پرداخت در ازای کلیک (PPC) چیست؟

اگر چیزهایی راجع به بازاریابی PPC (پرداخت در ازای کلیک) شنیده اید و می خواهید بیشتر درباره آن اطلاعات کسب کنید، یا اینکه تصمیم به استفاده از آن برای کسب و کار خود دارید اما نمی دانید از کجا باید شروع کنید، به جای مناسبی آمده اید! ما در این مطلب همه چیزهایی که باید درباره PPC بدانید و روش کاربرد آن برای تاثیر هرچه بیشتر در کسب و کار شما را ارائه می کنیم.

 

PPC چیست؟

PPC ترکیبی از حروف اول عبارت pay-per-click به معنی پرداخت در ازای کلیک و یک مدل بازاریابی دیجیتال است. در PPC، هربار که روی یکی از تبلیغات تبلیغ کننده کلیک می شود، او مبلغی را پرداخت می کند. اساسا PPC یک روش خرید بازدیدکننده برای سایت شما است، بدون اینکه آن بازدیدها را به صورت طبیعی به دست بیاورید.

تبلیغ در موتورهای جستجو یکی از رایج ترین انواع PPC است و به تبلیغ کننده اجازه می دهد تبلیغ خود را در نتایج جستجوی کاربری قرار دهد که در جستجوی یک کلیدواژه مرتبط با کسب و کار او از موتور جستجو استفاده کرده است. به عنوان مثال، اگر ما کلیدواژه “نرم افزار PPC” را انتخاب کنیم، چنانچه یک کاربر این کلیدواژه را در نوار جستجوی گوگل وارد کند، تبلیغ ما در قسمت بالای صفحه نتایج جستجو به نمایش در خواهد آمد.

هربار که روی تبلیغ ما کلیک می شود، و در نتیجه فردی به وبسایت ما مراجعه می کند، باید مبلغ اندکی را به موتور جستجو پرداخت کنیم. هنگامی که PPC به درستی کار می کند، این مبلغ ناچیز است، چرا که آن بازدید از آنچه هزینه می کنید ارزش به مراتب بیشتری دارد. به عبارت دیگر، اگر ما برای هر کلیک ۳ دلار پرداخت کنیم و یک کلیک به یک فروش ۳۰۰ دلاری منجر شود، در اینصورت سود قابل توجهی عاید ما شده است.

ایجاد یک کمپین PPC موفق کار زیادی می طلبد: از تحقیق و انتخاب کلیدواژه مناسب، تا سازماندهی آن کلیدواژه ها به کمپین ها و گروه های تبلیغی که به خوبی سامان یافته باشند، و پیکربندی صفحات فرودی که برای تبدیل (conversion) بهینه شده باشند. موتورهای جستجو با کاهش هزینه برای تبلیغ کنندگانی که کمپین های پرداخت به ازای کلیک هدفمند و مرتبط ایجاد می کنند، به آنها پاداش می دهند. اگر تبلیغات و صفحات فرود شما برای کاربر رضایتبخش باشد، گوگل به ازای هر کلیک هزینه کمتری را از شما دریافت می کند و این به سود بیشتر برای کسب و کار شما منتهی می شود. لذا اگر می خواهید استفاده از PPC را آغاز کنید، باید روش انجام صحیح آن را یاد بگیرید.

 

AdWords گوگل چیست؟

AdWords گوگل، رایج ترین و محبوب ترین سیستم تبلیغات PPC در جهان است. پلتفورم AdWords به کسب و کارها اجازه می دهد تا تبلیغاتی را ایجاد کنند که در موتور جستجوی گوگل و سایر متعلقات گوگل به نمایش در می آیند.

AdWords بر اساس مدل پرداخت به ازای کلیک کار می کند. هر بار که یک جستجو انجام می شود، گوگل به مخزن تبلیغ کنندگان AdWords خود مراجعه می کند و مجموعه ای از آنها را برای نمایش در فضای ارزشمند تبلیغ خود در صفحه نتایج جستجو انتخاب می کند. “منتخبین” بر مبنای مجموعه ای از عوامل انتخاب می شوند؛ من جمله، کیفیت و ارتباط کلیدواژه ها و کمپین های تبلیغاتی آنها، و همچنین اندازه بودجه لازم برای کلیدواژه.

به عبارت دقیق تر، اینکه چه کسی در صفحه ظاهر می شود بر اساس رتبه تبلیغ (Ad Rank) تبلیغ کننده است؛ شاخصی که از ضرب دو عامل کلیدی محاسبه می شود: بودجه CPC (بالاترین مقداری که تبلیغ کننده مایل به صرف هزینه است) [CPC=هزینه به ازای کلیک] و امتیاز کیفی یا Quality Score (یک مقدار که نرخ کلیک، مرتبط بودن، و کیفیت صفحه فرود را مورد توجه قرار می دهد). این سیستم به تبلیغ کنندگان اجازه می دهد تا با هزینه ای که با بودجه شان متناسب است به مشتریان بالقوه خود دسترسی پیدا کنند.

انجام بازاریابی PPC از طریق AdWords به شکل ویژه ای ارزشمند است، زیرا گوگل به عنوان محبوب ترین موتور جستجو ترافیک هنگفتی دریافت می کند، و بنابراین بیشترین بازدید و کلیک نصیب تبلیغ شما می شود. تعدد نمایش تبلیغات PPC شما به این بستگی دارد که کدام کلیدواژه ها و انواع انطباق (match types) را انتخاب کرده اید. در حالیکه چندین عامل در میزان موفقیت کمپین تبلیغات PPC شما نقش تعیین کننده دارند، شما با تمرکز بر موارد زیر می توانید نتایج مناسبی را کسب کنید:

ارتباط کلیدواژه: تهیه فهرست های کلیدواژه مرتبط با حوزه کاری که در صفحات سایت شما موجود باشند، گروه های کلیدواژه جامع و مانع، و متن تبلیغ مناسب.

کیفیت صفحه فرود: ایجاد صفحات فرود بهینه شده حاوی محتوای قانع کننده و مرتبط و یک فراخوان به عمل (CTA) واضح و متناسب با جُستارهای خاص.

امتیاز کیفی: این امتیاز، رتبه دهی گوگل به کیفیت و میزان ارتباط کلیدواژه ها، صفحات فرود، و کمپین های PPC است. تبلیغ کنندگانی که امتیاز کیفی بهتری داشته باشند، با هزینه کمتر کلیک های بیشتری کسب می کنند.

 

تحقیق کلیدواژه PPC

تحقیق کلیدواژه برای PPC می تواند کار بسیار زمانبری باشد، اما بسیار مهم نیز هست. تمامی کمپین PPC شما حول محور کلیدواژه ها ساخته می شود. موفق ترین تبلیغ کنندگان در AdWords مرتبا فهرست کلیدواژه های PPC خود را گسترش داده و اصلاح می کنند. چنانچه تنها به یک بار تحقیق برای یافتن کلیدواژه های مناسب بسنده کنید، هنگامی که اولین کمپین خود را ایجاد کنید، احتمالا فرصت بهره وری از صدها یا هزاران کلیدواژه ارزشمند، دنباله بلند (=long-tail؛ دارای کلمات بیشتر و دقیق تر)، کم هزینه و به شدت مرتبط که می توانستند عامل هدایت ترافیک به سایت شما باشند را از دست خواهید داد.

 

یک فهرست موثر کلیدواژه برای PPC باید خصوصیات زیر را داشته باشد:

مرتبط باشد: طبیعتا نمی خواهید برای ترافیکی هزینه کنید که ارتباطی با کسب و کار شما ندارد. به عبارتی، کلیدواژه هایی که بودجه خود را صرف آنها می کنید باید کاملا به محصول یا خدماتی که ارائه می دهید مرتبط باشند.

جامع باشد: تحقیق کلیدواژه شما نه تنها باید رایج ترین عبارات و عباراتی که بیشترین تعداد جستجو در حوزه کاری شما داشته اند را در بر بگیرد، بلکه باید شامل کلیدواژه های دنباله بلند هم باشد. کلیدواژه های دنباله بلند دقیق تر بوده و کمتر مورد استفاده قرار می گیرند، اما عامل عمده ترافیک ناشی از جستجو هستند. به علاوه، رقابت روی این کلیدواژه ها کمتر است و لذا ارزانتر هستند.

گسترش پذیر باشد: PPC باید مرتبا بر اساس نتایج قبلی بهبود داده شود. شما باید مرتبا کمپین های خود را اصلاح کرده و گسترش دهید، و محیطی ایجاد کنید که در آن کلیدواژه های شما مرتبا در حال رشد و انطباق باشند.

 

مدیریت کمپین های PPC

پس از ایجاد یک کمپین جدید، باید مدیریت و نظارت منظمی روی آن داشته باشید تا اطمینان یابید که تداوم تاثیر آن حفظ می شود. شما باید مرتبا عملکرد حساب AdWords خود را تحلیل کنید و برای بهبود کمپین PPC تان، این تغییرات را اعمال کنید:

کلیدواژه های PPC را افزایش دهید: برد دسترسی کمپین های PPC خود را با افزودن کلیدواژه هایی که با کسب و کار شما ارتباط دارند توسعه دهید.

کلیدواژه های منفی (Negative Keywords) را افزایش دهید: این کلیدواژه ها کلمات و عباراتی هستند که نمی خواهید تبلیغ شما در نتایج جستجوی آنها ظاهر شود. با افزودن عباراتی که تبدیلی ایجاد نمی کنند به عنوان کلیدواژه های منفی، مرتبط بودن کمپین خود را بهبود می بخشید و هزینه هدر رفته را کاهش می دهید.

گروههای تبلیغ را تقسیم کنید: با تقسیم گروه های تبلیغ خود به گروه های تبلیغ کوچک تر و مرتبط تر می توانید نرخ کلیک و امتیاز کیفی خود را افزایش دهید. این به شما کمک می کند متن های تبلیغی و صفحات فرود هدفمندتری ایجاد کنید.

کلیدواژه های PPC پرهزینه را مورد بررسی قرار دهید: کلیدواژه های گرانی که عملکرد پایینی داشته اند را بررسی و در صورت لزوم حذف کنید.

صفحات فرود را اصلاح کنید: برای بهبود نرخ تبدیل، محتوا و فراخوان به عمل های صفحات فرود خود را به نحوی جرح و تعدیل کنید که با تک تک جُستارها در موتور جستجو هم راستا شده و انطباق یابند. همه ترافیک را به یک صفحه هدایت نکنید.

 

 

 

پرداخت در ازای کلیک (PPC) چیست؟

اگر چیزهایی راجع به بازاریابی PPC (پرداخت در ازای کلیک) شنیده اید و می خواهید بیشتر درباره آن اطلاعات کسب کنید، یا اینکه تصمیم به استفاده از آن برای کسب و کار خود دارید اما نمی دانید از کجا باید شروع کنید، به جای مناسبی آمده اید! ما در این مطلب همه چیزهایی که باید درباره PPC بدانید و روش کاربرد آن برای تاثیر هرچه بیشتر در کسب و کار شما را ارائه می کنیم.

 

PPC چیست؟

PPC ترکیبی از حروف اول عبارت pay-per-click به معنی پرداخت در ازای کلیک و یک مدل بازاریابی دیجیتال است. در PPC، هربار که روی یکی از تبلیغات تبلیغ کننده کلیک می شود، او مبلغی را پرداخت می کند. اساسا PPC یک روش خرید بازدیدکننده برای سایت شما است، بدون اینکه آن بازدیدها را به صورت طبیعی به دست بیاورید.

تبلیغ در موتورهای جستجو یکی از رایج ترین انواع PPC است و به تبلیغ کننده اجازه می دهد تبلیغ خود را در نتایج جستجوی کاربری قرار دهد که در جستجوی یک کلیدواژه مرتبط با کسب و کار او از موتور جستجو استفاده کرده است. به عنوان مثال، اگر ما کلیدواژه “نرم افزار PPC” را انتخاب کنیم، چنانچه یک کاربر این کلیدواژه را در نوار جستجوی گوگل وارد کند، تبلیغ ما در قسمت بالای صفحه نتایج جستجو به نمایش در خواهد آمد.

هربار که روی تبلیغ ما کلیک می شود، و در نتیجه فردی به وبسایت ما مراجعه می کند، باید مبلغ اندکی را به موتور جستجو پرداخت کنیم. هنگامی که PPC به درستی کار می کند، این مبلغ ناچیز است، چرا که آن بازدید از آنچه هزینه می کنید ارزش به مراتب بیشتری دارد. به عبارت دیگر، اگر ما برای هر کلیک ۳ دلار پرداخت کنیم و یک کلیک به یک فروش ۳۰۰ دلاری منجر شود، در اینصورت سود قابل توجهی عاید ما شده است.

ایجاد یک کمپین PPC موفق کار زیادی می طلبد: از تحقیق و انتخاب کلیدواژه مناسب، تا سازماندهی آن کلیدواژه ها به کمپین ها و گروه های تبلیغی که به خوبی سامان یافته باشند، و پیکربندی صفحات فرودی که برای تبدیل (conversion) بهینه شده باشند. موتورهای جستجو با کاهش هزینه برای تبلیغ کنندگانی که کمپین های پرداخت به ازای کلیک هدفمند و مرتبط ایجاد می کنند، به آنها پاداش می دهند. اگر تبلیغات و صفحات فرود شما برای کاربر رضایتبخش باشد، گوگل به ازای هر کلیک هزینه کمتری را از شما دریافت می کند و این به سود بیشتر برای کسب و کار شما منتهی می شود. لذا اگر می خواهید استفاده از PPC را آغاز کنید، باید روش انجام صحیح آن را یاد بگیرید.

 

AdWords گوگل چیست؟

AdWords گوگل، رایج ترین و محبوب ترین سیستم تبلیغات PPC در جهان است. پلتفورم AdWords به کسب و کارها اجازه می دهد تا تبلیغاتی را ایجاد کنند که در موتور جستجوی گوگل و سایر متعلقات گوگل به نمایش در می آیند.

AdWords بر اساس مدل پرداخت به ازای کلیک کار می کند. هر بار که یک جستجو انجام می شود، گوگل به مخزن تبلیغ کنندگان AdWords خود مراجعه می کند و مجموعه ای از آنها را برای نمایش در فضای ارزشمند تبلیغ خود در صفحه نتایج جستجو انتخاب می کند. “منتخبین” بر مبنای مجموعه ای از عوامل انتخاب می شوند؛ من جمله، کیفیت و ارتباط کلیدواژه ها و کمپین های تبلیغاتی آنها، و همچنین اندازه بودجه لازم برای کلیدواژه.

به عبارت دقیق تر، اینکه چه کسی در صفحه ظاهر می شود بر اساس رتبه تبلیغ (Ad Rank) تبلیغ کننده است؛ شاخصی که از ضرب دو عامل کلیدی محاسبه می شود: بودجه CPC (بالاترین مقداری که تبلیغ کننده مایل به صرف هزینه است) [CPC=هزینه به ازای کلیک] و امتیاز کیفی یا Quality Score (یک مقدار که نرخ کلیک، مرتبط بودن، و کیفیت صفحه فرود را مورد توجه قرار می دهد). این سیستم به تبلیغ کنندگان اجازه می دهد تا با هزینه ای که با بودجه شان متناسب است به مشتریان بالقوه خود دسترسی پیدا کنند.

انجام بازاریابی PPC از طریق AdWords به شکل ویژه ای ارزشمند است، زیرا گوگل به عنوان محبوب ترین موتور جستجو ترافیک هنگفتی دریافت می کند، و بنابراین بیشترین بازدید و کلیک نصیب تبلیغ شما می شود. تعدد نمایش تبلیغات PPC شما به این بستگی دارد که کدام کلیدواژه ها و انواع انطباق (match types) را انتخاب کرده اید. در حالیکه چندین عامل در میزان موفقیت کمپین تبلیغات PPC شما نقش تعیین کننده دارند، شما با تمرکز بر موارد زیر می توانید نتایج مناسبی را کسب کنید:

ارتباط کلیدواژه: تهیه فهرست های کلیدواژه مرتبط با حوزه کاری که در صفحات سایت شما موجود باشند، گروه های کلیدواژه جامع و مانع، و متن تبلیغ مناسب.

کیفیت صفحه فرود: ایجاد صفحات فرود بهینه شده حاوی محتوای قانع کننده و مرتبط و یک فراخوان به عمل (CTA) واضح و متناسب با جُستارهای خاص.

امتیاز کیفی: این امتیاز، رتبه دهی گوگل به کیفیت و میزان ارتباط کلیدواژه ها، صفحات فرود، و کمپین های PPC است. تبلیغ کنندگانی که امتیاز کیفی بهتری داشته باشند، با هزینه کمتر کلیک های بیشتری کسب می کنند.

 

تحقیق کلیدواژه PPC

تحقیق کلیدواژه برای PPC می تواند کار بسیار زمانبری باشد، اما بسیار مهم نیز هست. تمامی کمپین PPC شما حول محور کلیدواژه ها ساخته می شود. موفق ترین تبلیغ کنندگان در AdWords مرتبا فهرست کلیدواژه های PPC خود را گسترش داده و اصلاح می کنند. چنانچه تنها به یک بار تحقیق برای یافتن کلیدواژه های مناسب بسنده کنید، هنگامی که اولین کمپین خود را ایجاد کنید، احتمالا فرصت بهره وری از صدها یا هزاران کلیدواژه ارزشمند، دنباله بلند (=long-tail؛ دارای کلمات بیشتر و دقیق تر)، کم هزینه و به شدت مرتبط که می توانستند عامل هدایت ترافیک به سایت شما باشند را از دست خواهید داد.

 

یک فهرست موثر کلیدواژه برای PPC باید خصوصیات زیر را داشته باشد:

مرتبط باشد: طبیعتا نمی خواهید برای ترافیکی هزینه کنید که ارتباطی با کسب و کار شما ندارد. به عبارتی، کلیدواژه هایی که بودجه خود را صرف آنها می کنید باید کاملا به محصول یا خدماتی که ارائه می دهید مرتبط باشند.

جامع باشد: تحقیق کلیدواژه شما نه تنها باید رایج ترین عبارات و عباراتی که بیشترین تعداد جستجو در حوزه کاری شما داشته اند را در بر بگیرد، بلکه باید شامل کلیدواژه های دنباله بلند هم باشد. کلیدواژه های دنباله بلند دقیق تر بوده و کمتر مورد استفاده قرار می گیرند، اما عامل عمده ترافیک ناشی از جستجو هستند. به علاوه، رقابت روی این کلیدواژه ها کمتر است و لذا ارزانتر هستند.

گسترش پذیر باشد: PPC باید مرتبا بر اساس نتایج قبلی بهبود داده شود. شما باید مرتبا کمپین های خود را اصلاح کرده و گسترش دهید، و محیطی ایجاد کنید که در آن کلیدواژه های شما مرتبا در حال رشد و انطباق باشند.

 

مدیریت کمپین های PPC

پس از ایجاد یک کمپین جدید، باید مدیریت و نظارت منظمی روی آن داشته باشید تا اطمینان یابید که تداوم تاثیر آن حفظ می شود. شما باید مرتبا عملکرد حساب AdWords خود را تحلیل کنید و برای بهبود کمپین PPC تان، این تغییرات را اعمال کنید:

کلیدواژه های PPC را افزایش دهید: برد دسترسی کمپین های PPC خود را با افزودن کلیدواژه هایی که با کسب و کار شما ارتباط دارند توسعه دهید.

کلیدواژه های منفی (Negative Keywords) را افزایش دهید: این کلیدواژه ها کلمات و عباراتی هستند که نمی خواهید تبلیغ شما در نتایج جستجوی آنها ظاهر شود. با افزودن عباراتی که تبدیلی ایجاد نمی کنند به عنوان کلیدواژه های منفی، مرتبط بودن کمپین خود را بهبود می بخشید و هزینه هدر رفته را کاهش می دهید.

گروههای تبلیغ را تقسیم کنید: با تقسیم گروه های تبلیغ خود به گروه های تبلیغ کوچک تر و مرتبط تر می توانید نرخ کلیک و امتیاز کیفی خود را افزایش دهید. این به شما کمک می کند متن های تبلیغی و صفحات فرود هدفمندتری ایجاد کنید.

کلیدواژه های PPC پرهزینه را مورد بررسی قرار دهید: کلیدواژه های گرانی که عملکرد پایینی داشته اند را بررسی و در صورت لزوم حذف کنید.

صفحات فرود را اصلاح کنید: برای بهبود نرخ تبدیل، محتوا و فراخوان به عمل های صفحات فرود خود را به نحوی جرح و تعدیل کنید که با تک تک جُستارها در موتور جستجو هم راستا شده و انطباق یابند. همه ترافیک را به یک صفحه هدایت نکنید.

 

 

 

آشنایی با عبارات مهم در بازاریابی دیجیتال

بازاریابی دیجیتال برای بسیاری از مردم یک مفهوم مبهم و گنگ است. چیزی که بیشتر مردم می دانند این است که بازاریابی دیجیتال به نحوی با وبسایت ها و شاید رسانه های اجتماعی ارتباط دارد.

اما اگر در حوزه بازاریابی به فعالیت می پردازید، یا کسب و کاری را اداره می کنید، هر شکاف کوچکی در اطلاعات تان می تواند به شهرت و درآمد شما لطمه وارد کند. می دانیم که اینترنت از بین نخواهد رفت. در واقع، بر طبق روند فعلی انتظار می رود که مجموع بودجه بازاریابی کسب و کارها در طول سال های آینده جهش بزرگی را تجربه کند.

بنابراین اگر با مفاهیم اصلی بازاریابی دیجیتال آشنایی کافی ندارید، زمان آن رسیده است که یادگیری را آغاز کنید. اگر هم در همین حوزه شاغل هستید، بد نیست که گرد از چهره دانسته های خود بزدایید!

 

  1. SEO

آشنایی با عبارات مهم در بازاریابی دیجیتال - سئو

به فرآیند بهبود رتبه (rank) یک وبسایت برای عبارات جستجوی مرتبط در گوگل، یاهو و بینگ (البته بیشتر بازاریاب ها روی گوگل تمرکز می کنند)، بهینه سازی برای موتورهای جستجو (Search Engine Optimization) گفته می شود. این رتبه به وسیله عوامل متنوع درونی و بیرونی تعیین می شود، به عنوان نمونه؛ کلیدواژه ها، بک لینک، کیفیت محتوا، محتوای سودمند و سازماندهی وبسایت از جمله این عوامل هستند.

 

چرا اهمیت دارد؟

مهم ترین عامل جذب ترافیک برای وبسایت شما SEO است. هر چه سایت شما در نتایج جستجو رتبه بالاتری داشته باشد، افراد بیشتری آن را مشاهده و روی آن کلیک خواهند کرد.

 

الگوریتم

یک الگوریتم مجموعه ای از عوامل مختلف است که یک موتور جستجو با استفاده از آنها وبسایت شما را ارزیابی می کند.

چرا اهمیت دارد؟

الگوریتم به شدت بر رتبه تاثیرگذار است. عموما الگوریتم، رتبه وبسایتهایی را که برای کاربران محتوای ارزشمند، با کیفیت و مرتبط ارائه می کنند را بالا می برد، اما در عین حال اگر تشخیص دهد که وبسایت شما از روش های نادرست برای افزایش ترافیک استفاده می کند، می تواند سایت شما را جریمه کند.

عوامل تعیین کننده کیفیت، عموما مشخص هستند، اما جزئیات و اهمیت قابل سنجش آنها مخفی نگه داشته می شود تا بازاریاب ها نتوانند با استفاده از روش های نادرست در کار فرمول الگوریتم خللی ایجاد کنند.

 

جستجوی طبیعی و جستجوی پولی

تصور کنید یک وبسایت تنها به خاطر اعتبار و محتوای با کیفیت و ارزشمند خود در نتایج موتور جستجو رتبه ای کسب می کند، این نتیجه جستجوی طبیعی (organic search) است. از طرف دیگر، جستجوی پولی، یک نتیجه جستجو است که هزینه آن پرداخت شده است. گوگل نتایج پولی را با علامت “Ad” متمایز می کند.

چرا اهمیت دارد؟

نتایج طبیعی برای برخی از کاربران قابل اعتمادتر هستند، چرا که به صورت طبیعی و با استفاده از الگوریتم های پیچیده و خاص موتور جستجو با عبارت مورد نظر کاربر تطبیق داده می شوند. علاوه بر این، رتبه های نتایج جستجوی طبیعی با دوام تر هستند، در حالیکه نتایج پولی برای افزایش سریع، اما موقت ترافیک سودمند هستند.

 

کلیدواژه ها

منظور از کلیدواژه ها یا کلمات کلیدی، کلمات و عبارات مرتبط با وبسایت و کسب و کار شما هستند. با استفاده از ابزار AdWord گوگل می توانید کلیدواژه های که به بهبود رتبه شما کمک می کنند را جستجو و پیدا کنید.

چرا اهمیت دارد؟

کلیدواژه ها یکی از مهم ترین عواملی هستند که توسط الگوریتم های موتور جستجو مورد ارزیابی قرار می گیرند. در واقع، شما با استفاده از کلیدواژه ها در محتوای وبسایت خود، به موتور جستجو می گویید که سایت شما چه چیزی ارائه می کند و روی چه زمینه هایی تاکید دارد.

 

بک لینک

بک لینک، یک لینک در وبسایت دیگری است که بازدیدکنندگان را به وبسایت شما هدایت می کند.

چرا اهمیت دارد؟

کلیدواژه ها یک راهبرد درونی مهم هستند، اما بک لینک ها یک تاکتیک حیاتی بیرونی هستند. بک لینک به موتور جستجو اینطور القا می کند که وبسایتهای دیگر اعتقاد دارند که محتوای شما به اندازه ای اهمیت دارد که باید در سایت خودشان به آن اشاره کنند.

 

  1. تبلیغات پولی

آشنایی با عبارات مهم در بازاریابی دیجیتال - تبلیغات

علیرغم اینکه بازاریابی دیجیتال به برندها اجازه می دهد که از طریق محتوای خود (مطالب وبلاگی، ویدیوها، ارسال در رسانه های اجتماعی) به رایگان به تبلیغ بپردازند، تبلیغات پولی یک مدل تهاجمی تر برای دسترسی به مردم فراهم می کند.

 

PPC (پرداخت در ازای کلیک)

PPC کوتاه شده عبارت Pay-Per-Click به معنی پرداخت در ازای کلیک است. قطعا تبلیغات کوچکی که گوگل در نتایج جستجوی خود نشان می دهد را دیده اید. بسیاری از این ها نمونه هایی از PPC هستند که معمولا در بالا، پایین و حاشیه صفحه نتایج (بالا، پایین و در حاشیه نتایج طبیعی) به نمایش در می آیند.

چرا اهمیت دارند؟

تبلیغات پرداخت در ازای کلیک روش خوبی برای نمایش محصول در بالای نتایج جستجو است. فقط هر بار که یک کاربر روی تبلیغ کلیک می کند، از سفارش دهنده آن هزینه دریافت می شود. بنابراین تنها روی افرادی که به تبلیغ شما علاقمند هستند هزینه خواهید کرد.

 

صفحه فرود

هنگامی که روی یک PPC یا نوع دیگری از تبلیغات کلیک می کنید، معمولا به یک صفحه فرود (Landing pages) هدایت می شوید.

چرا اهمیت دارد؟

صفحات فرود، نقش پلی بین تبلیغات شما و وبسایت تان را بازی می کنند. در واقع، به جای اینکه کاربر را در سایت خود رها کنید و بگذارید خودش کاری که باید انجام دهد را تشخیص بدهد، او را به انجام کار مشخصی در صفحه فرود خود ترغیب می کنید.

 

بازاریابی مجدد

بازاریابی مجدد (Remarketing) یا هدفگیری مجدد (Retargeting)، فرآیند تبلیغ برای کاربرانی است که قبلا از وبسایت شما بازدید کرده اند.

چرا اهمیت دارد؟

بازاریابی مجدد به برندها اجازه می دهد تا دقیقا روی کاربرانی که قبلا به نحوی به محصول یا خدمات آنها ابراز علاقه کرده اند تمرکز کنند. بسیاری این را نسبت به تبلیغات بنری، PPC و سایر تبلیغات پولی، مقرون به صرفه تر می دانند.

 

  1. بازاریابی محتوایی

آشنایی با عبارات مهم در بازاریابی دیجیتال - بازاریابی محتوایی

شاید بتوان گفت که مهم ترین عامل برای موفقیت هر کمپین بازاریابی دیجیتال، محتوا است. مشتریان از برندها انتظار دارند محتوای مفیدی درباره محصولات و خدمات خود را در قالب متن وبسایت، مطلب در وبلاگ، کانال های رسانه های اجتماعی و مواردی از این قبیل ارائه کنند.

 

وبلاگ/بلاگ

بلاگ، کوتاه شده کلمه وبلاگ است و برندها به این وسیله، صدای خود را در اینترنت به گوش مخاطب مورد نظر می رسانند. معمولا مطالب وبلاگ ها متن ها و نوشته هایی درباره موضوعات مرتبط هستند، اما استفاده از تصاویر و ویدیو نیز رایج و بعضا لازم است.

چرا اهمیت دارد؟

اگر می خواهید چیزی را در رابطه با حوزه فعالیت خود به اشتراک بگذارید، وبلاگ بهترین مکان است. شما می توانید از طریق مطالب وبلاگ، خود را در حوزه فعالیت کسب و کارتان مطرح کنید، خوانندگان بیشتری را جذب کنید، SEO وبسایت خود را بهبود بخشید و چه بسا دنبال کنندگان مطالب را به مشتری تبدیل کنید.

 

بازاریابی ایمیلی

شرکت ها با استفاده از بازاریابی ایمیلی می توانند ارتباط خود را با مشتریان راغب (lead) و مشتریان قبلی حفظ کنند و از این طریق نکات مفیدی را برای آنها ارسال کرده یا درباره محصولات آتی اطلاع رسانی انجام دهند.

چرا اهمیت دارد؟

ایمیل به شما اجازه می دهد تا کاربران خاصی را بر اساس فعالیت های آنها در سایت و سوابق خریدشان هدف قرار دهید. توجه کنید که موضوع ایمیل شما همیشه نباید یک درخواست باشد. ایمیل برای شما فرصتی فراهم می کند تا به اشتراک گذاری اطلاعات مفید و جذاب با مخاطبان خود بپردازید.

 

ویدیوهای ویروسی (Viral)

هنگامی که یک ویدیو مانند یک ویروس همه جا پخش می شود، انبوهی از کلیک و اشتراک گذاری در اینترنت به دست می آورد و معمولا برای مدت کوتاهی به یک موضوع داغ تبدیل می شود.

چرا اهمیت دارد؟

ویدیوهای ویروسی یک برند می توانند ترافیک بالایی را برای وبسایت آن برند جذب کنند. ویدیوها به خودی خود محبوب هستند، اما هنگامی که یک کلیپ سرگرم کننده یا عاطفی خاص توسط افراد زیادی در اینترنت به اشتراک گذاشته و راجع به آن گفتگو انجام می شود، دیگران را نیز به تماشای آن ترغیب می کند.

 

رسانه های اجتماعی

رسانه های اجتماعی به اندازه ای پیچیدگی دارند که خود می توانند به تنهایی عنوان مقالات متعددی باشند، با این حال درک رابطه آنها با بازاریابی محتوایی نیز اهمیت دارد. در حوزه محتوا، ما با ارائه محتوای سودمند در کانال های آنلاین مانند فیسبوک، توییتر، لینکدین و سایر بسترهای مشابه، از آنها برای ارتباط با دنبال کنندگان خود استفاده می کنیم.

چه اهمیتی دارند؟

امروزه، مشتریان از برند ها انتظار دارند که در رسانه های اجتماعی حضور داشته باشند. آنها برای ارزیابی شخصیت برند شما، علاوه بر بررسی وبسایت (یا شاید قبل از بررسی وبسایت) سری به کانال های شما در رسانه های اجتماعی می زنند. علاوه بر این، رسانه های اجتماعی به شما کمک می کنند تا مشتریان قبلی خود را حفظ کنید؛ شما با به اشتراک گذاشتن محتوای سرگرم کننده یا آموزشی می توانید به حفظ یا ایجاد رابطه ادامه دهید و شانس خرید مجدد توسط آنها را افزایش دهید.

 


 

آیا شما با این عبارات آشنایی داشتید؟ آیا عبارات دیگری نیز وجود دارند که مایلید درک دقیق تری از آنها داشته باشید؟ دیدگاه های خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

 

آشنایی با عبارات مهم در بازاریابی دیجیتال

بازاریابی دیجیتال برای بسیاری از مردم یک مفهوم مبهم و گنگ است. چیزی که بیشتر مردم می دانند این است که بازاریابی دیجیتال به نحوی با وبسایت ها و شاید رسانه های اجتماعی ارتباط دارد.

اما اگر در حوزه بازاریابی به فعالیت می پردازید، یا کسب و کاری را اداره می کنید، هر شکاف کوچکی در اطلاعات تان می تواند به شهرت و درآمد شما لطمه وارد کند. می دانیم که اینترنت از بین نخواهد رفت. در واقع، بر طبق روند فعلی انتظار می رود که مجموع بودجه بازاریابی کسب و کارها در طول سال های آینده جهش بزرگی را تجربه کند.

بنابراین اگر با مفاهیم اصلی بازاریابی دیجیتال آشنایی کافی ندارید، زمان آن رسیده است که یادگیری را آغاز کنید. اگر هم در همین حوزه شاغل هستید، بد نیست که گرد از چهره دانسته های خود بزدایید!

 

  1. SEO

آشنایی با عبارات مهم در بازاریابی دیجیتال - سئو

به فرآیند بهبود رتبه (rank) یک وبسایت برای عبارات جستجوی مرتبط در گوگل، یاهو و بینگ (البته بیشتر بازاریاب ها روی گوگل تمرکز می کنند)، بهینه سازی برای موتورهای جستجو (Search Engine Optimization) گفته می شود. این رتبه به وسیله عوامل متنوع درونی و بیرونی تعیین می شود، به عنوان نمونه؛ کلیدواژه ها، بک لینک، کیفیت محتوا، محتوای سودمند و سازماندهی وبسایت از جمله این عوامل هستند.

 

چرا اهمیت دارد؟

مهم ترین عامل جذب ترافیک برای وبسایت شما SEO است. هر چه سایت شما در نتایج جستجو رتبه بالاتری داشته باشد، افراد بیشتری آن را مشاهده و روی آن کلیک خواهند کرد.

 

الگوریتم

یک الگوریتم مجموعه ای از عوامل مختلف است که یک موتور جستجو با استفاده از آنها وبسایت شما را ارزیابی می کند.

چرا اهمیت دارد؟

الگوریتم به شدت بر رتبه تاثیرگذار است. عموما الگوریتم، رتبه وبسایتهایی را که برای کاربران محتوای ارزشمند، با کیفیت و مرتبط ارائه می کنند را بالا می برد، اما در عین حال اگر تشخیص دهد که وبسایت شما از روش های نادرست برای افزایش ترافیک استفاده می کند، می تواند سایت شما را جریمه کند.

عوامل تعیین کننده کیفیت، عموما مشخص هستند، اما جزئیات و اهمیت قابل سنجش آنها مخفی نگه داشته می شود تا بازاریاب ها نتوانند با استفاده از روش های نادرست در کار فرمول الگوریتم خللی ایجاد کنند.

 

جستجوی طبیعی و جستجوی پولی

تصور کنید یک وبسایت تنها به خاطر اعتبار و محتوای با کیفیت و ارزشمند خود در نتایج موتور جستجو رتبه ای کسب می کند، این نتیجه جستجوی طبیعی (organic search) است. از طرف دیگر، جستجوی پولی، یک نتیجه جستجو است که هزینه آن پرداخت شده است. گوگل نتایج پولی را با علامت “Ad” متمایز می کند.

چرا اهمیت دارد؟

نتایج طبیعی برای برخی از کاربران قابل اعتمادتر هستند، چرا که به صورت طبیعی و با استفاده از الگوریتم های پیچیده و خاص موتور جستجو با عبارت مورد نظر کاربر تطبیق داده می شوند. علاوه بر این، رتبه های نتایج جستجوی طبیعی با دوام تر هستند، در حالیکه نتایج پولی برای افزایش سریع، اما موقت ترافیک سودمند هستند.

 

کلیدواژه ها

منظور از کلیدواژه ها یا کلمات کلیدی، کلمات و عبارات مرتبط با وبسایت و کسب و کار شما هستند. با استفاده از ابزار AdWord گوگل می توانید کلیدواژه های که به بهبود رتبه شما کمک می کنند را جستجو و پیدا کنید.

چرا اهمیت دارد؟

کلیدواژه ها یکی از مهم ترین عواملی هستند که توسط الگوریتم های موتور جستجو مورد ارزیابی قرار می گیرند. در واقع، شما با استفاده از کلیدواژه ها در محتوای وبسایت خود، به موتور جستجو می گویید که سایت شما چه چیزی ارائه می کند و روی چه زمینه هایی تاکید دارد.

 

بک لینک

بک لینک، یک لینک در وبسایت دیگری است که بازدیدکنندگان را به وبسایت شما هدایت می کند.

چرا اهمیت دارد؟

کلیدواژه ها یک راهبرد درونی مهم هستند، اما بک لینک ها یک تاکتیک حیاتی بیرونی هستند. بک لینک به موتور جستجو اینطور القا می کند که وبسایتهای دیگر اعتقاد دارند که محتوای شما به اندازه ای اهمیت دارد که باید در سایت خودشان به آن اشاره کنند.

 

  1. تبلیغات پولی

آشنایی با عبارات مهم در بازاریابی دیجیتال - تبلیغات

علیرغم اینکه بازاریابی دیجیتال به برندها اجازه می دهد که از طریق محتوای خود (مطالب وبلاگی، ویدیوها، ارسال در رسانه های اجتماعی) به رایگان به تبلیغ بپردازند، تبلیغات پولی یک مدل تهاجمی تر برای دسترسی به مردم فراهم می کند.

 

PPC (پرداخت در ازای کلیک)

PPC کوتاه شده عبارت Pay-Per-Click به معنی پرداخت در ازای کلیک است. قطعا تبلیغات کوچکی که گوگل در نتایج جستجوی خود نشان می دهد را دیده اید. بسیاری از این ها نمونه هایی از PPC هستند که معمولا در بالا، پایین و حاشیه صفحه نتایج (بالا، پایین و در حاشیه نتایج طبیعی) به نمایش در می آیند.

چرا اهمیت دارند؟

تبلیغات پرداخت در ازای کلیک روش خوبی برای نمایش محصول در بالای نتایج جستجو است. فقط هر بار که یک کاربر روی تبلیغ کلیک می کند، از سفارش دهنده آن هزینه دریافت می شود. بنابراین تنها روی افرادی که به تبلیغ شما علاقمند هستند هزینه خواهید کرد.

 

صفحه فرود

هنگامی که روی یک PPC یا نوع دیگری از تبلیغات کلیک می کنید، معمولا به یک صفحه فرود (Landing pages) هدایت می شوید.

چرا اهمیت دارد؟

صفحات فرود، نقش پلی بین تبلیغات شما و وبسایت تان را بازی می کنند. در واقع، به جای اینکه کاربر را در سایت خود رها کنید و بگذارید خودش کاری که باید انجام دهد را تشخیص بدهد، او را به انجام کار مشخصی در صفحه فرود خود ترغیب می کنید.

 

بازاریابی مجدد

بازاریابی مجدد (Remarketing) یا هدفگیری مجدد (Retargeting)، فرآیند تبلیغ برای کاربرانی است که قبلا از وبسایت شما بازدید کرده اند.

چرا اهمیت دارد؟

بازاریابی مجدد به برندها اجازه می دهد تا دقیقا روی کاربرانی که قبلا به نحوی به محصول یا خدمات آنها ابراز علاقه کرده اند تمرکز کنند. بسیاری این را نسبت به تبلیغات بنری، PPC و سایر تبلیغات پولی، مقرون به صرفه تر می دانند.

 

  1. بازاریابی محتوایی

آشنایی با عبارات مهم در بازاریابی دیجیتال - بازاریابی محتوایی

شاید بتوان گفت که مهم ترین عامل برای موفقیت هر کمپین بازاریابی دیجیتال، محتوا است. مشتریان از برندها انتظار دارند محتوای مفیدی درباره محصولات و خدمات خود را در قالب متن وبسایت، مطلب در وبلاگ، کانال های رسانه های اجتماعی و مواردی از این قبیل ارائه کنند.

 

وبلاگ/بلاگ

بلاگ، کوتاه شده کلمه وبلاگ است و برندها به این وسیله، صدای خود را در اینترنت به گوش مخاطب مورد نظر می رسانند. معمولا مطالب وبلاگ ها متن ها و نوشته هایی درباره موضوعات مرتبط هستند، اما استفاده از تصاویر و ویدیو نیز رایج و بعضا لازم است.

چرا اهمیت دارد؟

اگر می خواهید چیزی را در رابطه با حوزه فعالیت خود به اشتراک بگذارید، وبلاگ بهترین مکان است. شما می توانید از طریق مطالب وبلاگ، خود را در حوزه فعالیت کسب و کارتان مطرح کنید، خوانندگان بیشتری را جذب کنید، SEO وبسایت خود را بهبود بخشید و چه بسا دنبال کنندگان مطالب را به مشتری تبدیل کنید.

 

بازاریابی ایمیلی

شرکت ها با استفاده از بازاریابی ایمیلی می توانند ارتباط خود را با مشتریان راغب (lead) و مشتریان قبلی حفظ کنند و از این طریق نکات مفیدی را برای آنها ارسال کرده یا درباره محصولات آتی اطلاع رسانی انجام دهند.

چرا اهمیت دارد؟

ایمیل به شما اجازه می دهد تا کاربران خاصی را بر اساس فعالیت های آنها در سایت و سوابق خریدشان هدف قرار دهید. توجه کنید که موضوع ایمیل شما همیشه نباید یک درخواست باشد. ایمیل برای شما فرصتی فراهم می کند تا به اشتراک گذاری اطلاعات مفید و جذاب با مخاطبان خود بپردازید.

 

ویدیوهای ویروسی (Viral)

هنگامی که یک ویدیو مانند یک ویروس همه جا پخش می شود، انبوهی از کلیک و اشتراک گذاری در اینترنت به دست می آورد و معمولا برای مدت کوتاهی به یک موضوع داغ تبدیل می شود.

چرا اهمیت دارد؟

ویدیوهای ویروسی یک برند می توانند ترافیک بالایی را برای وبسایت آن برند جذب کنند. ویدیوها به خودی خود محبوب هستند، اما هنگامی که یک کلیپ سرگرم کننده یا عاطفی خاص توسط افراد زیادی در اینترنت به اشتراک گذاشته و راجع به آن گفتگو انجام می شود، دیگران را نیز به تماشای آن ترغیب می کند.

 

رسانه های اجتماعی

رسانه های اجتماعی به اندازه ای پیچیدگی دارند که خود می توانند به تنهایی عنوان مقالات متعددی باشند، با این حال درک رابطه آنها با بازاریابی محتوایی نیز اهمیت دارد. در حوزه محتوا، ما با ارائه محتوای سودمند در کانال های آنلاین مانند فیسبوک، توییتر، لینکدین و سایر بسترهای مشابه، از آنها برای ارتباط با دنبال کنندگان خود استفاده می کنیم.

چه اهمیتی دارند؟

امروزه، مشتریان از برند ها انتظار دارند که در رسانه های اجتماعی حضور داشته باشند. آنها برای ارزیابی شخصیت برند شما، علاوه بر بررسی وبسایت (یا شاید قبل از بررسی وبسایت) سری به کانال های شما در رسانه های اجتماعی می زنند. علاوه بر این، رسانه های اجتماعی به شما کمک می کنند تا مشتریان قبلی خود را حفظ کنید؛ شما با به اشتراک گذاشتن محتوای سرگرم کننده یا آموزشی می توانید به حفظ یا ایجاد رابطه ادامه دهید و شانس خرید مجدد توسط آنها را افزایش دهید.

 


 

آیا شما با این عبارات آشنایی داشتید؟ آیا عبارات دیگری نیز وجود دارند که مایلید درک دقیق تری از آنها داشته باشید؟ دیدگاه های خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

 

تبلیغات به ویدیوهای فیس بوک هم رحم نکردند!

ویدئوهای فیس بوک

به زودی قرار است به دیدن تبلیغات هنگام دیدن ویدیوهای فیس بوک نیز عادت کنید. ریکود اطلاع داده که این شبکه اجتماعی قرار است فرمت تبلیغاتی ای را به زودی پیاده کند که در آن بعد از پخش ۲۰ ثانیه از ویدیو، شما شاهد تبلیغات خواهید بود. البته این هیچ صدمه ای به اصل ویدیوی شما نمی زند و فقط جهت کسب درآمد برای صاحبان آن است. برای بررسی بیشتر این موضوع در ادامه با تکرا همراه باشید.

فیس بوک سود به دست آمده را با یوتیوب تقسیم کرده و خود ۵۵ درصد را بر می دارد.

این کمپانی هنوز درباره این افشای بزرگ سخنی نگفته ولی پیش تر اظهار داشته بود که در سال ۲۰۱۷ قرار است ویدیوها را به مسئله ای فراتر از آن چه هم اکنون در این شبکه اجتماعی وجود دارد، تبدیل کند.

قطعا شما تمایل ندارید که بیش از این، شاهد تبلیغات باشید، اما باید بدانید که این پروژه در بلند مدت سودآور خواهد بود. منتشر کنندگان اجازه خواهند داشت که ویدیوهای اسپانسر دار تولید کنند اما نه به این صورت که فقط مکان تبلیغات در ویدیو را مشخص و انتظار مبلغ ثابتی داشته باشند. اگر تولیدکنندگان آگاه شوند که می توانند بدون هیچ زحمتی و فقط با پست ویدیو در فیس بوک درآمد کسب کنند، ویدیوهای بیشتری تولید و حتی برخی برای اولین بار در فیس بوک ویدیو پست می کنند.

طبق گفته ریکود، تبلیغات میان برنامه ای ممکن است گاها کیفیت ویدیویی که به تماشای آن نشسته اید را افزایش دهد. آن ۲۰ ثانیه مورد نیاز اولیه، منتشرکنندگان را مجبور می کند تا ویدیوهایی با کیفیت و با موضوعی بسیار بهتر بسازند به طوریکه بتواند مخاطب را تا بعد از تبلیغات نگه دارد.

بنابراین از این پس ممکن است تعداد ویدیوهای مستند خشنی که به صورت اتفاقی برای شما باز می شود کمتر و به تعداد ویدیوهای کمدی و تاثیرگذار افزوده شود. با اینکه این خبر در ابتدا کمی عجیب به نظر می رسد اما با توجه به مزایای انجام این پروژه توسط فیس بوک، این تصمیم مسئولین منطقی و معقول جلوه می کند. هم چنین باید به این نکته نیز اشاره کنیم که پیش از این، تبلیغات این چنینی را در تلوزیون و سینما نیز مشاهده می کردیم و شاید این نوع تبلیغات آن چنان هم که به نظر می رسد تاثیر منفی زیادی بر روی کاربران نگذارد.

.

منبع: engadget

نوشته تبلیغات به ویدیوهای فیس بوک هم رحم نکردند! اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

مقایسه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی محتوایی و ریپورتاژ آگهی

مقایسه ROI (نرخ بازگشت سرمایه) بازاریابی محتوایی و ریپورتاژ آگهی

بسیاری شرکت ها امروزه از بازاریابی محتوایی و ریپورتاژ آگهی برای دیده شدن برند خود استفاده می کنند. براساس آخرین آمار ۷۰% افراد می گویند که ترجیح می دهند درمورد محصول از طریق محتوا آشنا شوند تا تبلیغات سنتی. اما این سوال مطرح می شود که برای افزایش آگاهی در مورد برند، بازاریابی محتوایی نتیجه بخش تر است یا ریپورتاژ آگهی؟ و کدام یک احتمال موفقیت بیشتری دارد؟
 در ادامه با تکرا همراه باشید.

برای پاسخ به سوالات فوق، کمپانی Fractl که یک شرکت بازاریابی محتوایی است، برای تحقیق در مورد ۳۰ آژانس متخصص در بازاریابی محتوا درباره قالب های محتوا و معیارهایی که برای رهگیری نرخ بازگشت سرمایه (ROI) استفاده می کنند با کمپانی نام آشنای Moz شروع به همکاری کرد. به نتیجه کار خواهیم رسید، اما نخست اجازه دهید یادآوری کنیم که این دو روش چه تفاوت هایی داشته و چه هدفی را پیگیری می کنند.

آژانس های بازاریابی محتوایی، کمپین هایی برای برندها طراحی می کنند و سپس این کمپین ها که از جنس محتوا (مقاله، متن، تصویر، صوت یا ویدئو) هستند را به وب سایت ها و رسانه های پرمخاطب ارائه می دهند تا این رسانه ها و وب سایت ها، محتوای آماده شده را به خوبی پوشش دهند. هر بار که یک ناشر درباره کمپینی می نویسد، معمولا به عنوان مرجع به آن شرکت یا برند لینک داده می شود. این لینک ها آمار جستجوی شرکت و ترافیک مستقیم به وب سایت شرکت را افزایش می دهد و منجر به کنش بیشتر کاربر با برند از طریق رسانه های اجتماعی می شود.

در حالی که بازاریابی محتوایی به دنبال تضمین رشد رسانه ای است، ریپورتاژ آگهی بوسیله پرداخت مستقیم به رسانه ها برای انتشار آن مطلب، محتوای مورد نظر را ترویج می دهد (به طور مثال مشارکتی بین وب سایت BuzzFeed و بسیاری از شوینده های لباسشویی وجود دارد که از جنس ریپورتاژ آگهی است). ریپورتاژ آگهی (که به عنوان «محتوای حمایت شده» نیز شناخته می شود) جایگاهی تضمین شده را در وب سایت های ناشرین رده بالا که ممکن است بازدید کننده منحصر بفرد ماهانه چند میلیونی داشته باشد، ارائه می کند.

بیشتر بخوانید...

بیشتر بخوانید...

اگر شما نیز وب سایت دارید، پیشنهاد می کنیم این مقاله را از دست ندهید:

تفاوت های میان ریپورتاژ آگهی و بازاریابی محتوایی

مقایسه ریپورتاژ و بازاریابی محتوایی
مقایسه ریپورتاژ و بازاریابی محتوایی

ما از رویکردی مبتنی بر اطلاعات برای مقایسه بهره وری ریپورتاژ آگهی در مقابل بازاریابی محتوایی استفاده کردیم. بررسی کامل این مورد را در وبلاگ moz بخوانید.
نخست، به خدمات بازاریابی محتوایی نگاه کردیم. به طور میانگین ۶۵% آژانس ها بین ۱ تا ۱۰ کمپین در ماه برای هر مشتری تولید می کنند. فرایند طراحی و ایجاد هر کمپین شامل تولید ایده، تحقیق در مورد مفهوم، طراحی آنچه نیاز داریم و گام نهایی ترویج (promote) است. زمانی که یک تیم، تولید را تکمیل کرد آنها کمپین را به یک آژانس روابط رسانه ای منتقل می کنند که پوشش رسانه ای را برای کمپین تضمین کند. هدف این است که نویسندگان در وب سایت های خود گزارشی در مورد کمپین برای ناشران تهیه کنند.

در روزهای نخست بازاریابی محتوایی، ویجت ها و listicleها (مقاله ای در سایت یا روزنامه که به صورت لیست می آید list+article) جلوی چشم خواهند بود. با شروع جریمه برندها به دلیل محتوای ضعیف و طرح های لینک با ارزش پایین توسط گوگل، صنعت برای تولید محتوای با کیفیت تر به تکاپو افتاد. بنابراین مانند برخی ناشران، آژانس های بازاریابی محتوایی شروع به ایجاد مقالات و اینفوگرافیک های بیشتری نسبت به فرمت های محتوا نمودند.

تقریبا نیمی از مشتریان، موفقیت بازاریابی را بر اساس تعداد سرنخ های فروش (leads)، لینک های با کیفیت (به عنوان مثال لینک هایی از ناشران معتبرتر) و کل اشتراک گذاری های شبکه های اجتماعی که توسط کمپین ها ایجاد شده می سنجند. به طور متوسط کمپین بازاریابی محتوایی، ۲۷ لینک از ناشران به دست می آورد.

بررسی هزینه ها

این نوع کمپین ها چقدر هزینه دارد؟ ۷۰% آژانس های بازاریابی محتوایی حق مشاوره های ماهانه خود را در ۵ دسته بندی ارائه می کنند: کمتر از ۱۰۰۰ دلار ، ۱۰۰۰ دلار، ۵.۰۰۰ دلار ، ۵.۰۰۰ تا ۱۰.۰۰۰ دلار ، ۱۰.۰۰۰ تا ۵۰.۰۰۰ ، ۵۰.۰۰۰ تا ۱۰۰.۰۰۰ دلار.

بازاریابی محتوایی با توجه به محدوده پروژه ها و دستاوردهای آنها هزینه های زیادی دارد. ما دریافتیم که هزینه بین ۵.۰۰۰ تا ۵۰.۰۰۰ دلار با کمپین هایی همراه است که بیشترین لینک ها را ایجاد می کنند که نشان می دهد آژانس ها در این حالت نوآوری بالایی ارائه می دهند؛ کمپین هایی با مقیاس بزرگ برنامه ریزی و اجرا می کنند، بازاریابی موثر و تاکید روی محتوا دارند و فقط انتشار خبر را مهم تلقی نمی کنند. در قسمت هزینه های پایین ما فعالیت چندانی مشاهده نکردیم و تخمین میزنیم که آن شرکت ها منابع کافی برای برگزاری کمپین های متقاعد کننده را نداشتند. اما به طور جالبی در سمت هزینه های بالا ارزش قابل توجه اضافه شده ای بعد از ۵۰.۰۰۰ دلار ماهانه نیز ندیدیم.

سپس ما می خواستیم ببینیم ریپورتاژ آگهی چگونه مقایسه می شود. هزینه های ریپورتاژ آگهی را جمع آوری کردیم که ۱۰۰ نقطه اطلاعاتی اضافی را به همراه داشت تا ببینیم حدود ۶۰۰ ناشر برای ریپورتاژ آگهی چه مقدار هزینه دریافت می کنند. ما ناشران اخبار عمومی را نیز که بر موتورهای جستجو تسلط داشته و بیش از ۱۰۰.۰۰۰ نفر فالوئر داشتند را در نظر گرفتیم.

در نگاه نخست دیدیم که سرمایه گذاری حداقل برای ریپورتاژ آگهی برای اکثر برندها گران است. برای مثال برای همکاری با TIME در یک کمپین ریپورتاژ آگهی، یک مشتری ممکن است تا ۲۰۰.۰۰۰ دلار پرداخت کند. به طور میانگین هزینه کمپین ریپورتاژ آگهی برای ناشران رده بالای اخبار ۵۴.۰۱۴ دلار بود.

نتیجه گیری

به وضوح ریپورتاژ آگهی گران است. اما برگشت آن چگونه است؟ ما ۳۸ کمپین ریپورتاژ آگهی منتشر شده در BuzzFeed را که در زمینه محتوای اسپانسر شده پیشرو است، در کنار ۵۸ کمپین بازاریابی محتوایی Fractl بررسی کردیم تا دستاورد (از نظر لینک ها) و اشتراک گذاری های شبکه های اجتماعی هر یک را ارزیابی کنیم.

در مجموع، کمپین های بازاریابی محتوایی Fractl بیش از ریپورتاژ آگهی BuzzFeed منتشر و اشتراک گذاری شده بود. برای مثال تنها مقایسه بهترین عملکرد کمپین ها برای هر یک نشان می دهد ۱۱ کمپین Fractl برای مشتری خود، Movoto، به طور میانگین منجر به ۱۴۶ تیتر خبری و ۱۷۹۳۴ اشتراک گذاری اجتماعی شده بود. ۱۳ کمپین BuzzFeed برای Intel منجر به یک تیتر خبری و به طور میانگین ۱۲۴۸۱ اشتراک گذاری اجتماعی شده بود.

در کنار این یافته ها، یک گزارش توسط eMarketer نشان داد که رایج ترین مشکل در استفاده از ریپورتاژ آگهی که توسط مجریان آن گفته شد، مربوط به مقیاس بود. البته که شما تنها برای انتشار محتوا در سایت مورد نظر پول پرداخت می کنید که پتانسیل دستیابی را محدود می کند. یک مانع دیگر اینکه گوگل ریپورتاژ آگهی را لینک های پرداختی در نظر می گیرد که مانع از بهبود رتبه بندی موتور جستجوی شرکت می شود.

برای برخی شرکت ها با بودجه های فراوان، این هزینه ارزش قرار گرفتن برند آنها در کنار ناشران رده بالا و گروه مناسب مخاطب را دارد. نهایتا ریپورتاژ آگهی در جذب کلیک های بیشتر، موفق تر از تبلیغات بنری متداول و سایر روش های از مد افتاده بازاریابی بوده و بنابراین به عنوان جایگزینی برای آنها منطقی است.

با توجه به اینکه این مقاله ترجمه شده و مرتبط به هزینه های بالای ریپورتاژ آگهی در وب سایت های بزرگ دنیا است، ممکن است تفاوت هایی با فضای موجود در ایران داشته باشد. اگر شما تجربیاتی در این زمینه ها دارید، در بخش نظرات به اشتراک بگذارید تا در این خصوص به بحث و نتیجه گیری کاملتری برسیم.

کانگورو

شما می توانید لینک یک صفحه از وبسایت خود را که می خواهید دیده شود (از قبیل یکی از پست های وبلاگ تان، یا یکی از محصولات وبسایت تان) به کانگورو بدهید. کانگورو آن صفحه را تحلیل کرده و محتوای آن را شناساییی می کند. سپس صفحاتی که نزدیک ترین محتوا را به کمپین شما داشته باشد انتخاب می شوند تا محصولات یا پست شما در این صفحات ترویج و تبلیغ شود.

نوشته مقایسه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی محتوایی و ریپورتاژ آگهی اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

سرقت ۵ میلیون دلار از سایتهای آمریکایی در یک روز توسط هکرهای روس

استفاده از رباتهای هوشمندی که شیوه قدیمی «حیله کلیک» را بازسازی می کند، کارآمد واقع شد.آگهی دهندگان آمریکایی با افتادن در دام مجرمان روسی مجهز به شبکه ای از رباتها، میلیون ها دلار پول آگهی های آنلاین را به آنها پرداخت کرده اند.

گویا آی تی – شرکت تحقیقات امنیتی وایت اُپس پرده از عملیاتی برداشته که آن را «بزرگترین و سودآورترین عملیات فریب آگهی تاریخ برای ضربه زدن به تبلیغات دیجیتال» نامیده است. هکرها با ساخت یک سیستم خودکار نسبتا پیچیده، به جمع آوری بازدیدهای آگهی های آنلاین پرداختند؛ فرایندی که تا دو ماه کسی متوجه آن نشد، و هزینه ای به مبلغ ۱۸۰ میلیون دلار به تبلیغات کنندگان تحمیل کرد.

ترفند، بسیار ساده بود. این مجرمان با بازی کردن نقش یک شرکت تبلیغاتی، وعده میزبانی تبلیغات در سایت هایی مانند فاکس نیوز، ESPN، یا CBS ورزشی را دادند. آنها در واقع، صفحات اینترنتی مجعولی را ساختند که هیچ فرد واقعی ای از آن بازدید نمی کرد. آنها سپس برای مشاهده شدن آگهی ها، مجموعه پیچیده ای از رباتها، که به عنوان Methbot شناخته می شوند، را در میان پانصد هزار آدرس آی پی متعلق به ایالات متحده پخش کردند.

بخش هوشمندانه کار جایی است که این رباتها به گونه ای طراحی شده بودند که در طول روز، و ظاهرا در حال استفاده بر روی مرورگر کروم در یک مک، و حتی حساب های فیس بوک جعلی، فعال به نظر برسند. یعنی اینها برای هر کسی که آمارها را بررسی می کرد، مانند افراد واقعی به نظر می رسیدند. مایکل تیفانی، مدیر عامل وایت اُپس، به سی ان ان اینگونه توضیح داد که «[این] یک تمثیل زیبا از یک مرورگر واقعی است». این سرقتی است که در آن به همه جزئیات دقت شده است.
ترافیک کاذب خبر بدی برای آگهی دهندگان است، زیرا آنها در حالی باید هزینه آگهی را بپردازند که چشم هیچ انسانی به آن نخورده است. و این مورد خاص، واقعا خسارت بار بود: هکرها روزانه چیزی بین ۳ تا ۵ میلیون دلار به جیب زده اند.

مسلما این به هیچ وجه یک ایده جدید نیست. از زمانی که تبلیغات اینترنتی پرداخت به ازای هر کلیک روی کار آمده است، کلاهبرداری تبلیغاتی، با استفاده از کلیک های رباتیک نیز همراه آن بوده است. در سال ۲۰۰۵ بود که مجله نیو ساینتیست هشدار داد که سرویس اُدوُردز [AdWords] گوگل می تواند در معرض خطر چنین حملاتی باشد. اما این کلاهبرداری آخر، هم به لحاظ مقیاس و هم زیرکی های به کار گرفته شده در آن، قابل توجه است.
رباتهای مشکل ساز، در سال ۲۰۱۶ به شکلی دیوانه وار و شدید عمل کرده اند. در طول چند ماه گذشته، گروه بزرگی از دستگاه های متصل به اینترنت به تسخیر و کنترل در آمده اند تا بخش های بزرگی از اینترنت را دچار اختلال کنند. خبر بد این است که آنها، بر خلاف رباتهای سرقت کننده از آگهی ها، خطرناک بوده و تعداد و نیز موارد به کارگیری آنها در حال افزایش است.

جستجوی صوتی باعث به وجود آمدن آسیب پذیری در قلب کسب و کار گوگل شده است!

جستجوی صوتی باعث به وجود آمدن آسیب پذیری در قلب کسب و کار گوگل شده است!

در عصر حاضر، دنیا از کامپیوترهای دسکتاپ به سوی گوشی‌های هوشمند کوچ کرده است، اما یک چیز همچنان باقی است: صفحه نمایش در هر دو دستگاه وجود دارد. گرچه ابعاد صفحه نمایش تغییر کرده اما این قسمت به عنوان اصلی‌ترین بخشش برای تعامل با رایانه‌ها باقی مانده است. این موضوع برای گوگل اهمیت بسیاری دارد، زیرا هسته اصلی کسب و کار این شرکت یعنی تبلیغات آنلاین همچنان برقرار است و سودآور.

اما گوگل ممکن است با تغییر جدیدی روبرو شود، همان استفاده از هوش مصنوعی دستیارهای مجازی شخصی که ما با استفاده از صدای‌مان با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنیم و صفحه نمایش نقش بسیار کمرنگ‌تری را در این تعامل دارد. مشکل دستیارهای صوتی این است که صفحه نمایشی برای نمایش تبلیغات از طریق آن وجود ندارد و حالا تحلیل‌گران این موضوع را متوجه شده‌اند؛ در آخرین مراسم اعلام درآمدهای آلفابت (شرکت مادر گوگل) که برگزار شد، از مدیر عامل گوگل، ساندار پیچای، پرسیده شد که آیا جستجوهای صوتی می‌توانند درآمدزایی این شرکت به وسیله تبلیغات را دچار مشکل کنند؟ پیچای به این سوال پاسخ مشخصی نداد، با این حال به سرمایه گذاران اطمینان داد که این موضوع باعث گسترش تجارت گوگل می‌شود.

دستیارهای شخصی مجازی که در واقع مینی کامپیوترهای فعال با صدا هستند، روز به روز هوشمندتر و قابل دسترس‌تر می‌شوند. یکی از سخنگویان گوگل در گفتگو با بیزنس اینسایدر گفت که جستجوهای صوتی به وسیله موبایل در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ تا سه برابر افزایش یافته‌اند.

دستیارهای الکسا شرکت آمازون، سیری شرکت اپل، کورتانای شرکت مایکروسافت و گوگل Assistant در حال تبدیل شدن به هوشمندترین یاری‌گران دیجیتالی در رقابت بین دستیارهای شخصی مجازی هستند.

سخت افزارهای دربردارنده این فناوری هم در حال توسعه هستند، آمازون و گوگل با عرضه اسپیکرهای مینی وای‌فای خود که آمازون اکو و گوگل هوم نام دارند در حال آوردن آیین دستیارهای صوتی به زندگی شخصی ما هستند. شما می‌توانید از این اسپیکرها بخواهید برای‌تان موسیقی پخش کنند، دستورهای آشپزی را جستجو کنند و یا رستوران‌های نزدیک را پیدا کنند و… .

از عوارض جانبی استفاده از این دستگاه‌ها حتی در کوتاه مدت این است که کسب و کار فعلی شرکت‌هایی مانند گوگل برای کسب درآمد از تبلیغات با کاهش و تغییر روبرو می‌شود. البته می‌توان پیشنهادهایی را از سوی اسپانسرها در پاسخ‌های ارایه شده از سوی دستیارهای صوتی هوشمند قرار داد، اما هیچ وقت نمی‌توانند به آن میزان که صفحه نتایج جستجوها در گوگل تبلیغات نمایش می‌داد، این کار را انجام دهند. این همان تاثیر منفی است که تحلیل‌کران تمایل دارند تا راجع به آن بیشتر بدانند.

برین نواک، تحلیل‌گر اینترنتی مورگان استنلی، در مصاحبه با پیچای از او پرسید که ممکن است کمپانی گوگل به این نیاز داشته باشد که “همان‌طور که از جستجوهای دسکتاپ یا موبایلی کسب درآمد می‌کرد، از جستجوی صوتی هم درآمدزایی کند.”

پیچای بدون این که مستقیما به سوال جواب بدهد، این طور پاسخ داد: از سخنان گنگ پیچای این طور برمی‌آید که او می‌خواهد دیگران را مجاب به پذیرش این موضوع کند که هنوز برای نگران شدن درباره این موضوع زود است و باید در سال‌های آینده به طور جدی به حل آن فکر کرد.

پیتر استیبلر، یکی از تحلیل‌گران ارشد Wells Fargo، از پیچای پرسید که آیا جستجوهای صوتی باعث کاهش بیشتر فعالیت‌های تجاری و تبلیغاتی می‌شوند؟

پیچای پاسخ داد که به جای تغییر جستجوگر از دسکتاپ و موبایل، جستجوی صوتی راهی اضافی برای تعامل مردم با گوگل ایجاد می‌کند. او گفت:

حاصل جمع همه این‌ها ایین است که باعث گسترش نمودار می‌شود

 

پس می‌توان این طور هم استنباط کرد که او فعلا به جستجوی صوتی به عنوان دشمنی برای بیزنس تبلیغاتی گوگل نگاه نمی‌کند و از آن به عنوان عاملی برای رشد نمودار تعامل مردم با گوگل یاد می‌کند. در حالی که ممکن است نظر پیچای درست باشد، اما تاریخ هم ثابت کرده که رسانه‌های تجاری ممکن است گاهی با ورود فناوری‌های جدید آسیب پذیر شوند.

به عنوان مثال صنعت روزنامه نگاری با ورود و فراگیری اینترنت، تسلیم فناوری جدید شد؛ بسیاری از روزنامه‌ها دیگر منتشر نشدند و سازمان‌ها و رسانه‌های خبری روی صفحات دیجیتالی جایگزین کسب و کاری شدند که روزگاری اصل آن بر پایه کاغذ بود. همین‌طور تلویزیون که با ورود اینترنت و سرویس‌های تماشای آنلاین ویدیو از فراگیرترین رسانه به جایگاه دوم منتقل شد.

با این دیدگاه می‌توان گفت که جستجوهای مبتنی بر صفحه نمایش و کیبورد هم میراث رسانه اینترنتی هستند که ممکن است با ورود جستجوی صوتی و فراگیر شدن استفاده از دستیارهای صوتی، جایگاه‌شان متزلزل شود. این دقیقا همان چیزی است که فناوری‌ها و استارت‌آپ‌های جدید به دنبال رسیدن به آن هستند تا بتوانند با گذشتن از سد بزرگ‌ترین شرکت‌های این حوزه به منافع بیشتری برسند.

البته گوگل سابقه درخشانی در حل مشکلات پیچیده و همچنین کسب درآمد از محصولات جدید دارد. جهار سال پیش، آن‌ها نگران این بودند که مهاجرت از جستجوی دسکتاپی به جستجوی موبایلی ممکن است باعث لرزش کسب و کارشان شود. در سال ۲۰۱۲، در واقع گوگل به نوعی هشدار داد که موبایل‌ها باعث آسیب به رشد سود این شرکت می‌شوند. از آن زمان، گوگل با قدرت به فعالیت ادامه داد و در حال حاضر پربازدیدترین و برترین موتور جستجو بر روی همه گجت‌های موبایل اعم از گوشی و تبلت است.

بنابراین، شکی نیست که گوگل به فکر حل این مشکل هم هست و در حال توسعه و برنامه ریزی رو‌ش‌هایی برای مقابله با ضررهای احتمالی خواهد بود. اما تا زمانی که این برنامه‌ها مشخص نشده‌اند، این سه پرسش همچنان ذهن ما را به خود مشغول می‌کند:

  • جستجوی صوتی تا چه حد می‌تواند سهمی از جستجوهای اینترنتی را تصاحب کند؟!
  • این سهم به اندازه کافی بزرگ و زیاد خواهد بود تا بتواند باعث کاهش چشمگیر جستجوهای موبایلی و دسکتاپی مبتنی بر صفحه نمایش و کیبورد شود؟!
  • درآمدزایی از طریق جستجوهای صوتی آسان خواهد بود یا خیر؟!

نوشته جستجوی صوتی باعث به وجود آمدن آسیب پذیری در قلب کسب و کار گوگل شده است! اولین بار در پدیدار شد.

گوگل و فیس بوک سایت‌های خبری جعلی را بر روی شبکه تبلیغات خود ممنوع می‌کنند

 

گوگل و فیس بوک سایت‌های خبری جعلی را بر روی شبکه تبلیغات خود ممنوع می‌کنند

گوگل و فیس بوک سایت‌های خبری جعلی را بر روی شبکه تبلیغات خود ممنوع می‌کنند. در ادامه با ما همراه باشید.

موضوع اخبار جعلی و سایت‌هایی که داستان‌های دروغین را منتشر می‌کردند، بعد از انتخابات ایالات‌ متحده بسیار مورد توجه قرار گرفت. گوگل به دلیل نمایش اخبار و داستان‌های جعلی در نتایج جست‌وجوی خود و فیس بوک برای منتشر کردن اخبار دروغین بر روی پلتفرم خود در طول مبارزات انتخاباتی، مورد انتقاد قرار گرفتند.

هیچ شرکتی به ‌طور مستقیم از این اخبار جعلی استفاده نکرده است؛ اما هر دو شرکت گوگل و فیسبوک با ممنوع کردن این سایت‌های خبری جعلی از شبکه تبلیغات خود در سیستم مالی آن‌ها اختلال ایجاد کردند. اول گوگل اعلام کرد که تمام تبلیغاتی که شامل اخبار دروغین و جعلی هستند را در شبکه تبلیغات خود ممنوع خواهد کرد. سپس فیس بوک اعلام کرد که این ممنوعیت را انجام داده و در تلاش خواهد بود تا اعلام کند، این ممنوعیت به یک سیاست کلی در شرکتش تبدیل‌ شده است.

هدف ضمنی هر دو شرکت این است که با ایجاد محدودیت برای این سایت‌ها خبری جعلی، باعث اختلال در منافع مالی آن‌ها شوند. به نظر می‌رسد گوگل و فیس بوک می‌خواهند بدون داشتن نقش فعال در این زمینه، به از بین بردن این سایت‌های خبری جعلی بپردازند. متأسفانه، هنوز هیچ‌ کدام از این دو شرکت ذکر نکرده‌اند که چگونه می‌خواهند این سایت‌های خبری جعلی را شناسایی کرده و سیاست‌های خود را برای آنان اجرا کنند.

.

منبع : phoneArena

نوشته گوگل و فیس بوک سایت‌های خبری جعلی را بر روی شبکه تبلیغات خود ممنوع می‌کنند اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

شرکت‌ها هم اکنون می‌توانند با مسنجر فیسبوک برای شما پیام ارسال کنند

مسنجر فیسبوک

شرکت‌ها اکنون قادرند تا با مسنجر فیسبوک برای شما پیام ارسال کنند. در ادامه با تکرا همراه باشید :

فیسبوک مدتی است که به دنبال گسترش پلتفرم پیام رسان خود برای کسب و کار است. این شرکت اخیرا ربات‌هایی برای خرید منتشر کرده که برای ارسال و دریافت سریع اطلاعات محصولات برای مشتریان استفاده می‌شود و در حال حاضر در حال اجرای نسخه بتا پرداخت با چت است. مسنجر فیسبوک به کاربران اجازه می‌دهد تا محصولات خود را مستقیما از نرم افزار چت خریداری کنند. با به روزرسانی جدیدی که سه شنبه گذشته منتشر شد، حالا فیسبوک به کمپانی‌ها اجازه می‌دهد تا با هدف حمایت مالی تبلیغات خود را با این بیام رسان بفرستند.

در نگاه اول این مسئله چیز بدی به نظر نمی‌رسد. با توجه به پست وبلاگ توسعه دهنده فیسبوک، “پیام‌ها در زمینه تبلیغات هستند و به شرکت‌ها اجازه می‌دهند تا با افرادی که با کسب و کار آن‌ها علاقه مندند، تعامل دشته باشند.” البته که شما به طور ناگهانی اسپم دریافت نمی‌کنید، بلکه این پیام صرفا از طرف کسب و کاری که با آن سر و کار دارید و درباره محصولاتی که به آن‌ها علاقه مندید، ارسال خواهد شد. در واقع این پیام‌ها معمولاً پیرامون محصولات جدید هستند.

همچنین فیسبوک اعلام کرد که مشتریان قادر به کنترل و انتخاب فعل و انفعالات درون پیام رسان و صفحات فروشگاه‌ها نخواهند بود؛ بنابراین شما این توانایی را خواهید داشت که اگر سرویسی با تبلیغات خود خارج از برنامه عمل کرد و باعث آزار شما شد، آن سرویس را مسدود کنید.

این رسانه اجتماعی همچنین نوع جدیدی از تبلیغ اخبار را معرفی کرد. در این روش تبلیغات می‌توانند بر روی یک بنر قرار داده شوند که پس از ضربه زدن بر روی آن، مستقیماً شما را به سرویس پیام رسان هدایت کند. در واقع پس از آن شما با یک مسنجر ربات، چت خواهید کرد که اطلاعاتی درباره محصولات جدید و چیزهایی که شما به آن علاقه دارید به شما می‌دهد.

هم اکنون درآمد حاصل از تبلیغات برای فیسبوک در وضعیت خوبی قرار دارد. برای اطمینان از آینده سودآور، این کمپانی نیاز دارد تا برنامه‌هایی برای جذب و تحریک شرکت ها و کسب و کارهای مختلف داشته باشد، اما بایستی به این موضوع نیز توجه کند که برنامه‌های جدید باعث آزرده خاطر شدن کاربران با تبلیغات مخرب نشود. البته که تا کنون همه چیز به خوبی پیشرفته است و مشکلی برای کمپانی پیش نیامده است. بایستی دید که در آینده نیز همین روند به خوبی ادامه خواهد داشت یا نه!

.

منبع : phoneArena

نوشته شرکت‌ها هم اکنون می‌توانند با مسنجر فیسبوک برای شما پیام ارسال کنند اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.