تجزیه‌وتحلیل اطلاعات چیست؟ میلیاردهای آینده را بهتر بشناسیم

تجزیه‌وتحلیل اطلاعات چیست؟ میلیاردهای آینده را بهتر بشناسیم

علوم کامپیوتری در دنیای امروزی ما به‌شدت در حال پیشرفت هستند و بخش عمده‌ای از این پیشرفت را می‌توان با افزایش چشمگیر حجم داده‌ها همراه دانست؛ به‌ این‌ ترتیب می‌توان درک کرد که چرا تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها در دنیای امروزی ما به‌عنوان شغلی برای میلیاردرهای آینده، برای خود نامی دست‌ و پا کرده است.

برای درک بهتر از موضوع افزایش حجم داده‌های جهانی بهتر است نگاهی به اطراف خود بیندازید، هر یک از ما در صورت نداشتن یک هارددیسک اکسترنال، حداقل حجمی فراتر از ۳۰۰ گیگابایت داده را بر روی تلفن همراه هوشمند، تبلت، کامپیوتر خانگی و USB فلش‌های خود در اختیار داریم. حال کافی است تا حجمی که فیلم‌های DVD و بلوری داخل خانه شما به خود اختصاص داده‌اند را به همراه حجم انباره داده‌های برادران، خواهران و پدر و مادر خود به این مقدار بیفزایید تا به میزانی چند ترابایتی دست پیدا کنید.

حال تنها ۱۰ الی ۱۵ سال در زمان به عقب سفر خواهیم کرد، کدام‌یک از شما ۱۵ سال پیش با عبارت ترابایت آشنا بود؟! در آن زمان هارددیسک استاندارد برای کامپیوترهای خانگی در ارقامی بین ۸۰ تا ۱۶۰ گیگابایت تعریف شده بود، دیسک‌های مدرن و به‌روز، دی‌وی‌دی‌ها بودند که البته قیمت آن‌ها بسیار بالا بود، تلفن‌های همراه نهایتا در اوج لوکس بودن، نزدیک ۴ گیگابایت حافظه داخلی داشتند و عملا در کمتر مکانی هارددیسک اکسترنال وجود خارجی داشت. لپ‌تاپ، تبلت و تلفن‌های همراه هوشمند عملا ابزارهایی لوکس به‌حساب می‌آمدند و بیشتر ما کامپیوترهای خانگی دسکتاپ در اختیار داشتیم. به‌این‌ترتیب در هر خانه‌ای نهایتا حجم داده‌ها به‌زحمت به ۲۰۰ الی ۳۰۰ گیگابایت می‌رسید.

حال همین معادله عددی را به مقیاس کلان داده‌ها انتقال بدهید. در سال‌های پایانی قرن پیش، نه تجارت الکترونیک برای ما معنی داشت و نه از اینترنت پرسرعت خبری بود. در آن دوران سنگین‌ترین حجم داده در یک سرور برای یک وب‌سایت در محدوده گیگابایت باقی مانده بود. جالب است بدانید که در سال ۱۹۹۶ در سراسر جهان تنها تعداد ۸۰۰ هزار وب‌سایت وجود داشت و این رقم در سال ۲۰۰۸ به ۱۶۰ میلیون رسید و امروزه بیش از یک میلیارد وب‌سایت وجود دارند که برای کنترل داده‌های برخی از آن‌ها، ترابایت به‌عنوان یک عدد بچگانه و خنده‌دار به‌حساب می‌آید.

البته تمامی این آمار برای دنیای آنلاین، در دنیای آفلاین نیز به چشم می‌خورند، تعداد فروشگاه‌های بزرگ در سطح جهانی بسیار بالاتر رفته‌اند و تنوع اجناس به‌طور چشمگیری افزایش یافته است و تمامی این موارد تنها انسان را با یک مشکل بزرگ دست‌به‌گریبان خواهد کرد: با این حجم داده چگونه می‌توان به‌صورت هوشمندانه کار کرد تا بتوان از آن‌ها نهایت بهره را برد؟!

پاسخ به این سوال را باید در فنون تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها (Data analysis) جستجو کرد. برای درک بهتر این مفهوم با یک مثال به سراغ شما می‌آییم. امروزه در میان کاربران تلفن‌های همراه در کشور، به‌جرات رقمی فراتر از ۲۰ میلیون کاربر برای اپراتور‌های مخابراتی مثل ایرانسل یا همراه اول وجود دارد. با این حال ما مثال خود را بر پایه این تعداد از کاربر تعریف خواهیم کرد.

اگر این اپراتور بخواهد برای کاربران خود بسته‌های اینترنتی عادی را ارایه کند، بدون شک سودی ثابت خواهد داشت ولی ضریب سود این شرکت‌ها از بسته‌ها می‌تواند به‌سادگی افزایش پیدا کند. در نظر بگیرید که هر کاربر در طول روز برای ساعاتی خاص به استفاده از تلفن همراه هوشمند خود برای ورود به شبکه اینترنت دست می‌زند. این امر برای هر منطقه می‌تواند متفاوت باشد، برای نمونه در طول ساعات روز و یا در طول ساعت نیمه‌شب می‌توان انتظار تفاوت‌هایی عمده در استفاده از اینترنت مشاهده کرد و یا میزان اتصال به شبکه اینترنت در کلان‌شهرهایی مانند تهران، شیراز و اصفهان و … را نمی‌توان با شهرهای کوچک‌تر مقایسه کرد.

به‌ این‌ ترتیب اپراتور مخابراتی باید بداند که کاربران این اپراتور در چه ساعاتی کمترین ترافیک را بر روی شبکه اینترنت آن‌ها دارند و در کدام مناطق، کدام ساعات به‌عنوان ساعات اوج مصرف مطرح هستند. به دست آوردن این اطلاعات می‌تواند بسیار دشوار باشد زیرا برای هر یک از این ۲۰ میلیون کاربر می‌توان مولفه‌هایی مانند منطقه کاربری، ساعت کاربری، میزان متوسط استفاده از اینترنت بر اساس کیلوبایت، میزان دانلود محتوا، نرم‌افزارهای همراه پرمصرف کاربر در شبکه اینترنت و صدها مورد دیگر را در نظر گرفت. اگر تعداد مولفه‌های مدنظر را برابر با تنها ۱۰۰ مورد بگیریم می‌توانید مشاهده کنید که برای تحلیل عملکرد کاربران در تنها یک روز، نیاز به پردازش تعداد ۲۰ میلیون در ۱۰۰ عدد ردیف داده داریم که نتیجه به‌دست‌آمده برابر با ۲ میلیارد ردیف داده محاسباتی (البته در واقعیت این تعداد به‌مراتب بیشتر از این مثال اولیه هستند) است. بدون شک مغز انسان قادر به تحلیل این داده‌ها نیست و برای همین نیز ابزارهایی برای استفاده مفید از این داده‌ها مورد نیاز هستند که به این ابزارها و تکنیک‌ها، فنون تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها می‌گویند.

به کمک تحلیل داده‌ها، اپراتور مورد نظر می‌تواند بسته اینترنتی ویژه‌ای را ارایه کند که کاربران بتوانند با پرداخت هزینه‌ای کمتر از حد معمول به اینترنت همراه متصل شوند ولی این کار تنها در محدوده زمانی خاصی قابل انجام است. این محدوده زمانی نباید بسیار خارج از قاعده باشد (برای نمونه کمتر کسی بسته اینترنتی ساعات ۲ الی ۵ شب را خریداری خواهد کرد) و در عین‌ حال نیز ترافیک شبکه این اپراتور در این ساعات باید در حداقل قرار داشته باشد. به‌ این‌ ترتیب کاربران به استفاده از این ساعات روی خواهند آورد و ترافیک در طول ساعات مختلف به‌صورت متعادل‌تر خواهد بود، شرکت اپراتور یاد شده می‌تواند با کاهش قیمت‌های خود، سود بیشتری را به دست بیاورد زیرا هزینه مدیریت پهنای باند برای ساعات اوج مصرف کاهش خواهد یافت.

این مثال ساده به شما ماهیت تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها را نشان می‌دهد. شرکت‌های بزرگ حاضر به پرداخت حقوقی نجومی به افرادی هستند که این فنون را فراگرفته‌اند و به همین دلیل نیز متوسط حقوق یک تحلیل‌گر داده در ابتدای کار بین ۵۰ تا ۷۵ هزار دلار در سال است. این رقم برای تحلیل‌گران حرفه‌ای و باسابقه به بالاتر از ۱۶۵ هزار دلار در سال می‌رسد.

فضای متنی ما در این مقاله بسیار محدود است و به همین دلیل نیز از دوستان عزیز درخواست می‌کنم که در صورت داشتن سوال در این زمینه، آن را در بخش نظرات مطرح کنند تا در اسرع وقت به‌صورت شخصی به آن‌ها پاسخگو باشم.

نوشته تجزیه‌وتحلیل اطلاعات چیست؟ میلیاردهای آینده را بهتر بشناسیم اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

چرا سامسونگ و هوآوی باید به اندروید وفادار بمانند؟!

چرا سامسونگ و هوآوی باید به اندروید وفادار بمانند؟!

شایعات جدیدی که این روزها در رسانه‌ها منتشر شده است، نشان دهنده این موضوع است که کمپانی‌های سامسونگ و هوآوی در تلاش هستند تا سیستم عامل اختصاصی خود را طراحی کنند. این موضوع می‌تواند جذاب به نظر برسد. اما به نظر من، اصلا مناسب نیست. می‌پرسید چرا؟ دلایل خود را برای شما توضیح خواهم داد.

طبق آماری که در ماه ژوئن ۲۰۱۶ گرفته شد، سیستم عامل اندروید با کسب دو سوم از بازار (حدود ۶۵.۵۸ درصد) توانست جایگاه نخست را در زمینه موبایل و تبلت به خود اختصاص دهد. Gartner در این زمینه گزارش داد که در سه ماهه اول سال جاری، سیستم عامل اندروید توانسته ۸۴ درصد از بازار را از آن خود کند. درصدهای باقی مانده به سیستم عامل‌های iOS، ویندوزفون و بلک‌بری اختصاص می‌یابد و سیستم عامل‌های دیگر تنها سهم بسیار کوچکی را به خود اختصاص داده‌اند.

به صورت کوتاه و مختصر، اندروید را می‌توان سیستم عاملی دانست که در دنیای تکنولوژی، استفاده زیادی از آن می‌شود.

با این حال اگر سامسونگ و هوآوی اقدام به طراحی سیستم عامل اختصاصی خود کنند، بسیاری از سهم بازار را از دست خواهند داد. اما تجربه نشان داده است که کمپانی‌های اشاره شده توانایی انجام این کار را دارند.

در ادامه این تحقیقات، مشخص شد که سامسونگ توانسته در نیمه اول سال ۲۰۱۶، در حدود ۲۳.۲ درصد از سهم بازار را به خود اختصاص دهد و هوآوی نیز با چیزی حدود ۸.۲ درصد توانست سود خوبی از این قسمت نصیب خود کند.

با وجود محبوبیت زیاد شرکت‌های سامسونگ و هوآوی، آیا آنها شجاعت این را دارند تا به اندروید پشت کرده و به وسیله سیستم عامل اختصاصی خود وارد این عرصه شوند؟!

همانطور که می‌دانید، شرکت سامسونگ توانسته در بسیاری از بازارها ورود کند. اما کماکان از سرویس‌های گوگل مانند Maps ،Search و Google Play Store استفاده می‌کند.

کاربران سامسونگ، به این موضوع خو گرفته‌اند و حساب ویژه‌ای روی این نرم‌افزارها که در دیوایس‌های گلکسی آنها یافت می‌شوند، باز کرده‌اند. اما چیزی که باعث می‌شود تا این شرکت کره‌ای همچنان به اندروید وفادار بماند، تعداد اپلیکیشن‌های موجود بر روی فروشگاه Google Play است. این مسئله، چیزی است که سامسونگ سخت می‌تواند با آن رقابت کند.

اما موضوع در مورد هوآوی کمی متفاوت است. چرا که این شرکت در کشور چین، جایگاه نخست را در اختیار دارد و فروشگاه نرم‌افزاری مخصوص به خود را نیز در کشور اشاره شده داراست. طی مصاحبه‌ای که آقای Changzhu Li، مدیر ارشد بخش موبایل شرکت هوآوی انجام داده است، مسئولان این شرکت چینی، ضعف سیستم عامل اندروید در کیفیت اپلیکیشن‌ها را دیده‌اند. به این ترتیب، ما مطمئنا فروشگاه نرم‌افزاری هوآوی را زودتر از سیستم عامل اختصاصی آن خواهیم دید که به آمریکا و غرب دنیا راه پیدا می‌کند.

شرکت هوآوی به تازگی یکی از مهندسان سیستم عامل که پیشتر در کمپانی نوکیا مشغول به کار بود را استخدام کرده است. این موضوع، نمی‌تواند بی‌ربط به شایعه اشاره شده در این مطلب باشد. تصمیم گوگل مبنی بر بسته‌تر کردن سیستم عامل اندروید، می‌تواند یکی از دلایل این امر باشد. اما مهندسان سیستم عامل در ابتدا می‌خواهند تا رابط کاربری EMUI را توسعه داده و سپس به سراغ سیستم عامل اختصاصی بروند. مشخص است که مسئولان شرکت چینی اشاره شده، کار سخت و دشواری را پیش رو خواهند داشت.

اندروید در حال حاضر، تنها روی تلفن‌های هوشمند عملکرد خوبی دارد

در حال حاضر سیستم عامل اندروید در قسمت‌های مختلفی در حال استفاده است. این موضوع شامل تلویزیون‌های هوشمند و گجت‌های پوشیدنی نیز می‌شود. اما Android TV نتوانست آنچنان که باید و شاید به خاطر ضعف در قسمت اپلیکیشن‌ها، موفق شود و شکست بزرگی را در این زمینه تجربه کرد. Android Wear نیز نتوانست موفق باشد. چرا که وابستگی بسیار زیادی به سیستم عامل اندروید در تلفن‌های هوشمند داشت.

در قسمت گجت‌های پوشیدنی و سیستم‌های خانگی، شرکت سامسونگ می‌تواند موفق باشد. این شرکت کره‌ای در حال حاضر در حال طراحی سیستم عاملی با نام تایزن برای گجت‌های پوشیدنی است. اما سوییچ کردن به سیستم عامل تایزن برای تلفن‌های هوشمند، می‌تواند ریسک بزرگی برای سامسونگ به حساب آید. همانطور که گجت‌های پوشیدنی امروزه در حال پیشرفت هستند، سیستم عامل اندروید نیز به همان نسبت در حال کسب موفقیت‌های بیشتر است.

حرف آخر

سیستم عامل اندروید به تولیدکنندگان اجازه می‌دهد تا تغییرات مورد نیاز خود را روی آن اعمال نمایند. به همین دلیل، کمپانی‌هایی مانند هوآوی، سامسونگ، اچ‌تی‌سی، سونی و دیگر شرکت‌ها می‌توانند تغییرات دلخواه خود را روی این سیستم عامل داده و آن را متناسب با نیاز خود برای کاربران عرضه نمایند. همکاری این شرکت‌ها باعث شده است تا هسته اندروید به مرور قوی‌تر و مستحکم‌تر شود. اما این موضوع بدون همکاری، بسیار سخت بود و گوگل راه دشواری را پیش روی داشت.

برای تولیدکنندگان، سیستم عامل اندروید به عنوان یک هسته آماده و قابل استفاده به حساب می‌آید که می‌تواند آنها را در بسیاری موارد جلو بیاندازد. اما شرکت‌های سامسونگ و هوآوی توانایی این را دارند تا با طراحی سیستم عامل اختصاصی، روی پای خود بایستند و از این طریق، سرویس‌های بیشتر و مختلفی را در اختیار کاربران خود قرار دهند.

نوشته چرا سامسونگ و هوآوی باید به اندروید وفادار بمانند؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

۹ پیشرفت فوق‌العاده در ۳ سال اخیر: ما در آینده زندگی می‌کنیم!

۹ پیشرفت فوق‌العاده در ۳ سال اخیر: ما در آینده زندگی می‌کنیم!

از سال ۲۰۱۳ تا امروز خیلی چیزها عوض شده است. این رشد و دگرگونی چنان سریع اتفاق افتاده که گویی در آینده به سر می‌بریم. انگار نه انگار که همین سه سال پیش بود و هیچکدام از این چیزهایی که الان به صورت روزانه مورد استفاده قرار می‌دهیم اصلا وجود خارجی نداشتند. ۹ اختراع از سال ۲۰۱۳ تا امروز به بازار آمده‌اند که زندگی ما را دگرگون و غیر قابل قیاس با گذشته کرده‌اند. با ما باشید تا مروری کنیم از ۹ اختراع جدید ولی پر مصرف فردا که امروز از آنها استفاده می‌کنیم.

۱- دنبال کردن فعالیت‌های ورزشی با ساعت مچی

این ساعت‌های هوشمند بهترین مثال برای ملاقات مد و فناوری با هم هستند. امروزه ساعت‌های هوشمند هر کاری که فکرش را بکنیم انجام می‌دهند، ولی موثرترین آنها همین تحلیل و گزارشات فعالیت‌های ورزشی است. مسلما همه ما در بیشتر اوقات زندگی ساعت به دست داریم و از گوشی همراه هم با ما همراه‌تر است. پس بی‌راه نیست این همراه همیشگی با این همه حسگر میزان خواب، کالری سوزانده شده، قدم‌های رفته و وزن ایده‌آل ما را بهتر از خودمان بداند.

اگر برگردیم به سه سال پیش ساعتمان هیچ کاری نمی‌کرد جز نمایش زمان! ولی امروز همین ساعت تبدیل به مربی ورزشی ما شده است و تقریبا اکثر نیازها را پاسخگو است. هرچند در این بازار شلوغ اسمارت واچ‌ها اپل اولین ساعت هوشمند را معرفی نکرد ولی انصافا کاراترین و پر استفاده‌‌ترین آنها را به بازار فرستاد تا لیدر این ترند باشد. ساعتی که پس از دو سال هنوز کهنه نشده و با به‌روز رسانی‌های نرم‌افزاری همچنان جدید و رویایی است. اگر هنوز با آن غریبه و نا آشنا هستید با ما می‌توانید اپل واچ را بیشتر بشناسید.

۲- تجربه کردن چیزهایی که کنار ما نیستند

دستگاه‌های واقعیت مجازی خیلی سرگرم کننده‌تر از چیزی هستند که در اصل باید باشند. متاسفانه در همین سال‌های اخیر بیشتر روی جنبه تفریحی و سرگرمی این فناوری تبلیغ شده است و هرچند ما نوشتیم که واقعیت مجازی کاربردی فراتر از بازی‌های ویدیویی دارد ولی باز هم کمتر کسی به قدرت واقعی این فناوری فکر می‌کند. اصل ماجرا این است که هدست‌های VR یا همان واقعیت مجازی قرار است تجربه‌ای را به ما منتقل کنند که واقعی نیست و حضور خود را در جایی احساس کنیم که واقعا آنجا نیستیم و صد البته که در علوم پزشکی و صنایع نظامی بسیار مفید و پر کاربرد هستند.

۳- پرداخت بدون پول نقد و کارت بانکی

کیف پول‌های درون موبایل دیگر یک چیز عجیب و غریب نیستند. سرویس‌های پرداخت اپل‌پی، اندرویدپی و باقی برند پی‌ها (!) حالا ما را بخشی از اکوسیستم خود کرده‌اند و سعی دارند جای کارت بانکی و پول نقد را به طور کامل بگیرند. مخصوصا حالا که اپل‌پی روی وب هم جواب می‌دهد و دیگر نیاز نیست پای کارت‌خوان بریم و گوشی خود را به آن بکوبیم.

۴- فرستادن عکس‌هایی که بعدا خودشان را پاک می‌کنند

هرچند این ایده در سال ۲۰۱۳ عجیب و دور از ذهن می‌آمد ولی الان جامه عمل پوشیده است. امروزه دیگر این قابلیت برای پیام‌ها کاملا عادی و گاهی ضروری است. اسنپ‌چت به عنوان رایج‌ترین سایت اجتماعی بین نوجوانان این قابلیت را در اختیار کاربرانش می‌گذارد تا عکس‌ها پس از دیده شدن به صورت خودکار پاک شوند.

۵- حضور در عکسی که خودمان می‌اندازیم

 سلفی یا خودنگاره در سال ۲۰۱۳ تعریفی برای خود نداشت و کسی نمی‌دانست که یکسال بعد چطور مردمی و فراگیر می‌شود. حالا دیگر از مردم عادی گرفته تا مشهورترین چهره‌ها و ستاره‌ها را در حال سلفی انداختن می‌بینید. البته در عمومی کردن این نوع از عکاسی، نقش سلفی استیک‌ یا مونو پاد‌هایی که گوشی موبایل را نگه می‌دارند، بسیار پر رنگ است.

۶- انتخاب زاویه دلخواه دوربین در حین تماشای ویدیو

در نسل جدید عکاسی و فیلمبرداری ۳۶۰ درجه شما قادر خواهید بود تا در عکس یا ویدیو بچرخید و از هر زاویه‌ای که دوست دارید به تماشای آن بپردازید. این قابلیت حالا در اکثر سایت‌های اجتماعی نظیر فیسبوک و یوتیوب هم پشتیبانی می‌شود و شما براحتی می‌توانید محتوای ۳۶۰ درجه خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. البته این عکس‌ها و ویدیوهای ۳۶۰ درجه در اصل برای هدست‌های واقعیت مجازی ایجاد شده‌اند که باعث می‌شود خود را در همان محیط احساس کنید. هرچند قبلا برای انجام این کار بایستی چندین دوربین را حول یک محور به هم وصل می‌کردید، ولی امروزه دوربین‌های مخصوص تصویربرداری ۳۶۰ درجه با قیمتی مناسب و کاربری آسان در دسترس است.

۷- دانلود ویدیو با سرعت برق و باد

با ورود و ایجاد نسل چهارم مخابراتی این سرعت بالای دانلود کاملا همه گیر شد و تمامی نقاط دنیا حتی ایران را هم درنوردید. حالا دیگر دانلود سریع و برق‌آسای فایل‌های سنگین ویدیویی با کیفیت بلوری آرزو نیست، بلکه امری روزمره شده است. به هر حال فراموش نکنیم که این کار قبلا هم با نسل سوم انجام می‌شد ولی در بهترین حالت ممکن ۵ برابر بیشتر زمان می‌برد.

۸- ساخت فیلم و ویدیو کلیپ در موبایل

سابقا این قبیل کارها هزینه خاص خود را داشت ولی امروزه هر کسی می‌تواند با توجه به قدرت پردازشی اسمارت فون خود و استفاده از اپ‌هایی با کاربری بسیار آسان به راحتی و بدون صرف هزینه‌ای فیلم یا ویدیو موزیک مورد نظر خود را بسازد. سایت‌های اجتماعی زیادی هم تشنه این محتواهای ارزان برای به اشتراک گذاری هستند. حتی اپلیکیشن‌های هوشمندی هم هستند که تمام این پروسه را خود بر عهده می‌گیرند و شما فقط نظاره‌گر خواهید بود.

۹- گپ زدن با کامپیوتر

این مورد دیگر اصل فیلم‌های علمی تخیلی است. اینکه آدم با کامپیوتر و یا دستیار صوتی هوشمند خود صحبت کند و کارهایش هم به صورت خودکار راه بیافتد خیلی رویایی است. ولی امروزه این رویا به واقعیت تبدیل شده و سرویس و اکوسیستمی نیست که این قابلیت را چه به شکل دستیارهای هوشمند صوتی و چه بات‌های نرم‌افزاری پیام رسان‌ نداشته باشد. حالا با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی، شبکه عصبی و یادگیری ماشینی فهم زبان طبیعی انسان‌ها برای ماشین بسیار ساده‌تر شده و درصد خطای آنها در درک دستورات نیز بسیار کمتر از پیش است. امروزه ما با تلویزیون و ساعت مچی خود نیز صحبت می‌کنیم چه برسد به کامپیوتر!

نظر شما چیست؟ آیا از این اختراعات استفاده می‌کنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

نوشته ۹ پیشرفت فوق‌العاده در ۳ سال اخیر: ما در آینده زندگی می‌کنیم! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

نگاهی به تکنولوژی شارژ سریع Dash Charge و مقایسه آن با Quick Charge کوالکام

نگاهی به تکنولوژی شارژ سریع Dash Charge و مقایسه آن با Quick Charge کوالکام

یکی از نقاط ضعف اسمارت‌فون‌ها، عمر باتری است. مطالعاتی که پیش از این انجام شده است، نشان می‌دهد که عمر باتری‌ها نسبت به قبل چندان تفاوتی ندارد. تنها نکته مثبت این است که گوشی‌های هوشمند به طور متوسط ۶۵ درصد سریعتر نسبت به قبل شارژ می‌شوند و این به دلیل وجود تکنولوژی‌های شارژ سریع است. به عنوان مثال، Quick Charge کوالکام در گوشی‌های سامسونگ، ال‌جی و اچ‌تی‌سی پشتیبانی می‌شود.

یکی از فناوری‌های شارژ سریع Dash Charge است که در وان پلاس ۳ دیده می‌شود. این فناوری که مبتنی بر فناوری VOOC اوپو است، قول می‌دهد که با نیم ساعت شارژ بتوانید یک روز با گوشی کار کنید. در حقیقت، Dash Charge تنها با نیم‌ساعت شارژ، دو سوم باتری را شارژ‌ می‌کند، که دستاورد بسیار خوبی است. اما سوال اینجاست که چه جادویی پشت Dash Charge نهفته است و آیا این تکنولوژی بهتر ار تکنولوژی‌های رقیب است؟

چه چیزی شارژ سریع را سریع می‌کند؟!

تقریبا تمام گوشی‌ها از باتری لیتیوم یون استفاده می‌کنند. از نظر شیمیایی، لیتیوم ماده‌ای است سبک و شارژ‌پذیر، پس این به سلول‌های باتری اجازه می‌دهد که وزن کمی داشته باشند و انرژی زیادی را نسبت به وزن خود ذخیره کنند. اما لیتیوم ماده بسیار سختگیری است و باید با دقت با آن برخورد شود. بدرفتاری با این ماده باعث کوتاه‌شدن عمر باتری و گاها انفجار می‌شود. سازندگان برای اینکه این ریسک‌ها را کاهش دهند از مدارهای مخصوص در باتری،‌ شارژر و گوشی استفاده می‌کنند تا انتقال قدرت را منظم کنند.

اگرچه شارژ کند، ایمن‌تر است، اما کسی نمی‌خواهد تا ابد منتظر بماند تا گوشیش شارژ شود. اینجاست که فناوری شارژ سریع وارد می‌شود. به طور بنیادین تمام فناوری‌های شارژ سریع مانند یکدیگر کار می‌کنند: قرار دادن انرژی بیشتر در باتری تا جایی که ایمن باشد. باتری‌های لیتیومی زمانی که خالی باشند یا از مرز شارژی پایین‌تر بروند، می‌توانند انرژی بیشتری در خود ذخیره کنند. تکنولوژی‌های شارژ سریع از این خاصیت استفاده می‌کنند. به همین دلیل است که باتری‌های که از این تکنولوژی استفاده می‌کنند، از صفر تا یک حد مشخص را سریع شارژ می‌کنند و سپس به حالت شارژ عادی بر می‌گردند. به عنوان مثال، تنها ۳۰ دقیقه طول می‌کشد تا باتری وان‌پلاس ۳، ۶۳ درصد شارژ شود. پس از این مرز، ‌۴۴ دقیقه دیگر زمان لازم است تا بقیه باتری شارژ شود.

چرا Dash Charge خاص است؟

از منظر کلی، Dash Charge چندان تفاوتی با دیگر تکنولوژی‌های شارژ سریع ندارد. مانند دیگر فناوری‌ها، ابتدا میزان زیادی انرژی به باتری متقل می‌کند و به مرور، سرعت شارژ را کاهش می‌دهد. تفاوتی که Dash Charge با دیگر تکنولوژی‌ها دارد، نحوه انتقال قدرت از شارژر به گوشی است. Quick Charge کوالکام از ولتاژ بیشتری استفاده می‌کند تا انتقال قدرت را افزایش دهد. Dash Charge برای این کار از جریان بیشتری استفاده می‌کند. هر دو روش کار مورد نظر را انجام می‌دهند، اما هرکدام نقاط ضعف و قوتی دارند.

Quick Charge سازگاری بیشتری دارد. کافی است که هر گوشی که با این تکنولوژی سازگار است به هر شارژی که با این تکنولوژی سازگار است، متصل شود و فرایند آغاز شود. کابل USB تا زمانی که کانکتور مناسب را در هر دو طرف دارد، چندان مهم نیست. اما برای استفاده از Dash Charge، حتما باید شارژر و کابل را از وان‌پلاس خریداری کنید. البته این موضوع بیشتر امنیت را در نظر گرفته است، چون هر کابلی ممکن است نتواند ایمنی را در نظر بگیرد.

در نگاه اول،‌ کار وان‌پلاس ممکن است بیهود به نظر برسد. Dash Charge و Quick Charge هر دو  با قدرت‌های ۱۵ و ۲۰ وات کار می‌کنند، پس چرا دومی نیاز به کابل مخصوص دارد؟ این به این دلیل است که در جریان‌های الکتریکی، جریان بیشتر نیاز به کابل ضخیم‌تر دارد، اما ولتاژ زیاد اینگونه نیست. به همین دلیل است که Quick Charge با یک کابل USB معمولی نیز کار می‌کند و Dash Charge نیاز به کابل ضخیم‌تری دارد. اگر از کابل باریک‌تری استفاده کنید، باتری دیرتر شارژ می‌شود.

سوال دیگری که پیش می‌آید این است که چرا اساسا Dash Charge اینگونه طراحی شده است؟ به این دلیل که با این فناوری، وان‌پلاس ۳ در هنگام شارژ، خنک‌تر می‌ماند. گوشی‌هایی که از تکنولوژی Quick Charge کوالکام استفاده می‌کنند، دارای یک مدار مخصوص هستند که ولتاژ وارده از شارژر را کاهش می‌دهد. این کار گرما در گوشی ایجاد می‌کند که ممکن است CPU و GPU را کند کرده و در نهایت،‌ منجر به کندشدن شارژ شود. از طرف دیگر، وقتی یک باتری در معرض گرما قرار می‌گیرد، عمر آن کوتاه می‌شود. در Dash Charge، مدارهای ولتاژ و جریان در درون شارژر قرار گرفته‌اند، پس چیز کمی در وان‌پلاس باقی‌ مانده است تا گرما تولید کند. در نتیجه، اگر شما تصمیم بگیرید که در حین شارژ، بازی کنید، احتمال کمی وجود دارد که CPU و GPU کند شوند. در نهایت، سرعت شارژ کمتر تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

با این حال،‌ آیا Dash Charge تکنولوژی بهتری است؟

بستگی به این دارد که شما چگونه به مسئله نگاه کنید. Dash Charge مشکلات مخصوص به خود را دارد، اما وان‌پلاس ۳ به‌سرعت شارژ می‌شود. در حال حاضر این گوشی، یکی از سریعترین شارژها را در بین گوشی ها دارد و رتبه ۴ را در لیستی که صدها گوشی دارد، به خود اختصاص داده است. وان‌پلاس ۳ با ۱۵ دقیقه شارژ، ۱۹ درصد، با نیم ساعت شارژ، ۶۳ درصد و با یک ساعت شارژ، ۹۶ درصد شارژ می‌شود. تمام ظرفیت پس از ۷۴ دقیقه شارژ می‌شود. برای اینکه درک بهتری داشته باشید،‌ باید بدانید که وان‌پلاس ۳، از گلکسی S7،‌ ال‌جی G5، اچ‌تی‌سی ۱۰، آیقون ۶s و اکسپریا Z5 زمان شارژ سریع‌تری دارد. این در حالی است که همه گوشی‌های گفته شده، باتری برابر یا کم حجم‌تری از باتری وان‌پلاس ۳ دارند.

اما Dash Charge نیز مشکلات خود را دارد. همانطور هم که قبلا گفته شد، برای استفاده از این تکنولوژی باید شارژر و کابل مخصوص آن را داشته باشید. این برای شما، ۳۳ دلار هزینه دارد و حتما باید از فروشگاه‌های وان‌پلاس آن را خریداری کنید. در مقام مقایسه، ده‌‌ها شارژر سازگار با Quick Charge وجود دارد و تقریبا هر کابل USB می‌تواند گوشی شما را شارژ کند.

نوشته نگاهی به تکنولوژی شارژ سریع Dash Charge و مقایسه آن با Quick Charge کوالکام اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

وقتی که ایرانسل به خودش شلیک می‌کند!

وقتی که ایرانسل به خودش شلیک می‌کند!

شاید دیگر همه از خبر چند روز پیش مطلع شده باشند، لو رفتن اطلاعات بیش از ۲۰ میلیون مشترک ایرانسل که بازتاب بسیار زیادی در جامعه داشت. برخی آشفتند، بعضی متعجب شدند و عده‌ای نیز بیخیال که لو رفتن صاحبان خط‌های ایرانسل، چه حاصلی برای بقیه دارد.

پای این ماجرا به مجلس نیز کشیده شد و وزیر ارتباطات و فناوری، به‌صورت شفاف اعلام کرد که قضیه لو رفتن این اطلاعات، چیز جدیدی نیست و مربوط به دو سال و نیم پیش است که این اپراتور به درخواست یکی از نهادها، اقدام به ارایه شماره‌ها کرده است و ظاهرا به علت خطای یکی از کارکنان آنجا، این اطلاعات به بیرون درز کرده است.

البته این داستان وقتی رنگ و بوی جدی‌تر به خودش گرفت که یک جوان ۱۹ ساله با استفاده از یک ربات تلگرامی و بیشتر از همه برای سرگرمی (و شاید هم جلب توجه)، این مشخصات را لو داد تا پلیس فتا هم وارد بازی شود و دیگر ادامه ماجرا…

اما در این بین، تنها یک جای خالی احساس می‌شد و آن هم حضور متهم اصلی داستان بود، ایرانسل که سعی کرده بود سر خودش را به نوعی زیر برف کرده و بدون توجه به هیاهوی اطراف، هیچ عکس العملی را نشان ندهد. اما بالاخره شرایط این کارزار به جایی رسید که این اپراتور از ترس بیشتر زخمی شدن، خودی نشان داد و با دادن یک بیانیه، عملا کاری کرد که نه تنها خشم برخی و تعجب بعضی تبدیل به آرامش نشود، بلکه حتی آن عده بی‌تفاوت نیز با دیده اخم آلود به این اپراتور زرد بنگرند! در واقع فرار به جلو، کاری با این اپراتور کرد که در این چند روز هیچ‌کس نتوانسته بود انجام دهد! این اپراتور اگر تنش زخمی شده بود، با شلیک یک گلوله به خودش، رسما قافیه را باخت تا همه بفهمند عدم مسئولیت پذیری و تناقض گویی، چگونه می‌تواند تبدیل به یک کابوس شود.

در بیانیه ایرانسل، بدون آنکه این اپراتور کوچک‌ترین اخمی به ابرو بیاورد و یا بابت لو رفتن این اطلاعات کوچک‌ترین عذرخواهی و حتی توجیهی بکند، از بیخ و بن همه چیز را تکذیب کرده و با این عمل، نه تنها از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده، بلکه تلاش نموده تا این توپ را با ناشی‌گری تمام، به زمین سایر اپراتورها بیاندازد!

ایرانسل در بیانیه‌اش آورده: «حفظ محرمانگی و حریم خصوصی مشترکان جزء اصول اولیه و قطعی ایرانسل است و این شرکت هرگز و تحت هیچ عنوانی نه‌تنها اطلاعات مشترکان خود را در اختیار غیر قرار نداده، بلکه برخلاف برخی از اپراتورها با چشم‌پوشی از درآمد قابل ملاحظه، حتی از ارائه اطلاعات مشترکان به شرکت‌های تبلیغاتی دارای مجوز نیز خودداری کرده است.»

در واقع پاراگراف بالا، در تناقض آشکار با صحبت‌های وزیر است که صراحتا اعلام کرده بود که ایرانسل، اطلاعاتش را به یک نهاد داده است! ضمن آنکه بسیاری از کاربران با استفاده از این ربات تلگرامی، شاهد لو رفتن اطلاعات بوده‌اند و مشخص نیست که چرا ایرانسل با چنین فرافکنی و تناقض آشکار، سعی داشته همچنان خودش را امین اطلاعات مردم نشان دهد. بدتر از همه آنکه در انتهای این پاراگراف، در یک اقدام شگفت آور، درست مانند کودکی که برای جلوگیری از اخم والدین، کودک دیگری را مقصر خطایش صدا می‌کند، دست اشاره‌اش را به سوی دیگر دراز کرده و خود را پاک و منزه می‌داند!

ایرانسل در بخش دیگری از بیانیه‌اش آورده است: «با تمهیدات و حفظ به‌روزترین استانداردهای ایمنی اطلاعات؛ سیستم‌های اطلاعاتی و اطلاعات مشترکان ایرانسل هرگز افشا، سرقت و هک نشده‌ و مورد نفوذ و یا در اختیار غیر قرار نگرفته‌ است.
در آستانه بهره‌برداری از پروژه ملی ترابردپذیری شماره‌ها، که براساس آن مشترکان می‌توانند با حفظ شماره خود از اپراتوری به اپراتور دیگر مهاجرت کنند و با پیش‌بینی سیل عظیم مشترکان که به دلیل استفاده از خدمات و سرویس‌های پیشرفته چون نسل چهارم اینترنت، آماده مهاجرت به ایرانسل هستند، دامن زدن به این سناریوی تکراری امری محتمل بود.»

خیلی سخت بتوان واژه‌ای را یافت که بتوان این صحبت‌های ایرانسل را با آن معنا کرد! این اپراتور در حالی سخت بر عدم افشای اطلاعات پافشاری می‌کند که رسمی‌ترین نهادهای کشور، بر پخش شدن آن صحه گذاشته و حتی عاملش را هم شناسایی و دستگیر کرده‌اند! شاید از نظر ایرانسل، این فرد وجود خارجی ندارد و یا یک روح است که تنها رمال‌ها قادر به صحبت با آن بوده و هر کسی هم که اطلاعاتی در این ارتباط به‌دست آورده، شخصا به امور مشترکین این اپراتور مراجعه کرده و به‌صورت پنهانی دست به سرقت زده است!

نکته قابل تامل دیگر، باز هم انگشت اتهام به سمت سایر اپراتورها بردن است، بدون آنکه دلیل مستدلی بر این ادعا آورده شود. در واقع اگر ایرانسل وجود چنین سناریویی که به قول خودش تکراری است را پیش‌بینی می‌کرد، چرا هیچ کاری برای عدم تکرار آن انجام نداد؟ چرا انقدر دیر اقدام به ارایه بیانیه‌ای کرد که با مطالعه متن آن می‌توان به عدم درایت و کنترل چنین موضوع مهمی پی برد؟ اگر قرار بر این است که به خاطر سیستم ترابردپذیری، چنین باعمال پرخطری (البته به ادعای ایرانسل) به راه بیفتد، پس قاعدتا هم زمان با اجرای آن و پر رنگ‌تر شدن رقابت بین اپراتورها، بایستی منتظر بازی‌های خطرناک‌تری بود که دودش به چشم همه خواهد رفت و دیگر چه اصراری است که اصلا این موضوع اجرا شود؟!

در پایان بایستی گفت، ای‌کاش ایرانسل اصلا بیانیه نمی‌داد! ای‌کاش همچنان سکوت می‌کرد و حداقل اگر قرار بود زخمی بشود، با قبول این اشتباه (از طرف هر کسی هم که صورت گرفته باشد) یک عذرخواهی از مشترکین خودش کرده و به‌جای ادعا در برتر بودن، سعی در جبران ایرادات و بهبود سیستمش انجام می‌داد. اما ایرانسل تنها یک کار کرد؛ تفنگش را به بالا آورد و پس از آنکه چند تیر خطا به سمت رقبایش روانه نمود، گلوله آخر را به خودش شلیک کرد تا بگوییم ای‌کاش ایرانسل کمی شهامت برای پذیرش اشتباهش را داشت!

نوشته وقتی که ایرانسل به خودش شلیک می‌کند! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

آیا حذف جک ۳.۵ میلی‌متری صدا یک کار غیر منطقی است؟!

آیا حذف جک ۳.۵ میلی‌متری صدا یک کار غیر منطقی است؟!

آینده به طور پیوسته در حال نزدیک شدن و به طور مداوم در حال تغییر و تحول است و این آینده نسبت به جسم یا شخصی که شما آن را دنبال می‌کنید، متفاوت است. در حال حاضر در حوزه تکنولوژی “آینده” به USB Type-C، واقعیت مجازی، هوش مصنوعی و بسیاری مسائل دیگر اطلاق می‌شود. در آینده همیشه تلفاتی وجود دارد برای مثال پورت MicroUSB در حال جایگزینی با پورت USB Type-C است و روزی مانند FireWire، SCSI و پورت VGA از دنیای تکنولوژی محو خواهد شد. پورت‌ها و کانکتورها پیوسته در حال به وجود آمدن و از بین رفتن هستند اما یکی از آن‌ها یعنی جک هدفون از زمان اختراع در اواخر قرن ۱۹ تا امروز از بین نرفته بلکه فقط کوچک‌تر شده است.

“درست” یا “غلط” بودن تغییرات در پورت‌ها بحث بیهوده‌ای است چون براساس چند استدلال معتبر، جلوگیری از پیشرفت تکنولوژی کار غیرممکنی است. از بین رفتن جک ۳.۵ میلی‌متری امری غم‌انگیز است، پورتی که در حال دست و پا زدن برای حفظ بقای خود در دنیای تکنولوژی است. جک ۳.۵ میلی‌متری از زمان معرفی در دهه‌های گذشته توسط اولین واکمن سونی تا رایج شدن آن توسط آیپاد اپل و امروزه در گوشی‌های هوشمند همواره همراه ما بوده است. میلیاردها نفر به این پورت کوچک وابسته هستند و بسیاری (مانند من) دلیلی برای از بین رفتن آن نمی‌بینیم. من مقدار کمی اطلاعات درباره صدا دارم و به هدفون‌ها نیز علاقه شدیدی دارم. من می‌توانم ساعت‌ها درباره هدفون‌ها صحبت کنم، اما به طور خلاصه علت علاقه من به هدفون‌ها ناشی از دوست داشتن آهنگ و حسی است که در زمان گوشی دادن به آن به من دست می‌دهد. هدفون‌ها کمک می‌کنند تا مردم خودشان را فراموش کنند، زمانی که توسط هدفون‌ها به آهنگ مورد علاقتان گوش می‌دهید یا آهنگ جدیدی از دوست خود می‌گیرید در پایان روز حال بهتری دارید. البته ممکن است این فقط در مورد من صدق کند، هدفون‌ها برای دویدن، ورزش کردن در باشگاه، گوش دادن به کتاب صوتی و پادکست استفاده می‌شوند. لیست استفاده از هدفون‌ها تمام‌شدنی نیست و تمام این کارها توسط جک ۳.۵ میلی‌متری که ما دوست داریم در بالا یا پایین گوشی هوشمندمان باشد، انجام می‌گیرد.

بسیاری بر این باورند که از بین رفتن این کانکتور باعث وارد شدن به دوره جدیدی از نحوه استماع شخصی می‌شود، دوره‌ای که کیفیت صدا و راحتی استفاده در آن بهبود می‌یابد. این موضوع قابل بحث است و اگر گفته بالا صد در صد هم درست باشد، باز مجموعه جدیدی از مشکلات ایجاد می‌شود. بیا‌یید بگوییم شما دستگاهی با پورت USB Type-C دارید که در آن جک هدفون وجود ندارد و همچنین هدفونی که دارید از نوع Type-C است و هدفون بلوتوثی نیز همراه خود ندارید. حال تصور کنید که باتری دستگاه شما در حال اتمام است، شما تنها در حالتی قادر خواهید بود که هم تلفن خود را شارژ کنید و هم به آهنگ مورد علاقه‌تان گوش کنید که مبدلی برای جدا کردن اتصال شارژر و هدفون داشته باشید، این نوع مبدل‌ها باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی برای خریداران مک‌بوک ۱۲ اینچی که تنها یک پورت USB Type-C دارد، شده است. حال اگر دو پورت جداگانه در دستگاه وجود داشت، من می‌توانستم شارژرم را به یک پورت و هدفونم را به پورت دیگر متصل کنم. این یک موضوع کوچک ولی معتبر برای بحث است.

حال مسائل بسیاری در رابطه با آنالوگ بودن صدا و دیجیتالی شدن آن در هنگام گوش دادن به صدا وجود دارد. وقتی شما آهنگ مورد علاقه خود را در اسپاتیفای پیدا می‌کنید و گوش می‌دهید، در حقیقت شما آهنگ را گوش نمی‌دهید بلکه اطلاعاتی که به صورت صفر و یک است را گوش می‌کنید. این اطلاعات تبدیل می‌شوند (توسط مبدل دیجیتال به آنالوگ دستگاه‌تان، که به عنوان DAC شناخته ‌می‌شود) و صدا را به عنوان سیگنال توسط جک ۳.۵ میلی‌متری به گوش شما می‌رسانند. صرف‌نظر از این‌که از هدفون با کانکتور Type-C یا هدفون بی‌سیم (Wireless) یا هر نوع هدفون دیگری استفاده می‌کنید، این تبدیل باید انجام شود و امری انکار ناپذیر است. صدا آنالوگ است، این سیگنال‌ها هستند که موج ایجاد می‌کنند، هدفونی که از کانکتور Type-C استفاده می‌کند فقط این صفر و یک‌ها را مقدار کمی جلوتر می‌برد و آن‌ها را دیرتر تبدیل می‌کند، شما به جای این‌که فکر کنید کیفیت بالاتر در حال حاضر در گوشی شما وجود دارد، به تراشه DAC و تنظیماتی که تولیدکننده هدفون بر روی آن ایجاد کرده تکیه می‌کنید.

بحث بعدی در رابطه با قدرت و توان مصرفی است، این یک حقیقت است که هدفون‌های با کیفیت صدای بهتر را در ازای مصرف انرژی بیشتر انجام می‌دهند. این احتمال وجود دارد که یک جفت هدفون تجملی و گران‌قیمت با اتصال Type-C در ازای صدای بهتر، انرژی بیشتری از دستگاه شما طلب کند که باعث زودتر خالی شدن باتری شما می‌شود. البته این مصرف بیشتر خیلی محسوس نیست، اما به هر حال یکی از عوامل کاهش شارژدهی باتری است. هدفون‌های دیجیتال ممکن است دردسرهای بیشتری نیز ایجاد کنند، برای مثال اگر سیم هدفون عادی شما شل شود، تعمیر آن ساده است و در بعضی مواقع خودتان در صورت بلد بودن لحیم‌کاری قادر به تعمیر آن هستید، اما تعمیر تراشه DAC شکسته شده یا اتصال Type-C به این راحتی نیست.

تولیدکننده‌های گوشی با حذف کانکتورها فضای خیلی خیلی کمی بدست می‌آورند و این پورت‌ها هستند که از نازک شدن بیشتر دستگاه‌ها جلوگیری می‌کنند. گوشی‌ها در حدی نازک شده‌اند که دوربین ‌آن‌ها از پشتشان بیرون زده است، باتری‌ها نیز به اندزه کافی حجیم نیستند پس چرا ما به دستگاهی نازک‌تر نیاز داریم؟ این یک نکته است که جک ۳.۵ میلی‌متری باعث جلوگیری از کوچک‌تر شدن مداوم دستگاه‌های ما نمی‌شود.

برای گوش دادن به موسیقی انتخاب‌های فراوانی داریم، ما قادر به انتخاب سرویس‌های زیادی برای دسترسی به آهنگ هستیم از جمله: SoundCloud ,Spotify ,Goole Play Music ,Apple Music ,YouTube ,TIDAL ,Deezer و بسیاری سرویس‌ها و شرکت‌های دیگر. امروزه ما قادر هستیم آهنگ‌های خود را از هر جایی تهیه کنیم و پیدا کردن آهنگ‌های جدید توسط سرویس‌هایی مانند اسپاتیفای تا این حد سرگرم‌کننده نبوده است. در میان هدفون‌ها نیز انتخاب‌های زیادی داریم مانند V-Moda Zns که هدفون‌‌های گران‌قیمتی هستند، اما انتخاب‌های زیادی براساس سلیقه‌های مختلف، شکل‌های مختلف و همچنین قیمت‌های مختلف وجود دارد. حذف شدن جک ۳.۵ میلی‌متری این انتخاب‌ها را محدود می‌کند و انتخاب هدفون مناسب نیز سخت‌تر می‌شود، فقط زمان لازم است تا هدفون‌ها با کانکتور USB مانند هدفون‌ها با کانکتور ۳.۵ میلی‌متری رایج شوند، اما نه با حذف کردن جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون. Type-C در حال وارد شدن به بازار است و روش اتصال جدیدی را ارایه می‌دهد و انتخاب‌های ما را افزایش می‌دهد، اما نیازی نیست که ما دیگر پورت‌ها را از دست بدهیم، ما باید آن‌ها را نگهداریم حتی اگر به این دلیل که به حد کافی ارزان و ساده شده‌اند که تا دهه‌های آینده کارایی داشته باشند. حق انتخاب قدرتمند است و دلایل کمی وجود که باید این حق انتخاب از ما گرفته شود.

نوشته آیا حذف جک ۳.۵ میلی‌متری صدا یک کار غیر منطقی است؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

آینده نمایشگرهای منعطف و تبلت‌ها به هم گره خورده است!

آینده نمایشگرهای منعطف و تبلت‌ها به هم گره خورده است!

اگرچه نمایشگرهای منعطف هنوز اثر زیادی بر بازار موبایل ندارند، اما سازندگانی همچون سامسونگ، ال‌جی و هواوی توانایی خود را در ساخت محصولات منعطف نشان داده‌اند، حتی اگر مدل‌هایی به صورت مفهومی بوده باشد. اگرچه سامسونگ با برند Edge در سری S خود از نمایشگرهای خمیده استفاده کرده است، اما این نمایشگرها قابلیت خم‌شدن و تاشدن ندارند.

در مورد ال‌جی تنها محصولاتی که شبیه به منعطف بوده‌اند، محصولات سری G Flex است که تنها دو عضو G Flex و G Flex 2 دارد. اما همین دو عضو هم با آنچه ما از منعطف انتظار داریم، فرسنگ‌ها فاصله دارد. ال‌جی سال گذشته یک میلیارد دلار بر روی نمایشگرهای منعطف سرمایه‌گذاری کرده است، اما تا حالا محصولی برای بازار عرضه نکرده است. لنوو نیز ماه گذشته در یک کنفرانس تکنولوژی گوشی را به نمایش گذاشت که ‌می‌توان آن را مانند یک دستبند به دور مچ بست. همچنین یک تبلت را نشان داد که می‌شد با خم‌کردن، آن را به اندازه یک فبلت درآورد. محصولات مفهومی لنوو نزدیک‌ترین مدل‌ها به محصولات منعطف هستند که در نظر داریم.

از نمایشگرهای منعطف می‌توان در گوشی‌های هوشمند استفاده کرد، اما کوچکی نمایشگرهای اسمارت‌فون‌ها (۶ اینچ و کمتر) باعث می‌شود استفاده از نمایشگرهای منعطف چندان توجیهی پیدا نکند. اما در تبلت‌ها که معمولا در اندازه‌های ۷ اینچ و ۸ اینچ به بالا دیده می‌شوند، استفاده از نمایشگرهای منعطف می‌تواند به این بازار در حال رکود دائمی جانی تازه ببخشید. با اینکه فروش تبلت‌ها در حال کاهش است، اما به هر حال آنها مشتریان مخصوص به خود را دارند و تصور آینده بدون تبلت چندان با واقعیات بازار تطابق ندارد. استفاده از این نمایشگرها باعث می‌شود که بازار تبلت‌ها تقویت شود و مشتریان تجاری و غیرتجاری، را برای خرید تبلت‌ها ترغیب کند. تبلت لنوو مثالی خوب برای این مورد است. این تبلت را می‌توان با نمایشگر بزرگ‌تر برای کارهای تجاری استفاده کرد. سپس می‌توان آن را تا کرد و مانند اسمارت‌فون از آن استفاده کرد.

با در نظر گرفتن فاکتور فرم، تبلت‌ها می‌توانند به راحتی وظیفه ذاتی خود را انجام دهند بخصوص اگر با کیبورد بلوتوث نیز جفت شوند. البته بستگی به این دارد که سازندگان چنین تبلت‌هایی بسازند. علاوه بر کاربردهای مرتبط با کار، می‌توان از این گونه تبلت‌ها برای سرگرمی استفاده کرد. به عنوان مثال، فرض کنید می‌خواهید ویدئو ببینید، می‌توانید تبلت را به راحتی تا کرده و ویدئوی خود را تماشا کنید.

علاوه بر این مصارف، کاربردها و طرح‌های بیشمار دیگری برای استفاده از تبلت‌های منعطف وجود دارد. یه عنوان مثال، می‌توان تبلتی ساخت که به شکل یک قلم تا شود. البته سازندگان باید اجزای دیگر را نیز به صورت منعطف بسازند. این طرح‌ها شاید در ابتدا خیلی آینده‌نگرانه و حتی تخیلی بنظر برسند، چون کاربردهایی اینچنینی برای آنها وجود ندارد. اما باید در نظر داشته باشید که بسیاری از چیزهایی که امروز در دنیای تکنولوژی می‌بینیم، زمانی تخیلی و به دور از واقعیت بودند.

گرچه اسمارت‌فونی که لنوو معرفی کرد به تبلت چندان شباهتی نداشت، اما یک مورد خوب از استفاده از نمایشگرهای منعطف است. این گوشی را می‌توان به دور مچ بست و استفاده کرد، حال اگر تبلتی به این شکل نیز ساخته شود، می‌توان با آن نیز چنین کاری را انجام داد. این کاربرد برای کسانی که در طول روز نیاز به استفاده از دست خود دارند، مانند کارگران ساختمانی بسیار مفید است. وجود همچنین محصولاتی، جستجو در اینترنت را سریع‌تر می‌گرداند. دیگر طرح‌ها نیز بی‌پایان است. به عنوان مثال، Rufus Cuff یک نمونه خوب از دستگاهی است که گرچه کاملا منعطف نیست، اما به راحتی می‌توان آن را دور مچ پیچید و از آن استفاده کرد. این محصول یکی از بهترین محصولات منعطف است،‌ اما نواقص زیادی نیز دارد. حال اگر شرکت‌هایی همچون سامسونگ و ال‌جی بتوانند محصولاتی به بازار عرضه کنند که عیب‌ها و نواقص Rufus Cuff را نداشته باشد، براحتی قادر خواهند بودند که بازار خوبی برای خود پیدا کنند.

با وجود دستگاه‌هایی که می‌توان آنها را به دور مچ پیچید، نه تنها کارگران می‌توانند بازدهی بیشتری داشته باشند، بلکه می‌توان امنیت محیط کار را نیز افزایش داد. گردش کار بهبودیافته و امنیت بیشتر در محیط کار، باعث می‌شود که سود شرکت‌ها افزایش پیدا کند. بسیاری افراد اگر بخواهند بین حمل یک گوشی و یک تبلت و فقط یک تبلت منعطف، انتخاب داشته باشند، قطعا مورد دوم انتخاب می‌کنند. این کار علاوه بر استفاده بهینه از فضا، بسیاری از مشکلاتی که برای سینک دو دستگاه و ایجاد هماهنگی بین آنها وجود دارد را از بین می‌برد. به عنوان مثال، اپلیکیشن اورنوت هفته گذشته حساب رایگان خود را به دو دستگاه محدود کرد. در نتیجه بسیاری از افرادی که چندین دستگاه داشتند با مشکل مواجه شدند. اگر چه اپلیکیشن اورنوت کاربران زیادی ندارد، اما تضمینی وجود ندارد که اپلیکیشن‌های بیشتری به این کار مبادرت نورزند.

با همه این‌ها، احتمال دیگری نیز وجود دارد و آن این است که این موارد هیچ‌وقت اتفاق نیفتد و استفاده از تبلت‌های منعطف به گروه خاصی از کاربران محدود شود. در هر حال،‌ تبلت‌های منعطف کاربردهای خود را دارند و اگر حتی کاربران عادی به آنها روی خوش نشان ندهند، کاربردهای بیشماری در فضای کار برای آنها وجود دارد. در نهایت،‌ همه این احتمالات به این بستگی دارد که سازندگان بتوانند قطعات این پازل را به خوبی کنار هم قرار دهند و محصولاتی ارائیه کنند که حدالمکان عیب و نقص کمتری داشته باشد.

نوشته آینده نمایشگرهای منعطف و تبلت‌ها به هم گره خورده است! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

سامسونگ و ال‌جی، دو رقیب کره‌ای اما یکی پرفروش‌تر!

سامسونگ و ال‌جی، دو رقیب کره‌ای اما یکی پرفروش‌تر!

نام سامسونگ و ال‌جی این دو غول تکنولوژی را که از دیرباز در رقابت بوده‌اند، از زمان‌های خیلی قدیم شنیده‌‌ایم. از لوازم صوتی و تصویری تا لوازم آشپزخانه و بسیاری محصولات دیگر که تحت تسخیر این دو رقیب کره‌ای بوده‌اند و هستند.

ابن دو کمپانی به دنیای تلفن‌های همراه پا گذاشتند و تا به امروز در این زمینه پیشرفت چشم‌گیری داشته‌اند. تلفن‌های همراه با آنتن خارجی، موبایل‌های تاشو، بعضی با صفحه نمایش‌های تک‌رنگ، بعد‌ها رنگی، کم کم پیدا شدن دوربین و صفحه‌های لمسی و اکنون هوشمند شدن‌شان! در زمان حال هر دو شرکت در زمینه تلفن همراه از غول‌های بزرگ دنیا هستند و تلفن‌های هوشمند به نامی را تا به امروز روانه بازار کرده‌اند.

اما در اینجا سوالی که طرح می‌شود این است که فروش کدامیک از این دو رقیب کره‌ای در زمینه تلفن همراه بیشتر بوده و چرا فروش یکی از دیگری پیشی گرفته است؟!

برای پاسخ به این سوالات ابتدا نظر شما را به جدول‌ فروش جهانی کمپانی‌های تلفن همراه، از سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ جلب می‌کنم:

همان طور که مشاهده کردید، فروش شرکت سامسونگ با فاصله بسیار زیادی بالاتر از هم‌محلی خود یعنی الجی قرار گرفته‌ است. حتی در سال ۲۰۱۵ با جهش شرکت‌های چینی از جمله هواوی، بازهم نامی از ال‌جی در ۶ برند پرفروش بازار نیست. این روند همچنان ادامه دارد به طوری که می‌توان گفت فروش ال‌جی در مقابل سامسونگ تقریبا هیچ است!

اما شرکت ال‌جی با وجود عرضه کردن تلفن‌های هوشمند با امکاناتی عالی (حداقل از سال ۲۰۱۱ به بعد) چرا فروش آن‌چنان خوبی در بازار مقابل سامسونگ نداشته است؟!

چند پاسخ احتمالی برای این سوال وجود دارد که با هم به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

 

سامسونگ است دیگر…

بدون شک سامسونگ تجربه‌ بیشتری در زمینه تلفن همراه دارد و از همان اوایل دهه‌ ۸۰ میلادی همراه با شرکت‌هایی مانند موتورولا، اریکسون و نوکیا با عرضه اولین تلفن همراه خود وارد این عرصه شد. حتما برای کاربر، دانستن این‌که برند مورد نظرش از تجربه و سابقه‌ زیادتری برخوردار است در اولویت خواهد بود چرا که به اندازه کافی اعتماد لازم را به آن برند پیدا کرده‌ است. این موضوع به هیچ عنوان به معنای کم سابقه بودن و یا عدم اصالت شرکت ال‌جی نیست اما بحث، بحث مقایسه است!

سامسونگ پیش از ال‌جی محصولات موفق و پرفروشی را راهی بازار کرده بود

همه ما زمان معرفی اولین سری از کهکشان سامسونگ یعنی گلکسی S را یادمان می‌آید. یکی از بهترین‌ تلفن‌های همراه هوشمندی که با فروش فوق العاده‌ای هم رو‌به‌رو شد. سامسونگ بعد از اولین سری از گلکسی خود و مشاهده موفقیت عالی این محصول، به فکر ادامه دادن این سری از تلفن هوشمند در بازار افتاد.

اما حال و اوضاع ال‌جی این موقع به چه صورت بود؟

ال‌جی هم مشغول تولید تلفن‌های هوشمند و میان‌رده‌های خودش بود. با میان‌رده Cookie به نبرد با Star سامسونگ و با اولین سری هوشمند‌های Optimus به جنگ با غول کهکشانی سامسونگ پرداخت.

اما خب، متاسفانه این سری از تولیدات ال‌جی با مشکلاتی مثل کمبود عمر باتری، عدم پشتیبانی ال‌جی در دریافت آپدیت و تبلیغات ضعیف (در ادامه بیشتر به این موضوع می‌پردازیم.) مواجه شد که در نتیجه فروش آنچنان مناسبی را برای این کمپانی در بر نداشت.

 

طرز فکر متفاوت مردم در رابطه با ال‌جی

شاید باورنکردنی باشد اما در کشور خودمان تا همین چند سال پیش برند ال‌جی را فقط بعنوان یک شرکت ساخت لوازم خانگی و آشپزخانه می‌شناختند. این موضوع نیز تاثیر گرفته از رسانه‌ و تبلیغات این شرکت است که توانایی شناساندن محصولات متنوع خود به بازار را ندارد و در نتیجه بسیاری از کاربران از آن‌ محصولات اطلاعی ندارند.

تبلیغات

یکی از پایه‌ترین و اساسی‌ترین مشکل شرکت ال‌جی همین بحث تبلیغات است! بدون شک بدون تبلیغات هیچ برندی قادر به فروش محصولات خود نیست. کمپانی‌های مختلف با تبلیغات به معرفی دستگاه موردنظر خودشان برای فروش بیشتر می‌پردازند؛ تبلیغاتی که موثر باشند و ایده‌هایی نو داشته باشند.

ال‌جی در این زمینه موفق نبوده به طوری که خیلی از افراد حتی نام جدید پرچمدارش را نمی‌شناسند که این، یک مشکل بزرگ برای این کمپانی به شمار می‌آید. البته باید بگوییم که بعد از معرفی دومین سری G، شرکت ال‌جی پیشرفتی محسوس در این زمینه داشته‌ است اما بازهم جای کار دارد.

با این وجود ال‌جی نیاز دارد تا به معرفی بهتر ویژگی‌ها و مشخصات خاص تلفن‌های هوشمند خود بپردازد چرا که شخصا ال‌جی را شرکتی نوآور در زمینه تلفن همراه می‌دانم.

تنوع کم میان‌رده‌ها و هندست‌های اقتصادی

ال‌جی پس از معرفی و عرضه اولین سری G از پرچمدار خود از تب بازار باخبر شد و با ادامه دادن این سری موفق، توانست خود را بالا ببرد اما تمرکز این شرکت از این زمان به بعد بر روی پرچمدار و تلفن‌های هوشمند گران قیمت بود که باعث کمبود تنوع مدل‌های میان‌رده برای کسانی که به دنبال گوشی‌های اقتصادی هستند، شد. همه این‌ها با توجه به این‌ است که سامسونگ تنوع بسیار زیادی در این زمینه داشته و دارد.

 

دلایلی که در بالا بیان شد می‌تواند عامل فروش نسبتا کم موبایل‌های هوشمند ال‌جی در مقابل رقیب کره‌ای خود باشد. البته کمپانی گوگل با دادن ۳ سری از نکسوس‌های خود به ال‌جی، در محبوبیت هر چه بیشتر این برند کمک زیادی کرده است. پرچمداران این دو شرکت از بهترین‌های بازار در حال حاضر هستند و همراه رقیبان چینی و آمریکایی خود با نوآوری‌های جدید پیش می‌روند.

حال شمارا به تماشای ویدئویی از واکنش مردم عادی در برابر پرچمداران این دو شرکت یعنی G5 و گلکسی S7 Edge دعوت می‌کنم (این ویدئو در آمریکا تهیه شده و دارای زیرنویس فارسی است).


شاید بهتر باشد ال‌جی به جای ریسک کردن و نوآوری‌های جدید، سعی در ارتقا دادن داشته‌های پیشین خود داشته باشد. نظر شما در این باره چیست؟!

نوشته سامسونگ و ال‌جی، دو رقیب کره‌ای اما یکی پرفروش‌تر! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

آیا اپلیکیشن‌های بی‌مصرف عمر باطری دستگاه را کاهش می‌دهند؟!

برخی کلمات با سیستم عامل اندروید همراه بوده و جز جدایی‌ناپذیر آن به حساب می‌آیند و یکی از آنها، “اپلیکیشن‌های بی‌مصرف” است. اما اپلیکیشن‌های بی‌مصرف دقیقا چه اپ‌هایی هستند و آیا وجود آنها برای دیوایس ضرری به همراه خواهد داشت یا خیر؟! سوال مهم این است که آیا آنها باعث کاهش عمر باطری دستگاه می‌شوند؟! در این مطلب این موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

اپلیکیشن‌های بی‌مصرف دقیقا چه نرم‌افزارهایی هستند؟

هر دیوایس اندرویدی دارای چندین لایه نرم‌افزار است. پایین‌ترین لایه اپلیکیشن‌ها، به نرم‌افزارهای پیش‌فرض مانند ساعت، ماشین حساب، تلفن و پیامک تعلق دارد. این نرم‌افزارها به صورت پیش‌فرض روی تمامی دیوایس‌های اندرویدی به چشم می‌خورند. لایه بعدی، اپلیکیشن‌های مربوط به گوگل هستند که به سرویس‌های این شرکت تعلق دارند مانند: Play Store، YouTube، Maps، Gmail و … .

دیوایس‌هایی که از اپلیکیشن‌های پیش‌فرض اندروید یا نرم‌افزارهای گوگل استفاده می‌کنند، دارای اپلیکیشن‌های بی‌مصرف نیستند. لایه بعدی، مرتبط با اپلیکیشن‌های مربوط به تولید‌کننده‌هاست. نرم افزارهایی که به صورت پیش‌فرض توسط تولید‌کننده‌ها توسعه داده شده و در دیوایس‌های عرضه‌شده توسط آنها به صورت پیش‌فرض قرار داده می‌شوند. برای مثال می‌‌توان به S-Health یا S-Voice در این زمینه اشاره کرد. اگر تولید‌کنندگان تلفن‌های هوشمند اپلیکیشن‌هایی را طراحی کنند که بلامصرف بوده و تنها حافظه دستگاه کاربران را اشغال نمایند، این موضوع می‌تواند آزاردهنده به نظر برسد.

bloatware-apps-2-16x9-720p

لایه بعدی نرم‌افزاری به اپلیکیشن‌های مشارکتی اختصاص می‌یابد. اگر تولید‌کنندگان تلفن‌های هوشمند با شرکت‌های دیگر در حال مشارکت باشند، معمولا اپلیکیشن‌های آنها نیز روی دستگاه‌های تولیدی و عرضه‌شده به چشم می‌خورند. برای مثال می‌توان به اپلیکیشن‌های مایکروسافت مانند مجموعه آفیس، Outlook و اسکایپ اشاره کرد. در این بخش ما به وسیله اپلیکیشن‌های بی‌مصرف ترور می‌شویم! اما این موضوع نیز می‌تواند تا حدود زیادی به استفاده کاربران مربوط باشد. من به شخصه اپلیکیشن اسکایپ را روی تمامی تلفن‌های اندرویدی خود نصب می‌کنم و به هیچ وجه نمی‌توانم نام این نرم‌افزار را بی‌مصرف بگذارم! اما به تمامی اپلیکیشن‌هایی که به صورت پیش‌فرض روی دیوایس‌ها نصب هستند و ضرورتی برای استفاده از آنها توسط کاربران وجود ندارد، می‌توان عبارت اپلیکیشن‌های بی‌مصرف را نسبت داد.

لایه انتهایی مربوط به اپلیکیشن‌های اوپراتورها می‌شود. اوپراتورهای سراسر دنیا مانند Verizon ،T-Mobile ،Orange و Vodafone معروف به اوپراتورهایی هستند که اپلیکیشن‌های خود را روی تمامی دیوایس‌هایی که توسط آنها به دست مشتریان می‌رسد، نصب می‌کنند. به عنوان مثال تلفن‌های گلکسی S7 که توسط اوپراتور Verizon عرضه می‌شوند، به صورت پیش‌فرض حاوی حدود ۷ یا ۸ اپلیکیشن این اوپراتور هستند که تنها روی دیوایس‌هایی که توسط Verizon عرضه می‌شوند، به چشم می‌خورد.

خوب، بد یا زشت؟!

به نظر من، اپلیکیشن‌هایی که به صورت پیش‌فرض روی دیوایس‌ها نصب می‌شوند، بسته به میزان کاربرد آنها، نزد کاربران از محبوبیت برخوردار هستند یا مورد تنفر آنها قرار می‌گیرند. مثلا اپلیکیشن‌هایی که رفتار بدی را از خود نشان دهند، به دسته اپلیکیشن‌های بی‌مصرف منتقل می‌شوند. اما اپلیکیشن‌هایی که مورد استفاده روزانه کاربران قرار می‌گیرند، از محبوبیت بالایی برخوردار هستند. پیش از آنکه به سراغ اپلیکیشن‌های بی‌مصرف و ضرر آنها برای عمر باطری دستگاه برویم، باید بگوییم که همیشه نرم‌افزارهایی که دارای اکوسیستم بد هستند وجود داشته و دارند و این قبیل اپلیکیشن‌ها می‌توانند باعث وجود مشکل برای کاربران شوند.

اما اپلیکیشن‌های بی‌مصرف چه زمانی می‌توانند بد به نظر برسند؟! در این قسمت به چند دسته از این موارد می‌پردازیم:

کرش کردن، فریز شدن یا رفتار غیر قابل پیش‌بینی: اپلیکیشن‌هایی که کرش می‌کنند یا به طور معمول در حالت ناپایدار عمل می‌کنند، اغلب باعث ایجاد ترس در کاربران می‌شوند و آنها را ناامید می‌کنند. دیوایس‌هایی که اینگونه اپلیکیشن‌ها را به صورت پیش‌فرض با خود به همراه دارند، معمولا برای کاربران به منزله توهین به حساب می‌آیند! اما اگر شما اپلیکیشنی را از فروشگاه نرم‌افزاری گوگل‌پلی دانلود کنید و این نرم‌افزار عملکرد خوب و قابل انتظاری را از خود نشان ندهد، شما می‌توانید به آسانی آن را حذف کنید.

تبلیغات و اپلیکیشن‌هایی که مدام غر می‌زنند: این موضوع بیشتر روی کامپیوترهای شخصی دیده می‌شود، اما اپلیکیشن‌هایی که به صورت پیش‌فرض روی دیوایس نصب شده و تبلیغات خاصی را به شما نمایش می‌دهند و یا مدام از شما درخواست نصب ورژن پیشرفته (Pro Version) را می‌کنند، معمولا آزاردهنده به نظر می‌رسند.

نرم‌افزارهای جاسوسی و اپلیکیشن‌های جمع آوری اطلاعات: ظاهرا دوران دیوایس‌هایی که با اپلیکیشن‌های جاسوسی توسط اوپراتورهایی مانند CarrieIQ عرضه می‌شدند، به پایان رسیده است. اما من به شخصه به این موضوع شک دارم! با وجود اینکه سیستم عامل اندروید در حال حاضر به بلوغ کامل رسیده است، اما نگرانی کاربران پیرامون موضوع نرم‌افزارهای جاسوسی همچنان ادامه دارد. اوپراتورهایی مانند Verizon سعی دارند تا با نصب نرم‌افزارهایی مانند DT Ignite روی دیوایس‌هایی که به صورت اختصاصی توسط آنها عرضه می‌شوند، جلوی این موضوع را بگیرند.

اپلیکیشن‌هایی که به خوردن باطری علاقه دارند: نرم‌افزارهایی که به صورت صحیح و مناسب کدنویسی نشده‌اند، باطری دستگاه را به صورت عجیبی مصرف می‌کنند. این موضوع هیچ ربطی به اپلیکیشن‌های گوگل، تولید‌کننده یا اوپراتورها ندارد. نرم افزارهایی که دارای مشکل هستند، باعث مصرف زیاد باطری می‌شوند. این موضوع زمانی نگران کننده‌تر می‌شود که این قبیل اپلیکیشن‌ها، نیاز به فعالیت در پس‌زمینه را نیز داشته باشند. اما نرم‌افزارهایی که به صورت صحیح کدنویسی شده و بهینه‌سازی شده‌‌اند، از مصرف باطری بسیار کمی برخوردار هستند. حتی اگر نیاز باشد به صورت کامل و دائم در پس‌زمینه فعال باشند.

مصرف باطری

زمانی که صحبت از مصرف باطری می‌شود، تفاوت‌های زیادی بین دو سوال زیر وجود دارد:

  • آیا اپلیکیشن‌های بی‌مصرف، می‌توانند باعث مصرف باطری شوند؟!
  • آیا اپلیکیشن‌های بی‌مصرف باعث مصرف باطری می‌شوند؟!

با کمال اطمینان می‌توان به سوال اول پاسخ “بلی” داد! اپلیکیشن‌های بی‌مصرف می‌توانند باعث مصرف باطری شوند. همانطور که پیش‌تر اشاره شد، نرم‌افزار‌هایی که به صورت صحیح کدنویسی نشوند، می‌توانند به دستگاه آسیب وارد کنند که یکی از آنها، مصرف زیادی باطری است.

برای انجام آزمایش روی اپلیکیشن‌های بی‌مصرف، ما یکی از تلفن‌های هوشمند گلکسی S7 را از اوپراتور Verizon قرض گرفتیم. این دیوایس به صورت پیش‌فرض دارای سه دسته از اپلیکیشن‌های بی‌مصرف است:

  • اپلیکیشن‌های سامسونگ مانند Samsung Gear ،S-Health و S-Voice
  • اپلیکیشن‌های آمازون مانند Kindle و Amazon Music
  • اپلیکیشن‌های Verizon مانند Voice Mail ،go90 ،Verizon Cloud و VZ Protect

تلفن هوشمند گلکسی S7 تنظیمات باطری خاصی را به همراه دارد. زمانی که شما وارد Settins > Applications> Application Manager شده و روی نام نرم‌افزار دلخواه کلیک کنید، می‌توانید میزان مصرف باطری توسط این اپلیکیشن از زمان فول شارژ شدن را مشاهده کنید. در این بخش سه قسمت صفحه نمایش، امواج رادیویی و سیستم عامل بیشترین مصرف را به خود اختصاص داده‌اند. اگر شما از اپلیکیشن‌های مختلف استفاده کنید، در این قسمت می‌توانید میزان مصرف باطری آنها را مشاهده کنید. برای پاسخ به پرسش “آیا اپلیکیشن‌های بی مصرف باعث مصرف باطری می‌شوند؟” باید نرم‌افزارها را در این قسمت مورد بررسی قرار دهیم.

برای تست کردن اپلیکیشن‌های پیش‌فرض قرار گرفته بر روی گلکسی S7، من هر کدام از این اپلیکیشن‌ها را باز کردم و تنظیمات مورد نیاز آنها را انجام دادم و نوتیفیکیشن‌های مربوط به هر کدام را نیز فعال کردم تا خیالم از بابت فعال بودن آنها در پس‌زمینه راحت باشد. سپس به صورت معمول شروع به کار با تلفن همراه خود کردم و در این بین نیز از هیچکدام از نرم‌افزارهای اشاره‌ شده استفاده نکردم.

این روند کمی بیشتر از ۲۴ ساعت به طول انجامید تا باطری دستگاه به ۲۵ درصد رسید. سپس اقدام به چک کردن کلیه اپلیکیشن‌های پیش‌فرض کردم و مشاهده کردم که میزان مصرف آنها صفر درصد گزارش شده است.

اما عبارت صفر درصد به چه معناست؟! گلکسی S7 دارای باطری سه هزار میلی آمپری است و اگر آن را بر ۱۰۰ تقسیم کنیم، با عدد ۳۰ روبه‌رو می‌شویم. اگر Application Manager مقدار ۰ درصد را نمایش می‌دهد، این عدد الزاما به معنی صفر مطلق نیست. بلکه به معنی پایینتر از ۳۰ میلی‌آمپر است. یعنی اعداد بین ۱ تا ۲۹ میلی‌آمپر! اما این مقدار برای ما دقیقا مشخص نیست. پس به صورت تئوری، تمامی ۱۸ اپلیکیشنی که به صورت پیش‌فرض روی گلکسی S7 نصب هستند، چیزی حدود ۵۰۰ میلی‌آمپر (۲۸ * ۱۸ میلی‌آمپر) را مصرف می‌کنند.

bloatware-apps-1-16x9-720p

اگرچه این موضوع اتفاق نمی‌افتد و اگر ما از اپلیکیشن‌هایی مانند Samsung email استفاده نکنیم، میزان مصرف آنها صفر خواهد بود. به نظر من، تنها ۴ یا ۵ اپلیکیشن پیش‌فرض به صورت کامل در پس‌زمینه در حال فعالیت هستند که به صورت تئوری، حدود ۵ درصد از باطری را به خود اختصاص می‌دهند.

اگر اپلیکیشن‌های پیش‌فرض توسط کمپانی‌های معروفی مانند آمازون، مایکروسافت یا سامسونگ تولید شده باشند، جایی برای نگرانی وجود ندارد. چرا که می‌توانید از صحت و سلامت کدنویسی آنها مطمئن باشید. اما اگر تلفن هوشمند شما به صورت پیش‌فرض دارای اپلکییشن‌هایی است که تا به حال نام آنها به گوش هیچکس نخورده است، اینجاست که باید در این مورد مشکوک شوید!

باگ‌های نرم‌افزاری دقیقا مانند تصمیمات اشتباه انسان‌ها، وجود دارند و این موضوع اجتناب ناپذیر است. به همین دلیل، امکان دارد که برخی نرم‌افزارهای از پیش نصب شده بر روی دیوایس شما، مصرف باطری زیادی داشته باشند. اما مطمئن باشید که تولید کنندگان یا اوپراتورها که مسئول این قبیل اپلیکیشن‌ها هستند، به زودی و با ارایه یک آپدیت، این مشکل را حل می‌کنند.

حذف اپلیکیشن‌های بی‌مصرف

اگر شما نیازی به اپلیکیشن‌های بی مصرف و از پیش نصب شده روی دیوایس خود ندارید، اغلب راهی برای غیر فعال یا حذف کردن آنها وجود دارد. در گلکسی S7 راهی آسان برای غیر فعال کردن این قبیل اپلیکیشن‌ها به چشم می‌خورد. شما می‌توانید App drawer را باز کرده و نرم‌افزاری که مایل به غیر فعال کردن آن هستید را پیدا کنید. انگشت خود را به مدت طولانی روی آن نگه داشته، سپس آن را روی Turn off و یا Disable که در بالای صفحه نمایش ظاهر می‌شود، بکشید. در دیوایس‌های دیگری که از سیستم عامل اندروید استفاده می‌کنند، شما می‌توانید وارد Settings شده و از قسمت Apps یا Application manager و انتخاب نرم‌افزار مورد نظر، به راحتی دکمه DISABLE را فشار دهید.

disable-bloatware-16x9-720p

نوشته آیا اپلیکیشن‌های بی‌مصرف عمر باطری دستگاه را کاهش می‌دهند؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

آیا اپل توسط رقبایش تهی شده است؟!

برای هر کار، اپلیکیشنی وجود دارد. این شاید یکی از معروف‌ترین شعارهای دنیای تکنولوژی و حتی کل دنیای تجارت باشد. همانطور که می‌دانید این شعار متعلق به اپل است. در سال ۲۰۰۹ بود که اپل با معرفی آیفون ۳G، اپ استور خود را جز تبلیغات قرار داد. اپ استور یکسال پیش ایجاد شده بود. هدف اصلی اپ استور این بود که کاری که انتظار ندارید گوشی شما برای شما انجام دهد و یا آیفون نمی‌تواند انجام دهد،‌ شما به راحتی بتوانید با دانلود یک اپلیکیشن از اپ استور انجام دهید.

در سالیان بعد، اپ استور دستخوش تغییراتی شد. یکی از چالش‌هایی که اپل با آن مواجه بود، اپلیکیشن‌هایی بود که برای این شرکت تهدید کننده بودند. به عنوان مثال می‌توان از اسکایپ نام برد که زمانی کلا ممنوع بود و یا مدت زمانی طولانی در حال بررسی بود. به مرور زمان این مشکلات مرتفع شد و الان تقریبا به ازای هر اپلیکیشن از پیش نصب ‌شده، یک اپلیکیشن معادل وجود دارد.

App-for-that

در بسیاری از موارد، این اپلیکیشن‌ها تهدیدی برای اپل نبودند و ارزش آیفون و اکوسیستم آن را بالا می‌بردند. اما این بازبودن است که اجازه داده تقریبا ۲ میلیون اپلیکیشن در این اکوسیستم رشد کنند، در عین حال به رقبای اپل مانند گوگل،‌ مایکروسافت، آمازون و فیسبوک اجازه داده است با تعداد زیادی اپلیکیشن رقبای بسیاری برای اپلکیشن‌های اپل عرضه کنند و حتی بسیاری از توانایی‌های ذاتی آیفون را نیز انجام دهند.

مایکروسافت ۸۲، گوگل ۷۲ و آمازون و فیسبوک هر کدام ۲۲ اپلیکیشن در اپ استور دارند! بسیاری از این اپلیکیشن‌ها، همان کارهایی را انجام می‌دهند که اپلیکیشن‌های اپل انجام می‌دهند. مرورگر، مدیریت عکس، فضای ابری، نوت‌برداری، محتواهایی مانند موسیقی و فیلم و پلیرهای آنها، برخی از کارهایی است که این اپلیکیشن‌ها انجام می‌دهند.

ریسک بزرگ اینجاست که ممکن است این کمپانی‌ها به حدی کارهای آیفون را انجام دهند که کاربران این کمپانی‌ها را بخش اصلی تجربه کاربری خود بدانند و نه اپل را. زمانی که کاربر زمان زیادی از وقت خود را در اپلیکیشن‌های شرکت‌های دیگر سپری کند، از نظر او،‌ آیفون فقط سخت‌افزاری است برای نگهداری اپلیکیشن‌های دیگران. اینجاست که تغییر سخت‌افزار نیز به راحتی امکان‌پذیر است. چه فرقی دارد که شما از جیمیل خود در گوشی اندرویدی استفاده کنید یا در آیفون؟ آیا تفاوتی است بین اسکایپ در گوشی اندرویدی و آیفون؟

اینجاست که تجمیع سرسختانه سرویس، سخت‌افزار و نرم‌افزار اپل، جای خود را به تجمیع سخت‌افزار دیگران و نرم‌افزار دیگر شرکت‌ها می‌دهد (لازم به یادآوری نیست که اپل سخت‌افزار آیفون را نیز تولید نمی‌کند). به همین دلیل است که اپل عزمی جدی برای ورود به بازار محتوا مانند موسیقی و اخبار را دارد. اپل می‌خواهد که کاربران از سخت‌افزار و سرویس‌های خودش استفاده کنند/

نکته جالب در کنفرانس توسعه‌دهندگان اپل این بود که فرصت‌های بیشتری برای توسعه‌دهندگان ایجاد کرد تا به لایه‌های عمیق‌تر iOS دست پیدا کنند. از طرف دیگر، جنبه‌های دیگری مانند نقشه، Siri و iMessage را به روی آنها باز کرد. اپلیکیشن‌های دیگر اکنون می‌توانند به لایه‌هایی از iOS دست یابند که قبلا فقط اپل و تعداد محدودی از شرکای این شرکت دسترسی داشتند.

این کار استراتژی اپل برای افزایش توجه به آیفون است. اگر اپلیکیشن‌های سوم شخص از نقشه، Siri و iMessage استفاده کنند، نه تنها کاربران از این سرویس‌ها بیشتر استفاده می‌کنند، بلکه آنها را بهبود نیز می‌بخشند. بنابراین دیگر نیازی به رقابت با بسیاری از اپلیکیشن‌ها نیست.

اپل در حال ایجاد تعادل بین باز کردن آغوش به روی رقابت و آوردن رقابت به زمین بازی خود است تا ضرر کمتری را متحمل شود. شاهد این مدعا این است که دو سرویس موسیقی و ناوبری، شامل بازکردن Siri به روی دیگر اپلیکیشن‌ها نمی‌شوند. کیست که نداند که اپل، سرمایه‌گذاری سنگینی بر روی موسیقی و ناوبری داشته است. اپل قصد دارد که Siri را به روی حوزه‌های دیگری باز کند، اما بدون هیچ شکی، موسیقی و ناوبری در ته لیست برای اضافه‌شدن هستند.

اگر همه این موارد را در نظر بگیریم، مشخص می‌شود که سرویس‌ها، کارکردی دوگانه برای اپل دارند. از یک طرف این سرویس‌ها برای اپل، درآمد بیشتری ایجاد می‌کنند. از طرف دیگر، این ریسک وجود دارد که اپل توسط رقبایش تهی شود. اپل نیاز دارد که موقعیت خود را تثبیت کند تا بتواند رقابت را دفع کند و تجربه‌ای منحصربفرد بوجود آورد که رقبا از ایجاد آن ناتوان باشند. تغییراتی که اپل در کنفرانس توسعه‌دهندگان خود اعلام کرد، گامی در این جهت است. البته این جنگ مداوم است و فشار رقبای اپل هر روز بیشتر می‌شود و اگر اپل قادر نباشد تغییرات معناداری در طول زمان ایجاد کند، سیب این شرکت هر روز بیشتر از پیش خورده می‌شود.

نوشته آیا اپل توسط رقبایش تهی شده است؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.