انگلیس اولین کشوری است که مجوز واکسن ویروس کرونا را صادر می‌کند!

انگلستان اولین کشوری است که با سرعت چشمگیری واکسن ویروس کرونا را تایید کرده و در آزمایش بالینی بزرگ آزمایش شده است. فقط هفت ماه پس از شروع آزمایشات بالینی در 2 دسامبر، مقررات قانونی انگلستان مجوز استفاده اضطراری را برای واکسن شرکت‌های دارویی فایزر و بیون‌تک دریافت کردند. کارکنان مراقبت‌های بهداشتی در بیمارستان و مراکز درمانی انگلیس و همچنین کارمندان و ساکنان خانه سالمندان می‌توانند اولین دوزهای واکسن خود را هفته آینده دریافت کنند. با ادامه این مطلب با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

قبل از این که کشورهای چین و روسیه مرحله نهایی آزمایشات را برای افراد انجام دهند، قبلا مجوز واکسن‌ها را دریافت کرده بودند. انتظار می‌رود مقررات نظارتی در ایالات متحده و اروپا طی هفته‌های آینده تصمیمات خود را صادر کنند.

شرکت مستقر در شهر نیویورک در ماه نوامبر گفت هنگامی که این شرکت و بیون‌تک، در ماینز، آلمان درخواست تصویب اضطراری را به سازمان غذا و داروی ایالات متحده ارائه دادند، پس از دو هفته تست واکسن بر روی بیش از 43000 نفر متوجه شدند که واکسن شرکت دارویی فایزر  95 درصد در پیشگیری از بیماری موثر است. تأیید انگلیس فقط بر اساس داده‌های مربوط به 170 عفونت است و ممکن است در دنیای واقعی اثربخشی پایین‌تری نسبت به آزمایش داشته باشد، اما هنوز یک نتیجه فوق‌العاده امیدوارکننده محسوب می‌شود.

لحظه صدور مجوز واکسن‌ها بسیار لحظه تاریخی است. اما دانشمندان هنوز سوالات زیادی در مورد چگونگی عملکرد این واکسن‌ها روی میلیون‌ها نفر دارند.

آیا واکسن از انتقال ویروس کرونا جلوگیری می‌کند؟

علاوه بر واکسن شرکت دارویی فایزر، تنظیم‌کننده‌ها اطلاعات واکسن مشابه دیگر ساخته شده توسط شرکت دارویی مدرنا از کمبریج، ماساچوست و سومین واکسن تولید شده توسط AstraZeneca از کمبریج، انگلیس و دانشگاه آکسفورد انگلیس را ارائه می‌دهند. هر سه این واکسن‌ها در آزمایش‌های بالینی بزرگ مورد آزمایش قرار گرفته‌اند و در جلوگیری از علائم بیماری نویدبخش هستند.

اما هیچ یک از واکسن‌ها نشان نداده است که به طور کلی از عفونت جلوگیری می‌کند یا شیوع بیماری را در یک جمعیت کاهش می‌دهد. اما واکسن‌ها کسانی که واکسینه شده‌‌اند را در معرض عفونت بدون علامت قرار داده و این عفونت را به دیگران که آسیب‌پذیر هستند منتقل می‌کند.

استفان گریفین (Stephen Griffin)، ویروس‌شناسی از دانشگاه لیدز انگلیس اینچنین گفته است:

در بدترین حالت می‌توان افرادی را دید که راه می‌روند و حس خوبی دارند، اما در حقیقت همه‌جا را پر از ویروس کرده‌اند یا به معنای دیگر آن را به دیگران منتقل کرده‌اند.

شرکت دارویی فایزر گفته است که دانشمندان این شرکت در حال بررسی روش‌هایی برای ارزیابی انتقال بیماری در مطالعات آینده هستند. در حال حاضر، شرکت AstraZeneca و دانشگاه آکسفورد ممکن است بتوانند اولین نکات در مورد اینکه آیا یک واکسن می‌تواند از چنین انتقالی محافظت کند، را ارائه دهند. اگرچه آنها هنوز نتایج کاملی را منتشر نکرده‌اند، اما آنها به طور معمول آزمایش ویروس کرونا را انجام داده و به محققان اجازه می‌دهند تا عفونت‌های بدون علامت را بررسی کنند. علائم اولیه نشان می‌دهد که واکسن ممکن است باعث کاهش دفعات چنین عفونت‌هایی شود. این نشان می‌دهد که انتقال بیماری نیز ممکن است کاهش یابد.

مصونیت ناشی از واکسن چه مدت طول می‌کشد؟

هیچ راه سریعی برای تعیین میزان دوام ایمنی در برابر ویروس کرونا وجود ندارد و محققان باید در ماه‌ها و سال‌های آینده این مسئله را به دقت کنترل کنند.

برخی گزارش‌ها از عفونت مجدد و کاهش سطح آنتی بادی، ماه‌ها پس از شروع اولیه ویروس کرونا گزارش شده است، اما هنوز مشخص نیست که شیوع مجدد عفونت چقدر است. نشانه‌هایی وجود دارد که سیستم ایمنی بدن حافظه‌ای از عفونت ویروس کرونا را در قالب سلول‌های حافظه نگه می‌کند که در صورت مشاهده مجدد ویروس بتواند به سرعت عمل کند. واکسن‌ها، به گفته آلتمن (Altmann)، دقیقا برای برانگیختن پاسخ‌های شدید از سیستم ایمنی بدن ساخته شده‌اند.

هنوز هم نظارت بر مصونیت در برابر بیماری و زمان کاهش آن برای مسئولان بهداشت عمومی مهم خواهد بود. یکی از راه‌های انجام این کار، علاوه بر پیگیری عفونت‌ها در میان افرادی که عکس گرفته‌اند، ارزیابی دوره‌ای سطح آنتی بادی‌ها و سلول‌های ایمنی است. آلتمن گفته است که اگر حرکت این پاسخ‌های ایمنی نشانه‌ای زودهنگام از کاهش آنها باشد، نگران‌کننده خواهد بود. اما تنوع گسترده در پاسخ‌های ایمنی افراد می‌تواند شرایطی را که در آن واکسن موثر نباشد، ایجاد کند و چنین مطالعاتی نیاز به ردیابی بسیاری از افراد دارد. او همچنین اظهار کرده است:

در برخی از تحلیل‌های سطح بالای جمعیت باید تلاش کنید تا بفهمید که برنده هستید یا بازنده. در غیر این صورت، مانند دولتی خواهید بود که پس از این همه سال خود را دست انداخته است.

واکسن‌ها چه مقدار در گروه‌هایی مانند افراد مسن و کودکان نتیجه‌بخش خواهند بود؟

در آزمایشات مهم واکسن تاکنون ده‌ها هزار نفر ثبت‌نام کرده‌اند، اما نتیجه‌گیری آنها درباره اثربخشی در کمتر از 200 نفر از عفونت‌ها است. در نتیجه، تجزیه این داده‌ها در گروه‌های مختلف مانند افراد چاق یا مسن بدون از دست دادن قدرت آماری‌، می‌تواند دشوار باشد.

مایکل هد (Michael Head)، محقق بیماری‌های عفونی در دانشگاه ساوتهمپتون انگلیس نیز اینچنین بیان کرده است:

باید اطلاعات بیشتری را از نظر تأثیر واکسن‌ها در جمعیت‌های مختلف بررسی کنیم.

نشانه‌های اولیه‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد این سه واکسن پیشرو ممکن است از افراد بالای 65 سال محافظت کند. اما قبل از اینکه محققان بتوانند به جمعیت آماری مورد نیاز برای دستیابی به اطمینان از عدم حفاظت از قسمت‌های جمعیت توجه کنند، به احتمال زیاد به داده‌های دنیای واقعی از تعداد زیادی از افراد واکسینه شده نیاز دارند.

هنوز هیچ اطلاعاتی در مورد نحوه ارائه واکسن در کودکان و زنان باردار وجود ندارد. این آزمایشات معمولاً از آزمایشات سایر گروه‌ها عقب هستند تا اطمینان حاصل شود که تا آنجا که ممکن است اطلاعات ایمنی قبل از شروع مطالعات جمع‌آوری شده باشد. در 2 دسامبر، شرکت دارویی مدرنا از طرح آزمایش واکسن خود در کودکان رونمایی کرد.

مردم در بازار پاریس برای محافظت در برابر ویروس کرونا از ماسک استفاده می‌کنند. واکسن‌ها کلیدی برای بازگشت زندگی به حالت عادی هستند.

چگونه واکسن‌ها باهم مقایسه می‌شوند؟

هر سه واکسن پیشرو احتمالا هدف دستیابی به 50 درصد کارآیی را دارند و بر اساس داده‌های آزمایش بالینی تاکنون ایمن به نظر می‌رسند. اما ممکن است اختلافاتی در میزان کارایی آنها وجود داشته باشد که می‌تواند روند همه‌گیری را تغییر دهد.

واکسن‌های فایزر و مدرنا متکی به RNA هستند. این واکسن‌ها در ذره‌ای چربی قرار گرفته که RNA را به داخل سلول‌ها منتقل می‌کند و از آنجا به عنوان الگویی برای تولید پروتئین ویروسی استفاده می‌شود که سیستم ایمنی بدن را تحریک می‌کند. با این حال، واکسن شرکت AstraZeneca از DNA استفاده می‌کند که به سلول‌های داخل ویروس بی‌ضرر منتقل می‌شود و ارتباطی با ویروس کرونا ندارد.

اطلاعات اولیه نشان می‌دهد که رویکرد RNA ممکن است برای پیشگیری از بیماری موثرتر باشد. گریفین خاطرنشان می‌کند که تفاوت‌های ناچیزی در پاسخ ایمنی ناشی از هر روش وجود دارد. محققان سرانجام ممکن است دریابند که یک رویکرد در گروه‌های خاصی از افراد بهتر از روش دیگر عمل می‌کند یا بهترین روش برای محدود کردن انتقال است.

تفاوت در هزینه و تدارکات نیز در اینکه کدام واکسن برای کدام منطقه مناسب است، تاثیر دارد. اندکی پس از اعلام مجوز واکسن شرکت فایزر، مقامات انگلیس اذعان کردند که انتقال واکسن به خانه‌های مراقبت شخصی برای واکسیناسیون ساکنان چالش‌برانگیز است، زیرا این واکسن باید در دمای بسیار پایین (منفی 70 درجه سانتیگراد) نگهداری شود. مایکل هد می‌گوید دو واکسن دیگر در چنین دمای پایین نگهداری نمی‌شوند و احتمالاً واکسن AstraZeneca آسان‌ترین و ارزان‌ترین ذخیره برای این سه واکسن است.

آلتمن گفته است که مقایسه اثربخشی واکسن‌های مختلف مهم است و باید تا آن زمان که مسیر پیشرفت مشخص است واکسن‌ها بررسی شوند.

او همچنین اظهار کرده است:

از واکسنی که دولت‌ کشورتان برای‌تان مهیا می‌کند، استفاده کنید. تمام آنچه که من می‌خواهم این است که از این آشفتگی خارج شویم و خانواده‌ام در معرض خطر نباشند. هر کدام از واکسن‌های مذکور می‌تواند این سطح از رضایت را نیز برای ما ایجاد کند.

آیا ویروس‌ها می‌توانند مصونیت ناشی از واکسن‌ها را از بین ببرند؟

بعضی از ویروس‌ها مانند ویروس آنفلوانزا معروف به جهش و حرکت در اطراف برخی از ژنوم‌های خود هستند. ژن ویروس کرونا اما تاکنون نسبتاً پایدار به نظر می‌رسد. بیشتر واکسن‌های در حال تولید از جمله سه واکسن پیشرو، پروتئینی به نام سنبله را هدف قرار می‌دهند که ویروس برای آلوده کردن سلول‌ها به آن نیاز دارد. پاسخ‌های ایمنی استخراج شده توسط این واکسن‌ها به احتمال زیاد سایت‌های مختلفی را در امتداد آن پروتئین هدف قرار خواهد داد.

همه این‌ها به محققان اطمینان می‌دهد برای اینکه ویروس مصونیت واکسن را بهم نریزد. اما کمپین‌های واکسیناسیون انبوه، برای اولین بار فشار زیادی را برای سازگاری با ویروس کرونا ایجاد می‌کند و هر نوع ویروسی را که بتواند از سیستم دفاعی ایمنی نجات دهد، انتخاب می‌کند. گریفین اینچنین گفته است:

ما هرگز ویروسی مانند ویروس کرونا را ندیده بودیم. بنابراین اطلاع نداریم که چگونه ویروس در برابر واکسن پاسخ خواهد داد.

چارلی ولر (Charlie Weller)، رئیس واکسن در Wellcome Trust در لندن، می‌گوید که محققان برای بررسی علائم تغییر باید ویروس باید آن را به صورت ایزوله کنترل کنند. او اضافه می‌کند:

نظارت قوی با نمونه‌گیری مداوم و تعیین توالی برای ارزیابی هرگونه تأثیر بر سلامت عمومی و برداشتن هر نوع جهش کلیدی خواهد بود. همانطور که ادامه تحقیقات در زمینه تولید نسل بعدی واکسن ویروس کرونا نیز ادامه خواهد داشت.

آلتمن اینچنین گفته است که آماده‌سازی واکسن‌ها علیه اهداف دیگر مفید خواهد بود. درصورتی که نیاز به استفاده از ویروس کرونا در برابر واکسن‌هایی که اسپایک را هدف قرار می‌دهند، وجود داشته باشد، آن‌ها مقاوم خواهند شد. او اضافه کرد:

هرگز نگویید که نسخه‌های فوری واکسن علیه اهداف دیگری وجود دارد.

دانشمندان چگونه واکسن را از نظر ایمنی طولانی‌مدت کنترل می‌کنند؟

بیانیه‌ای از ژوئن راین (June Raine)، مدیر اجرایی آژانس تنظیم داروها و محصولات بهداشتی، که همراه با تأیید واکسن فایزر توسط انگلیس همراه بوده است، گفته است:

امنیت عمومی همیشه در خط مقدم ما بوده است.

این واکسن فقط چند ماه از دوره آزمایش بالینی دو ساله خود را پشت سر گذاشته است که قبل از تصویب برای فروش آزاد در بازار لازم است آن را تکمیل کند. بنابراین مقامات بهداشتی، پزشکان و افرادی که این واکسن را دریافت می‌کنند، از نزدیک شاهد علائم خطر مشاهده نشده هستند. بسیاری از دولت‌ها از قبل سیستم‌های گزارش‌دهی در اختیار دارند که برای ردیابی ایمنی واکسن طراحی شده‌اند.

واکسن‌ها به دلیل اثرات جانبی احتمالی در آزمایش‌های بالینی که ترکیبی از گزارش‌دهی از شرکت کنندگان و جمع‌آوری اطلاعات توسط پزشکان تحقیق است، به سختی بررسی می‌شوند. واکسن شرکت‌های دارویی فایزر و بیون‌تک در دو دوز با فاصله حداقل سه هفته تجویز می‌شود. به مدت یک هفته بعد از هر دوز، شرکت کنندگان با استفاده از شرح حال الکترونیکی یا برنامه تلفن‌های هوشمند، اطلاعات مربوط به وضعیت سلامتی خود را نگه می‌دارند. خون یک روز پس از دوز گرفتن و یک هفته بعد از هر تزریق برای جستجوی هر چیزی که ممکن است نشان دهنده واکنش خطرناک باشد، گرفته می‌شود.

آزمایشات واکسن شرکت فایزر نشان داد که برخی از گیرندگان در محل تزریق احساس تب، خستگی، درد عضلات و سردرد می‌کنند؛ اگرچه این علائم معمولاً فقط چند روز طول می‌کشد و به طور کلی جدی تلقی نمی‌شوند. اما آنها می‌توانند ترس را تحریک کنند.

جروم کیم (Jerome Kim)، مدیر کل موسسه بین‌المللی واکسن در سئول نیز گفته است:

هنگامی که واکنش به واکسن و بیماری خصوصیات یکسانی داشته باشد، باعث می‌شود مردم نگران ‌شوند.

اطمینان آژانس تنظیم داروها و محصولات بهداشتی از ایمن بودن واکسن مبتنی بر نظارت بر صدها بیمار حداقل برای دو ماه پس از دوز دوم آنها است. کیم گفته است که در آن زمان عوارض جدی معمولاً اتفاق نمی‌افتد.

از پزشکان انتظار می رود که پس از تأیید واکسن، چه با تأیید کامل و چه فقط برای استفاده اورژانسی، هرگونه واکنش جانبی را گزارش دهند. اکثر کشورها نوعی نمایندگی مانند سیستم گزارش‌دهی رویداد نامطلوب واکسن (VAERS) دارند که گزارش‌هایی از علائم جدی را که پس از دریافت واکسن ایجاد می‌شود، جمع‌آوری می کند. پزشکان آمریکایی از نظر قانونی ملزم به گزارش چنین علائمی هستند. برای داروها و واکسن های ویروس کرونا، انگلستان یک سایت تخصصی گزارش برای چنین جمع‌آوری داده‌هایی ایجاد کرده است.

کیم گفته است چنین سیستم‌هایی موثر واقع خواهند شد، او اضافه کرد:

شما هنوز هم به نظارتی قوی نیاز دارید. چنین اتفاقات نادری می‌توانند مهم باشند.

نوشته انگلیس اولین کشوری است که مجوز واکسن ویروس کرونا را صادر می‌کند! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هوش مصنوعی شرکت دیپ‌مایند دنیا را تغییر خواهد داد!

دانشمندان می‌گویند برنامه یادگیری عمیق گوگل برای تعیین اشکال سه بعدی پروتئین‌ها، زیست‌شناسی را متحول خواهد کرد.

شبکه هوش مصنوعی (AI) که توسط شاخه گوگل دیپ‌مایند توسعه یافته است، جهشی عظیمی را در حل یکی از بزرگترین چالش‌های زیست‌شناسی ایجاد کرده است، تعیین شکل سه‌بعدی پروتئین‌ها از توالی اسیدهای آمینه. در ادامه این مطلب شگفت‌انگیز با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

برنامه دیپ‌مایند که AlphaFold نام دارد، در چالش پیش‌بینی ساختار پروتئین دو ساله‌ای به نام CASP، از 100 تیم دیگر بهتر عمل کرد. نتایج در تاریخ 30 نوامبر، در آغاز کنفرانس که امسال برگزار شد، اعلام شد.

جان مولت (John Moult)، زیست شناس محاسباتی در دانشگاه مریلند در کالج پارک، که برای بهبود روش‌های محاسباتی خود برای پیش‌بینی دقیق ساختارهای پروتئینی، در سال 1994 بنیانگذار CASP شد، اکنون اینچنین اظهار نظر کرده است:

این واقعا مهم است، می‌توان گفت اکنون مشکل حل شده است.

توانایی پیش‌بینی دقیق ساختارهای پروتئینی از توالی اسید آمینه یک مزیت بزرگ برای علوم زیستی و پزشکی است. این تلاش‌ها برای درک عناصر سازنده سلول‌ها و امکان کشف سریع‌تر و پیشرفته داروها را بسیار تسریع می‌کند.

برنامه هوش مصنوعی شرکت دیپ‌مایند که AlphaFold نام دارد، در سال 2018 که اولین سال شرکت بود، در آخرین چالش پیش‌بینی ساختار پروتئین (CASP) در بالای جدول قرار گرفت؛ اما امسال، شبکه یادگیری این شرکت از بقیه رقبا بالاتر بود و به گفته دانشمندان، عملکرد بسیار گیج کننده‌ای داشت که می‌تواند نوید انقلابی در علم زیست‌شناسی باشد.

 

آندری لوپاس (Andrei Lupas)، زیست‌شناس تکاملی در موسسه زیست شناسی ماکس پلانک در توبینگن آلمان، که عملکرد تیم‌های مختلف را در CASP ارزیابی کرده بود حالا اینچنین اظهار کرد:

این نوع از هوش مصنوعی باعث می‌شود برنامه کاملا عوض شود، این کشف دارو را تغییر می‌دهد. پژوهش‌ها را تغییر خواهد داد. مهندسی زیستی را تغییر می‌دهد. به عبارت دیگر می‌توان گفت این هوش مصنوعی همه چیز را دگرگون خواهد داد.

برنامه هوش مصنوعی دیپ‌مایند (AlphaFold) قبلا به او کمک کرده است تا بتواند ساختار پروتئینی را که برای مدت یک دهه آزمایشگاه او را آزار داده است، پیدا کند و انتظار دارد که این عمل باعث تغییر نحوه کار و یافتن پاسخ سوال‌هایی شود که وی با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند.

در برخی موارد، پیش‌بینی‌های ساختار AlphaFold با استفاده از روش‌های آزمایشی استاندارد طلا مانند کریستالوگرافی اشعه ایکس و میکروسکوپ الکترونی-برقی (cryo-EM) که در سال‌های اخیر تعیین شده بود، قابل تشخیص نبودند. دانشمندان می‌گویند که برنامه AlphaFold ممکن است نیاز به این روش‌های پرزحمت و گران‌قیمت را برطرف نکند، اما هوش مصنوعی امکان مطالعه موجودات زنده را به روش‌های جدید فراهم خواهد کرد.

مشکلات ساختاری

پروتئین‌ها عناصر سازنده زندگی هستند و بیشتر آنچه که در داخل سلول‌ها اتفاق می‌افتد، بر عهده آن‌ها است. نحوه کار و عملکرد پروتئین توسط شکل سه بعدی آن تعیین می‌شود. ساختار تابعی از زیست شناسی مولکولی است. پروتئین‌ها تمایل دارند بدون کمک موجود دیگری، شکل بگیرند و این فقط توسط قوانین فیزیک هدایت می‌شود.

برای دهه‌ها آزمایشات آزمایشگاهی اصلی‌ترین راه برای بدست آوردن ساختارهای پروتئینی مناسب بوده است. اولین ساختارهای کامل پروتئین‌ها با تکنیکی که در آن پرتوهای اشعه ایکس به پروتئین‌های متبلور وارد می‌شوند، شروع شد و نور پراکنده شده به مختصات اتمی پروتئین تبدیل شد. کریستالوگرافی اشعه ایکس سهم مهمی از ساختارهای پروتئینی را تولید کرده است. اما طی دهه گذشته، میکروسکوپ الکترونی کرایو (Cryo-EM) به ابزار مورد علاقه بسیاری از آزمایشگاه‌های زیست شناسی ساختاری تبدیل شده است.

اکنون مدت‌هاست که دانشمندان از خود می‌پرسند که چگونه اجزای تشکیل دهنده یک پروتئین یا رشته‌ای از آمینواسیدها، بسیاری از پیچ و تاب‌های شکل نهایی آن را ترسیم می‌کند. محققان می‌گویند که تلاش‌های اولیه در استفاده از رایانه برای پیش‌بینی ساختارهای پروتئینی در دهه 1980 و 1990 عملکرد ضعیفی داشته است. بقیه ادعاهای منتشر شده افرادی مانند محققان نیز هنگامی که سایر دانشمندان از آن‌ها برای پروتئین‌های دیگر استفاده می‌کنند، نقض شدند.

جان مولت، زیست شناس محاسباتی، CASP را برای دقت بیشتر در این تلاش‌ها راه‌اندازی کرد. این رویداد تیم‌ها را به چالش می‌کشد تا ساختار پروتئین‌هایی را که با استفاده از روش‌های آزمایشی حل شده‌‌اند، اما ساختارها برای آنها عمومی نشده است، پیش‌بینی کنند. مولت این آزمایش را با پیشرفت بسیار زیاد در زمینه آزمایش، با در نظر گرفتن ادعاهای دیگر، اعتبار می‌بخشد.

جان مولت اینچنین اظهار کرده است:

در این مرحله واقعا می‌توانید بفهمید که چه چیزهایی امیدوارکننده به نظر می‌رسند، چه عواملی موثر هستند و اینکه همچنین در این زمینه باید از چه چیزهایی دوری کنیم!

جینبو کو (Jinbo Xu)، زیست‌شناس محاسباتی در دانشگاه شیکاگو، ایلینوی اینجنین گفته است که عملکرد دیپ‌مایند در سال 2018 در CASP 13 بسیاری از دانشمندان این حوزه را که مدت‌ها در گروه‌های کوچک دانشگاهی بوده است، مبهوت کرد، اما رویکرد آن کاملا مشابه روش سایر تیم‌هایی است که از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند.

اولین بازگویی AlphaFold روش هوش مصنوعی را که به عنوان یادگیری عمیق در داده‌های ساختاری و ژنتیکی شناخته می‌شود، برای پیش‌بینی فاصله جفت اسیدهای آمینه در یک پروتئین اعمال کرد. در دومین مرحله که هوش مصنوعی را استفاده نمی‌شود، AlphaFold از این اطلاعات برای تهیه مدلی کلی از شکل ظاهری پروتئین استفاده می‌کند.

طبق گفته‌های جامپر (Jumper)، تیم سعی داشت این روش را ادامه دهد اما در نهایت به موانعی برخورد کرد. بنابراین این روند تغییر کرد و شبکه هوش مصنوعی جدیدی ایجاد کرد که شامل اطلاعات اضافی در مورد محدودیت‌های فیزیکی و هندسی است که نحوه چیدمان پروتئین را تعیین می‌کند. آنها همچنین کار دشوارتری را پیش روی خود دارند: شبکه به جای پیش‌بینی روابط بین اسیدهای آمینه، ساختار نهایی توالی پروتئین هدف را پیش‌بینی می‌کند. او اینچنین اظهار کرده است:

این سیستم، سیستمی کاملا پیچیده‌تر است.

دقت بالا

این برنامه پیش‌بینی پروتئین، CASP طی چندین ماه انجام می‌شود. پروتئین‌های هدف یا بخشی از پروتئین‌ها در کل حدود 100 عدد، به طور منظم آزاد می‌شوند و تیم‌ها چندین هفته فرصت دارند تا پیش‌بینی ساختار خود را ارائه دهند. سپس تیمی از دانشمندان مستقل پیش‌بینی‌هایی با اندازه‌گیری ساختار تعیین شده از طریق آزمایش را اندازه‌گیری می‌کنند. این افراد نمی‌دانند چه کسی را آن را پیش‌بینی خواهد کرد.

طبق گفته‌های لوپاس (Lupas)، پیش‌بینی‌های AlphaFold با نام گروه 427 ارائه شده است، اما دقت حیرت‌انگیز بسیاری از اطلاعات ثبت‌شده آن باعث برجسته‌تر شدن آنها شده است. او در این باره می‌گوید:

حدس زده بودم که این پیش‌بینی‌ها، کار برنامه AlphaFold باشد. بیشتر مردم نیز این مسئله خبر داشتند.

برخی از پیش‌بینی‌ها از بقیه بهتر بود، اما تقریبا دو سوم از نظر کیفیت با ساختارهای آزمایشی قابل مقایسه بودند. مولت در این باره اینچنین گفته است که در برخی موارد اصلا مشخص نبود که آیا اختلاف بین پیش‌بینی‌های AlphaFold و نتیجه آزمایش خطایی در پیش‌بینی است یا محصولی مصنوعی از آزمایش.

پیش‌بینی‌های برنامه AlphaFold با ساختارهای آزمایشی تعیین شده توسط تکنیکی به نام طیف سنجی تشدید مغناطیسی هسته‌ای مطابقت نداشت، اما این می‌تواند از داده‌های خام به مدل تبدیل شود. این شبکه همچنین تلاش می‌کند ساختارهای تکی را در مجتمع‌های پروتئینی یا گروه‌ها مدل‌سازی کند، در نتیجه تعاملات با سایر پروتئین‌ها شکل آنها را تغییر می‌کند.

مولت در این مورد اینچنین گفته است که به طور کلی، تیم‌ها در سال جاری ساختارها را با دقت بیشتری پیش‌بینی کردند و در مقایسه با آخرین CASP، می‌توان گفت پیشرفت بسیاری در AlphaFold دیده شده است. در مورد اهداف پروتئینی که نسبتاً دشوار تلقی می‌شوند، بهترین عملکرد سایر تیم‌ها به طور معمول 75 در مقیاس 100 نقطه دقت پیش‌بینی بوده است، این در حالی است که AlphaFold در همان اهداف حدود 90 را به دست آورد.

مولت نیز اینگونه اظهارنظر کرده است که در حدود نیمی از تیم‌ها خلاصه این پژوهش را در خلاصه مقاله رویکرد خود ذکر کرده‌اند و معتقد است که هوش مصنوعی تأثیر گسترده‌ای در این زمینه دارد. بیشتر این‌ افراد از تیم‌های دانشگاهی بودند، اما مایکروسافت و شرکت فناوری چینی Tencent نیز وارد CASP14 شدند.

محمد الغراشیه (Mohammed AlQuraishi)، زیست شناس محاسباتی در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک و یکی از شرکت‌کنندگان CASP، مشتاق است که جزئیات عملکرد AlphaFold را در این مسابقه جستجو کند و هنگامی که تیم دیپ‌مایند رویکرد خود را در 1 دسامبر ارائه می‌دهد، در مورد نحوه کار سیستم اطلاعات بیشتری کسب ‌کند. او اینچنین بیان کرد که ممکن است محصولات پروتئینی آسان‌تر از حد معمول در عملکرد موثر بوده است. باور بزرگ او این است که AlphaFold در حوزه هوش مصنوعی تحول‌آفرین خواهد بود.

محمد الغراشیه گفته است:

فکر می‌کنم منصفانه باشد که بگوییم این امر در زمینه پیش‌بینی ساختار پروتئین بسیار نوآورانه خواهد بود. من گمان می‌کنم بسیاری از افراد این حوزه را ترک خواهند کرد، زیرا بدون شک مشکل اصلی حل شده است. این مانند موفقیتی در مرتبه اول است، مطمئنا یکی از مهم‌ترین نتایج علمی زندگی من نیز خواهد بود.

دمیس حسابیس، مدیر اجرایی دیپ‌مایند گفته است که این شرکت دارد نیازهای زیست‌شناسان از AlphaFold را درک می‌کند.

سریع‌ترین ساختارها

پیش‌بینی AlphaFold به تعیین ساختار پروتئین باکتریایی که آزمایشگاه لوپاس سال‌هاست سعی در شکستن آن دارد، کمک کرده است. تیم لوپاس پیش از این داده‌های پراکنده شده اشعه ایکس خام را جمع‌آوری کرده بود، اما تبدیل این الگوهای Rorschach مانند به ساختار به اطلاعاتی در مورد شکل پروتئین‌ها نیاز دارد. اکنون ترفندهای که در بدست آوردن این اطلاعات و همچنین سایر ابزارهای پیش‌بینی کمک می‌کرد، با شکست مواجه شده‌اند. لوپاس گفته است:

پس از گذشت یک دهه که همه چیز را امتحان کردیم، مدل گروه 427 در عرض نیم ساعت به ما ساختار موردنظر را ارائه داد.

دمیس حسابیس (Demis Hassabis)، بنیان‌گذار و مدیر اجرایی دیپ‌مایند در این باره اینچنین گفته است که این شرکت قصد دارد AlphaFold را برای دانشمندان قابل استفاده کند تا دیگران نیز بتوانند از آن استفاده کنند. (قبلا جزئیات کافی در مورد نسخه اول AlphaFold را برای سایر دانشمندان منتشر کرده تا این رویکرد را تکرار کند.) ایجاد یک ساختار پیش‌بینی شده که شامل تخمین‌های مربوط به مناطق مختلف پروتئین باشد، می‌تواند روزها طول بکشد.

حسابیس که دارو را کشف کرد و طراحی پروتئین‌ها را از کاربردهای بالقوه خود می‌داند، اینچنین اضافه کرده است:

تازه درک کرده‌ایم که زیست شناسان چه می‌خواهند.

استفان بروهاون (Stephen Brohawn)، متخصص مغز و اعصاب مولکولی در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که تیمش این ساختار را در ماه ژوئن منتشر کرد، اینچنین گفته است که در اوایل سال 2020، این شرکت پیش‌بینی‌های کمی از ساختارهای پروتئین‌های ویروس کرونا (SARS-CoV-2) را که هنوز به طور آزمایشی تعیین نشده بود، منتشر کرد. پیش‌بینی دیپ‌مایند در مورد پروتئینی به نام Orf3a در نهایت بسیار شبیه به پروتئینی است که بعدا از طریق میکروسکوپ الکترونی کرایو تعیین شد. او اینچنین اضافه کرد:

کاری که آنها توانسته‌اند انجام دهند، بسیار چشمگیر است!

تأثیر این کشف در دنیای واقعی

بعید است AlphaFold باعث شود آزمایشگاه‌هایی مانند بروهاون بسته شود. این آزمایشگاه‌ها از روش‌های تجربی برای حل ساختارهای پروتئینی استفاده می‌کند. اما این روش می‌تواند به معنای آن باشد که داده‌های آزمایشی با کیفیت پایین‌تر و آسان‌تر برای جمع‌آوری تمام آنچه برای دستیابی به ساختار مناسب لازم است، باشد. برخی از کاربردها، مانند تجزیه و تحلیل تکامل پروتئین‌ها، اکنون قرار است به طور کامل شکوفا شوند، زیرا این حجم از داده‌های ژنومی موجود ممکن است اکنون به ساختارها تبدیل شوند. لوپاس گفته است:

این امر می‌تواند نسل جدیدی از زیست شناسان مولکولی را قادر به طرح سوالات پیشرفته‌تر کند. این کشف به تفکر بیشتر و اندازه‌گیری کمتری احتیاج خواهد داشت.

ژانت تورنتون (Janet Thornton)، زیست شناس ساختاری در آزمایشگاه زیست شناسی مولکولی اروپا، موسسه بیوانفورماتیک اروپا در هینکستون، انگلستان و ارزیابی‌گر گذشته CASP در این باره اینچنین گفته است:

این مشکلی است که من فکر می‌کردم در طول زندگی هرگز حل نخواهد شد.

او امیدوار است که این روش بتواند به روشن شدن عملکرد هزاران پروتئین حل نشده در ژنوم انسان کمک کند و تغییرات ژنی ایجاد کننده بیماری را که در افراد متفاوت است، معنا کند.

عملکرد AlphaFold به مانند نقطه عطفی برای دیپ‌مایند است. این شرکت بیشتر به خاطر داشتن هوش مصنوعی برای تسلط بر بازی‌هایی مانند Go مشهور است، اما هدف طولانی‌مدت آن توسعه برنامه‌هایی با توانایی دستیابی به هوش گسترده و شبیه انسان است. حسابیس نیز گفته است که مقابله با چالش‌های بزرگ علمی، مانند پیش‌بینی ساختار پروتئین، یکی از مهم‌ترین کاربردهایی است که هوش مصنوعی می‌تواند آن را انجام دهد. او در این باره گفت:

فکر می‌کنم این مهم‌ترین کاری بوده است که برای این دنیا انجام داده‌ایم، بی‌شک این عمل تأثیرات زیادی در دنیای واقعی خواهد داشت.

نوشته هوش مصنوعی شرکت دیپ‌مایند دنیا را تغییر خواهد داد! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هوش مصنوعی شرکت دیپ‌مایند دنیا را تغییر خواهد داد!

دانشمندان می‌گویند برنامه یادگیری عمیق گوگل برای تعیین اشکال سه بعدی پروتئین‌ها، زیست‌شناسی را متحول خواهد کرد.

شبکه هوش مصنوعی (AI) که توسط شاخه گوگل دیپ‌مایند توسعه یافته است، جهشی عظیمی را در حل یکی از بزرگترین چالش‌های زیست‌شناسی ایجاد کرده است، تعیین شکل سه‌بعدی پروتئین‌ها از توالی اسیدهای آمینه. در ادامه این مطلب شگفت‌انگیز با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

برنامه دیپ‌مایند که AlphaFold نام دارد، در چالش پیش‌بینی ساختار پروتئین دو ساله‌ای به نام CASP، از 100 تیم دیگر بهتر عمل کرد. نتایج در تاریخ 30 نوامبر، در آغاز کنفرانس که امسال برگزار شد، اعلام شد.

جان مولت (John Moult)، زیست شناس محاسباتی در دانشگاه مریلند در کالج پارک، که برای بهبود روش‌های محاسباتی خود برای پیش‌بینی دقیق ساختارهای پروتئینی، در سال 1994 بنیانگذار CASP شد، اکنون اینچنین اظهار نظر کرده است:

این واقعا مهم است، می‌توان گفت اکنون مشکل حل شده است.

توانایی پیش‌بینی دقیق ساختارهای پروتئینی از توالی اسید آمینه یک مزیت بزرگ برای علوم زیستی و پزشکی است. این تلاش‌ها برای درک عناصر سازنده سلول‌ها و امکان کشف سریع‌تر و پیشرفته داروها را بسیار تسریع می‌کند.

برنامه هوش مصنوعی شرکت دیپ‌مایند که AlphaFold نام دارد، در سال 2018 که اولین سال شرکت بود، در آخرین چالش پیش‌بینی ساختار پروتئین (CASP) در بالای جدول قرار گرفت؛ اما امسال، شبکه یادگیری این شرکت از بقیه رقبا بالاتر بود و به گفته دانشمندان، عملکرد بسیار گیج کننده‌ای داشت که می‌تواند نوید انقلابی در علم زیست‌شناسی باشد.

 

آندری لوپاس (Andrei Lupas)، زیست‌شناس تکاملی در موسسه زیست شناسی ماکس پلانک در توبینگن آلمان، که عملکرد تیم‌های مختلف را در CASP ارزیابی کرده بود حالا اینچنین اظهار کرد:

این نوع از هوش مصنوعی باعث می‌شود برنامه کاملا عوض شود، این کشف دارو را تغییر می‌دهد. پژوهش‌ها را تغییر خواهد داد. مهندسی زیستی را تغییر می‌دهد. به عبارت دیگر می‌توان گفت این هوش مصنوعی همه چیز را دگرگون خواهد داد.

برنامه هوش مصنوعی دیپ‌مایند (AlphaFold) قبلا به او کمک کرده است تا بتواند ساختار پروتئینی را که برای مدت یک دهه آزمایشگاه او را آزار داده است، پیدا کند و انتظار دارد که این عمل باعث تغییر نحوه کار و یافتن پاسخ سوال‌هایی شود که وی با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند.

در برخی موارد، پیش‌بینی‌های ساختار AlphaFold با استفاده از روش‌های آزمایشی استاندارد طلا مانند کریستالوگرافی اشعه ایکس و میکروسکوپ الکترونی-برقی (cryo-EM) که در سال‌های اخیر تعیین شده بود، قابل تشخیص نبودند. دانشمندان می‌گویند که برنامه AlphaFold ممکن است نیاز به این روش‌های پرزحمت و گران‌قیمت را برطرف نکند، اما هوش مصنوعی امکان مطالعه موجودات زنده را به روش‌های جدید فراهم خواهد کرد.

مشکلات ساختاری

پروتئین‌ها عناصر سازنده زندگی هستند و بیشتر آنچه که در داخل سلول‌ها اتفاق می‌افتد، بر عهده آن‌ها است. نحوه کار و عملکرد پروتئین توسط شکل سه بعدی آن تعیین می‌شود. ساختار تابعی از زیست شناسی مولکولی است. پروتئین‌ها تمایل دارند بدون کمک موجود دیگری، شکل بگیرند و این فقط توسط قوانین فیزیک هدایت می‌شود.

برای دهه‌ها آزمایشات آزمایشگاهی اصلی‌ترین راه برای بدست آوردن ساختارهای پروتئینی مناسب بوده است. اولین ساختارهای کامل پروتئین‌ها با تکنیکی که در آن پرتوهای اشعه ایکس به پروتئین‌های متبلور وارد می‌شوند، شروع شد و نور پراکنده شده به مختصات اتمی پروتئین تبدیل شد. کریستالوگرافی اشعه ایکس سهم مهمی از ساختارهای پروتئینی را تولید کرده است. اما طی دهه گذشته، میکروسکوپ الکترونی کرایو (Cryo-EM) به ابزار مورد علاقه بسیاری از آزمایشگاه‌های زیست شناسی ساختاری تبدیل شده است.

اکنون مدت‌هاست که دانشمندان از خود می‌پرسند که چگونه اجزای تشکیل دهنده یک پروتئین یا رشته‌ای از آمینواسیدها، بسیاری از پیچ و تاب‌های شکل نهایی آن را ترسیم می‌کند. محققان می‌گویند که تلاش‌های اولیه در استفاده از رایانه برای پیش‌بینی ساختارهای پروتئینی در دهه 1980 و 1990 عملکرد ضعیفی داشته است. بقیه ادعاهای منتشر شده افرادی مانند محققان نیز هنگامی که سایر دانشمندان از آن‌ها برای پروتئین‌های دیگر استفاده می‌کنند، نقض شدند.

جان مولت، زیست شناس محاسباتی، CASP را برای دقت بیشتر در این تلاش‌ها راه‌اندازی کرد. این رویداد تیم‌ها را به چالش می‌کشد تا ساختار پروتئین‌هایی را که با استفاده از روش‌های آزمایشی حل شده‌‌اند، اما ساختارها برای آنها عمومی نشده است، پیش‌بینی کنند. مولت این آزمایش را با پیشرفت بسیار زیاد در زمینه آزمایش، با در نظر گرفتن ادعاهای دیگر، اعتبار می‌بخشد.

جان مولت اینچنین اظهار کرده است:

در این مرحله واقعا می‌توانید بفهمید که چه چیزهایی امیدوارکننده به نظر می‌رسند، چه عواملی موثر هستند و اینکه همچنین در این زمینه باید از چه چیزهایی دوری کنیم!

جینبو کو (Jinbo Xu)، زیست‌شناس محاسباتی در دانشگاه شیکاگو، ایلینوی اینجنین گفته است که عملکرد دیپ‌مایند در سال 2018 در CASP 13 بسیاری از دانشمندان این حوزه را که مدت‌ها در گروه‌های کوچک دانشگاهی بوده است، مبهوت کرد، اما رویکرد آن کاملا مشابه روش سایر تیم‌هایی است که از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند.

اولین بازگویی AlphaFold روش هوش مصنوعی را که به عنوان یادگیری عمیق در داده‌های ساختاری و ژنتیکی شناخته می‌شود، برای پیش‌بینی فاصله جفت اسیدهای آمینه در یک پروتئین اعمال کرد. در دومین مرحله که هوش مصنوعی را استفاده نمی‌شود، AlphaFold از این اطلاعات برای تهیه مدلی کلی از شکل ظاهری پروتئین استفاده می‌کند.

طبق گفته‌های جامپر (Jumper)، تیم سعی داشت این روش را ادامه دهد اما در نهایت به موانعی برخورد کرد. بنابراین این روند تغییر کرد و شبکه هوش مصنوعی جدیدی ایجاد کرد که شامل اطلاعات اضافی در مورد محدودیت‌های فیزیکی و هندسی است که نحوه چیدمان پروتئین را تعیین می‌کند. آنها همچنین کار دشوارتری را پیش روی خود دارند: شبکه به جای پیش‌بینی روابط بین اسیدهای آمینه، ساختار نهایی توالی پروتئین هدف را پیش‌بینی می‌کند. او اینچنین اظهار کرده است:

این سیستم، سیستمی کاملا پیچیده‌تر است.

دقت بالا

این برنامه پیش‌بینی پروتئین، CASP طی چندین ماه انجام می‌شود. پروتئین‌های هدف یا بخشی از پروتئین‌ها در کل حدود 100 عدد، به طور منظم آزاد می‌شوند و تیم‌ها چندین هفته فرصت دارند تا پیش‌بینی ساختار خود را ارائه دهند. سپس تیمی از دانشمندان مستقل پیش‌بینی‌هایی با اندازه‌گیری ساختار تعیین شده از طریق آزمایش را اندازه‌گیری می‌کنند. این افراد نمی‌دانند چه کسی را آن را پیش‌بینی خواهد کرد.

طبق گفته‌های لوپاس (Lupas)، پیش‌بینی‌های AlphaFold با نام گروه 427 ارائه شده است، اما دقت حیرت‌انگیز بسیاری از اطلاعات ثبت‌شده آن باعث برجسته‌تر شدن آنها شده است. او در این باره می‌گوید:

حدس زده بودم که این پیش‌بینی‌ها، کار برنامه AlphaFold باشد. بیشتر مردم نیز این مسئله خبر داشتند.

برخی از پیش‌بینی‌ها از بقیه بهتر بود، اما تقریبا دو سوم از نظر کیفیت با ساختارهای آزمایشی قابل مقایسه بودند. مولت در این باره اینچنین گفته است که در برخی موارد اصلا مشخص نبود که آیا اختلاف بین پیش‌بینی‌های AlphaFold و نتیجه آزمایش خطایی در پیش‌بینی است یا محصولی مصنوعی از آزمایش.

پیش‌بینی‌های برنامه AlphaFold با ساختارهای آزمایشی تعیین شده توسط تکنیکی به نام طیف سنجی تشدید مغناطیسی هسته‌ای مطابقت نداشت، اما این می‌تواند از داده‌های خام به مدل تبدیل شود. این شبکه همچنین تلاش می‌کند ساختارهای تکی را در مجتمع‌های پروتئینی یا گروه‌ها مدل‌سازی کند، در نتیجه تعاملات با سایر پروتئین‌ها شکل آنها را تغییر می‌کند.

مولت در این مورد اینچنین گفته است که به طور کلی، تیم‌ها در سال جاری ساختارها را با دقت بیشتری پیش‌بینی کردند و در مقایسه با آخرین CASP، می‌توان گفت پیشرفت بسیاری در AlphaFold دیده شده است. در مورد اهداف پروتئینی که نسبتاً دشوار تلقی می‌شوند، بهترین عملکرد سایر تیم‌ها به طور معمول 75 در مقیاس 100 نقطه دقت پیش‌بینی بوده است، این در حالی است که AlphaFold در همان اهداف حدود 90 را به دست آورد.

مولت نیز اینگونه اظهارنظر کرده است که در حدود نیمی از تیم‌ها خلاصه این پژوهش را در خلاصه مقاله رویکرد خود ذکر کرده‌اند و معتقد است که هوش مصنوعی تأثیر گسترده‌ای در این زمینه دارد. بیشتر این‌ افراد از تیم‌های دانشگاهی بودند، اما مایکروسافت و شرکت فناوری چینی Tencent نیز وارد CASP14 شدند.

محمد الغراشیه (Mohammed AlQuraishi)، زیست شناس محاسباتی در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک و یکی از شرکت‌کنندگان CASP، مشتاق است که جزئیات عملکرد AlphaFold را در این مسابقه جستجو کند و هنگامی که تیم دیپ‌مایند رویکرد خود را در 1 دسامبر ارائه می‌دهد، در مورد نحوه کار سیستم اطلاعات بیشتری کسب ‌کند. او اینچنین بیان کرد که ممکن است محصولات پروتئینی آسان‌تر از حد معمول در عملکرد موثر بوده است. باور بزرگ او این است که AlphaFold در حوزه هوش مصنوعی تحول‌آفرین خواهد بود.

محمد الغراشیه گفته است:

فکر می‌کنم منصفانه باشد که بگوییم این امر در زمینه پیش‌بینی ساختار پروتئین بسیار نوآورانه خواهد بود. من گمان می‌کنم بسیاری از افراد این حوزه را ترک خواهند کرد، زیرا بدون شک مشکل اصلی حل شده است. این مانند موفقیتی در مرتبه اول است، مطمئنا یکی از مهم‌ترین نتایج علمی زندگی من نیز خواهد بود.

دمیس حسابیس، مدیر اجرایی دیپ‌مایند گفته است که این شرکت دارد نیازهای زیست‌شناسان از AlphaFold را درک می‌کند.

سریع‌ترین ساختارها

پیش‌بینی AlphaFold به تعیین ساختار پروتئین باکتریایی که آزمایشگاه لوپاس سال‌هاست سعی در شکستن آن دارد، کمک کرده است. تیم لوپاس پیش از این داده‌های پراکنده شده اشعه ایکس خام را جمع‌آوری کرده بود، اما تبدیل این الگوهای Rorschach مانند به ساختار به اطلاعاتی در مورد شکل پروتئین‌ها نیاز دارد. اکنون ترفندهای که در بدست آوردن این اطلاعات و همچنین سایر ابزارهای پیش‌بینی کمک می‌کرد، با شکست مواجه شده‌اند. لوپاس گفته است:

پس از گذشت یک دهه که همه چیز را امتحان کردیم، مدل گروه 427 در عرض نیم ساعت به ما ساختار موردنظر را ارائه داد.

دمیس حسابیس (Demis Hassabis)، بنیان‌گذار و مدیر اجرایی دیپ‌مایند در این باره اینچنین گفته است که این شرکت قصد دارد AlphaFold را برای دانشمندان قابل استفاده کند تا دیگران نیز بتوانند از آن استفاده کنند. (قبلا جزئیات کافی در مورد نسخه اول AlphaFold را برای سایر دانشمندان منتشر کرده تا این رویکرد را تکرار کند.) ایجاد یک ساختار پیش‌بینی شده که شامل تخمین‌های مربوط به مناطق مختلف پروتئین باشد، می‌تواند روزها طول بکشد.

حسابیس که دارو را کشف کرد و طراحی پروتئین‌ها را از کاربردهای بالقوه خود می‌داند، اینچنین اضافه کرده است:

تازه درک کرده‌ایم که زیست شناسان چه می‌خواهند.

استفان بروهاون (Stephen Brohawn)، متخصص مغز و اعصاب مولکولی در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که تیمش این ساختار را در ماه ژوئن منتشر کرد، اینچنین گفته است که در اوایل سال 2020، این شرکت پیش‌بینی‌های کمی از ساختارهای پروتئین‌های ویروس کرونا (SARS-CoV-2) را که هنوز به طور آزمایشی تعیین نشده بود، منتشر کرد. پیش‌بینی دیپ‌مایند در مورد پروتئینی به نام Orf3a در نهایت بسیار شبیه به پروتئینی است که بعدا از طریق میکروسکوپ الکترونی کرایو تعیین شد. او اینچنین اضافه کرد:

کاری که آنها توانسته‌اند انجام دهند، بسیار چشمگیر است!

تأثیر این کشف در دنیای واقعی

بعید است AlphaFold باعث شود آزمایشگاه‌هایی مانند بروهاون بسته شود. این آزمایشگاه‌ها از روش‌های تجربی برای حل ساختارهای پروتئینی استفاده می‌کند. اما این روش می‌تواند به معنای آن باشد که داده‌های آزمایشی با کیفیت پایین‌تر و آسان‌تر برای جمع‌آوری تمام آنچه برای دستیابی به ساختار مناسب لازم است، باشد. برخی از کاربردها، مانند تجزیه و تحلیل تکامل پروتئین‌ها، اکنون قرار است به طور کامل شکوفا شوند، زیرا این حجم از داده‌های ژنومی موجود ممکن است اکنون به ساختارها تبدیل شوند. لوپاس گفته است:

این امر می‌تواند نسل جدیدی از زیست شناسان مولکولی را قادر به طرح سوالات پیشرفته‌تر کند. این کشف به تفکر بیشتر و اندازه‌گیری کمتری احتیاج خواهد داشت.

ژانت تورنتون (Janet Thornton)، زیست شناس ساختاری در آزمایشگاه زیست شناسی مولکولی اروپا، موسسه بیوانفورماتیک اروپا در هینکستون، انگلستان و ارزیابی‌گر گذشته CASP در این باره اینچنین گفته است:

این مشکلی است که من فکر می‌کردم در طول زندگی هرگز حل نخواهد شد.

او امیدوار است که این روش بتواند به روشن شدن عملکرد هزاران پروتئین حل نشده در ژنوم انسان کمک کند و تغییرات ژنی ایجاد کننده بیماری را که در افراد متفاوت است، معنا کند.

عملکرد AlphaFold به مانند نقطه عطفی برای دیپ‌مایند است. این شرکت بیشتر به خاطر داشتن هوش مصنوعی برای تسلط بر بازی‌هایی مانند Go مشهور است، اما هدف طولانی‌مدت آن توسعه برنامه‌هایی با توانایی دستیابی به هوش گسترده و شبیه انسان است. حسابیس نیز گفته است که مقابله با چالش‌های بزرگ علمی، مانند پیش‌بینی ساختار پروتئین، یکی از مهم‌ترین کاربردهایی است که هوش مصنوعی می‌تواند آن را انجام دهد. او در این باره گفت:

فکر می‌کنم این مهم‌ترین کاری بوده است که برای این دنیا انجام داده‌ایم، بی‌شک این عمل تأثیرات زیادی در دنیای واقعی خواهد داشت.

نوشته هوش مصنوعی شرکت دیپ‌مایند دنیا را تغییر خواهد داد! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

چرا موج دوم همه‌گیری ویروس کرونا در اروپای شرقی بسیار بدتر از موج اول آن بوده است؟!

مناطقی از اروپای شرقی بخاطر خوب کنترل کردن ویروس کرونا در اولین موج همه‌گیری مورد ستایش قرار گرفته بودند. کشورهای این منطقه با آغاز اقدامات بسیار سختگیرانه برای پیشگیری، نسبت به همتایان اروپای غربی خود آمار خیلی کمتری برای مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا گزارش کردند.

برخی اظهار داشتند که این امر به دلیل اقتصاد این کشورها است؛ کشورهای اروپای شرقی زود وارد قرنطینه شدند، زیرا می‌ترسیدند که اقتصاد کشور نتواند از عهده بسیاری از مبتلایان ویروس برآید. برخی دیگر اظهار داشتند که این استثنا بودن اروپای شرقی را می‌توان به دلیل فرهنگ این کشورها دانست. آن‌ها با موفقیت توانستند موج اول همه‌گیری ویروس کرونا را محدود کنند تا ذهنیت ترس را در افراد کنترل کرده و آمادگی برای پیروی از قوانین سخت ناشی از دوران کمونیسم را افزایش دهد.

اما اگر این عوامل در موج اول نقشی داشتند، در موج دوم همان تأثیر را نمی‌گذاشتند. تجربه همه‌گیری اروپای شرقی در پاییز امسال کاملاً متفاوت بوده است. همه کشورهای منطقه شاهد افزایش چشمگیر موارد و مرگ و میرها بوده‌اند. در ادامه، به دلایل این اتفاق نگاهی می‌اندازیم. با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

برتری در موج اول ویروس

یک چیزی که خیلی واضح است این است که اروپای شرقی نسبت به اروپای غربی در اواخر ماه ژوئن (خردادماه) با وضع خیلی بهتری از موج اول ویروس کرونا خارج شدند. همانطور که در این مقایسه میزان مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا در دو منطقه نشان داده شده است، برای اندازه گیری جمعیت، هر دو آمار مبتلایان و مرگ و میر در شرق بسیار پایین‌تر بوده است.

قربانیان جدید ویروس کرونا در هر روز به ازای هر میلیون نفر، اروپای شرقی و غربی.

همچنین با استفاده از آمار ردیابی مبتلایان دولت می‌توانیم اقدامات محدودکننده پیشگیری از بیماری در دو منطقه را در طول موج اول مقایسه کنیم. اینگونه می‌توان شدت سختگیری تلاش‌ها را برای کنترل ویروس در مقیاس صفر تا 100 اندازه گیری کرد. عدد صد، بیشترین شدت میزان سختگیری را نشان می‌دهد. از نمودار بعدی می‌توان دریافت که همزمان با بهار، دو منطقه اقداماتی را ارائه کرده‌اند که به همان نسبت سختگیرانه بوده است.

با این حال، اگر به نمودار مرگ و میر در بالا در دو منطقه نگاهی بیندازیم، واضح است که کشورهای اروپای شرقی برای کاهش مبتلایان و مرگ و میر محدودیت‌هایی را اعمال می‌کنند. بنابراین، ساده‌ترین توضیحی برای اینکه چرا اروپای شرقی در ابتدا بسیار بهتر عمل کرده است این است که این برتری و امتیاز مثبتی محسوب می‌شود. کشورهای منطقه در حالی که خیلی کم تحت تأثیر ویروس قرار گرفته بودند، اقدامات سختگیرانه‌ای را اعمال کردند، در حالی که کشورهای غربی منتظر مانده بودند تا اوضاع بدتر شود.

اقدامات محدودکننده برای کنترل ویروس کرونا در اروپای شرقی و غربی.

پس این نشان می‌دهد که کشورهای اروپای شرقی از فرصت کنترل ویروس استفاده کرده و سریع اقدام می‌کنند.

نادیده گرفتن دستاوردها در بهار

وقتی به موج دوم ویروس کرونا می‌پردازیم (از حدود شهریورماه شروع شده و هنوز هم ادامه دارد)، با سوال متناقضی روبرو می‌شویم: چرا کشورهای اروپای شرقی علی‌رغم افزایش سریع عفونت‌ها و مرگ و میرها اقدامی انجام ندادند؟

نرخ مرگ و میر در اروپای شرقی در اوایل ماه اکتبر (مهرماه) از کسانی که در غرب بودند، پیشی گرفت، اما محدودیت‌ها در منطقه که پس از موج اول کاهش یافته بود، در موج دوم شروع یا بیشتر نشد و اینچنین بود که اروپای شرقی از کنترل‌های دوباره از غرب عقب ماندند. دوباره به نمودار دوم در بالا نگاه کنید. این نشان می‌دهد که در بین این دو موج، اروپای شرقی اقدامات خود را نسبت به اروپای غربی کاهش داده بود و سپس برای شروع مجدد محدودیت‌ها نیز اشتیاق کمتری داشتند. اروپای شرقی دستاوردهای بهاری خود را خراب کرد و سپس اشتباهات غرب در بهار را تکرار کرد، یعنی قبل از اعمال کنترلی، منتظر بمانید تا موارد مبتلایان و مرگ و میر از کنترل خارج شود.

چه چیزی این عدم تمایل به برقراری مجدد محدودیت‌ها را توضیح می‌دهد؟ توضیحی که می‌توان برای این مسئله ارائه داد می‌تواند این باشد که این کشورها قربانی موفقیت خود هستند. در اروپای شرقی کنترل ویروس کرونا در بهار (موج اول) بسیار موفقیت آمیز بوده است، به عنوان مثال در این کشورها، صحنه‌های وحشتناک مبتلایان در بیمارستان که در شمال ایتالیا دیده شده بود، مشاهده نشد. این ممکن است باعث ایجاد تردید در مورد شدت همه‌گیری شود. خستگی ناشی از همه‌گیری در کل قاره وجود دارد، این مسئله ممکن است برای افراد اروپای شرقی بیشتر صدق کند، چون برخی از مردم این منطقه ممکن است احساس کنند که بدون هیچ دلیل و نتیجه‌ای به قرنطینه وارد شده‌اند.

این مشکل برای همه وجود ندارد!

از همه مهم‌تر، اختلافات عمده‌ای است که در اروپای شرقی وجود داشته است. تا اوایل ماه نوامبر، جهش نرخ مرگ و میر عمدتا توسط جمهوری چک صورت گرفت. آمار مبتلایان و مرگ و میر به طور مساوی در سراسر منطقه پخش نشده است.

قربانیان جدید ویروس کرونا به ازای هر میلیون نفر در موج دوم، اروپای شرقی.

هنگامی که به شدت سختگیری اقدامات کنترل نگاه کنیم، می‌توان دریافت که همه کشورها به یک شکل عمل نکرده‌اند. جمهوری چک بسیار دیر اقدام کرد. به عنوان مثال، این کشور اقدامات سختگیرانه‌ای را در پایان ماه اکتبر هنگامی که موارد و مرگ و میرها در ماه افزایش یافته بود، اعمال کرد. از طرف دیگر، اسلواکی با وجود موارد مبتلایان و مرگ و میر بسیار کمتر، اقدامات سختگیرانه‌تری اعمال کرده بود. به نظر می‌رسد حداقل برخی از کشورهای منطقه از این اوضاع تجربه‌هایی کسب کرده باشند.

شدت محدودیت‌های ویروس کرونا در موج دوم، اروپای شرقی.

درک اینکه چرا کشورهای اروپای شرقی تصمیم گرفته‌اند در طی موج دوم واکنش متفاوتی نشان دهند، بسیار پیچیده است.

به عنوان مثال، تفاوت در قدرت اقتصادی می‌تواند به ما توضیح دهد که چرا جمهوری چک نسبتا ثروتمندتر برای ایجاد محدودیت‌های مجدد مشتاق بود، اما کشور رومانی با وضع اقتصادی پایین‌تر محدودیت‌های مجددی را اعمال نکرده بود.

سیاست ممکن است یک نکته را نشان دهد: جمهوری چک انتخابات منطقه‌ای خود را در ماه اکتبر (مهرماه) برگزار کرد، این در حالی است که رومانی انتخابات محلی خود را در شهریور ماه آغاز کرد و اکنون نیز در آستانه رای‌گیری انتخابات ملی در دسامبر (آذر ماه) قرار دارد. سیاست‌های انتخاباتی می‌تواند عدم تمایل دو کشور برای ورود به قرنطینه دیگری را آشکار کند. سیاستمداران این اقدام را اقدامی غیرمردمی می‌دانند که حتی می‌تواند انتخابات را نیز به تأخیر بیاندازد.

اما یکی از توضیحاتی که احتمالا می‌توان رد کرد، بحث فرهنگ است که در بالا ذکر کردیم. حتی در کشورهایی که دولت‌ها در مهر ماه محدودیت‌های نسبتا شدیدی را اعمال کردند (مانند اسلوونی و لیتوانی)، در تمام ماه نوامبر (آبان ماه) میزان عفونت و مرگ و میر همچنان بالا بوده است؛ این مسئله نشان‌دهنده این است که شهروندان قوانین محدودکننده ویروس کرونا را خیلی خوب رعایت نمی‌کردند تا بتوانند از موج دوم ویروس کرونا مثل موج اول به آسانی سربلند بیرون بیایند.

نوشته چرا موج دوم همه‌گیری ویروس کرونا در اروپای شرقی بسیار بدتر از موج اول آن بوده است؟! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

چرا موج دوم همه‌گیری ویروس کرونا در اروپای شرقی بسیار بدتر از موج اول آن بوده است؟!

مناطقی از اروپای شرقی بخاطر خوب کنترل کردن ویروس کرونا در اولین موج همه‌گیری مورد ستایش قرار گرفته بودند. کشورهای این منطقه با آغاز اقدامات بسیار سختگیرانه برای پیشگیری، نسبت به همتایان اروپای غربی خود آمار خیلی کمتری برای مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا گزارش کردند.

برخی اظهار داشتند که این امر به دلیل اقتصاد این کشورها است؛ کشورهای اروپای شرقی زود وارد قرنطینه شدند، زیرا می‌ترسیدند که اقتصاد کشور نتواند از عهده بسیاری از مبتلایان ویروس برآید. برخی دیگر اظهار داشتند که این استثنا بودن اروپای شرقی را می‌توان به دلیل فرهنگ این کشورها دانست. آن‌ها با موفقیت توانستند موج اول همه‌گیری ویروس کرونا را محدود کنند تا ذهنیت ترس را در افراد کنترل کرده و آمادگی برای پیروی از قوانین سخت ناشی از دوران کمونیسم را افزایش دهد.

اما اگر این عوامل در موج اول نقشی داشتند، در موج دوم همان تأثیر را نمی‌گذاشتند. تجربه همه‌گیری اروپای شرقی در پاییز امسال کاملاً متفاوت بوده است. همه کشورهای منطقه شاهد افزایش چشمگیر موارد و مرگ و میرها بوده‌اند. در ادامه، به دلایل این اتفاق نگاهی می‌اندازیم. با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

برتری در موج اول ویروس

یک چیزی که خیلی واضح است این است که اروپای شرقی نسبت به اروپای غربی در اواخر ماه ژوئن (خردادماه) با وضع خیلی بهتری از موج اول ویروس کرونا خارج شدند. همانطور که در این مقایسه میزان مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا در دو منطقه نشان داده شده است، برای اندازه گیری جمعیت، هر دو آمار مبتلایان و مرگ و میر در شرق بسیار پایین‌تر بوده است.

قربانیان جدید ویروس کرونا در هر روز به ازای هر میلیون نفر، اروپای شرقی و غربی.

همچنین با استفاده از آمار ردیابی مبتلایان دولت می‌توانیم اقدامات محدودکننده پیشگیری از بیماری در دو منطقه را در طول موج اول مقایسه کنیم. اینگونه می‌توان شدت سختگیری تلاش‌ها را برای کنترل ویروس در مقیاس صفر تا 100 اندازه گیری کرد. عدد صد، بیشترین شدت میزان سختگیری را نشان می‌دهد. از نمودار بعدی می‌توان دریافت که همزمان با بهار، دو منطقه اقداماتی را ارائه کرده‌اند که به همان نسبت سختگیرانه بوده است.

با این حال، اگر به نمودار مرگ و میر در بالا در دو منطقه نگاهی بیندازیم، واضح است که کشورهای اروپای شرقی برای کاهش مبتلایان و مرگ و میر محدودیت‌هایی را اعمال می‌کنند. بنابراین، ساده‌ترین توضیحی برای اینکه چرا اروپای شرقی در ابتدا بسیار بهتر عمل کرده است این است که این برتری و امتیاز مثبتی محسوب می‌شود. کشورهای منطقه در حالی که خیلی کم تحت تأثیر ویروس قرار گرفته بودند، اقدامات سختگیرانه‌ای را اعمال کردند، در حالی که کشورهای غربی منتظر مانده بودند تا اوضاع بدتر شود.

اقدامات محدودکننده برای کنترل ویروس کرونا در اروپای شرقی و غربی.

پس این نشان می‌دهد که کشورهای اروپای شرقی از فرصت کنترل ویروس استفاده کرده و سریع اقدام می‌کنند.

نادیده گرفتن دستاوردها در بهار

وقتی به موج دوم ویروس کرونا می‌پردازیم (از حدود شهریورماه شروع شده و هنوز هم ادامه دارد)، با سوال متناقضی روبرو می‌شویم: چرا کشورهای اروپای شرقی علی‌رغم افزایش سریع عفونت‌ها و مرگ و میرها اقدامی انجام ندادند؟

نرخ مرگ و میر در اروپای شرقی در اوایل ماه اکتبر (مهرماه) از کسانی که در غرب بودند، پیشی گرفت، اما محدودیت‌ها در منطقه که پس از موج اول کاهش یافته بود، در موج دوم شروع یا بیشتر نشد و اینچنین بود که اروپای شرقی از کنترل‌های دوباره از غرب عقب ماندند. دوباره به نمودار دوم در بالا نگاه کنید. این نشان می‌دهد که در بین این دو موج، اروپای شرقی اقدامات خود را نسبت به اروپای غربی کاهش داده بود و سپس برای شروع مجدد محدودیت‌ها نیز اشتیاق کمتری داشتند. اروپای شرقی دستاوردهای بهاری خود را خراب کرد و سپس اشتباهات غرب در بهار را تکرار کرد، یعنی قبل از اعمال کنترلی، منتظر بمانید تا موارد مبتلایان و مرگ و میر از کنترل خارج شود.

چه چیزی این عدم تمایل به برقراری مجدد محدودیت‌ها را توضیح می‌دهد؟ توضیحی که می‌توان برای این مسئله ارائه داد می‌تواند این باشد که این کشورها قربانی موفقیت خود هستند. در اروپای شرقی کنترل ویروس کرونا در بهار (موج اول) بسیار موفقیت آمیز بوده است، به عنوان مثال در این کشورها، صحنه‌های وحشتناک مبتلایان در بیمارستان که در شمال ایتالیا دیده شده بود، مشاهده نشد. این ممکن است باعث ایجاد تردید در مورد شدت همه‌گیری شود. خستگی ناشی از همه‌گیری در کل قاره وجود دارد، این مسئله ممکن است برای افراد اروپای شرقی بیشتر صدق کند، چون برخی از مردم این منطقه ممکن است احساس کنند که بدون هیچ دلیل و نتیجه‌ای به قرنطینه وارد شده‌اند.

این مشکل برای همه وجود ندارد!

از همه مهم‌تر، اختلافات عمده‌ای است که در اروپای شرقی وجود داشته است. تا اوایل ماه نوامبر، جهش نرخ مرگ و میر عمدتا توسط جمهوری چک صورت گرفت. آمار مبتلایان و مرگ و میر به طور مساوی در سراسر منطقه پخش نشده است.

قربانیان جدید ویروس کرونا به ازای هر میلیون نفر در موج دوم، اروپای شرقی.

هنگامی که به شدت سختگیری اقدامات کنترل نگاه کنیم، می‌توان دریافت که همه کشورها به یک شکل عمل نکرده‌اند. جمهوری چک بسیار دیر اقدام کرد. به عنوان مثال، این کشور اقدامات سختگیرانه‌ای را در پایان ماه اکتبر هنگامی که موارد و مرگ و میرها در ماه افزایش یافته بود، اعمال کرد. از طرف دیگر، اسلواکی با وجود موارد مبتلایان و مرگ و میر بسیار کمتر، اقدامات سختگیرانه‌تری اعمال کرده بود. به نظر می‌رسد حداقل برخی از کشورهای منطقه از این اوضاع تجربه‌هایی کسب کرده باشند.

شدت محدودیت‌های ویروس کرونا در موج دوم، اروپای شرقی.

درک اینکه چرا کشورهای اروپای شرقی تصمیم گرفته‌اند در طی موج دوم واکنش متفاوتی نشان دهند، بسیار پیچیده است.

به عنوان مثال، تفاوت در قدرت اقتصادی می‌تواند به ما توضیح دهد که چرا جمهوری چک نسبتا ثروتمندتر برای ایجاد محدودیت‌های مجدد مشتاق بود، اما کشور رومانی با وضع اقتصادی پایین‌تر محدودیت‌های مجددی را اعمال نکرده بود.

سیاست ممکن است یک نکته را نشان دهد: جمهوری چک انتخابات منطقه‌ای خود را در ماه اکتبر (مهرماه) برگزار کرد، این در حالی است که رومانی انتخابات محلی خود را در شهریور ماه آغاز کرد و اکنون نیز در آستانه رای‌گیری انتخابات ملی در دسامبر (آذر ماه) قرار دارد. سیاست‌های انتخاباتی می‌تواند عدم تمایل دو کشور برای ورود به قرنطینه دیگری را آشکار کند. سیاستمداران این اقدام را اقدامی غیرمردمی می‌دانند که حتی می‌تواند انتخابات را نیز به تأخیر بیاندازد.

اما یکی از توضیحاتی که احتمالا می‌توان رد کرد، بحث فرهنگ است که در بالا ذکر کردیم. حتی در کشورهایی که دولت‌ها در مهر ماه محدودیت‌های نسبتا شدیدی را اعمال کردند (مانند اسلوونی و لیتوانی)، در تمام ماه نوامبر (آبان ماه) میزان عفونت و مرگ و میر همچنان بالا بوده است؛ این مسئله نشان‌دهنده این است که شهروندان قوانین محدودکننده ویروس کرونا را خیلی خوب رعایت نمی‌کردند تا بتوانند از موج دوم ویروس کرونا مثل موج اول به آسانی سربلند بیرون بیایند.

نوشته چرا موج دوم همه‌گیری ویروس کرونا در اروپای شرقی بسیار بدتر از موج اول آن بوده است؟! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

آیا استفاده از واکسن ویروس کرونا اجباری خواهد بود؟!

همانطوری که می‌دانیم، همه‌گیری ویروس کرونا باعث قربانی شدن تعداد زیادی از مردم در سراسر جهان شده است. مصونیت در برابر این ویروس فقط از طریق واکسیناسیون گسترده افراد امکان‌پذیر خواهد بود. برای رسیدن به این هدف، برخی پیشنهاد کرده‌اند که واکسن‌ زدن باید اجباری شود، اگرچه دولت انگلیس این موضوع را رد کرده است.

اما با افزایش آمار افرادی که نسبت به استفاده از واکسن ویروس کرونا در انگلیس و مناطق دیگر مردد هستند، آیا دولت‌ها به اجباری شدن واکسن راضی می‌شوند؟ در اینجا، دو نفر از متخصصان در مورد اجباری بودن یا نبودن واکسن ویروس کرونا پژوهشاتی ارائه داده‌اند. در ادامه با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

نظرات آلبرتو گیوبیلینی (Alberto Giubilini)، پژوهشگر ارشد در دانشگاه آکسفورد درباره اجباری بودن واکسن ویروس کرونا

واکسیناسیون ویروس کرونا حداقل برای گروه‌های خاص باید اجباری باشد. این بدان معنی است که در صورت عدم واکسیناسیون مجازاتی مانند جریمه یا محدودیتی در سفر و عبور و مرور در مناطق مختلف در نظر گرفته می‌شود. جلوگیری از کاری که به دیگران آسیب می‌رساند، برای افراد بهتر است و هر چه بیشتر از آسیب جلوگیری شود، دلیل اخلاقی و منطقی برای اجباری بودن واکسن قوی‌تر می‌شود.

واکسیناسیون به طور چشمگیری می‌تواند خطر آسیب ناشی از ویروس یا قربانی شدن توسط آن را کاهش دهد. واکسن‌هایی مانند فایزر، آسترازنکا یا مدرنا با 90 تا 95 درصد کارایی در جلوگیری از ابتلای افراد، نیز احتمالاً در جلوگیری از انتشار ویروس موثر است، هرچند در درجه پایین‌تر قرار گرفته است. چنین مزایایی برای افراد بسیار کم‌هزینه خواهد شد.

قرنطینه خانگی اما امری اجباری است. دقیقا مانند واکسیناسیون اجباری، از افراد آسیب‌پذیر در برابر ویروس کرونا محافظت می‌کند. اما همانطور که در جاهای دیگر نیز بحث کردیم، برخلاف واکسیناسیون اجباری، قرنطینه اجباری هزینه‌های فردی و اجتماعی بسیار زیادی به همراه دارد. اینکه دولت‌ها قرنطینه اجباری را می‌پذیرند اما با واکسیناسیون اجباری موافقت نمی‌کنند، ناسازگاری به وجود می‌آید. واکسیناسیون اجباری با هزینه بسیار کمتر و فایده بیشتر به کمک مردم خواهد آمد.

همچنین، واکسیناسیون اجباری به مردم اطمینانی حاصل می‌کند که در برابر ویروس به طور یکسان حفاظت می‌شوند. از آنجا که مصونیت افراد به طور جمعی به نفع جامعه است، پس بسیار منصفانه است که آن به طور مساوی در میان افراد جامعه توزیع شود.

البته ممکن است از طریق اقدامات محدود کننده دیگر مانند جنبش‌های اطلاعاتی برای تشویق افراد به واکسیناسیون به اجباری بودن واکسیناسیون فکر نکنیم چون از این طریق خود به مصونیت کامل افراد دست یافته‌ایم. اما حتی اگر به ایمنی کامل نیز برسیم، هر چه میزان افرادی که واکسن دریافت می‌کنند بیشتر شود، در زمان بعدی خطر ابتلای مجدد کاهش می‌یابد. باید همه کارها را انجام دهیم تا از بروز چنین شرایط اضطراری جلوگیری کنیم، خصوصا وقتی هزینه انجام آن نیز بسیار کم است.

افزایش اعتماد و جذب مردم با آگاهی بیشتر بسیار خوب است، اما خطرناک است. زیرا همیشه دادن اطلاعات بیشتر در مورد واکسن به مردم منجر به افزایش تمایل به واکسن زدن نمی‌شود و ممکن است در واقع اعتماد آن‌ها برای واکسن زدن کاهش دهد. از طرف دیگر، اخیرا در ایتالیا شاهد سیاست‌های واکسیناسیون اجباری برای مبارزه با بیماری‌ها بوده‌ایم که استفاده از آن را افزایش داده است.

سیاست‌های اجباری برای بستن کمربند ایمنی در کاهش مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی بسیار موفق بوده‌ است و اکنون علی‌رغم خطرات بسیار کمی که کمربند ایمنی به همراه دارد ، به طور گسترده‌ای مورد تأیید قرار گرفته است. ما نیز باید واکسن‌ها را به عنوان کمربند ایمنی در برابر ویروس کرونا ببینیم. در واقع، واکسن‌ها به عنوان کمربند ایمنی بسیار ویژه‌ای هستند که از خود فرد و از دیگران محافظت می‌کند.

واکسن‌های اجباری اگرچه در برنامه‌های دولت انگلستان نبوده‌اند اما کانون توجه برخی معترضین قرار گرفته است.

نظرات وگش جین (Vageesh Jain)، پژوهشگری در دانشگاه لندن درباره اجباری بودن واکسن ویروس کرونا

واکسیناسیون اجباری به طور خودکار باعث نمی‌شود که استفاده از واکسن ویروس افزایش یابد. پروژه‌ای در زمینه اپیدمی‌ها و بیماری‌های همه‌گیر که چندین سال قبل از رخداد ویروس کرونا انجام شد، نشان داد که هیچ مدرکی برای حمایت از این ایده وجود ندارد. در این پروژه خاطرنشان شده بود که در کشورهایی مثل بالتیک و اسکاندیناوی که واکسیناسیون اجباری است، مردم به اندازه کشورهای همسایه یا کشورهای مشابه به ویروس‌ها و بیماری‌ها مبتلا می‌شوند.

طبق شورای اخلاق زیستی نافیلد، واکسیناسیون اجباری ممکن است برای بیماری‌های بسیار مسری و جدی توجیه‌پذیر باشد. اما اگرچه ویروس کرونا مسری است، بهداشت عمومی انگلیس به دلیل نسبتاً پایین بودن میزان مرگ و میر، آن را به عنوان یک بیماری عفونی با پیامدهای بالا طبقه‌بندی نمی‌کند.

شدت ویروس کرونا به سن افراد ارتباط دارد. میزان مرگ و میر در افراد بالای 80 سال 7.8 درصد تخمین زده شده است، اما در کودکان نه سال زیر کمتر از 0.0016 درصد است. در دموکراسی لیبرال، اجباری بودن واکسن برای میلیون‌ها شهروند جوان و سالم که در معرض خطر کم ویروس کرونا قرار دارند، از نظر اخلاقی درست نیست و از نظر سیاسی خطرناک است.

نگرانی عمومی از واکسن جدیدی که با سرعت وحشتناکی تولید می‌شود، کاملا عادی است. یک نظرسنجی در انگلیس بر روی هفتاد هزار نفر نشان داد که 49 درصد افراد هنگام توزیع واکسن ویروس کرونا، آن را دریافت خواهند کرد. نظرسنجی‌های ایالات متحده نیز دارای نتایج مشابه‌ای است. دلیل این امر این نیست که اکثریت افراد مخالف واکسن زدن هستند.

با وجود تیترهای امیدوار کننده، آزمایشات و فرآیندهای دارویی پیرامون آنها هنوز مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. با اولین آزمایشات در ماه آوریل، اطلاعات محدودی در مورد ایمنی و کارآیی طولانی‌مدت واکسن‌ها وجود دارد. نمی‌توانیم به طور دقیق بگوییم که مصونیت در برابر ویروس با استفاده از واکسن تا چه مدت طول می‌کشد. هیچ یک از آزمایشات به گونه‌ای طراحی نشده است که نشان دهد واکسن از افراد در برابر بیماری جدی یا انتقال ویروس جلوگیری می‌کند یا خیر.

بی‌توجهی به این نگرانی‌های همه‌جانبه، نتیجه مثبتی نخواهد داشت. حدود 58 میلیون نفر در سطح جهان کاملا با واکسن زدن مخالف هستند و اقلیت کوچکی از کسانی که واکسینه نمی‌شوند در امر اجباری بودن واکسن نیز مشکل‌ساز خواهند بود. شرایط علمی و سیاسی برای پوپولیسم (عوام‌گرایی) نیز یکسان است. ضد واکسرها (افرادی که با واکسن زدن کاملا مخالف هستند) به متخصصان، صنعت و به خصوص به دولت اعتماد ندارند. یک حکم دولتی نه تنها با اعتراضی محکم برآورده نخواهد شد، بلکه برای جذب افراد دیگر از اهداف مخالفان واکسن استفاده خواهد کرد.

در اوایل دهه 1990، بیماری فلج اطفال در هند همه‌گیر شده بود و روزانه بین 500 تا 1000 کودک فلج می‌شدند. تا سال 2011 این ویروس به تدریج از بین رفت. اما این امر از طریق قانون‌گذاری محقق نشده بود؛ بلکه این امر با یک تلاش تلفیقی برای درگیر کردن جوامع، هدف قرار دادن گروه‌های با نیاز بالاتر، درک نگرانی‌‌ها، اطلاع‌رسانی، آموزش، رفع موانع، سرمایه‌گذاری در سیستم‌های محلی تحویل واکسن برای مردم و ارتباط با رهبران سیاسی و مذهبی محقق شد.

واکسیناسیون اجباری به ندرت توسط دولت‌ها و مردم تایید می‌شود. برای رسیدن به مرحله موفقیت‌آمیز واکسن‌های جدید ویروس کرونا به زمان، ارتباط و اعتماد نیاز داریم.

نوشته آیا استفاده از واکسن ویروس کرونا اجباری خواهد بود؟! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

آیا حضور کودکان می‌تواند در مبتلا نشدن افراد به ویروس کرونا نقشی داشته باشد؟!

بر اساس مطالعه جدیدی که بر روی کارگران خدمات بهداشتی ملی انگلستان در اسکاتلند انجام شده است، نشان داده شده است که داشتن کودکان خردسال در خانه ممکن است خطر بستری شدن در بیمارستان بر اثر ویروس کرونا را کاهش دهد.

کودکان اغلب سرفه می‌کنند، سرما می‌خورند و این شامل ویروس کرونا نیز می‌شود که به صورت سرماخوردگی نشان می‌دهد. با توجه به اینکه این ویروس‌ها از یک خانواده ویروس هستند، بسیاری تصور کرده‌اند که پاسخ ایمنی مشترک به ویروس‌های مختلف سرماخوردگی ممکن است افراد را از مبتلا شدن به ویروس کرونا در امان نگه دارد. با این حال، مطالعات قبلی نشان داده است که پاسخ ایمنی به ویروس‌های فصلی خیلی باقی نمی‌ماند و عفونت مجددی شیوع پیدا می‌کند.

آخرین مطالعه‌ای که هنوز البته مورد بررسی قرار نگرفته است، این‌چنین نشان داده است که آمار ابتلا به ویروس کرونا در بزرگسالانی که در خانواده‌هایی با کودکان خردسال (تا 11 سال) هستند، نسبتا کاهش یافته است و همچنین خطر بستری شدن آن‌ها در بیمارستان نیز بسیار کم شده است. اما افراد بزرگسالی که در خانواده خود کودکان 12 ساله و بالاتر دارند، در مقایسه با خانواده‌هایی که بدون فرزند زندگی می‌کنند، هیچ کاهشی در خطر ابتلا به ویروس حس نشده است.

توجه به این نکته مهم است که کودکان ممکن است به ویروس کرونا آلوده شوند و وضعیت کسانی که علائم این ویروس را نشان می‌دهند، به اندازه بزرگسالان بسیار بد و عفونی است. هر فردی که نگران آلودگی فرزند خود به این ویروس است، باید از دستورالعمل‌های بهداشتی دولت محلی خود و اقدامات کرونایی پیروی کند.

محدودیت‌های موجود

اما چندین نکته قابل‌توجه در این مطالعه وجود دارد این است که در برخورد با این یافته‌ها و نتایج باید با احتیاط عمل کنیم.

چندین محدودیت موجود در این امر توسط نویسندگان این پژوهش مهم تلقی شده است که از آن‌ها می‌توان به این واقعیت اشاره کرد که بزرگسالان بدون فرزند به طور متوسط سن بالاتری داشته و در مقایسه با خانواده‌های دارای یک کودک بیشتر احتمال دارد که مشکلات بهداشتی داشته باشند. این امر کاملا ثابت شده است که سن و بیماری‌های دیگر مانند دیابت و بیماری‌های کلیوی، می‌توانند عاملی بزرگ در مبتلا شدن افراد به بیماری شدید ویروس کرونا باشند. نویسندگان نیز این عامل را تصدیق کرده‌اند. هنگامی که این عوامل در مدل آماری آن‌ها در نظر گرفته می‌شود، اثر کاهش خطر ناشی از داشتن فرزند کوچک کاهش می‌یابد؛ اگرچه هنوز خطر کمتری برای آن‌ها نسبت به بزرگسالانی که بدون فرزند زندگی می‌کنند، وجود دارد.

سایر عواملی که باید مورد توجه قرار گیرند شامل این واقعیت است که بزرگسالان دارای کودک بیشتر به دلیل مراقبت از کودکان به طور نیمه‌وقت یا ساعات کم کار می‌کنند و در نتیجه ممکن است به دلیل کمتر کار کردن کمتر در معرض این ویروس قرار بگیرند و کمتر مبتلا شوند. اگرچه نویسندگان هنگام انجام بررسی‌های خود این مورد را در نظر گرفتند و اذعان می‌کنند که اطلاعات دقیق در مورد ساعت کار شده افراد توسط گروه در طول دوره مطالعه در اختیار ندارند.

نویسندگان این‌چنین اظهار کرده‌اند که اگر قرار گرفتن در معرض ویروس‌های سرماخوردگی مکانیسم مهمی برای محافظت در برابر ویروس کرونا باشد، ارائه‌دهندگان خدمات مراقبت از کودکان و معلمان ممکن است کمتر به ویروس کرونا مبتلا شوند. با این حال، قبل از اینکه این مطالعه به عنوان مدرکی برای توجیه باز نگه داشتن مدارس در نظر گرفته شود، باید توجه داشت که محدودیت بزرگی در دوره جمع‌آوری داده‌ها وجود دارد. اطلاعات مربوط به عفونت‌های ویروس کرونا و بستری شدن در بیمارستان برای این مطالعه بین 1 مارس (اسفند ماه) و 7 ژوئیه (خرداد ماه) 2020 جمع آوری شده است، یعنی درست زمانی که مدارس بیشتر تعطیل شده بودند.

اگرچه بسیاری از مدارس در حین قرنطینه انگلستان هنوز برای فرزندان کارمندان در دسترس بودند، اما داده‌ها برای این امر وجود نداشته است. بنابراین نمی‌توان به طور قطعی گفت که کودکان چه تعداد خانوار در این مطالعه به طور منظم به مدرسه می‌روند یا در خانه می‌مانند. چون این امر در برخورد خانوارها با ویروس کرونا تأثیر می‌گذارد.

سرانجام، همانطور که نویسندگان در نتیجه‌گیری خود به درستی خاطرنشان کردند، علی‌رغم یافتن ارتباط بین کودکان خردسال در یک خانوار و کاهش آشکار عفونت‌های ویروس کرونا برای بزرگسالان، هیچ مکانیسم اثبات شده‌ای برای این اتفاق وجود ندارد. بسیاری فرض کرده‌اند که افرادی که در معرض ویروس کرونا قرار دارند ممکن است مقداری از ایمنی در برابر ویروس کرونا داشته باشند. این امر چیزی تحت عنوان محافظت متقابل نامیده می‌شود که البته هنوز اثبات نشده است.

همیشه یادآوری این نکته ضروری است که ارتباط بین چند چیز به معنای علیت آن نیست، یا به قول نویسندگان ارتباط معکوسی مشاهده شده است که ممکن است یک یافته جدید باشد. بسیار جالب است که ببینیم تحقیقات بیشتر منجر به مشاهده این یافته در سایر جمعیت‌ها می‌شود یا خیر. و اینکه آیا علت کاهش خطر ابتلای افراد بزرگسال به عفونت مشخص می‌شود یا خیر. با این حال، تا زمانی که ارتباط این دو مسئله پیدا شود، باید صبر کنیم و به جواب‌های کنونی اعتماد نکنیم.

نوشته آیا حضور کودکان می‌تواند در مبتلا نشدن افراد به ویروس کرونا نقشی داشته باشد؟! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

چرا سیاه‌پوستان در استفاده از واکسن ویروس کرونا مردد هستند؟!

در موج دوم همه‌گیری ویروس کرونا در بسیاری از کشورها، چندین واکسن این ویروس در مراحل آخر آزمایش نتایج مثبتی را نشان دادند. دولت‌ها اکنون سعی دارند تا به میزان شهروندان خود مقدار واکسن جدید موردنیاز را هرچه زودتر تامین کنند.

با این حال، بخش قابل توجهی از مردم در انگلیس و سایر نقاط در مورد استفاده از هر یک از واکسن‌های جدید ویروس کرونا مردد هستند. این امر به ویژه در مورد بسیاری از سیاه‌پوستان نیز صدق می‌کند، اگرچه این افراد خود در میان آمار بی‌شمار مبتلایان و قربانیان ویروس در ایالات متحده و انگلستان به شمار می‌روند.

نظرسنجی‌های مختلف در ایالات متحده نیز نشان داده است که تردید در استفاده از واکسن ویروس کرونا در میان سیاه‌پوستان در مقایسه با سفیدپوستان به طور قابل توجهی بیشتر است. مطالعه اخیر در انگلیس نیز نشان داده است که نژاد سیاه‌پوستان، آسیایی‌ها و گروه‌های اقلیت تقریبا سه برابر بیشتر از بقیه مردم سفیدپوست واکسن ویروس کرونا را برای خود و فرزندان‌شان رد می‌کنند.

بیزاری عمومی نسبت به واکسیناسیون تعجب‌آور است، زیرا واکسن‌ها به همراه با آنتی‌بیوتیک‌ها یکی از موثرترین مداخلات پزشکی و عمومی طی 100 سال گذشته بوده‌اند. متأسفانه، یک سری اشتباهات در اجرای واکسن‌ها مانند آنچه در اجرای واکسن فلج اطفال در دهه 1950 رخ داد، علی‌رغم سابقه خوب عملکرد واکسن‌های امروزی باعث تردید افراد در استفاده از آن شده است.

طی 20 سال گذشته، عملکردهای نادرست و مداوم واکسن‌های MMR و اوتیسم، وضعیت را بدتر نیز کرده است. این امر به افزایش اطلاعات نادرست فعلی در مورد واکسیناسیون نیز کمک کرده است که کنترل کردن آن بسیار دشوار است.

با این حال، بدبینی بسیاری از سیاه‌پوستان در انگلیس و ایالات متحده نسبت به مصرف هر نوع واکسن جدید ویروس کرونا را نمی‌توان فقط به عنوان پاسخی که فرد مخالف با واکسن از خود نشان می‌دهد، مشاهده کرد. این عمل نتیجه چیزی بسیار عمیق‌تر است. برای سیاه‌پوستان چه در قاره آفریقا و چه در سایر نقاط و کشورهای جهان، خدمات درمانی پزشکی ضعیف و اقدامات مشکوک در زمینه تولید دارو تاریخچه طولانی دارد که همین امر بیش از یک قرن بر آن‌ها تأثیر منفی گذاشته است.

اگر از نظر تاریخی نیز بررسی کنیم، یکی از مشهورترین نمونه‌های بدرفتاری پزشکی توسط دکتر جی ماریون سیمز (J Marion Sims) در اواسط قرن نوزدهم انجام شده بود. او گاهی اوقات به عنوان پدر بیماری‌های زنان نیز شناخته می‌شود. او با استفاده از اقدامات غیراخلاقی از موقعیت خود برای آزمایش زنان سیاه‌پوست برده در ایالات متحده استفاده کرده بود. در مثال دیگر می‌توان به مطالعه Tuskegee اشاره کرد که بین سال‌های 1932 و 1970 انجام شد و قرار بود درمان بیماری سیفلیس را در مردان سیاه‌پوست بررسی کند. پزشکان درگیر بسیاری از مردان سیاه‌پوست دیگر را نیز به این بیماری مبتلا کردند، علی‌رغم اینکه در آن زمان درمان موثر این بیماری نیز در دسترس پزشکان قرار داده شده بود.

داستانی درباره شخصی به نام هنریتا لکس (Henrietta Lacks) و خانواده‌اش نیز وجود دارد. لکس بیماری بود که قبل از مرگش، از گردن رحم او سلول‌هایی برای درمان سرطان افراد دیگر گرفته شده بود. این‌ها بعدا برای مطالعه انواع بیماری‌ها مورد استفاده قرار گرفتند. دانشمندان هنگامی که به مفید بودن سلول‌های بدن لکس پی بردند، این سلول‌ها به همراه سوابق پزشکی و سایر اطلاعات در مورد خانواده و ژنتیک آن‌ها در سراسر جهان به اشتراک گذاشته شد. پزشکان برای استفاده از سلول‌های او در کار درمان هرگز هیچ‌گونه رضایتی از خانواده هنریتا لکس نگرفتند. تنها در سال 2013 بود که خانواده او به مفید بودن استفاده از برخی از سلول‌ها و اطلاعات ژنتیکی در آینده دست یافتند.

تجربه خدمات درمانی ضعیف

اما تردید در استفاده از واکسن در این روزها ممکن است از وقایع تاریخی الهام گرفته شده باشد. سیاه‌پوستان همچنان که با خدمات پزشکی ارتباط برقرار می‌کنند، همچنان نیز قربانی رفتارهای ضعیف و غفلت‌آمیز پزشکی در حوزه واکسن می‌شوند. مرگ در اثر ویروس کرونا در مرحله آخر قرار دارد.

شواهد گسترده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد سیاه‌پوستان در محیط بیمارستان از همان مراقبت‌هایی که برای سفیدپوست استفاده می‌شود، بهره نمی‌برند. به طور مثال می‌توان به عدم تمایل پزشکان در دادن داروی مسکن به سیاه‌پوستان اشاره کرد، این در حالی است که در این شرایط اما به سفیدپوستان داروهای مسکن و آنتی‌بیوتیک‌ها داده می‌شود. مطالعه مهمی که در ایالات متحده انجام شده است، نشان می‌دهد که بیش از 50 درصد از سیاه‌پوستان تصور می‌کنند که در محیط بیمارستان مورد تبعیض قرار گرفته‌اند و 43 درصد از آن‌ها نیز معتقد هستند که مراقبت‌های درمانی بسیار کمی دریافت کرده‌اند. بیشترین نگرانی آن‌ها اما این است که 14 درصد از سیاه‌پوستان حتی احساس می‌کنند پزشکان و پرستاران مایل نیستند آن‌ها را برای مراقبت‌های بهداشتی لمس کنند، که بسیار امری ناراحت‌کننده و تبعیض‌گرایانه به نظر می‌رسد.

این نابرابری‌های مذکور در مراقبت‌های بهداشتی نیز فقط محدود به ایالات متحده نمی‌شود. اخیرا کر استارمر (Keir Starmer)، رهبر حزب کارگران، به پارلمان یادآوری کرده است که زنان سیاه‌پوست در انگلیس پنج برابر بیشتر از همتایان سفیدپوست خود در خطر مرگ قرار دارند.

در آفریقا نیز اکنون نگرانی‌های جدی گسترده‌تری در مورد رضایت آگاهانه و روش‌های تحقیقاتی در تعدادی از آزمایشات بالینی، از جمله آزمایش واکسن مالاریا که در حال حاضر توسط سازمان بهداشت جهانی انجام می‌شود، وجود دارد. یکی از پرونده‌های حقوقی خاص که بین شرکت دارویی Pfizer و ایالت کانو در نیجریه در مورد آزمایش داروی مننژیت توسط شرکت Trovan است، به دلیل کاهش اعتماد به داروهای غربی در این کشور و تأثیر بالقوه آن بر پذیرش واکسن فلج اطفال در منطقه شناخته شده است.

وضعیت کنونی عجیب این است که اکنون این اولین بار است که کل قدرت اقتصادی دنیای غرب بر روی وضعیت پزشکی خاصی متمرکز شده است که به طور نامتناسبی بر مردم آفریقا و جنوب آسیا تأثیر می‌گذارد. اما اگر دولت‌های هر دو طرف اقیانوس اطلس از سیاه‌پوستان بخواهند که واکسن بزنند، باید پیام را تغییر دهند. به طور مثال، مشاوران دولتی نمی‌گویند که هیچ ارتباطی بین تأثیر ویروس کرونا با نژادپرستی ساختاری وجود ندارد.

به همین ترتیب، عدم اعتماد به حوادث گذشته و تجربیات فعلی تنها با مشارکت مورخان سیاه‌پوست، دانشمندان، پزشکان و متخصصان بهداشت عمومی برای مردم قابل رفع است. آن‌ها باید شکایات تاریخی را به طور مستقیم برای کسانی که برنامه‌های واکسیناسیون را اجرا می‌کنند توضیح دهند و سپس پیام‌های واضحی را در مورد واکسن همه‌گیری ویروس کرونا به جامعه سیاهان ارسال کنند. بدون مشارکت آن‌ها، هر برنامه واکسیناسیون انبوه احتمال موفقیت کمتری دارد.

نوشته چرا سیاه‌پوستان در استفاده از واکسن ویروس کرونا مردد هستند؟! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

چرا سیاه‌پوستان در استفاده از واکسن ویروس کرونا مردد هستند؟!

در موج دوم همه‌گیری ویروس کرونا در بسیاری از کشورها، چندین واکسن این ویروس در مراحل آخر آزمایش نتایج مثبتی را نشان دادند. دولت‌ها اکنون سعی دارند تا به میزان شهروندان خود مقدار واکسن جدید موردنیاز را هرچه زودتر تامین کنند.

با این حال، بخش قابل توجهی از مردم در انگلیس و سایر نقاط در مورد استفاده از هر یک از واکسن‌های جدید ویروس کرونا مردد هستند. این امر به ویژه در مورد بسیاری از سیاه‌پوستان نیز صدق می‌کند، اگرچه این افراد خود در میان آمار بی‌شمار مبتلایان و قربانیان ویروس در ایالات متحده و انگلستان به شمار می‌روند.

نظرسنجی‌های مختلف در ایالات متحده نیز نشان داده است که تردید در استفاده از واکسن ویروس کرونا در میان سیاه‌پوستان در مقایسه با سفیدپوستان به طور قابل توجهی بیشتر است. مطالعه اخیر در انگلیس نیز نشان داده است که نژاد سیاه‌پوستان، آسیایی‌ها و گروه‌های اقلیت تقریبا سه برابر بیشتر از بقیه مردم سفیدپوست واکسن ویروس کرونا را برای خود و فرزندان‌شان رد می‌کنند.

بیزاری عمومی نسبت به واکسیناسیون تعجب‌آور است، زیرا واکسن‌ها به همراه با آنتی‌بیوتیک‌ها یکی از موثرترین مداخلات پزشکی و عمومی طی 100 سال گذشته بوده‌اند. متأسفانه، یک سری اشتباهات در اجرای واکسن‌ها مانند آنچه در اجرای واکسن فلج اطفال در دهه 1950 رخ داد، علی‌رغم سابقه خوب عملکرد واکسن‌های امروزی باعث تردید افراد در استفاده از آن شده است.

طی 20 سال گذشته، عملکردهای نادرست و مداوم واکسن‌های MMR و اوتیسم، وضعیت را بدتر نیز کرده است. این امر به افزایش اطلاعات نادرست فعلی در مورد واکسیناسیون نیز کمک کرده است که کنترل کردن آن بسیار دشوار است.

با این حال، بدبینی بسیاری از سیاه‌پوستان در انگلیس و ایالات متحده نسبت به مصرف هر نوع واکسن جدید ویروس کرونا را نمی‌توان فقط به عنوان پاسخی که فرد مخالف با واکسن از خود نشان می‌دهد، مشاهده کرد. این عمل نتیجه چیزی بسیار عمیق‌تر است. برای سیاه‌پوستان چه در قاره آفریقا و چه در سایر نقاط و کشورهای جهان، خدمات درمانی پزشکی ضعیف و اقدامات مشکوک در زمینه تولید دارو تاریخچه طولانی دارد که همین امر بیش از یک قرن بر آن‌ها تأثیر منفی گذاشته است.

اگر از نظر تاریخی نیز بررسی کنیم، یکی از مشهورترین نمونه‌های بدرفتاری پزشکی توسط دکتر جی ماریون سیمز (J Marion Sims) در اواسط قرن نوزدهم انجام شده بود. او گاهی اوقات به عنوان پدر بیماری‌های زنان نیز شناخته می‌شود. او با استفاده از اقدامات غیراخلاقی از موقعیت خود برای آزمایش زنان سیاه‌پوست برده در ایالات متحده استفاده کرده بود. در مثال دیگر می‌توان به مطالعه Tuskegee اشاره کرد که بین سال‌های 1932 و 1970 انجام شد و قرار بود درمان بیماری سیفلیس را در مردان سیاه‌پوست بررسی کند. پزشکان درگیر بسیاری از مردان سیاه‌پوست دیگر را نیز به این بیماری مبتلا کردند، علی‌رغم اینکه در آن زمان درمان موثر این بیماری نیز در دسترس پزشکان قرار داده شده بود.

داستانی درباره شخصی به نام هنریتا لکس (Henrietta Lacks) و خانواده‌اش نیز وجود دارد. لکس بیماری بود که قبل از مرگش، از گردن رحم او سلول‌هایی برای درمان سرطان افراد دیگر گرفته شده بود. این‌ها بعدا برای مطالعه انواع بیماری‌ها مورد استفاده قرار گرفتند. دانشمندان هنگامی که به مفید بودن سلول‌های بدن لکس پی بردند، این سلول‌ها به همراه سوابق پزشکی و سایر اطلاعات در مورد خانواده و ژنتیک آن‌ها در سراسر جهان به اشتراک گذاشته شد. پزشکان برای استفاده از سلول‌های او در کار درمان هرگز هیچ‌گونه رضایتی از خانواده هنریتا لکس نگرفتند. تنها در سال 2013 بود که خانواده او به مفید بودن استفاده از برخی از سلول‌ها و اطلاعات ژنتیکی در آینده دست یافتند.

تجربه خدمات درمانی ضعیف

اما تردید در استفاده از واکسن در این روزها ممکن است از وقایع تاریخی الهام گرفته شده باشد. سیاه‌پوستان همچنان که با خدمات پزشکی ارتباط برقرار می‌کنند، همچنان نیز قربانی رفتارهای ضعیف و غفلت‌آمیز پزشکی در حوزه واکسن می‌شوند. مرگ در اثر ویروس کرونا در مرحله آخر قرار دارد.

شواهد گسترده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد سیاه‌پوستان در محیط بیمارستان از همان مراقبت‌هایی که برای سفیدپوست استفاده می‌شود، بهره نمی‌برند. به طور مثال می‌توان به عدم تمایل پزشکان در دادن داروی مسکن به سیاه‌پوستان اشاره کرد، این در حالی است که در این شرایط اما به سفیدپوستان داروهای مسکن و آنتی‌بیوتیک‌ها داده می‌شود. مطالعه مهمی که در ایالات متحده انجام شده است، نشان می‌دهد که بیش از 50 درصد از سیاه‌پوستان تصور می‌کنند که در محیط بیمارستان مورد تبعیض قرار گرفته‌اند و 43 درصد از آن‌ها نیز معتقد هستند که مراقبت‌های درمانی بسیار کمی دریافت کرده‌اند. بیشترین نگرانی آن‌ها اما این است که 14 درصد از سیاه‌پوستان حتی احساس می‌کنند پزشکان و پرستاران مایل نیستند آن‌ها را برای مراقبت‌های بهداشتی لمس کنند، که بسیار امری ناراحت‌کننده و تبعیض‌گرایانه به نظر می‌رسد.

این نابرابری‌های مذکور در مراقبت‌های بهداشتی نیز فقط محدود به ایالات متحده نمی‌شود. اخیرا کر استارمر (Keir Starmer)، رهبر حزب کارگران، به پارلمان یادآوری کرده است که زنان سیاه‌پوست در انگلیس پنج برابر بیشتر از همتایان سفیدپوست خود در خطر مرگ قرار دارند.

در آفریقا نیز اکنون نگرانی‌های جدی گسترده‌تری در مورد رضایت آگاهانه و روش‌های تحقیقاتی در تعدادی از آزمایشات بالینی، از جمله آزمایش واکسن مالاریا که در حال حاضر توسط سازمان بهداشت جهانی انجام می‌شود، وجود دارد. یکی از پرونده‌های حقوقی خاص که بین شرکت دارویی Pfizer و ایالت کانو در نیجریه در مورد آزمایش داروی مننژیت توسط شرکت Trovan است، به دلیل کاهش اعتماد به داروهای غربی در این کشور و تأثیر بالقوه آن بر پذیرش واکسن فلج اطفال در منطقه شناخته شده است.

وضعیت کنونی عجیب این است که اکنون این اولین بار است که کل قدرت اقتصادی دنیای غرب بر روی وضعیت پزشکی خاصی متمرکز شده است که به طور نامتناسبی بر مردم آفریقا و جنوب آسیا تأثیر می‌گذارد. اما اگر دولت‌های هر دو طرف اقیانوس اطلس از سیاه‌پوستان بخواهند که واکسن بزنند، باید پیام را تغییر دهند. به طور مثال، مشاوران دولتی نمی‌گویند که هیچ ارتباطی بین تأثیر ویروس کرونا با نژادپرستی ساختاری وجود ندارد.

به همین ترتیب، عدم اعتماد به حوادث گذشته و تجربیات فعلی تنها با مشارکت مورخان سیاه‌پوست، دانشمندان، پزشکان و متخصصان بهداشت عمومی برای مردم قابل رفع است. آن‌ها باید شکایات تاریخی را به طور مستقیم برای کسانی که برنامه‌های واکسیناسیون را اجرا می‌کنند توضیح دهند و سپس پیام‌های واضحی را در مورد واکسن همه‌گیری ویروس کرونا به جامعه سیاهان ارسال کنند. بدون مشارکت آن‌ها، هر برنامه واکسیناسیون انبوه احتمال موفقیت کمتری دارد.

نوشته چرا سیاه‌پوستان در استفاده از واکسن ویروس کرونا مردد هستند؟! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

کشورهای جهان چگونه با موج دوم ویروس کرونا مقابله می‌کنند؟!

اکنون که زمستان به کشورهای اروپایی و آمریکا رسیده است، موارد مبتلایان ویروس کرونا در این مناطق افزایش خواهد یافت. کارشناسان در مورد زمستان طولانی پیش‌رو هشدار می‌دهند؛ زیرا ویروس کرونا و آنفلوانزا فشار زیادی را بر بیمارستان‌ها و سایر مراکز بهداشتی و درمانی وارد می‌کند. در پاسخ به موج دوم ویروس کرونا، کشورهای اروپایی و بسیاری از ایالت‌های ایالات متحده دوباره قرنطینه خانگی و محدودیت‌هایی را لحاظ کرده‌اند که از آن‌ها می‌توان به محدودیت‌هایی در جابجایی، ملاقات با افراد، محل کار، تحصیل، خرید و سرگرمی اشاره کرد.

در موج اول ویروس کرونا مشاهده کرده بودیم که وقتی اقدامات در مقیاس گسترده به کار گرفته شوند، می‌تواند باعث بهبود و از بین بردن بیماری نیز شود؛ اما این کار باعث می‌شود به جامعه و زندگی اقتصادی مردم فشار زیادی بیاید. هنگامی که در شهری مانند ملبورن در استرالیا (که تقریبا چهار ماه قرنطینه اعلام شده بود) به طور طولانی‌مدت اقداماتی مانند استفاده از ماسک، ممنوعیت خروج شبانه، تعطیلی مدارس، محدودیت‌های شدید سفر و نظارت‌های شدید اعمال شده بود، آمار ویروس کرونا حتی نزدیک به صفر کاهش یافته بود.

اما آیا راه دیگری وجود دارد؟ اکنون با گذشت ده ماه از این بیماری همه‌گیر، چه چیزهایی آموخته‌ایم و چه اقدامات دیگری نیز باید در آینده انجام دهیم تا موثر واقع شود؟

آزمایشات انبوه

کشور چین در موج اول همه‌گیری این بیماری را به خوبی کنترل کرده بود و آمار قربانیان این کشور نیز در آن زمان تنها به کمتر از صد مورد گزارش شده در هر روز می‌رسید. چین اکنون وقتی که موارد مبتلایان بالا می‌رود، دوباره از راهبرد آزمایشات انبوه استفاده می‌کند. این کار در ماه مه در شهر ووهان (شهر 11 میلیون نفری) و در ماه اکتبر در شهرهای چینگدائو و کشگر با موفقیت انجام شده بود.

چین برای کنترل شیوع ویروس کرونا از روش آزمایشات انبوه استفاده کرده است.

این کار با استفاده از آزمایش پی‌سی‌آر از پنج تا ده نمونه به طور کارآمد انجام شده است و پژوهشگران در صورت مثبت بودن آزمایش این افراد، دوباره به آزمایش تک تک نمونه‌ها می‌پردازند. دلیل اصلی این روش یافتن افرادی است که نمی‌دانستند به این ویروس آلوده شده‌اند، بنابراین می‌توان آن‌ها را قرنطینه کرد و بنابراین این‌چنین جریان انتقال را کاهش داد.

مقامات چینی همچنین از جمعیتی که در سال‌های گذشته به بیماری سارس مبتلا شده بودند، به سرعت محافظت کرده بود؛ بنابراین آن‌ها از مردم چین در برابر ویروس کرونا نیز به طور جدی کنترل کرده، با سرعت عمل کرده و میزان بالایی از اقدامات بهداشت عمومی را نشان خواهند داد. مردم این کشور دستورات دولت درباره استفاده از ماسک را پذیرفته و سایر اقدامات را نیز انجام داده‌اند که بخشی از تعهد افراد در آزادی‌های فردی است. این امر با اجرای دقیق دولت همراه است؛ حتی دولت از هواپیماهای بدون سرنشینی استفاده می‌کند تا با استفاده از بلندگوها به شهروندانی که از قوانین پیروی نمی‌کنند، گوشزد کند تا ماسک بزنند و اقدامات در برابر ویروس کرونا را رعایت کنند.

در اروپا، کشور اسلواکی، آزمایش انبوه جمعیت 4 میلیون نفری خود را طی 4 هفته آخر طی ماه‌های اکتبر و نوامبر آغاز کرد. در حال حاضر حدود 95 درصد از جمعیت مورد نظر مورد آزمایش قرار گرفته‌اند که از این جمعیت آزمایش سی و هشت هزار نفر مثبت شده است و پزشکان از آن‌ها خواسته‌اند تا به خانه بروند و برای کاهش انتقال ویروس به افراد دیگر خود را قرنطینه کنند. این میزان مثبت بودن حدود یک درصد است. در حال حاضر این نرخ برای جمعیت یک کشور اروپایی انتظار می‌رود. اسلواکی همچنین از آزمایش سریع آنتی‌ژن استفاده کرده است که با توجه به شرایط آزمایش، می‌تواند ظرف 30 دقیقه نتیجه دهد. آزمایش آنتی‌ژن از آزمایش پی‌سی‌آر ارزان‌تر است و بدون نیاز به آزمایشگاه تخصصی نیز انجام می‌شود.

سازمان بهداشت جهانی این نوع آزمایش را به ویژه برای کشورهای با درآمد کم و متوسط ​​توصیه کرده است، چون هر تست معادل مقداری کمتر از 5 دلار محاسبه می‌شود و این نوع آزمایشات بسیار سریع آماده می‌شوند و مقرون به صرفه نیز هستند.

آزمایشات سریع در سایر نقاط اروپا از جمله در لیورپول انگلیس نیز انجام شده است. این آزمایشات در مکان‌هایی که برای آزمایش اختصاصی بوده است و همراه با پرسنل آموزش‌دیده انجام شده است که 76.8 درصد از آن‌ها را مثبت اعلام کرده و نتایج منفی برای 99.6 درصد افرادی که به ویروس کرونا مبتلا نبوده‌اند، گزارش شده است.

همانطور که در جدیدترین نظرسنجی‌ها نیز گفته شده است، پیامدهای این امر این است که اگر میزان مثبت کلی 2.2 درصد در جمعیت محلی وجود داشته باشد، به ازای هر هزار نفر آزمایش شده، 17 نفر فقط به درستی مبتلا به ویروس شناخته می‌شوند که به آن‌ها نیز توصیه می‌شود خود را از بقیه جدا کنند، 5 نفر سالم در این بین به اشتباه آلوده شناخته می‌شوند و چهار نفر که واقعا به ویروس آلوده هستند، آلوده تشخیص داده نمی‌شود. اما از آنجا که احتمالا این چهار نفر قدرت کمی در انتقال ویروس دارند، ممکن است زیاد افراد اطراف خود را در معرض بیماری قرار ندهند.

اما اگر افراد از آزمایش سریع استفاده کنند و از توصیه‌ها نیز پیروی کنند، نتیجه چنین آزمایشی این خواهد بود که مقدار انتقال ویروس به شدت کاهش یافته و می‌تواند میزان انتقال موارد جدید را تا پنجاه درصد نیز کاهش دهد.

ردیابی موثر موارد کرونایی

کشور ویتنام از ابتدای شیوع ویروس کرونا از روش سریع ردیابی موارد مشکوک به ویروس استفاده کرده است و در حال حاضر نیز کمتر از صد مورد مبتلا در روز در این کشور گزارش می‌شود و هیچ قربانی در اثر این بیماری نیز در روزهای اخیر وجود ندارد. هر کسی که به ویروس آلوده باشد در بیمارستان بستری می‌شود و این نیز به نوبه خود به اجرای قرنطینه کمک می‌کند. این مسئله به عنوان یک قضیه سیاسی دیده نمی‌شود و کاملا مانند مسئله بهداشت عمومی تلقی می‌شود.

در همین حال، کشور کره جنوبی از ردیابی افراد با نگاهی به اوایل شیوع ویروس تا تاکنون برای بررسی بهتر شیوع و درک محل انتقال آن استفاده کرده است. در نتیجه بسیاری از رستوران‌ها و کلوپ‌های شبانه، کافه‌ها و عبادتگاه‌ها بسته شده‌اند.

کشور تایوان هیچ‌گونه آمار مرگ و میری در اثر ویروس کرونا در طی چندین ماه گزارش نکرده است!

تایوان کشوری است که در اردیبهشت ‌ماه هیچ‌گونه قربانی در اثر بیماری همه‌گیری ویروس کرونا گزارش نکرده است، این کشور احتمالاً کارآمدترین برنامه برای آزمایش و ردیابی بیماران را در پیش گرفته است. افراد دو بار در روز از طریق تلفن، پیام کوتاه یا بازدید از منزل پیگیری می‌شوند تا پیام قرنطینه را بهتر منتقل کنند و حمایتی نیز از این افراد کرده باشند. این حمایت و پشتیبانی شامل تحویل غذا و مواد غذایی می‌تواند باشد. روش ردیابی افراد بسیار موثر است، چون به طور متوسط ​​بیست تا سی مورد در این میان مشکوک به ویروس شناسایی می‌شوند.

چیزی که بسیار مهم تلقی می‌شود این است که روش ردیابی تماس فقط درصورتی که به درستی انجام شود، کارساز است. سازمان بهداشت جهانی نه تنها بر شناسایی موارد اهمیت داده، بلکه پیگیری و پشتیبانی کردن از آن‌ها را نیز تأکید کرده است. این‌چنین تخمین زده شده که به طور متوسط ​​برای یافتن هر مورد به سه روز کار تیم آزمایش و ردیابی نیاز است. این حالت تنها درصورتی امکان‌پذیر است که تعداد موارد در هر روز به شدت کاهش یابد. اما این مورد در بسیاری از کشورهای اروپایی و همچنین در مناطقی از ایالات متحده وجود ندارد.

متأسفانه به نظر می‌رسد با وجود افزایش تعداد موارد مبتلایان کرونایی در این مکان‌ها، بهترین روش برای گذر از زمستان ادامه استفاده از محدودیت‌ها در جهت قرنطینه‌ محلی است. اما این موارد باید با استفاده از راهکارهای جدید از جمله آزمایشات انبوه برای کاهش تعداد عفونت‌های جدید ترکیب شود. این اقدامات باید به گونه‌ای باشند که تشخیص موثر موارد کرونایی و ردیابی افراد مشکوک و پشتیبانی محلی بتواند زنجیره‌های انتقال ویروس را کنترل کند.

در نهایت باید بگوییم که موفقیت همه این اقدامات برای از بین بردن انتقال چرخه ویروس، به درک، اطمینان و مشارکت همه گروه‌های افراد جامعه بستگی خواهد داشت.

نوشته کشورهای جهان چگونه با موج دوم ویروس کرونا مقابله می‌کنند؟! اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.