیاورد.

ما به شارژر این مدل دسترسی نداشتیم اما با شارژر 1.8 آمپری خودمان برای فول شارژ شدن اکسپریا XA1 در حدود 3 ساعت به زمان نیاز داشتیم! البته در 2 ساعت ابتدایی 90 درصد باتری شارژ می‌شود و پر شدن 10 درصد باقی‌مانده یک ساعتی ادامه خواهد داشت! در واقع فناوری Qnovo Adaptive Charging موجب می‌شود تا باتری دستگاه یک سال عمر بیشتری داشته باشد اما خب ظاهرا همیشه باید قید 10 درصد شارژ را بزنید مگر آنکه برای فول شارژ شدن دستگاه مقداری علف در زیر پای خود حس کنید.


کلام آخر در بررسی اکسپریا XA1 سونی

میان‌رده جدید سونی علی‌رغم تمام کاستی‌هایش دارای نقاط قوت قابل توجهی نیز هست. شما با پرداخت مبلغی در حدود یک میلیون تومان، صاحب یک محصول خوش‌دست می‌شوید که دوربین خیلی خوبی دارد. بنابراین به نظر می‌رسد که این محصول برای خانم‌ها و سلفی گرفتن‌های وقت و بی‌وقت‌شان گزینه خوبی باشد.

نوشته بررسی اکسپریا XA1 سونی: پر حاشیه! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی لپ‌تاپ MSI GE62 7RE: ایده‌آل برای بازی!

بررسی لپ‌تاپ MSI GE62 7RE: ایده‌آل برای بازی!

MSI یک کمپانی تایوانی تولیدکننده قطعات کامپیوتری است که فعالیت خود را در سال ۱۹۸۶ آغاز کرد. اکثر مردم دنیا و به‌خصوص ما ایرانی‌ها MSI را با مادربوردهایش می‌شناسیم؛ اما این کمپانی علاوه بر ساخت قطعات کامپیوتری، در دنیای لپ‌تاپ‌ها نیز برای خود جایگاهی به دست آورده است. اگر نگاهی به تولیدات این شرکت بیندازید، متوجه می‌شوید که MSI تمرکز اصلی‌اش را بر روی لپ‌تاپ‌های گیمینگ قرار داده و قصد دارد با کنسول‌های بازی وارد جنگ شود. در این بین لپ‌تاپ‌های سری GE این کمپانی آمده‌اند تا علاوه بر اجرای بدون نقص بازی‌ها، بتوانند دل کاربران خانگی را نیز بربایند.

چندی پیش لپ‌تاپ گیمینگ GE62 7RE از سری Apache Pro ساخته همین کمپانی وارد آزمایشگاه آی‌تی‌رسان شد و فرصتی دست داد تا با این اژدهای خشمگین از نزدیک آشنا شویم. اگر می‌خواهید بدانید که این محصول خاص چه چیزی در چنته دارد، با ما همراه باشید.

طراحی و کیفیت ساخت

علاوه بر سخت افزار قدرتمند، یکی از ویژگی‌های لپ‌تاپ‌های گیمینگ ظاهر خشن (بخوانید، مردانه!) آن‌هاست. ام‌اس‌آی نیز که یکی از تولیدکنندگان برتر این دسته از محصولات به شمار می‌آید، این موضوع را دانسته و تمام هنرش را در ساخت GE62 به کار بسته است. هنگامی که برای نخستین بار این مدل را می‌بینید، در می‌یابید که با یک لپ‌تاپ متفاوت رو به رو هستید. اما در همین نگاه اولیه ضخامت بیش از حد دستگاه کمی در ذوق‌تان خواهد زد.

بخش پشتی نمایشگر لپ‌تاپ نقش و نگارهایی را به خود می‌بیند و درست در قسمت بالایی و مرکز آن شاهد نامی از MSI و لوگوی Gaming Series هستیم. این لوگو همچون محصولات اپل و برخی مدل‌های ایسوس با روشن شدن دستگاه نورانی خواهد شد و اگر در محیطی تاریک مشغول کار با دستگاه باشید، اژدهای خشمگین MSI نخستین چیزی است که به چشم می‌آید. خود لوگو، خطوط اطراف آن و صد البته رنگ بندی دستگاه به نوعی است که یاد و خاطره محصولات فراری در ذهن‌تان زنده می‌شود! بله درست خواندید؛ اگر از بالا به بخش پشتی لپ‌تاپ بنگرید، گمان می‌کنید که با کاپوت یک خودرو طرف هستید!

این کمپانی تایوانی در ساخت محصول خاص و گیمینگش از آلومینیوم برس خورده و پلاستیک بهره گرفته است، به نوعی که در پشت نمایشگر و اطراف کیبورد شاهد استفاده از آلومینیوم و در بخش اطراف نمایشگر و شاسی با پلاستیک رو‌به‌رو هستیم. کمپانی سازنده در طراحی این مدل از رنگ‌های مشکی و قرمز بهره گرفته و آن ‌را تنها در همین یک رنگ عرضه می‌کند.

ظاهر کلی دستگاه مستطیل شکل نیست که همین مسئله کمک شایانی به خشن بودن آن کرده است. وزن این لپ‌تاپ در حدود 2.4 کیلوگرم است که خب برای محصولی گیمینگ با نمایشگر 15.6 اینچی چندان هم زیاد نیست اما با توجه به اینکه گیمرها از لوازم جانبی زیادی استفاده می‌کنند، می‌توان اینگونه گفت که این محصول قابلیت جابه‌جایی زیادی ندارد؛ چرا که اگر قرار باشد مدام در حال جابه‌جا کردن بیش از ۶ و یا شاید ۷ کیلوگرم لپ‌تاپ آن‌هم برای بازی کردن باشید، دیگر نیازی نیست به باشگاه بروید!

ناگفته نماند که نمایشگر دستگاه کمی بیش از اندازه سنگین است و حتی برای باز کردن آن شاید لازم باشد که از هر دو دست خود کمک بگیرید. با این حال نباید نگران شکسته شدن آن باشید چرا که لولاهای نمایشگر خیلی قرص و محکم سر جایشان قرار گرفته‌اند و ظاهرا به این راحتی‌ها سنگر را خالی نمی‌کنند!

کیفیت ساخت دستگاه بسیار بالاست. به خصوص هنگام لمس بدنه فلزی، آن حس خاص و متفاوت به شما القا می‌شود و حتی اگر لپ‌تاپ را روشن هم نکنید از ظاهر و کیفیت ساخت بالایش پیداست که با یک محصول بالارده طرف هستید. با همه این تعریف و تمجید‌ها نباید از برجای ماندن اثر انگشت بر روی بدنه دستگاه چشم پوشی کرد. تاکنون تعداد زیادی از محصولات این کمپانی معتبر تایوانی را بررسی کرده‌ایم و تقریبا تمام آنها چنین مشکلی را داشته‌اند و خیلی زود و در یک استفاده کوتاه مدت، با شما یک لپ‌تاپ کثیف رو به رو می‌شوید! جا دارد که این کمپانی فکری نیز به حال این بخش بکند تا حداقل مجبور نباشیم همچون شاگرد شوفرها لنگی را به دست بگیریم و مدام لپ‌تاپ دلبندش را تمیز کنیم!

اقلام همراه دستگاه

همراه با این لپ‌تاپ گیمینگ، یک شارژر نسبتا بزرگ ۱۹.۵ ولت با شدت جریان ۷.۷ آمپر عرضه می‌شود که خب از جمله اقلام همراه تمامی لپ‌تاپ‌های موجود در بازار است. علاوه بر دفترچه‌های راهنما و دستمال مخصوص، شاهد یک ماوس نسبتا خوب نیز هستیم. اطلاعات خاصی در رابطه با این ماوس در دسترس نیست و حتی ظاهر خشن و شبیه به ماوس‌های گیمینگ را هم ندارد و صرفا یک ماوس ساده و معمولی است که کارتان را راه بیندازد. در هر جایی می‌توانید از این ماوس استفاده کنید و بر روی سطوح صاف و شیشه‌ای نیز عملکرد خوبی دارد.

همچون اکثر لپ‌تاپ‌های امروزی، همراه با این محصول نیز درایورهای آن عرضه نمی‌شود. با اینکه می‌توانید به‌راحتی همه آن‌ها را از طریق وب‌سایت MSI دانلود کنید اما خب با توجه به سرعت و  قیمت اینترنت بسیار فضایی کشورمان، مسلما همه ما ترجیح می‌دهیم تا با یک DVD ساده درایورهای لپ‌تاپ را نصب کنیم. شاید اگر MSI درایورها را با لپ‌تاپ گیمینگش عرضه می‌کرد، همچون ایسوس فاتحه‌ای برای پدر و مادرش می‌فرستادیم.

کیبورد و تاچ‌پد

این مدل دارای یک کیبورد ۱۰۲ دکمه‌ای است که از ساختار جزیره‌ای تبعیت می‌کند. در سمت راست کیبورد شاهد کلید‌های Numpad یا به اصطلاح ماشین‌حسابی نیز هستیم. کلیدها ارتفاع کمی نسبت به بدنه دستگاه دارند و خیلی قرص و محکم سر جایشان قرار گرفته‌اند. بر روی کلیدهای این کیبورد نیز حروف پارسی نقش بسته تا دیگر نیازی به خرید برچسب‌ برای اضافه کردن این ویژگی به لپ‌تاپ نداشته باشید. در سمت چپ این کیبورد بر خلاف اکثر محصولات امروزی کلید ویندوز دیده نمی‌شود و این کلید به سمت راست منتقل شده است. دلیل این کار نیز به گفته ام‌اس‌آی برای کنترل بهتر گیمر بر روی کلیدها و استفاده بهتر و راحت‌تر از کلید پرکاربرد CTRL هنگام بازی است.

با این حال اگر این محصول را صرفا برای گیم می‌خواهید، این تغییر بسیار سودمند خواهد بود اما اگر سر و کارتان با کلید ویندوز بیش از حد معمول است چند روزی طول می‌کشد تا به جای متفاوت آن عادت کنید. با اینکه کلیدها از طرح لبخندی برخوردار نیستند و صاف و تخت دیده می‌شوند اما تایپ با آن‌ها لذت بخش است و از این بابت مشکلی نخواهید داشت.

در زیر هرکدام از این کلیدها شاهد یک LED رنگی هستیم که MSI قابلیت شخصی‌سازی بسیار زیادی برای آن در نظر گرفته است. شما می‌توانید نور پس‌زمینه کلید‌ها را به دلخواه خود تنظیم کنید. این تنظیم تنها به سطح روشنایی آنها مربوط نمی‌شود بلکه شما می‌توانید نور کلیدهای پس‌زمینه را در حالت تک‌رنگ، دو رنگ و سه رنگ تنظیم کنید. حتی حالتی نیز در آن گنجانده شده که کلیدها با یک برنامه ویژه به صورت متناوب رنگ‌های متفاوتی را به نمایش می‌گذارند. این تنظیمات توسط نرم افزار SteelSeries Engine صورت می‌گیرد. شما حتی این امکان را دارید که نور پس زمینه کیبورد را با میزان صدا هماهنگ کنید، به طوریکه به تغییرات صدا واکنش نشان دهد.

نور پس زمینه این کیبورد به صورت کلی به سه بخش تقسیم می‌شود و شما این قابلیت را دارید تا آن‌را با برخی بازی‌ها هماهنگ کنید. به عنوان مثال می‌توانید مشخص کنید که میزان خون شما در بازی کانتر استریک توسط نور پس زمینه به نمایش درآید. این قابلیت به گیمر کمک می‌کند تا تسلط کافی بر بازی داشته باشد و بدون توجه به علائم بازی و تنها از طریق نور پس زمینه کیبورد، از دارایی‌هایش آگاه شود. شاید بتوان این قابلیت را به بخش نورانی گیم‌پدهای پلی استیشن ۴ نیز مرتبط دانست؛ در آنجا نیز LED موجود در برخی بازی‌ها نقشی فراتر از تصور را بازی می‌کنند.

در بالای کیبورد شاهد ۳ دکمه دیگر هستیم که یکی از آن‌ها همان کلید پاور همیشگی لپ‌تاپ‌هاست و دو دکمه دیگر که به صورت یکپارچه طراحی شده‌اند، مربوط به تغییر رنگ نور پس زمینه و کنترل فن دستگاه می‌شوند.

از کیبورد که بگذریم به تاچ‌پد دستگاه می‌رسیم که در بهترین جای ممکن و درست در زیر کیبورد جای خوش کرده و طراحی آن کاملا هماهنگ با بدنه دستگاه است. این تاچ‌پد چند میلی‌متری در بدنه لپ‌تاپ فرو رفته و بر خلاف اکثر مدل‌های امروزی با کلید‌های یکپارچه همراه نیست که خب البته برای یک گیمر شاید یکپارچه نبودن خودش یک مزیت باشد! کار با تاچ‌پد آن‌گونه که باید و شاید لذت بخش نیست چرا که شاهد کمی زبری بر روی سطح آن هستیم و ممکن است مقداری طول بکشد تا به آن عادت کنید. با این حال ما که خیلی زود قید تاچ‌پد‌ را زدیم و از ماوس استفاده کردیم.

پورت‌ها و اتصالات

از آنجایی که مهم‌ترین مزیت لپ‌تاپ‌ها توانایی حمل و نقل آن‌هاست در نتیجه حداقل انتظارمان این است که با مجموعه کاملی از پورت‌ها مواجه باشیم تا هنگام جا‌به‌جایی آن، دست به دامان لوازم جانبی جهت تکمیل پورت‌ها نشویم. البته در لپ‌تاپ‌های گیمینگ معمولا پورت‌ها و نحوه چیدمان‌شان کمی متفاوت است. در سمت راست این مدل و در بالاترین قسمت، شاهد محلی برای اتصال پورت شارژر هستیم، کمی پایین‌تر از آن نیز به ترتیب با یک کارت خوان SD، پورت USB 2.0 و درایو بلوری دستگاه رو‌به‌رو می‌شویم.

سمت چپ شلوغ‌ترین قسمت در اطراف این اژدهای تایوانی است. در این قسمت شاهد یک پورت LAN، خروجی تصویر HDMI ،DisplayPort، دو پورتUSB 3.0، جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون و میکروفون هستیم. در میان آن‌ها نیز یک پورت USB Type-C به چشم می‌خورد که در واقع یک حرکت هوشمندانه از سوی MSI به حساب می‌آید. با همه این‌ها دیگر خبری از پورت‌هایی همچون eSATA و یا VGA در این محصول نیست.

اگر از بالا به بدنه دستگاه بنگرید، LED‌های نشان‌دهنده وضعیت دستگاه را نخواهید دید اما در نگاه از روبه‌رو و درست در زیر تاچ‌پد، سه LED آبی رنگ جای خوش کرده‌اند که وضعیت باتری، وای‌فای و هارد دیسک را نشان می‌دهند. پشت دستگاه نیز تنها خروجی هوای فن‌های دستگاه هستند که خودنمایی می‌کنند.

نمایشگر

نمایشگر یکی از اصلی‌ترین قسمت‌های یک لپ‌تاپ و به طور کلی یک وسیله دیجیتالی است. این کمپانی تایوانی نیز برای نمایشگر لپ‌تاپش سنگ تمام گذاشته است. MSI GE62 از یک نمایشگر 15.6 اینچی Full HD سود می‌برد که توسط یک روکش مات پوشیده شده است. این صفحه نمایش از نوع TN بوده و سرعت نوسانی 60 هرتزی دارد که با توجه به قدرت کارت گرافیکی، قابل قبول به نظر می‌رسد.

میزان رفلکس نمایشگر در حد قابل قبولی است و هنگام کار با آن، در و دیوار اطراف‌تان را نخواهید دید. از جمله ویژگی‌های یک نمایشگر این است که زاویه دید مطلوبی داشته باشد که لپ‌تاپ خشن قصه امروز ما چنین ویژگی‌ را در خود گنجانده و بجز کمی رنگ پریدگی در زوایای باز مشکل دیگری نخواهد داشت و می‌توانید بر روی آن حساب باز کنید.

میزان روشنایی نمایشگر در حد مطلوبی است اما برای یک لپ‌تاپ گیمینگ قرار دادن یک سنسور نور محیط، کوچک‌ترین کاری بود که MSI‌ می‌توانست انجام دهد، اما نداد. در واقع شما برای تنظیم نور نمایشگر می‌بایست از همان روش‌های گذشته و استفاده از کلیدهای ترکیبی اقدام کنید و خود دستگاه این‌کار را به صورت خودکار انجام نمی‌دهد. هنگام گشت و گذار در برنامه‌های اختصاصی تایوانی‌ها برای این لپ‌تاپ، چشم‌مان به True Color افتاد. توسط این اپلیکیشن می‌توانید رنگ نمایشگر را متناسب با شرایط خاص تغییر دهید. به عنوان مثال هنگام تماشای ویدیو و یا انجام بازی نمایشگر به گونه‌ای تنظیم می‌شود که بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد. در بخشی دیگر نیز می‌توانید میزان نور آبی نمایشگر را تنظیم کنید تا چشمان‌ شما هنگام کار با لپ‌تاپ خسته نشود.

سخت‌افزار

وقتی به یک لپ‌تاپ لقب گیمینگ را می‌دهند، اینکه از آن یک سخت افزار قدرتمند را بخواهیم انتظار بی‌جایی نیست. ام‌اس‌آی نیز بهترین سخت افزار ممکن را برای این مدل در نظر گرفته است.  Intel Core i7 7700HQ با چهار هسته پردازشی به عنوان مغز متفکر این اژدهای خشمگین انتخاب شده است. فرکانس هسته‌های این پردازنده قدرتمند هنگامی که در حالت توربو قرار بگیرد تا 3.8 گیگاهرتز ناقابل افزایش می‌یابد. البته در حالت مصرف بهینه انرژی نیز این هسته‌ها بر روی 800 مگاهرتز تنظیم می‌شوند تا انرژی کمتری مصرف کنند. این چهار هسته در کنار پردازنده گرافیکی Intel HD Graphics 630 جای خوش کرده‌اند که البته در یک لپ‌تاپ گیمینگ شاید هیچ‌وقت نیازی به استفاده از آن نباشد.

معمولا میان کارت‌های گرافیکی ساخت انویدیا و AMD این جیفورس‌های انویدیا هستند که خودشان را در دل گیمرها جا می‌کنند. ام‌اس‌آی نیز برای بدست آوردن دل هوادارانش ازGeforce GTX1050 Ti  ساخت انویدیا استفاده کرده است. این کارت گرافیکی با فناوری 14 نانومتری ساخته شده و سرعت هسته آن 1493 مگاهرتز است که در حالت توربو می‌توان تا 1620 مگاهرتز بر روی آن حساب کرد.

به این مجموعه سخت افزاری قدرتمند ۱۶ گیگابایت حافظه رم DDR4 و 256 گیگابایت SSD را نیز اضافه کنید تا زبانه کشیدن آتش از دهان این اژدهای خشمگین را ببینید. با اینکه SSD قرار گرفته بر روی این لپ‌تاپ فوق‌العاده سریع عمل می‌کند اما کمپانی سازنده یک هارد ۱ ترابایتی با سرعت ۷۲۰۰ دور در دقیقه را نیز بر روی این لپ‌تاپ قرار داده تا رسما حجت را بر او (و شما!) تمام کند و دیگر از لحاظ ذخیره سازی نیز مشکلی نداشته باشید.

ام‌اس‌آی برای این مدل از قابلیت‌های ویژه و اختصاصی خودش نیز بهره گرفته تا راحتی را برای کاربرانش به ارمغان آورد. یکی از این قابلیت‌های ویژه،  Shift نام دارد که توسط آن می‌توانید به راحتی وضعیت لپ‌تاپ را مشخص کنید. در صورتی که وضعیت را بر روی حالت Echo تنظیم کنید، لپ‌تاپ اجازه افزایش قدرت را ندارد و دمای آن نیز بالا نخواهد رفت. اگر قصد استفاده از حالت Sport را داشته باشید، در واقع اجازه داده‌اید که لپ‌تاپ از حداکثر قدرت گرافیکی و پردازشی خودش استفاده کند. حالتی دیگر با نام Comfort برای آن در نظر گرفته شده که وضعیت دستگاه را در حالت متعادل نگه می‌دارد. برای تعیین وضعیت نیز نیازی نیست که شاخ غول بشکنید و این کار در هر جایی و با استفاده از کلید‌های ترکیبی مشخص شده بر روی کیبورد قابل انجام است (Fn + F7).

توانایی اجرای بازی‌ها

با توجه به قدرت سخت‌افزاری بالای این مدل و همچنین به دوش کشیدن نامی همچون گیمینگ، تصمیم گرفتیم تا یک بازی گرافیکی با نام   CoD: Black Ops 3را بر روی آن به اجرا درآوریم و اژدهای خشمگین MSI را به چالش بکشیم. در ابتدا همه چیز خیلی خوب پیش می‌رفت اما با بالا رفتن هیجان بازی، دمای دستگاه نیز بالا می‌رفت. بیشترین دما در بخش میانی و کمی بالاتر از تاچ‌پد احساس می‌شد اما هیچ‌گاه شاهد لگ و یا افت فریم خاصی نبودیم. با توجه به سایز بزرگ دستگاه، فن‌ها و تکنولوژی‌هایی که برای خنک‌سازی این مدل در نظر گرفته شده، به شخصه انتظار داشتم که دما کنترل شود و بیش از حد بالا نرود اما چنین نبود. اگر با استفاده از کلید اختصاصی، فن‌های دستگاه را در بهترین وضعیت خود قرار دهید، با اینکه کمی از حرارت دستگاه کاسته می‌شود اما صدای فن‌ها آنقدری آزاردهنده می‌شود که توجه هر رهگذری را به خود جلب کند.

گرمای ایجاد شده مانعی برای بازی کردن شما نخواهد بود و از این بابت مشکل خاصی نخواهید داشت. اما اگر بجای ماوس از تاچ‌پد برای بازی کردن استفاده می‌کنید ممکن است در دراز مدت با توجه به گرمایی که در این قسمت احساس می‌شود قید بازی را بزنید! ناگفته نماند که در سمت چپ تاچ‌پد همیشه گرما احساس می‌شود، حتی اگر مشغول بازی کردن نباشید و لپ‌تاپ در یک گوشه روشن مانده باشد!!

دمای سیستم در هنگام اجرای بازی

اسپیکر

شاید بتوان بدون اغراق یکی از نقاط قوت این محصول را اسپیکرهای آن دانست. جایی که MSI برای آن از هیچ تلاشی فروگذار نبوده و از ۴ اسپیکر فوق‌العاده قدرتمند به همراه یک ساب‌ووفر 3 واتی (که در کف قرار گرفته) استفاده کرده است. محل قرارگیری ‌آن‌ها در دو سمت لپ‌تاپ و زیر آن‌ است و در صورتی که چیزی مانع خروج صدای آن‌ها نشود، می‌توانید با این لپ‌تاپ کوچک یک مهمانی به راه بیندازید و مجلس را گرم کنید! این اسپیکرها که توسط کمپانی دانمارکی Dynaudio ساخته شده‌اند از کیفیت و قدرت بسیار خوبی برخوردارند و هیچ عیبی به آنها وارد نیست. تنها در صداهای بالا کمی از بیس کاسته می‌شود که خب برای محصولی که در رده لپ‌تاپ‌هاست نقطه ضعف به شمار نمی‌رود (سیستم صوتی خودرو که نیست!).

در کنار این اسپیکرها MSI‌ نیز خودی نشان داده و از اپلیکیشن Nahimic برای این مدل بهره گرفته که کار اصلی آن تحویل دادن صدایی ۷.۱ کاناله و شبیه سازی شده به کاربر است.

با همه این‌ها اگر شما یک گیمر حرفه‌ای باشید مسلما استفاده از هدست‌های گیمینگ را ترجیح می‌دهید (با توجه به صدای زیاد سیستم خنک کننده) و بنابراین با فناوری Audio Boost 2 خروجی صدای مطلوبی را نیز شاهد خواهید بود.

قابلیت‌های نرم‌افزاری

معمولا کمپانی‌های سازنده در لپ‌تاپ‌های امروزی بیش از هر چیز به سخت‌افزار توجه می‌کنند و کمتر پیش می‌آید که یک کمپانی بر روی بخش نرم‌افزاری محصولش کار کند. با این حال MSI علاوه بر سخت‌افزار، قابلیت‌های خاص نرم‌افزاری را نیز در محصولاتش پیاده کرده است. Dragon Center همان بخشی است که MSI ویژگی‌های اصلی نرم‌افزاریش را در آن گنجانده است.

این برنامه به بخش‌های متفاوتی تقسیم شده که به صورت خلاصه‌ آن‌ها را معرفی می‌کنیم:

App Portal: این قسمت مربوط به میانبرهای لپ‌تاپ است. برخی برنامه‌ها به صورت پیش‌فرض قرار گرفته‌اند و شما هم می‌توانید برنامه دلخواه‌تان را به آن اضافه کنید تا هنگام کار با لپ‌تاپ خیلی سریع به آن دسترسی داشته باشید.

System Monitor: پس از ورود به این بخش می‌توانید بر روی عملکرد کلی لپ‌تاپ‌تان نظارت داشته باشید و میزان مصرف پردازنده، رم و حتی دمای آن‌ها را ببینید.

LED Wizard: اینجا مربوط به شخصی‌سازی نور پس زمینه کیبورد است.

System Tuner: در این بخش می‌توانید تمام قابلیت‌های MSI را کنترل کنید. به‌عنوان مثال می‌توانید سرعت فن‌های دستگاه را تنظیم کنید.

Mobile Center: به طور کلی موبایل سنتر بخش‌های مختلف سیستمی را در تلفن‌همراه شما به نمایش می‌گذارد.

Tool & Help: در آخرین قسمت نیز می‌توانید از ابزارها استفاده کنید. به عنوان مثال دیسک ریکاوری بسازید و یا باتری را کالیبره کنید.

باتری

این کمپانی تایوانی برای لپ‌تاپش از یک باتری 6 سلولی بهره گرفته که توسط کاربر و به راحتی قابل تعویض نیست! حتی گفته شده که تعمیرکاران نیز برای تعویض آن کار چندان راحتی را در پیش ندارند! در یک استفاده معمولی این مدل در حدود 3 ساعت را با شما خواهد بود. اگر گمان می‌کنید که با این لپ‌تاپ گیمینگ می‌توانید خیلی راحت در سفرها و به دور از پریز برق مشغول بازی شوید، سخت در اشتباهید! در تست‌هایی که ما انجام دادیم با اجرای یک بازی نسبتا سنگین و در صورتی که شارژ باتری کاملا پر بود تنها 40 دقیقه این اژدهای خشمگین دوام آورد که اصلا میزان قابل توجهی نیست! به طور کلی شارژدهی این مدل ناامید کننده است و از جمله نقاط ضعف اصلی آن به شمار می‌رود.

سخن پایانی

ظاهر دستگاه بسیار خشن و کاملا برازنده یک محصول گیمینگ است، اسپیکرهایش بدون نقص هستند، کیفیت ساختش مثال زدنی است، سخت افزارش قدرتمند بوده و کیبورد دستگاه با ویژگی‌های جالب و آن رقص نوری که در زیر خود جا داده دل هر خریداری را می‌رباید. این محصول در بازار کشور به سختی پیدا می‌شود و نمی‌توان در حال حاضر قیمت مشخصی برای آن در نظر گرفت.

نوشته بررسی لپ‌تاپ MSI GE62 7RE: ایده‌آل برای بازی! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی اولیه OPPO R11: آشنای خوش‌‌ عکس

بررسی اولیه OPPO R11: آشنای خوش‌‌ عکس

اوپو (OPPO) برندی نام‌آشنا در چین است. اما همان‌‌طور‌ که انتظار می‌رود اسم این شرکت را کم‌تر کسی در کشورمان شنیده است. محصولات عمده این شرکت عبارتند از: ام‌پی‌تری پلیر، مدیا پلیرهای قابل حمل، ال‌سی‌دی تلویزیون‌ها، کتاب خوان‌های الکترونیکی، پخش‌ کننده دی‌وی‌دی و اسمارت فون‌ها.

اوپو فعالیت در حوزه موبایل را در سال 2008 شروع کرد و در سال 2016 رتبه نخست در بازار موبایل چین را کسب کرد. کمپانی اوپو در ساخت موبایل‌هایش به دوربین سلفی اهمیت ویژه‌ای می‌دهد و صد البته صفحه‌نمایش‌های OLED گوشی‌هایش را هم به رخ رقیبان می‌کشد.

اسمارت فون R11 در همین ماه (June) معرفی شد. پس ما‌ هم فرصت را غنیمت شمردیم و نگاهی به‌ این موبایل انداختیم.

طراحی‌ ظاهری

آشنای‌ اپل

اوپو اسمارت فون‌هایی با ظاهری زیبا و کیفیت ساخت‌بالا می‌سازد. اما ردپای اپل در این موبایل پر‌ رنگ‌تر از همیشه دیده می‌شود چرا که R11 شباهت‌های زیادی با آی‌فون 7 پلاس دارد. از خطوط آنتن در قاب پشت تا دوربین دوگانه (و حتی برآمدگی آن) کپی برابر اصل دستگاه اپل است.

قاب جلو هم همان چینش معمول با حاشیه‌های زیاد بالا و پایین را دارد! ناگفته نماند که R11 بدنه‌ای تمام فلزی و لوکس دارد که حس یک دستگاه گران‌قیمت را به‌ شما منتقل می‌کند.

از قلم نیافتد که این موبایل 154.5 طول و 74.8 عرض و 6.8 میلی‌متر ضخامت و همین‌طور 150 گرم وزن دارد. پس می‌توانیم R11 را موبایلی دلربا بنامیم.

اوپو برای R11 رنگ‌های ساده ولی جذاب مشکی، طلایی و رزگلد را تدارک دیده و این رنگ‌ها به‌ شباهت‌های R11 با iPhone 7 Plus می‌افزاید.

صفحه‌نمایش

خیره‌کننده

از طراحی‌‌ ظاهری که بگذریم به صفحه‌نمایش اوپو R11 می‌رسیم. این پنل اولد با رزولوشن فول‌اچ‌دی و اندازه 5.5 اینچ است که چگالی 401 پیکسل‌‌بر‌‌ اینچ را فراهم کرده است. رنگ‌ها در این صفحه‌نمایش مانند موبایل‌های سامسونگ جذاب و خیره‌کننده‌اند. همان‌طور که می‌دانید در پنل اولد رنگ‌ها طبیعی نیستند و به صورت اغراق‌آمیزی به نمایش در‌ می‌آیند. محافظت از این صفحه‌نمایش را Corning Gorilla Glass 5 بر‌عهده دارد.

سخت‌افزار

فلفل نبین چه‌ ریزه، بشکن ببین چه تیزه!

قلب تپنده این گوشی اسنپدراگون 660 است. لازم به‌ذکر است که R11 اولین اسمارت فون دنیاست که با این تراشه وارد بازار می‌شود. سیاست اوپو این است که از چیپست‌های میان‌رده استفاده کند و به‌ندرت پیش می‌آید که از تراشه‌های بالا‌رده مانند اسنپدراگون 835 بهره ببرد. اما نباید قدرت این فسقلی را دست کم بگیرید!

این چیپست دارای هشت هسته است. چهار هسته آن فرکانس 2.2 گیگاهرتز و چهار هسته دیگر 1.8 گیگاهرتز دارد. این مجموعه قدرتمند سخت‌افزاری همراه با 4 گیگابایت رم و آدرنو 512 و 64 گیگابایت حافظه داخلی کامل شده است و بی‌چون و چرا از پس تمام بازی‌های سنگین و سرسخت برمی‌آید. باید انتخاب اوپو را تحسین کنیم چرا که این تراشه مصرف کمی نسبت به برادرهای بزرگترش (اسنپ دراگون 821 و 835) دارد.

سیستم عامل و رابط کاربری

شبه iOS

اندروید نوقا نگارش 7.1.1 مهمان این گوشی شده و اوپو با رابط کاربری ColorOS نگارش 3.1 از آن پذیرایی می‌کند که شباهت زیادی با iOS اپل دارد. البته پسندیدن این رابط کاربری کاملا به‌سلیقه کاربر بستگی دارد!

دوربین

حرفه‌ای خود‌خواه

حالا به بخش جذاب گوشی‌های اوپو رسیدیم. قسمتی که اوپو با آن دل جوانان عاشق سلفی را می‌رباید.

دوربین پشت این گوشی متشکل از دو سنسور با رزولوشن‌های 16 و 20 مگاپیکسل است که به‌ترتیب دریچه دیافراگم آن‌ها f/1.9 و f/2.6 است. در کنار این ماژول دوربین دوگانه، فلشی LED به سبک اپل می‌درخشد و عصای دست دوربین در ثبت لحظات تاریک یا نور ضعیف است.

این دوربین‌ دوگانه می‌تواند تصاویر بوکه (Bokeh) و پرتره (Portait) زیبایی ثبت کند. از قلم نیافتد که هر دو سنسور در قاب پشت ساخته شرکت پر‌آوازه سونی است و زوم 2 برابر اپتیکال و لرزشگیر دیجیتالی تصویر (EIS) دارند. همچنین این ماژول قادر به ضبط ویدیوهای 4K با نرخ 30 فریم‌بر‌ثانیه است. عکس‌های این دوربین دوگانه بسیار چشم نواز، پرنور و شارپ هستند!

نوبت به دوربین جلو می‌رسد. این دوربین شامل یک سنسور 20 مگاپیکسلی با دریچه دیافراگم f/2.0 است. این دوربین مثل نمونه دوگانه می‌تواند تصاویر بوکه و پرتره بگیرد و شما را شگفت زده خواهد کرد. متاسفانه این دوربین نمی‌تواند ویدیوهای 4K بگیرد و تنها قادر به ضبط ویدیوهای فول‌اچ‌دی با نرخ 30 فریم‌بر‌ثانیه است. در حالت کلی عکس‌های گرفته شده با دوربین جلو پرنور، شفاف و دارای جزئیات هستند.

تصاویر سلفی در حالت بوکه در بعضی اوقات تار شده و سطح کیفیت آن پایین‌تر از ماژول دوربین دوگانه در قاب پشت است. عکس‌‌های معمولی پرنور و شفاف هستند، اما لبه‌های سوژه مانند صورت و عینک ساختاری طبیعی ندارند، طوری که در بعضی اوقات صورت‌تان کج و کوله می‌شود! ولی باید این را بگوییم که سلفی‌های R11 یک پله بالاتر از رقیبان قدرتمند و مدعی‌اش قرار می‌گیرد.

کیفیت ویدیوهای ثبت شده در سطح مطلوبی قرار می‌گیرند، اما نباید از آن‌ها انتظار زیادی داشت!

باتری

پایدارتر از همیشه

ظرفیت باتری این گوشی 3000 میلی‌آمپر است که با توجه به صفحه نمایش اولد و تراشه اسنپدراگون 660 به خوبی جوابگوی این غول از دیار چین است. اوپو در R11 تکنولوژی VOOC را تعبیه کرده که کارکردش سطحی بین شارژ سریع کوآلکام و Dash Charge وان پلاس قرار می‌گیرد.

امکانات و قابلیت‌ها

برخلاف هموطنان

خوشبختانه در این گوشی (برخلاف موبایل‌های هموطنش) جک 3.5 میلی متری صدا حضور دارد. دکمه هوم در قاب جلویی پذیرای حسگر‌ اثر‌‌انگشت شده و سرعت خوبی دارد. اما R11 هنوز از میکرو‌ یو‌اس‌بی بهره می‌برد و جای خالی USB Type-C کاملا حس می‌شود. شاید این قدام اوپو به‌خاطر حفط فناوری VOOC بوده است.

جمع‌بندی

R11 را می‌توانید با قیمت 448 دلار خریداری کنید و بدانید اسمارت فونی دلربا، قدرتمند و خوش‌ عکس نصیب‌تان خواهد شد!

نوشته بررسی اولیه OPPO R11: آشنای خوش‌‌ عکس اولین بار در پدیدار شد.

بررسی ذن‌فون ۳ مکس ایسوس: یک پاوربانک با قابلیت مکالمه!

بررسی ذن‌فون 3 مکس ایسوس: یک پاوربانک با قابلیت مکالمه!

بررسی ذن‌فون 3 مکس ایسوس، محصولی که آمده تا در نقش یک پاوربانک ظاهر شود! بگذارید مقدمه را اینگونه آغاز کنیم، کمپانی تایوانی ایسوس چندی پیش به صورت رسمی وارد دنیای اسمارت فون‌ها شد. حالا در بازار محصولات بسیار زیاد و متنوعی را با این برند شاهد هستیم که روزانه بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود. ایسوس تقریبا برای هر قشری یک اسمارت فون تولید کرده و این بار آن‌هایی را هدف قرار داده که شارژدهی باتری برای‌شان مهم است. با ما همراه باشید تا نگاهی به ذن‌فون 3 مکس (ZC553KL) داشته باشیم و کمی بیشتر با این گوشی پاوربانک‌نما آشنا شویم.

طراحی و کیفیت ساخت

ذن‌فون 3 مکس از یک بدنه تمام فلزی بهره می‌برد، ضخامتش 8.3 میلی‌متر بوده و 177 گرم وزن دارد. با این خصوصیات می‌توانید بفهمید که با یک گوشی خوش دست طرف هستید. البته با وجود فلزی بودن بدنه، این محصول ایسوس همچون یک ماهی از دستان شما سر می‌خورد و نقش بر زمین می‌شود. بنابراین می‌بایست با احتیاط بیشتری با آن کار کنید.

نمایشگر بیش از 72 درصد بخش جلویی را شامل شده است که برای چنین محصولی قابل قبول به نظر می‌رسد. در بالای نمایشگر شاهد اسپیکر مکالمه، دوربین سلفی و سنسورهای همیشگی اسمارت فون‌های بازار هستیم. در زیر نمایشگر نیز 3 کلید سخت‌افزاری قرار گرفته که فاقد نور پس زمینه است و دلیل این کار را هم باید از خود ایسوس بپرسید! در نتیجه می‌بایست در محیط‌های تاریک و بسته مدام به دنبال این کلیدها بگردید!

بر روی بخش جلویی یک شیشه 2.5D کشیده شده تا از این لحاظ نتوانیم ایرادی به گوشی بخت برگشته بگیریم. اگر ذن‌فون 3 مکس را به پشت برگردانید، این دوربین است که با لنز سیاه رنگش در بدنه طلایی دستگاه خودنمایی می‌کند. دوربین کاملا در بدنه فرو رفته و شاهد بیرون زدگی آن نیستم. ایسوس در اطراف آن فلاش LED دو رنگ و قسمتی سیاه رنگ جهت قرارگیری فوکوس لیزری را قرار داده است. این دو با فاصله مناسبی از لنز دوربین دیده می‌شوند تا شکل کلی دستگاه بهم نریزد.

درست در زیر این لنز، حسگر تشخیص سنسور اثر انگشت قرار گرفته که شکل و شمایلش همچون ذن‌فون 3 عجیب و غریب نیست؛ در واقع این سنسور همان طرح دوربین را به خود می‌بیند و تنها تفاوتش اندکی کاهش سایز است.

دو نوار با رنگی متفاوت در بالا و پایین بخش پشتی این میان رده ایسوس قرار گرفته‌اند که جلوه خاصی را به گوشی می‌دهند. البته این دو توسط یک خط که در بدنه فرور رفته از بخش اصلی جدا می‌شوند. همین مقدار فرورفتگی موجب می‌شود که مدام مشغول تمیز کردن گوشی باشید. این قسمت در همان روزهای نخست به محلی برای تجمع گرد و غبار تبدیل می‌شود، چه برسد به استفاده در دراز مدت! 4 گوشه ذن‌فون 3 مکس کاملا گرد طراحی شده است و به صورت کلی شاهد دستگاه خودش دستی هستیم.

در سمت راست کلیدهای یکپارچه صدا قرار گرفته‌اند و کمی پایین‌تر از خودشان کلید پاور را جای داده‌اند. با توجه به سایز دستگاه بهتر بود که این کلیدها کمی پایین‌تر قرار می‌گرفتند. اگر دست‌های بزرگی نداشته باشید، هنگام استفاده از کلید یکپارچه صدا گوشی در حالت نامتعادلی قرار می‌گیرد و ممکن است از دست‌تان سر خورده و نقش بر زمین شود!

در سمت چپ نیز تنها درگاه ورودی سیم‌کارت‌ و کارت حافظه جا خوش کرده‌ که توسط یک سوزن مخصوص از بدنه جدا می‌شود. خشاب سیم‌کارت با اینکه ظاهر ظریفی دارد، اما بسیار محکم است و به این راحتی‌ها از فرم نخواهد افتاد.

در بخش زیرین ذن‌فون 3 مکس و درست در مرکز، پورت microUSB‌ قرار گرفته و در دو طرف آن تک اسپیکر دستگاه و میکروفون مکالمه را می‌بینیم. در نهایت اگر بالای گوشی را نگاه کنید، این جک 3.5 میلی‌متری و میکروفون دوم است که به شما چشمک می‌زنند.

با توجه به فلزی بودن بدنه، نباید نگران کثیف شدن آن باشید اما اگر خیلی حساس هستید جنس بدنه به گونه‌ای است که اثر انگشت را به خود جذب می‌کند، اما در حالت عادی چیزی مشخص نیست. با این حال اگر گوشی را در معرض نور مستقیم قرار دهید، لکه‌های کثیفی را مشاهده خواهید کرد.

قاب پشتی به صورت یکپارچه طراحی شده و توسط کاربر قابل تعویض نیست. ایسوس تصمیم گرفته تا این مدل را در 4 رنگ خاکستری، طلایی، صورتی و نقره‌ای راهی بازار کند. ناگفته نماند که ظاهر گوشی، ضخامت و وزن آن همه به گونه‌ای است که از آن یک محصول مردانه می‌سازد و خیلی باب میل خانم‌ها نخواهد بود.

نمایشگر

ایسوس برای ذن‌فون 3 مکس از یک نمایشگر 5.5 اینچی با رزولوشن 1920 در 1080 بهره گرفته است. با یک ضرب و تقسیم ساده می‌توانید به عدد 401 برای چگالی پیکسلی دست یابید. این مدل به پنل IPS مجهز شده و برای محافظت از آن Oleophobic coating را برگزیده‌اند. خیلی مشخص نیست که چرا ایسوس چنین کاری کرده و قید گوریلاگلس را زده است!

روشنایی نمایشگر در بیشترین حالت خودش به 400 نیت می‌رسد، که میزان قابل قبولی خواهد بود. اگر روشنایی صفحه را بر روی کمترین مقدار قرار دهید، می‌توانید بدون آزار چشم‌ها در محیط‌های تاریک (همچون شب‌ها هنگام خواب) مشغول کار با گوشی شوید. میزان رفلکس صفحه نمایش نیز تقریبا بالاست و در محیط‌های بیرون از خانه علاقه زیادی به نشان دادن در و دیوار اطراف‌تان دارد؛ با این حال زیر نور آفتاب مشکل خاصی با این میان‌رده نخواهید داشت.

در نگاه از رو به رو صفحه برای یک محصول میان‌رده خیلی خوب به نظر می‌رسد. شما تصویری شارپ را می‌بینید و رنگ‌ها خیلی خوب به نمایش در می‌آیند. در نگاه از زوایا اندکی تغییر رنگ را شاهد هستیم اما اصلا در حدی نیست که بتوان به این گوشی چشم بادامی خرده گرفت.

در بخش تنظیمات نمایشگر ویژگی‌های زیادی در دسترس نیست و از میان آن‌ها تنها می‌توان به گزینه Bluelight Filter اشاره کرد. با فعال کردن این بخش رنگ آبی و مضر خارج شده از نمایشگر حذف می‌شود؛ در نتیجه هنگام وب‌گردی یا خواندن متون آسیب کمتری به چشم‌تان وارد خواهد شد.

حال برای آنکه از مسائل تئوری فاصله بگیریم، تصمیم گرفتیم تا نمایشگر این مدل را با ال‌جی G4 مقایسه کنیم. برای این منظور تصاویری مشابه را بر روی هر دو قرار دادیم و نور نمایشگر را تا انتها بالا بردیم. حاصل کار را در زیر شاهد هستید (سمت راست نمایشگر ال‌جی و سمت چپ نمایشگر ایسوس):

سخت افزار

این بخش از بررسی میان‌رده‌ها، آن هیجان موجود در پرچمداران بازار را ندارد؛ اما خب آن‌‌ قدر بی‌اهمیت هم نیست. ذن‌فون 3 مکس به چیپست کوالکام اسنپدراگون 430 مجهز شده. این چیپ از 8 هسته Cortex-A53 با فرکانس کاری 1.4 گیگاهرتز تشکیل می‌شود. واحد گرافیکی به کار رفته در این محصول آدرنو 505 است که می‌تواند از عهده بازی‌های گرافیکی تا حدی برآید.

ذن‌فون 3 مکس در اقدامی جالب از 3 نوع رم متفاوت بهره می‌برد. برخی مدل‌ها به 2 و برخی دیگر به 3 گیگابایت رم مجهز هستند (نسخه‌ای که ما بررسی کردیم نیز به همین میزان رم مجهز بود). در این میان مدلی خاص نیز یافت می‌شود که دارای 4 گیگابایت رم ناقابل است؛ موردی که حتی در پرچمداران برخی کمپانی‌ها نیز شاهدش نیستیم! با همه این‌ها تنها در یک نسخه با حافظه 32 گیگابایتی عرضه می‌شود. البته نگران نباشید چرا که تا 256 گیگابایت نیز از رم پشتیبانی می‌کند (با قرارگرفتن بجای سیم‌کارت دوم).

در ادامه بررسی ذن‌فون 3 مکس تصمیم گرفتیم تا آن‌ را وارد آزمایشگاه خودمان کنیم و عیارش را بسنجیم.

در گام نخست مطابق معمول از بنچمارک محبوب AnTuTu استفاده کردیم تا عملکرد کلی گوشی ارزیابی شده و یک امتیاز به آن اعطا شود. حاصل کار میان رده ایسوس را در زیر شاهد هستید.

در مرحله بعدی به سراغ GeekBench رفتیم تا عملکرد هسته‌ها را به صورت جداگانه اندازه بگیریم.

در نهایت با استفاده از Bonsai واحد گرافیکی را به چالش کشیدیم.

ذن‌فون 3 مکس یک محصول خوش دست با نمایشگر بزرگ است و با توجه به صحبت‌هایی که در رابطه با باتری آن می‌شود، مسلما دل گیمرها را می‌برد. به همین دلیل چندین بازی گرافیکی را بر روی آن به اجرا درآوردیم تا از این لحاظ نیز آن را تست کرده باشیم. بازی‌ها خیلی روان و خوب اجرا نمی‌شوند و کمی لگ را در آن‌ها شاهد هستیم. خصوصا اگر به سمت گیم‌های خاصی همچون سری NFS بروید که دیگر هیجان خاصی را نخواهید داشت. علاوه بر این دمای گوشی نیز خیلی خودجوش بالا می‌رود؛ با توجه به قدرت نه‌چندان بالای این چیپست، حداقل توقع داشتیم که دمای گوشی بالا نرود که اینگونه نشد.

با همه این‌ها هنگام گشت و گذار در منوها و اجرای اپلیکیشن‌های معمولی مشکل خاصی با ذن‌فون نخواهید داشت. حتی پس از نصب چند اپلیکیشن لازم و ضروری نیز شاهد کاهش سرعت و عملکرد کلی گوشی نبودیم.

دوربین

ذن‌فون 3 مکس به یک دوربین 16 مگاپیکسلی با F/2.0 مجهز است تا حداقل روی کاغذ در این بخش از میان‌رده‌ها سرتر باشد. این دوربین دارای فلاش LED دو رنگ بوده و از فوکوس لیزری نیز بهره‌مند است. این سنسور 1.3 اینچی ظاهرا حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که شما تنها با نسبت 4 به 3 می‌توانید از تمام توان دوربین استفاده کنید و در حالت معمولی و 16 به 9 دوربین تصاویری 12 مگاپیکسلی را به ثبت می‌رساند.

رابط کاربری دوربین ساده طراحی شده اما این دلیل نمی‌شود که قابلیت خاصی نداشته باشد. ایسوس سعی کرده تا ویژگی‌های خاص و متفاوتی را برای آن در نظر بگیرد که از مهم‌ترین‌های آن‌ها می‌توان به این موارد اشاره داشت:

Low Light: محیا کردن بهترین شرایط برای تصویربرداری در محیط کم نور

Manual: تنظیم دستی پارامترهای عکاسی

Effect: قرار دادن افکت‌های متنوع بر روی تصویر

Beautification: تغییر رنگ پوست، افزایش سایز صورت و مردمک چشم

فوکوس دوربین خیلی خوب و دقیق عمل‌ می‌کند اما سرعت آن کمی بیش‌تر از حالت معمولی است و باید هنگام عکاسی با این گوشی کمی حوصله کنید. به صورت کلی دوربین در نور کافی تصاویر خوبی را به ثبت می‌رساند و حداقل هنگام مشاهده در نمایشگر گوشی و یا به اشتراک گذاری در شبکه‌های اجتماعی مشکلی با آن‌ نخواهید داشت. البته هرچه نور کمتر شود، نویز تصاویر بیشتر خواهد شد. در ادامه می‌توانید نمونه تصاویر گرفته شده با دوربین ذن‌فون 3 مکس را ببینید:

از لحاظ فیلم‌برداری می‌توانید با ذن‌فون 3 مکس به صورت فول‌ اچ‌دی و با نرخ 30 فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کنید. این دوربین به لرزش‌گیر اپتیکال مجهز نیست اما به صورت دیجیتالی می‌تواند تا حدی موجب کاهش لرزش تصویر شود. البته این ویژگی فقط در حالتی در دسترس شما خواهد بود که بخواهید به صورت اچ‌دی فیلم‌برداری کنید.

کیفیت ویدئو گرفته شده برای محصولی این چنینی مطلوب است و از این لحاظ ایرادی به آن وارد نیست. صدا خیلی خوب ضبط شده و تصویر هم جزئیات بالایی را شامل می‌شود هرچند که در محیط‌های تاریک شاهد نویز خواهید بود.

ذن‌فون 3 مکس ایسوس همچنین به یک دوربین 8 مگاپیکسلی با F/2.2 مجهز شده است و بر خلاف برخی میان‌رده‌های امروزی فاقد فلاش LED است. ایسوس برای این دوربین از ویژگی‌های منحصر به فردی بهره گرفته است. شما می‌توانید از Effect‌های متنوع و بسیار زیبایی بهره بگیرید و یا از حالت Low Light برای عکاسی در نور کم استفاده کنید.

یکی از ویژگی‌های جالب این قسمت Beautification نام دارد که در آن علاوه بر حذف چین و چروک‌های صورت، می‌توانید رنگ پوست و یا حتی گردی صورت و سایز مردمک چشم‌تان را هم تغییر دهید که در نوع خود جالب است.

نرم افزار

ایسوس، ذن‌فون 3 مکس را از همان ابتدا با اندروید 6.0.1 و رابط کاربری شخصی سازی شده ZenUI راهی بازار کرد. فعلا خبری از اندروید نوقا برای این مدل نیست! به طور کلی رابط کاربری ایسوس خیلی شلوغ و کودکانه به‌نظر می‌رسد و در آن از افکت‌های بسیار زیاد و متفاوتی استفاده شده است. این افکت‌‌ها شاید ظاهر رابط کاربری را زیباتر کرده باشند اما بدون شک موجب تاخیر در اجرای فرامین می‌شوند و شاید برای یک عمل ساده، چند ثانیه‌ای را باید صبر کنید تا افکت‌های مورد نظر برای بازکردن یک اپلیکیشن به پایان برسند.

در دنیای امروزی که اکثر محصولات به سمت ساده‌تر شدن پیش می‌روند، بهتر بود که ایسوس دست از سر این افکت‌ها بر می‌داشت و کمی رابطش را سبک‌تر می‌کرد. جدای از این مسئله برنامه‌های پیش‌فرض بسیار زیادی بر روی دستگاه نصب شده که اکثر آن‌ها بدون کاربرد هستند. جالب است بدانید که اینستاگرام به صورت پیش‌فرض بر روی دستگاه نصب بود!

منو نوتیفیکیشن دو مرحله‌ای بوده و شامل آیکون‌های بسیار بزرگی می‌شود که ممکن است برای خیلی‌ها جذاب به نظر نرسد. اگر در منو به سمت پایین سوایپ کنید، یک کادر جستجو در اختیار شما قرار می‌گیرد که می‌توانید توسط آن میان برنامه‌های نصب شده در گوشی جستجو کنید. اگر در صفحه اصلی به سمت بالا سوایپ کنید، به بخش تنظیمات رابط کاربری خواهید رفت که امکان تغییر تصویر پس زمینه، آیکون پک و… را در اختیارتان می‌گذارد.

در بخش تنظیمات برخی ویژگی‌ها برای این رابط در نظر گرفته شده است. مثلا می‌توانید مشخص کنید که با کشیدن یک حرف خاص بر روی صفحه )مثلا (W مستقیما وارد یک اپلیکیشن از پیش تعیین شده شوید. یا می‌توانید با تکان دادن گوشی از صفحه اسکرین شات بگیرید که البته خیلی خوب عمل نمی‌کند!

به شخصه نتوانستم با رابط کاربری این مدل ارتباط برقرار کنم! پیشنهاد می‌کنم پس از خرید، اولین کاری که می‌کنید نصب یک لانچر و جایگزین کردن آن با لانچر اصلی باشد…!

پخش چند‌رسانه‌ای

در این قسمت همیشه 3 فاکتور مهم را در نظر می‌گیریم. یکی نمایشگر دستگاه است که به اندازه کافی در رابطه با آن خوانده‌اید. دومین فاکتور اسپیکر است که ذن‌فون 3 مکس ما قید صدای استریو را زده و از یک اسپیکر خشک و خالی در بخش زیرین خود بهره می‌برد. بلندی صدای آن خیلی معمولی است و هرچه صدا را بلندتر کنید از کیفیت آن کاسته می‌شود.

صدای خروجی از ذن‌فون 3 مکس بیس لازم را ندارد؛ البته اگر اسپیکر راضی کننده نیست می‌توانید از هدفون برای گوش دادن به موسیقی استفاده کنید. خروجی صدای هدفون راضی کننده بوده اما هدفونی همراه با این محصول عرضه نمی‌شود و باید خودتان یکی تهیه کنید. نکته جالب در رابطه با این گوشی چشم بادامی، این است که هنگام افزایش صدا شما شاهد یک گزینه Outdoor Mode هستید که در صورت فعال کردن آن، برای شنیده شدن صدای بهتر در بیرون از خانه تغییراتی اعمال می‌شود. البته انتظار معجزه نداشته باشید. به شخصه که اگر ویبره اختراع نشده بود اصلا متوجه زنگ خوردن گوشی نمی‌شدم!

فاکتور سوم پلیر گوشی است که متاسفانه ذن‌فون 3 فاقد یک موزیک پلیر اختصاصی بوده و می‌بایست از برنامه‌های خود گوگل برای این منظور استفاده کنید. حتی پخش ویدئو نیز مشکلات خاص خودش را دارد.

سایر قابلیت‌ها

ذن‌فون 3 مکس ایسوس از کارت حافظه تا 256 گیگابایت پشتیبانی می‌کند؛ البته همان‌طور که گفتیم در صورت استفاده از کارت حافظه می‌بایست قید سیم کارت دوم را بزنید. این دستگاه به بلوتوث 4.1، GPS و رادیو نیز مجهز شده اما فاقد NFC است.

برای باز کردن قفل نمایشگر می‌توانید از سنسور اثر انگشت پشت دستگاه بهره‌مند شوید. دقت این سنسور بسیار خوب است و تقریبا در تمامی حالت‌های ممکن می‌توان با آن قفل نمایشگر را باز کرد. البته سرعت آن خیلی بالا نیست و پس از لمس سنسور، با کمی تاخیر نسبت به سایر محصولات شاهد باز شدن قفل هستیم. سنسور اثر انگشت ذن‌فون همیشه فعال است و نیازی نیست که برای استفاده از آن یکبار دکمه پاور را فشار دهید.

ایسوس نیز همچون هواوی عملکردهای متفاوتی را برای سنسور اثر انگشت در نظر گرفته است. به عنوان مثال می‌توانید با دو بار ضربه زدن بر روی این سنسور، وارد اپلیکیشن دوربین شوید.

باتری

یکی از ویژگی‌های کلیدی ذن‌فون 3 مکس که ایسوس مانور زیادی بر روی آن داده،‌ باتری است. این مدل به یک نمونه 4100 میلی‌آمپر ساعتی مجهز شده است. با توجه به تدابیری که تایوانی‌ها برای آن اندیشیده‌اند، می‌توانید در یک استفاده معمولی تا 2 روز را با آن سر کنید. حتی اگر کاربر حرفه‌ای باشید و روزانه تمامی شبکه‌های اجتماعی‌تان را چک کنید هم می‌توانید تا بیش از یک روز با ذن‌فون 3 مکس کار کنید.

این مدل همچنین از فناوری شارژ سریع بهره گرفته و می‌توان با صرف 100 دقیقه زمان، باتری را فول شارژ کرد. یکی از ویژگی‌های جالبی که ایسوس برای ذن‌فون 3 مکس در نظر گرفته، استفاده از این دستگاه به عنوان پاوربانک است! یعنی شما می‌توانید یک گوشی دیگر را توسط این مدل شارژ کنید. برای این منظور تنها کافی است کابل OTG (که همراه با گوشی عرضه می‌شود) را به ذن‌فون قصه ما متصل کنید و سپس با استفاده از یک کابل USB معمولی هر دستگاهی که می‌خواهید را شارژ کنید. در تست‌هایی که ما داشتیم سرعت شارژ نیز نسبتا خوب و راضی کننده بود.

کلام آخر در بررسی ذن‌فون 3 مکس ایسوس     

به‌طور کلی ذن‌فون 3 مکس گوشی خاص و متفاوتی نیست! شما با یک محصول بزرگ، تمام فلزی با دوربین خوب طرف هستید که می‌توان از آن به عنوان پاوربانک استفاده کرد (شاید بهترین گزینه برای گوشی دوم شما باشد). در حال حاضر این مدل با قیمت 850 هزار تومان در بازار به فروش می‌رسد.

نوشته بررسی ذن‌فون 3 مکس ایسوس: یک پاوربانک با قابلیت مکالمه! اولین بار در پدیدار شد.

گوشی ال‌جی G6 پلاس را بیشتر بشناسید!

گوشی ال‌جی G6 پلاس را بیشتر بشناسید!

همان‌گونه که در خبر قبلی اعلام کردیم، ال‌جی از یک گوشی جدید که در واقع نسخه بهبود یافته G6 است، با نان جی6 پلاس رونمایی کرد. در ادامه بیانیه رسمی این کمپانی در ارتباط با محصول جدیدش را با یکدیگر مرور می‌کنیم.

از ماه آینده ال‌جی توانایی‌های گوشی ‌G6 را با قابلیت‌های امنیتی جدید و کاربرپسند تر گسترش خواهد داد. قابلیت‌‌های جدید ازجمله Face Print، مصرف باتری کمتر و اخطار برای پوشیده شدن لنز به‌وسیله یک آپدیت جدید روی گوشی‌های G6 عرضه می‌شوند. علاوه بر این آپدیت‌ها، ال‌جی نسخه‌ای جدید از گوشی G6 به اسم +G6 را با حافظه بیشتر و صدای بسیار باکیفیت عرضه خواهد کرد.

امکان Face Print یک قابلیت امنیتی جدید است که توسط ال‌جی توسعه پیداکرده و از فناوری‌های تشخیص چهره حال حاضر عملکرد بسیار بهتری دارد. با این قابلیت مصرف‌کننده می‌تواند تنها با گرفتن گوشی G6 روبروی صورت خود و بدون نیاز به فشار دادن هیچ دکمه‌ای قفل آن را باز کند. به‌محض اینکه گوشی صورت شما را تشخیص دهد (معمولا کمتر از یک ثانیه) قفل گوشی باز می‌شود. دوربین گوشی فقط وقتی فعال می‌شود که گوشی را روبروی صورت خود بگیرید. به خاطر همین هیچ مصرف باتری اضافه‌ای به خاطر این قابلیت به وجود نخواهد آمد.

امکان دیگر یعنی مصرف باتری کم، بر اساس معماری شش‌وجهی چیپست اسنپدارگون به‌دست‌آمده است. این چیپست مرکزی از قابلیت محیط مفهومی اجرایی (CHRE) استفاده می‌کند تا همواره اطلاعاتی از طریق سنسورها و اتصال به اینترنت (با کمترین میزان مصرف باتری) جمع‌آوری کرده و تجربه کاربری را از طریق نرم‌افزارهای مختلف بهبود بخشد.

قابلیت دیگر مربوط به مواقعی است که لنز دوربین با چیزی پوشیده می‌شود. این قابلیت از خراب شدن عکس‌ها با قرار گرفتن چیزی در نزدیک لنز جلوگیری می‌کند. لنز عریض گوشی G6 محدوده وسیعی را پوشش داده و به خاطر همین بعضی‌اوقات انگشت عکس‌بردار نیز در گوشه آن دیده می‌شود. این قابلیت زمانی که انگشت و یا شی خاصی نزدیک لنز دوربین قرار بگیرد هشدار داده و مانع از خراب شدن عکس می‌شود.

خارج از این قابلیت‌های جدید ال‌جی دو رنگ دیگر نیز به مجموعه رنگ‌های G6 اضافه کرده است. رنگ آبی و رنگ طلایی. پشت تمام گوشی‌های جدید ال‌جی با نوعی شیشه عدسی مانند ساخته‌شده است که اثر بصری جذابی روی بیننده می‌گذارد. در جلوی گوشی صفحه‌نمایش 5.7 اینچی در یک قاب تمام مشکی قرارگرفته است تا جلوه‌‌ای یکدست به گوشی بخشیده و وسعت نمایشگر FullVision را به نمایش بگذارد.

گوشی جدید ال‌جی +G6 از 128 گیگابایت حافظه داخلی بهره می‌برد و همراه آن هدفون‌های پیشرفته B&O PLAY برای استفاده تمام و کمال از مبدل صدای DAC چهار هسته‌ای 32-bit Hi-Fi عرضه‌شده است. این گوشی در رنگ‌های مشکی، آبی و طلایی عرضه‌شده و علاوه بر تمام قابلیت‌های گوشی G6 در بعضی کشورها ویژگی شارژ بی‌سیم هم دارد.

آقای Juno Cho، رئیس بخش ارتباطات موبایلی شرکت ال‌جی می‌گوید: گوشی‌های سری G ال‌جی همیشه بر مبنای ارائه برترین فناوری‌ها و نوآوری‌ها ساخته‌شده‌اند. قابلیت‌‌هایی که به نظر ما موردنیاز بیشتر کاربران بوده است. با گسترش مدل‌های گوشی G6 با رنگ‌ها و ویژگی‌های مختلف، مصرف‌کننده قدرت انتخاب بیشتری در زمان خرید خواهد داشت

نوشته گوشی ال‌جی G6 پلاس را بیشتر بشناسید! اولین بار در پدیدار شد.