مقایسه هواوی میت ۸ با لومیا ۹۵۰XL: اختلاف طبقاتی!

مقایسه هواوی میت ۸ با لومیا ۹۵۰XL: اختلاف طبقاتی!

به سومین مسابقه از مرحله حذفی آی‌تی‌رسان کاپ خوش‌آمدید، مرحله گروهی به اتمام رسیده و حال شاهد رقابت هشت اسمارت‌فون برتر دنیا در مرحله حذفی هستیم. در این رقابت دو گوشی محبوب بازار به رقابت با یکدیگر می‌پردازند، در یک طرف میدان هواوی Mate 8 قرار دارد که تاکنون توانسته نماینده‌ای شایسته برای هواوی باشد و در سمت دیگر زمین تنها نماینده ویندوزی این دوره قرار دارد که با گذشتن از سد رقبایی سرسخت، توانسته خود را به مرحله حذفی برساند. بدون شک هر دو اسمارت‌فون شایسته پیروزی در این میدان هستند، بهره‌گیری از سخت‌افزار قدرتمند و استفاده از دو سیستم‌عامل مختلف موجب شده این رقابت بسیار هیجان‌انگیز باشد.

حال داور در سوت آغاز بازی می‌دمد و شروع یک رقابت سراسر هیجان را نوید می‌دهد، جوی عجیب فضای ورزشگاه را فراگرفته و طرفداران هر دو مدل منتظر ورود بازیکن محبوب خود به میدان هستند.


ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

به مانند همه مسابقات جام آی‌تی‌رسان در ده دقیقه نخست، ظاهر این دو اسمارت‌فون را به مقایسه می‌گذاریم. با ورود بازیکن هواوی به میدان بازی، طرفداران این برند یک صدا او را تشویق می‌کنند، بدنه فلزی و طراحی بی‌نقص هواوی ظاهری دل‌فریب را برای این فبلت غول پیکر به ارمغان آورده است. در پنل جلویی این اسمارت‌فون می‌توانیم شاهد نماد هواوی، اسپیکر، دوربین، چند سنسور و صد البته نمایشگر باشیم. ظاهر بخش جلویی هم‌چون ۹۹.۹ درصد اسمارت‌فون‌هاست و هیچ ویژگی خاصی ندارد. هواوی ترجیح داده است در بخش جلویی هیچ کلید سخت‌افزاری را قرار ندهد و سه کلید محبوب اندروید به صورت مجازی در دل دستگاه قرار گرفته‌اند.

در بخش پشتی این اسمارت‌فون می‌توانیم بارقه‌هایی از اصالت طراحی هواوی را مشاهده کنیم، در بالاترین بخش لنز دوربین قرار دارد که مقدار کمی بیرون‌زدگی پیدا کرده است، در بخش سمت چپ این لنز، می‌توانیم فلاش LED دوگانه را شاهد باشیم. درست کمی پایین‌تر از دوربین، هواوی اسکنر اثر انگشت را تعبیه کرده است؛ طراحی گرد این سنسور اگرچه با طراحی کلی اسمارت‌فون هماهنگ نیست اما با لنز دوربین به خوبی ست می‌شود! خصوصا اینکه این سنسور کمی تو رفتگی دارد و لنز دوربین کمی بیرون‌زدگی!

سمت راست Mate 8 میزبان کلیدهای پاور و ولوم است و در سمت چپ می‌توانیم درگاه ورود سیم‌کارت و کارت حافظه را مشاهده کنیم. در بخش پایینی پورت USB و هم‌چنین دو شبکه خروجی صدای اسپیکر (البته فقط سمت راستی مربوط به اسپیکر دستگاه است) را مشاهده می‌کنیم. بخش بالایی نیز میزبان ورودی جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون و هم‌چنین میکروفون دوم است.

حال نوبت به رقیب ردموندی می‌رسد تا با حضور یافتن در میدان مسابقه شمایل خود را به نمایش بگذارد، در بالاترین قسمت بخش جلویی لومیا ۹۵۰XL می‌توانیم اسپیکر را مشاهده کنیم،‌ درست در زیر این بخش لوگو مایکروسافت می‌درخشد که با دوربین دوم و چند سنسور استتار کرده همراهی می‌شود. نمایشگر و یک سوراخ میکروفن در بخش پایین نمایشگر تمام چیزی است که در بخش جلویی لومیا ۹۵۰XL مشاهده می‌کنیم. حاشیه‌های اطراف نمایشگر در این تلفن‌همراه چندان امیدوار کننده نیستند و بهتر بود مایکروسافت اسمارت‌فون کم حاشیه‌تری را طراحی می‌کرد!

با بازگرداندن این اسمارت‌فون به بخش پشتی اولین چیزی که می‌توانیم مشاهده کنیم یک لنز بزرگ و از حدقه بیرون زده است، شمایل این دوربین نشان از حرفه‌ای بودن آن می‌دهد. این لنز بزرگ به همراه یک فلاش LED سه‌گانه همراهی می‌شود که در کم‌تر اسمارت‌فونی شاهد آن بوده‌ایم. در کنار آن نیز تک اسپیکر دستگاه و در بالای آن میکروفون دوم لومیا جا خوش کرده است. در بخش زیرین دوربین می‌توانیم لوگو پنجره معروف مایکروسافت را مشاهده کنیم. در پایین‌ترین قسمت این بخش نیز میکروفون سوم دستگاه مشاهده می‌شود. محل ورود سیم‌کارت و کارت حافظه هم در زیر درب لومیا جاسازی شده است.

سمت راست این اسمارت‌فون را کلیدهای پاور، ولوم و شاتر دوربین تشکیل می‌دهد و در بخش سمت چپ هیچ کلیدی مشاهده نمی‌شود. بخش پایینی میزبان پورت USB نوع C است و در بخش بالایی ورودی جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون درست در مرکز قرار گرفته است.

استفاده از متریال فلزی در طراحی Mate 8 موجب شده با یک فبلت لوکس و خوش‌ ساخت روبه‌رو باشیم، علاوه بر این در طراحی هواوی اصالت بیش‌تری را شاهد هستیم. در واقع لومیا ۹۵۰XL درست همان چیزی است که در محصولات نوکیا می‌دیدیم، اگرچه نمی‌توان این اسمارت‌فون را زشت نامید اما اگر بخواهیم واقع‌بینانه شمایل لومیا ۹۵۰XL‌ را قضاوت کنیم، نمی‌توانیم آن را یک اسمارت‌فون دل‌ربا بخوانیم (بر خلاف محصولات نوکیا). البته با توجه به اینکه امروزه اکثر اسمارت‌فون‌های فلزی ظاهری شبیه به یکدیگر را دارند خاص بودن لومیا ۹۵۰XL کاملا مشهود است!


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

با شمایل ظاهری هر دو رقیب آشنا شدیم، حال بهتر است وضعیت آمادگی جسمانی این دو بازیکن را بسنجیم، در یک سمت میدان هواوی Mate 8 قرار گرفته است، این فبلت ۶ اینچی ابعادی ۱۵۷.۱ در ۸۰.۶ در ۷.۹ میلی‌متری دارد، این فبلت با وزن ۱۸۵ گرمی خود نشان می‌دهد در دسته سبک‌وزن‌ها قرار نمی‌گیرد، اگرچه با توجه به سایز این اسمارت‌فون وزن آن رقمی معقول است. گذشته از وزن، ضخامت ۷.۸ میلی‌متری Mate 8 نشان می‌دهد آمادگی جسمانی این اسمارت‌فون در سطح خوبی است. در سمت مقابل لومیا ۹۵۰XL ایستاده است، اسمارت‌فونی ۵.۷ اینچی که با ابعاد ۱۵۱.۹ در ۷۸.۴ در ۸.۱ و وزن ۱۶۵ گرمی خود نشان می‌دهد اگرچه ضخامت نسبتا زیادی دارد اما از اضافه وزن رنج نمی‌برد. اگرچه با توجه به سایز متفاوت دو اسمارت‌فون نمی‌توان به خوبی در رابطه با وزن این دو اظهار نظر کرد اما اگر بخواهیم یک نسبت ساده بگیریم درمی‌یابیم لومیا ۹۵۰XL کم‌وزن‌تر است و در بخش ضخامت نیز برتری به Mate 8 تعلق می‌گیرد.

 

کیفیت ساخت هر دو اسمارت‌فون در سطح خوبی است، بدنه پلی‌کربنات لومیا ۹۵۰XL از مرغوب‌ترین نوع پلاستیک ساخته شده است. در سمت مقابل میدان، Mate 8 با داشتن بدنه‌ یکپارچه فلزی نشان می‌دهد آمده است تا برتری را در این بخش به سود خود کند. همان‌طور که گفته شد پلی‌کربنات مورد استفاده در لومیا ۹۵۰XL‌ از مرغوب‌ترین نوع پلاستیک است اما هیچ چیز جای اسمارت‌فون فلزی و حس سرمای منتقل شده از فلز به انگشتان را نمی‌گیرد!

لومیا ۹۵۰XL آمده است تا پرچم‌دار باشد، استفاده از بدنه پلاستیکی در زمانی که حتی میان‌رده‌ها نیز رنگ فلز به خود گرفته‌اند، برای یک پرچم‌دار، یک نقطه ضعف بزرگ به حساب می‌آید، البته دوری جستن از فلز موجب شده است این فبلت وزنی کم‌تر داشته باشد و در برابر خط و خش و هم‌چنین ضربات کوچک مقاومت بهتری را از خود به نمایش بگذارد.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

۲۰ دقیقه ابتدایی را شاهد خودنمایی دو اسمارت‌فون بودیم، حال نوبت به آن رسیده تا ببینیم این دو اسمارت‌فون چه چیزی در چنته دارند. در ادامه نمایشگر این دو را به مقایسه می‌گذاریم.

هواوی Mate 8 نمایشگری ۶ اینچی دارد که از رزولوشن فول‌ اچ‌دی بهره می‌برد، این نمایشگر با چگالی ۳۶۷ پیکسل در هر اینچی خود رهایی هواوی از قید و بند اعداد را به نمایش می‌گذارد. این نمایشگر از نوع IPS LCD است و به وسیله گوریلا گلس ۴ محافظت می‌شود.

در سمت دیگر میدان محصول ۵.۷ اینچی ردموندی‌ها ایستاده است، لومیا ۹۵۰XL به نمایشگری از نوع AMOLED مجهز شده است که با داشتن وضوح ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ به چگالی پیکسلی ۵۱۸ppi دست پیدا کرده است. به مانند هواوی، مایکروسافت نیز برای حفاظت از این بخش حساس از گوریلا گلس ۴ استفاده کرده است.

تصاویر به نمایش درآمده در هر دو اسمارت‌فون از نظر طبیعی بودن رنگ‌ها در سطح خوبی هستند و حتی در نمایشگر امولد لومیا ۹۵۰XL شاهد رنگ‌هایی طبیعی و به دور از اغراق هستیم. عمق رنگ مشکی در نمایشگر نماینده ردموند بیش‌تر از Mate 8 است. در نگاه از زوایا نیز نماینده مایکروسافت عملکرد بهتری دارد و رنگ‌ها با تغییرات کم‌تری همراه هستند. اگرچه از نظر اعداد لومیا ۹۵۰XL چگالی بیش‌تری دارد و در نتیجه می‌بایست تصاویر را با وضوح بیش‌تری به نمایش بگذارد اما در عمل تفاوت زیادی میان این دو رقیب دیده نمی‌شود و عملکرد کم نقصی را از هر دو بازیکن شاهد هستیم. در ادامه مقایسه‌ای تصویری را میان نمایشگر این دو اسمارت‌فون مشاهده می‌کنید، اسمارت‌فون سمت راست لومیا ۹۵۰XL و سمت چپ هواوی Mate 8 است.

نمایشگر مورد استفاده در لومیا ۹۵۰XL را بیش‌تر می‌پسندم، رنگ‌ها عمق بیش‌تری دارند و در نمایش رنگ مشکی و سفید عملکرد بهتری را شاهد هستیم. گذشته از این در نگاه از زوایا تغییر رنگ محسوسی دیده نمی‌شود. بدون شک نمایشگر لومیا ۹۵۰XL در نوع خود بسیار خوب است و می‌توان آن را یکی از برترین‌ها دانست. البته نمایشگر Mate 8 نیز عملکرد خوبی را دارد، رنگ‌ها کاملا طبیعی هستند و وضوح تصویر پابه‌پای نمایشگرهای با چگالی بیش‌تر پیش می‌آید. عملکرد هر دو در زیر نور آفتاب عالی است اما باز هم این نماینده ویندوزی است که تصاویر را بهتر به نمایش می‌گذارد.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

به واپسین دقایق نیمه ابتدایی مسابقه وارد می‌شویم، حال کمی خستگی در چشمان هر دو بازیکن رویت می‌شود و هر دو آماده می‌شوند تا به واسطه نرم‌افزار به نبرد با یکدیگر بشتابند.

اگرچه اندروید و iOS را می‌توان دارای مشترکاتی دانست اما این سطح اشتراک در بین اندروید و ویندوز بسیار ناچیز است. در یک سمت میدان نماینده شایسته ویندوز قرار دارد که با بهره‌مندی از پلتفرم متمایز و خاص ویندوز موبایل می‌تواند لقب خاص‌ترین اسمارت‌فون جام را از نظر نرم‌افزاری به خود اختصاص دهد. لومیا ۹۵۰XL از آخرین نسخه ویندوز منتشر شده یعنی ویندوز ۱۰ موبایل استفاده می‌کند. ظاهر این پلتفرم هرچند برای کاربران دسکتاپ آشنا به نظر می‌رسد اما ورود به فضایی با طراحی خاص مترو حتما برای کاربران اندروید و iOS سخت خواهد بود. در ویندوز ۱۰ موبایل، همه چیز را کاشی‌ها شکل می‌هند در واقع دنیای ویندوز موبایل به طرزی هنرمندانه کاشی‌کاری شده است!

خو گرفتن با محیط ویندوز ۱۰ موبایل در ابتدا چندان ساده به نظر نمی‌رسد اما پس از مدتی متوجه می‌شوید چقدر این فضا را دوست دارید! از نظر تعداد اپلیکیشن بدون شک ویندوز موبایل توان رقابت با اندروید و iOS را ندارد، اما بزرگی می‌گفت اگرچه تعداد اپلیکیشن‌های ویندوز موبایل کم است اما از هر کدام بهترین را دارد!

شاید تاحدودی بتوان دیدگاه‌ بالا را درست دانست، زیرا امروزه اکثر اپلیکیشن‌های موجود در فروشگاه اندروید و iOS یا به صورت کلی کیفیت و کارایی لازم را ندارند و یا با داشتن نمونه‌های بهتر شانسی برای خوب بودن در آن‌ها دیده نمی‌شود، بنابراین نمی‌توان صرف به برتری کمی سایر پلتفرم‌ها، ویندوز موبایل را ناقص دانست و باید به برتری کیفی نیز توجه کرد. البته از یکسو ضعف این پلتفرم را در بخش اپلیکیشن‌های معروف که شالوده اصلی هوشمندی یک اسمارت‌فون را بنا نهاده‌اند، نمی‌توان نادیده گرفت. اکثر اپلیکیشن‌های معروف و پر استفاده در ابتدا برای ویندوز موبایل عرضه نمی‌شوند و حتی پس از عرضه با تاخیر، معمولا امکاناتی کم‌تر از نسخه‌های مشابه در سایر سیستم‌عامل‌ها را دارند. اگرچه مایکروسافت را می‌توان پادشاه سیستم‌عامل در دسکتاپ‌ها دانست اما هنوز تا تکمیل ویندوز موبایل و به بلوغ رسیدن آن زمان زیادی باقی مانده است.

در سمت مقابل میدان هواوی Mate 8 قرار دارد، این اسمارت‌فون از اندروید مارشملو استفاده می‌کند که البته با رابط‌کاربری اختصاصی هواوی یعنی اموشن تزیین شده است. در رابطه با سیستم‌عامل اندروید لازم به بیان چیزی نیست، اما اگر بخواهیم در رابطه با رابط‌کاربری صحبت کنیم، می‌توانیم آن را یک نقطه قوت برای محصولات هواوی بدانیم. اموشن در نسخه‌های جدید به خوبی توانسته بر استفاده بیش از حد از منابع غلبه کند و با توجه به قدرت بیش‌تر اسمارن‌فون‌های امروزی دیگر خبری از هنگ و یا کندی دیده نمی‌شود. طراحی اپل‌گونه بخش‌های مختلف این رابط‌کاربری به زیبایی صورت گرفته است. خو گرفتن با این رابط‌کاربری راحت خواهد بود و البته دل‌ کندن از آن ممکن است کمی سخت باشد، امکانات و قابلیت‌های قرار گرفته در این رابط کاربری به خوبی پاسخ‌گوی نیازهای کاربران خواهد بود و نمره قبولی را دریافت خواهد کرد.

Windows 10 Mobile

EMUi

شخصا اندروید را بیش‌تر می‌پسندم، خصوصا اندرویدی که با رابط‌کاربری اموشن تزیین شده باشد. اگرچه با دیدن برخی از قابلیت‌های موجود در ویندوز موبایل از جمله کانتینیوم، هیجان‌زده می‌شوم اما به هیچ وجه دوست ندارم پلتفرمی را تجربه کنم که هنوز به بلوغ نرسیده است!

در رابطه با ظاهر نمی‌توانم نظر خاصی را بدهم، سادگی و خاص بودن ویندوز موبایل چیزی نیست که همگان به دنبال آن باشند اما بسیار دوست داشتنی است خصوصا برای کسانی که اکثر وقت خود را با محصولات مایکروسافت می‌گذرانند. با این همه به شدت معتقد بر این هستم که ویندوز موبایل در جایگاه حقیقی خود قرار ندارد و شاید بیش از حد مورد بی‌مهری قرار گرفته است.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

نیمه ابتدایی بازی را پشت سر گذاشته‌ایم، پس از استراحتی کوتاه هر دو بازیکن به میدان آمده‌اند تا از دیگر منظرها نیز شاهد رقابت‌شان باشیم، در ده دقیقه آینده قرار است نگاهی به سخت‌افزار این دو اسمارت‌فون داشته باشیم تا ببینیم کدام‌یک قدرت بدنی بیش‌تری دارد.

نماینده غول‌پیکر هواوی یعنی Mate 8 با بهره‌گیری از چیپست ساخته شده توسط کمپانی مادر نشان می‌دهد که به تولیدات داخلی اعتقادی راسخ دارد، چیپست مورد استفاده در این فبلت کایرین ۹۵۰ است که نسل پیشین پرچم‌داران کایرین محسوب می‌شود؛ این پردازنده ۸ هسته دارد که به دو قسمت ۴ هسته‌ای تقسیم شده است. چهار هسته اول کورتکس A72 است که بر روی کلاک ۲.۳ گیگاهرتز تنظیم شده و چهار هسته ثانویه کمی ضعیف‌تر هستند و برای کارهای سطح پایین‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ این چهار هسته ۱.۸ گیگاهرتز سرعت دارند و از نوع کورتکس A53 هستند.

وظیفه پردازش‌های گرافیکی در این چیپست برعهده Mali-T880 MP4 قرار دارد، از دیگر مشخصات سخت‌افزاری Mate 8 می‌توان به ۳ یا ۴ گیگابایت رم در کنار ۳۲/۶۴/۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی اشاره کرد.

دیگر بازیکن حضور یافته در این رقابت از پردازنده اسنپدراگون ۸۱۰ استفاده می‌کند، اگرچه اسنپدراگون ۸۱۰ لکه ننگی بر پیکره کوالکام بود اما نمی‌توان این لکه را دامن‌گیر لومیا ۹۵۰XL هم دانست. از جمله ویژگی‌های این چیپست نه چندان به‌روز می‌توانیم به ۸ هسته پردازشی اشاره کنیم که به دو گروه چهار هسته‌ای تقسیم شده‌اند. گروه اول به چهار هسته ۱.۵ گیگاهرتزی از نوع کورتکس A53 مجهز شده است و گروه چهارتایی دیگر ۲ گیگاهرتز سرعت دارند و از نوع کورتکس A57 هستند.

پردازش‌‌های گرافیکی در این چیپست به وسیله رابط آدرنو ۴۳۰ انجام می‌پذیرد. از دیگر مشخصات سخت‌افزاری لومیا ۹۵۰XL می‌توانیم به ۳ گیگابایت رم و ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی اشاره کنیم. البته میزان حافظه هر دو دستگاه از طریق کارت حافظه قابل افزایش است.

اگرچه هر دو اسمارت‌فون را نمی‌توان کاملا به‌روز دانست اما این به معنی ضعف آن‌‌ها در امر سخت‌افزار نیست، عملکرد هر دو چیپست در کارهای روزمره قابل قبول است اما در پردازش‌های سنگین کفه ترازو کمی به سمت محصول هواوی سنگین می‌شود. گرمای تولید شده توسط اسنپدراگون ۸۱۰ که یکی از اصلی‌ترین مشکلات این چیپست بود به لطف استفاده از سیستم خنک کننده مایع در لومیا ۹۵۰XL تا حد زیادی مرتفع شده است اما بازهم در هنگام پردازش‌های به شدت سنگین فبلت مذکور کمی از کوره در می‌رود و داغ می‌کند! البته نماینده چینی حاضر در میدان نیز استعداد خوبی در داغ شدن دارد.

در ویدیو زیر می‌توانید عملکرد این دو اسمارت‌فون را در اجرای بازی‌ها مشاهده کنید:


بنچ‌مارک‌ها برای محصولات ویندوزی از معیار متفاوتی استفاده می‌کنند و قابل مقایسه با دستگاه‌های اندرویدی نیستند. با این حال در این قسمت نمی‌توان از لحاظ سخت‌افزاری تفاوت خاصی میان این دو قائل شد. هر دو اسمارت‌فون در کارهای روزمره و عادی عملکرد مشابه‌‌ای دارند و در کارهای سنگین نیز کاملا موفق هستند.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

لحظات اوج بازی را پشت سر گذاشته‌ایم، هر دو اسمارت‌فون در بخش دوربین مدعی هستند، بنابراین با خیالی آسوده پا به میدان گذاشته‌اند. حال قرار است این دو اسمارت‌فون را از این لحاظ به مقایسه بگذاریم و ببینیم این دو مدعی در این بخش حیاتی چه عملکردی را از خود نشان می‌دهند.

در یک سمت میدان نماینده شایسته مایکروسافت، لومیا ۹۵۰XL با بهره‌گیری از یک سنسور ۲۰ مگاپیکسلی خودی نشان می‌دهد و با بیان جملاتی حریف را به مبارزه می‌طلبد. مایکروسافت این لنز را با همکاری کمپانی معروف کارل زایس تولید کرده است، از جمله مشخصات این سنسور می‌توان به گشودگی دیافراگم F/1.9، تشخیص فاز خودکار، لرزش‌گیر اپتیکال و همراهی توسط فلاش LED سه‌گانه اشاره کرد. اگر بخواهیم نگاهی به ویژگی‌های موجود برای این دوربین داشته باشیم می‌توانیم به سایز ۱/۲.۴ اینچی سنسور، اندازه پیکسل ۱.۱۲ µm، فناوری PureView، تشخیص چهره، پانوراما و HDR اشاره کنیم.

در سمت دیگر میدان مسابقه، بازیکن چشم‌بادامی هواوی قرار گرفته است. سنسور به کار رفته در این فبلت ۱۶ مگاپیکسلی است، تشخیص فاز و فوکوس خودکار، گشودگی دیافراگم f/2.0 و لرزش‌گیر اپتیکال در کنار بهره‌مندی از فلاش LED دوگانه تشکیل دهنده بخش سخت‌افزاری این سنسور است. با نگاهی به لیست ویژگی‌های این اسمارت‌فون می‌توانیم ۱/۲.۸ اینچ سایز سنسور، فوکوس با لمس، تشخیص چهره و لبخند، پانوراما و HDR‌ را مشاهده کنیم.

تصاویر به ثبت رسیده توسط هر دو دوربین کیفیت خوب و قابل قبولی دارند اما اگر بخواهیم از منظر مقایسه این دو اسمارت‌فون را بسنجیم می‌توانیم برتری مطلق را به لومیا ۹۵۰XL اعطا کنیم. تصاویر به ثبت رسیده توسط لنز ۲۰ مگاپیکسلی این اسمارت‌فون جزییات فوق‌العاده‌ای دارد و در ثبت رنگ‌ها و جذب نور عملکرد بهتری را شاهد هستیم..

 

 

بدون استفاده از فلاش

بدون استفاده از فلاش

با استفاده از فلاش

با استفاده از فلاش

در بخش دوربین سلفی محصول آمریکایی از سنسوری ۵ مگاپیکسلی استفاده می‌کند که گشودگی دیافراگم آن f/2.4 است و توانایی ضبط تصاویر با کیفیت فول اچ‌دی را هم دارد. دیگر بازیکن موجود در زمین یعنی هواوی Mate 8‌ به سنسوری ۸ مگاپیکسلی مجهز شده است، گشودگی دیافراگم این سنسور f/2.4 است و هم‌چون رقیب توانایی ضبط تصاویر با کیفیت فول اچ‌دی را هم دارد. اگرچه در این بخش برتری عددی با Mate 8 است اما تصاویر ثبت شده توسط دوربین سلفی لومیا ۹۵۰XL کیفیت و وضوح بیش‌تری دارند و رنگ‌ها در آن زیباتر به ثبت رسیده‌اند، کادر تصاویر سلفی لومیا ۹۵۰XL بزرگ‌تر است که می‌تواند در برگیرنده جزییات بیش‌تری باشد.

 

حال بهتر است نگاهی دقیق‌تر به عملکرد این دو تلفن‌همراه در بخش فیلم‌برداری داشته باشیم، محصول ساخته مایکروسافت می‌تواند ویدیو ۴K را با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه ثبت کند، در سمت مقابل محصول ساخته هواوی هم‌چون بیش‌تر تولیدات این شرکت توانایی ضبط تصاویر با کیفیت بالاتر از فول اچ‌دی را ندارد و در بهترین حالت می‌تواند تصاویر را به صورت فول اچ‌دی و با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه به ثبت برساند. محصول ساخته هواوی از ضبط تصاویر به صورت صحنه آهسته نیز پشتیبانی می‌کند که می‌تواند لحظاتی هیجان انگیز را به ارمغان آورد موردی که در نماینده ویندوز نیز شاهدش هستیم. در ادامه تست ویدیو گرفته شده توسط این دو اسمارت‌فون را مشاهده می‌کنید:


در بخش نرم‌افزار دوربین، هر دو اسمارت‌فون عملکردی حرفه‌ای را به نمایش گذاشته‌اند. اپلیکیشن دوربین به کار رفته در لومیا ۹۵۰XL از نظر امکانات در سطح متوسطی است و توان رقابت با Mate 8 را ندارد (البته برنامه‌های اختصاصی خاصی برای آن در نظر گرفته شده که می‌بایست آن‌ها را دانلود کنید). از جمله امکاناتی که در حالت دستی هر دو مدل در اختیار کاربر قرار می‌دهند می‌توان به سرعت شاتر، ایزو، میزان سفیدی و … اشاره کرد.

اپلیکیشن دوربین لومیا ۹۵۰XL

اپلیکیشن دوربین هواوی Mate 8

اگر بخواهم از نظر کیفی دوربین یک مدل را انتخاب کنم بدون شک به سراغ لومیا ۹۵۰XL می‌روم، تصاویر ثبت شده توسط این دوربین در نوع خود بی‌نظیر هستند و با یکی از حرفه‌ای‌ترین‌ها رو به رو هستیم. کیفیت بی‌نظیر تصاویر در کنار جذب نور فوق‌العاده، دوربین این اسمارت‌فون را به گزینه‌ای ایده‌آل تبدیل می‌کند. این برتری در تصاویر سلفی نیز به خوبی قابل مشاهده است. اما از لحاظ فیلم‌برداری می‌توان برتری را به Mate 8 نسبت داد.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

حال هر دو اسمارت‌فون به زمین‌های خود باز می‌گردند و سعی می‌کنند فضای بازی را به آرامش بکشانند. در ادامه قصد داریم نگاهی به بخش مولتی‌مدیا در این دو اسمارت‌فون داشته باشیم.

بدون شک هر دو فبلت حاضر در این میدان برای تماشای فیلم ایده‌آل هستند، نمایشگر ۶ و ۵.۷ اینچی مورد استفاده در این دو اسمارت‌فون به خوبی پاسخ‌گوی کاربران عاشق فیلم است. عمق رنگ بیش‌تر لومیا ۹۵۰XL و هم‌چنین زاویه دید بهتر می‌تواند موجب برتری این اسمارت‌فون شود اما عملکرد بهتر هواوی Mate 8 در بخش صدا با در اختیار داشتن صدایی حجیم‌تر و با کیفیت‌تر می‌تواند این بخش را به تساوی بکشاند. گذشته از این جای‌گیری بلندگوها در هواوی Mate 8 بهتر است و لذت بیش‌تری را به همراه دارد. در بخش هندزفری نیز عملکرد هر دو اسمارت‌فون تقریبا برابر است و تفاوت خاصی میان آن‌ها دیده نمی‌شود. کیفیت هندزفری در حد خوبی است و صدای خروجی کیفیت و حجم قابل قبولی دارد. اپلیکیشن پلیر موجود در هر دو فبلت نیز پاسخ‌گوی نیازهای ابتدایی کاربران است.

اگر بخواهم برای تماشای فیلم یک اسمارت‌فون را انتخاب کنم به سمت هواوی Mate 8 می‌روم. عملکرد کم نقص این اسمارت‌فون در به نمایش گذاشتن تصاویر در کنار کیفیت و حجم صدای بیش‌تر موجب می‌شود این فبلت ۶ اینچی یک گزینه ایده‌ال برای تماشای فیلم باشد. اگر بخواهم در رابطه با کیفیت هندزفری سخت‌گیرانه نظر بدهم می‌توانم برتری را با میزان بسیار کمی به هندزفری لومیا ۹۵۰XL اعطا کنم.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

به دقایق پایانی بازی نزدیک می‌شویم، هر دو تیم تاکنون حملات زیادی را بر روی دروازه یکدیگر ایجاد کرده‌اند، اگرچه خستگی در چشمان هر دو بازیکن رویت می‌شود اما مصرانه خواستار ادامه دادن بازی و ایجاد موقعیت‌های بیش‌تر روی دروازه حریف هستند. حال نگاهی به باتری و عمر شارژدهی آن می‌اندازیم تا ببینیم کدام یک از این دو رقیب سرسخت عملکرد بهتری را در این بخش دارد.

لومیا ۹۵۰XL‌ به یک باتری ۳۳۴۰ میلی‌آمپری مجهز شده است. این باتری می‌تواند انرژی لازم برای پخش ممتد ویدیو به مدت ۹ ساعت و ۴۵ دقیقه و هم‌چنین وب‌گردی ۱۰ ساعت و ۸ دقیقه‌ای را تولید کند. در سمت مقابل حریف از یک باتری حجیم‌تر ۴۰۰۰ میلی‌آمپری استفاده می‌کند. با یک‌بار شارژ این باتری می‌توانید ۱۱ ساعت و ۵۰ دقیقه ویدیو تماشا کنید و یا ۱۶ ساعت و ۴۹ دقیقه را در وب بچرخید. زمان مورد نیاز برای شارژ شدن باتری هر دو بازیکن ۱۰۰ دقیقه است.

هر دو اسمارت‌فون در بخش باتری عملکرد خوبی را به نمایش گذاشته‌اند، البته برتری در این بخش با محصول چشم بادامی است. شاید حجم بیش‌تر باتری را بتوان یکی از دلایل این برتری دانست.

اعداد به دست آمده به وضوح برتری را به نمایش می‌گذارند، زمان تقریبا ۱۷ ساعته به دست آمده برای وب‌گردی برا من بسیار خوب و مناسب است. اگرچه لومیا ۹۵۰XL در مقابل Mate 8 شانسی برای پیروزی در بخش باتری را ندارد اما در مقایسه با سایر پرچم‌داران یک گزینه خوب و ایده‌آل به حساب می‌آید. البته این را نیز در نظر بگیرید که باتری لومیا قابل تعویض است و می‌توان به راحتی پس از اتمام شارژ دستگاه باتری آن را تعویض کرد.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

دقایق انتهایی بازی را درحالی سپری می‌کنیم که از هیجان و شور اولیه خبری نیست و هر دو تیم سعی می‌کنند دقایق پایانی را به دفاع بپردازند و کم‌تر به فکر حمله می‌افتند. حال بهتر است ویژگی‌های ارثی این دو محصول را مقایسه کنیم.

لومیا ۹۵۰XL به عنوان بهترین محصول ویندوزی که تاکنون پا به عرصه وجود گذاشته با دستی پر از خانه پدری بیرون آمده است. از جمله ویژگی‌های این لومیا می‌توان به بهره‌مندی از سنسور اسکنر عنبیه چشم اشاره کرد. این تکنولوژی یکی از تازه‌ترین ابزارها به جهت تشخیص هویت بیومتریک است. عملکرد این سنسور کاملا بی‌نقص است و عملیات اسکن عنبیه چشم در کم‌ترین زمان و با بیش‌ترین دقت انجام می‌پذیرد. اگرچه این تکنولوژی برخی از قابلیت‌های سنسور اثر انگشت را به همراه ندارد اما مکانیزم آن در نوع خود جالب است. از جمله دیگر ویژگی‌های این لومیا می‌توان به سنسور فشار سنج، ژیروسکوپ، قطب‌نما، سنسور تشخیص حرکت و پشتیبانی از شارژ بی‌سیم اشاره کرد.

دیگر بازیکن حاضر در میدان هواوی Mate 8 هم‌چون اکثر پرچم‌داران به سنسور اثرانگشت مجهز شده است. جای‌گیری خوب این سنسور در بخش پشتی ویژگی‌ها و کاربردهای جالبی را به ارمغان آورده است. از دیگر ویژگی‌های این فبلت می‌توان به سنسور سنجش فشار، ژیروسکوپ و قطب‌نما اشاره کرد.

شاید هدف و کاربرد اصلی سنسور تشخیص هویت به کار رفته در هر دو اسمارت‌فون یکی باشد اما اسکن عنبیه چشم آن هم با سرعتی فوق‌العاده می‌تواند جو فیلم‌های علمی-تخیلی بیش‌تری را در کاربر ایجاد کند. هم‌چنین این فناوری عمری تازه‌تر به نسبت اسکنرهای اثر انگشت دارد. در مقابل سنسور اثر انگشت به کار رفته در Mate 8 که از نوع اکتیو است قابلیت‌های جالبی را به ارمغان می‌آورد که به عنوان مثال یکی از آن‌ها استفاده به عنوان اسکرول است که در نوع خود بسیار کاربردی و مفید خواهد بود.


وقت اضافه: قیمت

وقت‌های قانونی بازی به اتمام رسیده است و با اعلام داور وقت اضافه این رقابت سراسر هیجان شروع می‌شود. حال می‌خواهیم به سراغ قیمت این دو بازیکن برویم و دریابیم کدام یک از این دو رقیب سرسخت، رفیق بهتری برای جیبمان است.

لومیا ۹۵۰XL هم‌اکنون با حداقل قیمت یک میلیون و پانصد هزار تومان به فروش می‌رسد که برای یک پرچم‌دار مبلغ مناسبی است. هواوی Mate 8 نیز با قیمت ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار توامن فروخته می‌شود.

حال داور سوت پایان بازی را به صدا در می‌آورد و این شما هستید که می‌بایست به وسیله آرا خود برنده این رقابت هیجان انگیز را مشخص کنید.


موقعیت‌های خطرناکی که لومیا ۹۵۰XL‌ بر روی دروازه هواوی Mate 8 ایجاد کرد:

  • وزن کم‌تر
  • عملکرد بهتر نمایش‌گر در نمایش رنگ‌ها و نگاه از زوایا
  • پشتیبانی نرم‌افزاری بهتر
  • بهره‌مندی از چیپست ساخته اسنپدراگون
  • دوربین اصلی و سلفی با کیفیت‌تر
  • کیفیت هندزفری کمی بهتر است
  • بهره‌مندی از سنسور اسکن عنبیه چشم
  • باتری قابل تعویض با قابلیت شارژ به صورت بی‌سیم

موقعیت‌های خطرناکی که هواوی Mate 8 بر روی دروازه لومیا ۹۵۰XL‌ ایجاد کرد:

  • ضخامت کم‌تر
  • بدنه فلزی
  • استفاده از سیستم‌عامل اندروید و رابط کاربری اموشن
  • فیلم‌برداری بهتر
  • کیفیت و حجم صدای بیش‌تر در بلندگو اصلی
  • عمر باتری بیش‌تر
  • امکانات بیش‌تر سنسور اثر انگشت در مقایسه با اسکنر عنبیه چشم

 

به‌ نظر شما برنده مسابقه مایکروسافت لومیا 950XL و هواوی میت 8 کدام است؟!

نوشته مقایسه هواوی میت ۸ با لومیا ۹۵۰XL: اختلاف طبقاتی! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه سامسونگ گلکسی نوت ۵ با ال‌جی G5: نوآوری و خلاقیت!

مقایسه سامسونگ گلکسی نوت ۵ با ال‌جی G5: نوآوری و خلاقیت!

به دومین مسابقه از مرحله حذفی رقابت‌های آی‌تی‌رسان کاپ خوش آمدید. در رقابت امروز، پرچمدار قبلی سری نوت یعنی سامسونگ گلکسی نوت ۵، در مقابل دیگر نماینده کره‌ای‌ها در این جام یعنی ال‌جی G5 قرار گرفته است. بیایید نگاهی گذرا بیاندازیم به مرحله گروهی و ببینیم هر کدام از این گوشی‌ها، چه مسیری را برای رسیدن به این مرحله طی کرده‌اند. سامسونگ که در گروه A مسابقات با گوشی‌های هواوی P9 پلاس، اچ‌تی‌سی ۱۰ و اکسپریا ایکس هم گروه بود، توانست به عنوان گوشی دوم و با کسب ۶ امتیاز از مجموع ۳ بازی، جواز ورود به مرحله حذفی را کسب کند. اما در طرف مقابل، ال‌جی توانست در هر ۳ مسابقه، حریفانش را شکست دهد و با امتیاز کامل، پا به مرحله حذفی آی‌تی‌رسان کاپ بگذارد. ال‌جی G5 ‌هم‌گروهی‌های خودش را یکی پس از دیگری، از پیش رو برداشت و با ۹ امتیاز، به عنوان صدر نشین گروه C رقابت‌ها به مرحله بعد صعود کرد.

علاوه بر نوت ۵، دیگر گوشی سامسونگ یعنی S7 Edge نیز به این مرحله راه یافته که این می‌تواند خبر خوبی برای طرفداران محصولات سامسونگ یاشد. این در حالی است که ال‌جی V10 نتوانست از گروه خود بالا بیاید.

طبق قوانین مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ، دو تیم در ۹۰ دقیقه سعی خواهند کرد قابلیت‌های خود را به رخ یکدیگر بکشند و در نهایت، این شما خواهید بود که برنده نهایی این رقابت را انتخاب خواهید کرد. بدون فوت وقت، سوت شروع مسابقه جذاب بین دو هموطن کره‌ای را به صدا در می‌آوریم تا ببینیم دو گوشی در پایان ۹۰ دقیقه، چه نتیجه‌ای را کسب خواهند کرد. در صورت تساوی در ۹۰ دقیقه، این وقت‌های اضافه و در نهایت، ضربات پنالتی خواهند بود که برتری یک تیم را مسجل می‌سازد.


دقیقه ابتدایی: طراحی و ساخت

هر دو گوشی وارد زمین مسابقه می‌شوند (و تماشاچیان به تشویق آن‌ها می‌پردازند) تا در ابتدای بازی، امکانات و قابلیت‌های خود را در زمینه طراحی و ساخت به چالش بکشند. S7 Edge مهمان ویژه این دیدار است که در کنار نوت ۷ که به تازگی معرفی شده است، به تماشای مسابقه مشغول هستند و با ورود نوت ۵، نماینده خود را تشویق می‌کنند. فبلت سامسونگ، شروع کننده مسابقه خواهد بود و ال‌جی G5، فعلا نظاره‌گر هنرنمایی رقیبش است. گلکسی نوت ۵ با ابعاد ۱۵۳.۲ در ۷۶.۱ در ۷.۶ میلی‌متر کاملا از حریفش بزرگ‌تر است. شکل ظاهری این محصول، شباهت زیادی به گلکسی S6 دارد که می‌توان این نتیجه را گرفت که سامسونگ، سعی دارد طراحی سری نوت و S کمپانی‌اش را بر اساس یک الگو خاص پیش ببرد. با نگاه به جلو دستگاه، علاوه بر صفحه نمایش ۵.۷ اینچی، دکمه هوم (به همراه سنسور اثر انگشت)، دوربین سلفی، چراغ نوتیفیکیشن و بلندگو دستگاه توجهات را به خودشان جلب می‌کنند. همچنین دو دکمه لمسی، در دوطرف حسگر اثر انگشت قرار گرفته‌اند که کارایی آن‌ها را حتما می‌دانید. حاشیه‌های بالا و پایین نمایشگر، شاید اندکی زیاد باشند ولی به خاطر ابعاد بزرگ خود گوشی، می‌توان این موضوع را نادیده گرفت. به هر حال این محصول، پیشرفت‌هایی چشم گیری در مقایسه با پرچمدار قبلی سری نوت داشته و سامسونگ سعی کرده گوشی را باریک‌تر و در عین حال کمی کوتاه‌تر بسازد.

گوشی را می‌چرخانیم تا به اطراف آن نگاهی بیاندازیم. در سمت راست، می‌توان کلید پاور دستگاه را مشاهده کرد و در طرف مقابل، دکمه ولوم قابل دسترس خواهد بود. به علت بزرگ بودن ابعاد گوشی، شاید این حس به کاربر منتقل شود که دسترسی به این کلیدها، اندکی با مشکل مواجه خواهد شد. اما سامسونگ سعی کرده با طراحی خمیده‌ای که در پشت دستگاه از آن بهره گرفته است، تا حد امکان این مسئله را رفع کند. با نگاهی به بالا، می‌توان محل ورود سیم کارت و همچنین میکروفون دوم دستگاه را مشاهده کرد. با بررسی قسمت پایینی دستگاه، شاهد بلندگو اصلی خواهیم بود. پشت دستگاه، طراحی‌ متفاوتی با سایر سری‌های نوت دارد. بدنه خمیده گلکسی نوت ۵، حس راحتی کار با یک فبلت را به کاربر منتقل می‌کند. سایر قسمت‌های بدنه، تقریبا مشابه با گلکسی S6 ساخته شده است.

استعداد در جذب اثر انگشت و بیرون زدگی دوربین، دو مشکل اساسی است که در مواجه با نوت ۵ به آن بر می‌خوریم. به این دلیل که اگه به طور ناگهانی، گوشی زمین بخورد، اولین چیزی که ضربه می‌بیند، دوربین دستگاه خواهد بود. در کنار دوربین، فلاش LED به همراه سنسور ضربان قلب جای گرفته‌اند. سامسونگ، همچنان از فعالان در زمینه سلامتی است و سعی کرده با ارایه نرم افزارهایی از قبیل S Health، در کنار استفاده از سنسور ضربان قلب، کاربران را به ورزش کردن تشویق نماید. به بحث خودمان بازگردیم چون در دیگر قسمت‌ها، به بررسی سایر امکانات این دو گوشی خواهیم پرداخت. لوگو سامسونگ که در پایین دوربین حک شده، آخرین موردی است که به آن اشاره می‌کنیم.

ال‌جی G5 هم خودش را آماده ساخته تا پا به میدان مسابقه بگذارد و به رقابت با نوت ۵ بپردازد. اگر نگاهی به این محصول بیاندازیم، همه چیز، از طراحی بدنه و دوربین دوگانه و محل قرارگیری سنسور اثر انگشت، همه نشان می‌دهد که ال‌جی سعی داشته گام جدیدی در طراحی محصولات خود بردارد و آن‌ها را متفاوت‌تر از سری‌های گذشته بسازد. G5 ابعادی به اندازه ۱۴۹.۴ در ۷۳.۹ در ۷.۷ میلی‌متری دارد. نمایشگر ۵.۳ اینچی این پرچمدار، طوری قرار گرفته که در نگاه اول، متوجه حاشیه زیاد آن از لبه‌های بالایی و پایینی دستگاه خواهید شد. البته این مسئله در خصوص حاشیه‌های کناری صادق نیست و شاهد آن هستیم که ال‌جی، در این بخش طراحی بهتری را انجام داده است. همچنین قابل ذکر است انحنایی که در بالای صفحه نمایش در نظر گرفته شده، ظاهر جلویی دستگاه را زیباتر ساخته است. دوربین سلفی، سنسورها و چراغ اعلانات، به همراه لوگو ال‌جی که در پایین نمایشگر حک شده، سایر قسمت‌های بخش جلویی این محصول را تشکیل می‌دهند. در سمت چپ، دکمه ولوم قرار گرفته و پایین‌تر از آن، دکمه جدا کننده بخش زیرین نمایشگر جای دارد. سمت راست G5، میزبان محل ورود سیم کارت و کارت حافظه جانبی به دستگاه است. در طراحی این محصول، دکمه پاور، در کناره‌های آن جایی ندارد و به پشت منتقل شده است. بالای ال‌جی G5 محل قرارگیری جک ۳.۵ میلی‌متری است و در کنار آن، سنسور مادون قرمز به همراه یک میکروفون جانبی (برای از بین بردن صداهای مزاحم اطراف) توجه شما را به خودش جلب خواهد ساخت. اسپیکر و پورت USB Type-C نیز در پایین دستگاه تعبیه شده‌اند.

در نگاه نخست به بدنه پشتی دستگاه، این دوربین دوگانه G5 است که نظر شما را متوجه خود می‌سازد. محفظه مشکی رنگی که دو دوربین در آن جای گرفته‌اند، شامل LED و سنسورهای فوکوس لیزری هم هست. پایین‌تر از آن، دکمه پاور قرار گرفته که علاوه بر دستورالعمل‌های عادی، سنسور اثر انگشت را نیز شامل می‌شود. در پایین هم یک آرم G5 را مشاهده می‌کنیم. مشکل بیرون‌زدگی دوربین، در این نماینده کره‌ای هم وجود دارد. اولین گوشی ماژولار ال‌جی، این امکان را می‌دهد که کاربر بتواند قابلیت‌های جدیدی به گوشی خود اضافه کند و صدا یا کارایی دوربین آن را بهبود ببخشد. ضخامت نسبتا زیاد G5 نسبت به ابعادش، مشکل دیگری است که ال‌جی باید بیشتر به آن توجه می‌کرد.

نظر کارشناسی داور: اگر نگاهی به اعداد بیاندازیم، شاهد این مسئله خواهیم بود که هر دو گوشی، از لحاظ ضخامت، اختلاف خیلی کمی با هم دارند. این در حالی است اگر نماینده سامسونگ را در دست بگیرید، مطمئنا کار با آن برای شما لذت بخش‌تر خواهد بود. نوآوری و خلاقیت‌هایی که ال‌جی در طراحی اولین گوشی تمام فلزی خود به خرج داده، آنقدری خوب از آب در نیامده که طرفداران این کمپانی را راضی نگه دارد. همچنین بیرون زدگی دوربین (جدا از این دو دستگاه)، در سایر محصولات هر دو کمپانی نیز دیده می‌شود. البته که در این زمینه، کمپانی هواوی گوی سبقت را از این دو کمپانی کره‌ای ربوده است.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

وارد مرحله دوم این مسابقه می‌شویم. با توجه به اینکه هیچ‌کدام از دو حریف، دوست ندارند از این مسابقه بازنده خارج شوند، سعی می‌کنند که قابلیت‌هایشان را به صورت کامل به نمایش بگذارند. این بار نماینده ال‌جی، شروع کننده رقابت خواهد بود. وزن ۱۵۹ گرمی این دستگاه، توزیع مناسبی در بدنه دارد و کمک می‌کند که گوشی را راحت‌تر در دست بگیرید و به نقاط مختلف صفحه نمایش دسترسی داشته باشید. بدنه تمام فلزی G5 این اطمینان را می‌دهد که این محصول، مقاومت خوبی در برابر ضربه‌های ناگهانی خواهد داشت. البته در مقایسه با سایر گوشی‌های فلزی (مانند هواوی P9) بدنه ال‌جی، چنگی به دل نمی‌زند و ظرافت خاصی ندارد. با نگاهی به آن سوی میدان، می‌بینیم که نوت ۵ در حال آماده سازی خودش است تا حمله‌ای همه جانبه به سمت دروازه ال‌جی G5 انجام دهد. سامسونگ سعی کرده رژیم غذایی جدیدی را برای نوت ۵ در نظر بگیرد تا این محصول، نسبت به پرچمدار قبلی‌اش، سبک‌تر و ظریف‌تر باشد. فریم اطراف گوشی، از جنس فلز است و ۴ گوشه آن، اندکی ضخیم‌تر از سایر بخش‌ها طراحی شده‌اند. نوت ۵ شاید در مقایسه با حریفش، ابعاد بزرگ‌تری داشته باشد ولی قطعا، در خوش دستی و راحتی کار، محصولی مثال زدنی در میان فبلت‌ها است.

نظر کارشناسی داور: بدنه پشتی خمیده نوت ۵، می‌تواند بسیاری از توجهات را به خودش جلب کند. قرارگیری راحت در دست و توزیع وزن متناسب، نوت ۵ را به حق به یکی از خوش دست‌ترین گوشی‌های سری نوت تبدیل کرده است. از طرفی، کیفیت ضعیف متریال سازنده G5، پس از مدتی استفاده به راحتی قابل درک است. به طوری که فریم فلزی دور دستگاه، چند ماه پس از استفاده، کنده می‌شود که این برای یک پرچمدار، نکته ناامید کننده‌ای است.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰ : نمایشگر

۲۰ دقیقه از این رقابت جذاب و نفس‌گیر را پشت سر گذاشته‌ایم و نوبتی هم که باشد، نوبت مقایسه نمایشگرهای هر دو گوشی است. باید ببینیم که نمایشگر ۵.۷ اینچی نوت ۵، چه قابلیت‌هایی دارد و آیا می‌تواند صفحه نمایش ۵.۳ اینچی ال‌جی G5 را به زانو در بیاورید یا خیر.

بیایید با نمایشگر نوت ۵ آغاز کنیم. این صفحه نمایش با فناوری Super Amoled ساخته شده است که رزولوشنی معادل ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل دارد. چگالی پیکسلی این نمایشگر، ۵۱۸ پیکسل بر هر اینچ است که برای نمایشگری با این ابعاد، عدد خوبی محسوب می‌شود. سامسونگ برای محافظت از صفحه نمایش محصولش، از فناوری Gorilla Glass 4 استفاده کرده است و این اطمینان را می‌دهد که صفحه نمایش می‌تواند مقاومت خوبی در مقابل ضربات وارده داشته باشد. حال بر می‌گردیم به سراغ G5 تا ببینیم ال‌جی از چه تاکتیکی برای رسیدن به دروازه حریفش استفاده خواهد کرد. نمایشگر ۵.۳ اینچی G5، با استفاده از فناوری IPS LCD ساخته شده است و کیفیت آن، همانند رقیبش در این مسابقه، QHD است. چگالی پیکسلی صفحه نمایش، ۵۵۴ پیکسل بر هر اینچ است که در مقایسه با رقیبش بهتر است (البته این موضوع کاملا عادی خواهد بود به این دلیل که سایز صفحه نمایش‌ها متفاوت است). ال‌جی هم از Gorilla Glass 4 برای محافظت از نمایشگرش استفاده کرده است.

اینجا و در این مرحله، قصد داریم فاکتورهای بیشتری را به مقایسه بگذاریم. بالاخره مرحله حذفی است و معیارهای مقایسه‌ای ما هم اندکی دشوارتر شده است! هر دو نمایشگر، توانایی نمایش ۱۶ میلیون رنگ را دارند، با این تفاوت که نوت ۵ با بهره بردن از فناوری Super Amoled، توانسته است نمایش بهتر و طبیعی‌تری از عکس‌ها را داشته یاشد. شاید بتوان صفحه نمایش ال‌جی G5 را اندکی سرد یا مایل به آبی دانست. دلیل این امر، نمایش رنگ‌ها با درجه ۷۸۲۰ کلوین است و این قضیه، زمانی  مشهودتر می‌شود که یک تصویر با رنگ قرمز بر روی صفحه نمایش قرار داده شود. در طرف مقابل، نوت ۵ با نمایش رنگ‌ها با درجه ۶۷۲۲ کلوین، عملکرد فوق‌العاده‌ای دارد و می‌تواند عمق و کیفیت رنگ‌ها را بسیار افزایش دهد. ماکزیمم نور صفحه نمایش در نماینده ال‌جی ۸۱۶nits و در نوت ۵ هم این میزان ۴۷۰nits است که در مقایسه دو دستگاه، برتری با ال‌جی است چرا که نور بیشتر به خصوص در تابش مستقیم نور خورشید، می‌تواند به شما در خواندن مطالب کمک کند. علاوه بر این، ال‌جی از الگوریتمی جداگانه استفاده کرده که باعث می‌شود خوانایی مطالب در تابش مستقیم نور، افزایش پیدا کند. این الگوریتم که Assertive Display نام دارد، با تغییراتی که به صورت هوشمند بر روی پیکسل‌های تاریک‌تر یک عکس انجام می‌دهد، بدون بالا بردن نور صفحه نمایش، می‌تواند تصویر واضح‌تری را در اختیار شما قرار دهد. همچنین در مقایسه مینیمم نور صفحه نمایش برای هر دو دستگاه، نوت ۵ با مینیمم نور ۲nits عملکرد بهتری را به نمایش می‌گذارد.

G5 همچنین از قابلیتی به نام “صفحه نمایش همیشه روشن” بهره می‌برد. در این حالت، ساعت، تاریخ و نوتیفیکیشن‌ها در هنگامی که صفحه نمایش خاموش است، نشان داده می‌شوند. با قابلیت‌های زیاد صفحه نمایش G5، می‌توان این دستگاه را به عنوان برنده این بخش معرفی کرد. اما صبر کنید! مثل اینکه نوت ۵ قصد تسلیم شدن ندارد. نوت ۵ قابلیتی را به نمایش می‌گذارد که به کاربر اجازه می‌دهد علاوه بر تغییر تنظیمات دمای رنگ و کنتراست بین رنگ‌ها، برای تجربه کردن بالاترین کیفیت رنگ و تصویر، حالت نمایشگر را از وضعیت پایه به امولد (AMOLED Photo Mode) تغییر دهد. این حالت، رنگ‌ها را با دقتی مشابه حالت پایه نمایش می‌دهد با این تفاوت که تضاد رنگی در طیف‌هایی مانند سبز و بنفش بیشتر نمایان خواهد شد.

در پایین، تصاویری از صفحه نمایش هر دو گوشی را مشاهده خواهیم کرد (نمایشگر سمت راست برای ال‌جی G5 و سمت چپ برای گلکسی نوت ۵ است).

همچنین می‌توانید تصویر هر دو نمایشگر را زیر نور آفتاب مشاهده کنید.

نظر کارشناسی داور: در اینکه فناوری امولد، رنگ‌ها را طبیعی‌تر و با عمق بیشتری به نمایش می‌گذارد که شکی نیست. ولی ال‌جی هم سعی کرده رنگ‌های با طیف آبی را بهتر نمایش دهد. همچنین همانطور که اشاره کردیم نور بالای صفحه نمایش در کنار تکنولوژی که ال‌جی برای خوانایی متن‌ها در تابش مستقیم استفاده کرده، به کاربر این امکان را می‌دهد که به راحتی در هر شرایط نوری از گوشی‌اش استفاده کند. با همه این‌ها ظاهرا که محصول سامسونگ بدون هیچ‌گونه حرکت خاصی تمام فناوری‌های نماینده ال‌جی را زیر پا گذاشته است چرا که هر چه ما نگاه کردیم نمایشگر نوت در زیر نور عملکرد بهتری داشت. البته باید اشاره کرد که با چرخاندن گوشی و امتحان زوایای دید مختلف، این نوت ۵ بود که توانست بهتر از هم وطنش عمل کند (و توسط تماشاچیان و طرفداران مورد تشویق قرار بگیرد).


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

در نیم ساعتی که از این مسابقه گذشته است، دو تیم سعی کردند موقعیت‌های خطرناک زیادی را روی دروازه یکدیگر خلق کنند. در این بخش اما سعی داریم بخش نرم افزاری و رابط کاربری هر دو دستگاه را بررسی کنیم تا ببینیم این دو رقیب (که هر دو اندویدی هستند) چه قابلیت‌هایی برای نشان دادن دارند.

تاچ‌ویز و رابط ال‌جی UX از روی نیمکت بلند می‌شوند و خود را آماده ورود به زمین می‌سازند. در آغاز نگاهی به رابط کاربری سامسونگ می‌اندازیم. تاچ‌ویز، یار همیشگی پرچمداران سامسونگ، این بار هم رابط کاربری نوت ۵ را شکل می‌دهد و سعی کرده در مقایسه با نسخه‌های قبلی، امکانات بیشتری را به دستگاه اضافه کند. از مهم‌ترین قابلیت‌های این نسخه، خصوصی سازی فایل‌ها و تنظیمات مختلف گوشی است. در ابتدا، Private Mode سامسونگ را به شما معرفی می‌کنم. با استفاده از این قابلیت، می‌توانید فایل‌های موجود بر روی حافظه اصلی را به صورت کد گذاری شده در فولدری جداگانه نگهداری نمایید تا افرادی غیر از شما، نتوانند به آن‌ها دسترسی داشته باشند. علاوه بر موارد ذکر شده، این قابلیت وجود دارد که شما از یک شیوه مجزا برای مدیریت نوتیفیکیشن‌ها استفاده کنید. به طور مثال، می‌توانید نوتیفیکیشن‌هایی که در صفحه قفل گوشی به نمایش گذاشته می‌شوند را پنهان نمایید. همانند گلکسی S6، نوت ۵ هم قابلیت پشتیبانی از تم‌های مختلف را دارد که بسیاری از این تم‌های متنوع، در استور سامسونگ موجود هستند. همچنین یک افکت با نام Subtle Motion هم برای تصاویر پس زمینه ساخته شده است که با استفاده از آن می‌توانید عمق رنگ‌ها را در تصاویر مورد استفاده تغییر دهید. قابلیت Multi Window نیز به شما این امکان را می‌دهد که بتوانید دو برنامه را به صورت هم زمان و در یک صفحه اجرا نمایید. علاوه بر این‌ها، قادر هستید کل رابط کاربری را به صورت کاربری آسان (Easy Mode) تبدیل کرده تا با شخصی سازی آن به سلیقه خودتان، ابزارهایی که بیشتر از همه نیاز دارید را به سرعت در اختیار داشته باشید.

تشویق طرفداران ال‌جی، نشان دهنده آن است که UX مالکیت توپ را در اختیار گرفته و می‌خواهد خودی نشان دهد. ال‌جی برای پرچمدار جدیدش، از نسخه ۵ رابط کاربری UX رونمایی کرد و در ابتدا، آن را به همراه اندروید Lollipop به بازارها عرضه کرد. ولی پس از انتشار اندروید Marshmellow آپدیت مربوط به این سیستم عامل را برای کاربرانش منتشر ساخت. بر خلاف مدل‌های قبلی این رابط کاربری، در نسخه جدید شاهد این بودیم که ال‌جی از جنبه کارتونی و فانتزی رابط کاربری اندکی فاصله گرفته و با استفاده از آیکن‌های بهتر و رنگ‌هایی که در صفحات مختلف استفاده کرده، آن را رسمی‌تر ساخته است. علاوه بر این‌ها، ال‌جی با معرفی تم‌های مختلف (که در استور اختصاصی ال‌جی موجود است) و نرم افزارهایی جهت مدیریت حافظه و فایل‌ها، توانسته یک قدم به پیش برود و رابط کاربری خود را نسبت به گذشته کاربردی‌تر سازد. همچنین به شخصی سازی در این رابط کاربری، اهمیت زیادی داده شده است. به طور مثال، نرم افزاری به نام Uninstalled Apps می‌تواند اطلاعات برنامه‌ی پاک شده را تا ۲۴ ساعت در خود نگه دارد تا اگر به طور اتفاقی یک برنامه را حذف کردید، بتوانید آن را بازیابی کنید. قابلیت Multi Windows که در نوت ۵ شاهدش بودیم نیز در ال‌جی G5 وجود دارد.

نظر کارشناسی داور: به نظر تاچ‌ویز توانسته رابط بهتر و با امکانات بیشتری را فراهم کند. البته این نکته مطرح است که این رابط کاربری، تا حد زیادی حافظه دستگاه را اشغال می‌سازد که دلیل آن را می‌توان امکانات زیاد بر روی آن دانست. به هر حال، رابط کاربری، تا حد زیادی به سلیقه افراد بستگی دارد و اگر راحتی کار و شبیه بودن به اندروید خام، مد نظر خریداران باشد، ال‌جی گزینه مناسب‌تری به نظر می‌رسد.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

به بخش جذاب مقایسه سخت افزارهای دو شرکت کننده خوش آمدید. در اینجا سعی داریم علاوه بر معرفی سخت افزارهای به کار رفته در دو گوشی، تست بنچ مارک و مولتی تسکینگ را هم انجام دهیم و به شما کمک کنیم که در رای گیری با آگاهی بیشتری عمل کنید.

ال‌جی G5 از چیپست اسنپدراگون ۸۲۰ به همراه چهار پردازنده کریو که در دو دسته دوتایی وجود دارند و هر کدام با فرکانس‌های ۲.۱۵ گیگاهرتز و ۱.۶ گیگاهرتز کار می‌کنند، بهره می‌برد که در کنار ۴ گیگابایت رم و ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی، مجموعه سخت افزاری این گوشی را تشکیل می‌دهند. برای تکمیل این بخش، اضافه می‌کنیم که این گوشی از Adreno 530 جهت پردازش‌های گرافیکی استفاده می‌کند. در تست‌های سخت افزاری، تفاوت دو نسل متفاوت چیست‌های اسنپدراگون ۸۰۸ (چیپست استفاده شده در ال‌جی V10 و G4) و ۸۲۰ را به راحتی متوجه می‌شویم. بدنه دستگاه، با اینکه از جنس فلز است ولی گرما را خیلی به دست منتقل نمی‌کند. علاوه بر این، نسبت به پرچمدار قبلی از سرعت بسیار بالاتری در اجرای برنامه‌ها و بازی‌ها برخوردار است.

نوت ۵ با چیپست Exynos 7420 (که با فناوری ۱۴ نانومتری ساخته شده) و هسته‌های Cortex-A53 و Cortex-A57 (در مجموع ۸ هسته) پا به میدان گذاشته است. اولی با فرکانس ۱.۵ گیگاهرتز و دومی با سرعت کلاک ۲.۱ گیگاهرتز انجام وظیفه می‌کنند. همچنین سامسونگ، از رم ۴ گیگابایتی از نوع LPDD4 استفاده می‌کند و این گوشی در ۳ مدل با ظرفیت‌های ۳۲/۶۴/۱۲۸ گیگابایت در بازار موجود است. در خصوص حافظه گرافیکی، باید اشاره داشت که نوت ۵ از پردازنده گرافیکی Mali-T760MP8 بهره می‌برد و در تست‌های انجام شده، هم در بخش گیمینگ و هم در بخش پردازش تصاویر دوربین، عملکرد بسیار خوبی را از خود به نمایش گذاشته است. البته این نکته قابل ذکر است که نوت ۵ از حافظه جانبی پشتیبانی نمی‌کند ولی سرمربی (همان سامسونگ) سعی کرده با تنوع در بخش سخت افزاری، این ضعف را برطرف کند موردی که در G5‌ شاهدش نیستیم و شما خیلی راحت می‌توانید حافظه را ارتقا دهید.

بیایید نگاهی به بنچ مارک‌ها بیاندازیم تا ببینیم این دو هموطن، چه نمره‌هایی از AnTuTu، GeekBench، Bonsai و Pi دریافت می‌کنند. مقایسه اول را با کمک AnTuTu انجام دادیم که می‌توانید نتایج آن را در پایین ببینید و باهم مقایسه کنید.

در مرحله دوم، این GeekBench است که این دو شرکت کننده را محک زده و رای نهایی خودش را صادر می‌کند.

چالش بعدی نیز توسط Bonsai صورت می‌گیرد.

بیایید کمی دقیق‌تر بررسی کنیم و از بنچمارک Pi هم استفاده کنیم تا ببینیم محاسبه این عدد در چند میلی‌ثانیه انجام می‌شود. گلکسی نوت ۵، توانست در ۹۸ و ال‌جی G5 هم در ۱۰۴ میلی‌ثانیه این عدد را محاسبه کند.

نظر کارشناسی داور: قدرت مثال زدنی چیپست اسنپدراگون ۸۲۰، ال‌جی G5 را در بسیاری از آزمون‌ها، حتی بالاتر از پرچمدار حال حاضر سامسونگ یعنی گلکسی S7 قرار داده است و بهره گیری از ۴ گیگابایت رم، خیال کاربر را از بخش سخت افزاری گوشی راحت می‌کند. در سایر آزمون‌ها، مشخص شد که بدنه ال‌جی G5 در بدترین شرایط، تا ۴۰ درجه سانتی گراد گرما تولید می‌‌کند و این در حالی است که نوت ۵ در سخت‌ترین حالت ۳۷ درجه سانتی گراد گرم می‌شود. از لحاظ گیمینگ، هر دو گوشی عملکرد خوبی از خود به نمایش گذاشته‌اند و هیچ گونه لگ یا کندی در اجرای بازی‌های سنگین به چشم نخورد. در ادامه می‌توانید ویدیو مربوط به تست مالتی تسکینگ این دو را مشاهده کنید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

به بخشی می‌رسیم که نوت ۵ و G5 باید سعی کنند قابلیت‌های دوربین خود را به نمایش بگذارند. نوبت را به نوت ۵ می‌دهیم تا ویژگی‌های دوربینش را به رخ بکشد. دوربین۱۶ مگاپیکسلی نوت ۵ از سنسور IMX240 ساخته شده توسط سونی بهره می‌برد و به لطف سخت افزار قدرتمندش، می‌تواند تجربه یک عکاسی خوب را برایتان به ارمغان بیاورد. اشباع و کنتراست رنگ‌ها، تا حد قابل قبولی است و جزییات در تصاویر به خوبی مشخص می‌شود. اگر نگاهی به قابلیت‌های دیگر دوربین داشته باشیم، می‌توان به این موضوع هم اشاره کرد که علاوه بر حالت پانوراما و HDR، بخش Live HDR می‌تواند به شما کمک کند که تفاوت عکاسی با حالت HDR را قبل از ثبت نهایی عکس، مشاهده کنید. علاوه بر این‌ها، ذخیره سازی با فرمت RAW این امکان را فراهم می‌آورد که بعد از عکاسی، بتوانید تصویری که ثبت شده را به راحتی ادیت کنید.

حال بیایید نگاهی به ال‌جی G5 دو چشم داشته باشیم تا ببینیم که دوربین دوگانه، می‌تواند نوت ۵ را شکست دهد یا خیر. ثبت تصویر در این دستگاه، توسط یک دوربین ۱۶ مگاپیکسلی با سایز دیافراگم f/1.8 و دوربین دومی با کیفیت ۸ مگاپیکسل و دیافراگم f/2.4 انجام می‌گیرد. این دو دوربین، با اینکه در کنار یکدیگر قرار دارند ، اما کاملا مستقل از یکدیگر عمل می‌کنند. دوربین ۱۶ مگاپیکسلی، شباهت زیادی به دوربین ال‌جی V10 دارد. در مقایسه با پرچمدار قبل سری G، ال‌جی با اضافه کردن سیستم لرزشگیر حرفه‌ای به همراه جدا کننده طیف‌های رنگی، پیشرفت قابل قبولی را به نمایش گذاشته است. عملکرد دوربین ۱۶ مگاپیکسلی، بسیار خوب بوده و جزییات تصویر ثبت شده توسط آن، به خوبی قابل تشخیص است. با فعال سازی دوربین دوم، شما این امکان را خواهید داشت که زاویه دیدی معادل ۱۳۵ درجه را داشته باشید و بدون اینکه تغییر مکان دهید، خواهید توانست تصویر بزرگتری را در کادر خود جای دهید. سرعت جا‌به‌جایی بین دوربین‌ها، بسیار مناسب بوده به طوری که می‌توانید در زمان بسیار کوتاه، بین هر دو لنز سویچ کرده و عکس بگیرید. تنظیمات دستی بر روی لنز، می‌تواند این امکان را بدهد که حتی در محیط‌هایی با نور کم، با باز گذاشتن دریچه دیافراگم، بتوانید تصویری با کیفیت‌تر را ثبت نمایید. لرزشگیر اپتیکال هم در این بخش به کمک شما خواهد آمد و نگرانی از لرزش عکس در زمان باز بودن دیافراگم را حل می‌کند.

در مقایسه دوربین‌های سلفی، این ال‌جی بود که باز هم گوی سبقت را از سامسونگ نوت ۵ ربود و توانست با قابلیت‌های کارآمد و البته کیفیت عکس بهتر، توجهات را به خودش جلب کند. دوربین ۸ مگاپیکسلی با سایز دیافراگم f/2.2 و قابلیت فیلم برداری با کیفیت ۱۰۸۰p و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه، پکیج کامل دوربین سلفی دستگاه را تشکیل می‌دهند. علاوه بر این، قابلیتی جالب در دوربین سلفی، به شما این امکان را می‌دهد که با بالا آوردن و مشت کردن دست خود، عکس بگیرید، حتی وقتی که گوشی را پایین می‌آورید، عکس به صورت خودکار به شما نمایش داده خواهد شد. همچنین می‌توان از نمایشگر، به عنوان روشن کننده محیط برای تصاویر سلفی استفاده کرد تا به این ترتیب، بتوانید در شب هم تصاویر سلفی با کیفیتی را ثبت نمایید. در سمت مقابل، نوت ۵ با دوربین ۵ مگاپیکسلی، به نبرد G5 آمده است. قابلیت‌هایی از قبیل Beauty Face، عکاسی HDR و عکاسی مجازی، تنها بخشی از امکاناتی است که بر روی دوربین سلفی این گوشی قرار گرفته است. می‌توانید نمونه عکس‌هایی که با دوربین سلفی دو دستگاه گرفته شده را مشاهده کنید.

در مقایسه رابط کاربری برای دوربین‌های دستگاه، باید اشاره داشت که تنظیمات در رابط کاربری دوربین نوت ۵، به دو دسته اتوماتیک و حرفه‌ای تقسیم شده‌اند. در قسمت عکاسی حرفه‌ای، شما این قابلیت را خواهید داشت که تنظیمات رنگ و تصویر را بررسی کرده و در صورت نیاز، تغییر دهید. همچنین با استفاده از قابلیت Live Broadcast می‌توانید تصویر یا ویدیو ثبت شده را در صفحات مختلف اجتماعی به اشتراک بگذارید. قابلیت Fast Motion و Slow Motion هم مدهای دیگری هستند که در دوربین قرار گرفته‌اند. ۸ افکت برای عکاسی شما در نظر گرفته شده که با اتصال به فروشگاه سامسونگ، می‌توانید به تعداد آن‌ها اضافه کنید. برای حرفه‌ای‌تر شدن و افزایش سرعت در عکاسی، می‌توانید چندین تنظیمات مختلف را برای گوشی ذخیره نمایید. در سمت مقابل، رابط کاربری ال‌جی G5 هم به ۳ بخش Simple، Manual و Auto تفکیک شده که هر کدام، قابلیت‌های ویژه‌ای را در خود جای داده‌اند. در قسمت Auto، قابلیت‌هایی اختصاصی به نام Popout قرار گرفته که به شما این امکان را می‌دهد از هر دو دوربین به صورت همزمان استفاده نمایید. قسمت دستی هم، برای عکاسان حرفه‌ای در نظر گرفته شده و تمام قابلیت‌های قابل تغییر دوربین را در اخنیار قرار می‌دهد.

دوربین فیلم برداری، آخرین تلاش سامسونگ است برای اینکه بتواند دوربین قدرتمند ال‌جی را به چالش بکشد. نوت ۵ می‌تواند با کیفیت ۲۱۶۰p فیلم برداری کند و علاوه بر این، با کیفیت ۱۰۸۰p و سرعت ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه و کیفیت ۷۲۰p و سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه، تصاویر را ضبط کند. همچنین حالت HDR و افکت‌های رنگی، قابلیت‌هایی هستند که می‌توان آن‌ها را به ویدیو اضافه کرد. در مقابل، ال‌جی G5 هم از قابلیت فیلم برداری با کیفیت ۴K پشتیبانی می‌کند و علاوه بر این‌ها، می‌توانید بسیاری از تنظیمات را به صورت دستی اعمال کنید. همچنین، دوربین G5 توانایی ضبط با کیفیت ۱۰۸۰p و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه را داراست. در ادامه می‌توانید ویدیو مربوط به قدرت فیلم‌برداری این دو را ببینید و با هم مقایسه کنید:


نظر کارشناسی داور: عملکرد فوق العاده دوربین G5 در مقایسه با رقیبش، به همراه امکاناتی که برای آن در نظر گرفته شده است، توانسته این پرچمدار را به یکی از قوی‌ترین گوشی‌ها در زمینه دوربین تبدیل کند. قابل ذکر است که هر دو دستگاه از فرمان صوتی پشتیبانی می‌کنند علاوه بر این‌ها در گلکسی نوت ۵، می‌توانید با لمس سنسور ضربان قلب هم تصویر خود را به ثبت برسانید.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

می‌رسیم به بخش صداها و کیفیت پخش موزیک و ویدیوها بر روی این دو گوشی! تا اینجا رقابت خوبی از جانب هر دو را شاهد بودیم. سامسونگ برای خروجی بهتر صدا، از تکنولوژی UHQ Upscaler استفاده کرده است. در طرف دیگر، ال‌جی، با همکاری Bang &Olufsen اقدام به ساخت یک ماژول پخش کننده صدا و آمپلی‌فایر با نام Hi-Fi کرده که می‌تواند صدای دستگاه را تا حد زیادی بالا ببرد.

در مقایسه پخش کننده‌های موسیقی این دو شرکت کننده، می‌توان گفت که هر دو حریف، رقابت فوق‌العاده نزدیکی را دارند. از طرفی سامسونگ، با اضافه کردن بخشی به نام Sound Alive، به کاربر اجازه می‌دهد که هر موسیقی را با رنج شنوایی دلخواهش گوش کند و بسته به سلیقه خود، تنظیمات پیشرفته را برای هر آهنگ به طور جداگانه اعمال نماید. علاوه بر این‌ها، موزیک پلیر می‌تواند از شما، یک آزمون شنوایی بگیرد که با پشت سر گذاشتن تمامی مراحل، دستگاه مناسب‌ترین میزان صدا را (بسته به قدرت شنوایی‌تان) به شما اعلام خواهد کرد. G5 هم سعی کرده بهترین عملکرد خود را به نمایش بگذارد و با قرار دادن قابلیت‌هایی نظیر پشتیبانی از حافظه مجازی، کاربران خودش را راضی نگه دارد. علاوه بر این، صداها با ماژول Hi-Fi و به صورت ۲۴ بیتی پخش می‌شوند. با اتصال این ماژول، تنظیمات اضافه‌تری برای شما نمایش داده می‌شود و می‌توانید مانند یک دی‌جی حرفه‌ای، صدا‌ها را از یکدیگر جدا کنید و تغییراتی که مد نظر دارید را روی آن‌ها اعمال نمایید.

هر دو دستگاه از پلیرهای ویدیویی نسبتا خوبی بهره می‌برند و اکثر کدک‌های تصویری به همراه زیرنویس را به نمایش می‌گذارند اما نمونه استفاده شده در G5 کارآمدتر است و قابلیت‌های ویژه‌ای را برای کاربر درنظر گرفته است. هر دو پلیر نیز این قابلیت‌ را دارند که به صورت شناور بر روی صفحه به نمایش درآیند.

نظر کارشناسی داور: در تستی که در مقایسه خروجی صدا با هندزفری انجام دادیم، نوت ۵ توانست با اختلاف کمی برنده شود. زیرا صداها با کیفیت و جزییات بیشتری شنیده می‌شدند و این در حالی است که بیس آهنگ در ال‌جی G5 از قدرت کمتری برخوردار بود. همچنین می‌توانید با استفاده از پلیر سامسونگ، بر روی ویدیوها، ادیت‌هایی ساده انجام دهید. البته قابل ذکر است که استفاده از قلم S Pen به هنگام جابه‌جایی فریم‌های ویدیوای، می‌تواند کمک زیادی به شما داشته باشد. علاوه بر این‌ها صفحه نمایش بزرگتر نوت ۵ لذت بیشتری را در تماشای فیلم به شما منتقل می‌کند.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

با نزدیک شدن به پایان مسابقه، می‌توان خستگی مفرط را در چهره هر دو شرکت کننده مشاهده کرد. شما عزیزان هم باید خود را آماده کنید که تصمیم گیری نهایی را انجام دهید. نوت ۵ با باتری از جنس لیتیوم پلیمر و ظرفیت ۳۰۰۰ میلی آمپر بر ساعت، هم از لحاظ ظرفیت و هم از لحاظ مواد سازنده با باتری پرچمدار قبلی سری نوت متفاوت است. با در نظر گرفتن بهینه‌تر شدن سیستم عامل نسبت به قبل، همچنین پیشرفت‌هایی که در سخت افزار این گوشی اتفاق افتاده، می‌توان باتری نوت ۵ را یکی از بهترین باتری‌های این سری نامید.( البته در در این زمان، کارگردان تلویزیونی، گلکسی نوت ۷ که در جایگاه تماشاچیان قرار گرفته را به تصویر می‌کشد. شاید دلیل کار او، این است که سامسونگ، باز هم در زمینه باتری، به پیشرفت‌هایی دست یافته که در جدیدترین پرچمدارش آن را به نمایش گذاشته است.)

اما ال‌جی، سعی کرده با ماژولار ساختن باتری دستگاه، به کاربر این امکان را بدهد که به محض تمام شدن باتری ۲۸۰۰ میلی آمپری، آن را با یک باتری دیگر جایگزین کند. به علاوه اینکه زمان شارژ کامل باتری، تقریبا ۸۰ دقیقه محاسبه شده است که برای یک پرچمدار، کمی ناامید کننده به نظر می‌رسد. البته باید اضافه کرد که باتری این گوشی، از نسخه سوم فناوری Quick Charge بهره می‌برد و می‌تواند در مدت ۳۰ دقیقه، تا ۸۳ درصد شارژ شود. اما از ۸۳ تا ۱۰۰ را کمی کندتر ادامه می‌دهد.

نظر کارشناسی داور: علاوه بر تمام قابلیت‌های نوت ۵، این گوشی از شارژ بی‌سیم هم پشتیبانی می‌کند. با آوردن هر دو گوشی به آزمایشگاه آی‌تی‌رسان، تست‌های پخش ویدیو، وبگردی را به همراه تست AnTuTu انجام دادیم که نتایج آن در بالا قابل مشاهده است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

اینک، وقت آن است که امکانات اضافی هر دو گوشی را معرفی کنیم تا ببینیم کدام یک نظر شما مخاطبان را بیشتر به خودش جلب خواهد کرد. G5، به عنوان اولین گوشی ماژولار ال‌جی، می‌تواند کاربر را کمک کند تا بسته به نیاز خود، ماژول مورد نیازش را به دستگاه متصل کند و تغییری در امکانات دستگاه اعمال کند. در سمت مقابل، S Pen یار جدانشدنی سری‌های نوت، این بار کامل‌تر از قبل و با حساسیت بالاتری پا به میدان مسابقه گذاشته است. قلم سبک و هوشمند سامسونگ، برای خود رابط کاربری جداگانه‌ای دارد که به کاربر اجازه می‌دهد به همه امکانات آن به طور کامل دسترسی پیدا کند. هر دو گوشی، از سنسور اثر انگشت با سرعت بالایی برخوردار هستند. به علاوه اینکه در نوت ۵ می‌توانید از اثر انگشت خود به عنوان قفل فایل‌ها در Private Mode استفاده کنید. البته به این نکته اشاره می‌کنیم که محل قرارگیری این سنسور در ال‌جی G5 اندکی بهتر است.

هر دو گوشی از قابلیت NFC پشتیبانی می‌کنند و از بلوتوث نسخه ۴.۲ بهره می‌برند. علاوه بر این، ال‌جی G5 قابلیت پخش رادیو FM را نیز دارد و به پورت ماون قرمز هم مجهز است.

نظر کارشناسی داور: به هر حال، قلم فوق العاده S Pen می‌تواند به کاربر کمک کند که راحتی بیشتری برای کار با دستگاه داشته باشد. تفاوت دیگری که در این دو گوشی مشاهده می‌شود، این است که ال‌جی، از USB Type-C به عنوان پورت خروجی استفاده کرده و این در حالیست که سامسونگ، Micro USB 2.0 را به عنوان درگاه خروجی خودش برگزیده است.

به بخش پایانی رقابت رسیدیم. ولی همان‌طور که شاهد بودید، این دو گوشی، بسیار نزدیک با یکدیگر مبارزه کردند و بی انصافی است که تعیین نتیجه بازی را به ۹۰ دقیقه محدود کنیم. لذا در نظر داریم دو وقت اضافه ۱۵ دقیقه‌ای دیگر را به این بازی اضافه کنیم تا مقایسه کامل‌تری را انجام داده باشیم.



وقت اضافه اول: S Pen در مقابل ماژول‌ها

همان‌طور که در بخش قبل اشاره کردیم، S Pen سری نوت، یکی از ابزارهایی است که می‌تواند کاربران را به سمت انتخاب این محصول سوق دهد. می‌خواهیم این قلم هوشمند را دقیق‌تر بررسی کنیم. به دلیل حساسیت بالای سنسورهای به کار گرفته شده در نوک قلم، شما این امکان را خواهید داشت که به راحتی از آن استفاده کنید و حتی با دست خطی بسیار شبیه به آنچه که بر روی کاغذ می‌نویسید، روی صفحه نمایش گوشی خود نیز بنویسید. همچنین اگر در کار با این قلم حرفه‌ای‌تر باشید، می‌توانید طرح‌های که علاقه دارید را بر روی گوشی و با جزییات بالا رسم کنید. با نزدیک کردن قلم به صفحه نمایش، می‌توانید نشانگر قلم را روی نمایشگر مشاهده نمایید و با فشار دکمه کناری قلم، از قابلیت Air Command استفاده نمایید. رابط کاربری جداگانه این قلم، می‌تواند قابلیت‌های متنوعی را در اختیارتان بگذارد. از طرفی وجود پرونده‌هایی با شکل‌های گوناگون و صفحاتی که هر کدام به طور اختصاصی برای منظوری خاص ساخته شده‌اند، می‌تواند برنامه‌های کاری روزانه شما را با دسته بندی مناسب در خود جا دهد.

حال وقت آن است که ماژول‌های ال‌جی G5 را به شما معرفی نماییم. تا به امروز، دو ماژول اصلی برای این محصول معرفی شده است. یکی از آن‌ها Cam Plus نام دارد که به کارایی راحت‌تر و بهتر از دوربین دوگانه دستگاه کمک می‌کند. این ماژول، چندین دکمه فیزیکی نیز بر روی خود دارد که هر کدام وظایف خاصی دارند. ماژول بعدی هم، همان‌طور که در بخش چند رسانه‌ای اشاره داشتیم، Hi-Fi Plus نام دارد که با استفاده از یک آمپلی فایر داخلی، می‌تواند یک صدای ۲۴ بیتی را تولید کند. البته اگر G5هم نداشته باشید، می‌توانید به صورت جداگانه این ماژول را برای دستگاه خود خریداری کنید.


وقت اضافه دوم: نرم افزارهای از پیش نصب شده

بهتر است در اولین مقایسه، ببینیم که دو گوشی چه تدبیری برای سلامتی کاربران اندیشیده‌اند. برنامه S Health می‌تواند از اکانت سامسونگ، اطلاعات بدنی‌تان را به دست بیاورد و سپس با محاسبه میزان ساعت خواب، مقدار پیاده روی یا دویدن و همچنین اطلاعات برنامه غذایی شما، نمودارهایی از آمار محاسبه شده مانند کالری مصرفی و دریافتی، به همراه ضربان قلب شما را در اختیارتان قرار دهد. همچنین می‌توانید برنامه‌های ورزشی که پزشک متخصصتان برای شما تجویز کرده را به برنامه منتقل کنید و سیر پیشرفت خود را بررسی نمایید.

LG Health هم نام برنامه‌ای است که به صورت پیش‌فرض بر روی ال‌جی G5 قرار گرفته و به کاربران این گوشی کمک می‌کند که در فعالیت‌های ورزشی مانند پیاده روی، دوچرخه سواری و دویدن از تعداد قدم‌ها و مسافت طی شده آگاه شوند و میزان مصرف کالری را توسط نمودار مشاهده نمایند. همچنین در آپدیت‌های جدید، این امکان به برنامه اضافه شده که ورزشکاران حرفه‌ای هم بتوانند از آن استفاده کنند. 

علاوه بر این امکانات، می‌توان برنامه S Voice را برای دستورات صوتی استفاده کرد. دستیار صوتی سامسونگ می‌تواند با شما ارتباط داشته باشد و برنامه‌های روزانه شما را تنظیم و به شما یادآوری نماید یا اپلیکیشن‌هایی که می‌خواهید را برایتان اجرا نماید. گوشی ال‌جی از دستیار صوتی پیش فرض گوگل استفاده می‌کند.

نظر کارشناسی داور در وقت اضافه: در مورد نوت ۵، باید به یک موضوع دیگر اشاره کرد. کیبورد فیزیکی QWERTY و جلد هوشمند گوشی، از لوازم‌های جانبی هستند که می‌تواند کارایی گوشی را بهبود بخشند. ماژولار بودن G5 شاید در نگاه اول خلاقانه و خوب به نظر برسد، اما چندان کاربردی نیست (حداقل در حال حاضر) به عنوان مثال ماژولی همچون Cam Plus کارایی چندانی ندارد و حتی وزن و ضخامت دستگاه را هم افزایش می‌دهد. علاوه بر این تنوع کم در تعداد ماژول‌ها، یکی از ضعف‌های عمده ال‌جی G5 به حساب می‌آید.


وقت اضافه: قیمت

مطمئنا قیمت مناسب و ارزش خرید بالا نسبت به امکانات محصول، یکی از مهم‌ترین دلایلی است که ممکن است همه ما در خرید گوشی در نظر بگیریم. شما می‌توانید ال‌جی G5 را با قیمت تقریبی ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان، به همراه یک ماژول خریداری نمایید .این در حالی است که برای داشتن نسخه ۳۲ گیگابایتی گلکسی نوت ۵ می‌بایست در حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان هزینه کنید.


موقعیت‌های خطرناکی که گلکسی نوت ۵ بر روی دروازه ال‌جی G5 ایجاد کرد:

  • صفحه نمایش با کیفیت با فناوری سوپر امولد
  • رابط کاربری جذاب و با امکانات زیاد
  • قلم هوشمند S Pen
  • طراحی زیبا با بدنه خمیده
  • باتری با ظرفیت بالا و قابلیت شارژ بی‌سیم
  • کیفیت صدای بهتر نسبت به رقیب

موقعیت‌های خطرناکی که ال‌جی G5 بر روی دروازه نوت۵ ایجاد کرد:

  • وزن کم‌تر
  • ماژولار بودن
  • مجهز بودن به اینفرارد
  • پشتیبانی از کارت حافظه
  • دوربین دوگانه قدرتمند
  • قیمت مناسب‌تر
  • باتری قابل تعویض

به‌ نظر شما برنده مسابقه سامسونگ گلکسی نوت 5 و ال‌جی G5 کدام است؟!

نوشته مقایسه سامسونگ گلکسی نوت ۵ با ال‌جی G5: نوآوری و خلاقیت! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه آیفون ۶s پلاس با هواوی P9 پلاس: از شنژن تا کوپرتینو!

مقایسه آیفون ۶s پلاس با هواوی P9 پلاس: از شنژن تا کوپرتینو!

بعد از گذشت ۱۲ روز و ۲۴ رقابت بین برترین اسمارت فون‌های دنیا، به هیجانی‌ترین بخش ممکن این رقابت‌ها یعنی مرحله حذفی می‌رسیم. در این ۱۲ روز پیشین هر روز ۲ رقابت جنجالی صورت می‌گرفت و این شما بودید که با رای‌ و قضاوت‌تان محصول برتر را انتخاب می‌کردید. راه‌یافتگان به مرحله حذفی همه از قدرتمندترین گوشی‌های بازار بوده و همین موضوع ادامه این مسابقه را حتی جذاب‌تر از گذشته می‌کند. بازی امروز میان نمایندگان گروه A و C رقابت‌ها برگزار می‌شود. شرکت کننده نخست اپل آیفون ۶s پلاس نام دارد که می‌خواهد با تمام قدرتش به مصاف P9 پلاس از هواوی برود تا شکست تلخش مقابل ا‌ل‌جی G5 در مرحله گروهی را فراموش کند.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی
هر دو گوشی در قسمت طراحی از برنده‌های بازی‌های پیشین بوده‌اند و این موضوع٬ زیبایی بی‌نهایت این دو گوشی را اثبات می‌کند. در یک سمت نماینده سربلند آیفون با بدنه فلزی و طراحی فوق‌العاده زیبای همیشگی‌اش قرار دارد. این مدل با رنگ‌ بندی‌های جذاب و ارگونومی خاص خود می‌خواهد این بخش از رقابت را از آن خود کند. بخش جلویی این گوشی را از بالا تا پایین، شیشه تشکیل داده است. هنگامی که به قسمت بالای دستگاه نگاه می‌کنیم متوجه اسپیکر گوشی، دوربین ۵ مگاپیکسلی سلفی و حسگر Proximity می‌شویم. کمی پایین‌تر از آن به صفحه نمایشی می‌رسیم که یک نوار مشکی دور تا دورش را پوشانده است که البته در رنگ مشکی دیگر این نوار به چشم نمی‌آید.

از صفحه نمایش که بگذریم به قسمت پایینی ۶s پلاس می‌رسیم. جایی که دکمه گرد معروف آیفون در میانه بخش پایینی جا خوش کرده است. این دکمه خارجی که محل قرارگیری حسگر اثرانگشت نیز هست، توسط یک نوار فلزی نازک گرد، احاطه شده است. زیبایی بخش جلویی ۶s پلاس واقعا وصف ناپذیر است. در کنار آیفون محصول شرکت هواوی با بدنه‌ای فلزی قرار دارد. بخش جلویی دستگاه کاملا یک دست و بدون وجود دکمه خارجی از شیشه تشکیل شده است. اسپیکر و دوربین دوم و نام برند هواوی تنها چیز‌هایی هستند که در این بخش دیده می‌شوند. طرز قرارگیری سنسور‌ها در بخش بالایی گوشی بر خلاف آیفون به صورتی است که به راحتی در دید نباشند. شیشه ۲.۵D که این روز‌ها بسیار باب شده است بر روی هردو گوشی دیده می‌شود. بیایید نگاهی به بخش پشتی این دو دستگاه بیندازیم.


طراحی بخش پشتی هر دو دستگاه ما را مجاب می‌کند که یک دست مریزاد جانانه به کمپانی سازنده هر دو گوشی بگوییم. طراحی قاب پشتی جایی است که زبان طراحی متفاوت هریک از این کمپانی‌ها را مشخص می‌کند.
لنز دوربین بیرون زده، فلاش دوگانه LED، میکروفون، لوگو سیب گاز زده اپل و نوشته‌های معرفی دستگاه در بخش پایینی آیفون ۶s پلاس تنها چیزهایی هستند که بر روی بدنه ساخته شده از جنس فلز جاخوش کرده‌اند. خطوطی در دو بخش بالایی و پایینی بر روی قاب دستگاه قرار دارد که تا دو لبه ادامه پیدا کرده‌اند. این خطوط خاص که کمک زیادی به زیبایی قاب پشتی دستگاه می‌کنند را ابتدا در طراحی گوشی موفق اچ‌تی‌سی وان M7 دیده بودیم و بعد‌ها یکی یکی شرکت‌ها به جذابیت‌ طراحی این خطوط پی بردند و بر روی محصولات‌شان از آنها استفاده کردند. این قسمت از گوشی آیفون به همراه آن لوگو معروف و جنس خاص بدنه، تمام معیارهای لازم برای داشتن یک طراحی شیک را محیا می‌کند و فقط کافی است تا گوشی را در دست بگیرید تا آن حس خاص بودن به شما القا گردد.

در مقابل هواوی P9 پلاس قرار گرفته است. دو لنز دوربین، فلاش دو رنگ، حسگر اثر انگشت و نام برند هواوی چیزهایی هستند که بر روی قاب پشتی دیده می‌شود. بر خلاف آیفون، بدنه P9 پلاس به دو بخش فلزی و شیشه‌ای تقسیم می‌گردد. قسمت شیشه‌ای بالای دستگاه در واقع محفظه‌ای برای قرار گیری دو لنز دوربین و فلاش دو رنگ آن است و این فلز است که باقی محیط دستگاه را تشکیل می‌دهد. آن خط‌های طراحی که برای آیفون گفتیم را یادتان هست؟ دقیقا در P9 پلاس هم این خطوط به چشم می‌خورد اما این‌بار تنها در بخش پایینی دستگاه شاهدشان هستیم. مورد دیگری که در بخش طراحی P9 پلاس را از ۶s پلاس متمایز می‌سازد، محل قرارگیری سنسور اثرانگشت در نماینده هواوی است. این سنسور که باعث بوجود آمدن یک تو رفتگی کوچک در بخش میانی پشت دستگاه شده، مسولیت امنیت نماینده هواوی را بر عهده دارد. یک نوار فلزی با رنگی روشن‌تر دور تا دور این مربع تو رفته را پوشانده است که ظاهری زیبا به آن می‌بخشد.
به چهار لبه این دو گوشی جذاب می‌رسیم. نمی‌دانم چرا روز به روز که می‌گذرد طراحی لبه‌های گوشی‌ها به هم شبیه‌تر می‌شود. بهتر است از کلمه کپی استفاده نکنیم اما طراحی این بخش از نماینده هواوی “الهام گرفته” از محصولات اپل است. جدا از این موضوع٬ این قسمت در هر دو گوشی واقعا خاص و زیبا هستند. فریم فلزی موجود به همراه آن‌ خط طراحی که از پشت دستگاه کشیده شده است، ترکیب خوبی را به نمایش می‌گذارد.
لبه سمت راست ۶s پلاس از کلید پاور و محفظه قرار گیری سیمکارت تشکیل شده است. دکمه‌های کنترل صدا و کلید میانبر حالت سکوت٬ لبه سمت چپ دستگاه را می‌سازد. لبه بالایی دستگاه نیز کاملا خالی از هرگونه دکمه و ورودی بوده و کمپانی اپل اسپیکر، میکروفون، ورودی هدفون و پورت شارژر را در لبه پایینی ۶s پلاس تعبیه کرده است.


در مقابل، کمپانی هواوی لبه سمت راست دستگاه را با کلیدهای کنترل صدا و پاور پر کرده است و همین موضوع باعث شده که در بخش چپ دستگاه چیزی جز محفظه قرار گیری سیمکارت و کارت میکرو SD وجود نداشته باشد. بر روی بخش بالایی دستگاه هم دکمه‌ای قرار ندارد و تنها مادون قرمز و میکروفون خودنمایی می‌کنند. لبه پایینی دستگاه مشابه آیفون بوده و از اسپیکر، ورودی پورت USB، میکروفون و ورودی هدفون تشکیل شده است.

تا اینجای نبرد با طراحی کلی هر دو مدل آشنا شدیم. در ادامه نکاتی از بخش طراحی که توسط داور نوشته شده است را مشاهده می‌کنید.
وجود کلید سخت‌افزاری Home با آن طراحی زیبا برای نماینده آیفون بیشتر مورد پسند خواهد بود.
نمی‌توان اسم آن خط‌های طراحی معروف موجود در پشت گوشی‌ها را کپی گذاشت اما خب در واقع ‌ایده‌ای از محصول اچ‌تی‌سی بوده است.
طرز قرار گیری دکمه‌ها در هر دو گوشی در بهترین حالت خودشان است.
دوربین بیرون زده آیفون درصد آسیب پذیری را به نسبت P9 پلاس افزایش می‌دهد.
وجود دو لنز دوربین در کنار هم در پشت دستگاه شاید آن‌چنان جذاب به نظر نرسد.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت
هر دو گوشی از یک صفحه نمایش ۵.۵ اینچی تشکیل شده‌اند که دلیلی بر قامت بلند و ابعاد بزرگ‌شان است. هر کدام از این دو کمپانی با روش خود ۵.۵ اینچ صفحه را درون این هندست‌های جذاب جای داده‌اند. باید دید هنر کدامیک از این دو کمپانی با وجود صفحه نمایش هم اندازه در این زمینه بهتر خواهد بود. پس نگاهی به ابعاد کلی این دو دستگاه می‌اندازیم. آیفون ۶s پلاس با ۱۵۸.۲ میلی‌متر طول، ۷۷.۹ میلی‌متر عرض و ۷.۳ میلی‌متر ضخامت مقابل نماینده هواوی با ۱۵۲.۳ میلی‌متر طول، ۷۵.۳ میلی‌متر عرض و ۷ میلی‌متر ضخامت قرار می‌گیرد. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، ابعاد کلی P9 پلاس از محصول شرکت اپل کمتر بوده و علی‌رغم داشتن صفحه نمایش هم اندازه با آیفون، جای‌گیری‌اش در دست راحت‌تر صورت می‌گیرد.

فلز استفاده شده در بدنه هر دو گوشی کیفیت فوق‌العاده‌ای دارد و با در دست گرفتن هر دو محصول کاملا به این موضوع پی خواهید برد. جنس بدنه استفاده شده در P9 پلاس مخصوصا با آن خطوط برس خورده طوری است که می‌خواهد فلز بودنش را فقط با یک نگاه نشان بدهد! گویی یک تکه آلومینیوم براق بر قسمت پشتی دستگاه کشیده شده است. اما این قضیه در محصول آیفون چگونه است؟! با در دست گرفتن ۶s پلاس کاملا متوجه متریال فلزی مات آن خواهید شد. اما نه به آن شدت که در هواوی گفته شد. کیفیت و لوکس بودن آیفون با اولین تجربه کاربری کاملا مشهود خواهد بود. متریال استفاده شده در ساخت آیفون بسیار با کیفیت بوده و هواوی هم پیشرفت محسوسی در این زمینه به نسبت نسل‌‌های پیشینش داشته است. دکمه‌های استفاده شده در هر دو از جنس فلز با استحکام بالا بوده و به راحتی آسیب پذیر نخواهند بود. همچنین با وجود براق بودن بدنه پشتی نماینده هواوی اثر انگشت بر روی آن جذب نمی‌شود و عملکردی مناسب دارد. با توجه به ابعاد تقریبا بزرگ هر دو٬ کارکردن با این دو گوشی توسط یک دست تقریبا امکان‌پذیر نیست و نیاز دارید تا از دست چپ‌تان هم کمک بگیرید. البته راه حل‌های نرم افزاری مثل تقسیم کردن صفحه نمایش به دو قسمت برایشان موجود است. همچنین با توجه به جنس بدنه استفاده شده در هر دو امکان سر خوردن‌شان هنگامی که در دست قرار دارند، بسیار کم است.
اگر طرفدار گوشی با ابعاد بزرگ هستید این دو هندست می‌توانند بهترین انتخاب برای شما باشند.
ابعاد و ضخامت P9 پلاس از ۶s پلاس کم‌تر بوده و این قضیه باعث می‌گردد جای‌گیری آن در دست آسان‌تر از نماینده اپل باشد.
فلز مات استفاده شده در محصول اپل حس لوکس بودن بیشتری را به کاربر القا می‌کند.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش
تا اینجای مسابقه هر دو بازیکن شانه به شانه با تمام قدرت آمدند و برای پیروزی٬ تمام سعی و تلاش‌شان را به کار بردند. در این بخش به صفحه نمایش می‌رسیم. جایی که مرز بین ما و گوشی موبایل است.

هر دو گوشی از ۵.۵ اینچ صفحه نمایش با رزولوشن فول‌ اچ‌دی تشکیل شده‌اند و تراکم پیکسلی ۴۰۱ppi را ارایه می‌دهند. تنها پنل استفاده شده است که این دو هندست را در بخش نمایشگر متمایز می‌کند. پنل استفاده شده در P9 پلاس از نوع Super AMOLED بوده و توانایی نمایش ۱۶ میلیون رنگ را دارد. این صفحه نمایش قادر است تا روشنایی را تا ۴۰۰ نیت بالا ببرد. از طرفی جای‌گیری این صفحه نمایش در دل این گوشی به صورتی انجام گرفته که نسبتش به بدنه چیزی معادل ۷۲.۷ درصد است که در کنار تکنولوژی ۲.۵D استفاده شده ترکیب مناسبی را ارایه می‌دهد.
در مقابل صفحه نمایش به‌ کار رفته در ۶s پلاس از نوع LED-backlit IPS LCD بوده و توانایی نمایش ۱۶ میلیون رنگ‌ را دارد. همچنین روشنایی این نمایشگر می‌تواند تا ۵۹۰ نیت بالا رود. نسبت صفحه نمایش به بدنه در این دستگاه عددی معادل ۶۷.۷ درصد است.
با توجه به نوع پنل‌های استفاده شده کنتراست و عمق رنگ مشکی در محصول هواوی بسیار مناسب است. در مقابل نماینده اپل در نشان دادن رنگ‌ سفید عملکرد بسیار خوبی را از خودش نشان می‌دهد. در تصاویر زیر می‌توانید مقایسه‌ای از صفحه نمایش این دو گوشی داشته باشید. (سمت راست: آیفون ۶s پلاس – سمت چپ: هواوی P9 پلاس)

ا)
رنگ‌ها در نماینده هواوی از گرمای خاصی برخوردار هستند و کمی سرد بودن رنگ را در آیفون حس می‌کنیم اما رنگ‌های نمایش داده شده در آیفون به واقعیت نزدیک‌تر هستند. همچنین عملکرد هر دو دستگاه با تغییر زاویه دید مناسب است. در تصویر زیر می‌توانید صفحه نمایش این دو گوشی را زیر نور آفتاب مشاهده کنید.

در بخش تنظیمات صفحه نمایش در هر دو گوشی منوی خاصی برای تنظیم میزان گرمی و سردی رنگ و شخصی سازی‌هایی در این زمینه موجود است.
همچنین هر دو گوشی در این بخش یک قابلیت ویژه که با نام ۳D Touch شناخته می‌شود را ارایه می‌دهند. این فناوری به صورتی در صفحه نمایش قرار می‌گیرد که می‌تواند میزان فشار وارد شده را اندازه‌گیری و شناسایی کند. عملکرد هر دو در این زمینه تقریبا مشابه هم بوده و ویژگی‌های خاصی مانند دسترسی به میانبر‌ها، زوم کردن بر روی بخش خاصی از تصاویر و بسیاری دیگر از امکانات را به شما ارایه می‌دهند. البته شما در محصول هواوی می‌توانید میزان حساسیت به فشار دستگاه را نیز به دلخواه‌ خود و در چند سطح مختلف تنظیم کنید موردی که در آیفون دیده نمی‌شود.
جای گیری صفحه نمایش با حاشیه کمتر٬ چشم‌انداز بهتری خواهد داشت که هواوی در این بخش عملکرد مناسب‌تری را ارایه می‌دهد.
چیزی جز سلیقه شخص برای انتخاب بین رنگ‌های تولید شده نمی‌تواند شما را کمک کند.
استفاده هواوی از پنل امولد علاوه بر کاهش مصرف باتری بر نمایش رنگ مشکی و کنتراست نیز تاثیر زیادی داشته است.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار
مقایسه بخش نرم‌افزار این دو گوشی تقریبا پایه‌ای از مقایسه سیستم‌ عامل‌های به کار رفته در هریک از این دو گوشی است. ۶s پلاس با سیستم عامل معروف شرکت اپل٬ iOS‌ با نسخه ۹ به بازار عرضه گردید. سیستم عاملی بهینه چه در زمینه سرعت و چه در زمینه باتری. رابط کاربری به کار رفته بسیار زیبا و شیک است که از کیفیت و گرافیک بی‌نهایت بالایی نیز برخوردار است. گشت و گذار در این رابط با سرعت هرچه تمام صورت می‌گیرد و همه چیز به راحتی در دسترس‌تان است. از طراحی منو و آیکون‌ها تا فونت نوشتاری موجود، خبر از ظرافت و دقت کاری کمپانی اپل در طراحی بی‌نهایت زیبای این رابط کاربری می‌دهد. برنامه‌های پیش‌فرض با بالاترین کیفیت و طراحی در دسترس هستند و می‌توانید به راحتی از آن‌ها بهره ببرید.

در مقابل هواوی با رابطی قرار دارد که می‌خواهد شبیه به iOS باشد و این‌ رابط را Emotion نامیده است. این رابط کاربری به همراه نسخه ششم از سیستم عامل اندروید بخش نرم افزاری نماینده هواوی را تشکیل می‌دهند. رابط هواوی بسیار زیبا و در عین حال ساده است. همه چیز به آسان‌ترین روش در دسترس‌تان است. طراحی آیکون‌ و منوها از ظرافت و گرافیک خاصی برخوردار هستند. اما در این جا شاهد آن رنگ و لعاب موجود بر روی رابط کاربری اپل نیستیم. هواوی طبق رسم همیشگی‌اش از گذاشتن کشو برنامه‌ها خودداری کرده و سعی داشته مانند آیفون همه چیز را در همان صفحه اصلی جاسازی کند. مورد دیگری که توجه من را جلب کرد شباهت زیاد منو تنظیمات و حتی صفحه کلید موجود درون رابط کاربری P9 پلاس به iOS بود! حتی رنگ آیکون‌های منوی تنظیمات دقیقا شبیه به نسخه iOS است. تم رنگ سفید موجود در برنامه‌های پیش‌فرض مانند ارسال پیام هم می‌تواند الهام گرفته از iOS باشد. همچنین با کنار هم قرار دادن این دو گوشی در کنار هم و گشت و گذار در بخش‌های مختلف آن متوجه وجود افکت‌های بیشتر در آیفون می‌شوید.

افکت‌های بیشتر در iOS باعث می‌شود که فکر کنید سرعت باز شدن اپ‌ها آن‌چنان بالا نیست. اما در واقعیت پردازش با سریع‌ترین سرعت صورت می‌گیرد.
می‌توان نبود منوی مخصوص اپ‌ها٬ تشابه زیاد منو تنظیمات و برخی موارد دیگر که در رابط هواوی دیده می‌شود را الهام گرفته از اپل دانست.
گرافیک و رنگ‌های استفاده شده در iOS یک ترکیب زیبا را در رابط کاربری تولید می‌کنند.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار
نیمه دوم بازی با یکی از مهم‌‌ترین بخش‌های موجود شروع می‌شود. این قدرت درونی هر یک از این بازیکن‌هاست که می‌تواند آن‌ها را پیروز این بخش کند.


هر دو گوشی از چیپست‌های ساخته شده توسط شرکت‌های سازند‌شان برای پردازش دستگاه استفاده می‌کنند. ۶S پلاس شامل یک پردازنده دو هسته‌ای با سرعت ۱.۸۴ گیگاهرتز و با معماری ۱۴ یا ۱۶ نانومتری (با توجه به نوع ساخت) بر روی چیپست اختصاصی اپل با نام Apple A9 می‌شود.
بخش گرافیکی دستگاه توسط PowerVR GT7600 مدیریت شده و پردازش می‌گردد. همچنین ۲ گیگابایت رم مسولیت مدیریت برنامه‌ها را در این نسخه از آیفون بر عهده دارد. در مقابل بر روی نماینده هواوی شاهد دو پرادزنده چهار هسته‌ای هستیم که هرکدام با سرعت‌های ۲.۵ و ۱.۶ گیگاهرتز کار می‌کنند. این پردازنده ۶۴ بیتی بر روی چیپست HiSilicon Kirin 955 سوار شده است. با حافظه رم ۴ گیگابایتی موجود بر روی این دستگاه مدیریت برنامه‌ها با سرعت انجام می‌گیرد. Mali-T880 MP4 نیز مسولیت پردازش گرافیکی P9 پلاس را بر عهده دارد.
عملکرد هر دو گوشی در زمینه سخت‌افزار فوق‌العاده است و طی این مدت که با هر گوشی کار شد هیچ‌گونه کندی و لگی دیده نشد اما باتوجه به بهینه‌تر بودن سیستم‌ عامل iOS به نسبت اندروید همان‌طور که انتظار داشتیم سرعت لود شدن نرم‌افزار‌ها و بازی‌ها در ۶S پلاس بیشتر از P9 پلاس بود. در بخش مدیریت رم نیز با باز کردن چند برنامه به طور همزمان متوجه قدرت آیفون شدیم. در بخش سرعت بوت هم با اختلاف زیادی آیفون ۶S پلاس سریع‌تر عمل می‌کند که می‌توانید ویدیو مقایسه آن را در ادامه مشاهده کنید. هنگام اجرای بازی هیچ‌‌گونه افت فریم در هر دو گوشی مشاهده نشد اما روان‌تر بودن آیفون در محیط بازی کاملا حس می‌شد.

در قدرتمند بودن هر دو گوشی شکی نیست. اما بهینه‌تر بودن سیستم عامل iOS باعث می‌گردد شاهد عملرد بهتری بر روی آیفون باشیم.
در بنچمارک‌های مختلف پردازنده و پردازش گرافیکی، امتیازهای بدست آمده توسط نماینده اپل نسبت به P9 پلاس بیشتر است.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین
این روزها یکی از معیارهای اساسی برای انتخاب گوشی همراه مورد نیاز، کیفیت و کارایی دوربین آن محسوب می‌شود. هر دو نماینده حاضر امروز از بهترین‌ها در این زمینه هستند. دوربین به کار رفته در ۶S پلاس رزولوشنی معادل ۱۲ مگاپیکسل با دریچه دیافراگم f/2.2 و اندازه لنز ۲۹ میلی‌متری دارد. دوربین این دستگاه همراه با فلاش دو رنگ و همچنین لزرشگیر اپتیکال تجربه خوبی را هنگام عکس‌برداری به کاربر خواهد داد. لنز دوربین کمی از بدنه دستگاه بیرون زده است و این باعث می‌گردد لنز اولین قسمتی باشد که با قرار دادن بر روی زمین با سطح تماس پیدا کند. فیلمبرداری توسط این دستگاه می‌تواند تا رزولوشن ۴K انجام بپذیرد. همچنین توانایی ضبط فیلم فول‌اچ‌دی ۶۰ فریم بر ثانیه را نیز دارید.

دوربین سلفی این نماینده اپل از رزولوشنی معادل ۵ مگاپیکسل با دریچه دیافراگم f/2.2 تشکیل شده است. همچنین اندازه لنز دوربین سلفی ۳۱ میلی‌متر است. توسط این دوربین سلفی شما قادر خواهید بود تا فیلم‌هایی با رزولوشن فول‌اچ‌دی و با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه را به ثبت برسانید. عکاسی HDR و پانوراما توسط دوربین جلو نیز امکان پذیر است.
در طرف مقابل هواوی P9 پلاس با دوربین دو لنزی خود قرار گرفته است. دو دوربین که هر کدام ۱۲ مگاپیکسل رزولوشن و دریچه دیافراگم f/2.2 دارند. اندازه سنسور این دو لنز ۲۷ میلی‌متر است. همچنین در کنار این دو لنز یک فلاش LED دو رنگ قرار گرفته است. البته یکی از دو دوربین تنها قادر است تا به صورت سیاه و سفید عکس‌برداری کند. فیلمبرداری توسط این دوربین می‌تواند با رزولوشن فول‌ اچ‌دی با ۶۰ فریم بر ثانیه صورت بگیرد. البته خبری از لرزشگیر اپتیکال در این محصول از هواوی نیست. دوربین سلفی این دستگاه هم رزولوشنی معادل ۸ مگاپیکسل با دریچه دیافراگم f/1.9 و قابلیت فوکوس خودکار دارد. فیلمبرداری توسط این دوربین دوم می‌تواند با رزولوشن فول‌ اچ‌دی و تا ۳۰ فریم بر ثانیه انجام بگیرد. در بخش نرم‌افزاری هر دو دستگاه عملکرد مناسبی را ارایه‌ می‌دهند و همه چیز با سرعت و به راحتی در دسترس هستند. در ویدیو زیر می‌توانید مقایسه‌ای از فیلمبرداری این دو گوشی را مشاهده کنید.


در رابط کاربری دوربین P9 پلاس شاهد منوی جامعی از تنظیمات دستی دوربین هستیم که در آیفون چنین منویی را پیدا نکردیم. در تصاویری که در پایین قرار گرفته شده است می‌توانید مقایسه‌ای از کیفیت عکس‌های ثبت شده این دو دستگاه داشته باشید.

هواوی دو دوربین را در کنار هم قرار داده بدون آنکه از بدنه بیرون زده باشند و این درحالی است که لنز تک دوربین آیفون از بدنه بیرون زده است!
دوربین جلوی P9 پلاس با دریچه دیافراگم f/1.9 تصاویری روشن‌تر و پر نورتر را ثبت می‌کند.
عدم وجود منوی تنظیمات دستی دوربین برای ۶S پلاس و عدم توانایی P9 پلاس در ضبط ویدیو ۴k را می‌توان ضعفی در بخش دوربین این دو دستگاه نامید.
امکان ثبت تصاویر زنده (Live Photo) توسط آیفون نیز وجود دارد.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای
در بخش چندرسانه‌ای هر دو گوشی حضور پیدا کردند تا با نمایش توانایی‌هایشان در زمینه مالتی مدیا خود را پیروز این میدان کنند.


هر دو گوشی دارای ۵.۵ اینچ صفحه نمایش با رزولوشن فول‌اچ‌دی هستند. تماشای فیلم بر روی هر دو دستگاه با این اندازه از صفحه نمایش و کیفیت بالای هر دو بسیار لذت بخش خواهد بود. هواوی یک اسپیکر را در لبه‌ پایینی P9 پلاس قرار داده است. در ابتدا فکر می‌کردیم که فقط همین یک اسپیکر بر روی P9 پلاس تعبیه شده است اما هنگام پخش موزیک و ویدیو به این موضوع پی بردیم که بلندگو بالایی گوشی که برای تماس استفاده می‌گردد، به صورت یک توییتر در می‌آید و ترکیبش با بلندگوی اصلی صدایی با کیفیت را ارایه می‌دهد. حجم صدا در P9 پلاس بی نهایت بالا و با کیفیت است. موضوع بسیار جالبی که با Landscape کردن صفحه نمایش هنگام تماشای فیلم و گوش دادن به موزیک مشاهده می‌شود، تغییر حالت صدا به استریو است که تجربه واقعا خوبی را هنگام شنیدن موزیک و تماشای کلیپ‌ها به کاربر ارایه می‌دهد. آیفون ۶S پلاس از یک اسپیکر مونو تشکیل شده است که کیفیت و حجم خوبی از صدا را ارایه می‌دهد. در بخش خروجی صدا در هدفون هر دو گوشی عملکردی مناسب داشتند اما کیفیت و حجم آن در آیفون بهتر است. در بخش موزیک آیفون با یک برگ برنده‌ی دیگر پا پیش می‌گذارد. سرویس پخش موزیک آنلاین اپل که امروزه طرفدارن زیادی نیز پیدا کرده است.
صدای استریو در P9 پلاس به نسبت صدای مونو در آیفون بیشتر مورد پسند کاربر خواهد بود.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

در این قسمت از نبرد هر دو بازیکن می‌آیند تا از نظر استقامت مورد ارزیابی قرار گیرند.
P9 پلاس از یک باتری ۳۴۰۰ میلی‌آمپری تشکیل شده است. این باتری می‌تواند در مدت ۶۰ دقیقه از ۰ تا ۱۰۰ درصد شارژ شود. در تصویر زیر می‌توانید نتیجه تست‌های مختلف باتری این دستگاه را مشاهده کنید.

با توجه به اعداد و ارقام بدست آمده می‌توان شارژدهی این گوشی را بسیار خوب ارزیابی کرد. در بخش نرم‌افزاری باتری دستگاه تنظیمات و مودهای خاصی برای بهینه کردن انرژی موجود است که کاملا به کار می‌آیند. همچنین در قسمت باتری گزینه‌ای به نام ROG power-saving وجود دارد که با روشن کردن آن رزولوشن تصویر به اچ‌دی کاهش یافته و هنگام اجرای بازی انرژی کم‌تری مصرف می‌شود.

در مقابل اپل با آیفون ۶S پلاس حضور دارد. یک باتری ۲۷۵۰ میلی‌آمپری که در مدت ۷۰ دقیقه می‌تواند از ۰ تا ۱۰۰ درصد شارژ شود، مسولیت تامین انرژی این دستگاه را بر عهده دارد. در تصویر زیر می‌توانید نتیجه تست‌های مختلف باتری این دستگاه را مشاهده کنید.
اعداد بدست آمده در تست‌ها نشان دهنده قدرتمند بودن آیفون در زمینه باتری هستند و شاهد عملکرد مناسبی در این زمینه هستیم. در بخش نرم افزاری باتری٬ قابلیت power-saving موجود بوده و می‌تواند با کاهش نور صفحه و متوقف کردن برنامه‌های اضافی به شارژدهی دستگاه شما کمک کند.
با وجود ظرفیت بسیار کم‌تر باتری آیفون در برابر P9 پلاس٬ عملکرد باتری برابر و حتی در بعضی بخش‌‌ها بهتر است.
در نماینده هواوی با مودها و تنظیمات بیشتری برای بهینه سازی باتری روبه‌رو می‌شویم.
باتری هر دو گوشی از نوع غیر قابل تعویض است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات
بخشی که هر دو می‌خواهند امکانات اضافی‌شان را به رخ هم بکشند.


حسگر اثرانگشت بخشی است که مسولیت امنیت هر دو گوشی را بر عهده دارد. این حسگر در آیفون درون دکمه Home جلوی دستگاه تعبیه شده است. برای استفاده از آن می‌بایست یک بار دکمه را فشار دهید و سپس از حسگر استفاده کنید. هواوی ترجیح داده است تا حسگر اثر انگشت خود را به بخش پشتی دستگاه منتقل کند. این حسگر داخل دل بدنه پشتی دستگاه با یک فرو رفتگی مربعی شکل قابل رویت است. در اینجا دیگر مانند آیفون نیاز ندارید تا دکمه‌ای را برای فعال سازی حسگر فشار دهید. فقط کافیست انگشت‌تان را آن‌جا قرار داده تا گوشی٬ حتی در حالت استندبای هم باز شود. یکی دیگر از قابلیت‌هایی که هر دو گوشی مانور زیادی روی آن می‌دهند قابلیت لمس سه بعدی است. ویژگی که می‌تواند فشار وارد شده بر روی سطح صفحه نمایش را تشخیص دهد. توسط این قابلیت دسترسی شما به منوی میانبر‌ها آسان‌تر شده و تنها با تغییر فشار وارد شده به صفحه می‌توانید به آن دسترسی پیدا کنید. در بخش گالری ۶S پلاس با این قابلیت می‌توانید یک پیش نمایش از تصاویر داشته باشید. همچنین امکان اجرا کردن تصاویر زنده (live photo) توسط این بخش صورت می‌گیرد. در بخش گالری P9 پلاس با قابلیت لمس سه بعدی می‌توانید با فشار بیشتر بر روی هر قسمتی از عکس، به بزرگنمایی تنها همان بخش بپردازید. همچنین دسترسی به منوی میانبرهای هر برنامه با تغییر فشار وارد شده می‌تواند صورت بگیرد. یکی از قابلیت‌هایی که کمپانی اپل بر روی هندست‌های خود قرار داده است، سیستم پرداخت الکترونیکی اپل است که یکی از بهترین‌ها در این زمینه است.
علاوه بر این‌ها بخشی که هواوی را در زمینه سایر امکانات یک قدم به جلو هدایت می‌کند وجود درگاه کارت حافظه Micro SD است که آیفون چنین توانایی را به کاربر ارایه نمی‌دهد و همین موضوع ذخیره سازی اطلاعات آن‌هم در ظرفیت ۱۶ گیگابایتی را بسیار سخت می‌کند. از طرفی وجود مادون قرمز که این روزها به دست فراموشی سپرده شده است، در این محصول هواوی می‌تواند کاربردی باشد.
تعداد برنامه‌‌هایی که از قابلیت تاچ سه‌بعدی پشتیبانی‌ می‌کنند، بر روی آیفون بیشتر است.
عملکرد حسگر اثرانگشت بر روی محصول هواوی با توجه به عدم نیاز به فشردن کلید٬ سریع‌تر صورت می‌گیرد.
قرار گیری سنسور اثرانگشت در هواوی و آیفون در انتخاب انگشت برای بازکردن گوشی موثر خواهد بود. به طوری که در P9 پلاس بازکردن قفل گوشی توسط حسگر اثرانگشت تنها با انگشت اشاره راحت انجام می‌گیرد. 

تکنولوژی لمس سه بعدی در بخش چند رسانه‌ای کمک زیادی به کاربر می‌کند.


وقت اضافه: قیمت
هریک از بازیکن‌ها می‌خواهند اثبات کنند که به نسبت امکاناتی که ارایه می‌دهند٬ ارزش خرید بالایی دارند. با ۳ میلیون تومان ناقابل شما می‌توانید یک آیفون ۶S پلاس با ظرفیت ۶۴ گیگابایت را خریداری کنید. در مقابل با ۲ میلیون تومان می‌توانید یک هواوی P9 پلاس با ۶۴ گیگابایت همراه خود داشته باشید.
با توجه به همرده بودن این دو دستگاه اختلاف قیمت یک میلیون تومانی تقریبا زیاد است و ارزش خرید برای آیفون را به نسبت این نماینده هواوی کاهش می‌دهد.


موقعیت‌های خطرناکی که آیفون ۶S پلاس بر روی دروازه هواوی P9 پلاس ایجاد کرد:
کیفیت ساخت بالای بدنه استفاده شده در آیفون ۶S پلاس
سیستم عامل بی‌نهایت بهینه iOS
دوربین با توانایی فیلمبرداری ۴K و ثبت تصاویر زنده
وجود نرم‌افزارهای اختصاصی کاربردی مانند اپل موزیک و سیستم پرداخت الکترونیکی
موقعیت‌های خطرناکی که هواوی P9 پلاس بر روی دروازه آیفون ۶S پلاس ایجاد کرد:
ابعاد و ضخامت کم‌تر با وجود هم اندازه بودن صفحه نمایش
صفحه نمایش با حاشیه کم‌تر
دو دوربین بدون بیرون زدگی
فعال بودن همیشگی حسگر اثرانگشت بدون فشردن دکمه

وجود اشعه مادون قرمز
پشتیبانی از کارت حافظه خارجی
دو عدد اسپیکر و توانایی تولید صدای استریو

به‌ نظر شما برنده مسابقه هواوی P9 پلاس و اپل آیفون 6s پلاس کدام است؟!

نوشته مقایسه آیفون ۶s پلاس با هواوی P9 پلاس: از شنژن تا کوپرتینو! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

۸ گوشی برتر دنیا در مرحله حذفی آی‌تی‌رسان کاپ را بشناسید!

۸ گوشی برتر دنیا در مرحله حذفی آی‌تی‌رسان کاپ را بشناسید!

با پایان یافتن ۲۴ رقابت حساس و نفس گیر در مسابقات مقدماتی جام آی‌تی‌رسان که ۱۶ گوشی برتر دنیا در مقالاتی اختصاصی به رقابت با یکدیگر پرداختند، از هر گروه ۲ گوشی به مرحله بالاتر راه یافتند تا از ۱۸ مرداد ماه، رقابت خودشان را در بخش حذفی آغاز کنند.

در اینجا قصد داریم تا نگاهی به این ۸ گوشی برتر انداخته و مسابقات آن‌ها را با یکدیگر مرور کنیم.

مسابقه اول: هواوی P9 پلاس در مقابل آی‌فون ۶S پلاس

این رقابت در ۱۸ مرداد ماه، ساعت ۱۲ برگزار خواهد شد. گوشی قدرتمند هواوی که توانست هر ۳ بازی مرحله مقدماتی خودش در گروه A را با پیروزی پشت سر بگذارد، به مصاف آی‌فونی می‌رود که یک شکست را در کارنامه خودش می‌بیند (مقابل ال‌جی G5) و با دوم شدن در گروه C حال بایستی رودروی محصولی قرار بگیرد که آن هم واژه پلاس را با خودش به یدک می‌کشد.

بدون شک این رقابت جذاب و نفس‌گیر، با توجه به توانایی‌های هر دو دستگاه که در بسیاری از موارد شبیه به یکدیگر هم هستند، بسیار جذاب و نفس گیر خواهد بود.

مسابقه دوم: ال‌جی G5 در مقابل سامسونگ گلکسی نوت ۵

در این مسابقه، دو نماینده کره‌ای در مقابل همدیگر صف آرایی خواهند کرد. یکی از آن‌ها محصولی ماژولار که همچنان عنوان پرچم‌دار بودن را یدک می‌کشد و دیگری یک فبلت مشهور که چند روز پیش، سری جدیدتر آن نیز معرفی شد و حال قصد دارد تا نشان دهد که دود از کنده بلند می‌شود و با اثبات توانایی خودش به همگان، نام نوت را در جهان مجددا طنین انداز کند!

این رقابت جذاب در ۱۹ مرداد ماه و ساعت ۱۲ ظهر آغاز خواهد شد و طبق روال معمول شما ۳ روز فرصت دارید تا در آن شرکت کنید.

مسابقه سوم: مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL در مقابل هواوی میت ۸

تمام مسابقات مرحله حذفی جذاب بوده و بین غول‌های این رقابت‌ها برگزار خواهد شد و بی‌تردید مشاهده قوی‌ترین گوشی ویندوزی دنیا در مقابل یکی از برترین فبلت‌های اندرویدی، جذابیت‌های بسیار زیادی برای همه خواهد داشت.

این مسابقه در روز ۲۰ مرداد ماه و ساعت ۱۲ شروع می‌شود و بایستی ببینیم که این دو گوشی غول پیکر و جذاب،‌ چه چیزهایی برای رو کردن در مقابل یکدیگر دارند.

مسابقه چهارم: سامسونگ گلکسی S7 Edge در مقابل شیائومی Mi5

اما مسابقه آخر مرحله یک هشتم نهایی برای مشخص شدن ۴ گوشی برتر دنیا جهت حضور در نیمه نهایی، بین اسمارت فون مشهور سامسونگ و پدیده این مسابقات شکل خواهد گرفت. جایی که S7 Edge با کوله‌باری از تجربه و امکانات فراوان به سراغ محصولی جوان اما جویای نام می‌رود که ادعای بسیاری در توانایی‌های خودش دارد.

برای دیدن این رقابت بایستی تا ۲۱ مرداد ماه، ساعت ۱۲ ظهر صبر کنید تا ببینیم پدیده در مقابل باتجربه چه نتیجه‌ای را رقم خواهد زد.

شما می‌توانید تمام مسابقات برگزار شده تا پیش از این رقابت را در اینجا مشاهده کنید.

همچنین شرح خلاصه از مبارزات گذشته در هر کدام از ۴ گروه، در لینک‌های زیر درج شده است.

گروه A

گروه B

گروه C

گروه D

آی‌تی‌رسان کاپ را تا مشخص شدن بهترین و محبوب‌ترین گوشی دنیا دنبال کنید…

نوشته ۸ گوشی برتر دنیا در مرحله حذفی آی‌تی‌رسان کاپ را بشناسید! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

نود آی‌تی: چرا نمایندگان سونی در آی‌تی‌رسان کاپ موفق نبودند؟!

نود آی‌تی: چرا نمایندگان سونی در آی‌تی‌رسان کاپ موفق نبودند؟!

سوم مرداد ماه بود که سری سوم از مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ کار خودش را آغاز کرد. در این سری ۱۶ گوشی پرچمدار در ۴ گروه تقسیم‌ شده بودند و قرار بود که پس از مسابقه و کسب امتیاز توسط آن‌ها، از هر گروه ۲ مدل راهی مرحله حذفی شوند. حالا مرحله گروهی این رقابت‌ها به پایان رسیده و با این‌که هنوز رای‌گیری بازی‌های مرحله گروهی ادامه دارد اما هیچ‌کدام از نمایندگان کمپانی با اصالت سونی شانسی برای صعود به مرحله حذفی ندارند. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی به این کمپانی و محصولاتش بیندازیم و ببینیم که دلیل این عدم موفقیت چیست! به همین منظور از یک تحلیلگر فنلاندی با نام استفان دعوت به عمل آوردیم. اگر می‌خواهید دلیل عدم موفقیت سونی در آی‌تی‌رسان کاپ را بدانید، این گفت‌‌و‌گوی دوستانه را از دست ندهید.

مجری: خب، جناب استفان موضوع کاملا مشخص است، لطف کنید پس از معرفی خودتان، نگاهی به بازی‌های انجام شده توسط پرچمداران سونی بیندازید.

استفان: استفان جیکوفسکی هستم و از اینکه مرا به این برنامه دعوت کردید، ممنونم. خب بگذارید از گروه D رقابت‌ها شروع کنیم. جایی که پرچمدار حال حاضر (شاید هم پرچمدار سابق!) سونی حضور داشت و با گلکسی S7 اج سامسونگ، هواوی میت ۸ و ذن‌فون زوم ایسوس هم‌ گروه شده بود. از همان ابتدا می‌شد پیش‌بینی کرد که نماینده تایوانی‌ها در این گروه شانسی برای صعود ندارد و رقابت اصلی میان سایر نمایندگان شرق قاره کهن است. در نخستین دیدار از این گروه، Z5 پریمیوم به مصاف گلکسی S7 اج رفت و بسیاری این دیدار را یک فینال زودرس نامیدند و به نوعی این رقابت صدرنشین این گروه را مشخص می‌کرد. در این دیدار محصول سونی حریف دست و پا بسته‌ای نبود اما خب قابلیت‌های کهکشانی سامسونگ به او می‌چربید و این‌گونه شد که پس از ۳ روز رای‌گیری با اختلاف نسبتا زیادی بازی را به حریف واگذار کرد. در مسابقه بعدی Z5 پریمیوم که چیزی برای از دست دادن نداشت به دیدار با میت ۸ از هواوی رفت. محصولی که با یک برد قاطعانه برابر ذن‌فون زوم ایسوس گام بلندی را برای صعود به مرحله بعد برداشته بود. در این دیدار نماینده سونی نتوانست از پس یک رقیب چینی هم بربیاید و این‌بار با شکست سنگین‌تری بازی را واگذار کرد و اینگونه شد که بازی آخر این گروه میان Z5 پریمیوم و ذن‌فون زوم رسما یک بازی تشریفاتی لقب گرفت؛ چرا که هر دو از گردونه رقابت‌ها خارج شده بودند و تنها برای اعاده حیثیت وارد میدان شدند.

مجری: مرسی از توضیحات شما در رابطه با بازی‌های گروه D. حالا لطف کنید بگویید که به نظر شما چه چیزی موجب شد تا پرچمدار سونی وداع تلخی را با آی‌تی‌رسان کاپ داشته باشد؟!

استفان: این مسئله جای بحث زیادی دارد. اجازه دهید دلیل عدم موفقیت این محصول را به چند بخش تقسیم کنیم. بدون شک طراحی تکراری محصولات سونی و به خصوص پرچمداران سری Z یکی از دلایل عدم موفقیت ‌آن‌ها در این جام بود. سونی در اکسپریا Z زبان طراحی خودش را تغییر داد و موجب شد تا منتقدان زبان به تحسین آن بگشایند. در اکسپریا Z1 بازهم از همان زبان طراحی استفاده کرد و در Z2 نواقص را تا حد زیادی برطرف کرد. پس از آن‌ها و با معرفی اکسپریا Z3 بازهم تصمیم گرفت تا با تغییراتی جزئی، طراحی خودش را به بهترین حد ممکن برساند و از حق نگذریم، موفق نیز بود. پس از آن، همه منتظر یک طراحی متفاوت از سونی بودند اما چنین چیزی تنها در رویاها باقی ماند و هیچگاه رنگ واقعیت به خود نگرفت. Z3 پلاس معرفی شد و بازهم همان طراحی را شاهد بودیم و پس از آن سری Z5 هم از راه رسیدند و تغییر خاصی را ندیدیم. حالا دیگر بماند که ماشالا با همین طراحی محصولا کامپکت، اولترا و برخی مدل‌های خاص دیگر همچون اکسپریا Z4v نیز راهی بازار شدند. حتی بنده معتقدم که طراحی Z5 پریمیوم نسبت به سابق پیش‌رفت که نداشته، هیچ؛ پس‌رفت هم داشته! آن دکمه خاص و زیبای سری Z تنها به دلیل یک سنسور اثر انگشت جایش را به یک دکمه زشت داد و حتی موجب افزایش ضخامت دستگاه هم شد. تصورش را بکنید که کمپانی با اصالتی همچون سونی در یک بازی نتیجه را به سامسونگی واگذار کند که چند سال پیش، همه از محصولاتش به عنوان دمپایی (…) یاد می‌کردند!

مجری: عجب! یعنی به عقیده شما استفاده از یک زبان طراحی که به نوعی امضای یک کمپانی به حساب می‌آید، کار درستی نیست؟! راستی مرسی که اسم آن محصول را نیاوردید، بالاخره خودش نوعی تبلیغ به حساب می‌آید!

استفان: شما مثل اینکه حواستان جای دیگری است! بنده گفتم که تا ۳ و یا نهایتا ۴ نسل با ثابت نگه داشتن طراحی و رفع نواقص می‌توان موفق بود، بالاخره طراحی به نوعی امضای یک کمپانی به حساب می‌آید و نمی‌شود که هر روز آن‌ را تغییر دهند. شما خودتان وقتی به بانک می‌روید هر بار از یک امضا استفاده می‌کنید؟! اما سونی دیگر غذایش را پرشور کرده و ماشالا هر ۶ ماه یک پرچمدار معرفی می‌کند و همگی هم شبیه به هم هستند.

مجری: چه جالب تا به حال از این زاویه به قضیه نگاه نکرده بودم. البته فکر کنم منظورتان از غذایش را پرشور کرده همان “شورش را در آورده” باشد! خب بگذریم. دلیل بعدی چیست؟!

استفان: بله منظورم همان بود! شما ایرانی‌ها چقدر در رابطه با غذا ضرب‌المثل دارید!! مورد دیگر جاماندن سونی از رقباست. ببینید اکثر کمپانی‌هایی که دستی به سر و روی محصولات‌شان نمی‌کشند، کاربر را با یک ویژگی‌ متفاوت سرگرم می‌کنند تا بگویند که ما اگر طراحی را تغییر نداده‌ایم در عوض ویژگی‌های متفاوتی را در محصول‌مان گنجانده‌ایم تا نسبت به نسل قبلی و حتی رقبا متفاوت باشیم. نمونه بارز این مورد را می‌توان در اپل دانست. این کمپانی طراحی محصولش را تغییر نداد اما ویژگی‌های دیگری همچون فورس‌تاچ را در پرچمدارش گنجاند تا کاربر را به سمت محصول جدیدش سوق دهد. اما از سونی مدتی است که چیز خاصی را ندیده‌ایم. همین Z5 پریمیوم را اگر با Z2 مقایسه کنید چندان چیز متفاوتی را نمی‌بینید.

بررسی سونی اکسپریا زد2 (Z2): آخر خط!

مجری: یعنی شما واقعا اکسپریا Z2‌ را با Z5 پریمیوم یکی می‌دانید؟! سخت افزار قدرتمندتر، نمایشگر ۴K، سنسور اثر انگشت و این همه ویژگی متمایز نسبت به هم را نادیده می‌گیرید؟!

استفان: عزیز، گمان می‌کنم شما خودتان طرفدار سینه چاک سونی هستید که نمی‌خواهید واقعیت را ببینید یا اینکه واقعا حواس‌تان نیست! شاید هم خودتان را به کوچه چپ‌علی می‌زنید! بنده گفتم یک ویژگی‌ خاص! ماشالا سونی که تغییری در طراحی ایجاد نمی‌کند، سخت افزار را هم اگر تغییر ندهد که دیگر رسما با همان محصول قبلی روبه‌رو می‌شویم! سخت افزار قدرتمندتر که یکی از ویژگی‌های پرچمدار بودن است. سنسور اثر انگشت هم که این روزها محصولات چینی و ارزان قیمت و حتی پایین‌رده بازار هم از آن بهره می‌برند دیگر اگر سونی این را هم نمی‌گذاشت که…! منظور من یک ویژگی خاص بود. چیزی که شما را نسبت به سایر رقبا در رده بالاتری قرار دهد. اگر سونی برای نخستین بار در دنیای اسمارت فون‌ها از سنسور اثر انگشت استفاده می‌کرد، می‌شد خودمان را قانع کنیم اما اینکه همه از چنین چیزی استفاده کنند و شما تازه فیل‌تان یاد هندوستان کند که دیگر اسمش ویژگی‌ خاص نیست! اتفاقا خوب شد که گفتین! ما آخرش نفهمیدیم که این ۴K چه ویژگی خاصی داشت که همه از جمله خود سونی آن را در بوق و کرنا کردند! اولا که  نمایشگر دستگاه همیشه ۴K‌ نیست و در ۹۹.۹ درصد مواقع همان فول‌ اچ‌دی سابق است؛ ثانیا اصلا مگر چشم ما میکروسکوپ است که بتواند آن همه پیکسل را تشخیص دهد؟! از نظر چشمان من و شما چه ۳۵۰ پیکسل در هر اینچ باشد چه ۸۰۰ پیکسل! تفاوتی ایجاد نمی‌کند و شما همه را به یک شکل می‌بینید. از طرفی با این همه تبلیغات الکی در رابطه با نمایشگر، در این رقابت‌ها دیدیم که آن‌چنان آش دهن سوزی هم نبود و اگر نگوییم بدتر، می‌شود گفت که تفاوت خاصی با یک نمایشگر فول اچ‌دی معمولی (از همین‌ها که هواوی استفاده می‌کند) هم نداشت. اگر داشت که هواوی در برابر سونی پیروز نمی‌شد!

مجری: استفان جان بازهم که اشتباه کردید. آن کوچه علی چپ است. شما مثل اینکه از ضرب‌المثل استفاده نکنین، سنگین‌ترین! آیا دلیل دیگری نیز هست؟!

استفان: خب بنده خارجی هستم و با ضرب‌المثل‌های شما آشنا نیستم؛ شما اگر مجری خوبی بودی خیلی زود اشتباه مرا تصحیح می‌کردی! دلیل که تا دلتان بخواهد هست! یکی دیگر از این دلایل که بیش از همه به چشم می‌آید، دوربین محصولات سونی است. سونی تقریبا تمام دار و ندارش از ساخت سنسور برای کمپانی‌های دیگر تامین می‌شود و حال فکرش را بکنید که محصولات خودش تقریبا هیچ‌وقت در دوربین حرف اول را نزده‌اند. ظاهرا اینجا نیز کوزه‌گر از کوزه شکسته آب می‌خورد. منظورم اصلا این نیست که دوربین محصولات این کمپانی بد هستند! اصلا چنین چیزی صحت ندارد! اما در حد و اندازه‌های سایر پرچمداران بازار نیستند و به جرات می‌توان گفت که توان رقابت با آن‌ها را ندارند. اینکه چهارتا جک و جانور را بر روی تصویر قرار دهید که هنر نمی‌خواهد. هنر آن است که بتوانی تصاویر خوبی را شکار کنی.

مجری: حالا با همه این‌ها به نظر شما سونی باید چه کند که از این مخمصه بیرون بیاید؟!

استفان: به نظر من این خانه از پای بست ویران است (اینو دیگه درست گفت!) سونی می‌بایست بکوبد و از نو بسازد. حیف است که پرچمدار این کمپانی ژاپنی با این‌ همه اصالت بیاید و در یک رقابت سالم به یک محصول چینی (اصل چین!) ببازد و با دل هواداران بازی کند. بنده به شخصه گریه یکی از هواداران با نام زز را دیدم که افسوس موقعیت‌های از دست رفته Z5‌ پریمیوم برابر میت ۸ را می‌خورد و حتی به صورت خصوصی هم اعتراض خودش را به داور بازی اعلام کرد. سونی اگر دستی به سر و روی محصولاتش بکشد، یکی دو ویژگی متمایز و قابلیت‌های خاص و جدید را به محصولش اضافه کند و نیم نگاهی نیز به قیمت محصولاتش داشته باشد، می‌تواند دوباره به روزهای اوج خود بازگردد.

مجری: این هم حرفی است! حالا به‌طور کلی نظر شما در رابطه با گروه A‌ این رقابت‌ها چیست؟! بالاخره سونی دو نماینده داشت و یکی از آن‌ها در همین گروه بود.

استفان: اکسپریا X از همان ابتدا نیز شانس کمتری برای صعود داشت؛ چرا که خیلی‌ها این گروه را گروه مرگ نامیده بودند. بالاخره گلکسی نوت ۵، ‌اچ‌تی‌سی ۱۰ و هواوی P9 پلاس که هر کدام به نوعی مدعیان اصلی جام قهرمانی هستند، عرصه را بر هر محصولی تنگ می‌کنند. اکسپریا ایکس نیز در بازی نخست به مصاف P9 پلاس از هواوی رفت و بازی را با نتیجه سنگینی واگذار کرد. در مرحله بعدی مقابل گلکسی نوت ۵ به میدان رفت و در این دیدار نیز نتوانست آب رفته را به جوی بازگرداند و باز هم شکست سنگین دیگری را در کارنامه خود به ثبت رساند. آخرین مسابقه این گروه نیز همچون گروه D تشریفاتی شد و اچ‌تی‌سی ۱۰ و اکسپریا ایکس که هیچ‌کدام شانسی برای پیروزی نداشتند به مصاف هم رفتند تا شاید بتوانند با کسب ۳ امتیاز وداعی آبرومندانه با جام داشته باشند.

مجری: مرسی از توضیحات کاملتون. نظر کلی شما در رابطه با اکسپریا ایکس چیست و چرا این محصول نیز همچون برادر بزرگ‌ترش نتوانست پرچم سونی را در آی‌تی‌رسان کاپ بالا بگیرد؟!

استفان:  آن بحث طراحی که در رابطه با Z5‌ پریمیوم داشتیم، در اینجا هم مطرح می‌شود. اکسپریا ایکس نیز چندان تفاوت خاصی از لحاظ طراحی با سایر محصولات سونی ندارد و همین خودش یکی از نقاط ضعف این دستگاه است. علاوه بر آن سونی نتوانسته مربی خوبی باشد و شنا را به این محصول بیاموزد، بنابراین برخلاف تمام محصولات بالارده سونی، اکسپریا ایکس ضدآب نیست! این نیز خودش دلیل دیگری بر عدم موفقیت اکسپریای سونی در جام بود.

مجری: خب با همه این‌ها بالاخره هرچه که باشد اکسپریا ایکس یک محصول میان‌رده است و نباید توقع چندان از آن داشت.

استفان: میان‌رده؟! شما با چه رویی به محصولی که یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان قیمت دارد، می‌گویید: میان‌رده! من واقعا متوجه نمی‌شوم که تعریف شما از میان‌رده بودن چیست؟! به‌طور کلی به محصولی که نه آنقدر قدرتمند است که بتواند پرچم کمپانی را به دست بگیرد و نه آنقدر ضعیف که نتواند یک بازی ساده را اجرا کند، لقب میان‌رده را می‌دهند. اما این وسط همه یک ویژگی مهم با نام قیمت را نیز نادیده می‌گیرند. هیچ‌کدام از محصولاتی که خود را به عنوان یک میان‌رده معرفی کرده‌اند، حتی در لحظه ورود به بازار نیز چنین قیمتی را نداشته‌اند؛ بنابراین شاید نتوانیم لقب پرچمداری را به اکسپریا ایکس بدهیم اما بدون شک این مدل یک میان‌رده هم نیست. شاید بالاخره سونی دست به یک حرکت ویژه زده و محصولی را در رده بی‌مصرف‌ها عرضه کرده است. در این رده محصولاتی قرار می‌گیرند که به قول هواداران، میان‌رده هستند اما قیمت‌شان از پرچمداران نیز بیشتر است. حتی شما اگر طرفدار پر و پا قرص سونی هم که باشید با پرداخت یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان می‌توانید Z5 پریمیوم را با خود به خانه ببرید. در نتیجه عملا شاید خود عوامل سازنده اکسپریا ایکس هم علاقه‌ای به خریدش نداشته باشند.

مجری: بی‌مصرف‌ها را خوب آمدید! حالا با همه این‌ها به نظر شما چرا اکسپریا ایکس پرفورمنس در این رقابت‌ها نبود؟!

استفان: این را دیگر باید از خود سونی بپرسید! به شخصه با سیاست‌های این کمپانی هیچ‌وقت نتوانسته‌ام ارتباط برقرار کنم. طراحی محصولاتش همیشه شبیه به هم است و ویژگی‌ خاصی هم ندارد که به آن بنازیم. تنها ضد آب بودن بود که حالا در محصولات سایر کمپانی‌ها نیز شاهدش هستیم و دیگر خود سونی هم که علاقه‌ای به آن ندارد (چون اکسپریا ایکس ضدآب نیست). حرکات بدون توپی نیز از این کمپانی سر زده به عنوان مثال تبلت اکسپریا Z2 با آن اندازه بزرگش به اینفرارد مجهز بود، قابلیتی که بسیار کاربردی است اما هیچکدام از اسمارت فون‌های شاخص این کمپانی چنین ویژگی‌ را در خود نداشتند و هزار و یک حرکت عجیب و غریب دیگر که می‌توان در رابطه با هر کدام ساعت‌ها بحث کرد. این اواخر هم که این حرکات بی‌ثمر و پاس دادن‌های میانه میدان به اوج خودش رسید و اکسپریا ایکس پرفورمنس که از سخت‌افزار قدرتمندی بهره می‌برد و به عقیده بسیاری از افراد پرچمدارتر از اکسپریا ایکس بود به صورت رسمی وارد کشور شما نشد و به‌جای ایشان بازیکنی با نام اکسپریا ایکس با سخت‌افزار و امکانات معمولی و با قیمت یک پرچمدار به تمام معنا راهی بازار شد. وقتی هم که محصولی در کشورتان نیست، پس طبیعی است که جایی هم در مسابقه نداشته باشد.

مجری: مرسی جناب جیکوفسکی! تحلیل بی‌طرفانه و واقعا بجایی بود. در پایان اگر صحبتی دارید خوش‌حال می‌شویم که بشنویم؟!

استفان: در پایان باید بگوییم که اگر سونی طراحی‌اش را تغییر دهد، چهار تا ویژگی خاص و متفاوت در پرچمدارانش قرار دهد، نگاهی به دوربین محصولاتش داشته باشد و در نهایت بتواند یک روند منظم و قابل قبول را در پیش گیرد، شک نکنید که یکی از مدعیان قهرمانی آی‌تی‌رسان کاپ ۲۰۱۷ است و دیگر این شکست تلخ و آبروریزی در جام امسال را شاهد نخواهیم بود. از اینکه مرا برای این برنامه دعوت کردید کمال تشکر را دارم.

نوشته نود آی‌تی: چرا نمایندگان سونی در آی‌تی‌رسان کاپ موفق نبودند؟! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه سونی اکسپریا Z5 پریمیوم با ایسوس ذنفون زوم: دیدار تشریفاتی!

مقایسه سونی اکسپریا Z5 پریمیوم با ایسوس ذنفون زوم: دیدار تشریفاتی!

با آخرین مسابقه مرحله گروهی آی‌تی‌رسان کاپ در خدمت شما دوستان هستیم. تقریبا نتایج همه بازی‌ها مشخص شده و تیم‌های صعود کرده به دور بعد نیز مشخص شده‌اند!

این بازی که کمی بوی تشریفاتی بودن می‌دهد، از گروه D و بین دو اسمارت فون سونی اکسپریا Z5 پریمیوم و ایسوس ذنفون زوم برگزار می‌شود. محصولاتی که هر کدام برای خود حرف‌هایی دارند. لازم به ذکر است که هر دو محصول نامبرده در بازی اول از رقبای قدرتمند خود شکست خورده‌اند و تقریبا شانسی برای صعود به مرحله حذفی ندارند. بگذارید تا سریع‌تر این بازی نیمه تشرفاتی را برگزار کنیم!


 ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

خب طبق روال همیشگی بازی با طراحی و ظاهر این دو محصول آغاز شده و هر دو تیم در نیمه زمین خود جهت این امر مستقر شده‌اند.

اما بازهم سونی و بازهم طراحی! واقعا نمی‌دانم از کجا شروع کنم. در بازی گذشته که هواداران متعصب سونی از خجالت گزارشگر بازی و داور به ناحق در آمدند؛ اما چه کنیم، رسالت ما این است که واقعیت‌ها بیان شود.

سونی با ابعاد ۱۵۴.۴ در ۷۵.۸ و ضخامت ۷.۸ میلی‌متر طراحی و تولید شده است. اندازه‌ای که شاید برای این اسمارت فون ۵.۵ اینچی کمی بزرگ به نظر برسد. اگر بخواهیم از طراحی سونی بگوییم بازهم ممکن است سیل انتقادات به سمت ما گسیل شود!

اما خب، این محصول از لحاظ کلی و طراحی رسما هیچ تفاوت شگرفی با سایر اعضای خانواده Z نداشته و تنها عدد ۵ به انتهای آن اضافه شده است. در قسمت بالای پنل جلویی و مشکی رنگ آن دوربین، سنسورها و سوراخ مربوط به اسپیکر وجود دارد. در قسمت پایین نیز، حاشیه‌ای بزرگ وجود دارد که در آنجا نیز سوراخ‌های اسپیکر برای تولید صدای استریو جا خوش کرده‌اند.

سمت راست این محصول با اصالت شرقی، میزبان دکمه پاور، دکمه ولوم و نهایتا یک دکمه شاتر است. سمت چپ نیز محل قرارگیری سیم‌کارت و رم میکرو اس‌دی است.

اما قاب پشتی این عضو گران قیمت خانواده سونی Z5 بازهم از شیشه است. شیشه‌ای مهربان که با تمام وجود میزبان آثار هنری ثبت شده توسط انگشتان شماست. البته بر روی این قاب در قسمت بالا دوربین و یک فلش LED هم مشاهده می‌شود. قسمت بالایی میزبان جک ۳.۵ میلی‌متری بوده و قسمت پایینی هم محل حضور پورت میکرو USB و محل قرار گیری بند گوشی است!

اما به آن سوی میدان می‌رویم تا حریف سونی را بشناسیم. ذنفون زوم عضو جدیدی از خاندان ایسوس است. این اسمارت فون با ابعاد ۱۵۸.۹ در ۷۸.۸ و ضخامت ۱۲ میلی‌متر روانه بازار شده است. این اسمارت فون نه چندان مطرح، از تمامی ابعاد از رقیب خود یعنی سونی بزرگ‌تر است و دارای ضخامت بالای ۱۲ میلی‌متر است که خوب بی‌ارتباط با حضور دوربین قدرتمندش هم نیست.

بر روی پنل جلویی همانند همیشه در قسمت بالا لنز دوربین دوم و سنسورهای حضور دارند و قسمت پایین نیز مزین به دکمه‌های سخت‌افزاری ایسوس است که البته این روزها بر روی کمتر محصول پرچمداری در بازار دیده می‌شود. این اسمارت فون از حاشیه‌های زیادی در قسمت بالا و پایین نمایشگر بهره برده اما دو سمت نمایشگر این حاشیه‌ها بسیار کم و مناسب است.

بر روی قسمت راست این گوشی دکمه‌های پاور و ولوم در قسمت بالا و دکمه شاتر و فیلم برداری نیز در پایین دیده می‌شود. به قاب پشتی ایسوس زوم مراجعه می‌کنیم! اولین موضوعی که به شدت جلب توجه می‌کند، طراحی عجیب قسمت دوربین است. فضای گرد و بسیار بزرگ که نمی‌دانم چه دلیلی دارد. البته جنس این قاب از چرم است که حس خوبی را به شما منتقل می‌کند.

کمی پایین‌تر هم سوراخ‌های تک اسپیکر ذنفون زوم مشخص است. در قسمت بالایی تنها جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون حضور داشته و قسمت پایین نیز میزبان پورت میکرو USB و محل قرارگیری بند مخصوص گوشی است.

به طور کل باید گفت سونی اکسپریا Z5 پریمیوم که از طراحی خاصی بهره نمی‌برد، در مقابل این محصول و از لحاظ طراحی پیروز خواهد شد.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

Z5 پریمیوم یک محصول فلزی و شیشه‌ای است و با توجه به طراحی‌اش، از وزن ۱۸۰ گرمی برخوردار است. کیفیت ساخت این محصول شرقی بالا بوده و نمی‌توان به آن ایرادی گرفت. البته سونی با دریافت گواهینامه IP68 نشان داده که محصولی با کیفیت را روانه بازارهای جهانی ساخته و هوادارانش را حداقل در این حوزه راضی نگه داشته است.

در مقابل ایسوس ذنفون زوم هم از یک شاسی فلزی بهره می‌برد، همین باعث شده است که وزن آن به ۱۸۵ گرم برسد که از رقیبش ۵ گرم بیشتر است. محصولات ایسوس نیز معمولا از کیفیت ساخت بالایی برخوردارند و نمی‌توان از آن‌ها ایراد خاصی گرفت. اما این مدل واقعا نچسب است و اصلا به دل نمی‌نشیند.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

می‌رسیم به قسمت جذاب نمایشگر که برای هواداران سونی می‌تواند جذاب‌ترین بخش اسمارت فون مورد علاقه‌شان باشد! سونی، Z5 پریمیوم را با یک نمایشگر ۵.۵ اینچی از نوع IPS و با وضوح عجیب ۲۱۶۰ در ۳۸۴۰ پیکسل روانه بازار کرده است. طبیعی است که چگالی پیکسلی این چنین نمایشگری عددی همچون ۸۰۶ پیکسل در هر اینچ شود. البته اگر کسی بتواند آن‌ها را تشخیص دهد.

نسبت نمایشگر به بدنه در این محصول برابر ۷۰.۴ درصد است. سونی برای محافظت این نمایشگر به سراغ دو فناوری خاص رفته است. بهره گیری از Scratch-resistant Glass و oleophobic coating کمک می‌کنند تا این نمایشگر از اثرانگشت و خط و خش محفوظ بماند.

بهره گیری از موتور X-Reality و همچنین فناوری Triluminos باعث شده است تا رنگ‌ها در این نمایشگر به بهترین حالت ممکن نمایش داده شده و بسیار سرزنده و شاداب باشند. نمایشگر سونی شاید یکی از برترین نمایشگرهایی باشد که تاکنون بر روی یک اسمارت فون قرار گرفته است. البته همچنان معتقدم سونی تنها دار و ندارش همین نمایشگر بوده که بر روی Z5 پریمیوم قرار داده است.

در مقابل ایسوس ذنفون زوم شرایط خیلی بدی ندارد. انتخاب یک نمایشگر ۵.۵ اینچی IPS با وضوح Full HD و چگالی پیکسلی ۴۰۰ پیکسل در هر اینچ، حرکتی منطقی از جانب ایسوس به حساب می‌آید. درست است که اعداد بیان شده حتی به اعداد و ارقام سونی نزدیک هم نمی‌شوند، اما باید در عمل این موضوع را اثبات کرد.

ایسوس برای محافظت از این نمایشگر گوریلا گلس ۴ را برگزیده است که انتخاب خوب و هوشمندانه‌ای است. با اینکه از فناوری خاصی در ترکیب رنگ‌ها و … در ایسوس استفاده نشده است، اما باید پذیرفت که نمایشگر عنوان شده کیفیت خوبی داشته و رنگ‌ها به اندازه کافی طبیعی هستند.

عملکرد هردو نمایشگر زیر نور آفتاب به لطف روشنایی خوب، مناسب ارزیابی شد.

این شرایط نشان می‌دهد که همیشه برای راضی نگه داشتن کاربر، نیاز نیست ۴ برابر یک رویداد عادی هزینه کرد.

بگذارید تا دو نمایشگر را کمی با هم مقایسه کنیم (در سمت راست محصول سونی و در سمت چپ ذنفون زوم ایسوس قرار گرفته‌ است):


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

به دقیقه ۳۰ بازی رسیدیم، پرچم‌دار سونی در این دقایق برتر نشان داده و سعی دارد تا حداقل این بازی تشریفاتی را با نتیجه بهتری به پایان برساند. اکسپریا Z5 پریمیوم با اندروید ۵.۱.۱ عرضه شده که به گفته سونی به اندروید ۶.۰ نیز ارتقا پیدا خواهد کرد.

رابط کاربری سونی، ظاهر بسیار ساده‌ای داشته و اگر پیش از این با گوشی‌های سری نکسوس یا اندروید خام کار کرده باشید، قطعا شباهت‌های زیادی را بین این دو خواهید دید. در واقع سونی برای غنی کردن این رابط کاربری آن‌چنان تلاشی نکرده و بر خلاف ال‌جی و سامسونگ، نرم افزارش هیچ جذابیت خاصی ندارد.

در سوی مقابل ایسوس ذنفون زوم نیز با اندروید ۵.۰ عرضه شده و البته به یک نسخه بالاتر یعنی ورژن ۶.۰ نیز ارتقا پیدا خواهد کرد. ایسوس نیز در حوزه رابط کاربری آن‌چنان خلاق نبوده و سعی کرده تا خیلی اندروید خام را تغییر ندهد.

البته مهم‌ترین تفاوت این دو گوشی میزان برنامه‌هایی است که به صورت پیش فرض بر روی آن‌ها وجود دارد. ایسوس با حدود ۱۰ الی ۱۵ برنامه پیش‌فرض عرضه می‌شود. متأسفانه بیش از نیمی از این نرم افزارها حتی قابلیت حذف نیز ندارند و کاربر باید آن‌ها را تحمل کند. این موضوع خود باعث اشغال بیش از حد رم نیز می‌شود که اصلا برای کاربر جذابیتی ندارد.

به طور کلی هر دو محصول در حوزه رابط کاربری آن‌چنان قوی عملکرد نکرده و سطح هر دو را می‌توان متوسط ارزیابی کرد.

Asus Zenfone Zoom

Sony Z5 Premium


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

نیمه دوم را با چالش سخت افزار آغاز می‌کنیم، هر دو تیم سعی کرده‌اند تا با قدرت بالایی در این دوره از مسابقات ظاهر شوند. اکصپریا Z5 پریمیوم را حتما با چیپست ارزشمند و گرما بخشش می‌شناسید. اسنپدراگون ۸۱۰ از ۴ هسته Cortex-A53 با فرکانس ۱.۵ گیگاهرتز و ۴ هسته Cortex-A72 با فرکانس ۲.۵ گیگاهرتز بهره برده است. رابط گرافیکی این چیپست Aderno 430 بوده و رم آن نیز ۳ گیگابایت است. حافظه داخلی ۳۲ گیگابایتی Z5 پریمیوم نیز به راحتی با رم میکرو اس‌دی تا ۲۵۶ گیگابایت افزایش پیدا می‌کند.

این چیپست که خود به تنهایی می‌تواند گرما بخش خانه‌های شما باشد، توسط سونی با بهره‌گیری از سیستم خنک کننده ویژه‌ای مهار شده است. استفاده از خمیر سیلیکون در کنار لوله‌های انتقال حرارت موسوم به HeatPipe کمک کرده است که این محصول بیش از این داغ نشده و تنها برای گرمای یک اتاق کافی باشد!

اما در مقابل ایسوس ذنفون زوم با چیپست‌های اینتل به مقابله برخواسته است. قلب تپنده ایسوس ذنفون زوم پردازنده قدرتمند اینتل یعنی Intel Atom Z3590 است. چیپستی ۴ هسته‌ای با فرکانس ۲.۵ گیگاهرتز و رابط گرافیکی PowerVR G6430 که در کنار ۴ گیگابایت رم کمی سریع‌تر از رقیب روبه‌رویش عمل می‌کند.

حافظه داخلی پیش فرض ایسوس بر خلاف سونی، با ظرفیت‌های ۳۲، ۶۴ و ۱۲۸ گیگابایتی در دسترس است. ایسوس بر خلاف رقیب گرمش، آن‌چنان در هنگام فعالیت‌های سنگین گرم نمی‌شود.

هر دو محصول در هنگام اجرای بازی‌ها نقصی نداشته و عملکردهای درخواستی سنگین را نیز بدون تاخیر و لگ اجرا می‌کنند. با هم نگاهی به بنچمارک‌های ثبت شده این دو محصول می‌اندازیم تا ببینم در عمل این دو چیپست چه می‌گویند:

در گام نخست AnTuTu نشان داد که دود از کنده بلند می‌شود!

در ادامه می‌توانید ویدیو مربوط به تست بوت شدن این دو مدل را ببینید و با هم مقایسه کنید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

ایسوس ذن‌فون زوم از نامش پیداست که با قابلیت ویژه‌ای در حوزه دوربین عرضه شده است. در مقابل سونی نیز دوربین‌های معروفی دارد و همین دو موضوع می‌تواند نبرد جالبی را در این قسمت رقم بزند.

از سونی شروع می‌کنیم، اسمارت فونی که با یک دوربین ۲۳ مگاپیکسلی عرضه شده است. اندازه سنسور این محصول ۱/۲.۳ اینچ بوده و از دیافراگم f/2.0 برخوردار است. از امکانات این دوربین می‌توان به سیستم فوکوس هیبریدی و سریع، HDR، عکس برداری پانوراما و … اشاره کرد.

این دوربین در قسمت فیلم‌برداری می‌تواند با وضوح فوق‌العاده ۲۱۶۰p و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم برداری کند. اگر تلویزیونی برای پخش این وضوح پیدا کنید حتما از کیفیت آن متعجب خواهید شد. البته دوربین ۲۳ مگاپیکسلی سونی می‌تواند با وضوح فول اچ‌دی و سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه نیز فیلم برداری کند. اگر به فیلم برداری با سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه نیاز پیدا کردید هم می‌توانید با وضوح HD این عمل جذاب را امتحان کنید.

نرم افزار در نظر گرفته شده برای قسمت دوربین نیز جذابیت‌های خاص زیادی دارد. بهره گیری از افکت‌های فراوان و حالت‌های خاص در عکس برداری و حتی فیلم برداری، می‌تواند تجربه جذاب و جدیدی را برای شما فراهم کند.

اما دوربین دوم سونی چگونه عمل می‌کند. سونی برای ثبت تصاویر سلفی شما از یک لنز ۵.۱ مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.4 بهره برده که در کنار ثبت تصاویر مناسب می‌تواند با وضوح ۱۰۸۰p نیز فیلم برداری کند.

اما ایسوس ذنفون زوم نیز خودش را برای چالش آماده کرده است. این کمپانی محصول ویژه‌اش را با یک دوربین ۱۳ مگاپیکسلی عرضه کرده است. این دوربین از لنز ۸۸-۲۴ میلی‌متری بهره برده و دیافراگمی برابر f/2.7 دارد. استفاده از فناوری فوکوس لیزری در کنار OIS و فلاش‌های دوگانه LED نشان از تمرکز ایسوس بر روی این قسمت دارد؛ اما در کنار همه این مسائل استفاده از زوم اپتیکالی ۳ برابر قابلیتی است که در کمتر دوربینی در حوزه اسمارت فون‌ها دیده شده است. این دوربین می‌تواند با وضوح ۱۰۸۰p و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم برداری کند.

لازم به ذکر است که این دوربین در حوزه نرم افزاری نیز قابلیت‌های جذاب و خوبی دارد که حتما لذت عکس برداری و فیلم برداری را برای شما به ارمغان می‌آورد. دوربین دوم در نظر گرفته شده از سوی ایسوس ۵.۰ مگاپیکسلی همراه با دیافراگم f/2.0 است.

بگذارید تا به تصاویر ثبت شده هم نگاهی بیاندازیم:

Asus Zenfone Zoom

Sony Z5 Premium

Asus Zenfone zoom

Sony Z5 Premium

Asus zenfone zoom

Sony Z5 Premium

Asus Zenfone Zoom

Sony Z5 Premium


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

به دقیقه ۶۰ بازی رسیدیم و نوبت مرحله پخش چندرسانه‌ای‌ست. هر دو محصول از نمایشگرهایی ۵.۵ اینچی برخوردار هستند. سایزی که این روزها بسیار مناسب تلقی شده و مورد نیاز و دلخواه اکثر کاربران است.

اما در سایر قسمت‌ها تفاوت‌های زیادی مشاهده می‌شود. سونی با بهره‌گیری از اسپیکرهای قدرتمند استریو در پنل جلویی دستگاه یک سر و گردن از رقیبش جلو می‌افتد. در واقع ایسوس با تک اسپیکر پشت دستگاهش اصلا توان رقابت با سونی در این حوزه را ندارد.

در مورد وضوح نیز که خب مشخص است وضوح بالای ۴K سونی چند برابر وضوح Full HD ایسوس ارزش دارد! اما به طور کلی، هر دو محصول می‌توانند یار و همدم خوبی برای دیدن فیلم، انجام بازی یا حتی گوش دادن به موسیقی توسط اسپیکر یا هدفون باشند.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

این که یک محصول ۵.۵ اینچی با وضوح ۴K باید در قسمت باتری از چه ظرفیتی استفاده کند، هنوز مورد سوال است! سونی برای این محصولش از یک نمونه ۳۴۳۰ میلی آمپری غیر قابل تعویض بهره برده است. متأسفانه این محصول بر خلاف تبلیغ‌های سونی در توان بالای باتری محصولاتش، اصلا قدرتمند نبوده و نیست!

این باتری می‌تواند تا ۶ ساعت و ۵۰ دقیقه برای شما ویدیو پخش کند و به مدت نزدیک به ۹ ساعت در هنگام وبگردی کنار شما باشد. امتیاز این قسمت در نرم افزار AnTuTu کمی بیش از ۵ هزار شد که خود نشان از عملکرد آن دارد.

در سوی مقابل ایسوس با یک باتری ۳۰۰۰ هزار میلی آمپری غیر قابل تعویض حداقل روی کاغذ برتری خاصی نسبت به رقیبش ندارد؛ اما در عمل شرایط کمی فرق دارد. این محصول می‌تواند تا ۷ ساعت و ۱۵ دقیقه به پخش مداوم فیلم پرداخته و حدود ۶ ساعت و ۴۹ دقیقه نیز برای وبگردی کنار شما باشد. ثبت امتیاز ۵۲۷۰ در نرم افزار AnTuTU برتری کمی نسبت به رقیب را نشان می‌دهد.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

دقایق پایانی است و پیش از آنکه هر دو گوشی خاموش شوند باید اشاره‌ای هم به امکانات خاصشان بکنیم.

Z5 پریمیوم با دارا بودن گواهینامه IP68 توان ضد آب بودن خودش را به رخ رقیب می‌کشد و می‌گوید که می‌تواند تا ۳۰ دقیقه در عمق ۱ و نیم متری دوام بیاورد. وجود حسگر اثر انگشت در کنارهای دستگاه هم یکی دیگر از قابلیت‌های Z5 پریمیوم است. البته سونی با گفتن همین دیالوگ‌ها دیگر جانی در بدنش نمی‌ماند.

اما ایسوس که رسما در حال خواب است در این قسمت ابتدا به زوم اپتیکال ۳ برابری‌اش اشاره می‌کند! متأسفانه با گفتن همین یک کلمه ایسوس بر روی زمین آرام می‌گیرد!


وقت اضافه: قیمت

سونی که دیگر در گوشه‌ای نشسته و منتظر سوت پایان است، اصلا تحمل وقت اضافه را ندارد. این محصول که قیمتی برابر ۱ میلیون و هفتصد هزار تومان دارد، شاید خیلی برای حضور در جیب مشتریان مناسب نباشد! بنابراین باید تلاش کند تا کمی ارزان شود.

ایسوس نیز که توسط برانکارد در حال خروج از زمین است، اعلام می‌کند قیمتی برابر ۱ میلیون و ششصد هزار تومان دارد! خب قطعا پرداخت این هزینه برای خرید این چنین محصولی کمی غیر منطقی است.


موقعیت‌های خطرناک Z5 پریمیوم بر روی دروازه ایسوس ذنفون زوم:

  • ترکیب زیبای شیشه و فلز
  • قابلیت ضد آب و گرد و غبار
  • ثبت فیلم با وضوح بالا
  • نمایشگر با کیفیت
  • صدای استریو

موقعیت‌های خطرناک ایسوس ذنفون زوم بر روی دروازه Z5 پریمیوم:

  • زوم اپتیکال ۳ برابری
  • فوکوس لیزری دوربین و فلاش دو رنگ

به‌ نظر شما برنده مسابقه ایسوس ذن‌فون زوم و سونی اکسپریا Z5 پریمیوم کدام است؟!

نوشته مقایسه سونی اکسپریا Z5 پریمیوم با ایسوس ذنفون زوم: دیدار تشریفاتی! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه سامسونگ گلکسی S7 Edge با هواوی میت ۸: نبرد برنده‌ها!

مقایسه سامسونگ گلکسی S7 Edge با هواوی میت ۸: نبرد برنده‌ها!

با بخش دیگری از مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ همراه شما دوستان و همراهان عزیز هستیم. تا به امروز شاهد رقابت تعداد زیادی از برترین گوشی‌های موجود در گروه‌های مختلف بودیم که با رای شما انتخاب می‌شدند و به مرحله بالا راه پیدا می‌کردند. امروز هم رقابت بین دو بازیکن پیروز با امتیاز برابر صورت می‌گیرد. هر دو گوشی واقعا قدرتمند هستند و این دلیلی است که این مسابقه را هیجانی‌تر از همیشه می‌کند. در این بازی محصول شرکت هواوی، میت ۸ و محصول شرکت سامسونگ، S7 Edge به مصاف یک‌دیگر می‌روند. تاکنون گلکسی S7 Edge و میت ۸ هرکدام ۶ امتیاز بدست آورده‌اند و در این بازی سرنوشت ساز به دنبال بدست آوردن امتیازات بیشتری هستند. همراه ما با رقابت هیجانی این دو بازیکن باشید.


۱۰دقیقه ابتدایی: طراحی
در این ده دقیقه ابتدایی دو بازیکن آمده‌اند تا با ظاهرشان دل تماشاچیان را بربایند. پس با سوت آغاز مسابقه مقابل هم قرار گرفتند تا نبردی هیجانی داشته باشند.


بخش جلویی هر دو گوشی از شیشه تشکیل شده است و از بالا تا پایین گوشی را پوشانده. اسپیکر، دوربین سلفی و حسگرها چیزهایی است که در قسمت بالایی این دو غول قدرتمند دیده می‌شود. البته نام برند کمپانی‌ سازنده در گلکسی، قسمت بالای گوشی و در میت ۸ بخش پایینی قرار گرفته‌ است. قسمتی که سامسونگ S7 Edge را از هواوی میت ۸ کاملا متمایز می‌کند لبه‌های خمیده صفحه نمایش است که تا میانه دو لبه گوشی ادامه پیدا کرده است. از طرفی صفحه نمایش در هواوی میت ۸ به طور فوق‌العاده‌ای بدون حاشیه طراحی شده است که چشم‌اندازی زیبا به کاربر ارایه می‌دهد. طبق تصمیم هواوی، هیچ‌گونه کلید خارجی و لمسی در بخش جلویی گوشی قرار نگرفته‌ است اما در مقابل سامسونگ دکمه Home را به صورت خارجی در بین دو دکمه لمسی Back و مدیریت برنامه قرار داده است. البته باید ذکر کنم این دکمه Home نقش حسگر اثر انگشت را هم بازی می‌کند.

به لبه‌های کناری این دو گوشی می‌رسیم. جایی که معمولا محل قرارگیری دکمه‌ها هستند. همه دکمه‌های موجود در هواوی میت ۸ بر روی لبه سمت راست گوشی قرار گرفته‌اند. این در حالی است که سامسونگ تنها از کلید پاور بر روی بخش راستی دستگاه استفاده کرده و کلید کنترل صدا را به لبه سمت چپ آن انتقال داده است. پورت USB، ورودی هدفون و اسپیکر بخش‌هایی هستند که در لبه پایینی نماینده سامسونگ دیده می‌شوند. اما هواوی در این قسمت فقط پورت USB و اسپیکر را قرار داده است و ورودی هدفون را به بخش بالایی منتقل کرده است. یک فریم فلزی با رنگی روشن‌تر دورتادور هر دو گوشی کشیده شده است که زیبایی لبه‌ها را دو چندان می‌کند.

به بخش پشتی می‌رسیم. جایی که هر دو گوشی با زبان طراحی خاص خودشان حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. بخش پشتی نماینده هواوی از لنز دوربین بیرون زده از قاب، فلاش ۲ رنگ، حسگر اثر انگشت و لوگو شرکت هواوی تشکیل شده است. همین بخش در سامسونگ از یک لنز بیرون زده از قاب، فلاش LED تک رنگ، سنسورهای ضربان قلب و نام برند سامسونگ درست شده است.

نظر کارشناسی داور: با کنار هم قرار دادن هر دو گوشی متوجه می‌شوید که هردو بهترین معیارها از نظر زیبایی را دارند. لبه‌هایی خمیده با بدنه‌ای از جنس شیشه در برابر بدنه‌ای از جنس فلز و صفحه نمایشی با کمترین حاشیه قرار دارد. دیگر چه می‌خواهید؟!
واقعا هر دو گوشی زیبا هستند و با دیدن‌شان از نزدیک عاشق‌شان می‌شوید. لبه‌های هر دو گوشی گرد طراحی شده و در هردو گوشی انحنای اندکی نیز در بخش پشتی دیده می‌شود که این زیبایی را دوچندان می‌کند. انتخاب بین این دو گوشی از نظر بهتر بودن در طراحی واقعا سخت است و تنها سلیقه می‌تواند در این قسمت به تصمیم‌گیری شما کمک می‌کند.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت
در این دقیقه از رقابت هر دو دستگاه در مقابل هم قرار گرفته‌اند تا قامت و کیفیت ساخت‌شان را به رخ یک‌دیگر بکشند.


نماینده هواوی به لطف داشتن صفحه نمایش ۶ اینچی از طول و عرض بیشتری به نسبت گلکسی با ۵.۵ اینچ صفحه نمایش برخوردار است. ابعاد میت ۸ به ترتیب ۱۵۷.۱ میلی‌متر طول، ۸۰.۶ میلی‌متر عرض و ۷.۹ میلی‌متر ضخامت در مقابل نماینده سامسونگ با ۱۵۰.۹ میلی‌متر طول، ۷۲.۶ میلی‌متر عرض و ۷.۷ میلی‌متر ضخامت قرار می‌گیرد.
جنس بدنه هردو گوشی کاملا از هم متمایز بوده و هر کدام از متریال خاصی در این قسمت بهره برده‌اند. شیشه استفاده شده در گلکسی جنس فوق‌العاده‌ای دارد و سامسونگ تمام سعی‌اش را در مستحکم ساختن بدنه انجام داده است. در مقابل نماینده هواوی در این بازی با استفاده کردن از فلز در بدنه دستگاه و تراش زیبای آن مجالی برای کوچکترین سخن به ما نمی‌دهد. کیفیت فلز استفاده شده در میت ۸ بی‌نهایت بالا بوده و از استحکام کافی نیز بهره‌مند است. همچنین وزن هر دو دستگاه چیزی معادل ۱۵۷ گرم است.
نظر کارشناسی داور: تجربه کاری با هر دو دستگاه بسیار دلنشین است اما کار کردن با صفحه نمایش ۶ اینچی میت ۸ توسط یک دست امکان پذیر نیست و همچنین کمی مشکل در جای‌گیری آن در دست خواهید داشت. همچنین جنس بدنه طوری است که احساس سر خردن از دست در آن حس‌ می‌گردد. بدنه شیشه‌ای S7 Edge حالتی است که اثر انگشت را به راحتی جذب می‌کند و شاید موضوع خوبی نباشد. همچنین با وجود این‌که ابعاد میت از گلکسی بیشتر بوده اما هر دو وزن یکسانی دارند. انتخاب این بخش را کاملا به خودتان می‌سپاریم چراکه از نظر طراحی و ساخت هر دو بی‌نظیر هستند.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش
اکنون وقت آن رسیده که این دو گوشی با نشان دادن کیفیت خود در قسمت صفحه نمایش، برگ برنده را بدست آورند. تا به اینجای کار هر دو بازیکن عالی عمل کرده‌اند و پا به پای هم در دو بخش قبل پیش آمده‌اند.


سامسونگ بر روی این نسل از گلکسی مانند نسل‌های پیشین از پنل رنگارنگ Super AMOLED استفاده کرده است. رزولوشن تصویری بر روی S7 Edge چیزی معادل ۲۵۶۰ در ۱۴۴۰ پیکسل است که این‌ها داخل ۵.۵ اینچ صفحه نمایش آن‌هم با لبه‌هایی خمیده جای گرفته‌اند.
در مقابل شرکت هواوی بر روی این نسل از میت از یک صفحه نمایش ۶ اینچی با پنل IPS-NEO LCD و رزولوشن فول‌اچ‌دی استفاده کرده است. همچنین فناوری گوریلا گلس ۴ هم وظیفه محافظتی بخش‌های شیشه‌ای در هر دو گوشی را بر عهده دارد.
نسبت صفحه نمایش به بدنه در نماینده سامسونگ چیزی معادل ۷۶.۱ درصد است که این میزان مقابل ۷۸ درصد نماینده هواوی قرار می‌گیرد. تراکم پیکسلی S7 Edge با توجه به اندازه صفحه نمایش کوچک‌تر و رزولوشنی بالاتر، بیشتر از میت ۸ بوده و میزان آن ۵۳۴ پیکسل در هر اینچ است. اما میت ۸ با صفحه ۶ اینچی و رزولوشن ۱۰۸۰، تراکم ۳۶۸ پیکسل در هر اینچ را ارایه می‌دهد. همچنین در بخش نر‌م‌افزاری صفحه نمایش هر دو گوشی، تنظیمات مختلفی بری شخصی سازی موجود است. مشخصات کلی هر دو صفحه نمایش بسیار خوب بوده اما باید عملکرد هریک را در واقعیت مشاهده کرد.
در تصاویر پایین می‌توانید مقایسه‌ای از صفحه نمایش این دو گوشی داشته باشید. سمت راست نماینده هواوی و سمت چپ نماینده سامسونگ قرار دارد.

رنگ‌ها در میت کمی گرم‌تر از گلکسی نمایش داده می‌شوند و شاهد کمی اغراق در نمایش رنگ‌ها در این نماینده از هواوی هستیم. در مقابل گلکسی رنگ‌هایی نزدیک‌تر به واقعیت را نمایش می‌دهد. عمق رنگ سفید در هواوی و عمق رنگ مشکی در گلکسی به لطف پنل‌های استفاده شده در بهترین شکل ممکن نمایش داده می‌شوند. در بحث زاویه دید گلکسی از میت بهتر عمل می‌کند و با تغییر رنگ کم‌تری به نسبت میت مواجه می‌شوید.
نظر کارشناسی داور: با این‌که توقع داشتم رنگ‌ها در گلکسی اغراق بیشتری داشته باشند اما این طور نبود. میت کمی رنگ‌ها را مایل به زرد نشان می‌دهد. دقت کنید رنگ‌های نمایش داده شده در هردو آن‌چنان واقعی نیستند اما مقایسه‌شان باهم نشان می‌دهد که رنگ‌های نشان داده شده در گلکسی واقعی‌تر هستند. عملکرد هر دو در زوایای دید مختلف مناسب است اما S7 Edge عملکرد بهتری را در این بخش از خود نشان داد. همچنین صفحه نمایش انحنادار گلکسی S7 Edge بسیار زیبا طراحی شده و شما را قادر می‌سازد تا با آسان‌ترین شکل ممکن به برنامه‌های مورد علاقه‌‌تان دسترسی داشته باشید. در تصویر زیر می‌توانید عملکرد این دو گوشی را زیر نور آفتاب مشاهده کنید.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار
در این بخش هریک از این گوشی‌ها با قابلیت‌های متعدد نرم‌افزاری‌شان می‌خواهند هم تماشاچیان و هم داور را راضی کنند.
سامسونگ با جدیدترین نسخه از TouchWiz وارد میدان می‌شود. رابطی که دستخوش تغییرات مناسبی به نسبت نسل‌های پیشینش شده است. رابط کاربری استفاده شده بر روی گلکسی S7 Edge رابطی گرافیکی و پر از افکت‌های مختلف است. با هیچ‌گونه لگ و کندی در حین کار کردن با این رابط کاربری مواجه نخواهید شد. همچنین همه چیز در عین حرفه‌ای بودن به سادگی در دسترس است.

در مقابل هواوی با رابط کاربری Emotion آن‌هم با نسخه ۴ وارد میدان می‌شود. این رابط استفاده شده بر روی میت ۸ بسیار زیبا بوده و همانند آن‌چه در سامسونگ دیدیم گرافیکی و پر از افکت‌های مختلف است. هواوی طبق رسم همیشگی از منوی مخصوص اپلیکیشن‌ها استفاده نکرده و همه چیز را در صفحه اصلی قرار داده است. رابط هواوی هم ساده و در عین حال حرفه‌ای بوده و هیچ لگ و کندی ندارد.


نظر کارشناسی داور: هر دو رابط واقعا زیبا هستند و تنها سلیقه است که در این بخش پا به میدان می‌گذارد. هر دو از بالاترین سرعت در محیط UI برخوردار هستند و همچنین امکانات مختلفی را برای کاربر در دسترس قرار می‌دهند. امکاناتی مانند فراهم کردن شرایط برای کار کردن با یک دست توسط میت و میانبر‌های نرم‌افزاری در قسمت لبه‌های خمیده بر روی گلکسی موجود است.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار
قلب بازیکنان بخشی‌ است که مسولیت مهمی را در این رقابت بر عهده دارد. هر کدام می‌گویند که در زمینه پردازشی بهترین هستند. اما در واقعیت این موضوع به چه صورت است؟!
چیپست‌‌های قرار گرفته بر روی هر دو گوشی توسط کمپانی هرکدام به صورت اختصاصی ساخته و تولید شده است. HiSilicon Kirin چیپست به‌کار رفته بر روی محصول هواوی و Exynos چیپست قرار گرفته بر روی S7 Edge است. البته سامسونگ مدل Snapdragon هم برای این سری از گلکسی تولید کرده است، اما مدل در دسترس ما نسخه Exynos بود.
گلکسی S7 Edge از یک پردازنده ۸ هسته‌ای که ۴ هسته با سرعت ۲.۳ گیگاهرتز و ۴ هسته دیگر با ۱.۶ گیگاهرتز پردازش را انجام می‌دهند، تشکیل شده است. مسولیت بخش گرافیکی این دستگاه به عهده Mali-T880 MP12 است. همچنین حافظه رم ۴ گیگابایتی مسولیت مدیریت برنامه‌ها را در گلکسی بر عهده دارد.
در مقابل میت ۸ با پردازنده‌ای ۸ هسته‌ای وارد میدان شده که ۴ هسته آن با سرعت‌ ۲.۳ گیگاهرتز و ۴تای دیگر با ۱.۸ گیگاهرتز کار پردازشی را انجام می‌دهند. پردازش گرافیکی این نماینده هواوی توسط Mali-T880 MP4 انجام می‌گیرد. هواوی میت ۸ در دو مدل با حافظه رم‌های ۳ و ۴ گیگابایتی تولید و به بازار عرضه شده است. مدلی که ما در اختیار داشتیم، دارای ۳ گیگابایت رم بود. هر دو دستگاه بسیار قدرتمند هستند و با نهایت توانمندی کار پردازشی را به انجام می‌رسانند.
در تصویر زیر می‌توانید نتایجی که در بنچمارک‌ها توسط این دو گوشی بدست آمده است را مشاهده کنید.

نظر کارشناسی داور: همان طور که مشاهده کردید اعداد بدست آمده بنچمارک برای گلکسی بیشتر از میت بوده اما این موضوع به معنای کند بودن میت در پردازش نیست. هر دو دستگاه با قدرت هرچه تمام مسولیت پردازشی‌شان را انجام می‌دهند. مدتی که با این دو گوشی کار کردم سنگین‌‌ترین بازی‌ها و برنامه‌ها بدون کوچک‌ترین مشکلی بر روی هر دو اجرا شد و واقعا تفاوت آن‌چنانی بین‌شان مشاهده نشد. هر دو گوشی توانایی ساپورت کارت حافظه میکرو اس‌دی را هم دارند و دیگر مشکلی با ذخیره داده‌ها نخواهید داشت. متاسفانه در هیچ یک از نسل جدید پورت USB تایپ C پشتیبانی نمی‌شود. در ویدیو زیر می‌توانید مقایسه‌ای از سرعت این دو گوشی در باز کردن برنامه‌ها و مدیریت رم داشته باشید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین
در این بخش تیزبینی هر کدام از این بازیکن‌هاست که می‌تواند عامل برنده شدن هر یک در این قسمت گردد.


در ابتدا نگاهی به مشخصات اصلی هریک بر روی کاغذ می‌اندازیم. دوربین نماینده سامسونگ یعنی S7 Edge از رزولوشن ۱۲ مگاپیکسل با گشادگی دریچه دیافراگم f/1.7 برخودار است. این مقدار از دیافراگم کمک به‌سزایی در جذب نور محیط‌های تاریک می‌کند. همچنین یک فلاش تک رنگ LED کنار این دوربین موجود است. دوربین جلویی استفاده شده بر روی این دستگاه ۵ مگاپیکسل رزولوشن دارد. سامسونگ از همان دریچه دیافراگمی که بر روی دوربین پشتی استفاده کرده بر روی دوربین جلویی هم بهره برده است که امری واقعا عالی است.
در مقابل، میت ۸ با دوربین ۱۶ مگاپیکسلی و گشادگی دریچه دیافراگم f/2.0 قرار دارد. در کنار لنز این دوربین یک فلاش دو رنگ نیز قرار گرفته است. دوربین جلویی این نماینده هواوی ۵ مگاپیکسل رزولوشن با دیافراگم f/1.7 دارد. همچنین هر دو گوشی داری لرزش‌گیر اپتیکال نیز هستند که در عکس‌برداری و فیلمبرداری در شرایط سخت به کمک شما می‌آید. فیلمبرداری در میت ۸ تنها به صورت فول‌اچ‌دی در ۶۰ فریم بر ثانیه انجام می‌گیرد اما در S7 Edge شما توانایی فیلمبرداری با کیفیت ۴K در ۳۰ فریم بر ثانیه را دارید. همچنین فیلمبرداری با دوربین جلو توسط گلکسی می‌تواند با رزولوشن QHD صورت بگیرد که این قابلیت در میت فقط تا رزولوشن فول‌اچ‌دی انجام پذیر است. با توجه به مشخصات گفته شده در بالا می‌توان به قدرتمند بودن هر دو رقیب در بخش دوربین پی برد. اما باید توانایی هریک را در واقعیت دید. همچنین از لحاظ نرم‌افزاری هر دو گوشی به بهترین شکل عمل می‌کنند و همه چیز را به راحتی در دسترس‌تان قرار می‌دهند. قسمت عکاسی به صورت دستی توسط هر دو گوشی موجود بوده و دسترسی جامعی از تنظیمات عکس‌برداری را به شما ارایه‌ می‌دهد. بیایید نگاهی به تصاویر گرفته شده با این دو گوشی بیاندازیم.

نظر کارشناسی داور: رنگ‌های ثبت شده در S7 Edge زنده‌تر و شاداب‌تر از میت ۸ هستند. این نماینده از هواوی سعی دارد رنگ‌ها را سرد و کمی بی روح نشان بدهد. جذب نور در S7 Edge به نسبت میت ۸ بیشتر بوده که البته به دلیل دریچه دیافراگم موجود بر روی گلکسی است. همچنین جزییات بیشتری توسط گلکسی به ثبت رسیده است. در بخش دوربین جلو هم هر دو گوشی عملکرد مناسبی داشته‌اند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای
در بخش چندرسانه‌ای این دو بازیکن می‌خواهند کاربران را سرگرم کنند. هر کدام ادعا دارند بهترین در این زمینه هستند اما چگونه؟!


میت ۸ با صفحه ۶ اینچی و کیفیت مناسب در کنار یک اسپیکر پر قدرت، پک کاملی از آن‌چه برای سرگرمی نیاز دارید را در اختیار شما قرار می‌دهد. در طرف مقابل S7 Edge با ۵.۵ اینچ صفحه نمایش و رزولوشن QHD آن‌هم با لبه‌های خمیده در این بخش عملکرد خوبی را ارایه خواهد داد.
اسپیکر‌های به‌کار رفته در هر دو حجم و کیفیت بالایی از صدا را ارایه می‌دهند و گوش دادن به موزیک توسط هر دو بسیار لذت بخش خواهد بود. صفحه نمایش باکیفیت موجود بر روی هر دو گوشی در کنار نرم افزارهای پخش‌کننده حرفه‌ای، بهترین تجربه را هنگام تماشای فیلم‌ها به شما می‌دهند. خروجی صدای هدفون هم بر روی هر دو کاملا مناسب است.
نظر کارشناسی داور: هر دو دستگاه کاملا من را راضی کردند و حسابی سرگرم شدم. تماشای فیلم بر روی صفحه بزرگ ۶ اینچی و با کیفیت در مقابل صفحه نمایشی با لبه خمیده قرار می‌گیرد. کیفیت صدا بر روی میت ۸ باس بیشتر و حجم آن در گلکسی بیشتر است. باور کنید با کار کردن با این دو دستگاه کاملا سرگرم خواهید شد.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری
در این بخش هریک از دو شرکت کننده در معرض تست‌هایی برای بررسی میزان استقامت قرار می‌گیرند. هواوی میت ۸ با یک باتری ۴۰۰۰ میلی‌آمپری عرضه می‌شود. این باتری می‌تواند در مدت ۳۰ دقیقه به ۳۷ درصد شارژ برسد. در تصویر زیر می‌توانید امتیازات ما به باتری این مدل را ببینید.

در مقابل S7 Edge با باتری ۳۶۰۰ میلی‌آمپری حضور دارد که می‌تواند در همان مدت ۳۰ دقیقه ۶۰ درصد شارژ شود. در تصویر زیر می‌توانید امتیازات ما به باتری این مدل را ببینید.


نظر کارشناسی داور: سامسونگ و هواوی هر دو در این زمینه عملکرد خوبی را دارند. با این‌که میت ۸ با ۶ اینچ صفحه نمایش عرضه شده است، اما باتری ۴۰۰۰ میلی‌آمپری به‌خوبی نیروی آن را تامین خواهد کرد. خلاصه که در بخش باتری هیچ مشکلی با این دو گوشی نخواهید داشت.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات
در ده دقیقه پایانی هر کدام از بازیکن‌ها با به رخ کشیدن امکانات اضافی که در خود دارند، سعی می‌کنند تا بازی را به نفع خودشان به اتمام برسانند.


هر دو گوشی توسط سنسور‌های اثرانگشت امنیت دستگاه را تامین می‌کنند. حسگر در S7 Edge بر روی دکمه هوم جلوی دستگاه و در میت ۸ بر روی قاب پشتی دستگاه تعبیه شده است. تفاوتی که در بخش حسگر اثرانگشت این دو دستگاه وجود دارد نحوه عملکردشان است. به طوریکه برای بازگشایی دستگاه توسط نماینده سامسونگ شما نیاز دارید تا یک بار کلید هوم را فشار داده و سپس از حسگر استفاده کنید. در صورتی که در محصول هواوی بازگشایی دستگاه حتی در زمان استندبای بودن و بدون فشردن دکمه‌ای انجام می‌پذیرد. تعدادی آپشن مانند ضد آب و گرد و غبار بودن با گواهی IP68، وجود حسگر ضربان قلب و حسگر محاسبه میزان اشباع اکسیژن در خون، درون گلکسی دیده می‌شود که خبری از این قابلیت‌ها در میت ۸ نیست. همچنین قابلیت کاربردی دیگری به نام Always On بر روی گلکسی وجود دارد که در زمان استندبای بودن شما را از اعلانات و زمان، بدون خاموش شدن صفحه نمایش باخبر می‌کند.

نظر کارشناسی داور: سنسور اثرانگشت موجود بر روی هر دو گوشی بسیار سریع عمل می‌کند. اما اینکه بدون فشردن دکمه‌ای فقط با لمس کردن سنسور بتوانید دستگاه را بازگشایی کنید، لذت را دوچندان می‌کند. سنسورهای مختلفی بر روی گلکسی قرار داده شده که شاید چندان به‌دردبخور نباشند اما باز برای برخی کاربران می‌تواند کاربردی باشد. امکانات مختلفی که در هر دو گوشی موجود است در بالا بیان شد. این نظر شخصی خودتان است که تصمیم بگیرید کدامیک برای شما کاربردی‌تر خواهد بود.


وقت اضافه: قیمت
در این بخش هریک از این دو بازیکن بهای خودشان را به نسبت امکاناتی که به ما می‌دهند، بیان می‌کنند. سامسونگ، قیمتی در حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان را برای پرچمدارش انتخاب کرده است. در مقابل برای داشتن میت ۸ می‌بایست در حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بپردازید.


نظر کارشناسی داور: به نظر من ارزش خرید میت ۸ بیشتر از گلکسی است. چراکه تقریبا امکانات مشابهی را به کاربر ارایه می‌دهد. S7 Edge هم با گذشت مدتی اندک با افت قیمت روبه‌رو خواهد شد و همین موضوع ارزش خریدش را افزایش خواهد داد.


موقعیت‌های خطرناکی که S7 Edge بر روی دروازه میت ۸ ایجاد کرد:
صفحه نمایشی با کیفیت‌تر و رزولوشن بیشتر
سخت افزاری فوق‌العاده قدرتمند‌تر
دوربین با جذب نور بهتر و توانایی فیلمبرداری ۴K
وجود سنسورهای سلامتی مختلف
صفحه نمایش با قابلیت Always On
موقعیت‌های خطرناکی که میت ۸ بر روی دروازه S7 Edge ایجاد کرد:
بدنه فلزی با کیفیت ساخت مناسب
صفحه نمایش بزرگ ۶ اینچی با کیفیت فول‌اچ‌دی
وجود فلاش دو رنگ در کنار لنز دوربین
عملکرد حسگر اثرانگشت بدون فشردن دکمه در حالت استندبای

به‌ نظر شما برنده مسابقه سامسونگ گلکسی S7 Edge و هواوی میت 8 کدام است؟!

نوشته مقایسه سامسونگ گلکسی S7 Edge با هواوی میت ۸: نبرد برنده‌ها! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه نکسوس ۶P با آی‌فون ۶S Plus؛ مبارزان با اصالت!

مقایسه نکسوس ۶P با آی‌فون ۶S Plus؛ مبارزان با اصالت!

به بیست و دومین مسابقه از آی‌تی‌رسان کاپ خوش‌آمدید، در این مسابقه شاهد رقابت دو مدعی قهرمانی هستیم، ۶P به عنوان آخرین رهبر اسمارت‌فون‌های نکسوسی باید در مقابل آی‌فون ۶S Plus قرار بگیرد. هر دو اسمارت‌فون رقابت‌های سختی را پشت سر گذاشته‌اند و به خوبی می‌دانند برای بقا و راه یافتن به مرحله بعدی می‌بایست تلاش بیشتری کنند. مطابق معمول مسابقات جام آی‌تی‌رسان این دو اسمارت‌فون را در ده فاکتور به مقایسه می‌گذاریم و سپس با یک نظر سنجی نتیجه این مسابقه را تعیین می‌کنیم.


ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

سوت آغاز بازی به صدا در می‌آید و هر دو بازیکن به میدان رقابت وارد می‌شوند. با پا به میدان گذاشتن این دو بازیکن هیجانی وصف ناپذیر فضای استادیوم را فرا می‌گیرد. به مانند همیشه هر دو اسمارت‌فون ابتدا باید خود را از نظر ظاهری به نمایش بگذارند تا ببینیم این دو رقیب پر مدعا از نظر ظاهری هم دل‌ربا هستند یا خیر!

در یک سمت میدان هواوی ۶P با قدم‌هایی استوار قرار گرفته است. ظاهر این اسمارت‌فون به خوبی خستگی ناشی از مسابقات قبلی را در خود نشان می‌دهد. با تماشای بخش جلویی این اسمارت‌فون می‌توانیم دو اسپیکر استریو، نمایشگر، دوربین جلو و فضایی فراخ در بخش بالایی و پایینی را شاهد باشیم. ظاهر بخش جلویی این اسمارت‌فون بسیار ساده است و با توجه به نبودن هیچ لوگویی از گوگل یا هواوی درست مشابه با محصولات چینی به نظر می‌رسد.

با بازگرداندن این اسمارت‌فون به بخش پشتی کمی امیدها باز می‌گردد. در بخش بالایی مکان ویژه قرارگیری دوربین را شاهد هستیم (این مکان بعدها در هواوی P9 و خانواده‌اش نیز به همین شکل وجود داشت اما با دو چشم!). در این بخش یک لنز تقریبا بزرگ دوربین را مشاهده می‌کنیم که با فلاش دوگانه LED و فوکوس لیزری همراهی می‌شود.

در بخش زیرین یک دایره وجود دارد که نقش اسکنر اثرانگشت را ایفا می‌کند. یک لوگو زیبا از نکسوس و در زیر آن لوگو سازنده یعنی هواوی همه چیزی است که در بخش پشتی جلب توجه می‌کند. در کناره‌های گوشی به لطف استفاده از فلز تراش خورده زیبایی خاصی را شاهد هستیم.

در بخش سمت راست این اسمارت‌فون می‌توانیم کلیدهای ولوم و پاور را شاهد باشیم، درست در سمت مقابل شیار ورود سیم‌کارت تعبیه شده است. در بخش پایین تنها پورت USB دیده می‌شود و در بخش بالا می‌توانیم ورودی جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون را مشاهده کنیم، البته چند خط پلاستیکی نیز در بالا و پایین دیده می‌شوند که خطوط آنتن نام دارند.

در سمت مقابل آیفون ۶S Plus قرار دارد، اندام و قد و بالای این اسمارت‌فون تقریبا با حریف برابر است. در بخش جلویی می‌توانیم یک نمایشگر، یک اسپیکر، یک دوربین سلفی و یکی دوتا (!) سنسور استتار کرده را مشاهده کنیم. البته دکمه‌ای دایره‌ای شکل به عنوان دکمه هوم و هم‌چنین اسکنر اثر انگشت نیز دیده می‌شود. طراحی بخش جلویی آی‌فون هم‌چون نکسوس ساده است اما جای‌گیری بهتر قطعات و هم‌چنین استفاده بهتر از حاشیه‌های فراخ (!) موجب شده کمی دل‌نشین‌تر از نکسوس ۶P باشد.

حال به بخش پشتی آی‌فون ۶S Plus می‌رویم، هنگامی که آی‌فون در حال چرخیدن به پشت بود برقی خاص را در سیب گاز خورده پشتش مشاهده کردیم که چشمان خیل عظیمی از تماشاگران را گرفت! در بخش پشتی این محصول می‌توانیم لنز دوربین را مشاهده کنیم که کمی بیرون زدگی دارد و با یک فلاش LED دوگانه همراهی می‌شود. دو خط آنتن نیز در بالا و پایین دیده می‌شوند، اگرچه عده‌ای از کاربران از بودن این دو خط ناراضی هستند اما اگر هدف والای نهان شده پشت این دو خط را دریابند عاشقانه آن را در آغوش خواهند کشید.

با نگاهی به کناره‌ها می‌توانیم دریابیم که یک اسمارت‌فون چقدر می‌تواند از کنار جذاب‌تر باشد! اپل در سمت راست این اسمارت‌فون کلید پاور و شیار سیم کارت را قرار داده است و در سمت چپ شاهد کلید کاهش و یا افزایش حجم صدا و هم‌چنین تک کلید متمایز سایلنت هستیم. در بخش بالایی، اپل چیزی را قرار نداده و همه ورودی و خروجی‌های مورد نیاز در بخش پایینی به چشم می‌خورند. در واقع در بخش زیرین می‌توانیم تنها شبکه خروج صدا از اسپیکر، پورت USB و جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون را ببینیم.

طراحی هر دو اسمارت‌فون به خوبی صورت گرفته است، اما اگر هواوی برای بخش جلوی نکسوس کمی بیش‌تر وقت می‌گذاشت نتیجه بسیار بهتر از این می‌شد، در واقع طراحی پنل جلویی نکسوس ۶P را می‌توان یک نقطه ضعف برای این اسمارت‌فون دانست. در نکسوس‌های قبلی ظاهر این بخش دل‌رباتر بود و نکسوسی بودن خودش را بیشتر به نمایش می‌گذاشت. دیگر بخش‌ها نیز اگرچه شباهت زیادی به هم ندارند اما کاملا بی‌شباهت هم نیستند. طراحی در آی‌فون ۶S Plus یکپارچه‌تر است و بیش‌تر رنگ و بوی آیفون را حفظ کرده است، اگرچه هواوی در بخش پشتی نکسوس نقص طراحی را تا حدودی جبران کرده است اما آب رفته به جوی سخت باز می‌گردد!


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

هر دو اسمارت‌فون ده دقیقه را به رخ‌نمایی مشغول بوده‌اند، حال بهتر است شمایل را کنار بگذاریم و آمادگی جسمانی این دو اسمارت‌فون را بسنجیم.

محصول ۱۹۲ گرمی اپل یعنی آی‌فون ۶S Plus نشان می‌دهد اگرچه اپل عطش شدیدی برای کاهش ضخامت اسمارت‌فون‌هایش دارد اما چندان برای کاهش وزن تلاش نمی‌کند. ضخامت این محصول تنها ۷.۳ میلی‌متر است که نشان از اندام ظریف این گوشی دارد. هم‌چنین این اسمارت‌فون در طول و عرض اعداد ۱۵۸.۲ در ۷۷.۹ میلی‌متر را به خود می‌بیند.

در سمت مقابل محصولی ۱۷۸ گرمی را می‌بینیم، این محصول درست هم‌چون رقیبش ۷.۳ میلی‌متر ضخامت دارد. اگر چه نمایشگر این محصول ۰.۲ اینچ از حریف بزرگ‌تر است اما حجم‌ها تقریبا برابر هستند که این خود نشان‌دهنده هنر هواوی در استفاده بهینه از فضاست. طول و عرض این اسمارت‌فون عدد ۱۵۹.۳ در ۷۷.۸ میلی‌متر را نشان می‌دهد، این موضوع ثابت می‌کند نکسوس حاضر در زمین کمی قد بلندتر است، اگر چه تنها یک میلی‌متر باشد!

کیفیت ساخت هر دو اسمارت‌فون در سطح مطلوبی است، استفاده از فلز علاوه بر زیبایی، استحکام خوبی را به این دو محصول اعطا کرده است و سطحی اعلا از کیفیت را به ارمغان آورده است. اگرچه از نظر وزنی برتری به سمت نکسوس ۶P سوق پیدا می‌کند اما از نظر کیفیت ساخت نمی‌توان برتری را به یکی از این دو حریف نسبت داد.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

در ۲۰ دقیقه نخست بازی به خوبی با ویژگی‌های ظاهری این دو رقیب آشنا شده‌ایم، حال قرار است سراغ یکی از مهم‌ترین اجزا هر اسمارت‌فونی برویم، نمایشگر!

نکسوس ۶P از نمایشگری ۵.۷ اینچی با رزولوشن QHD‌ بهره می‌گیرد، این رزولوشن چگالی ۵۱۸ppi را برای این نمایشگر به ارمغان آورده است. نکته‌ای که پیرامون این نمایشگر وجود دارد تسلیم هواوی در برابر گوگل مبنی بر استفاده از نمایشگر QHD است، زیرا این کمپانی علاقه چندانی به استفاده از این مقدار پیکسل در نمایشگر ندارد. در سمت مقابل حریف از نمایشگری ۵.۵ اینچی بهره گرفته است، این نمایشگر با رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسلی خود توانسته به چگالی پیکسلی ۴۰۱ppi دست پیدا کند که رقم قابل قبولی است.

تصاویر به نمایش درآمده در نکسوس ۶P عمق رنگ بیش‌تری دارند و جزییات در آن با وضوح بیش‌تری قابل رویت هستند، این نمایشگر در نگاه از زوایا دچار رنگ پریدگی (!) می‌شود. در سمت مقابل آی‌فون اگرچه در نمایش طبیعی‌تر رنگ‌ها عملکرد بهتری دارد اما در نمایش جزییات عملکرد ضعیف‌تری را شاهد هستیم، در نگاه از زوایا رنگ‌ پریدگی خاصی وجود ندارد و تصاویر هنوز با همان عمق به نمایش در می‌آیند.

در ادامه مقایسه‌ای تصویری را میان این دو نمایشگر مشاهده می‌کنیم، اسمارت‌فون سمت راست آی‌فون ۶S Plus و سمت چپ نکسوس ۶P است.

هر دو نمایشگر در زیر نور مستقیم آفتاب عملکرد مشابه‌ای را از خود نشان می‌دهند اما به علت بیش‌تر بودن میزان نور آی‌فون ۶S Plus تصاویر درصد بسیار ناچیزی خواناتر دیده می‌شوند. اما هیچ‌کدام عملکردی فوق‌العاده‌ای ندارند و تقریبا ناامیدکننده هستند.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

هیجان موجود در این بخش از بازی را در هیچ مسابقه دیگری مشاهده نخواهید کرد، جایی که خالص‌تری نسخه اندروید در برابر iOS قرار گرفته است. هر دو اسمارت‌فون با داشتن سیستم‌عامل مجزا طرفداران زیادی را دارند. بدون شک دو سیستم عامل اندروید و iOS را می‌توان برترین‌های دنیای موبایل دانست. در یک سمت اکوسیستم هماهنگ و امن اپل قرار گرفته است که با هماهنگی فوق‌العاده خود با سخت افزار و هم‌چنین بهینه‌سازی قدرتمند خود در میدان اسمارت‌فون‌ها می‌تازد و در سمت دیگر زمین محصولی قرار گرفته است که از ناب‌ترین نسخه اندروید سود می‌برد، سیستم‌ عاملی که با متن باز بودن و هم‌چنین قابلیت شخصی‌سازی گسترده خود توانست خیلی زود در دل کاربران و هم‌چنین تولیدکنندگان جا باز کند و امپراطوری قدرتمندش را در دنیای اسمارت‌فون‌ها، تاسیس کند.

امنیت، سرعت، ظاهر دل‌ربا و محدودیت، با شنیدن نام iOS معمولا اولین کلماتی هستند که در ذهن تداعی می‌شوند. شاید بتوان این سیستم عامل را امن‌تر از اندروید دانست اما در واقع هیچ‌ وقت به امنیت ۱۰۰ درصد نخواهیم رسید! نمونه بارز این موضوع را می‌توان در اقدام چند وقت پیش FBI برای شکستن قفل یک آی‌فون مشاهده کرد که موفقیت‌آمیز هم بود.

متن باز بودن، امکان شخصی سازی و دسترسی راحت‌تر به تنظیمات سیستمی از جمله مزایای سیستم عامل اندروید است، در واقع اندروید پلتفرمی کاملا باز است که هر شرکت بنابر نیاز خود می‌تواند آن را ویرایش کند. اگرچه این موضوع از یکپارچگی این سیستم عامل کاسته است اما مسیر پیشرفت را برای گسترش ویژگی‌ها بازتر کرده و در سرعت رشد این سیستم عامل بهبود حاصل کرده است.

iOS

Android

انتخاب بین این دو سیستم عامل در زمان حاضر بیش‌تر به نظر و سلیقه کاربران باز می‌گردد زیرا نه اندروید آن اندروید سابق است و نه iOS محدودیت‌های قبل را دارد. البته اگر سلیقه‌تان به iOS متمایل باشد چاره‌ای به جز استفاده از محصولات اپل نخواهید داشت، اما در دنیای اندروید با دستی باز به انتخاب خواهید پرداخت.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

به حساس‌ترین دقیقه بازی نزدیک شده‌ایم، هر دو اسمارت‌فون هنوز لقب پرچم‌داری را دارند و از سخت‌افزاری قدرتمند استفاده می‌کنند. حال قرار است این دو رقیب را از نظر سخت‌افزاری به مقایسه بکشانیم تا ببینیم کدام اسمارت‌فون قدرتمندتر است!

در یک سمت میدان نکسوس ۶P قرار گرفته است، این پرچم‌دار از اسنپدراگون ۸۱۰ استفاده می‌کند که چیپستی رده‌بالاست و در یک بازه زمانی پرچم‌دار چیپست‌های کوالکام محسوب می‌شده است. این پردازنده ۸ هسته‌ دارد که به دو گروه چهار هسته‌ای ۱.۵۵ گیگاهرتزی کورتکس A53 و چهار هسته ۲ گیگاهرتزی کورتکس A57 تقسیم شده است. پردازش‌های گرافیکی در این چیپست به وسیله رابط آدرنو ۴۳۰ انجام می‌پذیرد. ۳ گیگابایت رم در کنار ۳۲/۶۴/۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی از جمله دیگر مشخصات سخت افزاری نکسوس ۶P است.

دیگر رقیب حاضر در میدان، آی‌فون ۶S Plus از آخرین پردازنده ساخته شده توسط کمپانی مادر استفاده می‌کند. پردازنده A9 به کار رفته در این اسمارت‌فون ۲ هسته ۱.۸۴ گیگاهرتزی دارد و برای پردازش‌های گرافیکی از PowerVR GT7600 بهره می‌گیرد که ۶ هسته قدرتمند پردازشی دارد. ۲ گیگابایت رم و ۱۶/۶۴/۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی تکمیل کننده بخش سخت افزاری این اسمارت‌فون است.

اسنپدراگون ۸۱۰ با حاشیه‌های بسیاری همراه بود. خبرهایی زیادی شنیده می‌شد که این چیپست در مهار گرمای تولیدی عملکرد خوبی ندارد و افزایش دمای پردازنده تاثیر منفی زیادی را بر کارایی این چیپست می‌گذارد. اگرچه بعدها به واسطه تغییرات انجام گرفته توسط کمپانی‌ها این مشکلات تعدیل شد اما این ایراد هم‌چون لکه ننگی بر پیشانی اسنپدراگون ۸۱۰ باقی ماند. عملکرد این پردازنده در نکسوس ۶P اگرچه در حد و اندازه‌های یک پرچم‌دار در سال ۲۰۱۵ بوده است اما با توجه به معرفی اسنپدراگون ۸۲۰ دیگر نمی‌توان از قدرت این چیپست هیجان زده شد!

در سمت مقابل محصول اپل قرار گرفته است، چیسپت‌های ساخته اپل از نظر تعداد هسته و فرکانس کاری، نمی‌توانند به پای محصولات اندرویدی برسند اما اعجاز اپل در انتخاب قطعات همراه و هم‌چنین پلتفرم بی‌نظیر iOS موجب شده با یک اسمارت‌فون قدرتمند روبه رو باشیم. عملکرد این اسمارت‌فون در انجام کارهای ابتدایی و حرفه‌ای بی‌نظیر است و تجربه‌ای ناب از قدرت یک اسمارت‌فون را به ارمغان می‌آورد. مطمئنا این چیپست و مجموعه سخت افزار مورد استفاده در آی‌فون ۶S Plus به نسبت نکسوس ۶P به‌روزتر و قدرتمندتر است. به طور کلی سخت‌افزار مورد استفاده در این اسمارت‌فون یک سر و گردن بالاتر از نکسوس ۶P است.

اگر از علاقه‌مندان به بازی هستید باید بدانید که هر دو مدل برای این‌کار ساخته شده‌اند و هیچگونه هنگ و یا لگی هنگام اجرای بازی‌ها در آن‌ها شاهد نبودیم. در ادامه می‌توانید ویدیو مربوط به تست گیمینگ این دو مدل را ببینید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

نیمه ابتدایی این رقابت هیجان انگیز به پایان خود رسید و هر دو تیم پس از استراحتی کوتاه دوباره به میدان مسابقه بازگشتند. حال نوبت به قدرت تصویربرداری این دو اسمارت‌فون رسیده است تا بدانیم کدام یک از این دو چشمان تیزبین‌تری دارد.

در یک سمت نکسوس ۶P با داشتن دوربینی ۱۲.۳ مگاپیکسلی پا به میدان گذاشته است. از ویژگی‌های این دوربین می‌توان به گشودگی دیافراگم f/2.0، فوکوس لیزری و فلاش LED دوگانه اشاره داشت. این سنسور توانایی ضبط تصاویر با رزولوشن ۴K را تا ۳۰ فریم بر ثانیه داراست، این مقدار برای رزولوشن HD تا ۲۷۰ فریم بر ثانیه افزایش پیدا می‌کند. دوربین جلو ۶P هشت مگاپیکسلی است که با داشتن دیافراگم f/2.4 و توانایی تصویربرداری با وضوح فول اچ‌دی یک گزینه مطلوب به حساب می‌آید.

دیگر بازیکن حاضر در زمین دوربینی ۱۲ مگاپیکسلی دارد، این دوربین به ویژگی‌هایی از جمله دیافراگم f/2.2، فوکوس خودکار بر مبنای تشخیص فاز و هم‌چنین لرزش‌گیر اپتیکال مجهز شده است. در بخش تصویربرداری می‌توانید حساب ویژه‌ای را روی این دوربین باز کنید. آی‌فون ۶s Plus توانایی ضبط تصاویر به صورت ۴K با قدرت ۳۰ فریم بر ثانیه را داراست. این مقدار برای ضبط با کیفیت فول اچ‌دی و اچ‌دی به ترتیب به ۱۲۰ و ۲۴۰ فریم بر ثانیه افزایش پیدا می‌کند. دوربین دوم قرار گرفته بر روی این آی‌فون، ۵ مگاپیکسلی است و توانایی ضبط تصاویر به صورت فول اچ‌دی را هم دارد.

تصاویر شکار شده توسط هر دو اسمارت‌فون وضوح مطلوبی دارند اما ثبت جزییات توسط آی‌فون ۶S Plus بهتر انجام گرفته است. تصاویر ثبت شده توسط نکسوس ۶P رنگ و رویی بیش‌تر دارند و به دل کاربران می‌نشینند، در واقع اشباع رنگی در این اسمارت‌فون موجب شده تصاویر زنده‌تر به نظر برسند، اگرچه این موضوع مخالفانی هم دارد اما اکثر کاربران تصاویر زنده‌تر را ترجیح می‌دهند.

 

 

در بخش تصاویر سلفی آی‌فون ۶S Plus عملکرد بهتری را به نسبت رقیب دارد. رنگ‌ها و جزییات به خوبی به ثبت رسیده‌اند و تصاویری مطلوب و با کیفیت را شاهد هستیم. در نکسوس ۶P اگرچه جذب نور بهتر انجام گرفته است اما جزییات آن‌طور که باید به ثبت نرسیده‌اند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

با چیره شدن خستگی بر هر دو تیم فضایی آرام‌تر بر استادیوم حاکم شده است، حال هر دو تیم به زمین‌های خود بازگشه‌اند و ترجیح می‌دهند حملات خفیف‌تری را روی دروازه یکدیگر داشته باشند. به سراغ پخش مولتی مدیا می‌رویم و این دو اسمارت‌فون را از این منظر به مقایسه می‌نشانیم.

در یک سمت می‌توانیم محصول ۵.۷ اینچی نکسوس را مشاهده کنیم، وضوح فوق العاده QHD‌ و نمایش بی‌نقص تصاویر و رنگ‌ها جان می‌دهد برای تماشای یک سری سریال کامل! این نمایشگر را با یک جفت اسپیکر استریو با کیفیت و حجم صدای مناسب همراه کنید، خواهید دید که نکسوس ۶P ساخته شده است برای همین کار!

دیگر بازیکن حاضر در میدان نمایشگری ۵.۵ اینچی دارد، این نمایشگر با وضوح فول‌اچ‌دی عملکرد خوبی را در نمایش تصاویر دارد. اگرچه کیفیت صدا و حجم خروجی از تک اسپیکر قرار گرفته بر روی این آی‌فون در سطح خوبی است اما لذت اسپیکرهایی استریو چیز دیگری است.

خروجی صدا در هندزفری نماینده اپل بسیار با کیفیت‌تر و بلندتر از نکسوس است. بنابراین اگر از علاقه‌مندان به گوش دادن به موزیک از طریق هدفون هستید، حتما آیفون را در لیست خرید خود قرار دهید.

نکسوس ۶P از اندروید خالص استفاده می‌کند و این به معنی بهره‌گیری از از اپلیکیشن پلیر پیش فرض اندروید است، این اپلیکیشن امکانات خاصی را در اختیار کاربر نمی‌گذارد و تنها پاسخ‌گوی نیازهای اولیه کاربران است. در سمت مقابل هم اگرچه پلیر در آی‌فون ۶S Plus کارایی بیش‌تری دارد اما بازهم بهتر است سراغ یک جایگزین حرفه‌ای برویم.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

به دقایق پایانی مسابقه نزدیک می‌شویم، هر دو بازیکن تاکنون تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند تا بتوانند از سد رقیب بگذرند. حال این دو رقیب اصلی را از نظر باتری به مقایسه می‌نشانیم تا ببینیم شیشه عمر کدام یک از این دو بازیکن ظرفیت بیش‌تری دارد.

نکسوس ۶P از یک باتری ۳۴۵۰ میلی‌آمپری بهره می‌گیرد. این باتری می‌تواند برای پخش ممتد ویدیو به مدت ۹ ساعت و ۵۶ دقیقه و یا ۸ ساعت و ۲۴ دقیقه وب‌گردی نیرو تامین کند. پس از خالی شدن این باتری شما به ۱۰۰ دقیقه زمان نیاز دارید تا جانی دوباره را به آن بدهید. دیگر بازیکن حاضر در میدان به یک باتری ۲۷۵۰ میلی‌آمپری مجهز شده است. این باتری توانایی پخش ۱۲ ساعت و ۴۷ دقیقه ویدیو را به صورت ممتد داراست و با یک‌بار شارژ می‌تواند تا ۱۱ ساعت و ۵ دقیقه شما را یاری کند. شارژ شدن این باتری به ۷۰ دقیقه زمان احتیاج دارد.

عملکرد باتری در آی‌فون ۶S Plus بسیار خوب است و برتری مطلقی بر نکسوس ۶P دارد. البته زمان به دست آمده توسط نکسوس نیز چندان ناامید کننده نیست و به نسبت دیگر پرچم‌داران در سطح متوسطی است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

ده دقیقه انتهایی بازی است، هر دو بازیکن سعی می‌کنند بیش‌تر از حمله از دروازه خود دفاع کنند. خستگی خاصی در چشمان نکسوس ۶P دیده می‌شود و دیگر رمق چندانی برای باتریش باقی نمانده است، اما این محصول اصیل تا پایان بازی به رقابت ادامه خواهد داد، این موضوع را می‌توان از قدم‌های استوارش دریافت.

نکسوس ۶P به عنوان یکی از فرزندان گوگل که البته در پرورشگاه رشد یافته است (!) مجهز به اسکنر اثرانگشت، NFC و البته پورت USB نوع C شده است که سرعت بالایی را در انتقال اطلاعات به ارمغان می‌آورد. در سمت مقابل محصول ساخته اپل قرار گرفته است، در آی‌فون ۶S Plus می‌توانیم شاهد اسکنر اثر انگشت، فناوری لمس سه بعدی و NFC‌ باشیم. متاسفانه در هیچ کدام از بازیکن‌ها شاهد پورت اینفرارد نیستیم، قابلیتی که بهتر است کمپانی‌ها در عدم وجودش تجدید نظر کنند. همچنین هیچکدام از این دو محصول ضد آب نیستند.

وقت اضافه: قیمت

هر دو تیم دقایق اضافی بازی را به گونه‌ای آغاز می‌کنند که در این دقایق پایانی بتوانند گلی طلایی را وارد دروازه حریف کنند. در این دقایق قرار است این دو حریف را از منظر قیمت به مقایسه بگذاریم.

نکسوس ۶P با قیمت ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان فروخته می‌شود، در سمت مقابل آی‌فون ۶s Plus با حداقل قیمت ۲ میلیون و ۳۵۰ هزار تومان قابل خرید است. اگر چه هر دو حریف قیمتی گزاف دارند اما برتری نسبی در این بخش به نکسوس ۶P تعلق می‌گیرد.

موقعیت‌های خطرناکی که نکسوس ۶P بر روی دروازه آی‌فون ۶S Plus ایجاد کرد:

  • وزن سبک‌تر
  • نمایشگر با چگالی پیکسلی بیشتر
  • اسپیکرهای استریو
  • ثبت بهتر رنگ‌ها
  • قیمت مناسب‌تر

 

موقعیت‌های خطرناکی که آی‌فون ۶S Plus بر روی دروازه نکسوس ۶P ایجاد کرد:

  • طراحی بخش جلویی دل‌رباتر است!
  • سخت افزاری قدرت‌مند و به‌روزتر
  • دوربین سلفی با کیفیت‌تر
  • شارژدهی بیشتر باتری
  • بهره‌مندی از فناوری لمس سه بعدی

به‌ نظر شما برنده مسابقه اپل آیفون 6s پلاس و گوگل نکسوس 6P کدام است؟!

نوشته مقایسه نکسوس ۶P با آی‌فون ۶S Plus؛ مبارزان با اصالت! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه ال‌جی G5 با بلک‌بری پریو: نبرد متفاوت‌ها!

مقایسه ال‌جی G5 با بلک‌بری پریو: نبرد متفاوت‌ها!

به گروه C آمدیم تا این بار شاهد جدالی جذاب بین محصولاتی از شرق و غرب دنیا باشیم! پرچم‌دار کمپانی کره‌ای ال‌جی با نام G5 قرار است تا روبه‌روی اولین پرچم‌دار اندرویدی کمپانی کانادایی بلکبری یعنی پریو قد علم کند! ال‌جی اولین بازی خود را با پیروزی پشت سر گذاشته و در مقابل، بلکبری پریو در یک بازی جذاب متحمل شکستی برابر نماینده آمریکا شد! دیدار دوم این دو نیز روز گذشته به پایان رسید و بلکبری پریو با شایستگی تمام رسما با آی‌تی‌رسان کاپ وداع کرد و ال‌جی نیز اگر در این بازی پیروز میدان باشد به عنوان صدرنشین گروه C‌ راهی مرحله حذفی خواهد شد.

پیش از شروع بازی تنها به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که ال‌جی G5 در فوریه سال ۲۰۱۵ معرفی و سپس در آوریل سال ۲۰۱۶ وارد بازارهای جهانی شد؛ اما رقیب غربی این محصول در اکتبر ۲۰۱۵ معرفی و در نوامبر همان سال وارد بازار شده است.


ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

بازی را کمپانی ال‌جی آغاز می‌کند. G5 پرچم‌داری است که به برای اولین بار توسط کمپانی ال‌جی به صورت تمام فلزی معرفی شده است. همین موضوع کار را برای این کمپانی کمی سخت کرد و آن‌ها مجبور شدند تا از برخی اصول همیشگی خود نظیر حضور تمامی دکمه‌ها بر روی قاب پشتی دست بکشند و نیمی از آن‌ها را روانه اطراف محصول خود کنند.

همین باعث شده است که ظاهر این محصول به مذاق خیل عظیم هواداران این کمپانی آن‌چنان خوش نیامده و به تبع آن از ال‌جی و آخرین پرچم‌دارش کمی دلگیر شوند. این محصول که از بدنه یکپارچه فلزی برخوردار است در سمت چپ خود دکمه‌های مربوط به ولوم را جای داده و دکمه پاورش که حکم حسگر اثر انگشت دارد را به پشت منتقل کرده است. البته با کمی دقت دکمه کوچکی نیز در پایین قسمت سمت چپ G5 دیده می‌شود که حتما همگی می‌دانیم برای چیست! بله این دکمه برای بهره‌گیری از حالت ماژولار این محصول خاص است.

حاشیه‌های اطراف نمایشگر به قدری مناسب است که حس خوبی با دیدن آن به شما منتقل می‌شود. قسمت بالایی محل حضور جک ۳.۵ میلی‌متری و درگاه مادون قرمز است و سایر قسمت‌ها نظیر اسپیکر و پورت Type C به قسمت پایین انتقال یافته است. تماشاگران در حال تماشای این پرچم‌دار فلزی هستند، حال باید به قاب پشتی آن نیز نگاهی بی اندازیم. در قسمت بالا، برخلاف بیشتر پرچم‌داران به جای یک لنز دو لنز دوربین دیده می‌شود که در یک کادر کوچک سیاه رنگ جا خوش کرده‌اند. بین این دو لنز فلش‌های دو رنگ LED و فوکوس لیزری خاص ال‌جی مشاهده می‌شود. کمی پایین‌تر حسگر اثر انگشت بیرون زده ال‌جی که البته دکمه پاور نیز محسوب می‌شود، حضور دارد. ابعاد این پرچم‌دار ۵.۳ اینچی برابر ۱۴۹.۴ در ۷۳.۹ بوده و ضخامتش ۷.۷ میلی‌متر است. سایزی که برای هر استفاده در هر دستی مناسب است.

اما بلکبری پریو، به عنوان یک شاهکار طراحی غربی وارد زمین می‌شود. از هر زاویه که بخواهیم به محصول ال‌جی بابت این طراحی تبریک بگوییم، با ورود بلکبری پریو، دهانمان از تعجب باز می‌ماند. بلکبری با یک بدنه مشکی رنگ و بسیار لوکس در میانه میدان ظاهر می‌شود. قطعا پس از تماشای این محصول برای نخستین بار لبخند رضایتی بر روی لبان شما نقش خواهد بست. پریو از نمایشگری بسیار زیبا همراه با لبه‌های منحنی بهره برده که در زیبایی نهایی آن تاثیر بسزایی داشته است.

قسمت بالای نمایشگر میزبان لنز دوربین دوم و لوگوی بلکبری است. حاشیه اطراف نمایشگر بسیار کم بوده و در قسمت پایینی نیز فضای اضافه‌ای وجود ندارد. البته بلکبری اسپیکرهای خود را با یک طراحی جالب زیر نمایشگر محصولش جای داده است. سمت راست بدنه سه دکمه وجود دارد که البته هیچ کدام پاور نیست! دکمه‌های افزایش و کاهش صدا و همچنین یک دکمه کوچک وجود دارد که وظایف ساده‌ای را برای کاربر انجام می‌دهد. قسمت بالایی محل حضور اسلات مربوط به سیم کارت بوده و قسمت پایینی نیز میزبان جک ۳.۵ میلی‌متری و البته پورت میکرو USB است. اما این تمام داستان پریو نیست، شما با کمی فشار نمایشگر به سمت بالا، شاهد یک کیبورد فیزیکی خواهید بود که شاید تاکنون نمونه آن‌ را بر روی یک محصول لوکس اندرویدی ندیده باشید. اتفاقی که بیشتر شبیه به ثبت امضای بلکبری بر روی این اسمارت فون اندرویدی است. کیبوردی بسیار ظریف و لطیف که با کشیدن انگشت به حالت سوایپ بر روی آن نیز می‌توانید برخی از عملکردهای گوشی را بر عهده بگیرید.

به پشت این محصول هم سری می‌زنیم، قاب پشتی از بافت خاص و جالبی برخوردار است که به محض لمس آن توجه شما را جلب می‌کند. در قسمت بالا لنز گرد دوربین و فلاش‌های دو رنگ آن بسیار واضح و بزرگ طراحی شده‌اند. میانه این قاب نیز محل قرارگیری لوگو بلکبری است. ابعاد کلی پریو ۱۴۷ در ۷۷.۲ بوده و ضخامتش ۹.۴ میلی‌متر است. ابعادی که شاید برای یک اسمارت فون ۵.۴ اینچی بزرگ و کمی ضخیم به نظر برسد.

 


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

محصول فلزی ال‌جی وزنی برابر ۱۵۹ گرم دارد که با توجه به ساختار بدنه‌اش منطقی و مناسب است. کیفیت ساخت محصولات ال‌جی همیشه زبان‌زد عام و خاص بوده است. با توجه به اینکه محصولات این کمپانی در کره جنوبی تولید و عرضه می‌شوند، بنابراین کیفیت نهایی آن حتی از برخی برندهای دیگر که در کشور چین مونتاژ و عرضه می‌شوند نیز بیشتر است.

در مقابل بلکبری پریو، این شاهزاده غربی، به دلیل ساختار خاصش وزنی برابر ۱۹۲ گرم دارد. البته به محض به دست گرفتن گوشی وزن آن اصلا شما را اذیت نخواهد کرد. این محصول که بدنه‌ای پلاستیکی دارد از کیفیت ساخت بالایی برخوردار است و بلکبری هیچ‌گاه کیفیت محصولاتش را فدای کمیت نکرده است.

 


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

به قسمتی می‌رسیم که هر دو تیم می‌توانند با به رخ کشیدن توانایی‌های خود، برنده آن باشند. G5 با یک نمایشگر ۵.۳ اینچی از نوع IPS عرضه شده است؛ اما ال‌جی که از چندی پیش تصمیم گرفت برای نمایشگر پرچم‌دارانش از وضوح QHD استفاده کند، این بار نیز همان مسیر را ادامه داده و وضوح ۱۴۴۰ در ۲۵۶۰ پیکسل را برای این محصول فلزی‌اش در نظر گرفته است.

این سایز نمایشگر با وضوح اعلام شده چگالی پیکسلی فوق‌العاده ۵۵۴ پیکسل بر هر اینچ را فراهم می‌کند. موضوعی که شاید کمکی به چشمان هیچ کس نکند. G5 برای محافظت از نمایشگرش به سراغ محافظ قدرتمند Corning Gorilla Glass 4 رفته است و نسبت نمایشگر به بدنه برابر ۷۰.۱ درصد است.

دیگر ویژگی نمایشگر G5، بهره‌گیری از سیستم همیشه روشن است. قابلیتی که با کمترین مصرف باتری به کاربر اجازه می‌دهد ساعت و برخی از اصلی‌ترین نوتیفیکشن‌های مورد نیاز را بدون نیاز به فشردن کلید یا چیزی رویت کند.

اما بگذارید تا سری به شاهزاده خود بزنیم. این محصول زیبای غربی، با نمایشگری از نوع AMOLED و سایز ۵.۴ اینچی به میدان مسابقه پای گذاشته است. بلکبری اما نمایشگر خود را با فناوری Curved Edge Screen آراسته و باعث شده تا با محصولی زیبا طرف باشیم.

اما این تمام هنر پریو نیست؛ وضوح این نمایشگر نیز همانند رقیبش QHD بوده و چگالی پیکسلی آن نیز ۵۴۰ پیکسل در هر اینچ است که البته کمتر از G5 است. حفاظت از این نمایشگر به عهده Gorilla Glass 4 است. نسبت نمایشگر به بدنه بلکبری پریو نیز برابر ۷۱.۹ درصد است که کمی بیشتر از G5 است.

هرچه نمایشگر ال‌جی ساده است و عملکرد خاصی ندارد اما در بلکبری پریو این‌گونه نیست. در هنگام شارژ شما با نواری زیبا شارژ باتری را بر روی نمایشگر خواهید دید. قسمت‌های خمیده و منحنی نیز برای خود رابط کاربری خاصی داشته و می‌توانند برخی از نیازهای شما را برطرف سازند. در تصاویر زیر می‌توانید نمایشگر این دو مدل را با هم مقایسه کنید (سمت راست بلکبری پریو و سمت ال‌جی G5):

و در نهایت می‌توانید میزان خوانایی نمایشگر این دو مدل در زیر نور آفتاب را نیز شاهد باشید:


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

به دقایق پایانی نیمه اول می‌رسیم. رقابتی پایاپای را تاکنون شاهد بودیم که البته باید اشاره کنیم پریو در برخی لحظات توانست حملات سهمگینی را روی دروازه G5 ترتیب دهد.

به بخشی می‌رسیم که ال‌جی در آن برای خود جز بهترین هاست. ال‌جی این محصولش را با اندروید ۶.۰.۱ عرضه کرده است که به احتمال زیاد حداقل یک آپدیت برای آن عرضه خواهد شد؛ اما کمی هم از نرم افزار و رابط کاربری جدید ال‌جی باید بگوییم.

این کمپانی برای اولین بار بر روی این محصول از رابط کاربری جدیدش پرده برداشت. نرم افزار جدید ال‌جی چیزی شبیه به اپل و هواوی شده و دیگر بر روی آن خبری از منو برنامه‌ها نیست و همه چیز خیلی مرتب بر روی صفحه اصلی یا همان Home نمایش داده می‌شود (البته این ویژگی خیلی زود توسط یک آپدیت از سوی ال‌جی به حالت سابق بازگشت).

بهره‌گیری از امکانات بالا، منوهای جذاب، گزینه‌های مناسب نرم افزاری و … از مهم‌ترین قابلیت‌های رابط کاربری ال‌جی است. این نسخه از طراحی کاملا تخت بهره برده و بسیار سبک است.

اما در مقابل بلکبری برای اولین بار به سراغ اندروید رفته است. بلکبری قول داده که اولین محصول اندرویدی‌اش، ترکیبی بسیار عالی از black OS و اندروید باشد. بلک‌بری پریو البته با اندروید ۵.۱.۱ عرضه شده است و به گفته مسئولین این کمپانی به اندروید نسخه ۶.۰.۱ نیز بروزرسانی خواهد شد.

طراحی انجام شده از سوی بلکبری خیلی خاص نبوده و چیزی شبیه به اندروید خام است. البته بلکبری سعی کرده که در برخی نرم افزارها ترکیب خوبی را بین برنامه‌های اصلی‌اش با اندروید ایجاد کند. بنابراین شاید برای هواداران پیشین بلک‌بری جذاب باشد که بتوانند برخی از نرم‌افزارهای مورد علاقه خود را در قالب اندروید تجربه کنند. همچنین شما می‌توانید با تنظیمات مربوط به قسمت خمیده پریو، برخی از مهم‌ترین اطلاعات و نرم‌افزارهای مورد علاقه خود را در آنجا داشته باشید.

بگذارید تا نگاهی به رابط کاربری هر دو محصول بی اندازیم:

Black Berry Priv


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

وقتی نام یک اسمارت فون اندرویدی می‌آید اولین چیزی که به ذهن تولید کنندگان خطور می‌کند، احتمالا اسنپدراگون است. هر دو محصول پیش روی ما در این مسابقه از پردازنده‌های قدرتمند کمپانی کوالکام بهره برده‌اند.

G5 به عنوان جدیدترین پرچم‌دار این کمپانی کره‌ای، از قدرتمندترین چیپست تولید شده کوالکام، یعنی اسنپدراگون ۸۲۰ بهره برده است. محصولی ۴ هسته‌ای که این بار از هسته‌های قدرتمند Kyro استفاده کرده است. وجود ۲ هسته ۲.۱۵ گیگاهرتزی و ۲ هسته ۱.۶ گیگاهرتزی در کنار رابط گرافیکی Aderno 530 و ۴ گیگابایت رم نوید یک سخت افزار همه فن حریف را می‌دهد.

حافظه داخلی پیش فرض نماینده ال‌جی ۳۲ گیگابایت بوده که از طریق رم میکرو اس‌دی تا ۲۵۶ گیگابایت قابل افزایش است. با این سخت افزار هیچ گونه لگ یا هنگی در هنگام کار با گوشی دیده نمی‌شود و بازی‌های سنگین نیز به راحتی آب خوردن اجرا می‌شوند. اما بلک‌بری پریو نیز به سراغ یکی از نمونه‌های خوب اسنپدراگون رفته است. بهره‌گیری از چیپست ۶ هسته‌ای اسنپدراگون ۸۰۸ در کنار ۳ گیگابایت رم و رابط گرافیکی Aderno 418 اگر چه در حد سخت افزار رقیبش حد اعلایی ندارد اما در نوع خود گزینه مناسبی است. حافظه داخلی پیش فرض این محصول ۳۲ گیگابایت است که از طریق رم میکرو اس‌دی تا ۲۵۶ گیگابایت قابل افزایش است.

بگذارید تا ببینیم بنچمارک‌ها به ما چه می‌گویند:

در ویدیو زیر می‌توانید سرعت بوت شدن این دو مدل را با هم مقایسه کنید و محصول برتر در این زمینه را به راحتی تشخیص دهید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

نیمه دوم را با بحث جذاب دوربین آغاز می‌کنیم. ال‌جی با فناوری جدیدش برای آخرین پرچم‌دار خود دو لنز دوربین در نظر گرفته است. یک لنز ۱۶ مگاپیکسلی با دیافراگم مناسب f/1.8 و دیگری یک لنز ۸ مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.4. این دو لنز در کنار سیستم فوکوس لیزری، فلاش‌های LED دو رنگ و فناوری OIS عملکرد بسیار مناسبی دارند.

دوربین‌های فوق می‌توانند با وضوح ۲۱۶۰p و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم برداری کنند. دوربین دوم G5 نیز یک نمونه ۸ مگاپیکسلی با f/2.0 است که می‌تواند با وضوح فول اچ‌دی و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم‌برداری نماید.

اما ببینیم که بلکبری در اولین تجربه اندرویدی خود چه کرده است. این کمپانی به سراغ یک دوربین ۱۸ مگاپیکسلی قدرتمند رفته که از لنزهای Schneider-kreuznach بهره می‌برد. استفاده از فناوری OIS، سیستم فوکوس خودکار پیشرفته و سنسورهای ۲.۴/۱ اینچی بر روی کاغذ قدرت فوق‌العاده‌ای دارد (البته فقط بر روی کاغذ). این دوربین می‌تواند با وضوح ۲۱۶۰p و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه نیز همانند رقیبش فیلم برداری کند.

اما همان‌قدر که بلک‌بری بر روی دوربین اصلی حساس بوده، دوربین دوم را به حال خود رها کرده است. بهره‌گیری از یک دوربین ساده ۲ مگاپیکسلی برای محصولی که در سال ۲۰۱۶ وارد بازارهای جهانی می‌شود واقعا عجیب است! شاید اگر بگوییم این محصول دوربین دوم ندارد واقعا سنگین تریم!

بیایید تا نمونه تصاویر ثبت شده با این دوربین‌ها را ببینیم:


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

وقتی دو گوشی جلوی روی شماست که هر یک وضوح QHD داشته و از سایزهای مناسبی نیز برخوردارند، آیا می‌توانید در حوزه سرگرمی و پخش فیلم و … از آن‌ها ایراد بگیرید؟

ال‌جی با پلیر قدرتمند و بدون نقصش و بهره‌گیری از یک اسپیکر مونو می‌تواند یک یار خوب در کنار شما باشد. در مقابل بلکبری پریو با به کارگیری اسپیکرها در جلوی محصول و همچنین بهره‌گیری از یک نمایشگر باکیفیت و زیبا می‌تواند گزینه بسیار مناسبی برای دیدن فیلم و یا انجام بازی‌های مختلف باشد.

هر دو محصول در قسمت پخش موسیقی با هدفون و بدون هدفون بسیار عالی ظاهر شده و هیچ گونه نقصی ندارند. البته هندزفری عرضه شده با ال‌جی کیفیت بالاتری دارد. بد نیست در این قسمت اشاره‌ای نیز به پلیر موجود بر روی هر دو مدل بکنیم. در واقع پلیر ال‌جی یکی از بهترین پلیرهای موجود بر روی گوشی‌های جام است و توسط آن می‌توانید خیلی راحت تمام کدک‌ها را اجرا کنید و حتی تنظیمات خاصی را نیز انجام دهید موردی که در پلیر بلک‌بری شاهدش نبودیم.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

دقایق پایانی بازی است و جایی است که هر دو محصول به دنبال پریز برق برای شارژ شدن خود می‌گردند!

ال‌جی سنت بهره‌گیری از باتری‌های کم ظرفیت را ادامه داده و این بار نیز این محصول قدرتمند خود با آن نمایشگر را با یک باتری ۲۸۰۰ میلی آمپری قابل تعویض عرضه کرده است. این باتری که با استفاده از فناوری شارژ سریع می‌تواند در ۳۰ دقیقه تا ۸۳ درصد شارژ شود، آن‌چنان قدرتمند عمل‌نکرده است.

پخش ۹ ساعت و ۲۵ دقیقه فیلم و همراهی در وبگردی به مدت ۷ ساعت و ۱۵ دقیقه خود تاییدی بر گفته ماست. امتیاز باتری این محصول در نرم‌افزار AnTuTu برابر با ۵۸۴۶ شد.

در مقابل باتری بلکبری پریو هم چندان چنگی به دل نمی‌زند. این کمپانی از یک باتری غیر قابل تعویض ۳۴۱۰ میلی آمپری برای پریو بهره برده است. پخش ۶ ساعت و ۱۲ دقیقه فیلم و همراهی ۸ ساعت و ۱۲ دقیقه‌ای در وبگردی تفاوت آن با باتری G5 را نشان می‌دهد. امتیاز این باتری در نرم افزار AnTuTu بیش از ۷۴۰۰ شد که نشان از برتری آن در مقابل رقیب دارد.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

اما همانند همیشه دقایق پایانی را کمی به امکانات ویژه و خاص محصولات اختصاص می‌دهیم. مهم‌ترین ویژگی ال‌جی خاصیت ماژولار بودن آن است. شما به راحتی می‌توانید با فشردن یک دکمه، قسمت پایینی گوشی را همراه باتری خارج کرده و ماژول‌های خاص ال‌جی را به گوشی خود بی افزایید. بهره‌گیری از پورت Type-C، دو دوربین در پشت و پورت اینفرارد از دیگر امکانات خاص این محصول هستند. البته حس‌گر اثر انگشت را نیز نباید فراموش کرد.

در مقابل بلکبری پریو نیز آن‌چنان بی کار ننشسته است. وجود نمایشگر خمیده و یک کیبورد فیزیکی بسیار کارآمد اصلا قابلیت‌های کمی نیستند. کیبورد فیریکی این مدل هوشمند هم هست و می‌توانید با کشیدن انگشت بر روی آن میان منوها جابه‌جا شوید که قابلیت جالب و منحصر‌به‌فردی است. از طرفی این کلید‌ها به نور پس‌زمینه نیز مجهز هستند. با همه این‌ها بهتر بود که این کمپانی کانادایی برای محصول انقلابی خودش یک سنسور اثر انگشت نیز قرار می‌داد تا امنیت دستگاه را تضمین کند.


وقت اضافه: قیمت

تا بازی تمام نشده به قیمت این دو محصول هم اشاره‌ای می‌کنیم. ال‌جی G5 هم اکنون با گارانتی دو ساله خود قیمتی در حدود ۱ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان دارد. در مقابل بلک بری که از مشکل داشتن یک نماینده فروش قدر در بازار داخلی رنج می‌برد، قیمتش در حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است؛ گرچه هرکه ساز خودش را می‌زند و این محصول را با ۲۰۰ هزار تومان کمتر و یا ۵۰۰ هزار تومان بیشتر هم می‌توانید در بازار پیدا کنید!


موقعیت‌هایی که G5 بر روی دروازه پریو ایجاد کرد:

  • دوربین دوگانه قدرتمند
  • بدنه فلزی
  • حسگر اثر انگشت
  • وزن کمتر
  • باتری قابل تعویض
  • ماژولار بودن
  • اینفرارد
  • سخت افزار بسیار قدرتمند

موقعیت‌هایی که پریو بر روی دروازه جی ۵ ایجاد کرد:

  • نمایشگر خمیده
  • صفحه کلید فیزیکی خاص
  • محل قرارگیری مناسب اسپیکر
  • طراحی چشم نواز
  • ویژگی‌های اختصاصی بلک‌بری
  • کیفیت ساخت مطلوب

به‌ نظر شما برنده مسابقه ال‌جی G5‌ و بلک‌بری پریو کدام است؟!

نوشته مقایسه ال‌جی G5 با بلک‌بری پریو: نبرد متفاوت‌ها! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL با شیائومی Mi 5: سبک و سنگین!

مقایسه مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL با شیائومی Mi 5: سبک و سنگین!

به ششمین مسابقه از گروه B رقابت‌های آی‌تی‌رسان کاپ خوش آمدید. رقابتی که قرار است بین دو گوشی مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL و شیائومی Mi 5 انجام شود. هر دو گوشی، قبل از این با رقیبان سرسختی مسابقه داده‌اند. شیائومی Mi 5 به سراغ دیگر چشم بادامی این گروه یعنی ال‌جی V10 رفته بود که همان‌طور که از آمارها مشخص بود، توانست رای بیشتر کاربران آی‌تی‌رسان را به خودش اختصاص دهد. لومیا ۹۵۰XL هم به مقابله با هواوی P9 رفت و قدرت خودش را در مقابل نماینده دیگر چین به رخ کشید. تنها نماینده ویندوزی جام، در این گروه، کار سختی در مقابل آسیایی‌ها خواهد داشت. به خصوص این که برندهای هواوی و ال‌جی طرفداران خاص خودشان را در ایران دارند و شیائومی هم در تلاش است تا جای خود را در بازار تلفن همراه ایران باز کند. رقابت امروز، قطعا بسیار جذاب خواهد بود و هر دوگوشی، قابلیت‌هایی دارند که می‌تواند حریف‌شان را به چالش بکشد. دیگر وقت آن رسیده که سوت آغاز این مسابقه جذاب را به صدا در بیاوریم و ببینیم دو گوشی در طول ۹۰ دقیقه، از چه استراتژی‌ برای پیروزی در این مسابقه استفاده خواهند کرد.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

شرکت کنندگان، وارد بخش اول مسابقه می‌شوند. جایی که قرار است گوشی‌ها، رو در رو یکدیگر قرار بگیرند تا ببینیم کدام یک از آن‌ها در زمینه طراحی و شکل ظاهری، عملکرد بهتری از خود به نمایش می‌گذارند.

در ابتدا، با لومیا ۹۵۰XL شروع می‌کنیم. این محصول کمپانی مایکروسافت، ابعادی به اندازه ۸.۱ در ۷۸.۴ در ۱۵۱.۹ میلی‌متردارد که صفحه نمایش ۵.۷ اینچی این دستگاه روی آن قرار گرفته است. وقتی جلو دستگاه را مشاهده می‌کنیم، اثری از دکمه فیزیکی بر روی آن نمی‌بینیم. این موضوع، شاید این ذهنیت را ایجاد کند که صفحه نمایش گوشی، حاشیه کمی با بدنه دستگاه داشته باشد ولی حقیقت امر، این است که مایکروسافت ترجیح داده قسمت پایین صفحه نمایش را خالی بگذارد. تنها چیزی که نظر شما را در قسمت پایینی جلب خواهد کرد، میکروفون دستگاه است که برای حذف صداهای مزاحم در این بخش قرار گرفته است. حاشیه‌های کناری صفحه نمایش، خیلی زیاد نیستند و مشکلی را برای کاربر به وجود نخواهند آورد.

در بالای نمایشگر دستگاه، لوگو مایکروسافت حک شده و کمی بالاتر هم بلندگو تماس قرار گرفته است. در سمت راست بلندگو، می‌توانید دوربین سلفی ۵ مگاپیکسلی لومیا ۹۵۰XL را مشاهده کنید. در سمت مقابل هم سنسورهای تشخیص عنبیه چشم و سنسور نور و نزدیکی به همراه چراغ نوتیفیکیشن قرار داده شده است. اگر نگاهی به اطراف گوشی بیاندازیم، در سمت راست، علاوه بر دکمه پاور و ولوم، شاتر فیزیکی دوربین هم تعبیه شده است که در زمان عکاسی، می‌تواند کار شما را راحت‌تر کند. همچنین به این نکته نیز اشاره می‌کنیم که محل قرارگیری دکمه‌ها، به طوری است که می‌توانید خیلی راحت به آن‌ها دسترسی داشته باشید. بالای دستگاه، محل ورود جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون بوده و پایین دستگاه، میزبان پورت USB Type-C شده است. به نظر می‌رسد مایکروسافت، تا حد امکان سعی کرده این گوشی را ساده (اما کاربردی) طراحی کند و شکل کلی دستگاه، نشان دهنده این موضوع است.

لومیا را می‌چرخانیم تا نگاهی به بدنه پشتی آن نیز بیاندازیم. شاید بتوان گفت که مایکروسافت سعی کرده همان شیوه نوکیا را در پیش گرفته و بدنه دستگاه را از جنس پلی‌کربنات بسازد تا شکل کلی لومیاها، همچنان حفظ شود. محفظه‌ای دایره شکل که دوربین ۲۰ مگاپیکسلی و LEDهای ۳ رنگ این دستگاه را شامل می‌شود، اولین چیزی است که توجه شما را به خودش جلب خواهد کرد. در کنار دوربین، اسپیکر دستگاه قرار داده شده و لوگو برجسته مایکروسافت هم در پایین دوربین قرار گرفته است. دو میکروفون دیگر هم در بالا و پایین بدنه پلاستیکی قرار داده شده‌اند. باتری، پد مغناطیسی شارژ بیسیم، محل ورود سیم‌کارت و کارت حافظه هم در زیر کاور پلاستیکی دستگاه به چشم می‌خورد.

بیایید نگاهی داشته باشیم به رقیب لومیا ۹۵۰XL، شیائومی Mi5 تا ببینیم این بار چینی‌ها چه تاکتیکی برای نزدیک شدن به دروازه حریف خواهند داشت. Mi 5 با ابعاد ۷.۳ در ۶۹.۲ در ۱۴۴.۶ میلی‌متر و با صفحه نمایش ۵.۱۵ اینچی، از حریفش کوچک‌تر است. همین ابعاد کوچک، این مزیت را دارد که گوشی راحت‌تر در دست قرار بگیرد. صفحه نمایش این دستگاه، حاشیه بسیار کمی از کناره‌های بدنه دارد و عرض دستگاه به صورت کامل با نمایشگر پر شده است. در بالای صفحه نمایش، بلندگو تماس، دوربین سلفی ۴ مگاپیکسلی و سنسورهای نور و نزدیکی دستگاه قرار گرفته‌اند. لوگو شیائومی هم در گوشه سمت چپ حاشیه بالایی، می‌تواند توجه شما را به خودش جلب کند.

در پایین صفحه نمایش، دکمه هوم جای گرفته است که ( به سبک گوشی‌های سامسونگ) در دو طرف آن، دکمه‌های بازگشت (Back bottun) و دکمه مالتی تسک (Multitask bottun) قرار داده شده‌اند. با نگاهی به اطراف گوشی، متوجه این موضوع خواهیم شد که شیائومی، سعی کرده بدنه گوشی را تا حد امکان باریک طراحی کند. دکمه‌های ولوم و پاور دستگاه، در سمت راست بدنه هستند و در طرف مقابل، مکانی برای ورود سیم کارت به داخل دستگاه تعبیه شده است. در بالای دستگاه، می‌توان جک ۳.۵ میلی‌متری را دید که در کنار سنسور مادون قرمز قرار گرفته و در بخش پایینی، پورت USB Type-C به همراه اسپیکرهای این دستگاه دیده می‌شوند. اولین چیزی که با نگاه به قسمت پشتی شما را مجذوب خودش می‌سازد، حالت خمیده بدنه دستگاه است. این ویژگی در کنار صفحه نمایش با سایز متوسط، این امکان را می‌دهد که گوشی به راحتی در دست شما جای بگیرد. دوربین ۱۶ مگاپیکسلی دستگاه، به همراه فلاش LED، در گوشه بالایی جا دارند.

در مقایسه شکل ظاهری دو دستگاه، باید اقرار کرد که گوشی شیائومی، نه تنها در برابر رقیبش در این مسابقه، بلکه در مقایسه با سایر گوشی‌های شرکت کننده در آی‌تی‌رسان کاپ نیز یکی از شکیل‌ترین و متفاوت‌ترین طراحی را دارد. در مقابل مایکروسافت، ظاهر گوشی را بسیار ساده ساخته است. اینکه کدام گوشی را انتخاب می‌کنید، کاملا به سلیقه شما باز می‌گردد.

نظر کارشناسی داور: در خصوص هر دوگوشی باید گفت که بدنه پشتی هر دو دستگاه، اندکی لیز است و در هنگام استفاده از آن‌ها، باید کمی احتیاط کرد. همچنین استعداد جذب اثر انگشت در شیائومی Mi 5 هم وجود دارد و مخصوصا در رنگ‌های تیره بدنه، بیشتر به چشم خواهد آمد. اگر طرفدار گوشی‌هایی با ابعاد بزرگ هستید، می‌توان لومیا ۹۵۰XL را به عنوان یک پیشنهاد خوب به شما معرفی کرد. همچنین به شخصه، شیفته طراحی ساده و به دور از شلوغی لومیا شدم. ولی به هر حال از زیبایی طراحی در شیائومی هم نمی‌توان گذشت. بهتر است منتظر بخش‌های بعدی بمانیم تا ببینیم کدام گوشی در انتها، از میدان مسابقه پیروز خارج خواهد شد.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

۱۰ دقیقه از این رقابت را پشت سر گذاشته‌ایم و طبق روند همیشگی مسابقات، در این بخش به مقایسه کیفیت ساخت هر دو گوشی خواهیم پرداخت. این بار با نماینده چین شروع می‌کنیم (ماشاا… این چینی‌ها همه جا هستند حتی در آی‌تی‌رسان کاپ) با وزن ۱۲۹ گرمی، می‌توان شیائومی Mi 5 را یکی از سبک وزن‌ترین شرکت کنندگان جام دانست. همچنین این گوشی در رنگ‌ها و جنس‌های متفاوت به بازار عرضه شده است اما عمده این محصولات از تلفیق فلز و شیشه ساخته شده‌اند. همان‌طور که در بخش پیش گفتیم، این گوشی بسیار خوش دست است و بدنه خمیده آن، حس راحتی کار با این دستگاه را به کاربر منتقل می‌کند. حاشیه کم نمایشگر با دستگاه، ممکن است این نگرانی را ایجاد کند که نمایشگر با کوچک‌ترین ضربه‌ای آسیب ببینید ولی شیائومی با استفاده از مواد ساخته شده با فناوری Gorilla Glass 4 در قسمت‌های مختلف، این نگرانی را رفع کرده است.

حال نوبت به لومیا ۹۵۰XL می‌رسد که به سمت دروازه شیائومی هجوم بیاورد. این مدل با وزنی معادل ۱۶۵ گرم، از حریفش سنگین‌تر است ولی با توجه به ابعادش، توزیع وزن مناسبی دارد که کنترل گوشی را راحت‌تر می‌سازد. البته استفاده از بدنه پلی‌کربنات، به کاهش وزن این گوشی کمک به خصوصی کرده است. این محصول خاص با وجود اینکه بدنه آن فلزی نیست، ولی از مقاومت بسیار خوبی برخوردار است که می‌توان آن را به عنوان یک نقطه قوت در نظر گرفت.

نظر کارشناسی داور: طراحی بدنه خمیده در شیائومی، علاوه بر اینکه به گوشی جلوه زیبایی داده، کمک می‌کند که به راحتی با گوشی کار کنید و بتوانید به جاهای مختلف صفحه نمایش دسترسی داشته باشید. البته این ایده را (بدنه پشتی خمیده) قبلا در سامسونگ گلکسی نوت ۵ دیده بودیم و این بار شیائومی از آن برای طراحی پرچمدار خود استفاده کرده است. از طرفی لومیا، ممکن است به خاطر ابعاد بزرگش، راحتی کاری که شیائومی دارد را نداشته باشد ولی به هر حال طرفداران گوشی‌هایی با ابعاد بزرگ، به راحتی می‌توانند با این قضیه کنار بیایند.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

پس از پشت سر گذاشتن ۲۰ دقیقه از بازی، وقت آن رسیده است که دو گوشی، امکانات و ویژگی‌های نمایشگر خودشان را به رخ یکدیگر بکشند. این بار توپ و میدان در اختیار لومیا ۹۵۰XL قرار می‌گیرد تا شروع کننده رقابت باشد. صفحه نمایش ۵.۷ اینچی لومیا ۹۵۰XL، که اندکی بزرگ‌تر از برادرش یعنی لومیا ۹۵۰ است، با فناوری امولد ساخته شده است. این صفحه نمایش، با کیفیت QHD، چگالی پیکسلی ۵۱۸ پیکسل بر هر اینچ را دارد. همچنین مایکروسافت با استفاده از فناوری Gorilla Glass 4 از صفحه نمایش خود محافظت می‌کند و این اطمینان را به کاربر می‌دهد که صفحه نمایش، به راحتی در مقابل ضربات ناگهانی آسیب پذیر نباشد. شاید بتوانیم بگوییم امکاناتی که در صفحه نمایش لومیا ۹۵۰XL به کار رفته، آن را نسبت به سایر پرچمداران بازار متمایز ساخته است. از تنظیمات متنوع در خصوص رنگ‌های تصاویر نمایش داده شده (که در بخش Color Profile قرار داده شده‌اند) تا قابلیت‌هایی نظیر Glance Screen و اتصال به یک نمایشگر جداگانه، همه و همه از دلایلی محسوب می‌شوند که لومیا ۹۵۰XL را در گروه گوشی‌هایی با نمایشگر خوب و امکانات زیاد قرار دهیم. همچنین باید به این نکته اشاره کنیم که مایکروسافت، از تکنولوژی ClearBlack هم در طراحی صفحه نمایش استفاده کرده است. این تکنولوژی که به سبب کاهش روشنایی بسیار زیاد در صفحه نمایش طراحی شده، (کاری که تقریبا عینک‌های آفتابی در مقابل نور خورشید انجام می‌دهند) در طراحی مدل قبلی لومیا هم مورد استفاده قرار گرفته بود.

بیایید نگاهی بیاندازیم به صفحه نمایش ۵.۱۵ اینچی شیائومی Mi5 تا ببینیم این کمپانی چینی که گوشی‌هایش طرفداران زیادی در سراسر دنیا پیدا کرده، از چه تکنولوژی‌ها و قابلیت‌هایی برای ساخت نمایشگر استفاده کرده است. نمایشگر این گوشی با فناوری IPS ساخته شده و علی‌رغم شایعه‌هایی که مبنی بر کیفیت QHD این صفحه نمایش مطرح بود، شیائومی این گوشی را با صفحه نمایشی با کیفیت Full HD عرضه کرد. عدد چگالی ۴۱۸ پیکسل بر هر اینچ، گرچه از رقیبش در این مسابقه کمتر است، اما برای یک صفحه IPS مقدار قابل قبولی به شمار می‌آید.

با دقت به صفحه نمایش‌ها، باز هم برتری پنل‌های امولد را نسبت به IPS در نمایش زنده‌تر رنگ‌ها شاهد هستیم، اما برگ برنده شیائومی، میزان نور صفحه نمایش آن است. در لومیا ۹۵۰XL ماکزیمم نور صفحه نمایش، حدودا ۳۰۰nits است که برای یک پرچمدار با نمایشگر امولد عدد قابل قبولی به شمار نمی‌رود. این در حالی است که این رقم در شیائومی، به میزان ۶۳۰nits در آزمایشات رسیده که واقعا نمایش فوق‌العاده‌ای برای این صفحه با پنل IPS محسوب می‌شود. همچنین مینیمم نور در صفحه نمایش Mi5، رقم باور نکردنی ۰.۷nits است. می‌توانید مقایسه نمایشگرهای دو گوشی را در تصاویر زیر ببینید (در سمت چپ شیائومی Mi5 و در سمت راست لومیا ۹۵۰XL دیده می‌شود).

در خصوص عملکرد این دو دستگاه در زیر نور خورشید، همانطور که می‌توان حدس زد، لومیا ۹۵۰XL توانست نمایش بهتری را نشان دهد و خوانایی تصاویر و نوشته‌ها در این گوشی، قابل قبول‌تر از شیائومی Mi 5 بود.

نظر کارشناسی داور: اگر خواهان این باشید که رنگ‌ها را به صورت طبیعی و زنده تماشا کنید، لومیا به لطف پنل امولدی که برای ساخت صفحه نمایش از آن استفاده کرده، می‌تواند این امکان را برای شما فراهم آورد. ولی خب نمی‌شود از میزان روشنایی که شیائومی برای Mi5 در نظر گرفته است، صرف نظر کرد. به هر حال بسته به سلیقه شما، اگر علاقه مند به گوشی‌هایی با صفحه نمایش بزرگ هستید، لومیا می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌ها برای انتخاب باشد. علاوه بر اینکه امکانات فراوان بر روی نمایشگر، قابلیت شخصی سازی تنظیمات آن را برای کاربر به ارمغان می‌آورد.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری و نرم افزار

شاید امروزه بسیاری از کاربران، به اندروید عادت کرده باشند و به دلیل راحتی کار با آن، اندکی سخت باشد که به سمت یک سیستم عامل جدید با قابلیت‌های متفاوت بروند، اما مایکروسافت با ارایه ویندوز نسخه ۱۰، توجه همگان را به این سیستم عامل جلب کرد و کاری کرد که بسیاری از افراد، تنها به خاطر همین سیستم عامل، به سمت گوشی‌های مایکروسافت روی بیاورند. از اندروید و قابلیت‌هایش زیاد می‌دانیم، ولی اینکه ویندوز ۱۰، چه قابلیت‌هایی دارد که این همه طرفدار پیدا کرده را، لومیا ۹۵۰XL (به عنوان نماینده رسمی مایکروسافت در آی‌تی‌رسان کاپ) به شما نمایش خواهد داد.

طراحی زیبا و کاربردی، دسترسی به تنظیمات و راحت بودن شخصی سازی آن‌ها، آپدیت‌های جدید به همراه اضافه شدن امکانات متنوع در هر مرحله به روز رسانی و… بخشی از قدرت مایکروسافت در زمینه نرم افزاری را به رخ حریفش می‌کشد. همچنین تجربه روزمره کار با ویندوز در PC، شما را خیلی سریع به فضای ویندوزفون عادت می‌دهد. راحتی و امنیت کار با محصولات مایکروسافت نیز (که یکی از بهینه‌ترین و امن‌ترین سیستم عامل‌ها را در دنیا تولید می‌کند) می‌تواند این اطمینان را بدهد که گوشی شما، یکی از کاربردی‌ترین و در عین حال، ایمن‌ترین گوشی‌های دنیاست. رابط کاربری با کاشی‌هایی که در صفحه اصلی قرار دارند، شباهت زیادی به ویندوزفون ۸.۱ دارد و مایکروسافت طبق فیدبک‌هایی که در این زمینه گرفته، سعی کرده به طراحی با همین سبک ادامه دهد. برای آشنایی بیشتر با محیط ویندوز، می‌توانید نگاهی به تصاویر زیر بیاندازید.

حال وقت اندروید محبوب خودمان است (این بار با لباس شماره ۶ و نام مارشملو) که همراه با رابط کاربری MIUI شیائومی به میدان بیاید و قدرت خود را به نمایش بگذارد. رابط کاربری شیائومی، بسیار ساده طراحی شده و کمپانی سعی کرده با کم کردن تعداد نرم افزارهای از پیش نصب شده بر روی گوشی، کار استفاده کننده از آن را راحت‌تر سازد و همچنین با امکان شخصی سازی برنامه‌ها، بتواند فضایی را به وجود آورد که کاربر، نهایت آسایش را در کار با گوشی تجربه کند. صفحه نوتیفیکیشن و تنظیمات سریع، با لمس صفحه نمایش از بالا به پایین نمایان می‌شود. البته برخی از گزینه‌ها در بخش تنظیمات، به نظر کاربرد خاصی ندارند ولی به هر حال، می‌تواند اکثر نیازهای شما را به سرعت پاسخ دهد.

نظر کارشناسی داور: شاید بتوان گفت یکی از مشکلاتی که طرفداران ویندوزفون همیشه از آن گله می‌کردند، این بود که بسیاری از توسعه دهندگان نرم افزار، تمایلی به ساخت برنامه خود در قالب ویندوزفون را ندارند. اما باید گفت که در این نسخه از ویندوز، به مراتب برنامه‌های بیشتر و حتی در برخی موارد، کامل‌تر از نسخه اندرویدی و iOS آن پیدا خواهید کرد. شیائومی نیز سعی دارد در ماه‌های آینده و رونمایی از نسخه جدید رابط کاربری‌اش با نام MIUI 8، این امکان را برای کاربران فراهم کند که بهترین و سریع‌ترین استفاده را از فضای نرم افزاری گوشی خود داشته باشند.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

حال که ۴۰ دقیقه از مسابقه را پشت سر گذاشته‌ایم، زمان آن است که بخش سخت افزاری آن‌ها را مقایسه کنیم. این بار نوبت را به چینی‌ها می‌دهیم تا ببینیم با چیپست اسنپدراگون ۸۲۰ در کنار پردازنده‌ چهار هسته‌ای Kyro، چه تاکتیکی را برای پیروزی در این بخش دارند. پردازنده‌ چهار هسته‌ای(در مدلی که ما بررسی می‌کنیم) با سرعت‌های ۱.۸ گیگاهرتز و ۱.۳۶ گیگاهرتز به سمت دروازه لومیا حمله‌ور می‌شوند. همچنین (در خط میانی) شیائومی از رم ۳ گیگابایتی و حافظه داخلی ۳۲ یا ۶۴ گیگابایتی استفاده کرده است. البته مدل دیگری از این دستگاه هم با پردازنده‌هایی با سرعت ۲.۱۵ گیگاهرتز و ۱.۶ گیگاهرتز و رم ۴ گیگابایتی با حافظه داخلی ۱۲۸ گیگابایت عرضه شده است. همچنین می‌توان به این نکته اشاره کرد که پردازنده شیائومی Mi 5 این قابلیت را دارد که در زمان‌هایی که پردازش سنگینی انجام نمی‌دهید، به صورت تک هسته‌ای کار کند که این امر، کمک شایانی به بهینه سازی مصرف باتری می‌کند. در خصوص پردازنده گرافیکی، می‌توان گفت که این دستگاه از Adreno 530 برای پردازش‌های گرافیکی بهره می‌برد.

بیاید ببینیم لومیا ۹۵۰XL در ضد حمله چه خواهد کرد. این گوشی، با چیپست اسنپدراگون ۸۱۰ به میدان آمده است. اگر به خاطر داشته باشید، یکی از اصلی‌ترین مشکلاتی که در زمان معرفی این تراشه مطرح شده، گرم شدن بیش از حد کل بدنه به خصوص در پردازش‌های سنگین بود. مایکروسافت برای اینکه این مشکل را حل کند، از یک سیستم خنک کننده مایع در اطراف این تراشه استفاده کرده است. البته در هنگام استفاده از سیستم Continuum مایکروسافت، بدنه دستگاه باز هم به مقدار زیادی گرم می‌شود. یک پردازنده چهار هسته‌ای Cortex-A57 با کلاک ۲ گیگاهرتز و پردازنده‌ای دیگر با چهار هسته و سرعت کلاک ۱.۵ گیگاهرتز، بار پردازشی لومیا ۹۵۰XL را در کنار رم ۳ گیگابایتی به دوش می‌کشند. همچنین حافظه داخلی دستگاه، ۳۲ گیگابایت است که قابلیت ارتقا تا ۲۵۶ گیگابایت توسط کارت حافظه جانبی را دارد.

نظر کارشناسی داور: هر دو دستگاه، از قابلیت‌های سخت افزاری مناسبی برخوردار هستند. ولی باید به این نکته اشاره کرد که فناوری خنک کننده مایکروسافت، کار سختی در مقابل گرمای تولید شده توسط کل چیپست دارد. همچنین در هنگام گیمینگ، کوچک‌ترین لگ یا هنگی در هیچکدام از گوشی‌ها مشاهده نشد. می‌توانید ویدیو مربوط به این آزمایش را در پایین مشاهده نمایید. قابل ذکر است، به خاطر معیارهای متفاوت بنچمارک‌ها بر روی ویندوز، در این بخش تست بنچمارک نداریم.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

به بخش جذاب مقایسه دوربین دو دستگاه می‌رسیم. جایی که دوربین ۲۰ مگاپیکسلی قدرتمند لومیا را در مقابل دوربین ۱۶ مگاپیکسلی شیائومی Mi 5 قرار می‌دهیم. در نهایت هم نگاهی به دوربین سلفی و کیفیت فیلم برداری هر دو حریف خواهیم داشت.

دوربین شیائومی Mi5، به سنسور لرزش‌گیر ۴ محوره (۴-axis OIS) که قابلیت کاهش لرزش دست از ۸ جهت را دارد، مجهز شده است. لنز این دوربین که ساخته شرکت سونی است، در کنار یک LED دوگانه، تجربه عکاسی خوب به خصوص در فضاهای تاریک را به کاربر انتقال می‌دهد. نویزعکس‌ها، در محیط‌های باز و نور کافی، بسیار کم است و لرزش‌های دست، به لطف تکنولوژی استفاده شده در آن، به میزان زیادی کاهش می‌یابد. رنگ‌ها به طور طبیعی ثبت می‌شوند ولی عمق لازم را ندارند. دوربین ۲۰ مگاپیکسلی لومیا را به جرات می‌توان یکی از بهترین دوربین‌های قرار گرفته بر روی تلفن‌های هوشمند موجود در بازار دانست. مایکروسافت، سنسور دوربین ساخته شده توسط کمپانی معتبر کارل زایس (که در گذشته نوکیا از آن برای محصولاتش استفاده می‌کرد ) را برای لومیا ۹۵۰XL در نظر گرفته است. این گوشی ویندوزی، به دوربینی با وضوح ۲۰ مگاپیکسل مجهز است که سیستم لرزش‌گیر اپتیکال و LED سه رنگ هم در کنار آن استفاده شده و با دیافراگم F/1.9 خودنمایی می‌کند. همچنین عکس‌ها را می‌توانید با فرمت‌های مختلفی مانند RAW ،DNG و JPG ذخیره کنید. علاوه بر این، دکمه شاتر هم برای عکاسی راحت‌تر در سمت راست دستگاه در نظر گرفته شده است. Rich Capture ،Live Capture ،Lossless Zoom و … بخشی از قابلیت‌هایی هستند که دوربین لومیا ۹۵۰XL به آن‌ها مجهز است. عکس‌هایی که توسط دوربین اصلی هر دو دستگاه گرفته شده‌اند را در پایین مشاهده می‌کنیم.

تصویر گرفته شده توسط محصول شیائومی از واقعیت به دور است و در واقع برگ‌های گل را بسیار روشن‌تر به نمایش گذاشته!

و اما نوبت می‌رسد به دوربین‌های سلفی! شیائومی Mi5 از یک دوربین ۴ مگاپیکسلی با قابلیت فیلم برداری فول ا‌چ‌دی به صورت ۳۰ فریم بر ثانیه استفاده می‌کند که دارای دریچه دیافراگم f/2.0 است. این دوربین از فناوری Ultra Pixel بهره می‌برد که باعث شده کیفیت عکس‌ها نسبت به یک دوربین ۴ مگاپیکسلی معمولی، تا حد زیادی افزایش پیدا کند. مایکروسافت هم برای لومیا ۹۵۰XL، یک دوربین سلفی با کیفیت ۵ مگاپیکسلی طراحی کرده که قابلیت فیلم برداری به صورت فول اچ‌دی را هم دارد. یکی از مثبت‌ترین نکته‌ها، تنظیمات پیشرفته‌ای است که برای دوربین سلفی در نظر گرفته شده که به کاربر اجازه می‌دهد بسیاری از تنظیمات را قبل از عکاسی و روی دوربین خود انجام دهد.

نظر کارشناسی داور: با نگاهی به رابط کاربری هر دو دوربین، متوجه می‌شوید که شیائومی سعی کرده سادگی طراحی در بخش‌های مختلف MIUI را، در بخش دوربین هم رعایت کند. به این ترتیب خواهید توانست به راحتی همه قابلیت‌ها و تنظیمات گوشی را در دسترس داشته باشید. از طرفی، رابط کاربری لومیا بسیار پیشرفته طراحی شده است و کاملا برای اشخاصی که به طور حرفه‌ای عکاسی می‌کنند، مناسب است. قابل ذکر است شیائومی MI5، قابلیت فیلم برداری با کیفیت ۴K با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه را داراست. در مقایسه با دوربین عکاسی، دوربین فیلم برداری، چنگی به دل نمی‌زند و به خصوص در کیفیت ۱۰۸۰p شاهد از دست رفتن فوکوس و جزییات سوژه خواهیم بود. اما فیلم برداری لومیا ۹۵۰XL با کیفیت ۴K و سرعت‌های ۳۰/۲۵/۲۴ فریم بر ثانیه، تجربه خیلی خوبی را به کاربر منتقل می‌کند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

حالا که به پایان مسابقه نزدیک می‌شویم، می‌توان خستگی را در چهره هر دو شرکت کننده مشاهده کرد. حال هر دو حریف، به بخشی پا گذاشته‌اند که در آن قصد داریم کیفیت صدا و پلیرهای آن‌ها را به چالش بکشیم. پس از اینکه مایکروسافت تصمیم گرفت که سرویس Music Streaming را برای مدتی متوقف کند، برای این نسخه از ویندوز، سعی در استفاده از برنامه‌ای به نام Groove Music داشته است. این سرویس، عملکردی مشابه با Google Music و Apple Music دارد. همچنین می‌توانید با ثبت اکانت Onedrive بر روی این برنامه، به آهنگ‌هایی که در حافظه مجازی مایکروسافت خود دارید، دسترسی پیدا کنید. در خصوص کیفیت صدا، می‌توان گفت که مایکروسافت سعی کرده با به کارگیری از فناوری‌هایی برای پخش صدا به صورت استریو، بهترین کیفیت ممکن را برای بلندگوهای این دستگاه در نظر بگیرد. در عمل هم دقیقا این حس به کاربر انتقال می‌یابد و می‌توان به راحتی، تفکیک صداهای زیر و بم را متوجه شد.

برای تکمیل این بررسی، نگاهی هم به امکانات و قابلیت‌های شیائومی Mi5 می‌اندازیم. با باز کردن موزیک پلیر این گوشی، با دو پنجره مواجه خواهید شد. یک بخش مربوط به حافظه مجازی (که به صورت آنلاین) در اختیار شما قرار می‌گیرد و قسمت دیگر مربوط به حافظه محلی دستگاه شماست. تنظیمات مربوط به شفاف سازی صدای خروجی به همراه افکت‌هایی که می‌توان به صداها اضافه کرد، در کنار تنظیمات پیشرفته برای این پلیر، توانسته موزیک پلیر این گوشی را به یکی از کامل‌ترین نمونه‌های موجود در بازار بدل کند. از لحاظ خروجی صدا، شیائومی Mi5 واقعا بهترینِ خود را در مقایسه با سری‌های گذشته‌اش انجام داده است.

در پایان این بخش، جا دارد پلیر ویدیویی این دو رقیب را به چالش بکشیم. شیائومی Mi5، با رابط کاربری ساده و با امکانات نسبتا کم، در مقایسه با Movie and Tv قرار خواهد گرفت. از قابلیت‌هایی که پلیر لومیا ۹۵۰XL دارد، این است که می‌توانید فیلم‌هایی که علاقه دارید را از استور ویندوز خریداری کنید (البته اگر به قانون کپی رایت اعتقاد دارید!).

نظر کارشناسی داور: در آزمایشی که انجام دادیم، کیفیت صدای لومیا ۹۵۰XL خیلی بهتر از شیائومی Mi5 بود. صدای خروجی از بلندگوهای Mi5، کیفیتی ضعیفی دارند و نت‌های زیر و کم صدا در یک موسیقی، در برخی موارد به راحتی به گوش نمی‌رسند. البته این ضعف، در هنگام استفاده از هندزفری، بهبود می‌یابد و بیس و تربیل هر آهنگ، به صورت جداگانه و با بهترین کیفیت تنظیم می‌شود.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

بررسی باتری‌ها را با شیائومی Mi5 شروع می‌کنیم. باتری این دستگاه، از جنس لیتیوم-پلیمر با ظرفیت ۳۰۰۰ میلی‌آمپر است که برای گوشی با صفحه نمایش ۵.۱۵ اینچی، بسیار مناسب است. از طرفی، طبیعی است که لومیا ۹۵۰XL با توجه به ابعاد بزرگترش، ظرفیت بیشتری داشته باشد. باتری این دستگاه، ۳۳۴۰ میلی‌آمپر بر ساعت ظرفیت داشته و بر خلاف رقیبش، قابل جداشدن هم هست. همچنین هر دو گوشی، قابلیت شارژ سریع را دارند. شیائومی از فناوری Quick Charge نسخه ۳.۰، برای این کار استفاده کرده است. قابلیت دیگری که برای لومیا در نظر گرفته شده است، استفاده از قابلیت شارژ بیسیم است. می‌توانید اطلاعات کامل‌تر در این خصوص را در تصاویر پایین مشاهده کنید.

نظر کارشناسی داور: باتری هر دو دستگاه، هم طول عمر بالایی دارند و هم به سرعت شارژ می‌شوند که این کار سبب می‌شود کاربر، نگرانی‌ از بابت شارژ نداشته باشد. به نظر من، شارژر بیسیم لومیا، برگ برنده این شرکت کننده در این بخش است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

بی‌صبرانه منتظر این بخش بودم تا شما را با یکی از خاص‌ترین امکانات مایکروسافت، آشنا کنم. Continuum داک اختصاصی مایکروسافت است که شامل ۳ پورت USB 2.0، یک خروجی HDMI و یک Display Port است. با اتصال این داک به لومیا ۹۵۰XL، شما می‌توانید، صفحه گوشی خود را به یک نمایشگر بزرگ‌تر متصل کنید و از گوشی خود (با اتصال ماوس و کیبورد) به عنوان یک کامپیوتر استفاده کنید. همچنین قابلیت نصب و اجرای برنامه‌های یونیورسال را هم خواهید داشت. از این‌ها که بگذریم، مایکروسافت برای باز کردن قفل صفحه نمایش، از حسگر شناسایی عنبیه چشم با سرعت تشخیص بالا استفاده کرده است. همچنین لومیا ۹۵۰XL از پخش کننده رادیو هم پشتیبانی می‌کند ولی خبری از مادون قرمز در این گوشی نیست.

شیائومی Mi5 دارای حسگر اثر انگشت است که از سرعت بالایی هم برخوردار است. همچنین باید اشاره کرد که این گوشی، از حافظه جانبی پشتیبانی نمی‌کند و برنامه‌ای به صورت پیش فرض برای پخش شبکه‌های رادیویی در آن در نظر گرفته نشده است. هر دو گوشی از NFC بهره می‌برند و پورت خروجی آن‌ها از نوع USB Type-C است.

نظر کارشناسی داور: شاید بتوان گفت که استفاده از Continuum آنقدر جذاب باشد که هر کسی را به سمت گوشی‌های لومیا جذب کند. ولی در خصوص حسگر عنبیه، آزمایشات ما نشان داد که این سنسور در زیر نور آفتاب، عملکرد به نسبت ضعیفی دارد. البته نباید انتظار زیادی هم داشت چرا که این فناوری نوپاست و در آینده مطمئنا از آن بیشتر خواهیم شنید.


وقت اضافه: قیمت

در این بخش شرکت کنندگان به آرامی به سمت رختکن‌ها می‌روند ولی هنوز یک تست دیگر باقی مانده است که انجام ندادیم و آن هم مقایسه قیمت این دو گوشی است. لومیا با قیمت تقریبی ۱ میلیون ۷۵۰ هزار تومان، در بازار ایران قابل خرید است. شیائومی نیز مانند سایر محصولات چینی، سعی کرده که به پایین بودن قیمت اهمیت بالایی بدهد و از این رو، قیمت Mi5 در بازار ایران تقریبا ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان اعلام شده است.


موقعیت‌های خطرناکی که شیائومی Mi5 بر روی دروازه لومیا  ۹۵۰XL ایجاد کرد:

  • بدنه با حالت خمیده و طراحی زیبا
  • سخت افزار قدرتمندتر
  • نمایشگر با میزان روشنایی بالا
  • حسگر اثر انگشت
  • فناوری Quick Charge 3.0
  • لرزشگیر دوربین ۴ محوره

موقعیت‌های خطرناکی که لومیا ۹۵۰XL بر روی دروازه شیائومی Mi 5 ایجاد کرد:

  • پشتیبانی از سرویس Continuum مایکروسافت
  • استفاده از پنل امولد و نشان دادن زنده‌تر رنگ‌ها
  • حسگر تشخیص عنبیه چشم
  • دوربین فوق‌العاده با قابلیت‌های ویژه و ۳ فلاش LED
  • پشتیبانی از شارژ بی‌سیم
  • پشتیبانی بهتر نرم افزاری مایکروسافت

به‌ نظر شما برنده مسابقه مایکروسافت لومیا 950XL و شیائومی Mi 5 کدام است؟!

نوشته مقایسه مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL با شیائومی Mi 5: سبک و سنگین! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.