۱۰ ویژگی زنان موفق در عرصه تجارت

اغلب مردم اینگونه تصور می کنند که کار آفرینی شغل پر درد سری است و تنها آقایان از پس آن بر می آیند. اما گویا آی تی معتقد است که هر چند کار آفرینی چالش های زیادی دارد اما شمار زیادی از بانوان را می توان نام برد که کسب و کارهایی برای خود راه اندازی کرده اند و با قدرت تمام در مقابل مشکلات آن ایستاده اند. زنانی که وارد عرصه کار آفرینی می شوند باید از ویژگی های خاصی برخوردار باشند تا در این عرصه موفق شوند. ما در این مقاله به بررسی ده دیدگاه مشترک در بانوان موفق کار آفرین پرداخته ایم که می توانید آن ها را در راس امور خود قرار داده و به لیست زنان موفق بپیوندید.

افکار مثبت

 زمانی که دیدگاه مثبت داشته باشید، می توانید ایده ها را بهتر پوشش دهید  و در اجرای آن ها موفق تر باشید. کار آفرینی عموما مشکلات خاص خود را دارد حالا اگر بخواهید با انرژی های منفی که به ذهن خود وارد می کنید و از ذهن به سایر امور خود انتقال می دهید به پیش بروید مسلما نخواهید توانست زیاد دوام بیاورید. خانم های کار آفرین و موفق عقیده ای دارند و آن هم این است که باید همکاران آن ها از جمله افراد نزدیک و خوش بین باشند.

ویژگی زنان موفق

شناسایی و رفع چالش ها و موانع

زنان قدرت بیشتری برای حل موانع دارند. از این رو تحقیقی در ایالات متحده صورت گرفت که نتیجه آن مبنی بر این است که در این کشور، حدود ۷۰ درصد از کسب و کارها در سه سال اول عمر خود با شکست مواجه می شوند و به طور کلی بساط شان برچیده می شود. جالب این جاست که کسب و کارهایی که توسط خانم ها به شکست ختم می شوند آماری بسیار کمتر از آمار شکست آقایان دارد.  عموما بانوان قادرند موانع را مدیریت کنند و از آن ها به عنوان یک نقطه مثبت برای توسعه خود استفاده کنند. این است که می توانند به تدریج مشکلات را حل کنند.

اعتماد به نفس و انگیزه

در اذهان عمومی اعتماد به نفس داشتن با جسور و نترس بودن هم معنی است اما واقعا اینگونه نیست. اعتماد به نفس بدین معنی است که می توان با تکیه بر این حالت روحی، سازندگی داشت و پیشرفت کرد. کسانی که روحیه اینچنینی دارند عموما از خود تصویری مثبت دارند و توانایی های شان را باور دارند و می دانند که می توانند امور را مدیریت کنند. یک مقایسه جالب نشان می دهد از میان زنان و مردان کارآفرین این دو به ترتیب از  ۵۱ و ۴۵ درصد، از ویژگی اعتماد به نفس، برخوردارند.

ویژگی زنان موفق

دلسوزی و کمک به دیگران

زنان یک ویژگی ذاتی دارند و آن هم این است که حس کمک به دیگران در آن ها قوت دارد. در میان زنان کارآفرین این حس قدرت بیشتری دارد. آن ها دوست دارند تغییری مثبت در زندگی دیگران ایجاد کنند. در میان المان هایی که می تواند زنان را به کار وادارد، المان حس کمک به دیگران برای ارتقای زندگی آن ها بیش از سایر چیزها مثل درآمد زایی، استقلال شخصی و غیره پر رنگ تر بوده است.

صداقت در گفتار و رفتار

عموما مردان از حس رقابتی بالاتری در میان خود برخوردارند اما زنان از این ویژگی کمتر بهره می برند. در واقع این رقابت گاهی موجب می شود که برخی اخلاقیات زیر پا گذاشته شود که ملموس ترین آن ها صداقت است. عموما زنان کار آفرین و موفق از صداقت بالاتری برخوردارند و از آن جا که اغلب مردم دوست دارند با مردم صادق و بی پیرایه کار کنند، زمینه های کم رسی و همیاری برای آنان فراهم تر است.

ویژگی زنان موفق

تعادل بین امور کاری و خانوادگی

خانم ها به طور عام باید به امور منزل، همسرداری و فرزندداری نیز رسیدگی کنند اما به طور جالبی زنان موفق قادرند بین تما کارهایشان توازنی برقرار کنند. آن ها ایده های خلاقانه ای دارند تا بتوانند هم کار و کسب خود را سر پا نگهدارند و هم به اعضای خانه رسیدگی کنند. یافته ها حاکی از این است که زندگی خانوادگی زنان کار آفرینی که به سلامت روح و روان و جسم خود اهمیت می دهند موفق تر بوده است.

فعالیت های هدفمند

هدف آن چیزی است که در سر می پرورانید اما این اقدامات هستند که به هدف جامه عمل می پوشاند. بنابراین می توان گفت که با داشتن اهداف و اقدام اصولی می توان به نتیجه هایی رسید اما مشاهده شده زنانی که کارها و اهداف شان را فاز بندی می کنند بهتر به اهداف خود رسیده و در آن ها ماندگار تر بوده اند. فاز بندی و دقت در عملکرد کاری به زنانی که می خواهند وظایف خانه داری شان نیز انجام دهند بسیار کمک می کند.

دقت عمل و باهوشی

زنان دقت عمل بیشتری دارند. آن ها شم خاصی دارند که می توانند نیاز روز بازار را تشخیص دهند و از این وادی، به توسعه سازمان کمک کنند.

انتقال تجربیات

عموما مردان دوست ندارند تجربیات کاری خود را در اختیار اهالی شرکت و همکاران بدهند اما مشاهده شده که زنان در این امر کاملا بذل و بخشش دارند. این ویژگی زنان موجب شده که در طول سال ها و در طول کار همفکری ها بیشتر باشد و در نتیجه بازدهی شرکت آنان بیشتر باشد.

دیدگاه های بلند مدت

زنان عموما دیدگاه های بلند مدت تری دارند اما آقایان انگار می خواهند که یک شبه به همه چیز دست یابند. این به این علت است که زنان سر سختانه تر با مشکلات مواجه می شوند. هر چند زنان قدرت کنترل و بررسی بیشتری دارند اما تردید ها هرگز مانع حرکت آنان نمی شود. بارها دیده شده که زنان کار آفرین بسیار کمتر از آقایان بوده اند اما به نسبت، میزان موفقیت بانوان کار آفرین بیش از مردان بوده است.

نظر شما در این باره چیست؟ آیا ویژگی بارز دیگری در بانوان می شناسید که به آنان در توسعه کسب و کار و امور شخصی کمک می کند؟ دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید و این مطلب را روی شبکه های اجتماعی نشر دهید.

۵ باور منع کننده برای شروع کارآفرینی

زمانی که ایده ای در ذهنمان می درخشد و قصد داریم آن را راه اندازی کنیم عموما با یک سری افکار منع کننده روبرو می شویم که ما را از پیش بردن ایده باز می دارد. بیشتر این افکار بخاطر افسانه های عوامانه ای است که در میان مردم رواج دارد. اما امروز گویا آی تی قصد دارید به بررسی این افسانه ها بپردازد و تلاش کند تا تردید در راه نیروی جوان تازه کار بردارد.

 ۱. لازمه کار آفرینی سرمایه گذاری هنگفت است!

شاید برخی کسب و کارها با سرمایه بالا شروع به کار کرده اند اما واقعا کار آفرینی در ابتدا نیاز به سرمایه گذاری بالا ندارد. مثلا شما تا کنون می دانسته اید که کارخانه مهرام با اندکی سرمایه اولیه شروع به کار کرده و حالا برندی جهانی شده است؟ راز این رشد این بوده که چنین شرکت هایی به دنبال رشد یک روزه نیستند. آنها با آرامش و دقت و با برنامه ریزی بودجه برای رشد آماده می شوند و به هدف می رسند. برخی تا اسم کار آفرینی را می شنوند به دنبال این هستند که جایی را اجاره کنند یا اینکه هزینه های همگفت اداری بپردازند در صورتی که ابتدا می توان خیلی ساده شروع کرد و بعد با درآمد حاصله به فکر توسعه کسب و کار مورد نظر بود.

شروع کارآفرینی

۲. لازمه کار آفرینی تحصیلات دانشگاهی است

این موضوع را با حرفی از مارک تواین توضیح می دهیم. مارک تواین می‌گوید: هیچ‌گاه اجازه نمی‌دهم رفتن به دانشگاه مانع تحصیلاتم شود! در واقع او به ما می اموزد که تحصیلات دقیقا چیزی نیست که باید زیر دست استاد بیاموزیم و با نمره خودمان را فریب دهیم. عموما بیشتر کار آفرینانی که تا کنون دیده ایم یا دارای تحصیلات مرتبط با رشته خود نیستند یا اینکه تحصیلات عالیه ندارند. یک کار آفرین باید در رشته ای که تصمیم دارد کارش را توسعه دهد دائما مطالعه داشته باشد. به نظر شما کسی که در زمینه گردشگری کسب و کاری راه انداخته، آیا مدرک ارشد مهندسی برق به او کمکی در این باره می کند؟ پس باید تحصیلات را در جهت درست و اصولی به پیش برد تا بتوان از آن در کسب و کار بهره گرفت در غیر اینصورت این کار واقعا وقت تلف کردن و از بین بردن سرمایه هاست.

۳. لازمه کار آفرینی ایده آفرینی است

قبول دارم که ایده خوب اگر درست پرورش پیدا کند سریع موفق می شود اما برای موفق شدن صرفا نیاز به یک ایده ناب نداریم. بارها کسب و کارها تنها به خاطر روش مدیرینی رفتاری مدیر آن موفق می شوند. خود من بارها به فروشگاه هایی مراجعه کرده ام که رفتار آن ها موجب شده هر چند جنس آن ها ارزان بوده خریداری نکنم اما به سمت فروشگاه هایی بروم که با اخلاق خوب با مشتری برخورد می کنند. حتی در چنین شرایطی اگر محصول مورد نظر گران تر هم باشد حاضرم آن را خریداری کنم اما با افراد بد اخلاق و طلبکار سر و کله نزنم! این است دلیل موفقیت بعضی کسب و کار ها و البته چیزی که خیلی از کسب و کارها بدان توجه ندارند. گاهی پیدا کردن نقاط ضعف رقبا و تقویت آن ها می تواند به شما کمک شایانی کند تا بتوانید در کار خود موفق شوید.

شروع کارآفرینی

۴. کار آفرینی یاد گرفتنی نیست!

من کار آفرینی را به یاد گرفتن موسیقی شبیه می کنم. کمی نیاز به استعداد دارد اما برای پیشرفت نیاز به آموزش های بیشتری دارد. در کار آفرینی نیز همین موضوع حقیقت دارد. برای اینکه رشد کنید باید دائما آموزش ببینید و از بروز رسانی های مرتبط با کسب و کارتان مطلع شوید. برای اینکه بخواهید در کار خود با سعی و خطا دائما پیش بروید هرگز نمی توانید از زمان خود بیشترین استفاده را ببرید. بنابراین باید به دنبال آموزه هایی در مورد فن اصلی کار خود و البته به دنبال اموزش هایی نظیر روانشناسی، مدیریت، مشتری مداری و حسابداری باشید تا بتوانید موفق تر عمل کنید.

۵. نتایج رویایی در پی راه اندازی یک کار جدید است!

موفقیت زمانی رخ می دهد که سرمایه و زمان مناسب صرف کار مورد نظر بشود تا بتوانیم در ان به اهداف خود برسیم بنابراین صرف اینکه کاری جدید راه انداخته ایم به این معنی نیست که این کار ما را به  هدف مان می رساند آن هم خیلی سریع تر از معمول!

بسیاری از کار آفرینان بار ها و بارها طعم شکست را چشیده اند تا موفق شده اند بنابراین نباید موفق یک باره را به عنوان یک المان جدا نشدنی از کار بدانید چرا که مطمئنا زود نا امید می شوید.

شروع کارآفرینی

 چرخه کسب و کارها هرگز از یک نمودار خطی صعودی تشکیل نشده بلکه نموداری است که دارای پستی و بلندی زیادی دارد.

 در این مرحله باید به شما بگوییم که حالا کمی با وادی کار آفرینی آشنا شده اید پس باید دقت و تلاش کنید تا اولین گام ها را بردارید. کار آفرینی جسارت می خواهد تا تمام ریسک ها را بپذیرید اما نباید تمام پل های پشت سر خود را هم خراب کنید. بدین صورت توصیه گویا آی تی به شما این این است که زمان بندی خاصی نداشته باشید اما تلاش کنید تا با تلاش های کوچک و با آموختن علوم لازم در کار خود موفق شوید. امیدواریم که در سال های آتی علت موفقیت خود را خواندن این مطلب در گویا آی تی بدانید.

 نظر خود را در این باره با ما در میان بگذارید و در صورتی که کار آفرینی کرده اید تجربیات خود را در اختیار کاربران گویا آی تی قرار دهید. همچنین این مطلب را روی شبکه های اجتماعی نشر دهید.

۵ باور منع کننده برای شروع کارآفرینی

زمانی که ایده ای در ذهنمان می درخشد و قصد داریم آن را راه اندازی کنیم عموما با یک سری افکار منع کننده روبرو می شویم که ما را از پیش بردن ایده باز می دارد. بیشتر این افکار بخاطر افسانه های عوامانه ای است که در میان مردم رواج دارد. اما امروز گویا آی تی قصد دارید به بررسی این افسانه ها بپردازد و تلاش کند تا تردید در راه نیروی جوان تازه کار بردارد.

 ۱. لازمه کار آفرینی سرمایه گذاری هنگفت است!

شاید برخی کسب و کارها با سرمایه بالا شروع به کار کرده اند اما واقعا کار آفرینی در ابتدا نیاز به سرمایه گذاری بالا ندارد. مثلا شما تا کنون می دانسته اید که کارخانه مهرام با اندکی سرمایه اولیه شروع به کار کرده و حالا برندی جهانی شده است؟ راز این رشد این بوده که چنین شرکت هایی به دنبال رشد یک روزه نیستند. آنها با آرامش و دقت و با برنامه ریزی بودجه برای رشد آماده می شوند و به هدف می رسند. برخی تا اسم کار آفرینی را می شنوند به دنبال این هستند که جایی را اجاره کنند یا اینکه هزینه های همگفت اداری بپردازند در صورتی که ابتدا می توان خیلی ساده شروع کرد و بعد با درآمد حاصله به فکر توسعه کسب و کار مورد نظر بود.

شروع کارآفرینی

۲. لازمه کار آفرینی تحصیلات دانشگاهی است

این موضوع را با حرفی از مارک تواین توضیح می دهیم. مارک تواین می‌گوید: هیچ‌گاه اجازه نمی‌دهم رفتن به دانشگاه مانع تحصیلاتم شود! در واقع او به ما می اموزد که تحصیلات دقیقا چیزی نیست که باید زیر دست استاد بیاموزیم و با نمره خودمان را فریب دهیم. عموما بیشتر کار آفرینانی که تا کنون دیده ایم یا دارای تحصیلات مرتبط با رشته خود نیستند یا اینکه تحصیلات عالیه ندارند. یک کار آفرین باید در رشته ای که تصمیم دارد کارش را توسعه دهد دائما مطالعه داشته باشد. به نظر شما کسی که در زمینه گردشگری کسب و کاری راه انداخته، آیا مدرک ارشد مهندسی برق به او کمکی در این باره می کند؟ پس باید تحصیلات را در جهت درست و اصولی به پیش برد تا بتوان از آن در کسب و کار بهره گرفت در غیر اینصورت این کار واقعا وقت تلف کردن و از بین بردن سرمایه هاست.

۳. لازمه کار آفرینی ایده آفرینی است

قبول دارم که ایده خوب اگر درست پرورش پیدا کند سریع موفق می شود اما برای موفق شدن صرفا نیاز به یک ایده ناب نداریم. بارها کسب و کارها تنها به خاطر روش مدیرینی رفتاری مدیر آن موفق می شوند. خود من بارها به فروشگاه هایی مراجعه کرده ام که رفتار آن ها موجب شده هر چند جنس آن ها ارزان بوده خریداری نکنم اما به سمت فروشگاه هایی بروم که با اخلاق خوب با مشتری برخورد می کنند. حتی در چنین شرایطی اگر محصول مورد نظر گران تر هم باشد حاضرم آن را خریداری کنم اما با افراد بد اخلاق و طلبکار سر و کله نزنم! این است دلیل موفقیت بعضی کسب و کار ها و البته چیزی که خیلی از کسب و کارها بدان توجه ندارند. گاهی پیدا کردن نقاط ضعف رقبا و تقویت آن ها می تواند به شما کمک شایانی کند تا بتوانید در کار خود موفق شوید.

شروع کارآفرینی

۴. کار آفرینی یاد گرفتنی نیست!

من کار آفرینی را به یاد گرفتن موسیقی شبیه می کنم. کمی نیاز به استعداد دارد اما برای پیشرفت نیاز به آموزش های بیشتری دارد. در کار آفرینی نیز همین موضوع حقیقت دارد. برای اینکه رشد کنید باید دائما آموزش ببینید و از بروز رسانی های مرتبط با کسب و کارتان مطلع شوید. برای اینکه بخواهید در کار خود با سعی و خطا دائما پیش بروید هرگز نمی توانید از زمان خود بیشترین استفاده را ببرید. بنابراین باید به دنبال آموزه هایی در مورد فن اصلی کار خود و البته به دنبال اموزش هایی نظیر روانشناسی، مدیریت، مشتری مداری و حسابداری باشید تا بتوانید موفق تر عمل کنید.

۵. نتایج رویایی در پی راه اندازی یک کار جدید است!

موفقیت زمانی رخ می دهد که سرمایه و زمان مناسب صرف کار مورد نظر بشود تا بتوانیم در ان به اهداف خود برسیم بنابراین صرف اینکه کاری جدید راه انداخته ایم به این معنی نیست که این کار ما را به  هدف مان می رساند آن هم خیلی سریع تر از معمول!

بسیاری از کار آفرینان بار ها و بارها طعم شکست را چشیده اند تا موفق شده اند بنابراین نباید موفق یک باره را به عنوان یک المان جدا نشدنی از کار بدانید چرا که مطمئنا زود نا امید می شوید.

شروع کارآفرینی

 چرخه کسب و کارها هرگز از یک نمودار خطی صعودی تشکیل نشده بلکه نموداری است که دارای پستی و بلندی زیادی دارد.

 در این مرحله باید به شما بگوییم که حالا کمی با وادی کار آفرینی آشنا شده اید پس باید دقت و تلاش کنید تا اولین گام ها را بردارید. کار آفرینی جسارت می خواهد تا تمام ریسک ها را بپذیرید اما نباید تمام پل های پشت سر خود را هم خراب کنید. بدین صورت توصیه گویا آی تی به شما این این است که زمان بندی خاصی نداشته باشید اما تلاش کنید تا با تلاش های کوچک و با آموختن علوم لازم در کار خود موفق شوید. امیدواریم که در سال های آتی علت موفقیت خود را خواندن این مطلب در گویا آی تی بدانید.

 نظر خود را در این باره با ما در میان بگذارید و در صورتی که کار آفرینی کرده اید تجربیات خود را در اختیار کاربران گویا آی تی قرار دهید. همچنین این مطلب را روی شبکه های اجتماعی نشر دهید.

علت و راه حل شکست کسب و کار های نوپا از زبان اریک بیز

همه ما بارها کسب و کارهایی را دیده ایم که با شوق تمام راه اندازی شده اند اما دیری نپاییده که از هم پاشیده شده است. پلن های بازاریابی را دیده ایم که متاسفانه نتوانسته برای فروشنده مفید واقع شود. بسیاری از محصولات هستند که هرگز توسط مشتری ها خریداری نشده اند. به نظر شما روزانه چقدر از این اتفاقات می افتد و وظیفه کسب و کارها در قبال آن چیست؟ امروز گویا آی تی به بررسی این موضوع پرداخته باشد که بتواند برای کار آفرینانی که به تازگی پا در مسیر نهاده اند مفید واقع شود.

شکست کسب و کار

همه فکر می کنند یک ایده خوب همیشه گیرا است و می تواند صاحبش را به ثروت آنچنانی برساند در حالی که واقعا اینظور نیست. یک ایده خوب فقط به راه افتادن کار ها کمک می کند. یک ایده ایده است! خواه خوب یا بد اما وقتی ما عملکردی درست نداشته باشیم ایده خوب را هم به ایده بد تبدیل می کنیم. تجارت هایی که راه اندازی می شوند، با موانع زیادی روبرو هستند تا بارها و بارها یاد بگیرند و دستاورد خود را بهینه کنند و سریعا آن را در اختیار مشتری قرار دهند.

 هر کسب و کار زمانی که متوجه می شود کارهایش به بار نمی نشیند باید سریع تغییر موضع دهد تا در جهت مثبت و رشد قرار گیرد.

The Lean Startup در واقع با نام رویکرد نوپای ناب شناخته می شود که توسط یک کارآفرین نمونه در سال ۲۰۱۱ ارائه شده است. اریک ریز معتقد است که روش های سنتی هزینه و وقت را اتلاف می کند. او معتقد است که نرخ شکست کسب و کارهایی که بر اساس روش سنتی راه اندازی می شوند بسیار بالاست.

شکست کسب و کار

 بسیاری از کسب و کارهایی که شکست خورده اند با این فرضیه به حیات خود ادامه دادند که فکر می کردند محصولشان صد درصد مورد نیاز مشتریان است. آن ها حتی گه گاهی محصول را به مشتری نشان ندادند تا از آن ها فید بک بگیرند. از نظر خودشان محصولی جالب و بی نقص طراحی کردند اما حقیقت امر این بود که به محض عرضه محصول، متوجه اشتباهات چند ساله شان شدند که آنان را به ورطه شکست کشید.

 در رویکرد اریک، وضعیت راه اندازی کسب و کار اینگونه پیش می رود که باید کسب و کار را مانند یک خودرو فرض کنیم. باید بدانیم که مانند یک ماشین، کسب و کار را چگونه راه بیندازیم، آن را هدایت کنیم و از خطر ها حفظ کنیم. در این رویکرد می توان محصولات جدیدی ایجاد کرد که فروش زیادی خواهند داشت.

 این رویکرد حول یک سوال می چرخد و آن هم این است که:

آیا این محصول باید ساخته شود؟

به عبارتی :

آیا می توان یک کسب و کار پایدار پیرامون این محصول و محصولات ساخت؟

اگر پاسخ اولیه مثبت باشد و بر اساس منطق و نیاز بازار ارائه شده باشد، کارآفرین می تواند به مراحل بعدی نظیر جذب نیرو، مشتری سازی و مواردی نظیر این بپردازد.

شکست کسب و کار

 در این مدل یک حلقه بازرخورد، اندازه گیری، و یادگیری، نقش اساسی را بازی می کنند. ما باید ایده هایمان را در این طرح سریع به مرحله اولیه برسانیم. باید در مورد محصول خود بیاموزیم. آموزش به ما کمک می کند بتوانیم محصول را ارتقا دهیم. باید در مورد محصول یک سری اطلاع رسانی های اولیه صورت بگیرد تا به ما فیدبکی بدهد که آیا موفق می شویم یا خیر! مثلا فیس بوک ابتدا برای دوستان مارک زاکربرگ ساخته شد و در اختیارشان قرار گرفت یا مثلا دراپ باکس یک ویدیو از سرویس خود ارائه داد تا توانست میزان اقبال عمومی را به خود دریافت کند.

در خلال روش اریک، با موضوعی روبرو می شویم که به عنوان حسابداری نوآوری شناخته می شود. در این وادی لازم است موفقیت طرح دائما اندازه گیری شود. بسیاری از کار آفرینان معتقدند، که طراحی یک کسب و کار، با یک ایده ناب، همه ی کاری است که باید انجام دهند اما اریک معتقد است که یک ایده شهودی و تصورات آنچنانی در مورد آن صرفا نشان از موفقیت ندارد.

شکست کسب و کار

با استفاده از این مدل حسابداری نوآوری در واقع اولین گام های آموزش و یادگیری از مشتریان شروع می شود. در واقع این اندازه گیری ها مسیر یابی درستی را برای ما فراهم می آورند تا از طریق آن بتوانیم اعتبار خود را افزایش دهیم. با این مدل ارزیابی می فهمیم که باید چه کنیم و چه کاری را نباید انجام دهیم. حتی شاید لازم باشد مسیر را عوض کنیم! این ها همه با سنجش ها به دست خواهند آمد.

 اریک در مستندات خود روش هایی را در این باره ارائه داده و ابزارهایی معرفی کرده که می تواند کسب و کارها را به هدف نهایی خود برساند. خوشبختانه آثار زیادی از این نوع دیدگاه به ثبت رسیده اند. کسب و کارهایی بر مبنای روش اریک ساخته شده اند که هم اکنون در زمره بهترین کسب و کارها به شمار می آیند.  دانش مدیریت که در ۱۰۰ سال پیش تا کنون ورد زبان اهالی کسب و کار بوده، چنان که باید نتوانسته جلوی شکست کسب و کارها را بگیرد از این رو، باید یک دیدگاه جدید و نوین را جست تا بتوان با چنگ زدن به آن به موفقیت رسید و تجربه ثابت کرده روش اریک بهترین توصیه برای راه اندازی یک کسب و کار و ساخت محصول و ارائه خدمات است.

 نظر شما در مورد روش اریک ریز چیست؟ آیا موافق هستید که باید محصولات مرحله به مرحله مورد ارزیابی قرار بگیرند تا بتوان کمبود های آن را رفع و آن را بهینه کرد و به محصولی باب دل مشتری تبدیل کرد؟ نظر خود را در این باره با گویا آی تی در میان بگذارید و با انتشار این مطلب روی شبکه های اجتماعی به علاقمندان علم مدیریت و کسب و کارهای جدید روش های موفقیت را بیاموزید.

چند کلید اساسی در استخدام و هدایت تیم به سوی موفقیت

در سالهای اخیر تحقیقات گسترده ای به منظور بررسی دلایل بهره وری بیشتر کارخانه های اتومبیل سازی آلمان به نسبت کارخانه های اتومبیل سازی انگلستان انجام پذیرفت. تحقیقات صورت گرفته که به شکلی گسترده و کامل انجام می پذیرفت سالها نتیجه خاصی در بر نداشت و همچنان کارخانه های آلمانی بهره وری ۴ برابری نسبت به کارخانه های انگلیسی داشتند. تحقیقات بیانگر این بودند که این بهره وری نه به دلیل تجهیزات بهتر است و نه حقوق و مزایای بیشتر!

زمان زیادی صرف شد تا در نهایت کشف شد عامل اساسی افزایش بهره وری در کارخانه های آلمانی در واقع انگیزه بالاتر برای کار است. در واقع در آلمان روند استخدام بسیار دشوار صورت می گرفت و تنها افراد بسیار عالی می توانستند چنین شغلی را از آن خود نمایند. در مقابل مدیران تلاش می نمودند انگیزه کافی برای انجام بهتر وظایف را در تیم پدید آورند.

بنابراین نتایج تکمیلی این تحقیقات چند ساله بیانگر آن است که اگر می خواهید بهره وری بیشتری در شغلتان عایدتان شود باید تمرکز بیشتری در حیطه استخدام و مدیریت کارکنان از خود به نمایش بگذارید.

job-management

بررسی چهار نکته اساسی برای بازسازی تیم

  1. اخراج

آیا در محیط کاری شما کارمندانی وجود دارند که شما از عملکرد آن ها ناراضی هستید؟ افرادی که اگر همین فردا  بخواهند استعفا دهند با خوشحالی موافقت نمایید؟ در صورتی که پاسختان مثبت است حتی یک روز هم درنگ نکنید و خودتان پیش قدم شده و وی را اخراج نمایید. زیرا افراد این چنینی نه تنها باعث مشوش شدن شرایط روحی شما در محیط کار خواهند شد، بلکه بر روی دیگر کارکنان نیز تاثی گذاری منفی خواهند داشت.

  1. تشویق و ترغیب

    آیا در تیم خود دارید کارمندانی که آنقدر مهم و حیاتی هستند که هیچ کس نمی تواند جای آن ها را بگیرد؟ افرادی که هرگز جایگزینی نمی توان برایشان تعریف نمود. در صورتی که پاسختان به این سوال نیز مثبت است بهتر است خیلی زود دست به کار شده و با تغییر رویه خود از آن ها تا جایی که مورد نیاز است تقدیر و تشکر نمایید. در صورتی که با کارمندان نمونه خود مانند دیگر کارمندان بی حوصله و بی نظم برخورد نماید خیلی زود افراد کاری نیز به این نتیجه خواهند رسید که وقتی تلاش آن ها فایده ای ندارد بهتر است مانند بقیه کار کنند. در واقع این شما هستید که فرهنگ تنبلی و یا فعال و سازنده بودن را به کارمندان خود می آموزید.

  2. تغییر جایگاه کارکنان

    جابه جایی کارمندان در پست های مختلف می تواند به پیشرفت آنها و تعیین شغلشان بر اساس جایگاه شخصیتی تاثیر گذار باشد. در واقع شما بایستی جایگاه هر فرد را بر مبنای جایگاه و نقش شخصیتی او تعیین نمایید. همیشه بخاطر داشته باشید که یک فرد خجالتی و با روابط عمومی پایین شاید فروشنده خوبی نباشد اما ممکن است یک حسابدار و یا برنامه نویس حرفه ای باشد.
    شرکت های بزرگ اغلب در زمان نیاز به کارمند اقدام به جذب افراد از بیرون سازمان نمی کنند به عنوان مثال در صورتی که نیاز به یک مدیر بازاریابی دارند هرگز آن را از بیرون استخدام نمی کنند بلکه منشی خود را به بخش مورد نیاز انتقال داده و به جای او یک فرد جدید جذب می کنند. این گونه به جای ورود یک فرد تازه وارد و خام به یک پست مدیریتی رده بالا فردی را در آن پست می نشانند که با تمامی ارکان شرکت و کارهای اصلی آشنایی کامل دارد.

  3. استخدام کارکنان مناسب

    در صورتی که می خواهید موفقیت های جهشی و چشمگیری را داشته باشید باید به فرایند استخدام نگاهی تخصصی تر و ویژه تر داشته باشید. در صورتی که زمان بیشتری را صرف استخدام فرد نمونه و متخصص برای سازمان نمایید به طور حتم نتیجه بسیار بهتر و قابل توجه تری را دریافت خواهید نمود.

job-management

اهمیت استخدام صحیح

در کتاب‌ های مدیریتی ادعا می‌شود ۹۵ درصد موفقیت سازمان به استخدام کارمندان عالی بستگی دارد. هیچ عملیات بازاریابی، تجهیزات گران یا دستگاهی نمی‌ تواند جایگزین افراد ارزشمندی شود که کارتان را پیش می ‌برند. به ‌طور کلی استخدام افراد نامناسب کار بسیار پرهزینه‌ ای است. یک کارمند نامناسب می ‌تواند هزینه‌ های زیادی داشته باشد.

در استخدام یک نیروی جدید چه مسائلی با اهمیت تر است؟

  1. تشریح یک کارمند ایده آل

    پیش از ورود به جلسه استخدام شما باید یک دیدکافی و لازم نسبت به شخصی که به آن نیاز دارید پیدا نمایید. بنابراین این موضوع بسیار با اهمیت است که شما بدانید دقیقا به چه کارمندی نیاز دارید. به طور کامل برای خود یک فرد را با ویژگی های مورد نیاز در ذهن ترسیم نمایید، ویژگی هایی چون سن، مهارت ها، ویژگی های شخصیتی و حتی محل زندگی فرد می تواند در انتخاب او موثر به نظر برسد.

  2. تخصص های لازم

    توجه به تخصص ها و رشته تحصیلی فردی که قصد استخدام او را دارید بسیار با اهمیت است. بنابراین پیش از روز مصاحبه این موضوع را نیز برای خود کامل مشخص نمایید.

  3. تهیه سوالات ارزیابی

    سوالاتی را آماده و چاپ کنید تا متقاضی استخدام قبل از صحبت با شما فرمی را پر کند. شاید یکی از مهم ‌ترین سوالات آن است که او قبلا در چه شرکت هایی کار کرده و برای چه مدت. به‌ جز سوالات کلیشه‌ ای مثل اطلاعات تماس و … چند سوال دقیق ‌تر بنویسید. مثلا اگر در محل کار یک ساعت بیکار باشد ترجیح می ‌دهد چطور سرگرم شود.
    job-management

  4. خصوصیات اخلاقی لازم

    یکی از مهم ترین مسائل در استخدام فرد، خصوصیات اخلاقی اوست که می تواند بسیار تاثیر گذار باشد بنابراین حتما در سوالات خود این مورد را بگنجانید که فرد به ۵ مورد از ویژگی های بارز اخلاقی خود اشاره نماید.

  5. مصاحبه حضوری

    در مصاحبه حضوری لازم است به طور جدی سوابق رفتاری و شخصیتی فرد را بررسی نماییم مثلا به جای اینکه از او بپرسیم «آیا اهل کنار آمدن با همکاران هستید؟» می ‌توانیم بپرسیم: «در کار قبلی کدام کارهای همکاران باعث ناراحتی شما می ‌شد؟» سوالات این چنین می تواند تا حد زیادی شما را با شرایط روحی و شخصیتی فرد آشنا نماید.

در صورتی که این مطلب برای شما مفید بوده است نظرات خود را با گویا آی تی در میان بگذارید. همچنین می توانید با اشتراک گذاری این مطلب در شبکه های اجتماعی خود این مطلب کاربردی را به دیگر دوستان خود اطلاع دهید.

چگونه کارمندانی وفادار به سازمان و شرکت تربیت کنیم؟

مدیریت در هر چیزی اهمیت خاص خود را دارد و به کارایی بیشتر امور و نظم کارها می انجامد اما وقتی که صحبت از شرکت ها است، این موضوع بسیار پر رنگ تر جلوه می کند. هر سازمانی که مدیریت درست و حسابی داشته باشد می تواند روزی موفقیت خود را جشن بگیرد اما در راس امور مدیریتی، موضوع مدیریت کارکنان به چشم می آید که در واقع یک آسان نمای مشکل است. امروز گویا آی تی به شما می آموزد که چگونه افراد خود را مدیریت کنید که بیشترین سود را برایتان داشته باشند. این رفتارها و آموزه ها به شما کمک می کند که در نهایت کارمندانی وفادار برای سازمان خود تربیت کنید و این می تواند از جهات مختلف به بازدهی سیستم شما کمک کند.

موفق ترین مدیر ها کسانی هستند که اخلاقی خوب، مدیریتی قاطع، صبر و حوصله دارند. این افراد از نظر کارمندان افرادی ستودنی هستند که می توان در کنار آن ها امنیت خاطر از نظر شغلی و رفتاری داشت.

 عدم درخواست کارهای سخت از کارمندان

کارمندان دوست ندارند وارد کارهای چالش زاد بشوند. یک مدیر خوب می داند که هر کاری روحیه خاص خود را می طلبد، بنابراین باید ظرفیت کارمندان را به درستی شناخت و کارهایی به آن ها محول کرد که بتوانند به درستی کار را به پایان ببرند. نکته مهم تر اینکه هر وقت از کارمندان چیزی بیش تر و سخت تر از کار مرسومشان می خواهیم باید نسبت به پرداخت دستمزدشان، کمی متفاوت تر از حالت عادی عمل کرد و از این کار سر سری نگذشت.

همیشه به این فکر کنید که کدام کارها به کارمندان لذت بیشتری می دهد؟ این دسته کارها می تواند به بهره وری بیشتر بینجامد. پس این روش را حتما تست کنید.

 کارمندانی وفادار به سازمان و شرکت

بازدهی کارمندان را نادیده نگیرید

گاهی کارمندانی که حقوق کمتری می گیرند، دارای اشتباهات مهلکی هستند که می تواند به ضرر سازمان تمام شود. اما برخی کارمندان که حقوق بیشتری می گیرند، دارای عملکردی هستند که در نهایت به سود شرکت تمام می شود. بنابراین اضافه حقوق و یا میزان بالای حقوق برخی از افراد را نباید غیر منصفانه انگار کرد. شما باید بتوانید به راحتی بین این دو موضوع تمایز قائل شده و سعی کنید فاکتورهای موفقیت آمیز را با حقوق کارمندان بیامیزید و به بهره وری آنان و سازمان کمک کنید.

ایجاد حس موفقیت در کارمندان

اگر کارمندان بتوانند در حیطه خود موفق شوند و شما به عنوان مدیر این فرصت را بستایید، می توانید بارها و بارها این شعله را آتشور کنید و با یاد آوری حس دوست داشتنی موفقیت آن ها، آن ها را دوباره به سمت موفقیت سوق دهید. به عنوان یک مدیر، تابش موفقیت کارمندان تا حد زیادی به انگیزه هایی ربط دارد که شما به آن ها می دهید.

موفقیت را برای انان ملموس و قابل اندازه گیری کنید تا هر بار میزان آن را زیاد تر کنند تا بتوانید از این انگیزه هایی که به آن ها می دهید نهایت سود را به سازمان تزریق کنید.

  روی اعتماد به نفس کارمندان کار کنید

اعمال و رفتار هر مدیر می تواند در عزت نفس و اعتماد به نفس کارمندان نقش اساسی داشته باشد. کارمندان بیش از هر چیزی نیاز  به اجازه، مبارزه، امنیت و پول دارند بنابراین سعی کنید این موارد را برایشان قابل دسترس کنید تا بتوانند ذهن خود را در پرتو آرامش به کار اندازند. می دانید که در چنین شرایطی یک کارمند بهتر از هر وقت دیگر کار خواهد کرد و بازدهی خواهد داشت. روی عیدی های پایان سال برنامه ریزی کنید چرا که کارمندان هم به آن نیاز دارند و هم می تواند در موفقیت شان نقش اساسی داشته باشد.

 کارمندانی وفادار به سازمان و شرکت

اعتماد به نفس کارمندان زمانی زیاد می شود که شما را پا به پای خود در حال تلاش ببینند بنابراین اگر کارمندان موظفند ساعت ۹ سر کار حاضر شوند اما صبح شما از ساعت ۱۱ شروع می شود این نمی تواند تاثیر مثبتی بر کارمندان بگذارد.

  مدیریت اشتباه های کارمندان

کارمندان هم در لیست اعضای بشر در خلقت ثبت شده اند بنابراین طبیعی است که اشتباه کنند. این رفتار شماست که نشان می دهد چقدر اعتماد به نفس دارید و در مدیریت تان هوشمند هستید. وقتی که کارمندی اشتباه می کند، طمانیه و آرامش شما می تواند او را شرمنده کند البته قرار نیست با این کار، زهر خود را به گونه ای دیگر بریزید اما وقتی که با صبر و تحمل مشکل کارمندان را رفع می کنید فرد دقت بیشتری دارد تا مشکل را تکرار نکند. گاهی اوقات کارمندان مختلف یک اشتباه را مشابه هم تکرار می کنند که این شاید به دلیل عملکرد شما رخ می دهد. بنابراین سعی کنید استرس را از آن ها دور کنید و انسان دوستانه به وضعیت سازمان رسیدگی کنید.

 کارمندانی وفادار به سازمان و شرکت

به هر حال شما مدیر یک سازمان هستید و با افرادی کار می کنید که بازدهی و کارایی شان تا حد زیادی به شما ربط پیدا می کند. شجاعت و قاطعیت در برخورد با این افراد می تواند تا حد زیادی به شما کمک کند تا آن ها را آنطور که می خواهید بار بیاورید. اما گاهی یک کارمند مثل میخ کج است! یعنی هرچقدر هم که بخواهید با او کنار بیایید، باز کار به جایی نمی رسد. در چنین شرایطی باید صبوری بیشتری داشته باشید و با سیاست هایتان او را درست کنید در غیر اینصورت قرار نیست شما نقش یک قربانی بازی کنید. بهتر است که این فرد را با فردی مناسب جایگزین کنید. البته قبل از این کار به وی هشدار دهید تا او خودش را در چنین فرصتی مشاهده کند. مطمئنا بسیاری از کارمندان با ترس از دست دادن کارشان، عملکرد خود را به زور و سختی هم که شده درست می کنند.

به هر حال سیاست های مدیرانه شما است که می تواند تیم تان را سر زنده و شاداب و فعال نگهدارد. شما می توانید رویکرد خصمانه نیز داشته باشید که البته این روش در نهایت به ترک سازمان توسط کارمندان می انجامد که اصلا به سود سازمان و مدیریت شما نیست. بنابراین به عنوان ماحصل این مطلب می توان گفت که کارمندان خود را ابزار موفقیت خود بدانید و سعی کنید آن ها را با روش ها موثر و انسان دوستانه پرورش دهید تا بتوانید از آن ها نهایت بهره را ببرید. در غیر اینصورت باید به فکر نتایج غیر منتظره ای باشید که مطمئنا به سود هیچ کس نخواهد بود.

 کارمندانی وفادار به سازمان و شرکت

نکته آخر هم اینکه فراموش نکنید که شرکت شما شرکت اپل نیست که هرکس با تمام سختی هایش حاضر به کار کردن در آن باشد. زمانی که با کارمندان خود به سختی و بد رفتاری، رفتار می کنید، مطمئن باشید که روزی هم خواهد آمد که حسابی دورتان خالی باشد و اوضاع بر خلاف میلتان بچرخد. پس همیشه نرمش و مثبت رفتاری را جایگزین رفتارهایی کنید که می تواند همه را از شما دور کند. به عبارت دیگر بیش از دافعه سعی کنید جاذبه داشته باشید.

نظر خود را در مورد این مقاله با ما در میان بگذارید و در صورتی که آن را مفید انگاشته اید، آن را روی شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید.

چگونه کارمندانی وفادار به سازمان و شرکت تربیت کنیم؟

مدیریت در هر چیزی اهمیت خاص خود را دارد و به کارایی بیشتر امور و نظم کارها می انجامد اما وقتی که صحبت از شرکت ها است، این موضوع بسیار پر رنگ تر جلوه می کند. هر سازمانی که مدیریت درست و حسابی داشته باشد می تواند روزی موفقیت خود را جشن بگیرد اما در راس امور مدیریتی، موضوع مدیریت کارکنان به چشم می آید که در واقع یک آسان نمای مشکل است. امروز گویا آی تی به شما می آموزد که چگونه افراد خود را مدیریت کنید که بیشترین سود را برایتان داشته باشند. این رفتارها و آموزه ها به شما کمک می کند که در نهایت کارمندانی وفادار برای سازمان خود تربیت کنید و این می تواند از جهات مختلف به بازدهی سیستم شما کمک کند.

موفق ترین مدیر ها کسانی هستند که اخلاقی خوب، مدیریتی قاطع، صبر و حوصله دارند. این افراد از نظر کارمندان افرادی ستودنی هستند که می توان در کنار آن ها امنیت خاطر از نظر شغلی و رفتاری داشت.

 عدم درخواست کارهای سخت از کارمندان

کارمندان دوست ندارند وارد کارهای چالش زاد بشوند. یک مدیر خوب می داند که هر کاری روحیه خاص خود را می طلبد، بنابراین باید ظرفیت کارمندان را به درستی شناخت و کارهایی به آن ها محول کرد که بتوانند به درستی کار را به پایان ببرند. نکته مهم تر اینکه هر وقت از کارمندان چیزی بیش تر و سخت تر از کار مرسومشان می خواهیم باید نسبت به پرداخت دستمزدشان، کمی متفاوت تر از حالت عادی عمل کرد و از این کار سر سری نگذشت.

همیشه به این فکر کنید که کدام کارها به کارمندان لذت بیشتری می دهد؟ این دسته کارها می تواند به بهره وری بیشتر بینجامد. پس این روش را حتما تست کنید.

 کارمندانی وفادار به سازمان و شرکت

بازدهی کارمندان را نادیده نگیرید

گاهی کارمندانی که حقوق کمتری می گیرند، دارای اشتباهات مهلکی هستند که می تواند به ضرر سازمان تمام شود. اما برخی کارمندان که حقوق بیشتری می گیرند، دارای عملکردی هستند که در نهایت به سود شرکت تمام می شود. بنابراین اضافه حقوق و یا میزان بالای حقوق برخی از افراد را نباید غیر منصفانه انگار کرد. شما باید بتوانید به راحتی بین این دو موضوع تمایز قائل شده و سعی کنید فاکتورهای موفقیت آمیز را با حقوق کارمندان بیامیزید و به بهره وری آنان و سازمان کمک کنید.

ایجاد حس موفقیت در کارمندان

اگر کارمندان بتوانند در حیطه خود موفق شوند و شما به عنوان مدیر این فرصت را بستایید، می توانید بارها و بارها این شعله را آتشور کنید و با یاد آوری حس دوست داشتنی موفقیت آن ها، آن ها را دوباره به سمت موفقیت سوق دهید. به عنوان یک مدیر، تابش موفقیت کارمندان تا حد زیادی به انگیزه هایی ربط دارد که شما به آن ها می دهید.

موفقیت را برای انان ملموس و قابل اندازه گیری کنید تا هر بار میزان آن را زیاد تر کنند تا بتوانید از این انگیزه هایی که به آن ها می دهید نهایت سود را به سازمان تزریق کنید.

  روی اعتماد به نفس کارمندان کار کنید

اعمال و رفتار هر مدیر می تواند در عزت نفس و اعتماد به نفس کارمندان نقش اساسی داشته باشد. کارمندان بیش از هر چیزی نیاز  به اجازه، مبارزه، امنیت و پول دارند بنابراین سعی کنید این موارد را برایشان قابل دسترس کنید تا بتوانند ذهن خود را در پرتو آرامش به کار اندازند. می دانید که در چنین شرایطی یک کارمند بهتر از هر وقت دیگر کار خواهد کرد و بازدهی خواهد داشت. روی عیدی های پایان سال برنامه ریزی کنید چرا که کارمندان هم به آن نیاز دارند و هم می تواند در موفقیت شان نقش اساسی داشته باشد.

 کارمندانی وفادار به سازمان و شرکت

اعتماد به نفس کارمندان زمانی زیاد می شود که شما را پا به پای خود در حال تلاش ببینند بنابراین اگر کارمندان موظفند ساعت ۹ سر کار حاضر شوند اما صبح شما از ساعت ۱۱ شروع می شود این نمی تواند تاثیر مثبتی بر کارمندان بگذارد.

  مدیریت اشتباه های کارمندان

کارمندان هم در لیست اعضای بشر در خلقت ثبت شده اند بنابراین طبیعی است که اشتباه کنند. این رفتار شماست که نشان می دهد چقدر اعتماد به نفس دارید و در مدیریت تان هوشمند هستید. وقتی که کارمندی اشتباه می کند، طمانیه و آرامش شما می تواند او را شرمنده کند البته قرار نیست با این کار، زهر خود را به گونه ای دیگر بریزید اما وقتی که با صبر و تحمل مشکل کارمندان را رفع می کنید فرد دقت بیشتری دارد تا مشکل را تکرار نکند. گاهی اوقات کارمندان مختلف یک اشتباه را مشابه هم تکرار می کنند که این شاید به دلیل عملکرد شما رخ می دهد. بنابراین سعی کنید استرس را از آن ها دور کنید و انسان دوستانه به وضعیت سازمان رسیدگی کنید.

 کارمندانی وفادار به سازمان و شرکت

به هر حال شما مدیر یک سازمان هستید و با افرادی کار می کنید که بازدهی و کارایی شان تا حد زیادی به شما ربط پیدا می کند. شجاعت و قاطعیت در برخورد با این افراد می تواند تا حد زیادی به شما کمک کند تا آن ها را آنطور که می خواهید بار بیاورید. اما گاهی یک کارمند مثل میخ کج است! یعنی هرچقدر هم که بخواهید با او کنار بیایید، باز کار به جایی نمی رسد. در چنین شرایطی باید صبوری بیشتری داشته باشید و با سیاست هایتان او را درست کنید در غیر اینصورت قرار نیست شما نقش یک قربانی بازی کنید. بهتر است که این فرد را با فردی مناسب جایگزین کنید. البته قبل از این کار به وی هشدار دهید تا او خودش را در چنین فرصتی مشاهده کند. مطمئنا بسیاری از کارمندان با ترس از دست دادن کارشان، عملکرد خود را به زور و سختی هم که شده درست می کنند.

به هر حال سیاست های مدیرانه شما است که می تواند تیم تان را سر زنده و شاداب و فعال نگهدارد. شما می توانید رویکرد خصمانه نیز داشته باشید که البته این روش در نهایت به ترک سازمان توسط کارمندان می انجامد که اصلا به سود سازمان و مدیریت شما نیست. بنابراین به عنوان ماحصل این مطلب می توان گفت که کارمندان خود را ابزار موفقیت خود بدانید و سعی کنید آن ها را با روش ها موثر و انسان دوستانه پرورش دهید تا بتوانید از آن ها نهایت بهره را ببرید. در غیر اینصورت باید به فکر نتایج غیر منتظره ای باشید که مطمئنا به سود هیچ کس نخواهد بود.

 کارمندانی وفادار به سازمان و شرکت

نکته آخر هم اینکه فراموش نکنید که شرکت شما شرکت اپل نیست که هرکس با تمام سختی هایش حاضر به کار کردن در آن باشد. زمانی که با کارمندان خود به سختی و بد رفتاری، رفتار می کنید، مطمئن باشید که روزی هم خواهد آمد که حسابی دورتان خالی باشد و اوضاع بر خلاف میلتان بچرخد. پس همیشه نرمش و مثبت رفتاری را جایگزین رفتارهایی کنید که می تواند همه را از شما دور کند. به عبارت دیگر بیش از دافعه سعی کنید جاذبه داشته باشید.

نظر خود را در مورد این مقاله با ما در میان بگذارید و در صورتی که آن را مفید انگاشته اید، آن را روی شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید.

تغییرات مثبت سازمانی با ۹ تغییر کوچک در مدیریت

مدیریت همیشه ما را به یاد رفتارهای خشن و ظالمانه می اندازد اما حقیقت امر این است که رفتار خصمانه با منطق زور و توبیخ، یک روی سکه ی مدیریت است. بسیاری از مدیران کارایی زیادی دارند و این از رفتار مثبت و انسان گونه ی آن ها نشات می گیرد. همیشه عواملی وجود دارد که می تواند در موفقیت و شکست مدیران دخیل باشد. ما در این مقاله به بررسی چند ویژگی مدیران خواهیم پرداخت که از طریق آن می توانید به راحتی در میزان موفقیت و یا شکست خود، مطلع شوید. البته اگر یک مدیر هستید و می خواهید به صورت توانمندانه و موثر و البته انسان دوست ظاهر شوید.

مدیریت موثر و کاربردی

 شجاعت و اعتماد به نفس

مدیر برای پیش برد اهداف خود به این نیاز دارد که پیروانی همراه داشته باشد. زیر دستی ها اگر ببینند که مدیر آن ها فاقد اعتماد به نفس است سریع تر از هر عامل دیگری در کار احساس نارضایتی کرده و او را ترک می کنند. پس شجاع باشید و اعتماد به نفس داشته باشید.

 خود کنترلی

برای مدیر لحظاتی پیش می آید که از کوره در می رود یا اینکه شرایط بحرانی پیش می آید که باید بر خود مسلط باشد. اگر کارکنان متوجه شوند که شرایط مدیر پایدار نیست و غیر قابل پیش بینی است، امنیت خاطر نخواهند داشت و سعی می کنند از این استرس با ترک کار آزاد شوند. چرا که هر لحظه فکر می کنند قرار است کار خود را از دست بدهند.

 انصاف و عدالت

مدیرانی که بر پایه احساسات تصمیم می گیرند و ترفیع ها و توبیخ ها را بر اساس انصاف و عدالت و قوانین مدون و مشخص لحاظ نمی کنند، دیر یا زود مورد نفرت کارکنان قرار می گیرند.

قاطعیت در تصمیم‌گیری

قاطعیت یکی از مهم ترین موضوعاتی است که از ویژگی های بارز یک مدیر به شمار می آید. کسی که به خود اعتماد و اطمینان ندارد و از تصمیماتش آگاه نیست قطعا نمی تواند یک شبکه بزرگ تر را هدایت کند.

برنامه ریزی

حدس و گمان برای یک مدیر که به فکر آینده سازمان است مهلک ترین سم است. باید برای هر کاری تدابیری اندیشید و البته باید برنامه ها را به طور مدون و زمان بندی شده چیدمان کرد تا به موفقیت رسید.

مدیریت موثر و کاربردی

 مدیریت فعال

هر وقت کارکنان متوجه شوند که مدیر از آن ها فعال تر است به کار بیشتر راغب می شوند و مدیرانی که همه کار را به زیر دستان محول می کنند در چنین شرایطی به کسالت و خستگی کارمندان خود دامن می زنند.

شخصیت دلپذیر

خود شما به افراد بی شخصیت چنان که باید بها نمی دهید بنابراین کارمندان هم اگر ببینند مدیرشان از آن دسته افرادی است که شخصیت دلپذیری ندارند، چندان تبعیتی از آن ها نخواهند داشت. بنابراین با چنین حالتی سازمان دیر یا زود به بنبست می خورد.

احساس همدلی و همدردی

یک مدیر موفق کارمندانش را بخشی از وجود و خانواده خود می داند. در صورتی که کارمند خود را به صورت یک ابزار ببیند، قطعا حوصله کار کردن را از خود خواهد گرفت چرا که دوست دارد از طریق بالا دستی ها بیشتر درک شود و پذیرفته شود.

همکاری و کمک

مدیری موفق خواهد بود که دیگران را به کار های مستمر تشویق کند. البته این کار باید در کمال قدرت و ملایمت صورت بگیرد. مدیری که به همکارانش یاری نمی رساند و به آن ها نظارت ندارد نمی تواند یک مدیر خوشایند باشد.

این ویژگی ها از ملموس ترین و کاربردی ترین چیزهایی است که می توانید در امر مدیریت به آن ها فکر کنید و در رفتار خود آن ها را پیاده کنید. در واقع این مباحث مواردی تئوری گونه نیستند بلکه کاملا قابل تست و اجرا هستند. اگر شما بتوانید این نقاط را در شخصیت و کار خود تقویت کنید می توانید به راحتی تغییرات مثبت سازمانی را مشاهده کنید که ناشی از این تغییر است.

نظر خود را در مورد موارد بالا و احیانا چیزهایی که در مدیریت مثبت شما موثر بوده با ما در میان بگذارید. شما می توانید این مطلب را برای افزایش بهره وری مدیران روی شبکه های اجتماعی منتشر کنید. برای این کار از گزینه های رنگی زیر استفاده کنید.

تغییرات مثبت سازمانی با ۹ تغییر کوچک در مدیریت

مدیریت همیشه ما را به یاد رفتارهای خشن و ظالمانه می اندازد اما حقیقت امر این است که رفتار خصمانه با منطق زور و توبیخ، یک روی سکه ی مدیریت است. بسیاری از مدیران کارایی زیادی دارند و این از رفتار مثبت و انسان گونه ی آن ها نشات می گیرد. همیشه عواملی وجود دارد که می تواند در موفقیت و شکست مدیران دخیل باشد. ما در این مقاله به بررسی چند ویژگی مدیران خواهیم پرداخت که از طریق آن می توانید به راحتی در میزان موفقیت و یا شکست خود، مطلع شوید. البته اگر یک مدیر هستید و می خواهید به صورت توانمندانه و موثر و البته انسان دوست ظاهر شوید.

مدیریت موثر و کاربردی

 شجاعت و اعتماد به نفس

مدیر برای پیش برد اهداف خود به این نیاز دارد که پیروانی همراه داشته باشد. زیر دستی ها اگر ببینند که مدیر آن ها فاقد اعتماد به نفس است سریع تر از هر عامل دیگری در کار احساس نارضایتی کرده و او را ترک می کنند. پس شجاع باشید و اعتماد به نفس داشته باشید.

 خود کنترلی

برای مدیر لحظاتی پیش می آید که از کوره در می رود یا اینکه شرایط بحرانی پیش می آید که باید بر خود مسلط باشد. اگر کارکنان متوجه شوند که شرایط مدیر پایدار نیست و غیر قابل پیش بینی است، امنیت خاطر نخواهند داشت و سعی می کنند از این استرس با ترک کار آزاد شوند. چرا که هر لحظه فکر می کنند قرار است کار خود را از دست بدهند.

 انصاف و عدالت

مدیرانی که بر پایه احساسات تصمیم می گیرند و ترفیع ها و توبیخ ها را بر اساس انصاف و عدالت و قوانین مدون و مشخص لحاظ نمی کنند، دیر یا زود مورد نفرت کارکنان قرار می گیرند.

قاطعیت در تصمیم‌گیری

قاطعیت یکی از مهم ترین موضوعاتی است که از ویژگی های بارز یک مدیر به شمار می آید. کسی که به خود اعتماد و اطمینان ندارد و از تصمیماتش آگاه نیست قطعا نمی تواند یک شبکه بزرگ تر را هدایت کند.

برنامه ریزی

حدس و گمان برای یک مدیر که به فکر آینده سازمان است مهلک ترین سم است. باید برای هر کاری تدابیری اندیشید و البته باید برنامه ها را به طور مدون و زمان بندی شده چیدمان کرد تا به موفقیت رسید.

مدیریت موثر و کاربردی

 مدیریت فعال

هر وقت کارکنان متوجه شوند که مدیر از آن ها فعال تر است به کار بیشتر راغب می شوند و مدیرانی که همه کار را به زیر دستان محول می کنند در چنین شرایطی به کسالت و خستگی کارمندان خود دامن می زنند.

شخصیت دلپذیر

خود شما به افراد بی شخصیت چنان که باید بها نمی دهید بنابراین کارمندان هم اگر ببینند مدیرشان از آن دسته افرادی است که شخصیت دلپذیری ندارند، چندان تبعیتی از آن ها نخواهند داشت. بنابراین با چنین حالتی سازمان دیر یا زود به بنبست می خورد.

احساس همدلی و همدردی

یک مدیر موفق کارمندانش را بخشی از وجود و خانواده خود می داند. در صورتی که کارمند خود را به صورت یک ابزار ببیند، قطعا حوصله کار کردن را از خود خواهد گرفت چرا که دوست دارد از طریق بالا دستی ها بیشتر درک شود و پذیرفته شود.

همکاری و کمک

مدیری موفق خواهد بود که دیگران را به کار های مستمر تشویق کند. البته این کار باید در کمال قدرت و ملایمت صورت بگیرد. مدیری که به همکارانش یاری نمی رساند و به آن ها نظارت ندارد نمی تواند یک مدیر خوشایند باشد.

این ویژگی ها از ملموس ترین و کاربردی ترین چیزهایی است که می توانید در امر مدیریت به آن ها فکر کنید و در رفتار خود آن ها را پیاده کنید. در واقع این مباحث مواردی تئوری گونه نیستند بلکه کاملا قابل تست و اجرا هستند. اگر شما بتوانید این نقاط را در شخصیت و کار خود تقویت کنید می توانید به راحتی تغییرات مثبت سازمانی را مشاهده کنید که ناشی از این تغییر است.

نظر خود را در مورد موارد بالا و احیانا چیزهایی که در مدیریت مثبت شما موثر بوده با ما در میان بگذارید. شما می توانید این مطلب را برای افزایش بهره وری مدیران روی شبکه های اجتماعی منتشر کنید. برای این کار از گزینه های رنگی زیر استفاده کنید.

۱۰ تکنیک خود مدیریتی برای تمام روزهای هفته

زمانی که صحبت از مدیریت می شود همه به دنبال واژه ها و عبارت های آنچنانی می گردند. بیایید مدیریت را از خودمان شروع کنیم تا بتوانیم در وسعت بیشتری از انسان ها و محیط عملکرد مدیریتی خوبی داشته باشیم.

زمان را مدیریت کنید

به کار و شغل و زندگی خود دقت داشته باشید. شما در هر هفته ۱۶۸ ساعت وقت دارید. برنامه ریزی حرف اول را می زند بنابراین سعی کنید، هر صبح کمی برای روز و اولویت های کاری خود برنامه ریزی کنید. امور مهم و کم اهمیت و امور فوری و غیر فوری را بشناسید. این ها در طرح استراتژیک کارتان نقش اساسی خواهند داشت. نگذارید هدف های بلند مدت و مهم تان قربانی چیزهای بی ارزش شوند.

 روزتان را با خوبی شروع و به خوبی پایان رسانید

هر زمان که می خواهید کارتان را شروع کنید، از خداوند برای موفقیت در کارهایتان کمک بگیرید و در انتها او را سپاسگزاری کنید. اگر این روحیه را قوی کنید به مرور متوجه خواهید شد که کیفیت زندگی تان چگونه افزایش پیدا می کند.

self-management techniques

شوخ طبع باشید

شوخ طبعی خصیصه ای است که نصیب هر کس نمی شود اما با تلاش و زنده نگهداشتن روحیه تان می توانید تنش های کاری تان را کم کنید. اگر شوخ طبع باشید اطرافیان نیز از شما انرژی می گیرند و  در افزایش کیفی کارشان، دخیل خواهید بود.

 به دنبال افراد مثبت و کاری باشید

چه کسانی را از نظر کاری می ستایید؟ کدامیک از افرادی که می شناسید، توانسته به خوبی با مشکلات دست و پنجه نرم کند و همیشه موفق و شاداب در مقابل مشکلات بایستد؟ امیدوار ترین دوستان شما چه کسانی هستند؟ تا زمامی که شما چنین افرادی را می شناسید لازم نیست به سراغ افراد خنثی یا منفی نگر باشید! بودن با افراد مثبت و موفق و پر انرژی از بهترین کارهایی است که می توانید انجام دهید تا موفق شوید.

خود مدیریتی

شنونده خوبی باشید

هر رابطه ای که دارید، با شنیدن و گفتن شکل می گیرد اما همیشه یک نفر در روابط محبوب تر است. آن کس که کمتر حرف می زند و شنیداری فعالی دارد دقیقا همان فردی است که همیشه محبوب تر است. مخصوصا اگر کسب و کار شما فروشندگی است این می تواند برایتان خیلی ارزشمند باشد.

به جای شکایت کردن از حوادث درس بگیرید!

شکایت کردن های پیاپی، و دست از کار کشیدن نمی تواند موفقیت ساز باشد. هر مشکلی که پیش می آید حاوی درسی است که اگر در مراحل بعدی کار و زندگی از آن استفاده نکنید احساس های بعد پیا پی به سراغتان خواهد آمد. به جای چرا چرا کردن و شکایت کردن، کمی زاویه دید خود را تغییر دهید و موضوع را شفاف تر و آموزنده تر مورد بررسی قرار دهید.

خود مدیریتی

 ضعف‌های دوستان یا همکارانتان را نادیده بگیرید

اگر دوستان و همکارانتان ضعفی دارند آن را بپذیرید چرا که هیچ کس کامل نیست. این ضعف ها را طوری مدیریت کنید که بتوانید محبوبیت خود را حفظ کنید و فرد را متوجه نقطه ضعف ها کنید و در صدد حل آن ها برآیید. هدیه دادن به همکاران خود را فراموش نکنید. این موجب می شود آن ها بتوانند کار خود را با کیفیت بهتری زین پس به اتمام برسانند.

 وقت استراحت داشته باشید و با هیچ چیز آن را عوض نکنید

استراحت های به موقع و کافی می تواند کیفیت کاری تان را افزایش دهد. بنابراین سعی کنید روزهای تعطیل خود را از پیش تعیین، و برنامه هایتان را چنان اجرا کنید که در این روزها دغدغه نداشته باشید. در تفریحات خود می توانید به دنبال مطالعه های آموزنده باشید. سعی کنید انگیزه خود را برای شروع کار بعد از تعطیلات حفظ کنید. این از رخوت و سستی بعد از تعطیلات حسابی می کاهد.

خود مدیریتی

کمی خود دار باشید!

خودداری در مراحل کاری به معنی رازنگهداری است. لازم نیست همه کس در مورد درآمد شما بدانند. لازم نیست به هر سوالی که از شما می شود پاسخ دهید. شکست ها و موفقیت ها و البته درامدتان چیزهایی شخصی هستند که نباید اعلامیه کنید.

نقاط ضعف خود را به نقاط قوت تبدیل کنید

بیایید لیستی تهیه کنید که نقاط ضعفتان را به شما نشان دهد. در این زمینه کاملا بی رحم باشید. به خود رحم نکنید و هرچه که می دانید جلوی پیشرفتتان را گرفته مشخص کنید. در نهایت سعی کنید این مشکلات را از بین ببید و با تقویت ضعف ها از نظر کیفی روی زندگی خود کار کنید. بدین طریق مطمئن باشید که خواهید توانست به طور موثری روی زندگی خود و دیگران اثر گذاری مثبت داشته باشید.

نظر شما در مورد ۱۰ مورد بالا چیست؟ آیا مورد دیگری هست که بتواند در خود مدیریتی به شما کمک کند تا بتوانید کیفیت زندگی شخصی و شغلی خود را توسعه دهید؟ تجربیات خود را با ما در میان بگذارید و با انتشار این مطلب روی شبکه های اجتماعی، به بهبود زندگی هم نوعان خود کمک کنید.