پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته گذشته (۲ تا ۴ ژوئن) آمریکا از نگاه مجله باکس آفیس

پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته

باکس آفیس (BOX Office) مجله‌ای است آمریکایی که از دهه ۱۹۲۰ میلادی تا کنون به بررسی و اعلام میزان فروش هفتگی، ماهیانه، سالیانه و کلی تمامی فیلم‌ های سینمایی اکران شده در سینماهای ایالات متحده آمریکا می‌پردازد. از این پس قصد داریم تا به صورت منظم و هفتگی به معرفی پرفروشترین فیلمهای سینمایی به صورت هفتگی بپردازیم.

پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته گذشته (دوم تا چهارم ژوئن)

بر اساس اعلام این مجله پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته ، اکران شده در آخر هفته گذشته در ایالات متحده آمریکا (دوم تا چهارم ماه ژوئن سال ۲۰۱۷) به شرح زیر است:

۱۰. King Arthur : Legend of the Sword

این فیلم بعد از چهار هفته اکران با فروشی ۱.۲ میلیون دلاری (معادل ۴.۵ میلیارد تومان با احتساب دلار ۳.۷۵۰ تومانی در زمان نگارش) در آخر هفته گذشته توانست به یکی از پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته بدل شده و فروش کلی خود را به رقم ۳۷.۲ میلیون دلار (معادل ۱۴۰ میلیارد تومان) برساند.

پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته

این فیلم در ژانر اکشن و ماجرایی بوده و از هنرپیشگان اصلی آن می‌توان به جود لاو (Jude Law)، چارلی هونام (Charlie Hunnam) و آسترید برجس فریزبی (Astrid Berges Frisbey) اشاره نمود. مدت زمان این فیلم نیز ۲ ساعت و ۶ دقیقه بوده و مناسب برای گروه سنی PG-13 (افراد زیر ۱۳ سال با نظارت والدین) تهیه شده است. فیلم King Arthur : Legend of the Sword به کارگردانی گای ریچی (Guy Ritchie) ساخته شده است.

۹. Diary of a Wimpy Kid : The Long Haul

فیلم سینمایی Diary of a Wimpy Kid : The Long Haul بعد از سه هفته اکران یکی از پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته گذشته بود و با فروش ۱.۲ میلیون دلاری (معادل ۴.۵ میلیارد تومان) میزان فروش خود را به عدد ۱۷.۸ میلیون دلار (معادل ۶۷ میلیارد تومان) رساند.

پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته

این فیلم در ژانر کمدی خانوادگی بوده و هنرپیشگانی مانند جیسون دراکر (Jason Drucker)،‌ آلیشیا سیلورستون (Alicia Silverstone) و تام اورت اسکات (Tom Everett Scott) در آن به هنرنمایی پرداخته اند. مدت زمان این فیلم نیز ۱ ساعت و ۳۱ دقیقه بوده و مناسب برای گروه سنی PG (تصمیم گیری با والدین) ساخته شده است. کارگردان فیلم Diary of a Wimpy Kid : The Long Haul ، دیوید باورز (David Bowers) است.

۸. Snatched

این فیلم در هفته گذشته فروشی ۱.۳ میلیون دلاری (معادل ۴.۸ میلیارد تومان) را تجربه نمود بعد از ۴ هفته اکران توانست در جمع پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته در رتبه هشتم قرار گرفته و مجموع فروش خود را به رقم ۴۴ میلیون دلار (معادل ۱۶۵ میلیارد تومان) برساند.

Everything , Everything

این فیلم در ژانر کمدی اکشن ساخته شده و از هنرپیشگان مطرح آن می‌توان به امی شومر (Amy Schumer)، گلدی هاون (Goldie Hawn) و کیم کارامل (Kim Caramele) اشاره نمود. مدت زمان این فیلم نیز ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه بوده و مناسب برای گروه سنی R (افراد زیر ۱۷ سال با نظارت والدین) تهیه شده است. فیلم Snatched به کارگردانی جوناتان لوین (Jonathan Levine) ساخته شده است.

۷. Everything , Everything

رتبه هفتم در بین پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته نیز از آن فیلم Everything , Everything بود. این فیلم با فروش آخر هفته ۳.۳ میلیون دلاری (معادل ۱۲.۴ میلیارد تومانی) جمع فروش کلی خود در ۳ هفته اکران را به ۲۸.۳ میلیون دلار (معادل ۱۰۶ میلیارد تومان) رساند.

Everything , Everything

این فیلم در ژانر درام عاشقانه بوده و از هنرپیشگان آن می‌توان به آماندلا استنبرگ (Amandla Stenberg)، نیک رابینسون (Nick Robinson) و آنیکا نونی رز (Anika Noni Rose) اشاره نمود. مدت زمان فیلم Everything , Everything برابر با ۱ ساعت و ۳۶ دقیقه بوده و برای گروه سنی PG-13 (افراد زیر ۱۳ سال با نظارت والدین) تهیه شده است. این فیلم به کارگردانی استلا مگی (Stella Maghie) ساخته شده است.

۶. Alien : Covenant

این فیلم ششمین قسمت از سری فیلم‌های Aline بوده و ادامه‌ای بر فیلم Prometheus محصول سال ۲۰۱۲ است. فروش آخر هفته گذشته این فیلم نیز ۴.۱ میلیون دلار (معادل ۱۵ میلیارد تومان) بود. این فیلم توانست بعد از ۳ هفته اکران مجموع فروش خود را به عدد ۶۷.۳ میلیون دلار (معادل ۲۵۲ میلیارد تومان) برساند.

Everything , Everything

این فیلم در ژانر علمی تخیلی ترسناک است. از هنرپیشگان اصلی فیلم Alien : Covenant می‌توان به مایکل فاسبندر (Michael Fassbemder)، کاترین واترستون (Katherine Waterston) و بیلی کروداپ (Billy Crudup) اشاره نمود. مدت زمان این فیلم ۲ ساعت و ۲ دقیقه بوده و مناسب برای گروه سنی R (افراد زیر ۱۷ سال با نظارت والدین) تهیه شده است. کارگردان فیلم Alien : Covenant نیز ریدلی اسکات (Ridley Scott) است.

۵. Baywatch

فیلم Baywatch بر اساس یک سریال بسیار محبوب و مشهور دهه ۱۹۹۰ میلادی با بازی دیوید هسل‌هاف (David Hasselhoff)، پاملا اندرسون (Pamela Anderson) و الکساندرا پاول (Alexandra Paul) ساخته شده است. فیلم سینمایی Baywatch با فروش ۸.۸ میلیون دلاری (معادل ۳۳ میلیارد تومان) در آخر هفته گذشته توانست فروش کلی خود را بعد از ۲ هفته اکران به رقم ۴۲ میلیون دلار (معادل ۱۵۷.۵ میلیارد تومان) برساند.

پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته

این فیلم در ژانر کمدی عاشقانه ساخته شده است. از هنرپیشگان اصلی آن می‌توان به دواین جانسون (Dwayne Johnson)، زک افرون (Zac Efron)، الکساندرا داداریو (Alexandra Daddario) و هنرپیشه مشهور هندی پیریانکا چوپرا (Priyanka Chopra) اشاره کرد. این فیلم زمانی برابر با ۱ ساعت و ۵۶ دقیقه داشته و مناسب برای گروه سنی R (افراد زیر ۱۷ سال با نظارت والدین) تهیه شده است. فیلم Baywatch به کارگردانی ست گوردن (Seth Gordon) ساخته شده است.

۴. Guardians of the Galaxy Vol.2

این فیلم قسمت دوم فیلم Guardians of the Galaxy محصول سال ۲۰۱۴ بوده و توانسته با فروش آخر هفته ۹.۸ میلیون دلاری (معادل ۳۶.۷ میلیارد تومان) به رقم فروش کلی ۳۵۵.۶ میلیون دلار (معادل ۱۳۳۳ میلیارد تومان) بعد از ۵ هفته اکران دست پیدا نماید.

پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته

فیلم Guardians of Galaxy Vol.2 در ژانر اکشن علمی تخیلی ساخته شده است. از هنرپیشگان این فیلم می‌توان به کریس پرت (Chris Pratt)، زوئی سالدانا (Zoe Saldana) و دیو باوتیستا (Dave Bautista) اشاره نمود. مدت زمان این فیلم نیز ۲ ساعت و ۱۶ دقیقه بوده و برای گروه سنی PG-13 (افراد زیر ۱۳ سال با نظارت والدین) تهیه شده است. کارگردان فیلم Guardians of the Galaxy Vol.2 نیز بر عهده جیمز گان (James Gunn) است.

۳. Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales

این فیلم آخرین قسمت از سری فیلم‌های محبوب و پرفروش دزدان دریایی کاراییب بوده و با فروش ۲۲.۱ میلیون دلار (معادل ۸۳ میلیارد تومان) خود در تعطیلات آخر هفته گذشته، رتبه سوم در بین پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته را به خود اختصاص داد. فیلم Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales بعد از ۲ هفته اکران، توانست مبلغ کل فروش خود را به رقم ۱۱۵ میلیون دلار (معادل ۴۳۱ میلیارد تومان) برساند.

پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته

این فیلم در ژانر اکشن ماجرایی بوده و زمانی برابر با ۲ ساعت و ۹ دقیقه دارد. از هنرپیشگان اصلی فیلم Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales می‌توان به جانی دپ (Johnny Depp)، خاویر باردم (Javier Bardem)، جئوفری راش (Jeoffery Rush)، کایا اسکودلاریو (Kaya Scodelario) و همچنین یک هنرپیشه ایرانی مهاجر (گ.ف) اشاره کرد. این فیلم مناسب برای گروه سنی PG-13 (افراد زیر ۱۳ سال با نظارت والدین) تهیه شده است. کارگردانی جدیدترین قسمت فیلم دزدان دریایی کارائیب نیز بر عهده یواخیم رونینگ (Joachim Rønning) و اسپن سندبرگ (Espen Sandberg) است.

۲. Captain Underpants: The First Epic Movie

فیلم انیمیشن Captain Underpants: The First Epic Movie در اولین هفته فروش خود توانست به رقم ۲۳.۹ میلیون دلار (معادل ۹۰ میلیارد تومان) دست یافته و رتبه دوم را در بین پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته را در اولین هفته اکران خود، به دست آورد.

پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته

این فیلم انیمیشن در ژانر کمدی اکشن بوده و از صداپیشگان آن می‌توان به کوین هارت (Kevin Hart)، توماس میدل دیچ (Thomas Middleditch) و اد هلمز (Ed Helms) اشاره کرد. مدت زمان این فیلم نیز ۱ ساعت و ۲۹ دقیقه بوده و برای گروه سنی PG‌ (تصمیم گیری با والدین) تهیه و ساخته شده است. کارگردانی این انیمیشن کمدی نیز بر عهده دیوید سورن (David Soren) است.

۱. Wonder Woman

پرفروشترین فیلم سینمایی هفته گذشته فیلم Wonder Woman بود که توانست رکوردی معادل ۱۰۳ میلیون دلار (معادل ۳۸۷ میلیارد تومان) را در اولین هفته اکران به نام خود ثبت نموده و رتبه اول را در بین پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته به دست آورد.

پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته

فیلم Wonder Woman در ژانر ماجرایی اکشن ساخته شده است. از ستاره‌های نقش آفرین در این فیلم می‌توان به گل گدو (Gal Gadot)، کریس پاین (Chris Pine)، رابین رایت (Robin Wright) و کنی نیلسن (Connie Nielsen) اشاره کرد. فیلم Wonder Woman زمانی معادل ۲ ساعت و ۲۱ دقیقه داشته و برای گروه سنی PG-13 (افراد زیر ۱۳ سال با نظارت والدین) تهیه شده است. کارگردان پرفروشترین فیلم سینمایی هفته گذشته نیز پتی جنکینز (Patty Jenkins) است.

منبع: IMDB

ترجمه و تالیف : تکرا

 

مطلب پرفروشترین فیلمهای سینمایی هفته گذشته (۲ تا ۴ ژوئن) آمریکا از نگاه مجله باکس آفیس برای اولین بار در وب سایت تکرا - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

۳۰ سال انتظار برای فیلم تاپ گان ۲ به پایان رسید؛ تام کروز اعلام کرد!

30 سال انتظار برای فیلم تاپ گان 2 به پایان رسید؛ تام کروز اعلام کرد!

به نظر می رسد بالاخره انتظار فیلم دوستان برای مشاهده سری جدید فیلم تاپ گان پس از ۳۰ سال به پایان رسید. تام کروز  سه‌شنبه هفته گذشته اعلام کرد که تاپ گان ۲ قطعا تولید خواهد شد. برای اطلاع از جزئیات بیشتر با تکرا همراه باشید.

تام کروز، ستاره نام آشنای فیلم های سینمایی هالیوودی در یک شوی تلویزیونی به نام Sunrise در استرالیا حاضر شد و هنگامی که شرکت کنندگان حاضر در برنامه از او درباره شایعات پیرامون این فیلم سوال کردند، تام کروز نیز با پاسخ خود همه را شگفت زده کرد.

او نه تنها به شرکت کنندگان گفت که این شایعات صحت دارند، بلکه تاکید کرد که احتمالا در سال آینده در این فیلم شروع به نقش آفرینی خواهد کرد و این گفته‌ی تام کروز همه را به طور شگفت انگیزی به وجد آورد (برای مشاهده ویدیو روی این لینک کلیک کنید).

با اینکه تهیه کننده این فیلم، Jerry Bruckheimer در سال ۲۰۱۴ میلادی نیز از احتمال ساخت سری جدید فیلم تاپ گان خبر داده بود و وال کیلمر نیز در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که احتمال دارد در تاپ گان ۲ به بازآفرینی نقش خود در سری اول این فیلم بپردازد، اما گویا تماشاگران نیاز داشتند تا خود تام کروز، ستاره نقش اول بی چون و چرای این فیلم، ساخت سری جدید تاپ گان را تایید نماید.

در حالی که پیش از این در گزارشات مختلف گفته می شد جوزف کوشینسکی که پیش‌تر در فیلم فراموشی (آبلیویون – Oblivion) با کروز همکاری مشترکی داشت، برای کارگردانی سری دوم فیلم تاپ گان انتخاب شده است، این گزارش بیان می کند که تام کروز قبل از شروع فیلم برداری فیلم “ماموریت غیر ممکن ۶” با چند نفر از کارگردانان احتمالی تاپ گان ۲ ملاقات داشته تا از سرعت انجام تولید این فیلم سینمایی خاطره انگیز اطمینان حاصل کند.

شایان ذکر است که کمپانی فیلم سازی پارامونت هنوز صحت این گزارش را تایید نکرده است.

سری اول و اصلی فیلم تاپ گان در سال ۱۹۸۶ میلادی و با بازی تام کروز به عنوان ستاره اصلی آن بر روی پرده سینما رفت. این بازیگر به عنوان پیت میشل با اسم مستعار Maverick (به معنی تک رو) نقش آفرینی کرد. او در این فیلم نقش یک خلبان جوان و خیره سر را داشت که این موقعیت را پیدا کرد تا با خلبانان ارشد مدرسه نیرو هوایی در سن دیگو تمرین کند. نقش کمک خلبان تام کروز را آنتونی ادواردز (در نقش Nick “Goose” Bradshaw) بر عهده داشت.

همچنین از جمله ستارگان دیگری که در این فیلم به نقش آفرینی پرداختند می توان به وال کیلمر به عنوان رقیب اصلی تام کروز در نقش Tom “Iceman” Kazanski، کلی مک گیلس در نقش چارلی بلک وود، و تیم رابینز در نقش سم “مرلین” ولز، اشاره کرد.

.

منبع: digitaltrends

مطلب ۳۰ سال انتظار برای فیلم تاپ گان ۲ به پایان رسید؛ تام کروز اعلام کرد! برای اولین بار در وب سایت تکرا - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

کارگردان فیلم «شماره ۱۰ خیابان کلورفیلد»، فیلمی با نام «مسابقه فضایی» خواهد ساخت

کارگردان فیلم «شماره ۱۰ خیابان کلورفیلد»، فیلمی با نام «مسابقه فضایی - Space Race » خواهد ساخت
گفته می‌شود Dan Trachtenberg که سال پیش فیلم شماره ۱۰ خیابان کلورفیلد (۱۰ Cloverfield Lane) را کارگردانی کرده بود، فیلمی با نام مسابقه فضایی (Space Race) را کاگردانی خواهد کرد.

هنوز چیزی درباره‌ی داستان فیلم مشخص نشده است؛ اما احتمالا Daniel Kunka فیلمنامه آن را خواهد نوشت و فیلم هم توسط کمپانی یونیورسال پیکچرز، تولید و توزیع خواهد شد.

Trachtenberg همزمان فیلم‌های دیگری را هم کارگردانی خواهد کرد که یکی از آن‌ها فیلم جنایی Crime of the Century خواهد بود.

فیلم شماره ۱۰ خیابان کلورفیلد، تنها اثر بلند سینمایی اوست که تاکنون ساخته شده و ژانر آن هم معمایی و علمی تخیلی است. این فیلم در باکس آفیس هم توانست فروش نسبتا خوبی داشته باشد.

.

منبع: gizmodo

نوشته کارگردان فیلم «شماره ۱۰ خیابان کلورفیلد»، فیلمی با نام «مسابقه فضایی» خواهد ساخت اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

بن افلک اعلام کرد که فیلم بعدی بتمن را کارگردانی نمی‌کند

بن افلک اعلام کرد که فیلم بعدی بتمن را کارگردانی نمی‌کند

در اوایل سال ۲۰۱۷، بن افلک، بازیگر نقش بتمن اعلام کرد که فیلم بعدی بتمن را کارگردانی نخواهد کرد. هر چند که کارگردانی این فیلم به او پیشنهاد شده بود، بعد از گذشت مدتی، نشریه Variety به طور رسمی گزارش داد که بن افلک دیگر این فیلم را کارگردانی نمی‌کند.

طبق بیانیه‌ای از بن افلک، برخی کاراکترها هستند که جایگاه ویژه‌ای در قلب مردم دارند. انجام این نقش‌ها طالب تمرکز، اشتیاق و بیشترین کارایی ممکن است. این مشخص است که من نمی‌توانم هر دو شغل را بر عهده بگیرم، در حالی که باید کیفیت کار را حفظ کنم. من به همراه استودیو، به دنبال کارگردانی برای انجام این کار هستیم تا با همکاری هم، روی این فیلم بزرگ کار کنیم.

البته بن افلک تکرار کرد که در این فیلم بازی خواهد کرد؛ اما فقط کارگردانی آن را بر عهده نخواهد گرفت، پس اگر از حضور بن افلک در نقش ابر قهرمان نقاب دار خوشتان می‌آید، مطمئن باشید که بازیگر آن تغییر نمی‌کند. بن افلک در این باره گفت

من هنوز در این نقش حضور دارم و در حال ساخت آن نیز هستیم؛ ولی در حال حاضر به دنبال یک کارگردان خوب می گردیم. من به این پروژه متعهدم و در آن باقی می‌مانم و مشتاقانه آن را برای طرفداران این فیلم در سراسر جهان، آماده می‌کنیم.

.

منبع: ubergizmo

نوشته بن افلک اعلام کرد که فیلم بعدی بتمن را کارگردانی نمی‌کند اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

مواردی که طرفداران مجموعه‌ی ارباب حلقه‌ ها باید در مورد «اسپین آف» این مجموعه بدانند

مواردی که طرفداران مجموعه‌ی ارباب حلقه‌ ها باید در مورد «اسپین آف» این مجموعه بدانند

در این مطلب توضیحی کلی در مورد داستان مکمل ارباب حلقه ها داده می‌شود که در دست چاپ است. این مطلب قطعا می‌تواند برای شمایی که مشتاق این فیلم هستید، بسیار مهیج و جذاب باشد، پس با تکرا همراه باشید.

مجموعه کتاب ارباب حلقه ‌ها نوشته‌ی جی. آر. آر. تولکین (J.R.R. Tolkien’)، یک موفقیت بزرگ در داستان نویسی به حساب می‌آید که باعث به وجود آمدن یک ژانر جدید شد. از روی داستان این کتاب تا به حال سه فیلم بسیار پر فروش ساخته شده است. این کتاب‌ها به تنهایی باعث شد که اقتصاد نیوزیلند رونق بیشتری پیدا کند. خب با این حساب می‌توانید هیجان انتشارات هارپر کالینز (HarperCollins) را از شنیدن خبر یک داستان مکمل برای ارباب حلقه ‌ها تصور کنید.

این داستان مکمل، در مورد دوست داران «برن» و «لوتین» است که به عنوان یک رمان مستقل در سال ۲۰۱۷ به چاپ خواهد رسید. جالب است بدانید که جاپ این رمان، همزمان با صد سالگی خلق ارباب حلقه‌ ها توسط تولکین است. بنابراین بهتر است شما را بیشتر با برن و لوتین آشنا کنیم.

این داستان توسط پسر توکلین جمع‌ آوری شده است

این داستان توسط پسر توکلین جمع‌ آوری شده است

«جی. آر. آر. توکلین» داستان‌های بی‌شماری را در مورد تاریخ سرزمین‌های میانه (سرزمینی که توکلین خلق کرده) نوشته است که بعضی از آن‌ها ناتمام مانده و یا با هم به تضاد رسیده اند.

بعد از مرگ او، پسرش کریستوفر توکلین سعی کرد که این داستان‌ها را کامل کند و توانست چند داستان مکمل مثل سیلماریلیون (Silmarillion) بنویسد. او اکنون سعی دارد که داستان برن و لوتین را کامل کند و به عنوان یک رمان مستقل به چاپ برساند. او قبلا هم رمانی مکمل اما مستقل از نوشته‌های پدرش را به نام بچه‌های هورین (The Children of Húrin) منتشر کرده بود.

خوشبختانه داستان برن و لوتین، بسیار خوش بینانه تر از داستان قبلی است و حداقل به خود کشی شخصیت‌های داستان ختم نمی‌شود. «تولکین» به نسخه‌های متفاوتی از داستان فکر کرده و یک پیش نویس نوشته است که در آن سایرون، در غالب یک گربه‌ی شیطانی و یک شعر ناتمام ظاهر می‌شود. رمان کامل شامل تعدادی از این منابع هستند و یک داستان منسجم را به وجود می‌آورند.

این داستان در دوران قبل از ارباب حلقه‌ ها اتفاق می‌افتد

این داستان در دوران قبل از ارباب حلقه‌ ها اتفاق می‌افتد

هرچند که داستان برن و لوتین هم در دنیای میانه، یعنی جایی که داستان ارباب حلقه ‌ها و هابیت (Hobbit) به وجود آمده‌اند، اتفاق می‌افتد؛ اما این داستان برای ۶۵۰۰ سال قبل از ارباب حلقه‌ ها است. برای اینکه بهتر متوجه بشوید، باید بگویم که دنیای میانه، مدتی به زیر اقیانوس رفته و تغیرات زیادی کرده است و این برای زمانی است که هابیت‌ ها هنوز حتی به وجود نیامده‌اند. حتی فضای داستان نیز فرق دارد؛ زیرا در داستان یک خدای عصبانی وجود دارد که زمین را از حالت مسطح به حالت گرد در‌آورده! پس در نهایت باید بگویم که منتظر ورود شخصیت مورد علاقتان از سری ارباب حلقه‌ ها نباشید.

تنها شخصیت مشترک این داستان با ارباب حلقه‌ ها سایرون است که البته نقش چندانی در داستان ندارد

تنها شخصیت مشترک این داستان با ارباب حلقه‌ ها سایرون است که البته نقش چندانی در داستان ندارد

تنها شخصیت مشترک داستان ارباب حلقه‌ ها و برن و لوتین، سایرون است که به خاطر فنا ناپذیری‌اش در داستان حضور دارد. هرچند که سایرون در داستان ارباب حلقه ‌ها یک تهدید جدی است اما در این داستان یک تبهکار درجه دو به حساب می‌آید. هرچند که در چند جا از داستان مشکلاتی را به وجود می‌آورد (مثلا مهمانان برن را غذای گرگ می‌کند) اما نقش چندان مخربی ندارد. باید بگوییم که شخصیت بسیار بد و شیطانی سایرون، در این داستان جدید شکسته شده است.

تهدید اصلی در داستان برن و لوتین، رئیس سایرون یعنی «مارگوت» است که به عنوان نیروی شیطانی اصلی در اساطیر تولکین حضور دارد. او یک قدرت بسیار بزرگ است و در نهایت فقط یک ارتش بزرگ از فرشتگان قادر به شکست او و حذف او از دنیای میانه هستند. حتی سایرون هم از مارگوت می‌ترسد، زیرا او یک سپاه بزرگ از اژدها، گرگینه‌ ها و موجودات شیطانی دیگر دارد. او حتی محافظ شخصی بسیار نیرومندی دارد که در داستان‌های بعدی عامل مرگ «گاندالف» می‌شود.

برن و تولین شخصی‌ترین داستان تولکین است

برن و تولین شخصی‌ترین داستان تولکین است

توکلین شخصیت لوتین را از همسرش «ادیت» الهام گرفته است. تولین می‌تواند با آواز خواندن حتی «مارگوت» را محسور کند و حتی مرگ را به گریه وا دارد.

توکلین زمانی همسرش را دید که تنها ۱۶ سال داشت. این دو نفر زمانی که با هم به چایی خانه می‌ رفتند با هم آشنا شدند. در نهایت سرپرست توکلین او را از دیدن «ادیت» منع کرد اما این دو، عمیقا عاشق یکدیگر شده بودند و به محض رسیدن به ۲۱ سالگی با هم ازدواج کردند. «توکلین» بعد‌ها برای پسرش «کریستوفر» نوشت:

«داستان عشق چیزی است که در بیشه‌ی کوچک و پر از شبدر در یورکشایر (Yorkshire) اتفاق می‌افتد. در آن روز‌ها، موهای «ادیت» تیره و پوست او درخشان و زیبا بود، چشم‌هایش روشن تر‌ از هرچیزی که تا به حال دیده‌ای و او می‌توانست آواز بخواند.»

این زوج در نهایت در کنار هم به خاک سپرده شدند و یک سنگ قبر ساده دارند که رویش نوشته شده “برن و لوتین”.

لوتین “کله خراب ترین” قهرمان تولکین است

لوتین "کله خراب ترین" قهرمان تولکین است

یکی از انتقاداتی که به داستان ارباب حلقه‌ ها و هابیت وارد می‌شود این است که همه‌ی قهرمان‌های این داستان‌ها مرد هستند. در داستان هابیت، حتی یک شخصیت زن هم وجود ندارد. شخصیت «ایون» اساسا در داستان ارباب حلقه‌ ها تنها است. پیتر جکسون، کارگردان فیلم‌های ارباب حلقه‌ ها به شخصیت «آرون» توجه زیادی کرده تا «ایون» تنها نباشد.

داستان برن و لوتین بسیار شبیه داستان ادیت و تولکین است. در این داستان، برن و همراهانش که همه مرد هستند، به دست سایرون می‌افتند و این لوتین است که از دست پدرش فرار می‌کند تا برن را نجات بدهد. در ادامه‌ی داستان، لوتین کارهای خطرناک زیادی انجام می‌دهد؛ مثلا یک جواهر ارزشمند را از مارگوت می‌دزدد. در نهایت لوتین تصمیم می‌گیرد که با مرد مورد علاقه‌اش یعنی برن ازدواج کند.

عقاب ‌ها برای اولین بار قهرمانان را نجات می‌دهند

عقاب ‌ها برای اولین بار قهرمانان را نجات می‌دهند

در آخرین نسخه‌ی چاپ شده از این داستان، برن و لوتین جواهری را از تاج «مارگوت» می‌دزدند اما ناگهان خود را داخل تله‌ای می‌بینند که امید رهایی از آن نیست. مارگوت آن‌ها را به شکنجه محکوم می‌کند اما سه عقاب، به کمک برن و لوتین می‌آیند و آن‌ها را نجات می‌دهند. آشنا به نظر می‌آید؟ خب! به این علت است که «تولکین» قبلا هم از این روش برای نجات قهرمانان‌ خود استفاده کرده است.

در داستان‌ های او، بیلبوی، هابیت و حتی سم و فردو با این روش نجات پیدا می‌کنند. البته با توجه به زمان داستان برن و لوتین می‌فهمیم که طی این ۷۰۰۰ سال، کار عقاب‌ ها نجات قهرمانان تولکین بوده است. به نظر من، سایرون به جای وقت گذاشتن برای گاندور، باید وقت بگذارد و این عقاب‌ ها را از بین ببرد و این مسلما نتیجه‌ی بهتری برای او خواهد داشت!

برن و لوتین، آراگون و آرون‌های اصلی هستند

برن و لوتین، آراگون و آرون‌های اصلی هستند

یکی از دلایلی که این داستان مکمل، برای طرفداران ارباب حلقه‌ ها آشنا است، این است که هر دو، یک داستان عاشقانه‌ی مشترک دارند. درست همانند آراگون و آرون، برن یک مرد فانی و لوتین شاهزاده‌ی الف‌ها (elf) و فنا ناپذیر است؛ مانند آرون، لوتین هم تصور می‌کند که این رابطه موجب ناراحتی او می‌شود، اما او برن را دوست دارد و نمی‌تواند عشق او را نادیده بگیرد؛ مانند شخصیت الروند (Elrond) در ارباب حلقه ‌ها، پدر لوتین هم به سختی با این رابطه مخالف است. این شخصیت ها در واقع شخصیت‌های موازی داستان ارباب حلقه‌ ها هستند و برای همین است که ظاهر آرون با لوتین مقایسه می‌شود.

تفاوت این داستان‌ ها این است که لوتین و پدرش، شخصیت‌ های فعال تری هستند ولی آرون و الروند، در انجام هر کاری تعلل می‌کنند. برای مثال، الروند به دخترش اخطار داد که آراگون خواهد مرد، اما پدر لوتین به او می گوید که مرگ، برن را انکار ناپذیر می کند. لوتین پدرش را مجبور می‌کند که قسم بخورد تا هیچ وقت برن را نکشد. پدر لوتین به برن می گوید که تنها در صورتی اجازه دارد با لوتین ازدواج کند که یکی از جواهرات تاج مارگوت را بدزدد. مسلما این غیر ممکن بود و پدر لوتین برای به کشتن دادن برن از این حقه استفاده می کند. خوشبختانه لوتین به کمک برن می‌آید تا مطمئن شود که برن ماموریتش را به درستی و کامل انجام می‌دهد.

در این داستان چند هیولای جدید و جالب داریم!

در این داستان چند هیولای جدید و جالب داریم!

اگر از اورک ها و اژدها‌ی داستان ارباب حلقه ها خسته شده‌اید، نگران نباشید. لوتین و برن چند جانور جدید به دنیای میانه معرفی می‌کنند که شامل خون آشام‌ ها و گرگینه‌ ها هستند!

متاسفانه نسخه‌هایی که تا به حال از این داستان منتشر شده، دقیقا به ما نمی‌گویند که این موجودات چه شکلی هستند. ما تا این حد می‌دانیم که خون آشام ها احتمالا ظاهری خفاش گون دارند و می‌توانند پرواز کنند. تمام گرگینه‌ های این داستان هم به شکل گرگ های بزرگ ظاهر می‌شوند و هنوز نمی‌دانیم که آیا می‌توانند به ظاهر انسان در بیایند یا خیر. در اسطوره های قدیمی توکلین آمده که خون آشام‌ها و گرگینه‌ها به صورت ذاتی از هم خوششان نمی‌آید.

این داستان، به شکل غیر قابل باوری با داستان ارباب حلقه ها برخورد می‌کند

 این داستان، به شکل غیر قابل باوری با داستان ارباب حلقه ها برخورد می‌کند

با وجود فاصله‌ی زمانی زیاد بین داستان برن و لوتین و داستان ارباب حلقه‌ ها، این دو نفر تاثیر بسیار مهمی در ارباب حلقه‌ ها می‌گذارند. اگر فیلم‌ های سه‌گانه‌ی ارباب حلقه‌ ها را دیده باشید، حتما صحنه‌ی زیبایی که آرون فنا ناپذیری‌اش را فدای زندگی با آراگون می‌کند به یاد می‌آورید؛ اما چگونه یک نفر می‌ تواند در مورد فنا ناپذیری‌اش تصمیم بگیرد؟ خب باید از لوتین تشکر کرد، زیرا این او بود که با آواز غم انگیزش، دل والار را به رحم آورد تا به او اجازه دهد به یک موجود فنا پذیر تبدیل شود و بتواند با برن زندگی کند.

فرزندان لوتین و برن، نیمه انسان نیمه الف (elf) هستند و به علت شجاعت‌ های لوتین، «والار» به فرزندان آن‌ ها این اجازه را داد که خودشان وضعیت فنا پذیری‌شان را انتخاب کنند. برای مثال، الروند الف بودن را انتخاب کرد در حالی که برادرش «الروس» یک انسان است. به همین ترتیب آرون که دختر الروند و از نوادگان لوتین و برن است می‌تواند تصمیم بگیرد که یک الف فنا ناپذیر باشد یا یک انسان فنا پذیر؛ که در نهایت زندگی با آراگون را به فنا ناپذیر بودن ترجیح می‌دهد.

.

منبع: Looper

نوشته مواردی که طرفداران مجموعه‌ی ارباب حلقه‌ ها باید در مورد «اسپین آف» این مجموعه بدانند اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

مواردی که طرفداران مجموعه‌ی ارباب حلقه‌ ها باید در مورد «اسپین آف» این مجموعه بدانند

مواردی که طرفداران مجموعه‌ی ارباب حلقه‌ ها باید در مورد «اسپین آف» این مجموعه بدانند

در این مطلب توضیحی کلی در مورد داستان مکمل ارباب حلقه ها داده می‌شود که در دست چاپ است. این مطلب قطعا می‌تواند برای شمایی که مشتاق این فیلم هستید، بسیار مهیج و جذاب باشد، پس با تکرا همراه باشید.

مجموعه کتاب ارباب حلقه ‌ها نوشته‌ی جی. آر. آر. تولکین (J.R.R. Tolkien’)، یک موفقیت بزرگ در داستان نویسی به حساب می‌آید که باعث به وجود آمدن یک ژانر جدید شد. از روی داستان این کتاب تا به حال سه فیلم بسیار پر فروش ساخته شده است. این کتاب‌ها به تنهایی باعث شد که اقتصاد نیوزیلند رونق بیشتری پیدا کند. خب با این حساب می‌توانید هیجان انتشارات هارپر کالینز (HarperCollins) را از شنیدن خبر یک داستان مکمل برای ارباب حلقه ‌ها تصور کنید.

این داستان مکمل، در مورد دوست داران «برن» و «لوتین» است که به عنوان یک رمان مستقل در سال ۲۰۱۷ به چاپ خواهد رسید. جالب است بدانید که جاپ این رمان، همزمان با صد سالگی خلق ارباب حلقه‌ ها توسط تولکین است. بنابراین بهتر است شما را بیشتر با برن و لوتین آشنا کنیم.

این داستان توسط پسر توکلین جمع‌ آوری شده است

این داستان توسط پسر توکلین جمع‌ آوری شده است

«جی. آر. آر. توکلین» داستان‌های بی‌شماری را در مورد تاریخ سرزمین‌های میانه (سرزمینی که توکلین خلق کرده) نوشته است که بعضی از آن‌ها ناتمام مانده و یا با هم به تضاد رسیده اند.

بعد از مرگ او، پسرش کریستوفر توکلین سعی کرد که این داستان‌ها را کامل کند و توانست چند داستان مکمل مثل سیلماریلیون (Silmarillion) بنویسد. او اکنون سعی دارد که داستان برن و لوتین را کامل کند و به عنوان یک رمان مستقل به چاپ برساند. او قبلا هم رمانی مکمل اما مستقل از نوشته‌های پدرش را به نام بچه‌های هورین (The Children of Húrin) منتشر کرده بود.

خوشبختانه داستان برن و لوتین، بسیار خوش بینانه تر از داستان قبلی است و حداقل به خود کشی شخصیت‌های داستان ختم نمی‌شود. «تولکین» به نسخه‌های متفاوتی از داستان فکر کرده و یک پیش نویس نوشته است که در آن سایرون، در غالب یک گربه‌ی شیطانی و یک شعر ناتمام ظاهر می‌شود. رمان کامل شامل تعدادی از این منابع هستند و یک داستان منسجم را به وجود می‌آورند.

این داستان در دوران قبل از ارباب حلقه‌ ها اتفاق می‌افتد

این داستان در دوران قبل از ارباب حلقه‌ ها اتفاق می‌افتد

هرچند که داستان برن و لوتین هم در دنیای میانه، یعنی جایی که داستان ارباب حلقه ‌ها و هابیت (Hobbit) به وجود آمده‌اند، اتفاق می‌افتد؛ اما این داستان برای ۶۵۰۰ سال قبل از ارباب حلقه‌ ها است. برای اینکه بهتر متوجه بشوید، باید بگویم که دنیای میانه، مدتی به زیر اقیانوس رفته و تغیرات زیادی کرده است و این برای زمانی است که هابیت‌ ها هنوز حتی به وجود نیامده‌اند. حتی فضای داستان نیز فرق دارد؛ زیرا در داستان یک خدای عصبانی وجود دارد که زمین را از حالت مسطح به حالت گرد در‌آورده! پس در نهایت باید بگویم که منتظر ورود شخصیت مورد علاقتان از سری ارباب حلقه‌ ها نباشید.

تنها شخصیت مشترک این داستان با ارباب حلقه‌ ها سایرون است که البته نقش چندانی در داستان ندارد

تنها شخصیت مشترک این داستان با ارباب حلقه‌ ها سایرون است که البته نقش چندانی در داستان ندارد

تنها شخصیت مشترک داستان ارباب حلقه‌ ها و برن و لوتین، سایرون است که به خاطر فنا ناپذیری‌اش در داستان حضور دارد. هرچند که سایرون در داستان ارباب حلقه ‌ها یک تهدید جدی است اما در این داستان یک تبهکار درجه دو به حساب می‌آید. هرچند که در چند جا از داستان مشکلاتی را به وجود می‌آورد (مثلا مهمانان برن را غذای گرگ می‌کند) اما نقش چندان مخربی ندارد. باید بگوییم که شخصیت بسیار بد و شیطانی سایرون، در این داستان جدید شکسته شده است.

تهدید اصلی در داستان برن و لوتین، رئیس سایرون یعنی «مارگوت» است که به عنوان نیروی شیطانی اصلی در اساطیر تولکین حضور دارد. او یک قدرت بسیار بزرگ است و در نهایت فقط یک ارتش بزرگ از فرشتگان قادر به شکست او و حذف او از دنیای میانه هستند. حتی سایرون هم از مارگوت می‌ترسد، زیرا او یک سپاه بزرگ از اژدها، گرگینه‌ ها و موجودات شیطانی دیگر دارد. او حتی محافظ شخصی بسیار نیرومندی دارد که در داستان‌های بعدی عامل مرگ «گاندالف» می‌شود.

برن و تولین شخصی‌ترین داستان تولکین است

برن و تولین شخصی‌ترین داستان تولکین است

توکلین شخصیت لوتین را از همسرش «ادیت» الهام گرفته است. تولین می‌تواند با آواز خواندن حتی «مارگوت» را محسور کند و حتی مرگ را به گریه وا دارد.

توکلین زمانی همسرش را دید که تنها ۱۶ سال داشت. این دو نفر زمانی که با هم به چایی خانه می‌ رفتند با هم آشنا شدند. در نهایت سرپرست توکلین او را از دیدن «ادیت» منع کرد اما این دو، عمیقا عاشق یکدیگر شده بودند و به محض رسیدن به ۲۱ سالگی با هم ازدواج کردند. «توکلین» بعد‌ها برای پسرش «کریستوفر» نوشت:

«داستان عشق چیزی است که در بیشه‌ی کوچک و پر از شبدر در یورکشایر (Yorkshire) اتفاق می‌افتد. در آن روز‌ها، موهای «ادیت» تیره و پوست او درخشان و زیبا بود، چشم‌هایش روشن تر‌ از هرچیزی که تا به حال دیده‌ای و او می‌توانست آواز بخواند.»

این زوج در نهایت در کنار هم به خاک سپرده شدند و یک سنگ قبر ساده دارند که رویش نوشته شده “برن و لوتین”.

لوتین “کله خراب ترین” قهرمان تولکین است

لوتین "کله خراب ترین" قهرمان تولکین است

یکی از انتقاداتی که به داستان ارباب حلقه‌ ها و هابیت وارد می‌شود این است که همه‌ی قهرمان‌های این داستان‌ها مرد هستند. در داستان هابیت، حتی یک شخصیت زن هم وجود ندارد. شخصیت «ایون» اساسا در داستان ارباب حلقه‌ ها تنها است. پیتر جکسون، کارگردان فیلم‌های ارباب حلقه‌ ها به شخصیت «آرون» توجه زیادی کرده تا «ایون» تنها نباشد.

داستان برن و لوتین بسیار شبیه داستان ادیت و تولکین است. در این داستان، برن و همراهانش که همه مرد هستند، به دست سایرون می‌افتند و این لوتین است که از دست پدرش فرار می‌کند تا برن را نجات بدهد. در ادامه‌ی داستان، لوتین کارهای خطرناک زیادی انجام می‌دهد؛ مثلا یک جواهر ارزشمند را از مارگوت می‌دزدد. در نهایت لوتین تصمیم می‌گیرد که با مرد مورد علاقه‌اش یعنی برن ازدواج کند.

عقاب ‌ها برای اولین بار قهرمانان را نجات می‌دهند

عقاب ‌ها برای اولین بار قهرمانان را نجات می‌دهند

در آخرین نسخه‌ی چاپ شده از این داستان، برن و لوتین جواهری را از تاج «مارگوت» می‌دزدند اما ناگهان خود را داخل تله‌ای می‌بینند که امید رهایی از آن نیست. مارگوت آن‌ها را به شکنجه محکوم می‌کند اما سه عقاب، به کمک برن و لوتین می‌آیند و آن‌ها را نجات می‌دهند. آشنا به نظر می‌آید؟ خب! به این علت است که «تولکین» قبلا هم از این روش برای نجات قهرمانان‌ خود استفاده کرده است.

در داستان‌ های او، بیلبوی، هابیت و حتی سم و فردو با این روش نجات پیدا می‌کنند. البته با توجه به زمان داستان برن و لوتین می‌فهمیم که طی این ۷۰۰۰ سال، کار عقاب‌ ها نجات قهرمانان تولکین بوده است. به نظر من، سایرون به جای وقت گذاشتن برای گاندور، باید وقت بگذارد و این عقاب‌ ها را از بین ببرد و این مسلما نتیجه‌ی بهتری برای او خواهد داشت!

برن و لوتین، آراگون و آرون‌های اصلی هستند

برن و لوتین، آراگون و آرون‌های اصلی هستند

یکی از دلایلی که این داستان مکمل، برای طرفداران ارباب حلقه‌ ها آشنا است، این است که هر دو، یک داستان عاشقانه‌ی مشترک دارند. درست همانند آراگون و آرون، برن یک مرد فانی و لوتین شاهزاده‌ی الف‌ها (elf) و فنا ناپذیر است؛ مانند آرون، لوتین هم تصور می‌کند که این رابطه موجب ناراحتی او می‌شود، اما او برن را دوست دارد و نمی‌تواند عشق او را نادیده بگیرد؛ مانند شخصیت الروند (Elrond) در ارباب حلقه ‌ها، پدر لوتین هم به سختی با این رابطه مخالف است. این شخصیت ها در واقع شخصیت‌های موازی داستان ارباب حلقه‌ ها هستند و برای همین است که ظاهر آرون با لوتین مقایسه می‌شود.

تفاوت این داستان‌ ها این است که لوتین و پدرش، شخصیت‌ های فعال تری هستند ولی آرون و الروند، در انجام هر کاری تعلل می‌کنند. برای مثال، الروند به دخترش اخطار داد که آراگون خواهد مرد، اما پدر لوتین به او می گوید که مرگ، برن را انکار ناپذیر می کند. لوتین پدرش را مجبور می‌کند که قسم بخورد تا هیچ وقت برن را نکشد. پدر لوتین به برن می گوید که تنها در صورتی اجازه دارد با لوتین ازدواج کند که یکی از جواهرات تاج مارگوت را بدزدد. مسلما این غیر ممکن بود و پدر لوتین برای به کشتن دادن برن از این حقه استفاده می کند. خوشبختانه لوتین به کمک برن می‌آید تا مطمئن شود که برن ماموریتش را به درستی و کامل انجام می‌دهد.

در این داستان چند هیولای جدید و جالب داریم!

در این داستان چند هیولای جدید و جالب داریم!

اگر از اورک ها و اژدها‌ی داستان ارباب حلقه ها خسته شده‌اید، نگران نباشید. لوتین و برن چند جانور جدید به دنیای میانه معرفی می‌کنند که شامل خون آشام‌ ها و گرگینه‌ ها هستند!

متاسفانه نسخه‌هایی که تا به حال از این داستان منتشر شده، دقیقا به ما نمی‌گویند که این موجودات چه شکلی هستند. ما تا این حد می‌دانیم که خون آشام ها احتمالا ظاهری خفاش گون دارند و می‌توانند پرواز کنند. تمام گرگینه‌ های این داستان هم به شکل گرگ های بزرگ ظاهر می‌شوند و هنوز نمی‌دانیم که آیا می‌توانند به ظاهر انسان در بیایند یا خیر. در اسطوره های قدیمی توکلین آمده که خون آشام‌ها و گرگینه‌ها به صورت ذاتی از هم خوششان نمی‌آید.

این داستان، به شکل غیر قابل باوری با داستان ارباب حلقه ها برخورد می‌کند

 این داستان، به شکل غیر قابل باوری با داستان ارباب حلقه ها برخورد می‌کند

با وجود فاصله‌ی زمانی زیاد بین داستان برن و لوتین و داستان ارباب حلقه‌ ها، این دو نفر تاثیر بسیار مهمی در ارباب حلقه‌ ها می‌گذارند. اگر فیلم‌ های سه‌گانه‌ی ارباب حلقه‌ ها را دیده باشید، حتما صحنه‌ی زیبایی که آرون فنا ناپذیری‌اش را فدای زندگی با آراگون می‌کند به یاد می‌آورید؛ اما چگونه یک نفر می‌ تواند در مورد فنا ناپذیری‌اش تصمیم بگیرد؟ خب باید از لوتین تشکر کرد، زیرا این او بود که با آواز غم انگیزش، دل والار را به رحم آورد تا به او اجازه دهد به یک موجود فنا پذیر تبدیل شود و بتواند با برن زندگی کند.

فرزندان لوتین و برن، نیمه انسان نیمه الف (elf) هستند و به علت شجاعت‌ های لوتین، «والار» به فرزندان آن‌ ها این اجازه را داد که خودشان وضعیت فنا پذیری‌شان را انتخاب کنند. برای مثال، الروند الف بودن را انتخاب کرد در حالی که برادرش «الروس» یک انسان است. به همین ترتیب آرون که دختر الروند و از نوادگان لوتین و برن است می‌تواند تصمیم بگیرد که یک الف فنا ناپذیر باشد یا یک انسان فنا پذیر؛ که در نهایت زندگی با آراگون را به فنا ناپذیر بودن ترجیح می‌دهد.

.

منبع: Looper

نوشته مواردی که طرفداران مجموعه‌ی ارباب حلقه‌ ها باید در مورد «اسپین آف» این مجموعه بدانند اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

فیلم ستیغ اره ای به کارگردانی مل گیبسون شانس اصلی دستیابی به جایزه اسکار

فیلم ستیغ اره ای به کارگردانی مل گیبسون شانس اصلی دستیابی به جایزه اسکار

فیلم جدید مل گیبسون به نام ستیغ اره ای (Hacksaw Ridge) یکی از فیلم هایی است که شانس برنده شدن جایزه اسکار را دارد. در کنار ویژگی های مثبت فیلم چند نقطه ضعف هم وجود دارند که باید به آن ها توجه کرد.

انسان‌های زیادی به دلیل اعتقاداتشان از ارتش دوری می‌کنند و “دزموند داس” یکی از آنها بود. پزشکی که در طول جنگ جهانی دوم حاضر به گرفتن اسلحه نمی‌شود و در طول جنگ اوکیناوا جان ۷۵ نفر از همرزمانش را نجات می‌دهد. داستان تکان‌دهنده‌ای است که در دهه ۵۰ میلادی اتفاق می‌افتد و اینک در قرن ۲۱ همراه با جلوه‌ های تصویری دردناک در فیلم ستیغ اره ای بر روی پرده‌های سینما ظاهر می‌شود.

فیلم ستیغ اره ای ، اندرو گارفیلد
اندرو گارفیلد در نقش گروهبان یورکی

یک کاتولیک مومن که به شدت با خشونت مخالف است، انتخاب مناسبی است که کارگردان، مل گیبسون، برای نقش گروهبان یورکی در نظر گرفته، که به زیبایی تمام با بازی اندرو گارفیلد (Andrew Garfield) کامل گشته است. او که پیشینه‌ای مملو از خشونت و خونریزی دارد و بدلیل بی‌مهری‌ های پدرش، همواره تا سر حد مرگ با برادرش دعوا می‌ کرده و از اختلاف آن دو مرد بزرگ خودش را مصون نگه می‌ داشته است.

سکانس‌ های موجود، بی‌ تردید فیلم گیبسون را در رقابت با فیلم هایی مثل تک تیرانداز آمریکایی (American Sniper) قرار می‌ دهد؛ اما گیبسون به خاطر فیلم‌ هایی که کارگردانی کرده است همواره در صدر مدعیان دستیابی به جایزه اسکار در لیست هالیوود قرار دارد و به احتمال زیاد فیلم او برای چند جایزه اسکار هم نامزد خواهد شد.

اما فیلم ستیغ اره ای نتوانسته کاملا بی‌ نقص ظاهر شود و در سکانس ‎هایی این نقص کاملا به چشم می‌‌خورد مثلا در سکانس اردوگاه بیگاری در قسمت پنبه‌ ریسی وینس وانگ با بازی گروهبان سرسخت، خیلی خنده دار است؛ چون سم ورثینگتون (Sam Worthington) استرالیایی با لهجه آمریکایی به عنوان رییس ظاهر می‌ گردد.

سم ورثینگتون در فیلم ستیغ اره ای
سم ورثینگتون در فیلم ستیغ اره ای

همه‌ی همرزمان داس در طول هفت روزی که خارج از اردوگاه بدنبال مفقودین بودند می‌‌خواستند او را قانع کنند که لااقل اسلحه را لمس کند؛ درحالی که از روایت داستان می‌‌دانیم که او با اسلحه‌ گرم به پدرش شلیک کرده است و این یعنی تناقض! داس هوای خانه را در سر دارد تا با معشوقه اش ازدواج کند؛ اما به دلیل ترس از بازداشت شدن ترجیح می‌‌دهد از دستورات پیروی کند.

در اواسط فیلم ستیغ اره ای که کمی هم به درازا می‌ کشد، پرده‌ های جدیدی از واقعیات اوکیناوا فاش می‌گردد. وقتی که داس و همکارش در میان تپه‌ها سردرگم بودند، ژاپنی ها با چنگ و دندان در حال مقاومت کردن بودند و این در حالی بود که در سنگرهای بتنی پناه گرفته بودند و از کانال های زیر زمینی عبور می‌کردند، حتی بمباران‌های نیروی دریایی هم نمی‌ توانست آن‌ها را به عقب براند.

گیبسون بعضی از سکانس‌ها را به طرز زیبایی کارگردانی کرده ولی به نظر این میزان از حجم خون در این سکانس باور نکردنی باشد و به احتمال زیاد برای چند سال به عنوان یک تصویر سینمایی ماندگار باقی خواهد ماند. همچنین گیبسون نتوانسته به اندازه کافی در داستان فیلم هیجان بوجود آورد. یک لذت خاصی از دیدن این همه خشونت و هیاهو بایستی به آدم دست بدهد؛ ولی عجیب است که گیبسون از ساخت چنین صحنه‌هایی عاجز مانده است!

مل گیبسون در نمایی از پشت صحنه فیلم
مل گیبسون در نمایی از پشت صحنه فیلم

 شخصیت خود گیبسون فردی است که از خشونت و جنگ اجتناب می‌کند (پدر گیبسون او را از نیویورک به استرالیا فرستاد تا پسرش تحت عنوان خدمه جنگ ویتنام شناخته شود). دو وجه متمایز از آسودگی و پشیمانی درون گیبسون وجود دارد. آنطور که گارفیلد در مورد گیبسون می‌گوید یک حس بی گناهی و خلوص نیت درون او وجود دارد؛ اما اصلا مهم نیست هرچند که آشفتگی او از جنگ به عنوان یک عنصر خارجی در فیلم مشهود است. این نقیصه ها را نباید دست کم گرفت چونکه جایزه اسکار یک جایزه معمولی نیست و به هر فیلمی داده نمی‌شود.

مل گیبسون در فیلم ستیغ اره ای
مل گیبسون

« اگر این تپه‌ها ما را به کشتن ندهند، مطمئنا قلب های ما را خواهند شکست» دیالوگی از مارین بود که قبل از شروع نبرد در فیلم کلینت ایستوود (Clint Eastwood) ساخته شده در سال ۱۹۸۶، در فیلم گفته می‌شود. ظرافت خاصی در ابتدای فیلم ما را شیفته خود می‌ کند زمانی که همه بازیگران به یکصدا می‌ گویند؛ “بیایید نبرد را شروع کنیم و شجاعانه به پیروزی برسیم.”

همان گونه که چرچیل گفته جنگ بی‌رحم و باشکوه هست و همچنان ادامه خواهد داشت.

.

منبع: Nypost

نوشته فیلم ستیغ اره ای به کارگردانی مل گیبسون شانس اصلی دستیابی به جایزه اسکار اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

کوئنتین تارانتینو بعد از ساخت ۲ فیلم دیگر بازنشسته می شود

کوئنتین تارانتینو بعد از ساخت 2 فیلم دیگر بازنشسته می شود

حرف‌های کوئنتین تارانتینو کارگردان ۵۳ ساله در مورد بازنشستگی از دنیای فیلم‌سازی بعد از ساخت دو فیلم  پایانی‌اش در کنفرانس سن دیه گو (San Diego)‌ شنیدنی است، پس با همراه باشید.

” کوئنتین تارانتینو ” در این کنفرانس راجع به مسائل زیادی صحبت کرد. او با اطمینان در مورد دو فیلم آخر خود و بازنشستگی‌اش حرف زد و بیان کرد که قصد ندارد به این زودی‌ها از دنیای هنر خداحافظی کند و دوست دارد نمایشنامه و کارگردانی تئاتر انجام دهد. هالیوود ریپورتر ( The Hollywood Reporter) گزارش می‌دهد، در کنفرانس سان دیه گو (San Diego) کارگردان ۵۳ ساله برای ۱۰ فیلم خود برنامه‌ریزی کرده است که هشت فیلم بلندش را ساخته و فقط دو فیلم را در آینده خواهد ساخت. تارانتینو با صراحت این مطالب را به حضار اعلام کرد.

 او اظهار داشت، که می‌خواهد مطمئن شود که میراثش حفظ خواهد شد. تارانتینو گفت: “امیدوارم زمانی که به پایان دوران خود در سینما رسیدم راه موفقیت را تعریف کنم.” او به طنز گفت، من یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌سازانی هستم که دنیا به خود دیده است و حتی بیش‌تر از آن، یک هنرمند بزرگ، نه‌تنها یک فیلم‌ساز! حاضران در مراسم خندیدند و برای او کف زدند.

واریتی (Variety) گزارش داد، چند ماه قبل تارانتینو در اظهاراتی مشابه در جشنواره فیلم اورشلیم (Jerusalem) نیز در مورد بازنشستگی‌اش صحبت کرده بود. او در جشنواره اورشلیم گفته بود که من برای ۱۰ فیلم برنامه‌ریزی کرده‌ام و حالا فقط دو فیلم دیگر باقی مانده‌ است؛ اما اگر احساس کنم حرفی برای گفتن دارم و داستان دیگری برای روایت کردن دارم، این کار را ادامه خواهم داد.

تارانتینو اولین بار در سال ۱۹۹۲ با فیلم سگ‌های انباری (Reservoir Dogs) پا به عرصه‌ی سینما گذاشت

کوئنتین تارانتینو اولین بار در سال ۱۹۹۲ با فیلم سگ‌های انباری (Reservoir Dogs) پا به عرصه‌ی سینما گذاشت و سپس با فیلم داستان عامه پسند (Pulp Fiction) به شهرتی جهانی دست یافت. او در سال ۱۹۹۷ جکی براون (Jackie Brown) را ساخت و سپس  بیل را بکش ۱ (Kill Bill1) را در سال ۲۰۰۳ و بیل را بکش ۲ (Kill Bill2) را در سال ۲۰۰۴ کارگردانی کرد.

وی با ساخت فیلم اثبات مرگ (Death Proof) با بازی “کورت راسل” و خودش، در سال ۲۰۰۷ به این مسیر ادامه داد. با فیلم حرامزاده‌های لعنتی (Inglourious Basterds) در سال ۲۰۰۹ به شمار طرفداران خود در سراسر دنیا افزود. در سال ۲۰۱۲ ژانگوی آزاد شده را با بازی لئوناردو دیکاپریو ساخت و در سال ۲۰۱۵ فیلم هشت نفرت انگیز (The Hateful Eight) را با بازی بازیگران بزرگی چون “ساموئل ال جکسون” و “کورت راسل” با موسیقی بی‌نظیر “انیو موریکونه” ساخت. نهمین فیلم او ممکن است در یک ژانر گانگستری یا ترسناک که وقایع آن در دهه ۱۹۳۰ اتفاق می‌افتند، باشد. تارانتینو گفت، پروژه‌ای در مورد سینمای دهه‌ی ۷۰ را در ذهنش دارد که ممکن است تبدیل به یک مستند یا کتاب شود.

البته ما به تصمیم تارانتینو احترام می‌گذاریم؛ اما هیچ‌کس دوست ندارد که او بازنشسته شود. با این حال به نظر نمی‌رسد او قصد داشته باشد کارگردانی ددپول ۲ (Deadpool 2) را بر عهده بگیرد. مدتی پیش شایعات مبنی بر این بود که با انصراف “تیم میلر” کارگردان سری اول فیلم “ددپول” از ساخت سری دوم آن، هواداران تارانتینو قصد دارند تا او را روی صندلی این فیلم ابر قهرمانی بنشانند.

.

منبع : looper

نوشته کوئنتین تارانتینو بعد از ساخت ۲ فیلم دیگر بازنشسته می شود اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

آثار ماندگار سینمای ایران قبل از انقلاب؛ قیصر، فیلمی بدون کلیشه!

آثار ماندگار سینمای ایران قبل از انقلاب؛ قیصر، فیلمی بدون کلیشه!

با توجه به گستردگی موضوع سینما و تلویزیون و جذابیت این عرصه در نزد مخاطب و نیاز به پرداختن متمرکز به مباحث این عرصه لذا از  این پس طی سلسله مباحث متعدد به تحلیل و تجزیه آثار ماندگار این عرصه پرداخته و در هر مبحث یک اثر مورد آنالیز قرار گرفته تا مخاطب با ابعاد مختلف یک فیلم و لایه های پنهان آن آشنا شود. در این مبحث  از سینمای قبل از انقلاب شروع کرده و به بررسی فیلم قیصر می پردازیم. با تکرا همراه باشید.

فیلم قیصر اثر مسعود کیمیایی از آثار برجسته سینمای قبل از انقلاب محسوب می شود و از تولیدات سال ۱۳۴۸ سینمای ایران بوده است که به دلیل نوع پرداخت قصه و ارائه آن در قالبی جدید و به دور از کلیشه های رایج  سینمای قبل از انقلاب مورد توجه همگان قرار گرفت.

مخاطبان خاص و عام جامعه با این اثر ارتباط برقرار کرده و در آن دوره فروشی عجیب، معادل دو میلیون تومان داشت که حیرت همگان را باعث شد و همین فروش بالا موجب شد که تهیه کنندگان به کارگردانان جوان اعتماد کرده و لذا کارگردانان جوان بسیاری توانستند در آن برهه وارد سینما شده و به ساخت فیلم بپردازند که این خود جریانی در سینمای آنروز را پدید آورد. بسیاری از دست اندر کاران سینما این فیلم را منشا موجی جدید در سینمای ایران عنوان کردند .

فیلم قیصر فاقد کلیشه های رایج در سینمای قبل از انقلاب مانند صحنه های کافه، کاباره، آوازخوانی های نقش اول فیلم، صحنه های سکسی بود و ازطرفی فاقد هنرپیشه نقش مکمل خوش بیان و کمیک و بذله گو بود. همچنین از صحنه های بزن بهادری قهرمان با دیگر شخصیتها خبری نبود و مهمتر از همه اینکه مخاطب با مرگ قهرمان در پایان اثر مواجه می شود که در واقع دارای پایانی تلخ و غم انگیز بود و برخلاف میل مخاطب آنروز بود که به پایان خوش و رسیدن زوج عاشق عادت داشت.

لذا با توجه به کلیه مواردی که در بالا ذکر شد، در واقع تولید این اثر ریسکی بسیار بزرگ برای کارگردان و تهیه کننده محسوب می شد و قطعا هر تهیه کننده و کارگردانی تن به چنین ریسکی نمی داد، زیرا همه عوامل نشان از شکست فیلم داشت؛ اما عباس شباویز به عنوان تهیه کننده و مسعود کیمیایی به عنوان نویسنده و کارگردان، با اعتماد و اطمینان خاطر تن به این ریسک بزرگ داده و به ساخت آن پرداختند و بالاخره اکران آن شروع شد.

بهروز وثوقی و جمشید مشایخی در فیلم قیصر
بهروز وثوقی و جمشید مشایخی در فیلم قیصر

هرچند که شباویز و مسعود کیمیایی ریسک تولید این اثر را پذیرفتند و شاید چندان از فروش آن مطمئن نبودند؛ اما قطعا منتظر چنین اتفاقی نبودند و حتی حدسش را هم نمی زدند و شاید هرگز گمان نمی کردند که فیلم با چنین استقبالی از سوی مخاطبان خاص و عام مواجه شود و خود آغازگر موجی جدید درسینمای ایران شود، آنقدر با مخاطب عام ارتباط برقرار نماید و چنان تاثیری بر جامعه بگذارد که قیصر به عنوان قهرمان فیلم، تبدیل به الگویی در زندگی روزمره جوانان شود و مدل کفش های قیصری به شدت در جامعه رایج شود.

فیلم قیصر در میان آثار سطحی و به شدت تجاری، توانست بدون هرگونه کلیشه و عنصری خارج از قصه و قصه ای به دور از قهرمان پردازی های فیلم های هم عصر خود و صحنه هایی بسیار واقع گرایانه و بدون ردپای سکس و رگه های اروتیک، به عنوان اثری بدیع در پرداخت قصه ای نه چندان بدیع مطرح شود. این فیلم توانست مخاطب عام و خاص را با خود همراه سازد و مسعودکیمیایی را به عنوان سینماگری خلاق و جسور و دارای شناخت عمیق از اجتماع به عرصه هنر معرفی نماید.

همچنین با توجه به فیلمنامه و دیالوگ نویسی جذاب و در نوع خود بی نظیر، مسعود کیمیایی همچنان تا به امروز به عنوان دیالوگ نویسی بی همتا در سینمای ایران مطرح است و نقل دیالوگ های ماندگار آثارش تا به امروز در جامعه، شهره عام و خاص است.

و اما حکایت فیلم قیصر:

بهروز وثوقی در نقش قیصر
بهروز وثوقی در نقش قیصر

در فیلم قیصر ، قصه این است که خواهر او که برای درس خواندن به منزل دوستش رفته در آنجا مورد تجاوز برادر دوستش، منصور آق منگول، قرار می گیرد و از شرم مواجهه با خانواده خود دست به خودکشی می زند. خانواده او  بر اساس نامه ای که دختر از خود به جای گذاشته ماجرا را می فهمند.

برادر بزرگ قیصر به نام فرمان با بازی زیبای ناصر ملک مطیعی چاقو را برداشته تا انتقام خواهرش را از آنها بگیرد؛ اما با دایی خود مواجه شده و دایی از او می خواهد که چاقو را کنار گذاشته و او را به یاد قول و قسم خود انداخته که قرار بر این بوده که هرگز دست به چاقو نشود. لذا فرمان چاقو را کنار گذاشته و دست خالی می رود تا انتقامش را از منصور آق منگل بگیرد؛ اما آنجا با او و برادرانش روبرو شده و آنها از پشت او را با چاقو می زنند و او می میرد.

قیصر که برای کار به آبادان رفته بود بی خبر از همه جا با چمدانی پر از سوقات به نزد خانواده برگشته اما با وضعیت جدید روبرو شده و با فهمیدن ماجرا ، قصد میکند که انتقام خون خواهر و برادرش را بگیرد. مادر و خان دایی راضی به بودن وی نیستند و سعی می کنند که او را به آبادان، سر کارش بفرستند؛ اما او زیر بار نمی رود و همانجا می ماند.

ابتدا موقعیت را خوب بررسی کرده و سپس یک یک برادران منصور را در مکانهای مختلف مثل حمام و یا محل سلاخی گاوها با ضربات چاقو می کشد. پلیس به او مظنون شده و به دنبال اوست. لذا او پنهان شده و از طریق زنی که با منصور رابطه داشته، آدرس منصور را می گیرد و به راه آهن قدیمی رفته در آنجا با منصور گلاویز شده و او را می کشد و سپس خود نیز مورد اصابت گلوله پلیس قرار می گیرد و نهایتا خود را کشان کشان به داخل یکی از کوپه های قطاری ایستاده می کشاند و در کوپه می نشیند و فیلم پایان می یابد.

جمشید مشایخی و مسعود کیمیایی در پشت صحنه فیلم قیصر
جمشید مشایخی و مسعود کیمیایی در پشت صحنه فیلم قیصر

در این اثر جمشید مشایخی نقش خان دایی را به عهده داشته و ناصر ملک مطیعی نقش فرمان و بهروز وثوقی در نقش قیصر و پوری بنایی در نقش نامزد قیصر به ایفای نقش می پردازند.

در فیلم قیصر دو زاویه نگاه را در زندگی شاهد هستیم. نگاه خان دایی به عنوان نماینده نسل گذشته به زندگی و نگاه قیصر به عنوان نماینده نسل جدید به زندگی در مواجهه با رخدادها مطرح است. به نوعی تقابل سنت و مدرنیته کاملا در اثر موج می زند و هویداست.

خاندایی نماینده دیدگاه سنتی سعی دارد با قانون همه مشکلات را رفع کند و بسیار محافظه کارانه و یا شاید عقلانی با قضایا برخورد کرده و در مقابل او قیصر با نگاهی احساسی و با عدم اعتماد به قانون و معتقد به ناتوانی قانون در حل مسائل و ضرورت ورود خود فرد به رویدادها و حل مسائل بصورت شخصی مطرح است.

خاندایی به واگذاری مسئله به قانون اعتقاد داشته و نگران حوادث بعد از آن است و قیصر بی محابا به قلب جریان زده و از غرق شدن در آن ابایی ندارد.

مادر که تاب تحمل این کش و قوس ها را ندارد، می میرد. قیصر دلایل خود را طرح می کند و البته در برخی موارد شاید حق با اوست. او در لابلای دیالوگ های خود می گوید که “چه کسی به اندازه ارزنی به او معرفت و مردانگی نشان داده که او یک خروار مردانگی به پای آن بریزد.” او معتقد است که با افراد باید مشابه خود آنان برخورد کرد و به هر حرکت آدم ها باید پاسخ داد و قانون تنها به درد محافظه کاران می خورد و دردی از کسی دوا نمی کند.

مسعود کیمیایی، نویسنده و کارگردان فیلم قیصر
مسعود کیمیایی، نویسنده و کارگردان فیلم قیصر

فیلم قیصر حکایت انتقام است، انتقام شخصی قهرمان که خود دست به اجرای قانون می زند؛ زیرا قانون را در اجرای عدالت ناتوان می بیند و این خصیصه را در بسیاری از قهرمان های مسعود کیمیایی شاهدیم. همگی در شرایطی خاص، پاشنه کفش خود را ور کشیده و با ضامن داری دسته زنجانی، برای اجرای قانون و عدالت به راه می افتد و شعله ور شدن این آتش در بسیاری مواقع یقه خود او را نیز می گیرد.

با ارائه نظرات و پیشنهادات خود یاریگر ما باشید.

منبع: تکرا

نوشته آثار ماندگار سینمای ایران قبل از انقلاب؛ قیصر، فیلمی بدون کلیشه! اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

رعایت جزئیات معماری و صحنه پردازی در سینما

رعایت جزئیات معماری و صحنه پردازی در سینما

سینما هنری است که برای حیات خود به دیگر هنرها نیاز مبرم داشته، حال به هنری بیشتر و به هنری کمتر، اما این نیاز همواره وجود داشته و ما در طول تاریخ سینما این ارتباط را بصورت یک سویه و یا دو سویه شاهد بوده ایم.

به عنوان مثال نقاشی و طراحی، خط و خوشنویسی، موسیقی و… برای حیات خود به هنر دیگری چندان وابستگی نداشته و همانطور که شاهد بوده ایم بطور مستقل عمل نموده و موفقیت های بسیاری را نیز کسب کرده اند. اما برخلاف هنرهایی همچون هنرهای تجسمی، هنرهای نمایشی از ترکیب دیگر هنرها پدید آمده و سینما نیز از همین دسته است.

یک فیلم به طراحی صحنه، لباس، گریم، ترکیب بندی و کمپوزیسیون، موسیقی و صدا و دیگر عناصر نیاز مبرم داشته تا بتواند مضامین و مفاهیم مورد نظر خود را به مخاطب القا کند و با او ارتباطی دوسویه برقرار نماید و در این زمینه حضور هر یک از این هنرها بسیار موثر بوده و حذف هر کدام از آنها فیلم را الکن نموده و قطعا آن فیلم به شکست می انجامد. در واقع سینما هنری است که از ترکیب هوشمندانه و درست و مناسب دیگر هنرها و ارائه آن بواسطه تکنیک و ترفند و تمهیداتی که اساس و بنیاد سینما را می سازد، پدید می آید.

شاید بسیاری از مردم و مخاطبان از ارتباط موثر، مهم و اساسی بین فیلم و معماری بی خبر بوده یا به این موضوع توجه نکرده و تا بحال به آن حتی فکر هم نکرده باشند. البته بعید هم نیست که بسیاری از سینماگران و معماران نیز در این مورد بی اطلاع باشند، چرا که برخی معماران با توجه به مشغله کاریشان از تاثیر و نقش سینما بی خبر بوده و فرصت اندیشیدن به آن را ندارند و از سوی دیگر، سینماگران نیز تصورشان از معماران  همان افراد خانه ساز و برج ساز بوده و متاسفانه هر دو از نکات مهم و بسیار اساسی غفلت کرده اند. اما افراد کنجکاو و علاقمند به هنر می دانند که هنرها با تاثیر ناخودآگاه بر یکدیگر، به مفاهیمی یکسان نزدیک شده و لذا تاثیر ماندگار نهایی هنر را سبب می شوند.

سکانسی از فیلم پدر خوانده با بازی مارلون براندو

صحنه پردازی در سینما – سکانسی از فیلم پدر خوانده با بازی مارلون براندو

در بین هنرها شاید بتوان گفت که سینما بیشترین بهره را تا بحال از معماری برده زیرا هر فیلم دارای یک جغرافیا است و ما در برخورد اول همواره این سوال را به خود پاسخ داده که قصه کجا اتفاق می افتد؟ که دو پاسخ ضروری و اساسی را طلب می کند تا بتواند در برقراری ارتباط اولیه موفق باشد.

در مرحله اول جغرافیا به معنای کلان آن مورد نظر است که شامل کشور، سرزمین، منطقه، ناحیه، محله و… می شود و وجه دوم سوال، به جغرافیای هر موقعیت اشاره دارد از جمله داخل خانه، حیاط، پشت بام، مغازه، مدرسه و هر محل کوچک دیگری که برای ما قصه را شفاف نموده و با توجه به ایجاد این شفافیت مخاطب از ابعاد دیگر قصه نیز مطلع شده و همچنین سبب می شود که بهتر و کامل تر بتوان روابط و جزئیات، صحنه و لباس، موسیقی، گریم، رفتار و حالات بازیگر و بسیاری موارد جزئی دیگر که در ابتدا چندان مهم و ضروری به نظر نمی رسد را باور نمود.

اما وقتی یک اثر ساخته شده و به مخاطب عرضه می شود، این قضیه را بیشتر و ملموس تر نشان می دهد و خود نیز شاهد خواهیم بود که عدم وجود و یا حذف هر کدام از این موارد مانند آثار و قواعد هنرهای تجسمی چه ضربه ای به کار وارد می کند.

هر فیلم می بایست در جغرافیای خاص خود ساخته شود و هر قصه و داستانی دارای زمان و مکانی مشخص بوده و هر زمان و مکانی با یک جغرافیای مشخص معنی می یابد و اگر این جغرافیا به درستی تصویر نشده باشد، ارتباط مخاطب با اثر دچار خدشه شده و تماشاگر نیز به عدم آگاهی فیلمساز در این زمینه پی برده و  هرگز با اثر ارتباط برقرار نمی کند.

یکی از نزدیکترین مثال ها که ماه های اخیر مخاطب با آن اثر سر و کار داشته و مورد توجه نیز واقع شده، سریال شهرزاد است که در یک دوره تاریخی مشخص اتفاق می افتد.

صحنه پردازی در سینما – سکانسی از سریال شهرزاد با بازی خوب ترانه علیدوستی و مصطفی زمانی

 

یکی از نزدیکترین مثال ها که ماه های اخیر مخاطب با آن اثر سر و کار داشته و مورد توجه نیز واقع شده، سریال شهرزاد است که در یک دوره تاریخی مشخص اتفاق می افتد. این دوره دارای شناسنامه خاص خود بوده و تعاریف خود را از محل زندگی و پیرامون داشته و برخی از این مشخصه ها برای مخاطب نیز آشنا بوده و حتی بخش هایی از جغرافیای آن دوره ممکن است در خاطرات برخی مخاطبان حضور داشته باشد.

لذا طراحی صحنه، لباس، گریم، موسیقی و هر گونه عنصر بصری که در آن زمان بوده، می بایست در اثر تصویر شود و از طرفی، هر عنصر بصری نیز که در فیلم مورد استفاده قرار می گیرد ملزم به رعایت اصول آن دوره تاریخی خاص در  شکل و فرم بوده و هرگونه خطای عمدی یا سهوی از دید تیزبین مخاطب پنهان نمانده و به سرعت شناسایی شده و مورد اطلاع همگان واقع می شود و تبدیل به سوژه ای داغ برای رسانه ها شده و به  سادگی اعتبار اثر از میان خواهد رفت.

در این حالت بزرگترین ضربه ای که اثر خواهد خورد، این است که اعتماد مخاطب را برای همیشه از دست داده و ناخودآگاه مخاطب نیز از اثر فاصله گرفته و مرگ اثر هنری همان لحظه یا زمانی است که اعتماد مخاطب بطور کامل از دست برود، زیرا جلب اعتماد مجدد بسیار مشکل تر از ایجاد ارتباطی جدید است.

سکانسی از فیلم گلادیاتور با بازی زیبای راسل کرو

صحنه پردازی در سینما – سکانسی از فیلم گلادیاتور با بازی زیبای راسل کرو

لذا کارگردان و تیم طراحی ناچار هستند که تمام ریزه کاری های آن دوره را رعایت کنند و به تمام جزئیات دقت نموده و خود را ملزم به رعایت آنها نمایند. از شکل و نمای ساختمان گرفته تا دکوراسیون داخل خانه، درها و پنجره ها، سقف و حتی ارتفاع کف از سقف و فرم پنجره ها و شیشه های مورد استفاده آن زمان، وسایط نقلیه و دیگر وسایل، همگی در باورپذیری مخاطب نقش اساسی و یکسان دارند.

شاید شما بگویید آیا رعایت تمام نکات و ریزه کاری ها لازم است؟ و من میگویم بله، لازم است! زیرا هر چقدر این ریزه کاری های جغرافیایی رعایت شود، باورپذیری مخاطب بیشتر خواهد بود و ارتباط بهتری با فیلم برقرار خواهد کرد.

از اینجاست که اطلاعات معماری هر دوره برای ساختن یک فیلم موفق، بسیار اساسی و مهم بوده است. در فیلم، این جزئیات است که یک کل را برای ما می سازد. یعنی ما از جزء به کل می رسیم و اساسا باورپذیری فرآیندی است که از مشاهده یک کل بدون جزئیات ایجاد نمی شود، بلکه این، جزئیات هر صحنه، سکانس و پلان است که در کنار یکدیگر قرار گرفته و ذره ذره و بتدریج مخاطب را درگیر کرده و مخاطب با دیدن این جزئیات و رجوع به اطلاعات خود بصورت خودآگاه و ناخودآگاه، لحظه ها و وضعیت ها و سپس موقعیت ها و در نهایت تمامی یک اثر را باور می کند.

هرچند که عناصر و موارد بسیار دیگری نیز هستند که مخاطب به آنها نیز توجه می نماید اما در وحله اول با عناصر بصری سر و کار دارد و اگر همان ابتدای اثر، خطایی مشاهده کند، اثر از دست رفته و دیگر عناصر جای آن را نمی توانند پر کنند.

کارگردان به عنوان مدیر هنری اصلی و کلان پروژه می بایست به معماری بیرونی ساختمان ها، خیابان ها و شهرسازی، فروشگاه ها، سالن سینما، اتومبیل ها و هرگونه وسایط نقلیه و همچنین معماری داخلی شامل نوع و جنس و بافت پوشش دیوارها، گچبری ها و نقوش روی دیوار و سقف، نوع معماری اثر، وسایل و آکسسوار صحنه، مبلمان و حتی کوچکترین اجزا توجه نموده و شکل و فرم صحیح و مبتنی بر اسناد و مستندات موجود در تاریخ را رعایت نماید و تمام تلاش خود را در جهت اصلاح جزئیات به کار گیرد.

فیلم سینمایی تلقین (Inception) به کارگردانی و نویسندگی کریستوفر نولان

صحنه پردازی در سینما – فیلم سینمایی تلقین (Inception) به کارگردانی و نویسندگی کریستوفر نولان

البته از اینکه ما مدام کارگردان را خطاب قرار می دهیم منظور این نیست که کارگردان به تنهایی مسئول است، بلکه هر بخش مدیریت خود را داشته و گرنه بسیاری از این موارد به عهده طراح صحنه بوده اما کارگردان به عنوان کسی که مسئولیت این کل را بر عهده داشته، در نهایت نیز اوست که باید در برابر همه پرسش ها   پاسخگو باشد.

لذا  کارگردان ناچار است که از زمینه های مختلف هنری سررشته ای به اندازه کفایت داشته باشد؛ به عنوان مثال می بایست از معماری شناخت کافی داشته باشد چون هر دوره تاریخی، بنا بر جریانات ایجاد شده در هنر، معماری مختص به خود را دارد.

به عنوان مثال همین ساختمان های آجر بهمنی که تک و توک در برخی محله های تهران می بینیم، ما را به یک زمان و فضای خاص خواهد برد، زمان و فضایی که شکل و شمایل مشخص خود را داشته و لذا اتمسفر و مود متفاوتی با دیگر دوره ها دارد، اما ساختمانی با نمای سنگ، برای ما حالتی خنثی داشته و تصویر دیگری برای ما ایجاد خواهد نمود.

یکی از مهمترین اتفاقاتی که استفاده از جزئیات و رعایت آنها در معماری و دیگر بخش ها برای ما بدنبال دارد، اتفاقا همین ایجاد اتمسفر و مود اثر است که بی نهایت تاثیرگذار بوده و سرنوشت یک فیلم شدیدا به آن بستگی دارد.

یکی از بهترین مثال هایی که می توان به آن اشاره کرد مجموعه هزار دستان ساخته زنده یاد علی حاتمی است.

صحنه پردازی در سینما – سکانسی از مجموعه هزار دستان ساخته زنده یاد علی حاتمی

یکی از بهترین مثال هایی که می توان به آن اشاره کرد مجموعه هزار دستان ساخته زنده یاد علی حاتمی است. علی حاتمی با وسواسی که همواره در ایجاد جزئیات و رعایت آنها داشت (که در این اثر نیز به خوبی دیده می شود)، بطور کامل باور مخاطب را جلب می نمود. ساخت آن دکور حجیم و عظیم در شهرک سینمایی، تصویر بسیار دقیق و باور پذیر از گراند هتل به عنوان نمونه، محله رضا تفنگچی و شعبان بی مخ، محله های پاتوق به قول زنده یاد جهانگیر فروهر جماعت خواب، جماعت خمار، جماعت افیونی و دیگر سراها و مکان ها، کاملا منطبق بر جغرافیای مکانی و زمانی آن دوره بوده و بر همین اساس است که این اثر همواره در یادها می ماند و هرگز فراموش نمی شود.

یکی از دلایل بسیار مهم ماندگاری آثار سینمایی، همین سحر و جادوی رعایت جزئیات در اثر هنری است که مخاطب را از جزء به کل می رساند؛ کلی که در تاریخ و اذهان ماندگار می شود و ماندگاری آن زودگذر نبوده و در طول تاریخ ادامه خواهد داشت.

.

منبع: تکرا

نوشته رعایت جزئیات معماری و صحنه پردازی در سینما اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.