فردا، ۲۸ آبان، پایان جهان ؛ تئوری آخرالزمانی Nibiru دراین مورد چه می‌گوید؟

آیا باور می‌کنید که همین فردا، ۲۸ آبان، روز پایان دنیا خواهد بود؟ باور کنید یا خیر، افرادی به نظریه توطئه‌آمیز نیبیرو (Nibiru) معتقد هستند و پایان جهان را با برخورد به سیاره‌ای به همین نام، کمتر از ۲۴ ساعت دیگر پیش‌بینی می‌کنند.

در این میان ناسا وجود چنین سیاره‌ای را تماما انکار می‌کند. اگر معتقدان به این تئوری درست بگویند -که احتمال قوی چنین نیست- این سیاره در ابتدا به زمین برخورد کرده و زمین لرزه‌های عظیم را منجرخواهد شد و یا در نظریه‌ای دیگر چنان به زمین نزدیک خواهد شد که سیاره ما را از مدارش خارج خواهد کرد.

منشا چنین ادعایی، دیوید مید (David Meade)، نویسنده کتاب “سیاره ایکس در سال ۲۰۱۷ به ما می‌رسد” (Planet X – The 2017 Arrival) است. وی نسبت به وقوع آخر‌الزمان در پایان سال ۲۰۱۷ هشدار می‌کند. در این کتاب آمده که سیاره‌ای تحت عنوان نیبیرو (Nibiru) در مسیر برخورد با زمین است و پایان عصر انسان‌ها فرا رسیده است.

 

بیشتر بخوانید:  سیاره نهم وجود دارد و سیاره‌ی فرضی نیبیرو واقعی نیست

 

با این وجود که دانشمندان رویداد ذکر شده در این کتاب را از اساس کذب می‌دانند ولی نویسنده این کتاب، طبق گفته خودش، دلایل این اعتقاد خود را از دل کتاب‌های پیامبران عهد عتیق بیرون آورده است. او همچنین وقوع خورشید گرفتگی کلی در تابستان سال جاری را یکی از دلایل وقوع آخر‌الزمان می‌دانست.

آیا فردا پایان جهان است!

مسلما خیر، اما حال، فرض را بر این بگذاریم که آنها درست می‌گویند. سوال مهم اینجاست که چگونه می‌توان برای پایان جهان یا حداقل یک زمین لرزه بزرگ و سایر بلایای طبیعی از خود مراقبت کرد؟ آیا چنین امکانی وجود دارد؟

سخنگوی سازمان فدرال مدیریت بحران آمریکا (FEMA) می‌گوید:

سازمان ما با همکاری ناسا در حال توسعه راهنما‌هایی است تا ما را در برابر تاثیرات بالقوه اجرام طبیعی فضایی بر روی زمین به سطح خوبی از آمادگی برساند. هرگاه هشداری از جانب ناسا مبنی بر محتمل الوقوع بودن یک تهدید برای ایالات متحده به سازمان مدیریت بحران برسد، این سازمان اطلاعات ضروری را به مقامات فدرال، ایالتی، محل و موسسات اورژانس و مقابله با بلایای طبیعی ارسال خواهد کرد.

وبسایت Ready.gov یک کمپین آمادگی ملی در برابر فاجعه است مجموعه‌ای کامل از چک‌لیست‌ها و مواد مفید رابرای کسانی که می‌خواهند در برابر این دست وقایع آخر‌الزمانی و یا سایر بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله آمادگی داشته باشند، مهیا کرده است. در میان فجایعی که در این سایت پوشش داده شده است؛ مواردی مانند بیوتروریسم، سیل، طوفان و تغییرات جوی-فضایی (شامل برخورد‌های سیارکی نمی‌شود) به چشم می‌خورد.

طبق گفته سخنگوی سازمان مدیریت بحران، برخورد‌های سیارکی، تخریب ساختمان‌ها، جاده‌ها و شبکه‌های برق‌رسانی را در پی دارد که در سایر طبقه بندی‌ها گنجانده شده است. در عوض، تغییرات جوی-فضایی احتمالا به اثرات طوفان‌های ژئومغناطیسی بر روی زمین و تبعات آن اشاره دارند. این طوفان‌ها می‌توانند ارتباطات را از بین ببرند و باعث خاموش شدن سیستم‌ها بشوند. به عنوان یک مثال واقعی؛ در سال ۱۹۸۹ شش میلیون نفر در کانادا به علت طوفان ژتومغناطیسی، به مدت تقریبا نیمی‌ از روز از هرگونه جریان برق بی‌بهره بودند.

اگرچه فاجعه نیبیرو و اتمام دنیا بسیار دور از ذهن است، با این حال ناسا و سازمان مدیریت بحران آمریکا (FEMA) اقدامات اضطراری لازم برای مقابله با برخورد یک سیارک به زمین را در دست بررسی دارند. آنطور که در وبسایت ناسا عنوان شده است؛ این دو سازمان همانند نمایندگان سایر نهاد‌های دولتی و سازمان‌های علمی در اکتبر سال ۲۰۱۶، در جهت برنامه ریزی اضطراری برای مقابله با برخورد‌های سیارکی مانور‌های ویژه‌ای را برگزار کردند.

در طول این مانورها، این تیم، انواع آسیب‌های اجتناب ناپذیری که ممکن است سقوط یک شیء سماوی بر جای بگذارد را بررسی کرد. طبق گفته سخنگوی سازمان مدیریت بحران، اگرچه وقوع این آسیب‌ها احتمال بسیار پایینی دارند، اما پیامد‌های فاجعه آمیزی بسیاری را با خود به همراه دارد و این موضوع، درجه اهمیت آنها را بالا می‌برد.

لویتیکوس لوئیس، رئیس بخش بین‌الملل FEMA، در بیانیه مانور اکتبر ۲۰۱۶ اعلام کرد:

درجه بالای عدم قطعیت اولیه همراه با زمان هشدار نسبتا طولانی، این مانور را در زمره چالش‌ برانگیزترین و منحصر به فرد ترین سناریو‌ها برای مدیران اورژانس، قرار می‌دهد. البته باید توجه داشت چنین رویداد‌هایی نسبت به آماده شدن برای بلایای طبیعی مانند یک طوفان، که در بازه زمانی خیلی کوتاه اتفاق می‌افتد، بسیار متفاوت است.

در این تصویر کارلوس اوترو دیده می‌شود که در حال پر کردن خودروی خود با بطری‌های آب است. او از جمله ساکنین فلوریدا بود که در اوایل سپتامبر امسال با طوفان ایرما دست و پنجه نرم می‌کردند. (اعتبار: GettyImages)

اگر بصورت فردی مقایسه کنیم، آماده شدن برای مقابله با یک طوفان، به مراتب نسبت به آمادگی در برابر سقوط سیارک‌ها آسان تر به نظر می‌رسد. به ویژه برای کسانی که نمی‌خواهند کیت‌های اضطراری شخصی برای مقابله با بلایای طبیعی (که شاید چندی دیگر در محل زندگی‌شان رخ دهد) تهیه کنند. البته این افراد می‌توانند کیت‌هایی که برای چنین منظوری طراحی شده‌اند را خریداری کنند.

البته اگر شما می‌خواهید برای پایان دنیا آماده شوید. پیشنهاد ما این است که فعلا خود را در برابر زلزله‌ها، طوفان‌ها و یا سایر بلایای طبیعی آماده کنید. چرا که این‌ها نسبت به برخورد یک سیاره نامرئی به زمین و خطرات آن، بسیار محتمل‌تر هستند.

 

بیشتر بخوانید:

 

منبع: NewsWeek

مطلب فردا، ۲۸ آبان، پایان جهان ؛ تئوری آخرالزمانی Nibiru دراین مورد چه می‌گوید؟ برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

جهان های موازی چیست؛ نظریات و شواهدی پیرامون جهان‌های چندگانه

جهان موازی (Parallel Universes) و یا واقعیت جایگزین نظریه‌ای است که به واقعیت‌هایی ورای واقعیت کنونی می‌پردازد. جهان هایی که می‌توانند وقایع طبیعی و قوانین فیزیک متفاوتی با جهان ما داشته باشند. جهان های موازی درواقع تئوری وجود واقعیت های جداگانه در کنار واقعیت کنونی را تعریف می‌کند.

آیا جهان ما منحصر به فرد است؟ از تخیلات آمیخته با علم گرفته تا حقایق اثبات شده علمی، پیشنهاد‌های زیادی وجود دارد که از حضور یک جهان در کنار جهان ما سخن می‌گوید؛ جایی که هر تصمیمی که شما اکنون در زندگی‌تان می‌گیرید، به نوعی دیگر و در یک واقعیت جایگزین نیز در حال رخ دادن است.

تصور کنید شغلی به شما پیشنهاد شده است که به دلیل آن تصمیم گرفتید از ایران به آلمان نقل مکان کنید؛ در جهان جایگزین می‌توان فهمید که اگر به جای آلمان به نقطه دیگری از اروپا بروید، خروجی تصمیم شما چه خواهد بود.

چنین ایده‌هایی به وفور در کتاب‌ها و فیلم‌های کمیک دیده می‌شوند. به عنوان مثال در فیلم “پیشتازان فضا” (Star Trek 2009) تصور بر این است که شخصیت‌های کاپیتان کرک و افسر اول سفینه یا همان آقای اسپاک در یک دنیای کاملا مجزا وجود دارند.

مفهموم شناخته شده دنیاهای موازی اساسا صورتی‌ است از نظریات نجومی جهان های چندگانه یا مولتی‌ورس. واقع‌بینانه‌ این است که شواهد بسیاری کمی برای اثبات وجود نظریات جهان‌های چندگانه وجود دارد. اما درک چیستی جهان ما با نگاه از بیرون، نکته‌ای بسیار کلیدی خواهد بود.

اثبات جهان‌های چندگانه

اگر قرار باشد به زبان ساده بگوییم، تمام آن چیزی که تحت عنوان جهان پیرامونمان می‌شناسیم، در یک ذره با چگالی بی‌نهایت قرار داشته و سپس بر اساس نظریه مه‌بانگ (بیگ بنگ) که یک راه‌انداز ناشناخته اولیه است، منجر به گسترش و انبساط آن در یک فضای سه بعدی شده است.

در ادامه، انرژی عظیم این انفجار اولیه رو به سردی گذاشت و نور شروع به درخشیدن کرد. سرانجام قطعات کوچک شروع به شکل دادن مواد بزرگتر کردند، موادی نظیر کهکشان‌ها، ستارگان و سیاراتی که می‌شناسیم.

حال، سوال بزرگی که به ذهن می‌رسد این است؛ آیا این تنها جهان موجود است؟ محدودیت‌هایی که تکنولوژی در  مشاهده اطرافمان ایجاد کرده است، به قدری زیاد است که حتی توانایی رصد بخش اعظمی از آنچه درون همین جهان به سر می‌برد را نداریم، چه برسد به مشاهده آن چیزی که شاید در خارج از جهان ما  وجود داشته باشد!

۵ نظریه در اثبات وجود جهان های متعدد

۱. ما از شکل دقیق منحنی فضا-زمان آگاهی چندانی نداریم. یک نظریه قابل توجه این  است که فضا زمان مسطح بوده و تا بی‌نهایت ادامه دارد. چنین تعبیری از فضا – زمان، امکان وجود جهان‌های دیگر را ممکن می‌داند. با چنین نگرشی امکان وجود جهان های تکرار شونده نیز وجود دارد، به این دلیل که ذرات، تنها به روش‌های محدود امکان گرد‌همایی دارند.

۲. اساس نظریه دیگر، جهان های متعدد “انبساط دائمی” است که توسط الکساندر ویلنکین، کیهان‌شناس دانشگاه تافتس ارائه شد. وقتی به طور کلی به فضا-زمان نگاه کنیم، انبساط برخی مناطق که در نتیجه بیگ بنگ رخ داده است، در نهایت جایی متوقف شده است.
این در حالی است که در سایر مناطق، انبساط کماکان ادامه دارد. بنابراین اگر ما جهان خود را بعنوان یک حباب تصور کنیم، اینطور به نظر می‌رسد که جهان ما حبابی در میان شبکه‌ای از حباب‌ هاست. نکته جالب اینجاست که بدلیل عدم ارتباط میان این حباب‌ها، قوانین فیزیکی می تواند در سایر جهان‌ها کاملا با آن چیزی که در جهان ما وجود دارد متفاوت باشد.

جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم ممکن است در یک حباب قرار داشته باشد، حبابی در شبکه‌ای از حباب‌ها

جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم ممکن است در یک حباب قرار داشته باشد، حبابی در شبکه‌ای از حباب‌ها

۳. اگر بنا باشد مکانیک کوانتوم و نحوه رفتار زیرواحد‌های اتمی ذرات را چارچوب مطالعه خود در حول مولتی‌ورس قرار دهیم، سرانجام به نظریه “جهان های خواهر” خواهیم رسید. با پیروی از قوانین احتمال، باید گفت تعداد احتمالاتی که برای هر تصمیم و فعل در نظر می‌گیریم، تنوع جهانی را شکل می‌دهد.
به عبارت بهتر، برای هر حالت ممکن از کارهای ما، جهانی برای نمایش آن وجود دارد. بنابراین اگر شما تصمیم گرفته‌اید آلمان را به عنوان مقصد کاریتان انتخاب کنید، احتمالا در دنیای دیگر سوار بر هواپیما و در انتظار مقصد دیگری هستید و یا حتی در جهان دیگری تصمیم گرفته‌اید در شهر خود بمانید و قصه همینطور ادامه دارد. یعنی برای هر تصمیم شما دو جهان خلق می‌شود، در یکی شما آن کار را انجام داده‌اید و در جهانی دیگر تصمیم دیگری گرفته‌اید. حال این موضوع را به کلی زندگی خود و البته تمام موجودات کره زمین بسط دهید!

۴.راه ممکن دیگر، قائل بودن به تنوع جهان‌ها بر اساس ساختار ریاضیات است. به بیان ساده‌تر، جهانی که شما در  آن ساکن هستید، ساختاری ریاضیاتی را شامل می‌شود که در دنیاهای دیگر ممکن است که تغییر کند. مکس تگمارک، ایده‌پرداز این نظریه، در مقاله خود در سال ۲۰۱۲ نوشته است:
یک ساختار ریاضیاتی، چیزی است که می‌توانید آن را به طور کاملا مستقل از انسان شرح دهید. من به شدت معتقدم جهانی دیگر در خارج و کاملا مستقل از من، می تواند وجود داشته باشد. و ادامه و بقای این جهان، مستقل از وجود و یا عدم وجود انسان در آن است.

جهان موازی

پارالل یونیورس یا همان دنیاهای موازی نظریه عجیبی است که همچنان مورد بحث جوامع علمی جهان است

۵. آخرین نظریه، جهان های موازی است. باید به همان ایده مسطح بودن منحنی فضا-زمان بازگردیم؛ در اینجا پیکربندی‌های ممکن برای ذرات در دنیاهای چندگانه به تعداد ۱۰^۱۰^۱۲۲ گزینه متمایز محدود می‌شود. بنابراین با در نظر گرفتن بی‌نهایت قطعه در جهان، ترکیب ذرات در آنها بایستی به تعداد بی‌نهایت در آنها تکرار شود. به بیان ساده‌تر بی‌نهایت جهان موازی وجود دارد که از قطعات کیهانی کاملا یکسان تشکیل شده که حتی وجود شما نیز در آنها تکرار شده است.
همچنین قطعاتی کیهانی وجود دارد که تنها در موقعیت یک ذره متفاوت هستند. قطعاتی که از موقعیت ذره‌ای متفاوت تشکیل شده‌اند و همین طور به ترتیب الی آخر قطعاتی تشکیل می‌شوند که تفاوت‌های چشمگیری نسبت به ما دارند.

استدلال‌ برای عدم وجود جهان های موازی

با همه این تفاسیر، همه نظریه پردازان با تئوری جهان های موازی موافق نیستند. اتان سیگال، اخترفیزیکدان، در سال ۲۰۱۵ در مقاله‌ای عنوان کرد که منحنی فضا-زمان می‌تواند تا بی‌نهایت ادامه داشته باشد، اما معتقد است محدودیت‌هایی نیز همراه با این ایده وجود دارد.

مشکل کلیدی این است که ۱۴ میلیارد سال از عمر جهان ما می‌گذرد و این موضوع به وضوح نشان می‌دهد که حد و مرز‌هایی برای عمر دنیای ما وجود دارد. این محدودیت‌ها، تعداد حالات ممکن برای بازآرایی ذرات را نیز دربر می‌گیرند و متاسفانه این احتمال کمتر از آن است که بدل شما در دنیایی دیگر سوار هواپیما شود و از سرنوشت خود مطلع باشد.

سیگال معتقد است که انبساط ابتدایی جهان امری مستقل از زمان نبوده و با گذشت زمان رو به کاهش می‌گذارد. چرا که نیازمند انرژی است و این انرژی با گذشت زمان به جای جای فضا منتقل و به نوعی تلف می‌شود. بنابراین ذراتی که در نتیجه بیگ بنگ بوجود آمده‌اند برای همیشه گسترش پیدا نمی‌کنند.

با توضیحات آقای سیگال، چنین برداشت می‌شود که دنیاهای چندگانه، نرخ انبساط و زمان‌های متفاوتی دارند (که می‌تواند بیشتر یا کمتر باشند) و این موضوع احتمال وجود جهان‌هایی مانند خودمان را کاهش می‌دهد.

سیگال می‌افزاید:

واقعیت این است که حتی با چشم پوشی از مسائلی نظیر تعداد نامحدود مقادیر ممکن برای ثابت‌های بنیادین، ذرات و برهم‌کنش‌های میان آنها و نیز کنار گذاشتن تفاسیر این مسائل، مانند چیستی قوانین فیزیکی حاکم بر سایر جهان ها و درجه اهمیت مطالعه آنها در جهت فهم بیشتر قوانین حاکم بر جهان ما، خروجی‌های احتمالی بسیار زیاد است. مگر آنکه انبساط حاکم بر جهان را روی محوری از زمان منتهی به بی‌نهایت متصور شویم که در این صورت وجود جهان موازی با چنین جهانی ممکن نخواهد بود.

با این همه حتی اگر مفهومی به نام مولتی ورس وجود نداشته باشد، این یک محدودیت برای ما به شمار نمی‌رود نباید حسرت آن را بخوریم. به جای آن باید با این فلسفه نگریست که ما چقدر مهم و منحصر به فرد هستیم. نباید به دنیای رویایی دیگری چشم امید داشت تا نتیجه انتخاب‌هایمان را در آن بنگریم؛ بلکه باید با دقت و حساسیت بسیار انتخاب کرد تا از بروز پشیمانی جلوگیری کنیم. همه‌ این مباحث نباید این واقعیت را کنار بگذارد که “ما” تنها کسی هستیم که انتخاب می‌کنیم و انتخاب‌ها را به فعلیت می‌رسانیم.

از اصطلاحاتی همچون جهان‌های جایگزین، جهان‌های کوانتومی، گاه‌شمارهای جایگزین، دنیاهای موازی، واقعیت‌های جایگزین، ابعاد موازی، صفحات بُعدی و ابعاد نفوذی نیز برای این تئوری استفاده می‌شود.

 

بیشتر بخوانید:

 

منبع: Space

مطلب جهان های موازی چیست؛ نظریات و شواهدی پیرامون جهان‌های چندگانه برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

بارش شهابی اسدی ۲۶ آبان ؛ این رقص آسمانی را از دست ندهید!

بارش شهابی اسدی 26 آبان ؛ این رقص آسمانی را از دست ندهید!

بارش شهابی در آسمان شب، زمانی رخ می‌دهد که سیاره خاکی ما در مسیر حرکت خود به دور خورشید، از میان توده‌ای از شهاب‌واره‌ها (که عمدتا دنباله‌دارها و سیارک‌ها هستند) عبور کند. فردا ۲۶ آبان نیز شاهد چنین پدیده زیبایی در آسمان شب خواهیم بود.این شهاب‌واره‌ها (Meteoroid) در اتمسفر زمین می‌سوزند و شهاب‌ها (Meteor) را پدید می‌آورند. سوختن شهاب‌ها در جو زمین عمدتا در ناحیه مشخصی متمرکز می‌شود که به آن کانون بارش گفته می‌شود. کانون بارش شهابی امتداد مسیر این اجرام آسمانی گمگشده را مشخص می‌کند؛ البته این به این معنا نیست که همه شهاب‌ها در یک جهت حرکت می‌کنند. از مهمترین بارش ها می‌توان به بارش شهابی برساوشی در ماه‌ آگوست، اسدی در نوامبر و جوزائی در دسامبر هر سال اشاره کرد.

بارش شهابی برساوشی بدلیل تقاطع مدار حرکت زمین با مدار حرکت دنباله‌دار سوئیفت تاتل روی می‌دهد. تصویر مربوط به ۱۳ دسامبر ۲۰۱۲ است. (اعتبار: nbcNews)

بارش شهابی برساوشی بدلیل تقاطع مدار حرکت زمین با مدار حرکت دنباله‌دار سوئیفت تاتل روی می‌دهد. تصویر مربوط به ۱۳ دسامبر ۲۰۱۲ است. (اعتبار: nbcNews)

بارش شهابی اسدی ۹۶

بارش شهابی اسدی (Leonid Meteor Shower) از مشهورترین بارش‌های شهابی است. کانون این بارش در صورت فلکی شیر یا اسد (Leo) قرار دارد و اغلب شهاب‌هایی بسیار سریع دارد که به رنگ سفید دیده می‌شوند.

این بارش همه‌ ساله بین روز‌های ۲۶ تا ۲۸ آبان، به نقطه اوج خود می‌رسد؛ یعنی چیزی در حدود ۱۰ تا ۲۰ شهاب در هر ساعت می توان مشاهده کرد. منشاء این پدیده آسمانی تمپل تاتل P55، دنباله‌داری با دوره تناوب ۳۳.۳ سال است. نخستین بار منجمان مصری بودند که بارش اسدی را رصد کردند و در ادامه منجمان مسلمان و چینی مهر تاییدی بر وجود این باران شهاب سنگی زدند.

صورت فلکی اسد برای مصریان باستان تقدس داشت، چراکه قرار گرفتن خورشید در این صورت فلکی مصادف با بالا آمدن سالانه نیل و حاصل‌خیزی زمین‌ها بوده است. صورت فلکی اسد را در فصل بهار می‌توان در نیمکره شمالی و در فصل پاییز در نیمکره جنوبی مشاهده کرد.

 

بیشتر بخوانید : دنباله‌دار چیست؟

 

شامگاه جمعه ۲۶ آبان‌ماه و بامداد شب ۲۷ آبان‌ماه، بهترین بازه زمانی برای مشاهده این رقص آسمانی است. بارش شهابی اسدی در طول تاریخ، بیشترین مسئولیت را در قبال طوفان‌های شهابی داشته، به‌طوریکه گاهی آهنگ سقوط این شهاب ها به ۵۰ هزار عدد در ساعت نیز رسیده است. این طوفان‌ها به ندرت اتفاق می‌افتند. در بهترین حالت برای باران شهابی فردا شب همانند چند سال گذشته، امکان مشاهده حدود ۱۰ تا ۲۰ شهاب در ساعت انتظار می‌رود.

دقیقا چه زمانی؟

در سال گذشته شرایط رصد بارش اسدی چندان مناسب نبود؛ چراکه درخشش نور ماه در فاز “برآمدگی سوی کمرنگی” (حالتی بین تربیع سوم و بدر کامل) درخشش شهاب ها را تحت تاثیر گذاشته بود. اما امسال وضعیت برای رصد این بارش بسیار عالی است؛ به‌دلیل آنکه فاز ماه اندکی از “ماه نو” عبور کرده و درخشش آن، نور شهاب‌ها را تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهد. به‌علاوه این موضوع سبب می‌شود تا صورت فلکی اسد نیز در بهترین موقعیت خود برای رصد قرار بگیرد.

عکاس آسمان ایتالیایی، لورنزو لوواتو، در ۱۷ نوامبر ۱۹۹۸ این منظره استثنایی را از بارش شهابی اسدی به ثبت رساند. (اعتبار: لورنزو لوواتو)

عکاس آسمان ایتالیایی، لورنزو لوواتو، در ۱۷ نوامبر ۱۹۹۸ این منظره استثنایی را از بارش شهابی اسدی به ثبت رساند. (اعتبار: لورنزو لوواتو)

به گزارش تکراتو و به نقل از سیناپرس، مهندس مسعود عتیقی، مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران، می‌گوید:

این بارش بهترین بارش شهابی اسدی سال‌های اخیر محسوب می‌شود که در شرایط ماه نو (نبود نور ماه در آسمان) قابل مشاهده است و در ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه در تاریخ مذکور به وقت ایران به اوج خود می‌رسد که با توجه به سالیان زیادی که از عبور دنباله‌دار تِمپِل تاتِل p۵۵ می‌گذرد، تعداد شهاب زیادی در این بارش قابل مشاهده نیست و در زمان اوج، تنها ۲۰ شهاب در ساعت مشاهده می‌شود.

دقیقا کجا؟

بارش شهابی اسدی همانطور که از نامش پیداست، به‌دلیل بارش با محوریت صورت فلکی اسد (شیر) به این نام خوانده می‌شود. برای یافتن این صورت فلکی، شب هنگام رو به شمال شرقی ایستاده، اندکی بالاتر از خط افق به دنبال شمای کلی این صورت فلکی بگردید. اما بیل کوک، متخصص شهاب‌سنگ در ناسا معتقد است شما برای مشاهده این نمایش زیبا بهتر است به سایر نقاط آسمان نیز نگاه بیاندازید، چرا که اگر فقط بر صورت فلکی اسد متمرکز شوید؛ ممکن است شهاب‌هایی با دم بلند را از دست بدهید.

صورت فلکی اسد و بارش اسدی ۲۶ آبان (اعتبار: AstronomyNow)

صورت فلکی اسد و بارش اسدی ۲۶ آبان (اعتبار: AstronomyNow)

برای یافتن یک صورت فلکی ابتدا باید طرح کلی آن را به یاد بسپارید. به این ترتیب زمانی که در میان انبوه ستارگان به دنبال آن می‌گردید، تشخیص آن کار ساده‌تری است. به عبارت دیگر، به جای آنکه ستارگان یک صورت فلکی را به صورت تک تک دنبال کنید، به یافتن طرح کلی آن مشغول شوید. در این زمینه می‌توانید از خطوطی که در نقشه‌ها به کار رفته است بهره بگیرید.

مشاهده این بارش برای ساکنین نیمکره شمالی کاری بسیار ساده است، با این حال به نظر می‌رسد رصدگران ساکن نیمکره جنوبی نیز نباید با در مشاهده این پدیده مشکلی داشته باشند. آقای کوک می‌گوید:

رصد این بارش در نیمکره جنوبی به سادگی مدارهای بالایی نیست، اما کار چندان دشواری هم نیست.

دقیقا چه چیزی؟

بارش شهابی اسدی اواخر پاییز، به‌دلیل ایجاد تقاطع میان مدار حرکتی زمین به دور خورشید و مدار حرکت دنباله‌دار تمپل تاتل روی می‌دهد. این دنباله دار هر ۳۳.۳ سال یکبار به دور خورشید می‌گردد (دوره تناوب) و دمی از سنگ‌های بزرگ از خود برجای می‌گذارد.

تصادم میان زمین و دم غباری دنباله‌دار تمپل تاتل، سبب می‌شود قطعات جدا شده از دم با سرعت بیش از ۲۵ هزار کیلومتر به سمت سیاره سقوط کند. مقامت هوا در جو زمین (در ارتفاع حدود ۸۰ کیلومتری) منجر به گرم شدن و در نهایت مشتعل شدن این قطعات شده و ما سرانجام گوی‌هایی آتشین (آذرگوی) را در اتمسفر زمین می‌بینیم و به آنها شهاب (Meteor) می‌گوییم.

قطعات جدا شده از دنباله‌دار عموما اندازه‌ای در حدود یک دانه ریگ و یا نخود فرنگی را دارند. بنابراین آنها قبل از آنکه به سطح زمین برسند به طور کامل در اتمسفر زمین می‌سوزند. به آن دسته از شهاب‌سنگ‌هایی که از سفر از جو زمین به سلامت عبور کنند و به سطح زمین برسند، شهاب سنگ می‌گویند. در بارش شهاب‌سنگی صورت فلکی اسد، احتمال تولید شهاب‌سنگ بسیار پایین است.

ابزار مناسب رصد!

شهاب‌ها با چشم غیرمسلح قابل مشاهده هستند، بنابراین به ابزار خاصی برای رصدشان نیاز نیست. بیل کوک، متخصص شهاب ناسا، می‌گوید:

به بیرون بروید، یک آسمان تاریک پیدا کنید، روی یک سطح دراز بکشید، چشمانتان را مستقیم به آسمان دوخته و از تماشای این پدیده لذت ببرید و ساعاتی را در بیرون سپری کنید.

 

بیشتر بخوانید:

 

منبع: Space

مطلب بارش شهابی اسدی ۲۶ آبان ؛ این رقص آسمانی را از دست ندهید! برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

سیاهچاله چیست؟ تعاریف، نظریات و حقایقی درباره Black hole

سیاهچاله چیست؟ تعاریف، نظریات و حقایقی درباره Black hole

سیاهچاله ‌(Black hole) یکی از حیرت‌انگیزترین و عجیب‌ترین اجرام شناخته شده در کائنات است. آنها اجرامی هستند با چگالی بسیار زیاد و چنان قابلیت جذب گرانشی بالایی دارند که حتی پرتو های نور‌ هم، اگر به حد کافی نزدیک باشند، نمی‌توانند از چنگ‌ آنها بگریزند.

آلبرت اینشتین نخستین کسی بود که در سال ۱۹۱۶ در تئوری نسبیت عام، وجود سیاهچاله‌ها را پیش‌بینی کرد. نخستین بار در سال ۱۹۶۷ جان ویلر، فضانورد، از واژه سیاهچاله استفاده کرد. همچنین اولین نمونه سیاه‌چاله کشف شده به سال ۱۹۷۱ بازمی‌گردد.

سیاهچاله چیست و به چند دسته تقسیم می‌شود؟

سیاهچاله ها بر سه قسم هستند‌:

  • سیاهچاله‌های ستاره‌ای
  • سیاهچاله‌های کلان جرم
  • سیاهچاله‌های جرم متوسط

سیاهچاله های ستاره ای؛ کوچک اما مر‌گبار

شاید ساده‌ترین بیان در تعریف سیاهچاله های ستاره‌ای اینگونه باشد؛ وقتی یک ستاره به سال‌های پایانی عمر خود می‌رسد و در حال سوزاندن ذخایر پایانی سوخت خود است و عمدتا سرنوشتی جز درون ریزی گرانشی نخواهد داشت. هسته ستاره‌های کوچک که جرمی بیش از ۳ برابر جرم خورشید دارند، در پایان عمر بستری برای تشکیل یک ستاره نوترونی و یا یک کوتوله سفید خواهند شد، اما وقتی درون‌ریزی گرانشی در پایان عمر یک ستاره‌ بزرگتر رخ دهد، سرانجام به یک سیاهچاله ستاره‌ای تبدیل می‌شود.

سیاهچاله ها درنتیجه درون‌ ریزی ستاره‌های نسبتا کوچک، ولی با چگالی بسیار بالا تشکیل می‌شوند. تصور کنید ستاره‌ای را که جرمی معادل سه برابر جرم خورشید و یا بیشتر را در حجمی به وسعت یک شهر جا داده است.

چنین جرمی نیروی گرانشی عظیمی خواهد داشت و اجرام اطراف خود را به سمت خودش خواهد کشید. سیاهچاله با تغذیه غبار و گاز‌های کیهانی کهکشان‌ میزبانش رشد می‌کند. بر اساس یافته‌های مرکز اخترفیزیک هاروارد، صد‌ها میلیون سیاهچاله ستاره‌ای در کهکشان راه شیری وجود دارد.

سیاهچاله های کلان جرم؛ تولد غول پیکرها

با اینکه سیاهچاله های کوچک تعدد بیشتری در کهکشان‌ها دارند، اما این عموزاده‌های آنها، سیاهچاله های کلان جرم هستند که حکمرانی می‌کنند. یک سیاهچاله کلان جرم میلیون‌ها و یا حتی میلیارد بار جرم بیشتری نسبت به خورشید دارد، اما حیرت انگیز اینجاست که شعاع آن تقریبا با شعاع ستاره میزبان سیاره ما برابری می‌کند. گمان برده می‌شود که سیاهچاله ها تقریبا در مرکز هر کهکشانی، همانند کهکشان راه شیری ما، آرام گرفته باشند.

دانشمندان از چگونگی تولد سیاهچاله های عظیم اطمینان ندارد. یکی از فرضیات این است که آنها با جمع‌آوری غبار و گاز‌های کیهانی که در مرکز کهکشان‌ها به وفور یافت می‌شوند، موفق شده‌اند تا چنین اندازه‌های عظیمی رشد کنند.

چگونگی تولد سیاهچاله | سیاهچاله چیست

تصویری هنری از یک سیاهچاله که اخیرا توسط تلسکوپ فضایی اسپیتزر رصد شد، در کنار دو کوازار فاقد غبار. (اعتبار: NASA/JPL-Caltech)

همچنین ممکن است سیاهچاله‌های کلان جرم در نتیجه ادغام صدها و شاید هزاران سیاهچاله کوچک شکل گرفته‌ باشند. ابرهای گازی بزرگ نیز به نوبه خود می‌توانند در چنین برخورد‌هایی میان کهکشان‌های کوچک و تسریع افزایش جرم کلان جرم‌ها سهم زیادی داشته باشند.

عامل سوم در پیدایش سیاهچاله‌های کلان جرم می‌تواند درون‌ریزی یک خوشه ستاره‌ای باشد، به عبارت دیگر دسته‌ای از ستاره‌ها که زمان تولد یکسانی داشته‌اند، همزمان با یکدیگر فرو می‌ریزند.

سیاهچاله جرم متوسط؛ یک نوعِ سردرگم

دانشمندان مدت‌ها پیش سیاهچاله‌ها را تنها در دو نوع بزرگ و کوچک دسته بندی می‌کردند. اما یافته‌های اخیر نشان می‌دهد که امکان وجود سیاهچاله‌هایی با اندازه متوسط (IMBHs) نیز وجود دارد. چنین اجرامی می‌توانند هنگام تصادم بین خوشه‌های ستاره‌ای و در طول یک سری واکنش‌های زنجیره‌ای تشکیل شوند.

تعداد زیادی از چنین سیاهچاله هایی در یک ناحیه مشخص سرانجام می‌توانند در مرکز کهکشان با یکدیگر ادغام شده و یک سیاهچاله کلان جرم را پدید آورند.

در سال ۲۰۱۴، ستاره‌شناسان دریافتند که سیاه‌چاله های جرم متوسط در بازو‌های کهکشان‌های مارپیچی جا خوش می‌کنند. تیم رابرت، رهبر این مطالعات از دانشگاه دورهام انگلستان، طی بیانیه‌ای عنوان داشت:

ستاره‌شناسان به سختی درصدد هستند تا سیاهچاله‌های جرم متوسط بیشتری را رصد کنند. نکاتی وجود دارد که در اثبات وجود سیاهچاله های جرم متوسط راهگشا هستند. اما آنها چنان پیچیدگی دارند که پی بردن به راز‌های وجودشان کار ساده‌ای نیست.

نظریه سیاهچاله

سیاهچاله ها به طرز حیرت‌انگیزی پرجرم هستند، اما تنها منطقه کوچکی را پوشش می‌دهند. بدلیل رابطه‌ای که میان جرم و گرانش وجود دارد، این اجرام کوچک به نیروی گرانش فوق‌العاده‌ای مجهز هستند، به طوری که بعید است چیزی در میدان گرانشی آنها قرار بگیرد و بتواند از چنگ آنها بگریزد. جالب است حتی اگر بر اساس قوانین فیزیک کلاسیک نیز پیش برویم، حتی نور نیز نمی‌تواند از دام سیاهچاله‌ رهایی یابد.

در حین رصد آسمان وقتی به سیاهچاله‌ها می‌رسیم، بدلیل این نیروی گرانش عظیم به یک مشکل برمی‌خوریم. ستاره شناسان با آن روشی که اجرامی مانند ستاره‌ها را می‌بینند، قادر به رصد سیاه‌چاله‌ها نیستند. به‌ جای آن دانشمندان باید برای مشاهده آنها به تشعشعات منتشر شده از آنها و غبار‌های کیهانی جذب شده به سمتشان، که ناشی از چگالی بالای آنهاست، تکیه کنند. سیاهچاله های کلان جرم که در مرکز کهکشان‌ها قرار دارند را لایه‌ای ضخیم از گاز‌ها و غبار‌های کیهانی احاطه کرده است. این لایه تشعشعات منتشر شده سیاهچاله را مستور می‌کند.

سیاهچاله‌ها نواحی بسیار عجیبی هستند با چنان گرانش بالایی که آنان را قادر می‌سازد تا پرتو‌های نور را خم کنند و صفحه فضا زمان را از حالت طبیعی‌اش خارج کنند.

گاهی اوقات که یک جرم به سمت یک سیاهچاله جذب می‌شود، به جای آنکه به درون آن کشیده شود، با کمانه کردن از افق رویداد آن به سمت خارج پرتاب می‌شود. در این حالت جت‌هایی نورانی از مواد مختلف با سرعت‌های نسبی برابر ایجاد می‌شوند. اگرچه سیاهچاله ها به خودی خود غیر قابل مشاهده هستند، اما این جت‌های درخشان حتی از فواصل بسیار دور نیز مشاهده می‌شوند.

سیاهچاله‌ از سه لایه تشکیل شده‌ است:

  • لایه‌های درونی
  • لایه بیرونی افق رویداد (Event horizon)
  • لایه تکینگی مرکزی

افق رویداد هر سیاهچاله مرزی است در اطراف دهانه سیاهچاله که پرتو‌های نور امکان گریز ندارند و ناچار هستند به سمت مرکز آن حرکت کنند. هنگامی که یک ذره از افق رویداد گذر کند، امکان ترک این ناحیه را نخواهد داشت؛ چرا که در سراسر ناحیه افق رویداد نیروی گرانش ثابت است.

از ناحیه درونی سیاهچاله جایی که بخش عمده جرم‌ آن وجود دارد، تحت عنوان تکیینگی یاد می‌شود. نقطه‌ای مجرد در فضا- زمان که جرم سیاهچاله در آن متمرکز شده است.

براساس قوانین فیزیک مکانیک کلاسیک، هیچ چیز نمی‌تواند از دام سیاهچاله ها خارج شود، اما وقتی پای مکانیک کوانتوم به این قضیه باز می‌شود، همه چیز تغییر می‌کند.

بر اساس مکانیک کوانتوم، برای هر ذره یک پادذره تعریف می‌شود؛ پادذره، خود ذره‌ای است که جرم برابر و بارالکتریکی مخالف با ذره متناظرش دارد. وقتی این دو به هم می‌رسند، مجموعه‌ای خنثی را بوجود می‌آورند.

اگر یک مجموعه ذره-پادذره به افق رویداد یک سیاهچاله برسند، این امکان وجود دارد که یکی به درون سیاهچاله جذب و دیگری به بیرون رانده شود. نتیجه این می‌شود که افق رویداد سیاهچاله کاهش پیدا می‌کند و سیاهچاله رو به تجزیه شدن می‌رود. حال آنکه چنین فرآیندی در فیزیک کلاسیک پذیرفته نیست.

دانشمندان هنوز در حال مطالعه بر روی معادلاتی هستند که بوسیله آن به نحوه عملکرد سیاهچاله پی برند.

سیاهچاله های دوتایی

سیاهچاله های دوتایی

در سال ۲۰۱۵ محققان با استفاده رصدخانه موج گرانشی تداخل لیزری لایگو (LIGO)، موفق شدند برای نخستین بار امواج گرانشی را ثبت کنند. از آن زمان تا کنون با استفاده ابزارهای مشابه، چندین برخورد دیگر نیز ثب شد. امواج گرانشی که توسط رصدخانه لایگو ثبت شد حاصل از برخورد میان دو سیاهچاله ستاره‌ای بود.

دیوید شوماکر، سخنگوی مرکز همکاری‌های علمی لایگو و از دانشگاه ام‌آی‌تی، معتقد است:

ما شواهد زیادی مبنی بر وجود سیاهچاله‌های ستاره‌ای داریم که جرمی بیش از ۲۰ برابر جرم خورشید دارند. اینها اجرامی بودند که قبل از یافته‌های لایگو از وجودشان بی‌خبر بودیم.

مرکز همکاری‌های علمی لایگو (LSC)، اجتماعی از بیش از ۱۰۰۰ دانشمند از سراسر جهان است که همکاری‌هایی با رصد‌خانه ویرگر نیز دارند.

مشاهدات لایگو همچنین از راز جهت چرخش سیاهچاله ها نیز پرده برداشت. هنگامی که دو سیاهچاله به طور مارپیچی به دور یکدیگر در حرکت هستند، می‌توانند هم جهت با یکدیگر و یا در خلاف جهت یکدیگر چرخش داشته باشند.

بانگالور ساتیاپراکاش، از محققان ارشد لایگو و از دانشگاه کاردیف، می‌گوید:

برای اولین بار است که ما شواهدی مبنی بر عدم هماهنگی در چرخش سیاهچاله‌ها بدست می‌آوریم و این موضوع می‌تواند سرنخی هرچند کوچک در نحوه شکل گیری خوشه‌‌های ستاره‌ای از سیاهچاله‌های دوتایی باشد.

در مورد نحوه شکل گیری سیاهچاله های دوتایی دو نظریه وجود دارد. نظریه اول مدعی است که سیاهچاله‌های این مجموعه‌ها، در یک زمان یکسان و از ستارگانی با طول عمر یکسان منشاء می‌گیرند که طی یک انفجار در زمانی مشخص سیاهچاله‌های دوتایی را پدید آورده‌اند.

اما نظریه دوم بیان می‌کند که سیاهچاله‌های یک خوشه ستاره‌ای به سمت مرکز آن فرو رفته و سرانجام جفت می‌شوند. سیاهچاله‌ها در مقایسه با یکدیگر بصورت تصادفی جهت‌گیری می‌کنند. مشاهدات رصدخانه لایگو از سیاهچاله‌های دوتایی و جهت گیری‌های متفاوت آنها، شواهدی محکم‌تر برای تایید این نظریه به شمار می‌آیند.

کیتا کاوابه، از دیگر محققان لایگو و کسی که در رصدخانه هانفورد لایگو مشغول به پژوهش است، می‌گوید:

ما در حال جمع‌آوری آمار‌هایی واقعی در خصوص سیاهچاله‌های دوتایی هستیم. نظریات بسیاری در مورد نحوه شکل گیری سیاهچاله‌‌های دوتایی وجود دارد. جالب است که حتی در حال حاضر نیز برخی از این نظریات نسبت به سایرین برتری‌هایی دارند. به نظر من در آینده، تعدد این نظریات را محدود و محدودتر کنیم.

نکاتی جالب در مورد سیاهچاله ها

  • بر اساس نظریات، اگر شما به درون یک سیاهچاله بیافتید، بدلیل نیروی گرانش زیاد آنجا مانند رشته‌های اسپاگتی کشیده خواهید شد. همچنین خیلی زودتر از آنکه به لایه تکینگی برسید باید غزل خداحافظی را بخوانید. اما در سال ۲۰۱۲ مطالعه‌ای در مجله نیچر به چاپ رسید که بر اساس مفاهیم کوانتوم، نحوه کارکرد افق رویداد را مانند یک دیوار آتشین می‌داند؛ بدین معنا که شما در بلافاصله در اثر یک احتراق جزئی به کام مرگ فرستاده خواهید شد.

 

  • برخلاف باور‌های موجود سیاهچاله‌ها توانایی مکش ندارند. مکیدن به معنای کشیده شدن چیزی به درون یک فضای خلا است، حال آنکه سیاهچاله‌ها به قطع چنین ساختاری ندارند. به بیان بهتر باید بگوییم اجرام بدلیل جرم بالای سیاهچاله به درون آن می‌افتند.

 

  • دجاجه ایکس یک (Cygnus X1) نخستین جرم سماوی‌ بود که عنوان سیاهچاله را یدک کشید. سیاهچاله بودن یا نبودن آن در سال ۱۹۷۱ موضوع شرط بندی استفان هاوکین و کیپ ثورن بود که در آن ثورن معتقد بود این جرم یک سیاهچاله است. البته بعدها و در سال ۱۹۹۰ هاوکینگ این موضوع را تایید کرد. دجاجه ایکس یک منبع سرشاری از پرتو ایکس در فضاست که در صورت فلکی ماکیان قابل مشاهده است. در سال ۱۹۷۱، دانشمندان یک سری تشعشعات رادیویی و همچنین یک همنشین برای دجاجه ایکس یک کشف شد. با این حساب باید این جرم را عضوی از یک مجموعه سیاهچاله‌ دوتایی قلمداد کنیم.

 

  • ممکن است سیاهچاله‌های کوچک بلافاصله پس از انفجار مه‌بانگ یا بیگ بنگ شکل گرفته باشند. انبساط سریع فضا ممکن است برخی مناطق را به سیاهچاله‌هایی کوچک و با چگالی بالا تبدیل کرده باشد.

 

  • اگر یک ستاره به اندازه کافی به یک سیاهچاله نزدیک شود ممکن است تکه تکه شود.

 

  • ستاره شناسان تخمین می‌زنند که در سراسر کهکشان راه شیری، تعدادی در حدود ۱۰ میلیارد تا یک میلیون میلیارد سیاهچاله ستاره‌ای با جرمی حداقل سه برابر جرم خورشید وجود داشته باشد.

 

  • تعریف سیاهچاله در نظریه ریسمان به طرز جالبی مطرح شده و موجب می‌شود تا نسبت به نظریه مکانیک کلاسیک، سیاهچاله‌های غول‌آسا یافت شوند.

 

  • سیاهچاله‌ها برای کتاب‌ها و فیلم‌های علمی‌ تخیلی بسیاری الهام بخش بوده اند. در همین زمینه می‌توانید به فیلم دیدنی “میان ستاره‌ای” رجوع کنید که به شدت بر مبنای تئوری‌های کیپ ثورن، فیزیکدان نظری، تکیه کرده تا بتواند پای علوم واقعی را نیز به دنیای هالیوود بازکند. در حقیقت، پرداخت‌هایی که جلوه‌های ویژه فیلم‌های پرفروش به مفاهیم علمی می‌دهند سبب می‌شود تا درک بهتری داشته باشیم از نحوه‌ی تعامل بین یک ستاره با سیاهچاله‌ای که در اطراف آن در حال چرخش است.

.

 

بیشتر بخوانید:

 

 

.

منبع : Space

مطلب سیاهچاله چیست؟ تعاریف، نظریات و حقایقی درباره Black hole برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

اخترشناسان از یک کشف عجیب خبر دارند؛ کشف غول گازی عظیم در اطراف یک ستاره کوچک!

اخترشناسان از یک کشف ناممکن خبر دارند: کشف غول گازی عظیم در اطراف یک ستاره کوچک!

انجمن سلطنتی اخترشناسان بریتانیا (RAS) با بهره بردن از آرایه‌ای از تلسکوپ‌های جدید، موفق به کشف یک غول گازی به اندازه سیاره‌ی مشتری شدند. این سیاره به تازگی کشف شده و بزرگ‌ترین سیاره نسبت به ستاره‌ میزبان خود است که تاکنون دیده شده است.

نتایج یافته‌های تحقیقات جدید که در نشریه انجمن سلطنتی اخترشناسان بریتانیا منتشر شده است، دانسته‌های محققان در مورد نحوه‌ی شکل‌گیری سیارات و اینکه چگونه سیارات بزرگ می‌توانند در منظومه‌هایی با ستارگان کوچک مانند کوتوله‌های قرمز پدید بیایند را به چالش کشیده است.

سیاره‌ به تازگی کشف شده، NGTS-1b نام دارد که به کوشش محققان، دانیل بیلیس و پیتر ویتلی از دپارتمان نجوم و اخترفیزیک دانشگاه وارویک در شهرکاونتری، انگلستان رصد شده است. این سیاره سومین غول گازی است که به دور یک ستاره‌ی کوتوله کلاس ام گردش می‌کند و بزرگ‌ترین سیاره در مقایسه با ستاره‌ی میزبان خود است که تاکنون کشف شده است.

بزرگ‌ترین سیاره‌های قبلی نسبت به ستارگان همراهشان، سیارات Kepler-45b و HATS-6b بودند، اما این سیاره جدید به نسبت این دو سیاره، بسیار بزرگ‌تر و حجیم‌تر است.

بیلیس و ویتلی از آرایه‌هایی از تلسکوپ‌ها موسوم به NGTS، بهره برده‌اند. پروژه‌ای که به جستجو و کشف سیارات فراخورشیدی اختصاص دارد، مجموعه تلسکوپ‌های این پروژه در رصدخانه پارانال در صحرای آتاکاما در شمال شیلی واقع شده‌اند.

بیلیس در بیانیه‌ای گفت:

کشف NGTS-1b، برای ما یک شگفتی کامل ما بود. چرا که با توجه به دانسته‌های پیشین، نمی‌باید چنین سیارات عظیمی در اطراف چنین ستاره‌های کوچکی وجود داشته باشند. این اولین سیاره‌ای است که ما با تاسیسات جدید NGTS پیدا کرده‌ایم که دانسته‌های پیشین ما را به چالش می‌کشد. چالش کنونی ما این است که بفهمیم، چنین سیاراتی در کهکشان، تا چه میزانی فراوان هستند.

غول گازی NGTS-1b در حدود ۶۰۰ سال نوری از زمین واقع است و حدود ۲۰ درصد کوچک‌تر از سیاره‌ی مشتری است، اما ستاره‌ی میزبانش دارای شعاع و اندازه‌ای حدود نصف خورشید است. این سیاره فراخورشیدی که اصطلاحا مشتری داغ نام دارد، تنها ۴.۵ میلیون کیلومتر از ستاره‌ی میزبان خود فاصله دارد.

برای مقایسه باید بگوییم که این فاصله، حدود سه درصد از فاصله زمین به خورشید است که فاصله متوسط آن حدود ۱۵۰ میلیون کیلومتر است. به این ترتیب، یک سال در این سیاره، فقط ۲.۵ روز زمین است و با توجه به نزدیکی زیاد به ستاره‌ی میزان خود، درجه حرارت سطحی آن ۵۳۰ درجه سانتی‌گراد است.

 

بیشتر بخوانید:

.

منبع: gizmodo

مطلب اخترشناسان از یک کشف عجیب خبر دارند؛ کشف غول گازی عظیم در اطراف یک ستاره کوچک! برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

دنباله دار چیست و از این اجرام غبارآلود یخی چه می‌دانیم؟

ستاره دنباله دار چیست و از این اجرام غبارآلود یخی چه می‌دانیم؟

دنباله دار ها اجرامی آسمانی و از جنس یخ هستند که گازو غبار در فضا آزاد می‌کنند. شاید بتوان دنباله دار ها را گوی‌های برفی کثیف خطاب کرد؛ اما مطالعات جدید نشان می‌دهند که آنها در حقیقت گوی‌های کثیف برفی هستند! با تکراتو همراه شوید.

دنباله دار ‌ها از غبار، یخ، کربن دی اکسید، آمونیاک، متان و موادی دیگر تشکیل شده‌اند. ستاره شناسان معتقدند که ستاره های دنباله دار‌ باقی مانده موادی هستند که ۴.۶ میلیارد سال قبل، منظومه شمسی اولیه را شکل داده‌اند.

برخی محققات معتقدند که منشاء حیات امروزی سیاره زمین، آب و ملکول‌های آلی هستند که توسط دنباله دار‌ها به زمین آورده شده‌اند. در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۴ کاوشگر رزتا (Rosetta) بر روی یک ستاره دنباله دار فرود آمد. رزتا هسته و محیط اطراف دنباله دار را متناسب با فاصله آن با خورشید مطالعه کرد.

در تصویر زیر دنباله دار هالی را مشاهده می‌کنید. این تصویر با یک تلسکوپ ۱.۵ متری در سال ۱۹۱۰ در رصدخانه مونت ویلسون در کالیفرنیا به ثبت رسیده است. این آخرین باری بود که هالی مشاهده شد (اعتبار: NASA/JPL).

دنباله دار هایلی

دنباله دار هایلی

دنباله دار‌ها در مدارهایی به دور خورشید می‌گردند. اما گمان‌های علمی بر این است که بسیاری از دنباله‌ دار‌ها در ناحیه‌ای مشخص بنام ابر اورت (Oort Cloud) وجود دارند؛ ناحیه‌ای در ورای سیاره پلوتو و در فاصله ۵۰ هزار واحد نجومی از ما.

گاهی اوقات یک ستاره دنباله دنباله دار به بخش درونی منظومه شمسی وارد می‌شود. حال یا بطور منظم و کوتاه مدت و یا هر چند قرن یکبار. بسیاری از مردم تاکنون ستاره دنباله داری مشاهده نکرده‌اند اما آنان که موفق به این امر شده‌اند، به سادگی این نمایش زیبای آسمانی را از یاد نخواهند برد.

ویژگی‌های فیزیکی دنباله دارها

بر اساس یافته های ناسا، هسته جامد دنباله دارها عمدتا شامل یخ و غبارهای پوشیده شده از مواد آلی سیاه رنگ است. بخش زیادی از این مواد یخی را آب یخ‌زده تشکیل می دهد. همچنین سایر مواد یخ‌زده مانند آمونیک، کربن دی اکسید، کربن مونو اکسید و متان نیز در آن یافت می‌شود. هسته دنباله دار ها ممکن است بعضا دارای صخره‌های کوچک هم باشد.

هرچه یک دنباله دار به خورشید نزدیکتر می‌شود، یخی که در هسته آن وجود دارد به گازی تبدیل می‌شود که در نهایت بخشی ابرمانند بنام گیسوی دنباله (Coma) را تشکیل می‌دهد.

تشعشعات خورشیدی با جهت دادن به ذرات غبار دنباله دار، به سمت گیسوی آن، دم غباری دنباله‌دار را تشکیل می‌دهند. همچنین ذرات باردار خورشیدی، گاز موجود در ستاره دنباله دار را به یون تبدیل می‌کنند و به این ترتیب دم یونی آن را بوجود می‌‌آورد. از آنجایی که دم‌های دنباله دار تحت تاثیر تابش‌ها و بادهای خورشیدی جهت‌گیری می‌کنند، همواره سمت مخالف خورشید را نشان می‌دهند. دم دنباله دار ها ممکن است بر سیارات نیز اثر بگذارد؛ مثال مهم این موضوع، مورد دنباله دار اسپرینگ و سیاره مریخ است.

در نگاه اول شاید دنباله دارها و شهاب‌ها بسیار شبیه به هم باشند. وجود دم و گیسو در دنباله دارها راه تمییز آنها از یکدیگر است. گاهی این اتفاق رخ داده است که یک دنباله دار به اشتباه به‌عنوان یک شهاب قلمداد شده ولی رصدهای بعدی حداقل یکی از این دو ویژگی دنباله دارها را به ثبت رسانده است.

هسته اکثر دنباله دارها در بزرگترین حالت، اندازه‌ای در حدود ۱۶ کیلومتر دارد. گیسوی برخی دنباله دارها ممکن است تا حدود ۱.۶ میلیون کیلومتر نیز وسعت داشته باشد. همچنین در برخی ستاره های دنباله دار، ممکن است، دم، تا ۱۶۰ میلیون کیلومتر طول داشته باشد.

دنباله دار ۱۰۳P/Hartley 2

وقتی دنباله دارها از نزدیکی خورشید عبور می‌کند، به دو دلیل با چشم غیرمسلح قابل مشاهده هستند؛ یکی آنکه بازتاب نور خورشید از گیسو و دم آنها به ما می‌رسد و دیگر آنکه به‌دلیل جذب انرژی خورشید، درخشان شده و قابل رویت می‌شوند. با این حال اکثر دنباله دارها کوچکتر و کم‌ نورتر از آن هستند که بدون استفاده از تلسکوپ بتوان آنها را رصد کرد.

ستاره های دنباله دار، در طی حرکت خود، مجموعه‌ای از خرده اجرامی آسمانی از خود بر جای می‌گذارند که می‌تواند منجر به بارش شهابی در زمین شوند. به عنوان مثال، بارش شهابی پرسید (Perseid) هرساله بین روز‌های ۹ تا ۱۳ آگوست (۱۸ تا ۲۲ مرداد)، زمانی رخ‌ می‌دهد که زمین از مسیر دنباله دار Swift-Tuttle گذر می‌کند.

ویژگی های مدار دنباله دارها

ستاره‌ شناسان دنباله دارها را بر اساس مدت زمان گردش آنها در مدارشان طبقه بندی می‌کنند. دنباله دارهایی که گردش کوتاه مدت دارند، برای پیمودن کامل مدار خود به ۲۰۰ سال یا کمتر زمان نیاز دارند. این زمان برای دنباله دارهایی که گردش طولانی مدت دارند، به بیش از ۲۰۰ سال می‌رسد.

طبق گفته‌های ناسا دسته‌ای از دنباله دارها نیز هستند که مدار گردش آنها مستقل از خورشید بوده و طی مسیر خود به خارج از منظومه شمسی پرتاب می‌شوند. اخیرا دانشمندان دنباله دارهایی را در کمربند اصلی سیارکی کشف کرده‌اند و احتمال می‌دهند که اینها منشا اصلی آب موجود در سیارات درونی منظومه شمسی باشند.

محققان معتقدند دنباله‌دارهایی که گردش کوتاه مدت به دور خورشید دارند (موسوم به دنباله دارهای دوره‌ای) از صفحه‌ای دیسکی شکل از اجرامی یخی، بنام کمربند کوئیپر، در ورای مدار سیاره نپتون، منشاء می‌گیرند. دنباله دار‌های دوره‌ای تحت تاثیر برهم‌کنش‌هایی که با سیارات بیرونی دارند به درون منظومه شمسی پرتاب و به‌عنوان ستاره های دنباله دار فعال شناخته می‌شوند.

گمان برده می‌شود دنباله دارهایی که گردش طولانی مدت به دور خورشید دارند، از ابرهای کروی‌شکل اورت نشات گرفته‌اند و به‌دلیل فشار ایجاد شده در طی فرآیند مرگ ستاره‌ها به درون منظومه شمسی پرتاب شده‌اند. در سال ۲۰۱۷ دانشمندان به این نتیجه رسیدند که احتمالا ۷ برابر بیشتر از آنچه تصور می‌شد، دنباله دارهایی با گردش طولانی مدت وجود داشته باشند.

برخی دنباله دارها که به خورشید-مغذی شهرت دارند، به درون خورشید پرتاب می‌شوند و یا از نزدیکی آن عبور می‌کنند. سرانجام تبخیر شده و از بین‌ می‌روند. بعضی دانشمندان نسبت به خطرات احتمالی این دنباله دارها برای زمین ابراز نگرانی کرده‌اند.

نام گذاری دنباله دارها

به طور کلی نام دنباله دارها یادآور کاشف آنها است. به عنوان مثال، دنباله دار شومیکر-لوی ۹ به این دلیل به این اسم خوانده می‌شود که نهمین دنباله دار دوره‌ای است که نخستین بار توسط کارولین شومیکر و دیوید لوی رصد شد. نام بسیاری از فضاپیماهایی که تاثیرات بسزایی در کشف برخی دنباله دارها داشته‌اند نیز الهام بخش بوده است. در همین رابطه می‌توان از ماموریت های ‌SOHO و WISE نام برد.

تاریخچه دنباله‌ دارها

در گذشته‌های دور، دنباله‌ دارها علامت‌هایی بودند که از ترس و حتی خطر حکایت می‌کردند. ستاره هایی مودار که مانند شمشیرهایی آتشین به طور ناگهانی در آسمان ظاهر می‌شدند. اغلب، دنباله دارها را بعنوان نشانه‌ای برای عذاب‌های در پیش رو قلمداد می‌کردند. شناخته شده‌ترین افسانه عهد قدیم، یعنی حماسه گیلگمش (Epic of GilGamesh)، ازدنباله دارها بعنوان پیام‌آوران آتش‌سوزی، سیل و مرگ یاد کرده است.

نرو، امپراطور روم باستان، برای نجات خودش از نفرین یک ستاره دنباله دار، تمامی جانشین‌های احتمالی تاج و تختش را از لب تیغ گذرانید. ترس از دنباله دارها تنها مربوط به گذشته‌ها نمی‌شود؛ در سال ۱۹۱۰ ،مردم شیکاگو، برای محافظت از خود در برابر آنچه دم سمی دنباله دار از آن یاد می‌کردند، تمام پنجره‌های خانه‌هایشان را مهر و موم کردند.

برای قرن‌ها، دانشمندان تصور می‌کردند که دنباله‌ دارها در درون اتمسفر زمین حرکت می‌کنند. اما در ۱۵۷۷، مشاهدات انجام شده توسط تیکو براهه، ستاره شناس دانمارکی، نشان داد که آنها در حقیقت در جایی حتی در ورای کره ماه در حال حرکت هستند. بعد‌ها آیزاک نیوتون پی‌برد که دنباله دارها در مدارهایی بیضوی به دور خورشید در حال حرکت هستند. او به درستی پیشبینی کرد که این اجرام را می‌توان بارها و بارها مشاهده کرد.

ستاره شناسان چینی برای قرن‌ها رصدهای خود از دنباله دارها را ثبت کردند. از جمله این رصدها، مشاهده‌ی دنباله دار هالی (Halley’s Comet) است که به سال ۲۴۰ قبل از میلاد تعلق دارد. ثبت سالانه رصدی چینی‌ها، گنجینه‌ای با ارزش برای ستاره‌ شناسان نسل بعدی به شمار می‌رود.

تعدادی از ماموریت‌های اخیر به دنباله دارها مربوط می‌شود. در سال ۲۰۰۵، کاوشگر برخورد ژرف (Deep Impact) متعلق به ناسا، با دنباله دار Temple 1 برخورد کرد و با انفجاری چشمگیر، پایانی دراماتیک برای خود رقم زد. او در طول این ماموریت، اطلاعات ارزشمندی از ساختار درونی و ترکیبات هسته این ستاره دنباله دار گزارش کرد. در سال ۲۰۰۹ ناسا اعلام کرد نمونه‌هایی که طی ماموریت خیال (Stardust) از دنباله دار Wild 2 به زمین رسیده است شواهدی از وجود حیات را نشان می‌دهد.

در سال ۲۰۱۴، کاوشگر رزتا (Rosetta) متعلق به سازمان فضایی اروپا (ESA) موفق شد به مدار دنباله دار ۶۷P/Churyumov-Gerasimenko وارد شود. رزتا دستاوردهای بسیاری به ارمغان آورد؛ نخستین کشف مولکول‌های آلی در سطح یک دنباله دار، ارائه دو فرضیه در خصوص شکل عجیب این دنباله دار (که یکی چرخش مجزا آن و دیگری احتمال تشکیل شدن آن در نتیجه برخورد میان دو دنباله دار) و دست آخر این حقیقت که دنباله دارها از پوسته‌ای سخت و شکننده و نیز ساختار درونی نرم و سرد تشکیل شده‌اند، چیزی شبیه به یک بستنی سرخ شده!

در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۶، رزتا بطور عامدانه بر روی این دنباله دار سقوط کرد و به ماموریت خود پایان داد.

دنباله دار هالی (Halley) احتمالا مشهورترین دنباله دار جهان است. جالب است بدانید که در سال ۱۰۶۶، بایو تپستری، نقاش مشهور، در طرحی که از جنگ هاستینگ به تصویر کشید، از دنباله دار هالی نیز استفاده کرد. دنباله دار هالی که هر ۷۶ سال یکبار به دور خورشید می‌گردد، با چشم غیر مسلح قابل مشاهده است. وقتی در سال ۱۹۸۶، دنباله دار هالی به زمین نزدیک شد، ۵ فضاپیما از مقابل آن گذر کردند و اطلاعاتی بی‌سابقه را به ثبت رساندند. هالی در فاصله‌ای کافی از زمین قرار داشت که مطالعه هسته آن امری امکان پذیر بود. در حال عادی مطالعه هسته دنباله دارها بدلیل همپوشانی آن با گیسوی دنباله دار بسیار دشوار است.

 

بیشتر بخوانید: کرم چاله چیست؟ توضیحی بر نظریه نسبیت عام انیشتین

 

دنباله دار هالی با شکلی شبیه به سیب‌زمینی ، ۱۵ کیلومتر وسعت، دارای مقادیر برابری از یخ و غبار است. ۸۰ درصد از یخ موجود در آن حاصل از آب و ۱۵ درصد از کربن مونو اکسید یخ زده تشکیل شده است. محققان معتقد هستند که سایر دنباله دارها نیز از نظر شیمیایی به هالی شبیه هستند. هسته دنباله دار هالی به طرز غیرمنتظره‌ای بسیار تاریک بود. سطح هالی، و احتمالا بسیاری دیگر از دنباله دارها، از پوسته‌ای تیره از جنس غبار و یخ پوشیده شده است. این دنباله دار تنها زمانی از خود گاز منتشر می‌کند که حفره‌هایی در پوسته‌ی یخی آن به‌دلیل قرار گرفتن در معرض خورشید به‌وجود آید.

ستاره دنباله دار شومیکر-لوی ۹، در سال ۱۹۹۴ با سیاره مشتری به شدت برخورد کرد. نیروی گرانشی عظیم غول گازی، باعث شکافتگی این دنباله دار و تبدیل آن به حداقل ۲۱ قطعه قابل رویت شد. بزرگترین برخورد، یک توپ آتشین را بوجود آورد که تا ارتفاع ۳۰۰۰ کلیلومتری بالای ابر یوویان (Jovian Cloud) و نیز لکه تاریک عظیمی با وسعت ۱۲۰۰۰ کیلومتر (تقریبا اندازه سیاره زمین) بالا آمد. تخمین زده می‌شود که این انفجار با نیروی معادل با انفجار ۶۰۰۰ گیگاتن تی‌ان‌تی برابر می‌کند.

دنباله دار هاله‌باپ (Hale-Bopp) در سال ۱۹۹۷ به فاصله ۱۹۷ کیلومتری زمین رسید. این نزدیکترین فاصله‌ای است که در بین دنباله دارهای اخیر وجود داشته و باعث وضوحی بسیار بالا شده است. هسته هاله‌باپ به طور غیرمعمولی بزرگ و سرشار از غبار و گاز بود. همین موضوع عاملی بود که دم هاله‌باپ در حدود ۳۰ تا ۴۰ کیلومتر طول داشته باشد و خودش نیز با درخشندگی بالایش با چشم غیرمسلح قابل رویت باشد.

برخلاف انتظارات، دنباله دار ISON، در سال ۲۰۱۳ نمایشی خیره‌کننده نداشت. هرچند این دنباله دار خورشید-مغذی توانست از عبور نزدیک خود از کنار خورشید جان سالم به در ببرد، اما در ماه دسامبر همان سال زندگی‌اش پایان یافت.

منبع: Space

مطلب دنباله دار چیست و از این اجرام غبارآلود یخی چه می‌دانیم؟ برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

کشف آب در مریخ ؛ نواحی استوایی مریخ دارای یخ آب است!

کشف آب در مریخ ؛ نواحی استوایی مریخ دارای یخ آب است!
تیم بین المللی از دانشمندان شواهدی به دست آورده اند که نشان می دهد، در نواحی استوایی سیاره سرخ مقادیری آب وجود دارد. کشف آب در مریخ می‌تواند معادلات بسیاری را تغییر دهد.

دانشمندان مدت هاست که نسبت به حضور آب در مریخ مشکوک هستند. حال محققان با بهره بردن از اطلاعات فضاپیمای اودیسه مریخ ناسا که بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹ جمع آوری شده بود، موفق به کشف این شواهد شدند. محققان برای این مطالعه از ابزار طیف سنج نوترونی این فضاپیما بهره بردند که می توان با آن هیدروژن را شناسایی کرد.

وجود عنصر هیدروژن در یک ناحیه، نشان از وجود مقادیری مواد هیدروژنی همچون آب یخ است. فضاپیمای اودیسه مریخ در سال ۲۰۰۲، فراوانی هیدروژن را در سطح گسترده‌ای در مریخ کشف کرد و مشاهدات کاوشگر فینیکس این شواهد را تایید کرد.

محققان در این مطالعه جدید ناحیه‌ای به وسعت ۱۰۰۰ کیلومتر را در نواحی استوایی سیاره مریخ مورد بررسی قرار دادند. پیش از این اعتقاد بر این بود که یخ آب به دلیل کمبود ثبات ترمودینامیکی (واکنش های شمیایی که موجب انتقال گرما می شوند) در این ناحیه وجود نخواهد داشت، اما شواهد جدید نشان می‌دهد که در این ناحیه رسوبات آتشفشانی کم تراکم یا یخ آب زیر سطحی وجود دارد.

تایید وجود آب یخ در مریخ می تواند، می تواند عامل تعیین کننده‌ای برای انتخاب اولین مستعمره زمینی ها در فضا باشد.

تایید وجود آب یخ در مریخ می تواند، می تواند عامل تعیین کننده‌ای برای انتخاب اولین مستعمره زمینی ها در فضا باشد. حضور آب همچنین عامل مهمی در درک آب و هوای مریخ در گذشته و اکنون است و همچنین می تواند نشان دهد که آیا سیاره سرخ قادر به جای دادن حیات در خود است یا خیر؟

باید منتظر یافته های جدید ناسا باشیم، در این مورد ماموریت کاوشگر مریخ ۲۰۲۰ می تواند نقش تعیین کننده‌ای داشته باشد. کاوشگر مریخ ۲۰۲۰ گام رو به جلویی برای نه تنها کشف نشانه‌های شرایط قابل سکونت در مریخ باستانی خواهد بود، بلکه حتی می تواند نشانه‌هایی از حیات میکروبی هم را پیدا کند.

کاوشگر مریخ۲۰۲۰ دارای مته‌ای است که می‌تواند نمونه‌هایی را از سنگ و خاک مریخ جمع آوری کند. یک ماموریت آینده هم می‌تواند این نمونه های جمع آوری شده را به زمین بازگرداند.

 

.

منبع: newatlas

مطلب کشف آب در مریخ ؛ نواحی استوایی مریخ دارای یخ آب است! برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

تلسکوپ فضایی هابل موفق به کشف سیاره‌ای به سیاهی آسفالت شد

تلسکوپ هابل موفق به کشف سیاره‌ای به سیاهی آسفالت شد

این سیاره‌ی سیاه که حداقل ۹۴ درصد از نور ستاره‌ی میزبان خود را جذب می‌کند، توسط تلسکوپ فضایی هابل کشف شده است.

تیلور بل محققی از دانشگاه مک گیل و موسسه تحقیقات سیارات فراخورشیدی کانادا در مونترال، کبک و محقق ارشد مطالعه هابل گفت:

ما انتظار پیدا کردن چنین سیاره‌ی سیاهی را نداشتیم. بیشتر سیارات موسوم به مشتری‌های داغ، حدود ۴۰ درصد از نور ستاره میزبان خود را منعکس می‌کنند.

مشتری‌های داغ به غول‌های گازی ۴۰ برابر بزرگ‌تر از مشتری گفته می‌شود که فاصله بسیار نزدیکی به ستاره میزبان خود دارند.

این سیاره که به طور رسمی «WASP-12b» نام‌گذاری شده است، برای نخستین بار در سال ۲۰۰۸ کشف شد. محققان در مورد این سیاره‌ی خارج از منظومه شمسی یا به‌اصطلاح فراخورشیدی که ۱۴۰۰ سال نوری با زمین فاصله دارد، اطلاعات چندانی ندارند.

سیاره WASP-12b همچون دیگر مشتری‌های داغ، فاصله بسیار نزدیکی به ستاره منظومه خود دارد. به‌طوری که تنها ۱ روز برای گردش به دور آن نیاز دارد. به این ترتیب، یک سال در سیاره WASP-12b به اندازه ۱ روز زمینی است. سیاره‌ WASP-12b، به دلیل نیروی گرانش شدید ناشی از ستاره منظومه خود، به شکل بیضوی در آمده است.

WASP-12b، حدود ۳.۲ میلیون کیلومتر از ستاره‌ منظومه خود فاصله دارد. همچنین این سیاره که ۴۶ برابر کمتر از فاصله زمین به خورشید است، دارای قفل گرانشی دارد، یعنی همیشه روبه‌سوی ستاره‌ی میزبان خود دارد؛ همچون ماه که همیشه یک‌سوی آن از زمین قابل مشاهده است. در مقابل سمت روشن این سیاره، همیشه در معرض پرتوهای شدید ستاره‌ای است.

دمای سطحی این سیاره حدود ۴۰۰۰ درجه فارنهایت (۲۶۰۰ درجه سانتی‌گراد) که به داغی یک ستاره است. از آنجایی WASP-12b دارای قفل گرانشی است، سمت تاریک آن بیشتر نور جو خود را جذب می‌کند. به گفته دانشمندان، WASP-12b یکی از سیاه‌ترین سیارات خارج از منظومه شمسی است که تابه‌حال کشف شده است.

این سیاره به سیاهی آسفالت است که در اطراف ستاره‌ای همچون خورشید ما می‌چرخد. هدف این دست مطالعات مسلما کشف دنیاهای بالقوه قابل سکونت است، اما به نظر نمی‌رسد که WASP-12b سیاره‌ای باشد که مناسب سکونت باشد. تغییرات شدید سیاره WASP-12b نشان می‌دهد که این سیاره ماهیتا نور را به خود جذب می‌کند. اما می‌تواند به محققان در افزایش درکشان نسبت به سیارات مشتری داغ کمک زیادی کند.

تیلور بل گفت:

این مطالعه‌ی جدید هابل نشان دهنده‌ی تنوع بسیار بالای مشتری‌های داغ است. در واقع می‌توان سیاراتی به مانند WASP-12b را مشاهده کرد که بیش از ۲۶۰۰ درجه سانتی‌گراد دما دارند و بعضی از آن‌ها حدود ۱۲۰۰ درجه سانتی‌گراد دما دارند که هر دو در دسته سیارات مشتری‌های داغ جای می‌گیرند. مطالعاتی که در گذشته در مورد مشتری‌های داغ انجام گرفته است، نشان می‌دهد که اختلاف دمای بین نیمه‌ی روز و شب، با وجود روزهای گرم افزایش می‌یابد.

.

منبع: inverse

مطلب تلسکوپ فضایی هابل موفق به کشف سیاره‌ای به سیاهی آسفالت شد برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

کشف شگفت‌انگیز اخترشناسان از سمت تاریک سیاره زهره

کشف شگفت‌انگیز اخترشناسان از سمت تاریک سیاره زهرهبا وجود آشفتگی و انبوه کربن دی‌اکسید جو سیاره زهره ، به نظر می‌رسد که این سیاره مکان مناسبی برای سفرهای فضایی در منظومه شمسی باشد. اما اگر چنین امکانی به وجود بیاید، حتما باید مطمئن شوید که قبل از ظهر به این سیاره‌ی جهنمی سفر می‌کنید!

دانشمندان مدت‌هاست به دنبال حل معمای جو سیاره‌ی زهره، دومین سیاره منظومه شمسی هستند. حال به نظر می‌رسد، با مشاهده بادهای فوق‌العاده شدیدی که نه‌تنها در امتداد خط استوا، بلکه تا قطب‌های این سیاره ادامه‌دارند، سرنخ‌هایی از چگونگی ایجاد موج گرانشی عظیم جو سیاره زهره در اختیار دانشمندان قرارگرفته است. بررسی‌های جدید اخترشناسان در مورد شب‌های مرموز سیاره‌ی زهره (نیمه‌ی تاریک سیاره که در برابر خورشید قرار دارد) به‌طور غیرمنتظره‌ای نشان می‌دهد که جو چرخشی زهره و بادهای قدرتمند این سیاره در تاریکی حتی از روز هم پر هرج‌ومرج تر و نامنظم‌تر هستند.

سیاره زهره دارای دوره چرخشی ۲۴۳ روزه است، اما جو سیاره هر چهار روز یک‌بار با سرعتی بیش از ۴۰۰ کیلومتر در ساعت به‌موازات خط استوای سیاره می‌چرخد. این بادها سرعتی بیش از ۸۰ کیلومتر دارند. به نظر می‌رسد، این بادها از نواحی استوایی گرفته‌ شده و در سراسر جو زهره گسترش‌ یافته‌اند. محققان همیشه از دادن توضیحی قانع‌کننده در مورد چگونگی امکان حفظ چنین سرعتی در لایه‌های فوقانی سیاره ناتوان بوده‌اند.

به گفته محققان، نور خورشید منعکس‌شده از ابرهای سیاره زهره، بادهای جوی را تحت تاثیر می‌گذارند. اتم‌ها و مولکول‌های جو زهره، به روش‌های مختلفی نور خورشید را جذب می‌کنند و اثر به خصوصی «اثر گلخانه‌ای» از خود به‌جای می‌گذارند.

دوره چرخشی سیاره زهره، معمایی است که دانشمندان هنوز قادر به توضیح دادن آن نشده‌اند

سیاره زهره به دلیل همین اثر گلخانه‌ای، گرم‌ترین سیاره منظومه شمسی محسوب می‌شود. نور خورشید پس از نفوذ در جو این سیاره و جذب شدن توسط سطح آن، به‌صورت گرما از سطح آن منعکس می‌شود. اما انبوه کربن دی‌اکسید جو زهره، این گرما را به دام انداخته و از رها شدن آن در فضای بیرونی جلوگیری می‌کند. این جذب اضافی گرما که اثر گلخانه‌ای نام دارد، میانگین گرمای زهره را بیش از هر سیاره دیگری حتی نسبت به عطارد (نزدیک‌ترین سیاره به خورشید) بالابرده است.

جورج پارلتا، اخترفیزیکدانی از آژانس پژوهش‌های هوافضای ژاپن (جاکسا)، می‌گوید:

این نخستین باری است که قادر بودیم، گردش جو نیمه‌ی شب سیاره‌ی زهره را به صورت کامل بررسی کنیم. در حالی که گردش جوی در روزهای سیاره به‌صورت کاملا جامعی بررسی شده بود، اما هنوز هم حقایق کشف نشده‌ی زیادی در مورد قسمت شب زهره وجود دارند.

سیاره زهره دارای دوره چرخشی ۲۴۳ روزه است، اما جو سیاره هر چهار روز یک‌ بار با سرعتی بیش از ۴۰۰ کیلومتر در ساعت به ‌موازات خط استوای سیاره می‌چرخد. این بادها سرعتی بیش از ۸۰ کیلومتر دارند. به نظر می‌رسد، این بادها از نواحی استوایی گرفته‌ شده و در سراسر جو زهر گسترش‌ یافته‌اند

سیاره زهره دارای دوره چرخشی ۲۴۳ روزه است، اما جو سیاره هر چهار روز یک‌ بار با سرعتی بیش از ۴۰۰ کیلومتر در ساعت به ‌موازات خط استوای سیاره می‌چرخد. این بادها سرعتی بیش از ۸۰ کیلومتر دارند. به نظر می‌رسد، این بادها از نواحی استوایی گرفته‌ شده و در سراسر جو زهر گسترش‌ یافته‌اند

محققان برای این مطالعه از ابزارهای نقشه‌برداری جوی و تصویربرداری طیفی نور مرئی و مادون‌قرمز (VIRTIS) فضاپیمای ونوس اکسپرس بهره برده‌اند که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ اطلاعاتی از جو سیاره‌ی زهره جمع‌آوری کرده بود. جو دومین سیاره‌ی منظومه شمسی همواره تحت تأثیر بادهای بسیار شدید است که تا ۶۰ برابر سریع‌تر از سیاره ما هستند، این پدیده «چرخش‌های جوی فوق‌العاده» نام دارد.

پارلتا گفت:

ما با ردیابی نحوه حرکت ابرهای قسمت‌های فوقانی در روزهای زهره، چندین دهه را صرف مطالعه این بادهای فوق‌العاده چرخان کرده‌ایم و اکنون هم تصاویر واضح فرابنفش بسیاری در اختیار داریم. بااین‌وجود مدل‌های شبیه سازی شده، هنوز قادر به بازسازی چرخش‌های جوی فوق‌العاده زهره نیستیم که به وضوح نشان می‌دهد هنوز برخی توضیحات دیگر در این مورد وجود دارد که از دسترس ما خارج بوده‌اند.

انتشارات حرارتی پیش از این در نحوه حرکت جو در لایه‌های فوقانی تاثیر گذاشته بودند، اما آنچه در زیر این لایه‌ها رخ داده، هنوز برای دانشمندان ناشناخته بوده است. اما آن‌ها با استفاده از اطلاعات کاوشگر ونوس اکسپرس اطلاعات ارزشمندی در اختیار دارند.

پارلتا می‌گوید:

VIRTIS به ما این امکان را داد که برای نخستین بار این ابرها را به درستی مشاهده کنیم و متوجه نکاتی شویم که محققان پیش از این نتوانسته بودند، کشف کنند. نتایج مطالعه ما غیرمنتظره و شگفت‌آور بود.

مدل‌سازی کنونی از جو سیاره‌ی زهره نشان می‌دهد که چرخش‌های جوی فوق‌العاده این سیاره در هر دو حالت شب و روز به یک صورت رخ می‌دهد. اما اطلاعات جدید نشان می‌دهد که بادهای زهره، درواقع زمانی که ازنظر خورشید پنهان می‌شوند، پر هرج‌ومرج تر و نامنظم‌تر می‌شوند.

نور خورشید منعکس‌شده از ابرهای سیاره زهره، بادهای جوی را تحت تاثیر می‌گذارند. اتم‌ها و مولکول‌های جو زهره، بهروش‌های مختلفی نور خورشید را جذب می‌کنند و اثر به خصوصی «اثر گلخانه‌ای» از خود به‌جای می‌گذارند. سیاره زهره به دلیل همین اثر گلخانه‌ای، گرم‌ترین سیاره منظومه شمسی محسوب می‌شود

نور خورشید منعکس‌شده از ابرهای سیاره زهره، بادهای جوی را تحت تاثیر می‌گذارند. اتم‌ها و مولکول‌های جو زهره، بهروش‌های مختلفی نور خورشید را جذب می‌کنند و اثر به خصوصی «اثر گلخانه‌ای» از خود به‌جای می‌گذارند. سیاره زهره به دلیل همین اثر گلخانه‌ای، گرم‌ترین سیاره منظومه شمسی محسوب می‌شود

تحقیقات این محققان نشان می‌دهد که در نیمه‌ی تاریک زهره، ابرهای بزرگ‌تر، موج‌دار و نامنظم‌تری نسبت به نیمه‌ای که در سمت خورشید قابل رؤیت است دیده می‌شود. محققان گمان می‌کنند که این به دلیل پدیده‌ای به نام «امواج ثابت» است.

آگوستین سانچز لاواگا محققی از دانشگاه پالاس واسکو در اسپانیا و یکی از محققان این تیم تحقیقاتی گفت:

امواج ثابت در واقع چیزی هستند که به آن امواج گرانشی گفته می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، امواجی که در جو پایین‌تر زهره پدید می‌آیند، کمتر در چرخش‌های این سیاره دیده می‌شوند.

این یافته‌ها بسیار مهم هستند، چراکه ما دانشمندان از چگونگی کارکرد جو زهره اطلاعی ندارند. درک گردش‌های جوی این سیاره، یکی از عناصر کلیدی برای حل معماهای این سیاره مرموز است

این امواج در نواحی شیب‌دار و  کوهستانی زهره متمرکز شده‌اند. این نشان می‌دهد که توپوگرافی (موقعیت مکانی) سیاره هم روی این نوع ابرها تاثیر می‌گذارد. این نخستین باری نیست که این امواج گرانشی در سیاره‌ی زهره مشاهده می‌شوند، اما اطلاعات جدید نشان می‌دهد که این پدیده صرفا محدود به نواحی مرتفع سیاره، همچون کوه‌ها نیستند. چنین امواج گرانشی در اتمسفر زمین هم وجود دارد که منجر به تلاطم‌های عظیم آب و هوایی می‌شوند. دانشمندان پیش از این هم امواج گرانشی جو سیاره زهره را مشاهده کرده بودند. ماموریت ونوس اکسپرس پیش از پایان ماموریت خود در سال ۲۰۱۴، بارها قادر به رصد این امواج بوده است.

کاوشگر آکاتسوکی ژاپن هم امواج گرانشی فوق را در دسامبر ۲۰۱۵ زمانی که به سیاره زهره رسید، مشاهده کرده بود؛ اما آکاتسوکی با توجه به از دست دادن موقعیت مداری خود در ۷ دسامبر ۲۰۱۵، از نقطه رصد این امواج خارج شد. این کاوشگر با بازگشت به موقعیت مداری سابق خود در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۶، بازهم قادر به مشاهده مجدد ساختارهای روشن امواج گرانشی جو سیاره زهره شد. بر اساس داده های کاوشگر ژاپنی، این موج گرانشی عظیم از قطب شمال زهره تا قطب جنوب این سیاره امتداد دارد.

در این مطالعه محققان نیمکره جنوبی زهره را مشاهده کردند که عموما نواحی کم ارتفاع را پوشش می‌داد. اما محققان می‌گویند که این امواج خیلی روی جابه جایی‌های جوی تاثیر نمی‌گذارند؛ اما این تاثیر هم به‌اندازه کافی قوی است. درواقع شواهد کمی از این تاثیرات در ابرهای پایین‌تر تا ارتفاع ۵۰ کیلومتری از سطح زهره وجود دارد. به همین دلیل است که محققان هنوز کاملا مطمئن نیستند. به نظر می‌رسد که محققان اکنون دیدگاه بهتری در مورد نیمه‌ی تاریک این سیاره دارند.

ریکاردو هوسو محققی از دانشگاه باسک در اسپانیا و یکی از محققان این تیم تحقیقاتی می‌گوید:

انتظار داشتیم که این امواج را در سطوح پایین‌تر پیدا کنیم، چراکه این امواج را در سطوح بالاتر دیده بودیم و فکر می‌کردیم که از سطح ابرها بالا می‌روند. نتایج یافته‌های ما قطعا غیرمنتظره بوده است. ما قصد داریم که مدل‌سازی‌های سیاره‌ی زهره را دوباره بررسی کنیم تا توضیحات بیشتری به دست بیاوریم.

.

منبع: .popularmechanics

 

مطلب کشف شگفت‌انگیز اخترشناسان از سمت تاریک سیاره زهره برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

روزی که زمین گریست: پایانی پرماجرا و عاشقانه برای اکتشافات هیجان‌انگیز فضاپیمای کاسینی [تماشا کنید]

انهدام کاسینیفضاپیمای کاسینی پس از ۱۳ سال رصد زحل و اقمارش، تنها ساعاتی دیگر به ماموریتش پایان می‌دهد. کاسینی صبح روز جمعه (بعدازظهر به وقت ایران)، بر فراز ابرهای زحل سقوط می‌کند. با این سقوط کاوشگر کاسینی از هم می‌پاشد، ذوب می‌شود، تبخیر می‌شود و تبدیل به بخشی از خود سیاره می‌شود. این مرگ خودخواسته، پایانی بر ماموریتی است که چیزهای زیادی درباره‌ی زحل و اقمارش به ما آموخت.

آژانس فضایی ناسا اعلام کرد:

پس از نزدیک به ۲۰ سال حضور در فضا، ماموریت به دلیل اتمام سوخت به پایان خود نزدیک می‌شود. تیم کاسینی مرحله نهایی ماموریت را به‌دقت طراحی کرده تا تحقیقات علمی فوق‌العاده‌ای را قبل از سقوط فضاپیما در زحل انجام دهد.

پایانی شگفت‌انگیز، پرماجرا و عاشقانه برای داستان اکتشافاتی هیجان‌انگیز

این مرحله نهایی کاسینی مدت‌هاست که برنامه‌ریزی شده و هدف آن‌هم، حفاظت از سیستم سیاره‌ی غول گازی و اقمارش است. دو قمر این سیاره، انسلادوس با اقیانوس‌های زیرزمینی و تیتان با دریاچه‌های متان، ممکن است که شرایط مناسبی برای حیات داشته باشند. پیش از اینکه کاسینی به انسلادوس برسد، دانشمندان از اینکه چرا این جرم کیهانی (قمر) دارای روشن‌ترین بخش منظومه شمسی است، مدت‌های مدیدی دچار شگفتی بودند. سرانجام دانشمندان با کشف کاسینی، موفق به مشاهده آبفشان‌های عظیم، آتش‌فشان‌های یخی و آب مایعی شدند که از این آتش‌فشان‌ها فوران می‌کردند و در سطح انسلادوس قرار می‌گرفتند. با این اکتشاف شگفت‌انگیز کاسینی، مشخص شد که انسلادوس قمری فعال و دارای اقیانوسی عظیم از آب گرم مایعِ شور در زیرپوسته خود است.

لیندا اسپیلکر، دانشمند پروژه کاسینی، می‌گوید:

 ما همچنان که داده‌های بیشتری از انسلادوس به دست می‌آوریم و آن‌ها را با داده‌های ابزارهای مختلف مقایسه می‌کنیم، شواهد بیشتری از وجود اقیانوس قابل سکونت در این قمر زحل می‌یابیم. اگر در نهایت در مأموریت دیگری پس از کاسینی، زندگی در اقیانوس انسلادوس کشف شود، آنگاه، اکتشافات انسلادوس ما در میان‌برترین اکتشافات تمام مأموریت‌های سیاره‌ای قرار خواهد گرفت.

با نابودی کاسینی، ناسا تضمین می‌کند که فضاپیما هرگز به نزدیکی یکی از اقمار غول گازی نرسد و با میکروب‌های زمینی آلوده نشود.

اسکات ادینگتون، معاون پروژه کاسینی گفت:

کاسینی در ماه آوریل، مانور مرحله نهایی خود یا همان پایان بزرگ (Grand Finale) خود را آغاز کرد، ماموریتی که کاوشگر ناسا باید نزدیک‌ترین مسیر بین زحل، سیستم حلقه‌هایش و اقمارش را می‌پیمود. کاوشگر در نهایت توانست برخی از مهم‌ترین اطلاعات را در طول مانورهای خود انجام دهد.

هنگامی‌که کاسینی وارد فضای زحل شود، تنها پنج تا شش دقیقه برای منهدم شدن فرصت خواهد داشت. در طول این شیرجه مرگبار، ابزارهای علمی کاسینی، اطلاعات خود را به صورت همزمان به زمین ارسال خواهد کرد.

ادینگتون می‌گوید:

 آنالیز برخی از این اطلاعات تا سال‌ها به طول می‌انجامد. انتظار دارم که در سال‌های آینده، چیزهای بیشتری از کاسینی به دست بیاوریم.

برنامه تخریب کاسینی، تقریبا یک دهه است که در دستور کار دانشمندان ماموریت کاسینی است. این فضاپیما سال ۱۹۹۷ به فضا پرتاب شد و در سال ۲۰۰۴ در مدار و موقعیت سیستم سیاره‌ای زحل قرار گرفت. کاسینی در همین سال کاوشگر همراه خود را به سطح قمر تیتان فرستاد.

هنگامی‌که کاوشگر هویگنس در تاریخ ۱۴ ژانویه ۲۰۰۵ فرود تاریخی خود را بر روی تیتان انجام داد، خود را در برابر دنیایی دید که شباهت غریبی به دوران اولیه زمین داشت، یعنی زمانی که هنوز حیات در سیاره ما شکل نگرفته بود. کانال‌های زهکشی، دریاچه‌ها، فرسایش‌ها، تپه‌های شنی، باران‌های شدید، چیزهایی بودند که به نظر می‌رسیدند سطح تیتان را دائما تحت تاثیر قرار داده‌اند

هنگامی‌که کاوشگر هویگنس در تاریخ ۱۴ ژانویه ۲۰۰۵ فرود تاریخی خود را بر روی تیتان انجام داد، خود را در برابر دنیایی دید که شباهت غریبی به دوران اولیه زمین داشت، یعنی زمانی که هنوز حیات در سیاره ما شکل نگرفته بود. کانال‌های زهکشی، دریاچه‌ها، فرسایش‌ها، تپه‌های شنی، باران‌های شدید، چیزهایی بودند که به نظر می‌رسیدند سطح تیتان را دائما تحت تاثیر قرار داده‌اند

در ۲۵ دسامبر سال ۲۰۰۴، کاوشگر هویگنس از کاسینی جدا شد و سفر ۲۲ روزه خود را برای رسیدن به سطح قمر تیتان، زحل آغاز کرد. تیتان بزرگ‌ترین قمر از ۶۲ قمر زحل است، این قمر زحل همچنین تنها جرم کیهانی در فضا است که دارای آب پایدار و احتمالا باران است.

هنگامی‌که کاوشگر هویگنس در تاریخ ۱۴ ژانویه ۲۰۰۵ فرود تاریخی خود را بر روی تیتان انجام داد، خود را در برابر دنیایی دید که شباهت غریبی به دوران اولیه زمین داشت، یعنی زمانی که هنوز حیات در سیاره ما شکل نگرفته بود. کانال‌های زهکشی، دریاچه‌ها، فرسایش‌ها، تپه‌های شنی، باران‌های شدید، چیزهایی بودند که به نظر می‌رسیدند سطح تیتان را دائما تحت تاثیر قرار داده‌اند. تفاوت عمده این بود که بسیاری از این مایع از متان و اتان تشکیل شده بود. همچنین قابل ذکر است که دمای ثبت شده سطح تیتان، توسط هویگنس منفی ۲۹۰.۸۳ فارنهایت ثبت شده است. علاوه بر مایع سطح تیتان، گذر نزدیک‌های بعدی کاسینی همچنین حضور یک اقیانوس زیرسطحی را که احتمالا چیزی شبیه به یک دریای مرده زمینی (دریای شور فاقد حیات) است را کشف کرد.

به گفته جوزپه میتری از دانشگاه نانت، فرانسه:

این اقیانوس (در قمر تیتان) نسبت به استاندارد اقیانوس‌های زمین، بسیار شور است. دانستن این ممکن است به ما کمک کند، دیدمان را نسبت به این اقیانوس به‌عنوان مکانی که ممکن است دارای حیات باشد، دگرگون کند؛ اما ممکن است شرایط این اقیانوس درگذشته‌های دور بسیار با چیزی که اکنون مشاهده می‌کنیم، متفاوت بوده باشد.

قمر تیتان که به ‌اندازه سیاره عطارد است، تنها جرم کیهانی منظومه شمسی است که دارای جوی غلیظ و مایعات سطحی است؛ اما در عوض آب، دریاچه‌های قمر تیتان از باران‌های هیدروکربنی تغذیه می‌شوند و غنی از متان مایع و اتان هستند. همچنین این قمر یخی دارای آب و هوایی مبتنی بر هیدروکربن است و  ۹۸ درصد از جو غلیظ آن از نیتروژن تشکیل‌شده است.

تحقیقات نشان می‌دهد، میزان زیادی از نیتروژن ممکن است در دریاچه‌ها و دریاهای تیتان حل شده باشد و تغییرات کوچکی در فشار، دما و سایر عوامل محیطی منجر شده باشد که این گاز به فضا برود.

کاسینی یکی از فوق‌العاده‌ترین و ماهرانه‌ترین ماموریت‌های مداری است که تاکنون انجام شده است

مایکل ملسکا، محقق ارشد این تیم تحقیقاتی از آزمایشگاه پیشرانش جت، می‌گوید:

آزمایش‌ها نشان می‌دهد که وقتی مایعات غنی از متان با مایعات غنی از اتان ترکیب می‌شوند (به‌عنوان‌مثال، مایعات باران‌های سنگین و یا وقتی روانابی از یکی از رودخانه‌های متان با دریاچه‌ای غنی از اتان، ترکیب شود) نیتروژن قادر به ماندن در محلول نیست و به‌صورت گاز از محلول جدا می‌شود.

بعد از چهار سال، ماموریت اولیه کاسینی به پایان رسید. اما این فضاپیما هنوز کاملا عملکرد مطلوبی داشت و تیم ماموریت کاسینی می‌خواست که زمان ماموریت را افزایش دهد تا بتواند ماموریت‌هایی در اقمار انسلادوس و تیتان انجام دهد. اما سوخت کاسینی محدود بود و در نهایت هم فضاپیما توانایی مانور خود را از دست داد. بنابراین چندین گزینه پیش روی دانشمندان ماموریت کاسینی قرار داشت: یکی از این گزینه‌ها خارج کردن کاسینی از مدار زحل بود، اما این گزینه چندان محبوب نبود.

ماموریت تاریخی فضاپیمای کاسینی با پرتاب از روی یک موشک تیتان آی وی بی در ۱۵ اکتبر ۱۹۹۷ آغاز شد. این فضاپیما تاکنون مسافتی حدود ۳.۵ میلیارد کیلومتر را در فضا پیموده است. پس از دو دهه حضور در فضا، مأموریت کاوشگر کاسینی روز ۱۵ سپتامبر(۲۴ شهریور) سال ۲۰۱۷، با شیرجه مرگ‌بار در جو سیاره زحل به پایان خواهد رسید

ماموریت تاریخی فضاپیمای کاسینی با پرتاب از روی یک موشک تیتان آی وی بی در ۱۵ اکتبر ۱۹۹۷ آغاز شد. این فضاپیما تاکنون مسافتی حدود ۳.۵ میلیارد کیلومتر را در فضا پیموده است. پس از دو دهه حضور در فضا، مأموریت کاوشگر کاسینی روز ۱۵ سپتامبر (۲۴ شهریور) سال ۲۰۱۷، با شیرجه مرگ‌بار در جو سیاره زحل به پایان خواهد رسید

ادینگتون می‌گوید:

 البته که دانشمندان چنین ایده‌ای را دوست نداشتند، چراکه ما فضاپیمای سالمی را در مدار زحل داشتیم و می‌خواستیم که این سیاره‌ی مرموز را کشف کنیم.

گزینه دیگر این بود که کاسینی در یک مدار مشخص زحل قرار بگیرد، به این ترتیب تا ۵۰۰ سال نمی‌توانست به تیتان و انسلادوس نزدیک شود. بنابراین، خطر آلودگی هرگز در میان نبود.  و سپس گزینه دیگری مطرح شد که کاسینی را به زحل نزدیک‌تر می‌کرد. جایی که می‌توانست گذرهای نزدیک زیادی به اقمار این سیاره داشته باشد که در نهایت تبدیل به همان «پایان بزرگ» شد.

ادینگتون می‌گوید:

باید چشمان دانشمندان را می‌دیدید، آن‌ها همچون کودکانی که در آب‌نبات فروشی باشند، از این پیشنهاد خوشحال شده بودند. چراکه می‌توانستند برنامه‌های علمی را به انجام برسانند که پیش از این کسی انجام نداده بود.

این برنامه‌های مداری تاکنون نتیجه‌بخش بوده‌اند. تیم ماموریت کاسینی دریافت که شکاف بین زحل و حلقه‌هایش نسبتا خالی از ذرات بزرگ است، چیزی که پیش از این انتظار نمی‌رفت. علاوه بر این، محققان موفق به سنجش‌های فوق‌العاده دقیقی از ساختار میدان مغناطیسی زحل شدند.

کاسینی داستان کتاب زحل را بازنویسی کرد

اما حاصل ماموریت پایان بزرگ، نابودی کاسینی بود. کاسینی در طول این سفرهای نهایی در اطراف زحل، بارها و بارها به نزدیکی قمر تیتان رسید و گرانش قمر کمی مسیر کاوشگر را تغییر داد. هفته جاری هم کاسینی، دوباره از کنار تیتان گذر کرد تا در مسیر سقوط قرار بگیرد.

ادینگتون می‌گوید:

ما به آن «بوسه خداحافظی» می‌گوییم. تیتان به‌اندازه‌ای انرژی از مدار کاسینی گرفت که فضاپیما را برای ۱۵ سپتامبر در جو زحل قرار دهد.

کاسینی در مسیر نهایی سعی می‌کند، تا جای ممکن، اطلاعاتی را از اقمار مسیر خود ازجمله انسلادوس و تیتان و همچنین حلقه‌ها و جو زحل جمع‌آوری کند و سپس چند ساعت قبل انهدام، شیرجه‌ای به سوی زحل انجام دهد. کاسینی آنتن‌هایش را به‌سوی زمین می‌چرخاند و برخی از ابزارهایش را هم معطوف به جو زحل می‌کند. به این ترتیب، کاوشگر در هنگام سقوط نهایی خود، می‌تواند تا حد امکان اطلاعاتی را ثبت و به‌سرعت به زمین مخابره کند.

پس‌ازاین، هیچ کار دیگری برای دانشمندان تیم کاسینی جز انتظار برای سیگنال‌های پایانی کاوشگر نمی‌ماند. کاسینی با سرعت مافوق صوت به مولکول‌های جو زحل برخورد می‌کند که باعث پدید آمدن گرما و اصطکاک شدیدی می‌شود. این حرارت به‌قدری زیادی می‌شود که در نهایت، قطعات فضاپیما شروع به تجزیه شدن و قطع سیگنال‌های ارسالی‌اش به زمین می‌شود. انهدام کاسینی تا پیش از ۹۰ دقیقه بعد، قابل تایید نیست. از آنجایی که این فضاپیما میلیون‌ها کیلومتر با زمین (حدود ۱۳۰۰ میلیون کیلومتر) فاصله دارد، تا رسیدن این سیگنال‌های نهایی به ما حداقل ۹۰ دقیقه زمان مورد نیاز است.

ادینگتون می‌گوید:

 در واقع، هنگامی‌که ما این سیگنال را دریافت می‌کنیم، فضاپیما از بین رفته است.

 پایان یک عصر فضایی موفقیت‌آمیز

روز جمعه پایان یک عصر است: کاسینی ابزار فوق‌العاده قدرتمندی برای افزایش دانسته‌های ما از زحل و اقمارش بود. این کاوشگر به ما نشان داد که یک اقیانوس زیرزمینی بالقوه قابل سکونت در انسلادوس وجود دارد. همچنین نشان داد که تیتان دارای رودخانه‌ها و دریاچه‌هایی است که همچون زمین، به‌وسیله باران پدید آمده‌اند. شاید اطلاعاتی که کاسینی در هنگام شیرجه نهایی‌اش به زمین می‌فرستد، منجر به کشف‌های دیگری هم شود.

ارل مایز، مدیر پروژه کاسینی در آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا در پاسادنا، کالیفرنیا با ستایش از دهه‌ها اکتشافات و تحقیقات مأموریت کاسینی، می‌گوید:

چنین پایان دراماتیکی، نتیجه‌ای فوق‌العاده است. کاسینی اساسا کتاب زحل را بازنویسی کرد، اما این فقط یک فصل بود، تمام کتاب نبود.

کارولین پورکو دانشمند علوم سیاره‌ای و مدیر بخش تصویربرداری ماموریت کاوشگر کاسینی هم گفت:

دستاوردهای ماموریت کاسینی بی‌شمارند. ازلحاظ تکنولوژیکی، این (ماموریت کاسینی) یکی از فوق‌العاده‌ترین و ماهرانه‌ترین گردش‌های مداری در سیستم‌های سیاره‌ای است که تاکنون انجام شده است. این ماموریت دارای بیشترین گذرهای نزدیک از اجرام کیهانی است که تا به حال هر ماموریت دیگری در فضا انجام داده است. در واقع کاسینی ممکن است بیش از ۱۰۰ مانور گذر نزدیک به‌انجام رسانده باشد، چیزی که از تمام برنامه‌های سیاره‌ای بیشتر است.

ما فضاپیمایی در زحل داریم، ما کاشفان واقعی بین سیاره‌ای هستیم

ادینگتون می‌گوید:

بسیاری از ما زمان زیادی را صرف این پروژه کرده‌ایم و واقعا عاشق زحل و سیستم حلقه‌هایش و فضاپیمای خود هستیم. فضاپیمایی که دیگر وجود نخواهد داشت. این اتفاق تلخ و شیرین است و می‌توانم فروریختن اشک‌های زیادی را پس از قطع سیگنال‌های کاسینی متصور شوم.

 

روزی که زمین لبخند زد”یکی از مشهورترین عکس‌های فضایی است که تاکنون به ثبت رسیده در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۳ توسط کاوشگر کاسینی به ثبت رسید. در این تاریخ، کاسینی خود را در سایه زحل قرار داد و دوربین‌های خود را به سمت میزبان خود نشانه رفت. این دو دوربین، دوربین‌های تصویربرداری علوم گرافیک (ISS) و طیف‌سنج نقشه‌برداری مادون‌قرمز و بصری (VIMS) کاسینی بودند

روزی که زمین لبخند زد ”یکی از مشهورترین عکس‌های فضایی است که تاکنون به ثبت رسیده در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۳ توسط کاوشگر کاسینی به ثبت رسید. در این تاریخ، کاسینی خود را در سایه زحل قرار داد و دوربین‌های خود را به سمت میزبان خود نشانه رفت. این دو دوربین، دوربین‌های تصویربرداری علوم گرافیک (ISS) و طیف‌سنج نقشه‌برداری مادون‌قرمز و بصری (VIMS) کاسینی بودند

کارولین پورکو سال‌ها قبل در خلال کنفرانس تد گفته بود:

 نگاه کنید، در مورد جایگاه کیهانی‌مان بیندیشید، به سیاره‌مان بیندیشید، چقدر غیرمعمول است، چقدر سرسبز و زندگی‌بخش است؛ به وجود خودمان بیندیشید، به بزرگی پیشرفت‌هایی که لازمه این تصویربرداری (خارق‌العاده) هستند، بیندیشید. ما فضاپیمایی در زحل داریم. ما کاشفان واقعی بین سیاره‌ای هستیم. در مورد همه این‌ها بیندیشید و لبخند بزنید.

و اکنون باوجودی که همه ما از اکتشافات و دستاوردهای بی‌شمار کاسینی مفتخریم، اما همراه هم برای یکی از بهترین سفرهای فضایی تاریخ بشریت خواهیم گریست.

در ادامه ویدیوی خداحافظی ناسا با فضاپیمای کاسینی را مشاهده کنید.

.

منبع: theverge

مطلب روزی که زمین گریست: پایانی پرماجرا و عاشقانه برای اکتشافات هیجان‌انگیز فضاپیمای کاسینی [تماشا کنید] برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.