وقتی شی مشکوک در فضا، به صورت زباله فضایی شناسایی می شود

در روزهای اخیر از سوی رسانه های خبری شاهد این بودیم که یک شی فضایی، که البته عجیب و غریب هم هست در فضا رویت شده و محققان و کاوشگران را به دنبال خود کشیده تا بتوانند از چیستی آن سر در بیاورند. راستش را بخواهید. سخت است که تیتر خبری ای که می گوید “شئ ای فضایی” را جذاب نداتست، مخصوصا اگر آن شئ از فضا به زمین برگشته باشد. از طرفی کسی فکر این را هم نمیکرد که این شی، یک زباله فضایی باشد.  چرا که بر خلاف آن چه در تیتر ها آورده شده است، افرادی که به دنبال زباله های فضایی هستند می دانند که دنبال چه می گردند.

mysterious-space-debris

ماجرای این شی فضایی عجیب و غریب از سوی BBC  به شرح زیر است:

“خبر گزاری های محلی می گویند، یک شئ فلزی فضایی بزرگ از آسمان بر روی یک معدن استخراج سنگ های قیمتی در ماینمر شمالی سقوط کرده است.” گزارش یک سری نکاتی که از زبان افراد محلی گفته شده است را نیز بازگویی می کند: صدایی بزرگ درست قبل از سقوط شی از آسمان شنیده شده است، یک شئ سیلندری شکل از آسمان سقوط کرده و همراه آن تکه هایی که نوشته های چینی بر تن داشتند به زمین افتاد، علاوه بر این خانه ها نیز لزیدند.

تمام شواهد حاکی از یک راز فضایی دارند. البته اگر از علم حرکت اشیائ فضایی چیزی بدانید این موضوع را باور نخواهدید کرد، درست مانند جاناتان مکدوول در مرکز فیزیک نجومی دانشگاه هاورارد.

” این شئ حاصل از مرحله دوم پرتاب موشکل CZ-11 که در ۹ ام ماه نوامبر از چین پرتاپ شده است می باشد. این موشک در مسیر اش از برما ی شمالی گذشته است.”

داستان های این چنینی بسیار هستند. که البته در اکثر مواقع حقیقت پشت پرده به زودی توسط منابع آگاه و متخصص به زودی فاش می شوند از این رو بهتر است زیاد از مسائل این چنینی هیجان زده نشوید!

منبع: astronomy.com

کشف راز خواب بدون رویا

ما بالاخره در حال کشف راز خواب بدون رویا هستیم.وقتی موضوع خواب بدون رویا مطرح می شود عقل سلیم می گوید که وقتی ما به یک خواب عمیق بدون رویا می رویم خودآگاهی یا همان هوشیاری از بین می رود.

گویا آی تی – اما پژوهشگران راه جدیدی برای توضیح اشکال مختلف تجربه خواب بدون رویا یافته اند و می گویند هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد وقتی ما رویا نمی بینیم خودآگاهی متوقف می شود. در واقع، آنها عقیده دارند حالت خواب بدون رویا بسیار پیچیده تر از آن است که ما تصور می کنیم.
ایوان تامپسون، یکی از این پژوهشگران از دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا به سایت Live Science می گوید، ” شواهد این را تایید نمی کنند که خواب بدون رویا یک حالت ناخودآگاه است. ”
او در عوض می گوید که شواهد به احتمال وجود داشتن تجربه خودآگاهی در طول تمام حالت های خواب اشاره می کنند – مانند خواب عمیق – و این می تواند برای کسانی که در هنگام راه رفتن در خواب مرتکب جرم شده اند پیامدهای بدی داشته باشد.

اما اول از همه این که خواب بدون رویا دقیقاً چیست؟
به طور سنتی خواب بدون رویا بخشی از خواب است که در میان رویاها اتفاق می افتد – مرحله ای از خواب عمیق که خودآگاهی شما به موقت متوقف می شود. این بخش متفاوت از مواقعی است که شما نمی توانید رویاهای خود را بعد از بیدار شدن به خاطر بیاورید.
طبق توضیح پژوهشگران خواب دانشگاه کالفیرنیا در سانتا کروز، اکثر افراد بالای ۱۰ سال حداقل چهار تا شش مرتبه در طی مرحله ای از خواب شبانه به نام REM ( حرکت سریع چشم) رویا می بینند. (مطالعات حاکی از آن است که کودکان زیر ۱۰ سال فقط در طول تقریباً ۲۰ درصد از دوره های REM خود رویا می بینند.)
با در نظر گرفتن این که طول دوره های REM می تواند از ۵ الی ۱۰ دقیقه برای دوره REM اول از شب تا ۳۰ الی ۳۴ دقیقه از شب متغیر باشد، پژوهشگران خاطر نشان می کنند که هر رویا احتمالاً بیش از ۳۴ دقیقه طول نمی کشد.

اگرچه شواهدی وجود دارد که ما می توانیم در طی خواب غیر REM، که یک یا دو ساعت قبل از بیدار شدن از خواب اتفاق می افتد هم رویا ببینیم، پس اگر شما ۷ ساعت در شب بخوابید باز هم زمان زیادی برای خواب بدون رویا وجود خواهد داشت.
تامپسون و همکارانش اشاره می کنند که نگرش سنتی به خواب بدون رویا به عنوان یک حالت ناخودآگاه از خواب عمیق بیش از حد ساده لوحانه است، و استدلال می کنند که آن یک حالت یکسان از ناخودآگاهی نیست، اما در واقع گستره ای از تجربیات را در بر می گیرد که شامل محرک های خاص و فعالیت شناختی است.

آنها می گویند خواب بدون رویا می تواند در یکی از این سه مرحله تجربه شود:

• تفکر خواب و تصور غیر مشمول – این یعنی وقتی شما با نشانه های سمعی و بصری غیر متحرک یا منفردی مواجه می شوید که فاقد نوعی ” زمینه توهمی، حواس حرکتی و تفکر احساسی ” تجربه شده در طی رویا هستند. به عبارت دیگر، تفکر یا تجربه چیزها بدون احساس غوطه ور شدن در آنها مانند چیزی که در حالت رویا احساس می کنید.
• تجربیات ادراکی و حواس جسمانی – این حالت شامل تجربه ادراکات و احساسات جسمانی است – همانند مواردی که در دنیای واقعی تجربه می کنیم – اما بدون رابطه با هیچ زمینه رویا گونه ای. برای مثال شنیدن یک آژیر در خواب.
• حالت های فارغ از خود و تجربیات خواب بی محتوا – طبق توضیح استفانی بوکلین از سایت Live Science، ” این حالت نه تنها شامل خواب بدون رویا است بلکه همچنین شامل میزان خاصی از آگاهی هوشیارانه نسبت به کسی است که فرد در خواب می بیند.”
پژوهشگران برای اولین بار از طریق این گونه دسته بندی های خواب بدون رویا اعلام می کنند که این تجربیات نشان دهنده توقف ناگهانی خودآگاهی نیست – و فقط یک تغییر در نوع تجربه است.

در واقع، هنوز مشخص نیست که آیا خودآگاهی در تمام مدت خواب وجود دارد یا خیر – چیزی که مشخص است این است که به نظر نمی رسد که آن دائماً در حال قطع و وصل شدن باشد. همان گونه که پژوهشگران توضیح می دهند:
” نمی خواهیم ادعا کنیم که فعالیت هوشیارانه ذهنی در کل طول خواب وجود دارد. رخ دادن دوره های عدم هوشیاری در خواب در طول تجربه خواب با رویا و بدون رویا از نظر ما یک پرسش آشکار متکی بر تجربه و مشاهده است.
نکته مهم تر این است که با توجه به شواهد موجود، محتمل به نظر نمی رسد که تمام مراحل خواب که اخیراً به عنوان بدون رویا دسته بندی شده، ضرورتاً یا همواره دارای فقدان هوشیاری محسوس باشد.”

این مسئله همچنین نشان دهنده این است که ما ممکن است نیاز داشته باشیم تا تعریف جرم های انجام شده در طول راه رفتن در خواب را بازنگری کنیم – مانند قتل در این وضعیت.
استدلال می شود که اگر فرد هیچ تجربه، ادراک یا تعاملی – یا خاطره ای از جرم بعد از آن – با محیط نداشته باشد مجرم نیست، اما پژوهشگران خاطر نشان می کنند که بر اساس تجربیاتی که شما می توانید درخواب بدون رویا داشته باشید این نوع از رفتار ممکن است ضرورتاً غیر خودآگاه نباشد.
آنها نتیجه گیری می کنند که، ” از دیدگاه ما، تاکید بر کاملاً ناخودآگاه بودن خواب پریشی های غیر REM ( یا اختلالات خواب) کمی افراطی به نظر می رسد.”
دیدن رویاها و خواب های بدون رویا برای پژوهشگران مسائل به شدت دشواری برای مطالعه و تشریح هستند. ما هنوز نمی دانیم چرا رویا می بینیم، آیا رویاها دارای معنا هستند و این که چرا برخی از ما هیچ کدام از آنها را به یاد نمی آوریم.
اما آگاهی از میزان کنترل مغز بر مراحل مختلف خواب می تواند به محققان کمک کند تا انواع مختلف اختلالات خواب مانند راه رفتن در خواب – مجرمانه یا غیر مجرمانه – بی خوابی و سندروم پاهای بی قرار را درمان کنند.
تامپسون می گوید، ” میزان دقیق رابطه بین رفتار خواب و تجربه خواب بیشتر از آن چیزی که عموماً تصور می شود نامشخص است. ”

راز اندازه های متفاوت اجرام آسمانی چیست؟

تحقیقات دال بر این است که جهان هایی که شامل برخی اجسام بزرگ و اجسام کوچک بسیار هستند نسبت به جهان های متحد الشکل کشش جاذبه ای را سریع تر برطرف می کنند.

منظومه شمسی ما یک شی بسیار غول پیکر  دارد که خورشید است و تعداد زیادی سیاره و سیارک های دیگر نیز در کنار آن نگهداشته است. تحقیقات جدید که در دانشگاه دوک در دورهام، ایالت کارولینا شمالی انجام گرفته است توضیح جدیدی برای تفاوت در ابعاد اجسام آسمانی ارائه کرده است. این علت در سراسر کهکشان پیدا می شود و سلسله مراتب (hierarchy) نام دارد.

آدریان بجان از دانشگاه دوک گفته است که”از سال های ۱۷۰۰ تا به کنون دانشمندان از این موضوع که جاذبه باعث بزرگتر شدن اجسام موجود در فضا می شود با خبر بوده اند اما پدیده رشد سیارات و دیگر اجسام برای روند سلسله مراتبی آن ها توجیح کافی ندارد. البته بنده بسیار تعجب می کنم که این موضوع تا کنون مورد توجه قرار نگرفته است.”

Why celestial bodies come in different sizes

تخصص آقای بجان در رشته ترمودینامیک است و هم چنین او نویسنده کتاب Constructal Law است که در این کتاب ادعا شده است که سیستم های طبیعی برای تولید شارش تکامل پیدا می کنند.  او تا کنون قانون تکامل را به جهت توجیه شکل دانه های برف، آبگیر رودخانه ها، شش ها و حتی هواپیما ها به کار برده است، هنگام گفتگو با یکی از دانشجویان کارشناسی او به فکر اینکه قانون Constructal چگونه خود را در کیهان نمایان می کند افتاد.

او گفته ” این اولین قدم من در علوم سیاره ایست”.

بجان و دانشجویش، راسل واگ استاف کارشان را با محاسبه کشش ناشی از جذب مغناطیسی بین اجسامی با اندازه مشابه که به صورت منظم در فضا پراکنده شده اند آغاز کردند. آن ها به این موضوع پی بردند که  اگر اجسام به صورت اجسام بزرگ و تعدادی جسم کوچک با هم در آمیزند، با سرعت بیشتری کشش جاذبه ای شان را از دست خواهند داد.

بجان همچنین گفت که “کشفی که ما کردیم این بوده است که پدیده  سلسله مرتبی از همان ابتدا به خودی خود تشکیل می شود”  او همچنین اضافه کرد که به هم خوردن تعلیق متحد الشکل اجسام آسمانی به اجسامی بزرگ و تعداد بیشتری اجسام کوچکتر به این دلیل روی می دهد که این راه سریع ترین راه کاهش و آرام ساختن تنش جاذبه ای است “.

بجان اذعان داشت که، تمایل طبیعی سیستم های فضایی برای تکامل به سمت و سوی تنشی کمتر از عوامل ناشی قانون Constructal  می باشد و می توان آن را در دیگر پدیده های طبیعی نظیر شکسته شدن خاک تحت تاثیر وزش باد خشک  مشاهده نمود.

بجان همچنین گفته است که امیدوار است که ورود و اعمال قانون Constructal در مقیاس کیهانی بتواند دیگر محققان را در بررسی نحوه عملکرد و تاثیر گذاری این قانون در رشته های تحقیقاتی خودشان ترغیب کند.

او گفت ” من هرگز تصور نمی کردم که  در زمینه فیزیک محض و در خصوص اجسام آسمانی حرفی برای گفتن داشته باشم اما اقبال اینگونه بود که فهمیدم من کلیدی برای باز کردن دری جدید دارم. هر چیزی  تکامل دارد و قانون Constructal می تواند در پیش بینی آن کمک کند. برنامه این است که به جستجو ادامه دهیم.”

منبع: astronomy

ماه حاصل تصادف زمین و Theia 100 است اما چگونه؟

در سنگ های بدست آمده از کره ماه اثرات شیمیایی دیده شده که به محققان اجازه می دهد دری نو بر روی روش ایجاد ماه نظریه ای جدید صادر کنند اما قضیه از چه قرار است؟

آنطور که ژئوشیمیدان های دانشگاه UCLA و همکاران آن ها در این بخش گزارش کرده اند، ماه از ضربه ای مستقیم میان زمین پیشین و یک “جنین سیاره ای” به نام Theia 100 سال قبل از شکل گیری کره زمین شکل گرفته است.

دانشمندان هم اینک از این تصادم فضایی آگاه بوده اند که تقریبا ۴٫۵ بیلیون  سال پیش رخ داده است اما بسیاری بر این باور بودند که زمین با Theia ( که تایه تلفظ) می شود با درجه ۴۵ درجه و یا بیشتر برخورد کرده است و در واقع یک لغزش از جانب بسیار قدرتمند بوده است. شواهد جدید  امکان وجود برخوردی شاخ به شاخ را بسیار قوت می بخشند.

محققان هفت عدد سنگ که از ماموریت های آپولو ۱۲، ۱۵ و ۱۷ از ماه به زمین آورده شده اند و هم چنین ۶ سنگ آذرین بدست آمده از گدازه های مرکز زمین که پنج عدد از هاوایی و ۱ عدد از آریزونا آورده شده است را بررسی کرده اند.

تشکیل ماه

کلید بازتولید این برخورد عظیم اثری شیمیایی بود که در اتم های اکسیژن سنگ ها دیده شد. ۹۰ درصد از مواد تشکیل دهنده سنگ ها و ۵۰ درصد از وزن شان را اکسیژن تشکیل می دهد. بیش از ۹۹ درصد از اکسیژن های زمین از نوع O-16 هستند و دلیل نام گذاری آن ها هم به دلیل وجود ۸ پروتون و ۸ نوترون در آن هاست. اما در زمین مقدار کمی از ایزوتوپ های سنگین اکسیژن نیز یافت می شود، یعنی O-17 که یک نوترون اضافی دارد و O-18 که دو نوتورن اضافی در ساختار خود دارد.  زمین، مریخ و دیگر سیارات منظومه شمسی همگی مقدار O-17 و O-16 مشخص خودشان را دارند که مانند اثر انگشت برای هر سیاره منحصر به فرد است.

در سال ۲۰۱۴ تیمی از دانشمندان آلمانی اعلام کردند که ماه نیز ضریب ایزوتوپ های منحصر به خودش را دارد که با زمین متفاوت است. تحقیقات جدید این ادعا را نقض کرده است.

ادوارد یانگ از دانشگاه UCLA گفته است ” ما تفاوتی میان ایزوتوپ های اکسیژن زمین و ماه ندیده ایم، آن ها غیر قابل قیاس هستند”.

تیم یانگ از تکنولوژی های روز دنیا و تکنیک های جدید برای انجام محاسبات به شدت دقیق و محتاطانه استفاده کردند و با استفاده از طیف سنج جرمی دانشگاه UCLA محاسبات شان را تایید کردند.

طبق گفته یانگ، این حقیقت که اکسیژن موجود در سنگ های زمین و ماه اثرات شیمیایی مشابه ای دارند بسیار بدیهی بود. اگر تایه و زمین به صورت جانبی با یکدیگر برخورد می کردند بیشتر بخش های ماه از تایه تشکیل می شد و زمین و ماه می بایست ایزوتوپ های متفاوت از یکدیگر می داشتند. اما برخورد شاخ به شاخ به احتمال قوی می تواند دلیل تشابهات شیمیایی میان ماه و زمین را توجیه کند.

یانگ همچنین افزود” تایه به زمین و ماه تقسیم شد و به صورت مساوی میان آن دو به پراکنده شد، این قضیه عدم پیدا کردن اثرات شیمیایی متفاوتی از تایه در تقابل میان ماه و زمین را توجیه می کند”

بعد از برخورد چیزی از تایه باقی نماند و اکنون تایه بخش های عظیمی از ماه و زمین را تشکیل می دهد. یانگ گفته است که، در صورت عدم وقوع برخورد تایه رشد می کرد و به یک سیاره کامل تبدیل می شد. یانگ و برخی دیگر از دانشمندان بر این عقیده اند که سیاره تایه اندازه ای مشابه با زمین داشت در حالی که برخی دیگر بر این باور اند که این سیاره کوچک تر از زمین بوده و اندازه ای مشابه با مریخ داشته است.

سوال جالب دیگری که پیش می آید این است که آیا برخورد زمین با تایه آب های احتمالی که در زمین وجود داشته اند را از بین برده است یا خیر؟ یانگ افزود که احتمالا میلیون ها سال پس از تصادم، سنگ های فضایی کوچک که احتمالا برخی از آنان غنی از آب بوده اند با زمین برخورد کرده اند. او همچنین گفت که برخورد سیاره های در حال رشد در آن زمان بسیار شایع بوده است اما با این حال مریخ از برخورد های بزرگ مصون ماند.

نظر شما در این باره چیست؟ آیا تا کنون فکر این را کرده بودید که این همسایه ی همیشگی ما، از چه رویدادی حاصل شده است؟ نظر خود و دیدگاه های خود را با ما در میان بگذارید و با انتشار این مطلب روی شبکه های اجتماعی، به اهالی زمین بگویید که چه اتفاقی برای زمین پیشین افتاده است.

منبع: astronomy

چرا اتمسفر خورشید از سطح آن گرم تر است؟

خورشید همیشه بخش جذابی از دنیایی بوده که در کنار ما است و همیشه به وجودمان کمک می کند. وقتی برای اولین بار مطالبی در مورد زبانه های خورشیدی خواندم واقعا از وجود چنین جسمی هم ترسیدم هم لذت بردم اما مشاهدات بعدی محققان هیبت این جسم را افزایش داده است. اما دانشمندان محقق بر روی خورشید یک مشکل دارند: آن ها هرگز نتوانستند بفهمند که چرا اتمسفر خورشید از سطح آن گرم تر است.

حال با مشاهدات صورت گرفته از امواج خورشیدی برخواسته از یک لکه خورشیدی آن ها قادر خواهند بود حداقل یکی از دلایلی که اتمسفر خورشید یا همان کورونا تا این حد داغ می شود را توضیح دهند.

چرا باید اتمسفر خورشید از سطح آن داغ تر باشد؟ اگر خوب به این مسئله فکر کنید متوجه خواهید شد که اصلا منطقی نیست.

گداختگی هسته ای در هسته ی خورشید این ناحیه را تا درجه ۲۷ میلیون فارنهایت داغ می کند.  هر یک از لایه های خورشید از لایه ی بالایی خود خنک تر هستند. در واقع، سطح خورشید دمایی معادل ۱۰,۸۰۰ فارنهایت دارد.

اگر تا به حال نزدیک آتش نشسته باشید و به دلیل گرمای زیاد مجبور به فاصله گرفتن از آن شده باشید متوجه منطق این موضوع خواهید شد.

اما اینگونه فرض کنید که چند قدم از آتش فاصله گرفتید و سپس شروع به سوختن کنید! این دقیقا همان چیزیست که در خورشید در حال اتفاق افتادن است: درست در بالای سطح خورشید، که اتمسفر آن یعنی کورونا قرار دارد دمای معادل با ۱٫۸  میلیون درجه فارنهایت دارد.

دانشمندان این پدیده را “مشکل گرمایشی کورونا” می نامند و از سال ۱۹۳۰ تا به کنون در پی حل این موضوع هستند.

اشعه های خورشیدی

امروزه در این مورد دو تئوری اساسی وجود دارد. اولین تئوری بر این باور است که حلقه های تولید شده توسط میدان مغناطیسی خورشید باعث القای شریان های الکتریکی به کورونا می شوند. این شریان ها باعث آزادسازی انرژی و گرم شدن کورونا می شوند.

تئوری بعدی بر این اشاره دارد که امواج خورشیدی انرژی را از درون خورشید به بیرون و درون کورونا منتقل می کنند. تحقیقات جدید نحوه رویداد این پدیده را تشریح می کنند.

تلاتم شدید در درون خورشید باعث ایجاد امواج صوتی می شود. این امواج که “هلیوسسمیک” نام دارند از بخش درونی خورشید به بیرون شارش می کنند و سپس به بخش بیرونی سطح خورشید برخورد و بازگشت می کنند. ولی سپس برای بار دیگر به دلیل پدیده ای فیزیکی به نام شکست، با سمت بالا و سطح خورشید باز می گردند.

بدین صورت، امواج هلیوسسمیک به دام می افتند و در واقع همین امواج باعث لرزش خورشید به میلیون ها حالت مختلف می شوند.

یکی از مود های لرزه ای خورشید در طرح فوق به عنوان الگویی از جابه جایی های صورت گرفته در سطح خورشید دیده می شود. برای اینکه آن ها قابل مشاهده باشند ۱,۰۰۰ برابر بزرگتر از آنچه به واقع هستند به نمایش در آمده اند.

اما آیا ارتباطی میان امواج هلیوسسمیک که سطح خورشید را آشفته کرده اند و کورونا وجود دارد؟ تحقیقات جدید به این سوال جواب مثبت می دهند.

به عنوان بخشی از مطالعات شان که در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۶ Letters Astrophysical Journal به انتشار رسید، محققان از داده های بدست آمده از دو فضا پیمای ناسا با نام های “رصد خانه ی فعالیت های خورشیدی دینامیک”(The Solar Dynamics Observatory) و “طیف نگار عکسبرداری رابط منطقه ای”(Interface Region Imaging Spectograph) و همچنین رصد خانه خورشیدی Big Bear در کالیفرنیا استفاده کرده اند.

اشعه های خورشیدی

تصاویر پشت هم که در این رصد خانه ها از خورشید گرفته شده است در ۱۶ طول موج مختلف به ثبت رسیده اند که به دانشمندان امکان ردیابی موجی را که از سطح خورشید به سمت پایین ترین نقاط اتمسفر خورشید حرکت می کند را می دهد.

ژونوی ژاو، دانشمند محقق بر روی خورشید در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا و نویسنده اصلی این تحقیقات گفته است ” ما شاهد انواع به خصوصی از امواج لرزه ای خورشیدی بودیم که در حال حرکت به سمت بالا و به پایین ترین اتمسفر که کروموسفر نام دارد  و سپس از آن جا به کورونا بوده اند”

ژاو و همکارانش در مقاله شان نوشته اند که ” این حرکت انتقالی امواج خورشیدی قادر هستند انرژی کافی را به بخش های بالایی اتمسفر ببرند که در آنجا انرژی نوسانی پراکنده شده و در گرم شدن کورونا نقش خواهد داشت”.

دستاورد های نو حاکی از تحقیقات بیشتر دارد که نهایتا ممکن است منجر به پرده برداری از راز بزرگ مشکل گرم شدن کورونا شوند.

منبع: astronomy

یک ابرکامپیوتر وزن اسرارآمیز ترین ماده جهان را مشخص کرد

به تازگی یک ابرکامپیوتر موفق شده تا وزن نخستین کاندیدای اسرار آمیز ترین ماده جهان را مشخص کند. این ماده ۱۰ میلیارد مرتبه سبک تر از یک الکترون است.

گویا آی تی – تقریباً ۹۵ درصد از هستی و هر چیز درون آن از ماده تاریک و انرژی تاریک ساخته شده اند – چیزهایی که باید در حالت استاندارد فیزیکی باشند تا قابل درک باشند، اما هیچ کس نمی داند آنها واقعاً چه هستند.
اما یک ابرکامپیوتر شاید بداند، زیرا دانشمندان به تازگی از یکی از این ابرکامپیوترها استفاده کرده اند تا یک طرح کلی از ذراتی که می توانند ماده تاریک را شکل دهند ترسیم کنند و برای اولین بار این ابرکامپیوتر توانست وزن یک اکسیون (axion) را پیش بینی کند – اکسیون یک ذره فرضی است که کاندیدای نخست ماده گمشده در جهان محسوب می شود.
در نهایت دانشمندان از وزن تخمین زده شده اخیر یک اکسیون – ۱۰ میلیارد بار سبک تر از یک الکترون – می توانند در جستجوی یک کاندیدا برای ماده تاریک استفاده کنند و پژوهشگران می گویند آن حتی می تواند به ما کمک کند تا شواهد آشکاری از آن را شناسایی کنیم.
آندرآس رینگ والد، یکی از اعضای تیم تحقیق از مرکز ملی پژوهش (DESY) در آلمان می گوید، ” دانستن این که ما در جستجوی چه نوع جسمی هستیم، می تواند برای یافتن این نوع شواهد بسیار مفید باشد. در غیر این صورت این جستجو می تواند دها سال طول بکشد، زیرا مجبور هستیم تا گستره بسیار وسیعی را بررسی کنیم. ”
رینگ والد و همکارانش تصمیم گرفتند تا بر روی اکسیون ها متمرکز شوند، زیرا آنها یکی از کاندیداهای نخست ماده تاریک هستند که هنوز باید از اسرار آنها پرده گشایی شود.
تصور بر این است که شکل ناشناخته ماده در هستی می تواند یا از چند ذره بسیار سنگین ساخته شده باشد و یا از ذرات بسیار سبک فراوان تشکیل شده باشد و اکسیون ها در دسته دوم قرار می گیرند.
فرض بر این است که اکسیون ها ذراتی با جرم پایین و با حرکت آرام باشند که هیچ باری ندارند و تعامل ضعیفی با ماده های دیگر برقرار می کنند.
این مسئله شناسایی آنها را دشوار می کند، اما با در نظر گرفتن این حقیقت که آنها ممکن است با ماده دیگری تعامل داشته باشند مسلماً باید ما را قادر سازد تا با استفاده از تجهیزات مناسب آنها را شناسایی کنیم – اگر بدانیم که باید به کجا نگاه کنیم.
اکسیون ها به عنوان کاندیدای نخست ماده تاریک شناخته می شوند به لطف گسترش کرومودینامیک کوانتومی، که یک تئوری کوانتومی است و تصور می شود نیروی قدرتمند اتمی را کنترل می کند – که یکی از چهار نیروی بنیادین جهان هستی است.
کرومودینامیک کوانتومی وجود یک ذره با تعامل بسیار پایین را پیش بینی کرده است که جرم آن به قدرت نوسانات کوانتومی در ساختار فضا – زمان بستگی دارد. اگر شما فکر می کنید که این مبهم به نظر می رسد و همانند یافتن سوزن در انبار کاه در مقیاس کوانتومی است، کاملاً درست فکر می کنید.
در این جا است که ابرکامپیوتر JUQUEEN (BlueGene/Q) در آلمان وارد بازی می شود. تیم تحقیقی نیازمند چیزی بود که بتواند تعداد متغیرهای بی شمار و دیوانه کننده مورد نیاز برای تشریح یک اکسیون را مدیریت کند.
این کامپیوتر پیش بینی کرد که اگر اکسیون ها واقعاً حجم عمده ماده تاریک را تشکیل داده باشند، آنها باید حجمی برابر با ۵۰ تا ۱۵۰۰ میکروالکترون ولت داشته باشند، که آنها را ۱۰ میلیارد مرتبه سبک تر از یک الکترون می کند.
این بدین معناست که اگر ماده به طور مساوی در هستی پراکنده شده بود، هر سانتیمتر مکعب از هستی به طور میانگین حاوی ۱۰ میلیون اکسیون می بود.
اما به نظر نمی رسد که ماده تاریک به طور مساوی در هستی پراکنده شده باشد – آن به صورت توده ای وجود دارد، مانند این کهکشان، که دارای ۹۹٫۹۹ درصد ماده تاریک است. این یعنی این که کهکشان راه شیری ما محتوی رقم بسیار بزرگ یک تریلیون اکسیون در هر سانتیمتر مکعب است.
پژوهشگران امیدوارند اکنون که محدوده جستجو را کم کرده اند علم فیزیک بتواند وجود یا عدم وجود اکسیون ها را یک بار برای همیشه اثبات کند.
زولتان فودور، یکی از اعضای گروه تحقیقاتی از دانشگاه Wuppertal آلمان می گوید، ” نتایجی که ما ارائه می کنیم احتمالاً به رقابت برای کشف این ذرات منجر خواهد شد. ”

این پژوهش در سایت Nature منتشر شده است.

یک ابرکامپیوتر وزن اسرارآمیز ترین ماده جهان را مشخص کرد

به تازگی یک ابرکامپیوتر موفق شده تا وزن نخستین کاندیدای اسرار آمیز ترین ماده جهان را مشخص کند. این ماده ۱۰ میلیارد مرتبه سبک تر از یک الکترون است.

گویا آی تی – تقریباً ۹۵ درصد از هستی و هر چیز درون آن از ماده تاریک و انرژی تاریک ساخته شده اند – چیزهایی که باید در حالت استاندارد فیزیکی باشند تا قابل درک باشند، اما هیچ کس نمی داند آنها واقعاً چه هستند.
اما یک ابرکامپیوتر شاید بداند، زیرا دانشمندان به تازگی از یکی از این ابرکامپیوترها استفاده کرده اند تا یک طرح کلی از ذراتی که می توانند ماده تاریک را شکل دهند ترسیم کنند و برای اولین بار این ابرکامپیوتر توانست وزن یک اکسیون (axion) را پیش بینی کند – اکسیون یک ذره فرضی است که کاندیدای نخست ماده گمشده در جهان محسوب می شود.
در نهایت دانشمندان از وزن تخمین زده شده اخیر یک اکسیون – ۱۰ میلیارد بار سبک تر از یک الکترون – می توانند در جستجوی یک کاندیدا برای ماده تاریک استفاده کنند و پژوهشگران می گویند آن حتی می تواند به ما کمک کند تا شواهد آشکاری از آن را شناسایی کنیم.
آندرآس رینگ والد، یکی از اعضای تیم تحقیق از مرکز ملی پژوهش (DESY) در آلمان می گوید، ” دانستن این که ما در جستجوی چه نوع جسمی هستیم، می تواند برای یافتن این نوع شواهد بسیار مفید باشد. در غیر این صورت این جستجو می تواند دها سال طول بکشد، زیرا مجبور هستیم تا گستره بسیار وسیعی را بررسی کنیم. ”
رینگ والد و همکارانش تصمیم گرفتند تا بر روی اکسیون ها متمرکز شوند، زیرا آنها یکی از کاندیداهای نخست ماده تاریک هستند که هنوز باید از اسرار آنها پرده گشایی شود.
تصور بر این است که شکل ناشناخته ماده در هستی می تواند یا از چند ذره بسیار سنگین ساخته شده باشد و یا از ذرات بسیار سبک فراوان تشکیل شده باشد و اکسیون ها در دسته دوم قرار می گیرند.
فرض بر این است که اکسیون ها ذراتی با جرم پایین و با حرکت آرام باشند که هیچ باری ندارند و تعامل ضعیفی با ماده های دیگر برقرار می کنند.
این مسئله شناسایی آنها را دشوار می کند، اما با در نظر گرفتن این حقیقت که آنها ممکن است با ماده دیگری تعامل داشته باشند مسلماً باید ما را قادر سازد تا با استفاده از تجهیزات مناسب آنها را شناسایی کنیم – اگر بدانیم که باید به کجا نگاه کنیم.
اکسیون ها به عنوان کاندیدای نخست ماده تاریک شناخته می شوند به لطف گسترش کرومودینامیک کوانتومی، که یک تئوری کوانتومی است و تصور می شود نیروی قدرتمند اتمی را کنترل می کند – که یکی از چهار نیروی بنیادین جهان هستی است.
کرومودینامیک کوانتومی وجود یک ذره با تعامل بسیار پایین را پیش بینی کرده است که جرم آن به قدرت نوسانات کوانتومی در ساختار فضا – زمان بستگی دارد. اگر شما فکر می کنید که این مبهم به نظر می رسد و همانند یافتن سوزن در انبار کاه در مقیاس کوانتومی است، کاملاً درست فکر می کنید.
در این جا است که ابرکامپیوتر JUQUEEN (BlueGene/Q) در آلمان وارد بازی می شود. تیم تحقیقی نیازمند چیزی بود که بتواند تعداد متغیرهای بی شمار و دیوانه کننده مورد نیاز برای تشریح یک اکسیون را مدیریت کند.
این کامپیوتر پیش بینی کرد که اگر اکسیون ها واقعاً حجم عمده ماده تاریک را تشکیل داده باشند، آنها باید حجمی برابر با ۵۰ تا ۱۵۰۰ میکروالکترون ولت داشته باشند، که آنها را ۱۰ میلیارد مرتبه سبک تر از یک الکترون می کند.
این بدین معناست که اگر ماده به طور مساوی در هستی پراکنده شده بود، هر سانتیمتر مکعب از هستی به طور میانگین حاوی ۱۰ میلیون اکسیون می بود.
اما به نظر نمی رسد که ماده تاریک به طور مساوی در هستی پراکنده شده باشد – آن به صورت توده ای وجود دارد، مانند این کهکشان، که دارای ۹۹٫۹۹ درصد ماده تاریک است. این یعنی این که کهکشان راه شیری ما محتوی رقم بسیار بزرگ یک تریلیون اکسیون در هر سانتیمتر مکعب است.
پژوهشگران امیدوارند اکنون که محدوده جستجو را کم کرده اند علم فیزیک بتواند وجود یا عدم وجود اکسیون ها را یک بار برای همیشه اثبات کند.
زولتان فودور، یکی از اعضای گروه تحقیقاتی از دانشگاه Wuppertal آلمان می گوید، ” نتایجی که ما ارائه می کنیم احتمالاً به رقابت برای کشف این ذرات منجر خواهد شد. ”

این پژوهش در سایت Nature منتشر شده است.

راهکار تازه دانشمندان برای نامرئی کردن سطوح

اکثر لنزها، عدسی‌ها و لیزرها دارای یک روکش ضد انعکاس هستند. متاسفانه این روکش‌ها تنها در دامنه محدودی از طول موج عملکرد قابل قبولی دارند. به یک تابش الکترومغناطیسی (مثل نور) که می‌تواند به شکل موج پخش شود، طول موج می‌گویند.

گویا آی تی – دانشمندان شاخه سیستم‌های هوشمند بنیاد ماکس پلانک اشتوتگارت، فناوری جدیدی که جایگزین این روکش‌ها خواهد شد معرفی کرده‌اند. این پژوهشگران به جای قرار دادن روکش روی سطوح خود آنها را دستکاری کردند. این شیوه جدید در مقایسه با روش‌های مرسوم سنتی، اثر ضد انعکاسی بسیار بهتری داشته و در دامنه گسترده‌تری از طول امواج عمل می‌کند. اما جدای از همه این مزیت‌ها این روش جدید موجب شده که مقدار عبور نور از سطوح هم افزایش قابل توجهی پیدا کند. به لطف این سطوح ساخته شده از نانو شاهد افزایش کیفیت و بهبود عملکرد لیزرهای پر انرژی، صفحات لمسی و همچنین افزایش توان خروجی صفحات خورشیدی خواهیم بود.

پژوهشگران بنیاد ماکس پلانک این تکنیک جدید را با الهام از طبیعت و بررسی ویژگی‌های قرنیه چشم حشره بید طراحی کرده‌اند. قرنیه‌های چشم این حشره که معمولا علاقه بیشتری به فعالیت شبانه دارد تقریبا کل میزان نور وارده را از خود عبور داده و تنها درصد بسیار ناچیزی از آن را منعکس می‌کنند. چشمان بید در شب تابش نور را ساطع نکرده، از این رو شکارچیان احتمالی به هیچ عنوان متوجه حضور این حشره نخواهند شد. ضمنا انعکاس کمتر نور به این معنی است که بیدها قادر به استفاده از نور بسیار کم شب‌ برای مشاهده محیط اطراف هستند.
این جادوی دنیای حشرات به دانشمندان الهام بخشید که برای طراحی و ساخت تجهیزات نوری از شیوه‌ای مشابه با عملکرد قرنیه چشم بید استفاده کنند. ابزارهایی که با استفاده از این روش طراحی خواهند شد باید همانند قرنیه‌های بید، باید به نور اجازه دهند که نور را از خود عبور داده و کمترین میزان انعکاس نور در آنها اتفاق بیفتد. در حال حاضر طراحان ابزارها روی لنزها، صفحات نمایش، مانیتورها و تجهیزات لیزری روکش ضدانعکاس قرار می‌دهند. البته این روکش‌ها معایب متعددی دارند. اکثر این روکش‌ها تنها در یک دامنه طول موج محدود عمل کرده و بسته به زاویه‌ی انتشار نور، موجب بروز خطا در عملکرد لنزها می‌شوند.

به کارگیری شیوه عملکرد قرنیه‌ی چشمان بید این مشکلات بزرگ را مرتفع خواهد کرد. برای این منظور دانشمندان آلمانی به رهبری پروفسور یواخیم اشپاتز، به بررسی دقیق نحوه عملکرد قرنیه چشمان حشره بید پرداختند. ژائولو دیائو، فیزیکدان گروه عملکرد چشمان بید را این طور توضیح می‌دهد: ”سطح چشم بید با ساختارهای ستون مانند بسیار متراکمی پوشانده شده است. این ساختارها تنها چند صد نانومتر طول ارتفاع داشته و به شکل یک مخروط کنار هم قرار گرفته‌اند. این ستون‌ها شبیه ”چکیده‌هایی“ هستند که به طور منظم کنار یکدیگر و روی سطح یک گودال چیده شده‌اند. چکیده‌ها مخروط‌های آهکی کف غارها هستند که در اثر چکیدن قطره‌های آب آهکی از سقف غارها و یا از نوک مخروط‌های استالاکتیت در کف غار تشکیل می‌شوند. زمانی که نور از این لایه مرزی مخروطی شکل عبور می‌کند، تغییر پیوسته ضریب شکست آن از هوای اطراف محیط چشم شروع شده و به مواد لایه‌های بیرونی چشم بید ختم می‌شود.

این تغییر تدریجی ضریب شکست نور موجب می‌شود لایه قرار گرفته روی چشم بید مانع از انعکاس نور ورودی به آن شود؛ به عبارت دیگر تقریبا تمام نور ورودی به چشم نفوذ کرده و هیچ بخشی از آن منعکس نمی‌شود. در مقابل، در زمان برخورد نور ورودی با یک سطح صاف، ضریب شکست نور به طور ناگهانی تغییر کرده و طبق قوانین فیزیک، این امر موجب انعکاس نور می‌شود. دیائو یکی دیگر از پیش‌نیازهای لازم برای عدم انعکاس نور را هم اضافه می‌کند: ”فواصل بین ستون‌ها باید فوق‌العاده کوچک‌تر از طول موج نور ورودی باشند.“
دانشمندان به‌منظور تقلید شیوه عملکرد چشمان بید نیازمند پیدا کردن راهی برای تبدیل سطوح صاف به سطوحی پر از ستون‌های کوچک نانویی بودند. آنها برای انجام این مهم یک فرآیند دو مرحله‌ای طراحی و اجرا کردند. در گام اول، ذرات طلا را روی یک سطح بزرگ شش گوش (شبیه لانه زنبور) ته‌نشین کردند. ذرات طلا در در این الگوی معمولی شش گوش دقیقا در محل تقاطع خطوط قرار می‌گرفتند. در گام دوم، تقاطع‌های پر شده از طلا در یک فرآیند ماشینکاری شیمیایی (اصطلاحا ”سونش“) به شکل یک روپوش مخصوص در می‌آیند؛ در نتیجه، هیچ ماده‌ای از سطخ زیرین تقاطع‌های پوشیده از طلا نشت نکرده و ساختارهای عمودی ستون مانند مورد نیاز روی سطح تشکیل می‌شوند. این سطوح ساختارمانند در فواصل دو در دو سانتی‌متر پوشانده می‌شوند.

مهم‌ترین مساله ارتفاع ستون است
تا چندی پیش این تکنیک تنها برای اشعه ماوراء بنفش (UV) با طول موج کوتاه و همچنین نور مرئی جواب داده بود (نور مرئی قسمتی از طیف الکترومغناطیسی با طول موجهای بین ۴۰۰ تا۷۰۰ نانومتر بوده که توسط چشم انسان قابل مشاهده است؛ در یک سمت این ناحیه، منطقه مادون قرمز و در سمت دیگر آن اشعه‌های ماوراءبنفش، ایکس و گاما قرار دارند). این تکنیک در طول امواج بلندتر که به اشعه مادون قرمز نزدیک‌تر (NIR) هستند عمل نمی‌کند. این مشکل ناشی از اندازه ستون‌هاست. در اوایل شروع پروژه، ستون‌ها به فاصله ۵۰۰ نانومتر بیرون از سطح قرار می‌گرفتند. ستون‌ها به اندازه کافی بلند نیستند تا به عبوردهی نور به میزان ۵/۹۹ درصد یا بیشتر که مورد نیاز طول امواج بلندتر اشعه مادون قرمز نزدیک‌تر (NIR) است، برسند. دیائو توضیح می‌دهد: ” هر چه امواج نور طولانی‌تر باشند، ما باید ستون‌های نانومتری بلند‌تری بسازیم.“
نهایتا این گروه از محققان روش‌های خود را بهینه‌سازی و روشی جدید برای افزایش اندازه ذرات طلای ته‌نشین شده که به شکل ستون روی سطوح قرار می‌گیرند، پیدا کردند. دیائو:”این امر موجب شد سونش بیشتر ماده امکان‌پذیر شود.“ دانشمندان هم اکنون قادر به برجسته‌سازی ستون‌ها به ارتفاع ۲۰۰۰ نانومتر یا به عبارتی ۲ میکرومتر هستند، ۴ برابر بیشتر از مقدار قبلی یعنی ۵۰۰ نانومتر.

تکنیک‌های جدید تغییر شکل ستون‌های نانویی را هم برای دانشمندان امکان‌پذیر کرده است. آنها هم اکنون قادر به تغییر شیوه‌ قرارگیری ستون‌های مخروطی از پایین به بالا بوده و همچنین امکان تعیین دقیق اندازه نوک مخروط‌ها را هم دارند.لیزرهای پر توان
عدسی
اشعه
عبور در طی پروسه دستکاری دانشمندان متوجه شدند یکدست بودن ستون‌های مخروطی شکل، موجب عبور بیشترین میزان نور از سطوح می‌شود.
دانشمندان بعد از تست ستون‌ها با اندازه‌های مختلف، تائید کردند که بهترین میزان عبوردهی نور برای طول امواج مختلف را به دست آورده‌اند. در ستون‌هایی با ارتفاع ۹۵/۱ میکرومتر میزان عبوردهی نور در بهترین حالت ممکن ۸/۹۹ درصد بود، به عبارت دیگر برای طول امواج بلندتر اشعه مادون قرمز تقریبا ۴/۲ میکرومتر. با افزایش ارتفاع ستون، دامنه طول امواج با میزان عبوردهی نور بیشتر می‌شود. در لایه‌هایی با ستون‌هایی به ارتفاع ۹۵/۱ میکرومتر، بیشترین میزان عبور دهی نور به ۵/۹۹ یا بیشتر می‌رسد، یا به عبارتی پوشش تقریبا۴۵۰ نانومتر از کل طیف. در ستون‌های کوچک‌تر، بزرگترین روزنه عبور نور تنها ۲۵۰ نانومتر عرض عرض دارد.
میزان بالای عبوردهی نور در کنار انعکاس بسیار کم آن، پایه و اساس ”کاربردهای نامرئی“ هستند زیرا چنین موادی بعد از قرارگیری روی سطح، به خاطر نور موجود در محیط غیرقابل تشخیص‌ می‌شوند. بعد از پروسه ساخت ستون‌ها از یک قطعه‌ شیشه کوارتز روی آنها قرار می‌گیرد؛ معمولا مردم قادر به تشخیص نمای کلی شیشه کوارتزی که رو‌به‌روی آنها قرار بگیرد نبوده و دوربین‌ها هم قادر به ضبط آنها نیستند. اما زمانی که دانشمندان بنیاد ماکس پلانک یک تصویر را با قطعه‌ای از شیشه کوارتز پر از ستون‌های نانویی پوشاندند، حتی زمانی که از زوایه تند یا از لبه بالایی به آن نگاه می‌شد، تصویر همچنان قابل مشاهده بود (تصویر را ببینید). در مقابل، شیشه کوارتزی که سطح آن دستکاری نشده باشد نور ورودی را به میزان زیادی منعکس کرده به طوری که بینندگان حتی در زاویه ۳۰ درجه هم قادر به مشاهده هیچ چیز نخواهند بود.

خروجی‌های بیشتر برای لیزرهای پر توان
در اولین گام آزمایشی دانشمندان فرضیه خود را با استفاده از شیشه کوارتز امتحان کردند. البته در آینده قصد تست تکنیک‌ها روی لنزهای نوری و یاقوت‌ها را دارند . به محض اثبات عملی بودن این تکنیک‌ها روی مواد جدید، دانشمندان مشتاق بررسی کاربردهای آن هستند. بدون شک در صنایعی که استفاده از تجهیزاتی که انعکاس نور در آنها نزدیک به صفر بوده، دامنه بسیار گسترده‌ای از طول امواج را پوشش داده و میزان عبوردهی نور از آنها نزدیک ۸/۹۹ درصد است، کاربرد وسیعی خواهند داشت. دیائو باور دارد که ”یکی از حوزه‌های بسیار مهم حوزه لیزرهای پر توان (High Energy Laser) است که در دامنه اشعه مادون قرمز عمل می‌کنند.“ به خصوص در بعضی از سیستم‌های لیزری خاص که در آنها نور در زمان عبور پیوسته تقویت شده، انعکاس کم نور باعث فقدان قابل توجه انرژی خواهد شد. دیائو به این نکته هم اشاره می‌کند: ”بعد از ۵۰ بار برخورد اشعه نور با سطحی که میزان عبوردهی نور از آن ۵/۹۹ درصد است، بیست و سه درصد انرژی از بین خواهد رفت.“ اگر میزان عبوردهی نور ۸/۹۹ درصد باشد کل میزان انرژی تلف شده بعد از ۵۰ بار عبور نور، احتمالا ۱۰ درصد خواهد بود. علاوه بر این در آزمایشات انجام شده مشخص شد که سطوحی که از ساختارهای نانویی بهره می‌برند در مقایسه با روکش‌های ضدانعکاس، در برابر لیزرهای پر توان، مقاومت بسیار بیشتری دارند.
از دیگر کاربردهای عملی می‌توان به ساخت لنزها، عدسی‌ها یا صفحات لمسی پیشرفته‌تر اشاره کرد. سطوحی که از ساختارهای نانویی بهره می‌برند مزیت دیگری هم به ارمغان می‌آورند. در این رابطه دیائو این طور توضیح می‌دهد: ”این تکنیک نه تنها برای ساخت سطوح صاف مناسب است، بلکه امکان استفاده از آن در سطوح منحنی و خمیده هم وجود دارد. این امر برای لنز دوربین‌ها و میکروسکوپ‌ها فوق‌العاده مفید خواهید بود. البته قبل از این که این تکنیک بتواند بهبودی در عملکرد صفحات لمسی ایجاد کند باید به فکر راهکاری برای حل مشکل آلودگی توسط لمس انگشتان کاربر خواهد بود. آزمایش‌ها نشان داده‌ که لمس توسط انگشتان دست‌ اثرات مشهودی روی صفحه‌نمایش باقی می‌گذارد. بعد از گذشت مدت زمانی چند این امر موجب صدمه زدن به سطح صفحه‌نمایش شده و منجر به کاهش بسیار زیاد میزان عبوردهی نور خواهد شد. البته دانشمندان با استفاده از مقدار کمی الکل آزمایشگاهی قادر به پاک کردن آسان آلودگی‌‌ها از روی سطوح شیشه‌ای شدند ولی با این وجود باید به دنبال راهکار مناسب‌تری بود.

آنچه که باید در مورد زبانه های خورشیدی بدانید

خورشید ما از خود پلاسما ساتع می کند که برخی اوقات کسانی که به تماشای کسوف نشسته اند از دیدن آن لذت می برند.

کره ی داغ خورشید  قابلیت های خاص جالبی در خود دارد. یکی از بحث بر انگیز ترین مشخصه های خورشید پدیده ایست که زبانه خورشیدی نام دارد. آن هایی که طرفدار مسائل اخترشناسی اند، بیننده های کسوف و کسانی که خورشید را تماشا می کنند همواره از زبانه خورشیدی می گویند. زبانه خورشیدی واقعا چیست؟

زبانه خورشید

خورشید را یک توپ گازی بسیار مغناطیسی فرض کنید. در طی خطوط میدان مغناطیسی خورشید، حلقه های پلاسمایی تشکیل می شوند که تا بیرون از سطح درخشان خورشید و به درون فوتوسفر آن کشیده می شوند. این حلقه ها پلاسما همان زبانه های خورشیدی هستند و گاها قطیبزرگتر از قطر کره زمین دارند.

این زبانه ها از اتمسفر نازک و به شدت داغ خورشید که کورونا نام دارد به بیرون زبانه می کشند. آن ها در دمای پایین تری نسبت به کورونا ساتع می شوند. ممکن است این زبانه ها برای روز ها و گاهی ماه ها به همین صورت باقی بمانند و گاها عامل انتشار گازی قدرتمندی  که “آروغ زدن” خورشیدی نام دارند نیز هستند. این پدیده در واقع تخلیه جرمی کورونا است که می تواند  آسمان زمین را نورانی کند و حتی در عملکرد ابزار تکنولوژی ما هم اختلال ایجاد کند.

برای کسانی که خورشید را نظاره می کنند، پدیده زبانه خورشیدی لذت بخش است. البته باید مد نظر داشت که برای دیدن خورشید به هر نحوی باید این کار را با احتیاط و به درستی انجام داد. یکی از فیلتر های خورشیدی که امکان دیدن زبانه های خورشیدی را می دهد فیلتر هیدروژن آلفا (H-alpha) نام دارد که طول موج نوری را که زبانه ها تولید می کنند را انتقال می دهد.

اگر تلسکوپی در دست دارید که به فیلتر H-alpha مجهز شده است می توانید این زبانه های گازی قرمز را که از تن خورشید به بیرون کشیده می شوند را به آسانی رصد کنید و حتی شاهد تغییر آن ها در طول ساعات و دقایق پس از تشکیل شان باشید. تماشا ی این وقایع راهیست برای قدردانی از ستاره ی منظومه ی مان که منشا تمام انرژی های موجود که باعث امکان حیات در زمین هستند است.

منبع : astronomy

نمایش جذاب ترین ماه شب ۱۴ سال ۲۰۱۶ ( یکشنبه و دوشنبه آینده )

قرص کامل ماه در ۱۳/۱۴ نوامبر امسال از حالت عادی بزرگتر و درخشان تر خواهد بود البته نمی توان در نگاه اول متوجه این موضوع شد.

در کمتر از یک هفته بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بزرگترین قرص ماه  این کشور جوان در آسمان شب هنگامش پدیدار خواهد شد. البته امیدواریم که در پی این رویداد سیاسی، جنگ و نزاعی صورت نگیرد و آن را به گردن ماه بی گناه نیندازند چرا که مردم Kalina رویدادهای ماه گرفتگی را دست مایه ی نزاع و خرافات خود می کردند و همه چیز به پای ماه تمام می کردند.اما در این باره لازم است بگوییم که ماه هنگام طلوع در عصر ۱۳ام نوامبر و تا زمانی که هنگام صبحگاه  روز ۱۴ نوامبر غروب کند، به صورتی که تا به حال دیده نشده است در آسمان ایالات متحده خودنمایی خواهد کرد.

ماه شب 14 و هیجان 2016

این واقعه که از آن با نام ابر ماه یاد می کنند به این دلیل است که ماه ۲٫۵ ساعت پس از قرارگیری در نزدیک ترین فاصله اش با زمین در سال جاری، به قرص کامل می رسد. قرص کامل ماه دقیقا در ساعت ۸:۵۲ صبح به وقت رسمی در ۱۴ نوامبر انتفاق خواهد افتاد. پدیده حضیض که در حین آن ماهواره در چرخش ماهیانه اش به نزدیک ترین فاصله به زمین می رسد در ساعت ۶:۲۱  قبل از ظهر به وقت رسمی اتفاق خواهد افتاد. سپس ماه در فاصله ۳۵۶,۵۰۹ کیلومتری از زمین قرار می گیرد ( این فاصله در واقع فاصله میان هسته دو سیاره است، اگر حجم دو سیاره را لحاظ کنید، فاصله میان سطح دو سیاره تقریبا به ۸,۰۰۰ کیلومتر کاهش پیدا می کند).

البته اگر این قضیه آن قدر هم برایتان جذاب نیست بد نیست بدانید که ماه از تاریخ ۲۶ ژانویه سال ۱۹۴۸ تا کنون که در آن زمان ۴۸ کیلومتر به زمین نزدیک تر بوده، این چنین به زمین نزدیک نشده است. و پدیده این چنینی دیگر تا ۲۵ نوامبر سال ۲۰۳۴ تکرار نخواهد شد از این رو باید اعلام داشت که پدیده ابر ماه رویدادی بسیار نادر و خاص به حساب می رود.

البته با وجود این آمار و ارقام حیرت انگیز قرص کامل ماه این ماه تفاوت چندانی با حالت عادی اش نخواهد داشت. قطر قابل مشاهده آن ۳۳٫۵ سانتی متر خواهد بود که تنها ۷ درصد از حالت عادی بزرگتر و تنها ۱۵ درصد درخشان تر از حات عادی اش خواهد بود. تشخیص این تفاوت ها با چشم غیر مسلح حتی در بهترین شرایط ممکن هم دشوار خواهد بود و اگر بخواهید ظاهر ماه را طی چندین ماه با یکدیگر مقایسه کنید کار سخت تر نیز می شود.

یکی دیگر از فاکتور هایی که این تشخیص را دشوار تر می کند این است که قرص کامل همیشه وقتی که در افق قرار گرفته باشد بزرگتر نشان می دهد و همین مسئله باعث می شود با وجود اینکه ماه هزاران کیلومتر به زمین نزدیکتر است و هنگامی که از بالای سرتان می گذرد کمی بزرگتر نشان خواهد داد، ذهن شما آن را با اجسام آشنا مقایسه کند. به همین دلیل مردم آمریکا ی شمالی قادر خواهد بود ماه را هنگام طلوع در سپیده دم ۱۴ ام نوامبر در بزرگترین حالت خود مشاهده کنند.

منبع: astronomy