کاهش مرگ و میر بیمارانی که توسط پزشکان خانم درمان می شوند

پژوهشگران شواهدی پیدا کرده‌اند که بیماران سالخورده که توسط پزشکان زن تحت درمان قرار می‌گیرند در مقایسه با بیمارانی که توسط پزشکان مرد مورد معالجه قرار می‌گیرند، نرخ مرگ‌ومیر و خطر بستری مجدد کمتری دارند؛ با توجه به این موضوع احتمال داده می‌شود که شاید پزشکان زن درپروسه‌ی درمان بیماران‌شان، کاری انجام می‌دهند که همکاران مرد، از آن اطلاع ندارند.

گویا آی تی – طبق اظهارت تیم پژوهشگر، اگر تمام پزشکان می‌توانستند یک میزان از سطح مراقبت و توجهی که بعضی از همکاران زن‌شان نسبت به بیماران نشان می‌دهند را اعمال کنند، آمار مرگ‌ومیر سالانه در بین بیمارانی که تحت مراقبت‌های پزشکی‌ هستند، ۳۲۰۰۰ مورد کمتر می‌شد.
یوسوکه تسوگاوا، پزشک دانش‌آموخته دانشگاه هاروارد و سرپرست پروژه اذعان می‌کند که تفاوت آمار مرگ‌ومیرها همه را متعجب کرده است.
”به نظر می‌رسد جنسیت پزشک خصوصا در روند درمان بیمارانی که وضعیت بسیار بدی دارند، بسیار موثر باشد. این نتایج نشان می‌دهد تفاوت‌های بالقوه‌‌ای که در الگوهای عملکرد پزشکان زن و مرد وجود دارد، احتمالا معانی پزشکی مهمی دارد.

این تیم داده‌های ۵/۱ میلیون نفر که در امریکا تحت مراقبت‌های پزشکی بوده‌اند را تجزیه‌وتحلیل کردند؛ ۶۲۰۰۰۰ مرد و ۹۶۰۰۰۰ زن؛ این بیماران همگی بالای ۶۵ سال سن داشته و در بیمارستان بستری بوده‌اند. این بیماران طی سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ و توسط ۲۰۰۰۰ پزشک زن ۶۰۰۰۰ پزشک مرد‌ تحت مداوا قرار گرفته‌اند.
در این مجموعه داده‌ها تیم پژوهشگر مسئول انتخاب دلیل بستری شدن بیماران در بیمارستان و همچنین تشخیص شدت وخامت اوضاع آنها بوده‌اند.
آنها متوجه شدند احتمال این که کسانی که زیر نظر پزشکان زن قرار گرفته‌اند بعد از ویزیت دکترها مرگ نابهنگام داشته باشند ۴ درصد کمتر است و ضمنا خطر بستری شدن مجدد آنها در بیمارستان (بعد از ویزیت دکتر) طی ۳۰ روز آینده ۵ درصد کمتر است.

برای رسیدگی بیشتر، این تیم مجموعه داده‌های حاصله را گرفته و نتایج آنها را با پزشکان مراقبت‌های بیمارستانی یعنی متخصصانی که در بیمارستان‌ها عهده‌دار هدایت صحیح درمان بیماران مشخص شده تنها بر پایه چرخش کار هستند در میان گذاشته و متوجه شدند که نتایج هیچ تغییری نکردند.
هدف پژوهشگران از اضافه کردن فاکتور تصادفی بودن، رها شدن از این تله بود که تنها پزشکان زن انتخاب شوند یا تنها بیمارانی که در شرایط نسبتا به خوبی بسر برده و احتمال مرگ ناگهانی آنها کمتر است یا شانس بالاتری برای بستری مجدد داشتند، در پژوهش لحاظ شوند.
این حقیقت که نتایج هیچ تغییری نکردند نشان می‌دهد که احتمالا چیزی وجود دارد که پزشکان زن در طی پروسه درمان بیماران آن را به شکلی متفاوت از همکاران مرد خود انجام می‌دهند، هر چند هنوز دقیقا معلوم نشده که عمل مورد نظر چه می‌تواند باشد.

آشیش ها، از مولفان برجسته پروژه در این زمینه می‌گوید: ”شواهد فراوانی وجود داشت که پزشکان زن و مرد در نحوه درمان تفاوت‌هایی با یکدیگر داشتند. یافته‌های ما نشان می‌دهد که این تفاوت‌ها از اهمیت بالایی برخوردار بوده و روی سلامتی بیمار تاثیر گذارند. ما باید متوجه شویم که چرا پزشکان زن دارای آمار مرگ‌‌ومیر کمتری هستند. کشف این موضوع منجر به این خواهد شد که بیماران صرفنظر از جنسیت پزشک معالج، همواره بهترین نتیجه‌ی ممکن را کسب خواهند کرد.
در پژوهش‌های قبلی شواهدی پیدا شده که نشان می‌دهد معمولا پزشکان زن در مقایسه با همتایان مرد، به دستورالعمل‌های پزشکی تقید بیشتری داشته و ضمنا طی پروسه درمان، ارتباط بیمار محور با افراد برقرار می‌کنند. برای بررسی صحت دقت این ادعاها و این که آیا این تفاوت‌ها واقعا منجر به نجات جان افراد بیشتری شده یا باید نقش سایر عوامل را هم در نظر گرفت یا خیر باید تحقیقات بیشتری انجام شود.

آشیش اضافه می‌کند: ”فکر می‌کنم وجود تفاوت در نحوه‌ی عملکرد پزشکان زن و مرد، نتایج پژوهش را به خوبی توضیح می‌دهد. اگر نظرم درست باشد، باید آن را خبر خوبی برای پزشکان مرد دانست زیرا این‌ها مواردی هست که می‌توان آنها را فرا گرفت و به دانش خود اضافه کرد.”
یافته‌های تیم برای کسانی که پزشک‌ فعلی‌شان خانم است خبر بسیار مهیجی است اما از سوی دیگر نشان‌دهنده‌های میزان نابرابری در سیستم سلامت امریکا هستند.
پزشکان زن تنها یک سوم از جامعه‌ی پزشکی امریکا را تشکیل می‌دهند (حقیقتی که در طی انجام پژوهش با توجه به نسبت پزشکان زن با همتایان مرد، متوجه آن شدیم) و متاسفانه در مقایسه با پزشکان زن دریافتی کمتری داشته و آن طور که باید و شاید از زحمات و تلاش‌های آنها تقدیر و قدردانی به عمل نمی آید.
تلاش‌های این تیم پژوهشی در ژورنال JAMA Internal Medicine منتشر شده‌اند.

کشف ارتباط ژنتیک بین ویژگی های شخصیتی و بیماری های روانی

دانشمندان به یک ارتباط ژنتیکی بین ویژگی های شخصیتی و بیماری های روانی پی برده اند. آنها دریافتند که رازهای بی پاسخ فعلی در درمان برخی بیماری های روانی در DNA ما نهفته اند.

گویا آی تی – دانشمندان در بین یک سری از عوامل روان شناختی که با عنوان ” پنج ویژگی بزرگ شخصیتی” شناخته می شوند ارتباطات ژنتیکی را شناسایی کرده اند، که شامل: برون گرایی، روان پریشی، سازش کاری، درست کاری و تجربه پذیری می شوند. آنها می گویند که این ویژگی ها همچنین می توانند بر عوامل خطرآفرین اختلالات روانی خاص تاثیر بگذارند.
اگرچه از قبل هم می دانستیم که شخصیت تا اندازه ای به ژنتیک ارتباط دارد، اما این گونه تحقیقات اخیر در زمینه رابطه ژنومی (GWAS) پژوهشگران را قادر می سازد تا به بخش هایی از کدهای DNA که بر روی جنبه های خاصی از شخصیت ما تاثیر می گذارند نگاه دقیق تری داشته باشند.

چی هووا چِن، پژوهشگر ارشد دانشگاه کالیفرنیا در سن دیه گو توضیح می دهد، ” با وجود این که ویژگی های شخصیتی موروثی هستند، اما مشخص کردن تنوع ژنتیکی مرتبط با شخصیت تا قبل از تحقیقات اخیر مقیاس گسترده GWAS دشوار بوده است. ”
چِن و تیم او داده های ژنتیکی از ۶۰ هزار نمونه ژنتیکی جمع آوری شده توسط شرکت خصوصی ۲۳andMe و ۸۰ هزار نمونه ارائه شده توسط کنسرسیوم ژنتیک شخصیت (GPC) را مورد بررسی قرار دادند.
آنها با داشتن این داده های فراوان DNA قادر بودند تا به دنبال ارتباط بین ویژگی های ژنتیکی خاص، ویژگی های شخصیتی و اختلالات روانی باشند.
ما می دانیم که بخشی از شخصیت ما — برای مثال، هوش — ترکیبی از ژن های زمان تولد ما – یا DNA ما– و تجربیات زندگی ما است، مانند نقش معلمان در تربیت.
اما دانشمندان درباره میزان برقراری تعادل بین این دو عامل مطمئن نیستند، به همین دلیل است این گونه تحقیقات مقیاس گسترده مفید هستند.
پژوهشگران بین ژن های خاص و ویژگی های خاص ارتباط هایی یافته اند. برای مثال، ژن های WSCD2 و PCDH15 به برون گرایی مرتبط هستند، در حالی که ژن L3MBTL2 و کروموزوم ۸p23.1 با روان رنجوری در ارتباط می باشند.

آنها همچنین پی برده اند که ژن های مرتبط با روان رنجوری و تجربه پذیری در ناحیه یکسانی دسته بندی شده اند، به عنوان ژن هایی که با اختلالات روانی خاصی در ارتباط هستند.
ارتباطات ژنتیکی دیگری نیز وجود دارند که ارتباط بین برون گرایی و اختلال کمبود توجه/ اختلال بیش فعالی (ADHD)؛ ارتباط بین تجربه پذیری و شیزوفرنی و اختلال دو قطبی؛ و ارتباط بین روان رنجوری و افسرگی و اضطراب را نشان می دهند.
به عبارت دیگر، بخش هایی از کدهای DNA که به تعیین شخصیت ما کمک می کنند همچنین می توانند بر احتمال ایجاد مشکلات ذهنی در ما تاثیرگذار باشند.
این بدین معنا نیست که ژن هایی که در زمان تولد در ما وجود دارند به طور کامل شخصیت ما را تعیین می کنند و مشکلات روانی را اجتناب ناپذیر می کنند، بلکه به نظر می رسد این ژن ها تاثیرگذار هستند و می توانند با یکدیگر ارتباط نزدیکی داشته باشند.

از طرف دیگر، این پژوهش هیچ گونه نقطه اشتراک ژنتیکی بین بیماری های ذهنی و سازش کاری (کمک کننده و دلسوز بودن) یا درست کاری (مسئولیت پذیر و منضبط بودن) نیافت.
پژوهش در این زمینه هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد و این تحقیق صرفاً یک ارتباط، و نه یک پیوند سببی، بین ویژگی های شخصیتی و اختلالات روانی خاص را نشان می دهد، اما این تیم تحقیقاتی می گوید که با بررسی های بیشتر ممکن است قادر باشیم در آینده راهی برای پیش بینی و درمان این اختلالات بیابیم.
چِن می گوید، ” تحقیق ما در مرحله اول پژوهش درباره شخصیت قرار دارد و تنوع های ژنتیکی مرتبط با ویژگی های شخصیتی بسیار بیشتری هنوز باید کشف شوند. ما ارتباطات ژنتیکی بین ویژگی های شخصیتی و اختلالات روانی را یافته ایم، اما تنوع های خاص تشکیل دهنده مبنای این ارتباطات هنوز ناشناخته هستند.”

نوع تکامل ویروس ها برای مردان کشنده تر از زنان است

تحقیقات ما نشان می دهند ویروس ها به گونه ای تکامل می یابند که برای مردان کشنده تر از زنان باشند. یکی از قدیمی ترین اسرار جهان پزشکی آن است که چرا برخی از عفونت ها در مردان علائمی به مراتب شدیدتر از زنان ایجاد می کنند.

گویا آی تی – مردانی که به بیماری سل مبتلا می شوند، با احتمال ۱٫۵ برابر بیشتر از زنان می میرند. همچنین مردانی که به ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) آلوده می شوند، به احتمال ۵ برابر بیشتر از زنان در نهایت به سرطان مبتلا می گردند. البته امروزه دانشمندان فکر می کنند دلیل این مسئله را می دانند. آنها می گویند زنان میزبانهای باارزش تری برای ویروس ها هستند، در نتیجه این پاتوژن ها به گونه ای تکامل می یابند که آنها را برای مدتی طولانی تر از مردان زنده نگه دارند.
فرانسیسکو اوبدا، یکی از اعضای تیم تحقیقاتی و از دانشگاه رویال هالووی لندن، می گوید “ویروس ها به گونه ای تکامل می یابند که برای زنان کمتر خطر داشته باشند. زیرا می خواهند جمعیت زنان را حفظ کنند. دلیل آنکه آنها بیماری هایی با وخامت کمتر را در زنان ایجاد می کنند، آن است که ویروس می خواهد از مادر به فرزند منتقل شود؛ چه از طریق تغذیه کودک از شیر مادر، چه صرفا از طریق تولد نوزاد از مادر”.

فرض اصلی آن است که بیماری، آشکارترین نشانه برای آن است که ما با یک ویروس یا باکتری آلوده شده ایم، اما “هدف” این باکتری یا ویروس ایجاد بیماری نیست! هدفش تکثیر و گسترش خود از میزبانی به میزبان دیگر است.
بیماری ای که با آلودگی به یک ویروس یا باکتری ایجاد می شود، یکی از عوارض جانبی آن آلودگی است که هم برای میزبان و هم برای پاتوژن تاسف بار می باشد.. زیرا اگر میزبان بستری شود یا بمیرد، دیگر نمی تواند به گسترش آن ویروس کمک کند.
یکی از محققان این تحقیق، وینسنت جانسن، به نشریه New Scientist گفت ” بیماری آن چیزی نیست که پاتوژن به دنبال آن است، زیرا پاتوژن می خواهد بدون آنکه کسی بفهمد خود را به افراد دیگر برساند”.

یعنی اگر شما یک ویروس یا باکتری باشید که قادرید از فردی به فرد دیگر گسترش پیدا کنید – از جمله از مادری به فرزندش – برای شما به صرفه تر است که یک زن را آلوده کنید، چون شانس آن وجود دارد که این زن در طی تماس های روزمره خود با افراد مختلف، یا از طریق زایمان ، این آلودگی را به افراد دیگر منتقل کند.
از طرف دیگر، مردان، فقط یک حالت ممکن برای انتقال آن ویروس دارند. زیرا آنها نمی توانند از طریق بارداری، زایمان یا شیردهی ناقل آن ویروس باشند.
اوبدا و گروهش تصمیم گرفتند به این سوال پاسخ دهند که چرا پاتوژن ها به زنان بیشتر از مردان علاقه مند هستند. آنها این کار را با نگاه به پاسخ بیمار انجام ندادند، بلکه به استراتژی پاتوژن نگاه کردند.
آنها به جای تمرکز بر سیستم ایمنی زنان و مردان و نقشی که این سیستم در شدت علائم بیماری ایفا می کند، در پی بررسی این موضوع بر آمدند که پاتوژن برای دستیابی به این نتایج چه کاری انجام داده است.

اوبدا به مایکل کوپر از نشریه ResearchGate گفت “ما از این موضوع شگفت زده شدیم که با وجود این همه توضیحات ممکن برای تفاوت های مشاهده شده در شدت بیماری زنان و مردان وجود دارد، چرا نقش پاتوژن ها تا این حد نادیده گرفته شده است. ما از چشم پاتوژن به این مسئله نگاه کردیم و این موضوع را بررسی نمودیم که آیا انتخاب طبیعی در هر جنسیت به شیوه متفاوتی انجام می گیرد یا خیر”.
محققان خود را با یک مدل ریاضیاتی برای انتقال پاتوژن ها میان زنان و مردان آغاز کردند و از این مدل برای پاسخ به این سوال بهره بردند که کدام استراتژی بیش از همه به نفع ویروس مورد نظر است.
ویروسی که آنها در کانون توجه قرار دادند، ویروس لیمفوتروپیک سلول T انسانی از نوع ۱ (HTLV-1) بود که در ژاپن، کشورهای حوزه دریای کارائیب و غرب آفریقا یافت می شد.
نتایج تحقیقات آنها نشان داد HTLV-1 مردان ژاپنی را با احتمال ۳٫۵ برابر بیشتر از زنان ژاپنی به لئوکامیای سلول T بزرگسالان (ATL) (سرطان خون) – که یک بیماری کشنده است – مبتلا می کند. اما در حوزه دریای کارائیب، احتمال آنکه این ویروس تا حد بروز سرطان خون پیشرفت کند، در هر دو جنس تقریبا برابر بود.
با توجه به اینکه HTLV-1 هم از طریق رابطه جنسی و هم در طی دوران شیردهی از مادر به فرزند منتقل می شود، محققان نشان دادند تفاوت در طول دوره شیردهی در ژاپن و کشورهای حوزه دریای کارائیب می تواند این تفاوت در نتایج را توضیح دهد.

اوبدا می گوید “احتمالا دلیل این تفاوت آن است که زنان ژاپنی در مقایسه با زنان کشورهای حوزه دریای کارائیب، بیشتر فرزندان خود را با شیرمادر تغذیه می کنند و دوره شیردهی نیز در آنها طولانی تر است. به همین دلیل شانس انتقال بیماری از مادر به فرزند هم بیشتر می شود”.
مثالهای بسیار زیادی وجود دارد که این فرضیه را تایید می کند: ویروسها و باکتری هایی که می توانند از مادر به فرزند منتقل شوند، زنان را میزبانهای ارزشمندتری می دانند و گونه های مختلف خود را به گونه ای رشد می دهند که زنان را برای مدت زمانی بیشتر از مردان زنده نگه دارند.
مردان آلوده به ویروس اپشتین- بار، با احتمال دو برابر زنان به لنفوم هوچکین مبتلا می شوند و مردان بیش از زنان در معرض خطر ابتلا به آبله مرغان حاد قرار دارند. هر دو ویروس می توانند از مادر به فرزند منتقل شوند.

اما این فرضیه یک مورد مهم را نمی تواند توضیح دهد: ویروس یا باکتری چگونه متوجه می شود یک مرد را آلوده کرده یا یک زن را؟
طبق توضیحاتی که جانسن در مصاحبه با نشریه New Scientist ارائه کرده، بدون شک آنها می توانند زنان و مردان را از هم تشخیص دهند. زیرا برخی نشانه های هورمونی و مسیرهای شیمیایی وجود دارند که میان زنان و مردان متفاوت هستند. البته محققان هنوز نتوانسته اند این حقیقت را اثبات کنند.
جانسن می گوید “شاید بتوان کاری کرد که ویروس فکر کند در بدن یک زن قرار دارد (در حالی که در واقع در بدن یک مرد است) و به این ترتیب عملکرد آن را تغییر دهیم”.
این گروه تحقیقاتی قصد دارد تفاوت پاسخ جنسیت های مختلف حیوانات به یک ویروس خاص را بررسی کند و این کار را با رترو ویروس هایی که باعث ایجاد سرطان در جوجه ها می شوند، آغاز خواهد کرد.

جانسن می گوید “وقتی یک گله از جوجه ها با یک ویروس خاص آلوده شوند، شکل گیری تومور در جوجه های نر بیشتر از جوجه های ماده اتفاق می افتد”.
نتایج این تحقیق در نشریه Nature Communications منتشر شده است.

زیاد نگاه کردن کودکان به صفحه تبلت یا گوشی مغز آنها را تغییر می دهد

شواهد جدیدی به دست آمده که نشان می دهد اگر کودکان زمان بیش از حدی برای نگاه به صفحه نمایش صرف کنند، ممکن است مدارهای موجود در مغزِ در حال رشدِ آنها تغییر کند.

گویا آی تی – البته دانشمندان در مورد اینکه این تغییرات مفید هستند یا فقط باعث بروز مشکل می شوند، به توافق نرسیده اند. هر دو دیدگاه، در طی اجلاس انجمن علوم عصب شناسی که همین هفته در سن دیگو برگزار شد، مطرح گردید.

محوریت این بحث، مطالعه روی یک موش جوان بود که شش ساعت در روز در معرض  صدا و نور صفحه نمایشی قرار می گرفت. این وضعیت، شرایط یک بازی ویدئویی را تداعی می کرد. به گفته جان مارینو رامیرز، مدیر مرکز تحقیقات یکپارچه مغز در بیمارستان کودکان سیاتل،  “تغییرات بنیادینی در قسمت های مختلف مغز این موش مشاهده شد”.

به گفته او، “بسیاری از این تغییرات نشان می دهند شما دارای مغزی هستید که بر اساس سطح بسیار بالایی از هیجانات سیم کشی می شود. برای جلب توجه ]این مغز[ تحریک حسی بسیار زیادی نیاز دارید”.

 kids-youtube-ipad-tablet

پس آیا می توان گفت این مسئله مشکل ساز است؟

رامیرز گفت از دیدگاه مثبت، این موش ها قادر بودند در محیطی که یک موش را به شدت عصبی می کند، آرام بمانند. اما از طرف دیگر آنها به گونه ای رفتار کردند که گویا اختلال نقص توجه دارند، نشانه هایی از مشکل در یادگیری نشان دادند، و مستعد رفتارهای پرخطر بودند.

وی افزود: به طور کلی، اگر این نتایج را به شواهد ذکر شده اضافه کنیم، به این نتیجه می رسیم که والدین باید در مورد زمان نگاه کردن کودکانشان به صفحه نمایش ها محتاط باشند و بگویند”من باید این زمان را به حداقل برسانم”.

لیا کروبیتزر یک تفسیر خوش بینانه تر را مطرح می کند. وی یک عصب شناس تکاملی در دانشگاه کالیفرنیا است. “مزایای این کار بیشتر از جنبه های منفی آن است”. وی افزود، به این ترتیب در جهان ما که تحریک بیش از حد، یک مشکل شایع است، مغز ما به گونه ای رشد می کند که کمتر به تحریک ها حساس باشد.

این بحث فقط چند هفته بعد از آن مطرح شد که آکادمی اطفال آمریکا ، قانون دیرینه خود در زمینه ممنوعیت نگاه به صفحه نمایش برای کودکان زیر ۲ سال را تقریبا لغو کرد و تحولی در درک ما از چگونگی تاثیر تحریک حسی بر رشد مغز ایجاد نمود.

چندین دهه پیش، محققان دریافتند که مغز کودکان به تحریک حسی زیادی نیاز دارد تا بتواند به طور طبیعی رشد کند. بنابراین، مدتها بود والدین تشویق می شدند تا جایی که ممکن است تجربیات حسی زیادی برای کودکانشان ایجاد کنند.

رامیرز می گوید “این نظریه اساسا می گوید هر چه بیشتر در معرض تحریکات حسی قرار بگیرید، از لحاظ شناختی بهتر خواهید بود”.

سپس مطالعاتی آغاز شد که نشان داد کودکانی که زمان بسیار زیادی برای تماشای تلویزیون یا بازی های ویدئویی صرف می کنند، به احتمال زیاد مبتلا به ADHD (اختلال کم توجهی – بیش فعالی) می شوند. به همین دلیل دانشمندان مطالعه موش ها را آغاز کردند تا به این سوال پاسخ دهند که آیا تحریک سمعی – بصری در سنین کودکی واقعا باعث تغییر در مدارهای مغز می شود یا خیر.

مطالعاتی مانند آنچه رامیرز ارائه کرد، تایید می کنند که این اتفاق ممکن است رخ دهد. سوال بعدی آن است که وقوع این تغییرات برای کودکان به چه معناست.

رامیرز می گوید “سوال بزرگی که ذهن ما را به خود مشغول کرده آن است که آیا مغز ما به گونه ای طراحی شده که در معرض چنین سرعتهای بالایی قرار بگیرد. مَثل آن در طبیعت آن است که هیجانی در حد دویدن در یک دشت بی درخت یا ملاقات با یک شیر را تجربه کنید”.

به گفته وی، در یک بازی ویدئویی شما هر چند ثانیه یک بار چیزی را تجربه می کنید که معادل ملاقات با یک شیر است. و احتمالا مغز انسان به اندازه ای تکامل نیافته که این نوع تحریک را تحمل کند.

کروبیتزر و بسیاری از دانشمندان دیگر، می گویند در این مورد مطمئن نیستند. آن می دانند که این نوع تحریک، مغز کودک را بی حس می کند. اما می گویند این بی حسی مغز انسان را برای زندگی در جهانی که هر روز سرعتش بیشتر می شود، آماده می سازد.

به گفته کروبیتزر “کمتر از ۳۰۰ سال پیش انقلاب صنعتی رخ داد و امروزه ما از تلفن های همراه استفاده می کنیم و مرتبا با ماشین ها سر و کار داریم. در نتیجه مغز ما باید تغییر کرده باشد”.

کروبیتزر این ایده را رد می کند که بهترین راه حل، بازگشت به زمانهای گذشته است.

وی می گوید “افراد تمایل دارند در مورد روزهای خوب گذشته و زمانی که بچه بودند فکر کنند و بگویند آن زمان این چیزها نبود و تلویزیون نداشتیم و با این وجود ببینید چقدر خوب بزرگ شدیم”.

جینا توریجیانو، یکی از محققان علوم مغزی در دانشگاه براندیس، معتقد است صرف زمان زیاد برای نگاه به صفحه نمایش برای مغز برخی از کودکان خوب است و برای برخی دیگر نه.

او می گوید “والدین باید از این واقعیت آگاه شوند که نسبت به یک محیط زندگی ثابت، هر کودکی به شیوه ای کاملا متفاوت با کودک دیگر پاسخ می دهد”.

چگونه می توان از استرس در جهت مثبت استفاده کرد؟

استرس در اغلب مواقع مشکلات اجتناب ناپذیری را به همراه خواهد داشت. مشکلاتی که می تواند باعث بیماری ها و کاهش بهره وری فردی گردد. به تازگی تحقیقی در دانشگاه هاروارد انجام پذیرفته که در آن پژوهشگران به نتایج جالب و بی نظیری درباره کنترل استرس دست یافته اند. در این تحقیق مشخص گردید با بهره گیری از راهکار های ارائه شده در این تحقیق می توان استرس را به اهرمی قوی برای بهبود عملکرد فردی و افزایش کارایی افراد تبدیل نمود.

همانطور که همه ما خوب می دانید استرس یکی از چیزهایی است که در زندگی تمام افراد اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. هرچند راهکار های بیشماری برای کاهش استرس از سوی محققان و روانشناسان ارائه گردیده است. اما به طور کلی می توان گفت حذف کامل آن تقریبا غیر ممکن خواهد بود. اما شاید بتوان با انجام کارهایی به ایجاد یک روند مثبت و موثر برای آن رسید. به گونه ای که بتوانید استرس خود را مهار نموده و با بهره وری چندین برابر به وظایف خود بپردازید.

تعدادی از کارشناسان روانشناسی در دانشگاه هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review) ما را به چالشی جدید دعوت نموده اند. آنها درخواست نموده اند که با تمرکز بیاندیشید و ببینید که آیا در زمان هایی که در اوج موفقیت و در بهترین حالت های بهره وری قرار دارید، استرس به شما انگیزه داده است؟

به احتمال قوی پاسخ شما نیز مانند هزاران نفر دیگری که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند “بله” است. این موضوع نشان می دهد که در صورتی که شما قادر باشید استرس خود را در راهی درست و مفید مدیریت نمایید این عامل نه تنها مخرب نخواهد بود بلکه می تواند مفید و کار آمد نیز باشد.

esteres

استرس را زیبا ببینید.

همانطور که اشاره نمودیم استرس یک ویژگی اجتناب ناپذیر است. بنابراین در صورتی که شما هرگز آن را تجربه نکرده اید یا گونه ای نادر و استثنایی هستید و یا آنقدر بی مسئولیت، بی هدف و بی سود هستید که تا کنون نتوانسته اید این حس را تجربه نمایید!

برای مقابله با استرس در اولین گام بایستی آن را بشناسید، سپس تصمیم بگیرید که قصد دارید چگونه با آن مقابله نمایید. در واقع شما به یک تصمیم بسیار مهم و تاثیر گذاری نیاز دارید. تصمیمی که بیان می کند قصد دارید استرس را یک عامل فلج کننده ببینید و یا آن را یک امتیاز تلقی نموده و به عنوان دست آویزی برای پیشرفت قرار دهید.

شاون اکور معتقد است در صورتی که شما استرس را یک عامل پیش برنده  ببینید، عملکرد مغز با این رویه به سمت مثبت پیش می رود و با منبسط شدن آن شما قادر خواهید بود عملکرد های سریعتر و با بهره وری بیشتری داشته باشید.

وقتی به مغز خود آموزش دهید استرس را به عنوان محصول جانبی موفقیت بشناسد نه یک عنصر ترسناک و وحشت آور، آنگاه به نتیجه بالا خواهید رسید. این کار مثل ورزش کردن می ‌ماند؛ هیچ‌ کس دوست ندارد عرق کند یا درد بکشد، اما برای ماهرشدن، این‌ ها را باید تحمل کرد. بنابراین وقتی در چالش فکری بعدی خود قرار گرفتید، به استرس به‌ عنوان «عرق مغز» نگاه کنید.

job-stress

از استرس استفاده لازم را ببرید.

شما باید بدانید که استرس یک فاکتور کشنده نیست. بلکه در بسیاری از مواقع توانسته جان افراد را از مرگ نجات دهد. همانطور که نسل های بسیار پیشتر از ما با استفاده از آن از چنگال ببرها و دیگر حیوانات وحشی رهایی می یافتند. امروزه نیز این استرس می تواند مفید و موثر باشد، اگر ما بخواهیم!

آلیشیا و توماس کرام در جدید ترین کشفیات خود دریافتند : “هورمون هایی که در اثر استرس ترشح می شوند در واقع قادرند به رشد و تکامل ما کمک نمایند. ترشح این هورمون ها به بازسازی سلول‌ ها، سنتز پروتئین‌ ها و بهبود سیستم ایمنی بدن منجر می ‌شود. در واقع می توان گفت این هورمون ها قادرند بدن را سالم تر و قوی تر از قبل نمایند. پژوهشگران این اتفاق را یک پیشرفت فیزیولوژیکی می داند و همه ی ورزشکارا به خوبی از عملکرد و نتایج آن آگاه هستند.”

به محض این که نگرش شما نسبت به استرس تغییر کند خواهید توانست بهبود در نتایج را مشاهده نمایید. اغلب داوطلبان حاضر در این تحقیق مشاهده نمودند که به محض جایگزینی این تفکر مثبت به جای تفکر پیشین خود بهره وری و عملکرد بهتر مغزی جایگزین ضعف ها و مشکلات ناشی از استرس آنها گردید و آنها توانستند با عملکرد به مراتب بهتر موفقیت را تجربه نمایند.
این موضوع می تواند به توانایی های شما در صحبت کردن در جمع و ایجاد ارتباطات فردی نیز کمک موثری نماید. در نتیجه اینجا همان جایی خواهد بود که در میابید هر انسانی نیاز به یک نفر برای تکیه کردن دارد.

امی گالو (Amy Gallo) در مقاله‌ ای در هاروارد بیزینس ریویو با عنوان «تبدیل استرس به یک دارایی» بیان می کند که واقعا مهم است در طی دورانی که استرس نداریم، روی روابط خود کار کنیم تا زمانی که تحت فشار هستیم و فکر می‌ کنیم هر آن ممکن است از کنترل خارج شویم، دوستانی داشته باشیم که به ما گوش دهند.

همیشه به روابط و افراد اطرافتان توجه ویژه ای داشته باشید و ببینید که رابطه هایتان را با چه کسانی می سازید. سعی کنید از افرادی که مدام شکایت می کنند و شما اسیر فکرهای نادرست خود می کنند دوری کنید. زیرا استرس و شکایت نیز مانند فکر ها و نگرش های منفی کاملا مسری و قابل انتقال هستند. بنابراین پیش از آسیب دیدن فاصله خود را با چنین افرادی حفظ نمایید.

استفان هاوکینگ (Stephen Hawking) معتقد است: «یکی از اساسی ‌ترین قانون‌ های جهان این است که هیچ چیز کامل نیست. کمال وجود ندارد». بنابراین باید گفت اگر طبیعت با این همه عظمت هنوز نتوانسته کامل را تجربه نماید شما نیز قادر نخواهید بود. عناصر بسیاری هستند که بر زندگی ما اثر گذار هستند اما ما قادر به تغییر همه آنها نیستیم بنابراین بهتر است از تلاش برای تغییر چیز های خارج از دسترس پرهیز نماییم و در عوض انرژی خود را صرف تغییر چیزهایی نماییم که قابل بهبود و تغییر هستند.

اکور در کتاب خود با عنوان مزایای شادی یک تمرین زیرکانه را پیشنهاد می دهد. این تمرین که به نام آزمایش جزیره مشهور است به شما می گوید که استرس های خود را در دو دسته تقسیم بندی نمایید سپس هرکدام از این دسته ها را در جزیره ای قرار دهید. دسته اول استرس هایی هستند که شما توان مقابله و کنترل آنها را دارید و جزیره دوم عوامل و استرس هایی هستند که از حیطه قدرت شما خارج هستند. حال کافی است جزیره دوم را نادیده گرفته و تمام توان خود را برای کنترل جزیر اول معطوف نمایید. به مرور شاهد خواهید بود که استرس های غیر ضروری از چرخه زندگی شما حذف خواهند شد و شما با مدیریت استرس های خود خواهید توانست عملکرد مطلوب تر و بهتری را تجربه نمایید.

نتیجه گیری: هر هدفی با تمرین قابل دستیابی است.

همانطور که اشاره کردیم هیچ چیز به کمال نخواهد رسید اما می تواند بهبود پیدا کند. بنابراین به محض مواجه با استرس های هرچند کوچک با بهره گیری از تاکتیک هایی که در بالا به شما آموختیم سعی در مدیریت و کنترل آن نمایید.

این کار مانند تمرین برای یک ماراتن دشوار خواهد بود. به این معنا که شما هرگز بدون تمرین های مداوم ماهانه نخواهید در یک ماراتون بزرگ دوام آورید . پس به کمک این کار می توانید با تاثیر گذاری بر استرس های کوچک خود را برای استرس های بزرگ آبدیده نمایید.

منبع: MEDIUM

انجام موفقیت‌آمیز اولین آزمایش انسانی ژن‌های دستکاری شده در چین

تکنولوژی های ویرایش ژنوم به ویژه تکنیک CRISPR/Cas9 کاربردهای بسیار متنوعی در علوم پزشکی، کشاورزی و صنعت دارد .امروزه در دنیا  سرمایه‌گذاری بسیار زیادی روی این تکنولوژی‌ها انجام می‌شود. هم اکنون در تعداد بسیار زیادی از شرکت‌های دنیا از این تکنولوژی به صورت آزمایشگاهی در درمان بیماری‌های ویروسی و سرطان استفاده می‌شود.

گویا آی تی – تکنولوژی های ویرایش ژنوم به ویژه تکنیک CRISPR/Cas9 کاربردهای بسیار متنوعی در علوم پزشکی، کشاورزی و صنعت دارد .امروزه در دنیا  سرمایه‌گذاری بسیار زیادی روی این تکنولوژی‌ها انجام می‌شود. هم اکنون در تعداد بسیار زیادی از شرکت‌های دنیا از این تکنولوژی به صورت آزمایشگاهی در درمان بیماری‌های ویروسی و سرطان استفاده می‌شود.

اما کریسپر  Cas9 چیست؟

تکرارهای متقارن کوتاه و فاصله‌دار و منظم خوشه‌ای یا به انگلیسی Clustered Regularly Interspaced Short Palindromic Repeats، به اختصار CRISPR، بخشی از دی‌ان‌ای پروکاریوت هستند که حاوی تکرارهای متقارن کوتاه و فاصله‌دار بنیادین‌اند. کریسپر نوعی سیستم ایمنی تطابق پذیر در باکتری‌ها است که آن‌ها را قادر به کشف دی‌ان‌ای ویروس و سپس نابودی‌شان می‌کند. بخشی از سیستم کریسپر، پروتئینی به نام کَس۹ (Cas9) است که قابلیت جستجو، برش زدن و سرانجام تغییر دی‌ان‌ای ویروس را به روشی خاص میسر می‌کند. فناوری کریسپر به دانشمندان اجازه می‌دهد، تغییراتی در دی‌ان‌ای سلول‌ها ایجاد کنند. از تکنیک CRISPR/Cas9 به عنوان ابزاری برای غربالگری ژن‌های تومورزایی استفاده می‌شود. بدین صورت که با تکنیک CRISPR/Cas9 تعداد زیادی از ژن‌ها مورد هدف قرار گرفته و در نهایت آن دسته از سلول‌ها که دارای ویژگی‌های مورد نظر هستند، جدا می‌شود. اگر دانشمندان موفق به پیاده‌سازی گسترده این تکنیک شوند شاهد روزی خواهیم بود که پزشکان با معاینه هر فرد، مدل‌های ژنتیکی مختص وی را پیدا کرده و نهایتا هر فرد درمان مخصوص به خود را دریافت خواهد کرد.

حال طبق گزارشات وب‌سایت Nature و همان طور که پیش‌بینی می‌شد در تاریخ ۲۸ اکتبر سال جاری، متخصصان چینی بیماری‌های سرطان در دانشگاه ”سی‌چوان“، اولین کسانی بودند که در دنیا سلول‌های دستکاری شده کریسپر را به بدن بیماری که از سرطان ریه تهاجمی رنج می‌برد، تزریق کردند. نتایج اولین دور از درمان آزمایشی ایمن رضایت‌بخش بوده و دانشمندان و پزشکان چینی قصد دارند در نوبت دوم تزریق سلول‌های دستکاری شده Cas9، نه نفر را به زیر تیغ جراحی ببرند. این بیماران به مدت شش ماه یا بیشتر تحت نظر قرار خواهند گرفت؛ هدف از زیر نظر گرفتن این نه بیمار برای این مدت طولانی حصول اطمینان از عدم بروز اثرات جانبی مخرب تزریقات است.

علت زیرنظر گرفتن مستمر بیماران حصول اطمینان از عمل کردن سلول‌های ویرایش شده در راستای همان وظیفه‌ای است که برای آن دستکاری شده‌‌اند. به این معنی که، پروتئین‌های PD-1 (که پزشکان چینی آنها را غیرفعال کردند) مانع پاسخ دفاعی سلول نشده و به سرطان اجازه پخش شدن می‌دهد. دانشمندان و پزشکان امیدوارند بدون وجود پروتئین PD-1، سلول‌های ویرایش شده به سرطان حمله کرده و آن را شکست دهند.

البته شاید این روش سپر دفاعی خوبی مقابل سرطان نباشد. نیر ریضوی، پزشک هندی دپارتمان پزشکی دانشگاه کلمبیا معتقد است: زمانی که پروسه ویرایش ژن را با روش‌های دیگری مثل استفاده ا پادتن‌ها مقایسه می‌کنیم و ضمنا پیچیدگی و عدم مقیاس‌پذیری آن را می‌بینیم، اگر بگوییم این تکنیک بر سر راه توسعه و همه‌گیر شدن با مشکلاتی جدی مواجه خواهد شد، گزاف نگفته‌ایم. تنها در صورتی می‌توان قدم زدن در این راه را ادامه داد که دستاوردهای احتمالی آن سودمند باشد که صرفنظر کردن از آن، توجیه منطقی نداشته باشد.“

 

رابطه جالب پیشرفت تکنولوژی و افزایش امید به زندگی

یکی از موضوعات مهم در قرن بیستم مربوط به افزایش طول عمر انسان ها بوده است.پیشرفت ها در فناوری پزشکی، ریشه کن کردن بیماری ها و بهبود شرایط زندگی باعث شده تا رسیدن انسان ها به سنین پیری ساده تر و دست یافتنی تر شود. در سال ۱۹۰۰، امید به زندگی جهانی ۳۱ سال بود. در سال ۱۹۵۰ آن ۴۸ سال شد و در سال ۲۰۱۰ به ۷۰ سال رسید.

گویا آی تی – برخی از مردم ادعا می کنند که این روند با شتاب ادامه خواهد یافت و انسان ها به زودی می توانند تا ۱۵۰ الی ۲۰۰ و حتی ۱۰۰۰ سالگی زندگی کنند. تحلیل های علمی تر حاکی از آن است که یک محدودیت حداکثری برای طول عمر انسان وجود دارد و ما در حال نزدیک شدن به آن هستیم.

در نتیجه، چالش اینجاست که به افراد بیشتری کمک کنیم تا به حداکثر میزان عمر خود دست یابند و احساس سلامت و آسایش بیشتری در جسم و ذهن خود تجربه کنند، در مقایسه با چیزی که علم پزشکی در حال حاضر اجازه دسترسی به آن را می دهد. از قبل پروژه های در دست اجرا وجود دارند، که امیدواری زیادی ایجاد می کنند – و همچنین پروژه هایی نیز وجود دارند که با وجود این که غیرمحتمل هستند اما تصور آنها شگفت انگیز است.

 

به ۱۰ سال آینده طول عمر انسان خوش آمدید.

 

اول از همه، تفاوت بین تحقیق درباره طول عمر و انواع داروهای دیگر چیست؟

بدترین بیمار برای درمان کسی است که از قبل بیمار بوده باشد.

پژوهش در زمینه طول عمر تقریباً در محدوده سلامت عمومی اتفاق می افتد –  یعنی فهمیدن چگونگی جلوگیری از بیمار شدن مردم و مرتبط کردن افرادی که مریض شده اند با بهترین درمان های موجود و با حداکثر سرعت ممکن.

اکثر پزشکان و کارشناسان سیاسی موافق هستند که این بخش از پزشکی دارای بیشترین پتانسیل برای حفظ و افزایش عمر انسان ها است. اما تامین بودجه برای آن می تواند دشوار باشد؛ یک بیمار نهایی که نیامند یک داروی جدید است محرک ملموس تری است نسبت به پانصد نفر از کسانی که در ابتدا بیمار نمی شوند و حتی نمی دانند که در خطر بوده اند.

تلاش ها برای افزایش عمر تعداد محدودی از افراد به ۲۰۰ یا ۱۰۰۰ سال ممکن است توجه رسانه های زیادی را به خود جلب کند، اما یک پژوهش هیجان انگیز به دنبال این است تا عمر افراد ۵۰ ساله را به ۷۰ سال برساند.

 

این نوع پژوهش می تواند جان میلیون ها نفر را نجات دهد، فقط با تمرکز بر روی سرطان سینه.

وقتی برخی افراد درباره پژوهش در زمینه طول عمر فکر می کنند تفکر آنها ممکن است به سمت داستان های علمی تخیلی سوق پیدا کند: مواردی مانند ژن های بازنویسی شده، لوله های جوشان از مایع ضد پیری، پیوند کل اجزای بدن و منحصر بفرد بودن.

اما یکی از موفق ترین اقدامات در زمینه طول عمر در عصر حاضر بسیار صریح و ساده بود و در سال ۱۹۶۴ آغاز شد.

لوتر تری، جراح عمومی آمریکایی گزارشی از یک یافته را منتشر کرد با این مضمون که سیگار – کالای لوکس فیلم های قرن بیستم – سرطان زا است. در طی پنج دهه اخیر ما شاهد سیاست های عمومی و آگاه سازی های بی سابقه ای بوده ایم.

نتیجه آن؟ این اقدامات ۸ میلیون نفر از افراد بالای ۵۰ سال را از مرگ زودهنگام نجات داد، اگرچه باز هم ۲۰ میلیون نفر به واسطه مصرف تنباکو دچار مرگ زودهنگام شدند. میزان افزایش طول عمر افرادی که تحت اقدامات کنترل مصرف تنباکو قرار داشتند به طور متوسط ۲۰ سال بود.

هنوز راه زیادی برای رسیدن به جامعه بدون تنباکو وجود دارد، اما هدف اقدامات در زمینه طول عمر نایل شدن به چنین جامعه ای است.

بنابراین سوال این است: پیشرفت های بزرگ  ۱۰ سال آینده در زمینه طول عمر چه خواهند بود؟ بیایید نگاهی به این گزینه های احتمالی بیاندازیم.

 

اگر می خواهید طول عمر را افزایش دهید به تغییر روش زندگی مردم فکر کنید.

اگر تغییر عادت های سیگار کشیدن مردم جان میلیون ها نفر را در قرن بیستم نجات داد، پس این امکان نیز وجود دارد تا تلاش برای تغییر سبک زندگی مردم بتواند سهمی زیادی در حفظ جان مردم قرن بیست و یکم داشته باشد.

یکی از اهداف بزرگ این تلاش مربوط به شکر است.

بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که این کریستال شیرین با اختلاف زیاد خطرناک ترین ماده در رژیم غذایی متوسط مردم آمریکا است که از طریق دیابت و کاهش طول عمر بدن را تخریب می کند. و شواهدی وجود دارد که صنعت شکر آمریکا به طور آگاهانه افکار عمومی را نسبت به این خطر منحرف کرده است، از طریق فریب دادن ما با دروغ هایی درباره روغن ها و افزایش وزن – مشابه دروغ هایی که صنعت تنباکو درباره سیگار می گفت.

طول عمر افرادی که شکر را از زندگی خود حذف کرده اند به طور قابل توجهی بیشتر از کسانی است که به طور مداوم از آن استفاده می کنند.

اقدامات عمده برای کنترل مصرف شکر قبلاً شروع شده است. سطح ایالت تگزاس در مصرف نوشیدنی های شیرین به سطح فیلادلفیا و نیو مکزیکو رسیده است – جایی که شواهد اولیه نشان می دهد آنها در نجات زندگی افراد موفق بوده اند. سان فرانسیسکو و سه شهر دیگر در روز انتخابات به معیارهای مشابهی رای دادند.

کاهش اساسی مصرف شکر به اقداماتی بیش از افزایش قیمت کوکا کولا نیاز دارد. اما به نظر می رسد یک جنبش سیاسی در این زمینه در حال ایجاد شدن است. کنترل مصرف شکر نیز حامیان ثروتمند خود را دارد، مانند مارک بلومبرگ شهردار سابق نیویورک.

از بین تمام تلاش های اشاره شده در زمینه افزایش طول عمر، جنگ با شکر احتمالاً بیشترین امید را برای افزایش طول عمر در ایالات متحده ایجاد می کند، جایی که چاقی و دیابت چالش های عمده هستند.

در ده سال آینده نتایج تلاش های در حال انجام کنونی برای مبارزه با مصرف شکر مشخص خواهد شد و احتمالاً آزمایش های بیشتری در زمینه کنترل مصرف شکر آغاز خواهد شد.

انتظار می رود همانند مبارزه با صنعت تنباکو در پنجاه سال گذشته، در سال های بعد نیز مبارزه با مصرف شکر زندگی مردم را تغییر داده و به طولانی تر شدن آن در پنجاه سال آینده کمک کند.

 

 

ریشه کن کردن بیماری در سطح یک جمعیت وسیع می تواند بین زندگی و مرگ میلیون ها نفر تفاوت ایجاد کند.

بسیاری از مهم ترین پیشرفت ها در رابطه با افزایش طول عمر در قرن گذشته ناشی از تلاش های هماهنگ برای مبارزه و کاهش – یا حتی ریشه کن کردن –  بیماری هایی است که باعث مرگ سالیانه میلیون ها نفر می شود.

بیماری های آبله و فلج اطفال بدون شک مهم ترین نمونه از بیماری هایی هستند که از طریق اقدامات بهداشتی و واکسیناسیون عمومی تا حدود زیادی از بین رفته اند. ( البته فلج اطفال هنوز در برخی از نقاط جهان مردم را آلوده می کند، اما تاثیر آن بسیار محدودتر از صد سال گذشته است.)

اخیراً، بیماری نه چندان مرگبار اما وحشتناک کرم رشته ای به مرز ریشه کن شدن نزدیک شده است –  که عمدتاً از طریق اقدامات بنیاد کارتر است.

یکی از اهداف اصلی قرن ۲۱ ریشه کن کردن کدام بیماری است؟ مالاریا

چند قرن است که انسان در سراسر جهان با مالاریا در حال مبارزه است. و عجیب است که بسیاری از مکان هایی که این پشه برای اولین بار بیماری را به آنها منتقل کرده اکنون عاری از این بیماری هستند و اقدامات درمانی همچنان در حال گسترش هستند. در نتیجه از سال ۲۰۰۰ تاکنون مرگ های ناشی از این انگل ۶۰ درصد کاهش یافته است.

افراد عمده ای مانند بیل گیتس پروژه هایی را تعریف کرده اند تا این بیماری را کاهش دهند و با دردهای مقاوم در برابر دارو مبارزه کنند. پروژه هایی نیز وجود دارند تا پشه های نابارور از لحاظ ژنتیکی یا مقاوم در برابر مالاریا را در طبیعت رهاسازی کنند.  و شعاع حرکتی جهانی مالاریا را مختل کنند.

اگر روند منفی کنونی انتشار مالاریا در ۱۰ سال آینده ادامه پیدا کند، خبر خوبی برای جهان خواهد بود.

 

مارک زوکربرگ و پرسیلا چان می خواهند تمام بیماری ها را درمان کنند

Silicon Valley (منطقه فعالیت شرکت های فناوری) فعالانه درگیر تلاش هایی برای افزایش طول عمر انسان است، هم از طریق اختصاص بودجه برای پژوهش و هم از طریق پیگیری راه حل های تکنولوژیکی و مهندسی. ( برای مثال پیتر سیل، ثروتمند معروف علاقه خود را به شرکت هایی که بر روی همبسته زیستی انسانی کار می کنند اعلام کرده است – یعنی تزریق خون افراد جوان به افراد مسن.)

عجیب نیست که برخی از این پروژه ها اهمیت بیشتری نسبت به بقیه دارند.

در ماه سپتامبر، مارک زوکربرگ و پرسیلا چان برای طرحی در زمینه درمان تمام بیماری ها تا پایان قرن اخیر به صورت پیش پرداخت ۳ میلیارد دلار اختصاص دادند.

اگرچه این مبلغ ظاهراً زیاد به نظر می رسد، اما در مقایسه با بودجه های سالیانه ای که برای پژوهش در ایالات متحده اختصاص می یابد بسیار ناچیز است. در صورتی که موسسه ملی بهداشت ده برابر این مبلغ را فقط در یک سال هزینه می کند.

اما در اینجا وضعیت این پروژه را بررسی می کنیم:

این تامین بودجه توسط زوکربرگ و چان برای پژوهش های پزشکی موجود فقط تزریق پول محسوب نمی شود، بلکه در عوض، آنها برای پروژه هایی که کار متفاوتی انجام می دهند یک سیستم سرمایه گذاری و پاداش ایجاد می کنند. آنها برای پروژه های طولانی مدت و پر خطر، علوم پایه و همکاری های بین دکترها و مهندسان تامین بودجه می کنند. هدف این کار صرفاً بهبود روش ها و داروهای موجود نیست، بلکه، آنها می خواهند تا تمام شیوه ها و رویکرد های جدید مبارزه با بیماری ها را توسعه دهند.

اگر این پروژه موفقیت کسب کند، آن محصول بازنگری درباره مسیر علم پزشکی بوده و بخشی از یک پروژه گسترده تر خواهد بود. یک پژوهش در حال انجام است در این رابطه که نباید یک بیماری را صرفاً بعد از پیشرفت آن بررسی کرد بلکه باید در نقطه آغاز با آن مبارزه کرد. هدف این است تا به مردم کمک کرد تا عمر طولانی تر، سالم تر و ایمن تری داشته باشند.

 

وعده بالقوه کنترل جریان خون فعال

زوکربرگ و چان در سخنرانی خود بر علاقه خود به کنترل جریان خون فعال تاکید کردند. این یعنی این که، فناوری اجازه می دهد تا انجام تست های خون چند منظوره و با اطمینان بالا به صورت خودکار و منظم– شاید توسط یک برچسب سطحی یا کاشت در داخل —  در طول مدت زندگی افراد انجام شوند.

نظر: تشخیص بیماری ها از عفونت ها گرفته تا سرطان ها در لحظه آغاز، وقتی که درمان آنها ساده تر است.

در زمینه این نوع فناوری چالش هایی وجود دارد.

اول از همه، تعداد زیاد نتایج مثبت اشتباه می تواند هزینه های زیادی بر سیستم بهداشت و درمان تحمیل کند، بنابراین پیش از این که در حجم گسترده اجرا شود، باید بسیار دقیق باشد.

دوم، ما شاهد بوده ایم که تست های خون ارزان و بدون درد اصلاً عملکرد مناسبی ندارند.

اما تا جایی که فناوری های قابل تغییر افزایش طول عمر اجازه بدهند، این یکی از ایده های قابل پذیرش تری است که ما می توانیم شاهد آغاز آن در آینده نزدیک باشیم.

 

آیا فناوری دیگری وجود دارد که در میانه دوره رشد خود باشد؟ ویرایش ژن

بسیاری از عواملی که عمر مردم را کوتاه می کنند ریشه در ژنتیک دارند – آن دارای نشانه ای است که ساختار ژنتیکی را در طول یک زندگی تغییر می دهد و یک محرک عمده در فرایند افزایش سن است.

CRISPR، که یک ابزار ارزان و موثر برای ویرایش خطی ژنوم ها بوده و در حال ایجاد تغییر بنیادین در بیولوژی است. پژوهش در زمینه پروتکل های ژنتیک درمانی از قبل آغاز شده است – و اولین آزمایش انسانی CRISPR امسال در چین آغاز شده است.

اگرچه این احتمال وجود دارد که ما در ده سال آینده شاهد اولین نتایج تلاش ها برای افزایش طول عمر انسان از طریق ژن های دستکاری شده باشیم، اما هنوز برای دستیابی به درمان های عمومی و همگانی راه زیادی وجود دارد.

 

شرکت Unity Biotechnology قصد دارد تا سلول های افزایش سن را از بدن شما پاک کند و به تازگی یک بودجه ۱۱۶ میلیون دلاری دریافت کرده است.

Unity Biotechnology یک شرکت نوپا است و برنامه دارد تا به مردم کمک کند که سالم تر به دوران پیری برسند.

چگونگی کار آن این گونه است: سلول های بدن شما دارای سیستمی هستند – همکار من لیدیا رمزی آن را با ترمزهای اضطراری مقایسه می کند – که اگر بیش از اندازه تحت فشار قرار بگیرند تولید خودشان را متوقف می کنند.

بدن شما نمی خواهد تا جهش های ژنتیکی یا آسیبب های دیگر گسترش یابند، بنابراین سلول های تحت فشار تقسیم شدن خود را متوقف می کنند. این سلول ها را ” سالخورده” می نامند و همزمان با پیر شدن تعداد بیشتری از آنها در بدن ساخته می شوند. این کار شما را در مقابل سرطان محافظت می کند، اما همچنین می تواند باعث بیماری های گوناگون سالخوردگی شود.

این شرکت با آزمایش بر روی موشها پی برد که حذف کردن سلول های سالخورده می تواند ” طول عمر سالم ” – یعنی دوره زندگی موجودات وقتی که می توانند همانند دوره جوانی همه جا بروند —  را افزایش دهد.

شرکت Unity، برخلاف برخی شرکت های نوپای دیگر فعال در این زمینه، بسیار دقیق و خاص عمل کرده است. آنها نشان داده اند که قصد ندارند صرفاً به خاطر سالم تر کردن سنین سالخوردگی، از روش های غیر طبیعی برای افزایش طول عمر استفاده کنند. پژوهش منتشر شده آنها نوید بخش بوده است.

آنها می گویند آزمایش های انسانی در یک سال و نیم آینده آغاز می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

رابطه جالب پیشرفت تکنولوژی و افزایش امید به زندگی

یکی از موضوعات مهم در قرن بیستم مربوط به افزایش طول عمر انسان ها بوده است.پیشرفت ها در فناوری پزشکی، ریشه کن کردن بیماری ها و بهبود شرایط زندگی باعث شده تا رسیدن انسان ها به سنین پیری ساده تر و دست یافتنی تر شود. در سال ۱۹۰۰، امید به زندگی جهانی ۳۱ سال بود. در سال ۱۹۵۰ آن ۴۸ سال شد و در سال ۲۰۱۰ به ۷۰ سال رسید.

گویا آی تی – برخی از مردم ادعا می کنند که این روند با شتاب ادامه خواهد یافت و انسان ها به زودی می توانند تا ۱۵۰ الی ۲۰۰ و حتی ۱۰۰۰ سالگی زندگی کنند. تحلیل های علمی تر حاکی از آن است که یک محدودیت حداکثری برای طول عمر انسان وجود دارد و ما در حال نزدیک شدن به آن هستیم.

در نتیجه، چالش اینجاست که به افراد بیشتری کمک کنیم تا به حداکثر میزان عمر خود دست یابند و احساس سلامت و آسایش بیشتری در جسم و ذهن خود تجربه کنند، در مقایسه با چیزی که علم پزشکی در حال حاضر اجازه دسترسی به آن را می دهد. از قبل پروژه های در دست اجرا وجود دارند، که امیدواری زیادی ایجاد می کنند – و همچنین پروژه هایی نیز وجود دارند که با وجود این که غیرمحتمل هستند اما تصور آنها شگفت انگیز است.

 

به ۱۰ سال آینده طول عمر انسان خوش آمدید.

 

اول از همه، تفاوت بین تحقیق درباره طول عمر و انواع داروهای دیگر چیست؟

بدترین بیمار برای درمان کسی است که از قبل بیمار بوده باشد.

پژوهش در زمینه طول عمر تقریباً در محدوده سلامت عمومی اتفاق می افتد –  یعنی فهمیدن چگونگی جلوگیری از بیمار شدن مردم و مرتبط کردن افرادی که مریض شده اند با بهترین درمان های موجود و با حداکثر سرعت ممکن.

اکثر پزشکان و کارشناسان سیاسی موافق هستند که این بخش از پزشکی دارای بیشترین پتانسیل برای حفظ و افزایش عمر انسان ها است. اما تامین بودجه برای آن می تواند دشوار باشد؛ یک بیمار نهایی که نیامند یک داروی جدید است محرک ملموس تری است نسبت به پانصد نفر از کسانی که در ابتدا بیمار نمی شوند و حتی نمی دانند که در خطر بوده اند.

تلاش ها برای افزایش عمر تعداد محدودی از افراد به ۲۰۰ یا ۱۰۰۰ سال ممکن است توجه رسانه های زیادی را به خود جلب کند، اما یک پژوهش هیجان انگیز به دنبال این است تا عمر افراد ۵۰ ساله را به ۷۰ سال برساند.

 

این نوع پژوهش می تواند جان میلیون ها نفر را نجات دهد، فقط با تمرکز بر روی سرطان سینه.

وقتی برخی افراد درباره پژوهش در زمینه طول عمر فکر می کنند تفکر آنها ممکن است به سمت داستان های علمی تخیلی سوق پیدا کند: مواردی مانند ژن های بازنویسی شده، لوله های جوشان از مایع ضد پیری، پیوند کل اجزای بدن و منحصر بفرد بودن.

اما یکی از موفق ترین اقدامات در زمینه طول عمر در عصر حاضر بسیار صریح و ساده بود و در سال ۱۹۶۴ آغاز شد.

لوتر تری، جراح عمومی آمریکایی گزارشی از یک یافته را منتشر کرد با این مضمون که سیگار – کالای لوکس فیلم های قرن بیستم – سرطان زا است. در طی پنج دهه اخیر ما شاهد سیاست های عمومی و آگاه سازی های بی سابقه ای بوده ایم.

نتیجه آن؟ این اقدامات ۸ میلیون نفر از افراد بالای ۵۰ سال را از مرگ زودهنگام نجات داد، اگرچه باز هم ۲۰ میلیون نفر به واسطه مصرف تنباکو دچار مرگ زودهنگام شدند. میزان افزایش طول عمر افرادی که تحت اقدامات کنترل مصرف تنباکو قرار داشتند به طور متوسط ۲۰ سال بود.

هنوز راه زیادی برای رسیدن به جامعه بدون تنباکو وجود دارد، اما هدف اقدامات در زمینه طول عمر نایل شدن به چنین جامعه ای است.

بنابراین سوال این است: پیشرفت های بزرگ  ۱۰ سال آینده در زمینه طول عمر چه خواهند بود؟ بیایید نگاهی به این گزینه های احتمالی بیاندازیم.

 

اگر می خواهید طول عمر را افزایش دهید به تغییر روش زندگی مردم فکر کنید.

اگر تغییر عادت های سیگار کشیدن مردم جان میلیون ها نفر را در قرن بیستم نجات داد، پس این امکان نیز وجود دارد تا تلاش برای تغییر سبک زندگی مردم بتواند سهمی زیادی در حفظ جان مردم قرن بیست و یکم داشته باشد.

یکی از اهداف بزرگ این تلاش مربوط به شکر است.

بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که این کریستال شیرین با اختلاف زیاد خطرناک ترین ماده در رژیم غذایی متوسط مردم آمریکا است که از طریق دیابت و کاهش طول عمر بدن را تخریب می کند. و شواهدی وجود دارد که صنعت شکر آمریکا به طور آگاهانه افکار عمومی را نسبت به این خطر منحرف کرده است، از طریق فریب دادن ما با دروغ هایی درباره روغن ها و افزایش وزن – مشابه دروغ هایی که صنعت تنباکو درباره سیگار می گفت.

طول عمر افرادی که شکر را از زندگی خود حذف کرده اند به طور قابل توجهی بیشتر از کسانی است که به طور مداوم از آن استفاده می کنند.

اقدامات عمده برای کنترل مصرف شکر قبلاً شروع شده است. سطح ایالت تگزاس در مصرف نوشیدنی های شیرین به سطح فیلادلفیا و نیو مکزیکو رسیده است – جایی که شواهد اولیه نشان می دهد آنها در نجات زندگی افراد موفق بوده اند. سان فرانسیسکو و سه شهر دیگر در روز انتخابات به معیارهای مشابهی رای دادند.

کاهش اساسی مصرف شکر به اقداماتی بیش از افزایش قیمت کوکا کولا نیاز دارد. اما به نظر می رسد یک جنبش سیاسی در این زمینه در حال ایجاد شدن است. کنترل مصرف شکر نیز حامیان ثروتمند خود را دارد، مانند مارک بلومبرگ شهردار سابق نیویورک.

از بین تمام تلاش های اشاره شده در زمینه افزایش طول عمر، جنگ با شکر احتمالاً بیشترین امید را برای افزایش طول عمر در ایالات متحده ایجاد می کند، جایی که چاقی و دیابت چالش های عمده هستند.

در ده سال آینده نتایج تلاش های در حال انجام کنونی برای مبارزه با مصرف شکر مشخص خواهد شد و احتمالاً آزمایش های بیشتری در زمینه کنترل مصرف شکر آغاز خواهد شد.

انتظار می رود همانند مبارزه با صنعت تنباکو در پنجاه سال گذشته، در سال های بعد نیز مبارزه با مصرف شکر زندگی مردم را تغییر داده و به طولانی تر شدن آن در پنجاه سال آینده کمک کند.

 

 

ریشه کن کردن بیماری در سطح یک جمعیت وسیع می تواند بین زندگی و مرگ میلیون ها نفر تفاوت ایجاد کند.

بسیاری از مهم ترین پیشرفت ها در رابطه با افزایش طول عمر در قرن گذشته ناشی از تلاش های هماهنگ برای مبارزه و کاهش – یا حتی ریشه کن کردن –  بیماری هایی است که باعث مرگ سالیانه میلیون ها نفر می شود.

بیماری های آبله و فلج اطفال بدون شک مهم ترین نمونه از بیماری هایی هستند که از طریق اقدامات بهداشتی و واکسیناسیون عمومی تا حدود زیادی از بین رفته اند. ( البته فلج اطفال هنوز در برخی از نقاط جهان مردم را آلوده می کند، اما تاثیر آن بسیار محدودتر از صد سال گذشته است.)

اخیراً، بیماری نه چندان مرگبار اما وحشتناک کرم رشته ای به مرز ریشه کن شدن نزدیک شده است –  که عمدتاً از طریق اقدامات بنیاد کارتر است.

یکی از اهداف اصلی قرن ۲۱ ریشه کن کردن کدام بیماری است؟ مالاریا

چند قرن است که انسان در سراسر جهان با مالاریا در حال مبارزه است. و عجیب است که بسیاری از مکان هایی که این پشه برای اولین بار بیماری را به آنها منتقل کرده اکنون عاری از این بیماری هستند و اقدامات درمانی همچنان در حال گسترش هستند. در نتیجه از سال ۲۰۰۰ تاکنون مرگ های ناشی از این انگل ۶۰ درصد کاهش یافته است.

افراد عمده ای مانند بیل گیتس پروژه هایی را تعریف کرده اند تا این بیماری را کاهش دهند و با دردهای مقاوم در برابر دارو مبارزه کنند. پروژه هایی نیز وجود دارند تا پشه های نابارور از لحاظ ژنتیکی یا مقاوم در برابر مالاریا را در طبیعت رهاسازی کنند.  و شعاع حرکتی جهانی مالاریا را مختل کنند.

اگر روند منفی کنونی انتشار مالاریا در ۱۰ سال آینده ادامه پیدا کند، خبر خوبی برای جهان خواهد بود.

 

مارک زوکربرگ و پرسیلا چان می خواهند تمام بیماری ها را درمان کنند

Silicon Valley (منطقه فعالیت شرکت های فناوری) فعالانه درگیر تلاش هایی برای افزایش طول عمر انسان است، هم از طریق اختصاص بودجه برای پژوهش و هم از طریق پیگیری راه حل های تکنولوژیکی و مهندسی. ( برای مثال پیتر سیل، ثروتمند معروف علاقه خود را به شرکت هایی که بر روی همبسته زیستی انسانی کار می کنند اعلام کرده است – یعنی تزریق خون افراد جوان به افراد مسن.)

عجیب نیست که برخی از این پروژه ها اهمیت بیشتری نسبت به بقیه دارند.

در ماه سپتامبر، مارک زوکربرگ و پرسیلا چان برای طرحی در زمینه درمان تمام بیماری ها تا پایان قرن اخیر به صورت پیش پرداخت ۳ میلیارد دلار اختصاص دادند.

اگرچه این مبلغ ظاهراً زیاد به نظر می رسد، اما در مقایسه با بودجه های سالیانه ای که برای پژوهش در ایالات متحده اختصاص می یابد بسیار ناچیز است. در صورتی که موسسه ملی بهداشت ده برابر این مبلغ را فقط در یک سال هزینه می کند.

اما در اینجا وضعیت این پروژه را بررسی می کنیم:

این تامین بودجه توسط زوکربرگ و چان برای پژوهش های پزشکی موجود فقط تزریق پول محسوب نمی شود، بلکه در عوض، آنها برای پروژه هایی که کار متفاوتی انجام می دهند یک سیستم سرمایه گذاری و پاداش ایجاد می کنند. آنها برای پروژه های طولانی مدت و پر خطر، علوم پایه و همکاری های بین دکترها و مهندسان تامین بودجه می کنند. هدف این کار صرفاً بهبود روش ها و داروهای موجود نیست، بلکه، آنها می خواهند تا تمام شیوه ها و رویکرد های جدید مبارزه با بیماری ها را توسعه دهند.

اگر این پروژه موفقیت کسب کند، آن محصول بازنگری درباره مسیر علم پزشکی بوده و بخشی از یک پروژه گسترده تر خواهد بود. یک پژوهش در حال انجام است در این رابطه که نباید یک بیماری را صرفاً بعد از پیشرفت آن بررسی کرد بلکه باید در نقطه آغاز با آن مبارزه کرد. هدف این است تا به مردم کمک کرد تا عمر طولانی تر، سالم تر و ایمن تری داشته باشند.

 

وعده بالقوه کنترل جریان خون فعال

زوکربرگ و چان در سخنرانی خود بر علاقه خود به کنترل جریان خون فعال تاکید کردند. این یعنی این که، فناوری اجازه می دهد تا انجام تست های خون چند منظوره و با اطمینان بالا به صورت خودکار و منظم– شاید توسط یک برچسب سطحی یا کاشت در داخل —  در طول مدت زندگی افراد انجام شوند.

نظر: تشخیص بیماری ها از عفونت ها گرفته تا سرطان ها در لحظه آغاز، وقتی که درمان آنها ساده تر است.

در زمینه این نوع فناوری چالش هایی وجود دارد.

اول از همه، تعداد زیاد نتایج مثبت اشتباه می تواند هزینه های زیادی بر سیستم بهداشت و درمان تحمیل کند، بنابراین پیش از این که در حجم گسترده اجرا شود، باید بسیار دقیق باشد.

دوم، ما شاهد بوده ایم که تست های خون ارزان و بدون درد اصلاً عملکرد مناسبی ندارند.

اما تا جایی که فناوری های قابل تغییر افزایش طول عمر اجازه بدهند، این یکی از ایده های قابل پذیرش تری است که ما می توانیم شاهد آغاز آن در آینده نزدیک باشیم.

 

آیا فناوری دیگری وجود دارد که در میانه دوره رشد خود باشد؟ ویرایش ژن

بسیاری از عواملی که عمر مردم را کوتاه می کنند ریشه در ژنتیک دارند – آن دارای نشانه ای است که ساختار ژنتیکی را در طول یک زندگی تغییر می دهد و یک محرک عمده در فرایند افزایش سن است.

CRISPR، که یک ابزار ارزان و موثر برای ویرایش خطی ژنوم ها بوده و در حال ایجاد تغییر بنیادین در بیولوژی است. پژوهش در زمینه پروتکل های ژنتیک درمانی از قبل آغاز شده است – و اولین آزمایش انسانی CRISPR امسال در چین آغاز شده است.

اگرچه این احتمال وجود دارد که ما در ده سال آینده شاهد اولین نتایج تلاش ها برای افزایش طول عمر انسان از طریق ژن های دستکاری شده باشیم، اما هنوز برای دستیابی به درمان های عمومی و همگانی راه زیادی وجود دارد.

 

شرکت Unity Biotechnology قصد دارد تا سلول های افزایش سن را از بدن شما پاک کند و به تازگی یک بودجه ۱۱۶ میلیون دلاری دریافت کرده است.

Unity Biotechnology یک شرکت نوپا است و برنامه دارد تا به مردم کمک کند که سالم تر به دوران پیری برسند.

چگونگی کار آن این گونه است: سلول های بدن شما دارای سیستمی هستند – همکار من لیدیا رمزی آن را با ترمزهای اضطراری مقایسه می کند – که اگر بیش از اندازه تحت فشار قرار بگیرند تولید خودشان را متوقف می کنند.

بدن شما نمی خواهد تا جهش های ژنتیکی یا آسیبب های دیگر گسترش یابند، بنابراین سلول های تحت فشار تقسیم شدن خود را متوقف می کنند. این سلول ها را ” سالخورده” می نامند و همزمان با پیر شدن تعداد بیشتری از آنها در بدن ساخته می شوند. این کار شما را در مقابل سرطان محافظت می کند، اما همچنین می تواند باعث بیماری های گوناگون سالخوردگی شود.

این شرکت با آزمایش بر روی موشها پی برد که حذف کردن سلول های سالخورده می تواند ” طول عمر سالم ” – یعنی دوره زندگی موجودات وقتی که می توانند همانند دوره جوانی همه جا بروند —  را افزایش دهد.

شرکت Unity، برخلاف برخی شرکت های نوپای دیگر فعال در این زمینه، بسیار دقیق و خاص عمل کرده است. آنها نشان داده اند که قصد ندارند صرفاً به خاطر سالم تر کردن سنین سالخوردگی، از روش های غیر طبیعی برای افزایش طول عمر استفاده کنند. پژوهش منتشر شده آنها نوید بخش بوده است.

آنها می گویند آزمایش های انسانی در یک سال و نیم آینده آغاز می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روش های رفع خستگی چشم هنگام زل زدن به مانیتور

با توجه به اینکه امروزه اکثر کارها با کامپیوتر انجام می شود، درد چشم هنگام کار با کامپیوتر به یک دغذغه جدی تبدیل شده است. خصوصا درد چشم  برای کسانی که شغل و درامدشان از فضای مجازی هست بیشتر است. مطالعات نشان می‌دهد که خستگی چشم و دیگر عوارض مربوط به بینایی برای ۵۰ تا ۹۰ درصد از کاربران کامپیوتر رخ می‌دهد.

به طور کلی کاربرانی که استفاده مستمر از کامپیوتر دارند با مشکلات بیشماری در دراز مدت مواجه خواهند شد. برخی از این مشکلات عبارتند از خستگی جسمی، کاهش بهره وری و افزایش خطا های کاری همچنین کسالت های جزئی مانند قرمزی چشم و انقباض و… که درصورت مداومت داشتن هرکدام ممکن است مشکلات بزرگ تری را برای کاربر ایجاد نمایند. در این مطلب  قصد داریم بهترین روش ها را برای کاهش عوارض چشم هنگام کار با کامپیوتر به شما آموزش دهیم، با گویا آی تی همراه باشید.

۱-آزمایش جامع چشمی

مهمترین موضوع برای پیشگیری از عوارض چشمی  انجام منظم معاینه ی چشم پزشکی است. کاربران اینترنت باید قبل کار با کامپیوتر و بعد آن تحت معاینه چشم‌‌ پزشکی قرار بگیرند. هنگام معاینه ی چشم پزشکی حتمی با پزشک خود درباره ی تعداد دفعات استفاده از کامپیوتر خود در محل کار یا خانه صحبت کنید. بعد از این معاینه پزشک به شما می گوید که هنگام کار با کامپیوتر چقدر از آن فاصله بگیرید .

۲- به حداقل رساندن تشعشعات

تابش هایی که از دیوار و سطوح صیقلی انجام می گیرد و به صفحه نمایش شما بازتاب می شود، می تواند باعث  آسیب رسیدن به چشم شما شود. برای جلوگیری از بازتاب می توانید از یک صفحه ضدبازتاب برای مانیتور خود استفاده کنید یا از یک صفحه برای جلوگیری از بازتاب از دیوار استفاده کنید.

۳-ارتقا نمایشگر

اگر از مانیتور های قدیمی استفاده می کنید. مانیتور خود را به ال سی دی یا ال ای دی تغیر دهید. مانیتور های ال سی دی مجهز به سطوح ضد بازتاب هستند و با چشم سازگارند. مانیتور های قدیمی باعث پرش در تصاویر می شوند که یکی ازاصلی ترین عوامل ایجاد خستگی چشمی خواهد بود.

۴-تصحیح تنظیمات نمایشگر

تنظیم مجدد نمایشگر کامپیوتر فشار و خستگی چشم را کاهش می دهد . به طور کلی تنظیم مجدد تنظیمات نمایشگر برای جلوگیری از خستگی چشم تاثیر گذار خواهد بود.

  • روشنایی نمایشگر: تنظیم کردن  روشنایی تاثیر بسیار زیادی برای خستگی چشم دارد. و تنظیم روشنایی نمایشگر تاثیری مانند تنظیم نور محل کار شما دارد. تصویر سفیدی در صفحه نمایش خود ایجاد کنید و میزان نور نمایشگر را تنظیم کنید.
  • اندازه متن و کنتراست: تنظیم اندازه متن ها برای زمانی که درحال خواندن یا نوشتن هستید، برای جلوگیری از خستگی سریع چشم بسیار تاثیر گذار است.
  • دمای رنگ: با تنظیم دمای نمایشگر می توانید میزان نور آبی تابیده‌ شده از آن را کم کنید. این یک اصطلاح فنی است که برای توصیف نور مرئی ساطع شده از یک نمایشگر به کار می رود (نور آبی).

۵-استفاده از نور مناسب

۱۰-ways-to-prevent-eye-strain-when-working-with-computers

نور زیاد صفحه نمایش یا محیط  کار با کامپیوتر باعث خستگی چشم می شود. همچنین تابش نور خورشید از پنجره ها نیز باعث اذیت و خستگی شدید چشم می شود. نور اتاق کامپیوتر باید طوری باشد، که در ادارات شاهد آن هستیم. بهترین راه این است که نور شدید خورشید را با بهره گیری از پرده کاهش دهیم و به جای آن از لامپ ها یمهتابی و یا معمولی برای ایجاد روشنایی استفاده نماییم. همچنین می توانید با جا به جا نمودن میز خود از جلوی پنجره و قرار دادن آن در جاهایی مانند کنار پنجره و همچنین کاهش نور نمایشگر تا میزانی که ممکن است به سلامت بیشتر چشم خود کمک نمایید.

۶-پلک زدن بیشتر

وقتی با کامپیوتر کار می کنید میزان  پلک زدن شما بسیار مهم است. پلک زدن باعث مرطوب شدن چشم می شود و از خارش و خشکی چشم جلوگیری می کند. اگر به مدت زیادی پلک نمی زنید اشک شما به سرعت زیادی تبخیر می شود. این اتفاق باعث خشکی چشم ها می شود. همچنین خشک بودن هوای ادارات می توان بر افزایش این مساله تاثیر گذار باشد.

۷-نرمش چشم ها

۱۰-ways-to-prevent-eye-strain-when-working-with-computers

یکی از دلایل فشار بر چشم خستگی ناشی از خیره شده است. یکی از ورزش هایی که می تواند به شما در این زمینه کمک نماید این است که هر ۲۰ دقیقه به  مدت ۲۰ ثانیه به جای در دود ۲۰ فوتی خود (در حدود ۶ متر) نگاه کنید. این قانون که “۲۰-۲۰-۲۰” نام گذاری شده است در سلامت چشم شما بسیار موثر خواهد بود.

۸- استراحت کافی

برای کاهش خطر  به بیماری سندرم بینایی و گردن درد کمر و شانه ها زمانی که با کامپیوتر کار می کنید، توقف مکرر را در برنامه ی خود قرار دهید.

بسیار کسانی که با کامپیوتر کار میکنند فقط ۱۵دقیقه به خود استراحت می دهند. طبق پژوهش NIOSH کسانی که در زمان کار با کامپیوتر بازه های زمانی کوتاه ۴-۵ دقیقه ای را به استراحت اختصاص می دهند خستگی و فشار چشمی کمتری را تجربه خواهند نمود.

۹-اصلاح محل کار

۱۰-ways-to-prevent-eye-strain-when-working-with-computers

اگر هنگام کار با کامپیوتر مدام به عقب یا جلو یا صفحه های چاپ شده و مانیتور نگاه می کنید، این یکی از عواملی است که به چشم شما آسیب می رساند. بهتر است برگه های چاپ شده را کنار نمایشگر قرار دهید.

اگر بدن در فرم نامناسبی باشد این وضعیت می تواند  باعث خستگی و درد چشم شود. پس میز کامپیوتر و صندلی خود را به میزان مناسبی تنظیم کنید.

۱۰-استفاده از عینک مخصوص کار با کامپیوتر

برای جلوگیری از بیماری های بینایی یا درد و خستگی شدید چشم می توانید از عینک مخصوص کامپیوتر استفاده کنید.اگر به طور معمول از لنز استفاده می کنید این موضوع برای شما اهمیت بسیار زیادی دارد چون لنز باعث خشکی و ناراحتی چشم می شود و خشک بودن چشم می توانید باعث درد و خستگی شدید چشم شود.

منبع:ALL ABOUT VISION

ضرورت کنترل ضربان قلب با گوشی هوشمند در چیست؟

این روزها شاهد افرایش تولید ابزارهای دیجیتال از جمله مچ‌بند‌های سلامتی یا طراحی اپلیکیشن‌های تلفن‌هوشمند به‌منظور تجزیه‌وتحلیل آزمایشات تشخیصی برای کمک به متخصصان قلب و عروق هستیم. این ابزارها و اپلیکیشن‌ها ادعای سنگین نظارت دقیق روی قلب کاربران را یدک می‌کشند. اما فعالیت این ابزارها واقعا فایده‌ای برای قلب کاربران دارد؟ فعلا نمی‌توان پاسخ دقیقی به این سوال داد و شاید “بستگی دارد“ بهترین جواب این سوال باشد.

گویا آی تی – مساله مهم‌تر این است که آیا گجت دیجیتال مورد نظر یک ابزار مانیتورینگ سلامتی برای پایش ضربان قلب برای مقاصد تجاری و کسب سود ساخته شده یا این که جز تجهیزات پزشکی است که سازمان غذا و داروی امریکا (FDA) آن را برای تشخیص اختلالات خطرناک ضربان قلب تائید کرده باشد.
ابتدا به بررسی وضعیت ابزارهای مانیتورینگ تجاری می‌پردازیم. مچ‌بندهای سلامتی پوشیدنی در تمرینات ورزشی شدید، یعنی درست همان زمانی است که باید از ضربان دقیق قلب‌ مطلع شوید، دقت خود را از دست می‌دهند. در یکی از پژوهش‌هایی که چندی پیش در ژورنال علمی JAMA Cardiology منتشر شد مچ‌بندهای پوشیدنی مثل ساعت شرکت اپل (Apple Watch)، Fitbit Charge HR، Basis Peak و Mio Alpha مورد بررسی قرار گرفتند.

دکتر مارک گیلینوف، متخصص قلب و عروق و یکی از پژوهشگران حاضر در پژوهش مذکور که در مرکز درمانی شهر کلیولند در ایالت اوهایو، یکی از مهم‌ترین مراکز درمانی امریکا فعالیت می‌کند، در این رابطه می‌گوید: ”بسیاری از بیماران از نمونه‌های مختلف این ابزارها استفاده می‌کنند. عده کثیری از این بیماران با مشاهده اعداد ثبت شده توسط این ابزارها بسیار نگران‌ شده‌اند زیرا ارقام آنها خارج از محدوده متعارف است. پژوهش مذکور به منظور بررسی صحت نتایج نشان داده شده توسط این ابزارها انجام شده است.
ساعت اپل و Mio Fuse بهترین عملکرد را با دقت ۹۱ درصدی داشتند. سایر ابزارها عملکرد صحیح ۸۰ درصدی داشته و ضربان قلب فرد را بیشتر یا کمتر از حد واقعی نشان می‌دادند.
گیلینوف اضافه می‌کند که شاید اکثر مردم اهمیت چندانی برای این خطاها قائل نباشند اما برای ورزشکاران حرفه‌ای و بیماران قلبی که همواره سعی دارند ضربان قلب خود را در محدوده خاصی نگه دارند، استفاده از ابزارهای معمولی گزینه چندان مناسبی به نظر نمی‌رسد.
کنترل ضربان قلب با گوشی

به نظر گیلینوف این دسته از افراد بهتر است از بندهای سینه پزشکی (Chest Strap) که دقت بالایی دارند استفاده نمایند. وی معتقد است ابزارهای مانیتورینگ (پایش) قلب معمولی خطرناک نیستند اما استفاده از آنها فایده خاصی ندارد که بخشی از این مشکل به نحوه عملکرد این ابزارها برمی‌گردد.
شاید تجربه چسباندن یک کلیپ پلاستیکی کوچک به انگشت بزرگ پا ( گوش یا انگشت‌ دست) را در بیمارستان یا مطب پزشکان داشته باشید. این ابزار پالس اکسیمتر نام دارد که ضربان قلب و همچنین مقدار اکسیژن خون را از طریق تابش نور به درون پوست اندازه‌گیری می‌نماید. بسته به مقدار خون جریان یافته در رگ‌ها، میزان متفاوتی از نور به گیرنده‌ی تعبیه شده در دستگاه برمی‌گردد. پالس اکسیمتر توسط بررسی مقدار تغییرات نور منعکس شده، سرعت ضربان قلب و همچنین اکسیژن موجود در آن را اندازه‌گیری می‌کند. پالس‌ اکسیمترهای بیمارستانی همیشه خطا دارند. گیلینوف: ”ما اغلب مجبوریم مانیتورهای مخصوص را روشن کنیم زیرا سیگنال پالس اکسیمترها معمولا قطع می‌شود.“
ابزارهای مانیتور (پایش) در ساعت‌های مچی‌ Fitbit و اپل عملکرد مشابهی داشتند، به غیر از این مورد که نور را به مچ می‌تابانند. اگر پوست تیره، تاتو یا خال مادرزادی در محل قرارگیری ساعت مچی (مچ‌بند) داشته باشید، دستگاه قطعا خطا خواهد کرد.

البته این اولین باری نیست که ابزارهای پوشیدنی که با هدف پایش وضعیت سلامتی کاربران طراحی شده‌اند زیر سوال می‌روند. اوایل سال جاری میلادی نیز در یک پرونده حقوقی ادعاهای مشابهی در مورد ابزارهای شرکت Fitbit مطرح شده بود.
Fitbit در پاسخ به این ادعاها مطالبی به این شرح را در اختیار وب‌سایت خبری NPR گذاشت: ”از ابزارهای ما نمی‌توان در قالب تجهیزات پزشکی استفاده کرد“. این شرکت در ادامه این طور اضافه کرد تحقیقات آنها نشان می‌دهد ابزارهایشان دارای ”استانداردهای صنعتی مورد نیاز به‌منظور سنجش نوری ضربان قلب با استفاده از مچ دست هستند.“
لیست اپلیکیشن‌هایی که ادعای مانیتورینگ (پایش) فعالیت قلب را داشته و به عنوان ابزارهای پزشکی مورد استفاده قرار می‌گیرند همواره در حال افزایش است، درست بر خلاف ابزارهای پوشیدنی که حتما باید تائیدیه سازمان غذا و داروی امریکا را کسب کنند. بعضی از این اپلیکیشن‌ها برای استفاده خانگی طراحی شده‌اند و برخی دیگر برای شرکت‌های فعال در حوزه پزشکی.
کنترل ضربان قلب با گوشی
این روزها پایش فیبرلاسیون دهلیزی (بیماری ضربان‌ قلب‌ کاملاً نامنظم‌) از طریق آزمایش‌های غربالگری توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرده چرا که تپش قلب نامنظم می‌تواند موجب ایجاد لخته‌های خونی، حرکت آنها به سمت سر و نهایتا بروز سکته مغزی ‌شوند. در فیبرلاسیون دهلیزی دو حفره فوقانی قلب یعنی دهلیزهای قلب، فاقد ضربان مطلوب می‌باشند . دهلیزها به جای ضربان منظم و الگوی طبیعی، به شکل غیر منظم و تند منقبض می شوند . بیمارانی که با این مساله مواجه‌اند پنج برابر بیشتر دچار سکته‌های مغزی شده و این بیماری در افراد بالای ۶۵ سال ۹ درصد بیشتر اتفاق می‌افتد.
احتمال دارد مبتلایان به این بیماری از وجود آن مطلع نباشند. از آن جایی که این مشکل قلبی وضعیت ثابتی نداشته و گاهی اوقات متوقف می‌شود، تضمینی نیست که پزشکان بتوانند ضربان‌های منحرف را شناسنایی کنند. در حال حاضر، تنها راه برای تشخیص این ضربان‌ها به‌کارگیری دستگاه الکتروکاردیوگراف یا EKG است. الکتروکاردیوگراف دستگاهی است که جریان‌های الکتریکی قلب را از طریق الکترودهایی که روی مناطق مختلف پوست بدن قرار داده می‌شوند، دریافت کرده و آن‌ها را به شکل یک نمودار ترسیم می‌کند. برای این کار شما باید به مطب پزشک یا بیمارستان مراجعه کرده و با استفاده از این دستگاه سیگنال‌‌های الکتریکی قلب را مشاهده نماید.

یکی از اپلیکیشن‌های آیفون به نام Cardiio Rhythm وضعیت قلب را با استفاده از دوربین تلفن‌هوشمند مانیتور می‌کند. عملکرد این برنامه شبیه شیوه عملکرد پالس اکسیمترها یا ابزارهای پوشیدنی روی مچ است. پژوهشگران از این اپلیکیشن برای تشخیص فیبرلاسیون دهلیزی استفاده کردند. در پژوهش منتشر شده در ژورنال علمی Journal of the American Heart Association، محققان از این اپلیکیشن برای غربالگری بیش از ۱۰۰۰ بیمار مبتلا به فیبرلاسیون دهلیزی استفاده کردند. آنها موفق به تشخیص موفقیت آمیز ضربان‌های قلب نامنظم در ۹/۹۲ درصد بیماران مبتلا شدند؛۷/۹۷ درصد از کسانی که مبتلا نبودند هم به درستی شناسایی شدند.
بن فریدمن، معاون مدیر بخش قلب-عروق انستیتو تحقیقات قلب سیدنی، در مقدمه پژوهش مذکور این طور می‌‌نویسد که: این آمار و ارقام برای تصمیم‌گیری در مورد تشخیص درست یک بیماری از سوی پزشک فاقد دقت کافی است اما برای پایش وضعیت قلب در منزل کافی به نظر می‌رسد. این اپلیکیشن می‌تواند به کاربران هشدار داده و در خطر بودن را به آنها گوشزد نماید اما تائید نهایی باید حتما از سوی پزشک صادر شود.
کنترل ضربان قلب با گوشی

یکی دیگر از ابزارها به نام AliveCor، جستجو برای فیبرلاسیون‌های دهلیزی را توسط یک دستگاه دستگاه الکتروکاردیوگراف دستی کوچک انجام می‌دهد. الکتروکاردیوگراف AliveCor قادر به اتصال به تلفن‌های هوشمند و تجزیه‌وتحلیل ضربان قلب است. در پژوهش دیگری که در ژورنال Heart منتشر شد، ابتدا نحوه استفاده از دستگاه AliveCor EKG به ۱۲۲/۱۳ شرکت کننده، آموزش داده شد. تنها ۴/۰ درصد از نتایج به دست آمده قابل تجزیه‌وتحلیل نبود و ۹۸ درصد از بیماران بالای ۶۰ سال مبتلا به فیبرلاسیون‌های دهلیزی به درستی شناسایی شدند. هر چند آمار خطا در شناسایی نادرست این ابزار بالا بود و تنها موفق به شناسایی صحیح ۲/۲۹ درصد از افراد سالمی شد که به این بیماری مبتلا نبودند.
دکتر انگای-ین‌چان، متخصص قلب و عروق در بیمارستان پرینس مارگارت هنگ‌کنگ و یکی از مدیران پژوهش مذکور در این رابطه می‌گوید: ”در این پژوهش متوجه شدیم تعداد قابل توجهی از شهروندان که قبلا بیماری فیبرلاسیون‌های دهلیزی در آنها تشخیص داده نشده بود از طریق غربالگری با این ابزار شناسایی شدند“. برای افراد مبتلا به فیبرلاسیون‌های دهلیزی می‌توان رقیق‌کننده‌های خون تجویز کرد تا ریسک لخته شدن خون کمتر شده و یا از مسدودکننده‌های بتا (Beta Blockers) و سایر داروها برای کاهش ضربان قلب استفاده نمود. ”این که چنین دستاوردی کاربران را به جدی گرفتن وضعیت سلامت خود تشویق کرده و آنها را به استفاده از این ابزارها ترغیب نماید، در مطالعات آینده مشخص خواهد شد.“

دکتر گرگ فونارو، متخصص قلب و عروق و مدیر مرکز ناهنجاری‌های عضلات قلب (کاردیومیوپاتی) دانشگاه کالیفرنیا امیدوار است چنین تکنولوژی‌هایی افراد را در زمینه تشخیص زودهنگام فیبرلاسیون‌های دهلیزی و در نتیجه کاهش بروز سکته‌، یاری نمایند. وی در طی ایمیل ارسالی‌اش به NPR این طور نوشت: ”این ابزارها و اپلیکیشن‌ها می‌توانند شیوه متخصصان قلب و عروق برای درمان فیبرلاسیون‌های دهلیزی را بهبود بخشیده و موجب تجویز نسخه‌های بهتر دارویی پزشکان شوند.“

البته تا آن مرحله هنوز فاصله زیادی داریم. گیلینوف، پژوهشگر اصلی مقاله ”سنجش دقت ابزارهای دیجیتال پایش سلامت بدنی“،به عنوان یک جراح قلب روزانه با بیماران بسیار زیادی که از فیبرلاسیون‌های دهلیزی رنج می‌برند مواجه است. وی معتقد است که خودپایشی (SelfMonitoring) احتمالا موجب نجات بسیاری از انسان‌ها خواهد شد اما در این میان نقش ویژه پزشکان را نباید فراموش کرد؛ به عبارت دیگر فرد نباید تنها به این ابزارهای دیجیتال که به تازگی پا به حوزه حفظ سلامت نهاده‌اند تکیه کند.
وی یادآور می‌شود که نیازی نیست همه افراد شروع به بررسی ابتلا به بیماری فیبرلاسیون‌های دهلیزی کنند. ”اگر افراد کم سن و سال شروع به پایش وضعیت جسمی خود کنند حتی در صورت استفاده از ابزارهای بسیار دقیق، قطعا شاهد افزایش چشمگیر تشخیص‌های نادرست خواهیم بود.“
انجمن قلب امریکا طی شش ماه آینده سیاست‌های دقیق خود درباره مساله پزشکی از راه دور که اتفاقا مساله پایش قلب در خانه هم جزء آنهاست را منتشر خواهد کرد.