معرفی فیلم‌های حاضر در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر

سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر

جشنواره فیلم فجر، مهمترین رویداد سینمایی ایران به شمار می‌رود. در جشنواره سی و پنجم امسال، با کمی تغییر، بخش نگاه نو که به فیلم اولی‌ها اختصاص داشت حذف شده و تعداد فیلم‌ها نیز افزایش یافته است. همچنین بخش چشم انداز سینمای ایران نیز به جشنواره سی و پنجم اضافه شد. در اینجا ۳۳ فیلم حاضر در بخش اصلی جشنواره را به شما معرفی می‌کنیم.

۱. کارگر ساده نیازمندیم

kargare-sadeh-niazmandim.-poster

کارگر ساده نیازمندیم، اولین فیلمی است که حضورش در جشنواره تایید شد. کارگردان این فیلم، منوچهر هادی است که به گفته خودش، بهترین فیلم او به حساب می‌آید. او همچنین گفته، در این فیلم ایفای نقش درخشانی از بازیگران دیده‌ است. او در همین سال، فیلم من سالوادور نیستم را بر روی پرده داشت که در زمان اکرانش، پرفروش ترین فیلم شده بود. فیلم کارگر ساده نیازمندیم، درباره‌ی یکی از قشرهای کم درآمد جامعه است و در خلاصه داستان آمده؛ بعضیا فکر می‌کنن همه چیو با پول می‌تونن بخرن… و می‌خرن… متأسفانه! از بازیگران این فیلم می‌توان آتیلا پسیانی، یکتا ناصر، سیامک صفری و سحر قریشی را نام برد.

۲. مادری

madari poster

مادری، اولین اثر رقیه توکلی در جایگاه کارگردان است و داستان دو خواهر با بازی هانیه توسلی و نازنین بیاتی را روایت می‌کند؛ یکی از دو خواهر عشقش را رها کرده و دیگری، عشقش او را رها کرده است. یکی از این دو خواهر باید از خواهرزاده اش مراقبت کند. این فیلم در شهر یزد فیلمبرداری شده است. از دیگر بازیگران فیلم می‌توان به هومن سیدی و مریم بوبانی اشاره کرد. رقیه توکلی می‌گوید، با اینکه این فیلم، فیلمی زنانه است؛ اما اصلا فمینیستی نیست.

۳. ایتالیا ایتالیا

italya italya poster

اولین ساخته‌ی کاوه صباغ زاده، فرزند کارگردان مهدی صباغ زاده، اثری کمدی-موزیکال است که در آن بازیگرانی چون حامد کمیلی و سارا بهرامی به ایفای نقش پرداخته‌اند. در خلاصه داستان آمده، من دوستت دارم و این به تو هیچ ربطی نداره. از پیشینه‌ی ژانر کمدی در جشنواره فجر، این فیلم به احتمال زیاد موفقیت زیادی کسب نمی‌کند.

۴. انزوا

evzeva poster

انزوا، اولین اثر مرتضی علی عباس میرزایی است که در آن بازیگرانی چون امیرعلی دانایی، بهنوش بختیاری و اندیشه فولادوند حضور دارند. در داستان فیلم، زهره در حال فرار، تصادف می‌کند و همسرش پرویز، بعد از ۶ سال برای اولین بار ۳ روز مرخص می‌شود و گویی به دنبال قاتل همسرش است که به پرویز مربوط است.

۵. نگار

negar poster

رامبد جوان بعد از دو فیلم سینمایی کمدی یعنی پسر آدم دختر حوا و ورود آقایان ممنوع که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، اینبار سراغ فیلمی معمایی-جنایی رفته که در آن نگار با بازی نگار جواهریان به دنبال راز قتل پدرش است. در خلاصه داستان فیلم هم آمده، ما به این ته سیگار رژ لبی مشکوکیم؛ اما این به ما کمکی نمی‌کنه! محمدرضا فروتن و مانی حقیقی، از دیگر بازیگران اصلی این فیلم هستند.

۶. سد معبر

sade mabar poster

محسن قرایی که فیلم خسته نباشید را در کارنامه دارد، با بازیگرانی چون باران کوثری و حامد بهداد، به سراغ فیلمی اجتماعی رفته که در آن قاسم، کارمند اداره سد معبر شهرداری، می‌خواهد زندگی‌اش را بهتر کند؛ اما با همسرش نرگس اختلافاتی دارد. از نکات قابل توجه این فیلم، نویسندگی سعید روستایی، نویسنده و کارگردان فیلم تحسین شده ابد و یک روز در جشنواره سی و چهارم است.

۷. چراغ‌های ناتمام

Cheraghhaye_Natamam

چراغ‌های ناتمام، فیلمی با محوریت دفاع مقدس و درباره‌ی نویسنده‌ای معتقد به نام جلال با بازی مجید صالحی است که به دنبال مضمونی مطابق با باورهایش است. شقایق فراهانی نیز نقش همسر جلال را بازی می‌کند. فیلم چراغ های ناتمام، اولین فیلم مصطفی سلطانی در مقام کارگردان است.

۸. ماه گرفتگی

mah gereftegi poster

ماه گرفتگی به کارگردانی مسعود اطیابی، فیلمی سیاسی-اجتماعی است که ماجرای آن درباره‌ی حوادث و اتفقات سال ۸۸ است. از آثار اطیابی می‌توان به اخلاقتو خوب کن و خروس جنگی اشاره کرد که در ژانر کمدی ساخته شده بودند و چندان حرفه‌ای و قوی نبودند؛ اما این فیلم، فیلمی جدی است و شاید هم در جشنواره امسال پر بحث باشد. بازیگر اصلی فیلم هم کامبیز دیرباز است.

۹. یک روز بخصوص

yek rooze bekhosoos

همایون اسعدیان که از آخرین فیلم‌هایش می‌توان بوسیدن روی ماه و طلا و مس را نام برد، اینبار با یک روز بخصوص به جشنواره می‌آید. یک روز بخصوص، درباره‌ی یک انتخاب است؛ حامد با بازی مصطفی زمانی برای عمل قلب خواهرش باید انتخابی کند، انتخابی که عواقبی به دنبال دارد. فرهاد اصلانی و پریناز ایزدیار که در جشنواره امسال پرکار است و سال پیش، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای فیلم ابد و یک روز گرفت، از دیگر بازیگران حاضر در این فیلم‌اند.

۱۰. کمدی انسانی

پوستر فیلم کمدی انسانی

این فیلم که نامش را از رمانی به همین نام از ویلیام سارویان گرفته، فیلمی است به کارگردانی محمد هادی کریمی که کارگردانی بشارت به یک شهروند هزاره سوم و برف روی شیروانی داغ را در کارنامه دارد. کمدی انسانی، یک تراژی کمدی است که در چهار دهه، از دهه ۳۰ تا ۶۰ رخ می‌دهد و در آن، شخصیت داستان که یک بوکسور است، باید بر خلاف میلش، مانند دیگران زندگی کند. همچنین در این فیلم، هیچ یک از کاراکترها اسم ندارند و از ویژگی‌های جالب آن به حساب می‌آید. از بازیگران فیلم می‌توان به علیرضا شجاع‌نوری، هومن سیدی، آرمان درویش، لیلا زارع، فرخ نعمتی و هستی مهدوی‌فرد اشاره کرد. انتظار می‌رود این فیلم، حداقل در بخش‌های بهترین طراحی صحنه و لباس یا بهترین چهره پردازی نامزد شود.

۱۱. ویلایی‌ها

vilayi ha

اولین اثر منیر قیدی، فیلمی با محوریت دفاع مقدس است و در آن، بازیگرانی مثل پریناز ایزدیار، طناز طباطبایی و صابر ابر ایفای نقش کرده‌اند. ویلایی‌ها در جنوب کشور اتفاق می‌افتد. این فیلم داستان خانواده‌های فرماندهان سپاه و ارتش در سال ۱۳۶۵ است که همیشه نگرانی آمدن خبر شهادت از راننده‌ای بسیجی را دارند. عزیز هم زنی سالخورده است که با نوه‌هایش به مکانی امن با عنوان مجموعه ویلاها آمده‌اند. انتظار می‌رود فیلم ویلایی ها، فیلمی متفاوت در حوزه دفاع مقدس باشد.

۱۲. گشت ارشاد ۲

پوستر گشت ارشاد 2

سعید سهیلی در گشت ارشاد یک، با ترکیب مسائل سیاسی و اجتماعی، طنز و جدی توانست مخاطبان زیادی را جذب کند و گشت ارشاد یک به فیلمی جنجالی تبدیل شود. در گشت ارشاد ۲ که ادامه قسمت قبلی است، عباس و حسن و عطا با بازی همان بازیگران قبلی ، یعنی حمید فرخ نژاد، ساعد سهیلی و پولاد کیمیایی به دنبال کاری درست هستند؛ اما مجبور می‌شوند دوباره به کارهای قبلی روی بیاورند.

۱۳. سوفی و دیوانه

پوستر سوفی و دیوانه

سوفی و دیوانه، فیلمی است در ژانر عاشانه به کارگردانی مهدی کرم پور که پل چوبی را در کارنامه‌ی خود دارد. در خلاصه داستان این فیلم آمده، من مست و تو دیوانه / مارا که برد خانه ، صدبار تو را گفتم / کم خور دو سه پیمانه. بازیگر اصلی این فیلم امیر جعفری است و قرار است صدای رضا یزدانی هم در آن شنیده شود.

۱۴. رگ خواب

لیلا حاتمی

رگ خواب، چهارمین فیلم سینمایی حمید نعمت‌الله است که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی آن را نیز بر عهده داشته است. این فیلم با بازی بازیگر توانا، لیلا حاتمی، از فیلم‌های مورد انتظار جشنواره امسال به شمار می‌رود و به احتمال زیاد، نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن هم خواهد شد. داستان فیلم درباره‌ی فروپاشی یک زن در زندگی‌اش است. موسیقی فیلم را هم سهراب پور ناظری ساخته که در فیلم‌های بی پولی و آرایش غلیظ با نعمت الله همکاری کرده است. از دیگر بازیگرانی که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند می‌توان به کوروش تهامی، الهام کردا و حمیدرضا آذرنگ که پرکارترین بازیگر جشنواره امسال به حساب می‌آید، اشاره کرد.

۱۵. رهایی از بهشت

پوستر رهایی از بهشت

این اثر، به کارگردانی و تهیه کنندگی علی نوری اسکویی، تنها انیمیشن حاضر در جشنواره فجر است که در جشنواره کن هم به نمایش در آمد. داستان فیلم درباره‌ی نویسنده‌ی داستان‌های کمیک است که بین زندگی خود و شخصیت داستانش، ارتباطی پیدا می‌کند. البته مضمون و داستان اصلی، درباره‌ی زندگی شهید چمران است. انتظار می‌رود این انیمیشن با استقبال خوبی از تماشاگران مواجه شود.

۱۶. اسرافیل

پژمان بازغی

آیدا پناهنده که توانست با فیلم ناهید، در جشنواره‌های جهانی بدرخشد و جوایز مهمی، مانند جایزه آینده نویدبخش در بخش نوعی نگاه جشنواره فیلم کن و جایزه راجر ایبرت از جشنواره شیکاگو را بدست آورد، با اسرافیل در جشنواره سی و پنجم حضور دارد. این فیلم نیز مانند ناهید، در شمال کشور فیلمبرداری شده و به مشکلات زنان می‌پردازد و انتظار می‌رود از بهترین آثار جشنواره باشد. با حضور بازیگرانی چون هدیه تهرانی و مریلا زارعی، احتمال نامزد شدن بازیگران زن نیز وجود دارد.

۱۷. فراری

ferrari poster

فراری، فیلمی از علیرضا داوود نژاد، فیلمی اجتماعی است که در آن دختری ۱۸ ساله به نام گلنار با بازی ترلان پروانه، به تهران می‌آید تا با خودروی فراری هشت میلیاردی عکس بگیرد؛ او در این مسیر با واقعیت‌های زندگی رو به رو می‌شود. از بازیگران این فیلم می‌توان به محسن تنابنده، سحر دولتشاهی، سیامک سفری، رضا داوود نژاد و رضا کیانیان اشاره کرد. نویسنده این فیلم هم کامبوزیا پرتوی است.

۱۸. ماجرای نیمروز

majaraye nimrooz

محمد حسین مهدویان که با فیلم ایستاده در غبار توانست در جشنواره سی و چهارم بدرخشد، اینبار هم به سراغ فیلمی سیاسی-اجتماعی در دهه شصت با همان حال و هوا رفته و انتظار می‌رود، دوباره بتواند موفقیت‌هایی کسب کند و حداقل بتواند در بخش بهترین طراحی صحنه و لباس نامزد شود. در خلاصه داستان فیلم آمده، در محله‌های پر آشوب تهران، در پیچاپیچ خیایان‌ها و کوچه‌ها و در پستوی خانه‌ها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟ احمد مهرانفر، مهرداد صدیقیان، جواد عزتی و مهدی پاکدل در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.

۱۹. بدون تاریخ بدون امضا

bedone tarikh bedoone emza poster

دومین فیلم وحید جلیلوند پس از چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت که توانست در جشنواره فجر سی و سوم بدرخشد و در جشنواره‌ی فیلم ونیز هم جایزه‌ی فیپرشی را بدست آورد، فیلمی اجتماعی است و حال وهوای همان فیلم قبلی‌اش را دنبال می‌کند. داستان درباره‌ی یک پزشک قانونی به نام کاوه نریمان با بازی امیر آقایی است که در حین انجام کارش، با جسدی رو به رو می‌شود که او را از قبل می‌شناخته و از اینجا ماجرا شروع می‌شود. با این خط داستانی، احتمالا فیلم کشش خوبی داشته باشد؛ ولی احتمالا نمی‌تواند اثری خیلی خوب تلقی شود. هدیه تهرانی و نوید محمدزاده که در جشنواره سی و چهارم توانست برای فیلم ابد و یک روز سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را کسب کند، از بازیگران این فیلم هستند.

۲۰. سارا و آیدا

sarah va ida poster

در فیلم سارا و آیدا، به کارگردانی مازیار میری، کارگردان فیلم‌ حوض نقاشی، و تهیه‌کنندگی همایون اسعدیان، فیلمی در حال و هوای فیلم سعادت آباد، اثر پیشین همین کارگردان است. دو دختر با نام‌های سار و آیدا با بازی غزل شاکری و پگاه آهنگرانی، دوست یکدیگر هستند؛ با به خطر افتادن آبروی یکی از آنها، باید شرایط را به حالت عادی برگردانند. مصطفی زمانی نیز بازیگر دیگر این فیلم است.

۲۱. زیر سقف دودی

zire saghfe doodi poster

پوران درخشنده، دوباره به سراغ دغدغه‌های اجتماعی‌اش رفته و این بار، دست روی طلاق عاطفی زوج‌ها گذاشته و گفته می‌شود، دو سال روی این موضوع تحقیق کرده است. فیلم قبلی او نیز موفق به دریافت سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم شد. در این فیلم بازیگران خوبی مثل فرهاد اصلانی و مریلا زارعی به ایفای نقش پرداخته‌اند. موسیقی فیلم نیز اثر کارن همایونفر است.

۲۲. خفه‌گی

خفگی

فریدون جیرانی، کارگردان شناخته شده‌ی سینمای ایران که فیلم‌هایی مثل قرمز و شام آخر را در کارنامه دارد، با فیلمی جنایی و ملودرام در جشنواره حاضر است. نوید محمدزاده که در فیلم بدون تاریخ بدون امضا هم حضور دارد و الناز شاکردوست، از بازیگران اصلی این فیلم هستند. نویسندگی و تهیه کنندگی این فیلم نیز بر عهده فریدون جیرانی است.

۲۳. پشت دیوار سکوت

poshte divar sokoot en poster

پشت دیوار سکوت، به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی که آخرین بار در سال ۹۳ با ایران برگر به سینما و جشنواره آمد، درباره‌ی یک مددکار بیماران ایدز به نام ستاره و با بازی سحر جعفری جوزانی است که تلاش می‌کند زندگی خود و دیگران را تغییر دهد. امین تارخ و پرویز پورحسینی از دیگر بازیگرانی هستند که در فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. موسیقی فیلم نیز ساخته بهزاد عبدی است که توسط یکی از ارکسترهاى مشهور اوکراین ضبط شده و از نکات برجسته فیلم است.

۲۴. آذر

azar poster

محمد حمزه‌ای، اولین تجربه سینمایی‌اش را با نام آذر روانه جشنواره کرده است. در خلاصه داستان آمده، ادامه زندگی بهای سنگینی دارد و فیلم درباره‌ی مشکلات زنی با شغل پیک موتوری به نام آذر با بازی نیکی کریمی است. نیکی کریمی، تهیه کنندگی فیلم را نیز بر عهده داشته است. از دیگر بازیگران فیلم می‌توان به حمیدرضا آذرنگ، هومن سیدی، لیلا زارع و پژمان جمشیدی اشاره کرد.

۲۵. قاتل اهلی

امیر جدیدی

قاتل اهلی، به کارگردانی مسعود کیمیایی، فیلمی پر حاشیه است که اختلافات زیادی در ساخت آن وجود داشت. داستان درباره‌ی زندگی حاج آقا دکتر جلال سروش با بازی پرویز پرستویی است؛ پرویز پرستویی به دلیل ضعف فیلمنامه فیلم را رها کرده بود که اختلاف حل شد. انتظار نمی‌رود فیلم بتواند خیلی مورد توجه مردم قرار گیرد. پگاه آهنگرانی، امیر جدیدی، پرویز پورحسینی و باز هم حمیدرضا آذرنگ، برخی از بازیگران این فیلم هستند.

۲۶. تابستان داغ

Tabestan_dagh_poster

وجود بازیگران خوبی چون علی مصفا، پریناز ایزدیار، صابر ابر و مینا ساداتی، این فیلم را به یکی از فیلم‌های خوب حاضر در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر تبدیل کرده است. داستان درباره‌ی زنی است که می‌خواهد از همسرش جدا شود، ولی از آنجایی که با جدایی نمی‌تواند سرپرست کودک ۶ ساله‌اش شود، مخفیانه به جای دیگری از شهر می‌رود و در مهد کودک یک بیمارستان کار پیدا می‌کند، اما شوهرش او و فرزندش را پیدا می‌کند. این فیلم اولین تجربه سینمایی ابراهیم ایرج زاد است و پیش از این، فیلم‌هایی چون خاکستر و برف را صدابرداری کرده است.

۲۷. بیست و یک روز بعد

bisto yek rooz bad poster

بیست و یک روز بعد، به کارگردانی محمدرضا خرمندان، اثری اجتماعی درباره‌ی نوجوانی به نام مرتضی با بازی مهدی قربانی است که برای محقق شدن آرزوی پدر ناکامش وارد مسیری پرچالش می‌شود. محمدرضا آذرنگ هم که از پرکارترین‌های جشنواره امسال به شمار می‌رود، نقش صاحب یک کلوپ بازی را بازی می‌کند و ساره بیات در نقش مادر مرتضی است.

۲۸. شماره ۱۷ سهیلا

homare 17 soheila

دختری میانسال که ازدواج نکرده و مشکلات ژنتیکی دارد، برای اینکه بتواند بچه دار شود، می‌خواهد هر چه سریعتر ازدواج کند. این فیلم اجتماعی، دومین اثر محمود غفاری است و در آن بازیگرانی چون زهرا داوودنژاد، مهرداد صدیقیان، احسان امانی و بابک حمیدیان به ایفای نقش پرداخته‌اند.

۲۹. آباجان

abaajan poster1

هاتف علیمردانی که با هفت ماهگی در جشنواره سی و چهارم حضور داشت، در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با فیلم آباجان حضور دارد و به گفته خودش، بهترین فیلمی است که تا کنون ساخته؛ البته از اصلی‌ترین دلایل موفقیت فیلم، حضور فاطمه معتمد آریا است که به خوبی از عهده نقشش بر آمده و احتمالا در بخش بهترین بازیگر زن نامزد خواهد شد. داستان فیلم در شهر زنجان و در دهه شصت می‌گذرد و درباره زندگی خانواده‌ای در بحبوحه جنگ است. انتظار می‌رود این فیلم بر خلاف هفت ماهگی در سال پیش که در هیچ بخشی نامزد نشد، موفقیت کسب کند و حداقل در بخش‌های بازیگری و جلوه‌های ویژه دیده شود. از بازیگران دیگر فیلم می‌توان به حمیدرضا آذرنگ، شبنم مقدمی و سعید آقاخانی اشاره کرد که هر کدام، شانسی برای گرفتن سیمرغ دارند.

۳۰. فصل نرگس

asle narges

نگار آذربایجانی که قبلا فیلم آینه‌های رو به رو را کارگردانی کرده و بسیار هم دیده شده، اینبار به سراغ فص نرگس رفته که در آن، قصهای امید بخش از جنوب تا شمال تهران را روایت می‌کند؛ از همین رو، لوکیشن‌های زیادی هم دارد. این فیلم بازیگران زیادی از جمله ریما رامین فر، یکتا ناصر، امیر آقایی و پژمان بازغی دارد.

۳۱. اِو (خانه)

khaneh poster

خانه، فیلمی به زبان آذری به کارگردانی اصغر یوسفی نژاد است و اولین کارش محسوب می‌شود. داستان فیلم درباره‌ی مرگ مردی است که وصیت کرده جسدش در دانشکده پزشکی مورد استفاده قرار گیرد، همین باعث بوجود آمدن مشکلاتی بین بستگان، بخصوص دخترش می‌شود. بازیگران مطرحی در این فیلم بازی نمی‌کنند.

۳۲. خوب، بد، جلف

good-bad-jelf

مورد توجه و محبوبیت قرار گرفتن سریال پژمان، باعث شد تا پیمان قاسم خانی، اینبار علاوه بر نویسنده در جایگاه کارگردان و همینطور بازیگر، داستانی در رابطه با پژمان جمشیدی در قالب یک فیلم سینمایی بسازد. این فیلم، پس از شهرت پژمان جمشیدی اتفاق می‌افتد؛ یک تهیه کننده با بازی ویشکا آسایش می‌خواهد فیلمی پلیسی با کارگردانی مانی حقیقی بسازد و اصرار دارد پژمان جمشیدی و سام درخشانی بازیگران فیلم باشند و کارگردان مجبور است آنها را در مدت کوتاهی به نقش‌هایشان نزدیک کند و این باعث شروع ماجراهایی برای آنها می‌شود. حمید فرخ نژاد، بیژن امکانیان، مهدی ژوله، آزاده صمدی، علی اوجی، نیوشا ضیغمی و محراب قاسم خانی از دیگر بازیگران این فیلم هستند. برای این فیلم، نباید منتظر هیچ جایزه‌ای بود.

۳۳. کوپال

kupalposter

کوپال، فیلمی است تجربی از کارگردان فیلم اولی، کاظم ملایی و درباره‌ی یک شکارچی و تاکسیدرمیست به نام دکتر احمد کوپال با بازی لوون هفتوان است که در روز آخر سال، ماجرایی برایش اتفاق می‌افتد. به نظر می‌رسد این فیلم، یکی از جالبترین فیلم‌های حاضر در جشنواره باشد. حضور سگی به نام هایکو در فیلم، به جذابیت این فیلم افزوده است. از بازیگران دیگر فیلم می‌توان به پوریا رحیمی سام و نازنین فراهانی اشاره کرد.

.

تهیه و گردآوری در تکرا

نوشته معرفی فیلم‌های حاضر در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

ستارگان سینمای ایران، خسرو شکیبایی، ستاره ای درخشان در سینمای ایران بعد از انقلاب

خسرو شکیبایی
در زمینه ستاره سازی و ستارگان سیمای ایران قصد آن داریم تا به خسرو شکیبایی به عنوان ستاره ای درخشان در سینمای ایران بعد از انقلاب بپردازیم. با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی ایران بعد از انقلاب و وقوع جنگ، سینما نیز همچون دیگر هنرها تحت تاثیر شرایط سیاسی و اجتماعی قرار گرفته و به دلیل عدم شفافیت در سیاستها و قوانین در ایران بعد از انقلاب، ما شاهد تداخل فضای سینمای قبل و بعد از انقلاب هستیم و به دلیل عدم وجود قوانین جدید و چارچوب مشخص برای سینما تا چند سالی پس از انقلاب این تداخل و سردرگمی همچنان ادامه داشت و حداقل برای یک دهه، سینمای ایران بلاتکلیف و سرگردان بود و ستاره سازی نیز رایج نبود.

خسرو شکیبایی در فیلم پری
خسرو شکیبایی در فیلم پری

  عده ای هنوز با ذهنیت فیلمسازی قبل از انقلاب، به ساخت فیلم مشغول بودند، هرچند که میزان تولیدات سینما بسیار کاهش یافته بود. با گذشت چندین سال از انقلاب و ایجاد شفافیت تدریجی در فضای اجتماعی و سیاسی و خط و مشی انقلاب، کم کم سینمای بعد از انقلاب شکل گرفت و از بلاتکلیفی در آمده و دارای هویت و ماهیتی بسیار متفاوت با گذشته شد و خسرو شکیبایی همچون ستاره ای درخشان پدیدار شد.

201552616285526a

 همچنین با پایان یافتن جنگ، فیلمهای شعاری و تبلیغاتی که دارای ارزش هنری چندانی نبوده و بیشتر یک مانیفست سیاسی و انقلابی بودند عمرشان به سر آمده و بتدریج سینما به ابزاری در خدمت ایدئولوژی درآمده و به رویدادی هنری تبدیل شد و در واقع سینمای بعد از انقلاب از این پس شکل یافته و ماهیت خود را بروز داد.

 بسیاری از جریانات در سینما  تازه شروع به شکل گرفتن کرده بود که ستاره سازی در سینما نیز از جمله این جریانات محسوب می شد و البته می توان گفت که خسرو شکیبایی در بعد از انقلاب از اولین ستاره های سینما بود. او با حضور در فیلم هامون و ارائه بازی درخشان و بی نظیر خود تبدیل به یکی از ستارگان مطرح سینما شد.

خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی در سال ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد. او فارغ‌التحصیل بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود

خسرو شکیبایی فعالیت هنری خود را قبل از انقلاب شروع کرد. او در سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ به گویندگی فیلم در استودیو شهاب پرداخت و از سال ۱۳۵۴ به فعالیت در دنیای تئاتر روی آورد و در واقع  بازیگری را با تئاتر شروع کرد. او در تئاتر به کسب مهارت در بازیگری پرداخت. تجربه تئاتر برای بازیگر، تجربه ای بسیار ارزشمند و تاثیر گذار در روند حرفه ای و پیشرفت او محسوب می شود.

 تئاتر بازیگر را ساخته و پرداخته کرده و فرد به لحاظ بدن، بیان، تربیت حس و دیگر ابزارهای بازیگری در تئاتر غنی شده و تجربه و فعالیت در تئاتر امکاناتی را در اختیار بازیگر می گذارد که به هیچ وجه و در هیچ جای دیگری این تجربیات برای فرد حاصل نمی شود. تجربه نشان داده که تفاوت بازی فردی که از تئاتر وارد سینما شده و فردی که مستقیما به سینما راه پیدا کرده بسیار زیاد بوده و تاثیر تئاتر بر فرد، به خوبی بر توانایی بازیگر مشهود است.

khosro-shakibayee

 خسرو شکیبایی از این تجربه بی بهره نبود؛ زیرا ابتدا کار خود را با تئاتر شروع کرد و سپس با اندوختن تجربه و یادگیری بازیگری در عرصه تئاتر به سینما راه پیدا کرد و تاثیر تئاتر همواره در بازی او قابل درک بوده و قدرت بازیگری او به خوبی بیانگر این موضوع است. از جمله نمایش‌هایی که شکیبایی در آنها حضور داشت می‌توان به آثار زیر اشاره کرد:

” پنجه عدالت” ، ” زیر گذر لوطی صالح” ، ” تراژدی کسری” ، ” هنگامه شیرین” ، “وصال” ، ” بلیت تئاتر” ، ” پنجه به دست آوردن” ، ” صیادان ” ، ” با خشم به یاد آر” ، ” بازرس” ، ” سنگ و سرنا ” ، “همه پسران من ” ، “شب  بیست و یکم ” ، “بیا تا گل برافشانیم”

خسرو شکیبایی از آن دسته بازیگرانی بود که شخصیت را بطور کامل تجزیه و تحلیل می نمود و شناخت نسبتا کاملی از آن بدست آورده و سپس تصویری از شخصیت برای خود ترسیم می کرد. بعد از این مرحله، تصویر ساخته شده را با جسم خود منطبق نموده و گویی آن شخصیت را قطعه قطعه کرده و درون جسم و فیزیک خود جای داده و لذا خسرو شکیبایی به لحاظ جسمانی تبدیل به فردی می شد که قرار بود آن را بازی کند. سپس به لحاظ فکری نیز او را در ذهن خود جای داده و در واقع به خلق شخصیت در درون خود می پرداخت، لذا ما همواره در اکثر آثار وی بخشی از جسمانیت و رفتارمندی خسرو شکیبای را در نقشهای مختلفش مشاهده می کنیم و بخشی دیگر از رفتارمندی وی به شخصیت خلق شده تعلق دارد .

البته این روش یکی از راههای وارد شدن به نقش و تجسم شخصیت فرضی بود که خسرو شکیبایی از آن به خوبی استفاده می کرد و همواره نیز موفق بود. زیرا خطری که این روش دارد، اینست که امکان دارد کلیه نقشهایی که یک بازیگر ایفا می کند شبیه به یکدیگر شده و خیلی تفاوتی میان آنها حس نشود و لذا بازیگر تبدیل به فردی می شود که مدام خود را تکرار می کند و ما شخصیت جدیدی را نخواهیم دید.

اما خسرو شکیبایی با هوشمندی از این روش بهره برده و همواره شخصیتی جذاب خلق نموده که با شخصیتهای قبلی دارای تفاوتهای آشکاری بود و البته تجربه تئاتر بر این قدرت و توانایی او بی تاثیر نبود.

201552616285828a

فیلم خط قرمز ساخته مسعود کیمیایی (۱۳۶۱) شروع فعالیت سینمایی او به عنوان بازیگر به حساب می‌آید و هرچند که در آن فیلم در نقش کوتاهی ظاهر می شود؛ اما در همان فرصت کوتاه نیز تاثیر خود را بر مخاطب گذاشته و این مسئله به خوبی دیده می شود و همین تجربه باعث می شود که در دو اثر دیگر نیز با کیمیایی همکاری داشته و نقشهای متفاوتی در آثار او از خود به تصویر کشد. خسرو شکیبایی تا سال ۱۳۶۸ در فیلم‌های دزد و نویسنده، ترن و رابطه ظاهر شد و نقشهایی را ایفا کرد؛ اما تا اوج هنوز فاصله داشت و این آثار هنوز بیانگر میزان قدرت بازیگری شکیبایی نبود و او هنوز جا داشت تا توان و قدرت خود را در سینما اثبات کند و بالاخره زمان موعود فرا رسید.

695883_214

 اوج گرفتن خسرو شکیبایی با بازی در فیلم هامون اثر داریوش مهرجویی در سال  ۱۳۶۸ آغاز شد و این “حمید هامون” بود که نام او را بر سر زبان‌ها انداخت و او را تبدیل به ستاره ای در سینمای ایران کرد. او حتی  برای بازی چشمگیرانه‌اش در هامون از هشتمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین دریافت کرد و دریافت سیمرغ شهرت او را در میان اهالی سینما دوچندان نمود. البته خسرو شکیبایی به یک سیمرغ قانع نشده و دو سیمرغ دیگر را در جشنواره فیلم فجر با بازی در فیلم “کیمیا” و ” سالاد فصل ” از آن خود کرد و در برخی آثار نیز نامزد دریافت سیمرغ شد.

1437328738115498

فیلمهایی چون “کاغذ بی خط ” ، ” حکم ” ، ” اتوبوس شب ” و ” رئیس ” از دیگر آثار مطرح او در عرصه بازیگری سینما بود.

در ضمن خسرو شکیبایی علاوه بر تئاتر و سینما در عرصه تلویزیون نیز آثار موفقی را به مخاطب ارائه نمود. بازیهای درخشان او در آثاری چون ” روزی روزگاری ” ، ” سمک عیار ” ، ” کاکتوس ” ، ” مدرس” ، ” کوچک جنگلی “، ” خانه سبز” ، ” آواز مه” و ” تفنگ سر پر” همواره در اذهان مردم به جای خواهد ماند.

21(4)

برخی از جوایز خسرو شکیبایی :

برنده سیمرغ بلورین هشتمین جشنواره فیلم فجر، بهترین بازیگر نقش اول مرد (هامون)، (مسابقه سینمای ایران)، سال ۱۳۶۸
برنده سیمرغ بلورین سیزدهمین جشنواره فیلم فجر، بهترین بازیگر نقش اول مرد (کیمیا)، (مسابقه سینمای ایران)، سال ۱۳۷۳
برنده سیمرغ بلورین بیست و سومین جشنواره فیلم فجر، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (سالاد فصل)، (مسابقه سینمای ایران)، سال ۱۳۸۳
دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد (اتوبوس شب)، بیست و پنجمین دوره مسابقه سینمای ایران، سال ۱۳۸۵
نامزد سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر: بهترین بازیگر نقش اول مرد (یکبار برای همیشه)، یازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر، مسابقه سینمای ایران، سال ۱۳۷۱
بهترین بازیگر نقش اول مرد (سایه به سایه)، دوره ۱۵ جشنواره فیلم فجر، مسابقه سینمای ایران، سال ۱۳۷۵
بهترین بازیگر نقش اول مرد (کاغذ بی خط)، بیست امین دوره جشنواره فیلم فجر، مسابقه سینمای ایران، سال ۱۳۸۰

با توجه به فضای سینمای بعد از انقلاب و تغییرات ایجاد شده در سینما و محو شدن جریان ستاره سازی خصوصا در دهه شصت و هفتاد، خسرو شکیبایی به واسطه توانایی و ویژگیهای فردی خود در بازیگری به نوعی، نقطه شروع این جریان در بعد از انقلاب بود. او روح تازه در بازیگری سینمای ایران دمید و چرخ اقتصادی آن را به حرکت درآورد و مجدد رابطه مردم را با سینما بهبود بخشید. تاثیرگذاری او بر سینمای ایران غیر قابل انکار است و بخش چشمگیری از جامعه بواسطه وی با سینما رابطه برقرار کرد.

.

منبع: تکرا

نوشته ستارگان سینمای ایران، خسرو شکیبایی، ستاره ای درخشان در سینمای ایران بعد از انقلاب اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت دوم)

حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت دوم)

همانطور که در قسمت قبلی گفته شد تمامی انسانها در زندگی نقشهایی بر عهده دارند و تمام جهان صحنه ای است که آدمی بر آن قدم گذاشته و نقش خود راپذیرفته و به بهترین نحو ممکن آن نقش را ایفا می کند. اما علاوه بر این گفتیم افرادی وجود دارند که یک گام فراتر رفته و علاوه بر نقش خود ، نقش افراد مختلف  اجتماع را نیز  گاهی بر عهده می گیرند و وارد سطحی دیگر از زندگی شده و به موقعیتی به مفهوم بازی در بازی شده و گفتیم که اینان به ابزار نیاز دارند. بدن، بیان  تربیت حس و میمیک (چهره) ابزار اصلی بازیگر بوده و بدون این ابزار در واقع بازیگر نخواهند بود و توفیق چندانی نخواهند یافت. حال در این قسمت می خواهیم به این مطلب بیشتر پرداخته و ببینیم بازیگران سینما و تلویزیون ما تا چه اندازه دارای این ابزار بوده و چند درصد فاقد آن هستند و دیگر اینکه بدون ابزار چه ترفندهایی را به کار می برند و چگونه در این عرصه گاهی ترکتازی هم می کنند؟

بیشتر بخوانید...

بیشتر بخوانید...

اگر بخواهید واقعا و حقیقتا بدانید چند درصد از بازیگرانی که در حال حاضر در سینما و تلویزیون فعالیت داشته و در عین حال دستمزدهای میلیونی گرفته و در برخی مواقع پرکار هم بوده اند دارای این ابزار هستند باید بگویم درصد بسیار بسیار کمی دارای ابزار بازیگری بوده

اگر بخواهید واقعا و حقیقتا بدانید چند درصد از بازیگرانی که در حال حاضر در سینما و تلویزیون فعالیت داشته و در عین حال دستمزدهای میلیونی گرفته و در برخی مواقع پرکار هم بوده اند دارای این ابزار یعنی هنر بازیگری هستند باید بگویم درصد بسیار بسیار کمی دارای ابزار بازیگری بوده و درصد بسیار بالایی از این بازیگرها در واقع بازیگرنما بوده و بیشتر به کاسبی و یا عقده گشایی مشغولند نه هنر بازیگری زیرا حکایت هنر بازیگری حکایتی پر فراز و نشیب است.

درصد بسیار بالایی از این بازیگرها در واقع بازیگرنما بوده و بیشتر به کاسبی و یا عقده گشایی مشغولند نه هنر بازیگری زیرا حکایت بازیگری حکایتی پر فراز و نشیب است.

متاسفانه از آنجا که در ایران هنر را بیشتر مقوله ای ذوقی دانسته و نه مقوله ای علمی و دانش بنیان و حتی با وجود دانشگاههایی که در آنها هنر تدریس می کنند و در واقع هنر نیز مانند فیزیک، شیمی، ریاضی و غیره دارای واحد درسی و تخصصی بوده و افرادی به عنوان هیات علمی در عرصه آموزش این رشته مشغول به فعالیت بوده اما همچنان نگاه به مقوله هنر نگاه سنتی بوده است.

در شیوه سنتی افرادی که تا اندازه ای دارای ذوق هنری بوده، بر اساس غریزه دست به آفرینش اثر هنری زده و گاهی موفق هم بوده اند. این دسته از افراد با چنین نگاهی به هنر، مقوله بازیگری را اعمال و رفتاری غریزی می دانند در حالیکه امروزه در دنیا بصورت بسیار تخصصی به تدریس هنر بازیگری پرداخته و از این رویه نتیجه دلخواه را نیز گرفته اند. اما در ایران همچنان عرصه هنر عرصه مرید و مرادی و مرشد و بچه مرشد بوده و فاقد مکانیزمی روشن و شفاف بوده است. عدم یک مکانیزم و ساختار مشخص باعث شده هر فرد بی استعداد و ناتوانی به دلیل امتیازاتی دیگر که داشته وارد این عرصه شده و به خودنمایی بپردازد.

متاسفانه از آنجا که در ایران هنر را بیشتر مقوله ای ذوقی دانسته و نه مقوله ای علمی و دانش بنیان و حتی با وجود دانشگاههایی که در آنها هنر تدریس می کنند و در واقع هنر نیز مانند فیزیک، شیمی، ریاضی و غیره دارای واحد درسی و تخصصی بوده و افرادی به عنوان هیات علمی در عرصه آموزش این رشته مشغول به فعالیت بوده اما همچنان نگاه به مقوله هنر نگاه سنتی بوده است.

امروزه بازیگری و هنر بازیگری در دانشگاهها و کنسرواتوارها تدریس شده و در تمام دنیا هر فرد علاقمندی به صرف علاقمند بودن نمی تواند وارد این عرصه پر فراز و نشیب شود، زیرا در آنجا برای هرکاری معیارها و شاخص هایی وجود دارد و همچنین عرصه هنر نیز مانند دیگر رشته ها امری تخصصی بوده و فرد می بایست از استاندارد لازم برخوردار باشد تا بتواند وارد عرصه مورد نظر خود شود.

در دنیا اینگونه نیست که هر نالایقی برای تفنن و سرگرمی و جاه طلبی قدم در زمین بازیگری بگذارد و بدون هیچگونه امتیاز و توانایی به راحتی نقش گرفته و خود را بازیگر قلمداد کند.

در دنیا اینگونه نیست که هر نالایقی برای تفنن و سرگرمی و جاه طلبی قدم در زمین بازیگری بگذارد و بدون هیچگونه امتیاز و توانایی در هنر بازیگری به راحتی نقش گرفته و خود را بازیگر قلمداد کند. در دنیا هر موضوعی دارای سطحی استاندارد بوده و همه جا بر مبنای آن عمل می شود؛ اما ما در ایران فاقد سطحی تعریف شده به عنوان سطح استاندارد هستیم و بیشتر بر اساس روابط پیش می رود و لذا امروزه به جایی رسیده ایم که متاسفانه همان افراد نالایق خود را بازیگر پنداشته و در  عرصه حرفه ایی خود را بیش از اندازه باور داشته باشند.

در دنیا هر موضوعی دارای سطحی استاندارد بوده و همه جا بر مبنای آن عمل می شود؛ اما ما در ایران فاقد سطحی تعریف شده به عنوان سطح استاندارد هستیم و بیشتر بر اساس روابط پیش می رود و لذا امروزه به جایی رسیده ایم که متاسفانه همان افراد نالایق خود را بازیگر پنداشته و در عرصه حرفه ایی خود را بیش از اندازه باور داشته باشند.

این مشکل و معضل اساسی سینما و تلویزیون ایران است که روز به روز نیز همچون غده ای سرطانی در حال رشد بوده و خدا می داند که چند صباحی دیگر از هنر پر فراز و نشیب بازیگری چه برجای خواهد ماند. و البته این مشکل چند سویه دارد اولا کارگردانان و تهیه کنندگانی که به دلیل تامین گیشه، بیشتر به دنبال مانکن بوده و نه بازیگر و لذا فقط به فیزیک فرد توجه داشته و قصد دارند تمام نقاط ضعف اثر خود را با تصاویر مانکن های زیبا و دارای گیشه بپوشانند و در این میان هیچ کارگردان، بازیگر و اصولا هنرمندی به این وضعیت نه تنها واکنش نشان نداده بلکه در بعضی موارد استقبال نیز می کنند.

سویه دیگر همانطور که گفتیم نداشتن معیار و شاخص برای این عرصه است. به عنوان مثال مگر می شود که هرکسی سرش را پایین انداخته و وارد سازمان انرژی اتمی بشود و بخواهد بدون هیچ تحصیلات مرتبطی در این زمینه فعالیت کند و یا به جای مهندس عمران مشورت بدهد، نقشه کشی کند و برج بسازد. مگر می شود که برای خودت مطبی راه انداخته و بدون هیچگونه علم و دانش پزشکی، به طبابت مشغول شوی و مگر می توان ادامه داد؟ قطعا مراکزی هستند که صلاحیت ایشان را زیر سوال ببرند و او را یکروزه از آن حوزه اخراج کنند. اما در عرصه هنر متاسفانه گفتیم که ما معیار نداریم، سطح استاندارد تعریف شده ای نداریم و هر بیسوادی در زمینه هنری به خود اجازه دخول می دهد و دستمزدهای کلان نیز طلب می کند.

و اما سویه سوم جامعه است. در جامعه ای که طعم اثر هنری و همچنین  طعم کیفیت اثر هنری را از یاد برده اند  هر دغلکاری با ترفندهای مختلف مخاطب را فریب داده و اثری بسیار آبکی و بی ارزش را به او عرضه کرده و متاسفانه  مخاطب نیز  تصورش بر این است که خب حتما هنر همین است و جز این نیست. تصور می کند بازیگری همین لوده بازیها ست.

این مشکل و معضل اساسی سینما و تلویزیون ایران است که روز به روز نیز همچون غده ای سرطانی در حال رشد بوده و خدا میداند که چند صباحی دیگر از هنر پر فراز و نشیب بازیگری چه برجای خواهد ماند. و البته این مشکل چند سویه دارد اولا کارگردانان و تهیه کنندگانی که به دلیل تامین گیشه، بیشتر به دنبال مانکن بوده و نه بازیگر و لذا فقط به فیزیک فرد توجه داشته و قصد دارند تمام نقاط ضعف اثر خود را با تصاویر مانکن های زیبا و دارای گیشه بپوشانند و در این میان هیچ کارگردان، بازیگر و اصولا هنرمندی به این وضعیت نه تنها واکنش نشان نداده بلکه در بعضی موارد استقبال نیز می کنند.

با توجه به استقبال این سه سویه که سرنوشت هنر مملکت را رقم میزند کار به جایی می کشد که هر نا توانی خود را توانا جا بزند و برای همین است که هرکسی از هر عرصه ای وارد دنیای بازیگری می شود و بر همین اساس است که افراد ناتوان ما با پا بر روی صحنه گذاشته و خود را بازیگر می پندارد، این افراد در کمال ناتوانی پا به عرصه بازیگری گذاشته و جای هنرمندان توانمند و چیره دست را اشغال کرده و محصولی تهوع آور را به مخاطب عرضه می کند. و بدتر از همه اینکه فلان شخص تصور می کند که بازیگری همین است و چیز دیگری نیست و همچنان به بازی های بسیار بد خود ادامه داده و مخاطبان بسیاری نیز تماشا کرده و هنرمندان نیز بدون هیچگونه واکنشی پذیرفته و هیچکس لب به اعتراض نمی گشاید.

این بازیگرنماها نه ابزار بازیگری را در اختیار داشته و نه درک و فهم و شعور بازیگری را دارند و همچنان به کار ابلهانه خود ادامه داده و نمی دانند که چه خیانتی به هنر را مرتکب شده و از احساسات مردم عام سو استفاده کرده و خود را در نزد آنان بازیگر معرفی کرده و این عمل آیا جز کلاهبرداری است؟ مگر کلاهبرداری چیست؟ مگر خیانت به ملت چیست؟ مگر سواستفاده از احساسات مردم غیر از اینست؟ امروز این جاه طلبی ها و کاسبی ها و منفعت طلبی ها همچون سرطانی هنر را در میان چنگال خود گرفته و هر روز یک گام به مرگ هنر بازیگری نزدیکتر می شویم.

افراد ناتوانی که با اعتماد به نفس برای بازی در نمایش و یا فیلم آمده و نقش گرفته اما این فرد نمی تواند یک جمله را درست وصحیح ادا کند. اصلا نمی فهمد که چه می گوید و بیشتر مانند چوبی است در مقابل دوربین که بسیار ناشیانه و تصنعی جمله ها را بدون فهم بیان کرده و متاسفانه خود را در جرگه بازیگران می داند. و فاجعه بارتر اینکه خود را هنرمند می داند. این دسته از افرادی که به همین نحو وارد عرصه هنر شده مانند افلیجی هستند که فاقد دو پا بوده اما میخواهند در یک تیم فوتبال بازی کرده و انتظار دارند که آنها را مربی به عنوان مهاجم به زمین بفرستد. اگر چنین اتفاقی می تواند روی دهد این دسته افراد نیز می توانند بازی کنند.

افراد ناتوانی که با اعتماد به نفس برای بازی در نمایش و یا فیلم آمده و نقش گرفته اما این فرد نمی تواند یک جمله را درست وصحیح ادا کند. اصلا نمی فهمد که چه می گوید و بیشتر مانند چوبی است در مقابل دوربین که بسیار ناشیانه و تصنعی جمله ها را بدون فهم بیان کرده و متاسفانه خود را در جرگه بازیگران می داند. و فاجعه بارتر اینکه خود را هنرمند می داند. این دسته از افرادی که به همین نحو وارد عرصه هنر شده مانند افلیجی هستند که فاقد دو پا بوده اما میخواهند در یک تیم فوتبال بازی کرده و انتظار دارند که آنها را مربی به عنوان مهاجم به زمین بفرستد. اگر چنین اتفاقی می تواند روی دهد این دسته افراد نیز می توانند بازی کنند.

متاسفانه رفتار و واکنش جامعه سه سویه با این روند هنر بازیگری را به قعر چاه خواهد برد.

اگر فردی واقعا هنرمند باشد یقینا در عرصه بازیگری ماندگار خواهد شد و اگر ناتوان و نالایق باشد بعد از چند صباحی خاموش می شود. به عنوان مثال اگر در ذهن خود بازیگران را مرور کنید می بینید که امثال عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان، پرویز پرستویی، سوسن تسلیمی، اکبر عبدی، امین تارخ و بسیاری دیگر همواره از ابتدا تا به امروز به هنرنمایی مشغولند و همواره برای آنان نقش وجود دارد اما مرور کنید بسیاری از افراد نسل جوان را که تنها ویژگی آنها زیبایی چهره و اندام موزون و متناسب آنان بوده و ببینید تا کجا توانسته اند پیش روند. چقدر ماندگار شده اند؟ می بینید که امروز بسیاری از افراد که حضورشان نه به معنی توانمند بودن بلکه بستگی به عواملی دیگر داشته هیچکدام امروز نیستند و دسته ای که با علم و دانش و مهارت وارد این عرصه شده همواره فعال بوده و با نوسانات پایین به فعالیت هنری خود می پردازند.

بازیگر به عنوان یک متخصص نیازمند ابزاری چون بدن رها و آماده، بیانی شیوا و قدرتمند، چهره ای ورزیده و توانا جهت بروز احساسات و حسی تربیت و تقویت شده دارد تا بتواند به عنوان یک علاقمند به کسب دانش تحلیل و شخصیت پردازی و قدرت تخیل و خلاقیت و شناخت متدهای بازیگری بپردازد و پس از کسب توانایی های لازم بر صحنه قدم بگذارد و آنگاه می تواند بر صحنه بدرخشد و هنرمند قلمداد شود.

.

منبع: تکرا

نوشته حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت دوم) اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت اول)

حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت اول)
هنر بازیگری مقوله ای مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه از روز ازل با انسان زاده شده و تا روز ابد با او خواهد ماند و با پایان انسان، هنر بازیگری او نیز به پایان می رسد. از لحظه ای که فرد متولد می‌شود، بازیگری تنها ابزار اوست . هر زمان که کودک دچار مشکلی شده، با ابزار گریه مقصود خود را رسانده است.

در واقع کودک در فرآیند استفاده از این ابزار ارتباطی و تبدیل آن به نماد و نشانه جهت ارسال پیام خود به گیرنده و انتقال مفهوم و موضوع مدنظرش به خانواده و اطرافیان، تماما از مکانیزم بازیگری استفاده کرده و ارتباط برقرار می نماید. از زمان انسان غار نشین که با برگزاری آیینهای مختلف و اجرای نقشهای انسان  و اهریمن و غلبه انسان غارنشین بر طبیعت و نیروهای ماورایی تا آیینهای مختلفی که تا امروز همچنان به قوت خود باقی است، هنر بازیگری بیشترین و مهمترین نقش را ایفا کرده است.

رابرت دنیرو
حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت اول) | رابرت دنیرو

 

افراد بی خبر از همه جا تصور می‌کنند که توان بازیگری نداشته و تنها عده ای معدود دارای توان بازیگری بوده و بازیگری هنری خاص برای افرادی خاص است؛ اما همین اشخاص  هنگام  مصیبت می گریند و در زمان شادی می خندند، لحظاتی غمگین هستند و لحظاتی نیز عصبانی و برآشفته و اینها همگی حالاتی است که همه افراد در موقعیتهای مختلف به عنوان واکنش از خود نشان داده اند .

این کارها چیزی غیر از بازیگری است؟ زندگی خود سراسر نمایش است و آیینی است که انسان، طبق این آیین به دنیا می آید و رنج می کشد و مصیبت می بیند تا دچار کاتارسیس و یا تزکیه نفس گشته و با حالی خوش و سبکبال، طبق همان آیین به سفری بی بازگشت می‌رود.

مارلون براندو
حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت اول) | مارلون براندو

 

زندگی سراسر صحنه است و انسان یک بازیگر تمام عیار در نقشها و حالات مختلف. می بینیم که هر کس نقش خود را به زیبایی تمام و با تبحر کامل ایفا کرده و هیچ نقصی در بازی او مشاهده نمی شود و در ضمن هرکسی تنها نقش خویش را بازی می‌کند و نکته اینست که با این شرایط، پس چرا تنها عده ای معدود پا در عرصه بازیگری گذاشته و بقیه را فاقد استعداد می نامیم.

مساله اینست که هرکس تنها نقش خود را با مهارت بازی می کند و این مهارت و توانایی ناشی از اعتقاد و ایمان فرد به آن موقعیت است؛ یعنی انسان هر موقعیتی را که در آن قرار گرفته، کاملا باور داشته و کلید طلایی در بازیگری همین باوری است که انسان به وقایع و حوادث و حالات و روحیات خود دارد و این باور او را به جایی می رساند که همیشه بهترین بازیگر برای نقش خود در زندگی باشد؛ اما بازی کردن روی صحنه یعنی آفرینش زندگی مجدد بر صحنه به عنوان بخشی از الگوی اصلی، یعنی زندگی، نیاز به باور مجدد و اعتقاد کامل دارد و در این مرحله است که بسیاری باز می مانند.

ناتالی پورتمن
حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت اول) | ناتالی پورتمن

 

می گویند بهترین بازیگر کسی است که بهترین دروغگو باشد تا حدی که خود نیز دروغ خود را باور نماید و با این باور دروغ را همچون زندگی به مخاطب ارائه می نماید و از این جهت است که می گوییم بازیگری یعنی خوب دروغ گفتن، زیرا بازیگر تنها با قصه ای سرو کار داشته و اشخاصی که توسط نویسنده زاده شده، شاید نمونه عینی آن در جامعه مشاهده شود، ولی باز هم قصه یعنی فضا و مکان و جغرافیا و جامعه ساختگی و همه و همه، ساخته ذهن هنرمند بوده و لذا همه چیز در قالب ذهنیت است و بازیگر با باور نمودن این قصه ساختگی و اشخاص خیالی طی یک مکانیزم، ذهنیت را به عنیت تبدیل می کند.

سوسن تسلیمی
حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت اول) | سوسن تسلیمی

 

 ارائه  نمایشی ساختگی و دروغین، اما با باور و اعتقاد کامل تا حدی که خود نیز دروغ خود را باور کرده و همراه با شخصیت ساختگی می خندد، می گرید، پرخاش می کند و یا مهر می ورزد و عاشق می شود، افسرده شده و انواع و اقسام حالتها و موقعیتها که در وهله اول خود باور کرده و لذا با این باور، به قدرتی دست می یابد که تماشاگر نیز با دیدن اعتقاد و باور وی، او نیز باور کرده و خود را به دست قصه می سپارد تا بواسطه و شخصیتها در خیال پرواز کند و افق های مختلف را تجربه کرده و در نهایت به یک آگاهی در خودآگاه و یا ناخودآگاه خود دست یافته و لذا همان گونه و به همان شدت که متاثر شده، تاثیر نیز می گذارد.

مریل استریپ
حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت اول) | مریل استریپ

 

 به نوعی می توان گفت که افرادی که دارای هنر بازیگری هستند در واقع کسانی بوده که علاوه بر بازی در زندگیِ در حال جریان، در زندگی ساختگی و خیالی یک قصه در دل زندگی اصلی نیز مهارت و توانایی داشته و در اصل می‌توان گفت که این افراد خاص دارای توان بازی در بازی را داشته، یعنی خود دارای شخصیتی هستند که همواره با آن زندگی می کنند و حال تا حد امکان این شخصیت را پنهان نموده و قالبی دیگر به خود گرفته است. لذا ایشان می بایست دو شخصیت را همزمان کنترل و مدیریت نموده و یکی را پنهان کرده و تا حد امکان به دیگری اجازه بروز دهد و اینجاست که شاعر می گوید: “کار هر بز نیست خرمن کوفتن    گاو نر می خواهد و مرد کهن”

دکتر محمود عزیزی
حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت اول) | دکتر محمود عزیزی

و بر همین اساس است که عده زیادی در این عرصه با شکست مواجه شده و یا نتوانسته اند به این حوزه راه یابند. در شروع بازیگری با همین سوال و پاسخ به آن،  تکلیف هر مخاطب علاقمندی روشن می شود. آیا دروغگوی خوبی بوده و آیا توان آن را دارد که خود نیز دروغ خود را باور کند؟

اگر پاسخ این سوالات مثبت باشد، فرد علاقمند به بازیگری می تواند در نقطه شروع بایستد. یکی از توانایی های دیگر او که توسط یک متخصص در امر بازیگری می بایست در همان ابتدا تکلیف را روشن سازد، دارا بودن جوهر و ” آن ” بازیگری شخص علاقمند است. ” آن ” که تعریف و تشریح آن بسیار امر مشکلی بوده و تنها با تجربه و تخصص مربی؛ اما بصورت کشف و شهود بدست می آید، شاید به معنای “حضور ” باشد.

اگر دقت کنید در محفلی با حضور افراد مختلف، برخی حضور پر رنگ و سنگین و یا جذاب و دوست داشتنی داشته و کشف و دریافت آن در فرد به عامل مشخصی مربوط نبوده و تنها با حس دریافت می شود؛ اما یک متخصص در زمینه بازیگری توان کشف آن را دارا است. خب به هر حال اگر شما دارای “آن ” بازیگری و یا ” حضور ” و یا جوهر آن بودید، می توانید نخستین قدم  را در مسیر دشوار بازیگری بردارید.

پس هرگاه که این توانایی هایی که گفته شد را شخص دارا باشد، حال باید به دنبال ابزار بازیگری بود. بازیگری نیز مانند هر شغل و حرفه دیگر، دارای ابزاری مختص خود است. همانطور که یک مهندس مکانیک علاوه بر علم و دانش و تخصص خود به آچار و ابزار خاص خود نیز جهت پیاده کردن موتور نیاز دارد و بدون ابزار و وسیله کاری از او کاری برنمی‌آید، در حوزه بازیگری نیز همین فرآیند وجود دارد.

ابزار بازیگر با تمرین مداوم و طولانی مدت بدست می آید. اگر می بینید که کسی یک شبه بازیگر می‌شود و بر سردر سینماها تصویرش خودنمایی می‌کند، مطمئن باشید که به همان سرعت نیز افول کرده و خاموش می شود. بازیگری ابزار خود را می خواهد و ابزار بازیگر، یعنی بیان مناسب، بدن پرورش یافته، حس تربیت شده و چهره ای که توان بروز هر حس و حالتی را به هر میزان داشته باشد. اینها ابزاری تخصصی است که هر فردی که فاقد این ابزار باشد، می بایست بازیگری را کنار گذاشته و به دنبال شغل دیگری برود .

پرویز پرستویی
حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت اول) | پرویز پرستویی

حال شاید برای شما این سوال پیش آید که آیا همه این اشخاصی که به عنوان بازیگر در ایران معروف و مطرح بوده دارای این ابزار هستند یا نه؟ و من به شما می گویم نه، بسیاری از آنها فاقد این ابزار هستند؛ اما از آنجا که فیزیک و تصویر زیبایی داشته و می توانند گیشه اثر را تضمین نمایند، متاسفانه به عنوان بازیگر مطرح می شوند.

اما باید بگویم که دوران درخشش این دسته از به ظاهر بازیگران، طولانی نبوده و پس از چند صباحی که تصویر آنها تکراری شده و گیشه آنها از رونق می افتد یک شبه کنار گذاشته می شوند و افراد دیگری جای آنها را می گیرند و این سیستم تکرار می شود؛ اما در برخی مواقع نیز ممکن است افراد بااستعدادی وارد شوند که ماندگار خواهند بود.

شما خودتان اگر کمی فکر کنید بازیگران بسیاری در ذهنتان تصویر می شوند که دیگر حضور ندارند و تنها در یک دوره حضور داشته اند؛ اما از آنطرف بازیگرانی همچون پرویز پرستویی ، رضا کیانیان ، اکبر عبدی ، عزت الله انتظامی ، علی نصیریان و بسیاری دیگر همچنان در عرصه حضور داشته و دارند و خواهند داشت. زیرا این دسته از بازیگران یک شبه پدید نیامده اند و به قول معروف خاک صحنه خورده اند و به واسطه علم و دانش و تجربه و تبحر خود اینجا ایستاده اند و همواره ابزارشان تکمیل بوده و در اینجاست که میان ایشان و بسیاری از بازیگران یک شبه، تفاوت وجود دارد.

در قسمت بعدی این مطلب بیشتر به توانایی ها و استاندارد ها ی بازیگری و وضعیت سینما و تلویزیون می پردازیم.

نوشته حکایت پر فراز و نشیب هنر بازیگری (قسمت اول) اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

نگاهی به فیلم روز واقعه نوشته بهرام بیضایی و کارگردانی شهرام اسدی به بهانه اربعین حسینی

فیلم روز واقعه

یکی از بسترهایی که همواره مورد علاقه هنرمندان بوده، اما به دلایلی  برای آنان  چالش برانگیز نیز بوده است؛ موضوعات، مفاهیم، رخدادها و رویدادهای دینی و مذهبی است که از طرفی بسیار جذاب و منحصربفرد بوده و از طرفی نیز پرداختن به آنها  بسیار مشکل  و چالشی است؛ زیرا هنرمند در پرداختن به این عرصه و تبدیل این مفاهیم و موضوعات به زبان هنر با خطراتی مواجه می شود که بزرگترین خطر، تبلیغی و شعاری شدن اثر هنری است و هنرمند همواره باید بکوشد که به دور از احساسات گری و نگاه احساسی و ایدئولوژیک بتواند با نگاهی منطقی و عقلانی، درامی خلق کند که هر مخاطبی را تحت تاثیر قرار دهد و دافعه ایجاد نکند.

در اینجا قصد داریم نگاهی گذرا به فیلم روز واقعه بیندازیم، پس با تکرا همراه باشید.

لادن مستوفی در نمایی از فیلم روز واقعه
لادن مستوفی در نمایی از فیلم روز واقعه

یکی از رویدادهای تاریخی موثر و تاثیر گذار بر انسان در تمام ادوار تاریخ، واقعه کربلا بوده که تا به امروز بازتاب آن را در بسیاری از عرصه ها از جمله ادبیات، شعر، داستان، هنرهای تجسمی و هنرهای نمایشی شاهد بوده ایم و در این میان تعزیه به عنوان یکی از انواع هنرهای نمایشی بسیار شاخص بوده و بطور مستقیم و غیر مستقیم به حوادث و وقایع کربلا و اشقیا و اولیا پرداخته و همواره هنری به شدت تاثیرگذار بر مردم بوده و تا به امروز ارتباط خود را با مخاطب حفظ کرده است.

اما در عرصه سینما کمتر به این موضوع پرداخته شده است. در واقع تعداد آثار تصویری در این زمینه کمتر از انگشتان یک دست بوده و در این میان شاخص ترین اثر هنری را می توان فیلم روز واقعه نوشته بهرام بیضایی و به کارگردانی شهرام اسدی دانست.

مشهورترین اثر دراماتیک در این زمینه که در حافظه هنری مخاطبان نیز حک شده “روز واقعه” اثر بهرام بیضایی است که بر اساس نگاه ویژه این نویسنده در خصوص داستانها و وقایع تاریخی نگاشته شده و به شکل غیر مستقیم و نمادین به قیام عاشورا و حادثه کربلا خود را نزدیک می سازد. در واقع عاشورا به مثابه یک داستان تراژدی و حماسی، جدا از تفاسیر و تاویل هایی که می توان از آن داشت، بستر خوبی برای شکل گیری یک اثر سینمایی ارزشمند است که قهرمان آن با کشته شدن نه تنها از بین نمی رود، بلکه چهره ای اسطوره ای تر می یابد.

و اما داستان فیلم روز واقعه …

نمایی از فیلم روز واقعه
نمایی از فیلم روز واقعه

 

فیلم  روز واقعه را باید عاشورایی ترین فیلم سینمای ایران به حساب آورد. فیلم روز واقعه حکایت جوانی نصرانی است به نام عبدالله که به تازگی مسلمان شده ودلیل اسلام آوردن وی، عشقی است که در دل نسبت به راحله، دختری مسلمان پیدا کرده و از سر دلدادگی به آیین مسلمانی درآمده است تا پدر راحله با ازدواج او و دخترش موافقت نماید. عبدلله پس از ۳۷ بار خواستگاری از راحله در نهایت موافقت پدر راحله را گرفته هرچند که برادران راحله از اینکه او تازه مسلمان است، وصلت با او را مایه سر افکندگی می دانند.

به هر حال در میانه راهی که داماد رهسپار خانه عروس است، پیکی خبر از حسین (ع) می آورد و در ضمن خبر می دهد که کوفیان سر مسلم بن عقیل را زده اند. از آنجا که امام حسین مقتدای راحله بوده، عبدالله نیز از این طریق با امام  آشنایی پیدا می کند. پس از رد و بدل کردن هدایا و برپایی مراسم، عبدالله ندایی غیبی می‌شنود که می گوید؛ ” آیا کسی هست که مرا یاری کند؟”

فیلم روز واقعه

عبدالله آشفته شده و به پرس و جو می پردازد؛ اما هیچکس آن ندا را نشنیده و تنها عبدالله شنیده است. او با شنیدن این ندا و خبر شهادت مسلم، پریشان شده و مجلس را به شتاب ترک می کند. سوار بر مرکب اهدایی عروسش شده و راه بیابان را در پیش می گیرد.

عبدالله تا شب هنگام می تازد. شب در اتراق گاه چند شترچران، بیتوته می کند. شترچرانان می گویند که کاروان امام حسین چند روزی قبل از این محل گذشته است. عبدالله می گوید مسافر کوفه است. اکنون شب دهم محرم است.

عبدالله راه کوفه را از آنان می پرسد و رهسپار می شود. سحرگاه برادران راحله او را می یابند و قصد جانش می کنند. آنها تصمیم دارند او را به شهر بازگردانند و به واسطه رفتارش او را مجازات کنند. عبدالله از بازگشتن سرباز می زند. آن سه دست به شمشیر می برند؛ اما تهدید عبدالله آنها را پشیمان می کند.

علیرضا شجاع نوری در فیلم روز واقعه
علیرضا شجاع نوری در فیلم روز واقعه

عبدالله نیت خود را بیان می کند. او می گوید نمی خواهد تمام عمر را در شک سپری کند و اکنون به دنبال حقیقت است. راحله پا در میانی می کند و عبدالله با مشکی آب رهسپار ادامه سفر می شود. در میانه راه از خرابه بتخانه ای می گذرد و راه کوفه را می پرسد.

در ادامه راه، بر کاروانی می گذرد که راهزنان اموال کاروانیان را به سرقت می برند. عبدالله در انتخاب دنبال کردن راه خود و کمک به کاروانیان، به کمک آنان می شتابد. او در نبردی تک نفره، حرامیان را ازبین می برد. و به راه خود ادامه می دهد. با آغاز طوفان شن، مدتی در میانه صحرا متوقف می شود.

لادن مستوفی در روز واقعه
لادن مستوفی در روز واقعه

سپس بر سر راه دو قبیله ای قرار می گیرد که برای جنگ با امام حسین به سوی کربلا می روند. آنها از راه عقب مانده اند و مدتی در صحرا گم شده اند. با اعلام قصد عبدالله در کمک به امام حسین بین دو قبیله که هر دو مسلمان هستند، اختلاف می افتد. قبیله ای از عزم خود در جنگ با امام منصرف می شود و قبیله ای بر رای خود پابرجا می ماند. آن دو قبیله با یکدیگر جنگ می کنند و عبدالله که به اسارت در آمده است، نجات می یابد.

در میان بیابان عبدالله با گروهی مواجه می شود که از یاری امام سرباز زده اند و با اندوه و فلاکت باز می گردند. آنها خبرهایی از امام می دهند که دشمنان او را محاصره کرده و امام از بیعت با دشمنان سرباز زده است.

عبدالله در می یابد که چندان راهی تا رسیدن به امام باقی نمانده است. اسب عبدالله از پای در می آید. او پیاده راهی می شود. به واحه ای می گذرد. بزرگ کاروان به او می گوید که امام هفت روز قبل از این واحه گذشته است. امام خبر آمدن او را به بزرگ قبیله داده و حتی اسبی را برای ادامه سفر او تدارک دیده است.

این واحه اطراق گاه امام و کاروان او بوده است. اهالی واحه به سوگ نشسته اند. بزرگ واحه می گوید؛ بر اساس اعتقادی قدیمی، در ظهر این روز دو خورشید بر فراز آسمان رو به روی هم قرار می گیرند.

عبدالله با اسبی که امام برایش مهیا کرده، راه را ادامه می دهد.

10525530_556963757803999_1043854882_n

او صدای جنگ رااز دور می شنود. به کربلا می رسد؛ اما اکنون زمانی است که دشمنان بر امام ظفر یافته اند و مشغول جمع کردن غنایم و انتقال اسیران اند. دشمنان کسانی را که از جنگ با امام رویگردان باشند می کشند. عبدالله سرهای بریده شهدا، خورشید به خون نشسته و آتش زدن خیمه ها و دو خورشید را در آسمان را می بیند… از زیر سنگ های بیابان خون می جوشد.

او در نهایت آهنگری را که همانند او در خواب ندایی غیبی شنیده بود را می یابد که غرق در خون است و به شهادت رسیده است.

عبدالله با خبر آنچه دیده است به شهری که راحله در آن است باز می گردد. می گوید: او به بالاترین جایی رسید که تا کنون بشری رسیده است. همه حجت مسلمانی من حسین بن علی است. حقیقت را در زنجیر و پاره پاره و بر سر نیزه دیدم.

pic-18778-1441091153

بهرام بیضایی دنیای پیرامونش را زیباتر از آنی که هست می بیند. او انسان را چند پله از واقعیت خود بالاتر برده و نگاهی عمیق تر به توانایی های فکری او دارد. در آثار بیضایی از زور بازو و قلدری خبری نیست، بلکه آنچه بیشتر از هر چیز نمایان است، نیروی تفکر است. در “روز واقعه” آنچه مسلم است، شعور عبدالله است که وی را از حجله دامادی به حجله‌ی عاشقی اش می کشاند و این همان جنگی است که بیضایی بین شعور و شعار به پا می کند.

او به خوبی می داند که چه قافیه ای را برای کدام بیت بیاورد. حماسه عاشورا اگر از حوزه شعار بیرون برود و به شعور برسد- کاری که بیضایی در روز واقعه به خوبی از عهده ی آن بر آمده است – می توان انقلابی در درک آدم ها از واقعه ی عاشورا به وجود آورد. آنچه برای بیضایی در این واقعه بیش از هر چیز مهم بوده آن است که “حقیقت” را برملا کند. بیضایی حقیقت را بر نیزه می بیند، چیزی که خیلی از آدم های شعاری از شنیدن آن لرزه بر اندام شان می افتد.‏

20141102100017-%d8%b4%d8%b4%d8%b4%d8%b4

در این اثر شاخص و مطرح سینمای دینی بازیگرانی چون علیرضا شجاع نوری، لادن مستوفی، عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، محمد علی کشاورز، مهدی فتحی، حسین پناهی، نادره خیرآبادی، عنایت بخشی، ژاله علو، سیامک اطلسی و … به ایفای نقش پرداخته اند.

نظرات خود را با ما در میان گذارید.

.

منبع: artbushehr، artkariman ، techera

نوشته نگاهی به فیلم روز واقعه نوشته بهرام بیضایی و کارگردانی شهرام اسدی به بهانه اربعین حسینی اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

ناگفته‌هایی از سریال دکستر که به اندازه خود این سریال جذاب هستند

سریال دکسترسریال دکستر یکی از سریال‌های طولانی، پرطرفدار و زیبایی است که در ژانر جنائی تولید شده و برنده جایزه (Emmy) نیز شده است.
شبکه شو تایم (PS) در طی هشت فصل، داستان دکستر را به نمایش گذاشت. داستان سریال دکستر درباره پلیس متخصص پاشیدگی خون است که تلاش می‌کند آدم خوبی باشد و این درحالیست که هم‌زمان تمام آدم‌های بدهای داستان را نیز می‌کشد؛ اما اینکه کاندیدای جایزه امی (Emmy) شود غیرقابل تصور بود.

این فیلم مخاطبانش را به همدردی با یک قاتل عمیقا مضطرب و آشفته، وادار می‌کند. با مسافر تاریکی (Dark Passenger) همراه شوید و از حقایقی که درباره سریال دکستر نمی‌دانید، لذت ببرید!

سریال دکستر برداشتی از یک مجموعه کتاب است

سریال دکستر

در سال ۲۰۰۴ «سارا کلتن» تهیه کننده و مجری طرح، هنگامی‌ که به رمان جنائی رویاهای تاریک دکستر نوشته «جف لیندسی» برخورد کرد، تصمیم به ساخت یک سریال گرفت. البته باید اشاره کرد که در واقع او رمان را نخوانده بود و فقط خلاصه‌ای از آن را پس از انتشار مطالعه کرده بود.

فصل اول بر پایه رمان اصلی ساخته شد، یک تحلیلگر پاشیدگی آثار خون اهل میامی، بنام «دکستر مورگان» پس از اینکه توسط پدرخوانده خود که او نیز پلیس بود تحت آموزش قرار گرفت، مخفیانه مجرمان خطرناک را به قتل می‌رساند. «لیندسی» در نهایت هشت رمان از مجموعه کتاب های دکستر را به رشته تحریر درآورد.

«مایکل سی هال» انتخاب اول برای نقش دکستر نبود

سریال دکستر

تهیه کنندگان سریال دکستر با انتخاب «مایکل سی هال» به‌عنوان بازیگر نقش اول، اصلا موافق نبودند و او به هیچ عنوان مورد علاقه آن‌ها نبود. بعد از انتخاب بازیگران برای فصل پنج، در یکی از اپیزودها، «هال» در اتاق نویسندگان کانال ساندرز (Sundance) گفته بود که او تمایلی به بازی در سریال‌های پرمشغله و همراه با مرگ نداشت.

انتخاب اول مسئولین این سریال، «ژرمی رنر» بود که بازیگر نسبتا گمنامی به شمار می‌رفت؛ اما «رنر» فقط در فیلمی بر اساس داستانی واقعی از زندگی قاتل سریالی، «جفری هامر» ایفای نقش کرده بود و در نتیجه از بازی در این سریال، کنار گذاشته شد. تهیه کنندگان سپس ماتئو بردریک، جیمز اسپایدر، بن استایلر و جان کوساک را پیشنهاد کردند (همه آنان در نهایت کنار گذاشته شدند)

دلیل انتخاب نام دکستر برای فیلم

سریال دکستر

در زبان لاتین، دکستر به معنای راستی یا راست‌دستی است به این معنی که مخالف راست، چپ است که بدشگون و شوم است. این اشاره به دکستر در قبال لقب «مسافر تاریکی» دارد؛ نام مستعاری که او به خوی قاتل و مرگبار شخصیت داستان می‌دهد؛ ذات خرابی که او دائما در حال تلاش برای سرکوب کردن آن است. دکستر شخصیتی عادی است که او برای دیگران به تصویر می‌کشد.

سریال دکستر در واقع برای پخش در شبکه تلویزیونی ساخته شده بود

سریال دکستر

دکستر فقط موضوعی تاریک نیست. دکستر ویژگی‌های به تصویر کشیده شده قتل و جزئیات اسفباری از آن است؛ با این حال شبکه (cbs) این سریال را خانواده پسند نامیده است. در طول مدت اعتصاب انجمن نویسندگان تلویزیون در سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸، مدیران شبکه که مستاصل شده بودند از هر راهی برای پر کردن زمان پخش استفاده می‌کردند. در حالی که بیشتر هدفشان نمایش تولیدات ارزان قیمت بود، سرگرمی هفتگی گزارشگران (CBS) بازگو کردن خطاها و اشتباهات کوچک سریال دکستر بود.

مایکل سی هال و جنیفر کارپنتل

سریال دکستر

این یک واقعیت است که بیشتر افراد به طرز باورنکردنی در تلویزیون خوب هستند و شگفت‌انگیزتر این است که شروع عاشقانه‌ای وجود ندارد. مایکل سی هال و جنیفر کارپنتل با یکدیگر زن و شوهر بودند و با توجه به اینکه آنها نقش خواهر و برادر را در سریال بازی می‌کردند این کمی نگران کننده بود. البته آن‌ها در زندگی واقعی و در حال حاضر هیچ نسبتی با یکدیگر ندارند. این دو در شب سال نو ۲۰۰۸ به هم علاقمند شده و ازدواج کردند و دو سال بعد هم از یکدیگر جدا شدند تا اینکه نویسندگان سریال دکستر تصمیم گرفتند پیوند عاشقانه خواهر و برادری بین این دو برقرار کنند.

دکستر یک قاتل پرکار در زندگی واقعی بود

سریال دکستر

کسانی که تمامی ۹۶ قسمت سریال دکستر را دیده‌اند می‌دانند که تعداد افرادی که در حین سریال به‌ وسیله دکستر به قتل رسیدند و نیز تعداد اسلایدهای خونی که او در جعبه یادگاری‌های خود نگهداری می‌کرد، به واقعیت بسیار نزدیک است. مقایسه تعداد قتل این افراد در سریال دکستر با نرخ واقعی قتل در میامی بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۱۳ که دکستر بر روی آنتن بود، نشان می‌دهد که او اگر در دنیای واقعی وجود داشت، باید با سرعت وحشتناکی مشغول کشتن آدم‌ها می‌شد.

برای جمع‌آوری آن اسلایدها، دکستر نیاز به کشتن ۱۲ الی ۱۶ نفر در هر سال داشت، یا کمی بیشتر از یک نفر در هر ماه. در همان دوره زمانی، میامی سالانه شاهد ۵۹ الی ۷۹ قتل بود. مسئولین علت رشد قتل‌ها را پخش سریال دکستر دانستند و این سریال را مسبب ۱۵ الی ۲۰ درصد از قتل‌ها نامیدند.

نویسندگان را به خاطر قسمت آخر سرزنش نمی‌کنیم

سریال دکستر

سریال دکستر به منفورترین شکل ممکن پایان یافت. آیا او توسط همکارانش در مرکز پلیس میامی در یک مسابقه خونین، قبل از اینکه بتواند قتل دیگری انجام دهد متوقف شد؟ آن‌طور که نشان داده شد، نویسندگان می‌خواستند قسمت پایانی را با دستگیری دکستر و محکومیتش به مرگ با تزریق سم به پایان ببرند.

درنهایت او در جائی پیدا شده و از دست «مسافر تاریکی‌اش» نجات پیدا می‌کند؛ اما مدیران پخش با این ایده مخالفت کردند، آن‌ها نمی‌خواستند شخصیت اصلی کشته شود، بلکه در این موارد آنها همیشه می‌خواهند یکی از محبوب‌ترین نمایش‌هایشان را اجرا کنند و در نتیجه دکستر بعنوان یک چوب‌بر و در انزوا به زندگی خود ادامه داد…

.

منبع: looper

نوشته ناگفته‌هایی از سریال دکستر که به اندازه خود این سریال جذاب هستند اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

ستارگان سینمای قبل از انقلاب (قسمت اول)؛ فردین ستاره تمام نشدنی سینمای ایران!

ستارگان سینمای قبل از انقلاب (قسمت اول)؛ فردین ستاره تمام نشدنی سینمای ایران!

پیرامون ستاره و ستاره سازی در سینما همواره مباحث زیادی مطرح بوده و موافق و مخالفنی نیز همیشه بوده اند که در تایید و یا رد آن، دلایل خاص خود را داشته و لذا عده ای با آغوش باز آن را پذیرفته و از فواید تجاری و حضور حداکثری مخاطب در سالن سینما بهره برده و عده ای نیز این جریان را هم راستا با مسیر هنری اثر ندیده و نسبت به وجه هنری اثر نگران بوده و طبیعتا آثاری را تولید کرده و به مخاطب بسیار محدودی ارائه داده است که بیشتر، منتقدان و روشنفکران جامعه مخاطب آن اثر بوده اند .

محمد علی فردین نایب قهرمان کشتی جهان
محمد علی فردین نایب قهرمان کشتی جهان

البته این بدان معنا نیست که منتقدان و روشنفکران، مخاطب دیگر آثار نبوده بلکه بدین معناست که چنین آثاری که از معیارهای تجاری استفاده نکرده است، از حضور مخاطب عام بی بهره مانده و لذا همواره به لحاظ تجاری آثاری ناموفق بوده و اغلب شکست خورده اند.

فردین

ستاره و ستاره سازی در سینمای جهان همواره امری رایج بوده و حتی جریانی بسیار قدرتمند بوده است. هیچ دوره ای از سینما در ایران و دیگر کشورهای جهان از میان نرفته و هیچگاه شخصی قدرت آن را نداشته که با آن بتواند مبارزه کند و این جریان را از بین ببرد و یا آن را تضعیف کند. حتی فیلمسازان بزرگ نیز همواره سعی کرده‌اند با توجه به  رعایت تمام شرایط کیفی فیلم، از این جریان نیز بهره مند شوند؛ زیرا ستاره سازی در تاریخ سینمای ایران و جهان با اقتصاد سینما، رابطه ای بسیار قوی و آشکار داشته  است.

 به هر حال ما می دانیم که اگر فیلمی گیشه نداشته باشد شکست خواهد خورد و هیچ تهیه کننده ای با شکست مادی و تجاری فیلم ارتباط خوبی ندارد. اصولا تهیه کنندگان همواره به دنبال فروش بیشتر بوده و در این خصوص سعی می کنند که معیارها و عوامل تاثیرگذار بر گیشه را رعایت کنند و به هر قیمتی که شده، حتی اگر مقداری از کیفیت را نادیده بگیرند، سعی میکنند گیشه را تامین کنند. البته این امری کاملا عقلانی است؛ زیرا اگر فیلم گیشه نداشته باشد به معنای نداشتن مخاطب بوده و عدم مخاطب یعنی پایان کار یک هنرمند و یک فعالیت اقتصادی.

محمد علی فردین؛ ستاره‌ای تمام نشدنی در تاریخ سینمای ایران
محمد علی فردین؛ ستاره‌ای تمام نشدنی در تاریخ سینمای ایران

لذا همواره ستاره سازی امری رایج بوده و البته با نوساناتی نیز روبرو بوده است. گاهی این جریان شدیدتر و گاهی خفیف تر شده؛ اما هیچگاه از بین نرفته است. سینمای ایران نیز از این امر بهره فراوان برده و تاریخ سینما به ما نشان می دهد که ستاره سازی همیشه امر منفی نبوده و در بسیاری موارد سینمای ایران را از بحران نجات داده و یکی از عوامل بسیار موثر بر حیات سینما تا به امروز بوده است.

فردین در " بابا شمل "
فردین در ” بابا شمل “

در تاریخ ستارگان سینمای ایران،  فردی در سال ۱۳۳۸ به عرصه سینما پا گذارده که دارای پتانسیل بسیار بالا بوده و معیارهای بسیاری برای ستاره شدن داشته است. فردی که از دنیای ورزش به عرصه سینما آمد و طبیعتا دارای اندامی ورزشی و بسیار خوش هیکل بود. با توجه به تجربه در بدنسازی، ژیمناستیک و کشتی قطعا به لحاظ فیزیک بسیار متناسب بوده و دارای چهره ای بسیار جذاب نیز برای مخاطب بوده است که در طول تاریخ سینمای ایران هیچگاه رقیب نداشته است.

این ستاره درخشان سینما، محمد علی فردین بود. حبیب الله بلور که از مردان نامدار کشتی بوده و در سینما نیز دستی داشته در ورود فردین به سینما نقشی اساسی ایفا کرده است. فردین نیز از آنجا که در عرصه کشتی بسیار موفق بوده و دارای ویژگیهای فیزیکی و جسمانی مناسب و خاصی بوده با کمک بلور پا به عرصه سینما گذاشت.

فردین

محمد علی فردین با توجه به چهره سمپاتیک و جذابیت فوق العاده و ارتباط با مخاطب، به سرعت در عرصه سینما  به پیش رفته و مورد توجه اهالی سینما قرار گرفت و بصورت حرفه ای کار سینما را شروع می کند. فردین کار بازیگری خود را با فیلم ” چشمه آب حیات ” در سینما شروع کرد.

فیلم رنگی ” چشمه آب حیات ” در سال ۱۳۳۸ به کارگردانی سیامک یاسمی بر پرده سینما آمد و محمود کوشان فیلمبرداری آن را بر عهده داشت. بازیگران این فیلم عبارت از محمدعلی فردین، ایرن، ایرج قادری، نریمان و نقشینه بودند.

فردین که عضو تیم ملی کشتی ایران بود با این فیلم پا به سینما گذاشت و پس از مدتی  کوتاه به یک ستاره تبدیل شد.و با توجه به نقشها و شخصیتهایی که تصویر میکرد مورد استقبال انبوه تماشاگران قرار گرفت و مخاطبان آنروز تجسم آرزوهای دور و دراز خود را در فیلمها و شخصیت او یافتند.سیمای جذاب فردین به علاوه تبلیغات دامنه دار در اطراف او و ترانه های ایرج همراه با لب خوانی فردین از وی چهره ای بسیار محبوب ساخت که بر دل تمامی مردم اعم از روشنفکر و غیر روشنفکر و خاص و عام نشست و حتی با توجه به کیفیت پایین آثاری که فردین در آنها به ایفای نقش می پرداخت باز هم مورد علاقه مردم بود و فردین مسیری را در آن سالها پیمود که آرزوی هر هنرمندی است .

فردین
فردین در ” بر فراز آسمانها “

ولی تا بحال ستاره ای در سینمای ایران ظهور نکرده که تا این اندازه درخشان در نظر مخاطب باشد و همچنین مورد علاقه مخاطبانی به این گستردگی قرار بگیرد. تا به امروز نیز که حدودا ۴۰ سال از آخرین فعالیتهای فردین می گذرد همچنان مورد علاقه نسلهای گذشته بوده و در ضمن نمی توان سینما را از فردین جدا کرد.

مرور تاریخ سینما بدون پرداختن به فردین و تاثیرات او در سینما امکانپذیر نیست و همواره جایگاه خود را داشته و بر خلاف نظر برخی که هنر او را زیر سوال می برند، جایگاه فردین در قلب مخاطبان نشان از هنر وی بوده و نکته اینست که فردین توانسته قلب های بیشترین مخاطب را تا به امروز در سینمای ایران تسخیر کند. او با هر حضور خود در سینما، جمعیت کثیری را به سینما کشانده و بی شک تاثیری بسیار حیاتی بر اقتصاد سینما داشته است.

در بسیاری از بحرانها سینمای ایران را از ورشکستگی نجات داده و این کار بزرگ، خود نشان از هنری دارد که هر کسی توانایی آن را نداشته است. هرچند عده بسیار معدودی در مقابل حجم کثیری از جامعه، نمی تواند عدد قابل توجهی باشد.

فردین در " بابا شمل "
فردین در ” بابا شمل “

به هر حال محمد علی فردین تحرک و جنب و جوشی در سینمای آن زمان بوجود آورد و رخوت را از آن دور ساخت. کاری که هرکسی توان آن را نداشته و ندارد. حضور جمعیتی که در روز تشییع او در محل تعیین شده گرد آمده تا به او ادای احترام کنند، نشانه های بسیاری در خود دارد که لازم است مورد توجه و تحلیل قرار گیرد.

یعنی بیست سال پس از فعالیت او چنین حجمی از مخاطب و تعاریف و نظراتی که برخی هنرمندان بنام و مشهور ایران درباره وی بیان نموده بیانگر اینست که حتی با دوری بیست ساله فردین از سینما جایگاه او همچنان حفظ شده و بین او و سینمای ایران نمی توان جدایی انداخت و بدون شک فردین بخشی از تاریخ سینمای ایران شده است.

فردین در آثار بسیاری به ایفای نقش پرداخت بطوری که حدودا در مدت بیست سال بیشتر از شصت فیلم در رزومه بازیگری او به چشم می خورد که برخی از آنها به شرح زیر است:

گنج قارون ، حاتم طایی، جهان پهلوان، فریاد نیمه شب (۱۳۴۰)، چرخ فلک (۱۳۴۶)، سلطان قلبها (۱۳۴۷)، کوچه مردها (۱۳۴۹)، بابا شمل (۱۳۵۰)، جوانمرد (۱۳۵۳)، غزل (۱۳۵۵)، بر فراز آسمانها (۱۳۵۷)، چشمه آب حیات (۱۳۳۸)، قصه شب (۱۳۵۲) و برزخی ها (۱۳۶۱)

همچنین فردین در زمینه تهیه کنندگی نیز تجاربی به شرح زیر را در کارنامه کاری خود دارد :

بر فراز آسمانها (۱۳۵۷)، قرار بزرگ (۱۳۵۴)، قصه شب (۱۳۵۲)، جهنم + من (۱۳۵۱)، سکه شانس (۱۳۴۹)، خوشگل خوشگلا (۱۳۴۴)، گرگهای گرسنه (۱۳۴۱)

فردین

محمد علی فردین در کارنامه کاری خود یک تجربه نیز در زمینه تدوین داشته و فیلم قرار بزرگ (۱۳۵۴) تنها تجربه وی در این زمینه بوده است. در زمینه نویسندگی نیز پنج اثر با عناوین قصه شب (۱۳۵۲)، سلطان قلبها (۱۳۴۷)، حاتم طائی (۱۳۴۵)، خوشگل خوشگلا (۱۳۴۴)، عشق و انتقام (۱۳۴۴) را به مخاطب ارائه داده و ۱۱ اثر را نیز کارگردانی کرده که عبارتند از :
بر فراز آسمانها (۱۳۵۷)، قرار بزرگ (۱۳۵۴)، قصه شب (۱۳۵۲)، جهنم + من (۱۳۵۱)، قصر زرین (۱۳۴۸)، سلطان قلبها (۱۳۴۷)، حاتم طائی (۱۳۴۵)، گدایان تهران (۱۳۴۵)، خوشگل خوشگلا (۱۳۴۴)، عشق و انتقام (۱۳۴۴)، گرگهای گرسنه (۱۳۴۱)

در مطالب بعدی به دیگر ستارگان سینمای قبل انقلاب و بعد از انقلاب خواهیم پرداخت. با تکرا همراه باشید.

منبع: تکرا

نوشته ستارگان سینمای قبل از انقلاب (قسمت اول)؛ فردین ستاره تمام نشدنی سینمای ایران! اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

چرا کارگردان ها تمایلی به کار کردن با “ادوارد نورتون” ندارند؟

 

چرا کارگردان ها تمایلی به کار کردن با "ادوارد نورتون" ندارند؟

ادوارد نورتون، بازیگر مشهور هالیوود که کارگردان‌ها علاقه‌ای به همکاری با او را ندارند! او عادت دارد در کار همه‌‌ عوامل فیلم از طراحی لباس گرفته تا نوع داستان فیلم، دخالت کند.

ادوارد نورتون
ادوارد نورتون در فیلم بردمن (Birdman)

ادوارد نورتون بازیگر مطرح هالیوود، نامزد بهترین بازیگر مکمل مرد برای بازی در فیلم (Birdman) در جشنواره‌ی آکادمی سال ۲۰۱۵ شده بود. نقش ادوارد در این فیلم، مرز بین واقعیت و خیال را نامعلوم می‌کند. در این فیلم مایکل کیتون، بازیگر نقش بتمن، در تلاش است که از جو فیلم‌های سوپر قهرمانی بیرون بیاید و ادوارد نورتون نقش یک بازیگر خود‌خواه و پر مدعا را بازی می کند که کار کردن با آن بسیار سخت است.

البته باید بگوییم که شخصیت خود ادوارد نورتون هم تا حدودی همین گونه است و کار کردن با او آسان نیست. ادوارد با توجه به این که دوست دارد همه چیز به سبک خودش جلو برود فیلم نامه‌ بسیاری از فیلم‌ هایی که در آن‌ها بازی کرده است را تغیر داده و یا دوباره نوشته است.

 

ادوارد نورتون
اتفاقاتی که در فیلم اژدهای قرمز (Red Dragon) رخ داد

در طول فیلم‌ برداری فیلم سکوت بره‌ها، اژدهای قرمز، ادوارد نورتون که نقش یک مامور (FBI) به نام “ویل گراهام” را داشت، در حالی به سر صحنه‌ فیلم برداری آمد که برگه‌هایی از فیلم نامه‌ی جدید دستش بود و اصرار داشت که فیلم، با فیلم‌ نامه‌ی او باید پیش برود. اصرار او باعث ایجاد ناراحتی و جر و بحث بین او و کارگردان، “برت رتنر”، شد؛ زیرا “برت” معتقد بود که هر صحنه باید از قبل برنامه ریزی شده باشد و طبق برنامه و بودجه‌ی مورد نظر پیش برود.

هر صحنه باید در هماهنگی کامل با دیگر صحنه‌ ها باشد تا فیلم برداری بدون خطا پیش برود و مسلما نمی‌ توان بدون برنامه ریزی قبلی صحنه‌ ها را عوض کرد. ادوارد نورتون به همه‌ی این قوانین بی توجهی می‌کرد و مسلما این موجب عصبانی شدن فیلم سازان بوده است.

 

ادوارد نورتون
اتفاقات رخ داده در فیلم هالک شگفت انگیز (The Incredible Hulk)

در سال ۲۰۰۸ و بعد از فیلم ضعیفی که از هالک در سال ۲۰۰۳ ساخته شده بود، کمپانی استودیو مارول (Marvel)، امتیاز هالک را از کمپانی یونیورسال (Universal) خرید. استودیو مارول، “زک پن” نویسنده‌ی داستان‌های ایکس-من (X-Men) را استخدام کرد تا فیلمنامه‌ خوبی را برای هالک بنویسد. این کمپانی از ادوارد نورتون درخواست کرد که در این فیلم بازی کند که او در ابتدا قبول نکرد؛ اما بعد از دیدار با کارگردان این فیلم، لویی لترییر، تصمیمش عوض شد؛ اما شرطی گذاشت.

او می‌خواست که نظراتش در فیلمنامه‌ “پن” اعمال شود. در نهایت نورتون یک باز نویسی از فیلمنامه‌ای که “پن” نوشته بود تحویل داد، آن هم درست چند هفته قبل از شروع فیلمبرداری فیلم! مسلما این زمان برای عوض کردن چیز‌های اساسی کافی نیست؛ اما با این حال کارگردان سعی کرد هر دو فیلم نامه را در نظر بگیرد و طبق هر دو پیش برود.

در نهایت این فیلم بسیار بد از آب در آمد و حتی از نسخه‌ یونیورسال سال ۲۰۰۳ بدتر بود و انتقادات زیادی را در پیش داشت. این قضیه استودیو مارول را بسیار ناراحت کرد تا جایی که تصمیم گرفتند یک باز ساخت دیگر از فیلم داشته باشند و این دفعه دخالت هیچ فردی را در فیلم نپذیرفتند.

استودیو مارول از دخالت ادوارد نورتون در فیلمنامه بسیار ناراحت بود و این باعث شد که در بازگشت هالک در فیلم‌های انتقام جویان (The Avengers)، نقش ادوارد نورتون به مارک روفالو داده شود. کمپانی‌های فیلم سازی عموما اعلام نمی‌کنند که چرا نقشی را به بازیگری نمی‌دهند؛ اما در این مورد استودیو مارول ساکت نماند و اعلام کرد که به خاطر دخالت‌های ادوارد، این نقش را به او نداده است.

به گفته‌ی استودیو، آن‌ها به دنبال بازیگری بودند که به خلاقیت دیگر عوامل احترام بگذارد و با آن‌‌ها همکاری کند و این به این معنی است که آن‌ها از سر و کله زدن با ادوارد نورتون خسته شده‌اند.

ادوارد نورتون
فیلم فریدا (Frida) و دخالت های ادوارد نورتون

ادوارد نوترون در سال ۲۰۰۲ در فیلم فریدا در نقش نلسون راکفلر بازی کرد. این فیلم درباره‌ زندگی هنرمند بزرگ مکزیکی، فریدا کاهلو است. نورتون نقش بیلیونری را بازی می‌کرد که همسر کاهلو، دیگو ریورا را به ماموریت فرستاده بود. در زمان فیلم برداری این فیلم، نورتون با “سلما هایک” قرار می‌گذاشت و سلما در این فیلم، نقش “فریدا کاهلو” را بازی می‌کرد.

سلما برای به دست آوردن این نقش زحمت زیادی کشیده بود و می خواست آن را به بهترین نحو ممکن بازی کند. هرچند که نویسندگان این فیلم، فیلمنامه‌ بسیار خوبی را برای فریدا نوشته بودند؛ اما سلما به آن راضی نشد. او از ادوارد درخواست کرد که در مورد فریدا تحقیق بیشتری بکند و اطلاعات جدید به دست بیاورد تا بتواند فیلم نامه‌ جامع تری را باز نویسی کند.

نورتون فیلم نامه‌ جدیدی نوشت و آن را به نویسندگان داد؛ اما آنها قبول نکردند که طبق این فیلمنامه‌ جدید پیش بروند و به او گفتند که در کار آنها دخالت نکند. ادوارد که از برخورد نویسندگان بسیار ناراحت و عصبانی شده بود، به خبرگزاری‌ها گفت که چه برخوردی با او شده است و آنها را بر علیه این کمپانی فیلم سازی تحریک کرد.

 

ادوارد نورتون
اتفاقی که در فیلم مرگ بر اسموچی (Death to Smoochy) افتاد

ادوارد نورتون فقط با شرکت‌های فیلم سازی و کارگردانان و نویسندگان مشکل نداشت، بلکه در طول فیلمبرداری این فیلم با طراح لباس این فیلم هم به مشکل برخورد. مرگ بر اسموچی یک کمدی برای کودکان بود و در سال ۲۰۰۲ ساخته شده است.

طراح لباس این فیلم، جین روم، یک طیف گسترده از لباس را برای شخصیت نورتون در فیلم طراحی کرده بود که بر اساس فیلمنامه‌ این فیلم ساخته شده بودند؛ اما نورتون، بدون اینکه کسی را در جریان بگذارد به برند آرمانی سفارش لباسی را داد که از جنس کناف بود. فقط به خاطر اینکه از لباس‌های طراحی شده توسط “جین” خوشش نمی‌آمد. علاوه بر این کار بدون هماهنگی، او “جین” را مجبور کرد که این لباس جدید را بپذیرد و کارهای اداری آن را انجام دهد.

 

ادوارد نورتون
اتفاقاتی که در فیلم (American History X) رخ داد

نورتون در سال ۱۹۹۸ برای بازی در فیلم (American History) نامزد دریافت جایزه‌ اسکار شد. او همچنین وظیفه‌ بازنویسی کردن فیلمنامه را هم قبول کرد؛ البته بدون این که کسی از او درخواست کند. در طی فیلمبرداری، نورتون با کارگردان این فیلم، تونی کی، به مشکل بر می‌خورد؛ زیرا در طرز گفتار دیالوگ‌ها و یا حرکات بازیگران، با هم هم سلیقه نبودند و ادوارد دائما در کار “کی” دخالت می‌کرد.

در زمان تدوین فیلم وضع از این هم بدتر شد. “کی” اصرار داشت که از تمام صحنه‌ها، یک فیلم تاثیر گذار ۹۵ دقیقه‌ای در بیاورد؛ اما نورتون بعد از دیدن ادیت فیلم، گفت که به نظرش صحنه‌های زیادی را حذف کرده‌اند و این، فیلم را خراب کرده است. چون که عوامل فیلمبرداری نمی‌خواستند که ستاره‌ فیلم را ناراحت کنند، به نورتون اجازه دادند نسخه‌ مربوط به خودش را از فیلم در بیاورد. این نسخه‌ جدید که بیش از دو ساعت بود، به فستیوال‌ها و سینما‌ها رسید و این قضیه “کی” را بسیار عصبانی کرد تا اندازه‌ای که از شرکت سازنده خواست اسمش را از این فیلم حذف کنند و دیگر نقشی در ساختن فیلم نداشته باشد.

البته پاداش ۲۰۰ میلیونی باعث شد که او نظرش را در مورد ترک این گروه عوض کند؛ اما این تنش بین او و نورتون باعث شد که تا سال‌ها با هم کار نکنند. آقای کی حتی در مصاحبه‌ای اعلام کرد که نورتون به فیلم او تجاوز کرده و همه‌ چیز را تغییر داده است.

.

منبع: looper

نوشته چرا کارگردان ها تمایلی به کار کردن با “ادوارد نورتون” ندارند؟ اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

فیلم ستیغ اره ای به کارگردانی مل گیبسون شانس اصلی دستیابی به جایزه اسکار

فیلم ستیغ اره ای به کارگردانی مل گیبسون شانس اصلی دستیابی به جایزه اسکار

فیلم جدید مل گیبسون به نام ستیغ اره ای (Hacksaw Ridge) یکی از فیلم هایی است که شانس برنده شدن جایزه اسکار را دارد. در کنار ویژگی های مثبت فیلم چند نقطه ضعف هم وجود دارند که باید به آن ها توجه کرد.

انسان‌های زیادی به دلیل اعتقاداتشان از ارتش دوری می‌کنند و “دزموند داس” یکی از آنها بود. پزشکی که در طول جنگ جهانی دوم حاضر به گرفتن اسلحه نمی‌شود و در طول جنگ اوکیناوا جان ۷۵ نفر از همرزمانش را نجات می‌دهد. داستان تکان‌دهنده‌ای است که در دهه ۵۰ میلادی اتفاق می‌افتد و اینک در قرن ۲۱ همراه با جلوه‌ های تصویری دردناک در فیلم ستیغ اره ای بر روی پرده‌های سینما ظاهر می‌شود.

فیلم ستیغ اره ای ، اندرو گارفیلد
اندرو گارفیلد در نقش گروهبان یورکی

یک کاتولیک مومن که به شدت با خشونت مخالف است، انتخاب مناسبی است که کارگردان، مل گیبسون، برای نقش گروهبان یورکی در نظر گرفته، که به زیبایی تمام با بازی اندرو گارفیلد (Andrew Garfield) کامل گشته است. او که پیشینه‌ای مملو از خشونت و خونریزی دارد و بدلیل بی‌مهری‌ های پدرش، همواره تا سر حد مرگ با برادرش دعوا می‌ کرده و از اختلاف آن دو مرد بزرگ خودش را مصون نگه می‌ داشته است.

سکانس‌ های موجود، بی‌ تردید فیلم گیبسون را در رقابت با فیلم هایی مثل تک تیرانداز آمریکایی (American Sniper) قرار می‌ دهد؛ اما گیبسون به خاطر فیلم‌ هایی که کارگردانی کرده است همواره در صدر مدعیان دستیابی به جایزه اسکار در لیست هالیوود قرار دارد و به احتمال زیاد فیلم او برای چند جایزه اسکار هم نامزد خواهد شد.

اما فیلم ستیغ اره ای نتوانسته کاملا بی‌ نقص ظاهر شود و در سکانس ‎هایی این نقص کاملا به چشم می‌‌خورد مثلا در سکانس اردوگاه بیگاری در قسمت پنبه‌ ریسی وینس وانگ با بازی گروهبان سرسخت، خیلی خنده دار است؛ چون سم ورثینگتون (Sam Worthington) استرالیایی با لهجه آمریکایی به عنوان رییس ظاهر می‌ گردد.

سم ورثینگتون در فیلم ستیغ اره ای
سم ورثینگتون در فیلم ستیغ اره ای

همه‌ی همرزمان داس در طول هفت روزی که خارج از اردوگاه بدنبال مفقودین بودند می‌‌خواستند او را قانع کنند که لااقل اسلحه را لمس کند؛ درحالی که از روایت داستان می‌‌دانیم که او با اسلحه‌ گرم به پدرش شلیک کرده است و این یعنی تناقض! داس هوای خانه را در سر دارد تا با معشوقه اش ازدواج کند؛ اما به دلیل ترس از بازداشت شدن ترجیح می‌‌دهد از دستورات پیروی کند.

در اواسط فیلم ستیغ اره ای که کمی هم به درازا می‌ کشد، پرده‌ های جدیدی از واقعیات اوکیناوا فاش می‌گردد. وقتی که داس و همکارش در میان تپه‌ها سردرگم بودند، ژاپنی ها با چنگ و دندان در حال مقاومت کردن بودند و این در حالی بود که در سنگرهای بتنی پناه گرفته بودند و از کانال های زیر زمینی عبور می‌کردند، حتی بمباران‌های نیروی دریایی هم نمی‌ توانست آن‌ها را به عقب براند.

گیبسون بعضی از سکانس‌ها را به طرز زیبایی کارگردانی کرده ولی به نظر این میزان از حجم خون در این سکانس باور نکردنی باشد و به احتمال زیاد برای چند سال به عنوان یک تصویر سینمایی ماندگار باقی خواهد ماند. همچنین گیبسون نتوانسته به اندازه کافی در داستان فیلم هیجان بوجود آورد. یک لذت خاصی از دیدن این همه خشونت و هیاهو بایستی به آدم دست بدهد؛ ولی عجیب است که گیبسون از ساخت چنین صحنه‌هایی عاجز مانده است!

مل گیبسون در نمایی از پشت صحنه فیلم
مل گیبسون در نمایی از پشت صحنه فیلم

 شخصیت خود گیبسون فردی است که از خشونت و جنگ اجتناب می‌کند (پدر گیبسون او را از نیویورک به استرالیا فرستاد تا پسرش تحت عنوان خدمه جنگ ویتنام شناخته شود). دو وجه متمایز از آسودگی و پشیمانی درون گیبسون وجود دارد. آنطور که گارفیلد در مورد گیبسون می‌گوید یک حس بی گناهی و خلوص نیت درون او وجود دارد؛ اما اصلا مهم نیست هرچند که آشفتگی او از جنگ به عنوان یک عنصر خارجی در فیلم مشهود است. این نقیصه ها را نباید دست کم گرفت چونکه جایزه اسکار یک جایزه معمولی نیست و به هر فیلمی داده نمی‌شود.

مل گیبسون در فیلم ستیغ اره ای
مل گیبسون

« اگر این تپه‌ها ما را به کشتن ندهند، مطمئنا قلب های ما را خواهند شکست» دیالوگی از مارین بود که قبل از شروع نبرد در فیلم کلینت ایستوود (Clint Eastwood) ساخته شده در سال ۱۹۸۶، در فیلم گفته می‌شود. ظرافت خاصی در ابتدای فیلم ما را شیفته خود می‌ کند زمانی که همه بازیگران به یکصدا می‌ گویند؛ “بیایید نبرد را شروع کنیم و شجاعانه به پیروزی برسیم.”

همان گونه که چرچیل گفته جنگ بی‌رحم و باشکوه هست و همچنان ادامه خواهد داشت.

.

منبع: Nypost

نوشته فیلم ستیغ اره ای به کارگردانی مل گیبسون شانس اصلی دستیابی به جایزه اسکار اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

سبک زندگی لئوناردو دی‌کاپریو و مستند “قبل از وقوع سیل” ؛ به راستی شخصیت اصلی او کدام است؟

لئوناردو دی‌کاپریو ادعا می کند که مستند جدید او خطرات ناشی از تغییرات آب و هوا را به نمایش در می آورد

لئوناردو دی‌کاپریو ادعا می کند که مستند جدید او خطرات ناشی از تغییرات آب و هوا را به نمایش در می آورد و هدفش به تصویر کشیدن خطرات ناشی از سوخت های فسیلی است ولی حرکات خود او در زندگی شخصی‌اش با هدف این مستند در تناقض است!

مستند جدید او به نام قبل از سیل (Before the Flood) تاریخچه ای از عنصر کربن در سراسر دنیا را نشان می دهد. لئوناردو دی‌کاپریو با یک سری مستندات در پی اثبات وقوع بلایای طبیعی به دلیل گرم شدن زمین است.

این بازیگر برنده جایزه اسکار، در این مستند با دانشمندان، سیاستمداران و دانشگاهیان گفتگویی نمایشی در مورد گرم شدن زمین انجام داده؛ اما او در این مستند موفق نمی شود فقط با گفتگویی نمایشی با رهبران و سیاستمداران جهان که با رفتارشان در واقعیت، در تضاد است مستندی تاثیر گذار خلق کند.

سازمان ملل متحد بارها تلاش کرده با استفاده از ستارگان هالیوود مصرف سوخت های فسیلی را مضر و ترسناک جلوه دهد.

اما تا به اینجا چیزی که می تواند مردم را بترساند و شوکه کند این نیست. در واقع لئوناردو دی‌کاپریو یک سرمایه دار است که دوست دارد تاریخچه کربن و اثر آن بر گرم شدن زمین را در انجیل جستجو کند. این مهارتی است که او از ال گور (Al Gore) پس از سفرش در سال ۱۹۹۸ به کاخ سفید به دست آورده است و در حال حاضر او بنیاد لئونارد دیکاپریو را با کمک “ال گور” برای پرداختن به مسائل زیست محیطی بنیان نهاده است. (ال گور سیاست مدار و فعال محیط زیست که رده های مختلفی در آمریکا را دارا بوده از جمله سناتور، نماینده مجلس و در برهه ای معاون رئیس جمهور بوده است)

بنا به اظهارات مطبوعات آمریکایی به ویژه آسوشیتد پرس (Associated Press) لئوناردو دی‌کاپریو بازیگر مشهور هالیوود به اتهام فساد مالی از یک شرکت توسعه بلند مدت استراتژیک اقتصادی در مالزی محکوم است. لئوناردو دی‌کاپریو همچنین متهم شده است برای ساخت فیلم گرگ وال استریت (The Wolf of Wall Street) نیز به میزان ۱۰۰ میلیون دلار از این پول استفاده کرده است. فیلم گرگ وال استریت در مورد یک دلال شرور سهام است.

لئوناردو دی‌کاپریو در صحنه ای از فیلم گرگ وال استریت
لئوناردو دی‌کاپریو در صحنه ای از فیلم گرگ وال استریت

در حال حاضر او می گوید بازگشت پول ها دشوار است، بنا به اظهارات او این صندوق با یک میلیارد دلار با بنیاد وابسته به کالیفرنیا در ارتباط است. نه تنها اسراف در شیوه زندگی دیکاپریو وجود دارد بلکه از او در رسانه ها به عنوان یک فعال عوام فریب محیط زیست یاد شده است. خبرنگاران در جراید مدعی شده اند که لئوناردو دی‌کاپریو گفته است سازمان های صنعت سوخت فسیلی باید مشمول مالیات شوند، این در حالی است که وی یک بنیاد محیط زیستی را اداره می کند و تا به حال کمک های مالی هنگفتی به سازمان های مختلف حفاظت از محیط زیست کرده است. این پیشنهاد در صورت عملی شدن به او اجازه می دهد به عنوان یک فعال محیط زیست که با حضور در احزاب و گروه های محیط زیستی در جهت پیشنهادش در مورد سوخت های فسیلی، به آن ها فشار بیاورد.

انزجار لئوناردو دی‌ کاپریو از سوخت های فسیلی باعث شده شبکه (ABC) آمریکا او را به عنوان فردی فوق العاده متعهد در قبال محیط زیست نه فقط در صحبت و سخنرانی بلکه او را به عنوان فردی جسور برای مقابله با تغییرات و گرمی آب و هوا نام ببرد. شاید پرسنل شبکه (ABC) در مورد مالیات هر ذره کربن از هواپیمای شخصی این مولتی میلیونر که هوا را آلوده می کند باید تجدید نظر کنند! این همه اسراف در حالی اتفاق می افتد که متاسفانه بسیاری از آمریکایی ها وضعیت اقتصادی نامناسبی دارند.

ریاکاری در واقع سرگرم کننده است، با این حال نمونه هایی از ولخرجی های این بازیگر هالیوود فراوان است. سه ماه قبل از سخنرانی او در سازمان بین الملل در مقابل جمعی از سیاسیون و رهبران کشور ها و گفتن اینکه «اگر ما با هم نباشیم قطعا هلاک خواهیم شد» دیکاپریو با یک جت شخصی به برزیل رفته بود. این در حالی است که او یک قایق بادبانی ۴۷۰ فوتی را از یک بیلیونر در ابوظبی برای مهمانی قرض گرفته بود.

دی‌کاپریو در ماه می سال گذشته (اردیبهشت ۱۳۹۴) به عنوان نفر برگزیده جشنواره زیست محیطی نیویورک انتخاب شد و این انتخاب در حالی صورت گرفت که او شب بعد با یک جت شخصی ابتدا به جشنواره کن (Cannes) و سپس با یکی دیگر از جت های خصوصی خود به محل جمع آوری کمک های مالی در مرکز فرانسه رفت. او در طی این سفر که مصافتی حدود ۸ هزار مایل بوده کربن زیادی را تولید کرده است.

سابقه دی‌کاپریو در ولخرجی هایی مثل پرواز با جت کم نیست او در سال ۲۰۱۳ با دوستش “جونا هیل” از سیدنی استرالیا به لاس وگاس با یک پرواز دو طرفه جت ۷۴۷ برای حضور در جشن سال نو اقدام به عمل آورد. این در حالی است که تولید کربن یک هواپیمای جت نسبت به هواپیماهای تجاری ۱۳۰ برابر بیشتر است.

برخی از گروه های ضد سوخت فسیلی از جمله باشگاه سیرا (Sierra)، از حرف ها و رفتارهای متناقض دیکاپریو در قبال محیط زیست انتقاد کرده‌اند.

آیا دی‌کاپریو می تواند با این انتقادات و دلخوری ها در هر دو موضوع محیط زیست و هالیوود به دنبال آرامش باشد. او یک عمارت شش خوابه در پالم اسپرینگز (Palm Springs)، کالیفرنیا، دو آپارتمان در پارک باتری شهر نیویورک و یک آپارتمان در روستای گرینویچ دارد. او در سال ۲۰۱۴ املاک خود را در مالبیو (Malibu) کالیفرنیا را به فروش رساند.

لئوناردو دی‌کاپریو در صحنه ای از فیلم مستند "قبل از سیل"
لئوناردو دی‌کاپریو در صحنه ای از فیلم مستند “قبل از سیل”

مستند “قبل از سیل” با کارگردانی “فیشر استیونس” و همکاری مشترک استیونس و دیکاپریو و “جیمز پارکر” و “برت راتنر” و “ترور داویدسکی” و “جنیفر داویسون کیلارون” تولید شده است و تهیه کنندگی این مستند را “مارتین اسکورسیزی” بر عهده دارد. این مستند اولین بار در جشنواره تورنتو (Toronto) و سپس در کاخ سفید نمایش داده شد. هنگامی که در این مستند ملاقات دی‌کاپریو با رئیس جمهور اوباما را می بینیم سرتاسر این گفت و گو نمایشی است. در این گفت و گو دی‌کاپریو مدام از اوباما تعریف و تمجید می کند این تملق گویی ها ناراحت کننده است این نوع احساسات ممکن است در فیلم تاثیرگذار باشد اما در یک گفت و گوی واقعی اینگونه نیست.

به هرحال این همه املاک و ثروت حواس او را نسبت به گروهای مختلفی مثل صندوق جهانی حیات وحش، شورای دفاع از منابع طبیعی، دریاچه های طبیعی و دیگر سازمان ها پرت کرده است.

مسلما قابل توجه ترین حرفی که او زده این است که من یک دانشمند نیستم؛ اما لازم هم نیست که باشم، چرا که جامعه علمی جهانی به ما پیش آگاهی لازم را داده است “اگر ما با هم عمل نکنیم قطعا نابود خواهیم شد.”

لئوناردو دی‌کاپریو در سازمان ملل گفت: جهان در حال تماشای شما است، شما آخرین نجات دهندگان زمین هستید، شما می توانید تاریخ ساز شوید.

 جای شگفتی است چگونه لئوناردو دیکاپریو می تواند با این رفتار دوگانه از گرم شدن زمین جلوگیری کند و نجات دهنده زمین باشد.

لازم به ذکر است رسانه های جریان اصلی با ستایش در مورد او صحبت می کنند.

پوستر تبلیغاتی مستند "قبل از سیل"
پوستر تبلیغاتی مستند “قبل از سیل”

کل این مستند برای تاثیر گذاشتن بر مخاطیبن بی تاثیر است؛ اما نمی توان از عکاسی خیره کننده “آنتونیو روسی” غافل شد. در پوستر این مستند یک طبیعت قبل از نابودی و بعد از آن نمایش داده شده است. ساختار مستند “قبل از سیل” تکراری و ابتدایی است. ابتدا تصاویری نگران کننده و گمراه کننده مشاهده می کنیم. سپس بطور جنجال آفرین و نمایشی در مورد داده هایی نگران کننده صحبت می کند. بعد از آن دیکاپریو سرش را بصورت یک نگرانی نمایشی تکان می دهد و قصد دارد با حرکات مخاطبان را بترساند. در مستند “قبل از سیل” شخصیت جدیدی از دیکاپریو را می بینیم و در ادامه صحبت هایی در مورد اینکه نجات انسان ها وابسته به نجات کره زمین است، می شنویم. در ادامه این مستند پاپ فرانسیس نیز در مورد گرم شدن زمین به نفع لئوناردو دیکاپرو صحبت می کند.

در مستند قبل از سیل شخصیت هایی مثل پاپ فرانسیس، رئیس جمهور سابق آمریکا بیل کلینتون، جان کری، ایلان ماسک، بانکی مون دبیر کل سازمان ملل متحد حضور دارند.

“قبل از سیل” مستندی ۹۰ دقیقه ای است که بر روی کانال ملی جغرافیا در ۳۰ اکتبر سال ۲۰۱۶ (مهر ۹۵) درست یک ماه پیش از انتخابات آمریکا پخش شد.

.

منبع: breitbart

نوشته سبک زندگی لئوناردو دی‌کاپریو و مستند “قبل از وقوع سیل” ؛ به راستی شخصیت اصلی او کدام است؟ اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.