ساعت به وقت فیلترینگ: شما با رویه فیلترینگ سرویس‌های خارجی در ایران موافقید؟!

در این مطلب با نقدی بر فرایند فیلترینگ محتوا در کشور، قصد داریم از کاربران بپرسیم که آیا با رویه فیلترینگ سرویس‌های خارجی در ایران موافقند؟!

فیلترینگ از جمله واژه‌هایی است که زندگی هر ایرانی با آن عجین شده است. این روزها، اینترنت به بخش گسترده‌ای از زندگی مردم در سراسر دنیا تبدیل شده و همه ابعاد زندگی انسان‌ها با اینترنت گره خورده است.

به اینترنت می‌گویند فضای مجازی، واقعا هم همین است، اینترنت مانند یک فضا یا یک جامعه مجازی است که در آن آدم‌ها کار می‌کنند، می‌خندند، گریه می‌کنند، احساسی می‌شوند، آموزش می‌بینند، خدمات روزانه خود را در آن دریافت می‌کنند، کلاهبرداری می‌کنند، راست می‌گویند، دروغ می‌گویند، با یکدیگر دیدار می‌کنند، با هم دعوا می‌کنند، عاشق می‌شوند و شاید به زودی در اینترنت بچه‌دار هم شدند!

اما این جامعه مجازی قوانین خاص خود را دارد، به طور کلی، قوانین پایه‌ای اینترنت را افرادی تعیین می‌کنند که آن را تولید کرده‌‌اند. اما هر مملکتی برای شهروندان خود یک دیوار نامرئی در اینترنت کشیده که آن‌ها را محدود می‌کند.

هر سرزمینی برای خود خط قرمزهایی دارد، این طبیعی است و به همین دلیل خط قرمزهای اینترنت نیز در کشورهای مختلف، متفاوت است. این خط قرمز‌ها تحت اعمال فیلترینگ تعیین و اجرایی می‌شود، به همین دلیل شاید یک سایت در یک کشور فیلتر و در کشور دیگر فیلتر نباشد.

اما ایران قضیه‌اش کمی فرق می‌کند، ایران در دسته کشورهایی قرار می‌گیرد که فیلترینگ اینترنت در آن فراگیر است، در اکثر آمارها، ایران جزو 10 کشور اول با بالاترین میزان فیلترینگ است، معمولا کشورهایی مانند کره شمالی، چین، عربستان و سوریه، جایگاه‌های برتر این فهرست‌ها را به خود اختصاص می‌دهند.

طبق آمار بیش از 35 درصد سایت‌های پربازدید در ایران فیلتر هستند. از نظر موضوعی، سایت‌های خبری و تحلیلی، شبکه‌های اجتماعی و فناوری، محتوای ویژه بزرگسالان، محتوای هنری و سرگرمی، بیش از دیگر سایت‌ها در کشور ما فیلتر شده‌اند. این آمار نشان می‌دهد خط قرمزهای ما در ایران بیشتر معطوف به چه نوع محتوایی است و بر روی چه مطالبی حساسیت بیشتری داریم.

آیا فیلترینگ لازم است؟

فیلترینگ به معنای محدود کردن است، انسان نشان داده آنقدر موجود با شعوری نیست که بدون محدود کردن بتواند با آسایش زندگی کند، در تمامی کشورهای دنیا مجموعه قوانین فرهنگی، مدنی، اجتماعی و… وجود دارد که به زندگی انسان‌ها شکل و جهت می‌دهد و آن‌ها را محدود می‌کند.

در واقع بسیاری از انسان‌ها از ترس محاکمه، زندان و جریمه شدن، از انجام اعمال خلاف منصرف می‌شوند. قوانین، عامل بازدارنده‌ای بر بسیاری از اعمال ما هستند، اما اگر قانون بازدارنده و محدود کننده نبود، شاید همه ما دزدی می‌کردیم یا به جهت منفعت خودمان به دیگران آسیب می‌زدیم. کسی چه می‌داند اگر محدودیت‌ها نبود الان چه اوضاعی داشتیم…!

انسان‌ها همانطور که در زندگی واقعی محدودیت دارند، باید در زندگی مجازی نیز محدودیت داشته باشند، بسیاری از ناهنجاری‌های فضای مجازی از آزادی بیش از حد سرچشمه می‌گیرد. آدم‌ها در این فضا می‌توانند عکس، اسم و اطلاعات جعلی داشته باشند، این هویت جعلی به شما آزادی می‌دهد، زیرا دیگر خودتان نیستید و هر کاری کنید به نام هویت جعلی شما ثبت ‌می‌شود.

این یک آزادی است، همین آزادی باعث می‌شود با هویت جعلی خود توهین کنید، دروغ بگویید، کلاهبرداری کنید و… وقتی کسی نمی‌تواند شما را به خاطر رفتارتان محاکمه کند، این یعنی آزاد هستید، حتی می‌توانید با حساب کاربری واقعی خودتان این رفتارها را انجام دهید، مگر چه می‌شود؟ اصلا با اسم واقعی خودتان بروید و به دیگران فحش دهید، طرف مقابل چه کار می‌تواند انجام دهد؟ هیچی.

دنیای مجازی و آزادی بیش از حد

اگر در دنیای واقعی به کسی فحش دادید او یقه شما را گرفته و شما را مورد عنایت قرار می‌دهد، پس کاری که انجام می‌دهید، عواقب دارد. اما در دنیای مجازی چه؟ فحش می‌دهید و بلاک می‌کنید، هیچ عواقبی ندارد، این آزادی شماست و به همین دلیل رفتار آدم‌ها در دنیای واقعی با دنیای مجازی بسیار متفاوت است. شما در دنیای آزاد، خود واقعی‌تان را نشان می‌دهید و باید اعتراف کرد که خود واقعی انسان‌ها آنقدر جذاب نیست. پس شاید بهتر است قوانین باشند، محدودیت‌ها باشند، خط قرمزها باشند تا دنیای مجازی نیز مانند دنیای واقعی سر و سامان پیدا کند.

این مقدمه نسبتا طولانی بیان شد تا به جواب سوالی برسیم، آیا اصل فیلترینگ یا محدود کردن انسان‌ها کاری لازم و ضروری است؟ اگر شما با این مقدمه موافق باشید، پس بله، فیلترینگ تا حد مورد نیازش لازم است.

اما فیلترینگ در ایران به چه شکل است، آیا مسئولین ما را تا حد مورد نیاز فیلتر کرده‌اند؟ اصلا چه کسی مسئول فیلترینگ است؟ چه کسی دستش بر روی دکمه فیلترینگ می‌رود؟ آیا روند فیلترینگ در ایران از نظر شما قابل قبول است؟!

ساختار فیلترینگ سایت‌ها در کشور

بیایید از اول بررسی کنیم که چه کسی حکم به دستور فیلترینگ می‌دهد. بر اساس قوانین فعلی کشور، مرجع اصلی فیلترینگ، کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه است. این کمیته اعضایی از دولت، مجلس، قوه‌قضاییه و دیگر نهاد‌های حکومتی دارد. به طور کلی 6 عضو این کمیته مربوط به دولت و وزارتخانه‌هاست و نیم دیگر آن را سایر نهادهای حکومتی تشکیل می‌دهند.

اعضای کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه به صورت شفاف از افراد زیر تشکیل می‌شود:

  1. دادستان کل کشور (رئیس کارگروه)
  2. وزیر یا نماینده وزیر اطلاعات
  3. وزیر یا نماینده وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
  4. وزیر یا نماینده وزیر دادگستری
  5. وزیر یا نماینده وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات
  6. وزیر یا نماینده وزیر علوم تحقیقات و فناوری
  7. وزیر یا نماینده وزیر آموزش و پرورش
  8. فرمانده نیروی انتظامی
  9. یک نفر خبره در فناوری اطلاعات و ارتباطات به انتخاب کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی
  10. یک نفر از نمایندگان عضو کمیسیون قضایی و حقوقی به انتخاب این کمیسیون به تایید مجلس شورای اسلامی
  11. رئیس سازمان تبلیغات اسلامی
  12. رئیس سازمان صدا و سیما

به این ترتیب در جلسات تشکیل شده در کارگروه مصادیق، افراد حاضر رای به فیلترینگ یا عدم فیلترینگ یک سایت یا سرویس می‌دهند، طبیعتا اگر اکثر اعضا به فیلترینگ یک سایت یا اپلیکیشن رای بدهند، آن درگاه، بسته خواهد شد.

به جز کارگروه تعیین مصادیق، نهاد دیگری قدرت صدور دستور فیلترینگ دارد؟

در کنار کارگروه مصادیق، چند مرجع دیگر برای فیلترینگ وجود دارد که در اغلب موارد برای موضوعات کلان وارد میدان می‌شوند. یکی از مراجعی که توان تصمیم‌گیری در خصوص فیلترینگ را دارد، شورای عالی امنیت ملی است، در دولت فعلی مصوبه‎‌ای مبنی بر فیلترینگ از طرف شورای عالی امنیت ملی صادر نشده است.

آیا اعضای کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه صلاحیت تصمیم‌گیری در خصوص فیلترینگ را دارند؟

تقریبا اکثر افراد حاضر در کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه، از دستگاه‌های قضایی، امنیتی و فرهنگی کشور هستند، در این کارگروه جای افرادی که به حوزه فناوری شناخت بیشتری دارند و می‌توانند نظرات کارشناسانه‌تری در خصوص امنیت سرویس‌های داخلی و خارجی، قوانین شبکه‌های اجتماعی و روند فعالیت سایت‌های مختلف بدهند، بسیار خالیست.

در موارد بسیاری شاهد آن بودیم که یک سایت یا پیام‌رسان به دلیل وجود نگرانی‌های بی‌مورد یا غیرمنطقی مانند جریان پیام‌رسان سیگنال، فیلتر شده است و این درحالی است که حضور کارشناسان وارد به این مسائل در کارگروه مصادیق می‌تواند از رخ دادن چنین اتفاقاتی جلوگیری کند.

یک خاطره تلخ…

حال که بحث صلاحیت شد، بگذارید به موضوعی که محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات، دو روز پیش از برگزاری جلسات کارگروه مصادیق روایت کرد، بپردازیم.

جهرمی گفت: کمیته تعیین مصادیق مجرمانه 12 عضو دارد که 6 عضو آن دولتی و 6 عضو دیگر غیردولتی هستند. این کمیته هر دو هفته یک بار تشکیل می‎شود، اما از سال 88 طبق آیین‌نامه قرار شد تا برای تصمیم‌گیری سریع‌تر در موارد اخلاقی و فساد، جلسات به صورت آنلاین برگزار شود.

وزیر ارتباطات ادامه داد: در جلسات آنلاین تنها 5 عضو از 12 عضو شرکت داشتند و این 5 عضو دادستانی کل کشور، نیروی انتظامی، سازمان تبلیغات، وزارت ارتباطات و سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند. یعنی دو نماینده دولتی و 3 نماینده از بیرون دولت، البته قرار شد در این جلسات برای فیلترینگ سایت‌ها و اپلیکیشن‌های پرمخاطب تصمیم‌گیری نشود.

فیلترینگ در ایران

این موضوع به خودی خود نشان می‌دهد که فیلترینگ سایت‌ها خیلی هم برای کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه با اهمیت نیست، زیرا اکثر جلسات این کارگروه به صورت آنلاین و با حضور کمتر از نیمی از اعضا برگزار می‌شود.

اما در سخنان روز گذشته آذری جهرمی، موضوعی مطرح شد که بیش از هر چیزی جای تامل دارد، وزیر ارتباطات گفت: یک بار در این جلسات به شوخی درخواست فیلتر سایت پیوندها را دادم که 4 دستگاه با فیلترینگ این سایت موافقت کردند و یک دستگاه هم با کلیک بر روی سایت پیوندها و مشاهده صفحه پیوندها، فکر کرد که این سایت از قبل فیلتر شده است، به همین دلیل در توضیحات نوشت که این سایت فیلتر است!

صلاحیتی که زیر سوال می‌رود

این مقدار سطح دانش پایین نسبت به سایت‌های فارسی زبان موجود در کشور در نوع خود بی‌سابقه است. سایت پیوندها یک تارنمای فارسی و کاملا مجاز بدون هیچ محتوای غیرقانونی است که هنگام سرچ کردن سایت‌های فیلتر شده، نمایان می‌شود. فکر کنم همه این موضوع را می‌دانیم و حداقل چندین بار در طول عمر با آن روبه‌رو شده‌ایم!

طبق گفته جهرمی، او به شوخی در جلسه آنلاین کارگروه مصادیق، آدرس سایت پیوندها را اعلام کرده و نظر دیگران را در خصوص فیلتر شدن این سایت جویا شده است. ابتدا آنکه هیچکس متوجه آدرس اینترنتی سایت پیوندها نشده، خود جای تعجب دارد، اما فرض می‌گیریم از اعضای حاضر کسی به آدرس سایت توجه نداشته و تنها بر روی آن کلیک کردند تا صفحه باز شود و ببینند که آذری جهرمی چه سایتی را برای فیلترینگ پیشنهاد داده است.

با وجود آنکه سایت پیوندها یک سایت قانونی و دولتی است، 4 عضو حاضر در جلسه رای به فیلترینگ آن دادند، به نظر می‌رسد اصلا محتوای سایت مهم نیست یا آنکه مسئولین مرتبط حوصله بررسی نداشتند و فقط رای صادر کردند. عضو دیگر این کارگروه هم که به اشتباه اعلام کرد این سایت فیلتر است!

این روایت یک طنز تلخ از صلاحیت افرادی است که محدود کردن دیگر شهروندان در دستان آنان است، مسئولینی که می‌توانند بر روی زندگی و کسب‌و‌کار دیگران تاثیر بگذارند و با یک تصمیم اشتباه، همه تلاش‌های یک گروه را نابود کنند.

فیلترینگ در ایران

سیاست‌های کلی در حوزه فیلترینگ

به جز صلاحیت این افراد، مورد دیگر که در تصمیم‌گیری‌های کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه نقشی اساسی را بازی می‌کند، سیاست‌های کلانی است که بسیاری از آن‌ها به اشتباه تعیین شده و شاهد آن هستیم که بارها و بارها تصمیمات مختلف بر اساس این سیاست‌های کلان گرفته شده و اکثرا هم به شکست منجر شده‌اند.

یکی از سیاست‌های کلان ایران، به خودکفایی رسیدن در هر زمینه‌ای است، کلا علاقه داریم تا از اپلیکیشن‌های موبایلی تا سرویس‌های خدماتی، موتورهای جستجو، ایمیل، پیام‌رسان، شبکه اجتماعی و هر چیزی که فکرش را بکنید، نسخه داخلی داشته باشیم.

برای ساخت سرویس‌های مشابه داخلی هم به سراغ افراد کارشناس و با تجربه در بخش خصوصی نمی‌رویم، به سراغ افرادی می‌رویم که صلاحیت آن‌ها در مواردی به جز دانش فنی تایید می‌شود و صرفا به دلیل داشتن نگاهی همسو با مسئولین، برای انجام کارهای بزرگ انتخاب می‌شوند.

نتیجه این سیاست، می‌شود تعدادی پیام‌رسان، شبکه اجتماعی و موتور جستجو بومی که هیچکدام در جذب مخاطب موفق نبودند و کلی هزینه و بودجه بدون برنامه صرف آن‌ها شده است. برای نمونه پیام‌رسان‌های داخلی حتی از تلگرام فیلتر شده نیز شکست خوردند و هنوز هم تلگرام در کنار واتساپ به عنوان یکی از دو پیام‌رسان محبوب در ایران شناخته می‌شود.

تصمیمات غیرکاشناسی، آزمون و خطا، تاکید بر انحصار، نبود درک صحیح از مسئله و خط مشی‌های اشتباه، از جمله مواردی است که در بیشتر تصمیمات دولتی دیده می‌شود.

موافقان رویه فعلی فیلترینگ در ایران چه می‌گویند؟

اما نگاهی دیگر در زمینه فیلترینگ در ایران وجود دارد، نگاهی که به موضوع فیلترینگ دید مثبتی دارد و حتی تصمیمات اشتباه در این زمینه را بهتر از عدم توجه به این بخش می‌دانند.

در موضوع فیلترینگ همه تقصیرها متوجه تصمیم‌گیران داخلی نیست. طبیعتا سیاست‌های کلی شبکه‌های اجتماعی و قوانینی که برای میلیون‌ها کاربر مخاطب این شبکه‌ها گرفته می‌شود نیز در وضع فعلی دخیل است. گاهی نمی‌توان از فیلترینگ صرف نظر کرد، آزادی‌های موجود در شبکه‌های اجتماعی، فضای سالم این شبکه‌ها را از بین برده و نتیجه‌اش می‌شود لایو یک پسر نوجوان ایرانی با یکی از دختران به اصطلاح شاخ‌ مجازی که در آن به موضوعات جنسی و زننده پرداخته شد.

فیلترینگ در ایران

ضمن اینکه در بسیار از موارد، سرویس خارجی، کاربران ایرانی را تحریم می‌کند و در این شرایط اگر نمونه داخلی آن سرویس را نداشته باشیم، با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم خواهیم کرد. بنابراین بسیاری با این نوع دیدگاه و تصمیم‌گیری‌ها موافق هستند و اعتقاد دارند اگر به شکل صحیح و با برنامه ریزی مناسب از شرکت‌های ایرانی حمایت شود، قادر به ساخت نمونه‌های بومی سرویس‌های خارجی هستیم.

موافقان فیلترینگ برای نمونه چین را مثال می‌زنند که تقریبا تمامی سرویس‌های گوگل و اکثر پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی آمریکایی در آن فیلتر است و تماما از سرویس‌های بومی استفاده می‌کند.

راهکار دیگر کشورها چیست؟

همانطور که گفتیم، همه کشورهای دنیا برای خود قوانین و خط قرمزهایی دارند، اما از طرفی اکثر سرویس‌ها و شبکه‌های اجتماعی مشهور دنیا در آمریکا تولید می‌شود و با قوانین مخصوص به خود مدیریت می‌شوند. در این میان کشورهای دیگر چگونه می‌توانند خط قرمزهای خود را بر روی شبکه‌های اجتماعی اعمال کنند؟

برای این کار راهکارهای متفاوتی وجود دارد که به نوع تعامل یک کشور با یک سرویس یا شبکه اجتماعی باز می‌گردد. به طور مثال روسیه با توییتر همکاری دارد و محتواهای مد نظر روسیه از شبکه اجتماعی توییتر در این کشور حذف می‌شود.

همچنین ترکیه به تازگی قانونی را ثبت کرده که همه شبکه‌های اجتماعی با بیش از یک میلیون بازدیدکننده در ترکیه، باید یک نماینده در این کشور داشته باشند و دستورات دادگاه ترکیه مبنی بر حذف محتواهای زننده را طی 48 ساعت اجرایی کنند. اینستاگرام نیز این موضوع را قبول کرده و همکاری خوبی میان فیسبوک و دولت ترکیه برقرار است.

چرا چنین همکاری توسط ایران با سرویس‌های مطرح خارجی صورت نمی‌گیرد؟

به چند دلیل مشخص و واضح، ابتدا باید اقرار کرد که ایران در دنیا کشور محبوبی نیست و شرکت‌های خارجی خیلی تمایل به همکاری با ما ندارند، ضمن این که ما از نظر دیپلماسی قدرت و نفوذ بالایی نداریم و دراین زمینه تقریبا همیشه متضرر هستیم.

در واقع قوانین و شرایط ایران برای همکاری با سرویس‌های خارجی دشوار است. هم خط قرمزهای ایران متعدد است و هم ضریب نفوذ مسائل سیاسی در فیلترینگ بسیار بالاست و به همین دلیل شرکت‌های خارجی حاضر به همکاری با ما نیستند.

فیلترینگ در ایران

اگر یادتان باشد زمانی که تلگرام در ایران فعالیت داشت، حتی CDNهای این پیام‌رسان وارد کشور شده بود اما پس از اغتشاشات سال 96، زمانی که ایران اطلاعات کانال‌های معاند با جمهوری اسلامی را از تلگرام درخواست کرد و خواستار بسته شدن آن‌ها در این شبکه اجتماعی شد. پاول دوروف با این درخواست موافقت نکرد و پس از آن جریان، در اردیبهشت 97 تلگرام در ایران فیلتر شد.

متاسفانه در ایران به اکثر موضوعات نگاه سیاسی می‌شود و سیاست بیش از حد در موضوعات دخیل است، به همین دلیل تفاوت دیدگاه عمده بین ایران و شرکت‌های مشهور خارجی موجب می‌شود هرگز توافقی در این میان صورت نگیرد.

نظر شما چیست؟ شما با فیلترینگ در ایران موافق هستید؟ به نظر شما رویه فیلترینگ در کشور صحیح است یا باید تغییر کند؟ شما چه نوع سیاستی را در زمینه فیلترینگ می‌پسندید؟

نوشته ساعت به وقت فیلترینگ: شما با رویه فیلترینگ سرویس‌های خارجی در ایران موافقید؟! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.