بیانیه سازمان نظام صنفی رایانه‌ای درباره قطعی برق

 
سازمان نظام صنفی رایانه‌ای استان تهران یکی از بدیهی ترین مسئولیت های ذاتی دولت را تامین بستر مناسب برای فعالیت های اقتصادی عنوان و اعلام کرد که جبران خسارت قطعی برق برعهده دولت است.
 
 سازمان نظام صنفی رایانه‌ای استان تهران با توجه به قطعی برق گسترده در بسیاری از مناطق تهران و خسارات وارده به فعالان صنعت فناوری اطلاعات، بیانیه ای به شرح زیر منتشر کرد.
 
یکی از بدیهی‌ترین وظایف و مسئولیت‌های ذاتی دولت‌ها در قبال عوارض و مالیات‌های متعددی که از کلیه فعالان اقتصادی و آحاد مردم دریافت می‌کنند، تأمین بستر مناسب و زیرساخت‌های حیاتی برای آنها است. متأسفانه در سالی که انتظار می‌رفت دولتمردان با تدابیر لازم برای رفع موانع و بهبود فضای فعالیت کسب و کارها تلاش کنند، به ناگاه با پدیده‌ای نامتعارف و غیرقابل قبول به نام قطعی منظم روزانه برق مواجه شدیم!
 
در حالی که به باور نخبگان این صنعت و در عصر انقلاب دیجیتالی، حکمرانان توانایی پیش‌بینی نیازهای آتی جوامع را برای دهه‌های آتی و مبتنی بر فناوری‌هایی همچون هوش مصنوعی، داده‌های عظیم و….. دارند، ارائه دلایل غیر موجه مسئولان مربوطه در غافلگیری از رشد غیرمتعارف مصرف انرژی آن هم بر اساس چندین پارامتر مشخص و پیش‌بینی پذیر، نه تنها پذیرفته نیست بلکه نشانه‌ای دیگر از ناکارآمدی و عدم کفایت و تقصیر در مسئولیت‌های مربوطه است.
 
خسارت‌های ناشی از کاهش ظرفیت تولید و ارائه خدمات - از ۲۵ تا ۵۰ درصد به واسطه قطع برق روزانه ۲ تا ۴ ساعت در زمان کاری- دارای ابعاد متعددی است که نیاز به جبران از سوی مسئولان ذیربط دارد.
 
اهم این موارد عبارت است از:
 
خسارت ناشی از جبران خدمت دریافت نشده کارکنان شاغل در زمان قطعی برق که حداقل به میزان ۲۵ درصد هزینه حقوق برآورد می‌شود.
خسارت ناشی از انجام ندادن تعهدات به موقع و خسارت‌های ناشی از دیرکرد در قراردادهای تعهدآور
خسارت‌های وارد شده به زیرساخت‌های الکترونیکی و مواد فاسد شدنی وابسته به انرژی
افزایش هزینه‌های غیر ضروری کسب و کارها در تأمین انرژی جایگزین، همچون نیاز به خرید دستگاه‌های مولد برق و محافظ‌ها، باتری‌ها و...
بر این باوریم با توجه به اینکه مسئولیت بروز این بحران تماماً به عهده دولت است، لذا جبران تمامی خسارت‌های ناشی از آن نیز تا زمان رفع مشکل به عهده دولت خواهد بود. از این رو پیشنهادات حداقلی ذیل، جهت تصویب در هیئت دولت یا پیگیری از سوی دیگر مراجع نظارتی ارائه می‌شود:
 
حذف سهم بیمه کارفرمایان از لیست تأمین اجتماعی در دوره قطعی برق (از اول خرداد ۱۴۰۰)
قبول کلیه هزینه‌های اجباری مترتب بر مشاغل جهت جبران انرژی و کسر آن از اولین مبالغ مالیات‌ها و عوارض دریافتی همانند ارزش افزوده و مالیات عملکرد
ابلاغ شرایط فورس ماژور و درخواست افزایش حداقل ۲۵ درصد در زمان انجام تعهدات در قراردادها
پرداخت خسارت‌های وارده به زیرساخت‌های الکترونیکی

قطع برق، امتحانات مجازی را مختل کرد

قطعی مکرر برق این روزها اعتراض دانش‌آموزان، معلمان و والدینشان را به همراه دارد، آنهم در روزهایی که بچه‌ها درگیر امتحانات آخر سال هستند؛ برخی حضوری و برخی مجازی!
 
 
این روزها قطعی‌های مکرر و طولانی برق در تهران سبب شده است که دانش‌آموزان و معلمان به دردسرهای زیادی بیافتند خصوصاً اینکه جدولی از توزیع قطعی برق ارایه نشده است و بسیاری معترض هستند که جدولی که در فضای مجازی در دسترس است درست نیست.
 
در حالی که آموزش و پرورش اصرار به برگزاری حضوری امتحانات نهایی و پایه پنجم در خرداد داشت و حتی کرونا هم نتوانست آن را به تعویق بیاندازد، حالا قطعی برق نگرانی بر نگرانی‌ها افزوده چرا که تهویه هوا یکی از شروط مهم در برگزاری امتحانات در فضای بسته کلاس‌ها بود و تنها اکتفا کردن به پنجره‌های باز آن هم در این هوای گرما می‌تواند باعث شود دیگر پروتکل‌ها از جمله زدن ماسک هم رعایت نشود و بچه‌های کلافه از گرما آن را تاب نیاورند. 
 
علاوه بر اینکه روشنایی که یکی از الزامات امتحان دادن است و عدم روشنایی و هوای مطبوع می‌تواند روی استرسی که دانش‌آموزان به خودی خود دارند اثر مضاعفی بگذارد.
 
اما سوال اصلی نحوه تعامل آموزش و پرورش با ارگان‌های دیگر برای ایجاد شرایط مناسب در این اوضاع کرونایی برای ذی نفعانش است. 
 
همانطور که در گزارش‌های دیگر ذکر شد این هماهنگی با مدیریت شهری نیز برای سهولت در رفت و آمد دانش‌آموزان به حوزه‌های امتحانی و تغییراتی در طرح ترافیک صورت نگرفت. 
 
حالا هم حداقل انتظار ذی نفعان از مسوولان آموزش و پرورش گلایه و پیگیری این شرایط قطعی برق از سوی آنهاست.
 
اینها را اضافه کنید به اینکه در این روزها تعداد زیادی از دانش‌آموزان در حال برگزاری امتحانات مجازی هستند. قطعی برق و به دنبال آن تمام شدن شارژ وسایل هوشمند و قطعی اینترنت دردسرهای فراوانی را ایجاد کرده است. و باز در این شرایط دانش‌آموزان پایه دوازدهم به صورت مجازی عموماً در حال گذراندن کلاس‌هایی برای شرکت در کنکور هستند. دیگر مساله‌ای است که قطعی برق سبب تعطیلی آموزش‌های تلویزیونی که هنوز ادامه دارد و قرار بود عدالت آموزشی ایجاد کند، شده است.
 
مهسا جزینی معلم مقطع متوسطه اول است. 
 
او درباره مشکلات این قطعی برق‌ها گفت: من هم مادر دو فرزند مدرسه‌ای هستم و هم معلم و حقیقتاً نمی‌دانم چرا مسوولان ما با هم هماهنگ نیستند که در این شرایط وضعیت مردم را درک کنند و یک نگاه کلان به همه مسائل داشته باشند.
 
وی ادامه داد: پسرم را که با مترو می‌فرستم سر جلسه امتحانات و آن هم با کلی استرس. چون تاکسی اینترنتی گران می‌شود و حوزه امتحانی هم دور است و همسرم هم با خودروی شخصی نمی‌تواند پسرم را ببرد و بیاورد چون داخل طرح هستیم؛ هر چند سرکار است و خود من هم باید بمانم سر امتحانات مجازی! سر یکی از امتحانات چند نفر از بچه‌ها اعلام کردند برقشان رفته و در این شرایط هم من واقعاً نمی‌توانم راستی آزمایی کنم. بعد آیا می‌توانم به خاطر برقی برق نمره به دانش‌آموز ندهم؟ باید دوباره سوال طراحی کنم؟ بعد دوباره برق برود چه؟
 
وی بیان کرد: یک سال که واقعاً با مشقت تدریس کردیم و حالا هم این آخر سالی نمی‌گذارند به خوبی و خوشی تمام شود. 
 
الان اکثر بچه‌ها از روی گوشی و تبلت درس می‌خوانند یعنی برق برود سر امتحان هم نباشند شارژ گوشی اشان تمام شود عملاً درسی نمی‌توانند بخوانند چون فایل‌ها همه روی گوشی‌هایشان است. این خاصیت آموزش مجازی است. واقعاً مسوولان این را نمی‌دانند؟
 
مادر مهرناز دانش‌آموز کلاس ششم هم در تماس با مهر گفت: امسال یکی از بدترین سال‌های زندگی من مادر بود. الان که امتحانات است و دخترم استرس آزمون سمپاد را دارد. همه چیز آنلاین است و مدام برق‌ها می‌رود و دیروز که کلاسی تقویتی داشت برقمان رفت و دخترم گریه می‌کرد که الان من باید چه کار کنم؟
 
وی ادامه داد: به نظرم بهتر بود وقتی مسوولان با هم هماهنگ نیستند یک سال تحصیلی را تعطیل می‌کردند حداقل ما هم تکلیفمان را می‌دانستیم الان سر هر چیزی باید حرص بخوریم. جدول برق هم که داده‌اند درست نیست. 
 
اصلاً جدول یک چیزی می‌گوید برق خانه ما یک ساعت دیگر می‌رود. اصلاً جدول مگر به درد می‌خورد وقتی بچه‌ها امتحان دارند. همه ۳۰ دانش‌آموز باید جدول قطعی برقشان را به معلم بگویند که با همه هماهنگ شود؟
 
سهیل گودرزی نیز گفت: من پایه یازدهم درس می‌خوانم. حقیقتاً یک سوالی از مسوولان دارم که شرایط ما را درک می‌کنند؟ دیروز امتحان داشتم. برق رفت. خانه تاریک شد. کولر نبود. استرس تمام شدن شارژ گوشی را داشتم و نگران بودم بسته اینترنت گوشی هم تمام شود. این‌همه استرس برای چه باید تحمل کنم؟ مگر خود کرونا کم است؟ پدرم همین هفته پیش تازه از کرونا خلاص شد و کلی همه ما استرس داشتیم. بعد می‌گویند کنکور نباید باشد چون استرس دارد. به خدا استرسی که ما در این یکسال کشیدیم از صد تا کنکور بدتر است.
 
بر اساس این گزارش به نظر نمی‌رسد مسوولان ندانند قطعی برق دارد چه میزان به نوجوانان و جوانان، خانواده‌ها و معلمان آسیب می‌زند. اما در این شرایط حداقل خواسته این است که یکی از مسوولان آموزش و پرورش به جای صحبت درباره طرح‌های رنگارنگ و یا افتتاحیه‌ها و… درباره مسائل روزمره ذی نفعان خود نیز صحبتی می‌کرد و پیگیری صورت می‌گرفت.

فیروزآبادی: اعتقاد به فیلتر ندارم/با رهاسازی فضای مجازی مخالفم

 
یک داوطلب کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری با انتقاد از بی‌تصمیمی حکومت در برخی مسایل چالشی می‌گوید: «اگر ما می‌خواستیم اینستاگرام را ببندیم باید آن را می‌بستیم و اگر می‌خواستیم که باز باشد باید دولت و حکومت آن را با صدای بلند اعلام می‌کرد که من این را نمی‌بندم تا مردم بتوانند برنامه ریزی کنند.»
 
ابوالحسن فیروزآبادی که رییس مرکز ملی فضای مجازی است معتقد است: «یکی از ابتذال‌های سیاسی این است که گفتمان فضای مجازی در کشور ما به فیلترینگ محدود شده است و جریان‌های سیاسی در این دام غوطه می‌خورند. یکی از گلایه‌های من از دوستان و اصحاب رسانه این است که در دام ابتذال سیاسی افتاده‌اند. هر جا می‌روم از من می‌پرسند اینستاگرام فیلتر می شود یا نه. اولا مرکز ملی فضای مجازی که من رئیس آن هستم مسئول فیلتر نیست، فیلتر قانون دارد و همه در آن مشارکت دارند. کارگروهی از دولت، قوه قضاییه و مجلس در این باره تصمیم می‌گیرند. بعضا نمی‌توانند به نتیجه برسند لذا برخی فیلترها به بحث گذاشته می‌شود و ما به همان دولت و حکومت بی‌تصمیم می‌رسیم که این بدترین روش است.»
 
او با بیان اینکه «به عنوان مسئول سیاست گذار در حوزه فضای مجازی اعتقاد به فیلتر ندارد»، می‌افزاید: «تصمیم گیری فیلترینگ از لحاظ قانونی بر عهده من نیست، شورای عالی فضای مجازی این اختیار را دارد که من یکی از ۲۷ عضو آن هستم؛ لذا اولا نباید مبحث را به فیلترینگ کاهش دهیم و ثانیا بحث اصلی فراموش شده و آن این است که شما برای صنعت ۴، دولت دیجیتال و جلوگیری از نفوذ اجنبی در رسانه‌های ما چه کردید که نتواند هر چه دلش می‌خواهد سانسور و هدایت کند.»
 
فیروزآبادی با تاکید بر ضرورت توجه به راه اندازی پلتفرم‌های ملی، می‌گوید: «چه اعتباری است که پول ما در پلتفرم‌های خارجی معامله شود و فردا از اعتبار ساقط نشود، یا اجازه ندهند جابه جا شود. همان کاری که در تحریم کردند می‌توانند در سطح جیب مردم بکنند. من نمی‌توانم نسبت به این بی‌تفاوت باشم. »
 
دبیر شورای عالی فضای مجازی با بیان اینکه تناقض حضور مقامات سیاسی و اجتماعی در پلتفرم‌هایی مثل توییتر را نتوانسته حل کند، می‌افزاید: «من معتقدم کل حکومت نمی‌تواند چشم بر یک مشکل ببندد. یک پلتفرم بسته می‌شود و بعد مقامات و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی در همان پلتفرم که غیرقانونی اعلام شده فعالیت می‌کنند. فعالیت‌شان هم به این صورت است که بعضا اخبار حکومت را اول در پلتفرم توییتر می‌زنند و بعد توضیحات را در رسانه‌های رسمی می‌گویند.»
 
مشروح گفت‌وگوی ایسنا با ابوالحسن فیروزآبادی را در زیر می‌خوانید:
 
-مهمترین چالش کشور را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چه می‌دانید و فکر می‌کنید دولت آینده با چه چالش‌هایی مواجه است؟
 
بزرگترین چالش ما مشکلات داخلی است البته بحث دیپلماسی بسیار مهم است و رفع تحریم باید در اولویت قرار گیرد ولی باید واقع بین باشیم و ببینیم عاملیت دولت و کشور درمیزان تولد در دو سال اخیر ۳۰درصد کاهش داشته در حالی که مرگ و میر به نسبت قابل توجهی افزایش داشته است رفع تحریم چقدر است. ما شاهد بودیم همان طور که جنگ به ما تحمیل شد تحریم هم به ما تحمیل شد؛ لذا نمی‌توانیم آن را در شرایط فعلی یک طرفه با شرایط مناسب به پایان برسانیم. این در حالی است که ما مشکلات زیادی هم در داخل داریم و من معتقدم کارهای بسیاری می توان انجام داد.
 
اگرچه معتقدم که اول باید مشکلات حل شود. مثلا صنعت مسکن سازی در کشور ما داخلی است و حتی اکثر اقلام اصلی آن مثل فولاد، سیمان، کاشی و حتی لوازم منزل صادر می شود. این کارها را می‌توان حتی در شرایط تحریم انجام داد. اگر ما مشکل مسکن را حل کنیم مشکل بزرگ جوانان نیز حل می شود و آن سن ازدواج است که در شرایط بدی قرار دارد و تقریبا سال به سال میزان موالید کاهش می‌یابد. در دو سال اخیر میزان تولد تقریبا ۳۰ درصد کاهش یافته، در حالی که مرگ و میر به نسبت قابل توجهی افزایش داشته و این‌ها نگران کننده است. من معتقدم این مشکلات قابل حل است. ما می توانیم مشکل حاشیه نشینی را در شرایط تحریم حل کنیم.
 
برخی مشکلات به این دلیل است که مسئولیت پذیری وجود نداشته است. مثلا دولتی سر کار می‌آید و مدت زیادی وقت می‌گذارد که یارانه را قطع کند یا نه، هدفمند کند یا نه و آخریارانه نقدی در حالی همواره محل بحث دولت‌هاست که چیزی حدود یک و نیم میلیارد دلار است اما یارانه انرژی که ۸۰ میلیارد دلار است رها شده است سر به بی‌تصمیمی می‌رسد. نه یارانه را قطع می‌کند و نه کاهش و افزایشی می‌دهد و هدفمندی هم صورت نمی‌گیرد؛ در حالی که یارانه نقدی که ما به مردم می دهیم چیزی حدود یک و نیم میلیارد دلار است و یارانه انرژی که به مردم می‌دهیم بسته به نرخ نفت و گاز کمتر از ۷۰، ۸۰ میلیارد دلار در سال نیست. شما این ۸۰ میلیارد دلار را رها کرده‌اید. بخش عمده‌ای از این‌ها، اتلاف انرژی برق و گاز است. کدام یک از خانه‌های این مملکت عایق مناسب دارد. این‌ها را رها کردیم و راجع به یک و نیم میلیارد دلار یارانه نقدی صحبت می‌کنیم که خودش در ایجاد رونق در بازار، تحریم بازار تقاضا و هدایت بازار تولید نقش مثبت دارد. مدام بحث می شود و آخر به بی تصمیمی می‌رسیم. این ها مشکلاتی است که در داخل می‌شود حل کرد.
 
در سه، چهار دولت اخیر شکاف درآمدی فربه‌تر شده و افراد زیر خط فقر بیشتر شده‌اند. این‌ها ربطی به تحریم ندارد و می‌توان آن را حل کرد. اینکه در کشور ۵۰ میلیون نفر مستحق یارانه هستند و حداقل این یارانه‌ها در زندگی ۴۰ میلیون نفر تأثیری ندارد نشان می‌دهد این کار غلط است و باید درست شود. این ربطی به تحریم ندارد. ما باید به مردم قول بدهیم. من قول می‌دهم که بتوانم این کار را انجام دهم. بحث من این است که نظام یارانه‌ای ما صد میلیارد دلار است و ما باید این نظام را مدیریت کنیم نه فقط یک و نیم میلیارد دلار یارانه نقدی. ضمن اینکه در بحث یارانه من معتقدم به جای دادن یارانه به گروه های اندک رأس هرم که از ابتدای انقلاب این گونه عمل شده باید این روش را عوض کرد.
 
ما در یک دوره به کارخانه دارها یارانه دادیم و یک گروه فربهی ایجاد شد که خصوصیات و توانمندی لازم برای بخش خصوصی را نداشت و شاید لیاقت اداره تسهیلات مالی ارزانی که در اختیارش گذاشتیم را هم نداشت. ما در اصلاح نظامات به جای اینکه به قاعده جامعه توجه کنیم به هرم آن توجه کردیم. من معتقدم باید بازار تقاضا و کف جامعه را تحریک کرد. عاقل‌ترین عقل جمعی بر عقل فردی غالب است و عقل جمع بیشتر هم بر جمع کمتر غالب است. دولت من این نظریه را دارد که اگر بناست یارانه بدهم یارانه را مدیریت می‌کنم که به صورت هوشمند و عادلانه به قاعده جامعه بدهم. قاعده جامعه خودش تشخیص می‌دهد که پول یارانه سوخت را بگیرد و سوخت مصرف کند یا چیز دیگر. من سبد سوخت، سبد غذا و سبد مسکن تعریف خواهم کرد و مثلا برای سبد مسکن به مسکن‌ساز یارانه نمی‌دهم، بلکه به مصرف کننده یارانه می‌دهم. این تحریک بازار تقاضا است.
 
- آیا شما بنا دارید تا پایان رقابت‌های انتخاباتی در صحنه حضور داشته باشید؟
 
اگر در خروجی شورای نگهبان باشم تا انتها در رقابت‌ها حضور خواهم داشت. بر خلاف تحلیل‌هایی که می‌گویند ممکن است وسط کار انصراف دهم این صحت ندارد. من اعتقادیاگر تایید صلاحیت شوم تا انتها در رقابت‌های انتخاباتی خواهم بود  حضور پیدا کردم و کسی که اعتقادی حضور پیدا کرده سعی می‌کند تا جایی که می‌تواند اعتقادش را به کرسی بنشاند.
 
- شما خود را در کدام جریان سیاسی تعریف می‌کنید؟
 
گذشته من نشان می‌دهد در هیچ جریانی نبودم. من ۴۰ سال فعالیت داشتم. از روزنامه نگاری شروع کردم و از زمان دانشجویی تا امروز تلاش کردم حفظ نظام جمهوری اسلامی را در اولویت قرار دهم و آنچه برای ایران و سرافرازی مردم ایران مناسب می‌دانم در راهش مجاهدت کنم. من تلاش کردم برای عامه مفید باشم چه در دهه‌های اول انقلاب که در حوزه‌های امنیتی بودم و آن را لازم می‌دانستم و چه بعد از آن که در حوزه اقتصادی فعالیت کردم و وارد شستا شدم و راه‌اندازی اپراتور سوم را به عنوان سنگ بنای توسعه فضای مجازی دنبال کردم.
 
- البته جایگاه شغلی شما سیاسی نبوده، خود را به کدام جناح سیاسی نزدیک‌تر می‌دانید؟
 
من طرفدار عقلانیتم، تلاش کردم از افراط و تفریط پرهیز کنم. همچنین تلاش دارم از تجربه و دانش بشری در زندگی استفاده کنم به خاطر همین به شدت اهل مطالعه بودم باطرفدار عقلانیت، مخالف افراط و تفریط و صاحب نظریه‌ام اینکه رشته‌ام فنی بود اما مدرک علوم مدیریتی گرفتم. در حوزه‌های علوم انسانی هم مطالعات عمیقی دارم؛ البته این استقلال رأی به معنی بی‌نظری نیست. من صاحب نظریه هستم. یکی از مشکلات جمهوری اسلامی این است که ما چون حزب نداریم افراد بدون نظریه به حکومت می‌رسند و بعد قول‌هایی که برای سفره و چیزهای دیگر می‌دهند را فراموش می‌کنند؛ زیرا مبتنی بر نظریه نیست. کسانی هستند که از اصول مسلم علمی تبعیت نمی‌کنند و عقلانیت در مبنای قضاوت‌شان ضعیف است. این‌ها بیشتر تابع فشارهای بیرونی هستند و نمی‌توانند مشکلات را اصولی حل کنند. گاهی به دنبال حل یک مشکل می روند و از مسائل دیگر غافل می شوند. مردم ما خوب درک می‌کنند و به دنبال دولتی هستند که به آن اعتماد کنند. این دولت یک دولت مسئولیت پذیر است که می‌تواند آن‌ها را از کوره‌راه‌های جهان امروز عبور دهد.
 
ملت‌ها در رقابت زنده با هم هستند. البته ملت‌ها همیشه با هم رقابت می‌کردند اما این رقابت‌ها با هم مرتبط نبود. تقریبا تمام کشورهای توسعه یافته راز موفقیت‌شان این است که ملت‌شان یکپارچه در رقابت‌های جهانی شرکت می‌کنند و دچار تفرق و ابتذال سیاسی نمی‌شوند و درگیر چیزهایی که در حوزه سیاست ضرورت ندارد هم نمی‌شوند. من به هیچ وجه موافق ابتذال سیاسی که الان وجود دارد نیستم. سطح بحث‌ها عمدتا پایین است و همچنین خدشه‌دار کردن قوانین جاری و نهادهای متصدی نیز دنبال می‌شود. من به این معنا که اهل اشکال گرفتن، تخلف گرفتن و چالش‌های مصنوعی درست کردن باشم، سیاسی نیستم.
 
در جهان امروز و ایران امروز ما نیاز به مدیرانی داریم که معتقد به شایسته سالاری، تخصص و وجوه اجتماعی باشند، حتی علم و تکنولوژی هم امروز اجتماعی است. لبه تکنولوژی آن چیزی است که همه جامعه با آن درگیر هستند مثل ارتباطات، موبایل، رمزارزها، رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی، معنی ندارد بگوییم مدیر قوه اجرایی کشور باید بیشتر سیاسی باشد. من می‌گویم باید بیشتر اجتماعی، دانشمند و تکنولوژیست باشد، تجربه زیسته در این جامعه را داشته باشد و نظریه داشته باشد.
 
- شما مسئول عالی‌ترین نهاد سیاست گذار در حوزه اینترنت هستید و افکار عمومی هم عموما دغدغه فیلترینگ را دارند. نقش شما در فیلترینگ چه بوده؟
 
یکی از ابتذال‌های سیاسی این است که گفتمان فضای مجازی در کشور ما به فیلترینگ محدود شده است و جریان‌های سیاسی در این دام غوطه می‌خورند. فضای مجازی امروز دریکی از ابتذال‌های سیاسی این است که گفتمان فضای مجازی به فیلترینگ محدود شده است کنار جوانان به عنوان نیروی انسانی، پیشران توسعه و تحول است. ما باید از تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان پیشران و در راستای توسعه صنعت و کشاورزی استفاده کنیم. بخش خدمات هم باید بهره وری و تنوع اش افزایش یابد و پرسونالایز شود؛ یعنی خدمت بر اساس افراد متناسب و شخصی سازی شود. این کار فقط از راه تکنولوژی امکان‌پذیر است و من معتقدم پیشران توسعه و تحول در کشور غیر از جوانان و نیروی متخصص که موجود است، توسعه فضای مجازی است و در این مسیر دولت به مثابه پلتفرم، الگوی من خواهد بود، یعنی دولت شبکه‌هایی را برقرار کند که در آن همه افراد جامعه بتوانند برای خود کار تولید کنند، همه به هم خدمت ارائه کنند و ضمنا از این شبکه‌ها برای توسعه صنعت استفاده شود.
 
صنعت دنیا به سمت صنعت ۴ حرکت می‌کند، یعنی صنعت پیوسته. صنعت‌های ملی در نظام جهانی بر روی پلتفرم‌ها کار می‌کنند. اگر قبلا شما خودرو می‌خریدید رابطه شما باگلایه من از اصحاب رسانه این است که در دام ابتذال سیاسی افتاده‌اند کارخانه سازنده قطع می‌شد اما الان قرار نیست این اتفاق بیفتد. شما اگر قبلا تلفن می‌خریدید رابطه‌تان با سازنده قطع می‌شد، ولی امروز اپل و اندروید تا روز آخر با شماست. ما داریم به سمت نظام صنعتی جهانی می‌رویم باید این را در کشور پیاده سازی کنیم. همه این‌ها مستلزم توسعه فضای مجازی است.
 
یکی از گلایه‌های من از دوستان و اصحاب رسانه این است که در دام ابتذال سیاسی افتاده‌اند. هر جا می‌روم از من می‌پرسند اینستاگرام فیلتر می شود یا نه. اولا مرکز ملی فضای مجازی که من رئیس آن هستم مسئول فیلتر نیست، فیلتر قانون دارد و همه در آن مشارکت دارند. کارگروهی از دولت، قوه قضاییه و مجلس در این باره تصمیم می‌گیرند. بعضا نمی‌توانند به نتیجه برسند؛ لذا برخی فیلترها به بحث گذاشته می‌شود و ما به همان دولت و حکومت بی‌تصمیم می‌رسیم که این بدترین روش است. به اعتقاد من اگر ما می‌خواستیم اینستاگرام را ببندیم باید آن را می بستیم و اگر می خواستیم که باز باشد باید دولت و حکومت آن را با صدای بلند اعلام می‌کرد که من این را نمی‌بندم تا مردم بتوانند برنامه ریزی کنند.
 
البته من به عنوان سیاست گذار در حوزه سیاست گذاری و مدیریت کلان فضای مجازی و هماهنگ سازی نقش دارم، یعنی بین تمام ارکان فعال و ذی ربطان حوزه فضای مجازی هماهنگی ایجاد می‌کنم و سعی می‌کنم مشکلات را کاهش دهم. در حوزه فیلترینگ هم اگر مشکلی باشد مداخله می‌کنم که مشکل را حل کنم ولی تصمیم گیری فیلترینگ از لحاظ قانونی بر عهده من نیست، شورای عالی فضای مجازی این اختیار را دارد که من یکی از ۲۷ عضو آن هستم. لذا اولا نباید مبحث را به فیلترینگ کاهش دهیم و ثانیا بحث اصلی فراموش شده و آن این است که شما برای صنعت ۴، دولت دیجیتال و جلوگیری از نفوذ اجنبی در رسانه‌های ما چه کردید که نتواند هر چه دلش می‌خواهد سانسور و هدایت کند.
 
چه تضمینی داریم که همین امروز پلتفرم داران آمریکایی علیه ما تصمیمی نگیرند. همان طور که یک جریان سیاسی بزرگ در آمریکا که احتمال دارد برنده انتخابات هم بوده باشد راچطور برخی توقع دارند نسبت به راه‌اندازی پلتفرم‌های ملی بی‌تفاوت باشیم؟ حذف کردند و هنوز هم اجازه نمی دهند آن جریان سیاسی شروع به فعالیت کند. وقتی این‌ها آنقدر نسبت به جامعه خود بی رحم و ضد آزادی هستند چطور برخی توقع دارند ما نسبت به راه اندازی پلتفرم‌های ملی بی‌تفاوت باشیم. من غیرت دارم و معتقدم باید پلتفرم‌های ملی راه بیندازیم. معتقدم نمی‌شود اقتصاد دیجیتال و نظام پولی و رمزارزی بر روی پلتفرم‌هایی باشد که ما مدیریت آن را نداریم. تعریف ملت چیست. گروهی از مردم در سرزمینی مشخص که می‌توانند مقدرات خود را مدیریت کنند. ملت در جهان امروز افراد هم زبان و هم قوم نیستند، چه اعتباری است که پول ما در پلتفرم‌های خارجی معامله شود و فردا از اعتبار ساقط نشود، یا اجازه ندهند جابه جا شود. همان کاری که در تحریم کردند می‌توانند در سطح جیب مردم بکنند. من نمی‌توانم نسبت به این بی‌تفاوت باشم.
 
من به عنوان مسئول سیاست گذار در حوزه فضای مجازی اعتقاد به فیلتر ندارم ولی معتقدم باید چیزی شبیه اینستاگرام و رمزارز راه اندازی کنم. دولت باید مسئولیت پذیر باشد. اگر امروز ملت رمزارز داخلی ندارند و از رمزارز خارجی استفاده می‌کنند راجع به آن بی‌تفاوت نباشند. در همین تهران روزانه چند هزار میلیارد تومان بیت کوین معامله می‌شود که این بدون مقررات و مسئولیت پذیری است. ما باید مسئولیت پذیر باشیم. درست است نمی‌شود خیلی این حوزه را مقررات گذاری کرد ولی می‌شود آسیب‌های آن را کاهش داد. اولا باید به مردم سواد داد که آگاهانه وارد شوند و فکر نکنند مثلا در معاملات رمزارزی شیب همیشه صعودی است بلکه ممکن است نزولی هم باشد.
 
می‌توان مکانیسم‌هایی پیش بینی کرد که پول مردم را بیمه کرد. مثلا نظامات بیمه‌ای را تقویت کرد. یکی از بحث‌های ما نوسازی نظام‌های بانکی، مالی و پولی است. این نوسازی درما کاندیداها باید نشان دهیم دولتی را روی کار خواهیم آورد که توخالی نیست سیستم جهانی است. ما نمی‌توانیم در اتاق دربسته نظام بانکی، پولی و مالی تعریف کنیم وگرنه وضع بورس، بانک و ارز ما همین می‌شود که شاهدش هستیم و بخش بزرگی از دارایی‌های این مردم به خطر می‌افتد. در شرایطی که مردم ریسک اشتغال، ازدواج، آلودگی محیط زیست و هوا دارند باید ریسک پول هم داشته باشند؟ ما باید ساماندهی، مدیریت و کمک کنیم وگرنه این مشکل حل نمی‌شود. متأسفانه به دلیل پایین بودن سطح مسئولیت پذیری مشکلات را بیان نمی‌کنیم و نمی‌گذاریم بیان شود. این مقدور نیست. آن هم با توجه به توسعه فضای مجازی و رسانه‌ای و اینکه امروز هر شهروند یک خبرنگار است و می‌تواند یک کانال صوتی، تلویزیونی، رادیو یا روزنامه داشته باشد. باید تحول صورت گیرد.
 
ما نمی‌توانیم مشکلات را پنهان کنیم. اگر به پنهان کاری ادامه دهیم به این می‌رسیم که می‌گویند دولت توخالی است. دولت‌های توخالی در واقع دولت‌هایی هستند که متناسب با تحولات حرکت نمی‌کنند و روش‌هایشان قدیمی است و حرکت‌های پسینی می‌کنند و راه‌حل‌های پیشینی ندارند. در این صورت دولت‌ها توخالی می‌شوند و مردم هم رغبت نمی‌کنند در انتخاباتی شرکت کنند که بخواهند دولت توخالی انتخاب کنند. ما کسانی که کاندیدا شده‌ایم باید نشان بدهیم دولتی را خواهیم آورد که توخالی نیست.
 
- شما ضرورت توجه به پلتفرم های داخلی را مطرح کردید. ما شاهد این بودیم که تعدادی پیام رسان داخلی ایجاد شد که حمایت حاکمیت را هم داشتند اما این‌ها پا نگرفتند. ضمن اینکه موضوعی که نباید خلط شود این است که شاید کسانی که دغدغه فیلترینگ دارند مشکلی با راه اندازی پلتفرم داخلی نداشته باشند اما آنچه برای آن‌ها اهمیت دارد حق انتخاب و امکان استفاده از پلتفرم‌های بین‌المللی در کنار پلتفرم‌های داخلی است، چه توضیحی در این باره دارید؟
 
یکی از اصول نظری بنده همین است. ما در مرکز ملی فضای مجازی در مورد پلتفرم‌های رسانه‌ای هدفی را تعیین کردیم که ۵۰ درصد داخلی و ۵۰ درصد خارجی باشد. البته من دربا رهاسازی فضای مجازی مخالفم ولی این به معنای فیلترینگ نیست سایر پلتفرم‌ها این دیدگاه را ندارم. در مورد پیام رسان‌های داخلی هم بیشتر حمایت سمبلیک صورت گرفت و این حمایت مسئولانه نبود. ما دولت فربهی داریم که علوفه، چای و کود تهیه می‌کند، این دولت برای حوزه شبکه‌های اجتماعی، پیام رسان و پلتفرم اهمیت قائل نشد که مسئولیت بپذیرد و اختلاف من با برخی دوستان در دولت این بود که شما باید مسئولیت بپذیرید. من معتقدم مجموعه سیاست‌های خصوصی سازی و عدم تصدی گری منتهی به رهاسازی شد. من با رهاسازی فضای مجازی مخالفم ولی این به معنی فیلترینگ نیست. به معنی این است که دولت باید در این حوزه ورود می‌کرد.
 
اما چرا بخش خصوصی ورود نکرد؟ ما پلتفرم‌ها و اپلیکیشن‌های خوبی در حوزه پرداخت، کیف پول، بلیت هواپیما، حمل و نقل و جهانگردی داریم و به دلیل فشار کرونا پلتفرمابتذال سیاسی بخش خصوصی توانمند را نگران کرد لذا وارد  حیطه پیام‌رسان‌های داخلی نشد آموزشی هم راه افتاد و کمتر از یک درصد دانش آموزان از نظام آموزشی در دوران کرونا محروم شدند. این بهترین شاخص است. پس ما توان تکنولوژیکی و توان ملی داشتیم اما ابتذال سیاسی بخش خصوصی ما را نگران کرد. بخش خصوصی هوشمند است و سود و زیانش را نگاه می‌کند و بعد مدیریت می‌کند. اگر احساس کند در حوزه‌ای سرمایه گذاری می تواند به خطر بیفتد و عواقب داشته باشد در آنجا ورود نمی‌کند؛ بنابراین بخش خصوصی توانمند ما و همچنین بخش خصولتی جدی وارد نشد. دولت هم حمایت مسئولانه نکرد بلکه حمایت سمبلیک کرد. البته همراهی کرد و پنج میلیارد تومان وام داد که دو جا بیشتر آن را نگرفتند. از این پیام رسان درنمی‌آید. پیام رسان عزم ملی می‌خواهد.
 
شما صحنه آرایش پیام رسان‌ها در دنیا را ببینید که آمریکا به جز چین، روسیه و کره بقیه دنیا را قبضه کرده است. ما می‌خواهیم جا پای دولت‌های بزرگی بگذاریم آن هم در فضایی که در آن ابتذال سیاسی هست. معلوم است که بخش خصوصی وارد نمی‌شود در حالی که در حوزه‌های دیگر وارد شده و موفق بوده و حتی در نظام آموزشی که نیاز فوری وجوداگر فضای سیاسی سالم‌تری داشتیم در حوزه در حوزه محتوا و رسانه، شرکت‌های بیشتر و بهتری داشتیم داشته و پلتفرم خارجی نمی‌توانسته آن را تأمین کند ما پاسخ گرفتیم. در سایر پلتفرم‌ها مثل آپارات نسبتا موفق بودیم. هرچند اگر فضای سیاسی سالم‌تری داشتیم و وجوه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در فضای مجازی بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت شاید در حوزه محتوا و رسانه آپارات و شرکت‌های مشابه آن را بیشتر و بهتر داشتیم. اختلافاتی وجود داشت که این حوزه به وزارت ارشاد مربوط است یا صداوسیما و مداخلاتی داشتند که به نظرم در چارچوب ابتذال سیاسی قرار می‌گیرد. یک حکومت نباید در این حوزه‌ها ۱۰ سال بحث کند باید دو ماهه مشکل را حل کند آن هم وقتی که نسل تحولات پنج ساله است. مگر اینستاگرام و یوتیوب امروز با دو سال پیش یکی است؟ وقتی ما می‌خواهیم تصمیم بگیریم که چه کسی باید مقررات گذاری کند ۱۰ سال مذاکره و بحث می‌کنیم که این همان مسئولیت ناپذیری، رهاسازی و عدم انسجام در سیاست‌هاست که نشان می‌دهد نظریه و اجماع نظری در کشور وجود ندارد.
 
- در حال حاضر اکثر قریب به اتفاق داوطلبان کاندیداتوری و بسیاری از مقامات مهم کشور در پلتفرم‌هایی مثل توییتر و تلگرام حضور دارند که فیلتر شده است. چطور می‌توان این تناقض را برای افکار عمومی حل کرد؟
 
وقتی می‌گویم باید مسئولیت پذیری وجود داشته باشد به همین معناست. دولت نمی‌تواند چشمش را بر یک مشکل ببندد. البته دولت فقط قوه مجریه است. من معتقدم کل حکومت نمی‌تواند چشم بر یک مشکل ببندد. یک پلتفرم بسته می‌شود و بعد مقامات و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی در همان پلتفرم که غیرقانونی اعلام شده فعالیت می‌کنند. فعالیت‌شان هم به این صورت است که بعضا اخبار حکومت را اول در پلتفرم توییتر می‌زنند و بعد توضیحات را در رسانه‌های رسمی می‌گویند. شما که رسانه‌های رسمی هستید بایدحضور مقامات و شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی در توییتر و بعضا انتشار اخبار اول حکومت در آن تناقض است معترض اصلی این موضوع باشید. این هواداری از فیلتر نیست، چرا باید یک مقام رسمی خبر سیاسی خود و کارکرد و پروژه‌ای که می‌خواهد افتتاح کند را در توییتر اعلام کند؟ من متوجهم که توییتر پلتفرم رهبران سیاسی دنیاست و خبرهای سیاسی را در توییتر می‌زنند اما مگر خبر افتتاح پروژه سیاسی است؟ این‌ها تناقض است و من هم نتوانستم این تناقض را نه در ذهن و نه در عمل حل کنم.
 

قطعی برق منجر به قطعی اینترنت همراه شد

 
به دنبال خاموشی و قطعی شبکه برق در مناطق مختلف، ارتباط کاربران تلفن همراه نیز در مناطقی از تهران قطع شده است.
 
طی دو روز اخیر، کاربران بسیاری از قطعی آنتن دهی و عدم دسترسی به اینترنت تلفن همراه همزمان با قطعی برق در مناطق مختلف تهران خبر داده اند.
 
به نظر می‌رسد به دنبال قطعی و خاموشی در شبکه برق سراسری، آنتن‌های BTS تلفن همراه نیز از کار می‌افتند و در این زمان امکان ارتباط رسانی به کاربران فراهم نخواهد بود.
 
این در حالی است که آنتن‌های BTS هنگام بروز قطعی برق به طور اتوماتیک از باتری اضطراری استفاده می‌کنند و گفته می‌شود که برق مورد نیاز آن‌ها بسته به نوع باتری می‌تواند مدت ۵ تا ۶ ساعت تأمین شود.
 
با این حال بروز اختلال در تلفن همراه برخی از مشترکان در مناطق مختلف تهران، نشان می‌دهد که باتری آنتن‌های BTS اپراتورها کارآیی لازم را نداشته است. این باتری‌ها یا ظرفیت کمی دارند و یا اینکه مستهلک شده اند و برای آنها جایگزینی در نظر گرفته نشده است.
 
 از اپراتورهای موبایل ضمن تأیید این نکته، حاکی از آن است که ظرفیت همه باتری‌ها به یک اندازه نیست و هر کدام دارای شرایط خاص خود هستند که ممکن است در یک منطقه با وجود قطعی مکرر برق، امکان تأمین برق از طریق باتری به مدت زیاد فراهم نشود.
 
اپراتورها می‌گویند که قطعی مکرر برق آن‌هم در فواصل کوتاه سبب می‌شود که برخی از باتری‌ها امکان شارژ مجدد نداشته باشند. از سوی دیگر باتری آنتن‌های BTS با توجه به میزان استفاده از خدمات VOICE یا دیتا، مدت زمان متفاوتی برای تأمین انرژی دارند.
 
در نهایت اینکه اپراتورها پاسخگویی به چرایی قطعی ارتباطات در زمان قطع برق را وظیفه رگولاتوری می‌دانند.
 
با این حال این سوال از سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی مطرح است که استاندارد در نظر گرفته شده برای تأمین برق آنتن‌های BTS به چه میزان است و اپراتورها مطابق با این استانداردها تا چه زمانی موظف به سرویس دهی به مشترکان هستند و اینکه مسئولیت قطعی ارتباط مشترکان بدون اطلاع رسانی قبلی در این روزها برعهده کیست و نحوه جبران خسارات ناشی از این قطعی ارتباط، چگونه خواهد بود؟

از امروز مراکز مجاز استخراج رمزارز خاموش می‌شوند

 
هم اکنون مصرف برق مراکز استخراج رمز ارز که به صورت مجاز فعالیت می کنند به 300 مگاوات می‌رسد که برق این میزان به منظور حفظ تعادل و پایداری شبکه برق، قطع می‌شود.
 
به گزارش توانیر، براساس بارهای شناسایی شده و براوردهای صورت گرفته، در حال حاضر بیش از 1500 مگاوات  برق در مراکز غیر مجاز استخراج رمز ارز در کشور مصرف می شود، که این مصارف غیرقانونی به دلیل اتصالات نادرست و افزایش تقاطعه ای مصرف برق باعث آسیب دیدگی و حتی سوختن تجهیزات شبکه شده که خاموشی‌هایی را به دنبال خواهد داشت.
 
مشترکان خانگی که از دستگاه ماینر و تجهیزات مربوطه برای استخراج رمز ارز در منزل استفاده می کنند سریعتر نسبت خاموش کردن اقدام نمایند و الا علاوه بر ضبط تجهیزات تا تعیین تکلیف برق منزل قطع خواهد شد
 
هموطنان عزیز به منظور حفظ پایداری شبکه برق و جلوگیری از بروز خاموشی‌ها و افت ولتاژ در شبکه برق که آسیب آن به خود مردم می‌رسد، می‌توانند هرگونه فعالیت غیرقانونی و استفاده غیرمجاز از شبکه برق را از طریق مراجعه به سامانه سمات به آدرس https://www.tavanir.org.ir/samaat به اطلاع برسانند.
 
 در این سایت بخشی جداگانه برای معرفی مراکز یا افرادی که به صورت غیرمجاز به استخراج رمز ارز می پردازند وجود دارد که مردم می‌توانند از طریق مراجعه به این بخش، حتی شماره شبا بانکی خود را جهت دریافت پاداش معرفی مرکز غیرمجاز، اعلام کنند.
 
پرداخت پاداش به افرادی که به افشای مراکز استخراج رمز ارز اقدام می کنند، پس از بررسی و تایید صحت  گزارش ارائه شده، انجام می‌شود.

سیستم بانکداری سنتی دو برابر بیت‌ کوین برق مصرف می‌کند

 
در پی انصراف تسلا از فراهم کردن امکان خرید خودرو با بیت‌ کوین به دلایل زیست‌محیطی، نتایج تحقیقی نشان داد مصرف سالانه‌ی برق بیت‌ کوین تقریبا نصف سیستم بانکی سنتی است.
 
به گزارش کوین‌تلگراف، بر اساس برآوردهای بانک بازرگانی دارایی دیجیتال گلکسی، مصرف انرژی سالانه‌ی بیت‌کوین تقریبا ۱۱۴ تراوات‌ ساعت است؛ درحالی‌که صنعت بانکداری سنتی هر سال بیش از ۲۶۰ تراوات‌ ساعت انرژی مصرف می‌کند. طبق ارزیابی این شرکت، مصرف برق صنعت طلای دنیا نیز تقریبا دو برابر مصرف برق بیت‌ کوین است. 
 
با توجه به برآورد گلکسی از مصرف برق مراکز داده بانکی، شعب بانک‌ها، دستگاه‌های خودپرداز و مراکز داده شبکه‌های کارتی، مصرف سالانه‌ی برق سیستم بانکی جهان ۲۶۳٫۷۲ تراوات‌ ساعت تخمین زده شده است. البته این شرکت عنوان کرد ارزیابی مصرف برق صنعت طلا و سیستم مالی سنتی به‌راحتی ردیابی مصرف برق بیت‌کوین (به کمک ابزارهایی چون شاخص مصرف برق بیت‌ کوین کمبریج) نیست.
 
 
نمودار مقایسه مصرف برق سیستم بانکی، صنعت طلا و بیت‌کوین (تراوات‌ساعت/سال)
 
در این گزارش آمده است: «صنعت بانكداری، داده‌های مربوط به مصرف برق را مستقیماً گزارش نمی‌كند ... سیستم بانکداری خرده‌فروشی و تجاری به چندین لایه تسویه نیاز دارد؛ درحالی‌که بیت‌ کوین لایه تسویه نهایی ارائه می‌دهد.»
 
به منظور محاسبه‌ی مصرف برق صنعت طلا، گلکسی برآورد کل انتشار گازهای گلخانه‌ای این صنعت را که در گزارش شورای طلای جهان آمده، ارائه داده است. طبق تخمین این مطالعه، مصرف برق صنعت طلا سالانه به‌طور تقریبی ۲۴۰٫۶۱ تراوات‌ ساعت برآورد شده است. طبق گزارش گلکسی، «این برآوردها ممکن است منابع اصلی مصرف انرژی و آلایندگی را که اثرات درجه دوم صنعت طلا هستند، مانند انرژی و حجم کربن تولیدی لاستیک‌های مصرفی در معادن طلا، در نظر نگرفته باشد.»
 
تحلیل دیجیتال گلکسی در مورد مصرف برق بیت‌ کوین در پی شوکی که توییت ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، به ارزش بیت‌کوین وارد کرد،‌ صورت گرفته است. ماسک در این توییت به توقف پذیرش بیت‌ کوین برای خرید خودرو به دلیل نگرانی‌های زیست‌محیطی اشاره کرد و گفت:‌ «رمزارز از بسیاری جهات ایده‌ی بسیار خوبی است و آینده‌ی نویدبخشی دارد؛ اما نمی‌توان بهای گزاف تخریب محیط زیست را بابت آن داد.» 
 
توییت ماسک انتقاد گسترده‌ی جامعه‌ی رمزارز را برانگیخت. برخی عنوان کردند در این صورت اسپیس ایکس، شرکت‌ هوافضای ماسک، لازم است سوخت موشک‌های خود را با «انرژی پایدارتری» تعویض کند تا بدین ترتیب «شبیه‌ آدمی دورو و بی‌خبر از همه جا» به نظر نرسد. 
 
ارزش بازارهای رمزارز بعد از توییت ماسک بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار کاهش یافت؛ ارزش بیت‌ کوین در حال حاضر برای اولین‌بار به کمترین حد خود از اوایل فوریه رسیده است. ظاهرا ماسک با اعلام اینکه تسلا به‌زودی بیت‌کوین را از ترازنامه‌ی خود حذف خواهد کرد، شوک بیشتری به بازار رمزارز وارد کرد.

سیستم بانکداری سنتی دو برابر بیت‌ کوین برق مصرف می‌کند

 
در پی انصراف تسلا از فراهم کردن امکان خرید خودرو با بیت‌ کوین به دلایل زیست‌محیطی، نتایج تحقیقی نشان داد مصرف سالانه‌ی برق بیت‌ کوین تقریبا نصف سیستم بانکی سنتی است.
 
به گزارش کوین‌تلگراف، بر اساس برآوردهای بانک بازرگانی دارایی دیجیتال گلکسی، مصرف انرژی سالانه‌ی بیت‌کوین تقریبا ۱۱۴ تراوات‌ ساعت است؛ درحالی‌که صنعت بانکداری سنتی هر سال بیش از ۲۶۰ تراوات‌ ساعت انرژی مصرف می‌کند. طبق ارزیابی این شرکت، مصرف برق صنعت طلای دنیا نیز تقریبا دو برابر مصرف برق بیت‌ کوین است. 
 
با توجه به برآورد گلکسی از مصرف برق مراکز داده بانکی، شعب بانک‌ها، دستگاه‌های خودپرداز و مراکز داده شبکه‌های کارتی، مصرف سالانه‌ی برق سیستم بانکی جهان ۲۶۳٫۷۲ تراوات‌ ساعت تخمین زده شده است. البته این شرکت عنوان کرد ارزیابی مصرف برق صنعت طلا و سیستم مالی سنتی به‌راحتی ردیابی مصرف برق بیت‌کوین (به کمک ابزارهایی چون شاخص مصرف برق بیت‌ کوین کمبریج) نیست.
 
 
نمودار مقایسه مصرف برق سیستم بانکی، صنعت طلا و بیت‌کوین (تراوات‌ساعت/سال)
 
در این گزارش آمده است: «صنعت بانكداری، داده‌های مربوط به مصرف برق را مستقیماً گزارش نمی‌كند ... سیستم بانکداری خرده‌فروشی و تجاری به چندین لایه تسویه نیاز دارد؛ درحالی‌که بیت‌ کوین لایه تسویه نهایی ارائه می‌دهد.»
 
به منظور محاسبه‌ی مصرف برق صنعت طلا، گلکسی برآورد کل انتشار گازهای گلخانه‌ای این صنعت را که در گزارش شورای طلای جهان آمده، ارائه داده است. طبق تخمین این مطالعه، مصرف برق صنعت طلا سالانه به‌طور تقریبی ۲۴۰٫۶۱ تراوات‌ ساعت برآورد شده است. طبق گزارش گلکسی، «این برآوردها ممکن است منابع اصلی مصرف انرژی و آلایندگی را که اثرات درجه دوم صنعت طلا هستند، مانند انرژی و حجم کربن تولیدی لاستیک‌های مصرفی در معادن طلا، در نظر نگرفته باشد.»
 
تحلیل دیجیتال گلکسی در مورد مصرف برق بیت‌ کوین در پی شوکی که توییت ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، به ارزش بیت‌کوین وارد کرد،‌ صورت گرفته است. ماسک در این توییت به توقف پذیرش بیت‌ کوین برای خرید خودرو به دلیل نگرانی‌های زیست‌محیطی اشاره کرد و گفت:‌ «رمزارز از بسیاری جهات ایده‌ی بسیار خوبی است و آینده‌ی نویدبخشی دارد؛ اما نمی‌توان بهای گزاف تخریب محیط زیست را بابت آن داد.» 
 
توییت ماسک انتقاد گسترده‌ی جامعه‌ی رمزارز را برانگیخت. برخی عنوان کردند در این صورت اسپیس ایکس، شرکت‌ هوافضای ماسک، لازم است سوخت موشک‌های خود را با «انرژی پایدارتری» تعویض کند تا بدین ترتیب «شبیه‌ آدمی دورو و بی‌خبر از همه جا» به نظر نرسد. 
 
ارزش بازارهای رمزارز بعد از توییت ماسک بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار کاهش یافت؛ ارزش بیت‌ کوین در حال حاضر برای اولین‌بار به کمترین حد خود از اوایل فوریه رسیده است. ظاهرا ماسک با اعلام اینکه تسلا به‌زودی بیت‌کوین را از ترازنامه‌ی خود حذف خواهد کرد، شوک بیشتری به بازار رمزارز وارد کرد.

۵ میلیون نفر از مردم وارد بازار ارزهای دیجیتال شده‌اند/ اشتباه وزیر نیرو باعث افزایش استخراج‌های غیرمجاز شد

 
یک کارشناس حوزه رمزارز اظهار داشت: برآوردها حاکی از آن است که تقریبا حدود 5 میلیون نفر از ایران وارد این بازار شده‌اند و کاربر پلت فرم‌های مختلف هستند که البته این ضریب نفوذ بین تهرانی‌ها بیشتر است. به عبارت دیگر به اندازه یک دهم از فعالان بازار سرمایه وارد بازار رمزارزها شده‌اند.
 
«مصطفی نقی‌پورفر»، دبیر انجمن فین‌تک و کارشناس حوزه ارزهای دیجیتال درباره قانون‌گذاری در حوزه رمزارزها در کشور اظهار داشت: تا به امروز هیچ قانون و مقرراتی وضع نشده مگر بگیر و ببند؛ و در حوزه رمزارزها ایران بی‌قانون‌ترین کشور است.
 
وی تاکید کرد: البته مردم کشورمان در حال حاضر از ابزار هوش مصنوعی استفاده می‌کنند در حالی که  قانونی در این حوزه وجود ندارد، بنابراین نبود قانون نتوانست جلوی فعالیت مردم را بگیرد. امروز مردم وارد فعالیت‌های نوین کشاورزی هم شده‌اند که در آن حوزه هم قانونی وجود ندارد.
 
نقی‌پورفر ادامه داد: ‌در دنیا در ابتدا یک فناوری رصد و بررسی می‌شود و بعد از آن قانون مرتبط تعریف و برنامه‌ریزی خواهد شد. در بسیاری از کشورها برای اینکه جلوی کسب و کارها گرفته نشود برای فعالیت‌های نوین قانونی تعریف نمی‌شود برای مثال دولت آمریکا اساسا قانونی در رابطه با رمز ارزها ندارد و اعلام کرده‌ است که قوانین موجود در این حوزه کفایت می‌کند. حتی در کشور چین هم هیچ قانون مصوبی در این‌ باره وجود ندارد.
 
کارشناس حوزه رمز ارز با بیان اینکه نظر شخصی یک عده‌ای در کشورمان این است که ایران را از فناوری‌های نوین محروم کنند چراکه معتقدند تنها راه برخورد با فناوری‌های نوین بستن آن است، گفت:‌ در کجای دنیا روش سلبی در برخورد با فناوری‌های نوین جواب داده‌است متاسفانه عده‌ای در ایران تفکرشان درباره فناورهای‌ نوین تفکر قدیمی است و اجازه این فعالیت‌ها را نمی‌دهند و در ایران رفتار با فناوری‌های نوین سلبی است.
 
وی با تاکید بر اینکه تعدد قوانین نشان‌دهنده پیشرفته بودن آن نیست، افزود: در حال حاضر قوانین موجود در کشورمان تبصره‌های بسیار زیادی دارند که فقط ممنوعیت، محدودیت و رانت ایجاد می‌کنند. همین موضوع کشور را عقب مانده نگه‌ داشته است.
 
نقی‌پورفر گفت: تبادلات رمزارز مانند یک کسب‌وکار است و از قوانین کلی و کلان کسب و کارها تبعیت می‌کند و در بسیاری از کشورها همین قانون کسب و کار برای فعالیت‌های حوزه رمز ارز کافی است و حتی برخی از کشورهایی که به دنبال جذب سرمایه گذار خارجی هستند مانند استونی و هنگ کنگ قوانین حمایتی در حوزه رمز ارزها وضع کرده‌اند.         
 
وی با اشاره به تخلفات و سو‌ءاستفاده‌های صورت گرفته در بخش استخراج رمز ارز‌ها تاکید کرد: در بخش استخراج دستگاه مسئول وزارت نیرو است که با عجله کردن و بالا بردن بی‌دلیل قیمت‌ برق حتی بالاتر از نرخ برق صادراتی باعث این اتفاق شده است و این رفتار اشتباه وزارت نیرو در عجله برای تهیه دستورالعمل است.
 
کارشناس حوزه رمز ارز با بیان اینکه قیمت برق را بسیار بالاتراز قیمت صادراتی درنظر گرفتند، گفت: این رفتار وزارت نیرو بدان معنا است که ایرانی‌ها در استفاده از برق از خارجی‌ها کمتر هستند که این رفتار تبعیض آمیز در هیچ کشوری دیده نمی‌شود. اشتباه شخص آقای اردکانیان و شرکت توانیر باعث بروز این رویه شده است.  
 
نقی‌پور در پاسخ به این سوال که میزان ضریب نفوذ رمز ارزها بین ایرانی‌ها چقدر است، اظهار داشت: هیچ آمار دقیقی در این رابطه وجود ندارد اما برآوردها حاکی از آن است که تقریبا حدود 5 میلیون نفر از ایران وارد این بازار شده‌اند و کاربر پلت فرم‌های مختلف هستند که البته این ضریب نفوذ بین تهرانی‌ها بیشتر است. به عبارت دیگر به اندازه یک دهم از فعالان بازار سرمایه وارد بازار رمزارزها شده‌اند. 

توانیر: آماده تامین برق مزارع رمز ارز هستیم

سخنگوی صنعت برق گفت: همه شرکت‌های توزیع نیروی برق و شرکت‌های برق منطقه ای آمادگی دارند برق مورد نیاز مشترکانی که فعالیت قانونی در عرصه استخراج رمزارز دارند را تامین کنند.
 
 
مصطفی رجبی مشهدی، معاون برنامه‌ریزی و اقتصادی شرکت توانیر با بیان اینکه استخراج رمز ارزها با هر تعرفه‌ای (اعم از خانگی، کشاورزی، صنعتی و …) به جز تعرفه مربوط به استخراج رمز ارزها یک فعالیت غیرقانونی است، گفت: در کشور ما یارانه قابل توجهی به حامل‌های انرژی و برق اختصاص داده می‌شود و استفاده از برق یارانه‌ای (کلیه تعرفه‌های موجود به جز تعرفه استخراج رمز ارز) برای استخراج بیت‌کوین و سایر رمز ارزها در حکم دست اندازی به بیت المال و کسب سود نامشروع از محل یارانه‌ای است که به آحاد ملت تعلق دارد.
 
وی افزود: به همین علت با آن دسته از افراد سودجو که از این طریق به صورت غیرقانونی اقدام به استخراج رمز ارزها می‌کنند به شدت برخورد می‌شود و ضمن دریافت جریمه‌های سنگین و توقیف دستگاه‌های استخراج، متخلفان به مراجع قضایی معرفی می‌شوند.
سخنگوی صنعت برق با بیان اینکه کلیه شرکت‌های توزیع نیروی برق و شرکت‌های برق منطقه‌ای آمادگی دارند برق مورد نیاز مشترکانی که در عرصه استخراج رمزارز فعالیت قانونی دارند را تأمین کنند، ادامه داد: این گروه از مشترکان می‌توانند پس از دریافت مجوزهای قانونی لازم از وزارت صمت، برای دریافت انشعاب مربوطه به شرکت‌های برق مراجعه کنند.
 
به گفته این مقام مسوول، صنعت برق از فعالیت واحدهای قانونی استخراج رمز ارز در چارچوب قانون و با استفاده از پتانسیل‌های قانونی حمایت می‌کند؛ چرا که به هر حال این صنعت یک فعالیت نوین در عرصه اقتصاد است و رسالت صنعت برق نیز تأمین زیرساخت برق صنایعی است که در چارچوب قانون کشور به توسعه اقتصاد کمک می‌کنند.
 
به گفته متخصصین صنعت برق استفاده از انشعابات غیرمجاز باعث افزایش تلفات انرژی و افت ولتاژ برای مشترکان واقعی می‌شود و با توجه افزایش مصرف برق در فصل گرما، مصرف بالای این دستگاه‌ها در کنار استفاده از سیستم‌های سرمایشی، مشکلات جدی برای شهروندان و شرکت برق ایجاد می‌کند. افزایش ناپایداری، ایجاد نوسانات، افت ولتاژ، آسیب شبکه و سوختن وسایل برقی مشترکان را از معایب استفاده غیرمجاز از شبکه‌های برق به شمار می‌رود.
 

طرح آمریکا برای حفاظت از شبکه برق در برابر حملات سایبری

 
 
کاخ سفید طرحی جدید برای ارتقای زیرساخت های حیاتی آمریکا ارائه کرده که شامل استفاده از تجهیزات جدید در شبکه توزیع برق است تا در برابر حملات سایبری مقاوم شوند.
 
 به نقل از بلومبرگ، طبق جزئیات نسخه پیش نویس طرحی جدید، کاخ سفید تصمیم دارد امنیت شبکه توزیع برق را به سرعت ارتقا دهد اما سال‌ها طول می‌کشد تا قابلیت واحدها برای مقابله با هکرها تغییر کند.
 
جزئیات برنامه حاکی از آن است که طرح مذکور انگیزشی برای شرکت‌های برق فراهم می‌کند تا شیوه‌های محافظت از خود را در برابر حملات سایبری تغییر دهند.
 
همچنین این طرح واحدهای توزیع برق را تشویق می‌کند تجهیزات نظارت جدید و پیشرفته‌ای نصب کنند که با سرعت بیشتری هکرها را ردیابی می‌کند و اطلاعات را به طور گسترده با دولت آمریکا به اشتراک بگذارند.
 
علاوه برآن از واحدهای تولید برق خواسته شده سایت‌های حساسی را شناسایی کنند که در صورت حمله به آنها، شبکه توزیع به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
 
طرح مذکور شامل یک برنامه سری وزارت انرژی می‌شود تا طی آن باگ هایی در تجهیزات شبکه شناسایی شوند که ممکن است دشمنان سایبری آمریکا از آنها سوء استفاده کنند.
 
این برنامه گام نخست در یک اقدام وسیع‌تر برای حفاظت واحدهای زیربنایی در مقابل حملات سایبری است.