۱۰ توصیه برای بازاریابی دیجیتال صاحبان کسب و کارهای کوچک

افزایش منابع و کانال های بازاریابی دیجیتال و رسانه های اجتماعی، رساندن صدای کسب و کارهای کوچک به مخاطبان خود را بیش از هر زمان دیگری آسان کرده است. وجود گزینه های انبوه به شما اجازه می دهد که برای انتخاب سختگیری به خرج بدهید و تنها در پلتفورم هایی حضور خود را تثبیت کنید که بیش از همه با شما و کسب و کارتان تناسب دارند. به کمپین های بازاریابی دیجیتال به عنوان چیزی که فقط یک بار باید برای آن برنامه ریزی کنید نگاه نکنید؛ کمپین شما همانند کسب و کارتان تکامل پیدا کرده و رشد می کند.

مواردی که در ادامه می آید پیشنهادات گروهی از متخصصان بازاریابی دیجیتال -از فیسبوک، توییتر و لینکدین- است که به شما برای برنامه ریزی کمپین های دیجیتال تان کمک خواهد کرد.

 

  1. حوزه موبایل را در کانون توجه خود قرار دهید: در گذشته به هنگامی که مشتری به دنبال اطلاعات بود، باید پشت یک میز می نشست و جستجو و بررسی را آغاز می کرد، اما امروزه به لطف موبایل ما این کار را هر کجا و در حال انجام هر کاری که باشیم می توانیم انجام بدهیم، بنابراین بازاریابی شما به جای اینکه با موبایل سازگار باشد باید «موبایل محور» باشد.
  2. محتوای جذاب و تعامل برانگیز تولید کنید: دامنه توجه ما به روند نزولی خود ادامه می دهد؛ بر اساس مطالعه ای که توسط مایکروسافت انجام شد، مدت زمانی که انسان می تواند توجه خود را حفظ کند به طور متوسط به هشت ثانیه رسیده است. با جلب توجه مشتریان بوسیله اطلاعاتی که متناسب با نیازهای آنها است، مراجعه آنها به کسب و کار خود را افزایش می دهید. کریستین اِبِرهات، مدیر فروش توییتر می گوید: «محصولات، خدمات، کسب و کار و کارکنان تان را در محتوای خود بگنجانید. برای افزایش تعامل و درگیرسازی مخاطب از تصویر و ویدیو استفاده کنید.»
  3. به جمع آوری اطلاعات بپردازید: با استفاده از ابزارهای تجزیه و تحلیل و آمارگیر می توانید اطلاعاتی را به دست بیاورید تا بر اساس آنها برنامه ها و فعالیت های خود را تنظیم کنید، پیشنهادات خود را شخصی سازی کنید و سرویس دهی به مشتری را تقویت کنید.
  4. بزرگ فکر کنید (بدون هزینه های بزرگ): هیچ کسب و کاری آنقدر کوچک نیست که نتواند از بازاریابی دیجیتال استفاده کند. امکانات بازاریابی دیجیتال شما را قادر می سازد تا هوشمندانه هزینه کنید، خود را بیشتر در معرض دید قرار دهید و شهرت کسب و کارتان را افزایش دهید. نیل هیلتز، رئیس بخش استراتژیهای خدمات مالی بین المللی فیسبوک می گوید: «اگر مردم نسبت به شما آگاهی و اطلاعات نداشته باشند، چیزی را از شما خریداری نخواهند کرد.» برای جلب توجه بیشتر، روی تحقیق کلمه کلیدی و بهینه سازی برای موتورهای جستجو تمرکز کنید.
  5. بی مایه فطیر است: اگر فقط روی ترافیک طبیعی تکیه کنید، بازار را از دست می دهید. با استفاده از تبلیغات پولی در وبسایت های معتبر، حضور، تاثیر و دامنه دسترسی مخاطبان را به کسب و کارتان افزایش دهید.
  6. پروفایل بسازید: کمی برای پروفایل های خود در لینکدین و سایر رسانه های اجتماعی وقت بگذارید. تکمیل پروفایل با اطلاعات به روز و تصاویر جذاب و استفاده از پست های مناسب و صرف هزینه، شخصیت دیجیتال شما را پرورش می دهد و مشتریان را بسیار بهتر از شبکه سازی های سنتی به سوی شما جذب خواهد کرد.
  7. اجازه بگیرید: هیچ کس هرزنامه (اسپم) دوست ندارد. از طریق بازاریابی اجازه ای (permission marketing : یک رویکرد فروش که اجازه واضح مخاطب را برای دریافت ایمیل، خبرنامه یا پیام های متنی ضروری می داند) احترام مشتریان و افراد تاثیرگذار را به دست می آورید. محتوای خود را فقط برای افرادی که تمایل خود به دریافت آن را به وضوح اعلام کرده اند ارسال کنید و بقیه را از فهرست انتشار کنار بگذارید.
  8. مسیر خرید از طریق رسانه های اجتماعی را کوتاهتر کنید: تلاش کنید که تا می توانید روند خرید را سرراست تر کنید. به جای قراردادن لینک صفحه محصول در رسانه های اجتماعی، از دکمه خرید مستقیم یا لینکی استفاده کنید که سریع تر آنها را به صفحه پرداخت هدایت می کند.
  9. به بازاریابی محلی توجه کنید: یک استراتژی محلی، مشتریان را بر اساس کد پستی، محله یا خیابان یا شهری که در آن سکونت دارند هدف قرار می دهد و ارتباط شما را با مخاطبی برقرار می کند که بیش از همه برایتان اهمیت دارد.
  10. به شکل منظم و پیوسته ایمیل ارسال کنید: ایمیل همچنان یکی از سودمندترین و مقرون به صرفه ترین ابزارهای بازاریابی است: بر اساس یک نظرسنجی که توسط مارکتینگ شِرپا انجام شد، ۷۸ درصد از مصرف کنندگان ۳۵ تا ۴۴ ساله از ایمیل به عنوان پلتفورم ارتباطی مورد علاقه خود نام می برند. اگر به درستی از ایمیل استفاده کنید، می تواند یک ابزار بازاریابی قدرتمند برای شما باشد.

۶ مورد از انتظاراتی که کارمندان شرکت از شما دارند!

۶ مورد از انتظاراتی که کارمندان شرکت از شما دارند!

یکی از چالش‌هایی که یک کارآفرین با آن مواجه می‌شود، نحوه مدیریت کارکنان است. در این رابطه کتاب‌های زیادی تالیف شده‌اند و کلاس‌های آموزشی متعددی نیز تشکیل شده‌ است. اما زمانی که اداره خود را پر از کارمندان نسل جدیدی می‌بینید که هرکدام شخصیت متمایز، نقاط قوت و ضعف و همچنین رویاهای خود را دارند، زمان آموزش و یادگیری واقعی آغاز می‌شود.

یکی از مواردی که در این دوره به سرعت می‌آموزید، مسایلی است که پس از استخدام ممکن است فرد کارجو با رییس خود داشته باشد و به همین دلیل از شغل خود استعفا دهد. در صورتی که برای هدایت و رهبری کارکنان خود زمان کافی بگذارید و تلاش کنید، نشان داده‌اید که دوست ندارید تا ریاست نادرستی داشته‌ باشید. طبیعی است که مطرح کردن این موضوع از عمل به آن آسان‌تر است، چرا که به ندرت اتفاق می‌افتد تا کارمندان نسبت به راهنمایی‌های رییس خود احساس رضایت کنند و طبق گفته او رفتار نمایند.

به عبارت ساده‌تر، می‌توان گفت که کارمندان نسل جدید اگر معتقد باشند که رییس‌شان آن‌ها را درک می‌کند و از نیازهای آن‌ها آگاه است، سخت‌تر کار می‌کنند و وفادار باقی می‌مانند. در ادامه به ۶ مورد از انتظاراتی که کارمندان شرکت از شما دارند، اشاره می‌کنیم.

۱. وقت آن‌ها از پول با ارزش‌تر است

زمانی که رییس، کارمندان را تا دیروقت در اداره نگه می‌دارد یا حجم زیادی از کار را در اواخر شب و یا تعطیلات به عهده آن‌ها می‌گذارد، این مساله قطعا نفرت کارمندان را در پی خواهد داشت. بنابراین می‌بایست به زمان کارکنان ارزش قایل شوید و به آن احترام بگذارید.

اکثر پروژه‌ها به کار گروهی احتیاج دارند و هنگامی که یکی از اعضای تیم بخش اختصاصی خود را تمام می‌کند و آن‌ را به شما تحویل می‌دهد، این انتظار را از شما دارد که به سرعت کار او را کامل کنید تا به وظایف دیگر خود برسد و منتظر شما نماند. دانستن این نکته که رییس شرکت یک گلوگاه برای تکمیل امور نیست بسیار اهمیت دارد و از ناکارآمدی اداره جلوگیری می‌کند.

۲. آن‌ها مایلند تا از اتفاقاتی که ممکن است برای شرکت بیافتد، مطلع شوند

در صورتی که فعالیت اداره شما به صورت کاملا محرمانه صورت می‌گیرد، این احتمال وجود دارد که کارکنان شما از این طبقه‌بندی رضایت نداشته باشند.

اگر کارمندان در تصمیمات اتخاذ شده برای شرکت دخیل نباشند، معمولا از این بابت رنجیده نمی‌شوند. اما اگر این اتفاق درمورد برنامه‌ها و مسیرهای پیش روی شرکت باشد، باعث ناراحتی آ‌ن‌ها خواهد شد.

کارکنانی که در برابر تعداد زیادی از رویدادهای غیرمعمول شرکت تحمل می‌کنند یا هیچ تصوری از ۶ ماه آتی شرکت شما ندارند، به مرور حس بی اعتمادی در آن‌ها ایجاد خواهد شد. هیچ کس دوست ندارد تا بدون اطمینان از در اختیار گذاشتن اطلاعات ضروری به او، نهایت تلاش خود را برای کسب و کار و رییسش به کار گیرد.

۳. آن‌ها به یادگیری مسایل جدید علاقه‌مند هستند

این روزها به ندرت پیش می‌آید که یک کارمند طبق روال ثابتی که برای همه مقامات شرکت در نظر گرفته‌ شده، فعالیت خود را به شکل صحیح ادامه دهد.

یکی از راه‌های نتیجه‌ بخش برای جلب رضایت آن‌ها، این است که مطمین شوید آن‌ها همسو با وظیفه که در شرکت دارند، مهارت‌های تازه‌ای را می‌آموزند. بدین وسیله به طور مداوم بر دانش و توانایی‌های کارکنان شما افزوده می‌شود.

یادگیری مسایل جدید اعضای شرکت را مشغول نگه می‌دارد و این آگاهی را به آن‌ها می‌دهد که در صورت رفتن به سوی شغل دیگر، اداره شما از آن‌ها کارمند بهتری را ساخته است.

۴. آن‌ها از عدم وجود حریم خصوصی متنفر هستند

در چند سال اخیر، اکثر شرکت‌ها به سمت محیط اداری باز، سیستم خود را تغییر داده‌اند. بدین وسیله کارمندان فضای کاری مشترکی را در اختیار دارند که میان میزهای هرکدام پارتیشن کوچکی وجود دارد یا حتی ممکن است به طور کامل دیواری میان آن‌ها وجود نداشته باشد. نظریه‌ای که این رویکرد را بوجود آورده، معتقد است که بدین وسیله ارتباطات، همکاری و شفافیت بهبود می‌یابد.

عمل به این روش، این حس را برای کارمندان ایجاد می‌کند که در فضای باز نظارت بهتری روی فعالیت آن‌ها دارید و نتیجه آن کاهش اطمینان نسبت به افراد سازمان شما خواهد بود.

۵. آن‌ها به تحسین و ترفیع نیاز دارند

به عنوان یک کارآفرین، اغلب ما انتظار داریم که گروه‌ها برای شرکت در کسب موفقیت تجارت‌مان نهایت تلاش خود را به کار گیرند. این اتفاق تنها ممکن است در ابتدای کار صورت گیرد.

اما اگر که کارکنان شما تلاش زیادی می‌کنند و به تعهدات خود بدون هیچ چشم‌داشتی عمل می‌کنند، باید به سرعت از احتمال افت فعالیت سودمند آن‌ها جلوگیری کنید. کارفرمایان نهایت سعی خود را می‌کنند تا برای موفقیت کسب و کار خود، وظایف متعددی را به عهده کارمندان بگذارند، اما در این راستا تنها ۲ عامل باعث رسیدن به این مهم می‌شود: یکی ستایش کیفیت کاری کارمندان و دیگری افزایش پاداش برای افراد سخت‌کوش است.

۶. هیچ‌کس به معنای واقعی رییس خود را دوست ندارد

به عنوان یک رهبر برای سازمان خود، شایسته است که به کارکنان خود احترام بگذارید و به آن‌ها اعتماد داشته باشید. بسیاری از کارفرمایان به اشتباه، برای تحسین و علاقه کارمندان نسبت به خود طمع می‌کنند.

مهم نیست که فضای کاری شما تا چه اندازه لذت‌بخش است یا چقدر خود را در زندگی کارمندان تاثیرگذار می‌بینید. حقیقت این است که هیچ‌کس عاشق رییس خود نیست.

کارمندان شما به رهبری احتیاج دارند که دیدگاهی هوشمندانه، عادلانه و دلگرم‌کننده داشته باشد. اگر به حس علاقه بیشتری در زندگی نیاز دارید، می‌بایست زمان و انرژی بیشتری را برای دوستان و خانواده خود صرف کنید. اگر که کارکنان خود را از خانواده خود بدانید، واکنش احترام‌آمیز کمتری در برابر آن خواهید دید. به کارمند خود کمک کنید تا به وظیفه‌ای که برعهده دارد عشق بورزد، نه به کسی که برایش کار می‌کند.

نوشته ۶ مورد از انتظاراتی که کارمندان شرکت از شما دارند! اولین بار در پدیدار شد.

چرا مدیر عامل‌ شرکت ها اهمیتی برای ویندوز ۱۰ قائل نیستند؟

لیست آیتم‌های مهم مدیران فناوری اطلاعات بی‌شمار است اما آیا ویندوز ۱۰ هم در این لیست جایی دارد؟با مدیران بسیار زیادی درباره‌ی ویندوز ۱۰ صحبت کرده‌ام و نتایج این گفتگوها بسیار جالب بوده‌‌اند. البته مساله نظر مثبت یا منفی آنها نسبت به جدیدترین سیستم‌عامل مایکروسافت نبود. نکته‌ی جالب عدم اظهار نظر آنها درباره‌ی ویندوز ۱۰ بود.

گویا آی تی – در سوالاتی که از مدیر عامل شرکت‌ها راجع به نظر آنها درباره‌ی ویندوز ۱۰ می‌پرسیدم، بیشتر با بی‌اطلاعی مواجه می‌شدم. حتی یکی از مدیرعامل‌ها که به من اعتماد داشت تصدیق کرد که حتی از به‌روزرسانی کامپیوترهای شرکت به ویندوز ۱۰ بی‌اطلاع است.
آیا ویندوز ۱۰ جذابیتی دارد؟
بخشی از مشکل به این مساله بر می‌گردد که سیستم‌عامل جدید، یک به‌روزرسانی معمولی مثل سایر به‌روزرسانی‌هاست. اگر از کاربران قدیمی ویندوز باشید و خاطرات سر و کله زدن با خط فرمان (DOS) هنوز در سرتان باشد، نسخه‌ی جدید ویندوز شما را هیجان‌زده نخواهد کرد.

مدیران با سابقه احساس می‌کنند تغییری در ویندوز ایجاد نشده است. شاید رابط کاربری سیستم‌عامل بهبود یافته باشد اما اینها چیزی را برای مدیران قدیمی عوض نخواهد کرد.
شاید علت این مساله این باشد که سیستم‌عامل‌ها در دنیای فناوری اطلاعات و در مقایسه با فناور‌هایی مثل اینترنت اشیا یا هوش مصنوعی، دیگر محصولی لوکس محسوب نمی‌شوند. البته واکنش روسای شرکت‌های فناوری شاید انعکاسی از نقش‌شان باشد: آنها متوجه شده‌اند با اضافه کردن ارزش به شرکت و بهبود تجربه‌ی مشتری می‌توانند اهمیت خود را نشان دهند و در این میان به‌روزرسانی سیستم‌عامل کامپیوترها، تاثیری روی موارد مذکور ندارد.
تمرکز روی تجربه‌ی مشتری به معنی پایبندی به اجزای کلیدی تحول دیجیتال است یعنی شبکه‌های اجتماعی، داده‌ها، ابزارهای سیار و ابر. امروزه رهبران فناوری اطلاعات دوست دارند شاهد تاثیر طولانی مدت در رهبری و خلاقیت داشته باشند و انجام کارهای روتین دیگر آنها را راضی نمی‌کنند.
در تحقیق انجام شده توسط «ونسون بورنه» پژوهشگر بازار معتقد است ۸۵ درصد از تصمیم‌گیرندان اصلی روی این مساله توافق‌نظر دارند که نقش قدیمی مدیران عامل‌ها در حال تغییر است. در گزارش وی این طور آمده که رهبران قدیمی که تنها به انجام کارهای ساده‌ی عملیاتی بسنده کرده‌اند باید فکری جدی به حال خود کنند؛ روسایی که مایل‌اند در کسب‌وکار پیشرفت نمایند باید تحول را در آغوش بکشند.

جزئیات، جزئیات
تمرکز روی جزئیات منجر به کسب نتایج بسیار عالی خواهد شد. در ابتدا باید بدانیم که نقطه‌ی کور سیستم‌عامل‌ها منحصر به ویندوز نیست: این مساله تنها یکی از جزئیاتی است که مدیران فناوری اطلاعات که با آنها صحبت کردم آن را در لیست اولویت‌های خود قرار نداده‌اند.
تصور رایج در مورد مدیران فناوری اطلاعات سازمان‌ها یا شرکت‌ها این است که آنها محافظ بخش تکنولوژی هستند؛ به این معنی که همه‌ی تصمیم‌گیری‌های اجرایی در حوزه فناوری اطلاعات بر عهده‌ی آنهاست و در عین حال باید دریایی از دانش فنی باشند.
اما چنین تصوری اشتباه است و دیگر خریداری ندارد. اگر چه انتظار از مدیر به عنوان مهره‌‌ی اصلی بخش فناوری اطلاعات همچنان پابرجاست اما مساله‌ی دانش فنی بسیار کمرنگ شده است.

ظهور آیفون شیوع استفاده‌ی گسترده از ابزارهای دیجیتال باعث شده همه‌ی افراد در مورد ابزارها و اپلیکیشن‌ها نظرات مختلفی داشته باشند. کارگر پایین رتبه‌ی یک فروشگاه در زمینه‌ی استفاده از فناوری اطلاعات، احتمالا نظری مشابه یک مدیر اجرایی عضو هیئت ریاست شرکت یا سازمان دارد.
متخصصان تکنولوژی که اهمیت نقش مدیران ارشد فناوری اطلاعات را به درستی درک نکرده‌اند معمولا سوگوار وضعیت پیش‌آمده برای آنها هستند و این طور می‌گویند که بسیاری از راهبران فناوری اطلاعات، دانش فنی چندانی ندارند. اما مساله اینجاست که آن دسته از مدیران ارشد فناوری اطلاعات که زبده می‌دانند که بهتر است دغدغه‌های فنی (مثل انتخاب پایگاه داده، نوع سیستم‌عامل و …) را به طور کلی کنار گذاشته و به جای آن با همتایان فنی خود درباره‌ی مسائل مهمی مثل استراتژی، رهبری، شیوه‌ی نظارت و نوآوری صحبت کنند.
این مدیران باهوش متوجه شده‌اند که فناوری اطلاعات دیگر حوزه‌ی تاریکی نیست که تنها چند نیروی فنی قادر به درک آن باشند. آنها متوجه شده‌اند که شرکت‌ها و سازمان‌ها دیگر نیازمند شنیدن صحبت‌های کسالت‌آور مدیر ارشد فناوری اطلاعات درباره‌ی تفاوت‌های جزئی سیستم‌عامل‌ها با یکدیگر نیستند. آن چه که امروزه کسب‌وکارها به دنبال آن هستند یک مدیر اجرایی متمرکز شده روی ارزش‌های کلیدی است که با مشارکت و همکاری همتایان فناوری اطلاعات شرکت/سازمان بتواند راهکارهای مناسبی برای مرتفع کردن چالش‌های دشوار پیدا کند.
تغییر آغاز شده است.

این تغییر نظر، مساله‌ی عدم وجود مسیری مشخص برای مدیران ارشد فناوری اطلاعات را به خوبی توضیح می‌دهد.
شاید تحول دیجیتال شامل تهیه و تدارک تجهیزات سخت‌افزاری مثل زیرساخت‌ها و بهبود‌های نرم‌افزای مثل ارتقای رابط کاربری سیستم‌عامل‌ها باشد. اما موفقیت یک برنامه‌ی تغییر و تحول وابسته به مجموعه‌ای از فاکتورهای غیرفنی مثل فرهنگ سازمانی، مشارکت و کارآفرینی است. تحول دیجیتال یک سفر بی‌پایان است. مدیران ارشد در تعامل با دیگر به تعریف مقصد می‌پردازند و در این مسیر از گروه‌های خارجی و داخلی مختلفی برای پیشبرد هر چه بهتر اهداف استفاده می‌کنند.
با این وجود مدیران فناوری اطلاعات نمی‌توانند دغدغه‌های سنتی محول شده را به طور کلی کنار بگذارند. آنها باید به تیمی زبده تکیه کنند که به راحتی عملیات‌های مورد نیاز را انجام داده تا آنها بتوانند بدون نگرانی مشغول مشارکت با سهامداران باشند. از این رو وجود تیمی که بتوان به طور کامل به آن اعتماد کرد کمک شایانی به تمرکز مدیر فناوری اطلاعات بر تحول کسب‌وکار شرکت یا سازمان خواهد کرد.

هر مدیری می‌داند در هر سال، ۳ تا ۵ پروژه باید با موفقیت پیاده‌سازی شود. مدیران ارشد کارکشته سعی می‌کنند با محول کردن فعالیت‌های کم‌اهمیت و روتین به همکاران، تمرکز و مشارکت خود روی اهداف اصلی را تضمین کنند.
از این رو صحبت در این باره که رهبران فناوری اطلاعات شرکت‌ها و سازمان‌ها علاقه‌ای به ویندوز ۱۰ ندارند شاید منصفانه نباشد. بسیاری از سازمان‌ها به شدت به فعالیت‌های مایکروسافت وابسته‌اند. هر تغییری که این غول فناوری انجام می‌دهد توجه این قبیل نهادها را جلب خواهد کرد. مدیران ارشد فناوری اطلاعات به خوبی می‌دانند که ویندوز ۱۰ مزایای بسیار زیادی مثل رابط کاربری بهبود یافته، قابلیت‌های همکاری و … دارد.
اما این مزایا تنها زمانی اهمیت پیدا می‌کنند که بخشی از یک استراتژی کسب و کار بزرگ‌تر باشند. در دنیایی دیجیتالی که غرق در سیستم‌ها و خدمات گوناگون است، ویندوز ۱۰ تنها ابزار دیگری است که شاید به ارتقا بهره‌وری یک سازمان کمک بیشتری نماید. ویندوز ۱۰ تنها زمانی در کانون توجه مدیران ارشد فناوری اطلاعات قرار خواهد گرفت که بتواند کسب‌وکارها را در مسیر دستابی به اهداف یاری دهد.