با عوامل تخریب گر خلاقیت آشنا شوید

بسیاری بر این باورند که خلاقیت از بدو تولد در افراد وجود دارد و ریشه ای مادر زادی دارد. اگر شما هم بر این عقیده هستید باید بگوییم سخت در اشتباه هستید. زیرا به عقیده دانشمندان خلاقیت یک فاکتور کاملا اکتسابی است که به کمک تمرین و با پشتکار می توانید آن را پرورش دهید.

هیچ حد و حدودی برای میزان خلاق بودن افراد وجود ندارد و شما می توانید با کسب مهارت های بیشتر خلاقیت خود را روز به روز شکوفا تر نمایید. تنها عنصری که در این راه می تواند مانع رشد و پیش روی شما شود در واقع خود شما و عادت های غلط تان است. در این مقاله قصد داریم به معرفی ۸ تا از بد ترین عادت هایی بپردازیم که می تواند شما را از مسیر رسیدن به هدف منحرف نماید. با گویا آی تی همراه باشید.

  1. زود قضاوت نکنید : یکی از راه هاییکه به شما در بیشتر خلاق بودن کمک می کند تولید ایده های جدید و ناب است. اما توجه نمایید که هرگز نباید ایده های خود را عجولانه قضاوت نمایید زیرا این کار سبب می شود تا جلوی ایده های بعدی شما گرفته شود و مسیر برای ایده های خلاقانه بعدی تان مسدود گردد. برای انجام این کار شما کافی است یک تفکیک پذیری ذهنی برای خود ایجاد نمایید به ان صورت که ایده های تان را بدون وقفه جاری سازید و به خود وعده دهید که فعلا زمان دریافت ایده است و بررسی و نقد آنها در مرحله ای دیگر انجام خواهد پذیرفت.Familiarize yourself with the factors destructive creativity
  2. شجاع باشید: خودتان را آنالیز نمایید و ببینید از پیش روی در مسیر های مختلف هراس دارید؟ آیا از این که قدم در مسیری بگذارید که نمی دانید انتهای آن کجاست می ترسید؟ آیا رفتن راهی که کسی پیش از شما قدم به آن نگذاشته ترسناک است؟ با خود رو راست باشید و با بررسی ریشه های اصلی ترس سعی نمایید آنها را مهار کنید زیرا هراس ها بزرگ ترین دشمن خلاقیت هستند .
  3. از شکست خوردن نترسید: بسیاری از افراد هستند که ایده های ناب و خلاقانه ای دارند اما همواره از ترس شکست و اشتباه قدم در مسیر درست نمی گذارند. شما باید آگاه باشید که هر خلاقیت گاهی ممکن است به مسیر های بن بست ختم شود اما اگر شما جسور و خلاق باشید می تونید هر شکستی را به موفقیت بدل نمایید. بنابراین ایده هایی بزرگی که در ذهن افراد شکل می گیرند از تمامی اشتباهات احمقانه ای که در آن مسیر رخ خواهند داد با ارزش تر هستند.Familiarize yourself with the factors destructive creativity
  4. خود را با دیگران مقایسه نکنید: اگر قرار بود همه افراد مثل هم باشند قطعا هرگز خلاقیتی بروز پیدا نمی کرد. بنابراین هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنید و برای خود استاندارد هایی تعیین کنید و به واسطه آن ها تخیلات و نوآوری های خود را سامان دهی کنید. متفاوت بودن بزرگ ترین بخش ایجاد خلاقیت در افراد است.
  5. ناراحتی ها و بلاتکلیفی ها را کنار بگذارید: بسیاری از افراد وقتی با ایده ای جدی مواجه می شوند تمامی تررس ها و نا امیدی ها را در اطراف خود می بینند و احساس می کنند در یک بلاتکلیفی عمیق محاصره شده اند. این احساسات باعث مرگ خلاقیت شما خواهد شد. زیرا ترس ها و عدم شجاعت شما جلوی فکر کردن و تصمیم های درست را می گیرد و در نتیجه شما تا ابد در دنیای ترسناکی که برای خود ساخته اید دست و پا خواهید زد.Familiarize yourself with the factors destructive creativity
  6. خود انتقادی ممنوع: همه ما به افرادی نیاز داریم که مار ا نقد نموده و بازخورد های مثبت و منفی کارمان را به ما گوش زد نمایند. اما این هرگز وظیفه خودمان نیست که رفتار ها، برخورد ها و ایده هایمان را مورد انتقاد قرار دهیم زیرا با این کار به ترس هایمان بیش از پیش اجازه خواهیم داد تا دست و پایمان را با ریسمان های محکم خود گره بزنند.
  7. اعتماد به نفس داشته باشید: یکی از کلیدی ترین عناصری که با خلاقیت رابطه ای مستقیم دارد اعتماد به نفس است. همان طور که دارا بودن اعتماد به نفس به شما کمک می کند تا به ایده های خود گوش کنید و به آنها اجازه رشد و نمو دهید، عدم اعتماد بنفس مس تواند جلوی خلاقیت شما را گرفته و آن را سرکوب نماید. بنابراین اگر ید طولایی در عدم اعتماد به نفس دارید بهتر است ابتدا تلاش نمایید تا با تلاش و کوشش این مشکل را برطرف نمایید و سپس به سمت پرورش مهارت خلاقیت خود گام بردارید.Familiarize yourself with the factors destructive creativity
  8. ناقص تجزیه و تحلیل نکنید: این کار وضعیت سردرگمی وحشتناکی را برای شما پدید خواهد آورد. زیرا تفکرات بیش از حد و بی جا شما را از مسیر درست منحرف خواهد نمود و بزرگترین دشمن خلاقیت شما خواهد بود.

برای خلاق بودن هرگز نباید کسب تجربه را کنار بگذارید و همواره باید مهارت های خلاقانه خود را رشد و تکامل ببخشید.

منبع:  INC

وقتی همکارم را دوست ندارم چکار کنم؟

تا کنون برایتان پیش آمده که نتوانید با یکی از همکارانتان به درستی ارتباط برقرار نمایید و به نظرتان این فرد مغرور، خودخواه و یا متملق جلوه کند؟ کسی که اعصاب شما را به هم می ریزد و بر خورد با او عذاب آور به نظر می رسد.

در شرایط این چنینی به نظر شما تنها مقصر فرد مورد نظر است؟ آیا شما منصفانه و عادلانه قضاوت می کنید؟ هرچند انجام یک خود ارزیابی دقیق کمی دشوار به نظر می رسد اما شما می توانید با پرسیدن این ۴ سوال از خودتان شروع نمایید.

  • آیا شما فرد دیگری را می شناسید که از نظر ویژگی های روانشناختی و گروه های جمعیتی(مانند مذهب، ملیت، جنسیت، خلق و خو، شخصیت و غیره) با این فرد یکسان باشد انا شما به او علاقه داشته باشید؟

این سوال می تواند بهترین و ساده ترین روش برای فهم علت دوست داشته نشدن فرد مقابل از طرف شماست. زیرا اگر شما افرادی مانند او را الب دوست دارید و این فرد یک استثناء است این موضوع نشان می دهد که شما بی تقصیر هستید و در قبال او مغرضانه عمل نکرده اید. در حالی که عکس این قضیه نشان خواهد داد که شما با حساسیت های خود بی دلیل فرد مقابل را قضاوت نموده اید.

Partners dislikes

به عنوان مثال فرض کنید در جلسه ای هستید و یک خانم جوان که از همکاران شماست به سادگی ایده های خود را به اشتراک می گذارد.شاید حتی ایده های ارائه شده توسسط وی بسیار هم خوب باشند اما به نظر شما نحوه عنوان شدن آنها توسط این فرد آزادهنده به نظر می رسد. در این مرحله ممکن است این شما باشید که متاصبانه برخورد کرده اید و نسب به زن بودن او و یا اینکه وی جوانی کم سن و سال است احساس نا خوشایندی رادر خود حس می کنید. هرچند ممکن است رفتار وی واقعا آزار دهنده باشد اما به خاط تعصباتتان، بیشتر از بقیه شما را آزار می دهد.

در این حالت راه دیگری نیز برای سنجش دارید و آن این است که فرد دیگری را به جای خود تصور نمایید و بیندیشید اگر یک مرد دیگر، یک زن و یا یک فرد مسن تر جای شما بود بازهم از برخورد این همکار ناراضی بود یا خیر؟

  • آیا فردی که با او مشکل دارید تفاوت زیادی با شما دارد؟

تحقیقات دانشمندان بیانگر آن است که اغلب افراد تمایل بسیاری به جذب افراد مشابه به خود دارند. و ارتباط بهتری با اینگونه افراد از خود نشان می دهند. به عنوان مثال دانش آموزان با معلمانی که شباهت رفتاری بیشتری با خود دارند بیشتر از دیگران احساس نزدیکی می کنند. همجنین بیشتر مدیران اقدام به استخئام کارمندانی مشابه با خود می کنند. از این رو ممی توان گفت در شراط این چنینی هیچ کدام از دو طرف مقصد نبوده و این به طبیعت افراد باز می گردد که نمی توانند افراد متفاوت با خود را به سادگب بپزیرند.

البته عکس ای  موضوع نیز و جود دارد و در برخی مواقع مشاهده شده است که ۲ شخص متضاد با هم به خودی مکمل شده اند اما این اتفاق استثنا به حساب می آید. مانند درونگرا ها و برونگرا ها، افراد سلطه جو و مطیع و همچنین افراد با ثبات در کنار افراد عصبی… اما به طور کلی و بر اساس قواعد طبیعی بیشتر افراد تمایل به جذب افراد مشابه خود دارند و از افراد متفاوت دوری می کنند.

علاوه بر ای ن ها تعصبات ضمنی در باره سایر گروههای فرهنگی، اجتماعی می تواند منجر به جذب افراد مشابه در آ« گروه شود و این تعصبات گاهی از ناخودآگاه ما ریشه می گیرند که برای حصول نتیجه بایستی از آزمون های ضمنی مختلفی بهره گیریم که به  ما در تشخیص تعصبات پنهان از ناخودآگاهمان نیز کمک نماید.

  • آیا بین شما و آن فرد به خصوص رقابت خاصی وجود دارد؟

احساساتی مانند رقابت و یا حسادت می تواند بر طرز فکر ما در باره فرد مقابل تاثیر گذار باشد به عقیده زیگموند فروید حسادت همان عشق سرکوب شده است که به اندازه کافی می تواند یک هدایتگر مناسب برای انجام اهداف ما باشد. روانشناسان بر این عقیده اند که رقابت می تواند ریشه هایی از حسادت را منجر شود. مثا آن همکار خانم جوان را به یاد بیاورید. در این مساله ممکن است احساس شما نسبت به وی تنفر نباشد بلکه در واقع شما قابلیت های سخن وری و اعتماد به نفس وی حسادت نموده اید و یا نگران هستید تا نفوذ خود بر او را از دست بدهید.

Partners unbearable

در واقع میتواند گفت رقابت جویی احساسی است که نه تنها نشانه ی منفی بودن نظر شما درباره فرد مقابل را نشان نمی دهد، بلکه نشانه تحسین شما نسبت به فرد مقابل است.

  • آیا شما بر این باورید که به روشنی قادر به تشخیص درست از غلط هستید؟

اگر اینگونه فکر می کنید احتمال کمی وجود دارد که بتوانید به این باور برسید که شاید شما اشتباه می کنید زیرا شما جهان را بر پایه سیاه و سفید دسته بندی نموده اید. این در حالی است که ادراک قوی درباره درست و غلط بودن چیز های مختلف می تواند بسیار موثر و مطلوب باشد. اما می تواند سبب شمود تا شما قضاوت هایی عجولانه در باره افراد و قضایای مختلف داشته باشید. به طور کلی می توان گفت چنین افرادی هیچ گاه برداشت اولیه خوبی از افراد پیرامون خود ندارند.

اگر قصد دارید قضاوت های خود را ارزیابی نمایید می توانید در ادامه مثال همکارتان به فردی مراجعه نمایید که هردوی شما را به خوبی بشناسد، آنگاه از وی بپرسید که آیا رفتار سوزان نادرست است یا شما قضاوت اشتباهی داشته اید و یا نحوه صحبت او مشکل دارد یا شما هستید که حرف های او را بد می شنوید؟

این روش به سادگی به شما کمک می کند تا با بهره مندی از دیدگاه دیگران آن را با نظرات خود بسنجید و آنگاه تصمیم بگیرید که آیا شما اشتباه قضاوت نموده اید و یا واقعا وی همان گونه است که شما فکر می کنید.

آیا این مطلب برای شما سودمند بوده است؟ نظرات و دیدگاه های خود را با دیگر کاربران گویا آی تی در میان بگذارید.

وقتی همکارم را دوست ندارم چکار کنم؟

تا کنون برایتان پیش آمده که نتوانید با یکی از همکارانتان به درستی ارتباط برقرار نمایید و به نظرتان این فرد مغرور، خودخواه و یا متملق جلوه کند؟ کسی که اعصاب شما را به هم می ریزد و بر خورد با او عذاب آور به نظر می رسد.

در شرایط این چنینی به نظر شما تنها مقصر فرد مورد نظر است؟ آیا شما منصفانه و عادلانه قضاوت می کنید؟ هرچند انجام یک خود ارزیابی دقیق کمی دشوار به نظر می رسد اما شما می توانید با پرسیدن این ۴ سوال از خودتان شروع نمایید.

  • آیا شما فرد دیگری را می شناسید که از نظر ویژگی های روانشناختی و گروه های جمعیتی(مانند مذهب، ملیت، جنسیت، خلق و خو، شخصیت و غیره) با این فرد یکسان باشد انا شما به او علاقه داشته باشید؟

این سوال می تواند بهترین و ساده ترین روش برای فهم علت دوست داشته نشدن فرد مقابل از طرف شماست. زیرا اگر شما افرادی مانند او را الب دوست دارید و این فرد یک استثناء است این موضوع نشان می دهد که شما بی تقصیر هستید و در قبال او مغرضانه عمل نکرده اید. در حالی که عکس این قضیه نشان خواهد داد که شما با حساسیت های خود بی دلیل فرد مقابل را قضاوت نموده اید.

Partners dislikes

به عنوان مثال فرض کنید در جلسه ای هستید و یک خانم جوان که از همکاران شماست به سادگی ایده های خود را به اشتراک می گذارد.شاید حتی ایده های ارائه شده توسسط وی بسیار هم خوب باشند اما به نظر شما نحوه عنوان شدن آنها توسط این فرد آزادهنده به نظر می رسد. در این مرحله ممکن است این شما باشید که متاصبانه برخورد کرده اید و نسب به زن بودن او و یا اینکه وی جوانی کم سن و سال است احساس نا خوشایندی رادر خود حس می کنید. هرچند ممکن است رفتار وی واقعا آزار دهنده باشد اما به خاط تعصباتتان، بیشتر از بقیه شما را آزار می دهد.

در این حالت راه دیگری نیز برای سنجش دارید و آن این است که فرد دیگری را به جای خود تصور نمایید و بیندیشید اگر یک مرد دیگر، یک زن و یا یک فرد مسن تر جای شما بود بازهم از برخورد این همکار ناراضی بود یا خیر؟

  • آیا فردی که با او مشکل دارید تفاوت زیادی با شما دارد؟

تحقیقات دانشمندان بیانگر آن است که اغلب افراد تمایل بسیاری به جذب افراد مشابه به خود دارند. و ارتباط بهتری با اینگونه افراد از خود نشان می دهند. به عنوان مثال دانش آموزان با معلمانی که شباهت رفتاری بیشتری با خود دارند بیشتر از دیگران احساس نزدیکی می کنند. همجنین بیشتر مدیران اقدام به استخئام کارمندانی مشابه با خود می کنند. از این رو ممی توان گفت در شراط این چنینی هیچ کدام از دو طرف مقصد نبوده و این به طبیعت افراد باز می گردد که نمی توانند افراد متفاوت با خود را به سادگب بپزیرند.

البته عکس ای  موضوع نیز و جود دارد و در برخی مواقع مشاهده شده است که ۲ شخص متضاد با هم به خودی مکمل شده اند اما این اتفاق استثنا به حساب می آید. مانند درونگرا ها و برونگرا ها، افراد سلطه جو و مطیع و همچنین افراد با ثبات در کنار افراد عصبی… اما به طور کلی و بر اساس قواعد طبیعی بیشتر افراد تمایل به جذب افراد مشابه خود دارند و از افراد متفاوت دوری می کنند.

علاوه بر ای ن ها تعصبات ضمنی در باره سایر گروههای فرهنگی، اجتماعی می تواند منجر به جذب افراد مشابه در آ« گروه شود و این تعصبات گاهی از ناخودآگاه ما ریشه می گیرند که برای حصول نتیجه بایستی از آزمون های ضمنی مختلفی بهره گیریم که به  ما در تشخیص تعصبات پنهان از ناخودآگاهمان نیز کمک نماید.

  • آیا بین شما و آن فرد به خصوص رقابت خاصی وجود دارد؟

احساساتی مانند رقابت و یا حسادت می تواند بر طرز فکر ما در باره فرد مقابل تاثیر گذار باشد به عقیده زیگموند فروید حسادت همان عشق سرکوب شده است که به اندازه کافی می تواند یک هدایتگر مناسب برای انجام اهداف ما باشد. روانشناسان بر این عقیده اند که رقابت می تواند ریشه هایی از حسادت را منجر شود. مثا آن همکار خانم جوان را به یاد بیاورید. در این مساله ممکن است احساس شما نسبت به وی تنفر نباشد بلکه در واقع شما قابلیت های سخن وری و اعتماد به نفس وی حسادت نموده اید و یا نگران هستید تا نفوذ خود بر او را از دست بدهید.

Partners unbearable

در واقع میتواند گفت رقابت جویی احساسی است که نه تنها نشانه ی منفی بودن نظر شما درباره فرد مقابل را نشان نمی دهد، بلکه نشانه تحسین شما نسبت به فرد مقابل است.

  • آیا شما بر این باورید که به روشنی قادر به تشخیص درست از غلط هستید؟

اگر اینگونه فکر می کنید احتمال کمی وجود دارد که بتوانید به این باور برسید که شاید شما اشتباه می کنید زیرا شما جهان را بر پایه سیاه و سفید دسته بندی نموده اید. این در حالی است که ادراک قوی درباره درست و غلط بودن چیز های مختلف می تواند بسیار موثر و مطلوب باشد. اما می تواند سبب شمود تا شما قضاوت هایی عجولانه در باره افراد و قضایای مختلف داشته باشید. به طور کلی می توان گفت چنین افرادی هیچ گاه برداشت اولیه خوبی از افراد پیرامون خود ندارند.

اگر قصد دارید قضاوت های خود را ارزیابی نمایید می توانید در ادامه مثال همکارتان به فردی مراجعه نمایید که هردوی شما را به خوبی بشناسد، آنگاه از وی بپرسید که آیا رفتار سوزان نادرست است یا شما قضاوت اشتباهی داشته اید و یا نحوه صحبت او مشکل دارد یا شما هستید که حرف های او را بد می شنوید؟

این روش به سادگی به شما کمک می کند تا با بهره مندی از دیدگاه دیگران آن را با نظرات خود بسنجید و آنگاه تصمیم بگیرید که آیا شما اشتباه قضاوت نموده اید و یا واقعا وی همان گونه است که شما فکر می کنید.

آیا این مطلب برای شما سودمند بوده است؟ نظرات و دیدگاه های خود را با دیگر کاربران گویا آی تی در میان بگذارید.